اختلال بی اعتنایی و نافرمانی در کودکان و نوجوانان✔️ نافرمانی مقابله ای

اختلال بی اعتنایی و نافرمانی در کودکان و نوجوانان (ODD) نوعی اختلال رفتاری است که در آن کودکان و نوجوانان الگوهای رفتاری مکرر و مداوم از نافرمانی، بی‌توجهی و خصومت را نسبت به مراجع قدرت نشان می‌دهند. این رفتارها می‌تواند شامل موارد زیر باشد:

  • بحث و گفتگو با بزرگسالان
  • امتناع از پیروی از دستورالعمل‌ها
  • عمداً انجام کارهایی که باعث آزار دیگران می‌شود
  • خشمگین یا کینه توز بودن
  • لجبازی

اختلال بی اعتنایی و نافرمانی

اختلال بی اعتنایی و نافرمانی[۱] (ODD) یک اختلالی می باشد که بیشتر در کودکان و نوجوانان مشاهده می شود.

ویژگی های این اختلال عبارت از رفتار منفی، نافرمانی یا بی اعتنایی می باشد که نسبت به رفتار آزمایشی نرمال مشاهده شده در اکثر کودکان و در زمان های مختلف، بدتر می باشد. اکثر کودکان در دوره های مختلفی با مشکلاتی مواجه می شوند، به خصوص در طول دوره ۱۸ ماه تا سه سال و بعدا در طول دوره نوجوانی.

این دوره های سخت بخشی از فرآیند رشد نرمال مربوط به بدست آوردن احساس قوی تری نسبت به فردیت و جدا شدن از والدین می باشد.

با این وجود، اختلال بی اعتنایی و نافرمانی یک نوع رفتار بی اعتنایی می باشد که نسبت به رفتارهای فردی نرمال طولانی تر و شدیدتر می باشد، ولی آنقدر افراطی نمی باشد که شامل تخلف از قواعد اجتماعی یا حقوق دیگران باشد. راهنمای متخصصان سلامت روانی، راهنمای آماری و تشخیص اختلالات آماری، چهارمین چاپ، تجدید چاپ متنی[۲] (DSM – IV – TR)، ODD را به عنوان یکی از اختلالات رفتار مختل کننده دسته بندی کرده است.

 


[۱] Oppositional defiant disorder

[۲] Diagnostic and Statistical Manual of Mental Disorders , fourth edition, text revision

 

عوامل و علائم

علائم اختلال اختلال بی اعتنایی و نافرمانی معمولاً در سنین ۶ تا ۸ سالگی شروع می شوند و در سنین نوجوانی به اوج خود می رسند. این اختلال در پسران شایع تر از دختران است.

عوامل

اختلال بی اعتنایی و نافرمانی به عنوان یک مشکل برای خانواده ها و نه برای افراد، نامگذاری شده است. این مشکل در خانواده هایی صورت می گیرد که برخی از فاکتورهای زیر یا تمامی آنها در آن خانواده وجود داشته باشند:

  • محدودیت های اعمال شده از طریق والدین بیش از حد سخت گیرانه یا سهل انگار می باشند، یا با یک ترکیب ناسازگارانه از هر دو این موارد می باشند.
  • زندگی خانواده بدون ساختار مشخص می باشد؛ قواعد، محدودیت ها و نظم ها نامعین می باشند یا به صورت ناسازگارانه ای اعمال می شوند.
  • حداقل یکی از والدین، رفتار متضادی در تعاملات خودش با سایر افراد دارد.
  • برای مثال، ممکن است که پدر یا مادر در مقابل کودک خودشان، جر و بحث های زیادی با همسایه ها، کارمندان مغازه، سایر اعضای خانواده و غیره داشته باشد.
  • حداقل یکی از والدین به دلیل مشکلات عاطفی والدین (همانند افسردگی)، جدایی یا طلاق و یا ساعات کاری، به صورت فیزیکی یا عاطفی در دسترس کودک نمی باشند.

رفتار بی اعتنایی صورت گرفته از طرف کودک، می تواند یک رفتاری برای احساس ایمنی یا به دست آوردن کنترل باشد. همچنین این رفتار می تواند نشان دهنده تلاش برای جلب توجه یک سرپرست بی مسولیت و بی علاقه باشد.

همچنین ممکن است که فاکتورهای ژنتیکی در ODD وجود داشته باشند؛ به نظر می رسد که این اختلال در اغلب مواقع در خانواده ها صورت می گیرند. با این وجود، این الگو می تواند نشان دهنده رفتار انعکاسی باشد که از نسل های قبلی یاد گرفته شده است و منعکس کننده تاثیرات ژن یا ژن های اختلالی نباشد.

علائم

اختلال بی اعتنایی و نافرمانی (ODD) یک اختلال رفتاری است که در آن کودکان و نوجوانان به طور مداوم و مکرر رفتارهای مقابله جویانه، چالش برانگیز و نافرمانی از بزرگسالان، به ویژه والدین و معلمان خود، نشان می دهند. این رفتارها می تواند شامل موارد زیر باشد: این رفتارها در مقایسه با حالت معمولی این رفتارها در کودکان دارای سن و سطح رشد مناسب، به میزان بیشتری در افراد ODD مشاهده شود.

یک الگوی رفتار منفی، خسمانه و بی اعتنایی که حداقل به مدت شش ماه به طول می کشد، و شامل چهار (یا بیشتر از چهار) مورد از موارد پایینی در کودک وجود دارد. کودک:

  • کنترل وضعیت خودش را از دست می دهد
  • بیش از حد به افراد بزرگسال اصرار می کند
  • در اغلب مواقع نسبت به قواعد یا درخواست های افراد بزرگسال بی توجهی می کند
  • به صورت تعمدی تلاش می کند تا افراد را تحریک کند
  • به خاطر اشتباهات یا بدرفتاری های خودش، سایر افراد را سرزنش می کند
  • در اغلب مواقع، به صورت سریع از طریق سایر افراد تحریک می شود
  • در اغلب مواقع خشمگین و بی میل است
  • در اغلب مواقع کینه توز است

به منظور تشخیص دادن اختلال بی اعتنایی و نافرمانی در کودک، باید اختلالات رفتاری منجر ایجاد اختلال قابل توجهی در عملکرد اجتماعی، آکادمیکی یا شغلی شود و این رفتار نباید صرفا در طول دوره های روان پریشی یا اختلال روانی صورت بگیرد.

در صورتی که فرد جوان ۱۸ ساله یا بزرگتر باشد، نباید معیارهای اختلال شخصیتی ضداجتماعی را داشته باشد

آمارها

فرض بر این است که اختلال بی اعتنایی و نافرمانی، تقریبا  در ۶% از کودکان ایالات متحده صورت می گیرد. این اختلال در بین افراد دارای وضعیت اقتصادی – اجتماعی پایین تر، در سطح گسترده تری رواج دارد.

در یکی از مطالعات صورت گرفته، در ۸% از کودکان مربوط به خانواده های کم درآمد، ODD تشخیص داده شده بود. این اختلال معمولا در سن شش سالگی کودک مشخص می شود.

قبل از سن نوجوانی (در ۹ تا ۱۲ سالگی) میزان تشخیص این اختلال در پسران بیشتر از دختران می باشد، ولی میزان این تشخیص در دوره نوجوانی، ما بین دختران و پسران یکسان می باشد.

تخمین زده شده است که در حدود یک سوم از کودکانی که دارای اختلال کمبود توجه / بیش فعالی (ADHD) هستند، همچنین دارای ODD هم می باشند. کودکانی که ODD دارند، در اغلب موارد به عنوان افراد مضطرب یا افسرده هم شناخته می شوند.

درمان اختلال نافرمانی مقابله ای در کودکان

درمان اختلال بی اعتنایی و نافرمانی بر روی هر دو مورد کودک و والدین متمرکز است. اهداف درمانی شامل کمک به کودک برای احساس محافظت شدن و ایمنی و آموزش به وی برای داشتن رفتار مناسب می باشد. ممکن است که والدین به یادگیری نحوه اعمال محدودیت های مناسب برای یک کودک و نحوه برخورد با کودک دارای رفتار ODD نیاز داشته باشند.

همچنین آنها ممکن است که به یادگیری نحوه آموزش و اجرای رفتار مورد دلخواه نیاز داشته باشند. همچنین والدین در مشکلاتی که منجر به فاصله گرفتن آنها از کودک می شود، به کمک نیاز دارند. چنین مشکلاتی می توانند شامل الکلیسم یا وابستگی به دارو، افسردگی و یا مشکلات مالی باشد.

در برخی از موارد، کمک های قانونی و اقتصادی می توانند لازم باشند. برای مثال، یک مادر مجرد می  تواند به کمک های قانونی نیاز داشته باشد تا از طرف پدر کودک، حمایت هایی را برای کودک خودش به دست بیاورد. نیاز نداشته باشد که در دو جا کار بکند و می تواند بعد از ظهرها در خانه بماند و در کنار فرزند خودش باشد.

معمولا رفتار درمانی[۱] در درمان ODD مفید می باشد. رفتار درمانی بر روی تغییر رفتارهای خاص تمرکز می کند و بر روی تحلیل سابقه رفتاری یا سال های اولیه زندگی وی متمرکز نمی شود. تئوری مربوط به رفتار درمانی عبارت از این است که فرد می تواند مجموعه متفاوتی از رفتارها را یاد بگیرد تا آنها را جایگزین رفتارهایی بکند که منجر به ایجاد مشکلات می شوند. در اینجا چند نکته برای کمک به کودکان مبتلا به اختلال ODD آورده شده است:

  • صبور باشید و انتظارات واقع بینانه داشته باشید.
  • قوانین و انتظارات خود را واضح و روشن بیان کنید.
  • از عواقب منطقی و ثابت برای رفتارهای ناپسند استفاده کنید.
  • به کودک خود توجه مثبت نشان دهید.
  • در صورت نیاز از کمک متخصصان کمک بگیرید.

درمان اختلال نافرمانی مقابله ای معمولاً شامل ترکیبی از درمان های زیر است:

  • آموزش والدین: این نوع درمان به والدین کمک می کند تا درک کنند که چگونه با رفتارهای نافرمانی کودک خود کنار بیایند. والدین می آموزند که چگونه قوانین و انتظارات واضحی را تعیین کنند، چگونه به طور موثر با رفتارهای نافرمانی برخورد کنند و چگونه مهارت های ارتباطی مثبت را با کودک خود توسعه دهند.
  • رفتار درمانی شناختی (CBT): CBT یک نوع روان درمانی است که به کودکان کمک می کند تا الگوهای فکری و رفتاری خود را تغییر دهند. CBT برای کودکان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای می تواند برای کمک به آنها در یادگیری نحوه کنترل خشم، حل مشکلات و بهبود مهارت های اجتماعی مفید باشد.
  • دارو درمانی: درمان دارویی اختلال نافرمانی مقابله ای توصیه نمی شود. با این حال، در برخی موارد، داروها ممکن است برای کمک به کنترل علائم شدیدتر، مانند پرخاشگری یا خشم مفید باشند.

اختلال نافرمانی مقابله ای در نوجوانان

اختلال نافرمانی مقابله ای (ODD) یک اختلال رفتاری است که در آن نوجوان به طور مکرر و مداوم رفتارهای نافرمانی، لجبازی، پرخاشگری و خصمانه از خود نشان می دهد. این رفتارها معمولاً در خانه و در تعامل با والدین و سایر اعضای خانواده دیده می شوند، اما ممکن است در مدرسه و سایر محیط های اجتماعی نیز مشاهده شوند.

علائم اختلال ODD در نوجوانان عبارتند از:

  • عصبانیت، تحریک پذیری و خشم
  • لجبازی و سرپیچی از دستورات
  • کینه توزی و انتقام جویانه بودن
  • پرخاشگری کلامی یا فیزیکی
  • عمداً کارهایی انجام دادن که باعث آزار دیگران می شود
  • متهم کردن دیگران به رفتارهای نادرست


اختلال نافرمانی مقابله ای در بزرگسالان

اختلال نافرمانی مقابله ای (ODD) یک اختلال رفتاری است که با رفتارهای نافرمانی، تحریک پذیری و خصومت مشخص می شود. این اختلال معمولاً در دوران کودکی تشخیص داده می شود، اما می تواند تا بزرگسالی ادامه یابد.

علائم اختلال ODD در بزرگسالان ممکن است شامل موارد زیر باشد:

  • عصبانیت و تحریک پذیری بیش از حد
  • بحث و جدل با دیگران، به ویژه با افرادی که قدرت دارند
  • سرپیچی از قوانین یا دستورات
  • عمداً دیگران را آزار دادن یا ناراحت کردن
  • سرزنش دیگران برای اشتباهات خود

اختلال نافرمانی مقابله ای در بزرگسالان می تواند مشکلات زیادی در زندگی فرد ایجاد کند، از جمله:

  • مشکلات در روابط شخصی و کاری
  • مشکلات قانونی
  • سوء مصرف مواد
  • مشکلات سلامت روان

علت اختلال نافرمانی مقابله ای در بزرگسالان به طور کامل مشخص نیست، اما عوامل مختلفی ممکن است در ایجاد آن نقش داشته باشند، از جمله:

  • عوامل ژنتیکی
  • مشکلات عصبی
  • مشکلات خانوادگی
  • سوء استفاده یا غفلت در دوران کودکی

درمان اختلال ODD در بزرگسالان معمولاً شامل ترکیبی از درمان های روانشناختی و دارویی است. درمان های روانشناختی می تواند به فرد کمک کند تا مهارت های مقابله با خشم و حل مسئله را بیاموزد. داروها نیز می توانند به کاهش علائم اختلال ODD، مانند تحریک پذیری و خشم، کمک کنند.

