وابستگی شیمیایی

مصرف مواد مخدر

(عنوان های جایگزین: وابستگی، وابستگی به مواد مخدر)

وابستگی شیمیایی عبارت از اعتیاد فیزیکی و (یا) روان شناختی بدن به یک ماده روان گردان (ایجاد کننده تغییر در وضعیت روانی یا ایجاد کننده یک درک نادرست) می باشد که برای مثال می توان به مواد مخدر، الکل یا نیکوتین اشاره کرد.

وابستگی فیزیکی به این مواد شیمیایی به عنوان داروهای تجویز شده یا الکل، ریشه در استفاده مکرر از آنها دارد که به تدریج منجر به افزایش آستانه تحمل بدن یا توانایی بدن برای مطابقت یافتن با این دارو (یا مواد مخدر) می شود.

بنابراین بتدریج باید دوزهای بیشتری از این مواد استفاده شود تا فرد بتواند به تاثیرات مورد دلخواه خودش دست پیدا کند که این تاثیرات شامل تسکین افسردگی یا اضطراب به صورت موقتی یا القاء رضایت یا خوشحالی می باشد.

در صورتیکه دوز مصرفی فرد افزایش پیدا نکند، این امکان وجود دارد که علائم ترک این مواد در فرد بروز پیدا کند.

دو مورد از رایج ترین موارد مربوط به وابستگی شیمیایی عبارت از الکلیسم و اعتیاد به داروهای غیر مخدری مربوط به سیستم عصبی مرکزی می باشند.

این داروها شامل باربیتوریک (barbiturates) های دارای تاثیر کوتاه مدت و میان مدت، همانند سکو باربیتال، پنتو باربیتال و آما باربیتال (secobarbital, pentobarbital and amabarbital)، مسکن هایی همانند کلوردیازپوکساید، دیازپام، مپروبامیت و متاکولون (chlordiazepoxide, diazepam, meprobamate and methaqualone) و آمفتامین هایی همانند مت آمفتامین و دکسترو آمفتامین (methamphetamine and dextroamphetamine) می باشند.

مشخصات وابستگی به این مواد شامل تمایل یا نیاز شدید به ادامه مصرف این مواد، تمایل دوره ای به افزایش دوز مصرفی این مواد و وجود داشتن یک نیاز روانی و فیزیکی به تاثیرات این مواد برای حفظ هموستاسیز (homeostsis، توازن فیزیکی) می باشد.

افرادی که به یک نوع ماده مخدر وابستگی پیدا می کنند، ممکن است انواع دیگری از داروهای روان گردان را هم مصرف کنند تا این مواد بر روی احساسات و درک آنها تاثیرگذار باشد.

وابستگی شیمیایی

افرادی که مواد مختلفی را مصرف می کنند، ممکن است به صورت متناوب از باربیتوریک ها (مواد آرامش دهنده) و آمفتامین ها (مواد افزایش دهنده خوشحالی) استفاده کنند.

زیاده روی در مصرف هر دو مورد باربیتوریک ها و الکل می تواند منجر به ایجاد یک مستی (مسمومیت) شود که علائم مشابهی با مهارت های روانی یا روانی – حرکتی معیوب دارد.

مصرف همزمان باربیتویک ها و الکل منجر به افزایش تاثیر هر دو آنها می شود؛ به همین دلیل تاثیر مصرف دو مواد به طور همزمان، قوی تر از جمع تاثیر مصرف آنها به صورت مجزا می باشد.

ترک ناگهانی مواد مخدر می تواند منجر به بروز علائم مرتبط با روان آشفتگی الکلی شود که شامل تکانش سریع، افزایش فشار خون، عرق ریزی مکرر، هذیان گویی پارانویایی و توهمات می باشند.

درمان وابستگی شیمیایی (که به عنوان سم زدایی شناخته می شود) فقط باید با نظارت یک ناظر بالینی صورت بگیرد؛ معمولا سم زدایی در بیمارستان انجام می شود.

برنامه های سم زدایی می توانند محدود به برنامه های درمان روان شناختی یا گسترده تر از آن باشند و معمولا هر دو مورد متخصصان بالینی و روان شناختی در این پروسه مشارکت می کنند.

روان درمانی فردی و گروهی نقش مهمی در کمک به درمانجو برای تحمل کردن علائم فیزیکی ترک و فشارهایی را دارد که فرد باید برای ترک اعتیاد خودش تحمل کند.

گروه های حمایتی (همانند معتادان بی نام وابسته به الکل و مواد مخدر) عملکرد کاملا موفقی را در ترک وابستگی به الکل و مواد مخدر داشته اند.

با این وجود، دیدگاه عمومی عبارت از این است که فرد آسیب پذیر در برابر مصرف یک ماده شیمایی خاص، هیچ وقت نمی تواند به صورت بالینی درمان شود؛

وی باید همواره نسبت به اجتناب از پیش آمدن مشکلات مشابه در آینده هوشیار و متعهد باشد.

در واقع توانایی فرد برای پذیرفتن اعتیاد و تمایل وی به تغییر عبارت از اولین مراحله ای می باشد که باید در هر برنامه سم زدایی موفق وجود داشته باشد.

وابستگی فرد به یک سری مواد افیونی همانند هروئین و مورفین می تواند به یک وابستگی دائمی تبدیل شود. یک متخصص امراض داخلی آمریکا به اسم وینسنت پی.

دول (Vincent P. Dole) و یک روان پزشک آمریکایی به اسم ماری ای. نیسواندر (Marie E. Nyswander) در سال 1967 بیان کردند که یک وابستگی شیمیایی حاد به مواد افیونی، منجر به تحریک یک تغییر فیزیولوژیکی در سطح سلولی می شود که دائمی است و در نتیجه ترک این مواد، از بین نمی رود.

افراد معتاد به مواد افیونی در اغلب مواقع همراه با ادامه مصرف متادون ترکیبی درمان می شوند؛

این روش دقیقا مشابه تزریق انسولین به افراد دیابتی می باش که برای جبران کمبود فیزیولوژیکی صورت می گیرد.  

منبع : کانون مشاوران ایران

روش هایی برای پیشگیری از کلاهبرداری

روش هایی برای پیشگیری از کلاهبرداری

کلاهبرداری در زمانی صورت نخواهد گرفت که اطلاعات شخصی و اطلاعات مربوط به کارت ها شما در دسترس افراد دیگر قرار نگیرند.

نقشه کلاهبرداری افراد کلاه بردار می تواند کاملا هوشمندانه باشد، ولی در صورتی که شما بدانید آنها به چه نحوی کار می کنند و برای اجتناب از آنها چه کاری باید انجام بدهید، نقشه آنها در مورد شما کارایی نخواهد داشت.

ما یک سری از روش های کلاه برداری و دزدی که با هدف به دست آوردن اطلاعات شما صورت می گیرند را در این مقاله بیان کرده ایم.

فیشینگ[1]

فیشنگ در زمانی صورت می گیرد که افراد کلاه بردار وانمود می کنند که از طرف شرکت ها، سازمان ها یا آژانس های دولتی شناخته شده می باشند و با مصرف کنندگان ارتباط برقرار می کنند و سعی می کنند که با استفاده از یک ترفند هایی، اطلاعات شخصی آنها را به دست بیاورند.

بعد از آن، این اطلاعات برای انجام یک سری کلاه برداری هایی مورد استفاده قرار داده می شود که برای مثال می توان به ایجاد حساب های کاربردی جدید به اسم شما یا دسترسی داشتن به حساب کاربری های موجود، همانند بانکداری آنلاین یا iTunes اشاره کرد.

این نوع کلاه برداری می تواند به صورت تلفنی، از طریق ایمیل، یا حتی از طریق پیام فرستادن صورت بگیرد.

برای محافظت از خودتان در برابر این دزدی ها، از ترفندهای زیر استفاده کنید:

  • حواستان جمع باشد. فقط ایمیل ها، ضمیمه ها و لینک هایی را باز کنید که مربوط به افراد آشنا هستند.
  • به آن چیزی که می بینید، باور نداشته باشید. دزدیدن رنگ ها، لوگوها و سر صفحه های مربوط به سازمان های مشهور و ایجاد یک پیامی که درست به نظر برسد، کار ساده ای است.
  • از اشتراک گذاری اجتناب کنید. اطلاعات شخصی یا مالی را از طریق ایمیل، پیام یا تلفن افشاء نکنید.
  • به URL های وب سایت توجه کنید. لینک ها را دنبال کنید تا ببینید مربوط به چه جاهایی می باشند.
  • در صورتی که نسبت به درست بودن یک ایمیل شک داشته باشید، سعی کنید از طریق ارتباط برقرار کردن مستقیم با شرکت، درستی این ایمیل را بررسی کنید. ایمیل های فیشینگ مشکوک را به phishing@visa.com گزارش کنید.
  • سعی کنید که دستگاه مورد استفاده شما سالم باشد. حتما آنتی ویروس های خودتان را به روز رسانی کنید.
روش هایی برای پیشگیری از کلاه برداری

امنیت سرویس های کیف پول دیجیتال

کیف های پول دیجیتال می توانند حاوی اطلاعات شخصی باشند که شامل شماره حساب های پرداختی شما، رمز ها و اطلاعات شخصی می باشد.

همانطور که محافظت از کیف پول فیزیکی اهمیت دارد، محافظت از کیف پول دیجیتال هم مهم می باشد.

این کلمات “L-O-K” را همواره به یاد داشته باشید تا بتواند به پول خودتان دسترسی داشته باشید و آن را ایمن نگه دارید:

  • آن را قفل کنید[2] – از ابزارهایی که هم به صورت فیزیکی و هم به صورت پسورد / عبارات ورودی استفاده می کنید، محافظت کنید
  • فقط خود شما می توانید به اطلاعات مهم دسترسی داشته باشید[3] – اطلاعات حساس، همانند پسوردها، PIN ها و پاسخ به سوالات امنیتی را به صورت ایمن نگه دارید
  • بدانید که با چه کسی باید صحبت کنید[4] – قبل از اینکه هر اتفاقی صورت بگیرد، افرادی را که در صورت بروز مشکل باید با آنها صحبت کنید را بشناسید.

آنلاین

تهدید مربوط به کلاهبرداری آنلاین، از نرم افزارهای جاسوسی تا تجار مشکوک، واقعی می باشد، ولی شما بهترین ابزار را برای دفاع از خودتان در اختیار دارید.

عامل کلیدی برای مقابله با کلاهبرداری، شناخت این موضوع می باشد که تهدید هایی وجود دارند و شما برای مقابله با آنها باید یک سری اقدامات آسانی انجام دهید.

به منظور پیشگیری از کلاهبرداری آنلاین:

  • آخرین اطلاعات خودتان را با استفاده از نرم افزار خودتان و محافظت ویروسی نگه داری کنید
  • پسوردهای قوی داشته باشید
  • نسبت به ایمیل هایی که از طرف فرستندگان ناشناس هستند، بی توجه باشید
  • از روش های محافظت کامل استفاده کنید
  • فایل ها را فقط از سایت هایی که می شناسید، دانلود کنید
  • ·        “پیام های تراکنشی” که از طرف بانک و از طریق ایمیل یا پیام متنی فرستاده می شوند را بررسی کنید تا نسبت به خرید های خودتان مطلع باشید
  • گزینه تایید شده توسط Visa را فعال کنید تا ایمنی بیشتری داشته باشید.

مسافرت

اجازه ندهید که کلاهبرداری برنامه سفر شما را به هم بزند.

قبل از شروع مسافرت، چند کار ساده را انجام دهید.

مسافرت هوشمند، مسافرت ایمنی:

  • به موسسه ای که کارت خودتان را از آنجا گرفته اید، اطلاع دهید که کجا می خواهید بروید و این مسافرت برای چه مدتی خواهد بود
  • شماره های کارت، باقیمانده حساب، و شماره تلفن مربوط به موسسه انتشار دهنده کارت را یادداشت کنید و آن را در یک جای ایمنی نگه دارید
  • تمامی خرید های خودتان را در برابر وضعیت حساب خودتان ذخیره و چک کنید
  • کارت هایتان بدون محافظت نباشند.

خرده فروشی/ ATM

کارت های پرداخت که در سرتاسر جهان مورد پذیرش قرار می گیرند و راحت تر و ایمن تر از پول نقد می باشند، نحوه خرید و بانکداری ما را تغییر داده است.

ولی ممکن است که کلاه برداران بخواهند اطلاعات مربوط به کارتهای شما را بدزدند و از آن سوء استفاده کنند.

سعی کنید که این تبادلات را به روشی انجام دهید که ریسک مربوط به کلاهبرداری را به حداقل برسانید.

به منظور پیشگیری از کلاهبرداری خرده فروشی / ATM، نکات زیر را مد نظر داشته باشید:

  • قبل از امضاء کردن، سفارشات را بررسی کنید
  • وضعیت صورت حساب خودتان را بررسی کنید
  • پیام های تراکنشی که از طریق بانک به صورت ایمیل یا پیام فرستاده می شوند را چک کنید
  • یک کپی از رسید های ATM و خرده فروشی را پیش خودتان نگه دارید
  • نسبت به اطراف خودتان هوشیار باشید
  • از PIN های خودتان در برابر کلاهبردارنی محافظت کنید که از پشت سرتان به شما نگاه می کنند
  • گم شدن کارت ها را در سریع ترین زمان ممکن اطلاع دهید.

ایمیل

فیشینگ یک  کلاهبرداری ایمیلی می باشد که تلاش می کند شماره کارت های پرداختی، شماره های امنیت اجتماعی، شماره های PIN، پسورد های حساب بانکی یا سایر اطلاعات شخصی را بدزدند.

اکثر کلاه برداری ها با استفاده از فرستادن یک ایمیلی شروع می شود که شما را به سایت های اینترنتی جعلی هدایت می کند که لوگوها و گرافیک های آن شبیه به سایت های معتبر می باشد، ولی در واقعیت یک سایت جعلی است. زمانی که شما اطلاعات شخصی تان را در این سایت وارد می کنید، با استفاده از این اطلاعات کلاه برداری صورت می گیرد.

برای مقابله با فیشینگ:

  • نسبت به تمامی ایمیل هایی که اطلاعات شخصی تان را می خواهند، مشکوک باشید
  • به چنین ایمیل هایی پاسخ ندهید و همچنین اطلاعات خودتان را به سایت های مشکوک وارد نکنید
  • از طریق ارتباط برقرار کردن با شماره ای که در پشت کارت اعتباری شما قرار دارد، اعتبار این درخواست را بررسی کنید
  • ایمیل ها یا وب سایت های مشکوک را به موسسه مالی خودتان گزارش دهید.

دزدی هویتی

در صورتی که دزدان مجوز رانندگی شما یا شماره تامین اجتماعی شما را بدست بیاورند، آنها می توانند وانمود کنند که هویت شما را دارند و می توانند حساب های بانکی باز کنند، کارت های اعتباری را سفارش بدهند، چک های نادرست بنویسند و وام بگیرند.

همچنین آنها می توانند مغازه اعتباری شما را ورشکسته کنند و به دست آوردن اعتبار در آینده را برای شما سخت کنند.

دزدان هویت از روش های مختلفی استفاده می کنند، حتی از سطل آشغال های شما هم می توانند برای به دست آوردن اطلاعات شخصی تان استفاده کنند.

روش هایی برای پیشگیری از کلاه برداری

به منظور پیشگیری از دزدی هویتی:

  • مانده حساب و کارت خودتان را به صورت مرتب چک کنید
  • گم شدن کارت خودتان را سریعا اطلاع بدهید
  • تمامی حساب های غیر فعال را لغو کنید
  • هیچ وقت اطلاعات شخصی را ارائه ندهید، مگر اینکه ضرورت داشته باشد
  • کارت های جدید را به محض دریافت امضاء کنید
  • قبل از دور انداختن اسناد حساس، آنها را پاره کنید
  • یک نرم افزار ضد ویروسی یا ضد جاسوسی نصب کنید
  • پسوردهای خودتان را به صورت منظم تغییر دهید

بازاریابی فریب آمیز

آیا تا به حال برایتان پیش آمده است که یک مورد رایگان آزمایشی را خرید کرده باشید، ولی بعد از گذشت چند ماه متوجه شوید که شما در هر ماه قبض می پرداختید؟

بازاریابان در برخی مواقع یک سری موارد رایگان یا محصولات رایگان را به شما پیشنهاد می دهند، ولی به شما یادآری نمی کنند که بعد از پایان دوره آزمایشی، باید هزینه ماهیانه ای را پرداخت کنید.

با رعایت نکات زیر، در برابر چنین روش های بازاریابی از خودتان محافظت کنید:

  • تمامی بند ها و شرایط را بخوانید و شناخت مناسبی از آنها به دست بیاورید
  • نسبت به هر “مورد آزمایشی رایگان” که نیاز به شماره کارت پرداختی دارند، هوشیار باشید
  • در حین سفارش آنلاین، نسبت به تمامی جعبه های چک نشده شناخت داشته باشید
  • صورت حساب هایتان را  چک کنید تا هیچ مورد غیر معمول یا غیر مجازی وجود نداشته باشد
  • سعی کنید که مشکلات خودتان را در مرحله اول با تاجر حل کنید؛ در صورتی که مشکلات موجود در این مرحله حل نشود، با موسسه مالی خودتان تماس بگیرید

در خانه

آیا مطلع هستید که نیمی از دزدی های هویتی توسط افرادی صورت می گیرد که یک دسترسی قانونی به خانه شما دارند و افرادی از قبیل مراقبان، بستگان یا کارکنان تعمیراتی را شامل می شوند؟

خانه یک محیط ایمنی می باشد و شما با رعایت یک سری نکات محدود می توانید از چنین کلاهبرداری پیشگیری کنید.

توصیه های مربوط به حفظ ایمنی اطلاعاتی شما عبارتند از:

  • در اغلب مواقع حساب های خودتان را چک کنید
  • گزارش اعتباری خودتان را چک کنید تا مطمئن شوید که درست می باشد
  • پیام های تراکنشی که توسط بانک شما و از طریق پیامک یا ایمیل فرستاده می شوند را چک کنید
  • اسناد مهم را به صورت مناسب و ایمنی نگه دارید

پست و تلفن

کلاهبرداران می توانند یک سری نامه هایی شبیه به نامه های رسمی را برای شما بفرستند یا وانمود کنند که از طرف Visa، موسسات مالی یا حتی موسسات خیریه می باشند.

در صورتی که از شما خواسته شود تا شماره حساب یا سایر اطلاعات شخص تان را از طریق پست یا تلفن ارائه بدهید، نسبت به کلاهبرداری هوشیار باشید و چنین اطلاعاتی را در اختیار افراد مشکوک قرار ندهید.

نکاتی که می تواند در برابر کلاهبرداری تلفنی از شما مراقبت کنند، عبارتند از:

  • Visa هیچ وقت تماس نمی گیرد یا از افراد نمی خواهد که اطلاعات حساب شخصی شان را ارائه بدهند
  • هیچ وقت اطلاعات خودتان را ارائه ندهید، مگر اینکه خودتان این ارتباط را برقرار کرده باشید
  • هیچ وقت احساس نکنید که ملزم به ارائه شماره کارت از طریق تلفن می باشید
  • سوالات جزئی را بپرسید – در صورتی که فرد تماس گیرنده قادر به پاسخ نباشد، این تماس مشکوک خواهد بود
  • به جای درخواست شماره تماس برای تماس گرفتن مجدد، از طریق تماس با شماره تلفن های قانونی، در رابطه با فرد تماس گیرنده تحقیق کنید
  • از طریق تماس گرفتن با شماره ای که در پشت کارت شما قرار دارد، درخواست های صورت گرفته برای دریافت اطلاعات شخصی تان را به انتشار دهنده کارت خودتان گزارش دهید
روش هایی برای پیشگیری از کلاه برداری

برای مقابله با کلاهبرداری های پستی، می توانید از روش های زیر استفاده کنید:

  • نسبت به پیام هایی که بیان می کنند شما در یک مسابقه ای جایزه برده اید که هیچ وقت در آن مسابقه شرکت نکرده اید، هوشیار باشید
  • در صورتی که آدرستان را تغییر داده باشید، به اداره پست اطلاع دهید
  • مطمئن شوید که جعبه پست شما ایمن می باشد
  • پست های تحویل داده شده تان را جمع آوری کنید؛ اجازه ندهید که بیش از حد در جعبه پست بمانند
  • پست هایی که در زمان تعطیلاتتان برای شما فرستاده شده است را از جعبه پست بردارید.

