فوبیا موش| وقتی موش ها حمله می کنند

آیا تصور موش در خانه باعث می شود بترسید؟ آیا از دیدن موش می ترسید و با دیدن آن فرار می کنید؟ این ها علائم ترس از موش(Musophobia) است. جوندکانی مانند موش باعث آسیب به خانه می شوند و بنابراین ترس از آن ها تا حدودی منطقی می باشد.

شاید عجیب به نظر برسد اما این فوبیا در زنان شایع تر است و می تواند دلایل مختلفی داشته باشد. دانشمندان اخیراً کشف کرده‌اند که موش‌ها بوی فرمون‌های نر و ماده را تشخیص می دهند و در واقع از مرد دور می‌شوند یا فرار می‌کنند. در مقایسه، در حضور زنان، موش ها جسورتر شده و کم تر می ترسند. این باعث می شود که ترس از موش در زنان بیش تر از مردان شود.

ریشه فوبیا موش| علل

1. تکامل

در حالی که ممکن است برای یک فرد یک موش بسیار کوچک کمی غیر منطقی به نظر برسد، اما این ترس در واقع سابقه طولانی دارد که به هزاران سال قبل باز می گردد. جوندگان و انسان‌ها پیش از اینکه ما حیوانات خانگی داشته‌ایم با هم زندگی می کردند به این صورت که جوندگان به دنبال محل سکونت انسان برای به دست آوردن غذا و زندگی بودند.

این جوندگان مشکلات زیادی را ایجاد می کنند به طور مثال نسبت به اندازه خود مقدار شگفت انگیزی زباله ایجاد می کنند و همراه با زباله ها انگل نیز به وجود می آیند. انگل ها می توانند مشکلاتی مانند طاعون و  بسیاری از بیماری های دیگر ایجاد کنند. جوندگان همچنین غذای با ارزش را خراب می کنند، لباس ها و پارچه ها را برای ساختن لانه پاره کرده و از راه های دیگر ما را آزار می دهند.

بر اساس تکامل ترس از گونه های موش از اجدادمان ممکن است به ما رسیده باشد زیرا این ترس احتمالاً در طول قرن ها بسیاری از مردم را ایمن نگه داشته است، جوندگان ممکن است پستانداران کوچکی باشند، اما مشکلاتی بسیار بزرگ ایجاد می کند.

2. ترس از آلودگی

ارتباط جوندگان با محیط های کثیف، تاریک و مرطوب و پر از میکروب ها و آلودگی. بسیاری از افرادی که موسوفوبیا دارند از میکروب و باکتری نیز وحشت دارند.

3. رفتار را از خانواده یا دوستان آموخته است

این افراد ممکن است در کودکی فریاد زدن مادر یا پدرش به خاطر موش را تجربه کرده باشد. مانند بسیاری از فوبیاهای حیوانات، ترس از موش نیز معمولاً براثر یک تجربه منفی یا آسیب زا با موش ها ایجاد می شود.

4. تجربه منفی

یک تجربه منفی یا آسیب زا با موش مانند گاز گرفته شدن توسط یک موش این امر می تواند شاملمشاهده فیلمی که جوندگان را ترسناک یا بد نشان می‌دهد که قصد آسیب به دیگران را دارد نیز باشد.

علائم ترس از موش

و اینجاست که با رایج ترین علائم موسوفوبیا مواجه می شوید: 

  • جیغ زدن
  • گریه
  • تلاش برای فرار
  • لرزیدن
  • استرس هنگام فکر کردن به موش یا جوندگان
  • عرق کردن 
  • ضربان قلب تند
  • تنفس سریع یا نفس نفس زدن
  • حالت تهوع، استفراغ
  • اجتناب هنگام نزدیکی به مناطقی مانند فروشگاه های حیوانات خانگی که ممکن است این موجودات را داشته باشد.
  • سایر ناراحتی های دستگاه گوارش
  • در موارد شدید، حملات پانیک
  • فرار از موقعیت هایی که شامل حضور موش می شود.
  • خشک شدن
  • احساس ناراحتی هنگام دیدن عکس موش

بیماری هایی که ترس از موش را تقویت می کند

مراکز کنترل و پیشگیری از بیماری های ایالات متحده بیماری هایی که با جوندگان ایجاد می شود را لیست کرده است:

  • هانتا ویروس
  • تب هموراژیک همراه با سندرم کلیوی
  • تب لاسا
  • لپتوسپیروز
  • کوریو مننژیت لنفوسیتی
  • تب هموراژیک امسک
  • طاعون
  • تب نیش موش
  • سالمونلوز
  • آرناویروس های آمریکای جنوبی
  • تب هموراژیک آرژانتینی
  • تب هموراژیک بولیوی
  • تب هموراژیک مرتبط با سابیا
  • تب هموراژیک ونزوئلا
  • تولارمی

 غلبه بر ترس از موش

 اطلاعات این مقاله ممکن است دوباره ترس شما را از جوندگان به خصوص موش را افزایش داده باشد اما مهم است که منطقی و با آرامش در مورد وضعیت خود فکر کنید. برخی از موارد ذکر شده می‌تواند نگران‌کننده باشند، اما انجام اقدامات پیشگیرانه و همچنین گام‌هایی برای غلبه بر ترس‌های غیرمنطقی می‌تواند باعث شود که بتوانید ترس خود را کنترل کنید.

به یاد داشته باشید که تنها نیستید

 ترس از موش که با نام علمی موسوفوبیا شناخته می شود، در بسیاری از مردم و حتی در برخی از حیوانات رایج است. یک باور رایج و ثابت شده این است که فیل ها واقعا از موش می ترسند، اما حتی می توان به آن آموزش داد تا به ترس خود غلبه کنند.

به این فکر نکنید که چرا از موش می ترسید

ترس‌ها می‌توانند از سرگرمی‌های تخیلی مانند فیلم‌هایی که معمولاً جوندگان را ترسناک‌تر از آنچه هستند نشان می دهد ایجاد شوند. وقت بگذارید و درباره موش‌ها از اینترنت، کتاب یا فروشگاه حیوانات خانگی اطلاعات بیشتری کسب کنید تا ببینید در واقعیت چگونه هستند. 

ترس خود را از جوندگان به طور کامل ارزیابی کنید

شکستن یک تجربه آسیب زا دشوار است، اما باید از خود بپرسید که آیا خطر واقعی موش ها برای شما واقعی است یا نه. یک موش بزرگ و کثیف فاضلاب که به تازگی از فاضلاب بیرون خزیده و روی پای شما می‌خزد، می‌تواند یک خطر واقعی باشد، در حالی که یک موش از فروشگاه حیوانات خانگی خطری ندارد. موش‌ها در واقع خطراتی را به همراه دارند، اما علم مدرن و پیشگیری از بیماری‌ها کارهای زیادی برای جلوگیری از خطراتی که ممکن است ایجاد کنند انجام داده است.

مراجعه به مشاور

تجارب بد دوران کودکی یا وقایع آسیب‌زای مربوط به جوندگان می‌تواند برای بسیاری از مردم مشکلی ایجاد کند، اما به لطف پیشرفت های پزشکی مدرن، انواع مختلفی از درمان‌های درمانی را می‌توان برای افرادی با طیف وسیعی از فوبیاها و ترس‌ها ی مختلف روبرو می شوند فراهم کرده است.

اگر ترس شما از موش آنقدر شدید است که زندگی شخصی یا کاری شما را تحت تاثیر قرار می دهد، به دنبال درمان یا مشاوره حرفه ای باشید. در موارد شدید، برخی ممکن است حتی مایل به ترک خانه نباشند. راه حل های بلند مدت شامل روان درمانی، هیپنوتیزم درمانی، درمان شناختی رفتاری یا حساسیت زدایی تدریجی است. برای مواردی که شدید نمی باشند، داروی ضد اضطراب ممکن است نیز ممکن است به درمان کمک کند. مهم است که به یاد داشته باشید که این یک فوبیای رایج است و متخصصان ترس شما را قضاوت نمی کنند.

سعی کنید بیشتر در مورد جوندگان بیاموزید، زیرا آن ها فراتر از انواع بیماری ها هستند

بسیاری از مردم در هر سن و قشری از جوندگانی مانند همستر، خوکچه هندی و دیگر گونه هایی که عاری از بیماری هستند نگهداری می کنند و آن ها را دوست دارند. 

 طب مدرن بسیاری از بیماری هایی که موش ها حامل آن ها هستند را منسوخ کرده است و  آگاهی از آن ها می تواند هر گونه ترسی را کاهش دهد.

منبع : فوبیا موش| وقتی موش ها حمله می کنند 

بهترین روانشناس کیست؟| بهترین روانشناسان تهران

وجود یک درمانگر متبحر در زمینه روانشناسی رکن اصلی در فرآیند درمانی است لذا در این مطلب سعی داریم به معرفی بهترین روانشناس بپردازیم تا افرادی که قصد مراجعه به روانشناس دارند نکاتی را در مورد روانشناسان خوب بدانند.

دکتر روانشناس

روانشناس خوب که در تمام زمینه ها ماهر باشد به معنای کلی و مطلق وجود ندارد نظرات درباره ی خوب بودن یا نبودن روانشناش برای هر فرد متفاوت است. 

بهترین روانشناسان تهران

خیلی از افراد به دنبال بهترین روانشناس هستند اما در واقع یک روانشناس خوب نمی تواند با همه بیماران ارتباط درمانی برقرار کند، این امر به شخصیت و تخصص او و عوامل درمانی دیگر بستگی دارد. روانشناسان هوش با روانشناسان کودک و خانواده قطعا تفاوت هایی دارند به همین دلیل است که نمی توانیم مشخص کنیم چه کسی بهترین روانشناس به معنای کلی است، این مورد به نظر شما و ارتباطی که با هر روانشناس می گیرید و نتیجه ای که بدست می آوردید بستگی دارد. 

نکاتی برای داشتن روانکاو بهتر

  • عدم قضاوت و همدلی با بیمار
  • داشتن ارتباط قدرتمند و مهارت کلامی
  • قابل اعتماد بودن
  • صبوری

 شاید برای شما پیش آمده باشد که بخواهید برای لحظاتی از حجم زیاد استرس های محیطی دور شوید یا حس کنید تحمل بعضی از موضوعات از توان شما بیشتر است. همه ما به روش هایی برای بازگردانی انرژی به جسم و ذهنمان احتیاج داریم، انجام این روش ها در هر کس متفاوت است بعضی از افراد تفریح و یا ورزش را انتخاب می‌کنند، بعضی سفر می کنند، برخی مطالعه می کنند و سایرین هم در کنار راه های مختلفی که برای بازگردانی انرژی شان دارند ترجیح می‌دهند تا مشکلاتشان را با یک روانشناس در میان بگذارند تا مقاومت بهتری در برابر مسائل پیدا کنند.

ملاقات با یک روانشناس خوب در کنار برنامه ریزی های روزانه می تواند به ارتقا سلامت روان شما کمک کند به دلایل زیر می توانید جلسات خود را تنظیم کنید: 

  • پیشگیری از مشکلات و یادگیری مهارت هایی برای مقابله با احساسات منفی مانند ناامیدی و خشم 
  • راهنمایی گرفتن در مورد استرس های فعلی
  • حل مشکلات گذشته

مراجعه به روانشناس از مشکلات بعدی پیشگیری می کند چون موقعیت های زندگی به خودی خود باعث آسیب نمی شوند، در نظر بگیرید که متوجه مشکلی کوچک در ماشین خود شده اید ترجیح می دهید تا قبل از این که مشکل بزرگ تر شود ماشین خود را به تعمیرکار بدهید اما بخاطر وجود مشغله های زیاد و این که مشکل پیش آمده را عجیب نمی دانید ماشینتان را به نزدیک ترین تعمیرگاه می سپارید بدون آن که از مهارت تعمیرکار اطلاعی داشته باشید. در روز تحویل تعمیرگاه را ترک می کنید متوجه می شوید که نه تنها ایراد کوچک ماشین رفع نشده بلکه چند عیب جدید هم به آن اضافه شده در حالی که موقع پرداخت صورت حساب فکر می کردید بیشتر از آن چیزی که لازم بوده هزینه کرده اید مجبور به برگشت به تعمیرگاه می شوید و تعمیرکار عیب کارش را نمی پذیرد و ماشین بیچاره به تعمیرگاه دیگری سپرده می شود. 

اما این بار پرس و جو می کنید تا تعمیرکار بهتری بیابید. در واقع منظور از این مطلب این است که در هر شغلی گزینه های زیادی وجود دارد اما شما باید با توجه به شرایط خودتان بهترین گزینه را انتخاب کنید.

ویژگی‌ های بهترین روانشناسان

شنونده بودن:

مهم ترین ویژگی یک روانشناس خوب شنونده بودن او است، او باید بتواند صحبت های مراجعه کننده را به خوبی گوش کند و به آن ها اجازه دهد که در مورد تمام جزئیات مشکلاتشان توضیح دهند. مراجعه کننده باید از این که روانشناس به صحبت های او گوش می کند مطمئن شود و احساس کند که روانشناس خود را با چیز دیگری درگیر نمی کند.

مهارت ارتباطی :

روانشناس باید بتواند با مراجعه کننده ارتباط مناسبی برقرار کند، مراجعه کننده باید در زمان مشاوره احساس آسودگی و راحتی کند تا بتواند تمام مشکلاتش را با او در میان بگذارد این امر به توانایی روانشناس در ایجاد رابطه با مراجعه کننده بستگی دارد.

قابل اعتماد :

 بهترین روانشناس قابل اعتماد ترین روانشناس است اینکه فرد در هیچ موردی مسائل شخصی شما را بازگو نمی کند.

یک روانشناس خوب حس اعتماد را در شما برمی انگیزد در این صورت شما می توانید در مورد خصوصی ترین مسائل تان با او صحبت کرده و بهترین راهنمایی ها را در حل  مشکلات از او بخواهید.

مثبت اندیش و امیدوار کننده :

روانشناس خوب به بهبود شرایط شما امیدوار بوده و می کوشد تا با استفاده از هر روشی شما را به درمان خود امیدوار کند او هرگز شما را ناامید نکرده و در مسیر رسیدنتان به حس رضایت همراه شماست این روانشناس به شما می آموزد چگونه در جهت بهبودی خود حرکت کرده و امیدوار باشید.

توضیح مسیر درمان برای مراجعه کننده:

یک روانشناس خوب روش درمانی انتخابی خود را با شما در میان می گذارد تا به کمک هم بتوانید فرآیند درمان را طی کرده و به هدف خود برسید، در واقع یک روانشناس خوب به مراجعه کننده اعتماد می کند و او را در جریان اهداف پیش بینی شده اش قرار می دهد.

