کارهایی که در دعوای خانوادگی باید انجام دهیم

کارهایی که در دعوای خانوادگی باید انجام دهیم

۱٫در هنگام دعوای خانوادگی احترام خود را حفظ کنید

هیچ وقت لازم نیست که بیش از اندازه با خانواده همسرتان احساس صمیمیت کنید، زیرا اختلاف نظر در بین همه افراد وجود دارد و شما حتی با دوست صمیمی تان گاهی اوقات به مشکل می خورید و با یکدیگر دعوا و مشاجره می کنید.

در مورد خانواده همسر هم به دلیل اختلاف نظر ها و تفاوت های فرهنگی و سنتی جر و بحث و مشاجره هایی به وجود می آید که صمیمیت بین افراد هم نمی تواند مانع این اختلافات شود.

سعی کنید با خانواده همسرتان متعادل بر خورد کنید و در کنار داشتن برخوردی گرم و همدلانه بیش از اندازه با آن ها صمیمی نشوید و تماس ها و رفت و آمد های زیاد و وقت بی وقت با آن ها نداشته باشید تا اختلاف نظر ها و جر و بحث های شما به حداقل برسد و هم چنین شما احترام خود را حفظ کنید.

در صورتی که صمیمیت شما با آن ها بیش از اندازه شود آن ها به خودشان اجازه می دهند تا در زندگی شما دخالت کرده و ابراز نظر و عقیده کنند در این صورت ممکن است شما احساس خوشایندی نسبت به این موضوع نداشته باشید و از دخالت آن ها خوشتان نیاید.

۲٫ در هنگام دعوای خانوادگی نظرات آن ها را بشنوید و فورا با آن مخالفت نکنید

گاهی اوقات افراد به خاطر این که مانع از دخالت های خانواده همسرشان شوند نسبت به کوچک ترین نظرات آن ها عکس و العمل نشان می دهند و به قول امروزی ها می خواهند طرف را سر جایش بنشانند در حالی که ممکن است نظرات آن ها از روی دلسوزی، بدون غرض و دوستانه باشد.

افراد قبل از نشان دادن هر گونه واکنشی نسبت به نظرات خانواده همسر باید به خوبی به صحبت های آن ها گوش دهد و نظرات آن ها را سبک سنگین کند و بدون توجه به این که نظر به نفع یا ضررش می باشد با گفتن جمله” باشد به آن فکر می کنم” به بحث پایان دهد، و بعد از غیاب طرف هر طور که خودش می خواهد و به نفعش می باشد بهترین تصمیم را بگیرد.

اگر فرد در همان لحظه واکنش سریع انجام دهد نه تنها رفتاری غیر محترمانه داشته است بلکه اختلاف و مشاجره در خانواده بیشتر می شود.

۳٫ در هنگام دعوای خانوادگی و در حضور خانواده همسر برای شوهرتان قدرت نمایی نکنید

یکی از خط قرمزها و نقطه ضعف های خانواده همسر، قدرت نمایی و کنترل عروس بر فرزندشان می باشد،  آن ها دوست ندارند که عروس شان در خانه امر و نهی کند، رییس بازی در بیاورد و فرزندشان مطیع حرف همسرش باشد.

از طرف دیگر بسیاری از زنان فکر می کنند که باید به خانواده شوهر نشان دهند که رئیس و مدیر خانه چه کسی می باشد و به همین دلیل جلوی خانواده نسبت به شوهر امر و نهی می کند  و اختلاف های بسیاری را در میان خانواده ایجاد می کند.

بر اساس مطالب گفته شده سعی کنید زمانی که در جمع خانواده شوهرتان هستید به او امر و نهی نکنید و اگر کاری انجام داد که از نظر شما اشتباه می باشد در جمع با او مخالفت نکرده و چشم غره نروید، مطمئن باشید که تمام رفتار های شما با همسرتان زیر نظر و ذره بین خانواده همسرتان خواهد بود و آن ها نسبت به این مسائل بسیار حساس هستند.

۴٫در هنگام دعوای خانوادگی اگر در یک ساختمان زندگی می کنید در  صورت امکان آن را تغییر دهید

زمانی که دخالت ها و اختلاف های شما با خانواده همسرتان آرامش زندگی شما را از بین برده و با رعایت مطالب فوق نیز این اختلاف ها کاهش نیافته و نتواسته اید اختلاف ها را حل کنید، باید رفت و آمد خود را بسیار کم کنید و از همسرتان بخواهید تا برای رفت و آمدش برنامه مشخصی داشته باشد و دم به دقیقه آن جا نباشد.

همچنین این نکته را در نظر بگیرید که به خاطر اختلاف با خانواده همسر، مانع از ملاقات همسرتان به خانواده اش نشوید مگر این که این اختلاف های به قدری زیاد باشد که به زندگی شخصی شما آسیب وارد کند.

در این شرایط بهتر است از یک روانشناس و زوج درمانگر کمک بخواهید تا مشکلات شما را به خوبی بررسی کند و راهکار های مناسبی را با توجه به شرایط زندگی تان در اختیار شما قرار دهد.

در صورت امکان و در موارد خاص سعی کنید تا محل زندگی تان را از خانواده همسر جدا کنید و مستقل زندگی کنید در این صورت اختلاف کمتری را تجربه خواهید کرد.

در هنگام دعوای خانوادگی و در خلوت خود هوای همسرتان را داشته باشید

اگر چه همسرتان باید بتواند به خوبی رابطه شما با خانواده اش را مدیریت کند اما گاهی اوقات به دلیل علاقه به هر دو شما، میان اختلاف شما و خانواده اش گیر می کند، پس سعی نکنید او را میان دو راهی قرار دهید و رفتار محترمانه ای با یکدیگر داشته باشید.

شما باید در خلوت و تنهایی به گونه ای با همسرتان رفتار کنید که احساس غرور و افتخار کند و همچنین قدردان زحماتی باشید که برای زندگی تان می کشد و با استفاده از کلمات محبت آمیز از او تشکر کنید و زمانی که از نظر روحی آمادگی لازم را دارد سعی کنید در مورد حد و مرز های حریم خصوصی زندگی تان با او حرف بزنید.

 دعوای خانوادگی مکالمات تلفنی مکرر و طولانی مدت

زن و شوهر برای این که از تنهایی رهایی یابند ترجیح می دهند تماس های تلفنی مکرر و صحبت های طولانی مدتی با اعضای خانواده داشته باشند.

در تماس های تلفنی آن ها در مورد مسائل روزمره و خصوصی که در زندگی آن ها رخ داده است صحبت می کنند و از طریق این گفت و گو، پای دیگران را به حریم خصوصی زندگی شان باز می کنند.

هنگامی که مسائل خصوصی زندگی مشترک شما فاش شود کوچک ترین لطمه آن به وجود آمدن احساس نا امنی در همسرتان می باشد و همچنین این تصور در ذهنش به وجود می آید که در مورد همه تصمیم گیری هایش رد پایی از افکار دیگران وجود دارد.

همین مسئله باعث می شود تا زوجین افکار خود را بیان نکرده و در مورد مسائل زندگی با یکدیگر مشورت نکنند در این صورت به ناچار مجبور به سکوت می شوند و با یکدیگر حرف نمی زنند و از گفتن مطالب در خانه امتناع می کنند. این رفتار باعث می شود زوجین از یکدیگر دور شده و اختلاف هایی بین آن ها به وجود آید.

در هنگام دعوای خانوادگی از رسم و رسومات دست و پا گیر دوری کنیم

مادر و خواهر همسرم می گویند: تو آداب و رسوم را بلد نیستی و نمی دانی که باید به دیگران احترام بگذاری، ما رسم داریم هنگامی که مهمانی برگزار می کنیم حداقل دو نوع غذا بگذاریم و تا زمانی که بزرگ تر ها خوردن را شروع نکرده اند کوچک تر ها حق ندارند دست به غذا بزنند، تو چرا نسبت به این مسائل بی توجه هستی و بدون توجه به بزرگتر مجلس و مهمان ها شروع به خوردن دسر ها کرده ای؟

باب شدن این رسم های سخت و بی اساس یکی از بدترین آفتی است که بر زندگی افراد و روابط فامیلی وارد می کند و باعث می شود تا افراد در بلا تکلیفی گیر کرده و مشقات زیادی برای شخص به وجود آید به طوری که فرد ترجیح دهد دیگر با آن ها رفت و آمد نداشته باشد و عطای آن ها را به لقایش ببخشد.

در این صورت فرد همیشه حسرت دورهمی های ساده و بدون تجملات را می خورد و دوست دارد تا در جمع باشد و با بودن در کنار دیگران لذت ببرد و صفا کند.

در هنگام دعوای خانوادگی دخالت خانواده ها در امور اقتصادی زوج را کمرنگ کنیم

  1. همسرم همیشه از حق مسلم من و فرزندانم می گذرد و سعی می کند تا مایحتاج خانواده اش را تهیه کند و اگر من نسبت به این مسئله اعتراض کنم می گوید : “مادرم هست و نمی توانم نسبت به این مسئله بی تفاوت باشم.” اگر همسرم چیزی برایم بخرد مادرش سریع واکنش نشان می دهد که” چرا وقتی فلان چیز را لازم نداشتی پسر بیچاره ام را به زحمت انداختی.”

هنگامی که والدین یکی از طرفین نسبت به مسائل اقتصادی واکنش نشان می دهند ممکن است باعث شکست زوج در زندگی شود، اگر این نظرات و دخالت ها خیر خواهانه باشد و نیت بدی نداشته باشد باز هم در اکثر مواقع مشکل آفرین خواهد بود و باعث بر هم خوردن زندگی زوجین و طلاق آن ها می شود.

در هنگام دعوای خانوادگی وابستگی های شدید به خانواده را از بین ببریم

  1. باید ابتدا نظر مادرم را بپرسم و ببینم او چی می گوید زیرا اگر به او اطلاع ندهم و کار را انجام دهم ممکن است ناراحت شود و خودت می دانی که من طاقت نارحتی مادرم را ندارم…

اگر فرد به خانواده وابستگی زیادی در زمینه های عاطفی، مالی و فکری و غیره داشته باشد در این صورت مشکلات عجیب و غریبی در بر خورد با خانواده همسر برای او به وجود خواهد آمد.

وابستگی یک یا هر دو طرف به خانواده هایشان مشکلات بسیاری را به وجود می آورد و باعث می شود تا دو طرف برای سر و سامان دادن زندگی شان تلاش نکنند و هر کدام سعی کنند تا رابطه خود را با خانواده شان بهتر کنند و در این مورد با همسرشان به رقابت می پردازند.

دعوای خانوادگی و افراد خود شیفته همیشه حاضر در صحنه

  1. “پدر همسرم همیشه خود را عاقل ترین فرد می داند و به فرزندانش امر و نهی می کند به طوری که انگار هیچ اشتباهی تا الان انجام نداده است، او بسیار زورگو و مسلط می باشد و هیچ کس حق ندارد به او اعتراض کند و نسبت به حرف هایش مخالف باشد، همسرم نیز از ترس پدرش همیشه مرا به سکوت دعوت می کند به همین دلیل ما از نظر فکری، عاطفی و مالی استقلال نداریم و این موضوع بسیار برای ما آزار دهنده و ناراحت کننده می باشد…

بعضی از اوقات در خانواده یکی از زوجین شخصی وجود دارد که می خواهد همیشه نظر خودش را بر دیگران تحمیل کند و بدون توجه به عواطف، عقاید و احساسات طرف مقابلش می خواهد خواسته ها ، انتظارات و ایده های خود را برای دیگران به اجرا در آورد و زوجین را مجبور می کند تا به اجرای خواسته آن ها بپردازند.

معمولا افرادی که خود شیفته و خود محور هستند سعی می کنند تفکرات و نظرات خود را به دیگران القا کنند و آن ها را در کنترل خود در آورند، در این صورت این تفکرات اشتباه، مغایر و ناسازگار با سبک زندگی زوجین می باشد، مشکلات و اختلافاتی را در میان آن ها به وجود آورده و زندگی آن ها را به بیراهه می کشاند.

دعوای خانوادگی و شکست حریم های عاطفی

  1. نمی دانم چرا مادرت نسبت به همه کس و همه چیز خودش را فهمیده در نظر می گیرد و می داند اما در قبال من مثل یک آدم ساده است و طوری برخورد می کند که انگار هیچ درکی نسبت به مسائل ندارد، او فکر می کند که دارد به من توهین می کند اما نمی داند که اول از همه به خودش توهین کرده است و …

معمولا هر فردی همسرش را مستقل از خانواده اش در نظر می گیرد اما خودش نمی توانند منکر روابط عمیق عاطفی و احساسی با خانواده اش شود زیرا سال های زیادی را با آن ها زندگی کرده است و به همین دلیل نسبت به کوچک ترین انتقاد و مسئله ای نسبت به خانواده اش واکنش نشان می دهد.

زیرا او تصور می کند که با انتقاد، اعتراض، گله و شکایت از طرف همسر دارد شخصیت خودش را نشان می دهد و آن را عامل شکل گیری شخصیت فرد معنا می کند. در این صورت تحمل این واقعیت بسیار سخت و دشوار می باشد.

در هنگام دعوای خانوادگی پر توقعی را کنار بگذارید

اگر از مادر همسرتان توقع دارید که زمانی که به سر کار می روید از فرزندتان نگهداری کند، یا از پدر همسرتان توقع دارید تا به فکر وضعیت مالی شما باشد و خانواده همسرتان همیشه مطیع و فرمانبر خواسته شما باشند بدانید که راه را اشتباه می روید و باید بگویم این راه که می روید به ترکستان است.

اگر عروس و داماد از خانواده ی همسر توقعات بی جا داشته باشند و یا بالعکس خانواده ها از عروس و داماد توقعات زیادی داشته باشند، در این صورت مشکلاتی برای آن ها به وجود خواهد آمد و مانعی بر سر راه روابط سالم و مثبت می شود.

پر توقعی باعث می شود تا از محبت و لطف دیگران سو استفاده کنیم و با مطالبه کردن توقعات نا به جا از دیگران ، دو راه برای آن ها باقی می گذاریم یکی این که توقعات نا به جای ما را بپذیرند و یا رابطه و محبت و صمیمیتی که در میان ما وجود دارد از بین برود در این صورت چون راه سومی برای خود و دیگران باقی نمی گذاریم اختلافات بسیاری به وجود می آید.

دعوای خانوادگی و انتقاد های بی موقع

  1. مادر همسرم شخصیت بسیار معترضی دارد تا به امروز ندیده ام که حرفی بزنم یا کاری بکنم و او پشت سر یا رو به رویم واکنش نشان ندهد و ایرادی نگیرد، از این رفتارش خسته شده ام از این به بعد دوست دارم مثل خودش برخورد کنم و به او بی احترامی کنم تا معنی احترام را بفهمد و طعم رفتار زشتش را به او بچشانم!

