پیدا کردن درمانگر خوب که به بهبود شما کمک می کند

پیدا کردن درمانگری که می تواند به شما در بهبود کمک کند

چگونه درمانگر مناسب را انتخاب کنیم؟ چگونه از جلسات درمانی یا مشاوره خود بیشترین بهره را برده و پیشرفت درمان خود را ارزیابی کنیم؟

درمانگر و مشاوره چگونه می تواند کمک کند

درمان می تواند یک راه‌حل مؤثر برای بسیاری از مشکلات روحی و روانی باشد. صحبت کردن در مورد افکار و احساسات خود با یک فرد حامی اغلب می تواند احساس بهتری در شما ایجاد کند.

بیان نگرانی های خود یا صحبت در مورد چیزی که بر دلتان سنگینی می کند، به خودی خود می تواند بسیار شفابخش باشد. شما از اینکه کسی به حرف هایتان گوش کند، احساس خوبی خواهید داشت زیرا می‌فهمید که شخص دیگری هست که به شما اهمیت می دهد و می خواهد کمکتان کند.

اگرچه صحبت کردن در مورد مشکلات با دوستان نزدیک و اعضای خانواده می تواند بسیار مفید باشد، اما گاهی اوقات به کمکی نیاز دارید که اطرافیان شما قادر به ارائه آن نیستند. هنگامی که به حمایت بیشتر، دیدگاه بیرونی یا برخی راهنمایی های تخصصی نیاز دارید، صحبت با درمانگر یا مشاور می تواند کمک کننده باشد.

پیدا کردن درمانگری که می تواند به شما در بهبود کمک کند

حمایت دوستان و خانواده اهمیت بسیاری دارد اما با درمان متفاوت است. درمانگران شنوندگان حرفه ایِ آموزش دیده ای هستند که می توانند به شما کمک کنند تا ریشه مشکلات خود را پیدا کرده، در چالش های عاطفی موفق شوید و تغییرات مثبتی در زندگی خود ایجاد کنید.

برای بهره مندی از درمان، حتما لازم نیست مشکل روانی برای شما تشخیص داده شود. بسیاری از افراد برای درمان نگرانی های روزمره به دنبال کمک هستند: مثلاً مشکلات روابط، استرس شغلی یا عدم اعتماد به نفس. دیگران در مواقع سختی، مانند طلاق به درمان روی می آورند.

اما برای بهره‌مندی از مزایای مشاوره، مهم است که درمانگر مناسب را انتخاب کنید، کسی که به او اعتماد دارید، احساس می‌کنید از شما مراقبت می‌کند و سابقۀ کمک به شما برای ایجاد تغییرات برای بهتر شدن در زندگی‌تان را دارد. یک درمانگر خوب به شما کمک می کند قوی تر و خودآگاه تر شوید.

چرا درمان و نه دارو؟

فکر اینکه بتوانید مشکلات خود را با مصرف روزانه یک قرص حل کنید می تواند جذاب به نظر برسد، اما کاش به همین راحتی بود! مشکلات روحی و روانی دلایل متعددی دارند و فقط دارو درمانی مشکلی را حل نمی‌کند.

دارو ممکن است به کاهش علائم خاص کمک کند، اما عوارض جانبی دارد. علاوه بر این، نمی تواند مشکلات  بزرگ را حل کند. دارو روابط شما را اصلاح نمی کند، به شما نمی‌گوید که با زندگی خود چه کار کنید یا به شما نمی گوید چرا به انتخاب های ناسالم خود ادامه می دهید.

درمان می تواند زمان بر و چالش برانگیز باشد، زیرا احساسات و افکار ناراحت کننده اغلب به عنوان بخشی از روند درمان ظهور می‌یابند. با این حال، درمان مزایای طولانی‌مدتی فراتر از تسکین علائم دارد.

درمان ابزارهایی را در اختیار شما می‌گذارد تا زندگی‌تان را متحول کنید، ارتباط بهتری با دیگران برقرار کنید، زندگی‌ای را که می‌خواهید بسازید و با هر مانعی که بر سر راهتان قرار می‌گیرد، کنار بیایید.

باورهای غلط درباره درمان

باور غلط: من نیازی به درمانگر ندارم. من آنقدر باهوش هستم که مشکلاتم را خودم حل کنم.

واقعیت: همه ما نقاط کور خود را داریم که هیچ ربطی به هوش ندارد. یک درمانگر خوب به شما نمی گوید که چه کاری انجام دهید یا چگونه زندگی کنید. او به شما یک دیدگاه بیرونی می دهد و به شما کمک می کند تا بینش به دست آورید و بتوانید انتخاب های بهتری داشته باشید.

باور غلط: درمان برای دیوانه‌هاست

واقعیت: درمان برای افرادی است که در خودآگاهی کافی برای درک نیاز خود به کمک دارند و می خواهند ابزارها و تکنیک هایی را بیاموزند تا اعتماد به نفس و تعادل عاطفی بیشتری داشته باشند.

باور غلط: تنها چیزی که درمانگران می خواهند در مورد آن صحبت کنند، پدر و مادر من هستند.

واقعیت: اگرچه که کاوش در روابط خانوادگی گاهی اوقات ریشۀ افکار و رفتارهای بعدی را در زندگی تشکیل می‌دهد، اما درمان تنها روی آن متمرکز نیست. تمرکز اصلی بر چیزی است که شما باید تغییر دهید: الگوها و علائم ناسالم در زندگی. درمان به این معنا نیست که والدین خود را سرزنش یا به گذشته فکر کنید.

باور غلط: درمان هرگز بهبود کامل را به دنبال ندارد.

واقعیت: درمان کار سختی است. فقط شکایت کردن مشکلی را حل نمی‌کند. بهبود در درمان از نگاه دقیق به خود و زندگی‌تان و بر عهده گرفتن مسئولیت اعمالتان ناشی می‌شود. پیدا کردن درمانگری که می تواند به شما در بهبود کمک کند درمانگر به شما کمک خواهد کرد، اما در نهایت شما هستید که باید کار را انجام دهید.

کمک یافتن درمانگر مناسب

پیدا کردن درمانگر مناسب احتمالاً زمان و کار خواهد برد، پیدا کردن درمانگری که می تواند به شما در بهبود کمک کند اما ارزش تلاش را دارد. ضروری است که بتوانید ارتباط خوبی با درمانگرتان برقرار کنید. شما به کسی نیاز دارید که بتوانید به او اعتماد کنید، دربارۀ موضوعات دشوار و رازهای مگو با او صحبت کنید و در طول روند بهبودی از او کمک بگیرید.

اگر این ارتباط نزدیک را نداشته باشید درمان مؤثر نخواهد بود، بنابراین در آغاز کار کمی وقت بگذارید تا فرد مناسب را پیدا کنید. هنگام مصاحبه با درمانگرانِ پیشنهادی، کنجکاوی کردن و پرسیدن سؤالات اشکالی ندارد.

تجربه مهم است

یکی از دلایل اصلی مراجعه به درمانگر، به جای صحبت ساده، تجربه است. به دنبال درمانگری باشید که در درمان مشکلاتی که دارید با تجربه باشد. اغلب، درمانگران بر یک حوزۀ ویژه‌ تمرکز می‌کنند، مانند افسردگی یا اختلالات خوردن.

درمانگران باتجربه بارها و بارها مشکلاتی را که شما با آن روبرو هستید دیده اند، از این رو دیدگاه آن ها گسترده تر و بینششان وسیع تر است. برای برخی از مشکلات، مانند حوادث آسیب زا یا PTSD، مراجعه به متخصص کاملاً ضروری است.

با رویکردهای مختلف درمانی آشنا شوید.

پیدا کردن درمانگری که می تواند به شما در بهبود کمک کند بسیاری از درمانگران ترکیبی از رویکردها را به کار می گیرند، با این حال، ایده خوبی است که در مورد انواع مختلف درمان مطالعه کنید، زیرا این امر می تواند بر نحوه ارتباط با درمانگر و مدت زمان پیشنهادی درمان تأثیر بگذارد.

به احساس خود اعتماد کنید

حتی اگر درمانگر شما روی کاغذ عالی به نظر می‌رسد، اگر نتوانسته‌اید ارتباط خوبی با او قرار کنید یا به او اعتماد ندارید و احساس می‌کنید واقعاً به شما اهمیت نمی‌دهد، شخص دیگری را انتخاب کنید. یک درمانگر خوب به انتخاب شما احترام می گذارد و هرگز نباید به شما فشار بیاورد یا باعث احساس گناه شما شود.

سوالاتی که باید هنگام انتخاب درمانگر از خود بپرسید

آنچه در انتخاب درمان یا مشاوره مهم است احساس ارتباط، ایمنی و حمایت است. سوالات زیر را از خود بپرسید:

  • آیا درمانگر واقعاً به شما و مشکلات شما اهمیت می دهد؟
  • آیا احساس می کنید که مشاور شما را درک می کند؟
  • آیا درمانگر شما را همان گونه که هستید می پذیرد؟
  • آیا می توانید به راحتی اطلاعات خصوصی خود را برای او افشا کنید؟
  • آیا می‌توانید با او صادق و راحت برخورد کنید؟ و مجبور نیستید پنهان‌کاری کنید یا وانمود کنید کس دیگری هستید؟
  • آیا درمانگر شنونده خوبی است؟ بدون قطع صحبت، انتقاد یا قضاوت گوش می دهد؟ احساسات شما و آنچه واقعاً می گویید را درک می‌کند؟ و باعث می شود احساس کنید که شنیده می شوید؟

انواع درمان و درمانگر

انواع متعددی از درمان ها و درمانگران وجود دارد، برای همین در شروع کار ممکن است گیج کننده به نظر برسد، اما فقط به یاد داشته باشید که هیچ نوع درمانی بهترین نیست. تمام اینها به ترجیح و نیازهای فردی شما بستگی دارد.

درست است که برخی از تکنیک‌ها در برخورد با انواع خاصی از مشکلات (مثلاً فوبیا) مفیدتر از سایر تکنیک‌ها هستند، اما به طور کلی، اگر دربارۀ همۀ انواع درمان‌ها مطالعه کنید، همیشه به یک نتیجه می رسید:

فلسفه پشت درمان، در مقایسه با رابطه بین شما و درمانگرتان اهمیت بسیار کمتری دارد.

اگر در رابطۀ خود احساس راحتی می‌کنید و به فرد درمانگر اعتماد دارید، مدل درمان، فقط وسیله‌ای است که به شما کمک می‌کند تا به سمت زندگی رضایت‌بخش‌تر حرکت کنید. این موضوع فارغ از شرایطی که شما را به درمان کشانده است، اتفاق می افتد.

انواع درمان های متداول

اکثر درمانگران خود را به یک نوع خاص از درمان محدود نمی کنند. در عوض، آن ها سبک های مختلف را با هم ترکیب می کنند تا بهترین تناسب را با وضعیت موجود داشته باشند. این رویکرد ابزارهای قدرتمند بسیاری را به درمانگر می دهد. با این حال، آن ها اغلب یک رویکرد کلی دارند که آن ها را راهنمایی می کند.

درمان فردی.

درمان فردی، افکار و احساسات منفی و همچنین رفتارهای مضر یا خود تخریبی را که همراه با آنهاست بررسی می کند. درمان فردی علل اساسی مشکلات فعلی (مانند الگوهای روابط ناسالم یا تجربه‌ای آسیب‌زا در گذشته) را بررسی می‌کند، اما تمرکز اصلی آن بر ایجاد تغییرات مثبت در زمان حال است.

خانواده درمانی

خانواده درمانی به معنای درمان بیش از یک عضو خانواده به طور همزمان برای کمک به خانواده برای حل تعارضات و بهبود تعامل است. این درمان اغلب بر این فرض استوار است که خانواده یک سیستم است. اگر یک نقش در خانواده تغییر کند، همه تحت تأثیر قرار می گیرند و باید رفتارهای خود را تغییر دهند.

گروه درمانی

در گروه‌درمانی، گروهی از همسالان روی مشکل مشابهی کار می کنند و توسط یک درمانگر حرفه ای هدایت می‌شوند. این درمان شامل اختلالاتی مثل اضطراب، افسردگی یا سوء مصرف مواد است. گروه درمانی مکانی ارزشمند برای تمرین فعالیت‌های اجتماعی در یک محیط امن و الهام و ایده گرفتن از همسالانی است که با مسائل مشابه دست و پنجه نرم می کنند.

