پیدا کردن درمانگر خوب که به بهبود شما کمک می کند

پیدا کردن درمانگری که می تواند به شما در بهبود کمک کند

چگونه درمانگر مناسب را انتخاب کنیم؟ چگونه از جلسات درمانی یا مشاوره خود بیشترین بهره را برده و پیشرفت درمان خود را ارزیابی کنیم؟

درمانگر و مشاوره چگونه می تواند کمک کند

درمان می تواند یک راه‌حل مؤثر برای بسیاری از مشکلات روحی و روانی باشد. صحبت کردن در مورد افکار و احساسات خود با یک فرد حامی اغلب می تواند احساس بهتری در شما ایجاد کند.

بیان نگرانی های خود یا صحبت در مورد چیزی که بر دلتان سنگینی می کند، به خودی خود می تواند بسیار شفابخش باشد. شما از اینکه کسی به حرف هایتان گوش کند، احساس خوبی خواهید داشت زیرا می‌فهمید که شخص دیگری هست که به شما اهمیت می دهد و می خواهد کمکتان کند.

اگرچه صحبت کردن در مورد مشکلات با دوستان نزدیک و اعضای خانواده می تواند بسیار مفید باشد، اما گاهی اوقات به کمکی نیاز دارید که اطرافیان شما قادر به ارائه آن نیستند. هنگامی که به حمایت بیشتر، دیدگاه بیرونی یا برخی راهنمایی های تخصصی نیاز دارید، صحبت با درمانگر یا مشاور می تواند کمک کننده باشد.

پیدا کردن درمانگری که می تواند به شما در بهبود کمک کند

حمایت دوستان و خانواده اهمیت بسیاری دارد اما با درمان متفاوت است. درمانگران شنوندگان حرفه ایِ آموزش دیده ای هستند که می توانند به شما کمک کنند تا ریشه مشکلات خود را پیدا کرده، در چالش های عاطفی موفق شوید و تغییرات مثبتی در زندگی خود ایجاد کنید.

برای بهره مندی از درمان، حتما لازم نیست مشکل روانی برای شما تشخیص داده شود. بسیاری از افراد برای درمان نگرانی های روزمره به دنبال کمک هستند: مثلاً مشکلات روابط، استرس شغلی یا عدم اعتماد به نفس. دیگران در مواقع سختی، مانند طلاق به درمان روی می آورند.

اما برای بهره‌مندی از مزایای مشاوره، مهم است که درمانگر مناسب را انتخاب کنید، کسی که به او اعتماد دارید، احساس می‌کنید از شما مراقبت می‌کند و سابقۀ کمک به شما برای ایجاد تغییرات برای بهتر شدن در زندگی‌تان را دارد. یک درمانگر خوب به شما کمک می کند قوی تر و خودآگاه تر شوید.

چرا درمان و نه دارو؟

فکر اینکه بتوانید مشکلات خود را با مصرف روزانه یک قرص حل کنید می تواند جذاب به نظر برسد، اما کاش به همین راحتی بود! مشکلات روحی و روانی دلایل متعددی دارند و فقط دارو درمانی مشکلی را حل نمی‌کند.

دارو ممکن است به کاهش علائم خاص کمک کند، اما عوارض جانبی دارد. علاوه بر این، نمی تواند مشکلات  بزرگ را حل کند. دارو روابط شما را اصلاح نمی کند، به شما نمی‌گوید که با زندگی خود چه کار کنید یا به شما نمی گوید چرا به انتخاب های ناسالم خود ادامه می دهید.

درمان می تواند زمان بر و چالش برانگیز باشد، زیرا احساسات و افکار ناراحت کننده اغلب به عنوان بخشی از روند درمان ظهور می‌یابند. با این حال، درمان مزایای طولانی‌مدتی فراتر از تسکین علائم دارد.

درمان ابزارهایی را در اختیار شما می‌گذارد تا زندگی‌تان را متحول کنید، ارتباط بهتری با دیگران برقرار کنید، زندگی‌ای را که می‌خواهید بسازید و با هر مانعی که بر سر راهتان قرار می‌گیرد، کنار بیایید.

باورهای غلط درباره درمان

باور غلط: من نیازی به درمانگر ندارم. من آنقدر باهوش هستم که مشکلاتم را خودم حل کنم.

واقعیت: همه ما نقاط کور خود را داریم که هیچ ربطی به هوش ندارد. یک درمانگر خوب به شما نمی گوید که چه کاری انجام دهید یا چگونه زندگی کنید. او به شما یک دیدگاه بیرونی می دهد و به شما کمک می کند تا بینش به دست آورید و بتوانید انتخاب های بهتری داشته باشید.

باور غلط: درمان برای دیوانه‌هاست

واقعیت: درمان برای افرادی است که در خودآگاهی کافی برای درک نیاز خود به کمک دارند و می خواهند ابزارها و تکنیک هایی را بیاموزند تا اعتماد به نفس و تعادل عاطفی بیشتری داشته باشند.

باور غلط: تنها چیزی که درمانگران می خواهند در مورد آن صحبت کنند، پدر و مادر من هستند.

واقعیت: اگرچه که کاوش در روابط خانوادگی گاهی اوقات ریشۀ افکار و رفتارهای بعدی را در زندگی تشکیل می‌دهد، اما درمان تنها روی آن متمرکز نیست. تمرکز اصلی بر چیزی است که شما باید تغییر دهید: الگوها و علائم ناسالم در زندگی. درمان به این معنا نیست که والدین خود را سرزنش یا به گذشته فکر کنید.

باور غلط: درمان هرگز بهبود کامل را به دنبال ندارد.

واقعیت: درمان کار سختی است. فقط شکایت کردن مشکلی را حل نمی‌کند. بهبود در درمان از نگاه دقیق به خود و زندگی‌تان و بر عهده گرفتن مسئولیت اعمالتان ناشی می‌شود. پیدا کردن درمانگری که می تواند به شما در بهبود کمک کند درمانگر به شما کمک خواهد کرد، اما در نهایت شما هستید که باید کار را انجام دهید.

کمک یافتن درمانگر مناسب

پیدا کردن درمانگر مناسب احتمالاً زمان و کار خواهد برد، پیدا کردن درمانگری که می تواند به شما در بهبود کمک کند اما ارزش تلاش را دارد. ضروری است که بتوانید ارتباط خوبی با درمانگرتان برقرار کنید. شما به کسی نیاز دارید که بتوانید به او اعتماد کنید، دربارۀ موضوعات دشوار و رازهای مگو با او صحبت کنید و در طول روند بهبودی از او کمک بگیرید.

اگر این ارتباط نزدیک را نداشته باشید درمان مؤثر نخواهد بود، بنابراین در آغاز کار کمی وقت بگذارید تا فرد مناسب را پیدا کنید. هنگام مصاحبه با درمانگرانِ پیشنهادی، کنجکاوی کردن و پرسیدن سؤالات اشکالی ندارد.

تجربه مهم است

یکی از دلایل اصلی مراجعه به درمانگر، به جای صحبت ساده، تجربه است. به دنبال درمانگری باشید که در درمان مشکلاتی که دارید با تجربه باشد. اغلب، درمانگران بر یک حوزۀ ویژه‌ تمرکز می‌کنند، مانند افسردگی یا اختلالات خوردن.

درمانگران باتجربه بارها و بارها مشکلاتی را که شما با آن روبرو هستید دیده اند، از این رو دیدگاه آن ها گسترده تر و بینششان وسیع تر است. برای برخی از مشکلات، مانند حوادث آسیب زا یا PTSD، مراجعه به متخصص کاملاً ضروری است.

با رویکردهای مختلف درمانی آشنا شوید.

پیدا کردن درمانگری که می تواند به شما در بهبود کمک کند بسیاری از درمانگران ترکیبی از رویکردها را به کار می گیرند، با این حال، ایده خوبی است که در مورد انواع مختلف درمان مطالعه کنید، زیرا این امر می تواند بر نحوه ارتباط با درمانگر و مدت زمان پیشنهادی درمان تأثیر بگذارد.

به احساس خود اعتماد کنید

حتی اگر درمانگر شما روی کاغذ عالی به نظر می‌رسد، اگر نتوانسته‌اید ارتباط خوبی با او قرار کنید یا به او اعتماد ندارید و احساس می‌کنید واقعاً به شما اهمیت نمی‌دهد، شخص دیگری را انتخاب کنید. یک درمانگر خوب به انتخاب شما احترام می گذارد و هرگز نباید به شما فشار بیاورد یا باعث احساس گناه شما شود.

سوالاتی که باید هنگام انتخاب درمانگر از خود بپرسید

آنچه در انتخاب درمان یا مشاوره مهم است احساس ارتباط، ایمنی و حمایت است. سوالات زیر را از خود بپرسید:

  • آیا درمانگر واقعاً به شما و مشکلات شما اهمیت می دهد؟
  • آیا احساس می کنید که مشاور شما را درک می کند؟
  • آیا درمانگر شما را همان گونه که هستید می پذیرد؟
  • آیا می توانید به راحتی اطلاعات خصوصی خود را برای او افشا کنید؟
  • آیا می‌توانید با او صادق و راحت برخورد کنید؟ و مجبور نیستید پنهان‌کاری کنید یا وانمود کنید کس دیگری هستید؟
  • آیا درمانگر شنونده خوبی است؟ بدون قطع صحبت، انتقاد یا قضاوت گوش می دهد؟ احساسات شما و آنچه واقعاً می گویید را درک می‌کند؟ و باعث می شود احساس کنید که شنیده می شوید؟

انواع درمان و درمانگر

انواع متعددی از درمان ها و درمانگران وجود دارد، برای همین در شروع کار ممکن است گیج کننده به نظر برسد، اما فقط به یاد داشته باشید که هیچ نوع درمانی بهترین نیست. تمام اینها به ترجیح و نیازهای فردی شما بستگی دارد.

درست است که برخی از تکنیک‌ها در برخورد با انواع خاصی از مشکلات (مثلاً فوبیا) مفیدتر از سایر تکنیک‌ها هستند، اما به طور کلی، اگر دربارۀ همۀ انواع درمان‌ها مطالعه کنید، همیشه به یک نتیجه می رسید:

فلسفه پشت درمان، در مقایسه با رابطه بین شما و درمانگرتان اهمیت بسیار کمتری دارد.

اگر در رابطۀ خود احساس راحتی می‌کنید و به فرد درمانگر اعتماد دارید، مدل درمان، فقط وسیله‌ای است که به شما کمک می‌کند تا به سمت زندگی رضایت‌بخش‌تر حرکت کنید. این موضوع فارغ از شرایطی که شما را به درمان کشانده است، اتفاق می افتد.

انواع درمان های متداول

اکثر درمانگران خود را به یک نوع خاص از درمان محدود نمی کنند. در عوض، آن ها سبک های مختلف را با هم ترکیب می کنند تا بهترین تناسب را با وضعیت موجود داشته باشند. این رویکرد ابزارهای قدرتمند بسیاری را به درمانگر می دهد. با این حال، آن ها اغلب یک رویکرد کلی دارند که آن ها را راهنمایی می کند.

درمان فردی.

درمان فردی، افکار و احساسات منفی و همچنین رفتارهای مضر یا خود تخریبی را که همراه با آنهاست بررسی می کند. درمان فردی علل اساسی مشکلات فعلی (مانند الگوهای روابط ناسالم یا تجربه‌ای آسیب‌زا در گذشته) را بررسی می‌کند، اما تمرکز اصلی آن بر ایجاد تغییرات مثبت در زمان حال است.

خانواده درمانی

خانواده درمانی به معنای درمان بیش از یک عضو خانواده به طور همزمان برای کمک به خانواده برای حل تعارضات و بهبود تعامل است. این درمان اغلب بر این فرض استوار است که خانواده یک سیستم است. اگر یک نقش در خانواده تغییر کند، همه تحت تأثیر قرار می گیرند و باید رفتارهای خود را تغییر دهند.

گروه درمانی

در گروه‌درمانی، گروهی از همسالان روی مشکل مشابهی کار می کنند و توسط یک درمانگر حرفه ای هدایت می‌شوند. این درمان شامل اختلالاتی مثل اضطراب، افسردگی یا سوء مصرف مواد است. گروه درمانی مکانی ارزشمند برای تمرین فعالیت‌های اجتماعی در یک محیط امن و الهام و ایده گرفتن از همسالانی است که با مسائل مشابه دست و پنجه نرم می کنند.

زوج درمانی (مشاوره ازدواج).

زوج درمانی به بهبود ارتباط دو نفر در یک رابطه متعهدانه می‌پردازد. افراد به زوج درمانی مراجعه می کنند تا یاد بگیرند که چگونه با تفاوت های خود سازگار شوند، ارتباط بهتری داشته باشند و چالش های موجود در رابطه را حل کنند.

درمان آنلاین در مقابل حضوری

درمان آنلاین به شما امکان می دهد از هر جایی که اتصال اینترنتی مناسب دارید به کمک حرفه ای دسترسی داشته باشید. در حالی که این یک شکل از درمان نسبتاً جدید است، شواهد نشان می دهد که برای بسیاری از افراد به اندازه درمان سنتی و حضوری مؤثر است.

صحبت کردن با یک ارائه دهنده خدمات سلامت روان

پیدا کردن درمانگری که می تواند به شما در بهبود کمک کند یک کارشناس با استفاده از چت ویدیویی زنده، از خانه خود می تواند به شما کمک کند و از هزینه و زمان رفت و آمد و سایر مشکلات ملاقات حضوری در مطب درمانگر دور بمانید. قرار داشتن در یک محیط راحت و آشنا حتی می‌تواند به شما (چه به صورت فردی، چه به عنوان یک زوج یا خانواده) این امکان را بدهد که صریح‌تر در مورد مسائل خود صحبت کنید.

