روش صحیح درد و دل کردن

روش صحیح درد و دل کردن و همدردی کردن

همه ی ما در زمان هایی از زندگی مان نیاز به درد و دل کردن ، همدردی کردن و همدلی با دیگران را احساس می کنیم.

روش های صحیح درد و دل کردن با دیگران

در چنین شرایطی تمایل داریم تا کسی به حرف های مان گوش دهد، راهنمایی مان کند و یا به احساسات درونی مان به گونه ای خاص توجه کند.

به طور کلی نیاز به درد و دل از مهم ترین نیازهای روانی هر انسانی است.

ممکن است شما هم از جمله افرادی باشید که به خوبی پای صحبت های دیگرانمی نشینید، با آن ها همدلی می کنید و به خواسته های شان توجه می کنید اما در مواقعی که خودتان نیازمند این توجه هستید، واکنش خوبی از جانب دیگران دریافت نمی کنید.

با ادامه ی مطلب همراه باشید تا شما را با مهم ترین نکات ارتباط صحیح و اثربخش بیشتر آشنا کنیم.

روش صحیح درد و دل کردن

آیا درد و دل کردن نیازمند مهارت است؟

ممکن است چنین فکر کنید که درد و دل کردن ساده ترین کار ممکن است. دریچه ی ناراحتی ها را باز می کنیم و تمامی آنچه اذیت مان می کند را به یکباره بیرون می ریزیم.

اما واقعیت آن است که درد و دل کردن نیز مانند هر کار دیگری نیازمند آگاهی از نکات و کسب مهارت های لازم است.

  فردی را تصور کنید که هر وقت شما را می بیند، شروع به گلایه و شکایت از زمین و زمان می کند.

دایما از چیزاهای آزاردهنده، ناراحتی ها و مشکلاتش صحبت می کند و فضایی منفی و افسرده وار ایجاد می کند.

 پس از پایان این مکالمه، شما چه احساسی خواهید داشت؟ آیا حاضر به ادامه ی این همصحبتی هستید؟

کاملا مشخص است که هیچکس از چنین مصاحبتی لذت نخواهد برد. در حقیقت افرادی که ناراحتی هایشان را بهکشل گله و شکایت و یا غر زدن مطرح می کنند، شانس کمتری  برای دریافت همدلی از سوی دیگران خواهند داشت.

آن ها از طریق غر و ناله کردن، دیگران را خسته و آزرده می کنند و ممکن است همواره این شکایت را داشته باشند که هیچ کس پای صحبت من نمی نشیند.

مهم ترین نکاتی که در هنگام دردر و دل کردن لازم است بدانید

باتوجه به توضیحات بالا، بهتر است قبل از شروع به درد و دل کردن با دیگران نکاتی را مورد توجه قرار دهید تا شانس خود برای دریافت همدردی کردن از جانب ان ها را افزایش دهید:

در موقعیت مناسب درد و ودل کنید.

کاملا قابل پیش بینی است که آن در فضای یک مهمانی، جشن و یا محیط کار می تواند با شکست مواجه شود.

در چنین فضاهایی افراد به دنبال لذت بردن، شادی و یا انجام وظایف خود هستند و نمی توانند شنوندگان خوبی برای شما باشند.

این هرگز به معنای آن نیست که طرف مقابل تان برای گفته های شما ارزشی قایل نیست بلکه نشان دهنده ی آن است که شما موقعیت مناسبی را برای درد و دل انتخاب نکرده اید.

از احساسات و شرایط تان صحبت کنید اما غر نزنید.

درد و دل کردن با غر زدن متفاوت است.

هیچ کس از همصحبتی با فردی نالان و منفی بین لذت نمی برد اما اگر تلاش کنید تا از شرایط و احساسات تان صحبت کنید، دیگران با احتمال بیشتری شنوای حرفتان خواهند بود.

یکی از تفاوت های اساسی غر زدن با درد و دل کردن آن است که درد و دل کردن با جست و جوی راه حل همراه است.

شرایط روحی طرف مقابل تان را در نظر بگیرید.

این حق طبیعی همه ی افراد است که زمان هایی از زندگی شان را با بی حوصلگی سپری کنند.

بنابراین توقع اینکه ” دیگران همواره باید گوش شنوایی برای درد و دلهای من باشند ” باور غلطی است که شما را ناکام و افسرده خواهد کرد.

بهتر است شرایط روحی طرف مقابل تان را به عنوان انسانی معمولی در نظر بگیرید و سپس شروع به حرف زدن کنید.

مهم ترین نکاتی که در هنگام دردر و دل کردن و همدردی کردن لازم است بدانید

از دیگران بخاطر گوش شنوای شان تشکر کنید.

ممکن است خیلی ساده به نظر برسد اما رعایت این نکته به شما کمک می کند تا گوش های شنوای زیادی را در کنار خودتان حفظ کنید.

از طرف مقابل تان به خاطر صبوری، صرف زمان و گوش دادن به صحبت های تان تشکر کنید و به او بگویید که همدردی کردن اش چقدر حال تان را بهتر کرده است.

توانایی همدردی کردن را در خودتان تقویت کنید.

اگر به دنبال این هستید که دیگران به حرف ها و ناراحتی های شما گوش فرا دهند، لازم است تا خودتان نیز این مهارت رابه خوبی فراگیرید.

درد و دل کردن، جاده ای کاملا دو طرفه است و دوستان تان نیز نیازمند این هستند که در مواقع لزوم، سفره ی دل شان را بازکنند و شما را همدم خوبی برای احساسات شان بیابند.

برای این منظور می توانید مهارت های گوش دادن فعال و انعکاس احساس را تمرین کنید تا به شنونده  و همدمی خوب تبدیل شوید.

درد و دل کردن با چه افرادی ممنوع است؟

همکار، مدیر و یا شریک کاری

اگرچه احساس تنش و فشار عاطفی ممکن است شما را به درد و دل کردن با هر کسی سوق دهد،اما بهتر است با مدیر و یا همکارتان صحبت خصوصی نکنید.

در حقیقت مناسبات کاری، از فضایی کاملا متفاوت با مناسبات عاطفی و شخصی شما برخوردارند و از بین رفتن مرزهای کاری و شخصی می تواند شما را با مخاطراتی آزاردهنده مواجه کند.

همه ی دوستان و آشنایان

درست است که نیاز به درد و دل، نیازی مشترک و همگانی است اما درد و دل کردن با همه ی دوستان و رفقا، نیز امری غیر منطقی است.

بهتر است یکی از دوستان صمیمی تان را مخاطب درد و دلهای تان قرار دهید و از این طریق حریم شخصی تان را بیشتر حفظ کنید.

درد و دل کردن و همدلی کردن با چه افرادی ممنوع است؟

افراد فاقد همدلی

درد و دل کردن با افرادی که فاقد حس همدردی کردن هستند، نه تنها اوضاع را بهتر نمی کند بلکه می تواند شمارا سرشار از خشم، احساس تنهایی و درک نشدن کند.

حتی اگر این فرد همسر و یا نزدیک تر فرد زندگی تان باشد، بهتر است از صحبت خصوصی با او پرهیز کنید و به او کمک کنید تا مهارت های همدلی و توجه را در خود تقویت کند.

این کار می تواند از طریق مراجعه به مشاور و یا روانشناس صورت گیرد.

کسی که قرار است با او ازدواج کنید

درد و دل کردن بیش از حد و بیان مشکلات خانوادگی، شخصی و روحی با فردی که قرار است شریک زندگی تان باشد، در بسیاری از موارد درد سر ساز است.

ممکن است طرف مقابل تان شما را به عنوان فردی ضعیف برداشت کند و یا احساس کند که شما از قدرت کافی برای حل مسایل تان برخوردار نیستید.

اگر چه استفاده از فضای عاطفی رابطه یکی از مهم ترین حقوق شماست اما همدلی های بی ثمر در بسیاری از موارد، منجر به ایجاد مشکلات بین فردی خواهد شد.

در چنین شرایطی بهتر است از طریق مراجعه به متخصص مشاوره روانشناسی ، ناراحتی ها، مشکلات و دغدغه های زندگی تان را مطرح کنید.

در فضای مشاوره ای شما از فرصت بیان افکار، احساسات و نگرانی های تان بدون هیچ گونه قضاوت و پیش داوری برخوردار هستید و می توانید همانگونه که هستید، شنیده و درک شوید.

همچنین شما خواهید توانست راه حل هایی برای مشکلات کنونی تان بیابید و در نتیجه ی درد و دل کردن به رشد شخصی بیشتری نیز دست یابید.

منبع: کانون مشاوران ایران

هوش چیست؟ روانشناسان چگونه هوش را تعریف می کنند؟

هوش در طول تاریخ روانشناسی موضوعی مهم و بحث برانگیز بوده است.

با وجود علاقه قابل توجه به موضوع، هنوز اختلاف نظر قابل توجهی در مورد مؤلفه های تشکیل دهنده آن وجود دارد.

علاوه بر سؤالاتی که دقیقاً در مورد چگونگی تعریف آن وجود دارد، امروز بحث درباره اینکه آیا اندازه گیری های دقیق حتی ممکن است هنوز در حال بحث و تحقیق هستن.

در نقاط مختلف در طول تاریخ اخیر، محققان تعاریف متفاوتی از هوش ارائه دادن. در حالی که این تعاریف از یک نظریه پردازبه دیگری متفاوت است.

هوش شامل برخی توانایی های ذهنی مختلف از جمله منطق ، استدلال ، حل مسئله و برنامه ریزی است.

این موضوع یکی از بزرگ ترین و سنگین ترین تحقیقات است، همچنین یکی از مباحثی است که بیشترین بحث و جدال را ایجاد کرده است .

در حالی که روانشناسان غالباً درمورد تعریف و علل هوش اختلاف نظر دارن، تحقیقات در مورد آن در بسیاری از زمینه ها نقش بسزایی دارد. همچون هوش مصنوعی.

هوش چیست؟ روانشناسان چگونه آن را تعریف می کنند؟

هوش دقیقاً چیست؟

 در حالی که هوش یکی از موضوعات مورد بحث در روانشناسی است ، هیچ تعریف استاندارد از آنچه دقیقاً هوش را تشکیل می دهد وجود نداره.

 برخی محققان اظهار داشته اند كه یك توانایی واحد و كلی است، در حالی كه برخی دیگر معتقدند كه هوش شامل طیف وسیعی از مهارت ها  و استعدادها است.

می تواند شامل برخی توانایی های ذهنی مختلف از جمله منطق، استدلال، حل مسئله و برنامه ریزی است.

در حالی که این موضوع یکی از بزرگترین و سنگین ترین تحقیقات است، همچنین یکی از مباحثی است که بیشترین بحث و جدال را ایجاد می کند.

به منظور به دست آوردن درک عمیق تر از هوش و آزمایش هایی که درتلاش برای سنجش این مفهوم انجام شده است ، شناخت تاریخچه آزمایش هوش، تحقیقات علمی انجام شده و یافته های پدید آمده حائز اهمیت است.

 مفهوم هوش چگونه توسعه یافت؟

اصطلاح “هوشیار اطلاعاتی” یا ضریب هوشی (IQ) برای اولین بار در اوایل قرن بیستم توسط یک روانشناس آلمانی به نام ویلیام استرن ابداع شده است.

روانشناس آلفرد بینت اولین آزمایش های اطلاعاتی را برای کمک به دولت فرانسه برای شناسایی دانش آموزان مدرسه ای که به کمک های اضافی دانشگاهی نیاز داشتند، انجام داد.

بینت اولین کسی بود که مفهوم سن ذهنی یا مجموعه ای از توانایی هایی را که کودکان در سن خاصی از آن برخوردار هستند، معرفی کرد.

