پیشگیری از افسردگی - کانون مشاوران

پیشگیری از افسردگی

 همیشه پیشگیری از افسردگی امکان پذیر نیست. به هر حال، پیشگیری از افسردگی تنها راه برای جلوگیری از به وجود آمدن اتفاقی که در زندگی شما به نام افسردگی می باشد نیست.

برای پخش فایل مرورگر خود را آپدیت کنید یا از اینجا فایل را دانلود نمایید.

شما می توانید تاثیرات افسردگی را، با یادگیری اداره کردن نشانه ها  و علائم افسردگی در زندگی خود کاهش دهید. سپس مراجعه به پزشک برای درمان افسردگی تان بیشترین کمک را به شما خواهد کرد.

علائم افسردگی

افسردگی علائم مختلفی دارد، بیشتر از دو هفته طول می کشد که بر روی توانایی ها و لذت ها و فعالیت هایتان تاثیر می گذارد. یک فرد افسرده ممکن است برخی از علائمی که در لیست پایین بیان شده اند را دارا باشد.

  • خلق افسردگی بیشتر در طول روز به خصوص در صبحها وجود دارد.
  • خستگی و گاهش انرژی تقریبا هر روز
  • وجود احساس بی ارزشی و گناه تقریبا در هر روز
  • اختلال در تمرکز و بلا تکلیف بودن
  • بی خوابی یا پرخوابی (خواب بیش از اندازه) تقریبا هر روز
  • نداشتن علاقه و لذت از هر فعالیتی تقریبا هر روز- شرایطی که به آن فقدان احساس لذت گفته می شود که بر اساس گزارش خود فرد یا اطرافیان به ان پی می برند.
  • تفکر در مورد مرگ و یا افکار خودکشی (نداشتن ترس از مرگ)
  • احساس بی قراری، و آشفتگی فکری، یا بی حالی
  • به صورت معنی داری کاهش وزن یا افزایش وزن

چگونه می توان از افسردگی پیشگیری کرد؟

با وجود اینکه افسردگی شرایطی قابل درمان است، برخی از انواع افسردگی ممکن است قابل پیشگیری نباشند. زیرا ممکن است افسردگی عاملی شیمیایی در مغز داشته باشد. به هر حال، آخرین مطالعات پزشکی مشخص کرده است که افسردگی با عادات مناسب غالبا بهبود یافته یا پیشگیری می شود.

یک رژیم غذایی سالم، ورزش منظم، صرف زمان برای لذت بردن و آرامش، زیاد کار نکردن، و صرف زمان برای لذت بردن از با همدیگر بودن می تواند از افسردگی پیشگیری کند.

چه احساساتی معمولا با افسردگی در ارتباط است؟

بر طبق لیست NHS  برخی از احساسات نشان دهنده ی افسردگی است:

  • انجام ندادن مناسب فعالیت کاری
  • کمتر شرکت کردن در فعالیت های اجتماعی
  • نداشتن سرگرمی یا لذات
  • داشتن مشکلات در خانه و خانواده

در حالی که این موارد معمول برای افسردگی است، ممکن است الگوی های رفتاری دیگری نیز وجود داشته باشد.

برای مثالل، افسردگی ممکن است علائمی از شیدایی یا جنون خفیف داشته باشد شرایطی که به آن افسردگی شیدایی یا اختلال دو قطبی گفته می شود. یا علائم افسردگی می تواند فصلی باشد که به آن افسردگی فصلی گفته می شود.

علائم اختلال افسردگی

علائم افسردگی می تواند از خفیف تا شدید متفاوت باشد و می تواند شامل موارد زیر باشد:

  • احساس ناراحتی یا خستگی افسرده
  • از دست دادن علاقه و یا لذت بردن از فعالیت های یک بار لذت می برد
  • تغییرات اشتها – کاهش وزن یا افزایش غیر مرتبط با رژیم غذایی
  • مشکل خوابیدن یا خوابیدن بیش از حد
  • از دست دادن انرژی یا افزایش خستگی
  • افزایش فعالیت فیزیکی بدون هدف (به عنوان مثال، دست زدن به دست و یا قدم زدن) یا حرکات آرام (اقدامات قابل مشاهده توسط دیگران)
  • احساس بی ارزش یا گناه
  • دشواری تفکر، تمرکز یا تصمیم گیری
  • افکار مرگ یا خودکشی

علائم باید حداقل دو هفته برای تشخیص افسردگی ادامه یابد.

Print

علائم فیزیکی افسردگی

  1. مشکلات تیروئید
  2. تومور مغزی
  3. کمبود ویتامین

می تواند علائم افسردگی را تقلید کند، بنابراین مهم است که علل عمومی پزشکی را کنار بگذاریم.

چه کسانی مستعد افسردگی هستند؟

افسردگی در ۱۵ سال بزرگسال (۷/۶٪) برآورد شده است. و یکی از شش نفر (۶/۱۶٪) بعضی اوقات در زندگی خود دچار افسردگی می شوند.

افسردگی می تواند در هر زمان، اما به طور متوسط، در ابتدای ظهور نوجوانان تا اواسط دهه ۲۰ ظاهر می شود.

زنان به علت افسردگی بیشتر از مردان هستند. برخی مطالعات نشان می دهد که یک سوم زنان در طول زندگی خود یک قسمت افسردگی عمده را تجربه خواهند کرد.

افسردگی از غم و اندوه متفاوت است؟

مرگ یکی از عزیزان، از دست دادن یک کار یا پایان دادن به یک رابطه، تجربیات سخت برای یک فرد برای تحمل است.

برای احساس غم و اندوه در پاسخ به چنین شرایطی، طبیعی است.

کسانی که از دست دادن تجربه می کنند، اغلب خود را “افسرده” توصیف می کنند.

اما غم انگیز بودن این نیست که افسردگی وجود دارد.

فرایند گرایش طبیعی و منحصر به فرد برای هر فرد است و برخی از ویژگی های مشابه افسردگی را نیز به اشتراک می گذارد.

هر دغدغه و افسردگی می تواند غم و اندوه شدیدی از فعالیت های معمول داشته باشد.

افسردگی و دلمرده بودن یکی از شایع ترین اختلالات

میزان شیوع این مساله تا حدی است که از آن با عنوان سرماخوردگی روانی نیز یاد می شود.

این مطلب به این معناست که افسردگی می تواند بسیار فراگیر باشد و علی رغم ظاهر ساده و مزمن خود، تاثیرات قابل توجهی بر سلامت جسمی و روانی تان داشته باشد.

آیا احساس دلمردگی می کنید و دلمرده هستید؟

در صورتی که با افسردگی دست به گریبان هستید، ممکن است احساس کنید زندگی بیش از حد سخت و طاقت فرسا شده است و حتی جذاب ترین فعالیت ها نیز قادر به خوشحال کردن تان نیست.

در صورتی که در چنین وضعیتی قرار گرفته اید و احساس خستگی، دلمردگی،  پوچی، تنهایی و دلمردگی بر زندگی تان سایه افکنده است با ادامه ی مطلب همراه شوید تا شما را با مهم ترین راه های غلبه بر غول افسردگی آشنا کنیم.

به دنبال ناجی نمانید.

با قرار گرفتن در وضعیت افسردگی ممکن است احساس کنید رمق انجام کوچک ترین کارها را نیز ندارید.

کارهایی که قبلا به راحتی از عهده ی آن ها بر می آمدید می تواند برای تان بیش از حد سخت و بزرگ جلوه کنند و تمایل داشته باشد تا در لاک تنهایی تان باقی بمانید.

اما واقعیت آن است که برای مبارزه با افسردگی نیازمند آن هستید که خودتان دست به کار شوید.

از آنجا که رخوت، سستی و بی حوصلگی در وجود خود شما لانه کرده است برای رهایی از آن نیز حضور هیچکس به اندازه ی خودتان موثر و لازم نیست.

بنابراین با خودتان گفت و گو کنید و برای مبازه با افسردگی یک تصمیم گیری نو داشته باشید.

می توانید با خودتان بگویید

” شادی، نشاط و سرزندگی حق من از زندگی است و تصمیم دارم شجاعانه و با جسارت هر چه تمام تر با رخوت و سستی بجنگم. من از این جنگ لذت می برم چرا که زندگی چیزی جز تلاش و تکاپو نیست و می توانم در آن پیروز شوم”.

NinaAmir
چگونه دلمرده نمانیم؟ غول افسردگی را شکست دهیم – مشاور کو

از قدرت طبیعت بهره ببرید.

درست است که افسردگی می تواند بسیار نفس گیر باشد و در پاره ای از موارد منجر به کاهش روابط اجتماعی تان نیز شود، اما عوامل طبیعی زیادی وجود دارند که می توانید در مسیر غلبه بر افسردگی از آن ها کمک بگیرید.

به عنوان مثال یکی از بهترین ابزارهای کمکی تان آن است که روزانه زمانی را به قدم زدن در طبیعت، پارک و یا فضایی سرسبز و توام با درخشش نور خورشید اختصاص دهید.

بر اساس مطالعات، قدم زدن در مکان های سرسبز می تواند منجر به کنترل بخش مربوط به افکار منفی در مغز شده و حال تان را بهتر کند.

بنابراین ازهمین امروز تصمیم بگیرید تا برنامه ی جدیدی برای روزتان تنظیم کنید و وقت گذرانی در طبیعت را در رأس فعالیت های هر روز قرار دهید.

خودتان را مجبور به انجام یک رفتار کنید.

شنیدن این جمله برای فرد افسرده می تاودن در حکم سخت ترین درخواست باشد.

هرگز نگذارید دلمرده باشید و دلمردگی در شما دائمی شود.

شما همانند فردی که سرماخورده است تمایل دراید تا دایما در گوشه ای بنشینید، به شکست های گذشته فکر کنید، وقایع را تا حد ممکن به شکل منفی تصور کنید و خودتان را بترسانید.

به عنوان درمانگر حوزه ی افسردگی می توانم بگویم بهتر است جمله ی بالا را به عنوان بهترین داروی درمان افسردگی تان در نطر بگیرید که دارای قدرتی معجزه آسا می باشد.

بنابراین از انجام ساده ترین کارها شروع کنید.

چیزی که با اهمیت است آن است که به جای نشستن در گوشه ی اتاق، شروع به انجام یک فعالیت کنید.

این کار می تواند شامل انجام دادن یک تکلیف، بیرون زدن از خانه، آشپزی کردن، تلفن زدن به دوست، گذاشتن یک قرار شبانه و یا هر چیز دیگری باشد.

از طریق انجام یک عمل می توانید حالات هیجانی و فیزیولوژِی بدنی تان را تا حد زیادی تحت تاثیر قرار دهید و حالات مثبتی از جمله سرزندگی، نشاط، شور و حال و رضایت را تجربه کنید.

لبخند زدن را تمرین کنید.

شاید ساده به نظر برسد اما افراد افسرده به گونه ی قابل توجهی نسبت به حالات بدنی و ژست های چهره و بدن خود ناآگاه اند.

بهتر است در همین لحظه روبه روی آینه قرار بگیرید و خودتان را مشاهده کنید.

خواهید دید که در اکثر موارد حالتی شل، وا رفته، دلمرده و بی انرژی دارید.

ماهیچه های صورت تان در اثر غمگینی مکرر به سمت پایین متمایل شده اند و ممکن است بی آنکه بدانید شانه های تان را پایین نگه دارید و بی حال و کم انرژِی راه بروید.

اگر قصد دارید با غول افسردگی تان مبارزه کنید و در این نبرد پیروز شوید، نیازمند آن هستید که حالات بدنی تان را تغییر دهید.

بنابراین در مقابل آینه بایستید، لبخند زدن را تمرین کنید و در راه رفتن و ایستادن تان تجدید نظر کنید.

این کار را هر روز انجام دهید و تاثیرات آن بر خلق و خو و انرژی تان را بررسی کنید.

