کاردرمانی کودکان| آینده کودک خود را تضمین کنید

کاردرمانی کودکان به عنوان تاثیرگذارترین روش توانبخشی برای نوزادان و کودکان مطرح است، که در درمان بسیاری از اختلالات نقش مستقیم و درخشانی دارد.

 این علم عبارت است از هنر استفاده از فعالیت های هدفمند درمانی، در جهت مشغول ساختن ذهن، روان و جسم کودک، به منظور کاهش اثرات مشکل، افزایش توانمندی فردی و رشد استقلال.

چه در مواردی که کودک دارایی نوعی از نقص مادرزادی است و چه در مواردی که آسیبی در حین تولد ایجاد شده باشد، کاردرمانی به منظور رفع نواقص ایجاد شده و یا ژنتیکی تجویز می شود.

  از آنجایی که نیاز هر نوزاد به درمان بر اساس ناتوانی و اختلالات موجود، متفاوت است کاردرمانی برای هر نوزاد نیز به نحوی منحصر به خود او انجام می شود.

نوع این تمرینات تاحد زیادی بستگی به سن نوزاد و نوع مشکل دارد و رایج ترین تمرینات کاردرمانی قابل استفاده برای کودکان عبارتند از :

  • تمرینات تعادلی و انعطافی
  • تمرین با توپ با هدف بهبود سینه خیز رفتن و تقویت توان عضلانی
  • ماساژ آرام
  • استفاده از کمپرس گرم و سرد روی مفاصل و عضلات

اختلالات رایج نوزادان و کودکان

از جمله اختلالات رایج نوزادان و کودکان که آن ها را نیازمند استفاده از خدمات کاردرمانی می کند.

می توان به فلج مغزی، اوتیسم، اسپینا بیفیدا یا همان شکاف مادرزادی مهره ها، ضربه های مغزی، اختلالات عصبی- عضلانی و کجی گردن یا  همان تورتیکولی اشاره کرد.

علاوه بر موارد فوق آسیب هایی مانند دررفتگی بخشی از بدن نوزاد در حین زایمان از طریق کاردرمانی قابل رفع است.

در ادامه به توضیح مختصری در مورد چیستی و چگونگی درمان این اختلالات از طریق کاردرمانی می پردازیم.

تورتیکولی:

یا همان کج گردنی به معنای پیچ خوردن گردن است.

این اختلال معمولا بخاطر قرار گرفتن نامناسب جنین در رحم یا بخاطر زایمان دشوار اتفاق می افتد.

لازم است بدانید تورتیکولی به میزانی که برای شما به عنوان مادر یا پدر آزاردهنده است برای نوزاد سخت نیست.

بیشتر نوزادان دردی از این بیماری حس نمی کنند و خوشبختانه این مشکل معمولاً با تغییر وضعیت یا نرمش های کششی در منزل کم کم رفع می شود.

اوتیسم یا درخودماندگی:

این اختلال به عنوان یکی از اختلالات نافذ رشدی است که هسته ی اصلی آن از طریق مشکل فرد در ارتباطات مشخص می شود.

باتوجه به اینکه تشخیص اوتیسم در سن قبل از ۳سالگی نیز امکان پذیر است.

، در صورت مداخله ی زودهنگام، تمرینات کاردرمانی با استفاده از متدهای مختلف قادر به بهبود وضعیت نوزاد یا کودک خواهند بود.

فلج مغزی در کاردرمانی کودکان

اگر در طول دوره ی رشدی کودک متوجه مشکلات غیر معمولی در نشستن، خزیدن، گردن گرفتن، جمع کردن اشیای ریز و حرکات کودک شوید.

لازم است برای بررسی دقیق تر مساله به متخصص اطفال مراجعه کنید.

تشخیص فلج مغزی یک فرآیند ساده نیست و در ماه های اول رشد نیاز به نظارت دقیق دارد.

مقایسۀ مهارت های حرکتی کودک با مراحل رشد تکاملی کودکان عادی به پزشکان کمک می کند تا بتواند وجود یا عدم وجود فلج مغزی را به درستی تشخیص دهد.

اگر چه در ۹ ماه اول تشخیص فلج مغزی مشکل است، اما آنچه مهم است مراجعه ی زودهنگام به منظور تشخیص مشکل است.

می توان گفت این کودکان دارای یک سن طلایی برای مداخله های توانبخشی هستند و اقدامات کاردرمانی و گفتاردرمانی به موقع می تواند در روند بهبودی آنها موثر باشد.

به عنوان مثال کاردرمانی می تواند به کاهش درد، سفتی عضلات و بهبود تحرک  عمومی و نشستن کودکان فلج مغزی کمک قابل توجهی کند.

مشکلات در گردن گیری

گردن گیری در کودکان یک مرحله تکاملی بسیار مهم است.

می توان گفت پایه و اساس کلیه ی مراحل تکاملی و رشدی کودک به گردن گیری به موقع او بستگی دارد .

تاخیر در این امر درصورت عدم توجه والدین می‌تواند به تاخیر جبران ناپذیری در مراحل بعدی همچون سینه خیز رفتن، نشستن چهاردست و پا رفتن، ایستادن و راه رفتن منجر شود.

باتوجه به حساسیت تمرینات کاردرمانی با هدف تقویت عضلات گردن نوزادان، پیشنهاد می شود تا قبل از مراجعه به کاردرمانگر از انجام تمرینات خودسرانه جدا اجتناب کنید.

تاخیر در نشستن:

در صورت تاخیر در کسب توانایی جهت نشستن، می توانید تمرین های ساده ای را در منزل انجام دهید.

به عنوان مثال کودک را به حالت نشسته روی یک زانوی خود قرار دهید و با حرکت دادن زانوی خود به طرفین، تعادل خود را به هم بزنید (کمر کودک را کنترل کنید).

در صورتی که کودک توانایی کمی در نشستن دارد و فقط مشکل تعادل در نشستن را دارد روی پاهای او در حالت نشسته چند کیسه شن کوچک قرار دهید تا به تعادلش کمک شود.

به عنوان تمرین ساده ی دیگری می توانید کودک را در گوشه یا کنج دیوار بنشانید و یا دو طرف ستون فقرات کودک را از بالا به پایین ماساژ دهید.

اگر چه انجام این تمرین ها می تواند مفید باشد اما بهتر است جهت تشخیص دقیق منشا مشکل به متخصص کاردرمانی مراجعه کنید.


کاردرمانی در منزل برای کودکان

اگر به دنبال تمرین هایی ساده و خوشایند به منظور کنترل سطح انرژی، افزایش توان جسمی، عضلانی و مفصلی فرزندتان هستید می توانید از موارد زیر استفاده کنید.

دقت کنید که میزان تند و یا کند انجام دادن این تمرین ها بستگی به هدف تان دارد.

اگر قصد دارید در ابتدای صبح و به منظور افزایش سطح انرژی کودک، تمرین کنید می توانید حرکات را به صورت تند انجام دهید.

اما اگر در تایم اوج انرژی کودک (عصر) هستید و می خواهید تا حدی او را آرام کنید اجرای کندتر حرکات کمک کننده است.

تمرین جارو برقی:

در حالیکه کودک به صورت طاق باز خوابیده، رو به روی او قرار بگیرید.

با او تماس چشمی برقرار کنید و بگویید آیا دوست دارد جارو برقی ای شود برای تمیز کردن اتاق؟

سپس در حالیکه کمی بالاتر از مچ پای او را با دو دست گرفته اید، پاها را در راستای بدن به آرامی به جلو عقب حرکت دهید.

به طوری که گویا کودک جارو برقی است که با آن در حال تمیز کردن محیط هستید.

بازی بولینگ:

در حالیکه کودک خوابیده، پاهایش را به درون شکمش جمع کنید. در همین زمان وظیفه ی شمارش را نیز به کودک بدهید.

یعنی بعد از هربار جمع کردن پاها، کودک یک عدد را می شمارد. بچه ها معمولا این بازی را دوست دارد و می توانند از طریق آن به آرامش عضلانی خوبی دست یابند.

زمان طلایی را از دست ندهید

بر اساس جدیدترین تحقیقات در حیطه ی بازتوانی و توانبخشی کودکان، مداخلات زودهنگام می تواند از طریق تاثیر بر سلول های مغزی در حال شکل گیری، عملکرد مغز را به طور قابل توجهی تحت تاثیر قرار دهد.

این بدین معناست که حتی در موارد حادی مانند اوتیسم و فلج مغزی، اگر مداخله ی به هنگام انجام شود، مساله تا حد زیادی قابل درمان است.

به عنوان مثال در مطالعه ای که در سال ۲۰۱۲ انجام شد، گروهی از کودکان اوتیسم در سنین پایین تحت درمان از طریق رویکرد ESDM به عنوان نوعی از مداخلات زودهنگام قرار گرفتند.

نتایج این پژوهش حاکی از رفع مشکلات این گروه، از بین رفتن علام اولیه اوتیسم و باقی ماندن دستاوردها در طول ۲ سال بود.

بر این اساس پیشنهاد می شود با مشاهده ی علایمی که حاکی از تاخیر حرکتی یا شناختی در رشد فرزندتان هستند، به متخصص کاردرمانی مراجعه کنید تا زمان طلایی درمان را از دست ندهید.

منبع : کاردرمانی کودکان| آینده کودک خود را تضمین کنید

آیا کودک شما از فوبیا رنج می برد؟ فوبیا در کودکان

فوبیا پاسخی غیر طبیعی و وسواسی به خطرات بالقوه است که زندگی روزمره را مختل می کند.

فوبیایی بیماری است که در دوران کودکی ریشه دارد، بنابراین باید در همان کودک درمان شود.

در این مقاله ما در مورد انواع فوبیا در کودکان بحث می کنیم تا خانواده ها بیشتر با آن ها آشنا شوند.

فوبیای حیوانات

برخی از کودکان از ابتدا حیوانات را دوست دارند، اما برخی دیگر حیوانات را به عنوان هیولا می بینند.

احتیاط در برابر حیوانات معمولا در کودکان کم سن و سال رخ می دهد.

هنگامی که کودک رشد می کند تا درک کند.

بعضی از حیوانات ترسناک هستند، اما کودک تفاوت بین آنها را نمی فهمد، و برخلاف ان از ان هایی که خیلی هم ترسناک نیستند ممکن است بترسد.

معمولا تا سن پنج یا شش سالگی فوبیا خود را از دست می دهند.

حیوانات زیادی در جهان وجود دارد.

بسیاری از مردم برای مقابله با برخی از آنها مانند مارها و حیوانات متحدالفکر هستند و این وحشتناک است.

اما برخی حیوانات خانگی نیستند و فوبیا کودک از آنها می تواند خنثی شود.

شما می توانید چیزهای زیادی را برای کاهش فوبیا فرزندتان انجام دهید.

بنابراین، آنها با حیوانات بسیار آرام خواهند بود.

فوبیای حشرات

نه تنها اکثر مردم حشرات را دوست ندارند، بلکه می خواهند فرزند ان ها نیز این گونه باشد.

زیرا تغییر آن بسیار دشوار است.

بسته به شخصیت کودک و احساسات خانوادگی.

در مورد حشرات، نزاع طبیعی می تواند به یک فوبیا واقعی و خشن تبدیل شود.

ما با کودکان و بزرگسالانی مشاوره کرده ایم که بدون فوبیا و وحشت حتی نمی توانستند به حریم حشرات نزدیک شوند.

فوبیای تاریکی

تقریبا هر کودک حداقل برای مدتی فوبیای تاریکی دارد.

این فوبیا از دو یا سه سال اول شروع می شود.

فوبیا های رایج در میان کودکان متفاوت هستند و در طول زمان تغییر می کنند.

یک روز کودک از کمد لباس و هیولا و یک شب دیگر وحشت دزد دارد.

اگر به این فوبیا ها توجه کنید و آنها را از بین ببرید، این فوبیا از تاریکی نباید به نقطه ای که بر زندگی تاثیر می گذارد رشد کند.

معمولا، کمی اطمینان از همه چیز است که از تشدید و تثبیت فوبیا جلوگیری می کند.

این اجازه نمی دهد که بعدا بر زندگی شما تأثیر بگذارد، اما گاهی اوقات این فوبیاها همچنان ادامه دارد.

فوبیا از ارتفاع

بسیاری از والدین ترسو، هنگامی که فرزندان خود را بالای درخت می بینند سریعا ترسیده و با این ترس به او نیز فوبیا را القا می کنند.

همانند بسیاری از فوبیا های اساسی، فوبیا ارتفاع نیز شدید است و زمان خود را دارد.

نوزادان کمتر فوبیا دارند این به خاطر درک عمیق آنها از تکامل آنهاست.

اما یک فرزند سه ساله حتی زمانی که اولین پله برقی را می بیند نیز ممکن است وحشت کند.

بسیاری از کودکان از ارتفاع ها فوبیا دارند که حتی بر ارتفاعات کم هم پا نمی گذارند.

فوبیا از ارتفاع باعث می شود کودک از بسیاری از تفریحات سالم محروم شود.

