خواص قهوه

خواص قهوه

خواص قهوه : قهوه خواص بسیاری دارد و علاوه بر کم شدن وزن و لاغری در جلوگیری از بیماری هایی مثل پارکینسون موثر می باشد.

با استفاده از قهوه لاغر باقی بمانید

محققان در تازه ترین تحقیقات خود به این پی برده اند که  مصرف قهوه فواید سلامتی بسیاری برای بدن انسان دارد و با استفاده از  آن می توان در برابر بسیاری از بیماری ها مانند سرطان کبد ایمنی پیدا کرد.

بیشتر شدن انرژی با نوشیدن قهوه

یکی از بزرگترین فواید استفاده از قهوه خواص انرژی زایی آن می باشد.

اشخاص می توانند تا اندازه 3 فنجان قهوه روزانه استفاده کنند  مخصوصا هنگامی که احساس خسته بودن ، کم شدن انرژی و خواب آلودگی می کنند.

کافئین موجود در قهوه موجب زیاد شدن سطح هوشیاری و از بین رفتن خواب آلودگی می شود. محققان مناسب ترین وقت را برای استفاده از قهوه را در هنگام صبحگاه می دانند و به این ترتیب شخص تا شب از انرژی کافی برای انجام دادن کارهای مورد نظر برخوردار می شود.

قهوه، منبع غذایی سرشار از آنتی اکسیدان

بدن انسان هر روز در حال مقابله با رادیکال های آزاد و علت های سرطان زا می باشد، هر روز میلیون ها سلول دچار دگرگون شدن در ساختار بدن  می شوند که سیستم ایمن بودن بدن آن ها را نابود می کند  و موقعی که دیگر توان انجام این فعالیت را نداشته نباشد شخص دچار سرطان می شود.

سیستم ایمن بودن بدن برای مقابله با رادیکال های آزاد به آنتی اکسیدان ها احتیاج دارد و از منابع پر از آنتی اکسیدان در دانه های قهوه است به همین دلیل استفاده از این نوشیدنی می تواند در مبارزه برای سرطان فایده دارد.

ولی قهوه را  باید تلخ را باید با مقدار کمی شکر و خامه مصرف کرد.

استفاده مرتب از  قهوه هر روز موجب پیشگیری از دچار شدن به بسیاری از بیماری های مضر و بیشتر شدن عمر اشخاص می شود.

سریع لاغر شدن با استفاده از قهوه

برای متناسب بودن  اندام و حفظ لاغری یکی از روش های استفاده قهوه می باشد. طبق تحقیق ها  مصرف قهوه موجب زیاد شدن متابولیسم بدن و سوزاندن چربی و کالری های اضافی در بدن می شود.

جلوگیری از ابتلا به دیابت با نوشیدن قهوه اشخاصی که دچار بیماری دیابت می باشند  و یا اشخاصی که قند خون آنها بالا می باشد  با استفاده روزانه قهوه می توانند خطر مبتلا شدن به دیابت نوع2 را تا 9 درصد کم کند.

پیشگیری از مبتلا شدن به بیماری آلزایمر با قهوه

مصرف  قهوه یکی از روش های جلوگیری  از ابتلا به بیماری آلزایمر و از بین رفتن  سلول های مغزی است.

به همین علت کارشناسان پیشنهاد می کنند اشخاص سالمند در رژیم غذایی خود استفاده از قهوه را قرار دهند.

قهوه علت پیروز شدن در مسابقات ورزشی

اشخاص ورزشکاری که پیش از شروع  مسابقه های ورزشی قهوه مصرف می کنند و رکورد های ورزشی مطلوب تری را به ثبت می رسانند .

معالجه مختل شدن روانی با نوشیدنی معالجه ای قهوه

استفاده از قهوه می تواند موجب بهتر شدن خلقیات ، معالجه افسردگی و به وجود آوردن آرامش در اشخاص مخصوصا خانم ها شود ، پیشنهاد کارشناسان به خانم هایی که مبتلا به افسردگی  می باشند این می باشد که قهوه  را در رژیم غذایی هر روز خود قرار دهند .

پیشگیری از مبتلا شدن به بیماری های قلبی

تحقیق ها نشان می دهد استفاده از قهوه می تواند خطر مبتلا شدن به بیماری های قلبی عروقی را تا حد زیادی کم کند. جلوگیری از مبتلا شدن به پارکسینون با استفاده  منظم قهوه خوردن می تواند از مبتلا شدن به بیماری پارکینسون و یا ارتقاء آن پیشگیری کند.

منبع: مقالات کانون مشاوران ایران


سایر مقالات:

اوتیسم آسپرگر

اوتیسم آسپرگر (Asperger Syndrome) نوعی اوتیسم است که از طریق مشکلات رفتاری مختلف بروز می…

بیماری اوتیسم

بیماری اوتیسم عبارتی پزشکی است که به اختلالات مختلف در زمینه رشدی اشاره دارد. کودکان…

عفونت کردن مثانه

عفونت کردن مثانه:در زنان در سن های بالا امکان دارد به مشکلات مثانه مبتلا شوند

و این مشکلات را به طور جدی دنبال نکنند.

دستگاه ادراری انسان

دستگاه ادراری از کلیه‌ها شروع می‌شود.

کلیه ها هم توسط لوله‌هایی که حالب خوانده می‌شوند به مثانه وصل می‌شوند.

دستگاه ادراری به پیشابراه ختم می‌شود که لوله کوتاهی است که ادرار را به خارج از بدن می‌برد.

وقتی باکتری‌های موجود در روده‌ها، از راه رکتوم به پیشابراه برسند و از آنجا بالا رفته وارد مثانه شوند، عفونت به وجود می‌آید.

باکتری‌ها می‌توانند مثانه را آلوده کرده و عفونت ایجاد کنند و یا بدون آنکه علامتی ایجاد کنند، در آنجا تکثیر یابند.

در هر یک از این موارد، باکتری‌ها ممکن است از راه حالب بالا رفته و کلیه‌ها را دچار عفونت سازند.

عفونت کلیه خطرناک است و ممکن است باعت زایمان زودرس در خانم‌های باردار یا سایر عوارض گردد.

عفونت مثانه در بین خانم‌های 20 تا 50 بیشتر شایع است.

عفونت کردن مثانه در خانوم های سالمند بیشتر می باشد

خانم ها امکان دارد مشکلات متعدد مثانه را با بیشتر شدن سن شان تجربه کنند.  ولی اکثر آنها اعتقاد

دارند نشانه های آن به دلیل بیشتر شدن سنی باشد و برای مشکل خود  اقدام نمی‌کنند. عفونت مثانه نوعی

عفونت مجاری ادراری می باشد،  و می توانند به کلیه ها هم منتقل شود.  پایه حامله امکان دارد از این

مشکل دچار رنج شوند.  هرچند این بیماری در خانمها بیشتر می باشد،  ولی می‌توانند در مردان هم به

وجود آید.در موارد شدید شدن پیشنهاد می‌ شود که به پزشک مراجعه کنید.

نشانه های مشکل مثانه در زنان

متخصصان بعضی از نشانه های شایع در زنان مشکل مثانه را شامل موارد زیر می دانند:

  1. احتیاج داشتن به  دستشویی ۸ مرتبه یا بیشتر در روز.
  2. به دستشویی رفتن برای دفع ادرار در شب
  3. در کردن ناخودآگاه ادرار از مثانه(بی اختیار شدن ادرار)
  4. ترس داشتن از  به موقع نرسیدن در دستشویی برای دفع ادرار

منبع: مقالات کانون مشاوران ایران


دیگر مقالات:

اوتیسم آسپرگر

اوتیسم آسپرگر (Asperger Syndrome) نوعی اوتیسم است که از طریق مشکلات رفتاری مختلف بروز می…

بیماری اوتیسم

بیماری اوتیسم عبارتی پزشکی است که به اختلالات مختلف در زمینه رشدی اشاره دارد. کودکان…

کمک کردن به فرزند معلول در خانواده

کمک کردن به فرزند معلول در خانواده بسیار مهم است. میلیون ها نفر وجود دارند که دارای معلولیت های متنوعی هستند.

به همین دلیل افراد زیادی وجود دارند که یکی از دوستان یا اعضای خانواده شان معلول هستند.

در حالیکه معلولیت تقریبا یک مورد رایجی است، ولی افراد معلول با چالش های متنوعی مواجه هستند.

افرادی از خانواده که دوست دارند از خویشاوندانشان حمایت کنند، ممکن است با یک سری چالش هایی مواجه باشند.

شما به دلیل داشتن شناخت محدود، برای حمایت فیزیکی و عاطفی از این افراد باید یک سری تجهیزاتی را مورد استفاده قرار دهید.

روش یک – ارائه کمک و حمایت به خویشاوندتان

توجه کردن به نیازهای هم خانواده ایتان

1.  توجه کردن به نیازهای خانواده

این نکته در کمک کردن به فرزند معلول در خانواده بسیار مهم است.

چه در صورتیکه با فرد مورد حمایتتان در یک جا زندگی کنید و چه در صورتیکه در برخی مواقع او را ببینید، به منظور اینکه متوجه نیاز فیزیکی یا عاطفی وی شوید، باید همواره حواستان به این فرد باشد.

در صورتیکه نسبت به شرایط موجود هم خانواده ای خودتان مطلع نباشید، نخواهید توانست به این فرد کمک کنید.

در صورتیکه این فرد به همراه شما زندگی کند و به کمک نیاز داشته باشد، باید از وی مراقبت کنید.

در صورتیکه با این فرد زندگی نکنید، باید به صورت مرتب به او سر بزنید یا با او ارتباط برقرار کنید تا نسبت به مناسب بودن وضعیتش و نیاز داشتنش به کمک مطلع شوید.

همواره باید به حریم خصوصی و فضاهای شخصی اعضای خانواده تان احترام بگذارید.

نحوه مراقبت نزدیکی که از این افراد باید صورت بگیرد، به سن، نیازها و میزان کمک های دریافتی از طرف سایر افراد بستگی دارد.

برای مثال، یک کودک اوتیسم کم سن و فاقد توانایی تکلم، نسبت به یک فرد بالغ اوتیسم دارای قدرت تکلم و نیمه مستقل، به کمک بیشتری نیاز دارد.

ارائه کمک هایی که مبتنی بر نیاز باشد

2. ارائه کمک هایی که مبتنی بر نیاز باشد.

شما بر اساس معلولیت خاص عضو خانواده تان می توانید به وی کمک کنید.

کمک ارائه شده می تواند عبارت از کمک فیزیکی، حمایت عاطفی، یا یک کوتاه مدت یا بلند مدت باشد.

براساس نیازهایی که دیده اید یا شنیده اید، کمک های مناسبی ارائه دهید.

برای مثال، در صورتیکه خویشاوند شما از ویلچر استفاده کند و دستانش قدرت خوبی داشته باشد، می توانید به وی کمک کنید و ویلچر را در مسیر مورد نظر این فرد حرکت دهید؛

ولی خرد کردن غذای این فرد کمک مناسبی نسبت به او نخواهد بود. در صورتیکه این فرد بگوید که میتواند خودش کارهایش را انجام دهد، اجازه دهید تا خودش انجام دهد و نباید اصرار به “کمک کردن” داشته باشید.

در صورتیکه بخواهید حمایت عاطفی از این فرد بکنید، باید یک بخشی از وقت خودتان را به انجام دادن فعالیتهایی به همراه این فرد بکنید که برایش لذت بخش هستند.

به درخواست های مربوط به کمک یا حمایت به صورت مناسبی پاسخ بدهید

3. به درخواست های مربوط به کمک یا حمایت به صورت مناسبی پاسخ بدهید.

یک بخش مهمی از ارائه کمک به فرد معلول در خانواده، عبارت از نحوه پاسخ دادن به درخواست های کمک این فرد می باشد.

این بخش اهمیت زیادی دارد، به دلیل اینکه در صورتیکه شما به صورت نامناسبی جواب بدهید، این فرد احساس مناسبی نسبت به کمک گرفتن از شما یا اعتماد به شما نخواهد داشت.

در صورتیکه خویشاوندتان در مورد یک فعالیت خاص از شما کمک بخواهد، سعی کنید که در سریع ترین زمان ممکن به وی کمک کنید.

هیچ وقت برای کمک کردن به فردی پیدا کنید که زیاد به کمک شما نیاز ندارد، طفره نروید.

زمانیکه این فرد از شما درخواست کمک می کند، باید مودب و مهربان باشید. از گفتن مواردی همانند “من سرم شلوغ است، ولی می توانم به شما کمک کنم” اجتناب کنید.

شما نباید باعث شوید که این فرد به دلیل معلولیت خودش احساس نامناسبی داشته باشد. باید به این فرد بگوییدکه “حتما، چه کاری می توانم بکنم؟”

در حین کمک کردن به خویشاوند خودتان باید خوش برخورد باشید و به این کار علاقمند باشید.

در صورتیکه خویشاوندتان احساس کند که منجر به اذیت شما می شود، هیچ وقت از شما درخواست کمک نخواهد کرد.

باید این نکته را به یاد داشته باشید که درخواست کمک برای این فرد یک کار سخت و زمانبری می باشد.

به خویشاوندتان کمک کنید تا منابع و تجهیزات خاص مورد نیازش را تهیه کند

4.کمک کردن به فرزند معلول در خانواده برای تامین نیازش

شاید خویشاوند شما به یک سری منابع مرتبط با معلولیت نیاز داشته باشد که قبلا به آن درسترسی نداشته است.

هر کاری که از دستتان بر می آید را باید برای تامین تجهیزات و منابع این فرد انجام دهید.

می توانید این منابع یا تجهیزات را به عنوان یک هدیه به خویشاوند خودتان بدهید.

بررسی کنید که آیا بیمه سلامتی خویشاوند شما استفاده از خدمات مراقبت پزشکی و خدمات مراقبت سلامتی را تحت پوشش قرار می دهد یا نه.

در صورتیکه خویشاوند شما یک نظامی بازنشسته باشد، می تواند از منابع و تجهیزات مربوط به اداره نظامیان بازنشسته استفاده کند.

در فرآیند های اداری مربوط به اداره نظامیان بازنشسته به این فرد کمک کنید تا بتواند از خدمات آن بهره مند شود.

در صورت نداشتن وضعیت مالی مناسب، نباید هیچ نوع احساس تعهدی برای تامین هزینه های مالی این فرد داشته باشید.

عشق و همدلی را نشان دهید

5. عشق و همدلی را نشان دهید.

یکی از مهمترین مواردی که در حین کمک به فرد معلول در خانواده باید انجام دهید، عبارت از نشان دادن عشق و علاقه تان به این افراد می باشد.

در صورتیکه عشق و علاقه تان را نشان ندهید، ممکن است این فرد احساس ناراحتی یا بدبختی بکند.

سعی کنید در زمان های مختلفی یک سری کارهای کوچکی انجام دهید؛ این کارها می تواند فراتر از کمک یا حمایت عاطفی باشد.

در صورتیکه در غذا خوردن یا رفتن به پیش پزشک به فرد دارای معلولیت حرکتی کمک کنید، همچنین می توانید این فرد را به رستوران مورد علاقه اش ببرید یا اینکه از بیرون برای وی غذا تهیه کنید.

همواره باید این افراد را به خاطر خودشان بپذیرید. هیچ وقت سعی نکنید که به دلیل معلولیت این فرد، نسبت به وی بی توجه باشید یا او را دوست نداشته باشید.

سعی کنید که این خویشاوندتان را به عنوان یک فرد دارای نیازها یا چالش های خاص در نظر بگیرید.

به صورت هوشمندانه در مورد رویدادهای خانوادگی برنامه ریزی کنید

6. به صورت هوشمندانه در مورد رویدادهای خانوادگی برنامه ریزی کنید.

یکی از بهتری روش ها برای حمایت از خویشاوند معلول، عبارت از برنامه ریزی هوشمندانه در مورد رویدادهای خانوادگی می باشد.

در حین برنامه ریزی کردن برای یک رویداد، حتما باید معلولیت این خویشاوندتان را مد نظر داشته باشید.

چرا که دوست دارید آنها هم همانند سایر افراد در این رویداد خانوادگی حضور داشته باشند.

با این خویشاوند معلول یا مراقب اصلی وی در مورد بهترین مکان هایی که وی می تواند در آن حضور داشته باشید یا حضور داشتن در این مکان ها برای وی لذت بخش می باشد، مشورت کنید.

در حین مشخص کردن زمان مربوط به رویداد، جوانب مختلف را در نظر بگیرید.

در صورتیکه فرد معلول به راحتی بتواند در فعالیت های خانوادگی در موقع صبح یا عصر شرکت کند تا از آنها لذت ببرد، باید برنامه شما مربوط به این بخش خاصی از روز باشد.

در صورتیکه آنها قرار ملاقات با پزشک داشته باشند، باید در برنامه ریزی خودتان این قرار ملاقات را هم در نظر داشته باشید.

یک سری فعالیت هایی انتخاب کنید که فرد معلول خانواده بتواند بیشترین مشارکت را در آن داشته باشد.

در صورتیکه این فرد مشکل شنوایی داشته باشد، باید از رفتن به رستوران های پر سر و صدا و شلوغ اجتناب کنید. در صورتیکه این فرد فاقد توانایی حرکتی باشد، باید یک فعالیتی انتخاب کنید که به حرکت زیادی نیاز نداشته باشد.

روش دو – آماده کردن خودتان

در مورد شرایط هم خانواده ایتان تحقیق کنید

1. در مورد شرایط هم خانواده ایتان تحقیق کنید.

به دلیل اینکه معلولیت دارای انواع مختلفی است، باید برای شناخت شرایط فرد معلول در خانواده تان یک مقدار تحقیق کنید؛ در این صورت نسبت به کمک هایی که باید به این فرد بکنید، مطلع خواهید شد.

هر چند که صرف کردن زمان برای یادگیری در مورد معلولیت ممکن است به زحمت نیاز داشته باشد ولی شما در آینده از فواید این کارتان بهره مند خواهید شد؛

دلیل این بهره مندی عبارت از داشتن یک شناخت بهتر در مورد نیازهای و چالش هایی می باشد که این خویشاوندتان به صورت روزمره با آنها مواجه است.

معلولیت ها می توانند فیزیکی باشند. رایج ترین نوع معلولیتی که اکثر افراد در مورد افراد معلول تصور می کنند، عبارت از معلولیت فیزیکی می باشد که حرکت فرد را محدود می کند.

معلولیت ها می توانند عاطفی یا روان شناختی باشند. تعداد افراد دارای معلولیت های عاطفی یا روان شناختی در حال افزایش می باشد.

یکی از رایج ترین معلولیت های روان شناختی رایج عبارت از اختلال استرس بعد از آسیب می باشد.

همچنین برخی از معلولیت ها می توانند رشدی باشند. علاوه بر این، افراد زیادی وجود دارند که با معلولیت یادگیری مواجه هستند.

ممکن است که افراد دارای معلولیت یادگیری در مورد انتخاب های زندگی یاحتی انتخاب های روزمره شان به آموزش یا حتی به کمک اضافی نیاز داشته باشند.

در کمک کردن به فرزند معلول در خانواده صبور باشید

2. صبور باشید.