منبع: کانون مشاوران ایران


  • [1] phishing
  • [2] Lock it down
  • [3] Only you can access sensitive information
  • [4] Know who to call

سوء استفاده از کودک و بی توجهی نسبت به کودک

آیا شما به دنبال آگاهی یافتن در مور علائم سوء استفاده از کودک و بی توجهی نسبت به کودک هستید؟

با مطالعه ادامه این مقاله و مقالات مشابه در سایت مشاورانه می توانید پاسخ تعداد زیادی از سوالات خودتان را پیدا کنید.

سوء استفاده از کودک و بی توجهی نسبت به کودک چه چیزی است؟

سوء استفاده از کودک فقط به معنای کبود شدن چشم ها و صورت یک کودک نیست.

در حالیکه سوء استفاده از کودک به دلیل علائمی که ایجاد می کند منزجر کننده می باشد، ولی تمامی علائم مربوط به سوء استفاده از کودک عبارت از علائم مشخص نمی باشند.

بی توجهی به نیازهای کودک، قرار دادن آنها در یک جای محافظت نشده و موقعیت های خطرناک، قرار دادن آنها در موقعیت های جنسی یا ایجاد احساس بی ارزش بودن یا احمق بودن در آنها از جمله علائم سوء استفاده از کودک و بی توجهی هستند (این علائم می توانند عمیق تر باشند و تاثیرات آنها بر روی کودک پایدار باشد)

صرفنظر از نوع سوء استفاده، نتیجه هر نوع سوء استفاده ای عبارت از یک آسیب عاطفی جدی می باشد.

در صورتیکه نسبت به رنج کشیدن یک کودک از یک سوء استفاده یا بی توجهی مظنون باشید، اعلان کردن این مورد اهمیت زیادی خواهد داشت.

در صورتیکه این مشکل سریع تر اطلاع رسانی شود، هم کودک و هم فرد سوء استفاده کننده قادر خواهند بود تا کمک های مورد نیازشان را دریافت کنند.

برای شروع کردن این بحث، ابتدا باید افسانه های مربو به سوء استفاده از کودک و بی توجهی را از واقعیات مربوط به این موضوع جدا کرد:

افسانه: یک رفتار فقط در صورتیکه خشن و شدید باشد، یک نوع سوء استفاده خواهد بود.

واقعیت: سوء استفاده فیزیکی فقط یکی از حالت های مربوط به سوء استفاده از کودک می باشد.

بی توجهی به کودک و سوء استفاده جنسی و عاطفی از وی می تواند به اندازه سوء استفاده فیزیکی مضر باشد و به دلیل اینکه این نوع سوء استفاده ها مشخص نمی باشند، احتمال مداخله و میانجی گری سایر افراد در این نوع سوء استفاده ها پایین می باشد.

افسانه: فقط افراد بد از کودکان خودشان سوء استفاده می کنند.

واقعیت: تمامی والدین سوء استفاده کننده صرفا به صورت هدفمند به بچه های خودشان آسیب نمی زنند.

برخی از والدین از بچه های خودشان سوء استفاده می کنند و روش دیگری را برای سرپرستی کردن بلد نیستند. سایر والدین سوء استفاده کننده هم با مشکلات سلامت روانی یا مشکلات مربوط به سوء مصرف مواد مواجه هستند.

افسانه: سوء استفاده در خانواده های خوب صورت نمی گیرد.

واقعیت: سوء استفاده و بی توجهی فقط در خانواده های فقیر یا همسایه های بد صورت نمی گیرد.

این رفتارها فراتر از مرزهای نژادی، اقتصادی و فرهنگی هستند. در برخی مواقع خانواده هایی که در ظاهر شبیه هم می باشند، یک سری داستان های مخفی را در پشت درهای بسته شان دارند.

افسانه: اکثر سوء استفاده کنندگان از کودک عبارت از افراد غریبه می باشند.

واقعیت: هر چند که برخی از موارد مربوط به سوء استفاده توسط افراد غریبه صورت می گیرد، ولی اکثر سوء استفاده کنندگان عبارت از اعضای خانواده کودکان سوء استفاده شده یا سایر افراد نزدیک به خانواده می باشند.

افسانه: کودکان سوء استفاده شده بعد از بزرگ شدن به افراد سوء استفاده کننده ای تبدیل می شوند.

واقعیت: این مورد صحیح است که کودکان سوء استفاده شده به احتمال زیاد این چرخه را در دوران بزرگسالی ادامه خواهند داد و به صورت ناخودآگاه موارد تجربه شده در دوران کودکی شان را تکرار خواهند کرد.

از طرف دیگر، اکثر افراد بزرگسالی که در دوران کودکی شان مورد سوء استفاده و تجاوز قرار گرفته اند، انگیزه بیشتری برای محافظت از کودکان خودشان در برابر تجاوز دارند و والدین فوق العاده ای می باشند.

تاثیرات مربوط به سوء استفاده از کودک و بی توجهی

تمامی حالت های مربوط به سوء استفاده و بی توجهی منجر به ایجاد تاثیرات پایداری می شوند.

برخی از این تاثیرات می توانند به صورت فیزیکی باشند، ولی تاثیرات عاطفی یک سری تاثیرات پایدارتری در طول زندگی خواهند بود و بر روی اعتماد به نفس کودک، روابط آنها و توانایی آنها برای انجام دادن وظایفشان در محیط مدرسه، کار و مدرسه تاثیر گذار خواهد بود. این تاثیرات عبارتند از:

مواجه شدن با مشکلات مربوط به اعتماد کردن و مشکلات رابطه ای. در صورتیکه شما نتوانید به والدین خودتان اعتماد کنید، به چه کسی خواهید توانست اعتماد کنید؟

بدون داشتن این مورد مبنایی، یادگیری برای اعتماد به سایر افراد یا شناخت افراد قابل اعتماد برای شما سخت خواهد بود. این شرایط می تواند به ایجاد مشکلاتی برای حفظ رابطه در دوره بزرگسالی منجر شود.

همچنین این شرایط می تواند منجر به ایجاد روابط ناسالمی شود، چرا که این فرد در دوره بزرگسالی هم یک تعریف مشخص و دقیقی از رابطه خوب نخواهد داشت.

احساسات اصلی مربوط به “بی ارزش” بودن. در صورتیکه به صورت مکرر در دوران کودکی تان به شما گفته شود که یک فرد احمق یا بدی هستید، غلبه بر این احساسات اصلی برای شما سخت خواهد بود.

بعد از بزرگ شدن کودکان مورد سوء استفاده قرار گرفته، ممکن است این افراد نسبت به آموزش خودشان بی توجه باشند یا اینکه یک شغل کم در آمدی داشته باشند، چرا که خودشان را لایق درآمد بالاتر نمی دانند.

افراد بزرگسالی که در دوران کودکی مورد سوء استفاده جنسی و همچنین بدنامی و خجالت مربوط به این سوء استفاده مواجه می شوند، در اغلب مواقع این احساس را پیدا می کنند که آسیب دیده اند.

مشکلات مربوط به کنترل عواطف. کودکانی که مورد سوء استفاده قرار گرفته اند، نمی توانند احساسات خودشان را به صورت ایمن بیان کنند.

در نتیجه، عواطف این افراد سرکوب می شود و به صورت غیر قابل پیشبینی بروز پیدا می کند.

افراد بزرگسالی که در دوران کودکی شان مورد سوء استفاده قرار گرفته اند، ممکن است با اضطراب، افسردگی یا عصبانیت بی دلیل مواجه باشند.

همچنین این امکان وجود دارد که این افراد به منظور از بین بردن این احساسات دردناک خوشان به الکل یا مواد مخدر اعتیاد پیدا کنند.

شناسایی انواع مختلف سوء استفاده از کودک

رفتارهای سوء استفاده کننده به صورت های مختلفی بروز پیدا می کنند، ولی رایج ترین شاخص برای این رفتار عبارت از تاثیر عاطفی آن بر روی کودک می باشد.

چه در صورتیکه سوء استفاده به صورت سیلی زدن، حرف تند، سکوت سنگین یا روش های دیگری بروز پیدا کند، نتیجه نهایی همه آنها به صورت ایجاد احساس ناایمنی، احساس بی توجهی شدن و احساس تنهایی خواهد بود.

سوء استفاده عاطفی. بر اساس عقیده برخی از متخصصان، کلمات می توانند آسیب بزنند و سوء استفاده عاطفی می تواند آسیب زیادی به رشد اجتماعی یا سلامت روانی کودک بزند. برخی از موارد سوء استفاده عاطفی از کودک عبارتند از:

  • تحقیر کردن، خجالت زده کردن و مسخره کردن مداوم
  • اسم گذاری و انجام دادن قیاس های منفی
  • گفتن این مورد به کودک که “خوب نیست”، “بی ارزش است”، “بد است” یا “اشتباه می کند”
  • داد زدن، تهدید کردن یا قلدری کردن مکرر
  • بی توجهی یا طرد کردن کودک به عنوان یک مجازات و داشتن یک برخورد ساکت با وی
  • محدود کردن ارتباط فیزیکی با یک کودک – در آغوش نگرفتن، نبوسیدن یا انجام ندادن سایر حرکات محبت آمیز
  • قرار دادن کودک در معرض خشونت سایر افراد؛ این افراد می توانند سرپرست دیگر، برادر یا خواهر یا حتی یک حیوان خانگی باشند

بی توجهی به کودک (که یک حالت کاملا رایجی از سوء استفاده از کودک می باشد) عبارت از یک الگوی مربوط به عدم تامین نیازهای مبنایی کودک می باشد که شامل عدم تامین غذای کافی، لباس مناسب، وسایل بهداشتی یا نظارت کافی می باشد.

تشخیص دادن بی توجهی به کودک همواره به راحتی امکان پذیر نمی باشد. در برخی مواقع یکی از والدین نمی تواند به صورت فیزیکی یا روانی از کودک خودش مراقبت کند؛

برای مثال در حین بروز یک بیماری یا آسیب جدی یا افسردگی یا اضطراب درمان نشده این شرایط پیش می آید.

در سایر مواقع، سوء مصرف الکل یا مواد مخدر می تواند به صورت قابل توجهی قدرت تشخیص و توانایی نگهداری ایمن از کودک را با آسیب های جدی مواجه کند.

سوء استفاده فیزیکی شامل آسیب یا صدمه فیزیکی به کودک می باشد.

این شرایط می تواند در نتیجه تلاش عمدی برای آسیب زدن به کودک یا مجازات فیزیکی وی به صورت افراطی صورت بگیرد.

اکثر والدین دارای سوء استفاده فیزیکی بر این مورد اصرار می کنند که اقدامات آنها یک حالت ساده ای از نظم و تربیت می باشد که باعث می شود تا کودک نحوه رفتار کردن را یاد بگیرد.

اما یک تفاوت عمده مابین استفاده از مجازات فیزیکی برای منظم کردن و سوء استفاده فیزیکی وجود دارد.

در نتیجه سوء استفاده فیزیکی، موارد زیر بروز خواهند کرد:

غیر قابل پیشبینی بودن. کودک هیچ وقت نخواهد فهمید که چه چیزی منجر به عصبانیت والدین شده است.

هیچ نوع محدودیت یا قواعد خاصی در این زمینه وجود ندارد. کودک همواره در موقعیت خطرناک و بی ثباتی قرار خواهد داشت و هیچ وقت مطمئن نخواهد بود که چه رفتاری منجر به حمله فیزیکی نسبت به وی می شود.

حمله زبانی همراه با عصبانیت. والدین سوء استفاده کننده همواره با عصبانیت برخورد می کنند و دوست دارند که همواره بچه شان را کنترل کنند و هیچ نوع تمایلی برای آموزش دادن محبت آمیز به بچه شان ندارند. هر چقدر که والدین عصبی تر باشند، سوء استفاده آنها شدیدتر خواهد بود.

استفاده از ترس برای کنترل رفتار. ممکن است والدین سوء استفاده کننده بر این عقیده باشند که بچه شان برای داشتن یک رفتار درست، به ترسیدن از آنها نیاز دارد؛

به همین دلیل این والدین به منظور منظم نگه داشتن و کنترل فرزندانشان از سوء استفاده فیزیکی به عنوان یک ابزار استفاده می کنند.

با این وجود، چیزی که بچه ها در واقعیت یاد می گیرند عبارت از نحوه اجتناب از آسیب دیدن می باشد و آنها نحوه رفتار کردن مناسب یا رشد کردن به عنوان یک فرد سالم و عادی را یاد نمی گیرند.

سوء استفاده جنسی. سوء استفاده جنسی از کودک یک حالت کاملا پیچیده ای از سوء استفاده می باشد، چرا که منجر به ایجاد احساس گناه و ترس در کودک می شود.

نکته مهمی که باید مورد توجه قرار بگیرد، عبارت از این مورد است که سوء استفاده جنسی همواره شامل تماس بدنی نمی باشد.

قرار دادن یک کودک در یک موقعیت جنسی یا کالاهای جنسی یک نوع سوء استفاده جنسی می باشد و هیچ الزامی به لمس شدن وجود ندارد.

کودکانی که مورد سوء استفاده جنسی قرار می گیرند، در اغلب مواقع همراه با یک نوع احساس خجالت و گناه اذیت می شوند.

شاید آنها بر این باور باشند که خودشان مسئول و مقصر سوء استفاده هستند.

این شرایط می تواند به بروز تنفر از خود و مشکلات جنسی و رفتاری این افراد در دوره بزرگسالی منجر شود.

احساس خجالت ایجاد شده در نتیجه سوء استفاده جنسی باعث می شود تا کودک نتواند یک واکنش مناسبی نسبت به این مورد بروز دهد.

شاید آنها نگران این موضوع باشند که سایر افراد حرف های آنها را باور نخواهند کرد، نسبت به آنها عصبانی خواهند شد یا این شرایط منجر به از جدا شدن خانواده شان خواهد شد.

به دلیل وجود داشتن این مشکلات، تهمت های اشتباه مربوط به سوء استفاده جنسی زیاد رایج نمی باشند؛

بنابراین در صورتیکه یک بچه به شما اعتماد داشته باشد، این مسائل را با شما در میان خواهد گذاشت.

علائم نگران کننده مربوط به سوء استفاه از کودک و بی توجهی

علائم هشدار دهنده سوء استفاده عاطفی از کودک عبارتند از:

  • صرف نظر کردن، ترس داشتن یا مضطرب بودن بیش از حد در مورد انجام دادن یک چیز اشتباه
  • رفتار کردن به صورت افراطی (اعتراض کردن، تقاضا کردن، انفعالی بودن یا عصبانی بودن بیش از حد)
  • دلبستگی و ارتباط نداشتن با والدین یا مراقبان
  • رفتارهای نامناسب در دوران بزرگسالی (مراقبت کردن از سایر بچه ها) یا رفتارهای نامناسب بچه گانه (خوردن انگشت، کج خلقی کردن)

علائم هشدار دهنده سوء استفاده فیزیکی:

  • صدمات مکرر یا کوفتگی، تاول یا زخم های بی دلیل
  • هوشیار بودن یا مراقب بودن دائمی و منتظر بودن برای صورت گرفتن یک اتفاق بد
  • صدماتی که نشان دهنده یک الگو هستند، همانند علامت های مربوط به دست یا کمربند
  • خجالت کشیدن از لمس شدن، عقب کشیدن با حرکت های ناگهانی یا ترس داشتن از رفتن به خانه
  • پوشیدن لباس های نامناسب برای پوشاندن صدمات؛ همانند پوشیدن پیراهن های آستین بلند در روزهای گرم.

علائم هشدار دهنده مربوط به بی توجهی نسبت به کودک:

  • لباس های نامناسب، کثیف یا نامناسب برای شرایط آب و هوایی
  • وضعیت بهداشتی نامناسب (حمام نکردن، موهای در هم و برهم و شسته نشده، بوی نامناسب بدن)
  • بیماری ها و صدمات فیزیکی درمان نشده
  • مراقبت نشدن یا تنها گذاشته شدن یا اجازه داشتن برای بازی کردن در موقعیت های ناایمن
  • همواره دیر رفتن به مدرسه یا نرفتن به مدرسه

علائم هشدار دهنده مربوط به سوء استفاده جنسی در کودکان

  • مشکل داشتن در پیاده روی یا نشستن
  • مطلع بودن در مورد کارهای جنسی که این آگاهی متناسب با سن آنها نیست یا حتی بروز دادن یک رفتار نامناسب
  • تلاش کردن به منظور اجتناب از یک فرد خاص، بدون وجود داشتن یک دلیل مشخص
  • تعویض نکردن لباس خودشان در برابر سایر افراد یا شرکت نکردن در فعالیت های فیزیکی
  • مبتلا شدن به STD یا بارداری، بخصوص قبل از 14 سالگی
  • فرار کردن از خانه
سوء استفاده از کودک و بی توجهی نسبت به کودک

عوامل ریسک برای سوء استفاده از کودک و بی توجهی

در حالیکه سوء استفاده و بی توجهی در هر نوع خانواده ای بروز پیدا می کند، ولی کودکانی که در موقعیت های خاص قرار می گیرند، با ریسک بیشتری در رابطه با سوء استفاده شدن مواجه هستند. برخی از این موقعیت ها عبارتند از:

خشونت خانگی. حتی در صورتیکه والدین سوء استفاده شده بیشترین تلاش خودشان را برای مراقبت از بچه هایشان انجام دهند، خشونت خانگی همچنان یک مورد خطرناکی خواهد بود. ترک کردن این خشونت بهترین روش برای کمک به بچه تان خواهد بود.

سوء مصرف الکل و مواد مخدر. افرادی که همواره مست یا خمار هستند، توانایی لازم را برای مراقبت از بچه های خودشان، گرفتن تصمیمات سرپرستی مناسب یا کنترل تکانش های خطرناک نخواهند داشت. همچنین سوء استفاده از مواد می تواند به سوء استفاده فیزیکی منجر شود.

بیماری روانی درمان نشده. والدینی که به افسردگی، یک اختلال روانی، اختلال دو قطبی یا یک بیماری روانی دیگری مبتلا هستند، برای مراقبت از خودشان و همچنین بچه هایشان با یک سری مشکلاتی مواجه خواهند بود.

والدینی که دارای یک بیماری یا آسیب ذهنی هستند، ممکن است از سایر کودکان فاصله بگیرند یا اینکه بدون هیچ دلیل خاصی عصبانی شوند.

در این شرایط درمان مراقب بهترین ابزار ممکن برای مراقبت از بچه ها خواهد بود.

نبود مهارت های سرپرستی. برخی از مراقبان مهارت های لازم و ضروری را برای سرپرستی مناسب ندارند.

برای مثال، افرادی که در سنین پایین بچه دار می شوند، ممکن است یک سری انتظارات واقعی در مورد توجه به کودک و نیازهای آنها نداشته باشند.

همچنین والدینی که در دوران کودکی شان قربانی سوء استفاده از کودک بوده اند، شاید بخواهند بچه شان را همانند خودشان بزرگ کنند و هیچ روش مناسب دیگری را برای بزرگ کردن بچه شان بلد نباشند.

کلاس های سرپرستی، درمان و گروه های حمایتی مراقب عبارت از یک سری منابع مناسب برای یادگیری بهتر مهارت های سرپرستی هستند.

استرس و نبود حمایت. سرپرستی می تواند یک شغل زمان بر و استرس زایی باشد، بخصوص در صورتیکه شما بچه تان را بدون دریافت حمایت از طرف خانواده و دوستان خودتان بزرگ کنید یا اینکه با یک سری مشکلات رابطه ای یا مشکلات مالی مواجه باشید.

همچنین بزرگ کردن یک کودک معلول، یک کودک دارای نیاز های خاص یا دارای مشکلات رفتاری هم یک مورد چالش زایی می باشد.

نکته مهمی که وجود دارد عبارت از دریافت کردن حمایت مورد نیاز می باشد تا در نتیجه آن بتوانید به صورت عاطفی و فیزیکی از بچه خودتان مراقبت کنید.

