جملاتی که نباید به کودکان گفت| ۲۵ چیزی که آینده کودک را تباه می کند

جملاتی که نباید به کودکان گفت کمک می کند که با فرزندان خود رابطه بهتری داشته باشید.

شاید فرزندانتان زیاد با شما ارتباط برقرار نمی کنند و بیشتر وقت خود را در اتاق خود می گذرانند و به گوشی هوشمند یا رایانه خود می چسبد. می خواهید دلیل آن را بدانید؟

جملاتی که نباید به کودکان گفت

این به خاطر نحوه صحبت والدینشان با آن هاست.  بنابراین در اینجا لیستی از ۱۵ چیز که والدین باید به فرزندان خود نگویند آورده شده است:

۱.«تو همیشه…» یا «تو هرگز…»

آیا تا به حال یکی از موارد زیر را به فرزندان خود گفته اید، این جملاتی که نباید به کودکان گفت بسیار مهم می باشد بنابراین از گفتن آن ها خودداری کنید:

  • «تو همیشه دیر از خواب بیدار می شوی.»
  • «تو همیشه راه آسان را انتخاب می کنی.»
  • «تو همیشه در مدرسه دچار مشکل می شوی.»
  • «تو هرگز تکالیف خود را به موقع انجام نمی دهی.»
  • «تو هیچ وقت کارهایت را به موقع انجام نمی دهی.»
  • «تو هرگز لباس های خود را در سبد لباسشویی قرار نمی دهی.»

وقتی از جملاتی که نباید به کودکان گفت مانند “تو همیشه…” یا “تو هرگز…” استفاده می کنی، فرزندانت حالت تدافعی پیدا می کنند و مکالمه را به بحث تبدیل می کنید.

از این گذشته حتما مواردی وجود دارد که تکالیف خود را به موقع انجام می دهد به جای اینکه آن ها را سرزنش کنید وقتی کار خود را درست انجام می دهند از آن ها قدردانی کنید.

بنابراین روش زیر را امتحان کنید.

مواردی را بیان کنید که فرزندان شما نمی توانند آن ها را رد کنند. برای مثال، به فرزندتان بگویید: «در هفته گذشته، سه بار، نیم ساعت دیر بیدار شدی و این باعث شد دیر به مدرسه برسی بنابراین بهتراست که در مورد آن صحبت کنید.»

 

۲. از کار خودت خجالت بکش

به عنوان والد، هدف این نیست که فرزندانتان را برای رفتارشان مقصر بدانید. بلکه هدف تربیت آن ها برای رعایت ارزش و قانون می باشد.

به جای گفتن اینکه باید برای کاری که انجام داده است او را خجالت زده کنید بهتر است که در مورد رفتارش با او صحبت کنید.

۳. “کار خوب!”

مطالعات نشان می دهد که در روابط سالم، نسبت نظرات مثبت به نظرات منفی تقریباً ۱ به ۶ می باشد.

اما متاسفانه در بسیاری از خانواده ها این نسبت برعکس می باشد. این بدین معنی است که نظرات منفی بسیار بیشتر از نظرات مثبت است و جملاتی که نباید به کودکان گفت بیش از اندازه به کار می رود. به این ترتیب، محیط خانه متشنج و گاهی پر از دعوا و درگیری می باشد. پس بهتر است هر چند وقت یکبار از فرزندان خود تمجید کنید.

برای اینکه ستایش معنادار باشد، باید چیز مشخصی تعیین کنید و برای آن از او قدردانی کنید.

مثال های زیر چیزهایی می باشد که می توانید از او تعریف کنید:

– « الان که تکالیف خود را به موقع انجام داده ای می توانی بیش تر تلویزین نگاه کنی.»

– «من قدردانی می کنم که در دو روز گذشته تمام کارهای خانه خود را انجام داده اید.»

– « به نظرم می تونی میز ناهار را بدون کمک بچینی»

– «قدردانی می کنم که امروز به موقع برای مدرسه از خواب بیدار شدی.»

هرچقدر بیش تر از فرزند خود قدردانی کنید، او بیش تر رفتار های مثبت و سازنده را نشان می دهد، بنابراین از جملاتی که نباید به کودکان گفت خودداری کرده و از این گفتارهای مثبت استفاده کنید.

۴. نتیجه گیری نکنید | جملاتی که نباید به کودکان گفت

اگر فرزند خود را متهم کنید ممکن است باعث شوید که دروغ بگوید به جای این از فرزند خود بپرسد که چرا این اتفاق افتاده است.

به عنوان مثال، ممکن است بگویید: «معلم شما زنگ زد و گفت که شما دیروز مدرسه را ترک کردید. چه اتفاقی افتاده است؟” ممکن است دلیل موجهی وجود داشته باشد، بنابراین عجولانه نتیجه گیری نکنید.

۵. با من بحث نکنید.

یکی از جملاتی که نباید به کودکان گفت این است که نباید با شما بحث کنند. ممکن است این را از روی عصبانیت به فرزند خود بگویید که به شما بحث نکند. این اتفاق به خصوص زمانی که احساس می کنید مورد بی احترامی قرار می گیرید رخ می دهد. اما از دیدگاه فرزندانتان، ممکن است فکر نکنند که به شما بی احترامی می کنند. هنگامی که کودکان نظر خود را توضیح می دهند، گاهی اوقات بی ادب به نظر می رسند.

البته منظور ما این نیست که شما باید تمام رفتارهای بی ادبانه را تحمل کنید، اما می گویم که کودکان باید بدانند که نظرات آن ها اهمیت دارد.

برای روش های حرف زدن با کودک پس از گفتن «با من بحث نکن» خودداری کرده و در عوض، خونسردی خود را حفظ کنید.

۶. « چون من میگم.»

این عبارت همانند عبارت شماره ۵ بوده و به همان اندازه بی اثر است.

کودکان می خواهند منطق پشت سیاست ها و قوانین خانواده را درک کنند. اگر این کار را نکنند، از آن سیاست ها پیروی نخواهند کرد و در اولین فرصت از آن ها سرپیچی خواهند کرد.

پس وقت بگذارید و منطق پشت قوانین خود را برای فرزندانتان توضیح دهید. می توانید مشکل را به عنوان یک مسئله طراحی کنید و از او بخواهید تا راه حلی مطرح کند.

۷. من به تو گفته بودم.

گفتن این جمله زمانی که فرزندانتان اشتباهی را مرتکب می شود که قبلاً به آن ها هشدار داده بودید بسیار وسوسه انگیز است. اما در مقابل این وسوسه مقاومت کنید. فرزندان شما می دانند که اشتباه کرده اند بنابراین نیازی نیست که این را به آن ها گوش زد کنید که اشتباه کرده انذد و شما از قبل به آن ها اخطار داده بودید.

برای روش های حرف زدن با کودک فرزندان خود را تنبیه کنید. اما قبل از انجام این کار به او یادآوری کنید که در کنار او هستید و او را دوست دارید.

 

۸. جملاتی که نباید به کودکان گفت، «اگر من جای تو بودم…»

والدین معمولا این را می گویند تا فرزندانشان را تشویق کنند که تصمیم خاصی بگیرند، اما وقتی بچه ها این عبارت را می شنوند بلافاصله با خود فکر می کنند که من قرار نیست تو باشم!

راه بهتر برای ارتباط با فرزندانتان چیست؟

احساسات خود را به اشتراک بگذارید. اما روشن کنید که می خواهید دیدگاه فرزندان خود را نیز بشنوید. از آن ها سؤال بپرسید و واقعاً به پاسخ آن ها گوش دهید.

۹. چرا نمی توانی بیشتر شبیه برادر/خواهر/پسرخاله/دوست خود باشید؟

به عنوان یک والدین، مقایسه نکردن بسیار سخت است. والدین از فرزندان خود به عنوان معیار برای ارزیابی توانایی خود به عنوان والد استفاده می کنند. به همین دلیل است که والدین فرزندان خود را با دیگران مقایسه می کنند.

اما وقتی فرزند خود را مقایسه می کنید، فرزندانتان احساس می کنند که عشق شما به آن ها بر اساس رفتار یا عملکرد آن ها می باشد. آن‌ها احساس می‌کنند که اگر بیشتر شبیه برادر/خواهر/پسرخاله/دوستشان باشند، آن ها را بیشتر تایید می‌کنید و دوست دارید.

بنابراین برای روش های حرف زدن با کودک به فرزندان خود یادآوری کنید که شما آن ها را بخاطر خود دوست دارید، مهم نیست که چه کاری انجام می دهند، اما در عین حال آن ها را تشویق کنید تا پیشرفت کنند و از جملاتی که نباید به کودکان گفت خودداری کنید.

۱۰. من می دانم چه احساسی دارید از روش های حرف زدن با کودک

به عنوان پدر و مادر، دوران کودکی و نوجوانی را گذرانده اید. این بدان معناست که شما طرد شدن و ناامیدی را تجربه کرده اید، اما فقط به این دلیل که تجربه مشابهی با فرزندان خود داشته اید به این معنی نیست که می دانید آن ها چه احساسی دارند.

نوجوانان در جلسات مشاوره می گویند: «زمانه تغییر کرده است. پدر و مادر من نمی‌دانند که امروز در مقایسه با زمانی که آن ها بزرگ می‌شدند، چقدر متفاوت است.»

تمام تلاش خود را بکنید تا مسائل را از دید فرزندانتان ببینید. به موسیقی مورد علاقه آن ها گوش دهید، دوستان آنها را بشناسید و وقتی افکار و احساسات خود را به اشتراک می گذارند با احترام به آن ها گوش دهید.

۱۱. «وقتی همسن تو بودم…»

ممکن است این جمله را با گفتن جملات زیر به پایان برسانید:

– «… من خیلی بیشتر در خانه کمک کردم.»

– «… من خیلی بیشتر از تو مسئولیت داشتم.»

– «.. روزی هشت ساعت درس می خواندم.»

– «… باید برای هر چیزی که می خواستم کار می کردم.»

– «… من همه امکاناتی که امروز از آن لذت می بری نداشتم.»

هدف گفتن این موضوع این است که فرزندتان را تشویق کنید تا سپاسگزار، سخت کوش یا منضبط شود، اما این رویکرد همیشه کارساز نیست و در اغلب موارد جزو جملاتی که هرگز نباید به کودکتان بگویید می باشد.

بچه ها کاملاً آگاه هستند که همه چیز با ۳۰ سال پیش بسیار متفاوت است، بنابراین نمی توانند با تجربیات شما ارتباط برقرار کنند. هنگامی که تجربیات خود را به اشتراک می گذارید، این کار را به گونه ای انجام دهید که آنها شما را بهتر درک کنند ولی خود را با آن ها مقایسه نکنید.

۱۲. «من می دانم چه چیزی برای تو بهتر است.»

پدر و مادر شدن به این معناست که به فرزندانتان کمک کنید تا مسئولیت کامل زندگی خود را بر عهده بگیرد. وقتی می گویید  «من می دانم چه چیزی برای شما بهتر است» به فرزندتان نشان می دهید که از او بهتر هستید. اما همچنین فرصتی را از دست می‌دهید که به فرزندانتان اجازه دهید تا شرایط را در دست بگیرد.

۱۳. «هیچ دلیلی برای ترسیدن وجود ندارد.»

با گفتن این حرف، احساسات فرزند خود را بی ارزش می کنید، این کار از جملاتی است که نباید به کودکان گفت. با گذشت زمان، فرزندان شما ممکن است شروع به سرکوب احساسات خود کنند، حتی ممکن است در بیان احساسات خود دچار مشکل شوند.

به جای اینکه به فرزندان خود بگویید که نباید احساس خاصی داشته باشند، با آن ها همدردی کنید و به آن ها بیاموزید که باید احساسات خود را بپذیرند.

به این ترتیب، فرزندان شما یاد خواهند گرفت که احساسات خود را مدیریت کنند، نه اینکه آن ها را نادیده بگیرند.

۱۴. همیشه “بله” نگویید

احتمالاً پیامدها و مضرات «نه» گفتن همیشه به بچه‌ها را شنیده‌اید، اما در واقع، «بله» گفتن همیشه نیز می‌تواند به شخصیت کودک شما آسیب برساند. حتی بسیاری از والدینی که فرزندان خود را با عشق و مراقبت فراوان بزرگ می کنند، نمی دانند چگونه به فرزندان خود نه بگویند.

والدین باید به اندازه کافی عاقل باشند که نیازها و خواسته های فرزندان را از هم متمایز کنند. به عنوان مثال، اگر باید بین وسوسه فست فود یا یک وعده غذایی سالم یکی را انتخاب کنید، البته باید یک وعده غذایی مغذی را انتخاب کنید.

۱۵. آن ها را با نام های بد صدا نکنید | جملاتی که نباید به کودکان گفت

والدین ترجیح می دهند فرزندان خود را با نام های مختلف صدا کنند. همینطور برای نشان دادن محبت خود از نام هایی مانند «شاهزاده من»، «شیرین» و غیره استفاده می کنند که از جملاتی که نباید به کودکان گفت می باشد. اما در بسیاری از موارد آن ها را با نام های عامیانه ای مانند «بچه لوس» و «عصبی» صدا می زنند. والدین نباید فرزندان خود را در هر سنی با نام های بد صدا کنند و بهتراست که از نام واقعی آن ها در این زمینه استفاده کنند.

۱۶. از دستاوردهای کودک اعتبار نگیرید

بیشتر والدین سعی می‌کنند اعتبار موفقیت کودک را بگیرند. شاید این کار برای شما مفید باشد اما می تواند بر رفتار کودک شما نیز تأثیر منفی بگذارد. بسیاری از تحقیقات ثابت کردند که کودک وقتی پدر یا مادر برای موفقیت های آنه ها اعتبار می گیرند، احساس وحشتناکی می کند. به همین دلیل است که والدین نباید در اجتماعات عمومی و در مقابل دیگران اعلام کنند که فرزندشان به خاطر آن ها به موفقیت می رسد.

والدین باید به جای گرفتن اعتبار، موفقیت پسر یا دختر را با قلبی باز جشن بگیرند. گاهی اوقات، چند کلمه قدردانی و شام با خانواده می تواند در بسیاری از موقعیت ها کافی باشد.

