۱۰ روش علاقه مند کردن کودک به مدرسه

علاقه مند کردن کودک به مدرسه دغدغه بسیاری از والدین می باشد. آیا کودک شما در برابر مدرسه رفتن مقاومت می کند؟ مشق های خود را به موقع انجام نمی دهد؟

  •  

روش های علاقه مند کردن کودک به مدرسه

نگران نباشید نکات زیر در مورد کمک به بچه ها به لذت بردن از مدرسه است و به شما و همسرتان کمک می کند تا بتوانید علاقه مند کردن کودک به مدرسه را تجربه کنید:

۱.خانه خود را پر از کتاب کنید

خانه‌های پر از کتاب سطح تحصیلی کودک را به طور متوسط ​​۳.۲ سال افزایش می‌دهند. صرفاً داشتن کتاب در خانه (۵۰ کتاب ایده آل است) برای تعیین اهمیت مطالعه و علاقه مند کردن کودک به مدرسه کافی می باشد.

امانت گرفتن کتاب از کتابخانه (هر چند با ارزش باشد) کافی نیست . این واقعیت که والدین به اندازه کافی کتاب ها را در اولویت قرار می دهند تا فضایی برای آن ها در خانه ایجاد کنند، چیزی است که به بچه ها کمک می کند تا از مدرسه و ارتباط با کتاب لذت ببرند.

لازم نیست ۵۰ کتاب را باهم بخرید، اما شروع به برنامه ریزی برای کتابخانه شخصی خود در خانه کنید. اگر قفسه دارید، بخشی را که به کتاب های کودکان اختصاص دهید. اگر نه، یک قفسه ساده برای کودکان به اتاق آن ها اضافه کنید.

سپس او را به کتاب فروشی برده و به عنوان هدیه برای او کتاب بگیرید. به او اجازه دهید تا کتابی که می خواهد را انتخاب کند.

۲. مراقب نحوه صحبت خود در مورد مدرسه باشید

همه مردم از تعطیل شدن مدارس در آخر هفته ها یا تعطیلات خوشحال می شوند همین خوشحالی به کودک نشان می دهد که مدرسه چیز خوبی نمی باشد.

بنابراین، از خود بپرسید: چگونه با فرزند خود در مورد مدرسه صحبت می کنم؟

آیا به او می گویید« یک خبر خوش فردا تعطیل است و مدرسه ای در کار نیست؟»

این تصمیمات کوچک تعیین می کند که آیا مدرسه برای خانواده شما مهم است یا باید از آن دوری کرد. البته آخر هفته‌ها سرگرم‌کننده هستند، زیرا ما می‌توانیم تمام روز را با یکدیگر معاشرت کنیم و دیر از خواب بیدار شویم. اما مراقب باشید که چگونه در مورد مدرسه صحبت می کنید و مطمئن شوید که آن را منفی نشان نمی دهید.

علاقه مند کردن کودک به درس

۳. در تعطیلات مدرسه به یادگیری ادامه دهید

چه چند هفته تعطیلات عید و چه طولانی مدت در تابستان، زمانی که فرزندتان در مدرسه نیست، نوعی «برنامه درسی» جذاب برای او فراهم کنید تا اهمیت علاقه مند کردن کودک به مدرسه را به او نشان دهید.

البته، بچه ها تقریباً همیشه در حال یادگیری هستند، از هر لحظه بازی تا درس خواندن همیشه یاد می گیرند. با این حال، بسیاری از تابستان‌هایم را به یاد می‌آورم که بعدازظهرها تلویزیون تماشا می‌کردم و زمانی که می‌توانستم بیشتر درگیر کتاب و یادگیری باشم.

نباید برنامه سخت و دشواری داشته باشید زیرا خانه مدرسه نیست. اما یادگیری هرگز نباید کنار گذاشته شود.

۴. قوانینی را در خانه در مورد مدرسه وضع کنید

آیا در مورد مسواک زدن دو بار فکر می کنید؟ احتمالا نه. شما باید هر روز صبح و شب دندان های خود را مسواک بزنید، بعد از استفاده از دستشویی دست های خود را بشویید و قبل از خواب چراغ ها را خاموش کنید.

این قدرت عادات و کارهای روزمره است و همین امر را می توان در مدرسه نیز به کار برد.

به عنوان مثال، می توانید یک برنامه روتین بعد از مدرسه ایجاد کنید که شامل یک میان وعده و چند دقیقه تکالیف درسی باشد. اطمینان حاصل کنید که فرزندتان میز خود را مرتب نگه می دارد.

این روال ها زندگی روزمره شما را برای یادگیری تنظیم می کنند و این انتظار را ایجاد می کنند که مدرسه مهم است.

۵. انتظار داشته باشید فرزندتان به دانشگاه برود

من افرادی را می‌شناسم که بدون چنین انتظاری بزرگ شده‌اند و احساس می‌کردند که ورود به دانشگاه و گذراندن آن دشوارتر است. آن ها باید به تنهایی مراحل ثبت نام را طی می کردند، یا والدینشان علاقه ای نداشت که مدرکی داشته باشند.

همه کسانی که به دانشگاه می روند موفقیت پیدا نمی کنند، همانطور که همه کسانی که به کالج نمی روند با مشکل مواجه نیستند. اما کالج فرصت های زیادی را در دراز مدت ارائه می دهد. درآمد بیشتر و بیکاری کمتر و ایجاد علایق مادام العمر چند مورد از این موارد هستند.

بسیاری از افراد در دانشگاه و تعامل با دیگران متوجه می شوند که چه علایقی در زندگی دارند و یاد می گیرند که چگونه می توانند آن ها را بهتر دنبال کنند.

۶. نشان دهید که چگونه مدرسه بر آینده فرزند شما تأثیر می گذارد

بسیاری از مردم آموزه های مدرسه را مسخره می کنند به طور مثال حتما زیاد شنیده اید که انتگرال چه زمانی به من کمک می کند؟

مسلماً، ما همیشه موضوعاتی را که در مدرسه می آموزیم در زندگی روزمره به کار نمی بریم. ممکن است جزئیاتی که در تاریخ یاد می گیریم و درس های تکالیفی که در آن مطالعه کرده ایم اهمیتی نداشته باشند.

تا به امروز، من هنوز از بسیاری از برنامه های ریاضی که در دوره ابتدایی یاد گرفتم برای یافتن درصد استفاده می کنم.

در مورد نحوه استفاده از آنچه در مدرسه آموخته اید اکنون به عنوان یک بزرگسال صحبت کنید. شاید نوشتن پروپوزال برای کار، با استفاده از مهارت هایی است که در کلاس انگلیسی آموخته اید یکی از این موارد باشد. در بحث ها می توانید نظرات خود را در مورد تاریخ و جغرافیا بهتر بیان کنید زیرا در مدرسه آن ها را آموخته اید.

علاوه بر استفاده مستقیم از آنچه در مدرسه آموخته اید، شما می توانید انتقادی فکر کنید، مشاهده کنید، سوال کنید. شما یاد گرفتید که چگونه استنباط کنید، استدلال کنید و تحقیق کنید و  از اینکه چیز جدیدی یاد گرفته اید خوشحال شوید.

و مهمتر از همه به کودک خود بگویید که اگر به مدرسه نمی‌رفتید یا خوب کار نمی‌کردید، چه فصرت هایی ممکن بود وجود نداشته باشند. هرچه برای مدرسه ارزش بیشتری قائل باشیم، شانس ها و انتخاب های بیشتری در بزرگسالی می توانیم داشته باشیم.

چگونه کلاس اولی را به درس علاقه مند کنیم

۷. روی علایق فرزندتان تمرکز کنید

اگر یادگیری برای کودکان در مورد موضوعات مورد علاقه آن ها باشد کودک با علاقه خود درگیر یادگیری می شود و در حقیقت این یادگیری را نوعی سرگرمی می داند. برای این کار ابتدا لازم است که موضوعاتی که فرزندتان به آن علاقه مند است را شناسایی کنید.

به طور مثال ممکن است فرزند شما علاقه زیادی به نجوم و ستارگان داشته باشد می توانید برای او کتاب هایی در این زمینه تهیه کنید یا در کلاس هایی مربوط به نجوم او را ثبت نام کنید.

۸. انواع مختلف سبک های یادگیری را معرفی کنید

هر فرد و کودکی سبک یادگیری خاص خود را دارد که می تواند برای هرکس متفاوت باشد و این بدین معنی نمی باشد که سبک یادگیری یک نفر از دیگری بهتر می باشد. برای اینکه علاقه مند کردن کودک به مدرسه را تجربه کنید بهتراست در ابتدا سبک یادگیری او را شناسایی کنید تا با کمک مشاور بتوانید فرزند خود را بهتر شناخته و از این سبک برای بهبود یادگیری او استفاده کنید.

هفت سبک یادگیری اساسی وجود دارد:

  • دیداری
  • شنیداری
  • کلامی
  • فیزیکی
  • منطقی (ریاضی)
  • اجتماعی
  • انفرادی

به طور مثال کودکان اجتماعی به صورت گروهی بهتر یاد می گیرند، کودکانی با سبک یادگیری دیداری با دیدن فیلم های آموزشی بهتر مطلب را درک می کنند و این کار باعث می شود علاقه مند کردن کودک به مدرسه راحت تر شود.

۹. پاداش به تلاش نه نتیجه

پیامی که می خواهید به فرزند خود دهید این است که به سخت کوشی او احترام می گذارید. تمجید از بچه‌ها به خاطر اینکه در هر شرایطی تلاش می‌کنند حتی اگر موفق نشوند، می تواند به آن ها یاد دهد که تلاش آن ها بیش تر از نتیجه ای که کسب می کنند مهم است.

تمجید از نمرات خوب که به راحتی به دست می‌آیند باعث می شود بچه‌ها احساس کنند که نیازی به تلاش ندارند و تنها نتیجه کافی است حتی اگر به راحتی به دست بیاید.

۱۰. بگذارید اشتباه کنند

هیچ کس نمی تواند در هر آزمون نمره ۲۰ یا در هر تکلیف نمره عالی بگیرد. در حالی که بچه ها نیاز به تشویق دارند و خوب است که آن ها را وادار کنید تا بیش ترین تلاش خود را بکنند، بدانید که شکست ها طبیعی هستند.

گاهی اوقات تنها راهی که بچه‌ها یاد می‌گیرند چگونه برای مدرسه آماده شوند، این است که بفهمند وقتی آماده نیستند چه اتفاقی می‌افتد بنابراین اجازه دهید گاهی اشتباه کنند و نتیجه آن را درک کنند.

۱۱. تکالیف را تقسیم بندی کنید

با کمک کودک خود تصمیم بگیرید که آیا باید تکالیفش را به قسمت های کوچک تر تقسیم کنید یا خیر و در یک تقویم برنامه ریزی کنید که هر روز چه کاری باید انجام دهد.

می توانید برای او یک تخته گچی یا وایت برد تهیه کنید و روی آن برنامه روزانه کودک خود را بنویسید.

۱۲. از مشاور کمک بگیرید

یکی از راه‌هایی که می‌توانید کمی تنش را از رابطه‌تان با فرزندتان دور کنید، پیدا کردن مشاور کودک مناسب است. اگر تمام کارهای گفته شده را انجام دادید اما بازهم در علاقه مند کردن کودک به مدرسه مشکل داشتید بهترین کار این است که از مشاور کمک بگیرید.

شما می توانید برای علاقه مند کردن کودک به مدرسه با مراکز تخصصی مشاوره کودک همچون “مرکز مشاوره ستاره” تماس حاصل کنید، رزرو وقت با مشاوران از طریق شماره های ۰۲۱۲۲۳۵۴۲۸۲و ۰۲۱۲۲۲۴۷۱۰۰و به وسیله موبایل از طریق شماره های ۰۹۰۳۵۶۷۳۰۵۰ و ۰۹۱۰۸۳۴۷۵۹۷ امکان پذیر است.

۱۳.در مورد آینده وسواس نداشته باشید

زمانی که به نظر می رسد فرزند شما هیچ علاقه ای به زندگی خود و  ندارد ممکن است نگران آینده او شوید، ممکن است فرزند شما علاقه زیادی به بازی و فیلم نشان دهد و همین باعث اضطراب و ترس شما در مورد آینده کودک شود.

اما هیچ یک از ما نمی توانیم آینده را ببینیم و آن را پیشبینی کنیم. تمرکز بر روی کارهای منفی که فرزندتان انجام می دهد، باعث نمی شود کودکتان کم تر آن را انجام دهد. در عوض، روی ویژگی‌های مثبت فرزندتان تمرکز کنید و به او کمک کنید تا او هم این ویژگی ها را ببیند و برای بهبود آن تلاش کند.

بهتراست که روی همه چیزهایی که برای توسعه و موفقیت لازم است تمرکز کنید، نه فقط بر روی تحصیلات و نمرات. به کودک خود کمک کنید تا در زمینه های اجتماعی، خلاقانه و عاطفی رشد کند.

۱۴.سعی نکنید همه اعمال او را کنترل کنید

بسیاری از مادران و پدران این احساس را به کودک خود می دهند که تمام جوانب زندگی آن ها را کنترل می کنند.

انگیزه اصلی از کسب علم این است که می توان آینده خود را از طریق اقداماتی که امروز انجام می دهیم ایجاد کنیم. اما اگر بچه ها احساس کنند که والدینشان کاملاً آن ها را کنترل می کنند، انگیزه کمی خواهند داشت.

برخی از والدین حتی جزئی ترین جوانب زندگی کودک خود را نیز کنترل می کنند، نتیجه این است که بچه ها هرگز این احساس را پیدا نمی کنند که مسئول آموزش و زندگی خود هستند.

با توانمندسازی فرزندان خود، احساس استقلال و مسئولیت پذیری را می توانید در آن ها ایجاد کنید.

به عنوان پدر و مادر، حتما از فرزندان خود انتظاراتی دارید. به عنوان مثال، ممکن است از آن ها انتظار داشته باشید که اتاق خود را مرتب نگه دارند و در غیر این صورت با نتیجه آن مواجه خواهند شد.

برای قانون هایی که می گذارید پاسخگو باشید، هر قانونی باید منطقی داشته باشد، سعی کنید این منطق را برای کودک خود توضیح دهید.

به عنوان مثال، می توانید به فرزندان خود بفهمانید که هر هفته بین ساعت ۸ شب تا ۹ شب آماده پاسخگویی به سؤالات مربوط به تکالیف هستید.

۱۵.  از پاداش، تنبیه یا تهدید استفاده نکنید

به عنوان والدین، استفاده از پاداش، تنبیه یا تهدید وسوسه انگیز است و ممکن است به نظر منطقی بیاید که با استفاده از این راه ها کودک خود را کنترل کنید.

اما تحقیقات نشان داده است که نه تنها این رویکرد در دراز مدت جواب نمی دهد بلکه باعث می شود که علاقه کودک شما به آموزش از بین برود.

سه دلیل وجود دارد که باید از پاداش و مجازات اجتناب کرد.

  1. به فرزندان شما می آموزند که آن ها را به خاطر کاری که انجام می دهند دوست دارند نه برای آنچه هستند.
  2. پاداش‌ها و تنبیه‌ها ممکن است نتایج کوتاه‌مدتی داشته باشند، اما این موضوع را که “چرا فرزند شما انگیزه ندارد؟” را نادیده می گیرد.
  3.  پاداش‌ها و تنبیه‌ تمرکز فرزندانتان را کاملاً روی نتایج قرار می‌دهد.

پس به جای استفاده از پاداش و تنبیه چه باید کرد؟

در مورد لذت و فواید یادگیری و مطالعه با فرزندان خود بحث کنید و با کمک مشاور سعی کنید علاقه مند کردن کودک به مدرسه را یاد بگیرید.

