بارداری

پیشبینی بارداری

پیشبینی بارداری

شاید شما بدون هیچ نوع مشکلی، هفته های بارداری را پشت سر بگذارید.

بارداری منجر به ایجاد تغییرات زیادی در بدن شما می شود، ولی این تغییرات همواره یک تاثیر جدی و خطرناکی بر روی سلامتی شما ندارند.

با این وجود، تاثیر انتخاب های مربوط به سبک زندگی خاص بر روی رشد نوزاد شما، هم می تواند مضر باشد و هم می تواند مفید باشد.

اقدامات مناسب در هنگام بارداری

برخی از اقداماتی که می توانند شما و نوزادتان را در وضعیت سالم نگه دارند، عبارتند از:

  • مصرف مالتی ویتامین
  • داشتن خواب کافی
  • استفاده از رابطه جنسی ایمن
  • زدن واکسن آنفلوانزا
  • ملاقات داشتن با دندان پزشکتان
بارداری

برخی از مواردی که باید از آنها اجتناب کنید، عبارتند از:

  • سیگار کشیدن
  • مصرف الکل
  • خوردن گوشت خام، گوشت آماده خوردن که در مغازه ها فروخته می شود یا محصولات لبنی پاستوریزه نشده
  • نشستن در وان یا سونای داغ
  • افزایش وزن به صورت قابل توجه

داروهای قابل مصرف در هنگام بارداری

تعیین داروهایی که باید در دوره بارداری مصرف کرد و داروهایی که باید طی این دوره از آنها اجتناب شود، یک کار سختی می باشد.

شما باید یک وزنی داشته باشید که با توجه به ریسک های بالقوه مربوط به رشد نوزاد، یک وزن مناسبی برای سلامتی شما باشد.

از ارائه دهنده مراقبت سلامتی خودتان بخواهید که یک دارویی، حتی داروی قاچاق یا OTC، به شما بدهد که ناراحتی هایی از قبیل سردرد را به سطح حداقلی برساند.

بر اساس بیانیه اداره غذا و دارو (FDA)، در هر سال 50 درصد از زنان بارداری در ایالت متحده، مصرف حداقل یک دارو را گزارش کرده اند.

در دهه 1970،  FDA یک سیستم الفبایی را ایجاد کرد تا داروها و ریسک های آن را برای زنان باردار دسته بندی کند.

با این وجود، آنها این سیستم الفبایی را در سال 2015 حذف کردند ( و از یک برچسب گذاری دارویی به روز رسانی شده استفاده کردند).

قوانین جدید آنها برای برچسب گذاری دارویی، فقط بر روی داروهای تجویزی اعمال می شود.

همچنین سرویس MotherToBaby، اطلاعات به روزی را در مورد ایمنی داروهای خاص ارائه می دهد.

نتیجه گیری

یادگیری یا یادگیری مجدد تمامی قواعد بارداری می تواند مضحمل کننده باشد، به خصوص در صورتی که شما اولین بارداریتان را تجربه کنید.

تامین هزینه های بارداری

بر اساس قانون مراقبت قابل تامین (ACA)، تمامی سیاست های بیمه ای سلامتی در ایالات متحده ملزم هستند که تا یک حدی هزینه های مربوط به مراقبت پیش از تولد را پوشش بدهد.

با تایید شدن بارداری تان، با ارائه دهنده بیمه خودتان تماس بگیرید تا نسبت به میزان تامین هزینه های بارداری توسط آنها آگاهی پیدا کنید.

در صورتی که در حین باردار شدن فاقد بیمه سلامتی باشید، در رابطه با اقداماتی که باید برای دریافت پوشش بیمه ای انجام دهید، با پزشک خودتان صحبت کنید.

زمان بندی مربوط به اولین ویزیت پیش از زایمان، بستگی به وضعیت سلامت کلی شما دارد.

اکثر زنان در طول 8 هفته اول بارداری با پزشکشان ملاقات می کنند.

در رابطه با زنانی که بارداری آنها به عنوان بارداری با ریسک بالا در نظر گرفته می شود، همانند زنانی که حاملگی آنها از هفته 35 گذشته است یا دارای شرایط مزمنی هستند، شاید از آنها درخواست شود که زودتر به پزشک مراجعه کنند.

آمادگی روانی و فیزیکی برای زایمان

روش های زیادی برای به دست آوردن آمادگی روانی و فیزیکی برای زایمان وجود دارد.

بیمارستان های زیادی کلاس های به دنیا آوردن نوزاد را قبل از زایمان آموزش می دهند تا زنان شناخت بیشتر نسبت به علائم و مراحل زایمان داشته باشند.

در سه ماهه سوم، شاید بخواهید که یک کیف بیمارستانی مربوط به لوازم آرایشی، وسایل خواب و سایر وسایل ضروری روزمره خودتان را آماده کنید.

این کیف باید در حین شروع زایمان در کنار شما باشد. همچنین در طول سه ماهه سوم، شما و پزشکتان می توانید به صورت جزئی در مورد برنامه زایمان و فراغت از زایمان بحث کنید.

شناخت زمانی که باید به یک مجموعه تولد بروید، افرادی که در حین تولد به شما کمک خواهند کرد، و نقش پزشک شما در این فرآیند، می تواند آرامش ذهنی بیشتری را در طول هفته های آخر زایمان در شما ایجاد کند.

منبع: کانون مشاوران ایران

روان شناسی بیولوژیکی

روان شناسان بیولوژیکی به اندازه گیری متغیرهای بیولوژیکی، روان شناختی یا ژنتیکی  و ایجاد یک رابطه مابین آنها و متغیرهای روان شناختی یا رفتاری علاقمند هستند.

به دلیل اینکه تمامی رفتارها تحت کنترل سیستم عصبی مرکزی قرار دارد، روان شناسان به منظور شناخت پیدا کردن از رفتار باید یک شناخت مناسبی را از عملکردهای مغز داشته باشند.

اصلی ترین حوزه هایی که باید مورد بررسی قرار بگیرند عبارت از احساس و درک، رفتار انگیزشی (همانند گرسنگی، تشنگی و رابطه جنسی)، کنترل حرکت، یادگیری و حافظه، خواب و ریتم های بیولوژیکی و احساسات می باشند.

به دلیل اینکه مهارت های فنی منجر به صورت گرفتن پیشرفت هایی در روش های تحقیقاتی شده است، موضوعات پیشرفته ای همانند زبان، منطق، تصمیم گیری و خودآگاهی هم در حال حاضر تحت مطالعه قرار می گیرند.

روان شناسی بیولوژیکی ریشه در مطالعات روان شناختی ساختار گرا و کارکردگرا دارد و همانند تمامی دیدگاه های عمده یک دیدگاه رایجی می باشد.

در ادامه سابقه و توسعه مربوط به کارکردگرایی و ساختارگرایی را بررسی خواهیم کرد.

همچنین جنبه های نظری و روش شناختی مربوط به دو رهیافت موجود در دیدگاه بیولوژیکی بیان خواهد شد.

روان شناسان کارکردگرا و ساختارگرای اولیه معتقد بودند که مطالعه تفکرات هوشیارانه نقش مهمی در شناخت مغز دارد.

رهیافت آنها در مورد مطالعه ذهن مبتنی بر مشاهدات سیستماتیک و قاطع بود که مبنای آزمایشات روان شناختی مدرن می باشند.

در نتیجه این مطالعات، ونت و تیچنر (Wundt and Titchener) موضوعاتی از قبیل گستره توجه، زمان واکنش، تجسم، عواطف و درک زمان را مطرح کردند که امروزه هم مطالعاتی بر روی آنها صورت می گیرد.

روش اصلی ونت برای تحقیق عبارت از درون نگری بود که شامل آموزش دادن به افراد برای تمرکز کردن و گزارش دادن تجربیات آگاهانه خودشان در حین واکنش نشان دادن به محرک می باشد.

این روش همچنان در تحقیقات مدرن به کار گرفته می شود؛

با این وجود، اکثر دانشمندان استفاده از درون گرایی را به دلیل نبود رهیافت تجربی و عینیت مورد انتقاد قرار داده اند.

همچنین ساختارگرایی هم به دلیل اینکه بخش اصلی آن (تجربه هوشیارانه) نمی تواند از طریق آزمایش های کنترل شده مطالعه شود، مورد انتقاد قرار گرفته است.

متکی بودن ساختار گرایی به درون نگری (بر خلاف راهنماهای سخت گیرانه تیچنر) و قابل اطمینان نبودن و نداشتن پایایی از جمله انتقاداتی بوده است که منتقدان در مورد این رهیافت بیان کرده اند.

منتقدان بیان کرده بودند که خود تحلیلی امکان پذیر نیست و درون نگری با توجه به موضوع تحت بررسی می تواند به نتایج متفاوتی منجر شود. همچنین یک سری انتقادهایی در مورد احتمال بازنگری یا خاطره از احساسات به جای خود احساسات بیان شده است.

امروزه محققان معتقد هستند که روش های درون نگرانه یک ابزار مهمی برای شناخت تجربیات و زمینه های خاصی هستند.

دو نفر از محققان مینه سوتا (Jones & Schiid, 2000)، از خودنژادنگاری (یک رهیافت داستان سرایانه برای تحلیل درون نگری (Ellis, 1999) برای مطالعه تجربه پدیدار شناختی دنیای زندان و انطباق ها و تبدیل های بعدی استفاده کردند.

جونز (که محکوم به یک سال حبس در زندان دارای امنیت حداکثری شده بود) در مطالعات خودش بر روی تاثیرات روان شناختی این تجربه، از تجربه شخصی خودش استفاده کرد.

از ساختار گرایی تا کارکرد گرایی

بعد از مواجه شدن ساختار گرایی با چالش های ایجاد شده در نتیجه بررسی دقیق علمی، طرفداران این رهیافت یک سری روش های جدیدی را برای مطالعه ذهن مطرح کردند.

یکی از روش های جایگزین مهم عبارت از کارکردگرایی بود؛ این روش در اواخر قرن نوزدهم و توسط ویلیام جیمز (William James) مطرح شد و در کتاب دو جلدی وی به اصول روان شناسی (1890) مورد بحث و بررسی قرار گرفت.

کارکردگاریی که بر مبنای دیدگاه ساختارگرایی ایجاد شد، در مراحل اول بر روی عملکردهای ذهن و در مراحل بعدی بر روی رفتارگرایی متمرکز بود.

کارکردگرایی زندگی ذهنی و رفتارها را بر اساس انطباق فعال با محیط فرد بررسی می کند.

همچنین این رهیافت یک مبنای عمومی را برای رشد نظریات روان شناختی (همانند روان شناسی کاربردی) ایجاد کرد که از طریق آزمایشات کنترل شده قابل آزمون نمی باشند.

رهیافت کارکردگرایانه ویلیام جیمز نسبت به روان شناسی کمتر به ترکیب ذهن مربوط می شد و بیشتر به روش هایی مربوط می شد که ذهن از طریق آنها با موقعیت ها و محیط های در حال تغییر انطباق پیدا می کند.

در کارکرد گرایی، ذهن این باور را پیدا می کند که برای داشتن توانایی بقاء بهتر، باید از طریق پردازنده اطلاعات تکمیل شود. در پردازش اطلاعات، ذهن کارهایی مشابه با کارهای کامپیوتر را انجام می دهد.

کارکردگراها یک بار دیگر بر روی تجربه آگاهانه تاکید کردند. روان شناسی بیولوژیکی همچنین به عنوان یک کاهش گری در نظر گرفته می شود.

در نظریه کاهش گری، موارد ساده عبارت از منابع موارد پیچیده می باشند. به بیان دیگر، به منظور توضیح دادن یک پدیده پیچیده (همانند رفتار انسانی) باید مولفه های آن را کاهش داد.

در نقطه مقابل نظریه هالیست (holist) قرار دارد که بیان می دارد یک کل چیزی فراتر از جمع بخش های تشکیل دهنده آن می باشد.

تفسیر یک رفتار در ساده ترین سطح می تواند به عنوان کاهش گری در نظر گرفته شود. رهیافت های آزمایشگاهی و کتابخانه ای در حوزه های مختلف روان شناسی (برای مثال در رفتار گرایی، بیولوژیکی و شناختی) یک دیدگاه کاهش گری می باشد.