اگرچه درمان آنلاین اشکالاتی دارد و برای همه مناسب نیست، اما اگر دردسرهایی مانند هزینه، مرخصی گرفتن از محل کار، رفت و آمد به مطب، ترافیک، انتظار کشیدن پشتِ درِ اتاق درمانگر یا گرفتن پرستار برای کودکتان، مانع می‌شود که بتوانید درمان حضوری انجام دهید، درمان آنلاین راه حل مفیدی است.

با این حال، به خاطر داشته باشید که حتی مشاوران غیرمتخصص (مانند روحانیان، مربیان زندگی و …) نیز ممکن است بتوانند گوش شنوا و حمایت کننده را برای شما فراهم کنند و همیشه مدرک تحصیلی کیفیت درمان را تعیین نمی‌کند ولی به طور کلی کمک گرفتن از متخصص بیش تری فراهم می کند.

انواع متداول متخصصان سلامت روان:

روانشناس

روانشناسان دارای مدرک دکترا در روانشناسی (Ph.D. یا Psy.D.) و دارای مدرک روانشناسی بالینی هستند.

مددکار اجتماعی

مددکاران اجتماعی بالینی دارای مجوز (LCSW) دارای مدرک کارشناسی ارشد در مددکاری اجتماعی یا (MSW) مددکاری اجتماعی به علاوۀ آموزش بالینی هستند.

درمانگر ازدواج و خانواده

درمانگران ازدواج و خانواده (MFT) دارای مدرک کارشناسی ارشد و تجربۀ بالینی در زمینه ازدواج و خانواده درمانی هستند.

روانپزشک

روانپزشک یک پزشک (MD یا DO) است که در زمینه سلامت روان تخصص دارد و از آنجا که پزشک است، می تواند دارو تجویز کند.

در درمان یا مشاوره چه انتظاری باید داشت

اگرچه هر درمانگری متفاوت عمل می‌کند، اما معمولاً شباهت هایی در ساختار درمانی وجود دارد. به طور معمول، جلسات حدود یک ساعت طول می کشد و حدود یک بار در هفته برگزار می شود. اگرچه برای درمان فوری، ممکن است برنامه ریزی فشرده تری انجام شود. درمان معمولاً در مطب درمانگر انجام می‌شود، اما درمانگران در بیمارستان‌ها و خانه‌های سالمندان نیز کار می‌کنند و در برخی موارد ویزیت‌های خانگی انجام می‌دهند.

در درمان باید شما و درمانگرتان با هم تناسب داشته و ارتباط خوبی برقرار کنید.

اگر با درمانگرتان تناسب ندارید، لازم است یک یا چند درمانگر دیگر را هم امتحان کنید و زمانی درمان را شروع کنید که احساس کنید از طرف درمانگر، درک و پذیرفته شده اید.

درمان یک کار مشترک است

هم شما و هم درمانگرتان به روند بهبودی کمک می کنید. همان طور که از شما انتظار نمی رود که کار بهبودی را به تنهایی انجام دهید، درمانگر شما نیز نمی تواند این کار را برای شما انجام دهد. درمان باید مانند یک همکاری دوطرفه باشد.

درمان همیشه خوشایند نخواهد بود

ممکن است خاطرات دردناک، ناامیدی یا احساسات منفی در درمان ظاهر شود. این یک بخش طبیعی از آن است و درمانگر، شما را در این فرآیند راهنمایی می کند. حتماً در مورد احساس خود به درمانگر بگویید.

درمان باید در مکانی امن باشد

از آنجا که در فرایند درمان در مواقعی احساس چالش یا احساسات ناخوشایند می‌کند، همیشه باید احساس امنیت داشته باشید. اگر احساس خستگی می کنید یا از جلسات درمانی خود می ترسید، با درمانگر خود صحبت کنید.

اولین جلسات درمانی شما

یکی دو جلسه اول درمان زمانی است برای ارتباط متقابل و زمانی برای درمانگر تا با شما و مسائلتان آشنا شود. درمانگر ممکن است سابقه سلامت روانی و جسمی شما را بررسی کند.

همچنین خوب است که در جلسات اولیه با درمانگر در مورد آنچه که امیدوارید در درمان به دست آورید صحبت کنید. با هم، اهداف و معیارهایی را تعیین کنید که می توانید از آن ها برای اندازه گیری پیشرفت خود در طول مسیر استفاده کنید.

این جلسات همچنین فرصت مهمی برای ارزیابی ارتباط خود با درمانگر است. آیا احساس می کنید که درمانگر به وضعیت شما اهمیت می دهد و روی بهبودی شما سرمایه گذاری می کند؟ آیا از پرسیدن سؤال و به اشتراک گذاشتن اطلاعات حساس ترسی ندارید؟ به یاد داشته باشید که احساسات و افکار شما مهم هستند، بنابراین اگر احساس ناراحتی می کنید، در انتخاب یک درمانگر دیگر تردید نکنید.

درمان چقدر طول می کشد؟

درمان هر کس متفاوت است. مدت زمان درمان شما به عوامل زیادی بستگی دارد. ممکن است مسائل پیچیده ای داشته باشید یا مشکل نسبتاً ساده ای که می خواهید به آن رسیدگی کنید. برخی از انواع درمان کوتاه مدت هستند، در حالی که درمان برای برخی دیگر طولانی تر می باشد.

با این حال، گفت‌وگو در مورد طول درمان مهم است و بهتر است که در ابتدا این موضوع را با درمانگر خود مطرح کنید. این کار به شما دورنمایی از اهدافی که باید برای رسیدن به آن ها کار کنید و آنچه می خواهید به آن برسید، می دهد. از بازگشت مجدد به این موضوع در طول پیشرفت درمان نترسید، زیرا اهداف اغلب در طول درمان تغییر می کنند.

استفاده بهینه از درمان و مشاوره

برای استفاده حداکثری از درمان، باید آنچه را که در جلسات خود می آموزید در زندگی واقعی به کار ببرید. پنجاه دقیقه درمان در هفته شما را اصلاح نمی کند، بلکه استفاده از چیزهایی که در جلسه آموخته‌اید در زمان‌های دیگر، باعث تغییر شما می‌شود. چند نکته برای استفاده حداکثری از جلسات:

تغییراتی در سبک زندگی و سلامتی خود ایجاد کنید

کارهای زیادی وجود دارد که می توانید در زندگی روزمره خود برای بهبود خلق و خوی خود و سلامت عاطفی‌تان انجام دهید، برای حمایت، با دیگران تماس بگیرید، به اندازه کافی ورزش کنید و بخوابید، خوب بخورید، زمانی را برای استراحت و بازی اختصاص دهید و …

انتظار نداشته باشید که درمانگر به شما بگوید چه کاری انجام دهید

شما و درمانگرانتان هر دو در بهبودی شریک هستید. درمانگر شما می تواند به شما کمک کند و پیشنهاداتی برای درمان ارائه دهد، اما فقط شما می توانید تغییراتی را که برای حرکت به جلو نیاز دارید ایجاد کنید.

به درمان خود متعهد شوید

جلسات را لغو نکنید مگر اینکه واقعاً مجبور باشید. اگر درمانگرتان در بین جلسات به شما تکالیفی می دهد، حتما آن را انجام دهید. اگر متوجه شدید که جلسات را لغو می کنید یا تمایلی به رفتن ندارید، از خود بپرسید که چرا. آیا به خاطر دردناک بودن بحث ها از آن ها اجتناب می کنید؟ آیا آخرین جلسه به اعصاب شما آسیب رساند؟ در مورد بی میلی خود با درمانگر صحبت کنید.

آنچه را که احساس می کنید با درمانگر به اشتراک بگذارید

پیدا کردن درمانگری که می تواند به شما در بهبود کمک کند اگر با درمانگرتان در مورد احساسات خود صادق باشید، بیشترین بهره را از درمان خواهید برد. اگر احساس خجالت یا شرم می‌کنید یا صحبت کردن درباره موضوعی برایتان خیلی دردناک است، از گفتن این موضوعات به درمانگر خود نترسید. آهسته آهسته، می توانید برای حل مسائل با هم کار کنید.

آیا درمان موثر است؟

باید بتوانید ظرف یک یا دو جلسه بگویید که آیا شما و درمانگرتان متناسب هستید یا خیر. اما گاهی اوقات، ممکن است درمانگر خود را دوست داشته باشید، اما احساس کنید که پیشرفتی اتفاق نمی‌افتد. مهم است که پیشرفت خود را ارزیابی کنید تا مطمئن شوید آنچه را که از درمان انتظار دارید به دست می‌آوردید.

یک نکتۀ احتیاطی: هیچ راه هموار و سریعی برای بهبودی وجود ندارد. درمان فرآیندی است پر از پیچ و خم، چرخش و حتی گاه به گاه به سوی پسرفت. گاهی اوقات، چیزی که در ابتدا مشکلی ساده به نظر می رسید، به موضوع پیچیده تری تبدیل می شود. صبور باشید و به خاطر شکست های موقتی ناامید نشوید. شکستن الگوهای قدیمی و ریشه دار آسان نیست.

به یاد داشته باشید که رشد دشوار است و یک شبه فرد جدیدی نخواهید شد. اما باید متوجه تغییرات مثبت در زندگی خود بشوید. برای مثال، خلق و خوی کلی شما ممکن است در حال بهبود باشد. ممکن است احساس کنید بیشتر با خانواده و دوستان ارتباط دارید یا بحرانی که در گذشته شما را به شدت تحت الشعاع قرار می داد، این بار شما را به اندازۀ قبل متلاطم نمی کند.

نکاتی برای ارزیابی پیشرفت شما در درمان

  • آیا زندگی شما به سمت بهتر شدن متمایل شده است؟
  • آیا به اهدافی که خود و درمانگرتان تعیین کرده اید می رسید؟
  • آیا درمان شما را به چالش می کشد؟ آیا شما را فراتر از منطقه راحتی خود کشانده است؟
  • آیا احساس می کنید که شروع به درک بهتر خود کرده اید؟
  • آیا احساس اعتماد به نفس و قدرت بیشتری دارید؟
  • آیا روابط شما در حال بهبود است؟

درمانگر باید با شما همکاری کند و در صورت اهداف و پیشرفتتان را لزوم مورد ارزیابی مجدد قرار دهد. با این حال، به یاد داشته باشید که درمان، مسابقه نیست. اگر تعداد جلساتی که در ابتدا برنامه ریزی کرده بودید شما را به اهدافتان نرساند، شکست نخورده اید. در عوض می‌توانید بر پیشرفت کلی و آنچه در این مسیر آموخته اید تمرکز کنید.

چه زمانی باید درمان یا مشاوره را متوقف کرد

زمان توقف درمان به شما و وضعیت فردی شما بستگی دارد. در حالت ایده آل، زمانی که شما و درمانگرتان توافق کنید که به اهداف خود رسیده اید، درمان را متوقف خواهید کرد. با این حال، ممکن است زمانی احساس کنید که آنچه را که از درمان نیاز دارید به دست آورده اید، حتی اگر درمانگر شما متفاوت از این احساس کند.

ترک درمان می تواند دشوار باشد

به یاد داشته باشید که رابطه درمانی یک پیوند قوی است و پایان دادن به این رابطه ناراحت‌کننده است (حتی اگر درمان موفقیت آمیز باشد). در مورد این موضوع با درمانگر خود صحبت کنید. این احساسات طبیعی است. غیرمعمول نیست که افراد هر از چند گاهی در صورت بروز دوبارۀ نیاز، به صورت مقطعی به یک درمانگر مراجعه کنند.

تا زمانی که درمان باعث پیشرفت شما می‌شود، آن را ادامه دهید

برخی از افراد به طور مداوم به درمان ادامه می دهند. اشکالی ندارد، به خصوص اگر در زندگی خود، افراد دیگری را ندارید که از آن ها کمک بگیرید. در حالت ایده‌آل، درمانگر شما می‌تواند به شما در توسعه دادن روابط خارجی‌تان کمک کند، اما این کار همیشه ممکن نیست. اگر درمان یک نیاز مهم در زندگی شما را برآورده می کند و با هزینه آن هم مشکلی ندارید، ادامه دادن آن به طور نامحدود، اشکالی ندارد.

علائمی که نشان می دهد ممکن است نیاز به تغییر درمانگر داشته باشید:

  • شما نمی‌توانید به راحتی دربارۀ موضوعات صحبت کنید.
  • درمانگر شما مشکلات یا نگرانی های شما را نادیده می گیرد.
  • به نظر می رسد درمانگر شما یک برنامه شخصی دارد.
  • درمانگر شما بیشتر صحبت می کند و کمتر گوش می‌دهد.
  • درمانگر به شما می گوید که چه کاری انجام دهید و چگونه زندگی کنید.

منبع : پیدا کردن درمانگر خوب که به بهبود شما کمک می کند

چگونه کسی را که دوست داریم فراموش کنیم؟

چگونه کسی را که دوست داریم فراموش کنیم؟

چگونه کسی را که دوست داریم فراموش کنیم؟ این یکی از سوالاتی می باشد که افراد بعد از یک رابطه مکرر با آن رو به رو می شوند. در بسیاری از مواقع افراد به طور منطقی می دانند که این رابطه را باید پایان دهند و نمی توانند عشق سالمی را تجربه کنند اما با این وجود درگیر شریک احساسی خود می باشند و قادر نخواهند بود شریک عاطفی شان را فراموش کنند.

اگر شما هم در چنین شرایطی قرار گرفتید در ادامه این مقاله راهکارهایی را بیان می کنیم که می تواند برای شما مفید و سودمند باشد.

چگونه کسی را دوست داریم فراموش کنیم؟

فراموش کردن به معنی از یاد بردن کامل شاید هیچ موقع اتفاق نیفتد اما آن چه اهمیت دارد که زمانی که یک رابطه پایان می یابد فرد بتوانید این مسئله را راحت تر بپذیرید و دائما در فکر و خیال شخص قبلی نباشید، برای این امر رعایت نکات زیر می تواند برای شما کمک کننده باشد و اگر هیچ رابطه ای  با فرد محبوب و مورد علاقه خود نداشته اید برای فراموش کردن آن می توانند از روش های فراموشی عشق یک طرفه استفاده کنید.

