خانواده درمانی یک بخشی از روان درمانی است و مربوط به کمک به ایجاد تغییر و رشد تربیتی در شروع روابط مابین اعضای خانواده و زوجین می باشد.
کار درمانگر خانواده عبارت از تسهیل مکالماتی می باشد که به
عنوان یک کاتالیست عمل کرده و روابط موجود ما بین اعضای خانواده و / یا اشخاص دوست
داشته شده را تقویت می کند و بهبود می بخشد.
تعداد متوسط دوره های خانواده درمانی مابین 5 تا 20 جلسه می باشد، ولی تعداد مناسب دوره ها تا حد زیادی به موقعیت موجود یا گروه های مربوطه بستگی دارد. بخش مهم مربوط به خانواده درمانی عبارت از تعداد افراد درگیر در چارچوب نظری دوره و چشم انداز نمی باشد.
خانواده و زوج درمانی به عنوان یک روش کاملا موثر در برخی از نگرانی های سلامت روانی در نظر گرفته می شود. تعداد زیادی از روش های خانواده درمانی وجود دارند که می توان در مورد آنها شناخت به دست آورد و ما با موارد بیان شده در زیر شروع می کنیم.
توصیف های بیان شده از این روش های درمانی، قطعی یا جامع نمی باشند، بلکه یک ابزاری برای ارائه یک شناخت کلی از این روش ها و تفاوت های موجود مابین آنها می باشد.
انواع تکنیک های مشاوره ای در خانواده درمانی
تکنیک مشاوره ای در خانواده درمانی
یک سری از تکنیک های مشاوره ای وجود دارند که برای خانواده
درمانی استفاده می شوند و عبارتند از:
روش درمان ساختاری[1]
خانواده درمانی ساختاری یک نظریه ای می باشد که توسط سالوادور مینوچین[2] مطرح شده است. تمرکز این روش درمان بر مبنای پنج اصل خاص می باشد.
پنج اصل مربوطه عبارتند از:
– درمانگر ساختاری بر روی تعامل و بر هم کنش مابین افراد متمرکز می شود، به جای اینکه بر روی وضعیت های روانی انفرادی آنها متمرکز شود.
– “ماتریکس هویت” بر مبنای تعاملات شخصی در داخل خانواده می باشد.
– ساختار خانواده بر مبنای تعاملات اجتماعی است که یک تکنیک مشاوره ای موثر است.
– “خانواده دارای عملکرد بهتر” بر مبنای عکس العمل های خانواده می باشد و بر مبنای نیازهای خانواده رشد پیدا می کند.
– موقعیت یا ماموریت یک درمانگر خانواده عبارت از کمک به خانواده برای بزرگ تر شدن الگوهای رشد محدود کننده و رشد آن به عنوان یک نهاد می باشد.
روش درمان استراتژیک[3]
روش درمان استراتژیک یک نظریه ای است که شامل تعدادی از روش های روان درمانی ترکیب شده و مختلفی می باشد و از پنج بخش تشکیل شده است و روش درمان استراتژیک را تشکیل می دهد.
این بخشها عبارت از یک مرحله مختصر اجتماعی، مرحله مشکل، مرحله تعامل، مرحله مشخص کردن هدف و مرحله تعیین وظیفه می باشد.
روش درمان سیستمیک[4]
روش درمان سیستمیک ریشه در خانواده درمانی دارد یا یک موردی می باشد که به عنوان روش درمان سیستم های خانوادگی شناخته می شود.
یک سری روش های درمان سیستم های خانوادگی وجود دارند که منجر به ایجاد مفهوم روش درمان سیستماتیک فعلی شده اند.
در دهه های اخیر، روش درمان سیستماتیک از علیت خطی عبور کرده است و در حال حاضر مشکل را به عنوان یک موردی در نظر می گیرد که از نظر اجتماعی و زبان شناختی بر روی واقعیت موجود تاثیر گذاشته است.
داستان درمانی[5]
روش داستان درمانی در این مورد متفاوت می باشد و فرد را تشویق می کند تا خودش باشد و از مهارت خودش برای شناسایی مشکل و همچنین به حداقل رساندن مشکلات جزئی در زندگی روزمره خودش استفاده کند.
ایده مربوط به داستان درمانی عبارت از این مورد می باشد که افراد در زندگی شان یک سری داستان های شخصی را ایجاد می کنند که به آنها کمک می کند تا خودشان را شناسایی کنند و همچنین یک سری ابزارهای مناسبی را برای هدایت مسیر زندگی شان به دست بیاورند.
ویژگی روش داستان درمانی عبارت از کمک به فرد برای مشخص کردن، توسعه دادن و حمایت کردن از فرد داستان گو در زندگی و کمک به وی در راهنمایی مسیر زندگیش می باشد.
روش درمان میان نسلی[6]
یکی دیگر از تکنیک مشاوره ای ، روش درمان میان نسلی است.
روش درمان میان نسلی این توانایی را به درمانگران می دهد تا روابط مابین افراد در یک خانواده را در طول نسل ها بررسی کند.
مشاهدات و تحلیل درمانگر خانواده از روابط موجود کمک می کند تا درمانگر عامل اصلی موجود در داخل گروه خانواده را به دست بیاورد.
درمانگر علاوه بر مشکلات موجود، همچنین با موقعیت های چالش انگیز یا استرس زای آینده هم آشنا می شود.
مفاهیم مربوط به روش درمان خانواده درمانی به صورت مکرر توسط سایر درمانگران استفاده می شود تا یک دیدی را در مورد مشکلاتی ایجاد کند که در طول دوره ها شناسایی شده اند.
تکنیک مشاوره ای در خانواده درمانی
ارتباط درمانی[7]
درمان مشکلات ارتباطی یک نیاز رایج خاصی می باشد، چرا که این روش مربوط به رابطه درمانی است و مابین زوجینی مشاهده می شود که فاقد ارتباط هستند.
مشکلات ارتباطی مابین زوجین می تواند به دلیل تفاوت های موجود در پس زمینه های فرهنگی و یا تجربیات شخصی ایجاد شود. سایر موقعیت هایی که می توانند منجر به ایجاد مشکلات ارتباطی شوند، شامل آسیب، رازداری، مشکلات سلامت روان و غیره می باشد.
گزینه های زیادی برای شناسایی مشکلات ارتباطی وجود دارند که می تواند شامل پیشرفت فردی باشد یا شامل دو فرد درگیر در یک رابطه صمیمی باشد.
یک درمانگر آموزش دیده می تواند به یک فرد کمک کند تا مشخص کند که کدام یک از استراتژی های موجود، بهترین استراتژی برای بهبود مهارت ها و توانایی شخصی می باشند.
استراتژی هایی که شامل گوش دادن فعال می باشند، منجر به ایجاد ارتباط و ارتباط دارای واسطه می شوند.
آموزش روان شناختی
روش آموزش به افراد دارای شرایط سلامت روانی و خانواده های آنها برای تقویت و حمایت از شرایط آنها، به عنوان آموزش روان شناختی شناخته می شود.
آموزش روان شناختی یک ابزار مناسبی در مقابل بدنام سازی مربوط به شرایط روانی می باشد و افراد دارای این شرایط، با چالش های روزمره مواجه می شوند.
آموزش روان شناختی بر مبنای چهار هدف گسترده از ذهن تعریف شده است:
– انتقال اطلاعات
– حمایت دارویی و درمانی
– آموزش و حمایت از طریق خود کمکی
– یک محیط ایمن و در دسترس برای خالی کردن منبع: مشاورانه
مشاوره ارتباطی[8]
مشاوره ارتباطی یک تکنیک مشاوره ای برای خانواده درمانی است.
روابط عبارت از یک سری مشکلات ساده و راحت در زندگی روزمره نمی باشند که بتوانند منجر به ایجاد استرس شوند یا منجر به آسیب رساندن به یک رابطه ای شوند.
مشکلات اضافی که می توانند به ایجاد استرس منجر شوند، شامل بیماری مزمن، نبود یک ارتباط موثر، تفاوت داشتن، بدعهدی و مشکلات سلامت روانی می باشند.
همچنین این امکان وجود دارد که زوجین با مشکلات مربوط به رابطه جنسی، ایجاد فاصله ارتباطی، مشکلات مالی و نبود کلی اعتماد مواجه شوند. معمولا مشاوره رابطه ای زمانی شروع می شود که زوجین تلاش می کنند تا مشکلات خودشان را حل کنند و به بودن در کنار یکدیگر ادامه دهند و یا اینکه مجبور باشند که از هم جدا شوند.
همچنین یک سری روش های درمان اضافی وجود دارند که در اینجا مورد بحث قرار نگرفته اند و شامل آماده سازی، نظریه سیستم ها، واقعیت درمانی و جنوگرام[9] می باشند، ولی به این موارد هم محدود نیستند. به منظور به دست آوردن اطلاعات بیشتر در مورد این روش های درمان یا روش های درمانی بیان شده در بالا، با درمانگر خانواده محلی خودتان مشورت کنید.
به چه نحوی می توان یک درمانگر مناسبی را پیدا کرد
در این مرحله که شما در رابطه با انواع روش های درمانی شناخت به دست آورده اید، زمان خوبی برای پیدا کردن یک درمانگر مناسب می باشد.
اکثر وب سایت های تخصصی، یک سری خدمات روان درمانی را پیشنهاد می دهند و شما از طریق پرسیدن چهار سوال مهم از درمانگر یا متخصص آینده تان، مناسب بودن و توانمندی وی برای درمان مشکل یا موقعیت خاص خودتان را مشخص می کنید.
این مورد عبارت از مشکل X من می باشد. شما به چه نحوی آن را درمان خواهید کرد؟
آیا شما در درمان یک مشکل سریع راحت هستید یا یک مشکل عمیق تری که وجود دارد؟
فرآیند معمول شما به چه نحوی می باشد؟
آیا شما تمایل دارید که دوره را رهبری کنید یا ترجیح می دهید که فرد تحت درمان
شما فرآیند درمانی را رهبری کند؟
نقش شما (شما و درمانگرتان) در برنامه کاری درمانگر چیست؟
هر چند که در موارد محدودی اعتبار روش خانواده درمانی مخدوش می شود، ولی این وبلاگ به صورت امیدوارانه یک بررسی مفیدی را در مورد انواع روش های خانواده درمانی داشته است که برای کمک به گروه های خانواده و افراد دارای مشکل، در دسترس می باشند.
https://kanonm.ir/wp-content/uploads/2019/09/تکنیک-مشاوره-ای-در-خانواده-درمانی.jpg400700مشاورhttps://kanonm.ir/wp-content/uploads/2019/07/logo-kanonm-horizental-mobile.pngمشاور2019-09-05 11:38:032019-09-07 18:58:51انواع تکنیک های مشاوره ای در خانواده درمانی
خانواده عبارت از مهم ترین ارتباطی می باشد که انسان ها با یکدیگر دارند و مشاوره خانواده یک پل ارتباط است.
جامعه ها از طریق واحد های خانواده شکل می گیرند و بدون وجود داشتن ارتباط ما با یکدیگر و غریزه بیولوژیکی ما برای محافظت از خانواده خودمان، ممکن است که انسان ها همانند قبل رشد نکنند و پیشرفت نداشته باشند.
با این وجود، همه خانواده ها بدون هیچ نوع مشکل، استرس یا تضاد نمی باشند.
نکته کلیدی در داشتن و حفظ کردن یک واحد خانوادگی موفقی که همواره به سمت جلو حرکت می کند، عبارت از توانمند بودن برای شناخت و مشخص کردن نیاز های اعضای انفرادی و ایجاد توازن ما بین این نیاز ها و بهزیستی واحد خانواده می باشد.
مشاوره خانواده یک حالت منحصر به فردی از درمان می باشد که می تواند از طریق تامین کردن نیازهای اعضای خانواده مفید واقع شود.
در صورتی که شما نسبت به مشاوره خانواده فکر می کنید، این مورد بر روی نیازهایی که شما دارید، دلالت خواهد داشت؛ با این وجود، در صورتی که شما نسبت به آن نامطمئن هستید، ده دلیل بیان شده در زیر بیان می کنند که چرا شما به مشاوره خانواده نیاز دارید و این روش در صورت مورد استفاده قرار دادن شدن، به چه نحوی می تواند شما را در یک مسیر درستی راهنمایی کند.