عدم توصیه مستقیم :

یکی از واضح ترین ویژگی های یک روانشناس خوب این است که کارهایی که باید انجام دهید را به شما دیکته نمی کند مگر در شرایط اضطراری در واقع او به شما نحوه اتخاذ درست ترین تصمیم را می آموزد، او با سنجش شرایط شما عوامل برگزیده را روشن می کند و به شما اجازه می دهد تا تصمیم نهایی در مورد موضوع را به تنهایی بگیرید.

گوش کردن به حرف های شما با جان و دل:

از مهم ترین مباحث در روانشناسی خوب گوش کردن به حرف های مراجعه کننده است تا بتوانید بهترین مشاوره را داشته باشید.

راز داری روانشناس:

روانشناس خوب ویژگی های زیادی دارد از جمله آن ها می توان به رازدار بودن اشاره کرد، وقتی شما با روانشناس در مورد مشکل خود صحبت می کنید اطمینان داشته باشید که صحبت های شما بین خودتان می ماند و به بیرون از اتاق درز نخواهد کرد.

روشن کردن شرایط شما:

روانشناس باید توانایی توضیح مشکل مراجعه کننده پس از شنیدن توضیحات او را داشته باشد مراجعه کننده نباید در حین و یا بعد از جلسه احساس سردرگمی داشته باشد در این صورت بهتر می تواند مراحل حل مشکلات و درمان را پشت سر بگذارد.

احترام به عقاید مراجعه کننده:

افرادی که در خانواده ها و قومیت های متفاوت رشد کرده اند دارای فرهنگ ها و عقاید مختلفی هستند که زندگی آن ها به طور مستقیم تحت تاثیر این عقاید است، بهترین روانشناس می تواند به راحتی تفاوت های فرهنگی را درک کند و به این عقاید و باورها توهین نکند او سعی می کند با توجه به این عقاید مراجعه کننده را در مسیر درمان هدایت کند.

توانایی در خودآگاهی:

در جلسه روانشناسی مرکز توجه مراجعه کننده است یک روانشناس خوب باید بتواند تمام تمرکز خود را بر روی مراجعه کننده بگذارد در صورتی که روانشناس در مورد خود صحبت کند مشخص می شود که نتوانسته مسیر جلسه را در جهت مشکل مراجعه کننده قرار دهد.

به روز بودن اطلاعات علمی:

علم روانشناسی هر روزه در حال گسترش و پیشرفت است بهترین روانشناس سعی می کند هر روز دانش خود را گسترش دهد برخی از آن ها این کار را از طریق مطالعه انجام می دهند روانشناسی که خود را از لحاظ علمی کامل بداند گزینه مناسب برای درمانگر بودن نیست.

چگونه بهترین روانشناس را بیابیم؟

برای پیدا کردن بهترین روانشناس باید چند نکته را در نظر داشته باشیم:

کلینیک معتبر

مراجعه کننده باید اطلاعات کافی در مورد کلینیکی که می خواهد به آن مراجعه کند داشته باشد و بداند که فعالیت مرکز مشاوره در چه مواردی است.

تجربیات سایر مراجعه کنندگان

پرسش و بدست آوردن اطلاعات راجع به مشاور، حوزه کاری او از بیماران قبلی. از آن جایی که هر کدام از زمینه های روانشناسی بسیار گسترده تر از اطلاعات و نگرش ها است روانشناسان در یک یا دو حوزه اختصاصی به درمان بیماران خود اقدام می کنند تا بتوانند مراجعین خود را بهتر راهنمایی کنند.

چه زمانی به مشاور خانواده نیاز دارید؟

زوجینی که در طول زندگی مشترکشان حداقل یک بار از مشاور کمک گرفته اند رابطه بهتری دارند و کمتربه طلاق فکر می کنند. بنابراین نمی توان گفت که زوجین تنها هنگام دعوا و مشکلات به مشاور نیاز دارند.

مشاوره روابط صمیمانه

روابط عاطفی در همه موارد به سرانجام مطلوبی ختم نمی شوند، ناکامی در روابط عاطفی، جدایی ها و خیانت،  افراد را به نحوی ناراحت می کند که اگر برطرف نشوند دچار آسیب های روحی و روانی می شوند و اگر به درستی برطرف شوند باعث رشد و پیشرفت فرد خواهند شد. یک روانشناس خوب شما را در شناخت الگوهای ارتباطی راهنمایی می کند و عواملی را که سبب شکست رابطه و یا جذب شما در رابطه می شوند را بررسی و تقویت می کند.

بهترین روانشناس تهران برای درمان افسردگی

از دست دادن عزیزان در زندگی یکی از مسائلی است که  با خود رنج زیادی را به همراه می آورد. اگر مراحل سازگاری فرد با نبود عزیز از دست رفته به درستی طی نشود عواقب غیر قابل جبرانی مانند اضطراب های دائمی، افسردگی و غیره را تا پایان عمر باقی خواهد گذاشت.

در مشاوره سوگ با فرد سوگوار او را برای سازگاری مجدد با زندگی و پذیرش اتفاق پیش آمده سوق داده و در مورد احساسات ناخوشایند مربوط به این اتفاق با او صحبت می شود.

مشاوره کودک (فرزند پروری)

یک روانشناس کودک در مورد مسائل تربیتی کودکتان شما را راهنمایی می کند.

ناآگاهی از روش و سبک های فرزند پروری می تواند تجربیات ناراحت کننده را جایگزین تجارب شیرین بچه دار شدن کند.

در جلسات مشاوره کودک نکات بسیار ارزشمندی را در مورد تربیت، آموزش و پرورش فرزند به دست می آورید که به شما کمک زیادی می کند.

مشاوره ترس یا وسواس| دکتر روانشناس معروف

برخی افراد سال هایی از عمر خود را با ترس های غیر قابل کنترل از بعضی موضوعات می گذرانند که زندگی و روابط آن ها را تحت تاثیر قرار می دهد. تعدادی از این افراد در مورد صحبت کردن راجع به این ترس ها خجالت کشیده و همواره سعی در پنهان کردن این موضوع دارند. 

ترس از حیوانات، تاریکی، تنهایی، فضای بسته، ارتفاع و غیره ترس هایی هستند که مربوط به دوران کودکی بوده و تا بزرگسالی ادامه می یابند و حتی می توانند بر روی سبک زندگی و اعتماد بنفس شما تاثیر بگذارند. بیشتر این ترس ها با مشخص شدن ریشه آن ها و جلسات روانشناسی درمان پذیر هستند.

چطور یک روانشناس خوب پیدا کنیم؟

  • یک روانشناس خوب لزوما مشهور نیست

ممکن است برای اینکه روانشناس خوبی پیدا کنید مجبور شوید چند روانشناس را ملاقات کنید این موضوع به میزان ایجاد ارتباط بین شما و درمانگر بستگی دارد. از آن جایی که ارتباط مشاوره ای ارتباطی انسانی است به دنبال آوازه و شهرت یک روانشناس خوب نباشید، یک روانشناس خوب قبل از این که مشهور و معروف شود باید بتواند شنونده خوبی بوده و برای شما به میزان کافی وقت بگذارد.

  • منابع جست و جوی روانشناس خود را بررسی کنید.

پرسش از اطرافیانی که مورد قبول ما باشند اولین منبع مورد نظر برای انجام هر کاری است در این صورت می توانید از تجربیات نزدیکان خود استفاده کنید و در صورتی که روانشناس قابل اعتمادی را می شناسند به شما معرفی کنند.

  • در شبکه های اجتماعی سرچ کنید.

صحبت های بعضی از روانشناسان مشهور در اینترنت، نظرات و گفتگوهایی که با آن ها انجام می شود می تواند راهنمای شما در میزان رضایت مندی باشد.

  • دسترسی آسان

حتما وقتی با مشاور خود قرار ملاقات دارید با تمرکز و اعصاب آرام به مطب رسیده و به توضیح دادن در مورد ترافیک و جای پارک نپردازید ترجیحا به دنبال مطب مشاوره ای باشید که امتیاز های زیر را دارا باشد:

  • از محل سکونت شما خیلی دور نباشد.
  • جای پارک مناسب داشته باشد.
  • به ایستگاه اتوبوس یا مترو نزدیک باشد.
  • شناخت نیازهای خودتان

این که  به جلسات درمانی متعهد باشید، ترجیح دهید با روانشناس خانم یا آقا صحبت کنید و چه انتظاراتی از روانشناس خود دارید باعث سهولت در جست و جوی شما می شود. لیستی از انتظارات خود تهیه کنید و تا حد ممکن در جلسه اول شفاف و راحت با درمانگرتان صحبت کنید تا ارتباط بهتری شکل بگیرد.

  • اگر فرهنگ خاصی دارید

ممکن است آداب و رسوم خاصی در خانواده شما حاکم باشد یا به سبب مهاجرت ساکن شهر دیگری باشید، بنابراین سعی کنید مشاوری بیابید که درک گسترده ای از جامعه و فرهنگ ها داشته باشد تا بتوانید احساس همدلی بیشتری تجربه کنید.

با توجه به مطالب ذکر شده بعد از خواندن این متن یافتن مشاور خوب کار راحت تری خواهد بود بعد از اینکه گزینه مناسب را پیدا کردید بدون از دست دادن فرصت یک قرار ملاقات تنظیم کنید، مطمئنا صحبت کردن با یک روانشناس بی فایده نخواهد بود و شما را به سمت سازگاری با زندگی و خودشناسی سوق می دهد.

منبع : بهترین روانشناس کیست؟| بهترین روانشناسان تهران 

ذهن آگاهی چیست؟

ذهن آگاهی چیست؟

ذهن آگاهی یک تمرین کلی، برای آگاهی کامل تر از خود و محیط در لحظه حال است و به افراد کمک می کند تا آگاهی خود را بر افکار، احساسات و واکنش های خود متمرکز کنند (که ممکن است مانع پیشرفت آن ها شود) و خود را بدون قضاوت و بدون اینکه تحت تأثیر آن ها قرار گیرند بپذیرند.

جان کابات زین برای اولین بار در اواخر دهه ۱۹۷۰ ذهن آگاهی را وارد پزشکی غربی کرد و آن را به عنوان “آگاهی و توجه عمدی، در لحظه حال و بدون قضاوت نسبت به چیزهایی که هستند” تعریف می کند.

تمرین تمرکز حواس و ذهن آگاهی به افراد این امکان را می‌دهد تا سرعت خود را کاهش دهند و متوجه شوند که چگونه افکارشان احساسات و رفتارهایشان را هدایت می‌کنند.  ذهن‌آگاهی از طریق تکنیک‌های مختلف، راه‌هایی را به افراد می‌آموزد تا خود را از الگوهای فکری منفی رها کنند و در عوض دیدگاه‌ها و رفتارهای مثبت جدیدی را ایجاد کنند.

در حالی که مبتنی بر فلسفه شرق باستان و آموزه های بودایی است، ذهن آگاهی به هیچ فلسفه یا دینی محدود نمی شود. در عوض، این «یک کیفیت طبیعی» است که همه افراد دارند و می‌توانند با تمرین منظم آن را پرورش دهند و توسعه دهند.

درمان مبتنی بر ذهن آگاهی چیست؟

درمان ذهن آگاهی نوعی روان درمانی است که از طریق تمرین ذهن و تمرکز سلامت روانی و جسمی را ارتقا می دهد.

با هدایت درمانگر، مهارت ذهن آگاهی با تعادل مجدد شبکه های عصبی یاد گرفته و تمرین می شود. این به افراد اجازه می دهد تا از افکار، احساسات و واکنش های خودکار (اغلب منفی) خود را کنترل کنند.

آن ها بیشتر از اینکه کجا هستند و چه می کنند آگاه می شوند بدون اینکه بیش از حد واکنش نشان دهند یا در اتفاقاتی که در اطرافشان می افتد غرق شوند.

تکنیک های ذهن آگاهی راه حلی طولانی مدت ارائه می دهند که افراد می توانند پس از درمان در زندگی روزمره خود به استفاده از آن ها ادامه دهند. درمان مبتنی بر ذهن آگاهی اکنون مسلماً یکی از حوزه‌های سلامت روان است که سریع‌ترین رشد را دارد.

ذهن آگاهی در روانشناسی

تحقیقات در مورد استفاده از تکنیک‌های ذهن آگاهی در محیط‌های درمانی ادامه دارد، اما مجموعه تحقیقات علمی فعلی دلگرم کننده است.

رویکرد ذهن آگاهی به عنوان درمانی برای کمک به افراد برای مدیریت طیف وسیعی از شرایط سلامت جسمی و روانی از جمله موارد زیر استفاده می شود:

  • اعتیاد
  • اختلالات اضطرابی
  • درد مزمن
  • افسردگی 
  • اختلالات اشتها
  • اختلالات شخصیت
  • اختلال استرس پس از سانحه (PTSD)
  • اختلالات خواب (از جمله بی خوابی)
  • اختلالات علائم جسمی (از جمله فیبرومیالژیا، IBS و سندرم خستگی مزمن)

مطالعات همچنین در مورد اثربخشی ذهن آگاهی در درمان طیف وسیع تری از مسائل سلامت جسمانی مانند آسم، سرطان سینه، بیماری مزمن انسدادی ریه، ایدز، لوپوس، علائم یائسگی، آرتریت روماتوئید و دیابت نوع ۲ ادامه دارد.

انواع درمان ذهن آگاهی

مداخلات مبتنی بر ذهن آگاهی روشی پذیرفته شده و معتبر برای درمان علائم مرتبط با بسیاری از اختلالات روانی و عاطفی هستند. آن ها یکی از کاربردی ترین انواع درمان هستند و می توانند به عنوان یک درمان مستقل یا در ترکیب با سایر انواع درمانی استفاده شوند. درمان هایی که اغلب از تکنیک های ذهن آگاهی استفاده می کنند عبارتند از:

شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی MBCT) )

شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی نوعی CBT است که برای کمک به افرادی که از حملات مکرر افسردگی رنج می برند، استفاده می شود. شناخت درمانی از تمرین های مراقبه و ذهن آگاهی استفاده می کند و با این کار روند درمان را بهبود می بخشد.

این درمان شامل پذیرش افکار و احساسات بدون قضاوت به جای تلاش برای تجزیه و تحلیل بیش از حد یا تغییر محتوای آن ها است.  با این روش افراد می توانند تغییری اساسی در رابطه خود با افکار و احساساتی که در عود افسردگی نقش دارد ایجاد کنند و یاد بگیرند که به طور مؤثرتری به آن ها پاسخ دهند.

کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی (MBSR) 

کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی اولین برنامه ذهن آگاهی بود که در محیط مراقبت های بهداشتی ایجاد شد.

این روش در ابتدا برای مدیریت استرس طراحی شده بود، اما در حال حاضر گسترده تر شده است و اغلب برای درمان افسردگی، اضطراب و برخی از بیماری های مزمن استفاده می شود. علاوه بر این از مدیتیشن سنتی، یوگا و تمرینات کششی (برای تمرکز بر تنفس و احساسات) برای کمک به افراد برای ادغام ذهن آگاهی در زندگی روزمره، کاهش استرس و بهبود سلامت استفاده می شود.

رفتار درمانی دیالکتیک (DBT)

رفتار درمانی دیالکتیک شکلی از درمان شناختی رفتاری است که برای افرادی با مشکلات شدید سلامت روان سازگار شده است و معمولاً با مسائل عاطفی، تعارض بین فردی و رفتارهای خود تخریبی مرتبط است. در رفتار درمانی دیالکتیک، تأکید بر پذیرش با تغییر است.

رفتار درمانی دیالکتیکی بر چهار تکنیک کلیدی تمرکز دارد: ذهن آگاهی، اثربخشی بین فردی، تحمل پریشانی و تنظیم هیجان. این روش ها برای کمک به افراد برای یافتن راه های بهتر برای مدیریت احساسات، بهبود روحیه و ایجاد تغییرات مثبت پایدار استفاده می شود.

درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT)

درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد رویکردی کنش‌محور است که در آن افراد بر پذیرش آنچه که آن ها را آزار می‌دهند تمرکز می‌کنند و سپس متعهد به اقداماتی برای تغییر می‌شوند.

تکنیک‌های ذهن‌آگاهی در درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد استفاده می‌شود تا به افراد کمک کند مسائل را واضح‌تر ببینند و سپس فاصله بین پذیرش و تعهد را پر کنند. این درمان به طور موثر برای کمک به درمان استرس، اضطراب، افسردگی، اختلالات وسواس فکری-اجباری و روان پریشی استفاده می شود.

نمونه‌های دیگر از درمان‌هایی که می‌توان از تکنیک‌های ذهن آگاهی استفاده کرد عبارتند از:

  • هنر درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی (MBAT) 
  • تقویت رابطه مبتنی بر ذهن آگاهی (MBRE) 
  • پیشگیری از عود مبتنی بر ذهن آگاهی (MBRP).

درمان مبتنی بر ذهن آگاهی شامل چه مواردی است؟ 

درمان مبتنی بر ذهن آگاهی را می توان در محیط های درمانی فردی، زوجی، گروهی و خانوادگی استفاده کرد، تعداد تکنیک های مختلف ذهن آگاهی که می توان به کار برد تقریباً بی پایان است.

در طول درمان مبتنی بر ذهن آگاهی، یک درمانگر تکنیک های انتخاب شده ذهن آگاهی و پایه شناخت (رابطه بین افکار، احساسات و رفتارها) را آموزش می دهد. در این جلسات، آن ها تکالیفی را برای تشویق افراد به تمرین، توسعه و تعمیق تجربه خود اختصاص می دهند.

هدف نهایی ذهن آگاهی این است که به افراد در یافتن آرامش، تعادل و تحقق بیشتر اهدافشان کمک کنیم.

چهار اساس درمان مبتنی بر ذهن آگاهی عبارتند از:

  • ذهن آگاهی بدن
  • توجه به احساسات و عواطف
  • ذهن آگاهی ذهن
  • ارتباط ذهن و بدن

برخی از تکنیک های ذهن آگاهی مورد استفاده در درمان عبارتند از: 

  • تمرینات تنفسی
  • مدیتیشن
  • یوگا درمانی

با استفاده از ترکیبی از این تکنیک ها، افراد می توانند دو مهارت اصلی زیر را برای افزایش خودتنظیمی، خلاقیت و انعطاف پذیری ذهنی، عاطفی و رفتاری توسعه دهند:

  1. توجه

یادگیری خودتنظیمی به طوری که در لحظه حال متمرکز شویم و ما را از قضاوت ها و تفسیرهای معمولی رها کند.

  1. نگرش

ایجاد نگرش سالم نسبت به تجربیات در لحظه حال با گشودگی، پذیرش و شفقت (برای خود و دیگران) مشخص می شود.

جلسه درمانی هفتگی، با متخصص آموزش دیده، به افراد کمک می کند تا تکنیک های ذهن آگاهی را یاد بگیرند و تمرین کنند تا نگرش ذهن آگاهانه ایجاد کنند. آن‌ها سپس می‌توانند این نگرش مفید را به زندگی روزمره خود وارد کنند و بهبودی و رفاه طولانی‌مدت خود را تضمین کنند

تاثیر درمان مبتنی بر ذهن آگاهی

تمرین ذهن آگاهی هزاران سال است که وجود داشته است، اما اخیراً به یک اصطلاح پزشکی در دانشگاه و روانشناسی تبدیل شده است.

اکنون می‌توان مشاهده کرد که تکنیک‌های تمرکز حواس یکی از موثرترین راه ها برای ایجاد تغییرات بیولوژیکی موضعی و خاص در مغز هستند و با تمرین و به مرور زمان معلوم می شود که می توان ذهن خود را برای شاد بودن تربیت کرد!

اثربخشی درمان مبتنی بر ذهن آگاهی در درمان طیفی از مسائل سلامت جسمی و روانی دیده شده است، در نتیجه، در بسیاری از جنبه های زندگی در جوامع غربی، از جمله مدارس، ورزش، تجارت، زندان ها و دولت استفاده می شود.

اثرات مفید ذهن آگاهی عبارتند از: 

  • کاهش استرس و اضطراب
  • کاهش رفتارهای اعتیاد آور
  • کاهش دردهای فیزیکی مزمن
  • بهبود مشکلات خواب، مانند بی خوابی
  • تقویت سیستم ایمنی بدن
  • افزایش توانایی مقابله با رویدادهای دشوار زندگی 
  • افزایش خودآگاهی 
  • بهبود تمرکز 

اگر می‌خواهید درباره اینکه چگونه درمان مبتنی بر ذهن آگاهی می‌تواند برای شما یا یکی از نزدیکانتان مفید باشد، اطلاعات بیشتری کسب کنید، لطفاً برای اطلاعات بیشتر و پشتیبانی با ما تماس بگیرید.

منبع: ذهن آگاهی چیست؟

درمان سوء استفاده جنسی

درمان سوء استفاده جنسی

درمان تجاوز جنسی اغلب از افراد می خواهد که بخش‌هایی از خاطرات خود را برای مقابله با موضوعات دشوار بررسی کنید، این امر ممکن است برای بهبودی لازم باشد. خبر خوب این است که وقتی ابزار و کمک مناسب برای درمان آسیب‌های جنسی ارائه داده می‌شود، حرکت رو به جلو می‌تواند راحت تر شود.

گاهی اوقات صحبت در مورد تجربیات نگران کننده می باشد بخصوص زمانی که ممکن است مورد قضاوت قرار بگیرید، می‌تواند تجربه‌ای دلخراش باشد. صحبت در مورد تجاوزی جنسی بسیار سخت می باشد بنابراین افراد ممکن است از صحبت در مورد سوء استفاده یا تجربیات آسیب زا خودداری کنند تا مشکلات را پشت سر بگذارند.

این موضوع به ویژه در مورد نوجوانان صادق می باشد. با این حال، خودداری از مرور خاطرات دردناک می تواند باعث آسیب طولانی مدت شود.

تجاوز جنسی اغلب یکی از آسیب زاترین تجربیاتی است که فرد می تواند متحمل شود، افراد می توانند این رویدادها را برای مدت طولانی سرکوب کنند، برخی از مردم حتی تا سال ها پس از این واقعیت در مورد سوء استفاده جنسی در دوران کودکی صحبت نمی کنند. اما بحث در مورد آن راهی برای درمان است.

جلسات مشاوره که به شما کمک می کند با این دوره از زندگی خود روبرو شوید و زندگی شما را تغییر دهید. ممکن است متوجه شوید که ضربه ای که تجربه کرده اید همچنان بر بخش های مختلف زندگی شما تأثیر می گذارد و آرامش را از شما ربوده است.

مزایای مشاوره درمان سوء استفاده جنسی

سوء استفاده به هر شکلی و در هر سنی می تواند تأثیر زیادی بر سلامت روان افراد داشته باشد. چه این حادثه اخیرا رخ داده باشد و چه ۲۰ سال پیش، افراد ممکن است اثرات روانی سوء استفاده جنسی را در طول زندگی خود تجربه کنند.

شرایط احتمالی ناشی از سوء استفاده جنسی شامل اضطراب، افسردگی، مسائل مربوط به اعتماد، عزت نفس پایین، احساسات و افکار شرم و گناه، اختلال استرس پس از ضربه (PTSD)، نوسانات خلقی، دوره های خشم شدید، گسستگی رفتارهای مخرب و موارد دیگر باشد. اگر این احساسات درمان نشوند، اثرات آن می تواند برای ماه ها یا حتی سال ها باقی بماند.

هر ۹۸ ثانیه یک نفر در ایالات متحده مورد سوء استفاده جنسی قرار می گیرد، سالانه ۳۲۰۰۰ فرد که تحت سوء استفاده جنسی در آمریکا وجود دارد. اگرچه آزار جنسی می تواند فرد را تنها و منزوی کند، اما فرد تنها نیست و حمایت های زیادی را می تواند برای تجربه خود دریافت کند.

اگر مورد آزار جنسی قرار گرفتید می توانید به مشاور مراجعه کنید و زندگی خود را بهبود ببخشید.

آمار سوء استفاده جنسی همواره در حال افزایش است بنابراین به مرور مشاوران بیشتری آموزش می بینند تا به قربانیان تجاوز کمک کنند تا در مورد مسائل خود صحبت کنند.

آزار جنسی در دوران کودکی

آزار جنسی در دوران کودکی یکی از آسیب زاترین اعمال خشونت آمیز است. بسیاری از کودکان نمی دانند چه اتفاقی افتاده است. به همین دلیل، سوء استفاده جنسی در دوران کودکی اغلب تا اواخر زندگی سرکوب می شود، که می تواند منبع آسیب در بزرگسالی باشد.

دریافت کمک حرفه ای در اسرع وقت بسیار مهم است. با مشاور مناسب، می‌توانید آسیب‌های ناشی از سوء استفاده جنسی را از بین ببرید و علائم ایجاد شده را برطرف کنید.

مراجعه به مشاوره برای افراد قربانی خشونت جنسی آسان نیست. این می تواند بسیار استرس زا باشد، به ویژه برای کسانی که برای مدت طولانی سعی در سرکوب خشونت جنسی داشته اند. اما بازماندگان سوء استفاده جنسی باید بدانند که تنها نیستند.

بر اساس گزارش مرکز کنترل بیماری ها ، تقریباً از هر پنج زن یک نفر و از هر ۳۸ مرد یک نفر در طول زندگی خود تجاوز جنسی را تجربه می کنند. در میان کودکان، از هر چهار دختر، یک نفر و از هر ۱۳ پسر یک پسر، نوعی سوء استفاده جنسی را تجربه خواهند کرد.

مشاوره علائم مربوط به سوء استفاده جنسی را کاهش می دهد. با مشاوره، بازماندگان سوء استفاده جنسی می توانند با گذشته خود روبرو شوند و یاد بگیرند که چگونه بدون توجه به گذشته خود به جلو بروند.

روان درمانی برای قربانیان تجاوز جنسی

هنگامی که در جلسات روان درمانی شرکت کرده یا با یک متخصص سلامت روان به صورت آنلاین صحبت می کنید، روند بهبودی شروع شده است. این بدان معنی است که شما استراتژی ها و تاکتیک های مختلف مراقبت از خود را یاد خواهید گرفت  تا در طول زندگی روزمره به شما کمک کند.

این استراتژی‌ها می‌توانند به کاهش زمانی کمک کنند که بازمانده‌ها غرق افکار در مورد حادثه قبلی و جریان‌های هیجانی مرتبط با آن باشند.

یکی از مهم ترین مزایای مشاوره سوء استفاده جنسی این است که می تواند به شما کمک کند احساس بهتری نسبت به خودتان داشته باشید. تجربه سوء استفاده جنسی اغلب می تواند بازماندگان را با افکار و باورهای منفی در مورد خود رها کند.

یک مشاور می تواند با شما همکاری کند تا بتوانید کمتر بر گذشته و بیشتر بر روی آینده ای روشن تر تمرکز کنید. با کمک مناسب، می‌توانید هویت جدیدی پیدا کنید و فضایی برای به دست آوردن رضایت بیشتر در زندگی خود ایجاد کنید.

مشاوره سوء استفاده جنسی

برخی از بازماندگان سوء استفاده جنسی احساسات خود را پایین می آورند تا بتوانند آنها را نادیده بگیرند. بسیاری از تکنیک های ذهنی و تجربی در طول درمان می توانند به روند بهبودی کمک کنند. این ها شامل یادگیری مدیتیشن، نوشتن خطرات ، ایجاد یک اثر هنری و غیره می باشند.

بازمانده از آزار جنسی ممکن است با احساس بی‌حسی، ترس از صمیمیت با شریک فعلی، شرم از حادثه و موارد دیگر دست و پنجه نرم کند. در حالی که مواجهه با احساسات درونی می‌تواند چالش برانگیز باشد، استفاده از آنها برای چیزهای مثبت نیز کمک می‌کند.

بسیاری از بازماندگان سوء استفاده جنسی اغلب در بیان و تأیید افکار و احساسات خود مشکل دارند. مشاوره سوء استفاده جنسی می تواند به بازماندگان کمک کند مسیر خود را اصلاح کنند.

صحبت با مشاور دارای مجوز می تواند به شما کمک کند تا احساسات خود را بهبود بخشید همچنین می تواند اعتماد به نفس شما را به میزان قابل توجهی افزایش دهد. بسیاری از بازماندگان سوء استفاده جنسی در نهایت با احساسات دردناک خود مواجه می شوند اما درمان به آن ها کمک می کند احساس رهایی و آرامش را تجربه کنند.

مزایای گروه درمانی

در جلسات گروه درمانی متوجه خواهید شد که در مواجهه با این تجربیات، افکار و احساسات تنها نیستید. شما می توانید با همسالان خود در مورد آنچه در ذهن شما و در زندگی شما اتفاق می افتد صحبت کنید.

