نوشته‌ها

چرا تهرانی‌ها خودکشی می‌کنند؟

چرا تهرانی‌ها خودکشی می‌کنند؟

هرچندوقت یکبار آماری از خودکشی‌ها منتشر می‌شود یا اخباری در رابطه با خودکشی سلبریتی‌ها به گوش می‌رسد؛ این آمار و اخبار نه فقط اذهان عمومی را به چالش می‌کند، که روانشناسان و روانپزشکان را نیز نگران می‌کند.

به ویژه زمان‌هایی که شرایط زندگی سخت‌تر می‌شود، ممکن است افرادی از جامعه به عنوان یک راهکار به خودکشی بنگرند و نسبت به از بین بردن خود اقدام کنند.

کاماپرس، در لایو اینستاگرامی خود که در روز سوم اردیبهشت‌ماه برگزار شد، میزبان دکتر یاسر دادخواه، دکترای اعصاب و روان شناختی بود تا به بررسی راهکارهای مقابله با افکار خودکشی و روش‌های انگیزه‌سازی در محیط کار بپردازد.

چرا تهرانی‌ها خودکشی می‌کنند؟

خودکشی؛ نشانه‌ای در جامعه

به گفته دکتر دادخواه خودکشی می‌تواند ابعاد و وجوه مختلفی داشته باشد. یکی از این ابعاد، اجتماعی است. با دیدگاه اجتماعی، خودکشی یک نتیجه نیست، بلکه یک نشانه است. نشانه‌ای که خبر از حال بد جامعه می‌دهد.

این جامعه نیازمند راهکارهای ویژه‌ای است که از آن جمله می‌توان به خانواده‌درمانی و زوج درمانی اشاره کرد. در این جامعه حتی باید سیاست‌های مربوط به نیازهای اولیه یعنی خوراک، پوشاک و مسکن نیز بازبینی شوند.

منطق و احساس؛ دو بال انسان

دکتر دادخواه در ادامه این گفتگو افزود: «مسئله خودکشی را باید از بعد روانشناسی هم بررسی کرد. اینکه چطور می‌توانیم حال خودمان و نزدیکان‌مان را بهتر کنیم؟ انگیزه‌های لازم برای زندگی را از کجا می‌توان پیدا کرد؟ در واقع با این دیدگاه روان‌شناسانه می‌توان پی برد که آیا خودمان هم مستعد خودکشی هستیم یا خیر».

دادخواه همچنین خاطرنشان کرد: «بر اساس این دیدگاه، زمانی که اختلالات روحی و روانی شدید می‎شود، فرد به راهکاری می‌رسد که گمان می‌کند بهترین راه خودکشی است!»

به گفته این متخصص، تفکر خودکشی هرچند یک اقدام عینی نیست اما ممکن است به ذهن هرکسی که اندکی تحت فشار روانی باشد، خطور کند. اما علائم آن چیست؟

اگر فرد احساس زشتی، ناکارآمدی، طردشدگی داشته باشد و تصور کند اطرافیانش به اندازه کافی دوستش ندارند، احتمالا نشانه‌ی این است که به خودکشی فکر می‌کند؛ البته این‌ها صرفا احساسات فرد نیست، چراکه ما انسان‌ها دو بال به نام‌های منطق و احساسات داریم.

مهمان کاماپرس در ادامه به این موضوع پرداخت که بر اساس احساسات می‌توان دنیایی را تجسم کرد و در آن خود را از بین برد؛ مثلا کسی که عزیزی را از دست داده و به اختلال سوگ دچار شده، ممکن است دست به این کار بزند. اما گاهی هم فرد به صورت منطقی به این نتیجه می‌رسد که به درد نخور است.

مثلا در دوران کودکی بینش‌هایی چون موفق نبودن و مفید نبودن به او تلقین شده، او کم کم به این باور رسیده که برای این جهان کافی نیست و این تصمیم را به صورت منطقی می‌گیرد. رسانه‌ها نیز نقش مهمی دارند.

زمانی که اخبار و فیلم‌های خودشکی پخش می‌شود، نورون‌های مغزی این داده‌ها را برداشت و علیه خود نشان می‌دهند؛ در این شرایط فرد فکر می‌کند در برابر این قدرت دست و پا بسته است و به این ترتیب، بر اساس منطقش به سمت خودکشی هدایت می‌شود.

نکته‌ای که باید به آن توجه کرد، این است که در تمامی این موارد فرد ابتدا به خودکشی فکر می‌کند و سپس دست به اقدام می‌زند.

چرا تهرانی‌ها خودکشی می‌کنند؟

نقش محیط کار و اطرافیان در رنگ بخشیدن به زندگی

یاسر دادخواه درباره اینکه اطرافیان تا چه اندازه می‌توانند در تفکر خودکشی و اقدام به آن دخیل باشند، اینطور توضیح داد: «خودکشی یک اتفاق نیست بلکه یک پروسه است و علائم آن را اطرافیان فرد بیمار متوجه می‌شوند.

فردی که به خودکشی فکر می‌کند درباره اینکه زندگی پوچ و بی ارزش است صحبت می‌کند. همچنین ممکن است سوءمصرف مواد داشته باشد و به خرید قرص‌ها یا حتی وسایلی مانند چاقوهای خاص تمایل داشته باشد».

این دکتر اعصاب و روان افزود: «صحبت کردن با این افراد می‌تواند نیت آن‌ها را روشن کند اما نباید با آن‌ها مشورت کرد یا سعی در تحمیل کردن نظری به آن‌ها داشت. تنها کاری که اطرافیان می‌توانند انجام دهند ضمن اینکه به هیچ وجه فرد مستعد خودکشی را تنها نگذارند، همدلی و مراجعه به روانپزشکان و روانشناسان متخصص است».

وی همچنین درباره نقش محیط کار در مقابله با افکار خودکشی افزود: «محیط کار محیطی انگیزشی و هویت‌ساز است. بسیاری از افراد هویت خود را از طریق شغل‌شان تعریف می‌کنند، درحالی که بی‌هویتی می‌تواند منجر به پوچی و در نهایت خودکشی شود. و محیط کار یکی از دلایلی است که چرا تهرانی‌ها خودکشی می‌کنند؟

پس هرچقدر که از جانب کارفرما به فرد القا شود که فردی مفید، کارا و هدفمند است، می‌تواند تاثیرگذار باشد تا فرد دست به نابودی خود نزند».

به گفته این دکترای اعصاب و روان شناختی، افرادی که اقدام به خودکشی می‌کنند، تعلق‌شان به زندگی کمرنگ است. اما اگر در محل کار هرچقدر که از رنگ‌های شادتر استفاده شود و هدف‌های تعریف شده دقیق‌تر و پررنگ‌تر باشند، این احساس کمتر ایجاد می‌شود.

دادخواه معتقد است افرادی که خودکشی می‌کنند، دنیای کمرنگ‌تری دارند: «قانونی در روانشناسی وجود دارد که می‌گوید ناشناخته‌ها، ولع‌انگیزند. یعنی انسان براساس تفاوت‌ها حرکت می‌کند و امید دارد که آن‌ها را بشناسد.