10 دلیل اصلی نیاز به مشاوره خانواده
خانواده ترکیب شده
یک خانواده زمانی ترکیب شده می باشد که دو واحد خانوادگی مجزا تصمیم بگیرند که به یک واحد خانواده تبدیل شوند. این مورد می تواند در زمانی صورت بگیرد که یک فرد همراه با دو فرزند، با یک شخص دیگری که یک فرزند دارد، ازدواج کند.
همچنین یک خانواده ترکیب شده زمانی می تواند صورت بگیرد که یک فرد بدون فرزند، با فرد دیگری ازدواج کند که دارای فرزند می باشد، یا در همان موقعیت، زوجین سرپرستی برادر (ها) یا خواهر (های) ناتنی خودشان را بر عهده داشته باشند.
سرپرستی این نوع خانواده ها سخت می باشد، به خصوص در زمانی که والدین دیگری از روابط قبلی وجود داشته باشند که همچنان در زندگی کودکان حضور دارند.
نقش ناپدری یا نامدری برای سرپرستی خانواده و ایجاد محدودیت ها و مرزها و در عین حال ایجاد یک واحد خانواده ای که در آن کل اعضای خانواده احساس کنند حرفشان شنیده می شود و به آن اهمیت داده می شود، می تواند کامل سخت باشد و این مورد یکی از سخت ترین جنبه های مربوط به خانواده ترکیب شده است.
مشاوره خانواده می تواند در حین مواجه شدن با چنین چالش هایی در محیط خانواده به شما کمک کند تا به یک شرایط بهتری دست پیدا کنید.
خانواده جدا شده
آیا متوجه شدید که اعضای خانواده تان با یکدیگر صحبت نمی کنند؟ آیا فرزند نوجوان شما در حین نشستن بر روی میز شام خوری، توئیت می زند و بیشترین لایک ها را در فیس بوک دریافت می کند، به جای اینکه در رابطه با روز گذشته خودش صحبت کند؟
آیا شما حتی قبل از اینکه از تخت خوابتان بلند شوید، گوشی خودتان را بر می دارید و پیام ها را چک می کنید؟
آیا می دانید که همسرتان قبل از نهار، اینستاگرام خودش را چک کرده است و به جای اینکه با شما صحبت کند، شما را تگ کرده است؟
هر چقدر که ما بیشتر با تلفن ها و دنیای مجازی خودمان ارتباط برقرار می کنیم، با افرادی که در نزدیکمان قرار دارند، ارتباط کمتری پیدا خواهیم کرد.
مشاوره خانواده می تواند به خانواده هایی که دارای روش ارتباطی مناسبی نیستند، کمک کند تا بتوانند از وسایل الکترونیکی خودشان فاصله بگیرند و با افراد موجود در کنارشان ارتباط نزدیک تری برقرار کنند.
فرد منزوی
نوجوانان می توانند دمدمی مزاج و بدخلق باشند و همچنین جوانان تمایل دارند که یک حریم خصوصی داشته باشند.
در برخی مواقع ممکن است که همسرتان یک روزی را برای خودش بخواهد تا از گریه کردن و کثیفی کودک نوپای خودش فاصله بگیرد یا ممکن است که شوهرتان بخواهد که در آخر هفته، همراه با دوستان خودش به ماهی گیری برود.
درخواست یک زمانی برای تنها بودن، یک مورد عادی برای هر فردی می باشد و سن وی در این مورد بی اهمیت است.
ولی در صورتی که شما مشاهده کنید که اعضای خانواده تان از
خانواده اجتناب می کنند، ترجیح می دهند که هر شب در اتاق خودشان بمانند و برای شام
خوردن بیرون نیایند، دارای رابطه اجتماعی با دوستان یا اعضای خانواده نباشند، این شرایط
می تواند نشان دهنده یک مشکل عمده ای باشد.
در اغلب مواقع، افرادی که به تدریج گوشه گیر و منزوی می شوند و این طرز رفتار همراه با گذشت زمان افزایش می یابد، ممکن است که از یک افسردگی یا یک مشکل سلامت روانی دیگری رنج ببرند که نیاز باشد مورد بررسی قرار بگیرند.
در سایر مواقع، گوشه گیری یکی از اعضای خانواده و به خصوص یک کودک، می تواند نشان دهنده سوء استفاده باشد. صرف نظر از علت مراجعه به مشاوره خانواده، این مشاوره می تواند به شما کمک کند تا با فرد مواجه شده با یک مشکل خاص، ارتباط مناسبی برقرار کنید.
ملکه نمایشی
در صورتی که شما خودتان یک سرپرست باشید، در گذشته یک سری زمان هایی را به عنوان یک نوجوان تجربه کرده اید، بنابراین شما مطلع هستید که کودکان نیاز دارند تا یک سری دستور العمل های دیگری را هم انجام دهند که شما هیچ وقت ملزم به پیروی از آن نبوده اید.
سالهای نوجوانی پر از عواطف، عصبانیت و کنجکاوی می باشد؛ با این وجود، در صورتی که نوجوان شما دارای برخوردهای شدید و متعددی است و بیش از حد احساسی می شود، این مورد می تواند نشان دهنده یک مشکل باشد.
کودکانی که دعوا می کنند، این کار را به دلیل رفتار خودشان انجام نمی دهند.
اکثر افراد در منظم کردن عواطف خودشان مشکل دارند و این مشکل تا زمانی ادامه می یابد که ذهن آنها به صورت کامل رشد پیدا کند که این کار تا سن 22 تا 25 سالگی به طول می کشد و سایر افراد هیچ وقت نمی توانند بر روی عواطف خودشان کنترل داشته باشند.
مشاوره خانواده می تواند در شناسایی مشکلات مربوطه ای که در خانواده شما صورت می گیرد و منجر به ایجاد آسیب عاطفی برای کودک شما و خانواده تان می شود، به شما کمک کند.
درمان از طریق مشاوره خانواده
اعتیاد
اعتیاد می تواند بر روی تمامی اعضای خانواده شما، از همسرتان تا فرزند نوجوانتان یا اعضای خانواده طولانی تان، تاثیرگذار باشد. حتی در صورتی که فرد معتاد در خانواده اصلی شما وجود نداشته باشد، همچنان پیامدهای مربوط به واکنش های این فرد می تواند تاثیر قابل توجهی بر روی شما داشته باشد.
سوء مصرف الکل و مواد می تواند شرایط سختی را ایجاد کند، به خصوص زمانی که مصرف مواد و الکل در خانواده شما سابقه قابل توجهی داشته باشد یا بدون سابقه باشد.
چنانچه فردی که شما دوست دارید به اقدام درمانی، خدمات توان
بخشی یا مشاوره نیاز داشته باشد، کل اعضای خانواده می توانند از مشاوره استفاده
کنند تا نحوه حمایت از یکدیگر و مقابله مشترک با اعتیاد را یاد بگیرند.
راز نگه داری
داشتن راز یا موارد خاصی که شما نزد خودتان نگه می دارید، یک مورد طبیعی و کاملا سالمی می باشد.
هر چند که داشتن یک رهیافت باز و صریح می تواند در خانواده مهم باشد و ارتباط یک عامل مهمی در رابطه ازدواجی می باشد، ولی داشتن یک سری موارد کوچکی که نزد خودتان نگه داری کنید، به هیچ شخصی آسیب نخواهد زد.
با این وجود، در صورتی که متوجه شوید همواره همه چیز را از همسرتان مخفی نگه می دارید یا همه چیز را به صورت هدفمند و به نحوی مرتب می کنید که همسرتان متوجه آنها نشود، این رفتار فریب آمیز و مرموز می باشد و می تواند مشکلات قابل توجهی را در رابطه ازدواجی شما ایجاد کند.
مشاوره خانواده می تواند به شما و همسرتان کمک کند تا علل
مربوط به فاصله ایجاد شده مابین خودتان و دلیل مخفی نگه داشته شده رازها را مشخص
کنید. همچنین مشاوره خانواده می تواند به شما کمک کند تا شکاف ارتباطی تجربه شده
مابین خودتان و همسرتان را از بین ببرید.
وجود نداشتن رابطه جنسی مناسب (خشکی رابطه جنسی)
بر اساس نتایج مربوط به یک سری از مطالعات صورت گرفته، زوجین باید حداقل یک بار در هر هفته رابطه جنسی داشته باشند تا صمیمیت و نزدیکی موجود حفظ شود.
اثبات شده است که منتظر ماندن بیش از یک هفته برای داشتن رابطه جنسی با همسرتان منجر به ایجاد فاصله، از بین رفتن صداقت و ایجاد چالش های رابطه ای می شود.
دلایل زیادی برای اصطلاحا خشک شدن رابطه جنسی مابین زوجین وجود دارد. در برخی مواقع این شرایط به دلیل داروها یا عدم توازن هورمونی ایجاد می شود که منجر به کاهش شهوت جنسی در بدن می شود، و در سایر مواقع این شرایط به دلیل یک مشکل موجود در داخل رابطه ایجاد می شود.
نبود صمیمیت در رابطه می تواند نشان دهنده چالش های ارتباطی، افسردگی یا عدم ارتباط باشد و یا صرفا به دلیل در نظر نگرفتن وقت کافی برای یکدیگر ایجاد شود.
در اغلب مواقعی که زوجین در ایجاد رابطه جنسی دچار مشکل می شوند، در سایر بخش های رابطه ای شان هم با یک سری مشکلاتی مواجه می شوند که این مورد می تواند منجر به ایجاد دعوا و اختلاف شود. مشاوره خانواده می تواند یک عامل کلیدی در ایجاد مجدد رابطه فیزیکی و عاطفی با همسرتان باشد.
رابطه جنسی به عنوان مجازات
زمانی که همسر یا شوهرتان به همسر قبلی خودش در فیس بوک پیام می فرستد تا وضعیت او را بداند و به همین دلیل از شستن ظرف ها امتناع می کند، آیا شما از رابطه جنسی امتناع می کنید تا وی را به خاطر کاری که انجام داده است، مجازات کنید؟
شما هیچ وقت نباید این فکر را داشته باشید که باید همسرتان را مجازات کنید. در یک رابطه، دو فرد باید با هم همکاری کنند تا به صورت دو طرفه، یک راه حل مفیدی را برای مشکل موجود پیدا کنند و همدیگر را مجازات نکنند.
امتناع از رابطه جنسی ساده ترین راه ممکن برای برخورد با همسرمان می باشد و حتی در برخی مواقع ما متوجه نمی شویم که در حال انجام دادن چه کاری هستیم. این رفتار می تواند عدم توازن قابل توجهی را در رابطه ایجاد کند و به ایجاد تنفر و عصبانیت منتهی شود.
مشاوره خانواده می تواند به شما کمک کند تا روش های بهتری را برای ارتباط برقرار کردن با همسرتان پیدا کنید.
بزرگ شدن به صورت مجزا
افراد به صورت طبیعی رشد می کنند و در حین بزرگ شدن، تغییر
می یابند. در برخی مواقع ما در یک رابطه نیاز داریم تا روش تغییر و رشد خانواده
خودمان را قبول کنیم. زمانی که فرزندان، نوجوان بوده اند، والدین این فرصت را دارند
تا زمانی که کودکشان بیرون از خانه می باشد، در مورد روش زندگی کردنشان فکر کنند و در برخی مواقع، اعضای
خانواده ایده های کاملا متفاوتی خواهند داشت.
شاید شما تصمیم بگیرید که به کوهنوردی بروید، در حالیکه
همسرتان می خواهد جهان گردی بکند. ممکن است که یک کودکی در خانه وجود داشته باشد که می
خواهد در یک مکان بماند، چرا که می خواهد به کالج برود و نمی خواهد که به بیرون
برود.
یک مشاور خانواده می تواند به شما کمک کند تا بدون دعوا و
منازعه، مسیر آینده خودتان را پیدا کنید و با استفاده از واسطه های بی طرف، یک
ارتباط باز و صریحی ایجاد کنید.
