پوزیشن جنسی برای اولین دخول و مقابله با درد

خانم ها و آقایان باید بهترین پوزیشن جنسی برای اولین دخول و کاهش درد آن آشنا شوند.

آیا تا به حال فکر کرده اید که بهترین حالت برای هر دو طرف برای لذت بردن حداکثر از رابطه چیست؟

چندین بار، این سوال از زوج هایی است که بهترین پوزیشن های جنسی را با بیشترین لذت انجام می دهند.

پوزیشن چیست؟ در مقاله زیر ممکن است توضیحی جامع از این موضوع ارائه شود.

متأسفانه اکثریت مردم نگرش کاملا نسبت به جنس دارند زیرا فکر می کنند بدن عامل مهمی در لذت جنسی هستند.

اگر عامل اصلی کنترل روند جنسی از ابتدا تا انتها ذهن و مغز باشد، بنابراین خشم و لذت جنسی در نهایت پس از ذهن، ارگاسم  اتفاق می افتد.

دیدگاه افراد در مورد پوزیشن جنسی

هر شخص، بسته به تخیلات جنسی و یا فانتزی جنسی، یک تصویر جنسی در ذهنش به تصویر می کشد.

این دقیقا همان چیزی است که یک فرد لذت می برد وقتی که او از نظر جنسی بررسی می شود، که ممکن است به یک وضعیت جنسی خوشایند برای یک فرد منجر شود.

اما برای شخص دیگری خوب است، یا برخی از مردم از دیدن واکنش همسر خود لذت می برند

شاید برای یک زن در فانتزی جنسی او، لذت بردن از رابطه در وان حمام است.

شاید برای یک زن دیگر، رابطه روی صندلی، لذت بردن از یک رابطه عالی است، و برای دیگران، هیچ قاعده کلی دیگری برای شخص دیگری وجود ندارد، و مردم باید به فانتزی های جنسی خود مراجعه کنند و آنها را تمرین کنند.

از دیگر مسائل مهم، اشتباه رایج زوج ها این است که آنها در تلاشند و تلاش می کنند تا در همان زمان به ارگاسم برسند.

اگر این نگرش صحت نداشته باشد، سطح میل جنسی، تحریک پذیری، لذت جنسی و مدت زمان ارگاسم در مردان و زنان متفاوت است.

شما نمی توانید با این تفاوت ها مبارزه کنید، اما باید رفتار  را کنترل کنید.

برای درک جامع تر، نکات زیر را در نظر بگیرید.

اما گاهی اوقات برخی از شرایط جنسی که برای شما لذت بخش هستند، وجود دارد اما برای همسر شما نیاز به توافق دو طرفه است تا زوج ها موقعیت های مورد علاقه یکدیگر را تجربه کنند.

زندگی شبانه بسیار مهم است، و به منظور ایجاد اولین رابطه جنسی، زن و شوهر باید سعی کنند بهترین پوزیشن جنسی را انتخاب کنند.

کاهش درد اولین دخول

مهم ترین موضوع برای داشتن زندگی رضایت بخش و در عین حال خشنودی ازدواج، هنر برقراری ارتباط با همسر در طول رابطه جنسی است.

بنابراین قانون جنسیت برای سکس مفهوم درستی نیست.

از آنجا که انسان ها با یکدیگر متفاوت هستند و واکنش های خاصی نسبت به یکدیگر نشان می دهند.

بنابراین، برخی از موارد زیر به طور کلی می توانند یک راهنما باشند.

مقدار درد اولین دخول مهم است

  • موضوع اول

روانشناسان توصیه می کنند که شب اول نباید با جبر آغاز شود.

در اولین ورود و از بین بردن بکارت نه تنها باید اجبار کار نمی کند، بلکه باید با صبر و شکیباییصورت گیرد و شوهر باید عروس را به تدریج به تمایل و حالت مطلوب برساند، به جای اینکه سریع آلت تناسلی را وارد کند.

استفاده از فشار تنها احساسات عاطفی دختر را خنثی می کند.

در این مورد، او فقط بدن زن را جذب می کند و قادر به جذب روح او نیست.

بنابراین، در شب، شوهر باید تمام اقدامات لازم را اتخاذ کند و در پایان به راحتی و ظریف عمل کند و بداند که کوچکترین اشتباه در شب، سبب دلزده شدن است.

به طوری که همسرش خسته و ناراحت می شود که به راحتی قابل بازیابی نخواهد بود گاهی تا پایان ازدواج در ذهن او می ماند.

بهترین پوزیشن جنسی برای اولین دخول چیست

  • موضوع دوم

در اولین دخول به واژن همسرتان، بهتر است که ساکت باشید، زیرا کلمات اضافی سخاوتمندانه و گفتاری ممکن است در نتیجه عکس بدهد.

از آنجا که شما هرگز رابطه جنسی با همسر خود نداشته اید و از تمایلات و چیزهایی که او را آزار می دهید آگاه نیستید.

بنابراین، سکوت نسبی بهترین گزینه برای شروع یک رابطه آینده است.

در عین حال، اگر همسر شما بیش از حد ساکت بود، می توانید از او سوالاتی بپرسید که آیا شما احساس خوبی دارید؟، شما در مورد این موضوع چه فکر می کنید؟ و غیره

  • موضوع سوم

پس از رابطه جنسی نگران نباشید و دلهره نداشته باشید که شریک زندگی شما باردار یا بیمار شود.

به همین دلیل، برنامه ریزی برای جلوگیری از بارداری و سلامت جنسی باید مورد توجه قرار گیرد.

  • موضوع چهارم

از غذا خوردن زیاد قبل از رابطه جنسی اجتناب کنید، زیرا باعث خواب آلودگی شما می شود.

همچنین از نوشیدن مشروبات اجتناب کنید، زیرا با مصرف الکل دچار اختلال در نعوظ می شوید.

  • موضوع پنجم

در مورد ارگاسم نگران نباشید.

بسیاری از خانمها در طول فعالیت جنسی اوج لذت جنسی را تا زمانی که تجربه کافی ندارند انجام می دهند.

بسیار بعید است که بتوانید هر دو را در اولین دخول تجربه کنید.

بنابراین سعی کنید از آن لذت ببرید و مطمئن باشید که به یکدیگر بگویید چه چیزی برای شما لذت بخش است و به رضایت شما کمک کند.

  • موضوع ششم

آقایان خیلی زودتر از خانم ها ارضاء می شوند و از این امر رضایت دارند.

کمی عشق بازی کنید، بخوابید و دوباره امتحان کنید.

بار دوم شما یک رابطه بهتر خواهید داشت.

درد در ابتدای دخول و پارگی بکارت بسیار زیاد است البته نه برای تمام خانم ها!

آلت تناسلی مرد هم به دلیل فشردگی دهانه واژن ممکن است درد بگیرد. با این حال، این خونریزی و درد طولانی مدت نیست و به سرعت حل می شود.

در بسیاری از خانمها، این حالتها تنها ده ثانیه طول می کشد و سپس همه چیز آرام خواهد شد.

برای اینکه این مرحله جنسی به خوبی پیش برود، قبل از اینکه بکارت را پاره کنید، سعی کنید معاشقه بسیار زیادی داشته باشید.

معاشقه برای افزایش ترشحات واژن و کاهش درد بالقوه مهم است. توصیه می شود که یک ژل لوبریکانت محلول در آب (از داروخانه تهیه کتید)در کنار خویش داشته باشید.

از آنجا که برخی از زنان در اولین دخول، استرس و اضطراب دارند درد بیشتری را احساس می کنند.

بنابراین، استفاده از ژل روان کننده (از داروخانه تهیه کتید) می تواند موثر باشد. همچنین ژل روان کننده احتمال پارگی کاندوم را در طول رابطه کاهش می دهد.

بهترین پوزیشن جنسی برای اولین دخول کدام است؟

  • موضوع هفتم

تا سه روز پس از اولین دخول، یک خونریزی جزئی طبیعی است و نباید نگران کننده باشد. اما اگر به خونریزی ادامه دهید، باید به متخصص زنان و متخصص زایمان مراجعه کنید.

مردان نگران نباشند اگر خونریزی را در اولین دخول مشاهده نمی کنند.

علاوه بر نداشتن بکارت به صورت مادرزادی در بعضی از زنان، اگر زن در طول رابطه جنسی آرام و ریلکش باشد، وقت کافی برای عشق کردن دارد، او با سمت دیگرش به آرامی احساس می کند و دهان واژن به اندازه کافی مرطوب می شود.

آلت تناسلی به آرامی وارد واژن او می شود. به این ترتیب، ممکن است در اولین دخول خونریزی نشود، یا به دلیل نوع خاصی از پرده ارتجاعی، چنین حادثه ای رخ می دهد.

اما اگر زن ناراحت یا ترسیده باشد و پاهای او جمع شود، واژن تنگ می شود و در هنگام ورود، خونریزی اتفاق می افتد.

“مشاورانه” سایت علمی است که که به مشاوره خانواده و روانشناسی می پردازد و شما را در داشتن رابطه جنسی موفق تر همراهی می کند. رزرو وقت سکستراپیست

اولین دوره دخول و بهترین پوزیشن برای آن

برخی از مردان در طول مقاربت جنسی فشار زیادی به واژن وارد می کنند و باعث پارگی واژن و درد و خونریزی می شوند.

با این حال، اگر زن به اندازه کافی برای رابطه جنسی آماده شده و دور از اضطراب باشد، نیازی به فشار از سوی مرد نیست.

افراد تحت آموزش تحت تأثیر روش ها و شیوه های تعامل قرار می گیرند که از آنها استفاده می کنند.

تصور غلط بسیاری از زوج ها و افراد این است که مهم ترین بخش رابطه دخول است.

در حالی که مقاربت گذشته است، مهمترین اصل در رابطه جنسی، داشتن صلح از ذهن و عشق قبل از دخول است.

بنابراین مهم است که یک روش برای دخول با آرامش بیشتر انتخاب کنید.

برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد داشتن یک رابطه آرام در طول رابطه جنسی، داستان خرابکاری برای همسر را بخوانید.

پوزیشن های مختلف جنسی اولین دخول

یکی از راه های بسیاری که زنان در رختخواب قرار می گیرند و پاها را از هم جدا می کنند.

سپس مرد بین پاها زن متوقف می شود.

در این مورد، زن بهتر است که بالش هایش را روی بالش قرار دهد تا بدن هر دو آنها در همان سطح قرار گیرد.

این حالت یکی از بهترین ورود برای دختران باکره است. در مورد دیگری، زن خوابیده و از عقب به استقبال همسر خود می رود.

مرد همچنین در سمت خود قرار می گیرد و از پشت واژن مجددا وارد می شود. این یکی از بهترین حالت ها برای انزال زودرس و تحریک زن و شوهر است.

زن می تواند زانوهایش را خم کند و در پشت بخوابد. یک مرد می تواند در سمت راست او قرار بگیرد، به طوری که او پشت زانو زن می افتد.

زن را می توان در حالت چهار دست و پا قرار داد و مرد از پشت دخول را انجام می دهد.

تحریک نقطه جی در زن

یکی از مزایای این روش، تحریک نقطه جی در زن و تحریک بسیار است.

رویکرد کنار گذاشتن یک راه دیگر است که هر دو مردان و زنان، یکی در سمت راست و دیگری در سمت چپ، یک زن کمی بین پاها قرار می گیرد.

زن پشت پاهای خود را از هم جدا می کند پس از قرار دادن آلت تناسلی مرد، این مرد به طور کامل بین پاها زن قرار می گیرد.

این موقعیت لبه واژن زنان را تحریک می کند.

این روش یکی از پوزیشن های محبوب جنسی است که در اولین ماه های بارداری رخ می دهد.

یکی از شیوه های بسیاری که در آن زوج ها بسیار رایج هستند، زن به پشت سر می خوابد و دست ها را از هم جدا می کند، سپس زانوهایش را کمی خم می کند و مرد بین دو پا قرار می گیرد و بعد از فرو کردن آلت تناسلی، روی زن خوابیده است.

در این حالت، باز شدن واژن و دلبستگی زن تحریک می شود. این شرایط برای زنان باردار به دلیل وزن بدن مرد بر روی شکم زن مناسب نیست.

یکی دیگر از شرایط این است که مرد به پشت می خوابد و زن روی او نشسته یا زانو می زند و خم می گردد، اما در این صورت زن به سمت مرد است.

زن دخول آلت تناسلی مرد به واژن خود را انجام می دهد. این یکی از بهترین خواسته های مردان چاق و زنان باردار است.

به طریقی دیگر، زن در پشت او می خوابد، پاهای خود را روی شکم و سینه فرد می گذارد، یا روی شانه های یک مرد یا کمر او قرار می گیرد.

منبع : پوزیشن جنسی برای اولین دخول و مقابله با درد

بازی درمانی چیست؟

بازی درمانی(Play Therapy) برای بیان احساسات کودکان استفاده می شود تا به آن ها کمک کند احساسات خود را به جای کلمات، با اسباب بازی به شکل بهتر و راحت تری بیان کنند.

بازی درمانی عمدتا برای کودکانی استفاده می شود که ممکن است نتوانند احساس خود را با کلمات بیان کنند. بازی درمانی به آن ها کمک می کند تا با استفاده از وسایل بازی ارتباط برقرار کنند. این می تواند به آن ها کمک کند تا یاد بگیرند با امور سخت کنار بیایند.

بازی درمانی چیست؟

کودکان به طور طبیعی از طریق بازی یاد می گیرند و رشد می کنند. بازی درمانی با همراهی درمانگر آموزش دیده انجام می شود، نظارت روانشناس در بازی درمانی بسیار مهم می باشد.

