15 نشانه های بی توجهی مرد به زن + درمان

نشانه های بی توجهی مرد به زن، نشانه های مرد بی احساس و طرز برخورد با بی توجهی شوهر در هر رابطه ای متفاوت می باشد اما می توان برخی از آن ها را که در اکثر روابط دیده می شوند نام برد. در این مقاله به 

نشانه های مرد بی احساس

1) اودر مورد روزی که داشتید سوال نمی کند.

آخرین باری که شوهرت در مورد روزی که داشتی از تو پرسیده است یادت میاد؟ این نشان می دهد که همسرت کنجکاو است در مورد اتفاقاتی که برای تو افتاده است بیش تر بداند. برای این که این کار را تبدیل به عادت کنید حتماً حداقل چند بار در هفته از او بپرسید که روزش چطور بوده و واقعاً به آنچه در پاسخ می گوید گوش دهید. این اقدام کوچک می تواند راه طولانی را برای برقراری ارتباط مجدد با شوهرتان و بازگرداندن عشق به زندگی مشترک شماباشد.

2) او نمی خواهد با شما وقت بگذراند

هنوز هم با یکدیگر خوش میگذرانید؟ یا احساس می کنید که همسرتان دیگر علاقه ای به گذراندن وقت با شما ندارد؟ آیا خود شما فعالیت های مشترکی را فراهم می کنید که هردو از آن لذت ببرید؟

اگر هیچ یک از کارهای بالا را انجام نمی دهید بهتراست که با هم صحبت کنید، زمان هایی را به فعالیت های مشترک اختصاص دهید و در مورد انجام آن ها سختگیر باشید.

3) نیازهای عاطفی شما را نادیده می گیرد

اگر احساس می‌کنید که همسرتان علاقه‌ای به گوش دادن به حرف‌های شما یا درک احساس شما ندارد، می‌تواند نشانه‌ای از این باشد که رابطه شما سرد شده است و از یکدیگر فاصله گرفته اید. این مورد بسیار مهم می باشد اگر احساس می کنید که نیازهای عاطفی و احساسات شما در رابطه درک نمی شود حتما به مشاور مراجعه کنید.

4) دیگر از شما تعریف نمی کند

بسیاری از مردان و زنان احساس می کنند که نیازی نیست هرروز و مرتب از همسر خود تعریف کنند اما این امر اشتباه می باشد، تعریف از یکدیگر به نزدیک شدن شما به هم کمک زیادی می کند. اگر همسرتان غذا درست می کند از دستپخت او تعریف کنید، اگر همسرتان هرروز سر کار می رود از تلاش او برای زندگی مشترک تقدیر کنید. با این کار به آن ها نشان می دهید که قدر کارهایی که برای شما انجام می دهند را می دانید.

5) از رابطه جنسی دوری می کند

رابطه جنسی بخش بسیار مهمی از هر رابطه است، بنابراین دوری از آن نتایج بسیار بدی را برای شما به همراه دارد. آخرین بار چه زمان با هم رابطه جنسی داشته اید؟ آخرین بار کی یکدیگر را در آغوش گفته و بوسیده اید؟ 

6) از خانه فرار می کند

سعی کنید محیط خانه بدون از جنجال باشد تا همسرتان برای حضور در آن لحظه شماری کند، می توانید با یکدیگر در مورد اینکه چه چیزی باعث می شود محیط خانه بهتر شود صحبت کنید.

7)مانند گذشته رمانتیک نیست

رابطه ها به مرور زمان اشتیاق و ذوق اولیه را از دست می دهند اما نباید به طور کامل رمانتیک بودن را کنار بگذارید، برای هم گل و هدیه بخرید، برخی شب ها برای پیاده روی یا دیدن فیلم بیرون بروید و غیره.

سعی کنید شوق و اشتیاق را به زندگی خود برگردانید تا اتش عشق خاموش شده را دوباره روشن کنید.

8) در اطراف او احساس عدم جذابیت می کنید

هر زنی لیاقت این را دارد که احساس کند زیبا و دوست داشتنی باشد، شما هم همینطور! ابتدا به این فکر کنید که چه کارهای همسرتان باعث می شود این احساس را داشته باشید سپس سعی کنید در مورد این احساسات با او یا مشاور حرف بزنید تا راهکارهایی برای حل آن پیش پای شما قرار دهند.

9) دیگر به شما گوش نمی دهد

آیا شده است که احساس کنید حرف های شما برای همسرتان اهمیتی ندارد؟در میان حرف شما می پرد یا اصلا اهمیتی به صحبت های شما نمی دهد؟
تنها کاری که باید انجام دهید این است که از او سؤالاتی بپرسید تا مجبور شود بهتر به حرف های شما گوش دهد.

10) به نظرات شما احترام نمی گذارد

او دوست ندارد با شما در مورد چیزی بحث کند، نمی‌خواهد در مورد چیزهایی که دوست دارید و دوست ندارید بداند و علاقه ای هم نشان نمی دهد.

این یکی از مهم‌ترین نشانه‌های یک شوهر بی‌اهمیت است که هرگز به نظرات و عقاید شما گوش نمی‌دهد.

11) عمدا سعی می کند شما را آزار دهد

اگر شوهرتان مدام سعی می‌کند شما را عصبانی کند یا حرف هایی می زند که می داند نسبت به آن ها حساس هستید بهتراست با او صحبت کنید و بدون شوخی به او توضیح دهید که حرف های او باعث می شوند چه احساساتی داشته باشید.

12) همه چیز را به گردن شما می اندازد

اگر شوهرتان مدام شما را به خاطر هر اشتباهی سرزنش می کند، حتی عواملی که خارج از کنترل شما هستند، نشانه واضحی است که او دیگر به احساسات شما اهمیت نمی دهد و نسبت به رابطه سرد شده است.

13) از هر کاری که انجام می دهید انتقاد می کند

« چرا ظرف ها را  نشستی؟»، « چرا لباس ها بو می دهد»، « چرا باشگاه نمیری انقدر اضافه وزن داری؟« همه این موارد حرف هایی است که همسرتان ممکن است با آن ها ارزش کارهای شما را پایین بیاورد و از شما انتقاد کند.

14) از دیدن شما خوشحال نمی شود

هیچ چیز بدتر از لحظه غم انگیزی نیست که متوجه می شوید همسرتان دیگر برای دیدن شما هیجان زده نمی شود. اگر کاری نکرده اید که همسرتان با این روش شما را تنبیه کند بهتراست به فکر بهبود وضعیت افتاده و به صمیمیت خود و همسرتان کمک کنید.

15) خیانت

هیچ نشانه ای مانند خیانت نمی تواند به شما نشان دهد که همسرتان اهمیتی به رابطه شما نمی دهد و باید در آن تجدید نظر کنید.

طرز برخورد با بی توجهی شوهر

حقیقت این است که هیچ راه آسانی برای حل این مشکل وجود ندارد. به دست آوردن مجدد عشق و احترامی که زمانی از شوهرتان داشتید، مستلزم زمان، تعهد و تمایل هر دوی شما می باشد.

ابتدا باید با تلاش برای گفتگوی صادقانه با شوهرتان شروع کنید.

  • فهرستی کوتاه از دلایل ناراحتی خود تهیه کنید.
  • زمان و مکانی را برای گفتگو با او تعیین کرده و برای آن برنامه ریزی کنید.
  • ذهنی باز داشته باشید و به او گوش دهید.
  • انتظارات واضحی از تغییراتی که دوست دارید بنویسید.
  • کاملا صادق باشید و به همسرتان نشان دهید که کارهای او باعث می شود چه احساسی داشته باشید.

در صورتی که نمی توانید مکالمه بی طرفی داشته باشید بهتراست که از مشاور کمک بگیرید، مشاور به شما کمک می کند تا مهارت های ارتباطی سالم را آموخته و رابطه خود را بهبود ببخشید.

شوهرتان، ازدواجتان و حتی شما، مشکلات ریشه ای دارید که باید روی آن ها کار کرد. با کمک مرکز مشاوره ستاره ایرانیان تنها در عرض چند دقیقه می توانید با یک مشاور ماهر ارتباط برقرار کنید و متناسب با شرایط خود درمان مناسب را به صورت تلفنی یا حضوری دریافت کنید.

منبع : 15 نشانه های بی توجهی مرد به زن + درمان 

نکات صحبت با فرد مضطرب| به فرد مضطرب چه بگوییم و چه نگوییم

نکات صحبت با فرد مضطرب یکی از مهم ترین نکات در ارتباط با فرد مضطرب می باشد بنابراین این مقاله را از دست ندهید.

اختلالات اضطرابی یکی از رایج‌ترین انواع بیماری‌های روانی است و بدلیل کورونا، در حال افزایش است. حدود ۱۹ درصد از جمعیت بزرگسال ایالات متحده هر سال تحت تأثیر اضطراب قرار می گیرند. به احتمال زیاد فردی را می شناسید که دارای اضطراب است.

بین اضطراب ناخوشایند اما منطقی که همه ما در موقعیت‌های استرس‌زا دچار می‌شویم و اضطراب ناتوان‌کننده و غیرمنطقی که افراد مضطرب در موقعیت‌هایی که واقعاً استرس‌زا یا تهدیدکننده نیستند احساس می کنند تفاوت وجود دارد.

افراد مبتلا به اختلالات اضطرابی نسبت در توانایی عملکرد و انجام کارهایی که از آن لذت می‌برند اختلال ایجاد می‌کند. بنابراین، تا زمانی که اختلال اضطراب قابل تشخیص نداشته باشید نباید اضطراب خود را با فرد دیگری مقایسه کنید.

چه چیزی باید بگوییم و چگونه به فرد مضطرب کمک کنیم. 

۱٫به آن ها اطمینان دهید که کنارشان هستید

شما مجبور نیستید بفهمید که دوستتان چه چیزی را تجربه می کند تا در کنار آن ها باشد و مجبور نیستید تجربیات خود را با تجربیات آن ها مقایسه کنید تا به آن ها نشان دهید که احساسشان را درک می کنید.

اگر نمی دانید افکار فرد مضطرب چگونه است، در مورد آن صادق باشید. اما همچنین به آن ها بگویید که می خواهید کنار آن ها باشید تا هر طور که می توانید حمایتشان کنید.

اگر دوست شما نسبت به اضطراب خود آگاه باشد یا در مورد آن صحبت کند، به شما اطمینان دارد. بنابراین نکات صحبت با فرد مضطرب را بیاموزید و بدون قضاوت به آنچه می گوید و تجربیاتش گوش دهید تا احساس کند که شنیده می شود و احساساتش مهم هستند.

۲٫اصراری برای روش درمانی نداشته باشید

مدیتیشن و یوگا و تنفس عمیق و همه تکنیک های ضد اضطرابی هستند که ممکن است برای برخی افراد مفید باشد، شاید حتی برای دوست شما نیز موفق باشند اما ممکن هم هست نباشند.