نگه داشتن کینه ها
زمانیکه یکی از اعضای خانواده کینه ای را در قلب خودش نگه می دارد، این مورد می تواند توسط کل اعضای خانواده احساس شود و بر روی آنها تاثیر داشته باشد.
در صورتی که شما همواره این مورد را به شوهرتان یاد آوری کنید که وی در حین مست بودن و در آخر هفته، در یک مسابقه شرط بندی اسب سواری 1000 دلار باخته است یا همسرتان را در مورد اتفاقی سرزنش کنید که منجر به خراب شدن ماشین شما شده است و به وی گفته باشید که از این به بعد رانندگی نکند، یا دختر شما به مدت چند هفته با دختر دیگران صحبت نکند، چرا که یکی از آنها نظر دوست پسر خواهرش را عوض کرده است و خودش با وی رابطه ایجاد کرده است، شاید نیاز باشد که به مشاوره خانواده مراجعه کنید.
نگه داشتن کینه یک سمی برای خانواده است که منجر به ایجاد تنفر، عصبانیت و اهانت می شود.
این احساسات منجر به ایجاد دعوا و تلخی های غیر ضروری می شوند.
حتی برخی مواقع ما نمی دانیم که خودمان به چه علتی ناراحت هستیم؛ به دلیل اینکه ما مدت ها یک کینه ای را نگه داشته ایم، در حال حاضر ناراحت هستیم. در زمانی که دیوار های اعتماد و ارتباط موجود در خانواده از بین می روند، مشاوره خانواده می تواند به شما کمک کند تا به شرایط مطلوب قبلی برگردید.
نتیجه گیری
دلایل زیادی برای مفید بودن مشاوره به خانواده ها وجود دارد. تمامی شاخص هایی که نیاز به درمان را نشان می دهند، در اینجا بیان نشده اند، ولی اغلب خانواده ها موارد بیان شده در بالا را تجربه می کنند، ولی ممکن است که یک سری مواردی را هم تجربه کنند که در اینجا به آن اشاره ای نشده است.
به منظور آشنایی بیشتر در رابطه با مفید بودن مشاوره خانواده به خانواده تان، می توانید با یک درمانگر صحبت کنید و اطلاعات مورد نیازتان را دریافت نمایید.
https://kanonm.ir/wp-content/uploads/2019/09/درمان-از-طریق-مشاوره-خانواده.jpg400700مشاورhttps://kanonm.ir/wp-content/uploads/2019/07/logo-kanonm-horizental-mobile.pngمشاور2019-09-05 11:18:442022-06-25 15:31:4610 دلیل اصلی نیاز به مشاوره خانواده
ولی تمامی خانواده ها در تمامی زمان ها پایدار، سالم و خوشحال نمی باشند.
استرس های مربوط به زندگی مدرن، نیاز به ایجاد یک توازن بهتر در رابطه کار – زندگی، بحران خانوادگی از یک نوع یا نوع دیگر یا چالش های سلامت روانی برای یک یا چند نفر از اعضای خانواده، در هر زمانی می تواند خانواده را در شرایط سختی قرار بدهد.
کودکان معلول، استرس های مالی، چالش های رفتاری و تفاوت های سنی و مرحله ای مربوط به کودکان می تواند یک سری چالش هایی را برای خانواده ایجاد کند که به منظور رفع آنها ممکن است به کمک نیاز باشد.
تصمیم گیری طلایی با راهنمایی مشاور خانواده
اکثر خانواده ها در برابر این قبیل از مشکلات، دارای یک انعطاف درونی هستند.
ولی حتی این قبیل از خانواده ها علاوه بر منابع موجود در خود خانواده، می توانند به یک سری کمک هایی احساس نیاز بکنند و راهنمایی مشاور خانواده را نیاز دارد.
تعیین این مورد که آیا خانواده درمانی برای شما مناسب می باشد یا نه، می تواند یک تصمیم مهمی باشد.
هر چند که مشاوره خانواده در ابتدا می تواند همانند پذیرش یک شکست یا عدم موفقیت باشد، ولی انتخاب این مشاوره در واقعیت می تواند یک گام بزرگی به سمت جلو باشد.
مشاوره خانواده را به عنوان اضافه کردن برخی از ابزارها به جعبه ابزار روابط خانوادگی خودتان در نظر بگیرید.
شما می توانید روش های جدیدی را برای برقراری ارتباط، حل کردن مشکلات، ایجاد نظم و بیان کردن شرایط موجود به سایر افراد یاد بگیرید.
در صورتی که خانواده ها یک یا چند مورد از علائم بیان شده
در زیر را تجربه کنند، شاید الان زمان مناسبی برای استفاده از خدمات درمانگران
متخصص و با کیفیت ازدواج و خانواده باشد.
اعضای خانواده در استفاده از ظرفیت عادی خودشان مشکل داشته باشند.
آیا احساس می کنید که انرژی خانواده شما تخلیه شده است؟
آیا مواردی که قبلا به صورت روتین و نرمال بوده اند، الان طاقت فرسا می باشند؟
اعضای خانواده تمایل دارند که واکنش های عاطفی حدی داشته باشند.
آیا اعضای خانواده شما عصبانیت، ترس، ناراحتی، افسردگی یا سایر واکنش های افراطی را نشان می دهند؟
یک مشکل قابل توجهی در ارتباط مابین اعضای خانواده وجود
دارد. آیا احساس می کنید که برقراری ارتباط سخت تر از شرایط معمول می باشد؟ آیا
شما احساس می کنید که “برخورد ساکت و بدون گفت و گو”، بیش از حد معمول
می باشد؟
اعضای خانواده از زندگی با هم صرف نظر می کنند؟
آیا یک الگوی جدیدی در یک یا تعداد بیشتری از اعضای خانواده وجود دارد و این افراد به سمت انزوا و گوشه گیری تمایل پیدا می کنند؟
یک سری علائم مربوط به خشونت یا تهدید به خشونت برای یک یا چند نفر از اعضای خانواده وجود دارد.
آیا در مواردی غیر از بازی های خشن ، شما احساس می کنید که خشونت به عنوان یک مشکلی برای شما مطرح می باشد؟
آیا یک رفتاری وجود دارد که در صورت ایجاد شدن مابین افرادی غیر از اعضای یک خانواده، می تواند به عنوان یک “خشونت” در نظر گرفته شود؟
اعضای خانواده احساس بیچارگی یا ناامیدی را بیان می کنند.
آیا احساس می کنید که شما به آخرین مرحله از زندگی تان رسیده اید؟
یک سری نکاتی وجود دارند که در هنگام تعیین یک مشاور
خانواده باید در نظر بگیرید.
بیمه شما تا چه حدی هزینه های خانواده درمانی را پوشش می دهد؟
در شرایط فعلی، خدمات سلامت روان از طریق بیمه سلامتی تحت پوشش قرار می گیرند، ولی خانواده درمانی همواره به عنوان مراقبت سلامت روانی در نظر گرفته نمی شود.
با کارفرمای خودتان بررسی کنید که آیا درمانگران خانواده یا ازدواج موجود در محل شما، بیمه سلامتی تان را قبول می کنند یا برای بهره مندی از بیمه خودتان باید به یک درمانگر دیگری مراجعه کنید.
شناسایی درمانگرانی که در برنامه بیمه سلامت شما سهیم هستند (با بیمه شما طرف قرارداد هستند)، می تواند یک نقش مهمی را در رفع استرس مالی مربوط به تصیمیم گیری در مورد مراجعه به کمک تخصصی داشته باشد.
آیا یک برنامه کمک به کارمند (کارگر) وجود دارد که بتوانید از آن استفاده کنید؟
اکثر کارفرمایان یک برنامه حمایت از کارمند (کارگر)[1] را به مستخدمان خودشان ارائه می کنند.
وزارت کار و رفاه اجتماعی می تواند یک نقطه شروع مناسبی برای پیدا کردن گزینه های درمانی باشد.
اکثر برنامه های EAP از یک مدل “کمک و بازگشت دادن” استفاده می کنند و این برنامه شما را به یک درمانگری مرتبط خواهد کرد تا این فرد بر روی خانواده شما کار کند. همچنین این سرویس معمولا رایگان می باشد و داری حق اشتراک بسیار ناچیزی است.
دپارتمان منابع انسانی مربوط به پیمانکار شما می تواند شما را مطلع کند که آیا یک EAP در اختیار شما قرار دارد و در صورت وجود داشتن چنین خدماتی، به چه نحوی می توانید به آن دسترسی پیدا کنید.
از پزشک خودتان بپرسید و راهنمایی مشاوره خانواده مدنظر قرار دهید.
مشاور خانواده در اغلب مواقع می توانند بیماران را به خدمات مشاوره خانوادگی و ازدواج مناسبی ارجاع بدهند.
اغلب پزشکان خانواده به دلیل همکاری داشتن با سایر خانواده هایی که مشکلات مشابهی دارند، به صورت بهتری می توانند مشخص کنند که کدام یک از پزشکان موجود در منطقه می تواند بهترین کمک را به یک خانواده ارائه نماید.
توصیه های بیان شده توسط پزشکتان را مد نظر قرار بدهید.
و راهنمایی مشاوره خانواده را مدنظر قرار دهید.
مشاوره مذهبی
در صورتی که شما به یک انجمن مذهبی تعلق داشته باشید، می توانید از کشیش، روحانی، خاخام یا اشخاص مشابهی، یک سری پیشنهاداتی را دریافت کنید.
اغلب خانواده هایی که دارای پس زمینه مذهبی قوی هستند، برای آیین خودشان یک مشاوری را انتخاب خواهند کرد.
ارجاعات آنلاین. انجمن آمریکایی خانواده و ازدواج درمانی،
یک سری خدمات درمانگر اجاره ای آنلاین را ارائه می دهد که به شما اجازه می دهد تا
اعضای انجمن را در منطقه جغرافیایی خودتان پیدا کنید.
توصیه های شخصی
یکی از بهترین منابع برای مراجعه به درمانگر، عبارت از افرادی می باشد که از خدمات یک درمانگر استفاده کرده اند.
در صورتی که یکی از خانواده هایی که شما می شناسید به مشاوره مراجعه کند، از آنها بخواهید که تجربیاتشان با آن درمانگر را به شما بگویند.
در رابطه با نحوه برقراری ارتباط توسط درمانگر و اقدامات خاصی که وی به دوست شما توصیه کرده است، یک سری مواردی را یاد بگیرید.
سوالاتی که باید از مشاور خانواده بپرسید.
در حین مصاحبه یک درمانگر با خانواده تان، شما می توانید سوالات زیر را از وی بپرسید:
درجه های تخصصی تان را از کجا دریافت کرده اید؟
آیا درجه های تحصیلی شما مربوط به خانواده درمانی یا یک
رشته مرتبط است؟
در سالهای اولیه تجربه بالینی تان، چه کسی بر روی کار شما
نظارت داشت؟
شما چه مدت است که مشغول به فعالیت هستید؟
در درمان مشکل خاص من، شما چه تجربیاتی دارید؟
راهنمایی مشاوره خانواده و رهیافت شخصی شما
مکاتب فکری متعددی در خانواده درمانی وجو دارند و شما می خواهید بدانید که درمانگر انتخابی تان به چه نحوی خانواده ها را بررسی می کند و کدام یک از استراتژی ها را بکار می گیرد.
تصمیم گیری در رابطه با استفاده از مشاوره خانواده و ازدواج برای مقابل با مشکلات خانوادگی موجود، یک تصمیم مهمی است.
ولی این تصمیم زمانی ضروری و مفید خواهد بود که منابع موجود در خود خانواده برای رفع مشکلات ناکافی باشد یا زمانی که مشکلات غیر قابل رفع به نظر برسند.
اقدام به استفاده از مشاوره خانواده به معنای پذیرفتن شکست نمی باشد – بلکه این اقدام یک عامل و گام مهمی در کمک به ایجاد جعبه ابزار و منابع خانواده می باشد.
https://kanonm.ir/wp-content/uploads/2019/08/تصمیم-گیری-طلایی-با-راهنمایی-مشاور-خانواده-family-counseling.jpg41826272مشاورhttps://kanonm.ir/wp-content/uploads/2019/07/logo-kanonm-horizental-mobile.pngمشاور2019-08-18 16:36:282019-08-18 16:36:32تصمیم گیری طلایی با راهنمایی مشاور خانواده
چرا شوهرم بهم خیانت کرد:بسیاری از خانم ها نمی توانند باور کنند که چرا و چگونه شوهر آن به خیانت کرده است.
