عادت در روانشناسی چه معنی دارد؟ آیا ترک عادت موجب مرض است؟

عادت به کاهش پاسخ به یک محرک پس از تکرار مکرر گویند. یا همانطور که انجمن روانشناسی آن را تعریف می کند، عادت کردن شامل “عادت کردن به یک موقعیت یا محرک” است و در نتیجه اثربخشی آن کاهش می یابد.

به عنوان مثال، یک صدای جدید در محیط شما، مانند آهنگ زنگ جدید، ممکن است در ابتدا توجه شما را به خود جلب کند یا حتی حواس شما را پرت کند. به مرور زمان که به این صدا عادت می کنید کمتر به آن توجه می کنید و پاسخ شما کم می شود. این پاسخ کاهش یافته عادت کردن است.

نمونه های عادت

برای درک چگونگی کارکرد عادت‌سازی، نگاه کردن به چند مثال مختلف می‌تواند مفید باشد. این پدیده در بسیاری از زمینه های مختلف از یادگیری تا ادراک نقش دارد.

یادگیری

عادت کردن یکی از ساده ترین و رایج ترین شکل های یادگیری است. این به افراد اجازه می دهد تا محرک های غیر ضروری را تنظیم کنند و روی چیزهایی تمرکز کنند که واقعاً نیاز به توجه دارند.

به عنوان مثال، تصور کنید که در حال مطالعه با تلویزیون در حال پخش در پس زمینه هستید. تلویزیون ممکن است در ابتدا حواس‌تان را پرت کند، اما عادت کردن به شما این امکان را می‌دهد تا در نهایت سر و صدا را کاهش دهید و روی چیزی که می‌خواهید یاد بگیرید تمرکز کنید.

در حین یادگیری چیزی است که به طور منظم در زندگی روزمره شما اتفاق می افتد، اما احتمالا تا حد زیادی از آن بی اطلاع هستید.

ادراک

تصور کنید که در حیاط خانه خود هستید که صدای کوبیدن بلندی را از حیاط همسایه خود می شنوید. صدای غیرمعمول بلافاصله توجه شما را به خود جلب می کند و شما تعجب می کنید که چه چیزی در حال وقوع است یا چه چیزی ممکن است باعث ایجاد صدا شود.

طی چند روز آینده، صدای کوبیدن با سرعتی منظم و ثابت ادامه می یابد. در نهایت، شما فقط نویز را تنظیم می کنید. این نمونه ای از عادت در ادراک است.

این تنها صدا نیست که ما را به عادت کردن ترغیب می کند. حواس دیگر نیز می توانند تحت تأثیر عادت قرار گیرند.

مثال دیگر این است که صبح قبل از رفتن به محل کار روی مقداری عطر بپاشید. پس از مدت کوتاهی، دیگر متوجه بوی عطر خود نمی‌شوید ، اما اطرافیان شما ممکن است بوی عطر را حتی بعد از اینکه از آن بی‌اطلاعید، متوجه شوند.

آیا می توانید به درد عادت کنید؟ تحقیقات نشان می دهد که شما می توانید، همچنین نشان می دهد که این عادت ممکن است بیشتر مبتنی بر مغز باشد تا حساسیت زدایی واقعی به خود احساس درد.

روان درمانی

همچنین رویکردهای روان درمانی وجود دارد که بر عادت کردن تکیه دارند. برای مثال، در درمان فوبیا ، عادت دادن افراد به منبع ترس یکی از راه‌های کمک به آنها برای غلبه بر فوبیا است. در مواجهه درمانی، افراد به تدریج در معرض چیزهایی قرار می گیرند که از آنها می ترسند.

عادت در مواجهه درمانی

مواجهه درمانی از عادت کردن برای کمک به افراد برای غلبه بر ترس های خود استفاده می کند. نمونه ای از این نوع درمان در غلبه بر فوبیا تاریکی شامل موارد زیر باشد:

  • در ابتدا، فرد ممکن است به سادگی تصور کند که در یک اتاق تاریک است.
  • هنگامی که آنها به این تجربه عادت کردند، خود را در معرض تقریب‌های فزاینده‌ای نزدیک‌تر به منبع واقعی اضطراب خود قرار می‌دهند، مانند ایستادن درست در داخل در یک اتاق تاریک، تا زمانی که در نهایت با خود ترس (ایستادن کامل در داخل) روبرو شوند. یک اتاق تاریک).
  • در نهایت، فرد به محرک (تاریکی کامل) عادت می کند تا دیگر پاسخ ترس را تجربه نکند.

عوامل موثر بر عادت

همیشه به یک شکل اتفاق نمی افتد و تعدادی از عوامل وجود دارند که می توانند بر سرعت عادت کردن شما به یک محرک تأثیر بگذارند. برخی از عوامل موثر بر عادت عبارتند از:

  • تغییر : تغییر شدت یا مدت تحریک ممکن است منجر به عود پاسخ اولیه شود. بنابراین اگر صدای کوبیدن در طول زمان بلندتر شد یا ریتم آن تغییر کرد، احتمالاً دوباره متوجه آن خواهید شد.
  • مدت : اگر محرک عادت برای مدت زمان کافی قبل از معرفی مجدد ناگهانی ارائه نشود، پاسخ یک بار دیگر با قدرت کامل ظاهر می شود. بنابراین، اگر صدای کوبیدن بلند همسایه پر سر و صدا متوقف شود و شروع شود، کمتر به آن عادت خواهید کرد.
  • فراوانی : هر چه یک محرک بیشتر ارائه شود، عادت کردن سریع‌تر اتفاق می‌افتد. اگر هر روز همان عطر را می‌زنید، به احتمال زیاد زودتر متوجه آن نمی‌شوید.
  • شدت : محرک های بسیار شدید منجر به عادت کردن آهسته تر می شود. در برخی موارد، مانند صداهای کر کننده مانند زنگ اتومبیل یا آژیر، عادت کردن هرگز اتفاق نمی افتد (مثلاً اگر افراد پس از چند دقیقه دیگر متوجه آن نشوند، هشدار اتومبیل به عنوان یک هشدار بسیار مؤثر نخواهد بود).

نظریه های عادت گرایی

عادت کردن نمونه ای از یادگیری غیر تداعی است . یعنی هیچ پاداش یا تنبیهی در ارتباط با محرک وجود ندارد. شما در نتیجه صدای کوبیدن آن همسایه درد یا لذت را تجربه نمی کنید.

پس چرا عادت کردن را تجربه می کنیم؟ چند نظریه روان‌شناختی مختلف وجود دارد که به دنبال توضیح علت ایجاد عادت هستند:

  • تئوری مقایسه‌ای عادت‌سازی نشان می‌دهد که مغز ما مدلی از محرک مورد انتظار ایجاد می‌کند. با ادامه ارائه، محرک با مدل مقایسه می شود و اگر مطابقت داشته باشد، پاسخ مهار می شود.
  • نظریه عادت‌سازی دو عاملی نشان می‌دهد که فرآیندهای عصبی اساسی وجود دارد که پاسخگویی به محرک‌های مختلف را تنظیم می‌کند. بنابراین مغز ما به جای ما تصمیم می گیرد که نیازی به نگرانی در مورد صدای کوبیدن نداشته باشیم زیرا چیزهای فشار بیشتری داریم که می توانیم توجه خود را روی آن متمرکز کنیم.

عادت در روابط

عادت گرایی مفهومی است که اغلب در مورد پدیده های ادراکی به کار می رود. اما همچنین می تواند تعدادی برنامه کاربردی مختلف در دنیای واقعی داشته باشد. این می تواند شامل روابط اجتماعی باشد . عادت کردن می تواند روابط شما را به طرق مختلفی تحت تاثیر قرار دهد:

  • ما به خوبی ها و بدی ها عادت می کنیم: همانطور که افراد را بهتر می شناسیم، طبیعی است که به هر چیز کوچک توجه نکنیم و به طور فزاینده ای به ویژگی های خوب و بد آنها عادت کنیم.
  • ما برخی چیزها را نادیده می گیریم (و توسط برخی دیگر عصبانی می شویم) : ممکن است به عادت هایی عادت کنید که در ابتدا آنها را آزاردهنده می دانستید، یا حتی به طور فزاینده ای از چیزهایی که در ابتدا نادیده گرفته اید، آزرده شوید.
  • تازگی توجه را در ابتدا افزایش می دهد : در مراحل ابتدایی هر رابطه، افراد تمایل دارند با آمادگی بیشتری پاسخ دهند. هر احساسی هیجان انگیز است زیرا جدید و ناآشنا است.
  • تازگی در نهایت از بین می رود : متأسفانه، این حالتی نیست که بتواند برای همیشه ادامه یابد. در نهایت، عادت شروع می شود و مردم دیگر متوجه هر چیز کوچکی نمی شوند.

در حالی که عادت کردن می تواند منجر به از بین رفتن هیجان یک رابطه جدید در طول زمان شود، این لزوما چیز بدی نیست. اشتیاق اولیه که نشانه شروع یک رابطه است، معمولاً جای خود را به چیزی عمیق تر و پایدارتر می دهد – عشقی عمیق تر و معنادارتر که علاوه بر اشتیاق، با دوستی، حمایت و احترام مشخص می شود.

زمانی که عادت می تواند به یک رابطه آسیب برساند

با این حال، عادت در روابط زمانی می تواند مشکل ساز شود که منجر به بدیهی گرفتن طرف مقابل شود. روابط طولانی مدت اغلب می تواند قربانی این موضوع شود.

با گذشت زمان، ممکن است احساس کنید که شریک زندگی شما قدردان چیزهایی نیست که شما در رابطه با آنها سهیم هستید. یا شاید این شریک زندگی شما باشد که احساس می کند نادیده گرفته شده است.

چگونه بر عادت در روابط غلبه کنیم

چه کاری می توانید انجام دهید تا برخی از جرقه های اولیه را به رابطه خود بازگردانید و عادت را معکوس کنید؟

  • روی نکات مثبت تمرکز کنید . برای فکر کردن به چیزهایی که در مورد همسرتان دوست دارید، وقت بگذارید. چه ویژگی هایی را در این شخص بیشتر تحسین می کنید؟ اولین بار چه چیزهایی شما را جذب کرد؟
  • قدردانی را تمرین کنید. همانطور که زمان بیشتری را در کنار شریک زندگی خود می گذرانید، تمرکز روی چیزهایی که در مورد آنها برای شما آزاردهنده است بسیار آسان است. اگر فقط بر روی این ویژگی ها تمرکز کنید، راضی ماندن و متصل ماندن می تواند بسیار دشوار باشد. در عوض، شکرگزاری را برای نعمت هایی که به زندگی شما می آورند تمرین کنید.
  • احساسات شروع رابطه خود را به یاد بیاورید . به چیزهایی فکر کنید که برای اولین بار در مورد شریک زندگی خود متوجه آنها شده اید و دوست داشته اید. کارهایی را در نظر بگیرید که به عنوان یک زوج از انجام آنها لذت می برید. وقت گذاشتن برای توجه به آن ویژگی ها و معرفی مجدد آن فعالیت ها راه خوبی برای برقراری ارتباط مجدد است.
  • چیز جدیدی را امتحان کنید . روال ها و عادات می توانند مفید باشند، اما همچنین می توانند احساس خفگی کنند. به دنبال راه هایی برای تغییر اوضاع و افزودن تازگی به رابطه خود باشید. به عنوان یک زوج فعالیت های جدید را امتحان کنید و با هم چیزها را کشف کنید. این می تواند یک راه جالب برای ایجاد یک ارتباط قوی و همچنین وسیله ای برای دیدن شریک زندگی خود در یک نور جدید باشد.

ترک عادت موجب مرض است؟

عادت کردن به جای غرق شدن در همه چیزهایی که توجه ما را جلب می کند، به ما این امکان را می دهد که کمتر به عناصر خاصی توجه کنیم تا بتوانیم بهتر روی دیگران تمرکز کنیم. عادت بخشی طبیعی و عادی از تجربه ما از جهان است. این به ما امکان می دهد در محیط هایی که اغلب مملو از تجربیات و اطلاعات حسی هستیم، کار کنیم.

در عین حال، عادت کردن می تواند در روابط شخصی ما مشکل ساز باشد. یافتن راه‌هایی برای معکوس کردن عادت با افرادی که به آنها اهمیت می‌دهیم می‌تواند به ایجاد روابطی کمک کند که عشق و شادی را برای ما به ارمغان بیاورد.

منبع : عادت در روانشناسی چه معنی دارد؟ آیا ترک عادت موجب مرض است؟

انواع خصوصیات و ویژگی های شخصیتی

صفات شخصیتی و انواع خصوصیات و ویژگی های شخصیتی

بارز ترین و اساسی ترین صفات و ویژگی های شخصیتی افراد چه ویژگی هایی هستند؟ اگر بخواهید صفات شخصیتی اصلی انسان را بیان کنید، کدام را انتخاب می کنید؟ نتیجه بررسی روانشناسان در تعیین صفات شخصیتی بیش از هزاران صفات شخصیتی می باشد.

به عنوان مثال آلپورت یکی از نظریه پردازان علم روانشناسی در این خصوص پژوهش های بسیاری داشته و حدود چهارهزار صفت شخصیتی را بیان کرده است.

در این مقاله با بررسی به نظرات دانشمندان و نظریه پردازان به صفت های مهم شخصیتی می پردازیم، تا انتها این مقاله را مورد مطالعه قرار دهید، زیرا مطالب آن می تواند جالب و مفید باشد.

تلاش ها برای تعیین صفات شخصیتی مهم در انسان

بر اساس نظریه های مطرح روانشناسی شخصیت انسان از چند صفت اصلی تشکیل شده است مانند: برون گرایی یا درونگرایی، پرخاشگری یا آرامش، مهربانی و پر انرژی بودن یا انرژی کافی را نداشتن.

اما صفات اصلی شخصیت انسان چه مواردی هستند؟ در این خصوص دانشمندان به تحقیق و پژوهش زیادی پرداخته اند تا در مورد صفات زیربنایی شخصیت انسان اطلاعاتی را به دست آورده اند، در ادامه این مقاله مهم ترین  نظرات دانشمندان را مورد بررسی قرار می دهیم.

نظریه آلپورت با عنوان هزاران صفت رفتاری در وجود انسان

گوردن آلپورت اولین روانشناسی بود که به بررسی و طبقه بندی صفات شخصیتی پرداخت. او در پژوهش های خود به لیستی از صفت های شخصیتی رسید که تعداد آن حدود چهار هزار صفت می باشد. او این صفات را در سه دسته تقسیم بندی کرد که شامل صفات اولیه، مرکزی و ثانویه می شود.

  • صفات اولیه: صفات غالبی هستند که در بسیاری از بخش ها و موقعیت های زندگی مشخص می شوند. و این صفات را می توان در شرایط و موقعیت مختلف زندگی یافت.
  • صفات مرکزی: بسیاری از نظریه های صفات شخصیت بر روی این صفات متمرکز شده اند زیرا این صفات ساختارهای اصلی شخصیت محسوب می شوند و تقریبا در زندگی ثابت و پایدار هستند و به ندرت تغییر می یابند. به همین دلیل صفات مرکزی به عنوان صفات اصلی شخصیت شناخته می شوند.
  • صفات ثانویه: این صفات در موقعیت های خاصی ایجاد می شوند و ممکن است پایدار نباشند.

نظریه کتل با عنوان ۱۶ صفت شخصیتی

روانشناس دیگری به نام ریموند کتل بعد از آلپورت نظریه ای در مورد صفات شخصیتی بیان کرد او لیست بلند بالای آلپورت را به ۱۶ صفت اصلی تقلیل داد. او معتقد بود که این ۱۶ صفت همان چیزی است که بر روی رفتارهایی که به عنوان شخصیت کلی فرد در نظر گرفته می شود موثر است. لیستی او از چند بعد تشکیل شده است که عبارت اند از:

  • دلهره
  • ثبات عاطفی
  • انعطاف پذیری نسبت به تغییر
  • اعتماد به نفس
  • حساسیت

کتل برای هر کدام از ابعاد بیان شده صفاتی را در نظر گرفت، بر اساس نظریه او هر بعد به صورت یک طیف پیوسته می باشد و هر فرد می تواند جایگاه خاصی در آن ها داشته باشد.

نظریه آیزنک با عنوان ۳ صفت شخصیتی

روانشناس هاینس آیزنک، فهرست صفات شخصیتی را بسیار کاهش داد و زیر بنای شخصیت را ۳ صفت اصلی مطرح کرد، او معتقد بود که برخی از صفات کتل مشابه یکدیگر می باشند و آن ها را یه صفت در نظر گرفت.

او در ابتدا دو عامل اصلی برای صفات شخصیتی بیان کرد که شامل درون گرایی – برون گرایی و ثبات هیجانی – بی ثباتی هیجانی می باشد. اما بعد ها صفات دیگری به عنوان روان رنجور خویی را به آن ها اضافه نمود. منظور از روان رنجور خویی، میزان تمایل فرد به سمت اختلالات روانی می باشد.

رویکرد معاصر در مورد صفات شخصیتی

امروزه یکی از محبوب ترین نظریه های صفات شخصیتی می توان به نظریه ۵ بعدی مک گری و کاستا اشاره نمود.

بر اساس این نظریه شخصیت انسان از ۵ بعد اصلی و اساسی تشکیل شده است و هر یک از ابعاد را به صورت یک طیف در نظر گرفته می شود بنابراین افراد می توانند در جایگاه های متفاوتی بر اساس این ابعاد قرار گیرند. این پنج بعد شامل موارد زیر می باشد:

  • برون گرایی
  • موافقت پذیری
  • وظیفه شناسی
  • روان رنجور خویی
  • انعطاف پذیری نسبت به تجربیات جدید

منبع : صفات شخصیتی | انواع خصوصیات و ویژگی های شخصیتی

اختلال شخصیت مرزی (BPD)

در اختلال شخصی مرزی همه چیز ناپایدار به نظر می رسد: روابط، خلق و خو، تفکر، رفتار و حتی هویت شما. اما امیدی وجود دارد و آشنایی با علائم، درمان و بهبودی می تواند به شما کمک کند.

اختلال شخصیت مرزی (BPD) چیست؟

اگر به اختلال شخصیت مرزی (BPD) مبتلا هستید، احتمالاً احساس می‌کنید که در یک ترن هوایی هستیدنه تنها بخاطر احساس ناپایدارتان  بلکه به دلیل احساس متزلزل بودن. تصور شما از خود، اهداف و حتی کارهای مورد علاقه و ناپسند ممکن است به گونه ای تغییر کند که گیج کننده و نامشخص باشد.

افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی (BPD) به شدت حساس هستند. برخی این اختلال را مانند داشتن اختلال عصبی آشکار توصیف می کنند.

در این اختلال چیزهای کوچک می توانند واکنش های شدیدی را ایجاد کنند و هنگامی که ناراحت می شوید، در آرام شدن با مشکل مواجه می شوید. درک اینکه چگونه این نوسانات عاطفی و ناتوانی در تسکین خود منجر به آشفتگی در روابط و رفتارهای تکانشی می شود، آسان است.

وقتی در گیرودار احساسات شدید هستید، نمی توانید درست فکر کنید یا تمرکز کنید، ممکن است چیزهای آزاردهنده ای بگویید یا به شیوه های خطرناک یا نامناسب رفتار کنید که بعدا در مورد آن  احساس گناه یا شرمندگی کنید.

این امر یک چرخه دردناک است که فرار از آن غیرممکن به نظر می رسد. اما اینطور نیست. درمان های موثر اختلال شخصیت مرزی و مهارت های مقابله ای وجود دارد که می تواند به شما کمک کند احساس بهتری داشته باشید و دوباره کنترل افکار، احساسات و اعمال خود را در دست بگیرید.

