اثر خودخواهی، که به عنوان سوگیری خودخواهی نیز شناخته میشود، یک سوگیری شناختی است که در آن افراد تمایل دارند موفقیتهای خود را به عوامل درونی مانند تواناییها، تلاش یا شخصیت خود نسبت دهند، در حالی که شکستها را به عوامل بیرونی مانند شانس، افراد دیگر یا شرایط موقعیتی نسبت میدهند. این سوگیری با اطمینان از اینکه نتایج مثبت اعتماد به نفس را افزایش میدهند، در حالی که نتایج منفی به آن آسیب عمیقی نمیرسانند، به حفظ و افزایش عزت نفس کمک میکند.
چرا موفقیتها را مال خود و شکستها را تقصیر دیگران میدانیم؟
ما به دلیل یک پدیده روانشناختی به نام سوگیری خودخواهی، تمایل داریم موفقیتهایمان را به خودمان و شکستهایمان را به دیگران نسبت دهیم.
این سوگیری با گرفتن اعتبار شخصی برای نتایج مثبت و در عین حال، انداختن تقصیر نتایج منفی به گردن عوامل خارجی یا افراد دیگر، به محافظت و افزایش عزت نفس و ارزش خود کمک میکند.
سوگیری خودخواهی شامل موارد زیر است:
نسبت دادن موفقیتها به عوامل درونی مانند توانایی، تلاش یا شخصیت (“من موفق شدم چون با استعداد هستم”).
نسبت دادن شکستها به شرایط بیرونی، شانس یا افراد دیگر (“من شکست خوردم چون شرایط ناعادلانه بود” یا “شخص دیگری باعث مشکل شد”).
این گرایش با خطای اساسی نسبت دادن در تضاد است، جایی که ما هنگام قضاوت در مورد رفتارهای دیگران، ویژگیهای شخصیتی را بیش از حد مورد تأکید قرار میدهیم، اما اغلب علل موقعیتی را بیشتر برای خودمان در نظر میگیریم. این سوگیریها در کنار هم به حفظ یک تصویر مثبت از خود کمک میکنند، اما میتوانند واقعیت و درک بین فردی را تحریف کنند.
مهارت حل مساله برای موفقیت و پیشرفت
به عنوان مثال، اگر کسی در یک پروژه موفق شود، ممکن است بگوید که به دلیل سخت کار کردنش بوده است، اما اگر شکست بخورد، ممکن است دستورالعملهای ضعیف یا یکی از اعضای تیم که همکاری نمیکند را سرزنش کند. این الگوی انتساب، اعتماد به نفس و انگیزه را افزایش میدهد، اما میتواند مسئولیتپذیری و یادگیری تطبیقی را نیز کاهش دهد(منبع)(منبع)(منبع).
نمونههای اثر خودخواهی در زندگی کاری
سرزنش عوامل خارجی برای دیر رسیدن: کارمندی دیر میکند و به جای اذعان به اینکه میتوانست زودتر محل سکونت را ترک کند، ترافیک سنگین یا ساعت زنگدار معیوب را مقصر میداند.
کسب اعتبار برای موفقیت تیم اما سرزنش دیگران برای شکستها: مدیران ممکن است نتایج مثبت را برجسته کنند و شکستها را به اعضای تیم نسبت دهند و از مسئولیت نتایج ضعیف اجتناب کنند.
نادیده گرفتن مسئولیت شخصی در بازخورد منفی: کارمندانی که ارزیابیهای منفی دریافت میکنند، ممکن است به جای در نظر گرفتن چگونگی بهبود خود، همکاران یا عدم حمایت را سرزنش کنند.
تغییر مقصر برای شکستهای پروژه: مدیران پروژه ممکن است در صورت شکست پروژهها، نقصهای ارتباطات سازمانی یا سایر بخشها را به جای نظارت خود سرزنش کنند.
توجیه نتایج ضعیف آموزش: شرکتکنندگانی که در آموزش عملکرد ضعیفی دارند، ممکن است به جای عدم آمادگی یا تلاش خود، ارائه مربی را سرزنش کنند.
نسبت دادن موفقیت استخدام به مهارتهای خود اما سرزنش عوامل خارجی برای رد شدن: کارمندان یا کاندیداها خود را مسئول استخدام شدن میدانند در حالی که فرآیندهای ناعادلانه یا مدیران را برای رد شدن سرزنش میکنند.
بیاعتنایی به انتقاد با سرزنش شرایط بد: کارگران تمایل دارند علت کاستیهای خود را بیرونی جلوه دهند تا از عزت نفس خود محافظت کنند و از پاسخگویی اجتناب کنند.
ایجاد محیطهای کاری سمی: سوگیری خودخواهانه میتواند اعتماد و صراحت را کاهش دهد و با تقویت ذهنیت سرزنش و قربانی، رشد شخصی و تیمی را متوقف کند(منبع)(منبع)(منبع).
این مثالها نشان میدهند که چگونه سوگیری خودخواهانه بر روابط محل کار، پاسخگویی و عملکرد تأثیر میگذارد و اغلب همکاری و توسعه را تضعیف میکند(منبع)(منبع)(منبع).
آیا تا به حال در مورد چیزی کاملاً مطمئن بودهاید، اما بعداً متوجه شدهاید که کاملاً اشتباه میکردهاید؟ اگر چنین است، شما سوگیری بیش اعتمادی را تجربه کردهاید که به عنوان اثر اعتماد به نفس بیش از حد نیز شناخته میشود. این پدیده روانشناختی رایج، همه ما را از تصمیمات روزمره گرفته تا انتخابهای مهم زندگی تحت تأثیر قرار میدهد و میتواند عواقب گستردهای داشته باشد(منبع).
اثر بیشاعتمادی چیست؟
اثر اعتماد به نفس بیش از حد، یک سوگیری شناختی است که در آن اعتماد ذهنی فرد به قضاوتها یا تواناییهایش از دقت عینی او فراتر میرود. به عبارت سادهتر، افراد تمایل دارند در مورد آنچه میدانند یا میتوانند انجام دهند، بیش از آنچه واقعیت توجیه میکند، اعتماد به نفس داشته باشند.
این سوگیری میتواند به صورتهای زیر بروز کند:
بیشارزیابی: باور به اینکه در یک کار بهتر از آنچه واقعاً هستید، هستید.
جایگزینی بیش از حد: فکر کردن به اینکه از دیگران بهتر هستید.
دقت بیش از حد: داشتن اطمینان بیمورد به صحت باورهایتان.
تحقیقات نشان میدهد که به ویژه هنگام مواجهه با وظایف دشوار یا ناآشنا، افراد اغلب با وجود اشتباهات مکرر، اعتماد به نفس بالایی نشان میدهند.
به عنوان مثال، ممکن است فردی ۱۰۰٪ مطمئن باشد که به یک سؤال به درستی پاسخ داده است، اما ۲۰٪ مواقع اشتباه کند.
در حالی که اعتماد به نفس سالم، انگیزه عمل و یادگیری را ایجاد میکند، اعتماد به نفس بیش از حد میتواند منجر به تصمیمات پرخطر، نادیده گرفتن بازخوردهای مهم و عدم آمادگی برای چالشها شود. این امر بر بسیاری از جنبههای زندگی از جمله کار، تحصیل، امور مالی و تعاملات اجتماعی تأثیر میگذارد.
مشاوره اعتماد به نفس
به طور کلی، اثر اعتماد به نفس بیش از حد، تمایل به قضاوت نادرست در مورد دانش و تواناییهای خودمان را برجسته میکند و بر اهمیت فروتنی، بازخورد و خودآگاهی در تصمیمگیری تأکید دارد(منبع)(منبع)(منبع).
اعتمادبهنفس زیاد چه زمانی خطرناک میشود؟
اعتماد به نفس بیش از حد در موقعیتهایی خطرناک میشود که منجر به تصمیمگیری ضعیف، رفتار پرخطر و عدم توجه به هشدارها یا بازخوردهای مهم میشود. برخی از نمونههای کلیدی عبارتند از:
تصمیمات مالی پرخطر: اعتماد به نفس بیش از حد در پیشبینی بازارها میتواند باعث شود سرمایهگذاران ریسکهای بیش از حدی را بپذیرند و در نتیجه ضررهای مالی قابل توجهی متحمل شوند.
نادیده گرفتن پروتکلهای ایمنی: کوهنوردان بیش از حد مطمئن که در طول صعود به اورست مهلتها را نادیده گرفتند، با عواقب مرگباری روبرو شدند و نشان دادند که خوشبینی غیرواقعی چگونه میتواند جان انسانها را به خطر بیندازد.
خطاهای پزشکی: متخصصان پزشکی بیش از حد مطمئن ممکن است تشخیصها را از دست بدهند یا نظرات دوم را نادیده بگیرند و منجر به پیامدهای مضر برای بیمار شوند.
اشتباهات و فرسودگی شغلی در محل کار: تخمین بیش از حد مهارتها میتواند باعث شود افراد وظایف بیشتری را نسبت به آنچه میتوانند انجام دهند، بر عهده بگیرند که منجر به خطا، از دست دادن مهلتها و استرس میشود.
روابط متشنج: اعتماد به نفس بیش از حد میتواند باعث تکبر یا بیاعتنایی شود و با تضعیف ارتباط و همکاری به روابط شخصی و حرفهای آسیب برساند.
نادیده گرفتن فرصتهای یادگیری: باور به اینکه یک نفر همیشه درست میگوید، مانع سازگاری و رشد میشود و اشتباهات و جهل را تداوم میبخشد.
انتشار اطلاعات نادرست: اعتماد بیش از حد به دانش میتواند افراد را به سمت ادعاهای نادرست یا نظریههای توطئه سوق دهد و به آسیبهای اجتماعی دامن بزند(منبع)(منبع)(منبع).