این می تواند به شما در مدیریت احساس گناه، شرم و سایر احساسات مرتبط با این آسیب جنسی کمک کند. به اشتراک گذاری داستان خود می تواند به شما در روند بهبودی کمک کند، حتی داستان شما می تواند به دیگران کمک کند.

دیدن سایر بازماندگان که در حال غلبه بر چالش‌های مشابه با آسیب‌های جنسی هستند می‌تواند به شما قدرت دهد و حس جدیدی از امید به شما بدهد. صحبت کردن با کسانی که درد مشابهی را تجربه کرده‌اند، می‌تواند بخش مهمی از روند بهبودی برای بسیاری از افراد باشد.

قربانیان سوء استفاده جنسی ممکن است گاهی اوقات خود را مسئول سوء استفاده بدانند. شنیدن تجربیات سایر بازماندگان می‌تواند به شما کمک کند تا بفهمید که آزار و اذیت ممکن است برای هر کسی اتفاق بیفتد و مسئولیت آنچه برای شما اتفاق افتاده بر گردن آزارگر شما است، نه خودتان.

خانواده درمانی خوب است زیرا می تواند به شما در مسائل مربوط به خانواده کمک کند و همچنین می تواند چگونگی تأثیر تجاوز بر توانایی شما در برقراری ارتباط با دیگران را نیز برطرف کند.

تاثیر تجاوز جنسی

تاثیر ضربه های جنسی عمیق است. این بر نحوه دید بازماندگان از خود، دیگران و دنیای اطراف تأثیر می گذارد. بازماندگان اغلب مکانیسم‌های دفاعی دارند که ممکن است در برخورد با سوء استفاده مفید بوده باشد، اما در ایجاد روابط شاد و سالم بسیار مشکل‌ساز شده است.

بسیاری از بازماندگان سوء استفاده جنسی در آینده در برابر روابط آسیب پذیر شوند، گروهی دیگر ممکن است از هر نوع رابطه ای دوری کنند و برخی ممکن است در اعتماد کردن و بازگرداندن افراد به زندگی خود مشکل داشته باشند.

به دست آوردن حس خودآگاهی به بازماندگان سوء استفاده جنسی اجازه می دهد تا تشخیص دهند که چگونه افکار و رفتارهای خاص ممکن است بر روابط و خلق و خوی فعلی آن ها تأثیر بگذارد. خودآگاهی می تواند بازماندگان را قادر سازد تا ابزارهایی را برای مقابله موثر شناسایی و اجرا کنند.

مشاوران آسیب های جنسی

بسیاری از مشاوران سوء استفاده جنسی از روش‌های درمانی مختلف مانند درمان شناختی رفتاری و رفتار درمانی دیالکتیکی استفاده می‌کنند تا به بازماندگان سوء استفاده جنسی کمک کنند مهارت‌هایی کسب کنند که به آن ها امکان می‌دهد تا با موفقیت احساس خود را در مورد سوءاستفاده مدیریت کنند.

درمان سوء استفاده جنسی می تواند ابزارهایی را در اختیار شما بگذارد که به شما امکان می دهد احساسات خود را به روش های موثر و سازنده مدیریت کنید. مهارت‌هایی مانند تمرکز حواس یا تحمل پریشانی می‌تواند به بازماندگان کمک کند تا با احساسات سخت و دردناکی که به وجود می‌آیند کنار بیایند.

درمان آسیب های جنسی

آسیب های جنسی می تواند منجر به احساسات دردناکی مانند خشم، گناه و شرم شود. این مهم است که این احساسات را بیان کنید و شروع به التیام زخم هایی کنید که به این احساسات اجازه می دهد بروز پیدا کنند. مشاوره می تواند به شما کمک کند دیدگاه جدیدی نسبت به زندگی ایجاد کنید.

مواجهه با احساسات به بازماندگان این فرصت را خواهند داشت تا دیدگاه خود را به چالش بکشند و امید جدیدی را برای آینده خود پرورش دهند.

آینده نباید با گذشته تعریف شود. اگر پس از تجربه آزار جنسی به کمک نیاز دارید تا زندگی خود را پس بگیرید، صحبت با یک مشاور ابزار موثری برای شروع روند بهبودی است.

صحبت در مورد تجاوز برای کسانی که در کودکی مورد آزار و اذیت قرار گرفته اند ممکن است سخت تر باشد زیرا این تروما بسیار پیچیده تر است. اما هرکسی می تواند یاد بگیرد که چگونه بهبود یابد و کنترل زندگی خود را دوباره به دست گیرد.

کمک گرفتن

جستجوی کمک برای کسانی که سوء استفاده جنسی را تجربه کرده‌اند می‌تواند بسیار دشوار باشد، و ممکن است لازم باشد قدرت و شجاعت خود را افزایش دهید تا به دنبال کمک باشید. اگر به حمایت نیاز دارید، در اینجا نکاتی وجود دارد که به شما کمک می کند تا در اولین جلسه مشاوره خود موفق باشید.

به فرآیند درمان اعتماد کنید

متخصصانی که برای درمان سو استفاده جنسی آموزش دیده اند روش های درمان خاصی را مانند روشی به نام درمان شناختی رفتاری (CBT) استفاده می کنند که یکی از رایج‌ترین و مؤثرترین روش‌های درمانی است. می تواندی در مورد میزان تاثیر این روش با مشاور خود صحبت کنید و زمانی که مطمئن شدید درمان را شروع کنید.

به عنوان مثال، در یک مطالعه، قربانیان سوء استفاده جنسی که دچار PTSD بودند به سه گروه تقسیم شدند. یک گروه درمان شناختی رفتاری را امتحان کردند، یک گروه شکل دیگری از درمان را امتحان کردند که به عنوان درمان حل مسئله شناخته می شود، و گروه آخر هیچ درمان را دنبال نکردند.

این مطالعه نشان داد که بازماندگان در گروه درمان شناختی رفتاری به‌طور قابل‌توجهی بهتر مورد درمان قرار گرفته اند.

هنگامی که به دنبال مشاوره هستید، می توانید اعتماد کنید که به شما گوش داده و درک خواهید کرد. شما می توانید داستان خود را در فضایی امن و بدون قضاوت به اشتراک بگذارید. علاوه بر این مشاور ابزارهایی را در اختیار شما قرار می دهد که برای درمان و کمک به خود در آینده نیاز دارید.

همه ما می دانیم که چه زمانی آماده بهبودی هستیم، به طور مثال ممکن است تمایل شدیدی برای تغییر شکل زندگی خود داشته باشید. شیوه زندگی و کار ما ممکن است به دلیل ضربه ای که تجربه کردیم آسیب دیده باشد بنابراین طبیعی است که بخواهیم مسیر را اصلاح کنیم.

انواع مختلف درمان برای ترومای جنسی

چندین نوع درمان می تواند به شما در غلبه بر آسیب جنسی کمک کند. برای شروع، اگر آسیبی را تجربه کرده اید که بر توانایی شما در رابطه جنسی تأثیر می گذارد، سکس تراپی و مشاوره جنسی می تواند به این موارد کمک کند.

سوء استفاده جنسی، خشونت جنسی، و سایر مشکلاتی که باعث ایجاد مشکلاتی در توانایی شما برای داشتن رابطه جنسی می شود را می توان از طریق سکس تراپی درمان کرد.

بسیاری از بزرگسالان قربانی سوء استفاده جنسی در دوران کودکی برای ایجاد زندگی جنسی سالم تلاش می کنند. مشاوره جنسی نیز به این امر کمک می کند. اگر شریک زندگی شما از سوء استفاده اطلاع داشته باشد، زوج درمانی ممکن است راه حل باشد.

هنر درمانی یکی دیگر از گزینه‌های خوب برای کمک به افرادی است که تجربه سوء استفاده جنسی را داشته‌اند، زیرا به بازماندگان اجازه می‌دهد آسیب‌های خود را به طور خلاقانه بیان کنند.

برای درمان آزار و اذیت در دوران کودکی می‌توانند از هنردرمانی برای حل آن استفاده کنند و این می‌تواند به کسانی که آزار جنسی را تجربه کرده‌اند، از جمله کسانی که در دوران کودکی آزار جنسی را تجربه کرده‌اند، کمک کند.

روان درمانی که معمولاً به عنوان گفتار درمانی شناخته می شود نیز درمانی عالی است. با گفتار درمانی، می توانید در مورد مسائل جنسی، از جمله مسائل مربوط به فعالیت جنسی صحبت کنید.

اگر در دوران کودکی سوء استفاده جنسی یا تجاوز جنسی بزرگسالان را تجربه کرده اید و برای مقابله با آن به مصرف مواد مخدر روی آورده اید، مشاوره مواد مخدر نیز می تواند کمک کننده باشد. این مشاوره می تواند به شما کمک کند تا به دلیل سوء استفاده از آن مواد و چگونگی غلبه بر اعتیاد و سوء مصرف مواد پی ببرید.

منبع : درمان سوء استفاده جنسی

ناگفته های اختلال شخصیت اجتنابی (AVPD)

اختلال شخصیت اجتنابی (AVPD)

اختلال شخصیت اجتنابی، اجتناب از موقعیت های اجتماعی یا تعاملاتی که مستلزم خطر طرد، انتقاد یا تحقیر است می باشد. تشخیص این اختلال با معیارهای بالینی انجام می شود. درمان آن نیز با روان درمانی، داروی ضد اضطراب و ضد افسردگی می باشد.

افراد مبتلا به اختلال شخصیت اجتنابی، احساس شدید بی کفایتی دارند و با اجتناب از هر موقعیتی که ممکن است در آن مورد ارزیابی منفی قرار بگیرند، ناسازگاری نشان می دهند.

تخمین زده شده است که حدود ۲٫۴٪ می باشد. اختلال شخصیت اجتنابی زنان و مردان را به یک اندازه تحت تأثیر قرار می دهد.

شخصیت اجتنابی با بیماری های شایعی همراه است. بیماران درگیر اختلال شخصیت اجتنابی اغلب دارای اختلال افسردگی اساسی، اختلال افسردگی مداوم، اختلال وسواس فکری-اجباری، یا یک اختلال اضطرابی هستند (به عنوان مثال، اختلال هراس، به ویژه فوبیای اجتماعی).

آن ها همچنین ممکن است اختلال شخصیت دیگری داشته باشند (مثلاً شخصیت وابسته یا مرزی ). بیماران مبتلا به فوبیای اجتماعی و اختلال اجتنابی، علائم و ناتوانی شدیدتری نسبت به دیگران دارند.

دلایل اختلال شخصیت اجتنابی (AVPD)

تحقیقات نشان می دهد که تجارب طرد و به حاشیه رانده شده در دوران کودکی و ویژگی های ذاتی اضطراب اجتماعی و اجتنابی ممکن است به اختلال شخصیت اجتنابی منجر شود. اجتناب از موقعیت های اجتماعی در اوایل سن ۲ سالگی تشخیص داده شده است.

علائم و نشانه ها

بیماران مبتلا به این اختلال از تعامل اجتماعی، از جمله با افرادی که در محل کار هستند، اجتناب می‌کنند، زیرا می‌ترسند مورد انتقاد یا طرد شدن قرار گیرند یا اینکه مردم آن ها را تأیید نکنند، مانند شرایط زیر:

  • آن ها ممکن است ترفیع را رد کنند زیرا می ترسند همکاران از آن ها انتقاد کنند.
  • آن ها ممکن است از حضور در جلسات اجتناب کنند.
  • آن ها از پیدا کردن دوستان جدید اجتناب می کنند، مگر اینکه مطمئن باشند که دوستی در آنجا خواهند داشت.

بیماران مبتلا به شخصیت اجتنابی مشتاق تعامل اجتماعی هستند اما از اعتماد به دیگران می ترسند. از آنجایی که این بیماران تعاملات خود را با افراد محدود می کنند، تمایل دارند نسبتاً منزوی باشند و شبکه اجتماعی از دوستان ندارند که بتواند در صورت نیاز به آن ها کمک کند.

این بیماران نسبت به هر چیز کمی انتقادی، ناپسند یا تمسخر آمیز بسیار حساس هستند زیرا دائماً به انتقاد یا طرد شدن توسط دیگران فکر می کنند. آن ها مراقب هر نشانه ای از پاسخ منفی به خود هستند. ظاهر پرتنش و مضطرب آن ها ممکن است باعث تمسخر دیگران شود.

عزت نفس پایین و احساس بی کفایتی این بیماران را از حضور در موقعیت های اجتماعی به ویژه موقعیت های جدید منع می کند. از تعامل با افراد جدید جلوگیری می شود زیرا بیماران خود را از نظر اجتماعی ناتوان، غیر جذاب و پست تر از دیگران می دانند.

آن ها تمایل دارند ساکت و ترسو باشند و سعی می کنند ناپدید شوند زیرا تمایل دارند فکر کنند که اگر چیزی بگویند، دیگران می گویند اشتباه است. این افراد تمایلی به صحبت در مورد خود ندارند تا مبادا مورد تمسخر یا تحقیر قرار گیرند. آن ها نگران هستند که وقتی مورد انتقاد قرار می گیرند سرخ شوند یا گریه کنند.

بیماران مبتلا به این اختلال به دلایل بسیاری تمایلی به ریسک های شخصی یا شرکت در فعالیت های جدید ندارند.

در چنین مواردی، آن ها تمایل دارند در مورد خطرات اغراق کنند و از علائم یا سایر مشکلات برای توجیح اجتناب خود استفاده می کنند. آن ها ممکن است یک سبک زندگی خاص را به دلیل نیاز به امنیت و اطمینان ترجیح دهند.

تشخیص شخصیت اجتنابی (AVPD)

معیارهای بالینی ( براساس راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی ، ویرایش پنجم [DSM-5])

برای تشخیص اختلال شخصیت اجتنابی، بیماران باید ویژگی های زیر را داشته باشند:

  • اجتناب از تماس اجتماعی، احساس بی کفایتی و حساسیت بیش از حد به انتقاد و طرد شدن
  • پرهیز از فعالیت‌های مرتبط با شغل که شامل تماس بین فردی می‌شود، زیرا می‌ترسند مورد انتقاد یا طرد قرار گیرند یا مردم با آن‌ها مخالفت کنند.
  • عدم تمایل به درگیر شدن با مردم، مگر اینکه مطمئن باشند که مورد پسند قرار می گیرند.
  • احساسات خود را بیان نمی کنند زیرا از تمسخر یا تحقیر می ترسند.
  • نگرانی در مورد انتقاد یا طرد شدن در موقعیت های اجتماعی.
  • بازداری از حضور در موقعیت‌های اجتماعی جدید، زیرا احساس ناکفایتی می‌کنند.
  • خودارزیابی به عنوان فردی که از نظر اجتماعی بی کفایت، غیر جذاب یا پست تر از دیگران است.
  • بی میلی به ریسک های شخصی یا شرکت در هر فعالیت جدید زیرا ممکن است خجالت زده شوند.