شناسایی رفتارهای سوء استفاده کننده در خودتان

بزرگ کردن کودکان یکی از بزرگترین چالش های موجود در زندگی می باشد و این چالش ها می تواند منجر به عصبانیت یا ناامیدی والدین یا مراقبانی شود که به راحتی عصبانی نمی شوند.

در صورتیکه شما در یک خانه ای بزرگ شوید که در آن دادن زدن، جیغ کشیدن یا خشونت کردن یک مورد کاملا نرمالی می باشد، شاید هیچ روش دیگری را برای تربیت کردن بچه تان بلد نباشید.

تایید کردن این مورد که خود شما مشکل دارید، عبارت از بزرگترین قدمی می باشد که می توانید برای دریافت کمک بردارید.

علائم بیان شده در زیر عبارت از یک سری مواردی هستند که می توانند به سوء استفاده منجر شوند:

شما نتوانید عصبانیت خودتان را کنترل کنید. یک سری اختلافات محدودی که به دلیل عصبانیت شروع می شوند، ممکن است به بروز آسیب های سخت تر و شدیدتر منجر شوند.

ممکن است که بچه خودتان را بیشتر تکان بدهید و در نهایت از دستتان بیافتد. همچنین در صورتیکه به بلند صحبت کردن عادت کنید، ممکن است قادر به متوقف کردن خودتان نباشید.

احساس خواهید کرد که ارتباط عاطفی شما با بچه تان قطع شده است.

ممکن است به اندازه ای دچار اضمحلال و دست پاچگی شوید که نخواهید هیچ کاری با بچه تان انجام دهید.

در این شرایط دوست خواهد داشت که تنها باشید و بچه تان ساکت باشد.

تامین کردن نیازهای روزمره بچه تان غیرممکن به نظر برسد.

در حالیکه همه افراد به منظور ایجاد یک توازن مابین لباس پوشیدن، غذاخوردن و بردن بچه ها به مدرسه و سایر فعالیت ها با یک سری چالش هایی مواجه هستند، ولی در صورتی که شما نتوانید این نیاز ها را به صورت پیوسته تامین کنید، این موضوع نشان دهنده وجود داشتن یک مشکل خواهد بود.

سایر افراد نگرانی خودشان را بیان می کنند. شاید مواجه شدن با سایر افرادی که نگرانی خودشان را بیان می کنند، برای شما آسان باشد.

با این وجود، باید گفته های این افراد را به صورت دقیق در نظر بگیرید.

آیا این حرف ها از طرف یک فردی بیان می شود که در حالت عادی به وی احترام می گذارید  و نسبت به وی اعتماد دارید؟

از بین بردن چرخه سوء استفاده

در صورتیکه شما (در دوران بچگی تان) مورد سوء استفاده قرار گرفته باشید، بچه دار شدنتان باعث خواهد شد تا خاطرات و احساساتی که سرکوب کرده اید مجددا تحریک شوند و بروز پیدا کنند.

شاید عصبانیت تان منجر به آسیب دیدن و ناامید شدن شما شود و به این احساس دست پیدا کنید که نمی توانید این احساسات را کنترل کنید.

ولی شما همچنان می توانید روش های جدیدی را برای مدیریت عواطف خودتان و از بین بردن الگوهای قبلی تان یاد بگیرید.

این نکته را همواره به یاد داشته باشید که شما مهمترین فرد در دنیای بچه تان هستید.

همچنین شما برای انجام دادن تعهدتان در برابر بچه تان تنها نیستید؛

همواره یک سری گزینه هایی وجود دارند که می توانید از آنها کمک بگیرد و حمایت مورد نیازتان را دریافت کنید.

موارد متناسب با سن و غیر متناسب با سن بچه تان را یاد بگیرید.

داشتن یک انتظار واقعی از مواری که بچه تان در سن خاص خودش می تواند مدیریت کند، به شما کمک خواهد کرد تا در نتیجه بروز یک رفتار نرمال توسط بچه تان دچار ناامیدی یا عصبانیت نشوید.

برای مثال، بچه های تازه به دنیا آمده بدون وجود داشتن روشنایی کم نخواهند خوابید و کودکان نوپا تا یک مدت زمان طولانی نخواهند توانست به صورت کامل بنشینند.

مهارت های سرپرستی جدید را در خودتان ایجاد کنید. تکنیک های نظم دهی و تربیت مناسب و نحوه تعیین کردن محدودیت های مشخص را برای بچه تان یاد بگیرید.

کلاس های سرپرستی، کتاب ها و سیمنارها منابع مناسبی برای بدست آوردن این اطلاعات هستند.

همچنین شما می توانید یک سری توصیه ها و نصیحت هایی را از طرف سایر افراد دریافت کنید.

از خودتان مراقبت کنید. در صورتیکه شما به اندازه کافی استراحت نکنید و حمایت مناسبی را دریافت نکنید یا احساس ناامیدی کنید، احتمال بروز یافتن عصبانیت در شما افزایش خواهد یافت.

عدم توانایی برای خوابیدن (که یک مورد رایجی در مابین بچه های جوان می باشد) منجر به افزایش بدخلقی و تحریک پذیری می شود (دقیقا همان مواردی پیش می آید که شما تلاش می کنید تا از آنها فرار کنید).

از یک متخصص کمک بگیرید. در صورتیکه والدین در شرایط سختی قرار بگیرند، از  بین بردن چرخه مربوط به سوء استفاده سخت تر خواهد بود. د

ر صورتیکه تلاش های شما به منظور متوقف کردن این چرخه بی فایده باشد، باید به دریافت کمک اقدام کنید؛

این کمک می تواند به صورت دریافت درمان، شرکت کردن در کلاس های سرپرستی یا انجام دادن سایر اقدامات درمانی مناسب باشد. بچه تان به دلیل این کار از شما تشکر خواهد کرد.

نحوه کنترل کردن عواطف خودتان را یاد بگیرید. در صورتیکه شما در دوران کودکی تان مورد سوء استفاده یا بی توجهی قرار گرفته باشید، در این صورت تکرار شدن خاطرات و احساسات مربوط به این دوران از زندگی تان برای شما سخت خواهد بود.

شاید این احساسات را در دوران کودکی خودتان انکار یا سرکوب کرده باشید ولی در شرایط فعلی نتوانید آنها را کنترل کنید و این احساسات بروز پیدا کنند.

به چه نحوی می توان به یک کودک مورد سوء استفاده قرار گرفته یا مورد بی توجهی قرار گرفته کمک کرد

در صورتیکه به مورد سوء استفاده قرار گرفتن یک کودک مظنون باشید، چه کاری باید انجام دهید؟ در این شرایط یک مقدار احساس ناامیدی و دستپاچه شدن یک احساس نرمالی خواهد بود.

سوء استفاده از کودک یک مورد سخت و مشکل زایی می باشد که پذیرش آن سخت است و حتی بحث کردن در مورد آن سخت تر می باشد (این شرایط هم برای شما و هم برای بچه تان وجود دارد).

بهترین روش برای تشویق کردن یک کودک مورد سوء استفاده قرار گرفته عبارت از ایجاد آرامش در وی و ارائه یک کمک بدون قید و شرط به وی می باشد.

در صورتیکه پیدا کردن کلمات و عبارات مناسب برای شما سخت باشد، سعی کنید این احساساتتان را از طریق واکنش ها و کارهای خودتان بروز دهید.

از رد کردن این موارد اجتناب کنید و آرامش خودتان را حفظ کنید. رایج ترین واکنشی که بعد از شنیدن اخبار ناراحت کننده و تکان دهنده ای همانند مورد سوء استفاده قرار گرفتن کودک صورت می گیرد، عبارت از انکار کردن این خبر می باشد.

با این وجود، در صورتیکه شما حرف های بچه تان را انکار کنید یا ناراحتی و اضطراب خودتان را در حرف های خودتان نشان دهید، شاید بچه تان برای ادامه دادن به حرف هایش دچار ترس شود و ترجیح دهد که ادامه ندهد. هر چند که شنیدن این موارد سخت می باشد، ولی باید سعی کنید که آرامش و اعتماد خودتان را حفظ کنید.

بازجویی نکنید. اجازه بدهید که بچه تان خودش در مورد اتفاقات صورت گرفته صحبت کند و سعی نکنید که از بچه تان بازجویی کنید یا یک سری سوالات خاصی را بپرسید که حرف های وی به یک سمت خاصی کشیده شود.

این شرایط می تواند منجر به بروز اضطراب و دست پاچگی در بچه تان شود و بچه تان نتواند به راحتی به حرف های خودش ادامه دهد.

این اطمینان را در بچه تان ایجاد کنید که هیچ کار اشتباهی انجام نداده است. واکنش نشان دادن به یک سوء استفاده یک پروسه زمان بری برای کودک می باشد.

این اطمینان را در بچه تان ایجاد کنید که حرف هایش جدی گرفته می شود و شرایط پیش آمده در نتیجه اشتباه او ایجاد نشده است.

ایمنی را به عنوان اصلی ترین اولویت در نظر بگیرید.

در صورتیکه احساس کنید ایمنی شما یا ایمنی بچه تان در نتیجه شرایط پیش آمده با خطر مواجه شده است، باید از یک متخصص کمک بگیرید. شاید در مراحل بعدی خودتان به تنهایی بتوانید حمایت بیشتری را از بچه تان به عمل بیاورید.

گزارش کردن سوء استفاده از کودک یا بی توجهی نسبت به کودک

در صورتیکه به سوء استفاده شدن از یک کودک مظنون باشید، گزارش کردن این مورد اهمیت زیادی خواهد داشت (همچنین در صورتیکه این اتفاق مجددا صورت بگیرد، باید دوباره این مورد را گزارش دهید).

گزارش شما نشان دهنده اتفاقات در حال وقوع در خانواده خواهد بود. هر چقدر بتوانید اطلاعات بیشتری را فراهم کنید، این کودک شانس بیشتری را برای دریافت کمک های مورد نیازش خواهد داشت.

با این وجود کتمان سوء استفاده از کودک یا نگران شدن در مورد این گزارش ها یک مورد نرمالی می باشد.

من به هیچ وجه نمی خواهم در یک خانواده دیگری دخالت کنم. سوء استفاده از کودک و بی توجهی نسبت به کودک یک موضوعی نمی باشد که صرفا به خانواده مرتبط باشد؛

همچنین پیامد مربوط به سکوت کردن در برابر این سوء استفاده عبارت از نابود شدن کودک خواهد بود.

در صورتیکه در یک خانواده دیگری دخالت کنم، چه اتفاقی پیش خواهد آمد؟ گزارش سوء استفاده از کودک باعث نخواهد شد که کودک به صورت اتوماتیک وار از خانواده اش جدا بشود (به غیر از مواردی که بچه ها در یک موقعیت خطرناکی قرار داشته باشند).

همچنین این احتمال وجود دارد که یک سری حمایت هایی از والدین صورت بگیرد؛ برای مثال ممکن است والدین در کلاس های سرپرستی شرکت داده شوند یا مشاوره های مدیریت عصبانیت به آنها ارائه شود.

آنها در نهایت متوجه خواهند شد که من گزارش کرده ام. معمولا این گزارش ها به صورت بی نام می باشند.

در اکثر موارد شما به منظور گزارش دادن یک سوء استفاده از کودک، هیچ الزامی به معرفی خودتان نخواهید داشت.

گزارش من فایده ای نخواهد داشت. در صورتیکه به این احساس دست پیدا کنید که یک چیزی اشتباه می باشد، در این شرایط ایمن بودن کودک بهتر از متاسف بودن شما خواهد بود.

حتی در صورتیکه شما یک درک کلی از وضعیت سوء استفاده نداشته باشید، ممکن است یک سری علائم دیگری وجود داشته باشند که احتمال صورت گرفتن سوء استفاده افزایش پیدا کند؛ در این شرایط حتما باید گزارش دهید.

منبع : کانون مشاوران ایران

شناسایی کردن ریشه اصلی مشکلات خانوادگی

شناسایی کردن ریشه اصلی مشکلات خانوادگی

راه حل مشکلات زندگی

1. مشکل واقعی را شناسایی کنید.

سعی کنید که یک درک درستی از شرایط موجود به دست بیاورید.

احتمالا شما درگیر یک سری مشکلات مربوط به سلامتی یا مشکلات شخصی باشید که تا به حال آنها را از خانواده خودتان مخفی کرده اید.

یا اینکه به خاطر عشقی که از دست داده اید، احساس ناراحتی داشته باشید.

مشکل موجود را در تحت نظر داشته باشید تا بتوانید شناخت مناسبی از آن به دست بیاورید.

شاید نیاز باشد که شما در این مرحله یک سری تحلیلی هایی را در مورد خودتان انجام دهید.

چرا من مشکلم را از خانواده خودم مخفی می کنم؟

چرا این مشکل خانوادگی من را اینقدر ناراحت کرده است؟

برای مثال، ممکن است که شما با چالش های مالی مواجه باشید و نگران نحوه پول خرج کردن مادرتان باشید.

شاید بعد از آن متوجه شوید که دلیل نگران بودن شما عبارت از این است که نمی خواهید وی منابع مالی خودش را تمام کند تا شما مجبور به ارائه حمایت مالی از وی نباشید.

هیچ نوع پیش فرضی در مورد تفکرات سایر افراد نداشته باشید.

شما برای اینکه متوجه تفکرات واقعی آنها شوید، شاید نیاز داشته باشید که با آنها صحبت کنید.

از سخن چینی کردن در مورد سایر اعضای خانواده اجتناب کنید، چرا که این احتمال وجود دارد آنها در نهایت متوجه این سخن چینی و شایعه پراکنی شما شوند و شرایط موجود وخیم تر شود.

سعی کنید که بر روی علل متمرکز شوید، نه بر روی علائم.

با این وجود، یکی از اعضای قابل اعتماد خانواده، همانند والدین یا برادر یا خواهر، می تواند به شما کمک کند تا درک درستی از وضعیت موجود به دست بیاورید؛

بنابراین داشتن یک مکالمه صمیمی که به منظور حل و شناسایی مشکل صورت می گیرد، یک مورد مناسبی است.

2. برای اینکه متوجه مشکلات موجود شوید، یک سری سوالاتی بپرسید.

یکی از روش هایی که با استفاده از آن می توانید علل ریشه ای مشکلات خانوادگی را شناسایی کنید، عبارت از اجتناب کردن از اظهار نظر و سوال پرسیدن می باشد.

ارائه اظهار نظر می تواند منجر به ایجاد این احساس در افراد شود که مورد قضاوت قرار می گیرند؛ این حالت می تواند باعث شود که آنها حالت دفاعی به خودشان بگیرند.

در نقطه مقابل، سوال پرسیدن منجر به ملایم شدن مکالمه خواهد شد و می تواند مواردی که منجر به اذیت شدن فرد می شوند را از بین ببرد.

سوال پرسیدن باعث خواهد شد که اعضای خانواده احساس محکوم شدن نداشته باشند.

شناسایی کردن ریشه اصلی مشکلات خانوادگی

به منظور ایجاد شرایط بهتر، نظرات سایر اعضای خانواده را هم بپرسید.

برای مثال، بگویید که اخیرا خواهرتان از شما فاصله گرفته است و همانند گذشته شما را به قهوه دعوت نمی کند.

شما می توانید بگویید که “من متوجه شده ام که همانند گذشته همدیگر را نمی بینیم.

نظر شما در این مورد چیست؟”

یا شما می توانید عادت خرج کردن مادرتان را با گفتن “من متوجه شده ام که اخیرا خرج لباس شما زیاد شده است.

آیا شما در قبال پول مسولیت دارید؟” نشان بدهید.

سعی کنید که سوالات مطرح شده عبارت از یک سری سوالات بی خاتمه باشند، تا فرد مقابل توضیحات خودش را بیان کند.

بعد از آن به نظرات فرد مقابل گوش دهید.

3. یک مسیر ارتباطی ایجاد کنید.

در صورتی که تمامی مشکلات خانوادگی شامل ارتباطات ضعیف نباشند، اکثر این مشکلات چنین وضعیتی را خواهند داشت.

اجازه ندادن به فرد مقابل برای بیان کردن نظرات خودش می تواند یک مشکل بزرگی را ایجاد کند.

در صورتی که مکالمه ای وجود نداشته باشد، حل کردن مشکل خانوادگی به سختی امکان پذیر خواهد بود.

اولین فردی باشید که بحث را شروع می کند – هر چند که این کار سخت می باشد.

شاید بتوان از یک فردی در مابین اعضای خانواده که در مقایسه با سایر افراد بزرگتر و عاقل تر باشد، درخواست کرد که مداخله کند و یک جلسه یا گفتگویی را با سایر اعضای خانواده داشته باشد و به عنوان یک میانجی عمل کند.

شما به منظور باز کردن راه ارتباطی باید نقش خودتان را به صورت مناسبی ایفا کنید.

این نکته را به یاد داشته باشید که فرد حل کننده مشکل، به عنوان یک فرد بزرگ و مهمی در نظر گرفته خواهد شد.

بی توجهی به مشکل در حین افزایش یافتن آن می تواند وضعیت مشکل موجود را در بلند مدت وخیم کند و یک ناراحتی و فضای سردی را مابین طرفین ایجاد کند.

بهترین کار عبارت از بیان کردن احساس و درک خودتان می باشد، ولی برای این کار باید زمان و روش درستی را انتخاب کنید.

برای مثال، بیان کردن مشکلات خانوادگی در حین ناهار خوردن یک ایده بد و نامناسبی می باشد.

JIN S. KIM به عنوان یک زوج درمانگر و خانواده درمانگر مجاز آزمایش ما تایید می کند که : در صورتی که مشکلی در خانواده شما وجود داشته باشد، سعی کنید که این مشکل را رفع کنید و مابین افراد درگیر ارتباط برقرار کنید؛ هر چند که روش مورد استفاده شما بستگی به شرایط موجود دارد. برای مثال، در صورتی که شما در ارتباط برقرار کردن با یک سرپرست انتقاد کننده و مغرور مشکل داشته باشید، نوشتن یک نامه یا ایمیل فرستادن می تواند یک روش مناسبی برای دستیابی به سازش باشد.

4. مشخص کنید که مشکل خانوادگی باید در چه زمانی حل شود.

چه زمانی مشکل خانوادگی به یک مرحله ای می رسد که باید مورد بررسی قرار بگیرد؟

یک سری علائم مشخصی در مورد مشکلات خانوادگی و رابطه ای وجود دارند که تحت کنترل نمی باشند و باید مورد بحث قرار بگیرند که این موارد شامل بحث های مکرر، مخالفت ها، عصبانیت ها، اجتناب کردن از سایر افراد، محروم کردن برخی از اعضای خانواده از یک سری حقوق و در بدترین حالت ها، دعواهای فیزیکی می باشد.

برخی از مشکلات خانوادگی می توانند به دلیل وجود اختلاف در تفکر و دیدگاه افراد ایجاد شوند، مواردی همانند تفاوت داشتن در ارزش ها یا عقاید فرهنگی.

ممکن است که اعضای خانواده نتوانند در مورد انتخاب های مربوط به سبک زندگی و اولویت ها یا عقاید شخصی به یک توافقی دست پیدا کنند.

برخی از مشکلات خانوادگی می توانند به دلیل سوء مصرف مواد، مشکلات سلامت روانی، قلدری کردن، نبود اعتماد، تغییر در شرایط زندگی، مشکلات مالی، استرس، مشکلات مربوط به روابط جنسی و حسادت ایجاد شوند.

شناسایی مشکلات خانوادگی

1. سعی کنید که به یک توافقی دست پیدا کنید.

توافق کردن به معنای مطرح کردن یک راه حلی می باشد که برای هر دو طرف مناسب باشد، حتی در صورتی که با خواسته هیچ یک از طرفین را به صورت دقیقی تامین نکند.

یک توافق عبارت از یک راه حل مناسب برای از بین بردن جر و بحث و رفع یک مشکل خانوادگی می باشد.

اولین قدم عبارت از بررسی کردن این مورد می باشد که آیا این مشکل قابل حل می باشد یا نه.

قابل حل بودن یک مشکل بستگی به ماهیت آن و تلاش هایی دارد که برای رفع آن صورت گرفته است.

در صورتی که شما به صورت مکرر تلاش کرده باشید و نتایج بهتری به دست نیامده باشد، ممکن است این مشکل قابل حل نباشد.

