ارتقای امنیت، صمیمیت، ثبات و رضایت مندی در رابطه

ارتقای امنیت، صمیمیت، ثبات و رضایت مندی در رابطه

فیلم و فایل صوتی آموزشی روانشناسی رایگان و مشاوره


برای پخش فایل مرورگر خود را آپدیت کنید یا از اینجا فایل را دانلود نمایید.
دکتر گری گینسبرگ

کار کردن با زوج ها و خانواده تفاوت بسیار زیادی نسبت به کار کردن با افراد دارد. در واقع تجربۀ رابطۀ زنده و پویایی که اغلب بین خانواده ها و زوج ها وجود دارد برای من بسیار لذت بخش است. دیدن این رابطه به صورت مستقیم و زنده از سمت هر دوو زوح بسیاز متفاوت با زمانی است که یکی از زوج ها بخواهند بدون حضور طرف مقابل زندگی خود را توصیف کنند. زمانی که شما با زن و شوهر به طور مستقیم کار می کنید می توانید سریعا واکنش ها را ببینید خیلی زودتر از آنچه که شما و یا حتی خود زوج ها فکرش را بکنند مشکلاتشان در حضور شما آشکار می شود و حالت تدافعی به خود می گیرند و جوی منفی میان آنها حاکم می شود و اگر شما هم بخواهید میانجی گری کنید این مسئله آنها را عصبانی تر کرد و شرایط را بدتر می کند و به سرعت مشکل آنها وسیع تر می شود.

من یادگرفته ام که از همان ابتدا بدانم در تمام این مسائل چیزی که من باید از آن دفاع کنم خود رابطه است و نه افراد (همانگونه که هارویک هنریکس آن را “در میان رابطه بودن” می نامد.)

من اغلب رابطه را برای زوجین به شکل نوعی رقص دو نفره توصیف می کنم که هر دو طرف بایستی حرکات و رفتارشان با هم هماهنگ باشد زیرا اگر یکی از آنها حرکت نامناسبی انجام دهد تعادل طرف مقابل نیز به هم می خورد و نمی توانند رقص زیبایی ارائه کنند. هر چقدر که آنها بیتشر در این کار با هم تمرین کنند آنها با آرامش بیشتر می توانند با هم برقصند کم تر به هم آسیب می رسانند و بیشتر از آن لذت می برند. اگر در حین رقص موسیقی تغییر کند همانگونه که در زندگی بارها اتفاق می افتد آنها بایستی ریتم خود را با تغییر موسیقی تغییر دهند و دوباره ثبات و آرامش خود را بدست بیاورند و از ان لذت ببرند. تا زمانی که آنها باهم می رقصند زندگی آنها با یکدیگر نیز ادامه دارد. من و همسرم 50 سال است که بایکدیگر ازدواج کرده ایم و هنوز هم داریم رقص خود را با موسیقی های مختلف تنظیم می کنیم.

من با رابطه ها کار می کنم زیرا می دانم چیزی که ما تجربه می کنیم از اتفاقاتی است که در رابطه می افتد. بدون وجود یک رابطه، زندگی ای وجود نخواهد داشت. تنها وجود این رابطه است که انسانها را زنده نگه می دارد و به وجود آنها معنا می بخشد.

در این میان هیچ رابطه ای مهم تر از رابطۀ میان زوجین نیست. این رابطه بی نظیر است زیرا نوعی رابطۀ یکی شدن و همتایی است. در این رابطه رتبه بندی و یا درجه بندی ای وجود ندارد در حالی که در بسیاری از رابطه ها وجود دارد. این رابطه به نوعی بسیار دوستانه و صمیمی است که پایه و اساس احساس رضایت و امنیت ما در زندگی است. اما همانگونه که مری برون می گوید. رابطۀ بین دو نفر به صورت ذاتی می تواهند بسیار بی ثبات باشد. بسیار صمیمی و یا بسیار سرد و با فاصله ی بسیار نفوذ پذیر و یا بسیار از هم پاشیده و تهدید کننده … ما هیچ موقع نمی توانیم به نقطه ی درست دست پیدا کنیم بنابراین در راطه به اوج نقطه ی احساس نیز نمی توانیم دست پیدا کنیم.

من معتقدم که اولین اصلی که باید در حل مشکلات زوجین برای ایجاد نوعی تعادل و ثبات و کسب رضایت در زندگی شان به آنها پیشنهاد کرد این است که سعی کنند در شرایط مختلف انعطاف پذیر باشند و واکنش های صحیح و منطقی نسبت به  تغییرات زندگی داشته باشند. این مسئله بسیار مهم است که زوجین بتوانند در خلال مشکلات زندگی صمیمت خود را حفظ کنند تا با تجربه کردن این حس و حفظ صمیمت احساس امنیت در مقابل خطرات و مشکلات داشته باشند. آنها با حفظ این اعتماد و صمیمت در رابطه از لحاظ احساس کاملا به هم وابسته می شوند و قدرت آنها در حل مشکلات افزایش می یابد.

من معتقدم که شخصیت انسانها در طول رابطه هایی که با یکدیگر دارند شکل می گیرد به خصوص اولین رابطه هایی که درگیر آن می شوند. خارج از این تجربه ها، به طور ناخودآگاه نسبت به شرایط واکنش هایی نشان می دهیم که از زمان کودکی در ما نهادینه شده اند.

زمانی که  این رفتارها از ما سر می زند ذهن ما نسبت به آنها آگاهی ندارد و به صورت ناخودآگاه اتفاق می افتد. (حافظۀ ضمنی احساس).

برای فهم تعامل بین زوجین بسیار مهم است که واکنش هایی را که دو طرف نسبت به هم و نسبت به اتفاقات زندگی شان به صورت آشکار از خود نشان می دهند بررسی کنید و این واکنش ها دوباره با عکس العملی از سمت طرف مقابل روبه رو می شود و این اتفاقات همانند چرخه ای از کنش ها و واکنش ها در میان زوجین اتفاق می افتد. در واقع این چرخه را می توان عادت هایی نامید که ما در همۀ رابطه ها شاهد آن هستیم.

چه عاملی ما را در یک رابطه با یکدیگر قرار می دهد. آیا این عامل می تواند ما را از هم دور کند؟

من معتقدم در رابطه هایی که مربوط به ازدواج و پیوند زناشویی هستند نوعی احساس وابستگی و پایبندی ایجاد می شود همانگونه که در اکثر رابطه هایی از این دست که ما انسانها در آن قرار داریم اتفاق می افتد. با این حال چیزی که انسانها را نسبت به هم جذب می کند ویژگی های متضادی است که انسانها را از هم متفاوت می کند و موجب می شود که آنها به نوعی تکمیل کنندۀ یکدیگر در رابطه باشند. اما همین ویژگی باعث می شود زمانی فرابرسد که زندگی کردن با این تفاوت ها برای ما دشوار می شود و هر روزه این رفتارها از طرف مقابل تکرار می شود. برای مثال یکی از زوجین متعلق به خانواده ای است که دور از آنها زندگی می کند. این مسئله که زوجین بخاطر دخالت خانواده ای که در نزدیکی آنها زندگی می کند به مشکل بخورند بسیار محتمل است. این مثال نمونه ای از وجود عادت های مختلف در رابطه است.

بنابراین عادت هایی که زوجین در باطه با یکدیگر و زندگی مشترک دارند همگی نشأت گرفته از دوران کودکی آنهاست. ویژگی های مختلف زوجین به نوعی مکمل یکدیگر است. و عادت هایی که هر یک از زوجین دارند پایه و اساس رابطۀ آنهاست.

اگر زوجین این مهارت را داشته باشند که اتفاقات منفی ای را که در رابطۀ آنها می افتد به نوعی از جنبه های مثبت نگاه کنندو از آن تجربه کسب کننند می توانند جهات منفی آن را تعدیل کنند و آسیب کمتری از این اتفاقات به رابطۀ آنها وارد بشود. اگر آنها توانستند این مهارت را پیدا کنند و به مسائل تک بعدی نگاه نکنند صمیمیت و ثبات رابطۀ آنها بیشتر خواهد بود. و در مقابل مشکلات مقاوم تر و منطقی تر برخورد می کنند. در واقع مسئله انعطاف پذیری در شرایط مختلف بسیار اهمیت دارد و باعث می شود که آنها در مقابل ناگواری ها کنترل خود را از دست ندهند و در عین حال آنها بایستی با حفظ صمیمت و اعتمادی که در رابطه با یکدیگر دارند به راحتی از پس مشکلات بر بیایند. اگر آنها الگوهای رفتاری خود را براساس ویژگی های بالا تنظم کنند می توانند به یک رابطۀ رضایت بخش و با ثبات در طول زندگی خود دست پیدا کنند.

عنصر کلیدی ای که به حل مشکلات زندگی زوجین کمک می کند این نیست که مستقیما بخواهیم راه حلی برای مشکلات آنها پیشنهاد بدهیم بلکه این است که به آنها بیاموزیم چگونه احساسات خود را در مواجهه با مشکلات مدیریت کنند و در حین حفظ آرامش، با صمیمیت و اعتماد با مسائل روبه رو شوند در واقع ریشه بسیاری از مشکلات در زندگی افراد عدم توانایی آنها در مدیریت احساسات و کنترل خود در حین مواجهه با مشکلات است.

منبع: ساینس دیلی

پذیرش و کنار آمدن با فرآیند پیری

فیلم و فایل صوتی آموزشی روانشناسی رایگان و مشاوره


برای پخش فایل مرورگر خود را آپدیت کنید یا از اینجا فایل را دانلود نمایید.

دکتر جین هارتسین

آرنولد شوارتزینگر بیان می کند او از اینکه در آینه چهره 63 ساله ی خود را نگاه کند احساس خوبی ندارد و از این لحاظ بسیار احساس سرخوردگی می کند. البته واکنش او چندان هم خاص و منحصر به فرد نیست، پیر شدن و افزایش سن برای اکثر انسان ها ناراحت کننده است اگر چه ممکن است برخی افراد مثبت اندیش باشند وسعی کنند نقاط منفی را نبینند اما تغییراتی که در بدن انسان، ظاهر، سلامتی و مهارت هایی که قبلا می توانستید انجام دهید و اکنون نمی توانید، قابل نادیده گرفتن و ناچیز شمردن نیستند. قدرت بینایی ما مثل زمانی که جوانتر بودیم نیست هم چنین نمی توانیم کارها را به همان شکلی که در گذشته انجام می دادیم انجام دهیم در واقع نوعی احساس فقدان در این میان وجود دارد. به خصوص در مورد تغییراتی که در ظاهر افراد اتفاق می افتد. به طور خلاصه می توان گفت حقیقت این است که پذیرش تغییر بسیار سخت است و پیر شدن و پا به سن گذاشتن داستان همین تغییر است.

افراد ممکن است زمانی که نشانه های پیر شدن را در خود می بینند احساسات مختلفی را تجربه کنند و به شکل متفاوتی با آن رو به رو شوند. پذیرفتن تغییر دشوار است و هر کسی واکنش مختلفی نسبت به آن از خود بروز می دهد. برخی افراد پیر شدن را در آغوش می گیرند و به راحتی آن را می پذیرند و به عنوان فرصتی برای یادگیری چیزهای جدید و تجربه های نو می نگرند، برخی دیگر ممکن است به نوعی احساس سرگشتگی و گمشدگی کنند و نگران این مسئله باشند که هنوز کارهایی را که باید و یا می خواسته اند به سرانجام برسانند به پایان نرسانده اند. در حقیقت فرآیند پیر شدن و پا به سن گذاشتن هر کسی را تحت تاثیر قرار می دهد. به طور کلی این احساس از دست دادن توانایی هایی که در گذشته داشته ایم و اکنون فاقد آنها هستیم برای همۀ افراد ناراحت کننده است.