اختلال شخصیت مرزی قابل درمان است

در گذشته، بسیاری از متخصصان سلامت روان درمان اختلال شخصیت مرزی (BPD) را دشوار می‌دانستند، بنابراین به این نتیجه رسیدند که راه های کمی وجود دارد. اما اکنون می دانیم که BPD قابل درمان است. درمان اختلال شخصیت مرزی نیاز به یک رویکرد تخصصی دارد.

شکستن الگوهای ناکارآمد تفکر، احساس و رفتار که باعث ناراحتی شما می شود و تغییر عادات مادام العمر کار آسانی نیست.

تأمل و سپس اقدام به روش‌های جدید در ابتدا غیرطبیعی و ناراحت‌کننده خواهد بود. اما با گذشت زمان عادات جدیدی ایجاد خواهید کرد که به شما کمک می کند تعادل عاطفی خود را حفظ و کنترل کنید.

تست اختلال شخصیت مرزی رایگان

آیا با عبارات زیر در مورد شما درست می باشد؟

  • من اغلب احساس “خلا” می کنم.
  • احساسات من خیلی سریع تغییر می کند و اغلب غم، عصبانیت و اضطراب شدید را تجربه می کنم.
  • من دائماً می ترسم افرادی که به آن ها اهمیت می دهم مرا رها یا ترک کنند.
  • من روابط عاشقانه ام را شدید، اما بی ثبات توصیف می کنم.
  • احساس من نسبت به افراد زندگی ام می تواند از لحظه ای به لحظه دیگر به طرز چشمگیری تغییر کند و من دلیل آن را نمی فهمم.
  • من اغلب کارهایی را انجام می‌دهم که می‌دانم خطرناک یا ناسالم هستند، مانند رانندگی بی‌احتیاطی، رابطه جنسی ناایمن، نوشیدن زیاد الکل، استفاده از مواد مخدر یا ولخرجی کردن.
  • من سعی کرده ام به خودم صدمه بزنم و رفتارهای خودآزاری مانند بریدن یا تهدید به خودکشی داشته ام.
  • وقتی در یک رابطه احساس ناامنی می کنم، تمایل دارم برای نزدیک نگه داشتن طرف مقابل، او را سرزنش کنم یا حرکات تکانشی انجام دهم.

اگر با چند مورد از جملات بالا در مورد شما صدق می کند، ممکن است از اختلال شخصیت مرزی رنج ببرید. البته، برای تشخیص رسمی به یک متخصص سلامت روان نیاز دارید، زیرا اختلال شخصیت مرزی می تواند به راحتی با سایر مسائل اشتباه گرفته شود.

اما حتی بدون تشخیص، ممکن است نکات خودیاری در این مقاله برای آرام کردن طوفان عاطفی درونی و یادگیری کنترل تکانه‌های آسیب‌رسان مفید باشد.

علائم و نشانه ها

اختلال شخصیت مرزی (BPD) به شکل های مختلفی ظاهر می شود، اما برای تشخیص، متخصصان سلامت روان علائم را به ۹ دسته اصلی دسته بندی می کنند. برای تشخیص اختلال شخصیت مرزی، باید حداقل پنج مورد از این علائم را نشان دهید. علاوه بر این، علائم باید طولانی مدت باشد (معمولاً در نوجوانی شروع می شود) و بر بسیاری از بخش های زندگی شما تأثیر می گذارد.

۱۶ نشانه اختلال شخصیت مرزی

  1. ترس از رها شدن افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی اغلب از رها شدن یا تنها ماندن وحشت دارند. حتی چیزی بی ضرر مانند دیر رسیدن یکی از عزیزان به خانه یا مسافرت آخر هفته ممکن است باعث ترس شدید آن ها شود. این می تواند باعث تلاش های دیوانه وار برای نزدیک نگه داشتن طرف مقابل شود. ممکن است با التماس، دعوا و رفتارهای فیزیکی شخص را کنار خود نگه دارد اما متأسفانه این رفتار تأثیر معکوس دارد.
  2. روابط ناپایدار افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی تمایل به داشتن روابطی شدید و کوتاه مدت دارند. ممکن است به سرعت عاشق شوند، اما به سرعت ناامید می شوند. روابط آن ها وحشتناک به نظر می رسد. دوستان یا اعضای خانواده آن ها ممکن است احساس کنند که در نتیجه نوسانات اخلاقی  آن ها دچار ضربه عاطفی می شوند.
  3. نامشخص یا تغییر تصویر از خود.  احساس این افراد به طور معمول ناپایدار است. گاهی اوقات ممکن است نسبت به خودشان احساس خوبی داشته باشند، اما گاهی از خود متنفر هستند یا حتی خود را شیطان می بینند. احتمالاً تصور روشنی از اینکه چه کسی هستند یا در زندگی چه می خواهند ندارند. در نتیجه، ممکن است مرتباً شغل، دوستان، معشوق، مذهب، ارزش‌ها، اهداف یا حتی هویت جنسی را تغییر دهند.
  4. رفتارهای تکانشی و خود ویرانگر. ممکن است در فعالبت های ناسالم شرکت کنند، به خصوص زمانی که ناراحت هستند. ممکن است به طور ناگهانی پولی را خرج کنند که توانایی پرداخت آن را ندارند، پرخوری کنند، با بی احتیاطی رانندگی کنند، از مغازه دزدی کنند، درگیر رابطه جنسی پرخطر شوند یا در مصرف مواد مخدر یا الکل زیاده روی کنند. این رفتارهای مخاطره آمیز ممکن است به آن ها کمک کند در لحظه احساس بهتری داشته باشند، اما در درازمدت به آن ها و اطرافیان شان آسیب می رسانند.
  5. خودآزاری. رفتار خودکشی و خودآزاری عمدی در افراد مبتلا به BPD رایج است. رفتار خودکشی شامل فکر کردن به خودکشی، انجام حرکات و تهدید به خودکشی یا در واقع اقدام به خودکشی است. خودآزاری شامل تمام تلاش های فرد برای صدمه زدن به خود بدون قصد خودکشی است. اشکال متداول خودآزاری شامل بریدن بدن و سوزاندن است.
  6. نوسانات عاطفی شدید احساسات و خلق و خوی ناپایدار در اختلال شخصیت مرزی رایج است. ممکن است یک لحظه احساس شادی کنید و لحظه ای دیگر ناامید باشید. چیزهای کوچکی که دیگران از آن ها دوری می‌کنند، می‌تواند شما را به سمت بحران عاطفی سوق دهند. نوسانات خلقی شدید هستند، اما نسبتاً سریع از بین می روند (برخلاف نوسانات عاطفی افسردگی یا اختلال دوقطبی)، معمولاً فقط چند دقیقه یا چند ساعت طول می‌کشند.
  7. احساس پوچی مزمن افراد مبتلا به BPD اغلب در مورد احساس پوچی صحبت می کنند، گویی یک سوراخ یا یک فضای خالی در داخل آن ها وجود دارد. در نهایت، ممکن است احساس کنند که «هیچ» یا «هیچکس» نیستید. این احساس ناراحت کننده است، بنابراین ممکن است سعی کنند جای خالی را با چیزهایی مانند مواد مخدر، غذا یا رابطه جنسی پر کنند. اما هیچ چیز واقعاً رضایت بخش نیست.
  8. خشم انفجاری اگر اختلال شخصیت مرزی دارید، ممکن است با عصبانیت شدید و خلق و خوی انفجاری دست و پنجه نرم کنید. همچنین ممکن است پس از عصبانی شدن در کنترل خود دچار مشکل شوید. توجه به این نکته مهم است که عصبانیت همیشه به سمت بیرون نمی باشد بلکه ممکن است زمان زیادی را صرف احساس عصبانیت از خود کنید.
  9. احساس مشکوک بودن یا عدم ارتباط با واقعیت. افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی اغلب با پارانویا یا افکار مشکوک در مورد انگیزه های دیگران دست و پنجه نرم می کنند. هنگامی که تحت استرس هستند، حتی ممکن است ارتباط خود را با واقعیت از دست بدهند.
  10. ترس شدید از رها شدن، حتی اقدامات شدیدی برای جلوگیری از جدایی یا طرد انجام م یدهند.
  11. تغییرات سریع در هویت و تصویر از خود که شامل تغییر اهداف و ارزش‌ها می باشد.
  12. دوره های پارانویای مرتبط با استرس و از دست دادن ارتباط با واقعیت که از چند دقیقه تا چند ساعت طول می کشد.
  13. رفتارهای مخاطره آمیز، مانند قمار، رانندگی بی احتیاطی، رابطه جنسی ناایمن، ولگردی، پرخوری یا سوء مصرف مواد، یا خراب کردن موفقیت با ترک ناگهانی یک شغل خوب یا پایان دادن به رابطه مثبت.
  14. تهدید به خودکشی یا آسیب رساندن به خود، اغلب در پاسخ به ترس از جدایی یا طرد شدن
  15. نوسانات خلقی شدید از چند ساعت تا چند روز طول می کشد، که می تواند شامل شادی شدید، تحریک پذیری، شرم یا اضطراب باشد.

اختلالات رایج همزمان

اختلال شخصیت مرزی به ندرت به تنهایی تشخیص داده می شود. اختلالات مشترک رایج عبارتند از:

  • افسردگی یا اختلال دوقطبی
  • سوء مصرف مواد
  • اختلالات اشتها
  • اختلالات اضطرابی

هنگامی که اختلال شخصیت مرزی با موفقیت درمان می شود، سایر اختلالات نیز اغلب بهبود می یابند. اما عکس آن همیشه صادق نیست. برای مثال، ممکن است علائم افسردگی را با موفقیت درمان کنید و همچنان با اختلال شخصیت مرزی دست و پنجه نرم کنید.

دلایل ابتلا به اختلال شخصیت مرزی

اکثر متخصصان سلامت روان بر این باورند که اختلال شخصیت مرزی (BPD) توسط ترکیبی از عوامل بیولوژیکی ارثی یا درونی و عوامل محیطی بیرونی، مانند تجربیات آسیب‌زا در دوران کودکی ایجاد می‌شود.

تفاوت های مغزی

چیزهای پیچیده زیادی در مغز فرد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی (BPD) اتفاق می افتد، و محققان هنوز در حال کشف معنای آن هستند. اما در اصل، اگر اختلال شخصیت مرزی دارید، مغز شما در حالت آماده باش قرار دارد. چیزها برای شما ترسناک تر و استرس زاتر از دیگران هستند. واکنش جنگ یا گریز شما به راحتی خاموش می شود و هنگامی که روشن می شود، منطق شما خاموش می شود و غرایز اولیه بقا را تحریک می کند که همیشه با شرایط موجود مناسب نیستند.

در این شرایط احساس می کنید هیچ کاری نمی توانید انجام دهید.اما حقیقت این است که شما می توانید مغز خود را تغییر دهید. هر بار که یک پاسخ مقابله ای جدید یا تکنیک تسکین دهنده را تمرین می کنید، مسیرهای عصبی جدیدی ایجاد می کنید. برخی از درمان‌ها، مانند مدیتیشن و ذهن آگاهی حتی می‌تواند باعث رشد مغز شما شوند. و هرچه بیشتر تمرین کنید، این مسیرها قوی تر و خودکارتر خواهند شد. پس تسلیم نشوید با گذشت زمان و فداکاری، می توانید طرز فکر، احساس و عمل خود را تغییر دهید.

اختلالات شخصیت

وقتی روانشناسان در مورد “شخصیت” صحبت می کنند، به الگوهای تفکر، احساس و رفتار اشاره می کنند که هر یک از ما را منحصر به فرد می کند. هیچ کس همیشه دقیقاً یکسان عمل نمی کند، اما ما تمایل داریم به روش های نسبتاً ثابتی با جهان تعامل داشته باشیم و درگیر باشیم. به همین دلیل است که مردم اغلب به عنوان «خجالتی»، «برون‌گرا»، «اجتماعی»، «مرتب» و غیره توصیف می‌شوند. این ها عناصر شخصیتی هستند.

از آنجایی که شخصیت به طور ذاتی با هویت مرتبط است، اصطلاح «اختلال شخصیت» ممکن است به شما این احساس را بدهد که اساساً مشکلی در شخصیت شما وجود دارد. اما اختلال شخصیت، قضاوت شخصیت نیست. در اصطلاح بالینی، “اختلال شخصیت” به این معنی است که الگوی ارتباط شما با جهان به طور قابل توجهی با هنجار های جامعه متفاوت است (به عبارت دیگر، شما به روشی عمل نمی کنید که اکثر مردم انتظار دارند).

این باعث ایجاد مشکلات مداوم برای شما در بسیاری از زمینه های زندگی مانند روابط، شغل، و احساسات در مورد خود و دیگران می شود. اما مهم تر از همه، این الگوها را می توان تغییر داد!

نکات خودیاری: ۳ کلید برای مقابله با BPD

  1. مشکلات شدید عاطفی را آرام کنید.
  2. یاد بگیرید که تکانشگری را کنترل کنید و پریشانی را تحمل کنید.
  3. مهارت های بین فردی خود را بهبود بخشید.

توصیه خودیاری ۱: طوفان عاطفی را آرام کنید

به‌عنوان فرد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی، احتمالاً زمان زیادی را صرف مبارزه با انگیزه‌ها و احساسات خود کرده‌اید، بنابراین پذیرش احساسات می‌تواند کار سختی باشد و ذهن شما را درگیر کند. اما پذیرفتن احساساتتان به معنای تایید آن ها یا تسلیم شدن در برابر سختی نیست.

معنای این کار این است که از تلاش برای مبارزه، اجتناب، سرکوب یا انکار آنچه احساس می‌کنید دست بردارید. این که به خودتان اجازه دهید این احساسات را داشته باشید، می تواند قدرت را از آن ها بگیرد.

سعی کنید احساسات خود را بدون قضاوت یا انتقاد تجربه کنید. گذشته و آینده را رها کنید و تنها بر لحظه حال تمرکز کنید. تکنیک های ذهن آگاهی می تواند در این زمینه بسیار موثر باشد.

  • با مشاهده احساسات خود شروع کنید.
  • روی احساسات فیزیکی که با احساسات شما همراه هستند تمرکز کنید.
  • به خودتان بگویید که آنچه را که در حال حاضر احساس می کنید، می پذیرید.
  • به خودتان یادآوری کنید که فقط به این دلیل که چیزی را احساس می کنید به این معنی نیست که واقعیت دارد.

کاری انجام دهید که یک یا چند حواس شما را تحریک کند

درگیر کردن حس یکی از سریع ترین و ساده ترین راه ها برای تسکین خود است. شما باید آزمایش کنید تا بفهمید کدام روش برای شما بهتر عمل می کند. برای این کار به استراتژی های مختلفی نیاز خواهید داشت. آنچه ممکن است در هنگام عصبانیت یا آشفتگی به شما کمک کند با آنچه ممکن است در هنگام بی حسی یا افسردگی کمک کند بسیار متفاوت است. در اینجا چند ایده برای این کار وجود دارد:

لمس. اگر احساس کافی ندارید، سعی کنید آب سرد یا داغ (اما نه داغ) را روی دستان خود بمالید، یک تکه یخ نگه دارید؛ یا یک شی یا لبه مبلمان را تا جایی که می توانید محکم بگیرید. اگر احساس می کنید که نیاز به آرامش دارید، حمام یا دوش آب گرم بگیرید.

طعم. اگر احساس پوچی و بی حسی می کنید، سعی کنید نعناع یا آب نباتی با طعم قوی بمکید یا به آرامی چیزی با طعم قوی مانند چیپس نمک و سرکه بخورید. اگر می‌خواهید آرام شوید، چیزهای آرام‌بخش مانند چای داغ یا سوپ را امتحان کنید.

بو. شمع روشن کنید، گل ها را بو کنید، رایحه درمانی را امتحان کنید، عطر مورد علاقه خود را بزنید، یا چیزی در آشپزخانه بپزید که بوی خوبی داشته باشد. ممکن است متوجه شوید که به بوهای قوی مانند مرکبات، ادویه جات و بخور بهتر واکنش نشان می دهید.

منظره. روی تصویری تمرکز کنید که توجه شما را به خود جلب کند. این می تواند چیزی در محیط نزدیک شما (منظره ای عالی، گل آرایی زیبا، نقاشی یا عکس مورد علاقه) یا در تخیل شما باشد که تجسم می کنید.

صدا. برای آرام شدن، موسیقی آرام بخش را روشن کنید یا به صداهای آرامش بخش طبیعت مانند باد، پرندگان یا اقیانوس گوش دهید.

آسیب پذیری عاطفی خود را کاهش دهید

زمانی که در حال افسردگی و استرس هستید، به احتمال زیاد احساسات منفی را تجربه خواهید کرد. به همین دلیل بسیار مهم است که از سلامت جسمی و روحی خود مراقبت کنید.

برای مراقبت از خود موارد زیر را رعایت کنید:

  • خودداری از مصرف داروهای تغییر دهنده خلق و خو
  • رژیم غذایی متعادل و مغذی
  • خواب کافی و با کیفیت
  •  ورزش منظم
  • به حداقل رساندن استرس
  • تمرین تکنیک های تمدد اعصاب

نکته ۲: یاد بگیرید که تکانشگری را کنترل کنید و پریشانی را تحمل کنید

تکنیک‌های آرام‌بخشی که در بالا مورد بحث قرار گرفت زمانی که استرس از مسیر خود خارج می شود به شما کمک می کند.

اما وقتی احساس می کنید تحت تأثیر احساسات دشوار قرار می گیرید چه کار می کنید؟ اینجاست که تکانشگری اختلال شخصیت مرزی (BPD) به وجود می‌آید. در این لحظات شما آنقدر مستاصل می‌شوید که هر کاری انجام می‌دهید، از جمله کارهایی که می‌دانید نباید انجام دهید، مانند بی‌احتیاطی. رابطه جنسی، رانندگی خطرناک و نوشیدن الکل، حتی ممکن است احساس کنید که انتخابی بجز این رفتارها ندارید.

کنترل رفتارتان را به دست بگیرید

مهم است که بدانیم رفتارهای تکانشی در خدمت هدف هستند. آن ها مکانیسم هایی برای مقابله با پریشانی دارند و به شما احساس بهتری می دهند، اما هزینه های زیادی به همراه دارند.

بازیابی کنترل رفتارتان با یادگیری تحمل پریشانی شروع می شود. توانایی تحمل پریشانی به شما کمک می کند تا زمانی که میل به عمل دارید، مکث کنید. به جای رفتارهای خودتخریبی یاد خواهید گرفت که آن ها را کنار بگذارید.

برای درمانی مناسب و با هدف می توانید به مرکز مشاوره ستاره ایرانیان مراجعه کنید، در این مرکز یاد می گیرید که:

  • با احساسات خود در تماس باشید.
  • احساسات ناخوشایند یا تهدید کننده را مدیریت کنید.
  • حتی در موقعیت های ناراحت کننده آرام و متمرکز بمانید.

جلسات مشاوره به شما یاد می دهد که چگونه پریشانی را تحمل کنید. همچنین به شما می آموزد که چگونه احساسات خود را مدیریت کنید این به شما این امکان را می دهد که طیف کاملی از احساسات مثبت مانند شادی، آرامش و رضایت را تجربه کنید.

یک تمرین برای کمک به توقف اختلال و بازیابی کنترل

هنگامی که پاسخ جنگ یا گریز آغاز شد، به جای تمرکز بر افکار خود، بر آنچه در بدن خود احساس می کنید تمرکز کنید. تمرین زیر یک راه ساده و سریع برای ترمز کردن، آرام کردن و بازیابی کنترل است. با این تمرین تنها در چند دقیقه کوتاه می تواند تفاوت بزرگی ایجاد کند.

