جدیدترین روش درمان اضطراب – کمک از CBT

آنچه که درباره ی اضطراب باید بدانیم

اضطراب عادی است و اغلب یک احساس سالم است. با این حال، زمانی که یک فرد معمولا مقادیر نامتناسبی از اضطراب را حس می کند، ممکن است تبدیل به یک اختلال پزشکی شود.

اختلال های اضطراب از دسته ی تشخیص سلامت روانی است که منجر به نگرانی های مداوم، ترس، دلهره و نگرانی شود. این اختلال ها چگونگی فرآیند احساسات و رفتار را تغییر می دهند.

همچنین منجر به علائم و نشانه های فیزیکی می گردد. اضطراب خفیف ممکن است مبهم و نا واضح باشد، در حالیکه اضطراب شدید ممکن است زندگی روزمره فرد را جدا مختل کند.

اضطراب چیست؟

انجمن روانشناسان آمریکا (APA) اضطراب را اینگونه تعریف می کند: “احساسی که بواسطه ی حالاتی از تنش، افکار نگران و تغییرات فیزیکی مانند فشار خون افزایش یافته مشخص می شود”.

دانستن تفاوت بین احساسات عادی اضطراب و اختلال اضطراب که نیازمند ملاحظات پزشکی است، می تواند به فرد در تشخیص و درمان وضعیت کمک کند.

چه زمانی اضطراب نیاز به درمان دارد؟

هرچند اضطراب منجر به پریشانی می شود اما همیشه هم یک وضعیت پزشکی نیست.

اضطراب

زمانی که یک فرد با محرک های با پتانسیل آسیب زدن و یا محرک های نگران کننده مواجه می شود، حس اضطراب نه تنها عادی است بلکه برای بقا لازم نیز می باشد.

از زمان انسان های اولیه، نزدیکی شکارگران و آمدن خطر زنگ های هشدار را در بدن به صدا در می آورد و منجر به عکس العمل فرار می شود.

این زنگ های هشدار در قالب ضربان قلب افزایش یافته، عرق کردن، و حساست فزاینده به محیط اطراف خود را نشان می دهند. خطر منجر به افزایش ترشح آدرنالین، یک پیام دهنده  شیمیایی و یک هورمون، در مغز می شود، که به نوبه ی خود این عکس العمل های اضطراب را در فرآیندی که پاسخ “مبارزه-گریز” نامیده می شود، را ایجاد می کند.

این افراد را برای مواجهه ی فیزیکی یا گریز از هر خطر ممکنی برای در سلامت ماندن آماده می کند. برای بسیاری از افراد، فرار کردن از حیوانات بزرگتر و خطر قریب الوقوع، نسبت به انسانهای اولیه نگرانی کمتری در پی دارد.

اضطراب امروزه حول کار، پول، زندگی خانوادگی، سلامتی، و دیگر مسائل مهم است که نیازمند توجه فرد بدون نیاز بهعکس العمل “مبارزه – گریز” می باشد.

حس نگرانی قبل از یک واقعه مهم در زندگی یا در طول وضعیت های مشکل یک نمود عادی از پاسخ ” مبارزه-گریز” است. همچنان می تواند برای بقا ضروری باشد- اضطراب از تصادف با خودرو حین عبور از خیابان، به عنوان مثال، به این معنی است که فرد بلافاصله برای دوری از خطر، به هر دو جهت در خیابان نگاه خواهد کرد.

اختلالات اضطراب

دوره یا شدت احساس اضطراب گاهی می تواند بیش از مقادیر محرک یا استرس گر اولیه باشد. علائم فیزیکی مانند فشار خون افزایش یافته و حالت تهوع، همچنین ممکن است بروز کند.

این پاسخ ها از حالت اضطراب خارج شده و به اختلال اضطراب تبدیل می شوند. انجمن روانشناسان آمریکا، فرد دارای اختلال اضطراب را اینگونه تعریف می کند: داشتن افکار یا نگرانی های مکرر و ناخودآگاه. زمانی که اضطراب به مرحله ی اختلال می رسد، ممکن است در زندگی روزمره اختلال ایجاد کند.

علائم

هرچند تشخیص های متعددی برای اختلا های اضطراب تصویب شده، با این حال علائم اختلال اضطراب عمومی (GAD) اغلب شامل موارد زیر است:

  • بی قراری، و حسی از در لبه بودن
  • احساسات نگرانی غیر قابل کنترل
  • زودرنجی و تحریک پذیری بالا
  • مشکل تمرکز
  • مشکلات خواب، مانند مشکلاتی در به خواب رفتن یا در حالت خواب باقی ماندن

هرچند این علائم ممکن است در زندگی روزمره عادی باشند، افراد با مشکل GAD این علائم را در سطوح بالاتر تجربه می کنند. GAD ممکن است بصورت نگرانی مبهم و غیر پایدار بروز کند یا یک اضطراب شدیدتر که زندگی روزمره را مختل می کند.

انواع گونه های اختلال اضطراب

راهنمای تشخیص و آماری اختلالات سلامت روانی (DSM_V) اختلالات اضطراب را در چندین نوع دسته بندی می کند.

اختلال اضطراب عمومی

این یک اختلال مزمن است که در برگیرنده ی اضطراب فراگیر و طولانی مدت و نگرانی های در مورد حوادث غیرخاص، موضوعات و موقعیت هایی در زندگی روزمره می باشد.

GOD متداول ترین اختلال اضطراب است، و افراد درگیر در این اضطراب همیشه قادر به تشخیص علت اضطراب خود نیستند.

اختلال پنیک

حملات کوتاه و یا ناگهانی از ترور شدید و دلهره اختلال پنیک را شکل می دهند. این حملات می توانند منجر به لرزه، سردرگمی، سرگیجه، حالت تهوع و مشکلات تنفسی شوند.

حملات پنیک معمولا به سرعت و با حالت افزایشی رخ می دهند و در ۱۰ دقیقه به اوج خود می رسد. با این حال، حمله پنیک می تواند تا یکساعت ادامه پیدا کند. اختلالات پنیک معمولا بعد از تجارب وحشتناکی یا استرس های فزاینده ای اتفاق می افتند اما ممکن است بدون وجود محرک هم رخ دهند.

فوبیای خاص

این یک ترس غیر منطقی و اجتناب از اشیاء و یا موقعیت های خاص است. فوبیاها مانند اختلالات دیگر اضطراب نیست چرا که به علت های خاصی رخ می دهند.

فرد درگیر با فوبیا ممکن است یک ترس غیر منطقی و یا ترس شدید از خود نشان دهند اما از کنترل احساسات اضطراب حول محرک ناتوان هستند. محرک های یک فوبیا از وضعیت های خاص تا حیوانات و یا اشیائ زندگی روزمره را شامل می شوند.

آگورافوبیا

این یک ترس و اجتناب از مکان ها، حوادث یا وضعیت هایی است که ممکن است فرار از آن سخت باشد و یا اگر فردی در آن محبوس شود کمکی در دسترس نیست. اغلب مردم این وضعیت را به اشتباه به عنوان فوبیا از فضاهای عمومی و محیط های بیرونی تلقی می کنند، اما به این سادگی نیست.

فردی درگیر با آگروفوبیا ممکن است ترس بیرون رفتن از خانه یا ترس از آسانسور و حمل و نقل داشته باشد.

خاموشی انتخابی

این نوعی از اضطراب است که برخی از کودکان تجربه می کنند که در آن کودکان قادر به صحبت در مکانها و یا زمینه های خاصی مانند مدرسه نیستند هرچند که ممکن است مهارتهای ارتباطات کلامی فوق العاده ای در محیط ها و با افراد آشنا داشته باشند. این می تواند نوع شدیدتری از فوبیای اجتماعی باشد.

اختلال اضطراب اجتماعی و یا فوبیای اجتماعی

این ترس از قضاوت منفی دیگران در وضعیت های اجتماعی یا ترس از خجالت از اجتماع می باشد. اختلال اضطراب اجتماعی شامل طیفی از احساسات مانند ترس از بودن در صحنه، ترس از صمیمیت و اضطراب حول شوخی و خنده و طرد شدگی می باشد.

این اتلال می تواند باعث شود افراد از موقعیت های عمومی و ارتباطات انسانی تا حدی اجتناب کنند که زندگی روزمره به مشکل برمیخورد.

اختلال اضطراب جدایی

سطوح بالایی از اضطراب بعد از جدایی از شخص یا مکان که احساساتی از ایمنی و امنیت را فراهم می کند که اختلال اضطراب جدایی را شکل می دهند. جدایی گاهی ممکن است منجر به علائم پنیک شود.

علل

علت اختلال های اضطرابی بسیار پیچیده هستند. ممکن است بسیاری از آنها فقط یکبار رخ دهند، برخی دیگر منجر به دیگر علل می شوند و برخی ممکن است منجر به اختلال اضطراب نشود مگر اینکه علت دیگری حاضر باشد.

علت های ممکن شامل موارد زیر می باشند:

  • استرس گرهای محیطی مانند مشکلاتی در کار، مشکلات ارتباط یا مشکلات خانوادگی
  • ژنتیک، به عنوان مردمی که اعضای خانواده ای دارند که مبتلا به اختلال اضطراب هستند، احتمال اینکه خودشان هم درگیر شوند می رود
  • عوامل پزشکی، مانند علائم بیماری های مختلف، اثرات دارودرمانی یا استرس از عمل جراحی سخت یا بهبود سلامت طولانی مدت
  • شیمی درمانی مغزی چرا که روانشناسان بسیاری از اختلالات اضطراب را به عنوان عدم تعادل هورمون ها و سیگنال های الکتریکی در مغز تعریف می کنند
  • ترک ماده خاصی، که اثرات آن ممکن است تاثیر دیگر علت های ممکن را تشدید کند

درمان

درمان ممکن است شامل ترکیبی از روانشناسی، رفتار درمانی و یا دارو درمانی باشد. اعتیاد به الکل، افسردگی و یا دیگر وضعیت ها گاهی می توانند گاهی چنین اثر عمیقی بر سلامت روانی داشته باشند بطوری که درمان اختلال اضطراب باید تا تحت کنترل درآوردن شرایط به تعویق انداخته شود.

خود درمانی

در برخی موارد، یک فرد می تواند اختلال اضطراب را در خانه بون مداخلات کلینیک درمان کند. با این حال، این ممکن است تا حد طولانی مدت و یا با تاثیر فراوان ممکن نباشد. چندین تمرین و حرکات مختلفی برای کمک به فرد درگیر با اختلاهای اضطراب سبک تر، متمرکزتر یا کوتاه مدت تر  می توانند شامل موارد زیر باشند:

  • مدیریت استرس: یاد گرفتن مدیریت استرس می تواند به محدود کردن محرک های محتمل کمک کند. سازماندهی فشارهای وارده یا ددلاین ها باعث می شود انجام کارهای پیش رو قابل مدیریت باشد و متضمن زمان فراغت از کار و یا تحصیل می باشد.
  • تکنیک های آرامش بخشی: فعالیت های ساده می تواند به آرامش بخشی نشانه های روانی و فیزیکی اضطراب کمک کند. این تکنیک ها شامل مدیتیشن، تمارین تنفس عمیق، حمام های طولانی مدت، استراحت در تاریکی و یوگا می باشند.
  • تمرین برای جایگزینی افکار منفی با افکار مثبت: لیستی از افکار منفی تهیه کنید که می تواند ناشی از اضطراب باشد و لیست دیگری از افکار مثبت بنویسید، افکار قابل باور که بتوان با افکار منفی جایگزین کرد. ایجاد یک تصویر ذهنی از مواجهه ی موفق و رویایی با یک ترس خاص، در صورتی که علائم اضطراب مرتبط با علت خاصی مانند فوبیا باشد، همچنین می تواند مزایایی داشته باشد.
  • شبکه حمایتی: با افراد آشنا که حمایتگر هستند مانند اعضای خانواده یا دوستان صحبت کنید. گروههای حمایتی و خدمات آن همچنین می تواند در محدوده های محلی و یا بصورت آنلاین در دسترس باشند.
  • ورزش: ورزش فیزیکی می تواند تصویر از خود را بهبود داده و مواد شیمیایی در مغز آزاد کند که محرک احساسات مثبت باشند.