تفاوت اختلال سلوک و نافرمانی مقابله ای

اختلال سلوک (CD) و اختلال نافرمانی مقابله‌جویانه (ODD) دو اختلال رفتاری هستند که در کودکان و نوجوانان شایع هستند. هر دو اختلال با رفتارهای پرخاشگرانه و چالش‌برانگیز مشخص می‌شوند، اما تفاوت‌های مهمی بین آنها وجود دارد.

  • شدت اختلال سلوک از  اختلال نافرمانی مقابله‌جویانه بیش تر است و درمان قطعی ندارد و باید همواره آن را کنترل کرد در حالی که اختلال نافرمانی مقابله‌جویانه قابل درمان است.
  • سن شروع اختلال سلوک ۱۰ تا ۱۳ سالگی است در حالی که نافرمانی مقابله ای ۸ تا ۱۲ سالگی ایجاد می شود.

پیشگیری

پیشگیری از ODD با یک مراقبت مناسب شروع می شود. در صورت امکان، خانواده ها و مراقبانی که با آنها برخورد دارند، باید مراقب هر نوع مشکلی باشند که می تواند برای ارائه ساختار و توجه مورد نیاز از طرف والدین، موانعی را ایجاد کند.

تشخیص اولیه ODD و ADHD یک مورد الزامی برای به دست آوردن کمک برای کودک و خانواده می باشد که تا حد ممکن باید سریعا انجام شود. با مشخص شدن و درمان ODD در مراحل اولیه، توانایی کودک برای ایجاد الگوهای سالم در برخورد با سایر افراد افزایش می یابد.

منبع : اختلال بی اعتنایی و نافرمانی در کودکان و نوجوانان✔️ نافرمانی مقابله ای

۷ روش درمان اوتیسم با دارو یا بدون دارو با نوروفیدبک

امروزه اختلالات روانی زیادی وجود دارد.

اوتیسم یک اختلال رشدی است که با رفتارهای ارتباطی غیرعادی مرتبط است.

علائم این اختلال در اولین سالهای زندگی ظاهر می شود و علت اصلی آن ناشناخته است.

این اختلال در پسران شایع تر از دختران است.

این اختلال ناشی از رشد طبیعی مغز در منطقه است.

تعاملات اجتماعی و مهارت های ارتباطی در این زمینه مختل می شود.

نیمی از کودکان مبتلا به اوتیسم قادر به استفاده از زبان به عنوان ابزار اصلی برقراری ارتباط با دیگران نیستند.

استفاده از ضمایر “من” ویژگی کلامی این کودکان نیست.

مسائل گفتاری دیگر، کلمات و جمله های تکراری هستند.

علت اوتیسم چیست؟

اوتیسم یک ناتوانی طولانی مدت است که منجر به اختلال رشد عصبی در فرد می شود.

اگر چه اوتیسم به نظر می رسد غیر معمول، داده های اخیر نشان می دهد که شیوع اوتیسم تا بیست مورد در هر ده هزار تولد است.

اوتیسم در پسران چند برابر بیشتر از دختران است.

اگر چه علت اصلی آن شناخته شده نیست، مطالعات و مطالعات بسیاری در سال های اخیر انجام شده است.

مطالعات منشا بیولوژیکی و عصبی مغز را برجسته کرده است.

بسیاری از خانواده ها سابقه ای از اختلالات اوتیسم یا اختلالات مرتبط با آن دارند که نشان می دهد ریشه ژنتیکی است، هرچند هیچ ژن خاصی برای اوتیسم شناخته نشده است.

محققان در مورد نقش ژنتیک در علل اوتیسم اختلاف نظر دارند و برخی از آنها ترکیبی از ژن های مختلف را به عنوان علت اختلال ایجاد می کنند.

نظریه های متعددی درباره اوتیسم مطرح شده اند که دقیقا ثابت نشده اند.

علائم اوتیسم چیست؟

افراد مبتلا به اوتیسم معمولا حداقل نیمی از علائم ذکر شده در زیر را نشان می دهند.

این علائم از خفیف تا شدید متفاوت است.

  • در موقعیت های کاملا متفاوت، رفتارهایی که با سن فرزند سازگار نیستند مشاهده می شود.
  • مشکلات کلیدی شدید وجود دارد
  • دشوار است برای بیان نیازها و استفاده از حرکات و حرکات به جای کلمات. آنها اغلب استفاده از ضمایر را عوض می کنند، به جای استفاده از “من”، آنها از “ما” استفاده می کنند.
  • کلمات یا جملات دیگران را تکرار می کنند.
  • خنده و گریه ناعادلانه است و برای هیچ دلیل خاصی نگران و مضطرب می باشند.
  • آنها یک خط مماس ایجاد می کنند و به دلایل دیگری که برای دیگران واضح نیست، بسیار ناراحت هستند.
  • آنها قادر به برقراری ارتباط با دیگران نیستند.
  • دوست ندارم دیگران را بپوشانم
  • آنها تماس چشم یا تماس با چشم ندارند.
  • آنها به روش معمول پاسخ نمی دهند.
  • با اسباب بازی به درستی بازی نکنید.
  • مثل چرخش و نوسان
  • احساس درد کمتر یا بیشتر از حد.
  • از خطرات ترسیدن یا نترسیدن
  • تحرک یا عدم تحرک.
  • آنها به سخنرانی ها یا صداهای واکنش نمی دهند و پاسخی نمی دهند، اگرچه حس شنوایی سالم است.

سایت مشاورانه “moshaveraneh” در کنار شماست.

اشتباهات در مورد اوتیسم:

  • کودکان مبتلا به اوتیسم هرگز تماس چشمی ندارند.
  • کودکان عادی، نابغه هستند.
  • کودکان مبتلا به اوتیسم صحبت نمی کنند
  • کودکان اوتیستیک قادر به نشان دادن عشق خود نیستند.

آموزش نوروفیدبک توسط صدها کارشناس بالینی در مشاوره روانشناسی انجام می شود تا به هزاران کودک طیف اوتیسم کمک کند تا اوتیسم را درمان کنند.

به طور مداوم گزارش می دهد که کودکان خود را هنگامی که نوروفیدبک را شروع می کنند آرام تر می کنند و احساسات را بهتر مدیریت می کنند.

و این احساسات به راحتی ناپدید می شوند.

بسیاری از تغییرات مثبت دیگر که در زیر آمده است، وجود دارد، اما این معمولا پیشرفت های اولیه ما است.

تحقیقات نشان می دهد که نوروفیدبک به طور چشمگیری علائم مرتبط با اختلال اوتیسم را کاهش می دهد.

براساس یک مطالعه انجام شده توسط دکتر رابرت کوبان و همکارانش در سی و هفت کودک مبتلا به اوتیسم، نتایج نشان داد که هشتاد و نه درصد از علائم به طور قابل توجهی بهبود یافته است:

  • کاهش سریع احساسات
  • الگوهای گفتاری آهسته تر و واضح تر است
  • پاسخ های بهتر به والدین و دستورالعمل معلم
  • افکار کمتر تخیلی
  • افزایش تحمل تغییرات
  • کاهش فعالیت و تکانشی
  • سطوح بالای تمرکز و توجه
  • اضطراب کاهش می یابد
  • مهارت های اجتماعی بهتر و روابط بهتر
  • افزایش ثبات و آرامش
  • آگاهی از احساسات و احساسات

روش بهبود مغز بدون نیاز به دارو

هنگامی که ما با استفاده از دارو بهبود می یابیم، علائم بعد از قطع دارو به سر می برند، اما بهبودی از نوروفیدبک بسیار فراتر از دوره است و نتیجه های ماندگار را به ارمغان می آورد.

برای تغییرات درازمدت، مغز باید الگوهای سالمتری را یاد بگیرد.

هنگامی که یک مدل مغز جدید از طریق آموزش نوروفیدبک آموخته می شود، کسی نمی خواهد فراموش کند.

ما معمولا فراموش نمی کنیم که چگونه ما دوچرخه سواری را یاد گرفتیم وقتی که این مهارت را به خوبی یاد گرفتیم). بر خلاف دارو، نوروفیدبک عوارض جانبی ندارد.

نوروفیدبک؛ یک ابزار قدرتمند برای درمان اوتیسم

علائم اختلال اوتیسم، خود کنترل، اثرات غیر عادی و اثرات پایدار را بهبود می بخشد.

با استفاده از نوروفیدبک با روش جامع بیولوژیکی اجتماعی، مردم شانس خوبی برای بهبود عملکرد اختلال عملکردی دارند.

ما همچنین مشتریان را تشویق می کنیم تا یاد بگیرند که چگونه مواد مغذی، رژیم غذایی و متابولیسم را با نوروفیدبک ترکیب می کنند تا به مغز در بهترین موقعیت برای یادگیری بهینه کمک کنند.

در مورد چند بهترین داروهای خانگی برای اوتیسم بیشتر بدانید

مکمل های منیزیم

اگر چه یک رژیم متعادل و مغذی برای همه کودکان ضروری است، اما منیزیم ویژه افرادی است که مبتلا به اوتیسم هستند.

کمبود منیزیم می تواند منجر به علائمی شبیه به الگوهای رفتاری معمول در کودکان مبتلا به اوتیسم شود، مانند شک و تردید، اسپلینگ مچ پا، اضطراب، تمرکز ضعیف و کم توجهی.

اگر منیزیم بخشی از مصرف روزانه مواد مغذی باشد، این علائم کاهش می یابد و منجر به درمان موثرتری رفتاری و رفتارهای بهتر خواهد شد.

روغن ماهی

اسیدهای چرب امگا سه همراه با انواع دیگر اسیدهای چرب برای رشد سالم و سالم بدن ضروری هستند.

مطالعات نشان داده اند که سطح بالای امگا سه می تواند اجتماعی شدن افراد مبتلا به اوتیسم را افزایش دهد و همچنین می تواند رفتارهای نشاط و پرخاشگری را تحمل کند.

روغن ماهی یکی از غنی ترین و به طور گسترده ای از اشکال امگا سه است و مکمل های آن تقریبا در همه جا یافت می شود.مقالات اختلال روان

ملاتونین

یکی از علائم و شرایط مرتبط با اوتیسم عادات بد خواب است.

اختلال در چرخه خواب معمولی می تواند باعث تحریک پذیری، عدم تمرکز، اضطراب اجتماعی و استرس مزمن شود.

با این حال، ملاتونین یک رژیم غذایی است که می تواند یک خواب سالم و آرام شبانه را تامین کند و به کودکان مبتلا به اوتیسم کمک کند تا برنامه خواب آرام داشته باشند.

رفتارهای بد خواباننده گم شده و مهارت های اجتماعی و ارتباطی موثرتر هستند.

پروبیوتیک

بسیاری از محققان نشان داده اند که یکی از مهمترین دلایل اوتیسم رژیم است.

به عبارت دیگر، سلامت روده و مصرف مواد مغذی، دو علت اصلی اوتیسم (یا حتی پیشرفت آن) بود.

نفوذپذیری روده نزدیک به اوتیسم مرتبط است و معمولا پروبیوتیکها بهترین درمان هستند.

پروبیوتیک رشد و افزایش باکتری سالم و مفید در روده را تحریک می کند که می تواند به ما کمک کند که مواد مغذی را به طور موثر جذب کند و همچنین از روده ها از هرگونه عفونت محافظت کند.

پروبیوتیکها در ماست به میزان زیاد یافت می شوند و با یک دستگاه گوارش سالم، بعضی از علائم اوتیسم ممکن است از بین بروند.

رژیم بدون قند و بدون گلوتن

اگرچه تحقیقات در مورد این درمان خاص در حال انجام است اما بسیاری از مردم معتقدند که حذف گلوکز، گلوتن و سایر غذاهای فرآوری شده ممکن است علائم اوتیسم را کاهش دهد و تمایل به عادت باشد.

گلوتن در حال حاضر موضوع بسیار داغ است، به ویژه به عنوان گلوتن در سال های اخیر افزایش یافته است، و افزایش رژیم های غذایی بدون گلوتن، صرف نظر از اینکه آیا آن را به مواد غذایی حساس است.

آنتی باکتریال و ضد عفونی کننده

نظریه های دیگر درباره اوتیسم از دیدگاه زیست محیطی می گویند که اوتیسم ناشی از قرار گرفتن در معرض روده های کودک در معرض باکتری های کاندیدا و سایر انگل هایی است که مواد سمی را در روده قرار می دهند.

در معرض یک باکتری خطرناک در سن زودرس می تواند بسیاری از نشانه های اوتیسم را تشدید کند.

بنابراین، حفاظت از کودکان از باکتری ها و انگل های مضر ضروری است تا آنها را از خطر ابتلا به اختلالاتی محافظت کنند.

ویتامین D

این ماده غذایی مهم در رژیم غذایی ما، همراه با ویتامین های معروف، معمولا فراموش شده یا نادیده گرفته می شود.

با این حال، ویتامین D برای کودکان و مادران بسیار مهم است.

سطح پایین ویتامین D در زنان باردار با میزان بالاتری از اوتیسم در نوزادان همراه است، در حالی که کمبود ویتامین D با سندرم نفروتیک روده و سایر شرایطی که بر سیستم گوارش اثر می گذارد، وضعیت بحرانی اوتیسم است، همانطور که در بالا گفته شد.

در نهایت، ویتامین D بر عملکرد نوروترانسمیترها تأثیر می گذارد، که معمولا در بیماران مبتلا به اوتیسم منفی است.

ویتامین C

شیوع اسکوربوی در بیماران مبتلا به اوتیسم بیشتر است زیرا به نظر می رسد که بدن به خوبی پردازش شده یا دریافت نمی شود، که اعتبار استراتژی مبتنی بر رژیم را برای کاهش علائم تایید می کند.

سطح بالای ویتامین C در بدن می تواند باعث افزایش کلاژن، فعالیت آنتیاکسیدانی، عملکرد شناختی و تعمیر سلولی و سلامت شود که این می تواند علائم و حساسیت افراد مبتلا به اوتیسم را بهبود بخشد.

