ترغیب کردن فرزندان بزرگسالتان برای پذیرفتن همسر جدیدتان

ازدواج باید همراه با برگزاری جشن و خوشحالی باشد. با این وجود، در صورتیکه فرزندان بزگسال شما همسر جدیدتان را نپذیرند، چنین اتفاقی برای شما صورت نخواهد گرفت.

درک و پذیرفتن یک فرد جدید برای هر فردی سخت می باشد – حتی برای فرزندان بزرگسال. عدم رضایت بچه های شما می تواند خوشحالی شما را به یک مورد استرس زا و ویرانگری تبدیل کند.

باید از طریق صحبت کردن، تمرکز بر روی نقاط مثبت موقعیت جدید و آرام کردن اضطراب های فرزندان بزرگسالتان، آنها را به پذیرفتن همسر جدیدتان ترغیب کنید.

روش یک – صحبت کردن با فرزنداتان در مورد همسر جدیدتان

آنها را مطمئن کنید که همچنان دوستشان دارید

1. آنها را مطمئن کنید که همچنان دوستشان دارید.

بچه ها، حتی بچه هایی که بزرگ شده اند، ممکن است همسر جدیدتان را به عنوان یک تهدیدی برای خودشان در نظر بگیرند.

آنها احساس خواهند کرد که به دلیل وارد شدن شخص جدید در زندگیتان، علاقه کمتری به فرزندانتان خواهید داشت.

آنها را مطمئن کنید که صرف نظر از هر اتفاق جدیدی که بیافتد، آنها را همچنان دوست خواهید داشت.

برای مثال، می توانید به آنها بگویید “در مورد کم شدن عشق و علاقه من نسبت به خودتان اصلا نگران نباشید؛

به خصوص ازدواج با یک فرد دیگر باعث نخواهد شد که ذره ای از عشق و علاقه من به شما کم شود. هر اتفاقی که بیافتد، شما همچنان بچه های من خواهید بود و همیشه شما را دوست خواهم داشت.” شاید نیاز باشد که بیش از یک بار این حرف را تکرار کنید، ولی در نهایت کودکتان منظور شما را درک خواهد کرد.

توضیح بدهید که رابطه تان هیچ نوع آسیبی نخواهد دید

2. توضیح بدهید که رابطه تان هیچ نوع آسیبی نخواهد دید.

ممکن است بچه های شما بر این عقیده باشند که یک ناپدری یا نامادری جدید در خانواده، منجر به از بین رفتن صمیمیت و روابط نزدیک قبلی خواهد شد.

در واقع، آنها احساس خواهند کرد که یک فرد دیگری جایشان را خواهد گرفت. آنها را مطمئن کنید که همسر جدیدتان فقط به خانواده تان اضافه خواهد شد و جای هیچ کسی را نخواهد گرفت.

از طریق ادامه دادن کارهای روتین خودتان، به فرزندانتان نشان دهید که روابط شما پایدار و ثابت است. در صورتیکه بعد از ازدواج یک مورد خاصی در رابطه تان با فرزندانتان تغییر کند، فرزندانتان این احساس را خواهند داشت که شما به آنها اولویت قائل نیستید.

به فرزندانتان بگویید که فرزندان ناخوانده تان جای آنها را نخواهد گرفت

3. به فرزندانتان بگویید که فرزندان ناخوانده تان جای آنها را نخواهد گرفت.

هر فردی دارای ناایمنی است، حتی فرزندان بزرگسال. شاید فرزندان شما نگران این موضوع باشند که فرزندان همسر جدیدتان نقش قابل توجهی در خانه پیدا کنند و جای آنها را بگیرند. آنها را مطمئن کنید که این اتفاق هیچ وقت صورت نخواهد گرفت.

به فرزندان ناخوانده و فرزندان اصلی تان کمک کنید تا روابط نزدیکتری با هم داشته باشند. آنها را با خودتان به بیرون ببرید، از همه آنها بخواهید که به خانه شما بیایند و آنها را تشویق کنید که کنار هم باشند.

در صورتیکه مشخص شود آنها همدیگر را دوست ندارند و نمی خواهند که هیچ رابطه ای با هم داشته باشند، آنها را به برقراری رابطه با هم مجبور نکنید.

این نکته را به یاد داشته باشید که همه این کارها زمان بر می باشند، ولی از طریق شروع کردن اولین رابطه می توانید شرایط را برای برقراری روابط محتمل در آینده مساعد کنید.

در مورد احساسی که دارید با آنها صحبت کنید

4. در مورد احساسی که دارید با آنها صحبت کنید.

هر چند که شما سرپرست هستید، ولی همچنان این حق را دارید که خوشحال باشید، حتی در صورتیکه فرزندانتان با آن مخالف باشند.

آنها را مطلع کنید که رفتارشان شما را ناراحت می کند. شاید آنها در مورد تاثیر رفتارشان بر روی شما بی اطلاع باشند.

برای مثال می توانید به آنها بگویید که “من مطلع هستم که علاقه زیادی به همسر جدیدم ندارید. با این وجود رفتار شما نسبت به همسرم نه تنها یک نوع بی احترامی نسبت به او است، بلکه همچنین یک نوع بی احترامی نسبت به من هم می باشد.

شما مجبور نیستید که او را دوست داشته باشید، ولی از شما می خواهم نسبت به مودب باشید و احترام آمیز رفتار کنید.”

درخواست کردن از بچه های خودتان برای خوش آمد گویی به همسرتان یک درخواست قابل توجهی و فراتر از حد انتظار نیست و شما نباید احساس بدی نسبت به این کار داشته باشید.

در حقیقت صحبت نکردن همسر جدیدتان با فرزندانتان می تواند منجر به ایجاد اختلاف مابین آنها شود.

روش دو – تمرکز کردن بر روی موارد مثبت

خوشحالی خودتان را به بچه هایتان یادآوری کنید

1. خوشحالی خودتان را به بچه هایتان یادآوری کنید.

می توانید به بچه هایتان بگویید که همسر جدیدتان منجر به خوشحالی شما می شود. صرفا این مورد باید منجر به خوشحالی فرزندانتان شود.

صورتیکه فرزندانتان نسبت به دلیل خوشحال بودن شما مطلع نباشند، در این مورد به آنها یک سری توضیحاتی بدهید. به آنها یادآوری کنید که باید به خاطر شما خوشحال باشند و منجر به ایجاد استرس در زندگی شما نشوند.

برای مثال می توانید بگویید “همسر جدیدم منجر به خوشحالیم می شود و امیدوارم که این مورد برای شما هم خوشایند باشد.

ناراحتی شما منجر به ایجاد استرس و ناراحتی در زندگیم می شود. تا زمانیکه شما ناراحت هستید، نمی توانم کاملا خوشحال باشم، بنابراین امیدوارم که شما هم خوشحال باشید.”

به فرزندانتان بگویید که همسرتان از شما مراقبت می کند

2. به فرزندانتان بگویید که همسرتان از شما مراقبت می کند.

افراد مسنی که تنها هستند، در اغلب مواقع برای مراقبت شدن در طول سال های پایانی عمرشان، به خویشاوندتان خودشان، همانند بچه هایشان، وابستگی پیدا می کنند.

این شرایط برای اغلب فرزندان بزرگسال یک شرایط سختی را ایجاد می کند، چرا که آنها خانواده خودشان را دارند که نگران آن هستند. در صورتیکه یک همسری داشته باشید که از شما مراقبت کند، مسولیت فرزندان خودتان را کاهش خواهید داد.

همچنین به فرزندانتان بگویید که لازم نیست همانند گذشته نگرانتان باشند، چرا که تنها نیستید. شما یک فردی در کنارتان دارید که از شما مراقبت می کند و در صورتیکه بیمار باشید یا آسیب دیده باشید، به شما کمک خواهد کرد.

به آنها بگویید که ازدواج کردن شما به معنای مسولیت کمتر برای آنها می باشد

3. به آنها بگویید که ازدواج کردن شما به معنای مسولیت کمتر برای آنها می باشد.

زمانیکه تنها باشید، برای انجام دادن یک سری کارهای خاص به فرزندانتان وابستگی خواهید داشت.

شاید از فرزندانتان بخواهید که شما را برای خرید وسایل مورد نیازتان به فروشگاه ببرند یا زمانیکه بخواهید در مورد مالیات با آنها مشورت کنید، مجبور باشید به آنها زنگ بزنید.

تا زمانیکه در کنار فردی باشید که با او ازدواج کرده اید، احتمالا هیچ نیازی به کمک سایر افراد نخواهید داشت. این شرایط می تواند فشار موجود بر روی بچه هایتان را کمتر کند.

روش سه – آرام کردن اضطراب بچه هایتان

. آنها را مطمئن کنید که نسبت به کاری که می خواهید انجام دهید، اطلاع کاملی دارید

1. آنها را مطمئن کنید که نسبت به کاری که می خواهید انجام دهید، اطلاع کاملی دارید.

شاید بچه های شما بر این باور باشند که همسر جدیدتان از شما سوء استفاده خواهد کرد یا یک فرد نامناسبی برای شما است.

با این وجود، شما یک فرد بالغی هستید و خودتان می توانید تصمیم گیری کنید. به آنها اطلاع دهید که نگرانیشان را درک می کنید، ولی انتخاب درستی در مورد خودتان داشته اید.

برای مثال می توانید بگویید “من مطلع هستم که به من اهمیت می دهید و نگرانید که تصیمیم اشتباهی بگیرم.

با این وجود من می توانم از خودم مراقبت کنم و به تصمیم خودم اعتماد دارم.” امیدوار باشید که حرف های شما بر روی آنها تاثیرگذار باشد و همسر جدید شما را بپذیرند.پ

در مورد سوگوار بودن فرزندانتان در رابطه با سرپرست فوت شده حساس باشید

2. در مورد سوگوار بودن فرزندانتان در رابطه با سرپرست فوت شده حساس باشید.

است شما بتوانید این شرایط را پشت سر بگذارید و یک زن یا شوهر جدیدی داشته باشید، ولی ممکن است فرزندانتان نتوانند یک مادر یا پدر جدیدی را قبول کنند.

در زمانیکه می خواهید همسر جدیدتان را وارد خانواده کنید، باید این مورد را در نظر داشته باشید. به نحوی برخورد نکنید که انگار همسر فوت شده تان هیچ وقت وجود نداشته است.

باید از طریق انجام دادن رسوم خانوادگی از همسر فوت شده تان تجلیل کنید و خاطرات مشترکی که با هم داشته اید را بیان کنید.

در زمانیکه یک همسری فوت می کند، فرزندان نگران این موضع خواهند بود که یک همسر جدید سعی خواهد کرد تا جای سرپرست فوت شده شان را بگیرد.

فرزندانتان را مطمئن کنید که شما و همسر جدیدتان به سرپرستی که فوت کرده است، افتخار خواهید کرد و یاد او را گرامی خواهید داشت.

به فرزندانتان بگویید که از آنها انتظار ندارید که همسر جدیدتان را به اندازه همسر قبلی تان دوست داشته باشند.

در صورتیکه این رابطه جدید بلافاصله بعد از فوت شدن همسرتان شکل بگیرد، باید با احتیاط کامل عمل کنید.

در صورتیکه زمان زیادی از فوت همسرتان گذشته باشد، می توانید از فرزندانتان انتظار بیشتری در مورد درک شرایط خودتان داشته باشید.

نحوه مدیریت شرایط بعد از طلاق را مشخص کنید

3. نحوه مدیریت شرایط بعد از طلاق را مشخص کنید.

در صورتیکه شما و همسر قبلی تان از هم طلاق بگیرید، عکس هایش همچنان در خانه شما وجود خواهند داشت. این بدان معنا است که شما باید به روابط اجتماعی خودتان با همسر قبلیتان و همچنین همسر جدیدتان ادامه دهید.

سعی نکنید که همسر جدیدتان را به عنوان والدین بچه هایتان در نظر بگیرید. به نقش همسر قبلی تان بعد از طلاق احترام بگذارید و همچنان او را به عنوان سرپرست فرزندانتان در نظر بگیرید.

می توانید به بچه هایتان بگویید که “همسر جدید من تلاش نمی کند که نقش سرپرست شما را داشته باشد.

بلکه سعی می کنید که به یک روش متفاوتی بخشی از زندگی شما باشد. ما به رابطه شما با پدرتان احترام می گذاریم. ما نمی خواهیم که در رابطه مابین شما دخالت کنم.”

در مورد وضعیت مالی خودتان صحبت کنید

4. در مورد وضعیت مالی خودتان صحبت کنید.

هر چند که این مورد می تواند به عنوان یک مورد خودپسندانه در نظر گرفته شود، ولی در صورتیکه با یک فرد جدیدی ازدواج کنید، ممکن است فرزندانتان نگران بحث های مربوط به ارث و میراثتان باشند.

ممکن است آنها نگران این موضوع باشند که همسر جدیدتان صاحب مواردی شود که فرزندانتان احساس می کنند به خودشان تعلق خواهد گرفت.

باید به آنها اطلاع دهید که دارایی هایتان همچنان به آنها تعلق خواهند داشت و می توانید این مورد را در وصیت نامه خودتان بنویسید.

همچنین در صورتیکه عقد نامه نکاح داشته باشید، می توانید این مورد را در عقد نامه خودتان یادآوری کنید.

این کار مانع از آن خواهد شد که در صورت طلاق دادن همسر جدیدتان، این فرد بتواند بخش قابل توجهی از دارایی تان را تصاحب شود. در رابطه با این موارد با بچه های خودتان صحبت کنید تا درک بهتری نسبت به موقعیت موجود داشته باشند.

یک زمانی را به تنها بودن با فرزندانتان اختصاص دهید

5. یک زمانی را به تنها بودن با فرزندانتان اختصاص دهید.

سعی کنید در برخی مواقع با فرزندانتان تنها باشید و همسر جدیدتان پیش شما نباشد.

یکی از عللی که در نپذیرفتن همسر جدیدتان توسط بچه هایتان نقش دارد، عبارت از این است که آنها فکر می کنند نخواهند توانست با شما تنها باشند؛ ولی الان آنها می تواند فقط با شما صحبت کنند و همسرتان در پیش شما قرار ندارد.

از طریق صحبت کردن به صورت تنها با بچه های خودتان و بدون حضور همسرتان، آنها این احساس را نخواهند داشت که به دلیل رابطه جدید شما، موقعیتشان در پیش شما تقلیل یافته است.

نویسنده: Klare Heston, LICSW

به روز رسانی شده در: 7 آوریل 2019 , ترجمه : کانون مشاوران ایران

نحوه تحمل کردن یک بحران خانوادگی

در صورتیکه یکی از اعضای خانواده شما در بیمارستان بستری باشد، یا فرد تامین کننده هزینه های خانواده شغلش را از دست داده باشد .

یا اینکه اختلاف و دعوای خانوادگی شما به یک سطحی فراتر از سطح مورد انتظار شما رسیده باشد، دچار یک بحران خانوادگی خواهید شد که هیچ شخصی دوست نخواهد داشت آن را تحمل کند.

با این وجود یک سری روش هایی برای مقابله با این شرایط وجود دارند و همچنین یک سری روش های برای رفع این شرایط قابل استفاده هستند.

این مقاله به شما کمک می کند تا خودتان را با این شرایط انطباق بدهید و با پشت سر گذاشتن بحران خانوادگی به زندگی خودتان ادامه دهید.

