تقویت سیستم ایمنی کودکان

بهترین شربت برای سیستم ایمنی کودکان، نشانه های ضعف سیستم ایمنی کودک، تقویت سیستم ایمنی کودکان در زمستان به عنوان مکمل غذایی نمی توان به عنوان جایگزین برای یک رژیم غذایی متنوع استفاده گردد ولی در کنار رژیم غذایی مناسب می تواند کمک کند تا فرزندی سالم داشته باشید.

اگر احساس می کنید که بچه های شما دائماً بیمار می شوند و مهدکودک یا پیش دبستانی را از دست می دهند، ممکن است از خود بپرسید که بهترین ویتامین ها برای سیستم ایمنی کودک شما چیست. برای آشنایی با بهترین تقویت کننده های ایمنی برای کودکان، ادامه مطلب را بخوانید.

نشانه های ضعف سیستم ایمنی کودک

اگر به نظر می رسد که کودک شما همیشه سرما می خورد، نترسید. سیستم ایمنی کودکان هنوز در حال رشد است و به همین دلیل بیشتر مستعد ابتلا به سرماخوردگی و عفونت هستند. عوامل زیادی (مانند موارد بالا) وجود دارد که بر سرعت رشد سیستم ایمنی کودک شما تأثیر می گذارد. با این حال، ممکن است نگران باشید که فرزندتان می‌تواند از تقویت‌کننده‌های طبیعی ایمنی برای کودکان استفاده کند، اگر:

  • اغلب بیمار است.
  • برای مدت طولانی بیمار است، یا به نظر می رسد که مدت زمان بیشتری طول می کشد تا خوب شود.
  • به سختی وزن اضافه می کند، یا کم می کند.
  • برفک متداوم دهان را تجربه می کند.
  • اگر کودک شما بیش از هشت بار در سال عفونت گوش را تجربه می کند یا بیش از دو عفونت شدید سینوسی در سال دارد بهتر است از دکتر کمک بگیرید.

بهترین شربت برای سیستم ایمنی کودکان

داشتن سیستم ایمنی قوی ضروری است، بنابراین شربت بهبود سیستم ایمنی چیزی است که ما را در برابر حملات باکتری ها، ویروس ها و غیره محافظت می کند. در ادامه شربت ها و روش هایی آمده است که به شما کمک می کند تا سیستم ایمنی فرزند خود را بهبود ببخشید:

شربت تقویت سیستم ایمنی بدن ایمیونس

شربت تقویت کننده سیستم ایمنی ایمیونس تاثیری بهینه در تقویت سیستم ایمنی دارد و بهترین شربت برای تقویت سیستم ایمنی کودکان نی نی سایت می باشد. شربت ایمونیس، ویتامین‌ها و مواد معدنی، آنتی‌اکسیدان های لازم را برای سیستم ایمنی شما فراهم می کند و به کودک شما این امکان را می دهد که در اوج سلامتی به عملکرد روزانه خود بپردازد، پیش از مصرف این شربت حتما با دکتر کودک خود مشورت کنید.

بهترین شربت خارجی برای تقویت سیستم ایمنی بدن کودکان (ایمیونیس) بسیار غنی بوده و حاوی ویتامین D (که برای بهبود سیستم ایمنی الزامی است) و ویتامین‌های گروه B ( B1، B3، B5، B6، B12 و بیوتین) می‌باشد و مواد معدنی آن شامل آهن، منگنز، مس، سلنیوم، ید، زینک، منیزیوم و کروم می باشد که برای سلامت و تندرستی کودکتان بسیار مفید و ارزشمند است.

 مصرف پروبیوتیک

پروبیوتیک ها یکی از بهترین تقویت کننده های طبیعی ایمنی برای کودکان هستند، زیرا شما به معنای واقعی کلمه سیستم ایمنی خود را با باکتری های خوب مسلح می کنید. نوزادان و کودکان بزرگتر هر دو می توانند زیر نظر دکتر از پروبیوتیک ها بهره مند شوند، در اینجا برخی از پروبیوتیک های مورد علاقه و مناسب برای کودکان و نوزادان آورده شده است. شما همچنین می توانید تغذیه غنی از پروبیوتیک مانند ماست را در برنامه غذایی خود جای دهید.

