تنوع عصبی چیست و چرا اهمیت دارد؟

تنوع عصبی (Neurodiversity) به این می پردازد که مردم در سرتا سر جهان دید متفاوتی نسبت به اطراف خود دارند و آن را به شیوه متفاوتی تشخیص می دهند.

«تنوع عصبی» یک اصطلاح است که برای توصیف تفاوت در نحوه عملکرد مغز افراد استفاده می شود. ایده اصلی تنوع عصبی این است که هیچ راه «درست و مشخصی» برای کار مغز وجود ندارد. در عوض، طیف وسیعی از راه‌ها وجود دارد که مردم دنیا را درک می‌کنند.

نوروتایپیکال در تنوع عصبی

نوروتایپیکال به شخصی اشاره دارد که عملکردها، رفتارها و پردازش مغزی استاندارد یا به عبارت دیگر معمولی دارند. افراد نوروتایپیک تمام نقاط عطف رشد و رفتار خود را در زمان ها و سنینی که برای اکثر افراد استاندارد در نظر گرفته می شود، می گذرانند.

افراد نوروتیپیکال معمولاً در معاشرت، یادگیری مهارت های جدید، یا رفتار آن گونه که به آن ها گفته می شود و از آن ها انتظار می رود، مشکلی ندارند.

واگرایی عصبی

واگرایی عصبی برای افرادی استفاده می شود که عملکرد مغز آن ها در یک یا چند حالت متفاوت از آنچه که استاندارد یا معمولی در نظر گرفته می شود می باشد.

راه‌های مختلفی برای تشخیص واگرایی عصبی وجود دارد، از روش‌های بسیار خفیف که اکثر مردم هرگز متوجه آن نمی‌شوند تا راه‌های واضح‌تری که منجر به رفتارهای متفاوت از استاندارد در جامعه می‌شود.

در محل کار و مدارس با برآوردن نیازهای منحصر به فرد هر فرد و فرد درگیر واگرایی عصبی می توان از حضور آن ها بهره مند شد، به طور مثال باید سعی کنیم:

  • به فردی که دچار واگرای عصبی است، این آزادی را دهیم تا وظایف و تکالیف را به روش خودش انجام دهد.
  • آموزش کارکنان ودانش آموزان دیگر در مورد تنوع عصبی و نحوه برخورد با آن.
  • ایجاد فضایی دوستانه
  • ارائه هدفون های مسدود کننده صدا و نویز برای فردی که صدا را تحریک کننده می دانند.

اوتیسم نوعی تنوع عصبی

اوتیسم به عنوان یک “اختلال طیف” شناخته می شود، زیرا از خفیف تا شدید متغیر است. اوتیسم قبلاً انواع مختلفی داشت، مانند آسپرگر و اختلال نافذ رشد (PDD)، اما اکنون همه آن ها به عنوان یک اختلال طیف اوتیسم طبقه بندی می شوند. همان طور که می دانید اوتیسم می تواند بر رفتار و احساسات فرد تأثیر بگذارد.

این بیماری مجموعه گسترده‌ای از شرایط بوده که شامل چالش‌هایی با مهارت‌های اجتماعی، رفتارهای تکراری و مشکلات گفتاری می باشد و می‌تواند افراد را فقط به برقراری ارتباط غیرکلامی سوق دهد.

افراد اوتیستیک اغلب ویژگی های زیر را نشان می دهند: توجه زیاد به جزئیات، مهارت های تمرکز قوی، خلاقیت و توانایی های یادگیری بصری.

بیش فعالی

اختلال نقص توجه و بیش فعالی (ADHD) یک اختلال بی نظمی عملکرد اجرایی است، به این معنی که افراد ممکن است در مدیریت افکار، توجه، رفتار و احساسات خود دچار مشکل شوند.

افراد مبتلا به اختلال نقص توجه و بیش فعالی ممکن است در سازماندهی مطالب مشکل داشته، بی قرار باشند، بی علاقه به نظر برسند و در هنگام تجربه برخی احساسات رفتار نامناسبی از خود نشان دهند.

افراد مبتلا به ADHD غالباً مشکل گشا هستند زیرا چارچوب فکری مشخص ندارند بنابراین ممکن است پرانرژی و “سرگرم کننده” باشند.

نارساخوانی

نارساخوانی (Dyslexia) شامل صحبت کردن، خواندن و نوشتن است. نارساخوانی معمولاً با اشتباه خواندن، نوشتن یا گفتن کلمات یا حروف نامرتب همراه است، اما تنها محدود به این موارد نمی باشد. به عنوان مثال، ممکن است شامل مشکل در سازماندهی کلمات در جملات، مشکل در دستیابی به واژگان یا تلفظ کلمات یا چالش در پیروی از دستورالعمل ها باشد.

افراد مبتلا به نارساخوانی اغلب متفکرانی هستند که در پردازش بصری عالی می باشند. علاوه بر این، آن ها تمایل به آگاهی فضایی داشته و ممکن است بسیار خلاق باشند.

سندرم تورت

مشخصه اصلی سندرم تورت وجود تیک ها است که حرکات یا صداهای ناگهانی به صورت کوتاه، غیرارادی یا نیمه ارادی می باشد. تیک‌ها را می‌توان به صورت کوتاه مدت از بین برد به طور مثال حواس کودک را پرت کرد، اما دوباره ظاهر شوند. حتی می توان گفت که سرکوب بیش از حد تیک باعث تشدید آن در آینده می شود.

انواع دیگر

انواع دیگر واگرایی عصبی عبارتند از دیسپراکسی، سینستزی، دیسکالکولیا، سندرم داون، صرع، و بیماری های مزمن سلامت روان مانند اختلال دوقطبی، اختلال وسواس فکری-اجباری، اختلال شخصیت مرزی، اضطراب و افسردگی.

تشخیص تنوع عصبی

اگر اختلالات بالا را تجربه می کنید به عنوان واگرای عصبی در نظر گرفته می شوید. از سوی دیگر، اگر احساس می کنید نشانه های آن را داشته اما به دنبال تشخیص دقیق هستید با مشاوره ستاره ایرانیان تماس بگیرید تا با به روز ترین روش ها و تکنولوژی ها به شما کمک کنند.

واگرایی عصبی امری رایج است اما بسیاری از مردم تا زمانی که به بزرگسالی نرسند متوجه نمی شوند که درگیر تنوع عصبی هستند و در این شرایط افراد چالش های زیادی را تجربه می کنند زیرا می خواهند خود را مانند دیگران سازند یا از متفاوت بودن عذاب می کشند اما این در حالی است که تشخیص اوتیسم، افسردگی، بیش فعالی و اختلالات دیگر باعث می شود چیزهای زیادی را در مورد خودتان کشف کرده و به نکاتی برسید که هیچ وقت در مورد خودتان نمی دانستید.

تنوع عصبی چقدر رایج است؟

تعداد دقیق افرادی که واگرای عصبی هستند مشخص نیست، اما نگاه به شیوع بیماری‌های مرتبط با تنوع عصبی می‌تواند نشان دهد که چقدر می تواند شایع باشد.

بر اساس گزارش مرکز کنترل و پیشگیری از بیماری (CDC)، از هر 44 کودک هشت ساله یک نفر به اختلال طیف اوتیسم مبتلا می باشند به عبارت دیگر 2.3 درصد از کودکان هشت ساله درگیر اوتیسم می شوند و متاسفانه این بیماری در پسران 4.2 برابر بیشتر از دختران است.

گزارش دیگر مرکز کنترل و پیشگیری از بیماری نشان می دهد که حدود 9.4٪ از همه کودکان قبل از سن 18 سالگی مبتلا به بیش فعالی تشخیص داده می شوند.

بر اساس آمار مرکز ییل برای نارساخوانی و خلاقیت، نارساخوانی 20 درصد از کل جمعیت را تحت تاثیر قرار می دهد.

کلام آخر

تنوع عصبی حالتی است که شاید قبل از خواندن این مطلب در مورد آن نمی دانستید. به یاد داشته باشید که افرادی که واگرای عصبی هستند، غیرطبیعی نبوده یا هوش کم تری ندارند فقط مغز آن‌ها به روشی کار می‌کند که ما هنوز در حال یادگیری درک آن هستیم.

منبع : تنوع عصبی چیست و چرا اهمیت دارد؟

اعتیاد به قمار

اعتیاد به قمار

 قمار نه تنها به بودجه شما آسیب می رساند، بلکه می تواند به سلامت روحی و جسمانی شما نیز آسیب برساند.

قمار اغلب به عنوان یک سرگرمی بی ضرر شروع می شود. با این حال، با گذشت زمان می تواند به صورت جدی زندگی شما را به روش هایی که هرگز فکرش را نمی کردید تحت تاثیر قرار دهد.

اعتیاد به قمار چگونه شکل می گیرد؟

مغز انسان مملو از مواد شیمیایی است که در پاسخ به محرک های خاصی آزاد می شود و دوپامین یکی از آن هاست. دوپامین در پاسخ به موقعیت‌های لذت‌بخش یا پاداش‌دهنده، مانند غذا خوردن، رابطه جنسی یا در حین تعاملات اجتماعی منتشر می‌شود. همین امر هنگام برنده شدن در قمار نیز اتفاق می افتد .

این همان چیزی است که باعث می شود حتی زمانی که دیگر سرگرم کننده به نظر نمی رسد و به آن احتیاجی ندارید به آن ادامه دهید.

تحقیقات نشان می دهد که برخی افراد از نظر ژنتیکی بیشتر مستعد اعتیاد به قمار هستند. به همین ترتیب، کسانی که یکی از اعضای خانواده آن ها معتاد به قمار بوده یا کسانی که با فردی که اعتیاد دارد زندگی می‌کنند، ممکن است بیشتر به مشکل قمار مبتلا شوند.

علائم 

اگر فکر می کنید که قمار برای شما یا کسی که می شناسید در حال تبدیل شدن به یک مشکل است، به ویژگی های زیر توجه کنید:

  • بی قراری یا تحریک پذیری هنگام تلاش برای توقف قمار
  • افزایش قمار
  • صرف زمان زیاد برای قمار
  • خرج کردن پول زیاد در قمار
  • قمار حتی زمانی که پولی برای آن ندارید
  • از دست دادن کنترل بر میزان قمار پ
  • قمار حتی پس از از دست دادن پول بارها و بارها.

اگر بیش از یکی از موارد بالا را تجربه کرده اید، به احتمال زیاد به قمار اعتیاد پیدا کرده اید.

آیا اعتیاد به قمار خطرناک است؟

مانند هر شکل دیگری از اعتیاد، اعتیاد به قمار می‌تواند اثرات منفی متفاوتی بر روی فرد و افراد نزدیک به او داشته باشد.

در کوتاه مدت، اعتیاد می تواند اثرات کوتاه مدتی بر بدن داشته باشد، مانند:

  • افزایش ضربان قلب
  • افزایش فشار خون
  • مشکل در خوابیدن
  • فکر به قمار
  • از دست دادن اشتها، منجر به کاهش وزن می شود.

اگر اعتیاد در طولانی مدت درمان نشود، اثرات کوتاه مدت می تواند منجر به موارد زیر می شود:

  • بیماری قلبی
  • سکته
  • افزایش خطر خودکشی
  • مشکلات رابطه
  • مشکلات شدید مالی

درمان اعتیاد به قمار

اگر فکر می کنید که به قمار اعتیاد دارید، اولین کاری که باید انجام دهید این است که به دنبال کمک حرفه ای باشید .

