درمان سوء استفاده جنسی

درمان سوء استفاده جنسی

درمان تجاوز جنسی اغلب از افراد می خواهد که بخش‌هایی از خاطرات خود را برای مقابله با موضوعات دشوار بررسی کنید، این امر ممکن است برای بهبودی لازم باشد. خبر خوب این است که وقتی ابزار و کمک مناسب برای درمان آسیب‌های جنسی ارائه داده می‌شود، حرکت رو به جلو می‌تواند راحت تر شود.

گاهی اوقات صحبت در مورد تجربیات نگران کننده می باشد بخصوص زمانی که ممکن است مورد قضاوت قرار بگیرید، می‌تواند تجربه‌ای دلخراش باشد. صحبت در مورد تجاوزی جنسی بسیار سخت می باشد بنابراین افراد ممکن است از صحبت در مورد سوء استفاده یا تجربیات آسیب زا خودداری کنند تا مشکلات را پشت سر بگذارند.

این موضوع به ویژه در مورد نوجوانان صادق می باشد. با این حال، خودداری از مرور خاطرات دردناک می تواند باعث آسیب طولانی مدت شود.

تجاوز جنسی اغلب یکی از آسیب زاترین تجربیاتی است که فرد می تواند متحمل شود، افراد می توانند این رویدادها را برای مدت طولانی سرکوب کنند، برخی از مردم حتی تا سال ها پس از این واقعیت در مورد سوء استفاده جنسی در دوران کودکی صحبت نمی کنند. اما بحث در مورد آن راهی برای درمان است.

جلسات مشاوره که به شما کمک می کند با این دوره از زندگی خود روبرو شوید و زندگی شما را تغییر دهید. ممکن است متوجه شوید که ضربه ای که تجربه کرده اید همچنان بر بخش های مختلف زندگی شما تأثیر می گذارد و آرامش را از شما ربوده است.

مزایای مشاوره درمان سوء استفاده جنسی

سوء استفاده به هر شکلی و در هر سنی می تواند تأثیر زیادی بر سلامت روان افراد داشته باشد. چه این حادثه اخیرا رخ داده باشد و چه ۲۰ سال پیش، افراد ممکن است اثرات روانی سوء استفاده جنسی را در طول زندگی خود تجربه کنند.

شرایط احتمالی ناشی از سوء استفاده جنسی شامل اضطراب، افسردگی، مسائل مربوط به اعتماد، عزت نفس پایین، احساسات و افکار شرم و گناه، اختلال استرس پس از ضربه (PTSD)، نوسانات خلقی، دوره های خشم شدید، گسستگی رفتارهای مخرب و موارد دیگر باشد. اگر این احساسات درمان نشوند، اثرات آن می تواند برای ماه ها یا حتی سال ها باقی بماند.

هر ۹۸ ثانیه یک نفر در ایالات متحده مورد سوء استفاده جنسی قرار می گیرد، سالانه ۳۲۰۰۰ فرد که تحت سوء استفاده جنسی در آمریکا وجود دارد. اگرچه آزار جنسی می تواند فرد را تنها و منزوی کند، اما فرد تنها نیست و حمایت های زیادی را می تواند برای تجربه خود دریافت کند.

اگر مورد آزار جنسی قرار گرفتید می توانید به مشاور مراجعه کنید و زندگی خود را بهبود ببخشید.

آمار سوء استفاده جنسی همواره در حال افزایش است بنابراین به مرور مشاوران بیشتری آموزش می بینند تا به قربانیان تجاوز کمک کنند تا در مورد مسائل خود صحبت کنند.

آزار جنسی در دوران کودکی

آزار جنسی در دوران کودکی یکی از آسیب زاترین اعمال خشونت آمیز است. بسیاری از کودکان نمی دانند چه اتفاقی افتاده است. به همین دلیل، سوء استفاده جنسی در دوران کودکی اغلب تا اواخر زندگی سرکوب می شود، که می تواند منبع آسیب در بزرگسالی باشد.

دریافت کمک حرفه ای در اسرع وقت بسیار مهم است. با مشاور مناسب، می‌توانید آسیب‌های ناشی از سوء استفاده جنسی را از بین ببرید و علائم ایجاد شده را برطرف کنید.

مراجعه به مشاوره برای افراد قربانی خشونت جنسی آسان نیست. این می تواند بسیار استرس زا باشد، به ویژه برای کسانی که برای مدت طولانی سعی در سرکوب خشونت جنسی داشته اند. اما بازماندگان سوء استفاده جنسی باید بدانند که تنها نیستند.

بر اساس گزارش مرکز کنترل بیماری ها ، تقریباً از هر پنج زن یک نفر و از هر ۳۸ مرد یک نفر در طول زندگی خود تجاوز جنسی را تجربه می کنند. در میان کودکان، از هر چهار دختر، یک نفر و از هر ۱۳ پسر یک پسر، نوعی سوء استفاده جنسی را تجربه خواهند کرد.

مشاوره علائم مربوط به سوء استفاده جنسی را کاهش می دهد. با مشاوره، بازماندگان سوء استفاده جنسی می توانند با گذشته خود روبرو شوند و یاد بگیرند که چگونه بدون توجه به گذشته خود به جلو بروند.

روان درمانی برای قربانیان تجاوز جنسی

هنگامی که در جلسات روان درمانی شرکت کرده یا با یک متخصص سلامت روان به صورت آنلاین صحبت می کنید، روند بهبودی شروع شده است. این بدان معنی است که شما استراتژی ها و تاکتیک های مختلف مراقبت از خود را یاد خواهید گرفت  تا در طول زندگی روزمره به شما کمک کند.

این استراتژی‌ها می‌توانند به کاهش زمانی کمک کنند که بازمانده‌ها غرق افکار در مورد حادثه قبلی و جریان‌های هیجانی مرتبط با آن باشند.

یکی از مهم ترین مزایای مشاوره سوء استفاده جنسی این است که می تواند به شما کمک کند احساس بهتری نسبت به خودتان داشته باشید. تجربه سوء استفاده جنسی اغلب می تواند بازماندگان را با افکار و باورهای منفی در مورد خود رها کند.

یک مشاور می تواند با شما همکاری کند تا بتوانید کمتر بر گذشته و بیشتر بر روی آینده ای روشن تر تمرکز کنید. با کمک مناسب، می‌توانید هویت جدیدی پیدا کنید و فضایی برای به دست آوردن رضایت بیشتر در زندگی خود ایجاد کنید.

مشاوره سوء استفاده جنسی

برخی از بازماندگان سوء استفاده جنسی احساسات خود را پایین می آورند تا بتوانند آنها را نادیده بگیرند. بسیاری از تکنیک های ذهنی و تجربی در طول درمان می توانند به روند بهبودی کمک کنند. این ها شامل یادگیری مدیتیشن، نوشتن خطرات ، ایجاد یک اثر هنری و غیره می باشند.

بازمانده از آزار جنسی ممکن است با احساس بی‌حسی، ترس از صمیمیت با شریک فعلی، شرم از حادثه و موارد دیگر دست و پنجه نرم کند. در حالی که مواجهه با احساسات درونی می‌تواند چالش برانگیز باشد، استفاده از آنها برای چیزهای مثبت نیز کمک می‌کند.

بسیاری از بازماندگان سوء استفاده جنسی اغلب در بیان و تأیید افکار و احساسات خود مشکل دارند. مشاوره سوء استفاده جنسی می تواند به بازماندگان کمک کند مسیر خود را اصلاح کنند.

صحبت با مشاور دارای مجوز می تواند به شما کمک کند تا احساسات خود را بهبود بخشید همچنین می تواند اعتماد به نفس شما را به میزان قابل توجهی افزایش دهد. بسیاری از بازماندگان سوء استفاده جنسی در نهایت با احساسات دردناک خود مواجه می شوند اما درمان به آن ها کمک می کند احساس رهایی و آرامش را تجربه کنند.

مزایای گروه درمانی

در جلسات گروه درمانی متوجه خواهید شد که در مواجهه با این تجربیات، افکار و احساسات تنها نیستید. شما می توانید با همسالان خود در مورد آنچه در ذهن شما و در زندگی شما اتفاق می افتد صحبت کنید.

این می تواند به شما در مدیریت احساس گناه، شرم و سایر احساسات مرتبط با این آسیب جنسی کمک کند. به اشتراک گذاری داستان خود می تواند به شما در روند بهبودی کمک کند، حتی داستان شما می تواند به دیگران کمک کند.

دیدن سایر بازماندگان که در حال غلبه بر چالش‌های مشابه با آسیب‌های جنسی هستند می‌تواند به شما قدرت دهد و حس جدیدی از امید به شما بدهد. صحبت کردن با کسانی که درد مشابهی را تجربه کرده‌اند، می‌تواند بخش مهمی از روند بهبودی برای بسیاری از افراد باشد.

قربانیان سوء استفاده جنسی ممکن است گاهی اوقات خود را مسئول سوء استفاده بدانند. شنیدن تجربیات سایر بازماندگان می‌تواند به شما کمک کند تا بفهمید که آزار و اذیت ممکن است برای هر کسی اتفاق بیفتد و مسئولیت آنچه برای شما اتفاق افتاده بر گردن آزارگر شما است، نه خودتان.

خانواده درمانی خوب است زیرا می تواند به شما در مسائل مربوط به خانواده کمک کند و همچنین می تواند چگونگی تأثیر تجاوز بر توانایی شما در برقراری ارتباط با دیگران را نیز برطرف کند.

تاثیر تجاوز جنسی

تاثیر ضربه های جنسی عمیق است. این بر نحوه دید بازماندگان از خود، دیگران و دنیای اطراف تأثیر می گذارد. بازماندگان اغلب مکانیسم‌های دفاعی دارند که ممکن است در برخورد با سوء استفاده مفید بوده باشد، اما در ایجاد روابط شاد و سالم بسیار مشکل‌ساز شده است.

بسیاری از بازماندگان سوء استفاده جنسی در آینده در برابر روابط آسیب پذیر شوند، گروهی دیگر ممکن است از هر نوع رابطه ای دوری کنند و برخی ممکن است در اعتماد کردن و بازگرداندن افراد به زندگی خود مشکل داشته باشند.

به دست آوردن حس خودآگاهی به بازماندگان سوء استفاده جنسی اجازه می دهد تا تشخیص دهند که چگونه افکار و رفتارهای خاص ممکن است بر روابط و خلق و خوی فعلی آن ها تأثیر بگذارد. خودآگاهی می تواند بازماندگان را قادر سازد تا ابزارهایی را برای مقابله موثر شناسایی و اجرا کنند.

مشاوران آسیب های جنسی

بسیاری از مشاوران سوء استفاده جنسی از روش‌های درمانی مختلف مانند درمان شناختی رفتاری و رفتار درمانی دیالکتیکی استفاده می‌کنند تا به بازماندگان سوء استفاده جنسی کمک کنند مهارت‌هایی کسب کنند که به آن ها امکان می‌دهد تا با موفقیت احساس خود را در مورد سوءاستفاده مدیریت کنند.

درمان سوء استفاده جنسی می تواند ابزارهایی را در اختیار شما بگذارد که به شما امکان می دهد احساسات خود را به روش های موثر و سازنده مدیریت کنید. مهارت‌هایی مانند تمرکز حواس یا تحمل پریشانی می‌تواند به بازماندگان کمک کند تا با احساسات سخت و دردناکی که به وجود می‌آیند کنار بیایند.

درمان آسیب های جنسی

آسیب های جنسی می تواند منجر به احساسات دردناکی مانند خشم، گناه و شرم شود. این مهم است که این احساسات را بیان کنید و شروع به التیام زخم هایی کنید که به این احساسات اجازه می دهد بروز پیدا کنند. مشاوره می تواند به شما کمک کند دیدگاه جدیدی نسبت به زندگی ایجاد کنید.

مواجهه با احساسات به بازماندگان این فرصت را خواهند داشت تا دیدگاه خود را به چالش بکشند و امید جدیدی را برای آینده خود پرورش دهند.

آینده نباید با گذشته تعریف شود. اگر پس از تجربه آزار جنسی به کمک نیاز دارید تا زندگی خود را پس بگیرید، صحبت با یک مشاور ابزار موثری برای شروع روند بهبودی است.

صحبت در مورد تجاوز برای کسانی که در کودکی مورد آزار و اذیت قرار گرفته اند ممکن است سخت تر باشد زیرا این تروما بسیار پیچیده تر است. اما هرکسی می تواند یاد بگیرد که چگونه بهبود یابد و کنترل زندگی خود را دوباره به دست گیرد.

کمک گرفتن

جستجوی کمک برای کسانی که سوء استفاده جنسی را تجربه کرده‌اند می‌تواند بسیار دشوار باشد، و ممکن است لازم باشد قدرت و شجاعت خود را افزایش دهید تا به دنبال کمک باشید. اگر به حمایت نیاز دارید، در اینجا نکاتی وجود دارد که به شما کمک می کند تا در اولین جلسه مشاوره خود موفق باشید.

به فرآیند درمان اعتماد کنید

متخصصانی که برای درمان سو استفاده جنسی آموزش دیده اند روش های درمان خاصی را مانند روشی به نام درمان شناختی رفتاری (CBT) استفاده می کنند که یکی از رایج‌ترین و مؤثرترین روش‌های درمانی است. می تواندی در مورد میزان تاثیر این روش با مشاور خود صحبت کنید و زمانی که مطمئن شدید درمان را شروع کنید.

به عنوان مثال، در یک مطالعه، قربانیان سوء استفاده جنسی که دچار PTSD بودند به سه گروه تقسیم شدند. یک گروه درمان شناختی رفتاری را امتحان کردند، یک گروه شکل دیگری از درمان را امتحان کردند که به عنوان درمان حل مسئله شناخته می شود، و گروه آخر هیچ درمان را دنبال نکردند.

این مطالعه نشان داد که بازماندگان در گروه درمان شناختی رفتاری به‌طور قابل‌توجهی بهتر مورد درمان قرار گرفته اند.

هنگامی که به دنبال مشاوره هستید، می توانید اعتماد کنید که به شما گوش داده و درک خواهید کرد. شما می توانید داستان خود را در فضایی امن و بدون قضاوت به اشتراک بگذارید. علاوه بر این مشاور ابزارهایی را در اختیار شما قرار می دهد که برای درمان و کمک به خود در آینده نیاز دارید.

همه ما می دانیم که چه زمانی آماده بهبودی هستیم، به طور مثال ممکن است تمایل شدیدی برای تغییر شکل زندگی خود داشته باشید. شیوه زندگی و کار ما ممکن است به دلیل ضربه ای که تجربه کردیم آسیب دیده باشد بنابراین طبیعی است که بخواهیم مسیر را اصلاح کنیم.

انواع مختلف درمان برای ترومای جنسی

چندین نوع درمان می تواند به شما در غلبه بر آسیب جنسی کمک کند. برای شروع، اگر آسیبی را تجربه کرده اید که بر توانایی شما در رابطه جنسی تأثیر می گذارد، سکس تراپی و مشاوره جنسی می تواند به این موارد کمک کند.

سوء استفاده جنسی، خشونت جنسی، و سایر مشکلاتی که باعث ایجاد مشکلاتی در توانایی شما برای داشتن رابطه جنسی می شود را می توان از طریق سکس تراپی درمان کرد.

بسیاری از بزرگسالان قربانی سوء استفاده جنسی در دوران کودکی برای ایجاد زندگی جنسی سالم تلاش می کنند. مشاوره جنسی نیز به این امر کمک می کند. اگر شریک زندگی شما از سوء استفاده اطلاع داشته باشد، زوج درمانی ممکن است راه حل باشد.