اضطراب شدید می تواند باعث ایجاد درد شود و حتی تنفس هم نتواند این ترس و اضطراب را کاهش دهد. اضطراب همچنین می‌تواند باعث شود که فرد آنقدر احساس بی‌قراری کند که ساکت نشستن تقریباً غیرممکن به نظر برسد.

فرد مضطرب، تکنیک‌ آرام‌سازی متفاوتی را تجربه می کند، برخی از افراد به جای نشستن و نفس کشیدن آرام ، باید کارهای فعالی انجام دهند، مانند دویدن. دیگران ممکن است نیاز به صحبت با درمانگر داشته باشند. تنها در صورتی تکنیک ارائه دهید که آموزش لازم را در این زمینه دیده باشید یا دوستتان از شما درخواست کند در غیر این صورت در صحبت با فرد مضطرب تنها لازم است که خوب به حرف های آن ها گوش دهید.

۳٫ از آن ها بپرسید، چه کاری می توانم برای کمک به شما انجام دهم؟

اگر دوست شما مدتی است که با اضطراب دست و پنجه نرم می کند، به احتمال زیاد می داند که چه چیزی به او کمک می کند تا احساس بهتری داشته باشد و چه چیزی به او کمک نمی کند. از او بپرسید که چه نیازی دارند و سپس آن را انجام دهید، حتی اگر درخواست آن ها به نظر شما احمقانه باشد.

  1. مدام حال او را نپرسید

درخواست مداوم از آن ها برای به‌روزرسانی وضعیتشان می‌تواند باعث شود که برای بهتر شدن احساس فشار کنند. وقتی کسی را می بینیم که رنج می کشد، غریزه ما اغلب این است که سعی کنیم آن را درست کنیم. اما برخی چیزها، از جمله اضطراب، توسط افراد خارجی قابل رفع نیستند.

  1. از او نپرسید که چرا به مشاور مراجعه نمی کند

ایرادی ندارد که نسبت به دوست خود ابراز نگرانی کنید، اما مواظب باشید که متهم به نظر نرسد. پیشنهاد دادن به دوستتان برای انجام کاری می‌تواند باعث ایجاد حس شرم در او شود، یا باعث شود که احساس کند در حال قضاوت شدن است.

اگر آن ها نیاز به مراجعه به مشاور سلامت روان یا مصرف دارو داشته باشند، خودشان مراجعه می کنند و درمان لازم را دریافت می کنند.

  1. به آن ها نشان دهید که اضطراب باعث کم شدن علاقه شما نمی شود

این یکی از قشنگ ترین نکات صحبت با فرد مضطرب است که می توانید برای اطرافیان خود انجام دهید، به آن ها نشان دهید که اختلالی که تجربه می کنند باعث نمی شود که دوستشان نداشته باشید یا برای آن ها وقت نگذارید. به آن ها نشان دهید که فراتر از بیماری شان هستند.

  1. “من می دانم که نمی توانی آن را کنترل کنی”

هنوز این باور عمومی وجود دارد که می‌توان اضطراب و سایر بیماری‌های روانی را به‌طور مؤثر با اراده کنترل کرد. شنیدن اینکه عزیزانمان می‌گویند «می‌دانم که نمی‌توانی آن را کنترل کنی» یا «این تقصیر تو نیست» نوعی تأیید است.

این به ما اطلاع می دهد که جدی گرفته می شوند. در دنیایی که بیماری روانی اغلب نادیده گرفته می شود، این معنای زیادی دارد.

۸٫ “ترس ها و نگرانی های شما احمقانه نیستند”

اضطراب به دلایل مختلفی می تواند شرم آور باشد. یکی از این دلایل این است که «محرک‌های» فرد مبتلا به اضطراب (چیزها، افراد، موقعیت‌هایی که بیماری روانی فرد را تشدید می‌کنند) اغلب غیرعادی هستند. وقتی نگران هستید که مورد خندیدن قرار بگیرید یا تصور کنید مسخره می شوید، گفتن جزئیات به عزیزان سخت می شود.

اگر  فرد مبتلا به اضطراب که بداند ترس ها و نگرانی های او احمقانه نیستند امنیت بیشتری پیدا می کند.

  1. “اگر نیاز به صحبت داشته باشید من همیشه اینجا هستم”

گاهی اوقات فرد مضطرب می خواهد در مورد چیزی که او را آزار می دهد صحبت کند، گاهی اوقات ترجیح می‌دهند برای مدتی تنها باشند تا بتواند آنچه را که در سرشان می‌گذرد مرتب کنند و سپس مواقعی پیش خواهد آمد که می خواهند تنها باشند، اما می خواهند بعداً درباره صحبت کنند.

به هر حال، بسیاری از افراد مبتلا به اضطراب نگران هستند که اگر مشکلات اضطرابی خود را با دوستان و خانواده خود به اشتراک بگذارند، دیگران را آزار می دهن. این که به فرد مبتلا به اضطراب در زندگی تان بفهمانید که همیشه برای صحبت کردن در آنجا هستید و با این کار شما را آزار نخواهند داد، بسیار ارامش بخش می باشد.

  1. نگویید: “نگران نباش، هیچ اتفاق بدی قرار نیست بیفتد.”

افراد مبتلا به اختلالات اضطرابی تمایل دارند روی بدترین سناریو تمرکز کنند. به جای آن بگویید: “هی، اگر اتفاق بدی بیفتد، می‌توانی از آن عبور کنی. و من تا پایان راه با تو خواهم بود.”

شما نمی توانید آینده ای درخشان را برای آن ها پیش بینی کنید، اما با لحنی حمایتی به آن ها یادآوری کنید که حتی اگر اتفاقی غیر ایده آل رخ دهد، این پایان دنیا نیست.

منبع : نکات صحبت با فرد مضطرب| به فرد مضطرب چه بگوییم و چه نگوییم

اختلال بدریخت انگاری| علائم، تست و درمان

اختلال بدریخت انگاری(body dysmorphic disorder)، تست خود زشت پنداری، درمان اختلال بدریخت انگاری یکی از اختلال هایی می باشد که امروزه بسیاری از افراد را درگیر خود کرده است

تست اختلال بدریخت انگاری

1) آیا از قسمتی از بدن خود مانند پوست، مو، بینی و شکم خود خوشتان نمی آید؟
2) آیا بیش تر از یک ساعت در روز به ظاهر و اندام خود فکر می کنید؟
3) آیا دیگران به شما گفته اند که ظاهرتان خوب است اما همچنان نگران ظاهر خود هستید؟
4) آیا سعی می کنید ظاهرتان را پنهان کنید؟ ( مانند آرایش بیش از حد)
5) آیا از برخی از فعالیت ها برای پنهان کردن ظاهر خود خودداری می کنید؟ ( مثلا  نگرانی از رفتن به مهمانی ها به دلیل نورهای روشن)
6) آیا نگرانی در باره ظاهرتان باعث اختلال در موفقیت محل کار یا تحصیل شما شده است؟

در مورد ظاهر خود چه احساسی دارید؟

افرادی که درگیر اختلال تصویر تن هستند، اغلب تصویر درستی از ظاهر خود ندارند بنابراین در موقعیت های اجتماعی احساس  ترس، خجالت و شرمندگی پیدا می کنند. از طرفی این احساسات باعث می شود که از شرکت و حضور در اجتماع خودداری کنید و همین باعث تنهایی و افسردگی می شود.

اگر عزت نفس شما پایین باشد با دیدن ظاهر دیگران احساس حسادت می کنید زیرا شما فقط به ظاهر اهمیت می دهید و آن ها ظاهر خوبی دارند، حتی ممکن است هنگامی که دیگران از شما تعریف می کنند ناراحت و خجالت زده شوید زیرا تعریف آن ها را واقعی نمی دانید.
بسیاری از افرادی که درگیر اختلال بدریخت انگاری بدن هستند تصور می کنند که تا آخر بدون همسر و عشق خواهند ماند و کسی آن ها را دوست نخواهد داشت. این جملاتی است که ممکن است از فرد بدریخت انگار بشنوید: «من تازه با همسرم عقد کرده ام و هرگز نمی گذارم مرا بدون آرایش ببیند، حتی شب ها وقتی به خواب میرود آرایشم را پاک می کنم و صبح زود دوباره آرایش می کنم، من نمی توانم اجازه دهم که همسرم مرا بدون آرایش ببیند و احساس عذاب وجدان دارم که او من واقعی را ندیده است و  نمی داند که من چقدر زشت هستم…»

عوامل ایجاد بدریخت انگاری

1. محیط

حتما تاکنون به سایت ها، مجلات و مقالات مد سری زده اید یا شاید سعی کرده اید با دنبال کردن آن ها ظاهر خوبی را برای خود حفظ کنید. مد این پیام غلط را که  ظاهر بی عیب مطلوب و دست یافتنی است به ما نشان داده است.
از طرفی فیلم ها به شما نشان می دهند که تحسین، موفقیت و دوستان خوب همه با ظاهر مناسب مرتبط هستند و از طرفی افرادی که با استانداردهای زیبایی آن ها مناسب نیستند خطرناک، دیوانه و حتی احمق هستند.
این رسانه ها به ما نشان می دهند که اگر آرایش کرده، ورزش کنیم، عمل جراحی انجام بدهیم و لباس های گرون و شیک بپوشیم لایق عشق خواهیم بود.

2. صنعت اسباب بازی

باربی یکی از اسباب بازی هایی است که برای کودکان بسیار تهیه می شود و کودکان به آن ها علاقه زیادی دارند. کودکان دختر بسیار دوست دارند شبیه این عروسک ها باشند. در طی سال ها باربی ها لاغر و لاغر تر می شوند و یکی از دلایل اصلی در اختلال خوردن می باشد که بسیار دیده می شود.

3. تاثیرات فرهنگی

برعکس تصوری که دارید اختلال بدریخت انگاری مخصوص کشورهای غربی نمی باشد و کشورهای مختلف از افسردگی و اضطراب مربوط با شکل بدن رنج می برند.
همه ما در معرض رسانه هایی که ذکر شد قرار می گیریم ولی همه به یک شکل واکنش نشان نمی دهیم. بنابراین می توان گفت که برخی از علائم مانند اعتماد به نفس پایین در آن نقش دارد. عواملی که ما را در برابر این رسانه ها آسیب پذیر می کند شامل « تمسخر دیگران، سوء استفاده جنسی، جسمی و روانی یا محیط خانواده می باشد»
برخی از وادین زمان زیادی را در مورد ظاهر کودک خود حرف می زنند، بخاطر آن کودک را تشویق می کنند یا ظاهر او را با کودکان دیگر مقایسه می کنند تمام این کارها باعث می شود که کودک بیش از حد درگیر ظاهر خود شود.
به یاد داشته باشید که خانواده هایی که بیش از حد به ویژگی های ظاهری اهمیت می دهند ممکن است باعث ایجاد تن انگاره ضعیف در فرزندان خود شوند و به آن ها یاد می دهید که اعتماد به نفسی وابسته به ظاهر خود داشته باشند.