یک مکان آرام پیدا کنید و در یک موقعیت راحت بنشینید.

روی آنچه در بدن خود تجربه می کنید تمرکز کنید . سطحی که روی آن نشسته اید و پاهای خود را روی زمین احساس کنید.

روی تنفس خود تمرکز کنید ، نفس های آهسته و عمیق بکشید. به آرامی نفس بکشید. برای شمارش تا سه ثانیه مکث کنید. سپس به آرامی نفس خود را بیرون دهید، یک بار دیگر برای شمارش مکث کنید. این کار را برای چند دقیقه ادامه دهید.

در مواقع اضطراری حواس خود را پرت کنید

اگر تلاش‌های شما برای آرام کردن مؤثر نبود و  تحت تأثیر امیال مخرب قرار گرفته‌اید، پرت کردن حواس‌تان ممکن است کمک کند. تنها چیزی که نیاز دارید چیزی است که تمرکز شما را به اندازه کافی جلب کند تا انگیزه منفی از بین برود.

هر چیزی که توجه شما را به خود جلب کند می تواند مؤثر باشد، اما حواس پرتی زمانی مؤثرتر است که آن فعالیت آرامش بخش نیز باشد. علاوه بر راهبردهای مبتنی بر حسی که قبلاً ذکر شد، در اینجا مواردی وجود دارد که ممکن است به شما کمک کند:

تلویزیون تماشا کنید چیزی را انتخاب کنید که مخالف احساس شماست، به طور مثال اگر غمگین هستید یک فیلم کمدی تماشا کنید، اگر عصبانی هستید چیزی آرامشبخش نگاه کنید.

کاری را انجام دهید که از آن لذت می برید و شما را مشغول می کند. این می تواند هر چیزی باشد: باغبانی، نقاشی، نواختن ساز، بافندگی، خواندن کتاب، بازی رایانه ای، یا انجام یک سودوکو یا پازل کلمات.

حواس خودتان را به کار بیاندازید. می‌توانید حواس خود را با کارهای روزمره پرت کنید: تمیز کردن خانه، انجام کارهای حیاط، خرید مواد غذایی، نظافت حیوان خانگی یا شستن لباس‌ها.

فعالیت. ورزش شدید راهی برای افزایش آدرنالین و تخلیه احساسات است. اگر احساس استرس می کنید، ممکن است بخواهید فعالیت های آرامش بخش تری مانند یوگا یا پیاده روی در اطراف محله خود را امتحان کنید.

به دوستت زنگ بزن صحبت کردن با فردی که به او اعتماد دارید می تواند راهی سریع و بسیار موثر برای پرت کردن حواس و احساس بهتر باشد.

نکته ۳: مهارت های بین فردی خود را بهبود بخشید

اگر اختلال شخصیت مرزی دارید، احتمالاً با حفظ روابط پایدار و رضایت بخش با همسر، همکاران و دوستان خود دچار مشکل شده اید. این به این دلیل است که در دیدن چیزها از دید دیگران مشکل دارید. تمایل دارید افکار و احساسات دیگران را اشتباه بخوانید، درک نادرستی از نحوه نگاه دیگران به خود داشته و از تاثیر رفتار خود غافل شوید.

اما نگران نباشید می توانید اقداماتی را برای بهبود روابط و مهارت های اجتماعی خود انجام دهید.

فرضیات را بررسی کنید

زمانی که استرس و منفی‌بافی شما را از مسیر خارج می‌کند، احساسات دیگران را نادرست قضاوت می کنید. اگر این کار را انجام می دهید به خاطر داشته باشید که شما غیب گو نیستید.

به جای عجله برای نتیجه گیری (معمولا منفی)، انگیزه های جایگزین را در نظر بگیرید. به عنوان مثال، شریک زندگی شما در تماس تلفنی با شما بد حرف می زند و اکنون احساس ناامنی می کنید و می ترسید علاقه خود را نسبت به شما از دست داده باشد. قبل از اینکه به آن احساسات عمل کنید:

توقف به در نظر گرفتن احتمالات مختلف. شاید شریک زندگی شما در محل کار تحت فشار باشد، روز پر استرسی را سپری کند. شاید هنوز قهوه اش را نخورده است و موارد دیگر. توضیحات جایگزین زیادی برای رفتار او وجود دارد.

از شخص بخواهید که مقاصد خود را روشن کند. یکی از ساده‌ترین راه‌ها برای بررسی مفروضات این است که از طرف مقابل بپرسید چه فکر یا احساسی دارد. دوباره بررسی کنید که منظور او از کلمات یا اعمالشان چیست. به جای پرسیدن به شیوه‌ای متهم‌آمیز، رویکرد ملایم‌تری را امتحان کنید: « ممکن است اشتباه کنم، اما به نظر می‌رسد…» یا « شاید من بیش از حد حساس هستم، اما این حس را دارم که… »

فرافکنی را متوقف کنید

آیا تمایل دارید که احساسات منفی خود را بپذیرید و آن ها را به دیگران منتقل کنید؟ آیا وقتی نسبت به خود احساس بدی دارید دیگران سرزنش می کنید؟ آیا نمی توانید بازخورد یا انتقاد سازنده را تحمل کنید؟ اگر اینطور است، ممکن است با فرافکنی مشکل داشته باشید.

برای مبارزه با فرافکنی، باید یاد بگیرید با احساسات بدنی خود هماهنگ شوید. به علائم استرس مانند ضربان قلب سریع، تنش عضلانی، تعریق، حالت تهوع یا سبکی سر توجه کنید. وقتی چنین احساسی دارید، احتمالاً حمله می‌کنید و چیزی می‌گویید که بعداً پشیمان می‌شوید. مکث کنید و چند نفس عمیق و آهسته بکشید. سپس سه سوال زیر را از خود بپرسید:

  1. از خودم ناراحتم؟
  2. آیا احساس شرمندگی یا ترس می کنم ؟
  3. آیا من نگران طرد شدن هستم؟

اگر پاسخ مثبت است، مکالمه را متوقف کنید. به طرف مقابل بگویید که احساس می کنید احساساتی هستید و می خواهید قبل از بحث بیشتر درباره چیزها کمی فکر کنید.

مسئولیت نقش خود را بر عهده بگیرید

در نهایت، مهم است که مسئولیت نقشی را که دارید بپذیرید. از خود بپرسید که اقدامات شما چگونه  به حل مشکلات کمک کند. حرف ها و رفتارهای شما چه احساسی به عزیزانتان می دهد؟ همانطور که تلاش می کنید خود را به جای دیگران بگذارید، حالت تدافعی خود را کاهش دهید. با این کار به مرور متوجه تفاوت در کیفیت روابط خود خواهید شد.

تشخیص و درمان

مهم است که به یاد داشته باشید که نمی توانید اختلال شخصیت مرزی را به تنهایی تشخیص دهید. بنابراین اگر فکر می کنید که شما یا یکی از عزیزانتان ممکن است از اختلال شخصیت مرزی رنج ببرید، بهتر است از متخصص کمک بگیرید.

اختلال شخصیت مرزی اغلب با اختلالات اشتباه گرفته می شود  بنابراین شما به یک متخصص سلامت روان نیاز دارید تا شما را ارزیابی کند و تشخیص دقیق بدهد. سعی کنید فردی با تجربه در تشخیص و درمان پیدا کنید.

اهمیت یافتن درمانگر مناسب

حمایت و راهنمایی درمانگر واجد شرایط می تواند تفاوت بزرگی در درمان و بهبود اختلال شخصیت مرزی ایجاد کند. درمان می تواند مانند یک فضای امن عمل کند که در آن شما می توانید تکنیک های جدید مقابله را امتحان کنید.

متخصص با تجربه با درمان های اختلال شخصیت مرزی مانند رفتار درمانی دیالکتیکی (DBT) و درمان طرحواره محور آشنا خواهد بود.

ثابت شده است که این درمان ها مفید هستند اما همیشه پیروی از یک رویکرد درمانی خاص ضروری نیست. بسیاری از کارشناسان معتقدند که درمان شامل آموزش در مورد این اختلال، حمایت خانواده و آموزش و مهارت های اجتماعی و عاطفی می تواند اکثر موارد BPD را درمان کند.

این مهم است که برای یافتن درمانگری که با او احساس امنیت می‌کنید، وقت بگذارید (کسی که به نظر می‌رسد شما را جذب می‌کند و باعث می‌شود احساس کنید مورد پذیرش و درک قرار گرفته‌اید.). برای پیدا کردن فرد مناسب وقت بگذارید.

اما پس از انجام این کار را انجام دادید، متعهد به درمان باشید. سعی کنید احساسات خود را صادقانه با درمانگر خود در میان بگذارید و اجازه دهید رابطه رشد کند. به خاطر داشته باشید که تغییر، بنا به ماهیت خود، ناراحت کننده است. اگر هرگز در درمان احساس ناراحتی نکنید، احتمالاً پیشرفتی نمی کنید.

روی درمان دارویی حساب نکنید

اگرچه بسیاری از افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی دارو مصرف می کنند، اما واقعیت این است که تحقیقات بسیار کمی وجود دارد که نشان دهد دارو درمانی در درمان این اختلال مفید است. علاوه بر این، در ایالات متحده، سازمان غذا و دارو (FDA) هیچ دارویی را برای درمان اختلال شخصیت مرزی تایید نکرده است. این بدان معنا نیست که دارو هرگز مفید نیست (به خصوص اگر از مشکلاتی مانند افسردگی یا اضطراب رنج می برید) اما دارو درمانی به تنهایی برای اختلال شخصیت مرزی مفید نیست.

وقتی صحبت از اختلال شخصیت مرزی می شود، درمان بسیار موثرتر است. فقط باید به آن زمان بدهید. با این حال، پزشک شما ممکن است در موارد زیر دارو درمانی را در نظر بگیرد:

  • شما درگیر اختلال شخصیت مرزی و افسردگی یا اختلال دوقطبی به طور همزمان هستید.
  • از حملات پانیک یا اضطراب شدید رنج می برید.
  •  توهم یا داشتن افکار عجیب و غریب و پارانوئید را تجربه می کنید.
  • احساس خودکشی می کنید یا در خطر آسیب رساندن به خود یا دیگران هستید.

عوارض

اختلال شخصیت مرزی می تواند به بسیاری از بخش های زندگی شما مانند روابط صمیمانه، شغل، مدرسه، فعالیت های اجتماعی و تصویر خود تأثیر منفی بگذارد و پیامدهای زیر را به دنبال داشته باشد:

  • تغییر یا از دست دادن مکرر شغل
  • عدم تکمیل تحصیلات
  • مشکلات حقوقی متعدد، مانند زندان
  • روابط پر از تعارض، استرس زناشویی یا طلاق
  • خود آزاری مانند بریدگی و بستری شدن مکرر در بیمارستان
  • درگیر شدن در روابط توهین آمیز
  • حاملگی برنامه ریزی نشده، عفونت های مقاربتی، تصادفات و درگیری های فیزیکی به دلیل رفتارهای تکانشی و پرخطر
  • اقدام به خودکشی 

علاوه بر این اختلال شخصیت مرزی ممکن است با سایر اختلالات سلامت روان که در زیر ذکر شده است همراه باشد:

  • افسردگی
  • سوء استفاده از الکل یا مواد دیگر
  • اختلالات اضطرابی
  • اختلالات اشتها
  • اختلال دو قطبی
  • اختلال استرس پس از سانحه (PTSD)
  • اختلال کمبود توجه/بیش فعالی (ADHD)
  • سایر اختلالات شخصیتی

منبع : اختلال شخصیت مرزی (BPD)

آسیب های عاطفی و روانی

وقتی اتفاقات بدی رخ می دهد، مدتی طول می‌کشد تا بر درد غلبه و دوباره احساس امنیت پیدا کنید. اما با تدابیر خودیاری و پشتیبانی می توانید سریع‌تر بهبود پیدا ‌کنید.

آسیب های عاطفی و روانی چیست؟

آسیب‌های عاطفی و روانی نتیجۀ رویدادهای استرس‌زای فوق‌العاده‌ای است که احساس امنیت شما را از بین می‌برد و باعث می‌شود احساس کنید که در یک دنیای خطرناک و ناامن هستید.

آسیب روانی شما را با احساسات ناراحت کننده، خاطرات و اضطراب‌هایی درگیر می‌کند که تمامی ندارند. همچنین احساس بی‌حسی، سِرشدن و ناتوانی در اعتماد به دیگران در شما ایجاد می‌کند.

اگرچه تجارب آسیب زا اغلب وقتی ایجاد می‌شود که زندگی یا امنیت شما تهدید شود، اما هر موقعیتی که باعث شود شما احساس غم و انزوا کنید، حتی اگر آسیب فیزیکی هم به همراه نداشته باشد می تواند منجر به حادثه و شوک شود.

تجربۀ ذهنی و عاطفی شما از رویداد است که آسیب زا بودن آن را تعیین می کند. هر چه بیشتر احساس ترس و درماندگی کنید، احتمال آسیب دیدن شما بیشتر است.

آسیب های عاطفی و روانی ناشی از موارد زیر است:

رویدادهای ناگهانی، مانند تصادف، جراحت یا حمله خشونت بار، به خصوص اگر غیرمنتظره باشد یا در دوران کودکی اتفاق افتاده باشد.

استرس مداوم و بی امان، مانند زندگی در منطقه‌ای پر از جنایت، مبارزه با بیماری خطرناک یا تجربه رویدادهای آسیب زا که به طور مکرر رخ می دهند، مانند زورگیری، خشونت خانگی، یا بی‌توجهی در دوران کودکی.

برخی از علل نیز معمولاً نادیده گرفته می شوند، مانند جراحی (به ویژه در ۳ سال اول زندگی)، مرگ ناگهانی یکی از نزدیکان، از هم پاشیدگی یک رابطۀ مهم یا یک تجربه عمیقاً ناامیدکننده.

مقابله با آسیب‌های ناشی از بلاهای طبیعی یا انسان‌ساز چالش‌های منحصربه‌فردی را به همراه می‌آورد. حتی اگر شما مستقیماً درگیر رویداد نباشید.

در واقع، بسیار بعید است که هیچ یک از ما قربانی مستقیم یک حملۀ تروریستی، سقوط هواپیما یا تیراندازی جمعی شویم، اما همۀ ما مرتباً تصاویر وحشتناکی از قربانیان این گونه حوادث را در رسانه های اجتماعی و منابع خبری می‌بینیم. مشاهدۀ مکرر این تصاویر بر سیستم عصبی شما غلبه و استرس آسیب زا ایجاد می کند.

علت این حوادث هر چه که باشد، زمان آن چه نزدیک باشد چه مربوط به سال های دور، با درمان می‌توانید بر آن غلبه کرده و به زندگی خود ادامه دهید.

حوادث دوران کودکی و خطر آسیب در آینده

اگرچه رویدادهای آسیب زا ممکن است برای هرکسی اتفاق بیفتد، اما اگر شما در گذشته به خاطر وقوع یک رویداد خاص تحت فشار استرس سنگینی قرار گرفته باشید، احتمال اینکه در مواجهه با رویداهای مصیبت ‌بارِ زمان حاضر دچار آسیب شوید بیشتر می‌شود. آسیب دوران کودکی می تواند ناشی از هر چیزی باشد که احساس امنیت کودک را مختل کند، از جمله:

  • محیط ناپایدار یا ناامن
  • جدایی از پدر و مادر
  • بیماری جدی
  • روش های پزشکی آسیب‌زا
  • آزار جنسی، فیزیکی یا کلامی
  • مشکلات درسی و رفتاری در مدرسه
  • خشونت خانگی
  • بی توجهی

تجربۀ تلخ در دوران کودکی می تواند منجر به یک اثر شدید و طولانی مدت شود. اگر مشکلات دوران کودکی حل نشود، احساس ترس و درماندگی به بزرگسالی منتقل می شود و زمینه را برای آسیب های بیشتر فراهم می کند.

با این حال، حتی اگر آسیب‌های روحی شما سال‌ها پیش اتفاق افتاده باشد، راهکارهایی وجود دارد که می‌توانید برای غلبه بر درد از آن ها کمک بگیرید. یاد بگیرید که به دیگران اعتماد کرده، با آن ها ارتباط برقرار کنید و به این شکل تعادل عاطفی خود را به دست آورید.

علائم آسیب های عاطفی و روانی

همه ما به طرق مختلف به اتفاقات وحشتناک واکنش نشان می دهیم و طیف وسیعی از واکنش های فیزیکی و احساسی را تجربه می کنیم. هیچ کدام از احساس‌ها، افکار یا پاسخ‌ «درست» یا «نادرست» نیستند، بنابراین واکنش های خود یا دیگران را قضاوت نکنید. پاسخ‌های شما واکنش‌های عادی به رویدادهای غیرعادی هستند.

علائم عاطفی و روانی:

  • شوک، انکار یا ناباوری
  • گیجی، مشکل در تمرکز
  • عصبانیت، تحریک پذیری، نوسانات خلقی
  • اضطراب و ترس
  • گناه، شرم، سرزنش خود
  • کناره گیری از دیگران
  • احساس غم یا ناامیدی
  • احساس قطع ارتباط یا بی حسی

علائم فیزیکی:

  • بی خوابی یا کابوس
  • خستگی
  • زود به زود مبهوت شدن
  • مشکل در تمرکز
  • ضربان قلب تند
  • سرگیجه و بی قراری
  • داشتن درد
  • تنش عضلانی

درمان ضربۀ و آسیب های عاطفی و روانی

علائم حادثه معمولاً از چند روز تا چند ماه طول می کشد و با پردازش رویداد ناراحت کننده به تدریج محو می شود. اما حتی زمانی که احساس بهبودی می‌کنید، هر از گاهی با یادآوری خاطرات یا احساسات دردناک ناراحت می شوید، به خصوص در پاسخ به محرک هایی مانند سالگرد رویداد یا چیزی که شما را به یاد آن حادثه می اندازد.

اگر علائم آسیب روانی شما کاهش نیابد (یا حتی بدتر شود) و پس از مدتی طولانی نتوانید رویداد آسیب زا را فراموش کنید، دچار اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) شده‌اید.

اگرچه حوادث عاطفی یک پاسخ طبیعی به یک رویداد آزاردهنده است، اما اگر در زمانی که دیگر خطری نیست سیستم عصبی درگیر اتفاق بماند و شما در شوک روانی باقی بمانید، دچار PTSD می‌شوید، به این معنا که نمی‌توانید آنچه را که اتفاق افتاده یا احساسات خود را پردازش کنید.

چه رویداد آسیب زا منجر به مرگ دیگران شده باشد یا نه، شما به عنوان بازمانده باید با از دست دادن احساس امنیت خود، حداقل به طور موقت، کنار بیایید. واکنش طبیعی به این فقدان غم و اندوه است.

مانند افرادی که یکی از عزیزان خود را از دست داده اند، باید یک روند سوگواری را طی کنید. نکات زیر می تواند به شما کمک کند تا با احساس غم و اندوه کنار بیایید، ضربه عاطفی را درمان کنید و به زندگی خود ادامه دهید.

نکته ۱: بهبود آسیب های عاطفی و روانی

راه بروید

آسیب دیدگی تعادل طبیعی بدن شما را مختل می کند و شما را در حالت بیش از حد برانگیختگی و ترس نگه می دارد. راه رفتن و ورزش علاوه بر سوزاندن آدرنالین و ترشح اندورفین، به ترمیم سیستم عصبی شما نیز کمک می‌کند.

