سرما خوردگی روانی چیست؟

سرما خوردگی روانی چیست؟

مارتین سلیگمن، روانشناس و نویسنده معروف آمریکایی، افسردگی را نوعی سرما خوردگی روانی می دارند و علت این نام گذاری را به خاطر شیوع فراوان این اختلال در نظر گرفته است.

در دوران زندگی تقریبا تمام افراد کم و بیش به افسردگی دچار می شوند، در بسیاری از افراد این افسردگی شدید می باشد و نیاز به درمان دارد.

حدود ۱۲ درصد از مردم به این افسردگی (سرما خوردگی روانی) دچار هستند و بعضی دیگر نیز ممکن است در زمان جوانی درجه های خفیفی از افسردگی را تجربه کرده باشند.

درمان افسردگی و سرما خوردگی روانی  

در بسیاری از موارد افسردگی ظرف ۳ تا ۶ ماه درمان شود، البته بدان معنا نمی باشد که افسردگی نیاز به درمان ندارد یا از اهمیت پایینی برخوردار است، بلکه باید اقدامات لازم برای درمان افسردگی صورت گیرد.

برای درمان افسردگی یا همان سرما خوردگی روانی باید از اطرافیان بیمار و اعضای خانواده و همچنین روانشناس و مشاور کمک گرفت.

افسردگی نوعی بیماری است و هیچ کس از افسردگی خود یا اطرافیانش خوش حال نمی شود زیرا افسردگی باعث می شود تا روان انسان ها ضعیف شود و احساس شادی و نشاط آن ها از بین برود.

هنگامی که فردی دچار افسردگی می شود از دیگران دور و گوشه گیر می گردد، در این دوران روابط او با اطرافیانش کاهش می یابد و سپس  شدت افسردگی در فرد بیشتر شده و احساس ضعف و گناه پیدا  می کند.

در این هنگام اطرافیان حالت های فرد افسرده را متوجه می شوند و به پی می برند که افکار منفی در او به وجود آمده و دچار یک بیماری روحی شده است اما در اغلب اوقات آن ها خیال می کنند که فرد افسرده به راحتی می تواند با این قضیه کنار بیاید و از افکار افسرده خود رها شود، بنابراین اهمیت زیادی به این موضوع نمی دهند.

در حقیقت فقط یک فرد افسرده می داند که چطور باید با او رفتار شود و برای این که از این افکار رها شود نیاز به کمک و زمان دارد.

راه های رهایی از حالت افسردگی

برای این که فرد از حالت افسردگی رها شود می توان راه های موثری را امتحان کرد، به طور مثل فرد بیمار را درک کرد، با او رفتار صحیح و درستی داشت و با مهربانی و شکیبایی با او رفتار کرد. در این صورت بیمار بهتر می تواند با افکارش کنار بیاید و روند درمان را طی کند.

افسردگی یک بیماری است که به خاطر رنج و احساس های ناخوشایندی و فشار های مداومی که بر روی او بوده است به وجود می آید و برای درمان آن باید روش های صحیح درمانی را در نظر گرفت و با صبر و حوصله آن بیماری را درمان کرد.

افسردگی یک بیماری جسمی نمی باشد و نمی توان آن را با قرص و چند روز استراحت کردن بر طرف کرد و درمان آن نیاز به زمان دارد.

افسردگی چیست ؟

بر اساس نظر روانشناسان هنگام افسردگی فرد به غم و اندوه بسیاری دچار می شود و سطح خوش حالی او به میزان زیادی کاهش می یابد و گوشه گیر می شود.

اما در طول زندگی افراد با توجه به موضوعاتی که برای آن ها پیش می آید ممکن است خوش حال و ناراحت شود.

بعضی اوقات افراد ممکن است دچار مشکلات بسیاری شوند، اما اگر بتوانند آن ها را به خوبی شناسایی کنند و قبل از شدت یافتن آن را بشناسند و بررسی کنند راحت تر خواهند توانست با آن مبارزه کنند ولی اگر این مشکلات شدت یابند فرد ممکن است دچار افسردگی شود.

هنگامی که فرد دچار افسردگی می شود نباید خود را سرزنش کند یا دیگران او را سرزنش کنند، در این صورت ممکن است میزان افسردگی او شدت یابد و بیشتر شود.

به یاد داشته باشید که افسردگی یک اختلال عمدی نمی باشد که فرد آن را به طور نا خود آگاه ایجاد کند بلکه یک مشکل روانی می باشد که به خاطر فشارهای روانی که بر روی فرد است ایجاد می شود.

این فشار های روانی به خاطر یک حادثه ناراحت کننده ظاهر شده اند که اثرات آن به صورت طولانی مدت در ساختار روانی فرد ایجاد شده است.

علائم افراد افسرده

هنگامی که فرد دچار افسردگی می شود از نظر روحی و جسمی تغییراتی در او به وجود می آید، در متن زیر نمونه ای از علائم افراد افسرده ذکر شده است.

  • فرد افسرده احساس پوچی می کند، زندگی را بدون هدف می داند و به زندگی اش توجهی ندارد.
  • برای او تفریح و سرگرمی معنایی ندارد، سرگرمی ها برای او تکراری می شود و فشار روانی زیادی را احساس می کند.
  • بسیار کم حرف می شود، از دیگران کناره گیر می کند و ممکن است درس و کارش را رها کند.
  • میزان فعالیت های اجتماعی او بسیار کم می شود، خود را گناه کار در نظر گرفته و مقصر می داند علاوه بر این احساس گناه می کند.
  • تغییراتی در میزان خواب و اشتهای فرد افسرده به وجود می آید و ممکن است در خواب او نیز اختلال به وجود آید.
  • فرد افسرده احساس تنهایی می کند، گوشه گیر شده و به خودکشی فکر می کند.
  • این افراد بسیار غمگین و ناراحت هستند، خیلی زود گریه می کنند و معمولا احساس خستگی و ناتوانی دارند.
  • آن ها حال و حوصله و رمق انجام دادن هیچ کاری را ندارند، دید آن ها نسبت به وقایع بسیار منفی و بدبین است و تصور می کنند که اوضاع هیچ وقت خوب نمی شود و همه چیز بر همین منوال باقی می ماند. آن ها به طور کلی نسبت به آینده ناامید هستند.
  • خودشان را فردی بی ارزش و بی فایده در نظر می گیرند.
  • توانایی تمرکز کردن در آن ها کاهش می یابد و نمی تواند به خوبی تصمیم بگیرند.
  • بر اساس نظر مشاور جنسی، فرد افسرده میل جنسی بسیار کمی دارد و از انجام دادن فعالیت جنسی دوری می کند.

اختلال روانی و افسردگی

البته این علائم ممکن است همه با هم و در یک زمان به وجود نیایند و به مرور زمان ممکن است تعداد و شدت این علائم بیشتر شود، به مرور افسردگی فرد بسیار شدید شده و در نهایت کاملا در مانده گردد.

افسردگی یک اختلال روانی و روحی می باشد که بر فکر و احساس و رفتار و عملکرد جسمانی فرد تاثیر می گذارد و چون تن و روان به یکدیگر مربوط هستند، مشکلات روانی می تواند منجر به مشکلات و اختلالات جسمی مانند علائم گوارشی، عصبی، قلبی عروقی و تنفسی و عضلانی می شود.

افراد افسرده هنگام افسردگی از نظر جسمی، روحی، فکری و رفتاری به مشکلاتی دچار می شوند که در زیر نمونه هایی از آن را ذکر می کنیم.

تاثیرات افسردگی بر جسم

  • کاهش اشتها
  • اختلال در خواب
  • کاهش میل جنسی
  • خستگی و ضعف و ناتوانی

تاثیرات افسردگی بر تفکر فرد افسرده

  • ناتوانی در تمرکز حواس و عدم تمرکز دقیق
  • ناتوانی در تصمیم گیری به طوری که قدرت تصمیم گیری او کاهش یابد
  • سرزنش خود
  • بی هدف و بی انگیزه بودن نسبت به آینده
  • بد بینی و غرق شدن در احساسات منفی و مشکلات

تاثیر افسردگی بر احساس فرد افسرده

  • احساس غم و اندوه بسیار زیاد
  • احساس خرد شدن در زیر فشار
  • کاهش اعتماد به نفس
  • کرختی و ناتوانی
  • احساس تنهایی و گوشه گیری
  • احساس عدم تشویق و بی توجهی به فرد افسرده
  • احساس گناه کار بودن و مقصر دانستن خود
  • تحریک پذیری، تنش، اضطراب و نگرانی

تاثیر افسردگی بر رفتار فرد افسرده

  • دوری جستن از اطرافیان، دوستان و عدم توانایی در برقراری ارتباط
  • دوری از تفریح، مهمانی، جشن و مراسم دورهمی
  • آه کشیدن مکرر و گریه
  • بی قراری و کاهش میل جنسی

فرد که دچار افسردگی می شود از نظر مشاوران می تواند در زمینه ازدواج نیز مشکلاتی را تجربه کند و در رابطه خود دچار مشکل می شود در این هنگام فرد متقابل باید درک درستی نسب به شخص بیمار داشته باشد و به خوبی او را درک کند.

منبع : سرما خوردگی روانی چیست؟

عوامل تحریک کننده افسردگی، ۵ عامل اصلی را بشناسید

عوامل تحریک کننده افسردگی، ۵ عامل اصلی را بشناسید

عواملی که باعث تحریک افسردگی می شوند چه چیزهایی هستند؟ در چه شرایطی باید نسبت به افسردگی هوشیاری بیشتری داشته باشیم؟ یکی از شایع ترین اختلالات روانی افسردگی می باشد که آن را به عنوان سرماخوردگی ذهن می شناسند، عوامل بسیاری در محیط می تواند افسردگی را تحریک کند و یا منجر به شدت آن شود، همه افراد در معرض خطر افسردگی و عوامل تحریک کننده آن می باشند و گاهی دور شدن از عوامل تحریک پذیر برای آن ها دشوار می باشد.

در این شرایط باید علائم و نشانه هایی که نشان دهنده افسردگی می باشند را بشناسید تا از اختلالات افسردگی پیشگیری کنید، هم چنین در این زمینه می توانید با مشاور تخصصی درد و دل کرد و عوامل تحریک کننده تان را بیان کنید، مشاور و روانشناس با توجه به شرایط شما راهکارهایی عملی برای درمان افسردگی در اختیار شما می گذارد.

عوامل تحریک کننده افسردگی، چند عامل اصلی

شرایط مختلفی باعث به وجود آمدن خلق افسرده و شروع دوره های افسردگی می شود و باید این نکته را در نظر بگیرید که شرایط شما با هیچ فرد دیگری قابل مقایسه نمی باشد و خوبی مراجعه به روانشناس این است که مثل یک دوست صمیمی با شما وارد گفت  و گو می شود و راهکارهای مناسب و صحیح با توجه به روحیه و شرایط شما در اختیار شما می گذارد، در این مقاله چند مورد از عوامل اصلی که باعث تحریک افسردگی می شود را بیان می کنیم.

  1. ایجاد تغییرات اساسی در زندگی

سازگار شدن با هر تغییری در زندگی آسان نمی باشد برای مثال زمانی که فرد شغلش را از دست می دهد و یا بازنشسته می شود مجبور می شود با این شرایط کنار بیاید و تغییراتی در شیوه زندگی خود ایجاد کند در صورتی که به آن عادت ندارد. اگر فرد در سازگاری با شرایط ناتوان باشد مشکلاتی مانند اختلال در سازگاری و اختلال در افسردگی برای او به وجود می آید.