هر سال آنها را در این وضعیت باقی مانده و این فوبیا با زندگی او عجین می شود.

تحقیقات نشان داده است که حدود یک سوم بزرگسالان این فوبیا را دارند.

همه کسانی که از این هراس را دارند علائم مشابه، سرگیجه، عدم تعادل و اغلب احساس می کنند که گرانش آنها را به لبه می کشد.

فوبیا از مکان های بسته

فوبیا از مکان های کوچک و بسته فوبیا رایج در بزرگسالان است که اغلب به تجربیات دوران کودکی شان باز می گردد.

گاهی اوقات این تجربیات شامل علائم واضح مانند اقامت در آسانسور برای چندین ساعت است، اما معمولا به دلیل وقایع کوچک که به نظر می رسد فوبیا را تشدید می کند.

از علائم اولیه فضای بسته و فوبیا از فرزندتان آگاهی داشته باشید.

جلوگیری از فوبیا کوچک از رشد به یک فوبیا بزرگ و ثابت مهم است.

اشکال اولیه شامل نگرانی در مورد نشستن در صندلی عقب یک ماشین یا اتوبوس در یک اتاق بسته و ماسک هایی که از مهمترین ها هستند.

راه های زیادی برای جلوگیری از توسعه این نگرانی وجود دارد.

فوبیا از مرگ در میان کودکان

این یک فوبیا رایج در میان کودکان است و می تواند باعث اضطراب شدید در جدایی، عدم توانایی خوابیدن یا بحث مکرر در مورد مرگ شود.

خانواده ها به نزد ما می آیند و در مورد دختر سه ساله خود نگران اند.

مادربزرگ و دو توله سگ نوزاد در عرض چند هفته درگذشته اند و کودک کاملا آشفته بود.

والدین می خواستند اطمینان یابند که می توانند وضعیت درست را کنترل کنند و این همان بود.

آنها به والدین حقیقت را گفتند و به کودک خود در سطح خودش پاسخ دادند و به سرعت یک حیوان مرده را با یک زنده عوض کردند و فوبیا در زمان ناپدید شد.

حدود پنج یا شش سالگی است که اکثر کودکان از مسائل مربوط به مرگ سوال می کنند.

اما آنها تنها درک ناقصی از چرخه زندگی مرتبط با مرگ را در سن پایین می یابند که آنها را از خطر بررسی و درک مرگ دور نگه می دارد.

منبع : آیا کودک شما از فوبیا رنج می برد؟ فوبیا در کودکان

بیست و شش مهارت برای مقابله با استرس

برای مقابله با استرس ، روش های متعددی وجود دارد که  سبک مدیریت درست به ما آموزش می دهد.

با مشاهده و استفاده از این روش ها می توان علاوه بر حل و یا کم کردن مشکلات، آرام تر و پایدار تر آن را کنترل کرد.

  1. به جهان معنوی اعتقاد داشته باشید

اعتقاد به موضوعات معنوی و خدا یکی از راه های مقابله استرس است.

هنگامی که خداوند را در قلب خود زنده نگه می دارید و رابطه معنوی و روحانی خود را بین خود و خدا برقرار می کنید، در آرامش عمیق، با لذت و اعتماد به خدا از هر نوع استرس و اضطراب و استرس آزاد خواهید شد.

قرآن کریم در سوره رعد، آیه ۲۹، می گوید: “کسانی که ایمان می آورند که قلب هایشان در یاد خدا آرام است، آگاه هستند که تنها یاد خدا، قلب ها را آرام می کند.

  1. کاهش عوامل استرس زا

عوامل متعددی ممکن است به ما فشار آورد.

ما باید این عوامل استرس را تشخیص دهیم و سعی کنیم آن را از بین ببریم.

به عنوان مثال، اگر جمعیت موجب استرس ما شود، زمان خریدی را انتخاب کنیم که بیرون خلوت تر باشد.

  1. درباره رویدادهای اطراف خود بدانید.

دانستن و نادیده نگرفتن رویدادها و وقایع اطراف ما، دلیل شادی و عدم وجود یک مشکل است.

گاهی اوقات آنچه که ما به خاطر فقدان آگاهی از موضوع در ذهنمان فکر می کنیم خیلی بدتر از آنچه واقعا اتفاق افتاده است می باشد.

  1. از شرایط جسمی تان آگاه باشید.

برای علائمی مانند:

اهمیت قائل شده و آن ها را بررسی کنید.

از آنجا که این علائم می تواند نشانه های استرس باشد که می تواند منجر به اختلالات جدی تر مانند زخم معده، فشار خون بالا، بیماری های قلبی و غیره شود.

۵-برنامه های زندگی را اولویت بندی کنید.

راه دیگری برای کاهش استرس، برنامه ریزی و اولویت بندی وظایف است.

هنگامی که ما همزمان با مشکلات فراوانی روبرو هستیم، آنها به راحتی  ما را به زانو در می آورند و نمی توانند حل شوند.

از آنجا که آشفتگی و بی نظمی در کارها و برنامه ها می تواند به تنش و یا نقطه شروع از شکست پروژه های ناتمام بینجامد.

مسائل اولویت بندی به منظور اهمیت و بررسی آنها به ما اجازه می دهد تا با همه چیز در زمان درستش مقابله کنیم؛ بهتر است که برنامه ها را یکی پس از دیگری انجام دهیم.

برای مقابله با استرس ، زمانی را در خارج از خانه بگذرانید

اگر زمانرا صرف تفریح کنیم، می توانیم تنش ها و استرس هایمان را کاهش دهیم و از مشکلات بیشتر جلوگیری کنیم.

وقت خود را تنظیم کنید

به دلیل اهمیت و مدت زمان انجام وظایف روزانه، ما باید زمان خود را تنظیم کنیم تا کارهای مان همیشه در زمان مناسب انجام شود.

اگر زمان کافی برای انجام همه فعالیت های مهم مان نداشته باشیم، ممکن است سعی کنیم بیش از حد و بیهوده وقت بگذرانیم.

از ابزار اضافی خلاص شوید

از ابزارهای غیر ضروری و بی فایده خلاص شوید و تنها محیط اطراف خود را حفظ کنید.

تجهیزات اضافی و غافلگیر کننده می توانند به تنش بیفزایند.

در شب، به اندازه کافی بخوابید.

برای کاهش استرس، بهتر است که خواب کافی داشته باشید.

بدن انسان نیاز به خواب کافی برای جوانسازی دارد.

در شب نمی خوابیم و تا دیر وقت بیدار می مانیم که بسیار آسیب زننده است.

در هنگام خواب، بهتر است که به چپ دراز کشیده و عمیق نفس بکشید.

در این حالت سمت راست بدن فعالتر می شوند.

صبح زود بیدار شوید

سعی کنید صبح زود بیدار شوید حتی در تعطیلات.

به این ترتیب، زمان بدن ما منظم خواهد بود و طبق برنامه ما، زمان برای خواب و بیداری را تعیین می کنیم.

در نتیجه، بعد از بیدار شدن، احساس خوبی خواهیم داشت.

عادات استرس زا را تغییر دهید

عادت های خوب و بد مان را بشناسیم و آنها را به خوبی درک کنیم.

ما می توانیم کسانی را که باعث آزار و اذیت روحی ما می شوند، ترک کنیم.

یا اگر دشوار است ترک کنید، سعی کنید از عادت خارج شوید یا ذهنیت خود را تغییر دهید.

حذف  یا تغییر عادات استرس یک روش موثر در مقابله با استرس است.

اجتناب از برقراری ارتباط با افراد استرس زا

از تماس با افرادی که در حال مبارزه با ما هستند اجتناب کنید.

یا اگر برای ما دشوار است که از این افراد دور شویم، می توانیم ارتباطی با وی را کاهش دهیم.

۱۰ مهارت های ارتباطی در محیط کار که باید بدانید

با دیگران رقابت نکنید

رقابت با دیگران در محل کار می تواند یکی از منابع ناخواسته استرس یا فشار روانی باشد.

شما همچنین ممکن است افرادی را پیدا کنید که مشغول حسادت و خشم هستند، اما در حقیقت استرس در نتیجه حسادت و رقابت بر شخص تحمیل می شود.

از تکنولوژی مناسب استفاده کنید.

دستگاه هایی مانند تلفن های همراه، رایانه ها و غیره ما را بیش از حد مشغول می کنند و گاهی اوقات این دستگاه ها می توانند به تنش زندگی اضافه کنند.

قبل از خرید تجهیزات و دستگاه های جدید، ما باید مطمئن شویم که این دستگاه ها جایگاه فعلی ما را بهبود می بخشد و به ما کمک می کنند.

به چشمتان استراحت دهیم

آیا مدت زمان طولانی تلویزیون یا مانیتور را نگاه می کنید؟

ما باید چشمانمان را ببندیم، هرچند کم.

در این زمان، ما به فضای سبز، آسمان یا درخت نگاه می کنیم.

اگر آنها در دسترس نیستند، ما می توانیم یک عکس یا پوستر بر روی دیوار نصب کنیم، با بیشتر رنگ های آبی و سبز مورد استفاده قرار داده و این رنگ ها بسیار آرامش بخش هستند.

مشکلات را قبول کنید

باید پذیرفت که گاهی اوقات شرایطی دشواری در زندگی وجود دارد و نمی توانیم تغییرش دهیم.

ورزش کنید

راه دیگری برای مقابله با استرس ورزش است.

تحقیقات نشان داده است که ورزشکاران کمتر از دیگران تحت تأثیر فشار و افسردگی قرار دارند.

همچنین برنامه تمرین هوازی، افسردگی، اضطراب، اختلالات فکری و خستگی شدید را بهبود می بخشد.

پیاده روی سریع و برای نیم ساعت باعث کاهش استرس به میزان پانزده درصد می شود.

پیاده روی کنید

محققان در دانشکده پزشکی دانشگاه استنفورد در سال های پیش دریافتند افرادی که چند بار در هفته راه می روند، فشار خون کمتری دارند و حتی بیشتر می خوابند.

برای مقابله با بیماری های جسمی و روانی همچون استرس از پیاده روی و گوش دادن آهنگ آرام بهره ببرید.

صحیح تنفس کنید

تنفس صحیح باید به صورت زیر باشد: دادن هوا به داخل ریه، نگه داشتن نفس ، بیرون دادن آن

تغذیه خود را کامل کنید

خوردن مناسب بسیار مهم است.

از آنجایی که بدن انرژی مورد نیاز ذهن را فراهم می کند و کمتر احتمال دارد که عصبی شوید.

همیشه غذاهای مفید مثل کرفس، میوه ها، کربوهیدرات ها، سبزیجات و حبوبات مصرف کنید.

اجتناب از مقادیر زیاد نمک، چربی، غذاهای سرخ شده و قندهای ساده که به کاهش دفع اپی نفرین کمک می کنند مهم است.

نوشیدن مقدار زیادی آب و جلوگیری از مصرف بیش از حد قهوه، چای و نوشیدنی های گازدار را تا آنجا که امکان پذیر است ادامه دهید.

۲۱ .  هنگام صرف غذا با ارامش باشید

هنگام خوردن، بهتر است از عجله، شنیدن رادیو یا خواندن روزنامه ها، به ویژه اخبار پر استرس جلوگیری کنید.

  1. روابط اجتماعی مان را گسترش دهیم.

هنگامی که تحت فشار روانی قرار می گیریم، ما تمایل به پناه گرفتن در گوشه تنهایی هستیم.

اما رابطه با یک دوست خوب و بیان مشکلات می تواند تا حد زیادی در آرامش افراد تاثیر گذار باشد.

  1. احساسات خشم خود را بیرون بریزید

کارشناسان معتقدند که عمل ساده افشای خود، استرس را از بین می برد.

نوشتن احساسات ما در کتابچه یا صحبت کردن با نوار، باعث کاهش استرس های روانی ناشی از وقایع مانند از دست دادن شغل، شرایط و تفکر ساده و منطقی در مورد راه حل های مشکلات ما می شود.

  1. برای مقابله با استرس مثبت بیندیشید

تفکر مثبت باعث می شود که فکر کنیم این مشکل را می توان با تغییرات فیزیولوژیکی که هنگام استرس رخ می دهد برطرف کرد.

بسیاری از استرس هایی که ما تجربه می کنیم ناشی از احساسات منفی در اطراف ما است.

فکر کردن درباره افراد یا چیزهایی که ما آنها را دوست داریم مهم است.

  1. تمرکز بر موضوع آرامش بخش

اگر اندیشه های ما در شرایط دشوار به دام افتاده باشند، سعی کنید از افکار منفی خودداری کنید و در مورد مسائل آرام مانند حفظ خاطرات دلپذیر فکر کنید.

  1. فکر امروز باشید

دکتر ژان بورینکو می گوید اگر ما بتوانیم ذهن خود را به زمان حال معطوف کنیم، به آرامش روانی می رسیم.

برای دریافت نکات بیشتر می توانید به سایت مشاورانه مراجعه کنید.