برای پخش فایل مرورگر خود را آپدیت کنید یا از اینجا فایل را دانلود نمایید.
و مرتبا به خود و یا به مشاوران می گویند چرا شوهرم بهم خیانت کرد؟
در پاسخ این افراد باید گفت که خیانت انواع مختلفی دارد .
و برای افراد مختلف به دلایل مختلفی اتفاق می افتد.
طبیعی است که همسر شما از زندگی با شما دلسرد شود.
چرا شوهرم بهم خیانت کرد؟
او احساس می کند که شخصیت او در صورت افتادن او مورد سوال قرار می گیرد.
و در این وضعیت، اعتماد به نفس فرد افزایش می یابد.
اگر شما همچنین متوجه شدید که همسر شما از تعهدات ازدواج خود پیروی نکرده است.
می توانید پاسخ های روانشناختی مانند شک و تردید، تردید، تنوع زیاد، ناراحتی و بدبینی.
میل به محدود کردن یا کنترل روابط با او، یا حتی احساس عدم اعتماد به او را بیابید.
وقتی کسی از خیانت همسرش آگاه شود، او خودآموز می شود و می گوید به او خیانت می کند.
ما کلمات همسر خود را ندیده ایم و ما نمی دانیم که واکنش نشان داده شده به رفتار شما چیست؟
آیا آنها با این موضوع موافق هستند؟ آنها ببخشند و تمایل دارند زندگی خود را ادامه دهند.
و یا … اکثر مردم زمانی که در این وضعیت هستند، بلافاصله درباره طلاق صحبت می کنند.
مقالات سایت توسط تیم تخصصی مشاوران و روانشناسان “کانون مشاوران “تهیه و پشتیبانی شده است.
علت خیانت شوهرم
با توجه به اینکه شما ذکر کرده اید که در دو سال گذشته شوهرم بهم خیانت می کنه.
به نظر می رسد که او تمایل دارد روابط را بهبود بخشد.
بنابراین اگر می خواهید موضوع را بررسی کنید.
توصیه می کنیم به همسرتان به روشهای مختلف اعتماد کنید.
برای هر رفتار دیگری که باعث سوء ظن و بد رفتاری او می شود، با او صحبت کنید.
شما باید اعتماد آسیب دیده را تعمیر کنید.
هنگامی که اعتماد متقابل در رابطه ای مانند رابطه زناشویی ایجاد می شود.
نباید کسی باشد که باعث بی اعتمادی و حتی طرف دیگر می شود که بتواند مشکل را حل کند.
در واقع، زمان برای به دست آوردن اعتماد نیاز دارد.
رفع بی اعتمادی بین زوجین
برای حل مشکل، شما باید دوباره بتوانید عشق خود را به شریک خود اثبات کنید.
یعنی با بی اعتمادی خود، حتی به مدت طولانی.
همسرتان را دوست داشته باشید و مهربان باشید و با مشاور مشورت کنید.
با تمام اینها، اگر زندگی دنیای فعلی شما دشوار است، اگر آن را بهتر یا بدتر بدانید، آن را از بین ببرید.
یکی از این علائم، جذابیت بیشتر احزاب با چیزهایی است که جز با یکدیگر نیستند.
این به این معنی است که یک فرد تلاش می کند.
بیشتر زمان خود را صرف خارج از خانه خود و با افراد غیر از همسرش صرف کند.
بی تفاوتی و بی توجهی به همسر در مورد مسائل مختلف، از جمله ظاهر.
و رفتار فیزیکی، و نیز در معرض سردی رفتار او، نشانه های مهم دیگر خیانت در زندگی مشترک است.
نشانه های خیانت شوهرم
نشانه های دیگری از این عبارتند از:
خودمختاری، خودخواهی و کنترل خود در یک زندگی مشترک که در آن فرد دیدگاه های خود را به کار می گیرد و به نظرات طرف مقابل خود توجه نمی کند.
به خاطر داشته باشید همیشه واقع بینانه باشید و هرگز خودتان را فریب ندهید .
که این اتفاق برای شما غیر قابل باور نخواهد بود، اما با رویکرد منطقی به همسرتان بدون اتهام به او، در مقابل این مسئله را قبل از این اتفاق به تاخیر می اندازید.
زندگی با یک زن بدخواه شاید یکی از سخت ترین کارهایی است که تا به حال انجام داده اید.
در صورت تصمیم گیری در مورد آنچه شما می خواهید یا انجام ندهید هیچ پاسخ درستی وجود ندارد.
انچه همه شما می توانید انجام دهید این است که با همسرتان ارتباط برقرار کنید.
به صدای خود گوش دهید و تصمیم بگیرید که آیا این رابطه ارزشش را دارد. خودت را سرزنش نکن.
https://kanonm.ir/wp-content/uploads/2018/06/شوهرم-بهم-خیانت-کرد.png694962مشاورhttps://kanonm.ir/wp-content/uploads/2019/07/logo-kanonm-horizental-mobile.pngمشاور2018-07-28 08:53:422022-06-25 13:26:52چرا شوهرم بهم خیانت کرد
رفتار با زن خیانتکار:اولین مرحله و ساده ترین شیوه برای بهتر شدن اعتماد .
و همینطور معذرت خواستن از سوی همسر عهد شکستن می باشد.
معذرت خواهی کردن با صداقت یک معجزه محسوب می شود.
15 گام برای مقابله با خیانت و غلبه بر صدمه
مطمئن نیستید که آیا هرگز می توانید بر کاری که آنها انجام دادند، غلبه کنید؟ برای مقابله و درمان خیانت شریک عاشقانه خود از متخصص کمک بگیرید. برای چت آنلاین با شخصی در حال حاضر اینجا را کلیک کنید .
احساس می کنی بهت خیانت شده کسی که به او اهمیت می دهید، شاید حتی عشق، پیوندهای اعتماد را شکسته و کاری انجام داده است که قلب شما را عمیقاً بریده است.
چه کار میکنی؟ چگونه می توانید این خیانت را پشت سر بگذارید و درمان کنید؟ آیا هرگز قادر خواهید بود آنها را به خاطر کاری که انجام داده اند ببخشید؟
چه خیانت یکی از اعضای خانواده، بهترین دوست، شریک زندگی یا شخص دیگری باشد، اقداماتی که ممکن است برای غلبه بر صدمه ایجاد شده انجام دهید تقریباً یکسان است.
مقابله با عواقب فوری یک خیانت
۱- احساسات خود را نام ببرید.
خیانت یک عمل است. احساسات ناشی از آن همان چیزی است که ما می گوییم “احساس می کنیم به ما خیانت شده است.”
برای شروع بهبودی پس از عمل، باید در مورد احساساتی که این عمل ایجاد کرده است دقیق تر باشید.
برخی از رایجترین مواردی که ممکن است با آنها روبرو شوید عبارتند از:
خشم – شما صدمه دیده اید و یکی از طبیعی ترین احساسات در چنین موقعیت هایی خشم است. «چطور جرات می کنند؟! چطور توانستند؟! آنها هزینه این را خواهند پرداخت!»
غم و اندوه – ممکن است بسیار ضعیف شوید، حتی زمانی که یک خیانت را کشف کنید، گریه کنید. این ممکن است به این دلیل باشد که شما احساس از دست دادن می کنید. از دست دادن اعتماد، از دست دادن کسی که فکر می کردید، از دست دادن خاطرات خوشی که از او دارید، از دست دادن آینده ای که با او دیدید.
سورپرایز – بله، احتمالاً وقتی متوجه شدید که این شخص یا افرادی به شما خیانت کرده اند، شوکه شده اید. شاید هیچ تصوری از احتمال این موضوع نداشته باشید.
ترس – ممکن است نگران عواقب این خیانت باشید. ممکن است به معنای یک تحول بزرگ در زندگی شما باشد و این ناشناخته ها شما را می ترسانند.
انزجار – شما حتی نمی توانید در مورد آن یا آنها فکر کنید زیرا باعث می شود شکم شما به هم بخورد.
ناامنی – ممکن است خود را زیر سوال ببرید و شک کنید که آیا شایسته عشق و مراقبت هستید یا خیر. از این گذشته، شخصی که به شما خیانت کرده است به وضوح احساس می کند که شما نیستید.
شرم – ممکن است خودتان را سرزنش کنید و از آنچه اتفاق افتاده است و اینکه دیگران ممکن است اکنون شما را ببینند و با شما رفتار کنند احساس شرمندگی کنید.
تنهایی – این خیانت شماست و خیانت هیچ کس دیگری. آنها چگونه می توانستند بفهمند؟
سردرگمی – ممکن است به سادگی نتوانید آنچه را که اتفاق افتاده است درک کنید؟ به نظر می رسد هیچ کدام از اینها برای شما منطقی نیست.
این یک گام مهم برای شناسایی آنچه در هر لحظه احساس می کنید است. ممکن است پس از یک خیانت، بسیاری یا همه اینها را احساس کنید – به احتمال زیاد در یک زمان چند مورد و در حین پردازش آنها به جلو و عقب می چرخید.
به عنوان مثال، تعجب و سردرگمی ممکن است اولین چیزهایی باشد که شما احساس می کنید، که سپس جای خود را به خشم و انزجار یا غم و اندوه و ترس می دهد. پس از آن ممکن است به غافلگیری با رنگ شرم بازگردید.
یک پیشروی واضح یا یکنواخت از یکی به دیگری وجود نخواهد داشت، بلکه یک گرداب آشفته از احساسات وجود خواهد داشت.
2. در مقابل تلافی مقاومت کنید.
با برخی از خیانت ها، ممکن است تمایل شدیدی برای تلافی داشته باشید.
نکن!
ممکن است از آنچه اتفاق افتاده احساس عصبانیت کنید و احساس کنید که آنها مستحق مجازات هستند، اما به ندرت این یک تلاش سازنده است.
اگر یک راه برای طولانی کردن صدمه و به تأخیر انداختن روند بهبودی وجود دارد، نقشه کشیدن و برنامه ریزی برای انتقام است.
قیاس خیانت را به عنوان بریدگی یا بریدگی در گوشت بدن خود در نظر بگیرید. به زودی یک دلمه روی زخم ایجاد میشود، اما اغلب تمایل به تحریک آن و برداشتن آن وجود دارد. خارش دارد، درد دارد، و شما احساس می کنید که باید کاری برای آن انجام دهید.
با این حال، به تجربه میدانید که هرچه بیشتر پوسته را لمس کنید و پوسته را بچینید، مدت بیشتری باقی میماند و احتمال بر جای گذاشتن جای زخم بیشتر میشود.
انتقام گیری کمی شبیه برداشتن دلمه است: فقط یک بار دیگر زخم را باز می کند و باعث درد بیشتر شما می شود. و هر چه بیشتر این کار را انجام دهید (حتی هر چه بیشتر به انجام آن فکر کنید)، احتمال بیشتری وجود دارد که این درد را تا آخر عمر با خود حمل کنید.
در برابر وسوسه بازپس گیری خود مقاومت کنید. این احساسات در نهایت محو می شوند و می گذرند و شما خوشحال خواهید شد که از تحمیل رنج مشابه به خائن خود خودداری می کنید.
3. وقت بگذارید.
وقتی کسی به شما خیانت کرده است، بهترین راه حل کوتاه مدت این است که تا آنجا که ممکن است به صورت فیزیکی – و الکترونیکی – از او دوری کنید.
این بدان معناست که آنها را نبینید، به آنها پیام ندهید، شبکه های اجتماعی آنها را هر 5 دقیقه چک نکنید.
به احساساتی که در بالا در مورد آنها صحبت کردیم فکر کنید که توسط آتش ایجاد شده اند. ابتدا آتش به شدت می سوزد و احساسات در شعله های آتش سفید می درخشند.