یکی از مهم ترین تغییرات در زندگی می توان به تولد فرزند اشاره کرد جالب است بدانید که افسردگی بعد از زایمان به زنان تنها اختصاص ندارند و گاهی اوقات بسیاری از مردان را درگیر می کند. عواملی مانند تغییرات هورمونی، کنار آمدن با شرایط جدید، مسئولیت ها و وظایف جدید باعث به وجود آمدن اختلال افسردگی در فرد می شوند.

زن و مردی که تا قبل از به دنیا آمدن فرزندشان در مرکز توجه یکدیگر قرار داشته اند بعد از به دنیا آمدن فرزندشان باید توجه شان را بر روی کودکشان معطوف کنند و برای این که با شرایط جدید سازگار شوند باید انعطاف پذیری ذهنی داشته باشند و از طرف دیگران حمایت های عاطفی دریافت نمایند تا بتوانند از به وجود آمدن افسردگی پیشگیری کنند.

در صورتی که بعد از تولد فرزندتان با علائم و نشانه های افسردگی رو به رو شدید باید از مشاور روانشناس برای دریافت خدمات روان درمانی مراجعه نمایید تا برای درمان افسردگی شما اقداماتی را انجام دهد در غیر این صورت افسردگی به رابطه شما با فرزندتان اثر می گذارد و احتمال دارد باعث افسردگی فرزندتان شود.

۲٫ عوامل تحریک کننده افسردگی، عوامل مربوط به روابط عاطفی

در بسیاری از موارد افسردگی به خاطر عواملی مانند طلاق و یا به هم خوردن رابطه و مشکلات خانوادگی آغاز می شود، در واقع روابط عاطفی نزدیک، هیجانات بسیاری را برای افراد رقم می زند و در روان فرد، طوفان های شدید و بزرگی را به وجود می آورد.

بسیاری از افراد پس از این که طلاق می گیرند یا رابطه عاطفی شان را برهم می زنند باعث می شود تا خلق بسیار پایینی را تجربه کنند و در این حالت ممکن است افکار خودکشی به سراغ فرد بیاید، در این موارد مداخلات روانشناسی و روان پزشکی ضرورت بسیاری دارد و علاوه بر جلسات روان درمانی فرد باید برای درمان افسردگی خود از داروهای ضد افسردگی استفاده کند.

۳٫ مرگ نزدیکان و آشنایان

یکی از دشوارترین امکانات این زندگی کنار آمدن با مرگ نزدیکان می باشد در صورتی که از پس این امتحان برنیایید احتمال دارد حالت سوگ و عزاداری برای مدت طولانی در شما باقی بماند و باعث افسردگی در شما شود، در صورتی که غم و اندوه شدید باشد داشتن علائم غم حداکثر تا ۶ ماه پس از مرگ عزیزان طبیعی می باشد و در صورتی که حالت افسردگی و سوگ به مدت طولانی تری تجربه شود باعث به وجود خلق افسرده و به وجود آمدن اختلالاتی در عملکرد روزانه می شود و در این حالت برای درمان افسردگی حتما باید از مشاوره روانشناسی کمک گرفت.

۴٫ تجربه استرس مزمن

بسیاری از افراد جامعه تحت تاثیر انواع استرس های مالی، شغلی، خانوادگی و غیره قرار دارند در صورتی که این استرس ها برای زمان طولانی مدتی در زندگی حضور داشته باشد و به درستی مدیریت نشود باعث به وجود آمدن اختلالات اضطرابی، افسردگی و علائم ناخوشایند جسمانی خواهد شد.

به طور مثال بعد از تعطیلات طولانی مدت شما مجبور می شوید که به سرکار و یا دانشگاه بروید در این حالت استرس بسیاری به شما وارد می شود که در این شرایط باید راهکارهای مدیریت استرس را از طریق کتاب های خودیاری، کارگاه های آموزشی و جلسات فردی یاد بگیرید تا بتوانید از به وجود آمدن مشکلات و افسردگی پیشگیری کنید.

۵٫ عوامل تحریک کننده افسردگی، اعتیاد به مصرف مواد، دارو یا الکل

درگیر شدن با اعتیاد می تواند باعث به وجود آمدن افسردگی شود زیرا روابط خانوادگی از طریق اعتیاد از دست می رود و قوای جسمی و روانی فرد دچار تحلیل می شود، این عوامل در پیدایش افسردگی بی تاثیر نمی باشند.

پس از ترک اعتیاد و هم چنین ترک سیگار به وجود آمدن افسردگی امری شایع می باشد در واقع بسیاری از افراد بعد از ترک اعتیاد و سیگار دچار افسردگی می شوند و به وجود آمدن افسردگی در این شرایط می تواند موقعیت پرخطری را ایجاد کند و فرد دوباره به سمت مصرف مواد برگردد، هم چنین ترک اعتیاد باید حتما تحت نظر متخصص روانشناس انجام گیرد.

کلام آخر

عوامل محیطی گوناگونی در تحریک و تشدید افسردگی نقش دارد و بسیار از افراد در سن ها مختلف آن را تجربه می کنند، یکی از شایع ترین اختلالات روانی افسردگی می باشد و سلامت جسمی و روانی فرد را با مشکلاتی رو به رو می کند و بر جنبه های مختلف زندگی از جمله شغل، تحصیل و روابط بین فردی تاثیر می گذارد.

شما باید عواملی که باعث تحریک شدن افسردگی می شود را بشناسید تا بتوانید برای پیشگیری از آن اقداماتی را انجام دهید، برای آشنایی با این علائم می توانید از مشاوره افسردگی کمک بگیرید تا بتوانید علت و عوامل تشدید کننده افسردگی را در خودتان پیدا نمایید، شما باید این علائم را به خوبی بشناسید و بهترین راهکار درمانی را برای حل آن پیدا کنید تا بتوانید روند عادی زندگی تان را دنبال کنید.

منبع : عوامل تحریک کننده افسردگی، ۵ عامل اصلی را بشناسید

اضطراب و احساس بی قراری و ناخوشی

اضطراب و احساس بی قراری و ناخوشی

اضطراب و بی قراری از جمله واکنش های رایج سطح روان به استرس های محیطی می باشد، داشتن اضطراب در برخی از موقعیت ها مثلا زمانی که می خواهید به مصاحبه شغلی بروید و یا تصمیم مهمی مانند ازدواج دارید تا حدی طبیعی می باشد.

در صورتی که علائم و نشانه های اضطراب به قدری زیاد شود که فرد نتواند عملکرد عادی خوبی داشته باشد و کارهایش دچار اختلال شود، در این صورت به یک اختلال تبدیل می شود و باید اضطراب او مورد ارزیابی و درمان قرار گیرد، در صورتی که علائم و نشانه های اضطراب به مدت طولانی باشد و مورد درمان قرار نگیرند در این حالت مشکلات زیادی مانند اختلالات روان تنی و سایر اختلالات روانی مانند افسردگی در فرد به وجود می آید.

برای این که در مورد علل، علائم و روش های درمان اضطراب اطلاعاتی را کسب کنید باید این مطلب را تا انتها مورد مطالعه قرار دهید.

انواع اضطراب و احساس بی قراری و اختلالات اضطرابی

اضطراب، احساس تنشی می باشد که به خاطر فشارهای درون روانی و یا محیطی به وجود می آید این احساس یکی از ناخوشایند ترین هیجانات بشری می باشد که باعث به وجود آمدن اختلالات متعددی می شود، در برخی مواقع  اضطراب شدید در غالب حملات عصبی نشان داده می شود که به آن حملات پانیک می گویند.

از جمله موارد دیگر اختلالات اضطرابی می توان به انواع فوبیا، اضطراب جدایی، اضطراب بیماری، اختلال استرس پس از سانحه و اختلال اضطراب فراگیر اشاره کرد.

اختلال اضطراب فراگیر چیست و چه علائمی دارد؟

اختلال اضطراب فراگیر نگرانی و اضطراب مفرط و غیر قابل کنترل در مورد موقعیت های مختلف می باشد، افرادی که به اختلال اضطراب فراگیر مبتلا می شوند معمولا در حوزه های مختلف احساس نگرانی می کنند و زمانی که از آن ها می پرسید در مورد چه چیزی نگران می باشید می گویند در مورد همه چیز نگرانیم! اختلال اضطراب فراگیر دارای علائم و نشانه هایی می باشد که در زیر نمونه هایی از آن را بیان می کنیم:

  • لرزش
  • تپش قلب
  • بالا رفتن فشار خون
  • تعریق
  • سرگیجه و تهوع
  • لرز یا گر گرفتگی
  • سردرد و درد های عضلانی
  • احساس ضعف و خستگی

باید این نکته را در نظر بگیرید که برای تشخیص اختلال حتما باید به یک روانشناس بالینی مراجعه نمایید، روانشناس با انجام مصاحبه دقیق و ارزیابی کردن عوامل مختلف تشخیص نهایی را انجام می دهد و نوع اختلال را به درستی مشخص می کند.

علائم نشان دهنده اضطراب و بی قراری

همه افراد در شرایط و موقعیت های پر فشار و استرس زا اضطراب و بی قراری را تجربه می کنند در برخی موارد این مسئله به یک وضعیت مزمن تبدیل می شود و باعث تضعیف شدن سلامت روان فرد می گردد، در ادامه این مقاله علائمی که نشان دهنده اضطراب و بی قراری مفرط می باشد را بیان نموده ایم.

  1. نگرانی دائمی

یکی از علائم و نشانه های بارز دچار شدن به اختلالات اضطرابی تجربه نگرانی بیش از حد می باشد ، افرادی که به این اختلال دچار می شوند معمولا در پاسخ به وقایه روزمره و معمولی نگرانی های مفرطی را از خودشان نشان می دهند ذهن آن ها در مورد موضوعات مختلف درگیر است و ذهنشان معطوف به آینده می باشد، این افراد معمولا خطرهای دنیای اطرافشان را از قبل برآورد می کنند و همین مسئله باعث می شود تا بر روی احساسات و رفتارهای آن ها اثر بگذارد.

  1. فعال شدن سیستم جنگ و گریز

زمانی که در حالت اضطراب قرار می گیرید در حقیقت مغز شما یک خطر قریب الوقوع را پیش بینی می کند و همین مسئله باعث می شود تا در بدن شما واکنشی به عنوان جنگ و گریز اتفاق افتد، در این حالت بیشتر خون بدن به سمت اندام های انتهایی حرکت می کند و در این حالت شما نیروی بیشتری برای جنگیدن و فرار کردن یا عامل تهدید کننده خواهید داشت، همین عوامل باعث می شود تا علائمی مانند تعریق کف دست، لرزش، احساس سوزش در معده و بالا رفتن ضربان قلب را تجربه کنید.

  1. بی قراری ذهنی و بی قراری حرکتی

احساس بی قراری معمولا در میان متخصصان سلامت روان معمولا به دو صورت مشخص شده است که به عنوان بی قراری ذهنی و بی قراری حرکتی تعریف می شود، در بی قراری ذهنی فرد دچار تشویش شده است و افکار مزاحم و نگران کننده از ذهن او رد می شوند و در بی قراری حرکتی فرد از نظر جسمانی نمی تواند آرامش خود را حفظ کند و به همین دلیل تمایل دارد با استفاده از فعالیت هایی مانند راه رفتن، مالیدن دست ها به یکدیگر، تکان دادن پاها و حرف زدن اضطراب و استرس خود را کاهش دهد.