با دیگران صحبت کنید تا دلمرده نشویم

گفت و گو کردن اگر چه ممکن است امری روزمره و روشن به نظر برسد اما تاثیرات پیچیده و قابل توجهی بر سلامت روانی تان خواهد داشت.

در وضعیت افسردگی نیازمند آن هستید که با فردی متخصص و یا دوستی که گوش شنوایی دارد و صبور است صحبت کنید.

در فرایند گفت و گو، دریچه های جدیدی به سمت تان بازخواهد شد، می توانید مشکلات را از زوایای دید مختلفی مشاهده کنید و مهم تر از همه آنکه متوجه خواهید شد این تنها شما نیستید که مشکل دارید.

همچنین گفت و گو کردن می تواند برای شما شبکه ای از حمایت های اجتماعی ایجاد کند که یکی از محور های اساسی غلبه بر افسردگی است.

افسردگی والدین و افسردگی کودکان

آیا شما والدین افسرده‌ای هستید؟ آیا نیاز است از کودک خود در مورد افسردگی مراقبت کنید؟ آیا میان افسردگی والدین و کودک ارتباط وجود دارد؟

به گزارش ایسنا، بنابر اعلام مشاورانه، در برخی مواقع، تنهایی می‌تواند علامتی از یک چیز دیگری باشد که در زندگی ما وجود دارد، مواردی از قبیل بیماری یا ناتوانی. همچنین یک سری از شواهد موجود نشان می‌دهند که تنهایی می‌تواند یک علامتی از بیماری روانی باشد.

چرا من احساس غمگینی و تنهایی دارم؟

تعدادی از بیماری‌های روانی، همانند:

· دو قطبی

· اضطراب

· افسردگی

می‌توانند منجر به ایجاد احساس تنهایی در اکثر افراد شوند.

پدر و مادر افسرده

پدر یا مادر بودن، یکی از چالش‌برانگیزترین مسوولیت‌هاست و فرد را با مخاطرات زیادی روبه‌رو می‌کند که احتمال ابتلا به افسردگی و اضطراب را افزایش می‌دهند.

در صورتی که علایم زیر را به مدت حداقل ۲ هفته دارا هستید، بهتر است دست به کار شوید و از یک درمانگر متخصص برای حل مساله افسردگی‌تان کمک بگیرید.

علایم افسردگی والدین

در حقیقت رفتن به سمت درمان بهترین کاری است که می‌توانید برای خود و فرزندتان انجام دهید.

· عصبانیت و بدخلقی

· خود انتقادی

· ناامیدی

· از دست دادن علاقه به فعالیت‌های قبلی

· عدم توانایی در لذت بردن از زندگی

· تغییرات فاحش وزن

· تغییر عادات خواب

· خستگی

· کندی روانی و حرکتی

· دردهای بی دلیل

· مشکلات توجه و تمرکز

· کاهش یا افزیش میل جنسی

· افکار خودکشی گرا

عوامل تشدیدکننده افسردگی پدر و مادر

علایم زیر می‌تواند منجر به بروز رفتارهایی مانند:

 مصرف بیش از حد مشروب، دخانیات و یا اختلال در انجام فعالیت‌های روزمره شود که از طریق مراجعه به روانشناس قابل حل است.

باتوجه به ماهیت مقاوم افسردگی، بهتر است در صورت دارا بودن علایم ذکر شده، درمان را به تعویق نیندازید و هرچه سریع تر به روانشناس متخصص مراجعه کنید.

تاثیر افسردگی پدر و مادر بر فرزند را مطالعه کنید.

منبع: com.مرکزمشاوره

ترک قلیان

وقتی به قلیان معتاد شدید، به نظر می رسد هدف ارک آن بعید به نظر می رسد. ترک قلیان : مهم نیست که چقدر معتاد به آن هستید، اما هرگز امید را از دست ندهید.

برای پخش فایل مرورگر خود را آپدیت کنید یا از اینجا فایل را دانلود نمایید.

با درمان مناسب، حمایت افراد اطراف شما و یافتن علت اصلی اعتیاد ترک قلیان امکان پذیر است.

شما نباید امید را از دست دهید حتی اگر سعی کرده اید اعتیاد را ترک کنید و موفق نشده باشید.

ترک اعتیاد قلیان

قطعا برخی از موانع برای خلاص شدن از اعتیاد وجود دارد.

اما هنگامی که شما در مورد ترک اعتیاد فکر می کنید، شما در راه بهبود هستید.

مطمئن باشید که بخوانید: چگونه سیگار را ترک کنید؟

ترک قلیان

برای بسیاری از معتادان، گام اول یا “تصمیم به تغییر” سخت ترین مرحله خواهد بود.

اگر شما آماده تغییر نیستید، نگران نباشید، زیرا این شک کاملا طبیعی است.

ترک اعتیاد نیاز زیادی به تغییرات دارد مانند تغییر در:

  • چگونگی مقابله با استرس؛ چگونه زمان خود را صرف کردن.
  • چگونه یک دوست را انتخاب کردن.
  • چگونه در مورد خودتان فکر کردن و غیره.

حتی اگر شما می دانید که ماده ای که با آن درگیر هستید.

زندگی شما را دشوار کرده است، طبیعی است.

که شما درگیری های داخلی را تجربه می کنید.

برای اضافه کردن به زمان، شما نیاز به انگیزه و حمایت از افراد اطراف خود دارید.

ایجاد انگیزه ترک اعتیاد

شما حق تعیین موقعیت شخصی خود را قبل از شروع درمان دارید.

مراقب باشید برای زمان و نرخ، بنابراین شما بهتر می توانید نقش اعتیاد در زندگی خود را درک کنید.

لیستی از معایب و مزایای ترک اعتیاد، و همچنین هزینه ها و مزایای عدم ترک اعتیاد را فهرست کنید.

فکر کنید که چیزهایی که در زندگی شما مهم هستند:

  • همسر، فرزند، شغل شما، سلامتی و منافع شما.
  • اعتیاد شما چه تاثیری روی شما خواهد گذاشت؟
  • از فردی که که به او اعتماد دارید بپرسید.

از خودتان بپرسید چه چیزی می تواند شما را از تغییر متوقف کند.

و چه چیزی می تواند به شما کمک کند تغییر کنید؟ به دلایل ترک اعتیاد خود رجوع کنید.

تلاش های گذشته خود را برای ترک اعتیاد بررسی کنید.

شناسایی اقدامات موثر یا بی فایده.

اهداف دقیق و قابل اندازه گیری را برای شما مشخص کنید.

مثلا یک روز خاص برای شروع اعتیاد به مواد مخدر یا محدود کردن استفاده از مواد مخدر.

همه مواردی که یادآور اعتیاد هست را از خانه، محل کار و دیگر مکان ها بردارید.

به خانواده و دوستان خود بگویید که قصد ترک اعتیاد دارید و از آنها بخواهید از شما حمایت کنند.

ترک قلیان زنان

تصمیم برای ترک قلیان

  • پس از تصمیم گیری برای ترک اعتیاد، وقت آن است که به گزینه های درمانی خود بروید.
  • هنگام ارزیابی گزینه های درمان، به یاد داشته باشید که: درمان برای همه موثر نیست.

افراد مختلف نیازهای متفاوت دارند.

درمان اعتیاد باید به وضعیت معتاد را در نظر باشد.

پیدا کردن برنامه مناسب برای ترک اعتیاد بسیار مهم است.

فرآیند درمان نباید محدود به اعتیاد باشد.

  • اعتیاد بر زندگی کلی فرد تاثیر می گذارد، از جمله روابط، اشتغال، سلامت روان.
  • موفقیت درمان بستگی به ایجاد یک مسیر جدید برای زندگی و یافتن دلایل اصلی اعتیاد دارد.

به عنوان مثال، وابستگی به مواد مخدر ممکن است.

به دلیل عدم توانایی یک فرد برای مدیریت استرس باشد.

که در این صورت باید راه های بهتر برای مقابله با موقعیت های استرس زا را پیدا کرد.

تعهد و پیگیری برای نتیجه فرآیند درمان اهمیت دارد. درمان اعتیاد فرآیند سریع و آسان نیست.

وابستگی به مواد مخدر

به طور کلی، هر چه شخص بیشتر سابقه اعتیاد داشته باشد، درمان طولانی تر خواهد بود.

در هر صورت، مراقبت بلند مدت برای بازیابی حیاتی است. مکان های زیادی برای دریافت کمک وجود دارد.

همه افراد به سم زدایی مراقبت های پزشکی و یا اقامت طولانی مدت در مراکز درمان اعتیاد نیاز ندارند.

مراقبت از معتاد به عوامل مختلفی از قبیل سن، مدت زمان اعتیاد، و شرایط پزشکی یا روانی بستگی دارد.

علاوه بر پزشکان و روانشناسان، بسیاری از روحانیون، کارگران اجتماعی و مشاوران خدمات درمان اعتیاد را ارائه می دهند.

وقتی تصمیم گرفتید اعتیاد را ترک کنید، علاوه بر ترک، برای هر گونه مشکل پزشکی یا روحی که شما دارید یاری بطلبید.

  • شانس موفقیت شما در ترک اعتیاد با درمان یکپارچه افزایش می یابد.
  • سعی نکنید در اعتیاد خود را تنها بگذارید.
  • موفقیت هر روش درمانی بستگی به تشویق و حمایت دارد.
  • همانطور که افراد بیشتری در اطراف شما وجود داشته باشد.
  • شانس خود را برای بهبود بهتر خواهید داشت.

 

ادامه مطلب

روش صحیح درد و دل کردن و همدردی کردن

همه ی ما در زمان هایی از زندگی مان نیاز به درد و دل کردن ، همدردی کردن و همدلی با دیگران را احساس می کنیم.

روش های صحیح درد و دل کردن با دیگران

در چنین شرایطی تمایل داریم تا کسی به حرف های مان گوش دهد، راهنمایی مان کند و یا به احساسات درونی مان به گونه ای خاص توجه کند.

به طور کلی نیاز به درد و دل از مهم ترین نیازهای روانی هر انسانی است.

ممکن است شما هم از جمله افرادی باشید که به خوبی پای صحبت های دیگرانمی نشینید، با آن ها همدلی می کنید و به خواسته های شان توجه می کنید اما در مواقعی که خودتان نیازمند این توجه هستید، واکنش خوبی از جانب دیگران دریافت نمی کنید.

با ادامه ی مطلب همراه باشید تا شما را با مهم ترین نکات ارتباط صحیح و اثربخش بیشتر آشنا کنیم.

روش صحیح درد و دل کردن

آیا درد و دل کردن نیازمند مهارت است؟

ممکن است چنین فکر کنید که درد و دل کردن ساده ترین کار ممکن است. دریچه ی ناراحتی ها را باز می کنیم و تمامی آنچه اذیت مان می کند را به یکباره بیرون می ریزیم.

اما واقعیت آن است که درد و دل کردن نیز مانند هر کار دیگری نیازمند آگاهی از نکات و کسب مهارت های لازم است.

  فردی را تصور کنید که هر وقت شما را می بیند، شروع به گلایه و شکایت از زمین و زمان می کند.

دایما از چیزاهای آزاردهنده، ناراحتی ها و مشکلاتش صحبت می کند و فضایی منفی و افسرده وار ایجاد می کند.

 پس از پایان این مکالمه، شما چه احساسی خواهید داشت؟ آیا حاضر به ادامه ی این همصحبتی هستید؟

کاملا مشخص است که هیچکس از چنین مصاحبتی لذت نخواهد برد. در حقیقت افرادی که ناراحتی هایشان را بهکشل گله و شکایت و یا غر زدن مطرح می کنند، شانس کمتری  برای دریافت همدلی از سوی دیگران خواهند داشت.

آن ها از طریق غر و ناله کردن، دیگران را خسته و آزرده می کنند و ممکن است همواره این شکایت را داشته باشند که هیچ کس پای صحبت من نمی نشیند.