این رهیافت باید یک رفتار پیچیده را به یک مجموعه ساده از متغیرهایی تبدیل کند تا امکان شناسایی علت و تاثیر را فراهم کند (برای مثال، رهیافت بیولوژیکی بیان می دارد که مشکلات روان شناختی می توانند به عنوان یک بیماری در نظر گرفته شوند و به همین دلیل از طریق داروها قابل درمان هستند).

مغز و عملکردهای آن مورد توجه روان شناسان بیولوژیکی بوده است و روان شناسان امروزی هم به مطالعه آن علاقمند هستند.

روان شناسان شناختی در حین بحث در مورد رابطه مابین تاثیر، عاطفه و محیط یا اتفاقات و نتیجه آنها در ادراک خاص از نظریات کارکردگراها استفاده می کنند.

روان شناسان بیولوژیک ذهن انسان را بر حسب بخش های خاص یا سیستم ها و روابط پیچیده آنها مطالعه می کنند.

مطالعات صورت گرفته نشان دهنده وجود داشتن بافت های عصبی در هیپوکامپوس (بخش دم اسبی) هستند.

بر اساس این نظریه، ذهن انسان یک جرم ثابت از بافت های عصبی نمی باشد. همچنین این نتیجه گیری به دست آمده است که عوامل محیطی تاثیرگذار در طول کل زندگی تاثیر می گذارند.

روانشناسی بیولوژیکی

در مابین عوامل منفی که وجود دارد، صدمه آسیب زا و مواد مخدر می توانند منجر به تخریب مغز شوند.

در نقطه مقابل، رژیم غذایی سالم و برنامه ورزشی مناسب یک تاثیر مثبتی بر روی رشد ذهنی و روان شناختی دارند.

ذهن دارای چهار حفره می باشد:

حفره پیشانی:

این بخش از مغز که همچنین به عنوان کورتکس حرکتی شناخته می شود در مهارت های حرکتی، شناخت سطح بالاتر و صحبت کردن معنادار نقش دارد.

حفره پس سری:

این بخش از مغز که همچنین به عنوان کورتکس بصری شناخته می شود، در تفسیر محرک ها و اطلاعات بصری نقش دارد.

حفره جداری:

این بخش از مغز که همچنین به عنوان کورتکس حس های بدنی شناخته می شود، در فرآیند مربوط به پردازش اطلاعات حسی لامسه ای، همانند فشار، لمس و درد نقش دارد.

حفره گیجگاهی:

این بخش از مغز که همچنین به عنوان کورتکس شنیداری شناخته می شود، در تفسیر صداها و زبان هایی که می شنویم نقش دارد.

یک بخش مهم دیگری از سیستم عصبی عبارت از سیستم عصبی پیرامونی می باشد که به دو بخش تقسیم می شود:

  1. سیستم عصبی بدنی که واکنش های مربوط به عضلات اسکلتی را کنترل می کند.
  2. سیستم عصبی خودکار که واکنش های خودکار، همانند تپش قلب، تنفس و فشار خون را کنترل می کند. سیستم عصبی خودکار دارای دو بخش می باشد:
  3. سیستم عصبی سمپاتیک، که واکنش دفاع یا فرار را کنترل می کند؛ واکنش فرار یا دفاع عبارت از واکنشی می باشد که بدن را برای واکنش نشان دادن به یک خطر موجود در محیط آشنا می کند.
  4. سیستم عصبی پاراسمپتایک، که کارکرد آن عبارت از برگرداندن بدن به وضعیت نرمال خودش بعد از واکنش دفاع یا فرار می باشد.

در بررسی روان شناختی دیگری که دارای ماهیت بیولوژیکی بود و در دانشگاه تورنتو صورت گرفت، شمیز، چنگ و دِ روسا (Scmitz, Cheng and De Rosa) (2010) نشان دادند که توجه بصری (توانایی ذهن برای فیلتر انتخابی اطلاعات ناخواسته و نامطلوب از دستیابی به آگاهی) در نتیجه افزایش سن کاهش پیدا می کند و در نتیجه افراد مسن تر توانایی کمتری برای فیلتر کردن اطلاعات حواس پرت کننده یا نامرتبط دارند.

این فیلتر توجهی که در نتیجه افزایش سن کاهش پیدا می کند، بر روی روش کد بندی اطلاعات بصری در داخل ذهن تاثیر می گذارد.

بزرگسالان مسن تر که دارای توجه بصری معیوبی هستند، حافظه بهتری برای اطلاعات “نامرتبط” دارند.

در این مطالعه تیم تحقیق تصاویر ذهنی را در یک گروه جوان (دارای میانگین سنی 22 سال) و در بزرگسالان مسن تر (دارای میانگین سنی 77 سال) با استفاده از تصویر برداری رزونانس مغناطیسی کارکردی (fMRI) مورد مطالعه قرار دادند؛

شرکت کنندگان در این مطالعه به تصاویر مربوط به چهره ها و مکان های (خانه ها و ساختمان های) دارای همپوشانی نگاه می کردند. از مشارکت کنندگان خواسته شده بود که فقط به تصاویر صورت ها نگاه کنند و جنسیت فرد را تشخیص دهند.

هر چند که آنها تصویر مربوط به مکان را هم می دیدند، ولی این مورد هیچ ارتباطی به کار درخواست شده از آنها نداشت. محققان نتیجه گیری کردند که:

در افراد جوان، بخش مربوط به پردازش تصاویر مغز فعال بود، در حالیکه بخش مربوط به پردازش مکان های مغز غیرفعال بود. با این وجود هر دو بخش مربوط به چهره و مکان در افراد مسن تر فعال بود.

این شرایط باعث شد که حتی در اولین مراحل درک، افراد مسن تر توانایی کمتری برای فیلتر کردن اطلاعات حواسپرت کننده داشته باشند.

یک مورد شگفت انگیزی که صورت گرفت عبارت از این بود که افراد بزرگسال توانایی بیشتری برای مطابقت دادن تصاویر مربوط به صورت ها و مکان هایی داشتند که همراه با هم نشان داده شده بودند.

این یافته ها نشان داد در شرایطی که به توجه نیاز وجود داشته باشد (برای مثال در صورتیکه از فرد خواسته شود تا در یک جدول در هم ریخته کلیدها را پیدا کند)، مشکلات سنی مربوط به پیدا کردن یک شئی مورد نظر می تواند با روش انتخاب اطلاعات و پردازش آنها در بخش حسی مغز مرتبط باشد.

هر دو مورد اطلاعات حسی مرتبط (کلید ها) و اطلاعات نامرتبط (در هم ریختگی) درک می شوند و کم و بیش کدبندی می شوند.

در سایر افراد بزرگسال، تغییرات صورت گرفته در توجه بصری می توانند تاثیرات گسترده ای بر روی انواع معایب شناختی داشته باشند که در پیری نرمال، به خصوص در بخش حافظه، بروز پیدا می کنند.

منبع : کانون مشاوران ایران

حل مشکلات بغرنج زندگی به کمک مهارت حل مساله

حل مشکلات بغرنج زندگی به کمک مهارت حل مساله

آیا تا به حال مهارت حل مساله را آموخته اید؟ آیا در طول زندگی تان با موقعیتی مواجه شده اید که احساس کنید به تنهایی قادر به حل مساله تان نیستید و یا نیاز به کمک گرفتن از فردی دارید؟

همه ی ما ممکن است در برهه هایی از زندگی، برای حل مسایل مان احساس ناتوانی کنیم و این احساس در وضعیت های حساس و پر تنش می تواند شدیدتر نیز شود.

در چنین شرایطی، برخورداری از مهارت حل مساله به شما کمک می کند تا بتوانید از بن بست خارج شوید و راحت تر تصمیم بگیرید.

اگر با چنین وضعیتی دست به گریبان هستید، این مطلب می تواند برای تان مفید باشد.

مهارت حل مساله چگونه یادگرفته می شود؟

همین حالا، آخرین موقعیت مهم زندگی تان را که برای تصمیم گیری در مورد آن دچار شک و تردید هستید، به خاطر بیاورید.

برای آنکه بتوانید در این شرایط بهترین تصمیم را بگیرید، لازم است تا مراحل 5 گانه ی مهارت حل مساله را به درستی طی کنید.

1. مساله را تعریف کنید.

بیان نگرانی های کلی و مبهم و اضطراب های درونی، امری متفاوت با بیان مساله است.

در اولین قدم باید بتوانید مساله تان رابه شکل روشن و واضح تعریف کنید.

بهتر آن است که صورت مساله را برای خودتان یادداشت کنید تا بتوانید دقیقا به دنبال یافتن راه حل برای چه چیز هستید؟

2. نوع مساله تان را مشخص کنید.

به طور کلی می توان مساله های مختلف را به 4 دسته تقسیم کرد.

الف) مسایل مهم و غیر فوری

مسایلی که مهم اند اما محدودیت زمانی برای انجام دادن آن ها ندارید. مانند قبول شدن در دوره ی تحصیلی بالاتر

ب) مسایل مهم و فوری

مسایلی که هم مهم اند و هم برای انجام دادن آن ها دارای محدویت های زمانی هستید.

مانند استفاده از سهمیه ی استعداد درخشان برای رفتن به مقطع بالاتر و یا گرفتن مجوز کار برای شروع فعالیت حرفه ای.

ج) مسایل فوری و غیر مهم

مسایلی که شاید مهم نباشند اما پس از گذشتن زمانی خاص، زمانی برای انجام دادن آن ها ندارید. مانند استفاده از سهمیه لاتاری

د) مسایل غیر مهم و غیر فوری

مسایلی که نه مهم اند و نه محدودیتی زمانی برای انجام شان وجود دارد. مانند رنگ کردن مو در شرایطی که مسایل بسیار مهم دیگری در زندگی تان دارید که به آن ها نپرداخته اید.

کمی فکر کنید و مشخص کنید مساله تان جزء کدام یک از دسته های زیر است.

این تقسیم بندی وقتی به شما بسیار کمک می کند که بین دو یا چند مساله گیر کرده اید و نمی دانید کدام یک در اولویت است.

3. خودآگاهی تان را افزایش دهید.

لازم است از افکاری که در ذهن تان می چرخد و تصور شما را در مورد قابل حل بودن یا نبودن مساله تحت تاثیر قرار می دهد، بشناسید و به آن ها آگاه باشید.

مشخص کنید که افکار شما به هنگام مواجه با مسایل مختلف، بیشتر شامل کدام نوع است:

افکار نوع 1:

  • من توانمندم و مساله ام را حل می کنم.
  • من به دنبال راه حل مناسب می گردم.
  • این هم یک مساله است و راه حل های خودش را دارد.

افکارنوع 2 :

  • من خیلی بدبختم.
  • من تنها و بی پناهم و به تنهایی از پس مشکلم بر نخواهم آمد.
  • موفقیت، ابزارهای زیادی می خواهد و من هیچ پشتوانه ای ندارم.
  • هر چه مشکل است بر سر من فرود می آید.
  • من از پس حل این وضع بر نمی آیم.
  • اوضاع خراب تر از آن است که درست شود.

به هنگام برخورد با مسائل مختلف، اگر گفتگوهاي درونی منفی در ذهن شما فعال شوند، آنگاه شما نمی توانید به خوبی مسائل خود را حل کنید و ناتوانی در حل مسائل، خود باعث تقویت و تشدید افکار منفی و کاهش اعتماد به نفس تان می شود.

 اما اگر به هنگام برخورد با مسائل، گفتگوهاي درونی مثبت در ذهن شما فعال شوند شما می توانید مسائل خود را حل کنید.

 توانمندي حاصل از حل مسائل به شما قدرت می بخشد و احساس اعتماد به نفس را در شما بالا می برد.

بنابر این اولین گام در هنگام برخود با مسائل زندگی، شناخت گفتگوهاي درونی خود می باشد.

اگر در چنین مواقعی گفتگوهاي درونی منفی در شما فعال می شوند باید آن ها را شناسایی کرده و سعی کنید گفتگوهاي درونی مثبت را جایگزین آن نمایید.

مهارت حل مساله

4. پیدا کردن راه حل های مختلف

در این مرحله تلاش کنید تا راه حل های مختلف را بنویسید .