زوج درمانی (مشاوره ازدواج).

زوج درمانی به بهبود ارتباط دو نفر در یک رابطه متعهدانه می‌پردازد. افراد به زوج درمانی مراجعه می کنند تا یاد بگیرند که چگونه با تفاوت های خود سازگار شوند، ارتباط بهتری داشته باشند و چالش های موجود در رابطه را حل کنند.

درمان آنلاین در مقابل حضوری

درمان آنلاین به شما امکان می دهد از هر جایی که اتصال اینترنتی مناسب دارید به کمک حرفه ای دسترسی داشته باشید. در حالی که این یک شکل از درمان نسبتاً جدید است، شواهد نشان می دهد که برای بسیاری از افراد به اندازه درمان سنتی و حضوری مؤثر است.

صحبت کردن با یک ارائه دهنده خدمات سلامت روان

پیدا کردن درمانگری که می تواند به شما در بهبود کمک کند یک کارشناس با استفاده از چت ویدیویی زنده، از خانه خود می تواند به شما کمک کند و از هزینه و زمان رفت و آمد و سایر مشکلات ملاقات حضوری در مطب درمانگر دور بمانید. قرار داشتن در یک محیط راحت و آشنا حتی می‌تواند به شما (چه به صورت فردی، چه به عنوان یک زوج یا خانواده) این امکان را بدهد که صریح‌تر در مورد مسائل خود صحبت کنید.

اگرچه درمان آنلاین اشکالاتی دارد و برای همه مناسب نیست، اما اگر دردسرهایی مانند هزینه، مرخصی گرفتن از محل کار، رفت و آمد به مطب، ترافیک، انتظار کشیدن پشتِ درِ اتاق درمانگر یا گرفتن پرستار برای کودکتان، مانع می‌شود که بتوانید درمان حضوری انجام دهید، درمان آنلاین راه حل مفیدی است.

با این حال، به خاطر داشته باشید که حتی مشاوران غیرمتخصص (مانند روحانیان، مربیان زندگی و …) نیز ممکن است بتوانند گوش شنوا و حمایت کننده را برای شما فراهم کنند و همیشه مدرک تحصیلی کیفیت درمان را تعیین نمی‌کند ولی به طور کلی کمک گرفتن از متخصص بیش تری فراهم می کند.

انواع متداول متخصصان سلامت روان:

روانشناس

روانشناسان دارای مدرک دکترا در روانشناسی (Ph.D. یا Psy.D.) و دارای مدرک روانشناسی بالینی هستند.

مددکار اجتماعی

مددکاران اجتماعی بالینی دارای مجوز (LCSW) دارای مدرک کارشناسی ارشد در مددکاری اجتماعی یا (MSW) مددکاری اجتماعی به علاوۀ آموزش بالینی هستند.

درمانگر ازدواج و خانواده

درمانگران ازدواج و خانواده (MFT) دارای مدرک کارشناسی ارشد و تجربۀ بالینی در زمینه ازدواج و خانواده درمانی هستند.

روانپزشک

روانپزشک یک پزشک (MD یا DO) است که در زمینه سلامت روان تخصص دارد و از آنجا که پزشک است، می تواند دارو تجویز کند.

در درمان یا مشاوره چه انتظاری باید داشت

اگرچه هر درمانگری متفاوت عمل می‌کند، اما معمولاً شباهت هایی در ساختار درمانی وجود دارد. به طور معمول، جلسات حدود یک ساعت طول می کشد و حدود یک بار در هفته برگزار می شود. اگرچه برای درمان فوری، ممکن است برنامه ریزی فشرده تری انجام شود. درمان معمولاً در مطب درمانگر انجام می‌شود، اما درمانگران در بیمارستان‌ها و خانه‌های سالمندان نیز کار می‌کنند و در برخی موارد ویزیت‌های خانگی انجام می‌دهند.

در درمان باید شما و درمانگرتان با هم تناسب داشته و ارتباط خوبی برقرار کنید.

اگر با درمانگرتان تناسب ندارید، لازم است یک یا چند درمانگر دیگر را هم امتحان کنید و زمانی درمان را شروع کنید که احساس کنید از طرف درمانگر، درک و پذیرفته شده اید.

درمان یک کار مشترک است

هم شما و هم درمانگرتان به روند بهبودی کمک می کنید. همان طور که از شما انتظار نمی رود که کار بهبودی را به تنهایی انجام دهید، درمانگر شما نیز نمی تواند این کار را برای شما انجام دهد. درمان باید مانند یک همکاری دوطرفه باشد.

درمان همیشه خوشایند نخواهد بود

ممکن است خاطرات دردناک، ناامیدی یا احساسات منفی در درمان ظاهر شود. این یک بخش طبیعی از آن است و درمانگر، شما را در این فرآیند راهنمایی می کند. حتماً در مورد احساس خود به درمانگر بگویید.

درمان باید در مکانی امن باشد

از آنجا که در فرایند درمان در مواقعی احساس چالش یا احساسات ناخوشایند می‌کند، همیشه باید احساس امنیت داشته باشید. اگر احساس خستگی می کنید یا از جلسات درمانی خود می ترسید، با درمانگر خود صحبت کنید.

اولین جلسات درمانی شما

یکی دو جلسه اول درمان زمانی است برای ارتباط متقابل و زمانی برای درمانگر تا با شما و مسائلتان آشنا شود. درمانگر ممکن است سابقه سلامت روانی و جسمی شما را بررسی کند.

همچنین خوب است که در جلسات اولیه با درمانگر در مورد آنچه که امیدوارید در درمان به دست آورید صحبت کنید. با هم، اهداف و معیارهایی را تعیین کنید که می توانید از آن ها برای اندازه گیری پیشرفت خود در طول مسیر استفاده کنید.

این جلسات همچنین فرصت مهمی برای ارزیابی ارتباط خود با درمانگر است. آیا احساس می کنید که درمانگر به وضعیت شما اهمیت می دهد و روی بهبودی شما سرمایه گذاری می کند؟ آیا از پرسیدن سؤال و به اشتراک گذاشتن اطلاعات حساس ترسی ندارید؟ به یاد داشته باشید که احساسات و افکار شما مهم هستند، بنابراین اگر احساس ناراحتی می کنید، در انتخاب یک درمانگر دیگر تردید نکنید.

درمان چقدر طول می کشد؟

درمان هر کس متفاوت است. مدت زمان درمان شما به عوامل زیادی بستگی دارد. ممکن است مسائل پیچیده ای داشته باشید یا مشکل نسبتاً ساده ای که می خواهید به آن رسیدگی کنید. برخی از انواع درمان کوتاه مدت هستند، در حالی که درمان برای برخی دیگر طولانی تر می باشد.

با این حال، گفت‌وگو در مورد طول درمان مهم است و بهتر است که در ابتدا این موضوع را با درمانگر خود مطرح کنید. این کار به شما دورنمایی از اهدافی که باید برای رسیدن به آن ها کار کنید و آنچه می خواهید به آن برسید، می دهد. از بازگشت مجدد به این موضوع در طول پیشرفت درمان نترسید، زیرا اهداف اغلب در طول درمان تغییر می کنند.

استفاده بهینه از درمان و مشاوره

برای استفاده حداکثری از درمان، باید آنچه را که در جلسات خود می آموزید در زندگی واقعی به کار ببرید. پنجاه دقیقه درمان در هفته شما را اصلاح نمی کند، بلکه استفاده از چیزهایی که در جلسه آموخته‌اید در زمان‌های دیگر، باعث تغییر شما می‌شود. چند نکته برای استفاده حداکثری از جلسات:

تغییراتی در سبک زندگی و سلامتی خود ایجاد کنید

کارهای زیادی وجود دارد که می توانید در زندگی روزمره خود برای بهبود خلق و خوی خود و سلامت عاطفی‌تان انجام دهید، برای حمایت، با دیگران تماس بگیرید، به اندازه کافی ورزش کنید و بخوابید، خوب بخورید، زمانی را برای استراحت و بازی اختصاص دهید و …

انتظار نداشته باشید که درمانگر به شما بگوید چه کاری انجام دهید

شما و درمانگرانتان هر دو در بهبودی شریک هستید. درمانگر شما می تواند به شما کمک کند و پیشنهاداتی برای درمان ارائه دهد، اما فقط شما می توانید تغییراتی را که برای حرکت به جلو نیاز دارید ایجاد کنید.

به درمان خود متعهد شوید

جلسات را لغو نکنید مگر اینکه واقعاً مجبور باشید. اگر درمانگرتان در بین جلسات به شما تکالیفی می دهد، حتما آن را انجام دهید. اگر متوجه شدید که جلسات را لغو می کنید یا تمایلی به رفتن ندارید، از خود بپرسید که چرا. آیا به خاطر دردناک بودن بحث ها از آن ها اجتناب می کنید؟ آیا آخرین جلسه به اعصاب شما آسیب رساند؟ در مورد بی میلی خود با درمانگر صحبت کنید.

آنچه را که احساس می کنید با درمانگر به اشتراک بگذارید

پیدا کردن درمانگری که می تواند به شما در بهبود کمک کند اگر با درمانگرتان در مورد احساسات خود صادق باشید، بیشترین بهره را از درمان خواهید برد. اگر احساس خجالت یا شرم می‌کنید یا صحبت کردن درباره موضوعی برایتان خیلی دردناک است، از گفتن این موضوعات به درمانگر خود نترسید. آهسته آهسته، می توانید برای حل مسائل با هم کار کنید.

آیا درمان موثر است؟

باید بتوانید ظرف یک یا دو جلسه بگویید که آیا شما و درمانگرتان متناسب هستید یا خیر. اما گاهی اوقات، ممکن است درمانگر خود را دوست داشته باشید، اما احساس کنید که پیشرفتی اتفاق نمی‌افتد. مهم است که پیشرفت خود را ارزیابی کنید تا مطمئن شوید آنچه را که از درمان انتظار دارید به دست می‌آوردید.

یک نکتۀ احتیاطی: هیچ راه هموار و سریعی برای بهبودی وجود ندارد. درمان فرآیندی است پر از پیچ و خم، چرخش و حتی گاه به گاه به سوی پسرفت. گاهی اوقات، چیزی که در ابتدا مشکلی ساده به نظر می رسید، به موضوع پیچیده تری تبدیل می شود. صبور باشید و به خاطر شکست های موقتی ناامید نشوید. شکستن الگوهای قدیمی و ریشه دار آسان نیست.

به یاد داشته باشید که رشد دشوار است و یک شبه فرد جدیدی نخواهید شد. اما باید متوجه تغییرات مثبت در زندگی خود بشوید. برای مثال، خلق و خوی کلی شما ممکن است در حال بهبود باشد. ممکن است احساس کنید بیشتر با خانواده و دوستان ارتباط دارید یا بحرانی که در گذشته شما را به شدت تحت الشعاع قرار می داد، این بار شما را به اندازۀ قبل متلاطم نمی کند.

نکاتی برای ارزیابی پیشرفت شما در درمان

  • آیا زندگی شما به سمت بهتر شدن متمایل شده است؟
  • آیا به اهدافی که خود و درمانگرتان تعیین کرده اید می رسید؟
  • آیا درمان شما را به چالش می کشد؟ آیا شما را فراتر از منطقه راحتی خود کشانده است؟
  • آیا احساس می کنید که شروع به درک بهتر خود کرده اید؟
  • آیا احساس اعتماد به نفس و قدرت بیشتری دارید؟
  • آیا روابط شما در حال بهبود است؟

درمانگر باید با شما همکاری کند و در صورت اهداف و پیشرفتتان را لزوم مورد ارزیابی مجدد قرار دهد. با این حال، به یاد داشته باشید که درمان، مسابقه نیست. اگر تعداد جلساتی که در ابتدا برنامه ریزی کرده بودید شما را به اهدافتان نرساند، شکست نخورده اید. در عوض می‌توانید بر پیشرفت کلی و آنچه در این مسیر آموخته اید تمرکز کنید.

