انواع متخصصان سلامت روان، مشاوره و روانشناسی

انواع متخصصان سلامت روان، مشاوره و روانشناسی

انواع متخصصان سلامت روان، مشاوره و روانشناسی

کدام یک از متخصصان سلامتی برای شما مناسب هستند؟ انواع مختلفی از متخصصان سلامت روان وجود دارند. پیدا کردن یک مورد مناسب، به یک مقدار تحقیق نیاز دارد. در زیر یک لیست از متخصصان درمان سلامت روان بیان شده است که می تواند برای شناخت تفاوت مابین خدماتی که آنها ارائه می دهند، مفید باشد.

متخصصان سلامت روان، مشاوره و روانشناسی

متخصصان سلامت روان بیان شده در زیر می توانند یک سری ارزیابی ها و درمان های روان شناختی را ارائه بدهند؛ با این وجود، آنها نمی توانند دارو تجویز کنند (هر چند که در برخی ایالت ها و کشورها چنین اختیاری را دارند):

روان شناس بالینی

یک روان شناسی دارای درجه دکتری در روان شناسی از یک برنامه معتبر / طراحی شده در روان شناسی است. روان شناس آموزش داده شده است تا تشخیص انجام بدهید و درمان انفرادی یا گروهی را ارائه بدهد.

روان شناس آموزشگاهی

یک روان شناس با درجه ارشد در روان شناسی از یک برنامه معتبر / طراح شده در یک آموزشگاه روان شناسی می باشد. روان شناسان آموزشگاهی آموزش داده شده اند تا تشخیص ارائه بدهند، درمان انفرادی و گروهی را انجام دهند و با کارکنان آموزشگاهی تلاش کنند تا کارایی مجموعه آموزشگاهی به سطح حداکثری برسد.

انواع متخصصان سلامت روان، مشاوره و روانشناسی

متخصصان سلامت روان بیان شده در زیر می توانند مشاوره ارائه بدهند، و در صورت داشتن آموزش مناسب، می توانند ارزیابی هایی را هم انجام بدهند؛ با این وجود، نمی توانند دارویی تجویز کنند:

مددکار اجتماعی بالینی

یک مشاوره با درجه ارشد در مددکاری اجتماعی از یک برنامه فارغ التحصیلی معتبر می باشد. آموزش دیده شده است تا تشخیص بدهد، مشاوره فردی یا گروهی را ارائه بدهد، و یک مدیریت و دفاع موردی را انجام دهد؛ این متخصصان معمولا در مجموعه های بیمارستانی فعالیت می کنند.

مشاور متخصص مجاز

یک مشاور با درجه ارشد در روان شناسی، مشاوره یا یک رشته مرتبط می باشد. آموزش دیده شده است تا تشخیص ارائه بدهد و مشاوره فردی و گروهی را انجام دهد.

مشاوره سلامت روانی

یک مشاور دارای درجه ارشد و چندین سال تجربه کار بالینی تحت نظارت می باشد. آموزش دیده شده است تا تشخیص ارائه بدهد و مشاوره فردی و گروهی انجام دهد.

مشاور مجاز سوء مصرف الکل و مواد

یک مشاور دارای آموزش بالینی خاص در سوء مصرف الکل و مواد می باشد. آموزش دیده شده است تا تشخیص ارائه بدهد و مشاوره فردی و گروهی انجام دهد.

روان شناس پرستاری

پرستاران ثبت شده ای که در انجام دادن پرستاری مربوط به روان پزشکی و سلامت روانی آموزش دیده اند. آموزش دیده شده اند تا تشخیص انجام بدهند و مشاوره فردی و گروهی ارائه بدهند.

مشاوره روستایی

روحانیون آموزش دیده شده در آموزش روستایی بالینی می باشد. آموزش دیده شده اند تا تشخیص انجام بدهند و مشاوره فردی و گروهی را ارائه بدهند.

هم درجه با متخصص

مشاور دارای تجربه در سلامت روان یا شرایط مصرف مواد است. از طریق شناخت و توسعه نقاط قوت و تنظیم کردن اهداف، به درمانجوهای در حال بهبود کمک می کند. اکثر برنامه های حمایت هم درجه، به چندین ساعت آموزش نیاز دارند.

سایر درمانگران

درمانگران دارای درجه ارشد و آموزش دیده در نوع خاصی از درمان می باشند. مثال های مربوط به این درمانگران عبارت از هنر درمانگر و موزیک درمانگر می باشد.

انواع متخصصان سلامت روان، مشاوره و روانشناسی

متخصصان سلامت روان بیان شده در زیر می توانند تجویز دارویی داشته باشند، با این وجود ممکن است نتوانند که درمان را ارائه بدهند:

روان پزشک

یک پزشک بالینی که آموزش خاصی را در تشخیص و درمان بیماری روانی و عاطفی پشت سر گذاشته است. یک روان پزشک می تواند دارو تجویز کند، ولی در اغلب مواقع به بیماران مشورت ارائه نمی دهد.

روان پزشک کودک و نوجوان

یک پزشک بالینی دارای آموزش خاص در تشخیص و درمان مشکلات عاطفی و رفتاری درکودکان می باشد. روان پزشکان کودک و نوجوان همچنین دارو هم تجویز می کنند، ولی ممکن است که روان درمانی را ارائه نکنند.

روان پزشکی یا درمانگر پرستار سلامت روان

یک درمانگر پرستار ثبت شده همراه با درجه فارغ التحصیلی یا آموزش خاص در تشخیص و درمان بیماری روانی و عاطفی است.

علاوه بر این، پزشک مراقب اولیه شما، کمک پزشک یا درمانگر پرستار (بستگی به محلی که در آن زندگی می کنید)، در اغلب مواقع صلاحیت لازم را برای تجویز دارو دارند.

درآمد مربوط به یک درمانگر کودک چه مقدار می باشد؟

بر اساس سایت مربوط حقایق شغل ها، حقوق متوسط مربوط به یک روان شناس کودک بالینی، در سال 2013، مابین 5250 دلار  تا 63000 دلار در هر سال بوده است. معمولا حداقل الزامات مربوط به این شغل، عبارت از درجه دکتری در روان شناسی و یک سا چند سال سابقه مرتبط می باشد. در ایران به صورت سالانه حدود 160 تا 480 میلیون ریال است.

شما به منظور تبدیل شدن به یک درمانگر کودک، تا چه سطحی باید درس بخوانید؟

انتخاب کردن حوزه مطالعه و میزان زمان و پلی که می خواهید صرف به دست آوردن درجه خودتان بکنید، به خود شما بستگی دارد. برنامه های ارشد در کار اجتماعی بالینی یا مشاوره ای، در حالت کلی می تواند در طول دو سال مطالعه فول تایم کامل شود، این در حالی است که برنامه های دکتری در روان شناسی، می توانند پنج سال یا بیشتر به طول بکشند.

من به چه نحوی می توانم به یک درمانگر رفتار کودک تبدیل شوم؟

مراحلی که باید بدین منظور پشت سر بگذارید، عبارتند از:

  • مرحله 1: به دست آوردن درجه کارشناسی (لیسانس). به دست آوردن درجه کارشناسی در خدمات یا رشته علمی سلامتی یا خدمات انسانی، همانند روان شناسی یا مددکاری اجتماعی، می تواند یک اقدام مهمی در پیشرفت مربوط به مطالعات فارغ التحصیلی باشد. …
  • مرحله 2: به دست آوردن درجه فارغ التحصیلیی. …
  •  مرحله 3: به دست آودرن مجوز. …
  • مرحله 4: فرصت های مربوط به پیشرفت کاری.

افسردگی چيست؟

افسردگی نوعي بيماري رواني مزمن است كه در آن شخص دچار غم و اندوه و ناراحتي مداوم است و تمايل به انجام فعاليت هاي روزمره اش ندارد و خود را فردي بي ارزش و ناتوان قلمداد مي كند.

چه كساني در معرض افسردگي قرار مي گيرند؟

برای پخش فایل مرورگر خود را آپدیت کنید یا از اینجا فایل را دانلود نمایید.

افسردگی خانم ها

افرادي كه در اقوامشان سابقه افسردگي دارند

كساني كه در دوران كودكيشان آسيب هاي روحي و رواني و تجربيات تلخ داشته اند

افرادي كه با دوستان افسرده معاشرت دارند

افرادي كه خانواده نزديك خود و يا كساني كه به آنها علاقه زيادي داشتند را از دست داده باشند.

خانم هايي كه به تازگي زايمان كرده اند بعد ا ز  زايمان دچار افسردگي مي شوند

افرادي كه اعتياد به الكل و مواد مخدر دارند

افرادي كه مبتلا به آلزايمر، اچ آوي وي ، ايدز و هپاتيت هستند

افرادي كه داروهاي خاص مانند داروهاي فشار خون ، قرص خواب و يا ساير داروهايي از اين قبيل را مصرف
اقرادي كه بيماري هاي خاص مانند سرطان ، ديابت و بيماري هاي قلبي دارند.

علايم افسردگي

  • فكر كردن بيش از حد به مرگ و خودكشي و انجام دادن آن به هر روش
  • اعتياد پيدا كردن  به مواد مخدر و مصرف زياد الكل
  • كم خوابي يا زيادي خوابيدن هاي طولاني مدت
  • از دست دادن علاقه به فعاليت هايي كه قبلا مورد توجه بوده است
  • فكر كردن هاي متداول راجع به اين كه حادثه بدي قرار است اتقاق بيفتد.
  • توهم شنيدن صداها و ديدن چيزهايي كه واقعيت ندارند ، هذيان گويي و اعتقاد راسخ به باورهاي كاذب
  • خريد كردن هاي بي رويه
  • اعتياد و وابستگي به اينترنت
  • خوردن بيش از حد
  • دزدي اجناس از فروشگاه ها
  • عدم توجه فرد به خودش
  • رفتارهاي جنسي مخاطره آميز يا عدم رابطه جنسي
  • داشتن افكارهاي منفي و ناكارآمد
  • نداشتن اعتماد به نفس و کاهش توان جسمی و ذهنی
  • گريه كردن هاي مكرر
  • نداشتن توانايي لازم براي انديشيدن به مسايل و قدرت تصميم گيري مناسب و صحيح

در افسردگي هاي شديد فرد با كاهش درجه حرارت بدن، فشار خون پايين و عصبانيت هاي شديد و لرزش بدن همراه است

انواع افسردگي

1- احساس افسردگی

كه عموماً به عنوان غم شناخته شده و فرد در يك شرايط خاص و موقعيت جديد و وضعيت بحراني  قرار مي گيرد و بعد از گذشت زمان اين احساس بعد از برطرف شدن موقعيت وسازگار شدن فرد با اوضاع و شرايط كنوني از بين مي رود.

2- داغديدگي و عكس العمل پس از مرگ

غمي است كه فرد  بعد از مرگ يكي از افراد خانواده يا نزديكانش تجربه مي كند كه معمولاً اين حالت كاملاً عادي است مگر اين كه واكنش هاي سوگ طولاني مدت با افراد باقي بمانند.

3- اختلال افسردگي عمده و خويي

هنگامي كه تمامي علايم افسردگي شدت پيدا كند و به جايي برسد كه عملكردها و عكس العمل هاي فرد از لحاظ اجتماعي، ذهني، عاطفي و رفتاري مختل شود افسردگي عمده ناميده مي شود.

در صورتي كه شدت علائم افسردگی به حدي باشد كه عملكردها كمتر آسيب ببينند، اختلال افسرده خويي وجود دارد.

4- اختلال دو قطبي

اختلال دو قطبي نوعي اختلال خلقي و يك بيماري رواني است كه در آن افراد دچار تغييرات شديد در خلق هستند كه نوع اختلال آن معمولا با يك دوره شيدايي و با يك يا چند دوره افسردگي همراه است.

5- اختلال افسردگي خلق ادواري

اختلال افسردگي خلق ادواري از نظر علايم، شکل خفیفی از اختلال دوقطبی است و از ويژگي هايش دوره هاي نوسان دار است كه درآن فردهم شاد و بي پروا ، تحريك پذير و هم در
دوره هاي خفيف افسردگي به سر مي برد.

6- اختلال دلبستگي واكنشي

دلبستگي هاي بيمار گونه ي دوران بچگي كه از آن به عنوان  افسردگی هاي دوران كودكي ياد مي شود، تحت عنوان اين گروه قرار مي گيرند.

7-  فصلي

دوره اي از افسردگي است كه عموماً در پاييز و زمستان در فرد ظاهر مي شود و يكي از عوامل مهم آن عدم نور كافي است.

احتمالا به دليل نور كم تغييرات زيادي را در سطوح برخي از هورمون ها از جمله “ملاتونين” ايجاد مي كند و از طرفي تغييرات دما و نورسبب به هم خوردن زمان دروني بدن كه الگوهاي خواب و بيداري را كنترل مي كند، مي گردد و اين تغييرات منجر به بروز اين افسردگي مي شود.

علائم می توانند شامل

  • احساس افزایش سرعت یا تاخیر،
  • خوابیدن بیش از حد یا خیلی کم،
  • خوردن بیش از حد یا کمتر از حد استاندارد،
  • عدم توانایی برای متمرکز شدن یا تفکر مشخص،
  • احساس ناامیدی یا بی ارزشی،
  • احساس گناه کار بودن بدون هیچ نوع دلیلی،
  • یا تفکر در مورد خودکشی باشد.

افسردگی رواج زیادی دارد.

این اختلال می تواند علل مختلفی داشته باشد که شامل ژن ها، استرس و مشکلات زندگی، نداشتن خواب مناسب، استفاده از الکل یا سایر مواد و برخی از داروها می باشد.

از طریق ملاقات با روانپزشک یا روان شناس خودتان به دریافت کمک اقدام کنید.

در صورتی که علائم شما غیر معمول یا شدید باشند، ممکن است که برای دریافت کمک به یک روان پزشک ارجاع داده شوید.