رایج ترین نوع درمان، درمان شناختی رفتاری (CBT) می باشد زیرا می تواند به شما یاد دهد که چگونه افکار منفی خود را شناسایی کرده و با آن کنار بیایید و چگونه آن ها را با افکار مثبت جایگزین کنید.

برخی از افراد نیز ممکن است برای درمان اعتیاد خود به دارو نیاز داشته باشند . در صورت لزوم، برخی از داروها می توانند توسط پزشکان تجویز شوند. از این داروها می توان به داروهای ضد افسردگی، داروهای ضد روان پریشی، داروهای ضد اضطراب و تثبیت کننده های خلق و خو اشاره کرد.

اعتیاد  یک مشکل جدی است که باید جدی گرفته شود. اگر به قمار معتاد هستید و هر یک از علائم ذکر شده در بالا را دارید، بهتر است از متخصص کمک بگیرید.

مرکز مشاوره ستاره ایرانیان برنامه‌های ترک اعتیاد و بازپروری رویکردی منحصر به فرد و شخصی برای بهبودی ارائه می‌کند.

برنامه‌های ما دارای نرخ موفقیت بالایی هستند و ما بسیار خوشحالیم که اطلاعات بیشتری در مورد قمار یا هر شکل دیگری از اعتیاد را به شما ارائه دهیم.

منبع : اعتیاد به قمار

اختلال شخصیت دوری گزین چیست؟

اختلال شخصیت دوری گزین چیست؟

اختلال شخصیت دوری جو یا دوری گزین با احساس بی کفایتی اجتماعی، حساسیت مفرط به انتقاد و کناره گیری اجتماعی مشخص می شود.

تقریباً ۲٫۴٪ از جمعیت ایالات متحده به شخصیت دوری جو  مبتلا هستند و به نظر می رسد که مردان و زنان را به طور مساوی تحت تأثیر قرار می دهد.

افراد مبتلا به اختلال شخصیت دوری جو زمان زیادی را صرف نشخوار فکری در مورد کاستی‌های درک شده خود می‌کنند و در برقراری روابط با دیگران که ممکن است طرد شود، مردد هستند.

اختلال شخصیت دوری جو یا دوری گزین می تواند برای افراد بسیار ناراحت کننده باشد و آن ها اغلب از ترس انتقاد، طرد شدن یا خجالت از دیگران دور می شوند.

مانند سایر اختلالات شخصیت، علائم اختلال شخصیت دوری جو یا دوری گزین ممکن است در دوران کودکی مشاهده شود و اغلب در نوجوانی یا اوایل بزرگسالی باعث نگرانی و اضطراب فرد می شود.

این اختلال اغلب به تمام زمینه های زندگی تعمیم می یابد و می تواند تأثیر منفی بر روابط اجتماعی، فرصت های تحصیلی و شغلی داشته باشد.

افراد مبتلا به اختلال شخصیت دوری جو یا دوری گزین ممکن است بخواهند اجتماعی باشند، اما به طور قابل توجهی احساس حقارت پیدا می کنند و تحت تاثیر این احساس قرار می گیرند.

علائم و تشخیص شخصیت دوری جو

در زیر فهرستی از برخی از علائم رایج مرتبط با اختلال شخصیت دوری جو یا دوری گزین آمده است:

  • احساس بی کفایتی
  • ترس شدید از انتقاد
  • از نظر اجتماعی منزوی
  • ترس شدید از طرد شدن
  • خجالتی بیش از حد
  • محدود کردن روابط جدید
  • ترس طرد شدن و انتقاد شدید
  • مدام به این فکر می کنند که دیگران چگونه به آن ها نگاه می کنند
  • اجتناب از هر چیزی که می تواند منجر به شکست و تمسخر شود
  • عزت نفس پایین 
  • از درگیری اجتناب کرده و اغلب به دنبال رضایت دیگران هستند.
  • تجزیه و تحلیل دیگران برای نشانه های تایید یا رد 
  • عدم قاطعیت 
  • عدم برقراری تماس اجتماعی

الگوهای رفتاری افراد مبتلا به اختلال شخصیت دوری جو یا دوری گزین می تواند از خفیف تا شدید متفاوت باشد.

برخی از افراد ممکن است به طور کامل از معاشرت با دیگران اجتناب کنند یا به دلیل ترس از طرد شدن، تنها در صورتی معاشرت می کنند که بدانند دیگران آن ها را دوست دارند.

آن ها ممکن است از ترس قضاوت شدن از همه رویدادهای اجتماعی یا ملاقات حتی با همکاران خود نیز خودداری کنند. در موقعیت‌های اجتماعی، فردی که مبتلا به اختلال شخصیت دوری جو یا دوری گزین است، ممکن است از ترس حرف نادرست، سرخ شدن، لکنت زدن یا خجالت کشیدن، از صحبت کردن بترسد.

اغلب، از ترس انتقاد یا طرد شدن، از فعالیت های کاری، اجتماعی یا مدرسه اجتناب می کنند.

فرد مبتلا به اختلال شخصیت دوری جو یا دوری گزین ممکن است دائماً به خود شک کند، به خصوص در موقعیت های اجتماعی خود را پست تر از دیگران می بیند.

به دلیل احساس بی کفایتی و ترس از انتقاد، ممکن است از نظر اجتماعی کنار بکشند تا این ترس ها را کاهش دهند.

برای تشخیص شخصیت دوری جو، یک فرد باید تا زمانی که به سن بلوغ می رسد، مشکلات زیر را تجربه کرده باشد:

  • بازداری اجتماعی
  • احساس بی کفایتی
  • حساسیت به انتقاد یا طرد شدن

بر اساس راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی (DSM-5)، برای تشخیص شخصیت دوری جو  باید معیارهای خاصی دیده شود. آن ها باید حداقل چهار مورد از علائم زیر را تجربه کنند تا درگیر اختلال تشخیص داده شود:

  1. اجتناب از فعالیت هایی که شامل تماس بین فردی به دلیل ترس از انتقاد یا طرد شدن است.
  2. عدم تمایل به تعامل با دیگران مگر اینکه مطمئن باشند که پاسخ مثبت دریافت خواهند کرد. 
  3. دودلی در روابط صمیمانه به دلیل ترس از مسخره شدن. 
  4. نگرانی در مورد مورد انتقاد قرار گرفتن.
  5. احساس بی کفایتی و بازدارندگی در موقعیت های اجتماعی جدید. 
  6. تصور از خود به عنوان ناتوان، غیر جذاب و پست تر از دیگران. 
  7. بی میلی نسبت به ریسک کردن یا شرکت در فعالیت هایی که ممکن است منجر به خجالت فرد شود. 

تشخیص اختلال شخصیتی دوری جو نیاز به ارزیابی روانشناختی توسط یک متخصص سلامت روان دارد که معیارهای تشخیصی را بررسی می کند. این ارزیابی همچنین احتمال سایر تشخیص‌های بالقوه را رد می‌کند یا تعیین می‌کند که آیا فرد بیش از یک اختلال دارد یا خیر.

متخصصان سلامت روان همچنین به تاریخچه طولانی مدت علائم و الگوهای رفتاری فرد نگاه می کنند تا مشخص کنند که آیا علائم آن ها پایدار بوده و به بیشتر یا همه زمینه های زندگی تعمیم داده می شوند.

اگرچه اختلال شخصیت دوری جو معمولاً در کودکان یا نوجوانان دیده می شود اما تشخیص آن در دوران کودکی در حالی که شخصیت فرد هنوز در حال رشد است قابل تشخیص نیست.

به همین ترتیب، خجالتی بودن، ترس از غریبه ها، بی دست و پا و حساس بودن به انتقاد اغلب بخشی طبیعی از رشد کودک و نوجوان است و لزوماً به این معنا نیست که آن ها مبتلا به اختلال شخصیت دوری جو هستند.

بنابراین، تشخیص اغلب تا اواخر زندگی به تعویق می افتد، زمانی که این علائم باقی می مانند، بدتر می شوند و شروع به تداخل جدی با عملکرد کلی فرد می کنند.

عواملی که در شخصیت دوری جو نقش دارند:

علل ژنتیکی

اگر یکی از اعضای نزدیک خانواده مبتلا به شخصیت دوری جو باشد، ممکن است خودش نیز به این اختلال مبتلا شود.

همانطور که گفته شد، هر کودکی که خجالتی است به شخصیت دوری جو  مبتلا نمی شود، همانطور که هر بزرگسالی که خجالتی است این اختلال را ندارد.

علل محیطی

افراد مبتلا به شخصیت دوری جو  اغلب توسط والدین خود طرد شده اند که بر عزت نفس و احساس ارزشمندی فرد تأثیر بگذارد.

غفلت در اوایل دوران کودکی، سوء استفاده و ضربه عاطفی می تواند عامل بزرگی در ایجاد شخصیت دوری جو  باشد.

عوامل منفی دوران کودکی که می تواند بر ایجاد شخصیت دوری جو  تأثیر بگذارد عبارتند از:

  • میزان کم عشق ابراز شده توسط والدین
  • عدم اعتماد والدین به فرزندان
  • والدینی که سعی می کنند کودک را شرمنده یا گناهکار کنند 

فردی که در کودکی این نوع تربیت را تجربه کرده است، می تواند احساس کند که ارزش دوست داشتن را ندارد و کمتر احتمال دارد که دیگران را ایمن یا حامی ببیند.

به همین دلیل، حتی زمانی که دیگران دلیلی برای بی اعتمادی به آن‌ها نمی‌دهند، بیشتر نسبت به دیگران احساس بی‌اعتمادی می‌کنند.

بی‌اعتمادی می‌تواند فرد را مغرور یا گستاخانه ساخته و باعث شود که افراد دیگر تمایلی به تعامل با آن شخص نداشته باشند، که به نوبه خود می‌تواند باعث انزوای بیشتر فرد شود.

افزایش انزوا منجر به کاهش سطح اعتماد می شود. بنابراین، چرخه ای وجود دارد که با سوء استفاده و بی توجهی آغاز می شود و تا نوجوانی و بزرگسالی ادامه می یابد.

با این حال، توجه به این نکته مهم است که همه افراد مبتلا به شخصیت دوری جو  در کودکی مورد آزار و اذیت قرار نگرفته اند همچنین همه کسانی که در کودکی مورد آزار و اذیت قرار گرفته یا مورد بی توجهی قرار گرفته اند، به شخصیت دوری جو  مبتلا نمی شوند.

درمان شخصیت دوری گزین

درمان اختلالات شخصیت می تواند دشوار باشد، زیرا افراد مبتلا به این اختلال دارای الگوهای ریشه ای عمیقی از تفکر و رفتار هستند که برای سالیان متمادی وجود داشته است.

بسیاری از افراد مبتلا به شخصیت دوری جو  به دنبال درمان نیستند، و اغلب به دلیل یک مشکل خاص زندگی یا انواع دیگر علائم مانند افسردگی و اضطراب به دنبال درمان می روند.

هدف درمان باید بهبود علائم مبتلایان به شخصیت دوری جو  باشد و می تواند به آن ها کمک کند تا توانایی ارتباط با دیگران را یاد بگیرند.

درمان

روان درمانی درمان اصلی شخصیت دوری جو  است. در روان درمانی، مراجع و درمانگر می توانند باورهای منفی چالش برانگیز را تمرین کنند و گام های کوچک اما مهمی را برای ایجاد روابط صمیمانه با دیگران بردارند.

درمان شناختی رفتاری

درمان شناختی رفتاری یک نوع روان درمانی رایج است که بر شناسایی الگوها و رفتارهای فکری منفی و غیرمفید تمرکز دارد و آن ها را به الگوهای واقعی تر و مفیدتر تبدیل می کند.

