کمک به کودکان بعد از آسیب روانی

اگر کودک شما ضربه روحی را تجربه کرده باشد، ممکن است با احساسات اضطراب ، خاطرات ترس آور یا حس خطر دایمی دست و پنجه نرم  کند، یا ممکن است احساس کرختی، تنهایی و ناتوانی برای اعتماد به دیگران را تجربه نماید. وقتی رویداد های بد رخ می دهند، زمان می برد تا درد برطرف گردد و یک بار دیگر حس اطمینان و ایمنی در شما شکل بگیرد . اما  شما با راهبرد های صحیح می توانید به کودک کمک کنید.

آسیب  روانی و هیجانی (تروما) چیست؟

ضربه عاطفی و روانی می تواند ناشی از حوادث پردغدغه غیر عادی باشد که حس  امنیت کودک شما را دستخوش طوفان می کند و  در دنیای خطرناک به کودک حس درماندگی و بیچارگی می دهد. این نکته حایز اهمیت می باشد که پس از آسیب روانی با کودک به صورت باز ارتباط داشته باشید . به آنها فرصت دهید تا بدانند که احساس ترس یا اضطراب عادی می باشد . همچنین کودکانتان به شما نگاه می کنند تا به انها نشان دهید چگونه با اسیب برخورد کنند، به انها اجازه دهید که ببینند شما به صورت مثبت با اسیب روبرو می شوید

 کودکان چگونه به آسیب هیجانی و روانی واکنش نشان می دهند

بعضی واکنش های متداول به تروما و روش های کمک به کودکتان برای رسیدگی به این مشکلات عبارتند از :

  • واپس روی . بیشتر کودکان نیاز دارند به مراحل قبلی رشدی واپس روی کنند، زمانی که احساس ایمنی بیشتری داشتند. کودکان کم سن تر ممکن است جای خودشان را خیس کنند یا شیشه بخواهند ؛ کودکان مسن تر ممکن است از تنهایی واهمه داشته باشند. اگر کودکتان در این روش واکنش نشان می دهد ، این موضوع مهم است تا فهمیده ، صبور و آرام باشید .
  • در مورد حادثه ای که کودکان رقم می زنند ، فکر کنید . کودکان با سن کمتر از ۸ سال تمایل دارند تا این گونه فکر کنند که اگر چیز اشتباهی رخ می دهد ، آن حادثه حتما اشتباه آنها است. اطمینان یابید که فرزندتان می فهمد که او عامل حادثه نبود .
  • اختلالات خواب : بعضی کودکان در خوابیدن مشکل دارند ؛ بعضی دیگر به کرات از خواب بیدار می شوند یا دارای خواب های آشفته هستند . یک حیوان پارچه ای ، روکش نرم یا چراغ قوه بدهید تا به خواب رود . تلاش کنید تا وقت اضافه را در عصر با فرزندتان بگذرانید و فعالیت های آرام یا کتاب خواندن را انجام دهید . صبور باشید. تا کودک شما در طول شب دوباره به خواب برود کمی زمان می برد.

منبع : کمک به کودکان بعد از آسیب روانی

لجبازی در کودکان

لجبازی کودکان، واکنش نامطلوبی است که کودکان نسبت به محیط ، شرایط و رفتار والدین از خود نشان می دهند. والدین پیش از تصمیم به بچه دار شدن باید رفتارها و مهارت های تربیت فرزند را بیاموزند تا از بروز ناهنجاری های رفتاری مانند لجبازی در کودکان پیشگیری شود. لجبازی جزو مراحل طبیعی رشد کودک است و استثنا بردار هم نیست. برخی اوقات از والدین می‌شنویم که «این بچه نیم وجبی داره تو روی من می‌ایسته»
این ایستادگی در مقابل والدین نیست و تا شش یا هفت سالگی ادامه دارد و کم کم به مرحله کمون یا نهفتگی وارد می‌شود. تقریبا همه کودکان به درجاتی متفاوت، منفی کاری را از خود بروز می‌دهند.

معمولا لجبازی یا منفی کاری از دو سالگی شروع، در حدود سه تا چهار سالگی به اوج می‌رسد و در حدود شش سالگی کاهش پیدا می‌کند.
نکته مهم این است که بچه‌ها از دو تا سه سالگی می‌خواهند خود را ثابت کنند و به استقلال برسند و همین را والدین لجبازی می‌نامند.
والدین و مربیانی که اعمال اراده کودک را به عنوان لجبازی تلقی نکرده بلکه آن را به عنوان تلاش طبیعی و سالم برای پرورش استقلال می‌دانند، می‌توانند به کودکان یاد دهند به خودشان نظم بدهند و در واقع افزایش رفتار خود انضباطی را در کودکان پرورش دهند.
به‌گونه‌ای که کودکان در پیدایش احساس کفایت و شایستگی در خود سهیم شوند و از تضاد‌ها و کشمکش‌ها پرهیز ‌کنند. بنابراین در این دوره واکنش های سخت و حساسیت های بی مورد از خود نشان ندهید. ما باید نظم را همراه با عشق و محبت به بچه‌ها آموزش بدهیم تا آن را بپذیرند.
در حالی که زمانی که دستور می‌دهیم مثل فرمان‌های ارتشی آن‌ها با ما مقابله می‌کنند و به اصطلاح لجبازی می‌کنند.

برخی از پیشنهادی به منظور کاستن از منفی‌کاری کودکان به شرح زیر است:

۱. نرمش و انعطاف داشته باشید.
این مرحله از رشد کودک را به خوبی بشناسید و جزو نیازهای رفتاری او بدانید.

۲. امنیت با قاعده ایجاد کنید.
والدین در این مرحله باید نقش فانوس دریایی را داشته باشند.
راهنمای فرزندان باشند ولی در عین حال محدودیت برای خود قائل باشند.
تکیه‌گاه امنی برای کودک باشند و از دور نور هدایت‌گرانه به آن‌ها ببخشند اما محدوده فعالیت کودک را از او نگیرند و از دور مراقب او باشند.
به آن‌ها اجازه دهند محیط اطراف را کشف کنند و مانع خلاقیت آن‌ها نباشند.

۳. خانه را برای فرزندان امن جالب و دوستانه درست کنید.
فضای خانه باید به‌گونه‌ای باشد که مجبور نباشید مرتب به او تذکر بدهید.

۴. از تنبیه پرهیز کنید.
تنبیه کلامی چشم غره، تحقیر کردن، تهدید کردن یا کتک زدن و امثال این‌هاست که همگی نتیجه معکوس می‌دهد.
اثرات سو این‌گونه رفتار به قدری در کودکان شدید است که ممکن است آثارش تا بزرگسالی هم مشاهده شود.

۵.به کودکان حق انتخاب بدهید.
وقتی کودکان یاد بگیرند که حق رای داشته باشند در زمان نوجوانی از بسیاری از مسائل و مشکلات پیشگیری خواهند کرد.

۶. قاطعیت داشته باشید.
در اعمال قوانین ضروری و مرزهایی که برای کودکان خطرناک است استوار باشید.

۷.تمرکز را در بچه‌ها تقویت کنید.
مثلا وقتی کودک کارتون می‌بیند او را دائم صدا نکنید یا وقتی نقاشی می‌کشد ریخت و پاش مداد رنگی‌هایش را به طور مرتب به او متذکر نشوید.
۸. به کودکان فرصت دهید از دو تا هفت سالگی که سن شکوفایی خلاقیت آنان است راهی را برای انجام کارشان پیدا کنند و عجولانه با آن‌ها برخورد نکنید.
۹. به بچه‌ها پیشنهاد کنید و دستور ندهید.
خواسته‌های خود را به جای دستور و تحقیر و تنبیه با لبخند زدن و پرسش همراه کنید.
با این کار کودکان یاد می‌گیرند به آن‌ها احترام گذاشته شود و از این رابطه لذت ببرند.
۱۰.پیشنهاد مطبوع یا لذت بخش بدهید.
مثلا در پایان بازی یا هنگام ترک پارک به آن‌ها پیشنهاد کنید که برای خانه با هم به خرید می‌روید.
۱۱. یادآوری کنید.
یکی از مشکلات والدین در تربیت این است که فکر می‌کنند با یکی دو بار تذکر دادن کودک یاد می‌گیرد.
این در حالی است که باید مدام به کودک نکات تربیتی را یادآوری کنید.
۱۲. صبر داشته باشید.
نکته مهم این است که در این سن باید برای مقابله با منفی کاری کودک وقتی دستور می‌دهید حداقل ده دقیقه صبر داشته باشید تا کودک عمل کند.
۱۳. تغییر را در خود ایجاد کنید.
برای هر موضوع بی اهمیتی روی رفتار دلخواه تان اصرار نکنید. اگر واقعاً رفتاری از کودک سر می زند که واقعاً دخالت نکردن شما برای او یا دیگران خطرناک است آنگاه وارد عمل شوید در اصطلاح خودتان را بیهوده هزینه نکنید. مثلاً اگر می خواهد بازی کند به زور او را مجبور نکنید که با شما عصرانه بخورد.
۱۴. زمانی که کودک لجبازی می کند شما نیز متقابلاً رفتار کودکانه نداشته باشید و بر خواسته خود اصرار نورزید بلکه با بی توجهی از او دور شوید و خود را به کار دیگری مشغول سازید تا او دریابد که در هر زمانی که بخواهد از این طریق به خواسته اش برسد توجه شما را از دست می دهد. البته دقت کنید که از هر نوع خشونتی پرهیز کنید. به این معنا که والدین باید در مقابل رفتارهای منفی بی خطر کودک هیچ واکنش کلامی، دیداری و شنیداری انجام ندهند انگار که چیزی را ندیده اند.

منبع : لجبازی در کودکان

روانشناسی کودک سه ساله | آموزش کودک در خانه

آموزش کودک سه ساله در خانه

چه چیزی را باید به کودک ۳ ساله ام آموزش دهم؟

این سوالی است که بسیاری از والدین از خود می پرسند. کارهای زیادی می توانید برای حمایت از رشد منحصر به فرد فرزندتان انجام دهید و حس کنجکاوی طبیعی او را در حین یادگیری و رشد تشویق کنید. این به اندازه آموزش دادن چیزهای خاص به آن ها نیست، بلکه ایجاد یک محیط حمایتی و امن برای آن ها برای کشف دنیای خود نیست.

ما راه‌های زیادی را پیشنهاد کرده‌ایم که می‌توانید از رشد کودک ۳ ساله خود حمایت کنید، اما در اینجا چند دستورالعمل کلی وجود دارد:

استقلال او را پرورش دهید.

نقاط عطف رشد جسمی، عاطفی، اجتماعی، زبانی و شناختی برای کودکان ۳ ساله همگی یک چیز مشترک دارند: استقلال. کودکان در این سن معمولاً زمانی که به تنهایی چیزهای جدید را امتحان می کنند، رشد می کنند و والدین یا قیم آن ها اطمینان خاطر و نظارت مناسب را برای ایمنی فراهم می کنند.

صحبت مداوم با کودک

با صحبت مداوم با کودک ۳ ساله خود به کودک خود کمک کنید تا به نقاط عطف رشد اجتماعی، عاطفی و زبانی برسد. صدا، پاسخ ها و توجه شما باعث رشد گفتار، بیان عاطفی و عزت نفس شما می شود.

بازی را تشویق کنید.

بازی در داخل یا خارج از خانه، به تنهایی یا با دیگران، می تواند از رشد جسمانی کودک ۳ ساله شما حمایت کند و به او کمک کند تا به نقاط عطف رشد اجتماعی و عاطفی برسد. بازی در دنیای کودکانه همان یادگیری است.

تاریخ هایی برای بازی تنظیم کنید .

بازی برای فرزند و همچنین خودتان می تواند سرگرم کننده باشند! گذراندن وقت با سایر کودکان (و با خواهر و برادرها و بزرگسالان نیز) رشد اجتماعی را تقویت می کند و به آمادگی کودک شما برای پیش دبستانی و مهد کودک کمک می کند.

کتاب بخوانید.

برای کمک به کودک نوپای خود در یادگیری واژگان و مفاهیم جدید، کتاب بخوانید! هر روز برای او کتاب بخوانید بنابراین به فرزندتان کمک کنید که عاشق مطالعه شود.

نقاط عطف رشد در روانشناسی کودک سه ساله تا ۴سالگی

با تولد سه سالگی کودک شما، دیگر سال های حساس دو سالگی و سال های جادویی و هیجان انگیز سه و چهار سالگی شروع می شوند، همان زمانی که دنیای کودک شما با فانتزی، تخیل و تصویرسازی های واضح احاطه شده است.

در طول این مدت، در بسیاری از حیطه ها بالغ می شود.

در این قسمت برخی نقاط عطف رشدی مهم در این سن اورده شده اند:

نقاط عطف حرکتی

  • می تواند روی یک پا بایستد و به مدت پنج ثانیه در این حالت بماند.
  • بدون کمک از پله ها بالا و پایین می رود.
  • توپ را به جلو پرت کند و با پا به آن ضربه می زند.
  • توپ را با دستش پرت می کند.
  • با چابکی به جلو و عقب می رود.
  • می تواند توپی که به سمتش می آید را بگیرد.

نقاط عطف در مهارت های ظریف حرکتی و انگشتان

  • اشکال چهارگوش را کپی می کند.
  • می تواند یک انسان را با دو تا چهار قسمت اندامش بکشد
  • از قیچی می تواند استفاده کند.
  • برخی اشکال هندسی را می کشد
  • شروع به کپی کردن برخی حروف می کند.

نقاط عطف زبان و خصوصیت کودک سه سال و نیم

  • مفهوم شباهت و تفاوت را می فهمد.
  • برخی قوانین پایه گرامر را مسلط می شود.
  • می تواند با جملات ۵ تا شش کلمه ای حرف بزند.
  • انقدر واضح حرف می زند که غریبه ها هم بفهمند.
  • داستان و قصه می گوید.

نقاط عطف شناختی سه تا چهار ساله

  • برخی رنگ ها را به درستی نام می برد.
  • مفهوم شمارش را میشناسد و ممکن است چند عدد را بداند.
  • مسائل را تنها از یک نقطه نظر می نگرد.
  • حس زمان واضح تری را دارا خواهد بود.
  • دستورات سه بخشی را دنبال می کند.
  • بخش هایی از یک داستان را به خاطر می آورد.
  • مفهوم شباهت و تفاوت را می فهمد.
  • درگیر بازی های تخیلی می شود.

نقاط عطف اجتماعی روانشناسی کودک سه ساله

  • به تجارب جدید علاقه دارد
  • با دیگر کودکان همکاری می کند.
  • نقش مادر یا پدر را بازی می کند.
  • بسیار در بازی های تخیلی پیشرفت می کند.
  • لباسش را خودش در می آورد و یا می پوشد.
  • در مورد راه حل اختلافات و مشکلات مذاکره می کند.
  • مستقل تر می شود.
  • تصور می کند بسیاری از اشیا و موجودات نااشنا ممکن است هیولا باشند.
  • خود را به عنوان یک انسان شامل ذهن و بدن احساس می بیند.
  • اغلب نمی تواند بین تخیل و واقعیت تمایز قائل شود.

پایش رشد سلامت در روانشناسی کودک سه ساله

از انجایی که هر کودک به روش خاص خود رشد می کند، غیر ممکن است که بگوییم چه زمانی و چگونه دقیقا در یک مهارت مشخص کامل می شود.

همواره رشد او را چک کنید اما نگران نباشید اگر انحرافی وجود داشت.