4. عوامل بیولوژیکی

اسکن مغز بیمارانی که دچار اختلال بدریخت انگاری هستند با افراد سالم متفاوت می باشند. داروهایی که به درمان اختلال بدریخت انگاری کمک می کنند سطح سروتونین و دوپامین را افزایش می دهند.
اگر والدین شما درگیر این اختلال باشند احتمال ابتلا شما به آن نیز افزایش می یابد. در 20 درصد از بیماران حداقل یکی از بستگان درجه اول مبتلا به اختلال بدریخت انگاری می باشند.


5. کمال گرایی

69 درصد افراد دارای اختلال بدریخت انگاری باور دارند که باید کامل باشند. اگر نگران هستید که به دلیل کمال گرایی دچار اختلال بدریخت انگاری شده اید می توانید تست زیر را انجام داده و به سوالات آن پاسخ دهید.

  1. نمی توانید از موفقیت های خود لذت ببرید زیرا آن ها را کافی نمی دانید.
  2. اگر اشتباه کوچکی انجام دهید احساس می کنید همه چیز را خراب کرده اید.
  3. وقت زیادی را صرف انجام کارهایی می کنید که اهمیت زیادی ندارند.
  4. استانداردهای بالایی دارید و اگر نتوانید به آن ها برسید ناامید و عصبی می شوید.

درمان اختلال بدریخت انگاری

درمان دارویی
مهارکننده های بازجذب سروتونین رایج ترین دارو می باشد که بسیار موثر می باشد، برخی از قرص های ضد افسردگی نیز می تواند در درمان آن مفید باشند اما تجویز دارو به هر شکلی باید زیر نظر روانپزشک انجام شود و نباید خودتان تصمیم به دارو درمانی بگیرید یا مصرف آن را قطع کنید.

یادگیری درباره مشکل

ابتدا در مورد مشکل خود مطالعه کنید و اطلاعات لازم را در مورد دلایل، عوارض، علائم و درمان های آن پیدا کنید. کسب اطلاعات در این زمینه به شما کمک می کند تا متوجه شوید که از بهبودی باید چه انتظاری داشته باشید.

با دوستان و اطرافیان خود در مورد آن صحبت کنید

زمان کافی برای صحبت در مورد مشکلات خود با دوستتان بگذارید، حتما از کسی کمک بگیرید که به شما اهمیت می دهد و احساس می کنید که مشکل شما را درک می کند. به آن ها بگویید که نگران هستید که ممکن است نگرانی های شما در مورد بدنتان مربوط به اختلال بدریخت انگاری باشد.

مراجعه به مشاور

با کمک گرفتن از مشاور می توانید به طور تخصصی مشکل خود را مورد درمان قرار دهید به یاد داشته باشید که مراجعه به مشاور بهترین درمان می باشد بنابراین حتما برای تشخیص و درمان مشکل خود به روانشناس مراجعه کنید تا به طور تخصصی مورد درمان قرار بگیرید.

منبع : اختلال بدریخت انگاری| علائم، تست و درمان 

۱۰ تمرین تنفس که به کنترل اضطراب کمک می کند

چگونه تنفس به کنترل اضطراب کمک می کند

واضح است که تنفس برای حفظ زندگی ضروری است. هر نفس اکسیژن را به جریان خون شما تزریق می کند تا بدن شما را تغذیه کند.

در همان زمان، بازدم دی اکسید کربن آزاد می کند، کربن دی اکسید یک ماده زائد می باشد که از طریق خون شما نیز منتقل می شود. درست نفس نکشیدن می تواند به اضطراب، استرس، خستگی و مشکلات جسمی و روحی شما بیفزاید. اما تنفس درست در واقع اضطراب را تسکین می دهد.

تنفس و کنترل اضطراب

تنفس نامناسب باعث اضطراب می شود

وقتی احساس اضطراب می کنید، تنفس شما تغییر می کند. این تنفس نامناسب در واقع باعث اضطراب می شود و علائم استرس یا حمله پانیک شما را بدتر می کند. بیشتر افراد در هنگام احساس اضطراب به جای تنفس عمیق از دیافراگم، مستقیماً از قفسه سینه نفس می کشند.

این روش به جای تامین اکسیژن کافی برای سیستم های بدن شما، در واقع فرآیند اکسیژن رسانی را مختل می کند و باعث افزایش سطح نگرانی شما می شود.

همزمان با کاهش سطح اکسیژن، دی اکسید کربن در بدن انباشته می شود. در نتیجه ضربان قلب شما افزایش می یابد، به همین دلیل ممکن است احساس سرگیجه داشته، عضلات شما منقبض شوند و علائم فیزیکی دیگری را به عنوان بخشی از پاسخ استرس تجربه کنید که اضطراب شما را حتی بدتر می کند.

هنگامی که از دیافراگم نفس عمیق بکشید، سیستم عصبی پاراسمپاتیک بدن شما را تحریک می کند. این بخشی از سیستم عصبی محیطی شماست که ضربان قلب، جریان خون، هضم و تنفس را تنظیم می کند.

زمانی که دچار یک حمله اضطرابی هستید یا حتی فقط احساس استرس می کنید، نفس کشیدن عمیق شما را آرام می کند. تنفس عمیق به شما کمک می کند از حالت طبیعی جنگ یا گریز که در مواقع استرس یا ترس شدید رخ می دهد دور بمانید.

۱٫تنفس قفسه سینه در مقابل تنفس شکمی

ما هر روز نفس می کشیم. بیشتر این نفس ها بدون فکر کشیده می شوند. اما اگر به نفس خود دقت کنید متوجه دو نوع الگو می شوید. نوع اول تنفس قفسه سینه است که به آن تنفس قفسه سینه نیز می گویند. نوع دوم تنفس شکمی است که به آن تنفس دیافراگمی نیز می گویند.

۲٫ تنفس قفسه سینه

تنفس قفسه سینه سطحی است، از قفسه سینه آمده و فقط شامل تنفس های سریع و کوتاه می شود. هنگام اضطراب یا استرس، به تنفس خود توجه کنید. به احتمال زیاد متوجه خواهید شد که این همان الگوی تنفسی است که در هنگام نگرانی استفاده می کنید. تنفس قفسه سینه باعث استرس بیش تر می شود.

۳٫ تنفس دیافراگمی و کنترل اضطراب

تنفس دیافراگمی برخلاف تنفس شکمی شامل تنفس های عمیق، طولانی و یکنواخت است. این تنفس از دیافراگم شما می آید. با هر نفس، ریه های شما پر از هوایی می شود که از طریق بینی و دهان به داخل کشیده می شود به مرور زمان تنفس دیافراگمی اضطراب شما را از بین می برد.

برای اینکه بدانید از کدام نوع تنفس استفاده می کنید، یک دست را روی قسمت بالای شکم خود در ناحیه کمر و یک دست را روی سینه خود قرار دهید.

با هر نفس، دستی که بیشتر بالا می‌آید نشان می‌دهد که تنفس از قفسه سینه یا دیافراگم می باشد. با مشاهده این تغییرات در تنفس خود، می توانید از تنفس دیافراگمی برای تسکین احساس اضطراب استفاده کنید.

تنفس صحیح اضطراب را از بین می برد

اگر احساس اضطراب می کنید، تمرینات تنفس عمیق را انجام دهید. تنفس صحیح از شکم اضطراب را از بین می برد. حتی بهتر از آن، می توانید این تمرینات را در هر جایی در حالت نشسته یا ایستاده انجام دهید.

۴٫ تمرینات تنفسی ساده برای کنترل اضطراب

مرحله اول: در حالی که شانه های خود را آرام نگه دارید، عمیق و آهسته از طریق بینی نفس بکشید. این تنفس باید شکم شما را بدون اینکه قفسه سینه شما زیاد بالا بیاید، منبسط کند.

مرحله دوم: به آرامی از طریق دهان بازدم کنید. همانطور که این کار را انجام می دهید، اطمینان حاصل کنید که فک شما آرام می ماند، زیرا هوا از لب های شما عبور می کند.

مرحله سوم: تمرین را برای چند دقیقه تکرار کنید تا احساس بهتری داشته باشید. به یاد داشته باشید که بدن خود را آرام نگه دارید و چشمان خود را ببندید تا آرامش بیش تری را تجربه کنید.

اگر در هنگام انجام این تمرین تنفسی ساده احساس اضطراب بیشتری می کنید، به تمرین ادامه دهید تا برای شما عادی تر شود. ممکن است بیشتر احساس اضطراب کنید زیرا روی تنفس خود تمرکز می کنید. اما با تمرین، می توانید یاد بگیرید که آرام شوید و اجازه دهید که آرامش را تجربه کنید.

۵٫ اجازه دهید نفس‌تان تا جایی که راحت هستید و فشار زیادی را احساس نمی کنید به عمق شکمتان برود، بدون اینکه به خودتان فشار بیاورید.

۶٫ سعی کنید از طریق بینی نفس بکشید و از دهان نفس خود را بیرون دهید. چند بار این کار را با چشم های بسته تکرار کنید

۷٫ به آرامی و به طور منظم نفس بکشید همزمان با نفس کشیدن از یک تا پنج در ذهنتان بشمارید و سعی کنید این کار را تکرار کنید. این کار را حداقل ۵ دقیقه ادامه دهید.

فواید تمرینات تنفسی

بسیاری از تمرینات تنفسی فوق دارای فوایدی هستند که به طور گسترده در مورد آن ها تحقیق شده است. تمرین‌های تنفسی مناسب به شما کمک می‌کند که به استرس و اضطراب واکنش بهتری نشان دهید.

هنگامی که تنفس بهتر را تمرین می کنید، از مزایای زیر بهره مند خواهید شد:

  • بدنی آرام تر
  • کاهش ضربان قلب
  • کاهش فشار خون
  • کاهش استرس
  • تنفس آهسته تر برای حفظ انرژی

چرا اضطراب تنفس شما را تغییر می دهد؟

مغز و بدن برای پاسخ فوری به استرس، که توسط شاخه سمپاتیک سیستم عصبی خودمختار شما تنظیم می شود، آماده شده اند. هنگامی که احساس ترس یا اضطراب می کنید، یک توالی از تغییرات هورمونی و پاسخ های فیزیکی شما را برای فرار یا مبارزه آماده می کند. اجداد ما برای بقا به این پاسخ نیاز داشتند.

به همین دلیل است که هر زمان که احساس استرس یا اضطراب می کنید، بدن شما با همان واکنش های شیمیایی و فیزیکی پاسخ می دهد و از شما در برابر خطر محافظت می کند.