مقدار زیاد ویتامین D 

احتمالاً می دانید که ویتامین D نقش حیاتی در سلامت استخوان دارد، اما طبق یک مطالعه در سال ۲۰۱۱، ویتامین D از سیستم ایمنی بدن نیز پشتیبانی می کند. به طور خاص، ویتامین D هنگامی که بدن با مهاجمان خارجی تهدید می شود، پاسخ ایمنی را تقویت می کند.  منابع ویتامین دی:

  • آفتاب بهترین منبع ویتامین D است، اگر در آب و هوای ابری یا بارانی زندگی می کنید، ممکن است به اندازه کافی آفتاب طبیعی دریافت کنید.
  • قطره‌های ویتامین D اغلب برای نوزادان پیشنهاد می‌شود و زیر نظر دکتر می تواند مادر یا فرزند این تقویت فوق العاده سیستم ایمنی بدن نی نی سایت را دریافت کند.
  • غذاهای غنی از ویتامین D مانند ماهی های چرب (ماهی قزل آلا)، تخم مرغ، گوشت گاو  و زرده تخم مرغ.

پیشنهاد مشاور: درمان قطعی استفراغ کودک

ویتامین A مصرف کنید

ویتامین A یکی دیگر از ویتامین هایی است که می تواند سلامت سیستم ایمنی شما را تقویت کند. این ویتامین در محافظت از سلامت تنفسی نقش ویژه ای دارد بنابراین مطمئن شوید که کودک شما سطوح کافی از این ویتامین را دریافت می کند.

به دنبال غذاهای غنی از ویتامین A مانند:

  • کبد
  • زرده تخم مرغ
  • کره پاستوریزه
  • روغن کبد ماهی

ویتامین های روزانه

شربت تقویت سیستم ایمنی بدن کودکان نی نی سایت می تواند زیر نظر دکتر استفاده شود اما به یاد داشته باشید که بهتر است تا حد ممکن مواد مغذی را از منابع غذایی دریافت کنید. مولتی ویتامین ها اگر به وفور استفاده شوند می توانند باعث عدم تعادل مواد معدنی شوند.

تقویت سیستم ایمنی کودکان در زمستان

ایمنی پایین کودکان دلیل عفونت های مکرر است، سیستم ایمنی در زمان جنینی رشد می کند و در کودکی به بلوغ کامل می رسد. با شروع پاییز که دما کمتر می شود، خطر ابتلا به تب، عفونت، آبریزش بینی و سرفه افزایش می یابد.  برای بهببود و تفویت سیستم ایمنی کودکان در زمستان می توانید از راهکارهای زیر کمک بگیریم:

  1. آب گرم بنوشید. کودکان تمایل دارند آب یخ یا آب سرد را مستقیماً از یخچال بنوشند. نوشیدن آب سرد در زمستان می تواند منجر به بسیاری از عفونت های تنفسی یا بیماری های التهابی شود.
  2.  از غذاهای سرخ شده پرهیز کنید. زمستان زمانی است که همه ما ترجیح می دهیم غذاهای تند و سرخ شده بخوریم. کودکان دوست دارند غذاهایی مانند سیب زمینی سرخ کرده یا ناگت و غیره را که سرخ شده هستند بخورند.
  3.  از مصرف غیرضروری آنتی بیوتیک ها خودداری کنید. سرماخوردگی معمولی و علائم خفیف آنفولانزا باید به طور طبیعی درمان شوند بنابراین از مصرف بیش از حد آنتی بیوتیک ها خودداری کنید، مگر اینکه به شدت مورد نیاز باشد.
  4. در فضای باز ورزش کنید. اگر هوا سرد نباشد بازی در فضای باز نه تنها به بهبود خلق و خو و فعالیت ذهنی آن ها کمک می کند، بلکه فرصتی برای قرار گرفتن در معرض نور خورشید و محیط طبیعی می دهد.
  5. بهبود خواب. کودکان باید حدود ۹ ساعت بخوابند. خواب جنبه مهمی از سبک زندگی افراد است که به بهبود ایمنی نیز کمک می کند.
  6. مقدار زیادی آب بنوشید. بدنی که به خوبی هیدراته شده باشد سریع تر بهبود می یابد.
  7. رژیم غذایی با پروتئین بالا. پنیر، آجیل، مرغ، گوشت، سویا، حبوبات، را در برنامه غذایی خود قرار دهید.
  8. شستشوی منظم دست ها. حدود ۸۰ درصد عفونت ها از طریق دست زدن منتقل می شوند، بنابراین باید روش صحیح شستن دست ها را به کودکان خود آموزش دهیم. باید به آنها آموزش داده شود که همیشه دست ها را بعد از عطسه و سرفه بشویند. شستن دست ها با آب و صابون باکتری ها و ویروس ها را از بین می برد و در نتیجه عفونت را کاهش می دهد.