به آن ها توضیح دهید که بیشتر مشاغل با ارزش نیاز به زمان و تلاش دارند.

با فرزندان خود در مورد امیدها و آرزوهایشان بحث کنید.

با این کار به آن ها کمک می کنید تا رویاهای بزرگ داشته و جرات شکست را داشته باشند. این رویکرد برخلاف پاداش و تنبیه که موقتی می باشد، نوعی انگیزه و انضباط درونی را تولید می کند که برای تمام عمر باقی خواهد ماند.

۱۶. به تمام جنبه های زندگی فرزندان خود علاقه نشان دهید

یکی از کلیدهای ایجاد انگیزه در فرزندانتان برای پیشرفت در مدرسه این است که به همه جنبه های زندگی آن ها علاقه نشان دهید، نه فقط به تحصیلاتشان یا نمراتی که در مدرسه کسب می کنند.

اگر تنها نگرانی شما این است که فرزندانتان در مدرسه چگونه عمل می کنند، ممکن است این احساس را به فرزند خود دهید که به جای اینکه به عنوان یک شخص با آن ها برخورد کنید تنها نتیجه کارهای آن ها را می خواهید.

وقتی فرزندانتان در مورد علایقش صحبت می کنند به حرف هایش گوش دهید. آن ها را تشویق کنید تا در فعالیت های غیر مدرسه ای، مانند رقص، نمایش یا ورزش، شرکت کنند. و در مورد پیشرفت این فعالیت ها نیز او را تشویق کنید، به هیچ عنوان علاقه های او را مسخره نکنید.

اینکه نوجوانان و نوجوانان چگونه وقت خود را سپری می کنند برای رشد کلی آن ها بسیار مهم است، بنابراین علاوه بر مدرسه به ویژگی ها و علایق دیگر آن ها نیز توجه کنید.

رویکردی که کاملاً بر مطالعه تمرکز دارد به رشد متعادل فرزندان شما کمک نمی کند، فرزند شما باید علاوه بر درس در مسائل دیگر نیز به رشد کافی برسد تا بتواند فرد کاملی بشود.

نتیجه

من معتقدم که می توانیم تغییرات ساده ای برای علاقه مند کردن کودک به مدرسه انجام دهیم. با پر کردن خانه خود با کتاب شروع کنید تا نشان دهید که برای خواندن و یادگیری ارزش قائل هستید. نگرش مثبتی نسبت به مدرسه داشته باشید و از ترساندن آن اجتناب کنید.

در طول تعطیلات طولانی مدرسه به یادگیری ادامه دهید و قوانین و روال هایی را در اطراف مدرسه در خانه خود ایجاد کنید و در مورد اینکه مدرسه چگونه آینده فرزندتان را تحت تأثیر قرار می دهد صحبت کنید. و به آن ها نشان دهید که این تحصیلات باعث می شود در آینده بتوانند به دیگران نیز کمک کنند.

با کمک این نکات می توانید مدرسه را به اندازه تعطیلات برای فرزند خود هیجان انگیز کنید.

منبع : ۱۰ روش علاقه مند کردن کودک به مدرسه

تاثیر خودشناسی در ازدواج چقدر است؟ + نکات اساسی

تاثیر خودشناسی در ازدواج چقدر است؟ + نکات اساسی

تاثیر خودشناسی و خودآگاهی در ازدواج موفق چقدر می باشد؟ خودشناسی بسیار مهم می باشد و در تمام ابعاد زندگی به ویژگی در امر ازدواج از اهمیت بسیاری برخوردار است. خودشناسی مجموعه ای از شناخت ها و تصورات واقعی می باشد که افراد نسبت به خودشان دارند.

یکی از عواملی که باعث موفقیت در زندگی مشترک و روابط زناشویی می شود این است که افراد بتوانند یکدیگر را به خوبی بشناسند و درک کنند، اما قبل از این لازم است که برای شناخت همسر و شریک زندگی تان ابتدا شناخت درستی از خودتان به دست آورید.

برای این منظور باید از مشاوره قبل از ازدواج کمک بگیرید، برای این که آگاهی خود را در مورد اهمیت خودشناسی در ازدواج و راه های افزایش آن بالا ببرید لازم است این مطلب را مورد مطالعه قرار دهید.

تاثیر خودشناسی در ازدواج

از مهم ترین ابعادی که در زندگی هر فردی مهم می باشد خودشناسی در ازدواج است، بسیاری از زوج ها به دلیل عدم شناخت ابعاد مختلف شخصیت خود، علایق و خواسته ها زندگی ناموفق را تجربه کرده اند.

شما در ابتدا باید بدانید که چطور خودتان را دوست داشته باشید و بعد به دنبال شریک زندگی مناسب با معیارهای خود باشید.

بسیاری از افراد از بعد از ازدواج متاسف اند زیرا آن ها معتقدند که اگر خودشناسی بیشتری داشتند می توانستند همسر بهتری را برای خودشان انتخاب کنند.

خودشناسی به شما کمک می کند که علاوه بر شناخت خود دیگران را بهتر بشناسید و روابط با کیفیتی را با آن ها برقرار کنید در این صورت خواهید توانست همسری متناسب با خود، انتخاب نمایید.

خودشناسی چه مسائلی را در بر می گیرد؟

اینکه بدانید زمانی که در مورد خودشناسی و نقش آن در ازدواج صحبت می کنید باید به سراغ کدام حوزه ها بروید تا حدود زیادی با ابعاد قضیه آشنا خواهید شد.

ازدواج کردن مسئله بسیار مهمی می باشد و شما قبل از آن که با این مسئله رو به رو شوید باید آگاهی های لازمی را به دست آورید، برای شناخت خود در ازدواج ۴ عامل زیر را در نظر بگیرید.

  1. تاثیر خودشناسی در ازدواج، میزان هوش خود را بسنجید

یکی از عواملی کمک می کند فرد زندگی مشترک موفقی داشته باشد مسئله هوش است هر کسی باید از میزان هوش خود آگاهی کاملی داشته باشد و آن را برای ازدواج ملاک قرار دهد.

هر پسر و دختری که قصد ازدواج دارند باید از لحاظ فکری و هوشی با یکدیگر تناسب داشته باشند تا بتوانند زندگی موفق تری را تجربه کنند.

  1. سلامت جسمی و روحی

شما در ابتدا باید نسبت به سلامتی خود آگاهی کاملی داشته باشید در صورتی که با مشکلات روحی روانی مثل افسردگی، وسواس فکری عملی و سوء ظن بیش از حد دچار باشید بر روی ازدواج شما و طرف مقابلتان تاثیر منفی می گذارد.

هم چنین مشکلات جسمی مثل معلولیت ذهنی و جسمی، ایدز، سوختگی، سل و غیره در امر ازدواج بسیار مهم می باشند. افراد باید از وجود این مشکلات در خودشان آگاهی کاملی داشته باشند و بدانند در چه وضعیتی قرار دارند تا در زندگی مشترک و رابطه دو طرفه دچار مشکل نشوند.

  1. تاثیر خودشناسی در ازدواج: اعتقادات مذهبی

هر کس در زندگی باید اصول و عقاید و چهارچوب هایی در زندگی خود در نظر بگیرد و نسبت به این چهارچوب های به آگاهی کاملی برسد از مهم ترین ابعاد خودشناسی در امر ازدواج می توان به شناخت اعتقادات مذهبی اشاره کرد.

شما ممکن است تصور درستی از عقاید مذهبی خود نداشته باشید و وارد زندگی با شخصی شوید که اعتقاداتش کاملا با شما متفاوت می باشد.

بنابراین باید قبل از ازدواج تمام جزئیات اعتقادی را بررسی کنید تا همسری متناسب با عقاید و ارزش های خودتان برای ازدواج انتخاب کنید.

  1. خصوصیات اخلاقی خود را بشناسید

در صورتی خصوصیات اخلاقی خود را بشناسید و با نقاط ضعف های خود آشنا شوید راحت تر می توانید با خودتان کنار بیایید و با دلیل بسیاری از رفتارها و آشفتگی ها در خود آشنا خواهید شد.

در هنگام ازدواج باید اخلاقیات خوب و ناپسند در امر ازدواج در نظر گرفته شود به عنوان مثال اگر فرد ی مستقل و خودمختاری هستید احتمال دارد ازدواج با فردی که شخصیت سلطه جو دارد برای شما پیامدهای خوبی نداشته باشد.

راه هایی برای افزایش خودشناسی

برای آگاهی و شناخت خود راه های بسیاری وجود دارد در این مواقع تنها باید دست به کار شوید و روی خود کار کنید.

یکی از راه های شناخت خود این است که از دوستان و اطرافیان قابل اعتماد خود بخواهید که ویژگی های شما را توصیف کنند و روی ویژگی های مشترکی که اغلب آن ها بیان کرده اند بیشتر تأمل کنید.

برای این که به خود آگاهی برسید باید بیشتر بیندیشید و در افکار و اعمال خود کاوش کنید و کاغذی بردارید و نقاط ضعف و قوت خود را در آن یادداشت کنید در این شرایط سعی کنید مهم ترین ایراد خود را پیدا کنید و برای رفع و اصلاح آن اقداماتی را انجام دهید.

هم چنین با خودتان فکر کنید که کدام ویژگی ها را دوست ندارید و مایل نیستید دیگران از شما ببینند و چرا، چه انتظاراتی از خودتان دارید این سوال ها می تواند کمک بسیاری به شما بکند تا خودتان را بهتر بشناسید.

تاثیر خودشناسی در ازدواج: فهرست ویژگی های شخصیتی

برای خودشناسی در امر ازدواج باید بدانید که چه انتظاراتی از همسر آینده خود دارید و چه معیارها و ملاک هایی در مورد انتخاب همسر برای شما مهم می باشد در این شرایط باید لیستی از ویژگی ها و صفاتی که می خواهید در همسرتان موجود باشد را تهیه کنید.

هم چنین دلیل این که دوست دارید همسرتان این ویژگی ها را داشته باشد را بدانید و این ویژگی ها برای شما چه فایده ای دارد؟ هم چنین بیندیشید که چه اتفاقات و تجربه هایی باعث شده است که آن ویژگی ها را در لیست خود قرار دهید.

ویژگی های شخصیتی مطلوب همسر آینده تان را اولویت بندی کنید با این کار می توانید از شخصیت مثبت دلخواهتان دورنمایی کلی داشته باشید و به دلیل این که خودشناسی شما به درستی صورت گرفته است می توانید انتخاب درستی در امر ازدواج داشته باشید.

تاثیر خدمات روانشناسی بر خودشناسی و ازدواج

بر اساس مطالبی که بیان شد خودشناسی تاثیر مستقیم و بسیار زیادی بر ازدواج موفق می گذارد برای این که به خودشناسی برسید توصیه می شود از روانشناس کمک بگیرید.

در این صورت روانشناس به شما کمک می کند تا ابعاد مختلف شخصیت خودتان را راحت تر و بهتر کشف کنید و آن ها را به خوبی بشناسید.

در این صورت خواهید توانست معیارها و انتظارات خود از همسر آینده تان را مطابق با سبک شخصیتی خود مشخص کنید و ازدواج موفقی داشته باشید.

در این راستا مرکز مشاوره ستاره ایرانیان از متخصصان و مشاورانی باتجربه تشکیل شده است و آماده ارائه خدمات تلفنی  و حضوری به شما می باشند.

منبع: تاثیر خودشناسی در ازدواج چقدر است؟ + نکات اساسی

چالش های اجتماعی در کودکان با مشکلات یادگیری

مشکلات یادگیری نه تنها می توانند بر وضعیت کلاسی کودک تاثیر بگذراند، بلکه همچنین می توانند بر روی ارتباط برقرار کردن و رابطه وی با سایر کودکان هم تاثیرگذار باشند

زمانی که ما در رابطه با چالش های یادگیری کودکان فکر می کنیم، ما بیشتر مشکلات مربوط به خواندن یا ریاضیات، منظم بودن، توجه کردن و متمرکز بودن در کلاس را مد نظر قرار می دهیم.

ولی اکثر دانش آموزان دارای اختلال های یادگیری و توجه، همچنین دارای مشکلات اجتماعی و ارتباطی هم می باشند.

آنها در ارتباط برقرار کردن با سایر کودکان، دوست پیدا کردن و شناخت مواردی که در موقعیت های اجتماعی از آنها انتظار می رود، با مشکلاتی مواجه هستند.

عدم درک نشانه های اجتماعی

برخی از آنها نسبت به نشانه های اجتماعی بی توجه می باشند و تفسیر درستی از زبان بدن و تن صدا ندارند.

کودکان دارای ناتوانایی های یادگیری ممکن است که بیش از حد صحبت کنند، یا در زمان نادرستی صحبت کنند یا موارد نامناسبی را بگویند.

برخی از آنها یک حالت خشکی در مکالمه دارند، در بیان کردن وضعیت خودشان مشکل دارند و هیچ نوع شوخی انجام نمی دهند.

آنها متوجه یک سری مواردی نمی شوند که درک آنها برای سایر کودکان راحت می باشد.

آنها در شناخت موارد در حال وقوع در یک گروه و پیدا کردن یک راه حل مناسب مشکل دارند.

رفتار اجتماعی در کودکان با مشکلات یادگیری

در رابطه با کودکان و نوجوانان، داشتن یک رفتار اجتماعی که یک مقداری کمتر از مورد انتظار می باشد.

به راحتی می تواند منجر به طرد شدن آنها توسط همتایان دارای آگاهی و هوش فوق العاده شود و آنها مورد هدف اذیت شدن و قلدری شدن قرار بگیرند.

در برخی مواقع، کودکان جوانی که از نظر اجتماعی ناشی یا دارای مشکلاتی هستند، با کودکان اوتیسم اشتباه گرفته می شوند، چرا که رفتارها یک بخش مهمی از تشخیص اوتیسم می باشد.

ولی نکته مهمی که باید مورد توجه قرار بگیرد عبارت از این مورد می باشد که این رفتارها همچنین در تعداد زیادی از کودکانی صورت می گیرد که در این طیف قرار ندارند.

چالش یادگیری

اسکات بیزلکو[۱]، مدیر اجرایی مدرسه مقدماتی وینستون که در آموزش کودکان دارای چالش های یادگیری یک مدرسه تخصصی می باشد، معتقد است که “اکثر کودکان دارای مشکلات یادگیری، تا یک حدی دارای مشکلات اجتماعی می باشند.”

چه عواملی منجر به ایجاد این مشکلات اجتماعی و ارتباطی می شوند و چرا کودکان دارای ADHD و اختلال های یادگیری دارای چنین مشکلاتی می باشند؟


[۱] Scott Bezsylko


فرآیند شناختی

به منظور شناخت رابطه مابین مشکلات یادگیری و مشکلات اجتماعی، در نظر گرفتن فرآیند شناختی که در یک تعامل اجتماعی موفق صورت می گیرد، اهمیت زیادی دارد.

تعامل اجتماعی در کودکان

یک تعامل اجتماعی شامل معرفی شدن با اطلاعات جدید یا موقعیت جدیدی می باشد که منجر به ایجاب کردن یک پاسخ می شود.

ما تمایل داریم که این تعاملات را به صورت شهودی و آنی در نظر بگیریم – بزیلکو بیان کرده است که شما فقط نیاز دارید که نحوه واکنش و پاسخ مناسب را بدون تفکر در مورد آن یاد بگیرید.

ولی این مورد در واقع یک فرآیند شناختی چند مرحله ای می باشد.

شما باید مواردی که گفته شده است را درک کنید، تفکرات خودتان در مورد آن را سازمان دهی کند.

پاسخ هایی که می خواهید ارائه دهید را اولویت بندی کنید و کلماتی که می خواهید بیان کنید را پیدا کنید.