همچنین شما باید مشترکات خودتان با طرف مقابل و اهدافی که می خواهید به آن دست پیدا کنید را مد نظر داشته باشید.

در صورتی که مورد خاصی را پیدا نکنید، در این صورت احتمال پیدا کردن یک راه حل برای رفع جر و بحث موجود، یک احتمال پایینی خواهد بود.

یکی از روش های مربوط به دستیابی به یک توافق این است که هر دو فرد در یک جایی کنار هم بنشینند و دو دایره ای بکشند که مربوط به مشکل خانوادگی است.

شناسایی کردن ریشه اصلی مشکلات خانوادگی

در دایره اول، مواردی را بنویسید که نمی خواهید در مورد آن به توافق دست پیدا کند.

در دایره بیرونی، بخش هایی را بنویسید که تمایل دارید در مورد آنها به یک توافقی دست پیدا کنید.

بعد از آن دایره های خودتان را به یکدیگر نشان بدهید.

2. به صورت یک به یک با اعضای خانواده صحبت کنید.

برخی خانواده ها وجود دارند که نمی توانند همانند یک گروه باشند.

زمانی که یک گروه دارای نیروهای منفی باشد، این گروه نخواهد توانست که وظایف خودش را به درستی انجام بدهد.

در برخی مواقع این شرایط حتی در زمانی که همه افراد کنار یکدیگر قرار داشته باشند، ایجاد می شود.

به جای مطرح نمودن مشکلات خانوادگی ناراحت کننده در یک روز تعطیلی که کنار هم قرار دارید یا در زمانی که کل اعضای خانواده با هم شام می خورند، سعی کنید افرادی که بین آنها تضاد وجود دارد را شناسایی بکنید.

در صورتی که این اختلاف مابین شما و یک فرد دیگری از اعضای خانواده باشد، شاید سایر اعضای خانواده در صورت وارد شدن به این اختلاف، احساس ناخوشایندی داشته باشند چرا که دوست ندارند از یک طرف خاص حمایت کنند.

به جای این کار سعی کنید که از آن فرد خاص بخواهید که در حین ناهار یا قهوه خوردن، کنار شما بیاید.

صحبت کردن رو در رو یک فضای طبیعی می باشد که می تواند بهترین روش ممکن برای از بین بردن ناراحتی های موجود باشد.

افراد به صورت شخصی مواردی را خواهند گفت که در مورد بیان کردن آنها در داخل یک گروه تردید دارند.

زمانی که حواس پرت هستید، یا در حال کار کردن بر روی یک پروژه بزرگ هستید، یا منتظر یک تماس تلفنی هستید، یا در حال شستن ظرف ها یا یک کار مشابه دیگری باشید، در رابطه با این موضوعات بحث نکنید.

به جای اینکار این بحث را به یک فرصت مناسبی موکول کنید که در آن موقعیت بتوانید تمرکز کافی را برای حل مشکل مورد نظر داشته باشید.

3. با یک مشاور خانواده تماس بگیرید.

در صورتی که بهترین روش در مورد اکثر اختلافات عبارت از بحث کردن رو در رو در مورد آنها می باشد، ولی ممکن است که در برخی مواقع لازم باشد که برای حل کردن یک مشکل، کل اعضای خانواده با هم بحث کنند.

این رهیافت در زمانی بهترین رهیافت ممکن خواهد بود که مشکل مورد بحث بر روی تمامی اعضای خانواده تاثیرگذار باشد و مربوط به اختلافات میان فردی چند نفر محدود نباشد.

برای مثال، یک مشکل مربوط به خانواده می تواند شامل از دست دادن شغل، ناتوانی یا مشکلات مالی باشد.

صحبت کردن با اعضای خانواده برای مطرح کردن ایده هایشان در مورد حل مشکل می تواند احساس مفید بودن را در آنها ایجاد کند.

از مشاوره خانواده به عنوان یک مبنایی برای ایجاد یک استراتژی مثبت در مورد حرکت کردن خانواده به سمت جلو استفاده کنید.

معمولا در حل کردن یک مشکل، عملکرد چند ذهن بهتر از عملکرد یک ذهن می باشد.

نباید هیچ یک از اعضای خانواده یک حالت برتری در بحث ها داشته باشند و نباید هیچ نوع عصبانیت و اسم گذاری وجود داشته باشد.

4. یک نامه ای به اعضای خانواده بنویسید.

هر چند که به نظر می رسد ارتباط الکترونیکی در اغلب مواقع مختصر و غیر شخصی باشند، ولی یک نامه صمیمی و دست نوشت می تواند یک ابزار مناسب برای رفع کردن مشکلات بسیار سخت باشد.

مزیت روش دست نویسی عبارت از این است که شخصی تر می باشد.

این کار نشان می دهد که شما نگرانی و تفکر خودتان را از طریق نامه ابراز می کنید و این شرایط منجر به صمیمی تر شدن رابطه شما خواهد شد.

این کار به سایر اعضای خانواده نشان خواهد داد که شما تمام تلاشتان را برای بهبود رابطه انجام می دهید.

شما از طریق نامه می توانید احساس و دلیل خودتان را برای حل کردن مشکل خانوادگی نشان بدهید.

سعی کنید که در نامه های خودتان به جای کلمه “شما” بیشتر از کلمه “من” استفاده کند تا نظر خودتان را بیان کنید و هیچ شخص دیگری را سرزنش نکنید.

توضیح بدهید که این مشکل چه تاثیری بر روی شما دارد؛ همچنین توضیح بدهید که به چه نحوی می خواهید این مشکل حل شود و دلیل این راه حل خودتان را هم توضیح دهید.

5. مشکل خانوادگی ایجاد شده توسط یک کودک را حل کنید.

در برخی مواقع علت ایجاد مشکلات خانوادگی، کودک شما می باشد؛ ممکن است که رفتارهای این کودک از روی بی احترامی باشد، با برادران یا خواهران خودش جر و بحث کند، یا وظایف خودش را انجام ندهد.

در صورتی که کودک شما خیلی کوچک باشد، شاید بخواهید که برخورد شما با این مشکل یک برخورد متفاوتی باشد.

این مشکل را به کودک خودتان بیان کنید.

مشکل موجود را کاملا صریح توضیح دهید.

ممکن است شما بگویید که “ما متوجه شدیم که شما به راحتی نمی توانید از خواب بیدار شوید و این باعث شده است که بارها با تاخیر به مدرسه بروید.

این مشکلی است که ما باید آن را حل کنیم.”

با عصبانیت برخورد نکنید. به جای اینکار از کودک بخواهید که در حل کردن مشکل به شما کمک کند.

پیشنهاد بدهید که کودکتان به کمک شما، یک راه حلی را برای مشکل موجود ارائه دهد.

در صورتی که کودک در حل کردن مشکل موجود پیشرفت داشته باشد، وی را تشویق کنید.

سعی کنید که علل واقعی مشکل را پیدا کنید. برای مثال، آیا کودک شما به دلیل استفاده کردن از رسانه های اجتماعی، در بیدار شدن از خواب مشکل دارد؟

هیچ محدودیتی را در مورد کارهای دلخواه فرزندتان اعمال نکنید.

کودک خودتان را مطلع کنید که شما او را دوست دارید و به دلیل مهم بودن کودک برای شما و اینکه می خواهید شرایط بهتری برای وی پیش بیاید، می خواهید که مشکل موجود را حل کنید.

رفع کردن مشکلات خانوادگی

1. یک سری محدودیت هایی تعیین کنید.

اگر اعضای خانواده شما افراد ناخوشایندی باشند و یک سری ضررهایی به شما بزنند یا در زندگی شما دخالت کنند، در این صورت مشخص کردن یک سری مرزها و محدودیت ها هیچ نوع ایرادی نخواهد داشت.

در واقع این روش یک روش مفید و موثری خواهد بود.

سوالی که باید از خودتان بپرسید عبارت از این مورد می باشد که آیا اعضای خانواده یک تاثیر منفی بر روی زندگی شما دارند، از نظر عاطفی شما را اذیت می کنند، از نظر مالی به شما زیان می رسانند، شخصیت شما را تخریب می کند یا یک سری رفتارهای منفی دیگری دارند.

شما این حق را دارید که به منظور محافظت از خودتان، یک سری مرزها و محدودیت هایی را مشخص کنید.

برای مثال ممکن است که شما به دلیل یکی از اتفاقات صورت گرفته برای خانواده تان، همچنان یک دید منفی نسبت به یکی از اعضای خانواده داشته باشید، ولی به صورت احترام آمیز با وی برخورد کنید.

با این وجود، ممکن است تصمیم بگیرید که هیچ وقت به صورت رو در رو با وی برخوردی نداشته باشید یا هیچ وقت به وی پول قرض ندهید.

انجام دادن این کارها جزء حقوق شما می باشد.

مرزهای خودتان را به صورت صمیمانه و دوستانه به اعضای خانواده بیان کنید.

با این وجود، مصمم و قاطع باشید. شاید به دلیل دعواهای مکرر در حین مواجه شدن با یکی از اعضای خانواده، نتوانید که بیش از این در آن محیط خانگی باقی بمانید؛

بنابراین می توانید در یک هتل نزدیک اقامت کنید.

2. نسبت به زمان برگشت مطلع باشید.

یک سری از مشکلات خانوادگی وجود دارند که به راحتی قابل حل نمی باشند.

همچنین حل کردن یک سری موارد دیگری از مشکلات خانوادگی زمان بر می باشند.

شاید به این نتیجه برسید که بهترین راه حل ممکن برای شما عبارت از قطع رابطه با یکی از اعضای خانواده می باشد و مجبور باشید که ناراحتی ایجاد شده را تحمل کنید.

برخی از مشکلات خانوادگی، همانند ناراحی مربوط به از دست دادن عشق یا عدم توانایی والدین برای پذیرفتن شما به دلیل شخصیتی که دارید، ممکن است هیچ راه حلی نداشته باشند.

شاید شما نیاز به پذیرش این موضوع داشته باشید که تمامی تلاشتان را برای ارتباط برقرار کردن با خانواده خودتان انجام داده اید، ولی هیچ کدام از آنها فایده ای نداشته اند.

شاید نیاز باشد که از حل کردن این مشکل صرف نظر کنید و سعی کنید که بهترین زندگی ممکن را برای خودتان ایجاد کنید.

هر چند که چنین موقعیت هایی بیشتر شخصی می باشند، ولی در صورتی که مشکل خانوادگی شامل سوء استفاده (هم سوء استفاده فیزیکی و هم سوء استفاده جنسی) باشد، باید بیرون انداختن فرد ایجاد کننده مشکل را به عنوان یک راه حل در نظر بگیرید.

نباید هیچ نوع سوء استفاده ای پذیرفته شود، چه در صورتی که شما چنین کاری انجام بدهید و چه در صورتی که یک فرد دیگری آن را انجام بدهد.

همچنین موقعیت های مربوط به سوء استفاده باید به پلیس یا خدمات محافظت از کودک گزارش شوند.

مشکلات جدی مربوط به سوء استفاده از مواد که بر روی زندگی شما تاثیر گذار هستند، می تواند یک دلیل دیگری برای بیرون انداختن یک فرد از خانه باشد.

شاید شما بخواهید که به این فرد کمک کنید، ولی در صورتی که وی کمک های ارائه شده را رد کند، می توانید رابطه خودتان را با وی قطع کنید تا به یک آرامش ذهنی دست پیدا کنید.

شناسایی کردن ریشه اصلی مشکلات خانوادگی

3. مراجعه کردن به مشاوره.

این مورد در رابطه با همه افراد مصداق ندارد، ولی یک سری از مشکلات خانوادگی آنقدر عمیق و ناخوشایند می باشند که فقط می توانند به کمک یک متخصص حل شوند.

در صورتی که سایر اقدامات صورت گرفته هیچ نتیجه ای نداشته باشند، این روش می تواند یک روش مناسبی باشد؛

هیچ دلیل ندارد که شما به خاطر درخواست کمک، احساس خجالت زدگی داشته باشید.

در صورتی که فرد مورد نظر به مشاوره مراجعه نکند، شاید نیاز باشد که خود شما به مشاوره مراجعه کنید.

یک درمانگر متخصص می تواند به شما کمک کند تا نحوه انجام دادن یک برخورد مناسب با چنین فردی و همچنین نحوه رفع کردن چنین مشکلی را یاد بگیرید.

همچنین مطالعه کتاب های نوشته در مورد روابط و ملحق شدن به یک گروه حمایتی می تواند برای برخی افراد مفید باشد.

در صورتی که مشکل خانوادگی ریشه در مشکلاتی همانند بیماری روانی یا سوء مصرف مواد توسط شما یا یکی دیگر از اعضایی خانواده داشته باشد، شاید مراجعه به متخصص تنها روش ممکن برای دستیابی به یک راه حل مناسب باشد.

همچنین ممکن است یک سری از مشکلات آنقدر ساده باشند که خود شما هم بتوانید آنها را حل کنید.

یک مشاور از طریق گوش دادن بی طرفانه و هدفمند به مشکل مطرح شده می تواند به شما کمک کنید.

ممکن است که متخصص یک سری پیشنهاداتی را ارائه دهد که شما در مورد آنها فکر نکرده باشید یا جنبه های خاصی از مشکل را بیان کند که شما به دلیل درگیر بودن در آن، هیچ وقت متوجه آنها نشده باشید.

منبع: کانون مشاوران ایران

سابقه و مفاهیم کلیدی مربوط به روان شناسی رفتاری

رفتار گرایی (که همچنین به عنوان روان شناسی رفتاری شناخته می شود) عبارت از یک تئوری یادگیری است و مبتنی بر این ایده می باشد که تمامی رفتارها در نتیجه شرطی سازی ایجاد می شوند.

شرطی سازی از طریق تعامل با محیط ایجاد می شود. متخصصان رفتار گرا بر این عقیده هستند که واکنش های ما نسبت به محرک محیطی منجر به شکل گیری واکنش های ما می شوند.

بر اساس نظرات این مکتب فکری، صرف نظر از وضعیت های روانی داخلی، رفتار می تواند به صورت سیستماتیک و مشاهده پذیر مطالعه شود.

بر اساس این دیدگاه، فقط رفتار های قابل مشاهده باید در نظر گرفته شوند (شناخت ها، عواطف و حالت های روانی بیش از حد ذهنی و درونی هستند و نباید در نظر گرفته شوند).

رفتارگرایان افراطی معتقد هستند که هر فردی صرف نظر از پس زمینه ژنتیکی، ویژگی های شخصیتی و تفکرات درونی (در چارچوب محدودیت های مربوط به توانایی های فیزیکیش) می تواند برای انجام دادن یک وظیفه ای آموزش داده شود.

این فرآیند فقط به یک شرطی سازی مناسب نیاز دارد.

بررسی مختصر سابقه رفتار گرایی

رفتارگرایی برای اولین بار در سال 1913 و با انتشار مقاله کلاسیک جان بی. واتسون (Jahn B. Watson) به اسم “روان شناسی بر مبنای دیدگاه های رفتارگرایی نسبت به آن” ایجاد شد.

واتسون که همچنین به عنوان پدر رفتارگرایی در نظر گرفته می شود، یک نقل قول مشهوری در مورد رفتار گرایی دارد که عبارت است از:

“در صورتیکه چند نوزاد سالم، دارای فیزیک مناسب و یک دنیای مخصوص در اختیار من باشند تا آنها را بزرگ کنم، تضمین می کنم که در صورت انتخاب هر یک از آنها به صورت تصادفی می توانم به نحوی آنها را آموزش دهم که صرف نظر از هر نوع استعداد، علاقه، توانایی، شغل و نژادی که دارند، به یک متخصص مورد نظر (پزشک، وکیل، هنرمند، تاجر، فقیر و سارق) تبدیل شوند.

همچنین طرفداران افراطی مکتب رفتارگرایی بر این باورند که تمامی رفتارها در نتیجه تجربه ایجاد می شوند.

هر فردی صرف نظر از پیش زمینه هایی که دارد، در صورت شرطی سازی  شدن مناسب می تواند برای عمل کردن به یک روش خاص آموزش داده شود.

رفتارگرایی تقریبا از سال 1920 تا اواسط دهه 1950 توسعه پیدا کرد و به یک مکتب فکری برجسته ای در روان شناسی تبدیل شد.

برخی از متخصصان بر این باورند که محبوبیت روان شناسی به دلیل تمایل متخصصان این حوزه به ایجاد یک روان شناسی مبتنی بر علم ملموس و قابل اندازه گیری می باشد.

محققان به ایجاد نظریه هایی علاقمند بودند که می توانستند به صورت مشخصی توصیف شوند و به صورت تجربی اندازه گیری شوند، ولی عادت به ایجاد پیشبردهایی کرده بودند که بر روی ماهیت زندگی های روزمره انسانی تاثیرگذار بودند.

انواع شرطی سازی

شرطی سازی کلاسیک

شرطی سازی کلاسیک یک تکنیکی می باشد که به صورت مکرر در آموزش رفتاری به کار گرفته می شود و در آن یک محرک خنثی با یک سری محرک های طبیعی همراه می شود.

در نهایت محرک خنثی منجر به ایجاد واکنش هایی مشابه با واکنش های صورت گرفته در حین صورت گرفتن محرک طبیعی می شود، حتی در صورتی که محرک طبیعی وجود نداشته باشد.

محرک مرتبط به عنوان محرک شرطی شده و رفتار یادگیری شده به عنوان واکنش شرطی شده در نظر گرفته می شود.

شرطی سازی عامل

شرطی سازی عامل (که در برخی مواقع به عنوان شرطی سازی وسیله ای یا ابزاری مورد اشاره قرار می گیرد) یک روش یادگیری می باشد که از طریق پاداش ها و مجازات ها صورت می گیرد.

از طریق شرطی سازی عامل یک رابطه ای مابین یک رفتار و یک پیامد و نتیجه ای برای آن رفتار ایجاد می شود.

زمانیکه یک اقدام به یک نتیجه مطلوب منجر شود، احتمال صورت گرفتن مجدد این اقدام در آینده یک احتمال بالایی خواهد بود.

از طرف دیگر، واکنش های صورت گرفته بعد از یک نتیجه معکوس باعث می شود که احتمال صورت گرفتن این کار در آینده کاهش پیدا کند.

سابقه و مفاهیم کلیدی مربوط به روان شناسی رفتاری

یادگیری می تواند از طریق ارتباطات صورت بگیرد.

در آزمایش های کلاسیک یک روان شناسی به اسم ایوان پاولو[1]، سگ ها در مرحله اول به وجود داشتن یک رابطه ای مابین غذا (که به صورت طبیعی و اتوماتیک وار منجر به تحریک ترشح بزاق می شود) و صدا زنگ و در مراحل بعدی به وجود داشتن یک رابطه ای مابین غذا، صدای زنگ و دیدن کت سفید دستیار آزمایشگاه عادت داده شده بودند.

در نهایت کت آزمایشگاهی منجر به تحریک ترشح بزاق در سگ ها شده بود.

فرآیند مربوط به شرطی سازی کلاسیک از طریق ایجاد یک رابطه ای مابین یک محرک محیطی و یک محرک ایجاد می شود که به صورت طبیعی صورت می گیرد.

عوامل مختلف می توانند بر روی فرآیند شرطی سازی کلاسیک تاثیرگذار باشند.

در طول اولین مرحله از فرآیند شرطی سازی کلاسیک که به عنوان اکتساب یا کشف شناخته می شود، یک واکنشی ایجاد و تقویت می شود.

عواملی از قبیل برجستگی محرک و زمان بندی ارائه می توانند نقش مهمی در سرعت ایجاد یک ارتباط داشته باشند.

زمانیکه یک رابطه ای ایجاد می شود (این مورد به عنوان خاموش سازی یا انهدام شناخته می شود) علت رفتار به تدریج ضعیف می شود یا از بین می رود.

عواملی از قبیل قدرت واکنش اولیه می توانند نقش مهمی در سرعت خاموش سازی داشته باشند.

برای مثال هر چقدر یک واکنش به صورت طولانی تری شرطی سازی شود، خاموش سازی آن یک فرآیند طولانی تری خواهد بود.

یادگیری هم می تواند از طریق پاداش ها و مجازات ها صورت بگیرد.