مهم نیست که آن ها تا چه حد عملی و یا واقعی هستند.

هر راهی را که به ذهن تان می رسد بنویسید.

این روش می تواند باعث شود تا به مساله ی تان خلاقانه تر نگاه کنید و راه حل های سازنده ای بیابید.

در مرحله ی بعد نیازمند آن هستید تا برای اجرایی کردن بهترین راه حل، تصمیم بگیرید.

5. تصمیم گیری و اجرا

برای تصمیم گیری در مورد بهترین راه حل، لازم است تا راه حل های احتمالی را بنویسید و لیستی از مزایا و معایب انتخاب هر راه تهیه کنید.

به خاطر داشته باشید که هیچ راه حلی صد درصد خوب و فاقد ضرر نیست.

بنابراین واقع بین باشید و راهی را انتخاب کنید که ضررهای کمتر و منافع بیشتری را در بر می گیرد.

سپس برای اجرای راه حل تان اقدام کنید و از درستی تصمیم تان مطمین باشید.

در چه شرایطی باید به متخصص مراجعه کنیم؟

در صورتی که از مراحل حل مساله به خوبی اگاه هستید، اما باز هم قادر به حل مساله تان نیستید و در صورت دارا بودن علایم زیر بهتر است از یک متخصص کمک بگیرید:

  1. استرس زیادی دارید و به تنهایی قادر به کنترل آشفتگی ذهنی تان نیستید.
  2. مدتی است در مدیریت احساسات تان با مشکل مواجه شده اید، مردد و دو دل هستید، تصمیم گیری برای تان دشوار دشوار شده است و علایمی از افسردگی و رخوت در خود مشاهده می کنید.
  3. علایم اضطراب را تجربه می کنید. علایمی از جمله بی قراری، دلشوره، افکار منفی و فاجعه آمیز، مشکلات خواب و .. می تواند نشان دهنده ی آن باشد که شما موقعیت را ترسناک تر از آنچه که هست برداشت می کنید و با کمک یک متخصص خواهید توانست بر اضطراب تان چیره شوید و تصمیم درستی بگیرید.
  4. شرایط حساس و غیر قابل جبران

شرایطی که احساس می کنید برای تان بسیار حیاتی هستند و تصمیم گیری تان می تواند کاملا سرنوشت ساز باشد.

در چنین شرایطی نیز مشورت با فردی دیگر می تواند شما را از درست بودن تصمیم تان مطمین کند.

بنابراین به خاطر داشته باشید که هر شرایطی با هر میزان از حساسیت و دشواری، از طریق اجرای فرایندهای حل مساله، قابل حل است.

از درجا زدن و گیر کردن در مشکل خودداری کنید و تلاش کنید تا با به کار گیری راه حل ها مختلف، بهترین راه حل را بیابید و اجرا کنید.

منبع: کانون مشاوران ایران

درمان افسردگی

” همیشه خسته و بی رمق در اتاقم بودم؛ احساس می کردم انرژی لازم حتی…

عجیب ترین ترس های شناخته شده در سطح دنیا

عجیب ترین ترس های شناخته شده در سطح دنیا

عجیب ترین ترس های شناخته شده و فوبیا عبارت از فوبیای آینه، صدای بلند، درخت، عبور از خیابان و غیره هستند.

فوبیای آینه

کتوپتروفوبیا[1] (یک کلمه یونانی که از catropto یا katptron به معنای آینه ها به دست آمده است)، همچنین به عنوان اسپکتروفوبیا[2] (از کلمه لاتین Spectro به معنای روح های گرفته شده است) و ایزوتروفوبیا[3] (از کلمات یونانی eis (به معنای داخل) و optikos (به معنای دیدن) تشکیل شده است) شناخته می شود که به معنای ترس از آینه ها است.

چه مواردی منجر به ایجاد فوبیای آینه می شوند؟

افراد دارای این فوبیا به دلیل یک سری خرافاتی که به آن اعتقاد دارند، از انعکاس یافتن تصاویرشان در آینه ترس دارند.

برخی از آنها بر این باورند که آینه می تواند روح آنها را به دام بیاندازد.

اکثر افراد بر این باورند که شکستن یک آینه باعث می شود که فرد به مدت هفت سال بدشانس باشد.

همچنین باید توجه داشت که اغلب فوبیاها به دلیل یک حادثه آسیب زا صورت می گیرند.

اسپکرتوفوبیا به چه معنی است؟

اسپکترو فوبیا (از کلمه لاتین Spectrum به معنای بینایی گرفته شده است).

افراد دارای اسپکتروفوبیا از شکستن آینه می ترسند چرا که معتقدند این کار منجر به بدشانسی آنها می شود.

آنها می ترسند که در حین دیدن آینه، یک چیز وحشتناکی از داخل آینه بیرون بیاید یا در کنار تصویر خودشان در آینه یک چیز ترسناک دیگری را هم ببینند.

ترس از آینه ها چه نامی دارد؟

معمولا ترس از آینه ها به صورت ایزوپتروفوبیا یا کتوپتروفوبیا شناخته می شود.

اکثر این افراد از خود آینه نمی ترسند.

برخی از افراد از انعکاس تصویر خودشان در آینه می ترسند، در حالیکه سایر افراد به دلیل اینکه فکر می کنند آینه ها با یک سری موجودات ماوراء طبیعی ارتباط دارند، از آینه ترس دارند.

آلودوکسوفوبیا[4] چیست؟

آلودوکسوفوبیا به معنای ترس از عقاید و نظرات است و به عنوان یک فوبیای اجتماعی در نظر گرفته می شود.

این کلمه ریشه در کلمات یونانی Allo (به معنای مختلف و متفاوت)، dox (به معنای عقاید) و Phobia (به معنای ترس) دارد.

کتوپروفوبیا چیست؟

کتوپروفوبیا  به معنای ترس از آیینه ها است و می تواند در اوایل دوران کودکی ایجاد شود، زمانی که افراد از حوض ها و آب ها به عنوان آینه (برای دیدن تصویر خودشان) استفاده می کنند.

ریشه های این کلمه شامل catoptro (در زبان یونانی به معنای آینه) و Phobia (در زبان یونانی به معنای ترس) است.

دندروفوبیا[5] چیست؟

دندروفوبیا به معنای ترس از درختان است.

ریشه این کلمه شامل کلمات یونانی dendro (به معنای درخت) و Phobia (به معنای ترس) است.

همچنین دندروفوبیا با هیلوفوبیا[6] (ترس از جنگل ها)، نیکتوهیلوفوبیا[7] (ترس از مناطق درختی در تاریکی یا جنگل ها در شب) و زیلوفوبیا[8] (ترس از اشیاء چوبی و (یا) جنگل ها) مرتبط است.

فوبیای آینه

اجیروفوبیا[9] چیست؟

اجیروفوبیا به معنای ترس از خیابان ها یا ترس از عبور کردن از خیابان است و به عنوان یکی از حالت های فوبیای مکان های شلوغ[10] در نظر گرفته می شود.

همچنین اجیروفوبیا با اجیوفوبیا[11] (ترس از خیابان های شلوغ یا ترس از عبور کردن از خیابان شلوغ) مرتبط است.

دندروفایل[12] چیست؟

(دندروفایل. از ویکی پدیا – دانش نامه آزاد.) دندروفایل می تواند به یک فردی اشاره کند که درختان را دوست دارد.

همچنین دندروفیلیا[13] به عنوان یک نوع نابهنجاری جنسی در نظر گرفته می شود.

اگریزوفوبیا[14] چیست؟

اگریزوفوبیا به معنای ترس از حیوانات وحشی است و افراد دارای این فوبیا از رفتن به باغ وحش یا پیاده روی امتناع می کنند.

ریشه این کلمه agri (در زبان یونانی به معنای صحرا)، zoo (در زبان یونانی به معنای حیوان) و phobia (در زبان یونانی به معنای ترس) است که به همراه هم به معنی ترس از حیوانات صحرا (یا وحشی) می شود.

فریگوفوبیا[15] به چه معنایی است؟

فریگوفوبیا عبارت از یک ترسی است که با ترس بیش از حد از سرد شدن یا یخ زدن مرتبط است.

افراد دارای این فوبیا صرف نظر از دمای محیط پیرامون، لباس های گرم می پوشند و پتوی زیادی را به دور خودشان می پیچند.

این اختلال با سایر اختلال ها روان شناختی، همانند هیپوکوندراسیز[16] و اختلال وسواس فکری – وسواس عملی مرتبط است.

ایزوپتروفوبیا پیست؟

ایزوپتروفوبیا به معنای ترس از آینه ها یا دیدن تصویر خود در آینه است و می تواند در اوایل دوران کودکی ایجاد شود، زمانی که افراد از حوض ها و آب ها برای دیدن تصاویر خودشان استفاده می کنند.

ریشه این کلمه شامل eisoptro (در زبان یونانی به معنای آینه) و Phobia (در زبان یونانی به معنای ترس) است.

بلنوفوبیا[17] چیست؟

بلنوفوبیا به معنای ترس از خندیدن است و به عنوان یک فوبیای خاص در نظر گرفته می شود.

ریشه این کلمه شامل Blenno (در زبان یونانی به معنای بلغم که کنایه از خندیدن است) و Phobia (در زبان یونانی به معنای ترس) است.

اوبزوفوبیا[18] چیست؟

اوبزوفوبیا به معنای ترس از افزایش وزن است.

افراد دارای این فوبیا باید مراقب باشند، چرا که این اختلال می تواند به منجر به ایجاد سایر اختلال های روان شناختی، همانند جوع (خوردن غذا و پاکسازی آن) یا بی اشتهایی (امتناع از خوردن غذا) شود.

ریشه این کلمه شامل Obeso (در زبان یونانی به معنای چاقی) و Phobia (در زبان یونانی به معنای ترس) است.

دیزتیکی فوبیا[19] چیست؟

دیزتیکی فوبیا به معنای ترس از تصادفات است. افراد دارای این ترس نگران آسیب رساندن به خودشان یا یک فرد دیگری هستند.

همچنین آنها از آسیب زدن نسبت به دارایی خودشان هم ترس دارند.

ریشه این کلمه شامل Dys (در زبان یونانی به معنای بد)، tych (در زبان یونانی به معنای تصادف) و Phobia (در زبان یونانی به معنای ترس) است.

کوپروفوبیا[20] چیست؟

کوپروفوبیا شامل ترس از نجاست ها، مدفوع ها یا خروج مدفوع است و به عنوان یک فوبیا خاص در نظر گرفته می شود.

ریشه این کلمه شامل Conpro (در زبان یونانی به معنای مدفوع) و Phobia (در زبان یونانی به معنای ترس) است.

عجیب ترین فوبیاها چه مواردی می باشند؟

چند مورد از عجیب ترین فوبیاهایی که تا به حال شناسایی شده اند، عبارتند از:

  1. نوموفوبیا[21] – ترس از دسترسی نداشتن به موبایل
  2. فوبوفوبیا – ترس از داشتن فوبیا
  3. آنتوفوبیا[22] – ترس از گل ها
  4. هگزاکوسیوی هگزیکونتاهگزافو[23]  – ترس از عدد 666
  5. هلیوفوبیا[24] – ترس از نور خورشید
  6. کوروفوبیا[25] – ترس از رقصیدن
  7. آبلوتوفوبیا[26] – ترس از حمام کردن

چه مواردی منجر به ایجاد هلیوفوبیا[27] می شوند؟

یک سری شرایط بالینی، همانند کراتوکونوز[28] (یک اختلال چشمی که در نتیجه حساسیت چشمی زیاد نسبت به نور خورشد یا نورهای روشن ایجاد می شود) و میگرن (که در نتیجه نور روشن می تواند تحریک شود) و پروفیریا کتوان ترد[29] ( که منجر به حساسیت پوستی نسبت به نور خورشید می شود تا جایی که منجر به ایجاد تاول می شود) می توانند منجر به هلیوفوبیا شوند.