منبع : بیست و شش مهارت برای مقابله با استرس

دلبستگی در کودکان

دلبستگی در کودکان به‌خصوص نوزادان کمک می‌کند تا احساسات منفی خود را در مواقع استرس و ناراحتی تنظیم کرده و با کمک آن محیط را کاوش کنند، حتی اگر حاوی محرک‌های ترسناک باشد. دلبستگی، یک نقطه عطف رشد در زندگی کودک و یک موضوع مهم باقی می‌ماند. در بزرگسالی، بازنمایی‌های دلبستگی دیده می‌شود و ممکن است مشکلاتی را به همراه داشته باشد.

در مقالات فبلی در مورد سبک دلبستگی ناایمن و واکنشی به‌عنوان مشکلات دلبستگی توضیحاتی دادیم. در این مقاله در مورد علائم و نشانه‌های این مسئله بحث خواهیم کرد.

  •  

علائم و نشانه های اولیه 

مشکلات دلبستگی بر روی یک پیوستار از مشکلات خفیف که به‌آسانی قابل‌تشخیص و واضح است تا شدیدترین شکل به نام اختلال دلبستگی واکنش (RAD) قرار می‌گیرند. اگرچه، هرگز برای درمان و اصلاح مشکلات دلبستگی در کودکان مانند اختلال سبک دلبستگی خیلی دیر نیست، ابتدا شما علائم دلبستگی ناایمن را کشف می‌کنید و بعداً مراحلی را برای اصلاح آن‌ها در نظر می‌گیرید.

با تشخیص اولیه شما می‌توانید از بروز مشکل جدی‌تری اجتناب کنید. با توجه‌کردن به آن‌ها در دوران طفولیت مشکلات دلبستگی اغلب با کمک‌ها و حمایت‌های مناسب به‌آسانی حل می‌شوند. این نشانه‌ها عبارت هستند از:

  1. اجنتاب از تماس چشمی
  2. لبخند نزدن
  3. نزدیک نشدن برای جلوگیری از صمیمیت و در آغوش گرفته شدن
  4. نپذیرفتن تلاش های موجود در راستای آرام کردن، دلجویی کردن و برقراری ارتباط
  5. بی توجهی و نگاه نکردن به مراقب، زمانی که او را تنها می گذارند.
  6. گریه های تسلی ناپذیر
  7. بی صدا بودن و ایجاد نکردن صدا یا زمزمه‌ها
  8. دنبال نکردن شما به صورت چشمی
  9. عدم علاقه مندی به انجام بازی‌های تعاملی یا بازی با اسباب بازی‌ها
  10. مدت زمان طولانی بی قرار است و بدن خود را تکان می‌دهد.

لازم به ذکر است که علائم اولیه دلبستگی ناایمن مشابه با علائم اولیه مباحث دیگری مانند اختلالات بیش‌فعالی و اوتیسم است. در صورتی که هر یک از این علائم هشداردهنده را مشخص کردید با پزشک خود برای تشخیص حرفه‌ای مشکل یک قرار ملاقاتی تعیین کنید.

علائم اختلال سبک دلبستگی واکنشی

  1.  ناسازگاری با لمس‌شدن و محبت فیزیکی. کودکان دارای اختلال دلبستگی در کودکان واکنشی اغلب هنگام لمس‌شدن به خود می‌پیچند، می‌خندند یا حتی (اوخ) می‌گویند و اعتراض می‌کنند. لمس‌کردن و محبت به‌جای اینکه تولید احساساتی مثبت کند به‌عنوان تهدید درک می‌شود.
  2.  مسئله کنترل. اکثر کودکان دارای اختلال دلبستگی واکنشی با تحت کنترل باقی‌ماندن مشکل دارند و از نشان‌دادن احساس درماندگی اجتناب می‌کنند و آنها اغلب نافرمان، لجباز و اهل جدل هستند.
  3.  مشکلات خشم. خشم ممکن است مستقیماً با راه‌انداختن قشقرق، برون‌ریزی، یا رفتار گمراه‌کننده و رفتار پرخاشگرانه منفعل ابراز شود. کودکان دارای اختلال دلبستگی واکنشی ممکن است خشم خود را در اعمال مقبول از نظر اجتماعی مانند محکم دست‌دادن به دیگران یا خیلی محکم در آغوش گرفتن کسی پنهان کنند.
  4.  ناتوانی در ابراز محبت به مراقب اصلی. برای مثال کودکان دارای اختلال دلبستگی واکنشی ممکن است به طور ناجوری خونگرم با غریبه‌ها رفتار کنند درحالی‌که به والدین خود محبت کمی یا هیچ‌گونه محبتی نشان ندهند.
  5.  وجدان رشدنیافته. کودکان دارای اختلال دلبستگی واکنشی ممکن است؛ مانند افراد بی‌وجدان رفتار کنند و نتوانند احساس گناه، تأسف یا پشیمانی را پس از بدرفتاری نشان دهند.

علائم وابستگی سالم در سنین مختلف

  1.  در حدود یک تا دوماهگی، کودک وقتی شما لبخند می‌زنید لبخند بزند و به صداهای بلندی که می‌سازید پاسخ دهد.
  2.  در حدود چهارماهگی، کودک شما احتمالاً به‌نوبت با شما سروصدا می‌کند.
  3.  در پنج‌ماهگی، همه‌جا با شما می‌آید.
  4.  در حدود هشت‌ماهگی، وقتی به چیزها نگاه می‌کنید، نگاه شما را دنبال می‌کنند. این به‌عنوان توجه مشترک شناخته می‌شود.
  5.  در حدود شش تا ۱۲ ماهگی، کودک باید به طور فعال به دنبال آرامش از شما باشد و تمایل به بازی نشان دهد. وقتی آنها از شما جدا می‌شوند، ناراحت به نظر می‌رسند. همچنین در اطراف غریبه‌ها کمی اضطراب نشان می‌دهند، زیرا می‌توانند چهره‌های آشنا و ناآشنا را تشخیص دهند.
  6.  در حدود ۱۲ ماهگی، کودک با شما بازی‌هایی مانند دالی موش از حرکات برای برقراری ارتباط غیرکلامی “سلام”، “خداحافظ” یا “به آنجا نگاه می‌کند” استفاده می‌کند.
  7.  در حدود ۱۵ ماهگی آنها نشانه‌هایی از همدلی نشان خواهند داد. شاید با دیدن خواهر یا برادری که گریه می‌کند غمگین به نظر می‌رسند، ناراحت شود.
  8.  بین ۱۸ تا ۲۴ ماهگی، کودک با اسباب‌بازی‌ها وانمود می‌کند، مانند تقلید مکالمه با تلفن اسباب‌بازی یا غذادادن به عروسک.

درمان دلبستگی ناایمن در بزرگسالی

 همان‌طور که کودکان دارای اختلال دلبستگی واکنشی رشد می‌کنند و بزرگ‌تر می‌شوند، آن‌ها اغلب الگوهایی از علائم بازداری شده یا بی‌قیدوبندی را رشد می‌دهند.

  •  علائم بازداری شده در اختلال دلبستگی واکنشی. کودک یا بزرگسال بی‌نهایت منزوی و به لحاظ هیجانی منفصل است و در برابر راحتی و آسایش مقاومت می‌کند. این دسته از کودکان از آنچه در محیط اطرافشان می‌گذرد آگاهی دارند و حتی حساس هستند؛ اما واکنش یا عکس‌العملی نشان نمی‌دهد و ممکن است دیگران را هل دهند، نادیده بگیرند یا حتی وقتی دیگران قصد نزدیک‌شدن به این کودکان را داشته باشند به آن‌ها حمله‌ور شوند.
  •  علائم بی‌قیدوبندی در اختلال دلبستگی واکنشی. این کودک ظاهراً بین مراقب، والدین یا غریبه‌ها تفاوتی قائل نیست. به دنبال آسایش و دریافت توجه از تقریباً هر شخص است، بدون متمایزکردن. او به‌شدت وابسته است و از نظر عقلی نسبت به سن خود کمتر عمل می‌کند و ممکن است به‌صورت دائمی و مادام‌العمر مضطرب به نظر برسد.

علل مشکلات دلبستگی

حدود ۳۵ درصد از نوزادان نوعی وابستگی ناایمن دارند و دلبستگی در کودکان زمانی رخ می دهد که مراقبان کمی از آن ها دور شوند یا در دسترس نباشند، این شرایط شامل موارد زیر است:

  • نوزاد گریه می‌کند و هیچ کس پاسخ نمی‌دهد یا به او آرامش می‌دهد.
  • کودک گرسنه است و ساعت‌ها به او رسیدگی نمی‌شود.
  • نوزاد یا کودک خردسال مورد بدرفتاری، ضربه روحی یا آزار قرار می‌گیرد.
  • نوزاد یا کودک خردسال در بیمارستان بستری می شود یا از والدین خود جدا می‌شود.
    والدین به دلیل افسردگی، بیماری یا سوء مصرف مواد از نظر عاطفی در دسترس نیستند.

منبع : دلبستگی در کودکان

دوستی قبل از ازدواج آری یا نه

افرادی که قبل از ازدواج با یکدیگر رابطه دوستی برقرار می کنند چالش های برای آن ها به وجود می آید، به همین دلیل است که رابطه های دوستی پیش از ازدواج در برخی موارد باعث شکست عشقی می شود.

در دنیای امروزی زنان و مردان با یکدیگر رابطه عاشقانه دارند و در این رابطه نیاز های عاطفی یکدیگر را رفع می کنند این نوع روابط مانند شمشیر دولبه می باشد که بعضی اوقات به ازدواج ختم می شود و گاهی اوقات آسیب های بسیاری را به همراه دارد و به فرد صدمه زیادی وارد می شود.

بنابراین افراد باید اطلاعات کافی در مورد روابط، مزایا و معایب آن ها به دست آورد. آگاهی های لازم در مورد رفتار های دوست دختر و دوست پسر بسیار مفید است و این اطلاعات به نوع رابطه و جهت دهی رابطه کمک بسیاری می کند.

در این مقاله به بررسی رابطه های دوستی قبل از ازدواج یا دوست پسری و دوست دختری، مراحل روابط، مزایا و معایب رابطه دوستی و نکات کمکی برای موفقیت در این نوع روابط پرداخته می شود.

روابط دوست پسر، دوست دختر چیست؟

امروزه روابط دوست پسر دوست دختری، قبل از ازدواج بسیار رایج شده است، این نوع روابط بسیار مختلف و متفاوت می باشد و در بسیاری موارد این روابط مناسب نمی باشند و باعث آسیب هایی در فرد می شود.

زمانی که دختر و پسر می خواهند وارد این روابط شوند باید در ابتدا یک شناخت نسبی نسبت به یکدیگر داشته باشند تا بتوانند انتخاب درستی داشته باشند و با چشمان بسته وارد یک رابطه نشوند زیرا ممکن است شکست عشقی را تجربه کنند.

پیش از ازدواج افراد باید ملاک هایی را در نظر بگیرند و با بررسی این ملاک ها ارتباطی را تشکیل دهند که منجر به ازدواج شود.

 افراد با توجه به سه عنصر اصلی زیر می توانند یک رابطه عاشقانه برای خود به وجود آورند.

به این فاکتور ها مثلث عشق می گویند که شامل صمیمیت، تعهد و شور و هیجان راس های آن می باشد و در متن زیر توضیحاتی در مورد آن ها ارائه می دهیم.

  • صمیمیت: یکی از ملاک هایی که برای یک رابطه عاشقانه لازم است وجود صمیمیت بین دو نفر می باشد، صمیمیت باید  بعد از ازدواج وجود داشته باشد. در این صورت افراد یکدیگر را بهتر درک می کنند و به عبارتی در این ملاک دختر و پسر با یکدیگر احساس نزدیکی کرده و بهتر می توانند به یکدیگر اعتماد کنند.
  • شور و هیجان: افرادی که با هم ازدواج می کنند باید شور و هیجان در بین آن ها وجود داشته باشد، شور و هیجان یکی از راس های مثلث عشق می باشد که وجود آن برای برقراری زندگی مشترک و پایدار لازم می باشد.

البته برخی از افراد هستند که قبل از ازدواج رابطه جنسی را تجربه می کنند، این رابطه باعث می شود تا آسیب هایی بر فرد وارد شود.

  • تعهد : یکی دیگر از راس های مثلث عشق تعهد می باشد، که پایه های آن معمولا قبل از ازدواج صورت می گیرد و بعد از ازدواج این ملاک محکم تر می شود، این موضوع باعث می شود تا افراد نسبت به یکدیگر روابط پایبندی داشته باشند و اعتماد و وفاداری در بین فرد افزایش می یابد.