با این وجود اگر هر گونه تاخیری در یکی از نشانه های زیر در این سن وجود داشت با متخصص کودک صحبت کنید.

  • نمی تواند یک توپ را با دست پرت کند.
  • نمی تواند بپرد
  • نمی تواند سه چرخه را براند.
  • نمی تواند مداد رنگی را دست بگیرد.
  • با خط کشیدن مشکل دارد.
  • نمی تواند بلوک خانه سازی را روی هم بگذارد.
  • هنوز زمانی که والدینش او را ترک می کنند گریه می کند.
  • به بازی های تعاملی علاقه ای نشان نمی دهند.
  • دیگر کودکان را نادیده می گیرد.
  • به دیگر افراد غیر از خانواده پاسخی نمی دهد.
  • در بازی های تخیلی شرکت نمی کند.
  • در مقابل لباس پوشیدن، خوابیدن و توالت رفتن مقاومت نشان می دهد.
  • هنگامی که عصبانی یا ناراحت می شود از کنترل خارج می شود.
  • نمی تواند یک دایره را کپی کند.
  • نمی تواند جملات بیشتر از دو یا سه کلمه بگوید.
  • از من یا تو به طرز مناسبی استفاده نمی کند.

رشد اجتماعی کودک سه ساله

بچه های ۳ ساله دوست دارند چه کار کنند و چگونه با دیگران ارتباط برقرار می کنند؟

رشد اجتماعی فرزند شما بسیار فردی خواهد بود، زیرا تا حد زیادی به شخصیت منحصر به فرد او بستگی دارد.

کودکان نوپا کوچکتر گاهی اوقات ممکن است خودخواه به نظر برسند، که طبیعی است، و این ویژگی معمولاً با گذشت زمان کاهش می یابد. در سن ۳ سالگی، همانطور که اعتماد به نفس، استقلال و خودآگاهی او رشد می کند، ممکن است کودک شما بخواهد فعالانه با دیگران بازی کند.

معاشرت با دیگران به همه ما می آموزد که همه یکسان فکر نمی کنند و فرزند شما نیز به تدریج این را یاد می گیرد و احتمالاً نظرات و عقاید دیگر را می پذیرد.

برخی از نقاط عطف کلیدی ۳ ساله برای توسعه اجتماعی عبارتند از

  • دنبال تجربیات جدید
  • همکاری و اشتراک گذاری با بچه های دیگر
  • در بازی ها مبتکرتر می شود.
  • با دیگران برای حل مشکلات مذاکره کنید.
  • تعیین نقش هایی مانند «مادر»، «بابا» هنگام بازی
  • لباس پوشیدن و تعویض لباس به تنهایی
  • مستقل غذا خوردن

روانشناسی کودک سه ساله کمک می کند تا کودک برای آموزش پیش دبستانی آماده می شود، رشد اجتماعی فرزندتان را به دقت زیر نظر خواهید داشت. رفتن به مدرسه و به اشتراک گذاشتن اسباب‌بازی‌ها و توجه می‌تواند برای برخی از کودکان چالش‌هایی ایجاد کند، اما این مهارت‌های اجتماعی در حال ظهور می تواند این روند را آسان تر سازد.

رشد زبان ۳ ساله

رشد زبان  کودک ۳ ساله شگفت آور است. فرزند شما تا این حد پیش رفته است، به خصوص زمانی که به اولین کلمات کودک خود فکر می کنید. مانند سایر زمینه های رشد کودکان، زبان و گفتار از نظر زمان بندی بسیار متغیر است. با این حال، بسیاری از والدین از واژگان کودک ۳ ساله خود شگفت زده می شوند، که ممکن است شامل ۳۰۰ کلمه یا بیشتر باشد.

نقاط عطف زبان و گفتار برای کودکان ۳ ساله شامل تقلید صداها و کلمات از بزرگسالان و صحبت کردن در جملات با چندین کلمه است. این جملات نسبتاً کوتاه ممکن است مانع از گپ زدن مداوم کودک شما نشود و این چیز خوبی است! همانطور که کودک ۳ ساله شما روی توسعه مهارت های زبانی کار می کند، در تلفظ کلمات و استفاده صحیح از آن ها بهتر می شود.

به زودی، احتمالاً حدود ۷۵ درصد از آنچه کودک کوچکتان می گوید، خواهید فهمید!

سایر نقاط عطف زبان و گفتار برای کودکان ۳ ساله عبارتند از:

  • درک مفاهیم یکسان و متفاوت
  • درک گرامر پایه
  • واضح صحبت کردن
  • داستان گفتن

تشویق توسعه زبان

وقتی صحبت از نقاط عطف رشد زبان به میان می‌آید، آنچه یک کودک ۳ ساله «باید» بداند چندان مفید نیست، زیرا ممکن است درک گفتار و زبان کودک شما در مقایسه با کودک دیگری در همان سن با سرعت متفاوتی رشد کند.

بهتر است روی کودک خود به عنوان فرد تمرکز کنید و با گفتگوی ساده از مهارت های گفتاری و زبانی حمایت کنید. چند استراتژی خاص وجود دارد که می توانید از آن ها استفاده کنید:

توضیحات اضافه کنید.

اگر فرزندتان می‌گوید «ماشین قرمز»، نظر بدهید و به جمله او اضافه کنید. حتی یک پاسخ ساده مانند “بله، این یک ماشین قرمز بزرگ است. نگاه کن چهار چرخ سیاه دارد» به رشد مهارت های زبانی کودک نوپا کمک می کند.

سوالات خود را بپرسید | روانشناسی کودک سه ساله

هنگامی که کودک شما در حال تعریف داستان است، سوالاتی بپرسید که از پاسخ های “بله” و “نه” اجتناب کنید. اگر آن ها در حال توصیف یک هیولا در یک افسانه هستند، چیزی مانند “هیولا شبیه چه چیزی است؟” یا “هیولا چه پوشیده است؟” بپرسید. این تکنیک به تقویت واژگان و مهارت ها کمک می کند.

از ضمایر استفاده کنید.

بچه های سه ساله در استفاده از ضمایر کاملاً تسلط ندارند، بنابراین سعی کنید تا آنجا که می توانید از این کلمات برای کمک استفاده کنید. به جای اینکه خود را مامان یا بابا خطاب کنید، از «من» برای خود و «تو» برای کودک نوپایتان استفاده کنید.

از اصلاح بیش از حد خودداری کنید.

نقاط عطف خاص زبان و گفتار ممکن است بعداً در روانشناسی کودک ۳ ساله شما ایجاد شود. برای مثال، برای کودکان خردسال بسیار رایج است که حروف را اشتباه تلفظ کنند، فقط مطمئن شوید که خودتان حروف و صداها را به درستی تلفظ کنید به احتمال زیاد فرزندتان به مرور زمان خودش را اصلاح خواهد کرد.

منبع : روانشناسی کودک سه ساله | آموزش کودک در خانه

موانع ایجاد پیوند دلبستگی ایمن

موانع خلق یک سبک دلبستگی ایمن ممکن است ابتدا هنگام نوزادی ظاهر شوند. ممکن است به شدت کودکتان را دوست داشته باشید اما آمادگی برآورده کردن نیازهای نوزاد با سیستم عصبی نارس را نداشته باشید و حسابی پرمشغله باشید. از آنجائیکه نوزادان نمی توانند خودشان را آرام کنند، از این رو آنها بر کارهای شما در قبال خود بیشتر متکی هستند. اما، اگر قادر نیستید استرس خود را مهار کنید فوراً آرامش خود را حفظ کنید و بر رویارویی با محرک های تنش زای زندگی روزانه متمرکز شوید در غیر این صورت نخواهید توانست که آرامش خود و کودکتان را برقرار کنید.

حتی یک کودک بزرگتر به شمای والد به عنوان یک منبع امن، متصل و سرانجام دلبسته ایمن می نگرد. اما اگر شما مکرراً افسرده، مضطرب، عصبانی، غمگین، و گرفتار باشید یا به هر طریق دیگری نتوانید کودک خود را آرام کنید، در این صورت رشد جسمانی، هیجانی یا عقلانی کودک آسیب خواهد دید.

حوزه جدیدی از سلامت روانی نوزادان با تأکید بر تحقیقات مغزی و نقش رشد والدین یک درک واضح تری از عواملی فراهم می کند که ممکن است به داشتن یک سبک دلبستگی ایمن آسیب برسانند. اگر هر یک از سرپرست های اصلی یا کودک دارای مشکلات سلامتی است ارتباط غیرکلامی بین این دو ممکن است تحت تأثیر قرار گیرد که در حقیقت می تواند در پیوند دلبستگی ایمن اثرگذار باشد.

بهزیستی کودکان چگونه بر پیوند دلبستگی ایمن تأثیر گذار است؟

باید گفت که مغز از طریق تجربه شکل می گیرد و این به ویژه در کودکان تازه متولد شده که دارای سیستم عصبی تا حد زیادی نابالغ هستند صدق می کند.

  • وقتی که کودک مشکلاتی را برای مثال در رحم مادر یا در فرآیندهای موجود در طی زایمان تجربه می کند ممکن است سیستم عصبی اش در معرض خطر باشد.
  • فرزندخواندگان یا کودکانی که زمانی را در بخش های مراقبت ویژه نوازادی به دور از مادر می گذرانند ممکن است تجارب اولیه زندگی که موجب احساس استرس، پریشانی و نامنی می شود را داشته باشند.
  • نوزادانی که هرگز گریه شان متوقف نمی شود و همواره چشمانی به هم فشرده، مشت هایی گره کرده و بدنی انعطاف ناپذیر دارند نشان از عدم وجود یک مراقب متناسب و تسکین دهنده می دهند.

خوشبختانه، همانطور که مغز نوزاد بسیار نابالغ است و با تجربه تحت تأثیر قرار می گیرد یک کودک ممکن است بر هر یک از این مشکلات تولد غلبه کند. این مسئله ممکن است چند ماه طول بکشد اما اگر سرپرست اصلی کودک موجب آرامش، تمرکز، درک و سماجت در برقرای نیازهای کودک است کودک نیز سرانجام به اندازه کافی آماده وقوع یک فرآیند دلبستگی ایمن خواهد شد.

چگونه بهزیستی کودکان بزرگتر بر پیوند دلبستگی ایمن اثرگذار است؟

تجارب کودک و محیط می توانند بر توانایی شکل گیری پیوند دلبستگی ایمن اثرگذار باشند. گاهی اوقات رویدادها و مقتضیات تأثیرگذار بر پیوند دلبستگی کودک غیرقابل اجتناب هستند اما یک کودک برای چیستی و چرایی آنچه رخ داده است، بسیار ناپخته است. برای نبودن یک فرد ایمن و متناسب این طور حس می شود که انگار کسی به او اهمیت نمی دهد و آنها به دیگران اعتمادی ندارند و دنیا برایشان جای ناامنی می باشد.

  • کودک با نشان دادن رفتارهای افراطی و متشنج در محیط سعی می کند جلب توجه کند.
  • گاهی اوقات نیازهای کودک برآورده می شوند و گاهی خیر. یک کودک نمی داند که چه انتظاری دارد.
  • کودکی که در یبمارستان بستری شده و یا از والدینش جدا شده است.
  • یک کودک از مراقبی به مراقب دیگر منتقل شده است (که می تواند ناشی از فرزندخواندگی، مراقبی غیر از والدین یا از دست دادن والدین باشد).
  • یک کودک مورد بد رفتاری یا سوءاستفاده قرار می گیرد.

چگونه بهزیستی مراقب یا سرپرست می تواند بر پیوند دلبستگی ایمن اثر بگذارد؟

احساساتی که شما به عنوان یک مراقب اصلی تجربه می کنید می تواند فرآیند رشدی ای را که در مغز کودک شما در حال انجام است شکل دهد. اگر شما دارای استرس، افسردگی یا شوک زدگی هستید یا به هر دلیل در دسترس نیستید، ممکن است آگاهی یا حساسیتی در فراهم کردن یک بارهیجانی مثبت در کودک در قبال نیازهای او برای دلبستگی ایمن نداشته باشید.

گاهی اوقات حتی یک مراقب سالم، کنترل گر و مسئولیت پذیر ممکن است در درک و آغاز کردن یک پیوند دلبستگی ایمن در کودکشان مشکل داشته باشند. اگر هنگام کودکی شما پیوند دلبستگی ایمن را با مراقب اصلی تان تجربه نکردید ممکن است از آنچه دلبستگی ایمن گفته می شود آگاهی نداشته باشد. اما بزرگسالان نیز می توانند برای بهتر شدن تغییر کنند. همزمان شما می توانید خودتان را با ورزش و یک رژیم غذایی سالم تقویت کنید و همچنین مدیریت استرس های مختل کننده و رویارویی با هیجان هایی که در توانایی تان برای خلق یک پیوند دلبستگی ایمن  تداخل دارد را یاد بگیرید.

پارازیت های زندگی روزانه

تماس های تلفنی، رایانه ها، تلویزیون و دیگر پارازیت های بی شمار زندگی روزمره می توانند مانع در توجه کامل به کوکتان شوند. پاسخ به یک ایمیل ضروری در طی تغذیه کردن کودک، چت کردن با دوست حین زمان بازی یا فقط تماشای تلویزیون و توجه نکردن به کودکتان همه روش هایی هستند که موجب عدم برقراری یک ارتباط چشمی با کودکتان و درگیری در فرآیند دلبستگی ایمن می شوند. بدون یک ارتباط چشمی و توجه کامل، شما سرنخ های موجود برای ارتباط غیرکلامی را گم می کنید.

نکات ارتباط غیرکلامی برای ایجاد پیوند دلبستگی ایمن

سرنخ های غیرکلامی علایمی حسی هستند که از طریق تن صدای خاص، لمس منحصر یا بیان چهره ای خاصی مخابره می شود. مراقب اصلی کودک با ایجاد همه این حالات با هم در خلق حس بازشناسی، امنیت و آرامش در کودک نقش دارند. حتی زمانی که کودک به اندازه کافی برای صحبت کردن آماده است ارتباط غیر کلامی به عنوان کلید اصلی ساخت و نگهداری یک پیوند دلبستگی ایمن باقی می ماند.

تماس چشمی ـ زمانی که شما با محبت به کودک نگاه می کنید او با هیجان های مثبتی آشنا می شود که از طریق سیگنال های غیرکلامی و احساس امنیت، آرامش و خرسندی هدایت می شوند. اگر شما افسردگی، استرس یا آشفتگی دارید ممکن است در کل نتوانید مستقیماً به چشمان کودکتان بنگرید. حفظ تماس چشمی همچنین نقش مهمی در ادامه جریان گفتگو بین خود و کودکتان دارد.

بیانگری چهره ای ـ چهره شما قادر به بیان هیجان های زیادی است بدون اینکه حرفی بزنید. اگر ابراز چهره تان هنگام مراوده با کودک آرام و ملتفت است او احساس امنیت خواهد داشت. اما اگر چهر تان آشفته، عصبانی، نگران، غمگین و هراسان یا هاج و واج به نظر می رسد کودکتان این هیجان های منفی را جذب می کند و احساس استرس، ناامنی و تزلزل می کند.

تن صدا ـاگرچه کوکتان به اندازه کافی قادر به درک واژگانی که شما می گویید نیست او می تواند بین تن صدای خشن، بی میل یا پرمشغله و تن صدای حاکی از شفقت، علاقه مندی، نگرانی و درک کننده تمایز قائل شود. وقتی با یک کودک بزرگتر صحبت می کنید مطمئن شوید که تن صدایی که شما استفاده می کنید با آنچه که در حال گفتنش هستید هماهنگ می شود.