علاوه بر این، علائم باید از اوایل بزرگسالی شروع شده باشد.

اختلال های مشابه 

اختلال شخصیت اجتنابی را باید از ۲ اختلال زیر متمایز کرد:

  • هراس اجتماعی : تفاوت بین فوبیا اجتماعی و اختلال شخصیت اجتنابی ظریف است. اختلال شخصیت اجتنابی شامل اضطراب و اجتناب فراگیرتری نسبت به فوبیای اجتماعی است، که اغلب مختص موقعیت هایی است که ممکن است منجر به خجالت عمومی شود (مانند سخنرانی در جمع، اجرا روی صحنه).

با این حال، فوبیای اجتماعی ممکن است شامل یک الگوی اجتناب گسترده‌تر باشد و در نتیجه تشخیص آن دشوار می باشد. این ۲ اختلال اغلب با هم رخ می دهند.

  • اختلال شخصیت اسکیزوئید : هر دو اختلال با انزوای اجتماعی مشخص می شوند. با این حال، بیماران مبتلا به اختلال شخصیت اسکیزوئید به دلیل بی علاقگی به دیگران منزوی می شوند، در حالی که مبتلایان به اختلال شخصیت اجتنابی منزوی می شوند زیرا نسبت به طرد یا انتقاد احتمالی دیگران حساس هستند.

سایر اختلالات شخصیت نیز ممکن است از جهاتی شبیه به اختلال شخصیت اجتنابی باشند، اما می توانند با ویژگی های مشخصی متمایز شوند (به عنوان مثال، نیاز به مراقبت در اختلال شخصیت وابسته در مقابل اجتناب از طرد و انتقاد در اختلال شخصیت اجتنابی).

درمان اختلال شخصیت

  • درمان شناختی رفتاری با تمرکز بر مهارت های اجتماعی
  • روان درمانی حمایتی
  • روان درمانی روان پویشی
  • داروهای ضد اضطراب و ضد افسردگی

درمان عمومی اختلال شخصیت اجتنابی مشابه درمان همه اختلالات شخصیت است البته متاسفانه بیماران مبتلا به اختلال شخصیت اجتنابی اغلب از درمان اجتناب می کنند.

درمان‌های مؤثر برای بیماران مبتلا به هراس اجتماعی و اختلال شخصیت اجتنابی عبارتند از:

  • درمان شناختی رفتاری که بر کسب مهارت های اجتماعی متمرکز است و به صورت گروهی انجام می شود.
  • اگر گروه متشکل از افراد با مشکلات مشابهی باشد، درمان های گروهی دیگری انجام می شود.

روان درمانی روان پویشی، که بر تعارضات اساسی تمرکز دارد نیز ممکن است مفید باشد.

درمان دارویی موثر شامل موارد زیر می باشد:

  • مهارکننده‌های انتخابی بازجذب سروتونین(SSRIs)
  • داروهای ضد اضطراب، که به کاهش اضطراب کمک می کنند تا بیماران بتوانند خود را در معرض موقعیت های اجتماعی جدید قرار دهند.
  • مهارکننده های مونوآمین اکسیداز(MAOIs).

منبع : ناگفته های اختلال شخصیت اجتنابی (AVPD)

اختلال شخصیت وسواسی اجباری (OCPD)

اختلال شخصیت وسواسی اجباری (OCPD)

اختلال شخصیت وسواس فکری- اجباری با نگرانی در مورد نظم، کمال گرایی و کنترل شناسایی می شود که در نهایت انجام کارهای روزانه را مختل می کند. تشخیص شخصیت وسواس اجباری با معیارهای بالینی انجام می شود.

 درمان این اختلال با روان درمانی، درمان شناختی- رفتاری و داروهای مهارکننده های انتخابی بازجذب سروتونین (SSRIs) انجام می شود.

از آنجایی که بیماران مبتلا به اختلال شخصیت وسواسی-اجباری نیاز به کنترل دارند، کم تر به دیگران اعتماد می کنند و نگران تر هستند.

تخمین زده می شود که حدود ۲٫۱ تا ۷٫۹ درصد از جمعیت اختلال شخصیت وسواس فکری-اجباری را تجربه می کنند و در بین مردان شایع تر می باشد.

البته ویژگی‌های خانوادگی، ژنتیک و کمال‌گرایی در ایجاد این اختلال نقش دارد.

ممکن است اختلال های دیگری وسواس اجباری را همراهی کند. افراد درگیر وسواس اجباری اغلب دارای یک نوع اختلال افسردگی (اختلال افسردگی اساسی یا اختلال افسردگی مداوم) یا اختلال مصرف الکل هستند .

علائم و نشانه های اختلال شخصیت وسواسی اجباری

علائم اختلال شخصیت وسواس فکری-اجباری ممکن است حتی در یک دوره زمانی کوتاه از ۱ سال کاهش یابد، اما تداوم آن ها (یعنی میزان بهبودی و عود) در دراز مدت کمتر می باشد.

در بیماران مبتلا به اختلال شخصیت وسواس فکری، اشتغال به نظم، کمال گرایی و کنترل خود باعث اختلال در انعطاف پذیری افراد می شود. این بیماران در تمام فعالیت های خود اصرار دارند که همه چیز به روش های خاص انجام شود.

برای حفظ حس کنترل، بیماران بر قوانین، جزئیات دقیق، رویه‌ها، برنامه‌ها و فهرست‌ها تمرکز می‌کنند. این بیماران به طور مکرر اشتباهات را بررسی می کنند و توجه فوق العاده ای به جزئیات دارند.

آن ها از زمان خود به خوبی استفاده نمی کنند و اغلب مهم ترین کارها را به پایان می گذارند. مشغولیت آنها به جزئیات و اطمینان از اینکه همه چیز بی نقص است، می تواند تکمیل را به تاخیر می اندازد.

آن ها از اینکه رفتارشان چگونه بر همکارانشان تأثیر می گذارد بی خبرند. هنگامی که این بیماران بر روی یک کار متمرکز می شوند، ممکن است تمام جنبه های دیگر زندگی خود را نادیده بگیرند.

از آنجایی که این بیماران می خواهند همه چیز به روشی خاص انجام شود، در واگذاری وظایف و کار به دیگران مشکل دارند. این افراد زمانی که با دیگران کار می کنند، ممکن است فهرست های مفصلی در مورد نحوه انجام یک کار تهیه کنند و اگر یکی از همکاران آن ها راه دیگری را پیشنهاد کند، ناراحت می شوند.

آن ها ممکن است حتی زمانی که از برنامه عقب هستند کمک را رد کنند.

این بیماران از قبل با جزئیات برنامه ریزی می کنند و نمی خواهند تغییرات را در نظر بگیرند. تلاش بی امان آنها ممکن است همکاران و دوستان را ناامید کند.

افراد درگیر شخصیت وسواس اجباری به ندرت ابراز محبت می کنند، این بیماران ممکن است به صورت رسمی، سخت یا جدی با دیگران ارتباط برقرار کنند. آن ها اغلب فقط زمانی صحبت می کنند که چیزی عالی برای گفتن داشته باشند. آنرها ممکن است بر منطق و عقل تمرکز کنند و نسبت به رفتار عاطفی بی توجه باشند.

این بیماران ممکن است در مورد مسائل اخلاقی و ارزشی سختگیر باشند. آن ها اصول اخلاقی سفت و سختی را برای خود و دیگران به کار می برند و به شدت از خود انتقاد می کنند، علاوه بر این بسیار به رعایت قوانین علاقه مند هستند.

تشخیص شخصیت وسواسی اجباری

  • معیارهای بالینی تشخیص ( براساس راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی ، ویرایش پنجم [DSM-5])

برای تشخیص اختلال شخصیت وسواسی، بیماران باید نشانه های زیر را داشته باشند:

  • مشغولیت به نظم. کمال گرایی؛ و کنترل خود، دیگران و موقعیت ها
  • اهمیت به جزئیات، قوانین، برنامه ها، سازماندهی و فهرست ها
  • تلاش برای انجام کار به بهترین شکل ممکن
  • نتیجه غفلت از فعالیت های اوقات فراغت و دوستان و کار بیش از حد بدون نیاز به پول آن
  • وظیفه شناسی و سخت گیری بیش از حد در مسائل و ارزش های اخلاقی
  • عدم تمایل به دور انداختن اشیایی که دیگر به آن ها نیازی ندارند.
  • علاقه ای به اشتراک کار با دیگران ندارند و این امر باعث می شود که معمولا تنها به انجام کار بپردازند.
  • به ندرت پول خرج می کنند و ترجیح می دهند که پول را برای آینده ذخیره کنند.

علائم اختلال وسواس اجباری معمولا از اوایل بزرگسالی شروع می شود.

اختلال های مشابه با اختلال وسواس اجباری

اختلال شخصیت وسواس فکری اجباری را باید از اختلالات زیر متمایز کرد:

  • اختلال وسواس فکری اجباری (OCD) :بیماران مبتلا به OCD دارای وسواس های واقعی (افکار تکراری، ناخواسته و مزاحم که باعث اضطراب می شود) و اجبار (رفتارهای تشریفاتی که فرد احساس می کنند باید برای کاهش وسواس های مرتبط با اضطراب خود انجام دهند) هستند.

 بیماران مبتلا به وسواس فکری  (OCD) اغلب به دلیل فقدان کنترل بر همه چیز مضطرب می شوند. در بیماران مبتلا به اختلال شخصیت وسواس اجباری، نیاز به کنترل ناشی از اهمیتی است که به نظم می دهند، بنابراین رفتار، ارزش ها و احساسات آنها قابل قبول و سازگار با احساس آنها از خود است.

  • اختلال شخصیت اجتنابی : هر دو اختلال شخصیت اجتنابی و وسواسی اجباری با انزوای اجتماعی مشخص می شوند. اما در بیماران مبتلا به اختلال شخصیت وسواسی، انزوا ناشی از اولویت دادن به کار به جای روابط است و این افراد تنها به دلیل کمال گرایی به دیگران بی اعتماد می شوند.
  • اختلال شخصیت اسکیزوئید :هر دو اختلال شخصیت اسکیزوئید و وسواسی جبری با جدایی و رسمی بودن روابط مشخص می شود. با این حال، دلایل این دو اختلال متفاوت است.

درمان اختلال شخصیت وسواسی اجباری

  • روان درمانی
  • درمان شناختی- رفتاری
  • مهارکننده های انتخابی بازجذب سروتونین (SSRIs)

درمان عمومی اختلال شخصیت وسواسی-اجباری مشابه درمان تمام اختلالات شخصیت می باشد.

اطلاعات در مورد درمان اختلال شخصیت وسواس فکری-اجباری کم است. همچنین، درمان به دلیل سخت‌گیری، لجبازی و نیاز به کنترل بیمار پیچیده می‌شود.

درمان روان پویشی و درمان شناختی-رفتاری می تواند به بیماران مبتلا به اختلال شخصیت وسواسی کمک کند. 

منبع : اختلال شخصیت وسواسی اجباری (OCPD)

۵ افسانه در مورد اختلال شخصیت اجتنابی

۵ افسانه در مورد اختلال شخصیت اجتنابی

افسانه های زیادی در مورد اختلال شخصیت اجتنابی و افراد مبتلا به آن وجود دارد. یادگیری حقایق می تواند به این افراد در یافتن درمان مناسب کمک کند.

بسیاری از تصورات نادرست در مورد افراد مبتلا به اختلال شخصیت اجتنابی (AVPD) وجود دارد. در حالی که افراد مبتلا به اختلال شخصیت اجتنابی ممکن است خجالتی یا ضداجتماعی دیده شوند، اما در واقع دارای یک اختلال روانی هستند که مانع از توانایی آن ها از معاشرت با دیگران می شود.

پس از تشخیص، مبتلایان به اختلال شخصیت اجتنابی می توانند با موفقیت درمان شود. درک اختلال شخصیت اجتنابی برای یافتن کمک مناسب یا کمک به مبتلایان به این بیماری برای دریافت درمان مورد نیاز کلیدی می باشد.

۵ افسانه در مورد اختلال شخصیت اجتنابی

افسانه اول: افراد مبتلا به اختلال شخصیت اجتنابی خجالتی هستند.

واقعیت: افراد مبتلا به اختلال شخحصیت اجتنابی یک وضعیت روانی دارند که فراتر از احساس خجالتی بودن است.

بسیاری از افراد خجالتی، عصبی بوده و صحبت کردن با افراد جدید باعث ترس خفیف یا خجالت آن ها در یک موقعیت اجتماعی می شود. افراد خجالتی با این احساسات به شیوه ای سالم برخورد می کنند و همچنان زندگی اجتماعی رضایت بخشی دارند.

با این حال، اختلال شخصیت اجتنابی باعث می شود این احساسات طاقت‌فرسا شده و از رفتن افراد به مکان‌هایی که امکان تعامل اجتماعی وجود دارد، جلوگیری کرده و تأثیر منفی شدیدی بر زندگی روزمره و شخصی آن ها می گذارد.

افسانه دوم: اختلال شخصیت اجتنابی همان درونگرایی است.

واقعیت: اختلال شخصیت اجتنابی و درونگرایی کاملاً متفاوت هستند.

برعکس این که بسیاری از افراد درون گرایی را مانند اختلال شخصیت اجتنابی می دانند. درونگرایی به هیچ وجه یک اختلال روانی نیست، بلکه یک ویژگی شخصیتی طبیعی و سالم می باشد. بسیاری از افراد درونگرا در واقع از معاشرت لذت می برند، دوستان زیادی دارند و دوست دارند با افراد جدید ملاقات کنند.

آن ها صرفاً به مقدار مشخصی زمان یا خلوت نیاز دارند تا احساس آرامش، استراحت یا شارژ داشته باشند. این افراد ممکن است در هر نقطه ای از طیف برون گرایی-درون گرایی قرار بگیرند و برخی از آن ها کم و بیش احساس درون گرایی دارند.

از سوی دیگر، افراد مبتلا به اختلال شخصیت اجتنابی ممکن است شرکت در موقعیت های اجتماعی را تقریبا غیرممکن بدانند. این اجتناب ناشی از تمایل به گذراندن زمان به صورت تنهایی نیست، بلکه به دلیل نگرانی بیش از حد در مورد انتقاد یا احساس خجالت است.