اکثر افراد با استفاده از روش درمان مناسب، می توانند در طول چند ماه بهبود پیدا کنند.

معمولا افسردگی خفیف با استفاده از روش های درمان روان شناختی (گفتار درمانی ها) درمان شود و معمولا نیازی به تجویز دارویی پیدا نمی شود.

افسردگی ملایم می تواند با استفاده از روش های درمان روان شناختی یا تجویز دارویی ضد افسردگی درمان شود.

یا به روش های بدون دارو همچون نوروفیدبک درمان شود.

در مورد افسردگی شدید، معمولا یک ترکیبی از تجویز دارویی ضد افسردگی و درمان روان شناختی مورد نیاز می باشد.

افسردگی چیست؟

افسردگی یک بیماری روانی می باشد که منجر به ایجاد احساس ناراحتی در فرد یا عدم توانایی برای لذت بردن از هر چیزی به مدت چند هفته می شود.

همچنین ممکن است این افراد علائم دیگری، همانند:

  • بدون انرژی بودن،
  • تحریک پذیر بودن،
  • یا مشکلات مربوط به خواب را داشته باشند.

این اختلال می تواند توانایی افراد برای انجام دادن کارشان، مطالعه کردن، یا مراقبت کردن از خودشان و خانواده شان را از بین ببرد.

این بیماری می تواند یک بیماری کوتاه مدت باشد، یا می تواند در برخی از مراحل زندگی فرد ایجاد شود و از بین برود.

فرد مبتلا با استفاده از روش درمان مناسب می تواند بر این بیماری غلبه کند و یک زندگی کامل و رضایت بخشی داشته باشد.

بیماری افسردگی چیست

انواع افسردگی چیست

افسردگی عمده

زمانی که یک فرد حداقل به مدت دو هفته و به صورت مداوم علائم این اختلال را داشته باشد و این علائم منجر به ایجاد اختلال در زندگی روزمره این افراد شود. این مورد رایج ترین نوع افسردگی در افراد بالغ می باشد. همچنین این این اختلال می تواند خفیف، ملایم یا شدید باشد.

اختلال افسرده کننده مداوم

این اختلال شبیه به اختلال عمده می باشد، با این تفاوت که علائم موجود در فرد حداقل به مدت دو سال، به صورت نامنظم به وجود می آید و از بین می رود (در رابطه با کودکان و نوجوانان، به مدت یک سال).

افسردگی قبل از قاعدگی

زمانی که یک زنی احساس ناراحتی، بی قراری یا بدخلقی شدید قبل از پریود ماهانه اش داشته باشد و علائم موجود بعد از شروع پریود از بین بروند (همچنین این اختلال به اختلال اضطراب قبل از قاعدگی معروف است).

اختلال پیش از تولد و بعد از تولد

زمانی که یک زنی علائم این اختلال را قبل از تولد یا بعد از تولد نوزادش داشته باشد (همچنین به عنوان افسردگی پریناتال یا افسردگی پریپارتوم معروف است).

افسردگی غیر معمول

این اختلال شبیه اختلال افسردگی عمده می باشد، ولی یک سری علائم اضافی دارد؛ علائمی از قبیل:

  • احساس خستگی یا ضعف شدید،
  • خوابیدن به مدت زیاد،
  • خوردن بیش از حد غذا
  • افزایش وزن،
  • افزایش حساسیت نسبت به طرد شدن از طرف سایر افراد.

الگوهای فصلی افسردگی

زمانی که یک فرد فقط در پاییز و زمستان علائم این اختلال را نشان می دهد و در بهار و تابستان بهتر می شود، که در برخی مواقع به عنوان اختلال موثر فصلی نامیده می شود.

علائم این اختلال معمولا خفیف می باشند (برای مثال، خوابیدن بیش از حد، داشتن یک سری مشکلاتی در بیدار شدن در صبح، خستگی در طول روز، خوردن بیش از حد و افزایش وزن).

در این روش می توانید از درمان با نوروفیدبک بدون دارو بهره ببرید.

سایر موارد

افسردگی بالینی: افسردگی که توسط یک متخصص تشخیص داده می شود. این افسردگی به عنوان یک نوع افسردگی نمی باشد – شامل هر نوع افسردگی می شود. امروزه متخصصان مراقبت سلامتی از این واژه کمتر استفاده می کنند.

افسردگی تک قطبی: نقطه مقابل افسردگی دو قطبی می باشد. بیماری افسردگی تک قطبی شامل هر نوع افسردگی می باشد و زمانی است که فرد دارای افسردگی دو قطبی نباشد.

چه عواملی منجر به ایجاد افسردگی می شوند؟

این اختلال دارای یک عامل منحصر به فردی نمی باشد.

اختلال افسردگی موجود در افراد مختلف، می تواند به دلایل مختلفی ایجاد شود.

معمولا افسردگی در محیط های خانوادگی ایجاد می شود.

ژن ها نقش مهمی را در مبتلا شدن فرد به افسردگی دارند.

همچنین یک سری دلایل دیگری هم وجود دارند که برای مثال می توان به موارد زیر اشاره کرد:

  1. استرس و مشکلات زندگی
  2. اتفاقات آسیب زای زندگی
  3. ناراحتی و زیان
  4. تنهایی
  5. نداشتن خواب مناسب
  6. مشکلات سلامتی
  7. سیگار کشیدن
  8. نداشتن فعالیت فیزیکی
  9. تغذیه ناسالم
  10. استفاده از الکل و سایر مواد
  11. داروها.

همه افراد دارای شرایط سخت زندگی و مبتلا شده به استرس، دچار افسردگی نمی باشند – ولی این شرایط می توانند منجر به ایجاد افسردگی شوند.

چه کسی به افسردگی دچار می شود؟

هر فردی می تواند به افسردگی دچار شود. افسردگی رواج بسیار بالایی دارد. به طور متوسط از هر ۵ نفر، یک نفر در برخی از مراحل زندگی خودش به افسردگی دچار می شود.

اکثر افراد بالای ۲۰ سال، برای اولین بار افسردگی را تجربه می کنند.

کودکان و نوجوانان هم می توانند به افسردگی دچار شوند.

احتمال ابتلای زنان به افسردگی، دو برابر بیشتر از مردان می باشد.

افرادی که یک سری مشکلات سلامت روانی دیگری همانند اختلال دو قطبی، اضطراب، اختلال شخصیت حدی و اسکیزوفرنیا را دارند، ممکن است که به افسردگی هم دچار شوند. افسردگی یک بخشی از اختلال دو قطبی می باشد.

اختلال افسردگی می تواند به بروز هر یک از علائم زیر منجر شود

  • احساس ناراحتی یا دلتنگی
  • عدم توانایی برای لذت بردن از مواردی که در شرایط عادی لذت بخش هستند
  • داشتن تفکرات مرگ یا خودکشی در اغلب مواقع
  • خوردن بیش از حد یا به اندازه کافی غذا نخوردن
  • افزایش یا کاهش وزن
  • خوابیدن بیش از حد معمول یا نداشتن خواب مناسب
  • بی انرژی بودن یا زود خسته شدن
  • عدم توانایی برای متمرکز شدن یا داشتن یک تفکر مشخص
  • داشتن احساس بد نسبت به خود، بی ارزش دانستن خود یا احساس گناه
  • حرکت فیزیکی که با سرعت کم یا سرعت بالا انجام می شود
  • تحریک پذیری

دلتنگی نشانه بیماری افسردگی است؟

همه افراد در برخی از زمان ها دچار احساس دلتنگی می شوند، ولی در صورتی که علائم موجود بیش از چند هفته به طول بکشند، می تواند نشان دهنده این بیماری باشد.

ممکن است که یک فردی به صورت تمام وقت دچار این احساس باشد یا اینکه این علائم در برخی مواقع ایجاد شوند و از بین بروند.

افسردگی منجر به ایجاد اختلال در تفکر می شود.

افسردگی موجود در افراد مسن تر باعث می شود که حتی این افراد به صورت افراد دچار شده به زوال عقل در نظر گرفته شوند.

همچنین بیماری افسردگی می تواند یک سری علائم دیگری هم داشته باشد که برای مثال می توان به شنیدن یا دیدن موارد غیر واقعی (توهمات)، داشتن عقاید عجیب و غریب که غیر واقعی یا غیر معمول هستند (هذیان ها)، ضعف بیش از حد یا عدم توانایی برای حرکت دادن بخش هایی از بدن اشاره کرد. این علائم نادر می باشند.

اختلال افسردگی به چه نحوی تشخیص داده می شود؟

افسردگی بر مبنای علائم موجود در شخص تشخیص داده می شود.

معمولا تشخیص از طرف یک مشاور یا روان شناس صورت می گیرد.

در صورتی که علائم موجود غیرمعمول یا شدید باشند، ممکن است روانشناس فرد را به یک روان پزشک ارجاع دهد تا تصمیم مناسب تری در رابطه با فرد گرفته شود.

یک روان پزشک می تواند یک نظر یا گزارشی را به پزشک خانوادگی ارائه دهد تا به عنوان ارائه دهنده اصلی مراقبت سلامتی، شرایط شما را اداره کند یا می تواند مراقبت و درمان دائم را به فرد ارائه بدهد.

سوالات پزشک در مورد چیست؟

معمولا پزشک در مورد پس زمینه فرد، که شامل خانواده، دوستان، زندگی اجتماعی، اشتغال و حمایت در دسترس می باشد، یک سری سوالاتی را می پرسد.

همچنین پزشک می تواند در مورد سبک زندگی و رفتارها سوالاتی بپرسد که شامل خواب، ورزش و مصرف الکل و سایر مواد می باشد.

یک پزشک می تواند چک آپ انجام بدهد تا سایر شرایط بالینی را که می توانند منجر به ایجاد علائم یا بدتر شدن آنها شوند را پیدا کنند.

این چک آپ ها شامل آزمایشات خون و سایر آزمایشات بالینی می باشد.

ممکن است که پزشک یک تشخیص درستی نداشته باشد. در برخی مواقع آنها می خواهند تا قبل از صورت دادن تشخیص، وضعیت فرد را در طول زمان بررسی کنند.

کمک گرفتن در مراحل اولیه

برای داشتن یک بهبود مناسب، مراقبت بالینی اولیه اهمیت زیادی دارد.

هر چقدر که شما زودتر به دریافت کمک مراجعه کنید، شانس بیشتری را برای داشتن یک تشخیص درست و دریافت درمان موثر و مدیریت مشکلاتتان خواهید داشت.

درمان بیماری افسردگی و علائم اختلال افسردگی

می توانید از مراکز کانون مشاوران ایران کمک بخواهید.

درمان افسردگی

چرا باید به درمانگر مراجعه کنم؟

شما با استفاده از یک روش درمان مناسب می توانید از افسردگی بهبود یابید و یک زندگی کامل و رضایت بخشی داشته باشید.

روش درمان مناسب می تواند به شما کمک کند تا:

  • علائم افسردگی تان بهبود یابد
  • به مطالعه، کار، امور مالی و روابط تان ادامه دهید
  • از برگشت علائم پیشگیری کنید
  • تفکرات مربوط به خودکشی یا خود آسیب زنی را متوقف کنید.
درمان افسردگی – آیا می توان هیولای افسردگی را نابود کرد؟

افسردگی به چه نحوی درمان می شود؟

روش درمان مناسب برای شما، به میزان وخیم بودن وضعیت افسردگی، علائم موجود، موارد صورت گرفته در زندگی، اولویت ها و شخصیت شما بستگی دارد.

معمولا افسردگی خفیف از طریق روش های روان شناختی (گفتار درمانی ها) درمان می شود.

معمولا به تجویز دارویی نیاز پیدا نمی شود.

افسردگی متوسط می تواند از طریق روش های روان شناختی یا تجویز دارویی درمان شود.

اکثر افراد دارای افسردگی شدید، به ترکیبی از داروهای ضد افسردگی و روش های درمان روان شناختی نیاز پیدا می کنند.

در زمانی که علائم موجود در بدترین شرایط ممکن قرار داشته باشند، هدف از درمان کاهش شدت علائم خواهد بود.

بعد از آنکه علائم تحت کنترل قرار گرفت، هدف درمان برگرداندن شما به یک زندگی کامل و پیشگیری از برگشت علائم خواهد بود.

همچنین یادگیری در مورد افسردگی می تواند بخشی از برنامه درمانی باشد.

چه مواردی موثر می باشند؟

  1. دریافت درمان روان شناختی (گفتار درمانی ها)
  2. ادامه دادن به زندگی در جامعه (کمک از طرف دوستان و خانواده، گروه های حمایتی، محلی برای زندگی، یک شغل)
  3. داشتن یک سبک زندگی سالم (تغذیه مناسب، ادامه دادن فعالیت فیزیکی، داشتن خواب مناسب و منظم، ترک سیگار و سایر مواد)
  4. دریافت داروهای مناسب (برای افسردگی ملایم و شدید)

انواع داروهای ضد افسردگی

چند نوع از داروها برای درمان افسردگی وجود دارند.

داروهای ضد افسردگی جدید از طریق تغییر تعداد مواد شیمیایی موجود در مغز شما تاثیر می گذارند که این مواد شامل سرتونین و نورادرنالین می باشد. انواع داروها عبارتند از:

“بازدارنده های مصرف مجدد سرتونین انتخابی (SSRI)، همانند:

  • سیتالوپرام،
  • اسکیتالوپرام،
  • فوکستین،
  • فلووکساماین،
  • پاروکستاین
  • سرترالاین

داروهایی که منجر به تغییر سرتونین و ملاتونین می شوند، همانند آگوملاتیان. منبع:www.nps.org.au

داروهای قدیمی

داروهای قدیمی تر در زمانی استفاده می شوند که داروهای جدیدتر کارایی نداشته باشند یا مناسب نباشند.

این نوع از داروها عبارتند از:

داروهای ضد افسردگی سه چرخه ای، همانند آمیتریپتیلاین، کلومیپراماین، دوتیپین، دوکسپین، ایمیپراماین و نوتریپتیلاین

بازدارنده های اکسیداز موناماین، همانند موکلوبماید، فنلزاین و ترانیلسیپروماین.