مشاوره

یک راه استاندارد برای درمان اضطراب مشاوره روانشناختی است. این می تواند شامل رفتار درمانی شناختی (CBT)، روان درمانی یا ترکیبی از شیوه های درمانی باشد.

CBT

این نوع از روان درمانی با هدف تشخیص و تغییر الگوهای افکار منفی است که اساس احساسات مشکل دار  و مضطرب را شکل می دهد. در طول فرآیند، درمانگران CBT امیدوارند افکار مغشوش را محدود کرده و روشی که افراد به اشیا یا موقعیت هایی که این ضطراب را سبب می شوند را تغییر دهند.

به عنوان مثال، یک روان درمانگر، CBT را برای اختلال پنیک ارائه می کند که سعی در تقویت این حقیقت خواهد داشت که حملات پنیک واقعا حمله ی قلبی نیستند. در معرض ترس ها و محرک ها قرار گرفتن می تواند بخشی از CBT باشد. این مردم را تشویق می کند تا با ترس های خود مواجه شوند و به کاهش حساسیت به محرک های معمول از اضطراب کمک می کند.

منبع : جدیدترین روش درمان اضطراب – کمک از CBT

وسواس فکری

وسواس فکری

” گاهی ذهنم بر روی افکاری ناخواسته و مزاحم گیر می کرد. فکرهایی که من با تمام وجود آن ها را پس می زدم و از داشتن چنین افکاری احساس شرم و دلهره داشتم.

افکار سمجی که مثل یک خوره به وجودم حمله می برد و از بیان کردنش با دیگران واهمه داشتم.

مثلا این فکر که امروز با چاقو به همسرم آسیب می رسانم، یا افکاری که برخلاف اعتقادات مذهبی ام بودند..

فکر می کردم دیوانه شده ام اما وقتی به روانشناس مراجعه کردم فهمیدم من درگیر وسواس فکری ام ”

اختلال وسواس فکری

وسواس فکری در حقیقت بخشی از اختلال وسواس فکری اجباری است که همه ما آن را با عنوان وسواس تمیزی می شناسیم.

البته موضوع وسواس صرفا به افکار مربوط به تمیزی محدود نمی شود و می تواند حول محور مسائل مختلفی بگذرد، از جمله:

  •  افکار مربوط به کثیفی، نجاست و میکروب
  •  افکاری حول محور نظم و ترتیب و تقارن
  •  شک کردن ( بستن درها، بستن شیر گاز و…)
  •  افکار یا تصاویر ناخواسته و زننده ای از صحنه های جنسی ( تجاوز و..)
  •  افکار، تصاویر ذهنی و ترس از آسیب زدن به خود یا دیگران

بخش دیگر وسواس فکری یعنی اجبارها شامل رفتارهایی است که فرد در مقابل با چنین افکاری انجام می دهد تا از شدت اضطراب خود بکاهد.

چک کردن مرتب درها، در فرد مبتلا به وسواس چکینگ، شستن مکرر لباس ها با تشریفات پیچیده در فرد مبتلا به وسواس تمیزی و یا گفتن ذکرهایی خاص جهت جبران افکار مزاحم مذهبی، نمونه هایی از اعمال اجباری است.

خصوصیات شخصیتی افرادی که دچار وسواس فکری می شوند

شاید برایتان سوال باشد که چرا بعضی ها دچار چنین افکار و رفتارهای عجیب و ناخواسته ای می شوند و چه ویژگی هایی در رمزگشایی این اختلال قابل تامل است؟

فارغ از سبب شناسی اختلال وسواس فکری و نقش محیط یا وراثت در ایجاد چنین مسئله ای، می تواند به برخی خصوصیات شخصیتی که باعث آسیب پذیری نسبت به این اختلال می گردد اشاره نمود:

  • اضطراب زیاد

مبتلایان به وسواس معمولا افرادی هستند که به شدت مقابل اضطراب حساس بوده در تحلیل اتفاقات بیش از حد گوش به زنگ خطرات هستند.

این افراد معمولا درمورد سلامت و آینده خود، اطرافیان گوش به زنگ اتفاقات منفی هستند:

” همیشه بدترین حالت ممکن از یه اتفاق به ذهنم هجوم میاره، مثلا وقتی حامله بودم همش فکر می کردم سر زایمان می میرم یا بچه م ناقص به دنیا میاد حالا هم که پسرم بزرگ شده همش فکر می کنم تو راه مدرسه یا میدزدنش یا یه ماشین بهش میزنه”

  • عدم تحمل ابهام و بلاتکلیفی

افراد مبتلا به وسواس فکری معمولا تحمل ابهام و عدم قطعیت را نداشته و تمایل زیادی به پیش بینی اتفاقات آینده دارند.

به عنوان مثال تلاش زیاد یک فرد وسواسی جهت چک کردن بسته بودن شیر آب خود حاکی از نیاز زیاد او به قطعیت یابی دارد.

  • مسئولیت پذیری زیاد مقابل افکار

بیش از حد مهم دانستن افکار، و حتی برابر دانستن افکار منفی با انجام آن، از ویژگی های افراد مبتلا به وسواس فکری است.

  • فاجعه انگاری اتفاقات محیط

بزرگ دانستن خطرات محیطی و بزرگ جلوه دادن تهدیدهای احتمالی از دیگر خصوصیاتی افرادی است که در مقابل وسواس فکری آسیب پذیرند.

روش های درمانی وسواس فکری

خوشبختانه بر اساس تحقیقات مختلف، روش های درمان وسواس فکری نتایج مثبت و ماندگاری به همراه داشته که در ادامه به برخی از این مدل های درمانی اشاره می شود:

  • دارو درمانی

داروهای تجویزی جهت درمان وسواس فکری بسته به تشخیص روانپزشک و با دوزی معین و تدریجی تجویز می شود.

دارودرمانی در اکثر مواقع درمانی است که همراه با روان درمانی تکمیل می گردد و گاه بسته به شدت وسواس مقدمه روان درمانی و آماده سازی بیمار برای پذیرش درمان شناختی یا رفتاری است.

کلومی پرامین در درجه اول، فلوکستین، پاروکستین، سرترالین از جمله داروهای تجویزی در درمان وسواس فکری است.

  • رفتار درمانی

تاکید ویژه رفتار درمانی بر اجبارهای رفتاری و آداب و رسوم خاصی است که باعث کم شدن اضطراب فرد در کوتاه مدت و البته تقویت این افکار می گردد.

مواجهه درمانی، حساسیت زدایی منظم، غرقه سازی تجسمی از جمله تکنیک های رفتاردرمانی است که در درمان وسواس فکری کاربرد دارد.

  • شناخت درمانی

باورهای منفی درخصوص اهمیت بیش از حد به فکار، نشخوار فکری زیاد و به طور کلی بازسازی شناختی، نقطه عطف درمان شناختی است.

  • درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد

طبق این رویکرد، مقاومت با تلاش در جهت سرکوب افکار مزاحم است که باعث شدت گرفتن آن می شود.

درمانگرانی که از رویکرد پذیرش و تعهد (ACT) در درمان وسواس فکری استفاده می کنند به جای مقابله یا مبارزه با افکار وسواسی بر پذیرش این افکار تاکید می کنند.

در این روش بیمار یاد می گیرد افکار خود را صرفا در جایگاه یک فکر ببیند و در عوض نسبت به رفتارها، اهداف و ارزش های اساسی زندگی خود متعهد باشد.

منبع:

اثربخشی روش های درمان شناختی، مواجهه ای و انزجاری در اختلال وسواس، هیوا محمودی، ۱۳۹۲٫

آسیب شناسی روانی بر مبنای DSM-5 دکتر حمزه گنجی، جلد اول.نشر ارسباران،۱۳۹۳٫

کاپلان و سادوک، چکیده روانپزشکی بالینی، نصرت‌الله پورافکاری.

منبع : وسواس فکری

تاثیرات لبخند زدن

تاثیرات لبخند زدن، فواید شگفت انگیز لبخند زدن

مطمئننا شما هم متوجه شده اید که زمانی که لبخند می زنید چهره شاداب تر و زیباتری دارید، اکثر آدم ها جذب افرادی می شوند که خوشرو و لبخند به لب هستند و با آن ها ارتباط بیشتری می گیرند، لبخند زدن یکی از مهم ترین اصول بر برقراری روابط اجتماعی موثر با دیگران می باشد، لبخند زدن باعث می شود تا آستانه تحمل و صبر شما افزایش یابد و از فشارهای روانی کاسته شود. با آگاهی از این مسائل می توانید اضطراب و استرس خود را کاهش دهید و به خوبی آن را مدیریت کنید.

لبخند زدن فواید و تاثیرات بسیاری دارد که در ادامه این مقاله به مهم ترین آن ها اشاره می کنیم.

تاثیرات لبخند زدن بر مغز

امروزه مشکلات بسیاری وجود دارد که باعث می شوند در بیشتر اوقات افراد لبخند زدن را فراموش کنند، به طور میانگین بزرگسالان روزانه ۲۰ مرتبه لبخند می زنند در حالی که کودکان چهارصد مرتبه در روز این کار را انجام می دهند.

لبخند زدن باعث می شود تا پیام رسان عصبی در مغز فعال شود و هورمون های اندروفین، سروتونین، دوپامین در مغز ترشح شود و شادی و نشاط را در فرد به وجود آورد.

این هورمون ها به صورت مسکن طبیعی برای مغز عمل می کنند، هورمون های شادی آور باعث آرام شدن بدن می شوند و همچنین افسردگی و خطر ابتلا به بیماری های روانی را کاهش می دهند، اگر تمایل دارید این هورمون ها در بدن شما افزایش یابد باید طریقه شاد بودن و شاد زندگی کردن را فرا بگیرید.

ایجاد حس خوشبختی

زمانی که فرد لبخند می زند برای لحظه ای احساس خوشبختی و شادی می کند در واقع خوشبختی و حس خوب باعث می شود شخص لبخند بزند و در این صورت چرخه مثبت در زندگی او ایجاد می شود، اگر در زمان ناراحتی و اندوه حتی به طور مصنوعی لبخند بزنید بر روی حس و حال شما تاثیر مثبت خواهد گذاشت.

تاثیرات لبخند زدن، جذب کردن دیگران به سمت خود

لبخند زدن باعث می شود تا فردی مهربان و خوش برخورد به نظر برسید ودیگران را به سمت خودتان جذب کنید، زیرا بیشتر انسان ها به سمت کسانی جذب می شوند که همیشه لبخند به لب دارند، لبخند زدن باعث می شود تا انرژی مثبت به افراد انتقال یابد، یکی از مهم ترین اصول مهارت های ارتباط بین فردی می باشد.

برای این که دیگران به سمت خود جذب کنید، باید مهارت های ارتباطی را به خوبی بیاموزید تا ارتباط خوبی با دیگران داشته باشید.

تاثیرات لبخند زدن،تنظیم ضربان قلب و درمان استرس

لبخند زدن در دراز مدت باعث می شود تا ضربان قلب در حالت طبیعی نگه داشته شود و استرس فرد درمان شود، حتی لبخند زدن از روی اجبار باعث می شود تا فشار خون و ضربان قلب به طور چشم گیری تنظیم شود، علاوه بر این، برای کاهش استرس راه های زیادی وجود دارد که می توان آن ها را انجام داد.