۱۷. از طرف فرزندتان جواب ندهید

احتمالاً بسیاری از شما متوجه شده اید که والدین دوست دارند از طرف فرزندشان صحبت کنند و پاسخ دهند، که کاملاً اشتباه است. به گفته کارشناسان روانشناسی، زمانی که والدین سعی می کنند از طرف فرزندانشان پاسخ دهند، سطح اعتماد به نفس آن ها را از بین نمی برد، بلکه عزت نفس آن ها را مختل می کند و کمک می کند که چگونه کودک با اعتماد به نفس تربیت کنیم.

در چنین مواردی، والدین باید تمام تلاش خود را به کار گیرند تا فرزندان خود را برای پاسخگویی تشویق کنند، قابل ذکر است، اگر پسر یا دختر خود را تشویق به صحبت کنید، سطح اعتماد به نفس او را افزایش نمی‌دهد، بلکه باعث می‌شود آن‌ها حرف‌هایشان را منطقی بیان کنند.

۱۸. مسخره کردن آن ها در حضور دیگران

ممکن است به نظر خنده دار باشد که کودک خود را در حضور دیگران اذیت کنید و یکی از مهم ترین جملاتی که نباید به کودکان گفت می باشد.

جملاتی که نباید به کودکان گفت به نظر بی ضرر می آید اما از درون به او آسیب میرسد. در این شرایط فرزند شما با افکار منفی و ترس از چیزهای خاص در زندگی یا عدم اعتماد به نفس بزرگ می شود. فرزندان خود را به طور علنی مسخره نکنید و آن ها را شرمنده نکنید زیرا می تواند تأثیر منفی بر زندگی آن ها بگذارد.

۱۹. فحش دادن به همسر

هرگز فکر نکنید که استفاده از کلمات فحش یا ناسزا در مقابل فرزندانتان اشکالی ندارد زیرا آن ها متوجه نمی شوند. آن ها ناآگاهانه با تقلید از شما شروع به استفاده از همان می کنند و فکر می کنند خنده دار است.

یکی از چیزهایی که بچه ها نباید بدانند دعوا و درگیری میان والدین می باشد این می تواند روی آن ها تاثیر منفی زیادی بگذارد.

۲۰. اظهار نظر در مورد ظاهر فیزیکی 

مسئله عزت نفس آن هاست. اگر می‌خواهید فرزندانتان باهوش‌تر، سالم‌تر به نظر برسند و احساس خوشبختی کنند، غذای مغذی تهیه کنید، تمرین‌هایی را با آن‌ها انجام دهید، اما در مورد ظاهر آن ها نظر ندهید، جملاتی که نباید به کودکان گفت شامل ظاهر او نیز می شود.

۲۱. «بعداً از من تشکر خواهی کرد»

این جمله بدان معناست که نیازها و احساسات کودک نسبت به خواسته های والدین در درجه دوم اهمیت قرار دارند. این می تواند باعث شود که نوجوانان احساس رنجش کند و آنطور که باید برای رابطه خود با والدین ارزش قائل نشوند.

در عوض، با تلاش برای درک دیدگاه او در مورد مسائل قبل از تصمیم گیری، احترام خود را به نظر نوجوان خود نشان دهید.

۲۲. “چون من میگم” | جملاتی که نباید به کودکان گفت

این جمله هیچ احترامی را از جانب فرزندتان برای شما به همراه نخواهد داشت و نشان می دهد که آن ها فاقد هوش کافی برای ارائه دلایل یا توضیحات خود برای این هستند که چرا کاری باید به روش خاصی انجام شود یا اینکه چرا نمی توانند به جایی بروند یا کاری را انجام دهند.

حداقل جزئیاتی را اضافه کنید که چرا آن ها نمی توانند بروند یا هر کاری را که شما منع می کنید انجام دهند.

۲۳. “تو هرگز به من گوش نمی دهی”

ممکن است احساس کنید که نوجوانتان به کلمه‌ای که شما می‌گویید گوش نمی‌دهد، اما بسیار مهم است که مطمئن شوید آن ها را متهم به چیزی نمی کنید که وجود ندارد.

۲۴. ”همه چیز درست خواهد شد.”

اگر فرزند شما به عنوان رهبر و سرگروه انتخاب نشد، متقاعد کردن او به اینکه همه چیز همیشه خوب پیش خواهد رفت، برای او مفید نخواهد بود.

به جای اینکه به آن ها بگویید که همیشه یک پایان خوش وجود دارد، به آن ها بیاموزید که به اندازه کافی قوی هستند تا بتوانند از عهده سختی های اجتناب ناپذیر زندگی برآیند.

آن ها را تشویق کنید که به تمرین ادامه دهند و زمانی که احساس آمادگی کردند دوباره تلاش کنند. با مربیگری و راهنمایی فرزندانتان در زمان های سخت، آن ها برای زمان های سخت آماده تر خواهند شد.

۲۵. “من هرگز تو را نمی بخشم” | جملاتی که نباید به کودکان گفت

حتی برای بهترین ما نیز این اتفاق افتاده است که کودک کاری غیرقابل تصور را انجام می دهد. اما گفتن چنین چیزی می تواند واقعاً برای کودک مضر باشد، حالا کودک احساس می‌کند هر کاری که انجام داده است برای همیشه علیه او استفاده می کنید.

به جای آن بهتر است والدین بگویند: «کاری که شما انجام دادید بد بود، اما ما راهی پیدا می‌کنیم که این کار را پشت سر بگذاریم و ادامه دهیم.»

۲۶. دختر خوب / پسر خوب گریه نمی کند

گریه یک پاسخ طبیعی به احساسات طاقت فرسا است. اما با این حال بسیار پیش می آید که والدین سعی می کنند وقتی بچه ها گریه می کنند جلوی آن ها را بگیرند.

گریه کردن فواید زیادی دارد. بدن ما با گریه استرس را رها کند. این به ما در پردازش احساسات و غلبه بر احساسات دشوار کمک می کند. بنابراین جملاتی که نباید به کودکان گفت به افزایش عزت نفس و سلامت روان کودک کمک می کند.

و از آنجایی که بچه‌ها آسیب‌پذیرتر هستند و نمی‌توانند مانند بزرگسالان بر احساسات خود کنترل داشته باشند، برای همه چیز گریه می‌کنند.

منبع : جملاتی که نباید به کودکان گفت| ۲۵ چیزی که آینده کودک را تباه می کند

تفاوت اختلال پیش از قاعدگی و سندرم پیش از قاعدگی

فاوت اختلال پیش از قاعدگی و سندرم پیش از قاعدگی بسیار مهم می باشد اکثریت زنانی علائم قبل از قاعدگی را در یک یا دو هفته قبل از پریود تجربه می کنند.

این سندرم که به عنوان سندرم پیش از قاعدگی (PMS) شناخته می شود، می تواند شامل تغییرات خلق و خو، نفخ، خستگی، سردرد و گرفتگی عضلات باشد.

در اینجا باید توجه داشت که با وجود اینکه PMS لذت بخش نیست، فرد را ناتوان نمی کند و فرد هنوز قادر به انجام کارهای خود می باشد.

اما برای برخی از افراد، هفته ها و روزهای قبل از پریود ممکن است شخصیتی غیرقابل تحمل پیدا کنند. هنگامی که علائم شدید شده و زندگی روزمره فرد را بهم بریزد دیگر فقط PMS نیست.

این اختلال نارسایی پیش از قاعدگی (PMDD) است و بین ۳ تا ۸ درصد از زنان را در سال های باروری تحت تاثیر قرار می دهد. خوشبختانه، PMS و PMDD را می توان از طریق درمان مناسب مدیریت کرد.

‌‌‌ سندرم پیش از قاعدگی (PMS) چیست؟

PMS یا سندرم پیش از قاعدگی مجموعه‌ای از علائم فیزیکی و احساسی است که بسیاری از افراد در هفته‌ها و روزهای قبل از قاعدگی تجربه می‌کنند.

علائم فیزیکی PMS می تواند شامل سردرد، نفخ یا اسهال، گرفتگی عضلات و درد سینه باشد. از نظر احساسی، فرد مبتلا به PMS ممکن است تغییرات خلقی، غم یا تحریک پذیری را تجربه کند.

ویژگی اصلی سندرم پیش از قاعدگی چرخه‌ای بودن آن است. این بدین معناست که می توان انتظار داشت که علائم قبل از هر قاعدگی پس از تخمک گذاری شروع شود و با اولین روز پریود به پایان می رسد.

اگرچه سندرم پیش از قاعدگی بسیار رایج است، پزشکان و دانشمندان هنوز به طور کامل نمی‌دانند که چه چیزی باعث آن می‌شود و چرا افراد سندرم پیش از قاعدگی را به درجات مختلف تجربه می‌کنند.

اما احتمالاً به تغییرات استروژن و پروژسترون مرتبط است، دو هورمونی که در طول فاز لوتئال به شدت تغییر می‌کنند.

به نظر می رسد این تغییرات با علائم PMS مرتبط باشد. به عنوان مثال، ما می دانیم که سطوح بالای استروژن باعث درد سینه می شود و سردردهای قاعدگی با قطع استروژن مرتبط است.

PMDD چیست؟

PMDD یا اختلال نارسایی پیش از قاعدگی کمتر شایع است. PMDD یک اختلال افسردگی روانی قابل تشخیص است که در راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی، ویرایش پنجم (DSM-5) آورده شده است.

علائم PMDD

۱۱ علامت PMDD وجود دارد و فرد برای اینکه مبتلا به آن تشخیص داده شود، باید حداقل پنج مورد از علائم زیر را تجربه کند. این علائم عبارتند از:

  • احساس افسردگی یا ناامیدی
  • احساس اضطراب یا سرگیجه
  • نوسانات خلقی شدید
  • احساس عصبانیت یا تحریک پذیری
  • کاهش علاقه به سرگرمی ها و دوستی ها
  • مشکل در تمرکز
  • خستگی
  • تغییر در اشتها یا هوس غذایی خاص
  • مشکل خواب
  • احساس از دست دادن کنترل
  • علائم فیزیکی شامل حساسیت سینه، سردرد، درد و نفخ

مانند PMS، آنچه PMDD را از سایر اختلالات خلقی متمایز می کند این است که به طور مداوم در فاز لوتئال رخ می دهد. اگر فردی علائم خود را در طول ماه و نه تنها قبل از پریود خود تجربه می کند، PMDD را تجربه نمی کند.

PMDD در طول یک یا دو هفته قبل از قاعدگی رخ می دهد و سپس یک یا دو روز پس از شروع قاعدگی متوقف می شود. در مقایسه با افسردگی عمومی، PMDD در نوسان است.

علائم فیزیکی که اغلب با PMDD همراه است، آن را از افسردگی عمومی جدا می‌کند، اگرچه همه افراد مبتلا به PMDD علائم فیزیکی را تجربه نمی‌کنند.

تفاوت های کلیدی بین PMS و PMDD چیست؟

علائم سندرم پیش از قاعدگی و PMDD ممکن است با هم همپوشانی داشته باشد و این می‌تواند تشخیص اینکه کدام یک را تجربه می‌کند، دشوار می‌کند.

با این حال  تفاوت اصلی بین PMS و PMDD در شدت علائم می باشد. PMDD، با زندگی روزمره تداخل می‌کند و می تواند بر بهره وری کاری، روابط و فعالیت های روزمره افراد تاثیر بگذارد.

بسیاری از افراد مبتلا به اختلال نارسایی پیش از قاعدگی احساس می کنند که کنترل خود را از دست می دهند و تغییرات خلق و خوی آن ها شدیدتر از افراد مبتلا به PMS است و مدیریت احساسات را برای این افراد سخت می کند.

چه چیزی باعث PMDD می شود؟

مشخص نیست که چرا برخی افراد PMDD را تجربه می کنند در حالی که برخی دیگر PMS را تجربه می کنند، اما علت اصلی به تغییرات در استروژن و پروژسترون مرتبط است.

دلایلی که ممکن است فردی PMDD را تجربه کند هنوز در حال بررسی است، اما افرادی که آن را تجربه می‌کنند ممکن است نوسانات بیشتری در استروژن و پروژسترون داشته باشند تا افرادی که PMDD را تجربه نمی‌کنند.

اگر فردی اختلال خلقی دیگری (مانند اضطراب یا اختلال دوقطبی) داشته باشد، در معرض خطر بیشتری برای تجربه PMDD قرار دارد، اگرچه علت آن هنوز نامشخص است. البته دقت داشته باشید آزمایشی برای PMDD وجود ندارد.

چگونه PMDD را درمان کنم؟

اولین راه درمان PMDD داروهای ضد افسردگی است. مصرف دوز کم داروی ضد افسردگی یک درمان بسیار مؤثر برای PMDD است.

در واقع، طبق یک مطالعه قدیمی در سال ۲۰۰۸ روی بیش از ۲۹۰۰ زن نشان داده شده است که داروهای ضد افسردگی در درمان PMDD موثر می باشند، به ویژه زمانی که به طور مداوم مصرف شوند.

تغییر در عادات سبک زندگی در طول فاز لوتئال نیز می تواند به مدیریت PMDD کمک کند. این شامل ورزش کردن محدود کردن الکل و شرکت در فعالیت‌هایی است که باعث شادی می‌شود.

درمان خانگی سندرم پیش از قاعدگی

۱٫برای کاهش نفخ موز مصرف کنید

موز حاوی مقادیر زیادی پتاسیم و ویتامین B6 است که به جلوگیری از احتباس آب و نفخ کمک می کند. علاوه بر این، کمبود پتاسیم می تواند باعث گرفتگی عضلات شود.  با این حال، این درمان از نظر علمی ثابت نشده است.

۲٫طب سوزنی

طب سوزنی درمانی می تواند به بهبود سلامت عاطفی و علائم فیزیکی PMS کمک کند. طب سوزنی همچنین کیفیت زندگی را هم از نظر احساسی و هم از نظر جسمی بهبود می بخشد بنابراین بهتر است برای درمان با متخصص طب سوزنی مشورت کنید.

  1. ۲ هفته قبل از شروع قاعدگی مصرف کافئین خود را محدود کنید . افزایش سطح کافئین می تواند حساسیت سینه های شما را درست قبل از پریود بدتر کند.
  2. سعی کنید ۸ ساعت بخوابید تا خود را آرام و بدون خستگی نگه دارید.
  3. مصرف غذاهای فرآوری شده، محصولات لبنی و قندهای تصفیه شده را کاهش دهید.
  4. حتما آب کافی بنوشید، حدود ۶ تا ۸ لیوان در روز کافی می باشد.