مراحل:

این مورد را بپذیرید که ممکن است در برخی شرایط یکی از افراد در خانه نباشند

1. این مورد را بپذیرید که ممکن است در برخی شرایط یکی از افراد در خانه نباشند؛

مثلا می تواند در بیمارستان بستری باشد یا اینکه فوت شده باشد.

این شرایط می تواند سخت باشد، به خصوص در صورتیکه روش قبلی شما برای مقابله با مشکلات، عبارت از بی توجهی به مشکل باشد ولی به منظور بهبود شرایط باید در ابتدا شرایط ایجاد شده را قبول کنید.

این نکته را فراموش نکنید که داغداری و غمگینی هیچ اشکالی ندارد، ولی نباید در مشکل غرق شوید. موارد اتفاق افتاده را بپذیرید، ولی در طول کل روز افسرده نباشید و احساس تاسف نداشته باشید.

قدرتی که در این شرایط دارید را تحلیل کنید

2. قدرتی که در این شرایط دارید را تحلیل کنید.

مشخص کنید که برای رفع مشکل پیش آمده چه کارهایی می توانید انجام دهید. با خودتان کاملا صادق باشید.

حتی در برخی مواقع به منظور آرامتر کردن خودتان، می توانید یک سری ایده های خنده داری را مطرح کنید (من می توانم یک جنی را احضار کنم که می تواند او را معالجه کند و به خانه برگرداند).

مواردی که نمی توانید انجام بدهید را بپذیرید. همچنین در مورد آن با خودتان صادق باشید. شما یک فرد کاملی نیستید و این شرایط پیش آمده کاملا عادی است.

کارهایی که می توانید انجام دهید را بررسی کنید و مشخص کنید که کدام یک از آنها منطقی هستند

3. کارهایی که می توانید انجام دهید را بررسی کنید و مشخص کنید که کدام یک از آنها منطقی هستند.

محدودیت های زمانی، پولی و مکانی را در نظر بگیرید.

در مورد کارهایی که می خواهید انجام دهید، فکر کنید.

موارد مورد نیاز برای هر مرحله، شامل افراد و لوازم، را در نظر داشته باشید.

در مورد کارهایی که می توانید انجام دهید، یک برنامه مشخصی داشته باشید

4. در مورد کارهایی که می توانید انجام دهید، یک برنامه مشخصی داشته باشید.

قوانین این برنامه باید همانند قوانینی باشند که برای دستیابی به هدف وجود دارند.

زمان، مکان، نحوه، موارد و حتی دلیل موجود را به صورت صریح مشخص کنید.

این برنامه را با سایر افراد مورد اعتماد و افرادی که می توانند کمک کنند، به اشتراک بگذارید.

نقشه را دنبال کنید

5. نقشه را دنبال کنید.

برای دستیابی به هدف تلاش کنید؛ در هر زمانی باید یک مرحله مشخصی را انجام دهید.

تغییرات و تعدیل های ضروری در مورد نقشه تان را بپذیرید؛ چه از طریق حذف کردن برخی مراحل یا اضافه کردن مراحل جدید.

در حین نیاز داشتن درخواست کمک کنید

6. در حین نیاز داشتن درخواست کمک کنید.

در صورتیکه با والدین یا برادر یا خواهرتان رابطه خوبی داشته باشید، از آنها درخواست کمک کنید.

از دوستانتان بخواهید که در موقع نیاز به شما کمک کنند.

برای دریافت حمایتی که نیاز دارید، بازی های ویدئویی، مواد مخدر، غذا یا سایر اعتیادهای ناسالم را مورد استفاده قرار ندهید. این موارد منجر به ایجاد مشکلات مداومی خواهند شد و احتمالا به دلیل این کاری که کرده اید، بعدا پیشمان خواهید شد.

یک زمان مناسبی را برای غمگین بودن و سوگواری در نظر بگیرید

7. یک زمان مناسبی را برای غمگین بودن و سوگواری در نظر بگیرید.

زمان و تعداد دفعات این کار می تواند متغیر باشد.

خودتان را مضمحل نکنید.

به سایر اعضای خانواده تان دلداری دهید و به آنها کمک کنید تا از این شرایط خارج شوند

8. به سایر اعضای خانواده تان دلداری دهید و به آنها کمک کنید تا از این شرایط خارج شوند.

این مورد کمک قابل توجهی به آنها خواهد کرد، به خصوص در صورتیکه آنها کوچکتر از شما باشند.

همچنین این کار به خود شما هم می تواند کمک کند.

به منظور نشان دادن صدمه ای که دیده اید، روزنامه نویسی کنید یا یک سری کارهای هنری دیگری بسازید

9. به منظور نشان دادن صدمه ای که دیده اید، روزنامه نویسی کنید یا یک سری کارهای هنری دیگری بسازید.

این کار به شما کمک خواهد کرد تا صدمه صورت گرفته را بدون دچار شدن به افسردگی، یادآوری کنید.

کارهای هنری و روزنامه نویسی شما بعد از پشت سر گذاشتن بحران خانوادگی، ارزش بسیار زیادی خواهند داشت.

در صورتیکه برخی افراد با هم جر و بحث کنند، به هیچ وجه از طرف خاصی جانبداری نکنید

10. در صورتیکه برخی افراد با هم جر و بحث کنند، به هیچ وجه از طرف خاصی جانبداری نکنید.

این کارتان باعث خواهد شد که یک طرف احساس ناراحتی کند و از پیش شما برود و طرف مقابل احساس قدردانی شدن و درک شدن داشته باشد.

در صورتیکه خودتان در رابطه با موضوع مورد بحث یک عقیده خاصی داشته باشید، بی طرف بودن برایتان سخت خواهد بود.

سعی کنید که عقاید و نظرات خودتان را به نحوی بروز دهید که نشان دهنده دوست داشتن یک طرف خاصی نباشند.

مواردی که اتفاق افتاده است را به عنوان موارد اتفاق افتاده (یا در حال وقوع) در نظر بگیرید و آن را فراموش کنید

11. مواردی که اتفاق افتاده است را به عنوان موارد اتفاق افتاده (یا در حال وقوع) در نظر بگیرید و آن را فراموش کنید.

در صورت لزوم شرایط زندگی خودتان را با شرایط جدید انطباق دهید، ولی اجازه ندهید که صدمه ایجاد شده به صورت کاملی بر روی زندگی شما تاثیرگذار باشد.

در صورتیکه نامه نوشتن به شما کمک می کند، می توانید به اعضای خانواده تان که از شما دور شده اند یا فوت شده اند، یک نامه ای بنویسید.

توصیه ها:

  • باید همواره این نکته را به یاد داشته باشید که اقدامات شما بر روی سایر افراد تاثیر می گذارد.
  • سعی کنید که یک حالت ظاهری خوبی داشته باشید، ولی شرایط واقعی خودتان را به دوستان صمیمیتان نشان دهید.
  • در صورتیکه موافقت شود که جزئیات مربوط به بحران خانوادگی به صورت یک راز نگه داشته شوند، قبل از گفتن این موارد به دوستان صمیمی خودتان، از والدینتان اجازه بگیرید. از بهترین دوستان خودتان قول بگیرید که این موارد را به سایر افراد اطلاع ندهند.

هشدارها:

  • هیچ شخصی را سرزنش نکنید. فردی که شما او را به عنوان عامل ایجاد بحران می دانید، احتمالا خودش هم چنین احساسی داشته باشد و احساس گناه بکند.
  • این برداشت را نداشته باشید که گفتن این بحران به یک فرد دیگری، نشان دهنده ضعیف شما می باشد. این مورد واقعیت ندارد. هر شخصی به یک محرم اسرار و رازدار نیاز دارد.

به روز رسانی شده در: 26 سپتامبر 2018 ,ترجمه : کانون مشاوران ایران

معرفی کردن بچه خودتان به همسر جدیدتان

معرفی کردن بچه خودتان به همسر جدیدتان یک مورد خیلی مهمی است.

با این وجود، در صورتیکه فکر می کنید رابطه شما در شرایطی قرار دارد که بهترین فرصت برای معرفی بچه خودتان به همسر جدیدتان است، این کار هیچان انگیز خواهد بود چرا که می خواهید مهمترین فرد موجود در زندگی تان را به یک فردی معرفی کنید که از صمیم قلبتان دوستش دارید.

در صورتیکه شما هم در این شرایط قرار گرفته باشید، برای آشنا کردن بچه تان و همسر جدیدتان می توانید از راهنماهای بیان شده در زیر استفاده کنید.

مراحل

این مرحله اول یا گام اول عبارت از یک موردی می باشد که در تمامی روابط جدیدی که یک کودک در آن حضور دارد، باید در نظر گرفته شود

1. این مرحله اول یا گام اول عبارت از یک موردی می باشد که در تمامی روابط جدیدی که یک کودک در آن حضور دارد، باید در نظر گرفته شود.

قبل از هر نوع معرفی مطمئن شوید که شما و همسرتان صرف نظر از هر اتفاقی که صورت بگیرد، درآینده روابط پایدار و شادی خواهید داشت.

جدا شدن و تغییر همسرتان و معرفی کردن بچه تان به یک مرد دیگری می تواند از نظر عاطفی به کودک آسیب بزند و او را دچار یک نوع سردرگمی کند.

کودکان مستعد این هستند که به صورت سریع با سایر افراد ارتباط برقرار کنند و در صورتیکه این رابطه ناپایدار باشد و همسرتان شمارا ترک کند، کودک شما هم آسیب خواهد دید.

قبل از هر نوع تصمیم گیری، نسبت به رابطه خودتان مطمئن شوید.

قبل از هر معرفی، سن بچه تان را در نظر داشته باشید

2. قبل از هر معرفی، سن بچه تان را در نظر داشته باشید.

ملاقات یک نوزاد (کمتر از یک ساله) با همسر جدیدتان هیچ مشکلی را ایجاد نمی کند، چرا که در صورتیکه این فرد شما را ترک کند، این احتمال که بچه شما این فرد را به یاد بیاورد یا با او رابطه برقرار کند، نسبت به احتمال صورت گرفتن چنین رابطه ای توسط یک فرزند بزرگتر، کمتر خواهد بود.

با این وجود، در صورتیکه نسبت به آینده رابطه تان نامطمئن باشید، ملاقات های همسرتان با بچه هایتان را محدود کنید.

قبل از معرفی بچه تان به یک مرد جدید در زندگی خودتان، حتما در مورد این مرد با بچه تان صحبت کنید یا یک تماس تلفنی مابین آنها برقرار کنید

3. قبل از معرفی بچه تان به یک مرد جدید در زندگی خودتان، حتما در مورد این مرد با بچه تان صحبت کنید یا یک تماس تلفنی مابین آنها برقرار کنید.

از طریق نام بردن از همسرتان در یک مکالمه ای که با فرزندتان دارید (که این معرفی باید متناسب با سن بچه باشد)، فرزندتان مطلع خواهد شد که شما یک دوست جدیدی دارید که در برخی مواقع کنار او هستید.

همچنین در صورتیکه بچه تان بخواهد با این فرد صحبت کند، بهتر است که در ابتدا به صورت تلفنی با هم صحبت کنند تا بچه تان فرصت زمانی مناسبی برای عادت کردن به این فرد جدید داشته باشد.

به منظور ایجاد فضای راحت تر برای بچه خودتان در حین معرفی، سعی کنید که در جلسه معرفی یک حالت بی طرفی داشته باشید

4. به منظور ایجاد فضای راحت تر برای بچه خودتان در حین معرفی، سعی کنید که در جلسه معرفی یک حالت بی طرفی داشته باشید .

این جلسه را در یک مکانی برگزار کنید که بچه تان در آن احساس راحتی و خوشحالی داشته باشد. برای مثال، در صورتیکه بچه تان در حین غذا خوردن، زمان خواب یا در حین رفتن به مغازه، به حرف های شما گوش ندهد، در این صورت نباید همسر جدیدتان را به خانه تان دعوت کنید.

در صورتیکه این فرد را در این مواقع به خانه تان دعوت کنید، بچه تان با توجه به سنی که دارد یک نوع احساس ناراحتی در مورد دیدن همسر جدیدتان خواهد داشت و ممکن است که یک سری پرخاشگری هایی از خودش نشان دهد.

با این وجود، در صورتیکه به پارک بروید، بچه شما در آن محیط احساس راحتی خواهد داشت و در آن محیط که ملاقات کردن با سایر افراد یک مورد معمول می باشد، می توانید این مرد را بچه تان معرفی کنید؛ احتمالا بچه تان این مورد را به عنوان یک سرگرمی در نظر خواهد گرفت.

در حین معرفی کردن بچه تان به همسرتان، بهتر است که در ابتدا این مرد را به عنوان یک دوست معرفی کنید

5. در حین معرفی کردن بچه تان به همسرتان، بهتر است که در ابتدا این مرد را به عنوان یک دوست معرفی کنید.

اکثر بچه ها، به خصوص در سنین اولیه، روابط مابین یک زن و یک مرد را درک نمی کنند، بنابراین هیچ نیازی نیست که از طریق توضیح دادن بیشتر، شرایط موجود را پیچیده تر کنید.

در صورتیکه بچه شما بزرگتر باشد و نسبت به روابط مابین زن و مرد مطلع باشد، باز هم این مرد را به عنوان یک دوست معرفی کنید تا بچه تان به صورت تدریجی به او عادت کند.

به منظور اینکه این تغییر را تا حد ممکن برای بچه تان راحت کنید، سعی کنید که همه چیز را به صورت ساده انجام دهید، به خصوص در شروع معرفی

6. به منظور اینکه این تغییر را تا حد ممکن برای بچه تان راحت کنید، سعی کنید که همه چیز را به صورت ساده انجام دهید، به خصوص در شروع معرفی.

در زمانیکه بچه تان پیش شما باشد، سعی کنید که تماس فیزیکی کمتری با همسرتان داشته باشید.

این نکته را به یاد داشته باشید که کودکتان از زمانی که به یاد دارد، با شما تنها بوده است و وارد شدن یک همسر جدید می تواند منجر به ایجاد احساس ناایمنی در کودک شود، به خصوص در صورتیکه کودکتان احساس کند که بعد از وارد شدن این فرد در زندگیتان، زمان کمتری را به او اختصاص می دهید.

. از طریق صحبت کردن با همسرتان در رابطه با مواردی که بچه تان دوست دارد یا دوست ندارد، به او کمک کنید تا رابطه بهتری با بچه تان ایجاد کند

7. از طریق صحبت کردن با همسرتان در رابطه با مواردی که بچه تان دوست دارد یا دوست ندارد، به او کمک کنید تا رابطه بهتری با بچه تان ایجاد کند.

در این صورت همسرتان می تواند در مورد یکی از علایق بچه تان با او صحبت کند و به تدریج با او رابطه برقرار کند.

توصیه ها:

همانطور که این معرفی برای بچه تان استرس زا است، چنین شرایطی برای همسرتان هم وجود دارد و او هم تا یک سطحی استرس دارد.

او انتظار خواهد داشت که یک دختر یا پسر کوچکی که در زندگیش وجود دارد، او را دوست داشته باشد.

به همین دلیل است که انتخاب یک مکان مناسب برای معرفی اهمیت زیادی دارد. همچنین در صورتیکه به همسرتان بگویید (البته در صورت لزوم) که شاید پذیرفتن او از طرف بچه تان زمان بر باشد ولی نباید نگران چیزی باشید، باعث خواهید شد که همسرتان با فشار زیادی مواجه باشد.

سعی نکنید که یک شخصیت “کودک نمونه” را در جلوی همسرتان ایجاد کنید و او را تحت تاثیر قرار دهید. شما بچه تان را همانطور که است دوست دارید و همسرتان هم باید او را همانطور که است دوست داشته باشد.