  1. احساس خستگی مزمن

در این حالت بسیاری از افراد در هنگامی که دچار اضطراب می شوند نوعی بیش فعالی حرکتی و ذهنی را تجربه می کنند و برخی از این افراد احساس خستگی مزمنی به سراغشان می آید و این مسئله به دلایل مختلفی به وجود می آید.

به طور مثال افرادی که اضطراب دارند شب های خواب های آشفته ای دارند و همین مسئله باعث می شود که در طول شب نتوانند انرژی کافی برای فعالیت های روزانه شان ذخیره کنند و به طور طبیعی فرد احساس خستگی می کند و به اندازه کافی سرحال و پر انرژی نمی باشد.

  1. بروز مشکلات در تمرکز

جالب است بدانید که بسیاری از افراد در صورتی که دچار اضطراب می شوند مشکلاتی در تمرکز آن ها به وجود می آید و بر توانایی یادگیری آن ها اثر می گذارددر این خصوص مطالعه  ای بر روی ۱۵۷ نفر از کودکان و نوجوانانی که مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر هستند انجام شده است و بر اساس نتایج آن بیش از ۹۰ درصد آن ها در تمرکز کردن اختلالاتی برای آن ها به وجود می آید.

در نتیجه بسیار اهمیت دارد که مشکلات توجه و تمرکز تشخیص اختلالاتی مانند بیش فعالی و نقض تمرکز را مطرح نکنید، در صورتی که فرزندی دارید که با این طور مشکلاتی دست و پنجه نرم می کند باید او را به پیش روانشناس ببرید تا وضعیت روانی او را با دقت و به طور کامل مورد ارزیابی قرار دهد.

  1. افزایش حساسیت و تحریک پذیری

افرادی که دچار اضطراب زیاد می شوند آستانه تحمل آن ها پایین می آید همین مسأله باعث می شود تا فرد در شرایط حساسیت روانی بالایی قرار گیرد و تحریک پذیر بشوند، تحریک پذیری می تواند در قالب واکنش های شدید نشان داده شود و فرد علائمی مانند پرخاشگری و تندخویی را از خود نشان دهد که حاکی از تحریک پذیری بالای فرد می باشد.

  1. افزایش تنش عضلانی

افرادی که مضطرب هستند معمولا عضلاتشان را در حالتی از انقباض و تنش قرار می دهند و این مسئله باعث می شود تا در یک چرخه معیوب قرار گیرند، به طوری که عضلات فرد منقبض شده و اختلالاتی در گردش خون و اکسیژن رسانی به وجود می آید و علائم و نشانه های اضطراب شدت می یابد، به همین دلیل در بسیاری از برنامه های درمانی برای این که اضطراب کاهش یابد از تکنیک های خود آرام سازی جسمانی مانند ریلکسیشن و ذهن آگاهی استفاده می کنند و آن ها را مناسب برای آرام سازی می دانند.

علل بروز نگرانی و بی قراری چیست؟

همه افراد در زندگی دچار اضطراب و نگرانی می شوند ولی افرادی که اختلالات اضطرابی دارند بیش از دیگران در معرض این حالت قرار می گیرند که از عواملی که باعث بروز بی قراری می شود می توان به عوامل زیر اشاره کرد.

  • برداشت نادرست از تحریکات محیطی مانند سر و صدا
  • استرس های روانی مانند از دست دادن عزیزان یا مشکلات مالی
  • جا به جایی محل سکونت
  • بستری شدن در بیمارستان
  • مصرف داروی جدید و عوارض جانبی آن
  • تداخلات دارویی
  • ابتلا به بیماری های صعب العلاج

درمان اضطراب و احساس بی قراری

در صورتی که فرد دچار اضطراب و بی قراری شدید می شود در تمام جوانب زندگی او اختلالاتی به وجود می آید و به همین دلیل باید در اولین فرصت اقدامات لازم برای درمان صورت گیرد ، درمان اضطراب از طریق دارو درمانی و روان درمانی انجام می شود .

در صورتی که علائم و نشانه های اضطراب به قدری شدید باشد که فرد نتواند در جلسات روان درمانی شرکت کنند از دارودرمانی استفاده می شود تا آمادگی لازم برای شرکت در جلسات در او به وجود آید .

در جلسات روان درمانی، درمانگر با مصاحبه بالینی وگرفتن شرح حال تمامی عواملی که باعث بی قراری و ناخوشی شما شده اند و اضطراب و استرس ایجاد کرده اند را شناسایی کرده و مورد بررسی قرار می دهد.

در فرایند درمان هایی مانند درمان شناختی – رفتاری ، حالت هایی مانند افسردگی، فکر، احساس و نحوه رفتار شما به نسبت استرس زاهای زندگی به دقت مورد بررسی قرار می گیرد و درمانگر یک سری آزمایش های رفتاری را انجام می دهد تا به وسیله آن افکار مخرب و طرحواره های منفی را به چالش می کشاند.

در نتیجه قادر خواهید بود با مدیریت بهتر هیجانات و به دست آوردن آگاهی بیشتر از علت بروز آن ها در این خصوص با احساس های منفی مقابله کنید و برای حل آن ها اقداماتی را انجام دهید.

استراتژی هایی برای کاهش اضطراب

احساس خطر و ناامنی، سردرگمی و ابهام می تواند نگرانی و بی قراری هایی را برای شما به وجود آورد مهم ترین اقدام برای درمان اضطراب شناسایی عوامل اضطراب و استرس آور و تنش زا در زندگی تان می باشد ، باید شما شناخت دقیق و درستی نسبت به این عوامل داشته باشید و برای رفع آن اقداماتی را انجام دهید در این حالت از موارد تنش زا در زندگی تان پیشگیری می کنید، برای این که به آرامش برسید باید اقدامات زیر را مد نظر قرار دهید:

  • به وجود آوردن محیطی ساکت و آرام بخش
  • دریافت حمایت و دلگرمی از نزدیکان و اطرافیان
  • تلاش در جهت شناسایی عوامل استرس زا و رفع عوامل محیطی آن
  • مواجهه شدن با انواع ترس ها و اضطراب ها
  • کسب اطمینان در مورد عدم وجود بیماری های دیگر
  • استفاده از تکنیک های ذهن آگاهی که برای کاهش استرس و مراقبه به کار می رود.
  • داشتن ورزش منظم، رژیم غذایی سرشار از ویتامین ها و نوشیدن آب فراوان
  • مدیریت و کنترل استرس با مشاوره کنترل استرس

منبع : اضطراب و احساس بی قراری و ناخوشی

آیا فراموش کار هستید؟ جدیدترین شیوه درمانی فراموشی از طریق نوروفیدبک

اکثر مردم فکر می کنند که یک حافظه عالی وجود دارد، یعنی همه چیز را می توان به یاد داشته باشند و فراموشکاری را یک اختلال روانی خطرناک می دانند و این افراد نیاز به درمان فراموشی دارند.

اما در دنیای شلوغ امروز که هر روز چیزی تازه ای اتفاق می افتد ، شاید فراموش کردن حتی مفید هم باشد.

دو متخصص مغز و اعصاب که مقاله خود را در مجله Neuron منتشر کرده اند نیز نظر مشابهی دارند.

بلیک ریچارد، استاد دانشگاه تورنتو، می گوید که حافظه انسان نباید مانند یک دوربین عمل کند و همه چیز را ضبط کند.

 بلکه فقط یک سری قوانین است که به ما کمک می کند تصمیم بگیریم.

بنابراین، منطقی است که برخی از اطلاعات غیر قابل دسترس از ذهن پاک شوند.

و آن هایی که گمراه کننده هستند نیز به بیرون ذهن منتقل می شوند.

با این حال، ما هنوز به اندازه کافی محدودیت هایی برای فهمیدن چگونگی کارکرد ذهن و بدن انسان و ذخیره سازی اطلاعات داریم.

جالب توجه است که مغز انرژی و داده ها را مصرف می کند تا اطلاعات زیادی را فراموش کند.

مانند یک رایانه ای که یک پرونده را در فایل دیگری با همان نام فایل می نویسد آن را بازنویسی می کند، ذهن و مغز هم همان عملکرد را دارند.

اطلاعات توسط نورون های جدید یا نورون های بزرگتر بازنویسی می شود، یا ارتباط بین نورون ها کاهش می یابد.

اما ما به خوبی می دانیم که ظرفیت مغز انسان به مراتب فراتر از آن چیزی است که ما در زندگی خود از ان استفاده می کنیم.

اثربخشی نوروفیدبک بر بیش فعالی اثبات شد و بدون عوارض است.

پس چرا مغز از فضای باقیمانده خود برای ذخیره داده ها استفاده نمی کند؟

  • اول از همه، فراموش کردن اطلاعات قدیمی ما به ما کمک می کند تا کارهای زیادی انجام دهیم.
  • دوم، فراموش کردن اطلاعات قدیمی ما به ما کمک می کند تا یک موضوع خاص را به چند زیر موضوع تبدیل کنیم.

در نهایت، ریچاردز می گوید ما اغلب فکر می کنیم که داشتن حافظه قوی خوب است، اما مغز همه چیز را انجام می دهد که از لحاظ تکاملی برای بقای ما ضروری است.

در مورد حافظه، نیز این مورد صادق است، و مغز در صورت نیاز، حافظه را تنظیم می کند.

بنابراین فراموش کردن بسیاری از اطلاعات احتمالا اشکال مغز شما نیست، این یک ویژگی تکاملی است.

آیا فراموش کار هستید؟ جدیدترین شیوه درمانی از طریق نوروفیدبک

فراموشکاری و سن

فراموشکاری دارای حالت های مختلف است و در افراد مختلف به صورت های مختلف رخ می دهد.

به عنوان مثال، شما تعداد زیادی از افراد جدید را در یک مهمانی عروسی ملاقات خواهید کرد.

در اینجا انتظار نمی رود که نام همه آنها را به یاد داشته باشید و نام این مشکل فراموشی نیست.

اما اگر روز گذشته شما یک قرار ملاقات مهم داشته اید و اکنون نام فردی را که با او دیدار کرده اید به یاد نمی آورید این یعنی فراموشکاری.

البته، آنقدر مهم نیست که فکر می کنید و این فقط یک عارضه از سن است.

اما اگر چیزی مانند دیروز نداشته باشید، باید به طور جدی در مورد خودتان نگران باشید.

معمولا در افراد سالخورده این اتفاق به روش خاصی ظهور می کند.

به عنوان مثال، آنها جزئیات اتفاقی گذشته را به یاد می آورند، اما آنها در مورد مکان هایی که چند ساعت پیش با اتومبیل خود رفته اند فراموش کار می شوند.

این مشکل در سن هفتاد سالگی و بیشتر طبیعی است، به ندرت به علت شروع بیماری مانند آلزایمر است.

مغز افراد سالخورده به تدریج افول می یابد و با کاهش توانایی های حافظه، خلاقیت در مغز آنها کم می شود.

کنترل و درمان فراموشی

هنگامی که شما یک موقعیت مانند یک حمله، در منطقه آشنا در شهر و محله خود را فراموش می کنید یا برای مثال در سال و ماهی که در آن هستید دچار فراموشی می شوید باید درمان شوید.

این نوع مامایی می تواند دلایل خاصی داشته باشد که تنها با اشاره به یک متخصص مغز و اعصاب درمان می شود.

اما در بخش بعدی، ما با برخی از چیزهایی که می توانید برای کنترل فراموشی و کاهش آن انجام دهید با شما به اشتراک می گذرایم.

علت فراموشی چیست و چگونه درمان می شود؟

درمان افسردگی

یکی از عوارض افسردگی فراموشی است.