چه زمانی باید درمان یا مشاوره را متوقف کرد

زمان توقف درمان به شما و وضعیت فردی شما بستگی دارد. در حالت ایده آل، زمانی که شما و درمانگرتان توافق کنید که به اهداف خود رسیده اید، درمان را متوقف خواهید کرد. با این حال، ممکن است زمانی احساس کنید که آنچه را که از درمان نیاز دارید به دست آورده اید، حتی اگر درمانگر شما متفاوت از این احساس کند.

ترک درمان می تواند دشوار باشد

به یاد داشته باشید که رابطه درمانی یک پیوند قوی است و پایان دادن به این رابطه ناراحت‌کننده است (حتی اگر درمان موفقیت آمیز باشد). در مورد این موضوع با درمانگر خود صحبت کنید. این احساسات طبیعی است. غیرمعمول نیست که افراد هر از چند گاهی در صورت بروز دوبارۀ نیاز، به صورت مقطعی به یک درمانگر مراجعه کنند.

تا زمانی که درمان باعث پیشرفت شما می‌شود، آن را ادامه دهید

برخی از افراد به طور مداوم به درمان ادامه می دهند. اشکالی ندارد، به خصوص اگر در زندگی خود، افراد دیگری را ندارید که از آن ها کمک بگیرید. در حالت ایده‌آل، درمانگر شما می‌تواند به شما در توسعه دادن روابط خارجی‌تان کمک کند، اما این کار همیشه ممکن نیست. اگر درمان یک نیاز مهم در زندگی شما را برآورده می کند و با هزینه آن هم مشکلی ندارید، ادامه دادن آن به طور نامحدود، اشکالی ندارد.

علائمی که نشان می دهد ممکن است نیاز به تغییر درمانگر داشته باشید:

  • شما نمی‌توانید به راحتی دربارۀ موضوعات صحبت کنید.
  • درمانگر شما مشکلات یا نگرانی های شما را نادیده می گیرد.
  • به نظر می رسد درمانگر شما یک برنامه شخصی دارد.
  • درمانگر شما بیشتر صحبت می کند و کمتر گوش می‌دهد.
  • درمانگر به شما می گوید که چه کاری انجام دهید و چگونه زندگی کنید.

منبع : پیدا کردن درمانگر خوب که به بهبود شما کمک می کند

چگونه کسی را که دوست داریم فراموش کنیم؟

چگونه کسی را که دوست داریم فراموش کنیم؟

چگونه کسی را که دوست داریم فراموش کنیم؟ این یکی از سوالاتی می باشد که افراد بعد از یک رابطه مکرر با آن رو به رو می شوند. در بسیاری از مواقع افراد به طور منطقی می دانند که این رابطه را باید پایان دهند و نمی توانند عشق سالمی را تجربه کنند اما با این وجود درگیر شریک احساسی خود می باشند و قادر نخواهند بود شریک عاطفی شان را فراموش کنند.

اگر شما هم در چنین شرایطی قرار گرفتید در ادامه این مقاله راهکارهایی را بیان می کنیم که می تواند برای شما مفید و سودمند باشد.

چگونه کسی را دوست داریم فراموش کنیم؟

فراموش کردن به معنی از یاد بردن کامل شاید هیچ موقع اتفاق نیفتد اما آن چه اهمیت دارد که زمانی که یک رابطه پایان می یابد فرد بتوانید این مسئله را راحت تر بپذیرید و دائما در فکر و خیال شخص قبلی نباشید، برای این امر رعایت نکات زیر می تواند برای شما کمک کننده باشد و اگر هیچ رابطه ای  با فرد محبوب و مورد علاقه خود نداشته اید برای فراموش کردن آن می توانند از روش های فراموشی عشق یک طرفه استفاده کنید.

در بسیاری از اوقات با از دست دادن رابطه عاطفی احساس می کنید که دیگر زندگی شما هیچ معنایی ندارد چون تمام معنا و هدف های زندگی خود را حول محور رابطه عاطفی در نظر گرفته اید، در این هنگامی پایان دادن رابطه می تواند احساس پوچی و سردرگمی برای شما ایجاد کند و شما دائما به روز های گذشته فکر می کنید و قادر نخواهید بود آینده خود را بدون شریک عاطفی سابق تصور کنید.

برای این که از این بحران زندگی رها شوید باید سعی کنید زندگی خود را از نو بیافرینید و تلاش کنید تا با خودآگاهی بیشتر علائق تان را پیدا کنید و فعالیت هایی که دوست دارید خودتان را درگیر کنید و مهارت هایی که علاقه دارید فرا بگیرید، از جمله این فعالیت ها می توان به فعالیت های هنری، ورزشی و اجتماعی اشاره کرد.

  1. چگونه کسی را که دوست داریم فراموش کنیم، از یک مشاور راهنمایی بگیرید

گاهی اوقات زخم های عاطفی عمیق تر از چیزی است که شما متصور می شوید و این زخم ها زمینه های فطری، تربیتی و شخصیتی هر فرد را در برابر تجربیات عاطفی آسیب پذیر می کند به طور مثال در هرحال خروج از رابطه و پایان دادن آن می باشید اما به تنهایی نمی توانید با فقدان آن رو به رو شوید به همین دلیل بهتر است این مسیر را تنهایی سپری نکنید.

از آن جا که تا مدتی قادر نخواهید بود روابط جدیدی را ایجاد کنید و آمادگی ذهنی و روانی نخواهید داشت در این هنگام بهتر است از روانشناس کمک بگیرید تا در این زمینه به شما کمک کند.

روانشناس بدون قضاوت به حرف های شما گوش می دهد و با بیان کردن روش های جدید شما را برای عبور از این مرحله آماده می کند، درمانگر نه تنها کمک می کند تا بحران فعلی را با موفقیت پشت سر بگذارید بلکه با ارائه آموزش های مناسب و دقیق در مورد عشق و روابط سالم به شما کمک می کند تا برای ساختن روابط عاطفی در آینده آماده شوید.

  1. روزانه احساسات و افکارتان را ثبت کنید

زمانی که رویداد های تلخی مانند پایان دادن یک رابطه عاطفی را تجربه می کنید افکار منفی بسیاری به سراغتان می آید که باعث می شود آشوب درونی شما چندین برابر شود،.

در این شرایط برای این که گرفتار نشخوار های ذهنی نشوید باید هیجانات و افکاری که در سرتان می گذارد را کنترل کنید و آن ها را در دفترچه ای بنویسید، زمانی که مسائل ذهنی را عینی کنید امکان رو به رو شدن و کنار آمدن با آن ها برای شما آسان تر و راحت تر خواهد بود.

  1. چگونه کسی را که دوست داریم فراموش کنیم، مسافرت بروید

زمانی که می خواهید فضای درون ذهنی خود را تغییر دهید می توانید از یک مکان به مکان دیگر جا به جا شوید و یا موقعیت های دیگری را تجربه کنید به عنوان مثال با تجربه کردن سفر نوعی تغییر برای خود به وجود آورید و از شرایط تلخ عبور کنید، پس حتما سفر را برای چند روز در برنامه خود بگذارید و لذت ببرید.

  1. با دوستانتان وقت بگذرانید

زمانی را به دوستانتان اختصاص دهید و با آن ها معاشرت کنید به خصوص دوستانی که با شما هم فکر بوده و شاد هستند آن ها می توانند شما را از افکار منفی تکرار شونده ذهنی دور کنند، از طرف دیگر هنگامی که مورد توجه و حمایت آن ها قرار می گیرید بخشی از نیاز ناکام مانده شما در رابطه تمام شده جبران می شود.

۶٫ در زمینه فقدان عاطفی کتاب بخوانید

هر کتابی مفهوم و منظر جدید برای زیستن دارد و فرد با خواندن آن تجربه های جدید کسب می کند و معنای جدیدی برای زندگی به دست می آورد، در زمینه فقدان عاطفی کتاب های بسیاری وجود دارد که به شما کمک می کند تا با جدایی عاطفی کنار بیایید.

۷٫ از فضاهای مجازی حذفش کنید

بسیاری از افراد از سر کنجکاوی و به دلیل این که نشان ندهند ضعیف هستند بعد از تمام شدن رابطه عاطفی فرد مورد نظر را از شبکه مجازی حذف نمی کنند، شاید این یک مکانیسم دفاعی برای تحمل فقدان باشد اما واقعیت این است که با دنبال کردن او در شبکه های مجازی به طور ناخودآگاه گرفتار وسواس ذهنی می شوید و برنامه ها و عملکرد فرد را در شبکه های مجازی چک می کنید که این امر باعث می شود تنش شما بیشتر شود.

۸٫ چگونه کسی را که دوست داریم فراموش کنیم، ببخشید، بپذیرید و رها کنید

بر اساس تحقیقات انجام شده توانایی بخشیدن باعث می شود تا فرد به آرامش روانی برسد و رویدادهای گذشته با بپذیرد، زیرا اگر فرد گرفتار احساسات منفی و کینه شود تا مدت زیادی در بند ذهنی همان رابطه قدیمی می ماند.

بخشیدن به معنی فراموش کردن و نادیده گرفتن صدمات روحی نمی باشد بلکه به معنی رها شدن از احساسات منفی و کینه ای است که بیش از هر کس خودتان را مورد آزار و اذیت قرار می دهد، هم چنین برای این که احساسات خود را ترمیم کنید این نکته را بپذیرید که هر رابطه ای به هر علتی می تواند به اتمام برسد و این به معنی تمام شدن زندگی شما نمی باشد و هنگامی که شما این مسئله را بپذیرید راحت تر خواهید توانست گذشته را فراموش کنید و به سمت آینده حرکت کنید.

مرکز مشاوره روانشناسی

همانطور که گفته شد شکست عشقی و فراموشی فرد مورد علاقه فشار های روانی بسیاری را بر روی فرد ایجاد می کند در این هنگام باید از فردی متخصص برای فراموشی عشق خود کمک بگیرید و هم چنین در این زمینه روانشناس به شما کمک می کند تا با آن غم کنار بیایید و شادی و نشاط را به دست آورید و دوباره احساس عشق را تجربه کنید.

 منبع : چگونه کسی را که دوست داریم فراموش کنیم؟

طراح زندگی خود باشید | چگونه کنترل زندگی خود را به دست بگیریم؟

طراح زندگی خود باشید، چگونه کنترل زندگی خود را به دست بگیریم؟

زندگی شامل موقعیت ها و شرایط ثابت و متغیر می باشد که شما در طول زندگی و در هر شرایطی می توانید طراح زندگی خود باشید، برخی از آن موقعیت ها را نمی توانید تغییر دهید اما بعضی اوقات فرصت دارید تا از زنجیره محدود کننده خود خلاص شوید و زندگی تان را در جهتی که دوست دارید هدایت کنید و پیش ببرید.

طراحی زندگی یعنی عواملی که متغیر هستند را کنترل کنید و در جهت رسیدن به خواسته های خود آن ها را به کار بگیرید، همچنین طراحی زندگی شامل اصول و مراحلی می شود که با دانستن آن اصول می توانید طرحی خوب برای خود بسازید و از آن طریق مسیر آینده خود را مشخص کنید.

علاوه بر این ها طراحی سبک زندگی یکی از مهم ترین مهارت ها در زندگی می باشد که می توانید آن مهارت ها را از طریق مشاوره روانشناسی فرا بگیرید.

در ادامه این مقاله به بررسی کامل طراحی زندگی می پردازیم.

چرا لازم است تا طراح زندگی خود باشید؟

لحظات زندگی سرشار از اتفاقاتی می باشد که انسان نمی تواند آن ها را کنترل کند و هیچ تضمینی وجود ندارد که زندگی شما چطور پیش خواهد رفت و بسیاری از موقعیت ها و شرایط مانند خانواده، محل تولد و اتفاقات دوران کودکی را نمی توانید کنترل کنید و آینده قابل پیش بینی نمی باشد.

ولی می توانید تصمیم بگیرید از نقطه ای که اکنون قرار گرفته اید شروع به کنترل و طراحی زندگی خود کنید.

در واقع تنها عاملی که می توان آن را کنترل کرد طراحی شیوه و سبک زندگی امروز می باشد که می تواند مسیر زندگی آینده شما را مشخص کند.