زردچوبه

زردچوبه، به عنوان یکی از قوی ترین و اغلب گیاهان دارویی، دارای اثرات ضد میکروبی، ضد التهابی و آنتی اکسیدانی در بدن است.

زردچوبه می تواند سلامت روده را به میزان قابل توجهی افزایش دهد و از ورود مواد مغذی مناسب به بدن اطمینان حاصل کند، بنابراین بسیاری از علائم اوتیسم ممکن است کاهش یابد یا از بین بروند.

در نظر گرفتن: لازم است یادآوری شود که اوتیسم اختلال است، نه بیماری، و به همین علت، هنوز درمان رسمی برای آن وجود ندارد و ممکن است هرگز وجود نداشته باشد.

این درمان ها برای مبتلا شدن به اوتیسم درمان های مکمل هستند و باید با درمان های رفتاری ترکیب شوند.

هیچ راهی به تنهایی موثر نخواهد بود.

اگر فکر می کنید که کودک شما مبتلا به اوتیسم است، با پزشک خود صحبت کنید زیرا اختلالات مختلف اختلال طیف اوتیسم نیازمند درمان های مختلف است.

علت اوتیسم چیست؟

دلایل اصلی اوتیسم شناخته شده نیست.

شواهدی وجود دارد که عوامل ژنتیکی در ایجاد اوتیسم نقش دارند.

در کل اوتیسم را می توان یک اختلال روانی خطرناک دانست.

منبع : ۷ روش درمان اوتیسم با دارو یا بدون دارو با نوروفیدبک

آیا فراموش کار هستید؟ جدیدترین شیوه درمانی فراموشی از طریق نوروفیدبک

اکثر مردم فکر می کنند که یک حافظه عالی وجود دارد، یعنی همه چیز را می توان به یاد داشته باشند و فراموشکاری را یک اختلال روانی خطرناک می دانند و این افراد نیاز به درمان فراموشی دارند.

اما در دنیای شلوغ امروز که هر روز چیزی تازه ای اتفاق می افتد ، شاید فراموش کردن حتی مفید هم باشد.

دو متخصص مغز و اعصاب که مقاله خود را در مجله Neuron منتشر کرده اند نیز نظر مشابهی دارند.

بلیک ریچارد، استاد دانشگاه تورنتو، می گوید که حافظه انسان نباید مانند یک دوربین عمل کند و همه چیز را ضبط کند.

 بلکه فقط یک سری قوانین است که به ما کمک می کند تصمیم بگیریم.

بنابراین، منطقی است که برخی از اطلاعات غیر قابل دسترس از ذهن پاک شوند.

و آن هایی که گمراه کننده هستند نیز به بیرون ذهن منتقل می شوند.

با این حال، ما هنوز به اندازه کافی محدودیت هایی برای فهمیدن چگونگی کارکرد ذهن و بدن انسان و ذخیره سازی اطلاعات داریم.

جالب توجه است که مغز انرژی و داده ها را مصرف می کند تا اطلاعات زیادی را فراموش کند.

مانند یک رایانه ای که یک پرونده را در فایل دیگری با همان نام فایل می نویسد آن را بازنویسی می کند، ذهن و مغز هم همان عملکرد را دارند.

اطلاعات توسط نورون های جدید یا نورون های بزرگتر بازنویسی می شود، یا ارتباط بین نورون ها کاهش می یابد.

اما ما به خوبی می دانیم که ظرفیت مغز انسان به مراتب فراتر از آن چیزی است که ما در زندگی خود از ان استفاده می کنیم.

اثربخشی نوروفیدبک بر بیش فعالی اثبات شد و بدون عوارض است.

پس چرا مغز از فضای باقیمانده خود برای ذخیره داده ها استفاده نمی کند؟

  • اول از همه، فراموش کردن اطلاعات قدیمی ما به ما کمک می کند تا کارهای زیادی انجام دهیم.
  • دوم، فراموش کردن اطلاعات قدیمی ما به ما کمک می کند تا یک موضوع خاص را به چند زیر موضوع تبدیل کنیم.

در نهایت، ریچاردز می گوید ما اغلب فکر می کنیم که داشتن حافظه قوی خوب است، اما مغز همه چیز را انجام می دهد که از لحاظ تکاملی برای بقای ما ضروری است.

در مورد حافظه، نیز این مورد صادق است، و مغز در صورت نیاز، حافظه را تنظیم می کند.

بنابراین فراموش کردن بسیاری از اطلاعات احتمالا اشکال مغز شما نیست، این یک ویژگی تکاملی است.

آیا فراموش کار هستید؟ جدیدترین شیوه درمانی از طریق نوروفیدبک

فراموشکاری و سن

فراموشکاری دارای حالت های مختلف است و در افراد مختلف به صورت های مختلف رخ می دهد.

به عنوان مثال، شما تعداد زیادی از افراد جدید را در یک مهمانی عروسی ملاقات خواهید کرد.

در اینجا انتظار نمی رود که نام همه آنها را به یاد داشته باشید و نام این مشکل فراموشی نیست.

اما اگر روز گذشته شما یک قرار ملاقات مهم داشته اید و اکنون نام فردی را که با او دیدار کرده اید به یاد نمی آورید این یعنی فراموشکاری.

البته، آنقدر مهم نیست که فکر می کنید و این فقط یک عارضه از سن است.

اما اگر چیزی مانند دیروز نداشته باشید، باید به طور جدی در مورد خودتان نگران باشید.

معمولا در افراد سالخورده این اتفاق به روش خاصی ظهور می کند.

به عنوان مثال، آنها جزئیات اتفاقی گذشته را به یاد می آورند، اما آنها در مورد مکان هایی که چند ساعت پیش با اتومبیل خود رفته اند فراموش کار می شوند.

این مشکل در سن هفتاد سالگی و بیشتر طبیعی است، به ندرت به علت شروع بیماری مانند آلزایمر است.

مغز افراد سالخورده به تدریج افول می یابد و با کاهش توانایی های حافظه، خلاقیت در مغز آنها کم می شود.

کنترل و درمان فراموشی

هنگامی که شما یک موقعیت مانند یک حمله، در منطقه آشنا در شهر و محله خود را فراموش می کنید یا برای مثال در سال و ماهی که در آن هستید دچار فراموشی می شوید باید درمان شوید.

این نوع مامایی می تواند دلایل خاصی داشته باشد که تنها با اشاره به یک متخصص مغز و اعصاب درمان می شود.

اما در بخش بعدی، ما با برخی از چیزهایی که می توانید برای کنترل فراموشی و کاهش آن انجام دهید با شما به اشتراک می گذرایم.

علت فراموشی چیست و چگونه درمان می شود؟

درمان افسردگی

یکی از عوارض افسردگی فراموشی است.

بنابراین اگر شما در استرس ذهنی و افسردگی قرار دارید، بهتر است برای اولین بار این مشکل را درمان کنید و سپس در مورد حل سایر مشکلات فکر کنید.

تقریبا باید مطمئن شوید که مشکل افسردگی حل شده است و باز هم فراموشی وجود دارد.

خجالت نکشید و سوال کنید

فراموشکاری، هر چند مشکل شماست، اما شما در ایجاد آن گناهی ندارید.

از آن خجالت نکشید و آن را پنهان نکنید.

یک راه برای یادآوری به مردم این است که از آنها نام شان را بپرسید.

در ارتباطات خود، به آرامی نام مردم را بپرسید و این اطلاعات را در ذهن خود حک کنید و سپس آنها را مرور کنید.

طبیعی است که حافظه افراد مسن کاهش یابد.

به حافظه بصری تان اطمینان کنید

چشم بهترین ابزار برای کنترل اطلاعات است.

سعی کنید چیزهایی را که قبلا متوجه شده اید، انجام دهید.

به عنوان مثال، اگر احساس می کنید امروزه آب و هوای بارانی است، فقط کت بارانی خود را در نزدیکی چشمان خود قرار دهید یعنی نزدیک به محل خروج.

یا اگر شما باید لباس های خود را در راه بازگشت به خانه، به یک لباسشویی بدهید بهتر است یادداشتی در جیب بگذارید.

یادداشت کنید

نوشتن چیزهای مهم و قرار دادن آنها در مقابل چشمان تان مهم است.

به عنوان مثال، نوشتن چیزهای مهم در یخچال، آینه حمام، خروجی ساختمان و حتی داشبورد ماشین می تواند در سازماندهی زندگی شما موثر باشد.

بعضی از افراد همچنین چندین قسمت را برای انجام کاری که باید انجام می دهند، اختصاص داده و آن را روی برگه می نویسند.

موارد لازم را شناسایی کنید

اقلامی مانند کیف پول، کیف های دستی، سوئیچ های خودرو، صفحه کلید و هر چیزی که برای شما اهمیت دارد، باید مکان مشخصی داشته باشند.

تمرین کنید همه چیز را از جای خود بردارید.

بیشتر از پنج حس خود استفاده کنید

پنج حس تاثیر زیادی برای کمک به حافظه دارند.

از آنها استفاده بیشتری کنید به عنوان مثال، هنگامی که ماشین خود را در یک خیابان نا آشنا پارک می کنید.

سعی کنید به چیزهای اطراف، مغازه ها و غیره نگاه کنید تا این فضا را نشان دهد و آن را در ذهن داشته باشید.

با خودتان صحبت کنید

صحبت کردن با خود یکی از اصول یاد آوری است.

این نوع تمرین دقیقا همانند یک دانش آموز است که یک موضوع علمی را به خاطر می آورد و ان را به خود توضیح می دهد.

این ضبط و یادداشت به شما هر آنچه را که در مورد آن می خواهید، یاد آوری می کند.

رژیم مناسب

رژیم غذایی بدون نمک و چربی یکی از دلایل کاهش اغاز زودرس فراموشکاری است.

رژیم غذایی حاوی ویتامین ب۲  ، آهن و روی می تواند نقش مهمی در بهبود حافظه شما ایفا کند

ورزش

تمرین روزانه، مانند پیاده روی و شنا، متابولیسم گلوکز و اکسیژن را در مغز بهبود می بخشد و نقش مهمی در بهبود حافظه کوتاه مدت ایفا می کند.

نوروفیدبک در درمان فراموشی

نوروفیدبک می تواند راهی برای کاهش فراموشکاری و مشکلات مربوط به ان در زندگی باشد.

منبع : آیا فراموش کار هستید؟ جدیدترین شیوه درمانی فراموشی از طریق نوروفیدبک

درمان آلزایمر معجزه آسا با تغییر تغذیه و سبک زندگی

درمان آلزایمر در سالمندان، معجزه درمان آلزایمر، درمان خانگی آلزایمر باعث می شوند که دیگر از آلزایمر رنج نبرید.

بیماری آلزایمر و زوال ترکیبی از عواملی مانند سن، ژنتیک، شرایط پزشکی و محیط می باشد. در حالی که نمی توانید برخی از عوامل را تغییر دهید، می توانید عوامل دیگر را کنترل کرده و خطر را کاهش دهید. غذایی که می خورید یکی از چیزهایی است که می توانید کنترل کنید.

درمان خانگی آلزایمر

ممکن است در مورد رژیم غذایی DASH یا رژیم مدیترانه ای شنیده باشید که بر غذاهای سالم برای قلب تاکید دارند و برای کاهش فشار خون، کاهش وزن، سلامت قلب و عروق عالی هستند و در درمان آلزایمر نیز نقش زیادی دارند.

رژیم MIND ترکیبی از این دو است، با تمرکز بر مواد غذایی «سالم برای مغز» که می تواند به کاهش خطر ابتلا به آلزایمر کمک کند این رژیم بر ده ماده غذایی اساسی متکی است:

  • سبزیجات برگ سبز
  • همه سبزیجات دیگر
  • آجیل
  • توت ها
  • لوبیا
  • غلات کامل
  • ماهی
  • طیور
  • روغن زیتون
  • شراب

این رژیم به پیروان توصیه می کند از مصرف گوشت قرمز، کره، پنیر، شیرینی و غذاهای سرخ شده یا فست فودها خودداری کنند.

رژیم غذایی 

تغییرات در مغز می تواند سال ها قبل از ظهور اولین علائم آلزایمر رخ دهد. این تغییرات اولیه مغز فرصتی برای پیشگیری یا به تاخیر انداختن علائم زوال عقل می دهند.

دانشمندان در حال بررسی بسیاری از راه های ممکن برای انجام این کار هستند و راه های مختلفی را از جمله دارو، تغییرات سبک زندگی و ترکیبی از این مداخلات آزمایش کرده اند.

بر خلاف سایر عوامل آلزایمر که ما نمی توانیم آن ها را تغییر دهیم، مانند سن و ژنتیک، افراد می توانند انتخاب های سبک زندگی مانند رژیم غذایی، ورزش و تمرینات شناختی را بهبود دهند.

داروی قوی برای الزایمر

یک رژیم غذایی خاص بر مکانیسم های بیولوژیکی مانند استرس و التهاب که زمینه ساز آلزایمر هستند، تأثیر می گذارد. یا شاید به طور غیرمستقیم با تأثیر بر سایر عوامل آلزایمر مانند دیابت، چاقی و بیماری قلبی نیز عمل کند.

برای درمان آلزایمر چه بخوریم

مطالعات بالینی بسیاری از ویتامین ها و مکمل های غذایی بدون نسخه از جمله ویتامین های B و E را برای جلوگیری و درمان بیماری آلزایمر یا زوال شناختی مورد بررسی قرار داده اند. در این تحقیقات به این پرداخته می شود که این افزودنی‌های رژیمی ممکن است از سلول‌های عصبی محافظت کنند یا بر سایر فرآیندهای بیولوژیکی درگیر در آلزایمر تأثیر بگذارد.

