تصمیم گیری طلایی با راهنمایی مشاور خانواده - family counseling

تصمیم گیری طلایی با راهنمایی مشاور خانواده

راهنمایی مشاور خانواده بسیار مهم است و سوال این است که :

چگونه می توانید در رابطه با مناسب بودن مشاوره خانواده برای خودتان تصمیم گیری کنید؟

در رابطه با زمانی که یک خانواده سالم و خوشحال است، سوالات زیادی وجود ندارد، چرا که این شرایط در کل جهان یکسان می باشد.

در یک خانواده سالم و خوشحال، پدران در چارچوب محدودیت های مربوط به روابط خانوادگی پایدار و سالم، بیشترین احساس لذت و خوشی را دارند.

ولی تمامی خانواده ها در تمامی زمان ها پایدار، سالم و خوشحال نمی باشند.

استرس های مربوط به زندگی مدرن، نیاز به ایجاد یک توازن بهتر در رابطه کار – زندگی، بحران خانوادگی از یک نوع یا نوع دیگر یا چالش های سلامت روانی برای یک یا چند نفر از اعضای خانواده، در هر زمانی می تواند خانواده را در شرایط سختی قرار بدهد.

کودکان معلول، استرس های مالی، چالش های رفتاری و تفاوت های سنی و مرحله ای مربوط به کودکان می تواند یک سری چالش هایی را برای خانواده ایجاد کند که به منظور رفع آنها ممکن است به کمک نیاز باشد.

تصمیم گیری طلایی با راهنمایی مشاور خانواده

اکثر خانواده ها در برابر این قبیل از مشکلات، دارای یک انعطاف درونی هستند.

ولی حتی این قبیل از خانواده ها علاوه بر منابع موجود در خود خانواده، می توانند به یک سری کمک هایی احساس نیاز بکنند و راهنمایی مشاور خانواده را نیاز دارد.

تعیین این مورد  که آیا خانواده درمانی برای شما مناسب می باشد یا نه، می تواند یک تصمیم مهمی باشد.

هر چند که مشاوره خانواده در ابتدا می تواند همانند پذیرش یک شکست یا عدم موفقیت باشد، ولی انتخاب این مشاوره در واقعیت می تواند یک گام بزرگی به سمت جلو باشد.

مشاوره خانواده را به عنوان اضافه کردن برخی از ابزارها به جعبه ابزار روابط خانوادگی خودتان در نظر بگیرید.

شما می توانید روش های جدیدی را برای برقراری ارتباط، حل کردن مشکلات، ایجاد نظم و بیان کردن شرایط موجود به سایر افراد یاد بگیرید.

در صورتی که خانواده ها یک یا چند مورد از علائم بیان شده در زیر را تجربه کنند، شاید الان زمان مناسبی برای استفاده از خدمات درمانگران متخصص و با کیفیت ازدواج و خانواده باشد.

اعضای خانواده در استفاده از ظرفیت عادی خودشان مشکل داشته باشند.

آیا احساس می کنید که انرژی خانواده شما تخلیه شده است؟

آیا مواردی که قبلا به صورت روتین و نرمال بوده اند، الان طاقت فرسا می باشند؟

اعضای خانواده تمایل دارند که واکنش های عاطفی حدی داشته باشند.

آیا اعضای خانواده شما عصبانیت، ترس، ناراحتی، افسردگی یا سایر واکنش های افراطی را نشان می دهند؟

یک مشکل قابل توجهی در ارتباط مابین اعضای خانواده وجود دارد. آیا احساس می کنید که برقراری ارتباط سخت تر از شرایط معمول می باشد؟ آیا شما احساس می کنید که “برخورد ساکت و بدون گفت و گو”، بیش از حد معمول می باشد؟

اعضای خانواده از زندگی با هم صرف نظر می کنند؟

آیا یک الگوی جدیدی در یک یا تعداد بیشتری از اعضای خانواده وجود دارد و این افراد به سمت انزوا و گوشه گیری تمایل پیدا می کنند؟

یک سری علائم مربوط به خشونت یا تهدید به خشونت برای یک یا چند نفر از اعضای خانواده وجود دارد.

آیا در مواردی غیر از بازی های خشن ، شما احساس می کنید که خشونت به عنوان یک مشکلی برای شما مطرح می باشد؟

آیا یک رفتاری وجود دارد که در صورت ایجاد شدن مابین افرادی غیر از اعضای یک خانواده، می تواند به عنوان یک “خشونت” در نظر گرفته شود؟

اعضای خانواده احساس بیچارگی یا ناامیدی را بیان می کنند.

  • آیا احساس می کنید که شما به آخرین مرحله از زندگی تان رسیده اید؟
  • آیا مقابله با استرس های موجود طاقت فرسا می باشد؟
  • آیا نگران بهبود یافتن وضعیت خانوادگی خودتان هستید؟
  • رفتار کودکان در خانه یا مدرسه تغییر خواهد کرد؟
  • آیا نمره های فرزندانتان به صورت قابل توجهی کاهش یافته است؟
  • آیا فرزندان شما مشکلات مربوط به توجه یا رفتار اختلال آمیز در محیط مدرسه دارد؟
  • آیا یکی از فرزندانتان در محیط خانه غیر قابل کنترل می باشد؟
  • خانواده یک سری تجربیات آسیب زایی را پشت سر گذاشته است و اعضای خانواده در حین مقابله با آن شرایط سختی داشته اند؟
  • آیا یکی از اعضای خانواده شما فوت کرده است؟
  • تا کنون از راهنمایی مشاوره خانواده استفاده کرده اید؟
  • یا اینکه یک مورد طلاق یا جدایی صورت گرفته است؟
  • یک رابطه غیر اخلاقی کشف شده است؟
  • آیا خانواده در پذیرش واقعیت جدید مشکل داشته است؟
  • اعضای خانواده مشکل سوء مصرف مواد داشته اند؟
  • آیا در رابطه با مصرف مواد یا الکل مشکلی وجود داشته است؟
  • آیا یکی از اعضای خانواده دارای اختلال تغذیه ای بوده است؟
تصمیم گیری طلایی با راهنمایی مشاور خانواده – family counseling

پیدا کردن و انتخاب کردن یک درمانگر خانواده و راهنمایی مشاور خانواده

مواقعی که شما در رابطه با تعیین زمان مناسب مشاوره خانواده تصمیم گیری می کنید، اعضای خانواده، نباید شما را دلسرد کنند.

می توانید از مراکز برتر مشاوره خانواده و مود تایید کانون مشاوران ایران کمک بگیرید.

یک سری نکاتی وجود دارند که در هنگام تعیین یک مشاور خانواده باید در نظر بگیرید.

بیمه شما تا چه حدی هزینه های خانواده درمانی را پوشش می دهد؟

در شرایط فعلی، خدمات سلامت روان از طریق بیمه سلامتی تحت پوشش قرار می گیرند، ولی خانواده درمانی همواره به عنوان مراقبت سلامت روانی در نظر گرفته نمی شود.

با کارفرمای خودتان بررسی کنید که آیا درمانگران خانواده یا ازدواج موجود در محل شما، بیمه سلامتی تان را قبول می کنند یا برای بهره مندی از بیمه خودتان باید به یک درمانگر دیگری مراجعه کنید.

شناسایی درمانگرانی که در برنامه بیمه سلامت شما سهیم هستند (با بیمه شما طرف قرارداد هستند)، می تواند یک نقش مهمی را در رفع استرس مالی مربوط به تصیمیم گیری در مورد مراجعه به کمک تخصصی داشته باشد.

آیا یک برنامه کمک به کارمند (کارگر) وجود دارد که بتوانید از آن استفاده کنید؟

اکثر کارفرمایان یک برنامه حمایت از کارمند (کارگر)[1] را به مستخدمان خودشان ارائه می کنند.

وزارت کار و رفاه اجتماعی می تواند یک نقطه شروع مناسبی برای پیدا کردن گزینه های درمانی باشد.

اکثر برنامه های EAP از یک مدل “کمک و بازگشت دادن” استفاده می کنند و این برنامه شما را به یک درمانگری مرتبط خواهد کرد تا این فرد بر روی خانواده شما کار کند. همچنین این سرویس معمولا رایگان می باشد و داری حق اشتراک بسیار ناچیزی است.

دپارتمان منابع انسانی مربوط به پیمانکار شما می تواند شما را مطلع کند که آیا یک EAP در اختیار شما قرار دارد و در صورت وجود داشتن چنین خدماتی، به چه نحوی می توانید به آن دسترسی پیدا کنید.

از پزشک خودتان بپرسید و راهنمایی مشاوره خانواده مدنظر قرار دهید.

مشاور خانواده در اغلب مواقع می توانند بیماران را به خدمات مشاوره خانوادگی و ازدواج مناسبی ارجاع بدهند.

اغلب پزشکان خانواده به دلیل همکاری داشتن با سایر خانواده هایی که مشکلات مشابهی دارند، به صورت بهتری می توانند مشخص کنند که کدام یک از پزشکان موجود در منطقه می تواند بهترین کمک را به یک خانواده ارائه نماید.

توصیه های بیان شده توسط پزشکتان را مد نظر قرار بدهید.

و راهنمایی مشاوره خانواده را مدنظر قرار دهید.

مشاوره مذهبی

در صورتی که شما به یک انجمن مذهبی تعلق داشته باشید، می توانید از کشیش، روحانی، خاخام یا اشخاص مشابهی، یک سری پیشنهاداتی را دریافت کنید.

اغلب خانواده هایی که دارای پس زمینه مذهبی قوی هستند، برای آیین خودشان یک مشاوری را انتخاب خواهند کرد.

ارجاعات آنلاین. انجمن آمریکایی خانواده و ازدواج درمانی، یک سری خدمات درمانگر اجاره ای آنلاین را ارائه می دهد که به شما اجازه می دهد تا اعضای انجمن را در منطقه جغرافیایی خودتان پیدا کنید.

توصیه های شخصی

یکی از بهترین منابع برای مراجعه به درمانگر، عبارت از افرادی می باشد که از خدمات یک درمانگر استفاده کرده اند.

در صورتی که یکی از خانواده هایی که شما می شناسید به مشاوره مراجعه کند، از آنها بخواهید که تجربیاتشان با آن درمانگر را به شما بگویند.

در رابطه با نحوه برقراری ارتباط توسط درمانگر و اقدامات خاصی که وی به دوست شما توصیه کرده است، یک سری مواردی را یاد بگیرید.

سوالاتی که باید از مشاور خانواده بپرسید.

در حین مصاحبه یک درمانگر با خانواده تان، شما می توانید سوالات زیر را از وی بپرسید:

درجه های تخصصی تان را از کجا دریافت کرده اید؟

آیا درجه های تحصیلی شما مربوط به خانواده درمانی یا یک رشته مرتبط است؟

در سالهای اولیه تجربه بالینی تان، چه کسی بر روی کار شما نظارت داشت؟

شما چه مدت است که مشغول به فعالیت هستید؟

در درمان مشکل خاص من، شما چه تجربیاتی دارید؟

راهنمایی مشاوره خانواده و رهیافت شخصی شما

مکاتب فکری متعددی در خانواده درمانی وجو دارند و شما می خواهید بدانید که درمانگر انتخابی تان به چه نحوی خانواده ها را بررسی می کند و کدام یک از استراتژی ها را بکار می گیرد.

تصمیم گیری در رابطه با استفاده از مشاوره خانواده و ازدواج برای مقابل با مشکلات خانوادگی موجود، یک تصمیم مهمی است.

ولی این تصمیم زمانی ضروری و مفید خواهد بود که منابع موجود در خود خانواده برای رفع مشکلات ناکافی باشد یا زمانی که مشکلات غیر قابل رفع به نظر برسند.

اقدام به استفاده از مشاوره خانواده به معنای پذیرفتن شکست نمی باشد – بلکه این اقدام یک عامل و گام مهمی در کمک به ایجاد جعبه ابزار و منابع خانواده می باشد.

نویسنده: کارگروه ترجمه تخصصی مشاوره خانواده در کانون مشاوران ایران


[1] Employee Assistance Program

روابط مثلثی

روابط مثلثی به روابطی اشاره دارد که در آن دو نفر فردی را به رابطه خود وارد می نمایند تا مشکلات خود را در رابطه حل کنند.

این شخص ثالث در روابط همسران می تواند مادر، برادرزاده، دوست و بعضی اوقات معشوقه باشد.

در مورد چگونگی خیانت و آنچه که خائن است، بسیار نوشته شده است.

بررسی روابط مثلثی

  • اما فردی که از دیدگاه افراد مختلف و حتی روانشناسان دور می شود، “شخص ثالث” است.
  • کسی که نقش مهمی در این رابطه مثلثی ایفا می کند و اغلب در بیشتر موارد رنج می برد.
  • در این مقاله کمی درباره این “شخص ثالث” خواهیم نوشت.

اگر می دانید کسی که در رابطه بین دو نفر دیگر قرار می گیرد یا شما این تجربه را کرده اید، مقاله زیر مفید است.

دلایل بسیاری ما را وابسته به شخص ثالث می سازد.

یکی از مهمترین دلایل این امر وابستگی، ناامنی و عدم رعایت نیازهای کودکی است.

همچنین، بسیاری از سرمایه گذاری های عاطفی، تهدید سوء استفاده، نادیده گرفتن رابطه بین فرد.