آیا ممکن است بتوان از فرآیند پیر شدن جلوگیری کرد؟ آیا این مسئله مهم تر از این است که ما در زندگی خود کجا هستیم و به چه چیزهایی دست پیدا کرده ایم؟ به عقیدۀ من اینکه در چه سنی هستیم نمی تواند برای شخص غرور آفرین باشد. مسئله ای که این میان غرور آفرین است این است که تاکنون در زندگی خود به چه چیزهایی دست پیدا کرده ایم. در واقع اینکه کجای زندگی هستیم و در این زندگی چه کسانی حضور دارند و با آن ها رفت آمد می کنیم است که می تواند غرور آفرین باشد و یا خیر.

البته پذیرش تغییراتی که در اثر بالا رفتن سن در انسان اتفاق می افتد دشوار است ولی تحقیقاتی صورت گرفته که نشان می دهد افزایش سن به طور موقتی ممکن است باعث افسردگی شود ولی به مرور احساس شادی و نشاط در انسانها ایجاد می کند.

اغلب افراد در جوانی ممکن است دوران سختی را پشت سر بگذارند و تجربیات تلخی داشته باشند و از این تجربیات برای ساختن آینده ای بهتر استفاده کنند، اما در زمانی که سن بالا می رود مسئولیت های افراد بسیار کمتر می شود و افراد می توانند با تمرکز بیشتر کارهایی را که همیشه در زندگی به دنبال یاد گرفتن آنها بوده اند و به آن علاقه داشته اند را انجام دهند و از آن لذت ببرند.

آیا به راستی ما به اندازۀ احساساتمان جوان هستیم؟ شاید حقیقت این است که زمانی که شما احساس سلامتی و شادابی کنید انگیزۀ بیشتری برای انجام کارهای جدید و یادگیری مسائل تازه دارید، به اندازه ای که احساسات مثبت را در خود پرورش دهید این انگیزه نیز بالاتر می رود. همان طور که جامعه به سلامتی افراد اهمیت می دهد و از این مسئله آگاه است افراد میانسال نیز می توانند از این مزیت برخوردار باشند که سلامتی آن ها حائز اهمیت است. ما هم چنین مخالف فرهنگی هستیم که تنها بر اهمیت جوانی تمرکز می کند. رسانه ها اغلب تاکید زیادی دارند بر اینکه چهرۀ شما بایستی جوان تر بماند و شما باید احساس جوانی کنید و پیغام آنها این است که پیر شدن و پا به سن گذاشتن بخش ترسناکی از زندگی هر شخص است. متأسفانه راهی برای مقابله با این پیغام ها نیست ولی شما باید خودتان مخالف این تبلیغات باشید. شما می توانید به نوعی منطقی و واقع بینانه با این مسئله روبه رو شوید و آن را به عنوان بخشی از زندگی خود بپذیرید و از آن لذت ببرید.

پذیرش افزایش سن نسبت به جنسیت افراد متفاوت است و زنان و مردان هر کدام به شکل متفاوتی به آن واکنش نشان می دهند. تاریخ نشان داده است که مردان راحت تر با این مسئله کنار می آیند و آن را می پذیرند به خصوص زمانی که این تغییرات در چهرۀ آن ها ظهور پیدا می کند. در گذشته مردها در زمینه های شغلی و موفقیت های مالی ای که می توانستند داشته باشند بیشتر دچار پشیمانی می شدند اما زن ها مدت زمان طولانی با این مسئله نمی توانستند کنار بیایند و سعی می کردند با انجام عمل های جراحی و پلاستیک و کارهای دیگری از این قبیل این فرآیند را نادیده بگیرند. اما امروزه مردان نیز به ظاهر خود اهمیت می دهند و زنان نیز بیشتر نسبت به گذشته در اجتماع حضور دارند و شاغل هستند بنابراین در مبارزه با پیری بین زنان و مردان نوعی تعادل و توازن بیشتری ایجاد شده است.

بنابراین چه کارهایی برای مدیریت فرآیند پیر شدن می توان انجام داد؟ و چگونه با احساسات مثبت و منفی ای که به دنبال آن یم آید کنار بیاییم؟ دستور العمل هایی در زیر ارائه می کنیم.

از خود مراقبت کنید.

سعی کنید برنامه ورزشی برای خود تنظیم کنید. تغذیۀ صحیح داشته باشید و به سلامتی خود اهمیت دهید. هیچ زمانی برای شروع کردن این برنامه ها دیر نیست و شما در هر سنی می توانید از مزایای به کار گیری این دستورالعمل ها چه از نظر ذهنی و چه فیزیکی برخودار شوید.

خوش بین باشید.

داشتن نگرش مثبت نسبت به زندگی ارتباط نزدیکی به طول عمرتان بالاتر و جسم سالم تر دارد. در واقع برخی تحقیقات به این نتیجه رسیده اند که داشتن نگرش مثبت نسبت به زندگی می تواند ریسک بسیاری از بیماری های جسمی مانند مشکلات قلبی را کاهش دهد. یک ضرب المثل آمریکایی می گوید «قادر باشید از لیموناد لیمو بگیرید» داشتن نگرشی مثبت به این اندازه می تواند به شما کمک کند که احساس بهتری نسبت به سن خود داشته باشید.

محدودیت های خود را کاهش دهید و آن ها را به حداقل برسانید.

چیزهایی را تجربه کنید که باعث شوند از محدودۀ عادت ها فراتر روید. همیشه انجام چه کاری برایتان خواستنی بوده؟ شاید زمان آن رسیده که به کلاس آشپزی بروید و یا زبان مورد علاقه تان را فرا بگیرید. شاید شما همیشه دوست داشته اید به مکان مشخصی سفر کنید ولی زمان کافی برای این کار را نداشتید اما اکنون وقت آن فرا رسیده است. ایجاد تجربیات جدید باعث می شوند  که ذهن شما جوان تر و سالم تر بماند.

اجتماعی باشید.

سعی کنید اطراف خود را پر از آدم های مثبت اندیش کنید و بیشتر با آنها ارتباط برقرار کنید و تماس های اجتماعی خود را با افراد بیشتر کنید.

این مسئله را بپذیرید:

پذیرش تغییر دشوار است. پذیرش این مسئله که شما همان فردی نیستید که در سن 20 یا 30 سالگی بوده اید. و دیگر فاقد آن توانایی ها شده اید اما سعی کنید این تغییر را به مرور بپذیرید (البته نه در زمان کوتاه بلکه در طولانی مدت با آن روبرو شوید.) شما می توانید آن را در آغوش بگیرید و به بهترین شکل از آن لذت ببرید.

منبع: ساینس دیلی

فعالیت هایی که باعث افزایش عزت نفس در کودکان می شود.

 

 

عزت نفس: چگونه به کودکان و نوجوانان کمک کنیم که تصویر بهتری از خود داشته باشند.

عزت نفس یکی از مهم ترین و اساسی ترین کلید های رسیدن به موفقیت است. رشد سطح عزت نفس و اعتماد به نفس درکودکان و نوجوانان برای دستیابی به احساس شادی و موفقیت در زندگی بسیار مهم است. این مقاله قصد دارد که مهم ترین معانی و اصولی که باعث دستیابی کودک شما به عزت نفس می شود را ارائه کند. این مقاله هم چنین مقالات و محصولات دیگری که می توانددر این زمینه به شما کمک کننده باشد را نیز معرفی می کند.

عزت نفس چونگی احساس ما در مورد خود است، و رفتارهای ما به طور و واضح و آشکار انعکاس دهندۀ احساسات درون ماست. برای مثال کودک و یا نوجوانی که عزت نفس بالایی داشته باشد قادر خواهد بود:

  • به طور مستقل و بدون وابستگی به دیگران کارهای خود را انجام دهد.
  • از مسئولیت فرار نمی کند و آنها را می پذیرد.
  • تحمل شکست را دارد و به راحتی ناامید نمی شود.
  • وظایف جدید را می پذیرد و تونایی های خود را به چالش می کشد.
  • احساسات منفی و مثبت خود را کنترل می کندو در برابر انها ضعف نشان نمی دهد.
  • به دیگران پیشنهاد کمک می دهد و از این کار دریغ نمی کند.

در مقابل کودکانی که عزت نفس پایینی دارند رفتارهای زیر را از خود بروز می دهند.

  • از تجربه کردن اتفاقات جدید خودداری می کند.
  • احساس می کنند که کسی آنها را دوست ندارد و دیگر افراد نمی خواهند که با او باشند.
  • دیگران را به خاطر کمبودها و شکست های خودشان سرزنش می کنند.
  • از نظر احساس متفاوت عمل می کنند و یا حداقل وانمود می کنند که متفاوتند
  • از اینکه در کوچکترین کارها هم شکست بخورند به شدت احساس ناامیدی می کنند و تحمل آن را ندارند.
  • از استعدادها و توانایی های خودشان استفاده نمی کنند و از آنها دست می کشند.
  • به راحتی تحت تاثیر جریان غالب قرار می گیرند و عقاید مستقل از خود ندارند.

والدین بیش از هر شخص دیگری می توانند عزت نفس افراد را در زندگی افزایش دهند و البته این کار، به هیچ عنوان کار سختی نیست. در واقع بسیاری از پدر و مادرها حتی بدون اینکه متوجه شوند رفتارها و حرف های آنها چه تاثیری در کودک و یا نوجوانشان می گذارد این کار را انجام می دهند. در زیر ما پیشنهاداتی ارائه می کنیم تا شما با انجام آنها بتوانید سطح عزت نفس رادر کودکان و یا نوجوانتان بالا ببرید.

زمانی که شما احساس خوبی نسبت به فرزندتان دارید این موضوع را به او بگویید. پدر و مادرها معمولا در بیان احساسات منفی خود نسبت به کودکانشان بسیار سریع هستند و به صورت مستقیم آن را بیان می کنند اما زمانی که درباره کودک خود احساس مثبتی داشته باشند به راحتی آن را ابراز نمی کنند. کودک شما زمانی که شما از او احساس رضایت می کنید و این را نمی داند و او نیاز دارد که شما به او ابراز محبت کنید و به او بگویید که دوستش دارید. کودکان در جملات مثبتی را که به انها می گوییدبه راحتی به خاطر می سپارند و تا مدت های طولانی آن را فراموش نمی کنند. آنها این جملات را در ذهن خود ذخیره  و آنها را بارها و بارها تکرار می کنند. سعی کنید هر روز جملاتی را به کودکتان بگویید که او را برای انجام کارهای جدید تشویق می کند.

از تشویق کردن فرزندتان دریغ نکنید و در این زمینه بخشنده باشید. از تشویق های توصیفی استقاده کنید زیرا باعث می شود فرزندتان بداند که چه زمانی کار درستی انجام داده و از این بابت احساس خشنودی کند. هم چنین شما باید همواره به دنبال ایجاد موقعیت هایی باشید که در آن کودکتان بتواند توانایی ها و استعدادهای خود را شکوفا کند و از این بابت مورد تشویق شما قرار بگیرد. برای مثال زمانی که کودکتان وظیفه ای را که شما به او سپرده بودید به درستی انجام داد باید به او بگویید که واقعا از نحوۀ مرتب کردن اتاقت راضی هستم تو برای همه وسایل جای بخصوص خودش را پیدا کردی و در آنجا قرار دادی، و یا مثلا زمانی که قطعه ای موسیقی می نوازد به او بگویید که نت اخر را بسیار خوب نواختی واقعا استعداد بی نظیری در موسیقی داری.