هنر درمانی یکی دیگر از گزینه‌های خوب برای کمک به افرادی است که تجربه سوء استفاده جنسی را داشته‌اند، زیرا به بازماندگان اجازه می‌دهد آسیب‌های خود را به طور خلاقانه بیان کنند.

برای درمان آزار و اذیت در دوران کودکی می‌توانند از هنردرمانی برای حل آن استفاده کنند و این می‌تواند به کسانی که آزار جنسی را تجربه کرده‌اند، از جمله کسانی که در دوران کودکی آزار جنسی را تجربه کرده‌اند، کمک کند.

روان درمانی که معمولاً به عنوان گفتار درمانی شناخته می شود نیز درمانی عالی است. با گفتار درمانی، می توانید در مورد مسائل جنسی، از جمله مسائل مربوط به فعالیت جنسی صحبت کنید.

اگر در دوران کودکی سوء استفاده جنسی یا تجاوز جنسی بزرگسالان را تجربه کرده اید و برای مقابله با آن به مصرف مواد مخدر روی آورده اید، مشاوره مواد مخدر نیز می تواند کمک کننده باشد. این مشاوره می تواند به شما کمک کند تا به دلیل سوء استفاده از آن مواد و چگونگی غلبه بر اعتیاد و سوء مصرف مواد پی ببرید.

منبع : درمان سوء استفاده جنسی

ناگفته های اختلال شخصیت اجتنابی (AVPD)

اختلال شخصیت اجتنابی (AVPD)

اختلال شخصیت اجتنابی، اجتناب از موقعیت های اجتماعی یا تعاملاتی که مستلزم خطر طرد، انتقاد یا تحقیر است می باشد. تشخیص این اختلال با معیارهای بالینی انجام می شود. درمان آن نیز با روان درمانی، داروی ضد اضطراب و ضد افسردگی می باشد.

افراد مبتلا به اختلال شخصیت اجتنابی، احساس شدید بی کفایتی دارند و با اجتناب از هر موقعیتی که ممکن است در آن مورد ارزیابی منفی قرار بگیرند، ناسازگاری نشان می دهند.

تخمین زده شده است که حدود ۲٫۴٪ می باشد. اختلال شخصیت اجتنابی زنان و مردان را به یک اندازه تحت تأثیر قرار می دهد.

شخصیت اجتنابی با بیماری های شایعی همراه است. بیماران درگیر اختلال شخصیت اجتنابی اغلب دارای اختلال افسردگی اساسی، اختلال افسردگی مداوم، اختلال وسواس فکری-اجباری، یا یک اختلال اضطرابی هستند (به عنوان مثال، اختلال هراس، به ویژه فوبیای اجتماعی).

آن ها همچنین ممکن است اختلال شخصیت دیگری داشته باشند (مثلاً شخصیت وابسته یا مرزی ). بیماران مبتلا به فوبیای اجتماعی و اختلال اجتنابی، علائم و ناتوانی شدیدتری نسبت به دیگران دارند.

دلایل اختلال شخصیت اجتنابی (AVPD)

تحقیقات نشان می دهد که تجارب طرد و به حاشیه رانده شده در دوران کودکی و ویژگی های ذاتی اضطراب اجتماعی و اجتنابی ممکن است به اختلال شخصیت اجتنابی منجر شود. اجتناب از موقعیت های اجتماعی در اوایل سن ۲ سالگی تشخیص داده شده است.

علائم و نشانه ها

بیماران مبتلا به این اختلال از تعامل اجتماعی، از جمله با افرادی که در محل کار هستند، اجتناب می‌کنند، زیرا می‌ترسند مورد انتقاد یا طرد شدن قرار گیرند یا اینکه مردم آن ها را تأیید نکنند، مانند شرایط زیر:

  • آن ها ممکن است ترفیع را رد کنند زیرا می ترسند همکاران از آن ها انتقاد کنند.
  • آن ها ممکن است از حضور در جلسات اجتناب کنند.
  • آن ها از پیدا کردن دوستان جدید اجتناب می کنند، مگر اینکه مطمئن باشند که دوستی در آنجا خواهند داشت.

بیماران مبتلا به شخصیت اجتنابی مشتاق تعامل اجتماعی هستند اما از اعتماد به دیگران می ترسند. از آنجایی که این بیماران تعاملات خود را با افراد محدود می کنند، تمایل دارند نسبتاً منزوی باشند و شبکه اجتماعی از دوستان ندارند که بتواند در صورت نیاز به آن ها کمک کند.

این بیماران نسبت به هر چیز کمی انتقادی، ناپسند یا تمسخر آمیز بسیار حساس هستند زیرا دائماً به انتقاد یا طرد شدن توسط دیگران فکر می کنند. آن ها مراقب هر نشانه ای از پاسخ منفی به خود هستند. ظاهر پرتنش و مضطرب آن ها ممکن است باعث تمسخر دیگران شود.

عزت نفس پایین و احساس بی کفایتی این بیماران را از حضور در موقعیت های اجتماعی به ویژه موقعیت های جدید منع می کند. از تعامل با افراد جدید جلوگیری می شود زیرا بیماران خود را از نظر اجتماعی ناتوان، غیر جذاب و پست تر از دیگران می دانند.

آن ها تمایل دارند ساکت و ترسو باشند و سعی می کنند ناپدید شوند زیرا تمایل دارند فکر کنند که اگر چیزی بگویند، دیگران می گویند اشتباه است. این افراد تمایلی به صحبت در مورد خود ندارند تا مبادا مورد تمسخر یا تحقیر قرار گیرند. آن ها نگران هستند که وقتی مورد انتقاد قرار می گیرند سرخ شوند یا گریه کنند.

بیماران مبتلا به این اختلال به دلایل بسیاری تمایلی به ریسک های شخصی یا شرکت در فعالیت های جدید ندارند.

در چنین مواردی، آن ها تمایل دارند در مورد خطرات اغراق کنند و از علائم یا سایر مشکلات برای توجیح اجتناب خود استفاده می کنند. آن ها ممکن است یک سبک زندگی خاص را به دلیل نیاز به امنیت و اطمینان ترجیح دهند.

تشخیص شخصیت اجتنابی (AVPD)

معیارهای بالینی ( براساس راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی ، ویرایش پنجم [DSM-5])

برای تشخیص اختلال شخصیت اجتنابی، بیماران باید ویژگی های زیر را داشته باشند:

  • اجتناب از تماس اجتماعی، احساس بی کفایتی و حساسیت بیش از حد به انتقاد و طرد شدن
  • پرهیز از فعالیت‌های مرتبط با شغل که شامل تماس بین فردی می‌شود، زیرا می‌ترسند مورد انتقاد یا طرد قرار گیرند یا مردم با آن‌ها مخالفت کنند.
  • عدم تمایل به درگیر شدن با مردم، مگر اینکه مطمئن باشند که مورد پسند قرار می گیرند.
  • احساسات خود را بیان نمی کنند زیرا از تمسخر یا تحقیر می ترسند.
  • نگرانی در مورد انتقاد یا طرد شدن در موقعیت های اجتماعی.
  • بازداری از حضور در موقعیت‌های اجتماعی جدید، زیرا احساس ناکفایتی می‌کنند.
  • خودارزیابی به عنوان فردی که از نظر اجتماعی بی کفایت، غیر جذاب یا پست تر از دیگران است.
  • بی میلی به ریسک های شخصی یا شرکت در هر فعالیت جدید زیرا ممکن است خجالت زده شوند.

علاوه بر این، علائم باید از اوایل بزرگسالی شروع شده باشد.

اختلال های مشابه 

اختلال شخصیت اجتنابی را باید از ۲ اختلال زیر متمایز کرد:

  • هراس اجتماعی : تفاوت بین فوبیا اجتماعی و اختلال شخصیت اجتنابی ظریف است. اختلال شخصیت اجتنابی شامل اضطراب و اجتناب فراگیرتری نسبت به فوبیای اجتماعی است، که اغلب مختص موقعیت هایی است که ممکن است منجر به خجالت عمومی شود (مانند سخنرانی در جمع، اجرا روی صحنه).

با این حال، فوبیای اجتماعی ممکن است شامل یک الگوی اجتناب گسترده‌تر باشد و در نتیجه تشخیص آن دشوار می باشد. این ۲ اختلال اغلب با هم رخ می دهند.

  • اختلال شخصیت اسکیزوئید : هر دو اختلال با انزوای اجتماعی مشخص می شوند. با این حال، بیماران مبتلا به اختلال شخصیت اسکیزوئید به دلیل بی علاقگی به دیگران منزوی می شوند، در حالی که مبتلایان به اختلال شخصیت اجتنابی منزوی می شوند زیرا نسبت به طرد یا انتقاد احتمالی دیگران حساس هستند.

سایر اختلالات شخصیت نیز ممکن است از جهاتی شبیه به اختلال شخصیت اجتنابی باشند، اما می توانند با ویژگی های مشخصی متمایز شوند (به عنوان مثال، نیاز به مراقبت در اختلال شخصیت وابسته در مقابل اجتناب از طرد و انتقاد در اختلال شخصیت اجتنابی).

درمان اختلال شخصیت

  • درمان شناختی رفتاری با تمرکز بر مهارت های اجتماعی
  • روان درمانی حمایتی
  • روان درمانی روان پویشی
  • داروهای ضد اضطراب و ضد افسردگی

درمان عمومی اختلال شخصیت اجتنابی مشابه درمان همه اختلالات شخصیت است البته متاسفانه بیماران مبتلا به اختلال شخصیت اجتنابی اغلب از درمان اجتناب می کنند.

درمان‌های مؤثر برای بیماران مبتلا به هراس اجتماعی و اختلال شخصیت اجتنابی عبارتند از:

  • درمان شناختی رفتاری که بر کسب مهارت های اجتماعی متمرکز است و به صورت گروهی انجام می شود.
  • اگر گروه متشکل از افراد با مشکلات مشابهی باشد، درمان های گروهی دیگری انجام می شود.

روان درمانی روان پویشی، که بر تعارضات اساسی تمرکز دارد نیز ممکن است مفید باشد.

درمان دارویی موثر شامل موارد زیر می باشد:

  • مهارکننده‌های انتخابی بازجذب سروتونین(SSRIs)
  • داروهای ضد اضطراب، که به کاهش اضطراب کمک می کنند تا بیماران بتوانند خود را در معرض موقعیت های اجتماعی جدید قرار دهند.
  • مهارکننده های مونوآمین اکسیداز(MAOIs).

منبع : ناگفته های اختلال شخصیت اجتنابی (AVPD)

اختلال شخصیت وسواسی اجباری (OCPD)

اختلال شخصیت وسواسی اجباری (OCPD)

اختلال شخصیت وسواس فکری- اجباری با نگرانی در مورد نظم، کمال گرایی و کنترل شناسایی می شود که در نهایت انجام کارهای روزانه را مختل می کند. تشخیص شخصیت وسواس اجباری با معیارهای بالینی انجام می شود.

 درمان این اختلال با روان درمانی، درمان شناختی- رفتاری و داروهای مهارکننده های انتخابی بازجذب سروتونین (SSRIs) انجام می شود.

از آنجایی که بیماران مبتلا به اختلال شخصیت وسواسی-اجباری نیاز به کنترل دارند، کم تر به دیگران اعتماد می کنند و نگران تر هستند.

تخمین زده می شود که حدود ۲٫۱ تا ۷٫۹ درصد از جمعیت اختلال شخصیت وسواس فکری-اجباری را تجربه می کنند و در بین مردان شایع تر می باشد.

البته ویژگی‌های خانوادگی، ژنتیک و کمال‌گرایی در ایجاد این اختلال نقش دارد.

ممکن است اختلال های دیگری وسواس اجباری را همراهی کند. افراد درگیر وسواس اجباری اغلب دارای یک نوع اختلال افسردگی (اختلال افسردگی اساسی یا اختلال افسردگی مداوم) یا اختلال مصرف الکل هستند .

علائم و نشانه های اختلال شخصیت وسواسی اجباری

علائم اختلال شخصیت وسواس فکری-اجباری ممکن است حتی در یک دوره زمانی کوتاه از ۱ سال کاهش یابد، اما تداوم آن ها (یعنی میزان بهبودی و عود) در دراز مدت کمتر می باشد.

در بیماران مبتلا به اختلال شخصیت وسواس فکری، اشتغال به نظم، کمال گرایی و کنترل خود باعث اختلال در انعطاف پذیری افراد می شود. این بیماران در تمام فعالیت های خود اصرار دارند که همه چیز به روش های خاص انجام شود.

برای حفظ حس کنترل، بیماران بر قوانین، جزئیات دقیق، رویه‌ها، برنامه‌ها و فهرست‌ها تمرکز می‌کنند. این بیماران به طور مکرر اشتباهات را بررسی می کنند و توجه فوق العاده ای به جزئیات دارند.

آن ها از زمان خود به خوبی استفاده نمی کنند و اغلب مهم ترین کارها را به پایان می گذارند. مشغولیت آنها به جزئیات و اطمینان از اینکه همه چیز بی نقص است، می تواند تکمیل را به تاخیر می اندازد.

آن ها از اینکه رفتارشان چگونه بر همکارانشان تأثیر می گذارد بی خبرند. هنگامی که این بیماران بر روی یک کار متمرکز می شوند، ممکن است تمام جنبه های دیگر زندگی خود را نادیده بگیرند.

از آنجایی که این بیماران می خواهند همه چیز به روشی خاص انجام شود، در واگذاری وظایف و کار به دیگران مشکل دارند. این افراد زمانی که با دیگران کار می کنند، ممکن است فهرست های مفصلی در مورد نحوه انجام یک کار تهیه کنند و اگر یکی از همکاران آن ها راه دیگری را پیشنهاد کند، ناراحت می شوند.

آن ها ممکن است حتی زمانی که از برنامه عقب هستند کمک را رد کنند.

این بیماران از قبل با جزئیات برنامه ریزی می کنند و نمی خواهند تغییرات را در نظر بگیرند. تلاش بی امان آنها ممکن است همکاران و دوستان را ناامید کند.

افراد درگیر شخصیت وسواس اجباری به ندرت ابراز محبت می کنند، این بیماران ممکن است به صورت رسمی، سخت یا جدی با دیگران ارتباط برقرار کنند. آن ها اغلب فقط زمانی صحبت می کنند که چیزی عالی برای گفتن داشته باشند. آنرها ممکن است بر منطق و عقل تمرکز کنند و نسبت به رفتار عاطفی بی توجه باشند.

این بیماران ممکن است در مورد مسائل اخلاقی و ارزشی سختگیر باشند. آن ها اصول اخلاقی سفت و سختی را برای خود و دیگران به کار می برند و به شدت از خود انتقاد می کنند، علاوه بر این بسیار به رعایت قوانین علاقه مند هستند.

تشخیص شخصیت وسواسی اجباری

  • معیارهای بالینی تشخیص ( براساس راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی ، ویرایش پنجم [DSM-5])

برای تشخیص اختلال شخصیت وسواسی، بیماران باید نشانه های زیر را داشته باشند:

  • مشغولیت به نظم. کمال گرایی؛ و کنترل خود، دیگران و موقعیت ها
  • اهمیت به جزئیات، قوانین، برنامه ها، سازماندهی و فهرست ها
  • تلاش برای انجام کار به بهترین شکل ممکن
  • نتیجه غفلت از فعالیت های اوقات فراغت و دوستان و کار بیش از حد بدون نیاز به پول آن
  • وظیفه شناسی و سخت گیری بیش از حد در مسائل و ارزش های اخلاقی
  • عدم تمایل به دور انداختن اشیایی که دیگر به آن ها نیازی ندارند.
  • علاقه ای به اشتراک کار با دیگران ندارند و این امر باعث می شود که معمولا تنها به انجام کار بپردازند.
  • به ندرت پول خرج می کنند و ترجیح می دهند که پول را برای آینده ذخیره کنند.