و طرف مقابلش همچنین می تواند دلایل اصلی پیوستن رابطه باشد ثالث شخص ساده نیست.

مقالات سایت توسط تیم تخصصی مشاوران و روانشناسان “کانون مشاوران ایران “تهیه و پشتیبانی شده است.

روابط مثلثی

 احساسات منفی

در یک رابطه، همانطور که همه افراد فکر می کنند، برای یک شخص ثالث آسان نیست.

شخص ثالث اغلب احساسات منفی زیادی را تجربه می کند.

  • گاهی اوقات عصبانی است چرا شما باید روابط عاطفی خود را به این طریق تجربه کنید.
  • گاهی اوقات مضطرب می شود که آیا این رابطه نشان داده می شود و واکنش مخالف چیست؟
  • او گاهی اوقات فریب خورده است، زیرا او نمی داند که او چنین ارتباطی دارد.
  • گاهی اوقات صدمه به کسی یا دیگران آسیب می زند.
  • گاهی اوقات گیج کننده است زیرا نمی داند درست چیست و چه غلط است.
  • گاهی اوقات توسط فردی که به یک امر وارد شده است خشمگین است و اکنون وابسته است.
  • گاهی اوقات این درست است، زیرا او فکر می کند که راهی ندارد.
  • البته، همیشه اینطور نیست که یک شخص ثالث احساسات منفی را تجربه کند.

احساسات مثبت 

گاهی اوقات نیز احساسات مثبت را تجربه می کند.

هیجانات مانند آسایش، مهربانی، لذت بودن در مرکز، پشتیبانی، توجه و پذیرش برای اولین بار است.

چطوری نباشید؟ در همین حال، مهم تجزیه و تحلیل رابطه و تصمیم درست برای شخص ثالث است.

پیشنهادات زیر برای این مفید است:

  • رابطه خود را بررسی کنید.
  • اول باید روابط خود و خودتان را تجزیه و تحلیل کنید.
  • بهتر است به دقت در مورد این سؤالات فکر کنید:
  • چرا وارد این رابطه می شوم؟ چرا من انتخاب کردم؟
  • خسارت از این رابطه برای من چیست؟
  • تصمیم درست چیست؟ آیا باید به کسی کمک کنم؟
  • اگر فردی مقاومت کند یا نامناسب باشد چه باید بکنم؟ و  غیره.
  • بی رحم نباشید، نه مظلوم، نه نجات دهنده باشید.

دلیل ورود به روابط مثلثی

در روابط مثلثی، فردی که وارد رابطه می شود، در یک دایره ظلم، ستم قرار دارد.

گاهی اوقات می خواهد از شخص، خانواده و جامعه انتقام بگیرد، و بنابراین نقش مستعمره را بازی می کند.

ثالث شخص خود می گوید:

  • اگر کسی به من فکر نمی کند، پس من به کسی فکر نمی کنم.

یک بار او نقش مظلوم را می گیرد و می گوید:

  • من هیچ کاری نکردم و من گناه نداشتم، من نیز مرتکب شدم.
  • یک بار می گوید باید به این خانم یا نجیب زاده کمک کند.
  • زیرا او از بی عدالتی بسیار عصبانی می شود.
  • می خواهد نقش نجات دهنده را بازی کند.
  • همه این نقش ها با واقعیت ها مقابله می کنند.
  • و نه تنها کاری را انجام نمی دهند بلکه فرد را نیز به خطر می اندازند.
  • بهترین نقش آن می تواند یک شخص قاطع و رو راست باشد.
  • که بتواند سرنوشت زندگی خود را تعیین کند.
  • دلایل را به راحتی قبول نکنید.

بهانه های روابط مثلثی

همه بهانه های خود را برای روابط مثلثی خود دارند.

داستان هایی مانند همسر من مریض است و نمی تواند نیازهای من را برآورده کند.

همسر من شخص سردی است و ما رابطه عاطفی خوبی نداریم.

  • شما خودتان می توانید بگویید که شما می توانید با شخص دیگری ارتباط برقرار کنید.
  • و فقط برای انتخاب من صبر کنید؛ بعد از اینکه متوجه شدم او را ناختم، قطعا او را طلاق خواهم داد.
  • من فقط نیاز به یک همدم دارم و حق دارم با شخص دیگری باشم اگر همسرم ان را برآورده نکند.

و چندین عذر دیگر که هیچ کدام توجیهی برای یک رابطه مثلثی و خیانت نیست.

در بسیاری از موارد، ما می بینیم که شخص ثالث با همین دلیل بی ارزش رابطه برقرار کرده است.

و هنگامی که او با واقعیت آشنا می شود، شوکه شده و فریب خورده است.

خودتان را در جهت مخالف قرار دهید.

توجیحات فرد در رابطه مثلثی

  • برای تصمیم گیری درباره قطع یا ادامه رابطه، شاید ساده ترین راه این باشد .
  • که خودتان را در جهت مخالف قرار دهید.
  • این باعث می شود که شما احساس همدلی بیشتری داشته باشید.
  • به عنوان مثال، از خود بپرسید: اگر من نیز خود مریض بودم.
  • آیا رابطه زنم با شخص دیگری را می پذیرفتم؟
  • یا در یک وضعیت دیگر بپرسید: اگر من در رابطه بودم و متوجه می شدم .
  • که زنم رابطه عاطفی با شخص دیگری دارد ایا تحمل می کردم؟
  • یا سوالات مشابهی که بسته به اینکه در چه موقعیتی قرار دارید، مفید هستند.

اگر فکر می کنید که در نهایت از رابطه خارج می شود و شما می توانید روابط پایدار.

و آرام با فردی که دوست دارید، اشتباه می کنید. حضور تیم مخالف.

به ویژه هنگامی که پای کودک در وسط است، دائمی است.

اکثر مردم میدان را ترک نمی کنند و قصد دارند رابطه را صدمه بزنند.

صرف نظر از این، احساس گناه، سرزنش و جنگ های مداوم

در مورد نحوه آشنا بودن همیشه در رابطه شما نقش خواهد داشت.

شما با مشکلات زیادی مواجه خواهید شد.

ادامه مطلب

روانشناسی مشاوره چیست؟

روانشناسی مشاوره چیست؟ :این شاخه از روانشناسی به ارزیابی رویکردهایی خواهد پرداخت.

که با هدف کمک کردن به رجوع کننده صورت می‌گیرد.

که در این رویکرد ارتباط میان مشاوره و رجوع  کننده به وجود می‌آید.

که هدف از دارا بودن این ارتباط از برطرف کردن مسئله می باشد .

که برای رجوع کننده  هم یا به عنوان یک مشکل مطرح می باشد .

که در روانشناسی مشاوره جهت ارزیابی کردن به نتیجه های مورد نظر مشاوره اصول و قوانین مطرح می باشد.

که با توجه به طرح های متعددی که در رابطه با مشاوره موجود می باشد. این اصول و قوانین دارای فرق هایی از همدیگر می باشند.

مقالات سایت توسط تیم تخصصی مشاوران و روانشناسان “کانون مشاوران ایران “تهیه و پشتیبانی شده است.

روانشناسی مشاوره چیست؟

  •  رویکرد مشاوره ارتباط نزدیکی با راهنمایی دارا می باشد و هر چند راهنمایی این رویکرد گسترده‌تر  خواهد شد.
  • که همه امور زندگی شخصی و اجتماعی شخص را در بر خواهد گرفت که مشاوره قلب برنامه راهنمایی به حساب می آید.
  • و از قسمت های اساسی آن می باشد و با این توصیف در تاریخ روانشناسی مشاوره مشاهده شد.
  • که در این شاخه از روانشناسی با راهنمایی کردن به منزله فعالیتی دارای نظم در سال ۱۹۰۸ میلادی آغاز شد.
  •  تردیدی نمی باشد که به موازات گسترش پیدا کردن اجتماع و دشواری‌های سازمان‌های آن مشکلات آشکار می‌شود .
  • و چیزهای تازه ای الزامی می باشد که قبلا احتیاجی به آن احساس نمی شده است .

که در چنین موقعیتی با توجه به دشوار بودن موقعیت اجتماعی و همینطور ضعیف شدن ارتباط عاطفی .

و عوامل فراوان دیگر توجه کردن به اصلاح موقعیت عاطفی و روحی اشخاص کاملا الزامی می باشد.

که تحول و تغییر جوامع از حالت ساده به دشواری و پیچیدگی به جنبه‌های متعددی از زندگی شخص را تحت تاثیر قرار داده است.

به صورتی که سازگاری با  دیگر گونه‌ها مانند تحولات و تغییرات در روابط و همینطور تغییرات در شغلی و تحصیلی.

و روانشناسی مشاوره را مورد تایید قرار گرفته است.

 هدف های روانشناسی مشاوره

  •  در تعریف هایی که  در روانشناسی مشاوره  گفته شد تشریح شده که شیوه‌هایی مشخص شد.
  • تا به شخص یاری برساند که خود را بشناسد و منظور و هدف داشتن از اینکه شخص خود را بشناسد.
  • این می باشد که با شناختن خود به صورت انسانی دارای تاثیر تر و خلاق تر و در آخر شادمان تر خواهد شد.
  • که با استفاده کردن از فن های ارائه شده در روانشناسی مشاوره شخص نه تنها شرایط فعلی خود را درک خواهند کرد .
  • بلکه از آنچه که به صورت آن در خواهد آمد مطلع خواهد شد که هدف روانشناسی مشاوره بیشتر شدن رشد شخصی.
  • و روانی شخص در مسیر رشد کردن اجتماعی می باشد.
  • و به این ترتیب روانشناسی مشاوره دارای دو هدف اصلی می باشد که هدف آن و هدف غائی شامل می شود.

 هدف آنی روانشناسی مشاوره

در هدف آنی کاربرد شیوه هایی که راهنمایی های ضروری را در برطرف کردن مشکل های متعددی.

از قبیل مشکل های تحصیلی و همینطور خانوادگی و شغلی و غیره به شخص ارائه خواهد شد.

که آن را علاج واقعه پیش از وقوع می‌داند و موجب پیشگیری کردن از اتلاف سرمایه مادی و معنوی در شخص خواهد شد.

این هدف ها عبارتند از شناسایی کردن و کاربرد شیوه هایی که شخص قادر می باشد.

که با بینش به صورت درست به برطرف کردن مشکل های خود بپردازد و به صورت عادلانه برخورد کند.

معمولا چندین  مکتب در این حوزه موجود می باشد که پر اهمیت ترین آنها شامل مکتب مشاوره مستقیم.

و مشاوره غیرمستقیم و همینطور مشاوره نیمه مستقیم می باشد.

 مکتب روانشناسی مشاوره چیست؟

در این مکتب توجه کردن به عقل و همینطور منطق می باشد که به مشاور اعتقاد دارد .

که مشکل شخص را بهتر از خود او درک خواهد کرد و بهتر می‌توانند نسبت به درمان به زود قضاوت کردن بپردازد.

که این مکتب اعتقاد دارد که بشر به طور ذاتی  خلاق و همینطور دانا  نمی باشد.

و تمام اشخاص بشر مهارت سازندگی خود را دارا نمی باشد و مشاور فردی می باشد.

که در درجه اول خودش را به شناختن پرداخته و در مرحله دوم به اطرافیان یاری می‌دهد تا خود را بتوانند بشناسند.

مکتب مشاوره غیر مستقیم

  •  این مکتب اعتقاد دارد که انسان موجودی سازنده می‌باشد و خلاق و دارای مهارت می باشد.
  • که پر اهمیت ترین ویژگی آشکار انسانی نمی باشد که به طور ذاتی خود آگاهی دارد .
  • که در این مکتب مشاور خودش را به جای درمانجو خواهد گذاشت تا بتواند او را به خوبی بشناسد.

 مکتب مشاوره نیمه مستقیم

این مکتب به موقعیت انسان در محیط توجه خواهد کرد و مشاور به یافتن شخص.

و نیز همینطور به پیدا کردن خودش در محیط توجه خواهد کرد که به نظر این مکتب انسان هنگامی.

که دچار آشفتگی در رفتار یا بیماری های عاطفی و یا امثال آنها بشود که نتواند شرایط خود را در محیط معین کند .

که کار مشاورین این می باشد که بیمار را به عنوان یک موجود به خصوص در شرایط به خصوص خود مورد توجه قرار دهد.

 شیوه های مورد استفاده در روانشناسی مشاوره

  •  شیوه های متعدد جهت مشاوره و همینطور پژوهش در این حوزه موجود می باشد .
  • که از جمله مشاهده کردن و همینطور مصاحبه و پرسشنامه و غیره که عمدتاً بر طبق مکتب فکری روانشناسی.
  • و نوع اطلاعات مورد احتیاج به هدف های پژوهش یا امر مشاور مورد استفاده قرار می گیرد .
  • و گاهی اوقات از آزمون های متعدد هوش و همینطور شخصیت و غیره مورد استفاده قرار خواهند داد.

مشاوره موثر احتیاج داشتن به شناخت و درک مطلوبی از خصوصیات و احتیاج ها و همینطور توانایی‌های رجوع کنندگان.

و شرایط هایی می باشد که خود را در آنها مشاهده می‌کنند که این فرآیند همینطور تحت تاثیر عقیده ها.

