نحوه برخورد با افراد مورد علاقه و نزدیکانی که نمی خواهند تغییر کنند

در صورتیکه یکی از افراد مورد علاقه شما همچنان”روش خودش را داشته باشد و حاضر به تغییر آن نباشد”، باید یک تصمیم جدی در این رابطه بگیرید.

شما می توانید این افراد را همانطور که هستند بپذیرید، یا می توانید توانایی خودتان برای برقراری ارتباط و رابطه افزایش دهید و رابطه بهتری با فرد مورد علاقه تان داشته باشید.

در صورتیکه شخص مورد علاقه شما آنقدر بر روی عدم تمایل خودش برای تغییر مصمم باشد که این تصمیمش بر روی سایر افراد هم تاثیر بگذارد، باید از طریق انجام دادن یک سری کارهای مناسب و حرفه ای، او را متقاعد به تغییر کنید.

روش یک – تعامل داشتن با افراد لجوجی که دوستشان دارید

بر روی درخواست خودتان از فرد مورد علاقه تان برای تغییر تمرکز کنید

1. بر روی درخواست خودتان از فرد مورد علاقه تان برای تغییر تمرکز کنید.

حتما باید از فرد مورد علاقه تان بخواهید که رفتار خودش را تغییر دهد، نه اینکه خودش را تغییر دهد. سعی کنید یک رفتار خاصی را مشخص کنید که می خواهید فرد مورد علاقه تان آن را تغییر دهد؛

نباید به این فرد بگویید که شخصیت خودش را تغییر دهد. برخی از رفتارهایی که فرد مورد علاقه تان می تواند آنها را تغییر دهد، عبارتند از:

  • انتقاد کردن
  • سرزنش کردن
  • اظهارنظرهای نامناسب؛ همانند گفتن حرف های نژادپرستانه، تبعیض جنسیتی یا مسخره کردن افراد هم جنس خواه
  • داد زدن یا فریاد زدن به سر شما
  • رعایت نکردن حریم خصوصی شما، همانند سرزده وارد شدن به اتاق شما یا فضولی کردن در مورد بحث های شما با سایر افراد.
تعریف کردن

2. تعریف کردن.

افرادی که دوست ندارند دیدگاه سایر افراد را در نظر بگیرند، یا افرادی که همواره یک سری رفتارهایی را نشان می دهند که برای خودشان یا سایر افراد خانواده مضر است، عبارت از افرادی می باشند که به سختی می توان با آنها صحبت کرد.

سعی کنید که به صورت مهربانانه به پیش فرد مورد علاقه تان بروید و به صورت صادقانه از وی تعریف کنید.

همچنین سعی کنید که جملات خودتان را به جای “شما” با “من” شروع کنید.

به منظور تعریف کردن فرد مورد علاقه تان می توانید بگویید که “به خاطر کمکی که به شستن ظرف ها کردید، سپاسگزارم” یا “من همواره این حالت مثبت و قاطعانه شما را تحسین می کنم” یا “من فکر می کنم که علاقه شما به سیاست، تحسین برانگیز است!”

به مشکلات مربوط به رفتار فرد مورد علاقه تان اشاره کنید

3. به مشکلات مربوط به رفتار فرد مورد علاقه تان اشاره کنید.

بعد از جلب توجه فرد مورد علاقه تان و ایجاد یک حالت مناسب در وی از طریق تعریف کردن، راحت تر می توانید در رابطه با رفتاری صحبت کنید که شما را اذیت می کند؛

در اینصورت فرد مورد علاقه تان حالت دفاعی به خودش نخواهد گرفت. این نکته را به یاد داشته باشید که هدف شما عبارت از تمرکز بر روی رفتاری است که دوست دارید فرد مورد علاقه تان آن را تغییر دهد و هدف شما عبارت از تغییر فرد مورد علاقه تان نمی باشد.

برای مثال می تواند بگویید که “پدر، زمانیکه شما در مورد مردان همجنس خواه (گی) صحبت می کنید، احساس ناخوشایندی پیدا می کنم.

من دوستان خوبی دارم که گی هستند و آنطور که شما می گویید نیستند. زمانیکه این حرف ها را زدید احساس ناراحتی و سردرگمی کردم.”

تشویق کنید

4. تشویق کنید.

این احتمال وجود دارد که فرد مورد علاقه تان یک حالت دفاعی به خودش بگیرد. زمانیکه یک فردی با سر و صدا و خودنمایی در برابر تغییر رفتارش یا تغییر دادن عقیده اش مقاومت کند، شاید در شرایط نامناسبی قرار داشته باشد.

در صورتیکه چنین اتفاقی صورت بگیرد، سعی کنید فرد مورد علاقه تان را تشویق کنید که یک دیدگاه متفاوتی نسبت به این موضوع داشته باشد.

برای مثال می توانید بگویید که “من درک می کنم که این موضوع برای شما ناراحت کننده است، ولی این مورد که نمی خواهید در مورد این موضوع با من صحبت کنید، نشان دهنده ترس شما می باشد.”

5. در دسترس فرد مورد علاقه تان باشید.

5. در دسترس فرد مورد علاقه تان باشید.

هیچ وقت نباید از فرد مورد علاقه تان دوری کنید، حتی در زمانیکه شما را ناامید کند. به جز در شرایطی که رفتار فرد مورد علاقه تان منجر به ایجاد خطر برای شما شود، نباید از این فرد دوری کنید.

منزوی کردن فرد مورد علاقه تان می تواند گرایشات و رفتارهای مشکل زای این فرد را افزایش دهد؛

بنابراین سعی کنید که فرد مورد علاقه تان را مشغول فعالیت هایی کنید که خودتان در حالت معمول انجام می دهید.

به شخص مورد علاقه تان بگویید که در صورت مواجه شدن با هر مشکلی می تواند به شما مراجعه کند. به این فرد بگویید که “نسبت به این موضوع مطلع باشید که هر وقت تمایل داشته باشید، می توانید با من صحبت کنید.”

از اعمال فشار بر روی فرد مورد علاقه به منظور تغییر، اجتناب کنید

6. از اعمال فشار بر روی فرد مورد علاقه به منظور تغییر، اجتناب کنید.

تغییرات زمان بر هستند و فشار آوردن بر روی فرد مورد علاقه تان باعث نخواهد شد که تغییر به صورت سریعتری انجام بگیرد.

سعی کنید از انجام دادن مواردی که منجر به ادامه دار شدن رفتار منفی فرد مورد علاقه تان می شوند، اجتناب کنید؛ برخی از این رفتارها عبارتند از:

  • مطرح کردن مکرر مشکل. بعد از مطلع کردن فرد مورد علاقه تان در مورد احساسات خودتان، این فرد باید در مورد حرف های شما فکر کنید و در مورد تغییر دادن یا تغییر ندادن رفتارش تصمیم بگیرد. مطرح کردن مکرر مشکل منجر به تسریع این فرآیند یا متقاعد شدن فرد مورد علاقه تان نخواهد شد. این کار شما فقط منجر به عصبانیت این فرد خواهد شد و هیچ نتیجه دیگری را به دنبال نخواهد داشت.
  • از اظهارنظرهای نافعال – پرخاشگرانه در مورد رفتار فرد مورد علاقه تان اجتناب کنید. بیان کردن اظهارنظرهای نافعال – پرخاشگرانه یک روش دیگری در رابطه با تحث فشار قرار دادن فرد مورد علاقه تان می باشد؛ بنابراین بهتر است از این رفتارها اجتناب کنید. برای مثال نباید بگویید که “این خیلی بد است که برخی از افراد ذهنیت محدود و بسته ای دارند.”
به خاطر خودتان استقامت کنید

7. به خاطر خودتان استقامت کنید.

در صورتیکه رفتار فرد مورد علاقه تان منجر به ناراحتی شما شود، در این صورت باید به خاطر خودتان استقامت کنید.

این کار می تواند سخت باشد، به خصوص در صورتیکه عادت کرده باشید که در حین فکر کردن، آرام باشید. به هر حال به منظور اینکه به فرد مورد علاقه تان کمک کنید تا نامناسب بودن رفتارش را درک کند، باید استقامت بیشتری داشته باشید.

می توانید بگویید که “من به نظرات شما احترام می گذارم، ولی این حق را دارم که نظرات خودم را هم بگویم.

کارهایی که شما انجام می دهید و حرف هایی که می گویید، مرا ناراحت می کند و از شما می خواهم که این رفتارهایتان را متوقف کنید.”

روش دو – زمانیکه یک فردی تغییر را نپذیرد، باید به صورت مناسبی با او ارتباط برقرار کنید.

خواسته های خودتان را به صورت شمرده شمرده بگویید تا بتوانید یک مکالمه ای داشته باشید که فاقد هر نوع سرزنشی باشد

1. خواسته های خودتان را به صورت شمرده شمرده بگویید تا بتوانید یک مکالمه ای داشته باشید که فاقد هر نوع سرزنشی باشد.

به فرد مورد علاقه تان بگویید که نمی خواهید سرزنشش کنید. به این فرد تاکید کنید که می خواهید یک گفت و شنودی با هم داشته باشید که هیچ فردی نباید در آن حالت دفاعی به خودش بگیرد.

در صورتیکه یک موضوعی مطرح شود، ولی تنش های موجود زیاد باشند یا موضوع مورد نظر یک موضوعی نباشد که بتوانید به صورت صریح و صمیمانه در مورد آن صحبت کنید، در این صورت از فرد مورد علاقه تان بخواهید که بعدا در مورد آن صحبت کنید.

قبل از هر کاری هدف بحث خودتان را بگویید. برای مثال می توانید بگویید که “من می خواهم که از طریق به دست آوردن یک شناخت بهتر نسبت به …، رابطه مابین خودمان را تقویت کنیم.”

از طریق بیان کردن یک داستانی در مورد خودتان، بحث خودتان با فرد مورد علاقه تان را شروع کنید

2. از طریق بیان کردن یک داستانی در مورد خودتان، بحث خودتان با فرد مورد علاقه تان را شروع کنید.

بخصوص در صورتیکه بخواهید در رابطه با عدم تمایل فرد مورد علاقه تان برای تغییر – یا عدم تمایل این فرد برای داشتن یک دیدگاه متفاوت – صحبت کنید، سعی کنید که قبل از مطرح کردن موضوع یک مثالی در مورد خودتان بزنید.

در مورد یک زمانی صحبت کنید که یک فرد دیگری به شما کمک کرده است تا یک مشکلی را در مورد رفتار خودتان رفع کنید، در حالیکه قبلا بر این عقیده بوده اید که این رفتار هیچ مشکلی ندارد.

باید از عبارات و قالب گفتاری مناسبی استفاده کنید تا شخص مورد علاقه تان در رابطه با موردی که از نظر شما باید تغییر کند، خجالت نکشد.

سعی نکنید که یک دلیلی بیاورید.

3. سعی نکنید که یک دلیلی بیاورید.

اصلا در مورد این موضوع بحث نکنید که چه کسی حرف درستی می زند و چه کسی اشتباه می کند.

در صورتیکه یک فردی تغییر (تغییر رفتارش یا تغییر دیدگاهش در مور یک مسئله خاص) را نپذیرید، شاید این فرد هیچ دلیل خاصی برای این تصمیمش نداشته باشد.

شاید این رفتار فرد بخشی از سیستم عقیده ایش باشد؛ بنابراین بحث کردن در رابطه با آن هیچ فایده ای نخواهد داشت.

از جر و بحث با فرد مورد علاقه تان اجتناب کنید. از این فرد نخواهید که عقاید خودش را اثبات کنید یا سعی نکنید که اشتباه این فرد را اثبات کنید.

یک سری سوالاتی بپرسید. سعی کنید که شناخت بهتری در مورد دلیل مربوط به رفتارها یا عقاید مشکل زای فرد مورد علاقه تان به دست بیاورید.

به همین منظور می توانید یک سری سوالاتی بپرسید؛ برای مثال می توانید بپرسید که “چه تجارب و اتفاقاتی باعث شده اند تا شما چنین احساسی داشته باشید؟”

در حین صحبت کردن در مورد نظرات خودتان، از جمله هایی استفاده کنید که با “من” شروع می شوند

4. در حین صحبت کردن در مورد نظرات خودتان، از جمله هایی استفاده کنید که با “من” شروع می شوند.

این موضوع را تایید کنید که بیشتر دیدگاه های شما ذهنی یا صرفا بر مبنای نظر خودتان می باشند؛ در این صورت فرد مورد نظرتان هم به همان نتیجه خواهد رسید.

جمله های خودتان را با استفاده از “من فکر می کنم که ….” ، “از نظر من …” یا “به نظر می رسد که …” شروع کنید.

در صورتیکه یک جلمه ای به توضیح بیشتری نیاز داشته باشد، سعی کنید بعد از آن یک جمله ای همانند “بنابراین، من نگران …. هستم” یا “به نظر می رسد که این مود می تواند به … منجر شود” را بگویید.

فقط زمانی نیاز به توضیح پیدا می شود که فرد مورد علاقه تان در نتیجه مشاهدات اولیه یا احساسات بیان شده تان متقاعد به تغییر نشود.

کیفیت و شرایط مد نظرتان برای مکالمات و گفتگوهای آینده با این فرد را توضیح دهید

5. کیفیت و شرایط مد نظرتان برای مکالمات و گفتگوهای آینده با این فرد را توضیح دهید. 

یک سری پیام های مشخصی بفرستید که نشان دهد می خواهید موقعیت های موجود را مجددا ببینید یا مجددا در مورد آن فکر کنید و امیدوارید که فرد مورد علاقه تان هم همین نگرش را داشته باشد.

در صورتیکه نظر خودتان را با صداقت بگویید و فرد مورد علاقه تان هم از آن حمایت کند، باید این نکته را بپذیرید که واژگان مورد استفاده شما مشکل زا بوده است و باید آن را اصلاح کنید.

برای مثال می توانید بگویید که “بسیار خب، … بله، حق با شماست، من نمی توانم مثبت باشم، ولی نظر من این است.”

تنش های ایجاد شده را از طریق خندیدن از بین ببرید

6. تنش های ایجاد شده را از طریق خندیدن از بین ببرید.

ایجاد تنش در مکالمات روزمره یک مورد کاملا عادی می باشد، به خصوص در صورتی که شما و فرد مورد علاقه تان مدت زمان زیادی در کنار هم باشید. در صورتیکه این اتفاق بیافتد، سعی کنید که تنش موجود را کاهش دهید.

می توانید بگویید که “جیز، هر دو ما آدم های خیلی لجوجی هستیم!”

یک فرد در صورتی حالت دفاعی به خودش می گیرد که طرف مقابلش حاضر به تغییر نظرش نباشد. سعی کنید که مکالمه تان به بن بست کشیده نشود.

در صورت پیش آمدن هر نوع مشکلی در مکالمه و به منظور ادامه دادن به آن ، سعی کنید که سوالاتی همانند “آیا نظر متفاوتی دارید؟” بپرسید.

صبور باشید

7. صبور باشید.

در زمانیکه فرد مورد علاقه تان فاصله کمی با تغییر رفتارش داشته باشد، احساس خستگی شما از بین خواهد رفت. در این شرایط، این فرد تایید می کند که یک سری مواردی باید تغییر کند، ولی همچنان در مورد آن یک مقداری شک خواهد داشت.

باید نسبت به این نکته مطلع باشید که حتی زمانی که افراد متمایل به تغییر باشند، این تغییر زمان بر خواهد بود. در واقع تغییر الگوهای شکل گرفته رفتاری به صورت خاص، یک فرآیند می باشد و به گذر زمان نیاز دارد.

پیشرفت های توسعه ای، حتی در صورتیکی محدود به بحث ها باشند، ارزشمند خواهند بود.

قدردانی خودتان از تلاش فرد مورد علاقه تان و تمایلتان به تغییر خودتان را می توانید از طریق تشکر کردن از این فرد به دلیل صحبت کردن با شما نشان دهید.

نسبت به زمان پایان دادن به مکالمه مطلع باشید.

8. نسبت به زمان پایان دادن به مکالمه مطلع باشید.

شاید در برخی مواقع تغییر دادن موضوع یا دور شدن از کنار فرد مورد نظر، یک تصمیم مناسب تر و ایمن تری باشد.

در صورتیکه فرد مورد علاقه تان هیچ نوع تمایلی به صحبت کردن با شما نداشته باشد و پرخاشگری نشان دهد یا سر شما داد بزند، در این صورت نباید ثبات و سلامتی خودتان را به خطر بیاندازید. قبل از ایجاد شرایط غیر قابل کنترل باید به بحث خودتان خاتمه دهید.

برای مثال می توانید بگویید که “اجازه بدهید در یک زمان مناسب دیگری که هر دو ما آرامتر هستیم، با هم صحبت کنیم.” یا “این شروع خوبی بود، ولی فکر می کنم باید همینجا خاتمه بدهیم.”

روش سه – کمک کردن به فرد مورد علاقه تان برای کمک کردن به خودش

مطلع کنید.

1. مطلع کنید.

به منظور شناسایی مشکلاتی که به دلیل عدم تمایل فرد مورد علاقه تان برای تغییر ایجاد می شود، شاید علاوه بر بحث به موارد دیگری هم نیاز پیدا شود.

بررسی کنید که به چه نحوی می توانید به فرد مورد علاقه تان کمک کنید تا با مشکلات پیش آمده در زندگی شخصیش مقابله کند.

بخشی از این کار عبارت از آماده بودن برای راهنمایی این فرد در حین درخواست کمک می باشد.

اولین کاری که فرد مورد علاقه تان باید انجام دهد را بشناسید و آن را توصیه کنید.

با یک متخصص مراقبت سلامتی صحبت کنید. مراجعه به یک متخصص سلامت روان هم برای آگاهی یافتن در مورد سناریوی فرد مورد علاقه تان و هم برای سلامت روانی خودتان مفید می باشد.

از فرد مورد علاقه تان بخواهید که از یک متخصص کمک بگیرد

2. از فرد مورد علاقه تان بخواهید که از یک متخصص کمک بگیرد.

در صورتیکه بتوانید یک مکالمه صادقانه ای با فرد مورد علاقه تان داشته باشید که با مشکلات شخصی مواجه است، در این صورت فرصت کمک به این فرد را خواهید داشت.

سعی کنید یک سری اطلاعاتی در مورد افرادی به دست بیاورید که این فرد می تواند از آنها کمک دریافت کند.

بهترین روش ممکن برای انجام این کار عبارت از توصیه کردن به فرد مورد علاقه تان برای مراجعه به یک درمانگر عمومی می باشد؛ فرد مورد علاقه تان باید از این درمانگر عمومی بخواهد که او را به یک درمانگر متخصص ارجاع دهد.

احتمالا فرد مورد علاقه تان خواهد پذیرفت که به یک درمانگر عمومی مراجعه کند، ولی تمایلی به مراجعه به یک روان پزشک یا روان شناس نخواهد داشت.

درمانگران عمومی می توانند فرد مورد علاقه تان را متقاعد کنند که به یک متخصص مراقبت سلامت روانی مراجعه کند.

در حین توصیه کردن با فرد مورد علاقه تان برای دریافت کمک، بر روی رفتارها یا صحبت های این فرد که منجر به آسیب دیدن خودش یا افراد دیگری شده است، تاکید کنید.

برای مثال شما می توانید بگویید که “به دلیل اینکه همیشه احساس عصبانیت دارید، نگران هستم. من فکر می کنم باید در رابطه با این شرایط خودتان با یک فردی صحبت کنید تا بتوانید احساس بهتری به دست بیاورید.”

در صورتیکه جای خاصی را برای دریافت کمک یا اطلاعات نشناسید، سعی کنید با سازمان هایی همانند پیمان ملی در مورد بیماری روانی ارتباط برقرار کنید.

از فرد مورد علاقه تان بخواهید که به خاطر شما کمک دریافت کند

3. از فرد مورد علاقه تان بخواهید که به خاطر شما کمک دریافت کند.

در صورتیکه فرد مورد علاقه تان درخواست شما برای مراجعه به یک متخصص یا دریافت سایر کمک ها را رد کند، می توانید از این فرد بخواهید که به خاطر رابطه شما این کار را انجام دهد.

از سایر دوستان و افراد مورد علاقه تان هم بخواهید که این کار را انجام دهند.

در موارد خطرناکی که رفتار فرد مورد علاقه تان تاثیر مضری بر روی سلامتی و امنیت خودش و سایر افراد دارد، همین شرایط می تواند تنها روش موجود برای متقاعد کردن این فرد در رابطه با نیاز به تغییر باشد.

می توانید به این فرد بگویید که “من مطلع هستم که در شرایط فعلی با … مواجه هستید، و باید مطلع باشید که می خواهم از شما حمایت کنم.

من می خواهم که رابطه مابین ما سالم و مثبت باقی بماند و به دلیل اینکه شما با … مواجه هستید، خیلی اذیت می شوم.”