روش های مختلفی برای بازی در درمان وجود دارد، برای مثال آلات موسیقی، کتاب، ظرف شنی، نقاشی و صنایع دستی همچنین می‌توانند نقش بازی یا نمایش عروسکی اجرا کنند.

آیا کودک من نیازمند بازی درمانی است؟

همان طور که از کلمه ی “بازی درمانی” مشخص است، این شیوه برای درمان مورد استفاده قرار می گیرد. بنابراین در مواردی مطرح است که پای نوعی از اختلالات روانی در میان است.

در این موارد لازم است تا کودک از طریق دریافت مداخلات درمانی بازی محور که ماهیتی استعاری دارند، به سمت حل مشکل حرکت کند.

چرا بازی درمانی؟

همان طور که می دانید، “بازی” زبان ارتباطی کودک با دنیای پیرامونش است. اگر چه کودک افسره نمی تواند در مورد یاس و ناامیدی اش صحبت کند.

اما می تواند آن را در بازی هایش به خوبی به نمایش بگذارد و از طریق بازی، درمان شود. به عنوان والد یا مراقب کودک، این مطلب می تواند برای تان در بردارنده ی یک نکته اساسی باشد.

شما می توانید با دقت در نحوه ی بازی های فرزندتان، نسبت به حالات روانی او اطلاعاتی کسب کرده و در صورت لزوم هرچه سریع تر جهت استفاده از مداخلات روانشناختی لازم اقدام کنید.

به عنوان مثال والدین یک کودک پرخاشگر این گونه گزارش می کنند که او دراکثر بازی هایش نیز در حال آسیب ردن به عروسک هایش و تنبیه آن هاست.

کودک وسواسی ممکن است در بازی هایش نیز حالاتی از وسواس تمیزی بیش از حد، سخت گیری درمورد تمیزی نسبت به عروسک هایش و یا سرزنش کردن آن ها را نشان دهد.

در ذهن کودک چه می گذرد؟

شاید به عنوان والد با خود فکر کنید اگر بازی می تواند درمان بخش باشد، بهتر است خودم بازی کردن با کودک را آغاز کنم.

واقعیت آن است که فرایند بازی درمانی، امری کاملا تخصصی، علمی و نیازمند مداخله ی بازی درمانگر است.

به زبان ساده می توان گفت، اگر کودکی، مشکلات رفتاری از جمله وسواس، افسرگی، اضطراب، تنبلی، پرخاشگری، پرخوری و یا بی اشتهایی را نشان می دهد.

در حقیقت با مشکلات روحی ناتمامی مواجه است که لازم است در طی فرایند بازی درمانی، کامل شوند تا کودک بتواند آن ها را کنار بگذارد.

به عنوان مثال کودکی که خشم فروخورده عمیقی نسبت به پدرش دارد، ممکن است آن را در قالب افسردگی و یا پرخاشگری نشان دهد.

آنچه در جریان بازی درمانی اتفاق می افتد آن است که کودک در فضایی کاملا ایمن، مورد پذیرش قرار گرفته و شروع به تجربه ی کامل احساس خشم فروخورده می کند.

در نتیجه ی این امر، او می تواند به این احساس پایان بدهد و رفتارهای پرخاشگرانه کمتری بروز دهد.

 

فواید بازی درمانی

بازی به کودکان اجازه می دهد:

  • تا اعمال خود را بهتر مدیریت کنند و می تواند رفتار نامطلوب را کاهش دهد.
  • تا توانایی های خلاقانه حل مسئله را توسعه دهند.
  • که با دادن فضایی به آن ها برای ارتباط با افکار و احساسات خود در مورد همدلی و احترام به احساسات دیگران بیاموزند.
  • انعطاف پذیر است

انواع بازی درمانی

بازی درمانی برای اختلالات زیر استفاده می شود و بازده بالایی دارد:

  • مشکلات تحصیلی
  • اوتیسم
  • افزایش مهارت اجتماعی (مهارت‌های اجتماعی شامل راه‌هایی است که کودک از طریق آن با دیگران به منظور دوست‌یابی، برآورده کردن نیاز، قاطعیت، استفاده از مرزها و همکاری با دیگران ارتباط برقرار می‌کند.)
  • اختلالات رفتاری
  • ناتوانی های یادگیری
  • مسائل مربوط به سلامت روان، مانند عصبانیت، اضطراب یا افسردگی
  • کمبودهای اجتماعی و عاطفی
  • بیان احساسات (خاک رس برای تقویت ابراز احساسات و عواطف به کار می رود، زیرا به کودک اجازه خلاقیت می‌دهد و از طریق همین خلاقیت است که احساسات کودک را تحریک می‌کند. نقاشی به کودک این امکان را می دهد که با افکار و احساسات خود در تماس باشد. به عنوان مثال: می توان از کودکان خواست تا تصویری از آنچه آن ها را عصبانی کرده است ایجاد کنند.)
  • رویدادهای استرس زا، مانند بیماری، سوء استفاده، تروما، یا بحران های خانوادگی ( مانند طلاق والدین)
  • افزایش اعتماد به نفس ( از نقاشی می توان برای نشان دادن رشد نقاط قوت کودک استفاده کرد. به عنوان مثال: یک کودک ممکن است از طریق نقاشی، پیشرفت خود را از دوران نوزادی تا امروز نشان دهد تا نقاط عطف به یاد ماندنی را برجسته کند و اینکه در طول سال ها چقدر رشد کرده و به موفقیت رسیده است. )

بازی درمانی اضطراب کودکان

بازی درمانی می تواند به کودکان کمک کند تا اضطراب های خود را به نمایش بگذارند، که به آن ها کمک می کند تا احساسات ترسناک را پردازش کنند. از طریق بازی درمانی، کودکان می‌توانند روش‌های «بودن» را تمرین کنند که برخلاف اضطراب است، مانند احساس قدرت، قوی و کنترل شرایط.

نکات اساسی در بازی با کودکان

اگر قصد دارید به عنوان پدر و یا مادر، کودکان را به مسیر تربیتی صحیح رهنمود کنید، بهترین ابزاری که در دست دارید “بازی” است.

کودکان در خلال بازی، چیزهای زیادی می آموزند. این در حالی است که گفته ها، توصیه ها و نصیحت های بزرگتر ها در اکثر موارد فاقد تاثیر رفتاری معنادار بر آن هاست.

۷ کلید اساسی در بازی درمانی

  • برای بازی با کودک، زمان خاصی اختصاص دهید. منظور از زمان خاص آن است که کودک احساس کند برای شما اهمیت دارد و بخشی از زمان شما به بازی کردن با او اختصاص داده شده است. با اجرای این گام ساده، تاثیر معناداری بر احساس ارزشمندی و عزت نفس او خواهید داشت.
  •  اگر کودک تان مضطرب است می توانید از بازی های جسمی، نوازش کردن و در آغوش گرفتن به منظور کاهش اضطراب او استفاده کنید.
  • اگر کودک تان پرخاشگر و عصبی است، لازم است بدانید او در بخشی از زندگی اش احساس ناکامی را تجربه کرده است.  بنابراین وقت آن است که در بازی، فضایی را فراهم کنید تا بتواند از طریق غلبه بر محیط، احساس پیروزی کند. در این شرایط بهتر است از بازی های رهایشی و توام با تخریب و کثیف کاری استفاده کنید. شن بازی، گل بازی، هفت سن، چیدن هرمی شکل لیوان ها و تخریب آن ها نمونه ای از این بازی هاست.
  • بجای سخنرانی به منظور رعایت قوانین در منزل، از موقعیت بازی برای ایجاد فرهنگ قانون پذیری در کودک استفاده کنید.
  • به عنوان مثال در حالی که همبازی فرزندتان هستید، محدودیت هایی را به صورت مقتدانه و عاری از خشونت وضع کتید و برای تخلف از آن ها، پیامدی طبیعی در نظر بگیرید. به عنوان مثال ” تا ساعت ۵ بازی می کنیم ولی اگر کسی جیغ زد، چون گوش بقیه درد می گیره و صداشو نمی شنوند، از بازی حذف میشه”.
  • بازی کردن می تواند برای شما نیز آرامبخش و مفید باشد. بهتر است در حین بازی از نقش همیشگی “والد” بیرون بیایید. کودک درون تان ر افعال کنید و صرفا بر رابطه ی خوب خود با کودک تمرکز کنید.
  •  دوستان خیالی کودک را بپذیرید و با آن ها همراهی کنید. این مساله می تواند به احساسات کودک رسمیت داده و در تقویت خلاقیت او نیز موثر باشد.
  • قبل از اینکه درخواست کودک مبنی بر ادامه ی بازی، شما را خسته و بی حوصله کند، برای بازی، زمانی تعیین کنید و نسبت به آن پای بند باشید.
  • پرخاشگری و بی حوصلگی شما می تواند زحماتی را که در طی یک ساعت بازی با کودک، متحمل شدید از بین ببرد و هر دوی شما را عصبی و ناراضی کند.

درمانگر بازی درمانی خوب در تهران

  • بازی درمانی فرایندی تخصصی و یاری کننده است. بنابراین آن را هرگز به تعویق نیندازید.
  • به هنگام مراجعه، اجازه دهید تا فرد متخصص در اتاق درمان با کودک تان تنها باشد و مداخلات لازم را پیش ببرد.
  • اگر نگران تنها ماندن فرزندتان با فرد دیگری هستید، بهتر است نسبت به امنیت مرکزی که به آن مراجعه کرده اید اطمینان حاصل کنید و پس از آن، تا زمانی که درمانگر از شما درخواست نکرده در امر درمان مداخله نکنید.
  • توقع معجزه نداشته باشید: اختلالات رفتاری کودکان غالبا مشکلاتی مزمن و زمان بر هستند. بنابراین انتظار تغییر رفتار کودک پس از چند جلسه بازی درمانی، معقول نیست.

پیشنهاد می شود تا زمان تجویز شده توسط متخصص، درمان را ادامه دهید و از قطع خودسرانه ی جلسات خودداری کنید.

چه بسا قطع خودسرانه ی درمان، تاثیراتی به مراتب بدتر از عدم مراجعه داشته باشد. همانند زخمی که باز شده و بدون درمان، به حال خود رهاشود.

  • در ۹۹ درصد موارد، لازم است همزمان با مشارکت کودک در جلسات بازی درمانی، خود شما نیز به خانواده درمانگر رجوع کنید.

در غیر این صورت، عوامل خانوادگی جاری، ممکن است مانع از تغییرات رفتاری مثبت در کودک شود و یا رفتار منفی او را به دلایل مختلف حفظ کند.

  • برخی از والدین پس از جلسات بازی درمانی، ممکن است به کودک این گونه بازخورد دهند که ” مشاورت هم گفت که خیلی کله شقی، تو درست بشو نیستی و…”. این گونه برچسب ها نه تنها منجر به حل مشکل نخواهد شد بلکه می تواند مشکل را تا حد زیادی تشدید کند.

لازم است بدانید که کودک بیش از سرزنش و تحقیر نیازمند حمایت صحیح شما به منظور تغییر رفتار است.

سوالات متداول

۱ – چه سنی برای بازی درمانی مناسب است؟

اگرچه همه کودکان از این درمان سود می برند اما بازی درمانی به ویژه برای کودکان ۳ تا ۱۲ ساله مناسب است. البته دقت کنید که نوجوانان و بزرگسالان نیز از تکنیک های بازی می توانند استفاده کنند.

۲ – آیا بازی درمانی واقعاً مؤثر است؟

تحقیقات نشان می دهد که بازی درمانی می تواند در درمان طیف وسیعی از مسائلی که کودکان با آن مواجه هستند، از جمله سوء استفاده، رفتارهای پرخاشگرانه یا کنش گرانه، اضطراب، اوتیسم، شب ادراری، طلاق یا جدایی، غم و اندوه، مشکلات خواندن، مشکلات گفتاری و فوبیاها مفید می باشد.

منبع : بازی درمانی چیست؟

۷ دلیل که پای خیانت را به زندگی مشترک باز می کند

باید نگذارید خیانت در زندگی مشترک وارد شود.

ویلیام گلاسر در مورد زندگی مشترک و عشق می گوید، زوج هایی که زندگی خود را با عشق و علاقه شروع می کنند  باید از آن مراقبت کنند و گرنه از عشق و صمیمیت آن ها کم می شود و با گذشت زمان ممکن است زندگی آن ها به جدایی کشیده شود.

اما بسیاری از افراد صمیمت و محبت زندگی آن ها کم شده و زندگی مشترکشان به صورت یکنواخت در می آید و ممکن است به ارتباطات نامشروع روی بیاورند.

افرادی که به خیانت و روابط نامشروع روی می آورند باید توجه داشته باشند که خیانت یک روزه به وجود نمی آید و هنگامی که پای خیانت در میان است بدون شک روندی را پشت سر گذاشته و فرد روزا با شخصی رابطه نامشروع داشته است.

در این مقاله دلایل خیانت را مورد بررسی قرار می دهیم.

نبود عشق و خیانت در زندگی مشترک

خیانت به دلایل مختلفی به وجود می آید و مهم ترین آن می تواند عشق نورزیدن و نبود محبت میان زوجین باشد.

هنگامی که فرد محبت و عشق کافی از همسر خود دریافت نکند و نتواند از نظر عاطفی به درستی نیازهایش را رفع کند به احتمال زیاد وارد رابطه ای دیگر می شود تا نیازهای جنسی و عاطفی خود را رفع کند.