سعی کنید اکثر روزها ۳۰ دقیقه یا بیشتر ورزش کنید. یا اگر برایتان آسان تر است، در سه بازۀ ۱۰ دقیقه ای در طول روز ورزش کنید.

ورزش های ریتمیک که دست ها و پاهای شما را درگیر می کنند، مانند راه رفتن، دویدن، شنا کردن، بسکتبال یا حتی رقصیدن، بهترین کارایی را دارند.

آگاهی ذهنی داشته باشید

در حین ورزش به جای تمرکز بر افکار یا پرت کردن حواس خود، واقعاً روی بدنتان و احساس آن در حین حرکت تمرکز کنید.

به عنوان مثال، به احساس برخورد پاهایتان با زمین، ریتم تنفس یا جریان هوا روی پوست خود توجه کنید. ورزش‌هایی مثل صخره نوردی، بوکس، تمرین با وزنه یا هنرهای رزمی این کار را آسان تر می‌کنند. زیرا در این ورزش‌ها، برای جلوگیری از آسیب، حتما باید روی حرکات بدن خود در طول این فعالیت تمرکز کنید.

نکته ۲: منزوی نشوید

پس از یک ضربۀ عاطفی، ممکن است بخواهید از حضور در اجتماع کناره گیری کنید، اما انزوا فقط اوضاع را بدتر می کند. ارتباط چهره به چهره با دیگران به بهبودی شما کمک می کند، بنابراین سعی کنید روابط خود را حفظ و از تنها ماندن برای زمانهای طولانی خودداری کنید.

لازم نیست در مورد آسیب صحبت کنید.

برای ارتباط با دیگران، صحبت در مورد آسیب ضروری نیست. در واقع، برای برخی افراد، این کار فقط اوضاع را بدتر می کند. سعی کنید از حضور در کنار دیگران آرامش کسب کنید و از افراد سمی و منفی باف دوری کنید.

درخواست حمایت کنید

در حالی که مجبور نیستید در مورد خود آسیب صحبت کنید، مهم است که کسی را داشته باشید که بتوانید در گفت‌وگو با او احساسات خود را بیان کنید و بدون قضاوت با دقت به شما گوش کند. برای این کار می توانید به یک عضو مورد اعتماد خانواده، دوست، مشاور یا روحانی مراجعه کنید.

در فعالیت های اجتماعی شرکت کنید

حتی اگر تمایلی به این کار ندارید. فعالیت های «عادی» خود را همراه با افراد دیگر انجام دهید، فعالیت هایی که هیچ ارتباطی با تجربه آسیب زا ندارند.

دوباره با دوستان قدیمی ارتباط برقرار کنید.

اگر از روابطی که زمانی برایتان مهم بوده اند کنار کشیده اید، برای برقراری ارتباط مجدد تلاش کنید.

به یک گروه حمایتی برای بازماندگان حوادث بپیوندید.

برقراری ارتباط با افراد دیگری که با مشکلات مشابهی روبرو هستند به کاهش احساس انزوا کمک می کند. شنیدن اینکه چگونه دیگران با آن کنار می آیند برای شما الهام بخش خواهد بود و به بهبودیتان کمک می‌کند.

فعالیت داوطلبانه

علاوه بر کمک به دیگران، کار داوطلبانه راهی عالی برای به چالش کشیدن احساس درماندگی (که اغلب با آسیب همراه است) است. نقاط قوت خود را به خود یادآوری کنید و با کمک به دیگران احساس قدرت خود را بازیابید.

دوستان جدیدی پیدا کنید.

اگر به تنهایی یا دور از خانواده و دوستان زندگی می کنید، مهم است که با آن ها تماس بگیرید یا دوستان جدیدی پیدا کنید. برای ملاقات با افراد دارای علایق مشابه، به انجمن فارغ التحصیلان دانشگاه خود بپیوندید یا یا با همسایگان یا همکاران خود ارتباط برقرا کنید، در کلاس ثبت نام کنید یا به باشگاه بروید.

نکات ارتباطی برای افراد گوشه گیر

بسیاری از افرادی که ضربه و حادثه ای را تجربه کرده اند، احساس جدا ماندگی، گوشه گیری و دشواری در برقراری ارتباط با دیگران می کنند. اگر به این مشکلات دچارید، می‌توانید قبل از ملاقات با دوست، این اقدامات را انجام دهید:

ورزش کنید یا حرکت کنید.

بالا و پایین بپرید، دست ها و پاهای خود را بچرخانید یا فقط به اطراف بپرید. این تمرین ذهنتان را آسوده تر می‌کند و باعث می‌شود راحت‌تر ارتباط برقرار کنید.

آهنگ

شاید عجیب به نظر برسد، اما ایجاد صوت، راهی عالی برای باز شدن موانع ارتباط اجتماعی است. صاف بنشینید و به سادگی صدای «ممممممممممممم» را ایجاد کنید. مرتب گام و لحن صدا را تغییر دهید تا زمانی که لرزش دلپذیری را در صورت خود احساس کنید.

نکته ۳: سیستم عصبی خود را خود تنظیم کنید

هر چه قدر هم که آشفته، مضطرب یا خارج از کنترل هستید، باید بدانید که می توانید برانگیختگی سیستم عصبی تان را برطرف و خود را آرام کنید. این کار نه تنها به تسکین اضطراب مرتبط با حادثه آسیب زا کمک می کند، بلکه حس کنترل بیشتری را نیز ایجاد می کند.

تنفس آگاهانه

اگر احساس سردرگمی یا ناراحتی می کنید، تمرین تنفس آگاهانه راهکاری مناسب و سریع برای آرام‌سازی خود است. فقط کافی است ۶۰ بار نفس بکشید و روی هر بازدم متمرکز شوید.

ورودی حسی

آیا یک  منظره، بو یا مزۀ خاص به سرعت به شما احساس آرامش می دهد؟ یا شاید نوازش حیوان یا گوش دادن به موسیقی بلافاصله شما را آرام می کند؟ هر فرد به ورودی های حسی متفاوت پاسخ می دهد، بنابراین تکنیک های مختلف کاهش استرس را آزمایش کنید تا بهترین راهکار را برای خودتان پیدا کنید.

حضور در لحظه

برای اینکه در زمان حال زندگی کنید و احساس کنید که روی زمین هستید (نه غرق در افکار و خاطرات)، روی یک صندلی بنشینید. زمین را زیر پایتان و پشتی صندلی را در پشتتان احساس کنید. به اطراف خود نگاه کنید و شش شیء را پیدا کنید که رنگ قرمز یا آبی در آن ها وجود دارد.

در این حالت متوجه می‌شوید که چگونه تنفس شما عمیق تر و آرام تر می شود.

زمانی که احساسات به سراغتان می‌آیند به خودتان اجازه دهید آن ها را تجربه کنید.

احساسات خودتان را درمورد حوادث به محض آمدنشان بپذیرید. هرچقدر بیش تر از احساسات خود فرار کنید ترسناک تر می شوند.

نکته ۴: مراقب سلامتی خود باشید

داشتن بدنی سالم می تواند توانایی شما را برای مقابله با استرس ناشی از ضربه افزایش دهد.

به اندازه کافی بخوابید.

پس از یک تجربۀ آسیب زا، نگرانی یا ترس ممکن است برنامۀ خواب شما را مختل کند. اما کمبود خوابِ باکیفیت می تواند علائم ضربه را تشدید و حفظ تعادل عاطفی شما را دشوارتر کند. هر روز در ساعت معینی بخوابید و بیدار شوید و حتماً ۷ تا ۹ ساعت خواب در برنامۀ خود قرار دهید.

از مصرف الکل و مواد مخدر اجتناب کنید.

استفاده از الکل و مواد مخدر می تواند علائم آسیب را بدتر کند و احساس افسردگی، اضطراب و گوشه گیری را افزایش دهد.

رژیم غذایی متعادلی داشته باشید.

خوردن وعده های غذایی کوچک و متعادل در طول روز به شما کمک می کند انرژی خود را حفظ کرده و نوسانات خلقی را به حداقل برسانید. از غذاهای شیرین و سرخ کردنی‌ها پرهیز کنید و برای تقویت خلق و خو مقدار زیادی چربی های امگا ۳ مانند سالامون، گردو، سویا و دانه های کتان مصرف کنید.

استرس را کاهش دهید.

تکنیک های تمدد اعصاب مانند مدیتیشن، یوگا یا تمرینات تنفس عمیق را امتحان کنید. زمانی را برای فعالیت هایی که باعث شادی شما می شوند، مانند سرگرمی های مورد علاقه خود، برنامه ریزی کنید.

چه زمانی برای آسییب های عاطفی و روانی به دنبال درمان حرفه ای باشیم

بهبودی از آسیب ها به زمان نیاز دارد و هر فرد با سرعت متفاوت بهبود می یابد. اما اگر ماه ها گذشته باشد و علائم شما از بین نرود، به کمک حرفه ای نیاز دارید.

اگر این مشکلات را دارید برای آسیب دیدن کمتر، کمک بگیرید:

  • مشکل در عملکرد خانه یا محل کار
  • ترس شدید، اضطراب یا افسردگی
  • ناتوانی در ایجاد روابط نزدیک و رضایت بخش
  • تجربه خاطرات وحشتناک و کابوس ها
  • اجتناب از هر چیزی که شما را به یاد آسیب می اندازد
  • از نظر عاطفی بی حس و از دیگران جدا مانده اید
  • استفاده از الکل یا مواد مخدر برای احساس بهتر

کار بر روی احساسات دردناک می تواند ترسناک، دردناک و حتی آسیب زا باشد، بنابراین این کار درمانی باید با کمک یک متخصص با تجربه انجام شود. پیدا کردن درمانگر مناسب ممکن است کمی طول بکشد.

بسیار مهم است که درمانگری که انتخاب می کنید تجربه درمان آسیب های روانی را داشته باشد. اما کیفیت رابطۀ شما با درمانگرتان نیز به همان اندازه مهم است. یک متخصص با تجربه را انتخاب کنید که با او احساس راحتی می کنید. اگر احساس امنیت، احترام یا درک متقابل ندارید، درمانگر دیگری پیدا کنید.

از خودتان بپرسید:

  • آیا در گفتگو دربارۀ مشکلات خود با درمانگر، احساس راحتی دارید؟
  • آیا احساس کردید که درمانگر متوجه صحبت شما شده است؟
  • آیا درمانگر نگرانی های شما را جدی گرفت یا به کلی کنار گذاشت؟
  • آیا درمانگر با مهربانی و احترام با شما برخورد کرد؟
  • آیا فکر می‌کنید که می‌توانید به درمانگرتان اعتماد کنید؟

درمان حادثه یا شوک برای درمان آسیب های عاطفی و روانی

برای التیام آسیب‌های روانی و عاطفی، باید احساسات و خاطرات ناخوشایندی را که مدت‌ها از آن اجتناب کرده‌اید حل کرده و انرژی فروخوردۀ «جنگ یا گریز» را تخلیه کنید.

یاد بگیرید که احساسات ناگهانی خود را منظم و توانایی‌های خود را بازسازی کنید. متخصص برای درمان اعتماد به افراد دیگر از انواع رویکردهای درمانی زیر مختلف برای شما استفاده می‌کند:

تجربۀ جسمانی به جای افکار و خاطرات مربوط به رویداد آسیب زا

این درمان بر احساسات بدنی تمرکز دارد. با تمرکز بر آنچه در بدن شما اتفاق می‌افتد، می‌توانید از طریق حرکت دادن اعضای بدن، گریه کردن، و سایر اشکال آزادسازی فیزیکی، انرژی فروخوردۀ  حادثه را آزاد کنید.

درمان شناختی-رفتاری

این درمان به شما کمک می کند تا افکار و احساسات خود را در مورد حادثه پردازش و ارزیابی کنید.

EMDR (تکنیک حساسیت زدایی و پردازش مجدد حرکات چشم)

یکی از روش‌های درمان شناختی-رفتاری است که با حرکت چشم صورت می‌گیرد که چشم را به صورت ریتمیک تحریک می‌کند. این درمان خاطرات آسیب زا را «بازسازی» می‌کند.

کمک به نزدیکان برای مقابله با آسیب های عاطفی و روانی

هنگامی که یکی از عزیزانتان آسیب دیده است، حمایت شما می تواند نقش مهمی در بهبودی او داشته باشد.

صبور باشید و درک کنید.

بهبودی از ضربه به زمان نیاز دارد. در مورد سرعت بهبودی صبور باشید و به یاد داشته باشید که واکنش هر فرد به آسیب های عاطفی متفاوت است. واکنش فرد مورد علاقۀ خود را بر اساس واکنش خودتان یا دیگران قضاوت نکنید.

برای کمک به دیگران برای بازگشت به روال عادی، حمایت عملی ارائه دهید. مثلاً کمک در خرید یا انجام کارهای خانه کمک کنید یا فقط برای صحبت یا گوش دادن در دسترس باشید.

کسی را که دوستش دارید تحت فشار قرار ندهید تا صحبت کند، اما اگر می خواهد صحبت کند در دسترس باشید. برخی از بازماندگان حوادث به سختی می توانند در مورد آنچه اتفاق افتاده صحبت کنند.

کسی را که دوستش دارید مجبور نکنید ماجرا را تعریف کند، اما به او بگویید که اگر می‌خواهد حرف بزند، آماده اید تا به او گوش دهید یا اگر نمی‌خواهد فقط در کنارش هستید.

به فرد مورد علاقه خود کمک کنید تا اجتماعی و آرام شود.

او را تشویق کنید تا در تمرینات ورزشی شرکت کند، با دیگران دوست شود و سرگرمی‌ها و فعالیت‌هایی را دنبال کند که برایش لذت‌بخش است. با هم در یک کلاس تناسب اندام شرکت کنید یا قرار ناهار با دوستان خود تعیین کنید.

رفتار فرد را به خودتان نگیرید

فرد مورد علاقه شما ممکن است عصبانی، تحریک پذیر، گوشه گیر یا از نظر عاطفی از شما جدا شود. در این مواقع باید به یاد داشته باشید که این نتیجه ضربه روحی است و ربطی به شما یا رابطۀ شما با او ندارد.

برای کمک به بهبودی کودک از آسیب ها، مهم است که آشکارا با او ارتباط برقرار کنید. او را آگاه کنید که احساس ترس یا ناراحتی طبیعی است. همچنین به یاد داشته باشید که او نسبت به واکنش شما به رفتار خودش حساس است، بنابراین حتماً به او نشان دهید که با علائم او به شیوه ای مثبت برخورد می کنید.

نحوه واکنش کودکان به آسیب های عاطفی و روانی

برخی از واکنش‌های رایج به آسیب های عاطفی و روانی و راه‌هایی برای کمک به فرزندتان برای مقابله با آن‌ها:

پسرفت

کودکان کوچکتر ممکن است رختخواب خود را خیس کنند، کودکان بزرگتر ممکن است از تنها بودن بترسند. اگر فرزندتان به این شکل پاسخ می دهد، درک، صبوری و آرامش داشتن اهمیت دارد.

خود را مقصر می دانند

کودکان زیر ۸ سال معمولا فکر می کنند که اگر مشکلی پیش بیاید، باید تقصیر آن ها باشد. مطمئن شوید که کودک شما متوجه شده است که او باعث این رویداد نشده است.

اختلالات خواب

برخی از کودکان در به خواب رفتن مشکل دارند. دیگران به طور مکرر از خواب بیدار می شوند یا خواب های نگران کننده ای می بینند.

به کودکتان یک حیوان عروسکی، پتوی نرم یا چراغ قوه بدهید تا به رختخواب ببرد. سعی کنید عصرها وقت بیشتری را با هم بگذرانید، فعالیت های آرام انجام دهید، مطالعه کنید و صبور باشید. ممکن است مدتی طول بکشد تا فرزند شما بتواند دوباره در طول شب بخوابد.

احساس درماندگی

نوشتن نامه های تشکر به افرادی که کمک کرده اند و مراقبت از دیگران می تواند حس امید و کنترل را برای همه اعضای خانواده ایجاد کند.

منبع : آسیب های عاطفی و روانی

ال اس دی | نشانه ها و عوارض مصرف ال اس دی

قرص ال اس دی، نشانه ها و عوارض مصرف ال اس دی

قرص ال اس دی (LSD) چه قرصی می باشد و در چه مواقع از آن استفاده می شود؟ قرص ال اس دی یک ماده توهم زا می باشد و در دسته داروهای توهم زا قرار دارد، جوانان برای این که هیجان را بیشتر تجربه کنند از این قرص استفاده می کنند.

این قرص باعث می شود فرد دچار توهم شود و مرز بین خیال و واقعیت را از بین می برد، به همین دلیل مصرف کننده نمی تواند مرز میان خیال و واقعیت را تشخیص دهد.

این قرص عوارض بسیاری دارد و زمانی که والدین متوجه می شوند فرزندشان این قرص را استفاده می کند دچار اضطراب و استرس شده و ممکن است اقدامات عجولانه ای انجام دهند.

در این شرایط والدین باید آگاهی کامل در این خصوص را داشته باشند تا بتوانند به کمک مشاور بهترین روش رو به رو شدن با فرد مصرف کننده را پیدا کنند و فرزندشان ترک اعتیاد راحت تری داشته باشد.

قرص ال اس دی

ال اس دی  از ترکیب نوعی قارچ و ماده دی اتیل آمید تشکیل می شود و ماده توهم زای نیمه صنعتی می باشد که برخی از افراد به آن اعتیاد پیدا می کنند. این ماده باعث فعال شدن گیرنده های سروتیونین می شود، این گیرنده ها در درک و تفسیر واقعیت نقش بسیار مهمی دارند.

هم چنین مغز به طور طبیعی باعث فیلتر شدن محرک های اضافی و نامربوط می شود و باعث می شود تا فرد به درک صحیح تری از واقعیت های اطرافش برسد.

در صورتی که این گیرنده ها بیش از حد فعال شوند باعث به وجود آمدن و پردازش محرک های نامربوطی در مغزش می شوند که درک واقعیت را برای فرد سخت می کند.

زمانی که فرد LSD را مصرف می کند خیال می کند چیزی را انجام داده است در حالی که این احساس در مغزش به وجود می آید و گاهی حواس او با مشکلات و تداخلاتی رو به رو می شود. به عنوان مثال او از دیدن صداها و یا شنیدن رنگ ها حرف می زند.

ماده LSD به صورت خوراکی و در شکل های متنوع، کپسول، قرص، آدامس و قطره مورد استفاده قرار می گیرد و این ماده توهم زا بعد از مصرف حدود ۶۰ دقیقه اثراتش را نشان می دهد.

نوروفارماکولوژی قرص ال اس دی

همانطور که بیان شد ال اس دی یک نوع ماده توهم زا می باشد که به طور مستقیم بر روی گیرنده های سروتونرژیک اثر می گذارد.

این ماده با جلوگیری از بازجذب دوپامین و راه اندازی هورمون های دوپامین و نورآدرنالین باعث فعال سازی مسیر پاداش می شود و زمانی که این ناقل ها افزایش می یابد، فرد دچار توهم می شود و هم چنین ال اس دی فعالیت سیستم پاراسمپاتیک و تحریک سمپاتیک را کم می کند.

اثرات بالینی قرص ال اس دی

روش های مصرف ماده ال اس دی متنوع می باشد این ماده اگر به صورت تزریقی مورد استفاده قرار گیرد، فوری واکنش نشان می دهد و اگر به شکل خوراکی باشد، اثرات آن یک ساعت بعد نشان داده خواهد شود.