بزیلکو بیان کرده است در صورتی که این توصیف موارد اتفاق افتاده آنی برای اکثر افراد سخت باشد، باید این مورد را به عنوان یک مسئله قابل قیاس با یک مسئله ریاضی در نظر گرفت.

شخصی که عملکرد مناسبی در حل کردن مسائل چند مرحله ای ریاضیاتی دارد، می تواند این کار را به صورت اتوماتیک وار انجام دهد.

سایر افراد نیاز خواهند داشت که در این رابطه، به صورت مرحله به مرحله کار کنند.

تعاملات اجتماعی آنی

به طور مشابه، در صورتی که ما تعاملات اجتماعی آنی را به یک مجموعه مراحل تقسیم کنیم، اکثر ماها در انجام دادن این مراحل با یک سرعت مناسب، عملکرد خوبی خواهیم داشت.

ولی کودکان دارای مشکلات اجتماعی یا ارتباطی، ممکن است که در برخی از مراحل پردازش شناختی گیر کنند.

این مورد نشان دهنده هوش آنها نمی باشد، ولی نشان دهنده مهارت های یادگیری خاصی می باشد که آنها نمی توانند به صورت اتوماتیک وار به آنها دست پیدا کنند.

بزیلکو بیان کرده است که “بله، یک سری افرادی وجود دارند که یک درک سریع، آسان و تندی دارند، ولی این روش تنها روش موجود برای شناخت موارد اتفاق افتاده نمی باشد.

شناخت می تواند به صورت مرحله به مرحله صورت بگیرد.”

فرآیند اجتماعی شدن در کودکان

بخشی از این فرآیند نشان دهنده یک مانع موجود می باشد که می تواند برای کودکان متفاوت، مختلف باشد.

زمانیکه یک کودکی را مشاهده می کنید که در ارتباط برقرار کردن با سایر کودکان مشکل دارد.

یا در داشتن واکنش مناسب در موقعیت های اجتماعی مشکل دارد، ممکن است که رفتارهای آنها به صورت ظاهری مشابه باشند، ولی نشان دهنده مشکلات متفاوتی باشند.

ممکن است که یک کودک مشکلات زیر را داشته باشد:

  • شناخت اطلاعات یا موقعیت جدید
  • سازماندهی اطلاعات مربوط به یک پاسخ مورد نظر
  • به دست آوردن مجدد یک زبانی برای بیان کردن پاسخ
  • مشکلات مربوط به درک

کودکانی که در درک اطلاعات اجتماعی مشکل دارند، شامل افرادی می باشند که دارای یک اختلال یادگیری غیرکلامی هستند.

این کودکان در داشتن الگوهای اجتماعی مشکل دارند و نمی توانند قواعد مربوط به سناریوهای اجتماعی را به صورت دقیقی تشخیص دهند؛

در صورتی که آنها در یک گروهی قرار داشته باشند که به آن ملحق شده اند، برای پاسخ دادن به سلام داده شده یا جوک مشکل خواهند داشت و از این موقعیت ها دوری خواهند کرد.

آنها نمی توانند خودشان را با یک الگویی تطبیق دهند که رفتار مورد انتظار از آنها را بیان می دارد.

کودکانی با یادگیری غیرکلامی

بزیلکو معتقد است نکته امیدوار کننده عبارت از این است کودکانی که در یادگیری غیرکلامی مشکل دارند، معمولا عملکرد بهتری در یادگیری تکرار شده دارند.

این بدان معنا است که شما می توانید الگوهایی که فراموش کرده اند را به این افراد یاد بدهید.

برای مثال، کودکانی که در شناخت اظهارات صورتی مشکل دارند، می توانند آموزش داده شوند تا بتوانند حالت صورتشان را با موردی تطبیق دهند که می خواهند بیان کنند.

آنها می توانند این کار را تا زمانی تمرین کننده که انجام دادن آن آسان شود، ولی این کار همواره فنی خواهد بود و به تلاش نیاز خواهد داشت.

زمانی که یکی از دانش آموزان وینستون پرپ یک تعامل اجتماعی منفی نشان می دهد، معلمش به وی کمک می کند که بتواند بعد از آن اتفاق، عملکرد مناسبی داشته باشد؛

وی این اتفاق را به بخش های کوچکی تقسیم می کند تا دانش آموز ببیند که چه اتفاقی صورت گرفته است .

وی در کدام مرحله مشکل دارد و همچنین این کودک می تواند یک سری مواردی را یاد بگیرد تا عملکرد متفاوتی در دفعه بعدی داشته باشد.

مشکلات مربوط به سازمان دهی (نظم)

کودکانی که در عملکردهای اجرایی مشکل دارند، شامل افرادی که در آنها ADHD تشخیص داده شده است.

ممکن است اطلاعاتی را درک کنند که می خواهند به آن پاسخ دهند، ولی در سازمان دهی و اولویت بندی آنها مشکل دارند.

ممکن است که آنها محرک های مناسبی را برای پاسخ دادن انتخاب نکنند – برای مثال، کنار گذاشتن سوال و به جای آن توجه کردن به نکته ای که دوستش در گوشش می گوید.

یا ممکن است آنها بخواهند یک مورد گستاخانه ای را بیان کنند، چرا که مغز آنها بیان نمی کند که پیامد این کار، نامناسب خواهد بود.

زمانی که این کودکان دارای سابقه بی توجهی به مسولان مدرسه را داشته باشند یا سابقه بیان کردن موارد غیر قابل قبول را داشته باشند، در این صورت یک بازخورد کاملا منفی خواهند داشت.

بیزلکو بیان کرده است “این افراد داستان گفتن در مورد خودشان را همواره به صورت نادرست انجام خواهند داد و بیان خواهند کرد که باهوش نیستند، ولی از نظر تکانشی و اجتماعی شایستگی مناسبی ندارند.

این شرایط نباید وجود داشته باشد.”

این کودکان از نظر اجتماعی بی اطلاع نمی باشند؛

آنها لزوما انتخاب های درستی در رابطه با واکنش نشان دادن به نشانه ها یا نحوه سازماندهی پاسخشان به صورت موثر نخواهند داشت.

آنها نیاز دارند که بر روی خود نظم دهی و مدیریت موثر رفتارهایشان کار کنند.

آموزش و درمان در مدرسه چگونه است؟

در مدرسه ویسنتون پرپ، هدف موجود عبارت از شناخت نحوه تاثیر ضعف در عملکرد اجرایی بر روی توانایی آنها در ارتباط برقرار کردن با کودکان و همچنین توانایی آنها در مسائل ریاضی چند مرحله ای می باشد.

بیزلکو بیان کرده است که هدف موجود عبارت از کمک به دانش آموزان برای انعطاف پذیر بودن و صریح بودن نسبت به باز خورد در زمان اشتباه کردن می باشد.

“ممکن است که ما به یک دانش آموز بگوییم که «شما یک تصمیم اشتباهی گرفته اید که منجر به صورت گرفتن واکنش های منفی از طرف همکلاسی هایتان شده است و پاسخ شما نسبت به این شرایط عبارت از عقب کشیدن بوده است».

ما باید خود نظم دهی (خود گردانی)، اجرا کردن آن به صورت مناسب و نحوه دستیابی به آن را به آنها آموزش دهیم”.

بیزلکو اضافه کرده است که کار کردن بر روی خود نظم دهی با استفاده از روش مشابه به کار گرفته شده در ریاضیات و درک مطلب، یک پروژه ای است که کودکان آن را به عنوان یک مورد مفید در نظر می گیرند.

ولی این مورد در شرایطی وجود خواهد داشت که دقیقا به همین روش صورت بگیرد، نه به این صورت که “شما بسیار بی نظم هستد! شما نیاز دارید که توجه کنید!”

مشکلات مربوط به بازیابی زبان

در مورد کودکان دارای خوانش پریشی، معمولا مشکل موجود در رابطه با شناخت علائم غیر زبانی یا درک تعاملات اجتماعی و شناخت نحوه دادن جواب مناسب نمی باشد – آنها می توانند در این موارد عملکرد کاملا خوبی داشته باشند.

ولی به دلیل اینکه رمز گشایی زبان و تبعیت کردن از کاراکتر های چند مرحله ای نیاز به تلاش و زحمت دارد، ممکن است که آنها در بازیابی سریع کلمات مشکل داشته باشند.

این مورد نه تنها بر روی خواندن و نوشتن این افراد تاثیر می گذارد، بلکه همچنین بر روی صحبت کردن آنها هم موثر می باشد.

دایره لغات مربوط به صحبت کردن این افراد به صورت مناسبی رشد نیافته است و ممکن است که به دلیل مشکلات مربوط به بازیابی کلمات یا بیان کردن کلمات اشتباه، بیان گفتاری این افراد نادقیق و غیر رسمی باشد.

بیزلکو توضیح داده است که “در نتیجه، توانایی آنها در زبان با مشکل مواجه می شود.” در حالی که ممکن است این افراد در بعد غیر زبانی عملکرد خوبی داشته باشند.

ولی همزمان با اینکه اجتماعی شدن بیشتر حالت کلامی پیدا می کند، ممکن است که آنها بدون مهارت یا نابالغ باشند، یا در برخی مواقع با همتایان خودشان راحت نباشند.

ناشی گری اجتماعی چه تاثیری دارد؟

بیزلکو کودکانی را مشاهده کرده است که به دلیل ناشی گری های اجتماعی شان، در مدرسه های قبلی خودشان دارای خصوصیات مربوط به مورد قلدری قرار گرفتن بودند.

وی نوشته است “حتی در صورتی که مشکلات بیانی مربوط به خوانش پریشی تاثیر مستقیمی بر روی اجتماعی شدن نداشته باشند.

این مورد می تواند به نحوی منجر به شکل گیری اعتماد به نفس شود که معلمان به ایجاد مجدد مهارت هایی همانند انعطاف پذیری و دفاع از خود در این کودکان، احساس نیاز پیدا کنند.”

نبود اعتماد

البته برای کودکانی هم که هیچ نوع مشکلی در رشد ندارند، اعتماد به نفس می تواند به یک مشکلی تبدیل شود.

ولی با گذشته زمان، کودکان دارای محدودیت های قابل توجه در یادگیری که به دلیل نمره های خودشان در جاهایی دچار مشکل می شوند که بر روی خواندن و نوشتن تمرکز می شود، از نظر عزت نفس با آسیب های جدی مواجه می شوند.

این کودکان به چخ چیزی متهم می شوند؟

در صورتی که هیچ تشخیصی در مورد این افراد صورت نگرفته باشد، احتمالا این افراد به عدم تلاش کافی برای یادگیری متهم می شوند .

یا چک کردن کوله پشتی خودشان یا انجام دادن تکالیف درسی شان – و به طور قطع این افراد نگران خواهند شد که چرا به اندازه سایر کودکان باهوش نمی باشند.

اکثر کودکان مبتلا به ADHD یا خوانش پریشی ( یا هر دو مورد) تلاش خواهند کرد که مشکلاتشان را مخفی کنند و همچنین از طریق سخت کوشی مانع از مشخص شدن مشکلات و نقص هایشان برای سایر دانش آموزان خواهند شد.

بیزلکو بیان کرده است “کودکانی که احساس بدی نسبت به خودشان دارند و به دلیل شکست خودشان در به دست آوردن مهارت های مبنایی خجالت می شوند، احتمالا در تعاملات خودشان با همتایانشان مشکل خواهند داشت.”

در رابطه با این کودکان، اولین قدم عبارت از کمک به آنها برای دستیابی به این شناخت می باشد که آنها به اندازه سایر کودکان باهوش هستند و از طریق حمایت مناسب می توانند به همتایان خودشان برسند.

البته قدم بعدی عبارت از ارائه یک حمایتی می باشد که به آنها کمک می کند تا مهارت ها و استراتژی های مورد نیازشان را برای کار کردن بر روی مسئله به دست بیاورند و یک فرصتی برای موفقیت داشته باشند – هم از نظر آکادمیکی و هم از نظر اجتماعی.

چالش اجتماعی دیگر در کودکان

در نظر گرفتن رفتار اجتماعی زشت به عنوان یک عملکرد مربوط به از دست دادن مهارت ها، همچنین منجر به اجتناب از موقعیت هایی می شود .

آنجا والدین، معلمان و سایر بزرگسالان یک سری رفتارهای خشمگینانه نشان می دهند و منجر به بدتر شدن شرایط کودک می شوند.

بیزلکو معتقد است است در زمانی که کودکان کارهایی را انجام می هند که اجتماعی نمی باشد، همه ما به عنوان افراد بالغ تمایل داریم که به صورت عاطفی برخورد کنیم.

وی بیان کرده است “هیچ شخصی به دلیل اشتباه در نوشتن کلمه، یک کودک را به عنوان یک کودک بد صدا نمی زند.

ولی در صورتی که وی در کلاس شلوغ کند یا یک حرف نامناسبی به معلمش بزند، در این صورت والدین وی خشمگین خواهند شد.”

وی اضافه کرده است در زمانی که یک تضاد عاطفی ما بین دانش آموزان و معلمان شکل می گیرد، در اکثر مدارس هیچ کس دارای یک تفکر مشخصی نخواهد بود و این مورد منجر به کاهش فرصت یادگیری خواهد شد.

وی بیان کرده است “بنابراین، ما تمایل داریم که به جای فرستادن شما به اداره رئیس ها، اشتباهات و نتایج این اشتباهات را به عنوان یک پروسه عقلایی مبتنی بر مهارت در نظر بگیریم.”

این مقاله با مشارکت موسسه ویسنتون پرپراتوری و مرکز مشاوره ستاره ایرانیان، به طور تخصصی بر روی کودکان دارای اختلال های یادگیری تهیه شده است.

منبع : چالش های اجتماعی در کودکان با مشکلات یادگیری

مزایا و معایب پیش دبستانی | مهم ترین نکات برای انتخاب پیش دبستانی مناسب

مزایا و معایب پیش دبستانی بسیار مهم است زیرا اجباری برای آن وجود ندارد. در این مقاله فواید و معایب پیش دبستانی به طور کامل آمده و به والدین کمک می کند تا بهترین تصمیم را بگیرند.

برای کمک به تصمیم گیری در مورد فرستادن فرزند خود به پیش دبستانی، در زیر لیستی از مزایا و معایب پیش دبستانی آورده شده است. این ها نکات واقعی هستند که به شما کمک می کند راحت تر بهترین تصمیم را بگیرید.

فهرست مطالب

۷ مزایا و معایب پیش دبستانی

همان طور که گفته شد مزایا و معایب پیش دبستانی نکات مهمی هستند که آگاهی از آن ها برای والدین بسیار مهم می باشد و به آن ها کمک می کند تا تصمیم درستی بگیرند.

ابتدا اجازه دهید با جوانب مثبت دوره پیش دبستانی شروع کنیم:

مزیت ۱: یک محیط آموزشی که انجام آن در خانه ممکن است دشوار باشد

پیش دبستانی ها آموزش و برنامه درسی دوران کودکی را ارائه می دهند که تقلید آن در خانه می تواند بسیار دشوار باشد.

حتی اگر یک برنامه روتین دارید، باید مهارت هایی را که بچه های دیگر در مدرسه یاد می گیرند به فرزندتان بیاموزید. او می تواند خیلی چیزها را در مدرسه بیاموزد، درس هایی که ممکن است فکرش را نکرده باشید که خودتان آموزش دهید یا معرفی کنید.

یکی از مزایا و مهایب پیش دبستانی این است که شاید او خیلی زودتر از زمانی که شما قصد آموزش دادن به او را داشتید شروع به خواندن و نوشتن کند. او می تواند درس های جالبی بیاموزد علاوه بر این کودک در پیش دبستانی چیزهای زیادی در مورد ارتباط با دیگران، دوست یابی و موارد دیگر یاد می گیرد که در خانه امکان پذیر نیست.