عشق و علاقه در ازدواج ممکن است بعد از ازدواج یا قبل از ازدواج به وجود آید، فرد باید این عشق و علاقه را حفظ کند و تلاش کند تا آن را تقویت کند، اگر برای تقویت آن تلاش نکند ممکن است به مرور زمان صمیمت و علاقه آن ها کاهش یابد.

افرادی که عاشق یکدیگر می شوند و به ازدواج فکر می کنند باید تا جایی که امکان دارد نسبت به یکدیگر شناخت پیدا کنند و اخلاقیات و حساسیت های طرف مقابلشان را به خوبی بدانند و نسبت به آن ها بااحتیاط رفتار کنند تا مشکلاتی برای آن ها به وجود نیاید.

بر اساس نظر مشاوران زوجین باید آموزش های لازم را در زمینه مهارت های ارتباطی ببینند تا بتوانند مشکلات و تعارضات خود را به خوبی رفع کنند و توانایی حل مشکلات و تعارضات خود را داشته باشند و از شکستن حرمت ها و بی احترامی کردن به فرد جلوگیری شود.

برگشتن به گذشته و رابطه های قبل از ازدواج

برخی از افراد هستند با اینکه پرونده رابطه قبلی آن ها هنوز باز است اما به زندگی مشترک با یک شخص جدید فکر می کنند و بعد از مدتی زندگی خود را آغاز می کنند و آن ها با شک و دوددلی زندگی جدیدی را برای خود شروع می کنند و بعد مدتی ممکن است پشیمان شوند و به رابطه های خود پایان دهند.

اما افرادی که از رابطه قبلی دارند و هنوز رابطه گذشته خود را فراموش نکرده اند و پرونده آن باز است، ابتدا باید تکلیف خود را با این رابطه روشن کند و بعد در مورد ازدواج و شروع زندگی جدید فکر کنند.

برای ازدواج باید اهداف خود را به درستی بداند و توانایی های خود را به خوبی بشناسد تا بتواند تشخیص دهد تا چه حد آمادگی برای ازدواج دارد.

بعد از شناخت خود باید آگاهانه تصمیم جدی بگیرد و بعد از گذشت مدت زمان مشخص و هنگامی که از نظر فکری و ذهنی آمادگی لازم را پیدا کرد می تواند برای شروع رابطه جدید و آغاز زندگی مشترک اقدام کند.

خیانت و فرار از مشکلات

بر اساس نظریه مشاوران طلاق، بسیاری از انسان های ضعیف وقتی به مشکل های عمیق و اساسی در زندگی رو به رو می شود برای فرار از آن و حفظ آرامش خود ممکن است به سمت مواد مخدر و یا رابطه های نامشروع کشیده شود.

این افراد ممکن است زمانی که به مشکلات مالی، بدهی یا جروبحث های مداوم در خانه و… رو به رو می شوند ممکن است برای فرار از موقعیت فعلی خود به سیگار کشیدن، مشروبات الکی و روابط نامشروع روی بیاورند.

چنین افرادی توانایی ندارند تا مشکلات شان را به خوبی رفع کنند و مهارت حل مسئله در آن ها ضعیف می باشد و هنگامی که در شرایط سخت قرار می گیرند توانایی حل آن را ندارند و احساس ضعف و ناتوانی در آن ها به وجود می آید.

خیانت و برآورده نشدن نیازهای عاطفی، جنسی و روانی

در زندگی زناشویی رفع نیازهای عاطفی و به دنبال آن نیاز جنسی و روانی اهمیت بسیاری دارد و اگر برآورده نشود می تواند زمینه را برای طلاق و یا خیانت به وجود آورد.

بسیاری از زوج ها در اوایل ازدواج روابط گرم و صمیمی با هم دارند اما به مرور زمان رابطه آن ها یکنواخت می شوند و ممکن است روابط سردی بین زوجین به وجود آید و درمان نشود و به همین دلیل ممکن است یکی از طرفین به سمت رابطه دیگری کشیده شود و نیازهای روانی، عاطفی و جنسی را با روابط نامشروع و خیانت کردن رفع می کنند.

پایبند نبودن به تعهد و خیانت در زندگی مشترک

یکی از فاکتورهای مهم ازدواج مسئولیت پذیری و تعهد می باشد و فرد باید قبل از ازدواج در مورد این ویژگی با همسر خود صحبت کند و میزان آن را به خوبی جویا شود چون نمی توان بعد از ازدواج این ویژگی را تغییر داد و تغییر دادن آن دشوار خواهد بود.

باید قبل از ازدواج و در جلسات خواستگاری انتظارات خود را به خوبی بیان کنید و پاسخ هایی که فرد می دهد را باید به خوبی تجزیه و تحلیل کنید تا بتوانید انتخاب درستی در مورد ازدواج بگیرید.

مسئولیت پذیری از مواردی است که در زمان کودکی در فرد شکل می گیرد و این ویژگی به تربیت والدین بستگی دارد چون ازدواج یک تعهد و مسئولیت است و باید فرد این تعهد را به خوبی اجرا کند و آن را پیش ببرد.

قرار گرفتن در شرایط بحرانی و ناتوانی در حل کردن آن

افراد برای اینکه زندگی بهتری داشته باشند باید آموزش ها و مهارت های لازم را ببیند تا بتوانند در روزهای سخت مثل بیماری، ورشکستگی، از دست دادن عزیزان و …توانایی لازم را کسب کنند و به خوبی بتوانند از مشکلات گذر کنند.

مهارت هایی که لازم است فرد ببیند تا در برابر مشکلات و ناتوانی ها مقاوم باشد و به خوبی از پس آن ها برآید عبارت اند از مهارت های نظیر خویشتن داری، مسئولیت پذیری و واقعیت پذیری و تعهدو … می باشد.

عادی شدن بعد از چندسال زندگی مشترک

برای اینکه زندگی فرد یکنواخت نشود باید آموزش های لازم به افراد داده شود تا بتوانند از عادی شدن زندگی خود پیشگیری کنند. این امر از خیانت در زندگی مشترک جلوگیری می کند.

اگر مهارت ها و اطلاعات افراد در این زمینه بیشتر باشد دید و نگاهش نسبت به مسائل مختلف تغییر می کند و می تواند در موقعیت های مختلف خود را وفق دهد و انعطاف پذیری و سازگاری خوبی در مواجه با مشکلات برای فرد به وجود می آید و چون انعطاف پذیری فرد افزایش می یابد زندگی برای فرد جذاب تر خواهد شد.

زندگی ابعاد بسیاری دارد و انسان برای اینکه به تکامل برسد باید زندگی را با جنبه های مختلف تجربه کند و تمام ابعاد وجودی آن را درک کند اما متاسفانه بسیاری از جنبه های زندگی نادیده گرفته می شود و باعث می شود فرد افسرده، بی حوصله و بی هدف شود.

افراد برای اینکه زندگی با هدفی داشته باشند و برای اینکه به زندگی خود ارزش دهند باید از انجام کارهای بی هدف و بی مورد صرف نظر کنند و برای رشد و پیشرفت زندگی خود تلاش کند.

منبع : ۷ دلیل که پای خیانت را به زندگی مشترک باز می کند

۱۱ تکنیک قطعی افزایش اعتماد به نفس کودکان

افزایش اعتماد به نفس کودکان زمانی رخ می دهد که والدین به کودک اجازه دهند احساسات خود را بیان کند و آن ها را سرکوب نکنند. همانطور که بچه ها رشد می کنند، عزت نفس آن ها نیز رشد می کند و والدین مسئول این رشد هستند. کودک با امتحان هر راه، کار، روش و مرحله ای اعتماد به نفس خود را افزایش می دهد.

هیچ پدر و مادری از داشتن فرزندی خجالتی و با اعتماد به نفس پایین خوشحال نیست و پدر و مادرها برای داشتن کودکی با ویژگی های ذکر شده هزینه های زیادی را متقبل می شوند.

به عنوان مشاور کودک و فرزندپروری باید بگویم هیچ کودکی با ویژگی هایی مانند خجالتی بودن و یا کمبود اعتماد به نفس متولد نمی شود.

باتوجه به این مساله با ادامه ی مطلب همراه باشید تا کلیدهای اساسی  افزایش اعتماد به نفس کودکانرا بیاموزید.


چگونه کودک مان را بدبخت کنیم؟

بدبخت کردن کودک در تمامی طول زندگی اش از فرمول بسیار ساده ای پیروی می کند. بر اساس این فرمول باید گفت ” احساس  ارزشمندی را از فرزندت بگیر تا بدبخت شود”.

بر اساس پژوهش ها مهم ترین عامل موفقیت فردی، عزت نفس است کودکی که از احساس ارزشمندی برخوردار باشد در موقعیت های مختلف به خوبی عمل می کند و به موفقیت می رسد.

اعتماد به نفس نیز از ارتباط تنگاتنگی با عزت نفس برخوردار است. با این تفاوت که اگر عزت نفس را برچسب کلی قیمت فرد به خود در نظر بگیریم، اعتماد به نفس احساس توانمندی در انجام امور جزیی تر است.

به عنوان مثال ممکن است فرزندتان از اعتماد به نفس کافی برای صحبت در جمع برخوردار نباشد اما در ورزش های رزمی اعتماد به نفس بالایی داشته باشد.

نشانه های عدم اعتماد به نفس در کودکان

  • گفتن چیزهای منفی و انتقاد از خود.
  • بیش تر در مورد نکات منفی خود صحبت می کند.
  • پیشرفت های خود را شانسی یا به دلیل تلاش دیگران می داند.
  • وقتی همه چیز خراب می شود خود را سرزنش می کند.
  • فکر می کند دیگران بهتر از او هستند.
  • مدام عذرخواهی کردن
  • کناره گیری از اجتماع و گروه ها دوستی
  • به دنبال تایید از دیگران بودن و در صورتی که تایید را دریافت نکند به کار خود شک می کند.
  • اجتناب از تماس چشمی و حضور در جمع.
  • فکر می کند لیاقت خوش گذرانی را ندارد.

تکنیک های طلایی رشد اعتماد به نفس

۱. نقاط ضعف را بشناسید

همانطور که گفته شد، اعتماد به نفس نسبت به عزت نفس، جزیی تر  است. برای افزایش اعتماد به نفس کودکان، در ابتدا لازم است از خود سوال کنید، اعتماد به نفس فرزندم در کدام بخش ضعیف است؟ و دلسل ان چیست؟ آیا مورد سرزنش، تمسخر، تحقیر، تحسین بی جا قرار گرفته؟ آیا بیش از حد از او حمایت کرده ام و به توانمندی خود در انجام کار باور ندارد؟

با شناختن حیطه مشکل و ریشه یابی آن می توانید به خوبی مساله را برطرف کنید.

۲. تحسین مداوم ممنوع

اگر شما نیز از جمله والدینی هستید که وقتی موفقیت کودک در امتحانات مدرسه، مسابقات و .. را می بینید جمله ای شبیه ” آفرین به تو افتخار می کنم، تو بهترینی” را نثارش می کنید، بهتر است بدانید که در حال انجام یک اشتباه تربیتی اساسی هستید.

پس از شنیدن این جمله کودک احساس می کند “فقط در صورت باعث افتخار هستم که موفق شوم” و آن باور سرآغاز اضطراب، کمال گرایی منفی و مشکلات روانی در او خواهدشد.

چنین کودکی نمی تواند در شرایط شکست، احساس ارزش کند و ارزشمندی خود را مشروط به موفقیت می داند.

 این در حالی است که زندگی عرصه ی شکست، آزمون و خطا و حرکت در سنگلاخ هایی است که تضمینی در موفق شدن برای عبور از آن ها وجود ندارد.

۳. بهتر است به جای دیدگاه نتیجه گرا، به فرایند تلاش فرزندتان دقت کنید.

مثلا در حین مطالعه برای یک امتحان به او بگویید ” می بینم که برای موفق شدن سخت در تلاشی” و در صورتی که به موفقیت کامل نرسید به او بگویید ” تلاشت در طول دوره ی امتحانات عالی بود. مهم اینه که تلاشت رو کردی و بقیه ش خیلی اهمیتی نداره”.

واقعیت آن است که بااین شیوه فرزندی “تلاش گر” تربیت خواهید کرد در حالیکه شیوه ی نتیجه گرا، فرزندی مضطرب، اهمال کار، رقابت جو و تایید طلب پرورش می دهد.

۴. سرزنش، تحقیر و تمسخر ممنوع

اگر به دنبال پرورش فرزندی منحصر به فرد  و یگانه و افزایش اعتماد به نفس کودکان هستید، از سرزنش، تحقیر و یا مقایسه ی کودک با دیگران چه بهره ای خواهید برد؟

کودکان دارای ویژگی های منحصر به فردی هستند که در سایه ی تشویق، توجه و پذیرش بی قید و شرط، رشد می کنند.

اگر جملاتی مانند ” دوستت بازم بهتر شد، هچ وقت توی بازی ها برنده نمی شی، تو به درد این کار نمی خوری، حیف! چقد برات هزینه کردم و..” هستید، مطمئن باشید به راحتی می توانید اعتماد به نفس کودک تان را بخشکانید.

۵. نظرخواهی از کودک

فرقی نمی کند شما در حال بیرون رفتن برای یک خرید هستید، یا قصد دارید چیدمان وسایل منزل را عوض کنید و یا جلسه ای برای رعایت نظم در خانه دارید.

در تمامی موارد فوق، می توانید نظر فرزندتان را جویا شوید.

می توانید گاهی اوقات طبق سلیقه ی کودک تان لباس بخرید، وسایل را بچینید و یا در مورد راه حل بهتر شدن نظم خانه از او نظرسنجی کنید.

با این شیوه او احساس مهم بودن و ارزشمندی کرده و می تواند به خودش اعتماد کند.