تاثیرات لبخند زدن، تقویت سیستم ایمنی

با لبخند زدن می توانید بسیاری از بیماری ها را از خود دور نمایید، بیماری هایی مانند سرطان آرتروز و دیابت و بیماری های که به سیستم ایمنی ارتباط دارد با لبخند زدن در دراز مدت کاهش می یابد و سیستم ایمنی بدن تقویت می شود.

بر اساس نظر محققان لبخند زدن باعث می شود تا سیستم ایمنی بدن تقویت شود، زمانی که فرد احساس خوشحالی و شادابی می کند، میزان تولید هورمون کورتیزول کاهش می یابد، زیرا این هورمون باعث تقویت سیستم ایمنی بدن می شود.

تاثیرات لبخند زدن، افزایش طول عمر

یکی دیگر از اثراتی که لبخند زدن بر بدن می گذارد افزایش طول عمر است، به طول کلی لبخند زدن و شاد بودن باعث افزایش طول عمر می شود و از بسیاری از بیماری ها جلوگیری می کند.

بر اساس نظر محققان افرادی که احساس شادی و خوشبختی می کنند عمر طولانی تری نسبت به بقیه دارند و افرادی که دید و نظر مثبتی نسبت به زندگی و اطرافیان دارند عمر طولانی تری خواهند داشت.

تاثیرات لبخند زدن، فریب ذهن در جهت مثبت

زمانی که شما لبخند می زنید و بدن شما در حالت شادی و خوشحالی قرار می گیرد، ذهن شما به طور ناخودآگاه گمان می کند که خوشحال است و در نتیجه می پذیرد که باید شاد و پرانرژی باشد.

برای فریب دادن ذهن تان می توانید در زمان هایی که دچار استرس و ناراحتی هستید جلوی آینه بایستید و دستان خود را باز کنید و در آینه نگاه کرده و به مدت سه ثانیه لبخند بزنید، اگر روزانه این کار را انجام بدهید حس بهتری خواهید داشت.

لبخند زدن باعث می شود تا تمرکز شما افزایش یابد و در طول روز دقت و تمرکز بالایی داشته باشید و ذهن شما فضا بهتر و آزاد تری برای حل مشکلات داشته باشد.

تاثیرات لبخند زدن، جلب اعتماد دیگران

زمانی که شما به روی دیگران لبخند می زنید می توانید اعتماد آن ها جلب کنید، سعی کنید در آن هنگام لبخند واقعی بزنید زیرا مردم لبخند از روی اجبار و لبخند واقعی را تشخیص می دهند به همین دلیل زمانی که می خواهید اعتماد دیگران جلب کنید سعی کنید لبخند واقعی بر لب داشته باشید.

تاثیر لبخند زدن در شروع روابط

یکی از کاربردی ترین ابزار های زبان بدن لبخند زدن می باشد، لبخند زدن در ابتدای رابطه، حس خوبی را به طرف می دهد که از برقراری ارتباط با او خوشحال هستید، این موضوع باعث می شود تا صمیمت و علاقه مندی در میان طرفین به وجود آید.

این نکته را در نظر بگیرید که همیشه اولین برخورد ها در حافظه می ماند پس بهتر است در برخورد اول فردی شاد باشید و لبخند به لب و خوشرو به نظر برسید.

تحقیقات و بررسی ها در زمینه تاثیرات لبخند زدن

بر اساس بررسی هایی که توسط هری تی ریس و همکارانش انجام شده است هنگامی که فرد کلمات خنثی می زند و لبخند به لب دارد جذابیت بیشتری دارد و همچنین افراد خندان و شاد درجات بیشتری از جامعه پذیری، شایستگی و اخلاص را دریافت می کنند. بر اساس مطالعه هایی که انجام شده است افراد بعد از لبخند زدن و ابراز احساسات مثبت عملکرد بهتری از خود نشان می دهند.

تاثیرات لبخند زدن، خنده درمانی

خنده درمانی روشی موثر برای درمان اختلالاتی مانند افسردگی و اضطراب می باشد، برای این که خنده بر لب داشته باشید می توانید به تماشای فیلم های ظنز و خنده دار بپردازید و زمان بیشتری را به معاشرت با افراد شوخ و خوش خنده اختصاص دهید و همچنین بازی های بسیاری وجود دارد که باعث خندیدن و تقویت روحیه شما می شود.

علاوه بر این می توانید از روانشناس کمک بگیرید تا شما را در این امر راهنمایی کند.

منبع : تاثیرات لبخند زدن

افسردگی پدر و مادر و تاثیر آن بر کودک

بازه زمانی ۶ تا ۱۰ سالگی، دوره ای است که کودک بیشترین تاثیر را از همسالانش می پذیرد و این دورانی است که کودک هنوز به حمایت و راهنمایی های والدینش احتیاج دارد.

در این سنین بسیار مهم است که با فرزندتان در ارتباطی امن و صمیمی قرار بگیرید تا بتوانید شما را به عنوان یک منبع حمایت کننده در دنیای ذهنی خود تثبیت کند.

مادر یا پدر افسرده نمی تواند نیازهای روانی کودک را برطرف کند و به همین دلیل فرزندان افراد افسرده، دو برابر بیشتر از فرزندان مادران سالم به سراغ سیگار، مواد مخدر و رفتارهای بزهکارانه و مخاطره آمیز می روند.

افسردگی پدران نیز بر سوق دادن نوجوانان به سمت رفتارهای بزهکارانه تاثیر می گذارد اما تاثیرش کمتر از افسردگی مادران بر روی بچه ها است.

چرا که مادران بیشتر با بچه ها وقت می گذرانند و مراقب آن ها هستند.

تاثیر افسردگی مادر بر کودک به حدی است که از افسردگی به عنوان بیماری مشترک مادر و کودک نیز یاد می شود.

علایم افسردگی پدر و مادر

پدر یا مادر بودن، یکی از چالش برانگیزترین شغل هاست و فرد را با مخاطرات زیادی روبه رو می کند که احتمال ابتلا به افسردگی و اضطراب را افزایش می دهند.

در صورتی که علایم زیر را به مدت حداقل ۲ هفته دارا هستید، بهتر است دست به کار شوید و از یک درمانگر متخصص برای حل مساله ی افسردگی تان کمک بگیرید.

در حقیقت رفتن به سمت درمان بهترین کاری است که می توانید برای خود و فرزندتان انجام دهید.

  1. عصبانیت و بدخلقی
  2. خود انتقادی
  3. نا امیدی
  4. از دست دادن علاقه به فعالیت های قبلی
  5. عدم توانایی در لذت بردن از زندگی
  6. تغییرات فاحش وزن
  7. تغییر عادات خواب
  8. خستگی
  9. کندی روانی و حرکتی
  10. دردهای بی دلیل
  11. مشکلات توجه و تمرکز
  12. کاهش یا افزیش میل جنسی
  13. افکار خودکشی گرا

علایم زیر می تواند منجر به بروز رفتارهایی مانند:

  • مصرف بیش از حد مشروب،
  • دخانیات،
  • روابط جنسی متعدد
  • و یا اختلال در انجام فعالیت های روزمره

که از طریق مراجعه به روانشناس قابل حل است.

باتوجه به ماهیت مقاوم افسردگی، بهتر است در صورت دارا بودن علایم ذکر شده، درمان را به تعویق نیندازید و هرچه سریع تر به روانشناس متخصص مراجعه کنید.

چه کنم که افسردگی بر فرزندم تاثیر نگذارد؟

راهکارهای زیر می تواند به شما کمک کند تا مانع از تاثیر این اختلال بر فرزندتان شوید:

  1. یک فعالیت اجتماعی یا شادی بخش را آغاز کنید.

حتی اگر در حال حاضر هیچ کاری نمی تواند خوشحال تان کند،  بازهم دست به کار شوید.

انجام فعالیت های مختلف به شما کمک می کند تا هورمون های نشاط آوری بیشتری را به مغزتان وارد کنید و علایم کمتری از افسردگی را تجربه کنید.

می توانید این فعالیت ها را به شکل گروهی و با حضور فرزندتان انجام دهید.

به یاد داشته باشید که غول افسردگی از وجودتان بیرون نمی رود مگر آنکه برای نابودی آن دست به کار شوید.

  1. اجازه ندهید حالات خلقی متغیرتان، کودک را گیج کند.

ممکن است در ساعاتی از روز بسیار بی حوصله، ناامید و یا عصبانی باشید و بدون هیچ دلیلی، آزرده خاطر باشید.

بهتر است در مورد هیجانات مختلفی که دارید با فرزندتان صحبت کنید تا از تغییرات خلقی شما متعجب نشود.

به عنوان مثال می توانید بگویید ” برای صحبت کردن در مورد مدرسه، الان کمی ناراحت هستم و بهتر است آن را به زمان دیگری موکول کنیم”.

تلاش کنید تا اوقاتی را به گفت و گو با فرزندتان اختصاص دهید و بهتر است این زمان، وقتی باشد که با انرژی تر هستید.

  1. فضایی را برای شادی و بازی ایجاد کنید.

بسته به میزان افسردگی تان یا افسردگی پدر و مادر، شاید لازم باشد تا برای ساعاتی فرزندتان را به مکان هایی بسپارید تا بتوانند در آن به بازی و فعالیت بپردازند.

تجربه ی بازی با همسالان می تواند برای فرزندتان بسیار مفید باشد.

  1. درمان را آغاز کنید.

افسردگی پدر و مادر سبب می شود که آن ها بارها و بارها به مدرسه فراخوانده شوید و به دلیل مشکلات رفتاری فرزندشان توبیخ شوند.

آنچه باید بدانید این است که فرزندتان رفتارهای شما را تقلید می کند و آغاز درمان افسردگی تان می تواند منجر به پایان یافتن مشکلات رفتاری فرزندتان نیز شود.

منبع : افسردگی پدر و مادر و تاثیر آن بر کودک

مشاوره وسواس و روش درمان آن در جهان

مشاوره وسواس به بررسی انواع مختلف آن می پردازد و اینکه فرد را تا حد درگیر کرده و در زندگی روزمره ی او را با اختلال روبرو کرده است.

افراد وسواسی معمولا از جانب دیگران با برچسب های نامناسبی نام گذاری می شوند و احساس می کنند هیچ کس قادر به درک حساسیت های شان نیست.

در این مطلب قصد داریم تا شما را با انواع مختلف وسواس و بهترین راهکارهای درمان آن آشنا کنیم.

**در حالت خاص همچون شیوع بیماری کرونا ، شستن دست ها و تمیزکردن سطوح وسواس محسوب نمی شود و اختلال به حساب نمی آید. البته تا وقتی که به خود و دیگران آسیب وارد نکند.**

مشاوره وسواس چیست و چرا به وجود می آید؟

وسواس به معنای افکار یا رفتارهای تکرار شونده و خارج از کنترل فرد است که اگر چه از وجود آن ها ناراحت است و آن ها را غیر منطقی می داند اما قادر به کنترل شان نیست.

فرد وسواسی دایما تلاش می کند تا افکار و یا رفتارهای وسواس گونه اش را ترک کند اما در این کار موفق نیست.

اختلال وسواس جزء دسته ی اختلالات اضطرابی و جبری است و معمولا دارای زمینه های خانوادگی و ارثی است.

بنابراین در صورت ابتلا به وسواس، می توانید نشانه های آن را در بستگان درجه یک مانند پدر و مادرتان نیز ببینید.

مهم ترین نشانه های اختلال وسواس

افراد وسواسی از اضطراب درونی زیادی رنج می برند.

افکار تکرار شونده در خصوص موضع نگرانی غالبا باعث ایجاد فشار می شود. در ادامه فرد تلاش می کند تا از طریق انجام رفتارهای تکراری، اضطراب را تحت کنترل در آورد و به آرامش برسد.