ترس از خود چه نامی دارد؟

ترس از خود به عنوان اوتوفوبیا[30] شناخته می شود که ریشه آن کلمات یونانی است: autos (به معنای خود) و Phobos (به معنای ترس). اوتوفوبیا از نظر ادبیاتی به معنای ترس از خود است. کلمه Phobos در تعداد زیادی از فوبیاها به کار گرفته می شود، فوبیاهایی همانند کلاستروفوبیا (ترس از مکان های بسته) و آکروفوبیا (ترس از ارتفاعات).

وربوفوبیا[31] چیست؟

وربوفوبیا به معنای ترس از کلمات است. و همچنین به عنوان لوگوفوبیا[32] هم شناخته می شود و با هیپوپوتومونسترو سسکویپ پدالیوفوبیا[33]  و سسکویپدالوفوبیا[34]  (که هر دو به معنای ترس از کلمات طولانی می باشند) و اونوماتوفوبیا[35] (ترس از شنیدین کلمات یا اسم های خاص) مرتبط است.

مگالوفوبیا[36]چیست؟ مگالوفوبیا به معنای ترس از اشیاء بزرگ است. اشیاء مورد نظر می توانند موارد مختلفی باشند و از کشتی های بزرگ تا هواپیماهای بزرگ و از حیوانات بزرگ تا برج های بزرگ را شامل شوند.

فازموفوبیا[37] چیست؟

فازموفوبیا عبارت از ترس از روح ها است. ریشه این کلمه شامل کلمات یونانی Phasmos (به معنای موجود ماوارء طبیعی یا فانتوم) و Phobos (به معنای وحشت یا ترس عمیق) است.

کلمه دیگری که برای این فوبیا مورد استفاده قرار می گیرد عبارت از اسپکتروفوبیا[38] است که ریشه در کلمات Specters یا reflection دارد.

دموفوبیا[39] چیست؟

دموفوبیا به معنای ترس از جمعیت شلوغ یا انبوه است و افراد دارای این ترس از رفتن به مکان هایی که به عنوان مکان های شلوغ یا دارای جمعیت سنگین شناخته می شوند، اجتناب می کنند.

ریشه این کلمه شامل کلمات یونانی demo (به معنای مردم) و Phobia (به معنای ترس) است.

همچنین این فوبیا به عنوان یک فوبیای اجتماعی در نظر گرفته می شود.

سولونوفوبیا[40] چیست؟

سولونوفوبیا (ریشه در کلمه لاتین scius به معنای شناختن دارد)، که همچنین به عنوان دیداسکالینو فوبیا[41] (که ریشه در کلمه didasko به معنای آموزش دادن دارد) شناخته می شود، عبارت از ترس از مدرسه است.

این ترس در کودکان و به دلیل خارج شدن از خانه (اگورافوبیا) و دور ماندن از والدینشان ایجاد می شود.

لالیوفوبیا[42] چیست؟

لالیوفوبیا به معنای ترس از صحبت کردن یا گفتگو کردن است و افراد دارای این فوبیا به دلیل ترس داشتن در مورد اشتباه بیان کردن کلماتشان، تکرار کردن حرف هایشان، لکنت داشتن و بیان کردن سخن بیهوده، دچار این فوبیا می شوند.

این کلمه ریشه در کلمات lal (در زبان یونانی به معنای سخن گفتن) و phobia (در زبان یونانی به معنای ترس) دارد.

متی فوبیا[43] چیست؟

متی فوبیا به معنای ترس از الکل یا الکلی شدن است.

ریشه این کلمه شامل methy (در زبان یونانی به معنای الکل) و Phobia (در زبان یونانی به معنای ترس) است.

همچنین متی فوبیا به عنوان پوتوفوبیا[44] هم شناخته می شود و با دیپسوفوبیا[45] (ترس از نوشیدن) مرتبط است.

آبلوتوفوبیا[46] چیست؟

آبلوتوفبیا عبارت از یک فوبیای خاصی است که در آن فرد یک ترس غیرمنطقی در مورد حمام کردن یا شستشو دارد.

این فوبیا در کودکان و افراد بزرگسال وجود دارد و زنان در مقایسه با مردان، بیشتر دچار این فوبیا می شوند. (در این مقاله ما تعریف آبلوتوفوبیا و علائم آن و علل ایجاد آن را بررسی خواهیم کرد).

تراتوفوبیا[47] چیست؟

تراتوفوبیا: به معنای ترس از به دنیا آوردن یک نوزاد ناقص یا یک نوزاد عجیب و غریب است.

Terato ریشه در کلمات یونانی Teras (به معنای هیولا) و Phobia (به معنای ترس) دارد که از نظر ادبیات، به معنای ترس از (به دنیا آوردن) هیولا یا یک موجود عجیب و غریب است.

منبع: کانون مشاوران ایران


درمان افسردگی

” همیشه خسته و بی رمق در اتاقم بودم؛ احساس می کردم انرژی لازم حتی…

کاهش اضطراب

در رفتار درمانی شناختی (CBT)، تمرکز توجه به ابعاد شناختی، رفتاری و جسمی و فیزیکی…

روانشناسی عشق و رابطه ی عاشقانه ی واقعی

روانشناسی عشق و رابطه ی عاشقانه واقعی

 چگونه بفهمیم که عشق طرف مقابل مان واقعی است؟

با ورود به روابط عاطفی، ممکن است با این سوال مواجه شوید که چگونه می توانم از دوست داشتن طرف مقابلم مطمین شوم؟

مشاوره ازدواج در جلسات مشاوره قبل از ازدواج (NOFOLLOW)در این راه به شما کمک می کند.

از کجا معلوم که حرف هایش واقعی باشند و به دنبال سوء استفاده نباشد؟

چظور می توانم بفهمم آیا این فرد، بهترین گزینه ی موجود برای من است؟

در صورتی که با این سوالات باعث سردرگمی و تردیدتان شده است، با ادامه ی مطلب همراه باشید تا شما را با مهم ترین نشانه های دوست داشتن واقعی آشنا کنیم.

در صورتی که با خیانت روبرو شدید می توانید از مشاوره خیانت بهره ببرید.

روانشناسی عشق و رابطه عاشقانه واقعی

9 نشانه ی رابطه عاشقانه ی واقعی

به شما وعده ی سر خرمن می دهد.

فردی که دوستدار واقعی شماست، هرگز تلاش نمی کند تا با وعده و وعیدهای واهی و بی اساس، شما را امیدوار نگه دارد.

این کار می تواند نشان دهنده ی این باشد که او نه تنها برای شما ارزشی قایل نیست برای خودش نیز ارزشی ندارد.

در صورتی که وعده های بی ثمر در ارتباط تان زیاد شده، بهتر است بیتشر فکر کنید و دلایل آن را بررسی کنید.

بهتر است بدانید که شلوغی های روزمره، حجم زیاد کارها و مشغله ها، دلیل قانع کننده ای باری خلف وعده نیستند.

بنابراین بهتر است با خودتان صادق باشید و واقعیت ها را با چشمان بازتری ببینید.

برای دیدن تان از زیر سنگ هم که شده، وقت پیدا می کند.

در روانشناسی عشق و رابطه ی عاشقانه ی واقعی بسیار مهم است.

اگر برای فردی مهم باشید، علی رغم همه ی شلوغی ها، شما را خواهد دید.

در صورتی که بارها از او درخواست ملاقات کرده اید و این اتفاق نیفتاده، بهتر است بدانید که برای طرف مقابل تان مهم نیستید.

در روابط سالم، شما و طرف مقابل تان تلاش می کنید تا برای ملاقات هم، برنامه های دیگرتان را جابجا کنید و برای مدتی هر چند کوتاه، از بودن در کنار یکدیگر لذت ببرید.

در کنار او احساس می کنید فرد بهتری هستید.

اینار تلاش کنید تا به هنگام قرار گرفتن در کنار او، به احساسی که در مورد خودتان دارید بیشتر توجه کنید.

آیا بودن در کنار او باعث می شود تا خودتان را فردی خوب و دوست داشتنی بدانید؟

آیا بازخوردهای او در مورد شما به توانایی ها و نقاط قوت تان اشاره دارد؟

فردی که شما را دوست داشته باشد، تلاش می کند تا نقاط قوت تان را به شما گوشزد کند و شما را آنگونه که هستید خواهد پذیرفت.

در کنار چنین فردی هرگ مورد توهین، تحقیر، سرزنش و یا تهدیدهای مستمر قرار نمی گیرید و می توانید با خیال راحت، خودتان باشید.

به هر آنچه مربوط به شما باشد احترام می گذارد.

مرد واقعی زندگی تان، نه تنها از ظاهرتان تعریف می کند بلکه به عقایدتاننیز احترام می گذارد.

در صورتی که در مورد مساله ای نظر دهید، به آن توجه می کند. حتی اگر بر اساس آن عمل نکند.

علاوه بر احترام به ارزش ها، عقاید، نظرات و ظاهرتان، او به افراد مربوط به شما به ویژه خانواده تان احترام می گذارد چرا که ان ها را بخشی از زندگی شما می داند.

شما را از دید دیگران مخفی نمی کند.

مخفیک ردن شما از خانواده، دو ستنا، همکاران و اطرافیان می تواند نشان دهنده ی عدم صداقت و دوست داشتن پوشالی باشد.

فردی که شما را از صمیم قلب دوست داشته باشد، از بودن در کنارتان احساس افتخار می کند و در جمع های خانوادگی و دوستانه با شما خواهد بود.

توجه: اطلاعات و نکات در مورد تربیت کودک و نوجوان به تفکیک سنین در سایت کودک و نوجوان برای شما فراهم شده است.

روانشناسی عشق و رابطه عاشقانه واقعی

شرایط تان را درک می کند و انتظارات بی جا را کنار می گذارد.

اینکه فردی در لحظات خوشی و شادی در کنارتان باشد و به هنگام بیماری، ناراحتی، استرس و سختی های زندگی از شما فاصله بگیرد، حقیقتا فرد مناسبی برای رابطه نخواهد بود.

اگر شما تصمیم گرفته اید تا زمان، انرژی وحتی رختخواب تان را با فردی شریک شوید، حق دارید تا مناسب ترین و صادق ترین فرد را انتخاب کنید. کسی که شرایط تان را درک می کند و در همه ی لحظات، در کنارتان است.

روانشناسی عشق دررابطه ی عاشقانه ی واقعی بسیار نقش دارد.

حاضر است از آسایشش فاصله بگیرد و برای شما خطر کند.

در شرایط فرهنگی جامعه ی ایران، در بسیاری از موارد این زنان هستند که از خودگذشتگی می کنند و اسوه ی ایثار هستند.

واقعیت آن است که اگر این شما هستید که دایما در ارتباط تان از خودگذشتگی می کنید و طرف مقابل تان در نقطه ی امن خودش آسوده است، شما در یک رابطه ی بیمارگون گرفتار شده اید.

بهتر است برای مدتی، استراحت کنید و اجازه دهید تا دیگران نیز علاقه و عشق شان را به شما ثابت کنند.

دوست داشتن یک طرفه، همواره با خطر فرسودگی همراه است و می تواند شما را بیمار و درمانده کند.

به شما احساس امنیت می دهد.

حالا که در حال خواندن این مطلب هستید، احساسات کل تان در مورد رابطه را مورد بازبینی قرار دهید و به این سوال پاسخ دهید که ” آیا من در این رابطه احساس امنیت دارم و از من مراقبت می شود؟”

در صورتی که پاسخ تان منفی است، بهتر است برای پایان دادن رابطه تان با ی مشاور در ارتباط قرار گیرید

در روابط سالم، طرفین تلاش می کنند تا از یکدیگر مراقبت کنند و احساس امنیت را بالا برند.

همه چیز را با شما می خواهد و از بودن در کنارتان لذت می برد.

مردی که شما را عمیقا دوست دارد نیاز ی به ررسی این مورد ندارد که گام بعدی چیست.

 اگر او آینده ای را با شما می خواهد ، به شما اجازه می دهد آن را بشناسید. شما هر دو رویاهای تان را ایجاد می کنید و آینده خود را با هم می سازید به شکلی که متناسب هر دوی تان باشد.

یک نشانه‌ی بارز مردی که شما را دوست دارد این است که شما می خواهد با او درگیر شوید تا بتوانید او را بیشتر بشناسید. او تلاش می کند تا در موقعیت های مختلف، شما را در کنار خود داشته باشد و فرصت شناخت را افزایش دهد.