لمس کردن ـ روشی که شما کودکتان را لمس می کنید حالات هیجانی را انتقال می دهد مثلا اینکه شما مراقب، آرام، حساس، آرمیده هستید یا بی علاقه، غمگین و غیر قابل دسترس. روشی که شما کودکتان را شستشو می دهید، از روی زمین بلند می کنید یا حمل می کنید یا روشی که شما کودکان بزرگتر را در آغوش گرم تان می گیرید، دستان آنها را به گرمی می فشارید ویا با اطمینان به پشت آنها آهسته دست می زنید می توانند موجب انتقال احساسات زیادی به کودکتان شود.

زبان بدن ـ اگر با کودکانتان دست به سینه یا بدون نگاه کردن صحبت کنید کودکتان  این حالت شما را تدافعی و بی علاقه خواهد دید. اما، با یا یک آغوش باز، آرام و رو به کودکتان بنشینید و کودکتان آنچه گفتنش برایتان مهم است را می بیند و درک خواهد کرد. با روشی که می نشینید، حرکت می کنید و یا با کودک ارتباط برقرار می کنید منبع غنی از اطلاعت را به کودک مخابره کنید.

سرعت، زمان بندی و شدت ـ طول و شدت گفتارتان، حرکت و بیانات چهره ای شما همه می توانند حالت ذهنتان را منعکس کنند. اگر شما یک تندی بزرگسالانه را دارید، استرس دارید یا فرد بی توجهی هستید، پس حالات غیرکلامی تان برای فراخواندن کودکتان به آرمش یا اطمینان خاطر کفایت نمی کند. شما باید از ترجیحات کودکتان در سرعت و شدت آگاه باشید که اغلب نسبت به شما کندتر و کمتر تاکید کننده هستند.

چگونه یک پیوند دلبستگی ایمن را خلق کنید

همانطور که دلایل زیادی برای چرایی دوست داشتن وجود دارد یک والدین باوجدان ممکن است در خلق یک پیوند دلبستگی ایمن موفق نباشد، دستورالعمل های کمکی، سه دلیل برای کمک به این فرآیند را مطرح کرده اند.

  • به دنبال فهم دلبستگی ایمن بروید

مطالب مربوطبه دایجا دلبستگی ایمن در کودکان را در سایت ما بخوانید. سعی کنید نشانه های ان را خوب متوجه شوید.

۲- بر احساسات تان برای خلق یک پیوند دلبستگی ایمن تمرکز کنید.

از آنجائیکه یک دلبستگی ایمن تنها هنگام آرامش و تمرکز رخ می دهد.. هوش هیجانی خود را تقویت کنید زیرا برای شما کمک کننده است اگر:

  • احساس افسردگی، اضطراب، شوک یا ناتوانیبه دلیل استرس دارید.
  • سبک دلبستگی ایمن را در کودکی تجربه نکرده اید.

۳- یاد بگیرید چگونه یک رابطه دلبسته قوی ایجاد کنید.

دلبستگی ایمن یک مشارکت مداوم بین شما و کودکتان است اما این نوع دلبستگی بدان معنا نیست که شما باید یک والدین تمام عیار باشید. چگونگی برقراری یک پیوند دلبستگی ایمن با کودکتان می تواند به درک گریه های کودک، تفسیر علائمش و واکنش به نیازهای غذایی، استراحت، محبت و آسودگی کمک می کند.

منبع : موانع ایجاد پیوند دلبستگی ایمن

تربیت کودک سه ساله | فوق تخصص روانشناسی

تربیت کودکان سه ساله، ۱۲ راه درمان لجبازی کودک سه ساله دکتر هلاکویی و آموزش کودک سه ساله در خانه در این مقاله آمده است. کودکان سه ساله علاقه مند هستند که روی مهارت های حرکتی خود کار کنند. آن ها ممکن است تمام صبح را به پایین رفتن از سرسره یا بازی با سه چرخه بگذرانند. آن ها دوست دارند کارهای مشابه را بارها و بارها انجام دهند، این کر باعث می شوند مهارت بیش تری کسب کنند.

به یاد داشته باشید که هر کودکی متفاوت است. آن ها ممکن است با سرعت های متفاوتی یاد بگیرند و رشد کنند اما می توان برخی از انتظارات را به طور کلی از کودک سه سال داشت.

تربیت کودک سه ساله | توانایی بچه های سه ساله

مهارت های فیزیکی

  • کفش خود را می پوشد (اما نمی تواند بند آن را ببندد)
  • می تواند خودش لباس بپوشد.
  • می تواند با قاشق کوچک غذا بخورد حتی اگر مقدار زیادی از غذا را بریزد.
  • می تواند بایستد، تعادل داشته باشد و روی یک پا بپرد.
  • می تواند یک توپ پرتاب کند.
  • با هر دو پا می پرد.
  • می تواند با سه چرخه رکاب بزند.
  • از توالت استفاده می کند البته ممکن است به کمک نیاز داشته باشد.

نیازهای عاطفی کودک سه ساله

  • نیاز به درک شدن
  • آزادی در اشتباه کردن
  • تشویق و تمجید
  • لزوم اعلام استقلال
  • آزادی در تصمیم گیری متناسب با سن

رشد ذهنی کودک سه ساله

  • به داستان های کوتاه و کتاب گوش می دهد.
  • داستان هایی که تکرار یا شعرگونه هستند را دوست دارد.
  • دوست دارد با خاک بازی کند.
  • می توانید یک پازل شش تکه را کنار هم بچینید.
  • صداهای رایج را می شناسد.
  • رنگ های رایج مانند قرمز، آبی، زرد، سبز را می شناسد.
  • می تواند دو یا سه چیز را بشمارد.
  • می تواند دستورالعمل های ساده را دنبال کند.

مهارت صحبت کردن

  • با استفاده از سه تا پنج کلمه در قالب جمله صحبت می کند.
  • دوست دارد همان کلمات و صداها را بارها و بارها بگوید.
  • آواز خواندن را دوست دارد و می تواند یک آهنگ ساده را تکرار کند.
  • سوال می پرسد.
  • کلماتی را می سازد که هیچ معنایی ندارند.

مهارت ارتباطی با دیگران

کودک شما احتمالاً در حال حاضر روان صحبت می کند و ۷۵ تا ۱۰۰ درصد از آنچه می گویند را متوجه خواهید شد، اما اگر با صداهای خاصی مشکل داشت نگران نباشید: این طبیعی است و بیشتر اوقات آن ها بدون کمک نیز این مشکل را پشت سر می گذارند.

  • می خواهد بزرگسالان را راضی کند.
  • از انجام کارهای ساده و کمک به دیگران لذت می برد.
  • دوست دارد به تنهایی، اما در کنار کودکان دیگر بازی کند.
  • برای مدت کوتاهی با کودک دیگری بازی خواهد کرد.
  • دوست دارد “خانه” بازی کند.

نکاتی برای کار با کودکان سه ساله

  • در تربیت کودک سه ساله به یاد داشته باشید که نمی توانند برای مدت طولانی بنشینند.
  • انتظار مشکلات با دستشویی را داشته باشید زیرا بچه های سه ساله هنوز در حال یادگیری هستند.
  • به کودکان اجازه دهید در کارهای ساده مانند چیدن اسباب بازی ها، چیدن میز، مرتب کردن جوراب ها، تا کردن دستمال ها و غیره را انجام دهند.
  • به یاد داشته باشید که کودکان سه ساله نمی توانند چیزی را به اشتراک بگذارند. یادگیری این مهارت ها بعداً به دست می آید. بیش از یک اسباب بازی مشابه داشته باشید تا از دعوا جلوگیری کنید.
  • با صحبت کردن با آن ها به کودکان کمک کنید تا مشکلات خود را حل کنند.

بازی های بچه های سه ساله |آموزش کودک سه ساله در خانه

  • کتاب خواندن برای تربیت کودک ۳ ساله بسیار مفید می باشد.
  • توپ بازی: به کودکان نشان دهید که چگونه توپ‌هایی با اندازه‌های مختلف پرتاب کنند، بگیرند و پا بزنند.
  • همراه با آن ها آهنگ های ساده بخوانید.
  • به آن ها زمان زیادی برای دویدن، پریدن و بازی کردن در بیرون بدهید.
  • هر روز برای آن ها کتاب بخوانید.
  • آهنگ های اکشن را با حرکات بخوانید و با انگشت بازی کنید.
  • به کودکان رنگ، مداد رنگی، گچ و رنگ انگشتی بدهید تا نقاشی کنند و خط خطی کنند. به یاد داشته باشید، هیچ راه درست یا غلطی برای ساختن هنر وجود ندارد.
  • برای تربیت کودک سه ساله، همانطور که با کودکان بازی می کنید در مورد رنگ ها، اعداد و اشکال نیز صحبت کنید.
  • بیا وانمود کنیم. ایفای نقش در حال حاضر برای تربیت کودک سه سال شما اهمیت بیشتری پیدا کرده است، زیرا آن ها در عرض چند ثانیه خود را از ابرقهرمان به دایناسور تبدیل می کنند. بازی تظاهر برای رشد آن‌ها مهم است: زیرا می‌توانند دنیا را با سرعت خودشان کشف کنند، عمل کنند و می توانند احساسات خود را بیان کنند و مشکلات خود را حل کنند.

لجبازی کودک سه ساله دکتر هلاکویی

کودک لجباز نیاز زیادی به ابراز وجود دارد. او می خواهد بر محیط خود تأثیر بگذارد و بر بدن و فعالیت های خود کنترل داشته باشد، تا صدایش شنیده شود. او می خواهد انتخاب کند و به این انتخاب ها احترام گذاشته شود.

در عین حال، این بدان معنا نیست که او اجازه دارد که با دیگران بدرفتاری کند، به دوستان خود زور بگوید، یا رفتارهای بی ادبانه، نامناسب و بی احترامی نسبت به دیگران داشته باشد.

ما نمی‌توانیم با تنبیه یا کنترل او را مجبور کنیم از این کار دست بردارد. والدین و معلمان ارباب یا صاحب فرزندان نیستند، در حقیقت وظیفه ما هدایت، نشان دادن و تشویق امور مثبت است. با کمک ۱۲ راه زیر می توانید تربیت کودک سه ساله خود را به بهترین شکل انجام دهید و با لجبازی کودک سه ساله دکتر هلاکویی مقابله کنید:

۱. خودتان را آماده کنید.

احساسات شما نقش زیادی در ادامه لجبازی کودک دارد. آیا احساس عصبانیت می کنید؟ مراقب احساسات خود باشید و برای تسلط بر آن تلاش کنید.

نیازی نیست که یک ربات بی احساس باشید (در واقع، بهتر است که به کودک نشان دهید رفتارش بر احساسات دیگران تأثیر می گذارد) اما اگر نمی توانید آرام بمانید چگونه می توانید آن را از خودتان بخواهید؟

۲. انتخاب های مناسب سن و استقلال فراهم کنید.

یک کودک ۳ ساله می تواند تصمیم بگیرد که پیراهن آبی بپوشد یا قرمز. کودک پیش دبستانی می تواند تصمیم بگیرد که آیا می خواهد ساندویچ ماکارونی باقیمانده را برای ناهار مدرسه خود بسته بندی کند یا خیر.

دانش آموز ابتدایی می تواند و باید تصمیم بگیرد که آیا باید در کلاس پیانو یا گیتار شرکت کند یا به جای آن فوتبال را دنبال کند.

۳. به فرزندتان اجازه دهید بر بدن خودش تسلط داشته باشد.

شما می توانید با رعایت کردن این امر مرزهای محکمی ایجاد کنید: برای مثال، منطقی است که از کودک پیش دبستانی بخواهید در یک زمان معین در رختخواب استراحت کند اما مجبور نیست بخوابد. کودک نوپا برای صرف غذا باید پشت میز بنشیند، اما تغذیه اجباری به او کاملاً اشتباه است.

۴. از جنگ قدرت اجتناب کنید.

مراقب باشید که هدف یا انگیزه واقعی خود را هر زمان که دچار درگیری شدید به خاطر بسپارید. هدف شما هرگز نباید “برنده شدن” باشد، به ویژه زمانی که به قیمت “بازنده شدن” فرزندتان باشد. در نهایت، شما می خواهید هر دوی شما “برنده شوید”، اینطور نیست؟

۵. اگر کاری غیرقابل مذاکره وجود دارد که فرزند شما باید انجام دهد، دلیل آن را توضیح دهید.

و اگر انجام ندهد عواقب آن را توضیح دهید. به خودتان اجازه ندهید که درگیر یک بحث بی پایان شوید.

۶. در صورت لزوم محدودیت های محکمی ایجاد کنید.

به یک کودک دو ساله نمی توان این آزادی را داد که در یک جاده شلوغ بدود. یک بچه چهار ساله نمی تواند در اواسط زمستان لباس مورد علاقه اش را برای مدرسه بپوشد.

کودک سیزده ساله نمی تواند مدرسه را رها کند تا مانند شخصیت کتاب مورد علاقه اش در مزرعه زندگی کند. کاری که می توانید انجام دهید این است که با مشکل فرزندتان همدردی کنید و همدلی و درک خود را ارائه دهید، ولی نباید به هیچ عنوان با این امور سازش نشان دهید.

۷. نحوه سازش را نشان دهید.

ممکن است نخواهید فرزندتان در مورد هر قانونی بحث کند، اما باید شرایط را به گونه ای فراهم کنید که کودک بتواند انعطاف پذیری قانون را درک کند.

به عنوان مثال، اگر به کودک پیش دبستانی توضیح دهید که خسته هستید و هنوز کارهای زیادی برای انجام دادن دارید، ممکن است برود و کارهای آشپزخانه را به عهده بگیرد تا بعداً شما را وادار کند که با او بازی کنید.

اگر به او بگویید که این هفته پولی برای رفتن به سینما وجود ندارد، ممکن است پیشنهاد دهد که به جای آن از تفریح دیگری صرف نظر می کند یا سعی می کند خودش برای آن پول جمع کند.

۸. به حرف فرزندتان گوش دهید.

ارتباط یک خیابان دو طرفه است. اگر به حرف او گوش ندهید و به او احترام نمی نگذارید، نمی توانید از کودک انتظار داشته باشید که به حرف شما گوش دهد و دیدگاه شما را در نظر بگیرد.

۹. نشان دهید که فرزندتان را می بینید.

شناخته شدن و درک شدن برای هر انسانی، به ویژه کودک در حال رشد و تغییر، تجربه ای مثبت است. اگر کودک احساس بیگانگی، سوء تفاهم یا نادیده گرفته شدن کند، احتمال کمی وجود دارد که واقعاً با شما همکاری کند.

برای انجام این کار، به کودک خود کمک کنید تا احساسات و تجربیات خود را نامگذاری کرده و تفسیر کند، در سرگرمی هایی که برای او مهم یا لذت بخش است شرکت کنید، به فعالیت ها و دوستان او صمیمانه علاقه نشان دهید. یاد بگیرید که سوالات باز بپرسید و به پاسخ های او گوش دهید.

۱۰. اجازه دهید که کودکتان اشتباه کند.

این احتمال وجود دارد که کودک شما بی ادب و تحمل ناپذیر بوده و گاهی اوقات رفتار نامناسبی از خود نشان دهد. مطمئن شوید که او می داند که حتی وقتی ناامید و عصبانی هستید، باز هم او را دوست دارید و می پذیرید.

مطمئن شوید که او می داند چه اشتباهی انجام داده است و چه کار بهتری می توانسته انجام دهد و دفعه بعد به او فرصتی بدهید تا دوباره تلاش کند.