مهم ترین نکاتی که در هنگام دردر و دل کردن لازم است بدانید

باتوجه به توضیحات بالا، بهتر است قبل از شروع به درد و دل کردن با دیگران نکاتی را مورد توجه قرار دهید تا شانس خود برای دریافت همدردی کردن از جانب ان ها را افزایش دهید:

در موقعیت مناسب درد و ودل کنید.

کاملا قابل پیش بینی است که آن در فضای یک مهمانی، جشن و یا محیط کار می تواند با شکست مواجه شود.

در چنین فضاهایی افراد به دنبال لذت بردن، شادی و یا انجام وظایف خود هستند و نمی توانند شنوندگان خوبی برای شما باشند.

این هرگز به معنای آن نیست که طرف مقابل تان برای گفته های شما ارزشی قایل نیست بلکه نشان دهنده ی آن است که شما موقعیت مناسبی را برای درد و دل انتخاب نکرده اید.

از احساسات و شرایط تان صحبت کنید اما غر نزنید.

درد و دل کردن با غر زدن متفاوت است.

هیچ کس از همصحبتی با فردی نالان و منفی بین لذت نمی برد اما اگر تلاش کنید تا از شرایط و احساسات تان صحبت کنید، دیگران با احتمال بیشتری شنوای حرفتان خواهند بود.

یکی از تفاوت های اساسی غر زدن با درد و دل کردن آن است که درد و دل کردن با جست و جوی راه حل همراه است.

شرایط روحی طرف مقابل تان را در نظر بگیرید.

این حق طبیعی همه ی افراد است که زمان هایی از زندگی شان را با بی حوصلگی سپری کنند.

بنابراین توقع اینکه ” دیگران همواره باید گوش شنوایی برای درد و دلهای من باشند ” باور غلطی است که شما را ناکام و افسرده خواهد کرد.

بهتر است شرایط روحی طرف مقابل تان را به عنوان انسانی معمولی در نظر بگیرید و سپس شروع به حرف زدن کنید.

مهم ترین نکاتی که در هنگام دردر و دل کردن و همدردی کردن لازم است بدانید

از دیگران بخاطر گوش شنوای شان تشکر کنید.

ممکن است خیلی ساده به نظر برسد اما رعایت این نکته به شما کمک می کند تا گوش های شنوای زیادی را در کنار خودتان حفظ کنید.

از طرف مقابل تان به خاطر صبوری، صرف زمان و گوش دادن به صحبت های تان تشکر کنید و به او بگویید که همدردی کردن اش چقدر حال تان را بهتر کرده است.

توانایی همدردی کردن را در خودتان تقویت کنید.

اگر به دنبال این هستید که دیگران به حرف ها و ناراحتی های شما گوش فرا دهند، لازم است تا خودتان نیز این مهارت رابه خوبی فراگیرید.

درد و دل کردن، جاده ای کاملا دو طرفه است و دوستان تان نیز نیازمند این هستند که در مواقع لزوم، سفره ی دل شان را بازکنند و شما را همدم خوبی برای احساسات شان بیابند.

برای این منظور می توانید مهارت های گوش دادن فعال و انعکاس احساس را تمرین کنید تا به شنونده  و همدمی خوب تبدیل شوید.

درد و دل کردن با چه افرادی ممنوع است؟

همکار، مدیر و یا شریک کاری

اگرچه احساس تنش و فشار عاطفی ممکن است شما را به درد و دل کردن با هر کسی سوق دهد،اما بهتر است با مدیر و یا همکارتان صحبت خصوصی نکنید.

در حقیقت مناسبات کاری، از فضایی کاملا متفاوت با مناسبات عاطفی و شخصی شما برخوردارند و از بین رفتن مرزهای کاری و شخصی می تواند شما را با مخاطراتی آزاردهنده مواجه کند.

همه ی دوستان و آشنایان

درست است که نیاز به درد و دل، نیازی مشترک و همگانی است اما درد و دل کردن با همه ی دوستان و رفقا، نیز امری غیر منطقی است.

بهتر است یکی از دوستان صمیمی تان را مخاطب درد و دلهای تان قرار دهید و از این طریق حریم شخصی تان را بیشتر حفظ کنید.

درد و دل کردن و همدلی کردن با چه افرادی ممنوع است؟

افراد فاقد همدلی

درد و دل کردن با افرادی که فاقد حس همدردی کردن هستند، نه تنها اوضاع را بهتر نمی کند بلکه می تواند شمارا سرشار از خشم، احساس تنهایی و درک نشدن کند.

حتی اگر این فرد همسر و یا نزدیک تر فرد زندگی تان باشد، بهتر است از صحبت خصوصی با او پرهیز کنید و به او کمک کنید تا مهارت های همدلی و توجه را در خود تقویت کند.

این کار می تواند از طریق مراجعه به مشاور و یا روانشناس صورت گیرد.

کسی که قرار است با او ازدواج کنید

درد و دل کردن بیش از حد و بیان مشکلات خانوادگی، شخصی و روحی با فردی که قرار است شریک زندگی تان باشد، در بسیاری از موارد درد سر ساز است.

ممکن است طرف مقابل تان شما را به عنوان فردی ضعیف برداشت کند و یا احساس کند که شما از قدرت کافی برای حل مسایل تان برخوردار نیستید.

اگر چه استفاده از فضای عاطفی رابطه یکی از مهم ترین حقوق شماست اما همدلی های بی ثمر در بسیاری از موارد، منجر به ایجاد مشکلات بین فردی خواهد شد.

در چنین شرایطی بهتر است از طریق مراجعه به متخصص مشاوره روانشناسی ، ناراحتی ها، مشکلات و دغدغه های زندگی تان را مطرح کنید.

در فضای مشاوره ای شما از فرصت بیان افکار، احساسات و نگرانی های تان بدون هیچ گونه قضاوت و پیش داوری برخوردار هستید و می توانید همانگونه که هستید، شنیده و درک شوید.

همچنین شما خواهید توانست راه حل هایی برای مشکلات کنونی تان بیابید و در نتیجه ی درد و دل کردن به رشد شخصی بیشتری نیز دست یابید.

منبع: کانون مشاوران ایران

هوش چیست؟ روانشناسان چگونه هوش را تعریف می کنند؟

هوش در طول تاریخ روانشناسی موضوعی مهم و بحث برانگیز بوده است.

با وجود علاقه قابل توجه به موضوع، هنوز اختلاف نظر قابل توجهی در مورد مؤلفه های تشکیل دهنده آن وجود دارد.

علاوه بر سؤالاتی که دقیقاً در مورد چگونگی تعریف آن وجود دارد، امروز بحث درباره اینکه آیا اندازه گیری های دقیق حتی ممکن است هنوز در حال بحث و تحقیق هستن.

در نقاط مختلف در طول تاریخ اخیر، محققان تعاریف متفاوتی از هوش ارائه دادن. در حالی که این تعاریف از یک نظریه پردازبه دیگری متفاوت است.

هوش شامل برخی توانایی های ذهنی مختلف از جمله منطق ، استدلال ، حل مسئله و برنامه ریزی است.

این موضوع یکی از بزرگ ترین و سنگین ترین تحقیقات است، همچنین یکی از مباحثی است که بیشترین بحث و جدال را ایجاد کرده است .

در حالی که روانشناسان غالباً درمورد تعریف و علل هوش اختلاف نظر دارن، تحقیقات در مورد آن در بسیاری از زمینه ها نقش بسزایی دارد. همچون هوش مصنوعی.

هوش چیست؟ روانشناسان چگونه آن را تعریف می کنند؟

هوش دقیقاً چیست؟

 در حالی که هوش یکی از موضوعات مورد بحث در روانشناسی است ، هیچ تعریف استاندارد از آنچه دقیقاً هوش را تشکیل می دهد وجود نداره.

 برخی محققان اظهار داشته اند كه یك توانایی واحد و كلی است، در حالی كه برخی دیگر معتقدند كه هوش شامل طیف وسیعی از مهارت ها  و استعدادها است.

می تواند شامل برخی توانایی های ذهنی مختلف از جمله منطق، استدلال، حل مسئله و برنامه ریزی است.

در حالی که این موضوع یکی از بزرگترین و سنگین ترین تحقیقات است، همچنین یکی از مباحثی است که بیشترین بحث و جدال را ایجاد می کند.

به منظور به دست آوردن درک عمیق تر از هوش و آزمایش هایی که درتلاش برای سنجش این مفهوم انجام شده است ، شناخت تاریخچه آزمایش هوش، تحقیقات علمی انجام شده و یافته های پدید آمده حائز اهمیت است.

 مفهوم هوش چگونه توسعه یافت؟

اصطلاح “هوشیار اطلاعاتی” یا ضریب هوشی (IQ) برای اولین بار در اوایل قرن بیستم توسط یک روانشناس آلمانی به نام ویلیام استرن ابداع شده است.

روانشناس آلفرد بینت اولین آزمایش های اطلاعاتی را برای کمک به دولت فرانسه برای شناسایی دانش آموزان مدرسه ای که به کمک های اضافی دانشگاهی نیاز داشتند، انجام داد.

بینت اولین کسی بود که مفهوم سن ذهنی یا مجموعه ای از توانایی هایی را که کودکان در سن خاصی از آن برخوردار هستند، معرفی کرد.

چگونه ارزیابی می شود؟

پسر چهار و نیم ساله با پدرش روی مبل نشسته بودن که پدر با صدای بلند، داستانی جدید را برای پسرش شروع کرد به خوندن.

پدر صفحه را برای ادامه خواندن داستان چرخاند، اما قبل از شروع، پسر با صدای بلند میگه، “صبر کن ، بابا!” او به صفحه جدید اشاره می کنه و با صدای بلند شروع به خوندن میکنه، “برو، اسب ، برو! ”

پدربا تعجب به پسرش نگاه می کنه.” پسرم تو تونستی بخونی؟ “بله بابا!” و او به كلمات اشاره می كنه و دوباره می خونه، “برو، اسب، برو! “

این پدر به فرزندش آموزش نمیداد که بخونه، حتی اگر کودک دائم در مورد نامه ها، کلمات و نمادهایی که همه جا می دید، سؤال می کرد.

پدر در مورد اینکه چه چیزی، ممکن است وجود داشته باشه تا پسرش این همه سوال براش به وجود بیاد، بسیار تعجب کرد و تصمیم گرفت یک آزمایش را امتحان کنه.

او یک برگه کاغذ خالی برداشت،و چندین کلمه ساده را در یک لیست نوشت:

مادر ، پدر، سگ، پرنده، تختخواب، کامیون، ماشین، درخت.

او لیست را جلوی پسرش گذاشت و از او خواست که کلمات را بخونه. “مادر ، پدر، سگ، پرنده، تختخواب، کامیون، ماشین، درخت” ، پسرخواند و بعد با ذوق گفت :”آیا من این کار را کردم ، بابا؟” پدر هم با خوشحالی گفت : آره عزیزم تو این کار را کردی.

 مانند پدر در این مثال ، روانشناسان تعجب کرده اند که چه چیزی آن را تشکیل می دهد و چگونه می توان اندازه گیری کرد.

برای بررسی تاثیر بازی بر هوش کودکان می توانید این مقاله را مطالعه کنید.

طبقه بندی اطلاعات

هوش دقیقاً چیست؟ روشی که محققان مفهوم هوش را تعریف کردن  از زمان تولد روانشناسی بارها اصلاح شده است.

روانشناس انگلیس، چارلز اسپیرمن معتقد بود که آن از یک عامل کلی به نام g تشکیل شده است که می تواند در بین افراد اندازه گیری و مقایسه شود.

اسپیرمن بر مشترکات میان توانایی های مختلف فکری متمرکز شد و آنچه را که منحصر به فرد است، تأکید کرد.

با این وجود مدتها قبل از پیشرفت روانشناسی مدرن، فیلسوفان باستان مانند ارسطو دیدگاه مشابهی داشتند.