حتی از سال ۲۰۱۴ تا کنون دانشمندان دریافته‌اند کسانی که دچار اختلال توجه و تمرکز هستند، رنگ‌ها را هم خوب تشخیص نمی‌دهند! به عبارتی دنیا برای این افراد تک رنگ و یکنواخت می‌شود، به سمت بی‌انگیزگی برای شناخت بیشتر جهان، حرکت می‌کنند».

در مقابل شاغل بودن نوعی ایجاد انگیزه است که می‌تواند باعث تحریک مغز شود. به گفته دادخواه، حتی بازی کردن گیم‌هایی که مرتبط با پاداش است این احساس را تقویت می‌کند. پس اگر فرد کسب و کار یا برندی را راه‌اندازی کند، یقینا از خودکشی دور می‎شود.

پله پله تا مبارزه با افسردگی و تفکرات خودکشی

در نهایت اینکه احساس ناکارآمدی و غیرمفید بودن، احساس زشتی، بی‌برنامگی و ناامیدی، نشانه‌های هشداردهنده هستند. شاید افکار خودکشی شفاف باشند و به راحتی بتوان آن‌ها تشخیص داد اما نکته مهم این است که شاید بازه زمانی این نشانه‌ها تا اقدام، کوتاه باشد پس ابتدا باید جلوی افکار منفی را گرفت تا مغز شکست را نپذیرد.

به گفته یاسر دادخواه، دکترای اعصاب و روان شناختی، دو راه برای جلوگیری از تفکر خودکشی وجود دارد: راه اول روانشناسی بالینی است. اگر فرد مستعد هرگونه اختلال روانشناختی باشد، مستعد خودکشی هم است.

اگر این اختلالات مانند دوقطبی، اسکیزوفرنی و … شدید باشند حتما باید در اسرع وقت به یک متخصص برای درمان مراجعه کرد. راه دوم، روان‌شناسی‌های مثبت‌نگر و انگیزشی است. این نوع روانشناسی می‌تواند کمک کند که فرد برای خودش اهدافی تعیین کند؛ حتی اگر هدف تنها این باشد که روزانه به مرحله بعد یک بازی آنلاین صعود کند.

اهداف زمانی می‌توانند کارآمد باشند که اصطلاحا «هوشمند» شده باشند؛ یعنی هدف باید ۵ ویژگی دلیل‌مند، زمانبندی‌شده، مشخص، قابل اندازه‌گیری ودستیافتنی داشته باشد تا منجر به موفقیت شود. حرکت به سمت چنین هدفی است که زندگی را پویا و معنادار می‌کند.

دادخواه صحبت‌های خود را اینگونه به پایان برد: «در دنیای کنونی بیشتر باورها هستند که به ما کمک می‌کنند تا افکار؛ ما باید باور کنیم دنیایمان زیبا است تا بتوانیم به اهداف خود دست یابیم و از احساس غیرمفید بودن دور شویم».

منبع : چرا تهرانی‌ها خودکشی می‌کنند؟

چرا تهرانی‌ها خودکشی می‌کنند؟

چرا تهرانی‌ها خودکشی می‌کنند؟

هرچندوقت یکبار آماری از خودکشی‌ها منتشر می‌شود یا اخباری در رابطه با خودکشی سلبریتی‌ها به گوش می‌رسد؛ این آمار و اخبار نه فقط اذهان عمومی را به چالش می‌کند، که روانشناسان و روانپزشکان را نیز نگران می‌کند.

به ویژه زمان‌هایی که شرایط زندگی سخت‌تر می‌شود، ممکن است افرادی از جامعه به عنوان یک راهکار به خودکشی بنگرند و نسبت به از بین بردن خود اقدام کنند.

کاماپرس، در لایو اینستاگرامی خود که در روز سوم اردیبهشت‌ماه برگزار شد، میزبان دکتر یاسر دادخواه، دکترای اعصاب و روان شناختی بود تا به بررسی راهکارهای مقابله با افکار خودکشی و روش‌های انگیزه‌سازی در محیط کار بپردازد.

چرا تهرانی‌ها خودکشی می‌کنند؟

خودکشی؛ نشانه‌ای در جامعه

به گفته دکتر دادخواه خودکشی می‌تواند ابعاد و وجوه مختلفی داشته باشد. یکی از این ابعاد، اجتماعی است. با دیدگاه اجتماعی، خودکشی یک نتیجه نیست، بلکه یک نشانه است. نشانه‌ای که خبر از حال بد جامعه می‌دهد.

این جامعه نیازمند راهکارهای ویژه‌ای است که از آن جمله می‌توان به خانواده‌درمانی و زوج درمانی اشاره کرد. در این جامعه حتی باید سیاست‌های مربوط به نیازهای اولیه یعنی خوراک، پوشاک و مسکن نیز بازبینی شوند.

منطق و احساس؛ دو بال انسان

دکتر دادخواه در ادامه این گفتگو افزود: «مسئله خودکشی را باید از بعد روانشناسی هم بررسی کرد. اینکه چطور می‌توانیم حال خودمان و نزدیکان‌مان را بهتر کنیم؟ انگیزه‌های لازم برای زندگی را از کجا می‌توان پیدا کرد؟ در واقع با این دیدگاه روان‌شناسانه می‌توان پی برد که آیا خودمان هم مستعد خودکشی هستیم یا خیر».

دادخواه همچنین خاطرنشان کرد: «بر اساس این دیدگاه، زمانی که اختلالات روحی و روانی شدید می‎شود، فرد به راهکاری می‌رسد که گمان می‌کند بهترین راه خودکشی است!»

به گفته این متخصص، تفکر خودکشی هرچند یک اقدام عینی نیست اما ممکن است به ذهن هرکسی که اندکی تحت فشار روانی باشد، خطور کند. اما علائم آن چیست؟

اگر فرد احساس زشتی، ناکارآمدی، طردشدگی داشته باشد و تصور کند اطرافیانش به اندازه کافی دوستش ندارند، احتمالا نشانه‌ی این است که به خودکشی فکر می‌کند؛ البته این‌ها صرفا احساسات فرد نیست، چراکه ما انسان‌ها دو بال به نام‌های منطق و احساسات داریم.

مهمان کاماپرس در ادامه به این موضوع پرداخت که بر اساس احساسات می‌توان دنیایی را تجسم کرد و در آن خود را از بین برد؛ مثلا کسی که عزیزی را از دست داده و به اختلال سوگ دچار شده، ممکن است دست به این کار بزند. اما گاهی هم فرد به صورت منطقی به این نتیجه می‌رسد که به درد نخور است.

مثلا در دوران کودکی بینش‌هایی چون موفق نبودن و مفید نبودن به او تلقین شده، او کم کم به این باور رسیده که برای این جهان کافی نیست و این تصمیم را به صورت منطقی می‌گیرد. رسانه‌ها نیز نقش مهمی دارند.