به عنوان مثال اگر خانواده تان در شهر کوچکی زندگی می کنند دلیل نمی شود شما هم تا آخر عمر در آن شهر کوچک زندگی کنید و سبک زندگی والدین تان را در پیش گیرید، شما می توانید مکان زندگی و طراحی زندگی خود را تغییر دهید و در آن مسیری که دوست دارید پیش بروید.

با انجام مراحل زیر طراح زندگی خود باشید

برای آن که بتوانید زندگی خود را آن طور که دوست دارید و با قدرت طراحی کنید باید مراحل طراحی زندگی را به صورت گام به گام بشناسید و اصول اولیه آن را رعایت کنید، این مراحل به شرح زیر می باشند:

  1. طرح ریزی

همانطور که ساخت خانه نیاز به یک طرح اولیه دارد برای این که طراحی زندگی شما به درستی انجام شود نیاز به یک طرح مشخص می باشد.

شما باید در مرحله اول اهداف و خواسته های خود را مشخص کنید و آن ها را برای خود تعریف کنید و ببینید در کجا قرار دارید و به کجا می خواهید برسید و بعد از آن می توانید زندگی شخصی، روابط دوستانه و عاطفی و شغل و غیره را بر اساس اهداف خود مشخص کنید.

  1. تمرکز و اعتقاد

بعد از این که طرح خود را مشخص کردید باید افکار خود را به خوبی بشناسید و ذهنتان را متمرکز کنید و تلاش کنید تا ذهنیت مثبتی داشته باشید و آن را در جهت رسیدن به هدف حفظ کنید در این صورت با تمام قدرت طرح زندگی خود را پیش ببرید و شانس و موفقیت شما در زندگی افزایش می یابد.

شما باید به توانایی خود برای رسیدن به عمل مطمئن باشید و ذهن خود را برای رسیدن به عمل آماده کنید و بر روی آن چه که می خواهید متمرکز نمایید، زیرا آن چه که قبل از عمل کردن مهم می باشد تلاش ذهنی شماست.

در ابتدا باید ذهنتان را شرایط هدف قرار دهید و طوری وانمود کنید که کنترل و طراحی زندگی خود را به طور کامل در اختیار خودتان قرار دارد در این صورت اقدامات و فعالیت هایی که انجام می دهید نتیجه بخش خواهد بود.

  1. اقدام کردن

پس از این که طرح خود را مشخص کردید و ذهنتان متمرکز بر روی طرح شد شما آمادگی لازم برای اجرای طرح را دارید.

مثلا احتمال دارد با توجه به طرح، اولین اقدام شرکت در کلاس ها باشد تا سطح مهارت شما در آن حرفه مورد نظر افزایش یابد و هر اقدام دیگری که برای کامل کردن طرح زندگی انجام دهید گامی برای رسیدن به اهداف شما خواهد بود.

در این زمینه به دست آوردن اطلاعات و مطالعه مقالات مربوط کمک بزرگی به شما می کند.

  1. نظارت بر طرح و اصلاح مداوم آن

طرح اولیه شما باید متناسب با شرایط و موقعیت جدید باشد و در صورت نیاز می توانید آن را اصلاح کنید،  زمانی که به موفقیت های کوچکی می رسید که برای رسیدن به موفقیت های بزرگ تر طراح تان را اصلاح کنید.

به عنوان مثال احتمال دارد شما طرح تان را برای کارآموزی در یک کار آماده کرده باشید ولی الان زمان آن رسیده است که درخواست ارتقا بدهید، اصلاحاتی که بر روی طرح انجام می شود گام هایی است که در جهت کامل شدن طرح صورت می گیرد.

هم چنین اگر احساس می کنید که طرح اولیه دچار اشکالاتی می باشد و یا اشتباه است و باعث می شود شما از مسیر رسیدن به هدف تان دور کند آن را اصلاح کنید و تغییرات لازم را انجام دهید.

طراح زندگی خود باشید، نکات کلیدی

برای این که بتواند طرح خود را برای زندگی مشخص کنید و در این مسیر به خوبی پیش بروید لازم است به نکات زیر توجه کنید:

  • اهداف و خواسته های خود را به طور کامل مشخص کنید چرا که بدون هدف موفقیت چشم گیری برای شما ایجاد نخواهد شد.
  • برای این که به هدف تان برسید در بعضی مواقع لازم است ریسک کنید ولی در بدترین شرایط قبل از ریسک کردن یک ارزیابی کلی از موقعیت های پیش روی خود داشته باشید.
  • به زمان توجه کنید و به این نکته دقت کنید که عمر شما محدود است و فقط یک بار و در زمانی محدود زندگی می کنید، پس این که اشتباه کنید و بخواهید از اول کار خود را شروع کنید راحت نخواهد بود.
  • سعی کنید کنجکاو باشید و چیز های جدیدی را یاد بگیرید و از یاد گرفتن نترسید، کنجکاوی ذهن نقش بسیار مهمی در کامل شدن طرح زندگی و رسیدن به اهداف و خواسته های شما دارد.

مرکز مشاوره روانشناسی

برای طرح زندگی خود می توانید از روانشناس کمک بگیرید و او به شما کمک می کند تا نقاط ضعف و خواسته های زندگی خود را به درستی تشخیص دهید و بر این اساس به طراحی زندگی مورد علاقه و سالم خود بپردازید.

بسیاری از افراد به خاطر دلایل متعددی مانند کمبود وقت، مسائل مالی یا معذب بودن در حضور روانشناس از شرکت در جلسات حضوری خودداری می کنند، مرکز مشاوره این امکان را برای افراد مهیا کرده است تا به صورت تلفنی و اینترنتی با صرف وقت و هزینه کم تر از خدمات مشاوره بهره مند شوند.

منبع : طراح زندگی خود باشید | چگونه کنترل زندگی خود را به دست بگیریم؟

نحوه رفتار با افراد کینه ای | چگونه با این افراد سازگار شویم؟

نحوه رفتار با افراد کینه ای، چگونه با این افراد سازگار شویم؟

با افراد کینه ای چه رفتاری باید داشت؟ افراد کینه ای چه ویژگی هایی دارند؟

افراد کینه ای حافظه بسیار قوی دارند و اصولا رفتارها و گفتارهای دیگران را به خوبی در خاطرشان نگه می دارند. این افراد به شدت تمایل دارند تا دیگران به آن ها توجه کنند و مورد توجه آن ها قرار بگیرند و در بسیاری از موارد نمایشی و به شکل نامناسب رفتار می کنند تا توجه دیگران را به خودشان جلب کنند. در بسیاری از موارد این اختلال در دوران نوجوانی و یا اوایل بلوغ نشان داده می شود.

در ادامه این مقاله به بررسی این اختلال می پردازیم و رفتارهای افراد کینه ای را بررسی کرده و رفتار درست را بیان می کنیم.

اگر باعث ناراحتی فردی کینه ای شدید چه باید بکنید؟

نحوه رفتار با افراد کینه ای، معذرت خواهی کنید

در صورتی که کار اشتباهی انجام داده اید سعی کنید مسئولیت آن را بپذیرید و به اشتباه خود اعتراف کنید و برای این که اشتباه تان را جبران کنید از طرف مقابل معذرت خواهی کنید.

در صورتی که به نظر خودتان کار اشتباهی انجام نداده اید اما طرف مقابل تان فکر می کند که اشتباه کرده اید سعی کنید به نظرش احترام بگذارد و اجازه دهید بداند که متوجه دیدگاه متفاوتش هستید، البته به او بگویید که از عمد باعث ایجاد مشکل نشده اید.

اگر جه فکر می کنید خطایی از شما سر نزده است اما نسبت به وضعیت به وجود آمده متاسفید و سعی می کنید طرف مقابل را راضی نگه دارید.

از طرف مقابل در مورد کاری که باید برای جبران انجام دهید سوال کنید

گاهی اوقات همین که شما تصمیم به عذرخواهی می گیرد و نیت خوبی دارید برای عذرخواهی کافی می باشد، اما توجه داشته باشید برخی از افراد بعد از عذرخواهی شما از اشتباهات شما چشم پوشی نمی کنند و راهی را برای بدتر کردن اوضاع در نظر می گیرند.

در این شرایط شما باید از طرف مقابل تان بپرسید که برای بهتر شدن اوضاع چه کاری می توانید انجام دهید؟

نحوه رفتار با افراد کینه ای، بعد از عذرخواهی و دفاع از خودتان مسئله را رها کنید

به طور مداوم تلاش نکنید که دیدگاهتان در مورد آن مسئله مورد تایید دیگران قرار گیرد و فرد مبل را مجبور به پذیرش این مورد کنید زیرا این امر باعث می شود حس کینه در او تقویت شود، فرد کینه ای در بسیاری از موارد دست از کینه جویی بر می دارد.

گاهی اوقات شما با تغییر برخوردتان می توانید باعث شوید تا فرد کینه ای دست از این تغییر موضع بردارد، هم چنین سعی کنید وانمود کنید که از عصبانیت آن فرد اصلا نگران و ناراحت نیستید.

، درمانگران رفتاری شناختی اعتقاد دارند که گاهی اوقات با وانمود کردن چیزی به درستی می توانیم وضعیت را تغییر دهیم و به صورتی که دوست داریم پیش ببریم.

بدانید که کینه ای شدن طرف مقابلتان دلایل زیادی دارد

کینه ای شدن در افراد دلایل بسیاری دارد به عنوان مثال ممکن است اعضای خانواده اش همیشه او را مورد انتقاد قرار می داده اند و او سعی دارد در برابر آن ها از خودش دفاع کند و یا خواهر و برادر کوچکتر او هیچ گاه مورد سرزنش قرار نگرفته اند اما او به خاطر سرپیچی از هر موضوعی توسط خانواده اش مجازات شده است.

یا ممکن است با رفتارتان، او را به یاد خواهر و برادر کوچک ترش می اندازید و به خاطر این مسئله شما را مجازات کند، به همین دلیل توجه داشته باشید که دلایل بسیاری در کینه ای شدن فرد دخیل هستند که باید آن ها را شناسایی کنید و برای حل آن ها اقداماتی را انجام دهید.

نحوه رفتار با افراد کینه ای، از اطرافیانتان پشتیبانی مثبت دریافت کنید

این نکته را در نظر بگیرید که به خصوص در محل کار نسبت به رئیس یا همکارتان نباید شکایت کنید، اما ممکن است به صورت غیرمستقیم اطلاعات کسب کنید به طور مثال از همکار قدیمی تان بپرسید آیا تا به حال از دست کسی ناراحت و عصبانی شده است؟

اجازه ندهید گفت و گوی شما به بدگویی تبدیل شود فقط از او سوال کنید که آن فرد در مقابله با این وضعیت چه کاری انجام داده است، در این شرایط متوجه خواهید شد که تنها نیستید و ممکن است توصیه های مفیدی دریافت کنید و با گفتگو کردن با همکارتان به آرامش برسید.

همیشه امیدوار نباشید که اوضاع به بهترین حالت تغییر کند

در صورتی که مافوق شما شخصیت کینه ای دارد و در موقعیتی نیستید که بتوانید آن جا را ترک کنید ممکن است شرایط دشوارتر شود، اگر می توانید از حمایت همکاران تان استفاده کنید.

در صورت امکان باید این کار به صورت شکایت و بدگویی از رئیس تان انجام شود در غیر این صورت پاسخ عکس خواهد داشت و احتمال کینه جویی شما افزایش می یابد.

سعی کنید به خاطر داشته باشید حتی اگر کینه، امری شخصی به نظر برسد، تنها به شما مربوط نمی شود، چیزی که در ذهن طرف مقابل وجود دارد به شما مربوط نمی شود و شما اطلاعی از آن ندارید در این صورت کینه به مشکلات شخصی کینه ای بر می گردد، نه فردی که مورد کینه توزی قرار می گیرد.

در این حالت اوضاع ممکن است به بهترین حالت تغییر نکند و همیشه نمی توان به تغییر امیدوار بود.

نحوه رفتار با افراد کینه ای، سعی کنید فاصله خود را با افراد کینه ای حذف کنید

زمانی که متوجه شدید شخصی که با او ارتباط دارید کینه ای می باشد سعی کنید حدالامکان فاصله خود را با او حفظ کنید زیرا این افراد بسیار حساس هستند و رفتارهای کوچک و بدون غرض شما نیز موجب رنجش و ناراحتی آن ها می شود .