روانشناسان دیگر معتقدند که به جای یک عامل واحد، هوش مجموعه ای از توانایی های متمایز است.

در دهه 1940، ریموند کاتل نظریه ای را ارائه داد كه هوش عمومی را به دو مؤلفه تقسیم می كرد:

  1. هوش متبلور
  2. هوش سیال

هوش متبلور

 هوش تبلور به عنوان دانش اکتسابی و توانایی بازیابی آن مشخص میشه. وقتی اطلاعات را یاد می گیرین ، به یاد می آورین، از هوش تبلور استفاده می کنین.

هوش سیال

هوش سیال شامل توانایی دیدن روابط پیچیده و حل مشکلات است. حرکت به سمت خانه خود بعد از اینکه در یک مسیر ناآشنا به دلیل ساخت و ساز از جاده جدا شوید، باعث میشه تا اطلاعات سیال شما جلب شود.

 هوش سیال به شما کمک می کنه تا با چالش های پیچیده و انتزاعی در زندگی روزمره خود مقابله کنید، در حالی که هوش متبلور به شما کمک می کند تا بر مشکلات غلبه کنین.

نظریه های هوش

محققان مختلف نظریه های مختلفی را برای توضیح ماهیت آن ارائه داده اند. در اینجا برخی از تئوری های مهم هوش که در طی 100 سال گذشته پدید آمده اند:

چارلز اسپیرمن: هوش عمومی

روانشناس بریتانیایی چارلز اسپیرمن، مفهومی را که او از آن به عنوان هوش عمومی یا عامل اصلی یاد می کنه، توصیف کرد .

اسپیرمن پس از استفاده از تکنیک معروف به آنالیز عاملی برای بررسی برخی از آزمونهای استعداد ذهنی، نتیجه گرفت که نمرات این تستها به طرز چشمگیری مشابه است.

افرادی که در یک تست شناختی عملکرد خوبی داشتن ، تمایل داشتن که در سایر آزمون ها نیزعملکرد خوبی داشته باشن، در حالی که افرادی که در یک آزمون نمره خوبی کسب کرده بودن، تمایل داشتن که در سایرین نمره بدی کسب کنند.

ویک نتیجه گرفت که هوش یک توانایی شناختی عمومی است که می تواند اندازه گیری و بیان عددی شود.

هوارد گاردنر: هوش های چندگانه

یکی از ایده های اخیر که ظهور کرده است ، نظریه هوارد گاردنر درباره چندین هوش است.

گاردنر به جای تمرکز بر تجزیه و تحلیل نمرات آزمون ، بیان کرد که عبارات عددی هوش انسانی، مانند آزمایش IQ، یک تصویر کامل و دقیق از توانایی های افراد نیست.

نظریه اش هشت نوع مجزا از هوش را بر اساس مهارت ها و توانایی هایی که در فرهنگ های مختلف ارزش دارن، توصیف می کنه.

هوش های 8 گانه ی گاردنر

هشت نوع اطلاعاتی که گاردنر شرح داده شده است عبارتند از:

  • هوش بصری – مکانی
  • هوش کلامی-زبانی
  • هوش هیجانی بدن
  • هوش منطقی-ریاضی
  • هوش بین فردی
  • هوش موسیقی
  • هوش درون فردی
  • هوش طبیعت گرایانه
هوش دقیقاً چیست؟ و انواع آن

رابرت استرنبرگ: نظریه ی سه جانبه ای

روبرت استرنبرگ، روانشناس، آن را به عنوان “فعالیت ذهنی به سمت سازگاری هدفمند با انتخاب، انتخاب و شکل دادن به محیط های دنیای واقعی مرتبط با زندگی فرد تعریف کرد”.

 در حالی که وی با گاردنر موافقت كرد كه هوش بسیار گسترده تر از یك توانایی واحد و عام است، در عوض وی اظهار داشت كه برخی از انواع هوش گاردنر بهتر به عنوان استعدادهای فردی تلقی می شوند.

استرنبرگ آنچه را كه او از آن به عنوان “هوش موفق” نام برده بود ، مطرح كرد كه شامل سه عامل مختلف است:

  • تحلیلی: توانایی های حل مسئله
  • خلاق:  ظرفیت تون برای برخورد با موقعیت های جدید با استفاده از تجربیات گذشته و مهارت های فعلی است.
  • عملی: توانایی تون برای سازگاری با یک محیط در حال تغییر.

مقالات مرتبط

10 مورد از مهمترین مفاهیم روانشناسی که افراد نسبت به آن مطلع نمی باشند

کانون مشاوران ایران : 10 مورد از مهمترین مفاهیم روانشناسی که افراد نسبت به آن مطلع نمی باشند

افراد در چه بخش هایی از شناخت رفتار انسانی دچار اشتباه می شوند؟

در این مقاله یک مورد جالب توجهی در رابطه با روانشناسی بحث شده است:

اکثر افراد صرف نظر از پس زمینه آموزشی، احساس می کند که در بیشتر زمینه ها کارشناس می باشند. این مورد در رابطه با بیوشیمی، مهندسی ژئو مکانیک یا اختر فیزیک مصداق ندارد.

من به عنوان یک فردی که در هر دو حوزه روانشناسی انسانی و  دیدگاه عملی برای یک زندگی تخصص دارم – و  به عنوان یک فردی که صرفا می خواهد موارد صورت گرفته در افراد را شناسایی کند – به این نتیجه گیری دست یافته ام.

تمامی افرادی که در زمینه روانشناسی دارای درجه دکترا می باشند، استعداد مناسبی در شناخت شرایط انسانی ندارند. تعدادی زیادی از موارد “غیر روان شناختی” وجود دارند که نقش مهمی را در ماهیت رفتار انسانی دارند.

من به عنوان فردی که در بدنه رشته رسمی روانشناسی علمی فعالیت می کنم و هم به عنوان فردی که در این زمینه و طی چند دهه در کلاس های سطح دانشگاهی تدریس کرده ام، معتقد هستم که تصورات غلط رایج زیادی در رابطه با روانشناسی انسانی وجود دارد.

علاوه بر این، یک سری مفاهیم روانشناسی در این زمینه وجود دارد که شناخت آن برای دانشجویان روانشناسی هم سخت می باشد.

10 مورد از مهمترین مفاهیم روانشناسی که افراد نسبت به آن مطلع نمی باشند psychology

10 مفهوم روانشناسی

در ادامه یک لیست از 10 مفهوم روانشناسی بیان شده است که دانشجویان در شناخت آن با چالش مواجه هستند:

نوع شخصیتی و ابعاد شخصیتی

در اکثر موارد، روانشناسانی که مفاهیم شخصیتی را مطالعه می کنند، مفاهیمی از قبیل خود شیفتگی را در رابطه با یک بُعد پیوسته در نظر می گیرند که مابین افراد مختلف متغیر می باشد – متغیری نمی باشد که مابین افراد مختلف ثابت و یکسان باشد. 

در حوزه مربوط به اشتراک گذاری ویژگی های شخصیتی، روانشناسان در مورد درجه ای صحبت می کنند که امتیاز یک فرد در یک بعد بالا می باشد (برای مثال، امتیاز Joe در بعد خود شیفتگی، یک مقدار بالاتر از سطح متوسط بوده است).

در رابطه با این مورد صحبت نمی کنند که آیا یک فرد به صورت قاطع در یک طبقه قرار دارد یا در آن طبقه قرار ندارد.

طبیعت و تربیت

مواردی نادری وجود دارند که در آنها روانشناسان علت یک رفتار را صرفا یک مورد “طبیعی” (منظور موارد کلا بیولوژیکی می باشد) یا “تربیتی” (محیط) در نظر بگیرند.

روانشناسان در اکثر موارد در رابطه با یک ویژگی روان شناختی صحبت خواهند کرد (برای مثال، میزان برون گرا بودن یک فرد) و آن را به عنوان محصول مربوط به تاثیر موارد طبیعی و تربیتی در طول زندگی در نظر می گیرند.

این ایده که یک رفتار صرفا به دلیل طبیعیت یا صرفا به دلیل تربیت ایجاد می شود، در واقع شبیه به یک نوع افسانه می باشد.

روانشناس و درمانگر

عبارت “روانشناس” احتمالا یک مفهوم گسترده تری نسبت به مفهوم درک شده توسط شما می باشد. یک روانشناس شخصی می باشد که رفتار را مطالعه می کند (در طول انواع خاص یا تمامی موارد) و / یا تلاش می کند تا ایده های مربوط به تحقیق را در علوم رفتاری به کار بگیرد تا به شناسایی مسائل خاص، همانند سلامت روانی، درمانجوها کمک کند.

اصطلاح “درمانگر” تخصصی تر می باشد، و صرفا افرادی را شامل می شود که مفاهیم روانشناسی را برای کمک به افرادی مورد استفاده قرار می دهند که با مشکلات روان شناختی مواجه هستند (برای مثال، مشاوران سلامت روان). این دو عبارت نمی توانند جایگزین یکدیگر شوند.

روانشناس و روانپزشک

روانشناسان عبارت از دانشمندان یا متخصصان رفتاری هستند که از یک دید علمی رفتار را مطالعه می کنند یا افرادی که چنین مفاهیمی را در رابطه با مشکلات عملی (همانند کمک به افرادی که با مشکلات شخصی مواجه هستند) به کار می گیرند.

روان پزشکان عبارت از پزشکان بالینی می باشند که از ترکیب علوم بالینی و علوم رفتاری آموزش دیده خودشان استفاده می کنند تا به افراد کمک کنند که با مشکلات موجود مقابله نمایند.

از این رو، یک روان پزشک نوعی خاص از درمانگر می باشد.

همچنین عبارات روان پزشک و روانشناس نمی توانند به جای هم استفاده شوند.

روانشناس و روانپزشک – مفاهیم روانشناسی – psychological concept

خطای نوع 1

تحقیقات روانشناسی بیشتر بر مبنای یافته های آماری می باشند.

زمانی که یک محقق یافته ای را در یک مطالعه به دست می آورد که “معنا دار” می باشد، ممکن است که وی دچار اشتباه و خطا شود – در واقع، برخلاف موردی که محقق نتیجه گیری کرده است، یافته موجود نمی تواند یک ارائه قابل قبول از موارد موجود در جهان باشد.

در صورتی که محقق یک مورد معنا دار، ولی در واقع اشتباهی، را نتیجه گیری کند، ما این نوع خطا را خطای نوع 1 می نامیم.

خطای نوع 2

زمانی که یک محقق نتیجه ای را از یک مطالعه ای به دست می آورد که این نتیجه به صورت “بی معنی” نشان داده می شود، ممکن است که وی دچار اشتباه شود.

در صورتی که محقق یک نتیجه گیری داشته باشد که بی معنی است، ولی در واقعیت اشتباه می باشد، این نوع خطا به صورت خطای نوع 2 شناخته می شود.

آزمایش و آزمایش کواسی[1]

تنها روشی که ما با استفاده از آن می توانیم یک مداخله علّی را در رابطه موجود مابین متغیرها ایجاد کنیم، عبارت از یک آزمایش درست می باشد. همچنین یک آزمایش درست به ترتیب تصادفی از شرایط متفاوت نیاز دارد.

در صورتی که شما یک مطالعه ای انجام بدهید و بخواهید بررسی کنید که آیا افراد موجود در یک موقعیت (برای مثال، افرادی که زیاد قهوه می خورند) نسبت به افراد موجود در شرایط متفاوت، رفتار متفاوتی دارند (برای مثال، افرادی که قهوه نمی خورند)، شما نیاز خواهید داشت که افراد را به صورت تصادفی در این شرایط قرار دهید.

یک مطالعه ای که به دنبال پیدا کردن تفاوت های موجود در نتیجه گیری مربوط به گروهای صورت گرفته طبیعی (برای  مثال، افرادی که به صورت منظم قهوه می خورند در برابر افرادی که قهوه نمی خورند) است، یک آزمایش کواسی می باشد و نمی تواند مشخص کند که آیا تغییرات صورت گرفته در یک متغیر منجر به ایجاد تغییر در متغیرهای دیگر می شود یا چنین رابطه ای وجود ندارد.

