مزایا و معایب پیش دبستانی | مهم ترین نکات برای انتخاب پیش دبستانی مناسب

مزایا و معایب پیش دبستانی بسیار مهم است زیرا اجباری برای آن وجود ندارد. در این مقاله فواید و معایب پیش دبستانی به طور کامل آمده و به والدین کمک می کند تا بهترین تصمیم را بگیرند.

برای کمک به تصمیم گیری در مورد فرستادن فرزند خود به پیش دبستانی، در زیر لیستی از مزایا و معایب پیش دبستانی آورده شده است. این ها نکات واقعی هستند که به شما کمک می کند راحت تر بهترین تصمیم را بگیرید.

فهرست مطالب

۷ مزایا و معایب پیش دبستانی

همان طور که گفته شد مزایا و معایب پیش دبستانی نکات مهمی هستند که آگاهی از آن ها برای والدین بسیار مهم می باشد و به آن ها کمک می کند تا تصمیم درستی بگیرند.

ابتدا اجازه دهید با جوانب مثبت دوره پیش دبستانی شروع کنیم:

مزیت ۱: یک محیط آموزشی که انجام آن در خانه ممکن است دشوار باشد

پیش دبستانی ها آموزش و برنامه درسی دوران کودکی را ارائه می دهند که تقلید آن در خانه می تواند بسیار دشوار باشد.

حتی اگر یک برنامه روتین دارید، باید مهارت هایی را که بچه های دیگر در مدرسه یاد می گیرند به فرزندتان بیاموزید. او می تواند خیلی چیزها را در مدرسه بیاموزد، درس هایی که ممکن است فکرش را نکرده باشید که خودتان آموزش دهید یا معرفی کنید.

یکی از مزایا و مهایب پیش دبستانی این است که شاید او خیلی زودتر از زمانی که شما قصد آموزش دادن به او را داشتید شروع به خواندن و نوشتن کند. او می تواند درس های جالبی بیاموزد علاوه بر این کودک در پیش دبستانی چیزهای زیادی در مورد ارتباط با دیگران، دوست یابی و موارد دیگر یاد می گیرد که در خانه امکان پذیر نیست.

مزیت۲: مکانی برای تمرین مهارت های اجتماعی

شاید روزانه کودک خود را به پارک می برید و تصور می کنید که این کار برای تمرین مهارت های اجتماعی کودک کافی می باشد. اما با مداخله شما او نمی تواند همیشه مهارت های اجتماعی را تمرین کند. والدین اغلب پیش از اینکه بچه هاتعارضات خودشان را حل کنند وارد می شوند.

یکی از مزایا و معایب پیش دبستانی این است که رابطه دوستی ایجاد می کند و تعاملات اجتماعی را تمرین می کند. این چیز خوبی است و می‌تواند به تنهایی تعامل با همسالان را به او بیاموزد.

مزیت ۳: روابط با سایر بزرگسالان

آیا کودک شما بیش از حد به شما وابسته است؟ آیا کودک شما بدون حضورتان حتی نمی تواند کنار دایی، خاله و عمه خود بماند؟

ثبت نام او در پیش دبستانی به او فرصتی می دهد تا روابط خود را با بزرگسالان دیگر توسعه دهد. او به جای شما شروع به اعتماد به دیگران خواهد کرد و مطمئن است که حتی بدون شما نیز می تواند در حضور دیگران سالم بماند و با آن ها ارتباط برقرار کند این مورد یکی از مهم ترین مزایا و معایب پیش دبستانی می باشد.

مزیت ۴: قرار گرفتن در معرض تجربیات جدید

بچه ها در پیش دبستانی تجربه های جدیدی را کسب می کنند که باعث می شود با مشاغل، مکان ها، روابط و خواسته های متفاوت آشنا شوند. به طور مثال از موزه ها دیدن کنند یا به همراه همکلاسی های خود به سفری خارج از شهر بروند.

رویدادهایی مانند این، کودک شما را در معرض تجربیات جدیدی قرار می دهد که ممکن است نتوانید در خانه فراهم کنید.

کارشناسان همچنین دریافته‌اند که سال‌های پیش‌دبستانی برای تحرک بالا در آینده مهم هستند.

 

مزیت ۵: آمادگی برای مدرسه

پیش دبستانی محیطی است که کودک شما را برای مهدکودک و مدرسه عادی آماده می کند. به طور مثال موارد زیر جزو کارهایی هستند که برای آمادگی کودک برای مدرسه لازم می باشد:

  • پیروی از دستورات معلم
  • بازی با دیگر بچه های جوان
  • بیدار شدن برای رسیدن به موقع به مدرسه
  • خوردن ناهار دور از خانه
  • گوش دادن و یادگیری در کلاس

پیش دبستانی شکاف بین خانه و دبستان را پر می کند. هنگامی که فرزند شما برای مدرسه آماده شود، انتقال بسیار راحت تر خواهد بود.

مزیت ۶: والدین می توانند از والدین دیگر مشاوره بگیرند

پیش دبستانی ممکن است نه تنها برای کودکان، بلکه برای والدین نیز مفید باشد، زیرا آن ها می توانند تجربیات خود را با یکدیگر به اشتراک بگذارند و برای برخی از مشکلاتی که تجربه می کنند کمک بگیرند.

بنابراین، این والدین می توانند از یکدیگر بیاموزند و احتمالاً دانش جمعی خود را در مورد مراقبت از کودک افزایش می یابد.

علاوه بر این، همچنین ممکن است والدین بتوانند در طول زمان زمانی که فرزندانشان با هم بازی می کنند، دوستی جدیدی با والدین دیگر برقرار کنند.

مزیت ۷:استعدادهای خاص ممکن است در اوایل شناسایی شوند

بسیاری از مطالعات مختلف نشان داده است که کودکانی که چیزی را از سنین پایین یاد می‌گیرند، بیشتر در آن مهارت دارند.

بنابراین حمایت و کشف این استعداد از همان ابتدا بسیار مهم است.

با انجام این کار، کودک شما حتی ممکن است بعداً بتواند سرگرمی خود را به شغل تبدیل کند و حتی ممکن است از آن پول زیادی به دست آورد.

نکته مزایا و معایب پیش دبستانی: برای تشخیص استعداد کودک می توانید از تست های استعدادیابی و هوش مرکز مشاوره ستاره ایرانیان کمک بگیرید که به شما کمک می کند تا از همان دوره کودکی استعدادهای کودک خود را شناسایی و آن را پرورش دهید.

معایب پیش دبستانی

اکنون که مزایای دوره پیش دبستانی را دیدید، ممکن است با چه معایبی مواجه شوید؟

عیب ۱: برنامه دشوار | مزایا و معایب پیش دبستانی

برخی از پیش دبستانی ها ممکن است در برنامه ها انعطاف کمتری داشته باشند. بهتراست پیش دبستانی را انتخاب کنید که برنامه مناسبی داشته باشد و نیازهای شما و کودکتان را بهتر درک کند.

عیب ۲: هزینه های بالا

همانطور که ممکن است حدس بزنید، پیش دبستانی ارزان نیست. در برخی موارد، ثبت نام فرزند شما در پیش دبستانی می تواند گرانتر از استخدام پرستار یا درخواست از یکی از بستگان شما برای مراقبت از کودک شما باشد.

علاوه بر شهریه ماهانه، ممکن است بخواهید او را در کلاس های تقویتی مانند بازیگری و رقص ثبت نام کنید. برخی از پیش دبستانی ها نیز هر سال شهریه را افزایش می دهند.

عیب ۳: بچه ها بیمار می شوند

اگر تصمیم دارید فرزند خود را در پیش دبستانی ثبت نام کنید و او مرتباً در معرض کودکان دیگر قرار نگرفته است، آماده باشید که روزهای تعطیل را برای مراقبت از او در خانه در نظر بگیرید. به طور معمول بچه ها در پیش دبستانی مریض می شوند بنابراین جای نگرانی نیست.

عیب ۴: چالش برانگیزی

پیش دبستانی یک تغییر بزرگ است، کودک ممکن است دارای اضطراب جدایی باشد، مطمئن نباشد که چه زمانی برمیگردید، یا نسبت به معلمان و همکلاسی های جدید پیش دبستانی خود نگرانی داشته باشد.

در همین حال، ممکن است غرق در احساس گناه شوید و از خود بپرسید که آیا تصمیم درستی در مورد پیش دبستانی گرفته اید یا خیر.

حتی بعد از اینکه کودک خود را تطبیق داد، باز هم ممکن است روزهایی را داشته باشد که نمی‌خواهد به مدرسه برود یا در برابر پیش دبستانی مقاومت کند، این یکی از مزایا و معایب پیش دبستانی می باشد که بسیاری از والدین را درگیر می کند.

عیب۵: اضطراب جدایی

برخی از کودکان ممکن است از اضطراب جدایی جدی رنج ببرند.

این کودکان ممکن است برای پیش دبستانی مناسب نباشند زیرا اغلب برای والدین خود گریه و فریاد می کنند.

بنابراین، اگر کودک شما از اضطراب جدایی رنج می برد، ممکن است ابتدا لازم باشد که بر اضطراب جدایی غلبه کنید و سپس او را پیش دبستانی ببرید.

نکاتی که در انتخاب پیش دبستانی باید در نظر گرفت |راهنمای انتخاب پیش دبستانی

فرض کنید تصمیم دارید فرزندتان را در پیش دبستانی ثبت نام کنید. چگونه شروع می کنید؟ به چه نکاتی باید دقت کنید؟

انتخاب پیش دبستانی می تواند دلهره آور به نظر برسد، به خصوص که شما همه عوامل را در تصمیم گیری در نظر می گیرید. اما چه عواملی را هنگام انتخاب باید در نظر بگیرید؟ در اینجا سوالاتی وجود دارد که باید هنگام انتخاب پیش دبستانی از خود بپرسید:

۱. آیا ساعت آن ها با برنامه شما مطابقت دارد؟

برخی از پیش دبستانی ها فقط چند ساعت از روز کار می کنند، به عنوان مثال از ۹ صبح تا ۲ بعد از ظهر. برخی دیگر مراقبت صبح و بعد از ظهر را ارائه می دهند.

به عنوان یک مادر یا پدر شاغل، به مدرسه ای نیاز دارید که برنامه های متنوعی را در خود جای دهد. بنابراین بسته به برنامه خود ساعات پیش دبستانی را در نظر بگیرید.

۲. هزینه پیش دبستانی چقدر است؟

مهم نیست که چقدر پیش دبستانی را دوست دارید، اگر هزینه های آن خارج از بودجه باشد باید تجدید نظر کنید.

در نظر بگیرید که چقدر می خواهید و می توانید برای پیش دبستانی بپردازید. بپرسید که آیا آنها برای ساعات مختلف هزینه های متفاوتی دارند. به عنوان مثال، بیشتر پیش دبستانی ها برای نیم روز (۹ صبح تا ۱۲ بعد از ظهر) یا برای سه روز هفته به جای پنج روز، هزینه کمتری دریافت می کنند.

۳. نسبت معلم به دانش آموز چقدر است؟

تعداد کودکانی که هر معلم زیر نظر خود خواهد داشت و اینکه آیا کمک دارد یا نه را نیز در نظر بگیرید.

شما یک تعادل خوب می‌خواهید: بچه‌های زیادی نباشند که معلمان آنقدر مشغول باشند که نتوانند به هر یک از آن ها توجه کافی داشته باشند. اما همچنین نه خیلی کم که روحیه گروهی و تعامل را یاد نگیرند.

۴. نحوه تعامل معلمان با دانش آموزان چگونه است؟

معلمان باید هنگام صحبت کردن با کودک آرام، مهربان و در برخی مواقع قاطع باشند. همچنین دیدن گفتگوهای واقعی بین کارکنان و کودکان بسیار مهم است.

۵.  ایمنی محیط چگونه است؟

در حین گشت و گذار نیز به زمین بازی نگاهی بیندازید، آیا وسایل بازی از ایمنی کافی برخوردار هستند؟

آیا مدرسه از بچه ها مراقبت می کند؟ آیا ناهار سالم و تازه است؟ آیا هر کلاس جعبه کمک های اولیه دارد؟ آیا کلاس ها در زمستان گرمایش دارد؟

۶. جو محیط

وقتی در مدرسه قدم می‌زنید، آیا احساس می‌کنید بچه‌ها آرام و راضی هستند؟ یا احساس تنش و بی نظمی می کند؟

اطمینان حاصل کنید که کودک شما در محیط احساس شادی می کند.

با تماشای نحوه تعامل کارکنان عمومی با بچه ها می توانید چیزهای زیادی در مورد یک مدرسه متوجه شوید. به یاد داشته باشید که پیش دبستانی باید فضای بسیار دوست داشتنی داشته باشد.

۷. برنامه ریزی

در پیش دبستانی معلم قرار است فعالیت های بازی را با هدف برنامه ریزی کند.

در حین بازی وسایلی مانند میز، قلم مو و آب برای نقاشی روی دیوارهای بیرونی باید تعبیه شود. محیط بازی باید مرتباً تغییر کند.

در طول هر روز مدرسه، معلم باید یک فعالیت حرکتی، زنگ گفتگو، فعالیت موسیقی، فعالیت مبتنی بر داستان، فعالیت‌های هنری و غیره را برنامه‌ریزی کند.

در سطح پیش دبستانی، باید برنامه ریزی هفتگی و همچنین برنامه کلی وجود داشته باشد این یکی از مزایا و معایب پیش دبستانی می باشد. شما حق دارید در مورد برنامه ریزی درسی از مدرسه سوال کنید.

منبع : مزایا و معایب پیش دبستانی | مهم ترین نکات برای انتخاب پیش دبستانی مناسب

چگونه از جسم و روان خودتان مراقبت کنید | راهکارهای تضمینی

مراقبت از خود چیست؟ چگونه خودمان را دوست داشته باشیم؟ گاهی اوقات ممکن است فریب بخوریم و فکر کنیم که مراقبت از خود شامل خریدن چیزهایی است که می خواهیم اما این همه ماجرا نیست.

بیدار شدن در ساعت ۵ صبح برای یک کلاس تمرینی اگر واقعا به آن احتیاج داشته باشیم می تواند مراقبت از خود در نظر گرفته شود (حتی اگر در آن زمان احساس خوبی نداشته باشیم)، خود مراقبتی می تواند شامل تمیز کردن خانه، خواب اضافی و ورود کمی دیر به محل کارتان باشد.

بیشتر اقدامات خودمراقبتی با نوعی «هزینه» همراه است (معمولاً زمان و گاهی اوقات پول) در حالی که هنوز به یاد داشته باشیم که نسبت به اطرافیانمان تعهداتی داریم (مانند کار، خانواده، روابط).

مراقبت از خود کاملاً ذهنی بوده و بر اساس خواسته ها و نیازهای فرد در آن لحظه است. ممکن است برخلاف رئیستان که برنامه مهمانی برای آخر هفته فراهم کرده است دوست داشته باشید در خانه بمانید و فیلم ببینید، یا برخلاف همسرتان که دوست دارد در خانه بماند دوست داشته باشید که به پیاده روی بروید.

مراقبت از خود در کجای یک رابطه قرار می گیرد؟

خود مراقبتی در رابطه سخت تر می شود، به عبارت دیگر می‌توانید استدلال کنید که برای بسیاری از افراد، مجرد بودن مراقبت از خود را تا حدودی آسان‌تر می‌کند و در این شرایط ما زمان و قدرت تصمیم‌گیری بیشتری داریم تا دقیقاً آنچه می‌خواهیم انجام دهیم (آنچه می‌خواهیم بخوریم، وقت خود را صرف انجام آنچه می‌خواهیم کنیم).