روش مصرف: یک عدد موز را در برنامه غذایی روزانه خود قرار دهید.

چه زمانی باید به پزشک مراجعه کنم؟

اگر هر ماه درد یا علائم عاطفی مختلفی را تجربه می‌کنید که حواس‌تان را پرت می‌کند یا کارتان را مختل می کند، ارزش آن را دارد که آن را با پزشک مراقبت‌های اولیه یا متخصص زنان خود در میان بگذارید.

قبل از اینکه به پزشک مراجعه کنید، علائم خود را بنویسید و پیگیری کنید، از جمله اینکه چه زمانی شروع می شود و چه مدت طول می کشد. ردیابی علائم می تواند به پزشک کمک کند تا تشخیص دهد که علائم در واقع به چرخه قاعدگی مرتبط است یا خیر.

منبع : تفاوت اختلال پیش از قاعدگی و سندرم پیش از قاعدگی

مصرف مواد مخدر در نوجوانان

اگر فرزند نوجوان داشته باشید، فکر این که او مواد مخدر مصرف کند، موجی از احساسات شدید و آزار دهنده را در وجود شما بر می انگیزد، خشم، ترس، ناامیدی، و احساس بی پناهی تنها برخی از این احساسات هستند.

مشکل اینجاست که، در موقعیتی با چنین آشوب روحی ناشی از کشف احتمال اینکه در حال زندگی با فردی معتاد هستید، باید بتوانید مشخص کنید که آیا واقعا نوجوان شما مواد مصرف می کند یا اینکه شما زیادی منفی باف هستید. بستن درها، تغییرات مداوم در روحیه، یا پنهان کاری می توانند صرفا رفتارهای معمول یک نوجوان برای دفاع از حریم خصوصی خود باشند، ولی همچنین می توانند نشانه هایی باشند از مسئله ای ناگوار. اما چگونه حقیقت را دریابیم؟

جواب ساده ای برای این سوال وجود ندارد، اما راه هایی وجود دارند تا بتوانید مشخص کنید که آیا فرزند شما مواد مصرف می کند.

باید از او بپرسید

مستقیم ترین راه برای خلاص شدن از نگرانی ها این است که از فرزند خود مستقیما بپرسید. این بهترین قدم ابتدایی است اگر نگران مصرف مواد مخدر توسط فرزند خود هستید. اما پیش از آنکه این کار را انجام دهید، باید به مسائل زیر توجه داشته باشید:

  • باید دلایل روشن و منطقی برای اینکه چرا فکر می کنید نوجوان مواد مصرف می کند، داشته باشید. نمونه های مشخصی داشته باشید که بتوانید به آنها استناد کنید.
  • برای پیامد های احتمالی آماده باشید، اگر قبول کردند که مواد مصرف می کنند، چه خواهید کرد و چه خواهید گفت؟ اگر خشمگین و احساساتی شدند چه خواهید کرد؟
  • چگونه این مسئله را به آنها انتقال خواهید داد که بیشتر نگران او هستید و می خواهید به او کمک کنید تا اینکه او را تنبیه و مجازات کنید؟

اگر نمی دانید چگونه مسئله را با فرزند خود مطرح کنید، پرسیدن این که مصرف مواد مخدر چقدر در مدرسه شایع شده است می تواند شروع خوبی باشد، یا این که نظر دوستان او در باره ی مصرف مواد مخدر والکل چیست؟ نوجوانان بیشتر مایل هستند درباره ی دیگران صحبت کنند تا خودشان. این گفت وگو به شما نگرشی از گرایش های و عادات دوستان و همسالان فرزند شما خواهد داد و همچنین دیدی بهتر از زمینه ی فکری خود او پیدا خواهید کرد.

اگر احساس کردید بحث زیادی کشدار شده و چیز بیشتری متوجه نمی شوید، می توانید گفت و گو را با پرسیدن این که آیا آنها تابحال در حظور او الکل یا مواد مخدر مصرف کرده اند، و سپس بررسی کنید که آیا کسی به او مصرف مواد مخدر را پیشنهاد داده است یا خیر. اگر پاسخ او مثبت بود، شما می توانید بپرسید که آیا امتحان کرده اند، و این که آیا بیشتر از یک بار اتفاق افتاده است و سوالاتی از این دست را بپرسید. پس شما نقطه ی اتکایی برای مطرح کردن نگرانی بزرگتر خود در مورد احتمال مصرف مداوم او و مشکل احتمالی دارید.

علارغم تلاش شما، اما این احتمال وجود دارد که بخشی از حرف های او و یا تمام آن دروغ باشد. اگر فکر می کنید انکار کردن های نوجوان حقیقت ندارد به آنها دوباره گوشزد کنید که چرا فکر می کنید که آنها حقیقت را بیان نمی کنند، و به آنها به آنها فرصت دهید تا پذیرفته و یا نگرانی شما را برطرف سازند.

همچنین این مسئله اهمیت دارد که آنها را متوجه کنید که اگر بپذیرند که مشکلی وجود دارد تحمل شنیدن آن را دارید، اما اگر دروغ بگویند مشکلات دیگری در رابطه ی شما با او به وجود خواهد آمد. در نهایت اگر نمی خواهند و یا نمی توانند حقیقت را برای شما بیان کنند، کار زیادی برای وادار کردن او از دست شما ساخته نخواهد بود (بسیاری از بزرگسالان با مشکل اعتیاد به مواد مخدر زمان طولانی را صرف دروغ گفتن به خود و دیگران می کنند).

اگر پذیرفتند که مواد مخدر مصرف می کنند، بنابراین اولین پاسخ شما تشکر از صداقت او خواهد بود. پاسخ بعدی به او نباید پرسیدن”چرا؟” باشد، بلکه بجای آن چیزی شبیه به “این موضوع خیلی مرا نگران می کند، از این کاری که انجام می دهی چه احساسی داری؟” بهتر خواهد بود، چنین پاسخی از طرف شما توانایی شما برای ایستادگی در برابر این حقیقت را به نمایش می گذارد، و زمینه را برای ادامه ی گفت و گو فراهم می سازد.

توجه داشته باشید که با اینکه دروغ گفتن در باره ی مصرف مواد مخدر معمول است، برخی اوقات والدین به شدت نگرانند که فرزند آنها به دروغ مصرف مواد مخدر را انکار می کنند، در حالی که اینگونه نیست و نوجوان حقیقت را بیان کرده است. اگر پاسخ او در باره ی کارهایی که شک شما را برانگیخته اند قانع کننده باشند سعی کنید آنها را باور کنید.

از نزدیکتر مسئله را بررسی کنید

اگر هنوز شک شما برطرف نشده است، و نوجوان نیز مصرف مواد مخدر را همچنان انکار می کند، بنابراین شما باید از نزدیکتر این مسئله را بررسی کنید.

برخی از کارهایی که می توانید انجام دهید از این قرار هستند:

  • با معلمان او صحبت کنید و ببینید که آیا آنها متوجه موضوعی شده اند.
  • مراقب پول های خود باشید و دسترسی او را به پول ها مورد توجه قرار دهید
  • به تغییرات در هزینه های آنها توجه کنید
  • هنگامی که از خانه بیرون می رود بررسی کنید که به جایی رفته باشد که به شما گفته است، برای مثال می توانید با والدین دوست او تماس گرفته و مطمئن شوید که به آنجا رفته است.
  • اتاق او را بگردید (با او صادق باشید و با صراحت در حضور آنها این کار را انجام دهید و یا به آنها بگویید که اتاق او را گشته اید). حریم خصوصی برای نوجوان اهمیت زیادی دارد، و نباید برای مسائل غیر ضروری آن را نقض کرد، اما خطری که در این موضوع و جود دارد این کار شما را توجیه می کند.

علایم استفاده از مواد مخدر

علایم بسیار متنوع و متعددی برای استفاده از مواد مخدر وجود دارند، اما در عین حال بسیاری از این علایم می توانند جزء ویژگیهای معمول دوره ی نوجوانی نیز باشند، برای مثال کم توجهی به نظافت فردی، تغییر حالات روحی و غیره. چیزی که شما باید به دنبال آن باشید تغییراتی هستند که برای نوجوان شما غیر طبیعی باشند. شما باید بیشتر یک یا دو علامت مشاهده کنید، زیرا مصرف مداوم مواد مخدر معمولا علائم متعددی را به وجود می آورند.

در زیر به تعدادی از علایم مصرف احتمالی مواد مخدر اشاره شده است. باید توجه داشته باشید که این علایم به هیچ وجه کامل، جامع، و قطعی نبوده و صرفا جنبه ی راهنمایی دارند:

رفتارها

  • تغییرات ناگهانی در روابط، دوستان، و عادات.
  • تغییر در روحیات یا ثبات عاطفی
  • رفتارهای غیر محترمانه و آزار دهنده
  • خنده های بی دلیل
  • رفتارهای خصمانه، عصبی، و عدم همکاری
  • اشتیاق به موسیقی، لباس پوشیدن و پوسترهای مربوط به سبک زندگی مرتبط با مشروبات الکلی و مواد مخدر.
  • پرهیز از تماس چشمی
  • پنهان کاری
  • ناتوانی در سخن گفتن به گونه ای که قابل فهم باشد، یا سخنرانی های آتشین و پر حرارت
  • بیش فعالی
  • خستگی یا بی حالی غیر معمول
  • دوره هایی همراه با بی خوابی یا داشتن انرژی مضاعف، و پس از آن دوره های طولانی اسارت در خواب
  • اشتهای شدید و پرخوری ناگهانی
  • چشم های قرمز، تنگی یا گشادی بیش از حد مردمک های چشم
  • نرسیدن به خود و داشتن ظاهری به هم ریخته
  • سوختگی یا سیاهی انگشتان یا لب ها
  • وجود زخم ها و خراشیدگی هایی که توضیحی برای آن ندارند
  • پدیدار شدن خطوط برروی بازوها یا پاها
  • لرزش، رعشه، و سخن گفتن بی معنی یا نا مفهوم
  • نداشتن هماهنگی، تعادل، و شلختگی
  • بوهای غیر معمول در بازدم، بدن، یا لباس ها.

شرایط

  • کم شدن پول از کیف شما
  • نوجوان هیشه با کمبود پول مواجه است
  • ناپدید شدن برخی از داروها
  • افزایش استفاده از رایحه ها و خوش بوکننده ها
  • استفاده بیش از حد از قرص های نعنا و خوشبو کننده های دهان، و دهان شورها
  • قفل بودن در اتاق نوجوان
  • تغییر گروه دوستان
  • مدرسه گریزی یا بی علاقه شدن به مدرسه
  • از دست دادن علاقه به فعالیت های فوق برنامه، سرگرمی ها یا ورزش
  • شکایت و گلایه از معلمان یا همکاران
  • تماس های تلفنی یا بیرون رفتن های مخفیانه

اگر اطمینان پیدا کردید که نوجوان مواد مخدر مصرف می کند

اگر با اعتراف نوجوان و یا صرفا با اتکا به شواهد زیاد موجود به این نتیجه رسیدید که نوجوان شما اقدام به مصرف مواد مخدر می کند، باید تصمیم بگیرید چه کاری در این باره انجام دهید. این کار بسیاری از مواق می تواند پیچیده و دشوار باشد، و بسته به موقعیت ها میزان پیچیدگی و دشواری آن نیز متفاوت است.

برخی مسائل که هنگام تصمیم گیری درباره ی انجام اقدامات لازم در چنین موقعیت هایی باید مورد توجه قرار گیرند:

  • آیا نوجوان در مرحله ی استفاده ی تفریحی از مواد مخدر است یا به صورت مداوم از این مواد استفاده کرده و در نتیجه در حال گرفتار شدن به اعتیاد بوده یا اینکه او هم اکنون فردی معتاد است؟
  • آیا نوجوان صادقانه به سوالات شما پاسخ می دهد؟ بسیاری از از معتادان، از جمله افراد بالغ، به سختی می توانند بپذیرند که برای خود یا دیگران مشکل ایجاد کرده اند.
  • انگیزه ی نوجوان از مصرف مواد مخدر چیست؟ آیا در نتیجه ی ارتباطات اجتماعی و همسالان به مصرف مواد مخدر روی آورده است، یا اینکه برای سازگاری با مشکلات و مسائلی بسیارعمیقتر به مصرف آنها روی آورده است؟
  • در صورتی که شما معتقد هستید برای حل این مشکل نیاز به کمک گرفتن از یک متخصص وجود دارد، تا چه میزان نوجوان مایل به انجام این کار است؟

اگر نوجوان هنوز در مرحله ی استفاده ی تفریحی از مواد مخدر است، و تنها گاه به گاه مواد مخدر مصرف می کند، ممکن است بتوان از طریق ایجاد محدودیت ها و پیامد های مشخص نقض آن محدودیت ها، احتمال بازگشت فرزند شما به مصرف مواد مخدر را از بین برد.

اما اگر او به صورت مداوم به مصرف مواد مخدر می پردازد برای کمک به او نیاز به برداشتن گام های بزرگتری دارید و در این راه باید از یک متخصص کمک بگیرید. اگر نمی دانید این کار را از کجا شروع کنید و اطلاعی در این زمینه ندارید می توانید با پزشک خانواده خود مشورت کنید.

صرف نظر از هر راهی که انتخاب کنید، ابتدا این مسئله بسیار حائز اهمیت است که نوجوان را قانع کنید که به کمک نیاز دارد و مایل به همکاری باشد. اما انجام این کار به سادگی گفتن آن نیست و ممکن است اندکی به زمان نیاز داشته باشد، اما برای ایجاد تغییرات ماندگار و همیشگی، پذیرش مسئولیت مشکل خود توسط نوجوان بسیار حیاتی است.