مراحل رابطه های دوستی قبل از ازدواج

هنگامی که دختر و پسر وارد رابطه های دوستی می شوند باید مراحلی را بگذرانند و به طور کامل این مراحل را بشناسند تا از به وجود آمدن آسیب ها و اتفاقات ناگوار جلوگیری کنند.دختر و پسر بعد از گذراندن مراحل رابطه های دوستی قبل از ازدواج می توانند به روابط دوستی خود پایان دهند و برای ازدواج آماده شوند، در این مقاله مراحل دوستی بین دختر و پسر مطرح شده است که در زیر مورد بررسی قرار می دهیم.

  • غرق شدن در رابطه دوستی

اولین مرحله ای که در رابطه عاشقانه و بین دختر و پسر به وجود می آید غرق شدن در آن رابطه می باشد، دختر و پسر به دلیل این که رابطه دوستی آن ها تازه است شور و هیجان زیادی دارند و این شور و هیجان در اوایل ازدواج هم به وجود می آید، در این هنگام دو نفر احساس خیلی خوب و وصف ناپذیری را تجربه می کنند.

به دلیل حس خوبی که در این دوران دارند به آن مرحله ماه عسل می گویند چون این مرحله بی مشکل بوده و بسیار لذت بخش می باشد و افراد تصور می کنند که شخصی را پیدا کرده اند که سال ها دنبال او بوده اند و حتما باید با یکدیگر ازدواج کنند.

  • شک و تردید در رابطه دوستی

بعد از گذر از مرحله اول دختر و پسر وارد مرحله دوم می شوند و در آن مرحله تفاوت ها و مسائلی در بین دوست دختر و دوست پسر خود نمایی می کند که فرد این ویژگی ها را دوست ندارد و به همین دلیل نسبت به ادامه رابطه دچار شک و تردید می شوند و بسیاری از رفتار هایی که قبلا به آن توجه نمی کرده اند و نادیده می گرفته و در آن زمان شاید برای آن ها جذابیت داشت و دوستش داشتند در این مرحله آزار دهنده خواهد شد.

افراد هنگامی که در مرحله شک و تردید قرار گرفته اند سعی می کنند که تغییراتی در طرف مقابل به وجود آورند و برخی اوقات تلاش می کنند رابطه دوستی خود را پایان می بخشند اما گاهی اوقات به دلیل علاقه ای که بین آن ها به وجود آمده نمی توانند رابطه را پایان بخشند و فقط دعواها و بحث های زیادی بین آن ها به وجود می آید که افراد از خودشان دفاع می کنند یا از طرف مقابلش ایراد می گیرد.

این موضوع یکی از ایرادات دوستی پیش از ازدواج می باشد.

  • مرحله ناامیدی دوستی

در این مرحله افراد نسبت به تغییر طرف مقابل خود ناامید می شوند و دیگر تلاشی برای بهبود رابطه انجام نمی دهند و نسبت به رابطه خود ناامید می شوند و در برخی مواقع در این مرحله به رابطه خود پایان می دهند در بسیاری از موارد افراد در این مرحله اختلاف های بسیاری را تجربه می کنند و همیشه درگیر بحث و دعوا هستند.

  • مرحله تصمیم گیری

در این مرحله افراد در مورد رابطه خود تصمیم می گیرند که آن را حفظ و بهبود بخشیده و ادامه دهند یا تمامش کنند، در این مرحله دختر و پسر با یکدیگر صحبت می کنند تا تصمیم نهایی را بگیرند و سعی می کنند تا رابطه خود را تغییر داده و آن را حفظ کرده یا رابطه جدید را تشکیل دهند.

در این مرحله گاهی یکی از طرفین نسبت به ادامه رابطه نا امید شده است و ممکن است دیگری را ترک کند در این صورت ترک شدن در بسیاری از افراد باعث شکست عشقی می شود و این شکست نشانه هایی به همراه دارد که ناشی از گذر مراحل شکست عشقی می باشد.

  • مرحله عشق قلبی

در این دوره فرد با همه تفاوت های فرد کنار می آید و این قاعده را می پذیرد که هیچ انسانی کامل نیست و هر انسانی نقص های خودش را داد و تصمیم به ازدواج می گیرند.

این مرحله مانند اوایل پر از هیجان و تازگی نمی باشد ولی در عوض افراد نسبت به یکدیگر شناخت بیشتری دارند و از طریق راه های مختلف به رابطه شان تنوع می بخشند و معمولا در این مرحله که به آن عشق قلبی می گویند رابطه دوستی به ازدواج ختم می شود.

اما این مورد بسیار کم دیده می شود بنابراین به دوستی پیش از ازدواج توصیه نمی شود.

معایب دوستی های قبل از ازدواج

دوستی های قبل از ازدواج ریسک بسیار زیادی را به همراه خودش دارد و در بسیاری از مواقع این دوستی ها دچار اختلاف و جدایی می شود و این جدایی ها در فرد شکست عشقی را ایجاد می کنند.

بنابراین در روابط دوستی معایب زیادی وجود دارد که در این مقاله بسیاری از آن ها را مورد بررسی قرار می دهیم.

معایب رابطه دوستی ناسالم قبل از ازدواج

  1. وابستگی ناسالم
  2. تجربه شکست عشقی و نا امید شدن از عشق و علاقه بین شان
  3. در برخی مواقع خیانت
  4. استرس زیاد و ترس از والدین
  5. کاهش سلامت روان مانند افسردگی
  6. دور کردن فرد از اهداف خود و درگیر روابط عاشقانه شدن
  7. از دست دادن پرده بکارت
  8. تجربه خشم زیاد و عصبی شدن

نکات لازم برای دوستی های قبل ازدواج سالم

  • در اوایل رابطه دوستی تصمیم مهمی را نگیرید زیرا اوایل رابطه دوستی قبل از ازدواج همه چیز خوب و خوش است و مانند ماه عسل می ماند و چون این حالت ها ماندگار نیست نباید تصمیم گرفت.
  • هیچ انسانی کامل نیست و هر انسانی نقص های خودش را دارد به همین دلیل در رابطه نباید ایده آل گرایی را پیشه گرفت و دنبال شخصیت همه چی تمام بود.
  • در هیچ رابطه ای بدون جر و بحث و دعوا نمی باشد به همین دلیل افراد باید راه های حل اختلاف را به درستی بیاموزند و آمادگی لازم را برای حل اختلاف داشته باشند.
  • در مواقع مختلف و شرایط دشوار دو طرف باید روحیات یکدیگر را در نظر بگیرند و نامزد خود را درک کنند و با او احساس همدلی کنند.
  • دو طرف نباید نسبت به یکدیگر زیاد حساس باشند و در کار های یکدیگر دخالت کنند همچنین آن ها نباید رابطه های خود را محدود کنند.
  • افرادی که در رابطه نسبت به یکدیگر توهین و بی احترامی می کنند به اختلاف و جدایی می رسند و آن ها باید هنگامی که به اختلاف و دعوا می رسند آرامش خود را حفظ کنند و زمانی را بگذارید که مشکل شان را حل کنند.
  • در هنگام دوستی باید از رابطه جنسی و رابطه دهانی قبل از ازدواج پیشگیری کنید زیرا اگر این رابطه به ازدواج ختم نشود مشکلات و آسیب هایی را برای فرد به وجود می آورد.
  • اگر رابطه دوستی برقرار می کنید این رابطه را با خانواده خود در میان بگذارید و به آن ها اطلاع دهید و شرایط دوستی را با خانواده خود در میان بگذارید زیرا در سنین پایین و رابطه های دوستی تجربه کم است و والدین می تواند در این رابطه بسیار موثر باشند و به فرزندشان کمک کنند.

کلام آخر

در دنیای امروزی دختر و پسری که با یکدیگر رابطه دوستی برقرار می کنند در بعضی موارد مانند زن و شوهر با یکدیگر زندگی می کنند اما تعهد رسمی بین آن ها وجود ندارد به همین دلیل روابط دوستی قبل از ازدواج را به عنوان ازدواج سفید می شناسند.

این نوع ازدواج از نظر دین اسلام مورد تائید نیست و احتمال فروپاشی و شکست در این ازدواج بسیار زیاد می باشد اما اگر فرد مهارت های ازدواج را به خوبی فرا بگیرد در این صورت می تواند بعد از رابطه دوستی قبل از ازدواجش یک زندگی مشترک و سالم را تشکیل دهد.

منبع : دوستی قبل از ازدواج آری یا نه 

روانشناسی بلوغ دختر و پسر

علائم پایان بلوغ در دختر، طرز برخورد با دختر در سن بلوغ، علائم پایان بلوغ در پسران، بلوغ دختر از چه سنی تمام میشود، مشکلات دوران بلوغ پسران و موارد دیگر در این مقاله بررسی می شود. روانشناسی بلوغ دختر و پسر و مشاوره بلوغ دختر و بررسی تغییرات روحی در دوران بلوغ و مشکلات دوران بلوغ پسران و دختران در این مقاله آمده است.


سن و علائم بلوغ در دختران

دختران حدود دو سال زودتر از پسران بلوغ را شروع کرده و به طور کلی می توان گفت که بین سنین ۸ تا ۱۳ سالگی است، تاخیر یا بلوغ زودهنگام به موارد زیادی مانند شرایط فیزیکی، آب و هوا منطقه، رنگین پوست بودن و شرایط زندگی مانند استرس و اضطراب بستگی دارد.

مراحل بلوغ دختران

در مرحله اول: تغییرات فیزیکی بین ۸ تا ۱۳ سالگی شروع شده و موارد زیر در سنین مختلف دیده می شود:

  • سینه آن ها شروع به جوانه زدن می کند و (ناحیه رنگدانه دار اطراف نوک پستان) بزرگ می شوند.
  • موهای نازک و ظریف در ناحیه تناسلی ظاهر می شود.
  • قد دختران حدوداً ۲/۴ اینچ هر سال افزایش می یابد.

در مرحله دوم: بین ۹ تا ۱۴ سالگی موارد زیر دیده می شود:

  • سینه ها همچنان به رشد ادامه می دهد.
  • موهای زیر بغل و ناحیه تناسلی رشد سریعی دارد.
  • پوست چرب و پر از آکنه ای دارند و این امر جواب این سوال است که چرا در سن بلوغ زشت می شویم نی نی سایت؟

پیشنهاد مشاور: علائم بلوغ در دختران

در مرحله سوم: در ۱۰ تا ۱۵ سالگی بلوغ کامل و علائم پایان بلوغ در دختر شامل موارد زیر است:

  • سینه ها به رشد ادامه می دهد.
  • موهای ناحیه تناسلی اکنون زیاد شده اند.
  • مشکلات آکنه ممکن است ادامه یافته و اعتماد به نفس او را زیر سوال می برد.
  • بلوغ دختر از چه سنی تمام میشود ؟این سوال پاسخ ثابتی ندارد اما در این بازه سنی اغلب بلوغ تمام می شود.

پریود معمولاً از ۱۲ سالگی شروع می شود، معمولا سنی که نوجوان پریود می شود با زمانی که مادر یا خواهرش پریود شده اند همزمان است. در برخی از دختران به دلایل مختلف ممکن است عقب بیفتد. بیش تر دختران در سن ۱۶ سالگی به رشد قدی کامل می رسند، اما برخی ممکن است تا ۲۰ سالگی به رشد خود ادامه دهند.

مشکلات احساسی دوران بلوغ در دختران

تمام دختران در دوران بلوغ تغییرات عاطفی شدیدی تجربه می کنند، البته برخی از آن ها بیشتر از دیگران تحت تأثیر قرار می گیرند زیرا میزان استروژن و پروژسترون در بدن آن ها عادی نیست. احساسات فرزند شما در این دوره بسیار غیر عادی است و ممکن است برای چیزهای کوچک نیز بیش از اندازه ناراحت شود. سعی کنید در این شرایط کنار او باشید مگر اینکه کاری خلاف قوانین شما انجام دهد.

اگر نشانه هایی از اضطراب، افسردگی یا سایر چالش های سلامت روان را مشاهده کردید با مشاور صحبت کنید. مشاور تخصصی کودک و نوجوان مرکز ستاره ایرانیان به شما کمک می کند تا با کاهش افسردگی نوجوان احتمال اعتیاد یا خودکشی را کاهش داده و آینده او را تضمین کنید.


سن و علائم بلوغ در پسران

در مرحله اول: تغییرات فیزیکی شروع شده و بین ۹ تا ۱۴ سالگی علائم زیر در پسران دیده می شود:

  • اولین نشانه های بلوغ زودرس در پسران نی نی سایت، نیز شامل این موارد تنها در سنی زودتر می شود.
  • رشد بیضه ها و کیسه بیضه
  • رشد موهای کم پشت در اطراف منطقه تناسلی و زیر بغل
  • افزایش قد (معمولاً حدود ۲ تا ۲ و نیم اینچ در سال) که تا حدودی با کمی درد همراه است.