مزیت۲: مکانی برای تمرین مهارت های اجتماعی

شاید روزانه کودک خود را به پارک می برید و تصور می کنید که این کار برای تمرین مهارت های اجتماعی کودک کافی می باشد. اما با مداخله شما او نمی تواند همیشه مهارت های اجتماعی را تمرین کند. والدین اغلب پیش از اینکه بچه هاتعارضات خودشان را حل کنند وارد می شوند.

یکی از مزایا و معایب پیش دبستانی این است که رابطه دوستی ایجاد می کند و تعاملات اجتماعی را تمرین می کند. این چیز خوبی است و می‌تواند به تنهایی تعامل با همسالان را به او بیاموزد.

مزیت ۳: روابط با سایر بزرگسالان

آیا کودک شما بیش از حد به شما وابسته است؟ آیا کودک شما بدون حضورتان حتی نمی تواند کنار دایی، خاله و عمه خود بماند؟

ثبت نام او در پیش دبستانی به او فرصتی می دهد تا روابط خود را با بزرگسالان دیگر توسعه دهد. او به جای شما شروع به اعتماد به دیگران خواهد کرد و مطمئن است که حتی بدون شما نیز می تواند در حضور دیگران سالم بماند و با آن ها ارتباط برقرار کند این مورد یکی از مهم ترین مزایا و معایب پیش دبستانی می باشد.

مزیت ۴: قرار گرفتن در معرض تجربیات جدید

بچه ها در پیش دبستانی تجربه های جدیدی را کسب می کنند که باعث می شود با مشاغل، مکان ها، روابط و خواسته های متفاوت آشنا شوند. به طور مثال از موزه ها دیدن کنند یا به همراه همکلاسی های خود به سفری خارج از شهر بروند.

رویدادهایی مانند این، کودک شما را در معرض تجربیات جدیدی قرار می دهد که ممکن است نتوانید در خانه فراهم کنید.

کارشناسان همچنین دریافته‌اند که سال‌های پیش‌دبستانی برای تحرک بالا در آینده مهم هستند.

 

مزیت ۵: آمادگی برای مدرسه

پیش دبستانی محیطی است که کودک شما را برای مهدکودک و مدرسه عادی آماده می کند. به طور مثال موارد زیر جزو کارهایی هستند که برای آمادگی کودک برای مدرسه لازم می باشد:

  • پیروی از دستورات معلم
  • بازی با دیگر بچه های جوان
  • بیدار شدن برای رسیدن به موقع به مدرسه
  • خوردن ناهار دور از خانه
  • گوش دادن و یادگیری در کلاس

پیش دبستانی شکاف بین خانه و دبستان را پر می کند. هنگامی که فرزند شما برای مدرسه آماده شود، انتقال بسیار راحت تر خواهد بود.

مزیت ۶: والدین می توانند از والدین دیگر مشاوره بگیرند

پیش دبستانی ممکن است نه تنها برای کودکان، بلکه برای والدین نیز مفید باشد، زیرا آن ها می توانند تجربیات خود را با یکدیگر به اشتراک بگذارند و برای برخی از مشکلاتی که تجربه می کنند کمک بگیرند.

بنابراین، این والدین می توانند از یکدیگر بیاموزند و احتمالاً دانش جمعی خود را در مورد مراقبت از کودک افزایش می یابد.

علاوه بر این، همچنین ممکن است والدین بتوانند در طول زمان زمانی که فرزندانشان با هم بازی می کنند، دوستی جدیدی با والدین دیگر برقرار کنند.

مزیت ۷:استعدادهای خاص ممکن است در اوایل شناسایی شوند

بسیاری از مطالعات مختلف نشان داده است که کودکانی که چیزی را از سنین پایین یاد می‌گیرند، بیشتر در آن مهارت دارند.

بنابراین حمایت و کشف این استعداد از همان ابتدا بسیار مهم است.

با انجام این کار، کودک شما حتی ممکن است بعداً بتواند سرگرمی خود را به شغل تبدیل کند و حتی ممکن است از آن پول زیادی به دست آورد.

نکته مزایا و معایب پیش دبستانی: برای تشخیص استعداد کودک می توانید از تست های استعدادیابی و هوش مرکز مشاوره ستاره ایرانیان کمک بگیرید که به شما کمک می کند تا از همان دوره کودکی استعدادهای کودک خود را شناسایی و آن را پرورش دهید.

معایب پیش دبستانی

اکنون که مزایای دوره پیش دبستانی را دیدید، ممکن است با چه معایبی مواجه شوید؟

عیب ۱: برنامه دشوار | مزایا و معایب پیش دبستانی

برخی از پیش دبستانی ها ممکن است در برنامه ها انعطاف کمتری داشته باشند. بهتراست پیش دبستانی را انتخاب کنید که برنامه مناسبی داشته باشد و نیازهای شما و کودکتان را بهتر درک کند.

عیب ۲: هزینه های بالا

همانطور که ممکن است حدس بزنید، پیش دبستانی ارزان نیست. در برخی موارد، ثبت نام فرزند شما در پیش دبستانی می تواند گرانتر از استخدام پرستار یا درخواست از یکی از بستگان شما برای مراقبت از کودک شما باشد.

علاوه بر شهریه ماهانه، ممکن است بخواهید او را در کلاس های تقویتی مانند بازیگری و رقص ثبت نام کنید. برخی از پیش دبستانی ها نیز هر سال شهریه را افزایش می دهند.

عیب ۳: بچه ها بیمار می شوند

اگر تصمیم دارید فرزند خود را در پیش دبستانی ثبت نام کنید و او مرتباً در معرض کودکان دیگر قرار نگرفته است، آماده باشید که روزهای تعطیل را برای مراقبت از او در خانه در نظر بگیرید. به طور معمول بچه ها در پیش دبستانی مریض می شوند بنابراین جای نگرانی نیست.

عیب ۴: چالش برانگیزی

پیش دبستانی یک تغییر بزرگ است، کودک ممکن است دارای اضطراب جدایی باشد، مطمئن نباشد که چه زمانی برمیگردید، یا نسبت به معلمان و همکلاسی های جدید پیش دبستانی خود نگرانی داشته باشد.

در همین حال، ممکن است غرق در احساس گناه شوید و از خود بپرسید که آیا تصمیم درستی در مورد پیش دبستانی گرفته اید یا خیر.

حتی بعد از اینکه کودک خود را تطبیق داد، باز هم ممکن است روزهایی را داشته باشد که نمی‌خواهد به مدرسه برود یا در برابر پیش دبستانی مقاومت کند، این یکی از مزایا و معایب پیش دبستانی می باشد که بسیاری از والدین را درگیر می کند.

عیب۵: اضطراب جدایی

برخی از کودکان ممکن است از اضطراب جدایی جدی رنج ببرند.

این کودکان ممکن است برای پیش دبستانی مناسب نباشند زیرا اغلب برای والدین خود گریه و فریاد می کنند.

بنابراین، اگر کودک شما از اضطراب جدایی رنج می برد، ممکن است ابتدا لازم باشد که بر اضطراب جدایی غلبه کنید و سپس او را پیش دبستانی ببرید.

نکاتی که در انتخاب پیش دبستانی باید در نظر گرفت |راهنمای انتخاب پیش دبستانی

فرض کنید تصمیم دارید فرزندتان را در پیش دبستانی ثبت نام کنید. چگونه شروع می کنید؟ به چه نکاتی باید دقت کنید؟

انتخاب پیش دبستانی می تواند دلهره آور به نظر برسد، به خصوص که شما همه عوامل را در تصمیم گیری در نظر می گیرید. اما چه عواملی را هنگام انتخاب باید در نظر بگیرید؟ در اینجا سوالاتی وجود دارد که باید هنگام انتخاب پیش دبستانی از خود بپرسید:

۱. آیا ساعت آن ها با برنامه شما مطابقت دارد؟

برخی از پیش دبستانی ها فقط چند ساعت از روز کار می کنند، به عنوان مثال از ۹ صبح تا ۲ بعد از ظهر. برخی دیگر مراقبت صبح و بعد از ظهر را ارائه می دهند.

به عنوان یک مادر یا پدر شاغل، به مدرسه ای نیاز دارید که برنامه های متنوعی را در خود جای دهد. بنابراین بسته به برنامه خود ساعات پیش دبستانی را در نظر بگیرید.

۲. هزینه پیش دبستانی چقدر است؟

مهم نیست که چقدر پیش دبستانی را دوست دارید، اگر هزینه های آن خارج از بودجه باشد باید تجدید نظر کنید.

در نظر بگیرید که چقدر می خواهید و می توانید برای پیش دبستانی بپردازید. بپرسید که آیا آنها برای ساعات مختلف هزینه های متفاوتی دارند. به عنوان مثال، بیشتر پیش دبستانی ها برای نیم روز (۹ صبح تا ۱۲ بعد از ظهر) یا برای سه روز هفته به جای پنج روز، هزینه کمتری دریافت می کنند.

۳. نسبت معلم به دانش آموز چقدر است؟

تعداد کودکانی که هر معلم زیر نظر خود خواهد داشت و اینکه آیا کمک دارد یا نه را نیز در نظر بگیرید.

شما یک تعادل خوب می‌خواهید: بچه‌های زیادی نباشند که معلمان آنقدر مشغول باشند که نتوانند به هر یک از آن ها توجه کافی داشته باشند. اما همچنین نه خیلی کم که روحیه گروهی و تعامل را یاد نگیرند.

۴. نحوه تعامل معلمان با دانش آموزان چگونه است؟

معلمان باید هنگام صحبت کردن با کودک آرام، مهربان و در برخی مواقع قاطع باشند. همچنین دیدن گفتگوهای واقعی بین کارکنان و کودکان بسیار مهم است.

۵.  ایمنی محیط چگونه است؟

در حین گشت و گذار نیز به زمین بازی نگاهی بیندازید، آیا وسایل بازی از ایمنی کافی برخوردار هستند؟

آیا مدرسه از بچه ها مراقبت می کند؟ آیا ناهار سالم و تازه است؟ آیا هر کلاس جعبه کمک های اولیه دارد؟ آیا کلاس ها در زمستان گرمایش دارد؟

۶. جو محیط

وقتی در مدرسه قدم می‌زنید، آیا احساس می‌کنید بچه‌ها آرام و راضی هستند؟ یا احساس تنش و بی نظمی می کند؟

اطمینان حاصل کنید که کودک شما در محیط احساس شادی می کند.

با تماشای نحوه تعامل کارکنان عمومی با بچه ها می توانید چیزهای زیادی در مورد یک مدرسه متوجه شوید. به یاد داشته باشید که پیش دبستانی باید فضای بسیار دوست داشتنی داشته باشد.

۷. برنامه ریزی

در پیش دبستانی معلم قرار است فعالیت های بازی را با هدف برنامه ریزی کند.

در حین بازی وسایلی مانند میز، قلم مو و آب برای نقاشی روی دیوارهای بیرونی باید تعبیه شود. محیط بازی باید مرتباً تغییر کند.

در طول هر روز مدرسه، معلم باید یک فعالیت حرکتی، زنگ گفتگو، فعالیت موسیقی، فعالیت مبتنی بر داستان، فعالیت‌های هنری و غیره را برنامه‌ریزی کند.

در سطح پیش دبستانی، باید برنامه ریزی هفتگی و همچنین برنامه کلی وجود داشته باشد این یکی از مزایا و معایب پیش دبستانی می باشد. شما حق دارید در مورد برنامه ریزی درسی از مدرسه سوال کنید.

منبع : مزایا و معایب پیش دبستانی | مهم ترین نکات برای انتخاب پیش دبستانی مناسب

چگونه از جسم و روان خودتان مراقبت کنید | راهکارهای تضمینی

مراقبت از خود چیست؟ چگونه خودمان را دوست داشته باشیم؟ گاهی اوقات ممکن است فریب بخوریم و فکر کنیم که مراقبت از خود شامل خریدن چیزهایی است که می خواهیم اما این همه ماجرا نیست.

بیدار شدن در ساعت ۵ صبح برای یک کلاس تمرینی اگر واقعا به آن احتیاج داشته باشیم می تواند مراقبت از خود در نظر گرفته شود (حتی اگر در آن زمان احساس خوبی نداشته باشیم)، خود مراقبتی می تواند شامل تمیز کردن خانه، خواب اضافی و ورود کمی دیر به محل کارتان باشد.

بیشتر اقدامات خودمراقبتی با نوعی «هزینه» همراه است (معمولاً زمان و گاهی اوقات پول) در حالی که هنوز به یاد داشته باشیم که نسبت به اطرافیانمان تعهداتی داریم (مانند کار، خانواده، روابط).

مراقبت از خود کاملاً ذهنی بوده و بر اساس خواسته ها و نیازهای فرد در آن لحظه است. ممکن است برخلاف رئیستان که برنامه مهمانی برای آخر هفته فراهم کرده است دوست داشته باشید در خانه بمانید و فیلم ببینید، یا برخلاف همسرتان که دوست دارد در خانه بماند دوست داشته باشید که به پیاده روی بروید.

مراقبت از خود در کجای یک رابطه قرار می گیرد؟

خود مراقبتی در رابطه سخت تر می شود، به عبارت دیگر می‌توانید استدلال کنید که برای بسیاری از افراد، مجرد بودن مراقبت از خود را تا حدودی آسان‌تر می‌کند و در این شرایط ما زمان و قدرت تصمیم‌گیری بیشتری داریم تا دقیقاً آنچه می‌خواهیم انجام دهیم (آنچه می‌خواهیم بخوریم، وقت خود را صرف انجام آنچه می‌خواهیم کنیم).

جنبه‌های منفی نیز در این مورد وجود دارد (ممکن است احساس تنهایی کنیم یا حمایت عاطفی را که روابط به همراه دارد از دست بدهیم)، اما واقعیت این است که مراقبت از خود در هنگام مجردی بسیار آسان‌تر است.

رابطه نیاز به سازش طرفین دارد بنابراین این احتمال وجود دارد که برنامه های آن ها شلوغ تر شود و مجبور شوند برای فعالیت های مشترکی که حتی مورد علاقه آن ها نمی باشد نیز جا باز کنند.

سرگرمی هایی که در زمان مجردی انجام می‌دهیم، مانند ورزش منظم، صرف وقت با دوستان، سرگرمی‌های انفرادی مانند پیاده‌روی طولانی یا کلاس‌های زبان در زندگی مشترک کم رنگ تر می شود.

چرا باید خودمان را دوست داشته باشیم؟

۱٫ دوست داشتن خود باعث ایجاد اعتماد به نفس می شود.

وقتی خودتان را دوست دارید، به احتمال زیاد احساس اعتماد به نفس و امنیت خواهید داشت.

این به شما قدرت می‌دهد تا ریسک‌های خلاقانه بپذیرید، چیزهای جدید را امتحان کنید، با افراد جدید ملاقات کنید و افق‌های خود را گسترش دهید. عشق به خود باعث اعتماد به نفس می شود و اعتماد به نفس باعث رشد می شود.

۲٫ وقتی خودتان را دوست دارید، نیازی به تایید خارجی ندارید.

همه دوست دارند احساس کنند که مورد علاقه و اعتبار هستند. بسیاری از ما به دنبال این اعتبار هستیم، اما اگر بتوانید یاد بگیرید که خودتان را دوست داشته باشید، می‌توانید هر جا که می‌روید احساس دوست داشتن و معتبر بودن را با خود داشته باشید، زیرا این احساس از درون شما می‌آید.

۳٫ می توانید از بازی مقایسه رها شوید. مقایسه بسیار مضر است.

رسانه‌های اجتماعی مقایسه را به یک بیماری همه‌گیر تبدیل کرده‌اند به این شکل ما مشکلات و بدی های زندگی خود را با قسمت های خوب زندگی دیگران مقایسه می کنیم.