علائم اختلال وسواس اجباری معمولا از اوایل بزرگسالی شروع می شود.

اختلال های مشابه با اختلال وسواس اجباری

اختلال شخصیت وسواس فکری اجباری را باید از اختلالات زیر متمایز کرد:

  • اختلال وسواس فکری اجباری (OCD) :بیماران مبتلا به OCD دارای وسواس های واقعی (افکار تکراری، ناخواسته و مزاحم که باعث اضطراب می شود) و اجبار (رفتارهای تشریفاتی که فرد احساس می کنند باید برای کاهش وسواس های مرتبط با اضطراب خود انجام دهند) هستند.

 بیماران مبتلا به وسواس فکری  (OCD) اغلب به دلیل فقدان کنترل بر همه چیز مضطرب می شوند. در بیماران مبتلا به اختلال شخصیت وسواس اجباری، نیاز به کنترل ناشی از اهمیتی است که به نظم می دهند، بنابراین رفتار، ارزش ها و احساسات آنها قابل قبول و سازگار با احساس آنها از خود است.

  • اختلال شخصیت اجتنابی : هر دو اختلال شخصیت اجتنابی و وسواسی اجباری با انزوای اجتماعی مشخص می شوند. اما در بیماران مبتلا به اختلال شخصیت وسواسی، انزوا ناشی از اولویت دادن به کار به جای روابط است و این افراد تنها به دلیل کمال گرایی به دیگران بی اعتماد می شوند.
  • اختلال شخصیت اسکیزوئید :هر دو اختلال شخصیت اسکیزوئید و وسواسی جبری با جدایی و رسمی بودن روابط مشخص می شود. با این حال، دلایل این دو اختلال متفاوت است.

درمان اختلال شخصیت وسواسی اجباری

  • روان درمانی
  • درمان شناختی- رفتاری
  • مهارکننده های انتخابی بازجذب سروتونین (SSRIs)

درمان عمومی اختلال شخصیت وسواسی-اجباری مشابه درمان تمام اختلالات شخصیت می باشد.

اطلاعات در مورد درمان اختلال شخصیت وسواس فکری-اجباری کم است. همچنین، درمان به دلیل سخت‌گیری، لجبازی و نیاز به کنترل بیمار پیچیده می‌شود.

درمان روان پویشی و درمان شناختی-رفتاری می تواند به بیماران مبتلا به اختلال شخصیت وسواسی کمک کند. 

منبع : اختلال شخصیت وسواسی اجباری (OCPD)

۵ افسانه در مورد اختلال شخصیت اجتنابی

۵ افسانه در مورد اختلال شخصیت اجتنابی

افسانه های زیادی در مورد اختلال شخصیت اجتنابی و افراد مبتلا به آن وجود دارد. یادگیری حقایق می تواند به این افراد در یافتن درمان مناسب کمک کند.

بسیاری از تصورات نادرست در مورد افراد مبتلا به اختلال شخصیت اجتنابی (AVPD) وجود دارد. در حالی که افراد مبتلا به اختلال شخصیت اجتنابی ممکن است خجالتی یا ضداجتماعی دیده شوند، اما در واقع دارای یک اختلال روانی هستند که مانع از توانایی آن ها از معاشرت با دیگران می شود.

پس از تشخیص، مبتلایان به اختلال شخصیت اجتنابی می توانند با موفقیت درمان شود. درک اختلال شخصیت اجتنابی برای یافتن کمک مناسب یا کمک به مبتلایان به این بیماری برای دریافت درمان مورد نیاز کلیدی می باشد.

۵ افسانه در مورد اختلال شخصیت اجتنابی

افسانه اول: افراد مبتلا به اختلال شخصیت اجتنابی خجالتی هستند.

واقعیت: افراد مبتلا به اختلال شخحصیت اجتنابی یک وضعیت روانی دارند که فراتر از احساس خجالتی بودن است.

بسیاری از افراد خجالتی، عصبی بوده و صحبت کردن با افراد جدید باعث ترس خفیف یا خجالت آن ها در یک موقعیت اجتماعی می شود. افراد خجالتی با این احساسات به شیوه ای سالم برخورد می کنند و همچنان زندگی اجتماعی رضایت بخشی دارند.

با این حال، اختلال شخصیت اجتنابی باعث می شود این احساسات طاقت‌فرسا شده و از رفتن افراد به مکان‌هایی که امکان تعامل اجتماعی وجود دارد، جلوگیری کرده و تأثیر منفی شدیدی بر زندگی روزمره و شخصی آن ها می گذارد.

افسانه دوم: اختلال شخصیت اجتنابی همان درونگرایی است.

واقعیت: اختلال شخصیت اجتنابی و درونگرایی کاملاً متفاوت هستند.

برعکس این که بسیاری از افراد درون گرایی را مانند اختلال شخصیت اجتنابی می دانند. درونگرایی به هیچ وجه یک اختلال روانی نیست، بلکه یک ویژگی شخصیتی طبیعی و سالم می باشد. بسیاری از افراد درونگرا در واقع از معاشرت لذت می برند، دوستان زیادی دارند و دوست دارند با افراد جدید ملاقات کنند.

آن ها صرفاً به مقدار مشخصی زمان یا خلوت نیاز دارند تا احساس آرامش، استراحت یا شارژ داشته باشند. این افراد ممکن است در هر نقطه ای از طیف برون گرایی-درون گرایی قرار بگیرند و برخی از آن ها کم و بیش احساس درون گرایی دارند.

از سوی دیگر، افراد مبتلا به اختلال شخصیت اجتنابی ممکن است شرکت در موقعیت های اجتماعی را تقریبا غیرممکن بدانند. این اجتناب ناشی از تمایل به گذراندن زمان به صورت تنهایی نیست، بلکه به دلیل نگرانی بیش از حد در مورد انتقاد یا احساس خجالت است.

افسانه سوم: افراد مبتلا به اختلال شخصیت اجتنابی دیگران را دوست ندارند.

واقعیت: افراد مبتلا به اختلال شخصیت اجتنابی اغلب تمایل به صمیمیت و روابط نزدیک دارند.

اجتناب افراد مبتلا به اختلال شخصیت اجتنابی از موقعیت های اجتماعی به این دلیل نیست که از افراد دیگر خوششان نمی آید. بسیاری از افراد مبتلا به این اختلال شخصیت اجتنابی تمایل شدیدی به دوستی یا ارتباط صمیمانه با دیگران دارند.

با این حال، آن ها اغلب از ایجاد این پیوندهای نزدیک به دلیل ترس شدیدشان از مورد منفور شدن، تمسخر یا قضاوت خشن باز می مانند. اغلب اوقات آن ها نقص‌های درک شده خود را دلیلی برای ناتوانی در برقراری روابط سالم می‌دانند و تنها زمانی وارد تعاملات اجتماعی می‌شوند که مطمئن باشند پذیرفته می‌شوند و مورد انتقاد قرار نمی‌گیرند

افسانه چهارم: اختلال شخصیت اجتنابی و اختلال شخصیت ضد اجتماعی یکی هستند.

واقعیت: اختلال شخصیت اجتنابی و اختلال شخصیت ضداجتماعی دو حالت متمایز هستند.

شباهت های متعددی بین اختلال شخصیت اجتنابی و اختلال شخصیت ضد اجتماعی وجود دارد. در هر دو مورد، افراد اغلب از رفتارهای اجتماعی معمولی پیروی نمی کنند. آن ها ممکن است در حفظ روابط سالم با دیگران مشکل داشته باشند یا ترس از وابستگی عاطفی به افراد دیگر داشته باشند که به عنوان اضطراب دلبستگی شناخته می شود .

با این حال، این دو اختلال شخصیت از چند جهت کلیدی کاملاً متفاوت هستند. اختلال شخصیت ضد اجتماعی با ترس از موقعیت های اجتماعی مانند اختلال شخصیت اجتنابی مشخص نمی شود

. در عوض، افراد مبتلا به اختلال شخصیت ضداجتماعی به گونه ای رفتار می کنند که هنجارهای اجتماعی را نقض می کند. آن ها همچنین انتخاب می کنند که با افراد دیگر تعامل داشته باشند، اما فقط به روشی که خودشان دوست دارند.

افسانه پنجم: اختلال شخصیت اجتنابی قابل درمان نیست.

واقعیت: اختلال شخصیت اجتنابی قابل درمان است.

درمان اختلال شخصیت اجتنابی گاهی اوقات می تواند چالش برانگیز باشد زیرا بیماران ممکن است تمایلی به درخواست کمک نداشته باشند. تماس گرفتن برای جلسه درمان برای افراد مبتلا به این اختلال یک چالش سخت می باشد.

با این حال، با درمان مناسب، اغلب افراد می توانند یاد بگیرند که با موفقیت شرایط خود را مدیریت کنند. درمان اختلال شخصیت اجتنابی معمولاً شامل روان درمانی، مانند درمان شناختی رفتاری است. از طریق این نوع گفتگو درمانی و مشاوره رفتاری، بیماران می توانند یاد بگیرند که اضطراب خود را در مورد تمسخر یا طرد شدن مدیریت کنند.

در اغلب اوقات، بیماران مبتلا به این عارضه دارای اختلالات همزمانی مانند افسردگی یا اضطراب نیز هستند که با دارو درمانی قابل پیشگیری و درمان است.

با این حال، در حال حاضر هیچ دارویی وجود ندارد که بتواند به طور مستقیم اختلال شخصیت اجتنابی را درمان کند. اگرچه این یک فرآیند طولانی است اما درمان از طریق روان درمانی معمولاً موفقیت آمیز می باشد.

اختلالات شخصیتی مانند اختلال شخصیت اجتنابی اغلب همراه با اختلالات مصرف مواد رخ می دهد . اگر شما یا یکی از عزیزانتان با اختلال شخصیت و اعتیاد به مواد مخدر یا الکل دست و پنجه نرم می کنید در اولین فرصت باید به روانشناس و درمانگر متخصص مراجعه کنید.

منبع: ۵ افسانه در مورد اختلال شخصیت اجتنابی

اعتیاد به بازی های ویدیویی تا حد جنون و خودکشی

اعتیاد به بازی های ویدیویی

اعتیاد به بازی های ویدیویی (VGA) استفاده اجباری یا بیش از حد نسبت به بازی های ویدیویی است که می تواند پ بر جنبه های مختلف زندگی افراد از جمله سلامت جسمی و مالی و همچنین رفاه اجتماعی تاثیرات منفی داشته باشد.

بازی‌های مدرن به گونه‌ای توسعه یافته‌اند که در حال حاضر راه‌های مختلفی وجود دارد که افراد می‌توانند به آن‌ها معتاد شوند و بازی‌ها را روی رایانه، کنسول‌ یا حتی با تلفن همراه انجام دهند.

افراد مبتلا به اعتیاد بازی های ویدیویی ممکن است برایشان سخت باشد که سایر فعالیت های روزانه را بر بازی های ویدیویی اولویت دهند،

زیرا وابستگی عاطفی قوی به بازی ها دارند و احساس می کنند نمی توانند از بازی دور شوند. افراد مبتلا به این عارضه بیشتر احتمال دارد افسردگی و اضطراب را تجربه کنند و گزارش دهند که از نظر اجتماعی منزوی شده اند.

دلایل اعتیاد به بازی های ویدیویی چیست؟

اعتیاد به بازی های ویدیویی به دلیل صرف زمان زیاد برای بازی ایجاد می شود. اشاره شده است که بازی‌های چندنفره می‌تواند اعتیاد بیش تری ایجاد کند.

بازی‌های چند نفره می‌توانند باعث شوند کاربران زمان را از دست بدهند، علاوه بر این بازی هایی که شامل قمار می شوند نیز توسط بسیاری از دولت ها به دلیل اعتیاد زیاد ممنوع شده است.

سازمان جهانی بهداشت (WHO) به افرادی که بازی های ویدیویی انجام می دهند توصیه می کند که نسبت به مدت زمانی که صرف فعالیت های بازی می کنند هوشیار باشند و زمان مشخصی را باید به آن اختصاص دهند.

مراحل مختلف اعتیاد به بازی های ویدیویی چیست؟

چهار مرحله اعتیاد به بازی های ویدیویی وجود دارد:

  1.  علاقه  گاه به گاه:مردم اغلب برای اوقات فراغت شروع به بازی های ویدیویی می کنند و چند ساعت در هفته را صرف این فعالیت می کنند.
  2.  علاقه  عمیق تر:زمانی این علاقه عمیق تر می شود که علاقه به بازی افزایش می یابد و عمیق تر می شود. به مرور بازی‌های ویدیویی اهمیت بیشتری در زندگی افراد پیدا می‌کنند و ممکن است پول بیشتری برای آن خرج کنند.
  3.  علاقه فزاینده: این زمانی است که بازی های ویدیویی تمرکز اصلی افراد می شوند و دیگر به فعالیت های دیگر علاقه نشان نمی دهند. بنابراین زمانی که بازی های ویدیویی انجام نمی دهند، ممکن است بی قرار یا مضطرب شوند و سایر سرگرمی ها را نادیده بگیرند.
  4. اعتیاد به  بازی:فرد دچار وسواس شده و الگوی خواب و غذا خوردن او نامنظم شده است. آن ها تمام وقت و انرژی خود را روی بازی متمرکز می کنند. کسانی که اعتیاد به بازی های ویدیویی را تجربه می کنند ممکن است خود را از دوستان، خانواده و همکاران دور کنند. همچنین ممکن است زمان کمتری را برای بهداشت شخصی صرف کنند.

سازمان جهانی بهداشت می‌گوید که برای تشخیص اختلال بازی، الگوی رفتاری باید «شدت کافی» داشته باشد تا منجر به آسیب‌های قابل‌توجه در عملکرد فردی، خانوادگی، اجتماعی، آموزشی، شغلی یا سایر زمینه‌های مهم شود و حداقل به مدت ۱۲ ماه طول بکشد.

چگونه اعتیاد به بازی های ویدیویی را تشخیص دهید؟

علائم مشخص یک فرد مبتلا به اعتیاد به بازی های ویدیویی عبارتند از:

  • فکر می کنید یا می خواهید دائماً بازی های ویدیویی انجام دهید.
  • دروغ گفتن در مورد اینکه چقدر زمان صرف بازی های ویدیویی می شود.
  • احساس ناتوانی در کاهش زمان بازی
  • نادیده گرفتن سایر سرگرمی ها با دوستان یا خانواده
  • عملکرد تحصیلی ضعیف
  • علائم تحریک پذیری، اضطراب یا عصبانیت هنگام بازی نکردن
  • عدم رعایت بهداشت فردی مناسب
  • بیخوابی

آیا اعتیاد به بازی می تواند مضر باشد؟ عواقب آن چیست؟

سازمان بهداشت جهانی اعلام کرده است که اعتیاد به بازی می تواند منجر به تغییراتی در سلامت جسمی یا روانی و عملکرد اجتماعی فرد شود. مبتلایان می توانند سلامت روانی ضعیف تری را تجربه کنند و بیش تر به افسردگی یا اضطراب مبتلا می شوند.

افرادی که دارای اعتیاد به بازی ویدیویی هستند، به ویژه کودکان، افزایش پرش افکار و رفتارهای پرخاشگرانه را تجربه می کنند.