گیاه سنت جونز (یک داروی گیاهی) در برخی مواقع برای درمان افسردگی خفیف به کار گرفته می شود، ولی در صورتی که به همراه داروهای دیگر مصرف شود، می تواند منجر به ایجاد مشکلاتی شود.

در زمانی که داروهای ضد افسردگی مصرف می شوند، نباید از گیاه سنت جونز استفاده شود.

در صورتی که برای درمان افسردگی خودتان مصرف هر نوع داروی غیر تجویزی را مد نظر قرار داشته باشید، قبل از هر کاری با پزشک خودتان صحبت کنید. منبع: www.nps.org.au

بدون مشورت روانپزشک خوب به هیچ وجه دارو مصرف نکنید.

انواع داروهای ضد افسردگی – دارو جدید افسردگی

منبع: مشاورکو

روانشناس خوب کیست و روانشناسی چیست

روانشناس خوب کیست و روانشناسی چیست؟

روانشناس شخصي است که پس از گذراندن دورهاي تخصصي خود در رشته روانشناسي به بررسي دقيق عملكرد رفتار با مغز  و از طرفي ديگر ارتباط بين رفتار و محيط انسان مي پردازد.

مشاوره تلفنی سراسر کشور

  • خدمات این مرکز شامل:
  • مشاوره تلفنی
  • مشاوره آنلاین
  • تست آنلاین
  • امکان ادامه مشاوره به صورت حضوری

موضوعات درمانی

  • دوره نامزدی
  • خواستگاری
  • دعوای زناشویی
  • مشکلات زناشویی
  • رابطه زناشویی
  • مشاوره طلاق
  • تربیت کودک
  • روانشناسی کودک
  • برنامه ریزی درسی و تحصیلی
  • خودکشی
  • افسردگی و تنهایی
  • مشکلات رابطه پیش از ازدواج
  • دوره بلوغ
  • عشق و رابطه عاطفی
  • مشکلات ارتباطی

همچنين نيز رفتار شغلي، رفتار تحصيلي، رفتار شخصي و رفتار اجتماعي افراد را نيز مورد بررسي قرار مي دهند . و روي احساسات و افكار و انگيزه شان كار مي كنند تا بتوانند آنها را كنترل كنند و در زندگي با سختي ها و مشكلات مقابله كنند.

برای پخش فایل مرورگر خود را آپدیت کنید یا از اینجا فایل را دانلود نمایید.

تعريف روانشناسی

علمي است كه رفتارها و فرآيندهاي ذهن انسان را مورد مطالعه و بررسي قرار مي دهد.علم روان‌شناسی موضوعاتي همچون عملكرد ذهن ، احساسات ، شناخت ، عواطف ، ادراك ، تمركز ، روابط بين فردي و اجتماعي ، روابط خانوادگي ، شخصيت شناسي و رفتارهاي فرد را نيز در بر مي گيرد.

به چه شخصي روانشناس گفته مي شود؟

دکتر روانشناس دارای تخصص های گوناگون و مهارت های متفاوتی از جمله:

  • متخصص زنان،
  • مردان، خانواده،
  • روانسنجی

و ویژگی های آنها، دکتر روانشناس ازدواج، از قبل تا بعد از آن و همچنین متخصص تربیت و آسیب های کودکان می باشد، که این مهارت ها کاملا متفاوت با رشته ها و تخصص های بالا می باشد!

مزایای استفاده از یک مشاور با تخصص دکترا به شما این امکان را می دهد تا براحتی و بصورت کاملا علمی با شما برخورد شود و مشکل شما بسادگی حل شود.

روانشناس خوب کیست و روانشناسی چیست

روانشناس بايد چه ويژگي هايي شخصيتي داشته باشند:

سلامت رواني

وي از سلامت رواني برخوردار باشد و به سلامت خود اهميت دهد زيرا ديدگاه مردم به روانشناس اين است كه وي بايد خود از هرگونه خشم و حالتهاي تهاجمي به دور باشد وگرنه چگونه مي توان به او اعتماد كرد.

علاقه وي به يادگيري علم روانشناسي روز

يك روانشناس خوب بايد علم و آگاهي خود را نسبت به مسايل روز دنيا افزايش دهد كه اين آگاهي ها را مي تواند از انجمن روانشناسي آمريكا و يا منابع ديگر كسب كند.

وي نبايد خود را به دانستني هاي قبليش محدود كند زيرا با پيشرفت علم و صنعت و ماشيني شدن جامعه كنوني، رفتار و كردار و طرز تفكر انسانها نيز دستخوش تغيير و تحول شده است.

روانشناس خوب کیست و روانشناسی چیست

رازداري

يك روانشناس بايد محيطي امن براي مشاور خود ايجاد كند و راز دار باشد تا وي بتواند مشكلات و ديدگاه هاي خودش را به راحتي عنوان كند.

شنونده فعال

يك روانشناس بايد شنونده فعالي باشد با تمام وجود به صحبتهاي مراجعع گوش دهد . و با تاكيد كردن وي را متوجه سازد كه حرفهايش را به دقت گوش داده است .

داشتن مهارت هاي لازم برقراري ارتباط

برطرف شدن مشکلات ونيازهاي بسیاری از مراجعان در گرو حل تعارض آنها با خانواده و افراد وابسته است که هرگز نتوانسته اند حرفشان را از طریقی درست به آنها بیان کنند.

بعضي وقت ها ضروري است روانشناس، مداخلاتی در جهت برقرار شدن ارتباط صحیح میان افراد خانواده، انجام دهد.

در این مورد روانشناس خود باید مهارت در برقرای ارتباط موثر را داشته باشد .

قضاوت و داوري

يك روانشناس فرد مراجعه كننده را بدون قيد و شرط مي پذيرد و در مورد صحبت هاي او هيچ گونه قضاوت و داوري نمي كند.

همدلي و همدردي

همدردي تلاشي است براي درك و فهم دنياي ذهني طرف مقابل. براي همدلي بايد يك روانشناس خود را جاي مراجع بگذارد و از دريچه چشم او نگاه و احساس كند در همدلي روانشناس مي تواند سخن طرف مقابل را تكرار كند تا مراجع بداند كه او منظورش را متوجه شده است.

روانشناس در مشکلات مراجع درگیر نمی شود فقط به صورت موقت شرایط او را درک می کند همدلی از مهم ترين مفاهیم درمان است بدون وجود آن درمان با مشکل مواجه می شود.

وظايف روانشناس

روانشناس با به كارگيري روش هاي آموزشي و روان درماني بيماري هاي رواني شامل اختلالات شخصيتي ، وسواس ، اضطراب ، خشونت ،پانيك ، پوبيا  را درمان مي كند.

يك روانشناس علاوه بر درمان قادر به مشاوره هاي تحصيلي ، شغلي ، ازدواج ، كودك مي باشد.

روانشناس به تعليم و تربيت و آموزش شيوه هاي صحيح تفكر و رفتار مي پردازد.

1-راهنمایی

راهنمایی در عرصه روانشناسی سه وي‍ژگي مهم دارد:

  • 1) راهنمایی شغلي
  • 2) راهنمایی كودك
  • 3) راهنمایی آموزش.


در این روش معمولا مراجعه کننده پرسش هايي دارد که روانشناس به آنهاجواب می دهد و در موارد ضروري توصیه هایی میکند که از سوی مراجعه کننده پذیرفته می شود، لذا برای حل مشکلات اساسی و پیچیده روانشناختی روش مناسبی نمی باشد.

2-مشاوره

مشاوره یک فرآيند كمكي و تعاملي ياورانه است که از طریق رابطه ای بین دو نفركه مشاور و مراجع مي باشند انجام می گیرد.

در این رابطه، روانشناس با داشتن مهارت ها و آگاهي هاي علمی و حرفه ای تلاش مي كند مراجع را با روش هایی منطبق بر نیازمندی هایش یاری کند.

تا هر چه بیشتر درباره ی خود بیاموزد و بینشی را که به این طریق درباره ی خود کسب می کند در رابطه با هدفهای معین، واقع بینانه، ادراک شده به طور مؤثری مورد استفاده قرار دهد و در نتیجه فردی سعادتمند و عضوی سازنده براي جامعه باشد.

3-روان درمانی

مهمترين نوع مداخلات روانشناختی میباشد که در زمینه اختلالات و بیماریهای روانی بکار گرفته می شود.

روان درمانی فعالیتی هدفمند ، تخصصی و بسیار حساس است که نیازمند آموزش، هنر درمان، مهارت و تسلط خاص می باشد.

مانند روان درمانی وسواس یا افسردگی. نکته قابل ذکر این است که مداخلات روانشناختی و اثر بخشی آنها در یک جلسه امکان پذیرنيست و نیازمند تعداد جلسات متداول می باشد، حتی در بسیاری از موارد، جلسات پیگیری بعد ازپايان دوره نیز ضروري ولازم است.

لذا ديدگاه پزشکی به فعالیت روانشناسان بدين ترتيب است که پس از یک معاینه نسخه ای به صورت دستورات درمانی ارائه گردد و در يك يا دو جلسه پايان یابد مسلما دیدگاهی غیر علمی و غیرروانشناختی میباشد.

روانشناسي باليني چيست؟

رشته اي از روان‌شناسی است که به فهم، پیش‌بینی و بهبود نابهنجاري ها، ناتوانی و آشفتگی‌های شناختی، هیجانی، زيست شناختي، روان‌شناختی، اجتماعی و رفتاری کمک می‌کند و در بخش وسیعی از جمعیت‌های در جستجوی درمان نقش دارد كاربردهاي چند‌گانه آن شامل:

  1. ارزیابی و تشخیص،
  2. مداخله و درمان،
  3. مشاوره،
  4. آموزش و نظارت بر کار روان‌درمانگرها،
  5. پژوهش و مدیریت.

عمده کارهای روانشناس بالینی در راستای درمان و تشخیص، آموزش و پژوهش است .

اكثريت روانشناسان در اين رشته مشغول به كار هستند

. یعنی رشته‌ای که سر و کارش با کاربرد اصول روان شناختی در امر تشخیص و درمان معضلات رفتاري و عاطفي است.

مثلاً بیماری روانی، بزهکاری نوجوانان، رفتارهايي كه منجر به جرم مي شود، اعتیادبه داروها، عقب‌ماندگی ذهنی، جدال هاي زناشویی و خانوادگی، و سایر معضلات كم سازگاری.

روان‌شناسی بالینی می‌تواند در تيمارستان ، دادگاه‌های کودکان یا ارگان هاي نظارت بر تبهكاران ، درمانگاه‌های بهداشت روانی، نهادهای ویژه با روان‌پزشکی، رابطه تنگاتنگي داشته باشد.

منبع: کانون مشاوران ایران

مشاوره تلفنی سراسر کشور

  • خدمات این مرکز شامل:
  • مشاوره تلفنی
  • مشاوره آنلاین
  • تست آنلاین
  • امکان ادامه مشاوره به صورت حضوری

موضوعات درمانی

  • دوره نامزدی
  • خواستگاری
  • دعوای زناشویی
  • مشکلات زناشویی
  • رابطه زناشویی
  • مشاوره طلاق
  • تربیت کودک
  • روانشناسی کودک
  • برنامه ریزی درسی و تحصیلی
  • خودکشی
  • افسردگی و تنهایی
  • مشکلات رابطه پیش از ازدواج
  • دوره بلوغ
  • عشق و رابطه عاطفی
  • مشکلات ارتباطی

  1. سلام لطفا به من كمك كنين من و همسرم ٦سال باهم دوست بوديم٣سال نامزد الان ٨سال ازدواج كرديم من ٣٠…

پیشگیری از افسردگی

 همیشه پیشگیری از افسردگی امکان پذیر نیست. به هر حال، پیشگیری از افسردگی تنها راه برای جلوگیری از به وجود آمدن اتفاقی که در زندگی شما به نام افسردگی می باشد نیست.

برای پخش فایل مرورگر خود را آپدیت کنید یا از اینجا فایل را دانلود نمایید.

شما می توانید تاثیرات افسردگی را، با یادگیری اداره کردن نشانه ها  و علائم افسردگی در زندگی خود کاهش دهید. سپس مراجعه به پزشک برای درمان افسردگی تان بیشترین کمک را به شما خواهد کرد.

علائم افسردگی

افسردگی علائم مختلفی دارد، بیشتر از دو هفته طول می کشد که بر روی توانایی ها و لذت ها و فعالیت هایتان تاثیر می گذارد. یک فرد افسرده ممکن است برخی از علائمی که در لیست پایین بیان شده اند را دارا باشد.

  • خلق افسردگی بیشتر در طول روز به خصوص در صبحها وجود دارد.
  • خستگی و گاهش انرژی تقریبا هر روز
  • وجود احساس بی ارزشی و گناه تقریبا در هر روز
  • اختلال در تمرکز و بلا تکلیف بودن
  • بی خوابی یا پرخوابی (خواب بیش از اندازه) تقریبا هر روز
  • نداشتن علاقه و لذت از هر فعالیتی تقریبا هر روز- شرایطی که به آن فقدان احساس لذت گفته می شود که بر اساس گزارش خود فرد یا اطرافیان به ان پی می برند.
  • تفکر در مورد مرگ و یا افکار خودکشی (نداشتن ترس از مرگ)
  • احساس بی قراری، و آشفتگی فکری، یا بی حالی
  • به صورت معنی داری کاهش وزن یا افزایش وزن

چگونه می توان از افسردگی پیشگیری کرد؟

با وجود اینکه افسردگی شرایطی قابل درمان است، برخی از انواع افسردگی ممکن است قابل پیشگیری نباشند. زیرا ممکن است افسردگی عاملی شیمیایی در مغز داشته باشد. به هر حال، آخرین مطالعات پزشکی مشخص کرده است که افسردگی با عادات مناسب غالبا بهبود یافته یا پیشگیری می شود.