یک مورد مهمی که در افراد کمک کننده به معلولان باید وجود داشته باشد، عبارت از شکیبایی و صبور بودن می باشد.

در حین سر و کار داشتن با انواع مختلف معلولیت، صبور و شکیبا بودن اهمیت زیادی خواهد داشت.

این عامل اهمیت زیادی دارد، چرا که ممکن است اکثر افراد معلول (همانند سایر افراد) نسبت به اهمیت حمایت شما از خودشان مطلع نباشند.

در حین کمک کردن یا حمایت کردن از یک فرد معلول، محدودیت های زمانی را در نظر نگیرید.

در صورتیکه واقعا احساس ناامیدی داشته باشید، این احتمال وجود خواهد داشت که فرد معلول هم ناامید شود.

شما فقط در زمانیکه کنار این فرد هستید با این مسئله مواجه هستید، ولی این فرد در کل زندگی خودش باید این شرایط را مدیریت کند.

بررسی کنید که چه نوع کمکی می توانید ارائه دهید

3. بررسی کنید که چه نوع کمکی می توانید ارائه دهید.

در حالیکه ممکن است شما بخواهید حمایت فیزیکی، مالی یا عاطفی به فرد معلول ارائه دهید، ولی میزان کمکی که در واقعیت می توانید به این فرد بکنید، محدود خواهد بود.

از این رو باید از طریق ارزیابی کردن کمک هایی که می توانید ارائه بدهید، خودتان را برای کمک به این فرد آماده کنید. در حین ارزیابی کمک های قابل ارائه باید موارد زیر را در نظر داشته باشید:

  • محدودیت های مالی خودتان
  • محدودیت ها و سایر وظایف، همانند کار کردن یا مراقبت کردن از بچه های کوچک.
  • در صورتیکه زمان کافی برای کمک کردن نداشته باشید، می توانید کمک مالی ارائه دهید. در صورتیکه نتوانید کمک مالی ارائه دهید، می توانید بخشی از زمان خودتان را در اختیار این فرد معلول قرار دهید.
  • در صورتیکه هم زمان و هم توانایی مالی مناسبی برای کمک به این فرد داشته باشید، می توانید در برخی مواقع از نزدیک وضعیت این خویشاوندتان را بررسی کنید و در سایر مواقع هم به صورت تلفنی بااو صحبت کنید.
  • کمک کردن به فرزند معلول در خانواده بسیار مهم است.

کمک کردن به فرزند معلول در خانواده با برقراری ارتباط

از هم خانواده ایتان بپرسید که آیا به کمک نیاز دارد

1. از فرد معلول بپرسید که آیا به کمک نیاز دارد.

به جای ارائه کردن کمک های درخواست نشده، باید از هم خانواده ایتان بپرسید که آیا به کمک فیزیکی نیاز دارد یا به حمایت عاطفی.

در صورتیکه از فرد معلول هم خانواده ایتان بپرسید که آیا به کمک نیاز دارد، خواهید توانست که بدون داشتن حالت گستاخانه یا مغرورانه و بدون اینکه این فرد از شما درخواست کند، کمک خودتان را ارائه دهید.

برای مثال می توانید به این فرد معلول بگویید که :

“هر موقع که به کمک نیاز داشته باشید، می توانید روی من حساب کنید”،

کانون مشاوران

یا “در صورتیکه خواستید با کسی حرف بزنید، لطفا به من زنگ بزنید.”

کانون مشاوران ایران

هر دو نوع کمک های عمومی و خاص را ارائه دهید. ممکن است در برخی مواقع فرد معلول برای درخواست کمک کردن، خجالت بکشد یا مطلع نباشد که به چه نحوی درخواست کمک بکند.

به همین منظور می توانید به این فرد بگویید که “آیا می خواهید که برای رفتن به توالت به شما کمک کنم؟” یا “آیا موافق هستید که ساعت 6:00 برای شما پاستای بدون گلوتن بیاورم؟”

در صورتیکه از هم خانواده ایتان بپرسید که آیا به حمایت خاصی نیاز دارد، این اجازه را خواهید داشت که با این فرد در مور معلولیتش صحبت کنید؛ نباید به صورت مستقیم به این فرد بگویید که به کمک نیاز دارد.

به حرف های این فرد گوش دهید

2. به حرف های این فرد گوش دهید.

مهمترین نکته ای که در حین ارتباط برقرار کردن با یک فرد در مورد معلولیتش وجود دارد، عبارت از گوش دادن به حرف هایش می باشد.

در صورتیکه به حرف های این فرد گوش ندهید، هیچ شناختی در مورد چالش ها و نگرانی هایش نخواهید داشت.

در صورت گوش دادن به حرف های این فرد خواهید توانست کمک های مورد نیاز این فرد را به وی ارائه دهید؛

همچنین در صورت استفاده کردن از این روش، کمک های شما با ارزش خواهد بود و مورد قدردانی قرار خواهد گرفت.

گوش دادن به حرف یک فرد معلول و اجازه دادن به وی برای بیان کردن فیدبک خودش باعث ایجاد احساس خوبی در وی خواهد شد.

در حین صحبت کردن با هم خانواده ایتان، بر روی حرف های بعدی که می خواهید بزنید، تمرکز نکنید. سعی کنید که ذهن خودتان را از هر فکری آزاد کنید. فقط بر روی شنیدن متمرکز باشید.

تا زمانیکه خویشاوند شما حرفش تمام شود، منتظر بمانید و بعد از آن جواب خودتان را بگویید.

به آنها فرصت مناسبی برای حرف زدن بدهید.

کمک کردن به فرزند معلول در خانواده بسیار مهم است.

با سایر اعضای خانواده تان هماهنگ باشید

3. با سایر اعضای خانواده تان هماهنگ باشید.

یک روش مناسب دیگری که برای حمایت از فرد معلول در خانواده می توانید انجام بدهید، عبارت از هماهنگ کردن سایر اعضای خانواده با برنامه خودتان می باشد.

به منظور انجام دادن این کار، باید با سایر اعضای خانواده تان صحبت کنید و رویدادها و مراقبت ها را هماهنگ کنید تا بتوانید یک حمایت مناسبی از خویشاوند معلولتان داشته باشید.

در صورتیکه مراقب اصلی فرد معلول نباشید، یک ارتباط منظمی با مراقبت اصلی داشته باشید.

احتمالا مراقب اصلی یک فردی خواهد بود که (بعد از خود فرد معلول) بهترین شناخت را از نیازها و چالش های فرد معلول خواهد داشت.

در صورتیکه فرد معلول خانواده شما به حمایت مالی قابل توجهی نیاز داشته باشد، در مورد مشارکت کردن کل اعضای خانواده برای تامین هزینه این فرد، با سایر افراد خانواده صحبت کنید.

در صورتیکه فرد معلول خانواده شما به حمایت عاطفی و همراهی نیاز داشته باشد، در رابطه با این موضوع یک برنامه هماهنگی با خانواده خودتان داشته باشید تا همواره یک فردی برای حمایت کردن از این فرد در کنارش قرار داشته باشد.

نویسنده: Jennifer Boidy, RN به روز رسانی شده در: 23 آوریل 2019, ترجمه : “کانون مشاوران

چگونه می توان از یک پسر بد به یک پسر خوب تبدیل شد

تبدیل شدن از یک پسر بد به یک پسر خوب یک کار سختی می باشد. ولی این کار ارزش تحمل کردن سختی های پیش آمده را دارد، چرا که شما در زمانیکه رفتار خوبی داشته باشید، پاداش داده خواهید شد (به جای اینکه مجازات شوید) و همواره مورد تحسین قرار خواهید گرفت.

در حین تبدیل شدن به یک پسر خوب، در زندگیتان به عنوان یک شهروند شرافتمند در نظر گرفته خواهید شد و والدینتان به شما افتخار خواهند کرد.

مراحل

مهارت های ارتباط برقرار کردن با افراد پیرامون را در خودتان افزایش دهید

1. مهارت های ارتباط برقرار کردن با افراد پیرامون را در خودتان افزایش دهید.

به جای اینکه عصبانی شوید، سعی کنید که کاملا آرام باشید.

در حین صحبت کردن با سایر افراد، منتظر بمانید تا طرف مقابلتان حرف هایش را به صورت کامل بگوید و برای بیان کردن نقطه نظر خودتان نباید در خلال صحبت های سایر افراد حرف بزنید.

به منظور صحبت کردن با افرادی که در موقعیت های سختی قرار دارند، به دنبال استفاده از روش های متفاوتی باشید

2. به منظور صحبت کردن با افرادی که در موقعیت های سختی قرار دارند، به دنبال استفاده از روش های متفاوتی باشید.

برای مثال، فرض کنید یک برادر کوچک شلوغی داشته باشید که همه چیز را مسخره می کند، در این صورت باید جلوی عصبانیت خودتان را بگیرید. به جای اینکه این برادرتان را بگیرید و سرش داد بزنید، می توانید به آرامی با او صحبت کنید، او را تنها بگذارید، از کنارش دور شوید؛

در این صورت مورد سرزنش قرار نخواهید گرفت و فردی که مشکل ایجاد می کند، خسته خواهد شد و دست از کارش خواهد کشید.

این فرض را نداشته باشید که آن چیزهایی که شما می دانید را سایر افراد هم می دانند

3. این فرض را نداشته باشید که آن چیزهایی که شما می دانید را سایر افراد هم می دانند.

برای مثال، در صورتیکه یک فردی سوالی بپرسد و به نظر شما پاسخ آن کاملا آشکار و بدیهی باشد، این فرد را تحقیر نکنید یا انتظار نداشته باشید که به دلیل اینکه سوال مطرح شده یک سوال ساده ای است، خود فرد جوابش را بلد خواهد بود؛

همچنین هیچ وقت نباید فرد سوال کننده را مسخره کنید. در صورتیکه چنین رفتاری داشته باشید هیچ چیزی به دست نخواهید آورد و در واقع دوستان و افراد نزدیکتان را از دست خواهید داد و مورد تنفر سایر افراد قرار خواهید گرفت.

مخاطبان خودتان را بشناسید

4. مخاطبان خودتان را بشناسید.

سعی نکنید به همان روشی که با دوستانتان صحبت کنید، با همان روش با سایر افراد رسمی، همانند معلمان، مربیان یا حتی والدینتان صحبت کنید.

شما به صورت عامیانه با دوستانتان صحبت کنید و از فحش و حرف های زشتی استفاده کنید، هر چند در زمانیکه معلمتان در ساعات غیر مدرسه ای به شما درس می دهد، می توانید مودب باشید و به وی احترام بگذارید.

سعی کنید بی نقص و با کمال باشید

5. سعی کنید بی نقص و با کمال باشید.

مسئولیت کارهای خودتان را بر عهده بگیرید. در زمانیکه جوان باشید، وسوسه خواهید شد که سایر افراد را به عنوان مقصر اصلی کارهای خودتان معرفی کنید و خودتان عواقب منفی کارهایتان را تجربه نکنید.

این مورد می تواند به زیان شما باشد، چرا که تجربه کردن عواقب منفی کارتان می تواند شما را برای دنیای واقعی آماده کند و نکات زیادی را در مورد زندگی به شما آموزش دهد.

در صورتی که شما غرور خودتان را زیر پا بگذارید و بگویید که “این کار اشتباه من بوده است، من مسئولیت آن را می پذیرم و متاسفم”، به نحوی مورد احترام قرار خواهید گرفت که هیچ وقت تصورش را هم نمی توانید بکنید.

مودب باشید

6. مودب باشید.

نابالغی در زمانی وجود خواهد داشت که قلدری کردن یک نوع سرگرمی برایتان باشد، فحش  و ناسزا بگویید یا نسبت به سایر افراد گستاخ باشید.

به نحوی با سایر افراد برخورد کنید که دوست دارید با خود شما برخورد شود.

فروتن باشید

7. فروتن باشید.

مابین اعتماد به نفس و خود پسندی تفاوت وجود دارد. سعی کنید که موارد زیادی از سایر افراد یاد بگیرید تا بتوانید به عنوان یک فرد بالغ در نظر گرفته شوید.

راستگو و آماده صحبت کردن باشید و نظرات واقعی خودتان را بگویید، ولی تاثیرات آن را هم مد نظر داشته باشید

8. راستگو و آماده صحبت کردن باشید و نظرات واقعی خودتان را بگویید، ولی تاثیرات آن را هم مد نظر داشته باشید.

سعی کنید که کارهای درستی انجام دهید، ولی تاثیر آن بر روی سایر افراد را هم در نظر بگیرید و سعی کنید که یک برخورد متفاوتی داشته باشید.

منجر به ایجاد یا تحریک خشونت نشوید

9. منجر به ایجاد یا تحریک خشونت نشوید.

سعی نکنید که یک برخوردی داشته باشید که منجر به ایجاد خشونت شود. خشونت همواره یک مورد بدی است و نمی تواند به عنوان یک پاسخ مناسب در نظر گرفته شود.

خونسرد باشید و فکر کنید که آیا کار مورد نظرتان ارزش انجام دادن دارد. از طریق دور کردن خودتان از این موقعیت، خونسردیتان را به دست بیاورید و بعدا به این موقعیت برگردید.

می توانید بی توجه باشید، دور شوید یا شکل رابطه خودتان را تغییر دهید؛ هیچ وقت نباید دعوا کنید.

توصیه:

  • کامل بودن را تمرین کنید و هیچ وقت تسلیم نشوید.

هشدار:

  • در صورتیکه برای یک مدت زمان طولانی به یک روشی عادت کرده باشید، نمی توانید یک شبه تغییر کنید؛ تبدیل شدن به پسر خوب زمان بر خواهد بود.

به روز رسانی شده در: 21 سپتامبر 2018 , ترجمه : کانون مشاوران ایران

به چه نحوی می توانید وضعیت رابطه موجود مابین بچه هایتان را بهبود دهید

همه والدین دوست دارند که بچه هایشان روابط خوبی با یکدیگر داشته باشند. خوشبختانه روش های زیادی وجود دارند که با استفاده از آنها می توانید بچه های خودتان را به داشتن روابط بهتر تشویق کنید.

در حین استفاده کردن از روش مجازات و پاداش، باید به صورت عادلانه با بچه ها برخورد کنید. زمان یکسانی از وقت خودتان را به بچه ها اختصاص دهید.

از طریق بردن بچه هایتان به رویدادهای ورزشی و گردش های خانوادگی، فرصت مناسبی را برای برقراری روابط مناسب مابین بچه ها ایجاد کنید.

آنها را تشویق کنید که احساسات خودشان را با یکدیگر به اشتراک بگذارند و به منظور اینکه به آنها کمک کنید تا شناخت بهتری در مورد لزوم برقراری رابطه با یکدیگر پیدا کنند، از روش نقش بازی کردن استفاده کنید.

روش یک – عادلانه بودن

به صورت عادلانه با بچه هایتان برخورد کنید و رفتار با ثباتی داشته باشید

1. به صورت عادلانه با بچه هایتان برخورد کنید و رفتار با ثباتی داشته باشید.

در صورتیکه یکی از بچه ها را به صورت مکرر تشویق کنید و هدیه های زیادی به او بدهید و به سایر بچه ها توجه نکنید، بچه هایی که مورد بی توجهی قرار گرفته اند یک نوع حس ناراحتی و (یا) عصبانیت خواهند داشت.

در صورتیکه شما به صورت مکرر یکی از بچه ها را مجازات کنید ولی سایر بچه ها را به همان اندازه مجازات نکنید، مجددا همین احساسات در آنها شکل خواهد گرفت.

ممکن است بچه هایی که مورد تبعیض قرار می گیرند، نسبت به برادران یا خواهران یا (و) نسبت به شما خشمگین شوند.

این بچه بر این عقیده خواهد بود که شما و بچه محبوبتان علیه او در حال تبانی هستید.

منصفانه یا عادلانه بودن به این معنا نمی باشد که شما دقیقا یک کاری را برای همه بچه هایتان انجام دهید – هر چند که در مورد بچه های کوچک این ایده یک ایده مناسبی است.

با این وجود، باید در مورد اجرای قوانین و مجازات های خودتان مصمم باشید، هر چند که قوانین موجود بر روی بچه های مختلف تا یک حدی با هم متفاوت باشند.

برای مثال، در صورتیکه بچه های شما زمان خواب متفاوتی داشته باشند، باید در مورد خوابیدن هر یک از بچه ها در زمان خواب مخصوص به خودشان مصمم باشید و این قانونتان را همواره اجرا کنید.

زمان خودتان را مابین همه بچه ها تقسیم کنید. در این فرصت زمانی می توانید به تکالیف آنها  کمک کنید، با هم به رویدادها و بازی های ورزشی بروید، یا اینکه در کنار یکدیگر استراحت کنید؛

حتما باید یک زمان کافی و تقریبا یکسانی را به بچه ها اختصاص دهید.

در حین صورت گرفتن جر و بحث، به صحبت های هر دو طرف گوش دهید

2. در حین صورت گرفتن جر و بحث، به صحبت های هر دو طرف گوش دهید.

زمانیکه بچه های شما با هم دعوا می کنند، هر دو آنها تمایل خواهند داشت که به اندازه طرف مقابل به حرف هایشان گوش داده شود و مورد تایید قرار بگیرند تا بتوانند اختلاف ایجاد شده را سریعا رفع کنند.

کودکان خودتان را به اتاق های مجزایی بفرستید. به هر دو آنها بگویید که اتفاق صورت گرفته را به شما توضیح دهند، ولی باید به ترتیب به حرف های آنها گوش دهید.

از یکی از بچه ها بخواهید که از پیش شما برود؛ سپس با آن یکی بچه صحبت کنید.

زمانیکه بچه های موقعیت را از دید خودشان توضیح می دهند، به دقت به حرف آنها گوش دهید. با بچه خودتان ارتباط چشمی برقرار کنید و سرتان را تکان دهید تا نشان دهید که به حرفشان گوش می دهید.

در صورتی که چیزی را درست متوجه نشده باشید یا نیاز داشته باشید که یک موردی مشخص شود، سوالات مدت نظرتان را بپرسید.

بعد از تمام شدن حرف های بچه تان، از این اتاق خارج شوید و به اتاق بچه دیگرتان بروید.

بعد از آن بچه هایی که دعوا می کردند را جمع کنید و داستانهای بیان شده توسط آنها را بگویید.

سعی کنید که نقش یک میانجی را داشته باشید و به بچه هایتان کمک کنید تا یک راه حلی را برای اختلافاتشان پیدا کنند.

برای مثال، می توانید در کنار آنها بنشینید و به هر یک از آنها اجازه دهید که صحبت کند و احساسات خودش را به اشتراک بگذارد. بعد از آن یک سری سوالاتی بپرسید و به آنها کمک کنید که به یک راه حلی دست پیدا کنند؛

برای مثال می توانید بپرسید که “مهم ترین چیزی که شما را ناراحت کرد، چه چیزی بوده است؟”، “به نظر شما چه چیزی می تواند منجر به ایجاد احساس بهتری در شما شود؟”، “برای اینکه از بروز این اختلاف در آینده پیشگیری کنید، چه کاری می توانید انجام دهید؟”

شرایط منحصر به فرد هر یک از بچه ها را بشناسید

3. شرایط منحصر به فرد هر یک از بچه ها را بشناسید.