بچه بچه است. تغییر وضعیت روانی، وسواس و عصبانی شدن عبارت از یک سری شرایط عادی برای بچه ها می باشند و شما و همسرتان نباید نگران آن باشید و فقط باید او را درک کنید.

در همه جلسات، یک نقش بی طرفی داشته باشید.

در صورتیکه بچه تان بعد از بیدار شدن از خواب از نظر روحی یا بهزیستی در شرایط نامناسبی قرار داشته باشد، باید جلسه معرفی را به یک زمان دیگری موکول کنید.

یک کودک خسته، بدخلق یا بدحال، مشارکت کمتری با شما خواهد کرد و در این شرایط احساس نامناسبی خواهد داشت.

در صورتی که بخواهید بچه تان در یک محیط عمومی با همسر جدیدتان آشنا شود، در این صورت به شما توصیه می کنم که چند تا عروسک با خودتان بیاورید تا در صورتیکه معرفی طبق برنامه ریزی صورت گرفته پیش نرفته باشد، با استفاده از آنها بتوانید بچه خودتان را سرگرم بازی کنید تا حواسش پرت شود.

هشدارها:

زمان هایی که به همسرتان و بچه تان اختصاص می دهید را از هم مجزا کنید. رابطه مابین شما و بچه تان نباید به دلیل حضور یک فرد دیگری محدود شود. این زمان در طول دوره تغییر، نقش بسیار مهمی را در زندگی بچه تان خواهد داشت.

در صورتیکه همسرتان نسبت به بچه شما پرخاشگری نشان دهد یا یک حرف اهانت آمیزی به او بزند، باید به خاطر بچه تان از این رابطه صرفنظر کنید.

شما یک مردی را  می خواهید که تاثیر مناسبی بر روی بچه تان داشته باشد، نه اینکه تاثیر مخربی بر روی او داشته باشد.

همچنین در زمانیکه همسرتان پیش شما هست، بچه تان را هم دعوت کنید که در کنارتان باشد.

در صورتیکه به خاطر حضور داشتن یک مردی نسبت به بچه تان بی توجهی کنید، منجر به وارد شدن یک آسیبی به بچه تان خواهید شد.

در واقع با این کارتان به همسرتان هم توهین خواهید کرد و در صورتیکه بچه تان بیرون بیاید، به منظور جلب توجه، یک سری پرخاشگری هایی را نشان خواهد داد.

هیچ لزومی وجود ندارد که بچه تان همسر جدیدتان را بپذیرد. این مورد کاملا قابل درک است.

قبل از معرفی همسر جدیدتان به بچه خودتان با او یک رابطه ای داشته اید (که ایجاد زمان بر بوده است) و ممکن است که ایجاد رابطه مابین بچه تان و همسرتان هم به زمان نیاز داشته باشد.

در صورتیکه در اولین ملاقات های صورت گرفته رابطه مناسبی مابین آنها شکل نگیرد، نگران نشوید. پافشاری و شکیبایی نقش مهمی را در این شرایط خواهد داشت.

در صورتیکه بچه شما به دلیل یک سری شرایط نامشخصی شروع به پرخاشگری کند، در این صورت باید با او برخورد کنید. به بچه تان بگویید که رفتار بدش نسبت به همسر جدیدتان را تحمل نخواهید کرد و باید به او توضیح دهید که این رفتارش غیر قابل قبول است.

به روز رسانی شده در: 2 نوامبر 2016 , ترجمه : کانون مشاوران ایران

روش های سرگرم شدن با خانواده (در خانه)

روش های زیادی برای سرگرم شدن در خانه به همراه خانواده وجود دارد. برخی از این روش ها در این مقاله توضیح داده شده اند.

مراحل:

گفتن یک سری داستان هایی به یکدیگر

1. گفتن یک سری داستان هایی به یکدیگر.

می توان یک سری داستان های خوبی را در زمان خانواده تعریف کرد و به همراه خانواده سرگرم شد.

نگاه کردن به آلبوم عکس ها

2. نگاه کردن به آلبوم عکس ها.

تصاویر قدیمی می توانند به شما یادآوری کنند که در گذشته چه کارهایی کرده اید. برای مثال می توانید عکس های مربوط به تعطیلات خودتان در چند سال قبل را ببینید. آیا آن خاطرات را به یاد دارید!
3. بازی کردن. هر بازی می تواند خوب باشد. سه نوع از بهترین بازی هایی که وجود دارند عبارتند از:

  • بازی های تخته ای: هر بازی تخته ای، همانند بازی Sorry!،  Truble یا هر مورد دیگری می تواند چند نفر را با هم مشغول کند.
  • بازی های ویدئویی: این بازی ها می توانند کل خانواده را سرگرم کنند. بازی های Wii، همانند Wii Sports، Wii Play یا هر مورد دیگری می تواند مفید باشد؛ این بازی ها تا چهار نفر را می توانند مشغول کنند.
  • همچنین بازی های کارتی، همانند Yu-Fi-Oh! یا Pokeman هم می توانند خانواده را سرگرم کنند.
خواندن ترانه های مشهور!

4. خواندن ترانه های مشهور!

این روش یک روش خوبی برای بررسی کردن مهارت آواز خوانی کل خانواده می باشد.

دیدن یک فیلم

5. دیدن یک فیلم.

هر فیلمی می تواند مناسب باشد. برخی از فیلم ها خنده دار هستند، در حالیکه سایر فیلم ها اکشن هستند. این به خودتان بستگی دارد که چه نوع فیلمی را انتخاب کنید.

در صورتیکه امروز یک مسابقه ورزشی برگزار شود، آن بازی را ببینید!

6. در صورتیکه امروز یک مسابقه ورزشی برگزار شود، آن بازی را ببینید!

تیم خودتان را تشویق کنید!

7. ویدئوهای یوتیوب را در اینترنت ببینید.

از طریق دیدن یک سری موزیک ویدئو یا ویدئوهای خنده دار یا محبوب، خودتان را سرگرم کنید.

به روز رسانی شده در: 4 نوامبر 2019 , ترجمه : کانون مشاوران ایران

نحوه سرگرم شدن در یک سفر طولانی با ماشین (توصیه هایی برای بچه ها)

آیا مسافرت خانوادگی طولانی مدت همراه با ماشین منجر به خسته شدنتان می شود؟ در چنین سفری خستگی یک مورد اجتناب ناپذیری است؛

ولی در واقعیت مسافرت طولانی با ماشین یک فرصت مناسبی برای انجام دادن یک سری کارهای سرگرم کننده است که همه آنها را می توانید بر روی صندلی راحت ماشینتان انجام دهید.

روش یک – فعالیت ها

خواندن یک کتاب

1. خواندن یک کتاب.

این روش ممکن است روش خوبی برای برخی از افراد باشد و تا زمانی مفید خواهد بود که از آن خسته نشده باشید. در صورتیکه از کتاب خواندن خسته شده باشید، می توانید مطالعه را متوقف کنید.

سعی کنید یک کتاب مناسبی بخوانید که تاثیرگذار باشد – این کتاب می تواند شما را سرگرم نگه دارد!

مشغول شدن با ابزارهای تکنولوژی

2. مشغول شدن با ابزارهای تکنولوژی.

در صورتیکه یک آیفون، آی پد یا آی پاد داشته باشید، می توانید سرگرم انجام یک سری بازی هایی شوید که به اینترنت نیاز ندارند!

برخی از بازی های خوب شامل Painsparkle، برنامه های صحبت کردن با دوستان (که برخی از آنها پولی هستند) همانند Tom Heat Angela، Talking Larry (Talking Larry هم می تواند به پرداخت پول نیاز داشته باشد)، Talking Rex، Talking Lila و Talking Hippo  که پولی است، Garfield diner app، Pet Puppy، Angry Birds، Hungry Hippo،Zoom، و Math Puppy می باشند.

همچنین می توانید در تبلت دیجیتال خودتان یا DVD پلیر پرتابلتان یک فیلمی ببینید.

با عروسک ها بازی کنید

3. با عروسک ها بازی کنید.

در صورتیکه حیوانات عروسکی داشته باشید، می توانید در بیرون از ماشین با آنها بازی کنید. همچنین می توانید با هر چیز دیگری که از خانه آورده باشید، همانند عروسک ها، باربی ها و سایر موارد بازی کنید.

به موسیقی گوش کنید

4. به موسیقی گوش کنید.

سعی کنید که به جای موسیقی های راک به موسیقی های آرامش بخش گوش دهید تا بتوانید در ماشین آرامش مناسبی داشته باشید.

همچنین می توانید از موسیقی های کلاسیک، سرودها، آوازهای دسته جمعی و سایر موارد هم استفاده کنید! سعی کنید که سبک های مختلفی را امتحان کنید.

از منظره خارج از ماشین عکس بگیرید

5. از منظره خارج از ماشین عکس بگیرید.

روش دو – تعامل با سایر افراد

صحبت کردن با خانواده تان

1. صحبت کردن با خانواده تان.

داستان های خودتان را به اشتراک بگذارید، اتفاقات یا خاطرات سرگرم کننده را بیان کنید، یا در مورد کارهایی که بعد از رسیدن به مقصد می خواهید انجام دهید، صحبت کنید.

همچنین می توانید از طریق تلفن با خانواده تان چت کنید و از آنها بخواهید کارهایی که فراموش کرده اید را که انجام دهند.

با یک سری از بازی های ماشینی مشغول شوید

2. با یک سری از بازی های ماشینی مشغول شوید.

برخی از این بازی ها عبارتند از: I Spy، بازی اسم و فامیل که با کلمات خاصی شروع می شوند، درست کردن مخفف برای گواهی نامه ها و بازی مامور اعدام در صورتیکه شما کاغذ و مداد یا خودکار داشته باشید. همچنین هر کار دیگری که به نظرتان می رسد را می توانید انجام دهید!

با هم آواز خواندن

3. با هم آواز خواندن.

می توانید یک موسیقی را از ضبط ماشین پخش کنید و آن را به همراه هم بخوانید.

یا به همراه هم یک ترانه ای بخوانید که همه تان آن را بلد باشید. همچنین می توانید یک سری ترانه های جدیدی به خانواده تان آموزش دهید.

می توانید یک کاغذی بردارید و شعر های مربوط به برخی از ترانه ها را در آن بنویسید. اجازه دهید که کودکان ترانه های خودشان را بنویسند و به همراه آنها آن را بخوانید.

روش سه – تجدید قوای خودتان

استراحت کنید

1. استراحت کنید.

در صورتیکه به مدت طولانی رانندگی کرده باشید، باید برای یک مدت زمان مناسبی بخوابید!

خوراکی بخورید

2. خوراکی بخورید.

حتما باید تغذیه کافی داشته باشید، ولی در صورتیکه سفر شما خیلی طولانی شود و برای خوردن غذا ماشینتان را نگه دارید، نباید بیش از حد غذا بخورید. همچنین بدنتان باید آب کافی داشته باشد، در غیر اینصورت سردرد خواهید گرفت.

زمانی که احساس تشنگی می کنید، باید آب بخورید

3. زمانی که احساس تشنگی می کنید، باید آب بخورید.

توصیه ها:

  • زمان سفر خودتان را به صحبت کردن با خانواده و آواز خواندن به همراه آنها اختصاص دهید؛ کل سفر جاده ای تان را باید به این موارد اختصاص دهید.
  • حتما در شب قبل از سفر تمامی وسایل الکترونیک خودتان را به اندازه کافی شارژ کنید، تا باتری آنها در وسط سفر تمام نشوند!
  • یک بازی انجام دهید که در آن باید کلمات مربوط به آوازهایی که می خوانید را پیدا کنید.
  • باید داخل ماشین را منظم نگه دارید؛ شما نباید داخل ماشین را کاملا پر کنید یا برخی از وسایل مورد نیازتان را جا بگذارید!
  • همواره یک سری کتاب ها یا عروسک هایی در ماشین داشته باشید. در این صورت، حتی برای سفرهای کوتاه مدت هم یک محیط سرگرم کننده ای در داخل ماشین خواهید داشت.
  • در صورتیکه بتوانید در ماشین بخوابید، صرف بستن چشم هایتان هم می تواند به شما کمک کند. شنیدن صداها و سایر موارد باعث خواهد شد که این احساس را داشته باشید که سرعت ماشین نسبت به قبل بیشتر شده است.
  • می توانید یک سری بازی های تخته ای یا بازی های ویدئویی مورد علاقه تان را انجام دهید و یک ورژن کلامی از آن را ایجاد کنید تا بتوانید این سفر را به همراه خانواده تان پشت سر بگذارید. خودتان را سرگرم کنید!

هشدار:

  • هیچ وقت صدایتان را بلند نکنید یا حرکات ناگهانی انجام ندهید. این کارها منجر به حواسپرت شدن راننده خواهد شد و ممکن است خودتان و سایر مسافران با خطر تصادف مواجه شوید.

به روز رسانی شده در: 14 اکتبر 2019 , ترجمه : کانون مشاوران ایران

زندگی کردن با نابرادری و ناخواهری جدید

خانواده های ناخوانده (دارای ناپدری، نامادری، نابرادری یا ناخواهری) هر سال بیشتر می شوند، ولی کودکان به راحتی نمی توانند خودشان را با شرایط زندگی در این خانواده های نوظهور تطبیق دهند.

در صورتیکه شما هم دارای چنین خانواده ای باشید، به عنوان یک بخشی از خانواده ترکیب شده طبیعی خواهد بود که یک سری اختلافاتی با نابرادری ها و ناخواهری های خودتان داشته باشید.

است که بتوانید اختلافات مابین خودتان و نابرادری ها و ناخواهری های خودتان را از بین ببرید یا اینکه به این نتیجه برسید که رابطه برقرار کردن با این افراد سخت می باشد.

ولی شما همچنان می توانید نحوه زندگی کردن با اعضای جدید خانواده را یاد بگیرید و حتی از بودن در کنار آنها لذت ببرید – فقط باید بر روی ایجاد روابط متمرکز شوید، برخی از فاصله های موجود را همچنان حفظ کنید و سعی کنید که به فرآیند “ترکیب شدن” خانواده کمک کنید.

بخش یک – مدیریت اختلافات  موجود با نابرادری ها و ناخواهری ها

قبل از رفتن به پیش نابرادری یا ناخواهریتان، خونسرد باشید

1. قبل از رفتن به پیش نابرادری یا ناخواهریتان، خونسرد باشید.

در صورتیکه به دلیل حرف ها یا کارهای نابرادری یا ناخواهریتان عصبی باشید، قبل از نزدیک شدن به این فرد حتما باید خونسردی خودتان را حفظ کنید.

در غیر اینصورت، ممکن است یک حرفی بگویید یا یک کاری انجام دهید که دوست ندارید؛ حتی ممکن است یک دعوای فیزیکی مابین شما و نابرادری یا ناخواهریتان صورت بگیرد.

به منظور دستیابی به آرامش می توانید از روش های ریلکسیشن استفاده کنید که برخی از آنها عبارتند از:

  • روش های تنفس عمیق
  • تصور کردن یک مکان آرام، همانند ساحل آفتابی یا جنگل با شکوه
  • انجام دادن برخی از حرکات آرامش بخش یوگا
به صورت مثبت و مستقیم در صدد رفع مشکلات موجود باشید

2. به صورت مثبت و مستقیم در صدد رفع مشکلات موجود باشید.