و نظام ارزشی و طرز فکر مشاور به انسان و همینطور مکتبهای روانشناسی شایع مورد قبول او قرار دارد .

و مشاوران می‌توانند زندگی رجوع کنندگان را به تحول و تغییر ببخشند .

و می‌تواند آنها را در کسب کردن شناخت بهتر و همینطور توانایی‌های برطرف شده مسئله آنها را حمایت کنند.

ادامه مطلب

چرا شوهرم بهم خیانت کرد

چرا شوهرم بهم خیانت کرد:بسیاری از خانم ها نمی توانند باور کنند که چرا و چگونه شوهر آن به خیانت کرده است.

برای پخش فایل مرورگر خود را آپدیت کنید یا از اینجا فایل را دانلود نمایید.

و مرتبا به خود و یا به مشاوران می گویند چرا شوهرم بهم خیانت کرد؟

در پاسخ این افراد باید گفت که خیانت انواع مختلفی دارد .

و برای افراد مختلف به دلایل مختلفی اتفاق می افتد.

طبیعی است که همسر شما از زندگی با شما دلسرد شود.

چرا شوهرم بهم خیانت کرد؟

او احساس می کند که شخصیت او در صورت افتادن او مورد سوال قرار می گیرد.

و در این وضعیت، اعتماد به نفس فرد افزایش می یابد.

  • اگر شما همچنین متوجه شدید که همسر شما از تعهدات ازدواج خود پیروی نکرده است.
  • می توانید پاسخ های روانشناختی مانند شک و تردید، تردید، تنوع زیاد، ناراحتی و بدبینی.
  • میل به محدود کردن یا کنترل روابط با او، یا حتی احساس عدم اعتماد به او را بیابید.

وقتی کسی از خیانت همسرش آگاه شود، او خودآموز می شود و می گوید به او خیانت می کند.

ما کلمات همسر خود را ندیده ایم و ما نمی دانیم که واکنش نشان داده شده به رفتار شما چیست؟

آیا آنها با این موضوع موافق هستند؟ آنها ببخشند و تمایل دارند زندگی خود را ادامه دهند.

و یا … اکثر مردم زمانی که در این وضعیت هستند، بلافاصله درباره طلاق صحبت می کنند.

مقالات سایت توسط تیم تخصصی مشاوران و روانشناسان “کانون مشاوران “تهیه و پشتیبانی شده است.

 علت خیانت شوهرم

  • با توجه به اینکه شما ذکر کرده اید که در دو سال گذشته شوهرم بهم خیانت می کنه.
  • به نظر می رسد که او تمایل دارد روابط را بهبود بخشد.
  • بنابراین اگر می خواهید موضوع را بررسی کنید.
  • توصیه می کنیم به همسرتان به روشهای مختلف اعتماد کنید.

برای هر رفتار دیگری که باعث سوء ظن و بد رفتاری او می شود، با او صحبت کنید.

شما باید اعتماد آسیب دیده را تعمیر کنید.

هنگامی که اعتماد متقابل در رابطه ای مانند رابطه زناشویی ایجاد می شود.

نباید کسی باشد که باعث بی اعتمادی و حتی طرف دیگر می شود که بتواند مشکل را حل کند.

در واقع، زمان برای به دست آوردن اعتماد نیاز دارد.

رفع بی اعتمادی بین زوجین

  • برای حل مشکل، شما باید دوباره بتوانید عشق خود را به شریک خود اثبات کنید.
  • یعنی با بی اعتمادی خود، حتی به مدت طولانی.
  • همسرتان را دوست داشته باشید و مهربان باشید و با مشاور مشورت کنید.

با تمام اینها، اگر زندگی دنیای فعلی شما دشوار است، اگر آن را بهتر یا بدتر بدانید، آن را از بین ببرید.

یکی از این علائم، جذابیت بیشتر احزاب با چیزهایی است که جز با یکدیگر نیستند.

این به این معنی است که یک فرد تلاش می کند.

بیشتر زمان خود را صرف خارج از خانه خود و با افراد غیر از همسرش صرف کند.

بی تفاوتی و بی توجهی به همسر در مورد مسائل مختلف، از جمله ظاهر.

و رفتار فیزیکی، و نیز در معرض سردی رفتار او، نشانه های مهم دیگر خیانت در زندگی مشترک است.

نشانه های خیانت شوهرم 

نشانه های دیگری از این عبارتند از:

  • خودمختاری، خودخواهی و کنترل خود در یک زندگی مشترک که در آن فرد دیدگاه های خود را به کار می گیرد و به نظرات طرف مقابل خود توجه نمی کند.

به خاطر داشته باشید همیشه واقع بینانه باشید و هرگز خودتان را فریب ندهید .

که این اتفاق برای شما غیر قابل باور نخواهد بود، اما با رویکرد منطقی به همسرتان بدون اتهام به او، در مقابل این مسئله را قبل از این اتفاق به تاخیر می اندازید.

  • زندگی با یک زن بدخواه شاید یکی از سخت ترین کارهایی است که تا به حال انجام داده اید.
  • در صورت تصمیم گیری در مورد آنچه شما می خواهید یا انجام ندهید هیچ پاسخ درستی وجود ندارد.
  • انچه همه شما می توانید انجام دهید این است که با همسرتان ارتباط برقرار کنید.
  • به صدای خود گوش دهید و تصمیم بگیرید که آیا این رابطه ارزشش را دارد. خودت را سرزنش نکن.
ادامه مطلب

به نامزدم علاقه ندارم

به نامزدم علاقه ندارم : بسیاری از افراد می گویند که به همسر خود علاقه ندارند و یا در دوران نامزدی می گویند.

برای پخش فایل مرورگر خود را آپدیت کنید یا از اینجا فایل را دانلود نمایید.

که به نامزدم علاقه ندارم و باید چکار کنم. بسیاری از افراد هستند.

که در این بین راه ابراز علاقه و احساسات را نمی دانند.

و بنابراین شما ممکن است این را باور نکنید.

اما راه های ساده ای برای ابراز علاقه به همسر خود وجود دارد.

و شما نیازی به اثبات عشق خود به شریک زندگی خود ندارید.

به نامزدم علاقه ندارم

  • در زیر، شما برخی از روش های به ظاهر کوچک اما موثر را یاد بگیرید.
  • یکی از اشتباهات جبران ناپذیر برخی از زوج ها پس از آغاز زندگی مشترک.
  • فراموش کردن ابراز علاقه و قرار دادن وقت برای یکدیگر است.
  • به نظر می رسد که همه چیز برای زندگی روزمره قربانی می شود.
  • بی اطلاع هستیم که این امر همسر و زندگی را متضرر می کند.
  • و شکاف میان همسران ایجاد می کند.به نامزدم علاقه ندارم

در حالی که با یک شاخه گل  یک کلمه محبت و چند دقیقه مکالمه صمیمی.

می توان بر مشکلات و ناراحتی غلبه کرد و زندگی شیرینی همراه با همسر را به دست آورد.

شما ممکن است این را باور نکنید، اما راه های ساده ای برای ابراز علاقه به همسر.

وجود دارد و شما نیازی به اثبات عشق خود به شریک زندگی تان ندارید.

مقالات سایت توسط تیم تخصصی مشاوران و روانشناسان “کانون مشاوران ایران “تهیه و پشتیبانی شده است.

  ابراز علاقه به همسر

  • در زیر، شما برخی از روش های به ظاهر کوچک اما موثر را یاد می گیرید.
  • از او بخواهید نامه های مهربانی بفرستد.

یک پیام صادقانه به تلفن همراه او ارسال کنید. مطمئن شوید که این هم شیرین و جالب است.

یکی از مشکلات او را انجام دهید یکی از وظایف معمول را انتخاب کنید.

که او قادر به انجام آن نیست و وقتی او می داند چگونه این کار را انجام دهد، مراقب او باشید.

ابراز احساسات خود را از قدردانی شروع کنید.به نامزدم علاقه ندارم

  • هنگامی که همسرتان به سختی کار می کند.
  • یا کاری را برای شما انجام می دهد.
  • بگذارید بداند که از او سپاسگزار هستید.
  • از خدا بخواهید که به او کمک کند که همه چیز درست شود.

ابراز احساسات همسر

همچنین گاهی اوقات همسرتان این دعا را بشنود. این باعث می شود او متوجه شود.

که وقتی او قادر به انجام کاری نیست، می توانید از یک شخص قدرتمند درخواست کمک بگیرید.

پیاده روی با هم یا راه رفتن با هم می تواند بسیار خوب و جذاب باشد.

طبیعت خلق و خوی خود را با میل خود تنظیم کنید.

بحث و گوش دادن به حرف یکدیگر خیلی خوب است.

انتظار نداشته باشید آنچه در ذهن شما اتفاق می افتد را بخواند.

اگر چیزی وجود دارد که می خواهید در مورد همسرتان بدانید.

به او بگویید، انتظار نداشته باشید او از افکار و نیازهای شما آگاه باشد.

از مخفی کاری ها اجتناب کنید. از مخفی کاری در برابر همسر خود اجتناب کنید.

مخفی کاری همسر

  • اگر می خواهید چیزی بدانید، از او سوالی بپرسید. خنده با هم خیلی موثر است.
  • در حالی که برای بزرگداشت فرزند خود را فراموش کرده اید.
  • و با هم کار کنید تا فرزندان را خوشحال و شاد کنید.

همچنین، اگر کار اشتباهی انجام شود، سعی کنید آن را پرش کنید و بخندید.

این باعث کاهش استرس در این شرایط می شود.

یک کارت پستال عاشقانه به او بدهید. منتظر فرصتی خاص برای هدیه دادن به او نمانید.

  • کارت رمانتیکی را پیدا کنید و آن را در ماشین خود قرار دهید.
  • فراموش نکنید که پیام عشق خود را بنویسید. درباره آینده صحبت کنید.

عدم علاقه به نامزد 

  • آینده به نظر نمی رسد. درباره مکان هایی که دوست دارید.
  • هنگامی که شما پنجاه ساله شدید، با یکدیگر صحبت کنید.
  • و سعی کنید این رویاها را تحقق بخشید.

علاقه مبرم به همسر، عشق و محبت، زندگی مشترک را می سازد.

گذشته ها گذشته ان را فراموش کنید.

اگر همسر شما از طریق رفتار یا گفتار ناراحت شده است.

  • هر گاه اختلاف وجود دارد، گذشته را به او تحمیل نکنید.
  • مخصوصا اگر او از خود پشیمان است.
  • به دوستانش افتخار کنید گاهی اوقات، به منظور تشویق او، بگذارید.
  • که تعاریف شما درباره اعمال و رفتارهای خوب را بشنود.
  • عبادت با یکدیگر را فراموش نکنید.
  • زن و شوهر که با یکدیگر دعا می کنند.

با هم می ایستند این ها برخی از لحظات ظریف و ویژه است.

که به طور مساوی بین شما و او تقسیم می شوند.

ادامه مطلب

رفتار با زن خیانتکار

رفتار با زن خیانتکار:اولین مرحله و ساده ترین شیوه برای بهتر شدن اعتماد .

و همینطور معذرت خواستن از سوی همسر عهد شکستن می باشد.

معذرت خواهی کردن با صداقت یک معجزه محسوب می شود.

15 گام برای مقابله با خیانت و غلبه بر صدمه

مطمئن نیستید که آیا هرگز می توانید بر کاری که آنها انجام دادند، غلبه کنید؟ برای مقابله و درمان خیانت شریک عاشقانه خود از متخصص کمک بگیرید. برای چت آنلاین با شخصی در حال حاضر اینجا را کلیک کنید .

احساس می کنی بهت خیانت شده کسی که به او اهمیت می دهید، شاید حتی عشق، پیوندهای اعتماد را شکسته و کاری انجام داده است که قلب شما را عمیقاً بریده است.

چه کار میکنی؟ چگونه می توانید این خیانت را پشت سر بگذارید و درمان کنید؟ آیا هرگز قادر خواهید بود آنها را به خاطر کاری که انجام داده اند ببخشید؟

چه خیانت یکی از اعضای خانواده، بهترین دوست، شریک زندگی یا شخص دیگری باشد، اقداماتی که ممکن است برای غلبه بر صدمه ایجاد شده انجام دهید تقریباً یکسان است.

مقابله با عواقب فوری یک خیانت

۱- احساسات خود را نام ببرید.

خیانت یک عمل است. احساسات ناشی از آن همان چیزی است که ما می گوییم “احساس می کنیم به ما خیانت شده است.”

برای شروع بهبودی پس از عمل، باید در مورد احساساتی که این عمل ایجاد کرده است دقیق تر باشید.

برخی از رایج‌ترین مواردی که ممکن است با آنها روبرو شوید عبارتند از:

خشم – شما صدمه دیده اید و یکی از طبیعی ترین احساسات در چنین موقعیت هایی خشم است. «چطور جرات می کنند؟! چطور توانستند؟! آنها هزینه این را خواهند پرداخت!»

غم و اندوه – ممکن است بسیار ضعیف شوید، حتی زمانی که یک خیانت را کشف کنید، گریه کنید. این ممکن است به این دلیل باشد که شما احساس از دست دادن می کنید. از دست دادن اعتماد، از دست دادن کسی که فکر می کردید، از دست دادن خاطرات خوشی که از او دارید، از دست دادن آینده ای که با او دیدید.