منبع : مصرف مواد مخدر در نوجوانان

اختلال اضطراب فراگیر در کودک و نوجوان

به طور معمول اساسی ترین نوع اختلال های اضطرابی اختلال اضطرابی فراگیر GAD می باشد، که با احساس پایدار تنیدگی ذهنی و نگرانی و بی قراری مشخص می شود. تشخیص اختلال اضطراب فراگیر زمانی صورت می گیرد که فرد نگرانی و اضطراب شدید و غیر قابل کنترلی درباره ی تعدادی از وقایع و موقعیت ها تجربه کند. کودکان و نوجوانان ممکن است درباره اینده و مهارت و لیاقت در عملکرد تحصیلی و اجتماعی بسیار نگران باشند. همچنین ممکن است در مورد مشکلات سلامت خود، موضوعات حانوادگی شان و حوادثی که در جهان رخ می دهد نگران باشند. این نگرانی ها باید دست کم شش ماه هر روز وجود داشته باشند و با یک نشانه ی فیزیولوژیکی همراه باشند. تاکنون اختلال اضطراب فراگیر به خوبی در مورد کودکان ونوجوانان مورد پژوهش قرار نگرفته و سیر تحولی ان برای این گروه نیز مستلزم بررسی بیشتری است.

وجه تمایز GAD از سایر اضطراب‌ها در این است که در این نوع اختلال، شخص نگران وقایع متعددی می‌باشد و در صورتی که در سایر اختلالات اضطراب، نگرانی منحصر به محرک یا موضوعات ویژه‌ای می‌باشد.

وجه تمایز دیگر اینست که این افراد اغلب در مورد مسائل جزئی روزمره دچار اضطراب می شوند (بارلو، ۲۰۰۲). بزرگترها اغلب بر مسائلی مثل مشکلات بین فرزندان، سلامت خانواده، مسئولیت های شغلی و یا جزئی تر مانند وظایف خانه، یا سر وقت رسیدن به یک قرار. کودکان با این اختلال اغلب ازط مسائلی مثل رقابت در مدرسه، عملکرد ورزشی یا اجتماعی دچار نگرانی می شوند (ساوج و کندال، ۲۰۰۹).

علائم این اختلال بر اساس DSM-V عبارتند از:

الف: اضطراب و نگرانی شدید و مفرط درباره تعدادی از رویدادها یا فعالیت ها (مثلا عملکرد شغلی یا تحصیلی) در اکثر روزهای هفته و به مدت حداقل ۶ ماه.

ب:  فرد نمیتواند این نگرانی را کنترل کند.

ج: اضطراب و نگرانی با حداقل سه نشانه از ۶ نشانه زیر همراه است (نشانه ها در اکثر روزها در ۶ ماه گذشته حضور داشته اند)

توجه: در مورد کودکان فقط به یک سمپتوم نیاز است.

۱. فرد بی قرار است، یا احساس عصبی بودن دارد، یا به خاطر نگرانی بی دلیل بد اخلاق است.

۲. به آسانی خسته و کوفته میشود.

۳ . نمیتواند حواس خود را متمرکز کند یا ذهنش یک دفعه خالی میشود.

۴. زودرنج است و زود عصبانی میشود.

۵. تنش ماهیچه ای دارد.

۶. خوابش مختل شده است (نمیتواند بخوابد، یا از خواب می پرد، یا خواب ناآرام دارد که خستگیش را برطرف نمیکند).

د: اضطراب ، نگرانی ، یا سمپتوم های فیزیکی باعث میشوند فرد به رنج یا نابسامانی شدید (بالینی) در عملکرد اجتماعی ، شغلی یا سایر جنبه های مهم زندگی دچار شود.

ه: ناراحتی فرد را نمی توان به آثار مستقیم یک ماده (مثلا یک نوع ماده مخدر،یک نوع داروی تجویزی)،یا یک عارضه پزشکی دیگر (مثلا هایپرتیروئیدیسم) نسبت داد.

و: یک اختلال روانی دیگر نمی تواند دلیل موجه تری برای این اختلال باشد. مثلا اضطراب درباره حملات وحشت زدگی در اختلال وحشت زدگی،ارزیابی منفی دیگران در اختلال اضطراب اجتماعی، وسواس کثیف شدن یا سایر وسواس ها در اختلال وسواسی – اجباری، جدایی از افراد مهمی که فرد به آن ها دلبستگی دارد در اختلال اضطراب جدایی، رویدادهایی که فرد را به یاد رویدادهای اسیب زا می اندازد در اختلال PTSD، چاق شدن در آنورکیسا نروزا، دردها و ناراحتی های فیزیکی در اختلال نشانه های جسمانی، نقص هایی که فرد فکر میکند در ظاهرش دارد در اختلال بد شکلی بدنی، یا ابتلا به یک بیماری جدی در اختلال اضطراب بیماری، یا محتوای باورهای هذیانی در اسکیزوفرنی یا اختلال هذیانی. همه این موارد نمی توانند دلیل موجهی برای این اختلال باشند (گنجی، ۱۳۹۲).

همان طور که گفته شد، علامت شاخص این اختلال اضطراب و نگرانی غیرواقعی ومفرطی است که وابسته به رویدادهای تنش زای بیرونی نیست. بر اساس نظر اشتراوس (۱۹۹۴)، این خصوصیت در ۹۵درصد کودکان مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر آشکار است.کودکان دچار این اختلال درباره آینده، رویدادهای اجتماعی، فعالیت های خانوادگی، ورزش، موضوعات بهداشتی وآنچه صرفا ممکن است فردا یا حتی ساعتی بعد روی دهد، نگرانند. اختلال اضطراب فراگیربا تنیدگی، ناآرامی، تحریک پذیری و زود از کوره در رفتن نیز همراه است، هر چند کودکان خود همیشه از این قبیل عبارات استفاده نمی کنند. چنین اضطراب مزمن دائمی را (تشویش مضطربانه) نامیده اند.

نتیجه گیری های اخیر در زمینه ی اختلال اضطراب فراگیر در کودکان اغلب بر اساس بررسی های پزوهشی انجام گرفته در مورد اختلال اضطراب افراطی است، که از DSM-IV نشات گرفته و زیر گروهی از اختلال اضطراب فراگیر است. اگرچه ارتباط بین اختلال اضطراب فراگیر و اختلال اضطراب افراطی در کودکان جای پرسش دارد، اماپژوهش های اخیر نشان داده اند که همپوشی زیادی بین اختلال اضطرابی افراطی و اختلال اضطراب فراگیر در DSM برای کودکان وجود دارد و این در حالیست که نتایج پژوهش ها نشان می دهند که نشانه های اختلال اضطراب افراطی در کودکان در طول زمان از بین می رود.

اختلال اضطراب فراگیر بیشتر اوقات و حداقل به مدت ۶ ماه در کودک دیده می شود، کنترل آن مشکل به نظر می رسد و با برخی نشانه های فیزیکی مثل بی قراری، تحریک پذیری، اشکال در تمرکز، تنش عضلانی ومشکلات خواب (اشتراوس، ۱۹۹۴) همراه است.

گفته می شود که ۴ درصد از جمعیت بزرگسالان گرفتار اختلال اضطراب فراگیر هستند (راپی،۱۹۹۱)  و با اینکه این اختلال در بزرگسالان بیشتر بررسی شده تا در کودکان، اما میانگین برآوردهای مختلفی که از کودکان ارائه شده، نشان می دهد که آنان نیز به همان میزان به این اختلال مبتلا هستند ( بیدل،۱۹۹۱). برای مثال کاستلو (۱۹۸۹) مراجعان سرپایی درمانگاه ها را بررسی وشیوع ۶/۴ درصدی این اختلال را اعلام کرده است. برعکس اندرسون، ویلیامز، مک گی وسیلوا (۱۹۸۷) نمونه بزرگی از جمعیت عمومی را در نیوزلند بررسی و شیوع ۹/۲ درصدی این اختلال را اعلام کردند.

منبع : اختلال اضطراب فراگیر در کودک و نوجوان

چرا اینترنت باعث می شود ما تنهاتر از هر زمان دیگری شویم

در طی دهه های طولانی، توانایی ما برای ارتباط برقرار کردن با مردم در سراسر جهان، به حالت انفجاری رسیده است. در واقع، اینترنت به ما اجازه داد چت کنیم، به گروههای خبری بپیوندیم یا به هر کسی در جهان ایمیل ارسال کنیم.

اختراع موبایل ها به ما این اجازه را داد تا زمانی که دور از میزکار و یا محیط خانه هستیم با مردم صحبت کنیم.

بنابراین، شبکه های اجتماعی به ما این اجازه را دادند تا با همسایه های خود، دوستان دوران کودکی، همکاران و دوستان خود با یک کلیک ارتباط برقرار کنیم و صحبت کنیم.

نهایتا این که گوشی های همراه بیش از هر از زمان دیگری ارتباط برقرار کردن را با هر فردی را الساعه و در لحظه آسان تر می کند. پس ممکن است شما فکر کنید که احساس خوبی را در مورد زندگی اجتماعی خواهید داشت؟

با این همه، هیچ وقت در تاریخ جهان ارتباط برقرار کردن به این آسانی و سرعت نبوده است.

با این حال متاسفانه، اینترنت به ما کمک نکرده است تا حس ارتباط بیشتری با افراد داشته باشیم.

مطالعات نشان می دهند که تقریبانیمی از ما حس تنهایی و انزوا می کنیم.

زمان آنلاین بودن ما قدرت خود را برای دیدن نشانه های اجتماعی از دست می دهیم

ما می دانیم که زمان آنلاین بودن با قابلیت افراد برای دیدن و خواندن نشانه های اجتماعی در تقابل است.

حتی مطالعه ای انجام یافته است که نشان می دهد کودکان با دوری پنج روزه از وسایل دیجیتال خود بهتر می توانند احساسات افراد دیگرا بخوانند.

به نظر می رسد که زمان آنلاین بودن و زمان گذراندن با گوشی و تپلت حتی با قابلیت افراد بزرگسال برای هوش اجتماعی اشان در تقابل است. با این همه، ارتباط برقرار کردن با ایموجی ها خیلی متفاوت با یک مکالمه ی رو در رو است.

شما می توانید مسائل بسیاری را در مورد این که فرد چه چیزی در فکرش می گذرد و یا چه احساسی دارد را تنها با خواندن حالات صورتش و نه کلامش را بفهمید.

اما اگر صورتتان دائما پشت گوشی یا تپلت باشد یا اگر زمان بسیار زیادی را برای استفاده از وسایل دیجیتال خود بگذرانید، نمیتوانید این موراد را بفهمید.

۳٫ تاکید بر کمیت ارتباطات است و نه کیفیت آنها

هر کاربر فیس بوک به طور متوسط ۳۳۸ دوست اینترنتی دارد. اما به طور واضح، داشتن هزاران دوست در شبکه های اجتماعی باعث نمی شود که حس تنهایی کمتری بکنید.

در حقیقت، برخی از مطالعات نشان می دهد که هر چه دوستان بیشتری داشته باشید، به همان میزان احتمالا استرس بیشتری نیز خواهید داشت.

این تا حدی بخاطر این حقیقت است که شما احتمالا آنگونه که با مادربزرگ خود صحبت می کنید با همکار خود صحبت نمی کنید. این تعداد ارتباطات نیست که اهمیت داردف بلکه این کیفیت ارتباطات است که مهم است.

داشتن پنج دوست واقعی برای سلامت روان شما خیلی بهتر از داشتن ۵۰۰ دوست در رسانه ها و شبکه های مجازی است.

۴٫ اعتیاد به گوشی های جدید در تقابل با تعاملات رو در رو است

چند بار شده که دیده باشید در رستوران ها و یا محیط اطراف خانواده ها و یا افراد همدیگر را نادیده می گیرند و با گوشی های خود مشغول میشوند؟

و یا چند بار شده که شما با یک فردی در حال صحبت باشید در حالی که او مشغول پیام دادن با گوشی بوده است؟ مطالعات نشان داده اند که افراد گوشی خود را به طور میانگین بین ۳۵ تا ۷۴ بار در روز چک می کنند.

افراد جوان تر به احتمال زیاد بیشتر از این چک می کنند. مشخص است که افراد در شبکه های مجازی برای این وقت می گذرانند تا ببینند که افراد دیگر چه کاری می کنند، بجای اینکه ببینند افراد جلوی چشمشان در حال انجام چه کاری هستند.

زمانی که شما لحظه به لحظه مشغول تلفن همراه خود هستید، نمی توانید از تعاملات رو در رو بهره ببرید.

۵٫ دورکاری می تواند تنهایی و ایزوله شدن را افزایش دهد

اینترنت قابلیت ما را برای دورکاری افزایش داده است. این برای سلامت ذهنی ما به طرق مختلفی می تواند مفید باشد- مانند کاهش زمان رفت و آمد. اما دور کاری همچنین به معنای کاهش تعامل با همکارانتان می باشد.

تعامل از طریق ایمیل و یا تلفن های گهگاهی مانند ملاقات و دیدارهای نزدیک در یک محیط راحت نمی باشد. گاهی اوقات، فقط این همکاران شما هستند که می توانند به واقع شما را در زندگی روزمره بفهمند و درک کنند.

برای بسیاری از افراد، کار از راه دور و یا کار در محل، کار می تواند کاملا ایزوله کننده باشد چرا که دوستان دیگر و یا اعضای خانواده به درستی نمی توانند بفهمند و درک کنند که فرد چه چیزی را از سر می گذراند.

جنگ با تنهایی

قطعا حفظ ارتباطات اجتماعی بصورت فیزیکی در این عصر ارتباطات مجازی سخت است و تلاش زیادی می برد. اما حائز اهمیت است که حتما این کار را بکنید چرا که تنهایی می تواند برای سلامت جسمی شما و همچنین برای سلامت و رفاه عاطفی شما مضر باشد.

در مورد مبارزه با تنهایی فعال باشید. زمانی که حالتان بد است بیرون رفتن و تعامل ممکن است سخت باشد اما دعوت کردن فردی برای ملاقات و دیدار برای صرف چای و یا قهوه یا پیوستن به یک گروه یا موسسه که به شما کمک کند با دیگر افراد بر یک پایه ی منظم و روتین تعامل کنید، می تواند برای شما خیلی مفید و موثر باشد.

منبع : چرا اینترنت باعث می شود ما تنهاتر از هر زمان دیگری شویم

لجاجت و کج خلقی کودک

خشم و عصبانیت ساده به وسیله ی کودک در اویل زندگی اش، وسیله ای برای بیان مخالفت با والدین و دیگران است. گریه، جیغ، به زمین کوبیدن خود، کوبیدن سر به دیوار، جلوگیری از تنفس، عدم توجه به محیط ، دلیلی بر اثبات این ناراحتی می باشد. در ماه های اولیه ی زندگی، منشا اصلی عصبانیت کودک ، ترس از دست دادن مادر است. گاهی دلیل این عصبانیت های کودک، بی خوابی است. احتما دارد که لجاجت و عصبانیت کودک واکنشی کوتاه مدت و اما بسیار شدید او در مقابل کوچکترین سرخوردگی باشد.

