فرایند اجتماعی شدن کودک |سرانجام بد کودکان منزوی

فرایند اجتماعی شدن کودک ( راهنمای روان شناختی)

فرایند اجتماعی شدن کودک یا همان جامعه پذیری مرحله ای مهم در رشد انسان به حساب می آید و اولین محیط اجتماعی که کودک با آن ارتباط برقرار می کند خانواده می باشد و برقراری ارتباط با والدین اولین نیاز اجتماعی کودک شناخته می شود.

و زمانی که کودک با پدر و مادر خود ارتباط برقرار می کند احساس امنیت و خوشحالی می کند و با ادامه این روند سطح روابط اجتماعی کودک در آغوش خانواده گسترش می یابد و بعد وارد اجتماعی دیگری مانند جامعه، اقوام و دوستان می شود.

اگر والدین نسبت به اجتماعی شدن فرزندان آگاهی و شناختی کاملی داشته باشند فرایند اجتماعی شدن برای فرزندان هموارتر خواهد شد و به این منظور در این مقاله به معرفی فرایند اجتماعی شدن کودک پرداخته ایم  و در صورتی که احساس می کنید کودک شما کمتر اجتماعی می باشد و بیشتری به گوشه گیری تمایل دارد در این هنگام حتما به مشاوره کودک مراجعه کنید و از او کمک بخواهید.

فرایند اجتماعی شدن کودک، نقطه آغاز

روانشناسی کودک در ابتدا بسیار مهم می باشد و والدین باید اطلاعات کاملی در مورد آن داشته باشند و با روانشناس متخصصی در ارتباط مستمر قرار بگیرند، و بر اساس نظر پژوهشگران تاثیر پذیری کودک از همان قبل تولد آغاز می شود به گونه ای که کودک در شکم مادر سطحی از درک و فهم را دارد و از آن تاثیر می پذیرد اما بعد از تولد و خروج از رحم این سطح بسیار گسترده تر می شود زیرا  کودک با محیط خارج به صورت مستقیم ارتباط می گیرد. در این هنگام علاوه بر تاثیر پذیری کودک فرصت تاثیرگذاری را به دست می آورد و با محیط خارج تعاملاتی را برقرار می کند و در این شرایط هر فعالیت که خانواده و افراد نسبت به کودکشان انجام می دهند بر روی رشد او تاثیر می گذارد.

به عنوان مثال صحبت کردن با کودکی که هنوز زبان باز نکرده است باعث می شود تا مهارت های ارتباطی او توسعه یابد و تعامل کودک با محیط اطراف به مرور زمان شامل محیط بزرگ تری می شود به عنوان مثال در سن دو سالگی علاوه بر این که از مصاحبت با پدر و مادر لذت می برد تمایل دارد تا به بازی با کودکان دیگر بپردازد و با آن ها سرگرم شود.

فرآیند اجتماعی شدن کودک هیچگاه قطع نمی شود ولی تا سن خاصی برای افراد یکسان می باشد و با سرعت بیشتری ادامه می یابد و بعد از آن سرعتش کندتر می شود. در نتیجه فرایند اصلی اجتماعی شدن کودک به معنی تاثیرگذاری و تاثیر پذیری او از محیط های اطراف از همان ابتدای تولد شروع می شود و تا پایان عملکرد مغز ادامه می یابد، و همچنین بیان شده است که پرورش مهارت های ارتباطی کودک در طول زمان به فرایند اجتماعی شدن او کمک بسیاری می کند.

فرایند اجتماعی شدن کودک، دوران اوج

دوران ۱ تا ۷ ماهگی کودک

میزان تاثیرپذیری کودک از یک ماهگی تا ۳۶ ماهگی در اوج می باشد و دوران یک  ماهگی دورانی است که کودک ارتباط سمعی و بصری خود را در آن تقویت می کند و زمانی که با او صحبت می کنید باید به چشمانش نگاه کنید و با او ارتباط بصری برقرار کنید و همچنین برای کودکتان ملودی شاد و آرام بخش بگذارید تا گوشش از صداهای اضافی خالی شود.

پس از این دوران در زمان سه ماهگی کودک آن توانایی هایی که یاد گرفته است را به کار می گیرد و وقت زیادی را صرف تماشای محیط اطرافش می کند و در این دوران کودک تمایل دارد محیطی که در آن قرار دهد را توسعه دهد و با آن ارتباط برقرار کند.

در سن چهار ماهگی نتیجه این تلاش را می بیند و در این دوران سعی می کند تا محیط ارتباطی خود را توسعه دهند و در سن هفت ماهگی مهارت های ارتباطی او فزایش می یابد کودکان در این سن تمایل خاصی به بازی با همسالان خود نشان نمی دهند و دوست دارند بیشتر وقتشان را صرف شناخت و الگوبرداری از محیط اطراف نمایند. همه این موارد به تنهایی نشان دهنده سلامت نوزاد می باشد.

فرایند اجتماعی شدن کودک، دوران ۱۲ ماهگی و ۲۳ ماهگی

در سن ۱۲ ماهگی کودک به خانواده اش وابسته می شود و هنگامی که از پدر و مادر و نزدیکان دور شود احساس نگرانی می کند و بعد از این دوران در سن ۲۳ ماهگی مهارت های اکتسابی او فعلیت پیدا می کند و به مرحله ظهور می رسد در این زمان او فرصت انتخاب همنشین و دوست را پیدا می کند و با آزادی بیشتری نسبت به دوره قبل وارد اجتماع می شود. اگر خانواده بر روی این دوره ها شناخت داشته باشد می تواند کودک را همراهی کند که بسیار تاثیرگذار و نتیجه بخش خواهد بود.

دوران ۲۴ تا ۳۶ ماهگی

در این سن کودک کاملا خود محور می باشد و دوست ندارد به جای دیگران باشد و تصور می کند که دیدگاه دیگران نسبت به خودش همین می باشد در سن ۲ تا ۳ سالگی کودک بعضی چیزها را مانند رعایت کردن بازی و تقسیم کردن چیزها با دیگران را می آموزد و والدینش در این یادگیری به او کمک می کنند و این مسائل باعث می شود تا رشد شناختی کودک افزایش یابد.

بهبود فرایند اجتماعی شدن کودک

بر اساس مطالبی که در بالا گفته شده است پدر و مادر هر چه نقش تکمیلی خود را بهتر بازی کنند نتیجه به دست آمده برای کودک مطلوب تر خواهد بود، برقرار کردن ارتباط مستمر با کودک از طرف خانواده اولین نیاز اساسی کودک می باشد و هر چه کیفیت این ارتباط بیشتر باشد نتیجه به دست آمده صحیح تر و مطلوب تر خواهد بود، همچنین خانواده ها اگر محیط امن اطراف کودک را افزایش دهند در اجتماعی شدن کودک تاثیر بسیاری خواهند داشت  و دعوت شدن دوستان و نزدیکان و برقراری روابط اجتماعی بیشتر راهی برای رسیدن به این مطلوبیت می باشد.

همچنین اگر کودکان در محیط های گروهی شرکت داشته باشند توانایی اجتماعی آن ها زودتر پیشرفت می کند و در تعامل با گروه های دیگر، اهمیت خانواده برای کودک بیش از پیش برجسته خواهد شد.

فرایند اجتماعی شدن کودک، وظایف والدین

به خاطر داشته باشید که رشد شخصیتی و فرایند اجتماعی کودکان اهمیت بسیاری دارد و به حمایت کامل و صحیح شما مرتبط می شود تا در این مسیر موفق تر عمل کند پس سعی کنید وظایف خودتان را در این مسیر فراموش نکنید و به بهترین شکل حامی فرزندتان باشید. هم چنین علاوه بر پدر و مادر دیگر اعضا که با کودک در ارتباط هستند مانند پدربزرگ ها و مادر بزرگ ها و خواهر و برادر و دیگر اقوام نقش بسیاری در رشد و پیشرفت جنبه های اجتماعی دارند و با توجه به این موضوع بهتر است در همه مراحل رشد کودک از مشاور کمک بگیرید تا راهکارهای لازم را به شما ارائه دهد و در این زمینه شما را راهنمایی کند.

در این زمینه مرکز مشاوره ستاره ایرانیان با داشتن مشاورانی برجسته می تواند بسیار به شما کمک کنند تا اصول و راهبردهای اصلی و کاربردی را فرا بگیرید و به اجتماعی شدن کودک تان کمک کنید و در صورتی که کودکتان به دلایل مختلف منزوی و گوشه گیر است و تمایل ندارند با دیگران ارتباط برقرار کنند از مشاوران کمک بگیرید تا همه جوانب را مورد بررسی قرار دهند و به والدین کمک کنند تا مشکل را به طور صحیح تشخیص دهند و روند درمان را به درستی طی کنند.

همچنین مشاوران به صورت تلفنی، اینترنتی به مراجعان امکان می دهد تا از خدمات بهره مند شوند و در کمترین زمان از بروز ترین متخصصین استفاده کنند.

منبع : فرایند اجتماعی شدن کودک |سرانجام بد کودکان منزوی

ازدواج با زن مطلقه| نکاتی که باید بدانید

طلاق پدیده ای اجتماعی است که در سال های اخیر نسبت به گذشته افزایش چشمگیری داشته است و به مانند قبل یک تابو محسوب نمی شود. فردی که به هر دلیلی از همسر سابق خود جدا شده است بازهم حق زندگی دارد و می تواند مجددا اقدام به تشکیل زندگی مشترک کند، بنابراین دیگران نیز باید این مسئله را درک کنند و سعی کنند دیدگاه معقولانه و دور از قضاوتی به ازدواج با زن مطلقه داشته باشند.

بسیار پیش می آید که فرصت آشنایی با فردی پیش می آید که موقعیت بسیار مناسبی دارد اما تنها به این دلیل که او مطلقه است تردید سراسر وجود انسان را می گیرد اما چنین طرز تفکری کاملا اشتباه است. نیاز است این را بدانیم که طلاق در بسیاری از مواقع از بروز اتفاق های بدتر جلوگیری می کند و لزوما هر فردی که تجربه طلاق داشته است مشکل دار نیست به همین دلیل ما در این مقاله با عنوان ازدواج با مطلقه قصد داریم جنبه های مختلف این نوع ازدواج ها را با فرض اینکه یک نفر مجرد و دیگری مطلقه است را بسنجیم.

مزایا و معایب ازدواج با زن مطلقه

اگر شما قصد دارید با فردی مطلقه ازدواج کنید یا پیشنهاد ازدواج از سمت فردی مطلقه دارید نیاز است که به موارد زیر توجه کنید:

1. عجولانه تصمیم نگیرید

عجله داشتن در هیچ زمینه ای به هیچ عنوان درست نیست. حال تصور کنید که در حال تصمیم گیری در مورد مسئله ای مهم مثل ازدواج دارید در این امر نیاز است نهایت دقت را به کار بگیرید و از هر گونه تصمیم و اقدام عجولانه ای خودداری کنید. اگر به عنوان یک مرد از خانمی خوشتان آمده که مطلقه است یا به عنوان یک خانم از سمت آقایی مطلقه پیشنهاد ازدواج دارید حتما تمام جوانب را بسنجید. دقت کنید که طلاق به دلایل مختلفی می تواند اتفاق افتاده باشد این دلایل می توانند مشکلات شخصیتی و رفتاری یکی از زوجین باشد و یا می تواند عدم تفاهم بین زوجین باشد. 

بنابراین نباید دیدگاه صفر و صدی نسبت به این مسئله داشته باشید، مثلا اگر با فردی مطلقه با هدف ازدواج ملاقات داشتید و از او خوشتان آمده نباید بدون فکر اقدام کنید و بگویید که «او هیچ مشکلی ندارد، این مسئله مسئله مهمی نیست پس من حتما با او ازدواج می کنم»، همچنین نباید نسبت به او به دید کاملا منفی نگاه کنید و نباید به دلیل مطلقه بودنش سریع احساستان را سرکوب کنید و از ازدواج با او منصرف شوید بلکه نیاز است که سعی کنید صبور باشید، دقت خود را بالا ببرید و سعی در شناخت او داشته باشید. طبیعتا حساسیت چنین ازدواجی بالاتر است و به دقت بیشتری نیاز دارد بنابراین نیاز است این مسئله را در نظر بگیرید و به خودتان و فرد مقابل زمان بدهید.

2. سعی کنید بدون قضاوت و پیشداوری او را بسنجید

در دوره آشنایی با او سعی کنید بدون هیچگونه سوء برداشتی به شناخت او بپردازید. یعنی تصور نکنید که چون او مطلقه است باید بسیار ریز بین باشید و کوچکترین رفتار او را با دید منفی تفسیر کنید و به گونه ای با او رفتار نکنید که این حس به او دست دهد که فرد گناهکاری است که باید خودش را به شما ثابت کند، شما دو انسان هستید که به قصد ازدواج با یکدیگر در حال طی کردن دوره آشنایی هستید و نیاز هست که بر اساس ملاک های ذهنی تان برای کسب شناخت از یکدیگر نهایت دقت را به کار بگیرید. اما با این حال نیاز است سوالاتی را از او بپرسید و مسائلی را مورد بررسی قرار دهید که در ادامه به آن ها اشاره خواهیم کرد.

سوالات خواستگاری از زن مطلقه

سوالات زیر به شما کمک می کند تا همسر آینده خود را بهتر بشناسید:

1. در مورد علت طلاق او سوال بپرسید

این حق شماست که علت طلاق او را بدانید و او نیز وظیفه دارد صراحتا در مورد این موضوع با شما صحبت کند و به ابهامات و سوالات ذهنی شما پاسخ بدهد. یکبار برای همیشه بپرسید و دیگر مستقیما روی این مسئله تمرکز نکنید بلکه در طول دوره آشنایی او را بسنجید و ببینید که آیا حرف و عملش با یکدیگر همخوانی دارد یا نه. هر سوالی که دارید بپرسید و به نحوه پاسخگویی او نیز دقت کنید.

 اگر در صحبت هایش فقط از همسر سابقش بد می گوید و همسرش را مقصر صد در صد می داند باید کمی دقتتان را بیشتر کنید چون تا این حد حق به جانب بودن نشان دهنده این است که فرد نقش خودش را در زندگی مشترک نادیده گرفته است و مسئولیت اشتباه های خودش را نمی پذیرد.

2. از قطعی شدن طلاق او اطمینان حاصل کنید

دقت کنید که طلاق رسمی بین او و همسرش صورت گرفته باشد. اگر که هنوز مراحل اداری طلاقش طی نشده و طلاق رسمی بین او و همسرش صورت نگرفته بود از ادامه ارتباط با او خودداری کنید، چون او در حال حاضر هم یک فرد متاهل است و تا زمانی که به طور کامل زندگی مشترکش با همسرش تمام نشده نمی توانید روی او حسابی باز کنید چون هر لحظه ممکن است همسر فرد تصمیم به برگشت بگیرد.