بنابراین اگر شما در استرس ذهنی و افسردگی قرار دارید، بهتر است برای اولین بار این مشکل را درمان کنید و سپس در مورد حل سایر مشکلات فکر کنید.

تقریبا باید مطمئن شوید که مشکل افسردگی حل شده است و باز هم فراموشی وجود دارد.

خجالت نکشید و سوال کنید

فراموشکاری، هر چند مشکل شماست، اما شما در ایجاد آن گناهی ندارید.

از آن خجالت نکشید و آن را پنهان نکنید.

یک راه برای یادآوری به مردم این است که از آنها نام شان را بپرسید.

در ارتباطات خود، به آرامی نام مردم را بپرسید و این اطلاعات را در ذهن خود حک کنید و سپس آنها را مرور کنید.

طبیعی است که حافظه افراد مسن کاهش یابد.

به حافظه بصری تان اطمینان کنید

چشم بهترین ابزار برای کنترل اطلاعات است.

سعی کنید چیزهایی را که قبلا متوجه شده اید، انجام دهید.

به عنوان مثال، اگر احساس می کنید امروزه آب و هوای بارانی است، فقط کت بارانی خود را در نزدیکی چشمان خود قرار دهید یعنی نزدیک به محل خروج.

یا اگر شما باید لباس های خود را در راه بازگشت به خانه، به یک لباسشویی بدهید بهتر است یادداشتی در جیب بگذارید.

یادداشت کنید

نوشتن چیزهای مهم و قرار دادن آنها در مقابل چشمان تان مهم است.

به عنوان مثال، نوشتن چیزهای مهم در یخچال، آینه حمام، خروجی ساختمان و حتی داشبورد ماشین می تواند در سازماندهی زندگی شما موثر باشد.

بعضی از افراد همچنین چندین قسمت را برای انجام کاری که باید انجام می دهند، اختصاص داده و آن را روی برگه می نویسند.

موارد لازم را شناسایی کنید

اقلامی مانند کیف پول، کیف های دستی، سوئیچ های خودرو، صفحه کلید و هر چیزی که برای شما اهمیت دارد، باید مکان مشخصی داشته باشند.

تمرین کنید همه چیز را از جای خود بردارید.

بیشتر از پنج حس خود استفاده کنید

پنج حس تاثیر زیادی برای کمک به حافظه دارند.

از آنها استفاده بیشتری کنید به عنوان مثال، هنگامی که ماشین خود را در یک خیابان نا آشنا پارک می کنید.

سعی کنید به چیزهای اطراف، مغازه ها و غیره نگاه کنید تا این فضا را نشان دهد و آن را در ذهن داشته باشید.

با خودتان صحبت کنید

صحبت کردن با خود یکی از اصول یاد آوری است.

این نوع تمرین دقیقا همانند یک دانش آموز است که یک موضوع علمی را به خاطر می آورد و ان را به خود توضیح می دهد.

این ضبط و یادداشت به شما هر آنچه را که در مورد آن می خواهید، یاد آوری می کند.

رژیم مناسب

رژیم غذایی بدون نمک و چربی یکی از دلایل کاهش اغاز زودرس فراموشکاری است.

رژیم غذایی حاوی ویتامین ب۲  ، آهن و روی می تواند نقش مهمی در بهبود حافظه شما ایفا کند

ورزش

تمرین روزانه، مانند پیاده روی و شنا، متابولیسم گلوکز و اکسیژن را در مغز بهبود می بخشد و نقش مهمی در بهبود حافظه کوتاه مدت ایفا می کند.

نوروفیدبک در درمان فراموشی

نوروفیدبک می تواند راهی برای کاهش فراموشکاری و مشکلات مربوط به ان در زندگی باشد.

منبع : آیا فراموش کار هستید؟ جدیدترین شیوه درمانی فراموشی از طریق نوروفیدبک

کاهش اضطراب

در رفتار درمانی شناختی (CBT)، تمرکز توجه به ابعاد شناختی، رفتاری و جسمی و فیزیکی اضطراب است. بدین ترتیب، تلاش برای کنترل اضطراب می بایست معطوف به الف) باورهای ترس آور، ب) رفتارهای اجتنابی و پ) تنش در بدن باشد. به هر سه مورد بیشتر می پردازیم.

• باورهای ترسناک

این باورها و افکار شامل فکر کردن به موقعیتی است که چالش برانگیزتر از حالت واقعی آن است، تصور کردن این که آینده غیر قابل پیش بینی و غیر قابل کنترل است .

باور به اینکه شما قابلیت و توانایی برای مواجهه با این موقعیت های ترسناک را ندارید. این باورها زمانی که بخش احساسی اضطراب شدید است، تشخیصشان سخت است اما با تمرین می توانند شناسایی شده و تغییر داده شوند.

• رفتارهای اجتنابی

با اجتناب از موقعیت هایی که منجر به اضطراب می شود، ممکن است احساس بهتری داشته باشیم، حداقل برای مدتی.

اما اگر دفعه ی بعد ما در کنار افراد و یا موقعیت هایی باشیم که باعث بروز اضطراب می شوند چه اتفاقی خواهد افتاد؟ احتمالات ممکن این است که ما از این موقعیت ها و افراد هم اجتناب خواهیم کرد.

این نشان دهنده ی این است که چگونه الگوهای اجتناب گسترش پیدا می کنند و چرا شکستن این الگوها سخت می شود.

اجتناب بایستی به مرور با رفتارهایی که عملکرد در موقعیت های چالش بر انگیز را بهبود می دهد، جایگزین شود.

توجه به این نکته حائز اهمیت است که در این فرآیند عجله نداشته باشید، چرا که تنزل در این فرآیند ممکن است به اعتماد به نفس فرد آسیب برساند و اعتماد به نفس پایین به نوبه ی خود به پیشبرفت اضطراب کمک می کند.

• تنش در بدن

زمانی که اضطراب رخ می دهد، عضله ها منقبض شده، تنفس سطحی می شود و ضربان قلب افزایش می یابد.

این عکس العمل ها مشابه عکس العمل هایی هستند که ممکن است ما در حین تهدیدهای فیزیکی مانند افتادن از یک سقف یا زمانی که یک سگ عصبانی ما را دنبال می کند، داشته باشیم.

این بخش عادی از واکنش ترس است و اگر ما نیاز به دفاع از خودمان و یا فرار از خطر داشته باشیم، انطباق پذیر است. و به این دلیل است که آموزش ریلکسیشن فیزیکی یکی از مهم ترین بخش ها در مدیریت اضطراب است.

روش هایی برای کاهش اضطراب

توصیه های پیش رو می توانند برای کاهش باورهای ترسناک، رفتارهای اجتنابی و تنش در بدن به کار روند. تاثیر گذاری هر یک از این توصیه ها به نوع اضطرابی که شما تجربه می کنید و شدت مسائل بروز یافته بستگی خواهد داشت.

 اگر نگرانی شما شامل سوالاتی با مضمون ” اگر … شود چه اتفاقی می افتد؟” باشد، به این سوالات با نوشتن لیستی از رفتارهای قابل انجام و افکاری که می تواند مدیریت یک موقعیت را تسهیل کند، پاسخ دهید.

 افکار خود برای زمانهای آتی را به جای تکرار آنها در ذهنتان، بنویسید. به عنوان مثال، اگر شما در مورد به خواب رفتن بسیار نگران هستید، در رخخواب خود در یک نوتپد و یا دفترچه این نگرانی های خود را یادداشت کنید.

با این روش، همیشه می توانید این نگرانی ها را زمانی که آمادگی پرداختن به آنها را دارید، مرور کنید.
 سعی کردن برای نگران نبودن و یا گفتن اینکه همه چیز خوب پیش خواهد رفت می تواند تاثیرات غیر ارادی برای بروز نگرانی بیشتر داشته باشد.

زمانی که نگرانی تشدید می شود، یا اگر دغدغه های خاصی کنرل کردنشان سخت است، از خودتان یک سری سوال برای ارزیابی میزان مشابهت پیش بینی هایتان با رخدادهای پیش رو و اینکه چه میزان این پیش بینی ها تحقق خواهند یافت و اینکه شما چگونه با اینها مواجه خواهید شد، بپرسید.

اینجا مثال هایی آورده شده: “این اتفاق چگونه رخ خواهد داد؟ ” اگر اتفاق افتاد، بدترین خروجی آن چه خواهد بود؟” بهترین نتیجه چه خواهد بود؟ محتمل ترین نتیجه چه خواهد بود؟ من برای اینکه از بروز آن جلوگیری کنم چه کاری می توانم انجام دهم؟ برای مواجهه با آن چه کاری می توانم انجام دهم؟”.

یادگیری برای تحمل عدم قطعیت بخش مهمی از مدیریت اضطراب است. اهمیتی ندارد چه میزان شما برای آینده آمادگی دارید، همیشه اتفاقات غیر قابل پیش بینی و غیر قابل کنترل خواهند بود. هر چه بیشتر شما این عدم قطعیت را بپذیرید، مواجهه با این سورپرایزها برایتان آسان تر خواهد شد.

مواجهه ی مکرر با یک موقعیت دلهره آور یکی از بهترین روش ها برای کاهش رفتارهای اجتنابی است. به عنوان مثال، اگر شما در حال تجربه ی اضطراب اجتماعی پیرامون افراد نا آشنا هستید، فرصت های ملاقات با افراد جدید به خود بدهید و با این پروسه احساس راحتی بیشتری خواهید داشت.

به مردمی که نمی شناسید سلام بدهید و بپذیریدشان، با فردی که در صف خرید سوپر مارکت ایستاده مکالمه کنید، به مهمانی بروید، در کلاس های مختلف شرکت کنید و یا در یک گروه عضو شوید.

این فرآیند مواجهه در شروع کار ممکن است خیلی چندان هم راحت نباشد، اما با گذر زمان و مداومت در این کار، اضطراب رفع خواهد شد.

روند این اضطراب را پیگیری کنید.

رکورد کردن این روندها نظارت و کنترل تاثیرگذاری استراتژی های کاهش اضطراب را آسان تر می کند.

به این شیوه و با رکورد و نظارت و کنترل محرک ها، باورها، رفتارها، استراتژی های کاهش اضطراب و تغیرات در نشانه ها و علائم، شما خواهید دانست که کدام یک موثر بوده و کدام نبوده. از یک برگه ی توزیعی، نوت بوک و یا نرم افزار گوشی های همراه استفاده کنید.
ریلکس کردن مداوم عضلات و تمرینات مربوط به آن می تواند به شما کمک کند تا با ریلکسیشن های فیزیکی زمانی که تنش عضلانی بخاطر اضطراب به یک مشکل تبدیل می شود، آسان تر  شود.

تنفس عمیق و دیافراگمی یکی دیگر از استراتژی های فیزیکی است که می تواند برای ریلکس کردن در یک شرایط استرس زا بکار رود. سعی کنید زمانی که شانه هایتان پایین و در حالت آرامش قرار دارند تنفس شکمی داشته باشید. اجازه دهید به جای قفسه سینه، شکمتان منقبض و منبسط شود.

ورزش، به خصوص ورزش ایروبیک یا کاردیو اجرا شده تا ۲۰ دقیقه می تواند اضطراب را کاهش دهد. اما صبور باشید- ممکن است چند ماه طول بکشد تا اثر بخشی آن را ببینید.

یک کتاب یا مرجع خویار معتبر مانند کتاب کار اضطراب و راههای مقابله با آن تهیه کنید و یا با یک روان شناس که تمارین رفتارشناختی را پیگیری می کند، مشورت کنید. این به خصوص برای درمان اختلالات اضطراب شیوه ی موثری است.