۱۱. مسئولیت اشتباهات خود را بپذیرید.

اشتباه کردن یک امر انسانی است و همه ما مرتکب اشتباه می‌شویم، وقتی اشتباه خود را قبول کنید، می‌توانید الگوی خوبی برای کودک خود باشید. این یکی از با ارزش ترین درس هایی است که می توانید به فرزندتان بدهید.

۱۲. روی رابطه خود سرمایه گذاری کنید.

لجبازی کودک می تواند ( هم برای شما و هم برای او) بسیار ناامید کننده باشد. کشمکش‌های ناشی از لجبازی کودک گاهی اوقات می‌تواند روابط بین والدین و فرزند را تحت الشعاع قرار دهد.

حتی در چالش‌برانگیزترین لحظات نیز فرزندتان عمیقاً به عشق و تأیید شما اهمیت می‌دهد و می‌خواهد هم شما را راضی کند و هم مثل شما باشد. هنگام درگیری، یکی از ارزشمندترین چیزهایی که می توانیم به آن تکیه کنیم عشق و رابطه است، بنابراین مطمئن شوید که از فرزند خود مراقبت و محافظت می کنید.

 

 بحرانهای سه سالگی

۱. کودک همه چیز اطراف خود را نسبتاً مستقل بررسی می کند.

او کنجکاو است که بداند چرا همه چیز در حال وقوع است.

۲. تفاوت های جنسی آناتومیک

در این سن، کودک اندام تناسلی خود و احساسات مرتبط با آن را کشف می کند.

۳. روابط عاطفی

کودک از قبل با برادران، خواهران و سایر افراد خانواده و کودکان بیرون از خانه ارتباط برقرار می کند که اگر همسن باشند همبازی می شوند. بنابراین دایره عاطفی اولیه کودک گسترش می یابد.

آن ها آشکارا ابراز محبت می کنند، به راحتی از والدین خود جدا می شوند و می توانند یک کودک پسررا از دختر تشخیص دهند. اما هنوز کاملاً تفاوت بین جنسیت را درک نمی کنند.

۴. خلاقیت

فعالیت فوق العاده از طریق داستان گویی یا خواندن داستان به رشد تفکر آن ها کمک می کند. طبیعی است که گاهی اوقات بچه ها واقعیت را با خیال اشتباه می گیرند.

۵. خود محوری

کودک دنیا را فقط با چشمان خود درک می کند. او هنوز نمی تواند خود را به جای دیگران بگذارد. این دیدگاه به تدریج در فرآیند بلوغ شناختی کسب می شود.

۶. اجتماعی شدن و دستاوردهای عاطفی

این مرحله به توسعه روابط اجتماعی کمک می کند. آن ها مستقل تر رفتار می کنند. کودکان آماده بحث در مورد راه حل بوده و به تضادها علاقه مند هستنتد.

۷. تفکر و استدلال (رشد شناختی)

آن ها نام، سن و جنسیت را می دانند، دستورالعمل های ۲-۳ مرحله را دنبال می کنند، مفهوم را درک می کنند، کودک می تواند حروف را تلفظ کند و دوست دارد پازل ها و مکعب هایی را جمع آوری کند.

۸. رشد زبان

کلمات جدید را به سرعت یاد می گیرند. اکثر آن ها اشیاء رایج را تشخیص می دهند و می توانند نام ببرند، از کلمات جمع استفاده می کنند، از ضمایر (من، شما، من، ما، آنها) استفاده می کنند، آن ها بیشتر آنچه را که می شنوند می فهمند. اما هنوز نمی توانند احساسات خود را به طور کامل با کلمات بیان کنند.

۹. “من نمی خواهم!”، “من!”، “مال من!”

آنها مفهوم “مال من” و “مال تو” را درک می کنند. گاهی اوقات ممکن است هنگام بازی با دیگران به اشتراک گذاشتن اسباب بازی ها یا درگیری برای آن ها دشوار باشد. این خودخواهی یا بدخلقی نیست و استقلال کودک در این سن را نشان می دهد.

۱۰. منفی گرایی

کودک نه تنها برخلاف والدین، بلکه حتی گاهی اوقات برخلاف میل خودش نیز عمل می کند یا پاسخ می دهد. کودک از انجام درخواست ها خودداری می کند نه به این دلیل که نمی خواهد، بلکه فقط به این دلیل که از او خواسته شده است که این کار را انجام دهد.

۱۱. لجبازی بسیار شبیه به منفی گرایی است

اما از این جهت متفاوت است که متوجه شخص خاصی نیست. کودک از انجام خواسته های بزرگسالان امتناع می ورزد، گویی که آن ها را نمی شنود ( این اتفاق به ویژه در خانواده هایی روی می دهد که پدر و مادر هماهنگ نیستند.)

تربیت کودک سه ساله دختر

  • در هنگام بحران، دختران از توانایی های کلامی خود استفاده می کنند، زیرا در سن ۳ سالگی بسیار بهتر از پسرها صحبت می کنند. بنابراین، باید فوراً مشخص کنید که چه چیز هایی باید گفته شود و چه چیزهایی نباید.
  • دختران درک شنوایی خوبی دارند، بنابراین او باید تمام درخواست ها را با صدای بلند و واضح بیان کند.
  • دختران احساساتی‌تر هستند، بنابراین آن‌ها هستند که اغلب در هنگام بحران عصبانی می‌شوند و احساس خود را نشان می‌دهند.

تربیت کودک سه ساله پسر

  • گفتار در سن ۳ سالگی به اندازه دختران توسعه نیافته است، بنابراین پسرها همیشه نمی توانند احساسات شدید خود را با کلمات بیان کنند. این به پرخاشگری و انزوا ترجمه می شود. برای جلوگیری از این امر، هر روز با نوزاد در مورد آنچه اتفاق افتاده، احساسات و خواسته هایش صحبت کنید.
  • پسرها درک بصری خوبی دارند و نیمی از اطلاعات را از دست می دهند. بنابراین بهتر است همه چیز را به وضوح نشان دهد.
  • در سن ۳ سالگی، پسران نیاز به کشف دنیای اطراف خود را پیدا می کنند. بنابراین، زیاد می دوند، به زیرزمین می روند و هر دری را باز می کنند، از درختان و حصارها بالا می روند، کشف می کنند، لوازم خانگی را باز می کنند و چیزهای زیادی را می شکنند.

چرا کودک ۳ ساله بد رفتار می کند؟

همانطور که قبلاً گفتم، کودکان سه ساله بسیار حساس هستند. سمت راست مغز آن ها (سمت عاطفی) معمولاً پیشرو است، به همین دلیل است که در چند سال گذشته شاید به نظر می رسد که کودک بحران های عاطفی را طی می کند.

در سن سه سالگی کودک هنوز در تلاش است تا احساس استقلال در این دنیا را به دست آورد و رفتار آن ها هنوز هم می تواند بسیار خودخواهانه به نظر برسد.

بچه های ۳ ساله بدرفتاری می کنند چون در دنیایی زندگی می کنند که برای آن ها ساخته نشده است. این که همیشه نمی توانند کاری که می خواهند را انجام دهند (به دلیل ایمن نبودن، یا زمان انجام کار دیگری و غیره) آن ها را عصبی می کند، بنابراین برای تربیت کودک سه ساله بهترین کار این است که از دید آن ها به دنیا نگاه کنید.

نکات مراقبت از کودک سه ساله

مراقبت از دندان

کودک شما باید تا کنون به دندانپزشک مراجعه کرده باشد. دندانپزشکان اطفال ویزیت را برای کودکان بسیار سرگرم کننده می کنند، پس لطفاً نگران نباشید، به یاد داشته باشید که ترس شما می تواند بر تجربه کودک تأثیر بگذارد.

در صورت لزوم، متخصص اطفال می تواند شما را به دندانپزشک اطفال معرفی کند. حتماً بعد از هر وعده غذایی، به خصوص قبل از خواب، دندان های کودک خود را مسواک بزنید.

عاداتی مانند پستانک و مکیدن شست می توانند در این سن باعث ایجاد ناهنجاری دندان شوند. تشویق فرزندتان به محدود کردن این رفتارها به زمان و مکان خاصی (برای مثال در اتاق خواب و شب) به کودک شما کمک می کند تا به مرور این عادت را ترک کند.

دستشویی کردن | تربیت کودک سه ساله

حدود ۷۵ درصد از کودکان تا این سن کنترل ادرار و مدفوع خود را در طول روز کسب می کنند، در حالی که ۲۵ درصد هنوز علاقه ای به استفاده از توالت ندارند. اکثر کودکان هنوز هم شب ها رختخواب را خیس می کنند.

اگر کودک شما در برابر استفاده از توالت مقاومت می کند، به یاد داشته باشید که این یکی از زمینه های زندگی است که بچه ها کنترل آن را دارند.

شما نمی توانید با تربیت کودک سه ساله فرزندتان را مجبور به استفاده از توالت کنید و معمولاً راحت ترین کار این است که دست از تلاش بردارید. برای اطلاعات بیشتر در مورد دستشویی کردن، لطفاً با متخصص اطفال کودک خود صحبت کنید.

جنسیت

کودکان پیش دبستانی به عملکردهای بدن خود از جمله دستشویی رفتن و تمایلات جنسی علاقه مند می شوند. این سنی است که بچه ها اغلب با بچه های دیگر «دکتر بازی می کنند» تا ببینند بچه های جنس مخالف چه شکلی هستند.

به عنوان والد، درک این نکته مهم است که فرزند شما در حال یادگیری و کشف محیط خود است. کودک پیش دبستانی شما شروع به درک این موضوع کرده است که بین افراد تفاوت هایی از جمله تفاوت در قد، وزن، نژاد و جنسیت وجود دارد.

وقتی بچه ها متوجه می شوند که افراد متفاوت هستند، یاد می گیرند که آن ها افراد منحصر به فردی هستند. در حالت ایده‌آل، والدین می‌توانند با آرامش با فرزندان خود در مورد بدن و حریم خصوصی آن ها صحبت کنند.

برای تربیت کودک سه ساله ممکن است لازم باشد برای اکتشاف جنسی فرزندتان محدودیت هایی تعیین کنید. توضیح دهید که مناطق خصوصی بدن شخصی هستند و نباید توسط دیگران لمس شوند. همچنین توضیح استثناهای این قانون مفید است، مانند زمانی که کودک برای معاینه به مطب دکتر می آید.

منبع : تربیت کودک سه ساله | فوق تخصص روانشناسی

روانشناسی کودک یک ساله تا ۲۲ ماهگی

تربیت کودک یک ساله،  روانشناسی کودک یک ساله تا ۲۲ ماهگی، لجبازی کودک یک ساله، بازی با کودک یک ساله،  همزمان با افزایش سن  کودک به قدری سریع رشد می کند که به سختی متوجه تغییرات وی می شوید.

تماشای رشد و پرورش کودک و نیز  دیدن اینکه شخصیت کودک در حال پدیدار شدن است بسیار دلچسب است و این که شما بخواهید در این روند به او کمک کنید بسیار طبیعی است، این مقاله با ذکر نکات روانشناسی کودک یک ساله به شما کمک می کند.

ولی آیا می دانید کودک اکنون باید قادر به انجام چه کارهایی باشد و شما چگونه می توانید به او کمک کنید؟

روانشناسی کودک یک ساله تا ۲۲ ماهگی

در واقع قبل از اینکه کودک اولین کلمه را بگوید، با استفاده از لبخند، نگاه کردن، حرکات و صداها مکالمه با شما را شروع کرده است.

کودکان به میزان متفاوتی رشد می کنند، اما اغلب قادرند امور مشخصی را در سنی مشخص انجام دهند.

در ادامه این مقاله برخی نقاط عطف رشدی آورده شده اند. به یاد داشته باشید که این فقط یک راهنما می باشد.

اگر هر گونه سوالی در مورد رشد کودک خود دارید، از متخصص کودک خود بپرسید.

مخصوصا در زمانی که یک تاخیر رشدی وجود دارد مداخله اولیه می تواند یک تفاوت اساسی را ایجاد کند.

توانایی کودک یک ساله نی نی سایت

  • به دنبال منبع صدا بروند و می توانند تشخیص دهند صدا از کجا می آید.
  • زمانی که صدایشان می زنید به شما پاسخ دهند.
  • زمانی که به جایی اشاره می کنید و می گویید “اینو ببین ….” نگاه می کنند.
  • سخن نامفهوم با تن خاص دارند (وقتی در قالب جمله صحبت می کنند، صدا کوتاه و بلند می شود).
  • زمانی که با آنها صحبت می کنید صبر می کنند و به آنچه می گویید توجه کرده حتی سعی می کنند با کلام نامفهوم خود پاسخ دهند.
  • ماما برای اشاره به مادر و بابا را برای اشاره به پدر استفاده می کنند.
  • حداقل یک کلمه را می توانند بگویند.
  • به اشیایی که می خواهند اما در دسترس ان ها نیست اشاره کرده و با صدا اشاره میگویند که می خواهند.

رشد عاطفی و اجتماعی

  • کودک نوپا شما اکنون می فهمد که او فردی کاملا جدا از شما است. این ممکن است به این معنی باشد که آن ها نگران هستند که ترک شوند.
  • اکنون کودک شما می داند که یک فرد مستقل است، آن ها شروع به درک این موضوع کرده اند که می توانند “مالک” چیزها باشند.
  • اگرچه آنها احتمالاً کلمات زیادی را می دانند، اما در این سن هنوز نمی توانند مفاهیم انتزاعی را درک کنند.
  • پدر و مادر یک کودک ۱۸ ماهه ممکن است از نظر جسمی و روحی سخته و عصبی باند.
  • کودک نوپا کنجکاو و پرانرژی خواهد بود، اما هنوز به توجه بزرگسالان نیاز دارد، و شما برای اطمینان خاطر او باید حضور داشته باشید.
  • روانشناسی کودک یک ساله از بازی با بزرگسال لذت می برند و عاشق بازی های تکراری هستند.
  • علاوه بر این آن ها به کودکان دیگر علاقه نشان می دهند اما معمولا به تنهایی بازی می کنند. از آن ها انتظار نداشته باشید وسایل خود را به اشتراک بگذارد. در این سن، کودکان نوپا اشتراک گذاری را درک نمی کنند.
  • کودک نوپا از اعمال و بازی ها تقلید می کند، مانند صحبت کردن با تلفن اسباب بازی.
  • آن ها ممکن است در لباس پوشیدن همکاری بیشتری داشته باشند زیرا می خواهند از بزرگسالان تقلید کنند.
  • با این حال، از آنجایی که کودک نوپای شما می‌خواهد «کار را درست انجام دهد»، اگر نتواند آن را انجام دهد، ناامید می شود.
  • کودک نوپای شما به تدریج در تغذیه خود بهتر می شود، اما ممکن است در مورد آنچه می خورد، انتخابی باشد.

رشد فیزیکی| قد و وزن کودک یک ساله

افزایش سریع حرکت کودک نوپای شما به این معنی است که احتمالاً مجبور خواهید بود خانه خود را دوباره سازماندهی کنید.

در پانزده ماهگی، دختر به طور متوسط ​​حدود ۲۳ پوند (۱۰.۵ کیلوگرم) وزن و تقریباً ۳۰.۵ اینچ (۷۷ سانتی متر) قد دارد. وزن پسر متوسط ​​حدود ۲۴.۵ پوند (۱۱ کیلوگرم) و قد ۳۱ اینچ (۷۸ سانتی متر) است .