سورپرایز – بله، احتمالاً وقتی متوجه شدید که این شخص یا افرادی به شما خیانت کرده اند، شوکه شده اید. شاید هیچ تصوری از احتمال این موضوع نداشته باشید.

ترس – ممکن است نگران عواقب این خیانت باشید. ممکن است به معنای یک تحول بزرگ در زندگی شما باشد و این ناشناخته ها شما را می ترسانند.

انزجار – شما حتی نمی توانید در مورد آن یا آنها فکر کنید زیرا باعث می شود شکم شما به هم بخورد.

ناامنی – ممکن است خود را زیر سوال ببرید و شک کنید که آیا شایسته عشق و مراقبت هستید یا خیر. از این گذشته، شخصی که به شما خیانت کرده است به وضوح احساس می کند که شما نیستید.

شرم – ممکن است خودتان را سرزنش کنید و از آنچه اتفاق افتاده است و اینکه دیگران ممکن است اکنون شما را ببینند و با شما رفتار کنند احساس شرمندگی کنید.

تنهایی – این خیانت شماست و خیانت هیچ کس دیگری. آنها چگونه می توانستند بفهمند؟

سردرگمی – ممکن است به سادگی نتوانید آنچه را که اتفاق افتاده است درک کنید؟ به نظر می رسد هیچ کدام از اینها برای شما منطقی نیست.

این یک گام مهم برای شناسایی آنچه در هر لحظه احساس می کنید است. ممکن است پس از یک خیانت، بسیاری یا همه اینها را احساس کنید – به احتمال زیاد در یک زمان چند مورد و در حین پردازش آنها به جلو و عقب می چرخید.

به عنوان مثال، تعجب و سردرگمی ممکن است اولین چیزهایی باشد که شما احساس می کنید، که سپس جای خود را به خشم و انزجار یا غم و اندوه و ترس می دهد. پس از آن ممکن است به غافلگیری با رنگ شرم بازگردید.

یک پیشروی واضح یا یکنواخت از یکی به دیگری وجود نخواهد داشت، بلکه یک گرداب آشفته از احساسات وجود خواهد داشت.

2. در مقابل تلافی مقاومت کنید.

با برخی از خیانت ها، ممکن است تمایل شدیدی برای تلافی داشته باشید.

نکن!

ممکن است از آنچه اتفاق افتاده احساس عصبانیت کنید و احساس کنید که آنها مستحق مجازات هستند، اما به ندرت این یک تلاش سازنده است.

اگر یک راه برای طولانی کردن صدمه و به تأخیر انداختن روند بهبودی وجود دارد، نقشه کشیدن و برنامه ریزی برای انتقام است.

قیاس خیانت را به عنوان بریدگی یا بریدگی در گوشت بدن خود در نظر بگیرید. به زودی یک دلمه روی زخم ایجاد می‌شود، اما اغلب تمایل به تحریک آن و برداشتن آن وجود دارد. خارش دارد، درد دارد، و شما احساس می کنید که باید کاری برای آن انجام دهید.

با این حال، به تجربه می‌دانید که هرچه بیشتر پوسته را لمس کنید و پوسته را بچینید، مدت بیشتری باقی می‌ماند و احتمال بر جای گذاشتن جای زخم بیشتر می‌شود.

انتقام گیری کمی شبیه برداشتن دلمه است: فقط یک بار دیگر زخم را باز می کند و باعث درد بیشتر شما می شود. و هر چه بیشتر این کار را انجام دهید (حتی هر چه بیشتر به انجام آن فکر کنید)، احتمال بیشتری وجود دارد که این درد را تا آخر عمر با خود حمل کنید.

در برابر وسوسه بازپس گیری خود مقاومت کنید. این احساسات در نهایت محو می شوند و می گذرند و شما خوشحال خواهید شد که از تحمیل رنج مشابه به خائن خود خودداری می کنید.

3. وقت بگذارید.

وقتی کسی به شما خیانت کرده است، بهترین راه حل کوتاه مدت این است که تا آنجا که ممکن است به صورت فیزیکی – و الکترونیکی – از او دوری کنید.

این بدان معناست که آنها را نبینید، به آنها پیام ندهید، شبکه های اجتماعی آنها را هر 5 دقیقه چک نکنید.

به احساساتی که در بالا در مورد آنها صحبت کردیم فکر کنید که توسط آتش ایجاد شده اند. ابتدا آتش به شدت می سوزد و احساسات در شعله های آتش سفید می درخشند.

قابل احتراق ترین سوخت برای آن آتش تماس با کسی است که به شما خیانت کرده است. بنابراین، برای اینکه آتش بسوزد، باید سوخت به آن اضافه نکنید.

شما باید کمی وقت بگذارید و رابطه خود را با آن شخص قطع کنید.

اکنون، اگر آنها سعی کردند با شما تماس بگیرند (و احتمالاً این کار را خواهند کرد)، شما فقط می توانید با حالتی آرام به آنها بگویید که برای مقابله با کاری که انجام داده اند به زمان و مکان نیاز دارید. از آنها بخواهید به خواسته های شما احترام بگذارند و شما را رها کنند.

با تبدیل شدن آتش به اخگر، عواطف شما در نهایت شروع به محو شدن خواهند کرد. اکنون در موقعیت بسیار بهتری خواهید بود که به وضوح فکر کنید و رویدادها را پردازش کنید و تصمیم بگیرید که چه کاری انجام دهید.

رفتار با زن خیانتکار

4. با شخص ثالث صحبت کنید.

در این مواقع، صحبت در مورد حادثه و احساساتی که در مورد آن دارید با یک فرد قابل اعتماد می تواند کمک کند.

بیان احساسات خود به صورت بیرونی و گفتن آنچه در حال حاضر در درون ذهن و قلب شما در حال رخ دادن است را به روح دیگری بگویید می‌تواند تحسین برانگیز باشد.

با این حال، نکته مهم این است که با کسی صحبت کنید که بتواند نسبتاً بی طرف بماند.

دلیل این امر این است که آنها می توانند مشاوره صادقانه و بازخورد سازنده در مورد برنامه شما برای مقابله با موقعیت ارائه دهند.

چیزی که شما نمی خواهید یک مرد یا زن بله است که شما را در حالی که در مورد خیانتکار خود ناله می کنید و هیاهو می کنید و هیزم به آتشی که قبلاً در مورد آن صحبت کردیم، می افزاید. این ممکن است در آن زمان احساس خوبی داشته باشد، اما به شما کمکی نمی کند که احساسات خود را حل کنید.

اگر کسی را ندارید که بتوانید در این مورد با او صحبت کنید، توصیه می کنیم با یک متخصص روابط از کلینیک ستاره ایرانیان صحبت کنید که می تواند گوش مورد نیاز و مشاوره ای را که به دنبال آن هستید ارائه دهد. برای چت کردن با یکی در حال حاضر اینجا را کلیک کنید .

5. خیانت را بررسی کنید.

مردم به دلایل مختلف کارهای آزاردهنده انجام می دهند و ممکن است به شما کمک کند که در مورد چگونگی وقوع این خیانت فکر کنید.

بی احتیاطی بود؟ ناشی از ضعف بود؟ یا این یک اقدام عمدی و آگاهانه بود؟

همه ما گاهی اوقات کاری را در کسری از ثانیه می گوییم یا انجام می دهیم و فوراً از آن پشیمان می شویم. خیانت بی دقتی مانند افشای اطلاعات شخصی که شخصی محرمانه به شما گفته است بدون شک آسیب زا است، اما تا حدودی قابل بخشش است.

هنگامی که در یک مکالمه شرکت می کنید، می توانید 100% روی اهمیت چیزی که می گویید متمرکز نشوید و چیزها واقعاً ممکن است به طور تصادفی “از بین بروند”.

البته، هرچه اهمیت اطلاعات بیشتر باشد، باور اینکه خیانتکار شما اشتباهاً آن را فاش کرده است، آسان‌تر است. برخی از رازها به طور طبیعی در گفتگو آشکار نمی شوند.

مرحله بعدی از یک خیانت بی دقت، خیانتی است که به دلیل ضعف کسی به وجود می آید .

برخی از افراد کنترل برخی هوس ها را بسیار دشوار می دانند، حتی اگر به شما قول داده باشند که این کار را می کنند.

اعتیاد مثال خوبی برای این موضوع است. برای مثال، ممکن است احساس کنید به شما خیانت شده است که یکی از شرکای زندگی یا یکی از اعضای خانواده گفته است که نوشیدن الکل را کنار می‌گذارد، اما متوجه می‌شوید که این کار را پشت سر شما انجام داده‌اند و در مورد آن به شما دروغ گفته‌اند .

سایر افراد ممکن است محرمانه نگه داشتن آنچه شما به آنها می گویید تقریبا غیرممکن بدانند. آنها فقط باید با کسی در مورد آن صحبت کنند، شاید به عنوان ابزاری برای پردازش احساسات خود در این مورد.

وقتی متوجه می‌شوید هنوز هم می‌سوزد، اما شاید بتوانید کمی همدردی کنید.

سپس خیانت هایی وجود دارد که اعمال عمدی آشکار و ساده است، یا از روی بدخواهی، فرصت طلبی یا بی تفاوتی بی عاطفه.

شاید شایعات اداری شنیده باشند که شما در مورد دوران سختی زندگی تان صحبت می کنید و به هر کسی که در مورد تجارت خصوصی شما گوش می دهد می گویند.

یا ممکن است شریک زندگی شما به شما خیانت کند، یکی از اعضای خانواده شما را در مقابل فرزندانتان تحقیر کند، یا یک شریک تجاری از معامله ای که شما توافق کرده بودید، انکار کند.

این اعمال آگاهانه و بدون توجه به احساس شما انجام می شود. آنها اغلب توسط خودخواهی هدایت می شوند.

درک اینکه کدام یک از اینها در مورد شما بیشتر صادق است می تواند به شما کمک کند تا بر احساسات منفی غلبه کنید و از حادثه عبور کنید.

6. رابطه را بررسی کنید.

کسی که به او اهمیت می دهید به شما آسیب رسانده است، اما چقدر درد عاطفی دارید؟

همه چیز به نزدیکی آن رابطه بستگی دارد. پس از یک خیانت، احتمالاً خواهید دید که آن شخص چقدر برای شما ارزش دارد.

خیانت دوستی که از او جدا شده اید و اکنون بیش از یک یا دو بار در سال نمی بینید، با خیانت همسر یا والدینی که بخش عمده ای از زندگی شما هستند، بسیار متفاوت است.

اینکه چقدر برای این رابطه ارزش قائل هستید، تعیین می کند که آیا آن شخص را در زندگی خود نگه دارید یا برای همیشه او را کنار بگذارید (که بعداً در مورد آن بیشتر صحبت خواهیم کرد).

7. با کسی که به شما خیانت کرده صحبت کنید.

این گام بزرگی است که برداشتن آن نیاز به جرات و اراده دارد. اما به کسی که به شما خیانت کرده چه می گویید؟

خوب، وقتی احساس آمادگی کردید، ارزش این را دارد که با آن‌ها صحبت کنید و بگویید که اعمال آن‌ها چه احساسی در آن زمان به شما می‌داد ، و هنوز در مورد آن چه احساسی دارید .

یک نکته مهم این است که آنچه را که می خواهید بگویید به گونه ای ساختار دهید که بر شما متمرکز شود نه آنها. به این ترتیب، می توانید از قرار دادن آنها در حالت دفاعی اجتناب کنید و گفتگو را دوستانه نگه دارید.

بنابراین، جملات خود را با “من” شروع کنید و سعی کنید به حقایق پایبند باشید. گفتن: «وقتی تو احساس شوک و عصبانیت کردم» بهتر از گفتن «تو به من خیانت کردی که…»

خاص باشید اگر هر کدام را همانطور که در بالا توصیه کردیم نامگذاری کنید، باید روی تمام احساسات مختلفی که تجربه کرده اید کنترل داشته باشید. از این کلمات برای بیان تاثیری که اعمال این شخص روی شما گذاشته استفاده کنید.

نه تنها این، بلکه مشخص کنید که دقیقاً چه چیزی بیشتر به شما آسیب زده است. آیا دیگر احساس نمی‌کنید که نمی‌توانید به آنها اعتماد کنید یا اعمال آنها در بخش‌های دیگر زندگی‌تان عواقبی داشته است؟

همه را کنار هم بگذارید و می توانید به عنوان مثال بگویید: “وقتی اجازه دادی باردارم را به همکارانمان بدهی، بسیار شرمنده، تنها و ترسیدم – این من را در موقعیت دشواری با رئیس قرار داده است و من نگران هستم. در مورد امنیت شغلی آینده من.»

اگر به شما کمک می کند تا افکار و احساسات خود را در قالب کلمات بیان کنید، ممکن است نامه ای برای کسانی که به شما صدمه زده اند بنویسید . می توانید آن را به آنها بدهید تا بخوانند یا برایشان بخوانید. این به ویژه در مواردی مفید است که در موقعیت‌هایی که مجبور هستید با کسی روبرو شوید، دچار آشفتگی می‌شوید.

8. قطع رابطه با متخلفان تکراری.

این که آیا خیانت را ببخشید و رابطه را حفظ کنید، به چیزهای زیادی بستگی دارد: شدت آن، میزان ارزشی که برای رابطه قائل هستید، و نحوه کاهش خیانت (نگاه کنید به نقطه 4) و موارد دیگر.