درمان اضطراب در مرکز مشاوره ستاره ایرانیان

درمان اضطراب در مرکز مشاوره ستاره ایرانیان بهترین راه برای یادگیری مهارت های مقابله با اضطراب می باشد. در درمان اضطراب، همچنین می‌توانید بیاموزید که چرا اضطراب را تجربه می‌کنید و چگونه می‌توانید زندگی روزمره خود را بهبود ببخشید.

منبع : ۱۰ تمرین تنفس که به کنترل اضطراب کمک می کند

چگونگی تاثیر افسردگی بر بدن و ذهن افراد

تاثیر افسردگی بر بدن و ذهن. افسردگی یک بیماری روانی جدی اما نسبتاً شایع است که افراد را در هر سنی می تواند تحت تاثیر قرار دهد.

عدم تعادل شیمیایی مغز ممکن است به افسردگی کمک کند، اختلال در سایر نواحی مغز، مانند هیپوکامپ، نیز باعث ایجاد افسردگی می شود.

علائم افسردگی رایج شامل خستگی، تغییرات اشتها و کمبود انرژی و لذت است، البته هیچ درمان مشخصی برای افسردگی وجود ندارد، اما با دارو و درمان قابل درمان است و بستگی به شرایط فرد دارد.

افسردگی می تواند بیشتر جنبه های زندگی افراد را تحت تاثیر قرار دهد و حتی باعث بیماری های جسمانی نیز بشود.

تاثیر افسردگی بر بدن و ذهن

چرا افسردگی بیماری جدی است؟

انواع مختلفی از افسردگی وجود دارد، از جمله افسردگی اساسی، اختلال افسردگی مداوم و همچنین انواع متفاوتی مانند اختلال عاطفی فصلی و افسردگی پس از زایمان.

درک ما از افسردگی در حال تکامل است. هر فردی با هر سن، جنسیت، نژاد، توانایی یا پیشینه فرهنگی ممکن است به افسردگی مبتلا شوند و این یک مشکل جدی است: طبق داده های موسسه ملی سلامت روان، طی دهه های گذشته، خودکشی در ایالات متحده به دلیل افسردگی افزایش یافته است.

علاوه بر این، سازمان بهداشت جهانی افسردگی را به عنوان عامل اصلی ناتوانی در سراسر جهان نام برده است.

عدم تعادل شیمیایی مغز

عوامل زیادی وجود دارد که می تواند در ایجاد افسردگی نقش داشته باشد. یک فرضیه شناخته شده بیان کرده است که افسردگی به دلیل عدم تعادل مواد شیمیایی مغز به نام انتقال دهنده های عصبی ایجاد شده است.

انتقال دهنده های عصبی، مانند دوپامین، سروتونین و نوراپی نفرین، همگی عملکردهای متفاوتی دارند اما پیام های شیمیایی را بین نورون های مغز ارسال می کنند و در خلق و خوی افراد در هر لحظه نقش دارد.

چند راه وجود دارد که عدم تعادل ممکن است رخ دهد. سلول هایی که پیام های شیمیایی را دریافت می کنند ممکن است پذیرای آن نباشند، یا مغز ممکن است مقادیر کمتری از انتقال دهنده های عصبی خاص را نسبت به مقدار مطلوب تولید کند.

انتقال دهنده های عصبی به طور منظم در طی فرآیندی به نام بازجذب جذب نورون ها می شوند که انتقال دهنده های عصبی را از انتقال پیام های خود باز می دارد. اگر مغز اساساً انتقال دهنده های عصبی را خیلی سریع “پاکسازی” کند، ممکن است عدم تعادل رخ دهد.

آریان می گوید، این انواع مختلف عدم تعادل می تواند تا حدی توضیح دهد که چرا افسردگی در هر فردی متفاوت است و چرا برخی افراد به انواع خاصی از درمان پاسخ بهتری می دهند.

نواحی مغز درگیر افسردگی

به نظر می رسد به طور خاص چندین ناحیه مغز نقش مهمی در ایجاد علائم افسردگی دارند.

آمیگدال که در اعماق مرکز مغز قرار دارد، در بسیاری از پاسخ‌های احساسی از جمله فعال کردن مغز و پاسخ ترس بدن نقش دارد. این ناحیه تمایل به افزایش فعالیت در افراد مبتلا به افسردگی دارد.

تحقیقات همچنین نشان داده است که برخی از نواحی مغز در افراد مبتلا به افسردگی مزمن کوچک می‌شوند بنابراین عملکرد کمتری دارند. این نواحی شامل هیپوکامپ است که در حافظه بلند مدت نقش دارد و تالاموس که چرخه خواب و بیداری را تنظیم می کند و ورودی حسی و حرکتی را کنترل می کند.

توجه به این نکته مهم است که در حالی که عدم تعادل شیمیایی و سایر مکانیسم های مغز در افسردگی به تنهایی باعث افسردگی نمی شوند. ژنتیک، تجربیات آسیب زا، شرایط پزشکی، استرس مزمن و حتی ویژگی های شخصی می تواند فرد را بیشتر در معرض ابتلا به افسردگی قرار دهد.

برخی افراد از نظر عاطفی واکنش‌پذیرتر هستند، این به تنهایی لزوماً به این معنی نیست که آن ها به یک بیماری روانی مبتلا خواهند شد، اما ممکن است در معرض خطر بیشتری قرار بگیرند.

چگونگی تاثیر افسردگی بر بدن و ذهن

علائم روانی افسردگی مانند احساس غم و اندوه و ناتوانی در لذت بردن از چیزهایی که معمولاً باعث شادی می شود، نیز رایج است.

در واقع، بسیاری از علائم افسردگی نه در ذهن بلکه در بدن احساس می شود.

علائم افسردگی فیزیکی بسته به فرد می باشد. پرخوابی یا خواب‌آلودگی مفرط، مانند بی‌خوابی در افسردگی شایع است.

اشتها نیز می تواند تحت تأثیر افسردگی قرار گیرد، بی اشتهایی یا با پرخوری یا خوردن بدون فکر از نشانه های افسردگی می باشد. برخی افراد احساس کمبود انرژی یا انگیزه می کنند درحالی که دیگران احساس بی قراری می کنند.

یکی از جنبه‌های افسردگی که در معیارهای تشخیصی قرار نمی‌گیرد این است که می‌تواند باعث شود همیشه احساس بیماری، درد و خستگی داشته باشید.

دلیل این نیست که تنبلی می کنید، بلکه به این دلیل است که انرژی ندارید و مغز و عضلات شما احساس خستگی می کنند. این فعالیت را چالش برانگیز می کند زیرا کاری که باید انجام دهید کاری است که تمایلی به انجام آن ندارید، بنابراین باید به خودتان فشار بیاورید.

اینکه علائم فردی چگونه ظاهر می شود می تواند به سن آن ها نیز بستگی داشته باشد. کودکان و نوجوانان به احتمال زیاد بی قرار یا تحریک پذیر هستند، در حالی که افراد مسن ممکن است مواردی مانند مشکلات معده و بی خوابی را تجربه کنند.

جدی‌ترین علامت افسردگی، مشغولیت، مرگ، آرزوی مردن یا تلاش فعالانه برای کشف چگونگی مردن می باشد. افکار خودکشی جدی هستند. خودکشی یکی از علل اصلی مرگ و میر در ایالات متحده است و دومین عامل مرگ و میر در میان کودکان، نوجوانان و بزرگسالان جوان از ۱۰ تا ۳۴ سال است.

افسردگی قابل درمان است

در حالی که داده‌های مربوط به خودکشی ناگوار است، افسردگی ضرری ندارد. خبر خوب این است که افسردگی قابل درمان است.

راه های مختلفی برای درمان افسردگی وجود دارد، از جمله داروها، درمان شناختی رفتاری و اقدامات تخصصی برای افرادی که نیاز به درمان تخصصی دارند.

دارودرمانی

رایج‌ترین داروهایی که برای افسردگی تجویز می‌شوند، مهارکننده‌های انتخابی بازجذب سروتونین یا SSRI نامیده می‌شوند. تصور می شود که آن ها با جلوگیری از بازجذب بیش از حد ناقل عصبی سروتونین کار می کنند.

درمان

درمان شناختی رفتاری (CBT)، یکی از مؤثرترین اشکال علمی درمانی برای افسردگی است، مانند رفتار درمانی دیالکتیکی (DBT). روان درمانی بین فردی، فعال سازی رفتاری یا درمان حل مسئله، گزینه های خوب دیگری هستند که به نیازهای خاص فرد بستگی دارد.

به یاد داشته باشید که افسردگی تقصیر تو نیست. هیچ کس نباید برای آن احساس گناه کند. افسردگی یک بیماری عصبی است و شما به حمایت نیاز دارید و این مشکلی ندارد.

منبع : چگونگی تاثیر افسردگی بر بدن و ذهن افراد

۷ نشانه رایج کم خوابی که نباید نادیده بگیرید

کم خوابی می تواند همه چیز را از خلق و خو گرفته تا حافظه تحت تاثیر قراردهد. در اینجا نحوه شناسایی تمام علائمی که نشان می دهد به خواب بیشتری نیاز دارید، آمده است.

در جامعه ما، وسوسه و حتی فشار زیادی برای کم کردن خواب وجود دارد. در واقع، یک تصور غلط واقعی وجود دارد که محرومیت از خواب نوعی حرکت قهرمانانه محسوب می شود، نشانه ای از اینکه چقدر سخت کار می کنید، چقدر زود می توانید از خواب بیدار شوید، چقدر به خواب کی نیاز دارید، چقدر فعال، اجتماعی و پرمشغله هستید.

اما خواب کافی فقط یک پاداش راحت پس از یک روز طولانی و مطمئناً نشانه تنبلی یا ضعف نیست. خواب کافی که برای بزرگسالان حداقل هفت ساعت تعریف می شود یک محرک برای سیستم فیزیولوژیکی بدن انسان است.

هنگامی که ما کم خواب می شویم (بیش از یک سوم بزرگسالان دچار کمبود خواب هستند) سلامت و تندرستی ما به روش های بی شماری از جهت ذهنی، جسمی و عاطفی آسیب می بیند.

برای اینکه از نظر فنی کم خواب در نظر گرفته شوید، نیازی نیست که تمام شب را بیدار باشید در واقع، ممکن است حتی متوجه نشوید که به اندازه کافی نمی خوابید، زیرا ممکن است احساس خستگی خاصی نداشته باشید.

علائم کم‌خوابی زیادی وجود دارد که فراتر از خمیازه کشیدن، تکان دادن سر پشت میز کار یا سختی در باز نگه داشتن چشم ها است.