افسانه سوم: افراد مبتلا به اختلال شخصیت اجتنابی دیگران را دوست ندارند.

واقعیت: افراد مبتلا به اختلال شخصیت اجتنابی اغلب تمایل به صمیمیت و روابط نزدیک دارند.

اجتناب افراد مبتلا به اختلال شخصیت اجتنابی از موقعیت های اجتماعی به این دلیل نیست که از افراد دیگر خوششان نمی آید. بسیاری از افراد مبتلا به این اختلال شخصیت اجتنابی تمایل شدیدی به دوستی یا ارتباط صمیمانه با دیگران دارند.

با این حال، آن ها اغلب از ایجاد این پیوندهای نزدیک به دلیل ترس شدیدشان از مورد منفور شدن، تمسخر یا قضاوت خشن باز می مانند. اغلب اوقات آن ها نقص‌های درک شده خود را دلیلی برای ناتوانی در برقراری روابط سالم می‌دانند و تنها زمانی وارد تعاملات اجتماعی می‌شوند که مطمئن باشند پذیرفته می‌شوند و مورد انتقاد قرار نمی‌گیرند

افسانه چهارم: اختلال شخصیت اجتنابی و اختلال شخصیت ضد اجتماعی یکی هستند.

واقعیت: اختلال شخصیت اجتنابی و اختلال شخصیت ضداجتماعی دو حالت متمایز هستند.

شباهت های متعددی بین اختلال شخصیت اجتنابی و اختلال شخصیت ضد اجتماعی وجود دارد. در هر دو مورد، افراد اغلب از رفتارهای اجتماعی معمولی پیروی نمی کنند. آن ها ممکن است در حفظ روابط سالم با دیگران مشکل داشته باشند یا ترس از وابستگی عاطفی به افراد دیگر داشته باشند که به عنوان اضطراب دلبستگی شناخته می شود .

با این حال، این دو اختلال شخصیت از چند جهت کلیدی کاملاً متفاوت هستند. اختلال شخصیت ضد اجتماعی با ترس از موقعیت های اجتماعی مانند اختلال شخصیت اجتنابی مشخص نمی شود

. در عوض، افراد مبتلا به اختلال شخصیت ضداجتماعی به گونه ای رفتار می کنند که هنجارهای اجتماعی را نقض می کند. آن ها همچنین انتخاب می کنند که با افراد دیگر تعامل داشته باشند، اما فقط به روشی که خودشان دوست دارند.

افسانه پنجم: اختلال شخصیت اجتنابی قابل درمان نیست.

واقعیت: اختلال شخصیت اجتنابی قابل درمان است.

درمان اختلال شخصیت اجتنابی گاهی اوقات می تواند چالش برانگیز باشد زیرا بیماران ممکن است تمایلی به درخواست کمک نداشته باشند. تماس گرفتن برای جلسه درمان برای افراد مبتلا به این اختلال یک چالش سخت می باشد.

با این حال، با درمان مناسب، اغلب افراد می توانند یاد بگیرند که با موفقیت شرایط خود را مدیریت کنند. درمان اختلال شخصیت اجتنابی معمولاً شامل روان درمانی، مانند درمان شناختی رفتاری است. از طریق این نوع گفتگو درمانی و مشاوره رفتاری، بیماران می توانند یاد بگیرند که اضطراب خود را در مورد تمسخر یا طرد شدن مدیریت کنند.

در اغلب اوقات، بیماران مبتلا به این عارضه دارای اختلالات همزمانی مانند افسردگی یا اضطراب نیز هستند که با دارو درمانی قابل پیشگیری و درمان است.

با این حال، در حال حاضر هیچ دارویی وجود ندارد که بتواند به طور مستقیم اختلال شخصیت اجتنابی را درمان کند. اگرچه این یک فرآیند طولانی است اما درمان از طریق روان درمانی معمولاً موفقیت آمیز می باشد.

اختلالات شخصیتی مانند اختلال شخصیت اجتنابی اغلب همراه با اختلالات مصرف مواد رخ می دهد . اگر شما یا یکی از عزیزانتان با اختلال شخصیت و اعتیاد به مواد مخدر یا الکل دست و پنجه نرم می کنید در اولین فرصت باید به روانشناس و درمانگر متخصص مراجعه کنید.

منبع: ۵ افسانه در مورد اختلال شخصیت اجتنابی

اعتیاد به بازی های ویدیویی تا حد جنون و خودکشی

اعتیاد به بازی های ویدیویی

اعتیاد به بازی های ویدیویی (VGA) استفاده اجباری یا بیش از حد نسبت به بازی های ویدیویی است که می تواند پ بر جنبه های مختلف زندگی افراد از جمله سلامت جسمی و مالی و همچنین رفاه اجتماعی تاثیرات منفی داشته باشد.

بازی‌های مدرن به گونه‌ای توسعه یافته‌اند که در حال حاضر راه‌های مختلفی وجود دارد که افراد می‌توانند به آن‌ها معتاد شوند و بازی‌ها را روی رایانه، کنسول‌ یا حتی با تلفن همراه انجام دهند.

افراد مبتلا به اعتیاد بازی های ویدیویی ممکن است برایشان سخت باشد که سایر فعالیت های روزانه را بر بازی های ویدیویی اولویت دهند،

زیرا وابستگی عاطفی قوی به بازی ها دارند و احساس می کنند نمی توانند از بازی دور شوند. افراد مبتلا به این عارضه بیشتر احتمال دارد افسردگی و اضطراب را تجربه کنند و گزارش دهند که از نظر اجتماعی منزوی شده اند.

دلایل اعتیاد به بازی های ویدیویی چیست؟

اعتیاد به بازی های ویدیویی به دلیل صرف زمان زیاد برای بازی ایجاد می شود. اشاره شده است که بازی‌های چندنفره می‌تواند اعتیاد بیش تری ایجاد کند.

بازی‌های چند نفره می‌توانند باعث شوند کاربران زمان را از دست بدهند، علاوه بر این بازی هایی که شامل قمار می شوند نیز توسط بسیاری از دولت ها به دلیل اعتیاد زیاد ممنوع شده است.

سازمان جهانی بهداشت (WHO) به افرادی که بازی های ویدیویی انجام می دهند توصیه می کند که نسبت به مدت زمانی که صرف فعالیت های بازی می کنند هوشیار باشند و زمان مشخصی را باید به آن اختصاص دهند.

مراحل مختلف اعتیاد به بازی های ویدیویی چیست؟

چهار مرحله اعتیاد به بازی های ویدیویی وجود دارد:

  1.  علاقه  گاه به گاه:مردم اغلب برای اوقات فراغت شروع به بازی های ویدیویی می کنند و چند ساعت در هفته را صرف این فعالیت می کنند.
  2.  علاقه  عمیق تر:زمانی این علاقه عمیق تر می شود که علاقه به بازی افزایش می یابد و عمیق تر می شود. به مرور بازی‌های ویدیویی اهمیت بیشتری در زندگی افراد پیدا می‌کنند و ممکن است پول بیشتری برای آن خرج کنند.
  3.  علاقه فزاینده: این زمانی است که بازی های ویدیویی تمرکز اصلی افراد می شوند و دیگر به فعالیت های دیگر علاقه نشان نمی دهند. بنابراین زمانی که بازی های ویدیویی انجام نمی دهند، ممکن است بی قرار یا مضطرب شوند و سایر سرگرمی ها را نادیده بگیرند.
  4. اعتیاد به  بازی:فرد دچار وسواس شده و الگوی خواب و غذا خوردن او نامنظم شده است. آن ها تمام وقت و انرژی خود را روی بازی متمرکز می کنند. کسانی که اعتیاد به بازی های ویدیویی را تجربه می کنند ممکن است خود را از دوستان، خانواده و همکاران دور کنند. همچنین ممکن است زمان کمتری را برای بهداشت شخصی صرف کنند.

سازمان جهانی بهداشت می‌گوید که برای تشخیص اختلال بازی، الگوی رفتاری باید «شدت کافی» داشته باشد تا منجر به آسیب‌های قابل‌توجه در عملکرد فردی، خانوادگی، اجتماعی، آموزشی، شغلی یا سایر زمینه‌های مهم شود و حداقل به مدت ۱۲ ماه طول بکشد.

چگونه اعتیاد به بازی های ویدیویی را تشخیص دهید؟

علائم مشخص یک فرد مبتلا به اعتیاد به بازی های ویدیویی عبارتند از:

  • فکر می کنید یا می خواهید دائماً بازی های ویدیویی انجام دهید.
  • دروغ گفتن در مورد اینکه چقدر زمان صرف بازی های ویدیویی می شود.
  • احساس ناتوانی در کاهش زمان بازی
  • نادیده گرفتن سایر سرگرمی ها با دوستان یا خانواده
  • عملکرد تحصیلی ضعیف
  • علائم تحریک پذیری، اضطراب یا عصبانیت هنگام بازی نکردن
  • عدم رعایت بهداشت فردی مناسب
  • بیخوابی

آیا اعتیاد به بازی می تواند مضر باشد؟ عواقب آن چیست؟

سازمان بهداشت جهانی اعلام کرده است که اعتیاد به بازی می تواند منجر به تغییراتی در سلامت جسمی یا روانی و عملکرد اجتماعی فرد شود. مبتلایان می توانند سلامت روانی ضعیف تری را تجربه کنند و بیش تر به افسردگی یا اضطراب مبتلا می شوند.

افرادی که دارای اعتیاد به بازی ویدیویی هستند، به ویژه کودکان، افزایش پرش افکار و رفتارهای پرخاشگرانه را تجربه می کنند.

سایر پیامدهای مضر این اعتیاد عبارتند از:

  • رابطه اجتماعی ضعیف
  • افزایش وزن
  • مشکلات وضعیت بدن که منجر به کمردرد می شود

درمان اعتیاد به بازی های ویدیویی

اعتراف به مشکل و جستجوی کمک حرفه ای اولین قدم برای داشتن یک زندگی رضایت بخش، سالم و شاد است.

افرادی که VGA را تجربه می کنند می توانند از درمان شناختی رفتاری (CBT) برای درمان اعتیاد بهره ببرند .

همچنین ممکن است به آن ها توصیه شود که درمان انگیزشی (MT) را همراه با CBT و همچنین درمان های دیگر مانند فیتنس درمانی را انجام دهند.

درمان اعتیاد به بازی در مرکز مشاوره ستاره ایرانیان

در مرکز مشاوره ستاره ایرانیان، برنامه‌های درمان اعتیاد به بازی‌های ویدیویی به صورت شخصی سازی شده ارائه می شود که به فرد کمک می کند با همراهی مشاور درمان را شروع و ادامه دهد.

با رویکرد استراتژیک، روش‌های درمانی ترکیبی و مشاورانی با سال ها تجربه، مرکز مشاوره ستاره ایرانیان منابع و ابزارهای لازم را برای بهبودی کامل افراد فراهم می‌کنند.

اگر به بازی های ویدیویی اعتیاد دارید، یا نگران یکی از عزیزان خود هستید، لطفاً برای اطلاع در مورد گزینه های درمان با ما تماس بگیرید، ما اینجا هستیم تا به شما کمک کنیم.

منبع : اعتیاد به بازی های ویدیویی تا حد جنون و خودکشی

کمک به فرد مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه

کمک به فرد مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه

اینکه یکی از از عزیزانتان اختلال استرس پس از سانحه رنج می برد، طاقت فرساست. اما مراحل زیر به شما کمک می کند تا به دوست یا همسرتان کمک کرده و آن ها را به زندگی عادی و طبیعی بازگردانید.

، دوست یا یکی از اعضای خانواده شما به اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) شما را نیز تحت تاثیر قرار می دهد. زندگی با فرد دچار اختلال استرس پس از سانحه آسان نیست و آسیب ها

زندگی با کسی که اختلال استرس پس از سانحه دارد

ابتلا شریک ی زیادی به روابط و زندگی خانوادگی می زند.از سردی و بدخلقی عزیزتان آزار می‌بینید و همیشه سعی می کنید او را درک کنید، چرا که آن ها کمتر می‌توانند محبت کنند و بی ثبات هستند. احساس می کنید که زندگی شکننده و بی ثباتی دارید یا با یک غریبه زندگی می کنید. همچنین مجبور می شوید سهم بیشتری از کارهای خانه را بر عهده بگیرید و با ناامیدی عزیزتان کنار بیایید.

علائم اختلال استرس پس از سانحه حتی منجر به از دست دادن شغل، سوء مصرف مواد و سایر مشکلاتی شود که کل خانواده را تحت تأثیر قرار می دهد.

به یاد داشته باشید که فرد مبتلا به استرس پس از سانحه کنترلی روی رفتارهای خود ندارد و نباید رفتارهای آن ها را به دل بگیرید یا ناراحتی های آن ها را به خودتان ربط دهید. سیستم عصبی فرد مورد علاقه شما در حالت هوشیاری دائمی «قفل» شده است و باعث می شود که دائماً احساس آسیب پذیری و ناامنی کند یا مجبور شود بارها و بارها تجربه آسیب زا را دوباره مرور کند.

همۀ اینها منجر به عصبانیت، تحریک پذیری، افسردگی، بی اعتمادی و سایر علائم اختلال استرس پس از سانحه می شود که فرد مورد علاقه شما نمی تواند به سادگی آن ها را متوقف کند.

با این حال، با حمایت مناسب از سوی شما و سایر اعضای خانواده و دوستان، سیستم عصبی او به حالت عادی برمی گردد. با این نکات به آن‌ها کمک کنید تا از رویداد آسیب‌زا خارج شوند و زندگی مشترکتان را به حالت عادی بازگردانید.

کمک به فرد مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه

نکته۱: حمایت اجتماعی ارائه دهید

معمولاً افراد مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه از خانواده و دوستان کناره گیری می کنند. آن ها احساس شرمندگی می کنند، نمی خواهند سربار کسی باشند یا باور پیدا کرده اند که دیگران متوجه احساسات آن ها نمی شوند.

اگرچه مهم است که به حریم خصوصی عزیزتان احترام بگذارید، اما آرامش و حمایت شما به او کمک می کند بر احساس درماندگی، اندوه و ناامیدی غلبه کند. در واقع، متخصصان بر این باورند که ارتباط چهره به چهره از سوی دیگران مهم ترین عامل در بهبود اختلال استرس پس از سانحه است.