یک متخصص رفتارگرایی به اسم بی. اف. اسکینر (B. F. Skinner) شرطی سازی عامل را به عنوان یک فرآیندی توصیف کرد که یادگیری مربوط به آن از طریق پاداش و مجازات صورت می گیرد.

در واقع شما از طریق ایجاد یک رابطه ای مابین یک رفتار خاص و پیامدهای آن رفتار یک چیزی را یاد می گیرید.

برای مثال در صورتیکه والدین بعد از اینکه فرزندشان وسایل و عروسک های خودش را جمع کند، یک پاداش و جایزه ای را به او بدهند، این رفتار مطلوب تکرار خواهد شد.

در نتیجه احتمال تمیز کردن اتاق و مرتب نگه داشتن آن توسط کودک افزایش خواهد یافت.

برنامه های مربوط به پاداش ها نقش مهمی در شرطی سازی عامل دارند.

این فرآیند کاملا صحیح و بدیهی به نظر می رسد (فقط یک رفتاری را مشاهده می کنید و یک پاداش یا مجازاتی را برای آن ارائه می دهید).

با این وجود، اسکینر مشاهده کرد که زمان بندی این پاداش ها و مجازات تاثیر قابل توجهی بر روی یادگیری یک رفتار جدید و قدرت واکنش مربوطه دارد.

پاداش مداوم شامل پاداش دادن به هر یک از رفتارهای منحصر به فرد می باشد.

در اغلب مواقع این مورد در ابتدای فرآیند شرطی سازی عامل به کار گرفته می شود. ولی بعد از یاد گرفته شدن رفتار، برنامه می تواند به یک پاداش جزئی تبدیل شود.

این مورد شامل ارائه دادن یک پاداش بعد از چند مورد از واکنش ها یا بعد از گذشتن یک دوره زمانی می باشد.

در برخی مواقع پاداش جزئی در یک برنامه ثابت یا پایدار صورت می گیرد.

در سایر موارد، قبل از ارائه یک پاداش باید یک متغیر و یک تعداد غیر قابل پیشبینی از واکنش ها باید صورت بگیرد یا یک مدت زمانی بگذرد.

برخی از متفکران که بر روی روان شناسی رفتاری تاثیرگذار بوده اند.

علاوه بر افرادی که در بالا ذکر شده اند، یک سری نظریه پردازان و روان شناسان برجسته دیگری هم وجود دارند که نقش قابل توجهی در روان شناسی رفتاری داشته اند.

برخی از این افراد شامل ادوار تورندایک (Edward Thorndike)، یک روان شناس پیشگامی که قانون تاثیر را معرفی کرده است و کلارک هال (Clark Hull) می باشد که نظریه یادگیری را بیان کرده است.

یک سری تکنیک های درمانی وجود دارند که از روان شناسی رفتاری به دست آمده اند.

هر چند که بعد از سال 1950 روان شناسی رفتاری به عنوان یک پس زمینه در نظر گرفته شده است، ولی اصول آن همچنان اهمیت دارد.

حتی امروزه هم در اغلب مواقع از تحلیل رفتاری به عنوان یک تکنیک درمانی و برای کمک به کودکان مبتلا به اوتیسم و کودکان دارای تاخیر رشدی در بدست آوردن مهارت های جدید استفاده می شود.

تحلیل رفتاری در اغلب مواقع شامل فرآیندهایی از قبیل شکل دهی (تقریب های نزدیک تر پاداش به یک رفتار مطلوب) و زنجیره ای کردن (تقسیم کردن یک وظیفه ای به بخش های کوچک تر و بعد از آن آموزش دادن و زنجیره ای کردن تمامی مراحل بعدی) می باشد.

سایر تکنیک های درمان رفتاری شامل درمان اجتنابی، حساسیت زدایی سیستماتیک، اقتصاد ژتونی، مدل سازی و مدیریت احتمالات می باشد.

روان شناسی رفتاری دارای یک سری نقاط قوت می باشد. رفتارگرایی بر مبنای رفتارهای قابل مشاهده می باشد، بنابراین کمّی کردن و جمع آوری اطلاعات در حین تحقیق راحت تر می باشد.

تکنیک های درمای موثر (همانند مداخله رفتاری موثر، تحلیل رفتاری، اقتصاد ژتونی و آموزش آزمایشگاهی گسسته) ریشه در رفتارگرایی دارند.

در اغلب مواقع این رهیافت در تغییر رفتارهای ناسازگار و مضر کودکان و والدین کاملا مفید می باشند.

این رهیافت یک سری نقاط ضعفی را هم دارد. اکثر منتقدان معتقدند که این رهیافت یک رهیافت تک بعدی برای شناخت رفتار انسان می باشد.

منتقدان رفتار گرایی بیان کرده اند که نظریه های رفتاری تاثیرات اختیار و قدرت های درونی (همانند وضعیت های روانی، تفکرات و احساسات) را در نظر نمی گیرند.

همچنین این رهیافت سایر یادگیری هایی که بدون استفاده از روش پاداش و مجازات صورت می گیرد را مورد بی توجهی قرار می دهد.

علاوه بر این، انسان ها و حیوانات در نتیجه مطلع شدن از اطلاعات جدید می توانند رفتارهای خودشان را تغییر دهند، حتی در صورتیکه این رفتار در نتیجه بی توجهی به برخی از عوامل تاثیرگذار مهم بر روی رفتار ایجاد شود.

برای مثال فروید معتقد بود که رفتار گرایی نمی تواند تفکرات ذهن ناخودآگاه، احساسات و تمایلاتی را توجیه کند که بر روی اقدامات افراد تاثیر می گذارند.

سایر متفکران (همانند کارل روگرز (Carl Rogers) و سایر روان شناسان طرفدار روان شناسی انسان دوستانه) معتقد بودند که رفتار گرایی یک رهیافت انعطاف ناپذیر و محدودی می باشد و نمی تواند وضعیت فرد را به صورت کاملی نشان دهد.

اخیرا روان شناسی بیولوژیکی بر روی تاثیر قدرت ذهن و عوامل ژنتیکی در مشخص کردن و تاثیر گذاشتن بر روی اقدامات انسانی تاکید دارد.

رهیافت شناختی مربوط به روان شناسی بر روی فرآیندهایی همانند تفکر، تصمیم گیری، زبان و حل مسئله متمرکز است.

در هر دو این موارد، رفتارگرایی نسبت به فرآیندها و تاثیرات مربوط به مطالعه رفتارهای قابل مشاهده بی توجه می باشد.

یکی از نقاط قوت روان شناسی رفتاری عبارت از توانایی آن برای مشاهده و اندازه گیری دقیق رفتارها می باشد.

نقاط ضعف این رهیافت شامل عدم توانایی برای شناسای فرآیندهای شناختی و بیولوژیکی می باشد که بر روی واکنش های انسانی تاثیرگذار هستند.

یک توصیه ای برای داشتن یک زندگی بهتر

هر چند رهیافت رفتاری همانند گذشته برجسته نمی باشد، ولی تاثیرات قابل توجهی بر روی شناخت روان شناسی انسان دارد.

فرآیند شرطی سازی به تنهایی برای شناخت انواع مختلفی از رفتارها (شامل روش های یادگیری افراد تا روش های یادگیری زبان) به کار گرفته می شوند.

شاید بزرگترین کاربرد روان شناسی رفتاری عبارت از کاربردهای عملی آن می باشد.

تکنیک های این رهیافت می توانند نقش مهمی در اصلاح رفتارهای مشکل زا و تشویق کردن افراد به ابراز واکنش های مثبت تر و مفیدتر داشته باشند.

در خارج از حوزه روان شناسی، والدین، معلمان، مربیان حیوانات و سایر افراد از اصول رفتار مبنایی برای کمک به یادگیری رفتارهای جدید و اجتناب از رفتارهای نامطلوب استفاده می کنند.

نویسنده: Kendra Cherry

بررسی مطالب از نظر پزشکی: Steven Gans. MD

به روز رسانی شده در: 24 سپتامبر 2019

منبع : دکتر دادخواه

من به چه نحوی می توانم ترس خودم از موقعیت های اجتماعی را کنترل کنم؟

در صورتیکه شما از موقعیت های اجتماعی  ترس داشته باشید، روش درمان در معرض قرار گیری می تواند به شما کمک کند تا اضطراب خودتان در موقعیت های ترسناک را به تدریج کاهش دهید.

شما علاوه بر استفاده از روش های درمان مرسومی که توسط یک درمانگر شناختی – رفتاری ارائه می شود، می توانید از روش درمان در معرض قرار گیری به عنوان یک استراتژی خود کمکی استفاده کنید.

اعتماد به نفس خودتان را به صورت تدریجی افزایش دهید

روش درمان در معرض قرار گیری بیان می دارد که به جای اینکه خودتان را در موقعیت هایی قرار دهید که منجر به وحشت زدگی و ترس شما می شوند، باید به تدریج اعتماد به نفس خودتان و توانایی خودتان را از طریق قرار گرفتن تدریجی و مرحله به مرحله در موقعیت های مشکل زا افزایش دهید.

برای مثال در صورتیکه شما یک فردی را دوست داشته باشید، می توانید در مراحل اول یک سری مکالمات کوتاهی با این فرد داشته باشید و در نهایت این فرد را به خانه تان دعوت کنید.

مشکلات مربوط به اجتناب

این امکان وجود دارد که بدون قرار گرفتن در موقعیت های واقعی، عواطفی که در نتیجه روش در معرض قرار گیری ایجاد می شود را تجربه کرد.

به منظور انجام دادن این کار باید از یک سری استراتژی های اجتنابی زیرکانه ای استفاده کرد که همچنین به عنوان اجتناب جزئی شناخته می شوند.

در صورتیکه احساس کنید در حین قرار گرفتن در کنار سایر افراد از آنها فاصله دارید یا هیچ ارتباطی با آنها ندارید، می توانید از طریق اجتناب جزئی مشکل خودتان را رفع کنید.

به منظور اینکه اضطراب را تجربه کنید و به تدریج آن را کاهش دهید، قرار گرفتن به صورت کامل در این موقعیت ها و سر و کار داشتن با افراد مختلف اهمیت زیادی دارد.

تجسم شده یا در محیط طبیعی

هر چند که ایده آل ترین حالت عبارت از تمرین در معرض قرار گیری در زندگی طبیعی می باشد.

ولی در صورتیکه شما برای قرار گرفتن در این موقعیت ها بیش از حد ترس داشته باشید یا به سناریوها یا موقعیت هایی که منجر به ایجاد ترس در شما می شوند دسترسی نداشته باشید، می توانید با استفاده از روش در معرض قرار گیری تدریجی درمان خودتان را شروع کنید.

بعد از آن می توانید یک سری سناریوهای واقعی ایجاد کنید که به عنوان محیط طبیعی (in vivo) شناخته می شوند.

من به چه نحوی می توانم ترس خودم از موقعیت های اجتماعی را کنترل کنم؟

سلسله مراتب ترس

موارد لیست شده در پایین عبارت از موقعیت هایی می باشند که شما به منظور قرار گرفتن در موقعیت های اجتماعی می توانید در سلسله مراتب ترس خودتان قرار دهید.

شما تمایل خواهید داشت یک لیستی را درست کنید که برای شما منحصر به فرد است و شامل سناریوهایی می باشد که در آن شدت ترس شما به تدریج افزایش پیدا می کند.

از یک فردی بخواهید تا یک مدتی در کنار شما باشد.

در خیابان یا در مغازه از یک فردی بخواهید که برای یک مدتی کارهای خودش را عقب بیاندازد و در کنار شما باشد.

در یک آسانسور با یک فردی صحبت کنید.

به جای اینکه در یک آسانسور بیکار باشید و هیچ کاری نکنید، با سایر افرادی که در آسانسور قرار دارند در مورد آب و هوا یا یک اتفاق خبرساز جدید صحبت کنید.

به یک فردی سلام کنید. به یک فردی که تحسین می کنید، یک سلام صادقانه و صمیمی بکنید و مکالمه کوتاهی با این فرد داشته باشید.

با یکی از همکلاسی ها یا یکی از همکاران خودتان صحبت کنید.

زمانیکه به محل کار یا یک کلاس می رسید، سعی کنید یک صحبت کوتاهی با یکی از همکلاسی ها یا یکی از همکاران خودتان داشته باشید.

از این فرد بپرسید که در آخر هفته کجا بوده است یا در مورد تکالیف کاری یا مدرسه ای با وی صحبت کنید.

در یک بحثی شرکت کنید.

در حین قرار گرفتن در محیط کاری، مدرسه ای یا یک محیط اجتماعی دیگر، سعی کنید در یک بحث موجود شرکت کنید.

یک نظر متفاوتی بدهید. در صورتی که نظر شما در مورد یک موضوعی با نظریات یک فرد دیگری تفاوت داشته باشد، به جای اینکه به صورت خودکار با گفته های این فرد موافقت کنید، سعی کنید دیدگاه و نقطه نظر خودتان را بیان کنید.

با یکی از دوستان خودتان صحبت کنید. همراه با یکی از دوستان یا آشناهای خودتان یک برنامه مشخصی برای دیدن یک فیلم یا پیاده روی داشته باشید.

همراه با یک گروهی از افراد، ناهار خودتان را در بیرون بخورید. به همراه دوستان، همکاران یا همکلاسی های خودتان در بیرون غذا بخورید.

یک مهمانی در خانه خودتان برگزار کنید. برای همراه دوستان یا اعضای خانواده خودتان یک مهمانی یا دورهمی در خانه تان داشته باشید.

نویسنده: Arlin Cuncic

به روز رسانی شده در: 24 ژوئن 2019 ,مترجم : کانون مشاوران ایران

نحوه بیرون کردن دوستان یا بستگان از خانه تان

نحوه بیرون کردن دوستان یا بستگان از خانه تان

درخواست کمک توسط یکی از دوستان یا بستگان در زمان هایی که خود فرد هم مشکلاتی دارید، عبارت از یک موقعیتی است که برای اکثر افراد می تواند پیش بیاید.

اکثر افراد، حداقل برای یک دوره زمانی کوتاه، از کمک کردن خوشحال می شوند.

اختلافات زن ‌و ‌شوهری بر‌ سر ‌رفت ‌و ‌آمد‌های‌ خانوادگی

آیا تا به حال برای شما پیش آمده است که در خانه تان یک مهمانی داشته باشید که رابطه تان با وی برای شما خیلی مهم باشد و بخواهید وی را (بدون ایجاد هیچ نوع کدورت و ناراحتی) از خانه تان خارج کنید.

بدون شک این کار بدون نقش بازی کردن امکان پذیر نخواهد بود.

با راهکارهای زیر می توانید نحوه بیرون کردن دوستان از خانه تان را یاد بگیرید.

از آن فرد بخواهید که به بیرون برود

1. مشخص کنید که به چه دلیلی از آنها می خواهید که به بیرون بروند.

شما باید قبل از داشتن هر نوع بحثی با میهمان خودتان، دلیل این کار را برای خودتان مشخص کنید.

تمامی توافقاتی که مابینتان وجود دارند را بررسی کنید یا هر نوع قولی که صورت گرفته است (یا شکسته است) را بررسی کنید.

در حالیکه عبارت “من زندگی کردن با آنها را دوست ندارم” می تواند یک دلیل قابل قبولی برای درخواست کردن از یک فرد برای بیرون رفتن باشد، ولی شما قبل از صبحت کردن با آنها باید یک سری دلایل محکمی را برای خودتان بیان کنید؛

مواردی همانند “آنها هیچ وقت ظرف ها را نمی شورند”، “آنها قبلا گفته اند که می خواستند چند ماه قبل بیرون بروند” و غیره.

مشکلات موجود به همراه اطلاعات مربوطه را به محض اتفاق افتادن یادداشت کنید.

نحوه بیرون کردن دوستان یا بستگان از خانه

در زمانی که شرایط سختی پیش می آید، شما به یک سری گزارشات دقیق و خاص از رفتارهای آنها نیاز خواهید داشت.

این مکالمه یک مکالمه راحتی نخواهد بود و به احتمال زیاد به روابط شما آسیب خواهد زد.

با این وجود، زندگی کردن در کنار یکدیگ و با وجود تفاوت ها یا مشکلات قابل توجه هم به روابط دوستی شما هم آسیب خواهد زد؛

بنابراین در صورتی که آنها مدت زمان زیادی در خانه شما حضور داشته باشند، شما باید نظر واقعی خودتان را به آنها بگویید.

در صورتی که قبل از ورود آنها به خانه تان یک سری قواعدی مشخص کرده باشید، این مکالمه می تواند به راحتی صورت بگیرد.

بهترین روش ممکن عبارت از امضاء کردن یک قراردادی می باشد که تمامی انتظارات موجود از هر فرد را قبل از ورود وی به خانه تان مشخص می کند.

2. با یک لحن منطقی و احترام آمیز صحبت کنید.

هر چند که ممکن است شما احساس هتک حرمت، تنفر یا آزرده شدن داشته باشید، ولی عصبانی نشدن و عدم ارائه درخواست های غیرمنطقی اهمیت زیادی خواهد داشت.

دلایل خودتان را برای بیرون رفتن آنها بیان کنید تا آنها متوجه شوند که بیان کردن چنین درخواستی تا چه حدی برای شما سخت می باشد.

سعی کنید همانطور که با همکارانتان صحبت می کنید، با این مهمان هایتان صحبت کنید، فقط واقعیات را بیان کنید و از بروز احساسات اجتناب کنید.

به آنها بگویید که “ما از بودن در کنار شما لذت می بریم، ولی متاسفانه باید به بیرون برویم و مجبوریم از شما بخواهیم که تا دو هفته آینده از خانه ما بیرون باشید.”

بر اساس دلیلی که آنها در خانه شما هستند، شاید نیاز باشد که شما یک سری اطلاعاتی را در مورد خدمات اجتماعی موجود در اختیار آنها قرار بدهید تا در زمانی که بیرون از خانه شما هستند، بتوانند از این خدمات استفاده کنند.

نحوه بیرون کردن دوستان یا بستگان از خانه

در صورتی که آنها با ریسک مربوط به زندگی کردن در ماشین یا در خیابان مواجه باشند، با خدمات اوژانسی حمایت از بی خانمانان ها تماس بگیرید تا این افراد به کمک های مورد نیازشان دسترسی داشته باشند.

حتی ممکن است که این خدمات یک خانه موقتی را در اختیار این افراد قرار دهد.

دلایلی که قبلا آماده کرده اید را بیان کنید.

در صورتی که آنها مشکلی داشته باشند یا یک قولی را نقض کرده باشند، به آنها یادآوری کنید که حق چانه زنی ندارند و باید به یک جای دیگری بروند.

3. یک سری مثال های شفاف کننده و غیر شخصی را بیان کنید تا برای آنها مشخص شود که به چه دلیلی باید از خانه شما بیرون بروند.

سعی نکنید که از عباراتی همانند “به دلیل اینکه من از شما متنفر هستم” یا “به دلیل اینکه شما تنبل هستید” استفاده کنید.

سعی کنید که به جای تحقیر کردن آنها، یک سری مثال های ملموس و قابل درکی بیان کنید. در این صورت آنها متوجه یک سری دلایل منطقی برای این درخواستتان خواهند شد.

در صورتی که آنها همواره منجر به ایجاد مشکلاتی برای شما شوند، هر مورد از این مشکلات را به همراه تاریخ آن یادداشت کنید.

زمانی که آنها دلیل این درخواستتان را پرسیدند، دو یا سه مورد خاص از قول هایی که آنها شکسته اند یا چند مثال از مواردی که منجر به ایجاد مشکلی برای شما شده اند را بیان کنید.

تا جایی که ممکن است بر روی دلایل خودتان متمرکز شوید و کمتر بر روی عیب های آنها تاکید کنید.

سعی کنید که بیشتر از عباراتی همانند “ما به یک فضای بیشتری نیاز داریم”، “ما بیش از این نمی توانیم شما را در اینجا نگه داریم” و سایر موارد مشابه استفاده کنید.

4. یک تاریخ قطعی را تعیین کنید که باید آنها در آن تاریخ از خانه شما بیرون بروند.

گفتن این مورد به آنها که باید همین امشب خانه را ترک کنند، می تواند منجر به ایجاد استرس و تنش شود و دوستان یا بستگان شما جایی نداشته باشند که به آنجا بروند.