در اصل، اعتماد بیش از حد زمانی خطرناک است که افراد را نسبت به خطرات کور کند، مانع فروتنی و یادگیری شود و رفتار بیملاحظه یا غیراخلاقی را تشویق کند، که اغلب با عواقب جدی شخصی، اجتماعی یا مالی همراه است(منبع)(منبع)(منبع).
نمونههای اثر بیشاعتمادی در زندگی
تصمیمات مالی: افراد اغلب توانایی خود را در مدیریت پول و پیشبینی نتایج بازار بیش از حد تخمین میزنند که منجر به سرمایهگذاریهای ضعیف یا ریسکپذیری بیش از حد میشود، مانند سرمایهگذاری زیاد در سهام «داغ» بدون تحقیق کافی.
مشکلات روابط: اعتماد بیش از حد به درک یا تغییر شریک زندگی میتواند باعث سوءتفاهم، درگیری یا انتظارات غیرواقعی شود و به روابط آسیب برساند.
انتخابهای سلامتی: باور به اینکه فرد آسیبپذیر نیست، به خصوص در جوانی و سلامت، منجر به رفتارهای پرخطری مانند بیتوجهی به رژیم غذایی، ورزش یا معاینات پزشکی میشود.
استارتآپها و تصمیمات تجاری شکستخورده: کارآفرینان اغلب احتمال موفقیت را بیش از حد تخمین میزنند که منجر به نرخ بالای شکست استارتآپها میشود. مدیران عامل بیش از حد مطمئن ممکن است تصمیمات پرخطری مانند دنبال کردن ادغامهای غیرعاقلانه یا راهاندازی محصولات با آزمایش ضعیف بگیرند.
فجایع در محیطهای پرخطر: فاجعه کوه اورست در سال ۱۹۹۶ تا حدودی ناشی از کوهنوردان بیش از حد مطمئن بود که مهلتهای ایمنی را نادیده میگرفتند و عواقب مرگباری به همراه داشت.
اشتباهات و فرسودگی شغلی در محل کار: کارمندان یا مدیران ممکن است به دلیل بیش از حد تخمین زدن مهارتهای خود، کار بیشتری از آنچه میتوانند انجام دهند، بر عهده بگیرند که منجر به خطا، استرس و فرسودگی شغلی میشود.
انتشار اطلاعات نادرست: افراد بیش از حد مطمئن ممکن است ادعا کنند که از حقایق نادرست یا وجود ندارند، آگاه هستند و نظریههای توطئه را گسترش میدهند و گفتمان عمومی را تضعیف میکنند.
نادیده گرفتن بازخورد: اعتماد به نفس بیش از حد میتواند باعث شود افراد بازخوردها یا هشدارهای مهم را رد کنند و منجر به اشتباهات مکرر و از دست دادن فرصتهای یادگیری شود(منبع)(منبع).
توهم کنترل، که با نام کنترل وهمی نیز شناخته میشود، توصیف میکند که چگونه ما باور داریم کنترل بیشتری بر رویدادها نسبت به آنچه در واقع هست، داریم. حتی وقتی چیزی تصادفی و شانسی است، اغلب احساس میکنیم که میتوانیم به نحوی بر آن تأثیر بگذاریم(منبع).
چرا فکر میکنیم بیشتر از واقعیت کنترل داریم؟
توهم کنترل یک سوگیری شناختی است که در آن افراد توانایی خود را برای تأثیرگذاری یا کنترل رویدادها، به ویژه رویدادهایی که عمدتاً تصادفی یا غیرقابل کنترل هستند، بیش از حد ارزیابی میکنند. این پدیده اولین بار توسط روانشناس الن لانگر نامگذاری شد. افراد اغلب در قبال نتایجی که ارتباط علّی کمی با آنها دارند یا اصلاً ندارند، احساس مسئولیت میکنند.
دلایل این توهم عبارتند از:
افراد فاقد بینش مستقیم در مورد اینکه آیا واقعاً یک رویداد را کنترل میکنند یا خیر، هستند و در عوض به قضاوتهای غیرقابل اعتماد تکیه میکنند.
این توهم به عنوان یک محافظ عزت نفس عمل میکند و باعث میشود افراد احساس توانایی کنند و اضطراب در مورد تصادفی بودن یا عدم قطعیت را کاهش میدهد.
دخالت یا تلاش شخصی در یک نتیجه، احساس کنترل را افزایش میدهد، حتی اگر آن تلاش در واقع بر نتایج تأثیر نگذارد.
این امر به پدیدههایی مانند خرافات (مثلاً پوشیدن پیراهن شانس با این باور که بر نتیجه یک بازی ورزشی تأثیر میگذارد) و رفتارهای پرخطر کمک میکند.
توهم کنترل، راحتی و حس پیشبینیپذیری را در یک دنیای نامشخص فراهم میکند، اما همچنین میتواند منجر به اعتماد به نفس بیش از حد و تصمیمگیری ضعیف شود، زمانی که واقعیت با کنترل درک شده در تضاد باشد.
در مجموع، این یکی از چندین توهم مثبت است – تحریفهای شناختی که اگرچه نادرست هستند، اما به حفظ سلامت روان و انگیزه کمک میکنند(منبع)(منبع)(منبع)(منبع).
طراح زندگی خود باشید | چگونه کنترل زندگی خود را به دست بگیریم؟
مثالهای توهم کنترل در قمار و زندگی روزانه
نمونههایی از توهم کنترل در قمار و زندگی روزمره عبارتند از:
دستگاههای اسلات: قماربازان معتقدند که فشار دادن دکمه با یک نیرو یا زمانبندی خاص میتواند بر نتیجه تأثیر بگذارد، حتی اگر نتایج کاملاً تصادفی باشند.
بازیهای تاس: بازیکنان ممکن است تاس را به روشی خاص پرتاب کنند، زیرا معتقدند که با وجود تصادفی بودن پرتاب، شانس آنها افزایش مییابد.
شرطبندی ورزشی: شرطبندان اغلب فکر میکنند که مطالعه تیمها و بازیکنان به آنها کنترل بر نتیجه را میدهد، بدون اینکه متوجه عوامل غیرقابل پیشبینی بیشماری باشند که بر بازی تأثیر میگذارند.
انتخاب اعداد لاتاری: مردم معتقدند که انتخاب اعداد لاتاری خودشان در مقایسه با قرعهکشیهای تصادفی، شانس برنده شدن را افزایش میدهد، اگرچه همه اعداد احتمال یکسانی دارند.
خرافات در زندگی روزمره: همراه داشتن طلسمهای خوششانسی، پوشیدن لباسهای خاص یا انجام مراسم قبل از رویدادهای مهم، توهم تأثیر بر نتایج را ایجاد میکند.
واگذاری کنترل از طریق وکالت: مردم ممکن است فکر کنند انتخاب یک فرد “خوششانستر” یا ماهرتر برای تصمیمگیریها (مانند اینکه چه کسی بلیطهای لاتاری میخرد) موفقیت را افزایش میدهد، حتی زمانی که شانس تصادفی باشد.
اعمال نمادین برای افزایش اعتماد به نفس: برای مثال، سکهای که قبل از مسابقه هاکی مخفیانه زیر یخ قرار داده میشود تا شانس بیاورد، باعث میشود بازیکنان و هواداران باور کنند که روی بازی تأثیر میگذارد.
کنترل ذهن چیست، تو همانی که میاندیشی
این مثالها نشان میدهند که چگونه توهم کنترل باعث میشود افراد با اعمال یا انتخابهای خود احساس قدرت کنند، حتی زمانی که کنترل واقعی بر رویدادهای تصادفی وجود ندارد و اغلب منجر به باورها و تصمیمات نادرست میشود(منبع)(منبع)(منبع)(منبع).
https://kanonm.ir/wp-content/uploads/2025/11/توهم-کنترل-چیست؟.jpg705705دکتر دادخواهhttps://kanonm.ir/wp-content/uploads/2019/07/logo-kanonm-horizental-mobile.pngدکتر دادخواه2025-11-17 10:05:392025-11-17 10:05:44توهم کنترل چیست؟ نگاهی عمیق به یکی از رایجترین خطاهای ذهنی انسان
اگرچه ما دوست داریم باور کنیم که منطقی و عقلانی هستیم، اما واقعیت این است که ما دائماً تحت تأثیر خطاهای شناختی هستیم. این سوگیریها تفکر را تحریف میکنند، بر باورها تأثیر میگذارند و تصمیمات و قضاوتهایی را که مردم هر روز میگیرند، تحت تأثیر قرار میدهند(منبع).
خطای شناختی پیشبینی چیست؟
سوگیری شناختی پیشبینی، سوگیری با نام رسمی نیست که معمولاً در میان سوگیریهای شناختی استاندارد فهرست شده باشد، اما عموماً به تمایل افراد به قضاوت یا تصمیمگیری بر اساس انتظارات یا پیشبینیهایشان در مورد نتایج آینده اشاره دارد که اغلب تحت تأثیر احساسات آنی یا تصورات از پیش تعیینشده به جای تحلیل صرفاً منطقی قرار میگیرند.
این به نحوه پیشبینی رویدادها توسط افراد مربوط میشود که میتواند با تکیه بر «احساسات غریزی» یا پاسخهای عاطفی خود به جای شواهد عینی، ادراک و تصمیمگیری آنها را تحت تأثیر قرار دهد.
این سوگیری پیشبینی منجر به قضاوتهای عجولانه میشود، جایی که افراد به سرعت افراد، اشیاء یا موقعیتها را بر اساس احساسات اولیه به جای استدلال کامل، خوب یا بد قضاوت میکنند.