3. به این مسئله دقت کنید که چه مدت از طلاقش می گذرد

طلاق فرایندی است که به هر دلیلی که اتفاق افتاده باشد می تواند اثرات منفی زیادی را از خود به جای بگذارد و فشار روانی زیادی را به فرد وارد کند، به همین دلیل نیاز است که فرد بعد از طلاق مدتی را به خود زمان بدهد تا بتواند با اتفاق پیش آمده در زندگی اش کنار بیاید و بعد برای طلاق اقدام کند در غیر اینصورت ممکن است با انبوهی از احساسات منفی و تعارضات حل نشده، قصد شروع زندگی مشترک با شما را داشته باشد و این مسئله می تواند شما را اذیت کند، بهتر است حداقل یک سال از زمان طلاق وی گذشته باشد و فرد توانسته باشد به طور کامل مشکلات و تعارضات پیشین را برای خود حل کرده باشد.

4. در مورد میزان ارتباط فعلی و آینده او با همسرش سوال کنید

دقت داشته باشید که این فرد مدتی را با همسر سابقش زندگی می کرده و در حال حاضر با وجود اینکه جدا شده اند ممکن است در مورد یکسری از مسائل نیاز باشد که گاهی با یکدیگر در ارتباط باشند به خصوص اگر آن ها صاحب فرزند باشند حتما مواقعی پیش می آید که نیاز باشد همسر آینده تان و همسر سابقشان با یکدیگر صحبت کنند. بنابراین در این مورد از فرد مقابل تان سوال کنید و این مسئله را مورد بررسی قرار دهید که آیا ارتباطشان به طور کامل با یکدیگر قطع شده یا خیر و آیا نیاز است که در آینده با یکدیگر در ارتباط باشند یا نه!

5. اگر فرد مقابل شما صاحب فرزند است در مورد خصوصیات و خلق و خوی فرزندش از او سوال کنید و اطلاعات لازم را در مورد حضانت فرزند به دست آورید

دقت داشته باشید که فرزند هر انسانی عزیزترین فرد زندگی اش است بنابراین اگر شما قصد ازدواج با فردی مطلقه را دارید که صاحب فرزند می باشد بسیار مهم است که بتوانید حضور فرزندش را در زندگی همسرتان بپذیرید و به احساسات همسرتان احترام بگذارید. همچنین نوع برقراری ارتباط شما با فرزند همسرتان نیز بسیار مهم است چون همین امر می تواند روی رابطه شما با همسرتان تاثیر بگذارد.

 همانطور که گفتیم فرزند هر انسانی عزیزترین فرد زندگی او است و اگر شما نتوانید با همسر فرزندتان ارتباط مطلوبی برقرار کنید و نتوانید حضور و وجود او را در زندگی تان بپذیرید ممکن است همسرتان نیز از شما دلخور شود و بین تان اختلاف ایجاد شود. بنابراین در مورد خلق و خوی فرزندش از او سوال بپرسید و سعی کنید اطلاعات لازم را در مورد او کسب کنید و این مسئله را بسنجید که آیا روحیه و شخصیت شما به گونه ای هست که بتوانید با او کنار بیایید و با محبت با او رفتار کنید یا خیر. نیاز است که در مورد مسئولیت سرپرستی فرزند نیز با فرد مقابل تان صحبت کنید و ببینید که آیا قرار است کودک با شما زندگی کند یا با همسر سابق ایشان، که البته در هر دو صورت بازهم نیاز است که شما بتوانید با وجود این کودک کنار بیایید.

6. در مورد مخارجی که ممکن است بر عهده ایشان باشد از او سوال کنید

ممکن است فرد مورد نظر شما مجبور باشد ماهانه مبلغی را به عنوان مهریه به همسر سابقش بپردازد و یا هزینه هایی را بابت مایحتاج کودک به همسر سابقش بپردازد، در این مورد نیز سوال کنید و این مسائل را برای خودتان روشن کنید.

7. حتما به مشاور پیش از ازدواج مراجعه کنید

در کنار پرسش در خصوص این موارد نیاز هست که به لزوم مراجعه به مشاور پیش از ازدواج توجه کنید. دقت کنید که شما برای کسب شناخت متقابل از یکدیگر نیاز به دریافت راهنمایی از فردی دیگر که متخصص در این زمینه باشد دارید. مراجعه به مشاور می تواند به شما کمک کند تا مشکلات شخصیتی که ممکن است از چشم شما دور مانده باشد یا توجه زیادی به آن نکرده باشید برای شما مشخص شود، همچنین مشاور می تواند به شما کمک کند تا این مسئله را بسنجید که آیا افراد مناسبی برای یکدیگر هستید یا خیر.

در کنار پرسیدن سوال های مهم از فرد مقابل تان نیاز است که به یکسری از مسائل نیز توجه کنید:

  • یادتان باشد که فرد مقابل تان ممکن است تجربه تلخی از زندگی گذشته خود داشته باشد به همین دلیل برای اینکه بتواند به شما اعتماد کند به زمان نیاز دارد، بنابراین به او زمان بدهید و نهایت تلاش تان را برای جلب اعتماد او به کار بگیرید.
  • این امکان نیز وجود دارد که در ابتدا مدام در ذهنش شما را با همسر سابق خود مقایسه کند و این امر کاملا طبیعی است ولی به مرور کاهش پیدا می کند.
  • تحت تاثیر اتفاقات گذشته او ممکن است کمی محتاط تر و حساس تر باشد و همین مسئله ممکن است شما را اذیت کند بنابراین اگر توانایی درک و همدلی بالایی ندارید نیاز است که این توانایی ها را در خودتان تقویت کنید.

اما در کنار این مسائل ازدواج با فرد مطلقه می تواند جنبه های مثبتی نیز داشته باشد که اشاره کردن به آن ها خالی از لطف نیست:

  • گذراندن یک زندگی مشترک و تجربه مشکلات زناشویی از او فردی پخته تر به عمل آورده به همین دلیل او ممکن است تجربه هایی داشته باشد که این تجربه ها در موفقیت رابطه زناشویی تاثیر بسزایی داشته باشد.
  • با توجه به اینکه او یکبار در زندگی مشترک خود شکست خورده است اینبار بیشتر مراقب زندگی خود خواهد بود و احتمالا برای حفظ زندگی خود تلاش بیشتری می کند.
  • اگر شما قصد ازدواج با خانمی مطلقه را دارید او احتمالات توقعات کمتری از شما دارد و به دنبال تجملات بیش از حد نیست.
  • اگرچه در این مورد نمی توان به طور قطعی سخن گفت ولی در صورت ازدواج با مرد مطلقه این احتمال وجود دارد که فرد به ثبات اقتصادی و وضعیت مالی نسبتا مطلوبی رسیده باشد به این دلیل که او یک زندگی مشترک را پشت سر گذاشته و احتمالا از نظر شغل و درآمد به خودکفایی و استقلال رسیده است و این چیزی است که یک پسر جوان مجرد ممکن است نداشته باشد.

در کنار تمام مواردی که شرح داده شد نیاز است به این مسئله توجه کنید که افراد با یکدیگر تفاوت دارند و تا زمانی که برای شناخت فرد مقابل تان زمان نگذارید نمی توانید به طور قطعی در مورد مناسب بودن یا نبودن او قضاوت کنید، اما اگر در طی ارتباط با او متوجه شدید که او نشانه هایی از مشکلات رفتاری یا شخصیتی دارد و یا رفتارهایی دارد که برای شما عجیب است و از زندگی گذشته اش بسیار مبهم صحبت می کند، بهتر است از او فاصله بگیرید و از ازدواج با او صرف نظر کنید اما اگر در برخورد با او متوجه شدید که او تمام تلاشش را برای جلب اعتماد شما به کار می گیرد و در ارائه اطلاعات به شما بسیار واضح عمل می کند به او و خودتان فرصت دهید تا بتوانید شناخت مطلوبی از یکدیگر کسب کنید.

منبع : ازدواج با زن مطلقه| نکاتی که باید بدانید 

اعتیاد به الکل | یک روزه الکل را ترک کردم

اعتیاد به الکل | نشانه ها، علل و درمان اعتیاد به الکل

نشانه های اعتیاد به الکل چه می باشد؟ الکل از مواد اعتیاد آور به حساب می آید و قدرت اعتیاد آوری آن« از دیگر مواد کمتر نیست و باعث می شود تا تاثیر عملکرد بدن کاهش یابد و به همین دلیل جز مواد کند کننده دسته بندی می شود، بنابراین الکل بر روی مغز این افراد اثر می گذارد و سرعت پردازش اطلاعات در ذهنش کم می شود و عکس العمل های کندتری در موقعیت ها از خود نشان می دهد، بریده بریده سخن گفتن، سخت راه رفتن از نشانه های اعتیاد به الکل می باشد.

برای آن که در این زمینه اطلاعات بیشتری کسب کنید و آگاهی شما در مورد الکل افزایش یابد این مقاله را تا انتها مورد مطالعه قرار دهید.

چه زمانی مصرف الکل اعتیاد محسوب می شود؟

افرادی که الکل استفاده می کنند و به آن اعتیاد دارند تحت عنوان الکلیسم شناخته می شوند، سالانه تعداد زیادی از افراد هستند که به آن وابسته شده اند و تحت تاثیر آن قرار گرفته اند، بسیاری از افراد هستند که از نوشیدنی های الکلی استفاده می کنند اما در صورتی که اعتیاد اتفاق می افتد که فرد به صورت مکرر الکل استفاده کند و بدن او در مقابل الکل تحمل زیادی داشته باشد و در این صورت شخص دچار وابستگی جسمی و روانی شود. چون بدن فرد در برابر الکل تحمل دارد برای آن که لذت های قبلی را درک کند مجبور می شود میزان الکل مصرفی را افزایش دهد و در صورتی که به صورت مداوم میزان مصرف افزایش یابد بر شدت اعتیاد و وابستگی فرد افزوده می شود.

علائم اعتیاد به الکل

برای این که متوجه شوید آیا شما و اطرافیان تان به الکل وابسته شده است یا خیر علائم و نشانه های زیر را مورد بررسی قرار دهید، برای تشخیص نهایی باید از متخصص در حوزه اعتیاد کمک بگیرید و با او مشورت کنید:

  • افزایش میزان یا تعداد دفعات مصرف
  • ایجاد تحمل بسیار بالا در برابر تاثیرات الکل
  • نوشیدن الکل در زمان های نامناسب ( برای مثال فرد بعد از بیدار شدن اولین کاری که انجام می دهد نوشیدن الکل می باشد.)
  • اجتناب از رفتن به مکان هایی که نمی تواند در آن نوشیدنی های الکلی مصرف کند.
  • تغییر در روابط دوستانه، با افرادی دوست می شود که اهل مصرف الکل هستند.
  • پنهان کردن مصرف
  • وابستگی به مصرف الکل برای انجام عملکردهای روزانه
  • افزایش میزان خواب آلودگی، افسردگی و مشکلات هیجانی
  • درگیری با مشکلات قانونی و اداری مانند دستگیری و اخراج شدن از محیط کار

دلایل روی آوردن و اعتیاد به الکل

افرادی که به الکل وابسته می شوند تنها به خاطر دلیل خاصی نمی باشد بلکه علائم دست به دست هم می دهند تا باعث وابسته و معتاد شدن فرد شوند در زیر نمونه ای از دلایلی که باعث می شود فرد الکل مصرف کند، بیان شده است که عبارت اند از:

  • اختلالات خواب
  • اختلالات اضطرابی
  • اختلالات افسردگی
  • خود درمانی برای مشکلات هیجانی
  • عوامل وراثتی و ژنتیکی
  • فرار از مشکلات زندگی

اثرات کوتاه مدت اعتیاد به الکل

بعد از این که فرد الکل مصرف می کند وارد گردش خون می شود و از این طریق به مناطق مختلف بدن وارد شده و کارکرد آن مناطق را با اختلالاتی رو به رو می کند، شدت این اختلالات با توجه به میزان مصرف مواد در فرد متفاوت می باشد که در ادامه به برخی از اثرات مصرف می پردازیم.

  • عدم کنترل هیجانات
  • عدم حفظ چهارچوب های شخصی و اجتماعی
  • گرم شدن و افزایش دمای بدن
  • زیاد شدن اسید معده
  • تاثیر روی مخچه و ناهماهنگی در حرکات
  • ناتوانی در انجام حرکات دقیق
  • کند شدن واکنش ها به محرک های محیطی
  • بروز خشم و پرخاشگری
  • تاری دید
  • عدم پیوستگی صحبت ها و تفکر پراکنده
  • تهوع و سردرد
  • اثرات روی حافظه

اثرات بلند مدت اعتیاد به الکل

افرادی که به صورت مداوم و طولانی مدت از الکل استفاده می کنند به عوارض مزمنی دچار خواهند شد که سالیان سال فرد را درگیر خود  می کند و اگر از الکل طبی هم استفاده شود همین آثار و اثرات مخرب را به همراه خواهد داشت.

  1. هپاتیت الکلی

یکی از شایع ترین بیماری هایی که به خاطر اعتیاد به الکل در فرد به وجود می آید بیماری های کبدی می باشد، هپاتیت الکلی بیماری است که شخص به خاطر مصرف زیاد الکل به آن مبتلا می شود و درد هایی بی سابقه و نامعقولی در اطراف شکم، تب و یرقان نشانه ها و علائم این بیماری می باشند، در صورتی که از الکل به مدت طولانی استفاده شود، هپاتیت الکلی عوارض خطرناکی را به همراه خواهد داشت و ممکن است باعث مرگ شود و در صورتی که فرد مصرف الکل را قطع کند و به سراغ درمان برود می تواند بهبود یابد و بیماری را شکست دهد.

  1. سیروز کبدی

سیروز کبدی یکی از بیماری هایی است که به خاطر مصرف زیاد الکل به وجود می آید، که به زخم کبدی معروف می باشد، افرادی که به سیروز کبدی مبتلا هستند باید برای جلوگیری از مرگ مصرف مواد الکلی را قطع کنند، بیماری کبدی برگشت پذیر نمی باشد اما در صورتی که مصرف الکل متوقف شود شانس فرد برای زنده ماندن افزایش می یابد. تاکنون درمان های بسیاری برای این بیماری عنوان شده است اما در برخی موارد پیوند کبد تنها راه آن می باشد.

  1. اعتیاد به الکل، هپاتیت C

افرادی که به هپاتیت C مبتلا هستند در برابر عوارض مصرف الکل آسیب پذیر می باشند و در صورتی که به طور زیاد الکل استفاده کنند به بیماری هایی مانند سیروز کبدی و یا سرطان کبد مبتلا می شود و احتمال مبتلا شدن به بیماری های کبدی در آن ها افزایش می یابد.