منبع : کاهش اضطراب

طول عمر بیماران اسکیزوفرنی

طول عمر بیماران اسکیزوفرنی یکی از نگرانی های اصلی این افراد می باشد. خوشبختانه افزایش امید به زندگی برای افراد مبتلا به اسکیزوفرنی با دسترسی بهتر به پزشکی و سایر خدمات بهداشت عمومی امکان‌پذیر است.

طول عمر بیماران اسکیزوفرنی می تواند موضوع پیچیده ای باشد که باعث نگرانی بسیاری از افراد شود. در حالی که اسکیزوفرنی به خودی خود لزوماً یک علت شایع مرگ نیست، افراد مبتلا به این بیماری ممکن است به طور بالقوه امید به زندگی کمتری نسبت به افراد بدون این بیماری داشته باشند.

بر اساس گزارشات موسسه ملی سلامت روان (NIMH)، میانگین طول عمر بیماران اسکیزوفرنی در ایالات متحده به ۲۸٫۵ سال کاهش یافته است که آمار قابل توجهی می باشد.

متاسفانه این آمار امید به زندگی ممکن است به شرایط سلامتی مرتبط باشد که معمولاً با این اختلال همراه است، این اختلالات شامل موارد زیر می باشد:

  • بیماری قلبی
  • دیابت
  • بیماری کبد

افراد مبتلا به اسکیزوفرنی اغلب شانس بیشتری برای تجربه مرگ ناشی از خودکشی نسبت به افراد بدون اسکیزوفرنی دارند. موسسه ملی سلامت روان تخمین می زند که ۴٫۹٪ از افراد مبتلا به اسکیزوفرنی به دلیل خودکشی می میرند.

طول عمر بیماران اسکیزوفرنی

افراد مبتلا به اسکیزوفرنی اغلب ۳٫۵ برابر بیشتر از افرادی که درگیر این بیماری نیستند در سال جان خود را از دست می دهند. اسکیزوفرنی می تواند به طور متوسط ​​۱۴٫۵ سال از طول عمر یک فرد کم کند.

تحقیقات در سال ۲۰۲۰ نشان داد که درمان به موقع، مناسب و کمک خانواده می تواند طول عمر بیماران اسکیزوفرنی تا هفت سال افزایش دهد، علاوه بر این در کیفیت زندگی آن ها نیز تاثیر زیادی دارد.

مرگ بیماران اسکیزوفرنی

همان طور که گفته شد این بیماری با سایر اختلالات همراه می باشد که گاهی اوقات می تواند زندگی این افراد را به خطر بیاندازد:

  • بیولوژیکی: بیماری های قلبی عروقی، سرطان، دیابت، آنفولانزا، نقص های رشد عصبی
  • شخصی: تنهایی و انزوا، سبک زندگی ناسالم، سوء مصرف مواد
  • اجتماعی: مرگ تصادفی، خودکشی، استرس شدید، تروما، فقر به دلیل نرخ بیشتر بیکاری
خودکشی بیماران اسکیزوفرنی

تأثیر خودکشی را نمی توان در مورد کاهش طول عمر بیماران اسکیزوفرنی نادیده گرفت. یک مطالعه در سال ۲۰۲۱ نشان می دهد که افراد مبتلا به اسکیزوفرنی۴٫۵ برابر بیش تر احتمال دارد که خودکشی کنند.

افراد مبتلا به اسکیزوفرنی با بیگانگی و طرد شدن از جامعه خود مواجه می‌شوند که احساس انزوا، ناتوانی و فقدان احساس تعلق را در آن ها دامن می‌زند.

افزایش امید به زندگی برای افراد مبتلا به اسکیزوفرنی

افزایش طول عمر بیماران اسکیزوفرنی شامل مداخلات زیر می باشد:

  • افزایش دسترسی به مراقب
  • آموزش پزشکی
  • شناسایی و مدیریت خطر قلبی عروقی
  • کاهش مصرف دخانیات و سوء مصرف مواد
  • کاهش انزوا از طریق گروه های حمایتی
  • دسترسی به گزینه های سبک زندگی سالم
  • مداخله زودهنگام
  • درمان هدفمند
  • آموزش بهتر برای عموم
  • ارائه برنامه های قوی تر و هدفمندتر از خودکشی برای افراد مبتلا به اسکیزوفرنی

عاقبت بیماران اسکیزوفرنی

افراد مبتلا به اسکیزوفرنی اغلب واقعیت تحریف شده را تجربه می کنند که بر روابط، عملکرد اجتماعی و سایر فعالیت های روزانه آن ها  تأثیر می گذارد. بر اساس تحقیقات موسسه ملی سلامت روان (NIMH)، این تحریفات می تواند شامل موارد زیر باشد:

  • توهمات
  • گفتار یا حرکات بی نظم
  • مشکل در تفکر و انگیزه

علاوه بر این، افراد مسن مبتلا به اسکیزوفرنی میزان بیشتری از عوارض جانبی ناشی از داروهای روانگردان را تجربه می کنند. برخی از افرادی که عوارض جانبی را تجربه می کنند، مصرف داروهای خود را متوقف می کنند که منجر به بدتر شدن شرایط می شود.

بیماران اسکیزوفرنی دو برابر بیشتر احتمال دارد که به زوال عقل مبتلا شوند.

نکاتی برای مدیریت اسکیزوفرنی با افزایش سن

اگر شما یا یکی از عزیزانتان با اسکیزوفرنی زندگی می‌کنید، راه‌هایی را برای مدیریت فراز و نشیب‌ها با گذشت زمان برای کیفیت کلی زندگی پیدا کنید. در اینجا چند نکته وجود دارد که می توان به شما در مدیریت علائم اسکیزوفرنی کمک کرد:

  • بدن و ذهن را فعال نگه دارید
  • ورزش مکر
  • در تعاملات اجتماعی منظم شرکت کنید
  • حفظ یک رژیم غذایی سالم

میانگین طول عمر بیماران اسکیزوفرنی چقدر است؟

داده های یک مطالعه در سال ۲۰۱۳ نشان می دهد که امید به زندگی در افراد مبتلا به اسکیزوفرنی ۱۲ تا ۱۵ سال کمتر از افرادی است که با این بیماری زندگی نمی کنند.

دو علت بالقوه مرگ زودرس در این افراد عبارتند از بیماری تشخیص داده نشده و سرطان.

پزشکان همچنین دریافتند که فقدان درمان با مرگ و میر بیشتر به هر علت در این گروه مرتبط است.

آیا اسکیزوفرنی در صورت عدم درمان بدتر می شود؟

علائم اسکیزوفرنی به ندرت بدون درمان بهبود می یابند. بدون درمان مناسب، علائم ممکن است بیشتر رخ دهد و شدت آن افزایش یابد.

اسکیزوفرنی درمان نشده می تواند به سایر مشکلات سلامت روان یا افکار خودکشی منجر شود.

اضطراب و خودکشی اسکیزوفرنی

اضطراب می تواند آزاردهنده باشد. هزینه های درمان اسکیزوفرنی می تواند برای خانواده ها دشوار بوده و زندگی آن ها را سخت و پر از اضطراب سازد.

شاید بدترین جنبه بیماری همین اضطراب و استرس می باشد.

اضطراب می تواند آزاردهنده بوده و ممکن است شبیه از دست دادن هویت باشد.

توجه داشته باشید که اختلالات اسکیزوفرنی انواع مختلفی دارند. برخی از افراد مبتلا به این بیماری عملکرد بالایی دارند، اما در برخی از موارد افراد توانایی عملکرد نامناسبی دارند.

سبک زندگی 

ارتباط پیچیده بین ژنتیک، سبک زندگی و مصرف مواد مخدر دلیلی است که میزان مرگ و میر اختلالات اسکیزوفرنی بسیار بالا می باشد.

شیوع فوق العاده  بالایی در مصرف سیگار، سوء مصرف مواد و فعالیت بدنی کم در این گروه از بیماران وجود دارد. بسیاری از بیماران نیز از نظر اجتماعی در انزوا قرار دارند که به خودی خود باعث افزایش بروز و مرگ زودرس می شود.

متاسفانه این مشکلات سبک زندگی توسط سیستم مراقبت‌های بهداشتی تشخیص داده نمی‌شوند.

افراد مشهور به اسکیزوفرنی
  1. زلدا فیتزجرالد : زلدا به عنوان همسر اف. اسکات فیتزجرالد، نویسنده بزرگ گتسبی و نویسنده و هنرمندی با استعداد، بیشتر به خاطر سبک زندگی پر زرق و برق و پر زرق و برقش شناخته شده است. زلدا دچار اختلالات روانی متعددی شد و در سن ۳۰ سالگی، رسماً به اسکیزوفرنی مبتلا شد. او نزدیک به دو دهه از زندگی خود را قبل از مرگ در ۴۷ سالگی در بیمارستان های روانی گذراند.
  2. جان نش: او ریاضیدان برجسته و برنده جایزه نوبل است.
  3. ونسان ون گوگ: بسیاری از مورخان موافق هستند که ونسان ون گوگ هنرمند برجسته مبتلا به اسکیزوفرنی بود. او به خصوص در دو سال آخر عمرش مستعد اپیزودهای روان پریشی بود، اما حتی با تمام مشکلات شخصی اش، موفق شد ۲۱۰۰ اثر هنری فوق العاده زیبا، از جمله تابلوی نقاشی «شب پرستاره» که شهرت جهانی دارد، ایجاد کند.

منبع : طول عمر بیماران اسکیزوفرنی

اختلال خواب

اختلال خواب

هر انسان یک سوم زندگی خود را در خواب است. وﻗﺘـﻲ اﻓﺮاد در ﺣﺎل ﺧﻮاب هستند، ﻣﻐﺰشان ﻓﻌﺎل اﺳـﺖ و ﻓﻌـﺎﻟﻴت مغز ﺑﺮای ﻫﻤﻪ ﻛﺎرﻛﺮدﻫﺎی ﺑﺪن لازم است.

خواب و خوب خوابیدن یک نیاز مهم و بسیار ضروری در زندگی است که سبب سلامت جسمی و روحی فرد می شود.

البته رابطه ی خواب خوب و سلامت جسمی و روحی یک رابطه ی دو سویه است.

یعنی همانطور که خواب کافی و مناسب سبب سلامت جسمی و روحی می شود، سلامت و یا مشکلات جسمی یا روحی نیز در کیفیت خواب تاثیر گذار است.

از جمله فواید خواب

  • تقویت حافظه
  • بهبود یادگیری
  • رشد شناختی (افزایش تمرکز)
  • سلامت روانی (کاهش استرس)
  • بهبود عملکرد سیستم ایمنی و رشد
  • ترمیم جسمانی (ثابت نگه داشتن وزن بدن)

پیامدهای اختلال خواب

  • ضعف حافظه
  • بی حوصلگی
  • کاهش کیفیت کارو…

از جمله تاثیرات مشکلات روحی بر کیفیت خواب نیز وجود اختلالات اضطرابی و افسردگی است که سبب اختلال در خواب می شوند.

برخی از مشکلات جسمی از قبیل آسم، پرکاری یا کم کاری تیروئید، بیماری‌های نورولوژیک همچون پارکینسون و آلزایمر، آرتروز و ضربان قلب هم در بروز اختلالات خواب تأثیر دارند.

وقتی فردی خواب طبیعی نداشته باشد می گوییم دچار اختلال خواب شده است.

اختلال خواب یکی از مشکلاتی است که معمولا افراد کم وبیش با آن مواجه هستند اما می توانیم با شناخت نشانه ها و علت های اختلال خواب تا حد زیادی آن را برطرف کنیم.