تعاملات آماری در مفاهیم روانشناسی

در برخی مواقع، یک متغیر یک تاثیری بر روی یک گروه از افراد خواهد داشت و یک تاثیر متفاوتی بر روی افراد موجود در سایر گروه ها خواهد داشت.

برای مثال در صورتی که می خواهید بررسی کند که چرا نوجوانان، در مقایسه با سایر گروه های سنی، به احتمال بیشتری با سایر افراد مشارکت می کنند، بررسی این موضوع که آیا آنها موی خودشان را در طول 24 ساعت گذشته شانه زده اند، و اینکه آیا آنها با سایر اعضای خانواده یا افراد بیگانه مشارکت داشته اند، موارد مفیدی خواهند بود.

نوجوانانی که موهای خودشان را شانه نزده اند، در صورتی که با اعضای خانواده خودشان مشارکت داشته باشند، به احتمال بیشتری با سایر افراد هم مشارکت خواهند داشت.

در برخی مواقع، تاثیرات مربوط به یک متغیر (افرادی که شما زمان خودتان را در کنار آنها سپری می کنید)، در تعیین برخی نتایج (آیا شما می خواهید که آن افراد را ببینید)، به برخی از متغیرهای دیگری بستگی دارد (اینکه آیا موهای خودتان را شانه زده اید).

شناخت روابط آماری به ما کمک می کند تا اطلاعات دقیقی را در رابطه با رفتارها به دست بیاورید.

با مفاهیم روانشناسی دیگر آشنا شوید.

 موردی که “طبیعی” است و موردی که “مناسب” است

در برخی مواقع یک دانشجویی رفتاری را انجام می دهد که به عنوان یک مورد “طبیعی” توصیف شده است و به اشتباه آن را به عنوان رفتاری در نظر می گیرد که از نظر اخلاقی مناسب یا تطبیق داده شده است.

برای مثال، دوید باس[2] (2006) یک مورد خوبی را نشان داد که اثبات می کرد آدم کشی در بین انسان ها، دارای مبنای تکاملی قوی می باشد.

نکته مهم موجود عبارت از این بود که باس بیان نمی کرد که خودکشی “باید” در بین انسان ها صورت بگیرد.

بلکه تحلیل علمی وی از مسائل موجود بیان می کرد که خودکشی بخشی از طبیعت انسانی است. اشتباه گرفتن “است” با “باید باشد” عبارت از یک مثال مربوط به تفکر سفسطه آمیز می باشد. روانشناسان آموزش دیده علمی، در این تشخیص مهم آموزش لازم را دیده اند.

علیت چند عاملی

یکی از مبنایی ترین مشکلات مربوط به نحوه درک افراد از مفاهیم روانشناسی عبارت از این مورد می باشد:

اغلب افراد در دام این تفکر می افتند که هر پیامد رفتاری دارای یک علت می باشد. در واقع روانشناسان آموزش دیده به خوبی می دانند که در اغلب مواقع علل مختلفی منجر به ایجاد یک رفتار می شوند.

تیراندازی های گسترده که یکی از وحشت انگیزترین جنبه های زندگی مدرن می باشد، یک مثال شفافی را در مورد این نوع منطق بیان کرده است.

برخی از افراد بیان می کنند که تیراندازی عمده در نتیجه مشکلات سلامت روانی ایجاد شده است. سایر افراد بیان می دارند که تیراندازی عمده در نتیجه قوانین ضعیف موجود در حوزه کنترل اسلحه ایجاد شده است.

در واقع، هر دو این موارد در ایجاد شرایط موجود نقش داشته اند.

همچنین یک سری از عوامل دیگری هم وجود دارند که در این مسئله اجتماعی پیچیده نقش دارند. در مورد رفتارهای مشترک عمده، عوامل مختلفی نقش ایفا می کنند.

نتیجه گیری

هر چند که ممکن است سایر افراد موجود در رشته ما این مورد را دوست نداشته باشند، ولی داشتن درجه دکترا در روانشناسی، در واقعیت باعث نمی شود که ما کیفیت مناسبی را برای کارشناس بودن در تمامی رفتارهای بشری به دست بیاوریم.

در واقع در رشته های مختلف، یک سری کارشناسانی در حوزه رفتار انسانی وجود دارند.

همچنین این مورد بیان شده است که رشته رسمی روانشناسی علمی، نقش مهمی را در حوزه انسانی داشته است.

از دیدگاه من به عنوان یک فردی که چند دهه در این حوزه تدریس کرده ام، مسائلی که در این مقاله بیان شده اند عبارت از مفاهیمی می باشند که اغلب دانشجویان در درک آن با مشکل مواجه هستند.

ما به منظور افزایش شناخت خودمان در حوزه انسانی، باید مطمئن شویم که دانشجویان روانشناسی یک شناخت مناسبی از این مفاهیم دارند و بعد از آن این مفاهیم را به دنیا پخش کنیم.

نویسنده: تیم تحریریه و ترجمه تخصصی مرکز مشاوره روانشناسی کانون مشاوران ایران


[1] Quasi – Experiment

[2] David Buss

اصول متقاعد سازی دیگران از طریق 9 تکنیک روانشناسی

اصول متقاعد سازی دیگران از طریق صحبت کردن، اولویت دهی ارتباطات، نقشه ذهنی و غیره می باشد.

شاید شما نیز در فعالیت های روزمره ی خود با این چالش مواجه شده باشید که چگونه می توان در ذهن طرف مقابل تاثیرات بیشتری گذاشت تا او ایده، محصول و یا حتی نظر شما را بپذیرد و صحبت های تان به اندازه ی کافی، متقاعد کننده باشد.

فرقی نمی کند که شما مدیر فروش  یک شرکت باشید، یا فردی به دنبال پیدا کردن کار. حتی درزندگی روزمره نیز موقعیت های زیادی ایجاد می شود که نیازمند متقاعد کردن طرف مقابل مان هستیم و آشنایی با فنون و اصول متقاعد سازی در مکالمه می تواند شرایط را بهتر کند.

استفاده از این فنون هرگز به معنای تلاش برای فریفتن طرف مقابل مان نیست. بلکه به عنوان ابزاری متمرکز بر روانشناسی اقناع و گفت و گو، برای شکل دهی گفت و گوی مطلوب و اثربخش به هر دو طرف مکالمه کمک خواهد کرد.

آشنایی با اصولی ترین اصول متقاعد سازی

اصل 1. بر محتوای صحبت تان تمرکز نکنید.

در بسیاری از موقعیت ها بیش از آنکه مهم باشد چه می گوییم، لازم است تا بر چگونگی گفتن و احساسات و شرایط ذهنی شنونده تمرکز کنیم.

بناراین شروع صحبت در شرایطی که تنها بر گفته های خودتان متمرکز هستید و آمادگی ذهنی طرف مقابل برای درک گفته های تان را نادیده گرفته اید، می توان بی فایده باشد.

او متقاعد نخواهد شد چرا که شما شرایط ذهنی، احساسات و حالات روانشناختی اش را نادیده گرفته اید.

اصول متقاعد سازی دیگران از طریق 9 تکنیک روانشناسی

اصل 2. برقراری ارتباط را در اولویت قرار دهید.

متقاعد سازی به معنای نفوذ در ذهن طرف مقابل و القای نظر خود به ذهن اوست.

شما در صورتی خواهید توانست متقاعد کننده ی موفقی باشید که در ذهن و روان طرف مقابل تان جا باز کنید.

بنابراین قبل از هر چیز تلاش کنید تا ارتباط خوبی را شکل دهید.

در این رابطه به اندازه ی کافی، شنوا، پذیرا و همدلانه عمل کنید تا طرف مقابل تان گرفتار این احساس نشود که شما قصد دارید تا نظر، ایده و یا محصول و خدمات خود را به او تحمیل کنید.

اصول متقاعد سازی مشتری نیز کاربرد دارد.

اصل 3. حالت روانشناختی مد نظر خودتان را ایجاد کنید.

پژوهش های جدید حوزه ی اقناع و متقاعد سازی نشان داده است که تغییرات بنیادی در افکار طرف مقابل پیش نیاز یک مذاکره ی موفق نیست.

نکته ی ضروری آن است که شما بتوانید حالات روانشناختی خاصی را در مواقع لزوم در طرف مقابل تان ایجاد کنید.

به عنوان مثال ممکن است برای ترغیب طرف مقابل به خرید یک ابزار لوکس، بگویید:

” دلت میخواد چیزای جدیدتری رو تجربه کنی؟ ” و یا ” فکر نمی کنی یکنواختی وسایل خونه خسته ت کرده؟”

از طریق طرح این سوال، شما توانسته اید احساساتی از جمله یکنواختی و رکود را در طرف مقابل تان بالا ببرید و تمایل او برای خرید وسایل جدید و لوکس را افزایش دهید.

حتی ممکن است در برخورد با همسر معتادتان که تمایلی به ترک مواد نشان نمی دهد نیز بخواهید از این روش استفاده کنید.

به عنوان مثال بجای آنکه بگویید “فک میکنم خیلی به نفع خودت و بچه هامون هست که یه فکری به حال مصرفت کنی” می توانید بگویید ” حس می کنی این ماده تو رو چقدر از خودت دور کرده؟

آیا این حس رو داری که اونی که میخوای نیستی؟”

اصل 4. توجه مخاطب را جلب کنید.

بسته به اینکه به دنبال متقاعد سازی طرف مقابل تان در چه فضایی هستید، اجرای این روش متفاوت خواهد شد.

به عنوان مثال بالا و پایین بردن تن صدا، شدت کلمات، سکوت و دادن اجازه به مخاطب برای تحلیل داده ها، می تواند توجه او را بیشتر جلب کند و تاثیر کلام شما را تا حد زیادی افزایش دهد.

در صورتی که پشت سر هم حرف بزنید، داده های زیادی را با سرعت منتقل کنید و مخاطب تان را گیج کنید، او متوجه مهم ترین بخش صحبت های تان نخواهدشد و بنابراین نمی تواند مهم ترین تاثیر را از کلام شما دریافت کند.

اصل 5. قاعده ی تکرار و دسترسی را فراموش نکنید.

بلاگرهای معروف اینستاگرام به خوبی از تاثیر قاعده ی تکرار و دسترسی آگاه اند.

آن ها در زمان های معینی از شبانه روز، پیغام های خاصی را در صفحه ی کاری شان قرار می دهند و در همین زمان، اطلاعات ویژه ای را به ذهن مخاطب شان انتقال می دهند.

تکرار این فرایند باعث می شود تا به مرور زمان اطلاعات خاصی در دسترس ذهن مخاطب قرار بگیرد که به تدریج پذیرفته می شود و فرد از آن پیروی می کند.

قاعده ی دسترسی و تکرار بیان می کند که ما می توانیم ذهن مخاطبان مان را برنامه ریزی کنیم و به نحو دلخواه مان در آن نفوذ کنیم. 

در مناسبات روزمره نیز، در نظر گرفتن ساعات توام با آرامش روز برای مطرح کردن خواست های خود به شیوه ی صحیح و منطقی، بیانگر توجه به قاعده ی دسترسی و تکرار است و احتمال اینکه به خواسته تان برسید را افزایش می دهد.

اصل متقاعد سازی 5. قاعده ی تکرار و دسترسی را فراموش نکنید.

اصل 6. قاعده ی تکرار و عدم دل زدگی

تکرار مستقیم می تواند منجر به دل زدگی شود.

در صورتی که دایما و به صورت مستقیم به تبلیغ کالا، ایده، نطر وحتی خدمات تان بپردازید، مخاطب تان خسته خواهد شد وشما را پیگیری نمی کند.

تحقیقات اخیر نشان می دهند که مهم ترین نکته در تکرار، آن است که به صورت غیر مستقیم اجرا شود.