درمان شناختی رفتاری می تواند به مراجع کمک کند تا یاد بگیرند هنگامی که در معرض الگوهای فکری غیرمفید قرار می گیرند آگاهی بیشتری داشته و بتواند خود را برای تغییر این الگوها به چالش بکشد.

روان درمانی

درمان روان پویشی اغلب بر تجربیات دوران کودکی متمرکز است که ممکن است برای افراد مبتلا به شخصیت دوری جو  که در کودکی دچار غفلت یا سوء استفاده شده اند مفید باشد.

طرحواره درمانی

طرحواره درمانی یک رویکرد یکپارچه است که براساس درمان شناختی رفتاری و همچنین بسیاری از تکنیک های درمانی دیگر بنا شده است.

هدف این طرحواره بهبود عملکرد روزانه و کسب بینش برای تغییر بر اساس درک و بازسازی تجربیات اولیه زندگی است.

مفاهیم اصلی طرحواره درمانی عبارتند از:

  • درک اینکه چگونه طرحواره های ناسازگار الگوهایی هستند که در طول زندگی تکرار می شوند. 
  • درک اینکه چه سبک های مقابله ای در کودکی آموخته شده است.
  • کمک به بزرگسالان برای مقابله و برآوردن نیازهای عاطفی. 

گروه درمانی و خانواده درمانی

گروه درمانی اغلب برای کمک به افراد مبتلا به شخصیت دوری جو  که دارای چالش های مشابه هستند، استفاده می شود. این به ایجاد فضای امن برای ایجاد روابط محکم با دیگران کمک می کند.

خانواده‌درمانی همچنین می‌تواند مفید باشد تا اعضای خانواده شرایط را درک کرده و حمایتی را فراهم کنند که باعث رشد و ریسک‌پذیری فرد شود.

درمان برای افراد مبتلا به شخصیت دوری جو  زمانی موثرتر است که اعضای خانواده حمایت کننده باشند.

داروها

تحقیقات بسیار محدودی وجود دارد که نشان می دهد دارو در درمان شخصیت دوری جو  موثر است. البته می توان از داروها برای درمان برخی از علائم شخصیت دوری جو  یا علائم مرتبط با بیماری های همراه مانند اضطراب و افسردگی استفاده کرد.

دارو درمانی می توانند شامل داروهای ضد افسردگی و داروهای ضد اضطراب باشند.

منبع : اختلال شخصیت دوری گزین چیست؟

درمان شناختی رفتاری چیست؟ تکنیک های درمانی

درمان شناختی رفتاری چیست؟ تکنیک های درمانی

درمان شناختی رفتاری (CBT) یکی از مهم ترین روش های درمانی است که توسط روانشناسان مجرب مرکز مشاوره ستاره ایرانیان ارائه می شود. ما از این روش برای درمان افراد در سنین مختلف و برای اختلالات روانی متفاوت استفاده می کنیم. برای کسب اطلاعات بیش تر در مورد درمان شناختی رفتاری به خواندن مقاله ادامه دهید.

برخی از شرایطی که با استفاده از درمان شناختی رفتاری درمان می شوند عبارتند از:

  • افسردگی و سایر اختلالات خلقی
  • اضطراب و حملات پانیک
  • اختلالات اشتها
  • اعتیاد
  • مشکلات کنترل خشم
  • اختلالات شخصیت
  • فوبیا

در ایالات متحده، از هر ۱۵ بزرگسال، یک نفر در سال دچار افسردگی می شود. این عارضه برای هر کسی و در هر زمان ممکن است رخ دهد، اما در افراد ۱۵ تا ۲۸ ساله، به ویژه در زنان، شایع‌تر می باشد.

اگر والدین، خواهر و برادر یا سایر خویشاوندان درجه یک شما سابقه ابتلا به این بیماری را داشته باشد، خطر ابتلا به آن برای شما بیشتر می باشد و لازم است بیش تر با مشاور در تماس باشید.

درمان شناختی رفتاری چیست؟

CBT نوعی روان درمانی است که توسط روانشناسان مجرب و آموزش دیده ارائه می شود. این روش به عنوان درمانی موثر شناخته می شود که نتایج بلندمدتی به دنبال دارد.

گفتار درمانی

گفتار درمانی که نوعی درمان شناختی رفتاری می باشد به شما کمک می کند تا الگوهای افکار منفی را که بر رفتار و احساس شما تأثیر می گذارد، تشخیص و تغییر دهید. این افکار منفی خودکار به مشکلات سلامت روان شما می افزایند و حتی آن ها را بدتر می کنند.

شما باید با درمانگر خود همکاری کرده  تا افکار خودکار منفی شناسایی، آن ها را به چالش کشیده و با دیدگاهی عینی تر جایگزین کنید. انجام این کار می تواند علائم افسردگی و اضطراب شما را بهبود بخشد.

روش‌های متداول مورد استفاده در درمان شناختی رفتاری شامل گفتار درمانی، یادداشت روزانه، نقش‌بازی، تکنیک‌های آرام‌سازی، تمرکز حواس و حواس‌پرتی ذهنی است.

انواع درمان شناختی رفتاری

درمان شناختی رفتاری تنها یک نوع درمان نیست بلکه مجموعه ای از روش ها و راهکارها شامل گفتار درمانی و روش های خودسازی می باشد که به طور کلی روی افکار، رفتارها و احساسات شما تاثیر می گذارد.

برخی از انواع درمان شناختی رفتاری عبارتند از:

  • درمان شناختی برای شناسایی و تغییر الگوهای فکری، رفتارها و احساسات منفی
  • رفتار درمانی دیالکتیکی (DBT) که افکار و رفتارها را از طریق راهبردهایی مانند ذهن آگاهی و تنظیم هیجانی مورد بررسی قرار میدهد
  • رفتاردرمانی عقلانی هیجانی (REBT) برای شناخت باورهای غیرمنطقی، به چالش کشیدن آن ها و ایجاد تغییرات

هر یک از این روش ها متکی به رویکردهای مختلفی است که برای رسیدگی به الگوهای تفکری که به پریشانی روانی شما می افزایند، طراحی شده اند. به طور کلی، درمانگر روی اهداف خاصی تمرکز خواهد کرد و هر مرحله از فرآیند را برای شما توضیح داده و اغلب تکالیفی را برای شما فراهم می‌کند تا قبل از قرار بعدی‌تان آن ها را تکمیل کنید.

آیا درمان شناختی رفتاری موثر می باشد؟

درمان شناختی رفتاری باور دارد که افکار و احساسات شما بر رفتار شما تأثیر می گذارد. هدف CBT این است که یاد بگیرید نمی توانید دنیای اطراف خود را کنترل کنید. اما می توانید نحوه تفکر و برخورد با رویدادهای اطراف را در کنترل داشته باشید.

درمان شناختی رفتاری برای بسیاری از افراد مبتلا به اختلالات روانی موثر بوده است. به همین دلیل است که درمانگران از این روش ها استفاده می کنند.

دلایل دیگری که باعث اعتماد درمانگران به این روش‌ها می‌شود عبارتند از:

  • افراد زمانی که آگاه باشند افکار منفی و غیرواقعی چگونه احساسات و خلق‌های منفی را افزایش می‌دهد می‌توانند الگوهای فکری سالم تری داشته باشند.
  • درمان شناختی رفتاری در مدت زمان کوتاهی به خوبی جواب می دهد.
  • مطالعات از نتایج درمان شناختی رفتاری برای کمک به افراد برای غلبه بر طیف گسترده ای از رفتارهای ناسالم کمک می کند.
  • افرادی که این درمان را انجام می دهند معمولاً بهبودهایی را در خانواده، روابط بین فردی، عملکرد مدرسه و کار مشاهده می کنند.

نحوه عملکرد درمان شناختی رفتاری

در درمان شناختی رفتاری همراه با درمانگرتان، در مورد خودتان و رفتارهایتان چیزهای زیادی یاد می گیرید. نحوه درمان شما شامل موارد زیر است:

شناسایی افکار منفی

شما می آموزید که چگونه افکار و احساسات شما به رفتارهای شما کمک می کند. این امر فرآیندی آسان نیست، به خصوص اگر تمایل داشته باشید از نگاه عمیق به درونتان خودداری کنید. اما می توانید برای بهبود روند درمان و نتایج گام بردارید.

تمرین مهارت های آموخته

مهارت های جدیدی را در درمان خود خواهید آموخت. شما باید آن ها را تمرین کنید تا استفاده از آن ها در زندگی واقعی آسان باشد. برخی از این تمرین ها می تواند شامل بازی نقش یا روش های دیگر باشد.

تعیین اهداف

تعیین اهداف تفاوت زیادی در بهبود سلامت روان شما ایجاد می کند. انجام این کار کیفیت زندگی و رفاه کلی شما را بهبود می‌بخشد. درمانگر با تفکیک اهداف کوتاه مدت و بلند مدت و تمرکز بر روند دستیابی به آن ها به شما کمک می کند.

مشاور همچنین به شما کمک می کنند تا اهداف خاص، قابل اندازه گیری، قابل دستیابی، مرتبط و مبتنی بر زمان را انتخاب کنید.

حل مسئله

باید مهارت های حل مسئله را در درمان خود بیاموزید تا به شما در مقابله با استرس زندگی کمک کند و تأثیر منفی شرایط روحی یا جسمی بر زندگی شما را کاهش دهد. حل مسئله شامل پنج مرحله کلیدی است، از جمله:

  • شناسایی مسئله
  • فهرست راه حل های بالقوه
  • ارزیابی راه حل های بالقوه
  • انتخاب راه حل برای اجرا
  • اجرای راه حل

نظارت بر خود

به عنوان بخشی از خودنظارتی رفتارها، علائم و تجربیات خود را دنبال می کنید. سپس این موارد را با درمانگر خود به اشتراک می گذارید که از اطلاعات برای تنظیم دقیق درمان شما استفاده می کند. خودنظارتی همچنین بینش عالی نسبت به افکار، احساسات و رفتارهایتان به شما می دهد.

شما می توانید از درمان شناختی رفتاری انتظار نتایج تدریجی را داشته باشید. درمان مراحلی را برای بهبودی و داشتن یک زندگی روانشناختی سالم در اختیار شما قرار می دهد. همچنین می توانید انتظار داشته باشید که در طول درمان به اهداف کوتاه مدت و بلند مدت دست یابید.

رسیدن به این اهداف نشانه های بهبودی می باشند و به شما کمک می کنند تا نتایج مثبت خود را در طول مسیر مشاهده کنید.

منبع : درمان شناختی رفتاری چیست؟ تکنیک های درمانی

خدمات عجیب مرکز مشاوره روانشناسی مشاورانه

خدمات عجیب مرکز مشاوره روانشناسی مشاورانه

گروه روانشناسی مرکز مشاوره ستاره ایرانیان در ارائه درمان های روانشناختی برای بزرگسالان، نوجوانان و کودکان تخصص دارد.

مرکز مشاوره ستاره ایرانیان هر روزه پذیرای بیماران جدید هستیم. هر یک از روانشناسان و درمانگران حرفه ای ما به سختی تلاش می کنند تا به افراد در درک نیازهای روانشناختی فردی خود کمک کنند. مشاوران ما به شما کمک می کند تا به اهداف خود برای یک سبک زندگی سالم تر و شادتر دست یابید.