به جای این کار یک تاریخی را تعیین کنید که آنها باید در آن تاریخ خانه شما را ترک کنند و به آنها گوشزد کنید که این تاریخ یک سررسید قطعی می باشد.

سعی کنید که یک یا دو هفته یا تا پایان ماه به آنها فرصت دهید تا آنها فرصت کافی داشته باشند که خودشان را برای جابه جایی بعدی آماده کنند.

یک عبارت مناسب می تواند “من از شما می خواهم که تا 20 آوریل به طور کامل بیرون رفته باشید” باشد.

در صورتی که یک دلیل قانونی برای بد بودن این تاریخ وجود داشته باشد، می توانید با آنها صحبت کنید تا یک تاریخ بهتری را تعیین کنید.

به هر حال سعی نکنید که تاریخ جدید بیش از 3 تا 5 روز با تاریخ قبلی تفاوت داشته باشد.

5. با یک حالت مناسبی اطلاعات یا گزینه های در دسترس را برای مهمان خودتان بیان کنید.

در صورتی که شما منابع خوبی داشته باشید، یک سری از ایده های موجود را به مهمان خودتان بگویید و در فرآیند مربوط به پیدا کردن جای جدید به وی کمک کنید.

حتی شما می توانید با وی بحث کنید و آنها را مطلع کنید که باید خانه شما را ترک کنند، ولی یک سری گزینه هایی در دسترس آنها قرار دارد.

ممکن است که آنها ایده های شما را رد کنند، ولی در صورتی که به آنها نشان بدهید که همچنان به بهزیستی آنها اهمیت می دهید، این کار می تواند برخورد وی نسبت به شما را مهربانانه تر و بهتر کند.

6. تصمیم مصمم، شفاف و نامتناقضی داشته باشید.

  زمانی که تصمیم گرفتید آنها را بیرون کنید، بر روی تصمیم خودتان بمانید.

بحث های صورت گرفته در این مورد می تواند نامنظم باشد و صرف نظر از میزان آمادگی شما برای مقابله با این شرایط، عواطف قبلی از بین خواهند رفت.

با این وجود شما باید در مورد تصمیم تان قاطع و مصمم باشید.

در صورتی که هم اتاقی تان شما را قانع کند که تصمیم خودتان را تغییر دهید، وی به این نتیجه دست خواهد یافت که می تواند قواعد و قول های بیان شده را بشکند، بدون آنکه هیچ تغییر دیگری صورت بگیرد.

نحوه بیرون کردن دوستان یا بستگان از خانه

در صورتی که شرایط موجود آنقدر بد باشند که شما بخواهید آنها را بیرون بیاندازید، باید برای بیرون کردن آنها آمادگی داشته باشید.

7. مطلع باشید که این کار می تواند به روابط شما آسیب بزند یا آن را از بین ببرد.

بیرون انداختن یک دوست یا یکی از بستگان یک کار استرس زایی می باشد و به احتمال خیلی زیاد یک نفرت دائمی را ایجاد خواهد کرد.

با این وجود، شما در نهایت نیاز دارید به خودتان یادآوری کنید که نگه داشتن آنها به مدت خیلی طولانی در خانه تان، آسیب زیادی به روابط شما خواهد زد.

در صورتی که شما همواره با هم اختلاف داشته باشید، دوست (یا یکی از بستگان شما) از شما سوء استفاده خواهد کرد یا یک زندگی ناخوشایندی خواهید داشت؛ در نهایت در صورتی که شما همچنان به زندگی در کنار چنین فردی ادامه دهید، رابطه شما به یک رابطه مسموم و نامناسبی تبدیل خواهد شد.

یک سری روش های برای حفظ کردن و سرزنده نگه داشتن روابط شما وجود دارند. شما می توانید:

  • به آنها کمک کنید که یک مکان یا شغل جدیدی پیدا کنند.
  • حتی در موقعیت های تنش زا هم از توهین کردن اجتناب کنید. در صورتی که وی عصبانی باشد، آرام باشید و این مورد را چند بار به خودتان یادآوری کنید که چرا پیدا کردن یک مکان جدید و ترک کردن خانه شما توسط دوستتان برای شما اهمیت دارد. سعی نکنید که به صورت مستمر به وی توهین کنید.
  • یک سری زمان هایی را برای ملاقات کردن در نظر بگیرید، در حین شام در کنار آنها باشید و به عنوان یک دوست همچنان با هم ملاقات داشته باشید.
  • در صورتی که یک اختلاف و دعوای قابل توجهی مابین شما ایجاد شود، یا در صورتی که اختلافات جدی وجود داشته باشند، شاید صرف نظر کردن از رابطه موجود به صورت کلی یک ایده مناسبی باشد.

بیرون کردن افراد به صورت قانونی

1. یک نامه رسمی به آنها بفرسید و از آنها بخواهید که ظرف سی روز یا زودتر خانه شما را ترک کنند.

هر چند که بر اساس اصول موجود یک مهمان، مستاجر نمی باشد ولی در صورتی که یک فردی بیش از 30 روز در خانه شما باشد، برخی از قوانین موجر – مستاجر می توانند در مورد روابط شما اعمال شوند.

با یک وکیل مشورت کنید و یک نامه ای را در مورد خارج شدن وی از خانه تان تنظیم کنید.

ارائه هشدار های اولیه به صورت نوشتاری یک مورد مهمی برای حمایت کردن از منافع خودتان می باشد.

این هشدار آنها را به یک “مستاجر دلخواه” تبدیل خواهد کرد.

در صورتی که شما بخواهید یک اقدام قانونی انجام بدهید، به چنین وضعیتی نیاز خواهید داشت؛ بنابراین نسبت به انجام دادن آن بی توجه نباشید.

در مورد زبان نوشتاری خودتان احتیاط کنید تا آنها در حین اجتناب از بیرون انداخته شدن از خانه تان نتوانند از قوانین مربوط به مستاجر استفاده کنند.

سیاست های مربوط به وضعیت انفرادی خودتان را بررسی کنید و مشخص کنید که می خواهید چه نوع زندگی با این فرد داشته باشید، به خصوص در صورتی که آنها هیچ نوع اجاره ای را به شما پرداخت نکنند.

نحوه بیرون کردن دوستان یا بستگان از خانه

2. یک فرم رسمی مربوط به خارج شدن مستاجر از خانه تان را از طریق دادگاه محلی تان تنظیم کنید.

در صورتی که همچنان مهمان شما نخواهد که خانه تان را ترک کند، باید این مشکل را از طریق دادگاه حل کنید.

در صورتی که آنها هزینه های مربوط به خریدهای  خانه یا هر نوع قرضی را پراخت کنند، ممکن است که آنها از نظر قانونی به یک “مستاجر دلخواه” تبدیل شوند و این شرایط باعث خواهد شد که فرآیند بیرون انداختن آنها از خانه سخت تر شود.

در صورتی که آنها به اولین هشدار کتبی بی توجه باشند، شما باید در دادگاه منطقه محلی خودتان یک فرآیند رسمی مربوط به بیرون انداختن را تکمیل کنید تا بتوانید آنها را از خانه تان بیرون کنید.

در صورتی که شما با طرف مقابلتان در دادگاه قرار ملاقات داشته باشید، یک لیست از مشکلات و تخلف های وی (که به عنوان “دلایل مربوط به بیرون انداختن” شناخته می شوند) تهیه کنید و همچنین یک کپی از اجاره نامه و هر نوع توافق دیگری را به همراه داشته باشید.

معمولا نامه شما یک مکانی را به آنها معرفی خواهد کرد که در صورت بیرون نرفتن از خانه تان، وسایلشان به آن مکان منتقل خواهند شد و همچنین یک تاریخی را مشخص خواهد کرد که وسایلشان در آن تاریخ از خانه شما بیرون انداخته خواهند شد.

3. کلید های خانه تان را تغییر ندهید، مگر در شرایطی که نگران سلامتی خودتان باشید.

در صورتی که شما به صورت ناگهانی مانع از وارد شدن یک مستاجر دلخواه به خانه تان شوید، به خصوص در صورتی که وسایل وی همچنان در خانه شما باشند، احتمالا شما با تقاضاهای مدنی و اقدامات محلی هزینه بر مواجه خواهید شد.

تغییر کلید خانه و ممانعت از ورود مهمان به خانه، در صورتی که منجر به ایجاد مشکلاتی شود یا آنها را از آن ملک بیرون بیاندازد، حتی می تواند منجر به زندانی شدن شما شود.

علاوه بر این، این کار در اغلب مواقع منجر به ایجاد تنش های قابل توجهی خواهد شد و حتی می تواند یک سری مشکلات دیگری را هم ایجاد کند.

در صورتیکه شما یک دستور از طرف دادگاه داشته باشید و (یا) به پلیس اطلاع داده باشید که نگران ایمنی و سلامت خودتان هستید، هیچ نوع مشکلی برای تغییر کلیدهای خودتان نخواهید داشت.

4. در صورتی که آنها همچنان از این کار امتناع کنند، این موضوع را با پلیس در میان بگذارید.

به جز در شرایطی که دوست یا یکی از بستگانتان یک مستاجر قانونی باشد (که معمولا مربوط به شرایطی می باشد که آنها یک ایمیلی دریافت کنند یا در وضعیت اجاره باشند)، آنها به عنوان متجاوز در نظر گرفته خواهند شد و می توانند از خانه شما بیرون انداخته شوند.

نحوه بیرون کردن دوستان یا بستگان از خانه

به طور بدیهی، فقط در موارد افراطی و مشکل زا باید از پلیس استفاده شود و حتی تماس گرفتن با شماره 911 می تواند برای بیرون انداختن یک فرد از خانه تان کافی باشد.

برخی از کارمندان پلیس از درگیر شدن در چنین مواردی اجتناب می کنند.

با این وجود، در صورتیکه شما یک نامه ای بفرستید، و (یا) یک نامه اخراج از خانه را در دادگاه تنظیم کرده باشید، پلیس مهمان شما را به عنوان یک متجاوز در نظر خواهد گرفت و از خانه تان بیرون خواهد انداخت.

تنظیم کردن دستور العمل هایی برای مهمانان خانه

1. هر چه سریع تر یک سری قواعد و محدودیت هایی را مشخص کنید.

در صورتی که متوجه شوید یک فرد بیشتر به یک هم اتاقی تبدیل شده است تا یک مهمان، در سریع ترین زمان ممکن یک سری دستور العمل هایی را مشخص کنید.

این کار مشخص خواهد کرد که چه زمانی باید او را از خانه بیرون بیاندازید – شما به جای عاطفی شدن باید بر روی قواعد اصلی متمرکز باشید.

در هفته اول انتظارات خودتان را مشخص کنید.

آیا آنها می توانند اجاره پرداخت کنند؟

آیا آنها می توانند به مصاحبه های شغلی مختلفی بروند؟

یک سری معیارهای خاصی را برای آنها تعیین کنید تا در صورتی که بخواهند همچنان در خانه شما بمانند، این معیارها را تامین کنند.

یک قرارداد رسمی مکتوب و امضا شده بهترین روش برای تنظیم کردن قواعد و راهنماها و انتظارات موجود می باشد.

همچنین داشتن اسناد رسمی و دارای گواهی نامه ایده بهتری می باشد.

برخی از بانک ها برای افرادی که می خواهند اسنادشان را در آن بانک ها نگه داری کنند، چنین اسنادی را به صورت رایگان ارائه می دهند.

2. یک جدول زمانی برای بیرون رفتن آنها مشخص کنید.

قبل از اینکه به صورت رسمی از آنها بخواهید که به بیرون بروند، با آنها صحبت کنید و از آنها بپرسید که می خواهند در چه زمانی از خانه شما بیرون بروند.

اسناد موجود را به دادگاه ارائه بدهید، چرا که این کار باعث خواهد شد که بیرون انداختن آنها در زمان سررسید راحت تر باشد.

در صورتی که آنها هیچ جدول زمانی خاصی را برای این کار در نظر نداشته باشند، شما خودتان باید این جدول زمانی را تهیه کنید.

سعی کنید که یک جدول زمانی متمرکز و دقیقی را تهیه کنید؛

برای مثال زمان رفتن را به “زمانی که آنها یک شغلی پیدا می کنند” یا برای “شش ماه بعد” موکول کنید.

نحوه بیرون کردن دوستان یا بستگان از خانه

در صورتی که آنها نیاز به پیدا کردن یک کار داشته باشند، با آنها همکاری کنید تا بتوانید یک شغل مناسبی برای وی پیدا کنید – درخواست کردن برای یک کار جدید، بازنویسی رزومه آنها و غیره.

مطمئن شوید که آنها واقعا به دنبال پیدا کردن یک کاری هستند و نمی خواهند که برای همیشه از خانه شما به صورت رایگان استفاده کنند.

در صورتی که نسبت به اقامت کردن آنها در خانه تان اطمینان نداشته باشید، این کار را به صورت آزمایشی انجام دهید.

به آنها اطلاع بدهید که به مدت 2 تا 3 هفته می توانند در خانه شما بمانند، ولی در مورد اقامت آنها بعد از 2 یا 3 هفته در خانه خودتان، هنوز هیچ تصمیمی نگرفته اید.

3. مشکلات و مسائل را به محض ایجاد شدن یادداشت کنید.

در صورتی که دوست یا یکی از بستگان شما قواعد موجود را رعایت نکند، بی احترامی کند، یا قول های داده شده به شما را زیر پا بگذارد، این موارد و همچنین تاریخ و زمان آنها را در یک دفترچه کوچک یادداشت کنید.

این کار مشخص خواهد کرد که چه زمانی برای صحبت کردن در مورد بیرون رفتن آنها از خانه تان مناسب است و از بروز ابهامات و عواطف جلوگیری خواهد کرد.

تا حد ممکن این موارد را به صورت غیرشخصی نگه داری کنید.

از آنها بخواهید که بیرون انداختنشان از خانه هیچ تاثیری بر روی روابط دوستانه تان نداشته باشد، به خصوص در صورتیکه دلایل شما بیشتر بر مبنای واقعیات باشد نه بر مبنای احساسات.

4. به آنها کمک کنید تا بتوانند مستقل شوند.

برخی از افراد می توانند با دریافت یک مقدار راهنمایی و کمک مسیر زندگی خودشان را پیدا کنند.

رزومه آنها را بخوانید و یک سری درخواست هایی را برای شغل های مختلف بفرستید، خانه های خالی را با آنها بررسی کنید و آنها را تشویق کنید که از خانه شما بیرون بروند و یک زندگی مستقلی داشته باشند.

در صورتی که بتوانید به یک فردی کمک کنید تا خودکفا شود، ممکن است که این فرد بدون ایجاد کوچکترین تضاد و اختلافی از خانه شما بیرون برود.

اهداف و قول های آنها را به صورت مرتب و با هم بخوانید و با یکدیگر همکاری کنید تا وی به اهداف تعیین شده خودش دست پیدا کند.

در صورتی که شما بتوانید از نظر مالی وی را حمایت کنید، شاید وی بتواند یک زندگی مستقلی را برای خودش ایجاد کند.

نویسنده: Tasha Rube, LMSW

منبع: کانون مشاوران ایران

بیماری آلزایمر چیست؟

بیماری آلزایمر یک نوع زوال عقلی می باشد که منجر به ایجاد یک سری مشکلاتی در حافظه، تفکر و رفتار می شود.

علائم این بیماری به صورت تدریجی رشد می کنند و با گذشت زمان وخیم تر می شوند و به اندازه ای وخیم می شوند که در وظایف روزمره فرد اختلالاتی را به وجود می آورند.

شناخت آلزایمر و زوال عقل

آلزایمر اصلی ترین عامل زوال عقل می باشد؛ زوال عقل یک عبارت کلی می باشد که برای از دست دادن قدرت حافظه ای و سایر بیماری های شناختی به کار گرفته می شود که منجر به ایجاد اختلال در زندگی روزمره فرد می شوند.

بیماری آلزایمر عامل ایجاد 60% تا 80% از موارد زوال عقل می باشد.

آلزایمر یک بخش عادی از فرآیند مسن شدن می باشد. بزرگترین ریسک شناخته شده برای ایجاد این بیماری عبارت از افزایش سن می باشد و اکثر افراد مبتلا به آلزایمر 65 ساله و مسن تر هستند.

ولی این بیماری مختص افراد مسن نمی باشد. تقریبا 200000 نفر آمریکایی وجود دارند که برای اولین بار در سن کمتر از 65 سالگی بیماری آلزایمر را تجربه کرده اند.

بیماری آلزایمر با گذشت زمان وخیم تر می شود. آلزایمر یک بیماری تصاعدی می باشد و علائم مربوط به زوال عقل به صورت تدریجی و در طول چند سال وخیم تر می شوند.

مراحل اولیه زوال عقل در یک سطح خفیفی می باشد، ولی آلزایمر در مراحل آخر منجر به از دست رفتن توانایی فرد برای صحبت کردن و واکنش نشان دادن نسبت به محیطش می شود.

بعد از تشخیص داده شدن آلزایمر، یک فرد در حالت معمول چهار تا هشت سال زنده می ماند ولی با توجه به سایر عواملی که وجود دارند می تواند تا 20 سال هم زنده بماند.

در حال حاضر هیچ روش درمانی قطعی برای آلزایمر وجود ندارد، ولی علائم آن قابل درمان می باشد و همچنین مطالعات مربوط به درمان آن ادامه دارد.

هرچند که روش های درمان پیشنهاد شده برای درمان آلزایمر نمی توانند مانع از پیشرفت آن شوند، ولی این روش ها می توانند علائم وخیم زوال عقل را به صورت موقتی کاهش دهند و کیفیت زندگی افراد مبتلا به آلزایمر و همچنین مراقبان آنها را افزایش دهند.

امروزه متخصصان موجود در سرتاسر جهان تلاش می کنند تا یک روش بهتری را برای درمان این بیماری، به تاخیر انداختن شروع آن و پیشگیری از گسترش یافتن آن پیدا کنند.

در صورتیکه شما یا یکی از آشناهای شما به بیماری آلزایمر مبتلا باشید، برای درمان این شرایط تنها نیستید و می توانید یک سری کمک هایی را دریافت کنید.

انجمن آلزایمر (Alzheimer’s Association) یک منبع قابل اعتمادی برای دریافت اطلاعات، آموزش، مراجع و حمایت توسط میلیون ها فرد مبتلا به این بیمای می باشد.

علائم بیماری آلزایمر

رایجترین علامت اولیه بیماری آلزایمر عبارت از مشکل داشتن در یادآوری اطلاعاتی می باشد که فرد اخیرا یاد گرفته است.

مغز همانند سایر اعضای بدن ما همزمان با افزایش سن ما تغییر پیدا می کند. همه افراد یک سری مشکلاتی را در مورد تفکر و یادآوری یک سری موارد خاص پیدا می کنند.

با این وجود، مشکلات حاظفه ای شدید، سرگیجه و سایر تغییرات مهم در کارکرد ذهن ما می تواند نشان دهنده از بین رفتن سلول های مغزمان باشد.

رایجترین علامت اولیه آلزایمر عبارت از مشکل داشتن در یادآوری اطلاعاتی می باشد که فرد اخیرا یاد گرفته است، چرا که تغییرات آلزیمر معمولا در یک بخشی از مغز شروع می شود که بر روی یادگیری تاثیر می گذارد.

با پیشرفت آلزایمر در ذهن، علائم شدید آن بروز پیدا می کند که عبارتند از گم گشتگی، تغییرات وضعیت روانی و رفتاری، تردید داشتن در مورد اتفاقات، زمان و مکان، مظنون بودن نسبت به اعضای خانواده، دوستان و مراقبان حرفه ای، مشکلات حافظه ای جدی تر و تغییرات رفتاری و همچنین مشکلات مربوط به صحبت کردن، بلعیدن و پیاده روی کردن.

برای افراد دارای مشکلات حافظه ای یا سایر علائم احتمالی مربوط به بیماری آلزایمر، پذیرفتن این مورد که مشکل دارند یک مورد سختی است.

اعضای خانواده یا دوستان فرد به راحتی می توانند وجود داشتن علائم زوال عقل را در فرد تشخیص دهند.

هر شخصی که علائمی مشابه علائم زوال عقل را تجربه می کند، باید در سریع ترین زمان ممکن به پزشک مراجعه کند.