با این حال، یکی از مواردی که باید در نظر داشته باشید این است که آیا این اولین باری است که آنها چنین کاری را با شما انجام می دهند یا در واقع با سایر افرادی که ممکن است با آنها آشنا باشید.

اگر کسی قبلاً به شما آسیب رسانده است، یا اگر شکلی دارد که شما از آن آگاه هستید، باید به شدت فکر کنید که آیا حفظ این شخص در زندگی شما برای شما بهترین است (و برای سایر افراد مهم زندگی شما مانند کودکان بهترین است).

به طور کلی، ضربه دوم فشار بسیار بیشتری بر رابطه و تعاملات شما با یکدیگر وارد می کند که بهترین کار این است که در همان لحظه زمان را اعلام کنید.

ضربه سوم یا بیشتر و شما در حال سرگردانی به قلمرو فعال کردن آنها هستید. به این نقطه برسید و آنها فکر خواهند کرد که می توانند به شما خیانت کنند و از آن دور شوند.

5 قدم برای غلبه بر خیانت

وقتی احساس می کنید به شما خیانت شده است، این چیزی نیست که بتوان خیلی سریع با آن کنار آمد. شما به زمان نیاز دارید تا همه چیزهایی که اتفاق افتاده است را پردازش کنید و این بسته به رویدادهای خاص متفاوت خواهد بود.

در ابتدا، فقط باید تمام تلاش خود را بکنید تا با طوفان احساسات درونی کنار بیایید و در عین حال ظاهر یک زندگی عادی را حفظ کنید. پس از همه، شما هنوز مسئولیت هایی دارید که باید از آنها مراقبت کنید.

با گذشت زمان، متوجه خواهید شد که بر شوک اولیه غلبه کرده اید و شروع به التیام زخم های عاطفی خود می کنید. کارهای خاصی وجود دارد که می توانید برای کمک به این موضوع انجام دهید.

1. به خودتان فکر کنید.

وقتی گرد و غبار کمی فرو نشست و احساسات شما کمتر خام شد، ممکن است از یک دوره درون نگری بهره مند شوید.

این زمانی است که به درون خود نگاه می کنید و سعی می کنید خیانت، عواقب و پیامدهای طولانی مدت زندگی خود را درک کنید.

ممکن است بخواهید بلافاصله پس از اینکه به شما خیانت شد، افکار، احساسات و رفتارهای خود را بازتاب دهید و در نظر بگیرید که چگونه ممکن است سعی کنید از موقعیت های مشابه در آینده اجتناب کنید (یا اگر با چنین موقعیتی مواجه شدید متفاوت عمل کنید).

برای اینکه بیشترین سود را از این موضوع ببرید، برخی از روانشناسان پیشنهاد می‌کنند که به جای پرسش‌های مبتنی بر چرایی ، روی پرسیدن سؤال‌های مبتنی بر چه تمرکز کنید.

این تئوری، همانطور که در این مقاله به خوبی خلاصه شده است ، می گوید که پرسیدن اینکه چرا اتفاقی افتاده یا چرا چنین احساسی داشته اید یا عمل کرده اید، شما را در دام گذشته نگه می دارد و در مورد رویدادها نشخوار می کنید.

همچنین ممکن است ذهنیت قربانی را القا کند که به موجب آن بر آنچه با شما انجام شده و چه کسی مقصر آن است تمرکز می کنید.

از سوی دیگر، سوال فعال‌تر چیست: چه احساسی دارم، گزینه‌های من چیست، و چه چیزی واقعاً 5 سال بعد اهمیت خواهد داشت ؟

اینها همه سوالات آینده نگری هستند که می توانند شما را از خیانت دور کنند و به جایی برسانید که بتوانید شفا پیدا کنید و بهبودی پیدا کنید.

بنابراین، به هر طریقی فکر کنید، اما سعی کنید آن را به بازتابی مولد تبدیل کنید که بیش از حد درگیر نیست، بلکه به دنبال حرکت است.

ممکن است مجبور شوید به هر گونه افکار وسواسی که در مورد خود خیانت دارید بپردازید. پس از همه، شما احتمالاً سؤالات زیادی در مورد آنچه اتفاق افتاد، چگونه اتفاق افتاد و چرا رخ داد دارید.

اما تا زمانی که نتوانید به طور واقع بینانه به این سؤالات پاسخ دهید، فکر کردن به آنها بارها و بارها فقط شما را در وضعیت دردناک عاطفی که اکنون در آن هستید گیر می دهد.

به سؤالات مربوط به خود و نحوه پاسخ شما به خیانت پایبند باشید – می توانید پاسخ آنها را بیابید.

2. سعی کنید در مورد رابطه واقع بین باشید.

از بت دادن به گذشته به عنوان لحظه ای عالی در زمانی که همه چیز در دنیا خوب بود خودداری کنید. واقع بین باشید و بپذیرید که قبل از وقوع خیانت مشکلاتی در رابطه شما وجود داشته است.

این ضربه را تا حدودی ملایم می کند زیرا احساس نمی کنید که زندگی آرام با این شخص را از دست داده اید. شما تصدیق خواهید کرد که احتمالاً زمانی که این اتفاق افتاد در حال عبور از یک مشکل سخت بودید.

2. اندوهگین شدن.

بخشی از فرآیند غلبه بر آنچه اتفاق افتاده، غصه خوردن است. در برخی موارد، این ممکن است به معنای غمگین کردن رابطه ای باشد که به پایان رسیده است. در برخی دیگر، ممکن است به معنای غمگین کردن آینده ای باشد که برای خود و شخص دیگری تصور کرده بودید، صرف نظر از اینکه آیا موفق به حفظ رابطه شده اید یا خیر.

این قطعاً شامل خشم و غم و اندوه است، اما بسیاری از احساسات دیگر را نیز شامل می شود. حتی ممکن است دچار افسردگی موقت شوید. شما باید این احساسات را به جای سرکوب آنها احساس کنید.

شما باید بپذیرید که اتفاق افتاده است. این به این معنی نیست که شما باید با آن مشکلی نداشته باشید، اما باید بپذیرید که این عمل اتفاق افتاده است و منجر به آسیب زیادی شده است.

3. ببینید آیا می توانید خیانتکار خود را ببخشید.

ممکن است در حال حاضر امکان پذیر نباشد، اما باید سعی کنید در نهایت کسی را که به شما خیانت کرده ببخشید. بخشش برای آنها نیست. این برای تو است. بخشیدن آنها به این معنی نیست که شما با کاری که آنها انجام دادند مشکلی ندارید. می گوید که می خواهید رنج خود را در اطراف آن رها کنید.

بخشش مستلزم این است که تصمیم بگیری بهتر است از آسیب عبور کنی تا اینکه بگذاری تو را ببلعد و آینده ات را مسموم کند. همچنین از شما می‌خواهد که هرگونه احساس بدی را که ممکن است نسبت به فردی که به شما خیانت کرده است، رها کنید.

کار و زمان می‌طلبد و همیشه آرام نخواهد بود. ممکن است فکر کنید که آنها را بخشیده‌اید، اما متوجه می‌شوید که هنوز خشم یا رنجش را در خود نگه می‌دارید.

بخش مهمی از بخشیدن کسی این است که سعی کنید با او همدردی کنید و عیوب او را جزئی از انسان بودنش بدانید. ممکن است بخواهید در مورد نقص های خود فکر کنید تا شکاف بین شما و آنها را پر کنید. شما ممکن است به کسی خیانت نکرده باشید، همانطور که آنها به شما خیانت کردند، اما بدون شک با اعمال خود به دیگران آسیب رسانده اید.

در نهایت، شما قادر خواهید بود خیانت را به گذشته خود بسپارید… حداقل در بیشتر موارد. ممکن است هرگز نتوانید آن را به طور کامل رها کنید، اما دیگر تاثیری عالی بر زندگی شما نخواهد داشت. حتی ممکن است بتوانید آن را به عنوان یک لحظه مهم در زندگی یا رابطه خود ببینید که در درازمدت مزایایی دارد.

اگر می خواهید جزئیات بیشتری در مورد بخشش داشته باشید، می توانید این دو مقاله را بخوانید:

چگونه یک نفر را ببخشیم: 2 مدل علمی بخشش

17 گام برای بخشیدن شریک خیانتکار و غلبه بر خیانت

4. مراقب خودت باش.

«مواظب خودت باش» ممکن است مانند توصیه‌های کهنه و خسته‌ای به نظر برسد که برای هر بیماری و بدی‌ای که تاکنون وجود داشته است داده می‌شود. اما به دلیلی زیاد به شما داده می شود – اگر با جسم و ذهن خود با مهربانی رفتار کنید، خیلی سریع تر درمان می شوید.

با خوب غذا خوردن، ورزش منظم، اطمینان از خواب کافی و گذراندن وقت برای انجام کارهایی که از آن لذت می برید، احساس بهتری نسبت به خود و موقعیت خواهید داشت.

این بدان معنا نیست که نمی توانید چند روز در رختخواب خود بنشینید و بستنی و شکلات بخورید، اما به خودتان اجازه ندهید که آنجا بمانید. شما باید بگویید بس است و به زندگی خود و انجام کارهایی که باعث تولید آن مواد شیمیایی حس خوب در مغز شما می شود، بازگردید.

5. کمک بگیرید.

اگر متوجه شدید که نمی‌توانید درد را پشت سر بگذارید یا افکار مربوط به خیانت را از سرتان بیرون کنید، ممکن است از آسیب خیانت رنج ببرید. این می تواند در هر نوع خیانت اتفاق بیفتد، اما در خیانت هایی که در دوران کودکی اتفاق می افتد یا شامل زنا می شود، بیشتر دیده می شود.

اگر رفتارهای شما از زمان خیانت تغییر کرده است و به شیوه های قابل توجهی بر زندگی روزمره شما تأثیر می گذارد، باید برای غلبه بر آن از یک متخصص کمک بگیرید.

آیا خیانتی که تجربه کردید توسط شریک زندگیتان انجام شده است، و آیا هنوز مطمئن نیستید که چگونه به آن نزدیک شوید؟ روند بهبودی زمان می برد و همانطور که در بالا ذکر شد، صحبت با شخص ثالث بی طرفی که به نگرانی ها و احساسات شما گوش می دهد و توصیه هایی برای کمک به شما ارائه می دهد می تواند مفید باشد. پس چرا با یک متخصص روابط از مرکز مشاوره ستاره ایرانیان صحبت نمی کنی؟

چگونه می توانم بفهمم که طرف مقابل واقعا متاسف است؟

وقتی شخصی به شما خیانت کرده است، طبیعتاً انتظار عذرخواهی از او خواهید داشت. اما چگونه می توان تشخیص داد که این عذرخواهی واقعی است؟

این به این بستگی دارد که آن شخص چگونه عمل می کند و چگونه به خیانت نگاه می کند. اگر شخصی واقعاً پشیمان باشد، این کار را می کند:

  • اعمال آنها را تصدیق کنید، وسعت کامل آنها را آشکارا به اشتراک بگذارید و برای آنها عذرخواهی کنید.
  • مسئولیت اعمال خود را بپذیرند و به دنبال توجیه آنها نباشند
  • بفهمید که چگونه به شما صدمه زدند و چرا کاری که انجام دادند اشتباه بود
  • از طریق زبان بدن و نحوه صحبت کردنشان پشیمانی نشان می دهند
  • سعی کنید همه چیز را به هر شکلی که احساس می کنند درست کنید
  • سعی کنید ارتباط آنها با شما را بهبود بخشید، که ممکن است شامل باز بودن و آسیب پذیرتر بودن در مورد احساس آنها باشد
  • سعی کنید در آینده انتخاب های بهتری داشته باشید

طرف مقابل از عذرخواهی امتناع می ورزد. باید چکار کنم؟

اگر کسی که به شما خیانت کرده است عذرخواهی نمی کند و حاضر نیست به خاطر کاری که انجام داده است سرزنش کند – و شما زمان و فرصت کافی برای انجام این کار به او داده اید – باید فکر کنید.

اگر این یک رابطه عاشقانه است، باید به فکر جدایی از آنها باشید، اگرچه این بستگی به جدیت خیانت دارد. شاید در نهایت نقشی را که در حوادث بازی کرده‌اند بپذیرند و عذرخواهی کنند، اما ممکن است نتوانند. این شما هستید که باید تصمیم بگیرید که آیا می خواهید با کسی باشید که اینطور با شما رفتار می کند و حتی برای آن پشیمان نمی شود.

اگر این یک دوستی است، ممکن است بخواهید به این فکر کنید که آیا این شخص سزاوار جایگاهی در زندگی آینده شماست یا خیر. لازم نیست همه دوستی ها دوام بیاورند.

و این یکی از اعضای خانواده است، شما هنوز می توانید در نظر بگیرید که چقدر زمان را به آن رابطه اختصاص می دهید. شما می‌توانید در جمع‌های خانوادگی متمدن باشید و در گفتگوهای مودبانه شرکت کنید، اما اگر آن‌ها حاضر نباشند تا حدی مقصر اتفاق افتاده باشند، لازم نیست تلاش زیادی برای ترمیم آسیب انجام دهید. شما نمی توانید خانواده خود را انتخاب کنید، اما باید انتخاب کنید که چگونه به روابط خود با آنها برخورد کنید.