در واقع، شما می توانید با راهنمایی و پشتیبانی متخصصان به اهدافی که می خواهید برسید. در این مقاله می توانید در مورد خدمات روانشناسی ما اطلاعات بیش تری کسب کنید و در قسمت نظرات ما را از سوالات و نظرات خود آگاه کنید.

مرکز مشاوره روانشناسی مشاورانه

در مرکز مشاوره ستاره ایرانیان روانشناسان و درمانگران به صورت تخصصی با یکدیگر همکاری می کنند تا مهارت های مقابله ای موثرتر را به مراجعان آموزش دهند.

به عنوان یک تیم، ما با هم کار می کنیم تا مجموعه متنوعی از خدمات درمانی مورد نیاز شما را به عنوان بخشی از روان درمانی ارائه دهیم. ما تشخیص ها و برنامه های درمانی خود را بر اساس عوامل، ارزش ها، ویژگی ها، نیازها، شرایط و اهداف منحصر به فرد مراجعین توسعه می دهیم.

استفاده از جدیدترین روش های روز دنیا

  • نوروفیدبک
  • بایوفیدبک
  • cantab
  • وینا
  • لرتا
  • اسفالی
  • استعدادیابی

مرکز مشاوره خوب

روانشناسان مرکز مشاوره ستاره ایرانیان به گروه متنوعی از افراد با طیف وسیعی از نیازهای درمانی روانشناختی کمک می کنند. برخی از مراجعان به دلیل احساس افسردگی، اضطراب یا عصبانیت به دنبال حمایت و درمان هستند. برخی دیگر برای شرایط مداومی که بر زندگی روزمره یا سلامت جسمانی آن ها تأثیر می گذارد، به کمک نیاز دارند.

علاوه بر کمک برای عبور از استرس، اضطراب، افسردگی یا سایر شرایط سلامت روان، روانشناسان ما به شما کمک می کنند تا یاد بگیرید که بهتر با زندگی روزمره خود کنار بیایید. اگر از یک بیماری مزمن رنج می‌برید، ما می‌توانیم به شما کمک کنیم تا با این استرس کنار بیایید و مشکلات سلامتی خود را به طور اساسی برطرف کنید.

به طور کلی، ما به بیماران خود کمک می کنیم تا بیشتر در مورد نحوه تفکر، احساس و رفتار خود درک کنند.

مراجعه به مشاور و انجام تست های شخصیت، اختلالات و صمیمیت زوجین، ویژگی‌های شخصیتی، توانایی‌های حرفه‌ای، ترجیحات سبک زندگی و روان‌شناسی عصبی را ارزیابی می شود. ارزیابی‌ها به مشاور کمک می‌کنند تا متوجه شود که به چه چیزی در درمان خود نیاز دارید.

روانشناسان چگونه به شما کمک می کنند

روانشناسان ما در مرکز مشاوره ستاره ایرانیان به شما کمک می کنند تا با طیف وسیعی از مشکلات سلامت روانی یا جسمی کنار بیایید. رایج ترین رویکرد از طریق گفتار درمانی است که روان درمانی نیز نامیده می شود. نوع خاصی از روان درمانی که ما استفاده می کنیم به نیازهای خاص شما بستگی دارد.

برخی از رایج ترین انواع روان درمانی شامل موارد زیر می باشند:

  • درمان شناختی رفتاری (CBT)
  • رفتار درمانی دیالکتیکی (DBT)
  • درمان بین فردی
  • رویکرد انسان گرایانه
  • درمان استرس
  • مشاوره روان پویشی
  • درمان آنلاین
  • درمان اضطراب
  • درمان فوبیا
  • درمان افسردگی
  • درمان پرخاشگری
  • ذهن آگاهی

از اولین جلسه درمانی خود چه انتظاری دارید؟

هنگامی که اولین جلسه درمانی خود را با مشاوران ما برنامه ریزی می کنید، می توانید منتظر برخی سؤالات باشید که شامل اطلاعات پیشینه و سابقه سلامتی شما می شود. ما همچنین از شما در مورد مشکلاتی که برای درمان آن ها اقدام می کنید سؤال می کنیم.

تمام سوالاتی که قبل از اولین ملاقات از شما پرسیده می شود به ما کمک می کند تا بهترین درمان ممکن را ارائه دهیم. ما باید درباره شما بیشتر بدانیم تا درمانگران بتوانند نیازهای منحصر به فرد شما را درک کنند.

به عنوان بخشی از اولین ملاقات شما، درمانگر سوالات بیشتری از شما خواهد پرسید. برخی از این موارد ممکن است شامل موارد زیر باشد:

  • چه علائمی را تجربه می کنید؟
  • چرا به دنبال درمان هستید؟
  • احساس می کنید چه چیزی در زندگی شما درست نیست؟
  • وضعیت زندگی شما در حال حاضر چگونه است؟

شما و روانشناس یا درمانگرتان یک پیوند اعتماد و ارتباط باز ایجاد خواهید کرد. درمان معمولاً مستلزم مراجعه مداوم است، گاهی اوقات برای یک دوره زمانی خاص. نباید انتظار داشته باشید که در اولین قرار ملاقات مشکلات خود را حل کنید.

با این حال، می توانید پس از این جلسه کمی احساس آرامش کنید، زیرا بدانید که در راه راه حل های مورد نیاز خود هستید.

درمان چقدر طول خواهد کشید؟

مدت زمان درمان شما بستگی به نیازها و اهداف خاص درمان دارد. برخی از افراد فقط به چند جلسه نیاز دارند در حالی که برخی دیگر به چندین ماه یا حتی سال ها روان درمانی نیاز دارند.

اینکه چه مدت طول می کشد تا فرد احساس بهتری داشته باشد به شرایط و نیازهای فردی او بستگی دارد، در جلسه اول می توانید در مورد طول درمان خود از مشاور سوال کنید. درمانگر شما برای تعیین برنامه درمانی با شما همکاری خواهد کرد.

رازداری مشاور

محرمانه بودن اطلاعات شما اولویت ما در مرکز مشاوره ستاره ایرانیان است. این بدان معنی است که ما اطلاعات خصوصی را بدون رضایت شما یا مگر اینکه طبق قانون الزامی باشد فاش نمی کنیم. رابطه ما با شما بر پایه اعتماد بنا شده است و شما می توانید به ما اعتماد کنید تا بهترین درمان را دریافت کنید.

منبع : خدمات عجیب مرکز مشاوره روانشناسی مشاورانه

11 فیلم ترسناک جهان با تحلیل روانشناسی

فیلم های ترسناکی که ممنوع شدند، بهترین فیلم های ترسناک، ژانر وحشت روانشناختی همه در این مطلب جمع شده است بنابراین به هیچ عنوان آن را از دست ندهید.

بهترین فیلم های ترسناک

1. جن‌گیر (1973) (The Exorcist)

ترس از جن و روح بسیاری از افراد را درگیر کرده است و ریشه در فیلم هایی دارد که جن را به صورت واقعی به تصویر کشیده اند. جن گیر جزو پیشگامان این مسیر می باشد و اگر از بسیاری از افراد بپرسید جزو ترسناک ترین فیلم هایی بوده است که دیده اند و باعث شده است تا مدت ها از حضور جن ترس داشته باشند.

2. شیطان‌صفتان (Diabolique)

فیلم هنری-جورج کلوزو نه تنها یکی از ترسناک ترین فیلم های ساخته شده است. همچنین در زمینه روانشناختی نیز برجسته است. فیلم‌هایی مانند «لورا» و «ربکا» پیشگامان اولیه این ژانر بوده اند.

کریستینا دلاسال (ورا کلوزوت)، یک مهاجر ونزوئلایی، یک مدرسه شبانه روزی را در کنار همسر ظالمش، میشل (پل موریس) اداره می کند. نیکول هورنر (سیمون سینیورت) نیز با میشل رابطه جنسی دارد، این دو زن به جای اینکه از یکدیگر خوششان نیاید، به خاطر ظلم و ستم میشل به هم پیوند می خورند. بنابراین، یک روز تصمیم می گیرند او را بکشند و جسدش را در استخر مدرسه بیندازند، به این امید که انگار غرق شده است. با این حال، بدن هرگز ظاهر نمی شود. در واقع، زمانی که استخر برای نگهداری تخلیه می شود، هیچ جا پیدا نمی شود. 

3. چشمان بدون چهره (Les yeux sans visage )

“چشم های بدون صورت” یک فیلم کلاسیک ترسناک فرانسوی است. زمانی که هیچکاک با فیلم «روانی» بر صحنه ترسناک آمریکا تسلط داشت، فرانسوی‌ها با این فیلم خود را مطرح کردند. 

داستان در مورد پروفسور ژنسیه، جراح پلاستیک مشهور می باشد که به دنبال ترمیم صورت دخترش اسکوب است که در اثر تصادفى نابود شده است.، نشان دادن لحظات جراحی باعث ترس از جراحی و اضطراب زیادی بینندگان شده است.

4. THE SHINING (1980)

درخشان داستان مردی به نام جک تورنس است که از اختلال مصرف الکل بهبود می یابد و در طول فیلم دچار هذیان و روان پریشی می شود. 

فیلم کلاسیک ترسناک استنلی کوبریک بر اساس رمانی از استفن کینگ، داستان جک تورنس (جک نیکلسون)، نویسنده مشتاق و الکلی در حال بهبودی را روایت می‌کند که موقعیتی را به عنوان سرایدار خارج از فصل در هتل منزوی اوورلوک می‌پذیرد و یکی از بهترین فیلم های ترسناک می باشد.

این فیلم باعث ترس از گیر افتادن در مکان های دور بدون امکانات ارتباطی می شود و باعث می شود فرد در شرایطی که امکان ارتباط با دیگران نداشته باشد دچار اضطراب شدید شود.

تماشای جک که به آرامی ذهن خود را از دست می دهد و بدترین تمایلات خود را در آغوش می گیرد، برای هر کسی که به دنبال وحشت است لذت می برد.

5. کشتار با اره برقی در تگزاس THE TEXAS CHAINSAW MASSACRE (1974)

ادوارد تئودور کین ملقب به صورت چرمی قاتل سریال ساکن تگزاس بود و این فیلم بر اساس قتل های وحشتناک او ساخته شده است. تنها دو جنایت از او ثابت شد اما همین قتل ها به شدت خشونت آمیز بود و باعث شود بسیاری از افراد اضطراب و استرس شدید پیدا کنند.

یکی از ترسناک ترین کارهای او ساخت وسایل از پوست قربانیانش بود. کندن صورت قربانیان و ساخت ماسک از آن ها باعث شده بود که صورت چرمی لقب بگیرد.

به نظر می رسد که صورت چرمی دچار بیماری دژنراتیو مغز می باشد.

6. THE RING (2002) ژانر وحشت روانشناختی

«حلقه» یکی از ترسناک ترین فیلم های ساخته شده است روند ساده تماشای یک فیلم را ترسناک‌تر از آنچه باید باشد نشان می‌دهد و حتی باعث فوبیا فیلم دیدن شده است.

داستان فیلم نوار نفرین شده ای که هفت روز پس از تماشای آن بینندگان را می کشد. در آن زمان بسیاری از افراد آگاهی کافی را در مورد ساختار نوار نداشتند و احساس می کردند که ممکن است واقعیت پیدا کند.

7. هالووین HALLOWEEN (1978)

موضوع اصلی فیلم فرار مایرز از یک بیمارستان روانی و قتل  تعدادی از نوجوانان است، در حالی که  دکتر لومیس برای ردیابی و متوقف کردن او در تلاش است. هالووین به طور گسترده ای به عنوان یک فیلم کلاسیک در میان فیلم های ترسناک و به عنوان یکی از ژانر وحشت روانشناختی دوران خود شناخته می شود. 