نشانه های کم خوابی

۱٫بد خلق هستی

خواب و سلامت عاطفی عمیقاً به هم مرتبط هستند، بر اساس آمار دانشکده پزشکی هاروارد، بیماران مبتلا به اضطراب و افسردگی بیشتر احتمال دارد بی خوابی مزمن را تجربه کنند. حتی از دست دادن خواب کوتاه مدت و جزئی می تواند بر خلق و خو، دیدگاه و کیفیت مهم ترین روابط ما تأثیر منفی بگذارد.

اگر کم خواب هستید، در برابر بدخلقی، تحریک‌پذیری و چالش‌های مقابله با استرس آسیب‌پذیرتر هستید. کمبود خواب و استرس نیز می تواند یک چرخه بد ایجاد کند.

  1. بهره وری و عملکرد افت می کند.

کمبود خواب مزمن می‌تواند بر  شماتوانایی‌های ما برای استدلال، تمرکز، و حتی یافتن کلمات مناسب برای توصیف چیزهای ساده تأثیر منفی بگذارد. در واقع، تخمین زده می‌شود که بی‌خوابی به تنهایی سالانه ۴۱۱ میلیارد دلار برای اقتصاد آمریکا هزینه داشته باشد.

اغلب ما معتقدیم که تا دیروقت بیدار ماندن و پروژه های کاری را به پایان رساندن یا برای ارائه ها آماده شدن کاملا ضروری است. اما، به نظر می رسد، توقف کار به موقع برای پایان دادن به کار و داشتن یک خواب خوب، عموماً بهترین راه برای بهبود بهره وری و عملکرد کلی است.

کافئین قدرت شناختی را تا نیم ساعت افزایش می‌دهد، اما خواب اطلاعات اخیر بدردنخوری را که آموخته‌اید از بین می‌برد و آن ها را بایگانی می‌کند تا بتوانید به طور موثرتری اطلاعات جدید را دریافت کنید.

۳٫ وزن شما در حال نوسان است.

در سال ۲۰۰۴، یک مطالعه طولانی مدت در ویسکانسین نشان داد که افرادی که کمتر از شش ساعت در شب می‌خوابند، بیشتر در معرض اضافه وزن هستند. این گروه کاهش سطح هورمون سرکوب کننده اشتها لپتین، همراه با افزایش سطح هورمون تحریک گرسنگی را نشان می دهد. زمانی که بیش از حد خسته هستیم، به سراغ میان وعده‌های بیشتری می‌رویم.

اخیراً، محققان ارتباط قوی بین کمبود خواب و افزایش خطر ابتلا به دیابت نوع ۲ را شناسایی کرده اند، یک اختلال متابولیک که اغلب با پرخوری و چاقی ایجاد می شود.

  1. پوستت داغون شده

چشم‌های قرمز، پف‌کرده، حلقه‌های تیره زیر چشم و گوشه‌های رو به پایین دهان، همگی در افراد کم‌خواب به‌راحتی قابل شناسایی هستند. لورن هیل می‌گوید: «مردم معمولاً می‌توانند تشخیص دهند که شب سختی داشته‌اید یا خیر. حتی مقادیر کم کم خوابی بر ظاهر شما تأثیر می گذارد، خواب کافی و با کیفیت باید رکن هر روال مراقبت از پوست باشد.»

  1. قضاوت شما در حال تزلزل است.

زمانی که افراد کم خواب هستند، ناحیه ای از مغز که با پردازش عاطفی درگیر است، یعنی قشر پیش پیشانی، اساساً به خواب می رود  و شواهدی وجود دارد که خواب‌آلودگی باعث می‌شود افراد منطق خود را از دست بدهند.

  1. در طول روز دچار خواب آلودگی می شوید.

این یکی از نشانه‌های کمبود خواب است که ممکن است نسبتاً واضح به نظر برسد،علائم آن می تواند بیش تر از خمیازه کشیدن هر پنج دقیقه یا نیاز به قهوه خود باشد. بیش از ۳۰ درصد آمریکایی ها به طور مزمن دچار کم خوابی می شوند که با عواقب بالقوه کشنده ای همراه است.

۷٫ میل جنسی شما در حال کاهش است.

خستگی می تواند عامل مهمی در رابطه با عدم تمایل شما به رابطه جنسی باشد. طبق گفته کلینیک مایو، زنانی که درگیر مراقبت از کودکان و والدین سالخورده هستند، اغلب گزارش می‌دهند که در پایان روز بیش از حد خسته هستند و علاقه ای به رابطه جنسی ندارند.

اکثر بزرگسالان به هفت تا نه ساعت خواب نیاز دارند و به نظر می رسد استفاده از تبلت ها، تلفن ها و سایر صفحه های قبل از خواب به طور فزاینده ای عامل مهمی در افزایش ساعات خواب است.

هیل می گوید: استفاده از صفحه نمایش نه تنها افزایش طبیعی ملاتونین، هورمونی که مسئول تنظیم خواب است را سرکوب می کند، بلکه باعث می شود تا زمانی که در حال خواب می باشیم، ما را سرحال می کند، هوشیاری را افزایش داده و به خواب رفتن را سخت‌تر می‌کند.

کنترل احساسات خود را از دست می دهید

چه در حال دعوا با همکار باشید، چه با همسرتان وارد مشاجره شوید یا خونسردی خود را با فرزندانتان از دست بدهید، نخوابیدن این احتمال را افزایش می دهد که واکنش های عاطفی شما تکانشی تر و شدیدتر باشد.

با کم خوابی تمایل شما به واکنش شدید به موقعیت های منفی به میزان قابل توجهی افزایش می یابد. وقتی متوجه شدید که کنترل احساسات خود را خیلی زیاد از دست می دهید، آن را نشانه ای از کمبود خواب در نظر بگیرید.

  1. بدون اینکه متوجه بشی چرت میزنی

احساس خستگی در طول روز یکی از رایج ترین نشانه های کم خوابی است. اگر متوجه شدید که در حین کار چرت می‌زنید، چیزی را تجربه می‌کنید که کارشناسان خواب آن را خواب میکرو می‌نامند.

این می تواند از “چند تا چند ثانیه” طول بکشد و افرادی که آن را تجربه می کنند بدون اینکه متوجه شوند به خواب می روند. این کار می تواند خطرناک باشد، به خصوص اگر در حال رانندگی باشید.

منبع : ۷ نشانه رایج کم خوابی که نباید نادیده بگیرید

هر چیزی که باید در مورد سندرم ایمپاستر بدانید

سندرم ایمپاستر (imposter syndrome) شامل احساس شک به خود و بی‌کفایتی است که علی‌رغم تحصیلات، تجربه و موفقیت‌ها ادامه می‌یابد  و به زندگی فردی و اجتماعی افراد آسیب زیادی را وارد می کند.

نام دیگر این سندرم نشانگان خودویرانگری می باشد. تحقیقات اولیه که این پدیده را بررسی می‌کرد، عمدتاً بر زنان موفق متمرکز بود. با این حال، بعداً مشخص شد که سندروم ایمپاستر می تواند هر کسی را در هر حرفه ای، از دانشجویان فارغ التحصیل گرفته تا مدیران ارشد تحت تاثیر قرار دهد.

در این شرایط حتی زمانی که دیگران استعدادهای شما را ستایش می کنند، موفقیت های خود را به زمان بندی و خوش شانسی مربوط می دانید. شما باور نمی کنید که داشته های خود را بر اساس شایستگی های خود به دست آورده باشید و می ترسید که دیگران نیز در نهایت متوجه همین موضوع شوند و داشته های خود را از دست دهید.

نشانه های سندرم ایمپاستر

در نتیجه عوامل گفته شما، شما خود را تحت فشار قرار می دهید تا سخت تر کار کنید تا مشکلات زیر را جبران کنید.

  • دیگران را از تشخیص کاستی ها یا شکست های خود بازدارید
  • آنچه را که کمبود هوش خود می دانید جبران کنید.
  • احساس گناه به خاطر «فریب دادن» افراد دیگر را کاهش دهید.
  • احساس بی ارزشی برای توجه یا محبت.
  • دست کم گرفتن دستاوردها.

سندرم ایمپوستر و علائم آن می تواند به طرق مختلف ظاهر شود، از جمله:

در محل کار:

افرادی که این سندرم را دارند، اغلب موفقیت خود را به جای توانایی ها و اخلاق کاری خود به شانس نسبت می دهند، که می تواند آن ها را از درخواست افزایش حقوق یا درخواست ترفیع باز دارد. آن ها همچنین ممکن است احساس کنند که باید برای رسیدن به استانداردهای غیرممکنی که تعیین کرده اند، بیش از حد کار کنند.

در خانه:

هر پدر و مادری احتمالاً می‌توانند زمانی را به یاد بیاورند که احساس می‌کنند برای مسئولیت بزرگ کردن فرزند خود ناآگاه، ناتوان و کاملاً آماده نیستند. اگر این احساسات کنترل نشوند، والدین ممکن است برای تصمیم گیری برای فرزندشان از ترس اینکه قرار است زندگی آن ها را به هم بزنند، دچار مشکل شوند.

در مدرسه: 

دانش‌آموزان ممکن است از صحبت کردن در کلاس یا پرسیدن سؤال اجتناب کنند، زیرا می‌ترسند معلم‌ها یا همکلاسی‌ها فکر کنند آن ها توانایی و هوش کافی را ندارند.

در روابط:

برخی افراد احساس می‌کنند که ارزش محبتی که از طرف یک فرد مهم دریافت می‌کنند را ندارند و می‌ترسند که شریک زندگی‌شان متوجه شود که واقعاً آنقدرها هم عالی نیست.

با گذشت زمان، این می تواند چرخه ای از اضطراب، افسردگی و احساس گناه را تقویت می کند.

انواع نشانگان خودویرانگری

انواع سندروم به طور خلاصه در ادامه توضیح داده شده است:

«کمال‌گرایان» انتظارات بسیار بالایی از خود دارند و حتی اگر ۹۹ درصد از اهداف خود را برآورده کنند، احساس شکست می‌کنند. هر اشتباه کوچکی باعث می شود که آن ها شایستگی خودشان را زیر سوال ببرند.

«تخصص گرا» این افراد قبل از شروع پروژه احساس نیاز به دانستن تمام اطلاعات دارند و دائماً به دنبال گواهینامه یا آموزش های جدید برای بهبود مهارت های خود هستند.

«کار فردی» افرادی که تمایل به کار فردی دارند احساس می کنند که باید وظایف خود را انجام دهند و اگر نیاز به کمک داشته باشند، فکر می کنند که شکست خورده یا کلاهبردار هستند.

«سوپرمن ها» خود را تحت فشار قرار می دهند تا بیشتر از اطرافیانشان کار کنند تا ثابت کنند که فریبکار نیستند. آن ها نیاز به موفقیت را در همه جنبه های زندگی را احساس می کنند ( در محل کار، به عنوان والدین، به عنوان شریک زندگی) و ممکن است زمانی که کاری را انجام نمی دهند، استرس داشته باشند.