به طور کلی، سوگیریهای شناختی مانند اینها ناشی از استفاده مغز از اکتشافات – میانبرهای ذهنی – برای سادهسازی پردازش اطلاعات پیچیده است که گاهی اوقات میتواند منجر به ادراکات غیرمنطقی یا کجراههای شود که از قضاوت منطقی منحرف میشوند.
مکانیسم دفاعی پیش بینی | تعریف مکانیسم پیش بینی و ارتباط آن با اضطراب
بنابراین، سوگیری پیشبینی میتواند باعث شود افراد انتظار نتایج خاصی را داشته باشند و بر اساس آن رفتار کنند، که اگر این انتظارات بیاساس یا بیش از حد خوشبینانه/بدبینانه باشند، ممکن است منجر به خطا شود(منبع)(منبع).
چرا همیشه فکر میکنیم از قبل میدانستیم؟
تمایل به این فکر که «ما از قبل چیزی را میدانستیم» پس از وقوع یک رویداد، به ویژه هنگام در نظر گرفتن خطای پیشبینی، تا حد زیادی با سوگیری پسبینی توضیح داده میشود.
این سوگیری شناختی باعث میشود رویدادهای گذشته را قابل پیشبینیتر از آنچه در واقع هنگام پیشبینیهای اولیه بودند، درک کنیم.
وقتی نتیجه واقعی مشخص میشود، مغز ما خاطرات و باورهای ما را بازسازی میکند تا به نظر برسد که ما پیشبینی بهتری نسبت به آنچه واقعاً انجام دادهایم، داشتهایم.
این شامل تحریف یا یادآوری انتخابی گذشته برای کاهش تفاوت بین آنچه پیشبینی کردهایم و آنچه واقعاً اتفاق افتاده است، میشود و تجربه خطای پیشبینی را به حداقل میرساند.
اساساً، پس از فهمیدن نتیجه، تطبیق حقایق با یک روایت منسجم آسانتر میشود و منجر به این احساس کاذب میشود که رویداد قابل پیشبینی بوده است.
این اثر با کاهش ناهماهنگی شناختی و ایجاد احساس کنترل یا شایستگی بیشتر، یک عملکرد روانشناختی را ایفا میکند، اما همچنین میتواند مانع یادگیری از اشتباهات شود زیرا عدم قطعیت واقعی و غیرقابل پیشبینی بودن را پنهان میکند.
به طور خلاصه:
خطای پیشبینی تفاوت بین آنچه انتظار داریم و آنچه در واقع اتفاق میافتد است.
سوگیری پسبینی با آشکار جلوه دادن نتایج پس از وقوع، درک ذهنی از خطای پیشبینی را کاهش میدهد.
این سوگیری منجر به اعتماد بیش از حد به قضاوت ما میشود و خاطرات پیشبینیهای قبلی را تحریف میکند.
ترس از قضاوت دیگران با راهکارهای باورنکردنی
آگاهی از این سوگیری و مستندسازی عمدی پیشبینیهای اولیه میتواند به مقابله با سوگیری پسبینی و بهبود تصمیمگیریهای آینده کمک کند(منبع)(منبع)(منبع).
مثالهای پیشنگری در حوادث تاریخی
نمونههای خطای پیشبینی را میتوان در رویدادهای تاریخی مختلف و زمینههای روزمره یافت که در آنها پیشبینیها از نتایج واقعی فاصله میگیرند.
نمونههایی از رویدادهای تاریخی
سقوط بازار مسکن در سال ۲۰۰۸ نمونه قابل توجهی از خطای پیشبینی است. مؤسسات مالی و سرمایهگذاران به مدلهای ناقصی متکی بودند که خطرات مرتبط با اوراق بهادار با پشتوانه وام مسکن را دست کم میگرفتند.
این خطا در پیشبینی ثبات بازار مسکن به بحران مالی جهانی منجر شد و تأثیر حیاتی خطاهای پیشبینی را در تصمیمات پرخطر برجسته میکند.
پیشبینیهای اقتصادی همچنین اغلب در دورههای غیرمعمول مانند رکود یا تغییرات ساختاری مانند اعتدال بزرگ، که در آن پیشبینیها در مورد رشد، بیکاری و تورم به طور قابل توجهی از نتایج واقعی منحرف میشوند، خطاهای پیشبینی را نشان میدهند(منبع)(منبع).
اثر موقعیت، که اغلب به عنوان اثر موقعیت سریالی شناخته میشود، یک پدیده روانشناختی است که در آن افراد تمایل دارند موارد موجود در ابتدا (اثر تقدم) و انتهای (اثر تازگی) یک لیست را بهتر از موارد موجود در وسط به خاطر بسپارند.
این تأثیر بر یادآوری حافظه به دلیل نحوه پردازش و ذخیره اطلاعات است: موارد اولیه بیشتر احتمال دارد که در حافظه بلندمدت رمزگذاری شوند، در حالی که موارد اخیر در حافظه کاری تازه باقی میمانند.
اثر جایگاه چیست و چرا ذهن ما به موقعیت بیش از محتوا توجه میکند؟
«اثر موقعیت» به تأثیری اشاره دارد که موقعیت اطلاعات یا گزینهها در یک توالی بر حافظه یا تصمیمگیری دارد. این اثر معمولاً با اثر موقعیت سریالی مرتبط است، که در آن افراد تمایل دارند اولین موارد (اثر تقدم) و آخرین موارد (اثر تأخر) را در یک سری بهتر از موارد میانی به خاطر بسپارند.
به عنوان مثال، هنگام یادآوری لیستی از کلمات، افراد اولین و جدیدترین کلمات را بهتر از کلمات میانی به یاد میآورند. این الگو به این دلیل رخ میدهد که موارد اولیه بیشتر احتمال دارد در حافظه بلندمدت رمزگذاری شوند و موارد اخیر هنوز در حافظه کاری وجود دارند.
در تصمیمگیری، گزینههایی که در ابتدا یا انتهای یک توالی ارائه میشوند نیز میتوانند به دلیل موقعیتهایشان مورد توجه قرار گیرند یا توجه نامتناسبی را دریافت کنند. این میتواند بر انتخابها تأثیر بگذارد، حتی اگر گزینههای میانی بهتر یا مرتبطتر باشند.
خستگی تصمیم گیری | مشکل و خستگی ناشی از تصمیم گیری
به طور خلاصه، اثر موقعیت نشان میدهد که چگونه ترتیب یا قرارگیری اطلاعات بر یادآوری حافظه و انتخابها تأثیر میگذارد و اغلب منجر به سوگیری در نحوه پردازش و ارزیابی اطلاعات توسط افراد میشود(منبع)(منبع).
چرا تغییر برایمان ترسناک است؟
تغییر در درجه اول ترسناک به نظر میرسد زیرا مغز ما به گونهای برنامهریزی شده است که پیشبینیپذیری و ایمنی را ترجیح میدهد. این سیمکشی تکاملی زمانی به محافظت از اجداد ما در برابر خطرات واقعی کمک میکرد، بنابراین موقعیتهای ناآشنا یا نامشخص، واکنشهای استرس و ترس را فعال میکنند که میتواند منجر به اضطراب، مقاومت یا اجتناب شود. ترس از تغییر اساساً ترس از ناشناختهها و از دست دادن کنترل است.
از نظر روانشناختی، تغییر میتواند حس هویت و روایت ما را مختل کند و اضطراب وجودی را در هنگام تلاش برای سازگاری با واقعیتهای جدید ایجاد کند. تغییر همچنین شامل فقدان مبهم است – سوگواری برای آنچه که پشت سر میگذاریم، حتی اگر تغییر مثبت باشد – که میتواند ناراحتی عاطفی حل نشده ایجاد کند.
علاوه بر این، ترس از شکست و تفکر فاجعهبار، نگرانیها در مورد نتایج منفی را تقویت میکند و باعث میشود که به الگوهای آشنا، حتی اگر محدودکننده باشند، بچسبیم.
عوامل دیگر شامل تجربیات گذشته است که تغییر را با سختی مرتبط میکند و ترجیح طبیعی انسان برای ثبات و کنترل. این مکانیسمهای ترکیبی شناختی، عاطفی و تکاملی توضیح میدهند که چرا تغییر اغلب با وجود ضرورت آن برای رشد، تهدیدآمیز به نظر میرسد(منبع)(منبع).
ترس از شکست چیست؟ نقش شکست در زندگی و رسیدن به موفقیت
آگاهی و تغییر طرز فکر فعال، مانند تمرکز بر فرصتهای آینده به جای ضررها، میتواند به کاهش این ترس کمک کند و پذیرش تغییر را به عنوان یک نیروی مثبت ممکن سازد(منبع)(منبع)(منبع).
مثالهای اثر جایگاه در کار و زندگی
اثر جایگاه به چگونگی تأثیر رتبه، نقش یا اهمیت اجتماعی درک شده توسط یک فرد یا گروه بر رفتار، نحوه برخورد دیگران و تصمیمگیری آنها در زمینههای کاری و زندگی اشاره دارد. در اینجا چند مثال آورده شده است:
نمونههایی از اثر جایگاه در محیط کار
موانع ارتباطی: کارمندان در سطوح پایینتر ممکن است ارتباطات رو به بالا را فیلتر یا تحریف کنند، از ترس قضاوت منفی یا انتقام از سوی مدیران بالاتر، که باعث ایجاد سوءتفاهم و کاهش جریان اطلاعات میشود.
حسادت و انحراف: اهمیت بالای جایگاه در سازمانها میتواند حسادت را در بین کارمندان برانگیزد و گاهی اوقات منجر به درگیریهای بین فردی یا رفتارهای انحرافی مانند خرابکاری یا غیبت شود.