اما وقتی خودت را دوست داشته باشی، مقایسه دیگر قدرتی ندارد. شما می توانید شادی دیگران را ببینید و برای او خوشحال باشید، بدون اینکه اجازه دهید این اتفاق روی خوشبختی شما تأثیر منفی بگذارد.

چگونه خود را دوست داشته باشیم؟

۵٫ جملات تاکیدی مثبت

با خود تکرار کن که خودت را دوست داری و به ویژگی های خوب خود اشاره کرده و باور کنید که آن ها درست هستند. جملات تاکیدی نفوذ بالایی دارند به جای تکرار جملات منفی با جملات مثبت اعتماد به نفس خود را بالا برده و خود را بیش تر دوست داشته باشید.

۶٫ از تنهایی خود لذت ببرید.

معاشرت با دیگران مهم است، اما اینکه بتوانید وقت خود را به تنهایی نیز بگذرانید نیز مهم است. یاد بگیرید که از تنهایی خود لذت ببرید. کارهایی را که دوست دارید انجام دهید، فقط به این دلیل که انجام آن ها را دوست دارید.

وقتی هیچ کس دیگری در اطراف نیست، کشف کنید که واقعاً چه کسی هستید. به یاد داشته باشید: وقتی خودتان را همان طور که هستید ببینید، می توانید خودتان را دوست داشته باشید.

۷٫ در طول روز از خود مراقبت کنید.

انجام چه کارهایی به شما انرژی می دهد؟ گاهی اوقات، ما تنها زمانی که احساس افسردگی و خستگی می کنیم به سراغ مراقبت از خودمان می رویم. اما شما هر روز به شارژ جدید نیاز دارید، بنابراین مراقبت روزانه را در برنامه خود قرار دهید.

۸٫ خود را در روابط گم نکنید

همه ما شنیده‌ایم که قبل از اینکه بتوانیم واقعاً کسی را دوست داشته باشیم، باید خودمان را دوست داشته باشیم. وقتی ابتدا خودتان را دوست نداشته باشید، در روابط گم خواهید شد. ممکن است بیش از اندازه به همسرتان وابسته شوید در حدی که مرزهای خود را فراموش کنید.

برای این که خود را در رابطه گم نکنید حتما فعالیت هایی را که دوست داشته اید ادامه دهید و با همسرتان در مورد آن ها صحبت کنید.

۱۱٫ مدیتیشن | مراقبت از خود

مدیتیشن یکی از راه‌های مراقبت از خود است که تمام طرز فکر شما را تغییر می دهد. تجسم اهداف شکل دیگری از مدیتیشن است که می تواند مغز شما را در حالت عشق به خود برنامه ریزی مجدد کند. حتما با یک فرد ماهر در این زمینه صحبت کنید و از ویژگی های مثبت مدیتیشن کمک بگیرید.

۱۲٫ با خود مهربان باشید

این کار در ابتدا ساده به نظر می رسد، اما می تواند یکی از سخت ترین راه ها باشد. در اجتماع همیشه به ما گفته می شود که چگونه نگاه کنیم، زندگی کنیم و حتی چگونه احساس کنیم. اگر به این فکر کنید که چگونه عاشق خود شوید، اولین این است که به خود اجازه دهید که انسان باشید.

برای این که خود را دوست داشته باشید نیازی نیست بسیاری جذاب، ماهر، توانا یا هرچیزی باشید. برای خطاهایی که انجام می دهید خود را بیش از اندازه سرزنش نکنید و به یاد داشته باشید که پیش از هرچیزی انسان هستید و هرکسی ممکن است خطاهایی در زندگی داشته باشد مهم این است که از خطاهای خود درس بگیرید.

۱۳٫ حرکات و ایستادن

صاف بایستید، شانه های خود را عقب ببرید، سرتات را بالا بگیرید و لبخند بزنید. این کار مهم به مغز شما نشان می دهد که شما اعتماد به نفس دارید و وقتی چنین احساسی داشته باشید، به راحتی عاشق خودت می شوید.

۱۴٫ به دیگران نه بگویید

مرزهایی را برای خود و دیگران تعیین کنید. برای خودت وقت بگذارید و اگر فکر می کنید لازم است به دیگران بگویید «نه» و به یاد داشته باشید که شما برای خودتان زندگی می کنید نه دیگران. در عین حال مودب باشید و به احساسات دیگران نیز فکر کنید.

قدرت نه گفتن بسیار ارزشمند می باشد و با تکرار آن به شما این احساس را می دهد که دیگران نمی توانند در زندگی شما دخالت کنند، اما به یاد داشته باشید که انسان موجودی اجتماعی می باشد بنابراین روابط خود را نیز حفظ کنید.

منبع : چگونه از جسم و روان خودتان مراقبت کنید | راهکارهای تضمینی

نکات مهم برای تدریس به کودکان

دروس ضروری برای شروع آموزش به کودکان بسیار خردسال- و چگونگی انجام آن

 به عنوان والدین، مهارت های بسیاری وجود دارد که ما نیاز داریم و می خواهیم که به کودکانمان آموزش دهیم. اغلب ما بر موارد پایه ای مانند آموزش دادن به کودک که چگونه به تنهایی خودش غذا بخورد و یا لباس بپوشد، چگونه بند کفشش را ببندد، چگونه حساب کند، بخواند و یا بنویسد شروع می کنیم. با این همه، مهارت های پایه ای وجود دارند که برای کودکان ما ضروری هستند تا بتوانند هر چه بیشتر مستقل شوند. اما همانگونه که ناتالیا دنیلز، روانشناس کودک، مطرح می کند، همانطور که ما به کودکانمان مهارت های عملی را یاد می دهیم، ممکن است دیگر مهارت هایی را که به همان اندازه از اهمیت برخوردارند را فراموش کنیم مانند هوش عاطفی. “کودکان همواره به همراه همدلی، عطوفت و مهربانی متولد نمی شوند. این مهارت ها بایستی به آنها یاد داده شود، پرورانده شود و رشد داده شوند. دنیلز همچنین می گوید که ما می توانیم بذر این مهرات ها را هر چه زودتر در زمان نوزادی در آنها بکاریم.

برای شروع دنیلز پیشنهاد می کند که به کودکان کمک کنیم تا برای احساسات خود عناوینی انتخاب کنند (از کم تا زیاد)و به آنها یاد دهیم چگونه اعمالشان بر دیگران تاثیر می گذارد. به عنوان مثال، شما ممکن است بگویید: “هر زمانی که اسباب بازی هایت را با دوستت به اشتراک بگذاری، او را خیلی خوشحال کرده ای” یا “زمانی که تو آن اسباب بازی را از او می گیری، ممکن است ناراحت شود”. سوم اینکه، به علت اینکه کمک به دیگران روشی قدرتمند برای ایجاد مهربانی است، به کودک خود یاد دهید تا کارهایی مانند نگهداشتن در برای دیگران و کمک به خواهر و برادرهایشان را انجام دهند. در ذیل شما دروس ضروری دیگری برای شروع آموزش به کودک خود، از همین الان می توانید ببینید و همچنین جزئیاتی در مورد نحوه ی انجام آن.

به کودک خود یاد دهید که او توانمند با صلاحیت است. به فرزند خود اجازه دهید تا کارهای بیشتری را خودش به تنهایی انجام دهد. دکتر جان دلفی، یک روانشناس بالینی و نویسنده ی کتاب”پدر و مادر در دسترس” و همچنین تهیه کننده پادکست “بهتر” به همکاری همسرش، می گوید این به این علت است که هر چه شما کار کمتری برای آنها انجام دهید، آنها به همان اندازه بیشتر یاد می گیرند که خمیرمایه شان چیست.

“این هدیه هم ارزشمند و هم قابل تعویض است. کودکان حس صلاحیت و شایستگی را تا آخر عمر حفظ خواهند کرد. دلفی والدین را به ، به چالش کشاندن کودکان برای انجام چیزهایی که به طور معمول انجام نمی دهند، تشویق کرده است- مانند انجام کارهای خشک شویی، شست و شوی ظروف، مشارکت در مکالمات بزرگترها در مورد سیاست و یا مذهب، حل مشکلات  کامپیوتری و حتی کمک به تعمیر موتور یک ماشین. “آنها را به این فضاها دعوت کنید. شما از آنچه که قادر هستند انجام دهند، شگفت زده خواهید شد”.

ناتالیا ون ریکورت، MSW، ACC، یک مددکار اجتماعی و مربی دوره های زندگی که در مربی گری ADHD و خانواده متخصص است گفته است که به کودکان خود یاد دهید احساسات خود را بفهمند و با آن کنار بیایند. والدین اغلب به کودکان خود می گویند آرام باش، درست رفتار کن یا بهتر رفتار کن و وقتی که کودکان به طرز اجتناب ناپذیری این کارها را انجام نمی دهند، خسته و دلسرد می شوند. “آنچه که کودکانتان به شما نمی گویند این است که آنها در مورد این که این چیزها واقعا به چه مفهومی هستند، هیچ ذهنیتی ندارند، چه برسد به اینکه این کارها را به مرحله ی عمل برسانند”. دوباره، به کودکتان لغاتی برای احساساتشان بددهی. اگر انها شروع به برون ریزی کنند، روی دو زانوی خود نشسته و به آنها بگویید “من می توانم ببینم که تو واقعا خسته هستی” یا “من می دانم که جدا ناامید شده ای” یک نمودار احساسات را زمانی که آرام هستند با آنها مرور کنید.

جنین هالوران، یک مشاور بهداشت روانی و بنیانگذار مهرات های مقابله برای کودکان، همچنین بر اهمیت آموزش در مورد احساسات تاکید می کند. کودکانتان را تشویق کنید تا تشخیص دهند که چه زمانی احساس شادی، و یا غم دارند “چه چیزی باعث وشحالی تو می شود؟ زمانی که چنین حسی داریف بدنت چه احساسی دارد؟ چهره ات چگونه می شود؟”.  هالورن، نویسنده کتاب کار مهارت های مقابله برای کودکان، همچنین گفته است که مطالعه کردن و تماشای تلویزیون فرصت های خوبی برای شناسایی احساسات هستند. ممکن است شما سوالاتی نظیر این بپرسید: “به نظر تو زمانی که این اتفاق افتاد، الینا چه احساسی داشت؟ اگر این اتفاق برای تو می افتاد چه حسی به تو دست می داد؟ در مورد چهره و بدن کوانتین چه فکری می کنی؟ در مورد احساسات او چه فکری می کنی؟”. به کودک خود مهرات های مقابله را آموزش دهید. اقدامات مختلفی را بر روی نمودار و کارت های فهرست قرار دهید به طوری که کودکتان اینها را آرامش بخش و یا لذت بخش بداند مانند انجام کارهای پرشی، یک برنامه تفریحی کوتاه، بازی با حیوانات خانگی، بیرون رفتن و گوش دادن به موسیقی. “زمانی که حس می کنید کودکتان زیاد از حد تحت تاثیر قرار گرفته و آشفته شد، او را ملزم کنید تا یک مهارت مقابله را برای بکارگیری انتخاب کند.

زمانی که کودکتان دچار آشفتگی می شود، ون ریکورت پیشنهاد می کند که بر آن چیزی که رفتارشان منتقل می کند و یا مهارتی که آنها کم دارندف تمرکز کنید. به عنوان مثال، زمانی که شما از آنها می خواهید تا اسباب بازی هایشان را تمیز کنند، ناراحت می شوند. شاید علت این است که آنها با انجام چنین کار بزرگی مواجه شده اند و هیچ سر نخی ندارند که چگونه می بایست شروع به این کار کنند.

اگر کودکتان کمی بزرگ تر است، می توانید با او در مورد این که چه چیزی باعث سختی تمیزکاری می شود و این که چه کاری ممکن است برای آسان تر کردن آن انجام داد، می توانید صحبت کنید و همچنین شما می توانید تقسیم کارها را به گام های کوچک تر مانند تمیزکاری قطعات در ابتدا و سپس جمع و جور کردن وسایل هنری را برای او مدلسازی کنید.

همچنین آموزش به کودکتان برای کمک گرفتن ممکن است کمک کننده باشد- چیزی کهون ریکورت قبلا هم با کودک ۲ ساله ی خود شروع کرده بود. زمانی که دختر او خسته می شود، او می گوید” لطفا کمک کن”. حالا زمانی که یکی از اسباب بازی های او زیر مبل می افتد، به جای اینکه دچار اشفتگی و یا عصبانیت شود، کمک می گیرد. کودکان اغلب زمانی که به کمک نیاز دارند، از کمک گرفتن خیلی خجالت می کشند و یا می ترسند، بنابراین، مهم است که به کودک خود اجازه دهید بداند که کمک گرفتن هیچ  موردی ندارد.

در نهایت، احساسات خود را هم برچسب گذاری کنید. هالورین می گوید ممکن است بگویید” من خیلی احساس خوشحالی می کنم چون …” و یا ” من کمی غمگین هستم به علت اینکه…”، زمانی که والدین احساسات چالش برانگیز زیادی دارند، می توانند نشان دهند که ایجاد تغییر در احساس چگونه ممکن است، مانند “من احساس عصبانی بودن می کنم، پس من قصد دارم یک جرعه آب خنک بخورم و کمی تنفس عمیق داشته باشم تا بتوانم آرام بگیرم”.

قانون طلایی را به کودکان خود یاد دهید. این قانونطبق نظر کاترین اوبرین، درمانگر خانواده و ازدواج در ساکرمنتو، کالیفرنیا، که والدین جدید را در مورد والد بودن راهنمایی می کند، همه چیز را از محبت تا همکاری و حتی بخشش در بر می گیرد. همچنین می گوید که این قانون اساسی است برای مکالمات ضروری مانند درک عدل و عدالت و ایجاد ارتباطات با دیگران. گام اول مدلسازی قانون طلایی برای خودمان است و اینکه با کوکانمان به عنوان والدین با احترام رفتار کنیم، به عنوان والدین ممکن است فکر کردن به خودمان صرفا در جایگاه والدین و آنها در جایگاه کودک، آسان باشد. اوبرین می گوید که”این روش یک افتراق و جدایی نامرئی بین ما و آنها ایجاد میکند. اما همه ما انسان هستیم و سزاوار این هستیم که با ما چنان رفتاری شود”.

زمانی که کودکان شروع به صحبت می کنند، بدون هیچ دخالت و یا قضاوتی به کودکان خود گوش فرا دهید. اوبرین می گوید زمانی که آرامش خود را از دست می دهید، مسئولیتش را بپذیرید و معذرت خواهی کنید. این نشان می دهد که خسته شدن ایرادی ندارد و شما می توانید از این درگیری گذر کرده و این که هر کسی مسئول اقدامات خودش است. و می گوید یک استراتژی دیگری هم وجود دارد: به جای مجبور کردن کودکتان به معذرت خواهی برای گرفتن اسباب بازی یک کودک دیگر، از آن کودک دیگر بخواهید تا بگوید که این کار کودکتان چه احساسی به او داد و سپس از کودک خود بپرسید که آنها چگونه می توانند کمک کنند تا همه چیز عادلانه تر و یا بهتر شود (اگر شما برای معذرت خواهی گرفتن عجله کنید، ممکن است آنها تشخیص ندهند که واقعا چه کار اشتباهی انجام داده اند و ممکن است یاد بگیرند که بعدها با گفتن یک معذرت می خواهم، می توانند هر آن چیزی را که دلشان می خواهد، انجام دهند.