در مورد زمان مربوط به خاتمه رابطه مطلع باشید

4. در مورد زمان مربوط به خاتمه رابطه مطلع باشید.

یک سری محدودیت هایی برای روابطی مشخص کنید که برای شما و سایر افراد، از جمله فرد مورد علاقه تان، خطراتی دارند.

در مورد کارهایی که می توانید در آن مشارکت کنید و کمک هایی که می توانید به این فرد بکنید یا در مورد کنار گذاشتن این فرد از زندگی تان به خوبی فکر کنید.

محدودیت هایی که در نظر گرفته اید را به صورت مفصل به فرد مورد علاقه تان توضیح دهید. برای مثال می توانید بگویید که “زمانیکه مشروب می خورید، نمی توانم در کنارتان باشم.

در صورتیکه به خانه بیایم و شما مست باشید، در این صورت برای همیشه از اینجا خواهم رفت.”

در صورتیکه این فرد به صورت عمدی شما را تحریک کند یا از شما بخواهد که محدودیت های خودتان را لغو کنید، در این صورت باید به رابطه خودتان خاتمه دهید.

در صورتیکه فرد مورد علاقه تان به طور مداوم شما یا افراد دیگری را اذیت کند، باید یک اقدامی بکنید.

در حالت ایده آل این فرد متمایل به تغییر رفتار خواهد بود. در غیر اینصورت شما باید از فرد مورد علاقه تان فاصله بگیرید یا اینکه کلا رابطه تان را با این فرد قطع کنید.

نویسنده: Trudi Griffin, LPC

به روز رسانی شده در: 30 مارچ 2019 , ترجمه : کانون مشاوران ایران

نحوه رفتار کردن با افرادی از خانواده که دچار افسردگی شده اند

در مورد برخورد با افرادی از خانواده که افسرده هستند، شناخت نوع برخوردی که باید داشته باشید و کمک هایی که باید به این فرد بکنید، می تواند یک وظیفه سختی باشد.

به منظور اینکه مثبت ترین تعامل ممکن را با افراد افسرده خانواده داشته باشید، باید نحوه برخورد با آنها را یاد بگیرید تا در نتیجه آن این افراد یک حالت تدافعی به خودشان نگیرند.

پیشنهاد مربوط به صحبت کردن می تواند یک نقطه شروع مناسبی باشد.

بخش یک – تعامل با فرد افسرده در خانه

باید بپذیرید که شما هیچ تقصیری در بیمار شدن این فرد نداشته اید

1. باید بپذیرید که شما هیچ تقصیری در بیمار شدن این فرد نداشته اید.

در صورتیکه متوجه افسرده بودن یکی از اعضای خانواده تان شوید، این تصور را خواهید داشت که باید یک کاری بکنید. ولی این شرایط نتیجه اشتباهات شما نمی باشد.

افسردگی باعث می شود که یک فرد نتواند به راحتی با افرادی که دوستش دارند، یک ارتباط عاطفی برقرار کند. به منظور اینکه در دسترس این فرد باشید و به وی کمک کنید، باید این نکته را درک کنید که  شما در ایجاد این شرایط برای این فرد هیچ نقشی نداشته اید.

بپذیرید که شرایط ایجاد شده یک بیماری فیزیکی واقعی می باشد

2. بپذیرید که شرایط ایجاد شده یک بیماری فیزیکی واقعی می باشد.

زمانیکه با یک فرد افسرده در خانواده صحبت می کنید، باید این نکته را در نظر داشته باشید که این فرد دارای یک بیماری فیزیکی واقعی می باشد.

شاید وسوسه شوید که این فرد را به دلیل اختلال روانیش سرزنش کنید و این تصور را داشته باشید که تصمیمات خودش منجر به ایجاد این شرایط برایش شده است.

ولی در صورتیکه بپذیرید این فرد هیچ تقصیری در ایجاد این شرایط نداشته است، در این صورت خواهید توانست که از این فرد کمتر انتقاد کنید و بیشتر نقش یک حمایت کننده را داشته باشید.

این نکته را در نظر داشته باشید که ممکن است کمک شما منجر به بهبود یافتن این فرد از افسردگی شود.

حمایت کنید

3. حمایت کنید.

حمایت شما از فرآیند بهبود این فرد یکی از با ارزشترین چیزهایی است که می توانید در مورد فردی انجام دهید که به دلیل افسردگی با مشکلاتی مواجه شده است.

اجازه دادن به فرد صحبت کننده برای حرف زدن در مورد احساساتش و نداشتن هیچ نوع قضاوتی نسبت به وی نقش مهمی را در فرآیند درمانش خواهد داشت. همچنین این کار به افراد افسرده کمک خواهد کرد تا کمتر احساس تنهایی بکنند.

همچنین می توانید به این فرد پیشنهاد بدهید که یک گروه حمایتی پیدا کند؛ هم خانواده ای شما در این گروه ها می تواند در مورد شرایط خودش با افرادی صحبت کند که دارای شرایط مشابهی با وی هستند و در نتیجه آن احساس تنهایی نداشته باشد.

سوالات مستقیمی بپرسید

4. سوالات مستقیمی بپرسید.

به منظور اینکه به هم خانواده ای افسرده تان کمک کنید، باید مواردی که آنها تجربه می کنند را بشناسید. افراد افسرده ممکن است که موارد مختلفی را تجربه کنند، بنابراین باید یک سری سوالات مستقیمی بپرسید تا شرایط آنها را درک کنید.

شما می توانید شخص مورد علاقه خودتان را ترغیب کنید که دلیل افسردگیش را بررسی کند و بتواند جنبه دیگری از شرایط موجود را در نظر بگیرد. می توانید سوالاتی شبیه به سوالات زیر بپرسید:

  • اولین باری که این احساس بد در شما ایجاد شد، مربوط به چه زمانی بوده است؟
  • آیا می دانید که چه عواملی منجر به تحریک این احساسات می شود؟
  • چه چیزی منجر به وخیم تر شدن شرایط می شود؟
  • چه مواردی این شرایط را بهتر می کند؟
هیچ وقت به این فرد نگویید که تغییر کند

5. هیچ وقت به این فرد نگویید که تغییر کند.

درخواست کردن از فرد مورد علاقه تان برای تغییر احساساتش، یک روش بی فایده ای است؛ اصلی ترین دلیل این امر عبارت از آگاه نبودن این افراد در مورد نحوه تغییر احساساتشان می باشد.

زمانیکه شرایط این افراد تغییر نکند، ناامید خواهید شد و همچنین آنها از دست شما عصبی خواهند شد و حتی ممکن است که میزان افسردگیشان بیشتر شود.

همچنین این کار می تواند منجر به خجالت کشیدن این افراد شود و شرایط وخیم تری را ایجاد کند.

سعی نکنید که فرد افسرده را بهبود دهید.

6. سعی نکنید که فرد افسرده را بهبود دهید.

در صورتیکه شما هم خانواده ای افسرده تان را از این شرایط نجات دهید، این فرد نخواهد توانست به تنهایی احساس ناراحتیش را مدیریت کنید.

همچنین احتمال اینکه بتوانید افسردگی را از بین ببرید، یک احتمال پایینی می باشد؛ علاوه بر این، این واقعیت که شما همواره در زندگی این خویشاوندتان دخالت می کنید، می تواند منجر به تحریک افسردگی این فرد شود و در نتیجه این فرد یک احساس نامناسبی نسبت به شما پیدا کند.

همچنین این کار باعث خواهد شد که یک سری روابط منفی با شخص مورد علاقه تان پیدا کنید؛ درست همانند شرایطی که تلاش شما برای بهبود این فرد بی تاثیر باشد و نسبت به وی ناراحت شوید.

باید هم شرایط عادی این فرد و هم شرایط احساساتی این فرد را بپذیرید.

نگرش و برخورد مثبتی داشته باشید

7. نگرش و برخورد مثبتی داشته باشید.

داشتن انتظارات واقعی از فرد مورد علاقه تان که افسرده می باشد و ادامه دار بودن این برخورد منجر به امیدوار شدن این فرد خواهد شد.

فرد مورد علاقه شما به دلیل افسرده بودن می تواند کمک دریافت کند و می تواند تغییر کند.

همواره جای امیدواری وجود دارد و در صورتیکه شما همواره این نکته را در نظر داشته باشید، می توانید به این فرد کمک کنید تا همواره امید خودش را حفظ کند.

بخش دو – شناسایی افسردگی در هم خانواده ایتان

وجود داشتن احساسات ناراحت کننده در هم خانواده ایتان را زیر نظر داشته باشید

1. وجود داشتن احساسات ناراحت کننده در هم خانواده ایتان را زیر نظر داشته باشید.

احساسات بد به عنوان یک معیار مرسومی برای افسرگی در نظر گرفته می شود، به خصوص در زمانیکه احساس افسردگی هیچ نوع علت مشخصی نداشته باشد.

این احساس ناراحتی می تواند بر روی روح هم خانواده ایتان تاثیر بگذارد؛ هوشیار بودن نسبت به این ناراحتی بیش از حد یک عامل کلیدی در شناسایی افسردگی می باشد.

به منظور اینکه وجود داشتن ناراحتی قابل توجه بدون هیچ نوع دلیل خاصی را در یکی از اعضای خانواده تان متوجه شوید، باید با او صحبت کنید.

همچنین ممکن است این افراد یک سری علائم ناراحتی را همراه با گریه، احساس بی ارزش بودن و احساس ناامیدی نشان دهند.

نسبت به بی علاقه شدن این فرد هوشیار باشید

2. نسبت به بی علاقه شدن این فرد هوشیار باشید.

از دست دادن علاقمندی این افراد به مواردی که در گذشته منجر به هیجان زدنشان می شد، یک علامت رایجی از افسردگی می باشد.

رفتار آنها را زیر نظر بگیرید و بررسی کنید که آیا آنها به صورت مکرر به فعالیت هایی که قبلا دوست داشته اند، “نه” می گویند یا اینکه یک سری کارهایی را بدون توجه انجام می دهند یا در اغلب مواقع خسته هستند.

معمولا این افراد علایق خودشان به سرگرمی ها و ورزش را از دست می دهند.

افرادی که بی توجه هستند و به هیچ چیزی علاقه ندارند، ممکن است که بی حال و سست باشند و هیچ تمایلی به حرکت کردن و فعالیت فیزیکی نداشته باشند.

نسبت به افزایش تحریک پذیری و عصبانیت این افراد هوشیار باشد

3. نسبت به افزایش تحریک پذیری و عصبانیت این افراد هوشیار باشد.

افراد افسرده یک ناراحتی در مورد زندگی شان دارند و نسبت به مواردی که در گذشته منجر به خوشحالیشان می شد، احساس خاصی ندارند و به همین دلیل افراد شادی نیستند.

ناراحت بودن می تواند منجر به تحریک پذیری و تند مزاجی شما شود و در نتیجه یک سری موارد کوچک و بی اهمیت مضطرب شوید.

در صورتیکه به نظرتان یک فردی در خانواده تان هیچ وقت خوشحال نباشد، ممکن است دچار افسردگی شده باشد.

الگوهای خواب این افراد را زیر نظر بگیرید

4. الگوهای خواب این افراد را زیر نظر بگیرید.

افراد افسرده یک حالت افراطی در رابطه با خواب دارند: یا بیش از حد می خوابند یا خیلی کم می خوابند. عدم توانایی برای خوابیدن به عنوان بی خوابی شناخته می شود و در صورتیکه یکی از اعضای خانواده تان دچار بی خوابی شود، باید وجود داشتن سایر علائم افسردگی را هم در وی بررسی کنید.

خوابیدن بیش از حد به عنوان یک روشی برای فرار از احساسات منفی استفاده می شود؛ فرد افسرده در اکثر مواقع دچار این احساسات منفی می شود.

بخش سه – کمک کردن به یکی از اعضای خانواده برای دریافت کمک مورد نیازش

خودتان را آموزش دهید

1. خودتان را آموزش دهید.

آشنا شدن با علائم و تاثیر افسردگی یک نقطه شروع مناسب برای داشتن یک برخورد مناسب با فرد افسرده در خانواده می باشد.

این کار نه تنها باعث خواهد شد که نحوه تاثیرگذاری بیماری هم خانواده ایتان را یاد بگیرید، بلکه همچنین نشان خواهد داد که یک فرد حمایت کننده ای هستید و فرد افسرده برای شما اهمیت زیادی دارد؛ فرد افسرده نیاز شدیدی به این موارد دارد.

به عنوان یک خانواده در رابطه با این مسئله صحبت کنید

2. به عنوان یک خانواده در رابطه با این مسئله صحبت کنید.

افسردگی یکی از اعضای خانواده بر روی کل خانواده اثر می گذارد و تاثیر آن محدود به فرد افسرده نمی باشد.

بحث کردن با خانواده در مورد این مشکل می تواند به فرد افسرده کمک کند تا حرف های مورد نظر خودش را بیان کند و یک نوع احساس حمایت شدن داشته باشد.

همچنین این کار به شما کمک خواهد کرد تا موارد موثر و غیرموثر را شناسایی کنید.

با درمانگر این فرد ملاقات داشته باشید

3. با درمانگر این فرد ملاقات داشته باشید.

در صورتیکه هم خانواده ای افسرده تان موافق باشد، می توانید در برخی مواقع همراه با این فرد به پیش درمانگرش بروید تا از نحوه پیشرفت درمان مطلع شوید.

همچنین با استفاده از این روش مطلع خواهید شد که آیا روش های مورد استفاده در خانه برای کمک به درمان مفید هستند یا هیچ فایده ای ندارند.

همچنین درمانگر می تواند یک سری آموزش هایی به خود شما ارائه دهد؛ در نتیجه خواهید توانست که کمک های بیشتری به فرد افسرده بکنید.

به یک درمانگر خانواده مراجعه کنید

4. به یک درمانگر خانواده مراجعه کنید.

مراجعه کردن به یک مشاوره زوجین یا مشاوره خانواده در کنار درمان های فردی که فرد افسرده کننده از آن استفاده می کند، ایده مناسبی می باشد چرا که در نتیجه آن هر یک از افراد این فرصت را پیدا خواهند کرد که نظرات خودشان را در مورد افسردگی هم خانواده ایشان به اشتراک بگذارند.

همچنین مشاوره خانواه به بچه های کمک خواهد کرد تا شناخت بیشتری در مورد نقش خودشان پیدا کنند و متوجه شوند که شرایط پیش آمده در نتیجه کارهای اشتباه آنها ایجاد نشده است.

به آنها کمک کنید تا یک سیستم حمایتی ایجاد کنند

5. به آنها کمک کنید تا یک سیستم حمایتی ایجاد کنند.

به فرد افسرده خانواده کمک کنید تا یک سیستم حمایتی پیدا و ایجاد کند. از دوستان خودتان بپرسید که آیا یک فرد افسرده ای در خانواده دارند؛

در صورت وجود داشتن چنین فردی از وی بخواهید که با فرد افسرده هم خانواده ایتان صحبت کند.

علاوه بر این می توانید گروه های حمایتی موجود در منطقه تان را پیدا کنید و از آنها بخواهید که با هم خانواده ای افسرده شما صحبت کنند.

همچنین ایجاد یک سیستم حمایتی برای خود شما هم اهمیت زیادی دارد؛ در نتیجه این کار، مراقبت کردن از فرد افسرد در خانواده تان منجر به ایجاد احساس منزوی بودن و مضمحل شدن در شما نخواهد شد.

به این افراد کمک کنید که به یک درمانگر مراجعه کنند

6. به این افراد کمک کنید که به یک درمانگر مراجعه کنند.

نکته مهمی که باید رعایت کنید، عبارت از تشویق فرد افسرده هم خانه ایتان برای مراجعه به یک درمانگر می باشد؛ سعی کنید یک درمانگری به آنها پیشنهاد بدهید که نیازهایش را رفع کند.

ممکن است یکی از دوستانتان درمانگر خاصی را به شما پیشنهاد دهد یا با توجه به پوشش بیمه ای، به یک درمانگر خاصی مراجعه کنید.

کمک شما می تواند مانع از ایجاد احساس اضمحلال در فرد افسرده و یا صرف نظر کردن وی از فرآیند درمان شود؛ این مورد نقش مهمی در موفقیت درمان دارد.

نویسنده: Trudi Griffin, LPC

به روز رسانی شده در: 18 نوامبر 2019 , ترجمه : کانون مشاوران ایران

نحوه برخورد با کودکان بزرگسالی که دوست دارند رابطه ای با شما نداشته باشند

در صورتیکه بچه تان تمایلی به صحبت کردن با شما نداشته باشد، دچار یک ناراحتی عمیقی خواهید شد و این ناراحتی تاثیر قابل توجهی بر روی خوشحالی شما خواهد داشت.

شاید به دلیل مشاجره یا جر و بحث ایجاد شده مابین شما، رابطه تان به هم بخورد. بیگانگی صرف نظر از هر علتی که دارد، یک شرایط سخت و ناراحت کننده ای را ایجاد خواهد کرد.

شما از طریق تمرکز بر روی خوددرمانی و ادامه دادن زندگی خودتان می توانید با این بیگانگی مقابله کنید.

بخش یک – درمان کردن آسیب

بررسی کردن بیگانی به صورت صادقانه

1. بررسی کردن بیگانی به صورت صادقانه.

شما می توانید به راحتی گذشته خوبی که با کودکتان داشتید را به یاد بیاورید، خودتان را از گناه و اشتباه معاف کنید یا بگویید که از اکثر والدین بهتر هستید.

این وجود، این کار نه منجر به رفع مشکل خواهد شد و نه به شما کمک خواهد کرد که با این شرایط مقابله کنید.

به صورت صادقانه در مورد رابطه خودتان، در مورد زمان هایی که به کودکتان آسیب زده اید و زمان هایی که آنها به شما آسیب زده اند، فکر کنید.

تفکرات خودتان را در یک روزنامه بنویسید.

سعی کنید با یک فرد قابل اعتمادی صحبت کنید که می تواند یک سری از مشکلاتی را پیدا کند که شما هیچ وقت متوجه آنها نشده اید.

احساسات خودتان را بپذیرید

2. احساسات خودتان را بپذیرید.

در این شرایط، نباید احساس آسیب دیدن خودتان را انکار کنید. به خودتان اجازه احساس کردن و درک کردن آسیب های موجود را بدهید.

مقابله با بیگانگی یک فرآیند مداومی خواهد بود، مگر اینکه روابط شما بهبود یابد؛ ولی در صورتیکه جلوی احساسات خودتان را بگیرید، منجر به عمیق تر و چرکین تر شدن آسیب خواهید شد.

به خودتان اجازه گریه کردن بدهید.

از اندیشناکی اجتناب کنید

3. از اندیشناکی اجتناب کنید.

این بیگانگی می تواند کل فکر شما را به خودش جذب کند، ولی هر کاری که می توانید را باید برای اجتناب از فکر کردن در مشکل موجود انجام دهید.

شما باید در مورد مشکل خودتان با خانواده و دوستانتان صحبت کنید، ولی نباید این موضوع به عنوان تنها موضوع یا موضوع اصلی بحث شما مطرح شود.

از طریق انجام دادن فعالیت هایی که از آن لذت می برید، حواس خودتان را پرت کنید و مانع از اذیت شدن خودتان شوید.

به صورت روزمره یک محدوده زمانی را در نظر بگیرد تا در آن زمان مشخص شده در مورد بیگانگی فکر کنید و بعد از آن خودتان را به انجام دادن سایر موارد متعهد کنید.

یک کتاب بخوانید، تلویزیون ببینید یا به بیرون بروید تا ذهن شما مشغول شود.

همچنین فعالیت های فیزیکی و فعالیت های خلاقانه ایده های مناسبی هستند که در این شرایط می توانید انجام دهید.

در زندگی خودتان بر روی موارد خوب متمرکز باشید

4. در زندگی خودتان بر روی موارد خوب متمرکز باشید.

با وجود بیگانگی فرزندتان از شما، یک لیست از موارد خوب موجود در زندگیتان تهیه کنید. شاید از کارتان لذت ببرید، همسر یا دوستان صمیمی خوبی داشته باشید، یا در یک کلیسایی مشغول باشید که دوستش دارید.

بخشی از وقت خودتان را به فکر کردن در رابطه با این موهبت ها اختصاص دهید و به دلیل وجود آنها سپاسگذار باشید.

به همسرتان و بچه هایتان بگویید که به خاطر خودشان دوستشان دارید.

با دوستان خودتان مشغول شوید.

یک سری اهدافی را برای محیط کار و خانه مشخص کنید.

خودمراقبتی را تمرین کنید

5. خودمراقبتی را تمرین کنید.