فرهنگ کار نمایشی (اثر جایگاه سبز): کارگران ممکن است احساس کنند که با آنلاین بودن مداوم یا در معرض دید بودن، برای پربار به نظر رسیدن تحت فشار هستند و این امر منجر به استرس و فرسودگی شغلی میشود، به خصوص در محیطهای کار از راه دور که علامتدهی جایگاه اهمیت پیدا میکند.
نفوذ و اقتدار: افراد با جایگاه بالاتر اغلب توجه، احترام و نفوذ بیشتری در تصمیمگیری دریافت میکنند و پویایی سازمانی را به طور قابل توجهی شکل میدهند(منبع)(منبع)(منبع).
اختلال دوقطبی، همچنین به عنوان بیماری شیدایی- افسردگی شناخته می شود، یک اختلال مغزی است که باعث تغییرات غیرمعمول در سطح خلق و خو، انرژی و فعالیت می شود. همچنین ممکن است انجام کارهای روزمره مانند رفتن به مدرسه یا معاشرت با دوستان را سخت کند(منبع).
آیا اختلال دو قطبی در کودکان امکان پذیر است؟
می گویند اختلال دو قطبی بیشتر در بزرگسالان ایجاد می شود.
اختلال دو قطبی در کودکان امکان پذیر است. این بیماری اغلب در کودکان بزرگتر و نوجوانان تشخیص داده می شود، اما اختلال دوقطبی می تواند در کودکان در هر سنی رخ دهد. همانطور که در بزرگسالان، اختلال دو قطبی در کودکان می تواند باعث ایجاد بیش فعالی یا سرخوشی (شیدایی) به پایین ترین حد افسردگی شود.
آشفتگی های عاطفی و رفتارهای غیرطبیعی بخشی عادی از کودکی و سالهای نوجوانی است و در بیشتر موارد نشانه ای از یک مشکل بهداشت روانی نیست که نیاز به درمان داشته باشد. همه بچه ها دوره های سختی دارند- گاهی اوقات احساس ضعف، تحریک پذیری، عصبانیت، بیش فعالی یا سرکشی طبیعی است. با این حال، اگر علائم کودک شما شدید و مداوم باشد یا مشکلات قابل توجهی ایجاد کند، ممکن است درمان نیازمند بیش از یک مرحله باشد.
10 دلیل اصلی بدرفتاری کودکان که والدین نمی دانند+ راه حل کاربردی
در اینجا برخی از علائم و نشانه های اختلال دو قطبی در کودکان لیست شده است.
تغییرات شدید خلقی که با نوسانات خلقی معمول آنها متفاوت است
رفتاری بیش فعالی ، تکانشی، پرخاشگرانه یا نامناسب از نظر اجتماعی
رفتارهای پرخطر و بی پروا که خارج از چارچوب است، مانند داشتن رابطه جنسی مکرر (هرزگی جنسی) ، سوء مصرف الکل یا مواد مخدر، یا خرج کردن وحشیانه
بی خوابی یا کاهش قابل توجه نیاز به خواب
روحیه افسرده یا تحریک پذیر بیشتر اوقات روز، تقریباً هر روز در یک دوره افسردگی
اغراق یا بزرگ نمایی در توانایی های شخصی
افکار یا رفتارهای خودکشی در کودکان بزرگتر و نوجوانان
کودکان مبتلا به اختلال دوقطبی در دوره های مشخص علائمی را تجربه می کنند. در بین این قسمت ها، کودکان به رفتار و خلق و خوی معمول خود برمی گردند. بخاطر داشته باشید ، تعدادی دیگر از اختلالات دوران کودکی علائم دو قطبی مانند، از جمله اختلال کمبود توجه، بیش فعالی (ADHD)، اختلال سرکشی، اختلال سلوک، اختلالات اضطرابی و افسردگی اساسی ایجاد می کنند.
تشخیص می تواند چالش برانگیز باشد زیرا این بیماری ها و سایر شرایط بهداشت روان اغلب همراه با اختلال دو قطبی رخ می دهد. اگر کودک شما دچار تغییرات شدید خلقی، افسردگی یا مشکلات رفتاری است، با یک روانشناس که متخصص کار با کودکان و نوجوانان است، مشورت کنید.
مسائل روحی و روانی ناشی از اختلال دو قطبی یا سایر شرایط بهداشت روانی می تواند منجر به مشکلات اساسی شود. درمان زود هنگام می تواند به جلوگیری از عواقب جدی و کاهش تأثیر مشکلات روحی و روانی بر کودک شما با افزایش سن کمک کند.
افسردگی دو قطبی چیست و چرا تشخیص آن دشوار است؟
راه های پیشگیری از اختلال دوقطبی در کودکان
با این چندین استراتژی می تواند به کاهش عوامل خطر، مدیریت علائم اولیه و حمایت از کودکانی که ممکن است در معرض خطر باشند، به ویژه آنهایی که سابقه خانوادگی اختلال دوقطبی دارند، کمک کرد(منبع).
رویکردهای کلیدی برای پیشگیری و مداخله اولیه
1. شناسایی و نظارت اولیه مراقب علائم اولیه مانند نوسانات خلقی، تحریک پذیری، افسردگی یا بی توجهی باشید، به ویژه در کودکانی که یکی از بستگان درجه یک آنها مبتلا به اختلال دوقطبی است. نگه داشتن خاطرات خلقی و علائم می تواند به ردیابی تغییرات و تسهیل مداخله زودهنگام کمک کند.
2. مداخلات روانی اجتماعی درمان خانواده محور می تواند استرس را کاهش دهد و مهارت های مقابله ای را در کودکانی که علائم اولیه یا در معرض خطر ژنتیکی را نشان می دهند، بهبود بخشد. روان درمانی به عنوان اولین گام قبل از در نظر گرفتن دارو توصیه می شود، با هدف بهبود تنظیم هیجانی و تاب آوری.
3. عادات سبک زندگی سالم برای ارتقای سلامت کلی مغز و ثبات عاطفی، روالهای ثابتی از جمله خواب منظم، ورزش، و رژیم غذایی متعادل را تشویق کنید. آموزش راهبردهای مقابله ای مانند ذهن آگاهی، تنفس عمیق و یادداشت روزانه می تواند به کودکان در مدیریت استرس و نوسانات خلقی کمک کند(منبع).
4. محیط حمایتی یک محیط خانه آرام و قابل پیش بینی با ارتباطات باز ایجاد کنید تا استرس را کاهش دهید و به کودکان کمک کنید احساس امنیت کنند. به اعضای خانواده، معلمان و همسالان آموزش دهید تا درک و حمایت را تقویت کنند(منبع).
5. دارو در صورت لزوم در برخی موارد، مداخلات دارویی ممکن است با احتیاط برای مدیریت علائم یا آسیبپذیریهای بیولوژیکی مورد استفاده قرار گیرند، اما این مداخلات معمولاً پس از رویکردهای روانی اجتماعی در نظر گرفته میشوند(منبع).
مشاوره کودک| بهترین مشاوران آینده کودک شما را می سازند
خلاصه در حالی که نمی توان به طور مستقیم از اختلال دوقطبی پیشگیری کرد، تشخیص زودهنگام علائم، حمایت روانی اجتماعی، عادات سبک زندگی سالم و مشارکت خانواده می تواند شدت شروع را در کودکان در معرض خطر به تاخیر بیندازد یا کاهش دهد. مداخله زودهنگام برای بهبود نتایج بلند مدت بسیار مهم است(منبع).
مداخلات پیشگیرانه که علائم اولیه را کاهش می دهند، مقابله با استرس را تقویت می کنند و عملکرد سالم مغز را بازیابی می کنند، ممکن است احتمال پیامدهای نامطلوب را کاهش دهند. اگر فکر می کنید کودکی در معرض خطر است یا علائمی از خود نشان می دهد، مشورت سریع با یک متخصص بهداشت روان ضروری است(منبع).
راه های درمان اختلال دوقطبی در کودکان
درمان اختلال دوقطبی در کودکان شامل یک رویکرد جامع و طولانی مدت است که ترکیبی از دارو، روان درمانی و حمایت خانواده برای مدیریت علائم و بهبود عملکرد است.
دارو تثبیت کننده های خلق و خو مانند لیتیوم و برخی داروهای ضد تشنج معمولاً برای کنترل نوسانات خلقی تجویز می شوند. داروهای ضد روان پریشی غیر معمول نیز به طور گسترده مورد استفاده قرار می گیرند و شواهدی وجود دارد که از اثربخشی آنها در کودکان حمایت می کند.
داروهای ضد افسردگی ممکن است با احتیاط، اغلب در کنار تثبیت کننده های خلقی، برای مدیریت دوره های افسردگی استفاده شوند. رژیم های دارویی فردی هستند و اغلب به آزمایش داروها یا ترکیبات مختلف برای یافتن موثرترین و قابل تحمل ترین برنامه نیاز دارند. نظارت دقیق برای عوارض جانبی ضروری است و هرگز نباید داروها را بدون توصیه پزشکی به طور ناگهانی قطع کرد(منبع)(منبع).
روان درمانی و مداخلات روانی اجتماعی درمان شناختی-رفتاری (CBT) به کودکان کمک می کند تا علائم خلقی را شناسایی و مدیریت کنند، احساسات را تنظیم کنند و مهارت های مقابله ای را بهبود بخشند. درمان خانواده محور (FFT) شامل آموزش، آموزش مهارت های ارتباطی و راهبردهای حل مسئله برای کاهش استرس خانواده و حمایت از کودک است(منبع).
برنامه های آموزشی روانی به کودکان و خانواده ها در مورد اختلال دوقطبی، پیروی از دارو، تشخیص زودهنگام علائم و مدیریت سبک زندگی آموزش می دهد.