جنبه‌های منفی نیز در این مورد وجود دارد (ممکن است احساس تنهایی کنیم یا حمایت عاطفی را که روابط به همراه دارد از دست بدهیم)، اما واقعیت این است که مراقبت از خود در هنگام مجردی بسیار آسان‌تر است.

رابطه نیاز به سازش طرفین دارد بنابراین این احتمال وجود دارد که برنامه های آن ها شلوغ تر شود و مجبور شوند برای فعالیت های مشترکی که حتی مورد علاقه آن ها نمی باشد نیز جا باز کنند.

سرگرمی هایی که در زمان مجردی انجام می‌دهیم، مانند ورزش منظم، صرف وقت با دوستان، سرگرمی‌های انفرادی مانند پیاده‌روی طولانی یا کلاس‌های زبان در زندگی مشترک کم رنگ تر می شود.

چرا باید خودمان را دوست داشته باشیم؟

۱٫ دوست داشتن خود باعث ایجاد اعتماد به نفس می شود.

وقتی خودتان را دوست دارید، به احتمال زیاد احساس اعتماد به نفس و امنیت خواهید داشت.

این به شما قدرت می‌دهد تا ریسک‌های خلاقانه بپذیرید، چیزهای جدید را امتحان کنید، با افراد جدید ملاقات کنید و افق‌های خود را گسترش دهید. عشق به خود باعث اعتماد به نفس می شود و اعتماد به نفس باعث رشد می شود.

۲٫ وقتی خودتان را دوست دارید، نیازی به تایید خارجی ندارید.

همه دوست دارند احساس کنند که مورد علاقه و اعتبار هستند. بسیاری از ما به دنبال این اعتبار هستیم، اما اگر بتوانید یاد بگیرید که خودتان را دوست داشته باشید، می‌توانید هر جا که می‌روید احساس دوست داشتن و معتبر بودن را با خود داشته باشید، زیرا این احساس از درون شما می‌آید.

۳٫ می توانید از بازی مقایسه رها شوید. مقایسه بسیار مضر است.

رسانه‌های اجتماعی مقایسه را به یک بیماری همه‌گیر تبدیل کرده‌اند به این شکل ما مشکلات و بدی های زندگی خود را با قسمت های خوب زندگی دیگران مقایسه می کنیم.

اما وقتی خودت را دوست داشته باشی، مقایسه دیگر قدرتی ندارد. شما می توانید شادی دیگران را ببینید و برای او خوشحال باشید، بدون اینکه اجازه دهید این اتفاق روی خوشبختی شما تأثیر منفی بگذارد.

چگونه خود را دوست داشته باشیم؟

۵٫ جملات تاکیدی مثبت

با خود تکرار کن که خودت را دوست داری و به ویژگی های خوب خود اشاره کرده و باور کنید که آن ها درست هستند. جملات تاکیدی نفوذ بالایی دارند به جای تکرار جملات منفی با جملات مثبت اعتماد به نفس خود را بالا برده و خود را بیش تر دوست داشته باشید.

۶٫ از تنهایی خود لذت ببرید.

معاشرت با دیگران مهم است، اما اینکه بتوانید وقت خود را به تنهایی نیز بگذرانید نیز مهم است. یاد بگیرید که از تنهایی خود لذت ببرید. کارهایی را که دوست دارید انجام دهید، فقط به این دلیل که انجام آن ها را دوست دارید.

وقتی هیچ کس دیگری در اطراف نیست، کشف کنید که واقعاً چه کسی هستید. به یاد داشته باشید: وقتی خودتان را همان طور که هستید ببینید، می توانید خودتان را دوست داشته باشید.

۷٫ در طول روز از خود مراقبت کنید.

انجام چه کارهایی به شما انرژی می دهد؟ گاهی اوقات، ما تنها زمانی که احساس افسردگی و خستگی می کنیم به سراغ مراقبت از خودمان می رویم. اما شما هر روز به شارژ جدید نیاز دارید، بنابراین مراقبت روزانه را در برنامه خود قرار دهید.

۸٫ خود را در روابط گم نکنید

همه ما شنیده‌ایم که قبل از اینکه بتوانیم واقعاً کسی را دوست داشته باشیم، باید خودمان را دوست داشته باشیم. وقتی ابتدا خودتان را دوست نداشته باشید، در روابط گم خواهید شد. ممکن است بیش از اندازه به همسرتان وابسته شوید در حدی که مرزهای خود را فراموش کنید.

برای این که خود را در رابطه گم نکنید حتما فعالیت هایی را که دوست داشته اید ادامه دهید و با همسرتان در مورد آن ها صحبت کنید.

۱۱٫ مدیتیشن | مراقبت از خود

مدیتیشن یکی از راه‌های مراقبت از خود است که تمام طرز فکر شما را تغییر می دهد. تجسم اهداف شکل دیگری از مدیتیشن است که می تواند مغز شما را در حالت عشق به خود برنامه ریزی مجدد کند. حتما با یک فرد ماهر در این زمینه صحبت کنید و از ویژگی های مثبت مدیتیشن کمک بگیرید.

۱۲٫ با خود مهربان باشید

این کار در ابتدا ساده به نظر می رسد، اما می تواند یکی از سخت ترین راه ها باشد. در اجتماع همیشه به ما گفته می شود که چگونه نگاه کنیم، زندگی کنیم و حتی چگونه احساس کنیم. اگر به این فکر کنید که چگونه عاشق خود شوید، اولین این است که به خود اجازه دهید که انسان باشید.

برای این که خود را دوست داشته باشید نیازی نیست بسیاری جذاب، ماهر، توانا یا هرچیزی باشید. برای خطاهایی که انجام می دهید خود را بیش از اندازه سرزنش نکنید و به یاد داشته باشید که پیش از هرچیزی انسان هستید و هرکسی ممکن است خطاهایی در زندگی داشته باشد مهم این است که از خطاهای خود درس بگیرید.

۱۳٫ حرکات و ایستادن

صاف بایستید، شانه های خود را عقب ببرید، سرتات را بالا بگیرید و لبخند بزنید. این کار مهم به مغز شما نشان می دهد که شما اعتماد به نفس دارید و وقتی چنین احساسی داشته باشید، به راحتی عاشق خودت می شوید.

۱۴٫ به دیگران نه بگویید

مرزهایی را برای خود و دیگران تعیین کنید. برای خودت وقت بگذارید و اگر فکر می کنید لازم است به دیگران بگویید «نه» و به یاد داشته باشید که شما برای خودتان زندگی می کنید نه دیگران. در عین حال مودب باشید و به احساسات دیگران نیز فکر کنید.

قدرت نه گفتن بسیار ارزشمند می باشد و با تکرار آن به شما این احساس را می دهد که دیگران نمی توانند در زندگی شما دخالت کنند، اما به یاد داشته باشید که انسان موجودی اجتماعی می باشد بنابراین روابط خود را نیز حفظ کنید.

منبع : چگونه از جسم و روان خودتان مراقبت کنید | راهکارهای تضمینی

نکات مهم برای تدریس به کودکان

دروس ضروری برای شروع آموزش به کودکان بسیار خردسال- و چگونگی انجام آن

 به عنوان والدین، مهارت های بسیاری وجود دارد که ما نیاز داریم و می خواهیم که به کودکانمان آموزش دهیم. اغلب ما بر موارد پایه ای مانند آموزش دادن به کودک که چگونه به تنهایی خودش غذا بخورد و یا لباس بپوشد، چگونه بند کفشش را ببندد، چگونه حساب کند، بخواند و یا بنویسد شروع می کنیم. با این همه، مهارت های پایه ای وجود دارند که برای کودکان ما ضروری هستند تا بتوانند هر چه بیشتر مستقل شوند. اما همانگونه که ناتالیا دنیلز، روانشناس کودک، مطرح می کند، همانطور که ما به کودکانمان مهارت های عملی را یاد می دهیم، ممکن است دیگر مهارت هایی را که به همان اندازه از اهمیت برخوردارند را فراموش کنیم مانند هوش عاطفی. “کودکان همواره به همراه همدلی، عطوفت و مهربانی متولد نمی شوند. این مهارت ها بایستی به آنها یاد داده شود، پرورانده شود و رشد داده شوند. دنیلز همچنین می گوید که ما می توانیم بذر این مهرات ها را هر چه زودتر در زمان نوزادی در آنها بکاریم.

برای شروع دنیلز پیشنهاد می کند که به کودکان کمک کنیم تا برای احساسات خود عناوینی انتخاب کنند (از کم تا زیاد)و به آنها یاد دهیم چگونه اعمالشان بر دیگران تاثیر می گذارد. به عنوان مثال، شما ممکن است بگویید: “هر زمانی که اسباب بازی هایت را با دوستت به اشتراک بگذاری، او را خیلی خوشحال کرده ای” یا “زمانی که تو آن اسباب بازی را از او می گیری، ممکن است ناراحت شود”. سوم اینکه، به علت اینکه کمک به دیگران روشی قدرتمند برای ایجاد مهربانی است، به کودک خود یاد دهید تا کارهایی مانند نگهداشتن در برای دیگران و کمک به خواهر و برادرهایشان را انجام دهند. در ذیل شما دروس ضروری دیگری برای شروع آموزش به کودک خود، از همین الان می توانید ببینید و همچنین جزئیاتی در مورد نحوه ی انجام آن.

به کودک خود یاد دهید که او توانمند با صلاحیت است. به فرزند خود اجازه دهید تا کارهای بیشتری را خودش به تنهایی انجام دهد. دکتر جان دلفی، یک روانشناس بالینی و نویسنده ی کتاب”پدر و مادر در دسترس” و همچنین تهیه کننده پادکست “بهتر” به همکاری همسرش، می گوید این به این علت است که هر چه شما کار کمتری برای آنها انجام دهید، آنها به همان اندازه بیشتر یاد می گیرند که خمیرمایه شان چیست.

“این هدیه هم ارزشمند و هم قابل تعویض است. کودکان حس صلاحیت و شایستگی را تا آخر عمر حفظ خواهند کرد. دلفی والدین را به ، به چالش کشاندن کودکان برای انجام چیزهایی که به طور معمول انجام نمی دهند، تشویق کرده است- مانند انجام کارهای خشک شویی، شست و شوی ظروف، مشارکت در مکالمات بزرگترها در مورد سیاست و یا مذهب، حل مشکلات  کامپیوتری و حتی کمک به تعمیر موتور یک ماشین. “آنها را به این فضاها دعوت کنید. شما از آنچه که قادر هستند انجام دهند، شگفت زده خواهید شد”.

ناتالیا ون ریکورت، MSW، ACC، یک مددکار اجتماعی و مربی دوره های زندگی که در مربی گری ADHD و خانواده متخصص است گفته است که به کودکان خود یاد دهید احساسات خود را بفهمند و با آن کنار بیایند. والدین اغلب به کودکان خود می گویند آرام باش، درست رفتار کن یا بهتر رفتار کن و وقتی که کودکان به طرز اجتناب ناپذیری این کارها را انجام نمی دهند، خسته و دلسرد می شوند. “آنچه که کودکانتان به شما نمی گویند این است که آنها در مورد این که این چیزها واقعا به چه مفهومی هستند، هیچ ذهنیتی ندارند، چه برسد به اینکه این کارها را به مرحله ی عمل برسانند”. دوباره، به کودکتان لغاتی برای احساساتشان بددهی. اگر انها شروع به برون ریزی کنند، روی دو زانوی خود نشسته و به آنها بگویید “من می توانم ببینم که تو واقعا خسته هستی” یا “من می دانم که جدا ناامید شده ای” یک نمودار احساسات را زمانی که آرام هستند با آنها مرور کنید.

جنین هالوران، یک مشاور بهداشت روانی و بنیانگذار مهرات های مقابله برای کودکان، همچنین بر اهمیت آموزش در مورد احساسات تاکید می کند. کودکانتان را تشویق کنید تا تشخیص دهند که چه زمانی احساس شادی، و یا غم دارند “چه چیزی باعث وشحالی تو می شود؟ زمانی که چنین حسی داریف بدنت چه احساسی دارد؟ چهره ات چگونه می شود؟”.  هالورن، نویسنده کتاب کار مهارت های مقابله برای کودکان، همچنین گفته است که مطالعه کردن و تماشای تلویزیون فرصت های خوبی برای شناسایی احساسات هستند. ممکن است شما سوالاتی نظیر این بپرسید: “به نظر تو زمانی که این اتفاق افتاد، الینا چه احساسی داشت؟ اگر این اتفاق برای تو می افتاد چه حسی به تو دست می داد؟ در مورد چهره و بدن کوانتین چه فکری می کنی؟ در مورد احساسات او چه فکری می کنی؟”. به کودک خود مهرات های مقابله را آموزش دهید. اقدامات مختلفی را بر روی نمودار و کارت های فهرست قرار دهید به طوری که کودکتان اینها را آرامش بخش و یا لذت بخش بداند مانند انجام کارهای پرشی، یک برنامه تفریحی کوتاه، بازی با حیوانات خانگی، بیرون رفتن و گوش دادن به موسیقی. “زمانی که حس می کنید کودکتان زیاد از حد تحت تاثیر قرار گرفته و آشفته شد، او را ملزم کنید تا یک مهارت مقابله را برای بکارگیری انتخاب کند.

زمانی که کودکتان دچار آشفتگی می شود، ون ریکورت پیشنهاد می کند که بر آن چیزی که رفتارشان منتقل می کند و یا مهارتی که آنها کم دارندف تمرکز کنید. به عنوان مثال، زمانی که شما از آنها می خواهید تا اسباب بازی هایشان را تمیز کنند، ناراحت می شوند. شاید علت این است که آنها با انجام چنین کار بزرگی مواجه شده اند و هیچ سر نخی ندارند که چگونه می بایست شروع به این کار کنند.

اگر کودکتان کمی بزرگ تر است، می توانید با او در مورد این که چه چیزی باعث سختی تمیزکاری می شود و این که چه کاری ممکن است برای آسان تر کردن آن انجام داد، می توانید صحبت کنید و همچنین شما می توانید تقسیم کارها را به گام های کوچک تر مانند تمیزکاری قطعات در ابتدا و سپس جمع و جور کردن وسایل هنری را برای او مدلسازی کنید.

همچنین آموزش به کودکتان برای کمک گرفتن ممکن است کمک کننده باشد- چیزی کهون ریکورت قبلا هم با کودک ۲ ساله ی خود شروع کرده بود. زمانی که دختر او خسته می شود، او می گوید” لطفا کمک کن”. حالا زمانی که یکی از اسباب بازی های او زیر مبل می افتد، به جای اینکه دچار اشفتگی و یا عصبانیت شود، کمک می گیرد. کودکان اغلب زمانی که به کمک نیاز دارند، از کمک گرفتن خیلی خجالت می کشند و یا می ترسند، بنابراین، مهم است که به کودک خود اجازه دهید بداند که کمک گرفتن هیچ  موردی ندارد.