اگر چه وسواس فکری و عملی به شکل های مختلفی مانند وسواس پاکی و نجسی، نظافت، وسواس شست و شو … بروز می کند اما در همه ی انواع وسواس شامل افکار و رفتارهای همراه با وارسی هستیم.

به خاطر داشته باشید که چک کردن در، بستن آب، داشتن رویه ای مشخص در انجام کارها و رعایت بهداشت در همه ی حالات وسواس محسوب نمی شود.

این رفتارها در صورتی به عنوان وسواس نام گذاری می شوند که فرد قادر به کنترل آن ها نباشد و از طریق آن ها اختلالاتی در فعالیت های روزانه اش ایجاد شده باشد.

به عنوان مثال اگر پس از آمدن به خانه دست های تان را دو بار بشویید تا مبادا آلودگی منجر به بیماری تان شود، شما وسواسی نخواهید بود اما اگر ترس از ورود میکرب به بدن تان باعث شود از مهمانی، کلاس یا فعالیت ها جا بمانید، درگیر وسواس شده اید.

مهم ترین افکار وسواسی شایع در اختلال وسواس

  • وسواس آلودگی
  • وسواس از دست دادن کنترل
  • وسواس کمال طلبی
  • وسواس صدمه
  • وسواس های مذهبی
  • وسواس افکار جنسی ناخواسته

رفتارهای وسوای شایع

  • شستن و پاک کردن
  • وارسی و چک کردن
  • تکرار کردن
  • اعمال وسواسی ذهنی

روش های درمانی وسواس در مشاوره وسواس

روش های متفاوتی برای درمان وسواس وجود دارد.

در صورت زیاد بودن علایم و نشانگان، دارو درمانی می تواند یکی از روش ها باشد.

روش های روانشناختی مفیدی مانند درمان شناختی رفتاری و درمان های فراشناختی نیز به منظور کنترل علایم اضطراب و درمان وسواس وجود دارد که می تواند به شما کمک کند تا شرایط تان را مدیریت کنید.

در این شیوه ها، روانشناس به شما کمک می کند تا دست از کنترل کردن رفتارهای اجباری تان بردارید، منشا اضطراب تان را شناسایی و رفع کنید و با علایم تان آشتی کنید.

بررسی تصاویر مغری افراد وسواسی و مقایسه ی ان ها با افراد غیر وسواسی نشان می دهد که وسواسی ها به گونه ی قابل توجه و غیر منطقی خود را در معرض خطر می بینند و سیستم اضطرابی شان به شکل صحیح کار نمی کند و قرار گرفتن در معرض درمان می تواند سیستم موجود را اصلاح کند.

چطور می توانم به فرد وسواسی کمک کنم؟

در صورتی که در حال حاضر فردی مبتلا به وسواس را با خود دارید، استفاده از روش های زیر می تواند به شما کمک کند تا او را در مسیر بهبودی قرار دهید:

  1. اطلاعات تان را در مورد وسواس زیاد کنید. می توانید کتاب های مربوط به وساس را مطالعه کنید، از مشاوره وسواس بگیرید و یا فیلم های آموزشی وسواس را مشاهده کنید.
  2. به یاد داشته باشید فرد وسواسی قصد آزار رساندن به شما را ندارد و رفتارهای شان به دلیل اضطراب است.
  3. رفتارهای خودتان با فرد وسواسی را به شکل درستی تغییر دهید.

برخی از رفتارها مانند مراقبت بیش از حد از او، برچسب های منفی، آماده کردن شرایط برای انجام رفتار وسواسی مانند خرید حجم زیادی از شوینده ها و یا قبول مسئولیت های اضافی می تواند رفتار وسواس را تقویت کند.

  1. به او کمک کنید تا با روانشناس صحبت کند و درمان مناسب را پیدا کند.
  2. در یک گروه حمایتی مانند خانواده های دیگر افراد وسواسی قرار بگرید و از روش هایی که آن ها برای مدیریت علایم وسواس استفاده می کنند، بهره ببرید.

منبع : مشاوره وسواس و روش درمان آن در جهان

دلهره هایت چه می گویند؟ راهکارهای غلبه بر بیقراری و اضطراب

در دنیای پر تنش امروز کمتر کسی است که اضطراب و بیقراری را تجربه نکند.

همگی ما همه روزه با مشکلات زیادی مواجه می شویم که ممکن است سطحی از اضطراب و نگرانی را با خود به همراه داشته باشند.

در صورتی که شرایط شخصی ایجاد کننده ی اضطراب با شرایط اجتماعی و اقتصادی نابسامان ترکیب شوند، می توانیم شاهد سطوح بالاتری از اضطراب نیز باشیم که مراجعه به مراکز روانپزشکی، روانشناسی و اعصاب و روان را بیشتر کرده است.

در صورتی که شما نیز به دلایل شخصی، اوضاع اقتصادی نابسامان، بیکاری و.. مضطرب هستید و این اضطراب در عملکرد روزانه تان اختلال ایجاد کرده است با ادامه ی مطلب همراه باشید.

اضطراب چه بر سرتان می آورد؟

  • تپش قلب،
  • بی قراری،
  • سردرد،
  • سرگیجه،
  • گرفتگی عضلانی،
  • احساس تنش در بدن،
  • دردهای شکمی
  • دردهای مزمن بدنی
  • تنگی نفس

علایم هشدار دهنده ای هستند که خبر از وقوع اضطراب می دهند.

در صورتی که این علایم را تجربه می کنید می توان گفت فردی مضطرب هستید.

این علایم می تواند در طول یک طیف دسته بندی شود و نمره ی دقیق اضطراب تان را مشخص کند.

همچنین در صورتی که به دلیل تجربه ی این علایم در زندگی شخصی، شغلی و تحصیلی تان اختلالاتی ایجاد شده است، مراجعه به روانشناس و مشاور به منظور دریافت کمک تخصصی، ضروری تر و فوری تر است

اضطراب چه انواعی دارد؟

انواع مختلفی از اضطراب وجود دارد که ممکن است شما به یک یا چند نوع از آن ها مبتلا باشید.

اضطراب اجتماعی یکی از انواع حالات اضطرابی است که در موقعیت های اجتماعی و جمع های شلوغ ممکن است به سراغ تان بیاید.

حملات اضطرابی پنیک نوع دیگری از انواع اضطراب هستند که بسیاری از افراد را آشفته می کنند و کنترل شرایط را به دست می گیرند.

همچنین ممکن است شما با قرار گرفتن در موقعیت خاصی مانند سخنرانی دچار اضطراب شوید و یا اینکه نوع فراگیری از اضطراب را تجربه کنید که در موقعیت های مختلف با شما همراه است و جسم و روح تان را در معرض تنش و آزار قرار می دهد.

نسبت به اضطراب تان آگاه شوید.

برای کنترل علایم اضطرابی تان، ضروری ترین و اولین اقدام آن است که ” نسبت به علایم آگاه شوید”.
آگاه و هوشیار بودن در خصوص علایم می تواند به شما کمک کند تا آن ها را راحت تر کنترل کنید.

به عبارت دیگر در گام اول لازم است به جای سرزنش کردن خودتان به دلیل اضطراب و یا سعی در سرکوب کردن علایم بدنی، فقط و فقط نسبت به آن ها آگاه شوید.

کنترل علایم اضطراب را به دست بگیرید.

علایم بدنی اضطراب بسیار چموش هستند.

به عنوان مثال در صورتی که در حین یک سخنرانی، دستان تان شروع به لرزیدن کند و شما تصمیم بگیرید تا لرزش دست تان را مخفی کنید، دستان تان بیشتر از قبل خواهند لرزید.

بنابراین سعی در مخفی کردن لرزش دست ها، تنگی نفس و سایر علایم اضطراب می تواند اوضاع را بدتر از قبل کند.
بهتر است دست از کنترل نشانه ها بردارید و روش های دیگری را امتحان کنید که به موفقیت نزدیک تر هستند.

در اینجا قصد دارم شما را با فنی آشنا کنم که می تواند بسیار تاثیر گذار و موثر واقع شود.
تکنیک تنفس عمیق به همراه آرام سازی بدنی را بیاموزید.

بسیاری از افراد به منظور کنترل علایم اضطراب، به استفاده از دارو ها پناه می برند.
این مساله علامه بر اینکه خطر وابستگی به دارو را در پی دارد، زمان بر نیز هست.

به این معنا که حداقل ۳۰ الی ۶۰ دقیقه طول می کشد تا داروهای آرامبخش تاثیر خود را بگذارند و اضطراب فروکش کند.

 استفاده از روش “تنفس عمیق به همراه آرام سازی بدنی” می توان سریع ترین و بهترین روش کنترل علایم اضطراب باشد.

برای این منظور توصیه می شود :

۱٫ در مواقع تجربه ی اضطراب، بدن تان را در وضعیتی راحت قرار دهید و از طریق دم، اکسیژن را تا حد ممکن وارد ریه های تان کنید.

در این حالت عضلات شکمی تان به داخل منقبض شده و ریه های تان پر از هوا خواهد شد.

۲٫ سپس به مدت ۵ ثانیه اکسیژن را در ریه های تان نگه دارید.

۳٫ پس از ان با حالتی مشابه باد کردن بادکنک، هوا را به آرامی و در طول ۵ ثانیه از ریه های تان خارج کنید.

۴٫ این کار تا تعداد ۱۰ تنفس انجام دهید و سپس به حالت بدنی تان توجه کنید.

۵٫ باتوجه به میزان اضطراب تان ممکن است لازم باشد این کار را هر دو یا سه ساعت انجام دهید تا علایم بدنی کاهش یابند.

همزمان با اجرای تنفس عمیق، آرام سازی بدنی را نیز طبق مراحل زیر انجام دهید:

۱٫ از انگشتان پا شروع کنید و در حالیکه به آن ها توجه می کنید، انگشت های تان را تا حد ممکن منقبض کنید.

۲٫ پس از گذشت ۲ الی ۳ ثانیه، به آرامی انشتان تان را رها و آزاد کنید.

۳٫ در حین انجام این فعالیت، تنفس عمیق را نیز دنبال کرده و آرام سازی را برای کلیه ی اعضای بدن انجام دهید.

۴٫ پس از انجام این تمرین احساس رهایی، گشودگی، راحتی در بدن و تنفس برای تان ایجاد خواهد شد.

دلهره ها چه می گویند؟

اگرچه تجربه ی علایم بدنی اضطراب می تواند بسیار آزاردهنده باشد اما می توانید با دید بهتری نیز به آن ها نگاه کنید.
این علایم زنگ خطری هستند که نشان می دهند چیزهایی در زندگی تان نیازمند تغییر هستند.

به عنوان مثال در صورتی که دچار حملات اضطرابی می شوید ممکن است نیاز داشته باشید مهارت های ارتباطی تان را بهبود دهید، مدیریت زمان را بیاموزید، نه گفتن را بیاموزید و ..

بنابراین پس از آنکه موفق به کنترل علایم بدنی تان شدید، نیازمند آن هستید که ریشه ی اضطراب تان را کشف کرده و برای رفع آن برنامه ریزی کنید.

در صورتی که نسبت به کشف و برطرف کردن ریشه ی اضطراب تان با مشکل مواجه هستید، بهتر است از یک مشاور یا روانشناس کمک بگیرید.

خوشبختانه اختلالات اضطرابی نسبت به سایر انواع اختلالات از جمله افسردگی، پاسخ بهتری به درمان نشان می دهند و می توانند راحت تر رفع شوند.

منبع : دلهره هایت چه می گویند؟ راهکارهای غلبه بر بیقراری و اضطراب

افسردگی در جوانان و آنچه جوان من را تا پای مرگ برد

افسردگی در جوانان | علل، نشانه ها و راه های مقابله

یکی از دوره های مهم و حساس زندگی، جوانی می باشد اگر جوانان در این مرحله از زندگی شان دچار یکی از انواع افسردگی شوند ممکن است با آسیب های بسیاری رو به رو شوند و افسردگی تاثیرات نامطلوبی بر روی بهداشت جسمی و روانی آن ها می گذارد.