شخصیت این فرد طوری است که سریع عصبانی می شود و از کوره در می رود و زمانی که متوجه مشکل شود سریع گلایه و انتقاد می کند، این شخص ممکن است نسبت به حرفی که می زند نیت خیری داشته باشد اما بعضی اوقات حرف هایی می گوید که جایز به گفتنش نیست، شاید حرف هایش صحیح و درست باشد اما کلام و طرز بیان آن بسیار تلخ است.

این طرز بیان برای او عادت شده است و می خواهد حرف هایش را همیشه با کنایه و نیش زبان بیان کند.

انتقاد ها اگر نا به جا و نابخردانه باشند یا به صورت بد منتقل شوند یک رفتار نامناسب بوده که مانند یک سم کشنده عمل کرده و باعث ناراحتی، کدورت و دل چرکینی در فرد می شود.

انتقاد در صورتی که به طور صحیح و مناسب بیان نشود و امیدی به پذیرش آن نباشد فایده ای ندارد، زیرا حرف هایی که بی موقع و از سر دلخوری و کینه بیان می شوند همیشه آسیب زا خواهند بود و اختلاف به وجود می آورد، مگر آن که حرف ها در زمان و مکان خاص خود بیان شود و هدف از گفتن آن ها تلنگر باشد.

کینه های پنهان

  1. از شب عروسی کینه ای به دل گرفته ام که نگو ! درست است که می گویند مادر زن هیچ وقت مثل مادر آدم نمی شود اما مادر زن من هم دیگر شورش را در آورده. جلو آن همه آدم رو به من می کند و می گوید از این پس دخترم را به تو می سپارم اخلاقت را خوب کن و مواظبش باش، الان هم می خواهد به روش های مختلف به من بفهماند که باید مواظب دخترش باشم!

یکی از مهم ترین عواملی که باعث تیرگی روابط می شود کینه های پنهان است، اگر فرد این کینه های پنهان را ریشه یابی کند متوجه بسیاری از عقده ها، حسادت ها و حقارت هایی که در درونش به وجود می آید می شود زیرا این حس های درونی به صورت ناخود آگاه و ناهشیار، رفتار و کلام ما رو مورد هدایت قرار داده اند.

اگر ما از زمان کودکی احساس و ادراک منفی نداشته باشیم و از درون نسبت به چیزی رنج نبریم در این صورت نسبت به حرف های نامربوط و ناراحت کننده آن قدر رنجیده خاطر نمی شویم که نسبت به آن شخص کینه توز شویم، یکی از دلایلی که باعث کینه توزی می شود اعتماد به نفس پایین و خودپنداری منفی می باشد.

کم کاری و بی مهری

  1. من هر کاری برای خانواده همسرم انجام دهم به چشم آن ها نمی آید آن ها انگار مهر و محبت من را درک نمی کنند و طوری با من رفتار می کنند که انگار کارهایی که انجام می دهم وظیفه من می باشد، من دوست دارم برای یک بار هم شده از من تشکر کنند و به من بفهمانند که متوجه محبت و لطفم شده اند.

برخی از افراد عادت کرده اند که دیگران به آن ها محبت کنند و خودشان مستحق لطف و محبت می داند آن به باور های اشتباهی اعتقاد دارند که مثلا” وظیفه عروس و داماد همین است “،”من داماد سر خانه نیستم “،”من عروس امروزی هستم و مانند عروس های قدیمی نمی توانند در خانه مادر شوهر کار کنم”  و غیره آن ها هیچ گاه وظیفه خود نمی دانند که به دیگران محبت کنند یا به خاطر کارهایی که دیگران برای آن ها انجام می دهند تشکر و قدردانی کنند، به طور کلی آن ها افراد نمک نشناسی هستند.

این گونه افراد از طرف دیگران همیشه منفور و طرد می شوند و حتی کسانی که رفتار خود خواهانه شان ضرری به آن ها نمی زند نیز به این اشخاص توجهی ندارند.

منبع : کارهایی که در دعوای خانوادگی باید انجام دهیم

انواع مشاوره | مشاوره حضوری و یا تلفنی خانواده

انواع مشاوره | مشاوره حضوری و یا تلفنی خانواده | کدام روش را انتخاب کنیم؟

آیا تا به حال مشاوره تلفنی و یا حضوری شده اید؟

در گذشته مسائل ومشکلات درخانواده توسط فردی با تجربه که به اصطلاح ریش سفید و با تجربه بود حل می شد اما امروزه با توجه به مشکلات و شرایط پیچیده ای که وجود دارد نیاز به مشاوره با یک فرد متخصص است که هم به صورت حضوری هم به صورت تلفنی انجام می شود .

این مقاله به بررسی انواع مشاوره در خانواده می پردازد.

انواع مشاوره

شاید این سوال برای شما پیش بیاید که درمورد چه مسائلی می توان از مشاوره خانواده استفاده کرد؟

ازجمله مواردی که می توان از مشاوره استفاده کرد :

  • مشاوره های قبل ازدواج
  • مشاوره های دوستی بین دختر و پسر
  • مشاوره همسریابی
  • مشاوره های جنسی
  • مشاوره روابط زناشویی
  • مشاوره دوران بارداری و…

همان طور که گفته شد مشاوره در بسیاری از زمینه ها می تواند پاسخو باشد اما مهمترین شرایطی که نیاز به مشاوره دارد:

  • مشکلات ارتباطی با همسر

زندگی زناشویی دارای مشکلاتی است ولی وقتی به جای آرامش تنش و ناراحتی در کنار همسر باشد باید سریعا برای برطرف کردن آن این مشکل اقدام کنید .وقتی اختلافات ودرگیری ها شدت پیدا مند به مرور حرمت ها شکسته می شود و درست کردن این رابطه سخت خواهد شد و باعث سردی، نارحتی، بی میلی، بی علاقگی و …می شود.

  • طلاق عاطفی و دلسرد شدن

زمانی که زوج ها فقط کنار هم هستند و به عنوان هم خانه فقط هستند و هیچ احساسی به هم ندارند نیاز به مشاوره خانواده دارند. درجلسات مشاوره علت دور شدن زوجین از هم ابراز نکردن علاقه و دوست داشتنشان به یکدیگر است که در نهایت منجر به سرد شدنو بی میلی و طلاق عاطفی آنها می شود.

  • رفتار های منفی همسر

همه افراد در زندگی های امروزی دچار تنش و اضطراب و استرس هستندو هرچه ان راپنهان کنند در یک موقعیت اشکار خواهد شد.برخی از رفتارهای بد همسر ریشه در تربیت اوو اختلالات شخصیت او دارد که در او ثابت شده است که مشاوره خانواده کمک میکند که این احساسات منفی شناسایی و از بین رود .

  • رفع چاش های زندگی زناشویی

نبود تفاهم در زوج ها باعث به وجود آمدن اختلافات می شود که حضور یک مشاور می تواند باعث از بین رفتن این تضادها شود.

  • طلاق آخرین گزینه

زمانی که اختلاف و درگیری بین زوج ها بالا میگیرد  کمی فاصله میان زن و شوهر می تواند مفید باشد ولی اگر طولانی باشد نیاز به مشاوره دارد.

دور بودن از همسر و در یک خانه زندگی نکردن نه تنها مشکلی را حل نمی کند بلکه باعث می شود زوجین به سمت طلاق بروند.

  • ادامه زندگی به خاطر فرزندان،آبرو

زمانی که به خاطر ترس از آبرو یا فرزندان به فکر ادامه زندگی با همسر بودید نیاز به یک مشاور دارید چون به سلامت روحی و روانی خود ضربه می زنید وبه فرزندان خود هم اسیب وارد می کنید . زن و شوهر در کنار هم با یک رابطه سالم می توانند تلاش برای تربیت فرزندان بکنند .

  • چالش های مرتبط با تربیت فرزندان

تربیت فرزندان یک امر مهم در خانواده است که نیاز به آگاهی و اطلاعات دارد بخصوص برای افرادی که تازه بچه دار شده اند و اطلاعات دقیقی از تربیت و بزرگ کردن فرزندان ندارند .

و اختلاف نظری که بین پدران و مادران در مورد تربیت فرزندان وجود دارد ممکن است باعث دوگانگی تربیتی فرزندان شود که برای جلوگیری از این مشکل لازم است از مشاور استفاده کرد.

  • رابطه والدین و فرزندان نوجوان

از جمله مشکلاتی که در مورد فرزندان وجود دارد که نیاز ه مشاوره دارد:

  • روابط نامشروع فرزندان
  • انحرافات اجتماعی
  • اختلاف بین خواهرو برادرها

از این رو برای از بین بردن این شکلات و برقراری رابطه ای خوب بین والدین و فرزندان نیاز به مشاور و متخصص است.

انواع مشاوره – مشاوره حضوری یا تلفنی؟

مشاوره حضوری تاثیر پذیری بیشتری نسبت به مشاوره تلفنی دارد. اما از کارایی مشاوره تلفنی هم نمی شود گذشت.

مشاوره خانواده حضوری با تیم برتر روانشناسی

چه زمان این مشاوره ها اثر بخش است؟

زمانی می توانید از انواع مشاوره نتیجه بگیرید که تمام راه حل هایی که به شما داده می شود رااستفاده کنید .استفاده از جلسات مشاوره به این معنی نیست که کار شما تمام شده است بلکه زمانی موثر خواهد بود وظایف خود را انجام دهید تا نتیجه بگیرید  اگر نتیجه نگرفتی ارتباط خود را قطع نکنید ادامه دهید تا راه حل ها ی جدید را دریافت کنید.

انواع مشاوره و سبک های آن

  • سبک مشاوره ای بوون یان

این سبک مشاوره ای برای افرادی است که به هر دلیلی حاضر نیستند که به مراکز مشاوره بیایند و نفر سومی وارد رابطه آنها می شود و رابط بین آنها و مشاور می شود .

  • سبک مشاوره ای ساختارمند

در این نوع سبک مشاوره تلاش بر این است که نقش و وظایف افراد مشخص شود تا مشکلات برطرف شود.

  • سبک مشاوره ای سیستماتیک

مشاور در این مشاوره عملکردی خنثی دارد .رفتار اعضای خانواده را مورد کندوکاو قرار می دهدو با بیان رفتارهای درست تلاش برای اصلاح رفتار می کند.

  • سبک مشاوره ای استراتژیک

رویکردی مستقیم و کوتاه مدت دارد و برای خانواده هایی است که نیاز دارند به سرعت مشکل آن ها برطرف شود و نتیجه مثبت را بگیرد.

دسترسی به مشاوره خانواده از تمام نقاط برای شما

یکی از مهمترین مزیت های مشاوره های تلفنی این است که از تمامی خدمات مشاوره از سراسر کشورو حتی خارج از کشور می توانید استفاده کنید .

پایداری در زندگی زناشویی چگونه به دست می‌آید؟

تلاش برای دوام زندگی زناشویی باید در تمامی طول زندگی وجود داشته باشد در همه زندگی ها اختلاف و درگیری وجود دارد اما آنچه که باعث می‌شود این اختلافات ادامه دار باشد و یا حتی باعث قطع ارتباط شود طریقه برخورد با این مشکلات است.

تمامی طلاق هایی که صورت گرفته است از یک مشکل کوچک شروع شده است که اگر از همان ابتدا بتوان آن را حل کرد زندگی پایداری را خواهیم داشت.

 اما چرا یک پسر و دختر یکدیگر را برای ازدواج انتخاب میکنند؟

برای اینکه یک ازدواج پایدار داشته باشیم اول باید دختر و پسر بدانند که چرا یکدیگر را برای ازدواج انتخاب میکنند معمولا اگر دختر و پسر در تمامی موارد عقاید ،اندیشه ،اخلاق با یکدیگر تشابه داشته باشند ازدواج می‌کنند اما این پایداری باید همچنان بعد از ازدواج هم وجود داشته باشد.

اما گاهی این تفاهم ها بعد از ازدواج کم می شود شخصیت و رفتار فرد تغییر می‌کند اما برخی از دختران و پسران امید دارند که پس از ازدواج شخصیت و رفتار طرف مقابلشان تغییر کند.

معمولاً این ازدواج ها فقط بر اساس علاقه شکل می گیرد برای اینکه یک زندگی مشترک و پایدار داشته باشیم دختر و پسر باید مهارت هایی را کسب کند ازدواج هم مانند کارهای دیگر نیازمند مهارت است پس برای داشتن یک زندگی موفق می توان از مشاوره ها و کتابها و تجربه اطرافیان استفاده کرد.

 اصولی که باعث پایداری زندگی میشود ؟

  1. نگذارید اختلاف زناشویی پیچیده شود

در هر رابطه زناشویی اختلاف و درگیری و یا حتی اختلاف سلیقه وجود دارد اما برخورد شما با این موضوعات مهم است اگر زن و شوهر بعد از هر اختلاف به دنبال پیدا کردن مقصر باشند و حق را به خودشان بدهند به جای اینکه به دنبال حل مسئله باشند زندگی دوام نخواهد داشت.

  1. قضاوت نکنید فقط می خواهد درک شود

از مهمترین مهارت هایی که در زندگی زوج ها مهم است کنترل احساسات است در خانواده‌هایی که دائما جنگ و جدل وجود دارد کنترل احساسات کار سختی است در این خانواده ها انقدر دعوا زیاد است که باعث خسته شدن اعضای خانواده می‌شود از طرفی سکوت کردن هم فایده ندارد پس یکدیگر را درک کنید تا احساسات طرف مقابل را بفهمید.

  1. با احترام همه دردهایتان را بگویید.

ریشه مشکلات زوجین نگاه آنها به مشکلات است باید به نظر و عقاید طرفتان توجه داشته باشید احترام به این اختلاف نظرها هم می تواند به پایداری خانواده کمک کند .

  1. آدم گرسنه خسته حوصله ندارد.

برای برطرف کردن مشکلات زندگی زمان و جای مناسبی را انتخاب کنید وقتی حوصله ندارید و شرایط لازم را ندارید این کار را نکنید حتی این شرایط را طرف مقابل تان هم باید داشته باشد.

  1. اواحساس شما را نمی بیند.

احساسات منفی خود را بیان کنید به جای اینکه از خود رفتارهای نامناسب مثل قهر کردن، سرد بودن و بداخلاقی کردن استفاده کنید سعی کنید با کلمات درست مشکل خود را برطرف کنید.

  1. فاصله گاهی لازم است .

زمانی را به خود اختصاص دهید و از یکدیگر فاصله بگیرید این کار باعث ایجاد اعتماد و امنیت در شما می شود .

  1. محبت فقط برای روز نامزدی نیست .

به همسر خود محبت کنید از واژه های محبت آمیز مثل« دوست دارم»« برام مهم هستی» استفاده کنید با بیان کردن این جملات و بیان احساسات خودتان طرف مقابل از دوست داشتن شما مطمئن تر می شود و بوسیدن، بغل کردن محبت بین شما را بیشتر می کند.