مرحله دوم: در سنین ۱۰ تا ۱۶ سالگی، پسران علائم رشد زیر را تجربه می کنند:

  • تغییرات فیزیکی سرعت بیشتری می گیرد.
  • رشد مداوم آلت تناسلی و بیضه‌ها و انزال شبانه دیده می شود.
  • تیره شدن و درشت شدن موهای ناحیه تناسلی
  • افزایش قد به صورت مداوم.
  • تعریق بیشتر و بوی بد بدن.
  • تغییرات صوتی
  • افزایش توده عضلانی

مرحله سوم: در این مرحله که بین ۱۱ تا ۱۶ سالگی بوده، بلوغ پسران کامل شده و علائم پایان بلوغ در پسران شامل موارد زیر است:

  • رشد در اندازه آلت تناسلی و تیره شدن پوست روی کیسه بیضه و بیضه آن ها
  • رشد موهای بدن که به سطح بزرگسالان می رسد.
  • جهش رشد
  • طرز برخورد با دختر در سن بلوغ در این سن اهمیت زیادی دارد بنابراین باید دقت زیادی داشته باشید.
  • جوش و آکنه در سطح پوست
  • ادامه تغییر صدا
  • خودارضایی پسرم نی نی سایت، نیز از این سن شروع می شود

مشکلات دوران بلوغ پسران

رفتار پسرها در سن بلوغ نی نی سایت شامل افزایش تستوسترون و فشارهای اجتماعی در مدرسه و جامعه باعث بد خلقی، طغیان عاطفی و اختلاف خانوادگی زیاد می شود. والدین می توانند با صبر زیاد این مشکلات را حل کنند. اما باید مهارت های ارتباطی درست را بلد بوده و به نوجوان اجازه دهند که استقلال خود را نشان دهد.

 علائم اضطراب، افسردگی یا نوسانات شدید خلقی می‌تواند خود را با کناره‌گیری، افسردگی، اضطراب، وسواس، افت تحصیلی و در شرایط خاص اعتیاد، خودکشی، یا جرایم قانونی و آسیب به خود نشان دهد در این شرایط باید از کمک مشاور استفاده کنید تا از این اختلالات نگران کننده جلوگیری کنید.


ده نکته روانشناسی بلوغ دختر و پسر

اینکه فرزند ۸ تا دوازده ساله به طور ناگهانی وارد اتاق شما شود و بخواهد رازی را با شما در میان بگذارد طبیعیست. کودک شما در دوره پیش نوجوانی و پیش از بلوغ بوده و با کودک یکی دو سال پیش کاملا متفاوت است. او از لحاظ فیزیکی، شناختی، هیجانی و اجتماعی تغییر کرده است.

در این سن استقلال جدیدی را پرورش می دهد و دوست دارد امتحان کند که تا چه حد می تواند قوانین والدین را کنار بزند. چیزی که ممکن است نداند اینست که بیش از قبل به شما نیاز دارد. زیرا یک ارتباط والد-نوجوان قوی می تواند سکویی باشد برای پرورش نوجوان کمتر آشفته و سالم تر. اما این مسئله خیلی هم راحت نیست، در مقابل شما به عنوان والدین باید به حریم خصوصی فرزند خود احترام بگذارید. در این مقاله برخی نظرات متخصصین در مورد ارتباط والدین اورده شده اند، که به شما کمک می کند در ارتباط با نوجوان کوچک خود موفق باشید.

۱.در مقابل استقلال فرزند خود احساس طرد نکنید.

این طبیعیه که بچه های این سنین از والدین خود فاصله بگیرند و هر روز بیشتر از قبل به سمت دوستان خود بروند، اما ممکن است والدین این دوری گزینی کودک را به حساب طرد کردن اون بگذارند. اغلب والدین این فاصله گرفتن فرزند خود را شخصی می کنند و آن را به عنوان یک طرد ارادی یا لجبازی تفسیر می کنند. اما والدین باید آگاه باشند که این رفتار به دلیل اینست که بچه ها نیاز به حریم خصوصی بیشتر دارند و هیچ لجبازی ای در میان نیست. اما فشار و اصرار بیش از حد والدین می تواند باعث ایجاد تشنج در ارتباط و لجبازی واقعی بچه ها شود.

۲.زمان ویژه ای را برای فرزند خود در نظر بگیرید.

معمولا سر صحبت باز کردن با بچه هایی که نزدیک سن بلوغ هستند کار مشکلی است. محققان توصیه می کنند که هفته ای یک روز حداقل یک فرصت مکالمه رو در رو بدون تقسیم توجه به امور دیگر (مثلا تماس تلفنی یا مکالمه با دیگر افراد منزل)، برای فرزند خود بگذارید. با انجام این کار، نه تنها ارتباط خود را بهبود می بخشید، بلکه مهارت های بین فردی لازم که برای آینده حیاتی هستند را نیز آموزش می دهید. در این مسئله، باید حواسمان باشد که ممکن است بچه ها این کار را در ابتدا پس بزنند، و ما نیز خشمگین شویم. بهتر است صبور باشید تا نتیجه بگیرید.

۳. رویکرد غیر مستقیم را امتحان کنید.

زمانی که بچه ها کوچکتر بودند می توانستید سوال های مستقیم بپرسید، مثلا مدرسه چطور بود؟ امتحانت رو چه کار کردی؟ اکنون این رویکرد مستقیم با بمباران سوالات نه تنها جواب نمی دهد، بلکه گاها با واکنش های تند بچه ها روبرو می شوید، در این شرایط بهتر است یاد دوران نوجوانی خودتان افتاده و او را درک کنید.

۴. اکنون باید روشی کاملا متفاوت را برگزینید.

به جای اینکه شما از او سوال کنید، آرام روی صندلی بشینید و فقط شنونده باشید، در این حالت احتمالا اطلاعات زیادی را دریافت خواهید کرد. این روش به کودک این پیام را می دهد که حالا موقعیتیست که می تواند بیاید و صحبت کند، اجازه دارند که هر چیزی را که فکر یا احساس می کنند بگویند. گاهی می توانید نصیحت یا کمکی را ارائه دهید. اما سعی کنید بیش از حد وارد ماجرا نشوید و برای همه چیز راه حل ندهید. گاهی نیز فقط لازم است که با او همدلی کنید و نشان دهید درک می کنید که بودن در چنین موقعیتی چقدر سخت است.

۵. بیش از حد قضاوت نکنید.

در این سن فرزند شما بیش از حد به قضاوت ها حساس هستند، و مدام چک می کنند که نظر شما در موقعیت ها چیست. آن ها به قضاوت شما در مورد بچه های دیگر اهمیت می دهند و آن را به عنوان یک نشانه در نظر می گیرند، مخصوصا اینکه فلان بچه به مشکل خورده، دختر دوستتان لباسش چطور است یا رفتار فلان پسر خوب است یا بد. آن ها بررسی می کنند که آیا شما پرخاشگر هستید، اهل قضاوت یا منتقد.

برای مثال شما می گویید: “دختر داییش عکس های بدی در شبکه اینستاگرام گذاشته و اگر جای پدر و مادرش بودید او را تنبیه می کردید” یا مثال هایی از این قبیل. فرزند شما اینها را می شنود و نظرات شما در رفتارها و تصمیم گیری های آتی وی موثر خواهند بود.

۵. آنچه را دوست دارند با آنها تماشا کنید

در سنین پیش از بلوغ، یکی از راه های ارتباط با کودک و بحث در مورد تابوها اینست که چیزهایی که دوست دارند را با آن ها ببینید و با آن ها بخندید و در مورد آن صحبت کنید. لازم نیست در مورد ارزش ها پافشاری زیادی کنید.

به عنوان والدین وظیفه ما نیست که به فرزندمان بگوییم رسانه چطور آنها را تحت تاثیر قرار می دهد، فرهنگ را تغییر می دهد، یا خط قرمزها را در هم می تند. اما می توانیم گاهی اشاراتی داشته باشیم و این کار را به نرمی و گاها با شوخ طبعی انجام دهیم.

۶. از صحبت در مورد ارتباط جنسی و مواد مخدر نترسید.

واقعیت تاسف بار اینست که بچه ها در این سن حتی ۹ یا ده سالگی شروع می کنند به آزمون کردن الکل. رشد جنسی یکی از بزرگترین بخش های این دوران است و می بینیم که اختلالات خوردن برای اولین بار بروز پیدا می کنند. پس این سال ها برای ساختن یک شالوده قوی و ارائه اطلاعات رشدی مناسب کلیدی هستند. نمی توان انکار کرد که آنها در گروه همسالان با این مسائل روبرو می شوند.

دوست دارید اطلاعات مناسب و لازم را به آنها بدهید، در عین حال نمی خواهید این اطلاعات بیش از حد باشند.

۷. واکنش افراطی نشان ندهید.

متخصصان در مورد واکنش فراطی والدین و بزرگ کردن موضوعات هنگام مشکلات هشدار می دهند. برای مثال: دختر شما در حال گریه کردن است، چون به مهمانی دوستش دعوت نشده، در حال عکسی از آن را در اینستاگرام می بیند.

والدین می گویند: نمی تونم باور کنم که تو دعوت نشدی، این وحشتناکه، من الان به مامانش زنگ می زنم. این واکنش والدین وضعیت دراماتیک موجود را تشدید می کند، آتش اجاق را زیاد کرده و آن ها را بیشتر غمگین می کند.

۸. نسبت به بلوغ دختر و پسر بی تفاوت نباشید.

در سر دیگر طیف، والدینی نباشید که همه چیز را نادیده می گیرند، یا کلا امور او را فراموش کرده و نگران نیستند. پدر و مادر بی اهمیت برای مثال زمانی که فرزندشان به یک مهمانی دعوت می شوند در مورد افراد داخل مهمانی نگران نمی شوند.

یا اینکه نمی پرسند چه اتفاقی در آنجا می افتد. معمولا امور مختلف را به دست آگاهی و شعور کودک نابالغ خود می سپارند. بهتر است والدین دقت بیشتری به خرج دهند و به تصمیمات کودک اطمینان کامل نداشته باشند.

۹. دختران را به ورزش کردن تشویق کنید

از نظر روانشناسی بلوغ دختر و پسر تغییرات فیزیکی است که باید با ورزش و رفتار صحیح والدین مدیریت شود. اعتماد به نفس دختران در سن نه سالگی به اوج می رسد ولی بعد از آن کم کم افت می کند. اما مطالعات نشان داده اند دخترانی که ورزش می کنند اعتماد به نفس بیشتری دارند.

هم چنان، عملکرد آکادمیک بهتر و مشکلات تصویر بدن کمتر دارند. دخترانی که اعتماد به نفس کمتری دارند معمولا به این دلیل است که مدام در میان دیگر دخترها یا با آنها مورد مقایسه قرار می گیرند. در حالیکه در پسرها این مسئله کمتر مشاهده می شود.

۱۰. پسر خود را از لحاظ هیجانی تغذیه کنید

یکی از سخت ترین امور برای پسرها ناشی از پیام هایی هست که فرهنگ به آن ها منتقل می کند از جمله اینکه ظرفیت عاشق شدن، دوستی های واقعی و ارتباطات ممکن است برای آن ها مضر باشد. فرهنگ و جامعه به آن ها می گوید که عشق، غم و حساس بودن دخترانه بنابراین بد هستند.

کمترین کار اینه که والدین باید هر کاری در خانه انجام دهند تا پسران را تشویق کنند حساس تر و احساسی تر باشند. اما در عین حال باید بدانند که این صفات ممکن است در مدرسه خوب پیش نروند.

تربیت درست والدین 

این مسئله در ۱۵ تا ۱۶ سالگی یعنی زمانی که به سمت جنس مخالف می رود و دوستانی از جنس مخالف خواهد داشت حتما به کارش خواهد آمد. رسیدن به یک توازن در ارتباط با فرزند نزدیک بلوغ خیلی راحت نیست، این کار آزمون و خطا می طلبد.

نکته مهم اینست که:

  • ارتباط خود را با او نگه دارید،
  • اعتماد همراه با یک اتمسفر ایمن را برای او فراهم آورید،
  • تا بداند هر زمان که احساس ناامنی کرد جایی برای پناه بردن و احساس ایمنی در خانه برای او فراهم است
  • کسی او را قضاوت نمی کند.

سوالات خود در زمینه روانشناسی بلوغ دختر و پسر را مطرح کنید.

منبع : روانشناسی بلوغ دختر و پسر 

روان درمانی عاطفی عقلانی، راهکار رفع اختلالات عاطفی زوجین

هر گاه هر گونه تشنج در روابط عاطفی و زناشویی بین زن و شوهر باشد که با فقدان درک متقابل و همدلی همراه باشد آن را به سردی روابط سوق می دهد.

اولین مرحله از بی تفاوتی با طلاق عاطفی آغاز می شود.

متأسفانه، نرخ طلاق در کشور ما بسیار زیاد است.

اما آمار رسمی اعلام شده فقط کسانی هستند که ثبت شده اند.

اگر ما طلاق عاطفی را اضافه کنیم، باید بیش از حد نگران باشیم.

مطالعات نشان داده اند که هفتاد درصد از ازدواج ها در کشور ما طلاق عاطفی را تجربه می کنند.

آسیب های شخصی و اجتماعی ناشی از طلاق عاطفی بسیار بیشتر از طلاق رسمی است.