در نهایت، احساسات خود را هم برچسب گذاری کنید. هالورین می گوید ممکن است بگویید” من خیلی احساس خوشحالی می کنم چون …” و یا ” من کمی غمگین هستم به علت اینکه…”، زمانی که والدین احساسات چالش برانگیز زیادی دارند، می توانند نشان دهند که ایجاد تغییر در احساس چگونه ممکن است، مانند “من احساس عصبانی بودن می کنم، پس من قصد دارم یک جرعه آب خنک بخورم و کمی تنفس عمیق داشته باشم تا بتوانم آرام بگیرم”.

قانون طلایی را به کودکان خود یاد دهید. این قانونطبق نظر کاترین اوبرین، درمانگر خانواده و ازدواج در ساکرمنتو، کالیفرنیا، که والدین جدید را در مورد والد بودن راهنمایی می کند، همه چیز را از محبت تا همکاری و حتی بخشش در بر می گیرد. همچنین می گوید که این قانون اساسی است برای مکالمات ضروری مانند درک عدل و عدالت و ایجاد ارتباطات با دیگران. گام اول مدلسازی قانون طلایی برای خودمان است و اینکه با کوکانمان به عنوان والدین با احترام رفتار کنیم، به عنوان والدین ممکن است فکر کردن به خودمان صرفا در جایگاه والدین و آنها در جایگاه کودک، آسان باشد. اوبرین می گوید که”این روش یک افتراق و جدایی نامرئی بین ما و آنها ایجاد میکند. اما همه ما انسان هستیم و سزاوار این هستیم که با ما چنان رفتاری شود”.

زمانی که کودکان شروع به صحبت می کنند، بدون هیچ دخالت و یا قضاوتی به کودکان خود گوش فرا دهید. اوبرین می گوید زمانی که آرامش خود را از دست می دهید، مسئولیتش را بپذیرید و معذرت خواهی کنید. این نشان می دهد که خسته شدن ایرادی ندارد و شما می توانید از این درگیری گذر کرده و این که هر کسی مسئول اقدامات خودش است. و می گوید یک استراتژی دیگری هم وجود دارد: به جای مجبور کردن کودکتان به معذرت خواهی برای گرفتن اسباب بازی یک کودک دیگر، از آن کودک دیگر بخواهید تا بگوید که این کار کودکتان چه احساسی به او داد و سپس از کودک خود بپرسید که آنها چگونه می توانند کمک کنند تا همه چیز عادلانه تر و یا بهتر شود (اگر شما برای معذرت خواهی گرفتن عجله کنید، ممکن است آنها تشخیص ندهند که واقعا چه کار اشتباهی انجام داده اند و ممکن است یاد بگیرند که بعدها با گفتن یک معذرت می خواهم، می توانند هر آن چیزی را که دلشان می خواهد، انجام دهند.

اوبرین همچنین بر اهمیت آموزش به کودکان به اینکه برای بغل کردن و یا بوسیدن دیگران به اجازه آنها نیاز دارند، تاکید کرد. هر کسی متفاوت از دیگری است: برخی از کودکان فیزیکی هستند، اما در حالی که دیگر کودکان ممکن است زمانی که بوس و یا بغل می شوند، در جای خود خشک شوند. او می گوید که به طور مشابه، کودکتان را مجبور نکنید هر کس دیگری را بوس کند و یا بغل کند “چرا که انتظار این کار می رود، پدربزرگ و مادربزرگ، عمه عمو و یا دوست خانوادگی”.

همان طور که دنیلز اشاره کرده است “صرف نظر از چیزی که ما یاد می دهیم، اقدامات و اعمال ما همیشه بزرگترین آموزگار کودکان هستند، بنابراین هر آنچه را که می خواهید کودکتان یاد بگیرد، آن را انجام دهید. چرا که آنها این را تقلید خواهند کرد. البته ما همچنین انسان هستیم و ممکن است اشتباهات زیادی مرتکب شویم. و این موردی ندارد. چرا که ما می توانیم همچنین کامل نبودن، پذیرش خود و چگونگی جمع و جور کردن خود را هم مدلسازی کنیم.

منبع : نکات مهم برای تدریس به کودکان

اختلال خواب

اختلال خواب

هر انسان یک سوم زندگی خود را در خواب است. وﻗﺘـﻲ اﻓﺮاد در ﺣﺎل ﺧﻮاب هستند، ﻣﻐﺰشان ﻓﻌﺎل اﺳـﺖ و ﻓﻌـﺎﻟﻴت مغز ﺑﺮای ﻫﻤﻪ ﻛﺎرﻛﺮدﻫﺎی ﺑﺪن لازم است.

خواب و خوب خوابیدن یک نیاز مهم و بسیار ضروری در زندگی است که سبب سلامت جسمی و روحی فرد می شود.

البته رابطه ی خواب خوب و سلامت جسمی و روحی یک رابطه ی دو سویه است.

یعنی همانطور که خواب کافی و مناسب سبب سلامت جسمی و روحی می شود، سلامت و یا مشکلات جسمی یا روحی نیز در کیفیت خواب تاثیر گذار است.

از جمله فواید خواب

  • تقویت حافظه
  • بهبود یادگیری
  • رشد شناختی (افزایش تمرکز)
  • سلامت روانی (کاهش استرس)
  • بهبود عملکرد سیستم ایمنی و رشد
  • ترمیم جسمانی (ثابت نگه داشتن وزن بدن)

پیامدهای اختلال خواب

  • ضعف حافظه
  • بی حوصلگی
  • کاهش کیفیت کارو…

از جمله تاثیرات مشکلات روحی بر کیفیت خواب نیز وجود اختلالات اضطرابی و افسردگی است که سبب اختلال در خواب می شوند.

برخی از مشکلات جسمی از قبیل آسم، پرکاری یا کم کاری تیروئید، بیماری‌های نورولوژیک همچون پارکینسون و آلزایمر، آرتروز و ضربان قلب هم در بروز اختلالات خواب تأثیر دارند.

وقتی فردی خواب طبیعی نداشته باشد می گوییم دچار اختلال خواب شده است.

اختلال خواب یکی از مشکلاتی است که معمولا افراد کم وبیش با آن مواجه هستند اما می توانیم با شناخت نشانه ها و علت های اختلال خواب تا حد زیادی آن را برطرف کنیم.

لازم است این را نیز بدانیم که توجه به این نشانه ها زمانی مهم است که مدت زمان قابل ملاحظه ای وجود داشته باشند و به دفعات نسبتا زیادی روی دهند و باعث شوند که فرد دچار ناراحتی و آشفتگی شود.

اختلالات خواب  به دو دسته ی کلی بد خوابی ها (دیس سومنیا) و کژ خوابی ها (پاراسومنیا) تقسیم می شوند.

افراد مبتلا به دیس سومنیا کمتراز حد لازم، بیشتراز حد لازم و یا در زمان نامناسب میخوابند اما خود خواب آنها نرمال است.

در پاراسومنیا  کمیت و کیفیت و زمان بندی خواب اساسا نرمال است.

اما در طول خود خواب یا در طول زمان هایی که فرد در حال به خواب رفتن یا بیدار شدن است رویدادهای غیر عادی حرکتی و شناختی رخ می دهد، مانند: کابوس و سندرم پاهای بی قرار.

انواع بدخوابی ها (دیس سومنیا)

اختلال بی خوابی (اینسومنیا)

از جمله نشانه های اختلال بی خوابی مشکل در آغاز و شروع خواب است.

یعنی فرد به سختی به خواب می رود و زمانی هم که به خواب می رود در حفظ خواب مشکل دارد و مدام در طول خواب بیدار می شود.

بیدار شدن صبح زود و مشکل در به خواب رفتن دوباره نیز از جمله نشانه های بی خوابی است.

اختلال پرخوابی (هایپرسومانیا)

فرد در طول روز چندین بار می خوابد یا چرت میزند و خواب اصلی فرد هرروز بیش از۹ ساعت طول میکشد اما خستگی اورا رفع نمی کند و بعد از بیدار شدن از خواب سرحال و هوشیار نیست.

به طور کلی خواب آلودگی وی باعث اختلال در عملکرد شغلی و اجتماعی فرد شده است.

حمله خواب (نارکولپسی)

به هجوم آوردن خواب حمله ی خواب می گویند.

این هجوم چنان شدید است که شخص در هر موقیعتی مانند راه رفتن، حرف زدن، رانندگی یا تدریس نمی تواند مقاومت کند و کنترل ماهیچه ها را از دست می دهد و به خواب می رود.

حمله ی خواب ممکن است چندبار در روز تکرار شود و از چند ثانیه تا ۳۰ دقیقه طول بکشد.

توهم ، خشکی زدگی (کاهش یا از دست دادن حرکت عضلانی) و فلج خواب (ناتوانی در حرف زدن و حرکت کردن و حتی نفس کشیدن) از جمله نشانه های همراه با حمله خواب است.

وقفه تنفسی در خواب (آپنه ی خواب)

قطع خواب که سبب خواب آلودگی زیاد و یا بی خوابی می شود و این خواب آلودگی از یک اختلال تنفسی ناشی می شود.

قطع و یا کاهش جریان هوا در ناحیه ی بینی و دهان که بیشتر از ۱۹ ثانیه طول می کشد.

این اتفاق در هر ساعت حداقل ۵ بار و در طول شب حداقل ۳۰ بار اتفاق می افتد.

اختلال خواب و بیداری ریتم شبانه روزی

مشخصه ی اصلی این اختلال مختل شدن دایمی و مکرر خواب است.

این اختلال بر اثر تغییر ریتم شبانه روزی و یا عدم هماهنگی بین ریتم های شبانه روزی و برنامه ی خواب_بیداری، که محیط فرد یا برنامه ی کاری یا اجتماعی ایجاب می کند، ایجاد می شود.

انواع کژخوابی ها (پاراسومنیا)

اختلال برانگیختگی خواب

بیدار شدن مکرر از خواب  همراه با خواب گردی.

این افراد در حین خوابگردی چهره ای فاقد احساس و چشمهایی خیره دارند  و به تلاش دیگران برای بیدار کردنش واکنشی نشان نمی دهند.

وحشت شبانه

فرد به طور ناگهانی و همراه با ترس شدید و تنفس سریع و تعرق زیاد از خواب بیدار می شود و به تلاش دیگران برای آرام کردنش پاسخی نمی دهد.

همچنین رویاها را به خاطر نمی آورد و نسبت به دوره ای که اتفاق افتاده دچار فراموشی می شود.

کابوس

دیدن رویاهای ترسناک و خطرناک در حین خواب ، بیدار شدن مکرر از خواب و یاد آوری دقیق رویاها.

بعضی تمام عمر دچار کابوس هستند و بعضی ها هنگام استرس و بیماری دچار کابوس می شوند.

هرچه استرس زندگی بیشتر باشد کابوس ها هم بیشتر می شوند.

سندروم پای بی قرار

میل شدید به حرکت دادن پاها همراه با احساس های ناراحت کننده و ناخوشایند در پاها.

این میل به تکان دادن پاها در طول دوره های استراحت شروع و بدتر می شود و توسط حرکت دادن پاها تا اندازه ای یا کاملا برطرف می شوند و هنگام بعد از ظهر و یا شب بدتر می شود.

درمان اختلال خواب

برای درمان اختلال خواب لازم است که ابتدا نوع آن و علت ایجاد آن مشخص شود.

همانطور که در ابتدای مقاله گفته شد مشکلات روحی و جسمی مختلفی می تواند سبب ایجاد مشکلات خواب شود و گاهی اختلال خواب نیست که مشکل ساز است بلکه وجود اختلال دیگری سبب ایجاد مشکل خواب شده است و با برطرف شدن آن مسئله، اختلال خواب فرد نیز حل می شود.

به عنوان مثال فردی که دچار اختلال افسردگی باشد با تشخیص افسردگی از طریق متخصص و درمان آن مشکل خواب فرد نیز بر طرف می شود.

پس در اینگونه موارد نیازمند مراجعه به متخصص و بررسی های بیشتر و در صورت لزوم دارو درمانی هستیم.

ولی گاهی مواقع خودمان  با یک برنامه ریزی و راهبرد مشخص می توانیم تا حدودی مشکل خواب خودمان را برطرف کنیم :

از جمله کارهایی که می توانیم در منزل انجام دهیم فعالیت بدنی و ورزش است که به بهبود خواب کمک می کند

  • ورزش کردن به خصوص در عصر
  • نظارت داشتن بر تغذیه: ۴تا۶ساعت قبل از خواب از مصرف خوراکی های کافئین دار مانند قهوه خودداری کنیم و نیز از مصرف غذاهای سنگین بپرهیزیم و سعی کنیم برای وعده ی شام خود از غذاهای سبک مانند انواع سالادها استفاده کنیم. همچنین از مصرف زیاد مایعات در شب خودداری کنیم.
  • از دیدن فیلم های ترسناک قبل از خواب پرهیز کنیم
  • محیط خواب خود را یک محیط خنک و تاریک و آرام با تهویه ی مناسب انتخاب کنیم .
  • از جمله کارهای مفید دیگر که میتوانیم انجام دهیم گرفتن دوش آب گرم قبل از خواب و آرام کردن ذهن خود از طریق گوش دادن به یک موسیقی ملایم و ارامبخش قبل از خواب است.

منبع : اختلال خواب

تاثیر تغذیه در بیش فعالی + چه ویتامینی باعث بیش فعالی می شود

تاثیر تغذیه در بیش فعالی چه می باشد؟ آیا آنچه می خورید به توجه، تمرکز و یا بیش فعالی کمک می کند؟ هیچ دلیل علمی واضحی وجود ندارد که اختلال بیش فعالی و کمبود توجه در اثر رژیم یا مشکلات غذایی بوجود می آید.

ولی تحقیقات نشان داده اند که غذاهای مشخصی حداقل می توانند در تاثیر تغذیه در بیش فعالی نقش داشته باشند. بنابراین آیا این غذاها چیزهای خاصی هستند که اگر شما این شرایط را داشته باشید نباید بخورید؟ و یا اگر فرزند شما دچار مشکل کمبود توجه و بیش فعالی باشد نباید بخورد و آنچه می خورد را باید تغییر دهید؟

در اینجا پاسخ به سوالات شما درباره حذف رژیم غذایی، مکمل های غذایی، و تاثیر تغذیه در بیش فعالی با کمک مشاوران متخصص پاسخ داده می شود. در صورتی که سوالی دارید در انتهای متن می توانید آن را مطرح کرده تا متخصصان ما در سریع تر زمان ممکن به آن پاسخ دهند.

  •  

اختلال نقص توجه و بیش فعالی چیست؟

اختلال نقص توجه و بیش فعالی (ADHD) شایع ترین اختلال دوران کودکی است که تخمین زده می شود ۲ تا ۱۸٪ از کودکان را تحت تاثیر قرار دهد . علائم اصلی مرتبط با ADHD شامل سطوح نامناسب بیش فعالی، تکانشگری و بی توجهی است.

ADHD همراه با سایر مشکلات سلامت روان مانند اضطراب و اختلالات خلقی، از جمله افسردگی، افکار خودکشی و اختلال دوقطبی ظاهر می شود و اغلب به ویژه با مشکلات ضد اجتماعی مانند اختلال سلوک و اختلال نافرمانی مقابله ای همراه است. در این شرایط ADHD می تواند منجر به رفتار ضد اجتماعی، سوء مصرف مواد و اختلال شخصیت مرزی در اواخر نوجوانی و بزرگسالی شود.

علاوه بر این، ADHD با نقایص شناختی نیز مرتبط است. تخمین زده شده است که یک چهارم این کودکان دارای ناتوانی های یادگیری خاص در ریاضیات، خواندن، یا املا هستند. مشکلات توجه با تاخیر در عملکرد شناختی کلی، مهارت های زبانی ضعیف و سازگاری ضعیف در کلاس همراه می باشد.