منبع : انواع مشاوره | مشاوره حضوری و یا تلفنی خانواده

مشاوره خانواده حضوری | قیمت مناسب کیفیت بی نظیر

مشاوره خانواده حضوری، شماره بهترین مشاوره خانواده، بهترین مشاوره خانواده، مرکز مشاوره خانواده به شما کمک می کند تا مشکلات روابط خود را شناسایی کرده و آن ها را با کمک بهترین مشاوران مرکز مشاوره ستاره ایرانیان حل کنید.

خانواده ها می توانند منبع حمایت، عشق، تشویق و شادی باشند. اما گاهی اوقات خانواده ها تحت فشار قرار می گیرند و اعضای خانواده ممکن است شروع به احساس انزوا، نادیده گرفته شدن، ناراحتی و عصبانیت کنند.

مشاوره خانواده همچنین می تواند برای دعوا میان خواهر و برادرهای بزرگسال و شکاف و درگیری در روابط مفید باشد. ممکن است با نوجوان، کودک یا در روابط زن و شوهر مشکل داشته باشید. هر جایی که رابطه نیاز به کمک داشته باشد، می توانید از مشاور کمک بگیرید.

جلسات مشاوره خانواده بسیار منعطف است زیرا هر خانواده منحصر به فرد می باشد. مشاوره خانواده حضوری با تمام مراحل چرخه زندگی خانواده سروکار دارد:

  • خانواده هایی با فرزندان خردسال یا ورود یک نوزاد جدید
  • خانواده های دارای نوجوان
  • مشاوره پیش از ازدواج
  • طلاق یا جدایی
  • خانواده های ناتنی
  • کودکانی که خانه را ترک می کنند
  • سالخوردگی والدین و تغییر نقش ها و مسئولیت ها
  • سوگواری

شما می توانید با مرکز برتر مشاوره خانواده “مرکز مشاوره ستاره ایرانیان” تماس حاصل کنید، رزرو وقت با مشاور از طریق شماره های ۰۲۱۲۲۳۵۴۲۸۲ و ۰۲۱۲۲۲۴۷۱۰۰ و ۰۹۰۳۵۶۷۳۰۵۰ و ۰۹۱۰۸۳۴۷۵۹۷ امکان پذیر است.

مرکز مشاوره ستاره ایرانیان سه دوره متوالی برگزیده جشنواره مرکز مشاوره مراجع محور در کشور به همراه کسب نشان ایزو در ارائه خدمات می باشد.

چرا باید از مشاوره خانواده حضوری استفاده کنید؟

مطالعات پژوهشی بارها اثربخشی مشاوره  ازدواج و مشاوره خانواده حضوری را در درمان طیف گسترده ای از اختلالات روانی و عاطفی و مشکلات سلامت نشان می دهد.

سوء مصرف مواد مخدر در نوجوانان، افسردگی، اعتیاد به الکل، چاقی و زوال عقل در سالمندان تنها برخی از شرایطی است که درمانگران ازدواج و مشاوره خانواده حضوری به طور موثر درمان می کنند.

همچنین بررسی ها نشان می دهد که مراجعان از خدمات درمانگران ازدواج و خانواده مرکز مشاوره ستاره ایرانیان رضایت بالایی دارند. مشتریان بهبود قابل توجهی در بهره وری کار، روابط کاری، روابط خانوادگی، رابطه با همسر، سلامت عاطفی، سلامت کلی، زندگی اجتماعی و مشارکت اجتماعی را گزارش می دهند.

در یک مطالعه اخیر، افرادی که در جلسات مشاوره خانواده حضوری شرکت داشته اند بیش از ۹۸ درصد از مراجعان درمانگر ازدواج و خانواده خدمات درمانی را مناسب و تاثیر گذار گزارش کرده اند.

پس از درمان، تقریباً ۹۰٪ از مراجعان بهبودی در سلامت عاطفی خود، دو سوم از آن ها بهبودی در سلامت کلی جسمانی، اکثر مراجعین بهبود عملکرد در محل کار، بیش از سه چهارم بهبودی در روابط زوجین گزارش می دهند.

هدف خانواده درمانی چیست؟

  • در نظر گرفتن نیازهای هر یک از اعضای خانواده یا سایر روابط کلیدی
  • شناسایی نقاط قوت و منابع ارتباطی افراد
  • نسبت به شکل ها و روابط، باورها و فرهنگ های متنوع خانواده تحقیق می کند.
  • افراد را قادر می سازد تا با هم یا به طور جداگانه، اغلب در مورد مسائل دشوار یا ناراحت کننده صحبت کنند.

جلسات درمانی

طول درمان مشاوره خانواده حضوری

جلسات خانواده درمانی از ۴۵ دقیقه تا ۱٫۵ ساعت طول می کشد و معمولا هر دو تا سه هفته یکبار انجام می شود.

درمان می تواند از چند جلسه تا بیش از یک سال طول بکشد، البته همان طور که گفته شد جلسات با توجه به نیازهای هر خانواده کاملا متفاوت می باشد.

در جلسات مشاوره خانواده حضوری چه اتفاقی می افتد؟

در مشاوره خانواده، درمانگر با اعضای خانواده ملاقات می کند. هنگامی که خانواده در چند جلسه مشاوره شرکت کردند، درمانگر می تواند درمانی مناسب را تعیین کند.

برای مثال، درمانگر ممکن است نوجوانی را ملاقات کند که مشکل مصرف مواد داشته و خواهر یا برادر بزرگ‌تری دارد که مشکلات مشابهی را پشت سر گذاشته باش. راهنمایی که خواهر یا برادر بزرگتر می تواند ارائه دهد ممکن است در واقع قدرتمندتر از سخنان درمانگر باشد، بنابراین بهترین کار این است

درمانگران رویکردهای مختلفی برای درمان در اختیار دارند. امروزه می توان از ترکیبی از روش های درمانی استفاده کرد. به عنوان مثال، فردی که مشکل الکل دارد، می تواند جلسات درمانی فردی داشته باشد، خانواده درمانی دریافت کند و حتی گروه درمانی را تجربه کند.

از مشاوره خانواده حضوری چه انتظاری می توان داشت؟

در اینجا ۳ چیز وجود دارد که می توانید از خانواده درمانی انتظار داشته باشید:

ناراحتی: صحبت در مورد مسائل عمیق درون خانواده زمانی که اعضای خانواده درگیر حضور دارند ممکن است ناراحت کننده باشد. این امری کاملاً طبیعی است به خصوص اگر خانواده شما دوست دارند از درگیری اجتناب کنند در این شرایط پرداختن مستقیم به مسائل احساس متفاوتی خواهد داشت.

تسکین: بحث در مورد احساسات و افکار خود و به دست آوردن برخی راه حل ها برای تعارضات درون خانواده باعث آرامش بیشتر افراد می شود. برخی موارد، تغییرات پویا یا رفتاری در خانواده نیز می‌تواند منجر به تسکین افراد شود.

رازداری: در مشاوره خانواده محدودیت‌هایی برای رازداری وجود دارد که قبل از شروع به شما اطلاع داده می‌شود، اما در غیر این صورت تمام اطلاعات به اشتراک گذاشته شده در جلسه مشاوره کاملاً محرمانه است.

مشاوران برای حفظ حریم خصوصی مراجعان خود ارزش قائل هستند و به رهنمودهای اخلاقی سختگیرانه مربوط به رازداری ملزم هستند تا اعضای خانواده بتوانند احساس امنیت داشته باشند و نگرانی های خود را به اشتراک بگذارند.

شما می توانید با مرکز برتر مشاوره خانواده “مرکز مشاوره ستاره ایرانیان” تماس حاصل کنید، رزرو وقت با مشاور از طریق شماره های ۰۲۱۲۲۳۵۴۲۸۲ و ۰۲۱۲۲۲۴۷۱۰۰ و ۰۹۰۳۵۶۷۳۰۵۰ و ۰۹۱۰۸۳۴۷۵۹۷ امکان پذیر است.

مرکز مشاوره ستاره ایرانیان سه دوره متوالی برگزیده جشنواره مرکز مشاوره مراجع محور در کشور به همراه کسب نشان ایزو در ارائه خدمات می باشد.

۹ مزایای مشاوره خانواده حضوری

۱٫ بهبود ارتباطات درون واحد خانواده

اعضای خانواده اغلب به سختی می توانند با یکدیگر راحت باشند. پیامد ناگوار این امر این است که باعث ایجاد گسست و فاصله بین اعضای خانواده می شود که باعث مشکلات بزرگ تری می شوند.

مشاور خانواده می تواند به اعضای خانواده کمک کند تا نقش خود را در خانواده درک کنند و به آن ها نشان دهد که ارتباط صادقانه و آزاد چقدر می تواند مفید باشد.

اگر یکی از اعضای خانواده از اعتیاد رنج می برد، احتمالاً همه اعضای خانواده دچار مشکل و آسیب در روابط می شوند. یک جلسه مشاوره شامل همه اعضای خانواده به آن ها کمک می کند تا یکدیگر را بدون احساس رنجش یا درگیری درک کنند.

۲٫ تقویت پیوندها و تقویت روابط

اعضای خانواده و به خصوص خواهر و برادر اغلب دچار تعارض می شوند و بسته به شدت درگیری و در صورت عدم کنترل می توانند به انسجام کانون خانواده آسیب بزنند. والدین ممکن است چنین مسائلی را درک نکنند یا اهمیت آن را دست کم بگیرند، که ممکن است منجر به احساسات حل نشده و مشکلات آینده شود.

مشاوره خانواده می تواند به شما در درک بهتر فرزندان یا اعضای خانواده کمک کند و راهنمایی های کافی را فراهم م یکند تا یاد بگیرید که چگونه انسجام خانواده را افزایش دهید.

همراهی اعضای خانواده با رقابت در جلسه به آن ها کمک می کند تا یکدیگر را درک کنند و هر گونه اختلافی که ممکن است داشته باشند را حل کنند.

۳٫ ایجاد عزت نفس

اگر می خواهید در اجتماع و با چالش های اصلی زندگی نیز به خوبی کنار بیایید، باید عزت نفس سالم داشته باشید. اکثریت قریب به اتفاق افرادی که با عزت نفس پایین زندگی می کنند یا رشد می کنند در برابر مشکلات سلامتی، مشکلات بین فردی و نفوذ همسالان آسیب پذیر هستند.

اگر والدین عزت نفس پایینی داشته باشند، به احتمال زیاد فرزندان نیز از همین مشکل رنج خواهند برد.

یک جلسه مشاوره خانواده با یک خانواده درمانگر مجرب می تواند به بازیابی عزت نفس کمک کند و به کودکان و والدین کمک کند تا یکدیگر را بهتر بشناسند، درک کنند و از یکدیگر قدردانی کنند، که به آن ها کمک می کند تا احساس بهتری نسبت به خود و ارزش خود در جامعه داشته باشند.

بنابراین، واحد خانواده دیدگاه مثبت تری به زندگی خواهد داشت و در نتیجه شانس موفقیت آن ها در زندگی را افزایش می دهد.

۴٫ سطح شادی را در خانواده افزایش می دهد

در این عصر دیجیتالی سیستم‌ها و دستگاه‌های سرگرمی هوشمند، بسیاری از افراد هنگام استرس یا مواجهه با مشکل به ابزارهایی مانند گوشی‌های هوشمند، تلویزیون‌ها و تبلت‌ها روی می‌آورند.

با این حال، این فقط به خوبی پنهان شدن یا فرار از مشکلات است و باعث می شود سایر اعضای خانواده احساس استرس یا نگرانی کنند.

مشاوره خانواده به شما کمک می کند تا بفهمید که چگونه باید با مشکلات خاص کنار بیایید و بدون نیاز به چشم پوشی از بقیه اعضای خانواده، با آن ها روبرو شوید، که تضمین می کند خانواده ای ناراضی ندارید.

۵٫ هنگام مواجهه با طلاق کمک می کند

طلاق یکی از مشکلات عمده ای است که خانواده را تحت تاثیر قرار می دهد. در حالی که طلاق ممکن است در برخی موارد مانند خیانت موجه باشد، برخی دیگر فقط به این دلیل طلاق می گیرند که دیگر قادر به درک یکدیگر نیستند و برای مدت طولانی قادر به درک یکدیگر نیستند.

این می تواند به دلیل استرس های مالی یا انباشته شدن مشکلات و بی میلی نسبت به درک یکدیگر باشد.

مشاوره خانواده می تواند به نجات خانواده در صورت طلاق کمک کند. مشاور می تواند علل احتمالی تعارضات و سوء تفاهم های درون خانواده را شناسایی کرده و به حل آن ها کمک کند.

اگر یکی از شرکای ازدواج همچنان مایل به طلاق باشد، مشاور همه اعضای خانواده را آماده می‌کند تا شرایط را بپذیرند و به آن ها کمک کند تا به نحو مطلوبی سازگار شوند.

۶٫ باعث ارتقای سلامت جسمی و روانی می شود

داشتن آرامش برای سلامت جسمی و روحی شما مهم است. با این حال، صلح زمانی حاصل می شود که همه یکدیگر را درک کنند و آماده کار به عنوان یک تیم باشند. با کمک مشاوره خانواده همه اعضای خانواده با هم هماهنگ خواهند بود، زیرا همیشه کسی وجود دارد که به مشکلات گوش دهد و حتی راه حل ارائه دهد.

مشاوره خانواده به افراد کمک می کند تا فرزندان، والدین و همسر خود را بهتر درک کنند، به شناسایی بهتر مشکلات درون خانواده کمک می کند و به ارائه رویکردهایی برای رسیدگی به مشکلات به مناسب ترین روش کمک می کند تا سلامت جسمی و روانی را ارتقا می دهد.

۷٫ در هنگام حل و فصل مسائل، برنامه عملی را ارائه می دهد

اگر سعی می کنید به تنهایی با مسائلی که خانواده تان را تحت تاثیر قرار می دهد کنار بیایید، ممکن است ندانید از کجا شروع کنید.

صرفاً بیان اینکه با احترام بیشتری با یکدیگر رفتار خواهید کرد، تغییر چندانی در وضعیت ایجاد نمی کند. داشتن یک برنامه کاری برای حل مشکلات درون خانواده بسیار مهم است و مشاوره خانواده حضوری دقیقاً همین را به شما می دهد.

۸٫ به شما کمک می کند یاد بگیرید چگونه با خشم کنار بیایید

اکثر مردم نمی‌دانند بهترین راه برای کنترل احساس خشمشان چیست و اغلب با گفتن چیزهای آزاردهنده به نزدیک‌ترین افراد که اعضای خانواده‌شان هستند، این احساس خود را تخلیه می کنند.

مشاوره خانواده بستر مناسبی را برای اعضای خانواده فراهم می‌کند تا در مورد احساسات خشم صحبت کنند و مکانیسم‌های مناسب برای مقابله و برخورد با آن‌ها را به جای بروز خشم و عصبانیت به شیوه نامناسب آموزش می‌دهد.

