آیا زوجین نباید مسائل خصوصی شان را به غریبه ها بگویند؟

سال ها پیش مراجعی داشتم که به شدت احساس پوچی می کرد او بیان می کرد که دیگر همسرش را دوست ندارد زیرا همسرش به حرف های او گوش نمی کرد و به شدت خودرای بود. 

از او خواستم تا با همسرش برای مشاوره به دفتر من بیایند ولی او گفت که همسرش عقیده دارد که نباید مسائل زندگی مشترک را پیش کسی برد و اگر بفهمد که همسرش به من درمورد جزئیات زندگی شان گفته است او را خواهد کشت.

چرا از مشورت با دیگران می ترسد؟

اینگونه افراد که سعی دارند تمام زندگی خود را مخفی نگه دارند و با کسی در مورد آن حرف نزنند معمولا در طول جلسات مشاوره عذاب وجدان می گیرند زیرا جزئیات زندگی خود را با مشاور در میان می گذارند. حتی در موارد زیادی دیده شده که برای اینکه زندگی خود را بهتر جلوه بدهند به مشاور دروغ می گویند.

در حقیقت می توان گفت که نوعی غیرت و تعصب غلط در مورد زندگی خصوصی وجود دارد در حقیقت این غیرت می گوید که شخص نباید هیچ چیزی از زندگیش را برای دیگران یا حتی مشاور تعریف کند.

البته توصیه من این نیست که افراد با هرکسی درد و دل کنند زیرا این امر در نوع خود بسیار آسیب زا است ولی وجود فردی مناسب برای این کار در زندگی هرکسی لازم است. 

به طور مثال برای این کار می توان از یک دوست خوب که امتحان خودش را پس داده است، کمک گرفت. اما اغلب مردم ترجیح می دهند در مورد مشکلات خود سکوت کنند در حقیقت آن ها فکر می کنند که مرموز بودن یک جور امتیاز به حساب می آید.

یکی از دلایل این سکوت می تواند این باشد که افراد احساس می کنند بخاطر مشکلاتشان ممکن است تحقیر بشوند.

عده ای هم فکر می کنند که اگر کسی اطلاعات خصوصی آن ها را بداند از آن سوء استفاده می کند. 

در حقیقت این افراد مشکلات خود را زیر نقاب شادی و بیخیالی قرار می دهند تا کسی متوجه نشود که درون آن ها چقدر آشفته است و با چه مشکلاتی دست و پنجه نرم می کنند.

شاید بتوان این مشکل را در یکسری از فیلم ها یا کتاب ها مشاهده کرد، بطور مثال، فیلم بی پولی داستان زندگی مشترکی بود که در آن زوجین فقط وانمود به خوشحالی و خوشبختی می کردند حتی در شرایطی که واقعا غرق در مشکلات بودند.

اگر تاکنون اخبار حوادث را دنبال کرده باشید. معمولا افرادی که در همسایگی مجرمان یا قاتلان قرار دارند می گویند که همسایه آن ها ساکت، مرموز و حتی مهربان بوده است.

 شاید اگر این افراد با همسایه خود حرف می زدند یا درد و دل می کردند سرنوشت دیگری انتظارشان را می کشید.

در طول زندگی مشترک با همسرم همیشه از دوستانمان کمک گرفته ایم و همین باعث می شود بیش تر مشکلاتمان از بین برود. در مهمانی ها و دورهمی ها اغلب بحث های جالبی شکلی می گرفت و شاید باور نکنید ولی هم ما هم دوستانمان چیزهای جدیدی یاد می گرفتیم.

ولی در میان ما یک زوج بودند که هیچ وقت با ما صحبت نمی کردند و همیشه ساکت بودند. عدم مراجعه همسر به مشاور نیاز آن ها بود که نبست به آن ترس داشتند.

متاسفانه رابطه میان این زوج به شدت خراب بود و ما زمانی متوجه این موضوع شدیم که دیگر نمی شد به آن ها کمک کرد.

اگر نمی توانید با دوستان خود در مورد مشکلاتتان صحبت کنید یا فکر می کنید که صحبت کردن با آن ها به زندگی شما کمک نمی کند، بهتر است از مشاور کمک بگیرید زیرا در این کار تخصص لازم را دارد و می تواند به زندگی مشترک شما کمک کند.

به یاد داشته باشید که لازم نیست در قرار اول همه چیز را در مورد زندگی شخصی خود فاش کنید ولی با کسانی که به آن ها اعتماد دارید در مورد مشکلات خود صحبت کنید و به حرف های آن ها فکر کنید.

منبع : آیا زوجین نباید مسائل خصوصی شان را به غریبه ها بگویند؟ 

انواع عکس العمل های فرزندان طلاق هنگام مواجهه با آن ها

همه کودکان طلاق، احتیاج دارند پس از این واقعه دردناک تحت درمان روان درمانگر قرار بگیرند تا با این موضوع راحت تر و بدون آسیب کمتری کنار بیایند. 

البته فرزندان طلاق در بزرگسالی گاهی در مواجهه با افراد و در معاشرت با آن ها، نقاط قوی دارند که نسبت به سایر افراد متمایز می شوند. برخی از نقاط قوت عبارتند از : درک بالا و افزایش ظرفیت همدردی ـ عزت نفس بالا و جرئت مندی.

اما برخی از کودکان طلاق با چالش های بسیاری به سنین بزرگسالی می رسند. اکثر این افراد، از تنها بودن و ترک شدن وحشت دارند و نسبت به خیانت مضطرب هستند.

وقتی کودکان طلاق در بزرگسالی وارد رابطه ای عاطفی می شوند و در آن نیز از شریک عاطفی خود خیانت ببینند، بیش از پیش پرخاشگر، افسرده و بی اعتماد می شوند. برخی از این افراد حتی تاب اختلافات زناشویی را نیز ندارند و حتی اختلاف نظر خود را از ترس محکوم شدن به طلاق بروز نمی دهند.

شرکت در جلسات مشاوره می تواند این تعارضات را تا حدودی حل کند و فرد را در جهت داشتن زندگی ای لذت بخش یاری کند.

فرزندان طلاق در مسیر رشد خود با چالش های بسیار زیادی مواجه می شوند. البته طلاق گرفتن همیشه بد نیست و گاهی اوقات حکم درمان روانی فرد را دارد اما متاسفانه کودکان بی گناه، قربانی این تصمیم ابدی خواهند شد. والدینی که از همسر خود طلاق می گیرند لازم است وقت بیشتری را برای تربیت فرزند خود در نظر بگیرند. در این مقاله با مهم ترین آسیب های وارده بر فرزندان طلاق و راه مقابله با آن ها بیشتر آشنا خواهیم شد.

تاثیرات و عوارض کلی طلاق بر فرزندان

هنگامی که اختلافات زوجین شدت می گیرد و احساس می کنند دیگر راهی برای ادامه دادن این زندگی ندارند تصمیم به طلاق می گیرند. عوارض منفی حاصل از طلاق قابل کتمان نیست اما برخی زوجین معتقدند وقتی فرزندی دارند باید به هر قیمتی این زندگی را ادامه دهند. این باور غلط موجب می شود خیانت، افسردگی و یا حتی طلاق عاطفی بین زوجین شکل بگیرد که در این صورت نیز مشکلی حل نخواهد شد. در واقع بهتر است بگوییم، زندگی با تک والد بهتر از یک زندگی تنش زا و ناراحت کننده است. کودکان در این زندگی های پر تنش آسیب بیشتری را متحمل می شوند. البته تصمیم به طلاق در وهله اول به صلاح دید مشاور خانواده و سپس خود زوجین صورت خواهد گرفت.

جدایی والدین به روان کودکان لطمات جبران ناپذیری وارد می کند البته می توان گفت طلاق عاطفی نسبت به طلاق رسمی، ضربات شدیدتری به روان فرزندان وارد می کند چرا که عینا شاهد اختلافات و بی مهری والدین خود هستند و ناخودآگاه نسبت به شروع یک رابطه عاطفی، بدبین و مضطرب خواهند شد. فرزندان طلاق ممکن است به پیامدهای زیر دچار شوند:

1) احساس افسردگی

2) افت تحصیلی و کاهش تمرکز

3) ترس از طرد شدن توسط اطرافیان و اجتماع

4) کمبود عزت نفس و جرئت مندی

5) وغیره

بهتر است والدین با بردن آنان به جلسات مشاوره و روان درمانی از بروز و شدت این مشکلات جلوگیری کنند.

مشکلات فرزندان طلاق

اخلاق هر کودک با کودک دیگر یکسان نیست و میزان حساس بودن هر کدام نسبت به طلاق با دیگری متفاوت خواهد بود اما چیزی که در این بین مشخص است این است که همه آن ها به یک مرحله و گذرگاه جدید وارد می شوند که عبور موفقیت آمیز از آن، به آسانی و بدون بروز مشکل نخواهد بود.

هنگامی که کودک پس از طلاق والدین جو آرام تری به نسبت اختلافات پدر و مادر خود زیر یک سقف تجربه کنند، قادر است آسیب های روانی دوران قدیم رو به رو شود و آن ها را تا حدودی بکاهد. متاسفانه گاهی اوقات طلاق منجر به افسردگی کودکان می شود.

مشکلات خلقی رفتاری در فرزندان طلاق

کودکانی که طلاق والدین خود را تجربه می کنند ممکن است هر کدام از این مشکلات را از خود بروز دهند:

برون ریزی: رفتارهایی مثل پرخاشگری و عصبانیت خصوصا در شرایطی که کودک در گذشته در دعواهای پدر و مادر خود حضور داشته باشد و مانند یک سی دی همه ی عبارات و خشم حاصله از آن را ضبط کرده.

لجبازی و یکدندگی: کودکان به علت طلاق والدین خود از آن ها خشمگین می شوند و ممکن است این خشم و کینه را در قالب نادیده گرفتن توصیه های آنان بروز دهند.

انزوا و اجتناب: برخی از کودکان احساسات را در درون خود محبوس نگه می دارند و از بروز آن ها خودداری می کنند. این دسته کودکان در مقایسه با گروه های دیگر بیشتر در معرض ابتلا به افسردگی قرار دارند.

احساس گناه: برخی از فرزندان طلاق خود را علت جدایی والدین می دانند و از حس عذاب وجدان لبریز می شوند. کنار آمدن با این حس بسیار بسیار مشکل خواهد بود.

مشکلات فرزندان طلاق در سنین بزرگسالی

وقتی کودکان در جوی پر تنش و سمی رشد می کنند ممکن است نسبت به شروع یک رابطه عاطفی اجتناب کنند و یا در این زمینه جرئت مند نباشند.

نحوه شکل گیری هویت نوجوانان، رابطه مستقیم بر رفتارهای آنان در سنین بزرگسالی خواهد داشت پس لازم است طبق یک الگوی تربیتی مناسب و صحیح رشد یابند.

رفتار های پرخاشگرانه ممکن است در سنین بزرگسالی نیز بروز پیدا کند اما نمی توان گفت هر فرزند طلاقی در آینده در سنین بزرگسالی مشکل روحی خواهد داشت. تربیت والدین نیز در این مورد بسیار حائز اهمیت است.

واکنش فرزندان به ازدواج مجدد والدین

اگر تمایل دارید ازدواج کنید بهتر است این قضیه را از فرزندتان پنهان نکنید و برای او توضیح دهید که فرد جدید پدر یا مادر تو نخواهد بود و جایگاه پدر و مادر تو مانند قبل محفوظ است اما اگر دوست داشته باشی می توانی او را پدر یا مادر صدا کنی. لازم است پیش از ازدواج شرایط روحی فرزند خود را ارزیابی کنید.

به صورت ناگهانی شروع به توضیح نکنید. چندین قرار ملاقات با فرد جدید صورت دهید تا فرزند شما با روحیات او آشنا شود. اعلام خبر ازدواج مجدد ممکن است فرزند شما را شدیدا شوک زده کند و در مقابل آن پرخاشگری و لجبازی کند.ممکن است این خشم با علائم دیگری مانند: گوشه گیری، افت تحصیلی، بد دهنی و غیره بروز پیدا کند.

ایمن کردن کودکان در برابر آسیب های طلاق| کمک به فرزندان طلاق

1) حفظ ارتباط کودک با هر دو والد:

کودکان باید از این قضیه مطمئن شوند که هر دو والد همیشه در دسترسشان هستند و از آن ها دور نخواهند شد. هر کودکی به وجود هر دوی والدین خود محتاج هستند و حمایت هر دو برای او ارزشمند است به خصوص که برطرف کردن نیازهای اساسی و اولیه او از وظایف اصلی والدین است و نباید نسبت به آن بی توجه باشید.

2) پاسخ واقعی و منطقی در مقابل سوالات آنان

کودکان ذاتا موجوداتی کنجکاو هستند علی الخصوص در مورد طلاق والدین که برای آنان از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. بهتر است با حوصله و با جزئیات سوالات آنها را پاسخ دهید اما شاید احتیاجی نباشد همه واقعیت را نیز به آن ها بگویید مثلا دانستن عللی مانند ابتلا به مواد مخدر، خیانت و غیره ممکن است در روان کودک اثر منفی ایجاد کند و تصورات او را نسبت به والدین خود از دست بدهد.

3) عدم تخریب تصورات کودک نسبت به والدین خود

هر چند که همسر سابق شما اصلا فرد مورد اعتماد و محترمی نبوده اما فرزند شما به محبت هر دوی شما احتیاج دارد و شما اجازه ندارید چهره همسر سابق خود را نزد فرزند بی گناه خود تخریب کنید. می توانید با نظارت، اوقاتی را برای معاشرت آن دو در نظر بگیرید.

4) با کودک خود صادق باشید

پاسخ دادن به سوالات فرزندان اهمیت بسیار زیادی دارد و آن به این علت است که اگر جواب منطقی و درست نگیرند شخصا به دنبال پاسخ آن می روند و ممکن است در این مسیر خود را مقصر ماجرا بدانند. می توانید به او بگویید که در کنار همدیگر به اندازه کافی شاد نبودید و یا اینکه در امور مختلف تفاهم نداشتید.

5) جلوگیری از دخالت دادن کودک حین جدایی

لطفا کودک آزاری نکنید! برخی والدین کودک را مجبور می کنند تا از منزل والد دیگر خبر  اطلاعات جدید بیاورد! این کار اثرات بسیار مخربی بر روان کودک شما خواهد داشت.

6) از تغییرات بزرگ و استرس زا خودداری کنید.

سازگاری با زندگی جدید آن هم برای یک کودک که سال ها شاید اختلافات والدین خود بوده، امری سخت به نظر می آید. سعی کنید شرایط را از این سخت تر نکنید مثلا اگر در کنار همه این تغییرات مدرسه کودک را نیز عوض کنید و او را نسبت به دوستانش دور کنید ضربه مهلک دیگری به او وارد کرده اید.