در طول این دوره زمانی، نباید خودمراقبتی را فراموش کنید. هر چقدر که از خودتان بهتر مراقبت کنید، احساس بهتری خواهید داشت؛ ورزش کنید، تغذیه مناسبی داشته باشید و یک سری سرگرمی هایی انجام دهید که برای شما لذت بخش هستند. یک دوش داغ بگیرید.

هر روز یک بخشی از زمان خودتان را فقط به خودتان اختصاص دهید.

در برخی روزها نیاز خواهید داشت که بخش بیشتری از وقت خودتان را به خودمراقبتی اختصاص دهید. برای مثال، در صورتیکه اخیرا یک برخورد منفی با بچه تان داشته باشید، در این صورت نیاز خواهد بود که زمان بیشتری را به خود مراقبتی اختصاص دهید.

مراجعه به مشاوره تخصصی

6. مراجعه به مشاوره تخصصی.

شاید به این نتیجه برسید که احساس ناراحتی شما در مورد رابطه تان با فرزندتان، منجر به اضمحلال شما شده است.

به منظور مقابله با این احساسات، به یک مشاور مراجعه کنید. مشاورتان می تواند به شما کمک کند تا مشکل خودتان را حل کنید؛ همچنین مشاور یک سری استراتژی های مقابله ای را هم به شما آموزش خواهد داد.

بخش دو – ادامه دادن به تلاش خودتان برای برقراری رابطه

یک نامه ای بنویسید

1. یک نامه ای بنویسید.

نوشتن یک نامه می تواند به عنوان یک پروسه مربوط به پاک کردن ذهن استفاده شود و همچنین می تواند به شما کمک کند تا احساسات خودتان را بدون ترس از اختلال یا داد زدن، بیان کنید.

در صورتیکه کودکتان با شما صحبت نکند، یک نامه ای به او بنویسید و در آن تمامی مواردی که می خواهید بداند را توضیح دهید.

در مورد رابطه تان در گذشته، کارهای اشتباهی که انجام داده اید و رابطه ای که می خواهید در آینده با فرزندتان داشته باشید، صحبت کنید. به دلیل هر نوع آسیبی که به بچه تان زدید، از او عذرخواهی کنید.

می توانید این نامه را ایمیل کنید یا به یکی از خویشاوندان خودتان بدهید تا به فرزندتان بدهد.

همچنین می توانید نامه را پیش خودتان نگه دارید. این روش برای بروز دادن احساسات خودتان می باشد که  بدون ترس رد شدن درخواستتان از طرف کودکتان انجام خواهد گرفت، چرا که نامه هیچ وقت به دستش نخواهد رسید.

بگویید که “دوستت دارم.”

2. بگویید که “دوستت دارم.”

در صورتیکه رابطه تان با فرزندتان خراب نشده باشد، می توانید این جمله را بگویید و بعد از آن کارهای مورد نظرتان را انجام دهید یا مواردی که می خواهید را به فرزندتان بگویید.

آنها را مطلع کنید که دوستشان دارید. در صورتیکه آنها بدانند که دوستشان دارید، یک احساس بهتری خواهید داشت.

همچنین شما می توانید دوست داشتن خودتان را از طریق انجام دادن یک سری اقدامات تصادفی مهربانانه برای آنها انجام دهید.

خودتان را آزاد کنید

3. خودتان را آزاد کنید.

در صورتیکه فرزندتان شما را اذیت کند یا نسبت به شما بی احترامی نشان دهد، شاید وسوسه شوید که همچنان دوستش داشته باشید.

با این وجود، نباید شما نقش یک فرد بی اهمیت را داشته باشید، بلکه باید نقش اصلی را داشته باشید.

اجازه ندهید که رفتارهای بد بچه تان، به روابط مابین شما آسیب بزند و شما را در یک وضعیت نامناسبی قرار دهد.

اجتناب کردن از دعوا

4. اجتناب کردن از دعوا.

این مورد نقش مهمی در ایجاد مجدد آرامش در زندگیتان دارد. در صورتیکه بچه تان نسبت به شما ناسزا بگویید، به سر شما داد بزند یا شما را نفرین کند، شما نباید این کار را انجام دهید و تلافی کنید.

این نکته را به یاد داشته باشید که شما همچنان سرپرست این فرد هستید و خودتان باید مشکلات موجود در رابطه تان را رفع کنید.

همچنین باید یک الگویی برای فرزندتان باشید، حتی در مواقعی که این فرد نسبت به شما بی احترامی کند.

برای مثال می توانید بگویید که “من شما را دوست دارم، ولی نمی خواهم با شما دعوا کنم. آیا می خواهید یک پیاده روی داشته باشید تا یک مقدار آرام شوید و بعدا با هم صحبت کنیم؟”

در برخی مواقع ایجاد یک مکث کوتاه مدت در رابطه، بهترین استراتژی ممکن خواهد بود. در این مواقع باید به خودمراقبتی بیشتر توجه کنید.

در صورتیکه موقعیت موجود به یک وضعیت خشنی تبدیل شود، باید فورا از آن موقعیت دور شوید و در صورت نیاز درخواست کمک بکنید.

هیچ وقت تلاش خودتان را متوقف نکنید

5. هیچ وقت تلاش خودتان را متوقف نکنید. 

برخلاف شرایط موجود، هیچ وقت نباید تلاش خودتان برای ایجاد رابطه با فرزندتان را قطع کنید. در صورتیکه وظیفه خودتان برای بهبود وضعیت رابطه را انجام دهید، بهتر خواهید توانست که با این شرایط مقابله کنید.

به طور منظم سعی کنید که با فرزندتان رابطه برقرار کنید و به کمک هم یک برنامه مناسبی را طراحی کنید.

کارتهای روز تولد به فرزندتان بفرستید تا مطلع شود که به وی اهمیت می دهید و همچنان بهش فکر می کنید.

امید خودتان را حفظ کنید

6. امید خودتان را حفظ کنید.

شاید این احساس را داشته باشید که وضعیت رابطه شما با فرزندتان یک وضعیت ناامید کننده ای است، ولی اینطور نیست.

صرف نظر از موارد بدی که وجود دارند، همواره جای امیدواری برای پیشرفت یا تغییر وجود خواهد داشت.

وقت تسلیم شرایط موجود نشوید یا نسبت به آن بدبین نباشید؛ به جای اینکار مثبت نگر باشید و آماده ایجاد رابطه در آینده باشید.

در برخی مواقع گذشت زمان منجر به تغییر شرایط و کاهش تنش ها می شود.

زندگی هیچ وقت حالت پایداری ندارد. شاید فرزند بزرگسالتان به زودی پدر یا مادر شود و در نتیجه تمایل بیشتری به پذیرش دیدگاه های شما پیدا کند.

آنها را ببخشید و بپذیرید

7. آنها را ببخشید و بپذیرید.

هر چند این کار سخت است، ولی شما باید بتوانید خودتان و فرزندتان را فراموش کنید. فرزندتان و تصمیماتی که دارد را بپذیرید، حتی در صورتیکه خیلی مهربان یا منطقی نباشند.

احساسات و نگرانی های خودتان را بر روی یک کاغذی بنویسید و آن را بسوزانید؛ سعی کنید که اضطراب های مربوط به مشکل ایجاد شده را از بین ببرید.

نویسنده: Klare Heston, LCSW

به روز رسانی شده در: 20 مارچ 2019 ,ترجمه :کانون مشاوران ایران

حفظ سلامتی خودتان در صورتیکه خانواده تان عادت های سالمی نداشته باشد

خوردن غذای سالم، ورزش کردن به اندازه کافی و اجتناب کردن از استرس در بهترین زمان های ممکن می تواند یک کار سختی باشد، ولی زمانیکه خانواده تان تصمیم بگیرد که یک شرایط ناسالمی را برای شما ایجاد کند، این کار سخت تر خواهد شد.

با این وجود، شما از طریق یک برخورد مناسب و برخی تصمیم گیری های درست می توانید همچنان یک فرد سالمی باشید (و حتی ممکن است بتوانید اعضای خانواده تان را متقاعد کنید که به شما بپیوندند).

به منظور شروع می توانید بخش های بیان شده در زیر را مطالعه کنید.

بخش یک – متمرکز ماندن بر روی خودتان

خانواده تان را از تصمیم خودتان برای سالم زندگی کردن مطلع کنید

1. خانواده تان را از تصمیم خودتان برای سالم زندگی کردن مطلع کنید.

قبل از شروع هر کاری، باید به اعضای خانواده تان بگویید که می خواهید یک سبک زندگی سالمی داشته باشید؛ این مورد اهمیت زیادی دارد.

شما به تشویق و حمایت آنها نیازمندید، حتی در صورتیکه آنها علاقه ای به پیوستن به شما و دستیابی به سلامتی نداشته باشند.

در صورتیکه اعضای خانواده تان مطلع نباشند که چه کاری می کنید، ممکن است به صورت ناخواسته یا به هر دلیل دیگری، شما را ترغیب به خوردن غذاهایی کنند که در برنامه غذاییتان وجود ندارد.

در صورتیکه برنامه خودتان برای دستیابی به سلامتی را به آنها بگویید، درک خواهند کرد که چرا شما تمایلی به خوردن غذاهای ناسالم ندارید و در صورتیکه خوش شانس باشید، حساسیت بیشتری نسبت به نیازهای شما خواهند داشت و سعی خواهند کرد که به شما کمک کنند.

همچنین توضیح دادن تصمیمتان به خانواده باعث خواهد شد تا شما بتوانید مسیر دستیابی به اهدافتان را تعقیب کنید، چرا که افراد دیگری در کنارتان حضور خواهند داشت که باید در مورد غذا خوردن و ورزش کردن، در برابر آنها پاسخگو و مسولیت پذیر باشید.

زمانیکه اعضای خانواده تان پیشرفت شما را مشاهده کنند – چه در صورتیکه هدفتان کاهش وزن، افزایش سطح انرژی یا داشتن تناسب اندام باشد – شاید انگیزه لازم را برای پیوستن به شما (به منظور دستیابی به سلامتی) پیدا کنند.

مصرف یک رژیم غذایی متوازن

2. مصرف یک رژیم غذایی متوازن.

مصرف یک رژیم غذایی متوازن نقش مهمی را در به دست آوردن سلامتی دارد. مصرف غذای سالم با تناسب درست می تواند به شما کمک کند تا وزنتان را کاهش دهید، انرژی لازم را به دست بیاورید، بهتر بخوابید، پوست شفاف تر و مو و ناخن های قوی تری داشته باشید و همچنین از سایر فواید آن بهره مند شوید.

با این وجود، دنبال کردن یک رژیم غذایی متوازن و متناسب در زمانی که خانواده تان چنین رژیم غذایی مصرف نمی کند، یک کار سختی است چرا که خودتان باید برای خودتان غذا درست کنید. یک سری از مشخصات مربوط به رژیم غذایی سالم عبارتند از:

میوه ها و سبزیجات: این غذاها مواد مغذی و ویتامین های مورد نیاز بدن را تامین می کنند. خوردن حداقل پنج وعده سبزیجات و میوه در طول هر روز اهمیت زیادی دارد.

به همین منظور شما می توانید یک بخشی از میوه را همراه با صبحانه بخورید، یک سالاد سبزی برای ناهار داشته باشید، دو بخش از سبزیجات را با شام بخورید و یک مقدار میوه یا سبزیجات به عنوان خوراکی و در طول روز مصرف کنید.

کربوهیدراتها: کربوهیدراتها عبارت از غذاهایی می باشند که انرژی بدن را تامین می کنند.

در حین دنبال کردن یک رژیم غذایی سالم، بهتر است که غذاهای تهیه شده از گندم را بخورید تا بتوانید کربوهیدرات مورد نیاز برای طول روز را تامین کنید.

این غذاها شامل نان گندم، پاستای ساخته شده از گندم و برنج برشته شده می باشند.

پروتئین. پروتئین به فرآیند بازسازی و مرمت سلولهای کهنه کمک می کند و در فرآیند درمان نقش موثری دارد.

غذاهایی که غنی از پروتئین هستند شامل گوشت، ماهی، تخم مرغ ها و حبوبات هستند. در حین داشتن یک رژیم غذایی سالم سعی کنید که تا جایی که می توانید از غذاهای دریایی و گوشت سفید، همانند مرغ و بوقلمون استفاده کنید، چرا که گوشت قرمز دارای چربی بالاتری است.

روغن های سالم. روغن های سالم عوامل ضروری برای سلامت کلی و کارکرد موثر متابولسم شما هستند.

منابع مناسب برای روغن های سالم شامل آووکادو، روغن ماهی همانند قزل آلا، ماهی خال مخالی و ماهی آزاد و حبوبات خام و دانه هایی همانند بادام، گردو، تخمه های آفتاب گردان و بذر کتان می باشند.

ورژن های سالم تری از غذاهای مورد مصرف خانواده تان را بخورید

3. ورژن های سالم تری از غذاهای مورد مصرف خانواده تان را بخورید.

در صورتیکه خانواده تان یک غذای ناسالمی بخورد که شما هم آن را دوست دارید، در این صورت ادامه دادن به برنامه غذایی خودتان یک کار سختی خواهد بود.

در این موقعیت بهتر است که غذای خودتان را تغییر دهید و از یک ورژن سالم تری از غذای مصرفی خانواده تان مصرف کنید؛ در این صورت این احساس را نخواهید داشت که یک چیزی را از دست داده اید.

برای مثال، در صورتیکه خانواده شما یک پیتزای پپرونی بخورد که شما دوستش دارید، می توانید با استفاده از آرد گندم، سوس گوجه فرنگی خانگی و پنیر دارای چربی پایین، یک پیتزایی برای خودتان درست کنید که در قسمت بالای آن یک مقدار دانه های گیاهی خوراکی قرار داشته باشند.

با استفاده از این روش شما هم می توانید به همراه خانواده تان پیتزا بخورید، ولی میزان کالری مصرف شما نصف کالری مصرف اعضای خانواده تان باشد!

همچنین شما می توانید خوراکی های سالم خودتان را جایگزین دسرهای ناسالم خانواده تان (همانند بستنی یا کیک شکلاتی) کنید.

سعی کنید که یک سالاد میوه همراه با ماست داشته باشید، شیرینی های درست شده از گندم را بخورید یا سیب های پخته شده با شکر برشته شده و دارچین را مصرف کنید.

در این صورت شما بدون نقض کردن برنامه غذایی سالمتان، شیرینی های مور نیازتان را تامین خواهید کرد.

سعی کنید یک سری غذاهایی مصرف کنید که مزه و بوی غذاهای تحریک کننده را داشته باشند، ولی کالری کمتری نسبت به آن غذاها داشته باشند.

در این صورت راحت تر خواهید توانست از خوردن سایر غذاهای بی ارزش اجتناب کنید.

اندازه های متناسب خودتان را کنترل کنید

4. اندازه های متناسب خودتان را کنترل کنید .

در صورتی که بخواهید درست کردن غذاهای کاملا متفاوت با غذاهای سایر اعضای خانواده تان منجر به ایجاد مشکلات یا اختلافاتی نشود، شما هم باید از غذاهای مصرفی سایر اعضای خانواده استفاده کنید

– ولی باید سعی کنید که اندازه مناسب و مقدار کمی از این غذاها را بخورید و یک یا دو وعده غذایی سالم اضافی بخورید تا بتوانید وعده های غذایی متوازنی داشته باشید.

برای مثال در صورتیکه خانواده شما اسپاگتی و کوفته تبریزی بخورد، شما هم می توانید از این وعده غذایی استفاده کنید بدون اینکه رژیم غذایی خودتان را نقض کنید.

فقط باید یک مقدار کوچکی از اسپاگتی (روی بسته اسپاگتی را مطالعه کنید تا اندازه متناسب توصیه شده را بدانید) را بردارید و بخش های باقی مانده از بشقاب را با دانه های گیاهی خوراکی پر کنید.

همچنین در صورتیکه اعضای خانواده تان همبرگر سرخ شده بخورند، سعی کنید که یک مقدار همبرگر بدون بان بردارید (بان یک نان سفیدی است که بدون کربوهیدرات است و فاقد ارزش غذایی می باشد) و بقیه بشقاب خودتان را باید با سالاد سبز سالم پر کنید.

شما همچنان می توانید از گوشت قرمز کباب شده لذت ببرید، ولی این کارتان بی زیان خواهد بود و احساس گناه نخواهید داشت!

وعده غذایی که خانواده تان می خواهد مصرف کند را از قبل بدانید. در این صورت زمان کافی خواهید داشت و خواهید توانست خوراکی های مورد نیازتان برای اضافه کردن به بشقاب غذایتان را تهیه کنید؛ در نتیجه یک رژیم غذایی متوازن و سالمی خواهید داشت.

آب زیادی بخورید

5. آب زیادی بخورید. مصرف آب بخش مهمی از رژیم غذایی سالم می باشد

– این کار بدن شما را آبدار نگه می دارد، به هضم غذا کمک می کند، پوست شما را تمیز می کنید و سم های موجود در بدنتان را دفع می کند. توصیه می شود که هر روز حداقل 8 لیوان آب بخورید.

در برخی مواقع ما به جای احساس تشنگی، احساس می کنیم که گرسنه هستیم؛ بنابراین زمانی که احساس گرسنگی می کنید، باید به جای غذا یک لیوان آب بنوشید.

همچنین خوردن یک لیوان آب قبل از غذا یک روش مناسبی برای کاهش اشتها و پیشگیری از پرخوری می باشد.

همچنین شما از طریق مصرف چایهای گیاهی می توانید آب مصرفی خودتان را افزایش دهید؛

بنابراین تاجایی که می توانید چای گیاهی بیشتری در طول روز بخورید. برخی از چای های گیاهی یک سری فواید دیگری هم دارند – بابونه دارای ویژگی های آرامش بخشی است، زنجبیل به هضم غذا کمک می کند و چای سبز غنی از آنتی اکسیدانت است.

هر روز نیم ساعت ورزش کنید

6. هر روز نیم ساعت ورزش کنید.

ورزش بخش مهمی در هر یک از برنامه های دستیابی به سلامتی می باشد، چرا که به سوختن کالری های اضافی و توزیع مواد مغذی به بخش های مختلف بدن کمک می کند.

همچنین ورزش منجر به پیشگیری از بروز برخی از بیماری ها، همانند دیابت ها، فشار خون و چاقی می شود.

ورزش نقش مهمی در دستیابی به سلامتی و حفظ آن دارد. مطالعات صورت گرفته نشان داده اند که حتی 10 دقیقه حرکات ورزشی در طول هر روز می تواند تاثیر مثبتی بر روی بدن داشته باشد.

ورزش هایی که به صورت روزمره می توانند انجام شوند، شامل پیاده روی به محل کار، شنا کردن، جست و خیز کردن (ورجه ورجه کردن) و رقصیدن هستند.

در صورتیکه همواره یک نفر دیگری هم با شما باشد، ورزش کردن برای شما ساده تر خواهد شد.

حتی در صورتیکه اعضای خانواده تان رژیم غذاییشان را تغییر ندهند، ممکن است که تمایل داشته باشند که به صورت روزمره با شما بدوند یا به کلاس رقص بروند.

هیچ اجباری وجود ندارد که کل اعضای خانواده تان با شما ورزش کنند – در صورتیکه بتوانید مادر، پدر، دختر، پسر، برادر یا خواهرتان را با خودتان به ورزش ببرید، ممکن است بقیه افراد خانواده هم به شما  ملحق شوند.

باید یک ورزشی انجام دهید که برای شما لذت بخش باشد و هر روز حداقل باید نیم ساعت به آن مشغول شوید.

حتی در صورتیکه انجام این کار در مراحل اول سخت باشد، این کار به صورت تدریجی و همزمان با بهبود تناسب اندام شما راحت تر خواهد شد.

این بهانه را نیاورید که “هیچ وقتی” برای ورزش ندارید – هر شخصی می تواند در طول هر روز 30 دقیقه اضافی داشته باشد، شما فقط باید انگیزه کافی داشته باشید!

از استرس اجتناب کنید

7. از استرس اجتناب کنید.

سالم بودن فقط به تغذیه مناسب و ورزش کافی محدود نمی باشد، بلکه همچنین شامل مراقبت کردن از سلامت روانی هم است که از طریق اجتناب از استرس و داشتن استراحت کافی صورت خواهد گرفت.

حتی در صورتیکه زندگی خانوادگی شما یک مقداری نامناسب و استرس زا باشد، باید یک بخشی از وقت خودتان را به “زمان من” اختصاص دهید و در آن زمان یک سری کارهایی را برای به دست آوردن سلامتی بهتر انجام دهید.

یک سری از کارهایی که شما برای کاهش استرس و ریلکس شدن می توانید انجام دهید شامل یوگا، مدیتیشن، مطالعه یک کتاب و حتی گرفتن یک دوش گرم در بعد از ظهر می باشد.