برخی از افراد به سادگی نمی توانند عذرخواهی کنند یا سرزنش هر کار اشتباهی را بپذیرند. به عنوان مثال، کسانی که مبتلا به اختلال شخصیت خودشیفته هستند، هرگز نمی توانند بسته ای را که نیاز دارید به شما ارائه دهند، بنابراین بهتر است تا جایی که ممکن است به طور کامل با آنها قطع رابطه کنید.

اعتماد به زن خیانتکار

برای بازگرداندن اعتماد فقط معذرت خواهی کردن از همسر خود کارساز نمی باشد.

بلکه باید برخورد های بخصوصی را انجام دهید.با زن خیانتکار چه کنیم؟

بیشتر اشخاص بیان می کنند که خیانت علت‌های فراوانی دارد.

ولی به عقیده ما پر اهمیت ترین دلیل خیانت نه به سطح مالی ارتباط دارد.

و نه به حس انتقام گرفتن و یا به دلیل تنوع طلبی در همسران.

علت خیانت کردن زن

همسر هنگامی به بی وفایی کردن می‌پردازد که عشق خود را در زندگی گم کند .

  • تصور کنند که این عشق در شخص دیگری می باشد.
  • اگر علاقه دارید که بدانید به چه صورت خیانت و به جبران کردن بپردازید .
  • به صحبت و درد و دلهای همسر خود با تمام وجود خود گوش کنید.
  • این حق را به خودتان هیچ وقت ندهید .
  • اجازه بدهید که همسرتان درد دل خود را برای شما بازگو کند.

بیان شدن احساس همسر راه بازگشت اعتماد و بهتر شدن ارتباط را راحت‌تر می‌کنند.

اگر تمایل دارید که خیانت را به جبران کردن بپردازید.با زن خیانتکار چه کنیم؟

 

دلیل عهدشکنی زن خیانتکار

پر اهمیت ترین کار شما این می باشد که علت این رفتار را از او بپرسید.

خیانت کردن زنگ خطری می باشد که شما در رابطه با مشکلات زناشویی هشدار خواهد داد.

پیش از آنکه همسر شما  به سرزنش کردن خود بپردازد که به چه علت اعتماد کرده است.

شما می توانید پیش قدم شوید و  دلیل عهدشکنی خود را برای او بازگو کنید.

این عوامل باعث می شود که اعتماد به نفس شما افزایش پیدا کند .

و می توانید علت اصلی نفر سوم را در زندگی خود متوجه شوید.با زن خیانتکار چه کنیم؟

هرچند بعد از خیانت همسر شما کمتر اعتماد خواهد کرد یا اصلا اعتماد از بین می رود.

این نکته را توجه داشته باشید که همسر شما تکیه گاه شما محسوب می‌شود و به اعتماد شما احتیاج دارد.

دوست پسر زنم

دوست پسر زنم

پژوهش ها حاکی از این است که یک سوم از زنان متاهل روابط نامشروع دارند و نمی دانند چگونه بدرفتاری می کنند.

سوابق ازدواج و طلاق در سال های اخیر توسط ارگان های مربوطه ثبت شده است.

این رقم ها در سال اخیر در مقایسه با سال قبل کاهش ده درصدی نرخ ازدواج را نشان می دهد.

این در حالی است که نرخ طلاق همچنان افزایش می یابد. در دهه گذشته، نرخ طلاق همچنان افزایش یافته است.

این آمار نشان می دهد که در ایران از هر پنج ازدواج سه مورد طلاق گرفته شده است.

براساس این آمار، طلاق در شهرهای بزرگ مانند تهران بالاتر از شهرهای کوچک تر و نیز نواحی روستایی می باشد.

و پایین ترین طلاق در نواحی عشایری ثبت شده است.

همچنین نرخ طلاق مختلف برای زمینه های مختلف اقتصادی و فرهنگی وجود دارد.

  • طلاق به تنهایی از سوی جامعه آسیب دیده رخ می دهد.
  • و از سوی دیگر بسیاری از آسیب های اجتماعی در طلاق ریشه دارد.
  • ازدواج به صورتی غیرقابل حل است و جوانان صرفا به دنبال ازدواج هستند .
  • و این موضوع را درک نمی کنند. رسانه ها نیز غیر قابل انکار هستند.

مقالات سایت توسط تیم تخصصی مشاوران و روانشناسان “کانون مشاوران ایران “تهیه و پشتیبانی شده است.

 

دلایل طلاق

مهم ترین دلایل طلاق عبارتند از: ناتوانی جنسی مردان، ازدواج اجباری، سن بیشتر دختر از پسران، اختلافات در سال های اولیه ازدواج.

طلاق مد شده است و هر کس دلیل خاص خود را دار مثلا برخی می کونید رابطه دوست پسر زنم با او باعث جدایی ما شده است.

هنگامی که مردم پس از طلاق در جامعه جشن می گیرند، نمی توانند انتظار داشته باشند که اخلاق پایدار باشند و روابط پایدار را برقرار کنند.

یکی از دلایل عدم طلاق، خوشبختی در جامعه است. در جامعه ای که خوشبختی وجود ندارد، طلاق رو به افزایش است.

همراه با رسانه ها، مانند تلویزیون، که دائما خشونت و غم و اندوه را تحریک می کنند، به جای یک مکالمه که روابط را تقویت می کند.

مطالبات مادی در زندگی مشترک

  • مطالبات مادی از قدرت مردان و زنان در چشم زنان به عنوان یکی از علل درگیری است.
  • در میان زنان رابطه ی بیرونی وجود دارد. زنان به روابط نامشخصی نیاز دارند.
  • نتایج تحقیق در دانشگاه های خارجی بر روی زنان متاهل نشان می دهد.
  • که روابط خائنانه و غیرقانونی افزایش چشمگیری یافته است.
  • این تحقیق نشان می دهد که این افراد مرتکب اشتباه نمی شوند.
  • علت اصلی این خیانت ها نارضایتی جنسی و عدم تامین مالی است.
  • پایبندی به ارزش های اخلاقی، معنوی و عاطفی طلاق را کاهش می دهد.
  • و کاهش پایبندی بستر بسیاری از اختلافات و طلاق است.
  • در میان مردان بین سی و پنج تا چهل و پنج ساله، ازدواج علت بسیاری از طلاق هاست.

دلایل طلاق زوجین

همچنین طلاق هایی در میان افرادی که دور از خانه هستند برای مدت زمان طولانی است.

این افراد گاهی اوقات حدود یک روز در ماه هم کنار هم نیستند و طلاق و حتی خیانت در بین ان ها وجود دارد.

گاهی اوقات کلاس اجتماعی طلاق می گوید طلاق در هر طبقه اجتماعی متفاوت است.

طلاق در طبقه متوسط ​​شایع است و در طبقه پایین جامعه، نرخ طلاق کم تر است.

یکی از دلایل طلاق، طبقه متوسط ​​افراد است.

  • وابستگی اقتصادی و سنت های قوی پیشگیری از طلاق را به دنبال دارند.
  • در طبقات بالا، زنان از رفاه اجتماعی بهره مند می شوند.
  • اما کمتر احتمال دارد که طلاق بگیرند.
  • اما در طبقه متوسط ​​زنان شاغل غیر متکی به مرد خود هستند.

ادامه مطلب

جواب خیانت چیست؟ واکنش مناسب به خیانت

برای پخش فایل مرورگر خود را آپدیت کنید یا از اینجا فایل را دانلود نمایید.
جواب خیانت چیست؟:مهم نیست چه اسمی بر روی خیانت گذاشته شود.

عواقب و آسیب آن یکسان است. به اندازه کشتن یک زندگی صدمه دیده است.

همان زندگی مشترک است که مدتها قبل با وفاداری و آرزوی روزهای شاد زندگی را شروع کرده است.

جواب خیانت چیست؟

شما متوجه می شوید که همسر شما خائن است و بی اعتنایی می کند.

این واقعا شما را ناراحت می کند و به عرصه را بر شما تنگ می کند.

شما تصور می کنید که ازدواج هرگز اجازه نمی دهد که همسر شما به شما خیانت کند.

و خودتان نیز خیانت نمی کنید، اما همه چیز به دلخواه شما نیست.

با این حال، هنگامی که شما می فهمید که چه کاری انجام داده است، احساس ناراحتی می کنید.

  • چگونه می توانید آزار و اذیت او را ببخشید، همسر تان را ببخشید.
  • و زندگی مشترک خود را از خطر نابودی نجات دهید؟
  • رفتار با همسر خیانتکار امری مهم و سخت است.
  • بعد از خیانت ما چه کارهایی باید کنیم؟
  • برای مقابله با مشکل، به زمان بیشتری نیاز خواهید داشت.

مقالات سایت توسط تیم تخصصی مشاوران و روانشناسان “کانون مشاوران ایران “تهیه و پشتیبانی شده است.

واکنش مناسب به خیانت

جدایی ها دردناک هستند، اما زمانی که آنها خیانت هم می کنند، سخت است که ببینیم چگونه بر آن غلبه می کنی.

زمانی که فهمیدم سابقم خیانت کرده است، منقلب شدم. البته من او را سرزنش کردم، اما وقتی صادقانه به رابطه مان نگاه کردم، متوجه شدم که اشتباهات زیادی در آن وجود داشته است – از جمله از طرف من. من به 30 سالگی نزدیک می شدم و به خاطر سال هایی که هدر داده بودم احساس افسردگی می کردم. بعد از برگزاری یک مهمانی ترحم یک هفته ای، تصمیم گرفتم که دیگر نمی خواهم هدر بدهم. بنابراین من برای کمک به خودم برای ادامه کار اقدام کردم و در واقع متوجه شدم که در نتیجه خیانت پیشرفت کردم.

در اینجا چند نکته وجود دارد که به شما کمک می کند تا با این خیانت نهایی کنار بیایید و اگر در موقعیتی مشابه قرار گرفتید، قوی تر بازگردید:

1. ارتباط خود را با سابق خود قطع کنید

این توصیه معقولی است حتی اگر به شما تقلب نشده باشد. مگر اینکه برای حل مسائل تدارکاتی مانند فرزندان، رهن، اجاره یا قبض نیاز به تماس با یکدیگر داشته باشید، سپس شماره تلفن و ایمیل آنها را از زندگی خود حذف کنید. اگر این کار را نکنید، فقط وسوسه خواهید شد که از آنها پیامک بفرستید و سؤالاتی مانند “چرا این کار را کردید؟” آیا به اندازه کافی خوب نبودم؟ آیا تا به حال مرا دوست داشتی؟ – به خصوص بعد از چند نوشیدنی.

پاسخ‌هایی که می‌گیرید (اگر اصلاً دریافت کنید) بعید است که آرامشی برای شما به ارمغان بیاورد – نمی‌توانید اعتماد کنید که آنها حقیقت خواهند بود، و به ناچار فقط به سؤالات بیشتری منتهی می‌شوند. به علاوه، وقتی به آنها نگاه می کنید، به احتمال زیاد ناامیدتر از آنچه در نظر داشتید به نظر می رسند و از فرستادن آنها پشیمان خواهید شد.

اگر مجبورید برای سازماندهی مسائل باقیمانده در تماس باشید، به عزم و اراده محکمی نیاز دارید تا به موضوعات دیگر سرگردان نشوید. اگر فکر می‌کنید احتمالاً کرک می‌شوید، به یک دوست مورد اعتماد شماره سابق خود را بدهید و آن را از تلفنتان حذف کنید – در صورت نیاز می‌توانند آن را به شما تحویل دهند.

اگر همسر سابق شما کسی است که سعی می کند با شما ارتباط برقرار کند، از آنها بخواهید که به این موضوع احترام بگذارند که باید رابطه خود را با آنها قطع کنید – لازم نیست برای همیشه باشد (مگر اینکه شما بخواهید)، بلکه تا زمانی که به آنجا بروید. یک مرحله منطقی تر از غم و اندوه (نقطه 3 زیر را ببینید)، بهتر است با حفظ تماس، عذاب را طولانی نکنید.

این همچنین برای تماس با خانواده سابق خود صدق می کند (باز هم ممکن است در برخی شرایط دشوارتر باشد). ما اغلب خودمان را گول می‌زنیم که با همسر سابق خود در ارتباط هستیم، زیرا با آنها رابطه نزدیکی داشتیم و می‌خواهیم این رابطه را حفظ کنیم، در حالی که در واقعیت فقط سعی می‌کنیم با همسر سابق خود در ارتباط باشیم و تکه‌هایی از اطلاعاتمان را جمع‌آوری کنیم. می توانند در مورد زندگی خود بدون ما.

2. دوست قبلی خود را از فیس بوک حذف کنید (یا به طور موقت خود را حذف کنید)

در اینجا دو گزینه وجود دارد. اگر فکر می‌کنید که قدرت اراده دارید که در برابر تعقیب فیسبوکی پس از رفع دوستی با او مقاومت کنید، ممکن است بتوانید از این رویکرد نرم‌تر استفاده کنید. اگر واقعاً منضبط هستید، حتی ممکن است بتوانید تنها با تغییر ترجیحات خود کنار بیایید تا فعالیت آنها در فید خبری شما نشان داده نشود. همچنین ممکن است بخواهید همین کار را با دوستان مشترک فیسبوکی انجام دهید که احتمالاً عکس هایی از همسر سابق شما با دستان او در سراسر زنان دیگر پست می کنند.