داروی گیاهی برای تقویت سیستم ایمنی بدن کودکان

با انجام کارهای زیر به صورت طبیعی می توانید سیستم ایمنی کودک خود را بهبود ببخشید:

  • میوه و سبزیجات بیشتری سرو کنید.
  • افزایش زمان خواب.
  • مصرف شیر به صورت روزانه.
  • به عنوان خانواده ورزش کنید.
  • در مورد واکسیناسیون های توصیه شده حتما آگاهی داشته باشید.
  • سبزی های برگ دار. سبزیجاتی مانند اسفناج، کلم پیچ، برگ شاخ و برگ، آروگولا و کاهو فواید زیادی برای سلامتی دارند. زیرا حاوی سطوح بالایی از ویتامین‌های C و K و همچنین بتا کاروتن، فولات و فیبر هستند،
  • لیمو منبع غنی ویتامین C است و دارای طیف گسترده ای از فواید می باشد، بنابراین مصرف آن را در برنامه خود قرار دهید. ویتامین C یک آنتی اکسیدان است و برای کمک به پوست، سیستم ایمنی بدن، کاهش خطر عوارض ناشی از سرماخوردگی یا آنفولانزا و کاهش التهاب در بدن بسیار موثر است
  •  غنی ترین منابع غذایی روی شامل گوشت، ماهی و غذاهای دریایی است.
  •  زنجبیل دارای خواص ضد التهابی و آنتی بیوتیکی است که می تواند سیستم ایمنی شما را تقویت کند، همچنین حاوی خواص ضد ویروسی و ضد باکتریایی است که می تواند به حفظ سلامتی شما نیز کمک کند.
  • استرس را مدیریت کنید. استرس باعث می شود که مستعد ابتلا به عفونت باشیم. اطمینان حاصل کنید که بچه‌ها زمان استراحت برای بازی دارند، زمانی را به عنوان یک خانواده با هم بگذرانید و فرصت هایی را برای فرزندان خود ایجاد کنید تا در مورد هر چیزی که ممکن است آن ها را نگران کند صحبت کنند.
  • ماسک ها نیز می توانند کمک کنند، به خصوص در فضاهای داخلی شلوغ که دیگران مریض یا بیمار هستند.

خواب کافی کودکان

برای تاثیر بهترین شربت برای سیستم ایمنی کودکان، خواب بهتر حداقل ۳۰ دقیقه قبل از خواب لازم می باشد، برای افزایش کیفیت خواب زمان استفاده از صفحه نمایش را کاهش دهید و اجازه ندهید تلویزیون، تبلت یا تلفن های هوشمند در اتاق آن ها باشد. اجرای روتین قبل از خواب همچنین می تواند به کودکان شما کمک کند تا به موقع به رختخواب بروند و مطمئن شوند که خواب کافی دارند.

  • نوزادان ۴ تا ۱۲ ماه – ۱۲ تا ۱۶ ساعت (با چرت زدن)
  • کودکان نوپا ۱ تا ۲ سال – ۱۱ تا ۱۴ ساعت (با چرت زدن)
  • کودکان پیش دبستانی ۳ تا ۵ سال – ۱۰ تا ۱۳ ساعت (شامل چرت زدن)
  • کودکان در ۶ تا ۱۲ سالگی – ۹ تا ۱۲ ساعت
  • نوجوانان در ۱۳ تا ۱۸ سالگی – ۸ تا ۱۰ ساعت