رفتار مخرب، انضباط ضعیف، حواس‌پرتی می‌تواند تأثیر نامطلوبی بر خانواده‌ها، روابط، تعاملات اجتماعی و عزت‌نفس و عملکرد مدرسه کودکان بگذارد.

چه غذاهایی برای کودکان بیش از حد فعال مضر است

تاثیر تغذیه در بیش فعالی شامل غذاهایی می باشد که شما می خورید و یا هر مکمل غذایی که شما مصرف می کنید. به طور ایده آل عادات غذایی شما به کارکرد بهتر مغز کمک می کند و این علائم را کاهش می دهد مثل بی خوابی و یا عدم تمرکز.

ممکن است در مورد تاثیر تغذیه در بیش فعالی شنیده باشید، موارد غذایی زیر تاثیر تغذیه در بیش فعالی  را نشان می دهند و باید به آن ها توجه ویژه ای داشته باشید:

تاثیر تغذیه در بیش فعالی: فرض بر اینست که برخی از غذاهایی که شما می خورید ممکن است علائم را بهتر یا بدتر نمایند. هم چنین ممکن است خیلی از مواد غذایی که نمی خورید به بهبود علائم شما کمک کنند.

رژیم مکمل غذایی: با این برنامه شما ویتامین ها، مواد معدنی و یا سایر مواد غذایی را به تغذیه خود اضافه می کنید، این ایده به گونه ای است که می تواند به شما کمک کند چیزی را که از طریق غذا خوردن نمی توانید کسب کنید جبران نمایید. پیشنهاد دهندگان این نوع رژیم های غذایی بر این باورند که اگر مقدار کافی از این مواد غذایی را نداشته باشید ممکن است علائم شما تشدید گردد این نشانه تاثیر تغذیه در بیش فعالی می باشد.

رژیم های غذایی حذفی: این رژیم غذایی شامل نخوردن غذاها یا مواد غذایی می باشد که فکر می کنید منجر به رفتارهای خاصی شده یا علائم را بدتر می کنند.

تاثیر تغذیه در بیش فعالی: درباره رژیم های غذایی بیش فعالی تحقیق زیادی نشده است. داده ها محدود هستند و نتایج ترکیبی می باشند. علی رغم این مطلب متخصصان عرصه سلامت بر این باورند که آنچه که شما می خورید و می نوشید می تواند نقشی را در کمک به این علائم ایفا نماید.

بهترین صبحانه برای کودکان بیش فعال

یکی از متخصصان به نام ریچارد سان می گوید: هر آنچه که برای مغز خوب باشد تقریبا برای بیش فعالی نیز خوب است. ممکن است خواهان خوردن این موارد باشید:

یک رژیم غذایی با پروتئین بالا، لوبیاها، پنیر، گوشت و خشکبار می تواند منبع خوبی برای پروتئین باشند، این غذاها را در صبح و بعد از وعده های مدرسه بخورید. این موضوع می تواند تمرکز را بهبود بخشیده و ممکن است باعث اثربخشی دارو درمانی در دراز مدت شود.

موادی که در زیر آمده اند را کاهش دهید:

شکلات، شربت، ذرت، عسل، شکر، محصولاتی که از گندم سفید، برنج سفید و سیب زمینی می توانند تاثیر تغذیه در بیش فعالی داشته باشد و بهتراست که مصرف این موارد را کاهش دهید.

افزایش کربوهیدرات های پیچیده تر: این موارد خوب هستند؛ مقدار زیادی سبزیجات و میوه را مصرف کنید که شامل پرتقال، نارنگی، گلابی، گریپ فروت، سیب و کیوی می باشد. این نوع غذاها را در هنگام عصر می تواند به کودک کمک کند تا بخوابد و خواب راحت تری داشته باشد علاوه بر این تاثیر تغذیه در بیش فعالی را کاهش می دهد و کودک را ارام تر می سازد. از طرفی مصرف غذاهای فست فودی و نامناسب می تواند باعث تشدید تاثیر تغذیه در بیش فعالی شود.

افزایش اسیدهای چرب دارای امگا۳: می توانید این مواد را در ماهی تن، قزل آلا و سایر ماهی های سفید آب سرد پیدا کنید. گردوها، آجیل برزیل، روغن زیتون و کانولا غذاهای دیگری هستند که این مواد را در خود دارند. هم چنین می توانید مکمل اسید چرب دارای امگا۳ مصرف نمایید.

مولتی ویتامین و بیش فعالی

برخی از کارشناسان می گویند افراد بیش فعال باید هر روز ۱۰۰ % مکمل های معدنی و ویتامین دریافت کنند. سایر کارشناسان تغذیه معتقدند افرادی که رژیم غذایی عادی و متعارف دارند نیازی به مکمل های مغزی و ویتامین ندارند. کارشناسان می گویند شواهد کافی مبنی بر این که مکمل های معدنی و ویتامین ها به ناهنجاری های همه کودکان کمک می کنند و باعث افزایش تاثیر تغذیه در بیش فعالی می شوند وجود ندارد.

گرچه مولتی ویتامین ممکن است برای کودکان، نوجونان و افراد بالغ که رژیم غذایی نامناسب دارند مفید باشد، دوز زیاد ویتامین ها می تواند سمی باشد، پس از آن ها اجتناب کنید.

علائم بیش فعالی از شخصی به شخص دیگر متفاوت است. اگر نیازمند دریافت مکمل هستید از نزدیک با پزشکان در ارتباط باشید تا تاثیر تغذیه در بیش فعالی را کاهش دهید.

رژیم های غذایی و تاثیر تغذیه در بیش فعالی 

برای پیروی از این کار، شما یک غذا یا ماده غذایی خاصی را که فکر می کنید برای بیش فعالی مضر باشد انتخاب می کنید. پس شما هر چیزی را که شامل آن ماده غذایی باشد حذف می کنید و نمی خورید. اگر ناهنجاری ها بهتر شدند یا کلا از بین رفتند شما به نخوردن آن ماده ادامه می دهید.

اگر غذایی را از رژیم غذایی تان حذف کنید، آیا ناهنجاری هایتان را بهبود می بخشد؟ تحقیق در این زمینه در حال انجام است و نتایج روشن نیستند. بیشتر دانشمندان مخالف این رویکرد برای سامان دهی بیش فعالی هستند.

افزودنی های غذایی و بیش فعالی

یک متخصص آلرژی برای اولین بار در سال ۱۹۷۵ گفت: که رنگ های مصنوعی، طعم دهنده ها و نگه دارنده ها ممکن است در برخی کودکان موجب بیش فعالی شوند. از آن زمان به بعد محققان و کارشناسان رفتار کودک به شدت درگیر این موضوع شدند.

برخی معتقدند که نظریه حذف همه مواد ذکر شده از رژیم غذایی بی اساس است و مدارک کافی برای اثبات وجود ندارد. اما مطالعه ای نشان می دهد که برخی رنگ های غذایی و یک نگه دارنده، بیش فعالی را در برخی کودکان افزایش داد. اما تاثیرات آن در هر سن و هر افزودنی متفاوت است.

طبق این تحقیق و مطالعات اخیر دیگر، آکادمی آمریکایی طب اطفال با این نظریه موافق است که حذف نگه دارنده ها و رنگ های غذایی از رژیم غذایی، انتخاب مناسبی برای کودکان بیش فعال است.

برخی کارشناسان پیشنهاد می کنند افرادی که دارای بیش فعالی هستند از استفاده این مواد اجتناب کنند:

  • رنگ های مصنوعی، مخصوصاً قرمز و زرد
  • افزودنی های غذایی مانند آسپارتامه (یک نوع شکر مصنوعی)، MSG (نمک اسید گلوتامیک مونوسدیم)، و نیتریت ها، برخی مطالعات به رابطه بیش فعالی و نگه دارنده سدیم بنزوات اشاره می کنند.

شکر و بیش فعالی

برخی کودکان بعد از خوردن شکلات و سایر غذاهای شیرین دچار بیش فعالی می شوند. البته مدرک معتبری وجود ندارد که ثابت کند شکر عامل بیش فعالی است. به طور کلی، غذاهای شکر دار و مغذی باید بخش کوچکی از رژیم غذایی باشند. بنابراین می توانید آن ها را حذف کنید تا ببینید که علائم بهبود می یابند یا نه.

چه ویتامینی باعث بیش فعالی می شود

روی

روی علاوه بر ایفای نقش های مهم در عملکرد سیستم ایمنی، رشد، رشد و تولید مثل، برای مغز در حال رشد مورد نیاز است. نقش های متعددی در عملکرد مداوم مغز از طریق اتصال پروتئین، فعالیت آنزیمی و انتقال عصبی ایفا می کند.

اهن

تخمین زده می شود که کم خونی ناشی از فقر آهن ۲۰ تا ۲۵ درصد از نوزادان را تحت تاثیر قرار دهد آهن برای ساختار و عملکرد سیستم عصبی مرکزی مهم است و نقش های متعددی در انتقال عصبی ایفا می کند. کمبود آهن با رشد شناختی ضعیف مرتبط است.

منیزیم و تاثیر تغذیه در بیش فعالی 

سطوح پایین منیزیم (Mg) ممکن است بر عملکرد مغز از طریق تعدادی مکانیسم از جمله کاهش متابولیسم انرژی، سیگنال‌دهی سلول‌های عصبی سیناپسی و جریان خون مغزی تأثیر بگذارد.  در ۱۱۶ کودک مبتلا به ADHD تشخیص داده شده، ۹۵٪ کمبود منیزیم مشاهده شد و این موارد به طور قابل توجهی بیشتر از یک گروه کنترل بود.

آلرژی های غذایی و حساسیت های مفرط

آلرژی غذایی در علائم رفتاری و روانی، از جمله علائم مرتبط با ADHD نقش دارد. جالب توجه است که ناهنجاری‌های روانی-اجتماعی نیز منجر به آلرژی غذایی می‌شوند. برخی گزارش ها نشان می دهد که واکنش های آلرژیک در دوران نوزادی می تواند ناهنجاری های رشد عصبی بعدی را پیش بینی کند.

توصیه های تغذیه ای برای کودکان مبتلا به ADHD

کمک به کودکان مبتلا به ADHD برای مدیریت رفتارهای مربوط به غذا و تغذیه مهم است و باعث کاهش تاثیر تغذیه در بیش فعالی می شود.

۱.استفاده از غذا به عنوان عامل حواس پرتی خودداری کنید

بسیاری از اوقات والدین یاد می‌گیرند که ارائه غذا می‌تواند راهی برای ساکت کردن کودک برای چند دقیقه باشد، که می‌تواند برای والدین آرامش بخش باشد اما به مروز باعث تشدید تاثیر تغذیه در بیش فعالی می شود. با این حال، این می تواند کودک را تشویق به ایجاد یک رابطه ناسالم با غذا کند، زیرا کودک ممکن است یاد بگیرد هر زمان که حوصله اش سر رفت، غذا بخورد. بعلاوه، احتمالاً کودک یاد می‌گیرد که با غذا پاداش می‌گیرد و بنابراین ممکن است این کار را بیشتر انجام دهد.

۲.نه یعنی نه

اکثر بچه‌ها به طور مکرر همان چیز را می‌خواهند، حتی اگر والدین قبلاً «نه» گفته باشند. این احتمالاً در کودک مبتلا به ADHD به دلیل تمایل به تکانشگری تشدید می شود. اگر والدین در نهایت تسلیم شوند بچه‌ها یاد می‌گیرند که به طور مداوم همان سؤال را تکرار کنند، زیرا در نهایت به پاسخی که می‌خواهند می‌رسند. بنابراین، برای والدین مهم است که فقط زمانی «نه» بگویند که واقعاً «نه» را معنی می‌کنند و سپس به آن پایبند باشند. این یک تکنیک مدیریتی مهم برای همه رفتارها از جمله رفتارهای مرتبط با غذا است.

۳.زمان غذا برای کاهش تاثیر تغذیه در بیش فعالی اغلب اوقات تشخیص ADHD و در نتیجه درمان به دلیل عدم شناخت علائم یا عدم دسترسی به روانشناس به تاخیر می افتد به همین دلیل تاثیر تغذیه در بیش فعالی را متوجه نمی شوند. حواس‌پرتی‌ها در زمان صرف غذا، مانند تلویزیون یا سایر رسانه‌های الکترونیکی، باید به حداقل برسد، زیرا این وسایل توانایی کودک را در فیلتر کردن عوامل حواس‌پرتی برای تمرکز کم تر می کنند.ودکان باید تشویق شوند که آهسته بجوند و واقعاً غذای خود را بچشند. نباید به کودک اجازه داد از روی میز بلند شود اما اگر بتوان نیمکتی را جایگزین صندلی در میز شام کرد، می توان در محدوده معقولی اجازه حرکت داد. این به کودک این امکان را می دهد که به جای اینکه بیش از حد حواسش به حرکاتش باشد و یا به دلیل حرکت زیاد دچار مشکل شود، روی غذا خوردن تمرکز کند.ایجاد یک برنامه غذایی خانوادگی تقریباً در زمان و مکان یکسان هر روز می تواند به کودک کمک کند تا بداند چه زمانی و کجا باید انتظار غذا خوردن را داشته باشد و باعث کاهش تاثیر تغذیه در بیش فعالی شود. ۴. کاهش اشتها و میل از آنجایی که داروهایی که معمولاً برای درمان ADHD استفاده می‌شوند باعث کاهش اشتها می گردند، خانواده‌ها و کودکان باید راهبردهای عملی برای مقابله با این مشکل پیدا کنند. برخی از کودکان به طور کلی علاقه خود را به خوردن از دست می دهند و غذا آن ها به میزان قابل توجهی کاهش می یابد.تاثیر تغذیه در بیش فعالی می تواند منجر به کاهش وزن نامطلوب شود و اگر این مصرف ضعیف برای چندین ماه ادامه یابد، ممکن است بر قد تأثیر بگذارد و منجر به مشکلات پزشکی شود.تاثیر تغذیه در بیش فعالی باید با پزشک در میان گذاشته شود، زیرا دوز دارو و زمان بندی دارو می تواند برای کاهش اثرات سرکوب اشتها تغییر کند. به عنوان مثال، متیل فنیدات یک داروی محرک است که برای درمان ADHD استفاده می شود و باعث کاهش اشتها می شود. این دارو باید ۱ بار در روز تجویز شود، اگر پس از شروع دارو، سرکوب اشتها برای مدت طولانی ادامه یابد، به جای تغییر یک داروی جدید، ممکن است همان دارو را  با دوز متفاوتی چایگزین کرده یا دارو را تغییر دهید.علاوه بر تغییرات احتمالی در زمان و دفعات مصرف دارو، استراتژی های تغذیه نیز برای کاهش تاثیر تغذیه در بیش فعالی مهم هستند. غذاها و نوشیدنی‌های انتخابی باید غنی از مواد مغذی باشند و از مصرف غذاهای «کالری خالی» مانند نوشابه، آب نبات یا ژلاتین خودداری کنند. باید بین وعده های غذایی، به جای همراه غذا یا مستقیماً قبل از غذا، به منظور حفظ اشتها برای غذاهای جامد ارائه شود. 