اگرچه این رویکرد به اراده زیادی نیاز دارد و بیشتر ما احتمالاً بهتر است به سراغ گزینه 2 برویم: حداقل یک ماه خود را از فیس بوک حذف کنیم. این همچنان به کمی خویشتن داری نیاز دارد زیرا می توانید به راحتی حساب خود را فعال کنید، اما اگر برنامه را از تلفن خود نیز حذف کنید، ممکن است این کافی باشد تا در صورت داشتن لحظه ای لرزان، شما را در مسیر خود متوقف کند. احتمالاً در ابتدا احساس عجیبی خواهید داشت، اما پس از چند روز به آن عادت خواهید کرد، و در واقع بسیار قدرتمند است که بدانید به طور فعال اقداماتی را انجام می دهید تا غم خود را کنترل کنید.

همین امر در مورد سایر رسانه های اجتماعی که استفاده می کنید نیز صدق می کند.

تقریباً غیرممکن است که از کسی کنار بیایید، اگر مرتباً با او در تماس باشید و دائماً در مورد زندگی او بمباران می‌شوید. بنابراین نقاط 1 و 2 واقعاً گام‌های بسیار مهمی برای رسیدن به توپ هستند.

3. مراحل غم را درک کنید

این مهم است که متوجه شوید غمگین هستید. شما غم مرگ یک رابطه را می خورید، و زمانی که به شما خیانت شده است، احتمالاً خاطره شخصی را که فکر می کردید می شناسید نیز غمگین می کنید.

به طور خلاصه، پنج مرحله غم عبارتند از: انکار، خشم، چانه زنی، افسردگی و پذیرش. هنگامی که در 3 مرحله اول هستید، این زمانی است که از تماس غیر ضروری با سابق خود اجتناب کنید. شما در این زمان به خصوص آسیب پذیر هستید، زیرا احساسات شما در همه جا وجود دارد. اگر مورد خیانت قرار گرفته اید، این امر به ویژه مهم است، زیرا احتمالاً انکار، خشم و چانه زنی زیادی در جریان است.

با آگاهی از مراحل غم و اندوه، تا حدی به شما این امکان را می دهد که خود را از موقعیت جدا کنید و ببینید که این روندی است که همه طی می کنند. همچنین به شما احساس کنترل بر احساسات خود می دهد – می توانید ببینید چه اتفاقی می افتد و درک کنید که کاملاً طبیعی است. بله، زمانی که در مرحله افسردگی هستید، ممکن است احساس کنید که همه چیز دیگر هرگز خوب نخواهد شد، اما دانستن این که این فقط یک مرحله از غم و اندوهی است که در حال گذراندن آن هستید، می‌تواند به شما کمک کند تا ببینید که نوری در پایان زندگی وجود خواهد داشت. تونل

توجه به این نکته ضروری است که همه مراحل را به یک ترتیب طی نمی کنند و همه آنها را تجربه نمی کنند. بنابراین اگر یک مرحله را از دست دادید، یا اگر برای مدتی بین مراحل به جلو و عقب می پرید نگران نباشید – این کاملا طبیعی است. وقتی آماده شدید به پذیرش خواهید رسید.

4. نقش قربانی را بازی نکنید (و داستان را متوقف کنید)

البته با شما بدرفتاری شده است و شما سزاوار عصبانیت هستید. و بدون شک باید در مورد آن با دوستان و خانواده صحبت کنید. اما زمانی فرا می رسد که دیگر مفید نیست که به کسی و به هرکسی که گوش می دهد بگوید چقدر سختی کشیده اید و سابق شما چه کیسه زباله ای است.

تکرار مکرر داستان فقط به تقویت این موضوع کمک می کند که شما یک قربانی فقیر و بی دفاع هستید و کنترلی بر نحوه واکنش خود در حال حاضر ندارید. بله، سابق شما رفتار وحشتناکی داشت و بله، او مقصر اعمالش است. اما شما نیز مسئول اعمال خود هستید و اگر می خواهید به راه خود ادامه دهید و دوباره شادی را بیابید، باید این را درک کنید و از بازی شهید دست بردارید.

5. جوانب مثبت و منفی رابطه سابق خود را فهرست کنید

هنگامی که در مکان بهتری قرار گرفتید، فضایی از طرف سابق خود داشتید، و بازی قربانی را متوقف کردید، فهرستی از مزایا و معایب همسر سابق خود بنویسید. نکته کلیدی در اینجا این است که واقعاً صادق باشید. بدیهی است که این واقعیت که آنها به شما خیانت کرده‌اند با معایبی همراه خواهد بود، اما به احتمال زیاد، در واقع چیزهای دیگری اشتباه در رابطه وجود داشته است، و با نگاهی به گذشته متوجه خواهید شد که سابق شما آنقدرها هم کامل نبوده است. همانطور که فکر می کردید

با این حال، این لیست همه چیز در مورد ضرب و شتم سابق نیست. شما باید در مورد نکات مثبت آنها نیز صادق باشید. به شرطی که در فضای سر خوبی قرار داشته باشید (اگر در انکار، عصبانیت یا چانه زنی هستید این کار را انجام ندهید!)، باید بتوانید تصویری منطقی از وضعیت واقعی سابق خود ارائه دهید.

نوشتن این فهرست می تواند واقعاً نیرومند باشد. این به شما اجازه می دهد تا ببینید که سابق شما انسان بوده است، درست مثل بقیه ما. در آمیختگی با همه اشتباهات و کاستی های آنها نیز ویژگی های خوبی است. اگر احساس می کنید آماده هستید، یک تشکر خصوصی برای همه لحظات خوبی که به اشتراک گذاشتید بگویید. اگر مراحل این مقاله را دنبال کنید، حتی ممکن است به نقطه‌ای برسید که می‌توانید برای لحظات بد هم تشکر کنید – زیرا آنها بیشترین چیزی را به شما می‌آموزند.

6. مزایا و معایب رابطه خود را فهرست کنید

اگر به اندازه کافی شجاع هستید، می توانید نقطه 4 را یک قدم جلوتر ببرید و لیستی از مزایا و معایب رابطه خود تهیه کنید. این در مورد کتک زدن خود نیست، بلکه در مورد ادامه دادن است – و اگر واقعاً می خواهید ادامه دهید و روزی یک رابطه شاد و سالم داشته باشید، باید مالک مسائل خود باشید تا بتوانید سعی کنید آنها را از پرورش آنها جلوگیری کنید. دوباره سر زشت

آیا بیش از حد ناامن یا چسبنده بودید؟ آیا رفتارهای غیرقابل قبول را تحمل کردید و اجازه دادید همسر سابقتان همه جا روی شما راه برود؟ آیا سراغ مردی رفتید که به خیانت شهرت داشته باشد؟ اشتباه نکنید، من برای یک ثانیه هم پیشنهاد نمی کنم که خیانت پاسخ مناسبی به هر یک از این چیزها است، اما دو نفر نیاز دارند تا یک رابطه کار کند. مهم است که اجازه ندهید تقلب شما را از اعتراف به مسائل دیگری که در آینده می توان از آنها اجتناب کرد، باز دارد.

این مثال را در نظر بگیرید – زمانی که با هم بودید، همسر سابقتان برای همیشه بدون شما بیرون می‌رفت، مست می‌شد و تا ساعت‌ها بیرون می‌ماند. وقتی این اتفاق افتاد کمی سر و صدا به پا کردی، اما در نهایت هر بار آنها را بخشیدی. در نهایت آنها به این نتیجه خواهند رسید که چون شما آن را تحمل کرده اید، می توانند از آن کنار بیایند و حتی ممکن است این منطق را به رفتارهای دیگر نیز تعمیم داده باشند.

اگر این آشنا به نظر می رسد، ممکن است بخواهید در نظر بگیرید که چه نوع رفتاری را در رابطه بعدی خود آماده می کنید. برخی از مرزها را تعیین کنید – سه ضربه و شما بیرون هستید. به هر حال، آیا واقعاً می توانید به شریک بعدی خود اعتماد کنید، اگر او رفتاری مشابه رفتار قبلی شما داشته باشد؟

7. از جدایی به عنوان فرصتی استفاده کنید تا متوجه شوید که برای تکمیل شما به هیچ کس دیگری نیاز ندارید

بسیاری از ما بدون وقفه زیاد از رابطه ای به رابطه دیگر می رویم، زیرا از تنها ماندن می ترسیم، و چون سرمان پر از تصورات افسانه ای شده است که به شخص دیگری نیاز داریم تا ما را کامل کند.

اشتباه نکنید، داشتن رابطه مناسب می تواند یکی از شگفت انگیزترین چیزهای دنیا باشد، اما وقتی تمام دلیل بودن خود را در دستان دیگری قرار می دهید، ارزش خود را بی ارزش می کنید و مسئولیت بیش از حد بر عهده همسرتان می گذارید. این باعث ایجاد نیاز، ناامنی و حسادت در شما می شود و اغلب می تواند دلیلی باشد که شریک زندگی تان کنار می رود و شروع به جستجوی جای دیگری می کند.

از جدایی استفاده کنید تا کمی برای خودتان وقت بگذارید. کارهایی را که از انجام آن لذت می برید فقط برای شما انجام دهید. اگر در رابطه خود “بیش از حد” داده اید، این امر به ویژه مهم است. آیا زمان کافی را برای دیدن دوستان، خانواده و انجام سرگرمی ها صرف کردید؟ یا اینکه تمام وقت خود را به همسر سابق خود اختصاص دادید زیرا فکر می کردید که آنها «زندگی شما» هستند؟

به جای اینکه مستقیماً وارد رابطه دیگری شوید، مدتی را به تنهایی بگذرانید. اگر به آن عادت ندارید، ممکن است در ابتدا احساس ناراحتی کنید. اما اگر واقعاً می‌خواهید از دویدن مستقیم به آغوش پسر دیگری مانند سابق خود اجتناب کنید، باید از نیاز خود به شخص دیگری برای تکمیل شما چشم پوشی کنید و استقلال عاطفی شما را در آغوش بگیرید .

کلاهبرداران می توانند این نیاز را احساس کنند و از آن به نفع خود استفاده کنند. برخی از کتاب‌های فلسفه و کمک به خود را بخوانید – این کتاب‌ها می‌توانند مکانی عالی برای شروع کمک به شما باشند تا متوجه شوید که به اندازه کافی خوب هستید، درست همانطور که هستید.

اگر از جدایی به‌عنوان فرصتی برای رشد خود استفاده کنید، وقتی فرد مناسبی از راه رسید، به این دلیل که می‌خواهید، نه به این دلیل که نیاز دارید، با او خواهید بود. و این یک رابطه بسیار شادتر، سالم تر و امن تر ایجاد می کند.

8. چند قرار ملاقات بگذارید، اما وارد یک رابطه نشوید

این یکی قطعا بهتر است تا زمانی که به مرحله پذیرش فرآیند غم و اندوه نزدیک شوید باقی بماند. در غیر این صورت، شما به احتمال زیاد آسیب پذیر خواهید بود و به راحتی وارد یک رابطه بازگشتی با نوع نامناسبی خواهید شد.

وقتی همه چیز حل شد و از تنهایی راحت شدید، خودتان را بیرون بگذارید و چند قرار ملاقات بگذارید. به دوستانتان اجازه دهید با افرادی آشنا شوند که فکر می کنند برای شما خوب است – افرادی که شبیه سابق شما نیستند. اگر در ابتدا شبیه شما نیستند، ذهن خود را باز نگه دارید. از این گذشته، احتمالاً فکر می‌کردید که سابقتان هم نوع شماست، و آنها برای شما خیلی خوب نبودند.

وقتی با افراد جدیدی آشنا می‌شوید، مراقب ویژگی‌هایی باشید که شبیه ویژگی‌های سابقتان هستند و آن‌هایی که نیستند. نشانه خوبی از اینکه در حال پیشروی هستید و از رابطه خود درس می گیرید این است که می توانید پرچم های قرمز را با دیدن آنها تشخیص دهید – مانند قرار ملاقاتتان که در مورد نحوه گذراندن آنها هر آخر هفته در مستی صحبت می کند یا بیان دیدگاه هایی که شبیه دیدگاه سابق شما بود.

اگر با کسی ملاقات کردید که با او ارتباط برقرار می کنید (که شبیه سابق شما نیست) و می خواهید آن را بیشتر دنبال کنید، مطمئن شوید که کارها را آهسته پیش می برید . هیچ عجله ای وجود ندارد و مهم است که مطمئن شوید به دلایل درست وارد یک رابطه می شوید.

وقتی یک رابطه به پایان می رسد، ممکن است احساس کنید که زندگی شما به پایان رسیده است، و هنگامی که به شما خیانت شده است، آسان است که بقیه عمر خود را با سرزنش سابق خود و بی اعتمادی به هر فرد جدیدی که ملاقات می کنید بگذرانید. اما اگر مراحل بالا را دنبال کنید، به مرور زمان می توانید درد دل را به شفا تبدیل کنید و قوی تر از قبل بیرون بیایید. چه کسی می داند، یک روز حتی ممکن است برای آنچه تجربه به شما آموخته سپاسگزار باشید – می دانم که هستم.