سایر پیامدهای مضر این اعتیاد عبارتند از:

  • رابطه اجتماعی ضعیف
  • افزایش وزن
  • مشکلات وضعیت بدن که منجر به کمردرد می شود

درمان اعتیاد به بازی های ویدیویی

اعتراف به مشکل و جستجوی کمک حرفه ای اولین قدم برای داشتن یک زندگی رضایت بخش، سالم و شاد است.

افرادی که VGA را تجربه می کنند می توانند از درمان شناختی رفتاری (CBT) برای درمان اعتیاد بهره ببرند .

همچنین ممکن است به آن ها توصیه شود که درمان انگیزشی (MT) را همراه با CBT و همچنین درمان های دیگر مانند فیتنس درمانی را انجام دهند.

درمان اعتیاد به بازی در مرکز مشاوره ستاره ایرانیان

در مرکز مشاوره ستاره ایرانیان، برنامه‌های درمان اعتیاد به بازی‌های ویدیویی به صورت شخصی سازی شده ارائه می شود که به فرد کمک می کند با همراهی مشاور درمان را شروع و ادامه دهد.

با رویکرد استراتژیک، روش‌های درمانی ترکیبی و مشاورانی با سال ها تجربه، مرکز مشاوره ستاره ایرانیان منابع و ابزارهای لازم را برای بهبودی کامل افراد فراهم می‌کنند.

اگر به بازی های ویدیویی اعتیاد دارید، یا نگران یکی از عزیزان خود هستید، لطفاً برای اطلاع در مورد گزینه های درمان با ما تماس بگیرید، ما اینجا هستیم تا به شما کمک کنیم.

منبع : اعتیاد به بازی های ویدیویی تا حد جنون و خودکشی

کمک به فرد مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه

کمک به فرد مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه

اینکه یکی از از عزیزانتان اختلال استرس پس از سانحه رنج می برد، طاقت فرساست. اما مراحل زیر به شما کمک می کند تا به دوست یا همسرتان کمک کرده و آن ها را به زندگی عادی و طبیعی بازگردانید.

، دوست یا یکی از اعضای خانواده شما به اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) شما را نیز تحت تاثیر قرار می دهد. زندگی با فرد دچار اختلال استرس پس از سانحه آسان نیست و آسیب ها

زندگی با کسی که اختلال استرس پس از سانحه دارد

ابتلا شریک ی زیادی به روابط و زندگی خانوادگی می زند.از سردی و بدخلقی عزیزتان آزار می‌بینید و همیشه سعی می کنید او را درک کنید، چرا که آن ها کمتر می‌توانند محبت کنند و بی ثبات هستند. احساس می کنید که زندگی شکننده و بی ثباتی دارید یا با یک غریبه زندگی می کنید. همچنین مجبور می شوید سهم بیشتری از کارهای خانه را بر عهده بگیرید و با ناامیدی عزیزتان کنار بیایید.

علائم اختلال استرس پس از سانحه حتی منجر به از دست دادن شغل، سوء مصرف مواد و سایر مشکلاتی شود که کل خانواده را تحت تأثیر قرار می دهد.

به یاد داشته باشید که فرد مبتلا به استرس پس از سانحه کنترلی روی رفتارهای خود ندارد و نباید رفتارهای آن ها را به دل بگیرید یا ناراحتی های آن ها را به خودتان ربط دهید. سیستم عصبی فرد مورد علاقه شما در حالت هوشیاری دائمی «قفل» شده است و باعث می شود که دائماً احساس آسیب پذیری و ناامنی کند یا مجبور شود بارها و بارها تجربه آسیب زا را دوباره مرور کند.

همۀ اینها منجر به عصبانیت، تحریک پذیری، افسردگی، بی اعتمادی و سایر علائم اختلال استرس پس از سانحه می شود که فرد مورد علاقه شما نمی تواند به سادگی آن ها را متوقف کند.

با این حال، با حمایت مناسب از سوی شما و سایر اعضای خانواده و دوستان، سیستم عصبی او به حالت عادی برمی گردد. با این نکات به آن‌ها کمک کنید تا از رویداد آسیب‌زا خارج شوند و زندگی مشترکتان را به حالت عادی بازگردانید.

کمک به فرد مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه

نکته۱: حمایت اجتماعی ارائه دهید

معمولاً افراد مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه از خانواده و دوستان کناره گیری می کنند. آن ها احساس شرمندگی می کنند، نمی خواهند سربار کسی باشند یا باور پیدا کرده اند که دیگران متوجه احساسات آن ها نمی شوند.

اگرچه مهم است که به حریم خصوصی عزیزتان احترام بگذارید، اما آرامش و حمایت شما به او کمک می کند بر احساس درماندگی، اندوه و ناامیدی غلبه کند. در واقع، متخصصان بر این باورند که ارتباط چهره به چهره از سوی دیگران مهم ترین عامل در بهبود اختلال استرس پس از سانحه است.

اینکه چگونه عشق و حمایت خود را به بهترین شکل به فرد مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه نشان دهید، همیشه آسان نیست. شما نمی توانید فرد مورد علاقه خود را مجبور به بهبودی کنید، اما می توانید صرفا با گذراندن وقت در کنار او، نقش مهمی در روند بهبودی او داشته باشید.

به عزیزتان فشار نیاورید تا صحبت کند. برای افراد مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه صحبت در مورد تجربیات آسیب زا بسیار دشوار است. برای برخی حتی باعث بدتر شدن احساس آن ها می شود. درعوض، به او آگاهی بدهید که اگر خواست حرف بزند، در کنارش هستید که گوش بدهید. احساس همراهی و پذیرفته شدن از سوی شماست که به فرد مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه آرامش می‌دهد، نه لزوما صحبت کردن.

همراه عزیزتان کارهای عادی و روزمره انجام دهید، کارهایی که ربطی به اختلال استرس پس از سانحه یا تجربه آسیب زا ندارد. فرد مورد علاقه خود را تشویق کنید که دوستانی داشته باشد، سرگرمی هایی را دنبال کند که برای او لذت بخش است و به ورزش هایی مانند پیاده روی، دویدن، شنا یا صخره نوردی بپردازد. با هم در یک کلاس تناسب اندام شرکت کنید، به رقص بروید یا یک قرار ناهار هفتگی با دوستان و خانواده داشته باشید.

به جای اینکه به او بگویید چه کاری باید انجام دهد، اجازه دهید عزیزتان رهبری را بر عهده بگیرد. با اینکه افراد مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه مانند یکدیگر نیستند. اما بیشتر آن ها به طور غریزی می دانند که چه چیزی باعث می شود احساس آرامش و امنیت کنند. راهنمایی بگیرید که چگونه می توانید به بهترین شکل عزیزتان را حمایت و همراهی کنید.

استرس خود را مدیریت کنید

هر چه آرام تر و متمرکزتر باشید، بهتر می توانید به عزیزتان کمک کنید.

صبور باشید

بهبودی فرآیندی است که زمان می برد و اغلب با شکست‌هایی همراه است. نکته مهم این است که مثبت بمانید و از همسر خود حمایت کنید.

درباره اختلال استرس پس از سانحه آموزش ببینید.

هر چه بیشتر در مورد علائم، اثرات و گزینه‌های درمانی بدانید، برای کمک به عزیزتان و درک آنچه که او از سر می‌گذراند، مجهزتر بوده و نگاه جامع تری به موضوع پیدا می کنید.

احساسات منفی را بپذیرید 

وقتی که در حال گذراندن شرایط هیجانی هستید، برای ترکیب پیچیده ای از احساسات آماده باشید مانند، چیزهایی که هرگز نمی خواستید بشنوید. فقط به یاد داشته باشید، داشتن احساسات منفی نسبت به اعضای خانواده به معنی دوست نداشتن آن ها نیست.

نکته ۲: شنونده خوبی باشید

اگرچه نباید فرد مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه را مجبور به صحبت کنید، اما اگر خود او تصمیم به گفتن گرفت، سعی کنید بدون توقع یا قضاوت گوش دهید. او را متوجه کنید که به موضع علاقه مند هستید و برایتان مهم است، اما نگران راهنمایی هایی که باید در پاسخ بدهید، نباشید. همین گوش دادن با دقت، برای محبوب شما مفید است، نه آنچه می گویید.

لازم است که یک فرد مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه بارها و بارها در مورد رویداد آسیب زا صحبت کند. این بخشی از روند بهبودی است، بنابراین به عزیزتان نگویید که از تکرار وقایع گذشته خودداری کند، درعوض، به او پیشنهاد دهید که هر چند بار که نیاز دارد صحبت کند.

ممکن است گوش دادن به برخی از چیزهایی که عزیزتان به شما می گوید بسیار سخت باشد. حتی اگر از حرف های او خوشتان نمی آید به احساسات و واکنش های او احترام بگذارید. اگر با شنیدن حرف های او ناراضی، وحشت زده یا قضاوتگر شوید، بعید است که دوباره با شما صحبت کند.

مشکلات ارتباطی که باید از آن ها اجتناب کرد:

نبایدها:

  • پاسخ‌های دم دستی یا اینکه فقط به عزیزتان بگویید همه چیز درست می‌شود.
  • اینکه اجازه ندهید عزیزتان در مورد احساسات یا ترس های خود صحبت کند.
  • توصیه کردن یا اینکه به عزیزتان بگویید که چه کاری باید انجام دهد.
  • همه مشکلات مربوط به رابطه یا خانواده خود را به اختلال استرس پس از سانحه عزیزتان مربوط کرده و او را سرزنش کنید
  • تجربه آسیب‌زای او را نفی کنید، دست کم بگیرید یا انکار کنید.
  • او را تهدید کنید.
  • کاری کنید که عزیزتان احساس ضعف کند، زیرا دیگران بهتر از او با همین مشکل کنار آمده اند.
  • اینکه به عزیزتان بگویید خوش شانس بوده که وضعیتش بدتر نشده است.
  • با تجربیات یا احساسات شخصی خود روند را مدیریت کنید و به همسرتان اجازه دخالت ندهید.

نکته ۳: اعتماد و ایمنی را بازسازی کنید

برخی از حوادث نگرش فرد به جهان را تغییر داده و آن را مکانی همیشه خطرناک و ترسناک جلوه می‌دهد، همچنین به توانایی افراد برای اعتماد به دیگران و خود آسیب می رساند. اگر راهی پیدا کنید که بتوانید احساس امنیت عزیزتان را بازسازی کنید، به بهبود او کمک خواهید کرد.

تعهد خود را به رابطه ابراز کنید.

به عزیزتان آگاهی بدهید که شما برای مدت طولانی در کنار او هستید، تا او احساس کند که مورد علاقه و حمایت قرار گرفته است.

برنامه هایی ایجاد کنید.

سازماندهی و ایجاد برنامه های قابل پیش بینی حس ثبات و امنیت را به افراد مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه اعم از بزرگسالان و کودکان باز می گرداند: برنامه‌های روزمره مانند وادار کردن عزیزتان به کمک در تهیه مواد غذایی یا کارهای خانه، زمان‌بندی منظم برای وعده‌های غذایی، یا صرفاً «در کنار او بودن» از این دست برنامه ها می باشد.

استرس را در خانه به حداقل برسانید.

مطمئن شوید که فرد مورد علاقه شما فضا و زمان مناسب برای استراحت و آرامش دارد. از هرگونه استرس یا اضطرابی دوری کنید، حتی ممکن است لازم باشد شنیدن اخبار را به حداقل برسانید.

از آینده صحبت کنید و برنامه ریزی کنید.

این کار به مقابله با این احساس مشترک در بین افراد مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه کمک می کند که فکر می کنند آینده ای ندارند.

به وعده های خود عمل کنید

با نشان دادن اینکه قابل اعتماد هستید، به بازسازی اعتماد کمک کنید. ثبات داشته باشید و حتما آنچه را که می گویید انجام دهید.

بر نقاط قوت عزیزتان تاکید کنید.

به عزیزتان بگویید که فکر می کنید او خوب می شود و به تمام ویژگی های مثبت و موفقیت های او اشاره کنید، البته حتما توجه داشته باشید که زیاده روی در این امر اثر عکس را به دنبال دارد.

به دنبال راه هایی برای توانمندسازی او باشید.

به جای اینکه کارهایی را برای او انجام دهید که او خودش قادر به انجام آن هست، بهتر است با دادن قدرت انتخاب و کنترل بیشتر، اعتماد به نفس او را تقویت کنید.

نکته ۴: محرک ها را پیش بینی و مدیریت کنید

محرک هر چیزی می تواند باشد (یک فرد، مکان، شیء یا موقعیت) که به فرد مورد علاقه شما آسیب یا حادثه را یادآوری و علائم اختلال استرس پس از سانحه را در او بیدار کند، مانند خاطرات.

گاهی اوقات، محرک ها آشکار هستند. برای مثال، یک کهنه سرباز نظامی با دیدن دوستان رزمندۀ خود یا صداهای بلندی که شبیه شلیک گلوله است، تحریک می شود. برخی دیگر مدتی طول می کشد تا شناسایی و درک شوند، مثلاً شنیدن آهنگی که در زمان وقوع حادثه آسیب زا در حال پخش بوده. همچنین محرک ها لزوما خارجی نیستند: احساسات و عواطف درونی نیز علائم اختلال استرس پس از سانحه را تحریک می کنند.

محرک های خارجی رایج PTSD

  • مناظر، صداها یا بوهای مرتبط با حوادث.
  • افراد، مکان ها یا چیزهایی که آسیب را به یاد می آورند.
  • تاریخ ها یا زمان های مهم، مانند سالگردها یا زمان خاصی از روز.
  • طبیعت (انواع خاصی از آب و هوا، فصل ها و غیره).
  • مکالمات یا پوشش رسانه ای در مورد حادثه های مشابه.
  • موقعیت هایی که احساس محدودیت می دهند (گیر کردن در ترافیک، مطب دکتر یا یک جمعیت).
  • روابط، خانواده، مدرسه
  • کار یا فشارها و مشاجرات مالی.
  • مراسم تشییع جنازه، بیمارستان یا درمان پزشکی.

محرک های داخلی رایج PTSD

  • ناراحتی جسمی، مانند گرسنگی، تشنگی، خستگی، بیماری و ناکامی جنسی.
  • هر گونه احساس بدنی که حوادث را به یاد می آورد، از جمله درد، زخم های قدیمی یا آسیب های مشابه.
  • احساسات شدید، به ویژه احساس درماندگی بیش از حد یا به دام افتادن.
  • احساسات نسبت به اعضای خانواده، مانند آمیزه ای از حس عشق، آسیب پذیری و رنجش.

صحبت با فرد مورد علاقه خود در مورد محرک های PTSD

از عزیزتان بیش تر در مورد کارهایی که در گذشته انجام داده بپرسید تا دربارۀ محرکی که کمک کننده بوده (و همچنین اقداماتی که کمک نکرده است) پاسخ دهد. سپس برای نحوه پاسخگویی در آینده نشانه ها و قرارهایی بگذارید.

با عزیزتان تصمیم بگیرید که وقتی دچار کابوس، خاظرات یا حمله هراس می شود، چگونه واکنش نشان دهید. برنامه داشتن از پیش، ترسناکی وضعیت را برای هر دوی شما کمتر می کند. همچنین در موقعیت بسیار بهتری خواهید بود تا به عزیزتان کمک کنید آرام شود.