نکته مهمی که در این شرایط وجود دارد، عبارت از در نظر گرفتن بچه ها به عنوان افراد منحصر به فرد می باشد.

باید به صورت خصوصی به هر یک از آنها بگویید که “شما یک فرد کاملا خاصی برای من هستید. من شما را دوست دارم و هیچ شخص دیگری همانند شما نیست!”

به مرور زمان که بچه ها بزرگ می شوند و شخصیت خاص خودشان را پیدا می کنند، باید تفاوت های آنها را در کارهای خودتان نشان دهید. برای مثال، در صورتیکه فقط یکی از بچه ها کامیون (اسباب بازی) دوست داشته باشد، هیچ لزومی وجود نخواهد داشت که برای هر دو آنها کامیون بخرید.

به جای اینکار، در مورد این موضوع فکر کنید که بچه هایتان چه چیزی را دوست دارند و چه چیزی را دوست ندارند. در صورتی که آن یکی بچه هواپیما دوست داشته باشد، می توانید یک هواپیما و یک کامیون بخرید.

در حین تشویق کردن بچه های خودتان، به صورت صریح صحبت کنید.

برای مثال به جای اینکه بگویید “شما بچه های فوق العاده ای هستید”، بگویید که “به نظر من این فوق العاده است که شما خیلی خلاق هستید و دوست دارید که کار کردن با پیانو را یاد بگیرید.

من مطمئن هستم که استعداد شما منجر به پیشرفت شما خواهد شد.”

در صورتیکه یکی از بچه های شما معلولیت فیزیکی یا مشکل عاطفی داشته باشد، باید حساسیت بیشتری نسبت به او داشته باشید.

سایر بچه های خودتان را مطلع کنید که این فرد خاص به دلیل شرایطی که دارد، به مراقبت بیشتری نیز دارد و هیچ دلیل دیگری، همانند دوست داشتن بیشتر او یا بهتر بودن او، منجر به توجه بیشتر شما به این فرد نشده است.

بچه معلولتان را به آنها توضیح دهید و از آنها بخواهید که در مورد این شرایط با یکدیگر صحبت کنند.

بچه های خودتان را با یکدیگر مقایسه نکنید

4. بچه های خودتان را با یکدیگر مقایسه نکنید.

در صورتیکه به یکی از بچه های خودتان بگویید که به اندازه بچه های دیگر باهوش یا با استعداد نیست، در این صورت ناراحت خواهد شد.

این نوع برخورد می تواند به ایجاد یک تنفر بلندمدت و ناراحتی عاطفی منجر شود. همچنین این کار می تواند باعث شود که این فرد نسبت به بچه ای که گفتید بهتر است، خشمگین شود و برخورد نامناسبی با او داشته باشد.

قبل از هرگونه سرزنش بچه ها، به خوبی فکر کنید و همه جوانب را در نظر بگیرید. برای مثال، به جای اینکه بگویید “برادرتان همیشه تمیز و مرتب است. چرا شما هم مثل او نیستید؟”، بگویید که “لطفا اتاقتان را تمیز کنید.”

روش دو – کمک کردن به رابطه بچه هایتان

به کمک بچه هایتان یک سری رسومات خانوادگی ایجاد کنید

1. به کمک بچه هایتان یک سری رسومات خانوادگی ایجاد کنید.

یکی از بهترین روش هایی که شما با استفاده از آن می توانید رابطه مابین بچه های خودتان را تقویت کنید، عبارت از تشویق کردن آنها برای مشارکت کردن با هم در گردش ها و رویدادهای مختلف سالیانه می باشد.

برای مثال، می توانید به بچه های خودتان یک کدو تنبل بدهید و (در صورتیکه به سن مناسبی رسیده باشند) از آنها بخواهید که آن را مابین افراد مختلف تقسیم کنند (البته با نظارت یک فرد بزرگسال).

در زمستان و موقعی که برف باریده باشد، در حیاط خانه تان با هم یک آدم برفی درست کنید، یا ابزارهای لازم را در اختیارشان قرار دهید تا خانه های زنجبیلی خودشان را درست کنند.

یک سری فرصت های مناسبی را برای بچه های خودتان فراهم کنید تا بتوانند کنار هم باشند

2. یک سری فرصت های مناسبی را برای بچه های خودتان فراهم کنید تا بتوانند کنار هم باشند.

در صورتیکه بچه های شما هیچ نوع فرصتی برای برقراری ارتباط و بودن در کنار هم نداشته باشند، با یکدیگر یک رابطه قوی نخواهند داشت.

می توانید بچه های خودتان را به بولینگ یا پارک ببرید، یا اینکه اجازه دهید در داخل یکی از اتاق ها با هم بازی کنند. این تجارب مشترک باعث خواهد شد که کودکان روابط خوبی با هم ایجاد کنند.

بچه های کوچکی که با هم بازی می کنند، در برخی مواقع با هم دعوا خواهند کرد. ولی تا زمانیکه تعداد دعوای آنها زیاد نشده باشد (برای مثال در صورتیکه به ازای هر پنج بار تعامل مثبت، یک دعوایی داشته باشند)، آنها را تشویق نکنید که از یکدیگر جدا بمانند.

در صورتیکه متوجه شوید بچه های شما در زمان های خاصی از روز بداخلاق می شوند یا احتمال دعوا کردنشان زیاد می باشد – برای مثال، در اواخر بعد از ظهر – نگذارید که در آن زمان های خاص با هم بازی کنند.

بچه های شما باید برای یک مدتی از هم دور باشند

3. بچه های شما باید برای یک مدتی از هم دور باشند.

بچه های بزرگ شده، به خصوص بچه هایی که در خانه های کوچک بزرگ شده اند، ممکن است این احساس را داشته باشند که بیش از حد برادران یا خواهرانشان را می بینند.

این احساس که برادران یا خواهران آنها همواره در کنارشان هستند، منجر به ایجاد احساس در دام افتادن و ناامیدی می شود و در نتیجه روابط مابین آنها در یک وضعیت نامناسبی قرار می گیرد.

از اینرو باید یک زمانی در اختیار کودکانتان قرار دهید که دور از هم باشند تا در حین قرار گرفتن در کنار یکدیگر، بتوانند روابط بهتری با هم داشته باشند.

به جای اینکه همه بچه های خودتان را به هر جایی که می روید، همراه خودتان ببرید یا در زمانیکه یکی از آنها یا هر دو آنها (در صورتی که دو فرزند داشته باشید) تمایلی به بازی نداشته باشد، اصرار کنید که با هم بازی کنند، سعی کنید یک فرصتی را ایجاد کنید که برای یک مدت زمان مشخصی بتوانند از هم دور باشند.

برای مثال یکی از بچه ها را در آخر این هفته به باغ وحش ببرید، ولی بچه دیگرتان را در آخر هفته بعد به بازی بیسبال ببرید.

در این صورت خواهید توانست که زمان نسبتا مشابهی را در کنار هر یک از بچه های خودتان سپری کنید، هر چند که در زمان های صرف شده آنها کنار یکدیگر نخواهند بود.

همچنین در زمانیکه یکی از بچه ها بخواهد با شما تنها باشد، بچه دیگرتان می تواند همراه با یکی از دوستانش به گردش برود.

به بچه های خودتان کمک کنید تا تفاوت های موجود را از بین ببرند

4. به بچه های خودتان کمک کنید تا تفاوت های موجود را از بین ببرند.

در صورتیکه بچه های شما دارای پس زمینه ها و سابقه های کاملا متفاوتی باشند، یک سری روش هایی را برای ارتباط برقرار کردن آنها پیدا کنید که تفاوت های آنها را تایید کند و به مرور زمان از بین ببرد.

برای مثال، در صورتیکه یکی از بچه هایتان 5 ساله و بچه دیگرتان 15 ساله باشند، در این صورت سخت خواهد بود که یک رابطه ای بین آنها ایجاد کنید.

فعالیت هایی که هر دو آنها دوست دارند انجام دهند را مشخص کنید و یک سری فرصت های مناسبی برای آنها ایجاد کنید تا به همراه هم و به صورت مشترک بتوانند از این فعالیت ها لذت ببرند.

برای مثال، در صورتیکه هر دو تا از بچه های شما بیسبال دوس داشته باشند، اجازه دهید که بچه بزرگتان با بچه کوچک به یک بازی بیسبال برود.

بدون اینکه مسئولیت خودتان به عنوان یک سرپرست را ترک کنید، بچه بزرگتان را تشویق کنید که در یک سری از موقعیت های خاص از بچه کوچکتر مراقبت کند.

برای مثال، در صورتیکه اتوبوس مدرسه هر دو تا از بچه هایتان یکی باشد، بچه بزرگتان را تشویق کنید که از بچه کوچکتر مراقبت کند.

5. آنها را تشویق کنید که به هم کمک کنند.

در صورتیکه بچه های شما احساس کنند که با هم رقابت دارند، در این صورت به سختی می توان آنها را متقاعد کرد که از یکدیگر حمایت کنند.

به منظور ایجاد یک رابطه بهتر مابین بچه های خودتان، آنها را تشویق کنید که یک سری رفتارهای کمک کننده ای داشته باشند.

برای مثال، می توانید بچه های خودتان را تشویق کنید تا در زمان های استرس زا، همانند زمان قبل از یک مسابقه بزرگ که یکی از بچه هایتان در آن شرکت خواهد کرد یا قبل از زمانیکه یکی از بچه هایتان در امتحان مدرسه شرکت کند، از یکدیگر حمایت کنند.

می توانید به آنها بگویید “حتما دعا کنید که خواهرتان امروز در امتحان تاریخش موفق باشد! او واقعا نگران امتحانش است و در صورتیکه تشویق شود، در حین رفتن به امتحان روحیه بهتری خواهد داشت،” یا “زمانی که دنی به میدان بیاید، او را تشویق کنید! از اینکه متوجه شود ما برای حمایت از او در اینجا هستیم، خوشحال خواهد شد.”

روش سه – تشویق کردن بچه ها برای حل اختلافاتشان

زمانیکه یکی از بچه ها نسبت به بچه های دیگر مهربانی نشان دهد، به او نشان دهید که رفتارش منجر به خوشحالی و رضایت شما شده است

1. زمانیکه یکی از بچه ها نسبت به بچه های دیگر مهربانی نشان دهد، به او نشان دهید که رفتارش منجر به خوشحالی و رضایت شما شده است.

زمانیکه بچه هایتان را به دلیل بهبود مستقلانه رابطه شان تحسین می کنید، این کارتان باعث خواهد شد که آنها به رفتار مهربانانه شان ادامه دهند و همدیگر را درک کنند.

برای مثال، در صورتیکه یکی از بچه هایتان اسباب بازیش را به بچه دیگری بدهد، می توانید بگویید “احسنت، به دلیل اینکه کامیون تان را به خواهرتان دادید، خیلی خوشحال شدم.”

همچنین در زمانیکه یکی از بچه هایتان رفتار مثبتی را نشان می دهد، می توانید یک شرایط بهتری را در روابط آنها ایجاد کنید؛

مثلا می توانید بچه ای که یک رفتار مثبتی در قبالش صورت گرفته است را تشویق کنید که یک اقدام مثبت دیگری را متقابلا انجام دهد و از این طریق تشکر خودش از رفتار برادر یا خواهرش را نشان دهد.

تشکر کردن از افراد دارای سنین مختلف به آنها کمک می کند تا شادتر باشند؛ در نتیجه این کار بچه هایتان یاد خواهند گرفت که این احساس شادی را به یکدیگر انتقال دهند.

البته در برخی مواقع بیان کردن تشویق های مبهم یا  عمومی یک مورد عادی و مناسبی است.

به بچه هایتان یادآوری کنید که معمولا رابطه خوبی با هم دارند

2. به بچه هایتان یادآوری کنید که معمولا رابطه خوبی با هم دارند.

بعد از پایان یافتن یک اختلاف، به بچه هایتان بگویید که از دعوا کردن آنها تعجب کرده اید، چرا که دقیقا چند لحظه قبل هیچ مشکلی با هم نداشته اند.

سعی کنید یک موقعیت خاص و جدیدی که در آن رابطه خوبی با هم داشته اند را به آنها یادآوری کنید. برای مثال می توانید به آنها بگویید “موقعی که در پارک بودیم، شما دو تا با هم خوب بودید!

چه اتفاقی افتاد؟” در نتیجه آنها رابطه خوبی که با هم در پارک داشته اند را به یاد خواهند آورد و دعوایشان خاتمه خواهد یافت.

به بچه خودتان آموزش دهید تا مراقب عواطفش باشد

3. به بچه خودتان آموزش دهید تا مراقب عواطفش باشد.

به دلیل اینکه اغلب برادران و خواهران دوست دارند که یکدیگر را اذیت کنند، باید این اختیار را به فرزندان خودتان بدهید که احساسات خودشان را شناسایی کنند و بر روی آنها کنترل داشته باشند.

در این صورت آنها بهتر خواهند توانست که با برادران یا خواهران (و سایر افراد) ارتباط برقرار کنند و رفتار صورت گرفته با خودشان را توضیح دهند و دلیل اینکه از این رفتار خوششان نیامده است را بگویند.

در زمانیکه بچه هایتان از شما، برادران یا خواهران یا یکی از دوستانشان ناراحت هستند، به آنها کمک کنید تا احساسات خودشان را مشخص و کنترل کنند.

برای مثال، در صورتیکه بچه تان به دلیل اینکه نمی تواند برای بازی کردن به بیرون برود، از دست شما عصبانی باشد، به صورت مستقیم از او بپرسید که “چه احساسی دارید؟”

یک سری پیشنهاداتی را در مورد احساساتی که ممکن است داشته باشند، بیان کنید. برای مثال، می توانید بپرسید که “می بینم که عصبانی هستید، ولی آیا علاوه بر عصبانیت، ناراحت یا ناامید هم هستید؟”

فرزند خودتان را مطلع کنید که هر نوع احساسی عادی می باشد و احساس عصبانیت در حین مواجه شدن با یک موقعیت یا یک فرد ناامید کننده، یک مورد کاملا طبیعی است.

بیان کردن یا تایید کردن احساسات موجود در سایر افراد اولین قدم برای همدلی می باشد.

اجازه بدهید که بچه های شما به اشتراک گذاری عواطف را تمرین کنند تا بتوانند در موقعیت های نامناسبی که با برادران یا خواهرانشان دارند، از آن استفاده کنند و شرایط موجود را بهبود بخشند.

همواره بچه خودتان را تشویق کنید که از برادر یا خواهر طرف دعوایش این سوال را بپرسد که “آیا دوست داشتید که من هم این کار را در مورد شما انجام می دادم؟” در صورتیکه یک فردی متوجه شود که طرف مقابلش منجر به ایجاد احساس بدی در او می شود، در این صورت احتمال صورت گرفتن رفتار منفی از طرف این فرد کاهش خواهد یافت.

از کودکتان بپرسید که دوست دارند سایر افراد به چه نحوی با آنها رفتار کنند

4. از کودکتان بپرسید که دوست دارند سایر افراد به چه نحوی با آنها رفتار کنند.

همه بچه های خودتان را از اهمیت قاعده طلایی – با دیگران به نحوی برخورد کنید که دوست دارید با شما همان برخورد صورت بگیرد – مطلع کنید.

همراه با آنها در یک جا بنشینید و به آنها کمک کنید تا یک لیست از “مشخصات دوست” تهیه کنند. برای مثال، می توانید یک سری کلمات و ویژگی هایی را به صورت شفاهی به بچه های خودتان بگویید و از آنها بپرسید که دوست دارند دوستشان کدام یک از این موارد را داشته باشد.

لیست کلمات شما می تواند شامل مهربان بودن، مسخره کردن، بدجنس بودن، به اشتراک گذاشتن، بخشنده بودن و خودپسند بودن باشد.

بچه شما باید این نکته را درک کند که روابط دوستانه و مثبت باید شامل مهربان بودن، بخشنده بود و به اشتراک گذاشتن (وسایل) با سایر افراد باشد.

از بچه های خودتان بخواهید که این قاعده طلایی را همواره به یاد داشته باشند و در حین برخورد با یکدیگر از کلمات دوستانه استفاده کنند.

5. استفاده از روش نقش بازی کردن.

نقش بازی کردن یک روش موثری است، به خصوص در مورد بچه های کوچکی که در مورد نحوه برخورد با سایر افراد به راهنمایی نیاز دارند.

در نتیجه نقش بازی کردن بچه شما می تواند متوجه شود که چه رفتاری را باید برای خاتمه دادن به یک مورد سوء استفاده انجام دهد.

نقش بازی کردن می تواند به کودک شما کمک کند که به جای انجام دادن یک سری کارهایی برای عمیق تر کردن عداوت با برادر یا خواهرش، یک سری روش های جایگزین پیدا کند و مشکلات موجود را رفع کند.

برای یک سناریوی نقش بازی کردن، همانند اسم گذاری، بچه های خودتان را دریک  جا جمع کنید. از بچه ها بخواهید که کارشان را انجام دهند.

به آنها توضیح دهید که اولین قدم در حل کردن یک اختلاف، عبارت از به دست آوردن آرامش و کشیدن یک تنفس عمیق است.

به آنها کمک کنید تا این موضوع را درک کنند که در صورتیکه همراه با عصبانیت و پرخاشگری واکنش نشان دهند، اختلاف موجود وخیم تر خواهد شد.

آنها را  تشویق کنید که برای حل شرایط پیش آمده، از یک فرد بزرگسال کمک بگیرند.

نقش بازی کردن یک ایده مناسب و تاثیر گذاری بعد از پایان یافتن مشکلات می باشد.

بعد از آنکه اختلاف رفع شود، می توانید بچه های خودتان را جمع کنید و سناریوی نقش بازی کردن را اجرا کنید و در نهایت نقش بازی کردن را مرور کنید تا مطمئن شوید که بچه ها این فرآیند را یاد گرفته اند.

می توانید از آنها یک سری سوالات ساده ای بپرسید؛ سوالاتی همانند “دفعه بعدی که برادر یا خواهرتان شما را اذیت کند یا یک برخورد بدی با شما داشته باشد، چه کاری باید انجام دهید؟”

اجازه بدهید که کودکان مشکلات موجود را خودشان حل کنند

6. اجازه بدهید که کودکان مشکلات موجود را خودشان حل کنند.

البته این مورد طبیعی خواهد بود که به عنوان یک پدر یا مادر تمایل  داشته باشید که به منظور رفع سریع مشکل و ایجاد آرامش در خانه، هر کاری که از دستتان بر می آید را برای رفع مشکل انجام دهید.

ولی در صورتیکه به بچه های خودتان اجازه دهید تا خودشان روابطشان را مدیریت کنند و مسئول کارها و اقدامات خودشان باشند، یک نقش فعال تری در فرآیند مربوط به ایجاد و مدیریت روابطشان با برادران و خواهرانشان خواهند داشت.

حتی در صورتیکه بچه های شما با هم دعوا کنند، نباید در آن دخالت کنید (مگر در صورتیکه آنها به صورت نامناسبی با هم صحبت کنند یا خشونت فیزیکی از خودشان نشان دهند).