اوبرین همچنین بر اهمیت آموزش به کودکان به اینکه برای بغل کردن و یا بوسیدن دیگران به اجازه آنها نیاز دارند، تاکید کرد. هر کسی متفاوت از دیگری است: برخی از کودکان فیزیکی هستند، اما در حالی که دیگر کودکان ممکن است زمانی که بوس و یا بغل می شوند، در جای خود خشک شوند. او می گوید که به طور مشابه، کودکتان را مجبور نکنید هر کس دیگری را بوس کند و یا بغل کند “چرا که انتظار این کار می رود، پدربزرگ و مادربزرگ، عمه عمو و یا دوست خانوادگی”.

همان طور که دنیلز اشاره کرده است “صرف نظر از چیزی که ما یاد می دهیم، اقدامات و اعمال ما همیشه بزرگترین آموزگار کودکان هستند، بنابراین هر آنچه را که می خواهید کودکتان یاد بگیرد، آن را انجام دهید. چرا که آنها این را تقلید خواهند کرد. البته ما همچنین انسان هستیم و ممکن است اشتباهات زیادی مرتکب شویم. و این موردی ندارد. چرا که ما می توانیم همچنین کامل نبودن، پذیرش خود و چگونگی جمع و جور کردن خود را هم مدلسازی کنیم.

منبع : نکات مهم برای تدریس به کودکان

اختلال خواب

اختلال خواب

هر انسان یک سوم زندگی خود را در خواب است. وﻗﺘـﻲ اﻓﺮاد در ﺣﺎل ﺧﻮاب هستند، ﻣﻐﺰشان ﻓﻌﺎل اﺳـﺖ و ﻓﻌـﺎﻟﻴت مغز ﺑﺮای ﻫﻤﻪ ﻛﺎرﻛﺮدﻫﺎی ﺑﺪن لازم است.

خواب و خوب خوابیدن یک نیاز مهم و بسیار ضروری در زندگی است که سبب سلامت جسمی و روحی فرد می شود.

البته رابطه ی خواب خوب و سلامت جسمی و روحی یک رابطه ی دو سویه است.

یعنی همانطور که خواب کافی و مناسب سبب سلامت جسمی و روحی می شود، سلامت و یا مشکلات جسمی یا روحی نیز در کیفیت خواب تاثیر گذار است.

از جمله فواید خواب

  • تقویت حافظه
  • بهبود یادگیری
  • رشد شناختی (افزایش تمرکز)
  • سلامت روانی (کاهش استرس)
  • بهبود عملکرد سیستم ایمنی و رشد
  • ترمیم جسمانی (ثابت نگه داشتن وزن بدن)

پیامدهای اختلال خواب

  • ضعف حافظه
  • بی حوصلگی
  • کاهش کیفیت کارو…

از جمله تاثیرات مشکلات روحی بر کیفیت خواب نیز وجود اختلالات اضطرابی و افسردگی است که سبب اختلال در خواب می شوند.

برخی از مشکلات جسمی از قبیل آسم، پرکاری یا کم کاری تیروئید، بیماری‌های نورولوژیک همچون پارکینسون و آلزایمر، آرتروز و ضربان قلب هم در بروز اختلالات خواب تأثیر دارند.

وقتی فردی خواب طبیعی نداشته باشد می گوییم دچار اختلال خواب شده است.

اختلال خواب یکی از مشکلاتی است که معمولا افراد کم وبیش با آن مواجه هستند اما می توانیم با شناخت نشانه ها و علت های اختلال خواب تا حد زیادی آن را برطرف کنیم.

لازم است این را نیز بدانیم که توجه به این نشانه ها زمانی مهم است که مدت زمان قابل ملاحظه ای وجود داشته باشند و به دفعات نسبتا زیادی روی دهند و باعث شوند که فرد دچار ناراحتی و آشفتگی شود.

اختلالات خواب  به دو دسته ی کلی بد خوابی ها (دیس سومنیا) و کژ خوابی ها (پاراسومنیا) تقسیم می شوند.

افراد مبتلا به دیس سومنیا کمتراز حد لازم، بیشتراز حد لازم و یا در زمان نامناسب میخوابند اما خود خواب آنها نرمال است.

در پاراسومنیا  کمیت و کیفیت و زمان بندی خواب اساسا نرمال است.

اما در طول خود خواب یا در طول زمان هایی که فرد در حال به خواب رفتن یا بیدار شدن است رویدادهای غیر عادی حرکتی و شناختی رخ می دهد، مانند: کابوس و سندرم پاهای بی قرار.

انواع بدخوابی ها (دیس سومنیا)

اختلال بی خوابی (اینسومنیا)

از جمله نشانه های اختلال بی خوابی مشکل در آغاز و شروع خواب است.

یعنی فرد به سختی به خواب می رود و زمانی هم که به خواب می رود در حفظ خواب مشکل دارد و مدام در طول خواب بیدار می شود.

بیدار شدن صبح زود و مشکل در به خواب رفتن دوباره نیز از جمله نشانه های بی خوابی است.

اختلال پرخوابی (هایپرسومانیا)

فرد در طول روز چندین بار می خوابد یا چرت میزند و خواب اصلی فرد هرروز بیش از۹ ساعت طول میکشد اما خستگی اورا رفع نمی کند و بعد از بیدار شدن از خواب سرحال و هوشیار نیست.

به طور کلی خواب آلودگی وی باعث اختلال در عملکرد شغلی و اجتماعی فرد شده است.

حمله خواب (نارکولپسی)

به هجوم آوردن خواب حمله ی خواب می گویند.

این هجوم چنان شدید است که شخص در هر موقیعتی مانند راه رفتن، حرف زدن، رانندگی یا تدریس نمی تواند مقاومت کند و کنترل ماهیچه ها را از دست می دهد و به خواب می رود.

حمله ی خواب ممکن است چندبار در روز تکرار شود و از چند ثانیه تا ۳۰ دقیقه طول بکشد.

توهم ، خشکی زدگی (کاهش یا از دست دادن حرکت عضلانی) و فلج خواب (ناتوانی در حرف زدن و حرکت کردن و حتی نفس کشیدن) از جمله نشانه های همراه با حمله خواب است.

وقفه تنفسی در خواب (آپنه ی خواب)

قطع خواب که سبب خواب آلودگی زیاد و یا بی خوابی می شود و این خواب آلودگی از یک اختلال تنفسی ناشی می شود.

قطع و یا کاهش جریان هوا در ناحیه ی بینی و دهان که بیشتر از ۱۹ ثانیه طول می کشد.

این اتفاق در هر ساعت حداقل ۵ بار و در طول شب حداقل ۳۰ بار اتفاق می افتد.

اختلال خواب و بیداری ریتم شبانه روزی

مشخصه ی اصلی این اختلال مختل شدن دایمی و مکرر خواب است.

این اختلال بر اثر تغییر ریتم شبانه روزی و یا عدم هماهنگی بین ریتم های شبانه روزی و برنامه ی خواب_بیداری، که محیط فرد یا برنامه ی کاری یا اجتماعی ایجاب می کند، ایجاد می شود.

انواع کژخوابی ها (پاراسومنیا)

اختلال برانگیختگی خواب

بیدار شدن مکرر از خواب  همراه با خواب گردی.

این افراد در حین خوابگردی چهره ای فاقد احساس و چشمهایی خیره دارند  و به تلاش دیگران برای بیدار کردنش واکنشی نشان نمی دهند.

وحشت شبانه

فرد به طور ناگهانی و همراه با ترس شدید و تنفس سریع و تعرق زیاد از خواب بیدار می شود و به تلاش دیگران برای آرام کردنش پاسخی نمی دهد.

همچنین رویاها را به خاطر نمی آورد و نسبت به دوره ای که اتفاق افتاده دچار فراموشی می شود.

کابوس

دیدن رویاهای ترسناک و خطرناک در حین خواب ، بیدار شدن مکرر از خواب و یاد آوری دقیق رویاها.

بعضی تمام عمر دچار کابوس هستند و بعضی ها هنگام استرس و بیماری دچار کابوس می شوند.

هرچه استرس زندگی بیشتر باشد کابوس ها هم بیشتر می شوند.

سندروم پای بی قرار

میل شدید به حرکت دادن پاها همراه با احساس های ناراحت کننده و ناخوشایند در پاها.

این میل به تکان دادن پاها در طول دوره های استراحت شروع و بدتر می شود و توسط حرکت دادن پاها تا اندازه ای یا کاملا برطرف می شوند و هنگام بعد از ظهر و یا شب بدتر می شود.

درمان اختلال خواب

برای درمان اختلال خواب لازم است که ابتدا نوع آن و علت ایجاد آن مشخص شود.

همانطور که در ابتدای مقاله گفته شد مشکلات روحی و جسمی مختلفی می تواند سبب ایجاد مشکلات خواب شود و گاهی اختلال خواب نیست که مشکل ساز است بلکه وجود اختلال دیگری سبب ایجاد مشکل خواب شده است و با برطرف شدن آن مسئله، اختلال خواب فرد نیز حل می شود.

به عنوان مثال فردی که دچار اختلال افسردگی باشد با تشخیص افسردگی از طریق متخصص و درمان آن مشکل خواب فرد نیز بر طرف می شود.

پس در اینگونه موارد نیازمند مراجعه به متخصص و بررسی های بیشتر و در صورت لزوم دارو درمانی هستیم.

ولی گاهی مواقع خودمان  با یک برنامه ریزی و راهبرد مشخص می توانیم تا حدودی مشکل خواب خودمان را برطرف کنیم :

از جمله کارهایی که می توانیم در منزل انجام دهیم فعالیت بدنی و ورزش است که به بهبود خواب کمک می کند

  • ورزش کردن به خصوص در عصر
  • نظارت داشتن بر تغذیه: ۴تا۶ساعت قبل از خواب از مصرف خوراکی های کافئین دار مانند قهوه خودداری کنیم و نیز از مصرف غذاهای سنگین بپرهیزیم و سعی کنیم برای وعده ی شام خود از غذاهای سبک مانند انواع سالادها استفاده کنیم. همچنین از مصرف زیاد مایعات در شب خودداری کنیم.
  • از دیدن فیلم های ترسناک قبل از خواب پرهیز کنیم
  • محیط خواب خود را یک محیط خنک و تاریک و آرام با تهویه ی مناسب انتخاب کنیم .
  • از جمله کارهای مفید دیگر که میتوانیم انجام دهیم گرفتن دوش آب گرم قبل از خواب و آرام کردن ذهن خود از طریق گوش دادن به یک موسیقی ملایم و ارامبخش قبل از خواب است.

منبع : اختلال خواب

تاثیر تغذیه در بیش فعالی + چه ویتامینی باعث بیش فعالی می شود

تاثیر تغذیه در بیش فعالی چه می باشد؟ آیا آنچه می خورید به توجه، تمرکز و یا بیش فعالی کمک می کند؟ هیچ دلیل علمی واضحی وجود ندارد که اختلال بیش فعالی و کمبود توجه در اثر رژیم یا مشکلات غذایی بوجود می آید.

ولی تحقیقات نشان داده اند که غذاهای مشخصی حداقل می توانند در تاثیر تغذیه در بیش فعالی نقش داشته باشند. بنابراین آیا این غذاها چیزهای خاصی هستند که اگر شما این شرایط را داشته باشید نباید بخورید؟ و یا اگر فرزند شما دچار مشکل کمبود توجه و بیش فعالی باشد نباید بخورد و آنچه می خورد را باید تغییر دهید؟

در اینجا پاسخ به سوالات شما درباره حذف رژیم غذایی، مکمل های غذایی، و تاثیر تغذیه در بیش فعالی با کمک مشاوران متخصص پاسخ داده می شود. در صورتی که سوالی دارید در انتهای متن می توانید آن را مطرح کرده تا متخصصان ما در سریع تر زمان ممکن به آن پاسخ دهند.

  •  

اختلال نقص توجه و بیش فعالی چیست؟

اختلال نقص توجه و بیش فعالی (ADHD) شایع ترین اختلال دوران کودکی است که تخمین زده می شود ۲ تا ۱۸٪ از کودکان را تحت تاثیر قرار دهد . علائم اصلی مرتبط با ADHD شامل سطوح نامناسب بیش فعالی، تکانشگری و بی توجهی است.

ADHD همراه با سایر مشکلات سلامت روان مانند اضطراب و اختلالات خلقی، از جمله افسردگی، افکار خودکشی و اختلال دوقطبی ظاهر می شود و اغلب به ویژه با مشکلات ضد اجتماعی مانند اختلال سلوک و اختلال نافرمانی مقابله ای همراه است. در این شرایط ADHD می تواند منجر به رفتار ضد اجتماعی، سوء مصرف مواد و اختلال شخصیت مرزی در اواخر نوجوانی و بزرگسالی شود.

علاوه بر این، ADHD با نقایص شناختی نیز مرتبط است. تخمین زده شده است که یک چهارم این کودکان دارای ناتوانی های یادگیری خاص در ریاضیات، خواندن، یا املا هستند. مشکلات توجه با تاخیر در عملکرد شناختی کلی، مهارت های زبانی ضعیف و سازگاری ضعیف در کلاس همراه می باشد.

رفتار مخرب، انضباط ضعیف، حواس‌پرتی می‌تواند تأثیر نامطلوبی بر خانواده‌ها، روابط، تعاملات اجتماعی و عزت‌نفس و عملکرد مدرسه کودکان بگذارد.

چه غذاهایی برای کودکان بیش از حد فعال مضر است

تاثیر تغذیه در بیش فعالی شامل غذاهایی می باشد که شما می خورید و یا هر مکمل غذایی که شما مصرف می کنید. به طور ایده آل عادات غذایی شما به کارکرد بهتر مغز کمک می کند و این علائم را کاهش می دهد مثل بی خوابی و یا عدم تمرکز.

ممکن است در مورد تاثیر تغذیه در بیش فعالی شنیده باشید، موارد غذایی زیر تاثیر تغذیه در بیش فعالی  را نشان می دهند و باید به آن ها توجه ویژه ای داشته باشید:

تاثیر تغذیه در بیش فعالی: فرض بر اینست که برخی از غذاهایی که شما می خورید ممکن است علائم را بهتر یا بدتر نمایند. هم چنین ممکن است خیلی از مواد غذایی که نمی خورید به بهبود علائم شما کمک کنند.

رژیم مکمل غذایی: با این برنامه شما ویتامین ها، مواد معدنی و یا سایر مواد غذایی را به تغذیه خود اضافه می کنید، این ایده به گونه ای است که می تواند به شما کمک کند چیزی را که از طریق غذا خوردن نمی توانید کسب کنید جبران نمایید. پیشنهاد دهندگان این نوع رژیم های غذایی بر این باورند که اگر مقدار کافی از این مواد غذایی را نداشته باشید ممکن است علائم شما تشدید گردد این نشانه تاثیر تغذیه در بیش فعالی می باشد.

رژیم های غذایی حذفی: این رژیم غذایی شامل نخوردن غذاها یا مواد غذایی می باشد که فکر می کنید منجر به رفتارهای خاصی شده یا علائم را بدتر می کنند.

تاثیر تغذیه در بیش فعالی: درباره رژیم های غذایی بیش فعالی تحقیق زیادی نشده است. داده ها محدود هستند و نتایج ترکیبی می باشند. علی رغم این مطلب متخصصان عرصه سلامت بر این باورند که آنچه که شما می خورید و می نوشید می تواند نقشی را در کمک به این علائم ایفا نماید.

بهترین صبحانه برای کودکان بیش فعال

یکی از متخصصان به نام ریچارد سان می گوید: هر آنچه که برای مغز خوب باشد تقریبا برای بیش فعالی نیز خوب است. ممکن است خواهان خوردن این موارد باشید:

یک رژیم غذایی با پروتئین بالا، لوبیاها، پنیر، گوشت و خشکبار می تواند منبع خوبی برای پروتئین باشند، این غذاها را در صبح و بعد از وعده های مدرسه بخورید. این موضوع می تواند تمرکز را بهبود بخشیده و ممکن است باعث اثربخشی دارو درمانی در دراز مدت شود.