بنابراین به منظور متقاعد سازی دیگران، بهتر است از شیوه های غیر مستقیمی برای بیان خواسته های تان استفاده کنید تا تاثیر زمینه ای مثبتی ایجاد کند و منجر به اقناع شود.

اصل 7. با نقشه ی ذهنی وارد مذاکره شوید.

فرض کنید از جانب محل کارتان به شما پیشنهاد همکاری داده شده است که لازم است در مورد جزییات آن بیشتر گفت و گو کنید.

در صورتی که بدون داشتن نقشه ی ذهنی وارد مذاکره شوید چه اتفاقی می افتد؟

به احتمال زیاد، مدیرتان پیشنهاد مدنر خودش را به ذهن شما القا می کند و شما نیز می پذیرید و یا به طور کلی همکاری را منتفی می کنید.

اما حالت دیگری نیز وجود دارد که به آن ترسیم نقشه ی ذهنی گفته می شود.

شما می توانید قبلاز شروع مذاکره، پیشنهاد خوب خودتان را تنظیم کنید و با آن وارد گفت و گو شوید.

در این حالت، می دانید که در مذاکره چه هدفی را دنبال می کنید و اگر پیشنهادتان به اندازه ی کافی خوب باشد، مدیرتان نیز خواهد پذیرفت.

این تکنیک به شما کمک می کند تا از افتادن در دام کارهایی که برای تان مفید و یا راضی کننده نیست، دور بمانید و در موقعیت های فعلی زندگی تان موضعی تصمیم گیرنده و فعال داشته باشید نه پذیرنده و منفعل.

اصل 8. صبور باشید

تبدیل خیر به بله فرایندی زمان بر و نیازمند صبوری است.

در صورتی که بخواهید این روند را سریع تر طی کنید، ممکن است پاسخ طرف مقابل تان برای همیشه ” خیر ” بماند.

بنابراین لازم است نسبت به این فرایند آگاه باشید و صبوری به خرج دهید.

بررسی های انجام شده نشان دهنده ی آن است که مذاکره کنندگان اهل صبوری نسبت به آن هایی که در رسیدن به اهداف مذاکره عجول هستند، با احتمال کمتری موفق می شوند.

اصل متقاعد سازی 8. صبور باشید

اصل 9. خودتان را در معرض دید قرار دهید.

بسیار مهم است که در هنگام مذاکره و گفت و گو به اندازه ی کافی دیده شوید.

قرار گرفتن در وضعیت نامناسب و یا نشستن در بخش هایی از یک جلسه که به اندازه ی کافی دیده نمی شوید می تواند تاثیر کلام شما را کم کند.

بنابراین حتی اگر بهترین ایده ها، فرایند ها و اصول را در ذهن خود داشته باشید اما به اندازه ی کافی در چشم نباشید، تاثیر کمتری را به جا خواهید گذاشت و مخاطبین متوجه وسعت نظرات تان نخواهند شد.

منبع: کانون مشاوران ایران ، مرکز مشاوره روانشناسی

معرفی رشته روانشناسی و بازار کار روان شناسی

در این مقاله به معرفی رشته روانشناسی و بازار کار روان شناسی پرداخته شده است.

اگر شما نیز از جمله افرادی هستید که در انتخاب رشته ی تحصیلی تان نیازمند دریافت مشاوره هستید و تصمیم دارید تا انتخابی صحیح داشته باشید، مطالعه ی این مطلب می تواند برای تان مفید باشد.

امروزه روانشناسی از جمله رشته های پر طرفدار در بین دانشجویان و دانش آموزان است و با افزایش اگاهی های روانشناختی مردم به یکی از مشاغل پردرآمد و در حال گسترش تبدیل شده است.

همچنین بر اساس آخرین جزییات اعلام شده در خصوص مشاغل پرکاربرد دهه های آتی، مشاغل مربوط به سلامت روان  و علوم اعصاب به عنوان یکی از مهم ترین نیازهای ده های آتی در سراسر دنیا مطرح شده اند که همین مساله، رقابت بر سر ورود به برترین دانشگاه های روانشناسی را تا حد زیادی افزایش داده است.

بازار کار روانشناسی تربیتی به نسبت کمتر از بازارکار روانشناسی بالینی است.

اما لازم است بدانید که تحصیل در این رشته نیازمند چیزی بیشتر از آگاهی های تحصیلی است.

شما نیازمند آن هستید تا علاوه بر آگاهی از واحدهای درسی، خصوصیات لازم برای موفقیت در بازار کار را بشناسید و دلایل خودتان برای ورود به این رشته را عمیق تر بررسی کنید.

معرفی رشته روانشناسی و بازار کار روان شناسی

تفاوت روانشناسی و روانپزشکی

ممکن است هنوز هم برخی از افراد در تشخیص تفاوت های روانشناس و روانپزشک با مشکل مواجه باشند و ندانند در مواقع لزوم باید به کدام یک مراجعه کنند.

روانپزشکی به عنوانی یکی از گرایش های موجود در علم پزشکی مطرح است که به بررسی ریشه ی جسمی مشکلات روانی از طریق دارو درمانی می پردازد.

این در حالی است که روانشناس به بررسی مشکلات روانی از طریق گفت و گو می پردازد و در صورت لزوم ممکن است فرد را به روانپزشک و یا متخصص اعصاب و روان نیز ارجاع دهد.

 واحدهای درسی رشته ی روانشناسی

روانشناسی در مقطع کارشناسی در سه گرایش روانشناسی بالینی، عمومی و روانسنجی ارایه می شود.

در مقطع کارشناسی ارشد نیز شما می توانید گرایش های بالینی، بالینی کودک و نوجوان، روانشناسی سلامت، روانشناسی ورزشی، روانشناسی شخصیت و یا روانشناسی عمومی را انتخاب کنید.

از جمله دروسی که در این رشته طی خواهید کرد می توان به روان شناسی عمومی، روانشناسی شخصیت، روانشناسی یادگیری، آسیب شناسی روانی، روانسنجی، انگیزش و هیجان و بهداشت روانی اشاره کرد.

واحدهای دیگری مانند روانشناسی فیزیولوژیک، احساس و ادراک، مقدمات نوروپسیکولوژی و آزمون های روانی نیز از جمله دروس اصلی هستند.

تفاوت های رشته روانشناسی و رشته ی مشاوره

در صورتی که برای انتخاب رشته در مقطع ارشناسی در حل تحقیق هستید ممکن است عدم آگاهی از تفاوت های روانشناسی و مشاوره برای تان گیج کننده باشد.

مهم ترین تفاوت رشته روانشناسی با رشته ی مشاوره در آن است که روانشناسان بیشتر به آسیب شناسی روانی  و بررسی اختلالات می پردازند و مشاوران به افراد کمک می کنند تا مسایل و مشکلات روحی و روانی روزمره را به نحو موثری مدیریت کنند تا آسیب نبینند.

در صورتی که به فعالیت در رشته های یاورانه علاقمند هستید، تفاوت زیادی در بین این دو رشته وجود ندارد و می توانید آن ها را تا حد زیادی در کنار یکدیگر قرار دهید، همانطور که در عمل نیز چنین اتفاقی خواهد افتاد.

بازار کار روان شناسی

فرقی نمی کند که در کدام یک از شاخه های این رشته مشغول به تحصیل هستید.

 فارغ التحصیلان شاخه های مختلف روانشناسی می توانند در مراکز دولتی و خصوصی از جمله شهرداری ها، آموزش و پرورش، مدارس، نیروی انتظامی، کانون اصلاح و تربیت، امور زندان ها و یا بهزیستی مشغول به کار شوند.

با توجه به شرایط کاری در جامعه ی ایرانی، فارغ التحصیلان گرایش های مختلف می توانند در حیطه های مختلف وارد کار شوند و بسته به توانایی های خود پیشرفت کنند.

همچنین با ورود به دوره ی کارشناسی ارشد و دکتری و اخذ مجوزهای لازم می توانید نسبت به تاسیس مرکز مشاوره، سرای سالمندان و یا مهد کودک نیز اقدام کنید و یا به همکاری با روانپزشکان در امر درمان مشغول شوید.

در صورت برخورداری از هنر ذاتی همدلی با انسان ها، کسب علم و دانش تخصصی و دارا بودن تجارب لازم، خواهید توانست در فرایندی نسبتا زمان بر به روانشناسی موفق تبدیل شوید.

البته در آینده پیش بینی می شود که بازار کار روان شناسی بهبود یابد.

رشته روانشناسی مناسب چه افرادی نیست؟

 همانطور که از نام این رشته بر می آید، مطالعه در پویایی های عمیق روح  و روان و رفتار انسان ها، هدف از ایجاد این رشته می باشد.

به عبارت دیگر روانشناسی علم مطالعه ی رفتار موجود زنده است و روانشناس فردی است که به توصیف، تبیین و پیش بینی رفتارها بر اساس اصول علمی می پردازد.

علی رغم جذابیت این رشته برای قشر کثیری از مردم، لازم است بدانیم که مهم ترین رکن موفقیت در آن عبارت است از ” داشتن روحیه ای یاورانه و لذت بردن از کمک کردن به انسان ها”.

بنابراین اگر از جمله افرادی هستید که از ورود به دنیای ذهنی دیگران لذت می برید، به بررسی جزییات رفتارها علاقمند هستید و بالابردن کیفیت زندگی دیگران برای تان مهم است می توانید به فرد موفقی درا ین رشته تبدیل شوید.

باید گفت روانشناسی با یکی از پیچیده ترین موضوعات یعنی انسان سر و کار دارد و علاقمندی به انسان ها و شرایط آن ها از مهم ترین وارد لازم برای موفقیت در آن است.

معرفی رشته روانشناسی و بازار کار روان شناسی

چگونه از مناسب بودن رشته روانشناسی برای خودم مطمئن شوم؟

بهتر است قبل از اقدام به انتخاب رشته ی تحصیلی، آگاهی های تان در مورد خودتان و شرایط تحصیل در ررشته ی مد نظر را افزایش دهید.

برای بالا رفتن آگاهی تان در مورد خودتان می توانید از آزمون های رغبت سنج تحصیلی مانند آزمون هالند و یا تست مایرزبریگز استفاده کنید که توصیف نسبتا جامعی از ویژگی های شخصیتی شما ارایه می دهند و با احتمال بیشتری شما را به سمت انتخاب های صحیح شغلی سوق می دهند.

همچنین می توانید با مراجعه به روانشناس و کارشناس انتخاب رشته از آن ها درخواست کمک کنید.

آمار بیکاری در رشته روانشناسی چه می گوید؟

اگرچه وضعیت اقتصادی و شغلی اسفناک در جامعه ی امروزی امری قابل توجه است اما تحصیل در رشته روانشناسی این قابلیت را دارد تا بتوانید در فعالیت های غیر مرتبط با رشته ی تان نیز عملکرد خوبی داشته باشید.

به عنوان مثال ممکن است با دارا بودن اطلاعات روانشناسی، بتوانید امر فروش را به خوبی مدیریت کنید، دیگران را به خوبی متقاعد کنید، تبلیغ کننده ی خوبی باشید و در مشاغلی که نیازمند برقراری رابطه ی انسانی با افراد هستند، بدرخشید.

اگر برنامه ای برای تحصیل در مقاطع بالاتر ندارید، لازم است بدانید با دارا بودن مدرک کارشناسی روانشناسی نیز می توانید در حوزه های مختلفی از جمله پژوهش، نویسندگی، دستیاری، مشاوره و مددکاری فعال باشید و از رشته ی تان برای موفقیت شغلی استفاده کنید.

بازار کار روان شناسی به دلیل تعداد فارغ تحصیلان دچار التهاب شده است.

روانشناسی در دانشگاه های خارجی

علم روانشناسی به عنوان یکی از 5 شاخه ی برتر علمی در دانشگاه های سطح جهان مطرح است. در این زمینه آمریکا و انگلیس به عنوان دارندگان برترین دانشگاه های روانشناسی در سطح جهانی مطرح هستند.