این سناریو در مور کودکان بزرگتری (نوجوانان و جوانانی) که دارای مهارت های حل اختلاف هستند، کاربرد بیشتری دارد چرا که بچه های کوچکتر فاقد چنین مهارت هایی هستند.

همچنین در صورتیکه به بچه های خودتان اجازه دهید تا مشکلاتشان را خودشان حل کنند، خواهید توانست که یک نقش بی طرفانه ای داشته باشید و خودتان را از اختلاف موجود دور نگه دارید.

از این رو، بعدا به دلیل طرفداری کردن از یکی از بچه ها سرزنش نخواهید شد.

صبور باشید

7. صبور باشید.

یادگیری مهارت های اجتماعی زمان بر می باشد. برخی از بچه ها در حین سالهای رشد خوشان هیچ رابطه ای با  هم برقرار نمی کنند.

ولی مطمئن باشید که آنها به جوانانی تبدیل خواهند شد که از مشارکت یکدیگر قدردانی خواهند کرد و این مشارکت ارزش زیادی برای آنها خواهد داشت.

هر کاری که از دستتان بر می آیید را برای حمایت از رابطه آنها و پیشرفت آن انجام دهید.

در صورتیکه هر کاری که می توانستید را برای ایجاد یک رابطه مناسب مابین کودکان خودتان انجام داده باشید ولی آنها همچنان رابطه خوبی با هم نداشته باشند، خودتان را سرزنش نکنید.

برخی از افراد به صورت اشتباه با سایر افراد ارتباط برقرار می کنند. حتی در صورتیکه هر دو تا از بچه های شما دارای والدین یکسانی باشند، ممکن است که شخصیت های متفاوتی داشته باشند.

در صورتیکه سطح مشکلات رفتاری موجود در مابین بچه های شما بالاتر از سطح مربوط به یک اختلاف و همچشمی معمول باشد، حتما از یک درمانگر کمک بگیرد.

مشکلات و اختلافات جدی و مداوم می توانند نشان دهنده یک سری مشکلات دیگری در یکی از بچه ها یا هر دو آنها باشند که حتما باید رفع شوند.

بعد از رفع این مشکلات بچه ها می توانند روابط بهتری با هم داشته باشند.

نویسنده: Klare Heston, LICSW

به روز رسانی شده در: 29 مارچ 2019 , ترجمه : کانون مشاوران ایران

مدیریت اختلافات ایجاد شده برای سر نزدن به خانواده در تعطیلات خودتان

نحوه مدیریت اختلافات ایجاد شده در نتیجه عدم تمایل شما برای سر نزدن به خانواده در تعطیلات خودتان

تعطیلات باید یک فرصتی برای استراحت کردن و ریلکس شدن باشد، ولی زمانیکه در تعطیلات یک سری تعهدات و الزامات خانوادگی وجود داشته باشد، برنامه ریزی در مورد تعطیلات می تواند عاملی برای ایجاد اختلاف باشد.

در همه موارد، حل اختلاف از طریق گوش دادن دقیق و درک طرف مقابل صورت می گیرد. باید نظر خودتان را به صورت دقیق و مشخص بگویید و به حرف های طرف مقابلتان هم با دقت گوش دهید.

از طریق اجتناب کردن از موقعیت هایی که ممکن است در آنجا برای تغییر تصمیمتان تحت فشار قرار بگیرید، بر روی تصمیم خودتان مصمم باشید. با تمامی افرادی که اختلاف دارید همکاری کنید تا بتوانید به بهترین راه حل ممکن دست پیدا کنید.

روش یک – صحبت کردن با خانواده خودتان در مورد تصمیمتان

باید یک مکانی را برای صحبت کردن انتخاب کنید که بدون موارد حواسپرت کننده باشد

1. باید یک مکانی را برای صحبت کردن انتخاب کنید که بدون موارد حواسپرت کننده باشد.

در حین تصمیم گیری برای نحوه صحبت کردن با خانواده تان یا همسرتان در مورد تعطیلات، باید یک مکانی را برای این صحبت انتخاب کنید که بدون سر و صدا باشد.

برای مثال، در زمانیکه خانواده یا همسرتان تلویزیون می بیند یا به صورت تلفنی صحبت می کند، نباید در این مورد با آنها صحبت کنید.

برای مثال صحبت کردن در حین شام خوردن می تواند زمان مناسبی برای بحث کردن در مورد سر زدن خانواده در تعطیلاتتان باشد.

به حرف های خانواده یا همسرتان گوش دهید

2. به حرف های خانواده یا همسرتان گوش دهید.

با دقت به حرف های آنها گوش دهید. سرتان را تکان دهید، به سمت جلو خم شوید و یک ارتباط چشمی برقرار کنید تا نشان دهید که گوش می کنید. در حین گوش دادن فعال باشید.

در صورتیکه در مورد گفته های همسرتان یا خانواده تان سوالی داشته باشید یا بخواهید که توضیحات بیشتری بدهند، بدون هیچ ترسی سوال خودتان را بپرسید.

در برخی مواقع برداشت خودتان از حرف های همسرتان یا خانواده تان را بگویید تا مطمئن شوید که نظرشان در رابطه با دیدن خانواده در تعطیلاتتان را درست متوجه شده اید.

برای مثال، در صورتی که همسری داشته باشید، ممکن است که بگوید “ما در تعطیلات خودمان به یک محلی در نزدیکی خانواده ام خواهیم رفت و به راحتی می توانیم به آنها سر بزنیم.”

شما می توانید صحبت های همسرتان را از طریق این سوال “خب، شما فکر می کنید که به راحتی می توانیم در تعطیلات خانواده شما را ببینیم؟” به صورت مختصر بیان کنید.

از خانواده تان بپرسید که دقیقا چه مشکلی با شما دارند که نمی خواهند در تعطیلاتتان آنها را ببینید.

برای مثال می توانید بگویید که “دیدن شما و خانواده ام در طول تعطیلاتی که دارم واقعا برای من مهم است و دوست دارم که این کار را انجام دهم. چرا شما با آن مخالفید؟”

خانواده تان را درک کنید

3. خانواده تان را درک کنید.

درک کردن عبارت از تصور کردن خودتان به جای یک شخص دیگری می باشد. به بیان دیگر، درک کردن عبارت از تصور کردن موقعیت از دیدگاه آنها می باشد.

در صورتی که یک اختلافی مابین شما و همسرتان وجود داشته باشد، از خودتان بپرسید در صورتی که می خواستید خانواده تان را در تعطیلات ببینید و آنها مخالفت می کردند، چه احساسی داشتید.

در صورتی که مابین شما و خانواده تان اختلاف وجود داشته باشد، از خودتان بپرسید که در صورتیکه آنها نمی خواستند در تعطیلاتشان شما را ببینند، چه احساسی پیدا می کردید.

سعی نکنید این بحث را به عنوان یک نوع مسابقه در نظر بگیرید. صرفا به دلیل اینکه شما و خانواده تان (یا شما و همسرتان) ایده های متفاوتی در مورد نحوه سپری کردن تعطیلات دارید، نمی توان گفت که عشق و علاقه موجود مابین شما کم شده است.

در صورتیکه همسری داشته باشید، دلایلش برای عدم تمایل به دیدن خانواده در تعطیلات را بررسی کنید. برای مثال، شاید همسرتان ترجیح دهد که تعطیلات خودش را در ساحل بگذراند و به یک آرامش مناسبی دست پیدا کند، چرا که وظایفش در شرکت سخت و خسته کننده است و نیاز دارد که استراحت کند.

شاید بودن در کنار خانواده تان برای همسرتان لذت بخش نباشد.

شاید همسرتان بر این عقیده باشد که زیاد به دیدن خانواده ها می روید و تمایل داشته باشید که در این تعطیلات فقط با شما ارتباط داشته باشد، بدون اینکه هیچگونه فشاری از طرف خانواده ها یا سایر افراد بر روی شما اعمال شود.

نقطه نظرات خاص را مد نظر داشته باشید

4. نقطه نظرات خاص را مد نظر داشته باشید.

باید نگرانی های همسرتان یا خانواده تان را جدی بگیرید و به آنها کمک کنید تا یک راه حل جایگزین پیدا کنند. با آن بخش هایی از حرف های همسر یا خانواده تان که مورد تایید شما هم است، موافقت کنید.

برای مثال در صورتیکه همسرتان بگوید که می خواهد والدینش را ببیند، می توانید بگویید “من هم دوست دارم که والدینت را ببینم. اجازه بدهید که بعد از تعطیلات و به همراه هم به دیدنشان برویم”

در صورتیکه یکی از اعضای خانواده بگوید “من بیمار هستم و خیلی پیر شده ام. من دوست دارم که در تعطیلاتتان به من سر بزنید”، در این صورت می توانید به این صورت پاسخ بدهید:”درست است. بعد از پایان یافتن تعطیلاتم به پیش شما خواهم آمد.”

سعی نکنید که به یک دلیل مبهم درخواست خانواده یا همسرتان را رد کنید

5. سعی نکنید که به یک دلیل مبهم درخواست خانواده یا همسرتان را رد کنید.

برای مثال نباید به خانواده تان بگویید که “شما هیچگونه نیازی به دیدن من در تعطیلاتم ندارید.” در صورتیکه همسرتان پیشنهاد دهد که در زمان تعطیلات به دیدن والدینش بروید، نباید بگویید که “هیچ نیازی به دیدن آنها نداری.”

نظر خودتان را به افراد (فرد) دیگر توضیح دهید

6. نظر خودتان را به افراد (فرد) دیگر توضیح دهید.

آیا به دلیل اینکه خانواده تان همواره از شما انتقاد می کند، هیچ علاقه ای به دیدنشان ندارید؟ آیا دلیل شما عبارت از داد زدن یا دعوا کردن همیشگی آنها می باشد؟

یا صرفا به دلیل کوتاه بودن تعطیلات نمی خواهید خانواده تان را ببینید؟ صرف نظر از هر دلیلی که دارید، باید این دلیل را به خانواده تان توضیح دهید.

در حین توضیح دادن نظر خودتان، باید به صورت مشخص و مختصر صحبت کنید. برای مثال، نباید به خانواده تان بگویید که “به دلیل این احساسی که دارم نمی توانم در تعطیلات به شما سر بزنم.

من مطمئن نیستم. نمی توانم بیشتر توضیح بدهم.” به جای آن باید بگویید “من احساس می کنم در صورتیکه به جای دیدن خانواده به چین بروم، تعطیلات شادتری خواهم داشت.”

شاید به این نتیجه برسید که تعریف کردن یک داستان بهترین روش ممکن برای توضیح دلیل خودتان در مورد سر نزدن به خانواده در تعطیلات است.

برای مثال می توانید توضیحات خودتان را به این صورت بیان کنید “آیا آخرین باری که در تعطیلات پیش شما آمدم را به یاد می آورید؟

بچه همه چیز را به هم می زد و من با یک ماشینی تصادف کردم. وحشتناک بود. من نمی خواهم که این خاطرات را مجددا زنده کنم یا ریسک مربوط به تکرار مجدد آن را قبول کنم.”

لحن تهمت آمیزی نداشته باشید

7. لحن تهمت آمیزی نداشته باشید.

به جای متهم کردن خانواده تان از طریق گفتن “کل تعطیلات من به شما اختصاص پیدا می کند” یا متهم کردن همسرتان از طریق گفتن “فقط شما در مورد تعطیلاتمان تصمیم گیری می کنید.

خیلی خودپسند هستید،” سعی کنید که احساسات خودتان را برمبنای تجربیات خوتان توضیح دهید. سعی کنید از جملاتی استفاده کنید که با “من” شروع می شوند.

هیچ وقت نباید حرف های خودتان را تعمیم دهید. از بکارگیری کلماتی همانند “همواره” و “هیچ وقت” و عباراتی همانند “در همه زمان ها” یا “در هر زمانی” اجتناب کنید.

برای مثال هیچ وقت نگویید که “همواره در تعطیلات کارهای مد نظر خودتان را انجام می دهید.”

قبل از صحبت کردن، در مورد برداشتی که ممکن است همسرتان از حرف هایتان داشته باشد فکر کنید.

فقط در مورد موضوع مطرح شده بحث کنید

8. فقط در مورد موضوع مطرح شده بحث کنید.

در صورتیکه هدف شما از بحث عبارت از متقاعد کردن همسرتان برای سر زدن به خانواده تان در تعطیلات باشد، در مورد کارها یا فعالیت هایی که دوست دارید در طول تعطیلاتتان انجام دهید، زیاد صحبت نکنید (البته به غیر از مواردی که بحث در مورد این فعالیت منجر به ایجاد یک بحثی در مورد سر زدن به خانواده تان شود).

در صورتی که هدف شما عبارت از متقاعد کردن خانواده تان در مورد این موضوع باشد که حق دارید تعطیلات خودتان را هر طور که دوست دارید سپری کنید.

نباید وارد بحث های مربوط به میزان ناسپاس بودنتان شوید (به دلیل اینکه آنها شما را بزرگ کرده اند و هزینه های دانشگاه شما را پرداخته اند و الان در تعطیلات نمی خواهید به آنها سر بزنید).

برای مثال در صورتیکه بگویید “من نمی خواهم که در تعطیلات به خانواده سر بزنم”، خانواده تان خواهد گفت “ولی ما در تعطیلات به پیش شما آمدیم.”

در جواب آنها باید بگویید که “بله، سرگرمی فوق العاده ای داشتیم. با این وجود، این مورد به خود شما بستگی داشته است که تعطیلاتتان را به چه نحوی سپری کنید. من تصمیم گرفتم که به یک شکل دیگری تعطیلاتم را سپری کنم.”

از جزئیات مرتبط استفاده کنید

9. از جزئیات مرتبط استفاده کنید.

زمانیکه تلاش می کنید خانواده یا همسرتان را برای پذیرفتن دیدگاه خودتان متقاعد کنید، باید به صورت صریح و مشخص صحبت کنید.

نباید از یک سری جمله های مبهم، همانند “یک روزی در تعطیلاتم به پیش خانواده ام خواهم رفت” استفاده کنید. به جای آن بگویید که “ما در چهار ماه اخیر، چهار بار به پیش خانواده تان رفته ایم.

آیا فکر نمی کنید که در این تعطیلات باید به خانواده من سر بزنیم و منصفانه رفتار کنیم؟

خونسرد باشید

10. خونسرد باشید.

در حین صحبت کردن با همسر یا خانواده تان، به سر آنها داد نزنید یا حرف های نامناسبی نزنید. در حین صحبت کردن با خانواده یا همسرتان، همواره مودب باشید و به صورت مناسبی رفتار کنید.

با آنها طوری صحبت کنید که دوست دارید با شما همانطور صحبت شود. در حین صحبت کردن با خانواده یا همسرتان به آنها حرف تندی نزنید یا به آنها تهمت نزنید.

تمرینات تنفس برای حفظ آرامش مناسب می باشند. در صورتیکه احساس کنید دچار استرس شده اید، چشم های خودتان را ببندید و به مدت سه ثانیه از طریق بینی خودتان نفس بکشید.

بعد از آن به مدت 5 ثانیه این نفس را به بیرون بدهید. تا زمان دستیابی به آرامش این کار را تکرار کنید.

در صورتیکه عواطف زیادی داشته باشید و احساس کنید که شما یا همسرتان (یا خانواده تان) دچار استرس شده اید، یک وقفه ای ایجاد کنید.

برای مثال می توانید بگویید “به نظر می رسد که به هیچ نتیجه ای نمی رسیم. اجازه بدهید که بعدا بیشتر صحبت کنیم.”

بخش دو – مصمم بودن

از موقعیت هایی که بر روی اراده و تصمیم شما تاثیرگذار هستند، اجتناب کنید

1. از موقعیت هایی که بر روی اراده و تصمیم شما تاثیرگذار هستند، اجتناب کنید.

در صورتیکه با خانواده تان صحبت کنید و آنها به صورت مکرر به شما بگویند که خیلی دوست دارند در تعطیلات بعدی تان به آنها سر بزنید، شاید تحت تاثیر این رفتار آنها قرار بگیرید.

به منظور پیشگیری از این حالت، سعی کنید با برخی از افراد خانواده که به تصمیم شما برای ندیدن خانواده در تعطیلات احترام نمی گذارند، هیچ صحبتی نداشته باشید.

برای مثال در صورتیکه شما و پدرتان به صورت تلفنی با هم صحبت کنید و به شما بگوید که “در صورتیکه می توانستی در تعطیلات بعدی به من سر بزنی، فوق العاده می شد”، کاملا ساده به او بگویید که “متشکرم، ولی من تصمیم گرفته ام که در تعطیلات به یک جای دیگری بروم.”

در صورتیکه این فرد همچنان به شما فشار وارد کند، می توانید بگویید که “ملاقات با شما خوب است، ولی من باید در این مورد تصمیم بگیرم.”

در مورد تصمیم خودتان احساس اعتماد به نفس و احساس اختیار و قدرت داشته باشید

2. در مورد تصمیم خودتان احساس اعتماد به نفس و احساس اختیار و قدرت داشته باشید.

در صورتیکه برای تعطیلات به پیش خانواده تان نروید، این احتمال وجود خواهد داشت که احساس گناه بکنید یا احساس کنید که یک کار اشتباهی انجام داده اید؛

هر چند که این کار سخت است، ولی سعی کنید بر روی این نکته تمرکز کنید که تصمیم شما بهترین تصمیم ممکن در مورد خودتان بوده است.

این نکته را به خودتان یادآوری کنید که شما مسئول واکنش های سایر افراد نیستید – در صورتیکه خانواده تان به دلیل تصمیم شما دلخور شود، این شرایط خجالت آور خواهد بود، ولی شما هیچ تقصیری ندارید.

نه خانواده تان و نه هیچ فرد دیگری این حق را ندارد که به خاطر تصمیمات شما منجر به ایجاد احساس گناه در شما شوند – به خصوص در رابطه با یک مورد بی ارزشی همانند جایی که شما می خواهید برای تعطیلات به آنجا بروید.

باید مصمم بودن در مورد تصمیماتتان را به یک عادتی برای خودتان تبدیل کنید

3. باید مصمم بودن در مورد تصمیماتتان را به یک عادتی برای خودتان تبدیل کنید.

نیروی اراده مشابه ماهیچه است. در صورتیکه به صورت مکرر آن را به کار بگیرید، توانایی شما برای مصمم بودن بر روی تصمیمات و مقاوم بودن در مواجه با سختی هایی که ایجاد خواهند شد، افزایش خواهد یافت.

در صورتیکه تمایلات و حرف های سایر افراد تاثیر زیادی بر روی شما داشته باشند، به سختی خواهید توانست که در برابر حرف های سایر افراد برای تغییر تصمیم خودتان در مورد نرفتن به پیش خانواده در تعطیلات، مقاومت کنید.

به منظور اینکه به گفتن “نه” و مصمم بودن عادت کنید، تصمیمات سخت تری بگیرید و آنها را دنبال کنید.

برای مثال، در صورتیکه رژیم غذایی داشته باشید، می توانید این تصمیم را بگیرد که “من نباید دسر بخورم، چرا که نمی گذارد به اهداف رژیم غذایی ام دست پیدا کنم.” بر روی این تصمیمتان مصمم باشید و دسر نخورید.