در صورتیکه شما به منظور پیدا کردن یک پزشک با تجربه برای بررسی کردن مشکلات حافظه ای خودتان به کمک نیاز داشته باشید، انجمن آلزایمر محلی تان می تواند به شما کمک کند.

روش های تشخیص و درمان سریع پیشرفت قابل ملاحظه ای کرده اند و گزینه های درمانی و منابع حمایتی می توانند کیفیت زندگی فرد را تغییر دهند.

یکی از منابع بالقوه ای که شما می توانید مورد استفاده قرار دهید عبارت از مطالب سایت مشاورانه در مورد بیماری آلزایمر می باشد.

همچنین شما در صورت تمایل می توانید از خدمات متخصصین ما به صورت حضوری استفاده کنید.




بیماری آلزایمر چیست؟

آلزایمر تنها عامل مشکلات حافظه ای نمی باشد

افراد زیادی دارای مشکلات حافظه ای هستند، ولی این مورد به این معنا نمی باشد که همه آنها به بیماری آلزایمر مبتلا هستند.

در صورتیکه شما یا یکی از آشناهایتان علائم زوال عقل را تجربه کنید، بهترین کار ممکن عبارت از مراجعه به پزشک و تشخیص داده شدن علل ایجاد این شرایط می باشد.

تغییرات میکروسکوپی مربوط به ذهن خیلی قبل تر از اولین علائم مشکلات حافظه ای شروع می شوند.

مغز دارای 100 میلیارد سلول عصبی یا نورون می باشد. هر یک از سلول های عصبی با سایر سلول های عصبی ارتباط برقرار می کنند تا شبکه های اطلاعاتی را تشکیل دهند.

گروه های مربوط به سلول های عصبی دارای وظایف خاصی هستند.

برخی از آنها در فرآیند تفکر، یادگیری و یادآوری مشارکت می کنند. سایر سلول های عصبی در فرآیند دیدن، شنیدن و بو کردن نقش مفیدی دارند.

به منظور اینکه سلول های عصبی بتوانند وظایف خودشان را انجام دهند، همانند کارخانه های کوچک و ریز عمل می کنند.

این سلول ها ملزومات را دریافت می کنند، انرژی تولید می کنند، تجهیزات را می سازند و موارد زاید و اضافی را دور می اندازند.

همچنین این سلول ها اطلاعات را پردازش و جمع آوری می کنند و با سایر سلول های ارتباط برقرار می کنند.

فعال نگه داشتن این سلول ها به هماهنگی و همچنین مقادیر زیادی سوخت و اکسیژن نیاز دارد.

دانشمندان بر این باورند که بیماری آلزایمر مانع از عملکرد مناسب برخی از کارخانه های سلولی می شود.

تا به امروز محل دقیق شروع مشکل مشخص نشده است.

ولی همانند یک کارخانه واقعی، پشتیبان ها و خرابی های موجود در یک سیستم منجر به ایجاد مشکلاتی در سایر بخش ها می شود.

همزمان با گسترش یافتن آسیب، سلول ها توانایی خودشان را برای انجام دادن وظایفشان از دست می دهند و در نهایت می میرند و منجر به ایجاد مشکلات برگشت ناپذیری در مغز می شوند.

نقش پلاک ها و گره ها

ساختارهای غیرنرمالی که پلاک ها و گره ها نامیده می شوند، اصلی ترین عامل آسیب دیدن و کشته شدن سلول های هستند.

1. پلاک ها عبارت از پسماند های بخش های از پروتئین هستند که بتا – آمییلوید (Beta – Amyloid) نامیده می شوند و در فضای مابین سلول های عصبی ساخته می شوند.

2. گره ها عبارت از فیبرهای پیچ خورده سایر پروتئین ها هستند که تائو (tau) نامیده می شوند و در داخل سلول ها ساخته می شوند.

مطالعات کالبد شکافی نشان داده است که همزمان با مسن شدن اکثر افراد، پلاک ها و گره ها در مغز آنها ایجاد می شود؛

در افراد آلزایمری این فرآیند مدت زمان بیشتری به طول می کشد و همچنین به صورت الگوهای قابل پیشبینی می باشد؛

این فرآیندها قبل از انتشار یافتن به سایر بخش های بدن، در جاهایی شروع می شود که نقش مهمی در حافظه دارند.

دانشمندان تا به حال نتوانسته اند به صورت دقیق مشخص کنند که پلاک ها و گره ها چه نقشی در بیماری آلزایمر دارند.

اکثر کارشناسان بر این باورند که پلاک ها و گره ها نقش مهمی در مسدود کردن ارتباطات مابین سلول های عصبی و ایجاد اختلال در فرآیندهایی دارند که سلول ها برای بقاء به آن نیازمندند.

خرابی و کشته شدن سلول های عصبی منجر به ایجاد اختلال در کارایی حافظه، تغییرات شخصیتی، ایجاد مشکلاتی در فعالیت های روزمره و سایر علائم بیماری آلزایمر می شود.

تحقیق و توسعه

امروزه آلزایمر اصلی ترین موضوع تحقیقات علوم پزشکی می باشد. محققان تلاش می کنند تا حد ممکن جنبه های بیشتری از بیماری آلزایمر و سایر عوامل ایجاد کننده زوال عقل را کشف کنند.

برخی از پیشرفت های قابل توجه منجر به افزایش آگاهی در مورد تاثیرات آلزایمر بر روی مغز شده اند.

جای امیدواری است که این شناخت بهتر منجر بدست آمدن روش های درمانی بهتری شود. امروزه در سرتاسر جهان رهیافت های بالقوه زیادی در حال مطالعه هستند.

به منظور مطلع شدن از این یافته های جدید می تواند مطالب بعدی ارائه شده در سایت مشاورانه و سایر سایت های معتبر جهانی را مطالعه کنید.

منبع : کانون مشاوران ایران

اعتیاد چیست؟

اعتیاد چیست؟

اعتیاد عبارت از شرایط پیچیده و یک نوع بیماری روانی می باشد که از طریق استفاده وسواسی از مواد ایجاد می شود، هر چند که این مواد پیامد های خطرناک و مضری برای فرد به دنبال دارند.

افراد دچار شده به اعتیاد (اختلال استفاده شدید از مواد) یک تمرکز شدیدی را بر روی استفاده از مواد خاص، همانند الکل یا مواد دارند، به نحوی که این رفتار زندگی وی را تحت تاثیر قرار می دهد.

این افراد استفاده از الکل و مواد را حتی در زمانی که می دانند منجر به مشکلاتی می شود، ادامه می دهند.

همچنین تعدادی از روش های کارا در دسترس می باشد و افراد می توانند از اعتیاد بهبود یابند و یک زندگی نرمال و خلاقانه داشته باشند.

موارد ابتلا به اعتیاد

  • الکل
  • ماری جوانا
  • PCL، LSD و سایر داروهای هالوژن[1]
  • مواد استنشاق کننده، همانند تنیر های رنگ و چسب ها
  • داروهای ضد درد افیونی، همانند کدئین و اوکسیکودون[2]، هروئین
  • مسکن ها، خواب آور ها و مواد ضد اضطرابی[3] ( داروهایی برای رفع اضطراب  همانند مسکن ها)
  • کوکائین، متامفتامین[4] و سایر محرک ها
  • تنباکو

افراد مبتلا به اختلال مصرف مواد، دارای تفکرات، رفتارها و عملکرد های بدنی منحرفی هستند.

تغییر در ارتباطات مغز منجر به افزایش تمایل افراد برای مصرف مواد شده است و متوقف کردن مصرف مواد را مشکل تر ساخته است.

بررسی های صورت گرفته بر روی تصاویر مغزی نشان داده است که در بخش هایی از مغز که مربوط به تشخیص، تصمیم گیری، یاد گیری و کنترل رفتاری می باشد، مصرف این مواد منجر به ایجاد تغییراتی می شود.

این مواد می توانند به بروز تغییرات خطرناکی در نحوه عملکرد مغز منجر شوند.

این تغییرات می توانند بعد از تاثیرات آنی مواد، تا یک مدت زمان طولانی ادامه یابند – که مسمومیت نامیده می شوند.

مسمومیت عبارت از لذت شدید، آرامش، احساسات افزایش یافته یا بالا رفته می باشد که به دلیل مصرف مواد ایجاد می شود.

علائم مسمومیت مربوط به مواد های مختلف، متفاوت می باشد.

 در طول زمان، قدرت تحمل افراد معتاد نسبت به مواد یا مسمومیت آن افزایش می یابد و این امر باعث می شود که آنها برای احساس کردن تاثیر مواد به صورت قبلی، به مصرف مقادیر زیادتری از مواد نیاز پیدا کنند.

اعتیاد چیست؟

بر اساس بیانیه موسسه ملی سوء استفاده از مواد[5]، افراد به دلایل مختلف شروع به مصرف مواد می کنند که برخی از آنها عبارتند از:

  • برای به دست آوردن یک احساس خوب – بالا
  • به دست آوردن یک احساس بهتر – برای مثال، از بین بردن استرس
  • برای داشتن کارایی بهتر – بهبود عملکرد
  • کنجکاوی و فشار دوستان

افراد دارای اختلال های اعتیادی می توانند نسبت به مشکلات خودشان مطلع باشند، ولی حتی در صورت تمایل به متوقف کردن و ترک آن، ممکن است که قادر به انجام دادن چنین کاری نباشند.

اعتیاد می تواند منجر به بروز مشکلات سلامتی و همچنین مشکلاتی در محیط کار و ارتباط فرد با اعضای خانواده و دوستان شود.

این سوء استفاده از الکل و دارو ها رایج ترین عامل بیماری و مرگ زودرس می باشند.

علائم مربوط به اختلال استفاده از مواد

کنترل ناقص

یک انگیزه یا تمایل قوی به استفاده از مواد؛ تمایل یا تلاش های ناموفق برای کاهش دادن یا کنترل مصرف مواد

مشکلات اجتماعی

استفاده از مواد منجر به عدم موفقیت فرد در انجام وظایف مهم در محیط کاری، مدرسه ای و خانه می شود؛ به دلیل استفاده از مواد، فعالیت های اجتماعی، کاری و رفاهی فرد کاهش می یابد

استفاده خطرناک

مواد در مجموعه های خطرناک مورد استفاده قرار می گیرد؛ با وجود مطلع بودن نسبت به این مشکلات، همچنان مصرف فرد افزایش می یابد.

تاثیرات مواد

روا داری (نیاز به مقدار زیاد مواد برای به دست آوردن تاثیرات مشابه با تاثیرات گذشته؛ علائم ترک مواد (که برای مواد مختلف، متغیر است).

برخی از افراد هر دو مورد اعتیاد و بیماری روانی را با هم تجربه می کنند.

ممکن است که بیماری روانی قبل از اعتیاد وجود داشته باشد. یا اینکه اعتیاد منجر به ایجاد یا وخیم تر شدن اختلال روانی شود.

درمان اعتیاد

چگونه می توان از اعتیاد درمان یافت؟

روش های درمان موثر برای اعتیاد در دسترس می باشند.

اولین اقدام در مسیر بهبود عبارت از شناخت و تشخیص مشکل می باشد.

در زمانی که شخص مشکل خودش را انکار کند و نسبت به سوء استفاده از مواد یا اعتیاد آگاهی نداشته باشد، فرآیند بهبود به تاخیر می افتد.

معمولا اقدامات و مداخلات دوستان و اعضای خانواده منجر به تسریع و تاثیر گذاری درمان می شود.

یک متخصص سلامت روان می تواند یک ارزیابی از علائم را انجام بدهد تا وجود داشتن اختلال مصرف مواد را مشخص کند.

حتی در صورتی که مشکل موجود شدید به نظر برسد، اکثر افراد دارای اختلال استفاده از مواد می توانند بهبود یابند.

متاسفانه اکثر افرادی که می توانند بهبود یابند، هیچ نوع اقدامی برای دریافت کمک نمی کنند.

به دلیل اینکه اعتیاد بر روی جنبه های زیادی از زندگی فرد معتاد تاثیر می گذارد، روش های درمانی متنوعی مورد نیاز است.

در اکثر موارد یک ترکیب از تجویز دارویی و گروه یا فرد درمانی، بیشترین تاثیر را می گذارد.

رهیافت های درمانی که وضعیت های فرد و سایر مشکلات پزشکی، روان شناختی و اجتماعی همزمان را شناسایی می کنند ، به دست یابی به یک بهبود ثابت و ماندگار منجر می شوند.

برخی از داروها به منظور کنترل تمایل به مواد و از بین بردن علائم شدید ترک آن مورد استفاده قرار می گیرند.

اعتیاد چیست؟

درمان می تواند به افراد معتاد کمک کند که رفتار و محرک های خودشان را شناسایی کنند، عزت نفس خودشان را افزایش دهند، با استرس مقابله کنند و سایر مشکلات سلامت روانی را شناسایی کنند.

همچنین درمان می تواند شامل موارد زیر باشد:

  • بستری شدن
  • انجمن های درمان (با کنترل بالا، محیط های عاری از مواد) یا خانه های درمان
  • برنامه های مربوط به بیماری های سرپایی

همچنین در مورد بسیاری از افراد، استفاده از گره های خود کمکی برای افراد (افراد الکلی بدون مشخص شدن نام، افراد مصرف کننده مواد مخدر بدون مشخص شدن نام) و همچنین اعضای خانواه آنها (گروه های خانوادگی فوری و غیر فوری) روش مفیدی می باشد.

پیشگیری از اعتیاد

اعتیاد به مواد اجتناب پذیر است.

فعالیت های مربوط به آموزش و پیشگیری از اعتیاد، که جامعه کودکان، نوجوانان را مورد هدف قرار داده است و شامل خانواده ها، مدارس، انجمن ها و رسانه ها می باشد، می توانند در کاهش سوء استفاده از مواد مفید باشند.

رفتار های پرخاشگرانه دردوران کودکی / خود کنترلی مناسبنبود سرپرستی والدین / نظارت و حمایت والدینی
مهارت های اجتماعی ضعیف / روابط مثبتآزمایش مواد / شایستگی آکادمیکی
در دسترس بودن مواد در مدرسه / سیاست های ضد موادی مدرسهفقر جامعه / تفاخر همسایه
فاکتور های ریسک و پیشگیرانه برای سوء استفاده و اعتیاد به مواد

13 اصل در رابطه با موثر بودن درمان اعتیاد به مواد

این 13 اصل مربوط به درمان موثر اعتیاد به مواد، بر منبای تحقیقات علمی صورت گرفته در طول سه دهه گذشته به دست آمده است.

تحقیقات صورت گرفته نشان داده است که درمان می تواند به افراد معتاد به مواد کمک کند تا مصرف مواد را متوقف کنند، از بازگشت به وضعیت قبل جلوگیری کنند و زندگی خودشان را به صورت موفقی نجات بدهند.

  1. اعتیاد عبارت از شرایط پیچیده ای می باشد، ولی قابل درمان است و یک بیماری است که بر روی عملکرد ذهن و رفتار فرد تاثیر گذار می باشد.
  2. هیچ نوع روش منحصر به فردی برای همه افراد مناسب نمی باشد.
  3. روش های درمانی باید در دسترس باشند.
  4. روش های درمان موثر، نیاز های مختلف فرد را شامل می شود و فقط شامل سوء استفاده از مواد نمی باشد.
  5. باقی ماندن در پروسه درمانی برای یک مدت زمان مورد نیاز، یکی از عوامل مهم و حیاتی می باشد.
  6. مشاوره – به صورت فردی یا گروهی –  و سایر روش های رفتار درمانی، رایج ترین روش های مورد استفاده برای درمان سوء استفاده از مواد می باشد.
  7. تجویز دارویی یک بخش مهم از درمان مربوط به اکثر بیماران می باشد، به خصوص در زمانی که این روش درمان با مشاوه و سایر روش های رفتار درمانی ترکیب شود.
  8. برنامه درمانی و خدمات فردی باید به صورت مستمری مورد بررسی و اصلاح قرار بگیرد تا نسبت به تامین الزامات در حال تغییر فرد اطمینان ایجاد شود.
  9. اکثر افراد معتاد به مواد، همچین دارای اختلالات روانی دیگری هم می باشند.
  10. دفع مسمومیت هایی که از نظر بالینی مورد بررسی قرار گرفته اند، فقط اولین مرحله از درمان اعتیاد می باشد و سوء استفاده بلند مدت از مواد را به میزان محدودی تغییر می دهد.
  11. به منظور تاثیر گذار بودن درمان، هیچ نوع نیازی به داوطلبانه بودن آن وجود ندارد.
  12. داروهایی که در طول درمان مورد استفاده قرار می گیرند، باید به صورت مستمری مورد نظارت قرار بگیرند، چرا که انحرافات و تغییراتی در طول درمان صورت می گیرد.
  13. برنامه های درمانی باید وجود داشتن HIV / AIDS، هپاتیت های B و C، بیماری سل و سایر بیماری های عفونی را مورد بررسی قرار دهند و همچنین مشاوره هایی با هدف کاهش ریسک را ارائه کنند تا به بیماران کمک کنند آن بخش از رفتار های خودشان را که منجر به در خطر افتادن آنها می شود یا بیماری های عفونی را گسترش می دهد، اصلاح کنند و تغییر بدهند.

منبع: موسسه ملی سوء استفاده از مواد. این اصول به صورت دقیق در اصول درمان اعتیاد به موادNIDA : یک راهنمای مبتنی بر تحقیق، بیان شده است.

چگونه می توان به یک دوست یا عضو خانواده کمک کرد؟

برخی از توصیه ها برای شروع کردن کمک به این افراد عبارتند از:

  • تمام کار هایی را که می توانید در رابطه با سوء مصرف الکل و مواد و اعتیاد به آنها انجام دهید را یاد بگیرد.
  • با این افراد صحبت کنید و کمک های خودتان را ارائه بدهید: در رابطه با نگرانی های خود با این اشخاص صحبت کنید، و حمایت و کمک خودتان را ارائه بدهید که باید شامل تمایل شما برای همراهی کردن با آنها و کمک باشد. همانند سایر بیماری های مزمن، درمان زودتر اعتیاد منجر به دست یابی به نتایج بهتری می شود.
  • عشق و نگرانی خودتان را بیان کنید: منتظر نباشید که شخص محبوب شما در بدترین شرایط ممکن قرار بگیرد. شما می توانبد با عذر خواهی، انکار یا عصبانیت با وی برخورد داشته باشید. نسبت به پاسخ داده شدن از طریق برخی رفتار های خاصی که نسبت به آن نگران هستید، خودتان را آماده کنید.
  • انتظار نداشته باشید که فرد معتاد، بدون کمک گرفتن از دیگران اعتیاد خودش را ترک کند: شما این را از قبل شنیده اند که – عهد بستن فرد برای قطع یا متوقف کردن کافی است – ولی این روش جواب نمی دهد. درمان، حمایت و مهارت های مقابله ای جدیدی برای غلبه بر اعتیاد به الکل و مواد مورد نیاز است.
  • حمایت کردن از فرد به عنوان یک پروسه مستمر: زمانی که دوست شما یا عضوی از خانواده شما به درمان مراجعه می کند، یا به جلسات می رود، همراه وی باشید. این کار را ادامه بدهید تا نشان دهید که شما به بهبود بلند مدت و موفق وی اهمیت می دهید.

مواردی که شما نباید تمایلی به انجام دادن آنها داشته باشید:

نصیحت نکنید.

هیچ وقت سخنرانی ، تهدید ، تطمیع ، نصیحت یا نتیجه گیری اخلاقی نکنید.

فدایی نباشید.

از درخواست های عاطفی که فقط احساس گناه را افزایش می دهند و از وسواس مربوط به نوشیدن یا مصرف سایر دارو ها اجتناب کنید.

هیچ وقت رفتار وی را پوشش ندهید، یا در رابطه با رفتار وی دروغ نگویید و بهانه نیاورید.

مسولیت های آنها را تقبل نکنید.

بر عهده گرفتن مسولیت های رفتار آنها باعث می شود که آنها همواره از عواقب مربوط به رفتار هایشان در امان باشند و آن رفتار ها را به صورت مستمر تکرار کنند.