کشورهای حوزه ی شمال اسکاندیناوی مانند کانادا نیز از جمله فعالان حوزه ی روانشناسی دنیا هستند.

دانشگاه های هاروارد، استنفورد، کمبریج و آکسفورد به ترتیب به عنوان مطرح ترین دانشگاه ها در حوزه ی روانشناسی قابل معرفی هستند که در صورت تمایل به تحصیل در کشورهای خارجی می توانید آن ها را بیشتر بررسی کنید.

منبع: تمام حقوق اثر متلق به سایت کانون مشاوران ایران می باشد.

معرفی منابع کارشناسی ارشد رشته مشاوره

در صورتی که شما نیز از جمله داوطلبانی هستید که خودتان را برای قبولی در ارشد رشته ی مشاوره آماده می کنید، اولین و چالش برانگیزترین مرحله می تواند شناسایی و تهیه ی منابع مناسب باشد.

داوطلبان زیادی، به هنگام آماده شدن برای مطالعه، خودشان را در انبوهی از منابع غرق می کنند تا مطمین شوند که مطلبی از قلم نیفتاده است این در حالی است که هنر آمادگی و موفقیت در کنکور مستلزم انتخاب هوشمندانه ی منابع و مدیریت آن هاست.

به همین دلیل در این مطلب قصد داریم تا شما را با مهم ترین منابع موجود برای قبولی در ارشد مشاوره آشنا کنیم.

معرفی منابع کارشناسی ارشد رشته مشاوره

مواد امتحانی آزمون ارشد

برای قبولی در این آزمون نیز مانند آزمون های دیگر با مجموعه ای از دروس عمومی و تخصصی روبه رو خواهید بود که عبارتند از:

  • زبان عمومی و تخصصی
  • آمار و روش تحقیق
  • مبانی مشاوره و راهنمایی
  • روش ها و فنون راهنمایی در مشاوره
  • نظریه های مشاوره و روان درمانی
  • کاربرد آزمون های روانی در مشاوره
  • روانشناسی شخصیت

توصیه ضروی به داوطلبان آن است که هیچ یک از مواد درسی گفته شده را از روند مطالعاتی خود حذف نکنند و تلاش کنند تا مهم ترین منابع موجود در هر سرفصل را مورد مطالعه قرار دهند.

منابع روانشناسی شخصیت

  • روانشناسی شخصیت شولتز،ترجمه ی کریمی
  • روانشناسی شخصیت فیست و فیست
  • روانشناسی شخصیت جان پروین

تعداد سوالات در این درس، 20 سوال است که با ضریب 2 لحاظ می شود و با مطالعه ی منابع ذکر شده می توانید درصد خوبی را کسب کنید.

منابع نظریه های رشته مشاوره و روان درمانی

  • نظریه های مشاوره و روان درمانی، عبدالله شفیع آبادی و غلامرضا ناصری
  • نظریه های روان درمانی و مشاوره شارف، ریچارد اس شارف، ترجمه ی فیروزبخت
  • نظریه و کاربست مشاوره و روان درمانی،جرالد کری، ترجمه ی سید محمدی

این درس از اهمیت ویژه ای برخوردار است که دارای ضریب 3 و تعداد 20 سوال است.

تنوع و فراوانی بالای مطالب و حجم زیادی از نظریات درمانی ممکن است داوطلب را گیج کند.

بنابراین در صورتی که به اندازه ی کافی زمان دارید، بهتر است هر سه کتاب شفیع آبادی، کوری و شارف را بخوانید اما اگر زمان تان کم است بهتر است نظریه های شفیع آبادی را علی رغم سخت تر بودنش در گفتار، اولویت اول قرار دهید.

منابع روش ها و فنون مشاوره

  • مفاهیم بنیادی و مباحث تخصصی در مشاوره دیوید گلدارد ترجمه ی سیمین حسینیان
  • مهارت های پایه و پیشرفته در مشاوره و روان درمانی سیمین حسینیان و آناهیتا خدابخشی کولایی
  • روش ها و فنون مشاوره (مصاحبه ی بالینی) عبدالله شفیع آبادی

منابع موجود در فنون مشاوره عموما کم حجم هستند و مطالعه ی آن ها می تواند درصد خوبی را در دروس اختصاصی ایجاد کند.

در این بخش با 20 سوال دارای ضریب 3 روبه رو هستید که مطالعه ی آن ها نسبت به نظریه ها آسان تر است.

معرفی منابع کارشناسی ارشد رشته مشاوره -گرایش ها

 منابع آمار و روش تحقیق

  • آمار و روش تحقیق دلاور
  • آمار و روش تحقیق مدرسان شریف

در صورتی که در آمار قوی نیستید، می توایند مباحث مربوط به روش تحقیق را بیشتر مطالعه کنید و از این طریق، درصدی نزدیک به 50 درصد در این درس به دست آورید.

منابع درس زبان عمومی و تخصصی

  • کتاب 504
  • کتاب هزار و صد واژه
  • Essential words for Tofel
  • زبان تخصصی رشته ی مشاوره، منصور کوشا یا طالب زاده
  • متون روانشناسی به زبان انگلیسی لیندا لیل

بهتر است زبان تخصصی و عمومی ارشد رشته مشاوره را به صورت همزمان مطالعه کنید تا بتوانید علاوه بر سوالات عمومی، سوالات مربوط به درک مطلب که مربوط به حیطه ی زبان تخصصی هستند را نیز به خوبی پوشش دهید.

منابع مبانی مشاوره

این درس نسبت به سایر دروس از گستردگی بیشتری برخوردار است و طراحی سوالات به نوعی است که لازم است داوطلب علاوه بر مبانی مشاوره، از دانش نظری و حتی خانواده درمانی نیز استفاده کند تا بتواند 20 سوال با ضریب 2 را به خوبی پاسخ دهد.

 بنابراین مجموعه ی نسبتا کاملی از منابع این درس عبارتند از :

  • مقدمات راهنمایی و مشاوره عبدالله شفیع آبادی
  • مبانی راهنمایی و مشاوره عبدالله شفیع آبادی، شکوه نوابی نژاد
  • اصول و مبانی مشاوره، ساموئل گلادينگ، ترجمه ى گنجي
  • پویایی گروه و مشاوره ی گروهی عبدالله شفیع آبادی
  • خانواده درمانی مینوچین ترجمه ی دکتر ثنایی
  • راهنمایی و مشاوره ی شغلی و حرفه ای عبدالله شفیع آبادی

منابع آزمون های روانی

آزمون های روان شناسی و رشته مشاوره از جمله دروس به شدت فرار است که به بررسی ویژگی های آزمون های روانی می پردازد و مطالعه ی آن نیازمند تمرین و تکرار و مرور فراوان است.

برای موفقیت در این درس لازم است منابع را چندین بار مرور کنید و به مباحث پرتکرار در آزمون های سال های قبل توجه کنید تا بتوانید ضروری ترین نکات را در ذهن تان نگه دارید و از آن ها نمره بگیرید.

منابع مفید برای آزمون های روانی عبارتند از:

  • آشنایی با آزمون سازی و آزمون های روانی، ابوالفضل کرمی.
  • کاربرد آزمون های روانی در مشاوره، حمزه گنجی
  • روان شناسی و سنجش هوش، حمزه گنجی


 آیا شرکت در آزمون های آزمایشی مفید است؟

پاسخ به این سوال بستگی به ویژگی های شخصیتی شما دارد. اگر از جمله افرادی هستید که در پیگیری پروژه های دراز مدتی مانند کنکور با مشکل مواجه هستید، می توانید از آزمون های آزمایشی برای حفظ انگیزه، تلاش و مقایسه خود با جامعه آماری بزرگتر استفاده کنید.

در غیر این صورت می توانید با مطالعه ی دقیق و هوشمندانه ی منابع نیز به نتیجه ی دلخواه تان دست پیدا کنید.

گرایش های رشته مشاوره

رشته ی مشاوره دارای 4 گرایش اصلی خانواده، تحصیلی، توانبخشی و شغلی است که هر کدام مباحث مخصوص به خود را مورد توجه قرار می دهند.

اگر چه از بین این گرایش ها، خانواده در اولویت است و توجه عده ی زیادی را به خود جلب می کند اما بهتر آن است که متناسب با علایق و سلایق شخصیتی و کاری خود، گرایش مدنظرتان را برگزینید.

به عنوان مثال در صورتی که به توانبخشی افراد معلول،کم توان و یا آسیب دیده ی جامعه علاقمند هستید و کار با اقشار آسیب پذیر را دوست دارید، بهترین گزینه برای تان مشاوره توانبخشی است.

علاقمندی به کار با دانش اموزان و فضای تحصیلی می تواند مشاوره مدرسه را به گزینه ی مناسبی تبدیل کند.

 این در حالی است که اگر مشتاق فعالیت در حیطه شغلی، سازمانی و ارتباط با کارخانه ها و کمک به افراد برای رشد و ارتقا شغلی هستید، مشاوره شغلی پاسخ گوی نیازتان است.

در مشاوره خانواده نیز مسایل مربوط به خانواده، نعارضات زوجی، مسایل فردی و پویایی های روابط بیش از سایر گرایش ها مورد توجه قرار می گیرد که می تواند یکی از گزینه های روی میز برای انتخاب و ادامه ی تحصیل باشد.

منبع: کانون مشاوران ایران

مکاتب روانشناسی – گشتالت درمانی

برای علاقمندان به علم روانشناسی بررسی مکاتب و جریان ها فکری مختلف در خصوص  انسان و پیچیدگی های روانی او از جمله گشتالت درمانی از جذابیت ویژه ای برخوردار است.

مکاتب مختلف روانشناسی هر یک به نوعی به بررسی پیچیدگی های روان انسان می پردازند و در برخی موارد، با یکدیگر نیز تفاوت های فاحشی در خصوص چیستی انسان و ویژگی های او دارند.

به عبارت دیگر می توان گفت هر یک از مکاتب موجود، برآمده از دیدگاهی فلسفی در خصوص انسان و ماهیت او هستند که وجه تمایز اصلی رویکرد ها از یکدیگر را مشخص می کنند. 

در این مطلب قصد داریم تا شما را با رویکرد درمانی گشتالت به عنوان یکی از رویکردهای کل نگر و پدیدارشناختی بیشتر آشنا کنیم.

گشتالت درمانی ، درمانی کل نگر، وجودی و پدیدار شناسانه

مکتب گشتالت که با نام نماینده ی آن فردریک پرلز، شناخته می شود، رویکردی کل نگر است.

گشتالت یک از مکاتب روانشناسی است.

این کلمه به معنای آن است که رفتارها به صورت کلی و در بافتی که اتفاق می افتند، مورد بررسی قرار می گیرند.

اما علاوه بر ویژگی کل نگری، در توضیح این رویکرد از آن به عنوان مکتبی وجودی یاد می شود.

ماهیت وجودی مکاتب گشتالت به معنای آن است که در آن، مراجعه در هر لحظه از زندگی اش در حال کشف، شناسایی و بازسازی زندگی اش است و فرایند شدن و تغییر را شکل می دهد.

ممکن است برای تان این سوال مطرح شود که آیا این عبارت با تاکید بر پدیدارشناسانه بودن گشتالت درمانی یکی است؟

در پاسخ باید گفت، منظور از دیدگاه پدیدار شناسانه آن است که در این رویکرد نیز بر برداشت هایی که درمانجو از واقعیت دارد تاکید می شود و مشاور به دنبال القای واقعیت ذهنی خود به او نمی باشد.

بنابراین متفاوت گفت گشتالت درمانی مکتبی جامع است که کلیت، اصالت وجود و دنیای ذهنی مراجع را به صورت همزمان مورد توجه قرار می دهد.