چگونه ارزیابی می شود؟

پسر چهار و نیم ساله با پدرش روی مبل نشسته بودن که پدر با صدای بلند، داستانی جدید را برای پسرش شروع کرد به خوندن.

پدر صفحه را برای ادامه خواندن داستان چرخاند، اما قبل از شروع، پسر با صدای بلند میگه، “صبر کن ، بابا!” او به صفحه جدید اشاره می کنه و با صدای بلند شروع به خوندن میکنه، “برو، اسب ، برو! ”

پدربا تعجب به پسرش نگاه می کنه.” پسرم تو تونستی بخونی؟ “بله بابا!” و او به كلمات اشاره می كنه و دوباره می خونه، “برو، اسب، برو! “

این پدر به فرزندش آموزش نمیداد که بخونه، حتی اگر کودک دائم در مورد نامه ها، کلمات و نمادهایی که همه جا می دید، سؤال می کرد.

پدر در مورد اینکه چه چیزی، ممکن است وجود داشته باشه تا پسرش این همه سوال براش به وجود بیاد، بسیار تعجب کرد و تصمیم گرفت یک آزمایش را امتحان کنه.

او یک برگه کاغذ خالی برداشت،و چندین کلمه ساده را در یک لیست نوشت:

مادر ، پدر، سگ، پرنده، تختخواب، کامیون، ماشین، درخت.

او لیست را جلوی پسرش گذاشت و از او خواست که کلمات را بخونه. “مادر ، پدر، سگ، پرنده، تختخواب، کامیون، ماشین، درخت” ، پسرخواند و بعد با ذوق گفت :”آیا من این کار را کردم ، بابا؟” پدر هم با خوشحالی گفت : آره عزیزم تو این کار را کردی.

 مانند پدر در این مثال ، روانشناسان تعجب کرده اند که چه چیزی آن را تشکیل می دهد و چگونه می توان اندازه گیری کرد.

برای بررسی تاثیر بازی بر هوش کودکان می توانید این مقاله را مطالعه کنید.

طبقه بندی اطلاعات

هوش دقیقاً چیست؟ روشی که محققان مفهوم هوش را تعریف کردن  از زمان تولد روانشناسی بارها اصلاح شده است.

روانشناس انگلیس، چارلز اسپیرمن معتقد بود که آن از یک عامل کلی به نام g تشکیل شده است که می تواند در بین افراد اندازه گیری و مقایسه شود.

اسپیرمن بر مشترکات میان توانایی های مختلف فکری متمرکز شد و آنچه را که منحصر به فرد است، تأکید کرد.

با این وجود مدتها قبل از پیشرفت روانشناسی مدرن، فیلسوفان باستان مانند ارسطو دیدگاه مشابهی داشتند.

روانشناسان دیگر معتقدند که به جای یک عامل واحد، هوش مجموعه ای از توانایی های متمایز است.

در دهه 1940، ریموند کاتل نظریه ای را ارائه داد كه هوش عمومی را به دو مؤلفه تقسیم می كرد:

  1. هوش متبلور
  2. هوش سیال

هوش متبلور

 هوش تبلور به عنوان دانش اکتسابی و توانایی بازیابی آن مشخص میشه. وقتی اطلاعات را یاد می گیرین ، به یاد می آورین، از هوش تبلور استفاده می کنین.

هوش سیال

هوش سیال شامل توانایی دیدن روابط پیچیده و حل مشکلات است. حرکت به سمت خانه خود بعد از اینکه در یک مسیر ناآشنا به دلیل ساخت و ساز از جاده جدا شوید، باعث میشه تا اطلاعات سیال شما جلب شود.

 هوش سیال به شما کمک می کنه تا با چالش های پیچیده و انتزاعی در زندگی روزمره خود مقابله کنید، در حالی که هوش متبلور به شما کمک می کند تا بر مشکلات غلبه کنین.

نظریه های هوش

محققان مختلف نظریه های مختلفی را برای توضیح ماهیت آن ارائه داده اند. در اینجا برخی از تئوری های مهم هوش که در طی 100 سال گذشته پدید آمده اند:

چارلز اسپیرمن: هوش عمومی

روانشناس بریتانیایی چارلز اسپیرمن، مفهومی را که او از آن به عنوان هوش عمومی یا عامل اصلی یاد می کنه، توصیف کرد .

اسپیرمن پس از استفاده از تکنیک معروف به آنالیز عاملی برای بررسی برخی از آزمونهای استعداد ذهنی، نتیجه گرفت که نمرات این تستها به طرز چشمگیری مشابه است.

افرادی که در یک تست شناختی عملکرد خوبی داشتن ، تمایل داشتن که در سایر آزمون ها نیزعملکرد خوبی داشته باشن، در حالی که افرادی که در یک آزمون نمره خوبی کسب کرده بودن، تمایل داشتن که در سایرین نمره بدی کسب کنند.

ویک نتیجه گرفت که هوش یک توانایی شناختی عمومی است که می تواند اندازه گیری و بیان عددی شود.

هوارد گاردنر: هوش های چندگانه

یکی از ایده های اخیر که ظهور کرده است ، نظریه هوارد گاردنر درباره چندین هوش است.

گاردنر به جای تمرکز بر تجزیه و تحلیل نمرات آزمون ، بیان کرد که عبارات عددی هوش انسانی، مانند آزمایش IQ، یک تصویر کامل و دقیق از توانایی های افراد نیست.

نظریه اش هشت نوع مجزا از هوش را بر اساس مهارت ها و توانایی هایی که در فرهنگ های مختلف ارزش دارن، توصیف می کنه.

هوش های 8 گانه ی گاردنر

هشت نوع اطلاعاتی که گاردنر شرح داده شده است عبارتند از:

  • هوش بصری – مکانی
  • هوش کلامی-زبانی
  • هوش هیجانی بدن
  • هوش منطقی-ریاضی
  • هوش بین فردی
  • هوش موسیقی
  • هوش درون فردی
  • هوش طبیعت گرایانه
هوش دقیقاً چیست؟ و انواع آن

رابرت استرنبرگ: نظریه ی سه جانبه ای

روبرت استرنبرگ، روانشناس، آن را به عنوان “فعالیت ذهنی به سمت سازگاری هدفمند با انتخاب، انتخاب و شکل دادن به محیط های دنیای واقعی مرتبط با زندگی فرد تعریف کرد”.

 در حالی که وی با گاردنر موافقت كرد كه هوش بسیار گسترده تر از یك توانایی واحد و عام است، در عوض وی اظهار داشت كه برخی از انواع هوش گاردنر بهتر به عنوان استعدادهای فردی تلقی می شوند.

استرنبرگ آنچه را كه او از آن به عنوان “هوش موفق” نام برده بود ، مطرح كرد كه شامل سه عامل مختلف است:

  • تحلیلی: توانایی های حل مسئله
  • خلاق:  ظرفیت تون برای برخورد با موقعیت های جدید با استفاده از تجربیات گذشته و مهارت های فعلی است.
  • عملی: توانایی تون برای سازگاری با یک محیط در حال تغییر.

مقالات مرتبط

10 مورد از مهمترین مفاهیم روانشناسی که افراد نسبت به آن مطلع نمی باشند

کانون مشاوران ایران : 10 مورد از مهمترین مفاهیم روانشناسی که افراد نسبت به آن مطلع نمی باشند

افراد در چه بخش هایی از شناخت رفتار انسانی دچار اشتباه می شوند؟

در این مقاله یک مورد جالب توجهی در رابطه با روانشناسی بحث شده است:

اکثر افراد صرف نظر از پس زمینه آموزشی، احساس می کند که در بیشتر زمینه ها کارشناس می باشند. این مورد در رابطه با بیوشیمی، مهندسی ژئو مکانیک یا اختر فیزیک مصداق ندارد.

من به عنوان یک فردی که در هر دو حوزه روانشناسی انسانی و  دیدگاه عملی برای یک زندگی تخصص دارم – و  به عنوان یک فردی که صرفا می خواهد موارد صورت گرفته در افراد را شناسایی کند – به این نتیجه گیری دست یافته ام.

تمامی افرادی که در زمینه روانشناسی دارای درجه دکترا می باشند، استعداد مناسبی در شناخت شرایط انسانی ندارند. تعدادی زیادی از موارد “غیر روان شناختی” وجود دارند که نقش مهمی را در ماهیت رفتار انسانی دارند.

من به عنوان فردی که در بدنه رشته رسمی روانشناسی علمی فعالیت می کنم و هم به عنوان فردی که در این زمینه و طی چند دهه در کلاس های سطح دانشگاهی تدریس کرده ام، معتقد هستم که تصورات غلط رایج زیادی در رابطه با روانشناسی انسانی وجود دارد.

علاوه بر این، یک سری مفاهیم روانشناسی در این زمینه وجود دارد که شناخت آن برای دانشجویان روانشناسی هم سخت می باشد.

10 مورد از مهمترین مفاهیم روانشناسی که افراد نسبت به آن مطلع نمی باشند psychology

10 مفهوم روانشناسی

در ادامه یک لیست از 10 مفهوم روانشناسی بیان شده است که دانشجویان در شناخت آن با چالش مواجه هستند:

نوع شخصیتی و ابعاد شخصیتی

در اکثر موارد، روانشناسانی که مفاهیم شخصیتی را مطالعه می کنند، مفاهیمی از قبیل خود شیفتگی را در رابطه با یک بُعد پیوسته در نظر می گیرند که مابین افراد مختلف متغیر می باشد – متغیری نمی باشد که مابین افراد مختلف ثابت و یکسان باشد. 

در حوزه مربوط به اشتراک گذاری ویژگی های شخصیتی، روانشناسان در مورد درجه ای صحبت می کنند که امتیاز یک فرد در یک بعد بالا می باشد (برای مثال، امتیاز Joe در بعد خود شیفتگی، یک مقدار بالاتر از سطح متوسط بوده است).

در رابطه با این مورد صحبت نمی کنند که آیا یک فرد به صورت قاطع در یک طبقه قرار دارد یا در آن طبقه قرار ندارد.

طبیعت و تربیت

مواردی نادری وجود دارند که در آنها روانشناسان علت یک رفتار را صرفا یک مورد “طبیعی” (منظور موارد کلا بیولوژیکی می باشد) یا “تربیتی” (محیط) در نظر بگیرند.

روانشناسان در اکثر موارد در رابطه با یک ویژگی روان شناختی صحبت خواهند کرد (برای مثال، میزان برون گرا بودن یک فرد) و آن را به عنوان محصول مربوط به تاثیر موارد طبیعی و تربیتی در طول زندگی در نظر می گیرند.

این ایده که یک رفتار صرفا به دلیل طبیعیت یا صرفا به دلیل تربیت ایجاد می شود، در واقع شبیه به یک نوع افسانه می باشد.

روانشناس و درمانگر

عبارت “روانشناس” احتمالا یک مفهوم گسترده تری نسبت به مفهوم درک شده توسط شما می باشد. یک روانشناس شخصی می باشد که رفتار را مطالعه می کند (در طول انواع خاص یا تمامی موارد) و / یا تلاش می کند تا ایده های مربوط به تحقیق را در علوم رفتاری به کار بگیرد تا به شناسایی مسائل خاص، همانند سلامت روانی، درمانجوها کمک کند.

اصطلاح “درمانگر” تخصصی تر می باشد، و صرفا افرادی را شامل می شود که مفاهیم روانشناسی را برای کمک به افرادی مورد استفاده قرار می دهند که با مشکلات روان شناختی مواجه هستند (برای مثال، مشاوران سلامت روان). این دو عبارت نمی توانند جایگزین یکدیگر شوند.