  1. سرطان

افرادی که الکل استفاده می کنند و مصرف آن ها مداوم و زیاد می باشد بیش تر احتمال دارد گرفتار بیماری هایی مانند سرطان، به ویژه سرطان مری، دهان، گلو، حنجره، روده، رکتوم و سینه شوند.

  1. التهاب لوزالمعده

لوزالمعده قند خون را با ترشح انسولین تنظیم می کند و باعث می شود تا غذا به خوبی هضم شود، افرادی که به الکل اعتیاد دارند با مصرف الکل به لوزالمعده خود آسیب رسانده و منجر به شکل گیری بیماری التهاب لوزالمعده یا پانکراتیت می شوند.

پانکراتیت در صورتی که حاد باشد باعث به وجود آمدن درد های شکمی شدید کشنده می شود و اگر مزمن باشد دل درد های مزمنی را به همراه خواهد داشت و باعث می شود فرد دچار اسهال و وزن او به شدت کاهش یابد.

  1. آسیب به قلب

افرادی که به الکل اعتیاد دارند در کارکرد قلب آن ها اختلالاتی به وجود می آید و احتمال دارد دچار حملات قلبی، سکته و فشارخون شوند.

  1. کاهش سیستم ایمنی

اعتیاد به الکل ممکن است باعث کاهش و ضعف ایمنی شود و در این صورت فرد در برابر بیماری های گوناگون مقاومت کمتری داشته باشد و به سرعت مریض شود.

  1. اعتیاد به الکل، مغز

الکل اگر زیاد مصرف شود اثرات جبران ناپذیری را به همراه خواهد داشت و بر روی قدرت تصمیم گیری و رشد فرد تاثیر می گذارد، این امر در نوجوانان بیشتر نشان داده می شود و تاثیرات طولانی مدت و مخربی بر روی حافظه فرد مصرف کننده می گذارد که متاسفانه قابل جبران نخواهد بود، هم چنین افرادی که وابستگی آن ها به الکل زیاد است به طور متوسط ده سال از عمر آن ها کاسته می شود.

بیشترین میزان مرگ و میر از مواد مربوط به مواد الکلی می شود، از نوع دیگر بیماری هایی که الکل بر روی مغز و حافظه اثر می گذارد می توان به سندروم ورنیکه کورساکوف اشاره نمود، مادرانی که در دوران شیردهی و بارداری از الکل استفاده می کنند نیز برای کودک شان مشکلاتی مانند سندروم جنین الکلی را به وجود می آورند.

  1. اعتیاد به الکل، بروز مشکلات مرتبط با باروری

بر اساس تحقیقاتی که در زمینه اثرات بلند مدت الکل انجام شده است به این نتیجه رسیده اند که اعتیاد به این ماده باروری زنان و مردان را تحت تاثیر قرار می دهد و در نتیجه بارداری فرد با دشواری هایی رو به رو خواهد شد، البته این موضوع تنها به افرادی که الکل به صورت مداوم و طولانی استفاده می کنند مربوط نمی شود بلکه اگر به صورت تفریحی هم استفاده شود در باروری فرد ممکن است مشکلاتی را به وجود آورد.

  1. تغییرات رفتاری

افرادی که الکل مصرف می کنند به مرور زمان دچار تغییرات رفتاری می شوند و پرخاشگر شده و تحریک پذیری بالاتری را خودشان نشان می دهند، این مسئله ممکن است باعث به وجود آمدن اختلالات بین فردی شود و فرد دچار انزوا و گوشه گیری شود، به همین خاطر بسیار اهمیت دارد که فرد اعتیاد به الکل را ترک کند و علاوه بر سم زدایی بدن باید درمان های روان شناختی را برای اصلاح رفتارش انجام دهد تا رفتار های پرخاشگرانه او کنترل و درمان شود.

درمان اعتیاد به الکل

  1. قطع مصرف
  2. سم زدایی
  3. توان بخشی

اگر فرد تصمیم به ترک الکل گرفته است در این صورت باید روان درمانی به خوبی انجام شود و عواملی که باعث بروز این اعتیاد شده اند شناخته شوند و برای رفع آن اقداماتی انجام گیرد، در زمینه ترک اعتیاد مرکز ستاره ایرانیان خدماتی را ارائه می دهند تا به خوبی فرد فرایند ترک را انجام دهد.

پیشگیری از اعتیاد به الکل، توصیه هایی برای خانواده ها

بسیاری از خانواده ها به خصوص آن هایی که فرزند نوجوانی در خانواده دارند نگران هستند که فرزندشان وابسته به الکل و مواد شوند، در صورتی که نمی دانند چه روش هایی برای پیشگیری از الکل مناسب است در ادامه این مقاله توصیه هایی در این زمینه انجام می شود که خانواده ها باید آن ها را در نظر بگیرند:

  1. نظارت غیر مستقیمی بر دوستان فرزندتان داشته باشید

در دوران نوجوانی بیش از هر دوران دیگری فرد به گروه های دوستی اش اهمیت می دهد و هم چنین آن ها در این زمان حساسیت های بسیار زیادی را نسبت به مداخلات خانواده در زمینه انتخاب دوست نشان می هند و دلشان نمی خواهد که خانواده در روابط دوستی آن ها دخالتی داشته باشد در این صورت بهتر است که خانواده نظارت غیر مستقیمی داشته باشد تا مانع از به وجود آمدن رفتارهای پرخطر شود و پیشگیری های لازم را انجام دهد.

به عنوان مثال شما می توانید به خوبی از دوستان فرزندتان استقبال کنید و با خانواده آن ها آشنا شوید و هم چنین بعضی اوقات از آن ها بخواهید که به خانه شما بیایند و سعی کنید با خانواده هایشان آشنا شوید این کار باعث می شود تا دوستان فرزندتان را بشناسید و بر روابط دوستی آن ها نظارت داشته باشید.

  1. به فرزندتان آگاهی بدهید

بسیاری از نوجوانان در مورد الکل اطلاعات کافی ندارند، به خصوص در کشور ما الکل به صورت غیر قانونی به دست مردم می رود و افراد سودجو مواد غیر خوراکی را با الکل قاطی کرده و آن را در اختیار مردم قرار می دهند در این صورت مصرف این ماده عوارض جبران ناپذیری را به همراه خواهد داشت و باعث کوری یا مرگ فرد می شود، به همین دلیل لازم است تا فرزندتان در این زمینه آگاهی کافی را به دست آورد و اطلاعات او در این خصوص افزایش یابد.

  1. مهارت حل مسئله را به فرزندتان بیاموزید

یادگیری مهارت حل مسئله اهمیت بسیاری دارد و یکی از مهم ترین توانایی هایی است که مانع از مصرف مواد و الکل می شود، چرا که در حقیقت اعتیاد از نظر متخصصین نوعی حل مسئله ناسالم برای مشکلات زندگی می باشد و در صورتی که افراد نتوانند با مشکلات خود کنار بیایند و از پس رنج های زندگی عبور کنند به سمت موادی مانند الکل کشیده می شوند، در نتیجه اگر آن ها حمایت کافی از فرزندشان داشته باشند و روحیه حل مسئله در آن ها تقویت شوند خواهند توانست پیشگیری های لازم را انجام دهند تا وابسته به مواد نشوند.

  1. اعتماد به نفس او را تقویت کنید

به گونه ای با فرزندتان رفتار کنید که اعتماد به نفس در او تقویت شود و در صورتی که فرزندتان را مورد انتقاد قرار دهید و یا او را با دیگران مقایسه کنید به اعتماد به نفس فرزندتان آسیب می زنید و صدمات روحی به او وارد می شود در این صورت باید رفتارهای مانند سرزنش کردن، توهین و تحقیر فرزندان را در دوران کودکی و نوجوانی انجام ندهید و احساس های کارآمدی را در او تقویت نمایید، باید این نکته را در نظر بگیرید افرادی که اعتماد به نفس پایینی دارند زودتر در برابر مصرف الکل و سیگار تسلیم می شوند و تمایل دارند با مصرف آن حالشان را خوب کنند.

  1. نهگفتن را به فرزندتان بیاموزید

افرادی که از مهارت جرات ورزی برخوردار می باشند و توانایی لازم برای نه گفتن را دارند به خوبی می توانند نسبت به اعتیاد پیشگیری های لازم را انجام دهند و افرادی که در این خصوص آموزش هایی را دریافت نکرده اند بیش از دیگران در برابر مواد و الکل آسیب پذیر می باشند و در این صورت باید از روانشناس کمک بگیرید تا این مهارت ها را به خوبی به شما آموزش دهد زیرا استفاده از این مهارت ها بسیار مفید می باشد.

منبع : اعتیاد به الکل | یک روزه الکل را ترک کردم

بهترین و سریع ترین درمان وسواس خود بیمار پنداری

بسیاری از افراد مدام نگران سلامتی خود هستند و نگران هستند که علائم بیماری های مشکلات را داشته باشند. نام این اختلال وسواس خود بیمار پنداری(hypochondria) می باشد که در این مقاله به درمان و شرح این بیماری پرداخته شده است.

احتمالا تابحال در اطرافیان خود با افرادی برخورد داشته اید که مدام نگران سلامتی خود هستند، از بیماری زیاد حرف می زنند و دل مشغولی زیادی در خصوص این موارد دارند. در بسیاری از موارد ممکن است شما سعی کرده باشید فرد را متقاعد کنید که افکار اشتباهی دارد و اوضاع آنطور که او فکر می کند بد نیست، اما مجدد مشاهده می کنید که نگرانی های فرد به قوه خود باقی مانده اند، یا اینکه ممکن است خودتان چنین علائمی داشته باشید و چنین تفکرات و دل مشغولی هایی خودتان را درمانده کرده باشد. 

چنین مواردی نشان دهنده وسواس بیمار پنداری هستند که البته نام دقیق این اختلال، خود بیمار پنداری یا هیپوکندریا (hypochondria) است. که در این مقاله برای شرح این اختلال از اصطلاح تخصصی آن یعنی خودبیمارپنداری استفاده می کنیم.

علائم خود بیمار انگاری

افراد خود بیمار انگار از ابتلا شدن به بیماری های خاص به شدت هراس دارند یا در اکثر مواقع معتقدند که مبتلا به بیماری غیرقابل درمانی هستند و این افکار و اعتقادات در حالی است که واکنش های جسمانی آن ها سالم است. این افراد رویدادهای طبیعی بدن را سوء تعبیر می کنند یا آن ها را بسیار بزرگتر جلوه می دهند. در واقع تعابیر غیر واقعی یا نادرست علائم سبب خود بیمارپنداری می شود.

ضابطه اصلی خود بیمارپنداری، ترس از ابتلا به یک بیماری جدی است.

این اختلال دارای شدت های هذیانی نیست و بیمار می تواند جنبه های افراطی ترس هایش را بپذیرد. 

افراد مبتلا معمولا در تشریح دقیق نشانه های مرضی خود ناتوان هستند و توجه آن ها همواره در جهت ظهور بیماری های جدید است. 

این افراد مدام در اینترنت در حال جستجوی علائم و دلایل بیماری ها هستند و مدام وضعیت سلامتی خود را با دیگران مقایسه می کنند، نگرانی شدید در مورد وضعیت سلامتی افراد نزدیک و همینطور بررسی مکرر فشار خون و دمای بدن از جمله خصوصیات رفتاری این افراد می باشد.

در این افراد ترس یا اضطرابی که در اکثر افراد مبتلا به بیماری واقعی وجود دارد ملاحظه نمی شود اما معمولا اشتغالی ذهنی مرضی درباره بیماری دارند. 

این اختلال در کتاب راهنمای تشخیصی اختلالات روانی به دو بخش تقسیم شده است:

  1. اختلال علائم جسمانی که شامل افرادی می شود که علائم جسمانی خفیفی را مشاهده می کنند و این علائم جسمانی را به بدترین حالت ممکن تفسیر می کنند و تصور می کنند که مبتلا به بیماری صعب العلاجی هستند.
  2. اختلال اضطراب بیماری که شامل افرادی می شود که علائم جسمانی خاصی را مشاهده نمی کنند ولی به طور مکرر نگران هستند که مبادا به یک بیماری مبتلا شوند.

سه خصوصیت عمده اختلال خودبیمارانگاری

  1. اشتغال ذهنی درباره بدن و اعمال بدن: فرد تمایل به خود – مشاهده گری دارد، نسبت به احساس های بدنی خود بیش از حد حساس است و هنگامی که متوجه سمپتوم های ناخوشایند و غیرعادی می شود در ذهنش آژیر خطر به صدا درمی آید.
  2. فوبیای بیماری (بیماری هراسی): فرد از مبتلا بودن به یک بیماری جدی یا مردن به دلیل یک بیماری ناگهانی هراس دارد. در این افراد ترس از پیری و مرگ نیز وجود دارد.
  3. ایمان به بیماری (اعتقاد راسخ به مریض بودن): حتی بعد از معاینات مکرر توسط پزشک و قوت قلب های بی پایان از سمت دوستان و اعضای خانواده فرد بازهم باور دارد که مریض است و پزشک نتوانسته است بیماری او را تشخیص دهد.

البته لازم به ذکر است که فرد خودبیمارانگار لزوما به طور مکرر به پزشک مراجعه نمی کند، برخی از افراد مبتلا به خود بیمارانگاری، روشی اجتنابی رو به کار می گیرند و به دلیل ترس از روبرو شدن و آگاه شدن از وجود بیماری های صعب العلاج  در بدنشان، مدام رفتن به دکتر را به تعویق می اندازند و با اینکه مدام نگران مبتلا شدن خودشان به بیماری خاص هستند از مراجعه به پزشک اجتناب می کنند. این افراد مدام سعی می کنند افکار منفی خود را سرکوب کنند اما موفق نمی شوند، در واقع هرچه بیشتر برای سرکوب افکار منفی شان تلاش می کنند و هرچه بیشتر مراجعه به پزشک را به تعویق می اندازند اضطرابشان شدیدتر می شود.

ملاک تشخیصی اختلال خودبیمارانگاری

  • افراد مبتلا به اشتغال ذهنی شدید ترس از بیمار شدن و بیمار بودن دارند.
  • نشانه های جسمانی در فرد وجود ندارد و اگر هم وجود دارد بسیار خفیف است و اصلا تهدید آمیز نیست.
  • اشتغال دهنی این افراد در مورد بیماری به رغم ارزیابی پزشکی و غیر منطقی بودن ادامه دارد.
  • رفتارهای فرد در مورد سلامتی بسیار افراطی است.
  • اشتغال ذهنی فرد در مورد بیماری باعث اختلال در زندگی او شده و در واقع تمام زندگی او را تحت الشعاع قرار داده است.
  • نشانه های فرد بیشتر از 6 ماه است که ادامه دارد.
  • اشتغال ذهنی فرد نسبت به بیماری با نشانه های هیچ اختلال دیگری قابل توجیه نیست.