علیرغم یافته‌های اولیه در مورد فواید احتمالی برای سلامت مغز، هیچ ویتامین یا مکملی در افراد تشخیص داده نشد که در کند شدن آلزایمر نقش داشته باشد.

افزایش فعالیت بدنی|معجزه درمان آلزایمر

فعالیت بدنی فواید زیادی برای سلامتی دارد، مانند کاهش زمین خوردن، حفظ تحرک و استقلال و کاهش خطر بیماری های مزمن مانند افسردگی، دیابت و فشار خون بالا.

بر اساس تحقیقات تا به امروز، شواهد کافی برای توصیه به ورزش به عنوان راهی برای پیشگیری از زوال عقل آلزایمر یا اختلال شناختی خفیف (MCI) شناخته می شود و تاحدودی می تواند روند آلزایمر را به تاخیر بیندازد.

مطالعات مشاهده ای روی حیوانات و انسان ها فواید احتمالی ورزش را برای مغز نشان می دهد. برخی از مطالعات نشان داده‌اند که افرادی که ورزش می‌کنند در مقایسه با افرادی که ورزش نمی‌کنند کمتر در معرض خطر زوال شناختی هستند. ورزش همچنین با عملکرد بهتر در برخی تست‌های شناختی مرتبط است.

آیا کنترل فشار خون می تواند از ابتلا به آلزایمر جلوگیری کند؟

کنترل فشار خون بالا برای کاهش خطر ابتلا به بیماری قلبی و سکته مغزی موثر است. مدیریت فشار خون مخصوصا در زمانی که فشار خون بالا است، به ویژه برای افراد میانسال، ممکن است به پیشگیری یا به تاخیر انداختن آلزایمر کمک کند.

بسیاری از انواع مطالعات ارتباط بین فشار خون بالا، بیماری عروق مغزی و زوال عقل را نشان می دهند. به عنوان مثال، مطالعات کالبد شکافی نشان می دهد که برای افراد مبتلا به آلزایمر، نشانه هایی از آسیب عروقی در مغز نیز دیده می شود. علاوه بر این، مطالعات مشاهده ای نشان داده است که فشار خون بالا در میانسالی، همراه با سایر عوامل خطر عروق مغزی مانند دیابت و سیگار، خطر ابتلا به زوال عقل را افزایش می دهد.

در حالی که تحقیقات ادامه دارد، کارشناسان توصیه می کنند که افراد فشار خون بالا را کنترل کنند تا خطر ابتلا به مشکلات جدی سلامتی، از جمله بیماری قلبی و سکته مغزی را کاهش دهند.

منبع : درمان آلزایمر معجزه آسا با تغییر تغذیه و سبک زندگی

۵ افسانه در مورد اختلال شخصیت اجتنابی

۵ افسانه در مورد اختلال شخصیت اجتنابی

افسانه های زیادی در مورد اختلال شخصیت اجتنابی و افراد مبتلا به آن وجود دارد. یادگیری حقایق می تواند به این افراد در یافتن درمان مناسب کمک کند.

بسیاری از تصورات نادرست در مورد افراد مبتلا به اختلال شخصیت اجتنابی (AVPD) وجود دارد. در حالی که افراد مبتلا به اختلال شخصیت اجتنابی ممکن است خجالتی یا ضداجتماعی دیده شوند، اما در واقع دارای یک اختلال روانی هستند که مانع از توانایی آن ها از معاشرت با دیگران می شود.

پس از تشخیص، مبتلایان به اختلال شخصیت اجتنابی می توانند با موفقیت درمان شود. درک اختلال شخصیت اجتنابی برای یافتن کمک مناسب یا کمک به مبتلایان به این بیماری برای دریافت درمان مورد نیاز کلیدی می باشد.

۵ افسانه در مورد اختلال شخصیت اجتنابی

افسانه اول: افراد مبتلا به اختلال شخصیت اجتنابی خجالتی هستند.

واقعیت: افراد مبتلا به اختلال شخحصیت اجتنابی یک وضعیت روانی دارند که فراتر از احساس خجالتی بودن است.

بسیاری از افراد خجالتی، عصبی بوده و صحبت کردن با افراد جدید باعث ترس خفیف یا خجالت آن ها در یک موقعیت اجتماعی می شود. افراد خجالتی با این احساسات به شیوه ای سالم برخورد می کنند و همچنان زندگی اجتماعی رضایت بخشی دارند.

با این حال، اختلال شخصیت اجتنابی باعث می شود این احساسات طاقت‌فرسا شده و از رفتن افراد به مکان‌هایی که امکان تعامل اجتماعی وجود دارد، جلوگیری کرده و تأثیر منفی شدیدی بر زندگی روزمره و شخصی آن ها می گذارد.

افسانه دوم: اختلال شخصیت اجتنابی همان درونگرایی است.

واقعیت: اختلال شخصیت اجتنابی و درونگرایی کاملاً متفاوت هستند.

برعکس این که بسیاری از افراد درون گرایی را مانند اختلال شخصیت اجتنابی می دانند. درونگرایی به هیچ وجه یک اختلال روانی نیست، بلکه یک ویژگی شخصیتی طبیعی و سالم می باشد. بسیاری از افراد درونگرا در واقع از معاشرت لذت می برند، دوستان زیادی دارند و دوست دارند با افراد جدید ملاقات کنند.

آن ها صرفاً به مقدار مشخصی زمان یا خلوت نیاز دارند تا احساس آرامش، استراحت یا شارژ داشته باشند. این افراد ممکن است در هر نقطه ای از طیف برون گرایی-درون گرایی قرار بگیرند و برخی از آن ها کم و بیش احساس درون گرایی دارند.

از سوی دیگر، افراد مبتلا به اختلال شخصیت اجتنابی ممکن است شرکت در موقعیت های اجتماعی را تقریبا غیرممکن بدانند. این اجتناب ناشی از تمایل به گذراندن زمان به صورت تنهایی نیست، بلکه به دلیل نگرانی بیش از حد در مورد انتقاد یا احساس خجالت است.

افسانه سوم: افراد مبتلا به اختلال شخصیت اجتنابی دیگران را دوست ندارند.

واقعیت: افراد مبتلا به اختلال شخصیت اجتنابی اغلب تمایل به صمیمیت و روابط نزدیک دارند.

اجتناب افراد مبتلا به اختلال شخصیت اجتنابی از موقعیت های اجتماعی به این دلیل نیست که از افراد دیگر خوششان نمی آید. بسیاری از افراد مبتلا به این اختلال شخصیت اجتنابی تمایل شدیدی به دوستی یا ارتباط صمیمانه با دیگران دارند.

با این حال، آن ها اغلب از ایجاد این پیوندهای نزدیک به دلیل ترس شدیدشان از مورد منفور شدن، تمسخر یا قضاوت خشن باز می مانند. اغلب اوقات آن ها نقص‌های درک شده خود را دلیلی برای ناتوانی در برقراری روابط سالم می‌دانند و تنها زمانی وارد تعاملات اجتماعی می‌شوند که مطمئن باشند پذیرفته می‌شوند و مورد انتقاد قرار نمی‌گیرند

افسانه چهارم: اختلال شخصیت اجتنابی و اختلال شخصیت ضد اجتماعی یکی هستند.

واقعیت: اختلال شخصیت اجتنابی و اختلال شخصیت ضداجتماعی دو حالت متمایز هستند.

شباهت های متعددی بین اختلال شخصیت اجتنابی و اختلال شخصیت ضد اجتماعی وجود دارد. در هر دو مورد، افراد اغلب از رفتارهای اجتماعی معمولی پیروی نمی کنند. آن ها ممکن است در حفظ روابط سالم با دیگران مشکل داشته باشند یا ترس از وابستگی عاطفی به افراد دیگر داشته باشند که به عنوان اضطراب دلبستگی شناخته می شود .

با این حال، این دو اختلال شخصیت از چند جهت کلیدی کاملاً متفاوت هستند. اختلال شخصیت ضد اجتماعی با ترس از موقعیت های اجتماعی مانند اختلال شخصیت اجتنابی مشخص نمی شود

. در عوض، افراد مبتلا به اختلال شخصیت ضداجتماعی به گونه ای رفتار می کنند که هنجارهای اجتماعی را نقض می کند. آن ها همچنین انتخاب می کنند که با افراد دیگر تعامل داشته باشند، اما فقط به روشی که خودشان دوست دارند.

افسانه پنجم: اختلال شخصیت اجتنابی قابل درمان نیست.

واقعیت: اختلال شخصیت اجتنابی قابل درمان است.

درمان اختلال شخصیت اجتنابی گاهی اوقات می تواند چالش برانگیز باشد زیرا بیماران ممکن است تمایلی به درخواست کمک نداشته باشند. تماس گرفتن برای جلسه درمان برای افراد مبتلا به این اختلال یک چالش سخت می باشد.

با این حال، با درمان مناسب، اغلب افراد می توانند یاد بگیرند که با موفقیت شرایط خود را مدیریت کنند. درمان اختلال شخصیت اجتنابی معمولاً شامل روان درمانی، مانند درمان شناختی رفتاری است. از طریق این نوع گفتگو درمانی و مشاوره رفتاری، بیماران می توانند یاد بگیرند که اضطراب خود را در مورد تمسخر یا طرد شدن مدیریت کنند.

در اغلب اوقات، بیماران مبتلا به این عارضه دارای اختلالات همزمانی مانند افسردگی یا اضطراب نیز هستند که با دارو درمانی قابل پیشگیری و درمان است.

با این حال، در حال حاضر هیچ دارویی وجود ندارد که بتواند به طور مستقیم اختلال شخصیت اجتنابی را درمان کند. اگرچه این یک فرآیند طولانی است اما درمان از طریق روان درمانی معمولاً موفقیت آمیز می باشد.

اختلالات شخصیتی مانند اختلال شخصیت اجتنابی اغلب همراه با اختلالات مصرف مواد رخ می دهد . اگر شما یا یکی از عزیزانتان با اختلال شخصیت و اعتیاد به مواد مخدر یا الکل دست و پنجه نرم می کنید در اولین فرصت باید به روانشناس و درمانگر متخصص مراجعه کنید.

منبع: ۵ افسانه در مورد اختلال شخصیت اجتنابی

اختلال شخصیت هیستریونیک (HPD)

اختلال شخصیت هیستریونیک (HPD)

اختلال شخصیت هیستریونیک با احساسات و توجه بیش از حد مشخص می شود. تشخیص اختلال شخصیت هیستریونیک با معیارهای بالینی مشخص می شود. درمان آن با روان درمانی روان پویشی انجام می شود.

بیماران مبتلا به اختلال شخصیت هیستریونیک از ظاهر فیزیکی خود استفاده می کنند و به شیوه های نامناسب اغواکننده یا تحریک آمیز عمل می کنند تا توجه دیگران را جلب کنند.

شیوع اختلال شخصیت هیستریونیک کمتر از ۲٪ از جمعیت می باشد و اغلب در زنان تشخیص داده می شود، اما این یافته ممکن است تنها نشان دهنده شیوع بیشتر در میان زنان در محیط های بالینی باشد، در برخی از مطالعات دیگر، شیوع در زنان و مردان مشابه بود.

اختلالات همراه اختلال شخصیت هیستریونیک ، به‌ویژه سایر اختلالات شخصیت ( ضداجتماعی، مرزی، خودشیفتگی ) شایع می باشند، که نشان می‌دهد این افراد دارای آسیب‌پذیری بیولوژیکی هستند. برخی از بیماران همچنین دارارخیی ب علائم جسمی هستند که ممکن است دلیل مراجعه آن ها برای ارزیابی باشد.

 اختلال افسردگی اساسی، اختلال افسردگی مداوم  و اختلال تبدیلی نیز ممکن است همزمان با اختلال تبدیلی وجود داشته باشد.

علائم و نشانه های اختلال شخصیت هیستریونیک

بیماران مبتلا به اختلال شخصیت هیستریونیک به طور مداوم خواستار این هستند که در مرکز توجه قرار گیرند و از این که توجه دیگران را نداشته باشند عصبی می شوند. آن ها اغلب پر جنب و جوش، نمایشی، مشتاق و جذاب هستند و گاهی اوقات افراد جدید را جذاب می کنند.

این بیماران اغلب به شیوه های نامناسب اغواکننده و تحریک آمیز لباس میپوشند، نه تنها در زمان معاشقه بلکه در بسیاری از موقعیت ها (مانند محل کار، مدرسه) لباس نامناسب می پوشند و رفتار می کنند. آن ها می خواهند دیگران را با ظاهر خود تحت تأثیر قرار دهند و بنابراین اغلب درگیر ظاهر خود هستند.

بیان احساسات در این افراد ممکن است سطحی باشد (خیلی سریع خاموش و روشن شود) و اغراق آمیز باشد. آن ها به طرز چشمگیری صحبت می کنند، نظرات قوی را بیان می کنند، اما جزئیات کمی برای دفاع از نظریه خود دارند.

بیماران مبتلا به اختلال شخصیت هیستریونیک به راحتی تحت تأثیر دیگران و روندهای فعلی قرار می گیرند. آن ها تمایل دارند بیش از حد اعتماد کنند، به خصوص به شخصیت های معتبری که فکر می کنند ممکن است بتوانند همه مشکلات آن ها را حل کنند. آن ها اغلب فکر می کنند که روابط صمیمی با دیگران دارند.

افراد مبتلا به اختلال شخصیت هیستریونیک به چیزهای جدید علاقه داشته و به راحتی خسته می شوند. بنابراین، آن ها ممکن است مرتباً شغل و دوستان خود را تغییر دهند.

دستیابی به صمیمیت عاطفی یا جنسی برای این افراد ممکن است دشوار باشد. آن ها ممکن است سعی کنند شریک زندگی خود را با استفاده از اغواگرانه یا دستکاری های عاطفی کنترل کنند در حالی که به شریک زندگی خود وابسته می شوند.