و تقریبا در همه موارد تنها عامل آن نیست.

جدای از بی تفاوتی کارشناسان راه های بسیاری برای حل این مشکل پیدا کرده اند، که اگر بخواهیم توجه کنیم دقیقا همان قوانین اسلامی و دستورات الهی است که در قرآن ما بیان شده است.

  • احترام به یکدیگر
  • دوست داشتن
  • درک نیازهای یکدیگر
  • آرامش
  • مشارکت در کار خانگی
  • حل مسائل با هم

کلید موفقیت داشتن زندگی موفق و جلوگیری از فاجعه طلاق عاطفی است.

یکی از عوامل مهم در ایجاد اختلافات زناشویی را می توان اختلالات عاطفی هریک از طرفین دانست.

اگر بخواهیم تعریف ساده ای از اختلالات عاطفی بین زوجین داشته باشیم.

باید گفت انجام رفتارهای احمقانه توسط فرد عاقل را اختلالات عاطفی می گویند.

در واقع اختلالات عاطفی یعنی داشتن افکار و رفتارهای غیر عقلانی و فرآیندی است که موجبات رنج و اندوه را در شرایط متفاوت فراهم می کند.

فرد دارای اختلالات عاطفی با نگرش کوته بینانه ای که دارد مانع استفاده از هوش و توانایی های خود می شود و در مقابل به تخریب برنامه و اهداف زندگی می پردازد.

رفتارهای ناشی از اختلالات عاطفی زوجین در هیچ کدام از روابط میان انسان ها به اندازی روابط میان افراد در خانواده مهم نمی شود.

موضوع این گونه رفتارها در روابط میان زوجین نه تنها سبب می شود که تحمل رویارویی ها با مشکلات به حد زیادی کم شود.

بلکه سبب می شود که فرزندان خانواده نیز از رفتارهای مخرب والدین الگو برداری کرده سپس در آینده آن ها را در زندگی زناشویی خود به نمایش بگذارند.

 اغلب اختلالات عاطفی افراد از باورهای غیر منطقی و غیرعقلانی آنها نشات می گیرد.

از آنجایی که نشانه های اختلالات عاطفی همانند احساس گناه و افسردگی به عنوان نشانه های هیجانی شناخته می شوند.

معمولاً منجر به احساس و یا اختلالات جسمی مانند

  • فشار خون
  • زخم معده
  • سردردهای میگرنی

می شوند.

تایید این واقعیت که اینگونه تظاهرات روانی و جسمانی در درجه اول از باورها و نگرش های سر چشمه می گیرد مورد غفلت واقع شده است.

انسان ها در بیشتر مواقع به گفتگوی درونی با خود مشغول هستند و این گفتگوها به گونه ای منطقی صورت می گیرد.

اما هنگامی که گفتگوهای درونی به گونه ای غیر عقلانی و غیرمنطقی باشند موجب بروز هیجانات نامناسب منفی به خود فرد می شوند.

به عبارت دیگر در حالی که فرد می تواند به صورت سالم رفتار کند در اثر باورهای غیرمنطقی خود رفتاری بد در پیش گرفته و حجمی از دشمنی های غیر ضروری ها را در رابطه با دیگران وارد می کنند.

اگر بخواهیم به فردی کمک کنیم تا به روشنی به تفکر پرداخته و سیستم ارزشی غیرمنطقی خود را کنار بگذارد باید به او نشان دهیم که

تفکر غیرعقلانی چیست

  • چگونه افراد به گفتگوی درونی غیرعقلانی می پردازند
  • کجا و چگونه این باورهای غیر عقلانی یادگیری شده و یا به فرد تلقین شده است
  • این امکان وجود دارد که به باورهای عقلانی دست یابد
  • چگونه می تواند باورهای غیر عقلانی خود را زیر سوال برده و باورهای عقلانی را جایگزین آنها کرد
  • چگونه می تواند به فلسفه ای عقلانی در مورد زندگی دست یابند تا در نهایت بتوانند در اکثر موارد به گونه ای خود انگیخته به تفکر عقلانی و غیر مخرب بپردازند.

فرایند شش مرحله ای فوق به یک فرد دارای اختلالات عاطفی به طور دقیق نشان می دهد که:

  • چگونه باورهای غیر عقلانی و منطقی به وجود آمده توسط او به کار گرفته می شود
  • چگونه سبب بروز اختلالات عاطفی در او می شود

روان درمانی عقلانی عاطفی نام دارد و با استفاده از آن می توان به کسانی که در رابطه زناشویی خود مشکلاتی را در نتیجه اختلالات عاطفی دارند کمک نماید.

این روش شرایط بهتری را در زندگی برای آنهایی که این اختلالات را دارند فراهم می کند تا بتوانند بهتر در کنار یکدیگر زندگی کرده و ازدواج موفق و پایدار را رقم بزنند.

در طلاق عاطفی همسران احساس خشم و اضطراب نمی کند و لزوما یکدیگر را درک نمی کنند و در زیر سقف زندگی می کنند .

در چنین خانواده، زوج ها باید زیر سقف زندگی کنند بدون اینکه با هم در تماس باشند.

به دلیل نیاز مالی، حضور فرزندان و ترس از قضاوت اجتماعی مانع تصمیم جدی برای روشن شدن معیشت آنها می شوند.

بنابراین تفاوت های میان زوج ها به تدریج موجب ناامیدی و طلاق عاطفی می شوند.

مشاوره خانواده کمک کننده است.

طلاق عاطفی عموما در اولین سالهای زندگی رخ نمی دهد.

در چند سال اول، با توجه به معیارهای انتخاب همسر ، بین همسران اختلاف کمی وجود دارد.

یا حتی اگر چنین علاقه ای وجود نداشته باشد، امید وجود دارد که شرایط تغییر کند.

وی ادامه داد که معمولا طلاق عاطفی در پنجم و ششمین سال زندگی آغاز می شود.

هنگامی که فرد امید خود را به تغییر وضعیت خود و همچنین طلاق رسمی از دست می دهد، به تدریج فاصله بین آنها افزایش می یابد.

و طلاق عاطفی شکل می گیرد.

برای مطالعه موارد بیشتر در این زمینه به سایت “مشاورانه” مراجعه کنید.

منبع : روان درمانی عاطفی عقلانی، راهکار رفع اختلالات عاطفی زوجین

پرخاشگری کودکان در سنین مختلف

پرخاشگری کودکان، علت پرخاشگری کودکان زیر ۳ سال، علت پرخاشگری کودکان ۵ ساله، علت پرخاشگری کودکان ۴ ساله، پرخاشگری در کودکان ۷ ساله، علت پرخاشگری کودکان ۱۰ ساله و سؤالات دیگر والدین در این مقاله توضیح داده شده است. پرخاشگری رفتاری خصومت‌آمیز و غیردوستانه است که در طی آن فرد تمایل دارد به دیگران صدمه و یا آسیب برساند. معمولاً کودکان خیلی سریع ناامید و مأیوس می‌شوند و پرخاشگری را مطابق با سنشان به شیوه‌های متفاوتی نشان می‌دهند. در اینجا دو شیوهٔ پرخاشگری مطرح شده است:

  1. پرخاشگر ابزاری، که شئ محور است.
  2. پرخاشگری خصومت آمیز یا ارتباطی، که شخص محور است.

  •  

علائم پرخاشگری کودکان

اگر نشانه های زیر به مرور در فرزندتان دیده می شود، حتما باید از مشاور کمک بگیرید:

  • اغلب عصبانی است.
  • بسیار تحریک پذیر یا تکانشی است و در تمرکز کردن مشکل دارد.
  • به راحتی ناامید می‌شود.
  • به کودکان یا بزرگسالان دیگر حمله فیزیکی می‌کند.
  • غالباً مجادله گر یا عبوس است.
  • در مدرسه عملکرد ضعیفی دارد یا نمی تواند در کلاس درس یا سایر فعالیت‌های سازماندهی شده شرکت کند.
  • در شرکت در موقعیت های اجتماعی و دوست یابی مشکل دارد.
  • مدام با اعضای خانواده دعوا می کند و اختیارات والدین را نمی پذیرد.
  • اغلب مسئولیت رفتار نادرست خود را انکار می کند و دیگران را مقصر می داند.

علت پرخاشگری کودکان زیر ۳ سال

در این دوره سنی، کودکان نسبت به هر شیء که در اطرافشان وجود دارد، احساس مالکیت می‌کنند و فکر می‌کنند تمام لوازم اطرافشان متعلق به آن‌هاست. پرخاشگری در این دوره سنی شیء محور یا ابزاری است و غالباً به‌خاطر به‌دست‌آوردن چیزی رخ می‌دهد. برای درک بهتر شیوه های ابزار پرخاشگری کودکان (از تولد تا سه سالگی) به مثال های زیر توجه کنید:

  •  کودکی را می‌زند تا بیسکویت او را بگیرد.
  •  کودکی را به زمین هل می‌دهد تا با قطارش بازی کند.
  •  عروسک کودک دیگر را به‌زور می‌گیرد.
  •  دوستش را هل می‌دهد تا بتواند کنار پنجره ماشین بنشیند.

علت پرخاشگری کودکان ۴ ساله

تروما، شرایط خانواده و برخی از سبک‌های فرزندپروری (مانند تنبیه شدید و متناقض) احتمال پرخاشگری کودک ۴ ساله را افزایش می‌دهد و باعث اختلال در زندگی او می‌شود. مسائل کنترل خشم کودکان اغلب به این دلیل اتفاق می‌افتد که نمی‌دانند چگونه با ناامیدی یا سایر احساسات ناراحت‌کننده خود کنار بیایند، آن‌ها هنوز مهارت‌هایی را برای حل مشکلات بدون ناراحتی یاد نگرفته‌اند؛ بنابراین ممکن است پرخاشگر شوند.

علت پرخاشگری کودکان ۵ ساله

در این سن، کودکان مهارت‌های شناختی و کلامی را کسب می‌کنند. معمولاً کودکان مهارت‌های جدید را که آموخته‌اند در رفتارهای پرخاشگرانه نیز به کار می‌گیرند. آن‌ها پیامدها و نتایج رفتار پرخاشگرانه را می‌فهمند، بنابراین اگر رفتار پرخاشگرانه به طور مثبت تقویت شود، آن رفتار می‌تواند دائماً تکرار شده یا شدت پیدا کند و یا آنکه آن رفتار هم تکرار شود و هم شدت یابد.

  •  در این دوره سنی، پرخاشگری ابزاری هنوز وجود دارد و علاوه‌برآن پرخاشگری شخص محور نیز می‌شود.
  •  پرخاشگری بیشتر خصومت‌آمیز یا ارتباطی است و هدف آن صدمه‌زدن به فردی دیگر برای کسب تسلط و گرفتن انتقام است.

برای درک بهتر شیوه های ابزار پرخاشگری کودکان سه تا پنج ساله به مثال های زیر توجه کنید:

  •  کودکی، کودک دیگر را با مشت و لگد می‌زند به‌خاطر آنکه، آنچه را که از او می‌خواسته انجام نداده است (مسلط‌شدن).
  •  گوشی هدفون خواهر یا برادرش را خراب می‌کند، چون آن‌ها اجازه نداده‌اند تا سی دی مورد دلخواهش را تماشا کند (انتقام‌جویی).
  •  کودک شروع به بدگویی در مورد کودکی می‌کند که از او می‌ترسد، یا وقتی با او مواجهه می‌شود احساس تهدید می‌کند.

رفتار با کودک پرخاشگر ۶ ساله

طبیعی است که کودکان خردسال گاهی اوقات ضداجتماعی، سرکش، و حتی به‌صورت کلامی پرخاشگر باشند و برای کودکان عصبی تا سن حدود شش‌سالگی نیز گاهی طبیعی است که از نظر فیزیکی پرخاشگر باشند.

پرخاشگری در کودکان ۷ ساله

از مهم‌ترین عوامل پرخاشگری در کودکان می‌توان به بیش‌فعالی اشاره کرد. تکانشگری و تصمیم‌گیری ضعیف می‌تواند منجر به رفتاری شود که به‌عنوان پرخاشگری تعبیر می‌شود. این کودکان معمولاً عواقب اعمال خود را در نظر نمی‌گیرند و ممکن است خود و دیگران را به خطر بی اندازند. یکی از نشانه‌های دیگر پرخاشگری نیز می‌تواند تروما باشد.

مواقعی وجود دارد که پرخاشگری در کودکان یا نوجوانان توسط عوامل استرس‌زا در موقعیت تحریک می‌شود و نشان دهنده بیماری عاطفی است. اما درک این نکته مهم است که این نسبتاً نادر است و وقتی پرخاشگری به طور مکرر شروع به رخ‌دادن می‌کند، می‌تواند یک مشکل عاطفی در حال ظهور باشد.