منبع : تقویت سیستم ایمنی کودکان 

دلبستگی ناایمن در کودکان

دلبستگی ناایمن در کودکان ( insecure attachment)، درمان دلبستگی ناایمن کودک، دلبستگی ناایمن دوسوگرا و دلبستگی ناایمن اجتنابی در این مقاله آورده شده است. دلبستگی یک اصطلاح بالینی است که برای توصیف “ارتباط روانشناختی پایدار بین انسان ها” استفاده می شود. نظریه دلبستگی اهمیت پیوند عاطفی کودک را با مراقبان اصلی خود برجسته می کند. این اختلال در یا از بین رفتن این پیوند می تواند از نظر عاطفی و روانی کودک را تا بزرگسالی تحت تأثیر قرار می دهد و بر روابط آینده آن ها تأثیر می گذارد.

امنیت یک موضوع مهم برای کودکان دارای اختلال دلبستگی واکنشی و دیگر مسائل دلبستگی است. آن ها به دلیل ناامن حس کردن دنیا، سرد و بدگمان می باشند و همواره گارد دفاعی برای محافظت از خود به کار می برند، اما آن همچنین مانع می شود تا آن ها بتوانند هر گونه محبت و حمایت را بپذیرند.

پس قبل از آنکه چیز دیگری اتفاق بیفتد مهم است تا حس امنیت کودک تقویت شود. شما می توانید این کار را از طریق واضح کردن انتظارات و قواعد رفتاری و نشان دادن عکس العمل مداوم برایش تحقق دهید طوری که کودک هنگام عمل کردن به یک روش خاص آنچه از او انتظار می رود را بداند و حتی از همه مهم تر بداند که آنچه اتفاق میفتد اصلاً اهمیتی ندارد،  با این کار می توانید از قبل پیش دستی کرده و انتظارات را مشخص کنید.

تاریخچه نظریه دلبستگی

نظریه جان بولبی در مورد نظریه دلبستگی به دهه ۱۹۵۰ باز می گردد. بر اساس نظریه وی، سه سبک دلبستگی ناایمن شناسایی شد: ۱. دلبستگی ناایمن اجتنابی، ۲. دلبستگی ناایمن اضطرابی و ۳. دلبستگی ناایمن اجتنابی و چهارمین سبک دلبستگی که او کشف کرد، دلبستگی ایمن بود.

درک این مفهوم نسبتاً آسان است. نوزادی که به دنیا می آید، اولین پیوند اجتماعی را با مراقبین (در بیشتر موارد، والدین) برقرار می کند. این زمانی است که مغز کودک شروع به شکل گیری درک تعاملات اجتماعی می کند. در این شرایط والدین به کودک به طور غیرمستقیم آموزش می دهند که عواطف و نیازهای او شناخته می شود، او مورد حمایت و محبت قرار می گیرد و به طور کلی می توان به مردم اعتماد کرد.

در این زمینه مری اینزورث آزمایشی طراحی کرد در این آزمایش او سنجید که در آن سعی داشت به چگونگی ایجاد امنیت از سوی والدین تاکید داشت. در این آزمایش مدتی کودک را در خانه مورد آزمایش قرار دارد و آن ها را مشاهده کرد سپس دو بار از والدین خواست که فرزند خود را ترک کنند و بیرون بروند تا واکنش بچه ها را ببینند در این آزمایش سه الگو زیر آشکار شد.

پیشنهاد مشاور: چگونگی ایجاد پیوند دلبستگی ایمن

انواع سبک های دلبستگی نا ایمن

در ادامه انواع سبک های دلبستگی آمده است:

  • دلبستگی ناایمن دوسوگرا
  • دلبستگی ناایمن اضطرابی
  • وابستگی اجتنابی

۱.سبک دلبستگی ناایمن دوسوگرا

در شکل گیری این اختلال مراقب کودک در یک دقیقه مراقبت و پاسخگو بوده و دقیقه بعد بی توجه می شود. به طور خلاصه، مراقبان در پاسخ به نیازهای فرزندشان رفتار ناسازگارانه و متناقض از خود نشان می دهند. به عنوان مثال وقتی کودک برای محبت گریه می‌کند، مراقب در برخی مواقع می‌دود تا نیاز او را برآورده کند، اما در موارد دیگر گریه‌هایش را نادیده می‌گیرد. موارد زیر باعث ایجاد این نوع اختلال می شود:

  • در نحوه پاسخگویی به نیازهای فرزندشان غیرقابل پیش بینی است.
  • به نیازهای خود بیشتر از نیازهای فرزندانشان اهمیت می دهند.
  • در برخی موارد محبت کرده اما در برخی موارد فرزند خود را تنبیه می کنند.