در دوره جوانی آن ها سرشار از امید و نشاط هستند و در صورتی که با موانع زیاد و شکست های فراوانی رو به رو شوند امیدهای آن ها از دست می رود و به افسردگی دچار می شوند، گاهی اوقات والدین نشانه ها و علائم افسردگی را در فرزندشان می بینند ولی این رفتارها را طبیعی می دانند در صورتی که می توانند به آن ها توجه کنند و برای درمان آن به روانشناس و متخصص مراجعه نمایند.

در ادامه این مقاله درباره علل، نشانه ها و راه های مقابله با افسردگی مطالبی را بیان می کنیم و مراجعه به روانشناس برای درمان افسردگی بسیار موثر می باشد.

نشانه های افسردگی در جوانان

زمانی  که جوانان به افسردگی دچار می شوند تا حدودی در شیوه زندگی آن ها تغییراتی به وجود می آید و آن ها از فعالیت های زندگی شان لذت نمی برند و اتفاقاتی که در زندگی آن ها به  وجود می آید یکنواخت و تکراری می باشد،

در ادامه این مقاله برخی از نشانه هایی که افسردگی جوانان را نشان می دهد را بیان می کنیم.
  • تغییراتی در خلق و خو آن ها به وجود می آید و آن ها احساس دلمردگی و غمگینی و گناه می کنند.
  • نسبت به آینده نا امید هستند و به اتفاقات زندگی حس بی علاقگی دارند.
  • انگیزه و تلاش و پشتکار خود را از دست می دهند و مانند گذشته مسئولیت پذیر نمی باشند و کارها را نیمه تمام رها می کنند.
  • کاهش میل جنسی طبیعی یا میل جنسی بیش از اندازه،زیرا برخی از افراد افسرده از رابطه جنسی شان لذت نمی برند و دوست دارند تعداد مقاربت ها را بیشتر کنند تا بتوانند لذت ببرند.
  • اشکالاتی در خوابشان به وجود می آید، درگیر کابوسهای مکرر شبانه می شوند و سحرخیز هستند در حالی که با کم خوابی مواجه هستند.
  • یکی از نشانه های افسردگی در جوانان نشخوار فکری و اشکال در تمرکز آن ها می باشد که با استفاده از تکنیک های روانشناسی می توانید تا حدودی آن ها را از بین ببرید و بر روی نکات مثبت تمرکز داشته باشید.
  • یکی دیگر از نشانه های افسردگی پرخاشگری بی مورد می باشد به طور معمول جوانانی که از افسردگی رنج می برند رفتارهای ضد اجتماعی دارند.
  • تمایلی به تعاملات اجتماعی ندارند و تنهایی را به حضور در جمع ترجیح می دهند.

در صورتی که این نشانه ها را به مدت طولانی در خود و یا دیگران مشاهده کردید بر روی زندگی اجتماعی و فردی شما تاثیر خواهد گذاشت و به همین دلیل توصیه می شود به روانشناس مراجعه کنید و از شیوه های درمانی آن برای بهبود علائم افسردگی بهره بگیرید.

علل افسردگی در جوانان

افسردگی در جوانان به دلایل مختلفی به وجود می آید و در بسیاری از اوقات شرایط محیطی باعث ایجاد افسردگی در جوانان می شود، یکی از عواملی که باعث بروز افسردگی در جوانان خانواده ها می باشند زیرا خانواده ها در بسیاری اوقات امکانات رفاهی را برای فرزندشان مهیا می کنند و گمان می کنند تمام نیاز های آن ها را برآورده کرده اند و به نیازها و خواسته های درونی فرزندشان توجهی ندارند، این مسئله باعث می شود تا در فرزندشان حس خلا و افسردگی به وجود بیاید.

در این شرایط بهتر است به روانشناس مراجعه کنید و از شیوه های تربیتی صحیح آگاه شوید تا از به وجود آمدن افسردگی در فرزندتان جلوگیری شود.

عوامل دیگری در بروز افسردگی در جوانی تاثیر دارد که شامل موارد زیر می شود:
  • مشکلات اقتصادی
  • استرس های محیطی
  • جنسیت
  • مزاج
  • اختلال در عملکرد بخش هایی از سیستم اعصاب مرکزی و مغز
  • ضربه های روحی و عاطفی
  • طلاق
  • اعتیاد
  • تنش های خانوادگی
  • عوامل ژنتیک

انواع افسردگی در جوانان

افسردگی در بین جوانان انواع مختلفی دارد و هر کدام از آن ها روش های درمانی خاص خودش را دارد با کمک روانشناس می توانید از بهترین شیوه های درمانی استفاده کنید به طور کلی در میان جوانان شش نوع افسردگی وجود دارد که در ادامه به توضیح هر یک از آن ها و نشانه های آن می پردازیم.

افسردگی اساسی

افرادی که به افسردگی اساسی مبتلا می شوند بیشتر زمان در زندگی شان احساس غم و اندوه می کنند و در زمان کمتری حس شادی و نشاط به آن ها دست می دهد آن ها در این افسردگی علائمی مانند غمگینی و احساس گناه و بی ارزشی و اختلال در خوردن و خوابیدن را تجربه می کنند، حتی ممکن است فرد در این شرایط خودکشی را تجربه کند.

در صورتی که فرد به افسردگی اساسی مبتلا شده است و تحت درمان قرار نگیرد احتمال این که شدت افسردگی در او افزایش یابد بسیار زیاد می باشد.

افسردگی خویی

علائم و نشانه های افسردگی خویی کمتر شدید تر از افسردگی اساسی می باشد و نیاز به درمان عمیق تری دارد، علائم افسردگی  خویی به گونه ای می باشد که در فرد ماندگار می شود و فرد گمان می کند که تا آخر عمر باید با این علائم و نشانه ها کنار بیاید و راه درمانی برای آن وجود ندارد.

در صورتی که فرد به روانشناس مراجعه کند با روان درمانی و دارو درمانی می تواند این علائم را از بین ببرد.

اختلال دو قطبی

علائم اختلال دوقطبی کمی متفاوت تر از افسردگی می باشد زیرا افرادی که به اختلال دو قطبی دچار می شوند علاوه بر احساس غمگینی و ناراحتی در دوره هایی از زندگی شان احساس سرخوشی و شادی می کنند و در آن ها تغییرات خلقی و نوسانات اخلاقی به وجود می آید و این نوسانات ممکن است در سال چندین بار اتفاق افتد و یا در هفته چندبار پیش آید و نمی توان تعداد و زمان نوسانات خلقی را به صورت قطعی و درست تعیین کرد.

برای این که اختلال دو قطبی درمان شود باید پزشک دوره های ناراحتی و سرخوشی را مورد بررسی قرار دهد تا بتواند از روش های درمانی صحیح برای افسردگی جوانان استفاده نماید.

افسردگی روانی

علائم افسردگی روانی یا سایکوتیک شامل هذیان، توهم و پارانویا می باشد و در این نوع افسردگی روان پریشی فرد با نوعی افسردگی مشخص می شود تشخیص این اختلال سخت می باشد زیرا افرادی که از این اختلال رنج می برند سعی می کنند تا نشانه ها و علائم افسردگی را در خودشان مخفی کنند تا کمتر مورد تحقیر قرار گیرند، اما برای آن که درمان به صورت دقیق و کارآمد انجام شود باید این اختلال توسط روانشناس تشخیص داده شود.

افسردگی فصلی

افسردگی فصلی به دلیل تغییرات فصلی و ویژگی های مربوط به فصل به وجود می آید و نسبت به افسردگی های دیگر از شدت کمتری برخوردار می باشد، افراد بیشتر در فصل زمستان این افسردگی را تجربه می کنند زیرا افسردگی به دلیل کمبود نور اتفاق می افتد و باعث می شود تا تغییراتی در خلق افراد ایجاد شود.

به صورت کلی تشخیص به موقع و درمان افسردگی ها از اهمیت بسیاری برخوردار می باشد و با توجه به شرایط روانی باید فرد تحت درمان قرار گیرد و از روش های درمانی و دارویی کمک بگیرد.

عوارض و پیامدهای افسردگی در جوانان

افسردگی در جوانان آسیب های جسمانی و روحی دارد و بر روی عملکرد اجتماعی، تحصیلی، شغلی و بسیاری از موارد دیگر تاثیر می گذارد و جنبه های مختلف زندگی فرد تاثیر می گذارد.

افرادی که افسرده هستند نمی توانند تمرکز داشته باشند و مانند گذشته علاقه ای به خواندن درس و حضور در کلاس ندارند و همین مسئله باعث افت تحصیلی آن ها می شود و بر روی عملکرد تحصیلی آن ها اثر می گذارد، زمانی افت تحصیلی مشهود است که فرد افسرده در  گذشته عملکرد تحصیلی خوب و عالی داشته است.

افرادی که به افسردگی مبتلا می شوند دچار ضعف در عملکرد اجتماعی می شوند و با دیگران رفتار پرخاشگرانه ای داشته و رفتارهایی را انجام می دهند که ضد هنجارهای اجتماعی می باشد از این رفتارها می توان به فرار از خانه، رانندگی های خطرناک، بی بند و باری، زیاده روی در نوشیدن الکل، مصرف مواد مخدر، اعتیاد به تکنولوژی و مواردی از این قبیل رفتارها اشاره کرد.

البته باید این نکته را در نظر بگیرید که فردی که این رفتارها را انجام می دهد صرفا افسرده نمی باشد و ممکن است به خاطر شرایطش این رفتارها را از خود نشان دهد برای این که افسردگی را تشخیص دهید باید از روانشناس کمک بگیرید تا به خوبی بتواند آن را تشخیص داده و برای درمان آن اقداماتی را انجام دهد.

درمان افسردگی جوانان

بروز افسردگی در جوانان به خاطر دلایل گوناگونی به وجود می آید و در صورتی که درمان نشود ممکن است عوارض بسیاری به همراه داشته باشد بر اساس تحقیقات انجام شده فردی که به افسردگی مبتلا می شود در صورتی که تحت درمان های دارویی و روانی قرار نگیرد در آینده رفتارهای ضد اجتماعی از خود نشان خواهد داد.

برای بهبودی افسردگی، برخورداری از حمایت های اجتماعی نقش بسیار مهمی دارد، افرادی که از حمایت های اجتماعی برخوردار نیستند بیشتر گوشه گیر می شوند و در لاک خود فرو می روند، آن ها از اجتماع دوری می کنند و سعی می کنند در اجتماع حضور نداشته باشند.

انجام ورزش هایی مانند یوگا که نیاز به تمرکز دارد باعث می شود اضطراب و افسردگی شما کاهش یابد و همچنین خواب کافی و تغذیه مناسب باعث بهبودی افسردگی شما می شود و می تواند در تسریع درمان به شما کمک کند.

به طور کلی روان درمانی موثرترین شیوه درمان افسردگی می باشد و در صورتی که شدت افسردگی بسیار بالا باشد باید در کنار روان درمانی می توان از دارو درمانی هم استفاده کرد، زیرا افرادی که تحت روان درمانی قرار می گیرند روانشناسان علت بروز افسردگی را در آن ها مشخص می کند و با کمک فرد افسرده حالت های رفتاری نامناسب را از بین می برد.

چرا مرکز مشاوره ستاره ایرانیان

بر اساس مطالبی که بیان شده است روانشناس متخصص  در درمان افسردگی نقش بسیار مهمی دارد و بدون حضور او درمان افسردگی سخت خواهد بود و احتمال این که علائم برگردد بسیار زیاد است، اما امروزه افراد به دلایل متعددی مانند مشکلات رفت و آمد، مسائل مالی و یا معذب بودن در حضور روانشناس در جلسات حضوری شرکت نمی کنند و به همین دلیل ممکن است به مدت طولانی با افسردگی درگیر باشند.