از اینکه در مقابل دیگر اعضای خانواده و یا دوستانش او را مورد تشویق قرار دهید نترسید. هم چنین می تواند ویژگی های مثبت شخصیتی او را بیان کنید احساس خود را از اینکه او این ویژگی ها را داراست نشان دهید. مثلا به او بگویید که تو خیلی مهربان هستی یا از اینکه روی کارهایی که انجام می دهی می توانی کاملا تمرکز کنی خوشحالم.

حتی می تواند کودکتان را برای کارهایی که انجام نداده نیز تشویق کنید مثلا به او بگویید «واکنشی که در مقابل جواب منفی من داشتی بسیار منطقی بود و از اینکه کنترل خود را از دست ندادی و عصبانی نشدی، بسیار خوشحال هستم.»

به کودک خود بیاموزید که همواره جملاتی را که بار معنایی مثبت دارند باخود تکرار کنند. نوع صحبت کردن با خود تاثیری زیادی در کیفیت کارهایی دارد به ما انجام می دهیم. روانشناسان به تازگی دریافته اند که کسانی مدام ویژگی های منفی خود را می بیند و آنها را در ذهن خود تکرار می کنند همیشه حالت های از افسردگی و نگرانی را دارند. طرز فکر ما تعیین کنندۀ این است که چگونه احساس کنیم و نحوۀ احساس ما تعیین کننده این است که چگونه رفتار کنیم.

بنابراین بسیار مهم است که به کودکانمان بیاموزیم که درباره خود احساسات مثبت داشته باشند و همواره انها را در ذهن خود تکرار کنند. زیرا این احساسات تعیین کننده رفتار آنهاست. نمونه هایی از این احساسات مثبت مثلا این است که به خود بگوییم «من از پس این مشکل به راحتی بر می آیم فقط اگر بتوانم به تلاش خود ادامه دهم» و یا «اشکالی ندارد اگر تیم ما امروز بازی را باخت ما همه تلاش خودمان را کردیم و نمی توانیم برندۀ همۀ بازی ها باشیم». «از اینکه به دیگران کمک می کنم احساس خوبی دارم و اگر آنها تشکر نکنند و یاحتی متوجه ان نشوند برایم هم نیست.»

از اینکه از کودکتان در مقابل جمع انتقاد کنید بپرهیزید به خصوص اگر این انتقاد باعث شود که آنها مورد تمسخر قرار گیرند و یا خجالت  زده شوند. برخی مواقع انتقاد از رفتار کودکتان ضروری است و اینکه پدر و مادرها در برخی موقعیت ها این کار ار انجام می دهند کاملا منطقی و بجاست. اما باید توجه داشت که این انتقاد به طور مستقیم شخصیت فرزندتان را مخاطب قرار می دهد و نباید به گونه ای باشد که باعث تحقیر شدن و یا خجالت او شود. سعی کنید زمانی که کودکتان را به خاطر رفتارهای غلطتش مورد سرزنش قرار می دهید از “جملات من” استفاده کنید به جای “جملات تو” و اینکه مستقیم کودکتان را خطاب قرار دهید.

مثلا به جای اینکه به او بگویید «چرا انقدر آدم تنبل نامرتبی هستی؟ نمی توانی از پس کارهای خودت هم بر بیایی؟ «سعی کنید این جمله را به این شکل بیان کنید. «من دوست دارم که لباس هایت را در جای مناسب خودش در کمد و یا دراور مخصوص به خود قرار بدهی به جای اینکه اونها رو وسط اتاق بریزی «برای دستیابی به اطلاعات بیشتر به سایت  kodakonojavan.comمراجعه کنید.

منبع: کودک و نوجوان

ده فایده  قصه گویی برای کودکان

به عنوان یک والدین مسئول شما هر چند وقت یکبار برای کودکان خود قصه می خوانید؟ امروز پاسخ این سوال به ندرت و یا هرگز خواهد بود. این روزها با توجه به مشکلات عدیده و فشارهایی که والدین در نزدگی متحمل می شوند به ندرت می توانند برای کودکان خود قصه بخوانند.

کمبود اوقات فراغت، وجود تکنولوژی های جدید پیچیدگی ها و مشکلات عدیده ای که خانواده ها با آن دست و پنجه نرم می کنند باعث شده که تقریبا هنر قصه خوانی در این میان از دست برود.

قصه گویی برای کودکان باعث افزایش سطح هوش اجتماعی آنها و نقشی اساسی در شکل دهی به شخصیت انها دارد. قصه گویی سنتی است که از قدیم وجود داشته و والدین و اجداد ما همواره برای کودکانشانن قصه می گفتند این سنت اکنون نیز به ما رسیده است

اما هنر قصه گویی چیست؟

امروزه والدین راحت تر هستند که اجازه دهند کودکانشان قبل از خواب کارتون مورد علاقه شان را ببینند تا اینکه بخواهند در کنار تختشان بنشینند و برای انها قصه بخوانند تا وقتی که کودکشان بخوابد. اما این قصه خواندن در کودکان لذت خاصی ایجاد می کند و این مسئله بسیار اهمیت دارد که شما برخی شب ها برای کودکانتان وقت بگذارید و برای او قصه بخوانید.

قصه خوانی مانند خواندن یک کتاب کار بسیار ساده ای است.. اگر شما آن قدرها وقت ندارید می توانید قصه ای را که حفظ هستیدبرای کودکتان تعریف کنید و یا خاطرات دورن کوودکی خود را برای او بخوانید. مزایای بی شماری در قصه خوانی برای کودکان وجود دارد به خصصوو کودکانی که در سنین قبل از مدرسه و مهد کودک هستند.

در اینجا ده مزیتی که قصه خوانی برای کودکان دارد بیان می کنیم که شما به عنوان والدین مسئول نمی تواندی از آنها چشم پوشی کنید.

1- اخلاقیات را به کودک شما می آموزد.

کودکان در سر تا سر دنیا  عاشق گوش دادن به قصه ها هستند. آنها می خواهند که دربارۀ شخصیت های مورد علاقه شان بیشتر بدانند و اغلب تلاش می کنند که خود را در نقش آنها قرار دهند و از آنها تقلید کنند. با گفتن قصه هایی که در آنها مفاهیم اخلاقی و انسانی وجود دارد شما می توانید ویژگی مثبت انسانی مثل شجاعت، صداقت و دانایی ر در وجود او از همان سنین پایین نهادینه کنید.

2- قصه گویی آنها را از اصول فرهنگی و ریشه های اعتقادی تان آگاه می کند.

خواندن قصه و تعریف کردن خاطرات کودکی تان، فعالیت ها و سرگرمی هایی که در زمان کودکی داشتید و جشن ها و مراسمی که در آن شرکت می کردید باعث می شود فرزندتان با فرهنگ خانوادگی و آداب اجتماعی که قرار است در آن بزرگ شود بیشتر آشنایی پیدا کندو تفاوت فرهنگ و سنت های رایج را با یکدیگر بشناسد.

شنیدین داستان هایی دربارۀ دیگر اعضای خلانواده به آنها کمک می کند تا شناخت بهتری از اجداد و نیاکان خود پیدا کنند.

3- مهارت های کلامی انها را افزایش می دهد.

خواندن داستان برای فرزندتان باعث می شوود که مهارت های کلامی انها افزایش پیدا کند. و همم زمان که او کلمات و عبارات جدید یاد می گیرد با پیچیدگی های زبان نیز آشنایی پیدا کند. هم چنین قصه خوانی کمک می کند که طبق یک الگوی منظم نحوۀ تلفظ کلمات و عبارات را نیز به فرزندتان بیاموزید.

4- مهارت های شنیداری را افزایش می دهد.

اکثر کودکان به محدوده ی کوچکی از اتفاقات می توانند توجه کنند و اغلب نمی توانند برای طولانی مدت روی چیزی تمرکز کنند. هم چنین آنها ترجیح می دهند که بیشتر صحبت کنند تا اینکه بخواهند گوش دهند. خواندن قصه برای کودکان نه تنها باعث می شد دقت آنها افزایش پیدا کند بلکه نسبت به گوش دادن و فهم مطالب نیز حساس تر می شوند.

5- قدرت تخیل، تصویر سازی و خلاقیت آنها را افزایش می دهد.

گوش دادن به قصه باعث می شود کودک شخصیت های داستان، مکان و طرح کلی داستان را به جای اینکه به صورت فیلم و یا کارتون مشاهده کند در ذهن خود بیاورد و آنها را تصور کند. این مسئله باعث می شود که قدرت خلاقیت و تصویر سازی آنها افزایش پیدا کند و ذهنشان برای فکر کردن و تجسم اتفاقات با محدودیتی روبه رو نخواهد شد.

6- ابزاری عالی برای تقویت حافظه

شما می توانید با استفاده از ایده های هوشمندانه حافظۀ کودک خود را تقویت کنید. زمانی که شما برای کودکتان قصه ای را خواندید بعد از چند روز از او بخواهید که این قصه را برای شما تعریف کند. و یا از او بخواهید که ادامۀ داستان را خودش تعریف کند این روش باعث می شود که حافظۀ او تقویت شود و سطح تمرکز او نیز افزایش پیدا کند.

7- محدوده ی فکری کودک را گسترده می کند

کودکان اغلب با فرهنگ ها و آداب و رسوم کشورهای مختلف درجهان آشنایی ندارند و با مردم انها رو به رو نمی شوند ولی شما با گفتن قصه هایی از فرهنگ ها و آداب و رسوم کشورهای مختلف جهان می توانید ذهن کودک خود را نسبت به مکان ها و مردمانی که در کشور های دیگر زندگی می کنند باز کنید سعی کنید قصه های مربوط به دیگر کشورها را برای او تعریف کنید تا سطح درک و فهم او را افزایش داده و محدودۀ فکری او را نسبت به جهان گسترده تر کنید.

8- قدمی ابتدایی برای یادگیری آکادمیکی

قصه گویی برای کودکان می تواند قدمی ابتدایی برای یادگیری های آکادمیکی باشد. بسیاری از کودکان عادت دارند که کارها را از روی عادت یاد بگیرند و فهم درستی از آن ندارند. قصه گویی به صورت فعالیتی منظم می تواند باعث شود که کودک شما از آن چیزی که می شنود درک درستی داشته باشد و از آن لذت ببرد. قصه خوانی هم چنین به آنها کمک می کند که در صحبت کردن مسلط شوند. خواندن و گوش دادن مرتب باعث می شود که آنها به سخنران های مسلطی تبدیل شوند.

9- توانایی ارتباط برقرار کردن آنها را بهبود می بخشد.

گاهی اوقات کودکان در سئوال پرسیدن مردد هستند حتی اگر ذهن آنها مملو از سوال و کنجکاوی باشد. قصه گویی هنر درست سوال پرسیدن را به کودکان می آموزد. هم چنین به آنها یاد می دهد چگونه یک گفتگو را به خوبی شروع کنند و اعتماد به نفس آنها را بالا می برد. خواندن و گوش فرا دادن به صورت مداوم توان سخنوری آنها را نیز افزایش می دهد.

10- به کودک کمک می کند که با آرامش بیشتری با مشکلات رو به رو شود.

قرار گرفتن در موقعیت های سخت و مشکل باعث می شود که کودکان احساس سردرگمی بکنند. داستان هایی که در آن قهرمان ها با مشکلات سخت و پیچیده مواجه می شوند می تواند به کودکان کمک کند که این مسئله را بهتر بفهمند و در مقابل مشکلات قوی تر باشند. داستانت هایی را برای کودک خود تعریف کنید که کودک از آنها بیاموزد رنج و سختی قسمتی از زندگی است همانگونه خوشی و شادی بخشی از زندگی است. این داستان ها باعث می شود که کودکتان در مقابل موقعیت های مختلف و سختی های زندگی مقاوم تر شود و به صورت منطقی برخورد کند.