اینکه چگونه عشق و حمایت خود را به بهترین شکل به فرد مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه نشان دهید، همیشه آسان نیست. شما نمی توانید فرد مورد علاقه خود را مجبور به بهبودی کنید، اما می توانید صرفا با گذراندن وقت در کنار او، نقش مهمی در روند بهبودی او داشته باشید.

به عزیزتان فشار نیاورید تا صحبت کند. برای افراد مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه صحبت در مورد تجربیات آسیب زا بسیار دشوار است. برای برخی حتی باعث بدتر شدن احساس آن ها می شود. درعوض، به او آگاهی بدهید که اگر خواست حرف بزند، در کنارش هستید که گوش بدهید. احساس همراهی و پذیرفته شدن از سوی شماست که به فرد مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه آرامش می‌دهد، نه لزوما صحبت کردن.

همراه عزیزتان کارهای عادی و روزمره انجام دهید، کارهایی که ربطی به اختلال استرس پس از سانحه یا تجربه آسیب زا ندارد. فرد مورد علاقه خود را تشویق کنید که دوستانی داشته باشد، سرگرمی هایی را دنبال کند که برای او لذت بخش است و به ورزش هایی مانند پیاده روی، دویدن، شنا یا صخره نوردی بپردازد. با هم در یک کلاس تناسب اندام شرکت کنید، به رقص بروید یا یک قرار ناهار هفتگی با دوستان و خانواده داشته باشید.

به جای اینکه به او بگویید چه کاری باید انجام دهد، اجازه دهید عزیزتان رهبری را بر عهده بگیرد. با اینکه افراد مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه مانند یکدیگر نیستند. اما بیشتر آن ها به طور غریزی می دانند که چه چیزی باعث می شود احساس آرامش و امنیت کنند. راهنمایی بگیرید که چگونه می توانید به بهترین شکل عزیزتان را حمایت و همراهی کنید.

استرس خود را مدیریت کنید

هر چه آرام تر و متمرکزتر باشید، بهتر می توانید به عزیزتان کمک کنید.

صبور باشید

بهبودی فرآیندی است که زمان می برد و اغلب با شکست‌هایی همراه است. نکته مهم این است که مثبت بمانید و از همسر خود حمایت کنید.

درباره اختلال استرس پس از سانحه آموزش ببینید.

هر چه بیشتر در مورد علائم، اثرات و گزینه‌های درمانی بدانید، برای کمک به عزیزتان و درک آنچه که او از سر می‌گذراند، مجهزتر بوده و نگاه جامع تری به موضوع پیدا می کنید.

احساسات منفی را بپذیرید 

وقتی که در حال گذراندن شرایط هیجانی هستید، برای ترکیب پیچیده ای از احساسات آماده باشید مانند، چیزهایی که هرگز نمی خواستید بشنوید. فقط به یاد داشته باشید، داشتن احساسات منفی نسبت به اعضای خانواده به معنی دوست نداشتن آن ها نیست.

نکته ۲: شنونده خوبی باشید

اگرچه نباید فرد مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه را مجبور به صحبت کنید، اما اگر خود او تصمیم به گفتن گرفت، سعی کنید بدون توقع یا قضاوت گوش دهید. او را متوجه کنید که به موضع علاقه مند هستید و برایتان مهم است، اما نگران راهنمایی هایی که باید در پاسخ بدهید، نباشید. همین گوش دادن با دقت، برای محبوب شما مفید است، نه آنچه می گویید.

لازم است که یک فرد مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه بارها و بارها در مورد رویداد آسیب زا صحبت کند. این بخشی از روند بهبودی است، بنابراین به عزیزتان نگویید که از تکرار وقایع گذشته خودداری کند، درعوض، به او پیشنهاد دهید که هر چند بار که نیاز دارد صحبت کند.

ممکن است گوش دادن به برخی از چیزهایی که عزیزتان به شما می گوید بسیار سخت باشد. حتی اگر از حرف های او خوشتان نمی آید به احساسات و واکنش های او احترام بگذارید. اگر با شنیدن حرف های او ناراضی، وحشت زده یا قضاوتگر شوید، بعید است که دوباره با شما صحبت کند.

مشکلات ارتباطی که باید از آن ها اجتناب کرد:

نبایدها:

  • پاسخ‌های دم دستی یا اینکه فقط به عزیزتان بگویید همه چیز درست می‌شود.
  • اینکه اجازه ندهید عزیزتان در مورد احساسات یا ترس های خود صحبت کند.
  • توصیه کردن یا اینکه به عزیزتان بگویید که چه کاری باید انجام دهد.
  • همه مشکلات مربوط به رابطه یا خانواده خود را به اختلال استرس پس از سانحه عزیزتان مربوط کرده و او را سرزنش کنید
  • تجربه آسیب‌زای او را نفی کنید، دست کم بگیرید یا انکار کنید.
  • او را تهدید کنید.
  • کاری کنید که عزیزتان احساس ضعف کند، زیرا دیگران بهتر از او با همین مشکل کنار آمده اند.
  • اینکه به عزیزتان بگویید خوش شانس بوده که وضعیتش بدتر نشده است.
  • با تجربیات یا احساسات شخصی خود روند را مدیریت کنید و به همسرتان اجازه دخالت ندهید.

نکته ۳: اعتماد و ایمنی را بازسازی کنید

برخی از حوادث نگرش فرد به جهان را تغییر داده و آن را مکانی همیشه خطرناک و ترسناک جلوه می‌دهد، همچنین به توانایی افراد برای اعتماد به دیگران و خود آسیب می رساند. اگر راهی پیدا کنید که بتوانید احساس امنیت عزیزتان را بازسازی کنید، به بهبود او کمک خواهید کرد.

تعهد خود را به رابطه ابراز کنید.

به عزیزتان آگاهی بدهید که شما برای مدت طولانی در کنار او هستید، تا او احساس کند که مورد علاقه و حمایت قرار گرفته است.

برنامه هایی ایجاد کنید.

سازماندهی و ایجاد برنامه های قابل پیش بینی حس ثبات و امنیت را به افراد مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه اعم از بزرگسالان و کودکان باز می گرداند: برنامه‌های روزمره مانند وادار کردن عزیزتان به کمک در تهیه مواد غذایی یا کارهای خانه، زمان‌بندی منظم برای وعده‌های غذایی، یا صرفاً «در کنار او بودن» از این دست برنامه ها می باشد.

استرس را در خانه به حداقل برسانید.

مطمئن شوید که فرد مورد علاقه شما فضا و زمان مناسب برای استراحت و آرامش دارد. از هرگونه استرس یا اضطرابی دوری کنید، حتی ممکن است لازم باشد شنیدن اخبار را به حداقل برسانید.

از آینده صحبت کنید و برنامه ریزی کنید.

این کار به مقابله با این احساس مشترک در بین افراد مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه کمک می کند که فکر می کنند آینده ای ندارند.

به وعده های خود عمل کنید

با نشان دادن اینکه قابل اعتماد هستید، به بازسازی اعتماد کمک کنید. ثبات داشته باشید و حتما آنچه را که می گویید انجام دهید.

بر نقاط قوت عزیزتان تاکید کنید.

به عزیزتان بگویید که فکر می کنید او خوب می شود و به تمام ویژگی های مثبت و موفقیت های او اشاره کنید، البته حتما توجه داشته باشید که زیاده روی در این امر اثر عکس را به دنبال دارد.

به دنبال راه هایی برای توانمندسازی او باشید.

به جای اینکه کارهایی را برای او انجام دهید که او خودش قادر به انجام آن هست، بهتر است با دادن قدرت انتخاب و کنترل بیشتر، اعتماد به نفس او را تقویت کنید.

نکته ۴: محرک ها را پیش بینی و مدیریت کنید

محرک هر چیزی می تواند باشد (یک فرد، مکان، شیء یا موقعیت) که به فرد مورد علاقه شما آسیب یا حادثه را یادآوری و علائم اختلال استرس پس از سانحه را در او بیدار کند، مانند خاطرات.

گاهی اوقات، محرک ها آشکار هستند. برای مثال، یک کهنه سرباز نظامی با دیدن دوستان رزمندۀ خود یا صداهای بلندی که شبیه شلیک گلوله است، تحریک می شود. برخی دیگر مدتی طول می کشد تا شناسایی و درک شوند، مثلاً شنیدن آهنگی که در زمان وقوع حادثه آسیب زا در حال پخش بوده. همچنین محرک ها لزوما خارجی نیستند: احساسات و عواطف درونی نیز علائم اختلال استرس پس از سانحه را تحریک می کنند.

محرک های خارجی رایج PTSD

  • مناظر، صداها یا بوهای مرتبط با حوادث.
  • افراد، مکان ها یا چیزهایی که آسیب را به یاد می آورند.
  • تاریخ ها یا زمان های مهم، مانند سالگردها یا زمان خاصی از روز.
  • طبیعت (انواع خاصی از آب و هوا، فصل ها و غیره).
  • مکالمات یا پوشش رسانه ای در مورد حادثه های مشابه.
  • موقعیت هایی که احساس محدودیت می دهند (گیر کردن در ترافیک، مطب دکتر یا یک جمعیت).
  • روابط، خانواده، مدرسه
  • کار یا فشارها و مشاجرات مالی.
  • مراسم تشییع جنازه، بیمارستان یا درمان پزشکی.

محرک های داخلی رایج PTSD

  • ناراحتی جسمی، مانند گرسنگی، تشنگی، خستگی، بیماری و ناکامی جنسی.
  • هر گونه احساس بدنی که حوادث را به یاد می آورد، از جمله درد، زخم های قدیمی یا آسیب های مشابه.
  • احساسات شدید، به ویژه احساس درماندگی بیش از حد یا به دام افتادن.
  • احساسات نسبت به اعضای خانواده، مانند آمیزه ای از حس عشق، آسیب پذیری و رنجش.

صحبت با فرد مورد علاقه خود در مورد محرک های PTSD

از عزیزتان بیش تر در مورد کارهایی که در گذشته انجام داده بپرسید تا دربارۀ محرکی که کمک کننده بوده (و همچنین اقداماتی که کمک نکرده است) پاسخ دهد. سپس برای نحوه پاسخگویی در آینده نشانه ها و قرارهایی بگذارید.

با عزیزتان تصمیم بگیرید که وقتی دچار کابوس، خاظرات یا حمله هراس می شود، چگونه واکنش نشان دهید. برنامه داشتن از پیش، ترسناکی وضعیت را برای هر دوی شما کمتر می کند. همچنین در موقعیت بسیار بهتری خواهید بود تا به عزیزتان کمک کنید آرام شود.

چگونه به فردی که دچار فلاش بک یا حمله هراس شده است کمک کنیم

در طول خاطرات، اغلبِ انسان ها احساس می‌کنند که گویی از بدن خود جدا شده اند. هر کاری که بتواند آن ها را به زمان حال برگرداند مفید خواهد بود. اقدامات زیر می تواند در این کار شما را یاری کنند:

  • به عزیزتان بگویید که اگرچه به نظر می‌رسد در آن شرایط قرار می گیرد، اما رویداد واقعاً دوباره تکرار نمی شود.
  • به او کمک کنید تا اطراف خود را مرور کند (مثلاً از او بخواهید به اطراف اتاق نگاه کرده و آنچه را که می بیند با صدای بلند توصیف کند).
  • او را تشویق کنید که نفس های عمیق و آهسته بکشد (تنفس سریع و نامنظم باعث افزایش احساس وحشت می شود).
  • از حرکات ناگهانی یا هر چیزی که ممکن است او را شگفت زده کند خودداری کنید.
  • قبل از اینکه او را لمس کنید اجازه بگیرید. لمس کردن یا قرار دادن بازوهای خود در اطراف فرد ممکن است باعث شود او احساس کند در دام افتاده که منجر به تحریک بیشتر و حتی خشونت می شود.

نکته ۵: با نوسانات خلقی و عصبانیت مقابله کنید

اختلال استرس پس از سانحه منجر به مشکلاتی در مدیریت احساسات و تکانه ها می شود. در این شرایط عزیزتان دچار تحریک پذیری شدید، بدخلقی، یا خشم شدید می‌شود.

افرادی که از اختلال استرس پس از سانحه رنج می برند در یک وضعیت دائمی استرس جسمی و عاطفی زندگی می کنند. از آنجا که آن ها معمولاً با خوابیدن مشکل دارند، دائماً خسته، پرخاشگر و از نظر جسمی ضعیف هستند. این مشکلات باعث می‌شود که به استرس های روزانه بیش از حد واکنش نشان دهند.

برای بسیاری از افراد مبتلا به PTSD، خشم تنها پوششی برای سایر احساسات مانند غم و اندوه، درماندگی یا احساس گناه است. خشم باعث می شود به جای اینکه ضعیف و آسیب پذیر باشند، احساس قدرت کنند. برخی دیگر سعی می کنند خشم خود را تا زمانی که شما انتظارش را ندارید سرکوب کنند.

مراقب نشانه‌های عصبی بودن مانند فک قفل شده یا مشت‌های گره شده، بلند صحبت کردن یا آشفته شدن، باشید. به محض مشاهده علائم هشدار دهنده اولیه، اقداماتی را برای خنثی کردن وضعیت انجام دهید.

سعی کنید آرامش خود را حفظ کنید.

در طول پ طغیان عاطفی، تمام تلاش خود را بکنید تا آرام بمانید. این کار به عزیزتان نشان می دهد که شما «امن» هستید و از تشدید وضعیت جلوگیری می کند.

به فرد فضا بدهید.

از شلوغ کردن اطراف یا گرفتن فرد خودداری کنید زیرا باعث می شود که فرد آسیب دیده احساس خطر کند.

بپرسید چگونه می توانید کمک کنید.

مثلا این سؤال: در حال حاضر چه کاری می توانم برای کمک به تو انجام دهم؟ می تواند مفید باشد، شما همچنین می توانید زمان استراحت یا رفتن به جایی دیگر برای عوض شدن حال و هوا را پیشنهاد بدهید.

ایمنی را اولویت قرار دهید

اگر وضعیت فرد با وجود تلاش های شما برای آرام کردن اوضاع بدتر شد، خانه را ترک یا خود را در اتاق حبس کنید. اگر می ترسید که عزیزتان به خودش یا دیگران صدمه بزند با پلیس یا دکتر تماس بگیرید.

به فرد مورد علاقه خود کمک کنید خشم خود را مدیریت کند.