تشخیص اختلال شخصیت هیستریونیک

  • معیارهای بالینی ( براساس راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی ، ویرایش پنجم [DSM-5])

برای تشخیص اختلال شخصیت هیستریونیک، بیماران باید علائم زیر را داشته باشند:

  • احساسات و توجه بیش از حد
  • ناراحتی هنگامی که آن ها مرکز توجه نیستند
  • تعامل با دیگران که به طور نامناسب از نظر جنسی
  • به سرعت در حال تغییر هستند
  •  بیان کم عمق و سطحی احساسات
  • استفاده مداوم از ظاهر فیزیکی برای جلب توجه به خود
  • سخنانی به شدت کلی و مبهم است
  • نمایشی بودن و بیان افراطی احساسات
  • به راحتی تحت تاثیر دیگران یا موقعیت ها قرار می گیرد.
  • تصور می کند روابط صمیمی با دیگران دارد حتی وقتی که اینگونه نیست.

همچنین، علائم باید از اوایل بزرگسالی شروع شده باشد.

اختلال های مرتبط

اختلالات شخصیت هیستریونیک را می توان از سایر اختلالات شخصیت بر اساس ویژگی های زیر متمایز کرد:

  • اختلال شخصیت خودشیفتهبیماران مبتلا به اختلال شخصیت خودشیفته نیز به دنبال توجه هستند، اما آن ها، بر خلاف مبتلایان به اختلال شخصیت هیستریونیک، می‌خواهند با آن احساس تحسین یا تعالی را تجربه کنند.

بیماران مبتلا به اختلال شخصیت هیستریونیک در مورد نوع توجهی که به آن ها می شود چندان حساس نیستند و بدشان نمی آید که زیبا یا حتی احمق تصور شوند.

  • اختلال شخصیت مرزیبیماران مبتلا به اختلال شخصیت مرزی خود را بد می دانند و احساسات را به شدت و عمیق تجربه می کنند. افراد مبتلا به اختلال شخصیت هیستریونیک خود را بد نمی بینند، حتی اگر وابستگی آن ها به واکنش دیگران ناشی از اعتماد به نفس ضعیف آن ها باشد.
  • اختلال شخصیت وابستهبیماران مبتلا به اختلال شخصیت وابسته، مانند مبتلایان به اختلال شخصیت هیستریونیک، سعی می‌کنند در نزدیکی دیگران باشند، اما بیشتر مضطرب  و مطیع هستند (زیرا نگران طرد شدن هستند). بیماران مبتلا به اختلال شخصیت هیستریونیک کمتر مهار شده و پرزرق و برق تر می باشند.

اختلال های مرتبط برای اختلال شخصیت هیستریونیک نیز شامل اختلال علائم جسمی و اختلال اضطراب بیماری است .

درمان اختلال های مرتبط

  • روان درمانی روان پویشی

درمان کلی اختلال شخصیت هیستریونیک مانند درمان دیگر اختلالات شخصیتی می باشد.

اطلاعات کمی در مورد اثربخشی درمان شناختی-رفتاری و دارودرمانی برای اختلال شخصیت هیستریونیک وجود دارد.

روان درمانی روان پویشی، که بر تعارضات اساسی تمرکز دارد، نیز ممکن است نتیجه بخش باشد. درمانگر ممکن است با تشویق بیماران به جایگزینی گفتار به جای رفتار شروع کند و بنابراین، بیماران می توانند خود را درک کنند و با دیگران به شیوه ای کمتر نمایشی ارتباط برقرار کنند.

سپس، درمانگر می تواند به بیماران کمک کند تا بفهمند که چگونه رفتارهای هیستریونیک آن ها راهی ناسازگار برای جلب توجه دیگران و مدیریت عزت نفس آن ها می باشد.

منبع : اختلال شخصیت هیستریونیک (HPD)

اثربخشی نوروفیدبک بر بیش فعالی معجزه آسا است

اثربخشی نوروفیدبک بر بیش فعالی معجزه آسا است

یکی از شایع ترین اختلال های عصبی – تحولی، اختلال نارسایی توجه، بیش فعالی می باشد که در دوران کودکی اتفاق می افتد.

این اختلال به عنوان الگوهای پایداری از نارسایی توجه و بیش فعالی و تکانشگری نامتناسب با سن شناخته می شود و این اختلال عملکرد یا رشد فرد را تحت تاثیر قرار می دهد،

این نشانه ها در محیط های  مختلفی ( از قبیل خانه، مدرسه، کار با دوستان یا خویشاوندان یا فعالیت های دیگر) اتفاق  می افتد و عملکرد های مختلفی مانند اجتماعی، درسی و شغلی را تحت تاثیر قرار می دهد و بسیاری از نشانه های این اختلال در سن قبل از ۱۲ سالگی خودش را نشان می دهد.( انجمن روان پزشکی آمریکا، ۲۰۱۳)

اثربخشی نوروفیدبک بر بیش فعالی معجزه آسا است

در سنین مدرسه میزان شیوع سطح جهانی این اختلال حدود ۵ درصد می باشد. میزان شیوع این اختلال در بزرگسالی ۲٫۵ درصد می باشد و نشانه ها و علائم این اختلال در بیش از ۶۵ درصد موارد در دوره بزرگسالی مداومت دارد. ( فاراوان، بیدرمن و میک، ۲۰۰۶، سیمون، کزوبور، بالینت، میسزاروس و بایتر ، ۲۰۰۹)

با وجود آن که درصد شیوع این بیماری در بزرگسالی بالا می باشد کمتر از ۲۰ درصد از این گروه تشخیص و درمان می شوند.( گینسبرگ، کوینترو، آناند، کاسیلاس و آپاداهایا، ۲۰۱۴).

علاوه بر این بیش از ۹۰ درصد افراد دارای اختلال های روان پزشکی می باشند که در زیر نمونه هایی از آن را بیان می کنیم. ( گیلبرگ و همکاران ۲۰۰۴، نوت و همکاران ۲۰۰۷، لین ، یانگ و گای ۲۰۱۵، کیساری، دوریش و هیگس، ۲۰۱۷)

  • افسردگی
  • اختلال های خلقی
  • اضطراب
  • اختلال های شخصیت
  • اختلال های سوء مصرف مواد
  • اختلال نافرمانی مقابله ای
  • مشکلات خواب
  • اختلال های یادگیری ویژه
  • مشکلات خوردن

چالش های ارزیابی و تشخیص برای گروهی از کودکان و همچنین سایر نارسایی های عصبی تحولی به ویژه در سنین پایین وجود دارد.

کودکانی که دارای نارسایی توجه و بیش فعالی هستند به دلیل شرایط تشخیصی به خاطر رفتار های آزارشی مانند ویژگی های کج خلقی، پرخاشگری و مشکلات روان شناختی والد _ کودک بغرنج تر و ناراحت کننده تر خواهد بود. ( لاوین و همکاران، ۲۰۰۱).

برای مدیریت نشانه ها و رفتار های چالش بر انگیزی که برای گروه کودکان و نوجوانان به وجود می آید مداخلاتی انجام می شود که توجه به جنبه های مختلف برای سازگاری بهتر آن ها از اهمیت بالایی برخوردار می باشد.

این مداخلات برای بهبود نشانه های نارسایی توجه، بیش فعالی، عملکرد کارکردی و برداشتن موانع رفتاری انجام می گیرد. ( فیلت، بیرمنن، کریستینر، کوچهار و هریسون، ۲۰۱۴).

شرایطی مانند ماهیت، شرایط تحولی و حتی شرایط سنی باعث می شود تا تصمیمات متفاوتی در ارتباط با این گروه گرفته شود برای نمونه مداخله رویکرد رفتاری برای گروه های سنی زیر ۶ سال در غالب موارد زیر توصیه می شود.( کراچ و همکاران ، ۲۰۱۳)

برای اختلالات نارسایی توجه، بیش فعالی که حداقل در کوتاه مدت و بسیار زیاد، مداخله هایی انجام می گیرد که از آن می توان به داروهای روان محرک و غیر روان محرک اشاره کرد.

همچنین در این مورد مداخله های غیر دارویی مانند تغذیه و درمان روان شناختی به طور قابل توجهی مورد بررسی قرار گرفته است. ( استیونس و همکاران، ۲۰۱۴، کورتس و همکاران ، ۲۰۱۵).

همچنین برای مداخلات غیر دارویی برای گروه دارای نارسایی توجه، بیش فعالی از روش نوروفیدبک استفاده می کنند و به عنوان راهبردی امید بخش از اوایل دهه ۱۹۷۰ مورد توجه افراد قرار گرفته است.( هانریش، اشترل، آرنس، روتنبرگر و راس، ۲۰۱۶).

نوروفیدبک یکی از روش های ویژه پسخوراند زیستی و مبتنی بر امواج الکتریکی مغز می باشد، به صورتی که امواج مغزی به صورت پس خوراند بهره می گیرند.

در این روش بر اساس دیدگاه ذهن- بدن شکل گرفته می شود و بر عواملی مانند توانایی ذهن در انعطاف پذیری، تغییر و بهبود روش درمان تاکید می کند.

در روش نوروفیدبک سنسورهای تحت عنوان الکترود در پوست سر فرد دارای اختلالات نارسایی توجه و بیش فعالی قرار می گیرد تا فعالیت های الکتریکی مغز به صورت امواج مغزی و در قالب بازی های رایانه ای یا فیلم های ویدیویی به فرد مورد نظر ارائه می شود.

همچنین فرد هدایت بازی یا فیلم را از طریق امواج مغزی فراهم می کند و در صورتی دریافت پاداش امکان کسب مهارت های خود کنترلی و خود تنظیمی برای فردی که دارای نارسایی توجه و بیش فعالی می باشد فراهم می کند.

نوروفیدبک برای فردی که دارای نارسایی توجه و بیش فعالی می باشد از طریق آموزش خود تنظیمی و با استفاده از شیوه های تقویت کنشگر یا عواملی که بر گرفته از رویکرد رفتار درمانی می شود برای فرد به کار می رود.

اثربخشی نوروفیدبک بر بیش فعالی معجزه آسا است

همچنین هدف نوروفیدبک کاهش نشانه های نارسایی توجه و بیش فعالی از طریق هدف قرار دادن الگوهای نامتعارف فعالیت های عصبی مغزی می باشد.

مهم ترین عامل برای رسیدن به اهداف خواسته شده آموزش های خود تنظیمی می باشد و همچنین ایده اصلی و پشتوانه نظری نوروفیدبک بر این استوار می باشد که فرد از طریق فعالیت شرطی سازی شده می تواند فعالیت های مغزی خود را به کنترل در آورد و به هدایت الگوهای نامتعارف فعالیت های عصبی مغزی خود بپردازد.

هدایت الگوهای نامتعارف امواج مغزی در کودکانی که دچار نارسایی توجه، بیش فعالی می باشند از طریق کاهش امواج آهسته ( تتا) و افزایش امواج سریع ( بتا) به واسطه نوروفیدبک اتفاق می افتد.( کورتس و همکاران، ۲۰۱۶، هنریخ و همکاران ۲۰۱۶)

برای درمان اختلال نارسایی توجه و بیش فعالی میزان افزایش و پذیرش نوروفیدبک به ارتباط با پایه های اصلی که منجر به رخ دادن نشانه های اصلی عصب شناسی می شود دانست .

بر اساس دیدگاه های عصب شناسی که تاکید بر این دارند که اختلال نارسایی توجه و بیش فعالی شرایطی می باشد که به واسطه تحریکات پایین مغزی در تولید کافی انتقال دهنده های عصبی ایجاد می شود و در این صورت مشکلاتی در ارتباط بین نورون های عصبی ایجاد می شود.

به همین دلیل دیدگاه های نوروفیدبک با استفاده از انعطاف پذیری مغزی و از طریق شرطی سازی کنشگر در فرایند مداخله به دنبال تنظیم امواج مغزی نامتعارف برای افرادی که دارای اختلال نارسایی توجه و بیش فعالی هستند، می باشد. ( بوتنیگ، ۲۰۰۵).

پس از این که روش نوروفیدبک برای کودکانی که دارای اختلالات تشنجی بوده اند و عملکرد تحصیلی آن ها ضعیف بوده است مفید واقع شد و از نظر عملکرد مدرسه ارتقا یافته اند برای کودکانی که دارای اختلال نارسایی توجه و بیش فعالی هستند از این روش استفاده می کنند. ( لوبار و شویز، ۱۹۷۶، بوتنیگ ۲۰۰۵).

از سوی دیگر و بر اساس شواهد پژوهشی روش نوروفیدبک بر اختلال نارسایی توجه و بیش فعالی تاثیر بسیاری داشته است و اثر بخشی این رویکرد درمانی باعث کاهش نشانه های نارسایی توجه و بیش فعالی می شود، زمانی که با روش های دارو درمانی ترکیب شود تاثیر بهتری بر روی درمان خواهد داشت.( لی، یانگ، زو و وانگ، ۲۰۱۳).

با توجه به پیشینه پژوهشی در مورد اثر بخشی نوروفیدبک که در تعدیل رفتار و موفقیت های درسی کودکانی که دچار اختلال نارسایی توجه و بیش فعالی بوده اند گزارش هایی موجود است که در آن اثر بخشی نوروفیدبک بر روی گروهی از کودکان در ایران در غالب موارد مورد نقد و بررسی قرار گرفته است. ( برای مثال لو و بارکلی، ۲۰۰۵، مرزبانی، مراتب و منصوریان ۲۰۱۶).

این مقاله تلاش کرده است تا به نقد و بررسی برخی از پژوهش های انجام شده به وسیله نوروفیدبک برای افرادی که دچار اختلالاتی مانند نارسایی توجه و بیش فعالی می باشند بپردازد و وضعیت ها و شرایط مزمن و مادام عمر را مورد بررسی قرار داد.