اثرات این ماده حدود ۸ تا ۱۲ ساعت در بدن باقی می ماند و میزان اثر گذاری آن به مقدار مصرف بسته است.

زمانی که فرد این ماده را استفاده می کند ممکن است تلقین پذیری و تاثیر پذیری او افزایش یابد، هم چنین درک تجربه های لذت بخشی مانند توهمات بینایی و تجارب ناخوشایند مانند افسردگی و از دست دادن حس زمان و مکان از تاثیرات بالینی این ماده توهم زا می باشد.

نشانه های مصرف قرص ال اس دی

ال اس دی تاثیرات زیادی دارد و بر روی حواس پنجگانه، احساسات و تفکرات اثراتی را به جای می گذارد، برخی از این اثرات شامل موارد زیر می باشد:

  • بینایی فرد تحت تاثیر قرار می گیرد و به شکل دیدن رنگ های تند، دید تار، هاله نور و تغییر در شکل و رنگ اجسام نشان داده می شود.
  • فرد مصرف کننده احساس هایی مانند فشار بر بدن، لرزش و سبکی در سر را تجربه می کند.
  • مصرف کننده احساس سرخوشی، خوشبختی و آرامش و زندگی در رویا دارد و به طور همزمان اضطراب و گیجی را تجربه می کند و تغییرات بسیار سریعی در خلق او صورت می گیرد.
  • درک کردن زمان ممکن است برای فرد سخت باشد و گذر زمان به صورت تند و کند برای او اتفاق بیفتد.
  • فرد دچار حس برتری می شود و افکاری که غیرمعمول هستند از ذهن و فکر او عبور می کنند.

عوارض مصرف ال اس دی

عوارض LSD متنوع می باشد و برخی از آن ها مدتی بعد از مصرف از بین می رود و برخی از آن ها اثرات بلندمدتی دارند که اثرات آن به صورت طولانی و تا پایان عمر در فرد باقی می ماند.

عوارض کوتاه مدت

خطرات ال اس دی را نمی توان پیش بینی کرد زیرا بدن هر شخصی نسبت به این ماده واکنش های متفاوتی از خود نشان می دهد. مواردی مانند ذهنیت، توقعات، افکار، محیط، استرس و روحیه فرد در زمان مصرف ال اس دی بر روی آن اثر می گذارد و باعث می شود اثرات متفاوتی از خود نشان دهد.

مصرف ال اس دی احساس های متفاوتی را در فرد به وجود می آورد که برخی از آن ها عبارت اند از:

  • احساس بهزیستی و ارتقاء بینش نسبت به خلاقیت و حل مسئله
  • به علت قابل پیش بینی نبودن اثرات، ممکن است مصرف ال اس دی به یک کابوس تبدیل شود.
  • احتمال دارد فرد احساس ترس شدید، پارانویا و گسست از خویشتن را تجربه کند.
  • گاهی فرد احساس مرگ می کند و یا این که در جهنم زندگی می کند.

هم چنین داروی ال اس دی بر روی جسم اثر می گذارد که برخی از تاثیرات آن شامل موارد زیر می شود:

  • گشادی مردمک، افزایش تعریق، بالا رفتن ضربان قلب، افزایش فشار خون و دمای بدن
  • کاهش اشتها، خشکی دهان، سرگیجه و بی خوابی
  • لرزش و احساس ضعف و بی حسی

عوارض بلند مدت

ماده LSD اگر به صورت زیاد مورد استفاده قرار گیرد در بدن تحمل ایجاد می کند و در دفعات بعدی به دوز بیشتری نیاز دارد تا فرد بتواند لذت قبلی را تجربه کند.

این حالت در ماده ال اس دی بسیار شدید است به طوری که اگر سه روز متوالی از یک دوز مشابه استفاده شود روز سوم هیچ تاثیری نشان نمی دهد و در این شرایط فرد مجبور است میزان دوز را افزایش دهد تا بتواند اثرات قبلی را تجربه کند.

فرد از نظر جسمی به ال اس دی وابسته نمی شود بلکه این ماده اعتیاد روانی بسیار زیادی دارد و با عوارض و آسیب هایی همراه می باشد. به عنوان مثال فردی که ال اس دی استفاده می کند ممکن است در بلند مدت به بیماری اسکیزوفرنی بسیار شدیدی مبتلا شود.

هم چنین از عوارض بلند مدت آن می توان به فلش بک اشاره نمود. فلش بک به معنای ادراک ( نه یادآوری) مجدد توهمات زمان مصرف و ایجاد شدن اختلالاتی در جهت یابی می باشد. فرد ممکن است با یک بار استفاده از ماده ال اس دی گرفتار این حالت ناخوشایند شود.

احتمال دارد این دارو باعث اعتیاد در فرد شود و فرد تمایل داشته باشد مواد جدیدی را امتحان نماید.

درمان و ترک ال اس دی

ترک ماده ال اس دی به عواملی مانند دوز مصرفی، مدت زمان مصرف، شخصیت و محیط بیمار بستگی دارد.

برای ترک بهتر است از مشاور فردی و روان درمانی استفاده کرد تا فرد ترک موفقیت آمیزی داشته باشد زیرا این ماده وابستگی و اعتیاد جسمی ندارد اما عوارض و اعتیاد روانی آن بسیار شدید است و باعث می شود فرد دچار اختلالات روان شناختی شود.

برای ترک از روش های روان درمانی های گوناگونی استفاده می شود که برخی از آن ها عبارت اند از:

  • درمان های شناختی – رفتاری
  • درمان های انگیزشی
  • گروه درمانی
  • خانواده درمانی

در همه روش ها ریشه اعتیاد به طور جدی مورد بررسی قرار می گیرد و آسیب هایی روانی که ممکن است فرد با آن رو به رو شود مورد ارزیابی قرار می گیرد و بر اساس این آسیب ها برنامه درمانی متناسب با مشکل در نظر گرفته می شود.

درمان فقط مربوط به ترک ماده نمی باشد و برای دوران بعد از ترک هم باید راهکارهایی در نظر گرفت. توجه به وسوسه ها و پیشگیری از مصرف مجدد بعد از ترک از اهمیت بسیاری برخوردار است و باید در این حالت مراقبت های بسیاری صورت گیرد.

انتخاب مرکز مشاور ستاره ایرانیان برای ترک اعتیاد به مواد توهم زا

همه افرادی که درگیر مواد توهم زا می شوند به دنبال روش هایی برای رهایی از این اعتیاد می باشند اما مشکلات روانی و جسمی که به وجود می آید رهایی از اعتیاد را سخت تر می کند، در این شرایط باید از مشاور و روانشناس کمک گرفت.

مشاور کمک می کند تا فرد در محیطی امن و آرام بدون استفاده از روش های سنتی، مورد درمان قرار گیرد و از اعتیاد رها شود، هم چنین مشاور به افراد این اطمینان را می دهد که در کمترین زمان دوران پاکسازی را سپری کند و به زندگی عادی خود برگردد.

برخی از افراد تمایل ندارند تا خانواده و دوستانشان در جریان اعتیادشان قرار گیرند در این حالت، مرکز مشاوره ستاره ایرانیان به آن ها اطمینان می دهد که روند درمان آن ها به صورت راز باقی بماند و اطلاعات آن ها محفوظ نگه داشته شود.

سخن آخر

ال اس دی ماده توهم زایی می باشد که اثرات بسیار خطرناکی دارد و با عوارض جسمی و روانی همراه است به همین دلیل کسی که به این ماده اعتیاد پیدا می کند به راحتی نمی تواند آن را ترک کند.

در این شرایط برای ترک بهتر است از مشاور و روانشناس کمک بگیرد تا ترک موفقیت آمیزی داشته باشد.

منبع : ال اس دی | نشانه ها و عوارض مصرف ال اس دی

وسواس موکنی | تشخیص و نحوه درمان وسواس کندن مو

وسواس موکنی، تشخیص و نحوه درمان وسواس کندن مو

اختلال وسواس موکنی به تریکوتیلومانیا معروف می باشد و یک نوع اختلال روانی می باشد که در آن فرد تمایل به کندن موهای سر، ابرو، مژه و هر قسمت بدنش را دارد و در برابر این رفتار اجباری نمی تواند مقاومت کند و مانع آن شود.

این اختلال بیشتر در زمان هایی که فرد دچار فشار و تنش می شود شدت می یابد و فرد برای این که به آرامش برسد و احساس لذت کند شروع به کندن موهایش می کند. فرد با اختلال موکنی، بخش قابل توجهی از موهایش را از دست می دهد و با استفاده از ترفندهای مختلف تلاش می کند این مسئله را پنهان نگه دارد.

توجه داشته باشید زمانی که اختلال موکنی با اختلالات دیگر روانی همراه شود بر روی جنبه های مختلف زندگی اثراتی می گذارد و مشکلاتی را برای فرد به وجود می آورد به همین دلیل باید هر چه زودتر این اختلال مورد درمان قرار گیرد.

در این مقاله اختلال موکنی را مورد بررسی قرار می دهیم و در مورد علائم و نشانه ها و علل و راهکارهایی درمانی آن مطالبی را بیان می کنیم.

اختلال وسواس موکنی چیست؟

وسواس موکنی یک اختلال وسواسی می باشد که فرد تمایلی زیادی و اجباری به کندن موهایش دارد بنابراین زمانی که دچار تنش می شود و فشار زیادی را باید تحمل کند برای به آرامش رسیدن و به دست آوردن لذت اقدام به موکنی می کند.

اختلال موکنی در زنان بیشتر می باشد و آمار نشان می دهد که زنان ده برابر بیشتر از مردان به این اختلال دچار می شوند.

موکنی تنها مربوط به  موهای سر نمی شود اگر چه کندن موهای سر امری شایع است و ممکن است قسمتی از سر کم مو یا حتی طاس شود اما فرد موهای قسمت های دیگری مانند ابرو، مژه، موهای بدن مانند موی دست، پا، زیر بغل، بخش شرمگاهی و موهای صورت مانند ریش یا سبیل را نیز می کند.

اختلال وسواس موکنی چه پیامدهایی به همراه دارد؟

اگر به اختلال موکنی مبتلا باشید برای پنهان کردن قسمتی هایی که موهای آن کنده شده است دنبال راه حل می گردید و در مورد این قسمت ها دچار عذاب هستید در این شرایط ممکن است از کلاه، روسری، مژه مصنوعی، آرایش های غلیظ و غیره استفاده کنید.

برخی از افراد تمایل دارند که موهای کنده شده خود را بخورند که این مسئله منجر به اختلالات گوارشی می شود. در کنار آن ممکن است دچار اختلال بدریخت انگاری، اختلالات اضطرابی و مشکلات دیگر شوید به همین دلیل توجه به اختلال موکنی بسیار اهمیت دارد و باید برای درمان آن اقداماتی انجام داد.

نشانه های وسواس موکنی، وسواس کندن مو

هر کدام از اختلال ها نشانه ها و ویژگی های مشترک به خودشان را دارند. در ادامه مقاله برخی از ویژگی های اختصاصی اختلال موکنی را بیان می کنیم:

  • کندن افراطی و مداوم موهای سر یا نقاط دیگری در بدن
  • برای کاهش یا قطع رفتار موکنی تلاش های زیادی انجام می دهد.
  • به علت موکنی رو به رو شدن با مشکلات و اختلالات زندگی برای آن ها دشوار می باشد.
  • موکنی یا بی مویی ناشی از بیماری های جسمانی دیگر از مشکلات پوستی نیست.

علل بروز وسواس موکنی چیست؟

اصلی ترین علل ایجاد اختلال موکنی می توان به موارد زیر اشاره نمود:

اختلالات همایند:

در صورتی که اختلال موکنی با اختلال هایی مانند وسواس فکری عملی، اختلالات اضطرابی، افسردگی و اختلال پس از سانحه به صورت همزمان اتفاق بیفتد در به وجود آمدن این اختلال نقش بسیاری دارد.

عوامل ژنتیکی:

یکی از دلایل اختلال موکنی ممکن است عوامل ژنتیکی باشد، بر اساس تحقیقات انجام شده این اختلال ممکن است به خاطر یک نوع جهش ژنتیکی در فرد به وجود آید. در صورتی که نابهنجاری هایی روی کروموزوم شماره ۱، معروف به SL TRKI روی دهد باعث به وجود آمدن اختلال موکنی می شود.

هم چنین ژنتیک بر روی اختلالات وسواس دیگری مانند وسواس فکری عملی بسیار تاثیر می گذارد.

ناتوانی در مدیریت استرس:

افرادی که در مدیریت استرس ناتوان هستند، زمانی که دچار استرس می شوند نمی توانند به خوبی هیجانات و استرس شان را مدیریت کنند به همین دلیل با استفاده از راه های نادرست به کنترل استرس شان می پردازند که یکی از این روشه ها موکنی می باشد.

به طور مثال افرادی که برای کنکور درس می خوانند ممکن است به صورت ناخودآگاه یا ارادی به کندن موهایشان بپردازند. به همین دلیل باید با روش های کنترل استرس آشنا شوید و اطلاعات خود را در این خصوص افزایش دهید تا از شروع و تداوم این اختلال و رفتار جلوگیری کنید.

روش های درمانی وسواس کندن مو

برای درمان اختلال موکنی، در ابتدا باید علت اصلی این اختلال را کشف کنید اگر دلیل آن اختلالات همایند باشد باید این مسئله توسط مشاور و روانشناس مورد بررسی قرار گیرد تا اختلال اصلی حل شود و بعد با استفاده از روش “وارونه سازی عادت،” این اختلال به طور موفقیت آمیزی حل گردد.

موکندن یک عادت است به همین دلیل باید یک عادت مثبت را در نظر بگیرید و جایگزین آن کنید. در این حالت باید به رفتارهای تکرارشونده خود، قبل از موکنی توجه کنید تا بتوانید رفتارهای بهتری مانند آدامس جویدن، کرم زدن به پوست و غیره را جایگزین موکنی کنید.

یکی دیگر از روش هایی که برای درمان این اختلال مورد استفاده قرار می گیرد، روش های مدیریت استرس است به طور معمول اختلال موکنی در هنگام رو به رو شدن با استرس های محیطی به وجود می آید.

به همین دلیل باید فرد به مشاور و روانشناس مراجعه کند تا برای درمان وسواس و رفتار موکنی او مشاوره هایی صورت گیرد، در صورتی که اختلالات بسیار شدید باشد می تواند در کنار این روش ها از دارودرمانی هم استفاده نماید.

کلام آخر

اختلال موکنی بر روی جنبه های مختلف زندگی اثر می گذارد و به همین دلیل باید به سرعت مورد درمان قرار گیرد، زیرا این اختلال باعث ایجاد اختلالات دیگر هم می گردد و مشکلاتی را برای فرد به وجود می آورد. برای کسب آگاهی و افزایش اطلاعات در مورد اختلال موکنی باید از مشاور کمک بگیرید.

در این راستا مرکز مشاوره ستاره ایرانیان خدماتی را به صورت تلفنی و حضوری ارائه می دهند تا در کمترین زمان به درمان مشکلات شما بپردازند و در این زمینه راهکارهای صحیح را در اختیارتان قرار دهند.

منبع : وسواس موکنی | تشخیص و نحوه درمان وسواس کندن مو

شربت تریاک | موارد مصرف | عوارض مصرف و قطع ناگهانی شربت تریاک

شربت تریاک، موارد مصرف، عوارض مصرف و قطع ناگهانی شربت تریاک

شربت تریاک نوعی داروی مسکن می باشد که در گروه داروهای افیونی قرار می گیرد. از این دارو به عنوان درمان ترک اعتیاد به مواد مخدر استفاده می کنند. اما این دارو به علت خاصیت اعتیاد آوری به صورت بسیار محدود مورد تجویز و استفاده قرار می گیرد.

شربت تریاک فرآیند سم زدایی را برای فرد آسان تر می کند و باعث می شود دردهای جسمانی به شکل قابل توجهی کاهش یابد. از این دارو برای ترک مواد افیونی نظیر تریاک، مورفین و هروئین استفاده می کنند تا فرد دوره ترک را با موفقیت به پایان رساند.

این دارو با عوارض گوناگونی همراه می باشد که مصرف خودسرانه و قطع مصرف آن به صورت ناگهانی مشکلات بسیاری برای افراد به وجود خواهد آورد. در ادامه این مقاله در مورد شربت تریاک، کاربرد این دارو و عوارض آن مطالبی را بیان می کنیم که مطالعه آن می تواند مفید باشد.

شربت تریاک و موارد مصرف آن

شربت تریاک یا تنتور اپیوم نوعی ماده افیونی و مسکن می باشد که در هر ۵ میلی لیتر آن ۵۰ میلی گرم مورفین وجود دارد.

از این دارو برای درمان اسهال بزرگسالان استفاده می کنند اما در زمان ترک مواد مخدر مورد استفاده قرار می گیرد و یکی از داروهای ترک اعتیاد شناخته شده می باشد. اما به دلیل عوارض آن بسیار محدود مورد تجویز قرار می گیرد. استفاده آن بیش از هر چیز برای سم زدایی و درمان وابستگی به اپیوئید ها می باشد.

یک باور غلط عامیانه در مورد شربت تریاک وجود دارد که جوشاندن آن منجر به کاهش عوارض آن می شود، این کار نه تنها تاثیری در کاهش عوارض ندارد بلکه تبخیر آب و الکل باعث می شود شربت، غلیظ شده و آسیب جدی بر دستگاه گوارش افراد وارد کند.، بنابراین از انجام این کار خودداری کنید.

علت استفاده از شربت تریاک برای ترک اعتیاد

یکی از روش هایی ترک اعتیاد به مواد افیونی نظیر تریاک، هروئین و مورفین استفاده از داروهای نگه دارنده می باشد. این داروها کمک می کند با کمک این روش فرد درد جسمانی کمتری را تحمل کند و علائم ناخوشایند او در اثر محرومیت از مواد کاهش می یابد، در این شرایط فرد می تواند در مسیر ترک پایداری بهتر و بیشتری را تجربه کند.

داروهایی که در هنگام ترک به عنوان داروهای نگه دارنده تجویز می شوند عبارت اند از متادون، قرص ب ۲ بوپرنورفین و شربت تریاک یا همان تنتور اپیوم.

دوز مصرف شربت تریاک برای ترک اعتیاد

توجه داشته باشید که شربت تریاک یک ماده افیونی می باشد و مصرف آن برای ترک اعتیاد باید با احتیاط بسیار و تحت نظارت پزشک باشد در غیر این صورت اگر به صورت خودسرانه مورد استفاده قرار گیرد، اعتیاد جدیدی را در فرد ایجاد می کند.

هم چنین دوز مصرفی آن برای افراد متفاوت است و بستگی به وضعیت جسمانی و میزان اعتیاد آن ها به مواد مخدر دارد. ممکن است دارویی که برای یک نفر مفید و کمک کننده است برای شخص دیگر آسیب هایی را به همراه داشته باشد به همین دلیل حتما باید بر اساس دستور پزشک مصرف شود و دوز آن را پزشک تعیین نمایند و از مصرف سرخود تنتور اپیوم جدا بپرهیزید.

مصرف شربت تریاک در دوران بارداری

متاسفانه مورفین  قابلیت رد شدن از جفت را دارد به همین دلیل اگر در دوران بارداری مورد استفاده قرار گیرد مشکل ساز بوده و عوارضی بر روی جنین خواهد داشت.

از جمله عوارض و آسیب های تنتور اپیوم می توان به زایمان زود رس، سقط جنین و مرده زایی اشاره نمود. در صورتی که قصد ترک اعتیاد به وسیله داروهای نگه دارنده را دارید باید وضعیت خودتان را به پزشک اطلاع دهید تا از بارداری شما مطلع شود و با کمک پزشک و مشاور ترک اعتیاد امن ترین روش درمانی را انتخاب کنید.