در صورتیکه به دلیل حرف ها یا کارهای نابرادری یا ناخواهریتان ناراحت شوید، باید این مشکل را با استفاده از یک روش مفیدی رفع کنید. برای مثال می توانید از ارتباط مستقیم و مثبت استفاده کنید.

یک سری کارهای ساده ای همانند مشخص کردن یک زمانی برای صحبت کردن و استفاده از جملاتی که با “من” شروع می شوند، می تواند به شما کمک کند تا رابطه مثبت تری با نابرادری یا ناخواهریتان داشته باشید.

از نابرادری یا ناخواهریتان بپرسید که چه زمانی برای صحبت کردن خوب است.

می توانید به این فرد بگویید که “سلام، من باید در مورد یک مسئله مهمی با شما صحبت کنم. آیا بعد از شام وقت دارید با هم صحبت کنیم؟”

در حین مطرح کردن نگرانی ها و دغدغه های خودتان از جمله هایی استفاده کنید که با “من” شروع می شوند. استفاده از این جملات به شما کمک خواهد کرد تا حرفهایتان بر روی نابرادری یا ناخواهریتان متمرکز نباشد و این فرد یک حالت دفاعی به خودش نگیرد.

برای مثال می توانید بگویید که “به دلیل حرفی که امروز در مدرسه به من گفتید، از دست شما ناراحت هستم. من شنیدم به یک فردی گفتید که من رنجش آور هستم و این موضوع منجر به ناراحتیم شده است.”

به نابرادری یا ناخواهری که شما را اذیت می کند، تهمت نزنید. فقط احساساتی که داشته اید را بیان کنید.

سعی کنید بر روی دیدگاه خودتان متمرکز باشید نه دیدگاه نابرادری یا ناخواهریتان.

به حرف های نابرادری یا ناخواهریتان گوش دهید

3. به حرف های نابرادری یا ناخواهریتان گوش دهید.

بعد از گفتن احساسات خودتان به نابرادری یا ناخواهریتان، نوبت شما خواهد بود که گوش دهید. از طریق خاموش کردن تلویزیون، بستن لپتاب و کنار گذاشتن موبایل خودتان مانع از ایجاد اختلال خاصی شوید.

به منظور اینکه نشان دهید به حرف طرف مقابلتان گوش می دهید، از زبان بدن استفاده کنید؛ برای مثال به صورت نابرادری یا ناخواهریتان نگاه کنید، ارتباط چشمی ایجاد کنید و به سمت او خم شوید.

همچنین شما از طریق تکان دادن سرتان و پرسیدن یک سری سوالات در صورت نفهمیدن منظور طرف مقابلتان، می توانید نشان دهید که به حرفهایش گوش می هید.

برای مثال، شما می توانید بگویید که “من احساس می کنم منظور شما این باشد که به دلیل حرفی که امروز صبح به شما زدم، از دست من ناراحت هستید، ولی کار شما منجر به ناراحتی من نشده است. آیا منظورتان را درست فهمیده ام؟”

مواردی که دوست دارید در آینده اتفاق بیافتند را بگویید

4. مواردی که دوست دارید در آینده اتفاق بیافتند را بگویید.

بعد از صحبت کردن در مورد حرف ها یا کارهای نابرادری یا ناخواهریتان که منجر به ناراحتی شما شده است، باید در مورد آینده هم صحبت کنید.

نابرادری یا ناخواهری شما نباید حرف های گذشته اش را تکرار کند. با این وجود، باید توضیح دهید که دوست دارید این فرد در موقعیت های مشابه در آینده، چه کارهایی انجام دهد.

برای مثال، می توانید از نابرادری یا ناخواهریتان تقاضا کنید تا در مورد شما با همکلاسیش صحبت نکند.

به جای اینکار، می توانید از این فرد بپرسید که آیا کارهای یا حرف های شما منجر به ناراحتیش شده است یا نه؛

در این صورت می توانید این کارها یا حرف های اذیت کننده تان را تکرار نکنید. می توانید بگویید که “در صورتیکه این مورد تکرار شود، لطفا به من هشدار بدهید.

من واقعا دوست دارم که با هم باشیم و فکر می کنم که این مورد برای هر دو ما خوب خواهد بود.”

از دعوای فیزیکی یا اسم گذاشتن بر روی یکدیگر اجتناب کنید

5. از دعوای فیزیکی یا اسم گذاشتن بر روی یکدیگر اجتناب کنید.

عصبانیت می تواند شرایط موجود را وخیم تر کند، ولی باید از داشتن دعوای فیزیکی با نابرادی یا ناخواهری یا اسم گذاشتن بر روی هم اجتناب کنید.

در غیر اینصورت شرایط موجود به مرور زمان وخیم تر خواهد شد. همچنین در زمانیکه افراد عصبانی هستند، دوست خواهند داشت که سایر افراد را هم عصبانی کنند.

به منظور رفع عصبانیت نابرادری یا ناخواهریتان، نباید روش برخورد شما مشابه با روش برخورد طرف مقابلتان باشد.

برای مثال، در صورتیکه برادر یا خواهرتان به سر شما داد بزند، باید صدای خودتان را پایین بیاورید و کاملا آرام صحبت کنید.

در صورتیکه نابرادری یا ناخواهریتان به شما نزدیک شود، چند قدم به عقب بردارید تا یک فاصله ای مابین شما وجود داشته باشد.

این کار به شما کمک خواهد کرد تا بر روی شرایط موجود کنترل داشته باشید و نابرادری یا ناخواهریتان را آرام کنید.

بخش دو – ایجاد روابط

بر روی خودتان تمرکز کنید

1. بر روی خودتان تمرکز کنید

در واقع اکثر مشکلاتی که مابین شما و نابرادری یا ناخواهریتان وجود دارند، به دلیل رقابت، هم چشمی و حسادت ایجاد می شوند.

در صورتیکه احساس کنید به نابرادری یا ناخواهریتان بیشتر توجه می شود یه به صورت متفاوتی با وی برخورد می شود، در این صورت شرایط سختی برای شما ایجاد خواهد شد.

بهترین کاری که می توانید انجام دهید عبارت از اجتناب کردن از چنین رقابت هایی می باشد.

این نکته را به یاد داشته باشید که ممکن است نابرادری یا ناخواهریتان در خانه قبلیش عادت کرده باشد که یک سری رفتارهای متفاوتی داشته باشد یا عادت کرده باشد که والدینش برخورد متفاوتی با وی داشته باشند.

شما قابل مقایسه و مشابه با یکدیگر نیستید.

در صورتی که والدین واقعی یا ناپدری یا نامادریتان یک مقدار مابین شما و نابرادری و ناخواهریتان تفاوت قائل شوند، ناراحت نشوید.

برای مثال ممکن است که شما همچنان به مدارس قبلیتان بروید، ورزش های متفاوتی با هم انجام دهید یا هدیه های تولد مختلفی دریافت کند.

برخورد متفاوت را با برخورد غیرمنصفانه اشتباه نگیرید. ولی در صورتیکه احساس کنید یک موردی شما را اذیت می کند

– برای مثال در صورتی که احساس کنید ترتیبات یا کارهای مربوط به خانه به صورت نامتوازن توزیع شده است – احساسات واقعی خودتان را بیان کنید.

روابط جدید والدین بیولوژیک خودتان را با نابرادری ها و ناخواهری هایتان بپذیرید.

2. روابط جدید والدین بیولوژیک خودتان را با نابرادری ها و ناخواهری هایتان بپذیرید.

مورد دیگری که می تواند منجر به ایجاد رقابت شود، عبارت از توجه می باشد، به خصوص توجه صورت گرفته از طرف والدین.

دقیقا همانطور که ناپدری یا نامادری خودتان تمایل خواهند داشت روابط نزدیکی با شما داشته باشند، والدین بیولوژیک شما تمایل خواهند داشت تا با نابرادری ها و ناخواهری هایتان رابطه برقرار کنند.

این شرایط می تواند منجر به ایجاد تنفر یا حسادت در شما شود. ولی همواره باید به یاد داشته باشید که این مورد کاملا طبیعی است و همه شما باید باهم رابطه داشته باشید.

این نکته را به یاد داشته باشید که نمی توانید انتظار داشته باشید زمان، عشق و توجه والدینتان به صورت کلی به شما اختصاص یابد.

همچنین شما می توانید این احساسات را با برادران و خواهران طبیعی خودتان به اشتراک بگذارید – چرا نتوانید این احساسات را با سایر افراد به اشتراک بگذارید؟

مطمئن شوید که والدینتان، عشقشان نسبت به شما را متوقف نخواهند کرد. در واقع در اکثر خانواده های ترکیب شده، والدین همچنان روابط نزدیکشان را با بچه های خودشان حفظ می کنند و به آنها احترام می گذارند.

روابط قبلی شما از بین نخواهد رفت، هر چند که برخی از جنبه های آن در خانواده جدید تغییر خواهد یافت.

به عنوان یک خانواده، کارهایتان را با هم انجام دهید

3. به عنوان یک خانواده، کارهایتان را با هم انجام دهید.

یکی از روش هایی که با استفاده از آن می توانید احساس رقابت ایجاد شده را از بین ببرید، عبارت از این است که به عنوان یک خانواده برخی از کارها را با هم انجام دهید.

بعد از آنکه به عنوان یک خانوار در کنار هم باشید، نحوه برخورد ناپدری، نامادری، ناخواهری یا نابرادری تان را مشاهده کنید  و برخی از تجاربتان را با هم به اشتراک بگذارید، روابط نزدیک تری با هم خواهید داشت.

این کار به شما کمک خواهد کرد تا یک سری روابطی مابینتان ایجاد شود.

برای مثال به عنوان خانواده نابرادری یا ناخواهریتان می توانید در تمرین فوتبال، رقابت های شنا یا بازی های مدرسه ای این فرد حضور داشته باشید.

همچنین می توانید سایر افراد را ترغیب کنید که در فعالیت های مربوط به شما هم شرکت داشته باشند.

سعی کنید که به عنوان یک خانواده با هم شام بخورید و از این فرصت به منظور صحبت کردن در رابطه با موضوعات مورد علاقه خانواده تان استفاده کنید.

برای مثال می توانید بگویید که “خب الیزا، من شنیدم که قرار است در مدرسه کلارینت (نوعی ابزار موسیقی) بزنی. بهترین قطعه تو کدام قطعه است؟”

سعی کنید که با برادران یا خواهران جدیدتان به صورت رو در رو صحبت کنید

4. سعی کنید که با برادران یا خواهران جدیدتان به صورت رو در رو صحبت کنید.

ایجاد روابط خانوادگی به شما و نابرادری ها و ناخواهری هایتان کمک خواهد کرد تا رابطه خوبی با هم داشته باشید.

همچنین در صورتیکه برخی مواقع با هم تنها باشید، ممکن است که یک سری روابط شخصی مابین شما ایجاد شود.

هیچ نیازی نیست که شما بهترین دوست نابرادری یا ناخواهریتان باشید. ولی می توانید یک رابطه مودبانه و احترام آمیزی با این افراد داشته باشید.

از نابرادری یا ناخواهری یتان بخواهید که به همراه شما پیاده روی، دوچرخه سواری، بازی بسکتبال یا یک فعالیت دیگری انجام دهد.

این فرصت به منظور پیدا کردن علایق مشترکتان استفاده کنید.

برای مثال می توانید بگویید که “خب کرایگ، دوست داری در وقت آزادت چه کار کنید؟ واقعا؟ من هم این را دوست دارم.”

در صورتیکه هر دوتان به یک مدرسه بروید، می توانید در مدرسه با هم حرف بزنید یا برای غذا خوردن با هم به رستوران بروید.

بخش سه – حفظ کردن فاصله و فضای مربوط به خودتان

از خانواده تان بخواهید که یک اتاقی برای خودتان داشته باشید

1. از خانواده تان بخواهید که یک اتاقی برای خودتان داشته باشید.

همچنین نداشتن حریم کافی و فضاهای شخصی کافی هم می تواند منجر به ایجاد اختلاف مابین شما و نابرادری یا ناخواهریتان شود.

شاید از شما درخواست شود که اتاق قبلیتان را تقسیم کنید یا به صورت مشترک از آن استفاده کنید.

فضای شخصی یک مورد مهمی است و می تواند نقش مفیدی در ایجاد روابط خوب مابین شما و والدین طبیعتان داشته باشد.

همچنین برخی از کارشناسان توصیه می کنند که در صورت امکان پذیر بودن، نابرادری ها یا ناخواهریها اتاق های مجزایی داشته باشند.

والدینتان نباید این احساس را داشته باشند که استفاده مشترک از یک اتاق، یک مورد خیلی مهمی است.

به صورت صریح و صادقانه احساس خودتان را بیان کنید؛ برای مثال می توانید بگویید که “پدر، من نگران هستم. من X را به خوبی نمی شناسم و به اتاق خودم نیاز دارم.”

ممکن است که والدین و ناپدری یا نامادری شما پول کافی برای تهیه کردن یک خانه بزرگتر نداشته باشد. در این صورت می توانید یک سری سازش ها و توافقاتی با هم داشته باشید.

برای مثال در صورتیکه نابرادری ها یا ناخواهریهایتان را چند وقت به چند وقت ببینید، می توانید پیشنهاد دهید که در روزهایی که این فرد به خانه تان می آید، به صورت مشترک از یک تخت بزرگی استفاده کنید.

در مورد به اشتراک گذاری صحبت کنید

2. در مورد به اشتراک گذاری صحبت کنید.

به اشتراک گذاری یک مورد خوبی است. ولی در برخی مواقع نیاز است که ما یک سری محدودیت هایی را در رابطه با موارد مشترک وضع کنیم.

برای مثال در مورد اتاق خودتان، شاید یک سری لباس ها، عروسک ها و وسایلی داشته باشید که نخواهید نابرادری یا ناخواهریتان از آنها استفاده کند.

این مورد کاملا طبیعی است. این محدودیت ها به شما کمک خواهد کرد تا مشکلات خودتان با نابرادری یا ناخواهریتان را به سطح حداقلی برسانید.

نباید این انتظار از شما وجود داشته باشد که همه چیز را با نابرادری یا ناخواهریتان به اشتراک بگذارید یا همه وسایل خودتان را به عنوان وسایل اشتراکی در اختیار بقیه افراد قرار دهید.

در صورتیکه به صورت مشترک از اتاق استفاده کنید، در رابطه با موارد مشترک و مواردی که می خواهید به صورت تنها استفاده کنید، با والدین طبیعی (یا ناپدری یا نامادریتان) صحبت کنید.

برای مثال، به سختی می توانید مانع از استفاده نابرادری یا ناخواهریتان از تلویزیون یا کامپیوتر اتاق مشترکتان شوید. ولی می توانید استفاده از تلفن یا آی پد خودتان را کنترل کنید.

در صورتیکه نابرادری یا ناخواهریتان محدودیت های مشخص شده را رعایت نکند، در رابطه با این موضوع با والدینتان صحبت کنید.

برای مثال می توانید بگویید که “مامان، آیا می توانید با X در مورد استفاده از لباس های من صحبت کنی؟ من این کار را دوست ندارم” یا “پدر، X یادداشت های روزانه ام را می خواند. او باید درک کند که این یادداشت یک مورد شخصی است.”

یک زمانی را برای تنها بودن در نظر بگیرید

3. یک زمانی را برای تنها بودن در نظر بگیرید.