احتمال دارد که علت این برخورد کودک، به دلیل عدم موفقیت کودک در انجام کاری، به علت ممانعت اطرافیان باشد. در این صورت کودک عصبی شده و از خود خشم و لج بازی بروز می دهد و گاهی اوقات ممکن است که کلماتی رکیک و نامفهومی را به زبان بیاورد. و یا امکان دارد که با نشان دادن عکس العمل هایی همانند؛ کوبیدن سر به زمین، جیغ کشیدن، جلوگیری از تنفس، گریه کردن و… خشم و مخالفت خود را بیان کند. گاهی هم امکان دارد که عصبانیت و لجاجت کودک باعث تشنج در او شود و کودک به اغماء و بی هوشی برود.

در عصبانیت های طبیعی، واکنش های ذکر شده در بالا؛ تنها چند دقیقه به طول می انجامد و با خستگی کودک از بین می روند و نیز کودک از حرکات خود پشیمان می شود و بعد از چند دقیقه گریه کردن، آرام می شود. اما در عصبانیت شدید و لجاجت، کودک به این شکل عمل نمی کند و با منطق و استدلال نمی توان کودک را به حالت طبیعی خود بازگرداند ، چون در این لحظات ارتباط و تماس کودک با محیط اطاف خود تقریبا از بین می رود و هیچ گونه حس و درکی به محیط ندارد، و کودک نمی تواند به منطق و استدلال مطرح شده پاسخی دهد.

برای درک و فهم لجاجت و بدخلقی کودکان و نیز از بین بردن آن بایدعمیقا  اختلافات بین انتظارات پدر و مادر و غرائز کودک را شناسایی کرد و برای رفع آن، قدمی مؤثر برداشت.

منبع : لجاجت و کج خلقی کودک

اختلالات خواب در کودکان زیر یک سال | درمان اختلال خواب در کودکان

اختلالات خواب در کودکان زیر یک سال در اغلب موارد به دلیل بیماری، دندان درآوردن، نقاط عطف رشد یا تغییرات روتین ایجاد می شود. با این حال، مشکلات خواب مداوم استراحت را برای کودک و شما سخت می کند، می تواند نشانه یک مشکل بزرگتر باشد.

  •  

علائم و نشانه های اختلال خواب چیست؟

خستگی بیش از حد در طول روز، ناتوانی در تمرکز، بیش فعالی و تحریک پذیری می تواند از نشانه های بد خوابی در کودکان باشد. سایر علائم و نشانه های اختلال خواب عبارتند از:

  • خروپف 
  • نفس کشیدن در هنگام خواب
  • خواب بسیار
  • خواب آلودگی در طول روز یا مشکلات رفتاری
  • شب ادراری
  • رفتارهای غیرعادی هنگام به خواب رفتن
  • عدم رشد یا عدم افزایش وزن مناسب

اختلالات خواب در کودکان زیر یک سال شایع می باشد، حتی نوزادان نیز ممکن است اختلالات خواب داشته باشند.

اختلالات خواب در کودکان زیر یک سال عبارتند از:

  • بیخوابی
  • راه رفتن در خواب
  • آپنه خواب
  • پرخوابی
  • دندان قروچه

علائم آمادگی خواب

شما می توانید با تشخیص علائم آمادگی خواب به بهتر خوابیدن او کمک کنید. کودک شما ممکن است علائم آمادگی برای خواب را با موارد زیر نشان دهد:

  • مالش چشم
  • خمیازه
  • نگاه کردن به دور
  • سر و صدا کردن

مشکلات خواب کودک: ۰ تا ۳ ماهگی

در مرحله نوزادی، نوزادان هنوز در حال تطبیق با الگوی خواب منظم هستند.

نوزادان به طور کلی حدود ۱۴ تا ۱۷ ساعت در یک دوره ۲۴ ساعته می خوابند و به طور مکرر برای تغذیه در روز و شب از خواب بیدار می شوند.

یک کودک ۱ تا ۲ ماهه باید تقریباً به همان میزان بخوابد، ۱۴ تا ۱۷ ساعت در روز، به هشت تا نه ساعت خواب شبانه و هفت تا نه ساعت چرت روزانه نیاز دارد. کودک ۳ ماهه به ۱۴ تا ۱۶ ساعت خواب در یک دوره ۲۴ ساعته نیاز دارد.

حتی با این همه چرت زدن و خوابیدن، ممکن است احساس کنید که کودک شما آنقدرها هم که لازم است نمی خوابد.

با این حال، برخی از چالش‌ها وجود دارد که می‌تواند خواب را برای نوزادان سخت‌تر کند. در این سن، سه مورد از رایج ترین مشکلات عبارتند از:

مقاومت در برابر خوابیدن به پشت

در بسیاری از موارد به نظر می رسد کودک وقتی به پشت می خوابد بی قرار می شود یا آرام نمی گیرد و اختلالات خواب در کودکان زیر یک سال را تجربه می کند. نوزادان در واقع با خوابیدن روی شکم احساس امنیت بیشتری می کنند، اما این وضعیت خواب با بروز بسیار بالا سندرم مرگ ناگهانی نوزاد (SIDS) مرتبط است. بنابراین کارشناسان توصیه می کنند همیشه کودک خود را به پشت بخوابانید.

چگونه این مشکل را حل کنیم؟ اگر کودک شما به پشت نمی خوابد، با پزشک اطفال صحبت کنید، او ممکن است بخواهد مشکلات جسمانی احتمالی را بررسی کند. به احتمال زیاد کودک وقتی به پشت می خوابد احساس امنیت کافی را پیدا نمی کند.

اگر اینطور است، چند ترفند وجود دارد که می‌توانید برای تشویق کودک انجام دهید، از جمله این کارها می توان به قنداق کردن نوزاد و دادن پستانک به او هنگام خواب، اشاره کرد. فقط از از یک روال ثابت پیروی کنید. در نهایت کودک شما به پشت خوابیدن عادت خواهد کرد.

اختلالات خواب در کودکان زیر یک سال، اختلال روز و شب

در این اختلالات خواب در کودکان زیر یک سال کودک تمام روز را می خوابد، اما بعد از آن تمام شب را بیدار می ماند.

چگونه آن را حل کنیم؟ نوزاد شما باید خودش را اصلاح کند و با زندگی شما سازگار شود. در این حالت چند کار وجود دارد که می توانید برای کمک به کودک در تشخیص شب و روز انجام دهید، از جمله محدود کردن چرت های روزانه به سه ساعت و نشان دادن تمایز بین روز و شب (مانند تاریک نگه داشتن اتاق کودک هنگام چرت زدن و اجتناب از روشن کردن تلویزیون در هنگام شیر دادن به نوزاد در شب) به کاهش اختلالات خواب در کودکان زیر یک سال کمک می کند.

تغذیه مکرر در اواخر شب

بیشتر نوزادان ۲ تا ۳ ماهه، به ویژه آن هایی که با شیر مادر تغذیه می شوند، باید حداقل یک یا دو بار در طول شب تغذیه شوند.

چگونه می توان این مشکل را حل کرد؟ ابتدا با پزشک فرزندتان در مورد اینکه کودک شما چند بار باید در طول شب غذا بخورد صحبت کنید. زیر نظر دکتر می توانید شیر خوردن شبه را کاهش دهید، با دادن یک بار شیر هر دو تا سه ساعت یکبار، اطمینان حاصل کنید که کودک در طول روز به اندازه کافی غذا می خورد. سپس، به آرامی زمان بین تغذیه شبانه را طولانی کنید این کار باعث کاهش اختلالات خواب در کودکان زیر یک سال می شود.

مشکلات خواب کودک: ۴ تا ۵ ماهگی

در ۴ ماهگی، کودک شما باید حدود ۱۲ تا ۱۶ ساعت در روز بخوابد که به دو یا سه چرت روزانه تقسیم می شود که مجموعاً سه تا شش ساعت در طول روز و سپس ۹ تا ۱۱ ساعت دیگر در شب است.

یک کودک ۵ ماهه چند ساعت باید بخوابد ؟ ۱۰ تا ۱۱ ساعت خواب شبانه در این سن عادی است. همچنین کودک شما باید دو تا سه چرت در طول روز داشته باشد.

برخی از دلایل معمولی که کودک شما در این سن نمی خوابد عبارتند از:

رگرسیون خواب از اختلالات خواب در کودکان زیر یک سال 

در ۴ ماهگی، کودکی که قبلا خواب آلود بوده ممکن است دیگر به خواب علاقه ای نداشته باشد. به این شرایط رگرسیون خواب گفته می شود، سپس اغلب در ۶ ماهگی، ۸ تا ۱۰ ماهگی و ۱۲ ماهگی دوباره این احساس را تجربه می کنند، رگرسیون خواب باعث اختلالات خواب در کودکان زیر یک سال  می شود.

چرا این اتفاق می افتد؟ رگرسیون خواب ۴ ماهه معمولاً زمانی رخ می دهد که کودک شما واقعاً با دنیای اطراف خود ارتباط برقرار می کند. با این همه چیزهای جدید و جذاب برای بازی و دیدن، زندگی آنقدر سرگرم کننده است که کودک دیگر علاقه برای خوابیدن ندارد.

هیچ راه مشخصی برای تشخیص رگرسیون خواب وجود ندارد، اما هنگام مواجه شدن با آن متوجه می شوید. اگر کودک شما به خواب طولانی داشته اما ناگهان در حال مبارزه با خواب است یا بیشتر اوقات از خواب بیدار می شود درگیر رگرسیون خواب شده اید.

چگونه می توانید این مشکل را حل کنید؟ برای قبل از خواب کودک خود برنامه داشته باشید (حمام، شیر دادن، داستان، لالایی و نوازش کردن) تا اختلالات خواب در کودکان زیر یک سال  را کاهش دهید. همچنین مطمئن شوید که کودک شما در طول روز به اندازه کافی می خوابد تا خواب از دست رفته در شب را جبران کند، زیرا برای نوزادی که بیش از حد خسته شده اند سخت تر است که در شب آرام بگیرد.

همچنین به خاطر داشته باشید که این مشکل موقتی است. هنگامی که کودک شما به توانایی های رشدی جدید خود عادت کند، الگوهای خواب باید به حالت اولیه بازگردد.

تغییر روال چرت زدن

با بزرگتر شدن نوزادان کمتر چرت می زنند. اگر به نظر می رسد کودک شما از تغییر برنامه خود راضی است و شب ها خوب می خوابد، روش خود را ادامه دهید. اما اگر کوچولوی شما کمتر چرت می زند و در برابر خوابیدن مقاوت می کند، اختلالات خواب در کودکان زیر یک سال را تجربه می کند یا شب ها برای خوابیدن مشکل دارد، ممکن است نیاز به تشویق در هنگام خواب داشته باشد.

چگونه این مشکل را حل کنیم؟ قبل از هر چرت، یک روال مختصر قبل از خواب داشته باشید (موسیقی آرام، ماساژ یا داستان سرایی) و صبور باشید. ممکن است زمان بیشتری طول بکشد تا او به یک روال عادت کند، اما بالاخره به نتیجه خواهید رسید.

اختلال خواب کودک: ۶ ماهگی به بالا

در این سن الگوی خواب کودک شما احتمالاً بسیار متفاوت از چند ماه پیش به نظر می رسد. در ۶ ماهگی کودک شما باید ۱۰ تا ۱۱ ساعت در شب بخوابد و در طول روز دو یا سه ساعت چرت بزند.

تا ۹ ماهگی، او شروع به خوابیدن برای مدتی طولانی‌تر در شب می‌کند (حدود ۱۰ تا ۱۲ ساعت) و فقط دو چرت در طول روز خواهد داشت. در حدود ۱۲ ماهگی، کودک شما ممکن است نشانه هایی از آمادگی برای خواب نیمروزی را نشان دهد (البته برای اکثر نوزادان، این در حدود ۱۴ تا ۱۶ ماهگی اتفاق می افتد).

علاوه بر این، نوزادان ۶ ماهه به بالا کاملاً قادر به خوابیدن در طول شب هستند. با این حال، هنوز چیزهای زیادی وجود دارد که می تواند زمان چرت زدن آن ها را مختل کند.

اختلالات خواب در کودکان زیر یک سال، به طور مستقل به خواب نرفتن

تقریباً همه کودکان در طول شب چند بار از خواب بیدار می شوند. اگر کودک ۶ ماهه شما هنوز نیاز به تغذیه یا تکان دادن برای خواب دارد، ممکن است بخواهید تمرین های خواب را در نظر بگیرید.

چگونه این مشکل را حل کنیم؟ برای کاهش اختلالات خواب در کودکان زیر یک سال با اصلاح روال قبل از خواب شروع کنید. اگر کودک شما برای خوابیدن به شیشه شیر یا سینه شما وابسته است، آخرین شیر خوردن را ۳۰ دقیقه قبل از خواب یا چرت معمول او برنامه ریزی کنید.

سپس، هنگامی که او خواب آلود است اما خواب نیست آرام  او را در تخت خوابش قرار دهید. مطمئناً، او ابتدا سر و صدا خواهد کرد، اما به آن ها فرصت دهید. هنگامی که یاد گرفت آرام شود ( شاید با مکیدن انگشت شست یا پستانک ) دیگر هنگام خواب به شما نیازی نخواهد داشت.

خواب به دلیل تغذیه مکرر در اواخر شب

زمانی که بسیاری از نوزادان به ۶ ماهگی می رسند، دیگر نیازی به شیر دادن در نیمه شب ندارند. بنابراین اگر کودک شما بدون شیر دادن و تکان دادن نمی‌خوابد، یا هنوز چندین بار در طول شب از خواب بیدار می‌شود می توانید از راه زیر کمک بگیرید.

در مورد این اختلال چه باید کرد؟ تمرین خواب راحت می تواند گزینه خوبی برای نوزادانی باشد که به طور مکرر از خواب بیدار می شوند تا در طول شب شیر بخورند. در هر صورت، کوچولوی شما به کمک نیاز دارد تا یاد بگیرد چگونه خودش را آرام کند تا بتواند دوباره بخوابد.