لازم است این را نیز بدانیم که توجه به این نشانه ها زمانی مهم است که مدت زمان قابل ملاحظه ای وجود داشته باشند و به دفعات نسبتا زیادی روی دهند و باعث شوند که فرد دچار ناراحتی و آشفتگی شود.

اختلالات خواب  به دو دسته ی کلی بد خوابی ها (دیس سومنیا) و کژ خوابی ها (پاراسومنیا) تقسیم می شوند.

افراد مبتلا به دیس سومنیا کمتراز حد لازم، بیشتراز حد لازم و یا در زمان نامناسب میخوابند اما خود خواب آنها نرمال است.

در پاراسومنیا  کمیت و کیفیت و زمان بندی خواب اساسا نرمال است.

اما در طول خود خواب یا در طول زمان هایی که فرد در حال به خواب رفتن یا بیدار شدن است رویدادهای غیر عادی حرکتی و شناختی رخ می دهد، مانند: کابوس و سندرم پاهای بی قرار.

انواع بدخوابی ها (دیس سومنیا)

اختلال بی خوابی (اینسومنیا)

از جمله نشانه های اختلال بی خوابی مشکل در آغاز و شروع خواب است.

یعنی فرد به سختی به خواب می رود و زمانی هم که به خواب می رود در حفظ خواب مشکل دارد و مدام در طول خواب بیدار می شود.

بیدار شدن صبح زود و مشکل در به خواب رفتن دوباره نیز از جمله نشانه های بی خوابی است.

اختلال پرخوابی (هایپرسومانیا)

فرد در طول روز چندین بار می خوابد یا چرت میزند و خواب اصلی فرد هرروز بیش از۹ ساعت طول میکشد اما خستگی اورا رفع نمی کند و بعد از بیدار شدن از خواب سرحال و هوشیار نیست.

به طور کلی خواب آلودگی وی باعث اختلال در عملکرد شغلی و اجتماعی فرد شده است.

حمله خواب (نارکولپسی)

به هجوم آوردن خواب حمله ی خواب می گویند.

این هجوم چنان شدید است که شخص در هر موقیعتی مانند راه رفتن، حرف زدن، رانندگی یا تدریس نمی تواند مقاومت کند و کنترل ماهیچه ها را از دست می دهد و به خواب می رود.

حمله ی خواب ممکن است چندبار در روز تکرار شود و از چند ثانیه تا ۳۰ دقیقه طول بکشد.

توهم ، خشکی زدگی (کاهش یا از دست دادن حرکت عضلانی) و فلج خواب (ناتوانی در حرف زدن و حرکت کردن و حتی نفس کشیدن) از جمله نشانه های همراه با حمله خواب است.

وقفه تنفسی در خواب (آپنه ی خواب)

قطع خواب که سبب خواب آلودگی زیاد و یا بی خوابی می شود و این خواب آلودگی از یک اختلال تنفسی ناشی می شود.

قطع و یا کاهش جریان هوا در ناحیه ی بینی و دهان که بیشتر از ۱۹ ثانیه طول می کشد.

این اتفاق در هر ساعت حداقل ۵ بار و در طول شب حداقل ۳۰ بار اتفاق می افتد.

اختلال خواب و بیداری ریتم شبانه روزی

مشخصه ی اصلی این اختلال مختل شدن دایمی و مکرر خواب است.

این اختلال بر اثر تغییر ریتم شبانه روزی و یا عدم هماهنگی بین ریتم های شبانه روزی و برنامه ی خواب_بیداری، که محیط فرد یا برنامه ی کاری یا اجتماعی ایجاب می کند، ایجاد می شود.

انواع کژخوابی ها (پاراسومنیا)

اختلال برانگیختگی خواب

بیدار شدن مکرر از خواب  همراه با خواب گردی.

این افراد در حین خوابگردی چهره ای فاقد احساس و چشمهایی خیره دارند  و به تلاش دیگران برای بیدار کردنش واکنشی نشان نمی دهند.

وحشت شبانه

فرد به طور ناگهانی و همراه با ترس شدید و تنفس سریع و تعرق زیاد از خواب بیدار می شود و به تلاش دیگران برای آرام کردنش پاسخی نمی دهد.

همچنین رویاها را به خاطر نمی آورد و نسبت به دوره ای که اتفاق افتاده دچار فراموشی می شود.

کابوس

دیدن رویاهای ترسناک و خطرناک در حین خواب ، بیدار شدن مکرر از خواب و یاد آوری دقیق رویاها.

بعضی تمام عمر دچار کابوس هستند و بعضی ها هنگام استرس و بیماری دچار کابوس می شوند.

هرچه استرس زندگی بیشتر باشد کابوس ها هم بیشتر می شوند.

سندروم پای بی قرار

میل شدید به حرکت دادن پاها همراه با احساس های ناراحت کننده و ناخوشایند در پاها.

این میل به تکان دادن پاها در طول دوره های استراحت شروع و بدتر می شود و توسط حرکت دادن پاها تا اندازه ای یا کاملا برطرف می شوند و هنگام بعد از ظهر و یا شب بدتر می شود.

درمان اختلال خواب

برای درمان اختلال خواب لازم است که ابتدا نوع آن و علت ایجاد آن مشخص شود.

همانطور که در ابتدای مقاله گفته شد مشکلات روحی و جسمی مختلفی می تواند سبب ایجاد مشکلات خواب شود و گاهی اختلال خواب نیست که مشکل ساز است بلکه وجود اختلال دیگری سبب ایجاد مشکل خواب شده است و با برطرف شدن آن مسئله، اختلال خواب فرد نیز حل می شود.

به عنوان مثال فردی که دچار اختلال افسردگی باشد با تشخیص افسردگی از طریق متخصص و درمان آن مشکل خواب فرد نیز بر طرف می شود.

پس در اینگونه موارد نیازمند مراجعه به متخصص و بررسی های بیشتر و در صورت لزوم دارو درمانی هستیم.

ولی گاهی مواقع خودمان  با یک برنامه ریزی و راهبرد مشخص می توانیم تا حدودی مشکل خواب خودمان را برطرف کنیم :

از جمله کارهایی که می توانیم در منزل انجام دهیم فعالیت بدنی و ورزش است که به بهبود خواب کمک می کند

  • ورزش کردن به خصوص در عصر
  • نظارت داشتن بر تغذیه: ۴تا۶ساعت قبل از خواب از مصرف خوراکی های کافئین دار مانند قهوه خودداری کنیم و نیز از مصرف غذاهای سنگین بپرهیزیم و سعی کنیم برای وعده ی شام خود از غذاهای سبک مانند انواع سالادها استفاده کنیم. همچنین از مصرف زیاد مایعات در شب خودداری کنیم.
  • از دیدن فیلم های ترسناک قبل از خواب پرهیز کنیم
  • محیط خواب خود را یک محیط خنک و تاریک و آرام با تهویه ی مناسب انتخاب کنیم .
  • از جمله کارهای مفید دیگر که میتوانیم انجام دهیم گرفتن دوش آب گرم قبل از خواب و آرام کردن ذهن خود از طریق گوش دادن به یک موسیقی ملایم و ارامبخش قبل از خواب است.

منبع : اختلال خواب

چرا اینترنت باعث می شود ما تنهاتر از هر زمان دیگری شویم

در طی دهه های طولانی، توانایی ما برای ارتباط برقرار کردن با مردم در سراسر جهان، به حالت انفجاری رسیده است. در واقع، اینترنت به ما اجازه داد چت کنیم، به گروههای خبری بپیوندیم یا به هر کسی در جهان ایمیل ارسال کنیم.

اختراع موبایل ها به ما این اجازه را داد تا زمانی که دور از میزکار و یا محیط خانه هستیم با مردم صحبت کنیم.

بنابراین، شبکه های اجتماعی به ما این اجازه را دادند تا با همسایه های خود، دوستان دوران کودکی، همکاران و دوستان خود با یک کلیک ارتباط برقرار کنیم و صحبت کنیم.

نهایتا این که گوشی های همراه بیش از هر از زمان دیگری ارتباط برقرار کردن را با هر فردی را الساعه و در لحظه آسان تر می کند. پس ممکن است شما فکر کنید که احساس خوبی را در مورد زندگی اجتماعی خواهید داشت؟

با این همه، هیچ وقت در تاریخ جهان ارتباط برقرار کردن به این آسانی و سرعت نبوده است.

با این حال متاسفانه، اینترنت به ما کمک نکرده است تا حس ارتباط بیشتری با افراد داشته باشیم.

مطالعات نشان می دهند که تقریبانیمی از ما حس تنهایی و انزوا می کنیم.

زمان آنلاین بودن ما قدرت خود را برای دیدن نشانه های اجتماعی از دست می دهیم

ما می دانیم که زمان آنلاین بودن با قابلیت افراد برای دیدن و خواندن نشانه های اجتماعی در تقابل است.

حتی مطالعه ای انجام یافته است که نشان می دهد کودکان با دوری پنج روزه از وسایل دیجیتال خود بهتر می توانند احساسات افراد دیگرا بخوانند.

به نظر می رسد که زمان آنلاین بودن و زمان گذراندن با گوشی و تپلت حتی با قابلیت افراد بزرگسال برای هوش اجتماعی اشان در تقابل است. با این همه، ارتباط برقرار کردن با ایموجی ها خیلی متفاوت با یک مکالمه ی رو در رو است.

شما می توانید مسائل بسیاری را در مورد این که فرد چه چیزی در فکرش می گذرد و یا چه احساسی دارد را تنها با خواندن حالات صورتش و نه کلامش را بفهمید.

اما اگر صورتتان دائما پشت گوشی یا تپلت باشد یا اگر زمان بسیار زیادی را برای استفاده از وسایل دیجیتال خود بگذرانید، نمیتوانید این موراد را بفهمید.

۳٫ تاکید بر کمیت ارتباطات است و نه کیفیت آنها

هر کاربر فیس بوک به طور متوسط ۳۳۸ دوست اینترنتی دارد. اما به طور واضح، داشتن هزاران دوست در شبکه های اجتماعی باعث نمی شود که حس تنهایی کمتری بکنید.

در حقیقت، برخی از مطالعات نشان می دهد که هر چه دوستان بیشتری داشته باشید، به همان میزان احتمالا استرس بیشتری نیز خواهید داشت.

این تا حدی بخاطر این حقیقت است که شما احتمالا آنگونه که با مادربزرگ خود صحبت می کنید با همکار خود صحبت نمی کنید. این تعداد ارتباطات نیست که اهمیت داردف بلکه این کیفیت ارتباطات است که مهم است.

داشتن پنج دوست واقعی برای سلامت روان شما خیلی بهتر از داشتن ۵۰۰ دوست در رسانه ها و شبکه های مجازی است.

۴٫ اعتیاد به گوشی های جدید در تقابل با تعاملات رو در رو است

چند بار شده که دیده باشید در رستوران ها و یا محیط اطراف خانواده ها و یا افراد همدیگر را نادیده می گیرند و با گوشی های خود مشغول میشوند؟

و یا چند بار شده که شما با یک فردی در حال صحبت باشید در حالی که او مشغول پیام دادن با گوشی بوده است؟ مطالعات نشان داده اند که افراد گوشی خود را به طور میانگین بین ۳۵ تا ۷۴ بار در روز چک می کنند.

افراد جوان تر به احتمال زیاد بیشتر از این چک می کنند. مشخص است که افراد در شبکه های مجازی برای این وقت می گذرانند تا ببینند که افراد دیگر چه کاری می کنند، بجای اینکه ببینند افراد جلوی چشمشان در حال انجام چه کاری هستند.