  • سعی کنید استفاده از کلمات منفی مانند “نه” و “نباید” را محدود کنید، زیرا آن ها تأثیر قدرتمندی بر دیدگاه کودک نوپای شما نسبت به خود و جهان خواهند داشت. شما می خواهید تصویری مثبت از دنیایی ترسیم کنید که در آن بسیاری از چیزها ممکن است،
  • زمانی که نیاز دارید رفتار آن ها را هدایت کنید، سعی کنید جایگزین هایی را پیشنهاد کنید و خطرات را تا جایی که می توانید ساده تر توضیح دهید.

رشد زبان و گفتار

  • در حالی که تعداد کلماتی که آن ها می دانند در طول این سال در حال افزایش است، آن ها بسیار ناامید خواهند شد زیرا نمی توانند آنقدر که می خواهند صحبت کنند.
  • با آن ها زیاد صحبت کنید و چیزهایی را که با هم می بینید به زبان ساده توصیف کنید، مانند «به اتوبوس بزرگ نگاه کنید».
  • گفتار کودک نوپا شما از حدود ۵ تا ۲۰ کلمه در ۱۸ ماهگی به ۱۵۰ تا ۳۰۰ کلمه در ۲ سال افزایش می یابد. آن ها می توانند حتی کلمات بیشتری را درک کنند.
  • تا ۲ سالگی، کودک نوپای شما می‌تواند بیشتر خواسته‌هایش را با کلماتی مانند «بیرون»، «شیر» یا «بیسکویت» به شما بگوید، حتی اگر همیشه آن ها را به درستی نگوید.
  • روانشناسی کودک یک ساله نشان می دهد که، جملات کودک نوپای شما به مرور طولانی تر و دقیق تر می شود.

 

روانشناسی کودک یک ساله تا دو سال

  • دستورات ساده را دنبال کنند، اول باید جملات به همراه حرکات بدن باشند، بعد از آن کلمات دستوری را به تنهایی می فهمند.
  • زمانی که از آنها بخواهید، اشیا را از اتاق دیگر می آورند.
  • اشاره به اندام های بدن، زمانی که آنها را اسم می برید.
  • به رویداد ها و یا اشیای جالب اشاره می کنند تا شما هم به آنها نگاه کنید.
  • اشیا یا چیزهایی که به نظرشان جالب می آیند نزد شما می آورند تا شما هم ببینید.
  • به اشیا اشاره می کنند تا شما نام آنها را بگویید.
  • اسم تصاویر یا اشیایی را که به آنها نشان می دهید می گویند.
  • وانمود کردن، نقش بازی و تقلید را دوست دارند (برای مثال ژست آشپزی کردن را می گیرند و وانمود می کنند که دارند غذا را هم می زنند).
  • حرکات و ژست های نقش را در بازی با شما یا با عروسک و حیوان مورد علاقه اش استفاده می کند.
  • حدود سن یک و نیم تا دو سالگی، تقریبا هفته ای یک کلمه را یاد می گیرند.
در سن دو سالگی یا ۲۲ ماهگی اکثر کودکان می توانند:
  • بسیاری از اشیا و اعضای بدن را نام ببرند.
  • روانشناسی کودک یک ساله کمک می کند تا کودک تصاویر داخل کتاب ها را بشناسند.
  • دستورات تک مرحله ای را بدون زبان بدن دنبال کنند، مثلا “لیوانت رو روی میز بگذار”.
  • قادرند ۵۰ تا ۱۰۰ کلمه را بگویند.
  • می توانند چندین جمله دو کلمه ای بگویند مثلا “بابا رفت، عروسک منه، به به بده”.
  • دیگران اکثر اوقات منظور آنها را می فهمند.

تحریک پذیری ذهنی کودک در یک سالگی

کودک در یک سالگی تحرک بیشتری نسبت به چند ماه پیش خواهد داشت. اگر هنوز توانایی راه رفتن نداشته باشد، می تواند بر روی قسمت تحتانی بدنش به اطراف بچرخد و تغییر جهت دهد.

احتمال زیادی دارد که کودک بتواند در این دوره سنی بدون اینکه به زمین بخورد، بایستد و بنشیند.

راه پله ها برای او بسیار جذاب خواهد بود. کودک تا قبل از اینکه بتواند مفهوم خطر را درک کند نیازمند مراقبت مستمر است.

او برای برداشتن و نگه داشتن اشیاء از هر دو دست خود استفاده می کند و حتی ممکن است نشان دهد استفاده از یکی از دست ها برای او راحت تر است ولی با این وجود تا مدت زمان زیادی نمی‌توان تشخیص داد که کودک راست دست یا چپ دست است.

او از دستانش مثل یک گازانبر برای چنگ زدن و برداشتن اشیاء کوچک استفاده می کند و آنها را درون جعبه قرار می دهد.کودک می تواند با چنگ زدن به کمک سه انگشت اصلی اشیاء را نگه داشته و به هم بزند.

ممکن است در این سن ممکن است متوجه این موضوع شده باشید ( و یا نشده باشید) که کودک در می یابد پرتاب کردن اسباب بازی ها سرگرم کننده است.

احتمالا در این سن قدرت بینایی کودک به خوبی قدرت بینایی شماست. او مدت زمان زیادی را به تماشای محیط پیرامونش اختصاص می دهد.

روانشناسی کودک یک ساله نشان می دهد که مردم، حیوانات و حرکت اشیاء به طور ویژه برایش جذاب خواهد بود.

افراد آشنا را تشخیص می دهد و به سمت کسی که اسم او را صدا بزند می چرخد. او می‌تواند به جستجوی اشیاء گمشده بپردازد و در ک  کند وقتی شی ای از دید او خارج می شود لزوما به این معنا نیست که دیگر وجود ندارد.

بازی با کودک یک ساله

  1. روزانه برای او کتاب بخوانید. اگرچه ممکن است برای این فعالیت خیلی کوچک به نظر بیایید، اما او دوست دارد صدای شما را بشنود. با استفاده از صداهای مختلف برای شخصیت ها و اغراق کردن لحن خود، داستان بگویید.
  2. با هم اشیا خانه را نام ببرید و رنگ آن ها را بگویید. این کار علاوه بر اینکه کنجکاوی کودک را تحریک می کند باعث می شود کلمات جدید را نیز یاد بگیرد.
  3. او را تشویق کنید تا چیزهای جدید را کشف و امتحان کند.
  4. رشد زبان او را تقویت کنید، با او حرف بزنید و به او گوش دهید.
  5. استقلال او را تشویق کنید و به او اجازه دهید که خودش لباس بپوشد.
  6. رفتارهای مثبت او را حتما تشویق کنید.
  7. به دنبال اسباب‌بازی‌هایی باشید که رنگ‌های زیادی دارند و صدا ایجاد می‌کنند تا بتوانند به نوعی با آن‌ها تعامل داشته باشند، حتی ممکن است به یک لباس علاقه داشته باشند، تا جایی که بخواهند همیشه آن را بپوشند. برخی از کودکان نسبت به وسایل خانه کاملاً غیرعادی، به ویژه آن هایی که از پارچه های نرم ساخته شده اند، علاقه عمیقی پیدا می کنند. همه اینها بخشی از کودک بودن است، بنابراین بسیاری از چیزهایی که فکر می کنید باید نگران آن باشید، واقعاً مهم نیستند.
  8. بازی های آبی. وان را پر کنید و به او بیاموزید که بازی با آب چقدر لذت بخش است . همانطور که او رشد می کند، می توانید چند بازی آبی نیز انجام دهید که در آن ها تفاوت دمای عنصر مایع و یخ را درک کند.
  9. سایه بازی. یکی دیگر از وسایل بازی آن ها بین ۰ تا ۶ ماهگی سایه ها است. برای آن ها مشخص است که سایه یک عنصر جادویی است که حرکت خاص خود را دارد. سعی کنید با دستان خود چند فیگور ساده درست کنید و سایه آن را تماشا کنید.
  10. رقص. موسیقی به نوزادان آرامش می دهد و با تکان دادن و رقص تعادل و هماهنگی آن ها بهبود می یابد. او را در آغوش خود بگیرید و با او برقصید و اندام هایش را با ریتم حرکت دهید. علاوه بر این، موسیقی برشنوایی و زبان کار می شود زیرا کم کم سعی می کند صداها را تقلید کنند.
  11. بازی در فضای باز به آن ها این فرصت را می دهد که به چشمان خود استراحت دهند. علاوه بر این، آنها را در معرض نور طبیعی قرار می دهد. منظره، نور طبیعی و قرار گرفتن در معرض هوای تازه باعث آرامش می شود و بعداً راحت تر به خواب می روند.
  12. پازل ها. پازل ها یک فعالیت عالی برای پرورش کودک باهوش می باشد و زمان استفاده از گوشی را کاهش می دهد. پازل هایی با قطعات بزرگ را انتخاب کنید تا کودک به چشمان خود فشار وارد نکند.

تربیت کودک یک ساله

یک سالگی تا دو سالگی زمان مناسبی برای تمرکز روی بازی هایی است که به تقویت مهارت های حرکتی کودک کمک می کند.

مهارت های حرکتی درشت کودک با هرکاری که موجب شود خودش را حرکت دهد و یا اشیاء بزرگتر از خودش را جابه جا کند بهبود می یابد.

برای کسب این مهارت، هل دادن و انداختن اسباب بازی‌هایی که موجب تحرک بیشتر در کودک شود بسیارموثر است.

انباشته کردن اسباب بازی ها و شکل دادن به جورچین به کودک اجازه می‌دهد.

توانایی انجام کارهای دستی را درخود تقویت کرده ونیز به او این فرصت داده می شود که توانایی حل مساله را تمرین کند و بتواند درک وسیع‌تری از مفاهیمی مانند شکل، رنگ، حجم و  اندازه به دست آورد.

حدود سن یک و نیم تا دو سالگی، تقریبا هفته ای یک کلمه را یاد می گیرند.

هرکاری که کودک را نیازمند استفاده از دستانش برای چنگ زدن و گرفتن نماید برای داشتن مهارت های عالی حرکتی بسار مفید است. با این وجود ضروری است که به کودک بیاموزید مهارت چنگ زدن را بر روی دیگران تمرین نکند.

مهارت های کودک در این دوره

کودک در این دوره سنی از نقاشی و رنگ آمیزی لذت می برد و صرفا بر روی کاغذی که در اختیارش گذاشته اید نقاشی نمی کند (ممکن است روی هر وسیله و دیوار و کف نقاشی کند).

زمانی که کودک نقاشی را یاد می‌گیرد، تمرین جهت نگهداری و استفاده از مداد شمعی برای شما خرج زیادی به بار می آورد.

از نظر روانشناسی کودک یک ساله ، آشنا کردن کودک با کتاب در این سن به نظرزود می رسد ولی در واقع اینطور نیست  (یچ وقت زود نیست).

بهتر است در ابتدا کتاب هایی با جلد مقاوم انتخاب کنید چون ممکن است در ابتدای آشنایی با کتاب جویدن آن  مثل یک اسباب بازی برایش جذاب تر باشد.

خواندن کتاب و صحبت کردن درباره عکس ها به او کمک می کند تا ریتم و الگوهای زبان را یاد بگیرد، دایره لغاتش وسیع شود و خلاقیت و تخیلش پرورش یابد.

به این صورت زیرساختی سالم برای نیازهای آینده کودک فراهم می شود.

باید توجه داشت که یادگیری این مهارت ها نیازمند گذر زمان و آگاهی از نکات روانشناسی کودک یک ساله است.

زمانی  که کودک در اولین، دومین و حتی سومین تجربه در انجام کاری با شکست روبه رو می شود دچار نا امیدی میشود که  تشویق کردن و اطمینان خاطر دادن به کودک نقش موثری در از بین بردن این احساس دارد.

اکنون زمانی است که کودک به سمت راه رفتن پبش می رود  و شما به عنوان پدر و مادر نقش مهمی در کمک به او دارید تا به صورت یک کودک سالم و شاد رشد یابد.

غذا و تغذیه

روانشناسی کودک یک ساله بیان می کند که در این سن کودک شما باید مانند سایر اعضای خانواده غذا بخورد، بنابراین از پختن غذاهای خاص یا انجام آن در زمان های مختلف خودداری کنید. غلات، نان، ماکارونی، برنج، شیر و فرآورده های شیری، گوشت، ماهی و مرغ، میوه ها و سبزیجات نیازهای تغذیه ای، رشد و انرژی آن ها را تامین می کند.

به نگرش و رابطه خود با غذا به عنوان یک الگو فکر کنید. اگر چیزی می خورید، کودک نوپای شما نیز می خواهد آن را امتحان کند، بنابراین مراقب باشید که چه چیزی را میخورید.

هر زمان که بیرون می روید مقداری غذا همراه خود ببرید و به یاد داشته باشید که شکم کودک شما کوچک است و برای رفع گرسنگی و جلوگیری از تغییرات خلقی باید هر دو ساعت یکبار غذا بخورد. میوه های تازه خرد شده، ساندویچ ها، پنیر و کراکر گزینه های سالمی برای میان وعده هستند.

لجبازی کودک یک ساله

ممکن است فکر کنید که فرزندتان در برخی شرایط لجباز یا خیلی سرسخت است در این شرایط تربیت کودک یک ساله دشوار می باشد، اما به جای آن می توانید فکر کنید که فرزندتان در کارهایی که به او علاقه دارد سرسخت و پیگیر است.

روانشناسی کودک یک ساله نشان داده است که کلمه “لجباز” می تواند معانی منفی داشته باشد، اما واقعیت این است که تنها در صورتی منفی خواهد بود که شما آن را اینگونه تصور کنید، زیرا این می تواند ویژگی های مثبت زیادی نیز داشته باشد.

از همان ابتدا باید بدانید که نمی‌توانید فرزندتان تغییر دهید، اما راهبردهایی وجود دارد که می‌توانید از آن ها استفاده کنید تا فرزندتان پذیرای حرف‌های شما باشد،

  1. شما باید به حرف فرزندتان گوش دهید. کودکان لجباز یا سرکش معمولاً ترجیحات قوی دارند و علاوه بر این، چیزهایی هستند که برای آن ها کاملاً واضح است. اگر فرزندتان به دلیل اینکه بدون مشورت قبلی با او تصمیمی گرفته اید ناراحت است، باید به این موضوع توجه داشته باشید و دیکتاتوری خود را در خانه کاهش دهید،
  2. مثبت باشید. باید از یک شکل ارتباط مثبت و تشویق کننده استفاده کنید. به عنوان مثال، به جای این که بگویید: «اگر اتاقت را تمیز نکنی، فیلم را نخواهی دید»، بهتر است یک عبارت مثبت دیگر با همین معنی بگویید، مانند: «به محض تمیز کردن اتاقت، می توانی فیلم را ببینی.
  3. فرزندتان را در تصمیم گیری ها شرکت دهید. شما باید فرزندتان را در تصمیم گیری شرکت دهید تا احساس کند کنترل دارد. اگر فرزند شما احساس می کند که کنترلی بر زندگی خود دارد، ممکن است کمتر تمایلی به بحث در برابر خواسته های شما داشته باشد.
  4. احساسات را فراموش نکنید. روانشناسی کودک یک ساله بیان می کند که بسیار مهم است که روی احساسات فرزندتان تمرکز کنید. لزومی ندارد که بخواهید با لجبازی مقابله کنید، اما باید روی علتی که باعث آن شده است تمرکز کنید. از فرزندتان بخواهید در مورد احساساتش صحبت کند و به شما بگوید که چرا ناراحت است. شما باید به کودک خود کمک کنید تا بر ناراحتی عاطفی غلبه کند تا احساسات خود را درک کند.