در بسیاری از اوقات با از دست دادن رابطه عاطفی احساس می کنید که دیگر زندگی شما هیچ معنایی ندارد چون تمام معنا و هدف های زندگی خود را حول محور رابطه عاطفی در نظر گرفته اید، در این هنگامی پایان دادن رابطه می تواند احساس پوچی و سردرگمی برای شما ایجاد کند و شما دائما به روز های گذشته فکر می کنید و قادر نخواهید بود آینده خود را بدون شریک عاطفی سابق تصور کنید.

برای این که از این بحران زندگی رها شوید باید سعی کنید زندگی خود را از نو بیافرینید و تلاش کنید تا با خودآگاهی بیشتر علائق تان را پیدا کنید و فعالیت هایی که دوست دارید خودتان را درگیر کنید و مهارت هایی که علاقه دارید فرا بگیرید، از جمله این فعالیت ها می توان به فعالیت های هنری، ورزشی و اجتماعی اشاره کرد.

  1. چگونه کسی را که دوست داریم فراموش کنیم، از یک مشاور راهنمایی بگیرید

گاهی اوقات زخم های عاطفی عمیق تر از چیزی است که شما متصور می شوید و این زخم ها زمینه های فطری، تربیتی و شخصیتی هر فرد را در برابر تجربیات عاطفی آسیب پذیر می کند به طور مثال در هرحال خروج از رابطه و پایان دادن آن می باشید اما به تنهایی نمی توانید با فقدان آن رو به رو شوید به همین دلیل بهتر است این مسیر را تنهایی سپری نکنید.

از آن جا که تا مدتی قادر نخواهید بود روابط جدیدی را ایجاد کنید و آمادگی ذهنی و روانی نخواهید داشت در این هنگام بهتر است از روانشناس کمک بگیرید تا در این زمینه به شما کمک کند.

روانشناس بدون قضاوت به حرف های شما گوش می دهد و با بیان کردن روش های جدید شما را برای عبور از این مرحله آماده می کند، درمانگر نه تنها کمک می کند تا بحران فعلی را با موفقیت پشت سر بگذارید بلکه با ارائه آموزش های مناسب و دقیق در مورد عشق و روابط سالم به شما کمک می کند تا برای ساختن روابط عاطفی در آینده آماده شوید.

  1. روزانه احساسات و افکارتان را ثبت کنید

زمانی که رویداد های تلخی مانند پایان دادن یک رابطه عاطفی را تجربه می کنید افکار منفی بسیاری به سراغتان می آید که باعث می شود آشوب درونی شما چندین برابر شود،.

در این شرایط برای این که گرفتار نشخوار های ذهنی نشوید باید هیجانات و افکاری که در سرتان می گذارد را کنترل کنید و آن ها را در دفترچه ای بنویسید، زمانی که مسائل ذهنی را عینی کنید امکان رو به رو شدن و کنار آمدن با آن ها برای شما آسان تر و راحت تر خواهد بود.

  1. چگونه کسی را که دوست داریم فراموش کنیم، مسافرت بروید

زمانی که می خواهید فضای درون ذهنی خود را تغییر دهید می توانید از یک مکان به مکان دیگر جا به جا شوید و یا موقعیت های دیگری را تجربه کنید به عنوان مثال با تجربه کردن سفر نوعی تغییر برای خود به وجود آورید و از شرایط تلخ عبور کنید، پس حتما سفر را برای چند روز در برنامه خود بگذارید و لذت ببرید.

  1. با دوستانتان وقت بگذرانید

زمانی را به دوستانتان اختصاص دهید و با آن ها معاشرت کنید به خصوص دوستانی که با شما هم فکر بوده و شاد هستند آن ها می توانند شما را از افکار منفی تکرار شونده ذهنی دور کنند، از طرف دیگر هنگامی که مورد توجه و حمایت آن ها قرار می گیرید بخشی از نیاز ناکام مانده شما در رابطه تمام شده جبران می شود.

۶٫ در زمینه فقدان عاطفی کتاب بخوانید

هر کتابی مفهوم و منظر جدید برای زیستن دارد و فرد با خواندن آن تجربه های جدید کسب می کند و معنای جدیدی برای زندگی به دست می آورد، در زمینه فقدان عاطفی کتاب های بسیاری وجود دارد که به شما کمک می کند تا با جدایی عاطفی کنار بیایید.

۷٫ از فضاهای مجازی حذفش کنید

بسیاری از افراد از سر کنجکاوی و به دلیل این که نشان ندهند ضعیف هستند بعد از تمام شدن رابطه عاطفی فرد مورد نظر را از شبکه مجازی حذف نمی کنند، شاید این یک مکانیسم دفاعی برای تحمل فقدان باشد اما واقعیت این است که با دنبال کردن او در شبکه های مجازی به طور ناخودآگاه گرفتار وسواس ذهنی می شوید و برنامه ها و عملکرد فرد را در شبکه های مجازی چک می کنید که این امر باعث می شود تنش شما بیشتر شود.

۸٫ چگونه کسی را که دوست داریم فراموش کنیم، ببخشید، بپذیرید و رها کنید

بر اساس تحقیقات انجام شده توانایی بخشیدن باعث می شود تا فرد به آرامش روانی برسد و رویدادهای گذشته با بپذیرد، زیرا اگر فرد گرفتار احساسات منفی و کینه شود تا مدت زیادی در بند ذهنی همان رابطه قدیمی می ماند.

بخشیدن به معنی فراموش کردن و نادیده گرفتن صدمات روحی نمی باشد بلکه به معنی رها شدن از احساسات منفی و کینه ای است که بیش از هر کس خودتان را مورد آزار و اذیت قرار می دهد، هم چنین برای این که احساسات خود را ترمیم کنید این نکته را بپذیرید که هر رابطه ای به هر علتی می تواند به اتمام برسد و این به معنی تمام شدن زندگی شما نمی باشد و هنگامی که شما این مسئله را بپذیرید راحت تر خواهید توانست گذشته را فراموش کنید و به سمت آینده حرکت کنید.

مرکز مشاوره روانشناسی

همانطور که گفته شد شکست عشقی و فراموشی فرد مورد علاقه فشار های روانی بسیاری را بر روی فرد ایجاد می کند در این هنگام باید از فردی متخصص برای فراموشی عشق خود کمک بگیرید و هم چنین در این زمینه روانشناس به شما کمک می کند تا با آن غم کنار بیایید و شادی و نشاط را به دست آورید و دوباره احساس عشق را تجربه کنید.

 منبع : چگونه کسی را که دوست داریم فراموش کنیم؟

اختلال پرخوری

آبا پرخوری مبارزه می کنید؟ در این مقاله با علائم پرخوری بی اختیار و اقداماتی که می توانید برای جلوگیری از آن انجام دهید آشنا می‌شوید.

اختلال پرخوری چیست؟

همه ما هر از گاهی زیاد غذا می خوریم. اما اگر به طور مرتب پرخوری کنید کنترل خود را از دست می دهید و نمی توانید آن را متوقف کنید در این حالت ممکن است از اختلال پرخوری رنج ببرید.

اختلال پرخوری یک اختلال رایج در خوردن است که در آن شما مکرراً مقادیر زیادی غذا می خورید در حالی که از توقف آن احساس ناتوانی می‌کنید و در حین یا بعد از غذا خوردن احساس ناراحتی شدید دارید.

ممکن است تا زمانی که احساس ناراحتی کنید به خوردن ادامه دهید و سپس دچار احساس گناه، شرم یا افسردگی شوید، به دلیل عدم کنترل خود، خود را شماتت کنید، یا نگران باشید که غذا خوردن بی اختیار با بدن شما چه می کند.

اختلال پرخوری معمولاً در اواخر نوجوانی یا اوایل بزرگسالی و اغلب پس از یک رژیم غذایی اساسی شروع می شود. در طول پرخوری، حتی زمانی که گرسنه نیستید، ممکن است غذا بخورید و حتی مدت ها پس از سیر شدن به خوردن ادامه دهید.

همچنین ممکن است آنقدر سریع بخورید که چیزی را که می‌خورید یا می‌چشید حس نکنید. با این حال، در این عارضه بر خلاف پرخوری عصبی، هیچ تلاش متقابلی برای جبران پرخوری، از طریق استفراغ، امساک یا ورزش بیش از حد وجود ندارد.

ممکن است متوجه شوید که پرخوری برای لحظه ای کوتاه آرامش بخش است و به کاهش احساسات ناخوشایند یا احساسات استرس، افسردگی یا اضطراب کمک می کند. اما پس از آن واقعیت دوباره نمایان می‌شود و شما مملو از احساس پشیمانی و نفرت از خود می شوید.

پرخوری اغلب منجر به افزایش وزن و چاقی می شود که این نیز باعث تقویت خوردن بی‌اختیار می شود. هر چه نسبت به خود و ظاهرتان احساس بدی داشته باشید، بیشتر از غذا برای مقابله با آن استفاده می کنید که به این شکل یک چرخه معیوب ایجاد می شود.

خوردن برای احساس بهتر، احساس بدتر، و سپس بازگشت به غذا برای تسکین. اگرچه ممکن است در مورد اختلال خوردن احساس ناتوانی کنید، باید بدانید اختلال پرخوری قابل درمان است.

می توانید یاد بگیرید که چرخه پرخوری را بشکنید، احساسات خود را بهتر مدیریت کنید، رابطه سالم تری با غذا ایجاد کنید، و کنترل غذا و سلامت خود را دوباره به دست آورید.

علائم و نشانه ها

اگر به اختلال پرخوری مبتلا هستید، ممکن است از عادت های غذایی خود احساس خجالت و شرمندگی کنید و سعی کنید علائم خود را با خوردن مخفیانه پنهان کنید.

علائم رفتاری پرخوری و پرخوری بی‌اختیار شامل موارد زیر می باشد:

  • ناتوانی در توقف یا کنترل غذا خوردن
  • خوردن سریع مقادیر زیادی غذا
  • خوردن حتی زمانی که سیر هستید
  • مخفی کردن یا ذخیره کردن غذا برای خوردن مخفیانه در آینده
  • در کنار دیگران به طور معمول غذا می خورید، اما زمانی که تنها هستید، پرخوری می‌کنید
  • خوردن مداوم در طول روز، بدون برنامه ریزی برای وعده های غذایی

علائم عاطفی اختلال پرخوری

  • احساس استرس یا تنش که تنها با خوردن غذا از بین می رود.
  • خجالت از این که چقدر می خورید.
  • احساس بی حسی در حین پرخوری، انگار واقعاً خودتان نیستید یا در حالت اتوماتیک هستید.
  • هرچقدر هم که غذا بخورید احساس سیری نمی‌کنید.
  • احساس گناه، انزجار یا افسردگی پس از پرخوری.
  • ناامیدی برای کنترل وزن و عادات غذایی.

تست اختلال پرخوری

در ادامه متن سوال هایی پرسیده شده است که با پاسخ به آن ها می توانید متوجه شوید آیا مبتلا به اختلال پرخوری هستید یا خیر.

  • آیا اختلال پرخوری دارید؟
  • آیا هنگام غذا خوردن احساس می کنید کنترل خودتان را از دست می دهید؟
  • آیا همیشه به غذا فکر می کنید؟
  • مخفیانه غذا می خورید؟
  • آیا تا زمانی که احساس ناراحتی نکنید غذا می خورید؟
  • آیا برای فرار از نگرانی، رهایی از استرس یا آرامش خود بیش تر غذا می خورید؟
  • آیا بعد از غذا خوردن احساس انزجار یا شرم دارید؟
  • آیا هنگام ترک خوردن احساس ناتوانی می کنید ؟

هرچه پاسخ‌های «بله» بیشتر باشد، احتمال ابتلا به اختلال پرخوری بیشتر است. اما نگران نباشید همان طور که بیان شد این اختلال قابل درمان و کنترل می باشد.

علل و عوارض

به طور کلی، برای ایجاد اختلال پرخوری به ترکیبی از چیزها نیاز است، از جمله ژن ها، احساسات و تجربیات.

عوامل اجتماعی و فرهنگی و فشار اجتماعی برای لاغر شدن می تواند به احساس شما بیفزاید و به غذا خوردن عاطفی شما دامن بزند. برخی از والدین ناخواسته با استفاده از غذا برای آرام کردن یا پاداش دادن به فرزندان خود زمینه را برای پرخوری فراهم می کنند.

کودکانی که در معرض انتقادات مکرر در مورد بدن و اضافه وزن خود هستند نیز آسیب پذیر هستند، همین‌طور کسانی که در کودکی مورد آزار جنسی قرار گرفته اند.

عوامل روانی افسردگی و پرخوری به شدت با هم مرتبط هستند. بسیاری از افراد پرخور افسرده هستند یا قبلاً بوده اند.

بعضی دیگر ممکن است در کنترل تکانه، مدیریت و بیان احساسات خود مشکل داشته باشند. اعتماد به نفس پایین، تنهایی و نارضایتی از بدن نیز ممکن است در پرخوری نقش داشته باشد.

عوامل بیولوژیکی

ناهنجاری های بیولوژیکی می تواند به پرخوری کمک کند. برای مثال، هیپوتالاموس (بخشی از مغز که اشتها را کنترل می‌کند) ممکن است پیام‌های درستی درباره گرسنگی و سیری ارسال نکند.

محققان همچنین یک جهش ژنتیکی پیدا کرده اند که به نظر می رسد باعث اعتیاد به غذا می شود. در نهایت، شواهدی وجود دارد که نشان می‌دهد سطوح پایین سروتونین شیمیایی مغز در خوردن بی‌اختیار نقش دارد.

همچنین ممکن است دچار افسردگی، اضطراب و سوء مصرف مواد و نیز افزایش وزن قابل توجه نیز بشوید.