همچنین باید خواب کافی داشته باشید – شما باید در طول هر شب 8 ساعت بخوابید؛

حداقل باید 6 ساعت بخوابید. خواب کافی باعث خواهد شد که بدنتان بیش از حد خسته نشود و در نتیجه آن در روز بعد بتوانید که عملکرد خوبی در محیط کار و مدرسه داشته باشید.

در صورتیکه درگیر مشکلات مربوط به محیط کار یا مشکلات خانوادگی باشید، می توانید به یک مشاوری مراجعه کنید تا در رفع مشکلات به شما کمک کند و باعث شود که احساسات منفی خودتان را بپذیرید.

در صورتیکه وضعیت روانی مناسبی نداشته باشید، بدن سالم هیچ فایده ای برای شما نخواهد داشت.

از بیمار شدن اجتناب کنید

8. از بیمار شدن اجتناب کنید.

به منظور داشتن یک زندگی مناسب در داخل یک خانواده بزرگ، علاوه بر توجه به رژیم غذایی، ورزش و نیازهای مربوط به سلامت روانی، همچنین در زمانیکه یکی از اعضای خانواده تان بیمار باشد، باید از ابتلاء به این بیماری اجتناب کنید.

خوشبختانه یک سری ابزارهایی وجود دارند که شما با استفاده از آنها می توانید از انتقال بیماری هم خانواده ایتان به خودتان اجتناب کنید.

شستن دست یکی از اساسی ترین مواردی است که شما با استفاده از آن می توانید مانع از بیمار شدنتان شوید.

این کار شامل شستن دست ها قبل و بعد از رفتن به توالت، قبل از غذا خوردن، قبل و بعد از عوض کردن کهنه بچه و بعد از لمس کردن لوازم یا سطوح کثیف می باشد.

همچنین بعد از لمس کردن هر چیزی که فرد بیمار آن را لمس کرده است، باید دست های خودتان را ضدعفونی کنید. برای این شرایط باید ژل تمیز کننده یا مایع دستشویی به راحتی در دسترس همه افراد باشد.

علاوه بر این، هر عروسکی که کودکان بیمار با آن بازی می کنند، باید به صورت کامل تمیز شوند تا از انتقال بیماری به سایر کودکان خانواده اجتناب شود.

هیچ وقت نباید ظرف ها، فنجان ها یا وسایل را به صورت مشترک با اعضای بیمار خانواده مورد استفاده قرار دهید.

بعد از استفاده کودک بیمار از ظرف ها، این ظرف ها باید با صابودن و آب داغ تمیز شوند – این کار منجر به پیشگیری از انتقال میکروب مابین اعضای مختلف خواهد شد.

زمانیکه یکی از همسران بیمار باشد، باید در حین خوابیدن از هم دور باشند و هیچ وقت نباید همدیگر را ببوسند.

های تخت خواب باید با آب گرم ماشین لباسشویی شسته شوند. این کار مانع از انتقال برخی از بیماری های رایج، همانند سرماخوردگی و آنفلونزا خواهد شد.

بخش دو – مشغول کردن کل خانواده

کل خانواده را در فرآیند پخت و پز مشغول کنید

 1. کل خانواده را در فرآیند پخت و پز مشغول کنید.

بعد از آنکه خودتان به سبک زندگی سالم و مناسب عادت کنید، می توانید به صورت آرام خانواده تان را هم متقاعد کنید که به شما ملحق شوند.

یکی از بهترین روش هایی که در این شرایط می توانید مورد استفاده قرار دهید عبارت از مشغول کردن کل خانواده در آشپزی می باشد.

از طریق مشغول کردن کودکان در یک سری کارهایی همانند الک کردن آرد در حین پخت، یا شکستن تخم مرغ ها برای درست کردن یک غذای سالم باعث خواهید که آنها در پختن غذا به یک نوعی به شما کمک کنند.

از اعضای خانواده تان بپرسید که به چه چیزهایی علاقمند هستند و از چه چیزهایی متنفر هستند – در صورتیکه پدرتان پیاز دوست نداشته باشد، می توانید در دفعه بعد که سالاد درست می کنید، به آن پیاز نزنید.

خانواده خودتان را به پیتزا دعوت کنید – هر شخصی می توانید پیتزای گندمی سالم درست کند و خانواده خودش را به آن دعوت کند. همچنین از این روش می توان برای جمع کردن کل اعضای خانواده استفاده کرد.

غذاهای سالم را به صورت جذاب ارائه دهید

2. غذاهای سالم را به صورت جذاب ارائه دهید.

در صورتیکه غذاهای سالم ظاهر خوبی داشته باشند، خوردن آن وسوسه انگیز خواهد بود؛ بنابراین سعی کنید که از طریق اضافه کردن مواد تازه رنگی و ایجاد الگوی جذاب، جذابیت غذای سالمتان را افزایش دهید.

در صورتیکه می خواهید کودکتان میوه بخورد، یک سالاد میوه رنگی در مقایسه با یک سیب سرخ، جذابیت بیشتری برای کودکتان خواهد داشت.

همچنین اضافه کردن آب میوه تازه یا ماست منجر به بهبود طعم غذایتان خواهد شد و جذابیت آن را افزایش خواهد داد.

در صورتیکه می خواهید افراد بزرگسال خانواده را به خوردن سالاد ترغیب کنید، در صورتیکه از ترکیب خسته کننده کاهو، گوجه فرنگی و خیار استفاده کنید، شانس کمتری برای مجاب کردن این افراد خواهید داشت (هر چند که ترکیب این موارد یک مبنای خوبی است).

سعی کنید که برای خوش رنگ تر شدن سالادتان یک مقدار توت فرنگی و زیتون، برای ایجاد بافت و شکل خوب در سالاد از یک مقداری

حبوبات و دانه و برای خوش طعم شدن آن یک مقداری تخمک و اوکادو اضافه کنید.

یک ظاهر خوشمزه ای که از طریق روغن زیتون سرکه کاجی و سیر خرد شده ایجاد می شود، می تواند منجر به جذاب تر شدن سالاد شما برای سایر اعضای خانواده شود.

غذاهای سالم را در یک سری ظرف های خوبی قرار دهید تا خوشمزه به نظر برسند

3. غذاهای سالم را در یک سری ظرف های خوبی قرار دهید تا خوشمزه به نظر برسند.

یک ترفند دیگری که برای ترغیب اعضای خانواده تان به خوردن غذاهای سالم می توانید مورد استفاده قرار دهید، عبارت از قرار دادن این غذاها در ظرف های خوب می باشد.

با استفاده از این روش خانواده تان از غذای خودشان لذت خواهند برد و در این حال از ویتامین ها و مواد مغزی غذاهای سالم هم منتفع خواهند شد.

اسفناج به خودی خود جذاب نیست، ولی در صورتیکه آن را به همراه سیر و پنیر کم چرب در زیر یک شیرینی پف کرده قرار دهید، خانواده تان برای خوردن آن با هم دعوا خواهند کرد!

همچنین می توانید یک سری موارد دیگری از قبیل کاهو، هویج و لوبیا را هم در داخل غذاهای خانگی خودتان قرار دهید – سعی کنید که ماجراجو باشید و ترکیبات مختلفی را امتحان کنید!

همچنین درست کردن سوپ سبزیجات یک روش مناسب دیگری می باشد و از این طریق می توانید باعث شوید که خانواده تان یک غذای سالمی مصرف کند و هیچ اختلافی در مورد مزه آن پیش نیاید.

ترکیباتی از قبیل هویج ها، کدو سبز، بروکلی، گل کلم، سیب زمینی شیرین و نارنج می توانند به سوپ شما اضافه شوند و با استفاده از یک سری گیاهان تازه، یک قطره کرم یا یک مقدار سوس می توانید جذابیت این سوپتان را افزایش دهید و باعث شوید که اعضای خانواده تان از تهیه کردن غذاهای فرآوری شده اجتناب کنند.

به منظور جذاب تر و خوشمزه کردن غذاهایتان می توانید از گیاهان و چاشنی ها استفاده کنید

4. به منظور جذاب تر و خوشمزه کردن غذاهایتان می توانید از گیاهان و چاشنی ها استفاده کنید.

گیاهان و چاشنی ها عبارت از موهبت های الهی برای هر آشپزی هستند که می خواهد غذای جذابی را برای افرادی درست کند که در مورد غذا حساسیت زیادی دارند.

شما با استفاده از گیاهان و چاشنی ها می توانید یک طعمی را در غذایتان ایجاد کنید که اعضای خانواده تان آن را بیش از حد دوست داشته باشند.

چاشنی های محبوب شامل زیره سبزی، زردچوبه، دارچین و چاشنی درخت جوز هستند، در حالیکه گیاهان رایج و محبوب شامل جعفری، آویشن، رزماری، ریحان و نعناع هستند.

برای امتحان، به ظرف سبزیجات و گوشت خودتان ترکیبات مختلفی از گیاهان و چاشنی ها را اضافه کنید. برای تجربه دنیای جدید طعم ها آماده باشید.

همچنین می توانید از یک سری مکمل های محبوب هم استفاده کنید؛ مکمل هایی از قبیل سس لوبیا، سس ماهی، سیر و زنجبیل، نمک های خوش بو، سبزیجات، گوشت گاو، مرغ و ماهی حاضر و مرکبات خوشمزه کننده.

سعی کنید که از روش های آشپزی سالم تر استفاده کن

5. سعی کنید که از روش های آشپزی سالم تر استفاده کنید.

تغذیه سالم فقط به مواردی که می خورید محدود نمی باشد، بلکه همچنین به روش پخت آن هم مرتبط است.

بنابراین حتی در صورتیکه به سختی بتوانید اعضای خانواده تان را به خوردن سالاد ترغیب کنید، به راحتی می توانید آنها را ترغیب کنید که از یک سری روش های سالمی در آماده کردن غذایشان استفاده کنند.

به جای سرخ کردن گوشت ها یا جوشاندن سبزیجات، سعی کنید که از روش کباب کردن، بخارپز کردن یا طبخ کردن در اجاق استفاده کنید.

این روش ها سالم تر می باشند، چرا که برای پخت و پز به روغن زیادی نیاز ندارند (همانند سرخ کردن) و منجر به جوشیدن مواد مغذی و از بین رفتن آنها نمی شوند (همانند روش جوشاندن).

با استفاده از یک مقداری چاشنی، غذا مزه خوبی خواهد داشت، ولی کالری های موجود در آن کاهش خواهد یافت و در عین حال مواد مغذی غذا از بین نخواهد رفت.

در حین غذا خوردن سعی کنید که از روغن های سالم تر و اشباع نشده استفاده کنید؛ روغن هایی همانند روغن زیتون، روغن نارگیل و کره تصفیه شده.

همچنین نباید از سبزیجات ناسالم و روغن های دانه ها استفاده کنید؛ روغن هایی همانند روغن ذرت، روغن زرد، روغن انگور و روغن آفتاب گردان.

به جای کره تقلبی یا روغن حیوانات، همواره از کره طبیعی استفاده کنید. این تغییر ساده می تواند تاثیر قابل توجهی بر روی وضعیت سلامتی خانواده تان داشته باشد.

تنوع غذایی بیشتری داشته باشید

6. تنوع غذایی بیشتری داشته باشید.

تنوع چاشنی زندگی است، بنابراین سعی کنید که از درست کردن غذاهای سالم تکراری در همه شب ها اجتناب کنید، در غیر این صورت اعضای خانواده تان از غذاهای شما خسته خواهند شد و به عادت قبلیشان برخواهند گشت.

برای مثال می توانید زردچوبه هندی با برنج برشته شده، مرغ و سبزی گوشت چینی، استیک و سالاد سبزی، ماهی قزل آلای کباب شده با مارچوبه و سیب زمینی شیرین کبابی را برای هر یک از شب ها درست کنید.

این طرز فکر را نداشته باشید که به دلیل خوردن غذای سالم، باید وعده های غذایی خسته کننده ای داشته باشید!

همچنین سعی کنید که آشپز را هم تغییر دهید – ممکن است یکی از اعضای خانواده تان ایده جذابی برای یک غذای سالم داشته باشد که هیچ وقت به فکر شما خطور نکرده است.

همچنین شامل کردن سایر اعضای خانواده در فرآیند آشپزی می تواند به آنها کمک کند تا تمایل بیشتری به غذاهای سالم داشته باشند.

به عنوان یک خانواده، شام را با هم بخورید

7. به عنوان یک خانواده، شام را با هم بخورید.

نشستن کل اعضای خانواده در کنار میز غذا خوری و با هم شام خوردن باعث خواهد شد که انگیزه بیشتری برای ادامه دادن به رژیم غذایی سالمتان به دست بیاورید.

همچنین این کار منجر به جذاب تر شدن وعده های غذاییتان خواهد شد، چرا که می توانید در مورد اتفاقات روز گذشته با هم صحبت کنید و از بودن در کنار هم لذت ببرید.

صرف نظر از اینکه در روز گذشته چقدر سرتان شلوغ بوده است، باید حتما یک زمانی را به یکدیگر اختصاص دهید.

همچنین خوردن غذای سالم به شما کمک خواهد کرد تا بتوانید برنامه غذایی سالم خودتان را ادامه دهید؛ در صورتیکه به صورت تنها غذا بخورید، تحریک خواهید شد که رژیم غذایی سالمتان را نقض کنید.

در تهیه شام، برای هر یک از افراد خانواده یک وظیفه ای تعیین کنید تا درست کردن شام به عهده یک نفر نباشد.

یک فردی می تواند مسئول پخت و پز باشد، فرد دیگری می تواند مسئول تمیز کردن و مرتب کردن میز باشد و فرد باقیمانده هم می تواند مسئول شستن ظرف ها باشد.

در صورتیکه دوست داشته باشید، می توانید این وظایف را به صورت روزمره یا هفتگی مابین خودتان جابجا کنید.

یک سری فعالیت های فیزیکی سرگرم کننده ای برای کل خانواده در نظر داشته باشید

8. یک سری فعالیت های فیزیکی سرگرم کننده ای برای کل خانواده در نظر داشته باشید.

بعد از آنکه غذای سالم به یک مورد روتین در خانه تان تبدیل شد، باید اعضای خانواده تان را تشویق کنید تا یک سری ورزشهایی انجام دهند.

در صورتیکه بچه های جوانی در خانواده داشته باشید، ترغیب کردن آنها به ورزش کار سختی نخواهد بود ولی ترغیب کردن افراد بزرگتر و والدین دارای برنامه کاری شلوغ یک کار چالش زایی خواهد بود.

سعی کنید که در آخر هفته یک گردش یک روزه خانوادگی داشته باشید و در آن همه تان به هاکی یا شنا بروید یا حتی پیاده روی کنید. یک پیکنیک سالمی داشته باشید و از این فرصت برای بودن در کنار هم استفاده کنید.

در صورتیکه یک حیاط یا باغی داشته باشید، می توانید بیشتر بیرون بروید. یک مسابقه فوتبال با بچه هایتان برگزار کنید، با خواهرتان بسکتبال بازی کنید یا با مادر خودتان باغبانی کنید. هر نوع فعالیت فیزیکی خوب و مفید می باشد!

به روز رسانی شده در: 6 سپتامبر 2019 , ترجمه : کانون مشاوران ایران

ایجاد یک محیط خانگی مثبت برای بچه ها

در حالیکه والدین نمی توانند بر روی دستیابی بچه های خودشان به سلامتی، پیشرفت و تبدیل شدن به یک فرد مفید برای جامعه کنترل داشته باشند، ولی می توانند تاثیر مثبتی در رابطه با این موارد داشته باشند.

کارهایی که بچه های شما در دوره بزرگسالی انجام خواهند داد به خودشان بستگی دارد، ولی شما در خانه خودتان می توانید یک سری موارد مبنایی را برای آنها تامین کنند تا بتوانند از نظر فیزیکی، روانی، اجتماعی و عاطفی به یک وضعیت پایداری دست پیدا کنند و در آینده بزرگسالان مفیدی باشند.

به همین منظور شما می توانید رفتارهای مثبت را در خانه تان ترویج دهید؛ رفتارهای مثبت شامل ورزش و خواب، تقویت روابط مفید در داخل خانواده خودتان و ایجاد یک درک از ساختار و سازمان دهی می باشد.

روش یک – ترویج رفتارهای مثبت

نصیحت هایی که بیان می کنید را خودتان به صورت عملی انجام دهید

1. نصیحت هایی که بیان می کنید را خودتان به صورت عملی انجام دهید.

کودکان به صورت قابل توجهی تحت تاثیر عقاید، برخوردها و رفتارهای والدینشان قرار می گیرند. به همین دلیل، حضور شما در زندگی فرزندتان باید انعکاس دهنده مدل نقش مثبتی باشد.

جمله مشهور “گفته های من را انجام بده، نه کارهایم را” در اینجا هیچ کاربردی ندارد. در صورتیکه شما سیگار بکشید، مشروب بخورید، فحش بدهید یا پیش  داوری داشته باشید، این احتمال وجود خواهد داشت که  همین کارها توسط فرزندان خودتان هم صورت بگیرند.

به جای اینکه به آنها بگویید چه کاری انجام دهند، سعی کنید این موارد را از طریق رفتارتان نشان دهید.

نسبت به رفتارهایی که در پیش بچه هایتان انجام می دهید، مراقب باشید. در صورتیکه به آنها بگویید که نباید دروغ بگویند، باید خودتان هم هیچ وقت دروغ نگویید.

در صورتیکه از فرزندانتان بخواهید وقت کمتری را صرف  تکنولوژی ها کنند، باید استفاده خودتان از تکنولوژی را هم کاهش دهید.

سعی نکنید که پیش جوابی داشته باشید و بگویید که “ولی شما باید این کار را بکنید!” باید به بهترین نحو ممکن به حرف های خودتان عمل کنید.

بر روی سلامتی و داشتن یک وضعیت خوب تاکید کنید

2. بر روی سلامتی و داشتن یک وضعیت خوب تاکید کنید.

باید کل خانواده خودتان را تشویق کنید که دارای تغذیه و سلامتی مناسبی باشند. تا جایی که بودجه تان اجازه می دهد از میوه ها و سبزیجات تازه و یخ زده، پروتئین، حبوبات سالم و مواد غذایی کم چرب استفاده کنید.

بچه های شما باید از طریق پیاده روی کردن در اطراف خانه یا بازی کردن در پارک، به اندازه کافی ورزش کنند. همچنین باید به موقع بخوابند تا بتوانند حداقل 9 ساعت خواب داشته باشند.

همچنین شما برای سلامتی و بهزیستی خودتان هم باید پیاده روی کنید. از مصرف الکل و مواد مخدر یا سایر موادی که ناسالم هستند، اجتناب کنید. از طریق انجام دادن خود مراقبتی منظم، استرس خودتان را کنترل کنید.

باید روش های مناسب خود آرامش دهی را هم به فرزندانتان آموزش دهید. این آموزش ها باعث خواهد شد تا فرزندانتان در مراحل بعدی زندگیش رفتارهای ناسالم نداشته باشد.

به کودکتان آموزش دهید تا مواردی از قبیل رفتن به پیاده روی، دوش داغ گرفتن، تصور کرن یک مکان آرام یا گوش دادن به موسیقی آرامش بخش را به عنوان روش های خود آرامش دهی مورد استفاده قرار دهد.

عزت نفس آنها را تقویت کنید

3. عزت نفس آنها را تقویت کنید.

یک روش مناسب دیگری که با استفاده از آن می توانید محیط خانگی مناسبی برای تقویت شخصیت و بهزیستی فرزندتان ایجاد کنید، عبارت از حمایت کردن از اعتماد به نفس و عزت نفس این افراد می باشد.

کودکان دارای عزت نفس مثبت، دارای انعطاف پذیری بیشتری هستند، احساس مقبولیت دارند، و همچنین یک دیدگاه مثبتی نسبت به خودشان دارند.

از طریق فراهم کردن فرصت های مناسب برای کسب مهارت های جدید، همانند پوشیدن لباس خودشان به تنهایی یا دوچرخه سواری کردن، ویژگی “من می توانم” را در فرزندتان ایجاد کنید.

نحوه انجام دادن این کارها را به آنها آموزش دهید و اجازه دهید تا خودشان آن را انجام دهند. بعد از آن، تلاش آنها را به صورت صادقانه تحسین کنید.

همچنین از طریق تشویق این افراد برای داشتن تصویر بدنی سالم، عزت نفس آنها را افزایش دهید. مواظب باشید که حرف های شما در مورد وزن یا غذا خوردن فرزندتان، منجر به ناراحتیش نشود.

در صورتیکه در اغلب مواقع حرف های نامناسبی در مورد بدن خودتان بزنید و از وضعیت آن ناراضی باشید، باید زبان و حرف های خودتان را تغییر دهید.

همچنین باید منابع رسانه ای منفی را که اندازه ها و شکل های غیر واقعی بدن را تبلیغ می کنند، از خودتان دور کنید. حتی می توانید در خانه خودتان برخی از رسانه ها همانند اخبار را به دلیل تبلیغ کردن موارد منفی محدود کنید.