کلام آخر

می توان گفت کودکان اصلی ترین قربانیان طلاق هستند. آنها به دلیل نداشتن قدرت تحلیل و درک مسائل زناشویی بیشتر از سایر افراد تحت تاثیر طلاق قرار می گیرند. مراجعه به متخصص مربوطه یکی از بهترین روش ها برای حل این تعارض است.

سوالات متداول

آیا ازدواج با فرزندان طلاق عواقب بدی خواهد داشت؟

فرزندان طلاق به نسبت دیگر کودکان در محیطی تنش زا رشد یافته اند و ممکن است تربیت و روان یک فرد عادی را نداشته باشند اما نمی توان این مورد را تعمیم داد و بارها شاهد ازدواج های موفق با فرزندان طلاق بوده ایم.

بهترین زمان طلاق برای کودکان چه زمانی می باشد؟

کودکان در هر رده سنی چالش های خاص خود را دارند اما بروز طلاق به نسبت سایر چالش ها ناگوارتر خواهد بود. معمولا سنین قبل از 3 سالگی دوره ای است که کودک کمترین آسیب روانی را نسبت به طلاق متحمل می شود و بدترین دوران برای طلاق والدین، در دوران نوجوانی است.

منبع : انواع عکس العمل های فرزندان طلاق هنگام مواجهه با آن ها 

آیا پس‌ از خیانت همسر می‌توان به او اعتماد کرد؟

متأسفانه در جامعه امروزی، خیانت در موضوعات مختلف پیش می‌آید و موجب از بین رفتن اعتماد میان زوجین می‌شود البته برخی زوجین تمایل دارند پس از طلاق نیز رابطه را به‌ همین شکل حفظ کنند اما نمی‌دانند که ترمیم اعتماد پس از خیانت چگونه است.

نشانه‌های خیانت

خیانت تنها درباره مسائل جنسی رخ نمی‌دهد و ممکن است شامل موضوعات دیگری نیز باشد، مثلاً وقتی شما رازها و حقیقت‌های مهم و حائز اهمیت زندگی خود را از دید همسرتان پنهان می‌کنید و یا رفتاری دارید کمی اعتماد میان شما را خدشه‌دار می‌کند نیز نوعی خیانت محسوب می‌شود کسی که به همسر خود خیانت کرده باید تمام تلاش خود را برای بهبود روابط عاطفی‌شان بکند و لازمه این قضیه داشتن اعتقاد داشتن صداقت و حسن‌ نیت است. 

وقتی شخص خیانت را تجربه می‌کند به‌ طور طبیعی سخت می‌تواند به همسر خود اعتماد کند و ممکن است دائماً تجربه تلخ گذشته را با خود مرور کند وقتی حسن‌ نیت شما به او ثابت شود و به همسر خود نشان دهید واقعاً آدم بهتری شده‌اید فرایند اعتماد کردن خیلی راحت‌تر خواهد شد. 

علت بروز خیانت

خیانت معمولاً به دلایل مختلفی بروز می‌دهد اما به هر دلیلی باشد توجیه اخلاقی ندارد از دست دادن موقعیت اجتماعی، اعتیاد به الکل و مواد مخدر و یا حتی نازایی می‌تواند جرقه خیانت را به وجود بیاورد. اگر در زندگی زناشویی خود مشکلی دارید توصیه می‌کنیم حتما به مشاور خانواده مراجعه کنید و قدمی برای حل مشکل خود بردارید. 

راهکارهای عملی جلب اعتماد همسر بعد از خیانت

این‌طور مثال می‌زنیم که شما به همسر خود به هر دلیلی خیانت کرده‌اید اما در حال حاضر از کار خود به ‌شدت پشیمان هستید و از او می‌خواهید شما را ببخشد، اما همسر شما نمی‌تواند به‌راحتی گذشته را فراموش کنند و می‌ترسد دوباره به او خیانت کنید. وظیفه شما در این‌جا این است که تمام انرژی خود را صرف کنید تا دوباره اعتماد او را به دست بیاورید. در ادامه راهکارهایی دراین‌باره به شما پیشنهاد می‌دهیم که با استفاده از آن‌ها بتوانید اعتماد همسر خود را جلب کنید.

مراجعه به روان‌شناس در این زمینه به شما کمک شایانی خواهد کرد 

در گفتار و به‌ خصوص رفتار خود صادق باشید

در این‌مورد لازم است همسرتان را در جریان هر کاری که انجام می‌دهید بگذارید. نباید گلچینی از کارهایتان را به همسرتان اطلاع دهید، چون ممکن است همسر شما در جریان کارهای پنهانی شما قرار بگیرد و جلب اعتماد غیرممکن شود. وقتی وسوسه می‌شوی رفتار مشکوکی را انجام دهید با یک روان‌شناس و مشاور مشورت کنید تا به وسیله راهکارهای تجویزشده این افکار را از ذهن خود دور کنید و به زندگی طبیعی خود باز گردید. اگر از این افکار پیشگیری نکنید ممکن است دوباره در دام خیانت گرفتار شوید.

باید در همه ابعاد زندگی خود شفافیت و صداقت داشته باشید، چون شرایط متفاوتی دارید و لازم است همسر خود را درک کنید و به او حق دهید تا بتواند به‌ راحتی به شما اعتماد کند.

نگفتن حقیقت نام دیگر دروغ‌گویی است

صداقت داشتم فقط به این معنی نیست که حقیقت را بگویید بلکه به این معنا نیز هست که علاوه‌ بر گفتن حقیقت چیزی را نیز از همسرتان پنهان نکنید و او را در جریان جزئیات زندگی خود قرار دهید. گلچین کردن مطالب نیز می‌تواند نوعی خیانت محسوب شود چون ممکن است همسر شما بعداً موضوعات پنهان‌شده را بفهمد و سخت بتواند به شما اعتماد کند. 

نباید همسر خود را نادیده بگیرید

فقط صادق بودن برای جلب اعتماد همسر کافی نیست و لازم است در این مسیر به همسرتان به‌ اندازه کافی توجه کنید چراکه در این موقعیت حساس، بسیار ناراحت است و به توجه شما بیش‌ از هر زمان دیگه‌ ای احتیاج دارد یکی دیگر از راه‌های جلب اعتماد همسر توجه به او در همه مواقع است پس سعی کنید او را نادیده نگیرید سعی کنید علاقه خود را به همسرتان ابراز کنید زیرا هر فردی احتیاج دارد علاقه زبانی همسر خود را نیز بشنود. 

نباید خودتان را نادیده بگیرید

علاوه‌ بر همسرتان لازم است به خودتان هم توجه داشته باشید و درصدد رفع نیازهای خود برآیید، وقتی نسبت ب رفع نیازهای خود تلاش می‌کنید برای رفع نیازهای همسر خود نیز اعتمادبه‌نفس و انگیزه پیدا می‌کنید همسر شما نیز از حس مسئولیت‌پذیری شما خوشحال می‌شود. 

صبور باشید| روانشناسی بعد از خیانت

برای برطرف کردن عوارض خیانت حتما باید صبور و بردبار باشید چون ممکن است این فرایند ماه‌ها طول بکشد. بسیاری از همسرهای خیانت‌کار، توقع دارند پس‌ از ابراز پشیمانی سریعاً توسط همسر خود بخشیده شوند و به زندگی عادی برگردند، در صورتی‌ که این پروسه زمان بسیار زیادی را می‌طلبد. 

در کل شفاف‌سازی یکی از مهم‌ترین اصول ترمیم رابطه پس‌ از خیانت است، شخصی که خیانت می‌کند باید در همه زمینه‌ها شفاف و صادق باشد.

علائم پشیمانی پس‌از خیانت

در این قسمت این سوال پیش می‌آید که از کجا باید متوجه پشیمانی همسر خود از خیانت شویم. به‌ طور کلی فردی که از عمل خیانت خود پشیمان می‌شود رابطه‌اش را با نفر سوم رابطه به کل قطع می‌کند و این قضیه را به‌ صورت شفاف اعلام می‌کند. کسی که از کرده خود پشیمان است تمام تلاش خود را می‌کنند تا اعتماد شماره دوباره جلب کند و با شما صادق باشد و سعی می‌کند همیشه شما را خوشحال و راضی نگه دارد و خود را مسئول برطرف کردن نیازهای شما می‌داند. اگر از پشیمانی همسر خود نسبت ب خیانت اطمینان کافی ندارید بهتر است از یک زوج درمانگر کمک بگیرید.

چهار روش برای این‌ که بفهمید پس‌ از خیانت می‌توانید دوباره اعتماد کنید یا خیر. 

بازسازی رابطه بعد از خیانت

بیایید روراست باشیم

در این‌ بین هیچ ضمانتی وجود ندارد.

یعنی ضمانتی وجود ندارد که همسر شما دوباره به شما خیانت کند و در مقابل ضمانتی هم وجود ندارد که به شما خیانت نکند و هم چنین ضمانتی وجود ندارد که صددرصد با هم بمانید و ضمانتی نیست که از هم جدا شوید، همه این مسائل به خودتان بستگی دارد به شما دونفر پس پیش‌بینی غیرممکن است. 

مثلاً وقتی عاشق همسر خود شدید و زندگی عاشقانه خود را آغاز کردید، هیچ‌وقت فکرش هم نمی‌کردید که بخواهید به عشق و صداقت شما خیانت شود و یا دست‌کم احتمال کمی می‌دادید 

اما او به من خیانت کرد

در هر صورت این اتفاق افتاده اگر قصد دارید دوباره رابطه‌تان را بسازید و اعتماد میانتان را از نو بسازید بهتر است یکدیگر را درک کنید. ممکن است دوباره این فکر به ذهن شما بیاید که نکند دوباره به من خیانت کند، نکند دوباره به من دروغ بگوید.

در این راه کمی گیج خواهید شد

تمایل ندارید دیگر دروغ بشنوید و دوباره از خیانت زخم بخورید اما می‌دانید که باید در این راه محتاطانه عمل کنید، این احتیاط کردن امکان دارد که شما را از رفتن به سوی بازسازی و التیام رابطه و نجات رابطه‌تان بازدارد انگار درحالی‌که یک قدم‌ رو به جلو برمی‌داری چند قدم به عقب پس روی می‌کنید، اما متأسفانه راه قطعی و قابل‌ اعتمادی وجود ندارد که بفهمید همسرتان واقعاً به شما راست می‌گوید یا دوباره قصد خیانت دارد. 

راه قطعی وجود ندارد

باید در این مسیر کاملاً آگاه و هوشیار باشید و احتیاط‌های بی‌جایی که موجب عقب ماندن شما می‌شود را رها کنید، ارزیابی و تحلیل نشانه‌های همسرتان به شما کمک می‌کند تا بهترین تصمیمات را اتخاذ کنید.

اگر تمایل دارید متوجه شوید می‌توانید دوباره اعتماد کنید یا نه این چهار نشانه را به یاد داشته باشید

راه گفت‌وگو بین شما باز است

شما می‌توانید به‌ راحتی بفهمید که راه گفتگو بین همسرتان و شما باز است یا بسته، گاهی اوقات تا شروع به صحبت می‌کنید تنها با یکدیگر مخالفت و لجبازی می‌کنید، در این‌ چنین موقعیت‌هایی می‌گوییم راه گفت‌وگو بین شما بسته است، اما هنگامی‌که زن و مرد در کنجی پر آرامش با همدیگر شروع به گپ و گفت می‌کنند و برای صحبت‌های همدیگر سراپا گوش هستند مشخص می‌شود راه ارتباطی میان این زوج باز است و پنهان‌کاری و فریبی در کار نیست. 

دلجویی بعد از خیانت: شفافیت و صداقت بین شما حکم‌ فرماست

شفافیت یعنی فرد خیانت‌کار خود، اطلاعات و وسایل مربوط به خود را کاملاً در اختیار همسر قرار می‌دهد تا موضع پنهانی بین آن‌ها وجود نداشته باشد. البته خود فرد خیانت‌کار باید موافق این کار باشد و اگر این شفافیت با زور و اجبار صورت گیرد موجب دوری بیش‌ از پیش آن‌ها می‌شود. اگر همسر خیانت‌کار شما موافق این شفافیت نیز از او بخواهید دلیل قانع‌کننده برای این امتناع بیاورد شاید با صحبت در این مسئله مشکل هم حل شود. 

این‌طور به‌ نظر می‌رسد که هر دوی شما در یک تیم هستید

فهمیدن این مسئله که شما و همسرتان در یک تیم هستید یا در دو تیم مستقل بسیار ساده است این مسئله هم تقریباً شبیه راه گفتگوی بسته و باز است اگر هر دوی شما در یک تیم باشید برای ایده و نظرات همدیگر ارزش قائل می‌شوید و به‌ راحتی از کنار آن‌ها گذر نمی‌کنید سعی می‌کنید از همدیگر چیزهای جدید یاد بگیرید و هر کدام خود را نسبت‌ به دیگری برتر نمی‌دانید نسبت ب تفاوت‌های نظر همدیگر احترام می‌گذارید و نظر خود را بر دیگری تحمیل نمی‌کنید اگر در دو تیم مجزا باشید برعکس همه اتفاقاتی که در بالا ذکر شد در رابطه شما می‌افتد 

نشانه‌های پیشرفت در زندگی شما کاملاً مشهود است

باز بودن گفتگو وجود شفافیت و یار هم بودند در یک تیم همگی از نشانه‌های پیشرفت در رابطه‌ی شما است اما ممکن است زوجین متوجه این تغییرات و پیشرفت‌ها نشوند اگر دوست دارید ببینید می‌توانید دوباره به همسرتان خیانت کنید یا نه باید مطمئن شوید در حال در حال زندگی می‌کنید یا در گذشته البته انکار حس خیانت همسرتان کار درست نیست اما نشخوار فکری افکار گذشته نیز به شما کمک نخواهد کرد

اگر حس می‌کنید در گذشته غرق‌شده یک‌نفس عمیق بکشید و با خود منطقی صحبت کنید از خودتان بپرسید آیا هم‌ زدن اتفاقات ناگوار گذشته دردی از شما دوا می‌کند؟

وقتی دائماً به فکر زمان حال باشید در نتیجه تغییرات مثبت رابطه‌تان را می‌بینید و نسبت به ادامه این تغییر خوشحال و با انگیزه‌ تر می‌شوید البته خیانت می‌تواند اعتماد را از بین ببرد شما باید نشانه‌ها را به یاد بسپارید و این‌ها فقط چند نمونه بودن و تنوع زیادی دارند با استفاده از این نشان‌ها می‌فهمید که می‌توانید دوباره به همسر خود اعتماد کنید یا خیر.