تعطیلات خودتان را به مراحل مختلف تقسییم کنید

4. تعطیلات خودتان را به مراحل مختلف تقسییم کنید.

در صورتیکه در هر زمانی یک قدم به سمت دستیابی به هدفتان بردارید، شانس بهتری را برای دنبال کردن و دستیابی به هدف خودتان در مورد نرفتن به پیش خانواده در تعطیلات خواهید داشت.

برای مثال، می توانید تعطیلات خودتان را به یک فرآیندی تبدیل کنید که از مراحل مختلفی همانند رزرو هتل، رزرو کردن پرواز، تصمیم گیری در مورد مکان هایی که می خواهید ببینید، آماده کردن کیف خودتان، رفتن به فرودگاه و سوار هواپیما شدن تشکیل شده باشد.

از طریق انجام دادن هر یک از این مراحل مشاهده خواهید کرد که تصمیم شما برای ندیدن خانواده تان در تعطیلات، یواش یواش به واقعیت تبدیل می شود.

اجازه ندهید که خانواده تان شما را کنترل کند

5. اجازه ندهید که خانواده تان شما را کنترل کند.

بعد از تصمیم گرفتن در مورد نرفتن به پیش خانواده در تعطیلات، باید بر روی تصمیم خودتان مصمم باشید.

برای مثال، در صورتی که خانواده تان به صورت مکرر با شما تماس بگیرند و تلاش کنند که تصمیم شما را تغییر دهند (یا در صورتیکه خانواده همسرتان تلاش کند که به همسر شما فشار وارد کنند و تصمیمش را تغییر دهند)، باید قوی و مستحکم باشید.

می توانید به آنها بگویید که “نه، به دلیل کمبود زمان برای تعطیلات، تصمیم گرفته ایم که به خانواده هایمان سر نزنیم.”

در صورتیکه آنها به صورت مکرر تماس بگیرند، باید اجازه بدهید که تماسشان به پیام گیر منتقل شود.

بعد از آن و در زمانیکه اعتماد به نفس و آمادگی مناسبی برای صحبت کردن با آنها داشته باشید، می توانید با آنها تماس بگیرید.

این نکته را به یاد داشته باشید که هیچ اجباری برای مطلع کردن خانواده گسترده در مورد تعطیلات وجود ندارد. شما هیچ وظیفه ای برای مطلع کردن آنها در مورد تصمیمتان ندارید.

به خاطر انجام دادن کارهایی که دوست دارید، احساس گناه نکنید. این نکته را به یاد داشته باشید که این زندگی خود شما است.

به منظور تفکر در مورد یک چیز دیگر، از تجسم خودتان استفاده کنید

6. به منظور تفکر در مورد یک چیز دیگر، از تجسم خودتان استفاده کنید.

در صورتیکه اختلاف شما در مورد سر نزدن به خانواده در تعطیلات شرایط سختی را برای شما ایجاد کند، فکر کردن در مورد هر چیز دیگری برای شما سخت خواهد بود.

ولی در صورتیکه از قدرت تجسم خودتان استفاده کنید، به این نتیجه خواهید رسید که با استفاده از آن می توانید عزم خودتان را راسخ تر کنید و بر روی تصمیمتان مصمم باشید.

سعی کنید این مورد را تجسم کنید که خانواده تان از تصمیم شما در مورد ندیدن آنها در طول تعطیلاتتان حمایت کنند. این تفکرات به شما کمک خواهد کرد تا ریلکس شوید و برای مقابله با اختلافات پیش آمده مصمم باشید.

همچنین شما می توانید از یک سری روش های دیگری برای منحرف کردن ذهن خودتان از اختلاف موجود استفاده کنید. برای مثال، می توانید یک کتاب خوبی بخوانید یا در تئاتر محلی خودتان یک فیلمی ببینید.

بخش سه – داشتن نگرش مثبت و اجتناب از اختلافات آینده

به کمک یکدیگر تضاد موجود را حل کنید

1. به کمک یکدیگر تضاد موجود را حل کنید.

بعد از آنکه متوجه شوید خانواده تان ارزش زیادی به دیدن شما قائل است (یا بعد از متوجه شدن دلایل همسرتان برای اینکه همراه با هم به دیدن خانواده اش بروید).

شما هم می توانید دلایل خودتان برای ندیدن خانواده در تعطیلات را بیان کنید یا اینکه بر روی این موضوع موافقت کنید که سر زدن به خانواده یک استفاده خوبی از زمان تعطیلاتتان می باشد.

در حالت ایده آل می توانید از طریق توافق کردن با خانواده تان یا همسرتان، اختلاف ایجاد شده را رفع کنید.

در صورتی که شما با درخواست آنها موافقت کنید ولی آنها همچنان از شما شکایت کنند و تلاش کنند که یک نوع احساس گناه را در شما ایجاد کند (برای مثال، در صورتیکه فقط دو روز از تعطیلاتتان را به خانواده تان اختصاص دهید)، به صورت مهربانانه و با ملایمت به آنها توضیح دهید که ملاقات کوتاه بهتر از این است که اصلا به آنها سر نمی زدید.

می توانید به آنها بگویید که “بله، دو روز خیلی زود تمام شد. من خیلی خوشحال هستم که برنامه ما اجازه داد تا شما را ببینیم (فکر می کردیم که وقت کافی برای سر زدن به شما نخواهیم داشت).”

ممکن است نیاز باشد در رابطه با تصمیم خودتان برای دیدن خانواده یا سر زندن به خانواده در طول تعطیلات خودتان، با افراد علاقمند در این مورد صحبت کنید.

در صورتیکه طرف مقابلتان خیلی ناراحت شود و حتی در طول تعطیلات شما را اذیت کند، به او بگویید که بعدا در این رابطه با هم صحبت خواهید کرد و از این طریق به آنها فرصت دهید که یک مقدار آرام تر شوند.

همچنین این کار فرصت زمانی مناسبی را برای شما ایجاد خواهد کرد که در طول آن می توانید دلایل خودتان را جمع آوری کنید و خودتان را برای انجام دادن تصمیمتان مصمم کنید.

خانواده تان را هم دعوت کنید که به همراه شما به تعطیلات بیایند

2. خانواده تان را هم دعوت کنید که به همراه شما به تعطیلات بیایند.

به جای اینکه در تعطیلات به خانواده تان سر بزنید – هم خانواده خودتان و هم خانواده همسرتان – آنها را دعوت کنید که همراه با شما به تعطیلات بیایند.

در صورتیکه یک همسری داشته باشید، همراه با وی امکان پذیر بودن این موقعیت را بررسی کنید.

برای مثال، در صورتیکه خانواده شما به Cape May برود، ولی همسر شما دوست داشته باشد که در طول تعطیلات به خانواده اش سر بزند، از او بپرسید که آیا دوست دارد خانواده اش را به Cape May بیاورد.

3. این نکته را بپذیرید که همواره نمی توانید خانواده تان را خشنود کنید.

ممکن است خانواده تان به شما بگویند از اینکه نمی خواهید در تعطیلات به آنها سر بزنید، از شما ناامید یا ناراحت شده اند.

در صورتی که چنین اتفاقی صورت بگیرد، این نکته را به یاد داشته باشید که همواره نمی توانید همه افراد را راضی نگه دارید. خانواده شما این مورد را فراموش خواهد کرد، فقط باید به آنها زمان کافی بدهید.

در صورتیکه مطلع باشید که در تعطیلات خودتان به خانواده تان سر نخواهید زد، به آنها نگویید که در رابطه با این مورد فکر خواهید کرد یا اینکه احتمال دارد به آنها سر بزنید.

این نکته را به یاد داشته باشید که حتی در صورتیکه در طول تعطیلات به خانواده تان سر نزنید، آنها همچنان شما را دوست خواهند داشت.

از ایجاد یک حالت خصومت مابین خودتان و همسرتان اجتناب کنید

4. از ایجاد یک حالت خصومت مابین خودتان و همسرتان اجتناب کنید.

در صورتیکه فرد مهم دیگری در زندگی تان حضور داشته باشد، قبل از صحبت کردن با خانواده تان به همراه این فرد یک تصمیم مشترکی بگیرید.

بعد از آن خانواده و سایر خویشاوندان خودتان را در مورد تصمیمتان مطلع کنید.

برای مثال، در صورتیکه خانواده تان از شما بپرسد که آیا این تصمیم همسرتان بوده است که در تعطیلات به خانواده تان سر نزنید، به آنها بگویید که “ما این تصمیم را با هم گرفته ایم.” در این صورت خانواده تان هیچ بهانه ای برای متنفر شدن از همسرتان نخواهند داشت.

خانواده تان را ببخشید

5. خانواده تان را ببخشید.

بخشیدن به معنای از بین بردن درد یا ناامیدی می باشد.

در صورتیکه خانواده تان در نتیجه تصمیمتان برای ندیدن آنها در طول تعطیلات یک سری اختلافاتی با شما پیدا کند، ممکن است که کاملا عصبانی شوید.

تا زمانیکه ناامیدی و ناراحتی شما از بین نرفته باشد، نخواهید توانست مشکل ایجاد شده را رفع کنید.

باید به اعضای خانواده تان بگویید که قصد دارید آنها را ببخشید. در صورتیکه اختلاف ایجاد شده در نتیجه تصمیم شما برای ندیدن خانواده در تعطیلات، یک شکاف قابل توجهی را در رابطه مابین شما ایجاد کند، می توانید با آنها تماس بگیرد یا به صورت مستقیم و رو در رو با آنها صحبت کنید و تصمیمتان برای بخشیدنشان را اطلاع دهید.

برای مثال می توانید بگویید ” من تقصیرات شما در مورد اختلافی که در نتیجه تصمیم من مبتنی بر ندیدن خانواده در تعطیلات پیش آمده است را می بخشم.”

در صورتیکه بر این عقیده باشید که خود شما هم در اختلاف ایجاد شده در نتیجه تصمیمتان برای ندیدن خانواده در تعطیلات نقش داشته اید، می توانید بگویید که “من امیدوارم که شما هم بتوانید من را ببخشید.”

مواردی که در نتیجه این اختلاف یاد گرفته اید را همواره به یاد داشته باشید

6. مواردی که در نتیجه این اختلاف یاد گرفته اید را همواره به یاد داشته باشید.

زمانی که به دلیل تصمیم خودتان برای ندیدن خانواده در تعطیلات با آنها دچار اختلاف بودید، احتمالا یک سری مواردی را یاد گرفته اید که می توانند به شما کمک کنند تا از هر گونه اختلاف اجتناب کنید یا شناخت بهتری در مورد خودتان به دست بیاورید.

برای مثال، این مورد احتمالا اولین باری بوده است که شما مخالفت خانواده تان را در مورد یک چیزی مشاهده کرده اید. همچنین ممکن است به این نتیجه رسیده باشید که یک فرد قوی هستید.

صرف نظر از هر موردی که برای شما پیش آمده است، در رابطه با مواردی که در نتیجه اختلاف پیش آمده در مورد خودتان یا خانواده تان یاد گرفته اید، خوب فکر کنید.

7. این نکته را تایید کنید که خانواده شما ناکامل است.

در صورتیکه یک اختلافی مابین شما و همسرتان، والدینتان یا یکی دیگر از خانواده تان پیش بیاید، این نکته را به خودتان یادآوری کنید که آنها فقط یک انسان هستند.

برای مثال می توانید به خودتان بگویید که “آنها فقط یک انسان هستند و به همین دلیل همانند خودم یک سری نواقصی دارند.”

نویسنده: Tasha Rube, LMSW

به روز رسانی شده در: 6 سپتامبر 2019 ,ترجمه : کانون مشاوران ایران

متقاعد کردن یک خانواده برای پذیرفتن بچه ی به دنیا آمده از زن صیغه ایتان

نحوه متقاعد کردن یک خانواده گسترده برای پذیرفتن یک بچه ی به دنیا آمده از زن صیغه ایتان (در متن انگلیسی: بچه ی به دنیا آمده از رابطه های جنسی خارج از رابطه زناشویی یا زنا)

شاید اخیرا متوجه شده باشید که یک بچه ای دارید که در نتیجه حامله شدن زن صیغه ایتان و به صورت ناخواسته به دنیا آمده است.

در صورتی که به دلیل رابطه ای خارج از رابطه زناشویی با همسرتان بچه دار شوید، احتمالا خانواده شما این بچه را نخواهند پذیرفت.

این نوع برخورد می تواند ریشه در ارزشهای مذهبی یا فرهنگی داشته باشد، ولی صرف نظر از هر دلیلی که دارد، می تواند به زیان شما و بچه تان باشد.

شاید بخواهید که خانواده تان را به پذیرش بچه تان متقاعد کنید؛ در این صورت روش مورد استفاده شما بستگی به موقعیت خودتان خواهد داشت.

به منظور اینکه خانواده تان را برای پذیرش بچه تان متقاعد کنید، باید با آنها صحبت کنید و به تدریج بچه تان را به آنها معرفی کنید و سعی کنید که یک رابطه ای مابین آنها ایجاد کنید.

با این وجود، سعی کنید که هیچ انتظاری نداشته باشید، چرا که نمی دانید چه اتفاقی خواهد افتاد.

روش یک – ارتباط برقرار کردن در مورد مشکل ایجاد شده

در گروه های کوچک با عضای خانواده تان صحبت کنید

1. در گروه های کوچک با عضای خانواده تان صحبت کنید.

به جای اینکه با کل خانواده تان به صورت یکجا صحبت کنید، سعی کنید که به صورت انفرادی یا در قالب گروه های کوچکتر با آنها صحبت کنید.

این مورد راحت تر از صحبت کردن با کل اعضای خانواده به صورت یکجا می باشد.

ممکن است بتوانید برخی از اعضای خانواده تان را برای پذیرش بچه تان متقاعد کنید، ولی برخی از آنها با درخواست شما مخالفت خواهند کرد.

باید بدون حضور بچه تان با خانواده تان صحبت کنید. این کار به شما و خانواده تان کمک خواهد کرد تا بتوانید بدون هیچ نوع عامل حواس پرت کننده، بر روی مشکل موجود متمرکز شوید.

در صورتی که ناراحت شوید، بچه تان شاهد ناراحتی تان نخواهد بود.

یک زمانی را برای صحبت کردن با خانواده گسترده تان مشخص کنید

2. یک زمانی را برای صحبت کردن با خانواده گسترده تان مشخص کنید.

هر چند ممکن است که شما تمایلی به این کار نداشته باشید، ولی باید به همراه اعضای خانواده گسترده تان در یک جا جمع شوید و با آنها صحبت کنید.

به خانواده تان توضیح دهید که به دلیل اینکه می خواهید بچه تان در زندگی شما حضور داشته باشند، می خواهید در رابطه با آنها صحبت کنید.

سعی کنید که در ابتدا با افرادی از خانواده صحبت کنید که به نظر شما تمایل بیشتری برای موافقت با درخواست شما دارند.

در این صورت قبل از صحبت کردن با افرادی که احتمال می دهید با درخواستتان موافقت نخواهند کرد، خواهید توانست موافقت یک سری از افراد خانواده راجلب کنید.

زمانیکه می خواهد در مورد شروع رابطه تان با بچه تان با خانواده گسترده تان صحبت کنید، باید این کار را به صورت تنها انجام دهید. بچه تان نباید در کنار شما حضور داشته باشد.

به جای داشتن حالت خصومت، سعی کنید که یک حالت طبیعی و دوستانه داشته باشید.

باید همواره این نکته را به یاد داشته باشید که هدف از این بحث، عبارت از پذیرفته شدن بچه تان توسط خانواده تان می باشد.

می توانید به آنها بگویید که “من می خواهم در مورد بچه ام با شما صحبت کنم. آیا می توانیم با هم ملاقات داشته باشیم؟”

در صورتی که آنها نسبت به وجود داشتن بچه تان مطلع نباشند، می توانید بگویید که “من می خواهم در مورد یک موضوعی با شما صحبت کنم. ممکن است این بحث یک بحث سختی باشد.”

دیدگاه خودتان را به صورت آرام بیان کنید

3. دیدگاه خودتان را به صورت آرام بیان کنید.

زمانیکه با خانواده گسترده تان صحبت می کنید، باید موقعیت و احساسات خودتان را بیان کنید. ممکن است که شما دارای موقعیت های مختلفی باشید.

شاید خانواده تان از قبل در مورد بچه تان مطلع بوده است، شاید اخیرا متوجه وجود داشتن بچه تان شده باشید، یا بچه ای که از خانواده تان مخفی کرده بودید را می خواهید به خانواده تان معرفی کنید.

صرفنظر از هر موقعیتی که در آن قرار دارید، به خانواده تان بگویید که به دلیل اینکه خانواده تان هستند، اهمیت زیادی برای آنها قائل هستید و از آنها انتظار دارید که بچه تان را بشناسند و به عنوان عضوی از خانواده قبول کنند.

در صورتی که برای اولین بار بخواهید در مورد بچه تان با خانواده تان صحبت کنید، می توانید بگویید که “من می دانم که شاید با این موضوع موافق نباشید، ولی من بچه ای دارم که در نتیجه یک رابطه ای خارج از رابطه ازدواجی به دنیا آمده است.

من از شما می خواهم که او را به عنوان بخشی از زندگی تان بپذیرید.”

در شرایطی که اخیرا متوجه وجود داشتن بچه تان شوید، می توانید بگویید که “من اخیرا متوجه شده ام که یک بچه ای دارم.

من می دانم که این بچه مربوط به خارج از رابطه ازدواجی ام است، ولی من می خواهم که بخشی از زندگی بچه ام باشم و دوست دارم که شما هم بخشی از زندگیش باشید.”

ممکن است بخواهید دلیل وجود داشتن این بچه را توضیح دهید. برای مثال شاید امکان ازدواج یا تمایل به ازدواج نداشته اید یا از نظر قانونی نمی توانستید ازدواج کنید.

می توانید توضیح بدهید که تا چند وقت اخیر نسبت به وجود این بچه اطلاعی نداشته اید.

در صورتی که بتوانید به راحتی این موضوع را به اطلاع خانواده تان برسانید، در این صورت می توانید بگویید که “من خودم مطلع هستم که به دلیل آگاهی یافتن از وجود یک بچه ای یک مقدار شوک زده هستم، به همین دلیل درک می کنم که این موضوع برای شما هم سخت باشد.”

به خانواده تان بگویید که در صورتی که بچه تان را قبول نکنند، از دست آنها ناراحت خواهید شد.

شما به عنوان یک خانواده می توانید در کنار بچه تان باشید و با وی رابطه داشته باشید، ولی در صورتی که خانواده تان این بچه را نپذیرند، چنین امکانی وجود نخواهد داشت.

این صورت می توانید بگویید که “من مطلع هستم که از نظر ارزشهای شما این مورد یک مورد سختی است، ولی از شما می خواهم با بچه ام آشنا شوید – بچه ای که هیچ کار اشتباهی نکرده است و هیچ گناهی ندارد.”

بچه را برای آنها توصیف کنید

4. بچه را برای آنها توصیف کنید.