 برخورد بعد از خیانت 

  • جاده ای که به شما می گویم شما را در این مسیر هدایت می کند شما باید قبول کنید .
  • که احساس خشم، نفرت، شک، بی خیال شدن، سردرگمی، ترس، درد و رنج، افسردگی .
  • و ناراحتی برای فردی که شاهد خیانت همسرش است کاملا طبیعی است.
  • این مشکل باعث ایجاد برخی مشکلات فیزیکی در فرد می شود.

مانند تهوع و استفراغ، اسهال، مشکلات خواب بی خوابی یا خواب آلودگی.

لرزش، اختلالات، کم غذایی و بی اشتهایی سعی کنید بیشتر از قبل مراقب خودتان باشید.

شما نباید در یک واکنش مستقیم قرار گیرید و ازدواج خود را به عنوان یک مستحق بدانید تا شریک شما از شما جدا نشود.

واکنش مناسب به خیانت 

شما نیاز به زمان کمتری برای بروز مسائل دیگر دارید.

شما نباید به طور خاص توجه خود را به خیانت که او کرده است متمرکز کنید.

خنده کاملا طبیعی است و سلامت فرد را نشان می دهد.

تماشای فیلم های خنده دار و سریال ها و صرف وقت برای کسانی.

که لب های شما را می خنداند زندگی بدون توجه به دل شکسته و خیانت همسر هنوز در حال جریان است.

گریه همچنین یک واکنش کاملا طبیعی است.

  • اگر گریه نمی کنید، می توانید آهنگ های غمگین .
  • و یا فیلم های غم انگیز را تماشا کنید.
  • یک دست نوشته و خاطره مانندی برای خودتان بنویسید.
  • تمام افکار و احساساتی که در مورد خیانت.
  • و اخاذی شوهرتان داشته اید را بنویسید.
  • با همسر خود درباره سلف خود صحبت کنید.

جواب خیانت همسر 

از تمام سوالاتی که به ذهن شما می آیند بپرسید. شما ممکن است نتیجه گیری کنید .

که همسرتان حتی در زمان انجام این کار در مورد خیانت به شما فکر هم نمی کند.

به دنبال مشاوره باشید و سعی نکنید تنهایی این مشکل را حل کنید.

هر دو شما و همسرتان باید قبل از داشتن رابطه جنسی محافظت نشده است.

در مورد بیماری های احتمالی منتقله از راه جنسی اطلاعات کسب کنید.

انتظار نداشته باشید احساس ناراحتی و خشم داشته باشید.

زیرا تصمیم می گیرید که همسر خود را ببخشید و همچنان به وفاداری خود متعهد باشید.

  • از دست دادن رنج های خیانت به زمان نیاز دارد. سعی نکنید که بازی را شروع کنید .
  • و بدانید چه کسی یا چه چیزی باعث چنین فاجعه ای شده است.
  • با انجام این کار، فقط انرژی خود را از دست می دهید.
  • در این صورت، شما تنها می توانید فرد سوم شخص را سرزنش کنید .
  • و خودتان را به خوبی بشناسید که هیچ چیز درست نخواهد شد.

کنترل عصبانیت در خیانت 

اگر بیش از حد عصبانی هستید، در مورد مسائل کوچک تردید کنید، احساس کنید .

که در روی طناب باریک در حل حرکت هستید.

و وقتی به یاد یادداشت های همسر خود می اندیشید.

واکنش شدید فیزیکی را نشان می دهید.

بدون شک بعد از قسمت آسیب دیده و باید در اسرع وقت دکتر خود را ببینید.

شما نباید حادثه آسیب زننده را پنهان کنید. با فرزندانتان صادق باشيد.

اما لازم نيست جزئيات مشکل را شرح دهيد.

چیزی را که بعدا نمی توانید اداره کنید مطرح نکنید.

  • تنها چیزی که بچه های شما باید بدانند این است که شما به تدریج بهبود می یابید.
  • واقعی و رو راست باشید. درآمد، سرمایه، مسکن و حمل و نقل را در نظر بگیرید.
  • اگر تصمیم به پایان دادن به زندگی زناشویی خود دارید.
  • باید ببینید که آیا شما محل زندگی و شریک زندگی خود دارید.
  • ازدواج، وضعیت تاهل شما درآمد دارید تا بتوانید نیازهای اصلی خود را برآورده کنید.
ادامه مطلب

مرکز مشاوره فدک

مرکز مشاوره فدک: افراد می توانند کمک های مختلفی را از مشاوران در زمینه های گوناگون دریافت کنند.

یکی از داغ ترین مشاوره هایی که در مرکز مشاوره فدک داده می شود مشاوره مربوط به تنظیم خواب است.

ما می خواهیم خواب برویم و بیدار شدن زمان آن است که بدن احساس آرامش کند.

هنگامی که شما یاد می گیرید که چگونه ساعت داخلی یا بیولوژیکی بدن را تنظیم کنید.

بدن شما وقت خواب مرا می فهمد و زمانی که زمان بیداری است را نیز تشخی داده و بر می خیزد.

مقالات سایت توسط تیم تخصصی مشاوران و روانشناسان “کانون مشاوران ایران “تهیه و پشتیبانی شده است.

 

مرکز مشاوره فدک

  • به طور کلی، ساعت داخلی یا بیولوژیکی بدن فرد به او کمک می کند .
  • فعالیت خود را در طول روز افزایش داده و آن را در تاریکی و شب، و استراحت کاهش دهد.
  • همچنین چرخه خواب و بیداری، فعالیت و استراحت، حرارت بدن، ضربان قلب، مصرف اکسیژن.
  • و ترشح غدد درون ریز توسط همان ساعت زیستی به خوبی به وجود خواهند آمد.
  • ساعت بیولوژیکی فقط برای انسان ها نیست.

و همه ارگانیسم ها از باکتری ها به انسان چنین ساعت هایی دارند.

چند عضو بدن برای تنظیم ساعت بیولوژیک همکاری می کنند:

  • گیرنده های نور در چشم، بخشی از هیپوتالاموس.

دلایل اختلال خواب 

هنگامی که نور (به طور طبیعی آفتاب) به چشم می رسد.

گیرنده های نور آن را به هیپوتالاموس مغز منتقل می کنند.

سپس هیپوتالاموس ان را به غده چشم که ملاتونین را ترشح می کند، ارجاع می دهد.

در واقع، تولید ملاتونین به نور و گرما حساس است. وقتی که نور و حرارت کاهش می یابد .

ما به عنوان افزایش تولید ملاتونین، خواب الودگی خواهیم داشت.

  • ملاتونین در غیاب نور و در شب تولید می شود.
  • سطح ملاتونین در شب ده بار بیشتر از روز است.
  • سطوح ترشح و تولید ملاتونین در سالمندان کاهش می یابد.
  • از این رو، آنها در شب قبل از طلوع آفتاب بر می خیزند.

تنظیم ساعت داخلی بدن

فروپاشی تنظیم ساعت داخلی و عدم انطباق آن با محیط اطراف باعث بی خوابی مزمن.

و اختلال خواب در کارگرانی است که در دو شیفته کار می کنند.

شما می توانید درجه حرارت بدن و سطح آگاهی خود را به مدت یک شب را اندازه گیری کنید.

تا متوجه شوید که آیا شما یکی از افراد تنظیم شده هستید یا خیر. چند راه برای تنظیم ساعت بدن وجود دارد.

هر روز زود بیدار شوید. یک خواب خوب در صبح زود تمام می شود.

  • هنگامی که چشم شما باز می شود، روشنایی به ساعت زیستی مغز وارد می شود.
  • این هورمون تولید می کند که رشد، تولید مثل، خوردن، خوابیدن، تفکر، یادآوری .
  • و حتی تحریک لحظه ای از لحظه به لحظه را تنظیم می کند.

ادامه مطلب

شوهرم تحقیرم می کنه

شوهرم تحقیرم می کنه:بسیاری از افراد می گویند که “شوهرم تحقیرم می کنه” و به دنبال راه حلی برای برون رفت از این مشکل هستند.

هنگامی که شما همسرتان را تحقیر می کنید، بسیاری از آسیب های روانی را وارد می کنید .

و اگر این رفتار را بارها و بارها تکرار کنید، کار شما ممکن است از هم جدا شود.

بنابراین شما باید این رفتار سوء رفتار را ترک کنید.

شوهرم تحقیرم می کنه

  • تحقیر مداوم همسر زندگی مشترک یکی از نشانه هایی است که رابطه افراد واقعا در وضعیت خوبی نیست.
  • هنگامی که زوج رفتارهای تحقیر آمیز خود را نشان می دهند، در این موقعیت ها یکدیگر را ترک می کنند.

یکدیگر را مسخره می کنند، به طرز وحشیانه صحبت می کنند، و دائما سعی می کنند طرف دیگر را در خلال نزاع تحقیر کنند.

اکثر زوج ها نمی دانند که این رفتارها چیزی بیش از اعلام جنگ جنگ جدی و ناامید است و کاملا فراموش می کنند که ازدواج کرده اند.

ایستادن زوج ها می تواند ضربات جبران ناپذیر زندگی مشترک خود را ایجاد کند و زندگی آنها را غیر ممکن سازد.

کارشناسان می گویند که رفتار تحقیرآمیز زوج ها معمولا در مشکلات قدیمی ریشه دارد.

مقالات سایت توسط تیم تخصصی مشاوران و روانشناسان “کانون مشاوران ایران “تهیه و پشتیبانی شده است.

 ریشه رفتار تحقیرآمیز زوجین

بعضی از افراد متاهل به دلیل وقایع گذشته تلخی مانند:

خیانت، در برابر همسرانشان شورش می کنند و او را در زندگی خود تحقیر می کنند.

البته تحقیر می تواند در برخی موارد علت روشن و واضح داشته باشد.

  • بنابراین اگر شما با همسرتان مشکل دارید، باید بدانید که تحقیر به هیچ وجه راه حل خوبی برای این مشکل نیست.
  • در زیر، ما در مورد تحقیر همسر صحبت می کنیم. تحقیر همسر، نتیجه ای است که ما به موارد زیر اشاره می کنیم.
  • و همه زوج ها باید این نکات را دنبال کنند. وقتی تفکر یک قدم بیشتر می رود، آن را تحقیر می کند.
  • دقیقا زمانی که کسی به همسرش حمله می کند به عنوان کسی که هیچ سخنی مثبت در مورد او ندارد.

اثرات منفی تحقیر و توهین 

تحقیر همراه با بی احترامی و توهین است، و هر کسی که این کار را انجام می دهد.

خود به خودی در سطح بسیار بالایی از همسرش قرار می گیرد.

بیان خوب را می توان با چاشنی صحبت ها و زبان بدن همراه کرد که شخص را در موقعیت مزاحمت قرار ندهد.

برای رفع مشکل تحقیر در زندگی خود، شما باید منتظر باشید و برای آن صبر کنید.

البته این به معنای ورود به اختلاف اساسی نیست!

در عوض، شما باید با هم کار کنید تا یک رابطه سالم تر و دوستانه تر با یکدیگر برقرار کنید.

رابطه ای که با تحقیر دائمی همراه است، به زوج ها کمک می کند.

تا هر دو طرف به تغییرات مثبت در رابطه خود کمک کنند.

بروز حالت دفاعی زوجین 

  • حالت دفاعی در مقابل مشکلات یک سبک خوب برای داشتن یک همسر نیست.
  • پاسخ دادن به حمله حریف با دفاع و بازگرداندن حمله به طرف او چیزی نیست.
  • که در زندگی مشترک موردی موثر باشد و تاثیری مناسب داشته باشد.
  • شما نباید قربانی باشید. بنابراین اگر یک مشکل وجود دارد، ابتدا به شکایت همسرتان گوش کنید.
  • سپس با او همدردی کنید و بخشی از مسئولیت مشکل را بپذیرید.
  • شما می توانید  به همسر خود حق بدهید که این گونه رفتار می کند.
  • اما پس از اینکه شما صادقانه با او همدردی کنید. این زمانی است .
  • که همسرتان احساس می کند که واقعا می خواهید رنجش را از بین ببرید.

چرا شوهرم تحقیرم میکنه ؟ 

تحقیر دائمی زوجین علیه یکدیگر می تواند اشتباهات غیر قابل جبران را برای زندگی مشترک ان ها ایجاد کند و زندگی آن ها را غیر ممکن سازد.

کاملا طبیعی است که هیچ شوهر و همسری نمی توانند معنای یک رابطه سالم.

و دلسوز را در وضعیتی که در آن یک نفر برتری و قدرت را احساس می کند احساس کند.

و شریک زندگی خود را یک نگاه تحقیر آمیز می بیند. اگر در این موقعیت هستید.

سعی کنید رفتار خود و همسر خود را بهبود ببخشید. وقتی زوج ها رفتارهای تحقیر آمیز خود را نشان می دهند.

آنها یکدیگر را مورد بی احترامی قرار داده و  یکدیگر را خجالت زده می کنند، به طرز وحشیانه صحبت می کنند.

و در طول مبارزه سعی می کنند طرف دیگر را تحقیر کنند، آنها نمی دانند .

که این رفتارها چیزی بیش از اعلام جنگ جدی و غیر قابل برگشت و کاملا فراموش کردن دوران خوب ازدواج شان نیست. ادامه مطلب