از طرف دیگر شخصی که کینه ای است ممکن است تصمیم به انتقام بگیرد و امنیت مالی، جانی و روانی کسی که او را آزرده است را تهدید کند، به همین دلیل باید سعی کنید مواظب ارتباط خود با این اشخاص باشید.

منبع : نحوه رفتار با افراد کینه ای | چگونه با این افراد سازگار شویم؟

آیا احساس تنهایی می کنید؟

احساس تنهایی یک واکنش هیجانی است. فردی که قادر نیست با دیگران ارتباط برقرار کند احساس می کند که از دیگران جدا شده است  و نمی تواند احساسات خوشایند، ناخوشایند، ترس ها و نگرانی های خود را با ما در میان بگذارید.

احساس تنهایی

احساس تنهایی همانند احساس کم رویی، ناتوانی اجتماعی محسوب می شود و هرکدام از ما در شرایطی احساس می کنیم که تنها هستیم. 

افرادی که درگیر این احساس می شوند کم کم متوجه می شوند که این احساس تمام جنبه های زندگی آن ها را تحت تاثیر قرار می دهد و به تدریج از تمایلات اجتماعی و بین فردی آن ها می کاهد تا زمانی که تمایل به بودن کنار دیگران در فرد از بین می رود.

کم رویی، ناتوانی در برقراری ارتباط و تنهایی در اثر فقر ارتباطی است.

نکته قابل توجه در این مورد این است که احساس تنهایی همیشه به معنای کم رویی یا ناتوانی و معلولیت اجتماعی نیست. 

همان طور که احساس تنها بودن همیشه به معنای تنها بودن نیست.

ممکن است فردی در جمع آشنایان و دوستان خود احساس تنهایی کند ولی فرد دیگری می تواند در یک جمع کاملاً غریبه که واقعاً در آن تنها است، احساس تنهایی نکند.

به این نکته دقت کنید که به دلیل ویژگی های دوران نوجوانی احساس تنهایی معمولاً بیش تر در بین نوجوان ها رواج دارد.

احساس تنهایی ممکن است گذرا و موقت باشد و فرد به تدریج به روال عادی زندگی خود بازگردد. 

اما اگر این نگرانی ها، مشکلات، اضطراب شدید، فقر انگیزشی و فشار های اجتماعی ادامه پیدا کنند فرد عمیقاً احساس تنهایی می کند.

این احساس نه تنها باعث کم رویی می شود بلکه ممکن است باعث ایجاد اضطراب، افسردگی شدید، فرار از خانه، اعتیاد و حتی خودکشی شود. 

آیا احساس تنهایی باعث خودکشی فرد می شود؟

درصد بالایی از کسانی که خودکشی کرده اند یا اقدام به خودکشی می کنند تجربه تنهایی و رها شدن از سمت خانواده و دوستان خود را تجربه می کنند. بنابراین می بایست به طور جدی به این امر توجه کرد.

بدون شک در دنیای جدید مشکلات زیادی بر سر راه افراد قرار دارد. 

تحقیقات نشان می دهد که افراد معمولاً بیش تر از بیماری های روحی رنج می برند تا بیماریهای جسمی و این ناراحتی های روحی در طولانی مدت باعث ایجاد بیماری و آسیب های جسمانی می شود.

به طور مثال بیماری های قلبی معمولاً در نتیجه ی فشارهای عاطفی و روانی و روابط ناسالم بین افراد به وجود می آید.

شیوع کم رویی و احساس تنهایی

بحث در مورد کم رویی و درصد فراوانی آن با توجه به تعریف کم رویی و متفاوت بودن آن در جوامع مختلف، دشوار است.

اما می توان با یک آمارگیری ساده متوجه شد که پدیده ی کمرویی فوق العاده همه گیر است و می تواند دلایل مختلفی داشته باشد که به آن ها هم خواهیم پرداخت.

کم رویی در کودکان و نوجوانان شیوع بیش تری نسبت به بزرگسالان دارد.

بسیاری از افرادی که بر اساس تعریف های ارائه شده کم رو تلقی می شوند. به شیوه ای این امر را پنهان می کنند و سعی می کنند در برابر افراد همسن خود کم رویی خود را بروز ندهند.

در هر حال بروز کم رویی با توجه به ساختار جامعه، خانواده، موقعیت شغلی و مالی افراد می تواند متفاوت باشد.

حداقل پدیدار شدن کم رویی زمانی رخ می دهد که فرد فقط با مخاطبان آشنا مانند خانواده و آشنایان نزدیک رابطه دارد و حداکثر تبلور آن زمانی است که فرد باید در حضور جمع  صحبت کند و یا بحث را اداره کند.

تحقیقاتمرکز مشاوره ستاره که در این زمینه شکل گرفته است نشان می دهد که تمام افراد کمرو به یک شکل نسبت به شرایط اجتماعی یکسان واکنش نشان نمی دهند و میزان درجات کمرویی برای آن ها متفاوت است. 

منبع : آیا احساس تنهایی می کنید؟ 

چگونه یک رابطه عاشقانه را تمام کنیم؟

پایان دادن به رابطه عاشقانه غیر ممکن نیست.

زمانی که دو نفر تصمیم می گیرند تا رابطه عاشقانه خود را پایان دهند ممکن است دلایل مختلفی داشته باشد و به مرور زمان متوجه می شوند که از نظر علایق، ایده ها، احساسات و ارزش های تفاوت هایی با یکدیگر دارند.

در واقع همه چیز آن طور که در روز های اول آشنایی بوده است پیش نرود و تفاوت هایی میان شما و شریک عاطفی تان به وجود آید و این اختلاف ها آنقدر زیاد باشد که جدایی را به با هم بودن ترجیح دهند، اما در هر صورت از هم پاشیدن رابطه عاشقانه می تواند بسیار دردناک باشد.

اگر افراد در این شرایط تصمیمات درستی نگیرند و اصولی عمل نکنند، احتمال دارد به احساسات و سلامت روانی فرد آسیب های جدی وارد شود و به همین دلیل اگر قصد جدا شدن از یکدیگر را دارید بهتر است به مطالعه این مقاله بپردازید ما در ادامه به توضیحات جامع تری در این باره می پردازیم که مطالعه آن می تواند برای شما سودمند باشد.

مشاوره به صورت رایگان در انتهای مطلب در زمینه های زیر:

  • خداحافظی جملات پایان رابطه
  • جملات پایان رابطه عاشقانه
  • پایان رابطه اشتباه
  • نشانه های پایان رابطه
  • فرق قطع رابطه با پایان رابطه

چرا تمام کردن رابطه عاشقانه تا این حد دشوار است؟

تمام کردن رابطه عاشقانه تصمیم بسیار سختی در زندگی می باشد، زیرا هنگامی تصمیم گیری در مورد این موضوع به طور طبیعی با افکار و احساسات خود درگیر خواهید شد و می ترسید بعد ها از گرفتن این تصمیم پشیمان شوید و فکر می کنید که اگر صبر کنید احتمال دارد اوضاع و شرایط زندگی شما بهتر شود یا خیر.

گرفتن تصمیم درست در میان افکار و احساسات متفاوت بسیار سخت است و نیازمند زمان کافی برای فکر کرد دارد، زمانی که نتوانید به تنهایی برای آینده و زندگی خود تصمیم بگیرید می توانید از مشاور روانشناس کمک بگیرید تا در این زمینه شما را راهنمایی کند.

تصمیم به پایان دادن رابطه عاشقانه اگر چه سخت است اما دشواری پایان دادن به رابطه تنها به تصمیم گیری در مورد آن محدود نمی شود، حتی اگر شما از تصمیم جدایی خود مطمئن باشید و بدانید که حتما باید به رابطه خود پایان دهید اما بعدا ممکن است با مشکلات و ناراحتی هایی رو به رو شوید.

زمانی که رابطه از طرف شما پایان یابد احتمال دارد شخص مقابل دچار ناامیدی، شکست، خشم و غم شود و به احساسات او صدمه های زیادی وارد شود در این شرایط شما باید با فرد مقابل به گفت و گو بپردازید و به عواطف و احساسات او احترام بگذارید، اگرچه انجام این کارها در موقعیت واقعی زندگی همیشه آسان نمی باشد و می تواند فشارهای زیادی را به افراد وارد کند.

همچنین با خواندن مقاله های مرتبط در این باره و مطالعه بیشتر می توانید تصمیم های بهتری بگیرید و داشتن اطلاعات در گرفتن تصمیم به شما کمک می کند.

باید ها و نباید ها در پایان دادن به رابطه عاشقانه

به هم خوردن و پایان دادن به رابطه عاشقانه سختی ها و دشواری های مخصوص به خود را دارد و نمی توان هیچ نسخه ای برای همه تجویز کرد، با این حال برخی از اصول و قواعد کلی وجود دارد که هنگامی که بحث برای پایان دادن رابطه عاطفی به وجود می آید می تواند به شما کمک کند در ادامه این مقاله تحت عنوان باید ها و نباید ها به این اصول اشاره می کنیم.

  1. باید ها در پایان دادن به رابطه عاشقانه
  • به حرف هایی که می خواهید به طرف مقابل تان بگویید و دلایل آن فکر کنید و سعی کنید احساسات و دلایل خود را بیشتر بشناسید و برای آن ها وقت بگذارید، علاوه بر این به عکس العمل طرف مقابل تان فکر کنید و آمادگی لازم را برای رو به رو شدن با او را داشته باشید، در صورتی که شما از قبل به واکنش ها و حساسیت های طرف مقابل تان فکر کرده باشید زمانی که با او رو به رو شوید برخورد معقولانه تری خواهید داشت و در آن لحظه بهتر عمل می کنید.
  • به شریک عاطفی خود نشان دهید اگر چه تصمیم به پایان دادن رابطه عاطفی دارید اما باز هم او برای شما ارزش و احترام خاصی دارد و احساساتش را درک می کنید.
  • برای این که گفت و گو مفیدی داشته باشید دائما به نقاط ضعف فرد و مشکلات رابطه تاکید نکنید، در ابتدای گفت و گو سعی کنید ویژگی های مثبتی که باعث شد رابطه شما ایجاد شود را بیان کنید و بعد از آن به طور صادقانه دلایل بر هم زدن رابطه را بیان کنید، زمانی که می خواهید صادقانه دلایل خود را بیان کنید به نحوه بیان و حرف زدن خود توجه داشته باشید.
  • اگر در زمان بحث و گفت و گو نمی توانید به درستی هیجانات خود را کنترل کنید و یا در موردی تصمیمی که گرفته اید دچار شک و تردید شده اید بهتر است از متخصص روانشناس کمک بگیرد، روانشناس به شما کمک می کند تا به گونه ای رفتار کنید که شما و شریک عاطفی تان با آسیب های کمتری رو به رو شود.

٫ نباید ها در پایان دادن به رابطه عاشقانه

  • در مکالمه و گفت و گو سعی کنید در مورد تمام شدن رابطه حرف بزنید زیرا اگر این موضوع را کش دهید و فرایند تمام شدن رابطه بیشتر طول بکشد آسیب بیشتری به افراد وارد خواهد شد.
  • بدون فکر قبلی در مورد تمام شدن رابطه با یکدیگر بحث نکنید، زیرا در این هنگام احتمال دارد حرفی بگویید که بعدا از گفتن آن پشیمان شوید.
  • نسبت به یکدیگر رفتار های ناپسند انجام ندهید و به یکدیگر بی احترامی نکنید، سعی کنید که بعد از تمام شدن رابطه فرد به خوبی از شما یاد کند، این امر باعث می شود تا در پشت سر گذاشتن این مسئله بهتر عمل کنید.

پایان دادن به رابطه، کلام آخر

روش و نحوه ای که شما برای پایان دادن رابطه خود انتخاب می کنید می تواند بر روی روابط بعدی زندگی شما تاثیرات بسیاری بگذارد، اگر شما نتوانید از این مرحله به درستی عبور کنید احتمال دارد در آینده بر روی انتخاب و پیشبرد روابط عاشقانه شما اختلالات و مشکلاتی را ایجاد کند.

اگر بعد از پایان رابطه عاشقانه احساس شکست شدید می کنید و با گذشت زمان حس می کنید به خوبی نمی توانید با این شرایط سازگار شوید برای ارتقا و سلامت روح و روان خودتان و پیشگیری از به وجود آمدن مشکلات بعدی حتما به روانشناس مراجعه کنید تا شما را در این زمینه راهنمایی کند.