این کودکان کاملاً مطمن هستند که والدین نزدیک آن ها هستند، اما به نظر نمی رسد که هیچ آرامشی از او بگیرند. کودکان دوسوگرا اغلب در مورد کاوش در دنیای خود بی اهمیت هستند.

۲. دلبستگی ناایمن اضطرابی (دلبستگی ناایمن اشفته)

در طول این دوره شکل گیری، ممکن است مراقب کودک از نظر عاطفی در بسیاری از مواقع در دسترس نبوده باشد. آن ها همچنین ممکن است با پاسخ ندادن به نشانه های فرزندشان به نیازهای فرزندشان بی اعتنایی کرده باشند و احتما سوء استفاده جسمانی یا روانی از آن ها نیز وجود دارد.

در این شرایط کودک رفتار عجیبی نشان می دهد به طور مثال به سمت مادر می رود ولی به او نگاه نمی کند یا دوست دارد به سمت مادر برود اما می ترسد، این نشان دهنده ترس از والدین است که به دلایل مختلفی می تواند ایجاد شود.

۳. دلبستگی ناایمن اجتنابی

سبک وابستگی اجتنابی حدود ۷ درصد رخ می دهد و معمولاً در ۱۸ ماه اول زندگی ایجاد می شود، بنابراین می توان گفت که تا حدودی نادر است. در این شرایط والد  بی توجه  و طرد کننده است و کودک احساس می کند که اصلا نمی تواند به مادر خود تکیه کند بنابراین خود را بی تفاوت به حضور مادر نشان می دهد تا بیش از این ناامید نشود.  در آینده این کودکان به دیگران اعتماد نکرده و رابطه خوبی با آن ها برقرار نمی کنند.

نشانه ها و علائم

وابستگی ایمن نشانه های زیر را در کودک به دنبال دارد:

  •  تمایل به نزدیکی به مراقب اصلی خود.
  •  اگر احساس ترس یا تهدید کنند، برای آسایش و ایمنی به مراقب اصلی خود بازگردند.
  • با مراقب اصلی خود به عنوان پایگاهی از امنیت رفتار می کنند که از آنجا می توانند محیط اطراف را کشف کنند. کودک با علم به اینکه می تواند در صورت نیاز به پایگاه امن خود بازگردد، احساس امنیت می کند.
  •  تجربه اضطراب در غیاب مراقب اصلی خود. وقتی مراقبشان می رود ناراحت می شوند، اما از دیدنشان خوشحال می شوند و وقتی برمی گردند به راحتی آرامش می یابند.

وابستگی ناایمن با نشانه های زیر ظاهر می شود و آینده کودک را با مشکل همراه می سازد:

  • نمی تواند با دیگران احوالپرسی کند یا به آن ها نزدیک شود
  • گریه های تسلی ناپذیر
  • مشکل در کنترل خشم یا پرخاشگری
  • گوشه گیری
  • بی علاقگی به بازی با همسالان
  •  سرکشی
  • ممکن است به والدین خود خیره شوند اما از تماس چشمی خودداری کنند.
  • ممکن است بی وقفه فریاد بزنند، گویی می خواهد با مراقب خود درگیر شود.
  • اعتماد به نفس پایینی دارند.

پیشگیری

چقدر توجه و محبت خیلی کم است و چقدر بیش از حد می باشد؟ چگونه می توان کودک را به درستی تربیت کرد؟ چگونه می توان سبک وابستگی سالم را پیش گرفت؟ خوشبختانه کودکان سیگنال هایی را به مراقبان خود ارسال می کنند که در واقع به آن ها می گویند به چیزی نیاز دارند. این که والدین چگونه به این نشانه‌ها پاسخ می‌دهد، می‌تواند بین دلبستگی ایمن یا ناایمن را رقم بزند.