برنامه های مبتنی بر شواهد خاص شامل برنامه RAINBOW (CBT متمرکز بر کودک و خانواده)، روان درمانی روان درمانی چند خانواده (MF-PEP) و درمان ریتم بین فردی و اجتماعی (IPSRT) است که بر روتین، تنظیم عاطفی و حمایت اجتماعی تأکید دارد. روان درمانی همچنین به مسائل همراه مانند اضطراب، مشکلات رفتاری و مصرف مواد می پردازد(منبع).
وسواس در کودکان +درمان
سبک زندگی و حمایت ایجاد برنامه های روزانه ثابت برای خواب، وعده های غذایی و فعالیت ها به تثبیت خلق و خو کمک می کند. حمایت خانواده، مدارس و متخصصان بهداشت روان برای کمک به کودکان در مدیریت علائم و حفظ عملکرد اجتماعی و تحصیلی ضروری است. آموزش روانی برای مراقبان و معلمان درک و حمایت از نیازهای کودک را بهبود می بخشد(منبع)(منبع).
درمان اختلال دوقطبی کودکان چند وجهی و متناسب با هر کودک است. معمولاً شامل تثبیتکننده خلق و داروهای ضد روانپریشی همراه با رویکردهای رواندرمانی است که شامل مشارکت خانواده و آموزش است.
نظارت و تعدیل مداوم برای بهینه سازی نتایج و کاهش خطر عود ضروری است. درمان زودهنگام و مداوم باعث بهبود کنترل علائم، کیفیت زندگی و پیش آگهی طولانی مدت در کودکان مبتلا به اختلال دوقطبی می شود(منبع).
نوع شخصیت ENFP یکی از 16 نوع مختلف است که توسط شاخص Myers-Briggs Type (MBTI) شناسایی شده است . از افرادی که دارای این نوع شخصیت هستند غالباً مشتاق، کاریزماتیک و خلاق توصیف می شوند. افراد با این تیپ شخصیتی بسیار جذاب ، پرانرژی و مستقل هستند. آنها خلاق هستند و در شرایطی که آزادی خلاقیت و ابتکار را دارند ، بهترین عملکرد را دارند. تخمین زده می شود که 5 تا 7 درصد مردم ENFP باشند.
نوع شخصیت ENFP
مشخصات اصلی ENFP
ENFP مهارتهای بسیار خوبی در افراد دارد. آنها علاوه بر داشتن اشتیاق فراوان ، به دیگران نیز واقعاً اهمیت می دهند. ENFP در درک آنچه دیگران احساس می کنند خوب است. با توجه به غیرت ، جذابیت و خلاقیت خود ، آنها همچنین می توانند رهبران بزرگی شوند .
افراد با این تیپ شخصیتی به شدت از روال عادی بدشان می آید و ترجیح می دهند روی آینده تمرکز کنند. در حالی که آنها در تولید ایده های عالی مهارت دارند ، اما بعضی اوقات کارهای مهم را تا آخرین لحظه به تعویق می اندازند. رویا پردازی ایده ها اما ندیدن آنها تا پایان کار یک مشکل رایج است.
ENFP ها نیز می توانند به راحتی حواسشان پرت شود ، به خصوص وقتی که روی چیزی کار می کنند که به نظر خسته کننده یا غیر الهام بخش است.
ENFP انعطاف پذیر است و دوست دارد گزینه های خود را باز نگه دارد. آنها می توانند خود به خود باشند و بسیار سازگار با تغییرات هستند. آنها همچنین از کارهای روزمره بدشان می آید و ممکن است در بی نظمی و به تعویق انداختن مشکل داشته باشند.
نقاط قوت
گرم و مشتاق
همدل و دلسوز
مهارت افراد قوی
مهارت های ارتباطی قوی
سرگرم کننده و خودجوش
بسیار خلاق
نقاط ضعف
نیاز به تأیید دیگران دارد
بی نظم
تمایل دارد که به راحتی تحت فشار قرار بگیرید
می تواند بیش از حد احساسی باشد
Overthinks
برای پیروی از قوانین می جنگد
شناخت شخصیت زنان بر اساس تیپ های شخصیتی
توابع شناختی
هر تیپ شخصیتی از چهار عملکرد شناختی تشکیل شده است که به نحوه پردازش اطلاعات و تصمیم گیری افراد مربوط می شود. این دو عملکرد اول است که بارزترین نقش را در شخصیت بازی می کند. دو عملکرد اخیر نیز در شخصیت نقش دارند ، اگرچه تأثیر آنها فقط در برخی شرایط یا موقعیتها ممکن است بوجود آید.
غالب: شهود برونگرا
ENFP ها به طور کلی بر دنیای امکانات تمرکز می کنند. آنها در تفکر انتزاعی تبحر دارند و ترجیح می دهند روی جزئیات ریز تمرکز نکنند. آنها مبتکر هستند و به آینده توجه دارند. ENFP به جای تمرکز ساده بر روی آنچه هستند ، در دیدن چیزهایی که ممکن است خوب باشد. آنها تمایل طبیعی به تمرکز بر روابط دارند و در یافتن الگوها و ارتباطات بین افراد ، موقعیت ها و ایده ها مهارت دارند.
کمکی: احساس درون گرا
هنگام تصمیم گیری ، ENFP به جای منطق و معیارهای عینی ، ارزش بیشتری برای احساسات و ارزشها قائل می شوند. آنها تمایل دارند که از قلب خود پیروی کنند ، با دیگران همدلی کنند و اجازه دهند احساساتشان تصمیمات آنها را راهنمایی کند. ENFP تمایل زیادی به وفاداری به خود و ارزشهای خود دارند. در یک جهان ایده آل ، جهان آنها با ارزشهای آنها منطبق خواهد بود.
سوم: تفکر برونگرا
این عملکرد شناختی بر سازماندهی اطلاعات و ایده ها به روشی منطقی متمرکز است. هنگام مشاهده اطلاعات ، ENFP ممکن است از این عملکرد برای مرتب سازی داده های متفرقه استفاده کند تا اتصالات را به طور موثر تشخیص دهد. به عنوان مثال ، یک ENFP ممکن است “با صدای بلند فکر کند” در حالی که در حال حل یک مشکل هستند ، تمام اطلاعات را به منظور ایجاد یک فکر ذهنی به راحتی دنبال می کند.
فرومایه: حس درون گرا
ENFP این عملکرد را با مقایسه چیزهایی که در لحظه تجربه می کنند با تجارب گذشته بیان می کند. با این کار ، آنها اغلب قادر به یادآوری خاطرات ، احساسات و حواس هستند که با آن وقایع مرتبط هستند. این اجازه می دهد تا فرد به دنبال الگوها باشد و انتظارات خود را از رویدادهای آینده بر اساس تجربیات قبلی شکل دهد.
ENFP هایی که ممکن است بشناسید:
اندی کافمن ، کمدین
دکتر سئوس ، نویسنده کودکان
سالوادور دالی ، هنرمند
الن دجنرس ، کمدین و مجری برنامه گفتگو
رون ویزلی ، هری پاتر
تست شخصیت شناسی تصویری جالب
ارتباطات شخصی
ENFP افراد برون گرا هستند ، به این معنی که آنها عاشق گذراندن وقت با دیگران هستند. معاشرت در واقع به آنها انرژی بیشتری می بخشد و به آنها کمک می کند تا از زندگی احساس سرزندگی ، نشاط و هیجان کنند. در حالی که انواع دیگر برونگراها تمایل به تنهایی ندارند ، ENFP برای فکر کردن و تأمل نیاز به مدتی تنها دارد.
ENFP تمایل دارد که در روابط گرم و پرشور باشد. به عنوان برون گراها ، آنها به طور طبیعی خوش روح و خوش ذوق هستند. در روابط ، آنها همیشه به دنبال رشد و راه هایی برای تقویت روابط مشترک خود هستند. آنها تمایل به توجه و خود به خودی دارند. تمایل آنها به ریسک کردن گاهی اوقات برای کسانی که آنها را دوست دارند استرس آور باشد.
مسیرهای شغلی
هنگام انتخاب مسیر شغلی ، ایده خوبی است که افراد نقاط قوت و ضعف بالقوه نوع شخصیت خود را درک کنند. افراد با تیپ شخصیتی ENFP در مشاغلی که انعطاف پذیری زیادی دارند بهترین عملکرد را دارند.
از آنجا که آنها همدل و علاقه مند به مردم هستند ، اغلب در مشاغل خدمات گرا به خوبی عمل می کنند. آنها باید از مشاغلی که شامل انجام بسیاری از کارهای منظم و منظم است خودداری کنند.
مشاغل محبوب ENFP
روانشناس
روزنامه نگار
بازیگر
مجری تلویزیون / گزارشگر
متخصص تغذیه
پرستار
مددکار اجتماعی
سیاستمدار
مشاور
تست روانشناسی با عکس | تست خودشناسی با تصویر
نکاتی برای تعامل با ENFP
دوستی ها
ENFP دوستان سرگرم کننده و هیجان انگیزی پیدا می کند. آنها از انجام کارهای جدید لذت می برند و معمولاً دوستان و آشنایان زیادی دارند. آنها احساسات دیگران را درک می کنند و خیلی سریع دیگران را درک می کنند. شما می توانید با ارائه پشتیبانی عاطفی به دوستان ENFP خود در جهت دستیابی به اهداف خود کمک کنید.
فرزندپروری
از آنجا که ENFP معمولاً دوست ندارد ، کودکان ممکن است بعضی اوقات آنها را متناقض تلقی کنند. با این حال ، آنها معمولاً روابط محکم و عاشقانه ای با بچه های خود دارند و در انتقال احساس ارزش خود مهارت دارند.
والدین کودکان ENFP درمی یابند که کودک آنها از تصور قوی و اشتیاق زیادی به زندگی برخوردار است. انرژی کودک شما گاهی اوقات طاقت فرسا به نظر می رسد ، اما شما باید به دنبال راه هایی باشید که به کودک کمک کنید تا خلاقیت خود را کشف کند.