تاثیر خدمات روانشناسی بر اتمام رابطه عاطفی

افراد برای این که بتوانید تصمیم های بهتری برای زندگی و آینده خود بگیرند می توانند از خدمات روانشناسی بهره مند شوند و روانشناسان به صورت تلفنی و حضوری پاسخگوی مراجعین می باشند.

روانشناس در مرحله اول به شما کمک می کند تا رابطه عاشقانه خود را به درستی بازنگری کنید و مشکلات آن را پیدا کنید، و بعد از آن به شما کمک می کند تا به حل این مشکلات بپردازید، در صورتی که این رابطه بی سرانجام باشد راهکارها و روش هایی را به شما ارائه می دهد تا هر چه زودتر رابطه عاطفی شما پایان یابد تا به شما و شریک عاطفی تان آسیب کمتری وارد شود.

منبع : چگونه یک رابطه عاشقانه را تمام کنیم؟

آیا وقتی عصبانی هستید نباید رابطه جنسی داشته باشید؟

رابطه جنسی هنگام عصبانیت خوب است؟ آیا رابطه جنسی از عصبانی شدن جلوگیری می کند؟ در ازدواج های نادرست و ناسالم، زوجین رابطه جنسی را به عنوان نوعی سلاح استفاده می کنند و سعی می کنند که به وسیله آن همسر خود را کنترل کنند. افراد زیادی وجود دارند که برای آن ها رابطه جنسی نوعی قدرت محسوب می شود.

آیا رابطه جنسی عصبانیت را کم می کند؟

بعضی از افراد گمان می کنند که رابطه جنسی باید زمانی برقرار شود که همه چیز در آرامش قرار گرفته باشد در حالی که اینگونه نیست.

مراجعی داشتم که زمانی که شوهرش عصبانی میشد رابطه جنسی خود را با او برای مدتی قطع می کرد و همسرش برای داشتن رابطه جنسی مجبور بود با او بهتر رفتار کند.

وقتی از او پرسیدم که شوهرش برای رضایت او باید چه کاری انجام دهد گفت که باید حیاط و خانه را مرتب کند، آشغال ها را سر موقع بیرون بگذارد و کمدش را نیز مرتب کند.

در این حالت فرد به مرور علاقه خود را به رابطه جنسی از دست می دهد.

بسیاری از زوج ها را دیده ام که برای برقراری رابطه جنسی به دنبال زمانی بودند که احساس خوبی داشته باشند و لبریز از عشق به همسرشان باشند. 

عشق برای به وجود آمدن رابطه جنسی الزامی نیست، در حقیقت عشق می تواند محصول رابطه جنسی باشد و رابطه احساسی میان زن و شوهر را تقویت کند.

باور غلط دیگری که در مورد رابطه جنسی وجود دارد این است که رابطه باید آتشین و هیجان انگیز باشد تا هردو راضی باشند. این باور دقیقا مثل این است که فقط زمانی غذا بخورید که غذا تزئین شده باشد و در بهترین ظرف ها سرو شود.

آن هایی که به دنبال رابطه عالی هستند معمولا ناکام می مانند. چرا؟

در ازدواج نباید به طور مداوم از یکدیگر انتقاد کنید و مشکلات و عیب های همسرتان را به رخ او بکشید. رابطه جنسی می تواند عصبانیت و تنش را تا حدودی کاهش دهد و لازم نیست که در بهترین شرایط صورت بگیرد.

بعضی از افراد اعتقاد دارند که باید قبل از خواب تمام مشکلات روز را پشت سر گذاشت و در مورد مشکلات، دعوا و بحث ها صحبت کنند.

ولی به نظر من این کار به دلیل خواب آلودگی زوجین، باعث شدت گرفتن بحث می شود و بهتر است که فردای دعوا زوجین پس از این که به اندازه کافی خوابیدند با ذهن باز در مورد موضوعات و اختلاف های خود صحبت کنند.

آن هایی که رابطه جنسی و عشق را در کنار هم می خواهند معمولا مشکلات و دعواهای بیش تری را تجربه می کنند زیرا زیر فشار روانی بیش تری قرار دارند و در تمام مدت به دنبال یک زمان عالی برای داشتن رابطه می گردند.

انجام رابطه جنسی به شرایط پیچیده ای احتیاج ندارد. رابطه تنش های بین زوجین را کم می کند و آن ها را از نظر روحی وجسمی به یکدیگر نزدیک تر می کند.

این باور مخرب را از زندگی مشترکتان حذف کنید تا زندگی خود را نجات دهید.

منبع : آیا وقتی عصبانی هستید نباید رابطه جنسی داشته باشید؟ 

دلایل گریه زنان و مردان پس از ارگاسم + راه حل

گریه پس از ارگاسم یکی از مواردی می باشد که بیش تر افراد در زندگی آن را تجربه کرده اند. این موضوع می تواند باعث نگرانی همسر فرد شود و این امر را مبنی بر عدم تمایل همسرش بگذارد. در این مقاله دلایل و علل این موضوع به طور کامل بررسی شده است.

بنابر تحقیقات انجام شده حدودا ۴۶درصد از بانوان حداقل یکبار در زندگی خود گریه پس از ارگاسم را تجربه کرده اند، این آمار توجه بسیاری از محققان را به خود جلب کرده است. البته جالب است بدانید این مورد فقط در خانم ها اتفاق نمی افتد و طی تحقیقاتی دیگر 4درصد از ۱۶۳۵ شرکت کننده مرد نیز شامل این قضیه بوده اند و تجربه گریه پس از ارگاسم را داشته اند. البته احساس گریه پس از رابطه جنسی ۲/۰۱۷برابر بیشتر در بانوان اتفاق می افتد، که در ادامه دلیل آن توضیح داده شده است.

این مسئله در زبان انگلیسی (post_coital_tristesse)و به طور مختصر(pct)نام دارد. در علم پزشکی به حالت اندوه در رابطه (post_coital dysphoria) گفته می شود. در ادامه به تبیین و تشریح این قضیه خواهیم پرداخت

نشانه های گریه پس از ارضا

طبق باورهای عموم افراد باید پس از رابطه جنسی احساس شعف و شادی داشته باشند اما عده ای از مردم برعکس باور عمومی احساس ناراحتی و بی قراری می کنند.

گاهی اوقات گریه پس از رابطه جنسی می تواند موجب مشکلاتی در رابطه عاطفی زوجین شود و هر دوی آنها را نیز دچار سوء تفاهم کند. رابطه جنسی می تواند احساس همدلی و علاقه زوجین را تقویت کند اما گاهی گریه  و ناراحتی پس از آن می تواند این فرصت را از زوجین سلب کند.

چرا بعد از رابطه جنسی گریه می کنم!؟

بسیاری از افرادی که گریه پس از ارگاسم را تجربه می کنند از دلیل آن آگاهی ندارد و برای همین ممکن است نگران شوند، در ادامه دلایل گریه پس از رابطه جنسی به طور کامل توضیح داده شده است.

۱)افسردگی

طی مطالعاتی که در این زمینه انجام شده مشکلات روحی روانی زمینه ای می تواند موجب بروز گریه پس از رابطه شود. در بین تمام مشکلات روحی افسردگی شایع ترین و متداول ترین علت گریه شناخته شده. اما افسردگی چطور می تواند موجب بروز گریه شود؟

افسردگی بیماری خاموش اما خطرناکی است که باید حتما تحت نظر روان درمانگر درمان شود و به صلاح دید او داروی مربوطه را مصرف کند. درمان افسردگی می تواند تا حدود زیادی از بروز گریه و اندوه پس از رابطه جنسی پیشگیری کند.

۲)ناراحتی و اضطراب

گریه کردن نوعی پاسخ به نگرانی و اضطراب است و گاهی گریه کردن پس از رابطه جنسی می تواند نوعی پاسخ طبیعی به اضطراب و تنش های موجود در روان فرد باشد.

طی تحقیقات انجام شده رابطه جنسی ۶ الی ۱۶ درصد در خانم ها و ۱ الی ۲۵ درصد در آقایان را تحت تاثیر خود قرار می دهد. تا به امروز درمان قطعی و موثری برای اضطراب پیدا نشده اما درمان رفتاری_ شناختی(bt) و تکنیک های مایندفولنس(ذهن آگاهی)موثر خواهد بود. مراجعه به روان درمانگر و درمان های تخصصی بهترین پاسخ به بروز افسردگی است.

۳)محرک ها و عوامل موثر بر گریه بعد از ارضا

گریه کردن پس از رابطه جنسی می تواند باعث بروز حساسیت و سو تفاهم شود و ممکن است نسبت به خاطرات تلخ گذشته و سو تفاهم های گذشته مشکلاتی ایجاد شود. ممکن است این خاطرات منفی بصورت ناخودآگاه و پنهان در گوشه ای از  مغز باشد اما فکر کردن و یادآوری آنها باعث می شود که خود را به صورت گریه و بی قراری پس از رابطه نشان دهد.

افرادی که در گذشته مورد تجاوز و یا سو استفاده جنسی قرار گرفته اند می توانند با یک متخصص و تراپیست به درمان این بیماری کمک کنند.

۴)نزدیکی دردناک

وجود درد و احساس ناراحتی در هنگام رابطه جنسی می تواند موجب ناراحتی و گریه کردن پس از ارضا شود. نزدیکی دردناک که در اصطلاح پزشکی (dyspareunia)نام دارد و معمولا حدود ۷/۵درصد از بانوان شانزده تا هفتاد و چهارساله را در هنگام رابطه جنسی واژینال درگیر خود می کند.

برخی عللی که موجب مقاربت دردناک می شود:

  • درد در اطراف واژن
  • مشکلات مجاری ادراری و مثانه
  • اسپاسم و گرفتگی عضلانی
  • زخم و جراحت در نواحی تناسلی
  • التهاب در ناحیه لگن
  • یائسگی

شیوه های درمانی نزدیکی دردناک به نسبت علت به وجود آمدن درد متفاوت خواهد بود که برخی از آنان عبارتند از:

  • پماد کرم های موضعی برای زخم و جراحات تناسلی
  • تغییر دارو و رژیم های غذایی برای مشکلات مجاری ادراری و مثانه
  • ماساژ درمانی مراقبه و مدیتیشن برای درمان گرفتگی و اسپاسم عضلات
  • معاشقه پیش از نزدیکی که باعث آرامش زنان و مران می شود

۵)هورمون ها

ارگاسم موجب کاهش هورمون های مربوطه به خوشحالی که شامل اکسی توسین(oxytocin) و دوپامین (dopamin)هستند می شود و این می تواند یکی از علل گریه پس از رابطه جنسی باشد.

متخصصان مربوطه با تجویز داروهای مخصوص به این مشکل تاثیر ارگاسم را بر افت این هورمون ها کاهش می دهند و می توانند از گریه و بی قراری پس از رابطه پیش گیری کنند.

۶)مشکلات و دلخوری های زناشویی

همیشه نمی توان گریه پس از رابطه جنسی را به مشکلات زناشویی مربوط دانست اما می توان آن را علتی بر بروز آن دانست. تلاش برای حل تعارضات و مشکلات زناشویی می تواند به درمان این دسته از مشکلات کمک کند.

صحبت کردن درباره ی مسائل و مشکلات به وجود آمده به زوجین کمک می کند که درباره ی گریه کردن پس از رابطه جنسی با هم به تفاهم برسند و به تبیین و تشریح علت آن بپردازند‌. مشورت و یاری خواستن از متخصص مربوطه و به خصوص زوج درمانگر می تواند زوج را در این مسیر همیاری کند.

جمع بندی و کلام آخر

گریه و احساس ناراحتی پس از رابطه جنسی که با نام اختصاری (pct)از آن یاد می شود نوعی حس ناراحتی و بی قراری است که پس از رابطه جنسی زوجین رخ می دهد. این احساس بسته به سبک زندگی هر زوج می تواند علت خاص خود را داشته باشد که در بالا به تبیین هر کدام از آنها پرداخته شد. گریه پس از رابطه جنسی مسئله ای فراگیر است که بسیاری از زوج ها از وجود آن رنج می برند اما با مراجعه به سکس تراپیست و متخصص مربوطه می توان آن را کاملا درمان کرد.