راه‌های جلب اعتماد همسر بعد از خیانت به‌ صورت عملی

پس‌ از این‌ که بیست و شش سال قبل هر دو به‌ هم خیانت کردیم با همدیگر عهد بستیم، دیگر نفر سومی را وارد رابطه عاشقانه خود نکنیم. البته متأسفانه همسرم نزدیک دو سال است که با زنی از دوران دبیرستان، رابطه به‌ ظاهر دوستانه برقرار کرده‌ است. این‌ها حرف‌های خانمی بود که از روان‌شناس خود می‌پرسد پس‌ از فهمیدن این رابطه دوستانه می‌تواند به همسرش اعتماد کند یا خیر. ادامه ماجرا و پاسخ روان‌شناس را در ادامه با هم دنبال خواهیم کرد. 

روان‌شناس عزیز

بیست و شش سال پیش من و شوهرم در زندگی خود که البته الان پنجاه سال قدمت دارد مرتکب اشتباه احمقانه‌ای شدیم که هر دوی ما را به همدیگر بد بین ساخت اما دراین ‌بین هر دوی ما از عشق بینمان مطمئن بودیم پس به مشاور مراجعه کردیم تا از مشاوره خانواده بیاموزیم چطور باید با هم صادق باشیم و به همدیگر اطمینان داشته ‌باشیم آن زمان به یکدیگر قول دادیم هیچ غریبه‌ای را به حریم زندگی‌مان راه ندهیم من کاملاً صادقانه به تعهدم وفادار ماندم اما حقیقت تلخی را متوجه شدم.

 حدود دو سال است که متوجه شدم شوهرم با یک خانم مجرد به‌ صورت تلفنی رابطه برقرار می‌کند که دوست دوران دبیرستانش نیز بوده. همسرم ادعا می‌کند تا به‌ حال رابطه جنسی بین آن‌ها اتفاق نیفتاده اما شوهرم چند باری به خانه او رفته. شوهرم به‌ خوبی می‌داند من نسبت به این رابطه و این زن حس خوبی ندارم چون کاملاً علنی به شوهر من ابراز علاقه کرده، اما همسرم این‌ موضوع را از من مخفی کرد چون فکر می‌کرد اگر به من مستقیماً درباره این رابطه بگوید، با پرخاشگری من مواجه می‌شود.

با وجود این، او درباره قدمت رابطه‌شان هم به من دروغ گفت و اول ادعا کرد تنها شش ماه است که با هم در ارتباط هستند، اما وقتی گفتم قرار است گوشی موبایلش را چک کنم اعتراف کرد که بیش‌ از دو سال است که با همدیگر رابطه دارند و می‌گوید تا به‌ حال برای صرف غذا با هم بیرون نرفته اند اما یک‌ بار او به منزلش ناهار برده‌ است. 

راستش اصلا نمی‌توانم این موقعیت را به‌ خوبی تجزیه و تحلیل کنم!

 همسرم ادعا می‌کند عاشق من است اما من در این بین یک تناقض و خلأ احساس می‌کنم، با وجود این‌ که او بیست و شش سال پیش به من خیانت کرده اعتماد دوباره به او برایم کمی سخت است. من صادقانه در این بیست و شش سال خیانتی به او نکردم اما او ظاهراً به عهد خود پای‌ بند نبوده.

و اما پاسخ روان‌شناس را با هم می‌خوانیم

لیندای عزیز

بعد از مدت زیادی تلاش کردی تا امنیت و اعتماد را به زندگی مشترکتان برگردانی و الان می‌فهمم تجربه‌ خیانت می‌تواند تا چه اندازه برایت دردناک باشد. برای اینکه موقعیت خیانت فعلی و قبلی را تحلیل کنیم، بهتر است این دو موقعیت را از هم جدا کنیم ما الان باید متوجه شویم که در حال حاضر بین همسر شما و این خانم چه احساسی وجود دارد قبل‌ از آن باید به موضوع اعتماد می‌پردازیم.

دلجویی بعد از خیانت: تحلیل روان‌شناسانه

این‌طور به‌ نظر می‌رسد که پس‌ از خیانت‌های رخداد بیست و شش سال پیش شما شما با یکدیگر عهد بستید غریبه‌ای را وارد رابطه‌ی دونفره تان نکنید و در واقع با جلوگیری از ورود کسی، سعی کردید یک مرز ایمن دور رابطه‌تان در نظر بگیرید، اما رابطه سالم به این‌ موضوع ربطی ندارد که بین غریبه و همسر من چه خواهد گذشت.

دوام رابطه به این علت است که بین دو نفر رابطه عاشقانه و با تعهد شکل‌گرفته یا خیر. 

ایجاد کردن شرایط ماندن در رابطه بسیار سخت‌تر از دور نگه‌داشتن غریبه‌ها از رابطه است. من فکر می‌کنم آن‌ چیزی که بین شما پیش‌آمده کمتر به آن زن مربوط است بین شما دو نفر حرف‌های ناگفته زیادی وجود دارد.

دلایل خیانت

در طول سال‌هایی که حرفه‌ی روان‌شناسی را تجربه می‌کردم شاهد این‌ موضوع بودم که افراد کمی موضوع دقیق پریشان‌ حالی خود را با همسرشان در میان می‌گذارد، اکثر افراد ناراحتی‌های خود را درون ریزی می‌کنند و به شکل افسردگی از وجود آن‌ها بروز پیدا می‌کند گاهی اوقات چنین احساساتی نیز می‌تواند خیانت در رابطه را به وجود بیاورد احساس تحت کنترل بودن ناتوانی در برقراری رابطه احساس دورافتادگی و غیره.

در بعضی موارد نیز خیانت ریشه درونی دارد، مثلاً ترس از صمیمیت، احساس عدم امنیت، احساس ناکارآمدی و غیره غیر ممکن است به یک فقدان و خلأ بزرگ تبدیل شود و فرد تلاش کند این خلأها را با خیانت حل کند. افراد دیگری نیز به خیانت اعتیاد دارند و به‌ راحتی قادر به ترک آن نیستند.

خیانت، واقعیت یا سوءظن

وقتی فردی حس می کند به او خیانت شده، به‌ قدری درگیر اضطراب و تنش می‌شود که توجهش از شریک عاطفی‌اش پراکنده می‌شود و در عین‌ حال به‌ قدری درگیر خشم و احساس حق‌به‌جانب بودن می‌شود که توجهش نسبت به خودش را هم از دست می‌دهد و به جزئیات خیانت می‌پردازد. جزئیاتی مانند این‌ که آیا تا به‌ حال با همدیگر رابطه جنسی برقرار کرده‌اند؟، تا چه اندازه؟ آیا با همدیگر رابطه تلفنی هم داشته‌اند؟ آیا با همدیگر غذا خورده‌اند؟ چه غذای مورد علاقه آن‌ هاست و غیره.

صحبت درباره چنین جزئیاتی بسیار آزاردهنده‌تر از اصل خیانت است.

 قابل‌اعتماد بودن به معنی راست‌گویی است اما این مسئله تا حدود زیادی به توانایی شما در پذیرش راست‌گویی همسرتان هم مرتبط است اگر همسر شما به شما اعتماد نداشته باشد که حقایق را در اختیار شما بگذارد برای شما شرایطی فراهم خواهد شد که اعتماد شما نیز از دست می‌رود و او ممکن است دست به پنهان‌کاری بزند. 

ایا با زنی که خیانت کرده میشود زندگی کرد

وقتی بحث تماس‌های تلفنی همسرتان را پیش کشیدید او اطلاعات زیاد و پراهمیتی را در اختیار شما گذاشت. تا به‌ حال در این‌ مورد حرفی نزده بود زیرا مطمئن نبود شما چه واکنشی نشان خواهید داد. پس درحالی‌که شما به او اعتماد ندارید و نیز به شما اعتماد ندارد و از ظرفیت وجودی شما مطمئن نبود و نمی‌توانست حقیقت را به ‌راحتی در اختیار شما بگذارد. 

همسر شما ممکن است از این تنگنایی که برایش ساخته‌اید خشمگین شده و به سمت غریبه‌ها ترغیب شده باشد. زندگی مشترک باید به‌ گونه‌ای باشد که نه قید و بندی نداشته باشد و نه بیش‌ از حد محدود و خفه‌کننده باشد. ممکن است رابطه همسر شما و آن زن فقط در حد یه دوستی ساده بوده باشد و بیش از حد حساس و نگران شده باشید همسر شما به دلیل مطمئن نبودن از رابطه شما تصمیم گرفت این دوستی را از نظر شما پنهان نگه دارد چون مطمئن بوده و ادامه آن مخالف خواهید. 

پذیرا بودن حقیقت

اگر به صداقت او اجازه ابراز وجود می‌دادید، می‌فهمیدید که رابطه‌ای بین آن‌ها برای همسرتان تا چه حد است شاید کهن‌سالی و امکان مواجهه با مرگ برای او شرایطی ایجاد کرده که ارتباط با افراد قدیمی برایش بیش‌ از پیش اهمیت پیدا کرده، یعنی مثلاً دوست دارد با کسی که قبلاً دوست او بوده ارتباط داشته باشد شاید او تقلا می‌کند تا قدرتی که در حال از دست دادنش حفظ کند. مثلاً می‌ترسد تا به‌ زودی جذابیت و هویت خود را از دست دهد.

 وقتی آن زن همسر شما را تحسین می‌کند موجب می‌شود بیش‌از پیش احساس جذابیت داشته باشد و در نتیجه اعتمادبه‌نفس او را تقویت می‌کند. اینان چیزی است که همسر شما را به سمت آن زن ترغیب کرده. 

شاید او در رابطه با آن زن چیزی را به دست آورده که در زندگی‌اش با شما پیدا نکرده احساساتی مثل: احساس درک شدن، مورد احترام بودن، عزیز بودن و یا حتی دیده شدن. در هر صورت به‌ علت پذیرا نبودن شما ترجیح داد این‌ موضوع را پنهان کند و شما را از جزئیات این رابطه بی‌خبر بگذارد و شما آن را به حساب خیانت بگذارید. لیندای عزیز البته من اصلا قصد ملامت تو را ندارم اما باید  این مسئله را ریشه‌یابی می کردیم. 

کلام آخر

ما به‌ خاطر خودمان دوست‌ داشته می‌شویم و مورد احترام بقیه افراد قرار می‌گیریم. این احساس ما را به دیگران نزدیک خواهد کرد. پاسخ من احتمالاً به شما کمک می‌کند تا بیش‌ از پیش به همسر خود نزدیک شوید، البته به‌ شرط اینکه زمینه‌های لازم پیش‌ از اعتماد کردن را مهیا کنید. زندگی مشترک یک مسیر طولانی است که نباید در آن بی‌حوصله باشید عشق و احترام در این مسیر به شما کمک خواهد کرد که در آن ثابت‌قدم باشید. ظاهرا عشق و علاقه میان شما پابرجاست پس باید سعی کنید فضایی دل‌انگیز برای صمیمیت و رفاقت هرچه بیشتر با همسر خود فراهم کنید تا رابطه لذت‌بخش را تجربه کنید. 

منبع : آیا پس‌ از خیانت همسر می‌توان به او اعتماد کرد؟ 

تربیت یک فرزند شاد و سالم پس از طلاق

طلاق ممکن است آسیب های روحی روانی بسیار زیادی برای کودکان به وجود بیاورد اما مهم ترین اقدامی که والدین پس از طلاق لازم است انجام دهند، انتخاب روشی صحیح به منظور تربیت صحیح فرزند پس از طلاق است.

چگونه می توانیم با وجود طلاق فرزندان سالم و شاد تربیت کنیم؟

من دوستانی داشتم که دلشان نمی خواست ازدواج کنند و نکردند، زیرا به علت طلاق پدر و مادر خود شدیدا از نظر روانی آسیب دیده بودند.

طلاق برای کودکان بسیار سخت است زیرا نمی توانند درک کنند چرا والدین از یکدیگر طلاق می گیرند و یا شاید خودشان را عامل طلاق والدین می دانند. در بعضی مواقع این کودکان با خود و دوستان خود عهد می بندند که هیچوقت ازدواج نکنند. البته به یاد داشته باشید که طلاق گرفتن همیشه بد نیست و پدر و مادر نباید در هر شرایطی فرد را سرزنش کنند و نسبت به تصمیم خود احساس بدی داشته باشد. پس از طلاق هم می توانید یک زندگی سالم و شاد را تجربه کنید البته با انتخاب یک روش صحیح تربیت فرزند. در این مقاله شما را با روش های تربیت فرزند سالم و شاد آشنا خواهیم کرد.

توصیه های کاربردی برای تربیت فرزند سالم پس از وقوع طلاق

برای کمک به فرزندتان با آنها همراه و همگام شوید:

دعوا و جدل هایتان را دور از چشم کودک خود انجام دهید

 نیازی نیست فرزندان خود را در جریان ریز دعواهای خود بگذارید. دانستن این حقایق فقط اوضاع روحی فرزند شما را بدتر می کند. فرزندان شما مشاور حرفه ای نیستند. سعی کنید با یک متخصص در این باره صحبت کنید تا این صحبت ها بتواند گره ای از مشکلات شما باز کند.

صحبت ها و مشکلات  همسر سابق خود را از نظر فرزند خود پنهان کنید. به طور منطقی فرزند شما فرزند همسر سابق شما نیز هست. با بد گویی درباره همسر خود ممکن است فرزند شما نیز این صفات بد را به خودش نیز نسبت دهد. در موقعیت هایی ممکن است با همسر سابق خود رو به رو شوید. در این مواقع سعی نکنید تا چهره عبوس به خود بگیرید. کاملا طبیعی رفتار کنید و اگر می توانید مکالمه ای هر چند کوتاه با همسر سابق خود داشته باشید. این نوع مکالمات تصویر خوبی در ذهن فرزند شما می سازد.

درباره خود و همسر سابقتان با یک مشاور خانواده صحبت کنید

تقاضای مشاوره در دفتر مشاوره گزینه خوبی برای شما است. می توانید همه احساسات خود را نسبت به زندگی قبلی و همسر قبلی خود به مشاور بگویید از دشوار بودن زندگی فرزندتان بگویید تا از احساسات منفی تا حدودی تخلیه شوید.

نه ترجیح و نه انتخاب!

وقتی با همسر خود مواجه می شوید احتیاجی نیست پرخاشگری کنید و ناراحت شوید. سعی کنید رفتار خوبی با او داشته باشید. اگر دوست ندارید از بدی های او بگذرید و او را ببخشد پس سعی کنید در معرض وجود و حضور او نباشید.

نحوه برخورد با فرزندان پس از طلاق

حفاظت از تعویض:

محافظت از تعویض کودکان معمولا هنگامی رخ می دهد که والدین دفعات زیادی همدیگر را می بینند پس در این صورت بهتر است یک مکان بی طرف را برای رسیدن فرزند خود به او انتخاب کنید. سعی کنید مکانی را انتخاب کنید که والدین دیگری نیز در آنجا باشند ( مانند پارک) حتما به این نکته  توجه کنید که سعی کنید خود را کنترل کنید و به همسر سابق خود پرخاش نکنید. افراد زیادی در حال تماشای شما هستند که مهم ترین آن ها فرزند بی گناه شماست.