علت پرخاشگری کودکان ۱۰ ساله

اکثر بچه‌ها گاهی اوقات عصبانی می‌شوند. اما اگر زیاد اتفاق بیفتد، می‌تواند نشانه از یک مشکل باشد، به‌خصوص در کودک بزرگ‌تر از هشت سال خشونت مداوم نشانه یک اختلال شدید است. اگر طغیان برای کودک یا دیگران خطرناک باشد و در خانه و مدرسه مشکل ایجاد کند باید از مشاور کمک بگیرید و این مشکل را شناسایی و درمان کنید.

نحوه برخورد با کودک پرخاشگر 

نحوه برخورد با کودک پرخاشگر نی نی سایت اهمیت زیادی دارد و نباید آن را سرسری گرفت. رفتارهای زیر می تواند به کنترل پرخاشگری کودک کمک کند:

۱.نقش خانواده

خانواده نقش اساسی در حفظ سلامت روانی، اجتماعی و جسمانی کودکان و والدین دارند. خانواده اولین و مهم‌ترین بافت اجتماعی را برای رشد انسان فراهم می‌سازد. در جریان رشد طبیعی هر کودک، یک‌رشته تغییرات شناختی، عاطفی و اجتماعی را شاهد هستیم. تقریباً همهٔ کودکان در طول رشد و در جریان سازگاری با این تغییرات، دچار مشکلاتی می‌شوند و استرس و تعارضی را که به دنبال آن می‌آید، می‌تواند به مشکلات رفتاری – عاطفی و یادگیری در آن‌ها بینجامد.

اکثر مشکلات رفتاری کودکان، منعکس‌کننده شرایط پیچیده بین‌فردی اعضای خانواده به‌ویژه والدین است. به‌عبارت‌دیگر؛ وجود مشکلات رفتاری کودک به‌منزلهٔ روابط معیوب اعضای خانواده با یکدیگر است و با روش‌های تربیتی نادرست والدین و تمایلات معیوب آن‌ها با فرزندان ارتباط دارد.

۲. کودکان نیاز به احساس امنیت و دوست داشته شدن دارند

یکی از نیازهای مهم کودکان نیاز به امنیت است. چنانچه کودکان در فضای آرام و توأم با امنیت زندگی کنند در نتیجه با آرامش بیشتری رشد پیدا می‌کنند؛ بنابراین لازم است تا در خانه فضایی آرام و توأم با پذیرش فراهم کنید، تا کودک شما در خارج از خانه کمتر پرخاش کند و دردسرساز باشد.

۳. کودکان از طریق مشاهده می آموزند

کودکان با استفاده از مشاهده و دیدن، رفتارهای مختلفی را می‌آموزند. آن‌ها به‌دقت به رفتار اطرافیان خود توجه می‌کنند و آن‌ها را یاد می‌گیرند. همچنین کودکان با دیدن شخصیت‌هایی که در تلویزیون، ویدئو و سینما نیز رفتارهای مختلفی را مشاهده کرده و آن‌ها را یاد می‌گیرند.

شما به‌عنوان فردی که از کودک نگهداری می‌کنید، وقتی با موقعیت‌های مشکل‌زا روبه‌رو می‌شوید، چه واکنش‌هایی را از خودتان نشان می‌دهید؟ چطور نسبت به همسر، دوستان، همسایه‌ها، و یا دیگر اعضای خانواده برخورد می‌کنید؟ کودکان شیوه و نحوهٔ رفتار شما را مشاهده می‌کنند و همان شیوه‌ها را یاد می‌گیرند . وقتی شما مشکلاتتان را آرام و بدون خشونت حل می‌کنید، کودکتان شیوه صحیح حل مشکلات را می‌آموزد. زمانی که شما با اطرافیانتان در حضور کودک به شیوه‌ای پرخاشگرانه برخورد کنید، او هم یاد می‌گیرد تا مانند شما رفتار کند.

۴. نشان دهید که خشونت مضر و زیان آور است 

اگر به رفتارهای کودکان خردسال توجه کنید، متوجه می‌شوید که خشونت روی آن‌ها اثرگذار است. اگر فرزند شما شاهد دعوا و خشونت یکی از اعضای خانواده با بقیه باشد، نباید سریع خود را ببازید، بلکه ابتدا به او اجازه دهید تا درباره خشونت با شما حرف بزند. ممکن است که فرزند شما در مدرسه، همسایگان و یا در تلویزیون نیز موارد مشابهی را ببیند، بنابراین به او اجازه دهید تا دربارهٔ آن رفتارها و احساساتی که نسبت به خشونت‌ورزی پیدا کرده صحبت کند.

بهتر است که برای کودکتان موقعیت‌های آرام توأم با امنیت را ایجاد کنید، تا او نمونه‌های بیشتری از مردم را که با همدیگر به‌صورت دوستانه با هم رفتار می‌کنند و در کارها با هم همکاری می‌کنند را مشاهده کند. تا جایی که می‌توانید سعی کنید که کودک شما کمتر نظاره‌گر افرادی باشند که با خشونت همدیگر را تهدید می‌کنند و کتک‌کاری می‌کنند. لازم است که کودکان شیوه‌های برخورد با مردم و حل تعارضات را به طور صحیح یاد بگیرند و بفهمند که خشونت بهترین شیوه برای به‌دست‌آوردن خواسته‌هایشان نیست.

۵. وقتی کودکان قربانی هستند

متأسفانه، گاهی کودکانمان قربانی خشونت می‌شوند. کودکی که در زندگی مورد سوءاستفاده قرار می‌گیرد، احساس ترس و درد دارد. ممکن است باگذشت زمان اثرات ناشی از بدرفتاری فیزیکی بهبود پیدا کند، اما اثرات مخرب و نامطلوب هیجانات و احساساتی که تجربه کرده می‌تواند در تمام طول زندگی برایش حل نشده باقی بماند.

اگر کودکی را می‌شناسید که مورد سوءاستفاده قرار گرفته یا اگر حدس می‌زنید که شما از او مراقبت می‌کنید، مورد سوءاستفاده و آزار قرار گرفته است؛ بلافاصله در جست‌وجوی کمک باشید، در غیر این صورت ممکن است که وقتی کودک بزرگ شد، تبدیل به یک بزرگ‌سال خشن شود و یا ممکن است درون الگویی قرار گیرد که به طور پی‌درپی قربانی شود.

۶. خودکنترلی را ترویج دهید.

 سعی کنید خوب بودن او را ترویج کنید، وقتی رفتار خوبی دارد آن را ستایش کرده و به او توجه کنید. تاکید کنید که خودکنترلی و حل تعارض مهارت هایی هستند که او برای موفقیت و دوست داشتن در دبیرستان و بعد از آن به آن نیاز دارد. اگر او در این مورد مشکل خاصی دارد، ممکن است بخواهید هر بار که موفق شد عصبانیت خود را کنترل کند، با یک رفتار ویژه به او پاداش دهید یا از مشاور کمک بگیرید تا رفتار درست را به فرزند خود یاد دهید.

منبع : پرخاشگری کودکان در سنین مختلف

روانشناسی نوجوان ۱۷ ساله

روانشناسی نوجوان ۱۷ ساله، نکات تربیتی، روانشناسی دختر ۱۷ ساله و عشق در ۱۷ سالگی همه در این مقاله آمده است. این سن حساس است لحظه ای فرارسیده که معلوم نیست فرزند شما هنوز بچه است یا نه؟ ممکن است فکر کنید بچه ای که از اولین لحظات زندگی تا نزدیک دوره بزرگسالی  تربیت کرده اید، برای مستقل شدن آماده است و دیگر به کمک شما نیاز ندارد، درصورتی که این فکر واقعا اشتباه است. ازنظر جسمی، فرزند شما تقریبا بالغ شده است.

  •  

روانشناسی دختر ۱۷ ساله

دخترها زودتر از پسرها به سن بلوغ می رسند و بدنشان عضلانی  و پرمو می شود، ولی مشکلات مربوط به بلوغ برای هردو بسیار زیاد است. از نظر احساسی دختر شما مستقل تر است ولی این بدان معنا نیست که دیگر به کمک شما نیازی ندارد. این استقلال ممکن است منجر به تعارض، مخصوصا درون خانواده شود و سختی این کار در این است که  مرز باریکی بین کاری که شما به عنوان حمایت از او انجام می دهید و برداشت او از این حمایت که فکر می کند درحال کنترل او هستید، وجود دارد.آن ها روابط جدی تر، و گاهی رمانتیک و حس شدید هویت جنسی دارند. این موضوع می تواند باعث تعارضارت اضافی شود اگر نحوه نگرش آن ها به خودشان با تعبیری که شما از هویت و شخصیت او دارید مطابقت نداشته باشد.  

پسر ۱۷ ساله

تکامل احساسات پسر ۱۷ ساله نی نی سایت منجر به نگرانی های بیشتری درباره مزایای بزرگسالی  می شود مثل اینکه آن ها چطور می توانند از خودشان محافظت کنند، قرار است کجا زندگی کنند یا می خواهند با زندگی شان چه کنند. اگر می خواهند به دانشکده بروند، ممکن است نگرانی هایی در باره اولین تجربه  زندگی دور از خانه و یا مقابله با محیط آموزشی متفاوت  داشته باشند. آنها فهم  قوی تری از هویت دارند که ممکن است روی تجربیاتش بیشتر منعکس شود  شاید توسط  درد دل کردن در دفتر خاطرات.

ممکن است علاقه بیش تری  به خانواده و آداب و رسوم  فرهنگی نشان دهند که موجب تایید نقش مهمی است که در خانواده  به عهده دارند. احتمالا به گروه همسالان نسبت به  خانواده توجه بیشتری دارند و روی رابطه ها و عشق در ۱۷ سالگی تمرکز بیشتری دارند مخصوصا زمانی که گروه های اجتماعی بسط داده می شود و بنابراین آن ها زندگی اجتماعی خودشان را می خواهند. ان ها نگرانی های بیشتری درباره دیگران دارند و می بینید که برخی از سوالاتشان پیرامون موضوعاتی که با دوستانشان دارند حل می شود.

رشد شناختی نوجوانان

از نظر شناختی، فرزند شما برای درک جهان اطرافش گام های بزرگتری برمی دارد در صورتی که  قبلا تلاش او  برای شناختن  با ترس و نگرانی همراه بود. آنها ایده های بهتری درباره اهدافشان دارند و برای رسیدن به آن ها بلند پروازند.

مهارت های برنامه ریزی بهبود یافته ، آینده نگری و  درک عمیق تراز نتایج بالقوه همگی برای یک زندگی مستقل مخصوصا زمانی که روی آینده و آینده نزدیک متمرکز می شوند، حیاتی است. ممکن است کمی خودمحور باشد و علی رغم داشتن ویژگی عقل و اخلاق، معتقد باشند نقطه نظرات خود شان صحیح است با اینکه می دانند دیگران نظر خاص  خودشان را دارند.

مهارت های تحصیلی آن ها، حافظه، مهارت های سازماندهی، مدیریت زمان، و توانایی  حل مساله نظری در آنها در سطحی است که می توانند از عهده تحصیلات عالی و قرارگرفتن در محیطی که   همان چارچوب های  قبلی و مسیری که قبلا طی می کرد را ندارد (محیط قبلی) برآید. اکنون زمانی است که رفتار خطر پذیری در او به چشم می خورد (اگر تا به حال اینطور نبوده است)، مخصوصا  در مورد نوشیدنی ها، مصرف مواد مخدر، و فعالیت های جسمی و جنسی.

رشد عاطفی

روانشناسی نوجوان ۱۷ ساله رشد عاطفی زیر را تجربه می کنند:

  • توانایی روابط دوستانه طولانی مدت، متقابل و سالمی دارند.
  • احساسات خود را به خوبیدرک کرده و توانایی تجزیه و تحلیل چرایی احساس را دارد.
  • شروع کنید به ارزش کمتری برای ظاهر و بیشتر به شخصیت
  • بلند مدت فکر می کند
  • اهدافی را تعیین می کند
  • خود را با همسالانش مقایسه می کند

کمک به نوجوان در رشد اجتماعی

موارد زیر را به عنوان راه هایی برای تقویت توانایی های اجتماعی نوجوان خود در نظر بگیرید:

  • نوجوان خود را تشویق کنید تا با چالش های جدید روبرو شود.
  • با نوجوان خود در مورد نادیده گرفتن خود در روابط گروهی صحبت کنید.
  • نوجوان خود را تشویق کنید تا با یک فرد بزرگسال مورد اعتماد در مورد مشکلات یا نگرانی ها صحبت کند، حتی اگر این شما نیستید که او تصمیم می گیرد با او صحبت کند.
  • در مورد راه های مدیریت و کنترل استرس بحث کنید.
  • نظم و انضباط ثابت و محبت آمیزی را با محدودیت و پاداش ها تشویق کنید.
  • راه هایی برای گذراندن وقت با هم پیدا کنید.