منبع : اثربخشی نوروفیدبک بر بیش فعالی معجزه آسا است

نحوه برخورد با فرد خودکشی کرده چگونه است؟

نحوه برخورد با فرد خودکشی کرده چگونه است؟

نحوه برخورد با فردی که خودکشی کرده چطور باید باشد؟ آیا دنیا برای کسی که خودکشی کرده است به آخر رسیده است؟ خودکشی از جمله اتفاقاتی می باشد که ترس و وحشت زیادی را در فرد به وجود می آورد.

برخورد با فردی که سابقه خودکشی دارد باید به گونه ای باشد که به او آسیبی نرساند بنابراین در ابتدا باید آرامش خود را حفظ کنید. البته ترس و وحشتی که از مرگ نزدیکان تجربه می کنیم با هیچ چیزی قابل مقایسه نیست.

در صورتی که یکی از اطرافیان مرتکب خودکشی می شود، احساسات ناخوشایندی به سراغ ما می آید و دچار خشم، گناه و غم ناگهانی می شویم.

البته توجه داشته باشید که خشم نقش بسیار مهمی برای جلوگیری از خودکشی مجدد و بازگشت فرد به زندگی عادی دارید در شرایط خودکشی می توانید به فرد بسیار کمک کنید.

در این مقاله به ارائه راهکارهایی در مورد نحوه برخورد با فردی که خودکشی می کند می پردازیم.

نحوه برخورد با فرد خودکشی کرده

نحوه برخورد با کسی که قبلا خودکشی کرده است حساسیت های مربوط به خود را دارد، در این حالت خانواده و اطرافیان از خودکشی مجدد او می ترسند و نگرانش هستند و نمی دانند برای پیشگیری از این موضوع باید چه رفتاری از خودشان نشان دهند.

در ادامه این مقاله به رفتارهای مناسب در برخورد با کسی که سابقه خودکشی دارد اشاره می کنیم و آن ها را مورد بررسی قرار می دهیم تا آگاهی شما در این خصوص افزایش یابد.

  1. نحوه برخورد با فرد خودکشی کرده، سرزنش نکنید

همیشه افرادی که دارای مشکلات حاد هستند دست به خودکشی نمی زنند بلکه هر گونه افرادی با هر پیشینه و سابقه شرایط خانوادگی و اجتماعی ممکن است در معرض این رفتار مخرب قرار گیرند و اقدام به خودکشی کنند، خودکشی علل های متفاوتی دارد و بسیار متفاوت و وابسته به شرایط می باشد.

ممکن است فرد به خاطر افسردگی دست به عمل خودکشی بزند و افراد در حالت افسردگی بدون هیچ دلیل خاصی احساس افسردگی، پوچی و ناامیدی می کند.

همه این ها ممکن است منجر به ایجاد انگیزه برای خود ویرانگری شود و توجه داشته باشید که مشاوره افسردگی در این شرایط بسیار ضروری می باشد و هر چه زودتر برای درمان باید اقدام کنید تا درمان صورت گیرد.

سرزنش اطرافیان در بسیاری از موارد باعث وخیم تر شدن اوضاع می شود، در اثر این سرزنش ها ممکن است فرد احساس ضعف، ناتوانی و شکست کنند و انگیزه او برای خودکشی افزایش یابد در این شرایط از سرزنش خود بپرهیزید و سعی کنید ریشه این مشکل را شناسایی کنید و برای حل آن اقداماتی را انجام دهید.

فردی که خودکشی می کند برای این که فشار درونی افکار او کمتر شود و شدت این فشار کاهش یابد باید از داروهای ضد افسردگی و دوره های روان درمانی استفاده کند.

در این صورت برای حل مشکلش به روانپزشک مراجعه می کند تا داروهای مورد نیاز را برای او تجویز کند هم چنین می تواند برای خدمات روان درمانی از مشاوره روانشناسی کمک بگیرد.

  1. تهدید به خودکشی را همیشه جدی بگیرید

بسیاری از خودکشی ها که منجر به مرگ می شود به خاطر این است که اطرافیان فرد مورد نظر را جدی نمی گیرند و نسبت به او بی توجه هستند، در برخی از اوقات فرد برای این که به دیگران نشان دهد جرات این کار را دارد تصمیم به خودکشی می گیرد و به طور جدی آن را عملی می کند.

در این حالت باید بدانید که چطور با کسی که حرف از خودکشی می زند برخورد کنید و همیشه نسبت به تهدید به خودکشی هشیار باشید و در صورتی که فرزند یا یکی از اطرافیان در مورد این مسئله زیاد حرف می زند.

حتما مشکل تان را با روانشناس در میان بگذارید و توجه داشته باشید نحوه برخورد با فردی که خودکشی کرده است از اهمیت بسیاری برخوردار است و باید با احتیاط بیشتری با این مسئله برخورد کنید.

  1. احتمال خودکشی مجدد هست

بسیار مهم است که شما قبل از این که فرد اقدام به خودکشی کند نشانه های مربوط به آن را بشناسید، شناخت این نشانه ها باعث می شود تا بتوانید از خودکشی مجدد پیشگیری کنید و شناخت نشانه ها نقش بسیار مهمی در مورد پیشگیری از خودکشی دارد.

فردی که قصد خودکشی دارد ممکن است به طور ناگهانی تغییر خلق مثبتی را از خود نشان دهد او زمانی که تصمیم به خودکشی می گیرد احساس می کند که با اقدام به مرگ از رنج زندگی خلاص می شود و به همین دلیل احساس شادی می کند.

در این حالت ممکن است فرد به کارهای عقب افتاده اش رسیدگی کند، قرض هایش را بپردازد، از دیگران طلب بخشش و حلالیت نماید. توجه به این رفتارها بسیار مهم است و در حقیقت زنگ خطری هستند برای این که بدانید خودکشی قریب الوقوع است.

از علائم دیگری که می توانید خودکشی را حدس بزنید و به شما هشدار می دهند می توان به موارد زیر اشاره نمود البته توجه داشته باشید که نحوه برخورد با فرد خودکشی از اهمیت بسیاری برخوردار است:

  • گوشه گیری از اجتماع و ترجیح دادن تنهایی
  • ایجاد تغییراتی در فعالیت های روزانه
  • افزایش استفاده از مشروب و سیگار
  • خداحافظی کردن با دیگران به شیوه ای که انگار هرگز دیگر آن ها را نخواهد دید.
  1. نحوه برخورد با فرد خودکشی کرده، سایر علل خوکشی را بشناسید

خودکشی تنها مربوط به افسردگی نمی شود برخی از خانواده ها وقتی با خودکشی مکرر فرزندشان رو به رو می شوند تنها به افسردگی او فکر می کنند و به دنبال راه هایی می گردند به فرزندشان روحیه بدهند و او را شاد کنند، در صورتی که هر اقدامی انجام دهند باز هم رفتارهای مخربی از جانب فرزندشان خواهند دید.

توجه داشته باشید که افسردگی علت های مختلفی دارد و تنها در شرایط افسردگی به وجود نمی آید، به عنوان مثال برخی از بیماران شخصیتی نظیر افرادی که مبتلا به اختلال شخصیت مرزی هستند به طور مکرر تصمیم به خودکشی می گیرند.

از دلایل خودکشی در این بیماری این است که افرادی که دارای شخصیت مرزی هستند نسبت به طرد شدن حساسیت بیش تری از خود نشان می دهند و ثبات هیجانی در آن ها بسیار ضعیف می باشد.

در این شرایط باید به آن ها توجه شود و در صورتی که مورد توجه قرار نگیرند ممکن است رفتارهای خودتخریبی از خود نشان دهند و دست به خودزنی و خودکشی بزنند.

به همین دلیل لازم است برای ارزیابی رفتارهای خودکشی و آگاهی بیشتر از نحوه برخورد با کسی که خودکشی کرده است به روانشناس بالینی مراجعه کنید و برای درمان او اقداماتی را انجام دهید.

کلام آخر

توجه داشته باشید امروزه به خاطر اختلالات روانی گسترده تر و فشارهای اجتماعی و مشکلات اقتصادی نسبت به گذشته تمایل بیشتری به خودکشی دارند در واقع خودکشی نوعی تخلیه روانی و رهایی از درد و رنجی است که افراد در طول زندگی آن ها را تجربه می کنند.

در صورتی که یکی از نزدیکانتان تصمیم به خودکشی گرفت لازم است اقداماتی را انجام دهید تا از خودکشی او جلوگیری کنید و فرد بتواند به زندگی عادی اش بازگردد و نوع برخورد اطرافیان در این خصوص اهمیت بسیاری دارد و در کمرنگ شدن این مسئله بسیار چشم گیر می باشد.

در این شرایط فرد باید از خدمات روانشناسی کمک بگیرد و در این شرایط مشاور به فرد کمک می کند تا فشار روانی او کاهش یابد و آرامش خود را حفظ نماید، هم چنین در این خصوص خانواده باید به فرد کمک کند تا نحوه برخورد با فرد خودکشی کرده را به بهترین شکل بیاموزد و از روش های درمانی صحیح برای حل مشکل او استفاده نماید.

در این راستا مرکز مشاوره ستاره ایرانیان خدماتی را ارائه کرده است تا افراد در هر کجای کشور که باشند از مشاوره تلفنی و حضوری استفاده نمایند، این مرکز با داشتن مشاورانی برجسته و با تجربه به شما تضمین می کند تا در کمترین زمان به حل مشکلات و مسائل بپردازید و خدمات درمانی با کیفیتی را دریافت نمایید.

هم چنین مرکز مشاوره ستاره ایرانیان سابقه چندین ساله دارد و خدمات درمانی در زمینه های مختلف روانشناسی اعم از خانواده، ازدواج، اعتیاد، جنسی، کودک، مشاوره شغلی، تحصیلی و غیره ارائه می دهد و پاسخ گو مشکلات مراجعین می باشد.

منبع : نحوه برخورد با فرد خودکشی کرده چگونه است؟

انواع اضطراب از نظر روانشناسان | آیا اضطراب باعث خودکشی می شود؟

انواع اضطراب در روانشناسی شامل: اضطراب دوره بارداری، اضطراب ناشی از جدایی، اضطراب جنسی، استرس پس از حادثه و غیره می باشد.آیا اضطراب باعث خودکشی می شود؟ علت دلهره و اضطراب چیست؟

انواع اضطراب چیست؟

اضطراب اجتماعی

همه ی انسان ها برای سخنرانی دچار اضطراب می شوند ولی افراد مضطرب در این شرایط:

  1. عرق می کنند،
  2. قرمز می شوند،
  3. تپش قلب می گیرند
  4. حالت تهوع را تجربه می کنند.

این علائم ممکن است حتی زمانی که فرد کارهای مورد علاقه اش را انجام می دهد هم رخ بدهد. به نظر می رسد اکثر این بیماران در گذشته اتفاق تلخی را تجربه کرده اند.

دارو می تواند به بیماران کمک کند که سرعت اضطراب خود را کنترل کنند اما رواندرمانی به افراد مضطرب نشان می دهد که مشکل آن ها بی دلیل به وجود نیامده است.

روان درمانی ممکن است زمان بر باشد اما باعث می شود که بیماران اضطراب خود را بهتر کنترل کنند.

نوع دیگری از خاطرات که با اضطراب عملکرد در ارتباط است، ترس از دست دادن علاقه ی اعضای خانواده است. این افراد اعتقاد دارند که محبت اعضای خانواده وابسته به عملکرد آن ها است و برای آن ها سخنرانی و بودن در اجتماع به معنای سنجش میزان دوست داشتنی بودن آن ها است.

این افراد معمولا ارزشمندی را وابسته به عملکرد خود می دانند. 

دیده می شود که بعضی از والدین در کودکی به دلیل عملکرد اشتباه فرزند خود را تنبیه می کنند یا حتی اگر عملکرد او عالی هم باشد به دلیل مسائل پیش پا افتاده مانند ریختن آب یا غذا روی زمین آن ها را تنبیه می کنند، این تداعی ناخوشایند در بزرگسالی باعث می شود که فرد احساس کند که عملکرد او اگر مثبت یا منفی باشد به تنبیه ختم می شود.

  • به این ترتیب تعریف موفقیت برای کودکان دشوار می شود.
  • آیا فردی که به ریاست رسیده واقعا با کفایت بوده یا از ترس و تهدید به این مقام رسیده است؟ 
  • این فرد بخاطر موقعیتی که دارد احساس غرور می کند یا به دلیل اضطراب دچار حملات هراس می شود؟

اضطراب جدایی چیست؟ | انواع اضطراب

بخش عمده ای از اضطراب مربوط به ترس ناشی از تنها ماندن، ترک شدن و موارد دیگر می باشد. اضطراب جدایی معمولا از دوران کودکی و بر اساس جدایی از مادر صورت می گیرد. 

اگر کودک پس از جدایی از مادرش به گرمی پذیرفته شود یاد می گیرد که جدایی خطرناک نیست اما اگر با واکنش نگران کننده مادر برخورد کند نگرش او در مورد نگرانی تغییر خواهد کرد.

مادرانی که از فرزندانشان برای پر کردن تنهایی خود استفاده می کنند در صورت جدایی فرزندانشان رفتارهایی عصبی و نگران کننده نشان می دهند. در این شرایط کودک می آموزد که جدایی باعث بروز اضطراب در مادر آن ها می شود و برای مراقبت از آن ها باید در کنار او بمانند.

عکس العملی که کودکان نسبت به جدایی نشان می دهند با تجربه طرد شدن توسط مادر ارتباط دارد. تحقیقات انجام شده نشان می دهد که غفلت و عدم توجه کافی به کودکان در سال های اول زندگی باعث آسیب های دائمی به شخصیت و اعصاب او می شود.