گلوتن و بیش فعالی

گلوتن پروتئینی است که در گندم و جو یافت می شود. گلوتن به انعطاف پذیری خمیر کمک می کند و نان ها را نرم و پف می کند. گلوتن را می توان به عنوان در سایر غذاها از جمله غذاهای آماده مانند سوپ، سس، سس سالاد و غلات نیز استفاده کرد.

اغلب مقالاتی وجود دارند که نشان می‌دهد رژیم غذایی بدون گلوتن می‌تواند به کاهش علائم ADHD کمک کند، برخی افراد معتقدند رژیم بدون گلوتن حتی ممکن است ADHD را درمان کند.

آیا بیش از فعالی بد است

ADHD اغلب با سایر اختلالات رخ می دهد. بسیاری از کودکان مبتلا به ADHD دارای اختلالات دیگری نیز مانند ADHD نیز هستند، مانند مشکلات رفتاری یا رفتاری، اختلالات یادگیری، اضطراب، افسردگی، وسواس یا اختلال های دیگری که کنترل آن ها برای کودک دشوار می باشد. این بدین معنی نمی باشد که کودک شما از قصد سعی می کند شما را اذیت کند یا بد می باشد.

توجه داشته باشید که سعی کنید او را درک کنید و او را مقصر ندانید تا بتوانید به او کمک کنید که روند درمان را طی کند.

منبع : تاثیر تغذیه در بیش فعالی + چه ویتامینی باعث بیش فعالی می شود

علت دعوا در رابطه عاشقانه | چقدر دعوا در یک رابطه زیاد است

علت دعوا در رابطه عاشقانه چیست؟ دعوا‌های بلند مدت نشانه خوبی در روابط نیست،  همه زوج ها اختلاف نظر دارند. مهم ترین چیز این است که چگونه در هنگام دعوا در رابطه عاشقانه باهم کنار میایید، اگر نتوانید با هم کنار بیایید مشکلات تکراری را همیشه تجربه خواهید کرد.

هیچ رابطه ای کامل نیست زن و شوهرها همیشه در مورد همه چیز بحث می کنند. با این حال، تا زمانی که شما صراحت، صداقت داشته باشید و کنترل خود را از دست ندهید جای نگرانی نیست.

چقدر دعوا در رابطه عاشقانه زیاد است؟

بنابراین، چقدر دعوا با شریک زندگی شما طبیعی است و چه زمانی بیش از حد است؟ آیا درگیری های شما به یادگیری و رشد شما به عنوان یک زوج کمک می کند؟ یا نشانه طلاق شما می باشد؟

مطالعه ای  در سال ۲۰۰۰ نشان داد که بحث و دعوا که با خشم و تحقیر می تواند نشانه اولیه طلاق در آینده باشد. نشانه های زیر را در دعوا جدی بگیرید و در صورت مشاهده حتما به مشاور مراجعه کنید:

۱٫با یکدیگر مبارزه می کنید.

این نوع دعوا  بحث هیچ فایده ای ندارد زیرا باعث ایجاد تغییرات نمی شود. اگر بر سر همه چیز دعوا می کنید، می خواهید به یکدیگر آسیب برسانید یا کنترل اوضاع را به دست آورید به کمک مشاور احتیاج دارید.

۲٫عدم تعهد | علت دعوا در رابطه عاشقانه 

دعوای زیاد می تواند به این معنی باشد که هیچ یک از شما به رابطه خود متعهد نیستید یا کاری برای بهبود آن انجام نمی دهید. حتی ممکن است نشانه این باشد که یکی از شما از قبل تصمیم خود را برای جدایی گرفته است.

۳٫سرزنش

بدترین دعوا زمانی رخ می دهد که موضوع اصلی دعوا این باشد که “مقصر کیست؟”. اگر بحث اصلی دعوای شما این باشد در طول دعوا، نمی توانید مشکلات را حل کنید یا الگوهایی را تغییر دهید که در رابطه شما کارساز نیستند.

۴٫احساس تهی بودن

اگر به طور مداوم احساس خستگی عاطفی، ذهنی و فیزیکی می کنید، ممکن است نشان دهنده این باشد که رابطه شما سمی شده است.

اگر تقریباً هر تعاملی با شریک زندگی‌تان باعث می‌شود که احساس ناامنی و تحلیل کنید و نمی توانید ارتباط سالمی با یکدیگر برقرار کنید احتمالا به پایان رابطه خود نزدیک شده و درگیر افسردگی و اضطراب می شوید.

روابط سمی ممکن است پیامدهای منفی طولانی مدت بر سلامت جسمی و عاطفی ما داشته باشد. بنابراین، تشخیص اینکه آیا ازدواج شما در حال سمی شدن است یا خیر بسیار مهم است.

۵٫ انتقاد و قضاوت مستمر | علت دعوا در رابطه عاشقانه 

قضاوت و انتقاد باعث ایجاد حالت تدافعی و توهین از سوی گیرنده پیام شده و علت دعوا در رابطه عاشقانه می باشد. چنین زبانی نشان دهنده بی احترامی به احساسات و نیازهای شریکمان است و معمولاً واکنش منفی طرف مقابل را برمی انگیزد.

آیا دعوا نکردن در یک رابطه سالم است؟

اگر شما و شریک زندگیتان هرگز وارد دعوا و بحث نشوید، به این معنی است که یکی از شما جلوی خود را گرفته است. غیرممکن است که دو نفر همیشه در کنار یکدیگر باشند و مطلقاً در همه چیز توافق داشته باشند.

اگر تضاد صفر وجود داشته باشد، نشان می دهد که یکی از شما (یا هر دوی شما) حقیقت خود را بیان نمی کنید، که در دراز مدت می تواند بسیار مشکل ساز باشد.

اگر رابطه به نوعی تازه است، نگران عدم دعوای خود نباشید. به طور طبیعی در طول زمان اتفاق می افتد و بسیار طبیعی است که شروع یک رابطه بسیار آرام باشد.

 

چگونه زوج ها در یک رابطه سالم با هم دعوا می کنند

اگر هر روز با شریک زندگی خود دعوا می کنید، اگر نمی توانید با یکدیگر ارتباط برقرار کنید یا حرف یکدیگر را متوجه نمی شوید از راه های زیر کمک بگیرید:

۱٫ گوش کنید

سعی کنید با توجه کامل و منطقی گوش کنید. به مسائل همسرتان گوش دهید و سعی کنید در حالت تدافعی قرار نگیرید.

در عوض، زمانی که گیج هستید، سؤال بپرسید تا مطمئن شوید که هر دو یکدیگر را درک می کنید. گوش دادن موثر به حرف های دیگران می تواند در لحظه دعوا دشوار باشد، اما برای شکوفا شدن یک رابطه نیز ضروری است.

۲٫مسائل اصلی را شناسایی و به آن ها رسیدگی کنید

گاهی اوقات وقتی گرفتار مشاجره یا دعوا می شویم، به جای شناسایی موضوع واقعی، در چرخه بحث های سطحی گیر می کنیم و همین علت دعوا در رابطه عاشقانه می شود. بهترین راه برای شناسایی ریشه تعارض این است که نیازهای خود را بفهمید و یاد بگیرید که به چه چیزی باز می گردید.

همه ما نیازهای اساسی در روابط داریم اما نیازهای همه یکسان نیست. هنگامی که آن نیاز ارضا نمی شوند، عدم رضایت می تواند به طور پنهانی در هر بحثی وارد شود.

۳٫ به جای «تو» از «من» استفاده کنید

مفید است که در اینجا به جای سرزنش فوری شریک زندگی خود، روی خود تمرکز کنید. این کار شریک شما را از حالت تدافعی خارج کنید و گفتگو را به روشی معنادارتر و مبتنی بر راه حل قرار می دهد.

همچنین شما را مجبور می کند که مسئولیت احساسات خود را بپذیرید و در عین حال نسبت به خود و شریک زندگی خود قاطعانه و دلسوز باشید.

۴٫ استدلال کنید

ممکن است وسوسه انگیز باشد که از بیان احساسات خود به دلیل ترس از شروع مشاجره خودداری کنید. با این حال، اجتناب از رویارویی در واقع باعث آسیب می شود.

اجتناب از تعارض می تواند مشکل را در طول زمان بزرگتر کند و منجر به ایجاد رنجش شود. اگر برای برقراری ارتباط با نیازهای خود با مشکلات خود را با شریک زندگی خود صحبت نکنید، مشکل فقط به طرق مختلف تداوم خواهد یافت. متأسفانه اجتناب از مشکل هرگز آن را حل نمی کند.

۵٫ کمک گرفتن از مشاور

بهترین راه برای کشف علت دعوا در رابطه عاشقانه همیشه کمک گرفتن از متخصص می باشد، مشاور به صورت تخصصی به شما کمک می کند تا مشکلات خود را با همسرتان پشت سر بگذارید و راه های سازنده و مناسبی برای ارتباط با یکدیگر پیدا کنید.

منبع : دعوا در رابطه عاشقانه

نشانه هایی که وقوع طلاق را خبر می دهند

طلاق نباید یک اتفاق تعجب برانگیز باشد. طلاق ممکن است در هر ارتباطی ایجاد شود و معمولا زمانی که زوجین با مشکلاتی مواجه می شوند نشانه هایی با خود بهمراه دارد.. در اینجا نشانه هایی از وقوع طلاق در آینده ای نزدیک، آورده شده است.

در منابع مختلف و به گفته ی روانشناسان متعدد باید در امر طلاق، بالغانه رفتار کرد. در موارد کمی هر دوی طرفین بطور همزمان به یک تصمیم مشترک برای طلاق می رسند. گاها، یکی از زوجین، شاید آن فردی که آستانه درد پایین تری دارد، به این تصمیم می رسد که آنها دیگر نمی توانند به این زندگی مشترک ادامه دهند.

علی رغم غم و نامناسب بودن طلاق، فرد ممکن است به این نتیجه برسد که طلاق بهتر از ادامه ی این زندگی مشترک است. هرچند غالبا این مرد است که مساله ی طلاق را مطرح می کند، اما در ۷۵ درصد موارد این خانم است که خاتمه زندگی مشترک را شروع می کند.

همسری که طلاق را شروع نکرده است، ممکن است خود نیز به این نقطه نزدیک شده باشد و بلافاصله این پیشنهاد را بپذیرد که طلاق بهترین گزینه است. یا ممکن است او مقاومت کرده و بحث کند که اگر یک بار دیگر تلاش کنند ممکن است بتوانند این ازدواج را نجات دهند.

در برخی از موارد، فردی که مساله طلاق را مطرح نکرده است ممکن است کاملا شک زده شده و بحث کند که آنها ازدواج مقبولی دارند و نمی تواند اجازه دهد که خانواده از هم بپاشد و طلاق رخ دهد.

بالغانه رفتار کردن

مساله بلوغ از اهمیت بسیاری برخوردار است چرا که روشی که فرد می تواند مسائل و بالغانه رفتار کردن را مدیریت کند، مشخص می کند که آیا طلاق آزار دهنده خواهد بود یا نه قابل تحمل. ازدواج بهم نمیخورد بلکه در طول زمان فرو میریزد.

هر دفعه که یک اتفاق ناخوشایند یا آزار دهنده بدون حل شدن یا معذرت خواهی باقی می ماند، پیوندی که یک زوج را کنار هم نگه میدارد از بین می رود.

هر بار که یک همسر از تشخیص نیاز احساسی همسرش یا توجه به آن باز می ماند، این پیوندها ضعیف می شوند. هر بار که از مجادله دوری می شود چرا که زوجین توانایی انجام یک مجادله ی سازنده را ندارند و بدین ترتیب نمی توانند مسائل را شفاف سازی کنند، پیوندهای ازدواج بیشتر فرو می ریزند، و هر باز که از سکس سر باز می زنند یا از آن دوری می کنند چرا که یکی از طرفین به لحاظ عاطفی حس جدایی می کند این پروسه شتاب بیشتری به خود می گیرد؛ پروسه از بین رفتن پیوند ازدواج!

علت های بیشماری برای از هم پاشیدن ازدواج وجود دارد که شامل عدم معطوف داشتن زمان و توجه به ازدواج است که با درگیری بیش از حد در شغل یا فرزندان رخ می دهد. اما چگونه یکی از طرفین به این جا می رسد که بگوید این از هم پاشیدن، ازدواج را به نقطه طلاق کشانده است؟

دفعه ی بعد که به رستوران رفتید به زوج جوانی که غذای خود را در سکوت می خورند و هیچ ارتباط چشمی با هم ندارند و یا ارتباط چشمی شان اندک است، نگاه کنید.

این زوج اصلا درگیر ارتباط نیستند و به سادگی فقط غذای خود را می‌خورند تا بتوانند آن محل را ترک کنند. اینها زوج هایی هستند که گزینه ی طلاق هستند. ممکن است این طلاق به زودی رخ ندهد و یا اصلا رخ ندهد چرا که زوج هایی وجود دارند که فقط و فقط بخاطر خویشتن داری و ترس در کنار هم باقی می مانند. اما حداقل یکی یا دو نفر از این زوج ها متاسفانه به طلاق فکر می کنند.

  1. عدم حل و فصل اختلافات

جان گاتمن می گوید که کمبود ارتباطات و مکالمات نیست که یک ازدواج را غرق می کند بلکه کمبود و یا نبود حل و فصل موثر اختلافات است که این را باعث می شود.

زوج هایی که درگیر این نیستند که تفاوت ها را بدون آسیب زدن به ارتباط حل کنند، این اختلافات را با دوری از عدم تفاهم و مباحثه به اتمام می رسانند. یک و یا دو فرد نیز به نقطه ای از ناامیدی رسیده اند که دیگر جایی برای حل و فصل یک اختلاف و یا تفاوت با فرد مقابلشان نمی بینند.

اینگونه است که یک و یا هر دو فرد از اختلاف دوری می کنند. یک و یا هر دو نفر ممکن است هر دعوا و اختلاف را مبارزه ای ببینند که با مشاجره و دستکاری روانی فرد مقابلش می تواند بر آن پیروز شود.

اختلافاتی که تا این حد به خفت کشیده می شوند منجر به از دست رفتن احترام شده و فاصله ی بین دو نفر را زیاد کرده و به مرور باعث جدایی می شود.

  1. انزوای عاطفی

درگیری عاطفی حداقل چیز ممکن برای رشد و حفظ صمیمیت جنسی است.

در بحث در مورد احساسات، احساسات یک فرد و نیز احساسات فرد مقابل مطرح است. علاقه به زندگی احساسی با فرد مقابل و درگیری همدلانه هر یک از طرفین به زندگی احساسی، عوامل مورد نیاز برای یک ارتباط صمیمی است.

نبود این درگیری عاطفی و به عبارتی انزوای عاطفی خود نشان از این است که افراد دیگر نمی توانند در کنار هم باقی بمانند.

پیشنهاد مشاور: اشتباهات مهلک که به طلاق و جدایی ختم می شوند

  1. نارضایتی

انزوای عاطفی عموما با کنارگذاشتن عاطفه و رضایت همراه می شود. اگر همسر شما انزوای عاطفی از شما نشان می دهد او احتمالا عشق زیادی نسبت به شما در دل ندارد.

افرادی که طلاق گرفته اند عمدتا می گویند “آنها از عشق دور افتاده اند و دیگر عشقی به همدیگر ندارند”. و دقیقا نقطه بُرنده ی ارتباط آن جایی است که طرفین دیگر همدیگر را آنگونه که باید دوست ندارند.