قابل احتراق ترین سوخت برای آن آتش تماس با کسی است که به شما خیانت کرده است. بنابراین، برای اینکه آتش بسوزد، باید سوخت به آن اضافه نکنید.
شما باید کمی وقت بگذارید و رابطه خود را با آن شخص قطع کنید.
اکنون، اگر آنها سعی کردند با شما تماس بگیرند (و احتمالاً این کار را خواهند کرد)، شما فقط می توانید با حالتی آرام به آنها بگویید که برای مقابله با کاری که انجام داده اند به زمان و مکان نیاز دارید. از آنها بخواهید به خواسته های شما احترام بگذارند و شما را رها کنند.
با تبدیل شدن آتش به اخگر، عواطف شما در نهایت شروع به محو شدن خواهند کرد. اکنون در موقعیت بسیار بهتری خواهید بود که به وضوح فکر کنید و رویدادها را پردازش کنید و تصمیم بگیرید که چه کاری انجام دهید.
رفتار با زن خیانتکار
4. با شخص ثالث صحبت کنید.
در این مواقع، صحبت در مورد حادثه و احساساتی که در مورد آن دارید با یک فرد قابل اعتماد می تواند کمک کند.
بیان احساسات خود به صورت بیرونی و گفتن آنچه در حال حاضر در درون ذهن و قلب شما در حال رخ دادن است را به روح دیگری بگویید میتواند تحسین برانگیز باشد.
با این حال، نکته مهم این است که با کسی صحبت کنید که بتواند نسبتاً بی طرف بماند.
دلیل این امر این است که آنها می توانند مشاوره صادقانه و بازخورد سازنده در مورد برنامه شما برای مقابله با موقعیت ارائه دهند.
چیزی که شما نمی خواهید یک مرد یا زن بله است که شما را در حالی که در مورد خیانتکار خود ناله می کنید و هیاهو می کنید و هیزم به آتشی که قبلاً در مورد آن صحبت کردیم، می افزاید. این ممکن است در آن زمان احساس خوبی داشته باشد، اما به شما کمکی نمی کند که احساسات خود را حل کنید.
اگر کسی را ندارید که بتوانید در این مورد با او صحبت کنید، توصیه می کنیم با یک متخصص روابط از کلینیک ستاره ایرانیان صحبت کنید که می تواند گوش مورد نیاز و مشاوره ای را که به دنبال آن هستید ارائه دهد. برای چت کردن با یکی در حال حاضر اینجا را کلیک کنید .
5. خیانت را بررسی کنید.
مردم به دلایل مختلف کارهای آزاردهنده انجام می دهند و ممکن است به شما کمک کند که در مورد چگونگی وقوع این خیانت فکر کنید.
بی احتیاطی بود؟ ناشی از ضعف بود؟ یا این یک اقدام عمدی و آگاهانه بود؟
همه ما گاهی اوقات کاری را در کسری از ثانیه می گوییم یا انجام می دهیم و فوراً از آن پشیمان می شویم. خیانت بی دقتی مانند افشای اطلاعات شخصی که شخصی محرمانه به شما گفته است بدون شک آسیب زا است، اما تا حدودی قابل بخشش است.
هنگامی که در یک مکالمه شرکت می کنید، می توانید 100% روی اهمیت چیزی که می گویید متمرکز نشوید و چیزها واقعاً ممکن است به طور تصادفی “از بین بروند”.
البته، هرچه اهمیت اطلاعات بیشتر باشد، باور اینکه خیانتکار شما اشتباهاً آن را فاش کرده است، آسانتر است. برخی از رازها به طور طبیعی در گفتگو آشکار نمی شوند.
مرحله بعدی از یک خیانت بی دقت، خیانتی است که به دلیل ضعف کسی به وجود می آید .
برخی از افراد کنترل برخی هوس ها را بسیار دشوار می دانند، حتی اگر به شما قول داده باشند که این کار را می کنند.
اعتیاد مثال خوبی برای این موضوع است. برای مثال، ممکن است احساس کنید به شما خیانت شده است که یکی از شرکای زندگی یا یکی از اعضای خانواده گفته است که نوشیدن الکل را کنار میگذارد، اما متوجه میشوید که این کار را پشت سر شما انجام دادهاند و در مورد آن به شما دروغ گفتهاند .
سایر افراد ممکن است محرمانه نگه داشتن آنچه شما به آنها می گویید تقریبا غیرممکن بدانند. آنها فقط باید با کسی در مورد آن صحبت کنند، شاید به عنوان ابزاری برای پردازش احساسات خود در این مورد.
وقتی متوجه میشوید هنوز هم میسوزد، اما شاید بتوانید کمی همدردی کنید.
سپس خیانت هایی وجود دارد که اعمال عمدی آشکار و ساده است، یا از روی بدخواهی، فرصت طلبی یا بی تفاوتی بی عاطفه.
شاید شایعات اداری شنیده باشند که شما در مورد دوران سختی زندگی تان صحبت می کنید و به هر کسی که در مورد تجارت خصوصی شما گوش می دهد می گویند.
یا ممکن است شریک زندگی شما به شما خیانت کند، یکی از اعضای خانواده شما را در مقابل فرزندانتان تحقیر کند، یا یک شریک تجاری از معامله ای که شما توافق کرده بودید، انکار کند.
این اعمال آگاهانه و بدون توجه به احساس شما انجام می شود. آنها اغلب توسط خودخواهی هدایت می شوند.
درک اینکه کدام یک از اینها در مورد شما بیشتر صادق است می تواند به شما کمک کند تا بر احساسات منفی غلبه کنید و از حادثه عبور کنید.
6. رابطه را بررسی کنید.
کسی که به او اهمیت می دهید به شما آسیب رسانده است، اما چقدر درد عاطفی دارید؟
همه چیز به نزدیکی آن رابطه بستگی دارد. پس از یک خیانت، احتمالاً خواهید دید که آن شخص چقدر برای شما ارزش دارد.
خیانت دوستی که از او جدا شده اید و اکنون بیش از یک یا دو بار در سال نمی بینید، با خیانت همسر یا والدینی که بخش عمده ای از زندگی شما هستند، بسیار متفاوت است.
اینکه چقدر برای این رابطه ارزش قائل هستید، تعیین می کند که آیا آن شخص را در زندگی خود نگه دارید یا برای همیشه او را کنار بگذارید (که بعداً در مورد آن بیشتر صحبت خواهیم کرد).
7. با کسی که به شما خیانت کرده صحبت کنید.
این گام بزرگی است که برداشتن آن نیاز به جرات و اراده دارد. اما به کسی که به شما خیانت کرده چه می گویید؟
خوب، وقتی احساس آمادگی کردید، ارزش این را دارد که با آنها صحبت کنید و بگویید که اعمال آنها چه احساسی در آن زمان به شما میداد ، و هنوز در مورد آن چه احساسی دارید .
یک نکته مهم این است که آنچه را که می خواهید بگویید به گونه ای ساختار دهید که بر شما متمرکز شود نه آنها. به این ترتیب، می توانید از قرار دادن آنها در حالت دفاعی اجتناب کنید و گفتگو را دوستانه نگه دارید.
بنابراین، جملات خود را با “من” شروع کنید و سعی کنید به حقایق پایبند باشید. گفتن: «وقتی تو احساس شوک و عصبانیت کردم» بهتر از گفتن «تو به من خیانت کردی که…»
خاص باشید اگر هر کدام را همانطور که در بالا توصیه کردیم نامگذاری کنید، باید روی تمام احساسات مختلفی که تجربه کرده اید کنترل داشته باشید. از این کلمات برای بیان تاثیری که اعمال این شخص روی شما گذاشته استفاده کنید.
نه تنها این، بلکه مشخص کنید که دقیقاً چه چیزی بیشتر به شما آسیب زده است. آیا دیگر احساس نمیکنید که نمیتوانید به آنها اعتماد کنید یا اعمال آنها در بخشهای دیگر زندگیتان عواقبی داشته است؟
همه را کنار هم بگذارید و می توانید به عنوان مثال بگویید: “وقتی اجازه دادی باردارم را به همکارانمان بدهی، بسیار شرمنده، تنها و ترسیدم – این من را در موقعیت دشواری با رئیس قرار داده است و من نگران هستم. در مورد امنیت شغلی آینده من.»
اگر به شما کمک می کند تا افکار و احساسات خود را در قالب کلمات بیان کنید، ممکن است نامه ای برای کسانی که به شما صدمه زده اند بنویسید . می توانید آن را به آنها بدهید تا بخوانند یا برایشان بخوانید. این به ویژه در مواردی مفید است که در موقعیتهایی که مجبور هستید با کسی روبرو شوید، دچار آشفتگی میشوید.
8. قطع رابطه با متخلفان تکراری.
این که آیا خیانت را ببخشید و رابطه را حفظ کنید، به چیزهای زیادی بستگی دارد: شدت آن، میزان ارزشی که برای رابطه قائل هستید، و نحوه کاهش خیانت (نگاه کنید به نقطه 4) و موارد دیگر.
با این حال، یکی از مواردی که باید در نظر داشته باشید این است که آیا این اولین باری است که آنها چنین کاری را با شما انجام می دهند یا در واقع با سایر افرادی که ممکن است با آنها آشنا باشید.
اگر کسی قبلاً به شما آسیب رسانده است، یا اگر شکلی دارد که شما از آن آگاه هستید، باید به شدت فکر کنید که آیا حفظ این شخص در زندگی شما برای شما بهترین است (و برای سایر افراد مهم زندگی شما مانند کودکان بهترین است).
به طور کلی، ضربه دوم فشار بسیار بیشتری بر رابطه و تعاملات شما با یکدیگر وارد می کند که بهترین کار این است که در همان لحظه زمان را اعلام کنید.
ضربه سوم یا بیشتر و شما در حال سرگردانی به قلمرو فعال کردن آنها هستید. به این نقطه برسید و آنها فکر خواهند کرد که می توانند به شما خیانت کنند و از آن دور شوند.
5 قدم برای غلبه بر خیانت
وقتی احساس می کنید به شما خیانت شده است، این چیزی نیست که بتوان خیلی سریع با آن کنار آمد. شما به زمان نیاز دارید تا همه چیزهایی که اتفاق افتاده است را پردازش کنید و این بسته به رویدادهای خاص متفاوت خواهد بود.
در ابتدا، فقط باید تمام تلاش خود را بکنید تا با طوفان احساسات درونی کنار بیایید و در عین حال ظاهر یک زندگی عادی را حفظ کنید. پس از همه، شما هنوز مسئولیت هایی دارید که باید از آنها مراقبت کنید.
با گذشت زمان، متوجه خواهید شد که بر شوک اولیه غلبه کرده اید و شروع به التیام زخم های عاطفی خود می کنید. کارهای خاصی وجود دارد که می توانید برای کمک به این موضوع انجام دهید.
1. به خودتان فکر کنید.
وقتی گرد و غبار کمی فرو نشست و احساسات شما کمتر خام شد، ممکن است از یک دوره درون نگری بهره مند شوید.
این زمانی است که به درون خود نگاه می کنید و سعی می کنید خیانت، عواقب و پیامدهای طولانی مدت زندگی خود را درک کنید.
ممکن است بخواهید بلافاصله پس از اینکه به شما خیانت شد، افکار، احساسات و رفتارهای خود را بازتاب دهید و در نظر بگیرید که چگونه ممکن است سعی کنید از موقعیت های مشابه در آینده اجتناب کنید (یا اگر با چنین موقعیتی مواجه شدید متفاوت عمل کنید).
برای اینکه بیشترین سود را از این موضوع ببرید، برخی از روانشناسان پیشنهاد میکنند که به جای پرسشهای مبتنی بر چرایی ، روی پرسیدن سؤالهای مبتنی بر چه تمرکز کنید.
این تئوری، همانطور که در این مقاله به خوبی خلاصه شده است ، می گوید که پرسیدن اینکه چرا اتفاقی افتاده یا چرا چنین احساسی داشته اید یا عمل کرده اید، شما را در دام گذشته نگه می دارد و در مورد رویدادها نشخوار می کنید.
همچنین ممکن است ذهنیت قربانی را القا کند که به موجب آن بر آنچه با شما انجام شده و چه کسی مقصر آن است تمرکز می کنید.