در بین بیماری هایی که ذهن افراد مبتلا به خودبیمارانگار را به خود مشغول می کند بیماری سرطان، ایدز و در دو سال اخیر کرونا، فراوانی بیشتری دارند.

ترس و درگیری ذهنی در مورد سرطان در افراد خودبیمارانگار

افرادی که درگیری ذهنی شدید نسبت به سرطان دارند هر نوع علامت ساده ای را مربوط به سرطان می دانند، به عنوان مثال علائم سرماخوردگی، سردرد، دل درد و هرچیز دیگری را به علائم سرطان ربط می دهند و به سرعت شروع به سرچ در گوگل در این مورد می کنند و با این کار اضطراب خود را شدت می بخشند. مثلا اگر در نشانه های تومور مغزی نوشته شده باشد که یکی از علائم سردرد است، فرد خودبیمار انگار با هر سردردی احتمال مبتلا شدن به تومور مغزی را می دهد و دیگر به این فکر نمی کند که سردرد می تواند دلایل مختلف دیگری هم داشته باشد در واقع این فرد بدترین حالت ممکن را در نظر می گیرد.

  • ترس و درگیری ذهنی درمورد ایدز

همه ما شنیده ایم که ایدز از طریق رابطه جنسی پرخطر و استفاده از سرم تزریقی آلوده انتقال پیدا می کند و در برخی موارد در صورت عدم بهداشت مکان هایی مثل آرایشگاه یا مطب دندانپزشکی از طریق وسایل آلوده در آرایشگاه ها و دندانپزشکی ها امکان انتقال وجود دارد.

 افراد خودبیمارانگار بدون اینکه رفتار جنسی پرخطر داشته باشند و بدون اینکه از سرم تزریی آلوده استفاده کرده باشند مدام ترس از ابتلا به ایدز دارند یعنی به محض مراجعه به آرایشگاه یا مطب دندانپزشکی دچار ترس شدید و دل مشغولی شدید نسبت به این مسئله می شوند در صورتی که افرادی که خودبیمار انگار نیستند احتمال رعایت بهداشت در مطب و آرایشگاه را بیشتر از عدم رعایت آن می دانند و با وجود اطلاعاتی در این مورد دارند با هربار مراجعه، استرس و درگیری ذهنی نسبت به این مسئله پیدا نمی کنند.

  • ترس از کرونا

بیماری کرونا تاثیر بسیار زیادی در زندگی افراد در همه نقاط جهان گذاشت و ترس از بیماری و خودبیمار انگاری را بسیار افزایش داد. می توانیم بگوییم در حال حاضر خودبیمارانگاری در مورد کورونا یکی از شایع ترین موارد است که افراد بسیاری از آن رنج می برند. افرادی هستند که مراقبت های بسیار وسواسی دارند ولی در عین حال به شدت در مورد مبتلا شدن به بیماری کرونا نگرانی درگیری ذهنی دارند و هر نشانه کوچکی را به کرونا ربط می دهند. طبیعی است که این میزان درگیری ذهنی اضطراب و استرس شدیدی را به فرد وارد می کند و زندگی فرد تحت تاثیر این میزان از اضطراب به شدت مختل می شود.

رابطه اختلال خودبیمار پنداری با وسواس

اگرچه این دو اختلال دو بیماری متفاوت از هم هستند اما برخی از علائم اختلال خودبیمار پنداری و اختلال وسواس عملی با یکدیگر همپوشانی دارند. به این صورت که می توانیم بگوییم برخی از افراد مبتلا به وسواس به خودبیمار انگاری نیز مبتلا هستند  اما لزوما این مسئله در مورد همه افراد صدق نمی کند یعنی نمی توانیم بگوییم که هر فرد مبتلا به وسواس لزوما خود بیمار پندار است.

علت اختلال خود بیمارپنداری

علت بروز این اختلال را می توان با استفاده از سه دیدگاه شناختی، روان پویشی و یادگیری اجتماعی تفسیر کرد.

  • دیدگاه شناختی: بر اساس دیدگاه شناختی، تعبیر نادرست علائم، منجر به خود بیمارانگاری فرد شده است. تحقیقات نشان داده است که این افراد آستانه تحمل پایین تری در برابر ناراحتی های جسمانی دارند و به دلیل سوء تعبیر علائم و طرح های شناختی اشتباه، مدام به خود هشدار بیماری می دهند.
  • دیدگاه روان پویشی: بر اساس این دیدگاه، امیال پرخاشگرانه و خصمانه نسبت به دیگران، به علائم جسمی تبدیل می شود. در واقع بر اساس این دیدگاه، خودبیمار انگاری، دفاعی در مقابل احساس گناه، احساس شرارت ذاتی و احترام به نفس پایین است و نشانه ای از توجه مفرط به خود می باشد و درد و رنج جسمی وسیله ای برای جبران و کفاره دادن (ابطال) می شود و به صورت استحقاق تنبیه برای کارهای نادرست گذشته (خواه واقعی، خواه خیالی) تجربه می شود.
  • دیدگاه یادگیری اجتماعی: بر اساس این دیدگاه، همسان سازی با والدین و دیگر اعضاء خانواده، توجه بیش از حد والدین به کودک، آسیب یا بیماری های اولیه دوره کودکی عامل به وجود آمدن این اختلال می باشد. طبق دیدگاه یادگیری اجتماعی بیماری های جدی یکی از اعضای خانواده نیز می تواند دلیلی برای بروز اختلال باشد.

استرس و اضطراب شدید و اختلالات روانی دیگر مثل وسواس، اضطراب و افسردگی نیز می توانند فرد را مستعد ابتلا به این بیماری کنند.

همچنین اگر خانواده فرد، سابقه اختلالاتی مثل اضطراب و افسردگی و دیگر اختلالات روانی را داشته باشند، نقش ژنتیک را نیز در بروز این اختلال می توانیم موثر بدانیم.

شیوع اختلال خود بیمارانگاری

شیوع این اختلال بین زن و مرد یکسان است و این اختلال می تواند در هر سنی شروع شود اما معمولا در دوره جوانی شایع تر است.

درمان هیپوکندریا | درمان خودبیمارانگاری

از سرچ های مکرر در مورد علائم بیماری های مختلف در اینترنت خودداری کنید، در اینترنت اطلاعات متعدد و بسیار گسترده ای وجود دارد و اگر شما آگاهی و دانش کافی در مورد مسئله یا بیماری خاصی را نداشته باشید ممکن است گمراه شوید و هر علائمی را به بیماری های خاص نسبت دهید.

  • به جای سرچ مکرر در اینترنت سعی کنید وضعیت سلامتی خود را توسط پزشک چک کنید و بعد از چکاپ اگر که استرس و نگرانی شما به قوه خود باقی بود به روانشناس مراجعه کنید.
  • اگر اضطراب و استرس زیادی را در این خصوص تجربه می کنید سعی کنید از تمرینات یوگا و ریلکسیشن بهره ببرید.
  • از دیگران کمک بگیرید و به گروه های حمایتی بپیوندید و در مورد نگرانی هایتان صحبت کنید.
  • سعی کنید افکار منفی  که در مورد بیماری دارید را بر روی کاغذ بنویسید و آن ها را از نظر منطقی بودن یا غیر منطقی بودن مورد بررسی قرار دهید.

درمان اختلال خود بیمار پنداری

درمان های مورد استفاده برای اختلال خودبیمار پنداری درمان شناختی – رفتاری، گروه درمانی، رفتار درمانی و دارو درمانی می باشد.

  • درمان شناختی – رفتاری: در این نوع از درمان، درمانگر تلاش می کند که تا افکار نادرست و تفسیرها و تعبیرهای فاجعه آمیز فرد را اصلاح کند و به درمانجو کمک کند تا بتواند با دید معقولانه تری وقایع و شرایط را تفسیر کند.
  • رفتار درمانی: در رفتار درمانی نیز به فرد کمک می شود تا رفتارهای اجتنابی یا افراطی خود را اصلاح کند و با استفاده از تکنیک های کارآمد بتواند استرس و اضطراب ناشی از اختلال خود بیمار پنداری را کنترل و مدیریت کند.
  • گروه درمانی: گروه درمانی به این دلیل که منجر به تعامل و دریافت حمایت اجتماعی می شود روش انتخابی مناسبی برای درمان این افراد است. این روش به افراد این امکان را می دهد که با افراد مشابه خود در مورد افکار و رفتارهای افراطی خود صحبت کنند و افکار غیر منطقی خود را بهتر شناسایی کنند. یکی از مهمترین مزایای این روش مقرون به صرفه بودن آن نیز هست.
  • دارو درمانی: برخی از داروهای ضد اضطراب، برای کاستن از نگرانی وسواسی در مورد مسائل وسواسی مفید هستند. درمان دارویی فقط زمانی بکار برده می شود که فرد همزمان دارای اختلال دیگری مثل اضطراب و افسردگی باشد.

همچنین ممکن است در کنار روش های درمانی مناسب این اختلال، روان درمانگر تصمیم بگیرد کتاب هایی را که منجر به عادی سازی شرایط می شوند و اطلاعات مفیدی به افراد می دهند را معرفی کند تا افراد با مطالعه بتوانند آگاهی خود را در این موارد بالا ببرند و درک عمیقی نسبت به شرایط پیدا کنند.

منبع : بهترین و سریع ترین درمان وسواس خود بیمار پنداری 

نشانه های افسردگی در جوانان و من را تا پای مرگ برد

افسردگی در جوانان | علل، نشانه ها و راه های مقابله

یکی از دوره های مهم و حساس زندگی، جوانی می باشد اگر جوانان در این مرحله از زندگی شان دچار یکی از انواع افسردگی شوند ممکن است با آسیب های بسیاری رو به رو شوند و افسردگی تاثیرات نامطلوبی بر روی بهداشت جسمی و روانی آن ها می گذارد.

در دوره جوانی آن ها سرشار از امید و نشاط هستند و در صورتی که با موانع زیاد و شکست های فراوانی رو به رو شوند امیدهای آن ها از دست می رود و به افسردگی دچار می شوند، گاهی اوقات والدین نشانه ها و علائم افسردگی را در فرزندشان می بینند ولی این رفتارها را طبیعی می دانند در صورتی که می توانند به آن ها توجه کنند و برای درمان آن به روانشناس و متخصص مراجعه نمایند.

در ادامه این مقاله درباره علل، نشانه ها و راه های مقابله با افسردگی مطالبی را بیان می کنیم و مراجعه به روانشناس برای درمان افسردگی بسیار موثر می باشد.

نشانه های افسردگی در جوانان

زمانی  که جوانان به افسردگی دچار می شوند تا حدودی در شیوه زندگی آن ها تغییراتی به وجود می آید و آن ها از فعالیت های زندگی شان لذت نمی برند و اتفاقاتی که در زندگی آن ها به  وجود می آید یکنواخت و تکراری می باشد،

در ادامه این مقاله برخی از نشانه هایی که افسردگی جوانان را نشان می دهد را بیان می کنیم.
  • تغییراتی در خلق و خو آن ها به وجود می آید و آن ها احساس دلمردگی و غمگینی و گناه می کنند.
  • نسبت به آینده نا امید هستند و به اتفاقات زندگی حس بی علاقگی دارند.
  • انگیزه و تلاش و پشتکار خود را از دست می دهند و مانند گذشته مسئولیت پذیر نمی باشند و کارها را نیمه تمام رها می کنند.
  • کاهش میل جنسی طبیعی یا میل جنسی بیش از اندازه،زیرا برخی از افراد افسرده از رابطه جنسی شان لذت نمی برند و دوست دارند تعداد مقاربت ها را بیشتر کنند تا بتوانند لذت ببرند.
  • اشکالاتی در خوابشان به وجود می آید، درگیر کابوسهای مکرر شبانه می شوند و سحرخیز هستند در حالی که با کم خوابی مواجه هستند.
  • یکی از نشانه های افسردگی در جوانان نشخوار فکری و اشکال در تمرکز آن ها می باشد که با استفاده از تکنیک های روانشناسی می توانید تا حدودی آن ها را از بین ببرید و بر روی نکات مثبت تمرکز داشته باشید.
  • یکی دیگر از نشانه های افسردگی پرخاشگری بی مورد می باشد به طور معمول جوانانی که از افسردگی رنج می برند رفتارهای ضد اجتماعی دارند.
  • تمایلی به تعاملات اجتماعی ندارند و تنهایی را به حضور در جمع ترجیح می دهند.

در صورتی که این نشانه ها را به مدت طولانی در خود و یا دیگران مشاهده کردید بر روی زندگی اجتماعی و فردی شما تاثیر خواهد گذاشت و به همین دلیل توصیه می شود به روانشناس مراجعه کنید و از شیوه های درمانی آن برای بهبود علائم افسردگی بهره بگیرید.

علل افسردگی در جوانان

افسردگی در جوانان به دلایل مختلفی به وجود می آید و در بسیاری از اوقات شرایط محیطی باعث ایجاد افسردگی در جوانان می شود، یکی از عواملی که باعث بروز افسردگی در جوانان خانواده ها می باشند زیرا خانواده ها در بسیاری اوقات امکانات رفاهی را برای فرزندشان مهیا می کنند و گمان می کنند تمام نیاز های آن ها را برآورده کرده اند و به نیازها و خواسته های درونی فرزندشان توجهی ندارند، این مسئله باعث می شود تا در فرزندشان حس خلا و افسردگی به وجود بیاید.

در این شرایط بهتر است به روانشناس مراجعه کنید و از شیوه های تربیتی صحیح آگاه شوید تا از به وجود آمدن افسردگی در فرزندتان جلوگیری شود.

عوامل دیگری در بروز افسردگی در جوانی تاثیر دارد که شامل موارد زیر می شود:
  • مشکلات اقتصادی
  • استرس های محیطی
  • جنسیت
  • مزاج
  • اختلال در عملکرد بخش هایی از سیستم اعصاب مرکزی و مغز
  • ضربه های روحی و عاطفی
  • طلاق
  • اعتیاد
  • تنش های خانوادگی
  • عوامل ژنتیک

انواع افسردگی در جوانان

افسردگی در بین جوانان انواع مختلفی دارد و هر کدام از آن ها روش های درمانی خاص خودش را دارد با کمک روانشناس می توانید از بهترین شیوه های درمانی استفاده کنید به طور کلی در میان جوانان شش نوع افسردگی وجود دارد که در ادامه به توضیح هر یک از آن ها و نشانه های آن می پردازیم.