برای درمان این مشکل به زوجین توصیه می شود که بیش تر به یکدیگر اهمیت بدهند این امر باعث می شود از افسردگی و اضطراب هم خبر داشته باشند و با یکدیگر بیش تر همدردی کنند.

پاسخ به سوالات متدوال

سوال1: آیا هردو شریک جنسی باید در جلسات مشاوره جنسی حاضر باشند؟

پاسخ:برای وجود هر دونفر اجباری وجود ندارد. اگر احساس می کنید با تنها شرکت کردن راحت تر می توانید احساسات خود را بیان کنید، چند جلسه بصورت فردی و جلسات دیگر با شریک جنسی خود به متخصص مراجعه کنید.

سوال2: مشاوره جنسی چگونه می تواند به بهبود رابطه ما کمک کند؟

پاسخ:مشاوره جنسی از چند بعد برای زندگی زوجین مفید است:

  • ارتباطات جسمی و جنسی زوجین را تقویت می کند.
  • با ارائه تمرینات مخصوص به رفع خستگی جنسی کمک می کند.
  • قدرت درک و تعامل زوجین را بالا می برد.

سوال3:مشاور جنسی چه نوع تکالیفی به ما می دهد؟

پاسخ: تکلیفات جنسی شما به فراخور مشکلاتی که دارید با بقیه زوج ها متفاوت است. به عنوان مثال برای زوجینی که از مشکل زودانزالی شکایت دارند تمریناتی برای انزال دیرتر و برای زوجینی که از اختلال نعوظ شکایت دارند تمریناتی در جهت رفع و بهبود آن ارائه می شود. تکالیف شما با رضایت شما و با پیگیری درمانگر شما هر جلسه مورد بحث و بررسی قرار خواهد گرفت.

سوال 4: چگونه سکس درمانی می تواند به اختلال نعوظ(ED) کمک کند؟

سکس درمانی بر پنج عامل روانشناختی مرتبط با اختلال نعوظ تمرکز دارد که عبارتند از: اضطراب، افسردگی، احساس گناه،اختلاف زناشویی و ضربه جنسی. حین جلسات از تمارین تمرکز اختلال حساسیت استفاده می شود.

سوال5: در رابطه ما رابطه جنسی وجود ندارد. آیا مشاوره جنسی می تواند موثر باشد؟

پاسخ: اگر زوجین تمایلی به رابطه جنسی نداشته باشند باید هر چه سریع تر نسبت به درمان و پیگیری آن اقدام کنید. اقدام به موقع شما شانس درمان را بیشتر خواهد کرد.

سوال6: چطور می توانم همسرم را برای مراجعه به سکس تراپیست قانع کنم؟

پاسخ: اگر سکس تراپیست تشخیص دهد به حضور شریک جنسی شما نیاز است او هم باید شرکت کند. اگر با ممانعت او مواجه شدید از زوج درمانی کمک بگیرید.

سوال7: آیا زوجین در جلسات مشاوره جنسی رابطه جنسی برقرار می کنند!؟

پاسخ:خیر،ارائه راه حل در جلسات زوج درمانی با گفتگو انجام می پذیرد و هرگونه تمرین جنسی در خانه انجام می شود. مشاور جنسی به هیچ عنوان زوجین را مجبور به انجام کاری نمی کند.

سوال8: تفاوت درمانگر جنسی و درمانگر معمولی چیست؟

پاسخ:دانش جنسی درمانگر جنسی را از درمانگر معمولی متمایز می کند. درمانگران جنسی ابتدا دوره های خانواده درمانی و سپس سکس تراپی را آموزش می بینند.

سوال9: آیا مشاور جنسی میتواند دارو تجویز کند؟

پاسخ: در این مسائل دارو تنها راه درمان نیست، گرچه مصرف دارو نیز تاثیر بسیار زیادی دارد اما در بسیاری از مواقع مشاوره جنسی می تواند از مصرف دارو نیز موثر تر باشد.

سوال10: برای برای رجوع به مشاوره جنسی حتما باید در رابطه باشم؟

پاسخ: خیر بعضی افراد ممکن است در روابط قبلی خود به مشکلات جنسی دچار باشند یا در شناخت هویت جنسی خود مشکل داشته باشند. این افراد می توانند به تنهایی برای مشاوره جنسی مراجعه کنند.

منبع : دلایل گریه زنان و مردان پس از ارگاسم + راه حل

ترس از قضاوت دیگران با راهکارهای باورنکردنی

ترس از قضاوت دیگران |این راهکارهای مفید را امتحان کنید

همه ما انسان ها موجودات اجتماعی هستیم و از نظرات دیگران درباره خود تاثیر می پذیریم به همین دلیل از قضاوت دیگران در مورد خود می ترسیم، اما گاهی اوقات ترس از قضاوت بسیار شدید می باشد به طوری که افراد نگران این هستند که دیگران در مورد آن ها چه فکری می کنند، این افکار می تواند آسیب زا باشد و جلوی پیشرفت و رشد فردی را بگیرد.

در صورتی که شما با این مشکلات رو به رو هستید و می خواهید بر ترس از قضاوت دیگران غلبه کنید باید این مقاله را به طور کامل مورد مطالعه قرار دهید تا با راهکارهای آن آشنا شوید، هم چنین برای این که به شناخت عمیق تری برسید بهتر است با تیپ های شخصیتی MBTl آشنا شوید هم چنین بهره بردن از مشاوره روانشناس می تواند به شما کمک کند تا ترس شما نسبت به قضاوت های دیگران کاهش یابد و هم چنین بر روی تغییر نگرش شما نسبت به مسائل مختلف اثرگذار خواهد بود.

ترس از قضاوت دیگران، راهکارهایی برای غلبه کردن

ممکن است ترس های زیادی در شما وجود داشته باشد که به ابعاد شخصیتی شما مربوط می شود، به عنوان مثال ترس از صحبت کردن در جمع. علم روانشناسی می تواند به تحلیل و رو به رو شدن با این ترس ها بپردازد و افکاری که شما در ذهن تان دارید کلید اصلی برای پیدایش انواع هیجانات و رفتارها می باشند.

تا زمانی که افکار نادرست و مخربی در ذهن شما وجود دارد نمی توانید توقع زندگی شاد و موثری داشته باشید و هم چنین در روابط اجتماعی تان با مشکلاتی رو به رو خواهید شد. ترس از قضاوت شدن توسط دیگران به معنی داشتن افکار دائمی و تکرار شونده در مورد نحوه ارزیابی دیگران در مورد ما می باشد برای این که بتوانید از شر این افکار و احساسات ناخوشایند رها شوید و زندگی شادی داشته باشید باید به راهکارهای زیر توجه کنید.

  1. نقاط ضعف و قوت خود را بشناسید

در صورتی که در مورد ضعف ها و توانمندی های خود آگاهی داشته باشید و شناخت درستی از خودتان داشته باشید دیگر نگران قضاوت کردن و بازخوردهای منفی دیگران نخواهید بود، هم چنین باید تلاش کنید تا به خودآگاهی بیشتری در مورد توانایی های خود برسید.

هم چنین در صورتی که در مورد مهارت ها، نقاط ضعف، آسیب پذیری ها و نقاط قوت خود آشنایی داشته باشید دیگر از قضاوت دیگران نخواهید ترسید و تحت تاثیر آن ها قرار نمی گیرید، و در صورتی که مهارت های ارتباطی را یاد بگیرید به شما کمک می کند تا به شناخت بهتری نسبت به دیگران برسید و منظور و قصد افرادی که در مورد شما صحبت می کنند و یا حالت های چهره آن ها را در حالتی که شما را قضاوت می کنند را متوجه می شوید.

۲٫ ترس از قضاوت دیگران: برای خودتان اولویت قائل شوید

زمانی که به دیگران اجازه می دهید تا با قضاوت هایشان ادراک شما را تحت تاثیر قرار دهند یعنی شما دائما دیگران را در اولویت قرار می دهید  و به آن ها این قدرت را می دهید تا در زندگی شما تاثیر بگذارند، باید به این نکته توجه داشته باشید که هیچ کس به اندازه خودتان شما را نمی شناسد و کسی که از توانایی و مهارت های شما تصویر نهایی می تواند بسازد خودتان می باشید، دیگران تنها بخشی از این تصویر را تشکیل می دهند پس به آن ها اجازه ندهید تا نقش اصلی را بازی کنند.

۳٫ شما مسئول کنترل فکر دیگران نیستید

یکی از خطاهای فکری که باعث می شود افراد نگران قضاوت و نظر دیگران در مورد خودشان باشند این است که خودشان را مسئول افکار دیگران می دانند شما تنها در برابر رفتارهای خودتان مسئول هستید و تنها می توانید رفتارهای خودتان را کنترل کنید و در قبال افکار دیگران هیچ مسئولیتی ندارید، در این حالت بهتر خواهید توانست با دیگران ارتباط برقرار کنید و تاثیرات مثبتی بر روی زندگی شما خواهند گذاشت.

۴٫ ترس از قضاوت دیگران: در لحظه زندگی کنید

بسیاری از ما در مورد آن چه که در لحظه بر ما می گذرد آگاهی نداریم و به جای آن که محیط اطرافمان را تجربه کنیم در افکار خودمان غرق می شویم، زندگی دائمی در خانه ذهن باعث می شود تا درگیر افکار آسیب زا شویم اما باید در لحظه زندگی کنیم و از شر افکار منفی خلاص شویم برای انجام این کار باید تمام حواس پنجگانه خودمان را درگیر محیط پیرامونمان کنیم. در این زمینه تمرین های ذهن آگاهی کمک بسیاری به شما می کند و در این خصوص اثر بخش خواهد بود.

۵٫ اعتماد به نفس خود را بالا ببرید

در تمام مراحل زندگی بر روی هدف خود تمرکز داشته باشید و برای مورد قضاوت قرار گرفتن و ترس از قضاوت دیگران هیچگاه هدف خودتان را تغییر ندهید و با اعتماد به نفس بالایی رو به جلو حرکت کنید، خودتان را همانطور که هستید بپذیرید و با افزایش دادن مهارت ها و توانایی های خود به پیشرفت و بهداشت روحی و روانی و جسمی خودتان کمک کنید.

همیشه در همه حال سعی کنید مثبت نگر باشید و با دید مثبت به زندگی تان توجه کنید و این نکته را در نظر بگیرید که شما بهتر از هر کس دیگری می دانید که چه چیزی برای شما بهتر می باشد و در صورتی که در راه رسیدن به هدفتان شکست خوردید باید به این موضوع توجه داشته باشید که هیچ پیروزی بدون شکست به دست نخواهد آمد.

۶٫ احتمال وجود برخی از اختلالات روان شناختی

در برخی از موارد ترس از قضاوت دیگران ممکن است به خاطر اختلالات روانشناختی مانند اختلال فوبیای اجتماعی باشد در این صورت فرد نمی تواند در حضور جمع عملکرد مناسبی داشته باشد زیرا دائما نگران است که توسط دیگران مورد قضاوت و ارزیابی قرار گیرد.

با توجه به راهکارهای بیان شده در صورتی که از قضاوت دیگران می ترسید و هم چنان این ترس به صورت پایدار در شما وجود دارد و هیجانات ناخوشایندی را در شما ایجاد می کند باید وضعیت روانی شما توسط روانشناس مورد بررسی و ارزیابی دقیقی قرار گیرد.

روش هایی که در درمان فوبیای اجتماعی  مانند درمان شناختی – رفتاری که توسط روانشناسان به کار گرفته می شوند برای درمان این بیماری موثر می باشند و نقش بسیاری در حل آن دارند.

آشنایی با مرکز مشاوره ستاره ایرانیان

مرکز مشاوره ستاره ایرانیان از متخصصین و مشاوران باتجربه ای تشکیل شده اند در زمینه های مختلف روانشناسی اعم از خانواده، ازدواج، اعتیاد، جنسی، کودک، مشاوره، شغلی، تحصیلی و غیره خدمات جامع روانشناسی را انجام می دهند. و خدمات شان را با بالاترین سطح کیفیت ارائه می کنند.