تا زمانی که کودک نمی تواند خودش حرکت کند، اگر شب از خواب بیدار شد بهتراست که به سراغ او بروید. با این حال، این بدان معنا نیست که شما باید او را بردارید یا از او پرستاری کنید. صدای شما و یک ضربه آرام برای خوابیدن او کافی است و اختلالات خواب در کودکان زیر یک سال را کاهش می دهد.

تا ۶ ماهگی، نوزادان به خوبی می‌دانند که گریه اغلب منجر به بلند شدن، تکان دادن، تغذیه یا به طور بالقوه هر سه می‌شود. اما وقتی بفهمند شما به آن ها باج نمی دهید بیشتر گریه نمی کنند و استراحت می کنند و معمولاً در عرض سه یا چهار شب عادت می کنند.

آکادمی اطفال آمریکا (AAP) توصیه می کند که حداقل شش ماه در اتاق کودک خود بخوابید (اما نه در یک تخت). اگر کودک شما در طول شب در حالی که شما در اتاق مشترک هستید از خواب بیدار می شود، خوب است که به کودک خود اطمینان دهید که همه چیز خوب است، اما برنامه ای داشته باشید که مشخص کند چگونه (و چند وقت یکبار) به گریه های او پاسخ دهید.

هنوز برنامه ای برای خواب کودک خود ندارید؟ استراتژی های زیادی برای تمرین خواب وجود دارد، بنابراین تصمیم بگیرید که چه چیزی ممکن است برای شما بیش ترین تاثیر را داشته باشد، استراتژی های متفاوت باعث کاهش اختلالات خواب در کودکان زیر یک سال  می شود.

زود بیدار شدن

به نظر می رسد: کودک شما زود از خواب بیدار می شود و گاهی اوقات تا سحر بیدار می ماند.

در مورد این مشکل  چه باید کرد؟ اگر کودک شما حداقل ۶ ماهه است، چند تکنیک وجود دارد که می توانید سعی کنید او را بعدا بخوابانید، مانند تنظیم برنامه چرت زدن.

دندان درد کودک را بیدار نگه می دارد

اگر کودک شما در طول روز نشانه هایی از دندان درآوردن را نشان می دهد (مانند آب دهان، گاز گرفتن، غذا نخوردن و تحریک پذیری) ممکن است درد دندان او را در شب بیدار کند.

به خاطر داشته باشید که اختلالات خواب در کودکان زیر یک سال مرتبط با دندان تقریباً در هر زمانی در سال اول ممکن است شروع شود. برخی از نوزادان اولین دندان خود را در سن ۶ ماهگی در می آورند و درد دندان درآوردن آن ها از ۳ یا ۴ ماهگی شروع می شود، در حالی که برخی دیگر تا اولین سال تولد خود بی دندان هستند.

چگونه این مشکل را حل کنیم؟ در حالی که نباید کودک خود را نادیده بگیرید، سعی کنید از بلند کردن او اجتناب کنید. در عوض، خرید وسایل مناسب برای دندان درآوردن کودک، چند کلمه ملایم و نوازش، یا شاید یک لالایی میتواند مناسب باشد. او ممکن است به تنهایی آرام بگیرد، اگرچه ممکن است مجبور شوید اتاق را ترک کنید تا این اتفاق بیفتد.

اگر لثه‌های او بسیار دردناک به نظر می رسد، از پزشک اطفال خود بپرسید که برای نوزادان ۲ ماهه و بزرگ‌تر مقداری استامینوفن قبل از خواب یا ایبوپروفن برای نوزادان ۶ ماهه و بزرگ‌تر پیشنهاد دهد ولی خودتان بدون تجویز از این داروها استفاده نکنید.

اختلالات خواب در کودکان زیر یک سال بعد از بیماری

گلو درد، احتقان و تب همگی می توانند چرت زدن نوزادان (و بزرگسالان!) را سخت تر کرده و باعث اختلالات خواب در کودکان زیر یک سال می شود.

البته، شما می‌خواهید هر کاری که می‌توانید انجام دهید تا کودکتان را آرام کنید و به او کمک کنید تا استراحتی را که نیاز دارد، دریافت کند.

اما گاهی اوقات، به خصوص اگر بیدار شدن برای چند شب متوالی اتفاق بیفتد، ممکن است کودک به ملاقات نیمه شب، در آغوش گرفتن و شیر خوردن عادت کند. این کار به طور بالقوه می تواند منجر به مشکلات خواب شود حتی پس از اینکه او احساس بهتری کرد.

عادات خواب به طور معمول زمانی که کودک مریض باشد مختل می شود، اما اکنون که دوباره سالم است ولی همچنان در طول شب برای شما گریه می کند.

چگونه اختلالات خواب در کودکان زیر یک سال  را حل کنیم؟ هنگامی که کودک شما در طول روز به حالت سالم  خود بازگشت، زمان آن فرا رسیده است که به عادات خواب شبانه خود بازگردد. ممکن است چند شب طول بکشد تا دوباره با روال عادی آشنا شود، پس ثابت قدم باشید. هرچه صبور تر باشید، او زودتر این پیام را دریافت می‌کند که شب زمان خواب است، نه با هم بودن.

مشکل در خوابیدن، حتی اگر کودک بسیار خسته باشد

اگر نوزادان به اندازه کافی نخوابند چه اتفاقی می افتد؟ آن ها ممکن است بیش از حد خسته شوند تا جایی که خسته و بداخلاق شوند و با این حال، او به خواب علاقه ای نشان ندهند و اختلالات خواب در کودکان زیر یک سال  را تجربه کنند.

چگونه اختلالات خواب در کودکان زیر یک سال حل کنیم؟ کودک خود را برای چرت زدن یا خوابش در زمانی که خسته است آماده کنید نه زمانی که خیلی خسته است. وقتی شروع به تشخیص علائمی می کنید که نشان می دهد او به استراحت نیاز دارد، مانند مالیدن چشمانش، خمیازه کشیدن، نگاه کردن به شما یا سر و صدا کردن زیاد او را به سمت گهواره اش ببرید.

همچنین، سعی کنید مطمئن شوید که کوچولو شما کل ساعات خواب مورد نیاز خود را ثبت کرده است تا از اختلالات خواب در کودکان زیر یک سال دوری کنید. برای مثال، اگر از آخرین چرت روزانه‌اش خیلی زود بیدار می‌شود، کمی زودتر او را بخوابانید تا زمان خواب او را جبران کنید. اگر او شب سختی داشته یا صبح زودتر از خواب بیدار می شود، در آن روز به او کمک بکنید بیش تر چرت بزند.

درمان اختلالات خواب در کودکان زیر یک سال

درمان اختلالات خواب کودکان با تعیین انتظارات در مورد خواب طبیعی کودکان شروع می شود. پزشک ممکن است داروها یا مکمل‌هایی را برای درمان اختلال خواب خاص یا بیماری زمینه‌ای توصیه کند.

منبع : اختلالات خواب در کودکان زیر یک سال | درمان اختلال خواب در کودکان

علت پرخاشگری و بی صبری

همه ما شاهد رفتار پرخاشگرانه در محیط اطراف مان بوده ایم. حال می خواهیم علت پرخاشگری و بی صبری را بررسی کنیم.

رفتاری که قصد آن آسیب رساندن، قربانی کردن و آزار و اذییت دیگری بوده، که به نحوی جهت تخلیه خشم صورت می گیرد.

پرخاشگری چه رفتاری است؟

پرخاشگری رفتاری است مخرب و معمولا زمانی صورت می گیرد که افراد نمی توانند از طریق روش های معمول و منطقی به هدف مورد نظر خود دست یابند.

طبق یک فرضیه، پرخاشگری زمانی رخ می دهد که فرد در رسیدن به اهداف اش با مانع مواجه شود و نتواند با مشکلات موجود سازگار گردد.

پرخاشگری می تواند به صورت جسمانی (لگد زدن، گاز گرفتن)، کلامی (توهین، ناسزا و تحقیر کردن) و نیز رابطه ای (شایعه پراکنی و قهر کردن) ابراز گردد.

همچنین هدف یا جهت پرخاشگری نیز ممکن است به جهت درون یا جهت بیرونی باشد.

در پرخاشگری با جهت درونی

خشم درونی باعث عصبانیت و احساس نارضایتی از خود می شود، در این حالت فرد ممکن است دچار خشم فروخورده و در نتیجه آن افسردگی شود.

در پرخاشگری با جهت بیرونی

فرد خشم و عصبانیت خود را روی محیط بیرونی( لگد زدن، پرتاب کردن اشیاء)، ابراز می کند.

پرخاشگری در افراد مختلف به میزان کم یا زیاد رخ می دهد که این تا حدودی تحت تاثیر ویژگی های شخصیتی، نوع تربیت، برخورد خانوادگی و همچنین آموزش و یادگیری(از طریق خانواده، رسانه های فرهنگی و…)می باشد.

آن چه که مسلم است اهمیت کنترل این رفتار آسیب رسان و مدیرت مهارت خشم و پرخاشگری می باشد.

مهم ترین نشانه های پرخاشگری

نشانه های فیزیولوژیکی پرخاشگری:

  • تند شدن و شتاب نبض،
  • کلفت شدن رگ های پیشانی،
  • گردن و پشت دست،
  • جریان خون با سرعت بالاتر و
  • در نتیجه برافروخته شدن رنگ صورت و قرمز شدن چشم ها،
  • عرق کردن،
  • انقباض و سفت شدن عضلات،
  • گشاد تر شدن سوراخ بینی،
  • تنفس بریده بریده و صدا دار

از جمله نشانه های بدنی پرخاشگری است.

در حالت خشم و پرخاشگری معمولا فرد از نظر حواس بدنی دچار ضعف می شود، مثلا درست متوجه صداها نمی شود، همچنین از تشخیص خوب و بد یا مفید و مضر ناتوان می گردد.

نشانه ها و تاثیرات روانی اجتماعی پرخاشگری: اگرچه پرخاشگری در مقابل ناعدالتی و صیانت از ذات خود ضروری بوده و افرادی که فاقد این صفت هستند معمولا زیردست، فرمان بردار و مورد ظلم هستند،

اما اگر پرخاشگری شکل نابهنجار به خود گیرد یا از حالت اعتدال خارج شود، باعث زیان های روانی اجتماعی زیادی می گردد.

از جمله عوارض روانی اجتماعی پرخاشگری می توان به  احساس پشیمانی، گناه و اضطراب در کنار رفتارهای مخرب اجتماعی که به روابط و سایر ابعاد زندگی فرد آسیب می رساند، اشاره نمود.

تفاوت پرخاشگری با خشم و شجاعت چیست؟

پرخاشگری و جرات ورزی: معمولا رفتار جرات ورزانه با رفتار پرخاشگرانه اشتباه گرفته می شود.

جرات ورزی به رفتاری اطلاق می شود که فرد جهت دفاع از حقوق و متعلقات ( دارایی ها) خود انجام می دهد.

مثلا کودکی که مانع از برداشتن اسباب بازی اش توسط دیگران می شود رفتار جرات مندانه ای از خود نشان می دهد.

رفتار جرات مندانه همچنین شامل بیان آرزوها، اهداف و افکار فرد می شود.

مثلا کسی که مصرانه برای به دست آوردن یک شی تلاش می کند و به سادگی جواب رد را نمی پذیرد ممکن است این رفتار پرخاشگرانه تلقی شود در صورتی که چنین نیست.

در واقع در رفتار جرات مندانه هدف نظارت و کنترل بر دیگران است اما آسیب نه.

پرخاشگری و خشم

تمایز بین خشم و پرخاشگری نیز موضوع مهم دیگری است که اغلب به جای یکدیگر به کار می رود.

خشم که یک هیجان ذاتی آشنا برای همه ماست از نظر درونی و ذهنی بودن با پرخاشگری که بیشتر جنبه ی رفتاری دارد، متفاوت است.

در واقع می توان گفت بین خشم و پرخاشگری ارتباطی نزدیک وجود دارد، بدین صورت که معمولا خشم منشاء رفتار پرخاشگرانه است.

بنابراین در بروز رفتار خصمانه، آن چه که معمولا از سوی دیگران قابل مشاهده است؛ پرخاشگری،

و آن چه که در درون باعث ایجاد حالت حمله و عصبانیت فرد می شود و برای دیگران قابل درک و مشاهده نیست، خشم است.

مشاوره شخصیت

آیا میزان پرخاشگری در افراد مجرم و جنایت کار بیشتر است؟

بسیاری از جرم شناسان و روانشناسان در بررسی ویژگی های شخصیتی مجرمین به سراغ پرخاشگری رفته و ارتباط بین این دو را بررسی نموده اند.

بر اساس پایان نامه ی ارشد بررسی علل پرخاشگری و رواج خشونت، صدیقه کردی،۱۳۹۴٫ و سایر مقالات مرتبط می باشد.

تقسیم بندی دیگری که از پرخاشگری وجود دارد به صورت زیر است.

پرخاشگری اتفاقی

در این نوع پرخاشگری، حالت خصمانه و رفتار آسیب رسان فرد ناگهانی می تواند علت پرخاشگری است.

پرخاشگری در مقابل پرخاشگری

بعضی اوقات پرخاشگری یک فرد( مجرم) صرفا در مقابله با پرخاشگری فرد دیگر است.

پرخاشگری حرفه ای

این نوع پرخاشگری که در پرونده جنایی مجرمین زیادی دیده می شود، رفتار پرخاشگرانه به صورت مداوم و با برنامه ریزی قبلی صورت می گیرد.

در این حالت برعکس پرخاشگری ناگهانی، حال روحی نا مساعد یا تصمیم آنی و ناگهانی باعث رفتار مخرب و آسیب رسان نمی شود.

پرخاشگری مرضی

نیز که در حالت توهم، مستی، یا اعتیاد به مواد مخدر رخ می دهد نیز با جنایات بسیاری مرتبط است.

نکته جالب در بسیاری از تحقیقات این است که مجرمین صرفا افرادی با خلق و خوی پرخاشگرانه یا افرادی با سابقه ای طولانی از رفتار پرخاشگرانه نیستند.

خیلی از موارد مجرمینی که به دلیل رفتار پرخاشگرانه مرتکب عمل جنایی شده اند،  افرادی آرام و خونسرد بوده که همواره خشم خود را درون ریزی و کنترل می کردند که یک باره با عمل پرخاشگرانه  باعث تعجب خود و اطرافیان شان شده اند.