روانشناس و روانپزشک

روانشناسان عبارت از دانشمندان یا متخصصان رفتاری هستند که از یک دید علمی رفتار را مطالعه می کنند یا افرادی که چنین مفاهیمی را در رابطه با مشکلات عملی (همانند کمک به افرادی که با مشکلات شخصی مواجه هستند) به کار می گیرند.

روان پزشکان عبارت از پزشکان بالینی می باشند که از ترکیب علوم بالینی و علوم رفتاری آموزش دیده خودشان استفاده می کنند تا به افراد کمک کنند که با مشکلات موجود مقابله نمایند.

از این رو، یک روان پزشک نوعی خاص از درمانگر می باشد.

همچنین عبارات روان پزشک و روانشناس نمی توانند به جای هم استفاده شوند.

روانشناس و روانپزشک – مفاهیم روانشناسی – psychological concept

خطای نوع 1

تحقیقات روانشناسی بیشتر بر مبنای یافته های آماری می باشند.

زمانی که یک محقق یافته ای را در یک مطالعه به دست می آورد که “معنا دار” می باشد، ممکن است که وی دچار اشتباه و خطا شود – در واقع، برخلاف موردی که محقق نتیجه گیری کرده است، یافته موجود نمی تواند یک ارائه قابل قبول از موارد موجود در جهان باشد.

در صورتی که محقق یک مورد معنا دار، ولی در واقع اشتباهی، را نتیجه گیری کند، ما این نوع خطا را خطای نوع 1 می نامیم.

خطای نوع 2

زمانی که یک محقق نتیجه ای را از یک مطالعه ای به دست می آورد که این نتیجه به صورت “بی معنی” نشان داده می شود، ممکن است که وی دچار اشتباه شود.

در صورتی که محقق یک نتیجه گیری داشته باشد که بی معنی است، ولی در واقعیت اشتباه می باشد، این نوع خطا به صورت خطای نوع 2 شناخته می شود.

آزمایش و آزمایش کواسی[1]

تنها روشی که ما با استفاده از آن می توانیم یک مداخله علّی را در رابطه موجود مابین متغیرها ایجاد کنیم، عبارت از یک آزمایش درست می باشد. همچنین یک آزمایش درست به ترتیب تصادفی از شرایط متفاوت نیاز دارد.

در صورتی که شما یک مطالعه ای انجام بدهید و بخواهید بررسی کنید که آیا افراد موجود در یک موقعیت (برای مثال، افرادی که زیاد قهوه می خورند) نسبت به افراد موجود در شرایط متفاوت، رفتار متفاوتی دارند (برای مثال، افرادی که قهوه نمی خورند)، شما نیاز خواهید داشت که افراد را به صورت تصادفی در این شرایط قرار دهید.

یک مطالعه ای که به دنبال پیدا کردن تفاوت های موجود در نتیجه گیری مربوط به گروهای صورت گرفته طبیعی (برای  مثال، افرادی که به صورت منظم قهوه می خورند در برابر افرادی که قهوه نمی خورند) است، یک آزمایش کواسی می باشد و نمی تواند مشخص کند که آیا تغییرات صورت گرفته در یک متغیر منجر به ایجاد تغییر در متغیرهای دیگر می شود یا چنین رابطه ای وجود ندارد.

تعاملات آماری در مفاهیم روانشناسی

در برخی مواقع، یک متغیر یک تاثیری بر روی یک گروه از افراد خواهد داشت و یک تاثیر متفاوتی بر روی افراد موجود در سایر گروه ها خواهد داشت.

برای مثال در صورتی که می خواهید بررسی کند که چرا نوجوانان، در مقایسه با سایر گروه های سنی، به احتمال بیشتری با سایر افراد مشارکت می کنند، بررسی این موضوع که آیا آنها موی خودشان را در طول 24 ساعت گذشته شانه زده اند، و اینکه آیا آنها با سایر اعضای خانواده یا افراد بیگانه مشارکت داشته اند، موارد مفیدی خواهند بود.

نوجوانانی که موهای خودشان را شانه نزده اند، در صورتی که با اعضای خانواده خودشان مشارکت داشته باشند، به احتمال بیشتری با سایر افراد هم مشارکت خواهند داشت.

در برخی مواقع، تاثیرات مربوط به یک متغیر (افرادی که شما زمان خودتان را در کنار آنها سپری می کنید)، در تعیین برخی نتایج (آیا شما می خواهید که آن افراد را ببینید)، به برخی از متغیرهای دیگری بستگی دارد (اینکه آیا موهای خودتان را شانه زده اید).

شناخت روابط آماری به ما کمک می کند تا اطلاعات دقیقی را در رابطه با رفتارها به دست بیاورید.

با مفاهیم روانشناسی دیگر آشنا شوید.

 موردی که “طبیعی” است و موردی که “مناسب” است

در برخی مواقع یک دانشجویی رفتاری را انجام می دهد که به عنوان یک مورد “طبیعی” توصیف شده است و به اشتباه آن را به عنوان رفتاری در نظر می گیرد که از نظر اخلاقی مناسب یا تطبیق داده شده است.

برای مثال، دوید باس[2] (2006) یک مورد خوبی را نشان داد که اثبات می کرد آدم کشی در بین انسان ها، دارای مبنای تکاملی قوی می باشد.

نکته مهم موجود عبارت از این بود که باس بیان نمی کرد که خودکشی “باید” در بین انسان ها صورت بگیرد.

بلکه تحلیل علمی وی از مسائل موجود بیان می کرد که خودکشی بخشی از طبیعت انسانی است. اشتباه گرفتن “است” با “باید باشد” عبارت از یک مثال مربوط به تفکر سفسطه آمیز می باشد. روانشناسان آموزش دیده علمی، در این تشخیص مهم آموزش لازم را دیده اند.

علیت چند عاملی

یکی از مبنایی ترین مشکلات مربوط به نحوه درک افراد از مفاهیم روانشناسی عبارت از این مورد می باشد:

اغلب افراد در دام این تفکر می افتند که هر پیامد رفتاری دارای یک علت می باشد. در واقع روانشناسان آموزش دیده به خوبی می دانند که در اغلب مواقع علل مختلفی منجر به ایجاد یک رفتار می شوند.

تیراندازی های گسترده که یکی از وحشت انگیزترین جنبه های زندگی مدرن می باشد، یک مثال شفافی را در مورد این نوع منطق بیان کرده است.

برخی از افراد بیان می کنند که تیراندازی عمده در نتیجه مشکلات سلامت روانی ایجاد شده است. سایر افراد بیان می دارند که تیراندازی عمده در نتیجه قوانین ضعیف موجود در حوزه کنترل اسلحه ایجاد شده است.

در واقع، هر دو این موارد در ایجاد شرایط موجود نقش داشته اند.

همچنین یک سری از عوامل دیگری هم وجود دارند که در این مسئله اجتماعی پیچیده نقش دارند. در مورد رفتارهای مشترک عمده، عوامل مختلفی نقش ایفا می کنند.

نتیجه گیری

هر چند که ممکن است سایر افراد موجود در رشته ما این مورد را دوست نداشته باشند، ولی داشتن درجه دکترا در روانشناسی، در واقعیت باعث نمی شود که ما کیفیت مناسبی را برای کارشناس بودن در تمامی رفتارهای بشری به دست بیاوریم.

در واقع در رشته های مختلف، یک سری کارشناسانی در حوزه رفتار انسانی وجود دارند.

همچنین این مورد بیان شده است که رشته رسمی روانشناسی علمی، نقش مهمی را در حوزه انسانی داشته است.

از دیدگاه من به عنوان یک فردی که چند دهه در این حوزه تدریس کرده ام، مسائلی که در این مقاله بیان شده اند عبارت از مفاهیمی می باشند که اغلب دانشجویان در درک آن با مشکل مواجه هستند.

ما به منظور افزایش شناخت خودمان در حوزه انسانی، باید مطمئن شویم که دانشجویان روانشناسی یک شناخت مناسبی از این مفاهیم دارند و بعد از آن این مفاهیم را به دنیا پخش کنیم.

نویسنده: تیم تحریریه و ترجمه تخصصی مرکز مشاوره روانشناسی کانون مشاوران ایران


[1] Quasi – Experiment

[2] David Buss

اصول متقاعد سازی دیگران از طریق 9 تکنیک روانشناسی

اصول متقاعد سازی دیگران از طریق صحبت کردن، اولویت دهی ارتباطات، نقشه ذهنی و غیره می باشد.

شاید شما نیز در فعالیت های روزمره ی خود با این چالش مواجه شده باشید که چگونه می توان در ذهن طرف مقابل تاثیرات بیشتری گذاشت تا او ایده، محصول و یا حتی نظر شما را بپذیرد و صحبت های تان به اندازه ی کافی، متقاعد کننده باشد.

فرقی نمی کند که شما مدیر فروش  یک شرکت باشید، یا فردی به دنبال پیدا کردن کار. حتی درزندگی روزمره نیز موقعیت های زیادی ایجاد می شود که نیازمند متقاعد کردن طرف مقابل مان هستیم و آشنایی با فنون و اصول متقاعد سازی در مکالمه می تواند شرایط را بهتر کند.

استفاده از این فنون هرگز به معنای تلاش برای فریفتن طرف مقابل مان نیست. بلکه به عنوان ابزاری متمرکز بر روانشناسی اقناع و گفت و گو، برای شکل دهی گفت و گوی مطلوب و اثربخش به هر دو طرف مکالمه کمک خواهد کرد.

آشنایی با اصولی ترین اصول متقاعد سازی

اصل 1. بر محتوای صحبت تان تمرکز نکنید.

در بسیاری از موقعیت ها بیش از آنکه مهم باشد چه می گوییم، لازم است تا بر چگونگی گفتن و احساسات و شرایط ذهنی شنونده تمرکز کنیم.

بناراین شروع صحبت در شرایطی که تنها بر گفته های خودتان متمرکز هستید و آمادگی ذهنی طرف مقابل برای درک گفته های تان را نادیده گرفته اید، می توان بی فایده باشد.

او متقاعد نخواهد شد چرا که شما شرایط ذهنی، احساسات و حالات روانشناختی اش را نادیده گرفته اید.

اصول متقاعد سازی دیگران از طریق 9 تکنیک روانشناسی

اصل 2. برقراری ارتباط را در اولویت قرار دهید.

متقاعد سازی به معنای نفوذ در ذهن طرف مقابل و القای نظر خود به ذهن اوست.

شما در صورتی خواهید توانست متقاعد کننده ی موفقی باشید که در ذهن و روان طرف مقابل تان جا باز کنید.

بنابراین قبل از هر چیز تلاش کنید تا ارتباط خوبی را شکل دهید.

در این رابطه به اندازه ی کافی، شنوا، پذیرا و همدلانه عمل کنید تا طرف مقابل تان گرفتار این احساس نشود که شما قصد دارید تا نظر، ایده و یا محصول و خدمات خود را به او تحمیل کنید.

اصول متقاعد سازی مشتری نیز کاربرد دارد.

اصل 3. حالت روانشناختی مد نظر خودتان را ایجاد کنید.

پژوهش های جدید حوزه ی اقناع و متقاعد سازی نشان داده است که تغییرات بنیادی در افکار طرف مقابل پیش نیاز یک مذاکره ی موفق نیست.

نکته ی ضروری آن است که شما بتوانید حالات روانشناختی خاصی را در مواقع لزوم در طرف مقابل تان ایجاد کنید.