یک رژیم غذایی سالم، ورزش منظم، صرف زمان برای لذت بردن و آرامش، زیاد کار نکردن، و صرف زمان برای لذت بردن از با همدیگر بودن می تواند از افسردگی پیشگیری کند.

چه احساساتی معمولا با افسردگی در ارتباط است؟

بر طبق لیست NHS  برخی از احساسات نشان دهنده ی افسردگی است:

  • انجام ندادن مناسب فعالیت کاری
  • کمتر شرکت کردن در فعالیت های اجتماعی
  • نداشتن سرگرمی یا لذات
  • داشتن مشکلات در خانه و خانواده

در حالی که این موارد معمول برای افسردگی است، ممکن است الگوی های رفتاری دیگری نیز وجود داشته باشد.

برای مثالل، افسردگی ممکن است علائمی از شیدایی یا جنون خفیف داشته باشد شرایطی که به آن افسردگی شیدایی یا اختلال دو قطبی گفته می شود. یا علائم افسردگی می تواند فصلی باشد که به آن افسردگی فصلی گفته می شود.

علائم اختلال افسردگی

علائم افسردگی می تواند از خفیف تا شدید متفاوت باشد و می تواند شامل موارد زیر باشد:

  • احساس ناراحتی یا خستگی افسرده
  • از دست دادن علاقه و یا لذت بردن از فعالیت های یک بار لذت می برد
  • تغییرات اشتها – کاهش وزن یا افزایش غیر مرتبط با رژیم غذایی
  • مشکل خوابیدن یا خوابیدن بیش از حد
  • از دست دادن انرژی یا افزایش خستگی
  • افزایش فعالیت فیزیکی بدون هدف (به عنوان مثال، دست زدن به دست و یا قدم زدن) یا حرکات آرام (اقدامات قابل مشاهده توسط دیگران)
  • احساس بی ارزش یا گناه
  • دشواری تفکر، تمرکز یا تصمیم گیری
  • افکار مرگ یا خودکشی

علائم باید حداقل دو هفته برای تشخیص افسردگی ادامه یابد.

Print

علائم فیزیکی افسردگی

  1. مشکلات تیروئید
  2. تومور مغزی
  3. کمبود ویتامین

می تواند علائم افسردگی را تقلید کند، بنابراین مهم است که علل عمومی پزشکی را کنار بگذاریم.

چه کسانی مستعد افسردگی هستند؟

افسردگی در ۱۵ سال بزرگسال (۷/۶٪) برآورد شده است. و یکی از شش نفر (۶/۱۶٪) بعضی اوقات در زندگی خود دچار افسردگی می شوند.

افسردگی می تواند در هر زمان، اما به طور متوسط، در ابتدای ظهور نوجوانان تا اواسط دهه ۲۰ ظاهر می شود.

زنان به علت افسردگی بیشتر از مردان هستند. برخی مطالعات نشان می دهد که یک سوم زنان در طول زندگی خود یک قسمت افسردگی عمده را تجربه خواهند کرد.

افسردگی از غم و اندوه متفاوت است؟

مرگ یکی از عزیزان، از دست دادن یک کار یا پایان دادن به یک رابطه، تجربیات سخت برای یک فرد برای تحمل است.

برای احساس غم و اندوه در پاسخ به چنین شرایطی، طبیعی است.

کسانی که از دست دادن تجربه می کنند، اغلب خود را “افسرده” توصیف می کنند.

اما غم انگیز بودن این نیست که افسردگی وجود دارد.

فرایند گرایش طبیعی و منحصر به فرد برای هر فرد است و برخی از ویژگی های مشابه افسردگی را نیز به اشتراک می گذارد.

هر دغدغه و افسردگی می تواند غم و اندوه شدیدی از فعالیت های معمول داشته باشد.

افسردگی و دلمرده بودن یکی از شایع ترین اختلالات

میزان شیوع این مساله تا حدی است که از آن با عنوان سرماخوردگی روانی نیز یاد می شود.

این مطلب به این معناست که افسردگی می تواند بسیار فراگیر باشد و علی رغم ظاهر ساده و مزمن خود، تاثیرات قابل توجهی بر سلامت جسمی و روانی تان داشته باشد.

آیا احساس دلمردگی می کنید و دلمرده هستید؟

در صورتی که با افسردگی دست به گریبان هستید، ممکن است احساس کنید زندگی بیش از حد سخت و طاقت فرسا شده است و حتی جذاب ترین فعالیت ها نیز قادر به خوشحال کردن تان نیست.

در صورتی که در چنین وضعیتی قرار گرفته اید و احساس خستگی، دلمردگی،  پوچی، تنهایی و دلمردگی بر زندگی تان سایه افکنده است با ادامه ی مطلب همراه شوید تا شما را با مهم ترین راه های غلبه بر غول افسردگی آشنا کنیم.

به دنبال ناجی نمانید.

با قرار گرفتن در وضعیت افسردگی ممکن است احساس کنید رمق انجام کوچک ترین کارها را نیز ندارید.

کارهایی که قبلا به راحتی از عهده ی آن ها بر می آمدید می تواند برای تان بیش از حد سخت و بزرگ جلوه کنند و تمایل داشته باشد تا در لاک تنهایی تان باقی بمانید.

اما واقعیت آن است که برای مبارزه با افسردگی نیازمند آن هستید که خودتان دست به کار شوید.

از آنجا که رخوت، سستی و بی حوصلگی در وجود خود شما لانه کرده است برای رهایی از آن نیز حضور هیچکس به اندازه ی خودتان موثر و لازم نیست.

بنابراین با خودتان گفت و گو کنید و برای مبازه با افسردگی یک تصمیم گیری نو داشته باشید.

می توانید با خودتان بگویید

” شادی، نشاط و سرزندگی حق من از زندگی است و تصمیم دارم شجاعانه و با جسارت هر چه تمام تر با رخوت و سستی بجنگم. من از این جنگ لذت می برم چرا که زندگی چیزی جز تلاش و تکاپو نیست و می توانم در آن پیروز شوم”.

NinaAmir
چگونه دلمرده نمانیم؟ غول افسردگی را شکست دهیم – مشاور کو

از قدرت طبیعت بهره ببرید.

درست است که افسردگی می تواند بسیار نفس گیر باشد و در پاره ای از موارد منجر به کاهش روابط اجتماعی تان نیز شود، اما عوامل طبیعی زیادی وجود دارند که می توانید در مسیر غلبه بر افسردگی از آن ها کمک بگیرید.

به عنوان مثال یکی از بهترین ابزارهای کمکی تان آن است که روزانه زمانی را به قدم زدن در طبیعت، پارک و یا فضایی سرسبز و توام با درخشش نور خورشید اختصاص دهید.

بر اساس مطالعات، قدم زدن در مکان های سرسبز می تواند منجر به کنترل بخش مربوط به افکار منفی در مغز شده و حال تان را بهتر کند.

بنابراین ازهمین امروز تصمیم بگیرید تا برنامه ی جدیدی برای روزتان تنظیم کنید و وقت گذرانی در طبیعت را در رأس فعالیت های هر روز قرار دهید.

خودتان را مجبور به انجام یک رفتار کنید.

شنیدن این جمله برای فرد افسرده می تاودن در حکم سخت ترین درخواست باشد.

هرگز نگذارید دلمرده باشید و دلمردگی در شما دائمی شود.

شما همانند فردی که سرماخورده است تمایل دراید تا دایما در گوشه ای بنشینید، به شکست های گذشته فکر کنید، وقایع را تا حد ممکن به شکل منفی تصور کنید و خودتان را بترسانید.

به عنوان درمانگر حوزه ی افسردگی می توانم بگویم بهتر است جمله ی بالا را به عنوان بهترین داروی درمان افسردگی تان در نطر بگیرید که دارای قدرتی معجزه آسا می باشد.

بنابراین از انجام ساده ترین کارها شروع کنید.

چیزی که با اهمیت است آن است که به جای نشستن در گوشه ی اتاق، شروع به انجام یک فعالیت کنید.

این کار می تواند شامل انجام دادن یک تکلیف، بیرون زدن از خانه، آشپزی کردن، تلفن زدن به دوست، گذاشتن یک قرار شبانه و یا هر چیز دیگری باشد.

از طریق انجام یک عمل می توانید حالات هیجانی و فیزیولوژِی بدنی تان را تا حد زیادی تحت تاثیر قرار دهید و حالات مثبتی از جمله سرزندگی، نشاط، شور و حال و رضایت را تجربه کنید.

لبخند زدن را تمرین کنید.

شاید ساده به نظر برسد اما افراد افسرده به گونه ی قابل توجهی نسبت به حالات بدنی و ژست های چهره و بدن خود ناآگاه اند.

بهتر است در همین لحظه روبه روی آینه قرار بگیرید و خودتان را مشاهده کنید.

خواهید دید که در اکثر موارد حالتی شل، وا رفته، دلمرده و بی انرژی دارید.

ماهیچه های صورت تان در اثر غمگینی مکرر به سمت پایین متمایل شده اند و ممکن است بی آنکه بدانید شانه های تان را پایین نگه دارید و بی حال و کم انرژِی راه بروید.

اگر قصد دارید با غول افسردگی تان مبارزه کنید و در این نبرد پیروز شوید، نیازمند آن هستید که حالات بدنی تان را تغییر دهید.

بنابراین در مقابل آینه بایستید، لبخند زدن را تمرین کنید و در راه رفتن و ایستادن تان تجدید نظر کنید.

این کار را هر روز انجام دهید و تاثیرات آن بر خلق و خو و انرژی تان را بررسی کنید.

با دیگران صحبت کنید تا دلمرده نشویم

گفت و گو کردن اگر چه ممکن است امری روزمره و روشن به نظر برسد اما تاثیرات پیچیده و قابل توجهی بر سلامت روانی تان خواهد داشت.

در وضعیت افسردگی نیازمند آن هستید که با فردی متخصص و یا دوستی که گوش شنوایی دارد و صبور است صحبت کنید.

در فرایند گفت و گو، دریچه های جدیدی به سمت تان بازخواهد شد، می توانید مشکلات را از زوایای دید مختلفی مشاهده کنید و مهم تر از همه آنکه متوجه خواهید شد این تنها شما نیستید که مشکل دارید.

همچنین گفت و گو کردن می تواند برای شما شبکه ای از حمایت های اجتماعی ایجاد کند که یکی از محور های اساسی غلبه بر افسردگی است.

افسردگی والدین و افسردگی کودکان

آیا شما والدین افسرده‌ای هستید؟ آیا نیاز است از کودک خود در مورد افسردگی مراقبت کنید؟ آیا میان افسردگی والدین و کودک ارتباط وجود دارد؟

به گزارش ایسنا، بنابر اعلام مشاورانه، در برخی مواقع، تنهایی می‌تواند علامتی از یک چیز دیگری باشد که در زندگی ما وجود دارد، مواردی از قبیل بیماری یا ناتوانی. همچنین یک سری از شواهد موجود نشان می‌دهند که تنهایی می‌تواند یک علامتی از بیماری روانی باشد.

چرا من احساس غمگینی و تنهایی دارم؟

تعدادی از بیماری‌های روانی، همانند:

· دو قطبی

· اضطراب

· افسردگی

می‌توانند منجر به ایجاد احساس تنهایی در اکثر افراد شوند.

پدر و مادر افسرده

پدر یا مادر بودن، یکی از چالش‌برانگیزترین مسوولیت‌هاست و فرد را با مخاطرات زیادی روبه‌رو می‌کند که احتمال ابتلا به افسردگی و اضطراب را افزایش می‌دهند.

در صورتی که علایم زیر را به مدت حداقل ۲ هفته دارا هستید، بهتر است دست به کار شوید و از یک درمانگر متخصص برای حل مساله افسردگی‌تان کمک بگیرید.

علایم افسردگی والدین

در حقیقت رفتن به سمت درمان بهترین کاری است که می‌توانید برای خود و فرزندتان انجام دهید.

· عصبانیت و بدخلقی

· خود انتقادی

· ناامیدی

· از دست دادن علاقه به فعالیت‌های قبلی

· عدم توانایی در لذت بردن از زندگی

· تغییرات فاحش وزن

· تغییر عادات خواب

· خستگی

· کندی روانی و حرکتی

· دردهای بی دلیل

· مشکلات توجه و تمرکز

· کاهش یا افزیش میل جنسی

· افکار خودکشی گرا

عوامل تشدیدکننده افسردگی پدر و مادر

علایم زیر می‌تواند منجر به بروز رفتارهایی مانند:

 مصرف بیش از حد مشروب، دخانیات و یا اختلال در انجام فعالیت‌های روزمره شود که از طریق مراجعه به روانشناس قابل حل است.

باتوجه به ماهیت مقاوم افسردگی، بهتر است در صورت دارا بودن علایم ذکر شده، درمان را به تعویق نیندازید و هرچه سریع تر به روانشناس متخصص مراجعه کنید.

تاثیر افسردگی پدر و مادر بر فرزند را مطالعه کنید.

منبع: com.مرکزمشاوره

ترک قلیان

وقتی به قلیان معتاد شدید، به نظر می رسد هدف ارک آن بعید به نظر می رسد. ترک قلیان : مهم نیست که چقدر معتاد به آن هستید، اما هرگز امید را از دست ندهید.

برای پخش فایل مرورگر خود را آپدیت کنید یا از اینجا فایل را دانلود نمایید.

با درمان مناسب، حمایت افراد اطراف شما و یافتن علت اصلی اعتیاد ترک قلیان امکان پذیر است.

شما نباید امید را از دست دهید حتی اگر سعی کرده اید اعتیاد را ترک کنید و موفق نشده باشید.

ترک اعتیاد قلیان

قطعا برخی از موانع برای خلاص شدن از اعتیاد وجود دارد.

اما هنگامی که شما در مورد ترک اعتیاد فکر می کنید، شما در راه بهبود هستید.