زمانی که اخبار و فیلم‌های خودشکی پخش می‌شود، نورون‌های مغزی این داده‌ها را برداشت و علیه خود نشان می‌دهند؛ در این شرایط فرد فکر می‌کند در برابر این قدرت دست و پا بسته است و به این ترتیب، بر اساس منطقش به سمت خودکشی هدایت می‌شود.

نکته‌ای که باید به آن توجه کرد، این است که در تمامی این موارد فرد ابتدا به خودکشی فکر می‌کند و سپس دست به اقدام می‌زند.

چرا تهرانی‌ها خودکشی می‌کنند؟

نقش محیط کار و اطرافیان در رنگ بخشیدن به زندگی

یاسر دادخواه درباره اینکه اطرافیان تا چه اندازه می‌توانند در تفکر خودکشی و اقدام به آن دخیل باشند، اینطور توضیح داد: «خودکشی یک اتفاق نیست بلکه یک پروسه است و علائم آن را اطرافیان فرد بیمار متوجه می‌شوند.

فردی که به خودکشی فکر می‌کند درباره اینکه زندگی پوچ و بی ارزش است صحبت می‌کند. همچنین ممکن است سوءمصرف مواد داشته باشد و به خرید قرص‌ها یا حتی وسایلی مانند چاقوهای خاص تمایل داشته باشد».

این دکتر اعصاب و روان افزود: «صحبت کردن با این افراد می‌تواند نیت آن‌ها را روشن کند اما نباید با آن‌ها مشورت کرد یا سعی در تحمیل کردن نظری به آن‌ها داشت. تنها کاری که اطرافیان می‌توانند انجام دهند ضمن اینکه به هیچ وجه فرد مستعد خودکشی را تنها نگذارند، همدلی و مراجعه به روانپزشکان و روانشناسان متخصص است».

وی همچنین درباره نقش محیط کار در مقابله با افکار خودکشی افزود: «محیط کار محیطی انگیزشی و هویت‌ساز است. بسیاری از افراد هویت خود را از طریق شغل‌شان تعریف می‌کنند، درحالی که بی‌هویتی می‌تواند منجر به پوچی و در نهایت خودکشی شود. و محیط کار یکی از دلایلی است که چرا تهرانی‌ها خودکشی می‌کنند؟

پس هرچقدر که از جانب کارفرما به فرد القا شود که فردی مفید، کارا و هدفمند است، می‌تواند تاثیرگذار باشد تا فرد دست به نابودی خود نزند».

به گفته این دکترای اعصاب و روان شناختی، افرادی که اقدام به خودکشی می‌کنند، تعلق‌شان به زندگی کمرنگ است. اما اگر در محل کار هرچقدر که از رنگ‌های شادتر استفاده شود و هدف‌های تعریف شده دقیق‌تر و پررنگ‌تر باشند، این احساس کمتر ایجاد می‌شود.

دادخواه معتقد است افرادی که خودکشی می‌کنند، دنیای کمرنگ‌تری دارند: «قانونی در روانشناسی وجود دارد که می‌گوید ناشناخته‌ها، ولع‌انگیزند. یعنی انسان براساس تفاوت‌ها حرکت می‌کند و امید دارد که آن‌ها را بشناسد.

حتی از سال ۲۰۱۴ تا کنون دانشمندان دریافته‌اند کسانی که دچار اختلال توجه و تمرکز هستند، رنگ‌ها را هم خوب تشخیص نمی‌دهند! به عبارتی دنیا برای این افراد تک رنگ و یکنواخت می‌شود، به سمت بی‌انگیزگی برای شناخت بیشتر جهان، حرکت می‌کنند».

در مقابل شاغل بودن نوعی ایجاد انگیزه است که می‌تواند باعث تحریک مغز شود. به گفته دادخواه، حتی بازی کردن گیم‌هایی که مرتبط با پاداش است این احساس را تقویت می‌کند. پس اگر فرد کسب و کار یا برندی را راه‌اندازی کند، یقینا از خودکشی دور می‎شود.

پله پله تا مبارزه با افسردگی و تفکرات خودکشی

در نهایت اینکه احساس ناکارآمدی و غیرمفید بودن، احساس زشتی، بی‌برنامگی و ناامیدی، نشانه‌های هشداردهنده هستند. شاید افکار خودکشی شفاف باشند و به راحتی بتوان آن‌ها تشخیص داد اما نکته مهم این است که شاید بازه زمانی این نشانه‌ها تا اقدام، کوتاه باشد پس ابتدا باید جلوی افکار منفی را گرفت تا مغز شکست را نپذیرد.

به گفته یاسر دادخواه، دکترای اعصاب و روان شناختی، دو راه برای جلوگیری از تفکر خودکشی وجود دارد: راه اول روانشناسی بالینی است. اگر فرد مستعد هرگونه اختلال روانشناختی باشد، مستعد خودکشی هم است.

اگر این اختلالات مانند دوقطبی، اسکیزوفرنی و … شدید باشند حتما باید در اسرع وقت به یک متخصص برای درمان مراجعه کرد. راه دوم، روان‌شناسی‌های مثبت‌نگر و انگیزشی است. این نوع روانشناسی می‌تواند کمک کند که فرد برای خودش اهدافی تعیین کند؛ حتی اگر هدف تنها این باشد که روزانه به مرحله بعد یک بازی آنلاین صعود کند.

اهداف زمانی می‌توانند کارآمد باشند که اصطلاحا «هوشمند» شده باشند؛ یعنی هدف باید ۵ ویژگی دلیل‌مند، زمانبندی‌شده، مشخص، قابل اندازه‌گیری ودستیافتنی داشته باشد تا منجر به موفقیت شود. حرکت به سمت چنین هدفی است که زندگی را پویا و معنادار می‌کند.

دادخواه صحبت‌های خود را اینگونه به پایان برد: «در دنیای کنونی بیشتر باورها هستند که به ما کمک می‌کنند تا افکار؛ ما باید باور کنیم دنیایمان زیبا است تا بتوانیم به اهداف خود دست یابیم و از احساس غیرمفید بودن دور شویم».

منبع: چرا تهرانی‌ها خودکشی می‌کنند؟

نحوه برخورد با فرد خودکشی کرده چگونه است؟

نحوه برخورد با فرد خودکشی کرده چگونه است؟

نحوه برخورد با فردی که خودکشی کرده چطور باید باشد؟ آیا دنیا برای کسی که خودکشی کرده است به آخر رسیده است؟ خودکشی از جمله اتفاقاتی می باشد که ترس و وحشت زیادی را در فرد به وجود می آورد.

برخورد با فردی که سابقه خودکشی دارد باید به گونه ای باشد که به او آسیبی نرساند بنابراین در ابتدا باید آرامش خود را حفظ کنید. البته ترس و وحشتی که از مرگ نزدیکان تجربه می کنیم با هیچ چیزی قابل مقایسه نیست.

در صورتی که یکی از اطرافیان مرتکب خودکشی می شود، احساسات ناخوشایندی به سراغ ما می آید و دچار خشم، گناه و غم ناگهانی می شویم.

البته توجه داشته باشید که خشم نقش بسیار مهمی برای جلوگیری از خودکشی مجدد و بازگشت فرد به زندگی عادی دارید در شرایط خودکشی می توانید به فرد بسیار کمک کنید.