به عنوان مثال ممکن است برای ترغیب طرف مقابل به خرید یک ابزار لوکس، بگویید:

” دلت میخواد چیزای جدیدتری رو تجربه کنی؟ ” و یا ” فکر نمی کنی یکنواختی وسایل خونه خسته ت کرده؟”

از طریق طرح این سوال، شما توانسته اید احساساتی از جمله یکنواختی و رکود را در طرف مقابل تان بالا ببرید و تمایل او برای خرید وسایل جدید و لوکس را افزایش دهید.

حتی ممکن است در برخورد با همسر معتادتان که تمایلی به ترک مواد نشان نمی دهد نیز بخواهید از این روش استفاده کنید.

به عنوان مثال بجای آنکه بگویید “فک میکنم خیلی به نفع خودت و بچه هامون هست که یه فکری به حال مصرفت کنی” می توانید بگویید ” حس می کنی این ماده تو رو چقدر از خودت دور کرده؟

آیا این حس رو داری که اونی که میخوای نیستی؟”

اصل 4. توجه مخاطب را جلب کنید.

بسته به اینکه به دنبال متقاعد سازی طرف مقابل تان در چه فضایی هستید، اجرای این روش متفاوت خواهد شد.

به عنوان مثال بالا و پایین بردن تن صدا، شدت کلمات، سکوت و دادن اجازه به مخاطب برای تحلیل داده ها، می تواند توجه او را بیشتر جلب کند و تاثیر کلام شما را تا حد زیادی افزایش دهد.

در صورتی که پشت سر هم حرف بزنید، داده های زیادی را با سرعت منتقل کنید و مخاطب تان را گیج کنید، او متوجه مهم ترین بخش صحبت های تان نخواهدشد و بنابراین نمی تواند مهم ترین تاثیر را از کلام شما دریافت کند.

اصل 5. قاعده ی تکرار و دسترسی را فراموش نکنید.

بلاگرهای معروف اینستاگرام به خوبی از تاثیر قاعده ی تکرار و دسترسی آگاه اند.

آن ها در زمان های معینی از شبانه روز، پیغام های خاصی را در صفحه ی کاری شان قرار می دهند و در همین زمان، اطلاعات ویژه ای را به ذهن مخاطب شان انتقال می دهند.

تکرار این فرایند باعث می شود تا به مرور زمان اطلاعات خاصی در دسترس ذهن مخاطب قرار بگیرد که به تدریج پذیرفته می شود و فرد از آن پیروی می کند.

قاعده ی دسترسی و تکرار بیان می کند که ما می توانیم ذهن مخاطبان مان را برنامه ریزی کنیم و به نحو دلخواه مان در آن نفوذ کنیم. 

در مناسبات روزمره نیز، در نظر گرفتن ساعات توام با آرامش روز برای مطرح کردن خواست های خود به شیوه ی صحیح و منطقی، بیانگر توجه به قاعده ی دسترسی و تکرار است و احتمال اینکه به خواسته تان برسید را افزایش می دهد.

اصل متقاعد سازی 5. قاعده ی تکرار و دسترسی را فراموش نکنید.

اصل 6. قاعده ی تکرار و عدم دل زدگی

تکرار مستقیم می تواند منجر به دل زدگی شود.

در صورتی که دایما و به صورت مستقیم به تبلیغ کالا، ایده، نطر وحتی خدمات تان بپردازید، مخاطب تان خسته خواهد شد وشما را پیگیری نمی کند.

تحقیقات اخیر نشان می دهند که مهم ترین نکته در تکرار، آن است که به صورت غیر مستقیم اجرا شود.

بنابراین به منظور متقاعد سازی دیگران، بهتر است از شیوه های غیر مستقیمی برای بیان خواسته های تان استفاده کنید تا تاثیر زمینه ای مثبتی ایجاد کند و منجر به اقناع شود.

اصل 7. با نقشه ی ذهنی وارد مذاکره شوید.

فرض کنید از جانب محل کارتان به شما پیشنهاد همکاری داده شده است که لازم است در مورد جزییات آن بیشتر گفت و گو کنید.

در صورتی که بدون داشتن نقشه ی ذهنی وارد مذاکره شوید چه اتفاقی می افتد؟

به احتمال زیاد، مدیرتان پیشنهاد مدنر خودش را به ذهن شما القا می کند و شما نیز می پذیرید و یا به طور کلی همکاری را منتفی می کنید.

اما حالت دیگری نیز وجود دارد که به آن ترسیم نقشه ی ذهنی گفته می شود.

شما می توانید قبلاز شروع مذاکره، پیشنهاد خوب خودتان را تنظیم کنید و با آن وارد گفت و گو شوید.

در این حالت، می دانید که در مذاکره چه هدفی را دنبال می کنید و اگر پیشنهادتان به اندازه ی کافی خوب باشد، مدیرتان نیز خواهد پذیرفت.

این تکنیک به شما کمک می کند تا از افتادن در دام کارهایی که برای تان مفید و یا راضی کننده نیست، دور بمانید و در موقعیت های فعلی زندگی تان موضعی تصمیم گیرنده و فعال داشته باشید نه پذیرنده و منفعل.

اصل 8. صبور باشید

تبدیل خیر به بله فرایندی زمان بر و نیازمند صبوری است.

در صورتی که بخواهید این روند را سریع تر طی کنید، ممکن است پاسخ طرف مقابل تان برای همیشه ” خیر ” بماند.

بنابراین لازم است نسبت به این فرایند آگاه باشید و صبوری به خرج دهید.

بررسی های انجام شده نشان دهنده ی آن است که مذاکره کنندگان اهل صبوری نسبت به آن هایی که در رسیدن به اهداف مذاکره عجول هستند، با احتمال کمتری موفق می شوند.

اصل متقاعد سازی 8. صبور باشید

اصل 9. خودتان را در معرض دید قرار دهید.

بسیار مهم است که در هنگام مذاکره و گفت و گو به اندازه ی کافی دیده شوید.

قرار گرفتن در وضعیت نامناسب و یا نشستن در بخش هایی از یک جلسه که به اندازه ی کافی دیده نمی شوید می تواند تاثیر کلام شما را کم کند.

بنابراین حتی اگر بهترین ایده ها، فرایند ها و اصول را در ذهن خود داشته باشید اما به اندازه ی کافی در چشم نباشید، تاثیر کمتری را به جا خواهید گذاشت و مخاطبین متوجه وسعت نظرات تان نخواهند شد.

منبع: کانون مشاوران ایران ، مرکز مشاوره روانشناسی

معرفی رشته روانشناسی و بازار کار روان شناسی

در این مقاله به معرفی رشته روانشناسی و بازار کار روان شناسی پرداخته شده است.

اگر شما نیز از جمله افرادی هستید که در انتخاب رشته ی تحصیلی تان نیازمند دریافت مشاوره هستید و تصمیم دارید تا انتخابی صحیح داشته باشید، مطالعه ی این مطلب می تواند برای تان مفید باشد.

امروزه روانشناسی از جمله رشته های پر طرفدار در بین دانشجویان و دانش آموزان است و با افزایش اگاهی های روانشناختی مردم به یکی از مشاغل پردرآمد و در حال گسترش تبدیل شده است.

همچنین بر اساس آخرین جزییات اعلام شده در خصوص مشاغل پرکاربرد دهه های آتی، مشاغل مربوط به سلامت روان  و علوم اعصاب به عنوان یکی از مهم ترین نیازهای ده های آتی در سراسر دنیا مطرح شده اند که همین مساله، رقابت بر سر ورود به برترین دانشگاه های روانشناسی را تا حد زیادی افزایش داده است.

بازار کار روانشناسی تربیتی به نسبت کمتر از بازارکار روانشناسی بالینی است.

اما لازم است بدانید که تحصیل در این رشته نیازمند چیزی بیشتر از آگاهی های تحصیلی است.

شما نیازمند آن هستید تا علاوه بر آگاهی از واحدهای درسی، خصوصیات لازم برای موفقیت در بازار کار را بشناسید و دلایل خودتان برای ورود به این رشته را عمیق تر بررسی کنید.

معرفی رشته روانشناسی و بازار کار روان شناسی

تفاوت روانشناسی و روانپزشکی

ممکن است هنوز هم برخی از افراد در تشخیص تفاوت های روانشناس و روانپزشک با مشکل مواجه باشند و ندانند در مواقع لزوم باید به کدام یک مراجعه کنند.

روانپزشکی به عنوانی یکی از گرایش های موجود در علم پزشکی مطرح است که به بررسی ریشه ی جسمی مشکلات روانی از طریق دارو درمانی می پردازد.

این در حالی است که روانشناس به بررسی مشکلات روانی از طریق گفت و گو می پردازد و در صورت لزوم ممکن است فرد را به روانپزشک و یا متخصص اعصاب و روان نیز ارجاع دهد.

 واحدهای درسی رشته ی روانشناسی

روانشناسی در مقطع کارشناسی در سه گرایش روانشناسی بالینی، عمومی و روانسنجی ارایه می شود.

در مقطع کارشناسی ارشد نیز شما می توانید گرایش های بالینی، بالینی کودک و نوجوان، روانشناسی سلامت، روانشناسی ورزشی، روانشناسی شخصیت و یا روانشناسی عمومی را انتخاب کنید.

از جمله دروسی که در این رشته طی خواهید کرد می توان به روان شناسی عمومی، روانشناسی شخصیت، روانشناسی یادگیری، آسیب شناسی روانی، روانسنجی، انگیزش و هیجان و بهداشت روانی اشاره کرد.

واحدهای دیگری مانند روانشناسی فیزیولوژیک، احساس و ادراک، مقدمات نوروپسیکولوژی و آزمون های روانی نیز از جمله دروس اصلی هستند.

تفاوت های رشته روانشناسی و رشته ی مشاوره

در صورتی که برای انتخاب رشته در مقطع ارشناسی در حل تحقیق هستید ممکن است عدم آگاهی از تفاوت های روانشناسی و مشاوره برای تان گیج کننده باشد.

مهم ترین تفاوت رشته روانشناسی با رشته ی مشاوره در آن است که روانشناسان بیشتر به آسیب شناسی روانی  و بررسی اختلالات می پردازند و مشاوران به افراد کمک می کنند تا مسایل و مشکلات روحی و روانی روزمره را به نحو موثری مدیریت کنند تا آسیب نبینند.

در صورتی که به فعالیت در رشته های یاورانه علاقمند هستید، تفاوت زیادی در بین این دو رشته وجود ندارد و می توانید آن ها را تا حد زیادی در کنار یکدیگر قرار دهید، همانطور که در عمل نیز چنین اتفاقی خواهد افتاد.

بازار کار روان شناسی

فرقی نمی کند که در کدام یک از شاخه های این رشته مشغول به تحصیل هستید.

 فارغ التحصیلان شاخه های مختلف روانشناسی می توانند در مراکز دولتی و خصوصی از جمله شهرداری ها، آموزش و پرورش، مدارس، نیروی انتظامی، کانون اصلاح و تربیت، امور زندان ها و یا بهزیستی مشغول به کار شوند.

با توجه به شرایط کاری در جامعه ی ایرانی، فارغ التحصیلان گرایش های مختلف می توانند در حیطه های مختلف وارد کار شوند و بسته به توانایی های خود پیشرفت کنند.

همچنین با ورود به دوره ی کارشناسی ارشد و دکتری و اخذ مجوزهای لازم می توانید نسبت به تاسیس مرکز مشاوره، سرای سالمندان و یا مهد کودک نیز اقدام کنید و یا به همکاری با روانپزشکان در امر درمان مشغول شوید.

در صورت برخورداری از هنر ذاتی همدلی با انسان ها، کسب علم و دانش تخصصی و دارا بودن تجارب لازم، خواهید توانست در فرایندی نسبتا زمان بر به روانشناسی موفق تبدیل شوید.