 مرد واقعی زندگی تان، تنها درباره ی خیالپردازی های جنسی اش با شما گفت و گو نمی کند و تصوراتش در مورد زندگی کامل با شما را نیز بدون خجالت به تصویر می کشد.

روانشناسی عشق و رابطه عاشقانه واقعی

رابطه عاشقانه تان با روانشناسی عشق ارزیابی کنید.

پس از خواندن نشانه های رابطه ی عاشقانه ی واقعی، لازم است تا باری خودتان لیستی تهیه کنید و به رابطه تان امتیاز دهید.

بهتر است در این امتیاز دهی، جانب صداقت را رعایت کنید تا واقعیت ارتباط تان را بهتر درک کنید.

در صورتی که به این نتیجه رسیدید که در رابطه ای بیمارگون قرار گرفته اید، نگران نباشید.

می توانید با یک مشاور متخصص در زمینه مشاوره پیش از ازدواج (NOFOLLOW) در حیطه ی روابط عاطفی گفت و گو کنید تا بهترین تصمیم را اتخاذ کنید.

به یادداشته باشید که شما لایق عشق و محبت حقیقی هستید و تا زمانی که خودتان را دوست نداشته باشید، معجزه ای از دوست داشته شدن را در روابط تان تجربه نخواهید کرد.

برای اطلاعات بیشتر می توانید مشاوره روابط دوستی (NOFOLLOW)دریافت کنید.

منبع: کانون مشاوران ایران

سکس تراپی چیست؟ و چه کسانی به سکس تراپ مراجعه کنند؟

سکس تراپی چیست؟ و چه کسانی به سکس تراپ مراجعه کنند؟

این مقاله موضوع سکس تراپی را مورد تحلیل و بررسی قرار می دهد.

انسان علاوه بر نیاز ذاتی به آب، غذا، خواب، از یک نیاز یا سائق (کشش درونی)، نسبت به رابطه جنسی برخوردار می باشد.

انکار دائمی این نیاز، برطرف کردن آن از راه های ناسالم و غیر متعارف، و ناتوانی در برقراری رابطه ای رضایت بخش با شریک زندگی، موارد مشکل ساز می باشد.

علاوه بر این، باید دانست که اختلال در روابط جنسی بین زن و مرد، صرفا به همین حیطه مربوط نمی شود،

بلکه باعث مشکلاتی در کل رابطه شان خواهد شد.

تکرار شکست در رابطه جنسی باعث به وجود آمدن عواطف منفی نسبت به یکدیگر خواهد شد از جمله خجالت کشیدن، احساس ناتوانی، خشم، نا امیدی و کاهش عزت نفس.

همچنین، مشکلات جنسی می تواند منجر به افسردگی، طلاق والدین و به تبع آن، آسیب فرزندان شود.

بر خلاف سالیان گذشته که در برخورد با مشکلات جنسی به دلیل شرم و نا آگاهی، زن و مرد صرفا به تحمل و انکار آن می پرداختند،

امروزه، درمان های مختلف و متخصصان آموزش دیده برای کمک به این حیطه مهیا شده است.

همچنین دانش و نگرش مردم در برخورد با این موضوع روز به روز در حال رشد می باشد.

سکس تراپیست

سکس درمانگر یا سکس تراپیست، به متخصصی گفته می شود که از دانش، مهارت و تجربه لازم برای راهنمایی، مشاوره و درمان مشکلات جنسی برخوردار است.

این نوع درمان مختص قشر خاصی نیست.

افراد از سنین مختلف، زن، مرد، مجرد و متاهل را شامل می شود.

همچنین شامل جلسات فردی و زوجی می باشد که بسته به نظر درمانگر اجرا می شود.

چه مسائل و مشکلاتی در سکس تراپی مطرح می شود؟

دامنه مشکلاتی که در جلسات سکس تراپی از سوی مراجعین(صورت زوجی یا فردی)، مطرح می شود گسترده است. از جمله :

الف) مشکلات ناشی از گرایش جنسی به اشیاء

رفتار جنسی سالم، رفتاری است که به یک شخص و جنس مخالف تمرکز دارد،

در مواردی این تمرکز و گرایش جنسی به جای انسان و بخصوص همسر فرد، بر یک شی تمرکز دارد که به آن فیتیش یا یادگار پرستی می گویند.

این شی معمولا لوازم مربوط به جنس مخالف می باشد ( مثلا لباس زیر یا لوازم آرایش).

در این شرایط فرد نمی تواند همانند افراد عادی از روابط جنسی سالم برخوردار باشد، صرفا در شرایط ویژه ای با اشیاء خاصی به ارضاء و لذت جنسی دست می یابند.

ب) مشکلات ناشی از گرایش به خود

 مورد دیگری که بخصوص در محرومیت جنسی رخ می دهد، تمرکز، گرایش و لذت جسمی با جسم خود است.

 در این حالت که به آن خود ارضائی می گویند، فرد با لمس و نگاه اندام خود به لذت جنسی دست می یابد.

ج)  مشکلات ناشی از گرایش جنسی به دیگران (غیر از جنس مخالف)

 در این حالت شخص به فردی دیگر غیر از جنس مخالفش گرایش جنسی دارد.

گرایش جنسی به هم جنس یا هم جنس گرایی، گرایش جنسی به کودک یا کودک آزاری، و حتی گرایش و ارتباط جنسی با حیوانات را شامل می شود.

د) ترکیبی از موارد فوق

افراط و زیاده روی در ارتباط جنسی نیز ممکن است منجر به کاهش جذابیت آن شود، در نتیجه فرد با رفتارهای انحرافی مانند تنوع طلبی به جبران این کاهش هیجان بپردازد.

حل همه ی مشکلات انزال زود رس به کمک سکس تراپی

یکی از شایع ترین شکایات مراجعین به سکس تراپیست ها، بخصوص مردها، انزال زودرس می باشد.

مردهایی که از مشکل انزال زودرس رنج می برند، توانایی هماهنگ شدن با جفت خود برای ارضاء را ندارند.

در واقع این افراد تسلط و اختیار لازم برای انزال را نداشته و همین که به هیجان شدید می رسند، ناخواسته، به سرعت و بی اختیار انزال پیدا می کنند.

این اختلال از نظر شدت می تواند خفیف، متوسط یا شدید باشد.

به عنوان مثال در حالت خفیف آن، مرد می تواند تقریبا دو دقیقه نسبت به انزال خود داری کند.

این شرایط باعث می شود که مرد نتواند طول مدت رابطه خود را با همسرش هماهنگ نماید در نتیجه زود تر از زن به مرحله فرونشانی لذت جنسی می رسد.

تکرار این شرایط باعث ایجاد احساس ناتوانی در مرد و عدم رضایت دو طرف می شود.

این عدم رضایت و اضطراب ناشی از ناتوانی، خود می تواند باعث شدت یافتن مشکلات جنسی گردد.

سکس تراپی

روش های درمانی نوین در مواجه با این مشکل، شامل مجموعه ای از تمرین ها است که زن و مرد یا مرد به تنهایی در فضای اختصاصی اتاق خواب آن را اجرا می کنند.

بعلاوه جلساتی نیز در مطب توسط درمانگر که نقش پشتیبان را دارد تشکیل می شود که درمانگر به پیشرفت درمان، ارائه تمرین های خانگی و… می پردازد.

تمرین ها متناسب با موقیت های ویژه هر فرد است،

به عنوان مثال به زن هایی که در رسیدن به ارگاسم مشکل دارند تمرین هایی جهت افزایش بر انگیختگی و هیجان از نظر روان شناختی، ارائه می شود.

سکس تراپی: از ناتوانی جنسی تا لذت جنسی

” احساس می کنم دیگر نسبت به رابطه جنسی میلی ندارم، شاید چون 40 سال دارم و مدت ها از ازدواجم گذشته و برایم تکراری شده…

به نظر شما مصرف مواد مخدر یا قرص، راه کار خوبی نیست؟

به نظر شما کم شدن میلم به رابطه جنسی به علت قرص های جلوگیری نیست؟”

جملات بالا، جملاتی آشنا برای سکس تراپیست ها ست،

متداول بودن مشکل کاهش میل جنسی و راه کار های خود سرانه ای که اغلب در مقابل آن اتخاذ می شود،
( از جمله مصرف مواد، خیانت و تنوع طلبی و…)، موضوعی مهم و قابل تامل می باشد.

معمولا اولین اقدام درمانگر جنسی، بررسی علت سرد مزاجی در مراجع اش است.

بررسی مشکل از نظر زمانی، اینکه آیا این مشکل اخیرا پیش آمده، یا مدت طولانی اینگونه بوده نیز از سوی درمان گر انجام می شود.

همچنین، عواملی که خود می تواند علت یا تشدید کننده این حالت باشد، از جمله افسردگی، شکست شغلی، مشکلات بعد از زایمان، سوگ و داغدیدگی و…نیز بررسی می شود.

اما شایع ترین علت کاهش میل جنسی، مشکلات رابطه ای است که زوجین در طول روز تجربه می کنند.

اغلب نیز احساسات منفی که زوج ها نسبت به هم دارند (از جمله خشم، عصبانیت، فاصله عاطفی)، در پوشش و ظاهری صلح جویانه بوده و از آن آگاه نیستند.

ممکن است بگویند ما به ندرت مشاجره می کنیم و..

به هرحال درمانگر با بررسی علت مشکل در جهت حل مسئله ی کاهش میل جنسی زوجین راه کارهایی اختصاصی و علمی ارائه می دهد.

راهکارهای مهم جهت بهبود رابطه جنسی

  • در برقراری رابطه جنسی با همسر خود از تنوع غافل نشوید.

تنوع در مدل های ارتباط جنسی، تنوع در مکان رابطه ( اینکه صرفا روی تخت خواب نباشد)، همچنین در نوع پوشش تان.

تجربه های جدید با همسرتان مسلما باعث افزایش صمیمیت و هیجان شما خواهد بود.

برعکس در افرادی که این تنوع را در تعدد شریک جنسی می جویند چیزی جز بیماری تنوع طلبی و احساس انزجار از خود و فاصله از همسر عایدشان نخواهد شد.

  • از برقراری رابطه با همسرتان زمانی که او از نظر روانی آمادگی لازم را ندارد، بپرهیزید.
  • در مقابل بیان خواسته های جنسی خود احساس شرم و خجالت را کنار بگذارید، چرا که لذت بردن شما از رابطه خود می تواند باعث افزایش لذت و رضایت در همسرتان باشد.
  • مشکلات جنسی را غیر قابل حل دانستن و صرفا تسلیم یا انکار آن مسلما راه کار خوبی نخواهد بود.

بنابراین، درخواست مشاوره و راهنمایی متخصصین و درمانگران جنسی که در این زمینه آموزش دیده اند، را امتحان کنید.

  • از روی هم انباشته شدن مشکلات عاطفی و احساسات منفی نسبت به همسرتان خودداری کنید چرا که این مسائل می تواند باعث آسیب به رابطه جنسی تان گردد.
  • یادگیری و رعایت اصول برقراری رابطه ، معاشقه و آرامش در شروع رابطه، نیز تاثیر بسزایی در بهبود ارتباط جنسی بین شما و همسر تان خواهد داشت.

تشخیص و درمان فوبیاهای عجیب – با ترس های عجیب و غریب چه کنیم؟

تشخیص و درمان فوبیا – با ترس های عجیب و غریب چه کنیم؟

در مابین فوبیاهای شناخته شده، یک سری فوبیاهایی وجود دارند که عجیب و غریب هستند.

برای مثال، برخی افراد از پنیر سفید می ترسند، در حالیکه سایر افراد کلا از پنیر می ترسند.

فوبیاهای عجیب

  1. سومنی فوبیا[1] – ترس از خوابیدن.
  2. کولروفوبیا[2] – ترس از دلقک ها.
  3. هیلوفوبیا[3] – ترس از درختان.
  4. اومفالوفوبیا[4] – ترس از ناف.
  5. نوموفوبیا[5] – ترس از نبود پوشش شبکه موبایل.
  6. اومبروفوبیا[6] – ترس از باران.

فرتروفوبیا[7] چیست؟

فرتروفوبیا یک موردی همانند ترس نفرت انگیز می باشد و شما می توانید این فوبیا را در داستان ترسناک آمریکایی Cult if you watch مشاهده کنید.