عوارض جانبی مصرف شربت تریاک

مصرف شربت تریاک مانند مصرف سایر مواد افیونی عوارضی به همراه دارد که از جمله مهم ترین آن می توان به موارد زیر اشاره نمود:

دپرسیون تنفسی

شربت تریاک بر مراکز تنفسی در بصل النخاع اثر می گذارد و منجر به دپرسیون تنفسی می شود در این حالت میزان اکسیژن رسانی به مغز و خون تحت تاثیر قرار می گیرد و در صورتی که این دارو بیش از حد و در مقادیر بالا استفاده شود خطرات جدی برای فرد خواهد داشت.

ناراحتی های گوارشی

شربت تریاک بر روی گیرنده های اپیوئیدی در اعصاب روده اثر می گذارد و حرکات روده ای را کاهش داده و یبوست را به وجود می آورد. به همین دلیل از این دارو برای درمان اسهال استفاده می کنند.

از عوارض دیگر آن بر روی گوارش می توان به تهوع، استفراغ، دردهای شکمی و اسپاسم مجاری صفراوی اشاره نمود. هم چنین تریاک و مشتقات آن بر روی معده اثرات بسیاری می گذارند و باعث می شوند تا این عضو از بدن با صدمات زیادی رو به رو شود.

مشکلات ادراری

شربت تریاک تونوسیته یا همان انقباض عضلات مثانه و پیشابراه را افزایش می دهد و باعث کاهش ادرار شده و احساس اسپاسم در این نواحی را ایجاد می کند.

البته مصرف این شربت در زنان باعث کاهش انقباضات رحمی می شود و این مسئله برای کسانی که باردار هستند بسیار دردسرساز است چون بر روی روند زایمان اثر منفی قابل توجهی می گذارد و منجر به طولانی شدن روند زایمان می شود.

تحریک هیستامین

شربت تریاک با تحریک آزادسازی هیستامین منجر به مشکلات آلرژیک می شود و فرد دچار احساس خارش و گرگرفتگی می شود.

به همین دلیل بعد از مصرف احتمال این که فرد دچار احساس حساسیت و آلرژیک شود بسیار زیاد است در این خصوص لازم است با پزشک مشورت کنید تا در مورد ادامه یا قطع مصرف دارو بتوانید بهترین تصمیم را بگیرید.

ایجاد تحمل و وابستگی

اگر شربت تریاک در طولانی مدت و در دوزهای کنترل نشده مورد استفاده قرار گیرد باعث ایجاد اثر تحمل و وابستگی می شود و همین مسئله باعث می شود تا در دوزهای قبلی اثرات دلخواه را نگذارد و فرد مجبور به افزایش دوز دارویی شود.

هم چنین فرد به این دارو وابسته می شود و در صورت قطع آن عوارض جسمانی ناخوشایندی به سراغش می آید که به سندروم محرومیت از مواد معروف است.

از این رو بسیار اهمیت دارد تا این دارو تحت نظر پزشک مورد استفاده قرار گیرد و به صورت سرخود استفاده نشود و حتما به دوز مصرف آن توجه داشته باشید که بر اساس دستور پزشک باشد.

سایر عوارض متفرقه

مواد مخدر به طور مستقیم بر روی سیستم عصبی اثر می گذارند و آسیب های جدی بر روی آن وارد می کنند، شربت تریاک هم بر سیستم عصبی مرکزی انسان تاثیر می گذارد که از جمله عوارض آن می توان به احساس ضعف، بی قراری، سردرد، سرگیجه و بی خوابی و افسردگی اشاره نمود.

موارد منع یا احتیاط مصرف

استفاده از شربت تریاک برای کودکان و بزرگسالانی که به دلیل مسمومیت دچار اسهال شده اند ممنوع می باشد. هم چنین مصرف این دارو در برخی شرایط پزشکی باید با احتیاط مورد استفاده قرار گیرد که برخی از آن ها عبارت اند:

  • بیماری های قلبی، عروقی
  • مصرف داروهایی برای فشار خون
  • وجود بیماری های کبدی
  • اضافه وزن و چاقی
  • مشکلات ادراری و پروستات
  • سابقه ضربه به سر، زیرا شربت تریاک فشار وارده به جمجمه را افزایش می دهد.
  • وجود مشکلاتی در مجاری صفراوی

در بعضی از مواقع از شربت پاره گوریک به جای شربت تریاک استفاده می شود.

توجه داشته باشید که میزان مورفین در شربت تریاک ۲۵ برابر مورفین در شربت پاره گوریک می باشد.

این دوزهای این دو شربت تفاوت بسیاری با یکدیگر دارند و اگر به اشتباه شربت تریاک را جایگزین شربت پاره گوریک شده و با دوز مصرفی آن استفاده شود بسیار خطرناک بوده و آسیب های بسیاری برای فرد خواهد داشت و هم چنین مسمومیت بارداری را به همراه دارد.

با توجه به این اعتیاد به مواد مخدر عوارض و پیامدهایی را به همراه دارد باید حتما تحت نظر پزشک به دارو درمانی بپردازید و از مصرف خودسرانه دارو برای ترک استفاده نکنید تا دچار مشکلات جسمانی و روانی نشوید.

در این شرایط می توانید از متخصص و مشاوره کمک بگیرید تا بهترین روش درمانی را در اختیار شما بگذارند و در این راستا مرکز مشاوره ستاره ایرانیان می تواند راهکار مناسبی برای برنامه ریزی اصولی ترک اعتیاد باشد و از متخصصان و مشاوران با تجربه تشکیل شده است که آماده ارائه خدمت در زمینه های ترک اعتیاد و مراقب پس از آن می باشند.

منبع : شربت تریاک | موارد مصرف | عوارض مصرف و قطع ناگهانی شربت تریاک

مضرات سیگار بر پوست و سایر اندام ها

عوارض سیگار کشیدن، مضرات سیگار بر پوست و سایر اندام ها

برخی از افراد با وجود این که از عوارض سیگار کشیدن اطلاع دارند و در این خصوص آگاهی آن ها زیاد است اما نمی توانند آن را کنار بگذارند. مصرف سیگار و عوارض آن یکی از مشکلات عمده نسل حاضر شده است.

بر اساس بررسی هایی که در این خصوص انجام شده است مصرف دخانیات باعث شده تا خطر مرگ زودرس افزایش یابد و یکی از عوامل اصلی در ایجاد بسیاری از بیماری های مزمن مانند بیماری های قلبی – عروقی، سرطان ریه، دهان و غیره می باشد.

سیگار کشیدن علاوه بر فرد بر روی اطرافیان اثر می گذارد و آسیب هایی به همراه دارد. با این اوصاف چرا این ماده نسبت به سایر مواد رواج بیشتری داشته است؟ چرا افراد به راحتی تن به اعتیاد به این ماده دخانی می دهند؟

عوارض سیگار کشیدن

سیگار مانند سایر مواد مخدر و دخانی عوارض و آسیب های بسیاری به همراه دارد که در ادامه به این موارد اشاره می کنیم:

  1. عوارض سیگار کشیدن برای قلب

یکی از مشکلات گرایش به سیگار مربوط به قلب می باشد که به طور خلاصه می توان به موارد زیر اشاره نمود:

  • تشدید تصلب شرایین ( تنگ شدن عروق)
  • کاهش کلسترول HDLیا کلسترول خوب بدن
  • افزایش فشار خون
  • کاهش خون رسانی
  • کاهش اکسیژن خون

بر اساس تحقیقاتی که در این خصوص انجام شده است افرادی که در معرض دود سیگار هستند سیگاری های دسته دوم به حساب می آیند زیرا درگیر برخی از این عوارض می شوند.

به همین دلیل فرد سیگاری احتمال خطر قلبی عروقی را علاوه بر خود برای اطرافیان هم ایجاد می کند و آن ها با مشکلاتی رو به رو می شوند.

  1. عوارض سیگار کشیدن برای معده

سیگار عوارض بسیاری دارد و مضرات جسمانی آن بی پایان می باشد و بهترین راه درمان این آسیب ها ترک سیگار می باشد. سیگار بعد از قلب بر روی معده اثر می گذارد و باعث به وجود آمدن مشکلات مربوط به معده می شود.

در این خصوص تحقیقات بسیاری انجام شده است، آسیب هایی که سیگار برای معده به همراه دارد عبارت اند:

  • افزایش اسید معده
  • کاهش بی کربنات
  • زخم اثنی عشر
  • اثر دارو زخم معده را کاهش می دهد.
  • زخم معده و سرطان معده
  • مشکلات کبد، کیسه صفرا
  • بیماری کرون
  1. عوارض سیگار کشیدن برای سلامت روان

مصرف سیگار بر روی روان فرد اثر می گذارد و تاثیر منفی زیادی برای او به همراه خواهد داشت، مشکلات زیر در نتیجه مصرف سیگار ایجاد می شوند:

  • اقدام به خودکشی و افکار خودکشی
  • اختلال روانی مانند افسردگی و اضطراب
  • مصرف الکل و مواد توهم زا

هر یک از مسائل بیان شده به تنهایی می تواند سلامت روان فرد را با خطراتی رو به رو کند، اگر این مسائل با مصرف سیگار همراه شود شرایط را برای فرد سخت تر و دشوارتر خواهد کرد.

توجه داشته باشید افرادی که درگیر مشکل سلامت روانی دارند و در کنار آن سیگار مصرف می کنند. به احتمال زیادی درگیر مشکلات روانی و جسمانی خواهند شد.

سیگار از نظر روانی تاثیرات منفی بسیاری زیادی بر روی افراد می گذارد به طوری که بعد از ترک سیگار، احتمال افسردگی برای آن ها به وجود می آید.

به همین دلیل پیشنهاد می شود که در این شرایط از متخصص سلامت روان مانند روانشناس با تجربه کمک بگیرید تا راهکارها و آگاهی لازم را در اختیار شما قرار دهند.

۴٫ سایر عوارض مصرف سیگار

سیگار علاوه بر مشکلات تنفسی، ریوی و قلبی، قوای جنسی مردان را نیز به شدت کاهش می دهد و مردان ممکن است دچار ناتوانی جنسی شوند.

هم چنین زنان به دلیل سیگار کشیدن در بارداری با مشکلاتی رو به رو می شوند و ممکن است نوزادشان کم وزن باشد و یا درگیر بیماری هایی شده و ناسالم باشد.

بسیاری از افراد تصور می کنند که سیگار کشیدن تنها برای فرد مصرف کننده ضرر دارد در حالی که دود سیگار حتی برای افراد غیرسیگاری خطرناک است و آسیب هایی برای آن ها به همراه خواهد داشت.

به همین دلیل اگر سیگاری نیستید باید از مکان هایی که دود سیگار وجود دارد دوری کرده و تا جایی که امکان دارد با افراد سیگاری در ارتباط نباشید.

عوارض سیگار

یکی دیگر از عوارض سیگار ، ضعیف شدن استخوان ها می باشد، در این خصوص زنان باید بیشتر مراقب باشند زیرا احتمال پوکی استخوان در زنان نسبت به مردان بسیار بیشتر است و می تواند سلامت آن ها را به خطر بیندازد.

مهم ترین اثر سیگار بر روی مغز و ضریب هوشی فرد می باشد که مهم ترین موانع ترک سیگار را ایجاد می کند.

سیگار به تدریج بر روی قوه قضاوت و حافظه فرد نیز اثر گذاشته، به این شکل که در ابتدا بر گیرنده های استیل کولین و دوپامین اثر گذاشته و حس لذت و شادابی را در فرد به وجود می آورد و در بلندمدت بر روی مغز اثر اولیه را نمی گذارد و فرد برای این لذت و احساس روزهای اول را تجربه کند باید تعداد دفعات سیگار کشیدن را افزایش دهد.

سیگار هم چنین مسیرهای پاداش مغز را فعال می کند و منجر به تقویت آن می شود. در بلند مدت باعث پارگی رگ های مغز و سکته یا حتی مرگ مغزی می شود.

سیگار بر روی پوست بدن هم اثر می گذارد و باعث کدر شدن و پیر و چروک شدن پوست می شود. به همین دلیل پاکسازی بعد از ترک سیگار بسیار اهمیت دارد تا بدن ریکاوری شود و فرد باید بدنش را تقویت کند تا بدنی مقاوم داشته باشد.

در صورتی که سیگار در دوزهای بالا و به طور مداوم استفاده شود، عوارض زیر را به همراه خواهد داشت:

  • ضعف
  • سردرگمی
  • تشنج
  • مشکل تنفسی
  • مشکلات مربوط به تولید مثل و باروری
  • کاهش اسپرم مردان
  • سرطان پروستات
  • سرطان رحم
  • سرطان فک و دهان

سخن آخر

امروزه ارتباط میان سیگار و اعتیاد به مواد مخدر اثبات شده است و به همین دلیل باید عوارض آن را جدی در نظر گرفت و به آن اهمیت داد، در غیر این صورت احتمال این که فرد به مواد مخدر اعتیاد پیدا کند بسیار زیاد است.

هم چنین در دوزهای مصرف پایین سیگار می توان به عوارض زیر اشاره نمود:

  • تحریک پذیری
  • افزایش فشار خون
  • نفس بد بو
  • کاهش اشتها
  • سرگیجه
  • سردرد
  • تهوع

مرکز مشاوره ستاره ایرانیان از افرادی متخصص و با تجربه تشکیل شده اند و می تواند به افرادی که درگیر اعتیاد به سیگار هستند بسیار کمک کنند.

این مرکز خدمات مشاوره ای را به صورت حضوری و تلفنی ارائه می دهد و راهکارهای مفیدی را در اختیار افراد می گذارد.

منبع : عوارض سیگار کشیدن | مضرات سیگار بر پوست و سایر اندام ها

انواع مشکلات خواب و بی خوابی شناساسی شد

انواع مشکلات خواب و اختلالات بی خوابی شناسایی شد.

آیا با احساس خستگی از خواب بیدار می شوید یا در طول روز احساس خواب آلودگی دارید؟ این علائم می تواند نشان دهنده اختلال خواب باشد، در این مقاله تشخیص این اختلال  و درمان مناسب آن ذکر شده است بنابراین این مقاله را از دست ندهید.

اختلال خواب یا مشکل خواب چیست؟

اختلال خواب وضعیتی است که بر توانایی شما برای تجربه خواب با کیفیت تأثیر می گذارد. بسیاری از ما گاهی اوقات با مشکلاتی در خواب مواجه می شویم که به دلیل استرس، مسافرت، بیماری یا سایر وقفه های موقتی در روال عادی زندگی می باشد.

با این حال، اگر به طور منظم در خوابیدن مشکل دارید، با احساس خستگی از خواب بیدار می شوید یا در طول روز احساس خواب آلودگی می کنید، ممکن است از اختلال خواب رنج ببرید.

اختلالات خواب باعث ایجاد چیزی بیش از خواب آلودگی در طول روز می شود. این اختلال می تواند آسیب جدی به سلامت روان، جسم، خلق و خو، انرژی و توانایی شما برای کنترل استرس بگذارد.

نادیده گرفتن مشکلات و اختلالات خواب می تواند منجر به افزایش وزن، تصادفات رانندگی، اختلال در عملکرد شغلی و مشکلات حافظه شود.

اگر می‌خواهید احساس خوبی داشته باشید، سالم بمانید و عملکرد خوبی داشته باشید، به خواب کافی نیاز دارید.

مشکلات خواب مکرر می تواند خسته کننده باشد و تمام ابعاد زندگی شما را تحت تاثیر قرار دهد. شب‌ها بد می‌خوابید، که باعث می‌شود صبح‌ها احساس خستگی شدید کنید، انرژی شما به سرعت در طول روز تخلیه می‌شود.

اما با این که در شب احساس خستگی می کنید، باز هم مشکل خواب دارید، بنابراین چرخه دوباره شروع می شود.

اما مجبور نیستید با مشکل خواب زندگی کنید. کارهای زیادی وجود دارد که می توانید برای شناسایی علل زمینه ای اختلال خواب، بهبود خواب و در نهایت سلامت و کیفیت زندگی خود انجام دهید.

علائم و نشانه های اختلال خواب

همه افراد در برخی اوغات مشکلات خواب را تجربه می کنند، بنابراین چگونه می توانید تشخیص دهید که مشکل شما جزئی است یا نشانه ای از یک اختلال خواب جدی یا بیماری زمینه ای می باشد؟

با بررسی دقیق علائم خود شروع کنید، به دنبال نشانه های آشکار کمبود خواب در طول روز باشید.

  • در طول روز احساس خواب آلودگی می کنید؟
  • آیا در بیدار ماندن هنگام نشستن، تماشای تلویزیون یا خواندن مشکل دارید؟
  • هنگام رانندگی به خواب می روید یا احساس خستگی شدید می کنید؟
  • در تمرکز مشکل دارید؟
  • اغلب دیگران به شما می گویند که خسته به نظر می رسید؟
  • دیر واکنش نشان دهید؟
  • آیا در کنترل احساسات خود مشکل دارید؟
  • احساس می کنید تقریباً هر روز باید چرت بزنید؟
  • آیا به نوشیدنی های کافئین دار نیاز دارید تا بیدار بمانید؟

اگر هر یک از علائم بالا را به طور منظم تجربه می کنید، ممکن است با اختلال خواب سروکار داشته باشید. هرچه بیشتر پاسخ «بله» را بدهید، احتمال ابتلا به اختلال خواب بیشتر است.

انواع مشکلات خواب رایج

بیخوابی

بی خوابی، ناتوانی در به خواب رفتن یا خواب راحت در شب، می تواند ناشی از استرس، مسافرت، مشکلات سلامتی، داروهایی که مصرف می کنید یا حتی مقدار قهوه ای که می نوشید باشد.

بی خوابی همچنین می تواند ناشی از سایر اختلالات خواب یا اختلالات خلقی مانند اضطراب و افسردگی باشد.

علت بی خوابی شما هرچه که باشد، بهبود بهداشت، تجدید نظر در عادات روزانه و افزایش آرامش به درمان بی خوابی بدون تکیه به متخصصان یا مراجعه به داروهای خواب آور کمک می کند.

آپنه خواب

آپنه خواب یک اختلال خواب رایج (و قابل درمان) است که در آن تنفس شما به طور موقت در طول خواب متوقف می شود و این رویداد مرتباً شما را بیدار می کند. ممکن است این بیداری ها را به خاطر نداشته باشید، اما احتمالاً در طول روز احساس خستگی و افسردگی می کنید.

آپنه خواب یک اختلال خواب جدی و بالقوه می باشد، بنابراین فوراً به پزشک مراجعه کنید تا عملکرد و زندگی خود را بهبود ببخشید.

سندرم پای بیقرار (RLS)

سندرم پای بیقرار (RLS) یک اختلال خواب است که باعث می‌شود یک میل شدید برای حرکت دادن پاها (یا بازوها) در شب ایجاد شود. میل به حرکت زمانی رخ می دهد که در حال استراحت یا دراز کشیدن می باشید.

این اختلال معمولاً به دلیل احساس ناراحتی، گزگز، درد یا خزش است. راه‌های زیادی برای کمک به مدیریت و تسکین علائم این اختلال وجود دارد.

نارکولپسی

نارکولپسی یک اختلال خواب است که شامل خواب آلودگی بیش از حد و غیرقابل کنترل در طول روز می باشد. این مشکل به دلیل اختلال در مکانیسم مغزی که خواب و بیداری را کنترل می کند، ایجاد می شود.