کمک به فرزندان طلاق ـ طلاق هیچوقت مسیر خوشایندی نیست

کمک به فرزندان طلاق: ده سال پیش من و همسرم از هم برای همیشه جدا شدیم. پسر کوچک ما (مایکل) رنج زیادی در حین تماشای دعواهای ما متحمل شد. ما از دو مشاور کمک گرفتیم که هر دو به دلیل تفاوت های غیر قابل حل به ما پیشنهاد طلاق دادند. در واقع پسر کوچک ما مایکل قربانی این تصمیم بود.

کمک به فرزندان طلاق

یک سال بعد از طلاق شوهر سابق من به مکانی به اسم اورگان مهاجرت کرد که حدود 1500 مایل با اینجا فاصله داشت. پسر بی گناه من مایکل، در حالی که در آغوش من گریه و بی تابی می کرد پرسید: چرا بابا رفت؟

تصمیم گرفتم او را به جلسات مشاوره ببرم تا با این تعارض آسان تر کنار بیایید. وقتی مشاور از او خواست تا طلاق را توصیف کند آن را با شکلک های ناراحت و غمگین تبیین کرد. مایکل یک تصویر از خانواده ما کشید که در آن من و همسر سابقم در گوشه های تصویر بودیم حیوان های خانگی ما بین ما قرار داشتند و خودش را در سه کنج تصویر جای داده بود. مایکل در تصویر، لباس سیاهی به تن داشت و چهره های داخل تصویر را گنگ کشیده بود. وقتی مشاور می خواست با او صحبت کند به حالت برعکس سر خود را روی مبل قرار داده بود و می خندید. او شدیدا رنجور بود و به کمک یک متخصص احتیاج داشت.

همیشه والدین در قبال فرزند خود مسئولیت هایی دارند اما مسئولیت والدینی که طلاق می گیرند نسبت به سایر والدین چندین برابر بیشتر و سنگین تر است. بهبود حال مایکل مستلزم زمان زیادی است. در کتاب کمک به فرزندان طلاق، در این باره نوشته شده است: از دست دادن یک چیز با ارزش و بزرگ، دست کم 2 سال زمان می برد اما معمولا 3 تا 5 سال طول می کشد. در واقع بهبود مایکل به بهبود مادر و از بین بردن خشمش مرتبط است.

گوش کردن روشی برای کمک به بهبود فرزندان طلاق

والدین باید حین گوش کردن رنج ها و احساسات فرزندان طلاقشان رنج های خودشان را کنار بگذارند. البته بعضی کودکان حاضر نیستند درباره ی رنج های خود صحبت کنند. مثلا مایکل به وسیله ی نقاشی هایش صحبت می کرد و احساسات خود را بروز می داد.

مذاکره با هر سنین کودکی متفاوت است. مثلا شما می توانید یک کودک نو پا را بغل کنید و حین بازی با او صحبت کنید و فرزند بزرگتر می تواند با گوش دادن  ـ تایید و غیره با شما ارتباط برقرار کند. نباید حین صحبت او صحبت کنید و یا صحبت او را پیشاپیش منعقد کنید.

گاهی ما باعث می شویم فرزندان طلاق حرف نزنید. باید با چشم های او نگاه کنید و او را لمس کنید باید واقعا نشان دهید که برای صحبت های او سراپا گوش هستید.

وقتی مایکل درباره دلتنگی اش نسبت به پدرش می گوید می فهمم که وقت گوش دادن است البته من نسبت به دلتنگی او برای پدرش احساس خطر دارم اما در نتیجه می گوییم: پسرم میدانم دلتنگ پدرت هستی، متاسفم. تمام وجود بچه های طلاق درماندگی و استیصال را فریاد می زند.

محدوده ها را یادآوری کنید

مایکل تا سن 10 سالگی گاهی بداخلاقی می کرد. این بداخلاقی ها باعث وحشت و عذاب من بود اما او مقصر نبود و تنها احساسات درونی خود را بروز می داد. من دائما سعی می کردم این خلا را برای او جبران کنم اما متاسفانه احساسات منفی خودم هم غیر قابل کنترل بود. در واقع خودم حس مثبتی نداشتم تا به پسر بیچاره ام بدهم!

هنگامی که تعارضات خودم را حل کردم توانستم تا به تعارضات او نیز تا حدودی کمک کنم. برای مایکل محدوده هایی مشخص کردم که بتواند احساسات خود را نسبت به طلاق والدینش کنترل کند. البته من تنهایی قادر به مدیریت این مشکلات نبودم، مشورت با یک مشاور باعث بهبود این وضعیت شد. من و مایکل پس از مدتی نتیجه گرفتیم خشم و بغضی که نسبت به وضعیت داشتیم باعث شده بود درمانده شویم و وقتی این خشم را از بین بردیم زندگی پر آرامش خود را از سرگرفتیم.

بازگویی حقیقت روشی برای کمک کردن به فرزندان طلاق

هنگامی که مایکل 8 سال داشت تصمیم گرفتم او را به یک کلاس بازسازی طلاق ثبت نام کنم این کلاس توسط یک کلیسای محلی تشکیل شده بود، بچه های طلاق در طبقه ی بالای کلیسا دور هم جمع می شوند و والدین نیز در طبقه همکف گرد هم می آمدند.

در هر هفته سر گروه های مربوطه بچه ها را وارد سلسله بازیهایی می کرد که برای درک احساسات آنها طراحی شده بود مثلا یکی از این بازی ها درست کردن لیوان های کاغذی به رنگ گل رز بود.

بچه ها باید فریم های مقوایی و لنزهای پلاستیکی را سرهم می کردند. پس از آن، سرگروه به آن ها گفت باید از طریق این لیوان ها زندگی را تماشا کنید مخصوصا برای بازگشت پدر و مادر خود به زندگی مشترک، در واقع والدین آنها قرار نبود دیگر به زندگی مشترک خود برگردند و سر گروه ها می کوشیدند که بچه ها با این مشکل کنار بیایند.

مایکل در این آزمون نیز موفق شد. البته ناراحتی اش از بین نرفت ولی از شر تعارضات و توقعات بیجا خلاص شد. در طبقه ی بالا نیز پدر و مادر ها در حال آموزش کمک به القای این پیام به بچه ها بودند.

ابراز پشیمانی

درست وقتی مایکل 12 سال داشت روزی متوجه شدم برای کارهای احمقانه ای که انجام دادم از او عذرخواهی و دلجویی نکردم. پس تصمیم گرفتم بنشینم و درباره همه چیز از او عذرخواهی کردم. البته برای طلاق قبلا عذرخواهی کرده بودم ولی به علت دفعاتی که با او پرخاش کردم و موجب رنجش او شدم گفتم متاسفم. اگر در آن لحظه دچار غرور احمقانه می شوم تا مدت ها مجبور بودم بار سنگین وجدانم را به دوش بکشم. من به شجاعت احتیاج داشتم البته مایکل نیز قدر این شجاعت را می دانست.

مایکل در حال رشد و نمو است با این کار می تواند نسبت به کم و کاستی های خود اقرار کند و برای بهبود این مسائل تلاش کند.

طلاق هیچوقت مسیر آسان و لذت بخشی نیست اما با آگاهی و پشتکار می توانید با آن کنار بیایید. من و مایکل در این مسیر در حال موفقیت هستیم پس بنابراین شما هم می توانید.

هیس! مواظب باشید بر سر فرزندان خود داد نکشید

فرزندانی که به علت خودخواهی پدر و مادر و یا مشکلات دیگر آسیب دیده اند و در واقع فرزند طلاق هستند گاهی اوقات در میان همسالانشان دائما سوال می کنند: آیا پدر و مادر شما هم دائما در حال فریاد کشیدن هستند؟ اما همیشه پاسخ مثبت نمی گیرند و پاسخ های ناگواری دریافت می کنند در این صورت متوجه می شوند که در چنگال یک خانواده ی بی عشق و پرخاشگر قرار گرفتند و همه ی امیدشان نا امید می شود.

بالارفتن و افزایش آمار طلاق

متاسفانه آمار طلاق در کشورمان به صورت سالانه رو به افزایش است و فرزندانی قربانی واکنش های منفی در نتیجه این طلاق می شوند. واکنش هایی نظیر: ناامیدی، عصبانیت، شوک، غم و غیره . اکثر این زوجین علائم حاد افسردگی را از خود بروز می دهند.

نحوه برخورد با کودکان طلاق

در کمال تاسف سالانه کودکان بی گناه بسیار زیادی طعم تلخ طلاق را تجربه خواهند کرد. این کودکان قاعدتا آسیب های روانی بسیار زیادی را متحمل می شوند که ممکن است آینده شان را تحت تاثیر قرار دهند.

پدر و مادرها موظفند در برخورد با چنین کودک هایی مواردی را رعایت کنند. مواردی از قبیل:

1) دور کردن کودکان از محیطی که در آن جدال و دعوا صورت می گیرد

2) پرهیز از صحبت های حقوقی و مربوط به طلاق در حضور فرزندان

3) پرهیز از صحبت هایی با مضمون اختلافات در حضور کودکان

4) پرهیز از صحبت های منفی

5) پرهیز از سرزنش کودکان

مشاوره با کودکان آسیب دیده طلاق

کودکانی که والدین شان از یکدیگر طلاق گرفته اند لازم است بیشتر از سایر افراد تحت جلسات روان درمانی قرار بگیرند و بیشتر از دیگران تحت حمایت عاطفی قرار بگیرند. 

متخصصین مربوطه قادرند به چنین کودکانی کمک کنند تا آسیب کمتری را متحمل شوند. البته در مواقع خاص شرایط روانی کودک به قدری حاد است که احتیاج است در کنار روان درمانی تحت درمان دارودرمانی نیز قرار بگیرد که در این صورت کودک یه روان پزشک ارجاع داده می شود.

ارتباط با فرزند پس از طلاق

وقتی با تغییر رفتار کودکان طلاق مواجه شدید سریعا باید کودک را به یک روان شناس متخصص بفرستید تا عمیقا تحت درمان قرار بگیرد.

شیوه های کمک به فرزندان طلاق

در ادامه با روش های کمک به فرزندان طلاق بیشتر آشنا خواهیم شد:

1) به آن ها کمک کنید تا راحت تر از احساسات خود حرف بزنند و احساسات خود را در درون خود نریزند.

2) به آن ها آموزش دهید تا با صداقت احساسات خود را بروز دهند.

3) سعی کنید حریم خصوصی کودکان طلاق را نقض نکنید و فراتر از حریم آنها نروید. این کار بیش از پیش روان آن ها را آشفته می کند.

4) در زندگی خصوصی او کنجکاوی و کند و کاو نکنید این حس امنیت او را بر هم می زند.

5) سعی کنید همیشه با او با محبت و مهر صحبت کنید

6) همیشه به آن ها عشق بورزید تا به آن ها ثابت شود عزیز و با ارزش هستند

7) بکوشید برای چنین فرزندانی یک تکیه گاه امن و قابل اعتماد باشید.

عوارض طلاق والدین بر فرزندان در سنین بزرگسالی

1) کمبود محبت

2) کمبود عزت نفس

3) تخلیه نشدن احساسات منفی

4) عدم توانایی در مدیریت یک رابطه عاشقانه

5) احساس غربت و تنهایی

6) عدم رضایت نسبت به زندگی

بایدها و نباید های طلاق در برخورد با فرزندان طلاق

1) در این باره لازم است والدین در حضور فرزند از رفت و آمد و دیدار ها صحبت کنند تا احساس آرامش خاطر ظیدا کند.

2) در حضور کودک خود سعی کنید با همسر سابقتان از اختلافات صحبت نکنید. شما باید این اطمینان را به او بدهید که تا آخر عمر می تواند هر دوی شما را ملاقات کند.

3) سعی کنید در حضور فرزند خود احساسات منفی تان را به زبان نیاورید

4) برای مناسبت های خوب مانند تولد برنامه ریزی داشته باشید.

5) از امر و نهی کردن جدا بپرهیزید و سعی کنید حامی و دوست فرزندان خود باشید تا با شما احساس نزدیکی داشته باشند.

چگونه باید با کودکان طلاق همدلی کنیم؟

طبق نظر اکثر روانشناسان کودک، ارتباط با چنین کودک هایی باید به گونه ای باشد که ترحم و ناراحتی در میان نباشد. ترحم کردن مثل بیرون کشیدن اره ای از بدن است. شما تصور می کنید که در حال کمک کردن به کودک هستید در حالی او از این همدلی شدیدا غمگین می شود.

نمی توان گفت والدینی که تصمیم به طلاق دارند فرزند خود را دوست ندارند!

مشکل اکثر این کودکان این است که تمایل ندارند مهر و محبت یک طرفه دریافت کنند. آن ها دوست دارند علاقه ی پدر و مادر را به صورت همزمان و توامان کسب کنند.

فرزندان طلاق در چه سنینی در معرض آسیب های جدی قرار دارند؟

میزان پذیرش طلاق در هر سنی متفاوت خواهد بود. ممکن است کودکان در سنی پذیرش طلاق را راحت تر داشته باشند و در سنی به سختی با آن کنار بیایند.

متاسفانه کودکانی که رده سنی زیر 3 سال را دارند بیشترین میزان آسیب روانی را تجربه می کنند. این دسته کودکان شدیدا نسبت به جدایی والدین خود مضطرب می شوند  و این اضطراب ممکن است با علائمی مانند: شب ادراری، لکنت زبان، اختلال در خواب و واکنش های عصبی ظهور پیدا که حتما باید تحت درمان قرار بگیرد.

نتیجه گیری

متخصصین در حوزه ی روان شناسی به زوجینی که قصد ازدواج دارند پیشنهاد می کند: حتما از مشاوره های پیش از ازدواج استفاده می کنند و این جلسات را جدی بگیرند تا در آینده مشکل جدی ای زندگی آن ها را تهدید کند.

برای شناخت همدیگر وقت زیادی را قائل شوید. این قسمت از مهم ترین قسمت های پیش از ازدواج محسوب می شود.

مشکلات را کوچک و بی اهمیت نشمارید و آن ها را حتما با یک متخصص در میان بگذارید.

منبع : تربیت یک فرزند شاد و سالم پس از طلاق 

پس از خیانت چگونه زندگی مشترکمان را حفظ کنیم؟

بسیاری از افراد در ذهن خود دائما این پرسش را می پرسند که پس از خیانت باید برای حفظ زندگی مان چه کاری انجام دهیم؟ در ادامه ی این مقاله با روش هایی برای حفظ زندگی مشترک پس از خیانت، آگاه خواهید شد.