مطمئن باشید که بخوانید: چگونه سیگار را ترک کنید؟

ترک قلیان

برای بسیاری از معتادان، گام اول یا “تصمیم به تغییر” سخت ترین مرحله خواهد بود.

اگر شما آماده تغییر نیستید، نگران نباشید، زیرا این شک کاملا طبیعی است.

ترک اعتیاد نیاز زیادی به تغییرات دارد مانند تغییر در:

  • چگونگی مقابله با استرس؛ چگونه زمان خود را صرف کردن.
  • چگونه یک دوست را انتخاب کردن.
  • چگونه در مورد خودتان فکر کردن و غیره.

حتی اگر شما می دانید که ماده ای که با آن درگیر هستید.

زندگی شما را دشوار کرده است، طبیعی است.

که شما درگیری های داخلی را تجربه می کنید.

برای اضافه کردن به زمان، شما نیاز به انگیزه و حمایت از افراد اطراف خود دارید.

ایجاد انگیزه ترک اعتیاد

شما حق تعیین موقعیت شخصی خود را قبل از شروع درمان دارید.

مراقب باشید برای زمان و نرخ، بنابراین شما بهتر می توانید نقش اعتیاد در زندگی خود را درک کنید.

لیستی از معایب و مزایای ترک اعتیاد، و همچنین هزینه ها و مزایای عدم ترک اعتیاد را فهرست کنید.

فکر کنید که چیزهایی که در زندگی شما مهم هستند:

  • همسر، فرزند، شغل شما، سلامتی و منافع شما.
  • اعتیاد شما چه تاثیری روی شما خواهد گذاشت؟
  • از فردی که که به او اعتماد دارید بپرسید.

از خودتان بپرسید چه چیزی می تواند شما را از تغییر متوقف کند.

و چه چیزی می تواند به شما کمک کند تغییر کنید؟ به دلایل ترک اعتیاد خود رجوع کنید.

تلاش های گذشته خود را برای ترک اعتیاد بررسی کنید.

شناسایی اقدامات موثر یا بی فایده.

اهداف دقیق و قابل اندازه گیری را برای شما مشخص کنید.

مثلا یک روز خاص برای شروع اعتیاد به مواد مخدر یا محدود کردن استفاده از مواد مخدر.

همه مواردی که یادآور اعتیاد هست را از خانه، محل کار و دیگر مکان ها بردارید.

به خانواده و دوستان خود بگویید که قصد ترک اعتیاد دارید و از آنها بخواهید از شما حمایت کنند.

ترک قلیان زنان

تصمیم برای ترک قلیان

  • پس از تصمیم گیری برای ترک اعتیاد، وقت آن است که به گزینه های درمانی خود بروید.
  • هنگام ارزیابی گزینه های درمان، به یاد داشته باشید که: درمان برای همه موثر نیست.

افراد مختلف نیازهای متفاوت دارند.

درمان اعتیاد باید به وضعیت معتاد را در نظر باشد.

پیدا کردن برنامه مناسب برای ترک اعتیاد بسیار مهم است.

فرآیند درمان نباید محدود به اعتیاد باشد.

  • اعتیاد بر زندگی کلی فرد تاثیر می گذارد، از جمله روابط، اشتغال، سلامت روان.
  • موفقیت درمان بستگی به ایجاد یک مسیر جدید برای زندگی و یافتن دلایل اصلی اعتیاد دارد.

به عنوان مثال، وابستگی به مواد مخدر ممکن است.

به دلیل عدم توانایی یک فرد برای مدیریت استرس باشد.

که در این صورت باید راه های بهتر برای مقابله با موقعیت های استرس زا را پیدا کرد.

تعهد و پیگیری برای نتیجه فرآیند درمان اهمیت دارد. درمان اعتیاد فرآیند سریع و آسان نیست.

وابستگی به مواد مخدر

به طور کلی، هر چه شخص بیشتر سابقه اعتیاد داشته باشد، درمان طولانی تر خواهد بود.

در هر صورت، مراقبت بلند مدت برای بازیابی حیاتی است. مکان های زیادی برای دریافت کمک وجود دارد.

همه افراد به سم زدایی مراقبت های پزشکی و یا اقامت طولانی مدت در مراکز درمان اعتیاد نیاز ندارند.

مراقبت از معتاد به عوامل مختلفی از قبیل سن، مدت زمان اعتیاد، و شرایط پزشکی یا روانی بستگی دارد.

علاوه بر پزشکان و روانشناسان، بسیاری از روحانیون، کارگران اجتماعی و مشاوران خدمات درمان اعتیاد را ارائه می دهند.

وقتی تصمیم گرفتید اعتیاد را ترک کنید، علاوه بر ترک، برای هر گونه مشکل پزشکی یا روحی که شما دارید یاری بطلبید.

  • شانس موفقیت شما در ترک اعتیاد با درمان یکپارچه افزایش می یابد.
  • سعی نکنید در اعتیاد خود را تنها بگذارید.
  • موفقیت هر روش درمانی بستگی به تشویق و حمایت دارد.
  • همانطور که افراد بیشتری در اطراف شما وجود داشته باشد.
  • شانس خود را برای بهبود بهتر خواهید داشت.

 

ادامه مطلب

روش صحیح درد و دل کردن و همدردی کردن

همه ی ما در زمان هایی از زندگی مان نیاز به درد و دل کردن ، همدردی کردن و همدلی با دیگران را احساس می کنیم.

روش های صحیح درد و دل کردن با دیگران

در چنین شرایطی تمایل داریم تا کسی به حرف های مان گوش دهد، راهنمایی مان کند و یا به احساسات درونی مان به گونه ای خاص توجه کند.

به طور کلی نیاز به درد و دل از مهم ترین نیازهای روانی هر انسانی است.

ممکن است شما هم از جمله افرادی باشید که به خوبی پای صحبت های دیگرانمی نشینید، با آن ها همدلی می کنید و به خواسته های شان توجه می کنید اما در مواقعی که خودتان نیازمند این توجه هستید، واکنش خوبی از جانب دیگران دریافت نمی کنید.

با ادامه ی مطلب همراه باشید تا شما را با مهم ترین نکات ارتباط صحیح و اثربخش بیشتر آشنا کنیم.

روش صحیح درد و دل کردن

آیا درد و دل کردن نیازمند مهارت است؟

ممکن است چنین فکر کنید که درد و دل کردن ساده ترین کار ممکن است. دریچه ی ناراحتی ها را باز می کنیم و تمامی آنچه اذیت مان می کند را به یکباره بیرون می ریزیم.

اما واقعیت آن است که درد و دل کردن نیز مانند هر کار دیگری نیازمند آگاهی از نکات و کسب مهارت های لازم است.

  فردی را تصور کنید که هر وقت شما را می بیند، شروع به گلایه و شکایت از زمین و زمان می کند.

دایما از چیزاهای آزاردهنده، ناراحتی ها و مشکلاتش صحبت می کند و فضایی منفی و افسرده وار ایجاد می کند.

 پس از پایان این مکالمه، شما چه احساسی خواهید داشت؟ آیا حاضر به ادامه ی این همصحبتی هستید؟

کاملا مشخص است که هیچکس از چنین مصاحبتی لذت نخواهد برد. در حقیقت افرادی که ناراحتی هایشان را بهکشل گله و شکایت و یا غر زدن مطرح می کنند، شانس کمتری  برای دریافت همدلی از سوی دیگران خواهند داشت.

آن ها از طریق غر و ناله کردن، دیگران را خسته و آزرده می کنند و ممکن است همواره این شکایت را داشته باشند که هیچ کس پای صحبت من نمی نشیند.

مهم ترین نکاتی که در هنگام دردر و دل کردن لازم است بدانید

باتوجه به توضیحات بالا، بهتر است قبل از شروع به درد و دل کردن با دیگران نکاتی را مورد توجه قرار دهید تا شانس خود برای دریافت همدردی کردن از جانب ان ها را افزایش دهید:

در موقعیت مناسب درد و ودل کنید.

کاملا قابل پیش بینی است که آن در فضای یک مهمانی، جشن و یا محیط کار می تواند با شکست مواجه شود.

در چنین فضاهایی افراد به دنبال لذت بردن، شادی و یا انجام وظایف خود هستند و نمی توانند شنوندگان خوبی برای شما باشند.

این هرگز به معنای آن نیست که طرف مقابل تان برای گفته های شما ارزشی قایل نیست بلکه نشان دهنده ی آن است که شما موقعیت مناسبی را برای درد و دل انتخاب نکرده اید.

از احساسات و شرایط تان صحبت کنید اما غر نزنید.

درد و دل کردن با غر زدن متفاوت است.

هیچ کس از همصحبتی با فردی نالان و منفی بین لذت نمی برد اما اگر تلاش کنید تا از شرایط و احساسات تان صحبت کنید، دیگران با احتمال بیشتری شنوای حرفتان خواهند بود.

یکی از تفاوت های اساسی غر زدن با درد و دل کردن آن است که درد و دل کردن با جست و جوی راه حل همراه است.

شرایط روحی طرف مقابل تان را در نظر بگیرید.

این حق طبیعی همه ی افراد است که زمان هایی از زندگی شان را با بی حوصلگی سپری کنند.

بنابراین توقع اینکه ” دیگران همواره باید گوش شنوایی برای درد و دلهای من باشند ” باور غلطی است که شما را ناکام و افسرده خواهد کرد.

بهتر است شرایط روحی طرف مقابل تان را به عنوان انسانی معمولی در نظر بگیرید و سپس شروع به حرف زدن کنید.

مهم ترین نکاتی که در هنگام دردر و دل کردن و همدردی کردن لازم است بدانید

از دیگران بخاطر گوش شنوای شان تشکر کنید.

ممکن است خیلی ساده به نظر برسد اما رعایت این نکته به شما کمک می کند تا گوش های شنوای زیادی را در کنار خودتان حفظ کنید.

از طرف مقابل تان به خاطر صبوری، صرف زمان و گوش دادن به صحبت های تان تشکر کنید و به او بگویید که همدردی کردن اش چقدر حال تان را بهتر کرده است.

توانایی همدردی کردن را در خودتان تقویت کنید.

اگر به دنبال این هستید که دیگران به حرف ها و ناراحتی های شما گوش فرا دهند، لازم است تا خودتان نیز این مهارت رابه خوبی فراگیرید.

درد و دل کردن، جاده ای کاملا دو طرفه است و دوستان تان نیز نیازمند این هستند که در مواقع لزوم، سفره ی دل شان را بازکنند و شما را همدم خوبی برای احساسات شان بیابند.

برای این منظور می توانید مهارت های گوش دادن فعال و انعکاس احساس را تمرین کنید تا به شنونده  و همدمی خوب تبدیل شوید.

درد و دل کردن با چه افرادی ممنوع است؟

همکار، مدیر و یا شریک کاری

اگرچه احساس تنش و فشار عاطفی ممکن است شما را به درد و دل کردن با هر کسی سوق دهد،اما بهتر است با مدیر و یا همکارتان صحبت خصوصی نکنید.

در حقیقت مناسبات کاری، از فضایی کاملا متفاوت با مناسبات عاطفی و شخصی شما برخوردارند و از بین رفتن مرزهای کاری و شخصی می تواند شما را با مخاطراتی آزاردهنده مواجه کند.

همه ی دوستان و آشنایان

درست است که نیاز به درد و دل، نیازی مشترک و همگانی است اما درد و دل کردن با همه ی دوستان و رفقا، نیز امری غیر منطقی است.

بهتر است یکی از دوستان صمیمی تان را مخاطب درد و دلهای تان قرار دهید و از این طریق حریم شخصی تان را بیشتر حفظ کنید.

درد و دل کردن و همدلی کردن با چه افرادی ممنوع است؟

افراد فاقد همدلی

درد و دل کردن با افرادی که فاقد حس همدردی کردن هستند، نه تنها اوضاع را بهتر نمی کند بلکه می تواند شمارا سرشار از خشم، احساس تنهایی و درک نشدن کند.

حتی اگر این فرد همسر و یا نزدیک تر فرد زندگی تان باشد، بهتر است از صحبت خصوصی با او پرهیز کنید و به او کمک کنید تا مهارت های همدلی و توجه را در خود تقویت کند.

این کار می تواند از طریق مراجعه به مشاور و یا روانشناس صورت گیرد.

کسی که قرار است با او ازدواج کنید

درد و دل کردن بیش از حد و بیان مشکلات خانوادگی، شخصی و روحی با فردی که قرار است شریک زندگی تان باشد، در بسیاری از موارد درد سر ساز است.

ممکن است طرف مقابل تان شما را به عنوان فردی ضعیف برداشت کند و یا احساس کند که شما از قدرت کافی برای حل مسایل تان برخوردار نیستید.

اگر چه استفاده از فضای عاطفی رابطه یکی از مهم ترین حقوق شماست اما همدلی های بی ثمر در بسیاری از موارد، منجر به ایجاد مشکلات بین فردی خواهد شد.

در چنین شرایطی بهتر است از طریق مراجعه به متخصص مشاوره روانشناسی ، ناراحتی ها، مشکلات و دغدغه های زندگی تان را مطرح کنید.

در فضای مشاوره ای شما از فرصت بیان افکار، احساسات و نگرانی های تان بدون هیچ گونه قضاوت و پیش داوری برخوردار هستید و می توانید همانگونه که هستید، شنیده و درک شوید.

همچنین شما خواهید توانست راه حل هایی برای مشکلات کنونی تان بیابید و در نتیجه ی درد و دل کردن به رشد شخصی بیشتری نیز دست یابید.

منبع: کانون مشاوران ایران

هوش چیست؟ روانشناسان چگونه هوش را تعریف می کنند؟

هوش در طول تاریخ روانشناسی موضوعی مهم و بحث برانگیز بوده است.

با وجود علاقه قابل توجه به موضوع، هنوز اختلاف نظر قابل توجهی در مورد مؤلفه های تشکیل دهنده آن وجود دارد.