درمان سندرم ایمپوستور

یکی از اولین گام‌ها برای غلبه بر احساسات توضیح داده شده این است که افکار را به رسمیت بشناسید و آن ها را زیر ذره بین قرار دهید.

شما همچنین می توانید افکار خود را دوباره قالب بندی کنید. تنها تفاوت بین فردی که سندروم فریبکار را تجربه می‌کند و کسی که تجربه نمی‌کند، نحوه واکنش آن ها به چالش‌ها است بنابراین افرادی که خود را فریبکار نمی‌دانند، باهوش‌تر، شایسته‌تر یا تواناتر از بقیه نیستند ما باید به خودمان کمک کنیم که یاد بگیریم که برای انتقاد سازنده ارزش قائل شویم، به یاد داشته باشید که هرچه بیشتر یک مهارت را تمرین کنید، در آن بهتر می‌شوید.

تحقیقات نشان داده است که آنچه به خود می گویید در واقع می تواند دیدگاه شما را تغییر دهد. در اینجا شش تمرین برای تغییر طرز فکر شما در مورد خود آورده شده است.

یک لیست تهیه کنید.

فهرستی از حداقل ۱۰ مورد تهیه کنید که نشان می دهد شما به اندازه هر فرد دیگری برای نقشی که به دنبال آن هستید واجد شرایط هستید. ابتدا از خود بپرسید چه شواهدی وجود دارد که نشان دهد شما کمتر از هر کس دیگری برای انجام این کار صلاحیت دارید. آیا چیزی وجود دارد که شما را واجد شرایط می کند؟

نام خود را با صدای بلند بگویید.

تحقیقات نشان داده است که گفتن جمله تاکیدی مثبت (مانند من عالی هستم) و اضافه کردن نام خود به آن می تواند تأثیر قدرتمندی بر درک شما از توانایی های خود داشته باشد.

صاحب دستاوردهای خود باشید.

زنان تمایل دارند موفقیت‌های خود را با نسبت دادن آن به چیزهایی مانند «شانس»، «سخت‌کوشی» یا «کمک دیگران» به جای توانایی ذاتی یا هوش که معمولاً مردان ذکر می‌کنند، توضیح دهند. تمرین کنید که این کلمات را با صدای بلند بگویید: «من به آنچه که انجام داده ام افتخار می کنم.»

موفقیت را تجسم کنید.

قبل از اینکه اتفاق بیفتد، دقیقاً تجسم کنید که چگونه موقعیت را هدایت خواهید کرد. قبل از رویارویی با مخالفت، یک تمرین ذهنی انجام دهید تا مطمئن شوید که محکم هستید.

احساسات را از واقعیت ها جدا کنید

این احتمال وجود دارد که در مقطعی از زندگی خود احساس کنید که سندرم ایمپاستردر حال رخ دادن است.

برای آن احساسات آماده باشید، آن ها را مشاهده کنید، مراقب بوده و برای پاسخ آماده باشید. بدانید که فقط به این دلیل که به این چیزها را فکر می کنید، به این معنی نیست که آنها درست هستند.

دست از مقایسه بردارید

به جای اینکه خود را با دیگران مقایسه کنید روی اندازه گیری دستاوردهای خود تمرکز کنید. برای مثال، مقایسه زندگی خود با رسانه‌های اجتماعی یک اینفلوئنسر یا بلاگر تله‌ای برای احساس عدم توانایی شماست.

به یاد داشته باشید که افراد باهوش بیشتر با سندروم ایمپوستر سروکار دارند. بنابراین، این واقعیت که شما آن را در خودتان تشخیص می دهید، چیزهای زیادی در مورد شما نشان می دهد.

با مشاور صحبت کنید

مشاور می تواند به شما کمک کند تا احساسات مرتبط با سندرم ایمپاستر را بشناسید و رفتارهای جدیدی برای عبور از آن ها ایجاد کنید.

شک به خود می تواند فلج کننده باشد. اما اکنون که می‌دانید چگونه این احساسات را بشناسید و با آن‌ها کنار بیایید، می‌توانید به جای گیر کردن در این چرخه، برای حرکت به جلو تلاش کنید.

منبع : هر چیزی که باید در مورد سندرم ایمپاستر بدانید

مشاوره فردی خوب تهران

مشاوره فردی خوب در تهران به چه نحوی به افراد کمک می کند؟ یک درمانگر آموزش دیده می تواند به افراد کمک کند تا یک سری تغییراتی را در سبک زندگی شان ایجاد کنند.

همچنین آنها می توانند در شناسایی علل مربوط به اختلالات کمک کنند و یک سری استراتژی هایی را برای تغییر تفکرات و رفتارهای ناخواسته پیشنهاد بدهند.

درمان می تواند افراد را به مهارت های مناسبی تجهیز کند تا آنها علائم موجود را مدیریت کنند، استرسشان را کاهش دهند و کیفیت زندگی خودشان را بهبود دهند.

مشاوره فردی خوب در تهران

مشاوره گروهی زمانی صورت می گیرد که یک گروه از افراد دارای مشکلات متقابل، با هم در یک اتاق بنشینند و در مورد مشکلات متقابل موجود مشورت دریافت کنند.

در این روش درمانی یک ساختار حمایتی وجود دارد و این افراد در اغلب زمان ها می توانند در حین ملاقات با افراد دارای شرایط بد، از این روش درمان استفاده کنند. مشاوره فردی یک مورد کاملا بدیهی می باشد.

اهداف مشاوره فردی چیست؟

با این وجود، اهداف مربوط به مشاوره شامل پنج هدف عمده می باشند:

  • تسهیل تغییر رفتاری
  • تقویت توانایی فرد برای ایجاد و نگه داشتن روابط
  • افزایش کارایی درمانجو و توانایی وی برای مقابله
  • افزایش کارایی و توانایی درمانجو برای مقابله با شرایط موجود
  • تقویت فرآیند تصمیم گیری و افزایش توانایی درمانجو
  • رشد.

مزایای مربوط به مشاوره فردی چه مواردی می باشند؟

مشاوره فردی به دلایل مختلفی مفید می باشد، همانند:

  • افزایش خود آگاهی فردی،
  • تشویق به خود اکتشافی،
  • شناسایی محدودیت ها،
  • افزایش مهارت های ارتباطی
  • استفاده از مهارت های ارتباطی سالم.

آیا مشاوره فردی رایگان می تواند مفید باشد؟

این مشاوره می تواند به شما کمک کند تا با احساسات و موقعیت ها مقابله کنید. این روش می تواند برای احساسات مربوط به خشمگینی، ترس، اضطراب، خجالت و وحشت زدگی مفید باشد.

همچنین این روش یک ابزاری در اختیار شما قرار می دهد که برای مقابله با عزت نفس پایین و افسردگی مفید می باشد. درمان می تواند یک سری از مشکلات را درمان کند.

این مشاوره به صورت چت است و قطعا از مشاوره تلفنی و یا حضوری تاثیر کمتری دارد.

آیا مشاوره موثر می باشد؟

تحقیقات صورت گرفته نشان داده اند که مشاوره در درمان اضطراب و افسردگی، بسیار موثرتر از قرص و یا دارو درمانی است. البته روش نوروفیدبک هم می تواند مفید باشد.

همچنین این مشاوره تاثیری برابر با درمان از طریق داروها دارد – و حتی در برخی مواقع تاثیر بهتری دارد و بیشتر طول می کشد. … در مورد برخی از افراد که “درمان” یک کلمه ترسناکی می باشد.

می توانید از سایت مشاورانه به صورت رایگان مشاوره فردی آنلاین دریافت کنید.

مراحل مربوط به مشاوره چه مواردی هستند؟

شش مرحله مربوط به مشاوره عبارتند از:

مرحله ۱: قبل از تفکر. این مرحله از طریق دو مولفه کاملا مشخص توصیف می شود:

الف) فرد توانایی لازم برای مشاهده یا شناخت مشکل را ندارد، و

یا ب) درمانجو می خواهد که یک فرد دیگری تغییر کند (آنها مشکل دارند، من هیچ مشکلی ندارم).

  • مرحله ۲: تفکر. …
  • مرحله ۳:تحلیل ..
  • مرحله ۴: اقدام. …
  • مرحله ۵: نگهداری
  • مرحله ۶: بعد از مراقبت.

مشاوره فردی خوب در تهران به شما کمک می کند تا مراحل را دست بروید.

اصول مربوط به مشاوره فردی رایگان چه مواردی هستند؟

اصولی که اطمینان حاصل می کند مشاوره برای افراد جوان مفید می باشد عبارتند از:

  • اجتناب از صرفا مشاوره دادن و تغییر ندادن ارزش های شخصی خود
  • احترام گذاشتن به فرد جوان و تقویت توانایی وی برای کمک به خودش، اعتماد به دیگران و پذیرفتن مسولیت های اقدامات و تصمیمات

مشاوره و راهنمای فردی چیست؟

مشاوره فردی می تواند شامل شغل مشاوره و برنامه ریزی برای سوگواری بعد از مردن عشق یا مقابله با مشکلات کاری و قبل از تبدیل شدن آنها به یک مورد بزرگ باشد.

مشاوره فردی یک بحث رو در رو و مابین مشاور و درمانجویی می باشد که به درمان مراجعه کرده است.

سایت مرکز مشاورانه، مشاوره فردی رایگان ارائه می دهد.

هدف اصلی مشاوره فردی خوب در تهران

هدف از مشاوره عبارت از کمک کردن به درمانجوها برای به دست آوردن اهداف شخصی شان و به دست آوردن آگاهی بیشتر نسبت به زندگی های خودشان می باشد.

افراد مراجعه کننده به این درمان امیدوارند که با مراجعه به درمان، رضایت بیشتری در مورد زندگی شان به دست بیاورند.

ویژگی های مبنایی مشاوره چه مواردی می باشند؟

اصول مربوط به مشاوره شامل مهارت های مهربانی، رفاقت، آزادی و همدلی می باشد که عوامل تشکیل دهنده فرآیند مربوط به مشاوره موفق هستند.

مشاوران باید به دقت به درمانجوهای خودشان گوش دهند، به صورت هدفمند به سوالات پاسخ دهند و اطلاعات مهم را تقویت کنند.