روانشناسی بعد از خیانت

خیانت یکی از تلخ ترین و دردناک ترین چالش های موجود در زندگی مشترک برخی زوجین به حساب می آید که ممکن است به دلایل مختلفی رخ دهد. زندگی مشترک بسیار با ارزش است پس  به همین علت سعی کنید سریعا اقدام به جدایی نکنید، خصوصا اگر صاحب فرزندی هستید زندگی خود را فدای این اتفاق نکنید. بهتر است قبل از گرفتن هر تصمیمی این مقاله را مطالعه کنید و با یک مشاور خانواده مشورت کنید.

مدیریت شرایط پس از بر ملا شدن یک رابطه خارج چارچوب و نامشروع بسیار دشوار است. افراد مختلف در برخورد با وقوع خیانت ممکن است عکس العمل های مختلفی از خود بروز دهند. اکثر این علائم عبارتند از: اختلال در خواب، افسردگی، اضطراب و اختلال در امور روزانه. این افراد با تصور داشتن رابطه جنسی با افراد دیگر افراد توسط همسر خود دچار تنش و اضطراب می شوند و روان خود را تحت الشعاع قرار می دهند.

پیشنهاد مشاور: میزان تعهدپذیری در رابطه + تست خیانت سنجی

برقراری امنیت و شرایط قبلی پس از خیانت همسر

اگر با وجود خیانت همسر خود تمایل دارید هنوز با او زندگی کنید و این زندگی را ادامه دهید لازم است مطمئن شوید رابطه نامشروع وی به طور کامل قطع شده است. برای رخ ندادن دوباره خیانت فرد، لازم است شرایط را تغییر دهید. مثلا اگر خیانت در محیط کاری او رخ داده لازم است محل کار او را تغییر دهد. فرد خیانت کار، نباید سریعا از همسر خود توقع بخشش و برخورد پر آرامش داشته باشد. درک متقابل می تواند هر دوی شما را سریعتر به زندگی پر آرامش قبلی بازگرداند.

کشف رابطه خارج چارچوب خانواده

داشتن رابطه نامشروع با افراد دیگر نوعی فریب همسر به حساب می آید و فرد خیانت کار می خواهد همسرش این مسئله را سریعا و به سادگی فراموش کند.

یکی از روش های مفید و کار آمد برای مقوله اصلاح خیانت، بیان عاطفی کنترل شده است که طی آن زوج در شرایط کنترل شده احساسات خود را بی پرده بیان می کنند. ممکن است حین فکر کردن به خیانت همسر خود سعی کنید آن را از بین ببرید و حواس خود را به موضوعی دیگر پرت کنید اما این فرار کردن چیزی را عوض نمی کند و شرایط را سخت تر می کند. پس بهتر است به احساسات خود پرو بال دهید.

دلجویی بعد از خیانت

اگر سوال و ابهامی دارید از او بپرسید او موظف است به سوالات شما به طور واضح پاسخ دهد و اشتباهات قبلی خود را بپذیرد.

پس از خیانت همسر موضوع را به خانواده خود نگویید

اگر تصمیم دارید این زندگی را ادامه دهید نباید قضیه این خیانت را به خانواده خود بگویید چون این مسئله موجب می شود همسر شما را تا مدت ها قضاوت کنند و نسبت به او مادام العمر بدبین شوند.

برقراری رابطه ای مجدد پس از خیانت همسر

بعضی وقت ها زوجین خطاهای یکدیگر را می بخشند ولی حس می کنند رابطه شان آن رابطه ای نیست که دوست دارند. آن ها باید از رابطه خود درس بگیرند تا بعدا مشکلات قبلی را تکرار نکنند.

گاهی اوقات ممکن است روابط نامشروع به دلایل مختلفی نظیر رابطه جنسی ضعیف، کمبود تنوع و هیجان در رابطه و تعامل ضعیف با همسر به وقوع بینجامد. بهتر است برای داشتن یک رابطه ی قوی این مشکلات را رفع کنیم و جذابیت جنسی خود را افزایش دهیم.

نقص های خود را نیز ببینید و بپذیرید

در رابطه ای که خیانت رخ داده لازم است منصفانه عمل کنیم و همه تقصیرات را بر گردن فرد خیانت کار نیندازیم. اگر فکر می کنید نقصی از طرف شما باعث شده همسر شما به فکر خیانت بیفتد، لازم است آن را کاملا رفع کنید. البته همه خیانت ها دلیل های این چنینی ندارد و اکثر آن ها به علت هوس های زود گذر رخ می دهد.

برای از یاد بردن خیانت همسر خود به خودتان زمان بدهید

لازم است برای فراموش کردن و بخشش همسر خود مدتی را در نظر بگیرید. شاید تصور کنید ظرف چند روز می توانید به زندگی عادی خود برگردید و همسر خود را فراموش کنید در صورتی که این چنین نیست.

برای حل کردن مشکل خود به روان شناس مراجعه کنید

مسائل پیچیده ای مانند خیانت به سادگی قابل حل نیست و مستلزم مراجعه به روان شناس است. مراجعه به یک روان شناس شما را کمک می کند تا راحت تر با شرایط چنین زندگی کنار بیایید.

نکاتی برای زوجین بعد از افشای خیانت زناشویی

طبق صحبت های یک روانشناس ادامه زندگی زوجین پس از خیانت بصورت نرمال و مثل قدیم مسیر نخواهد بود.

نگاه تک بعدی بر خیانت اشتباه است و عوامل بسیار زیادی بر بروز خیانت دخیل هستند. این مشکل پیچیده تر از آن است که سریعا و بدون در نظر گرفتن هیچ عواقبی حل شود. علاوه بر این موضوع پس از فاش شدن خیانت زوجین ممکن است دست به اقدامات عجولانه و احمقانه ای همچون خودکشی بزنند.

این روانشناس اشاره کرد: فاش شدن خیانت زوجین بسیار هراس انگیز است در عین حال یکی از بزرگ ترین اشتباهات فرد خیانت کار تلاش برای مخفی نگه داشتن حقیقت از همسر خود است چون تلاش برای نگفتن حقایق برای آسیب رساندن به همسر می تواند آسیب بسیار بیشتری بر روان همسر خود وارد کند.

گاهی اوقات همسر خیانت دیده گمان می کند همه چیز را می داند و دیگر چیزی قادر نیست او را دوباره به هم بریزد اما با شنیدن یک حقیقت دیگر بیش از پیش مشکل می شود. شاید همسر خیانت کار معتقد باشد گفتن پله پله و به مرور حقیقت ممکن است بهتر باشد. در صورتی که بیان یکباره حقیقت فرد را از لحاظ روحی زودتر آماده خواهد کرد و همچنین نشان دهنده صداقت و راستگویی فرد خیانت کار است.

 اولین چیزی که فرد خیانت کار باید نسبت به همسر خویش رعایت کند اجتناب از حالت تدافعی است. دست کم گرفتن عدم تعهد، سرزنش کردن همسر خیانت دیده و یا حتی سرزنش نفر سوم راه حل خوبی نیست و یکی از مواردی که لازم است در این باره رعایت شود اجتناب از حالت تدافعی می باشد.

همسر عهد شکن لازم است مسئولیت بی وفایی خود را بپذیرد

همسر خیانت کار لازم است مسئولیت اعمال ناپسند خود را بپذیرد و از هر عملی برای کسب دوباره اطمینان همسرش استفاده کند. این رواشناس معتقد است یکی از راه ها برای حل مشکل زوجینی با این مشکل صحبت کردن درباره  احساسات فعلی آن ها است. وی همچنین افزود: فرد آسیب دیده گاهی ممکن است یک سوال را چندین بار بپرسد و یا به موضوعی تاکید خاص داشته باشد. 

همسر خیانت کار در این مواقع تصور می کند همسر او قصد ملامت کردن او را دارد در صورتی که فرد خیانت دیده به علت عدم تمرکز ممکن است فراموش کند چند دقیقه پیش این سوال را پرسیده. پس توصیه می شود همسر خیانت کار با حوصله و آرامش به سوال ها پاسخ دهد حتی اگر لازم است چندین بار پاسخ ها را تکرار کند.

در بعضی موارد نیز همسر خیانت کار شروع به عیب شماری همسر خود می کند و عیوب همسر خود را علت خیانت خود معرفی می کند. هیچ کس بدون عیب نیست و در همه ی انسان ها عیوبی وجود دارد اما بازگو کردن آن ها در چنین موقعیتی تنها اعتماد سازی را سخت تر می کند.

می توانید به جای این کار در یک موقعیت مناسب و آرام نقایص فرد را به طور غیر مستقیم بازگو کنید و در صدد رفع آن با همسر خود برآیید.

رنج پس از برملا شدن خیانت برای هر دو فرد به قدری زیاد است که ممکن است هر دوی آنها احتیاج به مراجعه به مشاوره داشته باشند.

در بعضی مواقع همسر آسیب دیده افکار سمی خود را نشخوار می کند و هر از گاهی رابطه همسر خود و نفر سوم را تصور می کند و موجب پرخاشگری او می شود. همسر عهد شکن نیز پس از مشاهده چنین رفتارهایی فکر می کند همسرش تلاش می کند او را تنبیه کند در نتیجه او هم برای رفع مشکل روانی همسر خود کمکی نمی کنند و از ادامه صحبت خودداری می کند.

اگر همسر آسیب دیده احساسات خود را بیان نکند و آن ها را سرکوب کند در آینده ای نه چندان دور مثل یک بمب منفجر می شود و دوباره این احساسات را با خشم بیشتری بروز می دهد.

 یکی دیگر از اشتباهات زوجین این است که تصور می کنند با یک فرمول ساده می توانند آن را به طور کامل حل کنند. باید توجه کنید که هر عهد شکنی چالش های خاص خود را خواهد داشت و راه حل آن نیز منحصر به فرد است. از آن جایی که عکس العمل هر فرد نسبت به دیگری نیز متفاوت است بهتر است تفاوت های فردی پذیرفته شود.

8 راه ترمیم رابطه پس از خیانت

متاسفانه همیشه در زندگی مشترک همه چیز بر وفق مراد پیش نمی رود و گاهی یک شیطنت و اشتباه کوچک موجب می شود زندگی و اعتماد یک زوج از دست برود. بعضی از زوجین پس از  وقوع خیانت، تمایلی به ادامه رابطه خود ندارند و تقاضای طلاق می دهند اما بعضی دیگر دوست دارند بدانند چگونه می توانند رابطه خود را بازسازی کنند. در این مقاله قصد داریم راه هایی برای ترمیم اعتماد پس از خیانت معرفی کنیم.

با اینکه پس از وقوع خیانت اختلافات و بحث های زیادی بین زوجین پیش می آید اما اگر زوجین بخواهند رابطه خود را بازسازی کنند راه های بسیار زیادی وجود دارد. فراموش نکنید که در این راه باید پشتکار فراوانی به خرج دهید.

راهکارهایی برای احیای رابطه بعد از وقوع خیانت

سعی کنید اعتماد او را جلب کنید

شاید فکر کنید دیگر نمی توانید اعتماد همسر خود را بدست آورید در صورتی که این طور نیست. شما می توانید رابطه ای حتی بهتر از رابطه قبلی تان بسازید اما باید در این راه صبور باشید زیرا این کار مستلزم زمان زیادی است. اعتماد یعنی تو امن هستی و رابطه ما امن است. پس از وقوع خیانت این دنیای امن تخریب می شود و بازسازی آن نیز زمان زیادی می برد.

صبور و بردبار باشید

برای این که اعتماد همسر خود را جلب کنید در وهله اول لازم است که به او نشان دهید تا چه اندازه از کار زشت خود پشیمان و متاسف هستید و تمایل دارید اعتماد او را جلب کنید لازم است همسر شما جسارت شما را ببیند تا به شما اعتماد کند.

اجازه دهید احساساتش را بروز دهد

برای او زمانی را در نظر بگیرید تا هر احساسی دارد تخلیه کند. ممکن است فریاد بزند گریه کند و یا سوال هایی از شما بپرسد یا حتی شما را ملامت کند عصبانی نشوید و تحمل کنید. بابت کارهای خود از او عذرخواهی کنید و به او بگویید درکش می کنید و به او حق می دهید.

مسئولیت اشتباه های خود را قبول کنید

باید زمانی را برای خود اختصاص دهید تا رفتار خود را نقد و بررسی کنید. چرا خیانت کرده اید؟ به همین منوال می توانید ضعف خود و رابطه تان را بررسی کنید.

همیشه در دسترس باشید

خوش قول باشید. سر وقت خانه باشید. اگر قرار بوده به او تلفن بزنید پس این کار را سر وقت انجام دهید. همسر خود را از برنامه روزانه تان با خبر کنید. در دسترس بودن موجب می شود اعتماد همسر شما سریع تر جلب شود.

سخاوتمندانه ابراز عشق کنید

در برابر سرزنش های همسرتان روحیه خود را حفظ کنید. تلاش کنید تا بیش از پیش علاقه خود را به او ابراز کنید. به او بگویید تا چه اندازه از رنجی که برای او درست کرده اید شرمنده و پشیمان هستید.

مهربان باشید

مسیر بازسازی اعتماد بسیار طولانی است. با محبت و مهربانی می توانید این مسیر را هموارتر و کوتاه تر کنید. به همسر خود توجه کنید و بگویید که قدردان کارهایش هستید.

منبع : پس از خیانت چگونه زندگی مشترکمان را حفظ کنیم؟ 

مشکلات جنسی پس از ترک اعتیاد، درمان مکشلا جنسی اعتیاد

مشکلات جنسی پس از ترک اعتیاد، درمان مکشلا جنسی اعتیاد

چه مشکلات جنسی پس از ترک اعتیاد به وجود می آید؟ ترک اعتیاد به مواد مخدر بسته به ویژگی هایی که دارد با چالش هایی همراه می باشد و اکثر مواد اعتیاد آور اختلالاتی در عملکرد جنسی فرد به وجود می آورد  که این اختلالات به خاطر فشار های ناشی از ترک شدت می یابد و به همین خاطر بسیاری از افراد فکر می کنند برای این که رابطه جنسی بهتری داشته باشند باید مصرف مواد مخدر را از سر بگیرند در حالی که روش های درمانی زیادی برای مشکلات جنسی بعد از ترک وجود داد که با استفاده از این راهکارها به شما کمک می کند تا به آسانی مشکلات را حل کنید.

برای آن که آگاهی لازم در مورد مشکلات جنسی بعد از ترک داشته باشید و با روش های درمانی آن آشنا شوید باید این مقاله را تا انتها مورد مطالعه قرار دهید.