چگونه به فردی که دچار فلاش بک یا حمله هراس شده است کمک کنیم

در طول خاطرات، اغلبِ انسان ها احساس می‌کنند که گویی از بدن خود جدا شده اند. هر کاری که بتواند آن ها را به زمان حال برگرداند مفید خواهد بود. اقدامات زیر می تواند در این کار شما را یاری کنند:

  • به عزیزتان بگویید که اگرچه به نظر می‌رسد در آن شرایط قرار می گیرد، اما رویداد واقعاً دوباره تکرار نمی شود.
  • به او کمک کنید تا اطراف خود را مرور کند (مثلاً از او بخواهید به اطراف اتاق نگاه کرده و آنچه را که می بیند با صدای بلند توصیف کند).
  • او را تشویق کنید که نفس های عمیق و آهسته بکشد (تنفس سریع و نامنظم باعث افزایش احساس وحشت می شود).
  • از حرکات ناگهانی یا هر چیزی که ممکن است او را شگفت زده کند خودداری کنید.
  • قبل از اینکه او را لمس کنید اجازه بگیرید. لمس کردن یا قرار دادن بازوهای خود در اطراف فرد ممکن است باعث شود او احساس کند در دام افتاده که منجر به تحریک بیشتر و حتی خشونت می شود.

نکته ۵: با نوسانات خلقی و عصبانیت مقابله کنید

اختلال استرس پس از سانحه منجر به مشکلاتی در مدیریت احساسات و تکانه ها می شود. در این شرایط عزیزتان دچار تحریک پذیری شدید، بدخلقی، یا خشم شدید می‌شود.

افرادی که از اختلال استرس پس از سانحه رنج می برند در یک وضعیت دائمی استرس جسمی و عاطفی زندگی می کنند. از آنجا که آن ها معمولاً با خوابیدن مشکل دارند، دائماً خسته، پرخاشگر و از نظر جسمی ضعیف هستند. این مشکلات باعث می‌شود که به استرس های روزانه بیش از حد واکنش نشان دهند.

برای بسیاری از افراد مبتلا به PTSD، خشم تنها پوششی برای سایر احساسات مانند غم و اندوه، درماندگی یا احساس گناه است. خشم باعث می شود به جای اینکه ضعیف و آسیب پذیر باشند، احساس قدرت کنند. برخی دیگر سعی می کنند خشم خود را تا زمانی که شما انتظارش را ندارید سرکوب کنند.

مراقب نشانه‌های عصبی بودن مانند فک قفل شده یا مشت‌های گره شده، بلند صحبت کردن یا آشفته شدن، باشید. به محض مشاهده علائم هشدار دهنده اولیه، اقداماتی را برای خنثی کردن وضعیت انجام دهید.

سعی کنید آرامش خود را حفظ کنید.

در طول پ طغیان عاطفی، تمام تلاش خود را بکنید تا آرام بمانید. این کار به عزیزتان نشان می دهد که شما «امن» هستید و از تشدید وضعیت جلوگیری می کند.

به فرد فضا بدهید.

از شلوغ کردن اطراف یا گرفتن فرد خودداری کنید زیرا باعث می شود که فرد آسیب دیده احساس خطر کند.

بپرسید چگونه می توانید کمک کنید.

مثلا این سؤال: در حال حاضر چه کاری می توانم برای کمک به تو انجام دهم؟ می تواند مفید باشد، شما همچنین می توانید زمان استراحت یا رفتن به جایی دیگر برای عوض شدن حال و هوا را پیشنهاد بدهید.

ایمنی را اولویت قرار دهید

اگر وضعیت فرد با وجود تلاش های شما برای آرام کردن اوضاع بدتر شد، خانه را ترک یا خود را در اتاق حبس کنید. اگر می ترسید که عزیزتان به خودش یا دیگران صدمه بزند با پلیس یا دکتر تماس بگیرید.

به فرد مورد علاقه خود کمک کنید خشم خود را مدیریت کند.

خشم یک احساس طبیعی و سالم است، اما زمانی که مزمن، انفجاری و خارج از کنترل شود، تأثیرات جدی بر روابط، سلامت و وضعیت ذهنی فرد می‌گذارد. عزیزتان می تواند با تحقیق درباره مسائل ریشه ای و یادگیری روش های سالم تر برای ابراز احساسات، خشم خود را کنترل کند.

نکته ۶: درمان حمایتی

عشق و حمایت شما و نزدیکان اگر چه ضروری است، اما همیشه کافی نیست. بسیاری از افرادی که آسیب دیده اند به درمان حرفه ای اختلال استرس پس از سانحه نیاز دارند. اما مطرح کردن آن می تواند حساسیت برانگیز باشد. به این فکر کنید که اگر کسی پیشنهاد کند که شما به درمان نیاز دارید چه احساسی خواهید داشت.

منتظر زمان مناسب برای مطرح کردن نگرانی های خود باشید.

وقتی در حال مشاجره یا در وسط بحران هستید، آن را مطرح نکنید. همچنین مراقب زبان خود باشید. از هر جمله ای که دلالت بر «دیوانه یا بیمار بودن» همسر شما دارد اجتناب کنید. در عوض موضوع را در یک چشم انداز مثبت و عملی ارائه دهید: درمان راهی برای یادگیری مهارت های جدید است که می تواند برای مدیریت طیف گسترده ای از چالش های مرتبط با اختلال استرس پس از سانحه مورد استفاده قرار گیرد.

بر مزایای آن تاکید کنید.

به عنوان مثال، درمان به او کمک می کند تا مستقل تر و تحت کنترل باشد یا به کاهش اضطراب و اجتنابی کمک می کند که او را از انجام کارهایی که می خواهد انجام دهد باز می دارد.

روی مشکلات خاص تمرکز کنید.

زمانی که در مورد اختلال استرس پس از سانحه یا مشاوره صحبت می‌کنید و عزیزتان واکنش تندی ندارد و گوش می دهد، بر این تمرکز کنید که چگونه درمان می‌تواند به مسائل خاصی مانند مدیریت خشم، اضطراب، یا مشکلات تمرکز و حافظه کمک کند.

مشکلات و محدودیت های درمان را بپذیرید.

برای مثال، می‌توانید بگویید: «می‌دانم که درمان یک راه حل سریع یا جادویی نیست و پیدا کردن درمانگر مناسب ممکن است کمی طول بکشد. اما حتی اگر کمی کمک کند، ارزشش را دارد.»

از افرادی که عزیزتان به آن ها احترام می گذارد و به آن ها اعتماد دارد کمک بگیرید.

اگر این ایده از جانب شخص دیگری مطرح شود، ممکن است فرد مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه بهتر بپذیرد. به فرد پیشنهاد دهید که به پزشک مراجعه کند یا مثلاً با یک دوست، معلم، مربی یا روحانی خاص صحبت کند.

فرد مورد علاقه خود را تشویق کنید تا به یک گروه پشتیبانی بپیوندد.

برقراری ارتباط با افراد دیگری که تجربیات آسیب زای مشابهی را پشت سر گذاشته به برخی از افراد مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه کمک می کند که کمتر احساس آسیب دیدگی و تنهایی کنند.

نکته ۷: مراقب خود باشید

اگر به اختلال استرس پس از سانحۀ عزیزتان اجازه دهید بر زندگی شما مسلط شود و نیازهای خود را نادیده بگیرید حتما فرسوده و حتی ممکن است دچار آسیب ثانویه شوید. شما هم ممکن است با گوش دادن به داستان ها یا قرار گرفتن در معرض علائم آزاردهنده مانند خاطرات دچار مشکل شوید. هر چه بیشتر احساس فرسودگی و غرق شدن کنید، خطر آسیب دیدنتان بیشتر است.

برای اینکه قدرت این را داشته باشید که در طولانی مدت در کنار عزیزتان باشید و خطر آسیب ثانویه را کاهش دهید، باید خودتان را قوی نگه دارید، اگر احساس نیاز می کنید حتما به مشاور مراجعه کنید.

به نیازهای جسمانی خود توجه کنید

به اندازه کافی بخوابید، به طور منظم ورزش کنید، به درستی غذا بخورید، و مراقب هرگونه مشکل پزشکی باشید.

یک گروه پشتیبانی برای خود ایجاد کنید

به سایر اعضای خانواده، دوستان مورد اعتماد، درمانگر یا گروه پشتیبانی خود تکیه کنید. صحبت کردن در مورد احساسات خود و آنچه که از سر می گذرانید بسیار مفید است و می تواند به آرامش شما کمک کند.

برای زندگی خود وقت بگذارید.

دوستان، سرگرمی ها یا فعالیت هایی که شما را خوشحال می کند را رها نکنید. مهم است که چیزهایی در زندگی خود داشته باشید که در شما اشتیاق ایجاد می‌کنند.

مسئولیت را تقسیم کنید.

از سایر اعضای خانواده و دوستان هم کمک بخواهید تا بتوانید به اندازه کافی استراحت کنید. همچنین می توانید به دنبال مددکار اجتماعی در محل خود باشید.

حدود را مشخص کنید

در مورد آنچه می توانید انجام بدهید واقع بین باشید. محدودیت‌های خود را بشناسید، آن‌ها را با اعضای خانواده‌ و دیگران مطرح کرده و به آن‌ها پایبند باشید.

حمایت از افرادی که از جانبازان مراقبت می کنند

اگر شخصی که از او مراقبت می کنید یک کهنه سرباز است، مطلب اختلال استرس پس از سانحه در کهنه سربازان را بخوانید. همچنین برای گرفتن حمایت مالی و مراقبتی به بنیاد شهید و ایثارگران مراجعه کنید.

منبع : کمک به فرد مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه

درمان ترس از آینه| از تشخیص تا درمان

ترس از آینه (Spectrophobia) شامل ترس از آینه ها یا آنچه ممکن است در آن ها منعکس شود، می باشد. افراد مبتلا به آینه هراسی ممکن است به شدت از انعکاس خود در آینه، یا از ظاهر شدن ارواح در آن ها ترس داشته باشند.

این فوبیا بسیار نادر است، اما می تواند کاملاً جدی و خطرناک باشد. مانند سایر فوبیاها، طیف هراسی می تواند تمام جنبه های زندگی فرد را مختل کند و منجر به رفتارهای اجتنابی شود. تجربه علائم اسپکتروفوبیا یا فوبیا آینه می تواند فوق العاده ناتوان کننده بوده و بر کیفیت زندگی فرد تأثیر بگذارد.

علائم فوبیا آینه

علائم آینه هراسی بسته به فرد متفاوت است، اما ممکن است شامل موارد زیر باشد: 

  • علائم اضطراب یا ترس (مانند لرزش، تعریق، افزایش ضربان قلب و وحشت) هنگام مواجهه یا فکر کردن به آینه ها یا بازتاب ها تجربه کند.
  • ترس بیش از اندازه و غیرقابل کنترل.
  • رفتارهای اجتنابی
  • پرهیز از آینه
  • پریشانی و اختلال قابل توجه
  • فریاد زدن، گریه کردن، تلاش برای فرار

برای تشخیص فوبیای خاص، علائم باید حداقل به مدت شش ماه وجود داشته باشد و به دلیل وجود اختلالات اضطرابی دیگر نباشد.

توجه به این نکته مهم است که افرادی که آینه هراسی را تجربه می کنند ممکن است درگیر فوبیا دیگری نیز باشند.

تشخیص

فوبیا خاص ممکن است توسط پزشک یا متخصص سلامت روان با استفاده از راهنمای تشخیصی و آماری (DSM-5) تشخیص داده شود. DSM-5 معیارهای تشخیص که باید رعایت شوند را شرح می دهد. روانشناس شما ممکن است از شما بخواهد که علائم، شدت و فراوانی آن ها را توضیح دهید. آن ها همچنین ممکن است از شما بخواهند که سطح ترس یا اضطراب خود را در یک مقیاس ارزیابی کنید تا تجربه و احساسات خود را بهتر درک کنید.

اختلالات مرتبط

در طول فرآیند تشخیص، روانشناس احتمال وجود سایر اختلالات را رد می کند. با صرف زمان لازم برای درک علائم شما، پزشک شما می تواند بهترین درمان را به شما ارائه دهد. اختلالات مشابه با فوبیا آینه شامل موارد زیر می باشند:

  • فاسموفوبیا
  • اختلال بدشکلی بدن
  • تاناتوفوبیا
  • هراس
  • اختلال وسواس فکری عملی
  • اختلال استرس پس از سانحه
  • اختلال اضطراب فراگیر
  • اختلال اضطراب اجتماعی

بیماری های همراه با آینه هراسی

تحقیقات نشان می‌دهد که فوبیا خاص به شدت با اختلالات دیگر سلامت روانی مرتبط است که شایع‌ترین آن ها اختلالات خلقی، اضطرابی و مصرف مواد است. 

علل

فوبیا خاص ممکن است در اثر رویداد آسیب زا ایجاد شود، اما این مورد برای همه کسانی که آن را تجربه می کنند صدق نمی کند. تحقیقات نشان می دهد که عوامل ژنتیکی و محیطی نیز ممکن است در ایجاد فوبی خاص نقش داشته باشند. عوامل زیاد از علل فوبیا به شمار می آیند:

  • کودکان و بزرگسالان مبتلا به آمیگدال بیش از حد فعال (بخشی از مغز که در احساسات و رفتار دخالت دارد) ممکن است بیشتر در معرض ابتلا به فوبیای خاص باشند.
  • کودکان و بزرگسالانی که مشکلاتی را با پردازش عادت تجربه می کنند ممکن است بیشتر در معرض ابتلا به فوبیا هستند.
  • ترس های زمینه ای ممکن است توسط تجربیات ژنتیکی، محیطی یا آسیب زا تشدید شوند. افراد مبتلا به آینه هراسی ممکن است به ارواح یا جن اعتقاد داشته باشند.

آینه هراسی ناشی از تروما

فردی که یک رویداد آسیب زا شامل یک آینه را تجربه کرده است ممکن است به ترس از آینه مبتلا شود. به عنوان مثال، کودکی که یک یا چند بار توسط شخصی در آینه ترسیده است، ممکن است در نهایت دچار اینه هراسی شود.

انواع

آینه هراسی ممکن است برای توصیف انواع مختلف ترس مربوط به آینه استفاده شود. در ادامه این انواع توصیف شده اند:

ترس از آینه و تصویر بدن

اگر مشکلات مربوط به تصویر بدن را تجربه می کنید، فکر آینه ها یا انعکاس ظاهرتان ممکن است باعث فوبیا شود. همچنین ممکن است علائم اسپکتروفوبیا را همراه با اختلال تغذیه یا اختلال بدشکلی بدن تجربه کنید.

ترس از بازتاب

ترس از آینه ممکن است با ترس عمومی بازتاب مرتبط باشد. علاوه بر آینه ها، ممکن است از هر گونه بازتاب مانند اتومبیل بسیار صیقلی یا برخی از انواع عینک بترسید. بازتاب ها گاهی باعث می شوند تا اشیا کمی غیر واقعی به نظر برسند، که ممکن است برای برخی افراد آزاردهنده باشد.

ترس های خرافاتی

آینه ها از دیرباز با آداب و رسوم و خرافات مرتبط بوده اند. برخی معتقدند که آینه روح انسان را منعکس می کند. در برخی فرهنگ‌ها، افراد آینه‌های خانه یک فرد تازه فوت شده را می‌پوشانند، چه برای جلوگیری از ظهور ارواح مرده و چه برای جلوگیری از علامت‌گذاری مرگ بر عزیزان بازمانده.

پیوند بین آینه و روح منجر به طیف گسترده ای از افسانه ها شده است که ممکن است به ترس فرد از مرگ یا ارواح مربوط باشد.

درمان فوبیا آینه

رفتار درمانی

درمان آینه هراسی به علائم منحصر به فرد شما بستگی دارد، اگرچه معمولاً شامل نوعی روان درمانی می باشد. نگران نباشید و بدانید که مجبور نیستید این را به تنهایی تجربه کنید و منابع و پزشکان ماهر در دسترس هستند تا به شما کمک کنند کهبر ترس های خود غلبه کنید.