ویژگی های مبنایی مشاوره چه مواردی می باشند؟

مهارت های مبنایی مشاوره عبارتند از:

  1. گوش دادن
  • الف) توجه کردن – تمایل فیزیکی یک فرد به بیمار به منظور نشان دادن این مورد که مشاور نسبت به بیمار مطلع می باشد و در واقع نشان دادن این مورد که مشاور به صورت کامل به درمانجو توجه می کند و به وی اهمیت می دهد.
  • روش های موجود شامل ارتباط چشمی، تکان دادن سر، حرکت نکردن در پیرامون، حواسپرت نشدن، تشویق به صحبت کردن، انعکاس دادن وضعیت بدنی زبانی، یادگیری درحال پیشرفت و غیره می باشد. محققان تخمین زده اند که در حدود ۸۰% از ارتباطات به صورت غیر زبانی صورت می گیرند.
  • گوش دادن / مشاهده کردن – متوجه شدن و درک کردن اطلاعات زبانی و غیر زبانی مربوط به درمانجو
  1. همدلی

توانایی درک تجربه یک فرد دیگر و بعد از آن ارتباط برقرار کردن با درمانجو که باعث می شود تجربیات شخصی وی مشخص و تقویت شود.

  1. اصیل بودن

عبارت از توانایی مشاور برای آزاد بودن می باشد. شامل تجانس مابین کلمات یا رفتارهای بیان شده و احساسات درونی، نداشتن حالت دفاعی، نقش بازی نکردن و فروتن بودن می باشد.

برای مثال، در صورتی که فرد کمک کننده ادعا کند در کمک کردن به درمانجو راحت می باشد، این مورد در کشف کردن مشکلات مصرف مواد یا مشکلات مربوط به سکس مفید خواهد بود.

  1. دیدگاه مثبت غیرشرطی |مشاوره فردی خوب در تهران

بیان کردن مراقبت، مهرورزی و همچنین پذیرش.

  • شامل انتقال دادن تفکرات مهربان و خونگرم می باشد.
  • همچنین انتقال دادن پذیرش از طریق جواب دادن به پیام های درمانجو از طریق واکنش های غیر زبانی و زبانی غیر انتقادی یا غیر تشخیصی
  • احترام. توانایی ارتباط برقرار کردن درمانجو با عقاید صادقانه مشاور که بیان می دارد هر فردی دارای قدرت و ظرفیت مشخصی در زندگی می باشد و همچنین این حق را دارد که پیشنهادات خودش را انتخاب کند و خودش تصمیم بگیرد.
  1. محسوس بودن

حفظ کردن ویژگی های ارتبای – تمرکز بر روی حقایق و احساسات مربوط به نگرانی های مرتبط و در عین حال اجتناب کردن از بحث های اختلافی، عمومی سازی و انتزاعی، یا صحبت کردن در مورد مشاور به جای صحبت کردن در مورد درمانجو. یکی از ویژگی های مشاوره فردی خوب در تهران است.

  1. سوالات بی انتها

یک فرآیند سوال پرسیدن به منظور کمک به درمانجو برای مشخص کردن و کشف کردن تفکرات و احساسات خودش. کار مشاور عبارت از درخواست کردن اطلاعات خاص و محدود نکردن سوال به سوالات دارای جواب بله یا خیر، یا هر جواب مختصری می باشد.

  1. افشاسازی اطلاعات مشاور

مشاور احساسات، تجربیات یا واکنش های شخصیش را با درمانجو به اشتراک می گذارد. این شرایط شامل موضوعات مرتبطی می باشد که هدف آنها کمک کردن به درمانجو ها است.

یک اصلی که وجود دارد، عبارت از این مورد می باشد که خود افشاسازی صورت نگیرید، مگر اینکه یک نیاز بالینی وجود داشته باشد که با استفاده از روش های دیگر قابل رفع نباشد.

به یاد داشته باشید که همدلی مشابه با به اشتراک گذاری تجربیات مشابه نمی باشد، بلکه انتقال دادن احساسات و تفکرات درمانی درمانجو  با استفاده از روش های مراقبتی و شناختی می باشد.

  1. تفسیر

هر نوع توضیحی به درمانجو که فراتر از گفته ها یا آگاهی آنها می باشد.

در وضعیت تفسیر، معانی، دلیل یا توضیحات جدیدی در مورد رفتارها، تفکرات یا احساسات بیان می شود، به نحوی که درمانجو می تواند مشکلات را از یک دیدگاه جدیدی مشاهده کند.

تفاسیر می توانند به درمانجو کمک کنند تا مابین اظهار نظرهای به ظاهر منزوی از اتفاقات ارتباط برقرار کند و این مورد می تواند موضوعات یا الگوهایی را مشخص کند و یا اینکه چارچوب های جدیدی را برای شناخت پیشنهاد دهد.

یک تفسیر می تواند برای کمک به درمانجو استفاده شود تا وی بتواند بر روی جنبه خاصی از مشکلاتش متمرکز شود یا یک هدفی را ارائه دهد.

  1. ارائه اطلاعات و از بین بردن موانع تغییر

ارائه اطلاعات، عقاید، واقعیات، منابع یا پاسخ هایی به سوالات. کشف کردن مشکلات بالقوه درمانجو که ممکن است منجر به پیشگیری از فرآیند تغییر یا به تاخیر انداختن آن شود. راه حل ها و پیشنهادات محتمل در نتیجه همکاری با درمانجو مشخص می شود.

نکات منفی مربوط به مشاوره چه مواردی می باشند:

نکات منفی مشاوره یا درمان با استفاده از ایمیل

  • ارتباط و رابطه مشاوره. نبود راهنماهای بصری و زبانی. نبود حضور فیزیکی. …
  • نگرانی های مربوط به کامپیوتر. نواقص مربوط به تجهیزات و اینترنت. رازداری و حریم در محیط های مشترک.
  • غلبه بر روی تعدادی از این مشکلات.

مرکز مشاوره فردی در سایت مشاورانه ارائه می شود. برای اطلاعات بیشتر می توانید به سایت کانون مشاوران ایران مراجعه کنید.

منبع : مشاوره فردی خوب تهران

تفاوت استرس و اضطراب چیست؟

تفاوت استرس و اضطراب. فرق اضطراب و استرس و افسردگی. درمان استرس و اضطراب. استرس و اضطراب دو فرآیند فیزیولوژیکی هستند که در همه افراد اتفاق می افتد. با این حال، در حالی که هر دو در سال‌های اخیر افزایش یافته‌اند ، بسیاری از افراد در تمایز بین این دو وضعیت روانی مشکل دارند. 

در این مقاله به شباهت‌ها و تفاوت‌های بین استرس و اضطراب می پردازیم و به این موضوع می‌پردازیم که چگونه، در صورت عدم درمان یا در موارد شدیدتر، این شرایط می‌توانند به اختلال تبدیل شوند. ما همچنین نگاهی به چند مکانیسم مقابله ای می اندازیم که برای درمان آن ها موثر می باشد. 

استرس و اضطراب چقدر شبیه هم هستند؟

هر دو پاسخ‌ با مجموعه‌ای از علائم تقریباً یکسان همراه هستند. به عبارت دیگر، هنگامی که فرد اضطراب یا استرس را تجربه می کند، ممکن است علائم زیر را تجربه کند:

  • بی خوابی (مشکل خواب)
  • مشکلات تمرکز
  • خستگی
  • تنش عضلانی
  • تحریک پذیری

تفاوت بین استرس و اضطراب چیست؟

باوجود اینکه استرس و اضطراب می تواند علائم مشترکی را ایجاد کند، خصوصیات کلی هر بیماری متفاوت است. به عنوان مثال وقتی استرس بیش از حد شود، افراد ممکن است علائم دیگری مانند مشکلات گوارشی یا عصبانیت را تجربه کنند. با این حال، هنگامی که افراد احساس اضطراب می کنند، نگرانی های آن ها بیش از حد می شود و ادامه می یابد. 

 استرس پاسخی به فشارهای روزانه یا یک موقعیت تهدید کننده است، در حالی که اضطراب واکنشی به استرس است. اضطراب، که دلیل مشخصی ندارد، بیشتر طول می کشد و درمان آن دشوارتر است.

تفاوت اصلی بین استرس و اضطراب در دوره زمانی است که علائم در آن احساس می شود. استرس یک پاسخ داخلی طبیعی به یک تهدید است که به عنوان «پاسخ جنگ یا گریز» نیز شناخته می‌شود و بدون آن، نژاد ما زنده نمی‌ماند. 

با این حال، برای برخی، استرس در تعیین ضرب الاجل یا پاسخگویی به خواسته ها مفید نیست، بلکه باعث آسیب فیزیکی و پریشانی عاطفی می شود. اگرچه استرس ممکن است باعث ایجاد احساس اضطراب شود، اما این با یک اختلال اضطراب تشخیص داده شده متفاوت است.

اختلال اضطرابی زمانی تعریف می‌شود که اضطراب پایدار، نامتناسب با واقعیت باشد و به طور قابل توجهی در زندگی روزمره فرد اختلال ایجاد کند. 

5 تفاوت استرس و اضطراب

  1. وقتی تهدید از بین رفت، استرس می تواند از بین برود، اما پس از ناپدید شدن تهدید، اضطراب همچنان باقی می ماند.
  2. اضطراب می تواند ناشی از عوامل داخلی بیشتری باشد، در حالی که عوامل استرس زا عمدتاً عوامل بیرونی هستند.
  3. حتی زمانی که ما تهدید یا علتی را نیز تشخیص نمی دهیم، اضطراب می تواند ایجاد شود.
  4. استرس می تواند بر نواحی بیشتری از بدن ما تأثیر بگذارد و علائم بیشتری نسبت به اضطراب ایجاد کند
  5. استرس گاهی اوقات می تواند تأثیرات مثبتی داشته باشد، اما اضطراب فقط تاثیر منفی به همراه دارد.

علائم استرس

استرس بر بسیاری از افراد تأثیر می گذارد و می تواند بر سلامت شما تأثیر بگذارد. علائم استرس عبارتند از:

  • سردرد
  • فشار خون بالا
  • درد قفسه سینه
  • تپش قلب
  • بثورات پوستی
  • از دست دادن خواب

استرس معمولا زمانی از بین می رود که عوامل استرس زا ناپدید شوند. با این حال، استرس مزمن می تواند به اضطراب یا افسردگی تبدیل شود، بنابراین مهم است که در صورت امکان اقداماتی را برای کاهش یا حذف استرس انجام دهید.