برای دسترسی به اطلاعات بیشتر در زمینه قصه گویی و بازی های مرتبط می توانید به سایت kodakonojavan.com مراجعه نمایید.

منبع: کودک و نوجوان

مشاوره کودک

تما شنیده اید که ریشه اکثر مشکلات بزرگسالان در کودکی آن هاست. متاسفانه یا خوشبختانه…

تنها خوابیدن کودک

آموزش تنها خوابیدن کودک فرایندی، زمان بر است و به انرژی زیادی نیاز دارد. بهترین…

6 مورد از نشانه های طلاق

فیلم و فایل صوتی آموزشی روانشناسی رایگان و مشاوره

طلاق نباید شما را شگفت زده کند – نشانه های آن مشخص است!

برای پخش فایل مرورگر خود را آپدیت کنید یا از اینجا فایل را دانلود نمایید.
اگر چه در طلاق مردها نیز می توانند برای تصمیم گیری در طلاق شروع کننده باشند اما در 75 درصد از موارد این زنها هستند که درخواست طلاق می کنند. ممکن است طرف مقابلی که از او درخواست طلاق شده به حدی از زندگی ناراضی باشد که به راحتی انجام این کار را بپذیرد و یا بر عکس مخالفت کنند و بر ادامۀ زندگی اصرار ورزد و معتقد باشد اگر کمی بیشتر صبر کنند و تحمل داشته باشند مشکلاتشان حل می شود. در برخی موارد زوجی که از او درخواست طلاق شده کاملا مشکلات زندگی شان را انکار می کند و از این درخواست شوکه می شود و معتقد است که زندگی آنها بسیار موفق بوده است و همسرش با این درخواست طلاق عقل خود را از دست داده است.

مسئله داشتن عقیده ای مشترک در طلاق امر بسیار مهمی است زیرا این مسئله مشخص می کند که طلاق گرفتن زوجی می تواند به طور توافقی انجام گیرد و یا اتفاقی تلخ تر با مشکلات بسیار باشد.

هدف از این مقاله تشریح موقعیتی که در آن زوجین طلاق را حتمی تصور می کنند. هدف این است که به زوجین گوشزد کنیم نشانه های طلاق را جدی بگیرند تا زمانی که بحث طلاق را یکی از زوجین مطرح می کند طرف مقابل شوکه نشود. اکثر افراد زمانی که بحث صلاق می شود نشانه های آن از مدت ها پیش در زندگی آن ها دیده شده است. در اینجا هدف این نیست که دلایل شکست در ازدواج را بیان کنیم بلکه می خواهیم به بررسی و تشریح نشانه های طلاق در زندگی زناشویی افراد بپردازیم و به آنها کمک کنیم که این نشانه ها را بسیار جدی بگیرند و از کنار آن به راحتی رد نشوند.

ازدواج به یکباره نمی شکند بلکه به مرور مورد فرسایش قرار می گیرد. هر باری که در زندگی زوجین اتفاق ناخوشایندی می افتد و یکی از زوجین از دیگری می رنجد و این مسئله بدون معذرت خواهی و ترمیم عاطفی بسته می شود، هر باری که یکی از زوجین در شناخت نیازهای عاطفی دیگری شکست می خورد و نسبت به آن بی اعتنا می شود این تحلیل و فرسایش اتفاق می افتد. هر باری که طرفین از بحث کردن دربارۀ مشکلاتشان طفره می روند زیرا می دانند که این بحث و گفتگو نتیجه ای نخواهد داشت و هر باری که یکی از زوجین از داشتن رابطه جنسی خودداری می کند زیرا از نظر عاطفی در شرایط مناسبی قرار ندارد این ازدواج شکننده تر و فرسایشی تر می شود.

دلایل متعدد دیگری برای وجود این تحلیل و فرسایش در ازدواج وجود دارد مثل توجه بیش از اندازه به مسائل شغلی و یا مسئل مربوط به فرزندان که باعث می شود زوجین نسبت به نیازهای یکدیگر بی توجه شوند و تمام تمرکز و انرژی خود را صرف کار و بچه ها کنند. حتی در برخی موارد فاش شدن برخی رابطه های پنهانی و نامشروع یکی از زوجین به ازدواج ضربۀ بزرگی می زند و این فرسایش را به حداکثر می رساند.

حال چگونه این فرسایش و تحلیل هایی که رابطۀ زوجین در طول زمان پیدا می کند ازدواج آنان را به مرحلۀ طلاق می کشاند؟

دفعه ی بعدی که شما زوجی را در رستوران دیدید که سر یک میز نشسته و در سکوت مشغول خوردن غذا هستند رابطۀ چشمی ای با هم ندارند و با هم صحبتی نمی کنند بدانید رابطۀ بین آنها بسیار سرد و بی احساس است و حتی شاید رابطۀ آنها نیز در آستانۀ طلاق باشد. البته شاید به این زودی ها بین انها این اتفاق نیفتد افراد بسیاری هستند که با وجود مشکلات زناشویی بسیار باز هم به ازدواج خود ادامه می دهند زیرا از طللاق و عواقب آن می ترسند اما حداقل یکی از آنها و یا حتی هر دو به طلاق فکر کرده اند و یا زمانی بوده که تصمیم به جدایی داشته اند.

در اینجا شش نشانۀ طلاق را بیان می کنیم البته نشانه های بسیار دیگری نیز وجود دارند اما  این شش مورد از مهم ترین آنها هستند.

1- حل و فصل نکردن اختلافات

محقق معروف جان گاتن بیان می کند که فقدان وجود روابط اثر بخش باعث می شود که زوجین در ازدواج شکست بخورند اما علاوه بر این وجود درگیری و کشمکش هایی که بدون راه حل و بی نتیجه رها می شوند نیز در این میان تاثیر بسزایی دارد. افرادی که راه حل مناسبی برای پر کردن فاصله ها و حل مشکلاتشان انتخاب نمی کنند و سعی می کنند که با خودداری کردن از گفتگو و بحث دربارۀ مشکلاتشان وجود آنها را نادیده بگیرند ضربۀ بزرگی به رابطه می زنند. در برخی موقعیت ها زوجین به مرحله ای می رسند که از صحبت کردن و گفتگو با یکدیگر ناامید می شوند و می دانند که این گفتگو به جایی نخواهد رسید و نتیجه ای نخواهد داشت و به راحتی هر دو طرف از صحبت کردن با یکدگیر امتناع می کنند. در موقعیت دیگری شاید یکی از طرفین و یا هر دو به این گفت و گو به  شکل یک درگیری و دعوا بنگرد که در آن باید پیروز شود و دیگری را مطیع خود سازد. اما در نهایت در این میان چه اتفاقی می افتد. این فاصله هر روز زیادتر می شود و مشکلاتشان حل نشده روی هم انباشته می شوند و در نهایت به شکست در ازدواج می رسند.

2- طلاق عاطفی

وجود روابط احساسی حداقل چیزی است که برای حفظ صمیمت رابطه و ادامۀ آن نیاز است و در این رابطه احساسات هر دو طرف بخش مهمی از رابطه است و باید نسبت به هم گرم و صمیمی باشند. وجود رابطه ای با صداقت بدون ظاهر سازی، گرم و پرحرارت از عناصر اولیه و ضروری یک رابطۀ محکم و صمیمی است.

3- سردی و بی احساسی

احساس معمولا همراه با سردی و خالی از علاقه و صمیمت می شود. اگر همسرتان از نظر احساسی نسبت به شما سرد و بی احساس شده است شاید دیگر به شما عشقی ندارد. افرادی که معمولا زندگی آنها به طلاق کشیده شده است معمولا می گویند دیگر در آن زندگی عشقی احساس نمی کردیم و این بی احساسی بستگی دارد که هر یک از طرفین تا چه حد به سردی رسیده باشند.

4- فقدان رابطۀ جنسی

رابطۀ جنسی نشان دهندۀ گرمی و حرارت در رابطۀ احساسی است. زمانی که زوجین به مدت طولانی با هم رابطۀ جنسی ندارند این مسئله نشان قابل اتکایی بر وجود سردی و مرگ تدریجی رابطۀ آنها خواهد بود. هم چنین اگر یکی از زوجین متمایل به برقراری رابطۀ جنسی نباشد و لذتی از آن نبرد نشان دهندۀ آن است که ازدواج آنها در حال فرسایش و تحلیل رفتن است.

5- توجه بیش از اندازه به مسائل خارج از رابطۀ زناشویی

ازدواج های سرد و خالی بسیار خسته کننده هستند. برخی زوجین سعی می کنند این سردی را با توجیه بیش از اندازه بر فرزندان و یا پرداختن به فعالیت هایی که مربوط به اموری غیر از زندگی زناشویی شان است جبران کنند. برخی زوجین سعی می کنند تمرکز خود را بیشتر بر امور شغلی خود قرار دهند و تا دیر وقت سر کار می مانند تا مدت زمانی که قرار است با یکدیگر باشند را به حداقل برسانند و هر اندازه که زوجین بخواهند گرما و صمیمت رابطۀ عاطفی خود خارج از رابطه زناشویی شان جستجو کنند سردی و فاصلۀ بین آنها بیشتر می شود. اکثر این افراد در محیط کار دوستانی پیدا می کنند که با ایجاد رابطۀ احساسی و عاطفی با آنها سعی می کنند سردی رابطه زناشویی خود را به فراموشی بسپارند.

6- آمادگی برای زندگی مجردی

من زوجی را به خاطر می آورم که در آستانۀ طلاق بودند و سالها پیش بر روی آنها کار می کردم. مرد در برنامۀ طلاق، خانه ی خود را برای بار دوم در رهن قرار داد تا بتواند هزینۀ عمل کاشت مو را فراهم کند تا شانس خود را در یافتن همسر جدید بالا ببرد. هر چند این مورد به نظر غیر منطقی و افراطی می رسد اما معمولا افرادی که زندگی تازه ای را شروع می کنند در گام های نخست به بهبود ظاهر خود می پردازند و مشغول فعالیت های ورزشی مانند حفظ تناسب اندام و گرفتن وقت آرایشگاه می شوند تا ظاهر خود را تغییر دهند. معمولا زن هایی که خانه دار بودند به امور تازه ای علاقه نشان می دهند مانند کار کردن و به دست اوردن استقلال مالی از همسر. ما بسیاری از اوقات افرادی را که در شرف اقدام برای طلاق هستند می بینیم که به فعالیت های ورزشی مانند تنیس و یا گلف بدن حضور همسرشان می پردازند و به ساختن روابط اجتماعی به عنوان فردی مجرد روی می آورند.

چه کاری باید انجام دهیم؟

اگر شما خود را در موقعیت هایی مانند موقعیت های بالا یافتید بدانید که ازدواج به مشکل جدی ای خورده است.

ما سعی نداریم نقطه یا مرزی را که یک ازدواج به شکست می انجامد را به صورت دقیق مشخص کنم اما می توانم بگویم که این علائم و یا حداقل بیشتر آنها در هر طلاقی که اتفاق می افتد وجود دارد. کوچکترین کاری که شما می توانید انجام دهید شروع کردن گفتگویی صادقانه و طولانی با همسرتان است. اگر نمی توانید این گفتگو را بدون وارد شدن به مشاجره و کشمکش و متهم کردن یکدیگر که تنها اوضاع را  بدتر می کند انجام دهید سعی کنید در یک جلسه مشترک با حضور مشاور خانواده مشکلات خود را بیان و حل کنید. زیرا حتی در صورتی که در پایان تصمیم به طلاق بگیرید اقدام زودتر شما برای رو به رو شدن با مشکل و برنامه ریزی برای یک جدایی مسالمت آمیز و توافقی شانس شما را برای طلاقی خوب و یا پیامدهای ویرانگر کمتر افزایش می دهد.