شما می توانید با مرکز برتر مشاوره خانواده “مرکز مشاوره ستاره ایرانیان” تماس حاصل کنید، رزرو وقت با مشاور از طریق شماره های ۰۲۱۲۲۳۵۴۲۸۲ و ۰۲۱۲۲۲۴۷۱۰۰ و ۰۹۰۳۵۶۷۳۰۵۰ و ۰۹۱۰۸۳۴۷۵۹۷ امکان پذیر است.

مرکز مشاوره ستاره ایرانیان سه دوره متوالی برگزیده جشنواره مرکز مشاوره مراجع محور در کشور به همراه کسب نشان ایزو در ارائه خدمات می باشد.

منبع : مشاوره خانواده حضوری | قیمت مناسب کیفیت بی نظیر

سیزده روز تا بهبود و درمان مشکلات زناشویی

درمان مشکلات زناشویی یک مشکل بزرگ برای بسیاری از زوجین می باشد.

در این مقاله به بررسی درمان مشکلات زناشویی پرداخته و راهکارهایی را ارائه می دهیم.

راهکارها به گونه ای است که در سیزده مرحله یا سیزده روز به بهبود روابط عاطفی و اخلاقی رو رفتاری زوجین می انجامد.

این موارد می تواند تاثیر بسیار زیادی بر روی روابط میان زوج ها داشته باشد و ان ها را برای داشتن یک زندگی بهتر اماده نماید.

موارد گفته شده هم در نحوه روابط جنسی میان زوج ها و هم در نحوه روابط عاطفی ان ها که روابطی دو سویه دارند تاثیر گذار می باشند.

روز اول: یادگیری گفتگو سالم

اگر شما نمی دانید که چگونه مکالمه سالم داشته باشید، این روزها از هر زمان مزاحم تر می شوند.

اگر می خواهید مسائل مختلف را با همسر خود حل کنید، باید بیشتر تعامل داشته باشید، اما اگر نمی دانید چگونه تعامل برقرار کنید، مشکلات زیادی وجود دارد و شما نمی توانید تعطیلات خود را پایان دهید.

برای داشتن رابطه سالم اولین شرط مذاکره است.

مکالمه راهی برای اتصال دنیای درونی است.

در واقع گفتگو سالم به این معنی است که شما می توانید پیام، احساسات و افکار خود را با طرف دیگر به اشتراک بگذارید و موقعیت را در مکان های مختلف مدیریت کنید.

شما باید بدانید که به این ترتیب که هر سازمان یا شرکت نیازمند اصول خاصی برای توسعه آن است، زندگی مشترک قوانین خاص خود را دارد و نمی تواند بدون هیچ قاعده کلی کار کند و رابطه را با محاکمه و خطا انجام دهد، بنابراین لازم است که این اصول را از طریق گفتگو  دنبال کنید.

روز دوم: احساسات را بیان کنید

پژوهش های مختلف این یکی از اولویت های مهم همه مردم است، یک گفتگوی سالم و بیان احساسات با یک شریک زندگی است.

هنگامی که احساسات خود را بیان نمی کنید، ابتدا احساس تنهایی می کنید زیرا شما کلمات و احساسات نامطلوب را در قلب خود حفظ می کنید و سپس وقتی احساسات به طور طبیعی بیان نمی شوند، به تدریج غم انگیز می شوند و هنگامی که غم و اندوه بوجود می آیند، خشم ایجاد می شود و خشم می تواند بوجود آید و به رابطه آسیب می رساند.

به عنوان مثال، بسیاری از زوج ها نمی دانند که چگونه احساسات خود را بیان می کنند، مثلا هنگامی که در شوهران خود عصبانی شوند، به جای صحبت کردن با آنها و گفتن آنها عصبانی هستند، آنها هر چیزی را می گویند جز این مورد و خاطرات گذشته را یادآوری می کنند.

آنها می گویند که آنها را سرزنش و به ان ها توهین می کنند.

تا زمانی که نهایتا می گویند آنها عصبانی هستند!

روز سوم: سلامت روان را به همسر خود هدیه دهید

عدم توجه به زوج ها می تواند یک ننگ باشد، من توجه همسر را به عنوان “ویتامین های روانی” می گویم و می گویم که بدن ما روزانه به ویتامین ها نیاز دارد و همچنین باید ویتامین ها داشته باشد، در غیر این صورت روزهای سردتر می رسند و در نهایت رابطه به نابودی می رسد.

مهمترین ویتامین های روانشناختی توجه به یکدیگر هستند، دقیقا همان اهمیتی که در روزهای اول باید در طول زندگی خود داشته باشید، همیشه باید از تمامی جنبه های رابطه داشته باشید و نباید پس از ازدواج در مورد چیز دیگری فکر کنید ، زیرا شما با هم زندگی می کنید و انسان باید توجه کند.

جالب است بدانید که تحقیق انجام شده است که اگر یک کودک از لحظه تولد توجه دریافت نکرده و تنها به او آب و غذا دهند، او زنده نخواهد ماند.

وقتی مردم توجه نکنند، ارتباطشان را با رابطه از دست می دهند و این ارتباط را خسارت می کند.

روز چهارم: انتظارات معقول داشته باشید

یکی از آسیب هایی که بسیاری از زوج ها در زندگی دارند انتظارات غیر واقعی از یکدیگر است.

هنگامی که شما انتظار دارید که دیگران انتظار داشته باشند که همتای آن ها را در یک پانچ قرار دهد، اکنون اگر این انتظارات غیر واقعی باشد، بیش از حد قدرت او، می تواند مشکلات فراوانی را ایجاد کند.

از قبیل انتظارات هنگامی که شما به شما تلفن می کنم، باید تماس بگیرید و یا شما باید به خانه خود بروید و تنها با من صحبت کنید و به خود و رابطه خود نگاه کنید و ببینید که در آن انتظارات بیش از حد دارید که پاسخش دشوار یا غیرممکن باشد و در چقدر بحث برانگیز است.

روز پنجم: صبورنبودن برابر است با خودخواهی

یکی از آسیب های دیگر که می تواند این رابطه را تضعیف نکند، مثبت نیست، مثلا زمانی که حریف شما درخواست یا انتقاد می کند، یا خشم خود را بیان می کند، یا حتی بدتر، یا هر چیز دیگری؛ شما لازم است صبر کنید تا او آن را بگوید.

خودتان را در جای او قرار دهید و آن را درک کنید، یعنی صبر کنید تا آن را تغییر دهید، و در عوض پاسخ خود را ترتیب ندهید و همچنین انتقاد نکنید و بحث نکنید، همه اینها می تواند خودخواه نبودن شما را نشان دهد.

این خیلی بیمار نیست، هر کلمه ای را می گوید، و بسیاری از پل ها شکست خواهند خورد.

روز ششم: توجه به کیفیت مثبت همسر خود را جلب کنید

یکی از آسیب های دیگر این رابطه، توجه به جنبه های مثبت زوج نیست.

شما باید این را بپذیرید که به طور طبیعی، هر فردی یا همسر شما دارای نقص است و اگر بخواهید فقط به معایب کمال گرا به سمت طرف مقابل نگاه کنید، فقط نقص های خود را می بینید و دیر یا زود چشم های شما می افتد.

اگر فقط نقص همسرتان را می بینید، آنها را بزرگتر کنید و به ویژگی های مثبت آن توجه نکنید و حتی آنها را کاهش دهید، دیگر نمی خواهید که دیگر همسرتان را دوست ندارید و نمی توانید با او زندگی کنید.

روز هفتم: مهارت های حل مشکل را بیاموزید

عدم توانایی برای حل مشکلات زندگی می تواند به زندگی شما آسیب برساند، بسیاری از زوج ها حتی نمی دانند که موضوع آنها واقعا چیست.

در حقیقت، آنها بسیار با هم بحث می کنند و همه چیز را پیچیده می کنند که از یکدیگر تقلید نمی کنند.

مشکل شما چیست؟ توصیه های ساده ای برای حل مشکل می توانید داشته باشید.

روز هشتم: گوش دادن به همسرتان

من این را تجربه کرده ام که بسیاری از زوج ها هرگز به یکدیگر گوش نمی دهند، در حقیقت حتی نمی توانند با یکدیگر صحبت کنند.

در مطالعه ای که در دانشگاه ماساچوست انجام شد، زوج هایی که گوش دادن به یکدیگر را انجام می دهند بعد از یک سال هیچ مشکلی برای گفتگو لین آن ها وجود نداشته است.

آنها باید با مشکلات زناشویی مواجه شوند.

شما فقط باید فضای خود را برای همسر خود داشته باشید تا با شما صحبت کند، در این مدت نباید از کلمات خود بخواهید، اما باید به طور کامل به آن گوش فرا دهید، در این زمان او همیشه باید باشد، نه روزنامه را بخوانید نه تلویزیون تصاویر و نه در آشپزخانه، نه وکیل کودک … فقط گوش دادن و شنیدن تمام احساسات، حتی اگر انتقاد است.

روز نه: در خانه احساس نمی کنید

بسیاری از زوج ها همسرشان را چک می کنند، او را صدا می زنند، او را کنترل می کنند، از او می خواهند رفتار خود را تغییر دهد.

به عنوان مثال، آن کار نمی کند، مهم نیست، و … مطمئنا این رابطه را صدمه می زند، ممکن است رابطه بین طرف دیگر را به خاطر عشق ورزیدن یا احترام به آرزوهای همسرش به پایان برساند، اما در عین حال او احساس ناراحتی می کند، او اعتماد به نفس او از دست می رود.

رابطه دو زوج مانند دو ستون زیر یک سقف است، اگر دو ستون به یکدیگر نزدیکتر شوند، سقف فرو می ریزد و اگر آنها بیش از حد فاصله داشته باشند، باز هم سقف از بین می رود.

احساس مالکیت بالا می شود، به این معنی که زن و شوهر به یکدیگر نزدیک تر هستند که می تواند مضر باشد.

روز دهم: همسر شما همیشه گناهکار نیست

بعضی از زوج ها به طور مداوم رفتارهای منفی یکدیگر را می بینند و آنها را با هم مخلوط می کنند و یکدیگر را سرزنش می کنند، یکدیگر را برچسب می زنند، آنها را سرزنش می کنند و چیزهایی مانند دیگری انجام می دهند.

زوج ها بهتر می دانند با استفاده از این بحث ها، کسی نمی تواند به چیزی برسد و در زیرزمین طرف مقابل اختلاف ایجاد کند؛ زیرا زمانی که او را سرزنش می کنید، در آن لحظه احساس گناه می کند و موضع دفاعی خود را می گیرد که در آن احساس گناه می کند.

شما باید بدانید که شخصی که به اتهامی متهم است به هیچ وجه تغییری نخواهد کرد.

مراقب باشید که فقط همسرتان را سرزنش نکنید، نگاهی به خودتان کرده تا ببینید که چه کاری می توانید انجام دهید تا این رابطه را بهبود بخشد.

روز یازدهم: تفاوت های همسر خود را بپذیرید

اغلب ما نمی توانیم متذکر شویم که مخالف با ما متفاوت است و این می تواند یک کار مضر باشد.

در یک خانواده از خواهر و برادر با همان پدر و مادر، تفاوت های زیادی وجود دارد، چه این به دو زوج که از دو جهان مختلف با خانواده های مختلف آمده اند.

شما باید تفاوت ها را بپذیرید.

اگر می خواهید شخص دیگری را به سؤال بپرسید و از عادت های او بپرسید، بحث شروع می شود، بنابراین ابتدا باید تفاوت های هم را قبول کنید و سپس با هم به اشتراک گذاشتن ان ها فکر کنید.

روز دوازدهم: او مهم ترین چیز است

توجه به دیگران، مانند والدین یا کودکان، بیش از حد ممکن است به رابطه شما آسیب برساند، به عنوان مثال، برخی از زوج هایی که در هنگام تولد کودک، تمام توجه زن به کودک می رود.

ازدواج کرده اید برای والدین، اولویت اول را به همسر خود بدهید، و نظر او برای شما مهم تر از هر کسی باشد.

و این برای مدیریت زندگی شما بهتر است.

روز سیزدهم: اجازه دخالت را ندهید

من توصیه می کنم که زوج ها اجازه ندهند هر کسی و هر کلمه ای بین ان ها و همسر شان رد و بدل شود.

هنگامی که شما اجازه دهید خانواده شما هر نوع رفتار یا زندگی خود را مرتب کند و به آنها توجه نکنید، فقط به این دلیل که آنها بزرگتر هستند، این ممکن است مشکل باشد، باید به سالمندان احترام گذاشت، اما باید سعی کنید زندگی خود را مدیریت کنید تا به خوشبختی هم برسید.

منبع : سیزده روز تا بهبود و درمان مشکلات زناشویی

روانشناسی رفتار خانواده

آیا تا به حال برای تان این سوال پیش آمده است که چرا خانواده های مختلف در واکنش به مساله ای واحد مانند بلوغ و نوجوانی، متفاوت عمل می کنند؟

به عنوان مثال چرا در برخی از خانواده ها، رسیدن به سن نوجوانی دردسر آفرین است و خانواده را با بحران های زیادی روبه رو می کند اما در برخی دیگراز خانواده ها این طور نیست.

دلیل روانشناسی رفتار خانواده

دلیل اصلی این موضوع را  می توان در ” روانشناسی رفتار خانواده” مورد بررسی قرار داد.

به عبارت دیگر همانطور که هر یک از ما به عنوان یک انسان، رفتارهای مخصوص به خودرا داریم که با افراد دیگر متفاوت است، هر خانواده نیز رفتارهای مخصوص به خود را دارد که آن را از سایر خانواده ها متمایز می کند.

به عنوان مثال رفتارهای خانواده ای که فردی معتاد را پرورش داده با رفتارای خانواده ی دیگر متفاوت است.

در این مطلب قصد داریم تا شما را با رفتارهای یک خانواده ی نرمال و سالم بیشتر آشنا کنیم.

در پایان می توانید بررسی کنید که رفتارهای خانواده ی کنونی شما تا چه اندازه از معیارهای خانواده ی سالم پیروی می کند.

  1. مرزهای انعطاف پذیر

هر خانواده به مثابه ی کشوری است که مرزهای خاص خود را دارد.

این مرزها به افراد خانواده کمک می کند تا بتوانند ضمن برقراری رابطه با افراد خارج از خانواده، حد و حدود و قوانین خود را نیز تعریف کنند و از قواعد خود دفاع کنند.

در خانواده های سالم، مرزهای خانواده به نحوی تعریف می شوند که دارای انعطاف باشند.

به عبارت دیگر مرزها نه به حدی بسته و خشک اند که کسی قادر به نفوذ در آن ها نباشد و نه آنقدر باز هستند که دیگران بتوانند به راحتی آن ها را پشت سر بگذارند.

در چنین خانواده ای، همزمان با تغییرات رشدی هر یک از اعضای خانواده، تغییراتی در مرزها ایجاد می شود.