آیا به خاطر مشکلات جنسی شروع به مصرف مواد کرده اید؟

بسیاری از افرادی که درگیر اعتیاد شده اند به دلایل مشکلاتی که در رابطه جنسی داشته اند به سمت آن رفته اند مشکلاتی مانند زود انزالی و یا کاهش میل جنسی اقدام به مصرف مواد مخدر کرده اند، مواد مخدر به خاطر خاصیت آرام بخشی که دارند باعث شده اند تا تنش و اضطراب فرد در حین رابطه جنسی کاهش یابد و در رابطه جنسی تعادل داشته باشد و انزال را به تاخیر بیندازد به همین دلیل مصرف کنندگان مواد مخدر تصور می کنند که به خاطر مصرف مواد قدرت جنسی آن ها افزایش یافته است و می توانند در رابطه جنسی توانایی و لذت بیشتری ببرند.

همچنین همسران در این زمینه بازخورد مثبتی داشته اند و نسبت به رابطه جنسی طولانی غیر طبیعی مردان به تقویت این رفتار می پردازند و در پی مصرف مواد محرکی مانند شیشه می باشند تا لذت و بر انگیختگی جنسی آن ها افزایش یابد و در کنار آن مصرف کنندگان را به ادامه مصرف ترغیب کنند.

مصرف کنندگان تصور می کنند تا اثرات مثبت همیشگی و با همین کیفیت می باشند و به همین دلیل تصمیم جدی برای ترک نمی گیرند در صورتی که اگر با عوارض مواد مخدر بر عملکرد جنسی در مدت طولانی اطلاعاتی داشته باشید هرگز این روش را انتخاب نخواهید کرد.

پس از زمان کوتاهی که از مصرف مواد مخدر بگذرد اثرات مخرب آن نشان داده خواهد شد و فرد برای به دست آوردن لذت اولیه میزان بیشتری مواد مصرف می کند و دوز مصرفی را افزایش می دهد.

مشکلات جنسی پس از ترک اعتیاد

پس از مصرف مواد برای روابط جنسی شما چه اتفاقی می افتد؟

در اکثر موارد پس از این که دوره طولانی فرد مواد مخدر استفاده می کند نه تنها رابطه جنسی لذت بخشی نخواهند داشت بلکه نوعی بی میلی جنسی دچار می شوند که اصطلاحا به آن پژمردگی جنسی می گویند، این عارضه بعد از مصرف طولانی مدت ترامادول، تریاک و شیشه نشان داده می شود.

مواد مخدر به خاطر خاصیت شدید آرام بخشی و خاصیت تحریک بیش از اندازه مواد محرک، سیستم عصبی جنسی تضعیف شده است و میل جنسی به سمت خاموشی و یاس کشیده می شود بیشتر مصرف کنندگان در این مرحله زمانی که دوز بالاتر تاثیری ندارد و از رابطه جنسی خود لذت نمی برند و با مشکلاتی رو به رو می شوند به فکر درمان می افتند.

توجه به مسائل جنسی در زمان ترک مواد

پس از اعتیاد درمان اعتیاد و سم زدایی شروع می شود میل جنسی به مرور زمان به حالت عادی اش باز می گردد، اما برعکس دوره مصرف مواد، در زمان پاکی از رابطه جنسی طولانی مدت خبری نخواهد بود و فرد ممکن است در کوتاه ترین زمان به انزال برسد و این عوارض به افرادی که خود و شریک جنسی شان به رابطه جنسی طولانی مدت عادت کرده اند بسیار ناخوشایند خواهد بود.

این مسئله به وجود آمده به همراه اعتراض شریک جنسی می تواند فرد را وسوسه کند تا به سمت مصرف دوباره مواد مخدر برود در این شرایط مراقبت های بعد از ترک اعتیاد و مقابله با وسوسه بسیاری اهمیت دارد.

در ادامه این مقاله توصیه هایی برای مدیریت رابطه جنسی پس از ترک اعتیاد انجام می شود که می توان به موارد زیر اشاره کرد:

  1. مشکلات جنسی پس از ترک اعتیاد، به آرامی پیش بروید

یکی از توصیه های مهم متخصصین به افرادی که دوره بهبودی خود را از سر گرفته اند این است که برای شروع رابطه جنسی گذشته خود و یا برقراری رابطه جنسی جدید زیاد عجله نکنند و از روانشناس کمک بگیرند و به راهنمایی های گروه خود یاری توجه کنند.

برخی از برنامه های درمانی، رابطه جنسی را برای شش ماه یا یک سال بعد از ترک ممنوع کرده است زیرا آن ها باور دارند که اگر رابطه جنسی بعد از قطع مصرف مواد مخدر انجام شود باعث وسوسه و عود دوباره مصرف می شود برای این که در مورد رابطه جنسی اطلاعات بیشتری کسب کنید حتما از مشاور کمک بگیرید.

  1. مشکلات جنسی پس از ترک اعتیاد، رابطه جنسی محدود

یکی از توصیه های متخصصین درمان اعتیاد به افرادی که اقدام به ترک مواد مخدر کرده اند این است اگر در رابطه جنسی خود دچار مشکل هستد می تواند رابطه جنسی خودشان را به طور محدود برقرار کنند به طوری که آمیزش جنسی کامل به همراه دخول انجام ندهند در این روش به جای پرداختن به رابطه جنسی کامل همراه با ارگاسم به ماساژ عاطفی، حمام حباب و استمنا متقابل پرداخته شود.

در این شرایط تحریک جنسی توسط درمان جویان مرد بدون دخول و به وسیله نوازش جنسی و تحریک به وسیله دست می تواند رضایت جنسی همسران را در پی داشته باشد و از نارضایتی آن ها از شرایط جدید کم کند.

  1. مشکلات جنسی پس از ترک اعتیاد، درباره احساسات خود گفت و گو کنید

اصل مهمی که باید در رابطه به آن توجه داشته باشید این است که درباره احساسات خود در هنگام رابطه با شریک جنسی و همینطور روانشناس گفتگو کنید، بیان کردن احساساتی مانند شرم و گناه که در هنگام رابطه جنسی ناموفق تجربه کرده اید به شما کمک می کند تا قابلیت درک متقابل و همدلی داشته باشید، این توانایی باعث می شود تا اضطراب شما کاهش یابد و روابط بعدی بهبود یابد.

درمان صحیح مشکلات جنسی پس از ترک اعتیاد

نکته ای که باید به آن توجه شود این است که اختلالات جنسی به وجود آمده چه پیش از اعتیاد چه پس از اعتیاد باید درمان شود و در صورتی که درمان صورت نگیرد همچنان بیمار در معرض خطر بازگشت خواهد بود، برای پیشگیری از این خطر باید راه درست اختلال جنسی را پیدا کنید در این موارد می توانید از مشاوره جنسی کمک بگیرید و در این زمینه روانشناس، مراجعه به روان پزشک و یا اورولوژیست با تجربه می تواند مفید باشد زیرا در زمینه اختلالات جنسی به شما راهکار می دهد و دوره های درمانی را آغاز می کند، اختلالات جنسی که معمولا در میان افراد شایع تر است انزال زودرس مردان، اختلال نعوظ و بی میلی جنسی زنان می باشد.

مرکز مشاوره ستاره ایرانیان

بر اساس مطالبی که بیان شده است مشکلات جنسی یکی از انواع مشکلات ناشی از اعتیاد می باشد و که بعد از ترک اعتیاد هم ممکن است تا مدتی باقی بماند اما این مشکلات قابل حل و درمان می باشند و فرد با کمک گرفتن از روانشناس متخصص می تواند راهکارهای صحیح را بیابد و مشکلات را به حداقل برساند.

برخی از افراد به دلیل کمبود وقت و یا معذب بودن امکان مشاوره حضوری ندارند و به همین دلیل به صورت تلفنی می توانند با متخصصان در تماس باشند تا مشاوران خدمات لازم را به صورت تلفنی در اختیار آن ها قرار دهند.

مرکز مشاوره ستاره ایرانیان در زمینه های مختلف روانشناسی اعم از خانواده، ازدواج، اعتیاد، جنسی، کودک، مشاوره، شغلی، تحصیلی و غیره خدمات جامع روانشناسی را انجام می دهد.

همچنین مشاوران به صورت تلفنی، اینترنتی به مراجعان امکان می دهد تا از خدمات بهره مند شوند و در کمترین زمان از بروز ترین متخصصین استفاده کنند.

منبع : مشکلات جنسی پس از ترک اعتیاد، درمان مکشلا جنسی اعتیاد

شناسایی مشکلات جنسی زنان که مردان باید بدانند

کسب آگاهی درباره مشکلات جنسی زنان چه کمکی به افراد می کند؟ به طور معمول مشکلات و اختلافات جنسی باعث به وجود آمدن اختلالاتی در چرخه پاسخ جنسی می شوند و میزان رضایت جنسی زوجین را تا حد زیادی کاهش می دهد.

 بر اساس تحقیقات انجام شده بسیاری از افراد درگیر این مشکلات می باشند اما به خاطر عواملی مانند ترس و خجالت از مطرح کردن مسائل جنسی می ترسند و در این زمینه به خصوص زنان به دنبال راه درمان نمی روند در حالی که ممکن است به مدت طولانی با این مشکلات درگیر باشند و زندگی زناشویی آن ها با مشکلاتی رو به رو شود.

در این مقاله به بررسی رایج ترین مشکلات جنسی می پردازیم که با مطالعه آن می توانید به بسیاری از سوالاتتان پاسخ دهید.

پیشنهاد مشاور: مشاوره زناشویی تهران و اختلال عملکرد جنسی زنان و مردان

مشکلات رایج جنسی زنان

بسیاری از زنان در دوره هایی از زندگی شان در سنین مختلف با مشکلات و اختلالات جنسی رو به رو می شوند و علاوه بر مشکلات جنسی بسیاری از عوامل روانشناختی در ایجاد این اختلالات تاثیر می گذارد در ادامه این مقاله به بررسی مشکلات رایج در این زمینه اشاره می کنیم.

مشکلات جنسی زنان: بی میلی جنسی

برای بسیاری از زنان در برهه های مختلف زندگی شان، بی میلی جنسی اتفاق افتاده است از جمله آن ها می توان به طول دوران بارداری و پس از زایمان اشاره نمود هم چنین زنان به خاطر شرایط فشار و استرس زیاد دچار بی میلی جنسی می شوند، برای بی میلی جنسی عوامل بسیاری بیان شده است که می توان به موارد زیر اشاره نمود.

  • وجود مشکلات عاطفی و ارتباطی با همسر
  • افسردگی
  • سابقه مشکلات روحی یا آسیب های جسمی
  • خستگی
  • اختلالات هورمونی
  • یائسگی
  • سوء مصرف مواد یا الکل
  • مصرف برخی از داروها
  • مشکلات جنسی زنان، ناتوانی در رسیدن به ارگاسم

ارضا نشدن زنان و یا ناتوانی آن ها در رسیدن به ارگاسم به دو شکل اولیه و ثانویه در زنان بروز می کند در نوع اول زن هرگز ارگاسم را تجربه نمی کند اما در شکل ثانویه در گذشته زن تجربه ارگاسم را داشته است اما اکنون در زمینه جنسی دچار مشکل شده است.

برخی از زنان بدون رسیدن به ارگاسم می توانند از رابطه جنسی لذت ببرند اما برخی دیگر به دلیل این که در رسیدن به ارگاسم ناتوان هستند و نمی توانند رابطه جنسی رضایت بخشی داشته باشند و همسر آن ها را درگیر این موضوع می کند.

دلایلی باعث ناتوانی فرد در تجربه ارگاسم می شود که شامل موارد زیر می باشد:

  • ترس و عدم شناخت کافی در مورد رابطه جنسی
  • عدم توانایی در آسان گیری و کنار گذاشتن قید و بند ها
  • عدم دریافت تحریک جنسی مناسب و معاشقه کافی
  • اختلالات خلقی نظیر افسردگی
  • سردی همسر
  • تجارب جنسی ناخوشایند قبلی
  • مقاربت دردناک

بسیاری از زنان به خاطر مقاربت دردناک دچار واژینیسموس می شوند، زنانی که مبتلا به واژینیسموس هستند در هنگام دخول عضلات داخل و یا اطراف واژن دچار اسپاسم و گرفتگی می شود و همین مسئله باعث می شود تا فرد دخول دردناکی داشته باشد و در بسیاری از مواقع مانع از دخول گردد.

زنانی که به واژینیسموس مبتلا هستند نگرانی و پریشانی زیادی در آن ها ایجاد می شود و این مشکل می تواند به دلیل مسائل مختلفی باشد که از جمله مهم ترین آن ها می توان به وجود مشکلاتی با همسر، ترس از بارداری و تجربه قبلی رابطه جنسی دردناک اشاره نمود. برای این که مشکل فرد بهبود یابد باید به روانشناس و مشاوره جنسی مراجعه کند تا در این زمینه راهکارهای صحیح را در اختیار فرد قرار دهد.

رابطه جنسی بعد از هفته پریود می تواند باعث مقاربت دردناکی شود زیرا بعد از پریود زنان دچار افت هورمون استروژن و خشکی واژن می شوند و توجه داشته باشید که خشکی واژن در دردناک شدن رابطه جنسی تاثیر بسیاری دارد و می توان در این خصوص از روان کننده استفاده کرد زیرا این ماده تاثیر به سزایی در کاهش درد دارد و عفونت واژن در کل طول ماه برای خانم درد بسیاری را به همراه خواهد داشت.

بجز این موارد نباید تاثیر تحریک جنسی را نادیده گرفت که باعث می شود رابطه برای زوجین بسیار لذت بخش باشد.

نقش همسر در بهبود مشکلات جنسی زنان

نوع واکنش همسر به مشکلات جنسی زن بسیار مهم می باشد و در تداوم و یا بهبود زودهنگام آن نقش به سزایی دارد، مردانی که در مورد نوسانات هورمونی بدن زن اطلاعی ندارند نمی توانند رابطه جنسی لذت آوری با همسرشان داشته باشند و همسرشان را برای برقراری رابطه جنسی تحت فشار قرار می دهند و به دلیل نداشتن اطلاعات و رفتار نامناسب خود نادانسته باعث تشدید اوضاع می شوند و کسب لذت رابطه جنسی را برای زن دشوار می کنند، در این زمینه می توان با انجام رفتارهای مثبت به خود و همسرتان کمک کنید که این رفتارها شامل موارد زیر می شود:

1. کسب اطلاعات بیشتر در مورد نوسانات هورمونی بدن زنان

زنان در دوره های خاصی از زندگی شان نظیر دوران پیش از قاعدگی، بارداری و پس از زایمان با تغییرات هورمونی گسترده ای  رو به رو می شوند و این مسئله بر روی میل و عملکرد جنسی آن ها تا حد زیادی اثر می گذارد. 

در این بازه زمانی زن باید از جانب همسرش حس همدلی و درک متقابل دریافت کند تا سریع تر بتواند عملکرد جنسی خود را بازیابند و راحت تر مشکلات شان را پشت سر بگذراند.

در این زمینه زوجین باید اطلاعات خود را افزایش دهند و در این دوران مرد همراهی بیشتری با همسرش داشته باشد.