در این خصوص مرکز مشاوره ستاره ایرانیان امکاناتی را فراهم کرده است که علاوه بر حضوری به صورت تلفنی به مراجعین کمک کنند تا فرایند درمان به خوبی پیش رود.

همچنین مرکز مشاوره ستاره ایرانیان از مشاوران و متخصصان با تجربه ای تشکیل شده است که سابقه چندین ساله در ارائه خدمات درمانی در زمینه اختلال روانی از جمله افسردگی دارند و از جامع ترین و بهترین مراکز خدمات روانشناسی می باشند. این مرکز به شما تضمین خواهد داد تا در کمترین زمان ممکن به علت افسردگی در خود پی برده و با شناسایی علائم و انتخاب بهترین راهکارهای درمانی بتوانید روند عادی زندگی خود را دنبال کنید. همچنین در صورتی که در اطرافیان شما کسی از این اختلال رنج می‌برد با دریافت راهکارها و روش‌های گوناگون از طریق روانشناسان و مشاورین  به درمان او کمک نمایید.

منبع : افسردگی در جوانان و آنچه جوان من را تا پای مرگ برد

مشاوره اضطراب و استرس

مشاوره اضطراب چیست؟

متاسفانه، اجتناب از مشاوره اضطراب و استرس می تواند منجر به ایجاد اضطراب شدیدتر شود. یک روش درمانی که به عنوان روش درمان شناختی – رفتاری[۱] (CBT) نامیده می شود، در درمان اختلال های اضطرابی کارایی بالایی دارد.

روان شناسان با استفاده از CBT به درمانجوها کمک می کنند تا نحوه شناسایی و مدیریت عواملی را یاد بگیرند که منجر به ایجاد اضطراب در آنها می شود.

۱۰ سوال مقدماتی که معمولا درمانگران می پرسند

یکی از پرسش های درمانجوها، عبارت از سوالاتی می باشد که یک مشاور، مددکار اجتماعی یا روان شناس در اولین جلسه از آنها می پرسد. پاسخ این سوال راحت می باشد:

شما باید سوالات ساده و گسترش دهنده ذهن و سایر سوالات را انتظار داشته باشید.

یک “برنامه تغییر” (که در اغلب مواقع به عنوان “اهداف درمانی” شناخته می شود) بعد از آن ایجاد می شود تا شما را در رفع مشکلاتی راهنمایی کند که در حال حاضر منجر به اذیت شدن شما می شوند.

در زیر ۱۰ مورد از رایج ترین سوالاتی بیان شده است که یک روان پزشک از شما می پرسد تا یک تغییر مثبتی را در طول فرآیند مشاوره ایجاد کند.

۱-چه چیزی باعث شده است که به اینجا بیایید؟

“به نظر می رسد که شما شناخت خوبی نسبت به خودتان دارید و یک سری تفکراتی را در رابطه با مواردی دارید که در اینجا می خواهید بحث کنید. افرادی که به اینجا مراجعه می کنند، شجاعت زیادی دارند، حتی شاید یک مقدار عصبی باشند.

در صورتی که شما موردی را به یاد نیاورید، من یک سری سوالاتی را خواهم پرسید و در رابطه با مواردی که شما می گویید، یک سری نکاتی را یادداشت خواهم کرد تا بتوانم آن را در حافظه خودم نگه دارم.

البته هر زمان که خواستید می توانید حرف های من را قطع کنید و حرف خودتان را بگویید، یا می توانید مکالمه را به هر سمتی که خودتان می خواهید، هدایت کنید. از نظر شما، چه چیزی باعث شده است که به اینجا بیایید؟”

۲-آیا قبلا به یک مشاور مراجعه کرده اید؟

به نظر می رسد که شما با اعتماد به نفس هستید و در شرایط راحتی قرار دارید و می خواهید که در مورد چالش های موجود در زندگی تان صحبت کنید.

این سوالات در مشاوره اضطراب بسیار مهم است.

آیا تا به حال به یک مشاور مراجعه کرده اید؟

در صورت مراجعه کردن، شما قبلا چند جلسه به مشاوره مراجعه کرده اید و مشکلات موجود چه مواردی بوده اند؟

آیا به نتایج مد نظرتان دست پیدا کرده اید، و آیا نتایج به دست آمده پایدار بوده اند؟

مهم ترین نکته ای که از گفته های مشاور یا روانشناس یا مددکار اجتماعی تان به یاد دارید، چه موردی می باشد؟

کدام یک از آنها درست بوده است، یا کدام یک از آنها به نتایج مد نظر شما منجر نشده است؟

۳-از دیدگاه شما، مشکل موجود چیست؟

هر شخصی یک دیدگاه متفاوتی نسبت به مشکل و شخص یا عاملی دارد که راه حل مشکل می باشد.

هدف از مشاوره استرس و اضطراب عبارت از ایجاد یک سری تغییرات مثبت در سریع ترین زمان ممکن و بدون هیچ نوع شتاب زدگی می باشد.

  1. شما چه دیدی نسبت به مشکل دارید یا شما چه تعریفی از مشکل دارید؟
  2. کدام یکی از افراد مشکل زای موجود در زندگی شما منجر به ایجاد مشکلاتتان شده اند؟
  3. شما در طول کار، چه نوع تعاملی با سایر افراد دارید؟
  4. شخصیت خودتان را به چه نحوی تعریف می کنید؟
  5. سه مورد از مهمترین دستاوردهای شما چه مواردی بوده اند؟
  6. چه شخص یا چه چیزی مهمترین مورد در زندگی شما می باشد؟
  7. از دیدگاه شما، مشکلتان چیست؟

۴-معمولا این مشکل منجر به ایجاد چه نوع احساسی در شما می شود؟

همه ما یک سری مشکلات یا چالش هایی داریم که باید با آنها مواجه شویم.

آیا شما یک فرد خوش بین یا یک فرد بدبینی هستید؟ زمانی که یک مشکلی به صورت پیشبینی نشده ظاهر می شود، چه احساسی پیدا می کنید؟

هر چند که هیچ یک از احساسات موجود درست یا اشتباه و خوب یا بد نمی باشند، ولی هر مشکلی منجر به ایجاد یک نوع احساسی در ما می شود.

بنابراین، این مشکل معمولا منجر به ایجاد چه نوع احساسی در شما می شود؟

آیا شما احساس ناراحتی، عصبانیت، ناامیدی، در جاماندگی می کنید یا یک احساس دیگری دارید؟

۵-در مشاوره اضطراب چه چیزی منجر به بهتر شدن مشکل می شود؟

  • شما چند وقت به چند وقت این مشکل را تجربه می کنید؟
  • به نظر شما چه چیزی منجر به وخیم تر شدن مشکل می شود؟
  • آیا شما قبلا این مشکل را نداشته اید یا متوجه شده اید که مشکل به خودی خود از بین می رود؟
  • آیا شما یک سری ابزارهای خاص را امتحان کرده اید، کتاب هایی خوانده اید یا یک سری مسیر هایی را برای عبور از این شرایط امتحان کرده اید که کارایی مناسبی در حل این مشکل داشته اند؟
  • آیا این مشکل بر روی عزت نفس شما یا احساس گناه شما تاثیر گذاشته است؟

۶-اگر یک عصای جادویی داشتید، چه نوع تغییرات مثبتی را در زندگی تان ایجاد خواهید کرد؟

داشتن اهداف منجر به ایجاد تمرکز می شود.

آیا شما به صورت منظم یک سری اهداف مثبتی را برای زندگی کاری، زندگی عاشقانه و زندگی سرگرم کننده تنظیم می کنید؟

اهداف تغییر مثبت شما چه مواردی می باشند؟

شما به چه نحوی می خواهید وضعیت زندگی خودتان را بهبود دهید که در نهایت منجر به افزایش رضایت و خوشحالی شما شوند؟

در صورتی که ما بتوانیم یک سری راه حل هایی را برای رفع مشکلات پیدا کنیم، احتمالا خواهیم توانست که یک سری روش هایی را برای کاهش قابل توجه یا حتی از بین بردن مشکل پیدا کنیم.

۷-در حالت کلی، شما وضعیت روانی خودتان را به چه نحوی توصیف می کنید؟

“حالت های روانی همانند شرایط آب و هوایی، ایجاد می شوند و از بین می روند. برخی از ماها نسبت به سایر افراد دمدمی مزاج تر و بدخلق تر هستیم یا وضعیت روانی سایر افراد را به عنوان سرما خوردگی در نظر می گیریم.

همچنین سایر افراد نسبت به اتفاقات عاطفی خودشان، تاثیرپذیری کمتری دارند.

در جلسات مشاوره اضطراب این سوالات بسیار مهم است.

  1. در مورد شما، چه چیزی منجر به ایجاد احساس اضطراب می شود؟
  2. آیا وضعیت روانی شما همانند چرخ فلک است، یا اینکه کاملا ثابت و پایدار می باشد؟
  3. چه چیزی منجر به ایجاد وضعیت روانی نامناسبی در شما می شود و احساس افسردگی و ناراحتی را در شما ایجاد می کند؟
  4. شما به چه نحوی خودتان را از وضعیت روانی بد خارج می کنید؟
  5. آیا شما از مواد، الکل، جنسی، پول یا سایر موارد آرامش بخش روانی برای به دست آوردن احساس بهتر استفاده می کنید؟
  6. افراد نزدیک به شما، چه نظری در رابطه با وضعیت های روانی شما دارند؟
  7. بنظر خودتان به مشاوره اضطراب نیاز دارید؟

۸-چه انتظاری نسبت به فرآیند مشاوره استرس دارید.

هر شخصی که برای مشاوره کاهش استرس مراجعه می کند، یک سری انتظارات متفاوتی دارد. به نظرم شما از من انتظار دارید تا به شما کمک کنم در سریع ترین زمان ممکن به اهداف مثبت تان دست پیدا کنید.

برخی از افراد دوست دارند یک سری تکالیفی انجام بدهند، برخی دیگر از درمانجوها دوست دارند که حرف بزنند و من به صحبت های آنها گوش بدهم، و همچنین سایر افراد سطح بالایی از تعاملات را دارند.

  • به نظرتان، بهترین روش برای شما چه روشی می باشد؟
  • آیا من را به عنوان مربی ارتباطات و روابط خودتان در نظر دارید؟
  • چه انتظاری نسبت به فرآیند مشاوره اضطراب دارید؟
  • به نظرتان برای دستیابی به اهداف مدنظرتان، به چند جلسه نیاز خواهد بود؟
  • ممکن است که شما به چه نحوی اهداف دستیابی شده خودتان را خراب کنید؟
  • آیا به خاطر مشکل خودتان، یک فردی را سرزنش می کنید؟ آیا شما برای ادامه مسیر خودتان، از مشاوره خوب استفاده می کنید؟ شما به چه نحوی درک خواهید کرد که ما به اهدافمان دست پیدا کرده ایم؟

۹-چه چیزی باید صورت بگیرد تا احساس رضایت، خوشحالی و خشنودی بیشتری در شما صورت بگیرد؟

  • در یک مقیاس صفر تا ۱۰، میزان رضایت شما از زندگی تان چقدر می باشد؟
  • چه چیزی به صورت مکرر صورت می گیرد و منجر به ناامیدی شما می شود؟
  • سایر افراد چه کاری را انجام می دهند که شما نسبت به آن تنفر دارید و آرزو دارید که آنها چه تغییری انجام بدهند؟
  • شما حالت های بی قراری، تهییج و ناامیدی خودتان را به چه نحوی مدیریت می کنید؟
  • آیا شما به راحتی ناراحت می شوید؟
  • خشمگینی و عصبانیت شما به چه نحوی بروز می یابد؟
  • شما چه کینه ها یا تنفرهایی را از گذشته به همراه دارید؟
  • چه مورد اشتباهی را تا به حال انجام داده اید که تا به حال نتوانسته اید فراموش کنید؟
  • یک فرد باید چه تغییراتی انجام بدهد تا شما احساس خوشحالی بکنید؟
  • ناکامی عمده شما در زندگی تان چه موردی بوده است؟
  • آیا زمانی که نمی توانید مسیر زندگی خودتان را پیدا کنید یا زمانی که کنترل خودتان را از دست می دهید، احساس ناراحتی پیدا می کنید؟
  • چه کسی مسیر زندگی شما را تعیین می کند، و چرا؟
  • آیا تا کنون در جلسات مشاوره اضطراب شرکت کرده اید؟

۱۰-آیا خودتان را به عنوان یک فرد دارای IQ پایین، متوسط یا بالا در نظر می گیرید.