به عنوان مثال با ورود فرزند به سن نوجوانی، به او اجازه داده می شود تا در مورد برخی از مسایل شخصا تصمیم بگیرد، ساعت بیشتری را با دوستانش بگذراند و استقلال بیشتری داشته باشد.

در خانواده هایی که این تغییرات در نظر گرفته نمی شود، غالبا فرزندان رفتارهایی توام با سرکشی، لجبازی و یا حتی بیماری های جسمانی بروزمی دهند که نوعی از ابراز خشم نسبت به مرزهای خشک و فاقد انعطاف است.

۲-قواعد روشن و واضح در روانشناسی رفتار خانواده

موقعیتی را تصور کنید که در آن، پدر وارد خانه می شود و همه ی اعضا به ناگاه ساکت می شوند و یا هر کس به اتاقش می رود و مشغول به انجام کاری می شود.

در حقیقت حضور پدر این پیام را به همراه دارد که ” همه باید ساکت باشند”.

این پیام ها غالبا از قواعد خانوادگی سرچشمه می گیرند که در این مورد خاص، “قاعده ی مردسالاری” نامیده می شود.

در خانواده های سالم، قواعد به طرز قابل توجهی روشن و واضح هستند.

به عنوان مثال این یک قاعده ی خانوادگی است که بچه ها راس ساعت ۸ در خانه باشند و یا همه ی اعضا با یکدیگر غذا بخورند.

قواعد خانوادگی بسیار وسیع و گسترده هستند و قواعد مبهم و نامشخص می تواند تبعات جبران ناپذیری به همراه داشته باشد.

به عنوان مثال در صورتی که یک بار فرزند نوجوان تان را به خاطر دیر آمدن تنبیه کنید و دفعه ی بعد نسبت به رفتارش بی توجه باشید، فرزندتان هرگز درک نخواهد کرد که رفتار صحیح و پسندیده کدام است.

تدوام این شرایط باعث می شود تا اعضای خانواده دایما سردرگم باشند و در یافتن هویت شخصی، ارزش ها و اصول زندگی با مشکل مواجه شوند.

۳- الگوی پیام رسانی با ثبات

اگرچه هر خانواده ای با قرار گرفتن در شرایطی مانند استرس، بیماری، فشار مالی، مهاجرت و.. ممکن است دچار آشفتگی شود اما در خانواده های سالم، الگوی کلی برقرای رابطه، الگویی توام با صمیمیت و وضوح است.

این بدین معناست که اعضای خانواده همواره پیام هایی صادقانه برای هم ارسال می کنند و یکدیگر را با پیام های رفتاری متناقض گیج نمی کنند.

به عنوان مثال مادری را تصور کنید که فرزندش را در آغوش می کشد و می بوسد، سپس با کوچک ترین اشتباهی بر سر او فریاد کشیده  و او را آماج کلمات نامناسب قرار می دهد.

در چنین وضعیتی، کودک سردرگم و آشفته نمی داند که کدام رفتار مادر واقعی و کدام یک غیر واقعی است.

چنین فردی در درک صمیمیت حقیقی با  مشکلات زیادی مواجه خواهد شد. منبع: سارا نظری مقدممشاوره خانواده

۴- گفتمان مثبت

چهارمین عامل روانشناسی رفتار خانواده با نام گفتمان مثبت نامیده می شود.

خانواده ای را تصور کنید که اعضای آن دایما دم از افسردگی، بی حوصلگی و پوچی می زنند.

آن ها نه تنها از کنار هم بودن لذتی نمی برند بلکه خانه را تنها مکانی برای استراحت، غذا خوردن و داشتن سرپناه می دانند.

به نظر می رسد چنین خانواده ای کارکردهای اساسی خود از جمله حمایت، توجه، مراقبت، احساس امنیت و خودشکوفایی را از  دست داده است و نمی تواند نیازهای اعضایش را به خوبی تامین کند.

در حال معکوس در یک خانواده ی سالم، گفتمان غالب، به گونه ای است که اعضا از کنار هم بودن لذت می برند، احساس حمایت و امنیت کرده و از یکدیگر مراقبت جسمی و روحی می کنند.

با خانواده ی آشفته ام چگونه برخورد کنم؟

خانواده ی آشفته یا بیمار نیز همانند فرد آشفته نیازمند درمان است.

ممکن است عوامل زیادی دست به دست هم داده باشند تا خانواده ای را دچار نوسان، اختلال و ناکارآمدی کنند.

این عوامل در اغلب موارد، بسیار پیچیده، در هم تنیده و نیازمند بررسی تخصصی هستند.

در صورتی که احساس می کنید ریشه ی بخشی از مشکلات تان در نحوه ی کارکرد خانواده تان است، بهتر است با یک خانواده درمانگر گفت و گو کنید.

متخصص خانواده درمانی به شما کمک می کند تا مشکلات موجود در سیستم را به درستی شناسایی کنید و با شناخت رفتار خانواده، در جهت بهبود اوضاع گام بردارید.

یک متخصص خانواده درمانی ممکن است علاوه بر شما از سایر اعضای خانواده تان نیز در طول جلسات مشاوره کمک بگیرد تا بتواند تغییرات لازم را به درستی در سیستم خانوادگی تان اعمال کند.

منبع : روانشناسی رفتار خانواده

۱۱ اثرات مثبت طلاق برای کودکان | نکاتی برای کمک به فرزندان

اثرات مثبت طلاق برای کودکان نکته ای است که معمولا به آن توجه نمی شود. بسیاری از ما از طریق تلویزیون، رسانه‌های اجتماعی یا اخبار از ناخوشایندی طلاق آگاه هستیم.

علاوه بر این دوستان، اقوام و همکارانی داریم که طلاق های سختی را پشت سر گذاشته اند. در نتیجه، تصور اینکه چه زمانی طلاق برای کودکان مفید است، ممکن است دشوار باشد.

به شرطی که هر دو والدین در طول رویدادی که در نهایت زندگی خود و فرزندشان را تغییر می‌دهد، واقعاً گام بردارند و حمایت لازم را از فرزندان خود ارائه کنند، طلاق آسیب کم تری را به همراه دارد.

اثرات مثبت طلاق برای کودکان و نقش مشاور

البته توجه داشته باشید که طلاق همیشه برای کودک « بد» می باشد و آسیب هایی را به همراه دارد. اما اگر طلاق درست صورت بگیرد و طرفین به کودک اهمیت بدهند می توانند اثرات مثبت طلاق برای کودکان را به همراه داشته باشد بنابراین حتما پس از طلاق با مشاور صحبت کنید تا کودک خود را در بهترین شرایط بزرگ کنید.

آنچه مهم‌تر از همه به یاد داشته باشید این است که همیشه نمی‌توان فرزندان را در خانواده‌ای با دو والد شاد بزرگ کرد.

وقتی والدین نمی توانند به موارد فوق دست یابند، فرزندانشان بهتر است به جای زندگی با دو بزرگسال ناراضی زیر یک سقف، با دو والدین شاد در دو خانواده جداگانه زندگی کنند. طلاق در این شرایط می تواند برای کودکان مفید باشد.

۱. حذف سوء استفاده

متأسفانه والدین می توانند از یکدیگر و همچنین فرزندان خود سوء استفاده کنند. بدیهی است که حذف کودکان از چنین محیط های سمی از چندین جهت برای آن ها مفید است.

۲. از بین رفتن تنش | اثرات مثبت طلاق برای کودکان 

وقتی تنش در محیط خانه از بین می رود، بچه ها آرام تر می شوند. رفتارهای کودکان اغلب با سطح تنش در فضای خانه‌ منطبق است. هنگامی که طلاق جدایی رخ می دهد، شدت تنش در محیط محو می شود و رفتارهای کودکان آرام تر می شود.

۳. انعطاف پذیرتر و سازگارتر

فرزندان طلاق باید راهبردهای مقابله‌ای را ایجاد کنند که همسالان شان تا سال‌ها بعد با آن‌ها مواجه نمی‌شوند. علاوه بر این، فرزندان والدین مطلقه با شرایط مختلف سبک زندگی سازگارتر می شوند. آن ها با موفقیت و به طور منظم بین خانه مادر و خانه پدر جابه جا می شوند.

۴. همدلی

تغییری که طلاق در خانواده‌هایشان ایجاد می‌کند، باعث می‌شود که برخی از فرزندان والدین مطلقه نسبت به مشکلات دیگران دلسوزی بیشتری داشته باشند. وقتی همسالانشان مشکلات خانوادگی دارند، فرزندان والدین طلاق گرفته می توانند با آن مشکلات ارتباط برقرار کنند.

با دیدن طلاق والدین خود، بسیاری از کودکان از تجربیات آن ها استفاده می کنند و آن را در موقعیت های دیگر به کار می برند. بنابراین، به عنوان مثال، اگر ببینند که یکی از دوستان خود دچار مشکل شده است، اغلب به او کمک می کنند. بنابراین شخصیت حمایت کننده پیدا می کنند.

۵. خودکفایی

یکی از مهم ترین اثرات مثبت طلاق برای کودکان خودکفایی می باشد. زیرا هر دو والد مطلقه اغلب پس از جدایی به طور تمام وقت کار می کنند تا بتوانند زندگی خود را اداره کنند. در چنین شرایطی، کودکان بیشتر به خود متکی می شوند. بسیاری از کودکان طلاق اغلب از مدرسه یا فعالیت های بعد از مدرسه به خانه باز می گردند قبل از اینکه والدینشان از سر کار برگردند.

آن‌ها یاد می‌گیرند که «از خود دفاع کنند». اغلب، آن ها شروع به انجام کارهای خانه می کنند، وعده های غذایی خود را درست می کنند.

۶. والدین مطلقه به فرزندان خود الگو می‌دهند که آن ها شایسته داشتن یک رابطه مناسب هستند

در این صورت طلاق به فرزندان نشان می‌دهند که به ازدواج ناسالم یا ناخوشایند رضایت ندهند. پس از طلاق، در نهایت والدین مطلقه روابط جدیدی را آغاز می کنند. در نتیجه، کودکان شاهد خوشحالی والدین خود هستند که فرصت‌های الگوسازی عالی را برای کودکان فراهم می‌کنند.

۷. رابطه بهتر والدین با فرزند

با حضانت مشترک، فرزندان والدین مطلقه این فرصت را دارند که هر یک از والدین را به عنوان یک والد کامل و مطمئن تجربه کنند. در خانواده هایی که طلاق ندارند، بسیاری از والدین فقط «حضور» هستند اما تعامل معناداری با فرزندان خود ندارند. هنگامی که هر دو والد با هم هستند، یکی از آن ها اکثر وظایف تربیتی یا تربیتی را بر عهده می گیرد.

پس از وقوع طلاق، زمانی که فرزندان ملاقات و اشتراک زمانی خود را با والدین مربوطه خود تجربه می کنند، هر یک از والدین کاملاً روی آن ها تمرکز می کنند. آن‌ها این فرصت را دارند که در سطح عمیق‌تری نسبت به همسالان خود که طلاق نگرفته‌اند، درباره والدین خود بیاموزند، زیرا زمان زیادی را با هر فرد والدینی می‌گذرانند.

۸. ازدواج ایده آل نیست

با مشاهده تأثیرات طلاق بر والدین و سبک زندگی آن ها، فرزندان والدین مطلقه درک بالایی در مورد اهمیت پایداری ازدواج دارند و احتمالاً اهمیت بیشتری برای آن قائل هستند، این اثرات مثبت طلاق برای کودکان به آن ها یاد می دهد تا بتوانند درست تصمیم بگیرند و درک کنند که رابطه مشکلاتی می تواند وجود داشته باشد.

۹. روابط نزدیک تر با خواهر و برادرشان |فواید طلاق برای فرزندان

بچه های طلاق اغلب رابطه شان با خواهر و برادرشان قوی تر می شود. هیچ کس بهتر از خواهر و برادرش نمی داند که هنگام طلاق والدینشان چه می گذرند.

۱۰. آموزش برقراری ارتباط

کودکان طلاق باید راه های ارتباط با هر یک از والدین را بیاموزند تا اطمینان حاصل کنند که نیازهای آن ها برآورده شده و انتظارات والدینشان نیز برآورده می شود.

۱۱. مهارت های مدیریت زمان و سازماندهی یادگیری

رفت و آمد بین دو خانواده یکی از بزرگترین شکایات فرزندان والدین مطلقه است. از آنجایی که کودکان مرتباً بین خانه‌های والدین خود رفت و آمد می‌کنند، خیلی سریع یاد می‌گیرند که چگونه چیزهای خود و همچنین زمان خود را تقسیم کنند.

این اثرات مثبت طلاق برای کودکان در آینده آن ها تاثیر زیادی داشته و آن ها را افراد دقیقی بار می آورد.

اثرات منفی طلاق بر فرزندان |پیامدهای طلاق برای فرزندان

آمارهای مربوط به تأثیرات طلاق بر کودکان نشان می دهد که در صورتی که والدین از مشاور کمک نگیرند طلاق خطر برخی مسائل روانی و رفتارهای بزهکارانه را افزایش می دهد. فرزندان والدین مطلقه در معرض خطر بیشتری برای موارد زیر هستند:

  • عملکرد ضعیف در مدرسه
  • مشکل اعتماد به نفس
  • مشکل در کنار آمدن با همسالان
  • افسردگی
  • عزت نفس پایین
  • درماندگی
  • رفتار پرخطر (مثلاً مصرف مواد مخدر)

درصورت عدم هماهنگی و کمک والدین در بزرگسالی، فرزندان طلاق بیشتر در معرض خطر فقر، ازدواج زودهنگام و طلاق هستند.

نکاتی برای کمک به فرزندان پس از طلاق

احساسات فرزندتان را بپذیرید

فرزند شما ممکن است پس از طلاق احساسات متناقضی را از خود نشان دهد. بهترین کاری که می توانید انجام دهید این است که درک کنید آن ها در حال گذراندن چه چیزی هستند. شما نباید احساسات آن ها را کم اهمیت جلوه دهید، بنابراین سعی کنید در مورد تغییر شرایط با آن ها صحبت کنید.

اگر تمایلی به صحبت کردن ندارند یا بهبودی در ارتباط خود با فرزندتان مشاهده نمی کنید بهتر است که با روانشناس مشورت کنید.

رابطه صمیمانه با والد دیگر را حفظ کنید

شما به عنوان والد باید با یکدیگر متحد باشید تا به فرزندان خود نشان دهید که هنوز بخشی از زندگی آن ها خواهید بود این باعث ایجاد اثرات مثبت طلاق برای کودکان می شود. اما لازم نیست با هم دوست باشید. در واقع، دوستی می تواند فرزند شما را گیج کند، زیرا آن ها متعجب می شوند که چرا بعد از طلاق می توانید اینقدر خوب کنار بیایید اما در طول ازدواج نتوانستید این کار را انجام دهید.