البته در آینده پیش بینی می شود که بازار کار روان شناسی بهبود یابد.

رشته روانشناسی مناسب چه افرادی نیست؟

 همانطور که از نام این رشته بر می آید، مطالعه در پویایی های عمیق روح  و روان و رفتار انسان ها، هدف از ایجاد این رشته می باشد.

به عبارت دیگر روانشناسی علم مطالعه ی رفتار موجود زنده است و روانشناس فردی است که به توصیف، تبیین و پیش بینی رفتارها بر اساس اصول علمی می پردازد.

علی رغم جذابیت این رشته برای قشر کثیری از مردم، لازم است بدانیم که مهم ترین رکن موفقیت در آن عبارت است از ” داشتن روحیه ای یاورانه و لذت بردن از کمک کردن به انسان ها”.

بنابراین اگر از جمله افرادی هستید که از ورود به دنیای ذهنی دیگران لذت می برید، به بررسی جزییات رفتارها علاقمند هستید و بالابردن کیفیت زندگی دیگران برای تان مهم است می توانید به فرد موفقی درا ین رشته تبدیل شوید.

باید گفت روانشناسی با یکی از پیچیده ترین موضوعات یعنی انسان سر و کار دارد و علاقمندی به انسان ها و شرایط آن ها از مهم ترین وارد لازم برای موفقیت در آن است.

معرفی رشته روانشناسی و بازار کار روان شناسی

چگونه از مناسب بودن رشته روانشناسی برای خودم مطمئن شوم؟

بهتر است قبل از اقدام به انتخاب رشته ی تحصیلی، آگاهی های تان در مورد خودتان و شرایط تحصیل در ررشته ی مد نظر را افزایش دهید.

برای بالا رفتن آگاهی تان در مورد خودتان می توانید از آزمون های رغبت سنج تحصیلی مانند آزمون هالند و یا تست مایرزبریگز استفاده کنید که توصیف نسبتا جامعی از ویژگی های شخصیتی شما ارایه می دهند و با احتمال بیشتری شما را به سمت انتخاب های صحیح شغلی سوق می دهند.

همچنین می توانید با مراجعه به روانشناس و کارشناس انتخاب رشته از آن ها درخواست کمک کنید.

آمار بیکاری در رشته روانشناسی چه می گوید؟

اگرچه وضعیت اقتصادی و شغلی اسفناک در جامعه ی امروزی امری قابل توجه است اما تحصیل در رشته روانشناسی این قابلیت را دارد تا بتوانید در فعالیت های غیر مرتبط با رشته ی تان نیز عملکرد خوبی داشته باشید.

به عنوان مثال ممکن است با دارا بودن اطلاعات روانشناسی، بتوانید امر فروش را به خوبی مدیریت کنید، دیگران را به خوبی متقاعد کنید، تبلیغ کننده ی خوبی باشید و در مشاغلی که نیازمند برقراری رابطه ی انسانی با افراد هستند، بدرخشید.

اگر برنامه ای برای تحصیل در مقاطع بالاتر ندارید، لازم است بدانید با دارا بودن مدرک کارشناسی روانشناسی نیز می توانید در حوزه های مختلفی از جمله پژوهش، نویسندگی، دستیاری، مشاوره و مددکاری فعال باشید و از رشته ی تان برای موفقیت شغلی استفاده کنید.

بازار کار روان شناسی به دلیل تعداد فارغ تحصیلان دچار التهاب شده است.

روانشناسی در دانشگاه های خارجی

علم روانشناسی به عنوان یکی از 5 شاخه ی برتر علمی در دانشگاه های سطح جهان مطرح است. در این زمینه آمریکا و انگلیس به عنوان دارندگان برترین دانشگاه های روانشناسی در سطح جهانی مطرح هستند.

کشورهای حوزه ی شمال اسکاندیناوی مانند کانادا نیز از جمله فعالان حوزه ی روانشناسی دنیا هستند.

دانشگاه های هاروارد، استنفورد، کمبریج و آکسفورد به ترتیب به عنوان مطرح ترین دانشگاه ها در حوزه ی روانشناسی قابل معرفی هستند که در صورت تمایل به تحصیل در کشورهای خارجی می توانید آن ها را بیشتر بررسی کنید.

منبع: تمام حقوق اثر متلق به سایت کانون مشاوران ایران می باشد.

معرفی منابع کارشناسی ارشد رشته مشاوره

در صورتی که شما نیز از جمله داوطلبانی هستید که خودتان را برای قبولی در ارشد رشته ی مشاوره آماده می کنید، اولین و چالش برانگیزترین مرحله می تواند شناسایی و تهیه ی منابع مناسب باشد.

داوطلبان زیادی، به هنگام آماده شدن برای مطالعه، خودشان را در انبوهی از منابع غرق می کنند تا مطمین شوند که مطلبی از قلم نیفتاده است این در حالی است که هنر آمادگی و موفقیت در کنکور مستلزم انتخاب هوشمندانه ی منابع و مدیریت آن هاست.

به همین دلیل در این مطلب قصد داریم تا شما را با مهم ترین منابع موجود برای قبولی در ارشد مشاوره آشنا کنیم.

معرفی منابع کارشناسی ارشد رشته مشاوره

مواد امتحانی آزمون ارشد

برای قبولی در این آزمون نیز مانند آزمون های دیگر با مجموعه ای از دروس عمومی و تخصصی روبه رو خواهید بود که عبارتند از:

  • زبان عمومی و تخصصی
  • آمار و روش تحقیق
  • مبانی مشاوره و راهنمایی
  • روش ها و فنون راهنمایی در مشاوره
  • نظریه های مشاوره و روان درمانی
  • کاربرد آزمون های روانی در مشاوره
  • روانشناسی شخصیت

توصیه ضروی به داوطلبان آن است که هیچ یک از مواد درسی گفته شده را از روند مطالعاتی خود حذف نکنند و تلاش کنند تا مهم ترین منابع موجود در هر سرفصل را مورد مطالعه قرار دهند.

منابع روانشناسی شخصیت

  • روانشناسی شخصیت شولتز،ترجمه ی کریمی
  • روانشناسی شخصیت فیست و فیست
  • روانشناسی شخصیت جان پروین

تعداد سوالات در این درس، 20 سوال است که با ضریب 2 لحاظ می شود و با مطالعه ی منابع ذکر شده می توانید درصد خوبی را کسب کنید.

منابع نظریه های رشته مشاوره و روان درمانی

  • نظریه های مشاوره و روان درمانی، عبدالله شفیع آبادی و غلامرضا ناصری
  • نظریه های روان درمانی و مشاوره شارف، ریچارد اس شارف، ترجمه ی فیروزبخت
  • نظریه و کاربست مشاوره و روان درمانی،جرالد کری، ترجمه ی سید محمدی

این درس از اهمیت ویژه ای برخوردار است که دارای ضریب 3 و تعداد 20 سوال است.

تنوع و فراوانی بالای مطالب و حجم زیادی از نظریات درمانی ممکن است داوطلب را گیج کند.

بنابراین در صورتی که به اندازه ی کافی زمان دارید، بهتر است هر سه کتاب شفیع آبادی، کوری و شارف را بخوانید اما اگر زمان تان کم است بهتر است نظریه های شفیع آبادی را علی رغم سخت تر بودنش در گفتار، اولویت اول قرار دهید.

منابع روش ها و فنون مشاوره

  • مفاهیم بنیادی و مباحث تخصصی در مشاوره دیوید گلدارد ترجمه ی سیمین حسینیان
  • مهارت های پایه و پیشرفته در مشاوره و روان درمانی سیمین حسینیان و آناهیتا خدابخشی کولایی
  • روش ها و فنون مشاوره (مصاحبه ی بالینی) عبدالله شفیع آبادی

منابع موجود در فنون مشاوره عموما کم حجم هستند و مطالعه ی آن ها می تواند درصد خوبی را در دروس اختصاصی ایجاد کند.

در این بخش با 20 سوال دارای ضریب 3 روبه رو هستید که مطالعه ی آن ها نسبت به نظریه ها آسان تر است.

معرفی منابع کارشناسی ارشد رشته مشاوره -گرایش ها

 منابع آمار و روش تحقیق

  • آمار و روش تحقیق دلاور
  • آمار و روش تحقیق مدرسان شریف

در صورتی که در آمار قوی نیستید، می توایند مباحث مربوط به روش تحقیق را بیشتر مطالعه کنید و از این طریق، درصدی نزدیک به 50 درصد در این درس به دست آورید.

منابع درس زبان عمومی و تخصصی

  • کتاب 504
  • کتاب هزار و صد واژه
  • Essential words for Tofel
  • زبان تخصصی رشته ی مشاوره، منصور کوشا یا طالب زاده
  • متون روانشناسی به زبان انگلیسی لیندا لیل

بهتر است زبان تخصصی و عمومی ارشد رشته مشاوره را به صورت همزمان مطالعه کنید تا بتوانید علاوه بر سوالات عمومی، سوالات مربوط به درک مطلب که مربوط به حیطه ی زبان تخصصی هستند را نیز به خوبی پوشش دهید.

منابع مبانی مشاوره

این درس نسبت به سایر دروس از گستردگی بیشتری برخوردار است و طراحی سوالات به نوعی است که لازم است داوطلب علاوه بر مبانی مشاوره، از دانش نظری و حتی خانواده درمانی نیز استفاده کند تا بتواند 20 سوال با ضریب 2 را به خوبی پاسخ دهد.

 بنابراین مجموعه ی نسبتا کاملی از منابع این درس عبارتند از :

  • مقدمات راهنمایی و مشاوره عبدالله شفیع آبادی
  • مبانی راهنمایی و مشاوره عبدالله شفیع آبادی، شکوه نوابی نژاد
  • اصول و مبانی مشاوره، ساموئل گلادينگ، ترجمه ى گنجي
  • پویایی گروه و مشاوره ی گروهی عبدالله شفیع آبادی
  • خانواده درمانی مینوچین ترجمه ی دکتر ثنایی
  • راهنمایی و مشاوره ی شغلی و حرفه ای عبدالله شفیع آبادی

منابع آزمون های روانی

آزمون های روان شناسی و رشته مشاوره از جمله دروس به شدت فرار است که به بررسی ویژگی های آزمون های روانی می پردازد و مطالعه ی آن نیازمند تمرین و تکرار و مرور فراوان است.

برای موفقیت در این درس لازم است منابع را چندین بار مرور کنید و به مباحث پرتکرار در آزمون های سال های قبل توجه کنید تا بتوانید ضروری ترین نکات را در ذهن تان نگه دارید و از آن ها نمره بگیرید.

منابع مفید برای آزمون های روانی عبارتند از:

  • آشنایی با آزمون سازی و آزمون های روانی، ابوالفضل کرمی.
  • کاربرد آزمون های روانی در مشاوره، حمزه گنجی
  • روان شناسی و سنجش هوش، حمزه گنجی


 آیا شرکت در آزمون های آزمایشی مفید است؟

پاسخ به این سوال بستگی به ویژگی های شخصیتی شما دارد. اگر از جمله افرادی هستید که در پیگیری پروژه های دراز مدتی مانند کنکور با مشکل مواجه هستید، می توانید از آزمون های آزمایشی برای حفظ انگیزه، تلاش و مقایسه خود با جامعه آماری بزرگتر استفاده کنید.

در غیر این صورت می توانید با مطالعه ی دقیق و هوشمندانه ی منابع نیز به نتیجه ی دلخواه تان دست پیدا کنید.

گرایش های رشته مشاوره

رشته ی مشاوره دارای 4 گرایش اصلی خانواده، تحصیلی، توانبخشی و شغلی است که هر کدام مباحث مخصوص به خود را مورد توجه قرار می دهند.