منبع: com.مشاوره-خانواده

یادگیری تنفس عمیق

 

این عقیده  و باور در بسیاری از فرهنگ ها وجود دارد که فرآیند تنفس ، ماهیت و گوهر وجود می باشد. تنفس عبارت از یک فرآیند منظم از انقباض و انبساط می باشد، و همچنین یکی از مثال های قطبیت پایدار است که در طبیعت مشاهده می شود و همانند شب و روز، بیداری و خواب، رشد فصلی و دهه ای و در نهایت مرگ و زندگی می باشد.

بر خلاق بقیه عملکردهای بدن، تنفس به راحتی برای ارتباط بین سیستم ها استفاده می شود، که یک ابزار بسیار مناسبی برای کمک کردن و تسهیل گر تغییرات مثبت می باشد. این تنها عملکرد بدن است که ما هم به صورت ارادی و هم غیر ارادی آن را انجام می دهیم.  ما می توانیم به صورت تعمدی از تنفس استفاده کنیم تا بر عوامل غیر ارادی (به طور مناسب با سیستم عصبی) تاثیر بگذاریم که این امر منجر به منظم شدن فشار خون، ضربان قلب، جریان خون، گوارش و بسیاری دیگر از عملکردهای بدن خواهد شد. تمرین تنفس می تواند به صورت پل و نقطه اتصالی بین عملکرد های بدن باشد که ما در حالت عمومی به صورت خود آگاه بر آن کنترل نداریم.

طی دوره ای که ما تحت فشار های احساسی و عاطفی هستیم، دستگاه عصبی سمپاتیک ما منجر به تحریک و تاثیر بر تعداد واکنش های فیزیکی ما می شود. در این حالت ضربان قلب ما افزایش می یابد، عرق می کنیم، عضلات ما سفت می شوند و تنفس ما سریع و کوتاه می شود. اگر چنین فرآیندی در مدت زمان طولانی وجود داشته باشد، دستگاه عصبی سمپاتیک ما، در حد بالایی تحریک می شود و این عمر منجر به ایجاد عدم تعادل گردیده که می تواند بر سلامتی ما تاثیر گذاشته و منجر به التهاب بالا، فشار خون بالا و درد عضلانی ما در چندین ناحیه از بدن شود.

کاهش هوشیارانه ضربان قلب، کاهش تعریق و آرمش عضلانی سخت تر از تنفس ارام و عمیق است. تنفس می تواند به منظور تاثیر مستقیم بر تغییرات استرس زایی که منجر به تحریک مستقیم دستگاه عصبی پارا سمپاتیک می شود تاثیر گذار باشد و این امر منجر به آرامش و معکوس شدن تغییرات مربوط به تحریک دستگاه عصبی سمپاتیک ما می شود. می توان مشاهده کرد زمانی که ما در استرس هستیم تنفس عمیق و یا آه می کشیم، چگونه بدن ما این کار را به صورت طبیعی انجام می دهد.

فرآیند تنفس قابل آموزش است

آموزش تنفس می تواند برای تاثیرات مثبت و منفی روی سلامتی اموزش داده شود. استرس مزمن می تواند منجر به ایجاد محدودیت در بافت ارتباطی و ماهیچه ای در قفسه سینه شود، که این امر در نتیجه کاهش دامنه جنبش قفسه سینه ایجاد می شود. به دلیل تنفس کم عمق تر و سریع تر، قفسه سینه نمی تواند مثل حالتی که تنفس عمیق و آهسته تر صورت می گرفت، باز شود و موارد بیشتری از ورود و خروج هوا در قسمت بالایی بافت شش به سمت سر، اتفاق می افتد.

اگر فردی هستید که تنفس سطحی با قفسه سینه می کشد دست راست را روی قفسه سینه قرار دهید و دست چپتان را بر روی شکم، و این نوع تنفس را تجربه خواهید کرد. در زمانی که شما تنفس می کشید، ببینید که کدام دستتان بیشتر بالا می آید. اگر دست راست شما بیشتر بالاتر بیاید، شما از طریق سینه هوا گیری می کنید. اگر دست چپ تان بیشتر بالا آمد، از طریق شکم خود دم و بازدم می کنید.

تنفس سطحی از طریق  قفسه سینه نا موثر است، به دلیل اینکه بیشتر جریان خون بدن، در قسمت پایین شش اتفاق می افتد، که این قسمت در طول تنفس سطحی با قفسه سینه انبساط کمی می یابد. تنفس با قفسه سینه ی سریع و کم عمق، در نتیجه تبادل اکسیژن کمتر در جریان خون اتفاق می افتد و مواد مغزی کمتری را به بافت ها تحویل می دهد. نکته امید وار کننده این است که همانند بازی با وسایل و یا دو چرخه سواری،  شما می توانید بدن خود را برای بهبود روش های تنفس، مجهز تر و آماده تر کنید. با تمرینات مناسب، شما می تواند بیشتر مواقع از طریق شکم و معده خود تنفس بکشید و این کار را می توانید در موقع خواب هم انجام دهید.

مزایای تنفس شکمی

تنفس از طریق شکم همچنین به صورت تنفس دیاگرامی نیز شناخته می شود. دیاگرام عبارت از ماهیچه های درازی است که در بین سینه و معده قرار گرفته است. زمانی که منقبض می شود، به سمت پایین فشار داده می شود و باعث می شود که معده پهن تر شود. این امر منجر به فشار منفی در داخل سینه شده و هوا را با فشار داخل شش ها انتقال می دهد. فشار منفی و همچنین کشیدن خون به سمت قفسه، منجر به تقویت بازگشت خون از طریق سیاه رگ به سمت قلب می شود. این امر منجر به بهبود استقامت در هر دو مورد بیماری ها و فعالیت های ورزشی می شود. ، جریان لنف، که دارای سلولهای محافظی زیادی هست، همانند خون تقویت می شود. تنفس شکمی علاوه بر  پهن تر کردن کیسه هوای شش ها و تقویت جریان خون و لنف، منجر به تقویت پیشگیری از عقونت شش ها و دیگر بافت ها می شود. ولی اکثر مواقع عامل و ابزار مناسبی برای تحریک واکنش های آرامش گرانه می باشد که در نتیجه سفتی و انقباض کمتر و احساس کلی خوب بودن ایجاد می شود.

روش های تنفس شکمی

تمرینات تنفسی همانند این مورد باید روزی دوبار انجام شود یا هر موقع که مغز شما دارای تاخیر عملکردی به دلیل افکار ناراحت کننده باشد یا زمانی که احساس درد می کنید.

  • یک دستتان را روی قفسه سینه قرار دهید و دست دیگر را روی شکم بگذارید. وقتی که نفس عمیقی می کشید، دستی که روی شکم قرار داده اید باید بالاتر از دستی که روی سینه خود قرار دادید ، باشد. این کار شما را مطمئن می سازد که دیافراگم هوا را به قسمت پایینی شش های شما هدایت می کند.
  • بعد از بیرون دادن تنفس از دهان، یک تنفس کوتاهی را از طریق دماغ خود بکشید، به طوری که تصور کنید شما کل هوای اتاق را به داخل شش خود می مکید و این کار را برای هفت بار انجام دهید ( تا حدی که قادر به انجام این کار باشید، نباید از هفت مورد بیشتر باشد).
  • هوا را از طریق دهان خود به آرامی بیرون دهید و این کار را برای هشت بار انجام دهید. وقتی که هوا با ریلکس کردن آزاد شد، به آرامی ماهیچه های شکم خود را منقبض کنید تا کل هوای موجود در شش های خود را به بیرون انتقال دهید. یاد آوری این نکته مهم می باشد که ما تنفس عمیق را از طریق وارد کردن و مکیدن هوای بیشتر انجام نمی دهیم، بلکه این کار را از طریق تخلیه کامل هوای داخل شش انجام می دهیم.
  • این کار را برای برای چهار بار و هر بار با پنج تنفس عمیق انجام دهید و سعی کنید که که مدت زمانی که هر تنفس طول می کشد، ده ثانیه طول بکشد (یا شش بار در هر دقیقه). به این ترتیب افزایش ضربان قلب ما به طور قابل تنظیم و قابل تغییری می باشد و این امر تاثیر مثبتی بر روی سلامتی قلبی دارد.

در حالت کلی، بازدم باید دو برابر استنشاق طول بکشد. استفاده از دست قرار گرفته بر روی شکم و سینه، برای تمرین و یادگیری تنفس عمیق شکمی می باشد، هنگامی که با تنفس خود کنار امدید و یاد گرفتید دیگر نیازی به گذاشتن دست ها نیست.

تنفس شکمی فقط یک مورد از تمرینات تنفسی می باشد.  ولی برای یک فرد خیلی مهم است تا قبل از پیدا کردن روش های دیگر این کار را یاد بگیرد. هر چقدر که تمرین شود بیشتر به صورت طبیعی برای بدن و کارکرد آن موثر خواهد بود.

از تمرینات تنفس برای افزایش انرژی خود استفاده کنید.

اگر در طول زمان تمرین کنید، تنفس شکمی می تواند به افزایش کل انرژی شما در طول روز منجر شود، ولی برخی مواقع ما نیاز به بهبود سریع داریم. تمرینات تنفسی ذکر شده در ادامه متن ( همچنین به صورت تنفس های تحریک و تهییج معروف هستند) می تواند در طول زمانی که احساس خستگی می کنید استفاده شود که ممکن است ناشی از رانندگی در مسافت طولانی و یا در هنگام نیاز به انرژی مجدد برای کار باشد. این کار ها نباید به جای تنفس شکمی صورت گیرد، ولی باید به صورت موارد اضافی و ابزار کمکی برای افزایش انرژی شما ، در مواقعی که نیاز دارید ، صورت گیرد. این تمرین های تنفسی بر خلاف تنفس شکمی می باشد. تنفس های با ریتم سریع و کوتاه تر می باشد که برای افزایش انرژی بوده و شبیه به تنفس از طریق سینه می باشد که ما در مواقعی که استرس داریم، انجام می دهیم. تنفس های ذکر شده در پایین آدرنالین را مجددا در بدن تولید می کند و منجر به تحریک و تهییج فرد می شوند. این مورد زمانی صورت می گیرد که فرد استرس داشته و منجر به آزاد سازی مواد شیمایی انرژی زا همانند آدرنالین ( اپی فرین) می گردد. مشابه بیشتر عملکرد های بدن، این موارد نیز با هدف فعال بودن صورت می گیرد، ولی استفاده بیش از اندازه و افراطی تاثیرات منفی دارد که در بالا هم بحث شده است.

روشهای تنفسی راحت ( تنفس تحریک و تهییج کننده)

این تمرین از روش های یوگا می باشد برای کمک به تهییج انرژی در زمانی که بدان نیاز دارید، مورد استفاده قرار گیرد.  این موارد کارهای مفیدی هستند که قبل از نوشید یک لیوان قهوه می تواند صورت گیرد.