در این مقاله به ارائه راهکارهایی در مورد نحوه برخورد با فردی که خودکشی می کند می پردازیم.

نحوه برخورد با فرد خودکشی کرده

نحوه برخورد با کسی که قبلا خودکشی کرده است حساسیت های مربوط به خود را دارد، در این حالت خانواده و اطرافیان از خودکشی مجدد او می ترسند و نگرانش هستند و نمی دانند برای پیشگیری از این موضوع باید چه رفتاری از خودشان نشان دهند.

در ادامه این مقاله به رفتارهای مناسب در برخورد با کسی که سابقه خودکشی دارد اشاره می کنیم و آن ها را مورد بررسی قرار می دهیم تا آگاهی شما در این خصوص افزایش یابد.

  1. نحوه برخورد با فرد خودکشی کرده، سرزنش نکنید

همیشه افرادی که دارای مشکلات حاد هستند دست به خودکشی نمی زنند بلکه هر گونه افرادی با هر پیشینه و سابقه شرایط خانوادگی و اجتماعی ممکن است در معرض این رفتار مخرب قرار گیرند و اقدام به خودکشی کنند، خودکشی علل های متفاوتی دارد و بسیار متفاوت و وابسته به شرایط می باشد.

ممکن است فرد به خاطر افسردگی دست به عمل خودکشی بزند و افراد در حالت افسردگی بدون هیچ دلیل خاصی احساس افسردگی، پوچی و ناامیدی می کند.

همه این ها ممکن است منجر به ایجاد انگیزه برای خود ویرانگری شود و توجه داشته باشید که مشاوره افسردگی در این شرایط بسیار ضروری می باشد و هر چه زودتر برای درمان باید اقدام کنید تا درمان صورت گیرد.

سرزنش اطرافیان در بسیاری از موارد باعث وخیم تر شدن اوضاع می شود، در اثر این سرزنش ها ممکن است فرد احساس ضعف، ناتوانی و شکست کنند و انگیزه او برای خودکشی افزایش یابد در این شرایط از سرزنش خود بپرهیزید و سعی کنید ریشه این مشکل را شناسایی کنید و برای حل آن اقداماتی را انجام دهید.

فردی که خودکشی می کند برای این که فشار درونی افکار او کمتر شود و شدت این فشار کاهش یابد باید از داروهای ضد افسردگی و دوره های روان درمانی استفاده کند.

در این صورت برای حل مشکلش به روانپزشک مراجعه می کند تا داروهای مورد نیاز را برای او تجویز کند هم چنین می تواند برای خدمات روان درمانی از مشاوره روانشناسی کمک بگیرد.

  1. تهدید به خودکشی را همیشه جدی بگیرید

بسیاری از خودکشی ها که منجر به مرگ می شود به خاطر این است که اطرافیان فرد مورد نظر را جدی نمی گیرند و نسبت به او بی توجه هستند، در برخی از اوقات فرد برای این که به دیگران نشان دهد جرات این کار را دارد تصمیم به خودکشی می گیرد و به طور جدی آن را عملی می کند.

در این حالت باید بدانید که چطور با کسی که حرف از خودکشی می زند برخورد کنید و همیشه نسبت به تهدید به خودکشی هشیار باشید و در صورتی که فرزند یا یکی از اطرافیان در مورد این مسئله زیاد حرف می زند.

حتما مشکل تان را با روانشناس در میان بگذارید و توجه داشته باشید نحوه برخورد با فردی که خودکشی کرده است از اهمیت بسیاری برخوردار است و باید با احتیاط بیشتری با این مسئله برخورد کنید.

  1. احتمال خودکشی مجدد هست

بسیار مهم است که شما قبل از این که فرد اقدام به خودکشی کند نشانه های مربوط به آن را بشناسید، شناخت این نشانه ها باعث می شود تا بتوانید از خودکشی مجدد پیشگیری کنید و شناخت نشانه ها نقش بسیار مهمی در مورد پیشگیری از خودکشی دارد.

فردی که قصد خودکشی دارد ممکن است به طور ناگهانی تغییر خلق مثبتی را از خود نشان دهد او زمانی که تصمیم به خودکشی می گیرد احساس می کند که با اقدام به مرگ از رنج زندگی خلاص می شود و به همین دلیل احساس شادی می کند.

در این حالت ممکن است فرد به کارهای عقب افتاده اش رسیدگی کند، قرض هایش را بپردازد، از دیگران طلب بخشش و حلالیت نماید. توجه به این رفتارها بسیار مهم است و در حقیقت زنگ خطری هستند برای این که بدانید خودکشی قریب الوقوع است.

از علائم دیگری که می توانید خودکشی را حدس بزنید و به شما هشدار می دهند می توان به موارد زیر اشاره نمود البته توجه داشته باشید که نحوه برخورد با فرد خودکشی از اهمیت بسیاری برخوردار است:

  • گوشه گیری از اجتماع و ترجیح دادن تنهایی
  • ایجاد تغییراتی در فعالیت های روزانه
  • افزایش استفاده از مشروب و سیگار
  • خداحافظی کردن با دیگران به شیوه ای که انگار هرگز دیگر آن ها را نخواهد دید.
  1. نحوه برخورد با فرد خودکشی کرده، سایر علل خوکشی را بشناسید

خودکشی تنها مربوط به افسردگی نمی شود برخی از خانواده ها وقتی با خودکشی مکرر فرزندشان رو به رو می شوند تنها به افسردگی او فکر می کنند و به دنبال راه هایی می گردند به فرزندشان روحیه بدهند و او را شاد کنند، در صورتی که هر اقدامی انجام دهند باز هم رفتارهای مخربی از جانب فرزندشان خواهند دید.

توجه داشته باشید که افسردگی علت های مختلفی دارد و تنها در شرایط افسردگی به وجود نمی آید، به عنوان مثال برخی از بیماران شخصیتی نظیر افرادی که مبتلا به اختلال شخصیت مرزی هستند به طور مکرر تصمیم به خودکشی می گیرند.

از دلایل خودکشی در این بیماری این است که افرادی که دارای شخصیت مرزی هستند نسبت به طرد شدن حساسیت بیش تری از خود نشان می دهند و ثبات هیجانی در آن ها بسیار ضعیف می باشد.

در این شرایط باید به آن ها توجه شود و در صورتی که مورد توجه قرار نگیرند ممکن است رفتارهای خودتخریبی از خود نشان دهند و دست به خودزنی و خودکشی بزنند.

به همین دلیل لازم است برای ارزیابی رفتارهای خودکشی و آگاهی بیشتر از نحوه برخورد با کسی که خودکشی کرده است به روانشناس بالینی مراجعه کنید و برای درمان او اقداماتی را انجام دهید.

کلام آخر

توجه داشته باشید امروزه به خاطر اختلالات روانی گسترده تر و فشارهای اجتماعی و مشکلات اقتصادی نسبت به گذشته تمایل بیشتری به خودکشی دارند در واقع خودکشی نوعی تخلیه روانی و رهایی از درد و رنجی است که افراد در طول زندگی آن ها را تجربه می کنند.