در طول بحث، در مورد بچه تان با آنها صحبت کنید. تصاویر یا ویدئوهای بچه تان را به آنها نشان دهید.

در برخی مواقع، برخی از اعضای خانواده که با درخواست شما مخالفت می کنند، فقط این بچه را به عنوان حاصل یک رابطه غیرازدواجی در نظر می گیرند.

در صورتی که این افراد بچه را به عنوان یک انسان در نظر بگیرند، شاید با درخواست شما موافقت کنند.

می توانید به این فرد بگویید “بچه من یک بچه دوست داشتنی و فوق العاده ای است. شما فرد خوش شانسی هستید که در زندگی این فرد حضور خواهید داشت. این بی انصافی خواهد بود که او را نبینید.”

در صورتی که اخیرا متوجه وجود داشتن بچه تان شده باشید، می توانید بگویید که “من در مورد بچه ام هیجان زده هستم. این بچه شیرین، دوست داشتنی و فوق العاده است. این بچه منجر به هیجان زده شدن من و خانواده ام شده است.”

به نظرات آنها گوش دهید

5. به نظرات آنها گوش دهید.

بخشی از داشتن یک مکالمه سخت، عبارت از گوش دادن به نظرات طرف مقابل می باشد.

از آنها بپرسید که چرا چنین نظری دارند. بعد از آنکه آنها موقعیت خودشان را توضیح بدهند، به آنها بگویید که درکشان می کنید، ولی می خواهید که همچنان با آنها رابطه داشته باشید.

برای مثال می توانید بگویید “من مطلع هستم که بچه ام را نپذیرفته اید. به نظر شما احترام می گذارم. با این وجود، این اتفاق مربوط به گذشته است.

من یک انسان هستم و بچه ام هم یک انسان است. ما دوست داریم که همراه با احترام با ما برخورد شود و در زندگی شما حضور داشته باشیم.”

در رابطه با این موضوع با یکی از افراد قابل اعتماد خانواده تان صحبت کنید

6. در رابطه با این موضوع با یکی از افراد قابل اعتماد خانواده تان صحبت کنید.

در صورتی که برای صحبت کردن با خانواده تان به کمک نیاز داشته باشید، می توانید از یک میانجی خارجی استفاده کنید. این فرد می تواند هر دو طرف را نصیحت کند.

این افراد می توانند یک سری روش هایی برای نزدیک شدن شما به اعضای خانواده تان پیدا کنند و در عین حال به اعضای مردد خانواده کمک کنند که دیدگاهشان را تغییر دهند.

باید از خانواده تان بپرسید که آیا آنها با وساطت یک فرد خارج از خانواده برای رفع مشکل موجود موافق هستند یا نه.

می توانید به آنها بگویید که “من معتقدم که یک نصیحت از خارج می تواند برای موقعیت ما مناسب باشد. آیا تمایل دارید یک فردی به رفع مشکل ما کمک کند؟”

در صورتی که اعضای خانواده تان به دلایل مذهبی با درخواست شما مخالفت کنند، در این صورت یک پیشوای روحانی یا یک رهبر مذهبی دیگری می تواند به رفع مشکل شما کمک کند.

در این صورت ابتدا باید با رهبر مذهبی خودتان صحبت کنید تا موقعیت خودتان را توضیح دهید و مشخص کنید که به چه نحوی می تواند به شما کمک کند.

می توانید به خانواده تان بگویید که “من مطلع هستم که به دلیل به دنیا آمدن این بچه در نتیجه یک رابطه ای خارج از رابطه جنسی با پذیرش آن مخالفت می کنید.

از شما درخواست می کنم که برای رفع این مشکل به پیش یک پیشوای روحانی برویم تا در مورد این مسئله ما را راهنمایی کند.”

مشاوره خانواده هم می تواند به شما کمک کند؛ در صورتی که اعضای خانواده تان تمایل داشته باشند، می توانید به همراه هم به مشاوره مراجعه کنید.

روش دو – معرفی کردن بچه تان به خانواده تان

یک زمان مناسبی را برای معرفی کردن بچه تان به خانواده تان انتخاب کنید

1. یک زمان مناسبی را برای معرفی کردن بچه تان به خانواده تان انتخاب کنید.

زمانیکه می خواهید بچه تان را به خانواده گسترده تان معرفی کنید، باید یک زمان مناسبی را برای این کار در نظر بگیرید.

باید مطمئن شوید که شرایط موجود منجر به تحریک شدن خانواده تان یا ایجاد دیدگاه منفی در آنها در مورد بچه تان نخواهد شد.

برای مثال، در روزی که بچه تان غیر قابل کنترل می باشد، دارای حالت روانی بدی است، یا پرخاشگری می کند، نباید او را به خانواده تان معرفی کنید. همه این موارد تاثیرات منفی خواهند داشت.

اجازه دهید خانواده گسترده تان زمان این معرفی را مشخص کند؛ در این صورت آنها با آمادگی مناسبی در این جلسه حضور خواهند داشت و این جلسه در زمان نامناسبی برگزار نخواهد شد.

2. بچه تان را به صورت یکجا به همه اعضای خانواده تان معرفی نکنید.

زمانیکه می خواهید بچه تان اعضای خانواده گسترده تان را ببیند، سعی کنید این کار را در زمانی انجام دهید که همه اعضای مربوط به خانواده گسترده تان در کنار هم حضور نداشته باشند.

به خانه یکی از افراد بروید و بچه تان را فقط به آنها معرفی کنید. این کار باعث خواهد شد که یک مقداری از فشار موجود بر روی شما و بچه تان کاسته شود.

از طریق مجزا کردن ملاقات های خودتان باعث خواهید شد که اعضای خانواده تااجازه دهید خانواده گسترده تان با بچه تان رابطه داشته باشند یک موضع واحدی در مورد شما نداشته باشند یا همدیگر را برای مخالفت با شما ترغیب نکنند.

برای مثال یک اجتماع خانوادگی نمی تواند مکان مناسبی برای معرفی بچه تان باشد، چرا که کل خانواده شما در آنجا حاضر است.

ممکن است آنها نسبت به شما بی توجه باشند، منجر به تحریک حالت منفی و مخالفت در یکدیگر شود یا پشت سر شما حرف بزنند. زمانیکه آنها تنها هستند، شانس بهتری را برای متقاعد کردنشان خواهید داشت.

اجازه دهید خانواده گسترده تان با بچه تان رابطه داشته باشند

3. اجازه دهید خانواده گسترده تان با بچه تان رابطه داشته باشند.

تا زمانی که خانواده تان بچه تان را نبینند، آن را نخواهند پذیرفت. این بدان معناست که باید اجازه دهید بچه تان در کنار خانواده گسترده تان باشد.

هر چقدر که خانواده گسترده تان مدت زمان بیشتری در کنار بچه تان باشد، تمایل بیشتری برای پذیرفتن او خواهند داشت. این افراد در نتیجه آشنا شدن با بچه تان، یک رابطه صمیمی با او خواهند داشت و آن را به عنوان یک عضو جدیدی از خانواده خواهند پذیرفت.

در صورتی که بیش از یک بچه (حاصل از رابطه غیر ازدواجی) داشته باشید و آنها از نظر سنی تفاوت قابل ملاحظه ای با هم داشته باشند، در این صورت باید یکی از بچه ها را معرفی کنید و اجازه بدهید تا یک مدت زمانی بگذرد و بعد از آن بچه دیگرتان را معرفی کنید.

روش سه – تشویق کردن به داشتن یک رابطه

برقرار کردن تعاملات منظم

1. برقرار کردن تعاملات منظم.

در مدت زمانیکه تلاش می کنید خانواده گسترده تان را متقاعد به پذیرفتن بچه تان کنید، سعی کنید که یک سری ملاقات های منظمی مابین آنها  ترتیب دهید.

اجازه دهید خانواده تان به بچه تان عات کند تا بتوانید در یک موقعیت مناسبی قرار بگیرید. همچنین این کار می تواند منجر به اعتماد بیشتر خانواده به شما و فرزندتان شود.

به ملاقات آنها بروید و آنها را برای شام خوردن به خانه تان دعوت کنید. سعی کنید که در روزهای تعطیل آنها را ببینید، با هم شام بخورید یا از آنها بخواهید که بچه ها را به پارک ببرند.

بچه تان را تشویق کنید که در فعالیت ها، بازی ها و سایر موارد با بچه ها مشغول شود. در این صورت بچه تان وارد زندگی کودکان خانواده خواهد شد.

در صورتی که خانواده تان بچه تان را نپذیرد یا او را اذیت کند، از طریق نبردن بچه تان به پیش اعضای خانواده تان، از او محافظت کنید. شما نباید بچه تان را به افرادی معرفی کنید که به او بی احترامی کنند و او را ناراحت می کنند.

2. یک سری مکاتباتی با خانواده تان داشته باشید.

از طریق قرار دادن بچه تان در جلوی چشم خانواده تان، به آنها کمک کنید تا به بچه تان عادت کنند. تعامل داشتن با خانواده تان به آنها یادآوری خواهد کرد که بچه تان یک انسان است و باید به او اهمیت دهند.

عکس های مربوط به مدرسه جدید بچه تان را از طریق پست به خانواده تان ارسال کنید یا آنها را در پست های خودتان در شبکه های اجتماعی تگ کنید.

کارت های کریسمس بفرستید و از کودکتان بخواهید که یک کارت کوچکی در پاکت نامه بگذارد.

در صورتی که خانواده تان به بچه تان آسیب بزند یا رفتار نامناسبی با او داشته باشد، در این صورت نباید هیچ چیزی به آنها بفرستید و نباید فرزندتان را ترغیب کنید که یک چیزی را برای آنها درست کند.

صبور باشید

3. صبور باشید.

در زمانیکه می خواهید خانواده تان را برای پذیرفتن بچه تان متقاعد کنید، باید صبور باشید. زمان بدهید تا رابطه شما بهتر شود و خانواده گسترده تان به موقعیت خانوادگی شما عادت کند.

تغییر دادن ذهنیت آنها و به دست آوردن رضایتشان در طول یک شب اتفاق نخواهد افتاد.

باید نسبت به زمان مناسب برای دست کشیدن از این تلاش مطلع باشید

4. باید نسبت به زمان مناسب برای دست کشیدن از این تلاش مطلع باشید.

برخی از اعضای خانواده تان در نهایت بچه تان را خواهند پذیرفت. شاید سایر افراد هیچ وقت بچه تان را نپذیرند. باید اولویت اصلی شما عبارت از محافظت از بچه تان باشد.

در صورتی که بعد از تلاش های مکرر شما اعضای خانواده تان بچه تان را قبول نکنند، باید تلاش خودتان را متوقف کنید. باید از خودتان و بچه تان محافظت کنید.

به خصوص در صورتی که اعضای خانواده تان برای خانواده شما مضر باشند، باید از تلاشتان دست بردارید.

برای مثال ممکن است که آنها به بچه تان تهمت بزنند یا یک اسمی بر روی بچه تان بگذارند؛

این مورد اصلا قابل قبول نخواهد بود. نسبت به تلاش هایی که کرده اید، افتخار کنید و برای راحتی خودتان سعی کنید که فقط با دوستان حمایت کننده در ارتباط باشید.

نویسنده: Klare Hesto, LICSW

به روز رسانی شده: 30 سپتامبر 2019 , ترجمه : کانون مشاوران ایران

کمک کردن به فرزندتان برای انطباق پیدا کردن با یک خانواده ناتنی (یا ناخوانده)

معرفی کردن فرزندتان به یک ناپدری یا نامادری یا حتی نابرادری یا ناخواهری می تواند یک چالش سختی باشد، به خصوص در شرایطی که فرزندتان در برابر این تغییر مقاومت کند.

بنابراین باید در این شرایط با دقت عمل کنید و سعی کنید که شرایط را از دیدگاه فرزندتان هم در نظر بگیرید.

در طول زمان، فرزندتان با شرایط جدید خانوادگی انطباق خواهد یافت و باید امیدوار باشید که افراد جدید را دوست داشته باشد.

بخش یک – در مورد برنامه خودتان برای ازدواج مجدد با فرزندتان صحبت کنید

در مورد اتفاقاتی که در حال افتادن هستند، با فرزندانتان صادق باشید

 1. در مورد اتفاقاتی که در حال افتادن هستند، با فرزندانتان صادق باشید.

هیچ چیزی نمی تواند مانع از رفع مشکلات بالقوه در اثر گذشت زمان شود.

به همین دلیل بهتر است از همان ابتدا با فرزندان خودتان صادق باشید و آنها را از هر نوع تغییر بالقوه محتمل در ساختار خانواده مطلع کنید.

هر چقدر که فرزندانتان اطلاعات بیشتری داشته باشند، آمادگی بهتری برای مقابله با شرایط پیش آمده خواهند داشت.

ایده مربوط به داشتن خویشاوندان جدید را با فرزندانتان در میان بگذارید.

در این صورت خواهید توانست یک معیاری از واکنش و احساس آنها در قبال داشتن یک ناپدری، نامادری، نابرادری یا ناخواهری در زمان های بعدی داشته باشید.

یک بحث آزادی با بچه خودتان داشته باشید. سعی کنید که یک ارتباط باز و منظمی با او ایجاد کنید. این کارتان باعث خواهد شد که آنها در مورد نگرانی ها یا شرایطی که ممکن است داشته باشند، به صورت صریح با شما صحبت کنند.

در زمانیکه می خواهید برنامه های خودتان را به اطلاع فرزندتان برسانید

2. در زمانیکه می خواهید برنامه های خودتان را به اطلاع فرزندتان برسانید، یک سری موارد خاصی را در نظر داشته باشید.

معمولا هیچ نوع زمان ایده آلی برای صحبت کردن در مورد برنامه تان در رابطه با ازدواج مجدد وجود نخواهد داشت.

شما باید این کار را تا حد ممکن به صورت تدریجی و با ملایمت و در زمانی که احساس می کنید مناسب است، انجام دهید. یک سری از نکاتی که باید در نظر داشته باشید عبارتند از:

  • اعلان آن به صورت غافلگیرانه مناسب نمی باشد. شما باید این موضوع را به صورت آرام و به تدریج به فرزند خودتان اطلاع دهید تا بتوانید زمان مناسبی را برای صحبت کردن با هم و گوش دادن به نظرات یکدیگر داشته باشید.
  • قبل از نامزد شدن با همسرتان، بچه های شما باید او را ببینند. در صورتیکه بچه های شما قبلا همسر جدیدتان را دیده باشند، راحت تر خواهند توانست که شرایط جدید را درک کنند.
  • یک مکالمه رو در رو با بچه تان یا اختصاص دادن کل روزتان به او می تواند بهترین روش برای گفتن برنامه هایتان باشد. شما می توانید آنها را برای شام خوردن به بیرون ببرید یا کل روز را در بیرون از شهر بگذرانید؛ این کار باعث خواهد شد که یک زمان مناسبی در کنار فرزندتان قرار داشته باشید و بتوانید موقعیت پیش آمده را به آنها توضیح دهید.
یک زمانی را برای باهم بودن بچه های بیولوژیکی خودتان و بچه های ناتنی خودتان در نظر داشته باشید

3. یک زمانی را برای باهم بودن بچه های بیولوژیکی خودتان و بچه های ناتنی خودتان در نظر داشته باشید.

اجازه بدهید که بچه هایتان به ناپدری یا نامادری و نابرادری ها و ناخواهری های خودشان سر بزنند.

این کار یک بخش مهمی از فرآیند آشنا کردن آنها با یکدیگر می باشد.

ترکیب کردن دو خانواده با یکدیگر یک وظیفه آسانی نیست. یکی از کارهای مهمی که باید انجام دهید عبارت از مشخص کردن یک زمان مناسب برای معرفی کردن بچه هایتان به اعضای آینده خانواده تان است.

هر چقدر که بچه های خودتان را زودتر از برنامه خودتان برای ازدواج مجدد مطلع کنید (یا در صورت امکان، قبل از ازدواج با همسر جدیدتان این کار را انجام دهید)، می توانید زودتر آنها را با یکدیگر آشنا کنید.

باید این نکته را در نظر داشته باشید که ملاقات اولیه تاثیر زیادی در ذهنیت هر دو طرف خواهد داشت، بنابراین باید یک زمانبندی مناسبی را برای طرفین در نظر بگیرید.

یک مکان جالبی را برای ملاقات آنها انتخاب کنید و آنها را با یکدیگر آشنا کنید. می توانید آنها را به یک پارک موزه محبوبشان ببرید تا بتوانند یک ارتباط مناسبی را با یکدیگر برقرار کنند.

اجازه بدهید که همسر آینده تان برای یک مدت زمانی با بچه هایتان تنها باشد. اجازه بدهید که آنها با یکدیگر ارتباط برقرار کنند و از شخصیت های یکدیگر مطلع شوند.

در نهایت بچه هایتان خواهند توانست که یک سری زمینه ها و علایق مشترکی را با ناپدری یا نامادری آینده شان پیدا کنند.

بخش دو – به فرزند خودتان زمان بدهید تا بتواند با شرایط جدید تطابق پیدا کند

یک زمانی را برای باهم بودن بچه های بیولوژیکی خودتان و بچه های ناتنی خودتان در نظر داشته باشید

1. خودتان را برای مقابله با مشکلاتی که پیش خواهد آمد، آماده کنید.

زمانیکه یک سری افراد جدیدی وارد زندگی شما و فرزندتان شوند، باید به آنها زمان بدهید تا بتوانند با شرایط جدید انطباق پیدا کنند.

یک سری از مشکلات رایجی که ممکن است کودکان در این شرایط جدید تجربه کنند، عبارت خواهند بود از:

  • احساس منزوی شدن یا تنها گذاشته شدن.
  • احساس این مورد که یک فرد دیگری جایش را گرفته است.
  • احساس محدود شدن و دریافت کردن اولتیماتوم.
  • بی اعتمادی یا بی احترامی نسبت به اعضای جدید خانواده.
  • احساس تحت فشار قرار گرفتن برای پذیرفتن تغییرات، قبل از آنکه خودشان آمادگی لازم را داشته باشند.
برای شنیدن نگرانی ها و دغدغه های بچه هایتان، در دسترس آنها قرار داشته باشید

2. برای شنیدن نگرانی ها و دغدغه های بچه هایتان، در دسترس آنها قرار داشته باشید.

ترکیب شدن یک خانواده یک مور عاطفی برای بچه ها می باشد.

برای یک لحظه خودتان را به جای فرزندانتان تصور کنید – آیا آنها سوگوار سرپرست فوت شده شان هستند یا به دلیل طلاقی که گرفته اید، او را از دست داده اند و ناراحت هستند؟

به ترس ها و نگرانی های هر یک از بچه های خودتان گوش کنید و در برنامه ایجاد خانواده جدید، احساسات و عواطف آنها را به عنوان موارد اصلی مد نظر داشته باشید.

این انتظار را از بچه تان نداشته باشید که بلافاصله خودش را با شرایط جدید تطبیق دهد یا تغییر ایجاد شده را بپذیرد و او را مجبور نکنید که زندگی جدیدش را دوست داشته باشد؛

بلکه باید به او اجازه دهید که خودش با شرایط جدید تطابق پیدا کند و در یک وضعیت عاطفی بهتری قرار بگیرد.