بنابراین نداشتن رفتار جرات مندانه، فروخوردن دائمی خشم و سازگاری با هر نوع بی عدالتی در بلند مدت ممکن است تاثیر منفی داشته باشد.

مهم ترین علت پرخاشگری و بی صبری

شادی

تحقیقات نشان داده در کشور هایی که میزان شادکامی پایین و شادی به صورت گذرا و کوتاه مدت در زندگی مردم یافت می شود، پرخاشگری از شیوع بالاتری برخوردار است.

اعتیاد

اعتیاد به الکل و مواد مخدر علاوه بر این که باعث ابتلا به بیماری های جسمی و روحی می شود،

موجب تنزل شخصیتی فرد، بی توجهی به اصول اخلاقی و در نتیجه افزایش پرخاشگری می گردد.

تحقیقات نشان داده که بالا رفتن سطح الکل خون موجب نارسایی و مشکل در استدلال فکری گشته و در نتیجه رفتار های پرخاشگرانه را افزایش می دهد.

فرد معتاد که همواره دغدغه ی تهیه و مصرف مواد را دارد و به علت غیر قانونی بودن مواد نیز در معرض دردسر و ناکامی قرار دارد،احتمال پرخاشگری در او بالاتر از سایر افراد است.

خانواده می توانید یک علت پرخاشگری به حساب آید.

نبود کنترل و اقتدار والدین، طلاق و پیامدهای آن و نیز اعتیاد والدین می تواند در افزایش رفتار پرخاشگرانه نقش مهمی داشته باشد.

علت پرخاشگری و بی صبری می تواند بی کاری و فقر باشد

ناکامی در رفع نیازهای اساسی و فاصله طبقاتی می تواند در افزایش فشار روانی و پرخاشگری نقش بسزایی داشته باشد.

مهاجرت

تحقیقات مختلف نشان داده است که مهاجرت در افزایش رفتار پرخاشگری نقش ویژه ای دارد.

این موضوع ممکن است به دلیل ناتوانی فرد مهاجر در انطباق دادن خود با فرهنگ کشور جدید، تضاد فرهنگی و مشکل در تعاملات اجتماعی ایجاد گردد.

کلا برای افراد احساساتی و وابسته تغییرات مکانی می تواند علت پرخاشگری و بی صبری و بی قراری در یک محیط باشد.

عوامل فرهنگی

شیوع فرهنگ فرد گرایی و مصرف گرایی که در آن برطرف کردن نیازهای فردی در مقایسه با پایبندی به اخلاقیات و تعاملات اجتماعی ارزشمندتر است، باعث افزایش رفتارهای پرخاشگرانه و بزهکارانه شده است.

منبع : علت پرخاشگری و بی صبری

۹ تکنیک برتر در مشاوره ازدواج بر اساس جدیدترین روشهای روانشناسی

در جلسه مشاوره ازدواج چه می گویند؟

جلسه مشاوره ازدواج به سه بخش تقسیم می شود:

بخش اول شناسایی ویژگی های شخصی هر زوج به صورت جداگانه

بخش دوم: بررسی رابطه زوجین

بخش سوم: آموزش و آمادگی برای ازدواج

در بخش اول از تست های و آزمون های شناختی و روانشناسی استفاده میشود و مشاور و روانسج آن ها را تحلیل می کند. اگر یکی از زوجین درگیر اضطراب، افسردگی، وسواس، دوقطبی باشد، تشخیص داده شده و پیش از ازدواج به درمان آن پرداخته می شود. برای نمونه مرکز مشاوره ستاره ایرانیان کاملاترین مجموعه آزمون ها شناختی را دارد که توسط روانسنج تحلیل می شود.

در بخش دوم نوع برقراری ارتباط میان زوجین بررسی می شود. آیا زوجین می توانند بعد از ازدواج نیازهای (عاطفی – جنسی – اجتماعی و غیره ) یکدیگر را پاسخ دهند؟ آیا تفاوت ها اجازه می دهد این دو زوج زندگی موفقی داشته باشند؟

بخش سوم: اگر زوجین مناسب یکدیگر بودند به آنان کمک می شود تا خود را برای آغاز زندگی مشترک آمده کنند. چگونه اختلافات خود را بعد ازدواج حل کنند و چه رفتارهایی در قبال خانواده، دوستان و همکاران داشته باشند؟

تست مشاوره ازدواج 

دو نوع تست مشاوره ازدواج وجود دارد:

نوع اول تست های ازدواج عمومی: این تست ها پاسخ مشخصی دارد و مجموعه کامل آن را به صورت رایگان می توانید دانلود کنید. مثلا “فول تست ” که هم برنامه اندروید و هم IOS دارد و کاملا رایگان است.

نوع دوم تست ها و آزمون های روانشناسی و شناختی تحلیلی است. این تست ها به صورت منحصر به فرد و با توجه به ویژگی های شخصی هر فرد توسط روانسنج تحلیل شده و روانشناس نیز بر تحلیل آن نظارت دارد. این تست ها در مراکز مشاوره معتبر صورت می گیرد.

نوع و تعداد تست بر اساس نظر مشاور ازدواج می تواند متفاوت باشد. یا حتی اگر اختلال روانی مشاهده شد تست جدایی برای فرد گرفته می شود.

مشاوره ازدواج آنلاین

در سایت مشاوره در پایین تمامی صفحات مشاوره ازدواج آنلاین ارائه می شود و این امکان را برای زوجین فراهم می کند تا صوالات خود را مطرح کنند و دلیل حجم بالای سوالات ظرف مدت یک روز پاسخ شما در همان صفحه ارسال می شود. شما می توانید با مشخصات و نام مستعار سوال بپرسید و کسی متوجه هویت نشود.

البته مشاوره ازدواج آنلاین هیچگاه کیفیت مشاوره حضوری را نداشته و مشاوره حضوری پیش از ازدواج به تمامی زوجین پیشنهاد می شود.

هزینه مشاوره ازدواج

هزینه مشاوره ازدواج در مراکز متفاوت است و برخی تعرفه های دولتی در نظر گرفته می شود. این تعرفه ها به صورت سالانه و گاه شش ماه یکبار اعلام می شود. متاسفانه برخی کلینک ها ممکن است این تعرفه ها را رعایت نکنند. یا خدمات با کیفیتی را ارائه ندهند پس در انتخاب مرکز مشاوره دقت کنید.

مشاوره ازدواج رایگان

به صورت رایگان مشاوران ما در تمامی صفحات سایت به شما مشاوره ازدواج رایگان ارائه می دهند. البته برخی مراکز برای افرادی که توان مالی مناسبی ندارد تخفیفاتی را در نظر گرفته است. مثلا مرکز مشاوره ستاره ایرانیان برای جوانان کم درآمد شرایط مناسبی جهت مشاوره ازدواج فراهم کرده است و برخی افراد خیر کل هزینه مشاوره افراد فاقد درآمد را پرداخت می کنند.

سوالات مشاوره ازدواج

کاملترین مجموعه سوالات مشاوره ازدواج برای شما به تفکیک جلسه فراهم شده است.

این سوالات باید از طرف مقابل پرسیده شود تا علاوه بر شناخت، زوجین را برای زندگی مشترک آماده کند.

روش های مشاوره ازدواج

۱٫ روش گاتمن

روش مشاوره زوجین گاتمن حاصل بیش از سه دهه پژوهش و تمرین در کلینیک های روانشناسی بوده و روی با بیش از ۳ هزار زوج مورد بررسی قرار گرفته است.

روش گاتمن از تکنیک های مشاوره زوجین برای افزایش احساس، نزدیکی و احترام استفاده می کند. این تکنیک ها به شما کمک می کنند تا زمانی که حس می کنید در یک تگنا قرار گرفته اید، دعوا و مشاجره را حل کنید.

شما و فرد مقابلتان یاد می گیرید تا همدیگر را درک کنید و در مورد مسائل و مشکلات با آرامش به بحث بپردازید.

روش گاتمن در مشاوره زوج ها، نشان می دهد که چگونه نقشه های سرزمین عاشقانه روابط خود را ترسیم کنید و در این نقشه نگرانی ها، استرس ها، تفریحات، امیدها و تاریخچه ی، در مورد دنیای روانشناختی فرد مقابلتان را بازسازی کنید.

علاقه و تحسین با توصیف احترام و تقدیر از همدیگر تقویت می شود.

این روشی از مشاوره زوجین است که به شما کمک می کند تا نیازهای خود را بیان کنید و بر مدیریت دعوا بیش از حل دعوا تاکید دارد. شما و فرد مقابلتان یاد می گیرید که صادقانه در مورد انگیزه ها و اعتقاداتتان صحبت کنبد.

صداقت و تعهد در یک رابطه بلند مدت و مادام العمر در این شیوه تقویت می شوند.

۲٫ روایت درمانی

یکی از تکنیک های مشاوره زوجین، روایت درمانی است، که به دنبال جدا کردن مسئله از فرد با استخراج مسائل مد نظر است.

درمانگر از شما می خواهد که مسائل و مشکلات خود را بصورت روایی تعریف کنید و سپس به شما کمک می کند که بخش های منفی از داستان خود را بازنویسی کنید.

مساله ای که خود فرد تشخیص نمی دهد اما با آن درگیر است، مشخص می شود و این سبب می شود که شما دید جدیدی به موقعیت خود پیدا کنید.

روایت درمانی به شما کمک می کند تا به مشکلات از زوایای مختلف نگاه کنید:

شما در داستان زندگی خود نقش پویایی خواهید داشت.

این پویایی قابلیت تغییر داستان را دارد. روایت درمانی به شما کمک می کند تا گذشته را کشف کرده و بخش های منفی را روشن سازید در حالی که اگر این رخ ندهد مخفی باقیمی ماند و به شما آسیب می رساند. با کشف مفاهیم و رفتارها، شما به بینشی از حقایق دست خواهید یافت که در حل مشکلات شما و همسراتان بسیار موثر است.

بدین ترتیب، روش های جدیدی برای برخورد با مشکلاتتان بخصوص از روش بازنویسی روایت رابطه تان، پیدا خواهید کرد.

۳٫ درمان زوجین با محوریت درمان عاطفی | مشاوره ازدواج آنلاین

درمان عاطفی در زوج درمانی، برای اولین بار توسط دکتر سوزان جانسون مطرح شد.

این نوع از مشاوره ازدواج برای اولین بار برای زوج ها بکار رفت اما بعدها ثابت شد که برای مشاوره خانواده نیز مفید می باشد. روش دکتر جانسون در سراسر دنیا در بیمارستان ها، کلینیک ها، مراکز خصوصی و مراکز آموزشی بکار می رود.

هرچندعاطفه درمانی در اغلب موارد مفید است، با این حال، اگر افسردگی مشکوک ناشی از ناآرامی های مربوط به رابطه باشد، باید درمان ویژه ای را مدنظر قرار داد.

معمولا به عنوان یک رویکرد کوتاه مدت، درمان عاطفی سه هدف عمده دارد:

  1. شناخت نسبت به احساسات
  2.   تقویت پاسخ های احساسی مهم 
  3. گسترش احساسات

به عنوان تضمین یک پیوند محکم بین شما و فرد مقابلتان استفاده می شود. درمان در طول تعاملات موقعیت هر شریک جنسی را تغییر می دهد و تعاملات مفید و جدیدی را در مشارکت شما ایجاد میکند.

اثبات شده که در درمان عاطفی، در بیش از ۷۰ تا ۷۵ درصد موارد، روابط از وضعیت مساله دار به وضعیت بازیابی رابطه بهبود یافته است.

۴٫ روانشناسی مثبت نگر در مشاوره ازدواج

روانشناسی مثبت نگر بر احساسات، مهارت های فردی و توانایی های سازنده تاکید دارد و بر این باور است که شادی ناشی از عوامل دهنی و احساسی است. این نوع روانشناسی به تقویت تصویر ذهنی و احساسی ما نسبت به شادی می پردازد.

روانشناسی مثبت نگر به شما کمک می کند تا لحظات شاد را به محض اتفاق افتادن،  تشخیص دهید. در صورتی که معمولا خاطرات شاد را یادآورد می شوند و در لحظه در شادی ها لذت نمی برند.

طی این نوع از درمان، شما یاد می گیرید تا بر احساسات مثبت متمرکز شوید و در لحظه حال زندگی کنید. بسیاری از زوج ها روانشناسی مثبت نگر را مفرح و رهایی بخش می دانند.

متخصصان معتقدند ادراک شادی را از حادثه ای به حادثه دیگر دیکته می کند. برخی از افراد احساسات خود را حین بروز تشخیص نمی دهند اما بعد از گذشت زمانی از آن حادثه که منجر به بروز احساس شده است، آن را به وضوح تشخیص می دهند.

در این تکنیک از هشدارها استفاده می شود.

درمانگر به مراجعان هشدار می دهد تا به آنها یادآوری کند که تجاربی را که در حال حاضر دارند رکورد کنند. این تمرین به شما یاد می دهد تا از لحظاتی که به تجربه در می آیند، لذت ببرید.

۵٫ رابطه درمانی بر اساس تصویر ذهنی (Imago)

رابطه درمانی بر اساس تصویر ذهنی تکنیک های زوج درمانی روحی و رفتاری را با تکنیک های روان شناختی غربی، ترکیب می کند تا مولفه های ناهشیار که در انتخاب طرف مقابل تاثیرگذار است را به شما نشان دهد.

در این روش، شما و فرد مقابلتان به شیوه های مثبت در یک موضوع به چالش کشیده می شوید تا یک دعوای سازنده داشته باشید.

درمانگر دعوا را به عنوان راه حل وضعیت می بیند تا به عنوان یک مشکل.

بررسی دعوا نکته ی کلیدی برای پیدا کردن راه حلی این عدم هماهنگی است. اختلافات احساسی در یک رابطه اغلب به عنوان نارضایتی، انتقاد یا خشم بیان می شود. این باعث می شود شما آسایش و راحتی را در افراد بیرون از رابطه خود جست و جو کنید.

رابطه درمانی بر اساس تصویر ذهنی، ریشه ی احساسات رفتارهای منفی را بررسی می کند تا علت ارتباط مشکل بین شما و فرد مقابلتان را کشف کند.