از سوی دیگر، سوال فعالتر چیست: چه احساسی دارم، گزینههای من چیست، و چه چیزی واقعاً 5 سال بعد اهمیت خواهد داشت ؟
اینها همه سوالات آینده نگری هستند که می توانند شما را از خیانت دور کنند و به جایی برسانید که بتوانید شفا پیدا کنید و بهبودی پیدا کنید.
بنابراین، به هر طریقی فکر کنید، اما سعی کنید آن را به بازتابی مولد تبدیل کنید که بیش از حد درگیر نیست، بلکه به دنبال حرکت است.
ممکن است مجبور شوید به هر گونه افکار وسواسی که در مورد خود خیانت دارید بپردازید. پس از همه، شما احتمالاً سؤالات زیادی در مورد آنچه اتفاق افتاد، چگونه اتفاق افتاد و چرا رخ داد دارید.
اما تا زمانی که نتوانید به طور واقع بینانه به این سؤالات پاسخ دهید، فکر کردن به آنها بارها و بارها فقط شما را در وضعیت دردناک عاطفی که اکنون در آن هستید گیر می دهد.
به سؤالات مربوط به خود و نحوه پاسخ شما به خیانت پایبند باشید – می توانید پاسخ آنها را بیابید.
2. سعی کنید در مورد رابطه واقع بین باشید.
از بت دادن به گذشته به عنوان لحظه ای عالی در زمانی که همه چیز در دنیا خوب بود خودداری کنید. واقع بین باشید و بپذیرید که قبل از وقوع خیانت مشکلاتی در رابطه شما وجود داشته است.
این ضربه را تا حدودی ملایم می کند زیرا احساس نمی کنید که زندگی آرام با این شخص را از دست داده اید. شما تصدیق خواهید کرد که احتمالاً زمانی که این اتفاق افتاد در حال عبور از یک مشکل سخت بودید.
2. اندوهگین شدن.
بخشی از فرآیند غلبه بر آنچه اتفاق افتاده، غصه خوردن است. در برخی موارد، این ممکن است به معنای غمگین کردن رابطه ای باشد که به پایان رسیده است. در برخی دیگر، ممکن است به معنای غمگین کردن آینده ای باشد که برای خود و شخص دیگری تصور کرده بودید، صرف نظر از اینکه آیا موفق به حفظ رابطه شده اید یا خیر.
این قطعاً شامل خشم و غم و اندوه است، اما بسیاری از احساسات دیگر را نیز شامل می شود. حتی ممکن است دچار افسردگی موقت شوید. شما باید این احساسات را به جای سرکوب آنها احساس کنید.
شما باید بپذیرید که اتفاق افتاده است. این به این معنی نیست که شما باید با آن مشکلی نداشته باشید، اما باید بپذیرید که این عمل اتفاق افتاده است و منجر به آسیب زیادی شده است.
3. ببینید آیا می توانید خیانتکار خود را ببخشید.
ممکن است در حال حاضر امکان پذیر نباشد، اما باید سعی کنید در نهایت کسی را که به شما خیانت کرده ببخشید. بخشش برای آنها نیست. این برای تو است. بخشیدن آنها به این معنی نیست که شما با کاری که آنها انجام دادند مشکلی ندارید. می گوید که می خواهید رنج خود را در اطراف آن رها کنید.
بخشش مستلزم این است که تصمیم بگیری بهتر است از آسیب عبور کنی تا اینکه بگذاری تو را ببلعد و آینده ات را مسموم کند. همچنین از شما میخواهد که هرگونه احساس بدی را که ممکن است نسبت به فردی که به شما خیانت کرده است، رها کنید.
کار و زمان میطلبد و همیشه آرام نخواهد بود. ممکن است فکر کنید که آنها را بخشیدهاید، اما متوجه میشوید که هنوز خشم یا رنجش را در خود نگه میدارید.
بخش مهمی از بخشیدن کسی این است که سعی کنید با او همدردی کنید و عیوب او را جزئی از انسان بودنش بدانید. ممکن است بخواهید در مورد نقص های خود فکر کنید تا شکاف بین شما و آنها را پر کنید. شما ممکن است به کسی خیانت نکرده باشید، همانطور که آنها به شما خیانت کردند، اما بدون شک با اعمال خود به دیگران آسیب رسانده اید.
در نهایت، شما قادر خواهید بود خیانت را به گذشته خود بسپارید… حداقل در بیشتر موارد. ممکن است هرگز نتوانید آن را به طور کامل رها کنید، اما دیگر تاثیری عالی بر زندگی شما نخواهد داشت. حتی ممکن است بتوانید آن را به عنوان یک لحظه مهم در زندگی یا رابطه خود ببینید که در درازمدت مزایایی دارد.
اگر می خواهید جزئیات بیشتری در مورد بخشش داشته باشید، می توانید این دو مقاله را بخوانید:
چگونه یک نفر را ببخشیم: 2 مدل علمی بخشش
17 گام برای بخشیدن شریک خیانتکار و غلبه بر خیانت
4. مراقب خودت باش.
«مواظب خودت باش» ممکن است مانند توصیههای کهنه و خستهای به نظر برسد که برای هر بیماری و بدیای که تاکنون وجود داشته است داده میشود. اما به دلیلی زیاد به شما داده می شود – اگر با جسم و ذهن خود با مهربانی رفتار کنید، خیلی سریع تر درمان می شوید.
با خوب غذا خوردن، ورزش منظم، اطمینان از خواب کافی و گذراندن وقت برای انجام کارهایی که از آن لذت می برید، احساس بهتری نسبت به خود و موقعیت خواهید داشت.
این بدان معنا نیست که نمی توانید چند روز در رختخواب خود بنشینید و بستنی و شکلات بخورید، اما به خودتان اجازه ندهید که آنجا بمانید. شما باید بگویید بس است و به زندگی خود و انجام کارهایی که باعث تولید آن مواد شیمیایی حس خوب در مغز شما می شود، بازگردید.
5. کمک بگیرید.
اگر متوجه شدید که نمیتوانید درد را پشت سر بگذارید یا افکار مربوط به خیانت را از سرتان بیرون کنید، ممکن است از آسیب خیانت رنج ببرید. این می تواند در هر نوع خیانت اتفاق بیفتد، اما در خیانت هایی که در دوران کودکی اتفاق می افتد یا شامل زنا می شود، بیشتر دیده می شود.
اگر رفتارهای شما از زمان خیانت تغییر کرده است و به شیوه های قابل توجهی بر زندگی روزمره شما تأثیر می گذارد، باید برای غلبه بر آن از یک متخصص کمک بگیرید.
آیا خیانتی که تجربه کردید توسط شریک زندگیتان انجام شده است، و آیا هنوز مطمئن نیستید که چگونه به آن نزدیک شوید؟ روند بهبودی زمان می برد و همانطور که در بالا ذکر شد، صحبت با شخص ثالث بی طرفی که به نگرانی ها و احساسات شما گوش می دهد و توصیه هایی برای کمک به شما ارائه می دهد می تواند مفید باشد. پس چرا با یک متخصص روابط از مرکز مشاوره ستاره ایرانیان صحبت نمی کنی؟
چگونه می توانم بفهمم که طرف مقابل واقعا متاسف است؟
وقتی شخصی به شما خیانت کرده است، طبیعتاً انتظار عذرخواهی از او خواهید داشت. اما چگونه می توان تشخیص داد که این عذرخواهی واقعی است؟
این به این بستگی دارد که آن شخص چگونه عمل می کند و چگونه به خیانت نگاه می کند. اگر شخصی واقعاً پشیمان باشد، این کار را می کند:
اعمال آنها را تصدیق کنید، وسعت کامل آنها را آشکارا به اشتراک بگذارید و برای آنها عذرخواهی کنید.
مسئولیت اعمال خود را بپذیرند و به دنبال توجیه آنها نباشند
بفهمید که چگونه به شما صدمه زدند و چرا کاری که انجام دادند اشتباه بود
از طریق زبان بدن و نحوه صحبت کردنشان پشیمانی نشان می دهند
سعی کنید همه چیز را به هر شکلی که احساس می کنند درست کنید
سعی کنید ارتباط آنها با شما را بهبود بخشید، که ممکن است شامل باز بودن و آسیب پذیرتر بودن در مورد احساس آنها باشد
سعی کنید در آینده انتخاب های بهتری داشته باشید
طرف مقابل از عذرخواهی امتناع می ورزد. باید چکار کنم؟
اگر کسی که به شما خیانت کرده است عذرخواهی نمی کند و حاضر نیست به خاطر کاری که انجام داده است سرزنش کند – و شما زمان و فرصت کافی برای انجام این کار به او داده اید – باید فکر کنید.
اگر این یک رابطه عاشقانه است، باید به فکر جدایی از آنها باشید، اگرچه این بستگی به جدیت خیانت دارد. شاید در نهایت نقشی را که در حوادث بازی کردهاند بپذیرند و عذرخواهی کنند، اما ممکن است نتوانند. این شما هستید که باید تصمیم بگیرید که آیا می خواهید با کسی باشید که اینطور با شما رفتار می کند و حتی برای آن پشیمان نمی شود.
اگر این یک دوستی است، ممکن است بخواهید به این فکر کنید که آیا این شخص سزاوار جایگاهی در زندگی آینده شماست یا خیر. لازم نیست همه دوستی ها دوام بیاورند.
و این یکی از اعضای خانواده است، شما هنوز می توانید در نظر بگیرید که چقدر زمان را به آن رابطه اختصاص می دهید. شما میتوانید در جمعهای خانوادگی متمدن باشید و در گفتگوهای مودبانه شرکت کنید، اما اگر آنها حاضر نباشند تا حدی مقصر اتفاق افتاده باشند، لازم نیست تلاش زیادی برای ترمیم آسیب انجام دهید. شما نمی توانید خانواده خود را انتخاب کنید، اما باید انتخاب کنید که چگونه به روابط خود با آنها برخورد کنید.
برخی از افراد به سادگی نمی توانند عذرخواهی کنند یا سرزنش هر کار اشتباهی را بپذیرند. به عنوان مثال، کسانی که مبتلا به اختلال شخصیت خودشیفته هستند، هرگز نمی توانند بسته ای را که نیاز دارید به شما ارائه دهند، بنابراین بهتر است تا جایی که ممکن است به طور کامل با آنها قطع رابطه کنید.
اعتماد به زن خیانتکار
برای بازگرداندن اعتماد فقط معذرت خواهی کردن از همسر خود کارساز نمی باشد.
بلکه باید برخورد های بخصوصی را انجام دهید.با زن خیانتکار چه کنیم؟
بیشتر اشخاص بیان می کنند که خیانت علتهای فراوانی دارد.
ولی به عقیده ما پر اهمیت ترین دلیل خیانت نه به سطح مالی ارتباط دارد.
و نه به حس انتقام گرفتن و یا به دلیل تنوع طلبی در همسران.
علت خیانت کردن زن
همسر هنگامی به بی وفایی کردنمیپردازد که عشق خود را در زندگی گم کند .
تصور کنند که این عشق در شخص دیگری می باشد.
اگر علاقه دارید که بدانید به چه صورت خیانت و به جبران کردن بپردازید .
به صحبت و درد و دلهای همسر خود با تمام وجود خود گوش کنید.
این حق را به خودتان هیچ وقت ندهید .
اجازه بدهید که همسرتان درد دل خود را برای شما بازگو کند.
بیان شدن احساس همسر راه بازگشت اعتماد و بهتر شدن ارتباط را راحتتر میکنند.
اگر تمایل دارید که خیانت را به جبران کردن بپردازید.با زن خیانتکار چه کنیم؟
دلیل عهدشکنی زن خیانتکار
پر اهمیت ترین کار شما این می باشد که علت این رفتار را از او بپرسید.
خیانت کردن زنگ خطری می باشد که شما در رابطه با مشکلات زناشویی هشدار خواهد داد.
پیش از آنکه همسر شما به سرزنش کردن خود بپردازد که به چه علت اعتماد کرده است.
شما می توانید پیش قدم شوید و دلیل عهدشکنی خود را برای او بازگو کنید.