علاوه بر سؤالاتی که دقیقاً در مورد چگونگی تعریف آن وجود دارد، امروز بحث درباره اینکه آیا اندازه گیری های دقیق حتی ممکن است هنوز در حال بحث و تحقیق هستن.

در نقاط مختلف در طول تاریخ اخیر، محققان تعاریف متفاوتی از هوش ارائه دادن. در حالی که این تعاریف از یک نظریه پردازبه دیگری متفاوت است.

هوش شامل برخی توانایی های ذهنی مختلف از جمله منطق ، استدلال ، حل مسئله و برنامه ریزی است.

این موضوع یکی از بزرگ ترین و سنگین ترین تحقیقات است، همچنین یکی از مباحثی است که بیشترین بحث و جدال را ایجاد کرده است .

در حالی که روانشناسان غالباً درمورد تعریف و علل هوش اختلاف نظر دارن، تحقیقات در مورد آن در بسیاری از زمینه ها نقش بسزایی دارد. همچون هوش مصنوعی.

هوش چیست؟ روانشناسان چگونه آن را تعریف می کنند؟

هوش دقیقاً چیست؟

 در حالی که هوش یکی از موضوعات مورد بحث در روانشناسی است ، هیچ تعریف استاندارد از آنچه دقیقاً هوش را تشکیل می دهد وجود نداره.

 برخی محققان اظهار داشته اند كه یك توانایی واحد و كلی است، در حالی كه برخی دیگر معتقدند كه هوش شامل طیف وسیعی از مهارت ها  و استعدادها است.

می تواند شامل برخی توانایی های ذهنی مختلف از جمله منطق، استدلال، حل مسئله و برنامه ریزی است.

در حالی که این موضوع یکی از بزرگترین و سنگین ترین تحقیقات است، همچنین یکی از مباحثی است که بیشترین بحث و جدال را ایجاد می کند.

به منظور به دست آوردن درک عمیق تر از هوش و آزمایش هایی که درتلاش برای سنجش این مفهوم انجام شده است ، شناخت تاریخچه آزمایش هوش، تحقیقات علمی انجام شده و یافته های پدید آمده حائز اهمیت است.

 مفهوم هوش چگونه توسعه یافت؟

اصطلاح “هوشیار اطلاعاتی” یا ضریب هوشی (IQ) برای اولین بار در اوایل قرن بیستم توسط یک روانشناس آلمانی به نام ویلیام استرن ابداع شده است.

روانشناس آلفرد بینت اولین آزمایش های اطلاعاتی را برای کمک به دولت فرانسه برای شناسایی دانش آموزان مدرسه ای که به کمک های اضافی دانشگاهی نیاز داشتند، انجام داد.

بینت اولین کسی بود که مفهوم سن ذهنی یا مجموعه ای از توانایی هایی را که کودکان در سن خاصی از آن برخوردار هستند، معرفی کرد.

چگونه ارزیابی می شود؟

پسر چهار و نیم ساله با پدرش روی مبل نشسته بودن که پدر با صدای بلند، داستانی جدید را برای پسرش شروع کرد به خوندن.

پدر صفحه را برای ادامه خواندن داستان چرخاند، اما قبل از شروع، پسر با صدای بلند میگه، “صبر کن ، بابا!” او به صفحه جدید اشاره می کنه و با صدای بلند شروع به خوندن میکنه، “برو، اسب ، برو! ”

پدربا تعجب به پسرش نگاه می کنه.” پسرم تو تونستی بخونی؟ “بله بابا!” و او به كلمات اشاره می كنه و دوباره می خونه، “برو، اسب، برو! “

این پدر به فرزندش آموزش نمیداد که بخونه، حتی اگر کودک دائم در مورد نامه ها، کلمات و نمادهایی که همه جا می دید، سؤال می کرد.

پدر در مورد اینکه چه چیزی، ممکن است وجود داشته باشه تا پسرش این همه سوال براش به وجود بیاد، بسیار تعجب کرد و تصمیم گرفت یک آزمایش را امتحان کنه.

او یک برگه کاغذ خالی برداشت،و چندین کلمه ساده را در یک لیست نوشت:

مادر ، پدر، سگ، پرنده، تختخواب، کامیون، ماشین، درخت.

او لیست را جلوی پسرش گذاشت و از او خواست که کلمات را بخونه. “مادر ، پدر، سگ، پرنده، تختخواب، کامیون، ماشین، درخت” ، پسرخواند و بعد با ذوق گفت :”آیا من این کار را کردم ، بابا؟” پدر هم با خوشحالی گفت : آره عزیزم تو این کار را کردی.

 مانند پدر در این مثال ، روانشناسان تعجب کرده اند که چه چیزی آن را تشکیل می دهد و چگونه می توان اندازه گیری کرد.

برای بررسی تاثیر بازی بر هوش کودکان می توانید این مقاله را مطالعه کنید.

طبقه بندی اطلاعات

هوش دقیقاً چیست؟ روشی که محققان مفهوم هوش را تعریف کردن  از زمان تولد روانشناسی بارها اصلاح شده است.

روانشناس انگلیس، چارلز اسپیرمن معتقد بود که آن از یک عامل کلی به نام g تشکیل شده است که می تواند در بین افراد اندازه گیری و مقایسه شود.

اسپیرمن بر مشترکات میان توانایی های مختلف فکری متمرکز شد و آنچه را که منحصر به فرد است، تأکید کرد.

با این وجود مدتها قبل از پیشرفت روانشناسی مدرن، فیلسوفان باستان مانند ارسطو دیدگاه مشابهی داشتند.

روانشناسان دیگر معتقدند که به جای یک عامل واحد، هوش مجموعه ای از توانایی های متمایز است.

در دهه 1940، ریموند کاتل نظریه ای را ارائه داد كه هوش عمومی را به دو مؤلفه تقسیم می كرد:

  1. هوش متبلور
  2. هوش سیال

هوش متبلور

 هوش تبلور به عنوان دانش اکتسابی و توانایی بازیابی آن مشخص میشه. وقتی اطلاعات را یاد می گیرین ، به یاد می آورین، از هوش تبلور استفاده می کنین.

هوش سیال

هوش سیال شامل توانایی دیدن روابط پیچیده و حل مشکلات است. حرکت به سمت خانه خود بعد از اینکه در یک مسیر ناآشنا به دلیل ساخت و ساز از جاده جدا شوید، باعث میشه تا اطلاعات سیال شما جلب شود.

 هوش سیال به شما کمک می کنه تا با چالش های پیچیده و انتزاعی در زندگی روزمره خود مقابله کنید، در حالی که هوش متبلور به شما کمک می کند تا بر مشکلات غلبه کنین.

نظریه های هوش

محققان مختلف نظریه های مختلفی را برای توضیح ماهیت آن ارائه داده اند. در اینجا برخی از تئوری های مهم هوش که در طی 100 سال گذشته پدید آمده اند:

چارلز اسپیرمن: هوش عمومی

روانشناس بریتانیایی چارلز اسپیرمن، مفهومی را که او از آن به عنوان هوش عمومی یا عامل اصلی یاد می کنه، توصیف کرد .

اسپیرمن پس از استفاده از تکنیک معروف به آنالیز عاملی برای بررسی برخی از آزمونهای استعداد ذهنی، نتیجه گرفت که نمرات این تستها به طرز چشمگیری مشابه است.

افرادی که در یک تست شناختی عملکرد خوبی داشتن ، تمایل داشتن که در سایر آزمون ها نیزعملکرد خوبی داشته باشن، در حالی که افرادی که در یک آزمون نمره خوبی کسب کرده بودن، تمایل داشتن که در سایرین نمره بدی کسب کنند.

ویک نتیجه گرفت که هوش یک توانایی شناختی عمومی است که می تواند اندازه گیری و بیان عددی شود.

هوارد گاردنر: هوش های چندگانه

یکی از ایده های اخیر که ظهور کرده است ، نظریه هوارد گاردنر درباره چندین هوش است.

گاردنر به جای تمرکز بر تجزیه و تحلیل نمرات آزمون ، بیان کرد که عبارات عددی هوش انسانی، مانند آزمایش IQ، یک تصویر کامل و دقیق از توانایی های افراد نیست.

نظریه اش هشت نوع مجزا از هوش را بر اساس مهارت ها و توانایی هایی که در فرهنگ های مختلف ارزش دارن، توصیف می کنه.

هوش های 8 گانه ی گاردنر

هشت نوع اطلاعاتی که گاردنر شرح داده شده است عبارتند از:

  • هوش بصری – مکانی
  • هوش کلامی-زبانی
  • هوش هیجانی بدن
  • هوش منطقی-ریاضی
  • هوش بین فردی
  • هوش موسیقی
  • هوش درون فردی
  • هوش طبیعت گرایانه
هوش دقیقاً چیست؟ و انواع آن

رابرت استرنبرگ: نظریه ی سه جانبه ای

روبرت استرنبرگ، روانشناس، آن را به عنوان “فعالیت ذهنی به سمت سازگاری هدفمند با انتخاب، انتخاب و شکل دادن به محیط های دنیای واقعی مرتبط با زندگی فرد تعریف کرد”.

 در حالی که وی با گاردنر موافقت كرد كه هوش بسیار گسترده تر از یك توانایی واحد و عام است، در عوض وی اظهار داشت كه برخی از انواع هوش گاردنر بهتر به عنوان استعدادهای فردی تلقی می شوند.

استرنبرگ آنچه را كه او از آن به عنوان “هوش موفق” نام برده بود ، مطرح كرد كه شامل سه عامل مختلف است:

  • تحلیلی: توانایی های حل مسئله
  • خلاق:  ظرفیت تون برای برخورد با موقعیت های جدید با استفاده از تجربیات گذشته و مهارت های فعلی است.
  • عملی: توانایی تون برای سازگاری با یک محیط در حال تغییر.

مقالات مرتبط

10 مورد از مهمترین مفاهیم روانشناسی که افراد نسبت به آن مطلع نمی باشند

کانون مشاوران ایران : 10 مورد از مهمترین مفاهیم روانشناسی که افراد نسبت به آن مطلع نمی باشند

افراد در چه بخش هایی از شناخت رفتار انسانی دچار اشتباه می شوند؟

در این مقاله یک مورد جالب توجهی در رابطه با روانشناسی بحث شده است:

اکثر افراد صرف نظر از پس زمینه آموزشی، احساس می کند که در بیشتر زمینه ها کارشناس می باشند. این مورد در رابطه با بیوشیمی، مهندسی ژئو مکانیک یا اختر فیزیک مصداق ندارد.

من به عنوان یک فردی که در هر دو حوزه روانشناسی انسانی و  دیدگاه عملی برای یک زندگی تخصص دارم – و  به عنوان یک فردی که صرفا می خواهد موارد صورت گرفته در افراد را شناسایی کند – به این نتیجه گیری دست یافته ام.

تمامی افرادی که در زمینه روانشناسی دارای درجه دکترا می باشند، استعداد مناسبی در شناخت شرایط انسانی ندارند. تعدادی زیادی از موارد “غیر روان شناختی” وجود دارند که نقش مهمی را در ماهیت رفتار انسانی دارند.

من به عنوان فردی که در بدنه رشته رسمی روانشناسی علمی فعالیت می کنم و هم به عنوان فردی که در این زمینه و طی چند دهه در کلاس های سطح دانشگاهی تدریس کرده ام، معتقد هستم که تصورات غلط رایج زیادی در رابطه با روانشناسی انسانی وجود دارد.

علاوه بر این، یک سری مفاهیم روانشناسی در این زمینه وجود دارد که شناخت آن برای دانشجویان روانشناسی هم سخت می باشد.

10 مورد از مهمترین مفاهیم روانشناسی که افراد نسبت به آن مطلع نمی باشند psychology

10 مفهوم روانشناسی

در ادامه یک لیست از 10 مفهوم روانشناسی بیان شده است که دانشجویان در شناخت آن با چالش مواجه هستند:

نوع شخصیتی و ابعاد شخصیتی

در اکثر موارد، روانشناسانی که مفاهیم شخصیتی را مطالعه می کنند، مفاهیمی از قبیل خود شیفتگی را در رابطه با یک بُعد پیوسته در نظر می گیرند که مابین افراد مختلف متغیر می باشد – متغیری نمی باشد که مابین افراد مختلف ثابت و یکسان باشد. 

در حوزه مربوط به اشتراک گذاری ویژگی های شخصیتی، روانشناسان در مورد درجه ای صحبت می کنند که امتیاز یک فرد در یک بعد بالا می باشد (برای مثال، امتیاز Joe در بعد خود شیفتگی، یک مقدار بالاتر از سطح متوسط بوده است).

در رابطه با این مورد صحبت نمی کنند که آیا یک فرد به صورت قاطع در یک طبقه قرار دارد یا در آن طبقه قرار ندارد.

طبیعت و تربیت

مواردی نادری وجود دارند که در آنها روانشناسان علت یک رفتار را صرفا یک مورد “طبیعی” (منظور موارد کلا بیولوژیکی می باشد) یا “تربیتی” (محیط) در نظر بگیرند.

روانشناسان در اکثر موارد در رابطه با یک ویژگی روان شناختی صحبت خواهند کرد (برای مثال، میزان برون گرا بودن یک فرد) و آن را به عنوان محصول مربوط به تاثیر موارد طبیعی و تربیتی در طول زندگی در نظر می گیرند.

این ایده که یک رفتار صرفا به دلیل طبیعیت یا صرفا به دلیل تربیت ایجاد می شود، در واقع شبیه به یک نوع افسانه می باشد.

روانشناس و درمانگر

عبارت “روانشناس” احتمالا یک مفهوم گسترده تری نسبت به مفهوم درک شده توسط شما می باشد. یک روانشناس شخصی می باشد که رفتار را مطالعه می کند (در طول انواع خاص یا تمامی موارد) و / یا تلاش می کند تا ایده های مربوط به تحقیق را در علوم رفتاری به کار بگیرد تا به شناسایی مسائل خاص، همانند سلامت روانی، درمانجوها کمک کند.