شما و نابرادری یا ناخواهریتان نباید کل زمانتان را در کنار هم سپری کنید. هر دو شما نیاز دارید برخی مواقع از هم فاصله داشته باشید؛

این فاصله به معنای بودن در کنار دوستان خودتان یا داشتن یک ملاقات خصوصی با والدین و برادران و خواهران ژنتیکی می باشد. همچنین زندگی کردن با هم در برخی مواقع به معنای جدا بودن می باشد.

ممکن است والدینتان از شما بخواهند که در حین بیرون رفتن به همراه دوستانتان، نابرادری یا ناخواهری خودتان را هم با خودتان ببرید.

این مورد کاملا عادی است، ولی در صورتیکه نیاز باشد که از این فرد فاصله بگیرید، باید در مورد آن حرف بزنید؛

برای مثال می توانید بگویید که “پدر، من هیچ مشکلی در مورد رفتن با X به پیش دوستانم ندارم. ولی در برخی مواقع باید با دوستانم تنها باشم.”

یک مورد مهم دیگری که وجود دارد، عبارت از بودن در کنار خانواده طبیعی تان می باشد.

برای مثال در صورتیکه مادر یا پدر شما وقت کافی داشته باشند، می توانید یک بار یا دو بار در طول هر هفته با آنها جلسه داشته باشید.

حتی برخی از خانواده های ناپدری یا نامادری می توانند یک سری سفرهای مجزایی (بدون شما) داشته باشند تا بتوانند یک زمان مناسبی در کنار هم باشند.

بخش چهار – ترکیب کردن خانواده

درخواست برای شامل شدن در موارد مختلف به مرور زمان

1. درخواست برای شامل شدن در موارد مختلف به مرور زمان.

به یک دلیل خوبی خانواده ناخوانده به عنوان “خانه های ترکیب شده” نامیده می شود. این دلیل عبارت از این است که ادغام دو خانواده با هم به تلاش و سازش نیاز دارد.

به دلیل اینکه شما یک عضوی از خانواده هستید، می توانید در مورد تصمیم گیری های مختلف مربوط به خانواده اظهار نظر کنید. از خانواده تان درخواست کنید که به مرور زمان در بحث های آنها شرکت داشته باشید.

سعی کنید که در حین برنامه ریزی و تعیین قوانین دیدگاه خوتان را بیان کنید، به خصوص در صورتیکه سن شما نسبتا بالا باشید.

همچنین شما برای بیان کردن نظر خودتان می توانید از والدین بیولوژیکیتان اجازه بگیرید؛ برای مثال می توانید بگویید که “پدر، آیا من هم می توانم نظرم را بگویم؟”

بر روی سازش متمرکز باشید. در حالیکه دیدگاه شما به جای خودش اهمیت دارد ولی یک مورد مهمی دیگری که باید مورد توجه قرار بگیرد، عبارت از دیدگاه نابرادری یا ناخواهریتان و تلاش برای دستیابی به یک توافق می باشد.

سعی کنید که نیازهای نابرادری یاناخواهریتان و همچنین نظر آنها در مورد تغییرات را در نظر بگیرید.

برای مثال، در صورتیکه نابرادری یا ناخواهریتان به خانه شما و والدینتان بیاید، در این صورت ممکن است که در مورد محیط جدیدش یا حتی از دست دادن خانه قبلیش یک احساس ناراحتی داشته باشد.

جلسات خانوادگی داشته باشید

3. جلسات خانوادگی داشته باشید.

به منظور تنظیم قواعد خانگی جدید و تقسیم وظایف یک سری جلسات خانوادگی داشته باشید تا هر فردی مسئولیت های خودش را متوجه شود و انتظارات بیش از حدی از یک فردی وجود نداشته باشد.

باید در جلسات خانوادگی نظرات خوتان را بگویید و در مورد به اشتراک گذاری تفکرات یا عقایدتان احساس خجالت نداشته باشید.

 در طول جلسات باید یک ارتباط صریح و مشخصی با هم داشته باشید. در صورتیکه بخواهید اتاق قبلیتان را همچنان داشته باشید، این موضوع و دلایل خودتان را مطرح کنید.

شاید در پایان جلسه به هدف خودتان نرسید، ولی بهتر است که خانواده نظرات کل افراد را در نظر بگیرد.

همچنین شما باید نسبت به نابرادری یا ناخواهری خودتان احترام بگذارید و در طول جلسات خانوادگی یک شنونده خوبی باشید.

این نکته را به یاد داشته باشید که هدف شما عبارت از حل کردن مشکلات است نه برنده شدن در یک جر و بحث. شما در هیچ موردی نمی توانید نظر خودتان را اجرا کنید – یک خانواده جدید باید در مور همه چیز با هم به توافق برسد.

“موارد نرمال” جدید مربوط به خودتان را بپذیرید

3. “موارد نرمال” جدید مربوط به خودتان را بپذیرید.

شما به منظور داشتن یک رابطه با نابرادری و ناخواهری جدیدتان باید یک سری مواردی را بپذیرید. شرایط خانواده شما تغییر خواهد کرد و همانند گذشته نخواهد بود.

در حالیکه شما نمی توانید به گذشته برگردید، ولی می توانید نظر خودتان را در مورد شرایط خانواده جدید بگویید.

این احساس را نداشته باشید که باید فورا به نابرادری یا ناخواهری جدیدتان عادت کنید. ولی در مورد ایجاد روابط با آنها صریح و صادق باشید.

این نکته را به یاد داشته باشید که خانواده تان شرایط جدیدی دارد. این کار می تواند زمان بر باشد و حتی یک مقداری شرایط سختی برای شما ایجاد کند.

این مورد کاملا عادی می باشد و ممکن است عادت کردن به شرایط جدید چند ماه طول بکشد.

سعی کنید که در موارد روتین مربوط به خانواده جدید شرکت کنید. با نابرادری و ناخواهری خودتان شام بخورید، در بازی ها و فعالیت های خانوادگی شرکت کنید و یک دید مثبتی نسبت به روابط خودتان با خانواده ناخوانده داشته باشید.

سیستم های حمایتی پیدا کنید

4. سیستم های حمایتی پیدا کنید.

هر چند که ممکن است شما برای پذیرفتن موارد نرمال جدید و نابرادری و ناخواهری های جدیدتان تلاش کنید، ولی ممکن است در این رابطه با مشکلاتی مواجه شوید.

باید از اعضای خانواده و دوستانتان بخواهید که از شما حمایت کنند. در مورد شرایط جدید با عمه یا عموی خودتان یا عموزاده تان صحبت کنید یا به پیش یکی از دوستان صمیمی تان بروید و با او صحبت کنید.

احساسات و تفکرات خودتان در مورد نابرادری و ناخواهری جدیدتان را با سیستم های حمایتی تان به اشتراک بگذارید تا احساساتتان سرکوب نشوند.

این کار به شما کمک خواهد کرد تا هر نوع اضطراب و استرس مربوط به تغییرات جدید در خانه تان را از بین ببرید و از طرف سایر افراد مورد حمایت قرار بگیرید.

روابط خودتان با خانواده بیولوژیکی تان را همچنان قوی نگه دارید

5. روابط خودتان با خانواده بیولوژیکی تان را همچنان قوی نگه دارید.

در هنگام ترکیب شدن دو خانواده، بیشتر بر روی همکاری دو خانواده با هم به عنوان یک تیم تاکید می شود.

ولی این شرایط نباید باعث شود که روابط شما با والدین و برادران و خواهران بیولوژیکیتان مورد بی توجه قرار بگیرد. حتما با اعضای خانواده طبیعی تان ارتباط داشته باشید و رابطه صمیمیتان را حفظ کنید.

شما همچنان باید یک سری صحبت هایی با والدین بیولوژیکیتان داشته باشید، بدون اینکه ناپدری یا نامادری یا نابرادری یا ناخواهریتان از آن مطلع شود. در مورد کارهای که باید انجام دهید، صریح باشید.

برای مثال می توانید بگویید که “مامان، آیا ما می توانیم چند لحظه خصوصی با هم صحبت کنم؟ من باید در مورد یک موضوعی با شما حرف بزنم.”

همانطور که بیان شد، سعی کنید که در برخی مواقع با والدین و برادران و خواهران طبیعی تان به صورت خصوصی صحبت کنید.

نویسنده: Paul Chrnyak, LPC

به روز رسانی شده در: 29 مارچ 2019 ,ترجمه : کانون مشاوران ایران

شرایط مربوط به زندگی کردن و تقسیم وظایف در خانواده چند نسلی

خانواده های زیادی در سرتاسر جهان وجود دارند که اعضای آن مربوط به نسل های مختلفی هستند و در برخی مواقع 3 یا حتی 4 نسل در این خانواده ها وجود دارد.

این خانواده ها بیشتر در کشورهای در حال توسعه وجود دارند؛ در این کشورها، وجود داشتن چند نسل در خانواده به عنوان یک حالت معمول در نظر گرفته می شود.

ولی تعداد این خانواده ها در کشورهای توسعه یافته، همانند ایالات متحده هم در حال افزایش می باشد.

افزایش هزینه های مربوط به ملک و خانه، مراقبت از سلامتی و مراقبت از کودک از جمله دلایلی هستند که باعث شده اند نسل های مختلف یک خانواده با هم زندگی کنند.

با این وجود، هر نسلی پیچیدگی ها و مشکلات مربوط به خودشان را دارند که به منظور پایدار بودن خانوارهای چند نسلی باید شناسایی و رفع شوند.

مراحل:

بررسی کنید که چرا چنین ترتیب و شرایطی وجود دارد

1. بررسی کنید که چرا چنین ترتیب و شرایطی وجود دارد.

هر یک از شرایط زندگی معایب و محاسن مختص به خودش را دارد؛ به منظور اینکه این شرایط کارکرد موثری داشته باشد، باید مزایای آن پذیرفته شوند و مهمتر و بیشتر از معایب آن باشند.

زمانیکه شرایط موجود سخت می شود، یادآوری دلایل شما برای زندگی کردن در یک خانواده چند نسلی به شما کمک خواهد کرد تا بتوانید با تمامی اختلافات و مشکلات پیش آمده مقابله کنید.

برخی از دلایلی که باعث می شوند نسل های مختلفی از یک خانواده با هم زندگی کنند، عبارتند از:

  • پول. از دست دادن شغل یا مخارج پیشبینی نشده، همانند طلاق یا مرگ یکی از اعضای خانواده.
  • یک جابجایی مهم، که در آن یک واحد خانواده تا زمانی با یک واحد خانواده دیگری یا یک فرد زندگی می کند که بتواند با منقطه جدید آشنا شود و برای خودش یک خانه ای تهیه کند.
  • تمایل به زندگی کردن در مناطق با هزینه بالا. در صورتیکه اعضای یک خانواده در خانه های مجزایی زندگی کنند، این خانواده می تواند به همراه هم یک خانه بهتر و بزرگتری را در منطقه بهتر (و البته دارای هزینه بالاتر) بگیرد که مدارس بهتری هم دارد.
  • والدین مشغول به کار که ترجیح می دهند به جای غریبه ها، اعضای خانواده خودشان از بچه هایشان مراقبت کنند.
  • خویشاوندان مسنی که به جای استفاده از خدمات مراقبتی در خانه، تمایل دارند که از طرف خانواده خودشان مورد مراقبت قرار بگیرند.
  • اهمیت قائل بودن به عقاید و رسومات مذهبی.
  • شرایط پیشبینی نشده همانند صدمات ناتوان کننده، مشکلات قلبی یا یک بیماری غیر قابل علاج. یک موقعیت خانوادگی گسترده می تواند یک حمایت مناسبی را برای این شرایط پیشبینی نشده ارائه دهد.
در مورد شرایط مختلف با خانواده تان صحبت کنید

2. در مورد شرایط مختلف با خانواده تان صحبت کنید، تا همه افراد خانواده در مورد دلایل مربوط به زندگی کردن چند نسل از خانواده در یک خانه مطلع باشند.

این موقعیت یک موقعیت زودگذر و موقتی است؛ باید خانواده تان را نسبت به علل ایجاد این موقعیت مطلع کنید.

مسولیت مربوط به نگهداری از افرادی که به مراقبت نیاز دارند را مشخص کند

3. مسولیت مربوط به نگهداری از افرادی که به مراقبت نیاز دارند را مشخص کند.

آیا فردی در خانواده دارای مشکلات سلامتی است که باید مورد درمان قرار بگیرد، همانند والدین مسنی که به مراقبت خاصی نیاز داشته باشند یا یک کودکی که ناتوانایی های شناختی دارد؟

در صورتیکه مراقبت این افراد در داخل خانه باشد، مسولیت اصلی مراقبت از این افراد مربوط به کدام یک از افراد خانه خواهد بود؟

به عنوان یک گروه در مورد مرزها و محدودیت های موجود صحبت کنید

4. به عنوان یک گروه در مورد مرزها و محدودیت های موجود صحبت کنید، چرا که آنها باید از طرف تمامی اعضای خانواده، از کوچکترین فرد تا بزرگترین فرد، رعایت شوند.

  • نگرانی ها و دغدغه های خودتان را در مورد حریم افراد مشخص کنید. داشتن یک حریم خصوصی در این موقعیت خانوادگی به سختی امکان پذیر است. همه افراد را نسبت به اهمیت حریم خصوصی مطلع کنید و یک سری مجازات ها و عواقبی برای فردی تعیین کنید که به هر ترتیبی حریم خصوصی سایر افراد را نقض می کنند؛ حریم های خصوصی می توانند در مورد اینترنت، یادداشت روزمره شما، داشتن دلبستگی های شخصی و حتی مکالمات تلفنی باشند.
  • یک بخشی از رعایت مرزها و محدودیت ها مربوط به ارائه توصیه های مناسب به هر یک از اعضای خانواده می باشد؛ به خصوص در مورد مشکلات و اختلافات مربوط به زوجین در داخل خانواده، سایر افراد فقط در صورتی می توانند دخالت کنند که از آنها درخواست شود. هیچ وقت در اختلافات مابین زوجین دخالت نکنید، مگر اینکه یک مورد سوء استفاده وجود داشته باشد.
  • یک سری مرزها و محدویت های فیزیکی تعیین کنید. برخی از افراد نسبت به سایر افراد دارای ویژگی های فیزیکی بیشتری هستند. خانواده خودتان را در مورد نگرانی های مربوط به خشونت فیزیکی و (یا) برخوردهای نامناسب مطلع کنید.
  • محدودیت های صوتی مشخص کنید. به احتمال زیاد حداقل یک نفر در خانواده وجود خواهد داشت که دوست خواهد داشت با صدا بلند به موسیقی یا حتی تلویزیون گوش دهد. به افرادی که دوست دارند با صدای بلند به موسیقی یا تلویزیون گوش دهند بگویید که از هدفون استفاده کنند.
  • یک سری قوانینی در مورد حمام مشخص کنید. برخی افراد این مورد را پذیرفته اند که می توانند به همراه سایر افراد از حمام استفاده کنند. می توانید در حمام را قفل کنید و مانع از وارد شدن تصادفی سایر افراد و خجالت زده شدن خودتان شوید.
به والدین اجازه دهید تا بچه هایشان را خودشان تربیت کنند

5. به والدین اجازه دهید تا بچه هایشان را خودشان تربیت کنند.

در صورتیکه یک فرد بزرگسالی نسبت به حقوق و مسئولیت های سایر افراد و خودش بی اطلاع باشد، کارهای مربوط به خانه عامل ایجاد ناهماهنگی در خانه خواهد بود.

عواملی که منجر به ایجاد مشکل می شوند عبارت از درک و شناخت افراد بزرگسال (غیر از والدین) در مورد اجازه داشتن برای تصمیم گیری در مورد کودکان می باشد.