جدایی از مادر در بزرگسالی به شکل های مختلف خود را نشان می دهد به طور مثال فرد هنگام رفتن به کار، دانشگاه و مدرسه دچار اضطراب، افسردگی و پرخوری می شوند.

اضطراب دوران بارداری چیست؟

زنان باردار و یا همسرانشان که تمایل دارند بچه دار شوند در طی چند دوره دچار اضطراب می شوند.

اولین دوره ای که زوجین اضطراب را ممکن است احساس کنند زمانی که است که تصمیم به بچه دار شدن می گیرند و از آمادگی خود برای بچه دار شدن مطمئن نیستند.

در این زمان عده ای فکر می کنند که مسئولیت پذیری سخت است و ترجیح می دهند بچه دار نشوند، عده ای دیگر فکر می کنند که نقش والد از همسر آسان تر است و برای همین تصمیم به بچه دار شدن می گیرند.

 این تفکر ممکن است با اضطراب جدایی در ارتباط باشد زیرا زوجین می دانند که فرزندانشان نمی توانند به راحتی همسرشان آن ها را ترک کنند.

دومین دوره ای که زوجین اضطراب را تجربه می کنند، هنگام بارداری است. در این زمان مهم ترین امر برای درمانگر این است که بارداری با برنامه ریزی یا  تصادفی اتفاق افتاده باشد.

اگر بارداری با برنامه ریزی شکل گرفته باشد والدین معمولا تنها ترس از ناتوانی خود در نقش والد یا ترس از سلامت فرزند خود را احساس می کنند.  ولی اگر بارداری ناخواسته شکل گرفته باشد احتمال دارد که والدین درمورد بارداری و مسئولیت پذیری نیز تردید داشته باشند.

حتی وقتی زوجین مطمئن می شوند که باید جنین را سقط کنند تا مدت ها این احساسات آن ها را درگیر می کند و با این تردید زندگی می کند که آیا کار درستی انجام داده اند یا خیر.

به نظر می رسد که زوجین حتی وقتی ناخواسته بچه خود را از دست می دهند نیز خود را سرزنش می کنند و احساس می کنند که او را کشته اند.

اگر زوج ها رابطه سالم و محکلی با یکدیگر نداشته باشند دچار اضطراب بیش تری می شوند و دلیل این نگرانی معمولا سرنوشت کودک است.

اگر بارداری تدوام پیدا کند نوع دیگری از اضطراب در خانم ها دیده می شود، تهوع صبحگاهی ، بهم ریختگی هورمون ها و تغییراتی که در بدن آن ها ایجاد می شود می تواند آن ها را مضطرب سازد.

اضطراب بارداری| آیا اضطراب زوجین ممکن است مانع از بارداری شود؟

بسیاری از مواقع دکترها مجبور می شوند که به زوجین بگویند که به دلایل مختلف مانند نازایی زن و کمبود اسپرم مرد، قادر به بچه دار شدن نیستند. معمولا این اتفاق برای کسانی می افتد که به شدت به بچه دار شدن علاقه مند هستند.

بعضی از زوجین پس از شنیدن این خبر به شدت مضطرب می شوند و تمام تلاش خود را برای درمان می کنند ولی دقیقا زمانی که از بچه دار شدن ناامید می شوند متوجه می شوند که قرار است بچه دار می شوند.

زمانی که زوجین از بچه دار شدن ناامید می شوند اضطراب آن ها کاهش می یابد و چون دیگر بر روی فرزندآوری تمرکز نمی کنند آرامش آن ها افزایش می یابد. که موجب کاهش ترشح هورمون های ناشی از ترس می شود و با تاثیر بر مغز زنان ترشح هورمون های باروری را زیاد می کند.

اضطراب جنسی چیست؟

روابط جنسی ممکن است باعث بروز اضطراب در زندگی افراد بشود. اجتناب از روابط جنسی به دلیل اضطراب پدید می آید و باعث می شود که افراد از برقرار کردن رابطه جنسی بترسند و سعی کنند خود را از خطراتی که احساس می کنند در طول رابطه جنسی اتفاق می افتد مصون بدارند. 

در این شرایط فرد تصور می کند که دیگر کنترلی بر روی هیجانات و بدن خود ندارد و این موضوع برای او ترسناک است.

نوع دیگر اضطراب جنسی، ترس از موفقیت و لذت جنسی است. 

افراد گاهی احساس می کنند که با رابطه جنسی بیش از اندازه به یکدیگر نزدیک می شوند یا ممکن است ترس از بیماری های جنسی و بارداری ناخواسته را داشته باشند.

اینگونه مشکلات و ترس ها معمولا ریشه در سابقه خانوادگی فرد دارد. معمولا فرزندان در خانواده هایی که رابطه جنسی را ممنوعه می دانند و در مورد آن صحبت نمی کنند الگویی برای کنترل مسائل جنسی خود ندارند و در بزرگسالی نمی دانند که با این مسائل چگونه کنار بیایند.

کسانی که خود یا والدینشان در معرض تجاوز قرار گرفته اند به ندرت می توانند روابط جنسی را بدون اضطراب تجربه کنند. 

همچنین کسانی که نزدیکی زیادی به والدین خود دارند احساس می کنند که با رابطه جنسی از آن ها دور می شوند و لذت جنسی در ذهن آن ها باعث ایجاد احساس گناه می شود و برای همین سعی می کنند از آن فرار کنند.

بعضی از اختلال های جنسی باعث ناتوانی در رفتار های جنسی افراد می شوند. به طور مثال واژینیسموس نوعی اختلال در زنان است که مانع از ورود آلت مردانه به بدن می شود. یا برخی مبتلا به آنورگاسمی یا ناتوانی در ارگاسم هستند.

در مردان نیز این ناتوانی ها به شکل اختلال در نعوظ یا انزال زودرس دیده می شود. این اضطراب ها معمولا با شروع رابطه جنسی تشدید می شوند و زیر نظر مشاوران و متخصصان کاملا قابل درمان است.

اضطراب روانپریشی چیست؟ | انواع اضطراب

روانپریشی به طور کلی شرایطی است که در آن فرد دیگر نمی تواند واقعیت را تشخیص بدهد و به طور کلی باعث اختلال در تفکر افراد می شود. به نظر می رسد که این اتفاق باعث احساس اضطراب در افراد می شود، این اختلال می تواند بلند مدت یا کوتاه مدت باشد.

روانپریشی کوتاه مدت بر اثر سوء مصرف مواد و بروز بیماری های جسمی مانند تومور یا عفونت به وجود می آید. به علاوه اختلال هایی مانند افسردگی، دو قطبی و وسواس می تواند باعث بروز روان پریشی شود، اسکیزوفرنیا نیز نوعی روان پریشی محسوب می شوند. 

اضطراب این بیماران با دارو و کمک دکتر قابل کنترل است.

استرس پس از سانحه چیست؟ | انواع استرس

ابتدا باید توجه کنید که در زندگی روزمره دو نوع سانحه وجود دارد. سوانح حاد مثل تصادف یا چیزی که زندگی فرد را در خطر قرار می دهد و سوانح مزمن مانند زندگی در یک محیط خشن که به تدریج به فرد آسیب می زند و باعث ایجاد سبک شخصیتی مضطرب می شود.

اختلال استرس حاد و استرس پس از سانحه شبیه بهم هستند و تنها تفاوت آن ها در طول زمان است.

اضطراب خودکشی چیست؟ | خودکشی ناشی از اضطراب

خودکشی پدیده روانی پیچیده ای است که ممکن است به پنج دلیل اتفاق بیفتد

  1. وجود رفتارهای تکانشی به دلیل مصرف الکل یا مواد مخدر می تواند اراده و کنترل فرد را تضعیف کند. این افراد به دلیل احساس ناراحتی عمیق و اضطراب روانی شدید احساس می کنند که باید از این زندگی راحت شوند. افرادی که شخص مهمی را از دست داده اند یا بیماری خطرناکی دارند به این دلایل احساس پوچی و ناامیدی پیدا می کنند.
  2. در این حالت فرد متوجه می شود که دچار روانپریشی یا قطع ارتباط با واقعیت شده است و می فهمد که به زودی قدرت کنترل ذهنش را از دست می دهد. این بیماران مخصوصا وقتی این توانایی ها را از دست می دهند آشفته و مضطرب می شوند. اضطراب این افراد به دلیل احساس ناتوانی و نابودی آن ها است و معمولا به رفتارهای تکانه ای مثل پریدن از پشت بام دست می زنند.
  3. این بیماران بارها دست به خودکشی زده اند و مدت زیادی به خودکشی فکر می کنند و در مورد آن با کسی صحبت نمی کنند. این افراد تصور می کنند که به وسیله رنج ها احاطه شده اند، نمی توانند کار کنند و خودکشی برای آن ها راهی برای نجات از این رنج ها است.
  4. این دسته از افراد به افسردگی مبتلا هستند. معمولا این افراد آرزو می کنند که از خواب بیدار نشوند زیرا احساس می کنند که نمی توانند وضعیت خود را بهبود ببخشند. 
  5. اضطراب این افراد همانند فرد روانپریش است زیرا هردوی آن ها از دردی که غیر قابل علاج است رنج می برند. این افراد ممکن است که پس از پریدن از روی پل یا از روی پشت بام پشیمان شوند.
  6. گروه آخر افرادی هستند که به تازگی خبر ناگواری به خصوص در زمینه تشدید مشکلات جسمی خود می شنوند و برای رهایی از درد و اضطرابی که بر آن ها متحمل می شود دست به خودکشی می زنند.

من اغلب مشاهده می کنم که افرادی که در طول مشاوره راجع به خودکشی صحبت می کنند در مورد آن مردد هستند. اشخاصی که در رابطه با خودکشی حرف می زنند کم تر از کسانی که این کار را نمی کنند مستعد خودکشی هستند.

در تمام مدل های خودکشی اضطراب نقش محوری دارد پس درمان این اختلال می تواند مانع از خودکشی بسیاری از افراد بشود. اگر شما هم از این افکار رنج می برید سعی کنید با مشاور تماس بگیرید و مطمئن باشید که راه هایی برای غلبه بر این مشکل وجود دارد.

اختلال اضطراب منتشر چیست؟

اصلی ترین نشانه این اختلال، نگرانی دائم بیمار درمورد موضوعات مختلف می باشد. در این نوع اختلال فرد از موضوع خاصی نمی ترسد بلکه یک ترس و اضطراب همیشگی را تجربه می کند.

در حقیقت موضوعاتی که این بیماران را نگران می کنند همواره در حال تغییر هستند و شامل همه چیز می شوند. 

این افراد ممکن است در مورد:

  1. آب و هوا،
  2. زلزله،
  3. طوفان،
  4. ارتفاع،
  5. سرطان،
  6. ایدز و
  7. چیزهای مختلف نگران باشند

. این افراد بیش تر اوقات احساس ناراحتی و ناامنی دارند. گاهی اوقات ممکن است این افراد احساس کنند که می توانند وقایع را کنترل یا پیشبینی کنند.

منبع : انواع اضطراب از نظر روانشناسان | آیا اضطراب باعث خودکشی می شود؟ 

بهترین راه های درمان افسردگی جوانان و کمک به جوان افسرده

ممکن است والدین افراد افسرده احساس کنند که نمی توانند به فرزند خود کمک کنند و اوضاع او را بهبود ببخشند. افسردگی می تواند حتی والدین را هم به سمت افسردگی بکشاند.

در این مقاله چند نکته که به بهبود حال جوانان و فرزندان افسرده کمک می کند ذکر شده است.

بهترین راه درمان افسردگی جوانان

در این شرایط ممکن است والدین نسبت به افسردگی فرزند خود شک داشته باشند، بنابراین بهترین کار کمک گرفتن از مشاور است. مشاور بهترین راه برای درمان فرزند شما را انتخاب می کند و ممکن است جلسات خانواده درمانی را نیز تنظیم کند.

کمک خانواده به فرد افسرده

والدین معمولا نگران طلاق هستند در حالی که دعوا، مصرف الکل و درگیری های شدید تاثیر بد و مخرب تری بر روحیه فرزند آن ها دارد. شاید پدر و مادر بتوانند در چنین محیطی زندگی کنند ولی فرزندان نباید تاوان اشتباهات آن ها را پس دهند.

ممکن است والدین وقتی نداشته باشند که با فرزند خود بگذرانند، اما باید سعی کنند که با فرزندان خود رابطه نزدیک تری برقرار کنند.

نحوه برخورد با فرزند افسرده

سعی کنید هنگامی با فرزند خود در مورد افسردگی صحبت کنید که خانه در آرامش قرار داشته باشد، از فرزند خود نپرسید که چه احساسی دارد زیرا ممکن است جواب بدهد خوب است و از حرف دیگری اجتناب کند. هیچ وقت در مورد این که چرا در اتاقش می ماند یا این که چرا تنهایی را دوست دارد با او بحث نکنید.

نوجوان ها به ندرت می توانند احساسات خود را به درستی بروز دهند اما اگر آرام باشید بالاخره می توانید با آن ها ارتباط برقرار کنید. شاید نوجوان شما پرخاشگر باشد ولی واقعا به کمک شما نیاز دارد.

درمان افسردگی جوانان در خانه

درمان افسردگی به شدت افسردگی بستگی داشته و همه به دارو درمانی نیاز ندارند، تنها با حرف زدن در مورد احساساتشان ممکن است روند درمان طی شود اما تشخیص این موضوع به عهده متخصص است.

حرف زدن در مورد احساسات در پسران سخت تر از دختران است بنابراین نمی توان یک درمان مشخص برای تمام افراد مشخص کرد اما می توان رویکردهای درمانی موثر را بررسی کرد.

رابطه جوان افسرده با درمانگر

رابطه ای که فرد تحت درمان با درمانگر خود به وجود می آورد مهم تر از شیوه درمان است. 