با این حال، هر چقدر هم که سخت و بعید به نظر برسد، بسیاری از افراد می‌توانند از اختلال پرخوری بهبود یافته و اثرات ناسالم آن را معکوس کنند. اولین قدم این است که رابطه خود با غذا را دوباره ارزیابی کنید.

نکته ۱ بهبود پرخوری: رابطه سالم تری با غذا ایجاد کنید

بهبودی از هر اعتیادی چالش برانگیز است، اما غلبه بر پرخوری و اعتیاد به غذا می تواند به طور ویژه دشوار باشد. برخلاف سایر اعتیادها، «مخدر» شما برای بقا ضروری است، بنابراین گزینه اجتناب یا جایگزینی آن را ندارید.

درعوض، باید رابطه سالم تری با غذا ایجاد کنید. رابطه ای که مبتنی بر برآوردن نیازهای تغذیه ای شما باشد نه نیازهای احساسی شما. برای انجام این کار، باید چرخه پرخوری را با موارد زیر بشکنید:

دوری از وسوسه.

اگر غذاهای ناسالم، دسرها و تنقلات ناسالم در خانه داشته باشید، احتمال پرخوری بسیار بیشتر است. با پاک کردن یخچال و کمد خود از غذاهای مورد علاقه وسوسه را از بین ببرید.

گوش دادن به بدن.

یاد بگیرید که بین گرسنگی و گرسنگی عاطفی تفاوت قائل شوید. اگر اخیراً غذا خورده اید و معده ی شما پیام گرسنگی ارسال نمی‌کند، احتمالاً واقعاً گرسنه نیستید. پس به گرسنگی خود زمان بدهید تا بگذرد.

غذا خوردن منظم.

منتظر نمانید تا از گرسنگی بمیرید. این فقط منجر به پرخوری می شود! به وعده های غذایی برنامه ریزی شده پایبند باشید، زیرا حذف وعده های غذایی اغلب منجر به پرخوری در اواخر روز می شود.

عدم اجتناب از چربی.

برخلاف آنچه ممکن است فکر کنید، چربی های رژیمی در واقع می توانند از پرخوری و افزایش وزن شما جلوگیری کنند. سعی کنید در هر وعده غذایی از چربی سالم استفاده کنید تا احساس سیری داشته باشید.

مبارزه با کسالت.

در هنگام بی حوصلگی به جای خوردن تنقلات، حواس خود را پرت کنید. پیاده روی کنید، با یک دوست تماس بگیرید، مطالعه کنید یا به سرگرمی هایی مانند نقاشی یا باغبانی بپردازید.

تمرکز روی چیزی که می خورید.

احتمالا بارها در حالتی تقریباً خلسه‌وار پرخوری کرده اید حتی ممکن است از چیزی که می‌خورید لذت نبرده‌ باشید. به جای اینکه بی فکر غذا بخورید آگاه باشید.

سرعت خوردن را کم کنید و از بافت ها و طعم ها لذت ببرید. در این صورت نه تنها کمتر می خورید، بلکه لذت بیشتری هم خواهید برد.

اهمیت تصمیم گیری برای عدم رژیم غذایی

پس از پرخوری، طبیعی است که برای جبران پرخوری و بازگشت به مسیر سلامت خود نیاز به رژیم غذایی داشته باشید. اما رژیم معمولا نتیجه معکوس دارد. محرومیت و گرسنگی ناشی از رژیم های سخت باعث میل به غذا و پرخوری می شود.

به جای رژیم گرفتن، روی خوردن متعادل تمرکز کنید.

غذاهای مغذی‌یی را پیدا کنید که از آن ها لذت می برید و فقط تا زمانی که احساس رضایت کنید بخورید، نه به شکل ناراحت کننده. از ممنوع کردن یا محدود کردن برخی غذاها خودداری کنید، زیرا این امر می‌تواند باعث شود که شما حتی بیشتر وسوسه شوید.

به جای گفتن «من هرگز نباید بستنی بخورم»، بگویید «به‌عنوان یک خوراکی گهگاهی بستنی می‌خورم».

نکته ۲: راه های بهتری برای غلبه بر احساسات خود بیابید

یکی از رایج ترین دلایل پرخوری، تلاش برای مدیریت احساسات ناخوشایند مانند استرس، افسردگی، تنهایی، ترس و اضطراب است. وقتی روز بدی دارید، به نظر می رسد که غذا تنها دوست شماست.

پرخوری می تواند به طور موقت احساساتی مانند استرس، غم و اندوه، اضطراب، افسردگی و کسالت را کنار بزند. اما تسکین بسیار زودگذر است.

محرک های خود را با یک دفتر یادداشت غذاها و خلق و خو شناسایی کنید

یکی از بهترین راه‌ها برای شناسایی الگوهای پرخوری این است که با یک دفتر یادداشت، برنامه غذایی و خلق و خوی خود را ثبت کنید.

هر بار که بیش از حد غذا می خورید یا احساس می کنید مجبور به استفاده از نسخه‌ی غذادرمانی هستید، لحظه ای مکث کنید تا بفهمید چه چیزی باعث این میل می شود.

اگر به عقب برگردید، معمولاً با یک رویداد ناراحت‌کننده مواجه می‌شوید که شما را به سمت پرخوری سوق داده است.

همه اینها را در دفتر خاطرات غذا و خلق و خوی خود بنویسید: چه چیزی خوردید (یا می خواستید بخورید)، چه اتفاقی افتاد که شما را ناراحت کرد، قبل از غذا خوردن چه احساسی داشتید، در حین غذا خوردن چه احساسی داشتید. با گذشت زمان، متوجه یک الگو خواهید شد.

یاد بگیرید که احساساتی را که باعث پرخوری شما می شود تحمل کنید

دفعه بعد که میل به پرخوری کردید، به جای تسلیم شدن، لحظه ای توقف کنید و آنچه را در درونتان می گذرد تحلیل کنید.

احساسات خود را شناسایی کنید

تمام تلاش خود را بکنید تا آنچه را که احساس می کنید با یک کلمه بیان کنید: اضطراب ؟ شرم؟ ناامیدی؟ عصبانیت؟ تنهایی؟ ترس؟ پوچی؟

تجربه ای را که دارید بپذیرید

اجتناب و مقاومت فقط احساسات منفی را قوی تر می کند. در عوض، سعی کنید آنچه را که احساس می‌کنید بدون قضاوت در مورد آن یا خودتان بپذیرید.

عمیق تر درون خود را بکاوید

کاوش کنید که درونتان چه خبر است. در کجای بدن خود احساسی دارید؟ چه نوع افکاری در سر شما می گذرد؟

از خود فاصله بگیرید

درک کنید که شما احساساتی که تجربه می کنی نیستید. احساسات رویدادهای گذرا هستند، مانند ابرهایی که در آسمان حرکت می کنند. آن ها تعیین نمی کنند که شما کی هستید.

رودررو شدن با احساسات خود ممکن است در ابتدا بسیار ناراحت کننده یا حتی غیرممکن باشد. اما همانطور که در برابر میل به پرخوری مقاومت می کنید، متوجه می شوید که مجبور به تسلیم نیستید. راه های دیگری نیز برای مقابله وجود دارد.

نکته ۳: کنترل هوس را دوباره به دست بگیرید

گاهی اوقات ممکن است که میل به پرخوری بدون هشدار قبلی به شما حمله ‌کند. اما حتی زمانی که احساس می کنید نمی توانید خود را در برابر هوس کنترل کنید، کارهایی وجود دارد که می توانید انجام دهید تا به خودتان کمک کنید که کنترل خود را حفظ کنید.

هوس را بپذیرید و به جای تلاش برای مبارزه با آن، آن را کنار بگذارید

این کار به عنوان «موج سواری» شناخته می شود.

میل به پرخوری را مانند یک موج اقیانوس در نظر بگیرید که به زودی اوج می گیرد، می شکند و از بین می رود. وقتی میل را از خود دور می کنید، بدون اینکه بخواهید با آن بجنگید، قضاوتش کنید، یا نادیده‌اش بگیرید، خواهید دید که سریعتر از آنچه فکر می کنید می گذرد.

حواس خود را پرت کنید

هر چیزی که توجه شما را به خود جلب کند مؤثر خواهد بود: پیاده روی، تماس با یک دوست، تماشای یک چیز خنده دار آنلاین و غیره. هنگامی که جذبِ چیز دیگری شدید، میل به پرخوری ممکن است از بین برود.

با کسی صحبت کنید.

هنگامی که متوجه میل به پرخوری شدید، به یکی از دوستان یا اعضای خانواده مورد اعتماد خود مراجعه کنید. صحبت کردن با دیگران دربارۀ آنچه از سر می گذرانید می تواند به شما کمک کند احساس بهتری داشته باشید و میل به پرخوری را از بین ببرید.

تأخیر، تأخیر، تأخیر.

حتی اگر مطمئن نیستید که می‌توانید با میل به پرخوری مبارزه کنید، سعی کنید آن را به تأخیر بیندازید. حتی سعی کنید ۱ دقیقه نگهش دارید. اگر موفق شوید.

سعی کنید آن را تا ۵ دقیقه برسانید. اگر به اندازه کافی بتوانید آن را به تأخیر بیندازید، ممکن است بتوانید از پرخوری جلوگیری کنید.

نکته ۴: با عادات سبک زندگی سالم از خود حمایت کنید

وقتی از نظر بدنی قوی بوده و به خوبی استراحت کرده اید، بهتر می‌توانید مشکلاتی را که زندگی ناخواسته سر راهتان قرار می‌دهد کنترل کنید. اما زمانی که از قبل خسته و کوفته هستید، هر تنش کوچکی این پتانسیل را دارد که شما را از ریل خارج کرده و مستقیماً به سمت یخچال بفرستد.

ورزش، خواب و سایر عادات سبک زندگی سالم به شما کمک می‌کند تا بدون پرخوری از دوره‌های سخت عبور کنید.

برای ورزش منظم وقت بگذارید.

فعالیت بدنی برای خلق و خو و سطح انرژی شما معجزه کرده و یک کاهش دهنده استرس قوی به شمار می آید. اثرات طبیعی ورزش تقویت خلق و خو است که می‌تواند به توقف خوردن احساسی کمک کند.

هر شب به اندازه کافی بخوابید.

وقتی کمبود خواب دارید، بدن شما به غذاهای شیرین میل می کند که به سرعت انرژی شما را تقویت کند. کم خوابی حتی ممکن است باعث اعتیاد به غذا شود. استراحت زیاد به کنترل اشتها و کاهش وسوسه غذا کمک می کند و خلق و خوی شما را بهبود می‌بخشد.

با دیگران ارتباط برقرار کنید.

اهمیت روابط نزدیک و فعالیت های اجتماعی را دست کم نگیرید . اگر شبکه حمایتی محکمی ندارید، به احتمال زیاد تسلیم محرک های پرخوری می شوید. صحبت کردن، حتی با اشخاص غیرمتخصص نیز کمک‌کننده است.

استرس را مدیریت کنید.

یکی از مهمترین جنبه های کنترل پرخوری یافتن راه های جایگزین برای کنترل استرس و سایر احساسات طاقت فرسا بدون استفاده از غذا است. این راه‌ها می‌تواند شامل مدیتیشن، استفاده از راهکارهای آرامش احساسات و تمرینات تنفسی ساده باشد.

چگونه به فرد مبتلا به اختلال پرخوری کمک کنیم

از آنجایی که پرخور‌ها اغلب سعی می‌کنند علائم خود را پنهان کنند و مخفیانه غذا بخورند، تشخیص علائم هشداردهنده برای خانواده و دوستان دشوار است.

ظاهر پرخور ملاک کافی برای شناسایی او نیست؛ زیرا اگرچه برخی از آن ها اضافه وزن دارند یا چاق هستند اما برخی دیگر موفق به حفظ وزن طبیعی می شوند.

علائم هشداردهنده‌ای که می‌توانید مشاهده کنید عبارتند از: یافتن انبوهی از بسته‌های مواد غذایی خالی در کمدها و یخپال ها. اگر مشکوک هستید که عزیزتان به اختلال پرخوری مبتلا است، نگرانی های خود را مطرح کنید.

ممکن است شروع چنین مکالمه ظریفی دلهره آور به نظر برسد و شخص ممکن است پرخوری را انکار کند حتی عصبانی و تدافعی شود. اما این احتمال وجود دارد که او از این فرصت برای به اشتراک گذاشتن احساسات خود استقبال کند.

اگر آن شخص در ابتدا شما را طرد می‌کند، تسلیم نشوید. ممکن است مدتی طول بکشد تا کسی که دوستش دارید بپذیرد که مشکلی دارد، به یاد داشته باشید: اگرچه دانستن اینکه کسی که دوستش دارید ممکن است اختلال خوردن داشته باشد دشوار است.

اما نمی توانید او را مجبور به تغییر کنید. تصمیم برای بهبودی باید از سوی او گرفته شود. شما می توانید با ارائه شفقت، تشویق و حمایت خود در طول فرآیند درمان کمک کنید.

نکاتی برای کمک به افراد مبتلا به اختلال پرخوری

فرد مورد علاقه خود را تشویق کنید که به دنبال کمک باشد. هر چقدر اختلال خوردن تشخیص داده نشده و درمان نشده باقی بماند، غلبه بر آن دشوارتر خواهد بود، بنابراین از عزیزتان بخواهید که تحت درمان قرار بگیرند.

حامی باشید.

سعی کنید بدون قضاوت گوش دهید و مطمئن شوید که شخص می داند که شما به او اهمیت می دهید. اگر عزیزتان در مسیر بهبودی دچار لغزش شد، به او یادآوری کنید که به این معنی نیست که نمی تواند برای همیشه پرخوری را ترک کند.

از توهین، موعظه، یا ایجاد احساس گناه خودداری کنید.