بنابراین باید به والدین و پدر بزرگ و مادر بزرگ و همچنین سایر افراد بالغ خانواده بگویید که در مورد قوانینی که شما در رابطه با فرزندان وضع کرده اید، به هیچ وجه نباید دخالت کنند.

در یک فرصت مناسب، فرد مسئول پرداخت قبض ها را مشخص کنید و این رویه را ادامه دهید

6. در یک فرصت مناسب، فرد مسئول پرداخت قبض ها را مشخص کنید و این رویه را ادامه دهید.

البته در برخی مواقع یک سری اتفاقات پیشبینی نشده ای صورت می گیرند. در صورتیکه تمامی افراد بالغ با یکدیگر همکاری کنند، اکثر مشکلات پیش آمده قابل رفع خواهند بود.

در صورتیکه یک مشکلی پیش آمده باشد که احساس کنید باید در مورد آن بحث شود، یک جلسه خانوادگی برگزار کنید

7. در صورتیکه یک مشکلی پیش آمده باشد که احساس کنید باید در مورد آن بحث شود، یک جلسه خانوادگی برگزار کنید.

در صورتیکه این مشکل بیشتر یک مشکل شخصی باشد، نباید سایر افراد خانواده را برای بحث دعوت کنید و باید به صورت آهسته فقط با فردی صحبت کنید که مشکل پیش آمده به او مرتبط است.

همانطور که قبلا هم بیان شد، باید یک زمان و مکان مشخصی برای حریم خصوصی هر فردی وجود داشته باشد. در چنین شرایطی، اکثر مشکلات شخصی قبل از آنکه منجر به ایجاد اختلافات بیشتری شوند، قابل شناسایی و رفع خواهند بود.

به عنوان یک خانواده، یک وقت مناسبی را به هم اختصاص دهید

8. به عنوان یک خانواده، یک وقت مناسبی را به هم اختصاص دهید.

  • یک شب و (یا) یک روز خاصی از هر هفته را به سرگرم بودن و خوشگذرانی کل خانواده اختصاص دهید. برای مثال می توانید یک شب خاصی را به بازی کردن اختصاص دهید، با هم به تئاتر بروید یا حتی می توانید کنار هم بشینید و با یکدیگر صحبت کند.

هشدار:

  • در داخل هر خانواده ای یک سری اختلافات و جر و بحث ها وجود خواهد داشت، به خصوص در داخل خانواده های چند نسلی. زمانی که این شرایط پیش می آید، همه افراد قبل از بحث در مورد هر نوع اختلاف موجود، باید خونسرد باشند و آرامش خودشان را حفظ کنند.

به روز رسانی شده در: 16 دسامبر 2018 , ترجمه : کانون مشاوران ایران

نحوه خاتمه دادن به یک اختلافات خانوادگی

نحوه خاتمه دادن به یک اختلافات خانوادگی به چه صورت است. در صورتی که یک اختلافی مابین اعضای خانواده تان یا مابین یکی از اعضای خانواده تان و یکی از دوستان خانوادگی تان ایجاد شده باشد، با استفاده از روش های بیان شده در ادامه مقاله می توانید یخ موجود در رابطه مابین افراد مورد علاقه تان را آب کنید و یک روابط بهتری ایجاد کنید.

روش حل اختلافات خانوادگی

از والدینتان بخواهید که واقعیت مربوط به اختلاف را بگویند

1. از والدینتان بخواهید که واقعیت مربوط به اختلاف را بگویند.

در این صورت شناخت بهتری نسبت به عوامل تحریک کننده اختلاف خواهید داشت.

در صورتیکه واقعیت را بدانید، می توانید مابین موقعیت های مربوط به اختلاف خوب و بد تفاوت قائل شوید و سعی خواهید کرد که عامل ایجاد این اختلاف را مشخص کنید.

با فردی که احتمال می دهید عامل ایجاد این اختلاف خانوادگی باشد، دشمنی نکنید

2. با فردی که احتمال می دهید عامل ایجاد این اختلاف باشد، دشمنی نکنید.

سعی کنید که با هر دو طرف رابطه خوبی داشته باشید. بیشترین تلاش خودتان را برای جلب رضایت طرفین انجام دهید و از طریق ایفا کردن نقش یک میانجی، به آنها کمک کنید تا به یک موافقتی دست پیدا کنند.

دریافت مشاوره اختلافات خانوادگی

به دنبال یک کمک کننده بیرونی باشید

1. به دنبال یک کمک کننده بیرونی باشید.

در صورتیکه واقعا می خواهید از طریق ایجاد توافق مابین اعضای خانواده تان به آنها کمک کنید، می توانید یکی دیگر از اعضای خانواده را هم در این فرآیند دخیل کنید.

در صورتیکه همواره از سایر افراد، دوستان یا مشاوران کمک بگیرید، این مورد نشان دهنده ضعف شما خواهد بود؛ در برخی مواقع سعی کنید که خودتان مشکل موجود را حل کنید.

از یکی از دوستانتان کمک بگیرید. در صورتیکه یکی از دوستان شما طرفین دعوا را بشناسد و مورد اعتماد آنها باشد، این فرد می تواند یک میانجی خوبی برای وساطت در اختلاف موجود باشد.

در صورتیکه برای دریافت کمک یک فرد مناسبی پیدا نکنید، می توانید برای دریافت کمک با شماره هایی همانند 0800 1111 مربوط به خط امداد کودکان تماس بگیرید.

سعی نکنید که بر روی شرایط کنترل داشته باشید

2. سعی نکنید که بر روی شرایط کنترل داشته باشید.

ایده های طرفین را از نزدیک بشنوید و دیدگاه مثبتی نسبت به آنها داشته باشید. در صورت امکان به منظور کمک کردن به افراد خانواده برای پیدا کردن راه حل، می توانید از بیرون کمک بگیرید.

روش حل اختلافات خانوادگی

ضبط کنید

1. ضبط کنید.

با یکی از اعضای خانواده تان صحبت کنید و این مکالمه را ضبط کنید. بعد از آن، این مکالمه ضبط شده را برای طرف مقابل دعوا پخش کنید.

در صورتیکه این کار را انجام دهید طرفین مطلع خواهند شد که چه عواملی منجر به ایجاد این تنش شده است.

آماده کردن یک لیست از سوالات

2. آماده کردن یک لیست از سوالات.

پاسخ های ارائه شده از طرفین دعوا در مورد این لیست از سوالات را بنویسید.

اغراق نکنید یا برخی موارد را مخفی نکنید – – با استفاده از جملات خودتان همه چیز را بنویسید.

یک یادداشت بی نامی را در اتاق آنها بگذارید

3. یک یادداشت بی نامی را در اتاق آنها بگذارید.

در این یادداشت دیدگاه متفاوت خودتان در مورد خانواده “شکسته شده” را  بیان کنید.

بخش چهار – به موقع حاضر باشید

همه اعضای خانواده تان را جمع کنید

1. همه اعضای خانواده تان را جمع کنید.

از همه اعضای خانواده تان بخواهید که در مورد احساساتی که دارند، صحبت کنند. به صورت آرام توضیح دهید که از نظر شما بهتر است که همه افراد از صمیم قلب یکدیگر را ببخشند.

بر روی یک کارت کوچکی کلمه “صحبت[1]” را بنویسید و آن را در اختیار افرادی قرار دهید که می خواهند صحبت کنند. فقط فردی می تواند صحبت کند که کارت در دستش باشد.

در صورتی که این روش فایده ای نداشته باشد، به خانواده تان بگویید که می خواهید در رابطه با موقعیت پیش آمده با هر دو طرف صحبت کنید

2. در صورتی که این روش فایده ای نداشته باشد، به خانواده تان بگویید که می خواهید در رابطه با موقعیت پیش آمده با هر دو طرف صحبت کنید.

سعی کنید که در همه موارد میانه رو باشید.

یک جریان پیوسته باشد

به صورت مستقیم با یکی از طرفین خانواده صحبت کنید

1. به صورت مستقیم با یکی از طرفین خانواده صحبت کنید.

به این عضو از خانواده تان بگویید که اجازه بدهد مشکل موجود رفع شود و با طرف متقابل یک رابطه بهتری برقرار کند. عواقب مربوط به ادامه دار شدن این شرایط را به آنها توضیح دهید؛

عواقبی همانند دور شدن سایر اعضای خانواده از هر دو طرف در ایامی همانند کریسمس، سایر عیدها، روزهای تولد و مهمانی ها.

توصیه برای حل اختلافات خانوادگی

  • زیاد تلاش نکنید؛ در صورتیکه بیش از حد برای رفع این مشکل تلاش کنید، اعضای خانواده یک سری شایعاتی را در مورد شما درست خواهند کرد.
  • انتقادپذیری باشید
  • همه مشکلات را با هم مطرح نکنید
  • دنبال راه حل باشید تا مقصر
  • از مشاوره خوب کمک بگیرید
  • سعی کنید یک محیط آرام و بدون حاشیه فراهم کنید.

هشدار

به روز رسانی شده در: 26 اکتبر 2018 ,ترجمه : کانون مشاوران ایران


[1] SPEAK

نحوه برخورد با افراد مورد علاقه و نزدیکانی که نمی خواهند تغییر کنند

در صورتیکه یکی از افراد مورد علاقه شما همچنان”روش خودش را داشته باشد و حاضر به تغییر آن نباشد”، باید یک تصمیم جدی در این رابطه بگیرید.

شما می توانید این افراد را همانطور که هستند بپذیرید، یا می توانید توانایی خودتان برای برقراری ارتباط و رابطه افزایش دهید و رابطه بهتری با فرد مورد علاقه تان داشته باشید.

در صورتیکه شخص مورد علاقه شما آنقدر بر روی عدم تمایل خودش برای تغییر مصمم باشد که این تصمیمش بر روی سایر افراد هم تاثیر بگذارد، باید از طریق انجام دادن یک سری کارهای مناسب و حرفه ای، او را متقاعد به تغییر کنید.

روش یک – تعامل داشتن با افراد لجوجی که دوستشان دارید

بر روی درخواست خودتان از فرد مورد علاقه تان برای تغییر تمرکز کنید

1. بر روی درخواست خودتان از فرد مورد علاقه تان برای تغییر تمرکز کنید.

حتما باید از فرد مورد علاقه تان بخواهید که رفتار خودش را تغییر دهد، نه اینکه خودش را تغییر دهد. سعی کنید یک رفتار خاصی را مشخص کنید که می خواهید فرد مورد علاقه تان آن را تغییر دهد؛

نباید به این فرد بگویید که شخصیت خودش را تغییر دهد. برخی از رفتارهایی که فرد مورد علاقه تان می تواند آنها را تغییر دهد، عبارتند از:

  • انتقاد کردن
  • سرزنش کردن
  • اظهارنظرهای نامناسب؛ همانند گفتن حرف های نژادپرستانه، تبعیض جنسیتی یا مسخره کردن افراد هم جنس خواه
  • داد زدن یا فریاد زدن به سر شما
  • رعایت نکردن حریم خصوصی شما، همانند سرزده وارد شدن به اتاق شما یا فضولی کردن در مورد بحث های شما با سایر افراد.
تعریف کردن

2. تعریف کردن.

افرادی که دوست ندارند دیدگاه سایر افراد را در نظر بگیرند، یا افرادی که همواره یک سری رفتارهایی را نشان می دهند که برای خودشان یا سایر افراد خانواده مضر است، عبارت از افرادی می باشند که به سختی می توان با آنها صحبت کرد.

سعی کنید که به صورت مهربانانه به پیش فرد مورد علاقه تان بروید و به صورت صادقانه از وی تعریف کنید.

همچنین سعی کنید که جملات خودتان را به جای “شما” با “من” شروع کنید.

به منظور تعریف کردن فرد مورد علاقه تان می توانید بگویید که “به خاطر کمکی که به شستن ظرف ها کردید، سپاسگزارم” یا “من همواره این حالت مثبت و قاطعانه شما را تحسین می کنم” یا “من فکر می کنم که علاقه شما به سیاست، تحسین برانگیز است!”

به مشکلات مربوط به رفتار فرد مورد علاقه تان اشاره کنید

3. به مشکلات مربوط به رفتار فرد مورد علاقه تان اشاره کنید.

بعد از جلب توجه فرد مورد علاقه تان و ایجاد یک حالت مناسب در وی از طریق تعریف کردن، راحت تر می توانید در رابطه با رفتاری صحبت کنید که شما را اذیت می کند؛

در اینصورت فرد مورد علاقه تان حالت دفاعی به خودش نخواهد گرفت. این نکته را به یاد داشته باشید که هدف شما عبارت از تمرکز بر روی رفتاری است که دوست دارید فرد مورد علاقه تان آن را تغییر دهد و هدف شما عبارت از تغییر فرد مورد علاقه تان نمی باشد.

برای مثال می تواند بگویید که “پدر، زمانیکه شما در مورد مردان همجنس خواه (گی) صحبت می کنید، احساس ناخوشایندی پیدا می کنم.

من دوستان خوبی دارم که گی هستند و آنطور که شما می گویید نیستند. زمانیکه این حرف ها را زدید احساس ناراحتی و سردرگمی کردم.”

تشویق کنید

4. تشویق کنید.

این احتمال وجود دارد که فرد مورد علاقه تان یک حالت دفاعی به خودش بگیرد. زمانیکه یک فردی با سر و صدا و خودنمایی در برابر تغییر رفتارش یا تغییر دادن عقیده اش مقاومت کند، شاید در شرایط نامناسبی قرار داشته باشد.

در صورتیکه چنین اتفاقی صورت بگیرد، سعی کنید فرد مورد علاقه تان را تشویق کنید که یک دیدگاه متفاوتی نسبت به این موضوع داشته باشد.

برای مثال می توانید بگویید که “من درک می کنم که این موضوع برای شما ناراحت کننده است، ولی این مورد که نمی خواهید در مورد این موضوع با من صحبت کنید، نشان دهنده ترس شما می باشد.”

5. در دسترس فرد مورد علاقه تان باشید.

5. در دسترس فرد مورد علاقه تان باشید.

هیچ وقت نباید از فرد مورد علاقه تان دوری کنید، حتی در زمانیکه شما را ناامید کند. به جز در شرایطی که رفتار فرد مورد علاقه تان منجر به ایجاد خطر برای شما شود، نباید از این فرد دوری کنید.

منزوی کردن فرد مورد علاقه تان می تواند گرایشات و رفتارهای مشکل زای این فرد را افزایش دهد؛

بنابراین سعی کنید که فرد مورد علاقه تان را مشغول فعالیت هایی کنید که خودتان در حالت معمول انجام می دهید.

به شخص مورد علاقه تان بگویید که در صورت مواجه شدن با هر مشکلی می تواند به شما مراجعه کند. به این فرد بگویید که “نسبت به این موضوع مطلع باشید که هر وقت تمایل داشته باشید، می توانید با من صحبت کنید.”

از اعمال فشار بر روی فرد مورد علاقه به منظور تغییر، اجتناب کنید

6. از اعمال فشار بر روی فرد مورد علاقه به منظور تغییر، اجتناب کنید.

تغییرات زمان بر هستند و فشار آوردن بر روی فرد مورد علاقه تان باعث نخواهد شد که تغییر به صورت سریعتری انجام بگیرد.