تمام روش های درمانی نیازمند جلسات مکرر و منظم هستند و کیفیت این جلسات از اهمیت زیادی برخوردار است. 

روان درمانی به بررسی مشکلات زندگی فرد می پردازد و به جوان کمک می کند تا استرس و افسردگی خود را کاهش دهد و راهی برای کنترل احساسات خود پیدا کند.

میزان پیشرفت فرد باید به طور مدوام بررسی شود. درمانگر مجاز نیست که هیچ یک از رازهای جوان را افشا کند مگر این که جوان قصد خودکشی یا رفتارهای پرخطر را داشته باشد و شما به عنوان پدر و مادر باید آگاه باشید که رابطه بین فرزند شما و مشاور او یک رابطه کاملا خصوصی است.

انواع درمان افسردگی جوانان

درمان شناختی رفتاری

این نوع درمان برای جوانان بسیار موثر است. در این روش جلسات هفته ای یک یا دوبار ( بستگی به نظر درمانگر دارد) برگذار می شوند، در این روش درمانگر به جوان کمک می کند تا آسیب های افسردگی را بر زندگی خود احساس کند تا بتواند از رویکردهای جدید استفاده کند، جوان ها نیز معمولا از این روش استقبال می کنند. در این شرایط جوان کم کم دید مثبتی نسبت به اطراف خود پیدا می کند. 

درمانگر ممکن است اهداف کوتاهی برای فرد مشخص کند و جوان را به سمت تحقق این اهداف تشویق کند.

خانواده درمانی

در این روش درمانگر به حضور پدر و مادر حتی گاهی خواهران و برادران نیز نیاز دارد.

خانواده درمانی به تحکیم و بررسی روابط خانوادگی می پردازد، در این روش اعضای خانواده به مرور می آموزند که رابطه بهتری با یکدیگر برقرار کنند و درک بهتری از احساسات یکدیگر پیدا می کنند. 

معمولا بسیاری از افراد علاقه ای به حضور در جلسات خانواده درمانی ندارند زیرا احساس می کنند که انگشت اتهام قرار است به سمت آن ها گرفته شود یا بحث و درگیری شکل می گیرد ولی در طول این جلسات درمانگر جو را بسیار آرام نگه می دارد.

جلسات خانواده درمانی در شرایطی که خانواده باعث وخیم شدن افسردگی جوان یا نوجوان می شوند تجویز می گردد. 

دارو درمانی

دارو درمانی برای درمان افسردگی متوسط و شدید استفاده می شود و معمولا در کنار آن از روان درمانی یا خانواده درمانی نیز استفاده می شود.

دارو درمانی ممکن است در ذهن برخی از افراد ترسناک باشد و فکر کنند که تا آخر زندگی باید از این دارو ها استفاده کنند. اما به این صورت نیست داروی ضد افسردگی حداکثر برای شش ماه تجویز می شود.

مصرف دارو ضد افسردگی معمولا در همان چند هفته اول نتیجه بخش است اما با قطع دارو دوباره فرد به شرایط اولیه باز می گردد برای همین دارو باید به مدتی که دکتر روانپزشک تجویز می کند ادامه یابد و به هیچ عنوان خود فرد نباید تغییری در دوز دارو به وجود بیاورد.

نوجوان و جوانان افسرده نمی توانند در دوره های روان درمانی عملکرد مناسبی داشته باشند، زیرا احساس پوچی و سردرگمی کامل دارند، اما با کمک قرص کم کم احساس بهتری پیدا می کنند و در گفت و گوها شرکت می کنند. 

داروهای ضد افسردگی حکم معجزه را ندارند ولی به مرور به بهبود حال جوان کمک می کنند، حتما از دکتر در مورد عوارض جانبی دارو بپرسید و در مورد آن اطلاعات کامل را به دست بیاورید.

مدت زمان مصرف درمان

این موضوع نیز دغدغه بسیاری از والدین و جوانان است. البته که نمی توان قاطعانه زمانی را تعیین کرد زیرا افسردگی نیز درجات متفاوتی دارد و روحیه هر شخص با دیگری متفاوت است. 

مدت زمان درمان به عوامل زیادی بستگی دارد و درگیری های خانوادگی، انزوا، اختلالات اضطراب و موضوعات دیگر درمان را طولانی تر می کند.

اما تحقیقات نشان داده است که تقریبا 80 دردصد از جوان ها در طی یک دوره دو ساله مداوم بهبود یافته اند.

نقش والدین در درمان

ممکن است والدین تحت تاثیر افسردگی فرزند خود قرار بگیرند و احساس کنند که نمی توانند کاری برای بهبود او انجام دهند. اما آن ها مهم ترین نقش را در درمان فرزند خود دارند.

درمان افسردگی در خانه شامل کارهایی است که والدین در این مورد می توانند انجام دهند و شامل موارد زیر است:

حمایت از جوان یا نوجوان

افسردگی باعث تغییر حالات روحی فرد می شود، فرزند شما ممکن است پرخاشگر، زودرنج، حساس، دمدمی مزاج یا عصبانی بشود و اغلب این عصبانیت را نسبت به والدین خود نشان دهد.

افسردگی به خودی خود باعث دوری فرزند از والدین می شود، در این شرایط والدین باید سعی کنند تا احساسات فرزند خود را درک کرده و عصبی نشوند.

راه های زیر به والدین در برقراری ارتباط با جوانان و نوجوانان افسرده کمک می کند:

حفظ ارتباط با فرزند افسرده

والدین باید موضوعاتی را پیدا کنند که هم برای والدین و هم برای فرزندن جداب باشد و هردو از رد و بدل کردن اطلاعات در مورد آن موضوع لذت ببرند. 

در این حالت زمانی که جوان یا نوجوان به مشکلی بر میخورد سعی می کند، در مورد آن با والدین خود صحبت کند.

به یاد داشته باشید که به هیچ وجه نباید احساسات او را دست کم بگیرید یا حرف او را قطع کنید، این کار باعث می شود تا فرزند شما دیگر علاقه ای به صحبت کردن با شما نداشته باشد. 

البته ارتباط با جوانان به ویژه نوجوانان بسیار دشوار است. شما ممکن است مدام احساس کنید که فرزندتان با عصبانیت و پرخاشگری دست رد به سینه شما می زند. اما هرگز استمرار خود را از دست ندهید. سعی کنید علاقه مندی های او را دنبال کنید تا نقطه مشترکی با فرزند خود پیدا کنید.

اختصاص وقت به جوان افسرده

در هر شرایطی والدین باید ساعتی از روز را به فرزندان خود اختصاص دهند، البته نوجوانان تمایل دارند که تنها باشند و به خصوص از بودن در کنار والدین خود اجتناب می کنند. سعی کنید یک فعالیت مشترک پیدا کنید. فعالیتی مانند تماشای سریال، فیلم، خرید کردن و قدم زدن می تواند جزو این فعالیت ها باشد.

از تمام زمان هایی که کنار هم هستید استفاده کنید. مطمئن باشید که فرزند شما متوجه تلاش شما می شود.

گوش کردن به جوانان

گوش کردن باعث تقویت ارتباط شما می شود وقتی جوان احساس کند که به احساسات او گوش داده می شود بیش تر سعی می کند با والدین خود تعامل برقرار کند.

هیچ وقت فرزند خود را نصیحت نکنید بلکه سعی کنید با او همدردی کنید لازم نیست الکی سعی کنید آن ها را خوشحال کنید همین که به حرف ها و صحبت های آن ها با تمام وجود گوش دهید آن ها را خوشحال می کند.

شنیدن مشکلات فرزند می تواند بسیار دشوار باشد اما نباید این ناراحتی را نشان دهید یا عنوان کنید فرزند شما باید احساس کند که شما محرم راز او هستید بنابراین از مشکل او با هیچ کسی بجز روانشناس مراجعه کنید. 

بحث و گفت و گو بین شما نباید فقط مربوط به مسائل اضطراب باشد شما باید در مورد جنبه های مثبت زندگی نیز صحبت کرده و سعی کنید حال فرزندتان را بهبود ببخشید.

تشویق به گام های کوچک

شاید مشخص نباشد اما فرزندان نیاز به تشویق والدین دارند چیزی که باید در این مورد دقت کنید این است که الکی از فرزند خود تعریف نکنید زیرا او متوجه می شود و احساس می کند که او را مسخره می کنید. سعی کنید این تعریف و تشویق واقعی و از ته قلب باشد. بنابراین تشویق باید شکل منطقی و معمول داشته باشد.

برای این کار از روش های زیر استفاده کنید.

  1. توجه به پیشرفت و بهبود درسی در فرزندان
  2. تشکر از نوجوان در فعالیت و کمک هایی که از روی وظیفه شناسی انجام می دهد.
  3. تعریف از او به دلیل آراستگی ظاهری

تشویق باعث می شود که جوان دوباره روحیه گم شده خود را پیدا کند و این بهترین کمک به آن ها است. ممکن است به ظاهر جوان به حرف های شما اهمیت ندهد اما در درون احساس خوشحالی پیدا می کند و سعی می کند که این پیشرفت را ادامه دهد.

تنش خانواده در افسردگی جوانان

در شرایط معمول رفتار جوانان می تواند تربیت را دشوار کند. زیرا آن ها به آرامی یاد می گیرند که چگونه از والدین خود جدا شوند و این موضوع باعث ایجاد تنش در خانواده می شود.

درک استقلال جوانان می تواند سخت باشد و محدودیت هایی که در خانواده وجود دارد را بشکند. 

در این شرایط خانواده باید قاطع باشد، در هنگام ارتباط و احساسات از جوان حمایت کند، او را تشویق کند و به او کمک کند تا مسئولیت های خودش را بشناسد.

انجام این موارد در کنار یکدیگر می تواند بسیار چالش انگیز باشد و افسردگی این راه را سخت تر می کند. ممکن است ندانید که چه زمانی را باید با او بگذارنید یا چقدر قوانین خانه را سخت بگیرید.

این کار بسیار حساس است و اگر کمی اشتباه کنید ممکن است تمام تلاش شما نابود شود. 

برای حل این اختلافات ما چهار راه به شما معرفی می کنیم. مذاکره، اظهارنظر جسورانه، گوش کردن، مکث

رفتار صحیح با فرد افسرده

مذاکره یک روش درمان جوان افسرده است.

رمز موفقیت در مذاکره این است که جوان نباید احساس کند که قوانین به او تحمیل می شوند و باید این قوانین را بپذیرد و با آن ها کنار بیاید.

مذاکره در حقیقت این کار را انجام می دهد و به شما کمک می کند تا به بهترین راه حل برسید و ارتباط شما با فرزندتان را نیز بهبود می بخشد.

اجازه انتخاب دادن باعث ایجاد اعتماد به نفس و مسئولیت پذیری در فرزندتان می شود  به طور مثال اگر فرزند شما نمی خواهد از کوله قدیمی خود استفاده کند می توانید به او بگویید که یا از آن استفاده کند و یا پول هایش را جمع کند و یکی بخرد.

گزینه های پیش رو باید عملی و واقعی باشند به یاد داشته باشید که افراد افسرده در تصمیم گیری مشکل دارند بنابراین از انتخاب آن ها تمجید کنید تا مشتاق شوند و تصمیم های بیش تری اتخاذ کنند.

به افراد افسرده چه بگوییم؟

 والدین علاوه بر این که باید شنونده خوبی باشند باید بتوانند که فرزندان خود را به چالش بکشند آن ها نباید از عادات بد فرزندانشان غافل شوند.

پرورش درست یعنی گوش دادن و در عین حال نظر قاطع خود را بیان کردن.  البته مهم است که نظر خود را چگونه بیان کنید اگر به فرزندتان سرکوفت بزنید هیچ گاه به حرف شما عمل نمی کند. ولی نباید منفعل باشید و از ترس ناراحت کردن فرزند خود نظر خود را بیان نکنید. به یاد داشته باشید که نظر شما باید قاطع و محترمانه بیان شود.

گوش کردن یکی دیگر از راه های درمان نوجوان افسرده

گوش کردن  وقتی مفید است که فرد سعی کند احساسات و حرف های طرف مقابل را درک کند یعنی خودش را جای او بگذارد و وقایع را از دید او ببیند.

در این شرایط فرد باید به سختی تلاش کند تا عمق مشکلات دیگری را درک کند. سرزنش و بازخواست باید از روابط حذف شود مطمئن باشید هرکس برای کاری که انجام می دهد دلیلی دارد و تا زمانی که مشکل ریشه ای از بین نرود رفتار فرد بهبود پیدا نمی کند، سرزنش و بازخواست نیز نمی تواند رفتار فرد را اصلاح کند.

تکنیک مکث برای درمان جوانان افسرده

وقتی فرزندتان به شما توهین می کند، قوانین را می شکند و دردسر درست می کند به هیچ عنوان سر او داد نزنید یا مانند او برخورد نکنید.

در این لحظه باید مکث کنید و هیچ چیز نگویید تا بتوانید کنترل خود و شرایط را حفظ کنید به یاد داشته باشید که فرزند شما قصدی از کارهای خود ندارد و فقط نمی تواند احساسات خود را کنترل کند. 

سعی کنید نفس های عمیق بکشید یا حتی آن مکان را ترک کنید در فرصت های دیگر می توانید برای آن مشکل کاری کنید.

به یاد داشته باشید که کمک مشاور می تواند همه چیز را آسان تر کند ممکن است در ابتدا کمک خواستن از یک نفر بیرون از خانواده سخت باشد ولی مشاور با مهارتی که دارد روند درمان را بسیار سریع می کند در عین حال بعضی از روش ها ممکن است برای فرزند شما پاسخگو نباشد یا پاسخ معکوسی به همراه داشته باشد، مشاور یا درمانگر با تخصصی که دارد می تواند این امور را به سرعت تشخیص بدهد.

منبع : بهترین راه های درمان افسردگی جوانان و کمک به جوان افسرده