یک مبارزه ای که ممکن است با آن روبرو شوند ارائه ساختار و محدودیت است. در حالی که آنها نیازهای چنین مواردی را تشخیص می دهند ، اما همیشه در تعیین یا اجرای چنین محدودیت هایی مهارت ندارند. والدین ENFP باید فرزندان خود را به خلاقیت تشویق کنند ، اما قوانین و دستورالعمل هایی را ارائه می دهند.
ازدواج تیپهای شخصیتی مختلف | کدام تیپها با هم سازگارترند؟
روابط
ENFP تمایل دارد که در روابط عاشقانه پرشور و مشتاق باشد. روابط طولانی مدت ممکن است گاهی اوقات به دام بیفتد زیرا افراد با این تیپ شخصیتی همیشه به فکر این هستند که چه چیزی ممکن است و نه اینکه فقط به همان شکل که هستند روی چیزها تمرکز کنند. برای زنده نگه داشتن عاشقانه ، جستجوی راه های جدید برای ایجاد هیجان در رابطه مهم است(منبع).
درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) یک رویکرد کنشگرا به رواندرمانی است که از رفتار درمانی سنتی و درمان شناختی رفتاری نشات میگیرد.
درمان اکت چیست؟
در این درمان مراجعین یاد می گیرند که از اجتناب، انکار و مبارزه با احساسات درونی خود دست بردارند و در عوض، بپذیرند که این احساسات عمیق تر، پاسخ های مناسبی به موقعیت های خاصی است که نباید مانع از پیشروی در زندگی آنها شود.
با این درک، مراجعان شروع به پذیرش سختی های خود می کنند و متعهد می شوند که تغییرات لازم را در رفتار خود ایجاد کنند، صرف نظر از اینکه در زندگی آنها چه می گذرد و چه احساسی نسبت به آن دارند(منبع).
درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT therapy) نوعی روان درمانی ذهنآگاه است که به شما کمک میکند بر لحظه حال متمرکز بمانید و افکار و احساسات را بدون قضاوت بپذیرید.
هدف آن این است که به شما کمک کند تا از طریق احساسات دشوار به جلو حرکت کنید تا بتوانید به جای تمرکز بر روی احساسات منفی، انرژی خود را برای درمان بگذارید. با کمک یک متخصص مجرب، مجموعه ای از مکانیسم های مقابله ای را که به طور خاص برای موقعیت شما طراحی شده است، انتخاب خواهید کرد، که می توانید در طول زندگی خود از آنها برای مدیریت تجربیات چالش برانگیز استفاده کنید(منبع).
چطور روانشناس خوب انتخاب کنیم؟ پیش از رزرو وقت حتما بخوانید
ACT مخفف چیست؟
درمان ACT (Acceptance and Commitment Therapy) درمان پذیرش و تعهد (ACT) یک تکنیک روان درمانی است که پذیرش افکار، احساسات و رویدادهای منفی را ترویج می کند. این فرد را تشویق می کند تا آگاهانه در فعالیت هایی شرکت کند که از باورها و ارزش های اصلی او حمایت می کند(منبع).
کاربرد درمان ACT
درمان پذیرش و تعهد ممکن است به شما در مدیریت شرایط سلامت روان زیر کمک کند:
اعتیاد
اختلال مصرف الکل
اختلالات اضطرابی.
افسردگی
اختلالات خوردن
اختلال وسواس اجباری (OCD).
اختلال استرس پس از سانحه (PTSD).
اختلال اضطراب اجتماعی.
استرس
اختلال مصرف مواد(منبع)
درمان اضطراب با ACT
ACT به افراد کمک می کند تا از نظر ذهنی انعطاف پذیرتر باشند و چندان به افکار خود وابسته نباشند. این به افراد کمک می کند تا با درک این که آن افکار حقیقت مطلق نیستند، ارتباط خود را با افکار مضطرب خود قطع کنند. همچنین مهارت هایی را در مورد تحمل اضطراب بدون قضاوت کردن خود می آموزد. همچنین افراد را تشویق میکند تا بر اساس ارزشهای خود به جای ترس، شناسایی و اقدام کنند(منبع).
انواع اضطراب از نظر روانشناسان | آیا اضطراب باعث خودکشی می شود؟
تمرین های اکت
6 تکنیک های درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد:
پذیرش: پذیرش به عنوان جایگزینی برای اجتناب تجربی آموزش داده می شود
اختلال شناختی: تکنیکهای دفع شناختی تلاش میکنند تا کارکردهای نامطلوب افکار و سایر رویدادهای خصوصی را تغییر دهند، به جای تلاش برای تغییر شکل، فرکانس یا حساسیت موقعیتی آنها.
حضور داشتن: ACT تماس مداوم بدون قضاوت با رویدادهای روانی و محیطی را در حین وقوع ترویج می کند.
خود به عنوان زمینه: در نتیجه چارچوبهای رابطهای مانند من در مقابل تو، اکنون در مقابل آنگاه، و اینجا در مقابل آنجا، زبان انسان به احساس خود به عنوان یک مکان یا چشمانداز منجر میشود و جنبه معنوی و متعالی را برای انسانهای عادی کلامی فراهم میکند.
ارزش ها: ارزشها کیفیتهای برگزیده کنش هدفمند هستند که هرگز نمیتوان آنها را بهعنوان یک شیء بهدست آورد، اما میتوان لحظهبهلحظه به آن اشاره کرد.
اقدام متعهد: در نهایت، ACT توسعه الگوهای بزرگتر و بزرگتر از اقدامات موثر مرتبط با ارزش های انتخاب شده را تشویق می کند(منبع).
میزان اثر بخشی درمانACT:
درمان پذیرش و تعهد (ACT) افراد را تشویق می کند تا افکار و احساسات خود را به جای دعوا یا احساس گناه برای آنها بپذیرند(منبع).
ACT بر علائم اضطراب، افسردگی و توهم مشاهده شده در مراجع روان پریش موثر است. مشخص شد که ACT با بهبود علائم پس از مداخله و در یک تا سه ماه و در سه تا شش ماه پیگیری برای افسردگی مرتبط است. پس از شش ماه پیگیری، افسردگی و اضطراب همچنان به طور قابل توجهی بهبود یافت(منبع).
تفاوت درمان ACT با روانکاوی وCBT:
درمان روان پویشی از روانکاوی، رویکردی بلندمدت برای درمان سلامت روان ایجاد شد. در روانکاوی، شما می توانید انتظار داشته باشید که در مورد هر چیزی که در ذهن خود دارید صحبت کنید تا الگوهایی را در افکار یا رفتاری که ممکن است به پریشانی کمک کند، کشف کنید. همچنین رایج است که در مورد دوران کودکی و گذشته خود، همراه با رویاها یا تخیلات تکراری که ممکن است داشته باشید صحبت کنید.
در درمان روان پویشی، شما با یک درمانگر کار خواهید کرد تا ارتباط بین ضمیر ناخودآگاه و اعمال خود را کشف کنید. این شامل بررسی احساسات، روابط و الگوهای فکری شماست.
درمان شناختی رفتاری یک رویکرد کوتاه مدت برای درمان سلامت روان است. این شبیه به رفتار درمانی است، اما همچنین به الگوهای فکری غیر مفید یا افکار مشکل ساز می پردازد.
تست روانشناسی با عکس | تست خودشناسی با تصویر
ایده پشت CBT این است که برخی از احساسات یا باورهایی که در مورد خود یا موقعیتهای زندگیتان دارید میتواند منجر به پریشانی شود.
این ناراحتی ممکن است به مسائل مربوط به سلامت روان کمک کند، در کنار آنها رخ دهد یا به عنوان عارضه ای از سایر مشکلات سلامت روان ایجاد شود. در جلسات CBT، روی شناسایی الگوها و یادگیری بیشتر در مورد تأثیر منفی آنها بر شما کار خواهید کرد.
با راهنمایی درمانگر خود، راههایی را برای جایگزینی الگوهای فکری یا رفتارهای منفی با الگوهای مفیدتر و دقیقتر بررسی خواهید کرد(منبع).
این اصل اصلی زیربنای درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) است. ACT احساسات و تجربیات “منفی” را بخشی از زندگی می داند. تلاش برای اجتناب از آنها می تواند منجر به رفتارهای غیر مفید یا غیرمولد شود.
به طور خلاصه، ACT می تواند به شما کمک کند ارزش های کلیدی را شناسایی کنید و راه هایی را که ممکن است اقدامات شما را به سمت یک زندگی معنادار هدایت کنند، کشف کنید.
سپس می توانید یاد بگیرید که به جای احساسات درونی خود (مثلاً ترس از شکست) انتخاب هایی داشته باشید که با اهداف شما (مانند ارائه یک ارائه خوب) و ارزش ها (مانند موفقیت یا حرفه ای بودن) مطابقت داشته باشد(منبع).
درمان متمرکز بر شفقت (CFT) یکی از رویکردهای نوین روانشناسی است که با پرورش مهربانی، همدلی و شفقت نسبت به خود و دیگران، به کاهش اضطراب، افسردگی و احساس گناه کمک میکند. این روش با ترکیب علم روانشناسی شناختی و تمرینهای ذهنآگاهی، راهی مؤثر برای بهبود سلامت روان و افزایش آرامش درونی فراهم میکند.
درمان CFT چیست؟
درمان CFT بر اهمیت شفقت و همدلی به خود در تعامل با جهان و خود تأکید می کند. CFT از ارزشهای بودایی سرچشمه میگیرد که بر تأثیر شفقت بر شادی دیگران و همچنین شادی شما تأکید میکند(منبع).