موادی که در زیر آمده اند را کاهش دهید:

شکلات، شربت، ذرت، عسل، شکر، محصولاتی که از گندم سفید، برنج سفید و سیب زمینی می توانند تاثیر تغذیه در بیش فعالی داشته باشد و بهتراست که مصرف این موارد را کاهش دهید.

افزایش کربوهیدرات های پیچیده تر: این موارد خوب هستند؛ مقدار زیادی سبزیجات و میوه را مصرف کنید که شامل پرتقال، نارنگی، گلابی، گریپ فروت، سیب و کیوی می باشد. این نوع غذاها را در هنگام عصر می تواند به کودک کمک کند تا بخوابد و خواب راحت تری داشته باشد علاوه بر این تاثیر تغذیه در بیش فعالی را کاهش می دهد و کودک را ارام تر می سازد. از طرفی مصرف غذاهای فست فودی و نامناسب می تواند باعث تشدید تاثیر تغذیه در بیش فعالی شود.

افزایش اسیدهای چرب دارای امگا۳: می توانید این مواد را در ماهی تن، قزل آلا و سایر ماهی های سفید آب سرد پیدا کنید. گردوها، آجیل برزیل، روغن زیتون و کانولا غذاهای دیگری هستند که این مواد را در خود دارند. هم چنین می توانید مکمل اسید چرب دارای امگا۳ مصرف نمایید.

مولتی ویتامین و بیش فعالی

برخی از کارشناسان می گویند افراد بیش فعال باید هر روز ۱۰۰ % مکمل های معدنی و ویتامین دریافت کنند. سایر کارشناسان تغذیه معتقدند افرادی که رژیم غذایی عادی و متعارف دارند نیازی به مکمل های مغزی و ویتامین ندارند. کارشناسان می گویند شواهد کافی مبنی بر این که مکمل های معدنی و ویتامین ها به ناهنجاری های همه کودکان کمک می کنند و باعث افزایش تاثیر تغذیه در بیش فعالی می شوند وجود ندارد.

گرچه مولتی ویتامین ممکن است برای کودکان، نوجونان و افراد بالغ که رژیم غذایی نامناسب دارند مفید باشد، دوز زیاد ویتامین ها می تواند سمی باشد، پس از آن ها اجتناب کنید.

علائم بیش فعالی از شخصی به شخص دیگر متفاوت است. اگر نیازمند دریافت مکمل هستید از نزدیک با پزشکان در ارتباط باشید تا تاثیر تغذیه در بیش فعالی را کاهش دهید.

رژیم های غذایی و تاثیر تغذیه در بیش فعالی 

برای پیروی از این کار، شما یک غذا یا ماده غذایی خاصی را که فکر می کنید برای بیش فعالی مضر باشد انتخاب می کنید. پس شما هر چیزی را که شامل آن ماده غذایی باشد حذف می کنید و نمی خورید. اگر ناهنجاری ها بهتر شدند یا کلا از بین رفتند شما به نخوردن آن ماده ادامه می دهید.

اگر غذایی را از رژیم غذایی تان حذف کنید، آیا ناهنجاری هایتان را بهبود می بخشد؟ تحقیق در این زمینه در حال انجام است و نتایج روشن نیستند. بیشتر دانشمندان مخالف این رویکرد برای سامان دهی بیش فعالی هستند.

افزودنی های غذایی و بیش فعالی

یک متخصص آلرژی برای اولین بار در سال ۱۹۷۵ گفت: که رنگ های مصنوعی، طعم دهنده ها و نگه دارنده ها ممکن است در برخی کودکان موجب بیش فعالی شوند. از آن زمان به بعد محققان و کارشناسان رفتار کودک به شدت درگیر این موضوع شدند.

برخی معتقدند که نظریه حذف همه مواد ذکر شده از رژیم غذایی بی اساس است و مدارک کافی برای اثبات وجود ندارد. اما مطالعه ای نشان می دهد که برخی رنگ های غذایی و یک نگه دارنده، بیش فعالی را در برخی کودکان افزایش داد. اما تاثیرات آن در هر سن و هر افزودنی متفاوت است.

طبق این تحقیق و مطالعات اخیر دیگر، آکادمی آمریکایی طب اطفال با این نظریه موافق است که حذف نگه دارنده ها و رنگ های غذایی از رژیم غذایی، انتخاب مناسبی برای کودکان بیش فعال است.

برخی کارشناسان پیشنهاد می کنند افرادی که دارای بیش فعالی هستند از استفاده این مواد اجتناب کنند:

  • رنگ های مصنوعی، مخصوصاً قرمز و زرد
  • افزودنی های غذایی مانند آسپارتامه (یک نوع شکر مصنوعی)، MSG (نمک اسید گلوتامیک مونوسدیم)، و نیتریت ها، برخی مطالعات به رابطه بیش فعالی و نگه دارنده سدیم بنزوات اشاره می کنند.

شکر و بیش فعالی

برخی کودکان بعد از خوردن شکلات و سایر غذاهای شیرین دچار بیش فعالی می شوند. البته مدرک معتبری وجود ندارد که ثابت کند شکر عامل بیش فعالی است. به طور کلی، غذاهای شکر دار و مغذی باید بخش کوچکی از رژیم غذایی باشند. بنابراین می توانید آن ها را حذف کنید تا ببینید که علائم بهبود می یابند یا نه.

چه ویتامینی باعث بیش فعالی می شود

روی

روی علاوه بر ایفای نقش های مهم در عملکرد سیستم ایمنی، رشد، رشد و تولید مثل، برای مغز در حال رشد مورد نیاز است. نقش های متعددی در عملکرد مداوم مغز از طریق اتصال پروتئین، فعالیت آنزیمی و انتقال عصبی ایفا می کند.

اهن

تخمین زده می شود که کم خونی ناشی از فقر آهن ۲۰ تا ۲۵ درصد از نوزادان را تحت تاثیر قرار دهد آهن برای ساختار و عملکرد سیستم عصبی مرکزی مهم است و نقش های متعددی در انتقال عصبی ایفا می کند. کمبود آهن با رشد شناختی ضعیف مرتبط است.

منیزیم و تاثیر تغذیه در بیش فعالی 

سطوح پایین منیزیم (Mg) ممکن است بر عملکرد مغز از طریق تعدادی مکانیسم از جمله کاهش متابولیسم انرژی، سیگنال‌دهی سلول‌های عصبی سیناپسی و جریان خون مغزی تأثیر بگذارد.  در ۱۱۶ کودک مبتلا به ADHD تشخیص داده شده، ۹۵٪ کمبود منیزیم مشاهده شد و این موارد به طور قابل توجهی بیشتر از یک گروه کنترل بود.

آلرژی های غذایی و حساسیت های مفرط

آلرژی غذایی در علائم رفتاری و روانی، از جمله علائم مرتبط با ADHD نقش دارد. جالب توجه است که ناهنجاری‌های روانی-اجتماعی نیز منجر به آلرژی غذایی می‌شوند. برخی گزارش ها نشان می دهد که واکنش های آلرژیک در دوران نوزادی می تواند ناهنجاری های رشد عصبی بعدی را پیش بینی کند.

توصیه های تغذیه ای برای کودکان مبتلا به ADHD

کمک به کودکان مبتلا به ADHD برای مدیریت رفتارهای مربوط به غذا و تغذیه مهم است و باعث کاهش تاثیر تغذیه در بیش فعالی می شود.

۱.استفاده از غذا به عنوان عامل حواس پرتی خودداری کنید

بسیاری از اوقات والدین یاد می‌گیرند که ارائه غذا می‌تواند راهی برای ساکت کردن کودک برای چند دقیقه باشد، که می‌تواند برای والدین آرامش بخش باشد اما به مروز باعث تشدید تاثیر تغذیه در بیش فعالی می شود. با این حال، این می تواند کودک را تشویق به ایجاد یک رابطه ناسالم با غذا کند، زیرا کودک ممکن است یاد بگیرد هر زمان که حوصله اش سر رفت، غذا بخورد. بعلاوه، احتمالاً کودک یاد می‌گیرد که با غذا پاداش می‌گیرد و بنابراین ممکن است این کار را بیشتر انجام دهد.

۲.نه یعنی نه

اکثر بچه‌ها به طور مکرر همان چیز را می‌خواهند، حتی اگر والدین قبلاً «نه» گفته باشند. این احتمالاً در کودک مبتلا به ADHD به دلیل تمایل به تکانشگری تشدید می شود. اگر والدین در نهایت تسلیم شوند بچه‌ها یاد می‌گیرند که به طور مداوم همان سؤال را تکرار کنند، زیرا در نهایت به پاسخی که می‌خواهند می‌رسند. بنابراین، برای والدین مهم است که فقط زمانی «نه» بگویند که واقعاً «نه» را معنی می‌کنند و سپس به آن پایبند باشند. این یک تکنیک مدیریتی مهم برای همه رفتارها از جمله رفتارهای مرتبط با غذا است.

۳.زمان غذا برای کاهش تاثیر تغذیه در بیش فعالی اغلب اوقات تشخیص ADHD و در نتیجه درمان به دلیل عدم شناخت علائم یا عدم دسترسی به روانشناس به تاخیر می افتد به همین دلیل تاثیر تغذیه در بیش فعالی را متوجه نمی شوند. حواس‌پرتی‌ها در زمان صرف غذا، مانند تلویزیون یا سایر رسانه‌های الکترونیکی، باید به حداقل برسد، زیرا این وسایل توانایی کودک را در فیلتر کردن عوامل حواس‌پرتی برای تمرکز کم تر می کنند.ودکان باید تشویق شوند که آهسته بجوند و واقعاً غذای خود را بچشند. نباید به کودک اجازه داد از روی میز بلند شود اما اگر بتوان نیمکتی را جایگزین صندلی در میز شام کرد، می توان در محدوده معقولی اجازه حرکت داد. این به کودک این امکان را می دهد که به جای اینکه بیش از حد حواسش به حرکاتش باشد و یا به دلیل حرکت زیاد دچار مشکل شود، روی غذا خوردن تمرکز کند.ایجاد یک برنامه غذایی خانوادگی تقریباً در زمان و مکان یکسان هر روز می تواند به کودک کمک کند تا بداند چه زمانی و کجا باید انتظار غذا خوردن را داشته باشد و باعث کاهش تاثیر تغذیه در بیش فعالی شود. ۴. کاهش اشتها و میل از آنجایی که داروهایی که معمولاً برای درمان ADHD استفاده می‌شوند باعث کاهش اشتها می گردند، خانواده‌ها و کودکان باید راهبردهای عملی برای مقابله با این مشکل پیدا کنند. برخی از کودکان به طور کلی علاقه خود را به خوردن از دست می دهند و غذا آن ها به میزان قابل توجهی کاهش می یابد.تاثیر تغذیه در بیش فعالی می تواند منجر به کاهش وزن نامطلوب شود و اگر این مصرف ضعیف برای چندین ماه ادامه یابد، ممکن است بر قد تأثیر بگذارد و منجر به مشکلات پزشکی شود.تاثیر تغذیه در بیش فعالی باید با پزشک در میان گذاشته شود، زیرا دوز دارو و زمان بندی دارو می تواند برای کاهش اثرات سرکوب اشتها تغییر کند. به عنوان مثال، متیل فنیدات یک داروی محرک است که برای درمان ADHD استفاده می شود و باعث کاهش اشتها می شود. این دارو باید ۱ بار در روز تجویز شود، اگر پس از شروع دارو، سرکوب اشتها برای مدت طولانی ادامه یابد، به جای تغییر یک داروی جدید، ممکن است همان دارو را  با دوز متفاوتی چایگزین کرده یا دارو را تغییر دهید.علاوه بر تغییرات احتمالی در زمان و دفعات مصرف دارو، استراتژی های تغذیه نیز برای کاهش تاثیر تغذیه در بیش فعالی مهم هستند. غذاها و نوشیدنی‌های انتخابی باید غنی از مواد مغذی باشند و از مصرف غذاهای «کالری خالی» مانند نوشابه، آب نبات یا ژلاتین خودداری کنند. باید بین وعده های غذایی، به جای همراه غذا یا مستقیماً قبل از غذا، به منظور حفظ اشتها برای غذاهای جامد ارائه شود. 

گلوتن و بیش فعالی

گلوتن پروتئینی است که در گندم و جو یافت می شود. گلوتن به انعطاف پذیری خمیر کمک می کند و نان ها را نرم و پف می کند. گلوتن را می توان به عنوان در سایر غذاها از جمله غذاهای آماده مانند سوپ، سس، سس سالاد و غلات نیز استفاده کرد.

اغلب مقالاتی وجود دارند که نشان می‌دهد رژیم غذایی بدون گلوتن می‌تواند به کاهش علائم ADHD کمک کند، برخی افراد معتقدند رژیم بدون گلوتن حتی ممکن است ADHD را درمان کند.

آیا بیش از فعالی بد است

ADHD اغلب با سایر اختلالات رخ می دهد. بسیاری از کودکان مبتلا به ADHD دارای اختلالات دیگری نیز مانند ADHD نیز هستند، مانند مشکلات رفتاری یا رفتاری، اختلالات یادگیری، اضطراب، افسردگی، وسواس یا اختلال های دیگری که کنترل آن ها برای کودک دشوار می باشد. این بدین معنی نمی باشد که کودک شما از قصد سعی می کند شما را اذیت کند یا بد می باشد.

توجه داشته باشید که سعی کنید او را درک کنید و او را مقصر ندانید تا بتوانید به او کمک کنید که روند درمان را طی کند.

منبع : تاثیر تغذیه در بیش فعالی + چه ویتامینی باعث بیش فعالی می شود

علت دعوا در رابطه عاشقانه | چقدر دعوا در یک رابطه زیاد است

علت دعوا در رابطه عاشقانه چیست؟ دعوا‌های بلند مدت نشانه خوبی در روابط نیست،  همه زوج ها اختلاف نظر دارند. مهم ترین چیز این است که چگونه در هنگام دعوا در رابطه عاشقانه باهم کنار میایید، اگر نتوانید با هم کنار بیایید مشکلات تکراری را همیشه تجربه خواهید کرد.

هیچ رابطه ای کامل نیست زن و شوهرها همیشه در مورد همه چیز بحث می کنند. با این حال، تا زمانی که شما صراحت، صداقت داشته باشید و کنترل خود را از دست ندهید جای نگرانی نیست.

چقدر دعوا در رابطه عاشقانه زیاد است؟

بنابراین، چقدر دعوا با شریک زندگی شما طبیعی است و چه زمانی بیش از حد است؟ آیا درگیری های شما به یادگیری و رشد شما به عنوان یک زوج کمک می کند؟ یا نشانه طلاق شما می باشد؟

مطالعه ای  در سال ۲۰۰۰ نشان داد که بحث و دعوا که با خشم و تحقیر می تواند نشانه اولیه طلاق در آینده باشد. نشانه های زیر را در دعوا جدی بگیرید و در صورت مشاهده حتما به مشاور مراجعه کنید:

۱٫با یکدیگر مبارزه می کنید.

این نوع دعوا  بحث هیچ فایده ای ندارد زیرا باعث ایجاد تغییرات نمی شود. اگر بر سر همه چیز دعوا می کنید، می خواهید به یکدیگر آسیب برسانید یا کنترل اوضاع را به دست آورید به کمک مشاور احتیاج دارید.

۲٫عدم تعهد | علت دعوا در رابطه عاشقانه 

دعوای زیاد می تواند به این معنی باشد که هیچ یک از شما به رابطه خود متعهد نیستید یا کاری برای بهبود آن انجام نمی دهید. حتی ممکن است نشانه این باشد که یکی از شما از قبل تصمیم خود را برای جدایی گرفته است.