در واقع فرتروفوبیا شامل ترس از صندوق ها، تابوت ها و به صورت زنده در زیر خاک دفن شدن می باشد.

فوبیاهای عجیب شامل چه مواردی می شوند؟

عجیب ترین فوبیاها و تخیلی ترین ترس هایی که تا بحال شناخته شده اند، عبارتند از:

  1. نوموفوبیا[8] – تخیلی ترین و عجیب ترین فوبیایی که یک ناراحتی مدرنی محسوب می شود، عبارت از نوموفوبیا است.
  2. آنکرافوبیا یا آنموفوبیا[9]
  3. اسپکتروفوبیا[10]
  4. لینونوفوبیا[11]
  5. آبلوتوفوبیا[12]
  6. کوروفوبیا[13]
  7. آراکیبوتیرو فوبیا[14]
  8. آلودوکسافوبیا[15]

آلودوکسافوبیا چیست؟

آلودوکسافوبیا به معنای ترس از عقاید و نظرات می باشد.

ریشه این کلمه شامل کلمات یونانی Allo (به معنای متفاوت)، dox (به معنای عقاید یا نظرات) و Phobia (به معنای ترس) می باشد.

آلودوکسافوبیا به عنوان یک فوبیای اجتماعی در نظر گرفته می شود.

خطرناک ترین فوبیا چه فوبیایی است؟

معمولا خطرناکترین فوبیاها شامل فوبیاهای مربوط محیط زیست، حیوانات، ترس از حشرات و خون و همچنین موقعیت های خاص می باشند.

سایر فوبیاهای خطرناکی که وجود دارند، عبارتند از:

  • آراکنوفوبیا[16] – آراکنوفوبیا عبارت از ترس از عنکبوت ها و سایر تنندگان می باشد.
  • آکروفوبیا[17]
  • سینوفوبیا[18]

رایج ترین فوبیا یا فوبیای شماره یک چه فوبیایی است؟

آراکنوفوبیا. آراکنو فوبیا عبارت از ترس از عنکبوت ها و سایر تنندگان، همانند عقرب است که در واقع اصلی ترین و رایج ترین فوبیای شناخته شده است.

آیا فوبیا می تواند منجر به مرگ یک فرد شود؟

بله، ترس می تواند منجر به کشته شدن فرد شود. افرادی که وحشت زدگی را تجربه می کنند – که من خودم هم یکی از این افراد هستم – مطلع هستند که ترس موجود می تواند آنقدر شدید باشد که حتی منجر به مردن فرد شود.

در نتیجه این شرایط، ضربان قلب شدید می شود، ایست قلبی صورت می گیرد و نفس کشیدن برای فرد سخت می شود.

علاوه بر این ممکن است که فرد غش یا ضعف را هم تجربه کند.

تشخیص و درمان فوبیاهای عجیب

دیستیکفوبیا[19] چیست؟

دیستیکوفوبیا به معنای ترس از تصادفات است و  افراد دارای این ترس نگران آسیب زدن به خودشان یا به یک فرد دیگری هستند.

همچنین آنها از آسیب زدن به دارایی خودشان هم ترس دارند.

ریشه دیستیکوفوبیا شامل کملات یونانی dys (به معنای بد)، tych (به معنای تصادف) و phobia (به معنای ترس) می باشد.

اوبزوفوبیا[20] چیست؟

اوبزوفوبیا به معنی ترس از افزایش وزن  است و افراد دارای این فوبیا باید کاملا مراقب باشند، چرا که ممکن است به سایر اختلال های روان شناختی، همانند جوع (خوردن غذا و پاکسازی آن) یا بی اشتهایی (امتناع از خوردن غذا) هم دچار شوند.

ریشه کلمه اوبزوفوبیا شامل obeso (در زبان یونانی به معنای چاق) و phobia (در زبان یونانی به معنای ترس) است.

هلیوفوبیا[21] به چه معنایی است؟

هلیوفوبیا به معنای ترس از خورشید، نور خورشید یا هر نور روشن دیگری می باشد. این فوبیا به عنوان یک فوبیای خاص در نظر گرفته می شود.

هیپوپوتومونسترو سسکویپدالیو فوبیا[22] چیست؟

هیپوپوتومونسترو سسکویپدالیو فوبیا یکی از طولانی ترین کلمات دیکشنری است – همچنین این کلمه به معنای ترس از کلمات طولانی می باشد.

سسکویپدالوفوبیا[23]یک اسم دیگری است که برای این فوبیا استفاده می شود.

ترس یا اضطراب ایجاد شده در نتیجه این فوبیا، هیچ تناسبی با موقعیت اجتماعی مربوط به این فوبیا ندارد.

آیا فوبیای پا وجود دارد؟

ترس از فوبیای پا – پودوفوبیا[24]. ترس از فوبیای پا برای اکثر افراد یک مورد عجیب و تخیلی است.

با این وجود، پودوفوبیا وجود دارد و یک فوبیای عجیب رایجی می باشد که تعدادی نسبتا زیادی از افراد وجود دارد.

ریشه کلمه پودوفوبیا عبارت از Podos (به معنای پا) است.

آناتیدافوبیا[25] چیست؟

آناتیدافوبیا یک ترس دائمی و غیر عقلایی از دیده شدن توسط اردک است.

فرد دارای این فوبیا بر این باور است که اردک حرکات وی را تحت نظر دارد.

افرادی که دارای آناتیدافوبیا هستند، دارای احساسات واقعی و درستی نیستند.

تشخیص آناتدافوبیا یک تشخیص روان پزشکی واقعی نمی باشد.

در واقع این فوبیا یک فوبیای توهمی و شوخی آمیزی می باشد که برای اولین بار گری لارسون[26] در نتیجه مشاهده کردن کارتون محبوب خودش به اسم Far Side ، این فوبیا را نامگذاری کرده است.

فریگوفوبیا[27] چیست؟

فریگوفوبیا به معنای ترس از خیلی سرد شدن و یخ زدن است.

افراد دارای این فوبیا، بدون توجه کردن به دمای هوای پیرامون، لباس ها و پتوهای زیادی را به دور خودشان می پیچند.

این اختلال با سایر اختلال های روان شناختی، همانند خودبیمار انگاری[28] و اختلال وسواس فکری – عملی مرتبط است.

آویوفوبیا[29] چیست؟

ترس از پرواز کردن عبارت از ترس از قرار گرفتن در یک هواپیما یا سایر ماشین های پرنده در حال پرواز است.

همچنین این اختلال به عنوان اضطراب پرواز، فوبیای پرواز، فوبیای پرش، آویوفوبیا یا آئروفوبیا[30] (هر چند که این فوبیا همچنین به معنای ترس از پیشنویس ها یا ترس از هوای تازه است) شناخته می شود.

فازموفوبیا[31] چیست؟

فازموفوبیا یک نوع ترس از روح ها است و ریشه این کلمه شامل کلمات یونانی Phamos (به معنای موجود ماوراء طبیعی یا فانتوم) و Phobos (به معنای ترس یا وحشت عمیق) است.

یک کلمه دیگری که برای این فوبیا مورد استفاده قرار می گیرد، عبارت از اسپکتروفوبیا[32] است که ریشه در کلمات Specters (به معنای روح ها یا تخیل ها) یا reflection (به معنای انعکاس) دارد.


درمان افسردگی

” همیشه خسته و بی رمق در اتاقم بودم؛ احساس می کردم انرژی لازم حتی…

چگونه از فرزندم در دوران نوجوانی مراقبت کنم؟

چگونه از فرزند نوجوانم مراقبت کنم؟

اصولا دوران نوجوانی پلی است.از کودکی به بزرگسالی ، دوره ای خاص با تمام هیجان ها و چالش های تلخ و شیرین و متمایز از سایر دوره های زندگی.

معولا دوره نوجوانی از حدود 11 سالگی آغاز می شود و تا 19 سالگی ادامه دارد.

نوجوان به دنبال هویت از کودکی فاصله می گیرد و به سمت بزرگسالی و مسیولیت پذیری حرکت می کند .

شرایطی که ممکن است برایش سخت و پر از استرس باشد  و یا  دوره ای سرشار از شوق و سخت کوشی .

از جمله مهم ترین ویژگی های دوران نوجوانی

  • خطرپذیری : نوجوانان به علت کنجکاوی زیاد و استقلال بیشتر نسبت به دوران کودکی ممکن است به رفتارهای مخاره آمیز دست بزنند

 مثلا رانندگی با سرعت و هیجان زیاد و یا تجربه مصرف مواد.

شاید انجام چنین رفتارهای پرخطر را نوعی نشانه بزرگ شدن بدانند.

  • آسیب ناپذیری یا افسانه ی شخصی : نوجوان خود را فردی بی همتا و مصون از آسیب می پندارد.  او مخاطرات را بیشتر برای دیگران تصور می کند و به همین دلیل است که دست به رفتارهای پرخطر از جمله مصرف مواد یا شوخی و فعالیت و رانندگی خطرناک می زند.
  • کم حوصلگی : نوجوانان معمولا از دیدگاه بزرگترها و والدین کم حوصله هستند بخصوص وقتی که از شنیدن نصیحت های بزرگ ترها فرار می کنند و کم تحمل هستند

ممکن است نصیحت کردن والدین را کاری تکراری بدانند و یا احساس کنند که  هویت شخصی و استقلال شان زیر سوال می رود.

البته این کم حوصلگی نوجوان می تواند صرفا در تعامل با خانواده و والدین باشد،یعنی در طول روز و ساعاتی که با همسالان خود وقت می گذراند پر انرژی و پرجنب و جوش باشند.

  • نگاه نقادی  و سوال کننده : برخلاف دوران کودکی که همواره پدر و مادر مظهر قدرت ، علم و دانایی بودند در نوجوانی قدرت، توانایی و کامل و بی عیب بودن والدین زیر سوال می رود.

نوجوان اکنون می داند که گفته های والدین مطلقا درست و مساوی با قوانین بدون چون و چرا نمی باشد.

نگاه نقادی نسبت به اصول و قوانین داخل خانه و حتی قوانین مدرسه، جامعه،آموزه های اخلاقی و دینی در نوجوانی یک ویژگی بارز و متفاوت نسبت به دوره کودکی می باشد.

آگاهی از ویژگی های ذکر شده به شما کمک می کند تا رفتارهای نوجوان تان را حمل بر مشکل دار بودن او نکنید و آن ها را به عنوان رفتارهای متناسب با دوران رشد بپذیرید.

دوران نوجوانی

بلوغ و تکامل جسمی نوجوانان تان را بیشتر بشناسید

علاوه بر تغییرات عاطفی و شناختی گفته شده، فرزند نوجوان تان در حال تجربه ی تغییرات جسمی اساسی نیز هست.

واضح ترین ترین تغییر دوره بلوغ، بزرگ شدن اندازه بدن است. وقتی استخوان های یک پسر به طور ناگهانی رشد می کند اتفاقی که گاه برای خود نوجوان و اطرافیان او نیز حالت طنزآمیز می گیرید!

این عدم تناسب فیزیکی که در چهره و قد نوجوان دیده می شود و یا دورگه شدن صدای پسر، شروع عادت ماهیانه و رشد سینه در دختران، رشد موهای بدن بخصوص دور چانه و بالای لب پسران ، برای نوجوان شرم آور و باعث نگرانی نیز خواهد شد.

چگونه رشد جنسی فرزندم را به خوبی مدیریت کنم؟

در گذشته مردم به مسایل مربوط به دوران نوجوانی و بلوغ و بخصوص تغیرات جنسی آن سربسته اشاره می کردند.

اما امروزه نوجوانان از راهنمایی بیشتر والدین و آمادگی بهتر نسبت به شرایط پیش روی خود برخوردارند.

رسانه های امروزی، تلویزیون ، اینترنت و بالارفتن آگاهی در این جریان نقش بسزایی دارد.

اگرچه همچنان در بسیاری از مواقع نوجوانان از اطلاعات و راهنمایی کافی در این زمینه محروم هستند.

دلایل مختلفی برای این امر وجود دارد.