  1. عدم سکس

سکس ارتباطات احساسی و عاطفی را نشان داده و تقویت می کند. زمانی که یک زوج برای مدت زمان زیادی است که سکس نداشته اند، این در واقع یک مشخصه ی معتبر است که بیانگر انزوای عاطفی است که به مرور پیشرفت کرده است.

و همچنین نشانه ای است از این مورد که زوجین هیچ لذتی از وجود هم نمی برند و اینکه فرآیند فروپاشی پیوندهای ازدواج شدت گرفته است.

  1. افزایش توجه به خارج از ازدواج

ازدواج های پوچ بسیار خسته کننده هستند. زوج های بسیاری این را با وقف کردن خودشان برای کودکانشان جبران می کنند به طوری که فعالیت های کودک مرکز توجه قرار می گیرد چرا که تنها محتوای زندگی خانوادگی است.

دیگران این را با وقف خودشان در کار و شغل جبران می کنند. هر شب تا دیر وقت کار کردن به طوری که زمان با هم بودن به حداقل برسد. و به علت اینکه رضایت عاطفی در بیرون از ازدواج جستجو می شود، احتمال بروز اتفاقاتی وجود دارد.

اکثر این اتفاقات شامل شروع رابطه با یک همکار است که او هم از این با هم بودت لذت می برد و سرگرم می شود.

نشانه هایی که وقوع طلاق را خبر می دهند

  1. آماده شدن برای زندگی مجردی

در ارتباطی که مرد در حال برنامه ریزی برای طلاق است، یک خانه دیگر رهن یا اجازه می کند، برای کاشت مو اقدام می کند تا ظاهرش را بهبود دهد تا شانس های زیادی برای قرار گذاشتن داشته باشد. حتی ممکن است مرد یا زن شروع به تلاش برای رسیدن به تناسب اندام کنند شامل کاهش وزن، رسیدن به موها و سر و وضع لباس پوشیدن و دیگر چیزهایی که ظاهر و قیافه را بهتر نشان می دهد.

زن ممکن است در خانه بماند و می بینیم که اغلب به بازیابی روانی و ظاهری خود علاقه نشان دهد و یا نه به دنبال شغلی باشد که استقلال مالی پیدا کند و وابستگی مالی کمتری به همسرش داشته باشد.

همچنین فردی که میخواهد شروع کننده طلاق باشد، ممکن است یک فعالیت را به تنهایی شروع کند مثل تنیس بدون اینکه فرد مقابلش را هم درگیر این فعالیت کند و به مرور شروع به ساختن یک شبکه ی اجتماعی، به عنوان یک فرد مجرد و نه یک فرد متاهل بکند.

اول طلاق بعد پشیمانی / چه کارهایی پیش از طلاق باید انجام داد؟

با دیدن نشانه های طلاق چه باید کرد؟

اگر خودتان را در این سناریومی بینید، متاسفانه می شود گفت که ازدواج شما در معرض مشکلات جدی است. در اینجا ما نمی خواهیم بگوییم که تا چه حد به نقطه طلاق نزدیک است و یا کی این اتفاق خواهد افتاد.

اما می توان گفت که این نشانه ها، یا حداقل اکثر آنها، تقریبا در همه طلاق هایی که دیده شده، حضور دارند.حداقل زمان برای گفتگوی طولانی و صادقانه با همسرتان است.

اگر نمی‌توانید این صحبت را بدون آنکه باعث سرزنش و خیانت شود، انجام دهید، پیشنهاد می‌شود یک جلسه فوری با یک مشاور ازدواج یا متخصص روانشناسی داشته باشید.از آنجا که این ارتباط به سمت طلاق پیش می رود، به زودی یکی از دو نفر از شما،با این مسئله مواجه شده و برای جدایی دوستانه برنامه‌ریزی میکند، بهتر است شانس خود را برای رسیدن به طلاق خوب و غیر مخرب بسنجید.

منبع : نشانه هایی که وقوع طلاق را خبر می دهند

جملاتی که نباید به کودکان گفت| ۲۵ چیزی که آینده کودک را تباه می کند

جملاتی که نباید به کودکان گفت کمک می کند که با فرزندان خود رابطه بهتری داشته باشید.

شاید فرزندانتان زیاد با شما ارتباط برقرار نمی کنند و بیشتر وقت خود را در اتاق خود می گذرانند و به گوشی هوشمند یا رایانه خود می چسبد. می خواهید دلیل آن را بدانید؟

جملاتی که نباید به کودکان گفت

این به خاطر نحوه صحبت والدینشان با آن هاست.  بنابراین در اینجا لیستی از ۱۵ چیز که والدین باید به فرزندان خود نگویند آورده شده است:

۱.«تو همیشه…» یا «تو هرگز…»

آیا تا به حال یکی از موارد زیر را به فرزندان خود گفته اید، این جملاتی که نباید به کودکان گفت بسیار مهم می باشد بنابراین از گفتن آن ها خودداری کنید:

  • «تو همیشه دیر از خواب بیدار می شوی.»
  • «تو همیشه راه آسان را انتخاب می کنی.»
  • «تو همیشه در مدرسه دچار مشکل می شوی.»
  • «تو هرگز تکالیف خود را به موقع انجام نمی دهی.»
  • «تو هیچ وقت کارهایت را به موقع انجام نمی دهی.»
  • «تو هرگز لباس های خود را در سبد لباسشویی قرار نمی دهی.»

وقتی از جملاتی که نباید به کودکان گفت مانند “تو همیشه…” یا “تو هرگز…” استفاده می کنی، فرزندانت حالت تدافعی پیدا می کنند و مکالمه را به بحث تبدیل می کنید.

از این گذشته حتما مواردی وجود دارد که تکالیف خود را به موقع انجام می دهد به جای اینکه آن ها را سرزنش کنید وقتی کار خود را درست انجام می دهند از آن ها قدردانی کنید.

بنابراین روش زیر را امتحان کنید.

مواردی را بیان کنید که فرزندان شما نمی توانند آن ها را رد کنند. برای مثال، به فرزندتان بگویید: «در هفته گذشته، سه بار، نیم ساعت دیر بیدار شدی و این باعث شد دیر به مدرسه برسی بنابراین بهتراست که در مورد آن صحبت کنید.»

 

۲. از کار خودت خجالت بکش

به عنوان والد، هدف این نیست که فرزندانتان را برای رفتارشان مقصر بدانید. بلکه هدف تربیت آن ها برای رعایت ارزش و قانون می باشد.

به جای گفتن اینکه باید برای کاری که انجام داده است او را خجالت زده کنید بهتر است که در مورد رفتارش با او صحبت کنید.

۳. “کار خوب!”

مطالعات نشان می دهد که در روابط سالم، نسبت نظرات مثبت به نظرات منفی تقریباً ۱ به ۶ می باشد.

اما متاسفانه در بسیاری از خانواده ها این نسبت برعکس می باشد. این بدین معنی است که نظرات منفی بسیار بیشتر از نظرات مثبت است و جملاتی که نباید به کودکان گفت بیش از اندازه به کار می رود. به این ترتیب، محیط خانه متشنج و گاهی پر از دعوا و درگیری می باشد. پس بهتر است هر چند وقت یکبار از فرزندان خود تمجید کنید.

برای اینکه ستایش معنادار باشد، باید چیز مشخصی تعیین کنید و برای آن از او قدردانی کنید.

مثال های زیر چیزهایی می باشد که می توانید از او تعریف کنید:

– « الان که تکالیف خود را به موقع انجام داده ای می توانی بیش تر تلویزین نگاه کنی.»

– «من قدردانی می کنم که در دو روز گذشته تمام کارهای خانه خود را انجام داده اید.»

– « به نظرم می تونی میز ناهار را بدون کمک بچینی»

– «قدردانی می کنم که امروز به موقع برای مدرسه از خواب بیدار شدی.»

هرچقدر بیش تر از فرزند خود قدردانی کنید، او بیش تر رفتار های مثبت و سازنده را نشان می دهد، بنابراین از جملاتی که نباید به کودکان گفت خودداری کرده و از این گفتارهای مثبت استفاده کنید.

۴. نتیجه گیری نکنید | جملاتی که نباید به کودکان گفت

اگر فرزند خود را متهم کنید ممکن است باعث شوید که دروغ بگوید به جای این از فرزند خود بپرسد که چرا این اتفاق افتاده است.

به عنوان مثال، ممکن است بگویید: «معلم شما زنگ زد و گفت که شما دیروز مدرسه را ترک کردید. چه اتفاقی افتاده است؟” ممکن است دلیل موجهی وجود داشته باشد، بنابراین عجولانه نتیجه گیری نکنید.

۵. با من بحث نکنید.

یکی از جملاتی که نباید به کودکان گفت این است که نباید با شما بحث کنند. ممکن است این را از روی عصبانیت به فرزند خود بگویید که به شما بحث نکند. این اتفاق به خصوص زمانی که احساس می کنید مورد بی احترامی قرار می گیرید رخ می دهد. اما از دیدگاه فرزندانتان، ممکن است فکر نکنند که به شما بی احترامی می کنند. هنگامی که کودکان نظر خود را توضیح می دهند، گاهی اوقات بی ادب به نظر می رسند.

البته منظور ما این نیست که شما باید تمام رفتارهای بی ادبانه را تحمل کنید، اما می گویم که کودکان باید بدانند که نظرات آن ها اهمیت دارد.

برای روش های حرف زدن با کودک پس از گفتن «با من بحث نکن» خودداری کرده و در عوض، خونسردی خود را حفظ کنید.

۶. « چون من میگم.»

این عبارت همانند عبارت شماره ۵ بوده و به همان اندازه بی اثر است.

کودکان می خواهند منطق پشت سیاست ها و قوانین خانواده را درک کنند. اگر این کار را نکنند، از آن سیاست ها پیروی نخواهند کرد و در اولین فرصت از آن ها سرپیچی خواهند کرد.

پس وقت بگذارید و منطق پشت قوانین خود را برای فرزندانتان توضیح دهید. می توانید مشکل را به عنوان یک مسئله طراحی کنید و از او بخواهید تا راه حلی مطرح کند.

۷. من به تو گفته بودم.

گفتن این جمله زمانی که فرزندانتان اشتباهی را مرتکب می شود که قبلاً به آن ها هشدار داده بودید بسیار وسوسه انگیز است. اما در مقابل این وسوسه مقاومت کنید. فرزندان شما می دانند که اشتباه کرده اند بنابراین نیازی نیست که این را به آن ها گوش زد کنید که اشتباه کرده انذد و شما از قبل به آن ها اخطار داده بودید.

برای روش های حرف زدن با کودک فرزندان خود را تنبیه کنید. اما قبل از انجام این کار به او یادآوری کنید که در کنار او هستید و او را دوست دارید.

 

۸. جملاتی که نباید به کودکان گفت، «اگر من جای تو بودم…»

والدین معمولا این را می گویند تا فرزندانشان را تشویق کنند که تصمیم خاصی بگیرند، اما وقتی بچه ها این عبارت را می شنوند بلافاصله با خود فکر می کنند که من قرار نیست تو باشم!

راه بهتر برای ارتباط با فرزندانتان چیست؟

احساسات خود را به اشتراک بگذارید. اما روشن کنید که می خواهید دیدگاه فرزندان خود را نیز بشنوید. از آن ها سؤال بپرسید و واقعاً به پاسخ آن ها گوش دهید.

۹. چرا نمی توانی بیشتر شبیه برادر/خواهر/پسرخاله/دوست خود باشید؟

به عنوان یک والدین، مقایسه نکردن بسیار سخت است. والدین از فرزندان خود به عنوان معیار برای ارزیابی توانایی خود به عنوان والد استفاده می کنند. به همین دلیل است که والدین فرزندان خود را با دیگران مقایسه می کنند.

اما وقتی فرزند خود را مقایسه می کنید، فرزندانتان احساس می کنند که عشق شما به آن ها بر اساس رفتار یا عملکرد آن ها می باشد. آن‌ها احساس می‌کنند که اگر بیشتر شبیه برادر/خواهر/پسرخاله/دوستشان باشند، آن ها را بیشتر تایید می‌کنید و دوست دارید.

بنابراین برای روش های حرف زدن با کودک به فرزندان خود یادآوری کنید که شما آن ها را بخاطر خود دوست دارید، مهم نیست که چه کاری انجام می دهند، اما در عین حال آن ها را تشویق کنید تا پیشرفت کنند و از جملاتی که نباید به کودکان گفت خودداری کنید.

۱۰. من می دانم چه احساسی دارید از روش های حرف زدن با کودک

به عنوان پدر و مادر، دوران کودکی و نوجوانی را گذرانده اید. این بدان معناست که شما طرد شدن و ناامیدی را تجربه کرده اید، اما فقط به این دلیل که تجربه مشابهی با فرزندان خود داشته اید به این معنی نیست که می دانید آن ها چه احساسی دارند.

نوجوانان در جلسات مشاوره می گویند: «زمانه تغییر کرده است. پدر و مادر من نمی‌دانند که امروز در مقایسه با زمانی که آن ها بزرگ می‌شدند، چقدر متفاوت است.»

تمام تلاش خود را بکنید تا مسائل را از دید فرزندانتان ببینید. به موسیقی مورد علاقه آن ها گوش دهید، دوستان آنها را بشناسید و وقتی افکار و احساسات خود را به اشتراک می گذارند با احترام به آن ها گوش دهید.

۱۱. «وقتی همسن تو بودم…»

ممکن است این جمله را با گفتن جملات زیر به پایان برسانید:

– «… من خیلی بیشتر در خانه کمک کردم.»

– «… من خیلی بیشتر از تو مسئولیت داشتم.»

– «.. روزی هشت ساعت درس می خواندم.»

– «… باید برای هر چیزی که می خواستم کار می کردم.»

– «… من همه امکاناتی که امروز از آن لذت می بری نداشتم.»

هدف گفتن این موضوع این است که فرزندتان را تشویق کنید تا سپاسگزار، سخت کوش یا منضبط شود، اما این رویکرد همیشه کارساز نیست و در اغلب موارد جزو جملاتی که هرگز نباید به کودکتان بگویید می باشد.

بچه ها کاملاً آگاه هستند که همه چیز با ۳۰ سال پیش بسیار متفاوت است، بنابراین نمی توانند با تجربیات شما ارتباط برقرار کنند. هنگامی که تجربیات خود را به اشتراک می گذارید، این کار را به گونه ای انجام دهید که آنها شما را بهتر درک کنند ولی خود را با آن ها مقایسه نکنید.

۱۲. «من می دانم چه چیزی برای تو بهتر است.»

پدر و مادر شدن به این معناست که به فرزندانتان کمک کنید تا مسئولیت کامل زندگی خود را بر عهده بگیرد. وقتی می گویید  «من می دانم چه چیزی برای شما بهتر است» به فرزندتان نشان می دهید که از او بهتر هستید. اما همچنین فرصتی را از دست می‌دهید که به فرزندانتان اجازه دهید تا شرایط را در دست بگیرد.

۱۳. «هیچ دلیلی برای ترسیدن وجود ندارد.»

با گفتن این حرف، احساسات فرزند خود را بی ارزش می کنید، این کار از جملاتی است که نباید به کودکان گفت. با گذشت زمان، فرزندان شما ممکن است شروع به سرکوب احساسات خود کنند، حتی ممکن است در بیان احساسات خود دچار مشکل شوند.

به جای اینکه به فرزندان خود بگویید که نباید احساس خاصی داشته باشند، با آن ها همدردی کنید و به آن ها بیاموزید که باید احساسات خود را بپذیرند.