2. شناخت بیشتر در مورد آناتومی بدن همسر

آناتومی بدن زن و مرد با یکدیگر فرق دارد و همین مسئله باعث می شود تا برای رسیدن به عملکرد جنسی بالا نیازهای متفاوتی داشته باشند در این زمینه بسیار مهم است تا علایق جنسی زن و نقاط حساس بدن او را بشناسید در این صورت به شما کمک می کند تا بتوانید تحریکات مثبت تری را برای او فراهم کنید و این امر باعث می شود تا به بی میلی جنسی یا عدم تجربه ارگاسم همسرتان کمک نمایید.

3. طولانی تر کردن معاشقه و پیش نوازی

یکی از راه هایی که برای آمادگی جنسی و کاهش مشکلات جنسی زنان مناسب می باشد می توان به طولانی کردن معاشقه و پیش نوازی زنان اشاره نمود و توجه داشته باشید که بدن بانوان برای تجربه برانگیختگی و رسیدن به اوج لذت جنسی به زمان بیش تری نیاز دارند.

در صورتی که قبل از دخول معاشقه های طولانی تری با همسرتان داشته باشید می توانید میل جنسی همسرتان را افزایش دهید و این امر بر روی کاهش مشکلاتی مانند نرسیدن به ارگاسم و یا ترس از دخول اثر می گذارد البته توجه داشته باشید که معاشقه طولانی تر درمان فوری برای مشکلات جنسی زنان نمی باشد اما به مرور زمان به او کمک می شود تا بتواند بر وضعیت موجود خود غلبه کند و از رابطه جنسی اش لذت بیش تری ببرد.

4. ایجاد رابطه مثبت و صمیمانه بیرون از بستر

عملکرد زنان تا حد زیادی به عواطف و احساسات آن ها وابسته است، سعی کنید در طول روز به همسرتان نشان دهید که دوستش دارید و نوعی امنیت هیجانی و عاطفی برای او فراهم نمایید، داشتن رابطه عاشقانه و صمیمانه به او کمک می کند تا بتواند تمایلات جنسی خود را حفظ کرده و در طول سکس عملکرد بهتری داشته باشد.

اگر در زندگی تان اختلاف های حل نشده ای دارید که باعث می شود صمیمیت در میان شما کم رنگ تر شود در این حالت از یک زوج درمانگر کمک بخواهید و برای حل مشکلات تان تمرکز کنید تا بتوانید به مرور زمان رابطه جنسی شما بهبود یابد.

5. توجه به روحیه همسر و کمک به رفع مشکلات روان شناختی

در بسیاری از موارد ممکن است زنان به خاطر مشکلات روان شناختی نظیر افسردگی و اضطراب به مشکلات جنسی مبتلا شوند در این شرایط باید به همسرتان کمک کنید تا روحیه اش برگردد در این شرایط می توانید از مشاور و روانشناس کمک بگیرید در بسیاری از مواقع باید افسردگی و سایر مشکلات مرتبط با خلق درمان شود تا اختلالات جنسی بهبود یابد.

آیا روسپیگیری نیز از مشکلات جنسی زنان محسوب می شود؟

روسپیگری در واقع یک نوع پدیده اجتماعی یا به عبارت دیگر اختلال اجتماعی می باشد که به روش های مختلفی زنان را وارد این بازار کرده است، شاید در برخی از کشورها با وجود آزادی ها و خدمات اجتماعی، زنانی به دلخواه خودشان وارد این کار شده و درآمدزایی می کنند اما به طور کلی نمی توان روسپیگری را در اختلالات جنسیطبقه بندی کرد.

زیرا روسپیگری یک عمل مخرب اجتماعی می باشد و نمی توان آن را به یک عمل قابل پذیرش تبدیل کرد، پس با کمی ژرف اندیشی در مورد زنان داوطلب به این شغل می توان علل اصلی آن را نیاز مالی، ابتلا به اختلالات جنسی، اعتیاد رفتاری و غیره اشاره نمود.

درمان مشکلات جنسی زنان از طریق سکس تراپی

زمانی که افراد به مشکلات جنسی مبتلا می شوند، سکس تراپی تاثیر بسیاری دارد و در اولین قدم فرد باید خجالت را کنار بگذارد بتواند با همسرش در مورد مشکلات حرف بزند و در این خصوص می تواند از مشاوره روانشناسی متخصص کمک بگیرد تا راهکارهایی برای مشکل او بیان شود.

برخی از افراد برای درمان مشکلات جنسی شان اقدام نمی کنند و آن ها فکر می کنند که تنها مشکل مربوط به آن ها می شود و دیگران این مشکل را ندارند در حالی که نزدیک به 40 درصد زنان در دوره های مختلف زندگی شان مشکلات جنسی را تجربه می کنند.

روش های درمانی مناسبی در مورد مشکلات جنسی زنان وجود دارد و با استفاده از این روش های درمانی می توانید عملکرد جنسی تان را با سهولت بیش تری به حالت طبیعی برگردانید در این زمینه روانشناس عوامل جنسی و روانشناسی را تحت تاثیرگذار در عملکرد جنسی را مورد بررسی قرار می دهد و در این خصوص راهکارهایی را بیان می کند که باعث بهبود رابطه جنسی شما و همسرتان تا حد زیادی می شود و مشکل تان بهبود می یابد.

منبع : شناسایی مشکلات جنسی زنان که مردان باید بدانند 

آیا زوجین نباید مسائل خصوصی شان را به غریبه ها بگویند؟

سال ها پیش مراجعی داشتم که به شدت احساس پوچی می کرد او بیان می کرد که دیگر همسرش را دوست ندارد زیرا همسرش به حرف های او گوش نمی کرد و به شدت خودرای بود. 

از او خواستم تا با همسرش برای مشاوره به دفتر من بیایند ولی او گفت که همسرش عقیده دارد که نباید مسائل زندگی مشترک را پیش کسی برد و اگر بفهمد که همسرش به من درمورد جزئیات زندگی شان گفته است او را خواهد کشت.

چرا از مشورت با دیگران می ترسد؟

اینگونه افراد که سعی دارند تمام زندگی خود را مخفی نگه دارند و با کسی در مورد آن حرف نزنند معمولا در طول جلسات مشاوره عذاب وجدان می گیرند زیرا جزئیات زندگی خود را با مشاور در میان می گذارند. حتی در موارد زیادی دیده شده که برای اینکه زندگی خود را بهتر جلوه بدهند به مشاور دروغ می گویند.

در حقیقت می توان گفت که نوعی غیرت و تعصب غلط در مورد زندگی خصوصی وجود دارد در حقیقت این غیرت می گوید که شخص نباید هیچ چیزی از زندگیش را برای دیگران یا حتی مشاور تعریف کند.

البته توصیه من این نیست که افراد با هرکسی درد و دل کنند زیرا این امر در نوع خود بسیار آسیب زا است ولی وجود فردی مناسب برای این کار در زندگی هرکسی لازم است. 

به طور مثال برای این کار می توان از یک دوست خوب که امتحان خودش را پس داده است، کمک گرفت. اما اغلب مردم ترجیح می دهند در مورد مشکلات خود سکوت کنند در حقیقت آن ها فکر می کنند که مرموز بودن یک جور امتیاز به حساب می آید.

یکی از دلایل این سکوت می تواند این باشد که افراد احساس می کنند بخاطر مشکلاتشان ممکن است تحقیر بشوند.

عده ای هم فکر می کنند که اگر کسی اطلاعات خصوصی آن ها را بداند از آن سوء استفاده می کند. 

در حقیقت این افراد مشکلات خود را زیر نقاب شادی و بیخیالی قرار می دهند تا کسی متوجه نشود که درون آن ها چقدر آشفته است و با چه مشکلاتی دست و پنجه نرم می کنند.

شاید بتوان این مشکل را در یکسری از فیلم ها یا کتاب ها مشاهده کرد، بطور مثال، فیلم بی پولی داستان زندگی مشترکی بود که در آن زوجین فقط وانمود به خوشحالی و خوشبختی می کردند حتی در شرایطی که واقعا غرق در مشکلات بودند.

اگر تاکنون اخبار حوادث را دنبال کرده باشید. معمولا افرادی که در همسایگی مجرمان یا قاتلان قرار دارند می گویند که همسایه آن ها ساکت، مرموز و حتی مهربان بوده است.

 شاید اگر این افراد با همسایه خود حرف می زدند یا درد و دل می کردند سرنوشت دیگری انتظارشان را می کشید.

در طول زندگی مشترک با همسرم همیشه از دوستانمان کمک گرفته ایم و همین باعث می شود بیش تر مشکلاتمان از بین برود. در مهمانی ها و دورهمی ها اغلب بحث های جالبی شکلی می گرفت و شاید باور نکنید ولی هم ما هم دوستانمان چیزهای جدیدی یاد می گرفتیم.

ولی در میان ما یک زوج بودند که هیچ وقت با ما صحبت نمی کردند و همیشه ساکت بودند. عدم مراجعه همسر به مشاور نیاز آن ها بود که نبست به آن ترس داشتند.

متاسفانه رابطه میان این زوج به شدت خراب بود و ما زمانی متوجه این موضوع شدیم که دیگر نمی شد به آن ها کمک کرد.

اگر نمی توانید با دوستان خود در مورد مشکلاتتان صحبت کنید یا فکر می کنید که صحبت کردن با آن ها به زندگی شما کمک نمی کند، بهتر است از مشاور کمک بگیرید زیرا در این کار تخصص لازم را دارد و می تواند به زندگی مشترک شما کمک کند.

به یاد داشته باشید که لازم نیست در قرار اول همه چیز را در مورد زندگی شخصی خود فاش کنید ولی با کسانی که به آن ها اعتماد دارید در مورد مشکلات خود صحبت کنید و به حرف های آن ها فکر کنید.

منبع : آیا زوجین نباید مسائل خصوصی شان را به غریبه ها بگویند؟ 

دوست داشتن فرزند بیش از همسر ، چرا نباید فرزندان را بیشتر دوست داشت؟

دوست داشتن فرزند بیش از همسر، چرا نباید فرزندان را بیشتر دوست داشت؟

دوست داشتن فرزند بیش از همسر چه عواقب و آسیب هایی را به همراه دارد؟ پس از این که فرزند به دنیا می آید بسیاری از مادران با این سوال مواجه می شوند که آیا دوست داشتن زیاد فرزندشان می تواند برای زندگی مشترکشان خطرناک باشد؟ و این که چرا نباید فرزندان را بیشتر از همسر دوست داشت؟ متخصصان در این خصوص دلایلی را بیان کرده اند که مهم ترین آن می تواند حفظ روابط عاطفی پدر و مادر و تاثیر آن بر روی بچه ها باشد.

در این مقاله به بررسی این موضوع می پردازیم و در صورتی که این موضوع شما را با چالش هایی رو به رو کرده است نگران نباشید و سعی کنید مسئله را با مشاوره خانواده در میان بگذارید تا در این خصوص به راه حل مناسبی برسید.

اگر زوجین یکدیگر را بیشتر دوست بدارند به نفع کودکان است؟

جواب این سوال این است که شما باید بتوانید میان دوست داشتن و محبت کردن به فرزند و همسرتان تعادل را برقرار کنید، در این خصوص باید حد و مرز رابطه را رعایت کنید و مواظب روابط زناشویی تان باشید، در صورتی که شما برای شوهرتان ارزش و اولویت قائل باشید و رابطه مثبتی با او داشته باشید در این صورت فرزندان شما شادتر خواهند بود و احساس امنیت بیشتری می کنند، البته این بدین معنا نمی باشد که شما به خاطر شوهرتان، فرزندان را نادیده بگیرید بلکه نباید به خاطر محبت و دوست داشتن زیاد بچه ها، از همسرتان غافل شوید و او را فراموش کنید و به نیازها و خواسته های او توجهی نداشته باشید.

البته انجام این کار در دوران ابتدایی زایمان و یا در سال های اولیه به دنیا آمدن فرزند کار آسانی نمی باشد زیرا در کنار نقش همسری، نقش مادری هم اضافه شده است و فشار زیادی بر روی شخص وارد می شود به همین دلیل باید اطرافیان و همسر درک خوبی داشته باشند تا زن و شوهر بتوانند با نقش ها سازگار شوند در صورتی که احساس می کنید سازگار شدن با این نقش ها مشکلات زیادی را به همراه دارد می توانید به روانشناس خانواده مراجعه کنید تا در این خصوص به شما کمک کنند اگر از همسرتان غافل شوید و به او بی توجه باشید صمیمیت در میان شما کمرنگ می شود و اختلافاتی در زندگی زناشویی شما به وجود می آید.

دلایلی که نشان می دهند دوست داشتن فرزند بیش از همسر اشتباه است

  1. در صورتی که درگیر دوست داشتن فرزندتان شوید، خود و همسرتان را فراموش خواهید کرد و این گونه متوجه زندگی کردن نخواهید شد.
  2. هر چه روابط شما با همسرتان با عشق و علاقه بیشتری باشد در این صورت فرزندتان یاد می گیرند تا در آینده با همسرش چطور رفتار کند و محبت کردن به یکدیگر باعث می شود تا کودک در کانون گرم خانواده احساس امنیت داشته باشد و در این حالت فرزندان شما را الگوی خودشان قرار می دهند تا سلامت روانی و سبک دلبستگی ایمنی را در خود تشکیل دهند.
  3. هر چقدر که محبت شما به فرزندتان بیشتر باشد و عشق و علاقه بیشتری به فرزندتان داشته باشید و از همسرتان فاصله بگیرید در این حالت در آینده از فرزندتان انتظاراتی خواهید داشت که کودک شما در سنین نوجوانی و جوانی از آن خسته و کلافه می شود و نمی تواند به خوبی انتظارات شما را برآورده کند، زیرا فرزندتان دوست دارد خودش برای آینده تصمیم بگیرد و در صورتی که فرزندتان را بیش از همسرتان دوست داشته باشید مشکلاتی برای خود و فرزندتان ایجاد خواهید کرد.
  4. باید این نکته را در نظر بگیرید که زمانی که شما ازدواج کردید فرزندی وجود نداشته است، شما و همسرتان پیوند عاطفی قوی تشکیل داده اید و زمانی که کودکی وارد زندگی تان می شود دنیا را زیباتر از قبل می کند اما در پیوند عاطفی شما نباید چیزی را تغییر بدهد چون پیوند عاطفی بسیار مقدس تر می باشد.
  5. پایه و اساس ازدواج شما با همسرتان عشق و علاقه می باشد و دلخوشی زندگی شما نباید فرزندتان باشد باید توجه داشته باشید که کودکتان بزرگ می شوند و در آخر شما و همسرتان باقی می مانید و آن ها ازدواج می کنند و مسیر مجزایی را برای زندگی در پیش می گیرند و برای خود آینده دیگری را می سازند.