به همین طریق از مسئولیت دهی به کودک متناسب با سنش نیز به منظور  افزایش اعتماد به نفس کودکان استفاده کنید.

۶. عذرخواهی کنید

در صورت اشتباه، عذر خواهی کنید تا افزایش اعتماد به نفس کودکان را شاهد باشید. از این طریق فرزندتان می فهمد که اشتباه کردن امری طبیعی است و در صورت اشتباه از شما نیز عذر خواهی می کند.

البته یادتان باشد که مجبور کردن کودک به  عذر خواهی در حضور جمع امری بی فایده و کاملا مخرب است

۷.برای آنها فرصت ایجاد کنید

فرزندان خود را برای شکست آماده نکنید. به یاد داشته باشید، مانند هر چیز دیگری در زندگی، گاهی اوقات شروع با قدم های کودک آسان تر است.

به دنبال فرصت های مناسب سن برای آن ها باشید تا مهارت های جدید را امتحان کنند. اگر بچه های ۶ ساله شما می خواهند آشپزی بیاموزند، دستور پخت خورشت پیچیده ای فراهم نکنید. در عوض، یک دستور غذای ساده یک قابلمه ای را پیدا کنید که می توانند در اجاق مایکروویو درست کنند. فرزندان شما این فرصت را خواهند داشت که تمام مهارت های اولیه مورد نیاز برای آشپزی را بیاموزند.

هنگامی که آنها بر مایکروویو تسلط پیدا کردند، برای دستورهای غذایی سخت تر، وضعیت بسیار بهتری خواهند داشت.

۸. مراقب قلدری یا سوء استفاده باشید

وقتی اعتماد به نفس کودک به طور ناگهانی فرو می رود، ممکن است به دلیل قلدری یا سایر نشانه های سوء استفاده باشد. اگر متوجه تغییری در فرزندان خود شدید، توجه ویژه ای داشته باشید. از آن ها بیشتر در مورد آنچه ممکن است در مدرسه یا با دوستان اتفاق بیفتد بپرسید و اگر واقعاً مورد قلدری یا بدرفتاری است، اقدامات فعالی برای رسیدگی به این موضوع انجام دهید. 

۹. از اشتباهات درس بگیرید.

به یاد داشته باشید که شما نباید به آن ها بیاموزید که کامل باشند، بلکه باید به آن ها یاد دهید که به خودشان اعتماد داشته باشند. پس اشتباهات را بپذیرید. توضیح دهید که گاهی اوقات، اشتباهات راهی عالی برای یادگیری هستند و احتمالاً به موفقیت بیشتری منجر می شوند.

به یاد داشته باشید که اگر روی پاداش دادن به فرزندانتان برای تلاش و تکمیل تمرکز کنید و نه فقط به خاطر موفقیت، کودکتان یاد می گیرد که حتی اشتباهات نیز شایسته تحسین هستند.

۱۰. آن ها را تشویق و تحسین کنید

یادگیری و امتحان چیزهای جدید را برای آن ها تجربه مثبتی کنید تا شاهد افزایش اعتماد به نفس کودکان باشید. آن ها را تحسین کنید تا تلاش خو را بیش تر کنند.

یکی از راه های موثر برای انجام این کار این است که از دستاوردهای آن ها را قدردانی کنید. هنگامی که آن ها کاری را انجام دادند صادقانه آن ها را تشویق کنید ولی در این کار زیاده روی نکنید، زیاده روی باعث می شود کودک شما به تشویق عادت کند.

بازی برای افزایش اعتماد به نفس کودکان

بازی با افزایش اعتماد به نفس کودکان باعث افزایش مهارت کلامی نیز می شوند.

با استفاده از این بازی ها، کودک مهارت کلامی بیشتری خواهد داشت و به واسطه ی آن در جمع های دوستانه، کلاسی، خانوادگی و.. به خوبی می درخشد.

  • با سه کلمه ی بی ربط، جمله بساز.
  • قصه خوانی در جمع
  • اجرای نمایش به ویژه در جمع
  • پنج ویژگی مثبت کودک تان را به او بگویید. سپس دست او را بگیرید و هر یک از صفات را با ماژیک روی یکی از انگشتانش بنویسید. کودک از این کار لذت زیادی خواهد برد و ضمن احساس دیده شدن، باورش نسبت به توانمندی شخصی اش افزایش می یابد.
  • بازی بیا امتحان کنیم: برای این بازی، نقطه ی ضعف اعتماد به نفس در فرزندتان را شناسایی کنید. مثلا ممکن است فرزندتان از صحبت کردن در مقابل جمع ناتوان باشد و یا خجالت بکشد.
  • سپس برای او داستانی تعریف کنید که شخصیت قصه، مشکل فرزند تان را دارد و با آن مقابله می کند.
  • در موقعیتی مانند مهمانی یا جمع همسالان با ایجاد هیجان مثبت از کودک بخواهید تا مانند شخصیت قصه شجاع باشد و  شعر یا لطیفه ای را با صدای بلند تعریف کند.
  • در این هنگام لازم است تا حتی کوچک ترین موفقیت او را تشویق کنید و خواهید دید که به مرور زمان او خواهد توانست بر ضعف موجود غلبه کند.

منبع : ۱۱ تکنیک قطعی افزایش اعتماد به نفس کودکان

اختلال دوقطبی در کودکان

اختلال دوقطبی در کودکان می تواند خطرناک باشد. نشانه ها و درمان این بیماری در کودکان چگونه است؟

اختلال دوقطبی در کودکان

بله، کودکان نیز ممکن است از اختلال دوقطبی رنج ببرند.

اگر چه این اختلال بیشتر در دوران کودکی یا نوجوانی تشخیص داده می شود.

کودکان هر سن ممکن است تحت تأثیر قرار گیرند.

در این مقاله، ما می خواهیم درباره اختلال دوقطبی در کودکان و راه هایی برای کمک به کودک با آن صحبت کنیم.

اختلال دو قطبی در کودکان

اختلال دوقطبی در کودکان مانند بزرگسالان با افسردگی شدید با تغییر حالت رفتاری بیش فعالی یا مانیا همراه است.

تشخیص این اختلال در کودکان یک مسئله پیچیده است.

بعضی از کارشناسان معتقدند که اختلال در کودکان کم است و اغراق آمیز است، بعضی معتقدند که در برابر آن است.

تا کنون، کارشناسان قادر به ارائه دقیق در مورد شیوع این اختلال در کودکان نیستند.

تغییرات هیجانی و رفتارهای سوء ظن برای هر کودک و نوجوان طبیعی هستند.

اغلب این علائم هیچ بیماری یا مشکل روانپزشکی را که نیاز به درمان دارد مشخص نمی کند.

هر کودک ممکن است احساس خستگی، رنج، نگرانی، خشم، بیش فعالی یا فعالیت بیش از حد داشته باشد که در دوره های مختلف شایع هستند، اما اگر این علائم در کودک شما شدید تر باشد، آن را پایدار می کند و باعث مشکلات جدی می شود.

این اختلال در کودکان بین شش تا هجده ساله، همچنین ممکن است یک اختلال خلقی مخرب ایجاد کند.

این اختلال همراه با یک خشم شدید و تکراری است که با تعریف مشترک اختلال دوقطبی سازگار نیست.

کلید این است که سریعا نتیجه نگیریم.

اگر فرزند شما با اختلال دوقطبی تشخیص داده شود، قبل از شروع هر گونه درمان باید مشورت کنید.

شما باید مراقب فرزندتان باشید و با اطمینان او را درمان نمایید.

علائم اختلال دوقطبی در کودکان

برخی نشانه های اختلال دوقطبی در کودکان و نوجوانان عبارتند از:

  • تغییر در رفتار و عادات که متفاوت از تغییر رفتارهای معمول و دوره ای کودک است.
  • عدم فعالیت، عصبی بودن، تهاجمی بودن و بر خلاف هنجارهای اجتماعی بودن؛
  • رفتارهای شدید و مخاطره آمیز که با شخصیت او منطبق نیست، مانند مصرف مواد مخدر
  • بی خوابی یا کاهش قابل توجهی در نیاز به خواب؛
  • درد معده و افسردگی در بیشتر روزها و تقریبا هر روز؛
  • خودپنداره و اغراق در مورد توانایی های فردی؛
  • فکر خودکشی و رفتارهای آن در کودکان و نوجوانان بزرگتر.
  • علائم اختلال دوقطبی در کودکان در دوره های متناوب و متمایز مشهود است؛ بین این دوره ها، رفتار کودک به حالت عادی و طبیعی باز می گردد.

تشخیص اختلال دوقطبی در کودکان

تشخیص اختلال دوقطبی در کودکان دشوار است چرا که بسیاری از علائم آن مشابه بیش فعالی است،.

اختلالات رفتاری رفتارهایی است که حقوق اساسی دیگران و هنجارهای اجتماعی مناسب را نقض می کند و حتی رفتارهای معمول کودکی نیز دشوار می شود.

یک مشکل عمده این است که داروهایی که برای درمان بیش فعالی تجویز می شوند معمولا توسط مانیا در کودکان مبتلا به اختلال دوقطبی ایجاد می شود.

شیدایی در کودکان مضرتر از بزرگسالان است؛ روان درمانی، دیدن یا شنیدن چیزهای غیر واقعی در شیدایی کودکان اغلب مشاهده می شود.

کودکان مبتلا به افسردگی بیشتر درباره علائم فیزیکی افسردگی، مانند درد و تکان دادن، شکایت دارند.

یکی از معایب اصلی این اختلال در کودکان این است که دوره های تغییر رفتار در کودکان مبتلا به این اختلال بسیار سریعتر از بزرگسالان است.

در حالی که دوره های شیدایی و افسردگی در بزرگسالان، هفته ها، ماه ها و حتی سال ها، تغییرات کودکان ممکن است روزانه رخ دهد.

چگونه برای کمک به یک کودک مبتلا به اختلال دو قطبی عمل کنیم؟

اگر فرزند شما اختلال دوقطبی دارد، راه های زیادی برای کمک به او وجود دارد.

بیایید برخی از این روش ها را معرفی کنیم.

در مورد زمان مصرف داروها دقت کنید

شما باید فرزند خود را برای دریافت دارو مورد نیاز برای درمان این اختلال تشویق کنید.

از یادآوری، یادداشت یا هر چیز دیگری که به یاد داشته باشید هنگام مصرف داروها استفاده کنید.

اگر فرزند شما باید در زمان مدرسه دارو مصرف کند، با مقامات مدرسه و یک متخصص بهداشت حرفه صحبت کنید.

از عوارض جانبی مطلع شوید

بسیاری از داروهای اختلال دوقطبی در بزرگسالان مورد آزمایش قرار گرفته و اثرات تعدادی از داروها در کودکان و نوجوانان مورد مطالعه قرار گرفته است.

کودکان مبتلا به این اختلال معمولا عوارض جانبی بیشتری دارند مانند افزایش وزن، تغییرات قند خون و کلسترول خون.

عوارضی که باید در نظر بگیرید، از دکتر فرزند خود بپرسید.

طبق گزارش اداره غذا و دارو آمریکا، برخی از داروهای ضد افسردگی ممکن است میزان خودکشی را در نوجوانان و جوانان زیر بیست و چهار سال افزایش دهند.

با معلم فرزند خود صحبت کنید

در برخی موارد، یک کودک مبتلا به این اختلال نیاز به توجه ویژه در مدرسه دارد.

به عنوان مثال، در دوره های بحرانی ممکن است استراحت بیشتری داشته باشید یا مسئولیت کمتری داشته باشد.

گاهی اوقات ممکن است مجبور نباشید فرزندتان را به مدرسه بیاورید تا زمانی که تا حد امکان بهبود یابد.

یک برنامه منظم و سازگار داشته باشید

برنامه روزانه یک روزه به طور قابل توجهی برای کودکان مبتلا به این اختلال کمک خواهد کرد.

کمک به او در یادگیری بیدار شدن در هر زمان خاص، خوردن، ورزش، بازی و خواب مهم است.

تمام تلاش خود را برای کاهش تنش در خانواده انجام دهید و از مشاوره خانواده نیز برای بهبود این اختلال خطرناک روانی کمک بگیرید.

خانواده را در نظر بگیرید

یک کودک مبتلا به اختلال دوقطبی یک بار بزرگ برای تمام خانواده ها است.

حتی زندگی زناشویی ممکن است تنش دار شود.

سایر کودکان ممکن است مشکل خواهر یا برادرشان را متوجه نشوند و یا با توجه بیشتر به آنها صدمه بزند.

جلسات خانواده درمانی به همه اعضای خانواده کمک می کند تا وضعیت را بدست آورند و با آن رو به رو شوند.

برای نشانه هایی از افکار خودکشی مراقب باشید

هیچ والدینی دوست ندارد فکر کند که چگونه فرزندش ممکن است به خودش آسیب برساند، اما متاسفانه این تهدید وجود دارد، حتی در مورد کودکان.

اگر فرزند شما از تمایل به پایان دادن به زندگی سخن می گوید یا چیزی را که زندگی اش را تهدید می کند، به آن اهمیت دهید.

از ابزارهای خطرناک و مواد مخدر

اختلال دوقطبی در نوجوانان

نشانه ها و روش های درمان این اختلال در نوجوانان تا حدودی مشابه بزرگسالان است، اما دخالت کودک نوجوان شما در این اختلال با مشکلات دیگر همراه است.

وقتی نوجوانان بزرگ تر می شوند، مجبور به دنبال درمان خاصی نیستند، و ممکن است با آن مخالف باشند.

بنابراین با آنها صحبت کنید صادق باشید و با دکتر فرزندتان درباره درمان های مختلف صحبت کنید.