پرخورها به اندازه کافی نسبت به خود و رفتارشان احساس بدی دارند. موعظه، ابراز ناراحتی، یا اولتیماتوم دادن به یک پرخور فقط باعث افزایش استرس و بدتر شدن وضعیت او می شود. در عوض، اعلام کنید که به سلامت و شادی آن شخص اهمیت می دهید و در کنار او خواهید ماند.

با تغذیه سالم، ورزش و مدیریت استرس بدون غذا الگوی خوبی برای او ایجاد کنید. در مورد بدن خود یا دیگران نظر منفی ندهید و قضاوت را کنار بگذارید.

طراح زندگی خود باشید | چگونه کنترل زندگی خود را به دست بگیریم؟

طراح زندگی خود باشید، چگونه کنترل زندگی خود را به دست بگیریم؟

زندگی شامل موقعیت ها و شرایط ثابت و متغیر می باشد که شما در طول زندگی و در هر شرایطی می توانید طراح زندگی خود باشید، برخی از آن موقعیت ها را نمی توانید تغییر دهید اما بعضی اوقات فرصت دارید تا از زنجیره محدود کننده خود خلاص شوید و زندگی تان را در جهتی که دوست دارید هدایت کنید و پیش ببرید.

طراحی زندگی یعنی عواملی که متغیر هستند را کنترل کنید و در جهت رسیدن به خواسته های خود آن ها را به کار بگیرید، همچنین طراحی زندگی شامل اصول و مراحلی می شود که با دانستن آن اصول می توانید طرحی خوب برای خود بسازید و از آن طریق مسیر آینده خود را مشخص کنید.

علاوه بر این ها طراحی سبک زندگی یکی از مهم ترین مهارت ها در زندگی می باشد که می توانید آن مهارت ها را از طریق مشاوره روانشناسی فرا بگیرید.

در ادامه این مقاله به بررسی کامل طراحی زندگی می پردازیم.

چرا لازم است تا طراح زندگی خود باشید؟

لحظات زندگی سرشار از اتفاقاتی می باشد که انسان نمی تواند آن ها را کنترل کند و هیچ تضمینی وجود ندارد که زندگی شما چطور پیش خواهد رفت و بسیاری از موقعیت ها و شرایط مانند خانواده، محل تولد و اتفاقات دوران کودکی را نمی توانید کنترل کنید و آینده قابل پیش بینی نمی باشد.

ولی می توانید تصمیم بگیرید از نقطه ای که اکنون قرار گرفته اید شروع به کنترل و طراحی زندگی خود کنید.

در واقع تنها عاملی که می توان آن را کنترل کرد طراحی شیوه و سبک زندگی امروز می باشد که می تواند مسیر زندگی آینده شما را مشخص کند.

به عنوان مثال اگر خانواده تان در شهر کوچکی زندگی می کنند دلیل نمی شود شما هم تا آخر عمر در آن شهر کوچک زندگی کنید و سبک زندگی والدین تان را در پیش گیرید، شما می توانید مکان زندگی و طراحی زندگی خود را تغییر دهید و در آن مسیری که دوست دارید پیش بروید.

با انجام مراحل زیر طراح زندگی خود باشید

برای آن که بتوانید زندگی خود را آن طور که دوست دارید و با قدرت طراحی کنید باید مراحل طراحی زندگی را به صورت گام به گام بشناسید و اصول اولیه آن را رعایت کنید، این مراحل به شرح زیر می باشند:

  1. طرح ریزی

همانطور که ساخت خانه نیاز به یک طرح اولیه دارد برای این که طراحی زندگی شما به درستی انجام شود نیاز به یک طرح مشخص می باشد.

شما باید در مرحله اول اهداف و خواسته های خود را مشخص کنید و آن ها را برای خود تعریف کنید و ببینید در کجا قرار دارید و به کجا می خواهید برسید و بعد از آن می توانید زندگی شخصی، روابط دوستانه و عاطفی و شغل و غیره را بر اساس اهداف خود مشخص کنید.

  1. تمرکز و اعتقاد

بعد از این که طرح خود را مشخص کردید باید افکار خود را به خوبی بشناسید و ذهنتان را متمرکز کنید و تلاش کنید تا ذهنیت مثبتی داشته باشید و آن را در جهت رسیدن به هدف حفظ کنید در این صورت با تمام قدرت طرح زندگی خود را پیش ببرید و شانس و موفقیت شما در زندگی افزایش می یابد.

شما باید به توانایی خود برای رسیدن به عمل مطمئن باشید و ذهن خود را برای رسیدن به عمل آماده کنید و بر روی آن چه که می خواهید متمرکز نمایید، زیرا آن چه که قبل از عمل کردن مهم می باشد تلاش ذهنی شماست.

در ابتدا باید ذهنتان را شرایط هدف قرار دهید و طوری وانمود کنید که کنترل و طراحی زندگی خود را به طور کامل در اختیار خودتان قرار دارد در این صورت اقدامات و فعالیت هایی که انجام می دهید نتیجه بخش خواهد بود.

  1. اقدام کردن

پس از این که طرح خود را مشخص کردید و ذهنتان متمرکز بر روی طرح شد شما آمادگی لازم برای اجرای طرح را دارید.

مثلا احتمال دارد با توجه به طرح، اولین اقدام شرکت در کلاس ها باشد تا سطح مهارت شما در آن حرفه مورد نظر افزایش یابد و هر اقدام دیگری که برای کامل کردن طرح زندگی انجام دهید گامی برای رسیدن به اهداف شما خواهد بود.

در این زمینه به دست آوردن اطلاعات و مطالعه مقالات مربوط کمک بزرگی به شما می کند.

  1. نظارت بر طرح و اصلاح مداوم آن

طرح اولیه شما باید متناسب با شرایط و موقعیت جدید باشد و در صورت نیاز می توانید آن را اصلاح کنید،  زمانی که به موفقیت های کوچکی می رسید که برای رسیدن به موفقیت های بزرگ تر طراح تان را اصلاح کنید.

به عنوان مثال احتمال دارد شما طرح تان را برای کارآموزی در یک کار آماده کرده باشید ولی الان زمان آن رسیده است که درخواست ارتقا بدهید، اصلاحاتی که بر روی طرح انجام می شود گام هایی است که در جهت کامل شدن طرح صورت می گیرد.

هم چنین اگر احساس می کنید که طرح اولیه دچار اشکالاتی می باشد و یا اشتباه است و باعث می شود شما از مسیر رسیدن به هدف تان دور کند آن را اصلاح کنید و تغییرات لازم را انجام دهید.

طراح زندگی خود باشید، نکات کلیدی

برای این که بتواند طرح خود را برای زندگی مشخص کنید و در این مسیر به خوبی پیش بروید لازم است به نکات زیر توجه کنید:

  • اهداف و خواسته های خود را به طور کامل مشخص کنید چرا که بدون هدف موفقیت چشم گیری برای شما ایجاد نخواهد شد.
  • برای این که به هدف تان برسید در بعضی مواقع لازم است ریسک کنید ولی در بدترین شرایط قبل از ریسک کردن یک ارزیابی کلی از موقعیت های پیش روی خود داشته باشید.
  • به زمان توجه کنید و به این نکته دقت کنید که عمر شما محدود است و فقط یک بار و در زمانی محدود زندگی می کنید، پس این که اشتباه کنید و بخواهید از اول کار خود را شروع کنید راحت نخواهد بود.
  • سعی کنید کنجکاو باشید و چیز های جدیدی را یاد بگیرید و از یاد گرفتن نترسید، کنجکاوی ذهن نقش بسیار مهمی در کامل شدن طرح زندگی و رسیدن به اهداف و خواسته های شما دارد.

مرکز مشاوره روانشناسی

برای طرح زندگی خود می توانید از روانشناس کمک بگیرید و او به شما کمک می کند تا نقاط ضعف و خواسته های زندگی خود را به درستی تشخیص دهید و بر این اساس به طراحی زندگی مورد علاقه و سالم خود بپردازید.

بسیاری از افراد به خاطر دلایل متعددی مانند کمبود وقت، مسائل مالی یا معذب بودن در حضور روانشناس از شرکت در جلسات حضوری خودداری می کنند، مرکز مشاوره این امکان را برای افراد مهیا کرده است تا به صورت تلفنی و اینترنتی با صرف وقت و هزینه کم تر از خدمات مشاوره بهره مند شوند.

منبع : طراح زندگی خود باشید | چگونه کنترل زندگی خود را به دست بگیریم؟

نحوه رفتار با افراد کینه ای | چگونه با این افراد سازگار شویم؟

نحوه رفتار با افراد کینه ای، چگونه با این افراد سازگار شویم؟

با افراد کینه ای چه رفتاری باید داشت؟ افراد کینه ای چه ویژگی هایی دارند؟

افراد کینه ای حافظه بسیار قوی دارند و اصولا رفتارها و گفتارهای دیگران را به خوبی در خاطرشان نگه می دارند. این افراد به شدت تمایل دارند تا دیگران به آن ها توجه کنند و مورد توجه آن ها قرار بگیرند و در بسیاری از موارد نمایشی و به شکل نامناسب رفتار می کنند تا توجه دیگران را به خودشان جلب کنند. در بسیاری از موارد این اختلال در دوران نوجوانی و یا اوایل بلوغ نشان داده می شود.

در ادامه این مقاله به بررسی این اختلال می پردازیم و رفتارهای افراد کینه ای را بررسی کرده و رفتار درست را بیان می کنیم.

اگر باعث ناراحتی فردی کینه ای شدید چه باید بکنید؟

نحوه رفتار با افراد کینه ای، معذرت خواهی کنید

در صورتی که کار اشتباهی انجام داده اید سعی کنید مسئولیت آن را بپذیرید و به اشتباه خود اعتراف کنید و برای این که اشتباه تان را جبران کنید از طرف مقابل معذرت خواهی کنید.

در صورتی که به نظر خودتان کار اشتباهی انجام نداده اید اما طرف مقابل تان فکر می کند که اشتباه کرده اید سعی کنید به نظرش احترام بگذارد و اجازه دهید بداند که متوجه دیدگاه متفاوتش هستید، البته به او بگویید که از عمد باعث ایجاد مشکل نشده اید.

اگر جه فکر می کنید خطایی از شما سر نزده است اما نسبت به وضعیت به وجود آمده متاسفید و سعی می کنید طرف مقابل را راضی نگه دارید.

از طرف مقابل در مورد کاری که باید برای جبران انجام دهید سوال کنید

گاهی اوقات همین که شما تصمیم به عذرخواهی می گیرد و نیت خوبی دارید برای عذرخواهی کافی می باشد، اما توجه داشته باشید برخی از افراد بعد از عذرخواهی شما از اشتباهات شما چشم پوشی نمی کنند و راهی را برای بدتر کردن اوضاع در نظر می گیرند.

در این شرایط شما باید از طرف مقابل تان بپرسید که برای بهتر شدن اوضاع چه کاری می توانید انجام دهید؟

نحوه رفتار با افراد کینه ای، بعد از عذرخواهی و دفاع از خودتان مسئله را رها کنید

به طور مداوم تلاش نکنید که دیدگاهتان در مورد آن مسئله مورد تایید دیگران قرار گیرد و فرد مبل را مجبور به پذیرش این مورد کنید زیرا این امر باعث می شود حس کینه در او تقویت شود، فرد کینه ای در بسیاری از موارد دست از کینه جویی بر می دارد.

گاهی اوقات شما با تغییر برخوردتان می توانید باعث شوید تا فرد کینه ای دست از این تغییر موضع بردارد، هم چنین سعی کنید وانمود کنید که از عصبانیت آن فرد اصلا نگران و ناراحت نیستید.

، درمانگران رفتاری شناختی اعتقاد دارند که گاهی اوقات با وانمود کردن چیزی به درستی می توانیم وضعیت را تغییر دهیم و به صورتی که دوست داریم پیش ببریم.

بدانید که کینه ای شدن طرف مقابلتان دلایل زیادی دارد

کینه ای شدن در افراد دلایل بسیاری دارد به عنوان مثال ممکن است اعضای خانواده اش همیشه او را مورد انتقاد قرار می داده اند و او سعی دارد در برابر آن ها از خودش دفاع کند و یا خواهر و برادر کوچکتر او هیچ گاه مورد سرزنش قرار نگرفته اند اما او به خاطر سرپیچی از هر موضوعی توسط خانواده اش مجازات شده است.

یا ممکن است با رفتارتان، او را به یاد خواهر و برادر کوچک ترش می اندازید و به خاطر این مسئله شما را مجازات کند، به همین دلیل توجه داشته باشید که دلایل بسیاری در کینه ای شدن فرد دخیل هستند که باید آن ها را شناسایی کنید و برای حل آن ها اقداماتی را انجام دهید.

نحوه رفتار با افراد کینه ای، از اطرافیانتان پشتیبانی مثبت دریافت کنید

این نکته را در نظر بگیرید که به خصوص در محل کار نسبت به رئیس یا همکارتان نباید شکایت کنید، اما ممکن است به صورت غیرمستقیم اطلاعات کسب کنید به طور مثال از همکار قدیمی تان بپرسید آیا تا به حال از دست کسی ناراحت و عصبانی شده است؟

اجازه ندهید گفت و گوی شما به بدگویی تبدیل شود فقط از او سوال کنید که آن فرد در مقابله با این وضعیت چه کاری انجام داده است، در این شرایط متوجه خواهید شد که تنها نیستید و ممکن است توصیه های مفیدی دریافت کنید و با گفتگو کردن با همکارتان به آرامش برسید.

همیشه امیدوار نباشید که اوضاع به بهترین حالت تغییر کند

در صورتی که مافوق شما شخصیت کینه ای دارد و در موقعیتی نیستید که بتوانید آن جا را ترک کنید ممکن است شرایط دشوارتر شود، اگر می توانید از حمایت همکاران تان استفاده کنید.