در صورتی که یکی از نزدیکانتان تصمیم به خودکشی گرفت لازم است اقداماتی را انجام دهید تا از خودکشی او جلوگیری کنید و فرد بتواند به زندگی عادی اش بازگردد و نوع برخورد اطرافیان در این خصوص اهمیت بسیاری دارد و در کمرنگ شدن این مسئله بسیار چشم گیر می باشد.

در این شرایط فرد باید از خدمات روانشناسی کمک بگیرد و در این شرایط مشاور به فرد کمک می کند تا فشار روانی او کاهش یابد و آرامش خود را حفظ نماید، هم چنین در این خصوص خانواده باید به فرد کمک کند تا نحوه برخورد با فرد خودکشی کرده را به بهترین شکل بیاموزد و از روش های درمانی صحیح برای حل مشکل او استفاده نماید.

در این راستا مرکز مشاوره ستاره ایرانیان خدماتی را ارائه کرده است تا افراد در هر کجای کشور که باشند از مشاوره تلفنی و حضوری استفاده نمایند، این مرکز با داشتن مشاورانی برجسته و با تجربه به شما تضمین می کند تا در کمترین زمان به حل مشکلات و مسائل بپردازید و خدمات درمانی با کیفیتی را دریافت نمایید.

هم چنین مرکز مشاوره ستاره ایرانیان سابقه چندین ساله دارد و خدمات درمانی در زمینه های مختلف روانشناسی اعم از خانواده، ازدواج، اعتیاد، جنسی، کودک، مشاوره شغلی، تحصیلی و غیره ارائه می دهد و پاسخ گو مشکلات مراجعین می باشد.

منبع : نحوه برخورد با فرد خودکشی کرده چگونه است؟

انواع اضطراب از نظر روانشناسان | آیا اضطراب باعث خودکشی می شود؟

انواع اضطراب در روانشناسی شامل: اضطراب دوره بارداری، اضطراب ناشی از جدایی، اضطراب جنسی، استرس پس از حادثه و غیره می باشد.آیا اضطراب باعث خودکشی می شود؟ علت دلهره و اضطراب چیست؟

انواع اضطراب چیست؟

اضطراب اجتماعی

همه ی انسان ها برای سخنرانی دچار اضطراب می شوند ولی افراد مضطرب در این شرایط:

  1. عرق می کنند،
  2. قرمز می شوند،
  3. تپش قلب می گیرند
  4. حالت تهوع را تجربه می کنند.

این علائم ممکن است حتی زمانی که فرد کارهای مورد علاقه اش را انجام می دهد هم رخ بدهد. به نظر می رسد اکثر این بیماران در گذشته اتفاق تلخی را تجربه کرده اند.

دارو می تواند به بیماران کمک کند که سرعت اضطراب خود را کنترل کنند اما رواندرمانی به افراد مضطرب نشان می دهد که مشکل آن ها بی دلیل به وجود نیامده است.

روان درمانی ممکن است زمان بر باشد اما باعث می شود که بیماران اضطراب خود را بهتر کنترل کنند.

نوع دیگری از خاطرات که با اضطراب عملکرد در ارتباط است، ترس از دست دادن علاقه ی اعضای خانواده است. این افراد اعتقاد دارند که محبت اعضای خانواده وابسته به عملکرد آن ها است و برای آن ها سخنرانی و بودن در اجتماع به معنای سنجش میزان دوست داشتنی بودن آن ها است.

این افراد معمولا ارزشمندی را وابسته به عملکرد خود می دانند. 

دیده می شود که بعضی از والدین در کودکی به دلیل عملکرد اشتباه فرزند خود را تنبیه می کنند یا حتی اگر عملکرد او عالی هم باشد به دلیل مسائل پیش پا افتاده مانند ریختن آب یا غذا روی زمین آن ها را تنبیه می کنند، این تداعی ناخوشایند در بزرگسالی باعث می شود که فرد احساس کند که عملکرد او اگر مثبت یا منفی باشد به تنبیه ختم می شود.

  • به این ترتیب تعریف موفقیت برای کودکان دشوار می شود.
  • آیا فردی که به ریاست رسیده واقعا با کفایت بوده یا از ترس و تهدید به این مقام رسیده است؟ 
  • این فرد بخاطر موقعیتی که دارد احساس غرور می کند یا به دلیل اضطراب دچار حملات هراس می شود؟

اضطراب جدایی چیست؟ | انواع اضطراب

بخش عمده ای از اضطراب مربوط به ترس ناشی از تنها ماندن، ترک شدن و موارد دیگر می باشد. اضطراب جدایی معمولا از دوران کودکی و بر اساس جدایی از مادر صورت می گیرد. 

اگر کودک پس از جدایی از مادرش به گرمی پذیرفته شود یاد می گیرد که جدایی خطرناک نیست اما اگر با واکنش نگران کننده مادر برخورد کند نگرش او در مورد نگرانی تغییر خواهد کرد.

مادرانی که از فرزندانشان برای پر کردن تنهایی خود استفاده می کنند در صورت جدایی فرزندانشان رفتارهایی عصبی و نگران کننده نشان می دهند. در این شرایط کودک می آموزد که جدایی باعث بروز اضطراب در مادر آن ها می شود و برای مراقبت از آن ها باید در کنار او بمانند.

عکس العملی که کودکان نسبت به جدایی نشان می دهند با تجربه طرد شدن توسط مادر ارتباط دارد. تحقیقات انجام شده نشان می دهد که غفلت و عدم توجه کافی به کودکان در سال های اول زندگی باعث آسیب های دائمی به شخصیت و اعصاب او می شود.

جدایی از مادر در بزرگسالی به شکل های مختلف خود را نشان می دهد به طور مثال فرد هنگام رفتن به کار، دانشگاه و مدرسه دچار اضطراب، افسردگی و پرخوری می شوند.

اضطراب دوران بارداری چیست؟

زنان باردار و یا همسرانشان که تمایل دارند بچه دار شوند در طی چند دوره دچار اضطراب می شوند.

اولین دوره ای که زوجین اضطراب را ممکن است احساس کنند زمانی که است که تصمیم به بچه دار شدن می گیرند و از آمادگی خود برای بچه دار شدن مطمئن نیستند.

در این زمان عده ای فکر می کنند که مسئولیت پذیری سخت است و ترجیح می دهند بچه دار نشوند، عده ای دیگر فکر می کنند که نقش والد از همسر آسان تر است و برای همین تصمیم به بچه دار شدن می گیرند.

 این تفکر ممکن است با اضطراب جدایی در ارتباط باشد زیرا زوجین می دانند که فرزندانشان نمی توانند به راحتی همسرشان آن ها را ترک کنند.

دومین دوره ای که زوجین اضطراب را تجربه می کنند، هنگام بارداری است. در این زمان مهم ترین امر برای درمانگر این است که بارداری با برنامه ریزی یا  تصادفی اتفاق افتاده باشد.