منبع : روانشناسی کودک یک ساله تا ۲۲ ماهگی

اختلال دوقطبی در کودکان |اوتیسم و اختلال دوقطبی

اختلال دوقطبی در کودکان نوعی اختلال سلامت روان است، آیا فرزند شما دچار تغییرات شدید خلق و خو و رفتار می شود؟ آیا کودک شما نسبت به سایر بچه ها بسیار هیجان زده تر یا تحریک پذیرتر است؟ آیا متوجه می‌شوید که کودک شما بیشتر از سایر کودکان چرخه‌های تغییرات خلقی را پشت سر می‌گذارد؟ آیا این تغییرات خلقی بر رفتار فرزند شما در مدرسه یا خانه تأثیر می گذارد؟

که باعث تحریک پذیری قابل توجه و نوسانات خلقی در کودکان می شود. هیچ درمان مشخصی برای اختلال دوقطبی وجود ندارد، اما با درمان موثر (درمان و دارو) کودک می تواند روند رشد طبیعی را طی کند.

تخمین زده می‌شود که اختلال دوقطبی در ۱.۳درصد از نوجوانان رخ می‌دهد، که اکثر آن ها را نوجوانان تشکیل می‌دهند. تشخیص این عارضه می‌تواند چالش برانگیز بوده و ممکن است چندین سال طول بکشد تا پزشکان تشخیص دقیق دهند.

اختلال دوقطبی چیست؟

اختلال دوقطبی مانیا در کودکان یک اختلال روانی است که باعث می شود افراد تغییرات قابل توجه و گاهی شدید در خلق و خو و رفتار را تجربه کنند. گاهی اوقات کودکان مبتلا به اختلال دوقطبی احساس خوشحالی شدید می کنند و بسیار پرانرژی و فعال تر از حد معمول هستند. گاهی اوقات کودکان مبتلا به اختلال دوقطبی بسیار احساس غم می کنند و بسیار کمتر از حد معمول تحرک دارند.

اختلال دوقطبی مانیا در کودکان

اختلال دوقطبی (که قبلاً به عنوان بیماری شیدایی-افسردگی یا افسردگی شیدایی شناخته می‌شد) می‌تواند ساعت‌ها، روزها، هفته‌ها یا ماه‌ها طول بکشد و در توانایی شما برای انجام فعالیت‌های روزانه اختلال ایجاد کند.

این جابجایی‌ها می‌توانند ساعت‌ها، روزها، هفته‌ها یا ماه‌ها طول بکشند و توانایی شما را برای انجام کارهای روزمره مختل کنند.

در اکثر مواقع افراد در نوجوانی یا بزرگسالی مبتلا به اختلال دوقطبی تشخیص داده می شوند، اما علائم می توانند زودتر در دوران کودکی ظاهر شوند.

انواع مختلفی از اختلال دوقطبی وجود دارد که بیشتر آن ها شامل تجربه دوره های شیدایی و افسردگی است. با این حال، افراد مبتلا به اختلال دوقطبی همیشه دوره های شیدایی یا دوره های افسردگی را تجربه نمی کنند.

شیدایی وضعیتی است که در آن فرد یک دوره تغییرات غیرعادی بالا و شدید در خلق و خو، احساسات، سطح انرژی و سطح فعالیت خود دارد. افراد مبتلا به انواع خاصی از اختلال دوقطبی می توانند هیپومانیا را تجربه کنند که شکل دیگری از شیدایی است.

در طول دوره افسردگی، فرد مبتلا خلق و خوی ضعیف یا افسرده از دست دادن علاقه به بیشتر فعالیت ها و همچنین بسیاری از علائم افسردگی دیگر را تجربه می کنند.

اوتیسم و اختلال دوقطبی

مانند سایر اختلالات روانپزشکی، مطالعات نشان می دهد که اختلال دوقطبی در میان کودکان و بزرگسالان مبتلا به اوتیسم نسبتاً شایع می باشد. برخی مطالعات نشان داده اند که ۲۷ درصد از مبتلایان به اوتیسم و اختلال دوقطبیرا نیز دارند.

روانپزشکان اغلب داروهای روانگردان را برای درمان اختلال دوقطبی تجویز می کنند. لیتیوم یکی از رایج ترین درمان ها است. متأسفانه، لیتیوم اغلب عوارض جانبی قابل توجهی ایجاد می کند که می تواند شامل تشنگی، خیس کردن بستر، لرزش دست ها و حتی مشکلات تهدید کننده زندگی باشند. این امر به ویژه در مورد افرادی که مشکلات ارتباطی دارند بسیار نگران کننده است، زیرا ممکن است نتوانند مراقبین را در مورد عوارض جانبی که تجربه می کنند آگاه سازند.

اختلال دوقطبی چگونه بر کودکان تأثیر می گذارد؟

اختلال دوقطبی در کودکان و نوجوانان با بزرگسالان متفاوت است. بزرگسالان مبتلا به اختلال دوقطبی اغلب دوره های واضح شیدایی یا افسردگی دارند که یک هفته یا بیشتر طول می کشد.

در کودکان و نوجوانان، مراحل ممکن است وضوح کم تری داشته باشند و تغییرات ممکن است سریعتر اتفاق بیفتد. برای مثال، ممکن است دوره‌هایی از سرگیجه، طغیان خشم و گریه‌های بی‌مورد را در طول روز از خود نشان دهد.

اختلال دوقطبی با نوسانات خلقی و فراز و نشیب های معمولی که هر کودک و نوجوانی با آن روبرو می شود متفاوت است. تغییرات خلقی در اختلال دوقطبی شدیدتر است و در موارد زیر خود را نشان می دهد:

  • تغییر در الگوهای خواب.
  • تغییرات در سطح انرژی.
  • ناتوانی در تمرکز و توانایی تفکر واضح.
  • علائم اختلال دوقطبی می تواند عملکرد کودک را در مدرسه یا کنار آمدن با دوستان و اعضای خانواده دشوار کند.
  • برخی از کودکان و نوجوانان مبتلا به اختلال دوقطبی ممکن است سعی کنند به خود آسیب برسانند یا اقدام به خودکشی کنند.

اختلال دوقطبی در کودکان چقدر شایع است؟

مطالعات نشان می دهد که حدود ۴ درصد از افراد زیر ۱۸ سال، از جمله کودکان ۵ ساله، به اختلال دوقطبی مبتلا هستند.

برای در نظر گرفتن این موضوع، در اینجا شایع ترین شرایط سلامت روانی که کودکان را تحت تاثیر قرار می دهند آورده شده است:

  • ۸ درصد از کودکان اختلال نقص توجه یا بیش فعالی (ADHD) دارند.
  • ۴ درصد کودکان دارای اختلال اضطراب هستند.
  • ۴ درصد از کودکان افسردگی دارند.

علائم اختلال دوقطبی در کودکان

دوره‌های شیدایی دوره‌هایی را توصیف می‌کنند که کودک احساس هیجان، اعتماد به نفس و انرژی زیادی دارد. این احساس می تواند به سرعت جای خود را به سردرگمی، حرکتی و احتمالاً خشم بدهد.

دوره‌های افسردگی دوره‌هایی را توصیف می‌کنند که کودک احساس غمگینی (افسردگی) و انرژی کم دارد.

اپیزودهای افسردگی، شیدایی یا مختلط، طبق تعریف، تغییری در رفتار است که با حالت اولیه و اصلی کودک متفاوت است.

علائم و نشانه های دوره های شیدایی در کودکان

در طول یک دوره شیدایی، کودک شما ممکن است:

  • بیش از حد شاد، امیدوار و هیجان زده است که با رویدادهای بیرونی همخوانی نیست.
  • انرژی زیادی داشته و بسیار فعال باشد.
  • کج خلقی های مکر داشته باشد.
  • نافرمان بوده و طبق قوانین پیش نمی رود.
  • روزهایی را بدون خواب ادامه می دهد.
  • بی حوصله و بی قرارتر از حد معمول است.
  • خیلی سریع صحبت می کند.
  • حواس پرت می باشد، نمی تواند روی یک ایده خاص تمرکز کند
  • باور دارد که مهارت‌ها و قدرت‌های غیرواقعی می باشد و می‌تواند کارهایی را انجام دهند که دیگران نمی‌توانند انجام دهند.
  • به نظر می رسد بیش از حد علاقه مند یا درگیر فعالیت های لذت بخش اما پرخطر، مانند رابطه محافظت نشده و نوشیدن الکل است.
  • کارهای مخاطره آمیز یا بی پروا انجام می دهد که نشان دهنده قدرت قضاوت ضعیف است.

علائم و نشانه های اختلال مانیا در کودکان

در طول دوره افسردگی کودک ممکن است، علائم زیر را تجربه کند:

  • غم و اندوه مکرر و بی دلیل
  • نسبت به چیزهایی که قبلاً از آن ها لذت می برند بی علاقه هستید.
  • در به خواب رفتن مشکل دارد، خیلی زود بیدار می شود یا زیاد می خوابید.
  • انرژی کمی دارد.
  • عشق خود را به دوستان یا همکلاسی ها از دست می دهند و از اجتماع منزوی می شود.
  • نسبت به هرگونه شکست بسیار حساس می باشد.
  • در تمرکز یا به خاطر سپردن چیزها مشکل دارد.
  • عملکرد ضعیفی در مدرسه دارد.
  • خیلی کم یا زیاد می خورید.
  • نکات منفی چیزها را بیان می کند.
  • درباره مرگ و خودکشی صحبت یا فکر می کند.

 علل اختلال دوقطبی در کودکان 

تاکنون علت اصلی دو قطبی در کودکان مشخص نشده است.

البته روانشناسان معتقدند که یک مؤلفه ژنتیکی (ارثی) قوی برای دوقطبی وجود دارد. بیش از دو سوم افراد مبتلا به دوقطبی حداقل یک خویشاوند بیولوژیکی نزدیک مبتلا به این بیماری دارند.

البته فقط به این دلیل که یک خویشاوند نزدیک مبتلا به اختلال دوقطبی است، لزوماً به این معنی نیست که شما نیز به آن مبتلا می شوید.

تحقیقات همچنین نشان می دهد که ضربه و رویدادهای استرس زای زندگی (مانند مرگ یکی از اعضای خانواده یا سوء استفاده ) احتمال وقوع دوقطبی را افزایش می دهد.

برخی از کودکان مبتلا به دوقطبی ممکن است تغییراتی در مغز خود داشته باشند، نشان می دهد برخی از قسمت های مغز آن ها نسبت به سایر کودکان کمتر فعال است.

تحقیقات همچنین نشان می‌دهد که ناملایمات، تروما، و رویدادهای استرس‌زا زندگی ممکن است شانس ابتلا به اختلال دوقطبی در کودکان را در افرادی که در معرض خطر ژنتیکی ابتلا به این بیماری هستند، افزایش دهد.

برخی از مطالعات تحقیقاتی تفاوت هایی را در ساختار و عملکرد مغز بین افراد مبتلا به اختلال دوقطبی و افرادی که این بیماری را ندارند، یافته اند. محققان در حال مطالعه این اختلال هستند تا در مورد علل و درمان های موثر آن اطلاعات بیشتری کسب کنند.

درمان اختلال دوقطبی در کودکان

یک برنامه درمانی موثر برای اختلال مانیا در کودکان معمولاً شامل ترکیبی از درمان های زیر است:

  • روان درمانی (گفتار درمانی).
  • دارودرمانی شامل ترکیبی از داروها می باشد که شامل داروهای ضد افسردگی، تثبیت کننده های خلق و خو، داروهای ضد روان پریشی یا داروهای ضد اضطراب باشد. از آنجایی که مغز کودک هنوز در حال رشد است، پزشکان کمترین دارو و کمترین دوز ممکن را که بهترین نتیجه را برای کودک شما به همراه داشته باشد تجویز می کنند. اثربخشی دارو ممکن است با افزایش سن تغییر کند.
  • عادات مفید سبک زندگی، مانند ورزش، مدیتیشن و روتین های مداوم.
سایر روش های درمانی

مشکل دوقطبی یک بیماری مادامر است، بنابراین درمان مادام العمر برای کنترل آن لازم است.

گاهی ممکن است ماه تا سال طول بکشد تا شما، و فرزندتان یک برنامه درمانی جامع را پیدا کنید که بهترین شرایط را برای کودک شما داشته باشد. این روند ممکن است شما را خسته کند ولی نباید ناامید شوید.

حمایت دوستان و کادر مدرسه در درمان کودکان مبتلا به بیماری روانی ضروری است. اگر کودک شما مبتلا به اختلال دوقطبی در کودکان تشخیص داده شود، نیاز به یک برنامه آموزشی فردی (IEP) دارد که تجارب آموزشی او را با نیازها، نقاط قوت و چالش‌های او تطبیق می‌دهد.

مشاوران مدرسه، روانشناسان مدرسه، مددکاران اجتماعی، پرستاران و سایر کارکنان مدرسه می توانند در اجرای این طرح مشارکت داشته باشند و به موفقیت فرزند شما در مدرسه و فراتر از آن کمک کنند.

کودکانی که در جلسات مدیتیشن شرکت می کنند در عملکرد اجرایی و انعطاف پذیری خود بهبود می یابند. استفاده از (CBD) نیز به طور فزاینده ای به عنوان یک درمان جایگزین بالقوه برای بیماری های کودکان استفاده می شود اما برای بهترین درمان مناسب با نیازهای فرزند خود بهتراست از مشاور کمک بگیرید.

پیشگیری از اختلال دو قطبی

متأسفانه هیچ راه شناخته شده ای برای پیشگیری از اختلال دوقطبی در کودکان وجود ندارد زیرا دانشمندان علت دقیق آن را نمی دانند.

اما دانستن علائم و نشانه های اختلال دوقطبی در کودکان و مداخله زودهنگام بسیار مهم است.

چگونه می توانم به کودک یا نوجوانم کمک کنم؟

کمک با تشخیص و درمان صحیح شروع می شود. در مورد علائمی که مشاهده می کنید با مشاور یا روانپزشک صحبت کنید.

اگر فرزند شما مبتلا به اختلال دوقطبی است، در اینجا چند کار اساسی وجود دارد که می توانید انجام دهید:

  • صبور باشید.
  • فرزندتان را تشویق کنید تا صحبت کند و با دقت به او گوش دهید.
  • به حالات روحی و نشانه های اختلال دوقطبی در کودکان فرزندتان توجه کنید و نسبت به تغییرات عمده روحیه او هوشیار باشید.
  • محرک ها را درک کنید و استراتژی هایی برای مدیریت احساسات شدید و تحریک پذیری بیاموزید.
  • به فرزندتان کمک کنید تا سرگرم شود.
  • به یاد داشته باشید که درمان به زمان نیاز دارد: پایبندی به برنامه درمانی می تواند به بهتر شدن و بهتر ماندن فرزند شما کمک کند.
  • به فرزندتان کمک کنید بفهمد که درمان می تواند زندگی را بهتر کند.
سخن پایانی

مشاهده اختلال دوقطبی در کودکان، ممکن است احساس درماندگی ارتباط داشته باشد، بنابراین بهترین کاری که می توانید انجام دهید این است که صبور باشید و کودک خود را با محبت و حمایت احاطه کنید. اگرچه ممکن است برای تشخیص دقیق زمان لازم باشد، اما باید بدانید که در این بین، اشکال مختلف درمان می تواند تفاوت بزرگی در زندگی کودک و نوجوان شما ایجاد کند.