به عنوان مثال ممکن است شما به عنوان والدین تصور کنید که با وجود رسانه های امروزی، فرزندتان اطلاعات کافی از شرایط پیش روی دارند و نیاز به توضیح و راهنمایی شما ندارد.

اگرچه نحوه صحبت کردن و نوع لباس پوشیدن یک نوجوان در دوران نوجوانی، ظاهرا او را فردی بالغ و بزرگ نشان دهد اما در واقع نیاز به اطلاعات دقیق و حمایت والدین احساس می شود.

بنابراین نوجوان های ما آنقدرها که نشان می دهند آگاه نیستند.

برای مثال چند درصد از نوجوانان تفاوت میان رابطه صمیمانه و رابطه جنسی را می دانند؟

یا تفاوت میان عشق و شهوت را؟ یا تفاوت میان عشق و عشق ورزی را؟ چند درصد از نوجوانان در مقابل تغییرات جسمانی و جنسی خود احساس طبیعی بودن دارند؟

خودتان را به جای نوجوان بگذارید

دوران نوجوانی خود را بخاطر بیاورید.

مطمئنا باور دارید که در هیچ زمان دیگری به اندازه حال حاضر با انبوهی از مطالب مضر، مشغولیت ذهنی و شرایط متعدد تصمیم گیری روبه رو نبوده اید.

مجسم کنید که یک دانش آموز سال آخر در یک دبیرستان امروزی با رسانه های مجازی و حجم عظیم مطالب غیراخلاقی، همچنین دوستانی با تجربه روابط جنسی هستید.

در چنین شرایطی تصمیم گیری و انتخاب ارزش سخت تر و حیاتی از گذشته خواهد بود.

بی شک با توجه به این همه خطرات بزرگ،(تهدید بیماری آمیزشی، سواستفاده جنسی و…) نوجوان تان به شدت نیازمند اطلاعات صحیح و حمایت بیشتر از جانب شما خواهد بود.

تاثیر بلوغ زودرس در پسران در دوران نوجوانی

تحقیقات نشان می دهد که پسرانی که نسبت به همسالان خود زودتر به بلوغ می رسند احساس بهتری نسبت به خود دارند.

آنان از لحاظ جسمانی رشد بیشتری نسبت به همسالان خود دارند در نتیجه از احساس قدرت ، توجه، و عشق بیشتری برخورداند.

اگرچه بلوغ زودرس در پسران از لحاظ روانی احساس برتری خاصی به فرد می دهد اما داشتن روابط دوستانه بیشتر با افراد بزرگ تر یا تمایل بیشتر به فعالیت های انحرافی نیز مشکل ساز می باشد.

بلوغ در دوران نوجوانی

تاثیر بلوغ دیررس در دختران در دوران نوجوانی

برخلاف پسرها که  از بلوغ زودرس تاثیرات مثبتی می گیرند، دخترانی که زودتر به سن بلوغ می رسند، دارای مشکلات احساسی بیشتری نسبت به همسالان خود می باشند.

دختران نوجوان به واسطه رشد جسمانی بیشتر، از بقیه همسالان جدا شده در نتیجه این موضوع می تواند همراه با تصویری ضعیف تر از خود، احساس انزوا، افسردگی و اضطراب همراه باشد.

شاید بتوان این موضوع را اینگونه توجیه کرد که بلوغ چالشی است که نیاز به تطبیق « روانی » توسط نوجوان دارد و نوجوانانی که در سن پایین تر دچار بلوغ زودرس می شوند، برای این انطباق آمادگی کمتری دارند.

همچنین  به طور کلی در سن بلوغ نسبت چربی بدن به ماهیچه به طور چشمگیری افزایش پیدا می کند و بلوغ زودرس در دختران به معنای دور شدن از حالت لاغری ایده آل جامعه و همسالان است.

در مقایسه با دختران، این حالت در پسران که از مزایای قد بلند بودن و ماهیچه ای بودن برخوردار می شوند، یک مزیت محسوب می شود.

بر اساس توضیحات داده شده، لازم است تا شما به عنوان والدین با فرزندتان در خصوص تغییرات دوران بلوغ، گفت و گویی صمیمی و روشن شکل دهید و او را با ماهیت تغییرات این دوران کاملا آشنا کنید.

شکاف نسل ها و دوران نوجوانی

ممکن است تصور کنید  بین نگرش ها و ارزش های نوجوانان و والدین (بزرگسالان) ، تفاوت های اساسی وجود دارد، چیزی که از آن با عنوان شکاف نسل ها یاد می شود.

 جالب است بدانید که پژوهش ها و بررسی ها نشان داده که بین نوجوانان و والدین شان در خصوص ارزش ها و موضوعات مهم مانند: سخت کوشی، بلند پروازی تحصیلی و شغلی و خصوصیات شخصیتی مهم، باور و اعتقادات مشترک وجود دارد.

در واقع تفاوت نگرشی که بین نوجوان با هم دوه ای ها ( هم نسل های خود) در زمینه موضوعات اساسی مانند دین، کار، یا تحصیل وجود دارد خیلی بیشتر از تفاوت نگرش او با والدین است.

دلیل این شباهت در عقاید اصلی می تواند پس زمینه اجتماعی، دینی و فرهنگی مشترک و محیط رشدی مشترک با والدین باشد.

اما در موضوعاتی که سلیقه شخصی در آن مطرح است مانند سبک لباس پوشیدن، نوع مدل مو، انتخاب موسیقی دلخواه و مواردی از این قبیل، این شکاف نسل بارز است.

در این گونه موارد که ترجیحات و سلایق افراد، بیشتر تحت تاثیر مد زمانه و بسیار زودگذر می باشد، نوجوان از دوستان خود بیشتر تاثیر می پذیرد تا والدین یا  سایر بزرگسالان.

بر این اساس “داشتن مهارت کافی برای گفت و گو با فرزند” یکی از مهم ترین ابزارهایی است که می تواند تفاوت سلیقه ی شما و نوجوان تان را پوشش دهد و از مشکلات احتمالی به خوبی پیشگیری کند.

نوجوان عاشق

نوجوان عاشق می شود و تغیرات جسمی و فیزیکی در او ایجاد می شود.دوستان دوران…

چگونه رابطه اجتماعی خوبی برقرار کنم؟

چگونه رابطه اجتماعی خوبی برقرار کنم؟

برای افرادی که معتقدند در تنهایی آرامش و رضایت بیشتری دارند و بهترین لحظات شان، لحظه هایی است که تنها مشغول کار خود بوده و کسی مزاحم شان نمی شود، شنیدن این واقعیت که ارتباط و برقراری ارتباط اجتماعی یک نیاز اساسی محسوب می شود، کمی غیرقابل باور است.

نحوه برقراری ارتباط اجتماعی با دیگران

حقیقت این است که اگرچه همه ی ما لحظاتی از عمرمان به شدت خواستار تنهایی بوده ایم، اما بیشترین زمان بیداری خود را در تعامل با دیگران سپری کرده و از این مراوده لذت می بریم.

البته این موضوع در افراد مبتلا به اختلال شخصیت اسکیزوئید متفاوت است.

افراد مبتلا به این اختلال از تعامل و بودن در اجتماع و ارتباط گریزان بوده و به شدت( البته دائم )، خواهان تنهایی و انزوا هستند.

انسان ذاتا یک موجود اجتماعی است که در دامان رابطه شکل گرفته و متولد می شود.

علاوه بر این که ارتباط یک نیاز اساسی انسان است، بسیاری از نیاز های ما در دامان ارتباط برطرف می گردد،

به عنوان مثال نیاز های مادی، نیاز به احترام و تعلق خاطر، نیاز به عشق و صمیمیت، نیاز به احترام و تائید و سایر نیاز ها در دل ارتباط برطرف می گردد.

چگونه رابطه اجتماعی خوبی برقرار کنم؟

بعلاوه برقراری ارتباط اجتماعی باعث افزایش فرصت در زمینه های کاری، پیشرفت، یادگیری، همکاری و در نهایت افزایش احتمال موفقیت می گردد.

همچنین تحقیقات نشان داده که افرادی که ارتباط اجتماعی بیشتری با دیگران دارند، از سلامت روان و رضایت بیشتری نیز برخوردارند.

راز ارتباط اجتماعی موثر و موفق ( از رابطه بد به رابطه خوب)

رابطه اجتماعی با دیگران (خانواده، دوست، همکار)، علاوه بر این که باعث برطرف شدن نیاز ها، افزایش سلامت روان و میزان رضایت مندی از زندگی می شود،

می تواند مشکل ساز گردد.

این موضوع بخصوص در مواقعی که خود شما یا طرف مقابل تان از مهارت های اجتماعی مناسب برخوردار نباشید، دیده می شود.

وقتی در یک رابطه ی اجتماعی نامطلوب قرار داریم سه راه کار برای ادامه پیش رو دارید:

  • الف: می توانید رابطه معیوب را به کل قطع کنید( گزینه پرطرفدار بسیاری از افراد!).
  • ب: می توانید با همین وضعیت به رابطه ادامه دهید یا منتظر تغییر رفتار طرف مقابل تان باشد( راه کاری که توسط اکثر مردم انتخاب می شود).
  • ج: می توانید به دنبال راه کار و تغییراتی در رفتار خود جهت بهبود ارتباط اجتماعی تان باشید.

تکنیک های موثر در بهبود رابطه اجتماعی

1_ در ارتباط اجتماعی و مواجهه با انتقاد از تکنیک آرامش بخش استفاده کنید.

 این تکنیک که به آن قانون تضادها نیز گفته می شود، یکی از موثر ترین تکنیک های ارتباط اجتماعی است.

فرض کنید در یک ارتباط اجتماعی ( با دوست، همکار یا …) قرار گرفته و از شما انتقادی غیرمنظقی می شود که با دلخوری سعی در دفاع از خود هستید و البته این دفاع شما نتیجه متضاد یا عکس داشته و باعث دلخوری و انتقاد بیشتر می گردد.

بر اساس این تکنیک شما به جای آن که روی بخش نا عادلانه حرف طرف مقابل توجه کنید، به بخش درست و حتی جزئی گفته های طرف مقابل متمرکز شوید.

بنابراین با پیدا کردن حقایقی در انتقاد های دیگران و نه صرف برخورد با عصبانیت یا اضطراب نه تنها به خودشناسی بهتری دست می یابید بلکه از انتقاد و بحث بی مورد جلوگیری می کنید.

در عین حال با آرامش از طرف مقابل بخواهید واضح تر در مورد گفته های خود با شما صحبت کند.

مثلا در پاسخ به جمله ای کلی ( تو خود خواهی) می توانید بگویید: درست است که به احساس تو در این مورد توجه نکرده ام و از دست من عصبانی شده ای، شنیدن این حرف ها برایم سخت است .آیا کارهای دیگری هم انجام داده ام که از نظر تو خود خواهانه باشد؟

در مثال بالا اگر فرد موقعیت های دیگری از خودخواهی را یاد آور شود در واقع می توان گفت انتقاد درستی داشته و باید با خودشناسی بیشتر روی اصلاح این مورد کار شود.

در صورتی که موارد دیگری که حاکی از خودخواهی باشد، وجود نداشته و مطرح نگردد، با این تکنیک فرد منتقد به آرامش دعوت شده و نست به برخورد تند خود آگاه می شود.

و انتقاد های کلی تبدیل به انتقاد جزئی و خاص می گردد.

2_ در ارتباط اجتماعی همدلی فکری و احساسی  داشته باشید.

همه ی ما فکر می کنیم که می دانیم دیگران در مورد ما چه فکر و احساسی دارند،

و نیز احساس می کنیم به طور کامل متوجه گفته ها و منظور یا شرایط طرف مقابل خود هستیم.

همدلی یکی از مولفه های اساسی در یک ارتباط اجتماعی موثر و موفق است.

همدلی همچنین از ویژگی های اساسی یک روانشناس یا درمانگر خوب است.

علارغم این که به ظاهر هم دلی آسان است اما بسیاری از متخصصان حوزه روانشناسی بعد از سال ها مهارت و آموزش حرفه ای به این خصیصه دست می یابند.

دیدن دنیا از نگاه و دریچه ذهنی دیگران مسلما سخت و البته کمک کننده در ارتباطات و تعاملات اجتماعی ماست.