اگر بارداری با برنامه ریزی شکل گرفته باشد والدین معمولا تنها ترس از ناتوانی خود در نقش والد یا ترس از سلامت فرزند خود را احساس می کنند.  ولی اگر بارداری ناخواسته شکل گرفته باشد احتمال دارد که والدین درمورد بارداری و مسئولیت پذیری نیز تردید داشته باشند.

حتی وقتی زوجین مطمئن می شوند که باید جنین را سقط کنند تا مدت ها این احساسات آن ها را درگیر می کند و با این تردید زندگی می کند که آیا کار درستی انجام داده اند یا خیر.

به نظر می رسد که زوجین حتی وقتی ناخواسته بچه خود را از دست می دهند نیز خود را سرزنش می کنند و احساس می کنند که او را کشته اند.

اگر زوج ها رابطه سالم و محکلی با یکدیگر نداشته باشند دچار اضطراب بیش تری می شوند و دلیل این نگرانی معمولا سرنوشت کودک است.

اگر بارداری تدوام پیدا کند نوع دیگری از اضطراب در خانم ها دیده می شود، تهوع صبحگاهی ، بهم ریختگی هورمون ها و تغییراتی که در بدن آن ها ایجاد می شود می تواند آن ها را مضطرب سازد.

اضطراب بارداری| آیا اضطراب زوجین ممکن است مانع از بارداری شود؟

بسیاری از مواقع دکترها مجبور می شوند که به زوجین بگویند که به دلایل مختلف مانند نازایی زن و کمبود اسپرم مرد، قادر به بچه دار شدن نیستند. معمولا این اتفاق برای کسانی می افتد که به شدت به بچه دار شدن علاقه مند هستند.

بعضی از زوجین پس از شنیدن این خبر به شدت مضطرب می شوند و تمام تلاش خود را برای درمان می کنند ولی دقیقا زمانی که از بچه دار شدن ناامید می شوند متوجه می شوند که قرار است بچه دار می شوند.

زمانی که زوجین از بچه دار شدن ناامید می شوند اضطراب آن ها کاهش می یابد و چون دیگر بر روی فرزندآوری تمرکز نمی کنند آرامش آن ها افزایش می یابد. که موجب کاهش ترشح هورمون های ناشی از ترس می شود و با تاثیر بر مغز زنان ترشح هورمون های باروری را زیاد می کند.

اضطراب جنسی چیست؟

روابط جنسی ممکن است باعث بروز اضطراب در زندگی افراد بشود. اجتناب از روابط جنسی به دلیل اضطراب پدید می آید و باعث می شود که افراد از برقرار کردن رابطه جنسی بترسند و سعی کنند خود را از خطراتی که احساس می کنند در طول رابطه جنسی اتفاق می افتد مصون بدارند. 

در این شرایط فرد تصور می کند که دیگر کنترلی بر روی هیجانات و بدن خود ندارد و این موضوع برای او ترسناک است.

نوع دیگر اضطراب جنسی، ترس از موفقیت و لذت جنسی است. 

افراد گاهی احساس می کنند که با رابطه جنسی بیش از اندازه به یکدیگر نزدیک می شوند یا ممکن است ترس از بیماری های جنسی و بارداری ناخواسته را داشته باشند.

اینگونه مشکلات و ترس ها معمولا ریشه در سابقه خانوادگی فرد دارد. معمولا فرزندان در خانواده هایی که رابطه جنسی را ممنوعه می دانند و در مورد آن صحبت نمی کنند الگویی برای کنترل مسائل جنسی خود ندارند و در بزرگسالی نمی دانند که با این مسائل چگونه کنار بیایند.

کسانی که خود یا والدینشان در معرض تجاوز قرار گرفته اند به ندرت می توانند روابط جنسی را بدون اضطراب تجربه کنند. 

همچنین کسانی که نزدیکی زیادی به والدین خود دارند احساس می کنند که با رابطه جنسی از آن ها دور می شوند و لذت جنسی در ذهن آن ها باعث ایجاد احساس گناه می شود و برای همین سعی می کنند از آن فرار کنند.

بعضی از اختلال های جنسی باعث ناتوانی در رفتار های جنسی افراد می شوند. به طور مثال واژینیسموس نوعی اختلال در زنان است که مانع از ورود آلت مردانه به بدن می شود. یا برخی مبتلا به آنورگاسمی یا ناتوانی در ارگاسم هستند.

در مردان نیز این ناتوانی ها به شکل اختلال در نعوظ یا انزال زودرس دیده می شود. این اضطراب ها معمولا با شروع رابطه جنسی تشدید می شوند و زیر نظر مشاوران و متخصصان کاملا قابل درمان است.

اضطراب روانپریشی چیست؟ | انواع اضطراب

روانپریشی به طور کلی شرایطی است که در آن فرد دیگر نمی تواند واقعیت را تشخیص بدهد و به طور کلی باعث اختلال در تفکر افراد می شود. به نظر می رسد که این اتفاق باعث احساس اضطراب در افراد می شود، این اختلال می تواند بلند مدت یا کوتاه مدت باشد.

روانپریشی کوتاه مدت بر اثر سوء مصرف مواد و بروز بیماری های جسمی مانند تومور یا عفونت به وجود می آید. به علاوه اختلال هایی مانند افسردگی، دو قطبی و وسواس می تواند باعث بروز روان پریشی شود، اسکیزوفرنیا نیز نوعی روان پریشی محسوب می شوند. 

اضطراب این بیماران با دارو و کمک دکتر قابل کنترل است.

استرس پس از سانحه چیست؟ | انواع استرس

ابتدا باید توجه کنید که در زندگی روزمره دو نوع سانحه وجود دارد. سوانح حاد مثل تصادف یا چیزی که زندگی فرد را در خطر قرار می دهد و سوانح مزمن مانند زندگی در یک محیط خشن که به تدریج به فرد آسیب می زند و باعث ایجاد سبک شخصیتی مضطرب می شود.

اختلال استرس حاد و استرس پس از سانحه شبیه بهم هستند و تنها تفاوت آن ها در طول زمان است.