اگر کودک شما با هر یک از این علائم اختلال دوقطبی در کودکان دست و پنجه نرم می کند، در نظر بگیرید که چگونه می توانید در مورد چالش ها و فرصت های سلامت روان کودک خود آگاه تر شوید تا بتوانید به او کمک کنید که به پتانسیل کامل خود در زندگی دست یابد.

منبع : اختلال دوقطبی در کودکان |اوتیسم و اختلال دوقطبی

کنترل حسادت کودکان | ۱۱ راهکار روانشناختی

کنترل حسادت کودکان با راهکار های روانشناختی می تواند بسیار راحت باشد.  گاهی والدین ناخواسته با مقایسه فرزند خود با دیگران حسادت او را تحریک می کنند.

بنابراین در جلسات مشاوره اغلب تاکید می شود که والدین عزیز لطفاً از مقایسه کودکان با دیگران خودداری کنید زیرا با این کار به فرزند خود نشان می دهند که” به اندازه کافی خوب نیستند.” علاوه بر این حسادت کودکان به فرزند دوم نیز باعث آسیب های زیادی به کودکان می شود.

خود را جای کودکتان بگذارید، چه کسی دوست دارد با دیگری مقایسه شود؟ اگر در مورد احساسات خود صریح باشید و مدام فرزند خود را با خواهر یا برادر یا دوست خود مقایسه کنید، ممکن است احساس رقابت، اعتماد به نفس پایین و حسادت را در او ایجاد کنید.

در این مقاله ۱۱ راه اساسی برای کنترل حسادت کودکان ذکر شده است بنابراین آن را از دست ندهید.

کنترل حسادت کودکان

حسادت در کودکان امری رایج است و ممکن است اغلب به دلیل حسادت با هم دعوا و درگیری داشته باشند. کودک میترسد که عشق و توجه والدین یا مراقبان خود را از دست می دهد. این ممکن است منجر به اضطراب و عصبانیت نسبت به خواهر و برادر یا دوستانش شود.

کودکان باید یاد بگیرند که چگونه با حسادت کنار بیایند و برای اینکار به راهنمایی شما نیاز دارند. در صورت عدم کنترل حسادت می تواند منجر به عواقب دیگری شود که در ادامه ذکر شده است:

  • کاهش عزت نفس
  • پرخاشگری نسبت به بچه های دیگر
  • احساس ناتوانی
  • قلدری
  • انزوا

دلایل حسادت در کودکان از نظر روانشناسی

در ادامه دلیل حسادت در نوزادان، کودکان نوپا و کودکان پیش دبستانی به طور خلاصه ذکر شده است:

حسادت در نوزادان

در نوزادان، حسادت برابر با غریزه بقا است. نوزاد باید روی والدین خود تمرکز کنیم، زیرا برای هر چیزی که برای زنده ماندن نیاز داریم به آن ها وابسته هستیم.

بنابراین حتما به صدا زدن و گریه های کودکتان توجه کنید حتی اگر کار دیگری انجام می دهید کمی او را در آغوش بکشید تا آرام شود.

حسادت در کودکان نوپا

حسادت در کودکان نوپا نشان دهنده اضطراب جدایی است. همانطور که کودک نوپای شما شروع به تمرین استقلال می کند،  نیاز دارد که شما را همچنان در کنار خود بیابد. بنابراین، پاسخگویی به نیازهای او همچنان مهم است، البته می توانید از او بخواهید منتظر بماند و با این کار صبر را نیز به او یاد دهید.

حسادت در دانش آموزان ابتدایی

حتی در سن مدرسه نیز نیز کودکان به دلیل نیاز به امنیت احساس حسادت می کنند. خبر خوب این است که آن ها به مرور منطقی تر می شوند و همچنین توانایی بیشتری در درک نیازهای دیگران کسب می کنند. این بدان معنی است که ما می توانیم به آن ها کمک کنیم تا احساس حسادت را تشخیص دهند و آن را مدیریت کنند.

نشانه های حسادت کودکان

شکایت های نادرست از شخصی که به آنها حسادت می کنند

خشم

  • اضطراب
  • هوشیاری بیش از حد
  • رفتار مالکانه
  • حساسیت بیش از حد
  • ممکن است زمانی که دیگران تعریف و تمجیدهای خوبی دریافت می کنند، عصبانی و بی حوصله شوند.
  • قلدری نسبت به دیگران
  • ممکن است دستاوردهای دیگران را بی اهمیت جلوه دهند.
  • ممکن است رفتارهای دیگران و دستاوردهای دیگران را تقلید کنند.

کنترل حسادت کودکان | درمان حسادت کودکان

۱.از احساس حسادت استفاده کنید

هدایت حسادت فرزندتان به یک راه مثبت، راهی عالی برای کاهش احساسات منفی او می باشد.

به عنوان مثال، اگر فرزند شما به دلیل دریافت نمرات خوب دوستش غمگین است، یا اگر در یک مسابقه فوتبال شکست خورد، ممکن است او را تشویق کنید که بیشتر درس بخواند یا سخت‌تر تمرین کند و دستاوردهای خود را بر تلاش متمرکز کند تا بیش تر از توانایی های خودش استفاده کند.

۲.علت اصلی حسادت را کشف کنید

برای کنترل حسادت کودکان با فرزندتان صحبت کنید و دلیل حسادت او را بپرسید و سپس بدون قضاوت به او گوش دهید. ممکن است مواردی وجود داشته باشد که کودک عزت نفس و اعتماد به نفس پایین تری داشته باشد.

سپس به او کمک کنید که احساس خود را بپذیرند و برای ایجاد اعتماد به نفس خود تلاش کنند. برای افزایش عزت نفس و کنترل حسادت کودکان می توانید از مشاور کمک بگیرید تا به طور تخصصی ریشه حسادت و راه های کنترل حسادت کودکان را کشف کنید.

به فرزندتان اجازه دهید در مورد ناامنی های خود صحبت کند. صحبت در مورد حسادت آن ها ممکن است گفتگو و فرصتی برای رشد باز کند. از فرزندتان بپرسید که خودش احساس می کند چگونه میتواند بر احساسات خود غلبه کند.

۳. فرزند خود را با دیگران مقایسه نکنید

همان طور که گفته شد بهترین راه برای جلوگیری و کنترل حسادت کودکان این است که هرگز تکالیف مدرسه، کارنامه و نمرات آزمون کودک را با خواهر و برادر یا دوستانش مقایسه نکنید. این مقایسه ها به فرزند شما کمک نمی کنند تا بیشتر کار کند.

در عوض، کینه را در آن ها ایجاد می کند. در عوض، به کودکان بیاموزید که از مقایسه نقاط ضعف خود با نقاط قوت دیگران خودداری کنند.

۴. روی نقاط قوت فرزندتان تمرکز کنید

هر کودکی نقاط قوتی دارد. صحبت در مورد آن قدرت خاص، عزت نفس آن ها را تقویت و باعث کنترل حسادت کودکان می شود. همچنین می توانید به جای مقایسه عملکرد فرزندتان با دیگران، توجه خود را بر روی تلاش فرزندتان متمرکز کنید.

همه می توانند تمرین کنند و سخت تلاش کنند تا پیشرفت کنند. به فرزندتان بیاموزید که بهترین بودن مهم نیست، مهم این است که بهترین خودش باشد. برجسته کردن نقاط قوت؛ عزت نفس فرزندتان را بسازید و او را با نقاط قوتش مرتبط کنید.

به کودک خود یادآوری کنید که همه افراد منحصر به فرد هستند و هر فرد باید بهترین نسخه از خود باشد. به قدردانی از نقاط قوت دیگران عادت کنید. به فرزند خود بیاموزید که رفتار خود را به جای احساسات خود مدیریت کند.

۵. به بهبود فرزندتان کمک کنید

روش دیگر کنترل حسادت کودکاناین است که به کودک خود کمک کنید در زمینه هایی که در آن احساس ناکافی می کند، پیشرفت کند.

اگر حسادت به دلیل عقب ماندن در کلاس ریاضی ایجاد شده باشد، تدریس خصوصی ریاضی یا اطمینان از تکمیل تکالیف میتواند برای غلبه بر حسادت و افزایش اعتماد به نفس کمک کند.

به فرزندتان این پیام را بدهید که «متفاوت بودن اشکالی ندارد و اگر می‌خواهید در کاری بهتر شوید، فقط به تلاش خود ادامه دهید و تسلیم نشوید.»

۶. قدردانی را تمرین کنید

تمرین قدردانی با فرزندتان، قدردانی از دارایی های مادی، ویژگی های منحصر به فرد و مهارت های شخصی می تواند باعث کنترل حسادت کودکان شود. راه‌های زیادی وجود دارد که می‌توانید به فرزندتان بیاموزید که شکرگزار باشد.

با ابراز قدردانی از استعدادها، خانواده و زندگی خود، به فرزندان خود می آموزید که مهم این نیست که چه چیزی دارید، بلکه مهم این است که چقدر قدر آن ها را می دانید.

۷. تمرکز بر تجربیات

حسادت ممکن است نتیجه تمرکز بیش از حد بر روی مسائل مادی باشد و رسانه های اجتماعی نیز به این احساسات دامن می زنند.

با انتخاب تجربیات جالب، به عنوان مثال، گذراندن وقت با فرزندان، سفر به پارک، موزه، یا تعطیلات خانوادگی به جای یک گوشی هوشمند به فرزند شما می‌آموزد که چیزهای مهم‌تری از مسائل مادی وجود دارد.

۸. زیاده روی

تسلیم شدن و خرید هر چیزی که فرزندتان می خواهد جلوی حسادت را نمی گیرد. با یادگیری نه گفتن، می توانید حس قدردانی را نسبت به مواقعی که بله می گویید القا کنید، که به طور طبیعی به فرزندتان می آموزد که برای چیزهایی که دریافت می کند ارزش قائل شود.

حسادت یک احساس رایج دوران کودکی است، به ویژه در کودکانی که خواهر و برادر دارند. کودکان تنها نیز می توانند به دوستان یا پسرعموهای خود حسادت کنند. نادیده گرفتن حسادت می تواند بر سلامت روانی در آینده تأثیر منفی بگذارد.

۹. گوش کنید

در بیشتر موارد، رفتار حسادت آمیز ریشه در اعماق درون دارد. یک موضوع یا نگرانی خاصی پشت چنین رفتاری وجود دارد. با فرزندتان صحبت کنید و دلیل حسادت او نسبت به یک فرد خاص را بدانید و سپس به او گوش دهید.

ممکن است مواردی وجود داشته باشد که کودک شما عزت نفس و اعتماد به نفس پایین تری داشته باشد و همین گوش کردن باعث کنترل حسادت کودکان شود.

آن ها ممکن است به اندازه کافی در مورد جنبه های مثبت خود مطمئن نباشند، که همین ممکن است باعث شود نسبت به شخص دیگری حسادت نشان دهند بنابراین نقات قوت آن ها را برجسته و با این کار کنترل حسادت کودکان را به دست بگیرید.

۱۰. فرزندتان را دوست داشته باشید

منظور این نیست که شما فرزندتان را دوست ندارید. بلکه منظور این است که آن ها به تمام عشق و محبتی که می توانند در این مرحله از زندگی خود داشته باشند نیاز دارند. مهم نیست که دلیل آن چیست، راهنمایی والدین همراه با عشق و مراقبت، همیشه می تواند همه چیز را اصلاح کند و کنترل حسادت کودکان را آسان سازد.

۱۱. بیش از حد از کودک خود تعریف نکنید

به عنوان والدین، شما فرزندتان را می‌پرستید و دوست دارید، و ممکن است گهگاه به خاطر تلاش‌ها و سختکوشی‌اش از او تمجید کنید.

با این حال برای کنترل حسادت کودکان از افراط در تشویق خودداری کنید. ممکن است در برخی از شرایط بیش از حد از فرزندتان تعریف کنید این امر باعث می شود که کودکان عادت کند که مرکز توجه شما باشد و همیشه از او تعریف کنید حتی اگر عملکرد خوبی نداشته باشد.

منبع : کنترل حسادت کودکان | ۱۱ راهکار روانشناختی

علائم بیش فعالی در کودکان ۳ ساله

شناحت علائم بیش فعالی در کودکان ۳ ساله بسیار مهم است زیرا به تشخیص و درمان سریع آن کمک می کند. گاهی اوقات کودکان ۳ ساله ممکن است در توجه کردن، پیروی از دستورالعمل ها و انتظار یا گرفتن نوبت مشکل داشته باشند. این رفتارها می توانند رایج و مناسب سن بوده یا ممکن است نشان دهنده نیاز به ارزیابی اختلال کمبود توجه یا بیش فعالی (ADHD) باشند.

به عنوان والدین، ممکن است تعجب کنید که آیا بیش فعالی در کودکان ۳ ساله شما وجود دارد یا برای سن خود معمولی رفتار می کند.

کودکان خردسال اغلب در توجه یا تمرکز مشکل دارند، اما چه زمانی این مشکلات به اندازه کافی جدی است که والدین و معلمان نگران احتمال وجود بیش فعالی باشند؟

بر اساس تخمین های مرکز کنترل بیماری، از هر ۱۱ کودک، ۱ کودک مبتلا به اختلال نقص توجه یا بیش فعالی (ADHD) تشخیص داده می شود، اما تحقیقات نشان می دهد که علائم هشداردهنده اغلب حتی قبل از شروع مدرسه نیز ظاهر می شوند.

حدود ۴۰ درصد از کودکان در سن چهار سالگی مشکلات قابل توجهی در توجه دارند و ADHD در حال حاضر شایع ترین اختلال سلامت روانی است که در سال های سه و چهار سال تشخیص داده می شود.

نشانه ها و علائم بیش فعالی در کودکان ۳ ساله

  • از فعالیت هایی که نیاز به توجه بیش از یک یا دو دقیقه دارند، بیزار است یا از آن اجتناب می کند.
  • پس از چند لحظه درگیر شدن در فعالیت، علاقه خود را از دست می دهد و شروع به انجام کار دیگری می کند.
  • نسبت به سایر کودکان هم سن و سال بسیار بیشتر صحبت می کند و سر و صدای بیشتری ایجاد می کند.
  • هنگامی که به آن ها دستور داده می شود این کار را انجام ندهید، دقیقا این کار را انجام می دهند.
  • می خواهد دائماً با پاهایش لگد بزند، تکان دهد یا در صندلی خود بچرخد. اصرار دارد که پس از بیش از چند دقیقه نشستن “باید” بلند شود.
  • وارد موقعیت های خطرناک می شود.
  • در حفظ توجه مشکل دارد.
  • بدون فکر عمل کردن از علائم بیش فعالی در کودکان ۳ ساله است.
  • به نظر می رسد گوش نمی کند.
  • برای پیروی از دستورالعمل ها تلاش می کند.
  • با سازماندهی مشکل دارد.
  • کارهایی که نیاز به تفکر زیاد دارند را دوست ندارد.
  • در کارهای روزمره فراموشکار است.
  • مکرراً تکالیف، کتاب‌ها، اسباب‌بازی‌ها یا سایر اقلام را گم می کنند.
  • خیلی سریع با غریبه ها گرم می شود.
  • اغلب با همبازی ها پرخاشگری می کند.
  • قبل از اینکه سؤال کامل شود، پاسخ‌ می دهد.
  • در بازی ها زیاد آسیب می بیند.

اگر والدین این علائم بیش فعالی در کودکان ۳ ساله را مشاهده می کنند و در مورد بیش فعالی در کودکان ۳ ساله خود نگران هستند، باید با مشاور صحبت کنند.