این عوامل باعث می شود که اعتماد به نفس شما افزایش پیدا کند .
و می توانید علت اصلی نفر سوم را در زندگی خود متوجه شوید.با زن خیانتکار چه کنیم؟
هرچند بعد از خیانت همسرشما کمتر اعتماد خواهد کرد یا اصلا اعتماد از بین می رود.
این نکته را توجه داشته باشید که همسر شما تکیه گاه شما محسوب میشود و به اعتماد شما احتیاج دارد.
https://kanonm.ir/wp-content/uploads/2018/03/زن-خیانتکار-چه-کنیم؟.jpg694962مشاورhttps://kanonm.ir/wp-content/uploads/2019/07/logo-kanonm-horizental-mobile.pngمشاور2018-07-15 10:24:032022-06-25 14:17:33رفتار با زن خیانتکار
https://kanonm.ir/wp-content/uploads/2018/07/پسر-زنم.png694962مشاورhttps://kanonm.ir/wp-content/uploads/2019/07/logo-kanonm-horizental-mobile.pngمشاور2018-07-12 08:00:102022-06-25 13:51:22دوست پسر زنم
برای پخش فایل مرورگر خود را آپدیت کنید یا از اینجا فایل را دانلود نمایید. جواب خیانت چیست؟:مهم نیست چه اسمی بر روی خیانت گذاشته شود.
عواقب و آسیب آن یکسان است. به اندازه کشتن یک زندگی صدمه دیده است.
همان زندگی مشترک است که مدتها قبل با وفاداری و آرزوی روزهای شاد زندگی را شروع کرده است.
جواب خیانت چیست؟
شما متوجه می شوید که همسر شما خائن است و بی اعتنایی می کند.
این واقعا شما را ناراحت می کند و به عرصه را بر شما تنگ می کند.
شما تصور می کنید که ازدواج هرگز اجازه نمی دهد که همسر شما به شما خیانت کند.
و خودتان نیز خیانت نمی کنید، اما همه چیز به دلخواه شما نیست.
با این حال، هنگامی که شما می فهمید که چه کاری انجام داده است، احساس ناراحتی می کنید.
چگونه می توانید آزار و اذیت او را ببخشید، همسر تان را ببخشید.
و زندگی مشترک خود را از خطر نابودی نجات دهید؟
رفتار با همسر خیانتکار امری مهم و سخت است.
بعد از خیانت ما چه کارهایی باید کنیم؟
برای مقابله با مشکل، به زمان بیشتری نیاز خواهید داشت.
مقالات سایت توسط تیم تخصصی مشاوران و روانشناسان “کانون مشاوران ایران “تهیه و پشتیبانی شده است.
واکنش مناسب به خیانت
جدایی ها دردناک هستند، اما زمانی که آنها خیانت هم می کنند، سخت است که ببینیم چگونه بر آن غلبه می کنی.
زمانی که فهمیدم سابقم خیانت کرده است، منقلب شدم. البته من او را سرزنش کردم، اما وقتی صادقانه به رابطه مان نگاه کردم، متوجه شدم که اشتباهات زیادی در آن وجود داشته است – از جمله از طرف من. من به 30 سالگی نزدیک می شدم و به خاطر سال هایی که هدر داده بودم احساس افسردگی می کردم. بعد از برگزاری یک مهمانی ترحم یک هفته ای، تصمیم گرفتم که دیگر نمی خواهم هدر بدهم. بنابراین من برای کمک به خودم برای ادامه کار اقدام کردم و در واقع متوجه شدم که در نتیجه خیانت پیشرفت کردم.
در اینجا چند نکته وجود دارد که به شما کمک می کند تا با این خیانت نهایی کنار بیایید و اگر در موقعیتی مشابه قرار گرفتید، قوی تر بازگردید:
1. ارتباط خود را با سابق خود قطع کنید
این توصیه معقولی است حتی اگر به شما تقلب نشده باشد. مگر اینکه برای حل مسائل تدارکاتی مانند فرزندان، رهن، اجاره یا قبض نیاز به تماس با یکدیگر داشته باشید، سپس شماره تلفن و ایمیل آنها را از زندگی خود حذف کنید. اگر این کار را نکنید، فقط وسوسه خواهید شد که از آنها پیامک بفرستید و سؤالاتی مانند “چرا این کار را کردید؟” آیا به اندازه کافی خوب نبودم؟ آیا تا به حال مرا دوست داشتی؟ – به خصوص بعد از چند نوشیدنی.
پاسخهایی که میگیرید (اگر اصلاً دریافت کنید) بعید است که آرامشی برای شما به ارمغان بیاورد – نمیتوانید اعتماد کنید که آنها حقیقت خواهند بود، و به ناچار فقط به سؤالات بیشتری منتهی میشوند. به علاوه، وقتی به آنها نگاه می کنید، به احتمال زیاد ناامیدتر از آنچه در نظر داشتید به نظر می رسند و از فرستادن آنها پشیمان خواهید شد.
اگر مجبورید برای سازماندهی مسائل باقیمانده در تماس باشید، به عزم و اراده محکمی نیاز دارید تا به موضوعات دیگر سرگردان نشوید. اگر فکر میکنید احتمالاً کرک میشوید، به یک دوست مورد اعتماد شماره سابق خود را بدهید و آن را از تلفنتان حذف کنید – در صورت نیاز میتوانند آن را به شما تحویل دهند.
اگر همسر سابق شما کسی است که سعی می کند با شما ارتباط برقرار کند، از آنها بخواهید که به این موضوع احترام بگذارند که باید رابطه خود را با آنها قطع کنید – لازم نیست برای همیشه باشد (مگر اینکه شما بخواهید)، بلکه تا زمانی که به آنجا بروید. یک مرحله منطقی تر از غم و اندوه (نقطه 3 زیر را ببینید)، بهتر است با حفظ تماس، عذاب را طولانی نکنید.
این همچنین برای تماس با خانواده سابق خود صدق می کند (باز هم ممکن است در برخی شرایط دشوارتر باشد). ما اغلب خودمان را گول میزنیم که با همسر سابق خود در ارتباط هستیم، زیرا با آنها رابطه نزدیکی داشتیم و میخواهیم این رابطه را حفظ کنیم، در حالی که در واقعیت فقط سعی میکنیم با همسر سابق خود در ارتباط باشیم و تکههایی از اطلاعاتمان را جمعآوری کنیم. می توانند در مورد زندگی خود بدون ما.
2. دوست قبلی خود را از فیس بوک حذف کنید (یا به طور موقت خود را حذف کنید)
در اینجا دو گزینه وجود دارد. اگر فکر میکنید که قدرت اراده دارید که در برابر تعقیب فیسبوکی پس از رفع دوستی با او مقاومت کنید، ممکن است بتوانید از این رویکرد نرمتر استفاده کنید. اگر واقعاً منضبط هستید، حتی ممکن است بتوانید تنها با تغییر ترجیحات خود کنار بیایید تا فعالیت آنها در فید خبری شما نشان داده نشود. همچنین ممکن است بخواهید همین کار را با دوستان مشترک فیسبوکی انجام دهید که احتمالاً عکس هایی از همسر سابق شما با دستان او در سراسر زنان دیگر پست می کنند.
اگرچه این رویکرد به اراده زیادی نیاز دارد و بیشتر ما احتمالاً بهتر است به سراغ گزینه 2 برویم: حداقل یک ماه خود را از فیس بوک حذف کنیم. این همچنان به کمی خویشتن داری نیاز دارد زیرا می توانید به راحتی حساب خود را فعال کنید، اما اگر برنامه را از تلفن خود نیز حذف کنید، ممکن است این کافی باشد تا در صورت داشتن لحظه ای لرزان، شما را در مسیر خود متوقف کند. احتمالاً در ابتدا احساس عجیبی خواهید داشت، اما پس از چند روز به آن عادت خواهید کرد، و در واقع بسیار قدرتمند است که بدانید به طور فعال اقداماتی را انجام می دهید تا غم خود را کنترل کنید.
همین امر در مورد سایر رسانه های اجتماعی که استفاده می کنید نیز صدق می کند.
تقریباً غیرممکن است که از کسی کنار بیایید، اگر مرتباً با او در تماس باشید و دائماً در مورد زندگی او بمباران میشوید. بنابراین نقاط 1 و 2 واقعاً گامهای بسیار مهمی برای رسیدن به توپ هستند.
3. مراحل غم را درک کنید
این مهم است که متوجه شوید غمگین هستید. شما غم مرگ یک رابطه را می خورید، و زمانی که به شما خیانت شده است، احتمالاً خاطره شخصی را که فکر می کردید می شناسید نیز غمگین می کنید.
به طور خلاصه، پنج مرحله غم عبارتند از: انکار، خشم، چانه زنی، افسردگی و پذیرش. هنگامی که در 3 مرحله اول هستید، این زمانی است که از تماس غیر ضروری با سابق خود اجتناب کنید. شما در این زمان به خصوص آسیب پذیر هستید، زیرا احساسات شما در همه جا وجود دارد. اگر مورد خیانت قرار گرفته اید، این امر به ویژه مهم است، زیرا احتمالاً انکار، خشم و چانه زنی زیادی در جریان است.
با آگاهی از مراحل غم و اندوه، تا حدی به شما این امکان را می دهد که خود را از موقعیت جدا کنید و ببینید که این روندی است که همه طی می کنند. همچنین به شما احساس کنترل بر احساسات خود می دهد – می توانید ببینید چه اتفاقی می افتد و درک کنید که کاملاً طبیعی است. بله، زمانی که در مرحله افسردگی هستید، ممکن است احساس کنید که همه چیز دیگر هرگز خوب نخواهد شد، اما دانستن این که این فقط یک مرحله از غم و اندوهی است که در حال گذراندن آن هستید، میتواند به شما کمک کند تا ببینید که نوری در پایان زندگی وجود خواهد داشت. تونل
توجه به این نکته ضروری است که همه مراحل را به یک ترتیب طی نمی کنند و همه آنها را تجربه نمی کنند. بنابراین اگر یک مرحله را از دست دادید، یا اگر برای مدتی بین مراحل به جلو و عقب می پرید نگران نباشید – این کاملا طبیعی است. وقتی آماده شدید به پذیرش خواهید رسید.
4. نقش قربانی را بازی نکنید (و داستان را متوقف کنید)
البته با شما بدرفتاری شده است و شما سزاوار عصبانیت هستید. و بدون شک باید در مورد آن با دوستان و خانواده صحبت کنید. اما زمانی فرا می رسد که دیگر مفید نیست که به کسی و به هرکسی که گوش می دهد بگوید چقدر سختی کشیده اید و سابق شما چه کیسه زباله ای است.
تکرار مکرر داستان فقط به تقویت این موضوع کمک می کند که شما یک قربانی فقیر و بی دفاع هستید و کنترلی بر نحوه واکنش خود در حال حاضر ندارید. بله، سابق شما رفتار وحشتناکی داشت و بله، او مقصر اعمالش است. اما شما نیز مسئول اعمال خود هستید و اگر می خواهید به راه خود ادامه دهید و دوباره شادی را بیابید، باید این را درک کنید و از بازی شهید دست بردارید.
5. جوانب مثبت و منفی رابطه سابق خود را فهرست کنید
هنگامی که در مکان بهتری قرار گرفتید، فضایی از طرف سابق خود داشتید، و بازی قربانی را متوقف کردید، فهرستی از مزایا و معایب همسر سابق خود بنویسید. نکته کلیدی در اینجا این است که واقعاً صادق باشید. بدیهی است که این واقعیت که آنها به شما خیانت کردهاند با معایبی همراه خواهد بود، اما به احتمال زیاد، در واقع چیزهای دیگری اشتباه در رابطه وجود داشته است، و با نگاهی به گذشته متوجه خواهید شد که سابق شما آنقدرها هم کامل نبوده است. همانطور که فکر می کردید
با این حال، این لیست همه چیز در مورد ضرب و شتم سابق نیست. شما باید در مورد نکات مثبت آنها نیز صادق باشید. به شرطی که در فضای سر خوبی قرار داشته باشید (اگر در انکار، عصبانیت یا چانه زنی هستید این کار را انجام ندهید!)، باید بتوانید تصویری منطقی از وضعیت واقعی سابق خود ارائه دهید.