اضطراب خودکشی چیست؟ | خودکشی ناشی از اضطراب

خودکشی پدیده روانی پیچیده ای است که ممکن است به پنج دلیل اتفاق بیفتد

  1. وجود رفتارهای تکانشی به دلیل مصرف الکل یا مواد مخدر می تواند اراده و کنترل فرد را تضعیف کند. این افراد به دلیل احساس ناراحتی عمیق و اضطراب روانی شدید احساس می کنند که باید از این زندگی راحت شوند. افرادی که شخص مهمی را از دست داده اند یا بیماری خطرناکی دارند به این دلایل احساس پوچی و ناامیدی پیدا می کنند.
  2. در این حالت فرد متوجه می شود که دچار روانپریشی یا قطع ارتباط با واقعیت شده است و می فهمد که به زودی قدرت کنترل ذهنش را از دست می دهد. این بیماران مخصوصا وقتی این توانایی ها را از دست می دهند آشفته و مضطرب می شوند. اضطراب این افراد به دلیل احساس ناتوانی و نابودی آن ها است و معمولا به رفتارهای تکانه ای مثل پریدن از پشت بام دست می زنند.
  3. این بیماران بارها دست به خودکشی زده اند و مدت زیادی به خودکشی فکر می کنند و در مورد آن با کسی صحبت نمی کنند. این افراد تصور می کنند که به وسیله رنج ها احاطه شده اند، نمی توانند کار کنند و خودکشی برای آن ها راهی برای نجات از این رنج ها است.
  4. این دسته از افراد به افسردگی مبتلا هستند. معمولا این افراد آرزو می کنند که از خواب بیدار نشوند زیرا احساس می کنند که نمی توانند وضعیت خود را بهبود ببخشند. 
  5. اضطراب این افراد همانند فرد روانپریش است زیرا هردوی آن ها از دردی که غیر قابل علاج است رنج می برند. این افراد ممکن است که پس از پریدن از روی پل یا از روی پشت بام پشیمان شوند.
  6. گروه آخر افرادی هستند که به تازگی خبر ناگواری به خصوص در زمینه تشدید مشکلات جسمی خود می شنوند و برای رهایی از درد و اضطرابی که بر آن ها متحمل می شود دست به خودکشی می زنند.

من اغلب مشاهده می کنم که افرادی که در طول مشاوره راجع به خودکشی صحبت می کنند در مورد آن مردد هستند. اشخاصی که در رابطه با خودکشی حرف می زنند کم تر از کسانی که این کار را نمی کنند مستعد خودکشی هستند.

در تمام مدل های خودکشی اضطراب نقش محوری دارد پس درمان این اختلال می تواند مانع از خودکشی بسیاری از افراد بشود. اگر شما هم از این افکار رنج می برید سعی کنید با مشاور تماس بگیرید و مطمئن باشید که راه هایی برای غلبه بر این مشکل وجود دارد.

اختلال اضطراب منتشر چیست؟

اصلی ترین نشانه این اختلال، نگرانی دائم بیمار درمورد موضوعات مختلف می باشد. در این نوع اختلال فرد از موضوع خاصی نمی ترسد بلکه یک ترس و اضطراب همیشگی را تجربه می کند.

در حقیقت موضوعاتی که این بیماران را نگران می کنند همواره در حال تغییر هستند و شامل همه چیز می شوند. 

این افراد ممکن است در مورد:

  1. آب و هوا،
  2. زلزله،
  3. طوفان،
  4. ارتفاع،
  5. سرطان،
  6. ایدز و
  7. چیزهای مختلف نگران باشند

. این افراد بیش تر اوقات احساس ناراحتی و ناامنی دارند. گاهی اوقات ممکن است این افراد احساس کنند که می توانند وقایع را کنترل یا پیشبینی کنند.

منبع : انواع اضطراب از نظر روانشناسان | آیا اضطراب باعث خودکشی می شود؟ 

هفت چیز که در رابطه با افکار خودکشی باید بپرسید

 

آیا شما (یا کسی که او را می شناسید) درگیر افکار خودکشی است؟ آیا شما (یا کسی که او را می شناسید) احساس گناه می کند، خجالت زده است یا پس از اینکه افکار خودکشی اش افشا شد از دیگران فاصله می گیرد؟

در این مقاله سوالات مهمی را که شما و یا کسی که او را می شناسید در رابطه با افکار خودکشی باید پرسیده شود بیان شده است. در این مقاله همچنین لیست افکاری را که برای تشخیص افکار خودکشی به وجود می ایند بیان شده است. . پرسش های که در رابطه با خودکشی باید پرسیده شوند، بخصوص اگر شما این سوالات را از خودتان می پرسید. خیلی راحت نیست که این سوالات را از خودتان بپرسید در حالی که شما می خواهید کاری انجام دهید و اقدام به عملی کنید که خواسته شماست. حتی پرسیدن سوالات از کودکان و نوجوانانی که افکار خودکشی دارند بسیار پیچیده و دشوار است، بخصوص اگر کودک خود شما باشد. ولی هدف از پرسش در رابطه با افکار خودکشی به دست آوردن اطلاعاتی است که می تواند به شما کمک کند که شخصی که افکار و احساساتی دارد که با واقعیت در تضاد است را راهنمایی کنید.

برای نمونه، برخی از کودکان به شما خواهند گفت «من می خواهم خودم را بکشم» ولی وقتی که از آنها می پرسید که چگونه می خواهد این کار را انجام دهد، آنها ممکن است پاسخ دهند «با خوردن قرص هایی که باعث ایست قلبی می شوند». این پاسخ ها هر پدر و مادری را دچار ترس و اضطراب می کند، سوالات بیشتری بپرسید مانند «قرص ها را از کجا می خواهی تهیه کنی؟» «چه نوع قرصی می خواهی بگیری؟» «چند تا قرص؟» «چه زمانی می خواهی این کار را انجام دهی؟» هر چه شما سوالات بیشتر و مستقیم تری بپرسید به احتمال زیاد افکار و احساسات خودکشی را در فرد کاهش می دهد. تو نمی توانی با خوردن قرص ویتامین سی یا خوردن هشت تا قرس موترین ایست قلبی کنی. تو نمی توانی در حالی که در مدرسه یا سر کار هستی خودکشی کنی. در رابطه با بزرگسالان مبارزه با افکار خودکشی، ممکن است رفتارهای عجیبی را (حتی در خودتان) شاهد باشید مانند: بخشیدن اموال با ارزش، خرید چیزهای گران قیمت مانند ماشین/ قایق یا خانه، مهمان کردن چند نفر در رستوران، و یا انجام اعمال غیر اخلاقی یا غیر معنوی، بیدار ماندن و نخوابیدن، پرخوری و غیره.

باور داشته باشید یا نه، این کارها مربوط به افکار خودکشی تشخیص داده می شوند. برخی شامل افکار خودکشی می شوند و محدودیتی در این رابطه وجود ندارد:

  • اختلال شخصیت، در درجه ی اول اختلال شخصیت مرزی: اختلال شخصیت مرزی اغلب شامل بی قراری، خلق و خوی افسرده و مضطرب، دلبستگی و تعلق هیجانی ناسالم و ارتباط ناپایدار می باشد. زمانی که فردی با اختلال شخصیت مرزی با مشکلات روبرو می شود و کنترل هیجاناتش برای وی دشوار باشد که این افکار و احساسات منجر به افکار خودکشی می شوند.
  • اختلالات خلقی، در درجه اول اختلال افسردگی شدید و دو قطبی: هر دو نوع اختلال شامل احساس ناتوانی و ناامیدی می شود که منجر به افکار خودکشی می شوند. در افراد دارای اختلال دو قطبی نوع یک و دو، افکار خودکشی به مرور به وجود می آیند که این افکار مربوط به دوره ی افسردگی فرد می شود. افکار خودکشی کمتر در دوره ی شیدایی فرد رخ می دهند زیرا در این دوره افکار خوبی به سراغ فرد می اید که شامل ایده ها، انرژی زیاد، و امید می شود. در طول یک دوره ممکن است شخص شیدا باشد ولی پس از آن افسردگی شروع می شود که شامل خلق و خوی افسرده، ناامیدی، بی خوابی، تغذیه کم که این افکار ممکن است منجر به ایجاد افکار خودکشی در فرد شوند. اختلال افسردگی شدید نیز اگر به صورت مداوم رخ دهد بسته به شدت افسردگی فرد منجر به ایجاد افکار خودکشی می شود.
  • اختلال اضطراب، در درجه ی اول اختلال وسواس: به دلیل اختلال وسواس عملی (OCD)، ممکن است به افکار خودکشی منجر شود به دلیل وسواس های مکرر و الگوی های رفتار اجباری و الگوهای تشریفاتی بسیار. نشخوار فکری (بارها و بارها به چیزی فکر کردن و کاری را انجام دادن) به رفتارهای اجباری منجر می شود که فرد را دچار سرخوردگی و خلق افسرده نموده که به نوبه ی خود این افکار می تواند منجر به افکار خودکشی شود.