زمانی که شما لحظه به لحظه مشغول تلفن همراه خود هستید، نمی توانید از تعاملات رو در رو بهره ببرید.

۵٫ دورکاری می تواند تنهایی و ایزوله شدن را افزایش دهد

اینترنت قابلیت ما را برای دورکاری افزایش داده است. این برای سلامت ذهنی ما به طرق مختلفی می تواند مفید باشد- مانند کاهش زمان رفت و آمد. اما دور کاری همچنین به معنای کاهش تعامل با همکارانتان می باشد.

تعامل از طریق ایمیل و یا تلفن های گهگاهی مانند ملاقات و دیدارهای نزدیک در یک محیط راحت نمی باشد. گاهی اوقات، فقط این همکاران شما هستند که می توانند به واقع شما را در زندگی روزمره بفهمند و درک کنند.

برای بسیاری از افراد، کار از راه دور و یا کار در محل، کار می تواند کاملا ایزوله کننده باشد چرا که دوستان دیگر و یا اعضای خانواده به درستی نمی توانند بفهمند و درک کنند که فرد چه چیزی را از سر می گذراند.

جنگ با تنهایی

قطعا حفظ ارتباطات اجتماعی بصورت فیزیکی در این عصر ارتباطات مجازی سخت است و تلاش زیادی می برد. اما حائز اهمیت است که حتما این کار را بکنید چرا که تنهایی می تواند برای سلامت جسمی شما و همچنین برای سلامت و رفاه عاطفی شما مضر باشد.

در مورد مبارزه با تنهایی فعال باشید. زمانی که حالتان بد است بیرون رفتن و تعامل ممکن است سخت باشد اما دعوت کردن فردی برای ملاقات و دیدار برای صرف چای و یا قهوه یا پیوستن به یک گروه یا موسسه که به شما کمک کند با دیگر افراد بر یک پایه ی منظم و روتین تعامل کنید، می تواند برای شما خیلی مفید و موثر باشد.

منبع : چرا اینترنت باعث می شود ما تنهاتر از هر زمان دیگری شویم

علت پرخاشگری و بی صبری

همه ما شاهد رفتار پرخاشگرانه در محیط اطراف مان بوده ایم. حال می خواهیم علت پرخاشگری و بی صبری را بررسی کنیم.

رفتاری که قصد آن آسیب رساندن، قربانی کردن و آزار و اذییت دیگری بوده، که به نحوی جهت تخلیه خشم صورت می گیرد.

پرخاشگری چه رفتاری است؟

پرخاشگری رفتاری است مخرب و معمولا زمانی صورت می گیرد که افراد نمی توانند از طریق روش های معمول و منطقی به هدف مورد نظر خود دست یابند.

طبق یک فرضیه، پرخاشگری زمانی رخ می دهد که فرد در رسیدن به اهداف اش با مانع مواجه شود و نتواند با مشکلات موجود سازگار گردد.

پرخاشگری می تواند به صورت جسمانی (لگد زدن، گاز گرفتن)، کلامی (توهین، ناسزا و تحقیر کردن) و نیز رابطه ای (شایعه پراکنی و قهر کردن) ابراز گردد.

همچنین هدف یا جهت پرخاشگری نیز ممکن است به جهت درون یا جهت بیرونی باشد.

در پرخاشگری با جهت درونی

خشم درونی باعث عصبانیت و احساس نارضایتی از خود می شود، در این حالت فرد ممکن است دچار خشم فروخورده و در نتیجه آن افسردگی شود.

در پرخاشگری با جهت بیرونی

فرد خشم و عصبانیت خود را روی محیط بیرونی( لگد زدن، پرتاب کردن اشیاء)، ابراز می کند.

پرخاشگری در افراد مختلف به میزان کم یا زیاد رخ می دهد که این تا حدودی تحت تاثیر ویژگی های شخصیتی، نوع تربیت، برخورد خانوادگی و همچنین آموزش و یادگیری(از طریق خانواده، رسانه های فرهنگی و…)می باشد.

آن چه که مسلم است اهمیت کنترل این رفتار آسیب رسان و مدیرت مهارت خشم و پرخاشگری می باشد.

مهم ترین نشانه های پرخاشگری

نشانه های فیزیولوژیکی پرخاشگری:

  • تند شدن و شتاب نبض،
  • کلفت شدن رگ های پیشانی،
  • گردن و پشت دست،
  • جریان خون با سرعت بالاتر و
  • در نتیجه برافروخته شدن رنگ صورت و قرمز شدن چشم ها،
  • عرق کردن،
  • انقباض و سفت شدن عضلات،
  • گشاد تر شدن سوراخ بینی،
  • تنفس بریده بریده و صدا دار

از جمله نشانه های بدنی پرخاشگری است.

در حالت خشم و پرخاشگری معمولا فرد از نظر حواس بدنی دچار ضعف می شود، مثلا درست متوجه صداها نمی شود، همچنین از تشخیص خوب و بد یا مفید و مضر ناتوان می گردد.

نشانه ها و تاثیرات روانی اجتماعی پرخاشگری: اگرچه پرخاشگری در مقابل ناعدالتی و صیانت از ذات خود ضروری بوده و افرادی که فاقد این صفت هستند معمولا زیردست، فرمان بردار و مورد ظلم هستند،

اما اگر پرخاشگری شکل نابهنجار به خود گیرد یا از حالت اعتدال خارج شود، باعث زیان های روانی اجتماعی زیادی می گردد.

از جمله عوارض روانی اجتماعی پرخاشگری می توان به  احساس پشیمانی، گناه و اضطراب در کنار رفتارهای مخرب اجتماعی که به روابط و سایر ابعاد زندگی فرد آسیب می رساند، اشاره نمود.

تفاوت پرخاشگری با خشم و شجاعت چیست؟

پرخاشگری و جرات ورزی: معمولا رفتار جرات ورزانه با رفتار پرخاشگرانه اشتباه گرفته می شود.

جرات ورزی به رفتاری اطلاق می شود که فرد جهت دفاع از حقوق و متعلقات ( دارایی ها) خود انجام می دهد.

مثلا کودکی که مانع از برداشتن اسباب بازی اش توسط دیگران می شود رفتار جرات مندانه ای از خود نشان می دهد.

رفتار جرات مندانه همچنین شامل بیان آرزوها، اهداف و افکار فرد می شود.

مثلا کسی که مصرانه برای به دست آوردن یک شی تلاش می کند و به سادگی جواب رد را نمی پذیرد ممکن است این رفتار پرخاشگرانه تلقی شود در صورتی که چنین نیست.

در واقع در رفتار جرات مندانه هدف نظارت و کنترل بر دیگران است اما آسیب نه.

پرخاشگری و خشم

تمایز بین خشم و پرخاشگری نیز موضوع مهم دیگری است که اغلب به جای یکدیگر به کار می رود.

خشم که یک هیجان ذاتی آشنا برای همه ماست از نظر درونی و ذهنی بودن با پرخاشگری که بیشتر جنبه ی رفتاری دارد، متفاوت است.

در واقع می توان گفت بین خشم و پرخاشگری ارتباطی نزدیک وجود دارد، بدین صورت که معمولا خشم منشاء رفتار پرخاشگرانه است.

بنابراین در بروز رفتار خصمانه، آن چه که معمولا از سوی دیگران قابل مشاهده است؛ پرخاشگری،

و آن چه که در درون باعث ایجاد حالت حمله و عصبانیت فرد می شود و برای دیگران قابل درک و مشاهده نیست، خشم است.

مشاوره شخصیت

آیا میزان پرخاشگری در افراد مجرم و جنایت کار بیشتر است؟

بسیاری از جرم شناسان و روانشناسان در بررسی ویژگی های شخصیتی مجرمین به سراغ پرخاشگری رفته و ارتباط بین این دو را بررسی نموده اند.

بر اساس پایان نامه ی ارشد بررسی علل پرخاشگری و رواج خشونت، صدیقه کردی،۱۳۹۴٫ و سایر مقالات مرتبط می باشد.

تقسیم بندی دیگری که از پرخاشگری وجود دارد به صورت زیر است.

پرخاشگری اتفاقی

در این نوع پرخاشگری، حالت خصمانه و رفتار آسیب رسان فرد ناگهانی می تواند علت پرخاشگری است.

پرخاشگری در مقابل پرخاشگری

بعضی اوقات پرخاشگری یک فرد( مجرم) صرفا در مقابله با پرخاشگری فرد دیگر است.

پرخاشگری حرفه ای

این نوع پرخاشگری که در پرونده جنایی مجرمین زیادی دیده می شود، رفتار پرخاشگرانه به صورت مداوم و با برنامه ریزی قبلی صورت می گیرد.

در این حالت برعکس پرخاشگری ناگهانی، حال روحی نا مساعد یا تصمیم آنی و ناگهانی باعث رفتار مخرب و آسیب رسان نمی شود.

پرخاشگری مرضی

نیز که در حالت توهم، مستی، یا اعتیاد به مواد مخدر رخ می دهد نیز با جنایات بسیاری مرتبط است.

نکته جالب در بسیاری از تحقیقات این است که مجرمین صرفا افرادی با خلق و خوی پرخاشگرانه یا افرادی با سابقه ای طولانی از رفتار پرخاشگرانه نیستند.

خیلی از موارد مجرمینی که به دلیل رفتار پرخاشگرانه مرتکب عمل جنایی شده اند،  افرادی آرام و خونسرد بوده که همواره خشم خود را درون ریزی و کنترل می کردند که یک باره با عمل پرخاشگرانه  باعث تعجب خود و اطرافیان شان شده اند.

بنابراین نداشتن رفتار جرات مندانه، فروخوردن دائمی خشم و سازگاری با هر نوع بی عدالتی در بلند مدت ممکن است تاثیر منفی داشته باشد.

مهم ترین علت پرخاشگری و بی صبری

شادی

تحقیقات نشان داده در کشور هایی که میزان شادکامی پایین و شادی به صورت گذرا و کوتاه مدت در زندگی مردم یافت می شود، پرخاشگری از شیوع بالاتری برخوردار است.

اعتیاد

اعتیاد به الکل و مواد مخدر علاوه بر این که باعث ابتلا به بیماری های جسمی و روحی می شود،

موجب تنزل شخصیتی فرد، بی توجهی به اصول اخلاقی و در نتیجه افزایش پرخاشگری می گردد.

تحقیقات نشان داده که بالا رفتن سطح الکل خون موجب نارسایی و مشکل در استدلال فکری گشته و در نتیجه رفتار های پرخاشگرانه را افزایش می دهد.

فرد معتاد که همواره دغدغه ی تهیه و مصرف مواد را دارد و به علت غیر قانونی بودن مواد نیز در معرض دردسر و ناکامی قرار دارد،احتمال پرخاشگری در او بالاتر از سایر افراد است.

خانواده می توانید یک علت پرخاشگری به حساب آید.

نبود کنترل و اقتدار والدین، طلاق و پیامدهای آن و نیز اعتیاد والدین می تواند در افزایش رفتار پرخاشگرانه نقش مهمی داشته باشد.

علت پرخاشگری و بی صبری می تواند بی کاری و فقر باشد

ناکامی در رفع نیازهای اساسی و فاصله طبقاتی می تواند در افزایش فشار روانی و پرخاشگری نقش بسزایی داشته باشد.

مهاجرت

تحقیقات مختلف نشان داده است که مهاجرت در افزایش رفتار پرخاشگری نقش ویژه ای دارد.