در مورد انتخاب روش درمان و داروهایی که کودک شما نسبت به ان احساس بدی می کند، کاری انجام دهید.

مثل بزرگسالان، نوجوانان مبتلا به اختلال دوقطبی باید از الکل و داروها خودداری کنند.

در غیر این صورت، این مواد ممکن است تغییرات رفتاری را ایجاد یا تشدید کند.

احتمال اعتیاد به مواد مخدر در نوجوانان بیشتر از کودکان و بزرگسالان است.

همچنین برای نوجوانان، برنامه خواب و بیداری را تعیین می کند.

شما همچنین باید یک راه موثر برای مقابله با اضطراب تعیین کنید.

اگر فرزند شما تغییری جدی در رفتار دارد، افسردگی یا مشکلات رفتاری داشته باشد، با یک مشاور یا متخصص اطفال مشورت کنید.

تغییر وضعیت و رفتار اختلال یا سایر مشکلات روانشناختی ممکن است به مشکلات و ناهنجاری های جدی منجر شود.

درمان زودرس و به موقع باعث جلوگیری از عواقب مضر و کاهش اثرات منفی اختلالات روحی بر سلامت کودک شما می شود.

سؤال های از دکتر درباره اختلال دوقطبی

آماده سازی سوالات از قبل می تواند به والدین و بیماران کمک کند تا با پزشک خود درمورد وضعیت خود صحبت های معنی دارتری داشته باشند.

اینها نمونه هایی از سوالات است که والدین می توانند درباره اختلال دوقطبی خود سوال کنند:

  1. چگونه می توانیم درک کنیم که خلق و خوی فرزندان ما جدی تر از تغییر دوران کودکی عادی است؟
  2. آیا در درمان اختلال دوقطبی در کودکان تجربه داشته اید ؟
  3. چگونه اختلال دوقطبی و سایر بیماری هایی را که ممکن است کودک ما داشته باشیم تشخیص دهیم؟
  4. اختلال دوقطبی کودک ما کدام نوع است ؟
  5. اختلال دوقطبی کودک ما چقدر جدی است؟
  6. چگونه اختلال دوقطبی و اختلال بیش فعالی را در کودک ما اختلاف می کنیم؟
  7. آیا فکر می کنید فرزند شما اختلال روانی دیگری دارد؟
  8. چه نوع دارو برای کودک ما مناسب است؟
  9. عوارض جانبی درمان دارویی چیست؟
  10. چگونه می توانم به فرزندم کمک کنم یا او را آموزش بدهم که داروهایش را به صورت منظم مصرف کند؟
  11. چه نوع روان درمانی ممکن است برای کودک ما مفید باشد؟
  12. تأثیر وضعیت فرزند ما بر مطالعات و فعالیت های فوق برنامه درسی چیست؟
  13. چه اطلاعاتی باید والدین فرزند ما در مورد وضعیت او داشته باشند؟
  14. چشم انداز دراز مدت زندگی ما چیست؟
  15. آیا کودکان دیگر ما نیز ممکن است اختلال دو قطبی را تجربه کنند؟

حقایق و تصورات غلط درباره اختلال دوقطبی

  • باور غلط: افراد مبتلا به اختلال درمان نشده و زندگی عادی ندارند.
  • حقیقت: بسیاری از افراد مبتلا به اختلال دارای شغل عالی و موفقیت های فراوانی هستند.

این افراد در زندگی زندگی شاد و معنی دار دارند.

شاید زندگی با این افراد کمی دشوار است، اما کنترل و درمان چیزهای بسیار طبیعی و عادی را به وجود می آورد.

مهارت برای کنترل و درمان این اختلال باید یاد بگیرند.

  • باور نادرست: میزان تغییر در حالت افسردگی مانیا در افراد مبتلا به اختلال بسیار سریع است.
  • حقیقت: اطلاعات محدودی در مورد این اختلال در میان جمعیت عمومی اتفاق می افتد که منجر به شکل گیری چنین افکار می شود.

اختلال معمولا در افسردگی ظاهر می شود و افرادی که درگیر آن هستند اغلب کلاسیک هستند و در معرض افسردگی هستند.

تغییر حالت در زمان مانیا نیز غیر قابل کنترل است، مانند حرکات دست و پا

تغییر احساسات و انرژی مهمترین علامت این اختلال است که لزوما با اضطراب غیرعادی همراه نیست.

  • سوء تفاهمات: اختلال فقط در حالت خلسه تاثیر می گذارد.
  • حقیقت: اختلال بر سطوح انرژی، قضاوت، حافظه، تمرکز، اشتها، الگوهای خواب، توانایی جنسی و اعتماد به نفس تاثیر می گذارد.

همچنین باعث اضطراب فیزیکی می شود.

 بیماری هایی مانند دیابت، فشار خون بالا، میگرن و بیماری قلبی با این اختلال همراه است.

  • باور غلط: تنها راه درمان اختلال ، مصرف دارو است.
  • حقیقت: گرچه دارو به عنوان اصلی ترین درمان برای این اختلال در نظر گرفته می شود، درمان های فردی و استراتژی های فردی نیز تأثیر قابل توجهی در بهبود دارد.

ورزش، داشتن خواب کافی، تغذیه مناسب و تلاش برای کنترل خلق، اجتناب از استرس و حضور همراهان محترم، این مسئله را به میزان قابل توجهی کاهش می دهد و به روند درمان کمک می کند.

منبع : اختلال دوقطبی در کودکان

آموزش همدلی به کودکان با کمک روانشناس

آموزش همدلی به کودکان امر بسیار مهمی می باشد. همدلی توانایی درک، احساس یا به اشتراک گذاشتن احساسات دیگران است. همدلی یک واکنش عاطفی به آنچه که شخص دیگری احساس می کند یا انتظار می رود آن را احساس کند.

همدلی چیست؟

بسیاری از افراد همدلی و همدردی را با هم اشتباه می گیرند اما آن ها دو ارزش مجزا می باشند. همدلی تنها توانایی درک احساسات فردی نیست، بزهکاران اغلب با تظاهر  به درک احساسات و متعاقباً کسب اعتماد دیگران از افراد منفعت می برند. همدلی چیزی بیشتر از این است. همدلی نه تنها توانایی تشخیص کیفیت احساسات کسی است بلکه  ارزش گذاری و محترم دانستن احساسات شخص دیگری را شامل می شود. همدلی به معنای رفتار کردن با دیگران از روی مهربانی، بزرگی و توافق و تفاهم است.

دو نوع اصلی همدلی وجود دارد: شناختی و عاطفی.

همدلی شناختی: توانایی درک دیدگاه دیگران و احساس درد آن ها می باشد. زمانی این نوع همدلی را تجربه می کنید که بدون از دست دادن احساسات خود در تجربه شخص دیگری غوطه ور شوید.

همدلی عاطفی: این نوع همدلی به این دلیل روی میدهد که با آن شخص همدردی می کنید یا احساس می کنید شبیه هم هستید. همدلی عاطفی به عنوان پاسخگویی عاطفی نیز شناخته می شود.

چرا رشد همدلی در کودکان مهم است؟

  1. همدلی برای یک جامعه منسجم حیاتی است. همدلی امکان تصمیم گیری اخلاقی و مهربانانه و نوع دوستانه را فراهم می کند. فقدان همدلی با احساسات دیگران در اوایل کودکی با مشکلات سلامت روان (مانند اختلال سلوک و روان پریشی) در آینده مرتبط است، بنابراین نباید اهمیت آن را دست کم بگیرید.
  2.  درک احساسات دیگران باعث تقویت تعاملات اجتماعی و رفتار همدلانه می شود.
  3. همدلی در کودکان با رفتارهای نوع دوستانه، مشارکتی و اجتماعی همراه است. کودکان همدل مهارت های اجتماعی و هوش هیجانی بهتری دارند و پرخاشگری کمتر و استدلال اخلاقی بهتری نشان می دهند. آن ها همچنین هنگام اشتباه کردن و عدم رعایت قوانین حتی بدون نظارت نیز احساس گناه بیشتری نشان می دهند.
  4. احساس همدلی برای بزرگسالان در زندگی روزمره نیز مهم است. در نظر گرفتن دیدگاه شخص دیگر می تواند اعتماد و نزدیکی بین فردی را افزایش دهد.
  5. به مرور زمان این کار باعث افزایش اعتماد به نفس کودک می شود.

 

آموزش همدلی به کودکان پیش دبستانی

۱. کودکان باید شاهد نشان دادن همدلی بزرگسالان باشند.

در حالی که برخی از کودکان ذاتاً دارای موهبت قلب های رئوف می باشند، اکثر موارد کودکان نیاز دارند تا همدلی را توسط بزرگسالان پیرامون خود آموزش ببینند.

الگوبرداری همدلی از طریق نحوه ارتباط والدین با کودکان خود شروع می شود. والدینی که به چیزهای حائز اهمیت برای کودکان خود علاقه نشان می دهند و همچنین به روشی ملتفت و مثبت به هیجان ها عکس العمل نشان می دهند، درحال آموزش همدلی به کودکان می باشند.

۲. نیازهای هیجانی را برآورده کنید

زمانی که نیازهای هیجانی کودکان برآورده شود، دو چیز اتقاق می افتد. اول اینکه آن ها یاد می گیرند که چگونه نیازهای هیجانی دیگران را برآورده کنند و به آنچه دریافت می کنند، پایبند می شوند، بدان معنا که به اندازه کافی برای ابراز همدلی به دیگران هنگام نیاز، احساس امنیت می کنند.

۳. با کودکان در مورد نیازهای هیجانی صحبت کنید

برای بسیاری از بزرگسالان گفتگو در مورد نیازهای هیجانی یا هر چیز مرتبط با هیجان ها دشوار است. در نتیجه، آن ها به کندی برای صحبت درباره موضوع هیجان ها پیش می روند. در این حالت کودکان از کنترل هیجان های دیگران آگاه نیستند و در هر موقعیتی که واکنش هیجانی را ایجاب می کند، احساس ناراحتی می کنند.

گاهی اوقات آن ها از هیجان های خود می ترسند؛ زیرا آنها هرگز چگونگی مواجهه با نیازهای هیجانی را فرا نگرفته اند. گفتگو با کودکان در مورد نیازهای هیجانی و تجربه کردن آن ها در دیگر افراد ایده ی خوبی است. نیازهای هیجانی آن ها را نام گذاری کنید (برای مثال؛ حسادت، عصبانیت و دوستی) و به آن ها آموزش دهید که بروز این هیجان ها در شما امری نرمال است.

با کودکان خود گفتگو کنید که چگونه هیجان ها را به شکلی مثبت کنترل کنند و موقعیت هایی که در آن افرادی از آشنایان در حال تجربه کردن هیجان ها هستند را بازگو کنید و آموزش همدلی به کودکان را شکل دهید.

۴. موقعیت های زندگی واقعی را برای تمرین همدلی جستجو کنید

هیچ چیزی مانند مثال های زنده زندگی واقعی برای الگوسازی آنچه شما آموزش می دهید، وجود ندارد. در پی موقعیت هایی باشید که در شخصی دیگر تأثیرگذار است. با کودکان خود در مورد آنچه آن به افراد درگیر در این حس معنا می دهد  و اینکه ممکن است آن ها چگونه احساسی نشان دهند، صحبت کنید. این کار ر حتما در برنامه فرزندپروری خود قرار دهید.

برای مثال، اگر شما آمبولانسی را می بینید که به سرعت رد می شود با کودک خود درمورد آنکه اعضای خانواده ی شخص بیمار در آن لحظه چه احساسی دارند، صحبت کنید.

۵. بازی ها

خردسالان به ویژه در محبت ورزیدن وانمود می کنند که آن ها کسی یا چیز دیگری غیر از آن هستند. شما می توانید از این زمان های جالب برای آموزش همدلی به آنها استفاده کنید. با کودکان خود نقش شخص دیگر را بازی کنید. این ممکن است یک شخصیت موجود در کتاب یا تلویزیون و یا حتی کسی که می دانید اخیراً تجربه مهمی را پشت سرگذاشته است، باشد.

شما می توانید یک داستان را با یکدیگر مرور کنید و از کودک خود بخواهید تا بایستد و احساسی که شخصیت آن ها ممکن است در آن لحظه معین داشته باشد را تجسم کند. این بر متمرکز کردن توجه آن ها بر هیجان هایی که  شخص دیگر در آن موقعیت ممکن است تجربه کند، تاثیر دارد. شما می توانید از او بخواهید ادای احساساتی را درآورند که منعکس کننده ی احساسات شخصیت آنها است.

۶. محدوده اخلاق درونی آنها را مشخص کنید

آموزش تفاوت بین درست و نادرست به کودکان خود از دوران کودکی موجب تعیین کردن مرز اخلاقی درونی برای آن ها می شود که آن ها را به سمت داشتن انتخاب خوب سوق می دهد. در موقعیت هایی که نیاز به تصمیم است طوری عمل کنید که آن ها بتوانند نحوه ای که انتخاب و رفتارهای ما بر دیگران اثر می گذارد را ببینند و درک کنند.

با آنها در مورد اینکه چگونه کار بد به دیگران آسیب می زند، صحبت کنید و نیز به آن ها آسیب و صدمات ناشی از آن کار و اقدام او را بفهمانید. صحبت با کودکان درمورد چیزهای کوچکی مانند اسم گذاشتن روی دیگران یا بازی نکردن با برادر خود هنگامی که دوستش را می بیند، ایده خوبی است. هنگام ساختن یک اساس اخلاقی قوی از چیزهای کوچک و ملموس شروع کنید.