دانستن اینکه هر زوج به شیوه ی متفاوتی ارتباط برقرار می کند به حل مسائل کمک می کند. زوج ها یاد می گیرند که عدم تفاهمات نشانه هایی از عدم وجود عشق نیستند اما به نوبه خود زمانی که از طریق ارتباط برقرار کردن و مکالمه می توانند حل شوند، اتفاقاتی معمولی به حساب می آیند.

۶٫ تجزیه و تحلیل روش هایی که شما ارتباط برقرار می کنید

عدم توانایی برای ارتباط برقرار کردن به شیوه های سالم، در واقع بنیان بسیاری از مشکلات در رابطه هاست. دعواها و مشاجره ها در هر ارتباطی رخ می دهند اما با یادگیری برقرار کردن رابطه و با روشن کردن موقعیت ها، شما می توانید دعوا را به یک بحث سازنده تبدیل کنید.

ارتباط مهارتی است که مستلزم تلاش آگاهانه است.

آنچه که از نظر شما کاملا روشن و واضح به نظر می رسد ممکن است برای فرد مقابل شما به درستی قابل درک نباشد.

این مهم است که شما آنچه که در ذهنتان است بتوانید بگویید نسبت به اینکه از فرد مقابل انتظار داشته باشید از روی حالات شما و یا زبان بدنتان ذهن شما را بخواند.

چرا که محتملا خواندن ذهن از روی رفتار و حالات منجر به سوء تعبیر می‌شود.

تجزیه و تحلیل روش هایی که شما و فرد مقابلتان برای ارتباط برقرار کردن استفاده می کنید، بینش به سوء تعبیرها و عدم درک ها به شما می دهد. یک درمانگر می تواند شما را به اشکال عملکردی ارتباط راهنمایی کند که این عدم درک مقابل و سوء تعبیرها را تا حد زیادی کاهش می دهد.

یادگیری روش های جدید برای ارتباط برقرار کردن ممکن است در وهله ی اول غیر طبیعی جلوه کند اما به مرور به شما و فرد مقابلتان کمک خواهد کرد تا همدیگر را حمایت کرده و رشد دهید.

۷٫ کشف ریشه های ناخودآگاه مشکلات

برخی از تکنیک های مشاوره زوجین یک رویکرد روانشناختی پویا برای درمان بکار می گیرند.

هدف روشن کردن ریشه های ناهشیار مسائل و مشکلات است، خواه این مشکل مربوط به یکی از طرفین رابطه باشد و یا هر دو. این نوع از مشاوره زوجین غالبا زمانی که الگوهای غیر عقلانی از عکس العمل وجود دارد، مناسب تر هستند.

اعتقاد مشاور تکنیک روانشناسی پویا بر این است که حوادث مهم زندگی و تجارب دوره کودکی تمایلات رفتاری افراد را شکل می دهند.

چنین تجاربی ممکن است یک نیاز تامین نشده یا دید مخدوشی از واقعیت را ایجاد کنند که منجر به رفتار نامتعادل و مشکل دار می شود. بینش به این حوادث برای تغییر ادراکات و الگوهای عملکردی رفتار بکار می رود.

موقعیت هایی مانند سوء استفاده جنسی از کودک یا یک والدین نامناسب می‌تواند منجر به انتظارات غیرمعقول از یک رابطه شود. انتظارات غیر منطقی گاها منجر به عدم اعتماد غیر منطقی یا حسادت می شوند.

در طی مشاوره زوجین، درمانگر تجارب عمده گذشته را به منظور تغییر انتظارات نادرست و روشن کردن واکنش های غیر منطقی به حوادث کنونی بررسی و کشف می کند.

۸٫ ارتقای صمیمیت جنسی برای افزایش نزدیکی

زوج درمانی بدون در نظر گرفتن این که مشکلات در رابطه شما وجود دارند یا نه، مفید و مناسب است. زوج درمانی محدود به شناسایی و حل مشکلات نیست؛ بلکه نزدیکی و صمیمیت جنسی را در یک ارتباط را بهبود می دهد.

مشاوران به زوجین کمک می کنند تا زندگی خود را با افزایش رشد دوستی و صمیمیت و راه هایی برای نشان دادن عواطف و احساسات، غنی تر سازند.

با فراهم آوردن تمرین هایی برای افزایش حمایت دو جانبه، درمانگر به هر زوج یاد می دهد چگونه بر مسائل موجود غلبه کنند و چگونه رابطه شان را مستحکم تر کنند.

یادگیری این که چگونه بدون کمک درمانگر با چالش ها باید مواجه شد، به اندازه ی غلبه بر هر مشکل دیگری که شما در حال حاضر تجربه می کنید دشوار است.

این مشاوره سبب افزایش صمیمیت زوجین برای حل مشکلات ارتباطی می شود.

بکارگیری این نوع از مشاوره قبل از ایجاد تعهدات عمده برای آینده ارتباط شما بسیار سودمند است. برخی از زوجین این نوع از درمان را در ارتباط فعلی خود سودمند می دانند چرا که کمک می کند ارتباط بدون مشکلی داشته باشند.

۹٫ مشاوره فردی

مشاوره فردی زمانی که یکی از زوجین تمایلی به انجام درمان ندارد یا به عنوان پیش مقدمه ای برای زوج درمانی بکار می رود. اگر هر دو فرد قادر به دریافت کمک با روش های ارتباطی نیستند، مشاوره زوجین می تواند غیرموثر باشد.

یک مساله رایج در درمان فردی، حق حریم شخصی است که مطرح می شود. برخی از درمانگرها به مراجعان خود اصرار می کنند که قبل از اینکه درمانگر با شریک آنها بصورت فردی کار کند، حد و حدود حریم خود را تعیین کنند.

بهترین نتیجه زمانی می تواند انتظار رود که هر دوی زوجین متعهد به مشاوره باشند حتی اگر آنها خیلی هم به رابطه متعهد و پایبند نیستند.

برای اینکه برای مشاور به روشنی مشخص شود که چه چیزی دقیقا باعث دعوا می شود، هر زوج بایستی در هر جلسه به تنهایی و یا با همدیگر حضور پیدا کند.

مشاوره به خود: آیا می تواند کارساز شود؟

در صورتی که ازدواج شما به نقطه ای رسیده است که فکر می کنید نیاز به یک مشاوره دارید، ممکن است به نظر برسد که انجام مشاوره به تنهایی و توسط خود ایده ی جالبی باشد. انتخاب تکنیک های مناسب مشاوره زوج که در بالا مطرح شد می تواند به موفقیت بیشتر کمک کند.

با این حال، بعضی مواردی وجود دارند که شما می توانید برای بهبود رابطه خود انجام دهید. در سالهای اخیر تعداد زیادی کتاب و مطلب در مورد مشاوره به زوجین نوشته شده که می توانید با مراجعه به آنها تا حدی آگاهی اولیه را پیدا کنید.

راهکارهایی برای بهبود رابطه | مشاوره ازدواج

برخی از کارها را نیز می توانید انجام دهید تا به بهبود رابطه تان کمک کنید از جمله:

• شب ها قرار رمانتیک ترتیب دهید – زمانهایی برای بودن با همدیگر و به دور از حضور دیگران، بدون فشارهای ناشی از کار و سرو صدای کودکان یکی از بهترین گزینه هایی است که شما را به هم نزدیک می کند.

• ازدواج را در اولویت کارهایتان قرار دهید– توجه کنید کدام یک از شما کارهایی انجام می دهد که به ازدواج شما آسیب می زند.

• صحبت کنید– نه در مورد مسائل بلکه در مورد احساسی که راجع به این مسائل دارید. رو در رو نشستن بدون مزاحمت تلویزیون یا بچه هایی که در اطراف در حال شلوغی و دویدن هستند، ضروری است.

• به دنبال نکات مثبت باشید– ما اغلب به خصوصیات بدی که فرد مقابلمان دارد متمرکز هستیم در حلی که باید آگاهانه توجه خود را به خصوصیات خوب او در هر روز از زندگی معطوف کنیم.

• به تعطیلات بروید- دور شوید. حتی یک هفته دور بودن از کار و زندگی از اهمیت زیادی برخوردار است. این می تواند همه چیز را برای هر دوی شما تغییر دهد.

• نهایتا مهم تر از هر چیز این است که اگر مشکلی دارید آن را قبول کنید و متعهد به حل این مشکل باشید چرا که کلید موفقیت در این است.

  • مشاوره ازدواج رایگان
  • سوالات مشاوره ازدواج
  • تست مشاوره قبل ازدواج
  • مشاوره ازدواج آنلاین
  • مشاوره قبل ازدواج آنلاین
  • مشاور ازدواج خوب در تهران
  • مشاوره ازدواج مشهد
  • سوالات ازدواج

مرکز مشاوره ازدواج و سایت مشاوره ازدواج مشاورانه

سایت مشاوره ازدواج مشاورانه همواره در کنار شماست

منبع : ۹ تکنیک برتر در مشاوره ازدواج بر اساس جدیدترین روشهای روانشناسی

نوجوان مضطرب

نوجوان مضطرب

نوجوان مضطرب – تمامی افراد در طول زندگی خود با مشکل اضطراب مواجه می شوند چرا که به هر حال در تمامی زندگی ها و روند رشد افراد در طول زندگی مشکلات و دغدغه هایی وجود دارد که می تواند به شدت بر میزان استرس و اضطراب افراد تاثیر گذار باشد. طبیعی است که تمامی افراد در مقابله با موقعیت های تنش زا و پر استرس زندگی خود درگیر اضطراب شده و با این مشکل اساسی دست و پنجه نرم می کنند. اضطراب امری طبیعی است که در مواقع تنش زای زندگی برای هر فردی و در هر سنی پیش می آید اما اگر مقدار و زمان آن در فرد زیاد و طولانی شود فرد به اضطرابی مبتلا است که از حالت طبیعی خود خارج شده و نیاز به بررسی دارد. به طور کلی اضطراب یک حس ناخوشایند است که در پی به وجود آمدن موقعیت های ناگوار که برای هرفردی هم می تواند متفاوت باشد به وجود می آید.

نوجوانان به عنوان کسانی که با مشکلات و تغییرات خلقی و  مواردی از این قبیل مواجه می شوند و نیز سالمندان و طبقات اقتصادی فقیر بیشتر در معرض ابتلا به اضطراب هستند و افراد مرفه و مردها و جوانان کلا کمتر به بیماری اضطراب مبتلا می شوند. نوجوان مضطرب می تواند در نتیجه ترس ناشی از تغییرات جسمانی و تغییرات صدا، ترس ناشی از پذیرفته نشدن نزد دیگران، ترس ناشی از بلوغ زود رس به خصوص در دختران، ترس ناشی از بلوغ دیر رس به خصوص در پسران، ترس ناشی از زشت شدن قیافه و هیکل نزد نوجوانان دختر و پسر و مواردی از این قبیل به وجود بیاید.  بهترین راه برای جلوگیری از ایجاد اضطراب ناشی از ترس از بلوغ زود رس و یا دیر رس در نوجوانان اطلاع دادن و آگاهی به موقع آنها از این موارد است. قبل از اینکه نوجوان به سن بلوغ برسد و علائم ثانویه بلوغ در او هویدا شود نیاز است تا خانواده ها با رعایت مسائل اخلاقی و شرعی نکات مورد نیاز در مورد بلوغ را به آن ها آموزش داده تا در نتیجه ترس آن ها شاهد اضطراب بیشتری نباشند. لازم است تا مربیان و مشاوران فرد نوجوان توضیحاتی مناسب در دوران نوجوانی به فرد داده تا از انحراف و مشورت او با افراد هم سن و سال و کسانی که شاید او را در زمینه جنسی به انحراف بکشانند جلوگیری نمایند.

نتیجه تحقیق پژوهشگران نشان می دهد که حس ناامنی و نداشتن مهارت های لازم برای برقراری روابط صحیح اجتماعی و عاطفی و تفاوت در فرهنگ خانواده ها و جوامع از عوامل مهم به وجود آمدن یک نوجوان مضطرب در خانواده خواهد بود. برای اینکه جلوی اضطراب نوجوان مضطرب را گرفت و یا در موردی که او اضطراب دارد از انتشار و افزایش اضطراب در او جلوگیری نمود لازم است تا مواردی از جانب والدین و اطرافیان نوجوان به دقت رعایت شود که چند مورد از مهم ترین آن ها را با هم بررسی خواهیم کرد.

اولین نکته این است که همواره باید نیاز و گرایش ها و تمایلات فرد نوجوان را به هم سن و سالانش و نیاز او به پذیرفته شدن در نزد هم سالانش را با دقت درک نمود چراکه این یک نیاز طبیعی است و در تمامی نوجوانان وجود دارد. نیاز است تا والدین در مورد موضوع دوست یابی در نوجوان خود به دقت وارد شده و توافقی میان آن ها در این مورد صورت گیرد تا نوجوان نیز در این زمینه پنهان کاری نکند و دوستی ها و روابط میان نوجوان با دوستانش برای خانواده مبهم نبوده و دوستان فرد نزد والدین شناخته شده باشند. والدین بایستی برای شخصیت نوجوان خود بسیار احترام قائل بوده و به خصوص نزد دیگران با او با ناملایمت رفتار نکند و طوری رفتار نکنند که نوجوان احساس حقارت نماید بلکه او نیز باید مانند یک فرد بزرگسال مورد احترام قرار گیرد.

نکته بعدی که بسیار مهم نیز می باشد این است که همواره باید در مورد استقلال نوجوان مواردی را رعایت نمود چرا که وابستگی نوجوان تا حد زیاد به والدین منجر به عدم حس استقلال و در نتیجه کاهش اعتماد به نفس او خواهد شد که می تواند به شدت نوجوان را درگیر اضطراب نموده و مشکلات متععدی برای او به وجود بیاورد. مخالفت ورزیدن با دیگران از ویژگی های بارز تمامی نوجوان در برخورد های اجتماعی و حضور در خانه و محیط بیرون از خانه است که آن ها معمولا دوست دارند نظر خود را به صورت مخالف اعلام کنند و عدم کنترل رفتارهای پرخاشگرانه و این گونه رفتارها می تواند موجب افزایش تنش و اضطراب در نوجوان شده که نیاز است تا والدین در مورد مسائل گفته شده با هم اتفاق نظر داشته باشند.

منبع : نوجوان مضطرب