 
فیزیکیفکریاحساسیرفتار-اخلاق
سردردفراموشیتحریک پذیریمشکل در خوابیدن
درد عضلانیمشکل در تمرکزناامیدیتعریق
حالت تهوعنگرانی در مورد نبود وقتبی حسیمصرف الکل یا سیگار
درد قلبتغییر در واکنش عاطفیاسترسدوری از مردم
افزایش یا کاهش وزن آسیب پذیریماندن در اتاق خواب
خستگی مستاصل بودن 
مشکلات پوستی کم انرژی شدن 

مدیریت استرس

  • ورزش کردن
  • خوردن غذاهای سالم
  • یادگیری تکنیک های مدیریت زمان
  • تعیین اهداف واقع بینانه
  • خوابیدن بیشتر
  • از تکنیک های تمدد اعصاب مانند تمرینات تنفس عمیق ، یوگا و مدیتیشن استفاده کنید
  • وقت گذاشتن برای فعالیت هایی مناسب در اوقات فراغت
  • ایجاد مهارت های کاهش استرس
  • یادگیری و تمرین ذهن آگاهی
  • برای حمایت به دوستان و اعضای خانواده خود تکیه کنید

علائم اضطراب

 اگر اختلال اضطرابی دارید، ممکن است این موارد را تجربه کنید:

  • ترس، وحشت یا اضطراب در موقعیت هایی که اکثر مردم احساس اضطراب یا تهدید نمی کنند
  • نگرانی یا اضطراب آزاردهنده دائمی
  • حملات پانیک یا اضطراب ناگهانی بدون هیچ محرک مشخصی

 انواع اختلالات اضطرابی

  • فوبیای خاص ترس شدید از چیزی مانند عنکبوت یا ارتفاع می باشد. به عنوان مثال، فردی که فوبیا نسبت به میکروب ها دارد، ممکن است لمس شدن توسط افراد دیگر را غیرقابل تحمل کند.
  • اختلال اضطراب فراگیر اضطرابی است که ثابت یا تقریباً ثابت می باشد. 
  • حملات پانیک احساس ناگهانی ترس شدید در زمانی که هیچ خطر واقعی وجود ندارد.
  • اختلال وسواس فکری-اجباری یا OCD، نوعی اضطراب است که توسط افکار ناخواسته، ناراحت کننده و مداوم ایجاد می شود که مدام به ذهن فرد می رسد. برای کنترل آن و فرونشاندن اضطراب شدید، ممکن است فرد رفتاری اجباری داشته باشد، مانند شستن دست ها، کندن موها و یا جویدن ناخون.
  • اختلال استرس پس از سانحه، یا PTSD، نوعی اضطراب است که در پاسخ به ضربه، مانند زمانی که در یک منطقه جنگی سپری می‌شود یا قربانی یک جنایت، ایجاد می‌شود.

درمان اختلال اضطرابی

طیف وسیعی از درمان ها در درمان اختلالات اضطرابی موثر هستند:

  • درمان شناختی رفتاری (CBT) یک درمان کوتاه مدت است که به دنبال تغییر رفتارهای ناشی از افکار مضطرب و به چالش کشیدن خود افکار است. در درمان، ما به افراد یاد می‌دهیم که افکار مولد اضطراب را به روشی سازگارتر پردازش کنند. دکتر پیتنگر می‌گوید: سرکوب کردن آن‌ها – که به ندرت کار می‌کند – نیست، بلکه در مورد پاسخ بهتر به آنها و کاهش قدرت آنها است.
  • درمان مبتنی بر ذهن آگاهی که با تکنیک های مراقبه ترکیب می کند.
  • ورزش و بهبود خواب می تواند به کاهش اضطراب کمک کند.
  • داروهای ضد افسردگی مانند SSRI (مهارکننده‌های انتخابی بازجذب سروتونین) می‌توانند در درمان اختلالات اضطرابی نیز مفید باشند، اگرچه معمولاً هفته‌ها طول می‌کشد تا عمل کنند، البته مصرف آن ها باید زیر نظر متخصص صورت بگیرد.
  • بنزودیازپین هایی مانند والیوم و زاناکس به سرعت برای کاهش اضطراب عمل می کنند، اما فقط در کوتاه مدت و زیر نظر پزشک باید مصرف شوند زیرا خطر اعتیاد را به همراه دارند.

منبع : تفاوت استرس و اضطراب چیست؟ 

ارتقاء شخصی

ارتقاء شخصی

مرکز مشاوره ستاره ایرانیان راه های ارتقاء شخصی را ارائه داده و به شما کمک کند بر موانع دستیابی به اهداف زندگی خود غلبه کنید.

ما روش هایی برای کاهش استرس و  بهبود عزت نفس ارائه دهیم. ما به شما کمک می کنیم تا از افکار و رفتارهایی که شما را در زندگی عقب می اندازند رهایی پیدا کنید و درهایی را به روی آینده ای بهتر و رضایت بخش تر باز کنیم.

ارتقاء شخصی چیست؟

ارتقاء شخصی نوعی مشاوره است که به شما کمک می کند مشکلات را حل کنید و مسیرهایی را برای دستیابی به اهداف خود بیابید. ما به شما کمک می کنیم تا از احساسات، افکار، عواطف و الگوهای رفتاری که بر زندگی روزمره شما حاکم است آگاهی پیدا کنید.

بخشی از این درمان شامل تغییر صدای درونی شما از نگرش منفی به مثبت گرایی عینی است و به شما کمک می کند راه خود را از میان موانع پیدا کنید.

ارتقاء شخصی

همه ما با مبارزات درونی روبرو هستیم. اما با توجه به نحوه برخورد با مبارزات، می‌توانید روش‌های جدیدی برای مقابله و کار برای رسیدن به چیزهایی که می‌خواهید به دست آورید، بیاموزید. به مرور شما خودآگاهی و درک بهتری از اینکه چه کسی هستید و به چه چیزی نیاز دارید را یاد می گیرید.

راه های ارتقاء شخصی

درمان ارتقاء شخصی بسیار فردی می باشد. درمانگر در مورد شما می آموزد تا بفهمد چه روش هایی برای موقعیت منحصر به فرد شما بهترین نتیجه را دارد. با این حال، بسیار مهم است که از طریق روش های مبتنی بر شواهد کمک بگیرید. این ها سالم ترین رویکردهایی هستند که نتایج اثبات شده ای را به همراه دارند.

درمان شناختی رفتاری

درمان شناختی رفتاری (CBT) یکی از درمان های مبتنی بر شواهد است. درمان شناختی رفتاری بر غلبه بر الگوهای فکری منفی که شما را در زندگی عقب نگه می دارد، تمرکز می کند. تحقیقات اثربخشی درمان شناختی رفتاری را ثابت کرده است.

درمان شناختی رفتاری به شما کمک می کند تا برای تغییراتی که در رفتارهای خود به دنبال آن هستید، تفکر مثبت را تقویت کنید.

کلیدهای ارتقاء شخصی

درمان شما باید برای وضعیتی که دارید مناسب باشد. این باید یک رویکرد ثابت شده باشد که برای افرادی که درگیری هایی که شما با آن روبرو هستید را تجربه می کنند موثر می باشد. در مرکز مشاوره ستاره ایرانیان، ما از روش های اثبات شده متناسب با شخصیت، فرهنگ، اهداف، موانع و نیازهای منحصر به فرد شما استفاده می کنیم.

علاوه بر فردی بودن راه های ارتقاء شخصی باید عوامل کلیدی دیگری را برای موفقیت نهایی در نظر بگیرید. این عوامل عبارتند از:

هدف مداری

ارتقاء شخصی بدون دستیابی به هدف قابل اندازه گیری نیست. شما باید بدانید که می خواهید از طریق هدف قابل دستیابی به چه چیزی برسید. هدف باید چیزی باشد که احساس کنید قابل دستیابی می باشد.

در حالی که همه ما رویاهای بزرگ خود را داریم، اهداف برای بهبود خود با اهداف کوچک به سمت اهداف نهایی شروع می شوند. دستاوردهای کوچک شما را قادر می سازد با انگیزه بمانید و از رسیدن به آن ها خوشحال شوید.

مسئولیت پذیری

مسئولیت پذیری بخش عمده ای از تعهد برای دستیابی به اهداف شما است. از طریق درمان، یاد می گیرید که خود را مسئول نگه دارید. در عین حال، درمانگر شما کمک می کند تا مسئولیت پذیری را حفظ کنید و به مسیر خود ادامه دهید.

برای موانع برنامه ریزی کنید

در راه رسیدن هر هدفی که در زندگی داشته باشید، با موانعی روبرو خواهید شد. این یک حقیقت اجتناب ناپذیر است. اما دستاورد واقعی از شناسایی این موارد و ایجاد یک برنامه اساسی برای غلبه بر آن ها حاصل می شود.

در جلسات مشاوره، شما برای موانع آماده می شوید و مهارت های مقابله ای را یاد می گیرید تا از آن ها عبور کنید. این مهارت ها به شما در رسیدن به اهدافتان در آینده نیز کمک می کند. از طریق درمان درها را به روی موفقیت بیشتر در تمام زمینه های زندگی خود باز می کنید.

پاداش

بخشی از ارتقاء شخصی شامل پاداش دادن به خود برای دستاوردها و رفتارهایتان است. بیان شد که اهداف کوتاه مدتی برای خود تعیین کنید و هنگام رسیدن به آن ها به خودتان پاداش دهید.

خودآگاهی

در کار با درمانگر خود، یک برنامه اساسی برای ارتقاء شخصی خود ایجاد می کنید. با کمک مشاور، روی بهبود چیزهایی که شما را عقب نگه می دارند و ایجاد مسیرهایی برای تغییر تمرکز می کنید.

این تغییرات می‌تواند شامل روش‌های تفکر شما و تأثیرات آن افکار بر رفتارهای شما، مانند درمان شناختی رفتاری باشد. تغییرات معمولاً فیزیکی، شناختی و عاطفی هستند.

برنامه ریزی برای اقدام

برای بهبود خود، شما به یک برنامه مستحکم نیاز دارید. در غیر این صورت، راه روشنی برای رسیدن به هدف ندارید. درمانگر شما کمک می کند این طرح را با استفاده از استراتژی های مفید ایجاد کنید. برخی از استراتژی ها ممکن است شامل تمرکز حواس، فعالیت بدنی و تغییر افکار برای سلامت روان بهتر باشد.

خوش بینی بهبود یافته

مراجعه به درمانگر به طور خودکار خوش بینی شما را افزایش می دهد. این به شما کمک می کند تا روش های سالمی برای تفکر در مورد اهداف خود و دستیابی به آن ها ایجاد کنید. در طول جلسات مشاوره شما خودگویی مثبت، خودآگاهی و ذهن آگاهی را یاد می گیرید تا خوش بینی خود را توسعه دهید.

مرکز مشاوره ستاره ایرانیان

اگر برای دستیابی به اهداف زندگی خود تلاش می کنید، دیگر در آرزوی ارتقاء شخصی خود تنها نیستید. شما می توانید به درمانگران و مشاوران مرکز مشاوره ستاره ایرانیان اعتماد کنید تا به شما کمک کند زندگی خود را بهبود ببخشید.

ما مسیرهای سالمی را برای دستیابی به اهداف زندگی خود از طریق شیوه‌های مبتنی بر شواهد، مسئولیت‌پذیری و سایر روش‌هایی که بر تغییرات واقعی تأثیر می‌گذارند به شما نشان می‌دهیم و در این راه شما را یاری می کنیم.

منبع : ارتقاء شخصی