۳٫سرزنش

بدترین دعوا زمانی رخ می دهد که موضوع اصلی دعوا این باشد که “مقصر کیست؟”. اگر بحث اصلی دعوای شما این باشد در طول دعوا، نمی توانید مشکلات را حل کنید یا الگوهایی را تغییر دهید که در رابطه شما کارساز نیستند.

۴٫احساس تهی بودن

اگر به طور مداوم احساس خستگی عاطفی، ذهنی و فیزیکی می کنید، ممکن است نشان دهنده این باشد که رابطه شما سمی شده است.

اگر تقریباً هر تعاملی با شریک زندگی‌تان باعث می‌شود که احساس ناامنی و تحلیل کنید و نمی توانید ارتباط سالمی با یکدیگر برقرار کنید احتمالا به پایان رابطه خود نزدیک شده و درگیر افسردگی و اضطراب می شوید.

روابط سمی ممکن است پیامدهای منفی طولانی مدت بر سلامت جسمی و عاطفی ما داشته باشد. بنابراین، تشخیص اینکه آیا ازدواج شما در حال سمی شدن است یا خیر بسیار مهم است.

۵٫ انتقاد و قضاوت مستمر | علت دعوا در رابطه عاشقانه 

قضاوت و انتقاد باعث ایجاد حالت تدافعی و توهین از سوی گیرنده پیام شده و علت دعوا در رابطه عاشقانه می باشد. چنین زبانی نشان دهنده بی احترامی به احساسات و نیازهای شریکمان است و معمولاً واکنش منفی طرف مقابل را برمی انگیزد.

آیا دعوا نکردن در یک رابطه سالم است؟

اگر شما و شریک زندگیتان هرگز وارد دعوا و بحث نشوید، به این معنی است که یکی از شما جلوی خود را گرفته است. غیرممکن است که دو نفر همیشه در کنار یکدیگر باشند و مطلقاً در همه چیز توافق داشته باشند.

اگر تضاد صفر وجود داشته باشد، نشان می دهد که یکی از شما (یا هر دوی شما) حقیقت خود را بیان نمی کنید، که در دراز مدت می تواند بسیار مشکل ساز باشد.

اگر رابطه به نوعی تازه است، نگران عدم دعوای خود نباشید. به طور طبیعی در طول زمان اتفاق می افتد و بسیار طبیعی است که شروع یک رابطه بسیار آرام باشد.

 

چگونه زوج ها در یک رابطه سالم با هم دعوا می کنند

اگر هر روز با شریک زندگی خود دعوا می کنید، اگر نمی توانید با یکدیگر ارتباط برقرار کنید یا حرف یکدیگر را متوجه نمی شوید از راه های زیر کمک بگیرید:

۱٫ گوش کنید

سعی کنید با توجه کامل و منطقی گوش کنید. به مسائل همسرتان گوش دهید و سعی کنید در حالت تدافعی قرار نگیرید.

در عوض، زمانی که گیج هستید، سؤال بپرسید تا مطمئن شوید که هر دو یکدیگر را درک می کنید. گوش دادن موثر به حرف های دیگران می تواند در لحظه دعوا دشوار باشد، اما برای شکوفا شدن یک رابطه نیز ضروری است.

۲٫مسائل اصلی را شناسایی و به آن ها رسیدگی کنید

گاهی اوقات وقتی گرفتار مشاجره یا دعوا می شویم، به جای شناسایی موضوع واقعی، در چرخه بحث های سطحی گیر می کنیم و همین علت دعوا در رابطه عاشقانه می شود. بهترین راه برای شناسایی ریشه تعارض این است که نیازهای خود را بفهمید و یاد بگیرید که به چه چیزی باز می گردید.

همه ما نیازهای اساسی در روابط داریم اما نیازهای همه یکسان نیست. هنگامی که آن نیاز ارضا نمی شوند، عدم رضایت می تواند به طور پنهانی در هر بحثی وارد شود.

۳٫ به جای «تو» از «من» استفاده کنید

مفید است که در اینجا به جای سرزنش فوری شریک زندگی خود، روی خود تمرکز کنید. این کار شریک شما را از حالت تدافعی خارج کنید و گفتگو را به روشی معنادارتر و مبتنی بر راه حل قرار می دهد.

همچنین شما را مجبور می کند که مسئولیت احساسات خود را بپذیرید و در عین حال نسبت به خود و شریک زندگی خود قاطعانه و دلسوز باشید.

۴٫ استدلال کنید

ممکن است وسوسه انگیز باشد که از بیان احساسات خود به دلیل ترس از شروع مشاجره خودداری کنید. با این حال، اجتناب از رویارویی در واقع باعث آسیب می شود.

اجتناب از تعارض می تواند مشکل را در طول زمان بزرگتر کند و منجر به ایجاد رنجش شود. اگر برای برقراری ارتباط با نیازهای خود با مشکلات خود را با شریک زندگی خود صحبت نکنید، مشکل فقط به طرق مختلف تداوم خواهد یافت. متأسفانه اجتناب از مشکل هرگز آن را حل نمی کند.

۵٫ کمک گرفتن از مشاور

بهترین راه برای کشف علت دعوا در رابطه عاشقانه همیشه کمک گرفتن از متخصص می باشد، مشاور به صورت تخصصی به شما کمک می کند تا مشکلات خود را با همسرتان پشت سر بگذارید و راه های سازنده و مناسبی برای ارتباط با یکدیگر پیدا کنید.

منبع : دعوا در رابطه عاشقانه

نشانه هایی که وقوع طلاق را خبر می دهند

طلاق نباید یک اتفاق تعجب برانگیز باشد. طلاق ممکن است در هر ارتباطی ایجاد شود و معمولا زمانی که زوجین با مشکلاتی مواجه می شوند نشانه هایی با خود بهمراه دارد.. در اینجا نشانه هایی از وقوع طلاق در آینده ای نزدیک، آورده شده است.

در منابع مختلف و به گفته ی روانشناسان متعدد باید در امر طلاق، بالغانه رفتار کرد. در موارد کمی هر دوی طرفین بطور همزمان به یک تصمیم مشترک برای طلاق می رسند. گاها، یکی از زوجین، شاید آن فردی که آستانه درد پایین تری دارد، به این تصمیم می رسد که آنها دیگر نمی توانند به این زندگی مشترک ادامه دهند.

علی رغم غم و نامناسب بودن طلاق، فرد ممکن است به این نتیجه برسد که طلاق بهتر از ادامه ی این زندگی مشترک است. هرچند غالبا این مرد است که مساله ی طلاق را مطرح می کند، اما در ۷۵ درصد موارد این خانم است که خاتمه زندگی مشترک را شروع می کند.

همسری که طلاق را شروع نکرده است، ممکن است خود نیز به این نقطه نزدیک شده باشد و بلافاصله این پیشنهاد را بپذیرد که طلاق بهترین گزینه است. یا ممکن است او مقاومت کرده و بحث کند که اگر یک بار دیگر تلاش کنند ممکن است بتوانند این ازدواج را نجات دهند.

در برخی از موارد، فردی که مساله طلاق را مطرح نکرده است ممکن است کاملا شک زده شده و بحث کند که آنها ازدواج مقبولی دارند و نمی تواند اجازه دهد که خانواده از هم بپاشد و طلاق رخ دهد.

بالغانه رفتار کردن

مساله بلوغ از اهمیت بسیاری برخوردار است چرا که روشی که فرد می تواند مسائل و بالغانه رفتار کردن را مدیریت کند، مشخص می کند که آیا طلاق آزار دهنده خواهد بود یا نه قابل تحمل. ازدواج بهم نمیخورد بلکه در طول زمان فرو میریزد.

هر دفعه که یک اتفاق ناخوشایند یا آزار دهنده بدون حل شدن یا معذرت خواهی باقی می ماند، پیوندی که یک زوج را کنار هم نگه میدارد از بین می رود.

هر بار که یک همسر از تشخیص نیاز احساسی همسرش یا توجه به آن باز می ماند، این پیوندها ضعیف می شوند. هر بار که از مجادله دوری می شود چرا که زوجین توانایی انجام یک مجادله ی سازنده را ندارند و بدین ترتیب نمی توانند مسائل را شفاف سازی کنند، پیوندهای ازدواج بیشتر فرو می ریزند، و هر باز که از سکس سر باز می زنند یا از آن دوری می کنند چرا که یکی از طرفین به لحاظ عاطفی حس جدایی می کند این پروسه شتاب بیشتری به خود می گیرد؛ پروسه از بین رفتن پیوند ازدواج!

علت های بیشماری برای از هم پاشیدن ازدواج وجود دارد که شامل عدم معطوف داشتن زمان و توجه به ازدواج است که با درگیری بیش از حد در شغل یا فرزندان رخ می دهد. اما چگونه یکی از طرفین به این جا می رسد که بگوید این از هم پاشیدن، ازدواج را به نقطه طلاق کشانده است؟

دفعه ی بعد که به رستوران رفتید به زوج جوانی که غذای خود را در سکوت می خورند و هیچ ارتباط چشمی با هم ندارند و یا ارتباط چشمی شان اندک است، نگاه کنید.

این زوج اصلا درگیر ارتباط نیستند و به سادگی فقط غذای خود را می‌خورند تا بتوانند آن محل را ترک کنند. اینها زوج هایی هستند که گزینه ی طلاق هستند. ممکن است این طلاق به زودی رخ ندهد و یا اصلا رخ ندهد چرا که زوج هایی وجود دارند که فقط و فقط بخاطر خویشتن داری و ترس در کنار هم باقی می مانند. اما حداقل یکی یا دو نفر از این زوج ها متاسفانه به طلاق فکر می کنند.

  1. عدم حل و فصل اختلافات

جان گاتمن می گوید که کمبود ارتباطات و مکالمات نیست که یک ازدواج را غرق می کند بلکه کمبود و یا نبود حل و فصل موثر اختلافات است که این را باعث می شود.

زوج هایی که درگیر این نیستند که تفاوت ها را بدون آسیب زدن به ارتباط حل کنند، این اختلافات را با دوری از عدم تفاهم و مباحثه به اتمام می رسانند. یک و یا دو فرد نیز به نقطه ای از ناامیدی رسیده اند که دیگر جایی برای حل و فصل یک اختلاف و یا تفاوت با فرد مقابلشان نمی بینند.

اینگونه است که یک و یا هر دو فرد از اختلاف دوری می کنند. یک و یا هر دو نفر ممکن است هر دعوا و اختلاف را مبارزه ای ببینند که با مشاجره و دستکاری روانی فرد مقابلش می تواند بر آن پیروز شود.

اختلافاتی که تا این حد به خفت کشیده می شوند منجر به از دست رفتن احترام شده و فاصله ی بین دو نفر را زیاد کرده و به مرور باعث جدایی می شود.

  1. انزوای عاطفی

درگیری عاطفی حداقل چیز ممکن برای رشد و حفظ صمیمیت جنسی است.

در بحث در مورد احساسات، احساسات یک فرد و نیز احساسات فرد مقابل مطرح است. علاقه به زندگی احساسی با فرد مقابل و درگیری همدلانه هر یک از طرفین به زندگی احساسی، عوامل مورد نیاز برای یک ارتباط صمیمی است.

نبود این درگیری عاطفی و به عبارتی انزوای عاطفی خود نشان از این است که افراد دیگر نمی توانند در کنار هم باقی بمانند.

پیشنهاد مشاور: اشتباهات مهلک که به طلاق و جدایی ختم می شوند

  1. نارضایتی

انزوای عاطفی عموما با کنارگذاشتن عاطفه و رضایت همراه می شود. اگر همسر شما انزوای عاطفی از شما نشان می دهد او احتمالا عشق زیادی نسبت به شما در دل ندارد.

افرادی که طلاق گرفته اند عمدتا می گویند “آنها از عشق دور افتاده اند و دیگر عشقی به همدیگر ندارند”. و دقیقا نقطه بُرنده ی ارتباط آن جایی است که طرفین دیگر همدیگر را آنگونه که باید دوست ندارند.

  1. عدم سکس

سکس ارتباطات احساسی و عاطفی را نشان داده و تقویت می کند. زمانی که یک زوج برای مدت زمان زیادی است که سکس نداشته اند، این در واقع یک مشخصه ی معتبر است که بیانگر انزوای عاطفی است که به مرور پیشرفت کرده است.

و همچنین نشانه ای است از این مورد که زوجین هیچ لذتی از وجود هم نمی برند و اینکه فرآیند فروپاشی پیوندهای ازدواج شدت گرفته است.

  1. افزایش توجه به خارج از ازدواج

ازدواج های پوچ بسیار خسته کننده هستند. زوج های بسیاری این را با وقف کردن خودشان برای کودکانشان جبران می کنند به طوری که فعالیت های کودک مرکز توجه قرار می گیرد چرا که تنها محتوای زندگی خانوادگی است.

دیگران این را با وقف خودشان در کار و شغل جبران می کنند. هر شب تا دیر وقت کار کردن به طوری که زمان با هم بودن به حداقل برسد. و به علت اینکه رضایت عاطفی در بیرون از ازدواج جستجو می شود، احتمال بروز اتفاقاتی وجود دارد.

اکثر این اتفاقات شامل شروع رابطه با یک همکار است که او هم از این با هم بودت لذت می برد و سرگرم می شود.

نشانه هایی که وقوع طلاق را خبر می دهند

  1. آماده شدن برای زندگی مجردی

در ارتباطی که مرد در حال برنامه ریزی برای طلاق است، یک خانه دیگر رهن یا اجازه می کند، برای کاشت مو اقدام می کند تا ظاهرش را بهبود دهد تا شانس های زیادی برای قرار گذاشتن داشته باشد. حتی ممکن است مرد یا زن شروع به تلاش برای رسیدن به تناسب اندام کنند شامل کاهش وزن، رسیدن به موها و سر و وضع لباس پوشیدن و دیگر چیزهایی که ظاهر و قیافه را بهتر نشان می دهد.

زن ممکن است در خانه بماند و می بینیم که اغلب به بازیابی روانی و ظاهری خود علاقه نشان دهد و یا نه به دنبال شغلی باشد که استقلال مالی پیدا کند و وابستگی مالی کمتری به همسرش داشته باشد.

همچنین فردی که میخواهد شروع کننده طلاق باشد، ممکن است یک فعالیت را به تنهایی شروع کند مثل تنیس بدون اینکه فرد مقابلش را هم درگیر این فعالیت کند و به مرور شروع به ساختن یک شبکه ی اجتماعی، به عنوان یک فرد مجرد و نه یک فرد متاهل بکند.

اول طلاق بعد پشیمانی / چه کارهایی پیش از طلاق باید انجام داد؟

با دیدن نشانه های طلاق چه باید کرد؟

اگر خودتان را در این سناریومی بینید، متاسفانه می شود گفت که ازدواج شما در معرض مشکلات جدی است. در اینجا ما نمی خواهیم بگوییم که تا چه حد به نقطه طلاق نزدیک است و یا کی این اتفاق خواهد افتاد.

اما می توان گفت که این نشانه ها، یا حداقل اکثر آنها، تقریبا در همه طلاق هایی که دیده شده، حضور دارند.حداقل زمان برای گفتگوی طولانی و صادقانه با همسرتان است.

اگر نمی‌توانید این صحبت را بدون آنکه باعث سرزنش و خیانت شود، انجام دهید، پیشنهاد می‌شود یک جلسه فوری با یک مشاور ازدواج یا متخصص روانشناسی داشته باشید.از آنجا که این ارتباط به سمت طلاق پیش می رود، به زودی یکی از دو نفر از شما،با این مسئله مواجه شده و برای جدایی دوستانه برنامه‌ریزی میکند، بهتر است شانس خود را برای رسیدن به طلاق خوب و غیر مخرب بسنجید.

منبع : نشانه هایی که وقوع طلاق را خبر می دهند