نوشتن این فهرست می تواند واقعاً نیرومند باشد. این به شما اجازه می دهد تا ببینید که سابق شما انسان بوده است، درست مثل بقیه ما. در آمیختگی با همه اشتباهات و کاستی های آنها نیز ویژگی های خوبی است. اگر احساس می کنید آماده هستید، یک تشکر خصوصی برای همه لحظات خوبی که به اشتراک گذاشتید بگویید. اگر مراحل این مقاله را دنبال کنید، حتی ممکن است به نقطهای برسید که میتوانید برای لحظات بد هم تشکر کنید – زیرا آنها بیشترین چیزی را به شما میآموزند.
6. مزایا و معایب رابطه خود را فهرست کنید
اگر به اندازه کافی شجاع هستید، می توانید نقطه 4 را یک قدم جلوتر ببرید و لیستی از مزایا و معایب رابطه خود تهیه کنید. این در مورد کتک زدن خود نیست، بلکه در مورد ادامه دادن است – و اگر واقعاً می خواهید ادامه دهید و روزی یک رابطه شاد و سالم داشته باشید، باید مالک مسائل خود باشید تا بتوانید سعی کنید آنها را از پرورش آنها جلوگیری کنید. دوباره سر زشت
آیا بیش از حد ناامن یا چسبنده بودید؟ آیا رفتارهای غیرقابل قبول را تحمل کردید و اجازه دادید همسر سابقتان همه جا روی شما راه برود؟ آیا سراغ مردی رفتید که به خیانت شهرت داشته باشد؟ اشتباه نکنید، من برای یک ثانیه هم پیشنهاد نمی کنم که خیانت پاسخ مناسبی به هر یک از این چیزها است، اما دو نفر نیاز دارند تا یک رابطه کار کند. مهم است که اجازه ندهید تقلب شما را از اعتراف به مسائل دیگری که در آینده می توان از آنها اجتناب کرد، باز دارد.
این مثال را در نظر بگیرید – زمانی که با هم بودید، همسر سابقتان برای همیشه بدون شما بیرون میرفت، مست میشد و تا ساعتها بیرون میماند. وقتی این اتفاق افتاد کمی سر و صدا به پا کردی، اما در نهایت هر بار آنها را بخشیدی. در نهایت آنها به این نتیجه خواهند رسید که چون شما آن را تحمل کرده اید، می توانند از آن کنار بیایند و حتی ممکن است این منطق را به رفتارهای دیگر نیز تعمیم داده باشند.
اگر این آشنا به نظر می رسد، ممکن است بخواهید در نظر بگیرید که چه نوع رفتاری را در رابطه بعدی خود آماده می کنید. برخی از مرزها را تعیین کنید – سه ضربه و شما بیرون هستید. به هر حال، آیا واقعاً می توانید به شریک بعدی خود اعتماد کنید، اگر او رفتاری مشابه رفتار قبلی شما داشته باشد؟
7. از جدایی به عنوان فرصتی استفاده کنید تا متوجه شوید که برای تکمیل شما به هیچ کس دیگری نیاز ندارید
بسیاری از ما بدون وقفه زیاد از رابطه ای به رابطه دیگر می رویم، زیرا از تنها ماندن می ترسیم، و چون سرمان پر از تصورات افسانه ای شده است که به شخص دیگری نیاز داریم تا ما را کامل کند.
اشتباه نکنید، داشتن رابطه مناسب می تواند یکی از شگفت انگیزترین چیزهای دنیا باشد، اما وقتی تمام دلیل بودن خود را در دستان دیگری قرار می دهید، ارزش خود را بی ارزش می کنید و مسئولیت بیش از حد بر عهده همسرتان می گذارید. این باعث ایجاد نیاز، ناامنی و حسادت در شما می شود و اغلب می تواند دلیلی باشد که شریک زندگی تان کنار می رود و شروع به جستجوی جای دیگری می کند.
از جدایی استفاده کنید تا کمی برای خودتان وقت بگذارید. کارهایی را که از انجام آن لذت می برید فقط برای شما انجام دهید. اگر در رابطه خود “بیش از حد” داده اید، این امر به ویژه مهم است. آیا زمان کافی را برای دیدن دوستان، خانواده و انجام سرگرمی ها صرف کردید؟ یا اینکه تمام وقت خود را به همسر سابق خود اختصاص دادید زیرا فکر می کردید که آنها «زندگی شما» هستند؟
به جای اینکه مستقیماً وارد رابطه دیگری شوید، مدتی را به تنهایی بگذرانید. اگر به آن عادت ندارید، ممکن است در ابتدا احساس ناراحتی کنید. اما اگر واقعاً میخواهید از دویدن مستقیم به آغوش پسر دیگری مانند سابق خود اجتناب کنید، باید از نیاز خود به شخص دیگری برای تکمیل شما چشم پوشی کنید و استقلال عاطفی شما را در آغوش بگیرید .
کلاهبرداران می توانند این نیاز را احساس کنند و از آن به نفع خود استفاده کنند. برخی از کتابهای فلسفه و کمک به خود را بخوانید – این کتابها میتوانند مکانی عالی برای شروع کمک به شما باشند تا متوجه شوید که به اندازه کافی خوب هستید، درست همانطور که هستید.
اگر از جدایی بهعنوان فرصتی برای رشد خود استفاده کنید، وقتی فرد مناسبی از راه رسید، به این دلیل که میخواهید، نه به این دلیل که نیاز دارید، با او خواهید بود. و این یک رابطه بسیار شادتر، سالم تر و امن تر ایجاد می کند.
8. چند قرار ملاقات بگذارید، اما وارد یک رابطه نشوید
این یکی قطعا بهتر است تا زمانی که به مرحله پذیرش فرآیند غم و اندوه نزدیک شوید باقی بماند. در غیر این صورت، شما به احتمال زیاد آسیب پذیر خواهید بود و به راحتی وارد یک رابطه بازگشتی با نوع نامناسبی خواهید شد.
وقتی همه چیز حل شد و از تنهایی راحت شدید، خودتان را بیرون بگذارید و چند قرار ملاقات بگذارید. به دوستانتان اجازه دهید با افرادی آشنا شوند که فکر می کنند برای شما خوب است – افرادی که شبیه سابق شما نیستند. اگر در ابتدا شبیه شما نیستند، ذهن خود را باز نگه دارید. از این گذشته، احتمالاً فکر میکردید که سابقتان هم نوع شماست، و آنها برای شما خیلی خوب نبودند.
وقتی با افراد جدیدی آشنا میشوید، مراقب ویژگیهایی باشید که شبیه ویژگیهای سابقتان هستند و آنهایی که نیستند. نشانه خوبی از اینکه در حال پیشروی هستید و از رابطه خود درس می گیرید این است که می توانید پرچم های قرمز را با دیدن آنها تشخیص دهید – مانند قرار ملاقاتتان که در مورد نحوه گذراندن آنها هر آخر هفته در مستی صحبت می کند یا بیان دیدگاه هایی که شبیه دیدگاه سابق شما بود.
اگر با کسی ملاقات کردید که با او ارتباط برقرار می کنید (که شبیه سابق شما نیست) و می خواهید آن را بیشتر دنبال کنید، مطمئن شوید که کارها را آهسته پیش می برید . هیچ عجله ای وجود ندارد و مهم است که مطمئن شوید به دلایل درست وارد یک رابطه می شوید.
وقتی یک رابطه به پایان می رسد، ممکن است احساس کنید که زندگی شما به پایان رسیده است، و هنگامی که به شما خیانت شده است، آسان است که بقیه عمر خود را با سرزنش سابق خود و بی اعتمادی به هر فرد جدیدی که ملاقات می کنید بگذرانید. اما اگر مراحل بالا را دنبال کنید، به مرور زمان می توانید درد دل را به شفا تبدیل کنید و قوی تر از قبل بیرون بیایید. چه کسی می داند، یک روز حتی ممکن است برای آنچه تجربه به شما آموخته سپاسگزار باشید – می دانم که هستم.
برخورد بعد از خیانت
جاده ای که به شما می گویم شما را در این مسیر هدایت می کند شما باید قبول کنید .
که احساس خشم، نفرت، شک، بی خیال شدن، سردرگمی، ترس، درد و رنج، افسردگی .
و ناراحتی برای فردی که شاهد خیانت همسرش است کاملا طبیعی است.
این مشکل باعث ایجاد برخی مشکلات فیزیکی در فرد می شود.
مانند تهوع و استفراغ، اسهال، مشکلات خواب بی خوابی یا خواب آلودگی.
لرزش، اختلالات، کم غذایی و بی اشتهایی سعی کنید بیشتر از قبل مراقب خودتان باشید.
شما نباید در یک واکنش مستقیم قرار گیرید و ازدواج خود را به عنوان یک مستحق بدانید تا شریک شما از شما جدا نشود.
واکنش مناسب به خیانت
شما نیاز به زمان کمتری برای بروز مسائل دیگر دارید.
شما نباید به طور خاص توجه خود را به خیانت که او کرده است متمرکز کنید.
خنده کاملا طبیعی است و سلامت فرد را نشان می دهد.
تماشای فیلم های خنده دار و سریال ها و صرف وقت برای کسانی.
که لب های شما را می خنداند زندگی بدون توجه به دل شکسته و خیانت همسر هنوز در حال جریان است.
گریه همچنین یک واکنش کاملا طبیعی است.
اگر گریه نمی کنید، می توانید آهنگ های غمگین .
و یا فیلم های غم انگیز را تماشا کنید.
یک دست نوشته و خاطره مانندی برای خودتان بنویسید.
تمام افکار و احساساتی که در مورد خیانت.
و اخاذی شوهرتان داشته اید را بنویسید.
با همسر خود درباره سلف خود صحبت کنید.
جواب خیانت همسر
از تمام سوالاتی که به ذهن شما می آیند بپرسید. شما ممکن است نتیجه گیری کنید .
که همسرتان حتی در زمان انجام این کار در مورد خیانتبه شما فکر هم نمی کند.
به دنبال مشاوره باشید و سعی نکنید تنهایی این مشکل را حل کنید.
هر دو شما و همسرتان باید قبل از داشتن رابطه جنسی محافظت نشده است.
در مورد بیماری های احتمالی منتقله از راه جنسی اطلاعات کسب کنید.
انتظار نداشته باشید احساس ناراحتی و خشم داشته باشید.
زیرا تصمیم می گیرید که همسر خود را ببخشید و همچنان به وفاداری خود متعهد باشید.
از دست دادن رنج های خیانت به زمان نیاز دارد. سعی نکنید که بازی را شروع کنید .
و بدانید چه کسی یا چه چیزی باعث چنین فاجعه ای شده است.
با انجام این کار، فقط انرژی خود را از دست می دهید.
در این صورت، شما تنها می توانید فرد سوم شخص را سرزنش کنید .
و خودتان را به خوبی بشناسید که هیچ چیز درست نخواهد شد.
کنترل عصبانیت در خیانت
اگر بیش از حد عصبانی هستید، در مورد مسائل کوچک تردید کنید، احساس کنید .
که در روی طناب باریک در حل حرکت هستید.
و وقتی به یاد یادداشت های همسر خود می اندیشید.
واکنش شدید فیزیکی را نشان می دهید.
بدون شک بعد از قسمت آسیب دیده و باید در اسرع وقت دکتر خود را ببینید.
شما نباید حادثه آسیب زننده را پنهان کنید. با فرزندانتان صادق باشيد.
اما لازم نيست جزئيات مشکل را شرح دهيد.
چیزی را که بعدا نمی توانید اداره کنید مطرح نکنید.
تنها چیزی که بچه های شما باید بدانند این است که شما به تدریج بهبود می یابید.
واقعی و رو راست باشید. درآمد، سرمایه، مسکن و حمل و نقل را در نظر بگیرید.
اگر تصمیم به پایان دادن به زندگی زناشویی خود دارید.
باید ببینید که آیا شما محل زندگی و شریک زندگی خود دارید.
ازدواج، وضعیت تاهل شما درآمد دارید تا بتوانید نیازهای اصلی خود را برآورده کنید.