اگر چه از بین این گرایش ها، خانواده در اولویت است و توجه عده ی زیادی را به خود جلب می کند اما بهتر آن است که متناسب با علایق و سلایق شخصیتی و کاری خود، گرایش مدنظرتان را برگزینید.

به عنوان مثال در صورتی که به توانبخشی افراد معلول،کم توان و یا آسیب دیده ی جامعه علاقمند هستید و کار با اقشار آسیب پذیر را دوست دارید، بهترین گزینه برای تان مشاوره توانبخشی است.

علاقمندی به کار با دانش اموزان و فضای تحصیلی می تواند مشاوره مدرسه را به گزینه ی مناسبی تبدیل کند.

 این در حالی است که اگر مشتاق فعالیت در حیطه شغلی، سازمانی و ارتباط با کارخانه ها و کمک به افراد برای رشد و ارتقا شغلی هستید، مشاوره شغلی پاسخ گوی نیازتان است.

در مشاوره خانواده نیز مسایل مربوط به خانواده، نعارضات زوجی، مسایل فردی و پویایی های روابط بیش از سایر گرایش ها مورد توجه قرار می گیرد که می تواند یکی از گزینه های روی میز برای انتخاب و ادامه ی تحصیل باشد.

منبع: کانون مشاوران ایران

مکاتب روانشناسی – گشتالت درمانی

برای علاقمندان به علم روانشناسی بررسی مکاتب و جریان ها فکری مختلف در خصوص  انسان و پیچیدگی های روانی او از جمله گشتالت درمانی از جذابیت ویژه ای برخوردار است.

مکاتب مختلف روانشناسی هر یک به نوعی به بررسی پیچیدگی های روان انسان می پردازند و در برخی موارد، با یکدیگر نیز تفاوت های فاحشی در خصوص چیستی انسان و ویژگی های او دارند.

به عبارت دیگر می توان گفت هر یک از مکاتب موجود، برآمده از دیدگاهی فلسفی در خصوص انسان و ماهیت او هستند که وجه تمایز اصلی رویکرد ها از یکدیگر را مشخص می کنند. 

در این مطلب قصد داریم تا شما را با رویکرد درمانی گشتالت به عنوان یکی از رویکردهای کل نگر و پدیدارشناختی بیشتر آشنا کنیم.

گشتالت درمانی ، درمانی کل نگر، وجودی و پدیدار شناسانه

مکتب گشتالت که با نام نماینده ی آن فردریک پرلز، شناخته می شود، رویکردی کل نگر است.

گشتالت یک از مکاتب روانشناسی است.

این کلمه به معنای آن است که رفتارها به صورت کلی و در بافتی که اتفاق می افتند، مورد بررسی قرار می گیرند.

اما علاوه بر ویژگی کل نگری، در توضیح این رویکرد از آن به عنوان مکتبی وجودی یاد می شود.

ماهیت وجودی مکاتب گشتالت به معنای آن است که در آن، مراجعه در هر لحظه از زندگی اش در حال کشف، شناسایی و بازسازی زندگی اش است و فرایند شدن و تغییر را شکل می دهد.

ممکن است برای تان این سوال مطرح شود که آیا این عبارت با تاکید بر پدیدارشناسانه بودن گشتالت درمانی یکی است؟

در پاسخ باید گفت، منظور از دیدگاه پدیدار شناسانه آن است که در این رویکرد نیز بر برداشت هایی که درمانجو از واقعیت دارد تاکید می شود و مشاور به دنبال القای واقعیت ذهنی خود به او نمی باشد.

بنابراین متفاوت گفت گشتالت درمانی مکتبی جامع است که کلیت، اصالت وجود و دنیای ذهنی مراجع را به صورت همزمان مورد توجه قرار می دهد.

مکاتب روانشناسی – گشتالت درمانی

اساس درمان در رویکرد گشتالت چیست؟

در این رویکرد اعتقاد بر آن است که همواره چگونگی، مهم تر از چرایی است و فرایند بسیار مهم تر از محتواست.

در حقیقت درمانگر گشتالتی بیش از ریشه یابی مسایل، به دنبال حل آن ها در لحظه ی اینجا و اکنون از طریق توجه به فرایندهای انجام رفتار است.

بنابراین بیش از آنکه از مراجع سوال کند ” چرا چنین فکر به ذهنت رسید؟” به بررسی این سوال می پردازد که ” در مورد چگونگی رسیدن این فکر به ذهنت برایم توضیح بده”.

از طریق بررسی فرایند و چگونگی به جای محتوا و چرایی، مقاومت های درمانی از بین رفته و درمان اتفاق خواهد افتاد.

در کنار این عامل، پرلز معتقد است “انسداد آگاهی و بینش”، یکی از مهم ترین دلایل بیماری های روانی است و درمان عبارت است از افزایش بینش مراجع و راه اندازی آگاهی از طریق تجارب اینجا و اکنونی.

درمانگر گشتالتی چه ویژگی هایی دارد؟

آزمایش ها و فنون گشتالت، درمان را مستلزم حمایت، عدم حمایت، مواجهه و حالتی پدر منشانه می کند.

درمانگر گشتالتی همانند پرلز نیازمند سطح زیادی از زیرکی، نمایشگری، تحلیل و مواجهه و چالش هستند.

آن ها باید بتوانند چالش هایی را در جلسه آغاز کنند و تداوم دهند تا به افزایش آگاهی مراجع منجر شود.

اما در شیوه های جدیدی از درمان گشتالت که به عنوان گشتالت درمانی ارتباطی شناخته می شود، نکاتی مانند همدلی، گفت و گوی متقابل و حمایت از مراجع نیز بیشتر مورد توجه قرار گرفته است تا مراجع بتواند منابع کافی برای حمایت شدن در برابر مواجهه های تند و تیز درمانگر را داشته باشد و پذیرای آن ها باشد.

تغییر یا عدم تغییر، مهم ترین چالش گشتالت درمانگران

بر خلاف برخی مکاتب روانشناسی و رویکرد های شناختی-رفتاری که شناسایی خطاهای شناختی و تلاش برای تغییر آن ها را هدف قرار می دهند، گشتالت درمانی از تکنیک هایی مانند ماندن با نشانگان استفاده می کند و معتقد است تغییر در عدم تغییر نهفته است.

بر اساس دیدگاه گشتالت، “شدن”، فرایند بودن چیزی است که هستیم نه آنچه که دوست داریم باشیم و بنابراین، فرد بیش از تلاش برای تغییر، به عدم تغییر، ترغیب می شود و همین دست برداشتن از جدال با نشانگان، خود، آغازگر تغییرات است.

بر این اساس پرز به مراجعانی که با لرزش دست و صدایشان در جدال اند و تلاش می کنند تا آن ها را تحت کنترل در آورند خواهد گفت ” دستت را بیشتر بلرزان”. این در حالی است که شناخت درمانگران به بررسی باورهای معیوب و چالش با آن ها می پدازند تا بتوانند نشانگان موجود را تخفیف دهند.

بر این اساس به نظر می رسد، رویکرد گشتالت نیازمند حد زیادی از جرات، جسارت، اعتقاد نظری و توانمندی عملی است تا بتواند تغییرات را از عدم تغییر به دست آورد.

هدف از اجرای تکنیک در گشتالت درمانی چیست؟

به طور کلی می توان گفت هدف اصلی گشتالت درمانی، درمان از طریق ایجاد آگاهی و تماس است.

به این معنا که لازم است فرد تواند نسبت به جنبه های مختلف وجود خود و ارتباطات بین فردی اش آگاه شود و با آن ها تماسی توام با یکپارچگی برقرار کند.

در این مسیر، تمامی تکنیک های درمانی، در خدمت این هدف قرار دارند.

بنابراین درمانگر تلاش می کند تا از طریق به تجربه در آوردن تجارب ناتمام گذشته در لحظه ی اینجا و اکنون و برقرای تماس با ابعاد انکار شده ی شخصیت از طریق فنون متنوع، فرد را در مسیر آگاهی و رشد شخصی قرار دهد.

ماندن با نشانگان، اغراق در علایم، تمرین وارونه، گفت و شنود درونی، صندلی خالی، مرور و سرکشی کردن از جمله مهم ترین فنون مورد استفاده در رویکزد گشتالت می باشند.

جلسات درمان گشتالتی غالبا جلساتی عمیق و حساس هستد، هیجانات انکار نشده ای را مورد توجه قرار می دهند و احساست سرکوب شده و نیمه تمام، برای باری دیگر به سطح آگاهی سرک می کشند تا فرایند تمام شدن را در محیطی امن و توام با حمایت های درمانی تجربه کنند.

هدف از اجرای تکنیک در گشتالت درمانی چیست؟ مکاتب روانشناسی

رویکرد گشتالت در تعبیر رویا چگونه عمل می کند؟

برخلاف رویکردهای روان کاوانه و گذشته نگر که به بررسی رویاهای مراجع از طریق واکاوی گذشته می پردازند، گشتالت درمانی تلاش می کند تا رویاها را با زمان حال مربوط کند و از این طریق، مهم ترین دل مشغولی های اینجا و اکنونی مراجع را کشف و حل کند.

به همین دلیل درمانگر گشتالتی از مراجع می خواهد تا رویای خود را با ضمیر من و زمان حال، تعریف کند و با اجزای آن به طور کامل ارتباط برقرار کند تا آگاهی و تماس افزایش یافته و نگرانی های کنونی حل شوند.

درمانگر ممکن است از فرد بخواهد تا با تک تک عناصر رویا، گفت و گو کند، خود را به جای آن ها بگذارد، با آن ها هم حسی کند و از این طریق، تماس خود را افزایش دهد.

بر اساس این دیدگاه، ” اینجا و اکنون” مهم ترین چیزی است که نیازمند بررسی است و اتفاقات گذشته تنها از جهت تاثیراتی که بر زمان حال دارند، نیازمند بررسی و توجه هستند.

با سایر مکاتب روانشناسی در بخش متخصص روانشناسی کانون مشاوران آشنا شوید.

منبع: “کانون مشاوران ایران”

سکس گروهی رایگان – اگر به این موضوع فکر می کنید حتما بخوانید

سکس یکی از مهمترین اصول یک رابطه زناشویی است.

داشتن سکس خوب به شما یک زندگی ایده آل می دهد.

اما برای سکس خوب، ما باید به اصول پایبند باشیم.

سکس در زندگی ایده آل

این مقاله در مورد چگونگی لذت بردن چند برابر از یک سکس را توضیح می دهد.

در طول این دوره، آلت تناسلی به شدت حساس است.

برای تحریک بیشتر دردناک خواهد بود. تفاوت در ارگاسم و انزال مهم است.

داشتن ارگاسم چندگانه برای مردان به این معنی است .

که شما در طول یک جلسه نزدیکی چند ارگاسم داشته باشید.

انزال و ارگاسم در مردان دو تجربه فیزیولوژیکی و روانشناختی جداگانه هستند.

وقتی مردان یاد می گیرند این دو را جدا کنند، می توانند یاد بگیرند.

که چگونه برای هر انزال چندین ارگاسم داشته باشند.

نزدیک ترین چیز برای ارگاسم چندگانه این است که یاد بگیریم.

چگونه ارگاسم چندگانه بدون انزال را تجربه کنیم.

سکس گروهی رایگان یکی از عوامل مهم انتقال بیماری های مقاربتی است.

ارگاسم چندگانه 

بجای آنکه درگیر بیماری ایدز و بیماری مقاربی ناشی از سکس گروهی رایگان شوید باید بدانید که ارگاسم چندگانه با همسر می تواند حس خوشایندتر و امن تری به شما دهد.