به فرزندان خودتان بگویید که همواره می توانند در رابطه با هر موضوعی با شما صحبت کنند، حتی در صورتیکه شما با آن مخالف باشید.

این کار بچه ها را تشویق خواهد کرد تا در مواقع مورد نیاز، در رابطه با موضوعات مد نظرشان با شما صحبت کنند و همچنین مشکلات خودشان را مطرح کنند.

به فرزندانتان کمک کنید تا به موارد مدنظرشان دست پیدا کنند

4. به فرزندانتان کمک کنید تا به موارد مدنظرشان دست پیدا کنند.

در صورتیکه کودکان برای یادگیری و پیشرفت مهارت هایشان از طرف والدینشان مورد حمایت قرار بگیرند، خیلی خوشحال خواهند شد. مواردی که بچه تان به آن علاقمند است را مشخص کنید و به وی کمک کنید تا به این علایقش دست پیدا کند.

علایق فرزند شما می تواند مربوط به حوزه های آکادمیکی، موسیقی، ورزشی یا جمعی از این موارد باشد.

آنها را در یک سری فعالیت های فوق برنامه ای ثبت نام کنید تا بتوانند مهارت های خودشان را تقویت کنند و در کنار کودکانی قرار بگیرند که علایق مشترکی با آنها دارند.

همچنین از طریق مشغول کردن خودتان به کارهای مورد علاقه فرزندتان و نشان دادن توجه لازم به این کارها، می توانید بیشتر به وی کمک کنید.

برای مثال، در صورتیکه فرزند شما در یک تیم مباحثه حضور داشت باشد، می توانید به وی کمک کنید که در خانه تمرین کند. در این صورت ممکن است که کل خانواده از این فرد حمایت کند.

روش دو – ایجاد ارتباطات

بر روی اهمیت روابط خانوادگی تاکید کنید

1. بر روی اهمیت روابط خانوادگی تاکید کنید.

یکی از مهمترین سرمایه گذاری هایی که می توانید بر روی کودکتان انجام دهید، عبارت از صرف کردن یک وقت مناسب در کنار او می باشد.

زمان خانوادگی یک فرصتی را برای بررسی علایق کودکان و چالش های آنها در یک محیط مناسب ایجاد می کنند.

همچنین این کار یک فرصت مناسبی را برای  افزایش ارتباط اعضای خانواده با یکدیگر و تقویت ارزش های خانواده فراهم می کند.

روش های زیادی وجود دارند که شما با استفاده از آنها می توانید خانواده تان را در یک جا جمع کنید. سعی کنید که چند بار در طول هر هفته، صبحانه و شام را با هم بخورید.

یا یک سرگرمی خانوادگی ایجاد کنید؛ همانند بازی بسکتبال یا دوچرخه سواری. به کلیساها یا سایر رویدادهای اجتماعی بروید. خرید کنید.

سعی کنید که همه خانواده در رویدادهای مهم برای کودک، همانند بازی های ورزشی، تک نوازی و املاء نویسی، حضور داشته باشند.

یک وقتی را برای تنها بودن با فرزندتان در نظر بگیرید

2. یک وقتی را برای تنها بودن با فرزندتان در نظر بگیرید.

هر چند در زمان هایی که کل خانواده با هم جمع می شوند، یک سری فرصت های مفیدی ایجاد می شوند، ولی باید یک بخشی از زمان خودتان را به صورت مجزا به بچه تان اختصاص دهید.

زمانیکه کل اعضای خانواده با هم جمع باشند، به سختی خواهید توانست که به همه افراد توجه کنید.

بنابراین می توانید از روش اختصاص دادن یک بخشی از زمان مربوط به هر هفته به هر یک از بچه های خودتان، به عنوان یک استراتژی مناسب برای ایجاد یک محیط خانگی مثبت استفاده کنید.  

در صورتیکه با بچه خودتان تنها باشید، می توانید از شرایط زندگی وی و توانایی ها و علایق منحصر به فردش مطلع شوید و همچنین عشق و دلگرمی خودتان را به نحوی ارائه دهید که متناسب با شخصیت بچه تان باشد.

نحوه سپری کردن زمانی که شما به هر کودک اختصاص خواهید داد، به خود کودک بستگی دارد. برای مثال، یک کودک خجالتی شاید از تماشا کردن تلویزیون به همراه شما لذت ببرد.

همچنین کودکان اجتماعی تر از شما درخواست خواهند کرد که با هم به خرید بروید و در مورد ماجراجویی های که اخیرا با دوستانشان داشته اند، با شما صحبت خواهند کرد.

سعی کنید که یک سری فعالیت های مناسبی را انتخاب کنید که در مورد شما و کودکتان کارایی داشته باشد.

بچه های خودتان را ترغیب کنید تا احساسات خودشان را بیان کنند

3. بچه های خودتان را ترغیب کنید تا احساسات خودشان را بیان کنند.

زمان خانواده که در آن کل خانواده جمع هستند یا به صورت انفرادی در کنار یک فردی هستید،  یک فرصت مناسبی برای صحبت کردن با بچه های خودتان می باشد.

سعی کنید که با فرزندان خودتان ارتباط برقرار کنید و در مورد تجربیاتشان در مدرسه، دوستان و سایر محیط ها یک سری سوالاتی بپرسید.

صحبت کردن با کودکان خودتان به عنوان یک فرد بزرگسال می تواند سخت باشد. اجازه بدهید که آنها خودشان به شما کمک کنند.

برای شروع بحث می توانید در رابطه با مواردی که کودکتان به آنها علاقمند هستند یا در رابطه با مواردی که کودکتان قبول دارد، صحبت کنید.

برای مثال در صورتیکه دختر شما عضو یک تیم شنا باشد، می توانید همراه با او شنا کنید و از او بخواهید که یک سری نکاتی را به شما آموزش دهد.

بعد از آن می توانید از دخترتان بپرسید که “چه چیزی در رابطه با شنا بیشترین لذت را برای شما دارد و دلیل آن چیست؟”

روش دیگر برای ترغیب کردن فرزندتان برای داشتن یک بحث صریح با شما، عبارت از برگزاری منظم جلسات خانوادگی می باشد.

هر هفته یا چند هفته یک بار جلسات خانوادگی داشته باشید تا همه افراد در آن شرکت کنند و در مورد تجربیات جدیدشان یا هر نوع چالشی که با آن مواجه هستند، صحبت کنند.

بعد از آن می توانید در رابطه با هر مشکلی با هم بحث کنید. این کار به کودک شما کمک خواهد کرد تا به راحتی مشکلاتش – هم مشکلات کوچک و هم مشکلات بزرگ – را در حین قرار گرفتن در پیش شما مطرح کند.

گوش دادن فعال را تمرین کنید

4. گوش دادن فعال را تمرین کنید.

صرف نظر از اینکه چقدر سرتان شلوغ است، زمانیکه کودکتان با شما صحبت می کند، باید به حرف هایش گوش دهید.

در صورتیکه در حین صحبت کردن کودکتان مشغول یک کار دیگری هم باشید، در واقع به وی نشان خواهید داد که حرفهایش اهمیت زیادی ندارد.

برای گوش دادن نه تنها باید به کلمات گوش بدهید، بلکه همچنین باید تفکرات و احساسات موجود در پیام را هم درک کنید.

در زمانیکه فرزندتان صحبت می کند، از اصول گوش دادن فعال استفاده کنید؛ برای مثال می توانید یک ارتباط چشمی ضمنی برقرار کنید، زبان بدن باز را نشان دهید (برای مثال، می تواند دست ها و پاهای خودتان را رو هم بیاندازید) و سر خودتان را تکان دهید یا حالت های صورت مناسبی داشته باشید.

بعد از انجام دادن این کار، یک سری سوالات مناسبی بپرسید؛ به منظور پیش بردن مکالمه و همچنین به منظور اینکه نشان دهید به حرفهای بچه تان گوش می دهید، یک سری سوالاتی همانند “چه احساسی نسبت به آن دارید؟ یا “آیا نگران آن هستید؟” را بپرسید.

بخش سه – ایجاد و تقویت ساختار

سعی کنید که یک سری موارد روتینی داشته باشید که نسبتا قابل پیشبینی باشند

1. سعی کنید که یک سری موارد روتینی داشته باشید که نسبتا قابل پیشبینی باشند.

ایجاد یک محیط خانگی مثبت برای بچه تان، به پایداری و پیشبینی پذیر بودن آن بستگی دارد. کودکان به منظور احساس ایمنی و سلامتی، باید یک زمان مشخصی را برای بیدار شدن، خوابیدن، خوردن و سایر فعالیت ها داشته باشند.

داشتن برنامه های نامنظم می تواند منجر به بد اخلاق شدن و سردرگمی کودکان شود و فضای نامناسبی را در خانه ایجاد کند.

تحقیقات صورت گرفته نشان داده اند که هر چند کودکان از زمان خواب متنفر هستند، ولی داشتن زمان خواب منظم برای کنترل کردن عواطف، مبارزه با انگیزش ها و مدیریت زمان مفید است.

از طریق ایجاد یک برنامه قابل پیشبینی برای فعالیت هایی همانند بیدار شدن، خوردن صبحانه، خوردن خوراکی بعد از مدرسه، شرکت کردن در فعالیت های  فوق برنامه ای، انجام دادن تکالیف، انجام دادن وظایف و آماده شدن برای خواب، خود نظم دهی را به بچه هایتان آموزش دهید.

قوانین خانوداگی مشخصی را وضع کنید

2. قوانین خانوداگی مشخصی را وضع کنید.

محیط محدود یک جنبه ضروری دیگری در ایجاد ساختار در محیط خانه شما می باشد.

ایجاد یک مجموعه قوانین خانوادگی به منظور اجرا شدن در خانه باعث می شود که فرزندتان پارامترهای رفتار را بشناسد – چه رفتارهایی نباید انجام شوند و چه رفتارهایی قابل قبول می باشند.

این محیط یک مبنایی برای سایر محیط هایی خواهد بود که فرزندتان در آنها قرار خواهد گرفت؛ محیط هایی همانند مراقبت از فرززند، خانه های خویشاوندان یا مدرسه.

در صورتیکه همسر داشته باشید، به همراه وی یک سری قوانینی را مشخص کنید که واضح باشند و به راحتی درک شوند.

این قوانین را در جایی نصب کنید که بچه هایتان همواره بتوانند ببیند؛ می توانید آن را در تخته یادداشت بنویسید یا به کمک آهن ربا یا سنجاق آن را در یک جایی قرار دهید.

قوانین شما می توانند شامل “ندویدن در خانه”، “بالا و پایین نپریدن در روی اثاث خانه”، “دروغ نگفتن” و “دعوا نکردن با خواهر یا برادر و اذیت نکردن او” باشند.

از طریق تادیب کردن، در اجرای قوانین مصمم باشید

3. از طریق تادیب کردن، در اجرای قوانین مصمم باشید.

بعد از مشخص کردن قوانین مبنایی و مطلع کردن کودکان از آن، باید یک سری مجازاتی برای شکستن قوانین در نظر بگیرید. همچنین مجازات های تعیین شده باید برای کودکان مشخص باشند.

برای مثال در صورتیکه یکی از قوانین شما عبارت از این باشد که همه افراد بعد از بیدار شدن باید اتاق خواب خودشان را مرتب کنند، مجازات تعیین شدن می تواند عبارت از تمیز کردن کل خانه برای یک دوره مشخص یا انجام دادن یک کار مشخصی باشد.

سعی کنید که همواره این مجازات ها را انجام دهید، چرا که در صورت انجام ندادن این مجازات ها ممکن است که یک جنگ قدرتی مابین شما و بچه تان ایجاد شود.

همچنین می توانید در مشخص کردن قوانین یا مجازات ها، فرزندان خودتان را هم شرکت دهید تا قوانین و مجازات های تعیین شده از نظر آنها عادلانه باشند.

این کار باعث خواهد شد تا آنها احساس قدردانی شدن داشته باشند و احتمال رعایت شدن قوانین توسط آنها افزایش پیدا کند.

یک سری کارهایی را برای کودکانتان مشخص کنید که متناسب با سنشان باشد

4. یک سری کارهایی را برای کودکانتان مشخص کنید که متناسب با سنشان باشد.

در صورتیکه به کودکان اجازه دهید تا در کارهای خانه کمک کنند، یک شرایط مناسبی برای آنها ایجاد خواهد شد.

در نتیجه فرزندانتان یک روحیه کاری قوی خواهند داشت، یک نقش مثبتی را در ایجاد محیط خانوادگی ایفا خواهند کرد و همچنین ارزش تمیزی و نظم را درک خواهند کرد.

می توانید یک جدول مربوط به وظایف تهیه کنید و آن را در آشپزخانه یا یک مکان عمومی دیگری بزنید؛ در این جدول باید مسئولیت های کودکان به صورت مشخصی بیان شوند.

نویسنده: Paul Chernyak, LPC

به روز رسانی شده در: 6 سپتامبر 2019 , ترجمه : کانون مشاوران ایران

چگونه می توانید بهترین دوست برای دختر بزرگسالتان باشید

مادران و دختران از طریق درک کردن یکدیگر، داشتن یک ارتباط خوب و سرگرم شدن به فعالیت های سرگرم کننده به صورت مشترک، نه تنها می توانند دارای روابط خانوادگی مثبتی باشند، بلکه همچنین می توانند یک رابطه دوستی واقعی با هم داشته باشند.

در واقعیت رابطه مادر – دختری یک رابطه پیچیده ای است و زمانی که دختران به سن بزرگسالی و بلوغ می رسند، یک سری اختلافاتی مابین آنها ایجاد می شود.

اختلافات ایجاد شده مابین مادران و دختران در مورد کار، خانواده، و اتفاقات مربوط به زندگی می تواند مانع از ایجاد یک رابطه مناسب مابین دختران و مادران شود.

با این وجود یک سری رهیافت های خاصی وجود دارند که مادران با استفاده از آن می توانند یک رابطه سالم و پایداری با دختران بزرگسالشان ایجاد کنند.

بخش یک – ایجاد روابط بر مبنای گذشته

یک سری نکاتی را در مورد سابقه خانوادگی تان یاد بگیرید

1. یک سری نکاتی را در مورد سابقه خانوادگی تان یاد بگیرید.

به دست آوردن اطلاعات در مورد گذشته خانوادگی تان می تواند به مادران و دختران کمک کند تا یک سری زمینه های مشترکی پیدا کنند و با رسومی که خانواده شان در گذشته داشته اند، آشنا شوند.

می توانید یک مجموع عکس های خانوادگی یا آلبوم عکس خانوادگی درست کنید یا اینکه سعی کنید شجره نامه خانوادگی تان را بکشید.

تحقیقات و داستانهای خودتان را به سایر اعضای خانواده بیان کنید.

این بحث ها باعث خواهد شد که یک نوع احساس نزدیکی مابین اعضای خانواده تان ایجاد شود و تجربیات مشترکی به دست خواهید آورد.

ایجاد یک رابطه جدید مابین دو فرد بزرگسال

2. ایجاد یک رابطه جدید مابین دو فرد بزرگسال.

به جای رابطه سرپرست – کودک، سعی کنید که یک رابطه ای ایجاد کنید که مربوط به دو فرد بزرگسال همتا می باشد.

هر چند که تعهد سرپرستی مربوط به کل طول عمر فرد است، ولی زمانیکه کودکان از نظر روان شناختی، اجتماعی و اقتصادی مستقل می شوند، باید ماهیت رابطه سرپرست – کودک تغییر کند.

سعی نکنید که به عنوان یک مادر و دختر با هم ارتباط داشته باشید، بلکه سعی کنید به عنوان دو دوست با هم رابطه داشته باشید که علایق و فعالیت های مشترکی دارند.

به صورت متفکرانه و آرام و همانند دو دوست، در مورد مشکلات، مسائل و سوالات با هم صحبت کنید.

یک نوع احساس شوخ طبعی و مهربانی داشته باشد. خاطراتی که چند دهه با هم داشته اید را مرور کنید و در مورد خاطرات یا موقعیت های خنده داری که در آن قرار گرفته اید، یک سری جوک هایی را به هم بگویید.

با استفاده از یک روش سرپرستی که از نظر عاطفی حمایت کننده باشد، یک توازنی مابین رابطه و سرگرمی ایجاد کنید

3. با استفاده از یک روش سرپرستی که از نظر عاطفی حمایت کننده باشد، یک توازنی مابین رابطه و سرگرمی ایجاد کنید.

صرف نظر از سن فرزندتان و دوره ای که در آن قرار دارد، علایق، توجهات و موافقت های والدینی پایدار موارد مهمی در همه روابط مابین سرپرست – فرزند (یا روابط مابین مادر – دختر) هستند.

حتی در صورتیکه دخترتان یک فرد بزرگی باشد، می توانید از طریق تشویق کردن و اطمینان آفرینی منجر به رشد فرزندتان شوید.

تحقیقات صورت گرفته نشان داده اند که حمایت ادامه دار یک مادر می تواند نقش مهمی در رشد روان شناختی یک دختر بزرگسالی داشته باشد که احساس می کند یک فرد مستقلی است.

وضعیت روابط خودتان را بررسی کنید تا نقاط ضعف آن را پیدا کنید

4. وضعیت روابط خودتان را بررسی کنید تا نقاط ضعف آن را پیدا کنید.

بر اساس گزارش های صورت گرفته، تنش ایجاد شده در روابط مابین مادران – دختران بیش از تنش های ایجاد شده در روابط مابین مادران – پسران می باشد.

اغلب تنش ها و اختلاف های ایجاد شده ریشه در تفاوت های میان نسلی و اختلافات مربوط به رفتار، ویژگی و رفتار عمومی دارد.

شناخت این محدودیت ها می تواند اولین قدم در ایجاد رابطه سالم مابین شما و دخترتان باشد.

از طریق شناخت و درک تغییر اجتماعی، تفاوت های نسلی موجود مابین مادر و دختر را از بین ببرید

5. از طریق شناخت و درک تغییر اجتماعی، تفاوت های نسلی موجود مابین مادر و دختر را از بین ببرید.

این کار برای مادری که نمی خواهد خواسته های دخترش را بپذیرد، مادری که تمام وقت کار می کند و مادری که زمان کمتری را صرف وظایف خانه داری یا بچه داری می کند، سخت خواهد بود.

بر اساس گزارش دپارتمان نیروی کار ایالات متحده، در سال 2010 زنان 47% از نیروی کار را تشکیل می دادند.

ولی در نسل گذشته، اکثر زنان بعد از ازدواج در خانه می ماندند تا کودکانشان را بزرگ کنند. در سال 1960، فقط نوزده درصد از زنان دارای فرزند پیش دبستانی در بیرون از خانه مشغول کار بودند.

اکثر مادران مسن نگران این مسئله هستند که دخترانشان (که هم در بیرون از خانه کار می کنند و هم در خانه) فشار یا استرس زیادی را تحمل می کنند. عقاید این افراد در مورد تفاوت های مربوط به کار و سبک زندگی، می تواند شکل رابطه سرپرست و کودک را تغییر دهد.

در صورت ضرورت برای رفع مشکلات میان فردی خودتان به مشاور خانواده مراجعه کنید

6. در صورت ضرورت برای رفع مشکلات میان فردی خودتان به مشاور خانواده مراجعه کنید.

علاوه بر تفاوت های نسلی، تضادهای میان فردی مابین دختر و مادر هم می توانند منجر به ایجاد اختلافاتی شوند.

برای مثال ممکن است که مادران همچنان بر این عقیده باشند که دختران بزرگسالشان تنبل، بی ادب و بی مسولیت هستند، هر چند که این مشخصات بیشتر در سال های اولیه نوجوانی وجود دارد.

بخش دو – بودن در کنار یکدیگر

پیدا کردن علایق مشترک

1. پیدا کردن علایق مشترک.

به دنبال سرگرمی ها و فعالیت هایی باشید که منجر به عمیق تر شدن رابطه مادر – دختر می شوند و همچنین یک نوع راحتی و سرگرمی را برای طرفین ایجاد می کنند.

سعی کنید که به همراه هم یک سری فعالیت های سرگرم کننده انجام دهید.

ورزش، خرید، رفتن به رستوران های جدید، دیدن فیلم ها، درست کردن یک سری وسایل دست ساز یا هنری، رفتن به آب درمانی، یا حتی موارد ساده ای همانند قهوه خوردن با هم، می توانند به مادران و دختران کمک کنند که روابط بهتری با هم داشته باشند.

از تکنولوژی های مدرن استفاده کنید

2. از تکنولوژی های مدرن استفاده کنید.

در صورتیکه شما و دخترتان از هم دور باشید و نتوانید به صورت مرتب همدیگر را از نزدیک ببنید، سعی کنید از یک سری روش های ارتباطی دیگری استفاده کنید.