پانزده سال پس از قتل خواهرش در شب هالووین 1963، مایکل مایرز از یک بیمارستان روانی فرار می کند و به شهر کوچک هادونفیلد، ایلینوی باز می گردد تا افراد دیگری را به قتل برساند.

مایکل مایرز  مبتلا به اختلال تبدیلی، نوعی اختلال جسمی، می باشد. 

8.  شوم SINISTER (2012)

اسوالد آلیسون نویسنده داستان های ترسناک به خانه جدیدی که قبلا در آن قتل روی داده است می رود. اسوالد در تحقیق برای پرونده قتل  فیلم هایی از قتل های اتفاق افتاده پیدا می کند. در همه فیلم ها عضو کوچک خانواده بقیه را به قتل می رساند و خانه خود را تغییر می دهد اما دیگر دیر شده است زیرا فرزند کوچک او تحت تاثیر «شوم» قرار گرفته است.

این فیلم مانند فیلم ring ممکن است باعث ترس از فیلم یا تغییر مکان به خانه جدیدی شود که در بسیاری از فیلم های ترسناک تکرار شده است.

9. INSIDIOUS (2010)

Insidious یک فیلم ترسناک محصول سال ۲۰۱۰ به کارگردانی جیمز وان و لی وانل است. در این فیلم پاتریک ویلسون، رز بایرن و باربار هرشی به ایفای نقش پرداخته اند. دنباله این فیلم در سال 2013 منتشر شد.

این فیلم درباره خانواده ای است که در جستجوی کمک برای پسرشان دالتون هستند که پس از یک حادثه مرموز در اتاق زیر شیروانی به کما رفت. آن‌ها نمی‌دانند که این خواب بسیار بیشتر از آن چیزی است که فکر می کنند.

پیام این فیلم واضح است، خانواده ممکن است تهدید شود. خانواده ممکن است در خطر مرگبار باشد. اما خانواده همیشه زنده خواهد ماند.

این فیلم مانند بسیاری از فیلم های دیگر که به جن و ارتباط آن ها با زندگی می پردازد باعث فوبیا جن و ماوراءالطبیعهمی شود.

10. IT (2017)

ترس از راه رفتن در کنار زهکشی فاضلاب و دلقک دو مورد از فوبیاهایی می باشند که پس از پخش فیلم It افزایش یافتند و بسیاری از افراد گزارش کردند که از دلقک ها می ترسند و فوبیا دلقک را تجربه می کنند.

11. آرواره ها (1975)

اگر کسی قبل از این فیلم از رفتن به اقیانوس می ترسید، پس از تماشای فیلم آرواره ها هرگز حتی یک انگشت پا را در اقیانوس فرو نمی برد. کوسه ها، علیرغم بی علاقگی ثابت شده شان نسبت به انسان ها، اغلب تصور می شود که ماشین های کشتار  هستند فیلم نیز به این ترس بسیار رایج را دامن می زند.

12. سرگیجه (1958)

این فیلم کلاسیک آلفرد هیچکاک درباره یک کارآگاه سابق با ترس شدید از ارتفاع است که وظیفه دارد همسر یکی از دوستانش را از اتهام قتل او نجات دهد. مانند هر فیلم هیچکاک، پیچ و خم ها فراوان است.

بر اساس برخی مطالعات، ترس از ارتفاع توسط بسیاری از افراد تجربه می شود و بر پنج درصد از جمعیت جهان تأثیر می گذارد.

فیلم های ترسناکی که ممنوع شدند

چگونه یک فیلم توقیف می شود؟ خب، راه‌ها و دلایل مختلفی وجود دارد که فیلم می تواند ممنوع یا سانسور شود در ادامه لیستی از فیلم های ترسناکی که در آمریکا و سایر کشورها ممنوع شده است قرار داده ایم به شدت توصیه می شود که از دیدن این فیلم ها خودداری کنید زیرا دارای صحنه هایی بیمارگونه هستند که می توانند روحیه و روان شما را تحت تاثیر قرار دهند و زندگی شما را تحت تاثیر قرار می دهند و ژانر وحشت روانشناختی را  در خود جای داده اند.

1. جن گیر (1973)

یکی از پرمخاطب ترین فیلم های ترسناکی که ممنوع شدند، «جن گیر»می باشد که در بسیاری از کشور ها ممنوع می باشد. از لحظه اکران، فیلم «جن‌گیر» با واکنش شدیدی در بریتانیا مواجه و ممنوع شد.

2. کشتار با اره‌برقی در تگزاس (1974)

یکی از جنجالی ترین فیلم های ترسناک تمام دوران، «کشتار با اره‌برقی در تگزاس» بود که گامی انقلابی برای نشان دادن خشونت در سینما محسوب می شود. این فیلم که در سال 1974 اکران شد، یکی از اولین فیلم هایی بود که با خلق عناصری از ژانر اسلشر(Slasher) شناخته شد و در چندین کشور توقیف شد.

این فیلم از زمان انتشار اولیه آن در سال 1974 تا 1999 به مدت 25 سال در بریتانیا ممنوع شد.

پیشنهاد مشاور: ترس از زل زدن یا هیولای اسکوپوفوبیا + درمان

3. به گورت تف می‌کنم (1978)

«بر قبرت تف کردم» به دلیل نشان دادن موضوعات خارج از عرف مانند تجاوز مورد سانسور شدید در بسیاری از کشورها قرار گرفته است. این فیلم با بازی کامیل کیتون در نقش جنیفر هیلز، داستان وحشتناک تجاوز جنسی جنیفر و انتقامی که او از شکنجه‌گرانش می گیرد را دنبال می‌کند.

بدتر از آن، این فیلم در سراسر جهان مانند ایرلند، نروژ، ایسلند و آلمان غربی به طور کامل ممنوع شد و کانادا نیز آن را برای مدتی ممنوع کرده بود.

4. چهره های مرگ (1978)

«چهره‌های مرگ» یکی از فیلم هایی است که جزو فیلم های ترسناکی که ممنوع شدند می باشد. این فیلم ترسناک به کارگردانی جان آلن شوارتز که در سال 1978 منتشر شد به شدت حوادث ناگبار مربوط به مرگ را واقعی نشان می دهد که می تواند تا مدت ها خواب شما را بهم بزند.

5. کانیبال هولوکاست (1980)

این فیلم شامل تصاویری از آدم خواری و مرگ حیوانات به صورت بسیار واقعی است، این فیلم به عنوان یک مستند واقعی ارائه شد و سفر وحشتناک یک انسان شناس به نام هارولد مونرو (رابرت کرکمن) را ترسیم کرد که یک ماموریت نجات را به جنگل های آمازون هدایت می کند.

»هولوکاست آدم خوار» در استرالیا، نروژ، فنلاند، ایسلند، نیوزلند و سنگاپور کاملاً ممنوع شد و بریتانیا در نهایت به عنوان بخشی از فهرست فیلم‌های ناخوشایند در دولت بریتانیا ممنوع شد.

6. فیلم مرده شیطانی (The Evil Dead 1981)

با معیارهای امروزی تقریبا خنده دار به نظر می رسد، اما  «مردگان شیطانی» در ابتدا ممنوع بود. این فیلم درباره اش ویلیامز ( بروس کمپبل ) و دوستانش است که در سفری به یک کلبه تنها در جنگل ناخواسته یک شیطان را احضار می کنند. 

این فیلم تا به امروز در چندین کشور ممنوع است.

7. هزارپای انسانی ۲ (دنباله کامل) (The Human Centipede 2: Full Sequence (2011))

به جرات می توان گفت که «هزارپای انسانی» از زمان اکران خود شهرت زیادی به دست آورده است. این مفهوم بسیار منزجر کننده است، زیرا یک دانشمند دیوانه (دیتر لیزر) سه قربانی انسانی را از انتها به به یکدیگر وصل می کند و یک “هزارپای انسانی” ایجاد می کند. بله، وحشتناک است ما با صحنه‌هایی از خشونت جنسی شدید، مرگ نوزاد و حتی صحنه‌های اسهال روبرو هستیم که با توجه به زمینه، حتی بدتر از آن چیزی است که تصور می کنید و به شدت توصیه می شود از دیدن آن خودداری کنید.

8. یک فیلم صربستانی ( Српски филм, Srpski film)

یکی از بدترین و وحشتناک ترین فیلم هایی که جزو فیلم های ترسناکی که ممنوع شدندمی باشد. فیلم صربستانی می باشد. این فیلم با تصاویری از نکروفیلیا، پدوفیلیا، و برخی از وحشتناک ترین لحظات ثبت شده در فیلم صحنه ها شامل تجاوز و قتل یک نوزاد تازه متولد شده، رابطه جنسی با اجساد، و لحظاتی دردناک و مریض که در آن قهرمان فیلم به دلیل مصرف مواد مخدر با فرزند خود رابطه جنسی برقرار می کند.
این فیلم به دلیل آسیب های روانی که به همراه دارد در بسیاری از کشورها ممنوع شده است.
«فیلم صربستانی» در آلمان، نروژ، برزیل، استرالیا، نیوزلند، مالزی، اسپانیا و سنگاپور توقیف شده است. حتی کشورهایی که فیلم را پهش کردند بخش های زیادی از آن را سانسور کردند. با کمال تعجب، بریتانیا از جمله کشورهایی بود که با سانسور و کاهش فیلم، اجازه پخش این فیلم را داد.

در صورتی که به لیست فیلم های ترسناک علاقه داشتید در قسمت نظرات ما را آگاه کنید تا قسمت دوم آن را نیز در سایت قرار دهیم.

منبع : 11 فیلم ترسناک جهان با تحلیل روانشناسی 

چگونه افسردگی بر بدن و ذهن شما تأثیر می گذارد؟

ثاثیر افسردگی بر بدن خطرناک است؟ افسردگی یک بیماری روانی جدی اما نسبتاً شایع است. هر کسی ممکن است به آن  مبتلا شود و این یکی از دلایل اصلی ناتوانی در سراسر جهان است.

عدم تعادل شیمیایی مغز ممکن است به افسردگی کمک کند، اختلال در سایر نواحی مغز، مانند هیپوکامپ، نیز باعث ایجاد افسردگی می شود.

علائم افسردگی رایج شامل خستگی، تغییرات اشتها و کمبود انرژی و لذت است، البته هیچ درمان مشخصی برای آن وجود ندارد، اما با دارو و درمان قابل درمان است و بستگی به شرایط فرد دارد.

افسردگی می تواند بیشتر جنبه های زندگی افراد را تحت تاثیر قرار دهد و حتی باعث بیماری های جسمانی نیز بشود.

تاثیر افسردگی بر بدن

انواع مختلفی از افسردگی وجود دارد، از جمله افسردگی اساسی، اختلال افسردگی مداوم و همچنین انواع متفاوتی مانند اختلال عاطفی فصلی و افسردگی پس از زایمان.

درک ما از این بیماری  در حال تکامل است. هر فردی با هر سن، جنسیت، نژاد، توانایی یا پیشینه فرهنگی ممکن است به این بیماری مبتلا شوند و این یک مشکل جدی است: طبق داده های موسسه ملی سلامت روان، طی دهه های گذشته، خودکشی در ایالات متحده به دلیل افسردگی افزایش یافته است.

علاوه بر این، سازمان بهداشت جهانی افسردگی را به عنوان عامل اصلی ناتوانی در سراسر جهان نام برده است و ثاثیر افسردگی بر جسم افراد را تایید کرده است.