این مورد را بپذیرید که بچه شما با یک تغییر قابل توجهی مواجه شده است و ممکن است واکنش متفاوتی داشته باشد

– این موضوع را بپذیرید و به صورت آرام او را متقاعد کنید که خانواده ناتنی جدید را بپذیرد و با آنها ارتباط برقرار کند.

بچه های خودتان را مجبور نکنید که یک رابطه صمیمی با خانواده ناتنی شان داشته باشند

3. بچه های خودتان را مجبور نکنید که یک رابطه صمیمی با خانواده ناتنی شان داشته باشند.

به هر یک از بچه های خودتان (بچه های بیولوژیکی و ناتنی) زمان کافی بدهید تا بتوانند با شخصیت های طرف مقابلشان انطباق پیدا کنند.

هر شخصی روش متفاوتی برای مقابله با تغییرات صورت گرفته در زندگیش دارد، بنابراین باید آنها را تنها بگذارید و اجازه دهید که موقعیت را درک کنند.

به احساسات آنها احترام بگذارید و به آنها نشان دهید که همچنان برای شما مهم هستند، دوستشان دارید و از آنها قدردان هستید.

پذیرفتن تغییرات باید به صورت تدریجی صورت بگیرد. آنها را مجبور نکنید یا از آنها انتظار نداشته باشید که سریعا تغییرات ایجاد شده را بپذیرند. این کار فقط منجر به ایجاد مشکلاتی در روابطتان خواهد شد.

زمان مناسبی را به فرزندان بیولوژیکی خودتان اختصاص دهید تا روابط شما را بپذیرد

4. زمان مناسبی را به فرزندان بیولوژیکی خودتان اختصاص دهید تا روابط شما را بپذیرد.

یک ترس رایجی که کودکان در حین ملحق شدن به یک خانواده ناتنی دارند، این مورد می باشد که والدین بیولوژیکی شان فرزندان ناتنی جدید را بیشتر از خودشان دوست خواهند داشت.

برای نگهداشتن رابطه قوی خودتان با فرزندان بیولوژیکی تان وقت مناسبی بگذارید و یک سری کارهایی را با هم انجام دهید.

از طریق گوش دادن به حرف آنها یا از طریق انجام دادن یک سری کارهای خاصی که دوست دارند، منجر به ایجاد احساس خاص بودن و دوست داشته شدن در آنها شوید.

در صورتیکه بچه شما هنر دوست داشته باشد، سعی کنید که به همراه هم به کلاس هنر بروید یا در صورتیکه بچه تان بازی های ویدئویی دوست داشته باشید، با هم مشغول این بازی شوید. شاید احساس کنید که باید یک رابطه قوی با بچه های ناتنی تان داشته باشید، ولی نباید روابط خودتان با بچه های قبلی تان را فراموش کنید.

صبور باشید

5. صبور باشید.

خانواده ناتنی نمی تواند فقط در طول یک شب به یک شکل مناسبی دست پیدا کند. در طول فرآیند تعدیل، هر شخصی با یک سری فراز و نشیب هایی مواجه خواهد شد.

باید صبور بودن را تمرین کنید و سعی کنید که با استفاده از روش های مناسب یک فضای خوبی را در خانواده تان ایجاد کنید.

فرزندان خودتان را مجبور نکنید که بهترین دوستان اعضای خانواده ناتنی جدید باشند، ولی همه آنها را تشویق کنید که به یکدیگر احترام بگذارند و به صورت تیمی با هم همکاری کنند.

هیچ خانواده ای کامل نیست و در صورتیکه بخواهید به صورت اجباری این تفکر را در اعضای خانواده تان ایجاد کنید که خانواده فوق العاده و شادی دارید، باعث خواهید شد که بچه هایتان از شما متنفر شود.

اجازه بدهید که همه چیز به صورت آرام پیش برود؛ همچنین باید یک سری روش های مناسبی را برای ایجاد ارتباط مابین اعضای خانواده جدید پیدا کنید.

سعی کنید که یک سری علایق مشترکی پیدا کنید

6. سعی کنید که یک سری علایق مشترکی پیدا کنید.

همه افراد را به برقراری ارتباط در درون خانواده ناتنی تشویق کنید، ولی قبل از آنکه بچه ها آمادگی لازم را نداشته باشند، آنها را به هیچ کاری مجبور نکنید.

سعی کنید که یک سری مشابهت هایی مابین اعضای خانواده پیدا کنید و آنها را تشویق کنید که این علایق مشترک را با یکدیگر بررسی کنند.

برای مثال، در صورتیکه شما یک دختر بیولوژیکی و یک دختر ناتنی داشته باشید که هر دوشان فوتبال را دوست دارند، کل خانواده ناتنی را به یک مسابقه فوتبال ببرید تا دختران از آن لذت ببرند و بتوانند روابط مابین خودشان را تقویت کنند.

نابرادری ها و ناخواهری های جدید به صورت طبیعی یک نوع احساس رقابتی را مابینشان احساس خواهند کرد، بنابراین نباید آنها را مجبور کنید که بلافاصله با یکدیگر ارتباط برقرار کنند.

به صورت منحصر به فرد، به هر یک از بچه ها توجه کنید و تشابهات مابین بچه ها و فرصت های دوستی موجود را مشخص کنید.

اجازه بدهید که هر یک از بچه های بیولوژیکی شما به صورت رو در رو با همسر جدیدتان صحبت کنند

7. اجازه بدهید که هر یک از بچه های بیولوژیکی شما به صورت رو در رو با همسر جدیدتان صحبت کنند.

به هر یک از بچه های خودتان اجازه دهید تا به صورت تنها با همسرتان صحبت کنند.

برخی از بچه ها به سختی می توانند والدین جدید را بپذیرند و نمی توانند شرایط پیش آمده را به صورت مناسبی مدیریت کنند.

شاید سایر فرزندان نگران این موضوع باشند که در نتیجه رابطه برقرار کردن با نامادری یا ناپدری جدید، در واقع به پدر یا مادر اصلیشان خیانت خواهند کرد.

اجازه دهید که روابط مابین بچه هایتان و ناپدری یا نامادریشان به صورت تدریجی شکل بگیرد، ولی آنها را تشویق کنید که در هر زمانیکه تمایل داشته باشند، با یکدیگر ارتباط برقرار کنند و کنار هم باشند.

در صورتیکه فرزندتان در شرایط جدید راحت باشد، او را تشویق کنید که همراه با نامادری یا ناپدری جدیدش به بیرون برود یا به همراه او یک کاری انجام دهد.

این کار می تواند یک مورد ساده ای همانند رفتن به یک پارک یا خوردن یک بستنی باشد، ولی می تواند منجر به رشد رابطه جدید شود و باعث شود که هر دو طرف روابط راحت و مناسبی با یکدیگر برقرار کنند.

در صورت امکان، عکس پدر یا مادر بیولوژیکی فرزندانتان را همچنان نگه دارید

8. در صورت امکان، عکس پدر یا مادر بیولوژیکی فرزندانتان را همچنان نگه دارید.

در صورتیکه بچه ها با هر دو والدین بیولوژیکی شان ارتباط داشته باشند، راحت تر خواهند توانست که شرایط جدید را بپذیرند.

این مورد همواره امکان پذیر نمی باشد، ولی هر وقت که فرصت مناسبی پیش بیاید، یک ترتیبی بدهید که بچه تان با هر دو سرپرست خودش در ارتباط باشد.

اجازه دهید که سرپرست دیگر فرزندتان در اتفاقات مهم، همانند تک نوازی و فارغ التحصیلی فرزندش حضور داشته باشد و همچنین به صورت منظم با فرزندش ملاقات داشته  باشد و در برخی مواقع بتواند بچه تان را در پیش خودش نگه دارد.

بچه خودتان را مطمئن کنید که ناپدری یا نامادری جدیدش نمی خواهد جای پدر یا مادر قبلیش را بگیرد، ولی می تواند به عنوان یک فرد دیگری او را دوست داشته باشد.

در صورتیکه در مورد بچه، مسئولیت مشترکی با یک سرپرست دیگری داشته باشید، سعی کنید که اطلاعات مربوط به کودک را به صورت منظمی در یک جا ثبت کنید و آن را به روز کنید تا هر دو طرف اطلاعات یکسان و کاملی در مورد بچه داشته باشند.

بخش سه – ایجاد یک خانواده دارای روابط محکم با یکدیگر

جلسات خانوادگی منظمی داشته باشید

1. جلسات خانوادگی منظمی داشته باشید.

به صحبت های هر یک از اعضای خانواده گوش دهید و این اطمینان را به بچه ها بدهید که حرف هایشان برای شما اهمیت زیادی دارد.

داشتن جلسات خانوادگی منظم باعث می شود که یک محیط مناسبی برای بحث کردن در مورد پیشرفت و مشکلات ایجاد شود و بتوانید به عنوان یک تیم در حل مشکلات همکاری کنید.

این اطمینان را ایجاد کنید که احساسات و نظرات همه بچه ها شنیده می شوند تا این احساس ایجاد نشود که به یک فردی بیش از حد توجه می شود و فرد دیگری نادیده گرفته می شود؛

این شرایط به راحتی می توانند در خانواده ترکیب شده صورت بگیرند.

بچه ها را به داشتن یک ارتباط باز و آزاد تشویق کنید و سعی کنید یک محیط حمایتی ایجاد کنید که در آن هر یک از بچه های بتوانند احساسات خودشان را بیان کنند.

به همراه یکدیگر، یک سری قوانینی برای کل خانواده مشخص کنید

2. به همراه یکدیگر، یک سری قوانینی برای کل خانواده مشخص کنید.

به عنوان یک خانواده، یک لیست از قواعد خانواده را تهیه کنید و آن را در یک مکان مناسبی قرار دهید.

صحبت کردن در مورد قوانین به عنوان یک خانواده جدید باعث می شود که نظر همه افراد در مورد قوانین شنیده شود و همه آنها متعهد به رعایت کردن آن باشند.

کودکانی که پس زمینه های متفاوتی دارند و در محیط های متفاوتی رشد کرده اند، دیدگاه متفاوتی نسبت به قوانین خواهد داشت؛ بنابراین سعی کنید یک موقعیت میانی ایجاد کنید که همه طرفین در مورد آن توافق داشته باشند.

ایجاد نقش برای هر یک از والدین

3. ایجاد نقش برای هر یک از والدین.

یک محیط ایمنی برای خانواده جدیدتان ایجاد کنید و برای ناپدری و نامادری یک نقشی مشخص کنید. باید مطلع باشید که ممکن است واکنش فرزند ناتنی شما در مورد دستورالعمل ها و مقررات، نسبت به واکنش فرزند بیولوژیکتان متفاوت باشد.

در ابتدا بهتر است که به عنوان نظم دهنده اصلی بر روی بچه هایتان کنترل داشته باشید و نگذارید که یک حالت خصومت مابین آنها ایجاد شود.

بهتر است که ناپدری یا نامادری، حداقل در ابتدا نقش یک دوست یا مشاور را داشته باشد، تا بتواند یک رابطه قوی با بچه شما داشته باشد.

زمان های مناسبی را برای جمع شدن کل خانواده در نظر بگیرید

4. زمان های مناسبی را برای جمع شدن کل خانواده در نظر بگیرید.

از طریق وضع کردن یک سری کارهای روتین، یک رابطه مناسبی را مابین اعضای مختلف خانواده ایجاد کنید. یک سری از فعالیت های سرگرم کننده ای که می توانند منجر به ایجاد رابطه مابین افراد مختلف خانواده شوند، عبارتند از:

  • داشتن یک شب فیلم در جمعه به همراه کل خانواده
  • با هم صبحانه خوردن در آخر هفته ها
  • داشتن یک شام خانوادگی به همراه هم
  • با هم رفتن به هاکی یا دوچرخه سواری به صورت ماهانه
  • با هم رفتن به تعطیلات تابستانی به صورت سالیانه
ایجاد رسومات جدید به همراه یکدیگر

5. ایجاد رسومات جدید به همراه یکدیگر.

یک سری فرصت هایی برای تمامی اعضای خانواده ترکیب شده ایجاد کنید تا به صورت فعال با هم مشارکت کنند و در نتیجه آن همه بچه ها احساس خوشایند و احساس پذیرفته شدن داشته باشند.

اکثر خانواده های ترکیب شده جدید با هم به تعطیلات می روند تا زندگی جدید خودشان را جشن بگیرند. این مورد می تواند برای برخی از خانواده ها مفید باشد.

ولی عامل کلیدی و مهم برای دستیابی به این هدف عبارت از ایجاد یک سری موارد روتین و مراسمات در زندگی روزمره می باشد، نه اینکه فقط در تعطیلات چنین مراسمات یا کارهای روتینی وجود داشته باشند.

یک رسم یا فعالیتی را انتخاب کنید که برای خانواده شما مناسب باشد؛ مواردی همانند بازی هفتگی یا شب های ورزشی، خوردن غذای خاص در هر هفته یا یک سفر ماهیانه به باغ وحش و دنبال کردن آنها.

همچنین مشارکت دادن بچه ها در حین تصمیم گیری در مورد فعالیت به او کمک خواهد کرد تا خودش را به خوبی با این تغییر جدید انطباق دهد.

فعالیت های خانوادگی منظم باعث می شوند که بچه های شما یک برنامه ای برای آینده داشته باشند و خودشان را به عنوان یک بخشی از یک مورد بزرگتر در نظر بگیرند.

همچنین این کار منجر به ایجاد یک محیط جالبی برای کل اعضای خانواده می شود تا بتوانند به صورت اتفاقی با هم ارتباط برقرار کنند.

سعی کنید که بچه های بیولوژیکی خودتان را هم در مراسمات شرکت دهید

6. سعی کنید که بچه های بیولوژیکی خودتان را هم در مراسمات شرکت دهید.

در شرایط جدیدی که یک خانواده جدیدی دارید، نباید نسبت به تعطیلات مذهبی و مراسمات خاصی که قبلا با بچه های بیولوژیک خودتان داشته اید، بی توجه باشید؛

سعی کنید که بچه تان در مراسمات برگزار شده در خانواده جدید، در کنارتان حضور داشته باشد و نباید نسبت به حضور او بی تفاوت باشید.

کودکان پایداری و همسانی را دوست دارند و در صورتیکه یکی از رسومات مربوط به زندگی گذشته همچنان وجود داشته باشد، نه تنها راحتی و رفاه گذشته به آنها یادآوری خواهد شد، بلکه همچنین رابطه مابین شما و بچه تان هم قوی تر خواهد شد.

در صورتیکه شما و بچه تان همواره در کریسمس یا سایر عیدها، به همراه هم کلوچه های شیرین پخته شده می خوردید، حتی بعد از محلق شدن به خانواده ناتنی هم سعی کنید که این رسم و عادت را حفظ کنید.

توصیه:

  • انطباق پیدا کردن با یک خانواده ناتنی برای هر فردی سخت است. باید این کار را به صورت تدریجی انجام دهید و به حرف های بچه هایتان گوش دهید تا به آرامی بتوانند خودشان را با تغییر جدید انطباق بدهند. شما و بچه تان با در اختیار داشتن زمان مناسب و یک مقدار عشق، می توانید از زندگی که با خانواده ترکیب شده جدیدتان دارید، لذت ببرید.

به روز رسانی شده در: 29 مارچ 2019 , ترجمه : کانون مشاوران ایران

ترغیب کردن فرزندان بزرگسالتان برای پذیرفتن همسر جدیدتان

ازدواج باید همراه با برگزاری جشن و خوشحالی باشد. با این وجود، در صورتیکه فرزندان بزگسال شما همسر جدیدتان را نپذیرند، چنین اتفاقی برای شما صورت نخواهد گرفت.

درک و پذیرفتن یک فرد جدید برای هر فردی سخت می باشد – حتی برای فرزندان بزرگسال. عدم رضایت بچه های شما می تواند خوشحالی شما را به یک مورد استرس زا و ویرانگری تبدیل کند.

باید از طریق صحبت کردن، تمرکز بر روی نقاط مثبت موقعیت جدید و آرام کردن اضطراب های فرزندان بزرگسالتان، آنها را به پذیرفتن همسر جدیدتان ترغیب کنید.

روش یک – صحبت کردن با فرزنداتان در مورد همسر جدیدتان

آنها را مطمئن کنید که همچنان دوستشان دارید

1. آنها را مطمئن کنید که همچنان دوستشان دارید.

بچه ها، حتی بچه هایی که بزرگ شده اند، ممکن است همسر جدیدتان را به عنوان یک تهدیدی برای خودشان در نظر بگیرند.

آنها احساس خواهند کرد که به دلیل وارد شدن شخص جدید در زندگیتان، علاقه کمتری به فرزندانتان خواهید داشت.

آنها را مطمئن کنید که صرف نظر از هر اتفاق جدیدی که بیافتد، آنها را همچنان دوست خواهید داشت.

برای مثال، می توانید به آنها بگویید “در مورد کم شدن عشق و علاقه من نسبت به خودتان اصلا نگران نباشید؛

به خصوص ازدواج با یک فرد دیگر باعث نخواهد شد که ذره ای از عشق و علاقه من به شما کم شود. هر اتفاقی که بیافتد، شما همچنان بچه های من خواهید بود و همیشه شما را دوست خواهم داشت.” شاید نیاز باشد که بیش از یک بار این حرف را تکرار کنید، ولی در نهایت کودکتان منظور شما را درک خواهد کرد.

توضیح بدهید که رابطه تان هیچ نوع آسیبی نخواهد دید

2. توضیح بدهید که رابطه تان هیچ نوع آسیبی نخواهد دید.

ممکن است بچه های شما بر این عقیده باشند که یک ناپدری یا نامادری جدید در خانواده، منجر به از بین رفتن صمیمیت و روابط نزدیک قبلی خواهد شد.

در واقع، آنها احساس خواهند کرد که یک فرد دیگری جایشان را خواهد گرفت. آنها را مطمئن کنید که همسر جدیدتان فقط به خانواده تان اضافه خواهد شد و جای هیچ کسی را نخواهد گرفت.

از طریق ادامه دادن کارهای روتین خودتان، به فرزندانتان نشان دهید که روابط شما پایدار و ثابت است. در صورتیکه بعد از ازدواج یک مورد خاصی در رابطه تان با فرزندانتان تغییر کند، فرزندانتان این احساس را خواهند داشت که شما به آنها اولویت قائل نیستید.

به فرزندانتان بگویید که فرزندان ناخوانده تان جای آنها را نخواهد گرفت

3. به فرزندانتان بگویید که فرزندان ناخوانده تان جای آنها را نخواهد گرفت.

هر فردی دارای ناایمنی است، حتی فرزندان بزرگسال. شاید فرزندان شما نگران این موضوع باشند که فرزندان همسر جدیدتان نقش قابل توجهی در خانه پیدا کنند و جای آنها را بگیرند. آنها را مطمئن کنید که این اتفاق هیچ وقت صورت نخواهد گرفت.

به فرزندان ناخوانده و فرزندان اصلی تان کمک کنید تا روابط نزدیکتری با هم داشته باشند. آنها را با خودتان به بیرون ببرید، از همه آنها بخواهید که به خانه شما بیایند و آنها را تشویق کنید که کنار هم باشند.