حدود هشتاد درصد از مردان می توانند این کار را با سه ماه تمرین انجام دهند.

اما شما نباید در مورد نتیجه نهایی بسیار نگران باشید.

سکس و ارگاسم نباید بر اساس میزان چاقی و تعداد دفعاتی که می توانید در یک جلسه انزال دهید، محاسبه شود.

شما قصد ندارید هر چیزی را به کسی در رابطه بگویید.سکس گروهی رایگان

مهم است که به شما بهترین احساس را بدهد به خودتان فشار نیاورید.

باور اشتباه این است که ارگاسم چندگانه باید توام با فشار بدنی و تلاش زیاد باشد.

ارگاسم چندگانه هنگامی رخ می دهد که یک فرد بیش از یک ارگاسم در یک جلسه سکس داشته باشد.

با توجه به دوره های استراحت یا در طول فعالیت جنسی مشابه، بیش از یک ارگاسم وجود دارد.

سپس، هنگامی که شما در یک جلسه سکس دارید، به خودتان فشار نیاورید.

اضطراب مخرب عملکرد جنسی

اضطراب بدترین مخرب در عملکرد جنسی است.

هرچه بیشتر ترس و اضطراب از یک ارگاسم داشته باشید، ارگاسم شما زودتر خواهد شد.

شما باید نفس خود را با تمرکز بر واکنش همسر خود به حرکات تان متمرکز کنید.

شما همچنین می توانید با عقب نشینی انزال خود بر ارگاسم خود غلبه کنید.

برای تقویت کنترل انزال ، تمرین های سکسی را انجام دهید.

این تمرکز بر عضله انزالی است که همان عضله ای است.

که شما برای نگه داشتن جریان ادرار استفاده می کنید.

دکتر کگل این تمرین را به عنوان تمارین برای انزال زود رس .

و قوی تر کردن عضلات جهت سکس مطلوب تر می داند .

این تمرین را در سه ست با بیست بار تکرار انجام دهید.

شما به زودی توانایی خود را برای کنترل این عضلات.

و تاخیر در ارگاسم خود را تا زمانی که خودتان بخواهید انجام می دهید.

دوره پس از ارگاسم

دوره پس از ارگاسم به طور متوسط ​​ حدود نیم ساعت است.

هنگامی که منتظر هستید، چند ترفند جدید را امتحان کنید.

همه چیز بستگی به انواع ترفندهایی است که شما به کار می برید.سکس گروهی رایگان

هرچند، اگر به طور گسترده استفاده شود، خسته کننده خواهد بود، حتی اگر بسیار خوب باشد.

به طور متوسط ​​زنان بدون داشتن دوره استراحت و زمان نامحسوس می توانند چند ارگاسم داشته باشند.

اما بدون تحریک آنها به پایه ی تحریک می رسند. انقباض ها متوقف می شوند.

رحم منقبض می ود و کلیتوریس پایین تر از پوسته آن می رود.

ضربان قلب و تنفس کاهش می یابد و گردش خون به حالت طبیعی می رسد.

کلیتوریس نیز بسیار حساس به تحریک است.

اما سایر قسمت های بدن توجه خاصی به خود جلب می کنند.

روابط جنسی تنها برای تولید مثل نیست.

لذت سکس رایگان

سکس باید یک تجربه لذت بخش برای هر دو طرف باشد و پیوند زوج ها را تقویت کند.

یک سکس یک رابطه بسیار نزدیک و صمیمی بین دو نفر است .سکس گروهی رایگان

و نیاز به تجربه و رابطه بین شما و همسر شما دارد تا بتوانید از آن لذت ببرید.

با این حال، واقعیت این است که اکثر مردم واقعا از آن لذت نمی برند.

مطالعات و مطالعات نشان می دهد که اکثر زنان در روابط به ندرت ارگاسم دارند.

و این امکان وجود دارد که وقتی به ندرت به ارگاسم برسید.

احتمالا نمی دانید که چگونه ارگاسم خود را به حداکثر برسانید.

در زیر برخی از نکات ساده برای کمک به تقویت ارگاسم زنان.

و لذت بردن از سکس به همان اندازه که ممکن است ارائه می شود. ادامه مطلب

پنج افسانه رایج و تصورات اشتباه نسبت به روانشناسی

رشته روان شناسی با یک سری از افسانه ها و تصورات اشتباه مواجه بوده است. این مورد به دلیل دانش و تجربه محدود افراد در حوزه علم روانشناسی می باشد.

برای اکثر افراد، اولین تجربه آنها (و معمولا تنها تجربه آنها) در حوزه روان شناسی در زمانی صورت می گیرد که آنها در یک دوره مقدماتی مربوط به الزامات آموزش عمومی دبیرستانی یا دانشگاهی شرکت می کنند.

به همین دلیل تصورات اشتباه زیادی در مورد روان شناسی وجود دارد.

تصورات اشتباه رایج در مورد روانشناسی

یک سری از تصورات اشتباه رایج در مورد روان شناسی عبارتند از:

افسان 1: روان شناسی آسان است

این تصور اشتباه شاید اولین تصور اشتباه رفع شده برای دانشجویان زیادی باشد که در دوره های روان شناسی عمومی با سختی مباحث روان شناسی آشنا می شوند.

چرا برخی از افراد این تصور اشتباه را دارند که روان شناسی ساده و آسان است؟

یکی از دلایل این موضوع می تواند این موضوع باشد که اکثر افراد به دلیل داشتن تجربیات شخصی زیاد در مورد رفتار انسای، فرض می کنند که آنها به صورت طبیعی می توانند یک متخصص در مورد افراد باشند.

به طور مشخصی، هیچ شخصی این عقیده را ندارد که به دلیل اینکه شما به زبان انگلیسی صحبت می کنید، یک کلاس زبان انگلیسی می تواند آسان باشد.

همانطور که زبان انگلیسی می تواند برای صحبت کنندگان بومی سخت باشد، کلاس های روان شناسی هم می توانند سخت باشند.

به خصوص برای دانشجوانی که تجربیات کمتری در رابطه با افراد مختلف دارند یا پس زمینه محدودی در مورد موضوعات علمی و ریاضی دارند.

خوشبختانه، صرف اینکه روان شناسی چالش زا می باشد، به این معنا نیست که برای هر شخصی که به آن علاقمند است، غیرقابل دسترس می باشد.

در حالی که ممکن است فراز و فرود های زیادی در یادگیری وجود داشته باشد، شما می توانید با تلاش و اراده محکم در کلاس های روان شناسی موفق باشید.


افسانه 2: روانشناسی فقط یک حس عمومی و رایج می باشد

افراد بعد از شنیدن آخرین یافته های مربوط به تحقیقات روانشناسی، تمایل دارند که پاسخ های “البته مشخص بود” را بدهند.

 برخی مواقع افراد بیان می کند که “البته این مورد مشخص بود! چرا افراد زمان خودشان را برای تحقیق در مورد موارد مشخص و رایج تلف می کنند؟”

ولی مواردی که عرف و حس عام می باشند، ضرورتا در تمامی موارد صحیح نمی باشند.

در صورتی که یک کتاب در مورد بررسی های مشهور در تاریخ روان شناسی مطالعه کنید، به این نتیجه خواهید رسید که بیشتر این تحقیقات، ادراک های عمومی و مشترک موجود در زمان خودشان را رد کرده اند.

آیا شما به صورت بالقوه و فقط به دلیل اینکه دارای قدرت هستید می توانید شوک های الکتریکی به سایر افراد وارد کنید؟

 عرف می تواند شما را مجبور کنید که به صورت قطعی، جواب نه بگویید، ولی روان شناس معروفی به اسم استنلی میلگرام[1]، در یک آزمایش فرمانبرداری نشان داد که اکثریت افراد، دقیقا همین کارها را انجام می دهند.

چنین مواردی در رابطه با عرف وجود دارد – فقط به دلیل اینکه یک موردی دوست  داشتنی به نظر می رسد، هیچ لزومی وجود ندارد که به معنای درست بودن آن باشد.

 محققان می توانند برخی از این سوالات و پیش فرض ها را در مورد رفتار انسانی مطرح کنند و به صورت علمی آنها را بررسی کنند، و درست بودن یا دروغ بودن عقاید رایج ما در مورد خودمان را مشخص کنند.

آزمایش ها با استفاده از روش های علمی می توانند مسائل انسانی را به صورت هدفمند و منصفانه بررسی کنند.


[1] Stanly Milgram

افسانه 3: شما با درجه لیسانس به یک درمانگر تبدیل خواهید شد

به منظور تبدیل شدن به یک درمانگر تجربی، شما حداقل به درجه کارشناسی ارشد در رشته هایی همانند روان شناسی، مشاوره، مددکاری اجتماعی یا پرستاری روانپزشکی پیشرفته نیاز دارید.

 با داشتن مدرک کارشناسی فرصت های شغلی زیادی در زمینه سلامت روان خواهید داشت، ولی این موقعیت ها به عنوان مشاغل غیرتخصصی در نظر گرفته می شوند.

شما نمی توانید فقط با داشتن درجه کارشناسی، یک درمانگاه شخصی برای خودتان داشته باشید.

نکته مهم دیگری که باید مد نظر قرار داد، عبارت از این است که عنوان تخصصی “روان شناس” یک  عنوان تحت نظارت و کنترل می باشد.

به منظور اینکه به شما روان شناس گفته شود، شما باید درجه دکتری در روان شناسی داشته باشید، یک دوره انترنی تحت نظارت را پشت سر بگذارید و در آزمون های مجوز رسمی قبول شوید.

سایت “کانون مشاوران ایران” به عنوان مرجع روانشناسی، همواره در کنار شماست. متخصص زوج درمانی و خانواده درمانی و مشاوره فردی در نقاط مختلف ایران از جمله اصفهان، تبریز، شیراز و تهران و مرکز مشاوره قیطریه ، شهرک غرب، شریعتی و غیره به مشاوره تخصصی می پردازند.

افسانه 4: روان شناسان صرفا با گوش دادن به صحبت های افراد، پول زیادی را به دست می آورند

به طور قطع برخی از روان شناسان پول زیادی را از کار خودشان به دست می آورند.

اکثر افراد فکر می کنند که روان شناسان در یک جای راحت می نشینند و فقط با نوت پد زرد سر و کار دارند، در حالی که درمانجوها حقیقت را نمی دانند و دچار سرگردانی هستند.

روش مرسوم گفت و گو درمانی فقط یکی از تکنیک هایی می باشد که درمانگران می توانند مورد استفاده قرار دهند، و قطعا یک روش الزامی نمی باشد.

در طول این دوره ها، درمانگران به صورت فعالی مشغول گوش دادن به صحبت های درمانجو ها، پرسیدن سوالات، ارائه راهنمایی ها، و کمک به درمانجو ها برای ایجاد راه حل هایی به منظور انجام وظایف روزمره هستند.

در واقع روان شناسان در حوزه وسیعی از تخصص ها کار می کنند و وظیفه کاملا سختی را انجام می دهند.

حقوق پرداختی به روان شناسان می تواند قابل توجه باشد.

برخی از متخصصان روان شناسی در زمینه سلامت روان فعالیت می کنند و بر روی کمک به افراد دارای ناراحتی های روان شناختی متمرکز می شوند، ولی سایر متخصصان در حوزه هایی همانند تجارت، آموزش، طرز حکومت و تحقیقات فعالیت می کنند.

پایین ترین حقوق پرداختی به روان شناسان از 20000 دلار تا 30000 دلار می باشد، در حالیکه بالاترین پرداخت های صورت گرفته به آنها ما بین 100000 دلار تا 250000 دلار می باشد.

عواملی از قبیل حوزه تخصصی، پیش زمینه آموزشی و تجربه در تعیین حقوق تاثیرگذار هستند.