علت بیش فعالی در کودکان ۳ ساله

تحقیقات هنوز علت دقیق بیش فعالی را مشخص نکرده است. با این حال، یک پیوند ژنتیکی را کشف کرده اند، زیرا ADHD می تواند در خانواده ها به صورت ارثی انتقال یابد. سایر عوامل در محیط ممکن است احتمال بروز بیش فعالی را افزایش دهند:

  • مادر در بارداری سیگار می کشد یا الکل مصرف می کند
  • زایمان زودرس یا وزن کم هنگام تولد
  • آسیب مغزی

علل ذکر شده زیر می‌تواند علائم بیش فعالی در کودکان ۳ ساله را  بدتر کنند:

  • تماشای بیش از حد تلویزیون
  • خوردن قند
  • استرس خانوادگی (فقر، آسیب های خانوادگی)

بیش فعالی در دختران

دختران کمتر از پسران مورد تشخیص و درمان بیش فعالی قرار می گیرند. برخی افراد حتی به اشتباه معتقدند که این عارضه فقط در پسران رخ می دهد. در واقع، علائم بیش فعالی می تواند در دختران متفاوت به نظر برسد، به گونه ای که تشخیص این اختلال را سخت تر می کند.

دختران مبتلا به ADHD ممکن است به اندازه پسرها بیش فعال، تکانشی یا مخل در کلاس به نظر نرسند. با این حال، آنها ممکن است بی سر و صدا و درگیر اضطراب، فراموشی، بی نظمی و عدم تمرکز دست و پنجه نرم کنند.

علائم بیش فعالی در کودکان ۳ ساله همچنین ممکن است از راهبردهای مقابله ای بهتری برای جبران مشکلات خود استفاده کنند، مانند تلاش بیشتر برای انجام تکالیف مدرسه.

بسیاری از دختران تا اواخر عمر تشخیص رسمی را دریافت نمی کنند. تا آن زمان، آن ها احتمالاً مجبور بودند عواقب زندگی با یک اختلال ناشناخته و درمان نشده را تحمل کنند. این پیامدها شامل مشکلات در مدرسه و روابط و همچنین اعتماد به نفس پایین یا حتی افسردگی می باشد.

تست بیش فعالی کودک سه ساله

برای تشخیص ADHD، کودک باید حداقل به مدت ۶ ماه تعداد مشخصی از علائم را داشته باشد که در بیش از یک بخش از زندگی خود را نشان دهند. به عنوان مثال، اگر فرزند شما در خانه رفتارهایی دارد که ممکن است شبیه بیش فعالی باشد اما در موقعیت های خارج از خانه این رفتارها را نداشته باشد، ممکن است توضیح دیگری وجود داشته باشد.

اگر مشکوک هستید که فرزندتان درگیر بیش فعالی در کودکان ۳ ساله است، باید با متخصصی صحبت کنید که برای تشخیص و درمان بیش فعالی  آموزش دیده است، مانند متخصص اطفال، روانپزشک کودک، روانشناس یا در برخی شرایط خاص مددکار اجتماعی بالینی.

همچنین مهم است که کودک خود را برای سایر اختلالات مانند بینایی، شنوایی یا مشکلات خواب بررسی کنید زیرا گاهی اوقات علائم این مشکلات شبیه به بیش فعالی می باشد.

این ارزیابی ساده برای والدین کودکانی است که ممکن است علائم اختلال نقص توجه و بیش فعالی (ADHD) داشته باشند. در ادامه لیستی از سوالات مربوط به تجربیات زندگی مشترک در میان کودکانی که مبتلا به ADD/ADHD تشخیص داده شده اند، آمده است.

ارزیابی برای کودکان پیش دبستانی باید کامل باشد و از دستورالعمل های مشخص شده توسط آکادمی اطفال آمریکا (AAP) یا زیر نظر روانسنج انجام شود.

این دستورالعمل‌ها یک مصاحبه دقیق با کودک را توصیه می‌کنند تا مشخص شود که علائم چقدر طول کشیده‌اند، چقدر شدید هستند، هر چند وقت یک‌بار و در چه شرایطی رخ می‌دهند. از شما و معلمان یا ارائه دهندگان مراقبت از کودک خواسته می شود تا پرسشنامه هایی را با مقیاس های درجه بندی برای ارزیابی رفتار فرزندتان تکمیل کنید.

مشاور و روانشناس با بررسی دقیق سوابق تحصیلی و پزشکی کودک پیش دبستانی شما انجام می دهد، مستقیماً با کودک شما صحبت می کند و آن ها را مشاهده می کند و سایر اختلالاتی که ممکن است فرزند شما همراه با بیش فعالی داشته باشد را بررسی می کند. متخصص همچنین ممکن است تست‌های روان‌شناختی دیگری را برای کمک به درک نقاط قوت و ضعف کودک پیش دبستانی در یادگیری و مهارت‌های تفکر و بررسی ناتوانی‌های یادگیری پیشنهاد کند.

عوارض بیش فعالی در کودکان ۳ ساله

بیش فعالی می تواند زندگی را برای کودکان دشوار کند. بیش فعالی در کودکان ۳ ساله علائم زیر را به دنبال دارد:

  • اغلب در کلاس درس با مشکل مواجه می شوند که می تواند منجر به افت تحصیلی و قضاوت سایر کودکان و بزرگسالان شود.
  • بیشتر از کودکانی که ADHD ندارند، تصادف و آسیب‌های مختلف را تجربه می‌کنند.
  •  عزت نفس ضعیف دارند.
  • به احتمال زیاد در تعامل با همسالان و بزرگسالان و پذیرفته شدن مشکل دارند.
  • در معرض خطر مصرف الکل و مواد مخدر و سایر رفتارهای بزهکارانه قرار دارند.

درمان بیش فعالی در کودکان ۳ ساله

اگر کودک شما بیش فعال، بی توجه یا تکانشی است، ممکن است انرژی زیادی لازم باشد تا او را به گوش دادن، پایان دادن به یک کار یا نشستن مجبور کنید.

نظارت مداوم می تواند خسته کننده باشد، اما مراحلی وجود دارد که می‌توانید برای بازگرداندن کنترل اوضاع و در عین حال به کودکتان کمک کنید تا از توانایی‌های خود حداکثر استفاده را بکند.

اختلال کمبود توجه ناشی از فرزندپروری بد نیست اما استراتژی های فرزندپروری موثری وجود دارد که می تواند راه اصلاح رفتارهای مشکل دار را هموار سازد. کودکان مبتلا به بیش فعالی به عشق، حمایت و تشویق زیادی نیاز دارند.

کارهای زیادی وجود دارد که والدین می توانند برای کاهش علائم بیش فعالی در کودکان ۳ ساله انجام دهند بدون اینکه انرژی طبیعی، بازیگوشی و حس منحصر به فردی هر کودک را قربانی کنند.

۱. مراقب خودتان باشید تا بتوانید بهتر از فرزندتان مراقبت کنید.

درست غذا بخورید، ورزش کنید، به اندازه کافی بخوابید، راه هایی برای کاهش استرس بیابید و از خانواده، دوستان و همچنین پزشک و معلمان فرزندتان حمایت کافی را بخواهید.

۲. ساختار را ایجاد کنید و به آن پایبند باشید.

با پیروی از برنامه های روزمره، ساده کردن برنامه کودک و مشغول نگه داشتن فرزندتان با فعالیت های سالم، به کودک خود کمک کنید متمرکز و منظم بماند.

۳. انتظارات روشنی را تعیین کنید.

قواعد رفتاری را ساده کنید و توضیح دهید که در صورت اطاعت یا شکستن آن ها چه اتفاقی خواهد افتاد.

 

۴. ورزش و خواب را تشویق کنید.

فعالیت بدنی تمرکز را بهبود می بخشد و باعث رشد مغز می شود. نکته مهم این است که برای کودکان مبتلا به بیش فعالی، خواب بهتری نیز به همراه دارد که به نوبه خود می تواند علائم بیش فعالی در کودکان ۳ ساله را کاهش دهد.

۵. به کودک خود کمک کنید تا درست غذا بخورد.

برای مدیریت علائم بیش فعالی در کودکان ۳ ساله، وعده‌های غذایی سالم یا میان‌وعده‌های منظم را هر سه ساعت یک‌بار برنامه‌ریزی کنید و از مصرف غذاهای ناسالم و شیرین خودداری کنید.

۶. به فرزند خود بیاموزید که چگونه دوست شود.

به آن ها کمک کنید شنونده بهتری شوند و یاد بگیرند که چگونه صورت و زبان بدن افراد را بخوانند و راحت تر با دیگران تعامل کنند.

چه زمانی باید دارو درمانی را در نظر گرفت؟

به طور کلی، داروهای محرک باید فقط برای کودکان پیش دبستانی در نظر گرفته شود که رفتار درمانی به آن ها کمک کافی را نمی کند، یا رفتارشا خطرناک است یا به شدت بر زندگی آن ها و خانواده هایشان تأثیر می گذارد.

یکی از دلایلی که ابتدا باید رفتار درمانی را امتحان کرد این است که میزان پاسخ دهی آن بیش از ۷۰ درصد است.  دکتر آدسمن خاطرنشان می کند که در کودکان پیش دبستانی میزان پاسخ به ۵۰ درصد کاهش می یابد.

موارد زیر می تواند نشانه این باشد که علائم بیش فعالی در کودکان ۳ ساله شدید می باشد و باید از دارو درمانی کمک بگیرید:

  • رفتار درمانی ناموفق بوده است
  • خطر قابل توجه آسیب به کودک
  • خطر قابل توجه آسیب به سایر کودکان یا مراقبین
  • اخراج از پیش دبستانی یا مهد کودک
  • تهدید اخراج از پیش دبستانی یا مهدکودک
  • سابقه خانوادگی ADHD
  • آسیب احتمالی سیستم عصبی مرکزی، مانند نارس بودن، قرار گرفتن در معرض الکل یا کوکائین قبل از تولد، یا مسمومیت با سرب
  • والد یا قیم به دلیل رفتار کودک در آستانه فروپاشی روانی هستند.
  • ازدواج به دلیل رفتار کودک در آستانه طلاق یا جدایی

از بین دو نوع داروی محرک (داروهای مبتنی بر متیل فنیدیت و داروهای مبتنی بر آمفتامین) FDA فقط داروهای مبتنی بر آمفتامین (دکسدرین و آدرال) را برای کودکان ۳ تا ۵ ساله تایید کرده است.

چیزی که همه در مورد آن توافق دارند این است که اگر دارو استفاده شود باید دوز آن بسیار کم باشد. علاوه بر این دارو درمانی باید زیر نظر دکتر انجام شود و نباید دوز آن توسط شخص تغییر کند. هرنوع مصرف و تغییر دارویی بدون نظر دکتر خطرات و آسیب های بلندمدت جدی به دنبال دارد.

جلوگیری 

برای کمک به کاهش خطر ابتلا به بیش فعالی در کودکان ۳ ساله می توان کارهای زیر را انجام داد:

  • در دوران بارداری از هر چیزی که می تواند به رشد جنین آسیب برساند اجتناب کنید. به عنوان مثال، الکل ننوشید، از مواد مخدر استفاده نکرده یا سیگار نکشید.
  • کودک خود را از قرار گرفتن در معرض آلاینده ها و سموم از جمله دود سیگار و رنگ سرب محافظت کنید.
  • زمان استفاده از گوشی همراه را محدود کنید اگرچه هنوز ثابت نشده است، اما بهتر است که کودکان در پنج سال اول زندگی از قرار گرفتن بیش از حد در معرض تلویزیون و بازی های ویدیویی خودداری کنند.

منبع : علائم بیش فعالی در کودکان ۳ ساله 

فرزندان و تربیت دردنیای امروز

کف خانه پرورش و تربیت، عشق (میان پدر و مادر) و محبت (در محیط خانه) و نوازش (بین همه) باشد.

سقف خانه نظم و انضباط و آرامش داشته باشد. انضباط یعنی هر چیزی سر جای خودش باشد.

مفهوم برای انضباط قائل هستند که مهم ترینش: – به تأخیر انداختن لذت و پاداش

پذیرش مسئولیت

میل به رشد و کمال – و آزادی است. در مورد آرامش بچه باید فکر کند که اینجا تنها جایی است که وقتی می دود یا خسته می شود می تواند در آنجا راحت بخوابد. یعنی خانه باید گرم (محبت) و آرام باشد و با بکن و نکن روبرو نباشد.

چهار دیواری خانه آموزش است. یعنی وظیفه والدین این است که به فرزندان راست گفتن، خوب و مهربان بودن را در عمل و نظر یاد بدهند. در غیر این صورت، اگر والدین در بالا بایستند و فرمان بدهند (والدینی که حتی فرمان خودشان را هم نمی برند) و انتظار داشته باشند که کودکان آنها را اجرا کنند! کودکانی که آن فرمانها را نمی فهمند و نمی توانند بپذیرند و نمی پسندند، اگر آنها را اجرا کنند دچار درگیری و وارد فاز اضطراب و نگرانی می شوند و مسائل زندگی برایشان بسیار سخت و مشکل می شود.فرزندان و تربیت دردنیای امروز

بنابراین پرورش، مواظبت و مراقبت از زندگی در حال رشد است. در حالیکه تعلیم آموختن علم و فن و هنر و مهارت به کودکان است. تربیت هم گرایش به سمت ارزش های مطلق اخلاقی است. با رعایت اینها فرزندان از رضایت و امنیت و آرامش برخوردار خواهند شد. پدری و مادری دو تا گوش شنوا می خواهد نه زبان گویا. هر پدر و مادری که حرف می زند بچه اش را از پای می اندازد. قاعده تربیتی ده به یک است. به این صورت که ده تا جمله بچه می گوید؛ یک جمله پدر و مادر. وقتی بچه نوجوان می شود و با مسائل پیچیده روبرو می شود این قاعده بیست به یک می شود. یعنی روزی که شما به عنوان پدر و مادر وقتی یک جمله حرف می زنید تا نوجوان شما بیست جمله نگفته است شما حق ندارید جمله دوم را مطرح کنید. پدر و مادرهایی که اول حرف می زنند بچه ها را اول کر می کنند و بعد لال. به همین جهت است که نوجوانان با دوستانشان ده ساعت حرف برای گفتن دارند ولی با پدر و مادرشان ده ثانیه هم حرف نمی زنند چرا که این نوع بچه ها توسط پدر و مادرشان از کار افتاده اند. هیچ بچه ای نیست که نخواهد با پدر و مادرش حرف نزند و تمام وقت پدر و مادرش را نگیرد.

بنابراین وقتی بچه ها در را باز ببینند و اشتیاقی از والدینشان ببینند خوب معلوم است که ارتباطی هم برقرار می شود و گرنه راه های ارتباطی بسته می شود. بنابراین بیشتر از آنی که پدر و مادر حرف بزنند باید آنها را بشنوند تا متوجه بشوند که چه خبر است. (ای بسا با گوش کردن به صحبت های آنها پدر و مادر متوجه بشوند که چه خطراتی در سرراه آنها قرار گرفته است.) از طرف دیگر با گوش کردن به آنها کمک می شود که مشکل به وجود آمده برای خود فرزند و در ذهن خود فرزند حل بشود. ترساندن و تنبیه هرگز هرگز هرگز از کودکانمون انسان بهتری نخواهد ساخت. تنبیه تنها باعث افزایش اضطراب در کودکان است. وظیفه والدین اموختن کار خوب به کودکان است نه بازداشتن انها از کار بد.

 منبع : فرزندان و تربیت دردنیای امروز