سعی کنید از انجام دادن مواردی که منجر به ادامه دار شدن رفتار منفی فرد مورد علاقه تان می شوند، اجتناب کنید؛ برخی از این رفتارها عبارتند از:

  • مطرح کردن مکرر مشکل. بعد از مطلع کردن فرد مورد علاقه تان در مورد احساسات خودتان، این فرد باید در مورد حرف های شما فکر کنید و در مورد تغییر دادن یا تغییر ندادن رفتارش تصمیم بگیرد. مطرح کردن مکرر مشکل منجر به تسریع این فرآیند یا متقاعد شدن فرد مورد علاقه تان نخواهد شد. این کار شما فقط منجر به عصبانیت این فرد خواهد شد و هیچ نتیجه دیگری را به دنبال نخواهد داشت.
  • از اظهارنظرهای نافعال – پرخاشگرانه در مورد رفتار فرد مورد علاقه تان اجتناب کنید. بیان کردن اظهارنظرهای نافعال – پرخاشگرانه یک روش دیگری در رابطه با تحث فشار قرار دادن فرد مورد علاقه تان می باشد؛ بنابراین بهتر است از این رفتارها اجتناب کنید. برای مثال نباید بگویید که “این خیلی بد است که برخی از افراد ذهنیت محدود و بسته ای دارند.”
به خاطر خودتان استقامت کنید

7. به خاطر خودتان استقامت کنید.

در صورتیکه رفتار فرد مورد علاقه تان منجر به ناراحتی شما شود، در این صورت باید به خاطر خودتان استقامت کنید.

این کار می تواند سخت باشد، به خصوص در صورتیکه عادت کرده باشید که در حین فکر کردن، آرام باشید. به هر حال به منظور اینکه به فرد مورد علاقه تان کمک کنید تا نامناسب بودن رفتارش را درک کند، باید استقامت بیشتری داشته باشید.

می توانید بگویید که “من به نظرات شما احترام می گذارم، ولی این حق را دارم که نظرات خودم را هم بگویم.

کارهایی که شما انجام می دهید و حرف هایی که می گویید، مرا ناراحت می کند و از شما می خواهم که این رفتارهایتان را متوقف کنید.”

روش دو – زمانیکه یک فردی تغییر را نپذیرد، باید به صورت مناسبی با او ارتباط برقرار کنید.

خواسته های خودتان را به صورت شمرده شمرده بگویید تا بتوانید یک مکالمه ای داشته باشید که فاقد هر نوع سرزنشی باشد

1. خواسته های خودتان را به صورت شمرده شمرده بگویید تا بتوانید یک مکالمه ای داشته باشید که فاقد هر نوع سرزنشی باشد.

به فرد مورد علاقه تان بگویید که نمی خواهید سرزنشش کنید. به این فرد تاکید کنید که می خواهید یک گفت و شنودی با هم داشته باشید که هیچ فردی نباید در آن حالت دفاعی به خودش بگیرد.

در صورتیکه یک موضوعی مطرح شود، ولی تنش های موجود زیاد باشند یا موضوع مورد نظر یک موضوعی نباشد که بتوانید به صورت صریح و صمیمانه در مورد آن صحبت کنید، در این صورت از فرد مورد علاقه تان بخواهید که بعدا در مورد آن صحبت کنید.

قبل از هر کاری هدف بحث خودتان را بگویید. برای مثال می توانید بگویید که “من می خواهم که از طریق به دست آوردن یک شناخت بهتر نسبت به …، رابطه مابین خودمان را تقویت کنیم.”

از طریق بیان کردن یک داستانی در مورد خودتان، بحث خودتان با فرد مورد علاقه تان را شروع کنید

2. از طریق بیان کردن یک داستانی در مورد خودتان، بحث خودتان با فرد مورد علاقه تان را شروع کنید.

بخصوص در صورتیکه بخواهید در رابطه با عدم تمایل فرد مورد علاقه تان برای تغییر – یا عدم تمایل این فرد برای داشتن یک دیدگاه متفاوت – صحبت کنید، سعی کنید که قبل از مطرح کردن موضوع یک مثالی در مورد خودتان بزنید.

در مورد یک زمانی صحبت کنید که یک فرد دیگری به شما کمک کرده است تا یک مشکلی را در مورد رفتار خودتان رفع کنید، در حالیکه قبلا بر این عقیده بوده اید که این رفتار هیچ مشکلی ندارد.

باید از عبارات و قالب گفتاری مناسبی استفاده کنید تا شخص مورد علاقه تان در رابطه با موردی که از نظر شما باید تغییر کند، خجالت نکشد.

سعی نکنید که یک دلیلی بیاورید.

3. سعی نکنید که یک دلیلی بیاورید.

اصلا در مورد این موضوع بحث نکنید که چه کسی حرف درستی می زند و چه کسی اشتباه می کند.

در صورتیکه یک فردی تغییر (تغییر رفتارش یا تغییر دیدگاهش در مور یک مسئله خاص) را نپذیرید، شاید این فرد هیچ دلیل خاصی برای این تصمیمش نداشته باشد.

شاید این رفتار فرد بخشی از سیستم عقیده ایش باشد؛ بنابراین بحث کردن در رابطه با آن هیچ فایده ای نخواهد داشت.

از جر و بحث با فرد مورد علاقه تان اجتناب کنید. از این فرد نخواهید که عقاید خودش را اثبات کنید یا سعی نکنید که اشتباه این فرد را اثبات کنید.

یک سری سوالاتی بپرسید. سعی کنید که شناخت بهتری در مورد دلیل مربوط به رفتارها یا عقاید مشکل زای فرد مورد علاقه تان به دست بیاورید.

به همین منظور می توانید یک سری سوالاتی بپرسید؛ برای مثال می توانید بپرسید که “چه تجارب و اتفاقاتی باعث شده اند تا شما چنین احساسی داشته باشید؟”

در حین صحبت کردن در مورد نظرات خودتان، از جمله هایی استفاده کنید که با “من” شروع می شوند

4. در حین صحبت کردن در مورد نظرات خودتان، از جمله هایی استفاده کنید که با “من” شروع می شوند.

این موضوع را تایید کنید که بیشتر دیدگاه های شما ذهنی یا صرفا بر مبنای نظر خودتان می باشند؛ در این صورت فرد مورد نظرتان هم به همان نتیجه خواهد رسید.

جمله های خودتان را با استفاده از “من فکر می کنم که ….” ، “از نظر من …” یا “به نظر می رسد که …” شروع کنید.

در صورتیکه یک جلمه ای به توضیح بیشتری نیاز داشته باشد، سعی کنید بعد از آن یک جمله ای همانند “بنابراین، من نگران …. هستم” یا “به نظر می رسد که این مود می تواند به … منجر شود” را بگویید.

فقط زمانی نیاز به توضیح پیدا می شود که فرد مورد علاقه تان در نتیجه مشاهدات اولیه یا احساسات بیان شده تان متقاعد به تغییر نشود.

کیفیت و شرایط مد نظرتان برای مکالمات و گفتگوهای آینده با این فرد را توضیح دهید

5. کیفیت و شرایط مد نظرتان برای مکالمات و گفتگوهای آینده با این فرد را توضیح دهید. 

یک سری پیام های مشخصی بفرستید که نشان دهد می خواهید موقعیت های موجود را مجددا ببینید یا مجددا در مورد آن فکر کنید و امیدوارید که فرد مورد علاقه تان هم همین نگرش را داشته باشد.

در صورتیکه نظر خودتان را با صداقت بگویید و فرد مورد علاقه تان هم از آن حمایت کند، باید این نکته را بپذیرید که واژگان مورد استفاده شما مشکل زا بوده است و باید آن را اصلاح کنید.

برای مثال می توانید بگویید که “بسیار خب، … بله، حق با شماست، من نمی توانم مثبت باشم، ولی نظر من این است.”

تنش های ایجاد شده را از طریق خندیدن از بین ببرید

6. تنش های ایجاد شده را از طریق خندیدن از بین ببرید.

ایجاد تنش در مکالمات روزمره یک مورد کاملا عادی می باشد، به خصوص در صورتی که شما و فرد مورد علاقه تان مدت زمان زیادی در کنار هم باشید. در صورتیکه این اتفاق بیافتد، سعی کنید که تنش موجود را کاهش دهید.

می توانید بگویید که “جیز، هر دو ما آدم های خیلی لجوجی هستیم!”

یک فرد در صورتی حالت دفاعی به خودش می گیرد که طرف مقابلش حاضر به تغییر نظرش نباشد. سعی کنید که مکالمه تان به بن بست کشیده نشود.

در صورت پیش آمدن هر نوع مشکلی در مکالمه و به منظور ادامه دادن به آن ، سعی کنید که سوالاتی همانند “آیا نظر متفاوتی دارید؟” بپرسید.

صبور باشید

7. صبور باشید.

در زمانیکه فرد مورد علاقه تان فاصله کمی با تغییر رفتارش داشته باشد، احساس خستگی شما از بین خواهد رفت. در این شرایط، این فرد تایید می کند که یک سری مواردی باید تغییر کند، ولی همچنان در مورد آن یک مقداری شک خواهد داشت.

باید نسبت به این نکته مطلع باشید که حتی زمانی که افراد متمایل به تغییر باشند، این تغییر زمان بر خواهد بود. در واقع تغییر الگوهای شکل گرفته رفتاری به صورت خاص، یک فرآیند می باشد و به گذر زمان نیاز دارد.

پیشرفت های توسعه ای، حتی در صورتیکی محدود به بحث ها باشند، ارزشمند خواهند بود.

قدردانی خودتان از تلاش فرد مورد علاقه تان و تمایلتان به تغییر خودتان را می توانید از طریق تشکر کردن از این فرد به دلیل صحبت کردن با شما نشان دهید.

نسبت به زمان پایان دادن به مکالمه مطلع باشید.

8. نسبت به زمان پایان دادن به مکالمه مطلع باشید.

شاید در برخی مواقع تغییر دادن موضوع یا دور شدن از کنار فرد مورد نظر، یک تصمیم مناسب تر و ایمن تری باشد.

در صورتیکه فرد مورد علاقه تان هیچ نوع تمایلی به صحبت کردن با شما نداشته باشد و پرخاشگری نشان دهد یا سر شما داد بزند، در این صورت نباید ثبات و سلامتی خودتان را به خطر بیاندازید. قبل از ایجاد شرایط غیر قابل کنترل باید به بحث خودتان خاتمه دهید.

برای مثال می توانید بگویید که “اجازه بدهید در یک زمان مناسب دیگری که هر دو ما آرامتر هستیم، با هم صحبت کنیم.” یا “این شروع خوبی بود، ولی فکر می کنم باید همینجا خاتمه بدهیم.”

روش سه – کمک کردن به فرد مورد علاقه تان برای کمک کردن به خودش

مطلع کنید.

1. مطلع کنید.

به منظور شناسایی مشکلاتی که به دلیل عدم تمایل فرد مورد علاقه تان برای تغییر ایجاد می شود، شاید علاوه بر بحث به موارد دیگری هم نیاز پیدا شود.

بررسی کنید که به چه نحوی می توانید به فرد مورد علاقه تان کمک کنید تا با مشکلات پیش آمده در زندگی شخصیش مقابله کند.

بخشی از این کار عبارت از آماده بودن برای راهنمایی این فرد در حین درخواست کمک می باشد.

اولین کاری که فرد مورد علاقه تان باید انجام دهد را بشناسید و آن را توصیه کنید.

با یک متخصص مراقبت سلامتی صحبت کنید. مراجعه به یک متخصص سلامت روان هم برای آگاهی یافتن در مورد سناریوی فرد مورد علاقه تان و هم برای سلامت روانی خودتان مفید می باشد.

از فرد مورد علاقه تان بخواهید که از یک متخصص کمک بگیرد

2. از فرد مورد علاقه تان بخواهید که از یک متخصص کمک بگیرد.

در صورتیکه بتوانید یک مکالمه صادقانه ای با فرد مورد علاقه تان داشته باشید که با مشکلات شخصی مواجه است، در این صورت فرصت کمک به این فرد را خواهید داشت.

سعی کنید یک سری اطلاعاتی در مورد افرادی به دست بیاورید که این فرد می تواند از آنها کمک دریافت کند.

بهترین روش ممکن برای انجام این کار عبارت از توصیه کردن به فرد مورد علاقه تان برای مراجعه به یک درمانگر عمومی می باشد؛ فرد مورد علاقه تان باید از این درمانگر عمومی بخواهد که او را به یک درمانگر متخصص ارجاع دهد.

احتمالا فرد مورد علاقه تان خواهد پذیرفت که به یک درمانگر عمومی مراجعه کند، ولی تمایلی به مراجعه به یک روان پزشک یا روان شناس نخواهد داشت.

درمانگران عمومی می توانند فرد مورد علاقه تان را متقاعد کنند که به یک متخصص مراقبت سلامت روانی مراجعه کند.

در حین توصیه کردن با فرد مورد علاقه تان برای دریافت کمک، بر روی رفتارها یا صحبت های این فرد که منجر به آسیب دیدن خودش یا افراد دیگری شده است، تاکید کنید.

برای مثال شما می توانید بگویید که “به دلیل اینکه همیشه احساس عصبانیت دارید، نگران هستم. من فکر می کنم باید در رابطه با این شرایط خودتان با یک فردی صحبت کنید تا بتوانید احساس بهتری به دست بیاورید.”

در صورتیکه جای خاصی را برای دریافت کمک یا اطلاعات نشناسید، سعی کنید با سازمان هایی همانند پیمان ملی در مورد بیماری روانی ارتباط برقرار کنید.

از فرد مورد علاقه تان بخواهید که به خاطر شما کمک دریافت کند

3. از فرد مورد علاقه تان بخواهید که به خاطر شما کمک دریافت کند.

در صورتیکه فرد مورد علاقه تان درخواست شما برای مراجعه به یک متخصص یا دریافت سایر کمک ها را رد کند، می توانید از این فرد بخواهید که به خاطر رابطه شما این کار را انجام دهد.

از سایر دوستان و افراد مورد علاقه تان هم بخواهید که این کار را انجام دهند.

در موارد خطرناکی که رفتار فرد مورد علاقه تان تاثیر مضری بر روی سلامتی و امنیت خودش و سایر افراد دارد، همین شرایط می تواند تنها روش موجود برای متقاعد کردن این فرد در رابطه با نیاز به تغییر باشد.

می توانید به این فرد بگویید که “من مطلع هستم که در شرایط فعلی با … مواجه هستید، و باید مطلع باشید که می خواهم از شما حمایت کنم.

من می خواهم که رابطه مابین ما سالم و مثبت باقی بماند و به دلیل اینکه شما با … مواجه هستید، خیلی اذیت می شوم.”

در مورد زمان مربوط به خاتمه رابطه مطلع باشید

4. در مورد زمان مربوط به خاتمه رابطه مطلع باشید.

یک سری محدودیت هایی برای روابطی مشخص کنید که برای شما و سایر افراد، از جمله فرد مورد علاقه تان، خطراتی دارند.

در مورد کارهایی که می توانید در آن مشارکت کنید و کمک هایی که می توانید به این فرد بکنید یا در مورد کنار گذاشتن این فرد از زندگی تان به خوبی فکر کنید.

محدودیت هایی که در نظر گرفته اید را به صورت مفصل به فرد مورد علاقه تان توضیح دهید. برای مثال می توانید بگویید که “زمانیکه مشروب می خورید، نمی توانم در کنارتان باشم.

در صورتیکه به خانه بیایم و شما مست باشید، در این صورت برای همیشه از اینجا خواهم رفت.”