افسانه 5: روانشناسی یک علم واقعی نمی باشد

یک افسانه دیگری که در مورد روان شناسی وجود دارد، عبارت از این است که روان شناسی یک علم واقعی نمی باشد.

در مرحله اول اجازه بدهید تا بررسی کنیم که چه چیزی علم می باشد و چه چیزی علم نمی باشد. برخی از ویژگی های کلیدی علم عبارتند از:

  • استفاده از روش های تجربی
  • متغیرهای قابل کنترل و تغییر توسط محققان
  • هدفمند بودن
  • اجازه دادن به آزمون فرضیه ها
  • قابل تکرار بودن نتایج
  • یافته ها به محققان اجازه بدهند که شرایط آینده را پیشبینی کنند

روان شناسی برای بررسی رفتار انسانی و حیوانی، از تمامی این روش ها استفاده می کند.

محققان برای انجام دادن تحقیق از روش علمی استفاده می کنند، که به معنای این است که متغیرها تحت کنترل  می باشند و به صورت عملیاتی تعریف شده اند.

آزمایش ها می توانند فرضیه های مختلفی را بررسی کنند و برای مشخص شدن احتمال بدست آمدن این نتایج صرفا به دلیل شانس، از تحلیل های آماری استفاده کنند.

همچنین روان شناسان یافته های خودشان را به نحوی بیان می کنند که تکرار کردن آزمایش ها و روش ها در آینده برای سایر محققان امکان پذیر باشد.

روان شناسی در مقایسه با علوم گسترده ای که وجود دارند، می تواند یک علم نسبتا جدیدی باشد؛ ولی در هر صورت یک علم واقعی می باشد.

با این وجود، باید توجه داشت که روان شناسی علمی دارای برخی از محدودیت ها می باشد. رفتار انسان می تواند در طول زمان متغیر و متنوع باشد، بنابراین یک چیزی که در یک زمان و مکان خاص درست می باشد، ضرورتا نمی تواند در موقعیت ها، مجموعه ها، فرهنگ و یا جامعه های مختلف هم درست باشد.

نویسنده: کندرا چری[1]

آخرین به روز رسانی: 27 اکتبر 2018


[1] Kendra Cherry


7 نظریه در مورد دلیل رویا دیدن – نظریه های مربوط به رویا دیدن از نظر مشاور خانواده

رویاها دانشمندان را از هزاران سال پیش مجذوب خودشان کرده اند، ولی فقط در سالهای اخیر بوده است که رویا وارد حوزه تحقیق تجربی شده است و مطالعات علمی بر روی آن متمرکز شده اند.

ممکن است اتفاقاتی شما را در طول یک رویا و در رابطه با موارد مرموز دچار تحیر و سردرگمی می کند، یا شاید خودتان متحیر شوید که چرا رویا وجود دارد.

رویا چیست؟

رویا می تواند شامل هر نوع تصاویر، تفکرات و عواطفی باشد که در طول خواب تجربه می شود. رویاها می توانند بیش از حد معمول مشخص باشند یا دارای ابهام زیادی باشند؛

دارای عواطف لذت بخش باشند یا شامل تصاویر ترسناک باشند؛ متمرکز شده و قابل شناخت باشند یا نامشخص و سردرگم کننده باشند.


رویاها منجر به دستیابی به چه اهدافی می شوند؟

در حالی که همه ما رویا می بینیم، سوال مطرح شده در مورد موضوع عبارت از این است که روان شناسان در مورد علت رویا دیدن ما چه دیدگاهی دارند؟

در حالی که نظریه های مختلفی در این زمینه بیان شده اند، ولی هیچ نوع توافق عمومی وجود ندارد.

با توجه به زمان قابل توجهی که ما در وضعیت رویا دیدن صرف می کنیم، واقعیت مربوط به اینکه متخصصان هنوز نتوانسته اند هدف از رویاها را بفهمند، می تواند غیرقابل باور باشد.

با این وجود، نکته مهمی که باید در نظر گرفت عبارت از این است که علوم موجود همچنان در حال مشخص کردن هدف و عملکرد دقیق مربوط به خواب هستند.

برخی از محققان بر این باورند که رویا هیچ نوع کاربرد و هدف مشخصی ندارد، در حالی که سایر محققان بر این عقیده هستند که رویا یک عامل اصلی برای بهزیستی روانی، عاطفی و فیزیکی می باشد.

ارنست هافمن[1]، رئیس مرکز اختلالات خوابی در بیمارستان نیوتن – ولزلی در بوستون، مس، در مجله آمریکای علمی[2] (2006) بیان کرده است که “… یک عملکرد محتمل (هر چند که اثبات نشده است)

از رویا عبارت از ایجاد یک سری موارد جدید در سیستم حافظه ای به روشی می باشد که منجر به کاهش انگیختگی عاطفی می شود و با کمک کردن به ما برای مقابله با اتفاقات آسیب زا  یا استرس زای بعدی منطبق می باشد.”

در ادامه با برجسته ترین نظریه های ارائه شده در حوزه رویا آشنا خواهیم شد.


[1] Ernest Hoffman

[2] Scientific American

7 نظریه در مورد دلیل رویا دیدن – نظریه های مربوط به رویا دیدن از نظر مشاور خانواده

نظریه روان کاوی رویاها

نظریه سیگموند فروید[1] در مورد رویاها، که مطابق با دیدگاه روان کاوی می باشد، بیان کرده است  که رویاها نشانگر تمایلات، تفکرات و انگیزش های غیرهوشیارانه می باشند.

بر اساس دیدگاه روان کاوی فروید نسبت به شخصیت، افراد از طریق یک سری غریزه های تهاجمی و جنسی تحریک می شوند که از طریق آگاهی هوشیارانه سرکوب  می شوند.

فروید معتقد است در حالیکه این تفکرات به صورت هوشیارانه بیان نمی شوند، این تفکرات از طریق رویاها به بخش آگاهی ما راه پیدا می کنند.

فروید در کتاب معروف خودش به اسم تفسیر خواب[2] بیان کرده است که خواب ها “… مکمل ها نامرئی از رویاهای سرکوب شده ما هستند.”

همچنین وی دو مولفه متفاوت از رویاها را بیان کرده است: مضمون مشخص و مضمون پنهانی. مضمون مشخص از تصاویر و تفکرات واقعی ایجاد شده است .

مضامین قرار گرفته در قالب مضمون پنهانی عبارت از معانی روان شناختی مخفی از رویاها می باشند.

نظریه فروید منجر به محبوبیت تفسیر خواب وی شد که تا به امروز هم به عنوان یک منبع محبوب و مورد استفاده باقی مانده است.

با این وجود، تحقیقات صورت گرفته نتوانسته اند نشان بدهند که مضمون مشخص منجر به تغییر یافتن اهمیت روان شناختی واقعی از رویا می شود.

مدل فعال سازی – ترکیب از رویا دیدن

مدف فعال سازی – ترکیب از رویا، برای اولین بار توسط جی. الان هوبسون و روبرت مک کلارلی[3] و در سال 1977 مطرح شد.

بر اساس این نظریه، مدارهای موجود در مغز در طول خواب REM فعال می شوند، و باعث می شوند که بخش های مربوط به سیستم کناری در عواطف، احساسات و خاطره ها درگیر شود که برای فعال شدن بادامه و هیپوکامپوس مغز را هم شامل می شود.

ذهن این فعالیت درونی را ترکیب و تفسیر می کند و تلاش می کند که یک معنایی را برای این سیگنال ها پیدا کند که در طول رویا دیدن نتیجه می دهد.

این مدل بیان می دارد که رویاها عبارت از تفسیر ذهنی از سیگنال هایی می باشند که از طریق مغز و در طول خواب ایجاد شده اند.

در حالیکه این نظریه بیان می دارد رویاها در نتیجه سیگنال های ایجاد شده درونی به وجود می آیند، هوبسون بر این باور نمی باشد که رویاها بی معنا هستند.

در مقابل، وی بیان می دارد که رویا دیدن عبارت از ” … خلاقانه ترین وضعیت هوشیاری می باشد.

به نحوی که یکی از ترکیبات آشفته و خودبخودی از مولفه های شناختی می باشد که منجر به ایجاد شکل های جدیدی از اطلاعات می شود و در نهایت ایده های جدید را ایجاد می کند.

در حالیکه مقدار قابل توجهی از این ایده ها یا حتی اکثر این ایده ها ممکن است که بی معنی باشند، حتی در صورتی که مقدار محدودی از نتایج خیالی آن در واقعیت درست باشند، زمان های رویا دیدن ما عبارت از زمان های تلف شده نخواهند بود.”


[1] Sigmund Freud

[2] The Interpretation of Dreams

[3] J. Allan Hobson and Robert McClarley

سایت “کانون مشاوران ایران” به عنوان مرجع روانشناسی، همواره در کنار شماست. متخصص زوج درمانی و خانواده درمانی و مشاوره فردی در نقاط مختلف ایران از جمله اصفهان، تبریز، شیراز و تهران و مرکز مشاوره قیطریه ، شهرک غرب، شریعتی و غیره به مشاوره تخصصی می پردازند.

نظریه های اطلاعات – پردازش

یکی از اصلی ترین نظریه های مربوط به توضیح خواب دیدن عبارت از این است که خواب به ما اجازه می دهد تا تمامی اطلاعاتی را که در طول روز گذشته به دست آورده ایم را ادغام و پردازش کنیم.

برخی از متخصصان خواب بر این باورند که خواب یک محصول جانبی یا حتی یک بخش فعال از پردازش اطلاعات می باشد.

به دلیل اینکه ما در طول روز با اطلاعات و خاطرات مختلفی سر و کار داریم، ذهن های خواب ما در هنگام چرت زدن، منجر به ایجاد تصاویر، برداشت ها و داستانهایی برای مدیریت فعالیت صورت گرفته در درون ذهن ما می شود.

سایر نظریه های مربوط به رویاها

نظریه های دیگری هم در مورد صورت گرفتن و معنای رویاها بیان شده اند. موارد بیان شده در زیر، فقط تعداد محدودی از ایده های پیشنهاد شده می باشند:

  • یک نظریه بیان می دارد که رویاها عبارت از نتایج تلاش ذهن ما برای تفسیر محرک خارجی در طول خواب می باشند. برای مثال، ممکن است که صدا رادیو در مضمامین رویای ما وجود داشته باشد.
  • نظریه دیگری از استعاره کامپیوتر برای رویاها استفاده می کند.
  • بر اساس این نظریه، رویاها منجر به تمیز شدن پارازیت های موجود در مغز می شوند، که بیشتر شبیه عملیات تمیز کردن در یک کامپیوتر می باشد و منجر به نیرو بخشیدن به ذهن به منظور آماده شدن برای یک روز جدید می شود.
  • با این وجود، یک مدل دیگری بیان می کند که عملکرهای رویاها همانند یک روان درمانی می باشد. در این نظریه، فرد رویا بیینده قادر است تا در یک محیط ایمن، ما بین تفکرات و عواطف مختلف ارتباط برقرار کند.
  • یک مدل جدید در مورد رویا دیدن، شامل ترکیبی از نظریه های مختلف می باشد. فعال کردن ذهن منجر به ایجاد ارتباطات رها شده ما بین تفکرات و رویاها می شود، که از طریق عواطف فرد رویا بیننده راهنمایی می شود.

هنری دوید توریو[1] معتقد است که “رویاها عبارت از مبنای شخصیت های ما می باشند.”

نویسنده: کندرا چری[2]

آخرین به روز رسانی: 04 دسامبر 2018


[1] Henry David Thoreau

[2] Kendra Cherry