در زمانی که از مواد استفاده می کنند، با آنها بحث نکنید

زمانی که فرد الکل یا مواد مصرف می کند، از بحث کردن با آنها جتناب کنید

در این شرایط وی نمی تواند که یک بحث عقلایی با شما داشته باشد.

به خاطر رفتار آنها احساس گناه یا مسولیت نداشته باشید؛ این کار تقصیر شما نیست.

به آنها ملحق نشوید.

سعی نکنید که در هنگام مشروب خوردن یا مصرف مواد با آنها همراه شوید.

مطابقت داده شده با: مشاوره ملی وابستگی به الکل و مواد

شرایط مرتبط

اختلال استفاده از مواد شبه افیونی[6]

مواد شبه افیونی منجر به افزایش سطح قدرت مثبت و افزایش شرط بندی خواهند شد که افراد با وجود پیامدهای منفی آن، همچنان به آن ادامه خواهند داد.

اختلال استفاده از مواد شبه افیونی یک اختلال مضری در طول کل زندگی می باشد که به صورت بالقوه می تواند به پیامدهایی همانند معلولیت، برگشت بیماری و مرگ منجر شود.

پنجمین ویرایش از راهنمای تشخیصی و آماری اختلال روانی، اختلال استفاده از مواد شبه افیونی را به عنوان یک الگوی مشکل زا از مصرف مواد شبه افیونی تعریف کرده است که می تواند منجر به ایجاد مشکلات یا اختلالاتی شود.

اختلال قمار[7]

در پنجمین ویرایش از راهنمای آماری و تشخیصی اختلال های روانی[8] (DSM- 5)، اختلال قمار یک گروه جدیدی از اعتیاد های رفتاری می باشد.

این نکته بیانگر این مورد می باشد که نتایج تحقیقی مربوط به اختلال قمار، تا حد زیادی مشابه با اختلال های مربوط به مواد می باشد.

شناسایی این مشابهت ها به افراد دچار شده به اختلال قمار کمک خواهد کرد تا به خدمات و درمان های مورد نیازشان دست یابند و به افراد دیگر کمک خواهد کرد تا شناخت بهتری نسبت به چالش هایشان داشته باشند.

اعتیاد چیست؟

اختلال بازی اینترنتی[9]

در DSM – 5 ، اختلال بازی اینترنتی در بخش اختلال هایی که به تحقیقات بیشتر نیاز دارند، دسته بندی شده است.

این مورد بیان می دارد که ادبیات علمی نشان گر این است که استفاده مداوم و مکرر از بازی های اینترنتی، و شیفتگی و اشتغال به آنها می تواند به معایب یا ناراحتی های قابل توجهی منجر شود.

معیار شرطی مربوط به این اختلال، شامل استفاده عمومی از اینترنت یا رسانه های اجتماعی نمی باشد

اختلال استفاده از کافئین[10]

مسمومیت و ترک کافئین در DSM – 5 آورده شده است.

با این وجود اختلال استفاده از کافئین، در بخشی از DSM – 5 قرار دارد که به تحقیقات بعدی نیاز دارد.

هر چند که شواهدی برای در نظر گرفتن این مورد به عنوان یک اختلال وجود دارد، ولی کارشناسان نتیجه گیری کرده اند که همچنان حوزه های مربوط به این اختلال که باید به عنوان اختلال قابل توجه بالینی در نظر گرفته شود، نا مشخص است.

اطلاعات بیشتر:

  • اداره سوء استفاده از مواد و خدمات سلامت روانی (SAMHSA)[11]
  • موسسه ملی سوء استفاده از مواد: مواد، مغز و رفتار – علم اعتیاد[12]
  • شورای ملی الکلیسم و وابستگی به مواد[13]
  • مرکز ملی سوء استفاده از مواد در دانشگاه کلمبیا[14]
  • افراد الکلی بدون نام[15]
  • افراد وابسته به مواد مخدر بدون نام[16]

نویسنده: کانون مشاوران ایران

مقاله پزشکی ارائه شده توسط:

Ranna Parekh, M.D., M.P.H.

ژانویه 2017


  • [1] Halluinogens
  • [2] Codeine and oxycodone
  • [3] Sedatives, hypnotics and anxioltic
  • [4] methamphetamine
  • [5] National Institute on Drug Abuse
  • [6] Opoik Use Disorder
  • [7] Gambling Disorder
  • [8] Diagnostic and Statistical Manual of Mental Disorders 
  • [9] Internet Gaming Disorder
  • [10] Caffeine Use Disorder
  • [11] Substance Abuse and Mental Health Services Administration (SAMHSA)
  • [12] National Institute on Drug Abuse: Drugs, Brains, and Behavior – The Science of Addiction
  • [13] National Council on Alcoholism and Drug Dependence
  • [14] National Council on Alcoholism and Drug Dependence
  • [15] Alcoholics Anonymous
  • [16] Narcotics Anonymous

ال اس دی

قرص ال اس دی (LSD) چه قرصی می باشد و در چه مواقع از آن…

دو گانگی جنسیتی به چه معنایی است؟

1. دو گانگی جنسیتی معانی متفاوتی برای افراد مختلف دارد

اکثر افراد از عبارت دو گانگی جنسیتی به عنوان یک عبارت کلی برای هر نوع جذابیت و علاقه مربوط به دو یا چند جنسیت استفاده می کنند.

ولی در صورتیکه از یک سری افراد بپرسید که دو گانگی جنسیتی برای آنها به چه معنایی می باشد، جواب های مختلفی را از آنها دریافت خواهید کرد.

در صورتیکه فکر کنید خودتان دارای دو گانگی جنسیتی هستید، یک شخصی را بشناسید که دو گانگی جنسیتی داشته باشد یا نگران معنای دو گانگی جنسیتی باشید، این شرایط می تواندگیج کننده باشد.

بنابراین در ادامه یک سری عواملی را توضیح خواهیم داد که معنای دو گانگی جنسیتی را به صورت واقعی تعیین می کنند.

2. برخی افراد این عبارت را به عنوان عامل تقویت کننده دوتایی جنسیتی (بایناری جنسیتی) در نظر می گیرند

آیا عبارت دو گانگی جنسیتی به معنای جذابیت و علاقه به مردان و زنان می باشد؟

برخی افراد چنین برداشتی را از عبارت دو گانگی جنسیتی دارند.

این افراد جنسیت های ناپیوندی را جدا از دو گانگی جنسیتی در نظر می گیرند یا حتی افراد ترنس جندر (افرادی که جنسیت خودشان را تغییر داده اند) را کلا  از افراد دارای دو گانگی جنسیتی جدا می کنند.

در مورد برخی افراد عباراتی همانند پان سکسوال (فردی که فعالیت های جنستی مختلفی را انجام می دهد)، کوئیر (مردان همجنس گرا) و سیّال بیشتر مورد استفاده قرار می گیرند.

3. برخی افراد معنای گسترده تری را برای دو گانگی جنسیتی در نظر می گیرند

در گذشته عبارت دو گانگی جنسیتی برای اشاره به “مردان و زنان” بکار برده نمی شد، بلکه برای توصیف “یکسان و متفاوت” مورد استفاده قرار می گرفت (که به معنای جذابیت و علاقه به افراد دارای جنسیت مشابه و افراد دارای جنسیت متفاوت می باشد).

روبین اوچز (Robyn Ochs) یک تعریف معروفی از حالت عملی دو گانگی جنسیتی داشته است؛ اوچز بیان کرده است که:

من خودم را یک فرد دارای دو گانگی جنسیتی نامگذاری می کنم، چرا که من به وجود داشتن یک پتانسیل و ظرفیتی برای علاقمند شدن (عاطفی و(یا) جنسی) نسبت به افراد دارای بیش از یک جنسیت (احساسات جنسی) مطلع هستم؛ این احساسات ضرورتا در یک زمان، به یک صورت و تا یک سطح نمی باشند.

این تعریف زمانی معنا پیدا می کند که شما معنای همجنس گرایی (علاقمند بودن به جنس مشابه) و غیرهمجنس گرایی (علاقمند بودن به جنس مخالف) را در نظر بگیرید.

دو گانگی جنسیتی می تواند شامل موارد مشابه و متفاوت باشد.

4. یک موردی که همه افراد با آن موافق هستند، عبارت از این مورد می باشد که دو گانگی جنسیتی یک تقسیم بندی 50 – 50 می باشد

در حالی که تعریف همجنس گرایی و غیر همجنس گرایی می تواند برای شناخت تعریف دو گانگی جنسیتی مفید باشد، ولی نباید این برداشت صورت بگیرد که افراد دارای دو گانگی جنسیتی “نیمه گی (مردان همجنس خواه)” و “نیمه هتروسکسوال (افراد علاقمند به جنس مخالف)” هستند.

دو گانگی جنسیتی یک هویت منحصر به فردی می باشد و صرفا به معنای یک حالت انشعاب یافته از گی یا علاقمندی به جنس مخالف (هتروسکسوال) نمی باشند.

5. برخی از افراد مجذوب مردان سیس جندر (Cisgenger) و زنان سیس جندر می شوند.

این امکان وجود دارد یک سری افراد دارای دو گانگی جنسیتی را بشناسید که فقط به مردان سیس جندر و زنان سیس جندر علاقمند باشند، هر چند که تمامی افراد دارای دو گانگی جنسیتی چنین ویژگی ندارند.

این تعریف می تواند مبتنی بر یک سری تصورات اشتباه از جنسیت باشد، چرا که شما از طریق نگاه کردن به یک فرد نمی توانید مرد بودن، زن بودن یا سیس جندر بودن وی را تشخیص دهید.

6. برخی از افراد دارای دو گانگی جنسیتی مجذوب افراد دارای جنسیت های مختلف هستند

تعداد زیادی از افراد دارای دو گانگی جنسیتی مجذوب افراد ترنس و غیر دو تایی هستند؛ همچنین تعداد زیادی از افراد دارای دو گانگی جنسیتی ترنس جندر یا غیر دو تایی هستند.

بنابراین دو گانگی جنسیتی بودن برای برخی از افراد یک عبارت گسترده ای است که شامل کل طیف جنسیتی می باشد.

7. برخی از افراد در مقایسه با جنسیت دیگر، به یک جنس خاص مجذوب می شوند.

در صورتیکه شما علاقه یکسانی نسبت به جنسیت های مختلف داشته باشید، ممکن است این تفکر را داشته باشید که باید به عنوان یک فرد دارای دو گانگی جنسیتی در نظر گرفته شوید.

باید توجه داشته باشید که در صورت یکسان نبودن این علایق هم یک فرد دارای دو گانگی جنسیتی خواهید بود. تحقیقات صورت گرفته نشانگر این موضوع هستند که افراد دارای دو گانگی جنسیتی علاقه بیشتری به یکی از جنسیت ها دارند.

دو گانگی جنسیتی این افراد کاملا  مورد تایید می باشد.

دو گانگی جنسیتی به چه معنایی است؟

8. علاقمند بودن به یک فرد دارای جنسیت مخالف باعث نمی شود که شما یک فرد هتروسکسوال (علاقنمد به جنس مخالف) باشید

در صورتیکه شما به اندازه کافی دارای دو گانگی جنسیتی باشید، رابطه داشتن با یک فرد دارای جنسیت مخالف باعث نمی شود که شما یک فرد هتروسکسوال باشید.

برای مثال در صورتیکه شما به عنوان یک زن دارای رابطه تک همسری با یک مرد باشید، باز هم این احتمال وجود دارد که به عنوان یک فرد دارای دو گانگی جنسیتی در نظر گرفته شوید.

یک نهضتی ایجاد شده است که افراد دارای دو گانگی جنسیتی را صرف نظر از وضعیت رابطه ای که دارند، باز هم به عنوان افراد دارای دو گانگی جنسیتی در نظر می گیرد.

9. برخی از افراد روابط مختلفی با جنسیت های مخالف دارند

این احتمال وجود دارد که شما یک جنسیتی را بیشتر از سایر جنسیت ها دوست داشته باشید. ولی در صورتیکه به صورت های مختلف مجذوب جنسیت های متفاوت شوید، چه شرایطی خواهید داشت؟

برای مثال این احتمال وجود دارد که شما از نظر عاطفی مجذوب افراد دارای جنسیت های مختلف شوید، ولی از نظر جنسی فقط مجذوب مردان باشید.

یا این امکان وجود دارد که به هیچ فردی احساسات جنسی نداشته باشید، ولی یک سری علایق عاطفی را تجربه کنید.

در برخی مواقع این شرایط به عنوان تمایلات متقاطع (یا ترکیب شده) در نظر گرفته می شود: علاقمندی جنسی به یک گروه جنسیتی (یا به هیچ یک از گروه های جنسیتی) و علاقه جنسی به یک گروه دیگر (یا به هیچ کدام یک از گروه ها).

این احتمال وجود دارد که دو گانگی جنسیتی یا علاقمندی به دو گانگی جنسیتی به همراه تمایلات دیگری (همانند غیر جنسی یا غیر عاطفی) وجود داشته باشند.

10. فردی که شما مجذوب او هستید (در هر سطحی) یک فرد سالمی است

آیا ویژگی های توصیف شده مربوط به دو گانگی جنسیتی در شما وجود دارند؟ این مورد کاملا عادی است.

در صورتیکه مورد دیگری وجود نداشته باشد، این شرایط نشان می دهد که روش های مختلفی برای دو گانگی جنسیتی بودن وجود دارد و همچنین حالت های مختلفی از تمایلات جنسیتی وجود دارد.

همواره به یاد داشته باشید که تجربه منحصر به فرد شما سالم و درست است.

11. دو گانگی جنسیتی داشتن یک نقطه توقف یا یک مرحله نمی باشد

یکی از افسانه های قدیمی در مورد دو گانگی جنسیتی عبارت از این ایده است که چنین حالتی هیچ وقت وجود ندارد.

آیا افراد مختلف معتقد هستند که دو گانگی جنسیتی آنها یک مرحله است یا تمایلات خودشان به افراد همجنس را مخفی می کنند؟ افراد زیادی وجود دارند که در طول زندگی شان به عنوان افراد دارای دو گانگی جنسیتی بودند و یک زندگی کاملا عادی داشتند.

همچنین یک سری افرادی وجود دارند که در مرحله اول به عنوان افراد دارای دو گانگی جنسیتی شناخته می شدند، ولی در مراحل بعدی به مردان هم جنس خواه تبدیل شدند؛

تجربه این افراد به هیچ وجه نمی تواند وجود داشتن دو گانگی جنسیتی را زیر سوال ببرد.

12. در صورتیکه احساس کنید تعریف شما از دو گانگی جنسیتی تغییر می کند، این شرایط کاملا عادی می باشد

آیا تفکر شما در مورد دو گانگی جنسیتی تغییر کرده است؟ آیا یک تعریف خاصی از این شرایط داشتید و در حال حاضر یک تعریف دیگری از آن دارید؟

هیچگونه جای نگرانی وجود ندارد، چرا که اکثر افراد در فرآیند مربوط به شناخت دو گانگی جنسیتی چنین شرایطی را تجربه می کنند.

هیچ الزامی وجود ندارد که شما همچنان یک تعریفی از این شرایط را داشته باشید که برای شما بی معنی باشد.

تا جایی که به هیچ فردی آسیب نزنید (از جمله خودتان)، اجازه کشف معانی جدید دو گانگی جنسیتی را به خودتان بدهید.

13. در صورتی که احساس کنید خودتان فاقد دو گانگی جنسیتی می باشید، این شرایط هم یک شرایط نرمالی خواهد بود

آیا در زمانیکه دارای دو گانگی جنسیتی بودید، همواره این شرایط را داشتید؟

قطعا این شرایط به صورت ثابت وجود نداشته است (در صورتیکه شما در گذشته دارای دو گانگی جنسیتی بوده باشید ولی در حال حاضر این شرایط را نداشته باشید، اولین فردی نخواهید بود که چنین مراحلی را تجربه کرده است).

تمایلات جنسی برخی از افراد سیّال است و در زمان های مختلف تغییر پیدا می کند.

همچنین این امکان وجود دارد که شناخت شما نسبت به خودتان و تمایلات جنسی با گذشت زمان تغییر کند و به این درک برسید که هیچ وقت دارای دو گانگی جنسیتی نبوده اید.

این موضوع یک مورد خجالت آوری نمی باشد – بررسی کردن شخصی که هستید و تمایلاتی که دارید یک مورد مهمی می باشد و افزایش آگاهی تان در مورد خودتان یک مورد فوق العاده ای است.

14. این عبارت در برخی مواقع به جای یک سری عبارات دیگری هم به کار گرفته می شود، ولی معنای یکسانی با آنها ندارد

برخی افراد هیچ تفاوتی را مابین دو گانگی جنسیتی و واژه های دیگری همانند پن سکسوال یا همجنس خواهی درنظر نمی گیرند.

حتی برخی افراد عبارات معادل دیگری را به جای دو گانگی جنسیتی به کار می گیرند. عبارتی که این افراد استفاده می کنند به فرد مورد بحث یا تمایلات جنسی بستگی دارد که این افراد می خواهند بروز دهند.

ولی این عبارات معادل یکدیگر نمی باشند. برای مثال این امکان وجود دارد که برخی افراد دلایل خاصی برای شناسایی شدن به عنوان یک هم جنس خواه و فرد فاقد دو گانگی جنسیتی داشته باشند؛

بنابراین احترام گذاشتن به هویت انتخابی هر یک از افراد اهمیت زیادی دارد.

15. تجارب جنسی هیچ ارتباطی به تمایلات جنسی ندارد

افرادی که جنسیت های مختلف را دوست دارند، تمایلات جنسی متفاوتی پیدا می کنند که برای مثال می توان به مردان همجنس خواه، افراد دوست دار جنس مخالف، افراد دارای دو گانگی جنسیتی و سایر افراد اشاره کرد؛

همچنین برخی از این افراد دارای یک همسر هستند.

دو گانگی جنسیتی هیچ نقشی در تک همسر بودن فرد یا میزان وفاداری وی ندارد. همه این موارد به خود شخص بستگی دارند.

16. هیچ آزمون خاصی برای تشخیص تمایلات جنسی شما وجود ندارد

ممکن است اینگونه به نظر برسد که هر فردی تمایلات جنسی خودش را بروز می دهد (آیا آنها یک آزمون تمایل جنسیتی را انجام داده اند که شما هیچ اطلاعی در مورد آن ندارید؟). یک سری نکات خوب و بدی در مورد این موضوع وجود دارد.

نکته منفی عبارت از این است که هر چند وجود داشتن یک آزمایش تشخیص گرایشات جنسیتی می تواند شرایط بهتر و راحت تری را ایجاد کند، ولی متاسفانه چنین آزمایشی وجود ندارد.

نکته خوب هم عبارت از این مورد است که شما از قبل ابزارهای لازم را برای تشخیص این تمایل در اختیار دارید.

فقط باید مواردی که دوست دارید، تجارب خودتان و تاثیر گذار بودن یا تاثیر نداشتن جنسیت را بر روی خودتان بررسی کنید.

فقط خود شما هستید که می توانید معنای این موارد را برای خودتان مشخص کنید.

17. در نهایت شما نباید از مشخص کننده هایی استفاد کنید که برای شما راحت تر می باشند

آیا این اطلاعات به این معنی می باشند که شما دارای دو گانگی جنسیتی هستید (حتی در صورتیکه این عبارت در مورد شما مورد استفاده قرار داده نشود؟

آیا شما در واقعیت فاقد دو گانگی جنستی هستید، حتی در صورتیکه شما همواره به عنوان فرد دارای دو گانگی جنسیتی در نظر گرفته شوید؟)

شما (و فقط خود شما ) می توانید هویت جنسی خودتان را مشخص کنید.

شاید ترجیح دهید که خودتان را یک فرد دارای دو گانگی جنسیتی، سیال، تمایل متقاطع، مرد همجنس خواه دارای تمایلات دو گانگی جنسیتی، هویت های متعدد یا بدون هویت در نظر بگیرید.

در صورتیکه شما برای شناخت خودتان به دنبال پیدا کردن معنای دو گانگی جنسیتی باشید، باید جواب سوالات خودتان را در درون خودتان پیدا کنید.

بررسی  کننده مطالب از نظر پزشکی:Timothy J. Legg, PhD, PsD در 29 ژانویه 2018

نویسنده: MaishaJohnson

منبع : کانون مشاوران ایران