به این ترتیب، فرزندان شما یاد خواهند گرفت که احساسات خود را مدیریت کنند، نه اینکه آن ها را نادیده بگیرند.

۱۴. همیشه “بله” نگویید

احتمالاً پیامدها و مضرات «نه» گفتن همیشه به بچه‌ها را شنیده‌اید، اما در واقع، «بله» گفتن همیشه نیز می‌تواند به شخصیت کودک شما آسیب برساند. حتی بسیاری از والدینی که فرزندان خود را با عشق و مراقبت فراوان بزرگ می کنند، نمی دانند چگونه به فرزندان خود نه بگویند.

والدین باید به اندازه کافی عاقل باشند که نیازها و خواسته های فرزندان را از هم متمایز کنند. به عنوان مثال، اگر باید بین وسوسه فست فود یا یک وعده غذایی سالم یکی را انتخاب کنید، البته باید یک وعده غذایی مغذی را انتخاب کنید.

۱۵. آن ها را با نام های بد صدا نکنید | جملاتی که نباید به کودکان گفت

والدین ترجیح می دهند فرزندان خود را با نام های مختلف صدا کنند. همینطور برای نشان دادن محبت خود از نام هایی مانند «شاهزاده من»، «شیرین» و غیره استفاده می کنند که از جملاتی که نباید به کودکان گفت می باشد. اما در بسیاری از موارد آن ها را با نام های عامیانه ای مانند «بچه لوس» و «عصبی» صدا می زنند. والدین نباید فرزندان خود را در هر سنی با نام های بد صدا کنند و بهتراست که از نام واقعی آن ها در این زمینه استفاده کنند.

۱۶. از دستاوردهای کودک اعتبار نگیرید

بیشتر والدین سعی می‌کنند اعتبار موفقیت کودک را بگیرند. شاید این کار برای شما مفید باشد اما می تواند بر رفتار کودک شما نیز تأثیر منفی بگذارد. بسیاری از تحقیقات ثابت کردند که کودک وقتی پدر یا مادر برای موفقیت های آنه ها اعتبار می گیرند، احساس وحشتناکی می کند. به همین دلیل است که والدین نباید در اجتماعات عمومی و در مقابل دیگران اعلام کنند که فرزندشان به خاطر آن ها به موفقیت می رسد.

والدین باید به جای گرفتن اعتبار، موفقیت پسر یا دختر را با قلبی باز جشن بگیرند. گاهی اوقات، چند کلمه قدردانی و شام با خانواده می تواند در بسیاری از موقعیت ها کافی باشد.

۱۷. از طرف فرزندتان جواب ندهید

احتمالاً بسیاری از شما متوجه شده اید که والدین دوست دارند از طرف فرزندشان صحبت کنند و پاسخ دهند، که کاملاً اشتباه است. به گفته کارشناسان روانشناسی، زمانی که والدین سعی می کنند از طرف فرزندانشان پاسخ دهند، سطح اعتماد به نفس آن ها را از بین نمی برد، بلکه عزت نفس آن ها را مختل می کند و کمک می کند که چگونه کودک با اعتماد به نفس تربیت کنیم.

در چنین مواردی، والدین باید تمام تلاش خود را به کار گیرند تا فرزندان خود را برای پاسخگویی تشویق کنند، قابل ذکر است، اگر پسر یا دختر خود را تشویق به صحبت کنید، سطح اعتماد به نفس او را افزایش نمی‌دهد، بلکه باعث می‌شود آن‌ها حرف‌هایشان را منطقی بیان کنند.

۱۸. مسخره کردن آن ها در حضور دیگران

ممکن است به نظر خنده دار باشد که کودک خود را در حضور دیگران اذیت کنید و یکی از مهم ترین جملاتی که نباید به کودکان گفت می باشد.

جملاتی که نباید به کودکان گفت به نظر بی ضرر می آید اما از درون به او آسیب میرسد. در این شرایط فرزند شما با افکار منفی و ترس از چیزهای خاص در زندگی یا عدم اعتماد به نفس بزرگ می شود. فرزندان خود را به طور علنی مسخره نکنید و آن ها را شرمنده نکنید زیرا می تواند تأثیر منفی بر زندگی آن ها بگذارد.

۱۹. فحش دادن به همسر

هرگز فکر نکنید که استفاده از کلمات فحش یا ناسزا در مقابل فرزندانتان اشکالی ندارد زیرا آن ها متوجه نمی شوند. آن ها ناآگاهانه با تقلید از شما شروع به استفاده از همان می کنند و فکر می کنند خنده دار است.

یکی از چیزهایی که بچه ها نباید بدانند دعوا و درگیری میان والدین می باشد این می تواند روی آن ها تاثیر منفی زیادی بگذارد.

۲۰. اظهار نظر در مورد ظاهر فیزیکی 

مسئله عزت نفس آن هاست. اگر می‌خواهید فرزندانتان باهوش‌تر، سالم‌تر به نظر برسند و احساس خوشبختی کنند، غذای مغذی تهیه کنید، تمرین‌هایی را با آن‌ها انجام دهید، اما در مورد ظاهر آن ها نظر ندهید، جملاتی که نباید به کودکان گفت شامل ظاهر او نیز می شود.

۲۱. «بعداً از من تشکر خواهی کرد»

این جمله بدان معناست که نیازها و احساسات کودک نسبت به خواسته های والدین در درجه دوم اهمیت قرار دارند. این می تواند باعث شود که نوجوانان احساس رنجش کند و آنطور که باید برای رابطه خود با والدین ارزش قائل نشوند.

در عوض، با تلاش برای درک دیدگاه او در مورد مسائل قبل از تصمیم گیری، احترام خود را به نظر نوجوان خود نشان دهید.

۲۲. “چون من میگم” | جملاتی که نباید به کودکان گفت

این جمله هیچ احترامی را از جانب فرزندتان برای شما به همراه نخواهد داشت و نشان می دهد که آن ها فاقد هوش کافی برای ارائه دلایل یا توضیحات خود برای این هستند که چرا کاری باید به روش خاصی انجام شود یا اینکه چرا نمی توانند به جایی بروند یا کاری را انجام دهند.

حداقل جزئیاتی را اضافه کنید که چرا آن ها نمی توانند بروند یا هر کاری را که شما منع می کنید انجام دهند.

۲۳. “تو هرگز به من گوش نمی دهی”

ممکن است احساس کنید که نوجوانتان به کلمه‌ای که شما می‌گویید گوش نمی‌دهد، اما بسیار مهم است که مطمئن شوید آن ها را متهم به چیزی نمی کنید که وجود ندارد.

۲۴. ”همه چیز درست خواهد شد.”

اگر فرزند شما به عنوان رهبر و سرگروه انتخاب نشد، متقاعد کردن او به اینکه همه چیز همیشه خوب پیش خواهد رفت، برای او مفید نخواهد بود.

به جای اینکه به آن ها بگویید که همیشه یک پایان خوش وجود دارد، به آن ها بیاموزید که به اندازه کافی قوی هستند تا بتوانند از عهده سختی های اجتناب ناپذیر زندگی برآیند.

آن ها را تشویق کنید که به تمرین ادامه دهند و زمانی که احساس آمادگی کردند دوباره تلاش کنند. با مربیگری و راهنمایی فرزندانتان در زمان های سخت، آن ها برای زمان های سخت آماده تر خواهند شد.

۲۵. “من هرگز تو را نمی بخشم” | جملاتی که نباید به کودکان گفت

حتی برای بهترین ما نیز این اتفاق افتاده است که کودک کاری غیرقابل تصور را انجام می دهد. اما گفتن چنین چیزی می تواند واقعاً برای کودک مضر باشد، حالا کودک احساس می‌کند هر کاری که انجام داده است برای همیشه علیه او استفاده می کنید.

به جای آن بهتر است والدین بگویند: «کاری که شما انجام دادید بد بود، اما ما راهی پیدا می‌کنیم که این کار را پشت سر بگذاریم و ادامه دهیم.»

۲۶. دختر خوب / پسر خوب گریه نمی کند

گریه یک پاسخ طبیعی به احساسات طاقت فرسا است. اما با این حال بسیار پیش می آید که والدین سعی می کنند وقتی بچه ها گریه می کنند جلوی آن ها را بگیرند.

گریه کردن فواید زیادی دارد. بدن ما با گریه استرس را رها کند. این به ما در پردازش احساسات و غلبه بر احساسات دشوار کمک می کند. بنابراین جملاتی که نباید به کودکان گفت به افزایش عزت نفس و سلامت روان کودک کمک می کند.

و از آنجایی که بچه‌ها آسیب‌پذیرتر هستند و نمی‌توانند مانند بزرگسالان بر احساسات خود کنترل داشته باشند، برای همه چیز گریه می‌کنند.

منبع : جملاتی که نباید به کودکان گفت| ۲۵ چیزی که آینده کودک را تباه می کند

تفاوت اختلال پیش از قاعدگی و سندرم پیش از قاعدگی

فاوت اختلال پیش از قاعدگی و سندرم پیش از قاعدگی بسیار مهم می باشد اکثریت زنانی علائم قبل از قاعدگی را در یک یا دو هفته قبل از پریود تجربه می کنند.

این سندرم که به عنوان سندرم پیش از قاعدگی (PMS) شناخته می شود، می تواند شامل تغییرات خلق و خو، نفخ، خستگی، سردرد و گرفتگی عضلات باشد.

در اینجا باید توجه داشت که با وجود اینکه PMS لذت بخش نیست، فرد را ناتوان نمی کند و فرد هنوز قادر به انجام کارهای خود می باشد.

اما برای برخی از افراد، هفته ها و روزهای قبل از پریود ممکن است شخصیتی غیرقابل تحمل پیدا کنند. هنگامی که علائم شدید شده و زندگی روزمره فرد را بهم بریزد دیگر فقط PMS نیست.

این اختلال نارسایی پیش از قاعدگی (PMDD) است و بین ۳ تا ۸ درصد از زنان را در سال های باروری تحت تاثیر قرار می دهد. خوشبختانه، PMS و PMDD را می توان از طریق درمان مناسب مدیریت کرد.

‌‌‌ سندرم پیش از قاعدگی (PMS) چیست؟

PMS یا سندرم پیش از قاعدگی مجموعه‌ای از علائم فیزیکی و احساسی است که بسیاری از افراد در هفته‌ها و روزهای قبل از قاعدگی تجربه می‌کنند.

علائم فیزیکی PMS می تواند شامل سردرد، نفخ یا اسهال، گرفتگی عضلات و درد سینه باشد. از نظر احساسی، فرد مبتلا به PMS ممکن است تغییرات خلقی، غم یا تحریک پذیری را تجربه کند.

ویژگی اصلی سندرم پیش از قاعدگی چرخه‌ای بودن آن است. این بدین معناست که می توان انتظار داشت که علائم قبل از هر قاعدگی پس از تخمک گذاری شروع شود و با اولین روز پریود به پایان می رسد.

اگرچه سندرم پیش از قاعدگی بسیار رایج است، پزشکان و دانشمندان هنوز به طور کامل نمی‌دانند که چه چیزی باعث آن می‌شود و چرا افراد سندرم پیش از قاعدگی را به درجات مختلف تجربه می‌کنند.

اما احتمالاً به تغییرات استروژن و پروژسترون مرتبط است، دو هورمونی که در طول فاز لوتئال به شدت تغییر می‌کنند.

به نظر می رسد این تغییرات با علائم PMS مرتبط باشد. به عنوان مثال، ما می دانیم که سطوح بالای استروژن باعث درد سینه می شود و سردردهای قاعدگی با قطع استروژن مرتبط است.

PMDD چیست؟

PMDD یا اختلال نارسایی پیش از قاعدگی کمتر شایع است. PMDD یک اختلال افسردگی روانی قابل تشخیص است که در راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی، ویرایش پنجم (DSM-5) آورده شده است.

علائم PMDD

۱۱ علامت PMDD وجود دارد و فرد برای اینکه مبتلا به آن تشخیص داده شود، باید حداقل پنج مورد از علائم زیر را تجربه کند. این علائم عبارتند از:

  • احساس افسردگی یا ناامیدی
  • احساس اضطراب یا سرگیجه
  • نوسانات خلقی شدید
  • احساس عصبانیت یا تحریک پذیری
  • کاهش علاقه به سرگرمی ها و دوستی ها
  • مشکل در تمرکز
  • خستگی
  • تغییر در اشتها یا هوس غذایی خاص
  • مشکل خواب
  • احساس از دست دادن کنترل
  • علائم فیزیکی شامل حساسیت سینه، سردرد، درد و نفخ

مانند PMS، آنچه PMDD را از سایر اختلالات خلقی متمایز می کند این است که به طور مداوم در فاز لوتئال رخ می دهد. اگر فردی علائم خود را در طول ماه و نه تنها قبل از پریود خود تجربه می کند، PMDD را تجربه نمی کند.

PMDD در طول یک یا دو هفته قبل از قاعدگی رخ می دهد و سپس یک یا دو روز پس از شروع قاعدگی متوقف می شود. در مقایسه با افسردگی عمومی، PMDD در نوسان است.

علائم فیزیکی که اغلب با PMDD همراه است، آن را از افسردگی عمومی جدا می‌کند، اگرچه همه افراد مبتلا به PMDD علائم فیزیکی را تجربه نمی‌کنند.

تفاوت های کلیدی بین PMS و PMDD چیست؟

علائم سندرم پیش از قاعدگی و PMDD ممکن است با هم همپوشانی داشته باشد و این می‌تواند تشخیص اینکه کدام یک را تجربه می‌کند، دشوار می‌کند.

با این حال  تفاوت اصلی بین PMS و PMDD در شدت علائم می باشد. PMDD، با زندگی روزمره تداخل می‌کند و می تواند بر بهره وری کاری، روابط و فعالیت های روزمره افراد تاثیر بگذارد.

بسیاری از افراد مبتلا به اختلال نارسایی پیش از قاعدگی احساس می کنند که کنترل خود را از دست می دهند و تغییرات خلق و خوی آن ها شدیدتر از افراد مبتلا به PMS است و مدیریت احساسات را برای این افراد سخت می کند.

چه چیزی باعث PMDD می شود؟

مشخص نیست که چرا برخی افراد PMDD را تجربه می کنند در حالی که برخی دیگر PMS را تجربه می کنند، اما علت اصلی به تغییرات در استروژن و پروژسترون مرتبط است.

دلایلی که ممکن است فردی PMDD را تجربه کند هنوز در حال بررسی است، اما افرادی که آن را تجربه می‌کنند ممکن است نوسانات بیشتری در استروژن و پروژسترون داشته باشند تا افرادی که PMDD را تجربه نمی‌کنند.

اگر فردی اختلال خلقی دیگری (مانند اضطراب یا اختلال دوقطبی) داشته باشد، در معرض خطر بیشتری برای تجربه PMDD قرار دارد، اگرچه علت آن هنوز نامشخص است. البته دقت داشته باشید آزمایشی برای PMDD وجود ندارد.

چگونه PMDD را درمان کنم؟

اولین راه درمان PMDD داروهای ضد افسردگی است. مصرف دوز کم داروی ضد افسردگی یک درمان بسیار مؤثر برای PMDD است.

در واقع، طبق یک مطالعه قدیمی در سال ۲۰۰۸ روی بیش از ۲۹۰۰ زن نشان داده شده است که داروهای ضد افسردگی در درمان PMDD موثر می باشند، به ویژه زمانی که به طور مداوم مصرف شوند.