به احتمال زیاد، شما مجبور خواهید بود به فرزندپروری مشترک بپردازید بنابراین حداقل جلوی فرزندتان در مورد والدین دیگر بد صحبت نکنید. اگر احساس می کنید که نمی توانید این رابطه صمیمانه را حفظ کنید حتما از مشاور کمک بگیرید.

برای بهبود شرایط پس از طلاق به راحتی می توانید با مراکز برتر مشاوره همچون “مرکز مشاوره ستاره” تماس حاصل کنید، رزرو وقت با شماره های ۰۲۱۲۲۳۵۴۲۸۲ و ۰۲۱۲۲۲۴۷۱۰۰ و ۰۹۰۳۵۶۷۳۰۵۰ و ۰۹۱۰۸۳۴۷۵۹۷ امکان پذیر است.

بچه ها را میان درگیری خود قرار ندهید

هنگامی که در حال گذراندن دعوای قضایی هستید ، ممکن است سعی کنید کودک را سمت خودتان بکشید. با این حال، این بیشتر از آن چیزی که می تواند به پرونده شما کمک کند، به کودک آسیب می رساند.

محدود کردن تماس بین فرزندتان و همسرتان، پرسیدن از فرزندتان که والدین مورد علاقه او کدام است، استفاده از کودک به عنوان پیام رسان، می‌تواند استرس بیشتری را به انتقال استرس‌زا اضافه کند.

با نظم و انضباط سازگار باشید

فرزندان طلاق در معرض خطر بیشتری برای رفتارهای بزهکارانه هستند. قوانین محکمی وضع کنید و آن ها را اجرا کنید. این به کودک ساختار می دهد، احترام او را به دست می آورد و از بزهکاری او جلوگیری می کند

پیروی از قوانینی که در هر دو خانواده یکسان است برای کودکان آسانتر است. در غیر این صورت، آن ها ممکن است قوانین یکی از والدین را زیر سوال ببرند. اگر کودکی حق داشتن تلفن همراه را در یک خانه از دست داده است، باید آن را در خانه دیگر نیز از دست بدهد.

به زندگی فرزندتان توجه کنید

راه دیگر برای کمک به فرزندتان این است به روی آنچه در زندگی او می گذرد توجه کنید. به طور منظم نمرات، زندگی اجتماعی، علایق و غیره آن ها را بررسی کنید. این به شما کمک می کند تا به کودک نزدیک تر شوید و احتمال درگیر شدن او در رفتارهای مخاطره آمیز را کاهش می دهد.

منبع : ۱۱ اثرات مثبت طلاق برای کودکان | نکاتی برای کمک به فرزندان

سیزده روز تا بهبود و درمان مشکلات زناشویی

درمان مشکلات زناشویی یک مشکل بزرگ برای بسیاری از زوجین می باشد.

در این مقاله به بررسی درمان مشکلات زناشویی پرداخته و راهکارهایی را ارائه می دهیم.

راهکارها به گونه ای است که در سیزده مرحله یا سیزده روز به بهبود روابط عاطفی و اخلاقی رو رفتاری زوجین می انجامد.

این موارد می تواند تاثیر بسیار زیادی بر روی روابط میان زوج ها داشته باشد و ان ها را برای داشتن یک زندگی بهتر اماده نماید.

موارد گفته شده هم در نحوه روابط جنسی میان زوج ها و هم در نحوه روابط عاطفی ان ها که روابطی دو سویه دارند تاثیر گذار می باشند.

روز اول: یادگیری گفتگو سالم

اگر شما نمی دانید که چگونه مکالمه سالم داشته باشید، این روزها از هر زمان مزاحم تر می شوند.

اگر می خواهید مسائل مختلف را با همسر خود حل کنید، باید بیشتر تعامل داشته باشید، اما اگر نمی دانید چگونه تعامل برقرار کنید، مشکلات زیادی وجود دارد و شما نمی توانید تعطیلات خود را پایان دهید.

برای داشتن رابطه سالم اولین شرط مذاکره است.

مکالمه راهی برای اتصال دنیای درونی است.

در واقع گفتگو سالم به این معنی است که شما می توانید پیام، احساسات و افکار خود را با طرف دیگر به اشتراک بگذارید و موقعیت را در مکان های مختلف مدیریت کنید.

شما باید بدانید که به این ترتیب که هر سازمان یا شرکت نیازمند اصول خاصی برای توسعه آن است، زندگی مشترک قوانین خاص خود را دارد و نمی تواند بدون هیچ قاعده کلی کار کند و رابطه را با محاکمه و خطا انجام دهد، بنابراین لازم است که این اصول را از طریق گفتگو  دنبال کنید.

روز دوم: احساسات را بیان کنید

پژوهش های مختلف این یکی از اولویت های مهم همه مردم است، یک گفتگوی سالم و بیان احساسات با یک شریک زندگی است.

هنگامی که احساسات خود را بیان نمی کنید، ابتدا احساس تنهایی می کنید زیرا شما کلمات و احساسات نامطلوب را در قلب خود حفظ می کنید و سپس وقتی احساسات به طور طبیعی بیان نمی شوند، به تدریج غم انگیز می شوند و هنگامی که غم و اندوه بوجود می آیند، خشم ایجاد می شود و خشم می تواند بوجود آید و به رابطه آسیب می رساند.

به عنوان مثال، بسیاری از زوج ها نمی دانند که چگونه احساسات خود را بیان می کنند، مثلا هنگامی که در شوهران خود عصبانی شوند، به جای صحبت کردن با آنها و گفتن آنها عصبانی هستند، آنها هر چیزی را می گویند جز این مورد و خاطرات گذشته را یادآوری می کنند.

آنها می گویند که آنها را سرزنش و به ان ها توهین می کنند.

تا زمانی که نهایتا می گویند آنها عصبانی هستند!

روز سوم: سلامت روان را به همسر خود هدیه دهید

عدم توجه به زوج ها می تواند یک ننگ باشد، من توجه همسر را به عنوان “ویتامین های روانی” می گویم و می گویم که بدن ما روزانه به ویتامین ها نیاز دارد و همچنین باید ویتامین ها داشته باشد، در غیر این صورت روزهای سردتر می رسند و در نهایت رابطه به نابودی می رسد.

مهمترین ویتامین های روانشناختی توجه به یکدیگر هستند، دقیقا همان اهمیتی که در روزهای اول باید در طول زندگی خود داشته باشید، همیشه باید از تمامی جنبه های رابطه داشته باشید و نباید پس از ازدواج در مورد چیز دیگری فکر کنید ، زیرا شما با هم زندگی می کنید و انسان باید توجه کند.

جالب است بدانید که تحقیق انجام شده است که اگر یک کودک از لحظه تولد توجه دریافت نکرده و تنها به او آب و غذا دهند، او زنده نخواهد ماند.

وقتی مردم توجه نکنند، ارتباطشان را با رابطه از دست می دهند و این ارتباط را خسارت می کند.

روز چهارم: انتظارات معقول داشته باشید

یکی از آسیب هایی که بسیاری از زوج ها در زندگی دارند انتظارات غیر واقعی از یکدیگر است.

هنگامی که شما انتظار دارید که دیگران انتظار داشته باشند که همتای آن ها را در یک پانچ قرار دهد، اکنون اگر این انتظارات غیر واقعی باشد، بیش از حد قدرت او، می تواند مشکلات فراوانی را ایجاد کند.

از قبیل انتظارات هنگامی که شما به شما تلفن می کنم، باید تماس بگیرید و یا شما باید به خانه خود بروید و تنها با من صحبت کنید و به خود و رابطه خود نگاه کنید و ببینید که در آن انتظارات بیش از حد دارید که پاسخش دشوار یا غیرممکن باشد و در چقدر بحث برانگیز است.

روز پنجم: صبورنبودن برابر است با خودخواهی

یکی از آسیب های دیگر که می تواند این رابطه را تضعیف نکند، مثبت نیست، مثلا زمانی که حریف شما درخواست یا انتقاد می کند، یا خشم خود را بیان می کند، یا حتی بدتر، یا هر چیز دیگری؛ شما لازم است صبر کنید تا او آن را بگوید.

خودتان را در جای او قرار دهید و آن را درک کنید، یعنی صبر کنید تا آن را تغییر دهید، و در عوض پاسخ خود را ترتیب ندهید و همچنین انتقاد نکنید و بحث نکنید، همه اینها می تواند خودخواه نبودن شما را نشان دهد.

این خیلی بیمار نیست، هر کلمه ای را می گوید، و بسیاری از پل ها شکست خواهند خورد.

روز ششم: توجه به کیفیت مثبت همسر خود را جلب کنید

یکی از آسیب های دیگر این رابطه، توجه به جنبه های مثبت زوج نیست.

شما باید این را بپذیرید که به طور طبیعی، هر فردی یا همسر شما دارای نقص است و اگر بخواهید فقط به معایب کمال گرا به سمت طرف مقابل نگاه کنید، فقط نقص های خود را می بینید و دیر یا زود چشم های شما می افتد.

اگر فقط نقص همسرتان را می بینید، آنها را بزرگتر کنید و به ویژگی های مثبت آن توجه نکنید و حتی آنها را کاهش دهید، دیگر نمی خواهید که دیگر همسرتان را دوست ندارید و نمی توانید با او زندگی کنید.

روز هفتم: مهارت های حل مشکل را بیاموزید

عدم توانایی برای حل مشکلات زندگی می تواند به زندگی شما آسیب برساند، بسیاری از زوج ها حتی نمی دانند که موضوع آنها واقعا چیست.

در حقیقت، آنها بسیار با هم بحث می کنند و همه چیز را پیچیده می کنند که از یکدیگر تقلید نمی کنند.

مشکل شما چیست؟ توصیه های ساده ای برای حل مشکل می توانید داشته باشید.

روز هشتم: گوش دادن به همسرتان

من این را تجربه کرده ام که بسیاری از زوج ها هرگز به یکدیگر گوش نمی دهند، در حقیقت حتی نمی توانند با یکدیگر صحبت کنند.

در مطالعه ای که در دانشگاه ماساچوست انجام شد، زوج هایی که گوش دادن به یکدیگر را انجام می دهند بعد از یک سال هیچ مشکلی برای گفتگو لین آن ها وجود نداشته است.

آنها باید با مشکلات زناشویی مواجه شوند.

شما فقط باید فضای خود را برای همسر خود داشته باشید تا با شما صحبت کند، در این مدت نباید از کلمات خود بخواهید، اما باید به طور کامل به آن گوش فرا دهید، در این زمان او همیشه باید باشد، نه روزنامه را بخوانید نه تلویزیون تصاویر و نه در آشپزخانه، نه وکیل کودک … فقط گوش دادن و شنیدن تمام احساسات، حتی اگر انتقاد است.

روز نه: در خانه احساس نمی کنید

بسیاری از زوج ها همسرشان را چک می کنند، او را صدا می زنند، او را کنترل می کنند، از او می خواهند رفتار خود را تغییر دهد.

به عنوان مثال، آن کار نمی کند، مهم نیست، و … مطمئنا این رابطه را صدمه می زند، ممکن است رابطه بین طرف دیگر را به خاطر عشق ورزیدن یا احترام به آرزوهای همسرش به پایان برساند، اما در عین حال او احساس ناراحتی می کند، او اعتماد به نفس او از دست می رود.

رابطه دو زوج مانند دو ستون زیر یک سقف است، اگر دو ستون به یکدیگر نزدیکتر شوند، سقف فرو می ریزد و اگر آنها بیش از حد فاصله داشته باشند، باز هم سقف از بین می رود.

احساس مالکیت بالا می شود، به این معنی که زن و شوهر به یکدیگر نزدیک تر هستند که می تواند مضر باشد.

روز دهم: همسر شما همیشه گناهکار نیست

بعضی از زوج ها به طور مداوم رفتارهای منفی یکدیگر را می بینند و آنها را با هم مخلوط می کنند و یکدیگر را سرزنش می کنند، یکدیگر را برچسب می زنند، آنها را سرزنش می کنند و چیزهایی مانند دیگری انجام می دهند.

زوج ها بهتر می دانند با استفاده از این بحث ها، کسی نمی تواند به چیزی برسد و در زیرزمین طرف مقابل اختلاف ایجاد کند؛ زیرا زمانی که او را سرزنش می کنید، در آن لحظه احساس گناه می کند و موضع دفاعی خود را می گیرد که در آن احساس گناه می کند.

شما باید بدانید که شخصی که به اتهامی متهم است به هیچ وجه تغییری نخواهد کرد.

مراقب باشید که فقط همسرتان را سرزنش نکنید، نگاهی به خودتان کرده تا ببینید که چه کاری می توانید انجام دهید تا این رابطه را بهبود بخشد.

روز یازدهم: تفاوت های همسر خود را بپذیرید

اغلب ما نمی توانیم متذکر شویم که مخالف با ما متفاوت است و این می تواند یک کار مضر باشد.

در یک خانواده از خواهر و برادر با همان پدر و مادر، تفاوت های زیادی وجود دارد، چه این به دو زوج که از دو جهان مختلف با خانواده های مختلف آمده اند.

شما باید تفاوت ها را بپذیرید.

اگر می خواهید شخص دیگری را به سؤال بپرسید و از عادت های او بپرسید، بحث شروع می شود، بنابراین ابتدا باید تفاوت های هم را قبول کنید و سپس با هم به اشتراک گذاشتن ان ها فکر کنید.

روز دوازدهم: او مهم ترین چیز است

توجه به دیگران، مانند والدین یا کودکان، بیش از حد ممکن است به رابطه شما آسیب برساند، به عنوان مثال، برخی از زوج هایی که در هنگام تولد کودک، تمام توجه زن به کودک می رود.

ازدواج کرده اید برای والدین، اولویت اول را به همسر خود بدهید، و نظر او برای شما مهم تر از هر کسی باشد.

و این برای مدیریت زندگی شما بهتر است.

روز سیزدهم: اجازه دخالت را ندهید

من توصیه می کنم که زوج ها اجازه ندهند هر کسی و هر کلمه ای بین ان ها و همسر شان رد و بدل شود.

هنگامی که شما اجازه دهید خانواده شما هر نوع رفتار یا زندگی خود را مرتب کند و به آنها توجه نکنید، فقط به این دلیل که آنها بزرگتر هستند، این ممکن است مشکل باشد، باید به سالمندان احترام گذاشت، اما باید سعی کنید زندگی خود را مدیریت کنید تا به خوشبختی هم برسید.

منبع : سیزده روز تا بهبود و درمان مشکلات زناشویی

تاثیر مشکلات خانوادگی بر فرزندان و روابط خانوادگی ناسالم

تاثیر مشکلات خانوادگی بر فرزندان یکی از مسائلی است که بسیاری از والدین آن را نادیده می گیرند.

متأسفانه، الگوهای روابط خانوادگی ناسالم می تواند منجر به مشکلات خاصی برای کودکان در سال های اولیه مدرسه شود.