مکاتب روانشناسی – گشتالت درمانی

اساس درمان در رویکرد گشتالت چیست؟

در این رویکرد اعتقاد بر آن است که همواره چگونگی، مهم تر از چرایی است و فرایند بسیار مهم تر از محتواست.

در حقیقت درمانگر گشتالتی بیش از ریشه یابی مسایل، به دنبال حل آن ها در لحظه ی اینجا و اکنون از طریق توجه به فرایندهای انجام رفتار است.

بنابراین بیش از آنکه از مراجع سوال کند ” چرا چنین فکر به ذهنت رسید؟” به بررسی این سوال می پردازد که ” در مورد چگونگی رسیدن این فکر به ذهنت برایم توضیح بده”.

از طریق بررسی فرایند و چگونگی به جای محتوا و چرایی، مقاومت های درمانی از بین رفته و درمان اتفاق خواهد افتاد.

در کنار این عامل، پرلز معتقد است “انسداد آگاهی و بینش”، یکی از مهم ترین دلایل بیماری های روانی است و درمان عبارت است از افزایش بینش مراجع و راه اندازی آگاهی از طریق تجارب اینجا و اکنونی.

درمانگر گشتالتی چه ویژگی هایی دارد؟

آزمایش ها و فنون گشتالت، درمان را مستلزم حمایت، عدم حمایت، مواجهه و حالتی پدر منشانه می کند.

درمانگر گشتالتی همانند پرلز نیازمند سطح زیادی از زیرکی، نمایشگری، تحلیل و مواجهه و چالش هستند.

آن ها باید بتوانند چالش هایی را در جلسه آغاز کنند و تداوم دهند تا به افزایش آگاهی مراجع منجر شود.

اما در شیوه های جدیدی از درمان گشتالت که به عنوان گشتالت درمانی ارتباطی شناخته می شود، نکاتی مانند همدلی، گفت و گوی متقابل و حمایت از مراجع نیز بیشتر مورد توجه قرار گرفته است تا مراجع بتواند منابع کافی برای حمایت شدن در برابر مواجهه های تند و تیز درمانگر را داشته باشد و پذیرای آن ها باشد.

تغییر یا عدم تغییر، مهم ترین چالش گشتالت درمانگران

بر خلاف برخی مکاتب روانشناسی و رویکرد های شناختی-رفتاری که شناسایی خطاهای شناختی و تلاش برای تغییر آن ها را هدف قرار می دهند، گشتالت درمانی از تکنیک هایی مانند ماندن با نشانگان استفاده می کند و معتقد است تغییر در عدم تغییر نهفته است.

بر اساس دیدگاه گشتالت، “شدن”، فرایند بودن چیزی است که هستیم نه آنچه که دوست داریم باشیم و بنابراین، فرد بیش از تلاش برای تغییر، به عدم تغییر، ترغیب می شود و همین دست برداشتن از جدال با نشانگان، خود، آغازگر تغییرات است.

بر این اساس پرز به مراجعانی که با لرزش دست و صدایشان در جدال اند و تلاش می کنند تا آن ها را تحت کنترل در آورند خواهد گفت ” دستت را بیشتر بلرزان”. این در حالی است که شناخت درمانگران به بررسی باورهای معیوب و چالش با آن ها می پدازند تا بتوانند نشانگان موجود را تخفیف دهند.

بر این اساس به نظر می رسد، رویکرد گشتالت نیازمند حد زیادی از جرات، جسارت، اعتقاد نظری و توانمندی عملی است تا بتواند تغییرات را از عدم تغییر به دست آورد.

هدف از اجرای تکنیک در گشتالت درمانی چیست؟

به طور کلی می توان گفت هدف اصلی گشتالت درمانی، درمان از طریق ایجاد آگاهی و تماس است.

به این معنا که لازم است فرد تواند نسبت به جنبه های مختلف وجود خود و ارتباطات بین فردی اش آگاه شود و با آن ها تماسی توام با یکپارچگی برقرار کند.

در این مسیر، تمامی تکنیک های درمانی، در خدمت این هدف قرار دارند.

بنابراین درمانگر تلاش می کند تا از طریق به تجربه در آوردن تجارب ناتمام گذشته در لحظه ی اینجا و اکنون و برقرای تماس با ابعاد انکار شده ی شخصیت از طریق فنون متنوع، فرد را در مسیر آگاهی و رشد شخصی قرار دهد.

ماندن با نشانگان، اغراق در علایم، تمرین وارونه، گفت و شنود درونی، صندلی خالی، مرور و سرکشی کردن از جمله مهم ترین فنون مورد استفاده در رویکزد گشتالت می باشند.

جلسات درمان گشتالتی غالبا جلساتی عمیق و حساس هستد، هیجانات انکار نشده ای را مورد توجه قرار می دهند و احساست سرکوب شده و نیمه تمام، برای باری دیگر به سطح آگاهی سرک می کشند تا فرایند تمام شدن را در محیطی امن و توام با حمایت های درمانی تجربه کنند.

هدف از اجرای تکنیک در گشتالت درمانی چیست؟ مکاتب روانشناسی

رویکرد گشتالت در تعبیر رویا چگونه عمل می کند؟

برخلاف رویکردهای روان کاوانه و گذشته نگر که به بررسی رویاهای مراجع از طریق واکاوی گذشته می پردازند، گشتالت درمانی تلاش می کند تا رویاها را با زمان حال مربوط کند و از این طریق، مهم ترین دل مشغولی های اینجا و اکنونی مراجع را کشف و حل کند.

به همین دلیل درمانگر گشتالتی از مراجع می خواهد تا رویای خود را با ضمیر من و زمان حال، تعریف کند و با اجزای آن به طور کامل ارتباط برقرار کند تا آگاهی و تماس افزایش یافته و نگرانی های کنونی حل شوند.

درمانگر ممکن است از فرد بخواهد تا با تک تک عناصر رویا، گفت و گو کند، خود را به جای آن ها بگذارد، با آن ها هم حسی کند و از این طریق، تماس خود را افزایش دهد.

بر اساس این دیدگاه، ” اینجا و اکنون” مهم ترین چیزی است که نیازمند بررسی است و اتفاقات گذشته تنها از جهت تاثیراتی که بر زمان حال دارند، نیازمند بررسی و توجه هستند.

با سایر مکاتب روانشناسی در بخش متخصص روانشناسی کانون مشاوران آشنا شوید.

منبع: “کانون مشاوران ایران”

سکس گروهی رایگان – اگر به این موضوع فکر می کنید حتما بخوانید

سکس یکی از مهمترین اصول یک رابطه زناشویی است.

داشتن سکس خوب به شما یک زندگی ایده آل می دهد.

اما برای سکس خوب، ما باید به اصول پایبند باشیم.

سکس در زندگی ایده آل

این مقاله در مورد چگونگی لذت بردن چند برابر از یک سکس را توضیح می دهد.

در طول این دوره، آلت تناسلی به شدت حساس است.

برای تحریک بیشتر دردناک خواهد بود. تفاوت در ارگاسم و انزال مهم است.

داشتن ارگاسم چندگانه برای مردان به این معنی است .

که شما در طول یک جلسه نزدیکی چند ارگاسم داشته باشید.

انزال و ارگاسم در مردان دو تجربه فیزیولوژیکی و روانشناختی جداگانه هستند.

وقتی مردان یاد می گیرند این دو را جدا کنند، می توانند یاد بگیرند.

که چگونه برای هر انزال چندین ارگاسم داشته باشند.

نزدیک ترین چیز برای ارگاسم چندگانه این است که یاد بگیریم.

چگونه ارگاسم چندگانه بدون انزال را تجربه کنیم.

سکس گروهی رایگان یکی از عوامل مهم انتقال بیماری های مقاربتی است.

ارگاسم چندگانه 

بجای آنکه درگیر بیماری ایدز و بیماری مقاربی ناشی از سکس گروهی رایگان شوید باید بدانید که ارگاسم چندگانه با همسر می تواند حس خوشایندتر و امن تری به شما دهد.

حدود هشتاد درصد از مردان می توانند این کار را با سه ماه تمرین انجام دهند.

اما شما نباید در مورد نتیجه نهایی بسیار نگران باشید.

سکس و ارگاسم نباید بر اساس میزان چاقی و تعداد دفعاتی که می توانید در یک جلسه انزال دهید، محاسبه شود.

شما قصد ندارید هر چیزی را به کسی در رابطه بگویید.سکس گروهی رایگان

مهم است که به شما بهترین احساس را بدهد به خودتان فشار نیاورید.

باور اشتباه این است که ارگاسم چندگانه باید توام با فشار بدنی و تلاش زیاد باشد.

ارگاسم چندگانه هنگامی رخ می دهد که یک فرد بیش از یک ارگاسم در یک جلسه سکس داشته باشد.

با توجه به دوره های استراحت یا در طول فعالیت جنسی مشابه، بیش از یک ارگاسم وجود دارد.

سپس، هنگامی که شما در یک جلسه سکس دارید، به خودتان فشار نیاورید.

اضطراب مخرب عملکرد جنسی

اضطراب بدترین مخرب در عملکرد جنسی است.

هرچه بیشتر ترس و اضطراب از یک ارگاسم داشته باشید، ارگاسم شما زودتر خواهد شد.

شما باید نفس خود را با تمرکز بر واکنش همسر خود به حرکات تان متمرکز کنید.

شما همچنین می توانید با عقب نشینی انزال خود بر ارگاسم خود غلبه کنید.

برای تقویت کنترل انزال ، تمرین های سکسی را انجام دهید.

این تمرکز بر عضله انزالی است که همان عضله ای است.

که شما برای نگه داشتن جریان ادرار استفاده می کنید.

دکتر کگل این تمرین را به عنوان تمارین برای انزال زود رس .

و قوی تر کردن عضلات جهت سکس مطلوب تر می داند .

این تمرین را در سه ست با بیست بار تکرار انجام دهید.

شما به زودی توانایی خود را برای کنترل این عضلات.

و تاخیر در ارگاسم خود را تا زمانی که خودتان بخواهید انجام می دهید.

دوره پس از ارگاسم

دوره پس از ارگاسم به طور متوسط ​​ حدود نیم ساعت است.

هنگامی که منتظر هستید، چند ترفند جدید را امتحان کنید.

همه چیز بستگی به انواع ترفندهایی است که شما به کار می برید.سکس گروهی رایگان

هرچند، اگر به طور گسترده استفاده شود، خسته کننده خواهد بود، حتی اگر بسیار خوب باشد.

به طور متوسط ​​زنان بدون داشتن دوره استراحت و زمان نامحسوس می توانند چند ارگاسم داشته باشند.

اما بدون تحریک آنها به پایه ی تحریک می رسند. انقباض ها متوقف می شوند.

رحم منقبض می ود و کلیتوریس پایین تر از پوسته آن می رود.

ضربان قلب و تنفس کاهش می یابد و گردش خون به حالت طبیعی می رسد.

کلیتوریس نیز بسیار حساس به تحریک است.

اما سایر قسمت های بدن توجه خاصی به خود جلب می کنند.

روابط جنسی تنها برای تولید مثل نیست.

لذت سکس رایگان

سکس باید یک تجربه لذت بخش برای هر دو طرف باشد و پیوند زوج ها را تقویت کند.

یک سکس یک رابطه بسیار نزدیک و صمیمی بین دو نفر است .سکس گروهی رایگان

و نیاز به تجربه و رابطه بین شما و همسر شما دارد تا بتوانید از آن لذت ببرید.

با این حال، واقعیت این است که اکثر مردم واقعا از آن لذت نمی برند.

مطالعات و مطالعات نشان می دهد که اکثر زنان در روابط به ندرت ارگاسم دارند.

و این امکان وجود دارد که وقتی به ندرت به ارگاسم برسید.

احتمالا نمی دانید که چگونه ارگاسم خود را به حداکثر برسانید.

در زیر برخی از نکات ساده برای کمک به تقویت ارگاسم زنان.

و لذت بردن از سکس به همان اندازه که ممکن است ارائه می شود. ادامه مطلب