۷. مدیریت احساسات

تصور کنید در حین آموزش همدلی به کودکان، او می‌پرسد: «چطور وقتی روز قبل بستنی‌ام را انداختم، مدام به من گفتی که نباید ناراحت باشم، در حالی که من خیلی ناراحت بودم، اما بعد باید سعی کنم بفهمم. دیگران چه احساسی دارند؟»

«چرا باید احساسات دیگران را درک کنم در حالی که هیچکس احساسات من را نمی فهمد؟»

نادیده گرفتن احساسات فرزندانمان در آموزش همدلی به کودکان اثر معکوس دارد و ناهماهنگی در گفتار و عمل ما را نشان می دهد.

هر چه والدین بیشتر به فرزندان خود آموزش دهند که چگونه احساسات مختلف را به درستی برچسب و نام گذاری کنند، احتمال اینکه این کودکان نسبت به دیگران ابراز نگرانی کنند بیشتر می شود. و هرچه والدین بیشتر علل و پیامدهای احساسات را توضیح دهند، احتمال بیشتری دارد که بچه ها آگاهی عاطفی پیدا کنند و سعی کنند احساسات دیگران را درک کنند.

۸. آموزش مهارت های مقابله ای برای ایجاد همدلی

رشد عاطفی در رشد همدلی در کودکان مهم است. رشد عاطفی به کودک این امکان را می دهد که به شیوه ای سالم با احساسات منفی دیگران روبرو شود.

۹. همدلی را بر اساس ارزش ها و نه شباهت ها آموزش دهید

آموزش به کودکان برای یافتن شباهت‌ها در دیگران این ایده را تقویت می‌کند که باید با کسانی که شبیه خودمان هستند همدلی داشته باشیم، اما به شرطی که بتوانیم چیزی پیدا کنیم که نشان دهد ما شبیه هم هستیم. اما شباهت ها همیشه دلایل خوبی برای همدلی نمی باشند.

تحقیقات نشان می دهد که ما می توانیم با کسانی که با ما متفاوت هستند همدلی داشته باشیم. انگیزه نوع دوستانه یکی از این دلایل است. ما ذاتاً می خواهیم به آن ها کمک کنیم مهم نیست چقدر متفاوت هستیم.

مثال برای مهارت همدلی

  1. اگر دوست شما اسباب بازی مورد علاقه خود را گم کرد، ممکن است متوجه شوید که او ناراحت است زیرا می دانید اسباب بازی مورد علاقه خودتان چقدر برای شما مهم است.
  2. گوش دادن به صحبت کودکان دیگر در طول کلاس نشان دهنده رشد همدلی در کودکان است.
  3. احترام گذاشتن به احساسات دیگران.

سخن پایانی

به طور کلی اعتقاد بر این است که توسعه همدلی کودکان، بحث در مورد احساسات دیگران و توضیح دیدگاه‌های مختلف، راه‌های خوبی برای آموزش همدلی به کودکان است.

شما با پرورش دادن کودکان خود به درک کردن و تمرین همدلی، در واقع به آنها موهبت بخشش را اهدا می کنید. در دنیایی که در آن تأکید زیادی بر توجه به علایق شخص خود شما می شود؛ دهندگان بسیار کمیاب می باشند. اما آنها افرادی هستند که با رضامندی بیشتر از زندگی لذت می برند، معنادار ترین زیستن ها را احیا می کنند و از پاداش دهنده ترین ارتباطات لذت می برند. آموزش همدلی به کودکان خود یک سرمایه ی ارزنده و ماندگار برای آینده آن ها و نیز برای دنیایی است که آنها در آن سکنی می گزینند.

منبع : آموزش همدلی به کودکان با کمک روانشناس

روش هایی برای پرورش دادن حس کنجکاوی کودکان

هر چه کودک کنجکاوتر باشد بیشتر می آموزد. پرورش دادن حس کنجکاوی در کودک شما، یکی از مهم ترین روش هایی است که می توانید به وی کمک کنید که در طول عمر خود یادگیرنده باشد.

کودکان در زمان تولد، یک یادگیرنده هستند و یک کنجکاوی طبیعی را در مورد نحوه انجام گرفتن کارهایی که در جهان صورت می پذیرد، دارند. کنجکاوی یک تمایلی برای یادگیری است. همچنین یک اشتیاق و تمایلی برای پیدا کردن، کشف کردن و نشان دادن می باشد.

والدین و سرپرستان، مجبور نیستند که بچه خود را کنجکاو کنند یا بچه خود را مجبور به یادگیری کنند. تحقیقات بیانگر این است که  در واقع یک تمایل درونی  در کودکان، برای یادگیری وجود دارد ( کنجکاوی آنها) و نه یک عامل یا فشار بیرونی، که آنها را تشویق به رسیدن به یک تجربه جدید می کند یا آنها را به یک موفقیت بزرگتر و طولانی مدت، در مدرسه سوق می دهد.

یادگیری یک چیزی است که همه کودکان همراه با آن متولد می شوند. آنها در هنگام وارد شدن به جهان، این انگیزه را دارند تا یاد بگیرند که کارهای صورت گرفته در سرتاسر جهان، به چه ترتیبی انجام می پذیرد:

  • کودک تازه متولد شده، با چشم های خود به صداها، چهره ها و اشیاء جالب توجه، نگاه می کند.
  • یک کودک هشت ماهه، جغجغه را حرکت می دهد و آن را در دهان خود قرار می دهد تا بداند که نتیجه اینکار چه چیزی می شود.
  • کودک نوپا یک چهار پایه را می گیرد تا به بالایمیز تلفن برود –و یک عروسکی که دوست دارد با آن بازی کند را بردارد.
  • یک کودک ۲ ساله، وانمود می کند که یک مامور شهرداری است و همه حیوانات اسباب بازی خود را در داخل سبد خشک شوئی، ” کامیون آشغال” می ریزد تا نشان دهد که وی هم می تواند مثل بقیه افراد، یک کاری را انجام دهد.

روش هایی برای پرورش دادن حس کنجکاوی

الگوهای مورد علاقه را در دنیای اطراف ایجاد کنید:

به پیاده روی بروید و در مورد شگفتی های درختان، آسمان و ستاره ها تفکر کنید. همچنین به بچه خود اجازه دهید که این کار را همراه شما انجام دهد.

تمایلات و علاقه های طبیعی را که وجود دارند، تشویق کنید. بچه ها از طریق انجام دادن فعالیتی که توجه و تخیل آنها را درگیر می کند، چیزهای بیشتری یاد می گیرند. اگر وی موسیقی دوست دارد، برایش موسیقی اجرا کنید، ابزارات موسیقی را با هم بسازید و استفاده کنید، و همراه هم برقصید.

سعی کنید جواب های ساده و واضحی به سوالات وی دهید که مطابق با رشد بچه هم باشد.

شما به این سوال کودک که من از کجا آمدم بسته به اینکه سه ساله است یا سیزده ساله متفاوت پاسخ می دهید و صرفنظر از سن کودک، همیشه قبل از اینکه پاسخ بدهید، از وی بپرسید که نظر خودش چه چیزی هست.

یک کودک پنج ساله از مادرش پرسید،” من از کجا بوجود آمده ام؟” ، مادرش همه چیز را در مورد فرآیند تولید نسل به وی توضیح داد ( با اضطراب و همراه با لکنت). بچه وی با تعجب به مادر نگاه کرد، و در آخر این جواب را داد، ” منظور من اینه که آیا من هم مانند پدرم از نیویورک آمده ام یا یک جای دیگر؟”

و اگر جواب را نمی دانید، به او بگویید که نمی دانید. بگذارید بدانند که لزومی ندارد انسان همه جواب ها را بداند. همچنین این کار یک فرصتی را برای پیدا کردن الگوی یافتن جواب، فراهم می سازد. همراه وی به کتاب خانه بروید یا با یک شخص دیگری که ممکن است جواب را بداند صحبت کنید.

از کتابخانه استفاده کنید!

سعی کنید که به این مکان ها با هم بروید. در مورد زمان شروع شعبه محلی خودتان تحقیق کنید. کتاب ها، پنجره های متصل به انواع دنیاهاهستند و جواب های مناسبی را برای مغز های کنجکاو فراهم می کننند. بچه های جوانی که در ارتباط با کتاب قرار می گیرند، به رهبرهای خوبی تبدیل می شوند. به بچه خود اجازه دهید که خودش کتاب را انتخاب کند. مطالعات بیانگر این است که نوع کتابی که بچه ها می خوانند ، اهمیت ندارد، چه کتابی در مورد راکت ها بخوانند یا یک کتاب طنز مطالعه کنند، نکته اصلی این است که آنها به این موضوع علاقه داشته باشند و مطالعه آن را دوست داشته باشند.

بچه های خود را با سوالاتی که انتها ندارند، تهییج کنید.

سوالاتی وجود دارند که جواب درست یا اشتباهی ندارد، و نمی توان با یک کلمه “بله” یا “خیر” به آنها پاسخ داد.” چه احساسی نسبت به آن داری”…،” این تجربه برای شما، به چه چیزی شباهت دارد”..، ” در مورد آنچه در مدرسه اتفاق افتاده ، توضیح بده”. این نوع از سوالات ، بچه شما را تشویق می کند تا تفکر و ایده خود را رشد دهد، علاقه و دوست داشتن خودش را نشان دهد، و باعث  می شود که شما وارد زندگی درونی وی شوید.

یک محیط جذاب درست کنید

بچه ها، یک پنجم از زمان بیداری خود را در داخل یک فضای محدود می گذرانند. آنها در مورد آن چیزی که در اطراف آنها هست، کنجکاو هستند. عکس های موجود بر روی دیوار و فعالیت خانوادگی عادی، در حالت طبیعی جذاب می باشند. به بچه های خود عروسک های سالم بدهید و اسبابی بدهید که آن را کشف کنند. چیز ها را که دارید بچرخانید، تا حالت تازگی داشته باشد.

دوباره راهنمایی کنید، دلسردش نکنید:

سعی کنید آن چیزی را که توجه وی را جلب می کند ، یا چیزی که وی سعی می کند در آن مهارت زیادی کسب کند را نشان دهید، و یک روش سالم و قابل قبولی را برای کشف آن ، ایجاد کنید. برای مثال، اگر کودک شما در حال کشف محیط خانه است، آنها را از دسترس وی دور کنید ولی سعی کنید که یک جایگزین نزدیک به وی پیشنهاد کنید. وسایل اضافی و ارزان را در یک کیسه پلاستیکی قرار دهید و به بچه خود بدهید تا با آنها بازی کند و آنها را بررسی کند. اگر وی دوست داشته باشد که آب لیوان خود را به روی صندلی یا کف زمین بریزد، وی را بعد از صرف غذا به داخل باغچه،  حمام یا حیاط پشتی ببرید، بنابراین وی می تواند آب را آزمایش و کشف کند، بدون اینکه باعث شود که شما عصبانی شوید. این امر همچنین مهارت های حل مسئله را به وی یاد می دهد، که به روش های خلاقانه و قابل قبول انجام دهد  و آن چیزی را که می‌خواهد بدست آورد.

به فعالیت هایی که انتهایی ندارند، زمان دهید

بر خلاف برخی اسباب بازی ها که طراحی شده اند تا به یک شیوه معینی مورد استفاده قرار گیرند، موادی از قبیل جعبه ها، بلوک ها ، آب، شن، دیگچه و طشت، و برخی مواد هنری، می تواند به صورت  خیالی نیز استفاده شوند. به بچه خود نگویید که با این مواد چیکار کنند، چگونه انجام دهند یا در آخر باید چه چیزی را درست کنند. اجازه دهید که کنجکاوی بچه گانه وی، او را راهنمایی کند.

منبع : روش هایی برای پرورش دادن حس کنجکاوی کودکان

افسردگی پس از زایمان یک اتفاقی شیرین اما احساسی تلخ!

تشخیص و دلایل افسردگی پس از زایمان و راهکارهای مقابله با آن را مطالعه کنید. زمان مطالعه ۶ دقیقه

ما معمولا افسردگی و غم را با اتفاقات و تجربیات تلخ همراه می دانیم.

از دست دادن فرزند، طلاق و جدایی از همسر، خیانت، ورشکستگی مالی، شکست عشقی و اتفاقاتی از این دست عناوینی معمول و معقول برای رخ دادن افسردگی می باشد.

اما افسردگی  پس از زایمان! چیزی که با معادلات ذهنی ما جور در نمی آید…

نه اشتباه نکنید افسردگی پس از زایمان به دلیل زایمان های تلخ یا در پی بچه دار شدن ناخواسته و اجباری یا حتی با خبرشدن از داشتن نوزادی ناقص و مشکل دار نمی باشد…

اتفاقی فرخنده با تولد نوزادی خواستنی که منجر به احساس ناخواستنی و غم در دل مادر می شود. احساسی که مادر حتی از بیانش ممکن است احساس نگرانی و عذاب وجدان بکند.

تفاوت احساس غم با افسردگی پس از زایمان ؟

درصد بالایی از زنان ( حدود ۸۰ درصد ) به دلیل تغییرات هورمونی  بعد از زایمان دچار یک دوره خفیف و کوتاه مدت غم می شوند که به آن غمگینی پس از زایمان می گویند.

از این میان تنها عده کمی (حدود ۱۰ درصد یعنی تقریبا از هر ۱۰۰ زن ۱۰ نفر ) دچار اختلال افسردگی پس از زایمان می شوند.

درواقع برخلاف غمگینی پس از زایمان که خفیف اما شایع می باشد، افسردگی پس از زایمان چندان شیوع بالایی ندارد.

تفاوت بین غم و اندوه شایع پس از زایمان با اختلال افسردگی پس از زایمان در شدید بودن نشانه ها و همچنین طولانی تر بودن این دوره می باشد.