  • در یک وضعیت عمودی مناسب، که ستون فقرات شما به صورت عمودی قرار گیرد، بنشینید.
  • با بستن دهان خود به صورت آرام، تنفس بکشید و هوا را بیرون دهید و این کار را از طریق بینی خود و تا حد ممکن سریع انجام دهید. برای داشتن یک ایده از نحوه انجام دادن این کار، فرض کنید که یک فرد از پمپ دو چرخه (کیسه سازهای بادی یا دم) برای تلمبه زدن به تایر استفاده کند. انبساط مربوط به استنشاق بوده و انقباض مربوط به بازدم بوده و هر دو دارای مدت زمان یکسانی می باشند.
  • میزان و تعداد تنفس سریع بوده و به صورتی می باشد که در طول هر ثانیه ، فرایند استنشاق – بازدم برای دو تا سه بار صورت می گیرد.
  • در هنگام انجام دادن این تمرین، شما باید احساس راحتی در قسمت گردن، سینه و شکم خود داشته باشید. قدرت عضلات موجود در این نواحی بدن ، با تکرار انجام این روش تمرینی افزایش خواهد یافت. این کار یک ورزش و تمرین واقعی می باشد.
  • در زمانی که این کار را برای اولین بار شروع می‌‌کنید، برای مدت زمان بیش از 15 ثانیه انجام دهید. در هنگام انجام این کار، به آرامی طول تمرین را در هر بار به مدت 5 ثانیه افزایش دهید. تا زمانی که احساس راحتی می کنید این تمرین را طول دهید، ولی نباید بیش تر از یک دقیقه طول بکشد.
  • یک خطر احتمالی در تمرین نفس نفس زدن سریع وجود دارد، و می تواند منجر به کاهش هوشیاری شما شود، در صورتی است که این تمرین برای شروع، برای مدت زمان خیلی زیادی طول بکشد. به همین منظور، باید در یک محیط سالم و امن همانند تخت خواب یا صندلی این کار صورت گیرد.

این تمرین می تواند هر صبح موقع از خواب بیدار شدن و یا زمانی که به افزایش انرژی نیاز دارید، صورت پذیرد.

منبع: com.مشاوره-آنلاین

تعیین ارزش های محیط کار

فیلم و فایل صوتی آموزشی روانشناسی رایگان و مشاوره

برای پخش فایل مرورگر خود را آپدیت کنید یا از اینجا فایل را دانلود نمایید.

روان شناسی مدیریت؛ راهنمایی برای کارفرمایان

هر کدام از ما برای محیط کاری، ارزش های مخصوص خود را داریم. و هرچند شما نمی توانید اطمینان حاصل کنید که ارزشهای مورد نظر تمام افراد در محیط کار شما بر آورده شده است، اما شما می توانید افرادی را استخدام کنید که مناسب محیط کار شما هستند. در این مقاله، ما به این مساله خواهیم پرداخت که چگونه این ارزش ها را بهتر بشناسیم و رویکردهای رفتاری را به کار بگیریم که باعث می شود هرفرد در یک مجموعه، به اصطلاح “مثل ساعت کار کند”.

 

اهمیت ارزش های محیط کاری

 

ارزش های محیط کاری مهمترین اصولی هستند که شما را در چگونگی انجام کارها راهنمایی می کنند. شما با این اصول عمیق، درست و یا غلط بودن شیوه های کارکردن را مشخص می کنید، و به شما کمک می کنند مهمترین انتخاب های کاری خود را انجام دهید.

برخی از نمونه های ارزش های محیط کاری ( که می توانند زمینه هایی برای تعارض و کشمکش نیز باشند) از این قرار هستند:

  • مسئولیت پذیری
  • موثر و کارآمد بودن
  • تمرکز بر روی جزئیات
  • کیفیت ارایه کار
  • داشتن صداقت کامل
  • عمل به تعهدات
  • قابل اعتماد بودن
  • تعامل مثبت با دیگران
  • انجام کارها در زمان مشخص شده
  • کمک به دیگران
  • یک عضو موثر در کار تیمی
  • احترام به سیاست ها و مقررات شرکت و یا نهاد، و احترام به دیگران
  • بردباری و انتقاد پذیری

 

  • ارزش‌های محیط کار سازمان و نهاد شما، ادبیات و فرهنگ حاکم بر سازمان شما را مشخص می سازند، و به صورت کلی مشخص می کنند که در سازمان شما چه اموری دارای ارزش هستند، و مطابقت ارزش‌های کارکنان شما با این ارزش‌ها نیز بسیار حائز اهمیت است.

 

  • زمانی که این مطابقت وجود داشته باشد، افراد یکدیگر را درک خواهند کرد، هرفرد کار درست را برای مقصودی درست انجام می دهد، و این هدف مشترک و درک مشترک به افراد کمک می کند تا روابط کاری سالم و موثری را بنا کنند. از یک دیدگاه کلی تطابق ارزش ها به سازمان در رسیدن به هدف نهایی کمک می کند.

 

  • زمانی که ارزش‌ها یکسان نیستند، کار افراد در جهت اهدافی متفاوت، با انگیزه هایی متفاوت، و ناگزیر با نتایجی متفاوت انجام می شود. این مسئله می تواند موجب آسیب دیدن روابط کاری، بهره وری، رضیات شغلی، و ظرفیت های خلاقانه شود.

 

  • مهمترین کاری که شما می توانید در هنگام انجام مصاحبه کاری با یک فرد انجام دهید آگاه شدن از ارزش‌های محیط کاری اوست. شما می توانید مشکل کمبود مهارت های افراد را با آموزش برطرف سازید، و به آنها در کسب تجربه و مهارت های لازم کمک کنید، اما تغییر ارزش‌های آنها کار بسیار دشواری خواهد بود، و تا زمان تغییر ارزش‌ها، آنها نیروی کاری مشکل ساز خواهند بود.

 

چگونه ارزش های مهم محیط کاری افراد را بیابیم

 

پیش از آنکه شناسایی ارزش‌های دیگران را فرا بگیرید، ابتدا اطمینان حاصل کنید که ارزش های خود را به درستی درک کرده اید و می شناسید. برای مثال، آیا پایبندی به زمان بندی تحویل یک پروژه کاری بر ارائه ی یک کار ممتاز ارجحیت دارد؟

  • زمانی که درک کاملی از ارزش هایی که برای شما بیشترین اهمیت را دارند پیدا کردید، می توانید ارزش های دیگران را نیز بهتر تشخیص داده و درک کنید. هدف شما از تشخیص این ارزش ها، ارتقاء هوشیاری و تشویق رفتار و عادت های درست است.
  • انجام این کار را با گفت و گو در باره ی ارزش های مهم محیط کار با افرادی در گروه شروع کنید که بیشترین احترام را برای آنها قائل هستید. از آنها بخواهید با استفاده از بارش فکری brain storm، ارزش هایی که به نظر آنها معمولا در افراد کار آمد وجود دارد را برشمرند، و لیستی از این ویژگی ها بر روی وایت برد و یا بر روی یک صفحه یادداشت کنید بگونه ای که آنها بتوانند ببینند.

زمانی که نظرات خود را به صورت کامل بیان کردند، با کمک یکدیگر لیست تهیه شده را خلاصه کرده و از میان این ارزش ها 5 مورد از مهمترین ارزش های محیط کار را انتخاب کنید.

سپس، در مورد اینکه افراد معمولا چگونه به این ارزش ها به صورت روزمره عمل می کنند گفت و گو کنید. همچنین چگونه این ارزش ها را در زندگی خود بکار می گیرند؟ و چگونه می توانید این رفتارها را تشویق کنید؟

شما همچنین می توانید با هر کدام از افراد گروه به صورت جداگانه صحبت کنید تا به نحو بهتری از ارزش های آنها مطلع شوید. آنها را برای کشف و بیان عقاید و ارزش های خود تشویق و راهنمایی کنید، و یا تنها رفتار آنها را مشاهده، و مورد بررسی قرار دهید.

برای مثال، افراد گروه ممکن است بگویند که برای کار تیمی ارزش قائل هستند، اما افرادی که تا دیروقت برای کمک به همکار خود می مانند هستند که این ارزش را در عمل نشان می دهند.

بعلاوه، به کتابچه و یا دفترچه مقررات مربوط به کارمند خود نیز توجه کنید. سازمان ها عمدتا به این روش لیستی از ارزش های مورد نظر خود فراهم می کنند. باید به این مسئله توجه زیادی نشان دهید.

همچنین می توانید ارزش های سازمانی را با مشاهده ی نحوه ی عملکرد افراد در شرکت، و با بررسی اقداماتی که سازمان در چند سال اخیر انجام داده است تشخیص دهید.

 

چگونه ارزش های محیط کار افراد را درک کنیم

برای تشکیل یک مجموعه ی منسجم، شما ابتدا باید افرادی را بیابید که بیشترین همسویی و مطابقت را با فرهنگ و ارزش های مجموعه دارند.

 

سوالات مصاحبه را برروی مسائل اصلی متمرکز کنید

زمانی که با یک عضو احتمالی گروه خود در آینده ملاقات می کنید، تمام تلاش خود را برای پی بردن به ارزش های محیط کار او به کار گیرید زیرا این مهمترین مسئله ای است که در یک مصاحبه باید به آن پی ببرید. چند روش برای انجام این کار وجود دارد.

اول، سوالاتی با تمرکز برروی ارزش های محیط کاری سازمان خودتان بپرسید. برای مثال، تصور کنید به دنبال همکاری برای مجموعه ی خود هستید که علاوه بر ارزش های دیگر، در مقابل تفاوت های فرهنگی کاملا مدارا باشد.

 

پس از او سوالاتی مانند مواردزیر بپرسید:

  • زمانی را شرح دهید که می باید با افرادی گوناگون و متفاوت کار می کردید. چگونه به دیدگاه ها و عقاید آنها بردید و از آنها شناخت پیدا کردید؟ چگونه شیوه ی کار خود را برای موفقیت بیشتر در محیط کار با آنها مطابقت دادید؟ و از این شرایط چه نتیجه ای گرفتید؟
  • آیا تا به حال شاهد تفاوت و تضاد نظرات و عقاید خود با فردی در مجموعه ی همکاران خود بوده اید؟ چگونه بر این تفاوت ها فایق آمدید؟

این سوالات مصاحبه شونده را به باز کردن مسائل و بیان اینکه چگونه با این مسائل برخورد کرده است تشویق می کند.

 

استفاده از سناریوهای نقش بازی

زمانی که با کارمند جدیدتان مصاحبه می کنید، از تکنیک هایی مثل اجرای یک نقش استفاده کنید تا شیوه ی کار او را در عمل  مشاهده کنید.

سناریوهایی را ترتیب دهید که هوشمندانه ارزش های کاری مورد نظر شما را هدف گرفته اند. افراد در حال اجرای یک سناریو مجبورند در موقعیت مورد نظر فکر کرده و عمل کنند، که در نتیجه وانمود کردن، و رفتار مطابق با آنچه ممکن است فکر کنند مطلوب شماست، برای آنها دشوارتر خواهد شدو این مسئله به شما اجازه می دهد ببینید در هنگامی که این فرد عضوی از مجموعه ی شما باشد چگونه رفتار خواهد کرد.

 

به سوابق کاری افراد توجه کنید

شما همچنین باید سوابق کاری متقاضی را نیز مورد بررسی قرار دهید. به سوابق کاری آنها در سازمانهای دیگر توجه کنید تا به تضاد احتمالی ارزش ها پی ببرید ( این مسئله در صورتی که آنها با یک شرکت رقیب شناخته شده همکاری می کرده اند کاملا مشهود خواهد بود).

همواره به خاطر داشته باشید که اگر چه اکثر افراد را با راهنمایی می توان با فرهنگ محیط کار سازگار ساخت، برای برخی از افراد حرفه ای در یک زمینه تغییر اولویت ها دشوار خواهد بود. تغییر ارزش های عمیق می تواند به سختی اتفاق بیفتد.