افسردگی اساسی

افرادی که به افسردگی اساسی مبتلا می شوند بیشتر زمان در زندگی شان احساس غم و اندوه می کنند و در زمان کمتری حس شادی و نشاط به آن ها دست می دهد آن ها در این افسردگی علائمی مانند غمگینی و احساس گناه و بی ارزشی و اختلال در خوردن و خوابیدن را تجربه می کنند، حتی ممکن است فرد در این شرایط خودکشی را تجربه کند.

در صورتی که فرد به افسردگی اساسی مبتلا شده است و تحت درمان قرار نگیرد احتمال این که شدت افسردگی در او افزایش یابد بسیار زیاد می باشد.

افسردگی خویی

علائم و نشانه های افسردگی خویی کمتر شدید تر از افسردگی اساسی می باشد و نیاز به درمان عمیق تری دارد، علائم افسردگی  خویی به گونه ای می باشد که در فرد ماندگار می شود و فرد گمان می کند که تا آخر عمر باید با این علائم و نشانه ها کنار بیاید و راه درمانی برای آن وجود ندارد.

در صورتی که فرد به روانشناس مراجعه کند با روان درمانی و دارو درمانی می تواند این علائم را از بین ببرد.

اختلال دو قطبی

علائم اختلال دوقطبی کمی متفاوت تر از افسردگی می باشد زیرا افرادی که به اختلال دو قطبی دچار می شوند علاوه بر احساس غمگینی و ناراحتی در دوره هایی از زندگی شان احساس سرخوشی و شادی می کنند و در آن ها تغییرات خلقی و نوسانات اخلاقی به وجود می آید و این نوسانات ممکن است در سال چندین بار اتفاق افتد و یا در هفته چندبار پیش آید و نمی توان تعداد و زمان نوسانات خلقی را به صورت قطعی و درست تعیین کرد.

برای این که اختلال دو قطبی درمان شود باید پزشک دوره های ناراحتی و سرخوشی را مورد بررسی قرار دهد تا بتواند از روش های درمانی صحیح برای افسردگی جوانان استفاده نماید.

افسردگی روانی

علائم افسردگی روانی یا سایکوتیک شامل هذیان، توهم و پارانویا می باشد و در این نوع افسردگی روان پریشی فرد با نوعی افسردگی مشخص می شود تشخیص این اختلال سخت می باشد زیرا افرادی که از این اختلال رنج می برند سعی می کنند تا نشانه ها و علائم افسردگی را در خودشان مخفی کنند تا کمتر مورد تحقیر قرار گیرند، اما برای آن که درمان به صورت دقیق و کارآمد انجام شود باید این اختلال توسط روانشناس تشخیص داده شود.

افسردگی فصلی

افسردگی فصلی به دلیل تغییرات فصلی و ویژگی های مربوط به فصل به وجود می آید و نسبت به افسردگی های دیگر از شدت کمتری برخوردار می باشد، افراد بیشتر در فصل زمستان این افسردگی را تجربه می کنند زیرا افسردگی به دلیل کمبود نور اتفاق می افتد و باعث می شود تا تغییراتی در خلق افراد ایجاد شود.

به صورت کلی تشخیص به موقع و درمان افسردگی ها از اهمیت بسیاری برخوردار می باشد و با توجه به شرایط روانی باید فرد تحت درمان قرار گیرد و از روش های درمانی و دارویی کمک بگیرد.

عوارض و پیامدهای افسردگی در جوانان

افسردگی در جوانان آسیب های جسمانی و روحی دارد و بر روی عملکرد اجتماعی، تحصیلی، شغلی و بسیاری از موارد دیگر تاثیر می گذارد و جنبه های مختلف زندگی فرد تاثیر می گذارد.

افرادی که افسرده هستند نمی توانند تمرکز داشته باشند و مانند گذشته علاقه ای به خواندن درس و حضور در کلاس ندارند و همین مسئله باعث افت تحصیلی آن ها می شود و بر روی عملکرد تحصیلی آن ها اثر می گذارد، زمانی افت تحصیلی مشهود است که فرد افسرده در  گذشته عملکرد تحصیلی خوب و عالی داشته است.

افرادی که به افسردگی مبتلا می شوند دچار ضعف در عملکرد اجتماعی می شوند و با دیگران رفتار پرخاشگرانه ای داشته و رفتارهایی را انجام می دهند که ضد هنجارهای اجتماعی می باشد از این رفتارها می توان به فرار از خانه، رانندگی های خطرناک، بی بند و باری، زیاده روی در نوشیدن الکل، مصرف مواد مخدر، اعتیاد به تکنولوژی و مواردی از این قبیل رفتارها اشاره کرد.

البته باید این نکته را در نظر بگیرید که فردی که این رفتارها را انجام می دهد صرفا افسرده نمی باشد و ممکن است به خاطر شرایطش این رفتارها را از خود نشان دهد برای این که افسردگی را تشخیص دهید باید از روانشناس کمک بگیرید تا به خوبی بتواند آن را تشخیص داده و برای درمان آن اقداماتی را انجام دهد.

درمان افسردگی جوانان

بروز افسردگی در جوانان به خاطر دلایل گوناگونی به وجود می آید و در صورتی که درمان نشود ممکن است عوارض بسیاری به همراه داشته باشد بر اساس تحقیقات انجام شده فردی که به افسردگی مبتلا می شود در صورتی که تحت درمان های دارویی و روانی قرار نگیرد در آینده رفتارهای ضد اجتماعی از خود نشان خواهد داد.

برای بهبودی افسردگی، برخورداری از حمایت های اجتماعی نقش بسیار مهمی دارد، افرادی که از حمایت های اجتماعی برخوردار نیستند بیشتر گوشه گیر می شوند و در لاک خود فرو می روند، آن ها از اجتماع دوری می کنند و سعی می کنند در اجتماع حضور نداشته باشند.

انجام ورزش هایی مانند یوگا که نیاز به تمرکز دارد باعث می شود اضطراب و افسردگی شما کاهش یابد و همچنین خواب کافی و تغذیه مناسب باعث بهبودی افسردگی شما می شود و می تواند در تسریع درمان به شما کمک کند.

به طور کلی روان درمانی موثرترین شیوه درمان افسردگی می باشد و در صورتی که شدت افسردگی بسیار بالا باشد باید در کنار روان درمانی می توان از دارو درمانی هم استفاده کرد، زیرا افرادی که تحت روان درمانی قرار می گیرند روانشناسان علت بروز افسردگی را در آن ها مشخص می کند و با کمک فرد افسرده حالت های رفتاری نامناسب را از بین می برد.

چرا مرکز مشاوره ستاره ایرانیان

بر اساس مطالبی که بیان شده است روانشناس متخصص  در درمان افسردگی نقش بسیار مهمی دارد و بدون حضور او درمان افسردگی سخت خواهد بود و احتمال این که علائم برگردد بسیار زیاد است، اما امروزه افراد به دلایل متعددی مانند مشکلات رفت و آمد، مسائل مالی و یا معذب بودن در حضور روانشناس در جلسات حضوری شرکت نمی کنند و به همین دلیل ممکن است به مدت طولانی با افسردگی درگیر باشند.

در این خصوص مرکز مشاوره ستاره ایرانیان امکاناتی را فراهم کرده است که علاوه بر حضوری به صورت تلفنی به مراجعین کمک کنند تا فرایند درمان به خوبی پیش رود.

همچنین مرکز مشاوره ستاره ایرانیان از مشاوران و متخصصان با تجربه ای تشکیل شده است که سابقه چندین ساله در ارائه خدمات درمانی در زمینه اختلال روانی از جمله افسردگی دارند و از جامع ترین و بهترین مراکز خدمات روانشناسی می باشند. این مرکز به شما تضمین خواهد داد تا در کمترین زمان ممکن به علت افسردگی در خود پی برده و با شناسایی علائم و انتخاب بهترین راهکارهای درمانی بتوانید روند عادی زندگی خود را دنبال کنید. همچنین در صورتی که در اطرافیان شما کسی از این اختلال رنج می‌برد با دریافت راهکارها و روش‌های گوناگون از طریق روانشناسان و مشاورین  به درمان او کمک نمایید.

منبع : افسردگی در جوانان و آنچه جوان من را تا پای مرگ برد

ازدواج با فرد دو قطبی چگونه است| کنار آمدن با همسر دو قطبی

این مقاله برخی از مواردی را که می تواند هنگام برخورد با همسر دوقطبی پیش بیاید، بیان می کند. مانند همه افراد، افراد مبتلا به اختلال دوقطبی دارای ویژگی های خوب بسیاری هستند، اما در برخی مواقع، آن ها از ویژگی هایی مانند گوشه گیری، تحریک پذیری، بدخلقی و افسردگی نیز برخوردار می باشند.

 آنها ممکن است بعضی اوقات با محبت و دوست داشتنی و در بعضی مواقع سرد و دلگیر باشند. فرد ممکن است یک روز از رابطه جنسی استقبال کرده و لذت ببرد، در حالی که روز دیگر آن را رد می کند. این رفتارهای نامنظم می تواند برای همه اطرافیان مورد علاقه به ویژه همسران کاملاً چالش برانگیز باشد. در بعضی مواقع فرد مبتلا به اختلال دوقطبی ممکن است دوره های شیدایی یا هیپومانیک (جنون آمیز اما کنترل شده تر و کمتر شدید) را تجربه کند که در طی آن می تواند سرگرم کننده، جذاب، پرحرف، خوش روح و پر از انرژی باشد. در مواقعی دیگر، فرد ممکن است افسردگی را تجربه کند که از نظر جسمی، روحی بر او تأثیر بگذارد.

عشق در بیماران دوقطبی

همسر شما ممکن است احساس سردرگمی کند، زیرا نمی داند چگونه با برخی رفتارها کنار بیاید. گاهی نه شما و نه همسرتان نمی دانید که اختلال دوقطبی ممکن است در پس تنش و مشکل بین شما باشد. غالباً فرد حتی نمی داند که او دارای اختلال دو قطبی است. افراد می توانند سال ها و حتی دهه ها بدون تشخیص یا درمان ادامه دهند اما بیش تر آن ها احساس می کنند که نیاز به کمک مشاور دارند.

اگر همسرتان دوره های غم انگیز غم و اندوه و به دنبال آن دوره های هیجان و فعالیت زیاد را تجربه کرده باشد، ممکن است دچار اختلال دو قطبی باشد. در زیر، لیستی از رفتارهای معمولی که توسط افراد مبتلا به اختلال دو قطبی بروز می کند لیست شده است. اگر همسر یا فرد مهم دیگری به طور غیرمعمول به مدت یک هفته علائم خاصی دارد و سه مورد از علائم ذکر شده در زیر را بروز می دهد، با ارائه دهنده خدمات بهداشتی در مورد اختلال دو قطبی صحبت کنید.

  • افکار رقابتی، گفتار سریع
  • به راحتی حواس پرت می شود، نمی تواند تمرکز خوبی داشته باشد
  • خوش بینی و اعتماد به نفس اغراق آمیز
  • دیدگاهی اغراق آمیز در مورد توانایی ها
  • رفتاری هیجانی و بی پروا
  • تصمیم گیری ضعیف، تصمیمات عجولانه کاری
  • بی هدف بودن، صرف بیش از حد پول
  • گزینه های ریسکی رانندگی
  • هرزگی جنسی
  • هذیان (داشتن عقاید غیر واقعی)
  • توهم (دیدن و یا شنیدن چیزهایی که در واقعا وجود ندارند)

روش دیگر برای تعیین اینکه آیا فرد مبتلا به اختلال دوقطبی است، در نظر گرفتن دوران کودکی وی است. زندگی نوجوانانی که با اختلالات خلقی دست و پنجه نرم می کنند، می تواند با تصمیمات نادرست و یا تلاش های بی نتیجه و غلط برای کنار آمدن همراه باشد. نوجوانان مبتلا به اختلالات دو قطبی ممکن است علائم و رفتارهای زیر را تجربه کنند:

  • رقابت های دانشگاهی
  • تعلیق یا اخراج از مدرسه
  • تخریب اموال
  • انزوای اجتماعی
  • مصرف مواد مخدر و الکل
  • سو تفاهم های مکرر
  • ناتوانی در اتمام پروژه ها
  • رفتار بی پروا (سرعت زیاد، رابطه جنسی بدون محافظت، هزینه زیاد)
  • سرکشی شدید
  • مهارت های اجتماعی ضعیف
  • قطع ارتباطات
  • عدم کنترل رفتارها
  • افکار یا اقدام به خودکشی

بیماری دوقطبی و ازدواج

بخاطر داشته باشید که بزرگسالان مبتلا به اختلال دوقطبی ممکن است دوران کودکی را تجربه کرده باشند که در آن آنها آگاهی داشته باشند که خلق و خوی و رفتارهای آنها متفاوت از همسالان خود است، در نتیجه احساس متفاوت بودن، قطع ارتباط یا طرد شدن به آن ها دست می دهد. در نتیجه، آنها احتمالاً مهارت های مقابله ای ضعیفی را کسب می کنند که در بزرگسالی با مشکل مواجه می شوند. برخی از این مکانیزم های مقابله ای عبارتند از:

قطع ارتباط

هنگامی که جوانان با دو قطبی نمی توانند حالات و رفتار دیگران را درک یا پیش بینی کنند، ممکن است با کنار کشیدن با احساس طرد شدن روبرو شوند، معمولاً با یک یا تعداد کمی از افرادی که می توانند نیازهای آنها را برآورده کنند تعامل می کنند.

کنترل رفتارها

وقتی نمی توانید رفتار شخص دیگری را پیش بینی کنید، یکی از راه های احساس امنیت این است که یاد بگیرید دیگران را کنترل کنید. کنترل یک هنر ظریف است و اغلب افراد دهه هاست که آن را تمرین می کنند. بخشی از جمعیت دو قطبی “کنترل کننده” می شوند. این افراد در ابتدا می توانند به عنوان یکفرد پرحرف و اجتماعی ظاهر شوند، اما به زودی پیشنهادات و بحث ها دستکاری می شود. نمونه هایی از عبارات کنترل کننده عبارتند از:

  • ❖”چرا شما چنین کاری می کنید؟”
  • ❖”آیا این واقعاً منطقی است؟”
  • ❖”فقط یک فرد غیر مطمئن و مشکوک چنین فکری می کند.”

این عادت ها می توانند به قدری ریشه دوانده باشند که تغییر آنها بدون کمک متخصص دشوار باشد.

سو مصرف مواد مخدر / الکل

احساساتی که فرد مبتلا به اختلال دو قطبی تجربه می کند می تواند بسیار طاقت فرسا باشد، به همین دلیل ممکن است فکر کند تنها راه نجات مصرف مواد مخدر است. بخش قابل توجهی از افرادی که از الکل و مواد مخدر سو استفاده می کنند،اختلال افسردگی اساسی دارند، به ویژه اختلال دو قطبی و شیدایی.