خشم یک احساس طبیعی و سالم است، اما زمانی که مزمن، انفجاری و خارج از کنترل شود، تأثیرات جدی بر روابط، سلامت و وضعیت ذهنی فرد می‌گذارد. عزیزتان می تواند با تحقیق درباره مسائل ریشه ای و یادگیری روش های سالم تر برای ابراز احساسات، خشم خود را کنترل کند.

نکته ۶: درمان حمایتی

عشق و حمایت شما و نزدیکان اگر چه ضروری است، اما همیشه کافی نیست. بسیاری از افرادی که آسیب دیده اند به درمان حرفه ای اختلال استرس پس از سانحه نیاز دارند. اما مطرح کردن آن می تواند حساسیت برانگیز باشد. به این فکر کنید که اگر کسی پیشنهاد کند که شما به درمان نیاز دارید چه احساسی خواهید داشت.

منتظر زمان مناسب برای مطرح کردن نگرانی های خود باشید.

وقتی در حال مشاجره یا در وسط بحران هستید، آن را مطرح نکنید. همچنین مراقب زبان خود باشید. از هر جمله ای که دلالت بر «دیوانه یا بیمار بودن» همسر شما دارد اجتناب کنید. در عوض موضوع را در یک چشم انداز مثبت و عملی ارائه دهید: درمان راهی برای یادگیری مهارت های جدید است که می تواند برای مدیریت طیف گسترده ای از چالش های مرتبط با اختلال استرس پس از سانحه مورد استفاده قرار گیرد.

بر مزایای آن تاکید کنید.

به عنوان مثال، درمان به او کمک می کند تا مستقل تر و تحت کنترل باشد یا به کاهش اضطراب و اجتنابی کمک می کند که او را از انجام کارهایی که می خواهد انجام دهد باز می دارد.

روی مشکلات خاص تمرکز کنید.

زمانی که در مورد اختلال استرس پس از سانحه یا مشاوره صحبت می‌کنید و عزیزتان واکنش تندی ندارد و گوش می دهد، بر این تمرکز کنید که چگونه درمان می‌تواند به مسائل خاصی مانند مدیریت خشم، اضطراب، یا مشکلات تمرکز و حافظه کمک کند.

مشکلات و محدودیت های درمان را بپذیرید.

برای مثال، می‌توانید بگویید: «می‌دانم که درمان یک راه حل سریع یا جادویی نیست و پیدا کردن درمانگر مناسب ممکن است کمی طول بکشد. اما حتی اگر کمی کمک کند، ارزشش را دارد.»

از افرادی که عزیزتان به آن ها احترام می گذارد و به آن ها اعتماد دارد کمک بگیرید.

اگر این ایده از جانب شخص دیگری مطرح شود، ممکن است فرد مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه بهتر بپذیرد. به فرد پیشنهاد دهید که به پزشک مراجعه کند یا مثلاً با یک دوست، معلم، مربی یا روحانی خاص صحبت کند.

فرد مورد علاقه خود را تشویق کنید تا به یک گروه پشتیبانی بپیوندد.

برقراری ارتباط با افراد دیگری که تجربیات آسیب زای مشابهی را پشت سر گذاشته به برخی از افراد مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه کمک می کند که کمتر احساس آسیب دیدگی و تنهایی کنند.

نکته ۷: مراقب خود باشید

اگر به اختلال استرس پس از سانحۀ عزیزتان اجازه دهید بر زندگی شما مسلط شود و نیازهای خود را نادیده بگیرید حتما فرسوده و حتی ممکن است دچار آسیب ثانویه شوید. شما هم ممکن است با گوش دادن به داستان ها یا قرار گرفتن در معرض علائم آزاردهنده مانند خاطرات دچار مشکل شوید. هر چه بیشتر احساس فرسودگی و غرق شدن کنید، خطر آسیب دیدنتان بیشتر است.

برای اینکه قدرت این را داشته باشید که در طولانی مدت در کنار عزیزتان باشید و خطر آسیب ثانویه را کاهش دهید، باید خودتان را قوی نگه دارید، اگر احساس نیاز می کنید حتما به مشاور مراجعه کنید.

به نیازهای جسمانی خود توجه کنید

به اندازه کافی بخوابید، به طور منظم ورزش کنید، به درستی غذا بخورید، و مراقب هرگونه مشکل پزشکی باشید.

یک گروه پشتیبانی برای خود ایجاد کنید

به سایر اعضای خانواده، دوستان مورد اعتماد، درمانگر یا گروه پشتیبانی خود تکیه کنید. صحبت کردن در مورد احساسات خود و آنچه که از سر می گذرانید بسیار مفید است و می تواند به آرامش شما کمک کند.

برای زندگی خود وقت بگذارید.

دوستان، سرگرمی ها یا فعالیت هایی که شما را خوشحال می کند را رها نکنید. مهم است که چیزهایی در زندگی خود داشته باشید که در شما اشتیاق ایجاد می‌کنند.

مسئولیت را تقسیم کنید.

از سایر اعضای خانواده و دوستان هم کمک بخواهید تا بتوانید به اندازه کافی استراحت کنید. همچنین می توانید به دنبال مددکار اجتماعی در محل خود باشید.

حدود را مشخص کنید

در مورد آنچه می توانید انجام بدهید واقع بین باشید. محدودیت‌های خود را بشناسید، آن‌ها را با اعضای خانواده‌ و دیگران مطرح کرده و به آن‌ها پایبند باشید.

حمایت از افرادی که از جانبازان مراقبت می کنند

اگر شخصی که از او مراقبت می کنید یک کهنه سرباز است، مطلب اختلال استرس پس از سانحه در کهنه سربازان را بخوانید. همچنین برای گرفتن حمایت مالی و مراقبتی به بنیاد شهید و ایثارگران مراجعه کنید.

منبع : کمک به فرد مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه

درمان ترس از آینه| از تشخیص تا درمان

ترس از آینه (Spectrophobia) شامل ترس از آینه ها یا آنچه ممکن است در آن ها منعکس شود، می باشد. افراد مبتلا به آینه هراسی ممکن است به شدت از انعکاس خود در آینه، یا از ظاهر شدن ارواح در آن ها ترس داشته باشند.

این فوبیا بسیار نادر است، اما می تواند کاملاً جدی و خطرناک باشد. مانند سایر فوبیاها، طیف هراسی می تواند تمام جنبه های زندگی فرد را مختل کند و منجر به رفتارهای اجتنابی شود. تجربه علائم اسپکتروفوبیا یا فوبیا آینه می تواند فوق العاده ناتوان کننده بوده و بر کیفیت زندگی فرد تأثیر بگذارد.

علائم فوبیا آینه

علائم آینه هراسی بسته به فرد متفاوت است، اما ممکن است شامل موارد زیر باشد: 

  • علائم اضطراب یا ترس (مانند لرزش، تعریق، افزایش ضربان قلب و وحشت) هنگام مواجهه یا فکر کردن به آینه ها یا بازتاب ها تجربه کند.
  • ترس بیش از اندازه و غیرقابل کنترل.
  • رفتارهای اجتنابی
  • پرهیز از آینه
  • پریشانی و اختلال قابل توجه
  • فریاد زدن، گریه کردن، تلاش برای فرار

برای تشخیص فوبیای خاص، علائم باید حداقل به مدت شش ماه وجود داشته باشد و به دلیل وجود اختلالات اضطرابی دیگر نباشد.

توجه به این نکته مهم است که افرادی که آینه هراسی را تجربه می کنند ممکن است درگیر فوبیا دیگری نیز باشند.

تشخیص

فوبیا خاص ممکن است توسط پزشک یا متخصص سلامت روان با استفاده از راهنمای تشخیصی و آماری (DSM-5) تشخیص داده شود. DSM-5 معیارهای تشخیص که باید رعایت شوند را شرح می دهد. روانشناس شما ممکن است از شما بخواهد که علائم، شدت و فراوانی آن ها را توضیح دهید. آن ها همچنین ممکن است از شما بخواهند که سطح ترس یا اضطراب خود را در یک مقیاس ارزیابی کنید تا تجربه و احساسات خود را بهتر درک کنید.

اختلالات مرتبط

در طول فرآیند تشخیص، روانشناس احتمال وجود سایر اختلالات را رد می کند. با صرف زمان لازم برای درک علائم شما، پزشک شما می تواند بهترین درمان را به شما ارائه دهد. اختلالات مشابه با فوبیا آینه شامل موارد زیر می باشند:

  • فاسموفوبیا
  • اختلال بدشکلی بدن
  • تاناتوفوبیا
  • هراس
  • اختلال وسواس فکری عملی
  • اختلال استرس پس از سانحه
  • اختلال اضطراب فراگیر
  • اختلال اضطراب اجتماعی

بیماری های همراه با آینه هراسی

تحقیقات نشان می‌دهد که فوبیا خاص به شدت با اختلالات دیگر سلامت روانی مرتبط است که شایع‌ترین آن ها اختلالات خلقی، اضطرابی و مصرف مواد است. 

علل

فوبیا خاص ممکن است در اثر رویداد آسیب زا ایجاد شود، اما این مورد برای همه کسانی که آن را تجربه می کنند صدق نمی کند. تحقیقات نشان می دهد که عوامل ژنتیکی و محیطی نیز ممکن است در ایجاد فوبی خاص نقش داشته باشند. عوامل زیاد از علل فوبیا به شمار می آیند:

  • کودکان و بزرگسالان مبتلا به آمیگدال بیش از حد فعال (بخشی از مغز که در احساسات و رفتار دخالت دارد) ممکن است بیشتر در معرض ابتلا به فوبیای خاص باشند.
  • کودکان و بزرگسالانی که مشکلاتی را با پردازش عادت تجربه می کنند ممکن است بیشتر در معرض ابتلا به فوبیا هستند.
  • ترس های زمینه ای ممکن است توسط تجربیات ژنتیکی، محیطی یا آسیب زا تشدید شوند. افراد مبتلا به آینه هراسی ممکن است به ارواح یا جن اعتقاد داشته باشند.

آینه هراسی ناشی از تروما

فردی که یک رویداد آسیب زا شامل یک آینه را تجربه کرده است ممکن است به ترس از آینه مبتلا شود. به عنوان مثال، کودکی که یک یا چند بار توسط شخصی در آینه ترسیده است، ممکن است در نهایت دچار اینه هراسی شود.

انواع

آینه هراسی ممکن است برای توصیف انواع مختلف ترس مربوط به آینه استفاده شود. در ادامه این انواع توصیف شده اند:

ترس از آینه و تصویر بدن

اگر مشکلات مربوط به تصویر بدن را تجربه می کنید، فکر آینه ها یا انعکاس ظاهرتان ممکن است باعث فوبیا شود. همچنین ممکن است علائم اسپکتروفوبیا را همراه با اختلال تغذیه یا اختلال بدشکلی بدن تجربه کنید.

ترس از بازتاب

ترس از آینه ممکن است با ترس عمومی بازتاب مرتبط باشد. علاوه بر آینه ها، ممکن است از هر گونه بازتاب مانند اتومبیل بسیار صیقلی یا برخی از انواع عینک بترسید. بازتاب ها گاهی باعث می شوند تا اشیا کمی غیر واقعی به نظر برسند، که ممکن است برای برخی افراد آزاردهنده باشد.

ترس های خرافاتی

آینه ها از دیرباز با آداب و رسوم و خرافات مرتبط بوده اند. برخی معتقدند که آینه روح انسان را منعکس می کند. در برخی فرهنگ‌ها، افراد آینه‌های خانه یک فرد تازه فوت شده را می‌پوشانند، چه برای جلوگیری از ظهور ارواح مرده و چه برای جلوگیری از علامت‌گذاری مرگ بر عزیزان بازمانده.

پیوند بین آینه و روح منجر به طیف گسترده ای از افسانه ها شده است که ممکن است به ترس فرد از مرگ یا ارواح مربوط باشد.

درمان فوبیا آینه

رفتار درمانی

درمان آینه هراسی به علائم منحصر به فرد شما بستگی دارد، اگرچه معمولاً شامل نوعی روان درمانی می باشد. نگران نباشید و بدانید که مجبور نیستید این را به تنهایی تجربه کنید و منابع و پزشکان ماهر در دسترس هستند تا به شما کمک کنند کهبر ترس های خود غلبه کنید.

مواجهه درمانی رایج ترین روش مورد استفاده برای درمان فوبیای خاص است. 

دارودرمانی

درمان آینه هراسی معمولاً نیازی به دارو ندارد، اما داروهای روانگردان در برخی از شرایط ختص ضروری هستند، به ویژه اگر فرد یک اختلال سلامت روانی همزمان داشته باشد. تحقیقات نشان داده است که دارو برای درمان فوبیای خاص زمانی که همراه با روان درمانی استفاده می شود بهترین نتیجه را دارد. گزینه دارویی برای درمان اضطراب ناشی از فوبیا شامل موارد زیر باشد:

  • مهارکننده های انتخابی بازجذب سروتونین
  • مسدود کننده های بتا
  • مهارکننده های مونوآمین اکسیداز
  • بنزودیازپین ها

روان درمانی

روان درمانی اغلب یک گزینه درمانی موثر برای افرادی است که علائم آینه هراسی را تجربه می کنند. روان درمانی ممکن است همراه با دارو یا به تنهایی مورد استفاده قرار گیرد. تکنیک های درمانی بسته به نیازهایفرد و همچنین سبک درمان مشاور متفاوت خواهد بود. برخی از تکنیک های رایج مورد استفاده برای درمان فوبیای خاص عبارتند از: 6

  • درمان شناختی رفتاری
  • مواجهه درمانی
  • مواجهه درمانی با واقعیت مجازی
  • حساسیت زدایی و پردازش مجدد حرکات چشم
  • گروه درمانی

خود درمانی

تجربه اسپکتروفوبیا می تواند به طرز باورنکردنی طاقت فرسا باشد و می تواند کیفیت زندگی شما را به میزان قابل توجهی کاهش دهد. چه در حال حاضر به دنبال درمان آینه هراسی هستید یا خیر، یافتن راه‌های سالم برای مقابله با آن ممکن است برخی از علائم شما را کاهش دهد.

  • هر روز به خود کلمات تأییدی بگویید. چیزی که شما تجربه می کنید ممکن است ترسناک، طاقت فرسا و ناتوان کننده باشد بنابراین حتما با کلمات محبت آمیز از خود حمایت کنید.
  • تکنیک های تمدد اعصاب را تمرین کنید. 
  • با دوستان حامی و اعضای خانواده خود ارتباط برقرار کنید.
  • برای ارزیابی اینکه ترس از آینه چگونه بر زندگی شما تأثیر می گذارد، زمان بگذارید.

منبع : درمان ترس از آینه| از تشخیص تا درمان