تماس های تلفنی و ویدئویی و همچنین پیام دادن و استفاده از برنامه های مربوط به رسانه های اجتماعی به صورت روزمره یا هفتگی می توانند فاصله موجود مابین شما را از بین ببرند.

سعی کنید که به صورت هفتگی یا روزمره و در زمان های تعیین شده با هم چت کنید.

سعی کنید که به همراه دخترتان، در گروه هایی حضور داشته باشید که سایر اعضای خانواده و دوستانتان هم در آن حضور دارند

3. سعی کنید که به همراه دخترتان، در گروه هایی حضور داشته باشید که سایر اعضای خانواده و دوستانتان هم در آن حضور دارند.

شرکت کردن در جمع های خانوادگی یا گردش های خانوادگی یا انجام دادن یک سری کارهایی به همراه سایر دوستان خانوادگی می تواند آرامش بخش و لذت آور باشد و فشارهای موجود را از بین ببرد.

4. همراه با هم به تعطیلات بروید.

جدا شدن از کارهای روزمره می تواند باعث شود که مادران و دختران ریلکس شوند، مجددا انرژی مناسبی به دست بیاورند و رابطه بهتری با هم برقرار کنند.

ثابت شده است که تعطیلات خانوادگی یک سری فوایدی برای سلامت روانی و فیزیکی دارد؛ این مزیت ها عبارتند از کاهش افسردگی و بهبود سلامت قلبی.

رفتن به سفر همراه با اعضای خانواده، همانند سفرهای مادر – دختری، به شما کمک خواهد کرد تا خاطرات خوبی ایجاد کنید، آمادگی بیشتری برای مقابله با شرایط در حال تغییر به دست بیاورید و اعضای خانواده بدون استرس خاص در کنار هم خواهند بود.

یک سری روش هایی را برای نشان دادن عشق و قدردانی تان نسبت به یکدیگر پیدا کنید

5. یک سری روش هایی را برای نشان دادن عشق و قدردانی تان نسبت به یکدیگر پیدا کنید.

نوشتن یادداشت، دادن هدیه های کوچک یا حتی گفتن “متشکرم” یا “شما را دوست دارم” می تواند رابطه مابین مادر و دختر را بهتر کند.

بخش سه – ایجاد یک رابطه سالم

یک سری مرزها و محدودیت های مناسبی ایجاد کنید

1. یک سری مرزها و محدودیت های مناسبی ایجاد کنید.

احساس احترام به انتخاب های یک دختر بالغ، عامل مهمی در رابطه مابین مادر – دختر است.

اجازه بدهید که تغییرات رابطه ای به صورت طبیعی صورت بگیرند. این نکته را به یاد داشته باشید که صورت گرفتن یک سری تغییرات در روابط مابین مادر – دختر یک مورد عادی است.

تغییراتی از شبیه ازدواج، جابجایی ها و به دنیا آمدن نوه ها می توانند باعث ایجاد تغییر در رابطه مابین مادران و دختران شوند.

در صورت درخواست نشدن از شما، نظر خودتان را بیان نکنید. در صورتیکه مادرتان یک توصیه ای بیان کند، حتی در صورت خوب بودن هم ممکن است به عنوان یک مورد منفی و بدی در نظر گرفته شود (چرا که بدون درخواست دیگران چنین توصیه ای بیان کرده است).

سعی کنید که سطح و مقدار تماس و ارتباط، برای طرفین رابطه متناسب باشد

2. سعی کنید که سطح و مقدار تماس و ارتباط، برای طرفین رابطه متناسب باشد.

سعی کنید که در مورد تمامی مسائل، حتی در مورد مسائلی که با دخترتان اختلاف نظر دارید، یک ارتباط احترام آمیزی مابین شما وجود داشته باشد.

این مورد باعث خواهد شد که طرفین خواسته های طرف مقابلشان را در نظر بگیرند و دختر احساس نخواهد کرد که مادرش همواره می خواهد نظرات خودش را به انتخاب های خودش دیکته کند.

به نیاز استقلال دخترتان احترام بگذارید. برای مثال در صورتیکه یک مادر به صورت مکرر به دخترش زنگ بزند، پیام بفرستد یا بدون دعوت پیش دخترش برود، باعث خواهد شد که دخترش نسبت به او متنفر شود.

یک اتاقی برای نامزد یا همسر دخترتان در نظر بگیرید

3. یک اتاقی برای نامزد یا همسر دخترتان در نظر بگیرید.

به غیر از مواردی که احساس می کنید دخترتان یک رابطه ناسالم یا سوء استفاده کننده ای با یک فرد دیگری دارد، باید از رابطه صمیمی دخترتان با سایر افراد مهم حمایت کنید.

سعی کنید که از دخالت کردن یا جانبداری کردن در اختلاف مابین دخترتان و همسرش اجتناب کنید.

هیچ وقت نباید همسر دخترتان را سرزنش کنید – این کار می تواند روابط مابین شما را با مشکلاتی مواجه کند.

به حریم خصوصی زوجین احترام بگذارید. این نکته را باید به یاد داشته باشید که رابطه دخترتان با همسرش یک رابطه مجزایی است و باید مابین این رابطه و رابطه خودتان تفاوت قائل باشید.

4. با دقت گوش دهید و رازدار باشید.

دختران دوست دارند که به مادرشان اعتماد داشته باشند و اطلاعات محرمانه شان را به آنها اطلاع دهند.

هیچ وقت مشکلات یا مسائل دخترتان را با سایر اعضای خانواده یا سایر افراد در میان نگذارید.

در زمانیکه بتوانید، از نظر فیزیکی و عاطفی به دخترتان کمک کنید

5. در زمانیکه بتوانید، از نظر فیزیکی و عاطفی به دخترتان کمک کنید.

یک مادر صرف نظر از سن دخترش می تواند از طریق نگه داشتن نوه هایش، کمک کردن به دخترش در حین جابجایی وسایل خانه، یا مراقبت کردن از وی در زمان بیمار بودن به دخترش کمک کنید و این کارش یک کار ارزشمندی خواهد بود.

نویسنده: Tasha Rube, LMSW

به روز رسانی شده در: 27 آوریل 2019 ,ترجمه : کانون مشاوران ایران

مهمان بودن برای یک تولد (زایمان)

در صورتیکه به مهمانی مربوط به زایمان یک کودک دعوت شده باشید، در این مقاله یک سری توصیه هایی بیان شده است که باید آنها را رعایت کنید تا شما و مادر (همان مادر نوزادی که در آینده به دنیا خواهد آمد) بتوانید آمادگی مناسبی در حین زایمان داشته باشید.

روش یک – قبل از هر کاری در مورد اولویت های مادر صحبت کنید.

میزان تمایل مادران برای رابطه داشتن و شرکت کردن سایر افراد در هنگام زایمان کودکانشان متفاوت می باشد.

در صورتیکه یک مادری در حین تولد کودکش شما را مهمان کند، باید در مورد اولویت های وی در رابطه با این روز بزرگ صحبت کنید؛

در نتیجه خواهید توانست آمادگی مناسبی برای شناسایی نیازهایش داشته باشید.

همچنین مادری که می خواهد بچه اش را به دنیا بیاورد، می تواند به شما توضیح بدهید که از طریق انجام دادن چه کاری می توانید بیشتر کمک را به وی بکنید.

علاوه بر این صحبت کردن در مورد نیازها و خواسته های مادر در حال زایمان، باعث خواهد شد که رفتار و کارهای شما به نحوی نباشد که وی احساس ناامیدی یا ناراحتی کند.

لیست مهمانان مادر (فردی که قرار است بچه اش را به دنیا بیاورد) را بپرسید

1. لیست مهمانان مادر (فردی که قرار است بچه اش را به دنیا بیاورد) را بپرسید.

در صورتیکه مهمانان دیگری برای حضور داشتن در حین تولد بچه دعوت داشته باشند، از مادر بپرسید که چه افرادی دعوت شده اند تا بتوانید محیطی که در زایمان ایجاد خواهد شد را پیشبینی کنید.

در صورتیکه مادر بچه های خودش را دعوت کند، از وی بپرسید که آیا می توانید بچه هایش را ببینید یا در طول زایمان یا چند لحظه بعد از آن از بچه هایش مراقبت کنید؛ در این صورت مادر در حین زاییدن نگران بچه های دیگرش نخواهد بود.

در صورتیکه یک فرد دیگری به تولد نوزاد دعوت شده باشد که رابطه خوبی با شما ندارد، در مورد رفتن به تولد، خوب فکر کنید؛

در صورتیکه در حین به دنیا آمدن یک نوزاد با یک شخص دیگری دعوا کنید، ممکن است که یک محیط نامناسبی را برای مادر و سایر مهمانان حاضر شده برای تولد ایجاد کنید.

رفتاری که مادر از شما انتظار دارد را در نظر داشته باشید

2. رفتاری که مادر از شما انتظار دارد را در نظر داشته باشید.

برخی از زنان ممکن است شما را ترغیب کنند که نزدیکشان باشید، در حالیکه زنان دیگر ترجیح خواهند داد که شما از آنها فاصله بگیرید و آرام باشید.

هر چند که ممکن است در حین شروع زایمان شرایط عوض شود، ولی شما باید از قبل بدانید که مادر از شما چه انتظاری دارد و سعی کنید که طبق همان انتظار رفتار کنید.

انتظار نداشته باشید که خانواده شما یا سایر افراد مهم هم دعوت شوند

3. انتظار نداشته باشید که خانواده شما یا سایر افراد مهم هم دعوت شوند.

در صورتیکه دوست صمیمی یا خواهر مادر باشید، انتظار نداشته باشید که وی یک نامه ای را به شوهر یا بچه های شما هم بنویسد و آنها را دعوت کند.

در صورتیکه شما همسر یک زنی باشید که در حال زایمان باشد، این فرض را نداشته باشید که می توانید بدون اجازه مادر، والدین خودتان یا یک سری مهمانان دیگری دعوت کنید. ممکن است که وی در طول زایمان یا بعد از آن، از این کار شما متنفر شود.

بخش دو – آماده کردن خودتان برای زایمان

در صورتیکه آگاهی مناسبی در مورد انتظارات موجود از خودتان به عنوان یک مهمان حاظر شده در حین وضع حمل یک دوست یا خویشاوند داشته باشید، در این صورت خواهید توانست که یک مهمان حمایت کننده و آماده ای باشید.

قبل از حاضر شدن در کنار یک فرد برای وضع حمل، یک سری نکاتی را در مورد کمک هایی  یاد بگیرید که می توانید به این فرد بکنید؛ در این صورت یک مهمان خوبی برای مادر خواهید بود.

می توانید به همراه مادر در کلاس های آمادگی برای تولد نوزاد شرکت کنید

1. می توانید به همراه مادر در کلاس های آمادگی برای تولد نوزاد شرکت کنید.

در صورتیکه همسر یا مهمان اصلی مادر باشید، باید برای کمک به وی در طول زایمان آماده باشید؛ از این رو باید یک سری توصیه ها و تذکرات مناسب را به مادر بگویید و او را دلگرم کنید.

در کلاس های آمادگی برای تولد نوزاد، با مراحل مختلف زایمان، گزینه های موجود برای مدیریت درد، تکنیک های تنفس، توصیه های مربوط به کمک هایی که می توانید به عنوان یک مهمان ارائه بدهید، و حتی وسایلی که باید با خودتان برای زایمان بیاورید، آشنا خواهید شد.

بیولوژی مربوط به زایمان را یاد بگیرید

2. بیولوژی مربوط به زایمان را یاد بگیرید.

در صورتیکه برای به دنیا آمدن یک کودک دعوت شده باشید، یادگیری نکاتی در مورد درد زایمان و عملکرد زایمان برای شما مفید خواهد بود.

شما از طریق آشنا شدن با موارد مبنایی که مادر تجربه می کند و همچنین از طریق آگاهی یافتن از پیشبینی که در مورد نحوه پیشرفت درد زایمان وجود دارد.

می توانید به مادر کمک کنید تا آرام تر شود، خودتان را برای دیدن خون آماده کنید و نسبت به مدت زمانی که به عنوان یک مهمان زایمان باید سر پا قرار داشته باشید، اطلاع کسب کنید.

خودتان را برای کارهایی که در طول دوره انتظار باید انجام دهید، آماده کنید

3. خودتان را برای کارهایی که در طول دوره انتظار باید انجام دهید، آماده کنید.

در برخی مواقع ممکن است که درد زایمان چند ساعت قبل از زایمان شروع شود؛ ممکن است که به عنوان یک مهمان بخواهید از یک سری استراتژی هایی برای آرام نگه داشتن مادری استفاده کنید که واژنش به منظور تولد نوزاد، در حین گشاد شدن می باشد.

یک لیست از مواردی که باید در مورد آن بحث کنید و همچنین یک لیست از یک سری کارهایی تهیه کنید که مادر دوست دارد در حین شروع زایمان، شما آنها را انجام بدهید.

پیشنهادات موجود شامل صحبت کردن در مورد تعطیلات آینده، پیاده روی کردن، ماساژ دادن مادر، گوش دادن به موسیقی، حمام کردن (شاید دوست داشته باشید که یک لباس شنا داشته باشید)، نشستن بر روی یک توپ ورزشی برای از بین بردن ناراحتی، دیدن فیلم محبوب مادر در لپتاب شما، و سایر فعالیت های دارای استرس کمتر خواهد بود که می توانید برای زود گذشتن زمان و آرام شدن هر دو تان انجام دهید.

روش سه – در حین زایمان، یک مهمان باادبی باشید.

چه در صورتیکه از مدت ها قبل دعوت شده باشید و چه در صورتیکه چند وقت قبل از زایمان دعوت شوید، باید به خودتان یادآوری کنید که در یک اتفاق مهم و استرس زای مربوط به زندگی یک شخصی مهمان هستید که شما را دوست دارد.

در صورتیکه مراقب کارهای خودتان باشید و به درخواست های مادر احترام بگذارید، خواهید توانست که یک تجربه لذت بخشی را برای خودتان، مادر و سایر مهمانان ایجاد کنید.

به یاد داشته باشید که مهم ترین فرد موجود مادر است

1. به یاد داشته باشید که مهم ترین فرد موجود مادر است.

از طریق در نظر داشتن کارهای خوبی که می توانید انجام دهید، می توانید مادر را در یک شرایط مناسبی قرار دهید یا راحتیش را افزایش دهید.

در صورتیکه بخواهید برای خوردن خوراکی یا نوشیدنی بروید، از مادر بپرسید که آیا چیزی نیاز دارد که شما تهیه کنید. می توانید چند تا بالشت اضافی، یک پتو یا یک سری لوازم راحتی را از یک پرستار قرض بگیرید.  

در مورد احساس خستگی، زخم شدن، از پا در آمدن یا عصبی شدن اعتراض نکنید. شما اینجا هستید که کمک کنید و در یک تجربه شگفت انگیزی شرکت داشته باشید؛

در صورتیکه در مورد ناراحتی یا نارضایتی خودتان شکایت کنید، منجر به ناراحتی مادر خواهید شد.

از قبل یک هدیه ای بخرید یا یک گلی تهیه کنید و با خودتان به بیمارستان بیاورید، تا نشان دهید که مادر را دوست دارید و همچنین منجر به دلگرمیش شوید.

این نکته را بپذیرید که ممکن است مادر ذهنیتش را تغییر دهید

2. این نکته را بپذیرید که ممکن است مادر ذهنیتش را تغییر دهید.

درد زایمان و زایمان می تواند یک تجربه چالش زایی باشد و حتی ممکن است که منجر به ایجاد ناراحتی در اکثر زنان شود.

در صورتیکه احساس کنید حضور شما منجر به ناراحتی مادر می شود، می توانید چند لحظه به بیرون بروید یا به صورت موقتی وی را تنها بگذارید.

در صورتیکه مادر از شما درخواست کند که از آنجا بیرون بروید، از این خواسته او تبعیت کنید و این نکته را به خودتان یادآوری کنید که مادر شرایط سختی را تحمل می کند؛

این رفتار مادر هیچ ارتباطی به رابطه مابین شما ندارد. در برخی موارد، مادر فقط می خواهد که چند دقیقه تنها باشد و هیچ مهمانی در کنارش نباشد؛ بعد از این مدت کوتاه می توانید دوباره به پیش مادر برگردید.

توصیه:

صبور باشید، چرا که زایمان می تواند یک فرآیند طولانی و سختی باشد. از اینکه برای مشارکت در این تجربه مهم دعوت شده اید، باید سپاسگذار باشید.

هشدارها:

این فرض را نداشته باشید که در مورد خواسته های مادر در رابطه با مراقبت از کودک، مرتب کردن رخت خوابش یا حتی گرفتن دست هایش مطلع هستید.

هر زنی ویژگی های متفاوتی دارد، بنابراین در صورتیکه قبل از هر کاری خواسته مادر را بپرسید، شانس شما برای در نظر گرفته شدن به عنوان یک مهمان خوشایند و قدردانی شده، افزایش خواهد یافت.

در مورد اولویت های مادر در رابطه با داروهای درد یا مراقبت پزشکی هیچ حرفی به پزشک یا پرستار نزنید، مگر آنکه مادر خودش چنین درخواستی از شما داشته باشد.

به روز رسانی شده در: 28 مارچ 2019 , ترجمه : کانون مشاوران ایران

چگونه می توانید یک شنونده خوبی برای اعضای خانواده تان باشید

ارتباط اهمیت زیادی در روابط خانوادگی قوی دارد. با این وجود، در صورتیکه به صورت درستی به حرف های سایر افراد خانواده تان گوش ندهید.

در برقراری ارتباط با آنها مشکل خواهید داشت. در صورتیکه مهارت های شنوندگی خودتان را تقویت کنید، می توانید به صورت بهتری با خانواده تان ارتباط برقرار کنید و رابطه های قوی تری داشته باشید.

باید به صورت فعالی به حرف های اعضای خانواده تان گوش دهید. می توانید با استفاده از اشاره های غیرزبانی نشان دهید که به حرف طرف مقابلتان گوش می دهید و همچنین یک سری سوالاتی را بپرسید تا فرد صحبت کننده یک سری توضیحات بیشتری ارائه بدهد.

زمانیکه نوبت حرف زدن شما برس، از طریق اشاره کردن و توضیح دادن در مورد حرف هایی که فرد قبلی گفته است، حرف های او را تایید کنید. سعی کنید که از رفتارهای منفی (همانند ایجاد اختلال) اجتناب کنید تا بحث شما به خوبی پیش برود.

بخش یک – گوش دادن فعال

به شرایط موجود و اتفاقاتی که در حال حاضر صورت می گیرند توجه کنید

1. به شرایط موجود و اتفاقاتی که در حال حاضر صورت می گیرند توجه کنید.

در حین گوش دادن به حرف های اعضای خانواده تان، اجازه ندهید که ذهنتان درگیر یک مسئله دیگری شود.

به منظور اینکه اعضای خانواده تان احساس کنند که حرف هایشان شنیده می شود و یک فرد با ارزشی هستند، حتما باید حواس خودتان را بر روی شرایط حال و صحبت های طرف مقابلتان متمرکز کنید.

در حین صحبت کردن با اعضای خانواده از موارد حواسپرت کننده اجتناب کنید. موبایل خودتان را کنار بگذارید و کل توجه خودتان را به طرف مقابلتان متمرکز کنید.

در حین صحبت کردن یک فرد، به سایر موارد توجه نکنید. به جای اینکار، فقط بر روی موارد گفته شده متمرکز شوید.

در صورتیکه احساس کنید دچار سردرگمی شده اید، یک بار دیگر سعی کنید که کل حواستان را به حرف های طرف مقابلتان متمرکز کنید.

به حرف های گوینده تمرکز کنید و نه بر روی مواردی که بعدا خواهید گفت

2. به حرف های گوینده تمرکز کنید و نه بر روی مواردی که بعدا خواهید گفت.

در حین صحبت کردن با یک فردی، در اغلب مواقع بر روی حرفهایی که می خواهید بزنید، متمرکز خواهید شد. این تمایل در حین صحبت کردن با اعضای خانواده شدیدتر خواهد بود.

در صورتیکه در مورد یک مشکل یا اختلاف خانوادگی بحث کنید، تمایل خواهید داشت که تفکرات و ایده های خودتان را مطرح کنید.

با این وجود، در مورد احساسی که دارید یا پاسخی که می خواهید بدهید، فکر نکنید. فقط بر روی فرد صحبت کننده و تفکرات و عقاید وی متمرکز شوید.

بعدا می توانید در مورد پاسخ خودتان فکر کنید. ولی الان باید به حرف های طرف مقابلتان گوش دهید. سعی کنید که اولویت تان شناخت دیدگاه اعضای خانواده تان باشد.

این نکته را به یاد داشته باشید که در صورتیکه بتوانید حرف های طرف مقابلتان را به درستی درک کنید، خواهید توانست که یک پاسخ مناسبی بدهید.