اگر به نارکولپسی مبتلا هستید، ممکن است در میان صحبت کردن، کار کردن یا حتی رانندگی درگیر «حملات خواب» شوید.

اگرچه هنوز درمانی برای این اختلال وجود ندارد، اما ترکیبی از درمان ها می تواند به کنترل علائم کمک کند و شما را قادر سازد که از بسیاری از فعالیت های عادی لذت ببرید.

اختلالات ریتم شبانه روزی خواب

همه ما یک ساعت بیولوژیکی در درون بدن خود داریم که چرخه خواب و بیداری ۲۴ ساعته ما را تنظیم می کند و ریتم شبانه روزی نامیده می شود.

نور اولیین نشانه است که بر ریتم شبانه روزی تأثیر می گذارد.

در شب، زمانی که نور کمتری وجود دارد، مغز ترشح ملاتونین را تحریک می کند، هورمونی که باعث خواب آلودگی شما می شود. هنگامی که خورشید در صبح طلوع می کند، مغز به بدن می گوید که زمان بیدار شدن است.

هنگامی که ریتم شبانه روزی شما مختل می شود یا از بین برود، ممکن است در زمان های نامناسب احساس گیجی، بی قراری و خواب آلودگی کنید. ریتم شبانه روزی با انواع مشکلات خواب، اختلالات خواب و همچنین افسردگی و اختلال دوقطبی مختل می شود.

اختلال خواب شیفت کاری

اختلال خواب شیفت کاری زمانی رخ می دهد که برنامه کاری و ساعت بیولوژیکی شما هماهنگ نباشد. امروزه در شهرهای پیشرفته بسیاری از مردم مجبورند در شیفت شب، شیفت صبح یا شیفت های چرخشی کار کنند.

این برنامه‌ها شما را مجبور می‌کنند زمانی که بدنتان به شما می‌گوید بخوابید، کار کنید و زمانی که بدن به شما سیگنال می‌دهد بیدار شوید، بخوابید.

در حالی که برخی افراد بهتر از دیگران با نوبت کاری شبانه سازگار می شوند، اکثر کارگران شیفتی نسبت به دیگران در طول روز خواب کمتری را تجربه می کنند.

در نتیجه کم خوابی، ممکن است در حین کار با خواب آلودگی، بی حالی و عدم تمرکز پنجه نرم کنید. این کار بهره وری شما را کاهش می دهد و شما را در معرض خطر آسیب قرار می دهد.

برای کاهش تأثیر نوبت کاری بر خواب:

  • به طور منظم استراحت کنید و دفعات تغییرات شیفت را به حداقل برسانید.
  • به طور طبیعی چرخه خواب و بیداری خود را با قرار گرفتن در معرض نور در محل کار (استفاده از نورهای روشن) و محدود کردن نور هنگامی که زمان خواب است، تنظیم کنید.
  • در شب تلویزیون و کامپیوتر را رها کنید و از پرده های سنگین برای جلوگیری از نور در اتاق خواب خود استفاده کنید.
  • زمانی که زمان خواب است، ملاتونین مصرف کنید. ( زیر نظر دکتر)

اختلال فاز خواب تاخیری

اختلال فاز خواب تاخیری وضعیتی است که در آن ساعت بیولوژیکی شما به طور قابل توجهی به تاخیر می افتد. در نتیجه دیرتر از بقیه افراد به خواب می روید و از خواب بیدار می شوید.

این اختلال انجام کار در ساعات معمولی را برای شما دشوار می کند به طور مثال این اختلال به شما اجازه نمی دهد که به موقع به کلاس های صبح برسید، بچه های خود را به مدرسه ببرید یا در زمان مناسب سر کار بروید.

افراد مبتلا به اختلال فاز خواب تاخیری، هر چقدر هم که تلاش کنند، نمی توانند زودتر از ساعت ۲ تا ۶ صبح بخوابند.

اختلال فاز خواب تاخیری در نوجوانان شایع تر می باشد و بسیاری از نوجوانان در نهایت به برنامه خواب طبیعی بر می گردند

برای کسانی که نمی توانند برنامه خواب مناسبی داشته باشند، درمان هایی مانند نور درمانی و کرونوتراپی می تواند کمک کننده باشد. برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد این اختلال می توانید با دکتر متخصص مشاوره کنید.

جت لگ| پرواز زدگی

جت لگ پدیده ای است که ساعت داخلی بدن بخاطر پرواز به منطقه زمانی متفاوت، به مشکل می خورد. علائم آن شامل خواب آلودگی در طول روز، خستگی، سردرد، مشکلات معده و بی خوابی است.

هر چه طول پرواز طولانی تر باشد علائم بیشتر می شود علاوه بر این پرواز به سمت شرق باعث ایجاد پرواز زدگی بدتری نسبت به پرواز به غرب می شود.

به طور کلی، معمولاً به ازای هر منطقه زمانی یک روز طول می کشد تا بدن با زمان محلی تنظیم شود. بنابراین، اگر از لس آنجلس به نیویورک پرواز کردید و از سه منطقه زمانی عبور کردید، جت لگ شما باید در عرض سه روز از بین برود.

بررسی علائم انواع مشکلات خواب

اولین قدم برای غلبه بر اختلال یا مشکل خواب، شناسایی و ردیابی دقیق علائم و الگوهای خواب است.

دفتر خاطرات داشته باشید

یک دفتر خاطرات خواب می تواند عاداتی را که ممکن است به بهبود مشکلات شما در شب کمک کند را مشخص سازد. اگر در نهایت نیاز به مراجعه به متخصص خواب داشته باشید، ثبت الگوهای خواب و مشکلات نیز مفید است.

دفتر خاطرات خواب باید شامل موارد زیر باشد:

  • چه ساعتی به رختخواب می روید و چه زمانی بیدار می شوید.
  • ساعات خواب و کیفیت خواب از نظر شما.
  • خلاصه ای از کارهایی که در بیداری انجام داده اید.
  • انواع و مقدار غذا، مایعات، کافئین یا الکلی که قبل از خواب مصرف کرده اید با ذکر زمان مصرف.
  • احساسات و حالات شما قبل از خواب (شاد، غمگین، استرس، مضطرب).
  • ذکر داروهای مصرف شده با دوز و زمان مصرف.

جزئیات می توانند مهم باشد و نشان دهند که چگونه برخی ازعادت ها می تواند شانس شما را برای تجربه یک خواب خوب در شب از بین ببرند.

برای مثال، پس از نگه‌داشتن دفتر خاطرات به مدت یک هفته، ممکن است متوجه شوید که وقتی شب‌ها بیش از یک لیوان آب می‌نوشید، در طول شب از خواب بیدار می‌شوید یا نمی توانید خوابی با کیفیت مناسب را تجربه کنید.

خودیاری در درمان انواع مشکلات خواب

در حالی که برخی از انواع مشکلات خواب ممکن است نیاز به مراجعه به پزشک داشته باشند،  شما می توانید بسیاری از مشکلات خواب را به تنهایی بهبود بخشید. در ادامه مقاله راه هایی ذکر شده است که به شما در این راه کمک می کند:

عادات روزانه خود را بهبود بخشید. صرف نظر از مشکلات خواب، پایبندی به برنامه خواب ثابت، ورزش منظم، محدود کردن مصرف کافئین، الکل، نیکوتین و مدیریت استرس باعث خواب بهتر در دراز مدت می شود.

برای آماده کردن ذهن و بدن خود برای خواب، روالی آرامش بخش قبل از خواب ایجاد کنید. اطمینان حاصل کنید که اتاق خواب شما آرام، تاریک و خنک است.

از خوردن وعده های غذایی سنگین و مایعات زیاد در اواخر شب خودداری کنید، حمام آب گرم بگیرید، مطالعه کنید یا به موسیقی آرامش بخش گوش دهید و حداقل یک ساعت قبل از خواب صفحه نمایش گوشی و تلویزیون را خاموش کنید.

وقتی شب از خواب بیدار شدید دوباره بخوابید. چه اختلال خواب داشته باشید چه نداشته باشید، بیدار شدن کوتاه مدت در طول شب طبیعی است.

اگر در به خواب رفتن مشکل دارید، سعی کنید روی تنفس خود تمرکز کنید، مدیتیشن کنید یا تکنیک های آرامش بخش دیگر را تمرین کنید. هر چیزی که شما را نگران می کند یادداشت کنید و تصمیم بگیرید که نگرانی در مورد آن را به روز بعد به تعویق بیندازید.

چه زمانی با پزشک تماس بگیرید

اگر انواعی از درمان های خودیاری را بدون موفقیت امتحان کرده‌اید و هنوز هم خواب مناسب و با کیفیتی ندارید بهتر است که به متخصص مراجعه کنید و از او کمک بگیرید. اگر شریط زیر را تجربه می کنید باید به سرعت به متخصص مراجعه کنید:

  • مشکل اصلی خواب شما خواب آلودگی در طول روز است و خودیاری به بهبودی شما کمک نکرده است.
  • شما یا همسرتان در طول خواب احساس خفگی و تنگی نفس شدید دارید و از خواب می پرید.
  • گاهی اوقات در زمان های نامناسب، مانند هنگام صحبت کردن، راه رفتن، یا غذا خوردن به خواب می روید.

در هنگام مراجعه به دکتر سعی کنید تمام اطلاعات ممکن را به او بدهید و در صورت نیاز دفترچه خاطرات خود را به دکتر نشان دهید.

در یک کلینیک یا مرکز خواب چه اتفاقی می افتد

متخصص با استفاده از دستگاه، الگو خواب، امواج مغزی، ضربان قلب، حرکات چشم و موارد دیگر را مشاهده می کند. خوابیدن با یک دسته سیم وصل شده ممکن است دشوار به نظر برسد اما اکثر بیماران در طول درمان بیان می کنند که به سرعت به آن عادت کرده اند.

سپس متخصص خواب در صورت لزوم برنامه درمانی را طراحی می کند. مراکز خواب همچنین تجهیزاتی برای نظارت بر فعالیت های شما (بیدار و خواب) در خانه در اختیار شما قرار دهد.

منبع : انواع مشکلات خواب و بی خوابی شناساسی شد

کمال گرایی

کمال گرایی

کمال گرایی( Perfectionism ) جزو مشکلاتی می باشد که همه افراد به نوعی آن را تجربه کرده اند اما ممکن است از این تجربه اطلاعی نداشته باشند.

کمال گرایی به داشتن معیارهایی غیرمنطقی با سطح بسیار بالا گفته می شود که به طور عملی نمی توان به آن ها دست پیدا کرد. بنابراین فرد کمال گرا هنگامی که موفق نمی شود شروع به تخریب روحیه خودش می کند و احساس شرم و ناتوانی زیادی پیدا می کند.

معنای لغوی کمال گرایی یعنی  تلاش برای رسیدن به بهترین خود به صورت عقلانی و منطقی. بر اساس این معنی شما شکست نمی خورید بلکه روز به روز بهترین می شوید و بیش ترین تلاش ممکن را می کنید تا به موفقیت دست پیدا کنید.

اما در این مقاله منظور از کمال گرایی، کمال گرایی غیرمنطقی می باشد که باعث آسیب به زندگی فرد می شود و سلامت روان فرد را به خطر می اندازد.

چرا باید با کمال گرایی مقابله کنیم؟

کمال گرایی به اندازه و به صورت منطقی باعث رشد و پیشرفت فرد در تمام زمینه ها می شود از طرف دیگر کمال گرایی به صورت افراطی و غیر منطقی به اشکال زیر زندگی شما را مختل می کند:

  • لذت زندگی کردن را به کام شما تلخ می کند.
  • اعتماد به نفس شما را از بین برده و روحیه شما را تخریب می کند.
  • به مرور توانایی انجام کار را نیز از شما گرفته و دچار احساس افسردگی می شوید.
  • اشتیاق تجربه های جدید را از شما می گیرد.
  • رشد و پیشرفت را برای شما دشوار می کند.

انواع کمال گرایی

برخی از روانشناسان اعتقاد دارند که به طور کلی دو نوع کمال گرایی وجود دارد:

  • کمال گرایی سازگار
  • کمال گرایی ناسازگار

کمال‌گرایان سازگار کسانی هستند که سعی در ارتقا توانایی ها و استعدادهای خود دارند. این افراد همیشه در حال پیشرفت هستند، بنابراین این نوع کمال گرایی مثبت و سازنده می باشد.

این درحالی است که کمال گران ناسازگار همیشه بهترین چیزها را می خواهند و در غیر این صورت همه چیز را رها می کنند. این کمال گرایی که منفی و آسیب زا می باشد می تواند باعث اضطراب و نگرانی شود.

در نگاه کمال‌گرایان ناسازگار اشتباه هیچ جایگاهی ندارد زیرا باعث می شود اعتبار و شایستگی آن ها زیر سوال برود. اما در نگاه کمال گرایان سازگار هر اشتباه گامی به سمت پیشرفت و موفقیت است، در نظر این افراد شکست مقدمه ای بر پیروزی بزرگ تر است.

در حقیقت کمال گرایی منفی را شاید بتوان همانند وسواس در انجام کارهای بی عیب و کمال گرایی مثبت را تلاش برای رسیدن به اهداف منطقی دانست.

عواقب کمال گرایی

کمال گرایی بیش از اندازه موفقیت فردی و حرفه‌ای شخص را مختل می کند و باعث افزایش افسردگی و اضطراب فرد می شود. در ادامه متن عواب کمال گرایی به طور مفصل مطرح شده است:

سلامت روانی

براساس تحقیقات انجام شده کمال گرایی با برخی اختلالات روانی جدی از جمله اختلا‌ل خوردن، وسواس، افسردگی، اضطراب، اختلالات شخصیت و افسردگی مرتبط می باشد. کمال گرایی همچنین می تواند باعث اختلال در زندگی روزانه افراد شده و حرفه شما را به خطر بی اندازد.

کمبود اعتمادبه‌نفس

برخلاف تصور بیش تر افراد کمال گرایی در بسیاری از شرایط باعث کمبود اعتماد به نفس می شود. کمال گرایان بیش از اندازه به قضاوت دیگران اهمیت می دهند و ارزش خود را وابسته به آن می دانند.

این افراد هدف های منطقی نداشته و به همین دلیل نمی توانند به آن ها برسند و از نظر خودشان هرگز کافی و موفق نیستند، به همین دلیل به طور مداوم خود را سرزنش کرده و مضطرب می شوند.

تعلل

کمال گرایی در بسیاری از شرایط باعث تعلل می شود. فرد کمال گرا همیشه درگیر پروژه قبلی خود می باشد و نمی تواند برنامه جدیدی را شروع کند. این کار باعث می شود که نتواند در کارهای جدیدش موفق شود و دچار استرس و وسواس فکری شود.

خلاقیت

فرد کمال گرا به ندرت رویاپردازی و خلاقیت می کند و نمی تواند به چیزهایی که وجود ندارد فکر کند. این امر باعث نا تواناییِ در خلاقیت و رویاپردازی این افراد می گردد.

نشانه‌های فرد کمال‌گرا

اگر کمال گرایی شما به یک مشکل تبدیل شده، شناسایی آن کار آسانی است. حتما برخی از ویژگی‌های زیر را در رفتارهای خودتان خواهید دید:

  • اهداف غیرمنطقی و دور از دسترسی دارید و اگر بهترین در این کار نباشید آن را رها می کنید و آن را به پایان نمی رسانید.
  • هر اشتباهی را به معنی شکست می دانید و اگر فرد دیگری موفق شود احساس افسردگی پیدا می کنید. شکست برای شما فلج کننده می باشد.
  • بازیابی زیادی انجام می دهید و برای همین به موقع کارهای خود را به اتمام نمی رسانید.
  • اگر به هدفی که می خواهید نرسید احساس اضطراب پیدا می کنید و نمی توانید به کارهای دیگرتان برسید.
  • کارهای امن و بدون ریسک را می پذیرید زیرا احساس می کنید که ریسک کردن می تواند نتیجه و هدفی که در ذهنتان دارید را خراب کند.
  • هرگز از مسیر لذت نمی برید و همیشه نگران رسیدن به هدف هستید.
  • تفکر صفر و یک دارید و یا به چیزی که می خواهید می رسید یا به هیچ چیزی نمی رسید. شما نمی توانید هردو را باهم داشته باشید.
  • به شدت به عقاید دیگران وابسته هستید و نمی توانید عقاید دیگران را نادیده بگیرید و این امر بر روند روزانه شما تاثیر می گذارد.
  • انتقاد و بازخوردها را به خوبی تحمل نمی کنید و عصبی می شوید.
  • روابط زیادی در محل کاری ندارید زیرا دیگران را نیز با معیارهای بالا خود می سنجید و از آن ها انتقادهای شدیدی می کنید.
  • نمی توانید کارها را به دیگران بسپارید و از کارهای گروهی دوری می کنید زیرا به کار دیگران اعتماد ندارید.

آیا احساس می کنید ویژگی های بالا در مورد شما نیز صدق می کند؟ اگر پاسخ شما مثبت است نگران نباشید در ادامه راه هایی برای درمان و کنترل ذکر شده است که می تواند به شما کمک کند. کمک مشاور نیز می تواند کمک زیادی به شما بکند.

کمالگرایی چیست؟

کمال گرایی مجوعه‌ای از افکار وسواس گونه بوده و شما را وادار می‌کند که به اهدافی غیرواقع‌گرایانه برسید و به مرور زندگی را سخت کرده و شما را مضطرب می سازد:

  • لذت تلاش کردن را از شما می گیرد
  • همیشه نگران و مضطرب هستید
  • اعتماد به نفس پایینی داشته و به قضاوت دیگران وابسته هستید.
  • به پایان رساندن کارها برای شما سخت می باشد.
  • اشتیاق و هیجان را از شما گرفته
  • رشد و پیشرفت را مختل می سازد

انواع کمال گرایی

کمال گرایی به طوری کلی سه نوع دارد:

۱. کمال گرایی خودمدار

تاکنون به طور کامل با این نوع کمال گرایی آشنا شده اید؛ در این نوع کمال گرایی فرد توقعات بالایی داشته و از شکست و قضاوت مردم ترس زیادی دارد.

۲. کمال گرایی دیگرمدار

این دسته از افراد کمال گرا علاوه بر خودشان دیگران را نیز آزار می دهند. حتما در زندگی خود به این افراد برخورد کرده اید که روحیه تیم را پایین می آورند یا استادانی که شاگردان خود را تحقیر می کنند.

۳. کمال گرایی القا شده توسط اجتماع

در بعضی از موارد کمال گرایی از سمت جامعه به افراد سرمشق می شود و افراد تصور می کنند که حتما باید بهترین باشند تا ارزشی داشته باشند، این دسته از افراد تلاش می کنند تا خودشان را بهتر از چیزی که هستند نشان دهند.

ویژگی‌های اصلی افراد کمال گرا

۱. معیار‌های در سطح بالا

همان طور که گفته شد افراد کمال گرا به خودشان سخت می گیرند و کسی را در حد خودشان نمی دانند. از شکست فراری هستند و برای همین تنها به فعالیت هایی که در آن خوب هستند می پردازند به همین دلیل معمولا دست به کارهای جدید نمی زنند و هیجان کمی را تجربه می کنند.

کمال گرایی این افراد ممکن است بر روی روابطشان نیر تاثیر زیادی بگذارد و باعث شود همسر یا بچه های آن ها نیز تصور کنند برای موفق بودن باید کامل و بی نقص باشند.

۲.  از دیگران اشکال می گیرند

افراد کمال گرا از همه اشکال می گیرند و کار همه را پر ایراد می دانند. کمال گرایان همیشه توانایی این را دارند که از دیگران اشکال بگیرند و برای آن ها مهم نیست که طرف مقابل آن ها چه کسی است.