مواجهه درمانی رایج ترین روش مورد استفاده برای درمان فوبیای خاص است. 

دارودرمانی

درمان آینه هراسی معمولاً نیازی به دارو ندارد، اما داروهای روانگردان در برخی از شرایط ختص ضروری هستند، به ویژه اگر فرد یک اختلال سلامت روانی همزمان داشته باشد. تحقیقات نشان داده است که دارو برای درمان فوبیای خاص زمانی که همراه با روان درمانی استفاده می شود بهترین نتیجه را دارد. گزینه دارویی برای درمان اضطراب ناشی از فوبیا شامل موارد زیر باشد:

  • مهارکننده های انتخابی بازجذب سروتونین
  • مسدود کننده های بتا
  • مهارکننده های مونوآمین اکسیداز
  • بنزودیازپین ها

روان درمانی

روان درمانی اغلب یک گزینه درمانی موثر برای افرادی است که علائم آینه هراسی را تجربه می کنند. روان درمانی ممکن است همراه با دارو یا به تنهایی مورد استفاده قرار گیرد. تکنیک های درمانی بسته به نیازهایفرد و همچنین سبک درمان مشاور متفاوت خواهد بود. برخی از تکنیک های رایج مورد استفاده برای درمان فوبیای خاص عبارتند از: 6

  • درمان شناختی رفتاری
  • مواجهه درمانی
  • مواجهه درمانی با واقعیت مجازی
  • حساسیت زدایی و پردازش مجدد حرکات چشم
  • گروه درمانی

خود درمانی

تجربه اسپکتروفوبیا می تواند به طرز باورنکردنی طاقت فرسا باشد و می تواند کیفیت زندگی شما را به میزان قابل توجهی کاهش دهد. چه در حال حاضر به دنبال درمان آینه هراسی هستید یا خیر، یافتن راه‌های سالم برای مقابله با آن ممکن است برخی از علائم شما را کاهش دهد.

  • هر روز به خود کلمات تأییدی بگویید. چیزی که شما تجربه می کنید ممکن است ترسناک، طاقت فرسا و ناتوان کننده باشد بنابراین حتما با کلمات محبت آمیز از خود حمایت کنید.
  • تکنیک های تمدد اعصاب را تمرین کنید. 
  • با دوستان حامی و اعضای خانواده خود ارتباط برقرار کنید.
  • برای ارزیابی اینکه ترس از آینه چگونه بر زندگی شما تأثیر می گذارد، زمان بگذارید.

منبع : درمان ترس از آینه| از تشخیص تا درمان 

درمان استرس تروماتیک

چگونه با حوادث آسیب زا کنار بیاییم و درمان استرس تروماتیک چگونه است؟

هر رویداد آسیب زا  (از یک تراژدی شخصی گرفته تا یک بحران جهانی) عوارض عاطفی دارد و باعث استرس می‌شود. اما راه هایی وجود دارد تا کنترل زندگی خود را دوباره به دست آورید.

رویدادهای آسیب زا و تروماتیک

تجربه استرس پس از یک رویداد ناراحت کننده رخ می‌دهد، مانند یک حادثۀ رانندگی، سقوط هواپیما، جنایت خشونت بار، حمله تروریستی، بیماری همه گیر جهانی یا بلایای طبیعی مانند زلزله، طوفان یا سیل.

در این مواقع احساس شوک، سردرگمی و ترس شدید یا احساس بی‌حسی یا حتی در آن واحد، ترکیبی از احساسات متضاد پیدا می کنید. این احساسات فقط به افرادی که این رویداد را تجربه کرده اند محدود نمی شود. اخبار شبانه روزی و پوشش مداوم رسانه های اجتماعی هر روز همۀ ما را با تصاویر وحشت، مصیبت، رنج و از دست دادن در همۀ نقاط جهان روبه‌رو می‌کند.

تداوم این روند سیستم عصبی شما را تحت الشعاع قرار داده و استرس آسیب زا ایجاد می‌کند، درست مثل وقتی که شما این رویداد را از نزدیک تجربه کرده باشید.

استرس آسیب زا احساس امنیت شما را از بین می‌برد و احساس می‌کنید که در یک دنیای ناامن قرار داشته و آسیب پذیر و ناتوان‌اید، به خصوص اگر حادثه آسیب زا ساخته دست انسان باشد،

مانند تیراندازی یا اقدام تروریستی. ممکن است از نظر جسمی و عاطفی احساس فرسودگی کنید، غم و اندوه بر شما غلبه کند یا تمرکز، خواب یا کنترل خلق و خوی خود برایتان دشوار باشد. همه اینها پاسخ های طبیعی به رویدادهای غیرعادی هستند.

اغلب افکار و احساسات ناراحت کننده استرس آسیب زا با بازگشت تدریجی زندگی به حالت عادی در طی روزها یا هفته های پس از یک رویداد یا بحران فاجعه آمیز شروع به محو شدن می کنند.

اما اقدامات زیادی نیز وجود دارد که می توانید برای کمک به بهبودی خود انجام داده و بهتر با آسیبی که تجربه کرده اید کنار بیایید. چه سانحه برای خودتان رخ داده باشد و چه شاهد آن بوده باشید ممکن است پس از آن استرس آسیب زا را تجربه کرده باشید، راه های زیادی برای آرام کردن سیستم عصبی و بازیابی تعادل عاطفی وجود دارد.

درمان استرس تروماتیک

علائم و نشانه های استرس شدید

فارغ از اینکه رویداد آسیب زا مستقیماً روی شما تأثیر گذاشته است یا خیر، طبیعی است که در مورد آنچه ممکن است در آینده رخ دهد احساس اضطراب، ترس و عدم اطمینان کنید. سیستم عصبی شما تحت تأثیر استرس قرار گرفته، طیف گسترده ای از احساسات شدید و واکنش های فیزیکی را برانگیخته است.

علائم استرس از خفیف تا شدید متغیر است و اغلب به صورت نوسانی، می آیند و می روند. ممکن است مواقعی  احساس برانگیختگی و اضطراب کنید و مواقعی دیگر احساس بی‌حسی داشته باشید.

علائم عاطفی استرس عبارتند از:

  • شوک و ناباوری، به سختی می توانید واقعیت آنچه را که اتفاق افتاده است بپذیرید و احساسات خود را خنثی می‌کنید.
  • ترس، نگران هستید که دوباره همان اتفاق تکرار شود یا کنترل خود را از دست بدهید.
  • غم یا اندوه، مخصوصا اگر افرادی که می شناسید فوت کرده اند یا متحمل مصیبت‌هایی شده‌اند که به کلی زندگیشان را تغییر داده است.
  • درماندگی، ماهیت ناگهانی و غیرقابل پیش‌بینی جنایات خشونت‌آمیز، تصادفات، بیماری‌های همه‌گیر یا بلایای طبیعی باعث ایجاد احساس آسیب‌پذیری و درماندگی و حتی اضطراب و افسردگی می‌شود.
  • احساس گناه برای اینکه پس از مرگ دیگران زنده مانده اید یا فکر می کنید که می توانستید کمک بیشتری به دیگران بکنید و کم کاری کرده اید.
  • خشم، شما از خداوند، دولت یا دیگر کسانی که فکر می کنید مسئول این ماجرا هستند عصبانی می باشید.
  • شرم، به خصوص در مورد احساسات یا ترس هایی که نمی توانید آن ها را کنترل کنید، شرم‌زده می‌شوید.
  • تسکین، از اینکه بدترین اتفاقات افتاده و تمام شده و از اینکه به اندازه دیگران تحت تأثیر قرار نگرفته اید، احساس آرامش می‌کنید و حتی امیدوارید که زندگی شما به حالت عادی بازگردد.

علائم فیزیکی عبارتند از:

  • احساس سرگیجه یا غش، مشکلات معده، تعریق بیش از حد.
  • لرزیدن، رعشه، عرق سرد، تورم و درد در گلو یا احساس خفگی.
  • تنفس سریع، تپش قلب، درد قفسه سینه یا مشکل در تنفس.
  • هجوم سیل‌آسای افکار، ناتوانی در استراحت کردن.
  • عدم تمرکز
  • برنامه خواب شما به هم ریخته و دچار بی خوابی یا کابوس می شوید.
  • دردهایی که متوجه علت آن ها نمی‌شوید مانند سردرد یا تغییرات در عملکرد جنسی.
  • از دست دادن یا افزایش اشتها.
  • مصرف بیش از حد الکل، نیکوتین یا مواد مخدر.

تفاوت بین استرس تروماتیک و PTSD چیست؟

اگرچه علائم استرس و اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) بلافاصله پس از یک فاجعه یا رویداد آزاردهنده بسیار شبیه به نظر می رسند، اما روند آن ها بسیار متفاوت است. با اینکه علائم استرس بسیار ناخوشایند هستند، به تدریج در طول زمان بهبود می یابند، به خصوص اگر اقداماتی را برای مراقبت از سلامت عاطفی خود انجام دهید.

اما اگر علائم استرس کاهش نیابد و سیستم عصبی شما در آن حالت باقی بماند، و برای مدت طولانی نتواند از رویداد گذر کند، ممکن است دچار PTSD شده باشید.

با PTSD، شما در شوک روانی باقی می‌مانید. علائم کاهش نمی یابد و نه تنها بهتر نشده بلکه حتی بدتر هم می‌شوید.

مقابله با استرس تروماتیک

همان طور که معمولاً پاکسازی آثار ویرانی‌ها و ترمیم خسارت‌های ناشی از یک فاجعه یا رویداد آسیب‌زا زمان می‌برد، بازیابی تعادل عاطفی و بازسازی زندگی شما نیز به زمان نیاز دارد. اما راهکارهایی وجود دارد که با انجام آن ها می‌توانید به خود و عزیزانتان کمک کنید تا با عواقب عاطفی پس از آسیب بهتر کنار آمده و راهی برای ادامۀ زندگی خود بیابید.

به یاد داشته باشید که هیچ «درست» یا «نادرستی» برای احساس کردن وجود ندارد. انسان ها به طرق مختلف نسبت به تروما واکنش نشان می دهند، بنابراین به خود (یا دیگران) نگویید که باید چگونه فکر یا احساس کنید.

احساسات خود را نادیده نگیرید،

زیرا این کار فقط بهبود را کند می کند. در لحظه به نظر می رسد که بهتر است از تجربۀ احساسات خود اجتناب کنید، اما چه به آنه ا توجه کنید و چه نه، وجود دارند. اگر به راحتی به خود اجازه دهید آنچه را که احساس می کنید تجربه کنید، حتی احساسات شدید نیز از بین خواهند رفت.

از مرور وسواس گونه رویداد آسیب زا اجتناب کنید

فکر کردن مکرر یا تماشای تصاویر وحشتناک برای بارها و بارها، سیستم عصبی شما را تحت تأثیر قرار داده و باعث می شود خود را در آنجا حس کنید. فعالیت هایی انجام دهید که ذهن شما را مشغول می کند (خواندن، تماشای فیلم، آشپزی، بازی با بچه هایتان)، این کار باعث می شود تمام انرژی و توجه خود را وقف رویداد آسیب زا نکنید.

روال عادی را دوباره برقرار کنید

پس از یک فاجعه، بازگشت (تا حد امکان) به روال عادی به شما کمک می کند تا استرس آسیب زا، اضطراب و ناامیدی را به حداقل برسانید. حتی اگر روال کار یا تحصیل شما مختل شود، می توانید روزهای خود را با زمان‌بندی‌های منظم برای خوردن، خوابیدن، گذراندن وقت با خانواده و استراحت تنظیم کنید.

صمیمات مهم زندگی را به حالت تعلیق درآورید

گرفتن تصمیمات بزرگ زندگی در مورد خانه، کار، یا خانواده در حالی که دچار آسیب هستید، تنها باعث افزایش استرس در زندگی می شود. در صورت امکان، سعی کنید ابتدا آرامش پیدا کنید و تعادل عاطفی خود را به دست آورید تا بتوانید شفاف تر فکر کنید.

اگر نخستین پاسخ دهنده یا عضو کادر درمان بوده اید که از سانحه خبردار شده اید…

هنگام وقوع فاجعه یا بحران همیشه زودتر از همه، امدادگران اورژانس و کادر درمانی را فرا می‌خوانند. اگرچه کمک به دیگران در زمان نیاز می تواند بسیار مفید باشد، اما چالش ها و عوامل استرس زا نیز به همراه دارد.

مشاهده مصیبت و درد و رنج، تصمیم گیری دربارۀ مرگ و زندگی و حتی رفتن به مکان سانحه، می تواند بر سلامت روان شما تأثیر گذاشته و باعث استرس آسیب زا شود و از آنجا که ممکن است در طول زندگی حرفه ای خود مجبور شوید بارها و بارها با عواقب وقایع آسیب زا دست و پنجه نرم کنید،

تأثیر عاطفی آن حالت گلوله برفی پیدا می‌کند که به مرور بزرگ تر می شود. اگر استرس کنترل نشود، منجر به فرسودگی شغلی، حالت خستگی عاطفی، ذهنی و فیزیکی می شود.

باید به یاد داشته باشید که مراقبت از خود، حتی در زمان بحران، خودخواهانه نیست، بلکه یک ضرورت است. به هر حال، با اجازه دادن به خود برای استراحت، تکیه کردن به دیگران برای حمایت و کار گروهی به جای تنهایی، برای مدت طولانی تری، انرژی و قدرت لازم را برای کمک به دیگران در مواقع نیاز، خواهید داشت.

نکته ۱ مقابله با حوادث: ارتباط با رسانه را به حداقل برسانید

اگرچه برخی از بازماندگان یا شاهدان یک رویداد آسیب‌زا با تماشای پوشش رسانه‌ای رویداد یا مشاهده تلاش‌های امدادگران و درمانگران، احساس کنترل خود را به دست می آورند، اما یادآوری‌ها برای برخی دیگر، آسیب‌زاتر است.

تماشا کردن بیش از حد تصاویر رویدادهای آزاردهنده (مانند تماشای مکرر کلیپ‌های ویدئویی در رسانه‌های اجتماعی یا سایت‌های خبری) حتی در افرادی که مستقیماً تحت تأثیر این رویداد نبوده‌اند استرس آسیب‌زا ایجاد می‌کند و در کسانی که در معرض رویداد بوده‌اند آسیب‌دیدگی مجدد را به همراه دارد.

تماشای رسانه را محدود کنید

قبل از خواب اخبار نگاه نکنید، از رسانه‌های اجتماعی دوری و از تماشای مکرر ویدیوهای  ناراحت کننده خودداری کنید.

سعی کنید از تصاویر  و کلیپ های ویدیویی ناراحت کننده خودداری کنید

اگر می خواهید در جریان رویدادها باشید، به جای تماشای تلویزیون یا تماشای کلیپ های ویدیویی، گزارش های روزنامه را بخوانید.

اگر پوشش رسانه‌ای باعث می‌شود شما احساس غم کنید، از اخبار فاصله بگیرید. از تلویزیون و اخبار آنلاین خودداری کنید و برای چند روز یا چند هفته از مرور رسانه های اجتماعی دوری کنید تا وقتی که علائم استرس آسیب زا کاهش یابد و بتوانید ادامه دهید.

نکته ۲: احساسات خود را بپذیرید

استرس آسیب زا باعث می شود که انواع احساسات دشوار و غافلگیرکننده از جمله شوک، عصبانیت و احساس گناه را تجربه کنید. این احساسات واکنش های عادی به از دست دادن ایمنی و امنیت (و همچنین جان، اعضای بدن و اموال) هستند که در پی یک فاجعه رخ می دهد. پذیرش این احساسات و اجازه دادن به خود برای تجربۀ آنچه احساس می کنید، لازمۀ بهبودی است.