درمان متمرکز بر شفقت (CFT) یک رویکرد درمانی است که هدف آن کمک به افرادی است که با شرم و انتقاد از خود دست و پنجه نرم می کنند، که اغلب ناشی از تجربیات اولیه سوء استفاده یا بی توجهی است.
CFT به مراجعین می آموزد که مهارت های شفقت به خود و شفقت دیگر را پرورش دهند، که تصور می شود به تنظیم خلق و خوی کمک می کند و منجر به احساس امنیت، پذیرش خود و راحتی می شود. این تکنیک شبیه درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی است، زیرا به مراجعین در مورد علم پشت ارتباط ذهن و بدن و نحوه تمرین آگاهی ذهن و بدن آموزش می دهد(منبع).
شفقت به خود چیست؟
وقتی برای خود دلسوز هستید، از رنج خود آگاه هستید. شما توجه خود را به درون جلب می کنید تا به افکار و احساسات خود توجه کنید. وقتی با خودمان هماهنگ میشویم، قضاوتکننده و کنجکاو نیستیم.
بدون دلسوزی به خود، ممکن است با خود بگویید: “باورم نمیشود که اینقدر استرس دارم و مدام به اتفاقی که فردا قرار است بیفتد فکر میکنم. چرا یک گره احمقانه در شکم من وجود دارد”(منبع).
تکنیک غلبه بر نگرانی ها، دلشوره ها و استرس ها
شفقت درمانی برای کودکان
درمان متمرکز بر شفقت (CFT) شکل نسبتا جدیدی از روان درمانی است. این ترکیبی از عناصر درمان شناختی رفتاری، ذهن آگاهی، و درمان پذیرش و تعهد است تا به افراد کمک کند نگرش دلسوزانه ای نسبت به خود و احساساتشان ایجاد کنند.
این نوع روان درمانی می تواند به ویژه برای کودکان و نوجوانانی که با افسردگی دست و پنجه نرم می کنند مفید باشد.
روان درمانی متمرکز بر شفقت یک درمان مؤثر برای کودکان مبتلا به افسردگی است، اگرچه مدت درمان مورد نیاز اغلب به فرد و شرایط آنها بستگی دارد. به طور کلی، یک کودک به طور منظم در جلسات مشاوره و روان درمانی با درمانگر خود در طول هفته ها یا ماه ها شرکت می کند. با کار با روان درمانگر، کودک بینشی نسبت به افکار، احساسات و رفتارهای خود به دست می آورد و گام های عملی برای شروع سفر درمانی خود را می آموزد(منبع).
افسردگی جوانان در مدرسه و دانشگاه
در یک جلسه شفقت درمانی چه میگذرد
مجموعهای از تمرینها که شامل تصاویر شفقت است تا به مراجع کمک کند تا درک درستی از تصویر شفقت خود داشته باشد.
از افراد خواسته می شود تا بیان کنند که تصویر ایده آل آنها از شفقت از دیگری چگونه خواهد بود. ممکن است از آنها بپرسند که از طریق حالات صورت و لحن صدا، شفقت چگونه به نظر می رسد یا به نظر می رسد. آنها همچنین باید کلماتی مانند گرم یا قوی را که به این تصویری که ایجاد کردهاند، مرتبط کنند.
همچنین ممکن است به فرد توصیه شود که نقش یک شخص عمیقاً دلسوز را بازی کند و آن تصویر را از طریق حالات چهره، لحن صدا، وضعیت بدنی و کلمات به نمایش بگذارد. از مراجع خواسته می شود که در لحظاتی که معمولاً ممکن است از خود انتقاد کنند، تصاویر دلسوزانه را به تصویر بکشند(منبع).
بهترین مشاوره تلفنی، مشاوره روانشناسی تلفنی| مرکز مشاوره ستاره ایرانیان
درمان اضطراب با شفقت درمانی
درمان متمرکز بر شفقت بر ایجاد درک از منابع اصلی رنج تمرکز دارد. همچنین به افراد کمک میکند تا مهارتهای مقابله با تجارب دشوار را با آموزش پاسخ دادن به احساسات، افکار و احساسات دشوار با مهربانی و درک، توسعه دهند. این نوع درمان بر اساس تحقیقات علوم اعصاب است که نشان می دهد انسان ها به طور طبیعی برای همدلی و شفقت طراحی شده اند.
CFT بزرگسالان مبتلا به اضطراب را تشویق می کند تا آگاهی ذهنی را تمرین کنند و افکار خود را مجدداً چارچوب بندی کنند تا بینش خود را در مورد علل پریشانی خود به دست آورند(منبع).
ابن درمان یک رویکرد درمانی روانشناختی است که در ابتدا برای کمک به افرادی که شرم و انتقاد از خود دارند، ایجاد شد. CFT بر سه سیستم تنظیم احساسات متمرکز است که در طول زمان در انسان تکامل یافته است.
سیستم تهدید (محافظت)
سیستم محرک (جستجوی منابع)
سیستم تسکین دهنده.
نشان داده شده است که CFT برای افرادی که دارای سطوح بالایی از شرم و انتقاد از خود هستند که باعث اضطراب آنها می شود نسبت به سایر اشکال سنتی تر گفتار درمانی موثرتر است. با پرداختن به آن الگوهای شرم و انتقاد از خود و ایجاد شفقت به خود، CFT می تواند در مدیریت اضطراب بسیار مفید باشد.
CFT میتواند به تنهایی بهعنوان یک رویکرد درمانی/گفتگودرمانی مستقل ارائه شود، یا میتواند با شکل دیگری از گفتار درمانی که درمانگر مورد تأیید اضطراب انگلستان شما آموزش دیده و واجد شرایط ارائه آن است، ترکیب شود. هیپنوتیزم بالینی، CBT یا مشاوره(منبع).
تفاوت استرس و اضطراب چیست؟
درمان افسردگی با شفقت درمانی
درمان متمرکز بر شفقت (CFT) نوعی روان درمانی است که به بزرگسالان مبتلا به افسردگی کمک می کند. این بر کمک به افراد برای شناسایی و کار از طریق احساس شرم، انتقاد از خود، و ناراحتی عاطفی تمرکز دارد.
CFT می تواند به افراد کمک کند تا با منابع درونی دلسوز خود ارتباط برقرار کنند و هر گونه رفتار یا باور خود خرابکارانه را که ممکن است در افسردگی آنها نقش داشته باشد، رسیدگی کند.
در طول یک جلسه معمولی CFT، یک درمانگر فرد را از طریق فعالیت هایی که برای افزایش آگاهی او از نحوه تعامل با خود و دیگران طراحی شده اند، راهنمایی می کند. این می تواند شامل بررسی احساس شرم یا گناه مرتبط با رویدادهای گذشته یا بررسی الگوهایی در روابطی باشد که ممکن است به احساسات منفی نسبت به خود کمک کند.
روش های درمان افسردگی | با دارو و بدون دارو | درمان سریع | عوارض
سپس درمانگر با استفاده از تکنیک هایی مانند ذهن آگاهی یا رفتار درمانی شناختی (CBT) از طریق این مسائل کار می کند. از طریق این فرآیند، افراد یاد میگیرند که چگونه در مواجهه با احساسات یا موقعیتهای دشوار، به جای انتقاد، دلسوزانه پاسخ دهند. این رویکرد درمانی می تواند در کاهش علائم مرتبط با افسردگی مانند اعتماد به نفس پایین، ناامیدی و تحریک پذیری فوق العاده مفید باشد(منبع).
https://kanonm.ir/wp-content/uploads/2025/10/درمان-متمرکز-بر-شفقت-CFT.jpg8961280دکتر دادخواهhttps://kanonm.ir/wp-content/uploads/2019/07/logo-kanonm-horizental-mobile.pngدکتر دادخواه2025-10-30 17:19:342025-10-30 17:19:37درمان متمرکز بر شفقت (CFT): رویکردی نوین برای کاهش اضطراب و احساس گناه
مشاوره تحصیلی می تواند به دانش آموزان کمک کند تا تعیین کنند که چگونه الزامات را برآورده کنند، اهداف مدرک را ایجاد کنند یا در مورد یک رشته تصمیم بگیرند. دانش آموزان جدید باید قبل از ثبت نام در کلاس ها از مشاوره تحصیلی بهره مند شوند(منبع).
مشاوره تحصیلی چیست؟ و چرا به آن نیاز داریم؟
مشاوره تحصیلی یک فرآیند آموزشی مداوم است که دانشجو را به دانشگاه متصل می کند. مشاوره تحصیلی به آماده سازی دانش آموز برای یادگیری فراتر از محدودیت های کلاس کمک می کند. مشاوران تحصیلی سیاستها و رویهها را به دانشآموز معرفی و تفسیر میکنند و به دانش آموز و دانشجو کمک میکنند تا در مسیرهای علمی و سازمانی موسسه خود حرکت کند(منبع).
مشاور تحصیلی مشاوری در مدرسه یا دانشگاه است که به دانش آموزان در تصمیم گیری های تحصیلی و شغلی کمک می کند. برای بعضی دانشآموزان، ممکن است در مورد انتخاب رشته، انتخاب رشته و استفاده از فرصتهایی مانند تحصیل در خارج از کشور و فعالیتهای فوق برنامه مشاوره ارائه دهند.
برای جوانان و دانشجویان، آنها ممکن است توصیه های خاص تری در مورد ورود به نیروی کار، درخواست برای برنامه های تحصیلات تکمیلی و درخواست برای کمک هزینه تحصیلی یا کارآموزی ارائه دهند. آنها همچنین ممکن است در مورد تکنیک های شبکه و مصاحبه فارغ التحصیلان مشاوره ارائه دهند(منبع).