در صورت امکان باید این کار به صورت شکایت و بدگویی از رئیس تان انجام شود در غیر این صورت پاسخ عکس خواهد داشت و احتمال کینه جویی شما افزایش می یابد.

سعی کنید به خاطر داشته باشید حتی اگر کینه، امری شخصی به نظر برسد، تنها به شما مربوط نمی شود، چیزی که در ذهن طرف مقابل وجود دارد به شما مربوط نمی شود و شما اطلاعی از آن ندارید در این صورت کینه به مشکلات شخصی کینه ای بر می گردد، نه فردی که مورد کینه توزی قرار می گیرد.

در این حالت اوضاع ممکن است به بهترین حالت تغییر نکند و همیشه نمی توان به تغییر امیدوار بود.

نحوه رفتار با افراد کینه ای، سعی کنید فاصله خود را با افراد کینه ای حذف کنید

زمانی که متوجه شدید شخصی که با او ارتباط دارید کینه ای می باشد سعی کنید حدالامکان فاصله خود را با او حفظ کنید زیرا این افراد بسیار حساس هستند و رفتارهای کوچک و بدون غرض شما نیز موجب رنجش و ناراحتی آن ها می شود .

از طرف دیگر شخصی که کینه ای است ممکن است تصمیم به انتقام بگیرد و امنیت مالی، جانی و روانی کسی که او را آزرده است را تهدید کند، به همین دلیل باید سعی کنید مواظب ارتباط خود با این اشخاص باشید.

منبع : نحوه رفتار با افراد کینه ای | چگونه با این افراد سازگار شویم؟

آیا احساس تنهایی می کنید؟

احساس تنهایی یک واکنش هیجانی است. فردی که قادر نیست با دیگران ارتباط برقرار کند احساس می کند که از دیگران جدا شده است  و نمی تواند احساسات خوشایند، ناخوشایند، ترس ها و نگرانی های خود را با ما در میان بگذارید.

احساس تنهایی

احساس تنهایی همانند احساس کم رویی، ناتوانی اجتماعی محسوب می شود و هرکدام از ما در شرایطی احساس می کنیم که تنها هستیم. 

افرادی که درگیر این احساس می شوند کم کم متوجه می شوند که این احساس تمام جنبه های زندگی آن ها را تحت تاثیر قرار می دهد و به تدریج از تمایلات اجتماعی و بین فردی آن ها می کاهد تا زمانی که تمایل به بودن کنار دیگران در فرد از بین می رود.

کم رویی، ناتوانی در برقراری ارتباط و تنهایی در اثر فقر ارتباطی است.

نکته قابل توجه در این مورد این است که احساس تنهایی همیشه به معنای کم رویی یا ناتوانی و معلولیت اجتماعی نیست. 

همان طور که احساس تنها بودن همیشه به معنای تنها بودن نیست.

ممکن است فردی در جمع آشنایان و دوستان خود احساس تنهایی کند ولی فرد دیگری می تواند در یک جمع کاملاً غریبه که واقعاً در آن تنها است، احساس تنهایی نکند.

به این نکته دقت کنید که به دلیل ویژگی های دوران نوجوانی احساس تنهایی معمولاً بیش تر در بین نوجوان ها رواج دارد.

احساس تنهایی ممکن است گذرا و موقت باشد و فرد به تدریج به روال عادی زندگی خود بازگردد. 

اما اگر این نگرانی ها، مشکلات، اضطراب شدید، فقر انگیزشی و فشار های اجتماعی ادامه پیدا کنند فرد عمیقاً احساس تنهایی می کند.

این احساس نه تنها باعث کم رویی می شود بلکه ممکن است باعث ایجاد اضطراب، افسردگی شدید، فرار از خانه، اعتیاد و حتی خودکشی شود. 

آیا احساس تنهایی باعث خودکشی فرد می شود؟

درصد بالایی از کسانی که خودکشی کرده اند یا اقدام به خودکشی می کنند تجربه تنهایی و رها شدن از سمت خانواده و دوستان خود را تجربه می کنند. بنابراین می بایست به طور جدی به این امر توجه کرد.

بدون شک در دنیای جدید مشکلات زیادی بر سر راه افراد قرار دارد. 

تحقیقات نشان می دهد که افراد معمولاً بیش تر از بیماری های روحی رنج می برند تا بیماریهای جسمی و این ناراحتی های روحی در طولانی مدت باعث ایجاد بیماری و آسیب های جسمانی می شود.

به طور مثال بیماری های قلبی معمولاً در نتیجه ی فشارهای عاطفی و روانی و روابط ناسالم بین افراد به وجود می آید.

شیوع کم رویی و احساس تنهایی

بحث در مورد کم رویی و درصد فراوانی آن با توجه به تعریف کم رویی و متفاوت بودن آن در جوامع مختلف، دشوار است.

اما می توان با یک آمارگیری ساده متوجه شد که پدیده ی کمرویی فوق العاده همه گیر است و می تواند دلایل مختلفی داشته باشد که به آن ها هم خواهیم پرداخت.

کم رویی در کودکان و نوجوانان شیوع بیش تری نسبت به بزرگسالان دارد.

بسیاری از افرادی که بر اساس تعریف های ارائه شده کم رو تلقی می شوند. به شیوه ای این امر را پنهان می کنند و سعی می کنند در برابر افراد همسن خود کم رویی خود را بروز ندهند.

در هر حال بروز کم رویی با توجه به ساختار جامعه، خانواده، موقعیت شغلی و مالی افراد می تواند متفاوت باشد.

حداقل پدیدار شدن کم رویی زمانی رخ می دهد که فرد فقط با مخاطبان آشنا مانند خانواده و آشنایان نزدیک رابطه دارد و حداکثر تبلور آن زمانی است که فرد باید در حضور جمع  صحبت کند و یا بحث را اداره کند.

تحقیقاتمرکز مشاوره ستاره که در این زمینه شکل گرفته است نشان می دهد که تمام افراد کمرو به یک شکل نسبت به شرایط اجتماعی یکسان واکنش نشان نمی دهند و میزان درجات کمرویی برای آن ها متفاوت است. 

منبع : آیا احساس تنهایی می کنید؟ 

اختلال اضطراب جدایی در کودکان از دلایل تا درمان

اختلال اضطراب جدایی در کودکان از دلایل تا درمان

اختلال اضطراب جدایی در کودکان چیست؟ به احتمال زیاد برای شما هم اتفاق افتاده است که خواسته اید بیرون بروید اما با گریه و کج خلقی کودکتان رو به رو شده اید. در این جا این سوال پیش می آید که آیا این اتفاق و وابستگی فرزندان به شما طبیعی می باشد؟ و باید در این موارد چطور با فرزندان برخورد شود؟ اضطراب جدایی در سنین ۱۲ تا ۱۸ ماهگی طبیعی می باشد اما این اضطراب در کودکان سنین بالاتر به عنوان یک اختلال روانی شناخته شده و آن را تحت عنوان اختلال اضطراب جدایی می شناسند که نیاز به درمان دارد.

در ادامه این مقاله به بررسی کامل این موضوع پرداخته شده است تا جواب بسیاری از سوال های خود را در زمینه اختلال اضطراب جدایی در کودکان دریافت نمایید.

اختلال اضطراب جدایی چیست؟

کودک شما در سنین پایین تر وابستگی های زیادی به شما دارد و از این که شما او را ترک می کنید و تنهایش می گذارید می ترسد و گریه و بهانه گیری می کند، ممکن است در صورت جدایی از شما به مدت کوتاهی، گریه و بد خلقی کند اما باید توجه داشته باشید این واکنش ها در سنین ۱۲ تا ۱۸ ماهگی طبیعی می باشد و با طی کردن روند رشد طبیعی کودک به تدریج اضطراب جدایی و وابستگی کودک از بین می رود.

اما در صورتی که در سنین بالاتر به ویژه در سن پیش دبستانی این واکنش ها در کودک مشاهده شد باید نگران شوید زیرا احتمال دارد کودک شما از اختلال اضطراب جدایی رنج ببرد، در واقع اختلال اضطراب جدایی یکی از اختلال های اضطرابی می باشد که کودک در هنگام جدایی از خانه یا مراقبان، دچار اضطراب شدید و نامناسبی می شود و واکنش هایی نشان می دهد که نسبت به سنش غیر طبیعی می باشد.

علائم اختلال اضطراب جدایی در کودکان

بر اساس مطالبی که بیان شد اختلال اضطراب جدایی در کودکان بیشتر در سال های پیش دبستانی دیده می شود به طوری که این کودکان حاضر نیستند در هنگام مدرسه رفتن یا بازی کردن از والدین شان جدا شوند و برای جدا نشدن از خانواده دلایل مختلفی مانند مریض شدن را بهانه می کنند، از جمله علائمی که اختلال اضطراب جدایی را نشان می دهد می توان به موارد زیر اشاره کرد:

  1. ترس از جدایی از خانواده:

کودکانی که دچار اختلال اضطراب جدایی می شوند به طور مداوم ترس از جدایی از والدین را دارند و همین مسئله باعث می شود تا اضطراب های پیاپی در آن ها به وجود آید، یکی از مهم ترین علائم اضطراب جدایی، ترس از جدایی کودکان از والدینشان می باشد.

۲٫ از دست دادن افراد وابسته:

نگرانی زیادی نسبت به افرادی که وابسته و دلبسته هستند دارند به طوری که همواره نگران از دست دادن آن ها می باشند و می ترسند بلایی سر این افراد بیاید.

۳٫ خارج نشدن از خانه:

کودک علاقه ای به بیرون رفتن ندارد و دوست ندارد از خانه خارج شود و به دیدار دوستان، اقوام و یا مدرسه و مکان های دیگر برود.

۴٫ بی خوابی یا کابوس دیدن:

دلش نمی خواهد شب ها در مکان دیگری جز خانه خود بخوابد. اضطراب جدایی در این کودکان باعث می شود که حتما در کنار فردی که به او وابسته است بخوابد و یا احتمال دارد کابوس هایی در مورد جدایی از والدین خود ببیند.

۵٫ علائم جسمانی:

در صورت جدایی از افرادی که به آن ها وابسته است دچار سردرد، حالت تهوع، استفراغ، دل درد و غیره می شود.

نکته: علائمی که بیان شد باید حداقل به مدت ۴ هفته در کودکان ادامه داشته باشد و این اختلال ناراحتی قابل ملاحظه ای در عملکرد های اجتماعی، شغلی و تحصیلی و یا زمینه های دیگر ایجاد کند و با اختلال های روانی دیگر قابل توجیه نمی باشد.دلایل بروز اختلال اضطراب جدایی در کودکان

افرادی که دچار اختلال اضطراب جدایی می شوند ممکن است به خاطر احساس ناامنی در کودک باشد این ناامنی به دلایل بسیاری به وجود می آید که از جمله دلایل بروز اختلال اضطراب می توان به موارد زیر اشاره  نمود.

  1. ژنتیک:

بسیاری از کودکان به صورت ژنتیکی خلق و خوی حساسی دارند و احتمال این که به اضطراب دچار شوند بسیار زیاد است و به همین دلیل آمادگی آن ها برای ابتلا به اضطراب جدایی بیشتر می باشد.

۲٫ تغییر محیط:

تغییرات محیطی می تواند باعث به وجود آمدن این اختلالات شوند به عنوان مثال تغییر در مدرسه و محله زندگی تاثیر بسیاری در به وجود آمدن این اختلال دارد.

۳٫ از دست دادن والدین:

مرگ یکی از والدین یا عزیزان کودک و یا طلاق گرفتن تاثیر زیادی در به وجود آمدن اختلال اضطراب جدایی دارد.

۴٫ روش فرزند پروری:

روش هایی که والدین برای تربیت فرزندشان به کار می برند می تواند در ابتلا به این اختلال بسیار موثر باشد به عنوان مثال والدینی که در تربیت خود بسیار آسان گیر هستند و هر چیزی که کودک دوست دارد در اختیارش قرار می دهند و یا والدینی که بسیار سخت گیرانه برخورد می کنند به گونه ای که کودک برای رفتارهایش دچار اضطراب و استرس می شود می توانند زمینه ای برای ابتلا به اختلال جدایی را فراهم کنند.

۵٫ دلبستگی نا ایمن:

دلبستگی، ارتباطی است که میان کودک و مراقب او شکل می گیرد در صورتی که مراقب کودک در زمان نوزادی بیشتر در کنار او باشد و به نیازهای او پاسخ دهد وابستگی ایمن تری شکل خواهد گرفت، در مقابل وابستگی ایمن، وابستگی نا ایمن وجود دارد که یکی از عوامل اصلی برای شکل گیری اختلال اضطراب جدایی در کودکان می باشد.

نحوه برخورد صحیح با اختلال اضطراب جدایی کودکان

برای این که اختلال اضطراب جدایی کودکان را مدیریت کنید و برخورد صحیحی داشته باشید در ابتدا باید سعی کنید خودتان آرام و به دور از هر استرسی باشید و استرس تان را کنترل کنید، زیرا اضطراب و استرس شما به فرزندتان انتقال داده می شود هم چنین باید به احساسات کودکان احترام بگذارید و با زور، کودک را از خودتان جدا نکنید و سعی کنید فرزندتان در کارهای گروهی و بازی کردن با دوستان و هم سن و سالش شرکت کند و برای حضور در این گروه ها او را تشویق کنید تا به تدریج اضطراب جدایی کودک کاهش یابد و در کنار تشویق خود، از تلاش های او برای پیوستن به جمع دیگران تمجید کنید.

علاوه بر این سعی کنید هرگز به کودکتان دروغ نگویید به عنوان مثال وعده بازگشت یا عدم ترک محیط در صورتی که انجام نمی گیرد به او ندهید زیرا اضطراب او را بیشتر می کند، برای این که بتوانید جدایی را با کودک خود تمرین کنید باید از محیط خانه شروع کنید زیرا کودک نسبت به این محیط آشنایی بیشتری دارد، سپس با مدت زمان کوتاه و با فاصله زمانی مناسب این کار را انجام دهید و به مرور زمان سعی کنید آن را افزایش دهید.