با گذشت زمان، کودک یاد می گیرد که این را به عنوان یک هنجار تشخیص دهد و همانطور که بزرگ می شود، از اقدامات مراقب خود الگویی ذهنی تشکیل دهد و محیط اطراف را با آن الگو جست و جو کند.

درمان دلبستگی ناایمن در کودکان

  1. محدودیت ها و مرزها را وضع کنید. به طور همسان در کودکان دارای مشکلات دلبستگی همچون اختلال دلبستگی واکنشی تعیین مرزهای محبت موجب می شود دنیا قابل پیش بینی تر و کمتر ترسناک جلوه نماید. مهم است درک کنند که چه رفتاری از آن ها انتطار می رود؛ اگر آن ها قوانین را نادیده بگیرند؛ چه چیزی پذیرفتنی هست و چه چیزی نیست و چه پیامدهایی خواهد داشت. همچنین با این کار آنها یاد می گیرند که آنها نسبت به آنچه فکر می کنند اتفاقات قابل کنترل تر باشند.
  2. با وجود غمگینی و بدرفتاری کودک، مسئولیت پذیر ولی خونسرد باشید. بدانید که رفتار بد بدان معناست که کودک شما نمی داند چگونه آنچه او حس می کند و نیازمندی خود به کمک را کنترل کند. شما با حفظ خونسردی به کودک خود نشان می دهید که احساسات قابل مدیریت می باشند. اگر او عمداً مخالفت می کند، با خونسردی از پیامدهای از قبل معلوم  به صورت یک امر مسلم و واقعی پیروی می کند. اما هرگز یک کودک مبتلا به اختلال دلبستگی را زمانی که هیجانی است تنبیه یا توبیخ نکنید. این کار باعث می شود کودک احساس ناامنی بیشتری کند و ممکن است حتی رفتار بد را تقویت نماید زیرا واضح است که آن موجب بدتر شدن وضعیت می شود.
  3. فوراً در دسترس باشید تا ادامه تعارض را از نو قرار کنید. تعارض می تواند به ویژه برای کودکان دارای سبک
    دلبستگی ناایمن در کودکان یا اختلالات دلبستگی مخرب باشد. پس از بروز تعارض یا قشقرقی که در آن شما کودک خود را تنبیه کرده اید به محض اینکه او آرام شد آماده از سرگیری ارتباط باشید. این کار موجب تقویت سازگاری و محبت می شود  و به کودک شما کمک می کند تا در خود حس اعتماد و صداقتی رابنیان نهد که بابت آن شما پستی و بلندی های موجود  را پشت سر گذاشته اید.
  4. اشتباهات را بپذیرید و جبران را شروع کنید. وقتی که شما باعث می شوید کودک شما ناکامی و خشم را تجربه کند یا کاری را انجام می دهید که حساسیت را درک کند و سریع متوجه خود اشتباه می شود. اشتیاق شما به مسئولیت پذیری و ترمیم اشتباه می تواند پیوند دلبستگی را تقویت کند. کودکان دارای اختلال دلبستگی واکنشی یا دیگر مسائل دلبستگی باید بدانند که گرچه مثل بقیه کمل نیستند آنها باز هم دوست داشته می شوند و چیز مهمی نیست.

درمان دلبستگی ناایمن در بزرگسالی

اگر ویژگی‌های سبک‌های دلبستگی ناایمن را در خود یا شخصی تشخیص دهید، چه کاری می‌توانید انجام دهید؟

نکته کلیدی این است که بپذیریم و درک کنیم که مشکل اصلی دلبستگی ناایمن در روابط عاطفی و اعتماد به دیگران است که چالش برانگیز بوده و نیاز به تلاش زیادی دارد. بزرگسال ناایمن باید شروع به توجه احساسات عاطفی و فیزیکی که در اطراف صمیمیت (عاطفی) ایجاد می شود، کند.

باید چکار کنیم؟ در برخی مواقع، فرد بالغ ناایمن ممکن است بتواند شروع به ایجاد روابط نزدیکتر با مردم کند.

بدیهی است که کمک مشاور برای تغییر این الگو سودمندترین راه برای حرکت رو به جلو با ایجاد دلبستگی ایمن خواهد بود. مرکز مشاوره ستاره ایرانیان امکان مشاوره حضوری، تلفنی و آنلاین را ممکن کرده است و به شما کمک می کند تا در کمترین زمان بیش ترین تاثیر را احساس کنید.