مطالعات نشان می‌دهند که فرزندان خانواده‌هایی که دارای سطوح بالای تعارض و فرزندپروری هستند، به‌طور فزاینده‌ای با اضطراب و کناره‌گیری اجتماعی دست و پنجه نرم می‌کنند.

تاثیر مشکلات خانوادگی بر فرزندان

  1. فریاد و جیغ زدن: فرزند شما دائماً با سایر اعضای خانواده در حال دعوا می باشد.
  2. کناره گیری از خانواده: فرزند شما از خانواده کناره گیری کرده است و تقریباً هر روز بیشتر روز را تنها یا دور از خانه سپری می کند.
  3. دعوای مکرر
  4. همه اعضای خانواده از دست یکدیگر عصبانی هستند.
  5. تغییر ناگهانی در رفتار.

تاثیر مشکلات خانوادگی بر فرزندان – انواع مشکلات خانوادگی

مشکل روانی:

در خانواده، هر گونه مشکل سلامت روان، از جمله مصرف مواد، اضطراب، و افسردگی، می تواند سیستم خانواده را خراب کند.

تغییر نقش: در یک خانواده، تغییر نقش ها می تواند باعث ناراحتی قابل توجهی شود. این تغییر ممکن است به دلیل بلوغ یا ترک خانه فرزندان بزرگتر، تغییر مسئولیت های والدین به دلیل شغل، از دست دادن سلامتی یا مسائل مالی باشد.

مشکلات ارتباطی بین والدین: در خانواده، زمانی که فرزندان شاهد مشاجره، اختلاف نظر، اختلاف و یا آگاهی از احتمال جدایی والدین هستند، سیستم خانواده به شدت تحت تاثیر قرار می گیرد.

مشکلات ارتباطی بین والدین و فرزندان:

در یک خانواده، رابطه بین هر یک از والدین و فرزندان می تواند منشا مشکلات سلامت روان و آسیب های رشدی باشد. والدین باید بدانند که رویکردهای تنبیهی که در گذشته استفاده می شده ناکارآمد و اغلب مضر هستند.

سلامت روان:

اگر یکی از اعضا با بیماری روانی یا ناتوانی رشدی دست و پنجه نرم کند، ممکن است بار مشکلات رفتاری یا عاطفی را احساس کند. این عضو خانواده ممکن است احساس درک یا پذیرفته شدن نداشته باشد.

سایر اعضای خانواده ممکن است مسائل روانشناختی را درک نکنند و از این که آن شخص به توجه بیشتر والدین نیاز دارد یا منابع خانوادگی بیشتری (پولی، محبت یا زمانی) دریافت می کند، آزرده یا عصبانی شوند یا احساس حسادت داشته باشند.

اعتیاد به مواد:

در یک خانواده، اهمیت تأثیر اعتیاد به الکل یا مشکلات مواد مخدر بر سیستم خانواده را نمی توان اغراق کرد. مشاهده یک عضو خانواده الکلی یا معتاد می‌تواند به طور ناآگاهانه به کودکان راهبردهای مقابله‌ای ضعیف، سیستم‌های باور ناسازگار، الگوهای پرخاشگری رابطه‌ای و بی انگیزگی را آموزش دهد.

خانواده هایی که با اعتیاد مواجه هستند وظیفه دارند تصمیمات سخت و در عین حال حیاتی برای ایجاد خانه ای سالم و آرام بگیرند.

مصرف مواد در نوجوانان:

در یک خانواده، اگر یکی از فرزندان به شدت از مواد مخدر یا مشروبات الکلی استفاده کند، مشکلاتی به وجود می آید. به عنوان والدین، این نگران کننده است که بدانید نوجوان شما در حال آزمایش مواد است. با این حال، همه نوجوانانی که مواد مخدر را امتحان می کنند، معتاد نمی شوند. عامل مهم در اعتیاد ژنتیک است.

تغییر نقش ها:

در یک خانواده، همه ما پیر می شویم و از عادات، لباس ها و رفتارهای قدیمی خود خارج می شویم. گاهی اوقات وقتی یکی از اعضای خانواده نقش خود را برای مدت طولانی ایفا کرده و تصمیم به ایجاد تغییر می کند، می تواند کل سیستم را تحت تأثیر قرار دهد.

این تغییر زمانی رخ می دهد که فردی عادت های بد را ترک کند و سالم شود یا عادت های بد جدیدی را شروع کند. به عنوان مثال، اگر یکی از والدین الکلی بود و روند بهبودی را آغاز کرد، سایر اعضای خانواده ممکن است در رابطه احساس رها شدن یا ناامنی کنند.

رویدادهای مهم |تاثیر مشکلات خانوادگی بر فرزندان

در یک خانواده، طلاق، فرزندخواندگی، نقل مکان، مرگ و حوادث فاجعه‌بار می‌تواند باعث ایجاد اختلالات قابل درک در زندگی ما شود. در حالی که خانواده‌های ما یک سیستم منسجم هستند، هر فردی شخصیت، تجربه زیسته و مهارت‌های مقابله با خود را دارد.

این تغییرات ممکن است انواع مختلفی از ناراحتی را در هر یک از اعضای سیستم خانواده ایجاد کند.

مرگ و سوگ:

از دست دادن افراد یک تجربه بسیار ناراحت کننده است و می تواند کل خانواده را تحت تاثیر قرار دهد. این عامل استرس زا می تواند پویایی عادی خانواده را مختل کند، اما همانطور که هر عضو غم خود را پردازش می کند، همه چیز باید به حالت عادی بازگردد.

اگر اندوه برای یک یا چند عضو ادامه یابد کمک گرفتن از مشاور می تواند بسیار مفید باشد.

طلاق:

در حالی که تصمیم طلاق بین بزرگسالان گرفته می شود، بر فرزندان و بستگان تأثیر می گذارد. طلاق تأثیرات آشکاری دارد، اما برخی از خانواده‌ها با حداقل تأثیر طلاق را پشت سر می‌گذارند. اگر خانواده شما در تلاش برای سازگاری هستند بهتراست از مشاور خانواده کمک بگیرید.

تاثیر مشکلات خانوادگی بر فرزندان| بهبود شرایط

اگر فرزند شما با این مشکلات خانوادگی دست و پنجه نرم می کند تا جایی که این مشکات مانع یادگیری، روابط یا شادی او می شوند، متخصصان زیر می توانند در تشخیص و درمان به شما کمک کنند و باعث بهبود روحیه خانواده شوند.

گاهی اوقات، خانواده ها می توانند با اتکا به یکدیگر و قدرت شخصی هر یک از وقایع مهم را پشت سر بگذارند. در مواقع دیگر خانواده ها زیر بار این بار اضافی رنج می برند. راهکاری های زیر می تواند به شما در بهبود شرایط کمک کند:

برنامه را تنظیم کنید :

در خانواده، افزودن یکنواختی به برنامه می تواند به کودکان کمک کند تا با تغییرات کنار بیایند. این همچنین راهی است برای اطمینان از اینکه زمان با کیفیتی را سپری می کنند.

زمانی را برای گفتگو در نظر بگیرید :

در یک خانواده، مهم است که مشکلات را آشکارا در میان بگذارید. اختصاص زمانی برای بحث در مورد چگونگی مدیریت تغییرات توسط کودک و به اشتراک گذاشتن تجربیات خود به این روند کمک می کند که این روند دیگر ترسناک نباشد.

زمان‌های مثبت را برنامه‌ریزی کنید :

در یک خانواده، مهم نیست که چه اتفاقی می‌افتد، مهم است که اوقات مثبتی را با هم داشته باشید. حتی اگر مشاجره اتفاق افتاده باشد، اختصاص زمان منظم برای لذت بردن از اوقات فراغت فرزند و خانواده می تواند راهی عالی برای تنظیم مجدد روحیه افراد باشد.

اوقات خوش را جشن بگیرید:

در خانواده، زندگی اغلب فراز و نشیب های زیادی خواهد داشت. به یاد داشته باشید که این الگو طبیعی است. وقتی فرزندان شما موفقیتی دارند، جشن بگیرید.

علائم هشدار دهنده را نادیده نگیرید:

در یک خانواده، چیزهای زیادی برای نگرانی وجود دارد. اگر نوجوان شما زمان زیادی را به تنهایی سپری می کند، تمرکز خود را روی اهداف خود از دست می دهد و رویدادهای مهم را از دست می دهد، به وضعیت او توجه کنید.

 قدردانی خود را نشان دهید:

چیزی که بسیاری از ما متوجه نمی شویم این است که بچه ها می خواهند و می توانند از قدردانی ما بهره ببرند. مستقیماً به آن ها بگویید که به طور تصادفی از حمایت آن ها قدردانی می کنید.

همچنین، هنگامی که آن ها کاری مفید انجام می دهند یا دستورالعمل ها را دنبال می کنند، به آن ها بگویید که از آن قدردانی می کنید. بچه ها بیشتر از آنچه ما فکر می کنیم گوش می دهند و به یاد می آورند.

تماس فیزیکی برقرار کنید |تاثیر مشکلات خانوادگی بر فرزندان

یکی از بهترین راه‌ها برای نشان دادن عشق مداوم به فرزندتان برقراری تماس فیزیکی است. آن ها را در آغوش بگیرید، ببوسیدشان، قلقلکشان دهید، با آن ها روی کاناپه بخوابید.

کاری هیجان انگیز انجام دهید:

هر چند وقت یک بار کاری متفاوت و هیجان انگیز انجام دهید. این کمک می کند تا ذهن فرزندتان را از مشکل دور کنید، سرگرمی را به زندگی او بازگردانید، و به او نشان دهید که زندگی هنوز ادامه دارد.

به یاد داشته باشید:

همه ما مبارزه می کنیم. اگر خانواده شما در حال حاضر سعی دارند یکی از مشکلات ذکر شده در بالا یا مشکل دیگری را حل کنند، ممکن است از اینکه فرزندتان تحت تأثیر قرار گرفته یا ممکن است تحت تأثیر قرار گیرد، احساس ناامیدی، درماندگی یا گناه داشته باشد.

منبع : تاثیر مشکلات خانوادگی بر فرزندان و روابط خانوادگی ناسالم

۵ مراحل طلاق عاطفی و درمان آن

مراحل طلاق عاطفی، نشانه های طلاق عاطفی شامل مراحلی می باشد که افراد به مرور آن را پشت سر می گذارند و به مرور از هم سرد می شوند.

طلاق از نظر شدت استرس بالاتر از ترس از مرگ قرار دارد و اغلب با عوامل استرس زا دیگر مانند اختلافات زناشویی، مشکلات مالی جدی، نقل مکان، تک فرزندی، ضررهای متعدد و دعواهای شدید همراه می باشد.

با آگاهی، این فرآیند و مراحل طلاق عاطفی می تواند بسیار راحت تر از چیزی که تصور می کنید طی شود. اگرچه آسان نیست، اما آگاهی و جلسات مشاوره در دراز مدت به شما کمک می کند که احساس بهتری داشته و از تجربه خود درس بگیرید.

مراحل طلاق عاطفی و پایان رابطه

هنگامی که یک رابطه به پایان می رسد، افراد احساسات متناقضی را تجربه می کنند، زیرا در تلاش برای درک بهترین راه برای پیشرفت هستند. این فشار با آگاهی از این امر که هر قدم برداشته شده ممکن است بر آینده و رفاه آن ها تأثیر بگذارد، ترکیب می شود.

در طی تمام مراحل طلاق عاطفی گفته شده تکیه بر دوستان و خانواده خوب برای حمایت کمک می کند تا از این موانع عاطفی عبور کنید. مشاوره حرفه ای می تواند در تمام مدت کنار شما بوده و استرس، اضطراب و افسردگی شما را کاهش دهد.

مرحله اول: انکار و سرزنش

در ابتدا زوجین شروع به سرزنش یکدیگر برای مشکلات گذشته، حال و حتی آینده می کنند. تصویر منفی از خود، احساسات مبهم، نارضایتی، خشم، اضطراب، خلق افسرده، احساس ناراحتی، احساس گناه از نشانه های این مرحله می باشد.

نقش مشاور در این مرحله اهمیت زیادی دارد. مشاور باید حس کنترل زندگی زوجین را تقویت کند، ترس آن ها را از روند جدایی را خنثی کند و مشاوره های لازم پیش از طلاق را نیز برای آن ها فراهم کند.

اگر در حال تجربه انکار هستید، ممکن است از دوستان و خانواده کناره گیری کنید و بخواهید تنها باشید  تا از تصمیم گیری های مهم اجتناب کنید. با این حال، گاهی اوقات تأخیر در رویارویی با مسائل می تواند مشکلات بزرگ تری ایجاد کند. اغلب مواقع بسیاری از مسائل احساسی‌ هستند و باید به مشاور مراجعه کنید.

مراحل طلاق عاطفی: سوگواری و افسردگی

افسردگی ناشی از غم، اندوه و تنهایی است. اکثر افراد در روند مراحل طلاق عاطفی سطحی از افسردگی را تجربه خواهند کرد. در این مرجله ممکن است هدف زندگی را زیر سوال ببرید و احساس کنید از جامعه جدا شده اید. حتی ممکن است در مورد آزار رساندن به بچه ها و کسانی که دوستشان دارید احساس گناه کنید.

افسردگی مانند پوچی می تواند فلج کننده باشد. گاهی اوقات افراد در افسردگی گیر می کنند و نمی توانند به آن غلبه کنند. اجازه ندهید این دوره خیلی طولانی شود و برای کمک تماس بگیرید.

مشاور در این مرحله از مراحل طلاق به زوجین اجازه می دهد تا روند سوگواری را طی کنند، زوجین را از نگرش بیچارگی نجات می دهد و به آن ها کمک می کند فرآیند غم و اندوه را بپذیرند.

مرحله سوم: خشم و کینه

در پس خشم، ترس ها و عدم اطمینان زیادی در مورد آینده، امور مالی و امید به آینده وجود دارد. در این مرجله یکی از طرفین یا هر دو در حال ابراز نارضایتی یا عدم اطمینان از رابطه، تنش و احساسات هیجانی هستند.

نقش های مشاور در این مرحله از مراحل طلاق عاطفی عبارت است از: خنثی کردن خشم زوجین، هدایت انرژی خشم، بهبود توانایی تصمیم گیری زوجین، بهبود مهارت های کوتاه مدت و بلندمدت حل مسئله برای زوجین.

خشم ناشی از دروغ گفتن، خیانت، طرد شدن، فریب خوردن، سوء تفاهم یا رها شدن است. این ناشی از آن است که توسط شخصی که به آن اعتماد دارید به یک مکان بد فشار آورده شوید.

ممکن است از دست خود عصبانی، ناامید و خشمگین باشید، برخی از افراد طلاق و جدایی را نوعی مجازات می دانند.

مرحله چهارم: مجرد بودن و تصمیم به طلاق

تجربه جدید استقلال، امتحان کردن فعالیت های جدید، تصمیم گیری آزاد، افزایش اعتماد به نفس، بهبود تصویر از خود و بازگشت به نقش های قبلی از ویژگی های این مرحله می باشد.