آیا مهارت ارتباطی خودتان را به عنوان یک مورد منفی، طبیعی یا مثبت در نظر می گیرید؟

آیا توانسته اید که همراه خوبی برای شریک زندگی خودتان باشید؟

آیا توانسته اید استرس و اضطراب خود را کاهش دهید؟

رابطه خودتان با کودکان یا نوه هایتان را به چه نحوی توصیف می کنید؟

آیا با برادران یا خواهران خودتان همکاری می کنید؟

رابطه خودتان با والدینتان را به چه نحوی توصیف می کنید؟

شما اخیرا با چه نوع تضاد خانوادگی مواجه شده اید؟

شما فکر می کنید که در چه رابطه ای شکست خورده اید؟

شما بعد از شکست خوردن، این قضیه را با چه کسی مطرح کرده اید تا شما را راهنمایی کند؟

آیا شما زمان و پول کافی را برای بهبود مهارت های ارتباطی خودتان صرف کرده اید؟

بزرگترین آسیب پذیری یا نقصی که در روابط تان دارید، چه موردی می باشد؟

صمیمیت عاطفی زمانی ایجاد می شود که شما صادقانه ترین پاسخ ها را به سوالات بالا ارائه بدهید.

منبع : مشاوره اضطراب و استرس

پرخاشگری چیست و انواع پرخاشگری در روانشناسی pdf

آشنایی با انواع پرخاشگری در روانشناسی و پرخاشگری چیست ؟

آن چه که از پرخاشگری در نگاه اول به ذهن مان خطور می کند رفتاری نامعقول، خود خواهانه و حاکی از یک تصمیم هیجانی و اشتباه است.

چرا پرخاشگری می کنم و چطور آن را رفع کنم؟

اما پرخاشگری صرفا نشان دهنده ی رفتار غیر منطقی و همراه با پشیمانی و دردسر نیست.

از نظر تکاملی آن چه که باعث بقای نسل و پیروزی اجداد مان می شده برخوردی همراه با پرخاشگری و مبارزه با عامل تهدید کننده جانی و محدوده زندگی یا قلمروشان بود.

در روانشناسی پرخاشگری به رفتاری گفته می شود که هدف آن ایجاد آزار و اذییت به دیگری است که معمولا این کار با هدف انتقام و تنبیه صورت می گیرد.

پرخاشگری اصولا دیگران را هدف می گیرد اما ممکن است متوجه خود فرد نیز شود.

پرخاشگری چیست ؟

در واقع می توان گفت در خودآزاری یا مازوخیسم فرد پرخاشگر از ایجاد درد و آسیب به خود لذت می برد.

پرخاشگری معطوف به خود ممکن است به صورت خود کشی نیز جلوه کند که این حالت با خودآزاری فرق دارد که فرد با مرگ خود قصد انتقام گرفتن، عذاب وجدان و درد دادن به دیگران را دارد.

عده ای از روانشناسان (مثلا فروید) معتقدند پرخاشگری ذاتی بوده و در درون همه انسان ها به صورت یک نیروی نهفته وجود دارد که در صورت عدم تخلیه انباشته می شود.

طرفداران ذاتی بودن پرخاشگری، ورزش کردن و تخلیه انرژی از راه جامعه پسندانه را نقطه مقابل تخلیه نامطلوب (یعنی تخریب اموال و قتل) عنوان می کنند.

عده  دیگری از نظریه پردازان نیز به نقش یادگیری در پرخاشگری معتقد بوده و مخالف ذاتی بودن آن هستند.

علت پرخاشگری چیست؟

اصولا پرخاشگری در پاسخ به ناکامی رخ می دهد، یعنی زمانی که فرد در راه رسیدن به اهداف اش با موانع مواجه می شود، رفتار پرخاشگرانه از خود نشان می دهد.

در واقع فرد با رفتار پرخاشگرانه در مقابل ناکامی تا حدودی تسکین پیدا می کند که معمولا بعد از این تسکین موقتی ( به جای چاره اندیشی و حل مسئله)، احساس پشیمانی را تجربه خواهد نمود.

اما این که فرد بعد از ناکامی چه واکنشی نشان دهد تا حد زیادی به نوع تربیتی که در خانواده داشته بستگی دارد.

تحقیقات نشان داده است که کودکان پرخاشگر معمولا والدین پرخاشگری دارند که از آن ها الگوبرداری کرده اند.

رفتار پرخاشگرانه ممکن است توسط دیگران و به خصوص در کودکی تقویت شده باشد.

این که بچه ای بعد از دعوا یا رفتار خشونت بار توسط والدین یا خواهر برادر های بزرگ تر تشویق شود و از رفتار پرخاشگرانه ی او به عنوان یک رفتار شجاعانه یاد شود،

مسلما باعث تقویت و ایجاد یک ذهنیت مثبت نسبت به این رفتار خواهد شد.

همچنین رسانه های گروهی به ویژه تلویزیون در تقویت رفتار پرخاشگرانه نقش بسزایی دارند.

تحقیقات نشان داده که بازی های رایانه ای بخصوص در دانش آموزان منجر به افزایش رفتارهای پرخاشگری در روابط شان با دوستان و محیط خانوادگی( خواهر و برادرها) می شود.

نقش وراثت نیز در خصوصیات شخصیتی و رفتار پرخاشگرانه موضوعی است که مورد قبول بسیاری از نظریه پردازان می باشد.

انواع پرخاشگری در روانشناسی

پرخاشگری به صورت های مختلف بروز می یابد، از جمله:

  • aggressive تهاجمی
  • assertive بیان کننده و آشکار
  • passive منفعل
  • passive-aggressive منفعل تهاجمی

مطالعه بیشتر انگلیسی:

Goldstein, A.P.. (2004). The Psychology of Group Aggression. 10.1002/0470013451.

دسته بندی دیگر نیز به صورت زیر است:

پرخاشگری جسمانی چیست

این حالت که با کتک زدن و آسیب فیزیکی همراه است در پسران بیشتر از دختران دیده می شود.

منابع و مطالعه بیشتر به زبان انگلیسی:

  1. Kaye A.J., Erdley C.A. (2011) Physical Aggression. In: Goldstein S., Naglieri J.A. (eds) Encyclopedia of Child Behavior and Development. Springer, Boston, MA
  2. Romano, E., Tremblay, R. E., Boulerice, B., & Swisher, R. (2005). Multilevel correlates of childhood physical aggression and prosocial behavior. Journal of Abnormal Child Psychology, 33, 565–۵۷۸٫PubMedGoogle Scholar
  3. ۱۳٫
  4. Seguin, J. R., & Zelazo, P. D. (2005). Executive function in early physical aggression. In R. E. Tremblay, W. W. Hartup, & J. Archer (Eds.), Developmental origins of aggression. New York: Guilford.Google Scholar
  5. ۱۴٫
  6. Tremblay, R. E., Nagin, D. S., Seguin, J. R., Zoccolillo, M., Zelazo, P. D., Boivin, M., et al. (2004). Physical aggression during early childhood: Trajectories and Predictors. Pediatrics, 114, 43–۵۰٫Google Scholar

پرخاشگری کلامی

که به صورت داد زدن، تحقییر کردن و توهین یا تمسخر به آسیب و اذییت دیگری منجر می شود.

به عنوان مثال بعد از یک تصادف رانندگی دو طرف با صدای بلند( داد زدن) شروع به توهین، و ناسزا گفتن به یکدیگر می کنند.

مطالعه بیشتر:

Burton, J.P., Mitchell, T.R. & Lee, T.W. The Role of Self-Esteem and Social Influences in Aggressive Reactions to Interactional Injustice. J Bus Psychol ۲۰, ۱۳۱–۱۷۰ (۲۰۰۵). https://doi.org/10.1007/s10869-005-6995-8 – https://doi.org/10.1007/s10869-005-6995-8

پرخاشگری رابطه ای یا اجتماعی

در پرخاشگری رابطه ای هدف بدنام کردن و انزوا یا تخریب روابط اجتماعی دیگران است.

به عنوان مثال شایعه پراکنی یک نوع پرخاشگری رابطه ای است.

این نوع پرخاشگری در دختران بیشتر از پسرها دیده می شود.

مطالعه بیشتر:

  1. Felson R.B. (1984) Patterns of Aggressive Social Interaction. In: Mummendey A. (eds) Social Psychology of Aggression. Springer Series in Social Psychology. Springer, Berlin, Heidelberg
  2. Kumari K., Singh J.P., Dwivedi Y.K., Rana N.P. (2019) Aggressive Social Media Post Detection System Containing Symbolic Images. In: Pappas I., Mikalef P., Dwivedi Y., Jaccheri L., Krogstie J., Mäntymäki M. (eds) Digital Transformation for a Sustainable Society in the 21st Century. I3E 2019. Lecture Notes in Computer Science, vol 11701. Springer, Cham

پرخاشگری واضح یا پیدا

در این حالت رفتار پرخاشگرانه ی فرد آشکارا بوده، در مقابل پرخاشگری پنهان معمولا با هدف آسیب رساندن مخفیانه به فرد صورت می گیرد.

دانش آموزی که به صورت فیزیکی اقدام به آسیب و آزار هم کلاسی خود می کند، پرخاشگری پنهان از خود نشان داده،

در صورتی که اگر به صورت پنهانی با دزدیدن یا خراب کردن اموال ( مثلا لوازم التحریر) هم کلاسی خود قصد آسیب به او را داشته باشد، پرخاشگری پنهان نامیده می شد.

پرخاشگری گروهی

یکی دیگر از انواع پرخاشگری در روانشناسی، پرخاشگری گروهی است.

که معمولا در جنگ ها و به صورت گروهی در مقابل دشمن با هدف تخریب اموال و جان دشمن صورت می گیرد.

مطالعه بیشتر:

Goldstein, A.P.. (2004). The Psychology of Group Aggression. 10.1002/0470013451.

پرخاشگری در روانشناسیمشاوره شخصیت

انواع پرخاشگری در روانشناسی در سنین مختلف

پرخاشگری در کودکی چیست

اگرچه پرخاشگری در کودکی یک موضوع شایع است اما درصورتی که رفتار پرخاشگرانه در کودک شما مکرر و با شدت زیاد رخ دهد خطرناک خواهد بود.

کودکان با مشاهده نتایج مثبت پرخاشگری و الگوسازی؛ یکی از راه های دست یابی به اهداف خود را در رفتار پرخاشگرانه می یابند.

والدین باید با سبک تربیتی صحیح و نشان دادن رفتار درست مانع از رشد این رفتار در فرزندشان شوند.

پرخاشگری در نوجوانی چیست

نوجوانی که به عنوان مرحله ای  میان کودکی و بزرگسالی قرار دارد از نظر روانی و جسمانی فرد با تغییرات زیادی مواجه است.

افزایش مسئولیت و به دنبال آن استقلال در کنار تغییرات فیزیکی و هورمونی باعث افزایش احتمال رفتار پرخاشگرانه در این سن می گردد.