 

از آزمون های روانشناختی بهره بگیرید

آزمون های روانشناختی می توانند برای تشخیص ارزش ها و اعتقادات متقاضی کار مفید باشند، زیرا این آزمون ها به صورت استاندارد و برای این مقصود طراحی شده اند. در این روش متقاضی نمی تواند صرفا به شما چیز هایی را بگوید که فکر می کند دوست دارید بشنوید. بلکه، باید به سوالاتی پاسخ دهند که به عمیق ترین ارزش ها، اعتقادات، و انگیزه های آنها می پردازد. شما می توانید از آزمون هایی مانند پرسشنامه های روانشناسی دانشگاه کالیفرنیا برای شناخت بسیاری از جنبه های تجربیات میان فردی، ارزش ها، و احساسات افراد استفاده کنید.

مترجم: محمد آلاله

منبع:مرکز مشاوره ستاره ایرانیان

چگونه نوجوانتان را به سمت فعالیت های خانوادگی بکشید

فیلم و فایل صوتی آموزشی روانشناسی رایگان و مشاوره

برای پخش فایل مرورگر خود را آپدیت کنید یا از اینجا فایل را دانلود نمایید.

خانواده ها با سهیم کردن عواطف، قدردانی از یکدیگر، روابط مثبت و در کنار هم بودن قوت می گیرند. بعضی مواقع، شرکت کردن در فعالیت های خانوادگی توسط تعدادی از نوجوان ها به سختی پذیرفته می شود. نوجوانان فعالیت های اجتماعی مخصوص به خود را دارند و آنها معمولا تا حد زیادی با دوستانشان وقت می گذرانند. خوردن وعده های غذایی با یکدیگر،  به اشتراک گذاشتن موفقیت ها و شکست ها، کار کردن با همدیگر، انجام پروژه های مشترک، شرکت در سرگرمی ها یا برنامه های ورزشی با همدیگر و بازی کردن از جمله مثال هایی از فعالیت هایی می باشند که شما می توانید نوجوان هایتان را در آن کارها مشغول کنید. حتی بعضی خانواده ها یک سری فعالیت های خانوادگی ویژه را در عصر هر هفته برنامه ریزی می کنند.

نشست های خانوادگی

نوجوانان بخش مهمی از خانواده را تشکیل می دهند و اگر عقایدشان با ارزش شمرده شده و پذیرفته شوند،  بیشتر به سمت فعالیت های خانوادگی کشیده می شوند. روش خوب برای تصمیم گیری در مورد فعالیت های خانواده از طریق نشست‌‌های خانواده می باشد. نشست‌های خانواده به نوجوانان تضمین می دهند که عضوی از خانواده هستند و این که آنها چیزی برای گفتن در خانواده دارند. نشست های خانواده می توانند بحث در مورد فعالیت ها، مرخصی ها یا خرید های خانواده را شامل گردند .

فعالیت های فیزیکی

والدین و نوجوانان می توانند فعالیت هایی را پیدا کنند که برای هر دو جذاب هستند، مانند پیاده وری، رقصیدن، دوچرخه سواری و شنا. همچنین والدین می توانند در ورزش‌هایی مشغول گردند که مورد علاقه نوجوانان هستند. این یک روش مهم برای والدین و نوجوانان می باشد تا با یکدیگر تعامل داشته و زمان را سپری کنند .

رویداد های ویژه نظیر جشن های تولد و سالگرد ها می توانند در حول فعالیت های خانواده برنامه ریزی گردند که نوجوان شما انتخاب کرده است. خانواده تان را در رویداد های اجتماعی مانند پیاده روی یا دویدن های گروهی دخیل نمایید.

خانواده تان را تشویق کنید تا در ورزش های روزمره دخیل شوند . انها بایستی پیاده روی کنند ، یا حداقل سه بار در هفته به ورزشگاه بروند. تحقیق نشان داده است که مردم تمایل دارند تا به مدت طولانی تر و در غالب اوقات در زمانی تمرین کنند که یک نفر آنها را همراهی می کند. چه کسانی بهتر از اعضای خانواده‌تان می توانند در این فعالیت ها شریک شما باشند ؟

بازی های داخل منزل

با آموزش بازی به خانواده می توانید نوجوانتان را در فعالیت های داخل منزل دخیل کنید. اگر یک بازی دلخواه وجود دارد که شما به عنوان خانواده به طور منظم بازی می کنید ، به نوجوانتان اجازه دهید تا بازی را برپا کنند . برای مثال، اگر خانواده‌تان تمایل دارند بازی گروهی در شب های تعطیل بازی کنند، به نوجوانتان اجازه دهید تا سر گروه باشد. این کار  او را به یک بخش مهم بازی تبدیل می کند. همچنین شما می توانید از نوجوانتان بخواهید تصمیمات مهم بازی را بگیرد.

فعالیت های خلاق

والدین می توانند نوجوان ها و کل خانواده اشان را تشویق کنند تا در پروژه های خلاقانه مشارکت داشته باشند. برای مثال، اگر نوجوانتان می خواهد تا اتاقش را عوض کند، به او ایده هایی در مورد دکوراسیون اتاقش بدهید. سپس، خانواده می توانند به همراه هم کار کند تا اتاقش را از نو آماده کند. بعد از این که موفقیت نوجوانتان را در زمینه اتاق مشاهده می کنید، احتمالا کودکانتان می خواهند تا کار یکسانی را انجام دهند. آنها می توانند خلاق  باشند و می توانند با همدیگر کار کنند .

همچنین شما می توانید خانواده‌تان را در کلاس خلاقیت مشارکت دهید. در مورد علایق خانواده‌تان در زمینه هنر بحث کنید و اگر خانواده به کلاس های بازیگری ، نقاشی ، حجاری ، یا موسیقی علاقه دارند ، تصمیم گیری نمایید. اگر شما دارای یک نوجوان خلاق هستید، کار شما راحت تر می شود و انها بیشتر درگیر فعالیت هنری می شوند.

وعده های غذای خانواده

زمان بندی  دفعات منظم وعده غذایی یک روش مهم برای افزایش زمانی می باشد که شما برای خانواده‌تان صرف می کنید. این که شما نوجوان را در دفعات وعده غذایی دخیل نمایید، کار راحتی می باشد . دقیقا از آنها درخواست می شود که آنها در زمان معین در هر روز در خانه باشند. آشپزی با فرزند نوجوان بسیار سرگرم کننده می باشد و به نوجوانان کمک خواهد کرد تا در مورد غذا و تغذیه یادبگیرند.

برنامه‌ریزی جشن های خانوادگی یا شام های رسمی می تواند روش خوبی برای جذب کردن فرزند نوجوانتان در فعالیت های خانوادگی باشد . به آنها اجازه دهید تا انتخاب کنند چه نوع غذایی را سرو کنند، چه نوع کیکی را اماده کنند یا چه زمانی برای رخداد های ویژه جشن بگیرند. آنها علاوه بر این که از نظر حسی دخیل می گردند،  می توانند متوجه شوند که می توانند مسئولیت گردهمایی ها را به عهده بگیرند و مدیریت کنند.

کار های عادی و روزمره خانواده

والدین می توانند نوجوانان هایشان را در کار های روزمره خانواده شبیه جاروکشیدن، گردگیری، پاک کردن خاکروبه ها، شستشو ماشین و جمع کردن برگ ها مشارکت دهند. وقتی هر عضو خانواده در انجام کار های روزانه شرکت می کند، تنها یک نفر همه کارها را انجام نمی دهد. هر فرد می تواند بخاطر مشارکتشان در خانواده افتخار کند و آنها از همدیگر حمایت می کنند . همچنین شما می توانید نوجوانتان را تشویق کنید تا به کار های روزمره کمک کنند.

گردش های بیرون شهر با خانواده

گردش‌های موفقیت آمیز خانوادگی می توانند شامل رفتن به رستوران‌ها، پیک نیک‌ها یا رفتن به ساحل باشند. همچنین شما می توانید  به موزه، باغ وحش یا پارک بروید. برای رفتن به این مکان ها زمان بندی نوجوان را هم در نظر بگیرید و اطمینان حاصل کنید که انها می توانند حضور داشته باشند. هم‌چنین،  به آنها اجازه دهید تا برای انتخاب جایی که قرار است بروید تصمیم گیری کنند. برنامه ریزی فعالیت ها پیش از رفتن، پیش بینی و بعد ساختن خاطراتی در کنار هم، همگی می تواند در انسجام کلی خانواده موثر باشد.

منبع: کودک و نوجوان

وفاداری در چشم یار است!

 

افرادی که از شریک زندگی مشترک خود احساس رضایتمندی می کنند، در ذهن خود جذابیت های افرادی را که برای رابطه ی عاشقانه ی آنها تهدید محسوب می شوند کم رنگ می بینند.

 

تحقیقات جدید نشان می دهد که زوج های دارای رابطه ی عاطفی افراد اغواگر خارج از رابطه خود را کمتر جذاب می بینند.

 

در شرایطی که زوج در طول زندگی مشترک با هزاران فرد جدید روبرو می شوند، قرد چه فاکتور روانشناختی را می تواند برای حفظ پایبندی به زوج خود به کار گیرد؟ بر اساس نتایج مطالعات جدید زوج ها معمولا افراد اغواگر خارج از رابطه ی خود را داری جذابیت کمتری می بینند. این گرایش می تواند نمایانگر به کاربستن روشی ناخود آگاه برای کنترل خود باشد، که به آنها کمک می کند تا با وسوسه ها مقابله کرده و بتوانند در یک رابطه ی عاطفی طولان مدت بمانند.

در آزمایشات تازه ای که توسط روانشناسان دکتر شانا کول از دانشگاه راتجرز، دکتریاکوف تروپ از دانشگاه نیویورک و همچنین دکتر امیلی بالستیس از دانشگاه نیویورک انجام شده است، شواهدی به دست آمد که نشان داد زوج ها معمولا افرادی را که برای رابطه ی آنها تهدید محسوب می شوند را دارای جذابیت کمتری می بینند. این نتایج در پژوهشنامه ی Personality and social psychology  منتشر شده است.

بیشتر تحقیقات پیشین که در این زمینه انجام شده بودند به سوگیری های اشکار افراد می پرداختند، و افراد مورد مطالعه می دانستند که در حال قضاوت درباره جذابیت دیگران هستند و باید نظرات خود را در مورد فردی بیان کنند. این مطالعه برای اولین بار به گرایش های ضمنی، ناخود آگاه و دیداری افراد پرداخته است که ممکن است به حفظ پایبندی زوج ها در یک رابطه کمک کند.

در اولین آزمایش به هر یک از شرکت کنند گان تصاویری از یکی از همکاران آزمایشگاه، از جنس مخالف نشان داده شد که دانش جویان مجرد و متاهل به طور گسترده با انها معاشرت داشتند. تمام شرکت کنندگان اطلاعات موجود در پروفایل این فرد را مطالعه کردند که در ان به وضعیت تاهل و تمایل وی به ارتباط نیز اشاره شده بود. سپس، از آنها خواسته شد تا تصویر این فرد را با یکی از تصاویر دیگر مطابقت دهند. این تصاویر دستکاری شده بودند و بعضی از آنها از جذابیت بیشتری نسبت به تصویر اصلی برخودار بوده و بعضی جذابیت کمتری داشتند.

از مجموع 131 دانشجوی شرکت کننده، آنهایی که دارای رابطه بودند، زمانی که متوجه شدند این فرد مجرد بوده و درنتیجه تهدیدی احتمالی برای را بطه ی آنها، جذابیت فرد را کمتر از میزان واقعی می دیدند، در حالیکه شرکت کنندگانی که دارای رابطه بودند ولی در پروفایلی که در اختیار داشتند این فرد را داری رابطه بیان کرده بود، و شرکت کنندگان مجرد، این فرد را اندکی جذابتر از آنچه بود می دیدند.