دوست داشتن بیشتر شوهر و تاثیر آن بر روابط زوجین

بر اساس مطالبی که در بندهای قبلی بیان کردیم شما باید میان دوست داشتن فرزند و همسرتان تعادل به وجود آورید و جایی که لازم می باشد شوهرتان را در اولویت قرار دهید، زیرا در ابتدای مادر شدن ممکن است کودک نیاز عاطفی شما را برآورده سازد و شما نیاز به رابطه عاطفی همسرتان نداشته باشید و آن را نادیده بگیرید، اما باید توجه داشته باشید که این نادیده گرفتن فاصله عاطفی زیادی میان شما و همسرتان ایجاد می کند و باعث می شود روابط شما روز به روز سردتر شود و از یکدیگر دور شوید.

در این حالت زمانی که شما نیاز به حمایت همسرتان داشته باشید دیگر کیفیت رابطه ای که در گذشته در کنار همسرتان را داشته اید نخواهد داشت و مسلما این امر بر کیفیت مادری شما تاثیر می گذارد، در خانواده جایگاه مادر بسیار مهم می باشد به طوری که کیفیت آن می تواند همه روابط را تحت تاثیر و تحت الشعاع خود قرار دهد.

تاثیر دوست داشتن فرزند بیش از همسر بر روان مردان

در صورتی که بعد از تولد فرزندتان به همسرتان به توجه باشید و به نیازهای مردتان رسیدگی نکنید ممکن است باعث افسردگی او شود و باید این نکته را در نظر بگیرید که افسردگی بعد از زایمان تنها به زنان مربوط نمی باشد و بسیاری از مردان ممکن است بعد از زایمان دچار افسردگی شوند.

افسردگی بعد از زایمان مردان یک امر و واکنش طبیعی می باشد که از جانب سطح روان فرد به وجود می آید، زیرا مرد قبل از به دنیا آمدن فرزند در مرکز توجه همسرش قرار داشته است و به یک باره رابطه همسرش با او تغییر می کند به طوری که نیازهای او توسط همسرش نادیده گرفته می شود و تمام توجهات او به کودک معطوف می شود.

در این حالت مرد احساس ناکامی کرده و به افسردگی مبتلا می شود و نیاز دارد تا مداخلات روان درمانی فردی و خانوادگی صورت گیرد تا بتواند این روابط به تعادل برسد و مشکلاتی را به وجود نیاورد.

دوست داشتن فرزند بیش از همسر، حفظ تعادل عاطفی

والدین خوب برای آن که بتوانند وظایف مادری و پدری خود را به درستی انجام دهند باید از نظر روانی به حالت مناسب و پایداری برسند و در صورتی که ارتباط عاطفی مناسبی با همسرشان داشته باشند می توانند سلامت روانی خودشان را تضمین کنند زیرا داشتن ارتباط عاطفی با همسر از فاکتورهای مهم می باشد.

اهمیت این مسئله را هرگز نادیده نگیرید زیرا حالت روحی و روانی شما بر فرزندتان تاثیر بسیاری می گذارد برای مثال مادر و پدر افسرده فرزندش را به سبک افسرده ای پرورش می دهد و این مسئله باعث می شود تا چرخه ای معیوب در سیستم خانواده او به وجود آید و برای همیشه باقی ماند، اگر به فرزندتان محبت و عشق بسیاری دارید سعی کنید در کنار مادر خوب بودن، همسری خوبی هم برای شوهرتان باشید و به او توجه کرده و فراموشش نکنید.

در این خصوص مرکز مشاوره ستاره ایرانیان از مشاورانی برجسته تشکیل شده اند که در زمینه های مختلف از جمله فرزند و همسرداری خدماتی را ارائه می دهند و هم چنین شرایطی را فراهم می کنند که علاوه بر مشاوره حضوری از طریق مشاوره تلفنی هم با مردم در ارتباط باشند.

منبع : دوست داشتن فرزند بیش از همسر ، چرا نباید فرزندان را بیشتر دوست داشت؟

7 علت خیانت زنان که باید بدانید +راه های پیشگیری

خیانت زنان به همسرشان به چه دلیلی می باشد؟ خیانت یکی از مخرب ترین عوامل در تخریب روابط زناشویی می باشد که در بسیاری از موارد به خیانت ختم می شود، خیانت به معنی برقراری رابطه عاطفی و یا جنسی به صورت موازی می باشد، خیانت از هر مدل و شکلی که باشد به ارتباط عاطفی آسیب می زند.

زمانی که مشخص شود فرد در ارتباط عاطفی دچار خیانت شده است نسبت به فرد احساس غیر قابل اعتماد بودن به وجود می آید و به طور معمول در سایر ارتباطات نیز طرد می شود، افراد به دلایل مختلفی خیانت می کنند ولی هیچ عذری برای خیانت قابل پذیرش نیست و بسیاری از دلایل حتی برای خود فرد نیز قانع کننده نمی باشند. 

بیان کردن خواسته ها و توانایی حل مسئله و مشکلات به صورت ریشه ای نقش بسیار مهمی در پیشگیری از بروز خیانت دارد در ادامه این مقاله به بررسی دلایل و راه های جلوگیری از خیانت زنان می پردازیم.

چرا زنان به همسرشان خیانت می کنند؟

 به دلایل مختلف بسیاری از افراد مردان را خیانت کار تر از زنان می دانند، اما این امر درست نمی باشد و خیانت زنان نیز شیوع زیادی دارد. از جمله عواملی که باعث خیانت زنان به همسرشان می شود می توان به موارد زیر اشاره نمود:

1. علل خیانت زنان، روابط عاطفی نامناسب

زنانی که به همسرشان خیانت می کنند دلیل خیانت آن ها بیشتر از بعد روانی و عاطفی دارای اهمیت می باشد در برخی از اوقات زن در روابط خود با همسرش احساس کمبود می کند و از این که همسرش به او محبت و توجه نمی کند شاکی می شود و به طور معمول احساس طرد شدن و بی توجهی باعث می شود تا زنان تمایلی به ارتباط با مردان دیگر داشته باشند و با فرد دیگری ارتباط برقرار کنند.

2. علل خیانت زنان، ویژگی ها یا اختلالات شخصیتی

بسیاری از افراد دارای ویژگی های شخصیتی و یا در موارد شدید تر اختلالات شخصیتی هستند و این افراد به خاطر داشتن اختلالات شخصیتی احتمال شروع روابط فرازناشویی در آن ها بسیار بیشتر می باشد، افرادی که دارای ویژگی های شخصیتی خودشیفته، نمایشی و مرزی که تمایل بیشتری برای جلب توجه دارند و گاهی به دلیل تکانه های جنسی بالا، اطرافیان را به طرف آن ها جلب می کند.

3. علل خیانت زنان، ابتلا به بیماری های روانی

برخی از بیماری ها روانی مانند افسردگی دو قطبی وجود دارد که در آن ها افراد احساس هیجان زیادی دارند و تمایل دارند با دیگران ارتباطات جنسی برقرار کنند این مدل از افراد معمولا در زمان بیماری شخصیتی بی پروایی دارند و توان آینده نگری شان را از دست می دهند و گاهی اوقات شریک جنسی شما دچار بیماری های روانی می شود و این بیماری ها باعث می شود تا از او فاصله بگیرید در حالی که خودش نسبت به این بیماری ها واقف نمی باشد مانند وسواس فکری عملی یا وابستگی به مواد اعتیاد آور.

4. علل خیانت زنان، ریشه های تکاملی

به طور کلی میل به برقراری رابطه به صورت موازی برای زنان در گذشته های دور باعث می شده تا قدرت و حمایت بیشتری در فرد ایجاد شود و آن ها با این کار می توانستند حمایت دیگر افراد را به دست آورند و قدرتمند شوند.

5. علل خیانت زنان، ارضا نشدن از نظر جنسی

یکی از دلایلی که باعث خیانت زنان می شود ناتوانی مردان در برآورده کردن نیازهای جنسی زنان می باشد، روابط جنسی در زندگی مشترک از اهمیت بسیاری برخوردار است و شناخت نقاط حساس بدن، معاشقه و پیش نوازی قبل از برقراری رابطه جنسی و دخول از اهمیت بسیاری برخوردار است برای این که زوجین یک رابطه جنسی جذاب و لذت بخشی داشته باشند زوجین باید با یکدیگر همکاری لازم را داشته باشند تا به اوج لذت جنسی برسند.

6. رهایی از رابطه سمی و ناراحت کننده

برخی از مواقع زنان از زندگی و شریک خود راضی نیستند و برای این که از رابطه رها شوند به سراغ روابط فرازناشویی می روند، زمانی که مرد بسیار کنترل گر باشد و یا ویژگی هایی داشته باشد که به شدت زن را آزار دهد در این شرایط زن برای رهایی از این وضعیت و یا حتی برای تغییر شرایط اقدام به برقراری ارتباط با فرد دیگری می کنند و دست به خیانت می زنند.

7. انتظار بیش از حد از رابطه

برخی از مواقع هیچ مشکلی در رابطه عاطفی و یا با همسر وجود ندارد و فرد به خاطر غیر منطقی بودن و انتظار بیش از حد دست به خیانت می زند. برخی از افراد توقع دارند تا همسرشان به صورت غیر افراطی به آن ها توجه کند و دائما از جملات و عبارات عاشقانه استفاده کند و در صورتی که این توقع آن ها برآورده نشود فرد احساس ناکامی و شکست در رابطه می کند و برای این که نیاز و توقع غیر منطقی خود را برطرف کند به سمت مردان دیگری می رود.

چگونه از خیانت عاطفی زنان جلوگیری کنیم؟

در صورتی که احساس می کنید که همسرتان نسبت به شما بی تفاوت شده است و زندگی تان گرمای سابق را ندارد در این حالت روابط تان را بازسازی کنید و سعی کنید با انجام دادن رفتارهای زیر تنوعی در زندگی تان ایجاد کنید تا از خیانت پیشگیری شود.

  • ایجاد تنوع در رابطه جنسی
  • داشتن فعالیت ها و اهداف مشترک
  • توجه به همسر
  • گذراندن زمانی برای تفریح و سرگرمی
  • گوش دادن فعالانه به دغدغه های همسر
  • شرکت کردن در جلسات مشاوره ای

در صورتی که مشکلاتی در زندگی مشترک تان به وجود آمده است سعی کنید با کمک درمانگر برای حل این مشکلات اقداماتی را انجام دهید در این شرایط سعی می شود تا ریشه مسائل و مشکلات شناخته شود و زمانی که علل خیانت زنان شناخته شد، راهکارهایی برای حل و بازسازی رابطه پیشنهاد می شود.

به خاطر داشته باشید که رابطه شما ممکن است به شرایط قبل باز نگردد، با وجود این امر در صورت وجود بچه توصیه می شود که زوجین حتما با کمک مشاور برای ادامه زندگی تلاش کنند.

عوارض خیانت زنان

خیانت زنان عوارض و پیامدهای بسیاری به همراه دارد که در ذیل نمونه هایی از آن بیان شده است:

  • پس از مشخص شدن خیانت، اعتبار و آبروی اخلاقی تان از بین می رود.
  • اطرافیان و مخصوصا همسرتان نسبت به شما بی اعتماد شده است و زندگی مشترک تان را از دست می دهید.
  • روابط کاری و شخصی تان مختل می شود.
  • احتمال ابتلا به بیماری های مقاربتی افزایش می یابد.
  • به یک الگوی اخلاقی نادرست تبدیل می شوید.

کنار آمدن با مسئله خیانت زنان

بهترین و موثرترین راه برای کنار آمدن با خیانت زنان می توان به مواردی مانند صحبت کردن با همسر، کند و کاو مشکل، بررسی خشم و احساسات و ارزش ارتباط با همسر اشاره نمود. برخورد با خیانت زنان کار آسانی نمی باشد اما اگر به هر دلیل زندگی مشترک و رابطه تان برای شما مهم است و قصد بخشیدن همسرتان را دارید باید سعی کنید تا ارتباطتان را اصلاح کنید.

ابتدا باید ببینید که خیانت به چه دلیلی رخ داده است، به طور کلی توصیه می شود از کمک مشاور استفاده کنید زیرا زوجین به راحتی نمی توانند با یکدیگر در مورد خیانت صحبت کنند.

در صورتی که درون شما از خشم انباشته شده است و سعی در نادیده گرفتن آن دارید توجه داشته باشید که این خشم در آینده در رابطه شما بالا آمده و در فرصت مناسب به هر طریقی احتمال دارد در پی انتقام گرفتن باشید، خشم درون به هیچ وجه آرامش را در شما ایجاد نمی کند بلکه روز به روز بدتر خواهد شد و مشکلات بیشتری را در زندگی ایجاد می کند.

اما بهتر است از گرفتن تصمیم های ناگهانی خودداری کنید و به خودتان فرصت دهید تا خیانت همسرتان را بپذیرید توجه داشته باشید در صورتی که نتوانید علل خیانت همسرتان را درک کنید و او را نبخشید باعث تخریب در روابط خود می شود و در چرخه زندگی تان اختلالاتی به وجود آید و باعث می شود در بخش های دیگر زندگی تان گرفتار آزار و اذیت شوید، پس هر تصمیمی که گرفتید برای درمان آسیب های خیانت وارد شده اقدامات لازم را انجام دهید.

اگر فرزند دارید باید توجه کنید که کم ترین آسیب را ببیند برای این کار توصیه می شود از مشاور کمک بگیرید و جلوی فرزند خود دعوا نکنید، به خاطر داشته باشید که کودک بیش تر از چیزی که تصور می کنید به رابطه میان شما اهمیت می دهد و هر مشکلی را درک می کند.

تاثیر خدمات روانشناسی بر خیانت زنان

خیانت زنان تاثیر بسیار منفی بر تمام اعضای خانواده و ابعاد زندگی آن ها می گذارد هم چنین کنار آمدن با خیانت زنان کار چندان آسانی نمی باشد و خشم و ناراحتی بسیاری برای فرد به وجود می آورد اما تصمیم گیری عجولانه در این شرایط صحیح نمی باشد و می تواند شرایط بدتر و سخت تر نماید به همین دلیل قبل از هر اقدامی با روانشناس مشورت کنید تا شما را در این زمینه یاری کند و بهترین راهکارها را نشان دهد در این راستا مرکز مشاوره ستاره ایرانیان از کادری مجرب تشکیل شده اند و خدماتی را به صورت حضوری و تلفنی بیان می کنند.

سوالات متداول

  1. آیا خیانت زنان همواره به دلیل مشکلاتی در رابطه است؟

خیر، خیانت به دلایل مختلفی به وجود می آید به طوری که زنان گاهی به خاطر اختلالات شخصیتی و یا توقع بیش از حد و غیر منطقی در رابطه به سمت خیانت کشیده می شوند در این صورت باید در جهت رفع مشکلات درون فردی خود اقدام انجام دهند.

منبع : 7 علت خیانت زنان که باید بدانید +راه های پیشگیری