در صورتیکه این فرد به صورت عمدی شما را تحریک کند یا از شما بخواهد که محدودیت های خودتان را لغو کنید، در این صورت باید به رابطه خودتان خاتمه دهید.

در صورتیکه فرد مورد علاقه تان به طور مداوم شما یا افراد دیگری را اذیت کند، باید یک اقدامی بکنید.

در حالت ایده آل این فرد متمایل به تغییر رفتار خواهد بود. در غیر اینصورت شما باید از فرد مورد علاقه تان فاصله بگیرید یا اینکه کلا رابطه تان را با این فرد قطع کنید.

نویسنده: Trudi Griffin, LPC

به روز رسانی شده در: 30 مارچ 2019 , ترجمه : کانون مشاوران ایران

نحوه رفتار کردن با افرادی از خانواده که دچار افسردگی شده اند

در مورد برخورد با افرادی از خانواده که افسرده هستند، شناخت نوع برخوردی که باید داشته باشید و کمک هایی که باید به این فرد بکنید، می تواند یک وظیفه سختی باشد.

به منظور اینکه مثبت ترین تعامل ممکن را با افراد افسرده خانواده داشته باشید، باید نحوه برخورد با آنها را یاد بگیرید تا در نتیجه آن این افراد یک حالت تدافعی به خودشان نگیرند.

پیشنهاد مربوط به صحبت کردن می تواند یک نقطه شروع مناسبی باشد.

بخش یک – تعامل با فرد افسرده در خانه

باید بپذیرید که شما هیچ تقصیری در بیمار شدن این فرد نداشته اید

1. باید بپذیرید که شما هیچ تقصیری در بیمار شدن این فرد نداشته اید.

در صورتیکه متوجه افسرده بودن یکی از اعضای خانواده تان شوید، این تصور را خواهید داشت که باید یک کاری بکنید. ولی این شرایط نتیجه اشتباهات شما نمی باشد.

افسردگی باعث می شود که یک فرد نتواند به راحتی با افرادی که دوستش دارند، یک ارتباط عاطفی برقرار کند. به منظور اینکه در دسترس این فرد باشید و به وی کمک کنید، باید این نکته را درک کنید که  شما در ایجاد این شرایط برای این فرد هیچ نقشی نداشته اید.

بپذیرید که شرایط ایجاد شده یک بیماری فیزیکی واقعی می باشد

2. بپذیرید که شرایط ایجاد شده یک بیماری فیزیکی واقعی می باشد.

زمانیکه با یک فرد افسرده در خانواده صحبت می کنید، باید این نکته را در نظر داشته باشید که این فرد دارای یک بیماری فیزیکی واقعی می باشد.

شاید وسوسه شوید که این فرد را به دلیل اختلال روانیش سرزنش کنید و این تصور را داشته باشید که تصمیمات خودش منجر به ایجاد این شرایط برایش شده است.

ولی در صورتیکه بپذیرید این فرد هیچ تقصیری در ایجاد این شرایط نداشته است، در این صورت خواهید توانست که از این فرد کمتر انتقاد کنید و بیشتر نقش یک حمایت کننده را داشته باشید.

این نکته را در نظر داشته باشید که ممکن است کمک شما منجر به بهبود یافتن این فرد از افسردگی شود.

حمایت کنید

3. حمایت کنید.

حمایت شما از فرآیند بهبود این فرد یکی از با ارزشترین چیزهایی است که می توانید در مورد فردی انجام دهید که به دلیل افسردگی با مشکلاتی مواجه شده است.

اجازه دادن به فرد صحبت کننده برای حرف زدن در مورد احساساتش و نداشتن هیچ نوع قضاوتی نسبت به وی نقش مهمی را در فرآیند درمانش خواهد داشت. همچنین این کار به افراد افسرده کمک خواهد کرد تا کمتر احساس تنهایی بکنند.

همچنین می توانید به این فرد پیشنهاد بدهید که یک گروه حمایتی پیدا کند؛ هم خانواده ای شما در این گروه ها می تواند در مورد شرایط خودش با افرادی صحبت کند که دارای شرایط مشابهی با وی هستند و در نتیجه آن احساس تنهایی نداشته باشد.

سوالات مستقیمی بپرسید

4. سوالات مستقیمی بپرسید.

به منظور اینکه به هم خانواده ای افسرده تان کمک کنید، باید مواردی که آنها تجربه می کنند را بشناسید. افراد افسرده ممکن است که موارد مختلفی را تجربه کنند، بنابراین باید یک سری سوالات مستقیمی بپرسید تا شرایط آنها را درک کنید.

شما می توانید شخص مورد علاقه خودتان را ترغیب کنید که دلیل افسردگیش را بررسی کند و بتواند جنبه دیگری از شرایط موجود را در نظر بگیرد. می توانید سوالاتی شبیه به سوالات زیر بپرسید:

  • اولین باری که این احساس بد در شما ایجاد شد، مربوط به چه زمانی بوده است؟
  • آیا می دانید که چه عواملی منجر به تحریک این احساسات می شود؟
  • چه چیزی منجر به وخیم تر شدن شرایط می شود؟
  • چه مواردی این شرایط را بهتر می کند؟
هیچ وقت به این فرد نگویید که تغییر کند

5. هیچ وقت به این فرد نگویید که تغییر کند.

درخواست کردن از فرد مورد علاقه تان برای تغییر احساساتش، یک روش بی فایده ای است؛ اصلی ترین دلیل این امر عبارت از آگاه نبودن این افراد در مورد نحوه تغییر احساساتشان می باشد.

زمانیکه شرایط این افراد تغییر نکند، ناامید خواهید شد و همچنین آنها از دست شما عصبی خواهند شد و حتی ممکن است که میزان افسردگیشان بیشتر شود.

همچنین این کار می تواند منجر به خجالت کشیدن این افراد شود و شرایط وخیم تری را ایجاد کند.

سعی نکنید که فرد افسرده را بهبود دهید.

6. سعی نکنید که فرد افسرده را بهبود دهید.

در صورتیکه شما هم خانواده ای افسرده تان را از این شرایط نجات دهید، این فرد نخواهد توانست به تنهایی احساس ناراحتیش را مدیریت کنید.

همچنین احتمال اینکه بتوانید افسردگی را از بین ببرید، یک احتمال پایینی می باشد؛ علاوه بر این، این واقعیت که شما همواره در زندگی این خویشاوندتان دخالت می کنید، می تواند منجر به تحریک افسردگی این فرد شود و در نتیجه این فرد یک احساس نامناسبی نسبت به شما پیدا کند.

همچنین این کار باعث خواهد شد که یک سری روابط منفی با شخص مورد علاقه تان پیدا کنید؛ درست همانند شرایطی که تلاش شما برای بهبود این فرد بی تاثیر باشد و نسبت به وی ناراحت شوید.

باید هم شرایط عادی این فرد و هم شرایط احساساتی این فرد را بپذیرید.

نگرش و برخورد مثبتی داشته باشید

7. نگرش و برخورد مثبتی داشته باشید.

داشتن انتظارات واقعی از فرد مورد علاقه تان که افسرده می باشد و ادامه دار بودن این برخورد منجر به امیدوار شدن این فرد خواهد شد.

فرد مورد علاقه شما به دلیل افسرده بودن می تواند کمک دریافت کند و می تواند تغییر کند.

همواره جای امیدواری وجود دارد و در صورتیکه شما همواره این نکته را در نظر داشته باشید، می توانید به این فرد کمک کنید تا همواره امید خودش را حفظ کند.

بخش دو – شناسایی افسردگی در هم خانواده ایتان

وجود داشتن احساسات ناراحت کننده در هم خانواده ایتان را زیر نظر داشته باشید

1. وجود داشتن احساسات ناراحت کننده در هم خانواده ایتان را زیر نظر داشته باشید.

احساسات بد به عنوان یک معیار مرسومی برای افسرگی در نظر گرفته می شود، به خصوص در زمانیکه احساس افسردگی هیچ نوع علت مشخصی نداشته باشد.

این احساس ناراحتی می تواند بر روی روح هم خانواده ایتان تاثیر بگذارد؛ هوشیار بودن نسبت به این ناراحتی بیش از حد یک عامل کلیدی در شناسایی افسردگی می باشد.

به منظور اینکه وجود داشتن ناراحتی قابل توجه بدون هیچ نوع دلیل خاصی را در یکی از اعضای خانواده تان متوجه شوید، باید با او صحبت کنید.

همچنین ممکن است این افراد یک سری علائم ناراحتی را همراه با گریه، احساس بی ارزش بودن و احساس ناامیدی نشان دهند.

نسبت به بی علاقه شدن این فرد هوشیار باشید

2. نسبت به بی علاقه شدن این فرد هوشیار باشید.

از دست دادن علاقمندی این افراد به مواردی که در گذشته منجر به هیجان زدنشان می شد، یک علامت رایجی از افسردگی می باشد.

رفتار آنها را زیر نظر بگیرید و بررسی کنید که آیا آنها به صورت مکرر به فعالیت هایی که قبلا دوست داشته اند، “نه” می گویند یا اینکه یک سری کارهایی را بدون توجه انجام می دهند یا در اغلب مواقع خسته هستند.

معمولا این افراد علایق خودشان به سرگرمی ها و ورزش را از دست می دهند.

افرادی که بی توجه هستند و به هیچ چیزی علاقه ندارند، ممکن است که بی حال و سست باشند و هیچ تمایلی به حرکت کردن و فعالیت فیزیکی نداشته باشند.

نسبت به افزایش تحریک پذیری و عصبانیت این افراد هوشیار باشد

3. نسبت به افزایش تحریک پذیری و عصبانیت این افراد هوشیار باشد.

افراد افسرده یک ناراحتی در مورد زندگی شان دارند و نسبت به مواردی که در گذشته منجر به خوشحالیشان می شد، احساس خاصی ندارند و به همین دلیل افراد شادی نیستند.

ناراحت بودن می تواند منجر به تحریک پذیری و تند مزاجی شما شود و در نتیجه یک سری موارد کوچک و بی اهمیت مضطرب شوید.

در صورتیکه به نظرتان یک فردی در خانواده تان هیچ وقت خوشحال نباشد، ممکن است دچار افسردگی شده باشد.

الگوهای خواب این افراد را زیر نظر بگیرید

4. الگوهای خواب این افراد را زیر نظر بگیرید.

افراد افسرده یک حالت افراطی در رابطه با خواب دارند: یا بیش از حد می خوابند یا خیلی کم می خوابند. عدم توانایی برای خوابیدن به عنوان بی خوابی شناخته می شود و در صورتیکه یکی از اعضای خانواده تان دچار بی خوابی شود، باید وجود داشتن سایر علائم افسردگی را هم در وی بررسی کنید.

خوابیدن بیش از حد به عنوان یک روشی برای فرار از احساسات منفی استفاده می شود؛ فرد افسرده در اکثر مواقع دچار این احساسات منفی می شود.

بخش سه – کمک کردن به یکی از اعضای خانواده برای دریافت کمک مورد نیازش

خودتان را آموزش دهید

1. خودتان را آموزش دهید.

آشنا شدن با علائم و تاثیر افسردگی یک نقطه شروع مناسب برای داشتن یک برخورد مناسب با فرد افسرده در خانواده می باشد.

این کار نه تنها باعث خواهد شد که نحوه تاثیرگذاری بیماری هم خانواده ایتان را یاد بگیرید، بلکه همچنین نشان خواهد داد که یک فرد حمایت کننده ای هستید و فرد افسرده برای شما اهمیت زیادی دارد؛ فرد افسرده نیاز شدیدی به این موارد دارد.

به عنوان یک خانواده در رابطه با این مسئله صحبت کنید

2. به عنوان یک خانواده در رابطه با این مسئله صحبت کنید.

افسردگی یکی از اعضای خانواده بر روی کل خانواده اثر می گذارد و تاثیر آن محدود به فرد افسرده نمی باشد.

بحث کردن با خانواده در مورد این مشکل می تواند به فرد افسرده کمک کند تا حرف های مورد نظر خودش را بیان کند و یک نوع احساس حمایت شدن داشته باشد.

همچنین این کار به شما کمک خواهد کرد تا موارد موثر و غیرموثر را شناسایی کنید.

با درمانگر این فرد ملاقات داشته باشید

3. با درمانگر این فرد ملاقات داشته باشید.

در صورتیکه هم خانواده ای افسرده تان موافق باشد، می توانید در برخی مواقع همراه با این فرد به پیش درمانگرش بروید تا از نحوه پیشرفت درمان مطلع شوید.

همچنین با استفاده از این روش مطلع خواهید شد که آیا روش های مورد استفاده در خانه برای کمک به درمان مفید هستند یا هیچ فایده ای ندارند.

همچنین درمانگر می تواند یک سری آموزش هایی به خود شما ارائه دهد؛ در نتیجه خواهید توانست که کمک های بیشتری به فرد افسرده بکنید.

به یک درمانگر خانواده مراجعه کنید

4. به یک درمانگر خانواده مراجعه کنید.

مراجعه کردن به یک مشاوره زوجین یا مشاوره خانواده در کنار درمان های فردی که فرد افسرده کننده از آن استفاده می کند، ایده مناسبی می باشد چرا که در نتیجه آن هر یک از افراد این فرصت را پیدا خواهند کرد که نظرات خودشان را در مورد افسردگی هم خانواده ایشان به اشتراک بگذارند.

همچنین مشاوره خانواه به بچه های کمک خواهد کرد تا شناخت بیشتری در مورد نقش خودشان پیدا کنند و متوجه شوند که شرایط پیش آمده در نتیجه کارهای اشتباه آنها ایجاد نشده است.

به آنها کمک کنید تا یک سیستم حمایتی ایجاد کنند

5. به آنها کمک کنید تا یک سیستم حمایتی ایجاد کنند.

به فرد افسرده خانواده کمک کنید تا یک سیستم حمایتی پیدا و ایجاد کند. از دوستان خودتان بپرسید که آیا یک فرد افسرده ای در خانواده دارند؛

در صورت وجود داشتن چنین فردی از وی بخواهید که با فرد افسرده هم خانواده ایتان صحبت کند.

علاوه بر این می توانید گروه های حمایتی موجود در منطقه تان را پیدا کنید و از آنها بخواهید که با هم خانواده ای افسرده شما صحبت کنند.

همچنین ایجاد یک سیستم حمایتی برای خود شما هم اهمیت زیادی دارد؛ در نتیجه این کار، مراقبت کردن از فرد افسرد در خانواده تان منجر به ایجاد احساس منزوی بودن و مضمحل شدن در شما نخواهد شد.

به این افراد کمک کنید که به یک درمانگر مراجعه کنند

6. به این افراد کمک کنید که به یک درمانگر مراجعه کنند.

نکته مهمی که باید رعایت کنید، عبارت از تشویق فرد افسرده هم خانه ایتان برای مراجعه به یک درمانگر می باشد؛ سعی کنید یک درمانگری به آنها پیشنهاد بدهید که نیازهایش را رفع کند.

ممکن است یکی از دوستانتان درمانگر خاصی را به شما پیشنهاد دهد یا با توجه به پوشش بیمه ای، به یک درمانگر خاصی مراجعه کنید.

کمک شما می تواند مانع از ایجاد احساس اضمحلال در فرد افسرده و یا صرف نظر کردن وی از فرآیند درمان شود؛ این مورد نقش مهمی در موفقیت درمان دارد.

نویسنده: Trudi Griffin, LPC

به روز رسانی شده در: 18 نوامبر 2019 , ترجمه : کانون مشاوران ایران