اضطراب نوجوان ۱۷ ساله

در این سن روانشناسی نوجوان ۱۷ ساله نشان داده است که نوجوانان به دلیل عضو شدن در گروه های دوستی استرس زیادی را تجربه می کند اما با کارهای زیر می توان ایت استرس را مدیریت کرد:

  • فرصت بیشتر برای ارتباط، همکاری و لذت
  • به یکدیگر اعتماد کنید که صلاحیت مدیریت رابطه خود را دارید.
  • اعتماد داشته باشید که می توانید از طریق تغییرات فراوان از نوجوان خود حمایت کنید.
  • احساس اینکه نوجوان شما برای مدیریت استرس ناشی از این سن مجهزتر است.
  • اطمینان داشته باشید که نوجوان خود را برای ایمن ماندن آماده کرده اید.

قد مناسب در ۱۷ سالگی

در سن ۱۷ سالگی به بعد، قد دختران به مابین ۱۶۰ و ۱۶۵ سانتی‌متر می‌رسد، در حالیکه وزن آن ها تا حدود ۵۹ کیلوگرم افزایش میابد، قد پسران بطور متوسط بین ۱۷۳ تا ۱۷۸ و وزنشان بین ۶۷ تا ۷۳ کیلو خواهد بود.

تربیت نوجوان ۱۷ ساله

راه هایی وجود دارد تا به فرزندتان کمک کنید به سرعت به بزرگسالی برسد. اگر آنها را تشویق کنید که  نه تنها در باره نگرانی ها بلکه درباره آرمان ها و آرزوهایشان  با شما صحبت کنند و بیشتر از اینکه قاضی باشید از او حمایت کنید، به او اجازه می دهید بفهمد  درکنارش هستید. می توانید به صورت عملی به او کمک کنید  مثلا در مورد اقتصاد خانواده و قرض دادن به او آموزش دهید و یا اینکه یاد دهید چطور آشپزی کند یا لباس بشوید (اگرتا به حال این کارها را انجام نداده اید).

آن ها با تغییرات عمده ای رو به رو می شوند، شاید کار جدیدی شروع کند، به دانشکده برود و یا تغییر مکان دهد که این کارها موجب خدشه وارد شدن به اعتماد به نفسشان  شود بنابراین تشویق و واکنش مثبت به این تغییرات کمک می کند اعتماد به نفس و خود باوری آنها حفظ شود.

۱.الگو باشید

شما می توانید الگویی برای روابط مثبت با دوستان، فرزندان، شریک زندگی و همکاران خود باشید. فرزند شما از دیدن روابطی که دارای احترام، همدلی و راه های مثبت برای حل تعارض هستند، یاد می گیرد. ممکن است به این کار اقرار نکنند ولی همچنان به رفتار شما نگاه می کند و الگو می گیرد. یاد گرفتن اینکه مثل یک بزرگسال رفتارکند که مسولیت پذیری دارد و با نتایج کارهایش رو به رو می شود کمی زمان می برد. وقتی در مسائل مربوط به بزرگسالی غرق  و سراسیمه می شود شما هستید که می توانید بیشتراز هر چیزی  برای او پناهگاهی امن  و مطمئن از نظر احساسی  فراهم کنید .

۲.برای کمک به او آماده باشید

فرزندتان را در گذر از مسیرزندگی  برای رسیدن به بزرگسالی تماشا کرده اید و سال هایی که صرف سخت کارکردن برای رشد و تربیت او کردید، ثمرداده است. شما یک انسان  بزرگسال سازگار و ماهر از نظر اجتماعی دارید که باعث افتخارشماست. در حالیکه طبیعت رابطه شما تغییر کرده است واز رابطه کودک-بزرگسال به رابطه بزرگسال-بزرگسال  تبدیل شده است آن ها هنور هم در سال های آینده به شما نیاز دارند. تفاوت در این است که آن ها اکنون انتخاب خواهند کرد که به سمت شما بیایند.

۳.دوستان فرزندتان را بشناسید

آشنایی با دوستان فرزندتان کمک می کند تا با روابط اجتماعی فرزندتان آشنا شوید. همچنین نشان می‌دهد که می‌دانید دوستان فرزندتان چقدر برای فرزندتان اهمیت دارند، علاوه بر این خوب است که با خانواده دوستان آن ها نیز آشنا بوده و شماره تماس آن ها را برای مواقع ضروری داشته باشید.

اگر نگران دوستان فرزندتان هستید، ممکن است بتوانید فرزندتان را به سمت گروه های اجتماعی دیگر راهنمایی کنید به طور مثال می توانید آن ها را در باشگاه یا کلاس های متفرقه ثبت نام کنید. اما ممنوع کردن دوستی یا انتقاد از دوستان فرزندتان می تواند نتیجه معکوس داشته باشد و باعث لجاجت فرزندتان شود.

۴.به احساسات فرزندتان گوش دهید

برای گوش دادن به صورت فعال، باید هر کاری را که انجام می دهید، زمانی که فرزندتان می خواهد صحبت کند، متوقف کنید. اگر در جریان کاری هستید، زمانی را تعیین کنید تا به آن ها گوش کنید و به هیچ عنوان این ساعت را فراموش نکنید. با این کار نشان می دهید که به احساسات و نظرات فرزندتان احترام گذاشته و سعی دارید که دیدگاه او را درک کنید.

۵. روی نکات مثبت تمرکز کنید

ممکن است مواقعی پیش بیاید که به نظر می رسد درگیری زیادی با فرزندتان دارید یا فرزندتان بسیار بد خلق است و به حرف شما گوش نمی دهد. در این مواقع، تمرکز و تقویت جنبه های مثبت رشد اجتماعی و عاطفی فرزندتان کمک زیادی به بهود رابطه شما می کند.

منبع : روانشناسی نوجوان ۱۷ ساله

روش های روانشناسی معتبر برای ابراز احساسات به عشق

اول و مهمتر از همه، فراموش نکنید که شما و همسرتان با هم کامل می شوید.

نقاط قوت و توانایی شما مکمل یکدیگرند و این چیزی است که شما را جذب می کند.

اگر به کتاب فروشی ها بروید، کتاب های روان شناسی زیادی را درباره بیان عشق به همسر و تفاوت های بین مردان و زنان وجود دارد.

در عوض، تعداد فروش آنها بالا است و هر کدام چندین بار مجددا چاپ شده اند.

اما با این حال، با توجه به آمار روز، علاوه بر این، طلاق در کشور ما نشان می دهد که خواندن این کتاب ها تنها می تواند سرانه خواندن را افزایش دهید.

مشاوره روانشناس و مشاوره خانواده در گفتگو با جامعه بهداشت، توصیه هایی برای مردان برای نشان دادن عشق به همسران خود دارد.

اول و مهمتر از همه، فراموش نکنید که شما و همسرتان با هم کامل می شوید.

نقاط قوت و توانایی شما مکمل یکدیگرند و این چیزی است که شما را جذب می کند.

کاملا طبیعی است که یک زن و شوهر اختلاف نظر داشته باشند.

زوج هایی که می گویند ما نمی دانیم چرا پرونده های قضایی در حال زیاد شدن است؟

به دلیل عدم آشنایی با صفات یکدیگر است.

اگر ما بدانیم مسائل چه هستند، ما می توانیم آنها را کنترل کنیم و حفره های بزرگ را بدانیم.

به طوری که ما در زمان از بین نرویم.

واضح است که اگر شما می خواهید یک زندگی شاد و موفق داشته باشید، همیشه باید با شریک زندگیتان زندگی کنید تا عشق شما را زنده نگه دارد.

اما رمز و راز رابطه خود با شریک زندگی تان، به طوری که رابطه شما پر از عشق و ثبات باشد مهم است.

 ما به شما می گوییم که باید چکار کنید.

یکی از اشتباهات جبران ناپذیر برخی از زوج ها پس از آغاز زندگی مشترک، فراموش کردن ابراز علاقه و قرار ندادن وقت برای یکدیگر است.

به نظر می رسد که همه چیز برای زندگی روزمره قربانی می شود.

بی اطلاع هستیم که این امر همسران را از یکدیگر جدا می کند و شکافی عمیق میان آنها ایجاد می کند.

در حالی که با یک شاخه گل، یک کلمه محبت آمیز و چند دقیقه مکالمه صمیمی، می توان بر مشکلات و ناراحتی غلبه کرد و زندگی شیرینی همراه با همسر را به دست آورد.

شما ممکن است این را باور نکنید، اما راه های ساده ای برای ابراز علاقه به همسر وجود دارد و شما نیازی به اثبات عشق خود به شریک زندگی خود ندارید.

در زیر، شما برخی از روش های به ظاهر کوچک اما موثر را یاد می گیرید.

  • از او بخواهید نامه های مهربانانه بفرستد.
  • یک پیام عاشقانه به تلفن همراه او ارسال کنید.
  • مطمئن شوید که این هم شیرین و جالب است.
  • او را بی قید و شرط دوست بدارید.
  • منتظر نمانید که او پول بیشتری برای به دست آوردن و بهتر شدن زندگی داشته باشد یا با شما مهربان باشد.
  • کلید این است که او را دوست داشته باشید حتی اگر شایان ستایش نباشد.
  • با شوهرتان سازگار باشید.
  • برخورد بین دو فرد که دیدگاه های متفاوت دارند، منجر به مشکلات بیشتر در زندگی می شود.
  • این دیدگاه ها، اگر به طور تصادفی باشند، باعث مشکلات بسیار کوچک و گذرا می شود.
  • در غیر این صورت، این نوع ادراکات منجر به شکاف خواهد شد.

به عنوان مثال، شما می خواهید به  دانشگاه بروید و به تحصیل ادامه دهید، اما شوهر شما می خواهد در خانه نشسته و از همسر و فرزندانتان مراقبت کنید.

یا در موارد دیگر، شوهر شما پس از یک روز کار شب به خانه می آید تا شب آرام را در خانه بگذراند، اما شما، که کل روز را در خانه گذرانده اید، می خواهید شب را برای پیاده روی یا مهمانی اختصاص دهید.

اختلاف بین شوهر و زن

در اینجا یک اختلاف بین شوهر و زن است و هر کس با دلایل خود می خواهد دیگری را متقاعد کند.

  • احترام به شوهر

هر انسان به شخصیت خود علاقمند است و احترام می خواهد.

عدم پیروی از این امر منجر به اختلال در محبت و فاصله خواهد شد.

حفظ احترام و شخصیت دیگران مستلزم احترام به برخورد انسان است.

به دلیل ارتباط نزدیک آنها با یکدیگر، زوج ها بیش از موعد احترام متقابل و احترام به یکدیگر هستند.

در این راستا، احترام به انسان یکی از مهمترین راه های بیان عشق به همسر است.

هنگامی که یک مرد به خانه می آید وقتی که با لبخند و چهره ی خوب همسرش مواجه می شود.

به او خوشامد می گویید و با گرمی با او ملاقات می کنید.

سبب شادی او می شود.

  • غذای مورد علاقه همسر خود را بپزید

غذا از آنچه مردم فکر می کنند موثرتر است.

بله، درست است که همه ما باید برای زنده ماندن غذا بخوریم.

اما هدف این بخش این است که غذا افراد را به هم نزدیک می کند.

هیچ چیز بهتر از بازگشت به خانه پس از یک روز طولانی و سخت و دیدن همسر که برای شام آماده می شود نیست.

گاهی اوقات بیان علاقه به یک همسر خیلی پیچیده نیست.

روش های روانشناسی معتبر برای ابراز احساسات به عشق – مشاورانه

  • همسر خود را ببوسید

این که آیا شما در یک رابطه طولانی هستید، دلیلی برای حذف گزینه بوسیدن نیست

این نکته غم انگیز در مورد این است که روش های بوسیدن جالب و جذاب در طول زمان کسل کننده می شوند.

زمان برای بوسه های عمیق باعث می شود همسرتان احساس کند که بوسه هایش به همان اندازه اولین بوسه پس از ازدواج جذاب است.

  • خودتان را برای شوهر خود آماده کنید

یکی از نیازهای اساسی شوهر شما، جذابیت جسمی زن است.

او عضلات شما را دوست دارد وضعیت خوب بدنی شما چیزی است که شوهر شما از شما می خواهد.

او می خواهد زمانی که به خانه می آید، با تمام ظرافت های زنانه زیبا شوید.

  • اجتناب از مخفی کاری

از مخفی کردن چیزی از همسر خود اجتناب کنید.

اگر می خواهید چیزی بدانید، از او سوالی بپرسید.

  • از او انتقاد نکنید

اگر احساس می کنید که همسر شما نیاز به کمی انتقاد سازنده دارد، به هیچ وجه به طور علنی و به شیوه ای غیر دوستانه مطرح نکنید.

از نظر مشاوره روانشناسی انتقادات بد و مخرب عزت نفس را کاهش و آزار و اذیت را به دنبال دارد.

  • اجازه ندهید که عشق بمیرد

خوب است که با همسرتان باشید.

اما اجازه ندهید عشق رابطه شما حذف شود.

شما همیشه ممکن است قادر به حفظ شور و اشتیاق مثل روز اول نباشید اما شما قطعا قادر خواهید بود مقداری از آن را حفظ کنید.

منبع : روش های روانشناسی معتبر برای ابراز احساسات به عشق