در غمگینی پس از زایمان نشانه های غم و بی قراری یا گریه کردن با احساسات مثبت و شادمانه متداخل است و نشانه ها که در خلال ۱۰ روز پس از زایمان  رخ داده، معمولا  خود به خود از بین می روند.

در افسردگی پس از زایمان ، نشانه ها در خلال یک ماه پس از وضع حمل آغاز می شود و حتی می تواند تا ۶ ماه بعد  نیز ظهورش به تعویق بیفتد.

نشانه های افسردگی پس از زایمان چیست؟

  • حس غمگینی، دلمردگی ، ناامیدی
  • احساس گناه و سرزنش خود
  • حس بی ارزشی
  • گریه کردن بیش از حد
  • حس رنجیدگی و خشم و اضطراب
  • دشواری در خوابیدن و یا پرخوابی مفرط
  • بی علاقگی به داشتن رابطه جنسی
  • تغییر اشتها ( بیش از حد خوردن یا به اندازه کافی نخوردن )
  • حس رخوت، بی حالی، خستگی زیاد
  • افکار منفی درمورد خود ، دنیای اطراف و دیگران و نیز آینده
  • انتقاد از خود: من مادر بدرد نخوری هستم و…
  • دلواپس بودن، مشکل در تصمیم گیری و قدرت تمرکز
  • اجتناب از روابط اجتماعی با دیگران و میل به تنهایی
  • جر و بحث بیشتر با دیگران، به تعویق انداختن کارها…

دلایل افسردگی بعد از زایمان را بدانید

تحقیقات نشان می دهد که مجموعه ای از عوامل می تواند در ایجاد این نشانه ها دخیل باشند.

تغیرات هورمونی منحصر به فردی که در میزان استروژن و پروژسترون مادر پس از زایمان رخ می دهد می تواند یک علت مهم در کنار سایر عوامل باشد.

عوامل مهم محیطی ، عاطفی، و ژنتیکی نیز در این اختلال تاثیرگذار می باشند.

محرومیت از خواب، بی خوابی های مداوم، خستگی جسمانی پس از زایمان، نگرانی از سازگار کردن خود نسبت به شرایط جدید و بزرگ کردن و مراقبت فرزند، نداشتن حمایت عاطفی و محبت و عشق کافی در کنار تغییرات هورمونی، مهم می باشد.

همچنین مادرانی که سابقه این اختلال را در خانواده خود دارند، یا سابقه افسردگی قبل از زایمان داشته اند، نسبت احتمال شان به این اختلال بیشتر می باشد.

جالب است بدانید نگرانی در مورد بهم ریختن اندام و فاصله گرفتن از ملاک های ایده ال زیبایی جسمانی موضوعی است که در ذهن بسیاری از مادران باعث تشویش و نگرانی شان می شود.

مشکلات مالی، مشکلات عاطفی با همسر، مشکل در شیر دادن و مراقبت از نوزاد، بارداری بدون برنامه ریزی یا ناخواسته، مشکلات سلامتی نوزاد تازه متولد شده نیز در این بین نقش دارند.

افسردگی پس از زایمان در پدر!!

گاهی اوقات نیز ممکن است تولد فرزند موجب افسردگی در پدران شود.

حدود سه الی شش ماه پس از تولد نوزاد، ممکن است  فضای بسیار شاد و مملو از هیجان خانه با افسردگی پدر ، تغییر کند اتفاقی که برای آن دلیل شناخته شده ای نباشد.

کم خوابی و همکاری و مراقبت پدر در جریان ماه های اول زایمان همسر، شرایط پرفشار و استراحت ناکافی ، کم شدن از تفریحات و رابطه جنسی لذت بخش با همسر و حتی تغییرات هورمونی می تواند موضوع درگیر در این جریان می باشد.

افسردگی در پدران رابطه تنگاتنگی با افسردگی مادران دارد. به گونه ای که میزان شدت افسردگی یکی از والدین با احتمال بروز آن در والد دیگر رابطه نزدیکی دارد.

در مورد پدران نیز علایم افسردگی شامل خلق و عاطفه پایین، ناامیدی، احساس غم و اضطراب ، عصبانیت و خشم، احساس عدم لذت از کارها یا رابطه عاطفی، مشکل در به خواب رفتن و تغییر اشتها و… می باشد.

عواملی مانند بی کاری، ضعف در رابطه زناشویی، استرس و سطح اقتصادی – اجتماعی پایین، فقدان حمایت و داشتن سابقه بیماری های روانی نیز در افسردگی پدران دخیل اند.

درمان افسردگی بعد از زایمان چیست؟

اصلی ترین راهکار در مقابل افسردگی پس از زایمان و بهترین راه برای درمان آن کمک گرفتن از متخصص می باشد.

درصورتی که از تغییر روحیه و احساس منفی همسر خود آگاه شدید برای درمان او و همچنین کمک به خود و فرزند خود از هیچ تلاشی برای دریافت کمک حرفه ای روان شناس کوتاهی نکنید.

از افکار کمال گرایانه و سخت گیری بیش از حد نسبت به عالی بودن همه جزییات زندگی دست بردارید ، شرایط خود و موقتی بودن این مرحله را در نظر بگیرید.

نسبت به استراحت و خواب و تغذیه خود بی تفاوت نباشید. زمان هایی را برای آرامش خود اختصاص دهید.

فراموش نکنید که در کنار رفع نیازهای کودک خود ، شما و همسرتان نیز نیازهایی دارید که باید به آن توجه شود.

درمورد احساس خود با همسر یا مادر خود یا فردی نزدیک صحبت کنید و از مشغولیت ذهنی دایمی و سرزنش خود دست بکشید.

برای فعالیت های عملی در خانه و سایر موارد از دیگران کمک بگیرید.

ورزش کنید و از سلامت جسم خود غافل نشوید.

گفنگو و دوستی با افرادی که شرایط شما را دارند ( افرادی که حامله هستند و یا مانند شما تازه وضع حمل کردند) می تواند مفید باشد.

مثلا پیوستن به گروه تازه مادران در اینترنت و دیدن این که افراد زیادی با شما در این حالت اشتراک دارند برای تان جالب و کمک کننده خواهد بود.

احساس گناه نداشته باشید و خود را قضاوت نکنید

با خود مهربان باشید و بدانید داشتن احساس یا خلق منفی به معنای این نیست که شما مادر بدی هستید یا کودک خود را دوست ندارید.

کمی آرایش کنید، لباس ها ی شیک بپوشید، موسیقی گوش دهید و در کل به خودتان برسید و بدانید که این وضعیت دشوار تا همیشه پایدار نخواهد بود.

منبع : افسردگی پس از زایمان

اختلالات خوردن در نوجوانان

آیا در مورد اختلالات خوردن(Eating disorders) در نوجوان خود نگران هستید؟ اختلالات خوردن، از جمله بی اشتهایی عصبی در نوجوانان، پرخوری عصبی و اختلال پرخوری اختلالات روانی هستند که شامل اختلالات شدید در رفتار غذا خوردن می باشند.

نوجوان مبتلا به بی اشتهایی از ماندن در وزن طبیعی بدن خودداری می کند. فرد مبتلا به پرخوری عصبی، دوره‌های مکرر پرخوری و به دنبال آن رفتارهای اجباری مانند استفراغ یا استفاده از ملین‌ها برای دفع غذا از بدن دارد. پرخوری با پرخوری کنترل نشده مشخص می شود.

در این مقاله می توانید با موارد مرتبط با اختلالات خوردن، پیامدهای اختلالات خوردن و بهترین استراتژی ها برای پیشگیری و درمان آن آشنا شوید.

اختلالات خوردن در نوجوانان

اختلالات غذا خوردن می تواند تاثیری مخرب در نوجوانان بگذارد، مخصوصا دخترها بیش تر تحت تاثیر اختلالات خوردن قرار می گیرند.

برای کمک به شما در حمایت از کودک، علت های احتمالی اختلال خوردن را در کودک خود بشناسید و یاد بگیرید که چگونه با دختر یا پسر خود در مورد عادات غذایی سالم صحبت کنید.

بی اشتهایی عصبی از هر ۱۰۰ زن یک نفر را مبتلا می کند. نوجوانان مبتلا به بی اشتهایی از افزایش وزن می ترسند و حداقل ۱۵ درصد کمتر از وزن ایده آل خود هستند. آن ها بر این باورند که معیار اصلی ارزش تصویر بدنی آن هاست .

کارشناسان معتقدند بسیاری از دختران آمریکایی مبتلا به بولیمیا (bulimia nervosa) نوعی پرخوری عصبی هستند و این مشکل را مخفی نگه می دارند. پرخوری عصبی اغلب در اواخر نوجوانی و اوایل بزرگسالی شروع می شود. افراد مبتلا به بولیمیا چرخه هایی از خوردن مقادیر زیادی غذا را پشت سر می گذارند و به دنبال آن استفراغ، استفاده از ملین ها یا دیورتیک ها یا ساعت ها ورزش برای از بین بردن آن انجام می دهند.

نشانه های اختلالات خوردن در نوجوانان

  • فکر مداوم به وزن، غذا، کالری، کربوهیدرات، گرم چربی و رژیم غذایی
  • امتناع از خوردن برخی غذاها
  • به نظر می رسد از غذا خوردن در اطراف دیگران ناراحت است.
  • حذف وعده های غذایی یا مصرف وعده های غذایی در وعده های منظم
  • کناره گیری از دوستان و فعالیت های معمولی
  • رژیم مکرر
  • نگرانی شدید در مورد اندازه و شکل بدن
  • بررسی مکرر در آینه برای نقص های ظاهری
  • نوسانات خلقی شدید

چرا نوجوانان دچار اختلالات خوردن می شوند؟

اختلالات خوردن وضعیت های جدی هستند مرتبط با شرایط پایداری از خوردن فرد که تاثیرات منفی بر سلامتی و خلق فرد داشته و کارکرد او را در حوزه های مهم زندگی تحت تاثیر قرار می دهد.

شایع ترین اختلالات خوردن عبارتند از آنورکسیا یا بی اشتهایی روانی، پرخوری عصبی یا بولیمیا، و اختلال بینگه یا پرخوری افراطی.

علت دقیق اختلالات خوردن ناشناخته است.

با این وجود برخی عوامل ممکن است نوجوان را در معرض خطر قرار دهند از جمله:

فشار اجتماعی

فرهنگ عامه گرایش به تاکید بر لاغر بودن دارد.

به همین دلیل با مشاهده مدل های تبلیغاتی، نوجوانان حتی با یک وزن طبیعی نیز ممکن است تصور کنند که چاق هستند و بدن خود را چاق ادراک کنند.

این مسئله منجر به وسواس با موضوع کاهش وزن و رژیم گرفتن می شود.

فعالیت های مورد علاقه

برخی فعالیت ها که به لاغری ارزش می دهند ریسک اختلالات خوردن را افزایش می دهند، مانند مدلینگ لباس، یا ورزش های حرفه ای

عوامل فردی

فاکتورهای ژنتیکی یا زیستی ممکن است برخی نوجوانان را بیش از بقیه مستعد اختلالات خوردن سازند.

صفات شخصیت از جمله کمال گرایی، اضطراب نوجوان یا سخت گیری نیز ممکن است نقش مهمی داشته باشند.

پیامدهای اولیه اختلالات خوردن در نوجوانان

نشانه ها و علائم اختلالات خوردن بر اساس نوع اختلال متفاوت هستند.

نسبت به الگوهای خوردن و باورهایی که ممکن است نشان از رفتار ناسالم داشته باشند هوشیار باشید، هم چنین فشار همسالان که می تواند راه انداز اختلالات خوردن باشد.

برخی علائم هشدار دهنده در مورد اختلالات خوردن عبارتند از:

  • پس زدن وعده های غذایی، بهانه تراشی برای خوردن یا خوردن در خفا
  • تمرکز بیش از حد روی غذا خوردن
  • نگرانی مداوم و شکایت در مورد چاق شدن و اضافه وزن
  • وارسی مداوم در آیینه برای یافتن نقصی خاص
  • استفاده مداوم از ملین ها و قرص های تهوع آور
  • ورزش شدید
  • همواره بعد از وعده های غذایی یا در طول آنها به توالت می رود.
  • بیش از حد طبیعی غذا یا تنقلات می خورد
  • بعد از عادات خوردن ابراز ناراحتی، تنفر و یا گناه می کند.

فیزیکی

  • نوسانات قابل توجه وزن، هم به سمت بالا و هم پایین
  • گرفتگی معده، سایر مشکلات گوارشی (یبوست، رفلاکس اسید و غیره)
  • بی نظمی های قاعدگی، پریود نشدن یا فقط پریود شدن در حین استفاده از داروهای خاص
  • مشکلات تمرکز
  • سرگیجه، به ویژه هنگام ایستادن
  • غش یا سنکوپ
  • همیشه احساس سرما می کند.
  • مشکلات خواب
  • بریدگی و پینه در بالای مفاصل انگشتان (در نتیجه القای استفراغ)
  • مشکلات دندانی مانند فرسایش مینای دندان، حفره ها و حساسیت دندان
  • خشکی پوست و مو و شکنندگی ناخن ها
  • تورم در اطراف ناحیه غدد بزاقی
  • پوسیدگی یا تغییر رنگ دندان در اثر استفراغ
  • ضعف عضلانی
  • تورم پاها
  • اختلال در عملکرد سیستم ایمنی

درمان اختلال خوردن در نوجوانان

برای کمک به پیشگیری از اختلالات خوردن با دختر یا پسر خود در مورد اختلالات خوردن و تصویر بدن صحبت کنید.