نقش های مشاور یا میانجی در این مرحله نیز بسیار زیاد است. بهبود مهارت‌های ارتباط مستقیم زوجین، افزایش مهارت‌های همکاری، بازیابی روابط و کمک به زوجین در برنامه‌ریزی بلندمدت از کمک های مشاور در این دوران است.

مشاور باید زمان مناسبی را برای میانجیگری کارآمد و کم دردسر انتخاب کند تا اطمینان حاصل شود که زوجین در فاز عاطفی نسبتاً خوبی قرار دارند.

مرحله پنجم: شروع های جدید و تصمیم گیری

در این مرحله از مراحل طلاق عاطفی خود مداری و خودآرامشدن، کنترل داشتن، برنامه ریزی و تعهدات بلندمدت، پذیرش پایان ازدواج و ایجاد توافق شکل می گیرد و فرد می تواند برای آینده خود تصمیم بگیرد و استقلال بیش تری داشته باشد.

به مرور شما با طلاق کنار می آیید و شرایط را درک می کنید، متوجه می شوید که روزهای خوب بیشتری از روزهای بد داری. می خواهید با دوستان خود وقت بگذرانید و دوستان جدیدی پیدا کنید. در مورد برنامه ریزی و آینده احساس خوش بینی می کنید.

این بدین معنی است که قبول می کنید که زندگی بدون شریک سابقتان نیز به جلو می رود.

آیا افراد مراحل طلاق عاطفی را به صورت یکسان طی می کنند؟

نه به طور معمول. افراد عموماً در تمام مراحل بازسازی پس از طلاق قرار می گیرند. اما ممکن است برای مدت زمان زیادی در یکی از مراحل بمانند در این شرایط مشاور می تواند به فرد کمک کند تا روند بهبودی را سریع تر و بهتر طی کند.

کنار آمدن با جدایی

جدا از اینکه قبول کردن رابطه به پایان رسیده است و به خود اجازه می دهید درد را احساس کنید، داشتن مرزهای مناسب نیز مهم است، این مرزها می تواند این باشد که زمان صرف شده با آنها را محدود کنید، یا اجازه ندهید که بین خود و شریک قبلی رابطه ادامه پیدا کند و بیش تر زمانتان را به خودتان اختصاص دهید.

اگر رابطه با همسر سابق خود را ادامه دهید به مرور متوجه می شوید که این مرزها از بین می روند و بهبودی احساس نمی کنید.

اگرچه اکثر مردم اظهار می کنند که دوست دارند دوستی با همسر سابق خود حفظ کنند، اما در بسیاری مواقع عملی نیست. حتی کسانی که دوستی خود را حفظ می کنند، اغلب دچار احساسات دوگانه ای می شوند.

بسیاری از زوج ها پس از جدایی به مشاجره خود ادامه می دهند و هنوز هم دنبال مقصر می گردند. اما دیگر در این شرایط مهم نیست که مقصر چه کسی می باشد بلکه زوجین باید راه خود را پیدا کنند و گذشته را رها کنند.

بهبود فردی بعد از فروپاشی رابطه

  • به خود زمان زیادی بدهید. نمی توان زمان خاصی را مشخص کرد زیرا بهبودی برای هرکس متفاوت می باشد اما حتما زمان کافی را به خود بدهید
  • تجسم مثبت را امتحان کنید.
  • مراقبت از خود را در اولویت قرار دهید این یکی از ضروری ترین استراتژی ها برای سلامتی، پذیرشی و سلامت روانی شماست. با خود به عنوان فرد بسیار مهم برای خود رفتار کنید، برنامه غذایی؛ ورزش روزانه، خواب کافی، مراقبت های بهداشتی، فعالیت های آرامش بخش همه از این دست فعالیت ها می باشند که باعث بهبود روحیه شما می شوند.
  • روزهای خود را طوری برنامه ریزی کنید که از احساس غم و اندوه، ناراحتی یا نگرانی مربوط به رابطه دور شوید.
  • از شریک سابق خود به عنوان پشتیبان استفاده نکنید. شما عادت کرده اید از طریق رابطه خود از یکدیگر حمایت کنید با این حال، توصیه نمی شود که پس از طلاق نیز این روند را پیش بگیرید زیرا استقلال خود را از دست می دهید.
  • با یک مشاور در مورد شکست رابطه خود صحبت کنید. احساسات خود را بیان کنید و حمایت لازم دریافت کنید.
  • سعی کنید فعالیتی جدید و جالب انجام دهید تا هویت فردی خود را دوباره پیدا کنید. مفهوم خود را دوباره تعریف کنید دوستان جدیدی پیدا کرده و اهداف جدید تعیین کنید.

منبع : ۵ مراحل طلاق عاطفی و درمان آن

دلبستگی ناایمن قاتل زندگی مشترک | درمان + شناسایی

دلبستگی ناایمن در بزرگسالی، درمان دلبستگی ناایمن کودک، دلبستگی ناایمن در کودکان همه در این مقاله بررسی می شود. بر اساس تئوری دلبستگی، رابطه شما تحت تاثیر سبک دلبستگی ذاتی قرار می گیرد.

اگر مایل به تغییر الگوهای روابط خود هستید، مشاور می تواند به شما کمک کند. تحقیقات نشان می دهد که درمان در کاهش علائم افسردگی، وسواس ، حساسیت بین فردی و اضطراب موثر است.

دلبستگی ناایمن

تئوری دلبستگی چیست؟

تئوری دلبستگی بیان می کند که روابط شکل گرفته در دوران کودکی با مراقبان مانند والدین، ممکن است بر نحوه تعامل ما با دیگران در طول زندگی تأثیر بگذارد.

هنگامی که نظریه دلبستگی برای اولین بار در دهه ۱۹۶۰ نظریه پردازی شد، تنها در مورد رفتار کودکان خردسال به کار رفت، اما در دهه ۱۹۸۰ نظریه دلبستگی گسترش یافت و رفتار بزرگسالان را نیز در بر گرفت.

کودکانی که دوران کودکی ناسازگاری یا سوء استفاده عاطفی را تجربه می کنند، ممکن است با یادگیری مهارت های ناسازگار مانند فاصله گرفتن عاطفی از روابط رشد کنند. با گذشت زمان، مهارت های اجتماعی، عاطفی و ذهنی این کودکان ممکن است برای روابط بزرگسالان آن ها مخرب شود.

چهار دسته از سبک‌های دلبستگی

دلبستگی ایمن :

افرادی که دلبستگی ایمن دارند و قادر به تعیین مرزهای مناسب هستند، تمایل دارند در روابط نزدیک خود احساس امنیت، ثبات و رضایت بیشتری داشته باشند. این افراد از تنهایی نمی ترسند، اما معمولاً در روابط نزدیک و معنادار پیشرفت می کنند.

سبک دلبستگی اضطرابی/ دوسوگرا:

افراد دارای سبک دلبستگی دوسوگرا بیش از حد نیازمند هستند. همانطور که برچسب ها نشان می دهد، افراد دارای این سبک دلبستگی اغلب مضطرب و نامطمئن بوده و فاقد عزت نفس هستند. آنها علاقه به صمیمیت عاطفی دارند اما نگران هستند که دیگران نمی خواهند با آن ها باشند.

سبک دلبستگی اجتنابی:

بزرگسالانی که دارای سبک دلبستگی ناایمن اجتنابی هستند برعکس آن هایی هستند که دوسوگرا یا مضطرب می باشند. به جای علاقه به صمیمیت، آنقدر نسبت به صمیمیت محتاط هستند که سعی می کنند از ارتباط عاطفی با دیگران اجتناب کنند. آن ها ترجیح می دهند به دیگران تکیه نکنند یا اینکه دیگران به آن ها تکیه کنند.

سبک دلبستگی ناسازگار:

این سبک دلبستگی از ترس شدید ناشی می‌شود که اغلب در نتیجه ضربه، غفلت یا سوء استفاده در دوران کودکی است. بزرگسالانی که این سبک دلبستگی ناایمن دارند، معمولاً احساس می‌کنند که لایق عشق یا صمیمیت در یک رابطه نیستند.

با درک سبک دلبستگی خود، ممکن است بتوانید یاد بگیرید که چگونه الگوهای دلبستگی ناسالم را تغییر دهید.ذخیره

شناسایی اختلال دلبستگی

تئوری دلبستگی معتقد است که توجه و ایمنی که در چند سال اول زندگی تجربه کردید ممکن است بر دیدگاه شما نسبت به روابط در طول زندگی تأثیر بگذارد. به عنوان مثال، اگر اغلب در دوران نوزادی تنها می ماندید، ممکن است در بزرگسالی در ایجاد روابط قابل اعتماد با مشکل مواجه شوید.

افراد دارای الگوهای دلبستگی ناسالم ممکن است بتوانند دلیل رفتارهای خود را با توجه به اتفاقات کودکی کشف کنند. آنها همچنین ممکن است برخی از علائم رایج اختلالات دلبستگی را نشان دهند، این علائم شامل موارد زیر می باشد:

  • مشکل در برخورد با تعارض
  • کنترل دیگران
  • رفتار تکانشی
  • مشکل در کنترل یا بیان احساسات
  • مشکل در دریافت و ابراز عشق
  • احساس انزوا
  • مشکل در نشان دادن پشیمانی یا همدلی
  • تمایل به انکار مسئولیت در مشکلات
  • احساس ناتوانی
  • مشکل در بحث
  • به افراد اعتماد نمی‌کنند.
  • از افراد کمک و حمایت نمی‌گیرند.
  • عزت نفس پایینی دارند.
  • هوشیاری بیش از حد
  • گریه تسلی ناپذیر
  • اضطراب
  • مشکل در حفظ روابط اعتماد یا پایدار

توجه به این نکته مهم است که این علائم رایج اختلالات دلبستگی ممکن است در بزرگسالان و در کودکان متفاوت ظاهر شوند. اگر یک یا همه این علائم رایج را تجربه کردید، درمان مبتنی بر دلبستگی ممکن است به شما در غلبه بر آن ها کمک کند.

روان درمانی برای دلبستگی بزرگسالان

در درمان دلبستگی، درمانگران ممکن است به مراجعان خود کمک کنند تا تکنیک های دلبستگی ناسالم را در نظر بگیرند و راهبردهایی را برای اصلاح رفتارهای ذاتی خود بیاموزند.

تکنیک های مختلفی وجود دارد که می تواند در درمان دلبستگی از آن ها استفاده کند. هر تکنیک ممکن است برای افراد مختلف به خوبی کار کند.

علل دلبستگی ناایمن

دلایل زیادی وجود دارد که چرا حتی یک والدین دوست داشتنی و وظیفه شناس ممکن است در ایجاد یک پیوند دلبستگی مطمئن با یک نوزاد موفق نباشد. دلایل دلبستگی ناایمن شما می تواند شامل موارد زیر باشد:

  • داشتن یک مادر کم تجربه، فاقد مهارت های لازم برای فرزندپروری.
  • افسردگی ناشی از انزوا، عدم حمایت اجتماعی یا مشکلات هورمونی.
  • اعتیاد به الکل
  • تجارب آسیب زا، مانند یک بیماری یا حادثه جدی که روند دلبستگی را مختل می کند.
  • بی توجهی فیزیکی، مانند تغذیه نامناسب، ورزش ناکافی، یا بی توجهی به مسائل پزشکی.
  • بی توجهی یا سوء استفاده عاطفی.
  • آزار جسمی یا جنسی، اعم از آسیب جسمی یا تجاوز.
  • جدایی از مراقب اصلی خود به دلیل بیماری، مرگ، طلاق یا فرزندخواندگی.

تکنیک های روان درمانی برای درمان دلبستگی

انواع متداول مداخلات روان درمانی برای اختلالات دلبستگی عبارتند از:

  • زوج درمانی/خانواده درمانی
  • درمان تجربی
  • گشتالت درمانی
  • درمان شناختی
  • رفتار درمانی
  • درمان جامع نگر
  • درمان انسان گرایانه

زوج درمانی/خانواده درمانی

در طول درمان دلبستگی، درمانگر ممکن است از تئوری دلبستگی برای کمک به مراجعان برای شناخت الگوهای دلبستگی و ایجاد روابط قابل اعتماد در خانواده استفاده کنند.

از آنجایی که مشکلات سلامت روان می‌تواند برای شریک زندگی، فرزند یا خانواده نیز نگران کننده باشد و بر آن ها نیز تاثیر می گذارد، خانواده درمانی می تواند مفید باشد.

درمان دلبستگی می تواند به شما در تکنیک های فرزندپروری و زندگی خانوادگی، ایجاد رابطه حمایتی و تغییر الگوهای دلبستگی منفی که در دوران کودکی شما شکل گرفته است، کمک کند.

گشتالت درمانی|درمان دلبستگی ناایمن

هدف درمان گشتالت کمک به فرد برای تشخیص مسئولیت خود در تعاملات روزمره با تمرکز بر این است که چرا رفتارهای او باعث ایجاد رویدادهای خاص می شود.

از آنجا که بسیاری از مشکلات دلبستگی ممکن است ناشی از انکار مسئولیت شخصی باشد، گشتالت درمانی می تواند یک روش درمانی مفید برای بزرگسالان مبتلا به اختلالات دلبستگی باشد.

درمان شناختی

درمان شناختی به فرد کمک کنند تا منطق معیوب و رفتارهای ناخواسته را تشخیص دهد تا فرد به مرور در جهت اصلاح باورهای خود تلاش کند.

رفتار درمانی

رفتار درمانی بر رفتارهای فرد و استفاده از تکنیک های خاص برای کنترل رفتارهای ناخواسته ناشی از دلبستگی تمرکز دارد.

درمان جامع نگر

درمان جامع شامل استفاده از چند تکنیک روان درمانی به طور همزمان است. درمانگر با استفاده از روش کل نگر ممکن است یک رویکرد درمانی مخصوص برای هر مراجعه کننده ایجاد کند تا به آن ها کمک کند رفتارهای دلبستگی ناسالم را پشت سر بگذارند.

به عنوان مثال، ممکن است از یک یا چند تکنیک روان درمانی برای شناسایی مشکلات موجود استفاده شود و روش های کاملاً متفاوتی برای درمان داشته باشند. در درمان جامع، تمرکز بر نتیجه است، نه روش درمان.

درمان انسانی

در درمان انسان گرایانه، درمانگر و فرد با هم کار می کنند تا علت رفتارهای ناسازگار را کشف کنند. درمان انسان گرایانه، فرد را به سمت کسب خرد و خودآگاهی ذهن سوق می دهد.

اختلالات دلبستگی بزرگسالان از دوران کودکی شروع می شود. درمان انسان‌گرایانه به مراجعین کمک می کند تا راه‌های تغییر رفتارهای مضر و کاهش دلبستگی را کشف کنند.

منبع : دلبستگی ناایمن قاتل زندگی مشترک | درمان + شناسایی