همدلی به دو نوع حسی و فکری تقسیم می شود.

همدلی فکری یعنی این که درست متوجه منظور و چیزی که دیگران به آن فکر می کنند، بشویم.

همدلی احساسی یعنی درک احساس دیگری برای مان به درستی امکان پذیر باشد.

در ارتباطات اجتماعی تان برای نشان دادن هم دلی فکری و توجه، می توانید با بیان خلاصه ای از آن چه که طرف مقابل تان گفته، این حس را به او بدهید که او را به درستی درک کرده اید.

برای این کار لازم است به جای تمرکز روی حرف ها و پاسخ های خود، به دقت به حرف های طرف مقابل گوش و تمرکز کنید.

توجه داشته باشید که صرف تکرار حرف طرف مقابل به صورت طوطی وار هم دلی نبوده و تنها باعث آزردگی خاطر طرف مقابل تان می شود.

3_ در ارتباط اجتماعی نوازش داشته داشته باشید.

نوازش در زبان تخصصی روانشناسی نه به معنای عام آن و تماس فیزیکی، بلکه به معنای آگاهی و توجه از حضور دیگری است.

شاید بتوان گفت نوازش در ارتباط اجتماعی اصلی ترین مولفه بوده و انسان ها همواره خواستار دیده شدن و مورد توجه قرار گرفتن بوده اند.

به همین دلیل است که زن و شوهری که با هم هیچ گونه تعامل مثبت و حتی منفی از نوع دعوا و بحث ندارد، از شرایط بدتری در مقایسه با یک زوج پرچالش که دائم با هم سر ناسازگاری دارند، برخوردارند.

انواع نوازش

نوازش کلامی

شامل هرگونه توجه و صحبت کلامی ( از یک سلام و احوال پرسی ساده گرفته تا صحبت طولانی).

نوازش غیر کلامی

نگاه کردن، در آغوش گرفتن، لبخند زدن، گرفتن دست یکدیگر و… را شامل می شود.

نوازش مثبت

توجه و بیان نکات مثبت در خصوص دیگری و ابراز محبت.

نوازش منفی

تحقیر، کنایه و توهین را شامل می شود که احساس بدی به طرف مقابل دست می دهد.

نوازش شرطی

ابراز احساس یا توجه به دیگری به شرط انجام کاری( مثلا من تو را دوست دارم اگر …).

نیاز اساسی انسان ها به دریافت نوازش باعث می شود که به نوع منفی نوازش تن داده و لااقل بدین طریق از دیگران نوازش دریافت کنند.

قدردانی، تحسین و احترام و اشاره به ویژگی های مثبت دیگران در ارتباط اجتماعی ویژگی افراد محبوب و موفق است.

سعی کنید در این مورد برون گرا بوده و نکات مثبتی که از دیگران دیده اید را به آن ها بازگو کنید.

درمان افسردگی

” همیشه خسته و بی رمق در اتاقم بودم؛ احساس می کردم انرژی لازم حتی…

راه درمان افراد منزوی و کناره گیری اجتماعی توسط روانشناسی

راه درمان افراد منزوی و کناره گیری اجتماعی  توسط روانشناسی

انزوا از نظر لغوی به کناره گیری از مردم و عزلت گزینی اشاره دارد.

در زمان قرنطینه یا مشکلات این چنینی، افراد باید از طریق شبکه های اجتماعی یا تماس با هم در ارتباط باشند تا از نظر اجتماعی آسیب نبینند.

درمان انزوا و تنهایی

مردم معمولا از خجالتی بودن برای اشاره به انزوا و گوشه گیری دیگران اشاره می کنند.

فردی که به انزوا و گوشه گیری گرایش دارد معمولا از کم رویی و خجالت نیز رنج می برد.

ممکن است بخاطر شکست یا آسیب در یک رابطه یا دعوای زن و شوهر بوده است.

این افراد از قرار گرفتن در اجتماعات تا حد امکان خودداری می کنند و تمایل دارند که به تنهایی، کار و فعالیت خود را پیش ببرند.

همچنین در مورد نحوه ی گذراندن اوقات فراغت نیز ترجیح می دهند تنها یا نهایتا با یک دوست صمیمی همراه باشند.

فرد منزوی معمولا در مدرسه یا محیط کار، صرفا یک دوست صمیمی دارد که به شدت نیز به او وابسته  است.

راه درمان افراد منزوی و کناره گیری اجتماعی توسط روانشناسی

انزواطلبی در هر دوره و هر سنی ممکن است رخ دهد.

این تمایلات انزواطلبانه در دوره نوجوانی نیز با شیوع بیشتر و البته به صورت گذرا دیده می شوند.

خیلی از افراد به تنهایی، با تلاش و مواجهه با ترس های خود سعی در افزایش تعاملات اجتماعی و درمان انزواطلبی خود دارند.

درصورتی که فرد موفق به درمان این مسئله نشود می تواند به پیامدهای جدی در زندگی منجر گردد.

از جمله پیامدها و مشکلات انزوا و گوشه گیری می توان به موارد زیر اشاره نمود:

کاهش اعتماد به نفس، کاهش مهارت های برقراری ارتباط جمعی، عدم خود باوری، افسردگی، افکار مربوط به خودکشی، غرق شدن در تخیلات، خودخوری و نشخوار فکری زیاد.

انزوا و گوشه گیری درکودکان و راهکارهای مقابله با آن

اگرچه انزوا و گوشه گیری در دوره کودکی تا حدودی نشان دهنده ی خلق و خو و ویژگی های شخصیتی زیستی فرد است.

اما تا حد زیادی نیز به محیط رشدی و نحوه تعامل والد با کودک بستگی دارد.

خجالتی بودن و کم رویی یکی از ویژگی های شخصیتی بارز کودکان منزوی است.

گوشه گیری و انزوا در کودکی را نباید در مقابل خود داری کودک در  تعامل با بزرگسالان سنجید.

ویژگی مهم کودک منزوی اجتناب و مقاومت او در بازی کردن و تعامل کردن با سایر کودکان و همسالان خود است.

افسردگی و انزوای کودکی با هم رابطه ی دوسویه دارند.

یعنی از یک طرف افسردگی می تواند علت تمایل به انزوا و از سوی دیگر پیامد این انزوا باشد.

سرزنش و  مقایسه کودک با بچه های فامیل یا آشنایان روش مطلوبی برای برانگیختن کودک جهت تغییر مثبت و افزایش رفتار مطلوب نیست.

به عنوان مثال مادری که به فرزند خود می گوید: نگا کن چقدر دوستت خوب بلده با بقیه سلام و احوال پرسی کنه ولی تو آبروی منو میبری!

این جملات صرفا باعث بدتر شدن اوضاع می شود.

والدین می توانند با فراهم کردن محیطی امن و کاستن از ترس کودک نسبت به قضاوت و تحقیر دیگران، به فرزندشان در برداشتن یک قدم به جلو و تعامل کمک کنند.

همچنین بیان خجالتی بودن کودک در حضور او صرفا باعث ایجاد تلقین پذیری و درونی سازی بیشتر این خصوصیت در او می شود.

فراهم سازی محیطی برای تعامل بیشتر با سایر افراد و پذیرش بی قید و شرط کودک از دیگر موارد قابل توجه می باشد.

راه درمان افراد منزوی و کناره گیری اجتماعی توسط روانشناسی

انزوا و گوشه گیری در نوجوانی و راهکارهای مقابله با آن

انزوا در نوجوانی معمولا یک ویژگی گذرا و موقتی این دوره است که با ادامه یافتن و درمان نشدن می تواند در آینده برای نوجوان دردسرساز شود.

از دست دادن اعتماد به نفس، افسردگی، اضطراب، عدم رشد مهارت های ارتباطی، ناتوانی در ابراز وجود و بیان احساسات و مشکلات اجتماعی، تحصیلی و ارتباطی از جمله پیامدهای ادامه دادن به روند انزواطلبی در نوجوانان است.

سوالات دوره بلوغ و سوالات ازدواج را از مشاوران باتجره سوال کنید و نوجوان را برای سوال پرسیدن سرزنش نکنید.

عوامل موثردر گرایش نوجوانان به انزواطلبی

اعتیاد، دعوا و یا اختلاف والدین، جدایی و طلاق والدین، سخت گیری و بی مهری والدین، داشتن یک نقص عضو جسمانی، مشکلات تکلمی و خود زشت انگاری، مهاجرت و نقل مکان و تبعیض.

برخلاف دوره ی کودکی که والدین با مقایسه و سرزنش کودک می توانند در کاهش اعتماد به نفس و افزایش انزواطلبی نقش دارند، در نوجوانی، این مقایسه به صورت درونی و در واقع با ندای یک والد سخت گیر توسط خود نوجوان صورت می گیرد.

نوجوان با مقایسه ی شرایط ظاهری، تحصیلی و خانوادگی یا اقتصادی خود با دیگران به تزلزل اعتماد به نفس و انزواطلبی خود کمک می کند.

تغییرات هورمونی و عدم تناسب ظاهری افراد منزوی و کم حرف

این موضوع بخصوص با تغییرات هورمونی و عدم تناسب ظاهری تشدید می یابد.

یکی دیگر از عواملی که در تشدید انزواطلبی نوجوان اهمیت دارد، فضای مجازی و وابستگی به بازی های کامپیوتری است.

تقویت اعتماد به نفس و جرات ورزی توسط والدین و معلمان، فراهم نمودن فرصت بیشتر برای تعامل سازنده با دیگران از جمله رهبری گروه های تفریحی و علمی از جمله راه کارهای پیشنهادی می باشد.

راه درمان افراد منزوی و کناره گیری اجتماعی توسط روانشناسی

انزوا و گوشه گیری در سالمندان و راه کارهای مقابله با آن

انزوا در دوره ی سالمندی برای خیلی از افراد شرایطی است که ناخواسته به آن ها متحمل شده است.

در سال های اخیر انزوا و تنهایی سالمندان و همچنین پیامدهای این انزوا از جمله خودکشی افزایش یافته است.

از جمله دلایل این افزایش می توان به موارد زیر اشاره نمود:

 برخلاف گذشته که سالمندان به عنوان بزرگ و برکت خانواده ها در خانه های بزرگ و شلوغ نقش پررنگی داشتند،

اکنون با  وجود زندگی شهری در آپارتمان های کوچک و کم شدن تعاملات محله ای، تنهایی و انزوا درد بزرگی برای قشر سالمند است.

همچنین با افزایش امید به زندگی ( متوسط سال هایی که انتظار می رود فرد زنده بماند) سالمندان زیادی هستند که با از دست دادن همسر، ترک کردن فرزندان، مشکل سلامتی و از دست دادن کار و استقلال مواجه هستند.

اما آیا انزوا در سالمندی غیرقابل اجتناب است؟

سالمندی به معنای واقعی مترادف با ناتوانی و انزوا نیست.

بخش بزرگی از ناتوانی که سالمندان تجربه می کنند محصول باورپذیری فرهنگی است که جامعه نسبت به سالمندان القاء می کند.

سالمندی می تواند دوره ای آرام اما همچنان پویا باشد.

تحقیقات مختلف نشان داده اند سالمندانی که از نظر اجتماعی پویا هستند از سلامت بالاتری برخوردارند.

قدم زدن، دنبال کردن یک فعالیت هنری یا تفریحی مورد علاقه و حتی ادامه دادن یک فعالیت اقتصادی آسان،

داشتن باغچه یا گل و رسیدگی به آن ها، تماشای برنامه های تلویزیونی، همصحبتی روزانه با دوستان مسن و جوان می تواند در به چالش کشیدن مفهوم ناتوانی و انزوا در سالمندان مفید باشد.

برای مشاوره با مرکز مشاوره روانشناسی با متخصصین روانشناسی می توانید با شماره های ۲۲۳۵۴۲۸۲–۰۲۱

۲۲۲۴۷۱۰۰–۰۲۱ تماس حاصل فرمایید.

درمان افسردگی

” همیشه خسته و بی رمق در اتاقم بودم؛ احساس می کردم انرژی لازم حتی…

کاهش اضطراب

در رفتار درمانی شناختی (CBT)، تمرکز توجه به ابعاد شناختی، رفتاری و جسمی و فیزیکی…