خرج بیش از حد

در هنگام شیدایی یا هیپومانیا، کسی که مبتلا به اختلال دو قطبی است می تواند انواع دلایل را برای منطقی دانستن خرج کردن پول برای هر چیزی که قلبش می خواهد پیدا کند. برخی از افرادی که می دانند با این مسئله دست و پنجه نرم می کنند، اجازه می دهند همسرانشان هزینه کردن پول را کنترل کنند. این ممکن است شامل نگه داشتن کارت های اعتباری یا حتی کلیدهای ماشین توسط همسر باشد.

تحریک پذیری

افراد مبتلا به اختلال دو قطبی و حتی مبتلایان به افسردگی می توانند تحریک پذیری غیرقابل کنترل داشته باشند. همسر غالباً به عنوان محل دفع عصبانیت طاقت فرسای آنها عمل می کند، اما فرزندان، سایر رانندگان و سایر اعضای خانواده نیز می توانند این ویژگی را انجام دهند.

خودبزرگ بینی

عدم تعادل مواد شیمیایی در مغز می تواند باعث شود افرادی که دارای اختلال دو قطبی هستند از خود تصاویر اغراق آمیز داشته باشند. آنها ممکن است احساس کنند با استعداد تر یا روانشناس تر از سایرین هستند. آنها ممکن است فکر کنند که نیاز به جلوگیری از مشکلات دولتی یا جهانی دارند. سعی کنید به یاد داشته باشید که در فرد مبتلا به اختلال دو قطبی به طور مستقیم بیشتر این رفتارها از کنترلش خارج است (اگرچه آنها می توانند در درمان روی آنها کار کنند). آنها تحت تأثیر تعادل یا عدم تعادل مواد شیمیایی در مغز خود هستند. 

اگر همسر من دارای اختلال دو قطبی باشد، برای ازدواج ما چه معنایی دارد؟

برای این سوال دو جواب وجود دارد. اگر همسرتان وجود اختلال را کاملاً بپذیرد و برای معالجه تصمیم بگیرد، می توانید کار مشترک را شروع کرده و ازدواج را مستحکم تر از همیشه کنید. بسیاری از افراد مبتلا به اختلال دو قطبی ازدواج های شاد و موفقی دارند. از طرف دیگر، اگر همسرتان از درمان امتناع ورزید، باید یاد بگیرید که از خود در برابر سو استفاده محافظت کنید. سو استفاده می تواند به شکل:

  • سو استفاده کلامی (سرزنش زیاد)
  • سو استفاده مالی (صرف پول؛ بالا آوردن بدهی کلان)
  • سو استفاده عاطفی (کنترل، رفتار ظالمانه)
  • سو استفاده جسمی (وقتی تحریک پذیری از کنترل خارج می شود)

فرزند پروری

یکی از مشکلات عمده کسانی که همسر دو قطبی دارند فرزند پروری می باشد. دوره های افسردگی شدید می تواند باعث تنش و درگیری خانوادگی شود و متاسفانه کودکان این اضطراب و تنش را درک کرده و بسیار نگران می شوند. حتی ممکن است زوجین تصمیم به طلاق بگیرند که همین امر نیز می تواند کودک را نگران کند بنابراین بهتر است از همان ابتدا از مشاور کودک کمک بگیرید تا احتمال ایجاد درگیری و مشکل را به صفر برسانید.

ازدواج موفق با فرد دوقطبی

هر رابطه ای نیاز به تلاش دارد اما زندگی با فرد دو قطبی نیاز به تلاش بیش تری دارد:

مشاوره خانواده

زوج هایی که یکی یا هردو آن ها درگیر اختلال دو قطبی هستند باید از مشاور کمک بگیرند و این امر برای ادامه زندگی مشترک آن ها بسیار با اهمیت می باشد. مشاور می تواند علائم و درمان را برای شما توضیح دهد و این امر به بهبود زندگی مشترک کمک بسیاری می کند.

درمان را ترک نکنید

دو قطبی جزو اختلالاتی است که نیاز به درمان متداوم دارد و نباید درمان قطع شود. ممکن است همسر شما در دوران افسردگی یا شیدایی تصمیم بگیرد درمان را ترک کند و این شما هستید که باید مطمئن شوید همسرتان درمان را ترک نمی کند.

منبع : ازدواج با فرد دو قطبی چگونه است| کنار آمدن با همسر دو قطبی 

تریاک چیست؟ علائم و عوارض اعتیاد به مصرف تریاک

به همین دلی متخصصین آزمایش هایی را بر روی آن انجام دادند و به قابلیت اعتیاد آوری او دست یافتند، از آن زمان به بعد تجارت تریاک شکل دیگری را به خود گرفت.

در از آن به بعد تریاک به عنوان مواد مخدر شناخته شد و نقش دارویی نداشت و به مناطق مختلف دنیا از آسیا گرفته تا اروپا و آمریکا قاچاق می شد، اگر چه تقریبا ۵ قرن از کشف آثار و عوارض نامطلوب آن گذشته است اما بسیاری از افراد تحت تاثیر باور های قدیمی و غلط هستند و همین عقاید باعث می شود که آثار ناشی از اعتیاد به تریاک را جدی نگیرند و انتظارات دارویی از این ماده داشته باشند و به خاطر کمبود اطلاعات و از سر ناآگاهی به سمت مواد اعتیاد آوری مانند تریاک کشیده می شوند.

باور های غلط در مورد تریاک

از زمان های گذشته تا کنون مصرف تریاک در کشور ما رواج بسیاری داشته است و مهم ترین دلایلی که افراد از آن استفاده می کنند به خاطر عقاید و باورهای غلط در مورد اثرات آن می باشد برخی از این باورهای غلط شامل موارد زیر می باشد:

  • تریاک باعث می شود تا علائم و نشانه های بیماری قلبی و دیابت کاهش یابد.
  • استفاده از تریاک احساساتی مانند اضطراب، غم و اندوه و استرس را کاهش می دهد.
  • تریاک باعث می شود تا کارایی، توجه و تمرکز فرد افزایش یابد.
  • تریاک انرژی فرد را زیاد می کند و فعالیت های او را بهبود می بخشد.
  • تریاک نسبت به مسکن های دیگر اثر بخشی بهتری دارد و عوارض و آسیب های آن کمتر می باشد.
  • تریاک باعث می شود تا قوای جنسی فرد افزایش یابد.

روش های مصرف تریاک و مشتقات

تریاک و مشتقات آن مانند شیره، سوخته به روش های مختلفی مورد استفاده قرار می گیرند و متخصصان بر این باور هستند که نحوه استفاده از مواد مخدر بر شدت اعتیاد و عوارض جانبی که فرد به آن دچار می شود اثر می گذارد برای مثال افرادی که هروئین را به صورت تزریقی استفاده می کنند شدیدترین اثرات آن را تجربه می کنند زیرا این مواد از طریق جریان خود وارد بدن شده و به مغز او وارد می شود و همین مسئله باعث می شود که هروئین نسبت به مواد مخدر دیگر اعتیاد آوری بیشتر و مخرب تری داشته باشد.

تریاک در بسیاری از موارد به صورت خوردن و تدخین که همان دود کردن است مورد استفاده قرار می گیرد، به مرور زمان استفاده افراد از تریاک زیاد شده به آن وابسته شده و معتاد می شوند.

تشخیص اعتیاد به مصرف تریاک

شاید در ابتدایی مصرف فرد تصور کند که عملکرد او بهبود یافته است و احساس تمرکز و آرامش داشته باشد و تشخیص دادن اعتیاد به تریاک در روزهای اول بسار سخت می باشد ولی با گذشت زمان نشانه ها و علائم آن بیشتر شده و در فرد نشان داده می شود، در جلسات مشاوره که برای ترک اعتیاد انجام می شود بسیاری از خانواده ها می خواهند بدانند که چطور می توانند اعتیاد فرزندشان را تشخیص دهند که در پاسخ به آن ها می گویند باید در این زمینه اطلاعات و آگاهی های لازم را داشته باشید و نشانه ها و علائم ترک اعتیاد به تریاک را به خوبی بشناسید در این صورت می توانید اعتیاد یا عدم اعتیاد فرزندتان را تشخیص دهید، هچنین در این خصوص می توانید از روانشناس کمک بگیرید تا راهکارهای لازم را در اختیارتان قرار دهد.

تست اعتیاد

در مراحل بعدی با استفاده از انجام دادن تست اعتیاد می توانید عدم اعتیاد یا اعتیاد فرد را تشخیص دهید نکته ای که باید در این جا مورد بررسی قرار دهید و خانواده ها آن را در نظر بگیرند این است که روش هایی برای تغییر نتیجه آزمایش اعتیاد و مواد مخدر وجود داردکه احتمال دارد افراد از آن استفاده نمایند به همین دلیل علاوه بر نتیجه آزمایش باید علائم و نشانه های اعتیاد را در خانواده ها مورد بررسی قرار داد تا بتوانید اعتیاد را به خوبی شناسایی کنید.

خانواده هایی که به اعتیاد فرزندشان شک دارند باید در ابتدا احساسات خودشان را کنترل کنند و با روانشناس و متخصص مشورت کرده تا بتواند با روش های صحیح اعتیاد فرزندشان را تشخیص دهند و راهکارهایی که برای برخورد با فرزندشان مناسب است را بیاموزند و به صورت صحیح از آن ها استفاده کنند، زیرا در بعضی موارد ممکن است شک فرزندتان درست نباشد و تغییر رفتار فرزندتان به خاطر عوامل دیگری باشد.

علائم اعتیاد به مصرف تریاک

با گذر زمان علائم و نشانه های اعتیاد در فرد ظاهر می شود و می توان این علائم را به دو نوع مختلف جسمانی و رفتاری تقسیم بندی نمود:

  1. علائم جسمانی
  • اثر سوختگی بر روی نوک انگشتان، اثر تزریق بر دست ها و پاها
  • حالت تهوع و استفراغ
  • تعرق بیش از حد
  • تب و لرز
  • بی خوابی و بی اشتهایی
  • خمیازه کشیدن و خواب آلودگی
  • گیجی و منگی
  • مشکلات بینایی
  • کاهش تنفس و مشکلات تنفسی
  • تنگ شدن مردمک چشم
  • کاهش تمایلات جنسی
  1. علائم رفتاری
  • تغییرات ظاهری مانند کاهش وزن بی دلیل و ظاهر آشفته و ژولیده
  • افت تحصیلی و شغلی و عدم مسئولیت پذیری در امور
  • ناتوانی در تمرکز کردن بر روی کارها
  • درخواست کردن مکرر پول به دلایل مختلفی از اطرافیان
  • خود کم بینی، کاهش اعتماد به نفس و عزت نفس فرد
  • احساس غمگینی و افسردگی زیاد
  • انزوا و گوشه گیری
  • بی قراری و تحریک پذیری

اثرات اعتیاد به تریاک بر مغز

تریاک هم مانند سایر مواد مخدر بر روی مغز و سیستم عصبی اثرات منفی می گذارد و باعث می شود تا عملکرد بسیاری از مراکز مغز سرکوب شود و بسیاری از واکنش ها کند شوند به طور مثال افرادی که تریاک و مواد افیونی استفاده می کنند دچار کاهش ضربان قلب، افت فشار خون و سطحی شدن تنفس می شوند.

به همین دلیل اگر بیش از اندازه از این ماده استفاده شود و یا به همراه مواد تضعیف کننده دستگاه سیستم عصبی مرکزی مورد استفاده قرار گیرد عواقب و آسیب های بسیاری به همراه خواهد داشد که از آن می توان به کاهش سطح هشیاری، بروز اغما و مرگ اشاره نمود.

اعتیاد چندگانه به تریاک و سایر مواد مخدر

در بسیاری از موارد افرادی که تریاک استفاده می کنند به مرور زمان به سمت مواد مخدر دیگری نیز کشیده می شوند و علل و عوامل مختلفی باعث می شود تا مشکلات این چنین برای آن ها به وجود آید که از جمله مهم ترین این عوامل و نشانه ها می توان به موارد زیر اشاره کرد:

  • ایجاد اثر تحمل و نیاز به مواد مخدری دارند که مورفین های بیشتری داشته باشد و برای آن ها احساس تسکین دهندگی و مسکن شدن را به همراه داشته باشد.
  • گرایش به مواد مخدری که شادی آور هستند و اثرات رخوت زایی و افسردگی در فرد به وجود می آید به دلیل استفاده از مواد افیونی
  • گرایش به سایر مواد مخدر برای این که با آثار و عوارض جنسی ناشی از ممصرف تریاک جلوگیری کنند و با آن مقابله کنند.
  • گرایش به سایر مواد مخر افیونی برای این که اثرات مضاعفی را تجربه کند.

ترک اعتیاد به تریاک

اولین مرحله که برای ترک اعتیاد به تریاک باید انجام شود سم زدایی بدن می باشد که حدود ۱۵ روز طول می کشد در این حالت اثرات این ماده از جسم فرد برطرف می شود و در روزهایی که فرد مصرف مواد را قطع می کند دچار علائم و نشانه های ترک می شود که بسیار برای او سخت خواهد بود و علائمی مانند عرق سرد، تپش قلب، اسهال، دل پیچه، استفراغ، درد عضلانی، بی خوابی، بی اشتهایی، اضطراب، تند خویی و بی قراری را تجربه می کنند بسیاری از معتادان در این مرحله ممکن است ترک را رها کنند زیرا نمی توانند شرایط ترک را تحمل کنند.

اما آن ها باید توجه داشته باشند که نشانه ها و علائم ترک و خماری موقتی و به صورت گذرا می باشد و پس از مدتی این نشانه ها از بین خواهد رفت، اما اولین مسیر ترک سختی های خودش را دارد و در ادامه باید خانواده فرد به او کمک کنند تا مهم ترین بخش ترک اعتیاد که رفع وابستگی روانی می باشد از بین برود و فرد به طول کامل رهایی سازی از اعتیاد را انجام دهد.

در این شرایط فرد و خانواده او نیازمند دریافت خدمات روانشناسی و مشاوره ترک اعتیاد می باشند تا بتوانند به فرد کمک کنند ترک موفقیت آمیزی داشته باشد و دوباره به سمت مواد مخدر برنگردد و سعی کند تا خطر بازگشت را به صفر برساند و باید توجه داشته باشید قبل از این که اقدام به ترک کنید باید از فردی متخصص که در زمینه ترک اعتیاد با تجربه است کمک بگیرید زیرا اگر به صورت ناگهانی اعتیاد را ترک کنید پیامدهای جبران ناپذیری را به همراه خواهد داشت و فرد با آسیب هایی رو به رو می شود و در برخی موارد ممکن است مرگ را تجربه کند.