مقابله با احساسات دردناک

  • به خودتان زمان بدهید تا هر گونه خسرانی را که داشته اید، بهبود ببخشید یا برایش سوگواری کنید.
  • سعی نکنید روند بهبودی را تندتر کنید.
  • با سرعت بهبودی صبورانه برخورد کنید.
  • برای احساسات دشوار و فرّار آماده باشید.
  • به خود اجازه دهید احساساتتان را بدون قضاوت یا احساس گناه تجربه کنید.
  • یاد بگیرید که بدون اینکه تحت تأثیر قرار بگیرید، با احساسات ناخوشایند خود دوباره ارتباط برقرار کنید.

نکته ۳: احساس درماندگی خود را به چالش بکشید

با فعالیت و اقدام کردن می‌توانید بر استرس آسیب زا غلبه کنید. عمل مثبت می تواند به شما کمک کند بر احساسات ترس، درماندگی و ناامیدی غالب شوید. حتی اقدامات کوچک می توانند تفاوت بزرگی ایجاد کنند.

کار داوطلبانه انجام دهید

خون بدهید، به یک موسسه خیریه کمک کنید یا دیگران را نجات دهید. اگر کار داوطلبانه رسمی بیش از حد برایتان متعهدانه است، صرفاً مفید بودن و رفتار دوستانه با دیگران هم می تواند باعث کاهش استرس شده و احساس درماندگی شما را به چالش بکشد. خریدهای همسایه خود را برایش حمل کنید، دری را برای یک غریبه باز نگه دارید، به افرادی که در طول روز ملاقات می کنید لبخند بزنید.

با افراد دیگری که تحت تأثیر همان رویداد آسیب زا قرار گرفته اند ارتباط برقرار کنید یا در یادبودها و سایر مراسم عمومی شرکت کنید. احساس ارتباط با دیگران و یادآوری زندگی های از دست رفته یا مخدوش شده به غلبه بر حس ناامیدی که اغلب به دنبال یک مصیبت رخ می دهد کمک می کند.

نکته ۴: تحرک و فعالیت بدنی داشته باشید

شاید در هنگام تجربه استرس اصلا دوست نداشته باشید این کار را انجام دهید، اما ورزش آدرنالین را می‌سوزاند و با ترشح اندورفین خلق و خوی شما را تقویت می کند. فعالیت‌های بدنی که به طور آگاهانه انجام شود همچنین می تواند سیستم عصبی شما را از آن حالت «قفل شدگی» بیرون آورده و به شما کمک کند تا از رویداد آسیب زا گذر کنید.

ورزشی را امتحان کنید که ریتمیک باشد و هر دو دست و هر دو پای شما را درگیر کند. پیاده روی، دویدن، شنا، بسکتبال یا رقص انتخاب های خوبی هستند.

با تمرکز بر بدن خود و احساس آن در حین حرکت، ذهنتان را هم متمرکز کنید. به عنوان مثال به احساس برخورد پاهایتان با زمین، یا ریتم تنفس یا جریان هوا روی پوست خود توجه کنید. صخره نوردی، بوکس، تمرین با وزنه یا هنرهای رزمی می تواند هوشیاری و تمرکز روی حرکات بدن خود را آسان تر کند. در نهایت، اگر ورزش نکنید، ممکن است به خود آسیب بزنید.

انرژی و انگیزه خود را افزایش دهید

اگر به دنبال انگیزه و انرژی برای ورزش هستید، با پخش موسیقی مورد علاقه خود و حرکات بدنی همراه با ریتم یا رقصیدن شروع کنید. به محض اینکه حرکت کنید، احساس انرژی بیشتری خواهید کرد.

چندبار فعالیت‌ کوتاه‌ به اندازه یک جلسه طولانی‌ مفید است

سعی کنید هر روز ۳۰ دقیقه یا بیشتر ورزش کنید یا اگر برایتان راحت تر است، در سه بازۀ ۱۰ دقیقه ای ورزش کنید.

نکته ۵: با دیگران ارتباط برقرار کنید

به دنبال رویداد آسیب زا وسوسه می شوید که از دوستان و فعالیت های اجتماعی کناره گیری کنید، اما ارتباط چهره به چهره با افراد دیگر برای بهبودی حیاتی است. عمل ساده صحبت رو در رو با انسان های دیگر می تواند هورمون هایی را تحریک کند که استرس آسیب زا را از بین می برد.

لازم نیست در مورد تجربیات آسیب زای خود صحبت کنید

ارتباط با دیگران لزوماً به معنای صحبت در مورد رویداد آسیب زا نیست. صرفِ ارتباط و تعامل با کسانی که به آن ها اعتماد دارید شما را آرام خواهد کرد. در مورد چیزهای «معمولی» با دوستان و عزیزان خود صحبت کنید، چیزهایی که هیچ ارتباطی با رویدادی که باعث استرس آسیب زا شده است ندارد.

شبکه اجتماعی خود را گسترش دهید

اگر تنها زندگی می کنید یا شبکه اجتماعی شما محدود است، بدانید که هیچ وقت برای ارتباط با دیگران و پیدا کردن دوستان جدید دیر نیست. از گروه های حمایتی، گردهمایی های مذهبی و سازمان های اجتماعی بهره ببرید. برای ملاقات با افراد با علایق مشابه به تیم ورزشی یا باشگاه بپیوندید.

زمانی که از دیگران جدا مانده‌اید، با آن ها ارتباط برقرار کنید

اگرچه جایگزین‌ها به اندازۀ تماس چهره به چهره برای سلامت روان مفید نیستند، اما گاهی اوقات پس از فاجعه نمی‌توان دوستان و عزیزان خود را به صورت حضوری دید.

مثلاً ممکن است در سفر باشید، یا در طول یک بیماری همه گیر در قرنطینه بوده و موقتاً از هم دور شده باشید. در این شرایط، از طریق چت ویدیویی، تلفن، رسانه‌های اجتماعی یا پیام‌های متنی با عزیزان خود ارتباط برقرار کنید. به هر طریقی که می‌توانید ارتباط برقرار کرده و به خود یادآوری کنید که در این زمان تنها نیستید.

نکته ۶: کاهش استرس را در اولویت قرار دهید

اگرچه استرسِ به اندازه، طبیعی است و حتی می‌تواند مفید باشد، اما در چالش‌هایی که پس از یک فاجعه یا رویداد غم‌انگیز پیش می‌آیند، استرس بیش از حد باعث اختلال در بهبودی می‌شود.

استرس را در لحظه از بین ببرید

برای  آرام کردن سریع خود در هر موقعیتی، فقط کافی است۶۰ بار نفس بکشید به هر «بازدم» خود توجه کنید یا یک یا چند تا از حواس خود (بینایی، شنوایی، چشایی، بویایی، لامسه) را درگیر کرده و تحرک داشته باشید.

به عنوان مثال، آیا گوش دادن به یک آهنگ نشاط آور باعث ایجاد آرامش در شما می شود؟ یا بوی قهوه آسیاب شده حالتان را بهتر می کند؟ یا شاید نوازش یک حیوان به سرعت شما را متمرکز می کند؟ هرکسی به ورودی های حسی متفاوت پاسخ می دهد، بنابراین راهکارهای مختلف را امتحان کنید تا بهترین گزینه را برای خودتان پیدا کنید.

تکنیک های آرامش بخشی

برای کاهش استرس، کاهش اضطراب و افسردگی و بهبود خواب، مدیتیشن، یوگا یا تکنیک تنفس عمیق را تمرین کنید.

زمانی را برای فعالیت‌هایی که به شما شادی می‌بخشند، اختصاص دهید

یک بازی یا سرگرمی که به آن علاقه دارید یا گپ زدن با یک دوست عزیز می تواند مفید باشد.

از اوقات فراغت خود برای استراحت استفاده کنید

کتاب بخوانید، حمام کنید یا از یک فیلم نشاط آور یا خنده دار لذت ببرید.

چگونه هنگام آسیب دیدگی احساس زمین گیر بودن نکنید

وقتی احساس می کنید تحت فشار روانی شدید هستید، این تمرینات ساده را امتحان کنید:

روی یک صندلی بنشینید، پاهای خود را روی زمین گذاشته و پشت خود را به صندلی تکیه دهید.

به اطراف خود نگاه کنید و شش شیء را انتخاب کنید که رنگ قرمز یا آبی در آن ها وجود دارد. این کار به شما امکان می‌دهد که در زمان حال، مستقرتر بوده و بدن خود را بیشتر احساس کنید. توجه کنید که چگونه تنفستان عمیق تر و آرام تر می شود.

هر از گاهی هم ممکن است بخواهید از منزل بیرون بروید و مکانی آرام برای نشستن روی چمن پیدا کنید و احساس کنید که زمین با آنجا ارتباط دارد.

نکته ۷: تغذیه و خواب خوب و کافی داشته باشید

غذایی که می خورید خلق و خوی شما را بهتر یا بدتر کرده و بر توانایی شما برای مقابله با استرس آسیب زا تأثیر می گذارد. رژیم غذاییِ پر از خوراکی‌های فرآوری شده، کربوهیدرات های تصفیه شده و میان وعده های شیرین می تواند علائم استرس آسیب زا را بدتر کند.

برعکس، رژیم غذایی سرشار از میوه‌ها و سبزیجات تازه، پروتئین با کیفیت و  چربی‌های سالم، به‌ویژه اسیدهای چرب امگا ۳،  به شما کمک می کند تا بهتر با فراز و نشیب‌هایی که به دنبال یک رویداد غم‌انگیز رخ می‌دهد کنار بیایید.

با جایگزینی غذای سالم به جای غذاهای فرآوری شده، یک برنامه غذایی ایجاد کنید که نه تنها به کاهش استرس آسیب زا کمک می کند، بلکه انرژی، دیدگاه و احساس شما را نیز بهبود می بخشد.

به اندازه کافی بخوابید

پس از تجربه رویداد آسیب زا، ممکن است به سختی خوابتان ببرد. نگرانی ها و ترس ها شما را در طول شب بیدار نگه می دارند یا رویاهای مزاحم آزارتان دهند. از آنجا که کمبود خواب باعث استرس بسیار زیادی شده و به ذهن و بدنتان ضربه می‌زند( و حفظ تعادل عاطفی را برای شما دشوارتر می کند) بعد از یک فاجعه استراحتِ باکیفیت ضروری است.

تدابیر زیر می تواند به بهبود خواب شما کمک کند:

  • هر روز در ساعت معینی بخوابید و سر ساعت معین بیدار شوید
  • از مصرف کافئین در بعدازظهر یا عصر خودداری و مصرف الکل را محدود کنید، زیرا خواب را مختل می کند.
  • قبل از خواب کارهای آرامش بخش انجام دهید، مانند گوش دادن به موسیقی آرام بخش، خواندن کتاب یا مدیتیشن.
  • اتاق خواب خود را تا حد امکان ساکت، تاریک و آرام کنید.
  • ورزش منظم داشته باشید (اما نه خیلی نزدیک به زمان خواب).

چه زمانی باید به دنبال درمان حرفه ای بود

معمولاً احساس اضطراب، بی حسی، سردرگمی، گناه و ناامیدی پس از یک فاجعه یا رویداد آسیب زا در مدت نسبتاً کوتاهی شروع به محو شدن می کند. اما اگر واکنش استرس شما آنقدر شدید و مداوم باشد که مانع عملکرد شما گردد، ممکن است به کمک یک متخصص سلامت روان نیاز داشته باشید.

علائم هشدار استرس تروماتیک عبارتند از:

  • شش هفته از حادثه گذشته است و شما هنوز احساس بهتری ندارید.
  • در عملکرد خانه و محل کار خود مشکل دارید.
  • در حال مرور خاطرات و دیدن کابوس های وحشتناک هستید.
  • برای برقراری ارتباط با دیگران به طور فزاینده ای دچار مشکل می شوید.
  • افکار یا احساسات خودکشی دارید.
  • مدام و مدام از چیزهایی که شما را به یاد فاجعه یا رویداد آسیب زا می اندازد دوری می کنید.

منبع : درمان استرس تروماتیک

5 باور غلط درباره کمرویی و اضطراب اجتماعی+ درمان

آیا کمرویی و اضطراب اجتماعی فرق دارد؟ آیا به عزت نفس مربوط می شود؟ اگر فردی خجالتی هستید احتمالا تاکنون با این سوالات برخورد کرده اید.

شاید شما خجالتی بودن را با ساکت بودن مرتبط می دانید، اما خجالتی بودن می تواند برای هرکسی متفاوت باشد. به طور مثال برخی از افراد خود را خجالتی می دانند زیرا در جمع نمی توانند صحبت کنند، یا هنگام حرف زدن قرمز می شوند.

بنابراین تفاوت بین یک فرد خجالتی و اضطراب اجتماعی چیست؟ و چگونه خجالتی بودن با درونگرایی و عزت نفس ارتباط دارد؟

خجالت چیست؟

انجمن روان‌شناسی آمریکا (APA) اعلام کرد است که خجالت معمولاً به این معنی است که وقتی فرد در یک محیط اجتماعی قرار می‌گیرد یا زمانی که در جمع جدیدی است، احساس عصبی، ناراحتی یا عصبانیت می‌کند.

یک فرد خجالتی ممکن است در موقعیت های جدید یا اجتماعی احساس اضطراب کند و در مورد اینکه دیگران در مورد خود چه فکر می کنند نگران باشد.

گاهی اوقات، خجالت می تواند به این معنا باشد که فرد در مواجهه با موقعیت های خاص، علائم فیزیکی مانند تعریق، ضربان قلب سریع یا معده درد را نیز تجربه می کند.

برای مثال، اگر خجالتی هستید، ممکن است اغلب اوقات سرخ شوید. همچنین ممکن است ترجیح دهید از اجتماعات یا ملاقات با افراد جدید خودداری کنید زیرا این تجربیات ممکن است بسیار طاقت فرسا باشد.

پیشنهاد مشاور: 

با این حال، همه افراد خجالتی کمرویی را به یک شکل تجربه نمی کنند.

شاید شما فقط در روابط عاشقانه خجالتی هستید، در حالی که شخص دیگری با هر فردی که با او در تماس است خجالتی است. یا ممکن است شخص دیگری در تعاملات فردی خجالتی باشد اما مشکلی برای صحبت در جمع نداشته باشد، با وجود تمام این تفاوت ها همه جلوه های معتبری از کمرویی هستند.

افسانه ها و حقایق در مورد کمرویی

  • افسانه 1:افراد خجالتی درونگرا هستند
  • واقعیت: افراد خجالتی نیز می توانند برونگرا باشند.

درونگرایی در مورد تحرک و فعالیت است در حالی که کمرویی بیشتر با اضطراب مرتبط می باشد.

یک فرد خجالتی ممکن است ترس از تعامل را تجربه کند زیرا احساس می کند دیگران ممکن است او را به صورت منفی ارزیابی کنند. به همین دلیل، آن ها ممکن است از موقعیت های اجتماعی اجتناب کنند. از سوی دیگر، درونگراها ممکن است تمایل به اجتناب از تجمعات اجتماعی بزرگ و دورهمی ها داشته باشند و ترجیح دهند زمان بیش تری را به صورت تنهایی یا تنها با دوستان صمیمی خود بگذرانند.

اگر یک درونگرا زمان لازم برای تنهایی را داشته باشد می تواند بدون نگرانی در مورد قضاوت با افراد دیگر تعامل فعال داشته باشد.