اصطلاح “درمانگر” تخصصی تر می باشد، و صرفا افرادی را شامل می شود که مفاهیم روانشناسی را برای کمک به افرادی مورد استفاده قرار می دهند که با مشکلات روان شناختی مواجه هستند (برای مثال، مشاوران سلامت روان). این دو عبارت نمی توانند جایگزین یکدیگر شوند.

روانشناس و روانپزشک

روانشناسان عبارت از دانشمندان یا متخصصان رفتاری هستند که از یک دید علمی رفتار را مطالعه می کنند یا افرادی که چنین مفاهیمی را در رابطه با مشکلات عملی (همانند کمک به افرادی که با مشکلات شخصی مواجه هستند) به کار می گیرند.

روان پزشکان عبارت از پزشکان بالینی می باشند که از ترکیب علوم بالینی و علوم رفتاری آموزش دیده خودشان استفاده می کنند تا به افراد کمک کنند که با مشکلات موجود مقابله نمایند.

از این رو، یک روان پزشک نوعی خاص از درمانگر می باشد.

همچنین عبارات روان پزشک و روانشناس نمی توانند به جای هم استفاده شوند.

روانشناس و روانپزشک – مفاهیم روانشناسی – psychological concept

خطای نوع 1

تحقیقات روانشناسی بیشتر بر مبنای یافته های آماری می باشند.

زمانی که یک محقق یافته ای را در یک مطالعه به دست می آورد که “معنا دار” می باشد، ممکن است که وی دچار اشتباه و خطا شود – در واقع، برخلاف موردی که محقق نتیجه گیری کرده است، یافته موجود نمی تواند یک ارائه قابل قبول از موارد موجود در جهان باشد.

در صورتی که محقق یک مورد معنا دار، ولی در واقع اشتباهی، را نتیجه گیری کند، ما این نوع خطا را خطای نوع 1 می نامیم.

خطای نوع 2

زمانی که یک محقق نتیجه ای را از یک مطالعه ای به دست می آورد که این نتیجه به صورت “بی معنی” نشان داده می شود، ممکن است که وی دچار اشتباه شود.

در صورتی که محقق یک نتیجه گیری داشته باشد که بی معنی است، ولی در واقعیت اشتباه می باشد، این نوع خطا به صورت خطای نوع 2 شناخته می شود.

آزمایش و آزمایش کواسی[1]

تنها روشی که ما با استفاده از آن می توانیم یک مداخله علّی را در رابطه موجود مابین متغیرها ایجاد کنیم، عبارت از یک آزمایش درست می باشد. همچنین یک آزمایش درست به ترتیب تصادفی از شرایط متفاوت نیاز دارد.

در صورتی که شما یک مطالعه ای انجام بدهید و بخواهید بررسی کنید که آیا افراد موجود در یک موقعیت (برای مثال، افرادی که زیاد قهوه می خورند) نسبت به افراد موجود در شرایط متفاوت، رفتار متفاوتی دارند (برای مثال، افرادی که قهوه نمی خورند)، شما نیاز خواهید داشت که افراد را به صورت تصادفی در این شرایط قرار دهید.

یک مطالعه ای که به دنبال پیدا کردن تفاوت های موجود در نتیجه گیری مربوط به گروهای صورت گرفته طبیعی (برای  مثال، افرادی که به صورت منظم قهوه می خورند در برابر افرادی که قهوه نمی خورند) است، یک آزمایش کواسی می باشد و نمی تواند مشخص کند که آیا تغییرات صورت گرفته در یک متغیر منجر به ایجاد تغییر در متغیرهای دیگر می شود یا چنین رابطه ای وجود ندارد.

تعاملات آماری در مفاهیم روانشناسی

در برخی مواقع، یک متغیر یک تاثیری بر روی یک گروه از افراد خواهد داشت و یک تاثیر متفاوتی بر روی افراد موجود در سایر گروه ها خواهد داشت.

برای مثال در صورتی که می خواهید بررسی کند که چرا نوجوانان، در مقایسه با سایر گروه های سنی، به احتمال بیشتری با سایر افراد مشارکت می کنند، بررسی این موضوع که آیا آنها موی خودشان را در طول 24 ساعت گذشته شانه زده اند، و اینکه آیا آنها با سایر اعضای خانواده یا افراد بیگانه مشارکت داشته اند، موارد مفیدی خواهند بود.

نوجوانانی که موهای خودشان را شانه نزده اند، در صورتی که با اعضای خانواده خودشان مشارکت داشته باشند، به احتمال بیشتری با سایر افراد هم مشارکت خواهند داشت.

در برخی مواقع، تاثیرات مربوط به یک متغیر (افرادی که شما زمان خودتان را در کنار آنها سپری می کنید)، در تعیین برخی نتایج (آیا شما می خواهید که آن افراد را ببینید)، به برخی از متغیرهای دیگری بستگی دارد (اینکه آیا موهای خودتان را شانه زده اید).

شناخت روابط آماری به ما کمک می کند تا اطلاعات دقیقی را در رابطه با رفتارها به دست بیاورید.

با مفاهیم روانشناسی دیگر آشنا شوید.

 موردی که “طبیعی” است و موردی که “مناسب” است

در برخی مواقع یک دانشجویی رفتاری را انجام می دهد که به عنوان یک مورد “طبیعی” توصیف شده است و به اشتباه آن را به عنوان رفتاری در نظر می گیرد که از نظر اخلاقی مناسب یا تطبیق داده شده است.

برای مثال، دوید باس[2] (2006) یک مورد خوبی را نشان داد که اثبات می کرد آدم کشی در بین انسان ها، دارای مبنای تکاملی قوی می باشد.

نکته مهم موجود عبارت از این بود که باس بیان نمی کرد که خودکشی “باید” در بین انسان ها صورت بگیرد.

بلکه تحلیل علمی وی از مسائل موجود بیان می کرد که خودکشی بخشی از طبیعت انسانی است. اشتباه گرفتن “است” با “باید باشد” عبارت از یک مثال مربوط به تفکر سفسطه آمیز می باشد. روانشناسان آموزش دیده علمی، در این تشخیص مهم آموزش لازم را دیده اند.

علیت چند عاملی

یکی از مبنایی ترین مشکلات مربوط به نحوه درک افراد از مفاهیم روانشناسی عبارت از این مورد می باشد:

اغلب افراد در دام این تفکر می افتند که هر پیامد رفتاری دارای یک علت می باشد. در واقع روانشناسان آموزش دیده به خوبی می دانند که در اغلب مواقع علل مختلفی منجر به ایجاد یک رفتار می شوند.

تیراندازی های گسترده که یکی از وحشت انگیزترین جنبه های زندگی مدرن می باشد، یک مثال شفافی را در مورد این نوع منطق بیان کرده است.

برخی از افراد بیان می کنند که تیراندازی عمده در نتیجه مشکلات سلامت روانی ایجاد شده است. سایر افراد بیان می دارند که تیراندازی عمده در نتیجه قوانین ضعیف موجود در حوزه کنترل اسلحه ایجاد شده است.

در واقع، هر دو این موارد در ایجاد شرایط موجود نقش داشته اند.

همچنین یک سری از عوامل دیگری هم وجود دارند که در این مسئله اجتماعی پیچیده نقش دارند. در مورد رفتارهای مشترک عمده، عوامل مختلفی نقش ایفا می کنند.

نتیجه گیری

هر چند که ممکن است سایر افراد موجود در رشته ما این مورد را دوست نداشته باشند، ولی داشتن درجه دکترا در روانشناسی، در واقعیت باعث نمی شود که ما کیفیت مناسبی را برای کارشناس بودن در تمامی رفتارهای بشری به دست بیاوریم.

در واقع در رشته های مختلف، یک سری کارشناسانی در حوزه رفتار انسانی وجود دارند.

همچنین این مورد بیان شده است که رشته رسمی روانشناسی علمی، نقش مهمی را در حوزه انسانی داشته است.

از دیدگاه من به عنوان یک فردی که چند دهه در این حوزه تدریس کرده ام، مسائلی که در این مقاله بیان شده اند عبارت از مفاهیمی می باشند که اغلب دانشجویان در درک آن با مشکل مواجه هستند.

ما به منظور افزایش شناخت خودمان در حوزه انسانی، باید مطمئن شویم که دانشجویان روانشناسی یک شناخت مناسبی از این مفاهیم دارند و بعد از آن این مفاهیم را به دنیا پخش کنیم.

نویسنده: تیم تحریریه و ترجمه تخصصی مرکز مشاوره روانشناسی کانون مشاوران ایران


[1] Quasi – Experiment

[2] David Buss

اصول متقاعد سازی دیگران از طریق 9 تکنیک روانشناسی

اصول متقاعد سازی دیگران از طریق صحبت کردن، اولویت دهی ارتباطات، نقشه ذهنی و غیره می باشد.

شاید شما نیز در فعالیت های روزمره ی خود با این چالش مواجه شده باشید که چگونه می توان در ذهن طرف مقابل تاثیرات بیشتری گذاشت تا او ایده، محصول و یا حتی نظر شما را بپذیرد و صحبت های تان به اندازه ی کافی، متقاعد کننده باشد.

فرقی نمی کند که شما مدیر فروش  یک شرکت باشید، یا فردی به دنبال پیدا کردن کار. حتی درزندگی روزمره نیز موقعیت های زیادی ایجاد می شود که نیازمند متقاعد کردن طرف مقابل مان هستیم و آشنایی با فنون و اصول متقاعد سازی در مکالمه می تواند شرایط را بهتر کند.

استفاده از این فنون هرگز به معنای تلاش برای فریفتن طرف مقابل مان نیست. بلکه به عنوان ابزاری متمرکز بر روانشناسی اقناع و گفت و گو، برای شکل دهی گفت و گوی مطلوب و اثربخش به هر دو طرف مکالمه کمک خواهد کرد.

آشنایی با اصولی ترین اصول متقاعد سازی

اصل 1. بر محتوای صحبت تان تمرکز نکنید.

در بسیاری از موقعیت ها بیش از آنکه مهم باشد چه می گوییم، لازم است تا بر چگونگی گفتن و احساسات و شرایط ذهنی شنونده تمرکز کنیم.

بناراین شروع صحبت در شرایطی که تنها بر گفته های خودتان متمرکز هستید و آمادگی ذهنی طرف مقابل برای درک گفته های تان را نادیده گرفته اید، می توان بی فایده باشد.

او متقاعد نخواهد شد چرا که شما شرایط ذهنی، احساسات و حالات روانشناختی اش را نادیده گرفته اید.

اصول متقاعد سازی دیگران از طریق 9 تکنیک روانشناسی

اصل 2. برقراری ارتباط را در اولویت قرار دهید.

متقاعد سازی به معنای نفوذ در ذهن طرف مقابل و القای نظر خود به ذهن اوست.

شما در صورتی خواهید توانست متقاعد کننده ی موفقی باشید که در ذهن و روان طرف مقابل تان جا باز کنید.

بنابراین قبل از هر چیز تلاش کنید تا ارتباط خوبی را شکل دهید.

در این رابطه به اندازه ی کافی، شنوا، پذیرا و همدلانه عمل کنید تا طرف مقابل تان گرفتار این احساس نشود که شما قصد دارید تا نظر، ایده و یا محصول و خدمات خود را به او تحمیل کنید.

اصول متقاعد سازی مشتری نیز کاربرد دارد.

اصل 3. حالت روانشناختی مد نظر خودتان را ایجاد کنید.

پژوهش های جدید حوزه ی اقناع و متقاعد سازی نشان داده است که تغییرات بنیادی در افکار طرف مقابل پیش نیاز یک مذاکره ی موفق نیست.

نکته ی ضروری آن است که شما بتوانید حالات روانشناختی خاصی را در مواقع لزوم در طرف مقابل تان ایجاد کنید.

به عنوان مثال ممکن است برای ترغیب طرف مقابل به خرید یک ابزار لوکس، بگویید:

” دلت میخواد چیزای جدیدتری رو تجربه کنی؟ ” و یا ” فکر نمی کنی یکنواختی وسایل خونه خسته ت کرده؟”

از طریق طرح این سوال، شما توانسته اید احساساتی از جمله یکنواختی و رکود را در طرف مقابل تان بالا ببرید و تمایل او برای خرید وسایل جدید و لوکس را افزایش دهید.

حتی ممکن است در برخورد با همسر معتادتان که تمایلی به ترک مواد نشان نمی دهد نیز بخواهید از این روش استفاده کنید.

به عنوان مثال بجای آنکه بگویید “فک میکنم خیلی به نفع خودت و بچه هامون هست که یه فکری به حال مصرفت کنی” می توانید بگویید ” حس می کنی این ماده تو رو چقدر از خودت دور کرده؟

آیا این حس رو داری که اونی که میخوای نیستی؟”

اصل 4. توجه مخاطب را جلب کنید.

بسته به اینکه به دنبال متقاعد سازی طرف مقابل تان در چه فضایی هستید، اجرای این روش متفاوت خواهد شد.

به عنوان مثال بالا و پایین بردن تن صدا، شدت کلمات، سکوت و دادن اجازه به مخاطب برای تحلیل داده ها، می تواند توجه او را بیشتر جلب کند و تاثیر کلام شما را تا حد زیادی افزایش دهد.

در صورتی که پشت سر هم حرف بزنید، داده های زیادی را با سرعت منتقل کنید و مخاطب تان را گیج کنید، او متوجه مهم ترین بخش صحبت های تان نخواهدشد و بنابراین نمی تواند مهم ترین تاثیر را از کلام شما دریافت کند.

اصل 5. قاعده ی تکرار و دسترسی را فراموش نکنید.

بلاگرهای معروف اینستاگرام به خوبی از تاثیر قاعده ی تکرار و دسترسی آگاه اند.