روانشناس و متخصص شرایط جسمی و روانی را در نظر می گیرد و با توجه به آن ها بهترین راهکار را به فرد ارائه می دهد تا بتواند با استفاده از روش صحیح ترک را انجام دهد.

منبع : تریاک چیست؟ علائم و عوارض اعتیاد به مصرف تریاک

9 نشانه بی احترامی همسر و راه مقابله با آن

در زندگی زناشویی، شما و همسرتان باید به یک اندازه به یکدیگر احترام بگذارند. احترام شاید مهمترین جنبه یک رابطه باشد. اگر شما کسی هستید که به او بی احترامی می کنید و فکر می کنید که سرانجام همسرتان تغییر خواهد کرد، اشتباه می کنید.

رفتار بد همسر و بی احترامی

هرگز نگذارید احترام در رابطه شما از بین برود و اگر این اتفاق افتاد سریعا رابطه خود را نجات دهید. در ادامه 8 نشانه از بین رفتن احترام میان زوجین و نشانه های بی اخلاقی همسر بیان شده و سپس راه های مقابل با آن بیان شده است.

1. مسخره کردن شما تفریح مورد علاقه اوست

اگر هر وقت همسرتان با دوستان یا اعضای خانواده اش ملاقات می کند شما را مسخره می کند، به این معنی است که همسر شما احترام کافی برای شما قائل نیست. اگر او گاهی این کار را انجام دهد، ممکن است تحمل شود.

با این حال، اگر او عادت کند که در مورد چگونگی صحبت کردن، نحوه خوابیدن و غیره شما در مقابل دیگران شوخی کند، به شما بی احترامی کرده است. او عادت کرده است که به شما توهین کند.

چنین بی احترامی به همسر از نظر روحی نیز خسته کننده است. شما می توانید احساس افسردگی کنید و حتی گاهی اوقات منزوی شوید.

2. او تمایل زیادی به شکایت دارد| نشانه ای که همسرتان به شما بی احترامی می کند

هر کاری که می کنید، به نظر نمی رسد همسرتان راضی یا خوشحال باشد. انگار هیچ کاری برای او مفید نیست. او همیشه شما را ناراحت می کند و از چیزهایی شکایت دارد که بسیار بی اهمیت و جزئی هستند.

او از نوع نگاه شما، از دوستانی که دارید، از روابط اجتماعی و حرف زدن شما ناراضی است، از والدینتان متنفر است و حتی از سگ خانگی محبوب شما شکایت دارد. این ها نشانه های مطلقی است که همسرتان به شما بی احترامی می کند.

3. همسر شما قادر به گوش دادن به شما نیست

از آنجایی که او برای شما احترام قائل نیست، ممکن است که حتی به حرف شما نیز گوش ندهد و برای جلوگیری از صحبت با شما بهانه می آورد.

اگر او را پیدا کنید و بخواهید مورد مهمی را با او در میان بگذارید، حواس او پرت می شود. آنچه شما انجام می دهید یا می گویید دیگر برای او اهمیتی ندارد. این امر بارز ترین نشانه بی احترامی است.

4- از مسئولیت های خود دوری می کند

همسر بی احترامی هیچ تلاشی برای تقسیم مسئولیت های زندگی با شما نخواهد کرد. هر زمان که بخواهید در رابطه با مسئولیت هایش با او حرف بزنید، او فرار کرده یا بحث را عوض می کند.

او همچنین ممکن است بی شرمانه از وظایف خود پرهیز کند زیرا اکنون به سختی به نظر شما یا کسی اهمیت می دهد.

5. همسرتان رازهای شما را نگه می دارد

قرار است بعد از ازدواج هر دو از زندگی یکدیگر کاملاً مطلع باشید. انتظار می رود هر دوی شما نه تنها رویاهای خود بلکه شکست های خود را با یکدیگر در میان بگذارید.

با این حال، اگر همسرتان رازهایی راجع به زندگی شخصی خود از شما حفظ می کند و شما از طریق شخص دیگری این رازها را متوجه می شوید، به این نشانه توجه کنید. 

6. خیانت

اگر همسرتان به رابطه زناشویی شما احترام نمی گذارد و به هر دلیلی دست به خیانت می زند، به طور آشکارا به شما و رابطه ای که دارید بی احترامی کرده است.

این به این معنی است که دیگر احساسات شما برای او مهم نیست، این در هر رابطه ای بسیار بی احترامی است.

7. او دیگر پشتیبان شما نیست

از همسرتان انتظار می رود که همیشه در کنار شما بایستد تا در اوقات خوب و همچنین بد به او تکیه کنید. حتی از شما انتظار می رود که همین کار را انجام دهید. با این حال، اگر او از شما حمایت نمی کند یا در مواقع ضروری به شما کمک نمی کند، به این معنی بی احترامی به شما است.

8. همسرتان از نظر جنسی از شما دور می شود

اگر سعی کنید با همسرتان ارتباط جنسی برقرار کنید، همسرتان احتمالاً از شما فاصله می گیرد و از شما دوری می کند. این به این دلیل است که او به شما احترام نمی گذارد و به خواسته های جنسی شما اهمیت نمی دهد و دیگر نیازی به آن ندارد. حتی

لحظه ای که فهمیدید همسرتان دیگر احترامی که شایسته شما در رابطه است را به شما نشان نمی دهد، باید برای نجات ازدواج خود اقدام مناسب انجام دهید. در زمان مناسب، با همسرتان صحبت کنید و سعی کنید بدانید که مشکلات بین شما دو چیست، بنابراین بر این اساس، هر دو با هم می توانید راه حل پیدا کنید.

5 راه برای برخورد با همسر بی احترام

چگونه با یک همسر بی احترام برخورد کنیم؟ احتمالا این سوالی است که ذهن شما را به خود مشغول کرده است. وقتی ازدواج کردید، هرگز فکر نمی کردید که همسرتان به شما احترام نگذارد، بی ادب شود یا به فردی کاملاً متفاوت تبدیل گردد.

این امر برای شما ناامید کننده خواهد بود، اما شما می توانید این 5 راه را برای کنار آمدن با یک همسر بی احترام و عشق از دست رفته در رابطه دنبال کنید.

1. آزرده نشوید

ما می دانیم که این نکته ساده نیست، زیرا اگر همسرتان بی ادبانه رفتار کند یا به شما بی احترامی کند، مطمئناً ناراحت خواهید شد. اما پیروی از این امر به شما کمک می کند تا بر خشم خود غلبه کنید و دلیل چنین رفتاری از همسرتان را درک کنید.

با آزرده شدن، فقط در روابط خود آشفتگی بیشتری ایجاد خواهید کرد. این اولین قدم برای مقابله با همسر بی احترامی است. سعی کنید تکنیک های کسب آرامش را که در مقاله های دیگر بیان شده است مطالعه کنید.

2. در زمان مناسب با او مقابله کنید

شما باید اطمینان حاصل کنید که زمان و مکان مناسبی را انتخاب کرده اید تا با همسرتان در مورد رفتار او صحبت کنید. مهارت های حل تعارض در اینجا نقش اصلی را ایفا می کند.

از او بپرسید چه مشکلی دارد و به او کمک کنید تا رفتار بی ادبانه خود را در قبال شما بهبود بخشد. ارتباطات موثر به طور کلی می تواند بسیاری از مشکلات را حل کند. آن را امتحان کنید و ممکن است ببینید همسر بی احترام شما کاملا تغییر می کند.

احتمالاً او دچار استرس یا مسئله دیگری شده است و عمداً به شما بی احترامی نمی کند. بنابراین باید ابتدا با او صحبت کنید و دیدگاه او را درک کنید. این یک روش موثر برای مقابله با همسر بی احترام است.

3. فضا و زمان شخصی لازم را به او اختصاص دهید

وقتی می دانید که او تمایل به توجه و مراقبت از شما ندار ، بهترین حرکت شما این است که او را تنها بگذارید. به او فضا و زمان شخصی کافی بدهید تا بتواند از اهمیتی که در زندگی او دارید، قدردانی کند و احتمالاً احترام به نظرات شما را نیز شروع کند.

همچنین این ممکن است به او نشان دهد که چقدر به نیازها و خواسته های او احترام می گذارید. یا اینکه می توانید روحیه او را حس کنید و پاسخ مثبت دهید. فضای موجود در روابط واقعا می تواند کمک کند، شما باید بدانید که چگونه یک نگاتیو را به یک موقعیت برنده تبدیل کنید.

4. به یک دوست / خویشاوند نزدیک اعتماد کنید یا به مشاوره مراجعه کنید

وقتی به نظر می رسد بی احترامی از طرف همسرتان شما را بسیار سخت عصبانی و ناراحت می کند و می توانید راه حلی برای کل این سناریو پیدا کنید.

کاری که می توانید در چنین شرایطی انجام دهید این است که به یک دوست نزدیک که به او اعتماد دارید و به شما مشاوره سالم و صحیحی می دهد، اعتماد کنید. شاید صحبت با این دوست / بستگان دیدگاه جدیدی در مورد نحوه برخورد با همسر بی احترام شما ایجاد کند.

مشاوره زوجین روش دیگری برای نجات ازدواج و حل اختلافات است. که به بیش تر زوجین توصیه می شود. در جلسات زوج درمانی مشکلات زوجین به طور ریشه ای درمان می شود و پس از چند جلسه زوجین می توانند بهبود را در روابط خود احساس کنند.

5- همیشه برای ادامه کار آماده باشید

اگر همسرتان به شما بی احترامی کند چه باید کرد؟ بدون شک شما باید تمام فرصت هایی را که می توانید به همسرتان بدهید تا رفتار خود را نسبت به شما بهتر کند. اما باید بدانید که آیا او واقعاً می تواند به احترام گذاشتن به شما برگردد یا این رابطه ارزش نجات دارد. 

اما فقط در صورتی که مشکلی پیش بیاید باید آماده رها کردن همسرتان باشید. به یاد داشته باشید، همسر  که به شما بی احترامی می کند هرگز شما را از رابطه خود راضی نخواهد کرد. .

احترام و عشق مانند دو روی یک سکه است. اگر این دو پایه و اساس رابطه شما فراهم نیستند، پس نمی تواند در آزمایش زمان دوام بیاورد. بنابراین به دقت در این مورد فکر کنید و عاقلانه تصمیم بگیرید

منبع : 9 نشانه بی احترامی همسر و راه مقابله با آن 

راه های مقابله با همسر شکاک که زندگی شما را نجات می دهد

شکاکیت همسر می‌تواند لحظات سختی را برای خانواده به وجود بیاورد مثلا اگر شما در یک مهمانی متوجه شوید که همسرتان دائماً شما را زیر نظر دارد و او در برابر نگاه های دیگران از خود واکنش نشان می دهد و به شما اخم می کند متوجه رفتار های غیر عادی او می شوید و اگر این رفتار ادامه پیدا کند ممکن است شما به طلاق و جدایی فکر کنید.

 همسرم بدبین است 

بدبینی یکی از رفتارها و ویژگی‌های شخصیتی است که علت های مختلفی دارد که اگر شما علت‌های آن را بدانید می توانید رفتار مناسب تری داشته باشید.

 مهم ترین علل بدبینی

  • داشتن تجربیات ناخوشایند در سبک ارتباطی با والدین

اگر در یک محیط زندگی کرده باشید که دائماً با شما بدرفتاری کرده باشند و به نیازهای دوران کودکی شما توجهی نشده باشد باعث می شود که نگاهی بدبینانه نسبت به کل دنیا داشته باشید.

 روان‌شناسان معتقدند که سال‌های اولیه زندگی نقش بسیار مهمی در ایجاد اعتماد در افراد دارد و کودکانی که در دوران کودکی نتوانستند به پدر و مادر خود اعتماد کنند ممکن است در آینده در برقراری ارتباط با دیگران دچار مشکل شوند.

 اگر احساس کردید که همسر شما در گذشته با والدین خود با مشکل مواجه بوده و نتوانسته آن را حل کند می توانید از کمک یک مشاور استفاده کنید و نباید در این دوران او را سرزنش کنید یا از خانواده او بد بگویید زیرا باعث می شود که اعتماد او بدتر شود.

  • داشتن تجربیات ناخوشایند در ارتباط عاطفی

بنیان یک رابطه بر اساس اعتماد است وقتی یکی از زوجین رفتاری مثل خیانت داشته باشند اعتماد فرد را از بین می برند و باعث خراب شدن رابطه زناشویی می شود بدبینی از همان ابتدا ممکن است نباشد.

 ولی در جریان یک رابطه ایجاد شده باشد قرار گرفتن بیش از حد در معرض اخبار منفی باعث می شود بسیاری از افراد در زندگی شخصی شان دچار بی اعتمادی شوند. شاید همسر و خانواده علت بی اعتمادی فرد نباشند.

 اما باز هم شک و بدبینی  وجود داشته باشد که این می تواند به خاطر اخباری که از محیط دریافت می کنند باشد مثلاً افزایش آمار طلاق به خاطر خیانت یا مشاهده اقوام و خویشانی که خود خیانت کرده‌اند.

  • ابتلا به اختلال شخصیت پارانوئید

گاهی اوقات بد بینی به یک صفت تبدیل می‌شود و جزئی از شخصیت فرد می شود طوری که کل رفتار فرد را در بر می گیرد در این مورد نه تنها همسرتان به شما بلکه نسبت به همه افراد بی اعتماد است و نمی تواند با همه ارتباط برقرار کند.

 در این صورت اگر تحت درمان قرار نگیرد اختلالات زیادی را در زمینه شغل، تحصیل روابط دوستانه نشان می دهد که نیاز به درمان‌های روانشناختی دارد در این مورد نباید به همسرتان برچسب نزنید، بهترین کار این است که به همسرتان کمک کنید که از یک مشاور استفاده کند.

  • ابتلا به اختلالات سوء مصرف مواد

استفاده از برخی از مواد مثل شیشه و مواد توهم زا باعث بدبینی و شکاکیت می شود، به گونه ای که رفتار همسرتان به یک باره عوض می‌شود و سوءظن های افراطی در مورد شما دارد، باز هم نباید همسرتان را قضاوت کنید و باید از یک روانشناس متخصص استفاده کنید.

 زندگی با همسر شکاک چگونه است؟

 همسر شکاک به دنبال این است که زندگی شما را دائماً کنترل کند و حتی ممکن است شما را بسیار محدود کند و آرامش روحی و روانی نداشته باشید.و حتی ممکن است در ابتدا متوجه حساسیت‌ها نشویم و یا حتی به خاطر علاقه ای که به او دارید سخنی نگویید.

 ولی به مرور زمان این بدبینی ها غیرقابل تحمل می‌شود آن قدر محدودیت تان ادامه پیدا می کند که دیگر کسی در اطراف خود ندارید و باعث غم و اندوه،  عصبانیت،  ناامیدی،  اضطراب و افسردگی می شود.