آیا ممکن است هم خجالتی و هم درونگرا باشیم؟ بله، برخی افراد هر دو هستند، اما همان طور که گفته شد باهم تفاوت دارند و بنابراین نباید آن ها را علت و معلول هم دانست.

  • افسانه 2: برونگراها نمی توانند خجالتی باشند.
  • واقعیت: هر کسی، از جمله افراد برون گرا، می تواند در برخی یا همه موقعیت ها خجالتی باشد.

برونگراها معمولاً افرادی هستند که از تعامل انسانی انرژی می گیرند. با این حال، این بدان معنا نیست که آن ها نمی توانند خجالتی باشند.

 خجالت ناشی از قضاوت شدن یا نگاه منفی دیگران یک فرد برون گرا را نیز می تواند تحت تاثیر قرار دهد و باعث شود که احساس خجالت زدگی پیدا کند.

 یک مطالعه در سال 2015 نشان داد که افراد برون گرا کمتر خجالتی هستند، اما هر فرد متفاوت است بنابراین نمی توان یک قانون در این مورد صادر کرد. برخی موقعیت‌های اجتماعی ممکن است هر چند وقت یک‌بار باعث ایجاد احساس خجالت در یک فرد برون‌گرا شود.

  • افسانه 3: اگر فرد خجالتی هستید، نمی توانید سخنران عمومی باشید.
  • واقعیت: بسیاری از افراد خجالتی بر کمرویی غلبه می کنند و سخنرانان عمومی خوبی می شوند.

خجالتی بودن به این معنی نیست که نمی توانید مهارت های ارتباطی خود را توسعه دهید. ممکن است هنگام صحبت در جمع احساس اضطراب و ناامنی کنید، اما هنوز هم می توانید این کار را به خوبی انجام دهید، تنها نیاز دارید تا مهارت های لازم را یاد بگیرید.

  • افسانه 4: کمرویی همان اضطراب اجتماعی است
  • واقعیت: اضطراب اجتماعی یک اختلال سلامت روان است و کمرویی یک ویژگی شخصیتی است.

کمرویی و اضطراب اجتماعی شباهت هایی با هم دارند. هر دو شامل ترس از قضاوت شدن توسط دیگران در محیط های اجتماعی می باشند.

اما با توجه به بیانیه موسسه ملی سلامت روان (NIMH) اگر با یک اختلال اضطراب اجتماعی زندگی می کنید، علائم شدیدتر و طولانی تری را تجربه خواهید کرد، از جمله:

  • تپش قلب
  • حالت تهوع یا استفراغ
  • تعریق شدید
  • تکان دادن پا یا دست
  • ترس از موقعیت های اجتماعی
  • احساس سردرگمی در طول مکالمه
  • افکار مداوم و غیرقابل کنترل در مورد موقعیت های اجتماعی
  • مشکل در برقراری تماس چشمی

کمرویی هم می تواند این علائم را به همراه داشته باشد، اما تأثیر کمتری بر  زندگی شما خواهد داشت.

مثال، به عنوان یک فرد خجالتی، ممکن است هنگام ملاقات با شخصی جدید عصبی شوید. این می تواند منجر به تپش قلب سریع، عرق کردن کف دست ها و از دست دادن اتمرکز بر آنچه که می گویید، شود.

با این حال، این احتمال وجود دارد که پس از چند لحظه، این واکنش کاهش یابد. علاوه بر این، این علائم شما را از حضور در فعالیت هایی مانند کار، مدرسه، مهمانی ها یا سرگرمی ها باز نمی دارد.

برای فردی که دارای اضطراب اجتماعی است، این علائم آنقدر شدید هستند که منجر به اجتناب از همه موقعیت‌های اجتماعی می‌شود. این می تواند بر نحوه تصمیم گیری آن ها مانند یافتن شغل، عملکرد آن ها در مدرسه یا پیدا کردن دوستان جدید تأثیر بگذارد.

در برخی موارد محدود، کمرویی ممکن است منجر به بروز علائم اضطراب اجتماعی شود.

  • افسانه 5: افراد خجالتی عزت نفس پایینی دارند
  • واقعیت: کمرویی و عزت نفس ممکن است مرتبط باشند، اما یک چیز نیستند.

عزت نفس با ارزش یا طرز فکر فرد مرتبط است. خجالت می تواند بر دید شما نسبت به خودتان تأثیر بگذارد و باعث شود در برخی جنبه ها احساس ناامنی کنید.

مقاله ای در سال 2022 نشان داد که خجالتی بودن تأثیر بیشتری بر عزت نفس دارد.

8 نکته برای غلبه بر اضطراب اجتماعی و کمرویی| درمان قطعی خجالتی بودن

  1. کافئین و الکل را کاهش دهید.
  2.  با مشاور صحبت کنید.
  3. لبخند زدن را تمرین کنید.
  4. سرگرمی های مناسبی انتخاب کنید.
  5. علت نگرانی های خود را پیدا کنید.
  6. دوستان صمیمی داشته باشید.
  7. مدیتیشن را امتحان کنید.
  8. از خودتان مراقبت کنید.

سخن آخر

فرد خجالتی معمولاً در مورد اینکه دیگران در مورد او چه فکری می کنند احساس اضطراب می کند. این ممکن است باعث شود که آن ها در موقعیت های اجتماعی به روش های خاصی، مانند سرخ شدن، از دست دادن مسیر مکالمات و تجربه ضربان قلب سریع واکنش نشان بدهند.

از طرف دیگر خجالتی بودن به این معنا نیست که شما درونگرا هستید یا برعکس. برخی از درونگراها خجالتی هستند.

منبع : 5 باور غلط درباره کمرویی و اضطراب اجتماعی+ درمان 

اثربخشی نوروفیدبک بر بیش فعالی معجزه آسا است

اثربخشی نوروفیدبک بر بیش فعالی معجزه آسا است

یکی از شایع ترین اختلال های عصبی – تحولی، اختلال نارسایی توجه، بیش فعالی می باشد که در دوران کودکی اتفاق می افتد.

این اختلال به عنوان الگوهای پایداری از نارسایی توجه و بیش فعالی و تکانشگری نامتناسب با سن شناخته می شود و این اختلال عملکرد یا رشد فرد را تحت تاثیر قرار می دهد،

این نشانه ها در محیط های  مختلفی ( از قبیل خانه، مدرسه، کار با دوستان یا خویشاوندان یا فعالیت های دیگر) اتفاق  می افتد و عملکرد های مختلفی مانند اجتماعی، درسی و شغلی را تحت تاثیر قرار می دهد و بسیاری از نشانه های این اختلال در سن قبل از ۱۲ سالگی خودش را نشان می دهد.( انجمن روان پزشکی آمریکا، ۲۰۱۳)

اثربخشی نوروفیدبک بر بیش فعالی معجزه آسا است

در سنین مدرسه میزان شیوع سطح جهانی این اختلال حدود ۵ درصد می باشد. میزان شیوع این اختلال در بزرگسالی ۲٫۵ درصد می باشد و نشانه ها و علائم این اختلال در بیش از ۶۵ درصد موارد در دوره بزرگسالی مداومت دارد. ( فاراوان، بیدرمن و میک، ۲۰۰۶، سیمون، کزوبور، بالینت، میسزاروس و بایتر ، ۲۰۰۹)

با وجود آن که درصد شیوع این بیماری در بزرگسالی بالا می باشد کمتر از ۲۰ درصد از این گروه تشخیص و درمان می شوند.( گینسبرگ، کوینترو، آناند، کاسیلاس و آپاداهایا، ۲۰۱۴).

علاوه بر این بیش از ۹۰ درصد افراد دارای اختلال های روان پزشکی می باشند که در زیر نمونه هایی از آن را بیان می کنیم. ( گیلبرگ و همکاران ۲۰۰۴، نوت و همکاران ۲۰۰۷، لین ، یانگ و گای ۲۰۱۵، کیساری، دوریش و هیگس، ۲۰۱۷)

  • افسردگی
  • اختلال های خلقی
  • اضطراب
  • اختلال های شخصیت
  • اختلال های سوء مصرف مواد
  • اختلال نافرمانی مقابله ای
  • مشکلات خواب
  • اختلال های یادگیری ویژه
  • مشکلات خوردن

چالش های ارزیابی و تشخیص برای گروهی از کودکان و همچنین سایر نارسایی های عصبی تحولی به ویژه در سنین پایین وجود دارد.

کودکانی که دارای نارسایی توجه و بیش فعالی هستند به دلیل شرایط تشخیصی به خاطر رفتار های آزارشی مانند ویژگی های کج خلقی، پرخاشگری و مشکلات روان شناختی والد _ کودک بغرنج تر و ناراحت کننده تر خواهد بود. ( لاوین و همکاران، ۲۰۰۱).

برای مدیریت نشانه ها و رفتار های چالش بر انگیزی که برای گروه کودکان و نوجوانان به وجود می آید مداخلاتی انجام می شود که توجه به جنبه های مختلف برای سازگاری بهتر آن ها از اهمیت بالایی برخوردار می باشد.

این مداخلات برای بهبود نشانه های نارسایی توجه، بیش فعالی، عملکرد کارکردی و برداشتن موانع رفتاری انجام می گیرد. ( فیلت، بیرمنن، کریستینر، کوچهار و هریسون، ۲۰۱۴).

شرایطی مانند ماهیت، شرایط تحولی و حتی شرایط سنی باعث می شود تا تصمیمات متفاوتی در ارتباط با این گروه گرفته شود برای نمونه مداخله رویکرد رفتاری برای گروه های سنی زیر ۶ سال در غالب موارد زیر توصیه می شود.( کراچ و همکاران ، ۲۰۱۳)

برای اختلالات نارسایی توجه، بیش فعالی که حداقل در کوتاه مدت و بسیار زیاد، مداخله هایی انجام می گیرد که از آن می توان به داروهای روان محرک و غیر روان محرک اشاره کرد.

همچنین در این مورد مداخله های غیر دارویی مانند تغذیه و درمان روان شناختی به طور قابل توجهی مورد بررسی قرار گرفته است. ( استیونس و همکاران، ۲۰۱۴، کورتس و همکاران ، ۲۰۱۵).

همچنین برای مداخلات غیر دارویی برای گروه دارای نارسایی توجه، بیش فعالی از روش نوروفیدبک استفاده می کنند و به عنوان راهبردی امید بخش از اوایل دهه ۱۹۷۰ مورد توجه افراد قرار گرفته است.( هانریش، اشترل، آرنس، روتنبرگر و راس، ۲۰۱۶).

نوروفیدبک یکی از روش های ویژه پسخوراند زیستی و مبتنی بر امواج الکتریکی مغز می باشد، به صورتی که امواج مغزی به صورت پس خوراند بهره می گیرند.

در این روش بر اساس دیدگاه ذهن- بدن شکل گرفته می شود و بر عواملی مانند توانایی ذهن در انعطاف پذیری، تغییر و بهبود روش درمان تاکید می کند.

در روش نوروفیدبک سنسورهای تحت عنوان الکترود در پوست سر فرد دارای اختلالات نارسایی توجه و بیش فعالی قرار می گیرد تا فعالیت های الکتریکی مغز به صورت امواج مغزی و در قالب بازی های رایانه ای یا فیلم های ویدیویی به فرد مورد نظر ارائه می شود.

همچنین فرد هدایت بازی یا فیلم را از طریق امواج مغزی فراهم می کند و در صورتی دریافت پاداش امکان کسب مهارت های خود کنترلی و خود تنظیمی برای فردی که دارای نارسایی توجه و بیش فعالی می باشد فراهم می کند.

نوروفیدبک برای فردی که دارای نارسایی توجه و بیش فعالی می باشد از طریق آموزش خود تنظیمی و با استفاده از شیوه های تقویت کنشگر یا عواملی که بر گرفته از رویکرد رفتار درمانی می شود برای فرد به کار می رود.

اثربخشی نوروفیدبک بر بیش فعالی معجزه آسا است

همچنین هدف نوروفیدبک کاهش نشانه های نارسایی توجه و بیش فعالی از طریق هدف قرار دادن الگوهای نامتعارف فعالیت های عصبی مغزی می باشد.

مهم ترین عامل برای رسیدن به اهداف خواسته شده آموزش های خود تنظیمی می باشد و همچنین ایده اصلی و پشتوانه نظری نوروفیدبک بر این استوار می باشد که فرد از طریق فعالیت شرطی سازی شده می تواند فعالیت های مغزی خود را به کنترل در آورد و به هدایت الگوهای نامتعارف فعالیت های عصبی مغزی خود بپردازد.

هدایت الگوهای نامتعارف امواج مغزی در کودکانی که دچار نارسایی توجه، بیش فعالی می باشند از طریق کاهش امواج آهسته ( تتا) و افزایش امواج سریع ( بتا) به واسطه نوروفیدبک اتفاق می افتد.( کورتس و همکاران، ۲۰۱۶، هنریخ و همکاران ۲۰۱۶)

برای درمان اختلال نارسایی توجه و بیش فعالی میزان افزایش و پذیرش نوروفیدبک به ارتباط با پایه های اصلی که منجر به رخ دادن نشانه های اصلی عصب شناسی می شود دانست .

بر اساس دیدگاه های عصب شناسی که تاکید بر این دارند که اختلال نارسایی توجه و بیش فعالی شرایطی می باشد که به واسطه تحریکات پایین مغزی در تولید کافی انتقال دهنده های عصبی ایجاد می شود و در این صورت مشکلاتی در ارتباط بین نورون های عصبی ایجاد می شود.

به همین دلیل دیدگاه های نوروفیدبک با استفاده از انعطاف پذیری مغزی و از طریق شرطی سازی کنشگر در فرایند مداخله به دنبال تنظیم امواج مغزی نامتعارف برای افرادی که دارای اختلال نارسایی توجه و بیش فعالی هستند، می باشد. ( بوتنیگ، ۲۰۰۵).

پس از این که روش نوروفیدبک برای کودکانی که دارای اختلالات تشنجی بوده اند و عملکرد تحصیلی آن ها ضعیف بوده است مفید واقع شد و از نظر عملکرد مدرسه ارتقا یافته اند برای کودکانی که دارای اختلال نارسایی توجه و بیش فعالی هستند از این روش استفاده می کنند. ( لوبار و شویز، ۱۹۷۶، بوتنیگ ۲۰۰۵).

از سوی دیگر و بر اساس شواهد پژوهشی روش نوروفیدبک بر اختلال نارسایی توجه و بیش فعالی تاثیر بسیاری داشته است و اثر بخشی این رویکرد درمانی باعث کاهش نشانه های نارسایی توجه و بیش فعالی می شود، زمانی که با روش های دارو درمانی ترکیب شود تاثیر بهتری بر روی درمان خواهد داشت.( لی، یانگ، زو و وانگ، ۲۰۱۳).

با توجه به پیشینه پژوهشی در مورد اثر بخشی نوروفیدبک که در تعدیل رفتار و موفقیت های درسی کودکانی که دچار اختلال نارسایی توجه و بیش فعالی بوده اند گزارش هایی موجود است که در آن اثر بخشی نوروفیدبک بر روی گروهی از کودکان در ایران در غالب موارد مورد نقد و بررسی قرار گرفته است. ( برای مثال لو و بارکلی، ۲۰۰۵، مرزبانی، مراتب و منصوریان ۲۰۱۶).

این مقاله تلاش کرده است تا به نقد و بررسی برخی از پژوهش های انجام شده به وسیله نوروفیدبک برای افرادی که دچار اختلالاتی مانند نارسایی توجه و بیش فعالی می باشند بپردازد و وضعیت ها و شرایط مزمن و مادام عمر را مورد بررسی قرار داد.

منبع : اثربخشی نوروفیدبک بر بیش فعالی معجزه آسا است