عدم تعادل شیمیایی مغز

عوامل زیادی وجود دارد که می تواند در ایجاد افسردگی نقش داشته باشد. یک فرضیه شناخته شده بیان کرده است که این بیماری به دلیل عدم تعادل مواد شیمیایی مغز به نام انتقال دهنده های عصبی ایجاد شده است.

انتقال دهنده های عصبی، مانند دوپامین، سروتونین و نوراپی نفرین، همگی عملکردهای متفاوتی دارند اما پیام های شیمیایی را بین نورون های مغز ارسال می کنند و در خلق و خوی افراد در هر لحظه نقش دارد.

چند راه وجود دارد که عدم تعادل ممکن است رخ دهد. سلول هایی که پیام های شیمیایی را دریافت می کنند ممکن است پذیرای آن نباشند، یا مغز ممکن است مقادیر کمتری از انتقال دهنده های عصبی خاص را نسبت به مقدار مطلوب تولید کند.

انتقال دهنده های عصبی به طور منظم در طی فرآیندی به نام بازجذب جذب نورون ها می شوند که انتقال دهنده های عصبی را از انتقال پیام های خود باز می دارد. اگر مغز اساساً انتقال دهنده های عصبی را خیلی سریع “پاکسازی” کند، ممکن است عدم تعادل رخ دهد.

آریان می گوید، این انواع مختلف عدم تعادل می تواند تا حدی توضیح دهد که چرا افسردگی در هر فردی متفاوت است و چرا برخی افراد به انواع خاصی از درمان پاسخ بهتری می دهند.

نواحی مغز درگیر افسردگی

به نظر می رسد به طور خاص چندین ناحیه مغز نقش مهمی در ایجاد علائم افسردگی دارند.

آمیگدال که در اعماق مرکز مغز قرار دارد، در بسیاری از پاسخ‌های احساسی از جمله فعال کردن مغز و پاسخ ترس بدن نقش دارد. این ناحیه تمایل به افزایش فعالیت در افراد مبتلا به افسردگی دارد.

تحقیقات همچنین نشان داده است که برخی از نواحی مغز در افراد مبتلا به افسردگی مزمن کوچک می‌شوند بنابراین عملکرد کمتری دارند. این نواحی شامل هیپوکامپ است که در حافظه بلند مدت نقش دارد و تالاموس که چرخه خواب و بیداری را تنظیم می کند و ورودی حسی و حرکتی را کنترل می کند.

توجه به این نکته مهم است که در حالی که عدم تعادل شیمیایی و سایر مکانیسم های مغز به تنهایی باعث افسردگی نمی شوند. ژنتیک، تجربیات آسیب زا، شرایط پزشکی، استرس مزمن و حتی ویژگی های شخصی می تواند فرد را بیشتر در معرض ابتلا به افسردگی قرار دهد.

برخی افراد از نظر عاطفی واکنش‌پذیرتر هستند، این به تنهایی لزوماً به این معنی نیست که آن ها به یک بیماری روانی مبتلا خواهند شد، اما ممکن است در معرض خطر بیشتری قرار بگیرند.

علائم ثاثیر افسردگی بر بدن

علائم روانی افسردگی مانند احساس غم و اندوه و ناتوانی در لذت بردن از چیزهایی که معمولاً باعث شادی می شود، نیز رایج است.

در واقع، بسیاری از علائم نه در ذهن بلکه در بدن احساس می شود.

علائم افسردگی فیزیکی بسته به فرد می باشد. پرخوابی یا خواب‌آلودگی مفرط، مانند بی‌خوابی امری شایع است. اشتها نیز می تواند تحت تأثیر افسردگی قرار گیرد، بی اشتهایی یا با پرخوری یا خوردن بدون فکر از نشانه های این بیماری می باشد. برخی افراد احساس کمبود انرژی یا انگیزه می کنند درحالی که دیگران احساس بی قراری می کنند.

یکی از جنبه‌های افسردگی که در معیارهای تشخیصی قرار نمی‌گیرد این است که می‌تواند باعث شود همیشه احساس بیماری، درد و خستگی داشته باشید. دلیل این نیست که تنبلی می کنید، بلکه به این دلیل است که انرژی ندارید و مغز و عضلات شما احساس خستگی می کنند. این فعالیت را چالش برانگیز می کند زیرا کاری که باید انجام دهید کاری است که تمایلی به انجام آن ندارید، بنابراین باید به خودتان فشار بیاورید.

اینکه علائم فردی چگونه ظاهر می شود می تواند به سن آن ها نیز بستگی داشته باشد. کودکان و نوجوانان به احتمال زیاد بی قرار یا تحریک پذیر هستند، در حالی که افراد مسن ممکن است مواردی مانند مشکلات معده و بی خوابی را تجربه کنند.

جدی‌ترین علامت افسردگی، مشغولیت، مرگ، آرزوی مردن یا تلاش فعالانه برای کشف چگونگی مردن می باشد. افکار خودکشی جدی هستند. خودکشی یکی از علل اصلی مرگ و میر در ایالات متحده است و دومین عامل مرگ و میر در میان کودکان، نوجوانان و بزرگسالان جوان از ۱۰ تا ۳۴ سال است.

افسردگی قابل درمان است

در حالی که داده‌های مربوط به خودکشی ناگوار است، افسردگی ضرری ندارد. خبر خوب این است که این بیماری قابل درمان است.

راه های مختلفی برای درمان وجود دارد، از جمله داروها، درمان شناختی رفتاری و اقدامات تخصصی برای افرادی که نیاز به درمان تخصصی دارند.

ثاثیر افسردگی بر بدن می تواند شما را از انجام کار باز دارد.

دارودرمانی

رایج‌ترین داروهایی که برای افسردگی تجویز می‌شوند، مهارکننده‌های انتخابی بازجذب سروتونین یا SSRI نامیده می‌شوند. تصور می شود که آن ها با جلوگیری از بازجذب بیش از حد ناقل عصبی سروتونین کار می کنند.

درمان

درمان شناختی رفتاری (CBT)، یکی از مؤثرترین اشکال علمی درمانی برای افسردگی است، مانند رفتار درمانی دیالکتیکی (DBT). روان درمانی بین فردی، فعال سازی رفتاری یا درمان حل مسئله، گزینه های خوب دیگری هستند که به نیازهای خاص فرد بستگی دارد.

درمان شناختی رفتاری کمک م یکند تا ثاثیر افسردگی بر بدن کاهش یافته و احساس سلامت جسمی بیشتری داشته باشید.

به یاد داشته باشید که افسردگی تقصیر تو نیست. هیچ کس نباید برای آن احساس گناه کند. یک بیماری عصبی است و شما به حمایت نیاز دارید و این مشکلی ندارد.

منبع : چگونه افسردگی بر بدن و ذهن شما تأثیر می گذارد؟

11 راه قطعی برای رفع وابستگی عاطفی در رابطه ❤️ نشانه هایی که باید بدانید

وابستگی عاطفی چیست؟ وابستگی ناسالم چیست؟ عوارض وابستگی عاطفی چیست؟ وابستگی، یا بیش از حد نیازمند بودن، یکی از قاتل های بزرگ رابطه است که هیچ کس واقعاً تا وقتی دیر نشده به آن توجه نمی کند. 

وابستگی عاطفی چیست؟

وقتی در رابطه هستید ممکن است کامل به همسر خود تکیه کنید اما اگر می‌خواهید زندگی شاد و پرباری داشته باشید، حفظ استقلالتان بسیار مهم است. خوشبختانه، کارهای زیادی وجود دارد که می‌توانید انجام دهید تا در عین حال که رابطه‌تان را قوی نگه دارید، کمتر به طرف مقابلتان وابسته شوید. در اینجا 10 راه وجود دارد که می توانید در رابطه خود مستقل تر باشید.

1. خودتان را بشناسید

شما خارج از رابطه کی هستید؟ از چه چیزی لذت می برید؟ ارزش های شما چیست؟ اگر مطمئن نیستید، سعی کنید 10 دقیقه در روز بنشینید و در به زندگی خود فکر کنید. این به شما کمک می کند به آنچه هستید وفادار بمانید و خود را در رابطه گم نکنید. 

شناختن خودتان می تواند دشوار و چالش برانگیز باشد. می توانید مراقبه و مراقبت از خود را تمرین کنید تا زمان بیشتری را با خود بگذرانید و شناخت بهتری از خودتان به دست آورید.

2. خودت تصمیم بگیر

اجازه ندهید که شریک زندگیتان برای شما تصمیم بگیرد. حتی در مورد چیزهای کوچک، مانند اینکه دوست دارید روز خود را چگونه بگذرانید یا برای ناهار چه چیزی بخورید. گرفتن تصمیمات کوچک مانند این هر روز می تواند منجر به اعتماد به نفس بیشتر در زمان تصمیم گیری های بزرگتر شود. 

یکی از عوارض وابستگی عاطفی موکول کردن تصمیم گیری به شرکای خود می باشد زیرا از طرد شدن می ترسیم. به خاطر داشته باشید که تنها تایید شخصی که نیاز دارید، تایید خودتان می باشد.

3. برای خود اهدافی تعیین کنید.

کشف کنید که دوست دارید در زندگی خود به چه چیزی برسید؟ اهداف شما چیست؟ این اهداف مربوط به شغل، سرگرمی یا حتی خانواده باشد. اگر بتوانید این اهداف را در ذهن داشته باشید، می توانید برای دستیابی به آن ها تلاش کنید و از شریک زندگی خود در رسیدن به اهدافش حمایت کنید. 

سعی کنید اهداف خود را به خاطر شریک زندگیتان قربانی نکنید. انجام این کار می تواند منجر به رنجش فراوان شود که پایه و اساس خوبی برای یک رابطه سالم نیست.

4. نیازهای عاطفی خود را برآورده کنید

سعی کنید برای راحتی یا تایید به شریک زندگی خود تکیه نکنید. خیلی خوب است که هر از چند گاهی به دنبال تمجید و آرامش از شریک زندگی خود باشید، اما منبع اصلی آن باید خودتان باشید.

 چک کنید و بفهمید که به چه چیزی نیاز دارید. سپس، می توانید برای خواسته های خود تلاش کنید و استقلال خود را حفظ کنید. 

  • به عنوان مثال، شاید روز بدی را پشت سر گذاشته اید و احساس استرس می کنید. در این شرایط سعی کنید یک حمام طولانی بگیرید یا قدم بزنید تا روحیه خود را بالا ببرید و آرامش کسب کنید.
  • شاید در محل کارتان ترفیع بگیرید. به خودتان افتخار کنید و برای خود هدیه ای بخرید تا این را نشان دهید.

5. منافع خود را حفظ کنید.

به علایق خود در خارج از رابطه ادامه دهید. این به شما کمک می کند تا به یاد بیاورید که قبل از ملاقات با شریک زندگی خود چه کسی بوده اید.

اگر سرگرمی مورد علاقه ندارید، سعی کنید به سرگرمی جدیدی روی آورید که همیشه می خواستید آن را امتحان کنید. انجام فعالیت های خارج از رابطه تان به شما و شریک زندگی تان زمان زیادی برای تنهایی می دهد. 

6. یاد بگیرید که خودتان را دوست داشته باشید

وقتی خودمان را دوست داریم، کمتر به دیگران وابسته هستیم

مطمئن شوید که خودتان را به خاطر سخت کوشی خود تحسین می کنید و با تغذیه صحیح و ورزش از بدن خود مراقبت کنید. هرچه بیشتر بتوانید خودتان را ارتقا دهید، کمتر وابسته خواهید بود و مستقل تر خواهید شد.