 اگر این بدبینی ها شدید تر باشد حتی ممکن است با ضرب و شتم همراه باشد.

 سهم بدبینی شما در همسرتان چقدر است؟

 شرط اصلی ازدواج تعهد است سوال اصلی این است که شما چه حد به روابط تان پایبند بوده اید و به همسرتان اطمینان داده اید که به او متعهد هستید. نوع نگاه شما به جنس مخالف گرفتن، مقایسه آنها با همسرتان می تواند باعث بدبینی همسرتان نسبت به شما شود و روی روابط شما اثرات منفی داشته باشد.

 رقصیدن به ساز همسر شکاک

 بعد از اینکه فهمیدید که همسر شما حساسیت بیش از اندازه نسبت به شما دارد باید این موضوع را قبول کنید نباید به بدبینی های  او دامن بزنید، ولی باید برای خودتان چارچوبی تعریف کنید اما نباید از حقوق خودتان بگذرید ولی باید در مسیری قرار بگیرید که به همسر خودتان احترام بگذارید تا صمیمیت شما حفظ شود.

 راهکارهایی که بدانید چگونه با همسر شکاک خود رفتار کنید؟

چگونه می توان با همسر شکاک و حسود برخورد کرد؟ این سوال بسیاری از افراد است، راه های زیر به شما کمک می کند تا به راحتی رابطه خود را مدیریت کنید، در کنار این روش ها همیشه توصیه می شود که از کمک مشاور هم استفاده کنید و به این شکل زندگی مشترک خود را بهبود بخشید.

  • شناسایی اولین جرقه های بدبینی برای حل مشکل بدبینی

اول باید بدانید که عواملی که این بدبینی را ایجاد کرده چیست؟ چه موضوع باعث بدبینی او شده است؟ شما چه واکنشی نشان داده اید؟ این مسائل به شما کمک می کند تا حدی شرایط را کنترل کنید تا اختلاف  پیش نیاید .

  • رعایت کردن خط قرمزها

زمانی که ازدواج کردید یک حد و مرزهایی در رابطه شما به وجود می‌آید نباید این خط قرمزها را دور بزنید بلکه باید اعتماد همسر خود را به دست بیاورید و زمینه را برای بی اعتمادی فراهم نکنید.

  • گفتگوی سازنده

در یک زمان مناسب از همسرتان در مورد بدبینی هایش سوال بپرسید و انگشت اتهام را به سوی او نگیرید شاید علت اصلی بدبینی ها خود شما باشید به او بگویید که از زندگی با او لذت می برید سعی کنید سوءتفاهم‌ ها را برطرف کنید.

  • خلف وعده نکنید

زمانی که به وعده های تان عمل نمی کنید همسرتان فکر می‌کند که شما برای او ارزش قائل نیستید و یا شاید با فردی دیگر در ارتباط هستید به او نشان دهید که فردی صادق هستید و دلیل اینکه  قانون را زیر پا گذاشته اید را توضیح دهید. 

  • همسرتان را با دیگران مقایسه نکنید

زمانی که همسرتان را با دیگران مقایسه می کنید به او نشان می دهید که به اندازه کافی برای شما خوب نیست و از بودن در کنار او لذت نمی برید و هم دچار ترس می شوید.

  • عشق خود را ابراز کنید

ابراز علاقه در روابط بسیار مهم است برای همین به او بگویید که چقدر برای شما مهم است جملات محبت آمیز به او بگویید همیشه برای شوهرتان باشید تا احساس نگرانی نکند. به او بگویید پنهان کاری نکنید زیرا زمینه را برای بی اعتمادی و شکاکیت فراهم می‌کند.

  • درک کنید که برخی حسادت ها طبیعی است

توجه داشته باشید که ممکن است حسادت همسر شما به جا بوده یا در شرایط روحی روانی سختی قرار داشته باشد و این حسادت او به دلیل عدم توجه شما باشد. سعی کنید با او صحبت کنید شاید لازم باشد رابطه خودتان را با یکی از همکارانتان محدود کنید.

مقابله با حسادت خود

اگر این شما هستید که احساس حسادت زیادی می کنید، باید ابتدا ریشه این حسادت را پیدا کنید و سپس سعی کنید به مرور آن را درمان کنید، در این زمینه راه های زیر می تواند به شما کمک کند:

  • قبول کنید که حسادت شما به رابطه تان صدمه می زند.
  • اعتراف کنید که به شخص یا چیزی حسادت می کنید.
  • سعی کنید جاسوسی در اموال و وسایل همسرتان را متوقف کنید.
  • ریشه این احساس خود را مورد بررسی قرار دهید و در مورد آن با همسرتان صحبت کنید.
  • برای تغییر رفتار خود تصمیمی جدی بگیرید و بخاطر داشته باشید که هیچ وقت برای تغییر دیر نیست.
  • درک کنید که نمی توانید شخص دیگری را کنترل کنید و تنها می توانید احساسات خود را مدیریت کنید.
  • در صورت لزوم از مشاور متخصص کمک بگیرید.
  • قوانینی برای زندگی مشترک خود تهیه کنید و دو نفر به آن پایبند باشید.

انواع حسادت| حسادت سالم و ناسالم

شاید برای شما تعجب آور باشد که حسادت سالم نیز وجود دارد. در ادامه به ویژگی های این دو نوع حسادت و مزایا و معایب آن ها به طور کامل پرداخته شده است:

حسادت سالم

در هر رابطه ای حسادت هایی وجود دارد، حسادت می تواند باعث شود که زوجین بیش تر قدر یک دیگر را بدانند یا برای کنار هم بودن تلاش کنند.

علاوه بر این حسادت سالم باعث افزایش عشق و علاقه میان زوجین می شود و منجر به رابطه جنسی پرشور تر می گردد.

در صورت ایجاد حسادت سالم زوجین با یکدیگر صحبت کرده و مشکلات خود را مطرح می کنند و با این کار متوجه احساسات یکدیگر می شوند و در جهت بهبود رابطه تلاش می کنند. در حقیقت این نوع حسادت باعث تعهد بیش تر میان زوجین می شود.

حسادت ناسالم و خطرناک

حسادت ناسالم کاملا با سالم متفاوت و حتی خطرناک می باشد.

حسادت بیش از اندازه می تواند یک زنگ هشدار در رابطه باشد که باید به آن دقت شود. افراد حسود و شکاک کنترل گر می شوند و باعث می شوند که همسرشان دست به پنهان کاری بزند و همه چیز بدتر می شود.

این نوع حسادت باعث جدایی زوجین از یکدیگر می شود و آن ها را مقابل هم قرار می دهد.

منبع : راه های مقابله با همسر شکاک که زندگی شما را نجات می دهد 

ترس از قضاوت دیگران با راهکارهای باورنکردنی

ترس از قضاوت دیگران |این راهکارهای مفید را امتحان کنید

همه ما انسان ها موجودات اجتماعی هستیم و از نظرات دیگران درباره خود تاثیر می پذیریم به همین دلیل از قضاوت دیگران در مورد خود می ترسیم، اما گاهی اوقات ترس از قضاوت بسیار شدید می باشد به طوری که افراد نگران این هستند که دیگران در مورد آن ها چه فکری می کنند، این افکار می تواند آسیب زا باشد و جلوی پیشرفت و رشد فردی را بگیرد.

در صورتی که شما با این مشکلات رو به رو هستید و می خواهید بر ترس از قضاوت دیگران غلبه کنید باید این مقاله را به طور کامل مورد مطالعه قرار دهید تا با راهکارهای آن آشنا شوید، هم چنین برای این که به شناخت عمیق تری برسید بهتر است با تیپ های شخصیتی MBTl آشنا شوید هم چنین بهره بردن از مشاوره روانشناس می تواند به شما کمک کند تا ترس شما نسبت به قضاوت های دیگران کاهش یابد و هم چنین بر روی تغییر نگرش شما نسبت به مسائل مختلف اثرگذار خواهد بود.

ترس از قضاوت دیگران، راهکارهایی برای غلبه کردن

ممکن است ترس های زیادی در شما وجود داشته باشد که به ابعاد شخصیتی شما مربوط می شود، به عنوان مثال ترس از صحبت کردن در جمع. علم روانشناسی می تواند به تحلیل و رو به رو شدن با این ترس ها بپردازد و افکاری که شما در ذهن تان دارید کلید اصلی برای پیدایش انواع هیجانات و رفتارها می باشند.

تا زمانی که افکار نادرست و مخربی در ذهن شما وجود دارد نمی توانید توقع زندگی شاد و موثری داشته باشید و هم چنین در روابط اجتماعی تان با مشکلاتی رو به رو خواهید شد. ترس از قضاوت شدن توسط دیگران به معنی داشتن افکار دائمی و تکرار شونده در مورد نحوه ارزیابی دیگران در مورد ما می باشد برای این که بتوانید از شر این افکار و احساسات ناخوشایند رها شوید و زندگی شادی داشته باشید باید به راهکارهای زیر توجه کنید.

  1. نقاط ضعف و قوت خود را بشناسید

در صورتی که در مورد ضعف ها و توانمندی های خود آگاهی داشته باشید و شناخت درستی از خودتان داشته باشید دیگر نگران قضاوت کردن و بازخوردهای منفی دیگران نخواهید بود، هم چنین باید تلاش کنید تا به خودآگاهی بیشتری در مورد توانایی های خود برسید.

هم چنین در صورتی که در مورد مهارت ها، نقاط ضعف، آسیب پذیری ها و نقاط قوت خود آشنایی داشته باشید دیگر از قضاوت دیگران نخواهید ترسید و تحت تاثیر آن ها قرار نمی گیرید، و در صورتی که مهارت های ارتباطی را یاد بگیرید به شما کمک می کند تا به شناخت بهتری نسبت به دیگران برسید و منظور و قصد افرادی که در مورد شما صحبت می کنند و یا حالت های چهره آن ها را در حالتی که شما را قضاوت می کنند را متوجه می شوید.

۲٫ ترس از قضاوت دیگران: برای خودتان اولویت قائل شوید

زمانی که به دیگران اجازه می دهید تا با قضاوت هایشان ادراک شما را تحت تاثیر قرار دهند یعنی شما دائما دیگران را در اولویت قرار می دهید  و به آن ها این قدرت را می دهید تا در زندگی شما تاثیر بگذارند، باید به این نکته توجه داشته باشید که هیچ کس به اندازه خودتان شما را نمی شناسد و کسی که از توانایی و مهارت های شما تصویر نهایی می تواند بسازد خودتان می باشید، دیگران تنها بخشی از این تصویر را تشکیل می دهند پس به آن ها اجازه ندهید تا نقش اصلی را بازی کنند.

۳٫ شما مسئول کنترل فکر دیگران نیستید

یکی از خطاهای فکری که باعث می شود افراد نگران قضاوت و نظر دیگران در مورد خودشان باشند این است که خودشان را مسئول افکار دیگران می دانند شما تنها در برابر رفتارهای خودتان مسئول هستید و تنها می توانید رفتارهای خودتان را کنترل کنید و در قبال افکار دیگران هیچ مسئولیتی ندارید، در این حالت بهتر خواهید توانست با دیگران ارتباط برقرار کنید و تاثیرات مثبتی بر روی زندگی شما خواهند گذاشت.

۴٫ ترس از قضاوت دیگران: در لحظه زندگی کنید

بسیاری از ما در مورد آن چه که در لحظه بر ما می گذرد آگاهی نداریم و به جای آن که محیط اطرافمان را تجربه کنیم در افکار خودمان غرق می شویم، زندگی دائمی در خانه ذهن باعث می شود تا درگیر افکار آسیب زا شویم اما باید در لحظه زندگی کنیم و از شر افکار منفی خلاص شویم برای انجام این کار باید تمام حواس پنجگانه خودمان را درگیر محیط پیرامونمان کنیم. در این زمینه تمرین های ذهن آگاهی کمک بسیاری به شما می کند و در این خصوص اثر بخش خواهد بود.

۵٫ اعتماد به نفس خود را بالا ببرید

در تمام مراحل زندگی بر روی هدف خود تمرکز داشته باشید و برای مورد قضاوت قرار گرفتن و ترس از قضاوت دیگران هیچگاه هدف خودتان را تغییر ندهید و با اعتماد به نفس بالایی رو به جلو حرکت کنید، خودتان را همانطور که هستید بپذیرید و با افزایش دادن مهارت ها و توانایی های خود به پیشرفت و بهداشت روحی و روانی و جسمی خودتان کمک کنید.

همیشه در همه حال سعی کنید مثبت نگر باشید و با دید مثبت به زندگی تان توجه کنید و این نکته را در نظر بگیرید که شما بهتر از هر کس دیگری می دانید که چه چیزی برای شما بهتر می باشد و در صورتی که در راه رسیدن به هدفتان شکست خوردید باید به این موضوع توجه داشته باشید که هیچ پیروزی بدون شکست به دست نخواهد آمد.

۶٫ احتمال وجود برخی از اختلالات روان شناختی

در برخی از موارد ترس از قضاوت دیگران ممکن است به خاطر اختلالات روانشناختی مانند اختلال فوبیای اجتماعی باشد در این صورت فرد نمی تواند در حضور جمع عملکرد مناسبی داشته باشد زیرا دائما نگران است که توسط دیگران مورد قضاوت و ارزیابی قرار گیرد.

با توجه به راهکارهای بیان شده در صورتی که از قضاوت دیگران می ترسید و هم چنان این ترس به صورت پایدار در شما وجود دارد و هیجانات ناخوشایندی را در شما ایجاد می کند باید وضعیت روانی شما توسط روانشناس مورد بررسی و ارزیابی دقیقی قرار گیرد.

روش هایی که در درمان فوبیای اجتماعی  مانند درمان شناختی – رفتاری که توسط روانشناسان به کار گرفته می شوند برای درمان این بیماری موثر می باشند و نقش بسیاری در حل آن دارند.

آشنایی با مرکز مشاوره ستاره ایرانیان

مرکز مشاوره ستاره ایرانیان از متخصصین و مشاوران باتجربه ای تشکیل شده اند در زمینه های مختلف روانشناسی اعم از خانواده، ازدواج، اعتیاد، جنسی، کودک، مشاوره، شغلی، تحصیلی و غیره خدمات جامع روانشناسی را انجام می دهند. و خدمات شان را با بالاترین سطح کیفیت ارائه می کنند.

همچنین مشاوران به صورت تلفنی، اینترنتی به مراجعان امکان می دهد تا از خدمات بهره مند شوند و در کمترین زمان از بروز ترین متخصصین استفاده کنند.

منبع : ترس از قضاوت دیگران با راهکارهای باورنکردنی