تغییر در عادات سبک زندگی در طول فاز لوتئال نیز می تواند به مدیریت PMDD کمک کند. این شامل ورزش کردن محدود کردن الکل و شرکت در فعالیت‌هایی است که باعث شادی می‌شود.

درمان خانگی سندرم پیش از قاعدگی

۱٫برای کاهش نفخ موز مصرف کنید

موز حاوی مقادیر زیادی پتاسیم و ویتامین B6 است که به جلوگیری از احتباس آب و نفخ کمک می کند. علاوه بر این، کمبود پتاسیم می تواند باعث گرفتگی عضلات شود.  با این حال، این درمان از نظر علمی ثابت نشده است.

۲٫طب سوزنی

طب سوزنی درمانی می تواند به بهبود سلامت عاطفی و علائم فیزیکی PMS کمک کند. طب سوزنی همچنین کیفیت زندگی را هم از نظر احساسی و هم از نظر جسمی بهبود می بخشد بنابراین بهتر است برای درمان با متخصص طب سوزنی مشورت کنید.

  1. ۲ هفته قبل از شروع قاعدگی مصرف کافئین خود را محدود کنید . افزایش سطح کافئین می تواند حساسیت سینه های شما را درست قبل از پریود بدتر کند.
  2. سعی کنید ۸ ساعت بخوابید تا خود را آرام و بدون خستگی نگه دارید.
  3. مصرف غذاهای فرآوری شده، محصولات لبنی و قندهای تصفیه شده را کاهش دهید.
  4. حتما آب کافی بنوشید، حدود ۶ تا ۸ لیوان در روز کافی می باشد.

روش مصرف: یک عدد موز را در برنامه غذایی روزانه خود قرار دهید.

چه زمانی باید به پزشک مراجعه کنم؟

اگر هر ماه درد یا علائم عاطفی مختلفی را تجربه می‌کنید که حواس‌تان را پرت می‌کند یا کارتان را مختل می کند، ارزش آن را دارد که آن را با پزشک مراقبت‌های اولیه یا متخصص زنان خود در میان بگذارید.

قبل از اینکه به پزشک مراجعه کنید، علائم خود را بنویسید و پیگیری کنید، از جمله اینکه چه زمانی شروع می شود و چه مدت طول می کشد. ردیابی علائم می تواند به پزشک کمک کند تا تشخیص دهد که علائم در واقع به چرخه قاعدگی مرتبط است یا خیر.

منبع : تفاوت اختلال پیش از قاعدگی و سندرم پیش از قاعدگی

مصرف مواد مخدر در نوجوانان

اگر فرزند نوجوان داشته باشید، فکر این که او مواد مخدر مصرف کند، موجی از احساسات شدید و آزار دهنده را در وجود شما بر می انگیزد، خشم، ترس، ناامیدی، و احساس بی پناهی تنها برخی از این احساسات هستند.

مشکل اینجاست که، در موقعیتی با چنین آشوب روحی ناشی از کشف احتمال اینکه در حال زندگی با فردی معتاد هستید، باید بتوانید مشخص کنید که آیا واقعا نوجوان شما مواد مصرف می کند یا اینکه شما زیادی منفی باف هستید. بستن درها، تغییرات مداوم در روحیه، یا پنهان کاری می توانند صرفا رفتارهای معمول یک نوجوان برای دفاع از حریم خصوصی خود باشند، ولی همچنین می توانند نشانه هایی باشند از مسئله ای ناگوار. اما چگونه حقیقت را دریابیم؟

جواب ساده ای برای این سوال وجود ندارد، اما راه هایی وجود دارند تا بتوانید مشخص کنید که آیا فرزند شما مواد مصرف می کند.

باید از او بپرسید

مستقیم ترین راه برای خلاص شدن از نگرانی ها این است که از فرزند خود مستقیما بپرسید. این بهترین قدم ابتدایی است اگر نگران مصرف مواد مخدر توسط فرزند خود هستید. اما پیش از آنکه این کار را انجام دهید، باید به مسائل زیر توجه داشته باشید:

  • باید دلایل روشن و منطقی برای اینکه چرا فکر می کنید نوجوان مواد مصرف می کند، داشته باشید. نمونه های مشخصی داشته باشید که بتوانید به آنها استناد کنید.
  • برای پیامد های احتمالی آماده باشید، اگر قبول کردند که مواد مصرف می کنند، چه خواهید کرد و چه خواهید گفت؟ اگر خشمگین و احساساتی شدند چه خواهید کرد؟
  • چگونه این مسئله را به آنها انتقال خواهید داد که بیشتر نگران او هستید و می خواهید به او کمک کنید تا اینکه او را تنبیه و مجازات کنید؟

اگر نمی دانید چگونه مسئله را با فرزند خود مطرح کنید، پرسیدن این که مصرف مواد مخدر چقدر در مدرسه شایع شده است می تواند شروع خوبی باشد، یا این که نظر دوستان او در باره ی مصرف مواد مخدر والکل چیست؟ نوجوانان بیشتر مایل هستند درباره ی دیگران صحبت کنند تا خودشان. این گفت وگو به شما نگرشی از گرایش های و عادات دوستان و همسالان فرزند شما خواهد داد و همچنین دیدی بهتر از زمینه ی فکری خود او پیدا خواهید کرد.

اگر احساس کردید بحث زیادی کشدار شده و چیز بیشتری متوجه نمی شوید، می توانید گفت و گو را با پرسیدن این که آیا آنها تابحال در حظور او الکل یا مواد مخدر مصرف کرده اند، و سپس بررسی کنید که آیا کسی به او مصرف مواد مخدر را پیشنهاد داده است یا خیر. اگر پاسخ او مثبت بود، شما می توانید بپرسید که آیا امتحان کرده اند، و این که آیا بیشتر از یک بار اتفاق افتاده است و سوالاتی از این دست را بپرسید. پس شما نقطه ی اتکایی برای مطرح کردن نگرانی بزرگتر خود در مورد احتمال مصرف مداوم او و مشکل احتمالی دارید.

علارغم تلاش شما، اما این احتمال وجود دارد که بخشی از حرف های او و یا تمام آن دروغ باشد. اگر فکر می کنید انکار کردن های نوجوان حقیقت ندارد به آنها دوباره گوشزد کنید که چرا فکر می کنید که آنها حقیقت را بیان نمی کنند، و به آنها به آنها فرصت دهید تا پذیرفته و یا نگرانی شما را برطرف سازند.

همچنین این مسئله اهمیت دارد که آنها را متوجه کنید که اگر بپذیرند که مشکلی وجود دارد تحمل شنیدن آن را دارید، اما اگر دروغ بگویند مشکلات دیگری در رابطه ی شما با او به وجود خواهد آمد. در نهایت اگر نمی خواهند و یا نمی توانند حقیقت را برای شما بیان کنند، کار زیادی برای وادار کردن او از دست شما ساخته نخواهد بود (بسیاری از بزرگسالان با مشکل اعتیاد به مواد مخدر زمان طولانی را صرف دروغ گفتن به خود و دیگران می کنند).

اگر پذیرفتند که مواد مخدر مصرف می کنند، بنابراین اولین پاسخ شما تشکر از صداقت او خواهد بود. پاسخ بعدی به او نباید پرسیدن”چرا؟” باشد، بلکه بجای آن چیزی شبیه به “این موضوع خیلی مرا نگران می کند، از این کاری که انجام می دهی چه احساسی داری؟” بهتر خواهد بود، چنین پاسخی از طرف شما توانایی شما برای ایستادگی در برابر این حقیقت را به نمایش می گذارد، و زمینه را برای ادامه ی گفت و گو فراهم می سازد.

توجه داشته باشید که با اینکه دروغ گفتن در باره ی مصرف مواد مخدر معمول است، برخی اوقات والدین به شدت نگرانند که فرزند آنها به دروغ مصرف مواد مخدر را انکار می کنند، در حالی که اینگونه نیست و نوجوان حقیقت را بیان کرده است. اگر پاسخ او در باره ی کارهایی که شک شما را برانگیخته اند قانع کننده باشند سعی کنید آنها را باور کنید.

از نزدیکتر مسئله را بررسی کنید

اگر هنوز شک شما برطرف نشده است، و نوجوان نیز مصرف مواد مخدر را همچنان انکار می کند، بنابراین شما باید از نزدیکتر این مسئله را بررسی کنید.

برخی از کارهایی که می توانید انجام دهید از این قرار هستند:

  • با معلمان او صحبت کنید و ببینید که آیا آنها متوجه موضوعی شده اند.
  • مراقب پول های خود باشید و دسترسی او را به پول ها مورد توجه قرار دهید
  • به تغییرات در هزینه های آنها توجه کنید
  • هنگامی که از خانه بیرون می رود بررسی کنید که به جایی رفته باشد که به شما گفته است، برای مثال می توانید با والدین دوست او تماس گرفته و مطمئن شوید که به آنجا رفته است.
  • اتاق او را بگردید (با او صادق باشید و با صراحت در حضور آنها این کار را انجام دهید و یا به آنها بگویید که اتاق او را گشته اید). حریم خصوصی برای نوجوان اهمیت زیادی دارد، و نباید برای مسائل غیر ضروری آن را نقض کرد، اما خطری که در این موضوع و جود دارد این کار شما را توجیه می کند.

علایم استفاده از مواد مخدر

علایم بسیار متنوع و متعددی برای استفاده از مواد مخدر وجود دارند، اما در عین حال بسیاری از این علایم می توانند جزء ویژگیهای معمول دوره ی نوجوانی نیز باشند، برای مثال کم توجهی به نظافت فردی، تغییر حالات روحی و غیره. چیزی که شما باید به دنبال آن باشید تغییراتی هستند که برای نوجوان شما غیر طبیعی باشند. شما باید بیشتر یک یا دو علامت مشاهده کنید، زیرا مصرف مداوم مواد مخدر معمولا علائم متعددی را به وجود می آورند.

در زیر به تعدادی از علایم مصرف احتمالی مواد مخدر اشاره شده است. باید توجه داشته باشید که این علایم به هیچ وجه کامل، جامع، و قطعی نبوده و صرفا جنبه ی راهنمایی دارند:

رفتارها

  • تغییرات ناگهانی در روابط، دوستان، و عادات.
  • تغییر در روحیات یا ثبات عاطفی
  • رفتارهای غیر محترمانه و آزار دهنده
  • خنده های بی دلیل
  • رفتارهای خصمانه، عصبی، و عدم همکاری
  • اشتیاق به موسیقی، لباس پوشیدن و پوسترهای مربوط به سبک زندگی مرتبط با مشروبات الکلی و مواد مخدر.
  • پرهیز از تماس چشمی
  • پنهان کاری
  • ناتوانی در سخن گفتن به گونه ای که قابل فهم باشد، یا سخنرانی های آتشین و پر حرارت
  • بیش فعالی
  • خستگی یا بی حالی غیر معمول
  • دوره هایی همراه با بی خوابی یا داشتن انرژی مضاعف، و پس از آن دوره های طولانی اسارت در خواب
  • اشتهای شدید و پرخوری ناگهانی
  • چشم های قرمز، تنگی یا گشادی بیش از حد مردمک های چشم
  • نرسیدن به خود و داشتن ظاهری به هم ریخته
  • سوختگی یا سیاهی انگشتان یا لب ها
  • وجود زخم ها و خراشیدگی هایی که توضیحی برای آن ندارند
  • پدیدار شدن خطوط برروی بازوها یا پاها
  • لرزش، رعشه، و سخن گفتن بی معنی یا نا مفهوم
  • نداشتن هماهنگی، تعادل، و شلختگی
  • بوهای غیر معمول در بازدم، بدن، یا لباس ها.

شرایط

  • کم شدن پول از کیف شما
  • نوجوان هیشه با کمبود پول مواجه است
  • ناپدید شدن برخی از داروها
  • افزایش استفاده از رایحه ها و خوش بوکننده ها
  • استفاده بیش از حد از قرص های نعنا و خوشبو کننده های دهان، و دهان شورها
  • قفل بودن در اتاق نوجوان
  • تغییر گروه دوستان
  • مدرسه گریزی یا بی علاقه شدن به مدرسه
  • از دست دادن علاقه به فعالیت های فوق برنامه، سرگرمی ها یا ورزش
  • شکایت و گلایه از معلمان یا همکاران
  • تماس های تلفنی یا بیرون رفتن های مخفیانه

اگر اطمینان پیدا کردید که نوجوان مواد مخدر مصرف می کند

اگر با اعتراف نوجوان و یا صرفا با اتکا به شواهد زیاد موجود به این نتیجه رسیدید که نوجوان شما اقدام به مصرف مواد مخدر می کند، باید تصمیم بگیرید چه کاری در این باره انجام دهید. این کار بسیاری از مواق می تواند پیچیده و دشوار باشد، و بسته به موقعیت ها میزان پیچیدگی و دشواری آن نیز متفاوت است.

برخی مسائل که هنگام تصمیم گیری درباره ی انجام اقدامات لازم در چنین موقعیت هایی باید مورد توجه قرار گیرند:

  • آیا نوجوان در مرحله ی استفاده ی تفریحی از مواد مخدر است یا به صورت مداوم از این مواد استفاده کرده و در نتیجه در حال گرفتار شدن به اعتیاد بوده یا اینکه او هم اکنون فردی معتاد است؟
  • آیا نوجوان صادقانه به سوالات شما پاسخ می دهد؟ بسیاری از از معتادان، از جمله افراد بالغ، به سختی می توانند بپذیرند که برای خود یا دیگران مشکل ایجاد کرده اند.
  • انگیزه ی نوجوان از مصرف مواد مخدر چیست؟ آیا در نتیجه ی ارتباطات اجتماعی و همسالان به مصرف مواد مخدر روی آورده است، یا اینکه برای سازگاری با مشکلات و مسائلی بسیارعمیقتر به مصرف آنها روی آورده است؟
  • در صورتی که شما معتقد هستید برای حل این مشکل نیاز به کمک گرفتن از یک متخصص وجود دارد، تا چه میزان نوجوان مایل به انجام این کار است؟

اگر نوجوان هنوز در مرحله ی استفاده ی تفریحی از مواد مخدر است، و تنها گاه به گاه مواد مخدر مصرف می کند، ممکن است بتوان از طریق ایجاد محدودیت ها و پیامد های مشخص نقض آن محدودیت ها، احتمال بازگشت فرزند شما به مصرف مواد مخدر را از بین برد.

اما اگر او به صورت مداوم به مصرف مواد مخدر می پردازد برای کمک به او نیاز به برداشتن گام های بزرگتری دارید و در این راه باید از یک متخصص کمک بگیرید. اگر نمی دانید این کار را از کجا شروع کنید و اطلاعی در این زمینه ندارید می توانید با پزشک خانواده خود مشورت کنید.

صرف نظر از هر راهی که انتخاب کنید، ابتدا این مسئله بسیار حائز اهمیت است که نوجوان را قانع کنید که به کمک نیاز دارد و مایل به همکاری باشد. اما انجام این کار به سادگی گفتن آن نیست و ممکن است اندکی به زمان نیاز داشته باشد، اما برای ایجاد تغییرات ماندگار و همیشگی، پذیرش مسئولیت مشکل خود توسط نوجوان بسیار حیاتی است.

منبع : مصرف مواد مخدر در نوجوانان