انواع سبک های یادگیری:
چهار نوع سبک اصلی یادگیری در آموزش وجود دارد:
سبک یادگیری دیداری:
یادگیرنده بصری بودن مستلزم تفکر در تصاویر به جای کلمات است. یادگیرندگان دیداری با استفاده از نمودارها، جداول، نقشه ها و رنگ ها به بهترین شکل یاد می گیرند. آنها همچنین تمایل دارند که به جای اینکه به صورت متوالی یا به صورت جزئی یاد بگیرند، به طور کل نگر یاد بگیرند. یکی از مزایای یک یادگیرنده دیداری، دیدن آسان تصویر بزرگ است. در نتیجه، این یادگیرندگان ممکن است گاهی اوقات جزئیات را از دست بدهند(منبع).
سبک یادگیری شنیداری:
یادگیرندگان شنیداری افرادی هستند که وقتی اطلاعات می شنود، بهتر یاد می گیرند. آنها تمایل دارند که ایده های خود را بعد از صحبت کردن مرتب کنند نه اینکه قبل از آن به ایده ها فکر کنند. و از نظر آنها، گفتن مطالب با صدای بلند به آنها در درک مفهوم کمک می کند.
اگر آنها در حال یادگیری زبان دوم یا یک نظریه جدید هستند، زبان آموزان شنیداری زمانی که اطلاعات از طریق راهبردهایی که شامل صحبت کردن است، مانند سخنرانی ها و بحث های گروهی، به آنها ارائه می شود، بهتر یاد می گیرند. آنها می توانند از تکرار درس ها، استفاده از فناوری برای ضبط سخنرانی ها، انجام فعالیت های گروهی که نیاز به همکلاسی ها برای توضیح ایده ها دارند و غیره بهره مند شوند(منبع).
سبک یادگیری حرکتی:
یادگیری حرکتی فرآیندی است که از طریق آن میتوانیم پس از تمرین و تعامل با محیط، اعمال را بدون زحمت انجام دهیم. با استفاده از یادگیری حرکتی، ما به طور مداوم مجموعه حرکتی خود را گسترش می دهیم.
یادگیری حرکتی شامل تعدادی از اجزای متقابل است: پردازش و جمعآوری اطلاعات حسی مرتبط با عمل به شیوهای مؤثر و کارآمد، بهکارگیری یک سری از استراتژیهای تصمیمگیری با هدف تعیین حرکاتی که باید انجام شوند و از چه ترتیبی باید در حین انجام آنها پیروی کرد. فعال کردن فرآیندهای کنترلی در طول عملکرد موتور از جمله کنترل پیشخور، کنترل واکنشی و کنترل بیومکانیکی(منبع).
خواندن/نوشتن:
خواندن/نوشتن یادگیرندگانی هستند که در درجه اول با خواندن و نوشتن را ترجیح می دهند و اطلاعات را با مطالعه بیاموزند. یادداشت ها، جزوه ها و کتاب های درسی. این زبان آموزان می سازند
آنها همچنین با بازنویسی یادداشت ها و بازخوانی سود می برند بارها و بارها بی صدا یادداشت می کند(منبع).
اختلالات یادگیری پایان یافت. درمان های نوین از راه رسید.
انواع دیگر سبک های یادگیری:
یادگیرندگان منطقی/تحلیلی:
این افراد به دنبال الگوها، ارتباطات علت و معلولی و غیره می گردند. آنها به خوبی با داده ها و یافتن همبستگی ها کار می کنند. آنها دوست دارند دلایلی برای اینکه چرا اتفاقات رخ می دهند یا باید اتفاق بیفتند داشته باشند. به انواع دانشمند فکر کنید.
فراگیران اجتماعی/زبانی:
این افراد اجتماعی هستند که عاشق یادگیری از دیگران هستند، آنها با مشارکت، فعالیت های گروهی و یادگیری از داستان ها و به اشتراک گذاری پیشرفت می کنند.
زبان آموزان انفرادی:
به دور از حواسپرتی و مزاحمتها، در فضای شخصی خود، با سرعت خاص خود، بهتر یاد بگیرید.
طبیعت آموز:
زمانی که در اتاق و میز محصور نیستید، بهتر یاد بگیرید. این افراد تفاوتی با یادگیرنده حرکتی که برای یادگیری باید کارهایی انجام دهد،دارد و بهترین کار را انجام میدهند که بیرون از طبیعت باشند، جایی که طبیعت آرام و آرامشبخش باشد. اینها افرادی هستند که معمولاً به شغل اداری نمی رسند(منبع)(منبع).
مدیریت دانشآموزان بیشفعال (ADHD) در محیط آموزشی
انواع هوش
9 نوع هوش هوارد گاردنر عبارتند از:
هوش منطقی-ریاضی
هوش زبانی
هوش بین فردی
هوش درون فردی
هوش موسیقایی
هوش بصری – فضایی
هوش جسمانی- حرکتی
هوش طبیعت گرایانه
هوش وجودی(منبع)
مشکلات حافظه :
مشکلات حافظه از فردی به فرد دیگر متفاوت است. آنچه شما به عنوان یک مشکل در نظر می گیرید تا حدی به آنچه نیاز دارید یا انتظار دارید که بتوانید انجام دهید بستگی دارد(منبع).
اکثر دانش آموزان فقط مطالب مطالعه را به طور مکرر بازخوانی می کنند، که روشی غیرفعال برای یادگیری و به خاطر سپردن است. کاری که باید انجام دهید اجرای یک رویکرد فعال تر است، مانند استفاده از یادداشت ها، نمودارها، خودآزمایی، ایجاد انجمن ها و غیره(منبع).
ناتوانی در ذخیره مطالب در دراز مدت اغلب منجر به ترس از آماده نبودن محتوای مرتبط برای امتحان می شود. با این حال، این دقیقاً جایی است که روش یادگیری ارائه شده وارد می شود، که نه تنها فرآیند یادگیری را ساده می کند، بلکه تضمین می کند که موضوع دشوار در طولانی مدت حفظ می شود(منبع).
چگونه حافظه قوی داشته باشیم 🧠 تقویت ذهن
راه های مقابله با استرس و اضطراب :
تمرینات ریلکسیشن و تنفسی را امتحان کنید.
سعی کنید زمان خود را طوری برنامه ریزی کنید که به شما کمک کند کارهای خود را پیگیری کنید. آن را به تکه های قابل مدیریت تقسیم کنید تا بتوانید از ضرب الاجل ها مطلع شوید.
سعی کنید با یک دوست، معلم یا یکی از اعضای خانواده خود در مورد استرس خود صحبت کنید(منبع).
کاهش استرس کودکان در مدرسه که آینده کودکان را تحت تاثیر قرار می دهد
افزایش حافظه و توجه با ریهاکام
RehaCom نرم افزاری است که اثرات مفیدی بر اختلالات شناختی دارد. RehaCom می تواند بر روی نواحی مختلف مغز که نیاز به آموزش دارند تمرکز کند. پژوهش ها اثربخشی نرمافزار RehaCom را بر توجه و حافظه بیمارانی که از آسیبهای مغزی رنج میبردند، ثابت کرد اند. که ارتباطات بین شبکههای عملکردی و ساختاری مختلف مغز ممکن است به دنبال توانبخشی شناختی توسط RehaCom تغییر کند. همچنین، آموزش شناختی، عملکرد نواحی مغز را که مستقیماً با وظایف تمرینی مرتبط هستند، تعدیل میکند و عملکردهای شناختی را تقویت میکند(منبع).
نوروفیدبک برای افزایش توجه و تمرکز
آموزش نوروفیدبک یک تکنیک غیر تهاجمی است که هدف آن بهبود عملکرد مغز با ارائه بازخورد در زمان واقعی به فرد است. این شامل اندازه گیری فعالیت مغز با استفاده از حسگرهایی است که روی پوست سر قرار می گیرند و به رایانه متصل هستند.
این به افراد اجازه می دهد امواج مغزی خود را مشاهده کنند و یاد بگیرند که چگونه آنها را تنظیم کنند تا تمرکز و توجه بهتری به دست آورند.
آموزش نوروفیدبک در سال های اخیر به عنوان یک رویکرد امیدوارکننده برای افزایش توانایی های شناختی محبوبیت پیدا کرده است. اثربخشی آن در جمعیت های مختلف، از جمله افراد مبتلا به اختلال بیش فعالی کمبود توجه (ADHD)، اختلالات اضطرابی، و حتی ورزشکاران حرفه ای که به دنبال بهینه سازی عملکرد خود هستند، مورد مطالعه قرار گرفته است(منبع).
خدمات بهترین مرکز نوروفیدبک تهران
ارتقا حافظه با TDCS
حافظه کاری (WM) یک توانایی شناختی اساسی برای پشتیبانی از تفکر پیچیده است، اما ظرفیت آن محدود است. آموزش WM مزایای بالقوه را برای کسانی که نیاز به توانایی WM بالاتری دارند نشان داده است. بسیاری از مطالعات پتانسیل تحریک جریان مستقیم ترانس کرانیال (tDCS) را برای افزایش عملکرد WM با ارسال جریان کم به قشر مغز مورد نظر، از طریق الکترودهای روی پوست سر نشان دادهاند. tDCS همچنین به عنوان یک مداخله امیدوارکننده برای تقویت آموزش WM در چند مطالعه نشان داده شده است(منبع).
https://kanonm.ir/wp-content/uploads/2025/10/مشاوره-تحصیلی-دانش-آموزان-با-روش-های-روز-دنیا.jpg10241536دکتر دادخواهhttps://kanonm.ir/wp-content/uploads/2019/07/logo-kanonm-horizental-mobile.pngدکتر دادخواه2025-10-29 22:54:572025-10-29 22:55:00مشاوره تحصیلی دانش آموزان با روش های روز دنیا