در صورتیکه شما دیدگاه طرف مقابلتان را به صورت درستی درک کنید، ارتباط مابینتان بهتر خواهد شد. شما می توانید بگویید که “به نظر می رسد که شما نگران نتایج امتحانتان هستید، هر چند که دکتر گفته است همه چیز خوب خواهد بود.”

با استفاده از راهنماهای غیرزبانی، نشان دهید که به حرف طرف مقابلتان گوش می دهید

3. با استفاده از راهنماهای غیرزبانی، نشان دهید که به حرف طرف مقابلتان گوش می دهید.

شما می خواهید که احساس ارزشمند بودن را در طرف مقابلتان ایجاد کنید. باید نشان دهید که به حرف وی گوش می دهید.

شما از طریق نشان دادن علائم غیرزبانی می توانید نشان دهید که به حرف طرف مقابلتان گوش می دهید.

در حین صحبت کردن طرف مقابلتان سرتان را تکان دهید، در زمان مناسب بخندید و لبخند بزنید و ارتباط چشمی تان را حفظ کنید.

قبل از آنکه صحبت خودتان را شروع کنید، اجازه دهید که طرف مقابلتان حرف هایش را تمام کند

4. قبل از آنکه صحبت خودتان را شروع کنید، اجازه دهید که طرف مقابلتان حرف هایش را تمام کند.

ایجاد یک مکث یک مورد مناسبی است. چند لحظه سکوت در بحث یک مورد بدی نیست و این شانس را به فرد صحبت کننده می دهد تا به صورت کاملی حرف های خودش را بیان کند.

به جای اینکه سریع پاسخ بدهید، چند لحظه صبر کنید تا فرد صحبت کننده حرف هایش را تمام کند. این کار شما را مطمئن خواهد کرد که طرف مقابلتان حرف هایش را تمام کرده است.

همه افراد به صورت طبیعی تمایل دارند تا در حین صحبت خودشان یک مکثی بکنند.

در صورتیکه متوجه شوید که فرد صحبت کننده مکث کرده است، این فرض را نداشته باشید که حرفش تمام شده است. قبل از آنکه پاسخ بدهید، اجازه دهید تا حرفش تمام شود.

در صورتیکه چند لحظه بعد از مکث کردن به حرفش ادامه ندهد، در این صورت می توانید این تصور را داشته باشید که حرفش تمام شده است.

توصیه کارشناسان

Klare Heston, LICSW

مددکار اجتماعی بالینی

شنونده خوب بودن همچنین باعث می شود که آخرین فرد صحبت کننده باشید. کلار هستون به عنوان یک مددکار اجتماعی – بالینی مجاز توضیح داده است که “به اندازه ای که صحبت می کنید، حتما به آن اندازه هم گوش دهید.

اجازه ندهید که بحثتان به یک بحث یک طرفه تبدیل شود. همچنین داشتن نقش حمایت کننده باعث می شود که فرد مقابلتان هم به خاطر شما یک سری کارهایی انجام دهد. در واقع این یک نوع بده – بستان است.

یک سری سوالاتی بپرسید تا فرد صحبت کننده توضیحات بیشتری ارائه دهد

5. یک سری سوالاتی بپرسید تا فرد صحبت کننده توضیحات بیشتری ارائه دهد.

بخشی از شنیدن عبارت از شناختن می باشد. در صورتیکه فرد صحبت کننده یک سری حرف هایی بزند که شما درک نمی کنید، یک سری سوالاتی بپرسید.

بعد از آنکه یک فرد حرف هایش را تمام کند، در صورت نیاز یک سری سوالات ابهام زا بپرسید. این نشان خواهد داد که شما واقعا به حرف های هم خانواده ایتان گوش می دادید و دیدگاهش برای شما اهمیت دارد.

یک سری سوالاتی بپرسید که طرف مقابلتان را به یک بحث باز و صریح تشویق کند. برای مثال می توانید بپرسید “نظر شما در مورد این موقعیت چیست؟” و “به نظر شما، ما باید مال کجا باشیم؟”

از پرسیدن سوالاتی که با “چرا” شروع می شوند، اجتناب کنید. این سوالات می توانند جنبه قضاوتی داشته باشند و باعث شوند که فرد صحبت کننده یک حالت دفاعی به خودش بگیرد.

برای مثال هیچ وقت نپرسید که “چرا این شغل را انتخاب کرده اید؟” به جای آن بپرسید که “چه چیزی باعث شد که این تصمیم را بگیرید؟”

بخش دو – ارتباط برقرار کردن به صورت موثر

موارد گفته شده را یک بار دیگر بگویید

1. موارد گفته شده را یک بار دیگر بگویید.

به صورت خلاصه گفته های طرف مقابلتان را تکرار کنید؛ این کار می تواند روش مناسبی برای برقراری ارتباط باشد. هر فردی دوست دارد که مورد ارزش قرار بگیرد و حرف هایش شنیده شود؛

بنابراین تکرار کردن حرف های هم خانواده ایتان نشان خواهد داد که شما به حرفهایش گوش داده اید.

این کارتان باعث خواهد شد که فرد مورد نظر، تفسیر شما را از حرف هایش بشنود و در صورت نیاز یک سری شفاف سازی هایی انجام دهد.

بعد از پایان یافتن حرف های فرد صحبت کننده، سعی کنید مواردی که شنیده اید را به صورت مختصر بیان کنید.

برای مثال می توانید بگویید “خب، برداشت من این است که در حال حاضر از دست مادر عصبی هستید، چرا که فکر می کنید او شما را به عنوان یک فرد بزرگسال و بالغ در نظر نمی گیرد.”

این کار شما را مطمئن خواهد کرد که نظر فرد صحبت کننده را به درستی متوجه شده اید.

همچنین نشان خواهید داد که به حرف های طرف مقابلتان گوش داده اید و این شرایط باعث خواهد شد که در آینده روابط بهتری مابین شما و خانواده تان ایجاد شود.

به اعضای خانواده تان کمک کنید تا تجربیاتشان را به صورت خلاصه بیان کنند

2. به اعضای خانواده تان کمک کنید تا تجربیاتشان را به صورت خلاصه بیان کنند.

شما می خواهید به یک فردی کمک کنید تا احساسات خودش و دلیل آن را بیان کند. بعد از گوش دادن به حرف های افراد خانواده تان، به آنها کمک کنید تا تجربیات خودشان را به صورت خلاصه بیان کنند.

برای مثال می توانید جمله خودتان را به این صورت شروع کنید: “بسیار خب، اجازه بدهید تا مطمئن شوم که منظورتان را درست متوجه شده ام.”

بعد از آن به منظور کمک به هم خانواده ایتان برای چارچوب بندی کردن تجربیاتش، یک سری سوالاتی بپرسید.

برای مثال می توانید بگویید که “شما ناراحت هستید که مادر، بدون اینکه کسی نظرش را بپرسد، یک حرفی در مورد بیمه ماشین زده است. چه احساسی در مورد آن دارید؟ من احساس نامناسبی دارم.”

در صورتیکه به اعضای خانواده تان کمک کنید تا احساسات خودشان را طبقه بندی کنند، در این صورت آنها خواهند توانست که درک بهتری از موقعیت موجود داشته باشند.

صحبت های بیان شده را دوباره بگویید

3. صحبت های بیان شده را دوباره بگویید.

بعد از پایان یافتن حرف های هم خانواده ایتان، به صورت مختصر موارد بیان شده در مورد موضوع را بیان کنید.

سعی نکنید که همه موارد گفته شده را تکرار کنید، بلکه سعی کنید که فقط موارد مهم را بگویید.

مثال می توانید بگویید که “من فکر می کنم که این مورد برای شما مهم است” یا “من احساس می کنم که این یک موضوعی می باشد که ما به عنوان یک خانواده باید در موردش صحبت کنیم.”

در حین صحبت کردن از جمله های استفاده کنید که با “من” شروع می شوند

4. در حین صحبت کردن از جمله های استفاده کنید که با “من” شروع می شوند.

موقعیت های خانوادگی می توانند یک سری موقعیت های پیچیده ای باشند. در برخی مواقع ممکن است شما با موارد بیان شده مخالف باشید یا با آن مشکل داشته باشید.

زمانیکه با یک موردی مخالف باشید، از جملاتی که با “من” شروع می شوند، استفاده کنید.

این کار باعث خواهد شد که حرف شما به عنوان یک سرزنش در نظر نگرفته شود، چرا که احساسات شخصی خودتان را در مورد یک چیزی بیان می کنید.

یک جمله ای که با “من” شروع می شود، دارای سه بخش است. این جمله با “من احساس می کنم که …” شروع می شود و بلافاصله بعد از آن می توانید احساسات خودتان را بیان کنید.

بعد از آن توضیح دهید که چه چیزی منجر به ایجاد این احساس در شما شده است. در بخش آخر می توانید بگویید که چه احساسی در مورد کار خودتان دارید.

در صورتیکه با نظرات یکی از افراد خانواده تان مخالف باشید، سعی نکنید که حرف های شما جنبه قضاوتی یا تشخیصی داشته باشند.

برای مثال نباید بگویید که “مادر فقط می خواست که کمک کند و خودتان هم مطلع هستید که در گذشته با مادر یک سری مشکلاتی داشته اید. شما واقعا من را ناامید کردید.”

به جای اینکار سعی کنید از جملاتی استفاده کنید که با “من” شروع می شوند. برای مثال می توانید بگویید که “از اینکه نسبت به مادرم عصبی شدید از شما ناامید شدم.

او فقط می خواست به شما کمک کند؛ به نظر من مادر حق دارد که نگران شود و واقعا شما را دوست دارد.”

این موضوع را در نظر داشته باشید که شما مجبور نیستید که همواره مشکلات یک شخصی را حل کنید

5. این موضوع را در نظر داشته باشید که شما مجبور نیستید که همواره مشکلات یک شخصی را حل کنید.

شما در اغلب مواقع دوست دارید که به خانواده تان کمک کنید. با این وجود، شما نمی توانید مشکلات یک فرد دیگری را حل کنید.

در برخی مواقع، افراد خانواده تان از شما می خواهند که فقط به حرفشان گوش دهید و با آنها همدلی کنید. به فرد مقابلتان اجازه دهید که صحبت کند و سعی کنید جلوی تمایل خودتان برای حل کردن مشکل موجود را بگیرید.

شما باید یک سری سوالات انعکاسی بپرسید. برای مثال می توانید بپرسید “به نظر شما این امکان وجود دارد که او نگران شما باشد؟”

روش سه – اجتناب کردن از رفتارهای منفی

هیچ اختلالی ایجاد نکنید

1. هیچ اختلالی ایجاد نکنید.

ایجاد اختلال می تواند یک سری وقفه هایی را در یک مکالمه مهم ایجاد کند. همواره سعی کنید که چند ثانیه بعد از پایان یافتن حرف های یک فردی صبر کنید و بعدا پاسخ خودتان را بگویید.

در نتیجه این کار مطمئن خواهید شد که طرف مقابلتان حرف هایش را تمام کرده است.

از ارائه پیشنهاد صرفنظر کنید

2. از ارائه پیشنهاد صرفنظر کنید.

به غیر از مواردی که صریحا از شما درخواست می شود، هیچ مشورتی ارائه ندهید.

در صورتیکه بدون درخواست کسی مشورت ارائه دهید، در این صورت طرف مقابلتان احساس خواهد کرد که به حرفهایش گوش نداده اید.

شما فقط مواردی که می خواهید را می شنوید و در پاسخ یک پیشنهادی ارائه می دهید. در صورتیکه یک نفر بخواهد که فقط صحبت کند، تا زمانیکه حرفش تمام نشده باشد، نباید هیچ حرفی بزنید.

موضوع مورد بحث طرف مقابلتان را در مواقع نامناسب تغییر ندهید

3. موضوع مورد بحث طرف مقابلتان را در مواقع نامناسب تغییر ندهید.

تا زمانیکه حرف های طرف مقابلتان تمام نشده باشد، موضوع مورد بحث را تغییر ندهید. حتی در صورتیکه یک موضوعی منجر به ناراحتی تان شود، باید اجازه دهید که طرف مقابلتان حرف هایش را تمام کند.

در صورتیکه در مورد یک مسئله خانوادگی بحث کنید، شاید بخواهید که فرد صحبت کننده سریع حرف هایش را تمام کند.

برای مثال، در صورتیکه این فرد در مورد نحوه صحبت کردن شما با پدرتان در هفته گذشته صحبت کند، تمایل خواهید داشت که در مورد فیلمی که شب در تلویزیون دیده اید، صحبت کنید.

این کار را هیچ وقت انجام ندهید. بخش از ارتباط با خانواده عبارت از صحبت کردن در مورد موضوعات مشکل زا در هر زمانی می باشد.

شما باید اجازه دهید که بحث ها روال عادی خودشان را داشته باشند، حتی در صورتیکه موضوع مورد بحث شما را ناراحت کند.

سعی نکنید که فرد صحبت کننده را دستپاچه کنید

4 .سعی نکنید که فرد صحبت کننده را دستپاچه کنید.

هیچ وقت منجر به تعجیل فرد صحبت کننده نشوید. سعی نکنید که قبل از خاتمه یافتن صحبت یک فرد، نظر خودتان را بیان کنید.

هیچ وقت نگویید که “آیا متوجه منظورم هستید؟” این کار نشان خواهد داد که هیچ علاقه ای به بحث ندارید.

از قضاوت کردن اجتناب کنید

5. از قضاوت کردن اجتناب کنید.

حتی در صورتیکه از یک فردی ناامید یا عصبی باشید، سعی کنید که در حین گوش دادن یک نوع همدلی با فرد صحبت کننده داشته باشید.

گوش دادن همراه با قضاوت هیچ وقت ایده مناسبی نخواهد بود، چرا که توانایی شما را برای ایجاد یک ارتباط کامل کاهش خواهد داد. حتی در صورتیکه با کارها یا عقاید یک فردی مخالف باشید، از قضاوت کردن اجتناب کنید.

باید به حرف های طرف مقابلتان گوش دهید، چرا که این کار به شما کمک خواهد کرد تا دلیل حرف های بیان شده را بفهمدید.

توصیه:

در صورتیکه یک فردی در حین صحبت کردن در مورد یک موضوعی ناراحت شود، اجازه دهید که بحث را متوقف کند.

نویسنده: Klare Heston, LICSW

به روز رسانی شده در: 23 آوریل 2019 , ترجمه : کانون مشاوران ایران

زن خانواده (نحوه ایفای نقش یک زن در خانواده)

در گذشته زنان به دنبال حفظ کردن زندگی شان بودند. به خصوص در مورد بزرگ کردن فرزندانشان دغدغه های زیادی داشتند. در مورد یک زنی که زندگی خانوادگی را شروع می کند، افسانه های زیادی در مورد نحوه درست انجام دادن کارها وجود دارد.

مراحل:

این کار را به روش خودتان انجام دهید

1. این کار را به روش خودتان انجام دهید.

قواعد مشخصی در مورد داشتن یک خانواده وجود ندارد، هر چند که اکثر افراد بالغ بر این عقیده اند که یک سری روش های درست و غلطی در مورد انجام دادن هر کاری وجود دارد. متاسفانه افراد زیادی بیش از حد تفکر سایر افراد را زیر نظر می گیرند و به آن توجه می کنند.

بهتر است که کارهای خودتان را به صورت غیرارادی و به نحوی که خودتان دوست دارید، انجام دهید. در صورتیکه برای انجام وظایف خودتان به سایر افراد وابستگی داشته باشید، شرایط مناسبی نخواهید داشت.

یک مثال. این مورد فقط یک مثال در مورد تلاش کردن برای کنترل بیش از حد یک موقعیت در زندگی خانوادگی است.

در مورد یک زن تصورات و انتظارات زیادی وجود دارد و افراد زیادی بر این عقیده اند که زن باید این انتظارات را تامین کند.

ولی واقعیت این است که انجام دادن همه کارها و تامین همه انتظارات، یک وظیفه غیر واقعی برای هر زنی می باشد.

صبور باشید

2. صبور باشید.

چه در صورتیکه ازدواج کرده باشید و چه در صورتیکه با یک فردی زندگی کنید که بیشتر وقت خودتان را در کنار این فرد هستید.

صبور بودن می تواند منجر به ایجاد یک سری موقعیت هایی شود که تا زمانیکه در آن شرایط قرار نگیرید، احتمالا برایتان غیر قابل تصور خواهد بود.

چرا که هر زوجی یک زوج متفاوتی است و هر یک از آنها روش خاص خودشان را برای واکنش نشان دادن در موقعیت های سخت دارند.

توصیه اصلی که به شما می شود، عبارت از تبدیل شدن به شاه یا ملکه شکیبایی یا صبر است.

همه افراد می توانند صبور باشند. صرف نظر از موقعیتی که در آن قرار می گیرید، یک نفس عمیقی بکشید و به شرایط خطرناکی که در آن قرار دارید فکر کنید؛ سعی نکنید که با عجله یک کاری را انجام دهید و بعدا متوجه شوید که تصمیم اشتباهی گرفته اید.

در صورتیکه یک کاری انجام دهید یا یک حرفی بزنید، حتی در یک شرایط بدتری قرار خواهید گرفت که منجر به پشیمانی خواهد شد. سعی کنید که در تمامی جنبه های مربوط به زندگی خانوادگی صبور باشید، به خصوص در مورد مسائل مربوط به همسرتان.

مراقبت کردن از کودکان.

3. مراقبت کردن از کودکان.

از طرف دیگر، کودکان به یک دیدگاه فعال تری نیاز دارند. در صورتیکه در روبروی کودکتان قرار گرفته باشید، قبل از تادیب کردن او باید یک نفس عمیقی بکشید تا بتوانید یک برخورد مناسبی داشته باشید.

برای داشتن برخورد مناسب با یک فردی که لاغر است و دارای احساسات تغییر پذیر و حساسی است، باید یک عکس العمل سریعی داشته باشید.

بدترین کاری که می توانید انجام دهید، از دست دادن کنترلتان می باشد. البته کودکان باید بدانند که چه چیزی درست و چه چیزی اشتباه است، ولی دادن زدن به سر یک بچه ای که دست پاچه شده است، یک کار درستی نیست.

با این وجود سهل گیری هم یک واکنش درستی نیست. مهمترین نکته ای که در مورد سرپرستی وجود دارد، عبارت از داشتن یک برخورد ثابت و یکنواخت است؛

کودکان به مرور زمان یاد خواهند گرفت تا خودشان را با این برخورد شما تطبیق دهند.

 بعد از گرفتن یک تصمیم، نظر خودتان را تغییر ندهید یا سعی نکنید که کار اشتباه را از یک فردی قبول کنید.

چرا که این شرایط می تواند منجر به سردرگمی کودک در مورد درست بودن کارهای مختلف شود و ممکن است که بعدا بخواهد کارهای اشتباه (که مورد تایید شما قرار گرفته است) را تکرار کند.

مراقبت کردن از افراد مسن

4. مراقبت کردن از افراد مسن.

یک رابطه کاملا متفاوت دیگری که وجود دارد، عبارت از رابطه مابین شما و والدینتان و والدین همسرتان می باشد.

در صورتیکه کاملا خوش شانس باشید، یک خانواده کاملا آرامی خواهید داشت و همه افراد کل وقت خودشان را در کنار هم سپری خواهند کرد. این شرایط فوق العاده خواهد بود.

با این وجود در صورتیکه شما هم مشابه اکثر افراد باشید و در خانه تان مشکلات زیادی وجود داشته باشد، بهترین کاری که می توانید انجام دهید عبارت از این است که از همه افراد درخواست کنید که آرامش خودشان را حفظ کنند.

همچنین سعی نکنید که در مورد هر چیزی خود رای باشید چرا که ممکن است منجر به ایجاد ناراحتی شود، ولی این مورد به این معنا نیست که شما باید از نظر سایر افراد تقلید کنید و وانمود کنید که نظر واقعی خودتان است.

خودتان باشید

5. خودتان باشید.

در نهایت باید یک کاری انجام دهید که با توجه به تمامی جنبه های موجود، بهترین کار ممکن برای زندگی خانوادگی تان باشد.

زمانیکه شما یک ریتم یا چارچوبی پیدا کنید که برایتان مناسب است، باید آن را ادامه بدهید و خودتان را با سایر افراد مقایسه نکنید. یک ضرب المثل قدیمی در این مورد وجود دارد: “در صورتیکه یک چیزی شکسته نشود، آن را تعمیر نکنید[1].”

به روز رسانی شده در: 27 دسامبر 2016 , ترجمه : کانون مشاوران ایران


[1] If it ain’t broke, don’t fix it

نحوه مراجعه به مشاوره خانواده

مشاوره خانواده یا خانواده درمانی یک نوع روان درمانی گروهی می باشد. این مشاوره که توسط یک روان شناس یا یک درمانگر مجاز ارائه می شود، معمولا به صورت کوتاه مدت می باشد و نحوه حل کردن اختلافات و بهبود ارتباطات را به خانواده ها آموزش می دهد.