آن ها در زمان های معینی از شبانه روز، پیغام های خاصی را در صفحه ی کاری شان قرار می دهند و در همین زمان، اطلاعات ویژه ای را به ذهن مخاطب شان انتقال می دهند.

تکرار این فرایند باعث می شود تا به مرور زمان اطلاعات خاصی در دسترس ذهن مخاطب قرار بگیرد که به تدریج پذیرفته می شود و فرد از آن پیروی می کند.

قاعده ی دسترسی و تکرار بیان می کند که ما می توانیم ذهن مخاطبان مان را برنامه ریزی کنیم و به نحو دلخواه مان در آن نفوذ کنیم. 

در مناسبات روزمره نیز، در نظر گرفتن ساعات توام با آرامش روز برای مطرح کردن خواست های خود به شیوه ی صحیح و منطقی، بیانگر توجه به قاعده ی دسترسی و تکرار است و احتمال اینکه به خواسته تان برسید را افزایش می دهد.

اصل متقاعد سازی 5. قاعده ی تکرار و دسترسی را فراموش نکنید.

اصل 6. قاعده ی تکرار و عدم دل زدگی

تکرار مستقیم می تواند منجر به دل زدگی شود.

در صورتی که دایما و به صورت مستقیم به تبلیغ کالا، ایده، نطر وحتی خدمات تان بپردازید، مخاطب تان خسته خواهد شد وشما را پیگیری نمی کند.

تحقیقات اخیر نشان می دهند که مهم ترین نکته در تکرار، آن است که به صورت غیر مستقیم اجرا شود.

بنابراین به منظور متقاعد سازی دیگران، بهتر است از شیوه های غیر مستقیمی برای بیان خواسته های تان استفاده کنید تا تاثیر زمینه ای مثبتی ایجاد کند و منجر به اقناع شود.

اصل 7. با نقشه ی ذهنی وارد مذاکره شوید.

فرض کنید از جانب محل کارتان به شما پیشنهاد همکاری داده شده است که لازم است در مورد جزییات آن بیشتر گفت و گو کنید.

در صورتی که بدون داشتن نقشه ی ذهنی وارد مذاکره شوید چه اتفاقی می افتد؟

به احتمال زیاد، مدیرتان پیشنهاد مدنر خودش را به ذهن شما القا می کند و شما نیز می پذیرید و یا به طور کلی همکاری را منتفی می کنید.

اما حالت دیگری نیز وجود دارد که به آن ترسیم نقشه ی ذهنی گفته می شود.

شما می توانید قبلاز شروع مذاکره، پیشنهاد خوب خودتان را تنظیم کنید و با آن وارد گفت و گو شوید.

در این حالت، می دانید که در مذاکره چه هدفی را دنبال می کنید و اگر پیشنهادتان به اندازه ی کافی خوب باشد، مدیرتان نیز خواهد پذیرفت.

این تکنیک به شما کمک می کند تا از افتادن در دام کارهایی که برای تان مفید و یا راضی کننده نیست، دور بمانید و در موقعیت های فعلی زندگی تان موضعی تصمیم گیرنده و فعال داشته باشید نه پذیرنده و منفعل.

اصل 8. صبور باشید

تبدیل خیر به بله فرایندی زمان بر و نیازمند صبوری است.

در صورتی که بخواهید این روند را سریع تر طی کنید، ممکن است پاسخ طرف مقابل تان برای همیشه ” خیر ” بماند.

بنابراین لازم است نسبت به این فرایند آگاه باشید و صبوری به خرج دهید.

بررسی های انجام شده نشان دهنده ی آن است که مذاکره کنندگان اهل صبوری نسبت به آن هایی که در رسیدن به اهداف مذاکره عجول هستند، با احتمال کمتری موفق می شوند.

اصل متقاعد سازی 8. صبور باشید

اصل 9. خودتان را در معرض دید قرار دهید.

بسیار مهم است که در هنگام مذاکره و گفت و گو به اندازه ی کافی دیده شوید.

قرار گرفتن در وضعیت نامناسب و یا نشستن در بخش هایی از یک جلسه که به اندازه ی کافی دیده نمی شوید می تواند تاثیر کلام شما را کم کند.

بنابراین حتی اگر بهترین ایده ها، فرایند ها و اصول را در ذهن خود داشته باشید اما به اندازه ی کافی در چشم نباشید، تاثیر کمتری را به جا خواهید گذاشت و مخاطبین متوجه وسعت نظرات تان نخواهند شد.

منبع: کانون مشاوران ایران ، مرکز مشاوره روانشناسی

معرفی رشته روانشناسی و بازار کار روان شناسی

در این مقاله به معرفی رشته روانشناسی و بازار کار روان شناسی پرداخته شده است.

اگر شما نیز از جمله افرادی هستید که در انتخاب رشته ی تحصیلی تان نیازمند دریافت مشاوره هستید و تصمیم دارید تا انتخابی صحیح داشته باشید، مطالعه ی این مطلب می تواند برای تان مفید باشد.

امروزه روانشناسی از جمله رشته های پر طرفدار در بین دانشجویان و دانش آموزان است و با افزایش اگاهی های روانشناختی مردم به یکی از مشاغل پردرآمد و در حال گسترش تبدیل شده است.

همچنین بر اساس آخرین جزییات اعلام شده در خصوص مشاغل پرکاربرد دهه های آتی، مشاغل مربوط به سلامت روان  و علوم اعصاب به عنوان یکی از مهم ترین نیازهای ده های آتی در سراسر دنیا مطرح شده اند که همین مساله، رقابت بر سر ورود به برترین دانشگاه های روانشناسی را تا حد زیادی افزایش داده است.

بازار کار روانشناسی تربیتی به نسبت کمتر از بازارکار روانشناسی بالینی است.

اما لازم است بدانید که تحصیل در این رشته نیازمند چیزی بیشتر از آگاهی های تحصیلی است.

شما نیازمند آن هستید تا علاوه بر آگاهی از واحدهای درسی، خصوصیات لازم برای موفقیت در بازار کار را بشناسید و دلایل خودتان برای ورود به این رشته را عمیق تر بررسی کنید.

معرفی رشته روانشناسی و بازار کار روان شناسی

تفاوت روانشناسی و روانپزشکی

ممکن است هنوز هم برخی از افراد در تشخیص تفاوت های روانشناس و روانپزشک با مشکل مواجه باشند و ندانند در مواقع لزوم باید به کدام یک مراجعه کنند.

روانپزشکی به عنوانی یکی از گرایش های موجود در علم پزشکی مطرح است که به بررسی ریشه ی جسمی مشکلات روانی از طریق دارو درمانی می پردازد.

این در حالی است که روانشناس به بررسی مشکلات روانی از طریق گفت و گو می پردازد و در صورت لزوم ممکن است فرد را به روانپزشک و یا متخصص اعصاب و روان نیز ارجاع دهد.

 واحدهای درسی رشته ی روانشناسی

روانشناسی در مقطع کارشناسی در سه گرایش روانشناسی بالینی، عمومی و روانسنجی ارایه می شود.

در مقطع کارشناسی ارشد نیز شما می توانید گرایش های بالینی، بالینی کودک و نوجوان، روانشناسی سلامت، روانشناسی ورزشی، روانشناسی شخصیت و یا روانشناسی عمومی را انتخاب کنید.

از جمله دروسی که در این رشته طی خواهید کرد می توان به روان شناسی عمومی، روانشناسی شخصیت، روانشناسی یادگیری، آسیب شناسی روانی، روانسنجی، انگیزش و هیجان و بهداشت روانی اشاره کرد.

واحدهای دیگری مانند روانشناسی فیزیولوژیک، احساس و ادراک، مقدمات نوروپسیکولوژی و آزمون های روانی نیز از جمله دروس اصلی هستند.

تفاوت های رشته روانشناسی و رشته ی مشاوره

در صورتی که برای انتخاب رشته در مقطع ارشناسی در حل تحقیق هستید ممکن است عدم آگاهی از تفاوت های روانشناسی و مشاوره برای تان گیج کننده باشد.

مهم ترین تفاوت رشته روانشناسی با رشته ی مشاوره در آن است که روانشناسان بیشتر به آسیب شناسی روانی  و بررسی اختلالات می پردازند و مشاوران به افراد کمک می کنند تا مسایل و مشکلات روحی و روانی روزمره را به نحو موثری مدیریت کنند تا آسیب نبینند.

در صورتی که به فعالیت در رشته های یاورانه علاقمند هستید، تفاوت زیادی در بین این دو رشته وجود ندارد و می توانید آن ها را تا حد زیادی در کنار یکدیگر قرار دهید، همانطور که در عمل نیز چنین اتفاقی خواهد افتاد.

بازار کار روان شناسی

فرقی نمی کند که در کدام یک از شاخه های این رشته مشغول به تحصیل هستید.

 فارغ التحصیلان شاخه های مختلف روانشناسی می توانند در مراکز دولتی و خصوصی از جمله شهرداری ها، آموزش و پرورش، مدارس، نیروی انتظامی، کانون اصلاح و تربیت، امور زندان ها و یا بهزیستی مشغول به کار شوند.

با توجه به شرایط کاری در جامعه ی ایرانی، فارغ التحصیلان گرایش های مختلف می توانند در حیطه های مختلف وارد کار شوند و بسته به توانایی های خود پیشرفت کنند.

همچنین با ورود به دوره ی کارشناسی ارشد و دکتری و اخذ مجوزهای لازم می توانید نسبت به تاسیس مرکز مشاوره، سرای سالمندان و یا مهد کودک نیز اقدام کنید و یا به همکاری با روانپزشکان در امر درمان مشغول شوید.

در صورت برخورداری از هنر ذاتی همدلی با انسان ها، کسب علم و دانش تخصصی و دارا بودن تجارب لازم، خواهید توانست در فرایندی نسبتا زمان بر به روانشناسی موفق تبدیل شوید.

البته در آینده پیش بینی می شود که بازار کار روان شناسی بهبود یابد.

رشته روانشناسی مناسب چه افرادی نیست؟

 همانطور که از نام این رشته بر می آید، مطالعه در پویایی های عمیق روح  و روان و رفتار انسان ها، هدف از ایجاد این رشته می باشد.

به عبارت دیگر روانشناسی علم مطالعه ی رفتار موجود زنده است و روانشناس فردی است که به توصیف، تبیین و پیش بینی رفتارها بر اساس اصول علمی می پردازد.

علی رغم جذابیت این رشته برای قشر کثیری از مردم، لازم است بدانیم که مهم ترین رکن موفقیت در آن عبارت است از ” داشتن روحیه ای یاورانه و لذت بردن از کمک کردن به انسان ها”.

بنابراین اگر از جمله افرادی هستید که از ورود به دنیای ذهنی دیگران لذت می برید، به بررسی جزییات رفتارها علاقمند هستید و بالابردن کیفیت زندگی دیگران برای تان مهم است می توانید به فرد موفقی درا ین رشته تبدیل شوید.

باید گفت روانشناسی با یکی از پیچیده ترین موضوعات یعنی انسان سر و کار دارد و علاقمندی به انسان ها و شرایط آن ها از مهم ترین وارد لازم برای موفقیت در آن است.

معرفی رشته روانشناسی و بازار کار روان شناسی

چگونه از مناسب بودن رشته روانشناسی برای خودم مطمئن شوم؟

بهتر است قبل از اقدام به انتخاب رشته ی تحصیلی، آگاهی های تان در مورد خودتان و شرایط تحصیل در ررشته ی مد نظر را افزایش دهید.

برای بالا رفتن آگاهی تان در مورد خودتان می توانید از آزمون های رغبت سنج تحصیلی مانند آزمون هالند و یا تست مایرزبریگز استفاده کنید که توصیف نسبتا جامعی از ویژگی های شخصیتی شما ارایه می دهند و با احتمال بیشتری شما را به سمت انتخاب های صحیح شغلی سوق می دهند.

همچنین می توانید با مراجعه به روانشناس و کارشناس انتخاب رشته از آن ها درخواست کمک کنید.

آمار بیکاری در رشته روانشناسی چه می گوید؟

اگرچه وضعیت اقتصادی و شغلی اسفناک در جامعه ی امروزی امری قابل توجه است اما تحصیل در رشته روانشناسی این قابلیت را دارد تا بتوانید در فعالیت های غیر مرتبط با رشته ی تان نیز عملکرد خوبی داشته باشید.

به عنوان مثال ممکن است با دارا بودن اطلاعات روانشناسی، بتوانید امر فروش را به خوبی مدیریت کنید، دیگران را به خوبی متقاعد کنید، تبلیغ کننده ی خوبی باشید و در مشاغلی که نیازمند برقراری رابطه ی انسانی با افراد هستند، بدرخشید.

اگر برنامه ای برای تحصیل در مقاطع بالاتر ندارید، لازم است بدانید با دارا بودن مدرک کارشناسی روانشناسی نیز می توانید در حوزه های مختلفی از جمله پژوهش، نویسندگی، دستیاری، مشاوره و مددکاری فعال باشید و از رشته ی تان برای موفقیت شغلی استفاده کنید.

بازار کار روان شناسی به دلیل تعداد فارغ تحصیلان دچار التهاب شده است.

روانشناسی در دانشگاه های خارجی

علم روانشناسی به عنوان یکی از 5 شاخه ی برتر علمی در دانشگاه های سطح جهان مطرح است. در این زمینه آمریکا و انگلیس به عنوان دارندگان برترین دانشگاه های روانشناسی در سطح جهانی مطرح هستند.

کشورهای حوزه ی شمال اسکاندیناوی مانند کانادا نیز از جمله فعالان حوزه ی روانشناسی دنیا هستند.

دانشگاه های هاروارد، استنفورد، کمبریج و آکسفورد به ترتیب به عنوان مطرح ترین دانشگاه ها در حوزه ی روانشناسی قابل معرفی هستند که در صورت تمایل به تحصیل در کشورهای خارجی می توانید آن ها را بیشتر بررسی کنید.

منبع: تمام حقوق اثر متلق به سایت کانون مشاوران ایران می باشد.