این گرایش به کاستن از جذابیت درشرایطی وجود داشت که به شرکت کنند گان گفته شده بود در صورت دادن پاسخ درست و انتخاب تصویر صحیح در مسابقه، به قرعه کشی 50 دلاری راه خواهند یافت، و این نشان دهنده ی این مساله است که آنها فرد را واقعا دارای جذابیت کمتری می دیدند.

دکتر شانا کول می گوید: “پایین دیدن میزان جذابیت افرادی که تهدیدی برای رابطه محسوب می شوند، می تواند به فرد کمک کند تا از گرایش به او پیشگیری کند. این مساله خصوصا از این جهت اهمیت دارد که یافتن فردی با جذابیت ظاهری یک دلیل بنیادین برای تمایل به ملاقات و یا گرایش به برقراری روابط عاشقانه است.”

تیم تحقیقاتی مطالعه ی خود را برروی 144 تن دیگر از دانشجویان تکرار کردند، و این بار از شرکت کنندگان خواستند تا میزان رضایتمندی از رابطه ی خود را نیز بیان کنند. در این مطالعه ی دوم جزئیات دیگری نیز از چگونگی اعلام آمادگی برای ارتباط فرد نیز در پروفایل گنجانده شده بود. در پروفایل ارایه شده به تعدادی از شرکت کنندگان در مورد تمایل فرد به شروع یک رابطه آمده بود: “بله، برای ملاقات و شروع یک رابطه آماده هستم” در حالی که در دیگر پروفایل‌ها این گونه ذکر شده بود: “نه، در حال حاضر آمادگی رابطه را ندارم”.

در مطالعه ی دوم، از شرکت کنندگانی که در رابطه ی خود اظهار رضایت کرده بودند، نتایجی کاملا مشابه نتایج مطالعه ی اول بدست آمد. آنها این فرد را دارای جذابیتی کمتراز میزان واقعی می دیدند. اما، در شرکت کنندگانی که از رابطه ی خود رضایتمندی کمتری داشتند، نتایج بسیار شبیه به شرکت کنندگان مجرد بود. شرکت کنندگان با رضایتمندی پایین با دقت بیشتری تصاویری که از نظر جذابیت به تصویر اصلی نزدیک بود را انتخاب کردند.

 

انیلی بلاستیس از محققان این مطالعه می گوید: “در دنیای امروز، ماندن در یک رابطه ی عاشقانه ی طولانی مدت می تواند دشوار باشد. این مطالعه بیان می کند که پروسه هایی در ناخودآگاه ما در جریان است که ممکن است وفادار ماندن به شریک خود در یک رابطه را آسان تر سازد.”

 

اما کول در مورد رفتار در زندگی واقعی خارج از محیط تحقیقاتی می گوید: “همچنان سوالاتی وجود دارند که بدون پاسخ مانده اند. تحقیقات آینده می توانند بیابند که آیا پایین دیدن جذابیت افراد اغواگری که برای رابطه در دسترس هستند می تواند برروی رفتار با آن فرد نیز تاثیرگذار باشد. ممکن است زمانی که فرد اغواگری را بدون جذابیت ببینیم، میل کمتری نیز به تعامل با او نشان دهیم.”

 

  1. S. Cole, Y. Trope, E. Balcetis. In the Eye of the Betrothed: Perceptual Downgrading of Attractive Alternative Romantic Partners. Personality and Social Psychology Bulletin, 2016; DOI: 10.1177/0146167216646546

 

مترجم: محمد آلاله

منبع: ساینس دیلی

علت واقعی دندان قروچه شما

 

استرس یا مشکل تنفس در خواب؟

دندان قروچه تا همین اواخر در میان پزشکان و دندانپزشک ها یک موضوع ناشناخته بوده است. یک نظریه در این زمینه این بود که دندان قروچه در اثر استرس ایجاد می گردد، اما این تئوری توضیح نمی دهد که چرا جنین ها در رحم ها دندان قرچه می روند و از اینرو  دندان قروچه در میان دندان پزشک ها،  پزشکان و محققان به عنوان یک راز باقی مانده است .

اما در زمان حال با توجه به جدیدترین تحقیق ها اذعان شده است که دندان قروچه یک نوع واکنش غریزی می باشد که به ما برای زنده ماندن کمک می کند .

این تحقیق قدرتمند جدید نشان داده است که چگونه ما دندون قروچه را درمان می‌کنیم و چگونه در مورد تشخیص  نفس تنگی در خواب فکر می کنیم.

چرا شما در شب دندون قروچه می کنید.

مغز در طول شب، درگیر چرخه های خواب عمیق و سبک می باشد.

وقتی مغز به خواب عمیق نزدیک می شود، کل عضلات در بدن بایستی به طور کامل رها و شل شوند . این کار به راحتی سبب مشکل برای مسیر هوا می گردد – فک سنگین است و به راحتی مسیر هوا و زبان را مسدود می کند ، وقتی به طور کامل رها و شل  می گردد، تقریبا دو برابر اندازه اش انبساط می یابد تا بهمین نحو مسیر هوا را ببندد.

محققان به بررسی اسکن های مغزی افراد دارای انسداد جزیی در مسیر های هوا پرداختند در حالی که آنها خواب بوده اند و آنچه نظر محققان را جلب کرده بود در واقع دندان قروچه در خواب بود که مسیر هوا را باز کرده بود و شرکت کنندگان در مطالعه یک بار دیگر فرصت تنفس یافتند .

به محض این که یک چیزی به انها داده شد تا در کل طول شب مسیر هوا اشان را باز نگه دارند – شبیه دستگاه CPAP یا تجهیزات دندانی که فک را در محل خود نگه می دارند، زبان و فک باعث مسدود شدن مسیر هوا نمی شدند – دندان قرچه آنها و هم چنین آپنه آ (خفگی در خواب) و قطع تنس در خواب متوقف شده بود.

پیامد های واقعی دندان قروچه

اگر دندان قروچه آنچیزی است که ما بخدمت می کند از اینرو ایراد اش چیست ؟

در حالی که دندان قروچه برای نجات ما در شب موثر است اما یک سری پیامد ها را برای مختل کردن خواب در هر شب دارد.

اگر شما دندان قروچه دارید پس به خوبی نمی خوابید. شما حتی با تنگی نفس جزیی در خواب در وضعیت بدی بیدار می شوید. کشیده شدن عضلات برای دندون قروچه باعث خارج شدن بدن از حالت خواب عمیق می گردد و کل مزیت هایی که خوابیدن برای سلامتی دارد از خواب عمیق ناشی می گردد. اخواب عمیق قسمتی از خواب است که هورمون رشد بدن ( HGH ) رها می شود، فرآیند پیری معکوس می گردد ، پوست سفت می شود ، حافظه افزایش می یابد ، چربی می سوزد و ماهیچه ساخته می شود و بیماری های نظیر آلزایمر به طور بالقوه از بین می روند. عدم درمان تنگی نفس در خواب می تواند پیامد های جدی و کاهنده عمر شبیه فشار خون بالا ، بیماری قلبی ، سکته ، تصادفات خودرو ، دیابت ، افسردگی ، اضطراب و افزایش وزن داشته باشد .

آسیب ها به دندان و اتصال فک. دندان هایتان در طول سال‌ها دندان قروچه کردن آ سیب می بینند، سبب پوسیدگی دندان شده و به درد دایمی آرواره و آسیب به آرواره منجر می گردند .

محافظ دهان بعضی چیز ها را بدتر می سازد. محافظ دندان در محل قرار داده می شود تا از دندان قروچه  محافظت نماید. اما از انجایی که فک را جابجا می کند می تواند خود منجر به بسته شدن راه هوا گردد.

دندان قروچه در خواب : هشدار جدید برای تنگی نفس در خواب

دندان قروچه یک شاخص جدید برای تنگی نفس (آپنه آ) می باشد.

اگر شما دارای دندان قروچه هستید، استاندارد جدید مراقبت می گوید که مسئله شما در ارتباط با خواب است چون احتمالا دارای اپیزود های تنفس مختل در طول شب هستید و کل مزیت های سلامتی خواب مرحله عمیق را از دست می دهید.

حتی اگر شما سالم هستید در آن صورت همه می دانند تنگی نفس در خواب تا حد زیادی باعث افزایش ریسک فشار خون ، سکته ، سرطان ، دیابت ، افسردگی و چاقی در شما می گردد .

مطالعه ای در سوئد براورد کرده است که نیمی از زنان با سن 20 تا 70 سال از اندکی تنگی نفس در خواب رنج می برند – که این مقدار را می توان از کم تا شدید دسته بندی نمود. ایده قدیمی یک مرد میان سال چاق که خروپف می کند، دیگر آنچیزی نیست که در مورد تنگی نفس باید تصور کنیم بلکه علائم تنگی نفس چیزی متفاوت تر می تواند باشد.

گروه های جدید در معرض خطر تنگی نفس در خواب

  • زنان ریزه اندام
  • کودکان با ADHD و دیگر ناتوانایی های یادگیری
  • افراد با گردن بلند
  • افرادی همانند نوزادان که تغذیه پستانی نداشتند .
  • افراد مضطرب و افسرده
  • هر کسی که در شب دندان قروچه دارد

روش جدید برای درمان دندان قروچه

درمان منشا، نه نشانه ها

شما برای درمان دندان قروچه مجبورید تا منشا ایجاد ان را درمان کنید و علت ان مسیر هوایی کوچک می باشد. اگر شما دندان قروچه دارید ، شاید به شما گفته اند که با محافظ دهان بخوابید تا دندان هایتا ن را از قرچ و قروچ حفظ کنید و آن بر اساس درمان های قدیمی تر می باشد.

عدم درمان دندان قروچه به قروچ و قرچ زیاد دندان منجر می گردد و دندان را می پوساند و آسیب بافت های پریودنتال، فک درد و سر درد را ایجاد می کند.

یک دیدگاه جدید این است که شما به منظور درمان دندان قروچه مجبورید تا علت ریشه ای را درمان نمایید که سبب دندان قروچه شما می گردد و مانعی بر سر جریان هوا می باشد .

اگر دارای دندان قروچه هستید، در ابتدا این مشکل بایستی بدلیل  اهمیت اش مورد توجه قرار گیرد که احتمالا شما دارای مسیر هوای باریک می باشید و دلیل دندان قروچه شما این است که شما مسیر هوای از کار افتاده اتان را باز می کنید در حالی که در حال خواب هستید .

در واقع، گذاشتن محافظ دهان برای حفظ شما در برابر دندان قروچه ممکن است حتی ان را بیشتر نماید چون محافظ دهان فک را در وضعیتی قرار می دهد که مسیر هوا می توانست بیشتر از زمانی مسدود گردد که محافظ در دهان شما قرار ندارد.

اکثر افراد نمی دانند که دارای دندان قروچه هستند تا این که دندان پزشک به آنها می گوید.

چگونه بدانید که دندان قروچه دارید؟

  • پوسیدگی دندانتان
  • دندان هایی که پوسیده شده اند ، صاف هستند
  • خوردگی سایشی
  • عضلات سخت
  • آرواره که کلیک می کند

اگر شما دندان قروچه می‌کنید، چه کاری انجام می دهید

با دندانپزشکتان گفتگو کنید. دندانپزشک شما نمی تواند تشخیص دهد – اولویت تشخیص را در اختیار پزشک متخصص خواب قرار می دهد اما داندانپزشک شما می تواند دندان هایتان را برای دندان قروچه بررسی نماید و شروع مسیر هوای شما را در زمانی که برروی قفسه سینه می خوابید در وقت ملاقات بعدی معاینه نماید . یک وسیله زبانی وجود دارد که دندانپزشک شما می تواند برای شما انجام دهد که درحین خواب مسیر هوای شما را باز نگه می دارد.

منبع: ساینس دیلی