مشاوره خانواده هم می تواند با حضور کل خانواده و هم با حضور تعداد محدودی از اعضای خانواده که تمایل به حضور در این جلسات دارند، برگزار شود.

در صورتیکه به این روش درمان علاقمند باشید، به افرادی که دوستشان دارید توصیه کنید که به آن مراجعه کنند. بعد از آن یک درمانگر مناسبی پیدا کنید و بر روی حل مشکلات موجود کار کنید.

بخش یک – بردن خانواده خودتان به مشاوره

با خانواده تان صحبت کنید

1. با خانواده تان صحبت کنید.

بردن یک فرد مورد علاقه به جلسات مشاوره خانواده به تلاش، برنامه ریزی و هماهنگی نیاز دارد. در صورتیکه بخواهید همسرتان، والدینتان، برادران یا خواهرانتان را برای شرکت در این جلسات متقاعد کنید، باید به صورت صادقانه و صریح در مورد مشاوره با آنها صحبت کنید.

از افرادی که دوستشان دارید بخواهید که بنشینند تا بتوانید خواسته های خودتان را به آنها بگویید.

این افراد را مطلع کنید که می خواهید در مورد یک مسئله مهمی با آنها صحبت کنید؛ برای مثال می توانید بگویید که “بیل، من می خواهم در مورد یک مسئله مهمی با شما صحبت کنم.

آیا می توانید چند لحظه بنشینید؟” این کار باعث خواهد شد که طرف مقابلتان حواسش را جمع کند و همچنین مواردی که شما بیان خواهید کرد را به عنوان یک مورد مهم در نظر بگیرد.

یک زمان و مکان خوبی را برای این صحبت کردن در نظر بگیرید. یک زمانی را انتخاب کنید که فرد مورد نظرتان در آن وقت آزاد داشته باشد و بتواند به صورت مناسبی به حرف های شما توجه کند.

برای مثال می توانید در بعد از ظهر و زمانی که از سر کارش بر می گردد و استراحت می کند، با این فرد صحبت کنید.

یک زمانی را انتخاب کنید که این هم خانواده ایتان در آن ریلکس و راحت باشد. سعی کنید که از مطرح کردن این موضوع در یک مکان عمومی اجتناب کنید، چرا که ممکن است منجر به دعوای شما شود.

پیشنهاد دادن مشاوره

2. پیشنهاد دادن مشاوره.

هدف شما از صحبت کردن با هم خانواده ایتان عبارت از پیشنهاد دادن مشاوره می باشد. بنابراین باید به صورت صریح و در رابطه با موضوع صحبت کند.

همچنین باید مراقب واکنش های طرف مقابلتان هم باشید. به صورت آرام و با حوصله موضوع را مطرح کنید و از عصبی شدن یا داشتن حالت تدافعی اجتناب کنید.

برای مثال می توانید بگویید که “ماریا، یک دغدغه ای که من دارم عبارت از داشتن یک ارتباط بهتر با شما می باشد که برای این منظور باید از یک فردی کمک بگیریم. نظر شما در مورد مراجعه به مشاوره خانواده چیست؟”

سعی کنید که همدلی خودتان را نشان دهید. می توانید بگویید که “من درک می کنم که این بحث یک بحث سختی است، ولی من فقط به دلیل اینکه شما را دوست دارم و رابطه ام با شما اهمیت زیادی برای من دارد، این حرف را می زنم.

در صورتیکه شما را دوست نداشتم و نمی خواستم که رابطه بهتری با شما داشته باشم، هیچ وقت در مورد این موضوع با شما صحبت نمی کردم.”

به دلیل اینکه ممکن است فرد مورد علاقه تان پیشنهاد شما را نپذیرید، می توانید از جمله هایی استفاده کنید که با “من” شروع می شوند.

برای مثال می توانید بگویید که “من فکر می کنم که مشاوره خانواده برای ما مفید باشد” یا “من واقعا می خواهم که یک راه حلی را برای خاتمه دادن به دعوای خودم با شما پیدا کنم و فکر می کنم که کمک گرفتن از یک فرد دیگر می تواند یک راه حل مناسبی باشد.”

در صورتیکه از این روش حرف زدن استفاده کنید، خواهید توانست که منظورتان را بیان کنید، بدون اینکه طرف مقابلتان را سرزنش کنید.

بر روی پیدا کردن راه حل متمرکز باشید

3. بر روی پیدا کردن راه حل متمرکز باشید.

در صورتیکه شما بر روی حل مشکلات موجود متمرکز باشید، ممکن است که شخص مورد علاقه تان تمایل بیشتری به پذیرش حرف های شما داشته باشد.

بر روی مزایای این روش تاکید کنید: سعی کنید که بیشتر بر روی این موضوع تاکید کند که این درمان به شما آموزش خواهد داد تا مشکلات موجود در روابط و ارتباطات خودتان را رفع کنید.

به طرف مقابلتان نگویید که مشاوره منجر به مشخص شدن احساسات واقعیش خواهد شد.

برای مثال می توانید بگویید که “من دوست دارم که به مشاوره مراجعه کنید، چرا که در صورت مراجعه به مشاوره می توانیم روابط بهتری با هم داشته باشید و یک سری راه حل هایی را پیدا کنیم.” به طرف مقابلتان نگویید که “باید به همراه هم به مشاوره مراجعه کنیم تا شما، شناخت بهتری نسبت به من به دست بیاورید.”

به این نکته اشاره کنید که خانواده درمانی می تواند مشکلات موجود در رفتار شما و نقش های خانواده را نشان دهد و نحوه حل کردن مشکلات موجود را به شما آموزش دهد.

همچنین خانواده درمانی می تواند باعث شود که روابط مابین شما و فرد مورد علاقه تان بیشتر شود و همچنین به شما کمک خواهد کرد تا تفکرات و عواطف خودتان را بیان کنید و به همراه هم مشکلات را رفع کنید.

گزینه های جایگزین را بررسی کنید

4. گزینه های جایگزین را بررسی کنید.

فرد مورد علاقه شما در نهایت یک تصمیمی باید بگیرد: یا همراه شما به مشاوره بیاید و یا اینکه درخواست شما را رد کند. شاید این فرد از درمان بترسد، نسبت به آن بی اعتماد باشد یا در مورد کارایی آن شک داشته باشد.

ولی حتی در صورتی که این فرد درخواست شما را رد کند، باز هم امید خودتان را از دست ندهید. همچنان یک سری گزینه های جایگزینی برای مشاوره خانواده وجود دارند که می توانند به شما و فرد مورد علاقه تان کمک کنند تا روابط خودتان را بهبود بخشید.

برای مثال، یک جلسه خانوادگی هفتگی را پیشنهاد دهید که در آن بتوانید در مورد روابط خودتان صحبت کنید. یا اینکه هر روز 10 دقیقه از وقت خودتان را به شنیدن احساسات فرد مورد علاقه تان اختصاص دهید.

همچنین شما می توانید از موارد خود کمکی استفاده کنید. کتاب هایی از قبیل دستیابی به عشقی که می خواهید و هفت اصل مربوط به ازدواج[1] مواردی همانند ارتباط و رفع اختلاف و جنگ های قدرت را در روابط مورد بررسی قرار می دهند.

این نکته را فراموش نکنید که خود شما هم می توانید به مشاوره مراجعه کنید. هر شخصی یک نقشی را در روابط خانواده دارد و تا یک حدی مسول کیفیت رابطه می باشد.

شما می توانید موارد زیادی را از مشاوره یاد بگیرید، حتی در صورتیکه فرد مورد علاقه تان در مشاوره شرکت نکند.

بخش دو – پیدا کردن یک مشاور

مشخص کردن برنامه ای که به آن نیازمندید

1. مشخص کردن برنامه ای که به آن نیازمندید.

در حال کلی، خانواده درمانی برای رفع مشکلاتی مورد استفاده قرار می گیرد که در روابط خانوادگی ایجاد می شوند. با این وجود، این مشاوره موضوع های مختلفی را مورد بررسی قرار می دهد

. برای مثال، درمانگران خانواده می توانند به والدین کمک کنند تا کودک پرخاشگر و شلوغ خودشان را کنترل کنند، یا به بهبود روابط میان فردی زوجین کمک خواهند کرد.

بهترین نوع مشاوره ای که شما می توانید مورد استفاده قرار دهید، بیشتر به نیازهای خود شما بستگی دارد.

آیا کودک شما با خطر مواجه است؟ در این مورد یک سری درمانگران خانواده ای وجود دارند که بر روی نوجوانان و کودکانی تمرکز دارند که دارای مشکلات رفتاری، بزهکاری یا سوء مصرف مواد هستند.

آیا این فرد از خانواده شما یک مشکلی در رابطه با مواد مخدر یا الکل دارد که بر روی خانواده هم تاثیر گذاشته است؟ این مورد هم می تواند در درمان مورد توجه قرار بگیرد.

همچنین یک سری درمانگران خانواده وجود دارند که بر روی ازدواج کار می کنند یا زمانیکه یکی از اعضای خانواده با بیماری فیزیکی یا روانی شدیدی مواجه باشد، به خانواده ها کمک می کنند تا مشکل موجود رفع شود.

با یک پزشک صحبت کنید

2. با یک پزشک صحبت کنید.

در صورتیکه به پزشک مراقب اصلی تان بگویید که می خواهید به پیش یک دکتر دیگری بروید، او باید بتواند شما را به یک درمانگری ارجاع دهد.

همچنین شما می توانید از سایر متخصصان بالینی، همانند یک روان شناس، روان پزشک، مددکار اجتماعی یا پرستار کمک دریافت کنید.

آنها باید بتوانند به شما مشاوره بدهند، شما را به یک متخصص دیگری ارجاع دهند و به شما کمک کنند تا متخصص مورد نیازتان را در منطقه خودتان پیدا کنید.

در مورد درمانگران بالقوه سوالات زیادی بپرسید. برای مثال بپرسید که آموزش یا گواهی نامه او در چه زمینه ای است؟ آیا مجوز لازم را دارد و دارای تخصص لازمی در زمینه روان شناس خانواده می باشد؟

همچنین یک سری سوالاتی در مورد موقعیت، در دسترس بودن و روش کارش بپرسید.

می توانید بپرسید که هر جلسه مشاوره خانواده چقدر طول می کشد؟ معمولا مشاوره خانواده چند جلسه می باشد؟ آیا درمانگر در موارد ضروری قابل دسترسی می باشد؟

همچنین در مورد هزینه و بیمه هم یک سری بررسی هایی انجام دهید. هزینه درمانگر در هر جلسه چقدر می باشد؟ آیا باید همه هزینه ها قبل از مراجعه پرداخت شود؟ آیا درمانگر با بیمه سلامتی درمانجو طرف قرارداد می باشد؟

یک سری جستجوهای اینترنتی انجام دهید

3. یک سری جستجوهای اینترنتی انجام دهید.

به صورت آنلاین در مورد درمانگران خانواده و منابع خانواده درمانی یک سری بررسی هایی انجام دهید. کار خودتان را با یک تحقیق عمومی شروع کنید؛

برای مثال می توانید در گوگل بنویسید که “درمانگران خانواده در بالتیمور”، ولی نباید از سایر موتورهای جستجوی تخصصی غافل شوید

یک سری وب سایت های درمانی دارای ابزارهای خاصی هستند که می توانند برای پیدا کردن درمانگران موجود در کشور مورد استفاده قرار بگیرند.

برای مثال، Psychology Today دارای یک موتور جستجوی گروه درمانی در وب سایت خودش است. شما می توانید محل خودتان را بررسی کنید و بعد از آن نتایج را محدود کنید تا بتوانید متخصصان موجود در حوزه های طلاق یا اختلاف خانوادگی را پیدا کنید.

ابزار دومی که می توانید مورد استفاده قرار دهید عبارت از اجاره دهنده درمانگر مربوط به انجمن آمریکایی ازدواج و خانواده درمانی است.

باید اسم منطقه خودتان را جستجو کنید تا درمانگران ازدواج و درمانگران خانواده مجاز موجود در منطقه خودتان را پیدا کنید.

از سازمان های محلی کمک بگیرید

4. از سازمان های محلی کمک بگیرید.

علاوه بر پزشک خودتان و منابع آنلاین، همچنین می توانید از سازمان های سلامتی محلی موجود در منطقه خودتان مشورت بگیرید.

برخی از این سازمان ها، همانند بیمارستان ها، کلینیک های سلامت روانی، مراکز عمومی یا حتی خدمات مشاوره دانشگاه را برررسی کنید تا در صورت داشتن جلسات خانواده درمانی، از آنها استفاده کنید.

همچنین می توانید با این مراکز تماس بگیرید، به صورت حضوری مراجعه کنید یا ایمیل بفرستید.

برای مثال می توانید با بیمارستان محلی خودتان تماس بگیرید و در مورد انواع خدمات مشاوره خانوادگی که در آنجا ارائه می شود، اطلاع کسب کنید.

برخی از مکان ها، همانند بیمارستان جزیره رود[2]، برای کمک به یک سری از مشکلات روان شناختی، کلینیک های خانواده درمانی دارند.

همچنین اکثر دانشگاه ها یک سری خدمات مشاوره ای – که شامل خانواده درمانی هم می باشد – به دانشجویان و کارمندان خودشان ارائه می دهند.

به دانشگاه یا کالج موجود در نزدیکی محل سکونت خودتان بروید و امکان استفاده از برنامه های آنها را بررسی کنید.

در مورد روش درمان یک سری مواردی را یاد بگیرید

5. در مورد روش درمان یک سری مواردی را یاد بگیرید.

همچنین شما تمایل خواهید داشت در مورد روش های درمانی که درمانگر بالقوه تان مورد استفاده قرار می دهد، یک سری اطلاعاتی کسب کنید.

مشاوره خانواده می تواند با استفاده از روش های مختلفی صورت بگیرد که هر کدام از این روش ها فرضیات و اهداف خاص خودشان را دارند. روش مورد استفاده به شرایط شما و ترجیحات درمانگر بستگی خواهد داشت.

بپرسید که آیا خانواده درمانی ساختاری[3] (SFT) در مورد شما استفاده خواهد شد.

SFT فرض می کند که مشکلات موجود مربوط به ساختار خانواده می باشند – به همین دلیل این روش درمان بر روی تعاملات موجود در داخل گروه تمرکز می کند و کمتر بر روی افراد متمرکز می شود.

هدف درمانگر عبارت از تغییر روش های تعامل قدیمی خانواده خواهد بود.

همچنین می توانید در مورد درمان استراتژیک مختصر[4] یک سری سوالاتی بپرسید. این روش درمانی یک روش درمانی مختصری است و بیشتر سعی دارد که خانواده را به عنوان یک سیستم در نظر بگیرد و بر روی تعاملات آن متمرکز شود.

درمانگران در حین استفاده از این روش سعی خواهند کرد که مشکلات را مشخص کنند و بعد از آن یک سری اهدافی را برای تغییر مشخص خواهند کرد و همچنین یک سری وظایفی را برای افراد مختلف تعیین خواهند کرد که باید در خارج از جلسات درمان انجام دهند.

علاوه بر این می توانید از روش خانواده درمانی تابعی[5] (FFT) هم استفاده کنید، به خصوص در صورتیکه کودک شما با خطر مواجه باشد.

FFT تلاش می کند تا از طریق تمرکز بر تغییر رفتار در سطح انفرادی، حالت های منفی را کاهش دهد که در اغلب مواقع در چنین خانواده هایی ایجاد می شود. این کار می تواند از طریق تمرکز بر روی مهارت های سرپرستی، ارتباطی و حل مشکل افراد صورت بگیرد.

بخش سه – حل کردن مشکلات

آماده بودن برای مشارکت

1. آماده بودن برای مشارکت.

اکثر افراد بر این باورند که در جلسات مشاوره خانواده، همه اعضای خانواده (یا زن و مرد) با هم در یک اتاق قرار می گیرند. این مورد فقط یک بخشی از مشاوره خانواده می باشد.

ولی ممکن است که درمانگر بخواهد یک سری جلسات انفرادی اضافی با هر یک از اعضای خانواده داشته باشد.

برای شرکت در این جلسات آماده باشید، چه به صورت تنها و چه به صورت بخشی از یک گروه. در حقیقت مشارکت تک تک اعضای خانواده نقش مهمی در موفقیت مشاوره دارد.

برخی از درمانگران ترجیح می دهند که کل اعضای خانواده به همراه هم در جلسه ها شرکت کنند.

با این وجود، در اغلب مشاوره های خانواده علاوه بر جلساتی که کل اعضای خانواده حضور دارند، یک سری جلساتی هم وجود دارند که یک سری گروه های کوچکتری از خانواده در آن شرکت می کنند یا اینکه فقط یک فرد از خانواده در مشاوره شرکت می کند.

معمولا جلسات مشاوره خانواده 50 تا 60 دقیقه به طول می کشند. همچنین دوره های خانواده درمانی کوتاه مدت هستند و معمولا بیش از شش ماه به طول نمی کشند.

خودتان را به عنوان یک بخشی از یک واحد در نظر بگیرید

2. خودتان را به عنوان یک بخشی از یک واحد در نظر بگیرید

. یکی از اصلی ترین ایده های مربوط به مشاوره خانواده عبارت از در نظر گرفتن خودتان و عشقتان به عنوان یک واحد می باشد.

خانواده ها صرفا عبارت از افراد منزوی نیستند، بلکه از افرادی ساخته شده اند که بخشی از گروه ها و سیستم های اجتماعی هستند.

هر یک از افراد خانواده بر روی سایر اعضا، پدر، مادر، خواهر، برادر و سایر خویشاوندان تاثیر می گذارد.

فرض کنید که به منظور رفع مشکلات رفتاری، به همراه فرزندتان به درمان مراجعه کرده باشید. یک درمانگر تلاش خواهد کرد تا یک ارتباطی مابین مشکلات کودک و تجربیاتش به عنوان عضوی از خانواده پیدا کند.

شاید به دلیل اینکه والدینش شغلشان را از دست داده اند، کودک عملکرد ضعیفی در مدرسه دارد؛ شاید این کودک به دلیل اختلافات و جر و بحث های موجود در خانه و ترس داشتن در مورد احتمال طلاق گرفتن والدینش، یک رفتار پرخاشگرانه ای در مدرسه داشته باشد.

همچنین این امکان وجود دارد که یک درمانگر خانواده از شما بخواهید که رفتار و روابط خودتان با سایر اعضای خانواده را تغییر دهید. برای مثال، ممکن است درمانگر از شما بخواهد که رابطه خودتان با افراد مورد علاقه تان را تغییر دهید.

برای شناخت نکاتی در مورد خودتان و خانواده تان آماده باشید

3. برای شناخت نکاتی در مورد خودتان و خانواده تان آماده باشید.

خانواده درمانی شامل کشف خودتان، افراد مورد علاقه تان و نقش های خودتان در یک واحد بزرگتری از خانواده می باشد.

مراجعه به مشاوره خانواده می تواند نکات زیادی را در مورد تعامل شما، نحوه بیان کردن تفکرات و احساساتتان و همچنین حل کردن یا ایجاد کردن مشکلات به شما آموزش دهد.

یکی از اهداف درمانگر عبارت از کمک کردن به شما برای بررسی نحوه تعامل خودتان با افراد مورد علاقه تان می باشد؛ این تعاملات شامل نقش های خانوادگی، قواعد و الگوهای رفتاری می باشد.

بعد از جلسات مشاوره، شما با استفاده از این دانش می توانید مشکلات خودتان را به صورت موثرتری رفع کنید.

همچنین یک درمانگر می تواند به نقاط قوت خانواده شما و بخش هایی اشاره کند که باید بهبود پیدا کنند.

شاید شما روابط نزدیک و وفاداری مناسبی نسبت به یکدیگر داشته باشید، ولی نتوانید احساسات خودتان را به راحتی بیان کنید.

در این صورت درمانگر می تواند به شما کمک کند تا به صورت راحت تر و صریح تری با هم ارتباط برقرار کنید.

خانواده درمانی به همراه آگاهی مناسب می تواند به شما کمک کند تا یک سری روش هایی را برای مقابله با اختلافات خانوادگی پیدا کنید و در حالت ایده آل، یک شناخت بهتری در مورد افراد مورد علاقه تان به دست بیاورید.

نویسنده: Trudi Griffin, LPC

به روز رسانی شده در: 28 مارچ 2019 ,ترجمه : کانون مشاوران ایران



[1] Getting the Love You Want and The Seven Principles for Making Marriage Work

[2] Rhode Island

[3] Structural Family Therapy

[4] Brief Strategic Therapy

[5] Functional Family Therapy