در صورتیکه مشخص شود آنها همدیگر را دوست ندارند و نمی خواهند که هیچ رابطه ای با هم داشته باشند، آنها را به برقراری رابطه با هم مجبور نکنید.

این نکته را به یاد داشته باشید که همه این کارها زمان بر می باشند، ولی از طریق شروع کردن اولین رابطه می توانید شرایط را برای برقراری روابط محتمل در آینده مساعد کنید.

در مورد احساسی که دارید با آنها صحبت کنید

4. در مورد احساسی که دارید با آنها صحبت کنید.

هر چند که شما سرپرست هستید، ولی همچنان این حق را دارید که خوشحال باشید، حتی در صورتیکه فرزندانتان با آن مخالف باشند.

آنها را مطلع کنید که رفتارشان شما را ناراحت می کند. شاید آنها در مورد تاثیر رفتارشان بر روی شما بی اطلاع باشند.

برای مثال می توانید به آنها بگویید که “من مطلع هستم که علاقه زیادی به همسر جدیدم ندارید. با این وجود رفتار شما نسبت به همسرم نه تنها یک نوع بی احترامی نسبت به او است، بلکه همچنین یک نوع بی احترامی نسبت به من هم می باشد.

شما مجبور نیستید که او را دوست داشته باشید، ولی از شما می خواهم نسبت به مودب باشید و احترام آمیز رفتار کنید.”

درخواست کردن از بچه های خودتان برای خوش آمد گویی به همسرتان یک درخواست قابل توجهی و فراتر از حد انتظار نیست و شما نباید احساس بدی نسبت به این کار داشته باشید.

در حقیقت صحبت نکردن همسر جدیدتان با فرزندانتان می تواند منجر به ایجاد اختلاف مابین آنها شود.

روش دو – تمرکز کردن بر روی موارد مثبت

خوشحالی خودتان را به بچه هایتان یادآوری کنید

1. خوشحالی خودتان را به بچه هایتان یادآوری کنید.

می توانید به بچه هایتان بگویید که همسر جدیدتان منجر به خوشحالی شما می شود. صرفا این مورد باید منجر به خوشحالی فرزندانتان شود.

صورتیکه فرزندانتان نسبت به دلیل خوشحال بودن شما مطلع نباشند، در این مورد به آنها یک سری توضیحاتی بدهید. به آنها یادآوری کنید که باید به خاطر شما خوشحال باشند و منجر به ایجاد استرس در زندگی شما نشوند.

برای مثال می توانید بگویید “همسر جدیدم منجر به خوشحالیم می شود و امیدوارم که این مورد برای شما هم خوشایند باشد.

ناراحتی شما منجر به ایجاد استرس و ناراحتی در زندگیم می شود. تا زمانیکه شما ناراحت هستید، نمی توانم کاملا خوشحال باشم، بنابراین امیدوارم که شما هم خوشحال باشید.”

به فرزندانتان بگویید که همسرتان از شما مراقبت می کند

2. به فرزندانتان بگویید که همسرتان از شما مراقبت می کند.

افراد مسنی که تنها هستند، در اغلب مواقع برای مراقبت شدن در طول سال های پایانی عمرشان، به خویشاوندتان خودشان، همانند بچه هایشان، وابستگی پیدا می کنند.

این شرایط برای اغلب فرزندان بزرگسال یک شرایط سختی را ایجاد می کند، چرا که آنها خانواده خودشان را دارند که نگران آن هستند. در صورتیکه یک همسری داشته باشید که از شما مراقبت کند، مسولیت فرزندان خودتان را کاهش خواهید داد.

همچنین به فرزندانتان بگویید که لازم نیست همانند گذشته نگرانتان باشند، چرا که تنها نیستید. شما یک فردی در کنارتان دارید که از شما مراقبت می کند و در صورتیکه بیمار باشید یا آسیب دیده باشید، به شما کمک خواهد کرد.

به آنها بگویید که ازدواج کردن شما به معنای مسولیت کمتر برای آنها می باشد

3. به آنها بگویید که ازدواج کردن شما به معنای مسولیت کمتر برای آنها می باشد.

زمانیکه تنها باشید، برای انجام دادن یک سری کارهای خاص به فرزندانتان وابستگی خواهید داشت.

شاید از فرزندانتان بخواهید که شما را برای خرید وسایل مورد نیازتان به فروشگاه ببرند یا زمانیکه بخواهید در مورد مالیات با آنها مشورت کنید، مجبور باشید به آنها زنگ بزنید.

تا زمانیکه در کنار فردی باشید که با او ازدواج کرده اید، احتمالا هیچ نیازی به کمک سایر افراد نخواهید داشت. این شرایط می تواند فشار موجود بر روی بچه هایتان را کمتر کند.

روش سه – آرام کردن اضطراب بچه هایتان

. آنها را مطمئن کنید که نسبت به کاری که می خواهید انجام دهید، اطلاع کاملی دارید

1. آنها را مطمئن کنید که نسبت به کاری که می خواهید انجام دهید، اطلاع کاملی دارید.

شاید بچه های شما بر این باور باشند که همسر جدیدتان از شما سوء استفاده خواهد کرد یا یک فرد نامناسبی برای شما است.

با این وجود، شما یک فرد بالغی هستید و خودتان می توانید تصمیم گیری کنید. به آنها اطلاع دهید که نگرانیشان را درک می کنید، ولی انتخاب درستی در مورد خودتان داشته اید.

برای مثال می توانید بگویید “من مطلع هستم که به من اهمیت می دهید و نگرانید که تصیمیم اشتباهی بگیرم.

با این وجود من می توانم از خودم مراقبت کنم و به تصمیم خودم اعتماد دارم.” امیدوار باشید که حرف های شما بر روی آنها تاثیرگذار باشد و همسر جدید شما را بپذیرند.پ

در مورد سوگوار بودن فرزندانتان در رابطه با سرپرست فوت شده حساس باشید

2. در مورد سوگوار بودن فرزندانتان در رابطه با سرپرست فوت شده حساس باشید.

است شما بتوانید این شرایط را پشت سر بگذارید و یک زن یا شوهر جدیدی داشته باشید، ولی ممکن است فرزندانتان نتوانند یک مادر یا پدر جدیدی را قبول کنند.

در زمانیکه می خواهید همسر جدیدتان را وارد خانواده کنید، باید این مورد را در نظر داشته باشید. به نحوی برخورد نکنید که انگار همسر فوت شده تان هیچ وقت وجود نداشته است.

باید از طریق انجام دادن رسوم خانوادگی از همسر فوت شده تان تجلیل کنید و خاطرات مشترکی که با هم داشته اید را بیان کنید.

در زمانیکه یک همسری فوت می کند، فرزندان نگران این موضع خواهند بود که یک همسر جدید سعی خواهد کرد تا جای سرپرست فوت شده شان را بگیرد.

فرزندانتان را مطمئن کنید که شما و همسر جدیدتان به سرپرستی که فوت کرده است، افتخار خواهید کرد و یاد او را گرامی خواهید داشت.

به فرزندانتان بگویید که از آنها انتظار ندارید که همسر جدیدتان را به اندازه همسر قبلی تان دوست داشته باشند.

در صورتیکه این رابطه جدید بلافاصله بعد از فوت شدن همسرتان شکل بگیرد، باید با احتیاط کامل عمل کنید.

در صورتیکه زمان زیادی از فوت همسرتان گذشته باشد، می توانید از فرزندانتان انتظار بیشتری در مورد درک شرایط خودتان داشته باشید.

نحوه مدیریت شرایط بعد از طلاق را مشخص کنید

3. نحوه مدیریت شرایط بعد از طلاق را مشخص کنید.

در صورتیکه شما و همسر قبلی تان از هم طلاق بگیرید، عکس هایش همچنان در خانه شما وجود خواهند داشت. این بدان معنا است که شما باید به روابط اجتماعی خودتان با همسر قبلیتان و همچنین همسر جدیدتان ادامه دهید.

سعی نکنید که همسر جدیدتان را به عنوان والدین بچه هایتان در نظر بگیرید. به نقش همسر قبلی تان بعد از طلاق احترام بگذارید و همچنان او را به عنوان سرپرست فرزندانتان در نظر بگیرید.

می توانید به بچه هایتان بگویید که “همسر جدید من تلاش نمی کند که نقش سرپرست شما را داشته باشد.

بلکه سعی می کنید که به یک روش متفاوتی بخشی از زندگی شما باشد. ما به رابطه شما با پدرتان احترام می گذاریم. ما نمی خواهیم که در رابطه مابین شما دخالت کنم.”

در مورد وضعیت مالی خودتان صحبت کنید

4. در مورد وضعیت مالی خودتان صحبت کنید.

هر چند که این مورد می تواند به عنوان یک مورد خودپسندانه در نظر گرفته شود، ولی در صورتیکه با یک فرد جدیدی ازدواج کنید، ممکن است فرزندانتان نگران بحث های مربوط به ارث و میراثتان باشند.

ممکن است آنها نگران این موضوع باشند که همسر جدیدتان صاحب مواردی شود که فرزندانتان احساس می کنند به خودشان تعلق خواهد گرفت.

باید به آنها اطلاع دهید که دارایی هایتان همچنان به آنها تعلق خواهند داشت و می توانید این مورد را در وصیت نامه خودتان بنویسید.

همچنین در صورتیکه عقد نامه نکاح داشته باشید، می توانید این مورد را در عقد نامه خودتان یادآوری کنید.

این کار مانع از آن خواهد شد که در صورت طلاق دادن همسر جدیدتان، این فرد بتواند بخش قابل توجهی از دارایی تان را تصاحب شود. در رابطه با این موارد با بچه های خودتان صحبت کنید تا درک بهتری نسبت به موقعیت موجود داشته باشند.

یک زمانی را به تنها بودن با فرزندانتان اختصاص دهید

5. یک زمانی را به تنها بودن با فرزندانتان اختصاص دهید.

سعی کنید در برخی مواقع با فرزندانتان تنها باشید و همسر جدیدتان پیش شما نباشد.

یکی از عللی که در نپذیرفتن همسر جدیدتان توسط بچه هایتان نقش دارد، عبارت از این است که آنها فکر می کنند نخواهند توانست با شما تنها باشند؛ ولی الان آنها می تواند فقط با شما صحبت کنند و همسرتان در پیش شما قرار ندارد.

از طریق صحبت کردن به صورت تنها با بچه های خودتان و بدون حضور همسرتان، آنها این احساس را نخواهند داشت که به دلیل رابطه جدید شما، موقعیتشان در پیش شما تقلیل یافته است.

نویسنده: Klare Heston, LICSW

به روز رسانی شده در: 7 آوریل 2019 , ترجمه : کانون مشاوران ایران

نحوه تحمل کردن یک بحران خانوادگی

در صورتیکه یکی از اعضای خانواده شما در بیمارستان بستری باشد، یا فرد تامین کننده هزینه های خانواده شغلش را از دست داده باشد .

یا اینکه اختلاف و دعوای خانوادگی شما به یک سطحی فراتر از سطح مورد انتظار شما رسیده باشد، دچار یک بحران خانوادگی خواهید شد که هیچ شخصی دوست نخواهد داشت آن را تحمل کند.

با این وجود یک سری روش هایی برای مقابله با این شرایط وجود دارند و همچنین یک سری روش های برای رفع این شرایط قابل استفاده هستند.

این مقاله به شما کمک می کند تا خودتان را با این شرایط انطباق بدهید و با پشت سر گذاشتن بحران خانوادگی به زندگی خودتان ادامه دهید.

مراحل:

این مورد را بپذیرید که ممکن است در برخی شرایط یکی از افراد در خانه نباشند

1. این مورد را بپذیرید که ممکن است در برخی شرایط یکی از افراد در خانه نباشند؛

مثلا می تواند در بیمارستان بستری باشد یا اینکه فوت شده باشد.

این شرایط می تواند سخت باشد، به خصوص در صورتیکه روش قبلی شما برای مقابله با مشکلات، عبارت از بی توجهی به مشکل باشد ولی به منظور بهبود شرایط باید در ابتدا شرایط ایجاد شده را قبول کنید.

این نکته را فراموش نکنید که داغداری و غمگینی هیچ اشکالی ندارد، ولی نباید در مشکل غرق شوید. موارد اتفاق افتاده را بپذیرید، ولی در طول کل روز افسرده نباشید و احساس تاسف نداشته باشید.

قدرتی که در این شرایط دارید را تحلیل کنید

2. قدرتی که در این شرایط دارید را تحلیل کنید.

مشخص کنید که برای رفع مشکل پیش آمده چه کارهایی می توانید انجام دهید. با خودتان کاملا صادق باشید.

حتی در برخی مواقع به منظور آرامتر کردن خودتان، می توانید یک سری ایده های خنده داری را مطرح کنید (من می توانم یک جنی را احضار کنم که می تواند او را معالجه کند و به خانه برگرداند).

مواردی که نمی توانید انجام بدهید را بپذیرید. همچنین در مورد آن با خودتان صادق باشید. شما یک فرد کاملی نیستید و این شرایط پیش آمده کاملا عادی است.

کارهایی که می توانید انجام دهید را بررسی کنید و مشخص کنید که کدام یک از آنها منطقی هستند

3. کارهایی که می توانید انجام دهید را بررسی کنید و مشخص کنید که کدام یک از آنها منطقی هستند.

محدودیت های زمانی، پولی و مکانی را در نظر بگیرید.

در مورد کارهایی که می خواهید انجام دهید، فکر کنید.

موارد مورد نیاز برای هر مرحله، شامل افراد و لوازم، را در نظر داشته باشید.

در مورد کارهایی که می توانید انجام دهید، یک برنامه مشخصی داشته باشید

4. در مورد کارهایی که می توانید انجام دهید، یک برنامه مشخصی داشته باشید.

قوانین این برنامه باید همانند قوانینی باشند که برای دستیابی به هدف وجود دارند.

زمان، مکان، نحوه، موارد و حتی دلیل موجود را به صورت صریح مشخص کنید.

این برنامه را با سایر افراد مورد اعتماد و افرادی که می توانند کمک کنند، به اشتراک بگذارید.

نقشه را دنبال کنید

5. نقشه را دنبال کنید.

برای دستیابی به هدف تلاش کنید؛ در هر زمانی باید یک مرحله مشخصی را انجام دهید.

تغییرات و تعدیل های ضروری در مورد نقشه تان را بپذیرید؛ چه از طریق حذف کردن برخی مراحل یا اضافه کردن مراحل جدید.

در حین نیاز داشتن درخواست کمک کنید

6. در حین نیاز داشتن درخواست کمک کنید.

در صورتیکه با والدین یا برادر یا خواهرتان رابطه خوبی داشته باشید، از آنها درخواست کمک کنید.

از دوستانتان بخواهید که در موقع نیاز به شما کمک کنند.

برای دریافت حمایتی که نیاز دارید، بازی های ویدئویی، مواد مخدر، غذا یا سایر اعتیادهای ناسالم را مورد استفاده قرار ندهید. این موارد منجر به ایجاد مشکلات مداومی خواهند شد و احتمالا به دلیل این کاری که کرده اید، بعدا پیشمان خواهید شد.

یک زمان مناسبی را برای غمگین بودن و سوگواری در نظر بگیرید

7. یک زمان مناسبی را برای غمگین بودن و سوگواری در نظر بگیرید.

زمان و تعداد دفعات این کار می تواند متغیر باشد.

خودتان را مضمحل نکنید.

به سایر اعضای خانواده تان دلداری دهید و به آنها کمک کنید تا از این شرایط خارج شوند

8. به سایر اعضای خانواده تان دلداری دهید و به آنها کمک کنید تا از این شرایط خارج شوند.

این مورد کمک قابل توجهی به آنها خواهد کرد، به خصوص در صورتیکه آنها کوچکتر از شما باشند.

همچنین این کار به خود شما هم می تواند کمک کند.

به منظور نشان دادن صدمه ای که دیده اید، روزنامه نویسی کنید یا یک سری کارهای هنری دیگری بسازید

9. به منظور نشان دادن صدمه ای که دیده اید، روزنامه نویسی کنید یا یک سری کارهای هنری دیگری بسازید.

این کار به شما کمک خواهد کرد تا صدمه صورت گرفته را بدون دچار شدن به افسردگی، یادآوری کنید.

کارهای هنری و روزنامه نویسی شما بعد از پشت سر گذاشتن بحران خانوادگی، ارزش بسیار زیادی خواهند داشت.

در صورتیکه برخی افراد با هم جر و بحث کنند، به هیچ وجه از طرف خاصی جانبداری نکنید

10. در صورتیکه برخی افراد با هم جر و بحث کنند، به هیچ وجه از طرف خاصی جانبداری نکنید.

این کارتان باعث خواهد شد که یک طرف احساس ناراحتی کند و از پیش شما برود و طرف مقابل احساس قدردانی شدن و درک شدن داشته باشد.

در صورتیکه خودتان در رابطه با موضوع مورد بحث یک عقیده خاصی داشته باشید، بی طرف بودن برایتان سخت خواهد بود.

سعی کنید که عقاید و نظرات خودتان را به نحوی بروز دهید که نشان دهنده دوست داشتن یک طرف خاصی نباشند.

مواردی که اتفاق افتاده است را به عنوان موارد اتفاق افتاده (یا در حال وقوع) در نظر بگیرید و آن را فراموش کنید

11. مواردی که اتفاق افتاده است را به عنوان موارد اتفاق افتاده (یا در حال وقوع) در نظر بگیرید و آن را فراموش کنید.

در صورت لزوم شرایط زندگی خودتان را با شرایط جدید انطباق دهید، ولی اجازه ندهید که صدمه ایجاد شده به صورت کاملی بر روی زندگی شما تاثیرگذار باشد.

در صورتیکه نامه نوشتن به شما کمک می کند، می توانید به اعضای خانواده تان که از شما دور شده اند یا فوت شده اند، یک نامه ای بنویسید.

توصیه ها:

  • باید همواره این نکته را به یاد داشته باشید که اقدامات شما بر روی سایر افراد تاثیر می گذارد.
  • سعی کنید که یک حالت ظاهری خوبی داشته باشید، ولی شرایط واقعی خودتان را به دوستان صمیمیتان نشان دهید.
  • در صورتیکه موافقت شود که جزئیات مربوط به بحران خانوادگی به صورت یک راز نگه داشته شوند، قبل از گفتن این موارد به دوستان صمیمی خودتان، از والدینتان اجازه بگیرید. از بهترین دوستان خودتان قول بگیرید که این موارد را به سایر افراد اطلاع ندهند.

هشدارها:

  • هیچ شخصی را سرزنش نکنید. فردی که شما او را به عنوان عامل ایجاد بحران می دانید، احتمالا خودش هم چنین احساسی داشته باشد و احساس گناه بکند.
  • این برداشت را نداشته باشید که گفتن این بحران به یک فرد دیگری، نشان دهنده ضعیف شما می باشد. این مورد واقعیت ندارد. هر شخصی به یک محرم اسرار و رازدار نیاز دارد.

به روز رسانی شده در: 26 سپتامبر 2018 ,ترجمه : کانون مشاوران ایران