منبع : دلبستگی ناایمن در کودکان

ویژگی های فرزندان در آینده

برای کودک خود به چه چیزی نیاز دارید؟

مایلید او در آینده چگونه فردی شود؟

لطفا چند لحظه به کلمات زیر نگاه کنید و دور پنج ویژگی که دوست دارید کودکتان داشته باشد دایره بکشید. بعد روی ویژگی هایی که دوست ندارید کودکتان داشته باشد خط بکشید.

ماجراجوورزشکارهنرمندکنجکاوترسواجتماعیمهربانمستقل
مطیعپرحرفپرانرژیمثبت گراآرامبا اعتماد بنفسحساسپذیرا
اهل ریسکخجالتیهمه فن حریفخلاقپرخورسازگارهیجانیشوخ طبع
محتاطحرف گوش کنلجبازمستبدایرادگیرمودبرقابت جوجسور
منفی گراسخت گوشباپشتکارهمکارمنعطفحل کننده ی مسالهمبتکرفرهیخته
متفکرمسوولیت پذیرهمدلبا ارادههدفمندصبورتنبلشاد

حالا به دقت به انتخاب های خود نگاه کنید و اگر ممکن است آنها را با انتخاب های یکی دیگر از والدین یا دوست خود مقایسه نمایید.

برخی از این ویژگی ها به طور مستقیم و یا به طور کلی به موقعیت های تحصیلی مربوط نمی شود. در واقع شواهد نشان می دهند که موفقیت در زندگی فقط مبتنی بر هوش عقلانی (IQ) نیست، بلکه به عواملی دیگر مربوط هستند که البته بسیار هم اهمیت دارند.

یک بار دیگر به انتخاب های خود دقت کنید و ببینید که این گزینه ها چگونه تاثیر می گذارند بر:

شیوه ای که برای صحبت کردن با کودک خود بر می گزینید.

نوع برخورد یا رفتار با او

فعالیته هایی که اجازه می دهید تجربه کند.

موفقیت چیست؟

اگر از هر پدر یا مادری بپرسید که برای فرزندان خود خواهان چه چیزی هستند، اکثر آنها خواهند گفت که فقط کودکانشان شاد و راضی باشند، ولی چه چیزی شادی و رضایت را در زندگی ایجاد می کند؟

زمانی  که فرزند شما به کلاس اول ابتدایی رفت زندگی خود را با آزمونها و تست های آموزشی آغاز کرد. شاید شما معتقد باشید که این آزمونها ، معیار خوبی برای سنجش موفقیت آنها ست. البته قطعا قبولی در امتحانات درسی و گذراندن آنها بسیار مهم است. ولی این فقط یک نوع موفقیت خواهد بود.

بعضی از این افراد ، در زمان تحصیل دانش آموزانی موفق بوده اند ولی برخی از آنها این گونه نبوده اند ، بلکه ویژگی هایی خاص نظیر موارد زیر داشته اند:

اعتماد به نفس بالا، احساس رضایت از خود، احساس اطمینان و ارزشمندی نسبت به توانایی های خود، مدیریت و کنترل هیجانها، آگاهی نسبت به احساسات خود و توانایی در مدیریت آنها، ارتباط خوب و موثر با دیگران، قدرت فهم احساس دیگران، برقراری یک ارتباط موثر و مفید با مردم، برخورداری از یک دید مثبت به مسائل و مشکلات زندگی، قوی بودن، داشتن قدرت ریسک بالا و نگریستن به مشکلات به عنوان بخشی از فرایند یادگیری.

کودکان را برای زندگی آماده کنیم. این نگرش ها و مهارتهای ضروری و حیاتی، برای آماده ساختن کودکان در «زندگی» باید مد نظر قرار گیرد. موضوع اصلی ، هوش یا توانایی های ذهنی کودکان نیست. علاوه بر این ، کودکی که مهارتهای زندگی را بیاموزد بهتر می تواند از استعدادهای خود در مدرسه بهره ببرد و به همین ترتیب، موفقیت در فعالیت های زندگی تحصیلی ، او را در بقیه ی عرصه های زندگی موفق تر خواهد ساخت. باید دانست که برای آموزش مهارتها و نگرش های صحیح زندگی به کودکان ، شرایط و امکانات خاصی مورد نیاز نیست، بلکه دانایی و توانایی والدین در این زمینه کارساز خواهد بود.