7. مسئولیت خود را بر عهده بگیرید

به یاد داشته باشید که تنها کسی که مسئول زندگی شماست، شما هستید، نه هیچ کس دیگری. هرچه بیش تر از خودتان و مسیرتان شناخت داشته باشید، بهتر می توانید مسئولیت را بر عهده بگیرید و زندگی خود را برای بهتر شدن تغییر دهید. 

8. با شریک زندگی خود حد و مرز تعیین کنید

به همسرتان بگویید که دوست دارید مستقل تر شوید. همانطور که برای کاهش وابستگی کار می کنید، به شریک زندگی خود بگویید که باید به شما اجازه دهد این تغییرات را انجام دهید. 

  • به عنوان مثال، شاید شریک زندگی شما امور مالی را اداره کند. اگر می‌خواهید مستقل‌تر شوید، به آن ها بگویید که می‌خواهید پرداخت برخی از صورت‌حساب‌ها را به عهده بگیرید.
  • یا شاید شریک زندگی شما عادت داشته باشد که هر بار که خانه را ترک می کنید با شما بیرون برود. به آن ها بگویید که دوست دارید چند کار را به تنهایی انجام دهید.

9. از حق خودت دفاع کن

قاطع باشید و اجازه ندهید دیگران از شما سوء استفادهکنند. اگر نمی خواهید کاری را انجام دهید، آن را به همسرتان بگویید. صدای خود را به گوش دیگران برسانید و به یاد داشته باشید که نظرات و احساسات شما مهم هستند. 

این می تواند در مورد انتخاب شام، فیلم یا موسیقی بوده. یا می‌تواند در مورد مسائل بزرگ‌تری، مانند شهری که می‌خواهید در آن زندگی کنید باشد.

10. با مشاور صحبت کنید

رهایی از وابستگی می تواند سخت باشد. اگر برای ترک عادت های خود مشکل دارید، بهتر است با یک متخصص سلامت روان صحبت کنید. آن‌ها می‌توانند مهارت‌ها و مکانیسم‌های مقابله‌ای را برای حفظ استقلال خود در یک رابطه به شما آموزش دهند.

آن ها همچنین می توانند راه هایی را به شما آموزش دهند تا عزت نفس خود را تقویت کنید و از خودتان دفاع کنید.

11. گروه دوستان خود را گسترش دهید

پیدا کردن افراد خوب می تواند به شما کمک کند. سعی کنید دوستان خوبی انتخاب کنید که با آن ها وجه اشتراک داشته باشید و بتوانید کنار آن ها خودتان باشید.

اگر خودتان را دوست نداشته باشید، نمی توانید عشق دیگران را دریافت کنید

آیا تا به حال پیش آمده که دیگران از شما تعریف کنند ولی شما آن را نپذیرید؟  اگر احساس می کنید لایق عشق نیستید، نمی توانید اجازه دهید این همه خوبی عاطفی وارد شود.

 افرادی که نسبت به خود دلسوزتر هستند، مراقبت و محبت بیشتری از شریک زندگی خود دریافت می کنند، پذیرنده‌تر بوده، تمایل بیشتری برای سازش دارند و به شریک زندگی خود آزادی بیش تری می‌دهند. افراد دلسوز به خود، انتقادی و کنترل کننده نیستند، از نظر کلامی خشن تر هستند و میزان رضایت بیشتری از رابطه دارند. 

5 نشانه که به دوست خود وابسته هستید| نشانه های وابستگی

وقتی در مورد روابط وابستگی صحبت می کنیم، اغلب به رابطه عاشقانه فکر می کنیم. با این حال، قطعاً نشانه‌هایی وجود دارد که نشان می‌دهد ممکن است به دوست خود نیز وابسته بشوید، در ادامه نشانه های وابستگی ذکر شده است:

1. برای همه نیازهای خود به دوستتان متکی هستید

دریافت حمایت عاطفی از دوستانتان طبیعی است. طبیعی می باشد که با دوستان خود برنامه ریزی کنید، گذراندن وقت با دوستان و تقویت روابط خود با آن ها را در اولویت قرار دهید. با این حال، اگر متوجه شدید که برای برآورده کردن همه نیازهایتان بیش از حد به یک دوست متکی هستید، ممکن است نشانه‌ای باشد که به هم وابسته شده‌اید.

2. نمی توانید تحمل کنید که دوستتان وارد رابطه شود

اگر متوجه شدید که بدون توجه به اینکه دوستتان با چه کسی قرار ملاقات می‌گذارد، یا مدت زمانی که با هم بوده‌اند، اذیت می‌شوید، ممکن است نشانه‌ای باشد که شریک زندگی‌شان را تهدیدی برای زمانی که با دوستتان می‌گذرانید می‌بینید. 

3. اگر بخواهد گروه دوستان را گسترش دهند، عصبانی می شوید

اغلب زمانی که افراد به هم وابسته هستند، به این معنا نیست که نمی‌خواهند دوستان جدیدی پیدا کنند یا با افراد جدیدی آشنا شوند، بلکه اعتماد به نفس پایینی دارند و نگران هستند که اگر دوستانشان با دیگران ملاقات کنند، آن ها را پشت سر بگذارند.

4.  به آن ها اجازه می دهید برای شما تصمیمات اساسی بگیرند

اگر متوجه می‌شوید که بر اساس راضی کردن دیگران و قرار دادن خود در رتبه دوم تصمیم می‌گیرید، به دیگران وابسته شده اید و برای نگه داشتن آن ها کنار خود هرکاری انجام می دهید.

منبع : 11 راه قطعی برای رفع وابستگی عاطفی در رابطه ❤️ نشانه هایی که باید بدانید 

آیا سکته مغزی می تواند باعث افسردگی شود؟

درمان افسردگی بعد از سکته مغزی چیست؟ آیا سکته مغزی می تواند باعث افسردگی شود؟ هر سال حدود 795000 نفر در ایالات متحده دچار سکته مغزی می شوند. باوجود اینکه بیش از 82 درصد از این افراد زنده می مانند، بسیاری از آن ها در طول توانبخشی با مشکلات مختلفی مواجه می شوند.

پس از سکته مغزی برخی از آن ها با چالش‌های فیزیکی مواجه می‌شوند، مانند اینکه باید راه رفتن، صحبت کردن، خوردن یا نوشتن را دوباره یاد بگیرند تا استقلال را دوباره به دست آورند. اما چالش‌های دیگر نامرئی هستند و شناسایی آنها دشوارتر است.

در اینجا به این موضوع می پردازیم که چرا افسردگی تا این حد بر بازماندگان سکته مغزی تأثیر می گذارد و متخصصان پزشکی برای کمک به چه کاری می توانند انجام دهند.

افسردگی پس از سکته یک عارضه نسبتا شایع سکته مغزی است و می تواند کیفیت زندگی را تحت تاثیر قرار دهد. سطح تحصیلات پایین، وضعیت اجتماعی-اقتصادی، سیگار کشیدن و اختلالات عملکردی به عنوان عوامل خطر برای بروز افسردگی پس از سکته در نظر گرفته شد. 

آیا افسردگی پس از سکته شایع است؟

حدود یک سوم از تمام بازماندگان سکته مغزی در دوره ای از بهبودی خود دچار افسردگی می شوند. این سه برابر  بیشتر از جمعیت عادی است.

اگر  زن هستید، ممکن است خطر حتی بیشتر باشد. بر اساس مطالعه‌ای که اخیراً در مورد مقایسه بازماندگان سکته مغزی 65 ساله یا بالاتر صورت گرفته است، زنان 20 درصد بیشتر از همتایان مرد خود در معرض ابتلا به افسردگی پس از سکته هستند.

گونه و چرا افسردگی پس از سکته بر زنان متفاوت از مردان تأثیر می گذارد؟ احتمالاً به دلیل ترکیبی از عوامل مختلف از تفاوت های هورمونی گرفته تا نقش های اجتماعی بستگی دارد.

یک مطالعه نشان داد که در حالی که زنان بیشتر از مردان از سکته مغزی ایسکمیک جان سالم به در می‌برند، شرایط ناتوان‌کننده‌تری را نیز تجربه می‌کنند و پس از آن کیفیت زندگی ضعیف‌تری دارند.

تقریباً 25 درصد از بیمارانی که دچار سکته مغزی می‌شوند، در سه ماه اول پس از سکته مغزی، سطحی از اختلالات شناختی را تجربه می کنند. بازماندگان سکته مغزی با اختلال شناختی دارای میزان بالاتری از ناتوانی، مرگ و میر و بستری شدن طولانی تر در بیمارستان را تجربه می کنند که همه اینها می تواند منجر به علائم افسردگی شود.

علت افسردگی پس از سکته چیست؟

چرا برخی از بازماندگان سکته دچار افسردگی می شوند؟ به دلیل اینکه چگونه سکته بر ترکیبی از ویژگی های روانی، اجتماعی و بیولوژیکی تأثیر می گذارد.

در برخی موارد، زبان فرد ممکن است تحت تأثیر قرار گیرد و این بر توانایی او برای برقراری ارتباط و بیان خود تأثیر می‌گذارد. این تغییر می‌تواند برای بیماران ناامیدکننده باشد و ممکن است آن‌ها احساس انزوا کنند یا نتوانند از کارهایی که قبل از سکته انجام داده‌اند لذت ببرند.

برای دیگران، مبارزه ممکن است بیشتر در مورد مقابله با اثرات فیزیکی سکته مغزی باشد.

سکته مغزی ممکن است باعث ضعف یا تغییرات حسی در یک طرف بدن شود که لباس پوشیدن، حمام کردن، تغذیه و توالت رفتن را دشوار می کند و برخی از بیماران ممکن است در مورد نیاز به کمک احساس خجالت یا از دست دادن استقلال داشته باشند.

سکته مغزی در نیمکره چپ با نرخ بالاتر افسردگی مرتبط است و ممکن است با تأثیراتی که نیمکره چپ بر زبان و شناخت دارد مرتبط باشد.

علائم افسردگی پس از سکته مغزی چیست؟

مانند افسردگی عمومی، علائم افسردگی پس از سکته مغزی می تواند به روش های مختلفی ظاهر شود.

 از دست دادن لذت یا علاقه به انجام کارها، خلق افسرده، کمترین مشارکت اجتماعی، تغییر در اشتها، وزن، خواب زیاد، ناتوانی در تمرکز، احساس بی‌ارزشی یا ناامیدی و افکار آسیب‌رسانی به خود از علائم این افسردگی می باشد.

به عنوان مثال، بیمارانی که توانایی صحبت کردن خود را از دست می دهند یا سایر مشکلات عصبی دارند، ممکن است نتوانند به راحتی احساسات خود را بیان کنند.

چگونه افسردگی پس از سکته مغزی را درمان می کنید؟

در حالی که افسردگی پس از سکته تنها یک مسئله است که باید در دوران سختی با آن مقابله کرد، اما قابل کنترل است. بهترین راه برای مقابله با افسردگی پس از سکته، صحبت با مشاور و روانشناس می باشد.

با مشاور، ارائه دهندگان مراقبت های بهداشتی، دوستان نزدیک یا خانواده صحبت کنید. به یک گروه پشتیبانی بپیوندید. نیازهای خود را به اشتراک بگذارید و کمک بخواهید.