۳. افراد کمال گرای دیگر را دوست دارند

افراد کمال گرا معمولا کسانی را دوست دارند که آن ها نیز کمال گرا باشند، حتی در مواردی دیده شده که سعی در تغییر همسرشان به سوی کمال گرایی دارند.

۴. گرایش به ناراحتی و افسردگی

این افراد همیشه نگران و مضطرب هستند که دیگران در مورد آن ها چه تصوری دارند. علاوه بر این در هنگام شکست امید خود را به طور کامل از دست داده و افسرده می شوند.

۵٫ انتقادپذیر نیستند

درست است که کسی انتقاد را دوست ندارد اما برخی از افراد می توانند درست با انتقاد برخورد کنند و به اشکال زیر انتقاد را پاسخ می دهند:

  • آن ها به دنبال دلیل انتقاد می گردند و انتقاد را با پرخاشگری یا عصبانیت پاسخ نمی دهند.
  • چیزهایی که برای بهبودشان مفید است را به کار می برند.
  • انتقاداتی که مفید نیست را فراموش می کنند.

بقیه‌ی مردم انتقادناپذیر‌ می باشند این بدین معنی است که:

  • تصور می کند که هر انتقادی به شخصیت او وارد می شود و این امر باعث اضطراب او می شود.
  • از انتقاد چیزی نمی آموزد تنها بخاطر اینکه ناراحت شده به آن فکر می کند.
  • در ذهن‌شان بار‌ها و بار‌ها به انتقاد فکر کرده و به آن پاسخ های متفاوت می دهد.

کمال‌گرایان انتقادناپذیر هستند، آن ها سعی می کنند انقدر خوب باشند که کسی نتواند از آن ها انتقاد کند. آن ها همیشه فراتر از چیزی که هستند ظاهر می شوند و به چیزی که نیستند تظاهر می کنند.

اما حتی کسانی که تظاهر می کنند نیز ممکن است اشکالی در کارشان وجود داشته باشد. از طرفی آدم ها متفاوت هستند بنابراین همیشه انتقادهایی وجود دارد.

۶٫ اهداف واقع‌گرایانه ندارند

افراد کمال گرا معمولا اهداف درستی را در نظر ندارند و برای چیزهایی تلاش می کنند که خارج از دسترس می باشد. توجه داشته باشید که اهدافی که تعیین می کنید باید منطقی و عقلانی باشد.

سعی کنید ابتدا اهداف کوتاه مدتی برای خود تعیین کنید و پس از رسیدن به آن ها از خودتان قدردانی کنید.

  1. تفاوت میان ضروری و غیرضروری را تشخیص نمی دهند

فرض کنید دنبال مکانی برای سکونت می گردید، در ابتدا باید به نکات ضروری توجه کنید. مانند اینکه آشپزخانه بزرگی داشته و نورگیر باشد.

سپس ویژگی های غیرضروری را مشخص کنید مثل اینکه باغچه بزرگ، استخر، شومینه و سونا داشته باشد.

اکثر مواقع ضروری ها برای زندگی و انتخاب کافی هستند اما افراد کمال گرا تمایل زیادی دارند که غیرضروری ها را نیز فراهم کنند. به طور مثال احتمالا کافی است که گزارشی دست نویس برای کار ببرند اما آن ها زمان زیادی را صرف تایپ، کادر بندی و موارد غیرضروری دیگر می کنند.

غیرضروری هایی را وارد زندگیتان کنید که ارزش آن را داشته باشند، به یاد داشته باشید که برای هرچیزی نمی توانید موارد غیر ضروری را هم رعایت کنید، این کار انرژی و زمان زیادی از شما می گیرد و نمی توانید موارد ضروری را نیز به درستی انجام دهید.

۸٫ ناتوانی در تعیین استانداردهای منطقی

یکی از مشکلات بزرگ افراد کمال گرا تعیین معیارها و استانداردهای بسیار بالا می باشد، این افراد به کم تر از ۱۰۰ قانع نمی شوند و همین امر باعث می شود که اگر به صد نرسند ناامید و افسرده شوند.

این بار برای پروژه یا کاری که در دست دارید معیار کمی پایین تر قرار دهید. پس از پایان آن سوالات زیر را از خودتان بپرسید

  • آیا اتفاق بدی افتاد؟
  • رئیس تان از میزان تلاش شما ناراحت و عصبی شد؟
  • کسی از کار شما شکایت داشت؟
  • مشتری از نتیجه کار ناراضی بود؟
  • تلاش شما نتیجه بدی را در پی داشت؟

اگر با تلاش نود درصدی هم موفق شدید این بار معیار خود را هشتاد قرار دهید و به مرور معیار خود را کاهش دهید.

۹٫ ناتوانی در امتحان چیز‌های جدید

امتحان مسائل و فعالیت های جدید همیشه برای افراد کمال گرا دشوار می باشد زیرا نمی توانند ریسک کنند و از شکست نیز به شدت می ترسند.

سعی کنید فعالیت های جدید و هیجان انگیز را امتحان کنید این امر به شما کمک می کند تا متوجه شوید شکست خوردن هم بخشی از زندگی می باشد و نباید از آن بترسید. اتفاقا می توانید تجربه های جدید و جذابی را کسب کنید.

وقتی در فعالیت هایی که تازه شروع کرده اید اشتباه کنید کم کم متوجه می شوید که اشتباه کردن همیشه بد نیست بلکه همیشه درس هایی با خودش به همراه دارد.

چگونه می توان بر کمال گرایی غلبه کرد؟

آیا تصور می کنید که فردی کمال گرا هستید؟ بیش تر افراد کمال گرا تصور می کنند که موفق هستند اما افراد کمال گرا و موفق زمین تا آسمان با یکدیگر تفاوت دارند. در بالا نشانه های افراد کمال گرا ذکر شد و در ادامه نیز به تفاوت میان این دو پرداخته شده است.

کمال گرایی آرامش ذهنی و انگیزه را از شما می گیرد بنابراین برای کاهش استرس روزانه و موفقیت بیش تر باید به دنبال راهی برای غلبه بر آن بگردید.

تفاوت میان افراد کمال گرا و موفق

اولین تفاوت مهم واکنش افراد کمال گرا و موفق به شکست است، فرد موفق از هر شکستی درسی می گیرد و بار دیگر بیش تر برای موفقیت تلاش می کند.

اما فرد کمال گرا حتی اگر به موفقیت هم برسد برای نداشته هایش خود را سرزنش می کند و همیشه به دنبال ایرادی در خودش می گردد.

در ادامه مواردی برای غلبه بر کمال گرایی ذکر شده است که می تواند کمک بزرگری برای شما باشد:

مرحله۱  تشخیص آرمان گرایی

بسیاری از افراد حتی نمی دانند که آرمانگرا می باشند و تصور می کنند که معیارهای بالایی برای زندگی دارند و برای رسیدن به آن ها باید بیش تر تلاش کنند. برای تشخیص کمال گرایی سوالات زیر را از خودتان بپرسید:

  • آیا برای رسیدن به معیارهایی که در ذهنتان دارید دچار مشکل می شوید؟
  • آیا در صورت نرسیدن به معیارهای ذهنی خود احساس خشم زیادی پیدا می کنید؟
  • آیا معیارهای ذهنی شما از نظر دیگران سطح غیرمنطقی دارد؟
  • آیا انجام کاری تعیین شده در بازه زمانی مشخص دشوار و بسیار سخت می باشد؟
  • آیا در انجام کارها در زمان مناسب مشکل دارید و کارها را عقب می اندازید؟
  • آیا نمی توانید به راحتی تصمیم بگیرید؟
  • آیا همیشه نگران شکست خوردن می باشید و شکست را امری غیرقابل بازگشت می دانید؟

همچنین یک فهرست از کارهایی درست کنید که به خاطر کمال‌گرایی از انجام آن ها خودداری می کنید. این لیست می تواند به شما یادآوری کند که کمال گرایی چه آسیب هایی می تواند به همراه داشته باشد.

اگر پاسخ شما به سوالات بالا مثبت می باشد شما درگیر آرمانگرایی می باشید، اگر در تشخیص این اختلال مشکل دارید می توانید به مشاور یا روانشناس مراجعه کنید و با کمک از راهنمایی های او کمال گرایی را تشخیص و درمان کنید.

 مرحله۲   بایدها را دور بریزید

در طول روز کارهایی که احساس می کنید باید انجام دهید را یادداشت کنید. به لیستی که نوشته اید دقت کنید، عباراتی مانند:

باید ورزش کنم، باید کتاب بخونم، باید کار کنم و غیره.

اگر بایدهای زیادی تعیین کنید و احساس ناتوانی و خستگی پیدا می کنید. حتی پیش از انجام کارها ممکن است خسته شوید.

به جای این جملات از این جملات استفاده کنید “من نیاز دارم که امروز کتاب بخوانم” یا “خواسته و آرزوی من این است که در روز دو ساعت ورزش کنم.”

با این روش راحت تر می توانید به اهداف خود برسید و برای آن ها تلاش کنید.

این گونه جملات بر اساس نیازهای شما شکل می گیرد در حالی که جملات “باید”  از ترس ها و نگرانی های شما شکل می گرفت. بنابراین جملاتی که بر اساس نیاز باشد باعث انگیزه و اشتیاق شما به سمت پیشرفت می شود.

به طور مثال تصور کنید که کارهای خود را به منشی خود نمی دهید زیرا می ترسید آن ها را خراب کند. به جای آن خودتان تا دیروقت کار می کنید تا آن را جبران کنید.

مرحله‌ی۳ رفتارهای خود را به چالش بکشید

پس شناسایی رفتارهای کمال گرایانه باید این رفتارها را به چالش بکشید تا بتوانید آن ها را برطرف کنید.

برای مثال، سعی کنید در ابتدا کارهای غیرضروری را به منشی خود بسپارید و برای بار اول کار او را چک کنید اما به مرور بیش تر به او اعتماد کنید تا کارهای خودتان نیز سبک تر بشود.

اگر کارهای خودتان را هم چند بار بررسی و ارزیابی می کنید سعی کنید این دفعات را کاهش دهید به مرور احساس کنید که این دفعات کاهش پیدا می کنند.

مرحله‌ی ۴ بررسی نتایج

حال که خود را به چالش کشیدید باید نتایح را بررسی کنید. آیا احساس نمی کنید که کمالگرایی مانع پیشرفته شما بوده و اکنون زمان بیش تری را می توانید به تفریح اختصاص دهید؟

سعی کنید مراحل گفته شده را برای رفتارهای مختلف به کار بگیرید و نتایح هریک را جداگانه بررسی کنید اگر راه های بهتری برای این کار پیدا می کنید حتما آن ها را نیز امتحان کنید.

به خاطر داشته باشید که ممکن است هنگام ترک آرمانگرایی دچار اضطراب شوید اما این امر کاملا طبیعی است. اما پس از مشاهده نتایج اضطرابتان به شدت کاهش پیدا می کند.

نکته:

توجه داشته باشید که هر بار یک رفتار را به چالش بکشید اگر تمام رفتارها را باهم چالش بکشید اضطرابتان هم به همان میزان افزایش پیدا می کند.

استراتژی‌های دیگر برای مقابله با کمال گرایی

علاوه بر مراحل گفته شده استراتژی های زیر نیز به شما در درمان آرمان گرایی کمک می کند:

۱. اهداف واقع‌گرایانه

اهداف کمال گرایان بسیار سخت و غیرقابل دسترس می باشد، سعی کنید هدف های واقعی برای خودتان تعیین کنید. تعدادی هدف کلی تعیین کرده و سپس آن ها را برای هر ماه و هر سال دسته بندی کنید. رسیدن به اهداف کوچکتان را جشن بگیرید و قدر آن ها را بدانید.

نکته:

سعی نکنید که طبق نظرات دیگران زندگی کنید و به جای آن به نیازها و خواسته های خودتان توجه کنید به یاد داشته باشید که قضاوت های دیگران بر زندگی شما تاثیر بگذارد.

۲. به احساسات‌تان توجه کنید

اگر احساس اضطراب یا نگرانی زیادی داشتید به آن احساس توجه کنید. شاید این احساس دارد با شما حرف می زند و به شما نشان می دهد که هدفی که دارید بیش از اندازه و غیرمنطقی می باشد.

از خودتخریبی دست بردارید و سعی کنید با خودتان مهربان باشید به یاد داشته باشید که هر شکستی آغاز یک پیروزی بزرگ تر است بنابراین از هر شکستی درس بگیرید و آن را فراموش کنید.

سعی کنید به جای استفاده از جملاتی که باعث خودتخریبی می شود از جملات مثبت برای افزایش اعتماد به نفس خود استفاده کنید. به خاطر داشته باشید که افکار شما بر روی احساسی که در مورد خودتان دارید موثر است بنابراین افکار منفی را از خودتان دور کنید.

۳. از اشتباه نترسید

به یاد داشته باشید که اشتباه بخش طبیعی زندگی می باشد و هر شکست تجربه های زیادی را می تواند به همراه داشته باشد. اشتباهات تجربه ها و نکات زیادی را به همراه دارند که هرکدام به تنهایی می تواند باعث موفقیت شما شود، بنابراین از شکست نترسید.

به یاد داشته باشید که موفقیت یک روزه به دست نمی آید و باید برای رسیدن به موفقیت تلاش کنید.

۴. قوانین شخصی‌تان را دوباره تنظیم کنید

افراد کمال گرا قوانین سختی در زندگی دارند که نمی توانند آن ها را کنار بگذارند. داشتن معیارهای بالا امری بسیار خوب و مفید می باشد اما قوانین بسیار سخت باعث دشواری زندگی می شود.

سعی کنید یک قانون غیرمنطقی و سخت را شناسایی کرده و سپس راهی برای انعطاف پذیر کردن آن پیدا کنید.

تصور کنید که شما در طول جلسه اداری فکری به ذهن شما می رسد اما شما قانونی دارید که تا زمانی که مطمن نشده اید فکر خود را مطرح نمی کنید. اما همین باعث می شود که شخص دیگری آن را مطرح کند و ارتقا شغلی بگیرد.

سعی کنید قانون جدیدی داشته باشید که افکار خود را راحت تر بیان کنید و آن را با همکاران خود به اشتراک بگذارید.

۵. بر «کلیات» تمرکز داشته باشید

کمال گرایان معمولا بر جزئیات تمرکز داشته و کلیات را نمی بینند.

برای مثال، شما ماه هاست که سیگار را ترک کرده اید اما تنها به دلیل اینکه یک بار سیگار کشیده اید اضطراب می گیرد و تصور می کنید که نمی توانید سیگار را ترک کنید اما نباید فراموش کنید که چند ماه است سیگار را کنار گذاشته اید.

سعی کنید موفقیت های کوچک خود را یادداشت کنید و برای آن ها ارزش قائل شوید.

۶. افکار مثبت داشته باشید

تقاضاهایی که از خودتان دارید چه احساسی در شما ایجاد می کند؟ سعی کنید از کلماتی مانند باید کم تر استفاده کنید و از جملاتی استفاده کنید باعث اضطراب شما نمی شوند.

سعی کنید انتظارات غیرقابل دسترسی نداشته باشید و با افکار مثبت اعتماد به نفس خود را افزایش دهید.

۷. آرام و خودجوش باشید

در محل کار با استفاده از حرکات کششی، قدم زدن یا تنفس عمیق می توانید اضطراب خود را کاهش دهید. می توانید یک سرگرمی حدید برای کاهش اضطراب خود پیدا کنید.

۸٫ تفاوت میان تلاش و کمال گرایی

تلاش به شما کمک می کند تا به اهدافی که تعیین کرده اید برسید. تلاش باعث افزایش اعتماد به نفس و انگیره فرد می شود و از افسردگی و بی تحرکی جلوگیری می کند.

اما آرمان گرایی احساسی می باشد که باعث می شود تصور کنید هرگز به اندازه کافی خوب نیستید و برای اینکه احساس خوبی داشته باشید همیشه باید برنده باشید. این امر باعث کاهش اعتماد به نفس، اضطراب، افسردگی و حتی وسواس فکری می شود.

۹٫هدف های قابل دسترس داشته باشید

اهداف افراد کمال گرا قابل دسترسی نیست و عدم دسترسی به مرور باعث نگرانی و اضطراب آن ها می شود زیرا آن ها نمی توانند شکست را تحمل کنند یا اهداف قابل دسترسی را جایگزین اهداف خود کنند.

راه حل کمال گرایی چیست؟

در درمان آرمان گرایی باید اهدافی منطقی داشته باشید، به مرور اهداف خود را گسترش دهید تا آرامش بیش تری داشته باشید و با انگیزه بیش تری برای رسیدن به آن ها تلاش کنید.

۱۰ از مسیر لذت ببرید

افراد کمال گرا تنها به مقصد اهمیت می دهند، از نظر آن ها مسیر هیچ ارزشی نمی برند، اگر از مسیر لذت نبرید مشکلات زیر را تجربه می کنید:

  • اگر شغل خود را دوست نداشته باشید نمی توانید از درامدی که دارید لذت ببرید.
  • اگر بهترین آشپز نباشید نمی توانید از غذای خود لذت ببرید.
  • اگر زمانی را که میخواهید ورزش نکنید از قدم زدن هم لذت نمی برید.

حتما تاکنون متوجه شده اید که کمالگرایی چه آسیب هایی را به دنبال دارد بنابراین آن را سطحی نگیرید و به دنبال درمان آن باشید.

در درمان آرمان گرایی بهتر است که از روانشناس کمک بگیرید. درمان کمالگرایی همان طور که در ادامه مقاله توضیح داده می شود بهتر است تخصصی صورت بگیرد چون ریشه در شخصیت فرد دارد.

غلبه دائمی بر کمال گرایی

  1. معایب و فواید کمالگرا بودن را بنویسید

آیا تصور می کنید کمال گرا بودن خوب است؟ پس سعی کنید نگاه دوباره ای به زندگی خود داشته باشید حتما متوجه شده اید که تاکنون چقدر برای کمالگرایی خود آسیب دیده اید.

لیستی از این آسیب ها فراهم کنید و به دقت بر آن ها تمرکز کنید، بدون این آسیب ها زندگی شما چگونه بود؟ آیا احساس خوشبختی بیش تری پیدا نمی کردید؟

  1. تمایلات خود را بشناسید

سعی کنید افراد کمال گرایانه خود را در جایی بنویسید و به آن ها فکر کنید. این نوشته ها به شما کمک می کند تا با خودتان بیش تر آشنا شوید و متوجه شوید که چه آسیب هایی به خودتان وارد کرده اید.

  1. تنها بر مسائل مثبت تمرکز کنید

افراد کمالگرا تمایل زیادی به مقایسه خود با دیگران دارند و همین امر باعث می شوند که همیشه ایرادی در خودشان پیدا کنند. ترک این عادت سخت می باشد اما با تلاش می توان این ویژگی را نیز کم رنگ کرد.

هرگاه خواستید از کار خود ایراد بگیرید پنج مورد مثبت در مورد آن پیدا کنید، این کار را تکرار کنید. با این کار اعتماد به نفس شما افزایش پیدا می کند و انگیزه بیش تری نیز کسب می کنید.

  1. گفتگوی درونی مثبت داشته باشید

صدای درونی افراد آرمان گرا منفی است، این افراد همیشه نگران و ناراحت هستند زیرا احساس می کنند تلاش آن ها هیچ وقت کافی نیست. در درمان کمال گرایی از بین بردن صدای منفی و تبدیل آن به صدای مثبت بسیار موثر بوده و باعث افزایش عزت نفس فرد می شود.

منبع : کمال گرایی