در این خصوص می توانید از مشاور کمک بگیرید تا راهکارهایی لازم را در اختیارتان قرار دهد و به شما کمک کند تا برخورد صحیح با کودک داشته باشید.

درمان اختلال اضطراب جدایی در کودکان

در جلسه مشاوره کودک، در ابتدا درمانگر اطلاعاتی در مورد محیط خانه، مدرسه و هم چنین مراحل رشدی کودک کسب می کند، تا تشخیص دهد آیا کودک دچار اختلال اضطراب جدایی شده یا نه، بعد از بررسی به شما کمک می کند تا تدابیر لازم برای رو به رو شدن با اضطراب جدایی کودک را یاد بگیرید برای درمان اختلال روش های بسیاری وجود دارد که در زیر نمونه هایی از آن بیان شده است.

  1. درمان های متمرکز بر کودکان

برای کودکی که به اختلال اضطراب جدایی دچار شده است از روش های درمانی مانند بازی درمانی، گروه درمانی، درمان های شناختی- رفتاری و روان درمان استفاده می شود اصلی که در همه این روش ها مشترک است این است که کودک افکار و احساسات و نگرانی هایش را بیان می کند و در کنار آن مهارت های لازم برای برخورد صحیح با ترس های خود، بالا بودن اعتماد به نفس و نحوه کنار آمدن با نگرانی ها را یاد می گیرد.

  1. درمان های متمرکز بر والدین

در رویکرد درمانی متمرکز بر والدین سعی می شود در مرحله اول، والدین و مسائل و مشکلات روانشناختی احتمالی آن ها مورد هدف قرار بگیرد و بعد از آن نوع ارتباط والدین با کودک و سبک فرزند پروری آن ها مورد برررسی قرار گیرد ، والدین با توجه به آموزش هایی که از طرف متخصصین دریافت می کنند می توانند در روند درمان مشارکت لازم را داشته باشند و اختلال اضطرابی کودک را تعدیل ببخشند و به درمان او کمک کنند.

منبع : اختلال اضطراب جدایی در کودکان از دلایل تا درمان

پاک کردن گذشته، بهترین راه رهایی از خاطرات گذشته

پاک کردن گذشته، بهترین راه رهایی از خاطرات گذشته

بسیاری از افراد به دنبال پاک کردن گذشته و فراموش کردن روابطشان می باشند زیرا یاد آوری آن روابط باعث می شود تا رنج و مشکلاتی در زندگی حال و آینده آن ها به وجود آید این موضوع مربوط به افراد خاصی نمی شود بلکه تمامی انسان ها با آن درگیرند.

قطعا شما تجربیاتی در زندگی تان دارید که مربوط به گذشته می باشد و در ذهن شما باقی مانده و یادآوری آن باعث استرس و اضطراب در شما می شود شما می توانید با استفاده از روش هایی مانند کمک گرفتن از روانشناس، هدف گذاری در زندگی و نوشتن هر چیزی در ذهن تان می گذرد به خودتان کمک کنید، در ادامه این مقاله به بررسی چگونگی پاک کردن گذشته و خاطرات بد از ذهن خواهیم پرداخت که می توانید آن ها را مورد مطالعه قرار دهید.

چرا خاطرات بد گذشته به ذهن ما هجوم می آورند؟

بر اساس نظر روانشناسان کسانی که در گذشته زندگی می کنند در معرض افسردگی و افرادی که در زمان آینده زندگی می کنند در معرض اضطراب قرار دارند فرد برای آرامش روان خود باید در زمان حال زندگی کند.

افکار و خاطرات مربوط به گذشته به دو صورت در ذهن ما تداعی می شوند دسته اول افکاری هستند که در شکل گیری آن ها نقش داشته ایم و اکنون خودمان را به خاطر آن سرزنش می کنیم و دسته دوم خارج از اراده ما هستند. در هر دو دسته خاطرات و اتفاقات ناخوشایند گذشته به ذهن ما هجوم آورده اند و باعث آزرده خاطر شدن ما می شوند.

این اتفاقات باعث می شود افراد برای رسیدن آن چیزی که در زندگی می خواهند و هدف هایی که برای موفقیت در زندگی شان مشخص کرده اند دور مانده و با آسیب های گوناگونی رو به رو شوند.

چگونگی پاک کردن گذشته و خاطرات بد از ذهن

برای پاک کردن گذشته خاطرات بد را با خاطرات جدید جایگزین کنید

باید سعی کنید که ذهن خودتان را با خاطرات مثبت و جدید پر کنید و خاطرات جدید جای خاطرات که سعی در فراموشی آن داشته اید را می گیرد برای انجام این کار می توانید چیزهایی در موقعیت مشابه خاطرات بد قبلی امتحان کنید به عنوان مثال اگر در گذشته یک سفر بد را تجربه کرده اید می توانید با تجربه کردن یک سفر لذت بخش خاطره سفر قبلی را پاک کرده و یا آن را کمرنگ کنید.

روی خاطرات بد تمرکز نکنید

هر چه تمرکز شما بر روی چیزهای منفی بیشتر باشد احساسات منفی بیشتری خواهید شد در این حالت می توانید از تکنیک حواس پرتی استفاده کنید و هنگام یادآوری خاطرات بد بر روی مسائل دیگری مانند موسیقی، دیدن فیلم، آشپزی، ورزش و موارد دیگر تمرکز کنید تا حواس شما از خاطرات بد دور شود.رای پاک کردن گذشته صحبت کنید

سعی کنید یک بار راجع گذشته تان با فردی که احساس خوب و راحتی دارید حرف بزنید و گذشته تان را با تمام جزئیات برای او تعریف کنید و جلو احساسات و اشک های خود را نگیرید پس از آن متوجه خواهید شد که چقدر مسائل پیش پا افتاده و جزئی بودند و شما بیهوده آن ها را در ناخودآگاه خود نگ داشته اید هم چنین در این زمینه می تواند به صورت حضوری و یا تلفنی با روانشناس صحبت کنید زیرا حرف زدن با مشاور بسیار برای شما موثر خواهد بود.

گذشته قابل تغییر نیست

فرض کنید شما سی سال سن دارید و مدام در حال کنکاش در گذشته تان هستید، در صورتی که به خودتان بیایید متوجه خواهید شد که توجه شما به گذشته هیچ تغییری در اصل آن به وجود نیاورده است؟ گذشته به هیچ عنوان قادر به تغییر نمی باشد اما اثر آن بر روی حال و آینده باقی می ماند و شما اگر به آن توجه بیش از حدی داشته باشید تاثیرات آن بر روی زمان حال و آینده بیشتر می شود پس این را بپذیرید که توجه بیش از حد به چیزی تاثیرات منفی دارد.

برای پاک کردن گذشته هدف گذاری در زندگی داشته باشید

سعی کنید هدف های کوتاه مدت و بلند مدتی برای خودتان داشته باشید به طور مثال کارهایی مانند تمام کردن کتاب در یک زمان مشخص، یادگیری یک مهارت، خرید یک کالا ایده آل، برنامه ریزی برای سفر، کارهای هنری، ارتقا شغلی و تحصیلی را انجام دهید این کارها باعث می شود تا به آینده تمرکز کنید و فرصت فکر کردن به اتفاقات گذشته را نداشته باشید و هم چنین با رسیدن به اهداف کوتاه مدت خاطرات بد را کمرنگ کنید.

هیپنوتیزم

از هیپنوتیزم برای حذف خاطرات ناخواسته استفاده می کنند که در ناخودآگاه شما قرار دارد و روشی صحیح و موثر می باشد، هیپنوتیزم در ذهن نیمه هشیار شما عمل می کند و به جای ذهن فعال و متفکر به حافظه تان کمک می کند تا اطلاعاتش از ریشه پاک شود.

در این روش درمانگر ابتدا یک وضعیت آرامی را در ذهن و بدن شما ایجاد می کند و بعد با شما تمرین می کند تا واکنش های خودتان را با حافظه تنظیم کنید و از این طریق احساسات منفی نسبت به فرد یا موقعیتی که به آن متصل هستید از بین می روند و در آخر بعد از پردازش احساساتتان حافظه بد گذشته به طور کامل فراموش می شود.

نوشتن یا نقاشی کشیدن

یک کاغذ بردارید و افکار و خاطرات گذشته و هر چیزی که در ذهن شما وجود دارد را بنویسید قرار نیست این کار را به صورت حرفه ای انجام دهید پس برای انجام آن وسواس به خرج ندهید شما باید سعی کنید هر چیزی در ذهن تان است با جزئیات کامل یادداشت کنید و آن را بخوانید این کار باعث می شود تا اندکی از فشار خاطرات گذشته شما از بین برود .

هم چنین در این روش می توانید از نقاشی کمک بگیرید مهم نیست نقاشی شما خوب باشد یا بد، مهم این است که ذهن و بخشی بدن تان را درگیر مرور خاطرات کنید که به فراموشی یا کمرنگ کردن آن ها کمک خواهد کرد.

برای پاک کردن گذشته از یوگا و مدیتیشن بهره ببرید

شما باید سعی کنید با آرامش بدن و ذهن ناخودآگاه، خودتان را آرام کنید و سعی کنید تاثیرات خاطرات بد گذشته را کمرنگ تر کنید در این حالت می توانید از یوگا استفاده کنید، یوگا ورزشی است که باعث آرامش ذهن و بدن می شود و در صورتی که امکان رفتن به کلاس را ندارید می توانید از فیلم های آموزشی استفاده کنید، علاوه بر این مدیتیشن برای تن آرامی، آرامش و سکوت ذهن بسیار مفید می باشد و کمک گرفتن از مدیتیشن و یوگا باعث تسلط شما بر افکار و احساسات مثبت تان می شود.

خودباوری

یکی از راه های رسیدن به موفقیت، خودباوری می باشد، برای این که بتوانید گذشته تان را فراموش کنید و مصمم به سمت جلو  حرکت کنید باید به خودباوری برسید و توجه داشته باشید شما می توانید به هر چیزی که می خواهید دست پیدا کنید، در نتیجه فراموش کردن خاطرات و اتفاقات بد گذشته چیزی نیست که شما از پس آن بر نیایید اگر تلاش کنید به راحتی می توانید اتفاقات گذشته را فراموش کنید.

نکات تکمیلی

توجه داشته باشید که تمام راهکارهای بیان شده برای پاک کردن خاطرات بد گذشته می توانند مفید باشند اما درمان اصلی و علمی آن باید توسط روانشناس مکمل صورت گیرد در این شرایط روانشناس تمام جوانب را مورد بررسی قرار می دهد و هم چنین صحبت کردن با شما و پی بردن به سطح ناهشیار می تواند کمک بسیاری به شما کند.

بسیاری از افراد به دلیل عدم برون ریزی و کلنجارهای ذهنی مختلفی که دارند خود را مستعد ابتلا به بیماری هایی مانند استرس و افسردگی می کنند، افرادی که درگیر شکست عشقی شده اند و بعد از آن ازدواج کرده اند نمی توانند خاطرات فرد گذشته را به راحتی از ذهن شان پاک کنند و آن ها بیش از هر چیز دیگری به مشاور نیاز دارند تا از صدمات روحی و روانی خود و تاثیرات نامطلوبی که بر روی زندگی و آینده آن ها می گذارد در امان بمانند و در این حالت به کمک مشاور می توانند درمان شوند. و زندگی مشترک شان را به خوبی ادامه دهند.

منبع : پاک کردن گذشته، بهترین راه رهایی از خاطرات گذشته

آیا نوروفیدبک درمانی موثر برای افسردگی است؟

همانطور که می دانید افسردگی نوعی بیماری خاموش اما ویران گر است که ابتلا به آن زندگی فرد را تحت الشعاع قرار خواهد داد. اگر به افسردگی مبتلا باشید در اکثر مواقع ناراحت و بی حوصله هستید اما بقیه افراد در جریان حال و هوای شما نیستند و علت این بی حالی را دائما جویا می شوند. یکی از بهترین درمان نوروفیدبک برای افسردگی می باشد.

متاسفانه افسردگی یکی از رایج ترین بیماری های جهانی شناخته شده و فقط به ایران محدود نمی شود. طبق آمارها حدود ۲۶۴ میلیون نفر در سرتاسر جهان از بیماری افسردگی رنج می برند، متاسفانه افسردگی درمان قطعی و ثابتی ندارد اما متخصصان دارودرمانی و مراقبه کردن را به عنوان داروی افسردگی تجویز می کنند‌. البته با توجه به اینکه دارودرمانی روشی همراه با عوارض و پر ریسک است بهتر است فقط در مواقع لزوم از آن استفاده کنید. علوم اعصاب در زمینه ابداع روش های جدید برای درمان این قبیل اختلالات، دائما در حال تلاش است. 

نوروفیدبک یکی از روش های جدید برای درمان و کنترل افسردگی است که طی آن هیچگونه درمان دارویی صورت نمی گیرد. در ادامه به کارآمد بودن یا نبودن نوروفیدبک در درمان افسردگی خواهیم پرداخت. در انتهای مقاله سوالات و نظرات خود را با ما در میان بگذارید.

نوروفیدبک چیست؟

مغز تکانه های الکتریکی تولید می کند که به امواج مغزی معروف هستند و جایگاه آنها بین سلول های مغز است. این تکانه ها دائما در حال ارتباط برقرار کردن با یکدیگر هستند این امواج مغزی در مواقعی مانند احساس آرامش یا تمرکز عمیق ایجاد می شوند کنترل این امواج مغزی راهی برای کنترل و بررسی خلق و خو میزان استرس و علائم دیگر است. 