درمان افسردگی بعد از سکته مغزی

داروهای ضد افسردگی در درمان افسردگی متوسط تا شدید بسیار مفید می باشند. پزشک ممکن است داروهای ضد افسردگی را همراه با درمان های روانشناختی تجویز کند. گاهی اوقات زمانی که سایر درمان ها موفقیت آمیز نمی باشد، داروهای ضد افسردگی تجویز می گردد. 

تحقیقات نشان می‌دهد که درمان‌های روان‌شناختی مؤثرترین گزینه درمانی برای افراد مبتلا به اضطراب هستند. اما برای اضطراب شدید، دارو ممکن است مفید باشد.

درمان های روانی

اگر افسردگی خفیف یا متوسط دارید، درمان روانشناختی و تغییر سبک زندگی ممکن است برای شما مفید باشد.

رفتار درمانی شناختی (CBT).  به شما کمک می کند تا الگوهای فکری غیرمفید را شناسایی و تغییر دهید و رویکردی مثبت تر و حل مسئله ایجاد کنید. این درمان یکی از موثرترین درمان های افسردگی می باشد.

رفتار درمانی. رفتار درمانی بر انجام فعالیت هایی متمرکز است که پاداش ها خوشایند یا رضایت بخش هستند ئ هدفش این است که شما را دوباره درگیر زندگی کند.

درمان بین فردی  به شما کمک می کند الگوهایی را در روابط خود بشناسید که شما را در برابر افسردگی آسیب پذیرتر می کند و به شما در بهبود روابط، کنار آمدن با غم و اندوه و یافتن راه های جدید برای کنار آمدن با دیگران تمرکز می کنید.

درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی. گروه درمانی که شامل مدیتیشن، مراقبه و ذهن آگاهی است به شما می آموزد که بر لحظه حال تمرکز کنید بدون اینکه سعی کنید آن را تغییر دهید. این به شما کمک می کند تا احساسات غمگینی و منفی را به سرعت تشخیص و درمان کنید.

سبک زندگی

داشتن یک سبک زندگی سالم می تواند به شما کمک کند احساس خوبی در بدن و ذهن داشته باشید بنابراین خوب بخورید و الکل را محدود کنید و ورزش منظم را روزانه داشته باشید.

فعالیت هایی را انجام دهید که از آن ها لذت می برید و با افرادی که از همراهی آن ها لذت می برید وقت بگذرانید. در مورد احساسات خود با یکی از اعضای خانواده یا دوستان مورد اعتماد خود صحبت کنید.


مشکلات روانی بعد از سکته مغزی

  • افسردگی و اضطراب پس از سکته شایع است.
  • اگر بیش از دو هفته احساس غمگینی یا افسردگی داشته باشید، ممکن است دچار افسردگی شوید. اگر علاقه خود را نسبت به چیزهایی که معمولاً از آنها لذت می برید، از دست بدهید، کمبود انرژی داشته باشید، در خوابیدن مشکل داشته باشید یا بیش از حد معمول بخوابید ممکن است درگیر افسردگی شوید.
  • اگر احساس اضطراب پس از پایان یک موقعیت استرس زا از بین نرود یا اگر بدون دلیل خاصی احساس اضطراب کنید، ممکن است دچار اضطراب مزمن شده باشید.
  • افسردگی و اضطراب قابل درمان و بهبودی می باشد.

منبع : آیا سکته مغزی می تواند باعث افسردگی شود؟ 

درمان قطعی افسردگی را با ما تجربه کنید

درمان قطعی افسردگی را با ما تجربه کنید

افسردگی یک اختلال روانی است که بر احساس و تفکر شما تأثیر می گذارد. همچنین نحوه عمل شما را تغییر می دهد و باعث از دست دادن علاقه به کارهای روزمره و فعالیت هایی می شود که زمانی از آن لذت می بردید. زمانی که احساس افسردگی می کنید، در محل کار، مدرسه و حتی در مسئولیت های خانه عملکرد ضعیفی پیدا می کنید.

علائم افسردگی

این عارضه حتی می تواند شما را از نظر جسمی تحت تاثیر قرار دهد و فهرستی از علائم فیزیکی را به همراه داشته باشد. علائم افسردگی می تواند از خفیف تا شدید متغیر باشد. برخی از علائم رایج افسردگی عبارتند از:

  • غم
  • بدخلقی
  • علاقه خود را نسبت به فعالیت های قدیمی از دست داده.
  • اشتها و وزن آن ها تغییر می کند.
  • مشکل خواب
  • انرژی کم یا خستگی
  • کندی گفتار یا حرکات
  • احساس گناه یا بی ارزشی
  • مشکلات تفکر و تمرکز
  • اعمال فیزیکی بی هدف
  • فکر به مرگ یا خودکشی

در ایالات متحده، از هر ۱۵ بزرگسال، یک نفر در سال معمولی دچار افسردگی می شود. این عارضه برای هر کسی و در هر زمانی ممکن است رخ دهد، اما در افراد ۱۵ تا ۲۸ ساله، به ویژه در زنان، شایع‌تر است. اگر والدین، خواهر و برادر یا سایر خویشاوندان درجه یک شما سابقه ابتلا به این بیماری را داشته باشند، خطر ابتلا به آن برای شما بیشتر است.

تفاوت بین افسردگی و غم و درمان قطعی افسردگی

بسیاری از مردم افسردگی را با غم و اندوه شدید اشتباه می گیرند، مانند غم و اندوهی که با مرگ یکی از عزیزانشان، پایان رابطه یا از دست دادن شغل رخ می دهد. احساساتی که در پاسخ به یک رویداد دلخراش مانند این تجربه می کنید، دشوار است، اما مانند افسردگی نیست.

با این حال، این شرایط دارای ویژگی های مشابهی مانند غم و اندوه شدید و کناره گیری احتمالی از فعالیت های مورد علاقه است.

غم و اندوه باعث ایجاد امواجی از احساسات دردناک می شود که با افکار یا خاطرات خوب در هم آمیخته شده است. اما در افسردگی، حداقل به مدت دو هفته به میزان قابل توجهی احساس لذت یا احساسات مثبت کمتری می کنید.

وقتی غم و اندوه را تجربه کرده، عزت نفس مثبت را نیز احساس می کنید. برعکس، افسردگی باعث می شود که شما احساس بی ارزشی کنید. حتی می توانید احساس تنفر از خود را تجربه کنید.

اگرچه غم و اندوه می تواند شما را به فکر مرگ بیندازد و حتی منجر به خیال پردازی در مورد مرگ شود، افسردگی منجر به افکار جدی تری می شود. اگر افسرده هستید، ممکن است به این فکر کنید که واقعاً به زندگی خود پایان دهید و چگونه این کار را انجام دهید.

احتمالاً احساس می‌کنید لیاقت ادامه زندگی را ندارید یا شاید احساس می‌کنید نمی‌توانید با احساسات منفی خود کنار بیایید و می‌خواهید «تسلیم شوید».

روانشناسان باتجربه ما در مرکز مشاوره ستاره ایرانیان به شما کمک می کند تا متوجه شوید که آیا علائم غم و اندوه دارید یا افسردگی. ما از طریق حمایت و درمان‌های خاص که به تسکین علائم شما کمک می‌کنند، به شما کمک خواهیم کرد.

آیا من در معرض افسردگی هستم؟

هر کسی می تواند از این مشکل سلامت روان رنج ببرد، افسردگی حتی برای افرادی که به نظر می آید همه چیز در زندگی دارند نیز پیش می آید. با این حال، برخی عوامل خاص در زندگی ممکن است معرض خطر ابتلا به این بیماری را افزایش دهد.

عواملی که باعث افزایش خطر ابتلا به افسردگی می شوند عبارتند از:

  • بیوشیمی
  • ژنتیک، مانند اینکه یکی از خویشاوندان نزدیک شما از افسردگی رنج ببرد.
  • شخصیت، به ویژه اگر از اعتماد به نفس پایین رنج می برید، استرس را به خوبی مدیریت نمی کنید یا دیدگاهی منفی نسبت به جهان دارید.
  • محیط، در معرض خشونت یا سوء استفاده قرار دارید.
  • اقتصاد، اگر در فقر زندگی می کنید یا استرس مالی و اقتصادی دارید.

در حالی که هیچ یک از این ها دلایل قطعی افسردگی نیستند، این عوامل شما را در برابر وضعیت سلامت روان آسیب پذیرتر می کنند. خوشبختانه، درمان افسردگی بسیار متداول می باشد. می توانید با تماس با مرکز مشاوره ستاره ایرانیان احساس، تفکر و رفتار خود را بهبود بخشید.

درمان قطعی افسردگی

افسردگی قابل درمان است. در واقع، تقریباً همه افرادی که به دنبال درمان این بیماری هستند موفق می شوند علائم خود را تسکین می دهند.

هنگامی که برای اولین بار به مرکز مشاوره ستاره ایرانیان مراجعه می کنید یکی از درمانگران مجرب ما ارزیابی تشخیصی را انجام می دهد. این تشخیص شامل مصاحبه انفرادی، بررسی تاریخچه سلامت و سایر آزمایشات می باشد.

در ارزیابی به سوالات روانشناس در مورد علائم، سابقه خانوادگی و سایر جنبه های پیشینه پاسخ داده می شود. در نهایت، از طریق این سوالات، درمانگر اختلال شما را تشخیص داده و یک برنامه درمانی جامع را ایجاد می کند. با درمان قطعی افسردگی آشنا شوید.

روان درمانی |درمان قطعی افسردگی

روان درمانی که گفتار درمانی نیز نامیده می شود، یکی از رایج ترین روش های درمان قطعی افسردگی است. درمان ممکن است شامل درمان های تخصصی نیز باشد. درمان های تخصصی عبارتند از:

  • درمان شناختی رفتاری (CBT)
  • مشاوره فردی یا گروه درمانی
  • درمان آنلاین
  • درمان اضطراب
  • مدیریت استرس
  • مدیریت خشم
  • تروما درمانی
  • ذهن آگاهی

درمان شناختی رفتاری

درمان شناختی رفتاری به ویژه برای بسیاری از افراد مبتلا به افسردگی مفید است. این نوع درمان به شما کمک می کند تا متوجه شوید که الگوهای تفکر منفی چگونه بر رفتارهای شما تأثیر می گذارد. از طریق این درمان، می توانید یاد بگیرید که چگونه الگوهای فکری را تغییر دهید و به چالش های زندگی خود به طور موثرتری پاسخ دهید.

مشاوره فردی |درمان قطعی افسردگی

درمان‌های شما ممکن است بر مشاوره فردی متمرکز باشد، اما می‌تواند شامل خانواده یا زوج درمانی باشد. این نوع درمان به شما کمک می کند تا روی مسائل مربوط به روابط خود برای یک زندگی سالم تر کار کنید.

گروه درمانی شامل افرادی می‌شود که از افسردگی یا چالش‌های مربوط به سلامت روان رنج می‌برند، بنابراین می‌توانید از تجربیات یکدیگر بیاموزید.

درمان افسردگی از چند هفته تا چند ماه از درمان ادامه می یابد. اما همچنین می توانید انتظار داشته باشید که در کمتر از ۱۰ جلسه بهبود عمده ای را در زندگی روزمره خود احساس کنید.

اگر از علائم افسردگی یا سایر شرایط سلامت روان رنج می برید، دلیلی برای ادامه رنج وجود ندارد، به یاد داشته باشید که تنها نیستید. شما می توانید با کمک روانشناس مجرب، این مشکلات را پشت سر بگذارید و به پیشرفت چشمگیری دست پیدا کنید.

منبع : درمان قطعی افسردگی را با ما تجربه کنید