همچنین مشاوران به صورت تلفنی، اینترنتی به مراجعان امکان می دهد تا از خدمات بهره مند شوند و در کمترین زمان از بروز ترین متخصصین استفاده کنند.

منبع : ترس از قضاوت دیگران با راهکارهای باورنکردنی

تصمیم گیری

تصمیم گیری عبارت از پروسه و منطقی می باشد که افراد بر اساس آن به تصمیم دست پیدا می کنند.

انواع مختلف تصمیم گیری منجر به بدست آمدن تحلیل ها و پیشبینی های کاملا متفاوتی می شود.

نظریه های مربوط به تصمیم گیری از تصمیم گیری عقلایی هدفمند (که فرض می کند همه افراد دارای اطلاعات و شرایط یکسانی یک تصمیم ثابتی را می گیرند) تا تصمیم گیری بر مبنای منطق مبتنی بر تناسب و اقتضاء (که بیان می دارد چارچوب ها و زمینه های سازمانی و نهادی خاص بر روی تصمیمات افراد تاثیرگذار هستند) متغیر می باشند.

تصمیم گیری عاقلانه

در جوامع مدرن غربی تصمیم گیری بیشتر به عنوان یک مورد عقلایی در نظر گرفته می شود (که مبتنی بر منافع فرد، هدفمند و موثر است). در حین تصمیم گیری عقلایی، افراد گزینه های در دسترس را ارزیابی می کنند، پیامد مربوط به هر یک از گزینه ها را بررسی می کنند و در نهایت کاری را انجام می دهند که فکر می کنند بهترین نتیجه ممکن را برای آنها به دنبال خواهد داشت.

عوامل کلیدی که در تصمیم گیری نقش مهمی دارند عبارت از کیفیت اطلاعات مربوط به گزینه های جایگزین و اولویت های فردی هستند.

علوم اقتصاد مدرن بر مبنای این نوع درک از نحوه تصمیم گیری افراد می باشد.

تصمیم گیری عقلایی زمانی یک تصمیم گیری مناسب خواهد بود که اطلاعات با هم ترکیب شوند و اولویت ها با استفاده از حداقل منابع ممکن به دست بیایند.

در جوامع مدرن، تصمیم گیری عقلایی در سطح بازارها یا شرکت ها صورت می گیرد. در هر دو مورد فرض بر این است که افراد به صورت عقلایی رفتار می کنند و منافع خودشان را به سطح حداکثری می رسانند، ولی هر یک از این موارد تحت شرایط متفاوت بیشترین کارایی ممکن را خواهند داشت.

بازارها زمانی حداکثر کارایی ممکن را خواهند داشت که خریداران و فروشندگان وجود داشته باشند، محصولات یا خدمات از هم مجزا باشند تا مبادله به صورت یک بار صورت بگیرد، اطلاعات مربوط به یک محصول یا خدمت (همانند تکنولوژی آن یا ارزشیابی آن) در سطح گسترده ای شناخته شده باشد و همچنین مجازات هایی برای تقلب وجود داشته باشد.

نبود این شرایط باعث خواهد شد که طرفین مبادله ناراضی باشند و افراد عقلایی سعی خواهند کرد تا از سایر افراد تقلب کنند و منافع خودشان را به سطح حداکثری برسانند. در چنین مواردی یک سازمان دارای سلسله و مراتب کارایی بیشتری خواهد داشت.

یک جامعه شناس آلمانی به اسم ماکس وبر (Max Weber) بیان کرد که عوامل و بروکراسی ها به چه نحوی در نتیجه رشد مهارت های فنی و مهمتر از آن، یک تقسیم بندی جدید از نیروی کار (که به نیروی کار، کارشناسان ماهر و نیروهای هماهنگ تقسیم بندی می شوند) در یک سلسله مراتب مبتنی بر نظم به بیشترین کارایی ممکن دست پیدا می کنند.

بروکراسی ها تکنولوژی های پیشرفته را به بخش های قابل مدیریت تجزیه می کنند و باعث می شوند که افراد در یک مجموعه مهارت تعریف شده تخصص و مهارت پیدا کنند.

استفاده از یک سلسه مراتبی که در آن هر موقعیتی بر مبنای یک سیستم قوانین ثابت و بدون تبعیض کنترل و نظارت شود، باعث خواهد شد که کار و تخصص هر یک از افراد به نحوی با هم هماهنگ شود که بیشترین اهداف سازمانی (که از پیروز شدن در جنگ ها تا تولید لباس متغیر هستند) به دست بیایند.

عقلانیت رضایت بخش و محدود

نظریه پردازان سازمانی در دهه 1940دو فرضیه اصلی مربوط به تصمیم گیری عقلایی را به چالش کشیدند؛

این دو فرضیه در موارد شکست بازار و لزومی بودن سلسله مراتب کاملا مشخص می باشند.

مورد اول عبارت از این است که هیچ وقت اطلاعات کامل نمی باشد و همواره افراد بر مبنای اطلاعات ناقص تصمیم گیری می کنند.

همچنین مورد دوم عبارت از این است که افراد قبل از تصمیم گیری، تمامی گزینه ها و انتخاب های ممکن را مورد ارزیابی قرار نمی دهند.

این رفتار ارتباط مستقیمی با هزینه های مربوط به جمع آوری اطلاعات دارد، چرا که دستیابی به اطلاعات به مرور زمان سخت تر و پرهزینه تر می شود.

در واقع افراد به جای انتخاب کردن بهترین گزینه ممکن، اولین مورد رضایت بخشی که پیدا می کنند را انتخاب می کنند.

یک دانشمند جامعه شناس آمریکایی به اسم هربرت سیمون (Herbert Simon) این فرآیند را به عنوان “ایجاد رضایت” نام گذاری کرد و به این نتیجه دست یافت که تصمیم گیری انسان یک نوع عقلانیت محدود را نشان می دهد.

هر چند که عقلانیت هدفمند منجر به دستیابی به یک نتیجه گیری عقلایی ممکن می شود، ولی ایجاد رضایت می تواند به نتایج عقلایی زیادی منجر شود که بستگی به اطلاعات در دسترس و تصورات تصمیم گیرنده دارد.

سیمون بیان کرد که افراد غیر عقلایی قرار گرفته در یک چارچوب و زمینه مناسب (به خصوص در یک سازمان قانونی و رسمی) می توانند به صورت عقلایی رفتار کنند.

سازمان ها از طریق تغییر دادن منطق مربوط به تصمیم گیری ها می توانند تصمیمات فردی را سازمان دهی یا محدود  کنند.

سازمان ها می توانند اطلاعات را فیلتر کنند یا به آن اهمیت دهند، یک سری حقایقی را به یک فرد نشان دهند و حقایق خاصی را به عنوان موارد مهم یا قانونی در نظر بگیرند.

افرادی که در یک سلسله مراتب قرار می گیرند، می توانند موارد موجود در پیرامون خودشان را به عنوان یک نوع موهبت در نظر بگیرند و فقط بر روی یک سری تصمیمات مهم و کلیدی تمرکز کنند.

سلسله مراتب عبارت از موارد موثری می باشند، چرا که اطلاعات صحیح را در اختیار تصمیم گیرندگان قرار می دهند و همچنین باعث می شوند که یک فرد مناسبی تصمیمات را بگیرد.

در عین حال سازمان های دارای سلسله مراتب از طریق ایجاد کردن یک سری ارزش های مربوط به تصمیم گیری که بر روی قضاوت تصمیم گیرندگان در مورد انجام دادن کارهای درست یا خوب تاثیر دارد، می توانند افراد را به نحوی اجتماعی کنند که از تقلب کردن اجتناب کنند.

این ارزش ها، عقاید یا هنجارها می توانند از خانواده، مدرسه یا در داخل یک سازمان به دست بیایند، ولی یک سازمان می تواند محیط هایی را ایجاد کند که در حین تصمیم گیری، بیشترین ارزش های مطلوب نمایان باشند.

تصمیم گیری

سازمان های دارای سلسله مراتب می توانند منطق های تصمیم گیری با ارزش و واقعی را ایجاد کنند که در نتیجه آن اقدامات فرد تا حدی محدود شود که فقط یک گزینه (که عبارت از انتخاب عقلایی می باشد) امکان پذیر باشد.

ساختار بندی منطق های مربوط به تصمیم گیری می تواند به صورت مستقیم از طریق مدیریت کردن اطلاعات، قبول کردن افراد به صورت گزینشی، آموزش دادن اعضا و ایجاد الگوهای پیشرفته محدود صورت بگیرد.

سازمان ها از طریق موردی که سیمون آن را زنجیره دستیابی به هدف نامیده است، در دستیابی به اهداف خودشان عقلایی عمل خواهند کرد.

رهبران ماموریت سازمانی را تعریف می کنند، یک مجموعه ابزاری را برای دستیابی به اهداف پیدا می کنند، هر یک از این موارد را به عنوان هدف فرعی در نظر می گیرند و بعد از آن ابزاری را برای دستیابی به این اهداف فرعی و موارد بعدی پیدا می کنند تا در نهایت تمامی اعضای سازمان به اهداف خودشان دست پیدا کنند.

بنابراین رهبران یک سلسله مراتبی از اهداف را ایجاد می کنند که در آن هر یک از اهداف سطح سازمانی یک رابطه ای با اهداف سطح پایین تر دارد و ابزاری برای دستیابی به اهداف سازمانی سطح بالاتر می باشد.

در نتیجه کار صورت گرفته توسط هر یک از افراد یک بخش کوچکی در فرآیند دستیابی به ماموریت سازمانی می باشد.

تصمیم گیری سیاسی درون سازمانی

سایر نظریه پردازان از طریق تغییر دادن عقلانیت محدود مد نظر سیمون، این بحث را مطرح کردند که سازمان ها عبارت از بازیگران مرتبط و هدفمند نمی باشند، بلکه گروه های مرتبط رقابت کننده ای هستند که از افراد دارای منافع و علایق متمایز تشکیل شده اند.

افراد منافع سازمانی را بیان نمی کنند، ولی سازمان ها منافع فردی را نشان می دهند. بر اساس این دیدگاه، نسبت دادن یک ماموریت برای یک سازمان نادرست می باشد.

در عوض سازمان ها دارای اهدافی هستند که از طریق ائتلاف و پیوستگی برجسته موقتی تعیین می شوند؛

این سازمان دارای اهداف ثابت و دائمی نیست و اعضای آن می توانند تغییر کنند. اعضای یک ائتلاف برجسته از طریق چانه زنی، مذاکره و پرداخت های جانبی یک سری تصمیماتی می گیرند.

تصمیم گیری سازمانی محصول یک بازی است و یک فرآیند عقلایی و مبتنی بر هدف نمی باشد.

بر اساس این دیدگاه که افراد اهداف فردی و مبتنی بر منافع خودشان را دنبال می کنند، تصمیم گیری یک مورد عقلایی می باشد، هر چند که این مورد همواره نمی تواند به صورت مستقیم انجام بگیرد. افراد باید اهداف خودشان را انتخاب کنند و به صورت هدفمند به دنبال دستیابی به آن باشند.

به منظور درک و پیشبینی کارهایی که یک سازمان انجام خواهد داد، شناخت و تحلیل عضویت ائتلاف برجسته اهمیت زیادی دارد. چارت سازمانی رسمی نمی تواند یک نقشه راه مطمئنی برای قدرت سازمانی باشد.

در عوض تحلیل گران باید قدرت و توانایی را تحلیل کنند. افرادی که می توانند مشکلات فنی را رفع کنند، منابع را جذب کنند یا اختلافات درونی را مدیریت کنند، کارایی خودشان را به بقیه سازمان نشان می دهند و قدرت به دست می آورند.

کار کردن افراد به صورت صحیح با سایر افرادی که عملکردهای با ارزش مشابهی دارند، باعث می شود که یک ائتلاف برجسته ای شکل بگیرد.

اندازه و ترکیب ائتلاف بزرگ بستگی به نااطمینانی محیطی، فنی یا هماهنگی دارد که باید به منظور ادامه حیات سازمان رفع شوند.

سازمان های دارای پیچیدگی های فنی بیشتر و همچنین سازمان های بزرگی که به سرعت تغییر می کنند، دارای ائتلاف های عمده بزرگتری خواهند بود.

 نویسنده: Keith Nitta

ترجمه : تیم کانون مشاوران ایران