امواج مغزی شامل الگوهای معروفی هستند این الگوهای معروف آلفا، بتا، تتا و دلتا نام دارند. همه ی انسان ها در ساعات مشخصی و در هنگام خواب به آن ها ورود می کنند. آن ها قادرند انجام امور را سخت تر و یا آسان تر کنند. این موارد سازگاری و کاری که ما انجام می دهیم بستگی دارد. 

نوروفیدبک چگونه انجام می شود؟

در نوروفیدبک به وسیله ی دستگاهی به نام دستگاه egg‌ امواج مغزی شما اندازی گیری می شوند سپس هنگامی که مغز عملی را به صورت درست و به موقع انجام‌ می دهد پاداش می دهد. این پاداش می تواند پخش فیلم و یا آهنگ مورد علاقه ذهن شما باشد. 

مثلا اگر امواج مغزی نشان دهند که شما آرامش دارید پاداش دریافت می کنید و اگر امواج مغزی شما در خلاف جهت مربوطه حرکت کنند پاداش از بین می رود. یکی از فاکتورهای مثبت نوروفیدبک این است که دستگاه به مغز یاد می دهد که چگونه وضعیت خود را تغییر دهد. 

جدا از دلیل به وجود آمدن افسردگی و ریشه آن نوروفیدبک می تواند نقش زیادی در درمان و بهبود افسردگی داشته باشد.

نوروفیدبک چگونه افسردگی را درمان می کند؟

در حالت عادی مغز تمایل دارد در حالت خنثی باقی بماند این خنثی ماندن به ما کمک می کند که احساسات خود را مدیریت کنیم ممکن است  همه ی ما تجربه این احساسات منفی را داشته باشیم اما ماندن در این الگوها و یادآوری آن ها موجب عدم تعادل مغز خواهد شد. هرقدر افکار منفی بر مغز شما چیره شوند برگشت به حالت متعادل سخت تر خواهد بود.

همان طور که می دانید افسردگی در تمام زندگی فرد، از جمله نحوه تفکر کردن و انتخاب کردن انسان تاثیرگذار است. تفکر کردن  اول بر انتخاب های فرد و سپس انتخاب ها به تفکر فرد موثر هستند.

نوروفیدبک نوعی روش راحت و البته بدون مصرف هیچ گونه دارویی است.  فعالیت بیشتر در قسمت لوب پیشانی چپ باعث می شود خلق و خو و رفتار فرد مثبت تر شود و فعالیت های غیر طبیعی لوب پیشانی راست، در نهایت منجر به خلق و خوی ناراحت و افسرده می شود. انجام این امر اقدامات الگوهای تفکر مثبت تری را ایجاد می کند. این دستگاه به مغز یاد می دهد که تفکر منفی که بعدا به افسردگی منجر می شود را در آینده کاهش می دهد. در واقع نوروفیدبک به مغز شما آموزش می دهد هنگامی که احساس ناراحتی  به شما دست داد آن را به حس خوب تبدیل کنید و به مرور زمان به عادت شما تبدیل شود. 

نوروفیدبک چه اندازه  برای درمان افسردگی تاثیر گذار است؟

در سال ۲۰۱۹ تحقیقی در رابطه با تاثیر نوروفیدبک برای کسانی که از افسردگی در برابر درمان(trp) رنج می برند انجام شد. بعد از گذشت ۱۲ هفته نتایج به صورتی بود که پاسخ دهی و درمان این مشکل ۵۸/۳ درصد اعلام شد. پس از این موضوع می توان این‌گونه نتیجه گرفت که نوروفیدبک علاوه بر بهبود علائم، به بهبود این علائم کمک می کند.

فرد وقتی یک موقعیت سخت عاطفی را پشت سر می گذارد ممکن است سال های سال با آن افسردگی زندگی کند، البته معمولا افراد روش هایی  چون رژیم های غذایی مختلف، مصرف داروهای مخصوص، هیپنوتیزم درمانی، ورزش درمانی و غیره را امتحان می کنند و نمی توان تاثیر آن ها را نادیده گرفت، اما حقیقت این است که نوروفیدبک با گذشت ۸ جلسه میتواند بسیار موثرتر و کارآمد تر از سایر روش ها باشد.

 برای اثبات مفید بودن درمان نوروفیدبک تحقیقات بسیار زیادی انجام شده است و همگی اثر بخش بوده اند در حالی که سایر درمان ها چندان موثر نبوده اند. روش آلفا تتا نیز در مطالعات اثربخش اعلام شده است در حالی که آموزش  آن به درمان افسردگی و کسب آرامش کمک کند.

چرا نوروفیدبک یک گزینه عالی برای درمان است؟

نوروفیدبک درمانی کم ریسک همراه با بازدهی بالا شناخته شده است چراکه هیج گونه عوارضی پس از مصرف آن سلامتی شما را تهدید نخواهد کرد. در نظر داشته باشید که تغییر امواج مغز شخصیت و محتوای افکار را تغییر نمی دهد بلکه موجب می شود تا از بخش های مغز خود به صورت کارآمد استفاده کنید. این روش برای سلامت مغز خطری نخواهد داشت..

تغییر نحوه فکر کردن درباره ی درمان نوروفیدبک به شما کمک می کند که درباره ی همه مسائل بهتر و مفید تر تفکر کنید و همچنین با کار کردن روی عملکرد مغز، موجب بهبود کارایی سیستم عصبی و فکری شما خواهر شد.

علاوه بر موارد ذکر شده نوروفیدبک نقش زیادی در درمان وسواس، اضطراب، استرس، فوبیا، اختلالات خواب و اختلالات اضطرابی دیگر دارد. 

منبع : آیا نوروفیدبک درمانی موثر برای افسردگی است؟ 

چگونه یک رابطه عاشقانه را تمام کنیم؟

پایان دادن به رابطه عاشقانه غیر ممکن نیست.

زمانی که دو نفر تصمیم می گیرند تا رابطه عاشقانه خود را پایان دهند ممکن است دلایل مختلفی داشته باشد و به مرور زمان متوجه می شوند که از نظر علایق، ایده ها، احساسات و ارزش های تفاوت هایی با یکدیگر دارند.

در واقع همه چیز آن طور که در روز های اول آشنایی بوده است پیش نرود و تفاوت هایی میان شما و شریک عاطفی تان به وجود آید و این اختلاف ها آنقدر زیاد باشد که جدایی را به با هم بودن ترجیح دهند، اما در هر صورت از هم پاشیدن رابطه عاشقانه می تواند بسیار دردناک باشد.

اگر افراد در این شرایط تصمیمات درستی نگیرند و اصولی عمل نکنند، احتمال دارد به احساسات و سلامت روانی فرد آسیب های جدی وارد شود و به همین دلیل اگر قصد جدا شدن از یکدیگر را دارید بهتر است به مطالعه این مقاله بپردازید ما در ادامه به توضیحات جامع تری در این باره می پردازیم که مطالعه آن می تواند برای شما سودمند باشد.

مشاوره به صورت رایگان در انتهای مطلب در زمینه های زیر:

  • خداحافظی جملات پایان رابطه
  • جملات پایان رابطه عاشقانه
  • پایان رابطه اشتباه
  • نشانه های پایان رابطه
  • فرق قطع رابطه با پایان رابطه

چرا تمام کردن رابطه عاشقانه تا این حد دشوار است؟

تمام کردن رابطه عاشقانه تصمیم بسیار سختی در زندگی می باشد، زیرا هنگامی تصمیم گیری در مورد این موضوع به طور طبیعی با افکار و احساسات خود درگیر خواهید شد و می ترسید بعد ها از گرفتن این تصمیم پشیمان شوید و فکر می کنید که اگر صبر کنید احتمال دارد اوضاع و شرایط زندگی شما بهتر شود یا خیر.

گرفتن تصمیم درست در میان افکار و احساسات متفاوت بسیار سخت است و نیازمند زمان کافی برای فکر کرد دارد، زمانی که نتوانید به تنهایی برای آینده و زندگی خود تصمیم بگیرید می توانید از مشاور روانشناس کمک بگیرید تا در این زمینه شما را راهنمایی کند.

تصمیم به پایان دادن رابطه عاشقانه اگر چه سخت است اما دشواری پایان دادن به رابطه تنها به تصمیم گیری در مورد آن محدود نمی شود، حتی اگر شما از تصمیم جدایی خود مطمئن باشید و بدانید که حتما باید به رابطه خود پایان دهید اما بعدا ممکن است با مشکلات و ناراحتی هایی رو به رو شوید.

زمانی که رابطه از طرف شما پایان یابد احتمال دارد شخص مقابل دچار ناامیدی، شکست، خشم و غم شود و به احساسات او صدمه های زیادی وارد شود در این شرایط شما باید با فرد مقابل به گفت و گو بپردازید و به عواطف و احساسات او احترام بگذارید، اگرچه انجام این کارها در موقعیت واقعی زندگی همیشه آسان نمی باشد و می تواند فشارهای زیادی را به افراد وارد کند.

همچنین با خواندن مقاله های مرتبط در این باره و مطالعه بیشتر می توانید تصمیم های بهتری بگیرید و داشتن اطلاعات در گرفتن تصمیم به شما کمک می کند.

باید ها و نباید ها در پایان دادن به رابطه عاشقانه

به هم خوردن و پایان دادن به رابطه عاشقانه سختی ها و دشواری های مخصوص به خود را دارد و نمی توان هیچ نسخه ای برای همه تجویز کرد، با این حال برخی از اصول و قواعد کلی وجود دارد که هنگامی که بحث برای پایان دادن رابطه عاطفی به وجود می آید می تواند به شما کمک کند در ادامه این مقاله تحت عنوان باید ها و نباید ها به این اصول اشاره می کنیم.

  1. باید ها در پایان دادن به رابطه عاشقانه
  • به حرف هایی که می خواهید به طرف مقابل تان بگویید و دلایل آن فکر کنید و سعی کنید احساسات و دلایل خود را بیشتر بشناسید و برای آن ها وقت بگذارید، علاوه بر این به عکس العمل طرف مقابل تان فکر کنید و آمادگی لازم را برای رو به رو شدن با او را داشته باشید، در صورتی که شما از قبل به واکنش ها و حساسیت های طرف مقابل تان فکر کرده باشید زمانی که با او رو به رو شوید برخورد معقولانه تری خواهید داشت و در آن لحظه بهتر عمل می کنید.
  • به شریک عاطفی خود نشان دهید اگر چه تصمیم به پایان دادن رابطه عاطفی دارید اما باز هم او برای شما ارزش و احترام خاصی دارد و احساساتش را درک می کنید.
  • برای این که گفت و گو مفیدی داشته باشید دائما به نقاط ضعف فرد و مشکلات رابطه تاکید نکنید، در ابتدای گفت و گو سعی کنید ویژگی های مثبتی که باعث شد رابطه شما ایجاد شود را بیان کنید و بعد از آن به طور صادقانه دلایل بر هم زدن رابطه را بیان کنید، زمانی که می خواهید صادقانه دلایل خود را بیان کنید به نحوه بیان و حرف زدن خود توجه داشته باشید.
  • اگر در زمان بحث و گفت و گو نمی توانید به درستی هیجانات خود را کنترل کنید و یا در موردی تصمیمی که گرفته اید دچار شک و تردید شده اید بهتر است از متخصص روانشناس کمک بگیرد، روانشناس به شما کمک می کند تا به گونه ای رفتار کنید که شما و شریک عاطفی تان با آسیب های کمتری رو به رو شود.

٫ نباید ها در پایان دادن به رابطه عاشقانه

  • در مکالمه و گفت و گو سعی کنید در مورد تمام شدن رابطه حرف بزنید زیرا اگر این موضوع را کش دهید و فرایند تمام شدن رابطه بیشتر طول بکشد آسیب بیشتری به افراد وارد خواهد شد.
  • بدون فکر قبلی در مورد تمام شدن رابطه با یکدیگر بحث نکنید، زیرا در این هنگام احتمال دارد حرفی بگویید که بعدا از گفتن آن پشیمان شوید.
  • نسبت به یکدیگر رفتار های ناپسند انجام ندهید و به یکدیگر بی احترامی نکنید، سعی کنید که بعد از تمام شدن رابطه فرد به خوبی از شما یاد کند، این امر باعث می شود تا در پشت سر گذاشتن این مسئله بهتر عمل کنید.

پایان دادن به رابطه، کلام آخر

روش و نحوه ای که شما برای پایان دادن رابطه خود انتخاب می کنید می تواند بر روی روابط بعدی زندگی شما تاثیرات بسیاری بگذارد، اگر شما نتوانید از این مرحله به درستی عبور کنید احتمال دارد در آینده بر روی انتخاب و پیشبرد روابط عاشقانه شما اختلالات و مشکلاتی را ایجاد کند.

اگر بعد از پایان رابطه عاشقانه احساس شکست شدید می کنید و با گذشت زمان حس می کنید به خوبی نمی توانید با این شرایط سازگار شوید برای ارتقا و سلامت روح و روان خودتان و پیشگیری از به وجود آمدن مشکلات بعدی حتما به روانشناس مراجعه کنید تا شما را در این زمینه راهنمایی کند.

تاثیر خدمات روانشناسی بر اتمام رابطه عاطفی

افراد برای این که بتوانید تصمیم های بهتری برای زندگی و آینده خود بگیرند می توانند از خدمات روانشناسی بهره مند شوند و روانشناسان به صورت تلفنی و حضوری پاسخگوی مراجعین می باشند.

روانشناس در مرحله اول به شما کمک می کند تا رابطه عاشقانه خود را به درستی بازنگری کنید و مشکلات آن را پیدا کنید، و بعد از آن به شما کمک می کند تا به حل این مشکلات بپردازید، در صورتی که این رابطه بی سرانجام باشد راهکارها و روش هایی را به شما ارائه می دهد تا هر چه زودتر رابطه عاطفی شما پایان یابد تا به شما و شریک عاطفی تان آسیب کمتری وارد شود.

منبع : چگونه یک رابطه عاشقانه را تمام کنیم؟