به یاد داشته باشید که همه ی افرادی که این اختلال را دارند و با آن درگیر هستند خودکشی نخواهند کرد. ولی در صورتی که علائم خارج از کنترل باشند و برای فرد بسیار رنج آور باشند امکان دارد که به خودکشی منجر شنود.

از آنجا که افکار خودکشی همیشه به صورت آشکارا با دیگران در میان گذاشته نمی شوند، مهم است که به شکلی راه پیدا کنید که با این افراد وارد گفتگو شوید و افکارشان را تشخیص دهید. اگر شما درگیر چنین افکاری هستید به شما پیشنهاد می کنم که این افکار را با کس دیگری که مورد اعتماد شماست در میان بگذارید زیرا حرف زدن با دیگران می تواند امید را در شما ایجاد کند و هر کس می تواند تاثیر خاص خود را بر روی شما داشته باشد.

برخی از سوالاتی که باید پرسیده شوند عبارتند از:

1- آیا قصد و یا برنامه خاصی برای خودکشی وجود دارد: فرد می تواند افکار خودکشی داشته باشد ولی برنامه یا قصدی برای انجام آن را نداشته باشد.  در صورتی که قصد و انگیزش جدی برای این کار وجود ندارد، افکار خودکشی آرزوی مرگ منفعلانه و یا واکنش به استرس هستند. آرزوی مرگ منفعلانه مانند این جمله که «من آرزو می کنم که بمیرم». «من بهتر است که بمیرم».

2- آیا برنامه ی خودکشی عملی است: حتی اگر برنامه ای برای انجام این کار وجود داشته باشد، اگر انجام آن اسان نباشد و یا عملی نباشد این افکار خود به خود شروع به محو شدن می کنند. همانطور که در مثال بالا ذکر شد، شما نمی توانید سر کار یا در مدرسه خودکشی کنید.

3- آیا احتمال دارد که خودکشی صورت بگیرد؟: قصد انجام خودکشی عامل تعیین کننده ی مهمی است که در نتیجه ی افکار خودکشی رخ می دهد. قصد و هدف همه چیز را مهیا می سازد. برای بسیار از افراد، که از درد زیاد میترسند یا نسبت به همه چیز استرس دارند و یا از مرگ می ترسند برای انجام عمل خودکشی به جایی دیگر می روند.

4– آیا دلیلی برای ادامه ی زندگی وجود دارد که ارزش زندگی کردن وجود داشته باشد؟: هر میزان از امید می تواند از اقدامات/ حرکات/ رفتار خودکشی جلوگیری کند. اگر امید شما شامل فرزندانتان، آینده تان، همسرتان و غیره باشد این خیلی خوب است زیرا اینها قادرند از خودکشی جلوگیری کنند.

5- آیا درمانگر، مددکار، دوست، مشاور و یا بیمارستان برای کمک وجود دارد؟: برقراری ارتباط بسیار مهم است. جداسازی هیچ کمکی به فرد نمی کند. خواستار منزوی بودن و دور از همه بودن یک خواسته ی کلیدی است که افکار خودکشی را تشدید می کند.

6- آیا قصد و انگیزش آنقدر قوی است که می تواند به اقدام عملی منجر شود؟: اگر افکار خودکشی به اندازه کافی قوی و شدید نباشد که باعث شود که فرد کاری انجام دهد، این افکار به احتمال زیاد خود به خود پراکنده شده و از بین خواهد رفت. ناتوانی و تکانشگری در انجام کاری می تواند این افکار را به چالش بکشند.

7- آیا استراحت لازم و مورد نیاز وجود دارد؟ گاهی اوقات فراغت از مسائل زندگی (مانند بستری شدن در بیمارستان، تعطیلات، تغییر در افکار، و غیره) باعث بازیابی فرد خواهد شد.

مترجم: نسرین بنی عباسی زاده

منبع:مرکز مشاوره ستاره ایرانیان

نشانه های هشدار خودکشی در نوجوانان

 

اغلب نوجوانان با افسردگی شدید در مورد خودکشی فکر کرده، صحبت نموده یا با اقدامات برای نشان دادن خودکشی جلب توجه می کنند . اما تعداد هشدار دهنده و فزاینده تلاش های موفقیت امیز خودکشی باعث گردیدند تا تفکرات یا رفتار های خودکشی همیشه بسیار جدی گرفته شوند .

افسردگی یا اختلال روانی دیگر برای بخش عمده نوجوانان متمایل به خودکشی نقش ابتدایی ایفاء می کند. همچنین در نوجوانان افسرده که از الکل یا مواد مخدر استفاده می کنند، ریسک خودکشی حتی بیشتر می باشد. به دلیل خطر بسیار جدی خودکشی برای نوجوانانی که افسرده می شوند، همیسه بایستی به طور نزدیک نشانه های تفکرات یا رفتار متمایل به خودکشی مورد توجه قرار گیرند .

نشانه های هشدار خودکشی در نوجوانان افسرده

  • صحبت کردن یا شوخی کردن در مورد اقدام به خودکشی
  • گفتن جملاتی شبیه ” بهتر بود می مردم ” ، ” امیدوارم برای همیشه محو شوم ” یا ” هیچ راهی وجود ندارد” .
  • حرف زدن در مورد مرگ با دید عاطفی به مرگ نگاه کردن ( اگر مرده بودم ، ممکن بود مردم مرا بیشتر دوست داشتند )
  • نوشتن داستان ها و شعر هایی در مورد مرگ ، مردن یا خودکشی
  • انجام رفتار بی باکانه یا تصادفات زیاد با جراحت
  • بخشیدن دارایی های ارزشمند
  • خداحافظی با دوستان و خانواده همانند دیدار پایانی
  • جستجو برای یافتن سلاح ، داروها یا دیگر روش های کشتن خودشان

کمک کردن به یک نوجوان متمایل به خودکشی

اگر شما نسبت به نوجوانی که  می شناسید مظنون به اقدام خودکشی هستید ، اقدام فوری انجام دهید ! در اولین فرصت با یک متخصص روان شناس، روانپزشک و یا آزانش های اجتماعی تماس حاصل فرمائید.

منبع: کودک و نوجوان