این کار ساده ای نیست اما مهم است. برای شروع از روش های زیر استفاده کنید:

۱. عادات غذایی سالم را تشویق کنید.

با نوجوان خود در مورد اینکه چگونه رژیم غذایی بر سلامت، ظاهر و سطح انرژی او تاثیر می گذارد صحبت کنید.

هنگام گرسنگی او را تشویق کنید که غذا بخورید. عادت خوردن با یکدیگر را به عنوان خانواده داشته باشید.

۲. در مورد پیام رسانه ها بحث کنید.

تمامی رسانه ها اعم از برنامه های تلویزیونی، فیلم ها، وبسایت ها ممکن است حاوی این پیام باشد برای نوجوان که نوع خاصی از اندام قابل قبول است.

نوجوان را تشویق کنید که با شما در مورد برداشت خود از این برنامه ها گفتگو کند و نظرات را به اشتراک بگذارید، به خصوص درمورد برخی وب سایت ها که آنورکسیا(بی اشتهایی عصبی ) را بیشتر به عنوان یک الگوی زندگی معرفی می کنند تا یک اختلال روانی.

۳. یک تصویر از بدن سالم ایجاد کنید.

با نوجوان در مورد تصویر بدنش صحبت کنید، و به او اطمینان دهید که بدن سالم می تواند در افراد مختلف متفاوت باشد.

اجازه ندهید که در خانه در مورد اندام افراد دیگر از جک یا شوخی های دیگر استفاده شود.

هم چنین از اظهار نظر در مورد دیگران بر اساس ظاهر فیزیکیشان خودداری کنید.

۴.پرورش عزت نفس

به دستاوردهای نوجوان خود احترام بگذارید، و از اهدافش حمایت کنید.

به صحبت های نوجوان خود گوش کنید.

به دنبال ویژگی های مثبت در نوجوان خود باشید، مانند کنجکاوی، بخشش، شوخ طبعی. به او یادآوری کنید که عشق و پذیرش شما بی قید و شرط است نه بر اساس ظاهر یا وزن او.

۵.در مورد خطرات رژیم گرفتن و خوردن هیجانی با او صحبت کنید.

توضیح دهید که رژیم گرفتن می تواند به تغذیه نوجوان آسیب بزند.

توضیح دهید که رژیم های غذایی می تواند باعث به خطر افتادن تغذیه، رشد و سلامتی نوجوان شما شود ، همچنین منجر به پیشرفت پرخوری افراطی در طول زمان می شود.

به او تذکر دهید که خوردن یا کنترل رژیم غذایی روش سالمی برای مقابله با هیجان ها نیست.

در عوض، او را تشویق کنید که در مورد مشکل خود با یک دوست یا مشاور صحبت کند.

علاوه بر همه اینها به یاد داشته باشید که خود شما باید الگوی کاملی در غذا خوردن باشید.

اگر به طور مدام در رژیم هستید، برای مقابله با هیجان ها و در هنگام عصبی شدن به خوردن روی می آورید، تغییر دادن این رفتارها در نوجوان و تشویق عادات غذایی و رژیم مناسب سخت خواهد شد.

در عوض گزینه های مناسب را برای شیوه زندگی خود انتخاب کنید و به بدن خود افتخار کنید.

منبع : اختلالات خوردن در نوجوانان

راهکارهای طلایی درمان اختلال پرخاشگری

راهکارهای طلایی درمان اختلال پرخاشگری و آسیب ها و باورهای غلط در مورد آن بیان شده است.

معنی پرخاشگری چیست و با آن چه کنیم؟

پرخاشگری به رفتاری اطلاق می شود که هدف آن آسیب رساندن به دیگران است.

همه ی ما تا حدودی با پرخاشگری چه از جانب خود و چه دیگری، آشنا بوده ایم.

معمولا آن چه که به همراه این مفهوم در ذهن ما تداعی می گردد، آسیب ها و خسارت هایی است که فرد مقابل تجربه می کند.

اما این آسیب ها فقط شامل محیط یا فرد مقابل نبوده و شخص پرخاشگر نیز از پیامد های مخرب و آسیب رسان رفتار خود مصونیت ندارد.

این موضوع را افراد پرخاشگری که خود رفتار آسیب رسان داشته، اعتراف نموده اند که از رفتار خود پشیمان و آسیب دیده اند.

پرخاشگری نه فقط در انسان بلکه در میان حیوانات نیز به وفور دیده می شود که تا حدودی ضامن بقای آن هاست( جهت تصاحب قلمرو، شکار و…).

علی رغم این که خشم در وجود همه ی ما قرار دارد و در موقعیت های خاص نیز سودمند است، آن چه که برای بشر دردسر ساز می شود، نبود مهارت های مدیریت و کنترل خشم و پرخاشگری است.

پرخاشگری تا حد زیادی تحت تاثیر یادگیری قرار دارد بخصوص محیط های خانوادگی و اجتماعی که در آن پرخاشگری به وفور مشاهده و آموخته می شود.

پرخاشگری طیف گسترده ای از رفتارهای آسیب رسان ساده تا مجموعه ای رفتارهای یک یا چند نفره را شامل می شود.

مثلا بی توجهی یا پاسخ سلام را ندادن تا توهین و زد و خوردهای جسمانی گروهی در طبقه ی رفتار پرخاشگرانه جای می گیرند.

اختلال پرخاشگری در سنین مختلف

بعد بررسی گروه سنی به راه های درمان اختلال پرخاشگری مراجعه کنید.

پرخاشگری در دو سال اول زندگی

اگرچه خشم در کودکان مانند خشم در بزرگسالان نیست اما جالب است بدانید که تحقیقات نشان داده اند که کودکان در پایان اولین سال زندگی خود خشم را درک و ابراز می کنند.

رفتار پرخاشگرانه یک کودک ممکن است شامل پرت کردن و هل دادن یا ضربه زدن باشد!

با افزایش سن این موضوع شکل واضح تر و شدید تری به خود می گیرد، به عنوان مثال وقتی چیزی را از دست یک کودک دوساله می گیرید ممکن است رفتار توام با خشم و ناراحتی از خود نشان دهد.

پرخاشگری در دورران پیش دبستانی

با افزایش تعامل با خواهر برادر ها و همسالان در این دوره، شاهد افزایش رفتار پرخاشگرانه کودک خواهیم بود.

در این مرحله بخصوص پرخاشگری وسیله ای (به دست آوردن یک وسیله از طریق پرخاشگری) بیشتر دیده می شود.

با افزایش سن کودک پرخاشگری از حالت جسمانی به  پرخاشگری کلامی تمایل پیدا می کند.

پرخاشگری در کودکان دبستانی

در این سن که همه تا حدودی کنترل پرخاشگری جسمانی را آموخته اند، همچنان از سایر روش های پرخاشگرانه استفاده می کنند.

برای درمان اختلال پرخاشگری به انتها نوشته مراجعه کنید.

پرخاشگری در دوران بلوغ

در این دوره که قلدری یک مشکل رایج آن در هر دو جنس است پرخاشگری اغلب با افراد صاحب قدرت بخصوص والدین دیده می شود.

برخی نوجوانان نیز برای دست یابی به اهداف خود از روش پرخاشگرانه به عنوان یک روش کاربردی جهت تسلیم دیگران استفاده می کنند که این تا حد زیادی به تربیت و جو حاکم در خانواده و یادگیری فرد بستگی دارد.

باورهای غلط در مورد پرخاشگری چیست؟

باورهای نادرستی در مورد پرخاشگری وجود دارد که باعث ادامه یافتن یا افزایش چنین رفتاری می گردد، شامل:

۱_ تخلیه خشم لازم و ضروری است

خیلی ها فکر می کنند که تخلیه کردن خشم با رفتار پرخاشگرانه اقدامی ضروری و در جهت سلامتی شان است.

اگرچه در موارد خاص مثلا با توصیه روانشناس، فرد به انجام رفتارهایی سازنده مثلا ورزش جهت تخلیه انرژی و خشم می پردازد،

اما به طور کلی تخلیه خشم و ابراز پرخاشگری در زندگی روزمره چیزی جز افزایش خشم و مشکلات ناشی از آن را در پی ندارد.

۲_ واکنش و رفتار پرخاشگرانه، در زمان عصبانیت و خشم غریزی و غیرقابل کنترل است:

طبق این باور، پرخاشگری رفتاری ذاتی و ریشه در وراثت ما داشته که نمی توان از پس آن برآمد،

برعکس این باور رایج، اکثر رفتارهای ما آموختنی و بر اثر یادگیری بوده، در نتیجه چنین باوری صرفا جهت توجیه و سلب مسئولیت فرد پرخاشگر است.

۳_ در شرایط ناکامی و ناراحتی، نشان دادن رفتار پرخاشگرانه رفتاری طبیعی است

اگرچه در مواقعی که دچار سردرگمی، ناکامی و ناراحتی می شویم، به احتمال بسیار بالاتری به رفتار پرخاشگرانه تمایل داریم،

اما این موضوع که در چنین شرایطی چه واکنشی از خود نشان بدهیم، تا حد زیادی به یادگیری های گذشته بخصوص نوع تعبیر و تفسیر ما از موقعیت بستگی دارد.

مثلا وقتی پشت ترافیکی سنگین قرار گرفته اید این که رفتار پرخاشگرانه نشان دهید یا شروع به گوش دادن رادیو نموده و صبر پیشه کنید بستگی به تفسیر شما از این واقعه دارد.

آسیب های پرخاشگری

با توجه به تعریف و ماهیت پرخاشگری به عنوان رفتار آسیب رسان به دیگری، می تواند  پیامد های پرخاشگری به فرد پرخاشگر را به شرح زیر بیان نمود:

۱_ پرخاشگری باعث از دست دادن میزان قابل توجهی از نیروی فکری و ذهنی فرد پرخاشگر می شود:

پرخاشگری باعث درگیری ذهنی و فکری شدید نه تنها در زمان بروز پرخاشگری، بلکه تا مدت ها بعد از اقدام به اعمال خشونت آمیز می گردد.

مسلما فردی که بخش قابل توجهی از نیروی فکری خود را صرف پرخاشگری نموده، در بقیه امور از ظرفیت ذهنی کمتری برخوردار است.

این موضوع بخصوص در افرادی که به میزان قابل توجهی رفتار خشونت آمیز از خود نشان می دهند، بارزتر است.

۲_ پرخاشگری پرخاشگری می آورد:

پرخاشگری باعث برانگیخته شدن پرخاشگری متقابل و اقدام های مشابه جهت مقابله به مثل و دفاع می گردد، مگر این که فرد مقابل در موضع ضعف قرار داشته باشد.

همچنین در صورتی که فرد پرخاشگر با پرخاشگری متقابل مواجه نگردد، نگرانی از اقدام مشابه باعث صرف انرژی فکری و ذهنی وی می شود.

در واقع فردی که پرخاشگری تولید می کند، در نهایت خود به عنوان مصرف کننده ی پرخاشگری خودش است.

۳_ خاطره ها و آثار به جا مانده از پرخاشگری

از آن جایی که پرخاشگری یک رفتار خام، ناپخته و مرتبط با مراحل رشدی پایین تر است،

فرد بعد از آگاهی یا رشد معنوی و ذهنی و اخلاقی، با یادآوری پرخاشگری یا مشاهده ی آسیب ناشی از اعمال خود (بخصوص پرخاشگری مداوم یا شدید در گذشته )، احساس پشیمانی رنجش و ناراحتی خواهد داشت.

راههای طلایی درمان اختلال پرخاشگری

۱_ پرخاشگری با افزایش آگاهی، شناخت و تمرین، کاهش می یابد:

با توجه به عوارض مخرب پرخاشگری در زندگی خود و دیگران، می توان با مطالعه کتاب های خودیاری، شرکت در دوره های آموزشی، الگوبرداری از افراد فرهیخته و متشخص و در کل فعال بودن جهت یادگیری بر این عادت ناسالم غلبه نمود.

بنابراین داشتن انگیزه و دغدغه ی تغییر جهت رفتار رشد یافته و بالغانه، مسلما به صورت تدریجی و با ممارست نتیجه بخش خواهد بود.

همچنین به خود یادآور شویم که همه ی افرادی که به صورت پخته و سالم رفتار می کنند، نه به صورت ذاتی، بلکه این مهارت را هرچند به سختی اما با تلاش خود فرا گرفته اند.

۲_ به سایر عوامل در بروز رفتار پرخاشگرانه دقت کنیم

دیگر راه درمان اختلال پرخاشگری:

مسلما برخورد افراد در موقعیت ناکامی و فشار متفاوت بوده و این که فردی در چنین موقعیت پر فشاری دست به رفتار پرخاشگرانه بزند یا نه، به عوامل متعددی بستگی دارد که باید به آن توجه و رسیدگی نمود.

به عنوان مثال، خستگی جسمانی زیاد و کم خوابی در تحریک پذیری و بی صبری مان و در نتیجه افزایش احتمال بروز رفتار پرخاشگرانه نقش دارد.

۳_ از تماشای صحنه ها و فیلم های خشونت آمیز همچنین تعامل با افراد پرخاشگر پرهیز کنیم.

۴_ خود را به عنوان فردی ملایم همراه با رفتاری پخته و بالغ تصور کنیم:

داشتن تصویر ذهنی و رفتاری حتی ظاهرانه به مرور باعث درونی شدن و شکل گیری همان رفتار در شخصیت ما می شود.

۵_ هنگام خشم، از محیط فاصله بگیرید و تصمیم گیری را برای زمان بعد موکول کنید.

منبع : راهکارهای طلایی درمان اختلال پرخاشگری