این موضوع ممکن است به دلیل ناتوانی فرد مهاجر در انطباق دادن خود با فرهنگ کشور جدید، تضاد فرهنگی و مشکل در تعاملات اجتماعی ایجاد گردد.

کلا برای افراد احساساتی و وابسته تغییرات مکانی می تواند علت پرخاشگری و بی صبری و بی قراری در یک محیط باشد.

عوامل فرهنگی

شیوع فرهنگ فرد گرایی و مصرف گرایی که در آن برطرف کردن نیازهای فردی در مقایسه با پایبندی به اخلاقیات و تعاملات اجتماعی ارزشمندتر است، باعث افزایش رفتارهای پرخاشگرانه و بزهکارانه شده است.

منبع : علت پرخاشگری و بی صبری

۳۰ فواید علمی مدیتیشن برای ذهن و جسم

فواید علمی مدیتیشن بسیار زیاد می باشند، در این مقاله به ۳۰ مورد از این فواید پرداخته شده است. هنگامی که احساس می کنید تحت فشار اضطراب یا استرس هستید، ممکن است سخت باشد که خودتان را آرام کنید یا روی یک کار خاص تمرکز کنید.

اگرچه استرس و اضطراب طبیعی هستند و از نظر بیولوژیکی پاسخ‌های ضروری در موقعیت‌های خاص هستند تجربه آن‌ها به طور منظم و مداوم می‌تواند سلامت شما را به خطر بیندازد.

با این حال، فواید مدیتیشن و مراقبه می تواند کمک کند. برای اطلاعات بیشتر در مورد اینکه مدیتیشن چیست و چه فوایدی برای سلامتی می تواند داشته باشد، این مطلب را دنبال کنید.

فواید علمی مدیتیشن 

مدیتیشن یک تمرین ذهن و بدن است که در آن توجه شما به زمان حال، نفس و ذهن شما متمرکز می شود تا آگاهی، پرورش رفاه و کاهش استرس و اضطراب را افزایش دهید.

این روش به اشکال مختلفی وجود دارد و تقریباً در همه جا قابل تمرین است، تا زمانی که بتوانید از بدن و محیط اطراف خود آگاه باشید.

انواع مدیتیشن در طول تمرین هر فرد متفاوت است و می تواند شامل مراقبه مبتنی بر تنفس، تمرین های تمرکز حواس، تجسم مبتنی بر طبیعت، مانترا و مدیتیشن معنوی باشد. مدیتیشن را می توان به تنهایی، به صورت گروهی یا با مربی انجام داد.

فواید مدیتیشن و مراقبه

هیچ راه درست یا غلطی برای انجام مدیتیشن وجود ندارد. مدیتیشن به طور کلی این است که در حین انجام آن، حضور داشته باشیم و بدانیم که چه کاری انجام می دهیم.

از خود بپرسید چه زمانی و در کجا احساس آرامش، راحتی، شادی، خلاقیت یا تمرکز می کنید. برای برخی، این ممکن است هنگام دوش گرفتن، پیاده روی یا بازی با حیوان خانگی خود باشد.

انواع فواید علمی مدیتیشن برای سلامتی

در اینجا ۱۰ مزیت علمی مدیتیشن که در تحقیقات ثابت شده آورده شده است:

۱٫ کاهش استرس

مداخلات مبتنی بر ذهن‌آگاهی، مانند مدیتیشن، سلامت روان را به‌ویژه در زمینه استرس بهبود می‌بخشد.

هنگامی که با یک لحظه سخت یا استرس زا مواجه می شویم، بدن ما کورتیزول، هورمون استروئیدی که مسئول تنظیم استرس و پاسخ طبیعی جنگ یا گریز است را تولید می کند.

استرس مزمن می تواند باعث افزایش مداوم و افزایش سطح کورتیزول شود که می تواند منجر به اثرات منفی دیگر بر سلامت شما شود. مدیتیشن، که بر آرام کردن ذهن و تنظیم احساسات تمرکز دارد، می تواند به کاهش استرس مزمن در بدن و کاهش خطر عوارض جانبی آن کمک کند.

۲٫ مدیریت اضطراب

مدیتیشن می‌تواند با کاهش سرعت فکر و تنظیم تنفس، که سیستم عصبی را آرام می‌کند، به مقابله با اضطراب کمک کند. علائم فیزیکی اضطراب شامل تعریق، سرگیجه یا ضربان قلب سریع می باشد که ناشی از تفکر بیش از حد به نتایج گذشته یا آینده است.

بر اساس یک مطالعه، افراد مبتلا به اضطراب که به طور منظم مدیتیشن را در طول سه سال تمرین می کنند، اثرات مثبت و طولانی مدتی بر سلامت روان حس می کنند.

۳٫ مدیریت افسردگی

مدیتیشن همچنین می تواند به کاهش علائم افسردگی از طریق ذهن آگاهی و تنظیم هیجانی کمک کند. مشاهدات ثابت کرده است که افراد در یک دوره سه ماهه یوگا و مدیتیشن بهبود قابل توجهی در افسردگی، انعطاف‌پذیری و تندرستی دریافت کرده اند.

۵٫ فشار خون را کاهش می دهد

تخمین زده می شود که فشار خون بالا، یک میلیارد نفر در سراسر جهان و حدود نیمی از مردم ایالات متحده را تحت تأثیر قرار می دهد.

مدیتیشن به طور بالقوه نتایج امیدوارکننده‌ای را در کاهش فشار خون بالا ارائه می‌کند، به خصوص زمانی که با عادات سبک زندگی سالم مانند رژیم غذایی متعادل و ورزش همراه باشد.

۶٫ فواید مدیتیشن برای سلامتی

همچنین مشخص شده است که مدیتیشن یک درمان رفتاری موثر برای شرایط مختلف مرتبط با ضعف سیستم ایمنی است.

نشان داده شده است که مدیتیشن مداوم پاسخ استرس بدن را کاهش می دهد و در نتیجه التهاب کمتری دارد و خطر ابتلا به بیماری هایی مانند درد مزمن، خستگی و بیماری قلبی را کاهش می دهد.

۷٫ حافظه را بهبود می بخشد از فواید علمی مدیتیشن 

در حالی که فواید مدیتیشن برای مغز برای کمک به کاهش استرس و اضطراب شناخته شده است، اما می تواند ساختار مغز شما را نیز بهبود بخشد. محققان در یک مطالعه دریافتند هنگامی که مدیتیشن را تمرین می کنید، مغز شما می تواند ماده خاکستری بیشتری تولید کند.

ماده خاکستری برای رشد سالم و عملکرد مغز بسیار مهم است، زیرا از هیپوکامپ، بخشی از مغز ما که به حافظه متصل است، محافظت می کند.

همچنین برای عملکردهای اساسی انسان، از جمله توانایی ما در کنترل حرکت و احساسات، بسیار مهم است. مدیتیشن به مدت ۳۰ دقیقه در روز به مدت هشت هفته می تواند میزان تولید ماده خاکستری بدن شما را افزایش دهد.

۸٫ تنظیم خلق و خو از قواید علمی مدیتیشن

وقتی مدیتیشن در طول زمان تمرین ‌شود، این توانایی را دارد که نحوه واکنش عاطفی شما به موقعیت‌ها را تغییر دهد. عناصر مدیتیشن، که به طور کلی شامل تمرکز حواس و تنفس کنترل شده است، می تواند منجر به واکنش های تکانشی کمتری شود.

این بدان معناست که افرادی که مدیتیشن منظم انجام می دهند، به جای واکنش هیجانی شدید مانند خشم یا وحشت، ممکن است توانایی تنظیم موفقیت آمیز خلق و خوی خود را به دست آورند.

۹٫ خودآگاهی را افزایش می دهد

مدیتیشن با ایجاد عادت تمرکز بر زمان حال، خودآگاهی را افزایش می‌دهد و به شما این امکان را می‌دهد که به افکار خود بیش تر توجه کنید. تحقیقات نشان می دهد که تمرین مدیتیشن می تواند به توسعه خودآگاهی و همچنین بهبود کنترل تکانه و ارتباط فرد با خود و دیگران کمک کند.

۱۰٫ مدیریت اعتیاد از فواید علمی مدیتیشن

یکی از فواید علمی مدیتیشن افزایش حس آرامش، حضور و کاهش استرس می‌تواند به افراد مبتلا به اختلالات مصرف مواد کمک کند تا محرک‌ها را مدیریت کنند یا حتی از عود جلوگیری کنند.

همچنین نشان داده شده است که مدیتیشن برای کسانی که از اختلال مصرف مواد رنج می‌برند بسیار مفید می باشد زیرا اضطراب آن ها را به شکل چشم گیری کاهش می دهد.

۱۱٫ خواب را بهبود می بخشد

تحقیقات نشان می دهد که مدیتیشن می تواند توانایی و کیفیت خواب فرد را بهبود بخشد. بیشتر ما برای خوابیدن مشکل داریم زیرا ذهن‌مان در طول روز نشخوار می‌کند یا نگران فردا است و مدیتیشن کمک می کند تا این نگرانی ها را پشت سر بگذارید و نگاه خوبی نسبت به فردا و آینده داشته باشید.

۱۲٫ کاهش کورتیزول

مدیتیشن سطح کورتیزول را کاهش می دهد. تحقیقات نشان می دهد که مدیتیشن سطح کورتیزول را کاهش می دهد، هورمونی که باعث استرس می شود. کاهش کورتیزول می تواند استرس، اضطراب و افسردگی عمومی را کاهش دهد.

۱۳٫ خطر ابتلا به بیماری های قلبی عروقی 

مدیتیشن می تواند خطر ابتلا به بیماری های قلبی عروقی را کاهش دهد و تاثیر مثبتی بر فشار خون، اثربخشی عضلات قلب و مرگ و میر کلی دارد.

۱۴٫ ترک عادت های بد | فواید علمی مدیتیشن

مدیتیشن به اعمال شما در آن لحظه آگاهی می‌دهد و به شما کمک می‌کند چرخه یک عادت بد را ترک کنید.

۱۵٫ روابط را تقویت خواهید کرد.

ارتباط خوب، همدلی و احترام از ویژگی های یک رابطه قوی و خوب است و مراقبه به بهبود همه این ویژگی ها کمک می کند.

۱۶٫ تمرکز را افزایش می دهد.

وقتی چیزهای زیادی در هر لحظه در ذهن ما می چرخد، تمرکز بر روی وظایف در محل کار یا حتی سرگرمی هایی مانند خواندن کتاب می تواند دشوار باشد. مدیتیشن ذهن شما را متمرکز می کند تا بتوانید روی کاری که باید انجام دهید تمرکز کنید.

۱۷٫ کنترل بهتر خشم

عصبانی شدن یک احساس طبیعی در هنگام برخورد با افراد یا موقعیت های دشوار است. با این حال، اگر نمی توانید خشم خود را کنترل کنید بهتراست که از مدیتیشن کمک بگیرید.

۱۸٫بهتر خواهید خوابید 

کم خوابی برای سلامتی شما هم مضر است. یکی از فواید علمی مدیتیشن این است که به شما کمک می کند راحت‌تر بخوابید و خوابی با کیفیت‌تر داشته باشید.

۱۹٫ مدیتیشن به شما یاد می دهد که خود را آرام کنید.

با کمک مدیتیشن شما یاد خواهید گرفت که با اضطراب، عصبانیت و سایر مشکلات کار کنید تا برای تسکین خود به رفتارهای ناسالم مانند مواد مخدر یا الکل روی نیاورید.

منبع : ۳۰ فواید علمی مدیتیشن برای ذهن و جسم