علاوه بر این رفتار پرخاشگرانه بخصوص در نوجوانان پسر می تواند نشانه ای از قدرت و شجاعت او تلقی شده و باعث پذیرش او  به عنوان رهبر گروه (در میان همسالان) گردد.

پرخاشگری در جوانی و میان سالی

در جوانی معمولا پرخاشگری در مواجه با ناکامی رخ می دهد.

شکست در روابط عاشقانه، تحصیل و کار می تواند باعث خشم و به دنبال آن افزایش رفتار پرخاشگرانه گردد.

همچنین در میان سالی که افراد با بحران میان سالی رو به رو هستند بخصوص در زنان احتمال افزایش استقلال شخصیتی و رفتار پرخاشگرانه وجود دارد.

پرخاشگری در سالمندی چیست

دوران کهنسالی نیز مانند سایر مراحل دلایل مختلفی برای پرخاشگری دارد.

افزایش حساسیت روحی و زود رنجی در کنار مشکلات مربوط به سلامتی جسمانی و کاهش استقلال و احساس درک نشدن را می توان از جمله دلایل پرخاشگری در سالمندان مطرح نمود.

راه های مقابله با انواع پرخاشگری در روانشناسی

از آن جایی که پرخاشگری معمولا در برخورد با رفتار یا اشتباه دیگران و احساس بی عدالتی یا پایمال شدن حق مان که منجر به ناکامی در دست یابی به اهداف مان شده، رخ می دهد،

بنابراین یادگیری مهارت های حل مسئله به جای واکنش آنی تخلیه خشم با پرخاشگری، موثر است.

در نظر گرفتن راه حل های مختلف و اتخاذ بهترین تصمیم در کنار کم و تعدیل کردن انتظارات مان از دیگران در کنترل پرخاشگری نقش بسزایی دارد.

تغییر موقعیت دادن ( مثلا از ایستادن به نشستن یا از ایستادن به راه رفتن)،

به هنگام خشم و موکول کردن تصمیم گیری یا اقدام به زمانی دیگر، یک روش مدیریت رفتار پرخاشگرانه می باشد.

معاشرت با افراد صبور که خود کنترلی بالایی در رفتارشان دارند در ایجاد این خلق و خو و افزایش درایت تان هنگام تصمیم گیری کمک کننده است.

همچنین، ابراز نارضایتی و بیان انتظارات خود به صورت مستقیم، جرات مندانه اما نه پرخاشگرانه

و جلوگیری از جمع شدن دلخوری ها، در کنار افزایش صمیمیت، نقش بسزایی در کاهش رفتار پرخاشگرانه در خانواده دارد.

ورزش و تخلیه هیجان به شکل مطلوب،

ریلکسیشن و

آرام سازی عضلانی

نیز از دیگر راه کارهای پیشنهادی برای کاهش رفتار پرخاشگرانه می باشد.

منبع : پرخاشگری چیست و انواع پرخاشگری در روانشناسی pdf

مشاوره فوبیا و درمان فوبیا

در جلسه مشاوره فوبیا به درمان فوبیا که یک اختلال شایع از بین انواع اختلالات اضطرابی است که فرد مبتلا به آن از ترس افراطی، غیرمنطقی و مداوم نسبت به یک موقعیت رنج می برد، پرداخته می شود.

موقعیت فوبیک می تواند ارتفاع، عنکبوت، انواع حیوانات (مثلا سگ، گربه، مار، عنکبوت،موش) آسانسور یا موارد دیگر باشد.

اجتناب یا فرار دائمی فرد از موقعیت فوبیک باعث اختلال در عملکرد روزانه ( کار، تحصیل یا روابط فرد) می شود که نیاز به درمان آن ضروری می باشد.

آن چه که اهمیت دارد این است که در صورت عدم درمان این اختلال، بهبود خود به خودی حاصل نمی شود و فرد نیاز به دریافت کمک تخصصی توسط روانشناس دارد.

تکنیک های مشاوره فوبیا

خوشبختانه برای فوبیا درمان های متعدد و مفیدی ابداع شده است که توسط درمانگران با تجربه در کمک به مبتلایان به فوبیا ثمربخش است.

در ادامه انواع درمان فوبیا ذکر می گردد:

درمان فوبیا از طریق حساسیت زدایی منظم

حساسیت زدایی منظم یا سیستماتیک یک روش کارامد برای درمان فوبیا است که شامل چند جزء اساسی به شرح زیر می باشد:

مرحله اول مشاوره فوبیا : آرمیدگی تدریجی عضلانی

در این مرحله به کمک روانشناس فرد مبتلا به فوبیا شروع به آرام سازی تدریجی عضلات خود می کند.

بدین صورت که فرد با رهاسازی یا انبساط عضلات و ماهیچه های ( از کف پاها شروع شده تا صورت) بدن خود متوجه تمایز بین دوحالت فیزیکی انقباض و سفتی ( در حالت اضطراب)، با رهایی و آرمیدگی می شود.

این تمرین طی زمان بندی مشخص و تقریبا شش جلسه به طول می انجامد.

مرحله دوم: تعیین سلسله مراتب اضطراب

در این مرحله فرد حیطه یا موقعیت فوبیک را برحسب شدت ترسی که در او ایجاد می کنند، درجه بندی می کند.

این سلسله مراتب اضطراب بر حسب درجه از صفر تا صد تشکیل می گردد.

مرحله سوم مشاوره فوبیا : اجرای حساسیت زدایی

در این مرحله فرد مبتلا به فوبیا در اتاق درمان روی کاناپه یا یک صندلی راحت می نشیند و شروع به تجسم یا تصویرسازی ذهنی صحنه های آرام بخش می کند.

درمانگر نیز بر اساس سلسله مراتب تهیه شده از مراجع می خواهد به تجسم موقعیت های ترس آور بپردازد.

این روند طبق اصول خاصی و با نظارت درمانگر ( به صورت تجسمی یا واقعی ) اجرا می شود.

در واقع هم زمانی و تداعی تدریجی موقعیت های ترس آور با آرمیدگی بدن و تجسم ذهنی آرامش بخش، به تدریج باعث کاهش و برطرف شدن از شدت ترس فرد و آمادگی وی برای مواجهه در موقعیت واقعی می شود.

درمان فوبیا از طریق غرقه سازی

برعکس روش حساسیت زدایی تدریجی که در آن فرد به صورت تدریجی با موقعیت فوبیک مواجه می شود،

در روش غرقه سازی مواجهه با موقعیت فوبیک غیر تدریجی و کامل خواهد بود.

مسلما چنین شرایطی باعث ترس و اضطراب شدید فرد می شود، به همین دلیل نیز این درمان در مقایسه با سایر درمان های مربوط به فوبی، میزان انصراف بالاتری نیز دارد.

در روش مواجهه که به آن درمان مواجهه و جلوگیری از پاسخ نیز می گویند، درمانگر ابتدا فلسفه این روش را برای مراجع شرح می دهد.

در واقع روانشناس به بیمار توضیح می دهد که چگونه جلوگیری از پاسخ یعنی اجتناب و فراری که او از محرک ترس آور دارد باعث افزایش و تدام فوبیا او گشته است.

این درمان بخصوص برای فوبیا سوشیال یا اجتماعی کاربرد دارد.

به عنوان مثال افراد مبتلا به فوبیا اجتماعی که از صحبت کردن در جمع دچار اضطراب می شوند، با اجتناب از مواجهه و قرار گرفتن در چنین موقعیت هایی ( تعاملات اجتماعی که مستلزم سخنرانی است)،

از اضطراب خود می کاهند.

درمانگر به مراجع توضیح می دهد که چگونه اجتناب و تجربه نکردن این موقعیت (علارغم ترسی که در او ایجاد می کند) در بلند مدت باعث افزایش این حالت و تداوم مشکل او می گردد.

به علاوه درمانگر به بیمار توضیح می دهد که در ابتدای مواجهه درمانی معمولا اضطراب اش افزایش می یابد اما استفاده مداوم و تکرار آن در ادامه درمان باعث کاهش و در نهایت برطرف شدن ترس می شود.

روش مواجه درمانی نیز به دو صورت تجسمی و واقعی اجرا می شود.

شناخت درمانی و دارو درمانی در درمان فوبی

دارو درمانی در مشاوره فوبیا

در درمان دارویی فوبی، معمولا به تجویز دارو های ضد اضطراب و ضد افسردگی در شرایط خاص و جهت کاهش نشانه های فیزیولوژیکی زیر نظر روانشناس و روانپزشک صورت می گیرد.

در موارد خیلی شدید و همچنین مواردی که نیاز به یک درمان فوری احساس می شود، معمولا روش دارو درمانی در کنار درمان های روان شناختی اجرا می گردد.

شناخت درمانی در جلسه مشاوره فوبیا

شناخت درمانی روی افکار و باورهای نادرستی که منجر به افزایش و تداوم فوبیا فرد شده، تمرکز می کند.

به عنوان مثال یکی از شناخت های نادرست در فوبیا اجتماعی ارزیابی منفی است که افراد مبتلا به این فوبیا از عملکرد خود دارند.

این افراد با وجود فیدبک های مثبتی که از دیگران در خصوص عملکردشان دریافت می کنند، همچنان ارزیابی ناقص و منفی از رفتار خود در جمع دارند.

همچنین خود گویی های منفی افراد مبتلا به فوبیا اجتماعی که باعث خجالت زده شدن شان در جمع می گردد در تداوم این مشکل نقش اساسی دارد.

درمان شناختی رفتاری گروهی

درمان شناختی رفتاری گروهی نیز یک روش کارآمد در بهبود این اختلال است که در آن فرد علاوه بر اینکه از باور های ناکارآمد خود آگاه می شود،

موقعیت مناسبی نیز برای تمرین و مواجهه با اضطراب خود در اختیار دارد.

واقعیت مجازی در درمان فوبی و مشاوره فوبیا

جدید ترین درمان برای اختلال فوبی، درمان با واقعیت مجازی یا VR می باشد.

در این روش افراد مبتلا به فوبیا به صورت مجازی با استفاده از برنامه های خاصی که تدارک یافته در صفحه مانیتور با محرک فوبیا مواجهه و با آن در تعامل قرار می گیرند.

به عنوان مثال درمان فرد مبتلا به فوبیا عنکبوت بر اساس برنامه های طراحی شده بدین صورت است:

بیمار روی صندلی راحت می نشیند و عینک مجازی را روی چشم خود قرار می دهد.

در ادامه همراه با درمانگر یا یک دستیار، با صحنه های مربوط به عنکبوت مواجهه می شود.

با تکرار مواجهه مجازی با عنکبونت، فرد به تعامل (دست زدن یا لمس کردن مجازی انواع عنکبوت ها در موقعیت های مختلف) قادر می گردد.

توقف درمان توسط درمانگر

توقف درمان توسط درمانگر در جلسه مشاوره فوبیا در صورتی که بیمار از اضطراب زیادی رنج می برد، صورت می گیرد.

اگرچه فرد می داند که در این شرایط مواجهه او واقعی نبوده اما این شبیه سازی تصویری و صوتی دقیق باعث می شود احساس واقعی را تجربه می کند.

این شرایط به افراد این امکان را می دهد که بدون عوارض فیزیکی واقعی (مثلا در درمان فوبیا ارتفاع) و به صورت کاملا محرمانه ( بدون نیاز به تمرین در برابر یک جمع واقعی)، از شدت ترس خود بکاهند.

تحقیقات نشان داده است که درمان با واقعیت مجازی یک درمان جدید اما موفق برای فوبیا است.

همچنین از جمله سایر درمان های مربوط به فوبیا می توان به درمان مبتنی بر بینش، درمان با هیپنوتیزم و درمان از طریق یادگیری مشاهده ای و یادگیری جانشینی اشاره نمود.

منبع : مشاوره فوبیا و درمان فوبیا