هر کس در هر سن و جایگاه شغلی و اجتماعی می تواند مهارتهای زندگی را بیاموزد، همان طور که مهارتهای دیگر را فرا می گیرد، آموختن و تمرین کردن این مهارت ها بسیار ساده است. ولی آغاز فراگیری قبل از ۶ سالگی بسیار مطلوب است، چرا که کودکان ، در این سن ذهن خود را شکل می دهند و در مورد چگونگی ارتباط خویش با محیط پیرامون می اندیشند.

در واقع کودکان، در این سن به ساختن ذهنیت خویش می پردازند و مغزشان رشد می یابد. ارتباط یاخته های عصبی و سلول های مغز باعث یادگیری بچه ها می شود و ما می دانیم که بخش اعظم ارتباط های مهم که ناشی از رشد سیستم عصبی انسان است در پنچ سال اول زندگی ساخته می شود. البته این بدان معنا نیست که ما در سنین بعدی نمی توانیم چیزهای دیگری را یاد بگیریم، ولی توانایی ما برای یادگیری، در همان سالهای اولیه زندگی شکل می گیرد. علاوه بر این ، زیر بنای شخصیت و اعتماد به نفس ما تحت تاثیر توانایی ما برای مقابله با چالش های زندگی و یادگیری رشد می کند.ویژگی های فرزندان در آینده 

مهارتهای زندگی یعنی اینجاد روابط بین فردی مناسب و موثر، انجام مسئولیتهای اجتماعی، تصمیم گیری صحیح، حل تعارضات و کشمکش ها بدون توسل به اعمالی که به خود یا دیگران صدمه می زنند. برنامه ی آموزش مهارتهای زندگی بر این اصل استوار است که کودکان حق دارند توانمند شوند و نیازمند آنند که بتوانند از خود و علاقه هایشان در موقعیت های سخت زندگی دفاع کنند. این نوع برنامه ها در پیشگیری از مخاطرات سلامت نگاهی کلی دراند و به آموزش محدود تنها یک مهارت بسنده نمی کنند.

اهداف اموزش مهارتهای زندگی : مجموعه مهارتهای زندگی، نه تنها به توانمند ساختن افراد در زندگی حال نمی اندیشد ، بلکه بر توانمندی آنان برای زندگی آینده نیز تاکید می ورزد. در ضمن ، بر شکوفایی توانایی های بالقوه ی افراد متمرکز است . به طور کلی ، هدف از مجموعه مهارتهای زندگی ، کمک به فرد برای حرکت از توانایی ها و ضعفهای مهارتی، به سوی مهارتهای توانمندی، قوی و سازنده است.  چنین مهارتهایی برای زندگی ، تصمیمات متعهدانه ی فرد را در بر می گیرد.

مسئولیت پذیری یا تعهد فردی ، مفهوم مثبتی است که طبق آن ، افراد نسبت به سلامتشان و اتخاذ تصمیمشان در مسائل زندگی خویش متعهد هستند. در واقع هدف نهایی مهارتهای زندگی این است که افراد، مسئولیت برتری و شایستگی فردی خویش را بپریرند. این شایستگی فردی شامل احساس کفایت و شایستگی سطح بالا، سلامت روانی، خودشکوفایی و پذیرش مسئولیت فردی است. در نتیجه می توان گفت که مجموعه مهارتهای زندگی، هم اهداف پیشگیرانه دارد و هم کنترل مدیریت مشکلات، و مانند سبک رویکرد آموزشی، هم برای مداخلات گروهی و هم فردی مناسب است.

به گزارش سازمان بهداشت  جهانی، هدف  از اموزش مهارتهای زندگی ، افزایش توانایی های روانی اجتماعی و در نهایت پیشگیری از ایجاد رفتارهای آسیب زننده به بهداشت و سلامت و ارتقای سطح روانی افراد است.

یکی از اهداف اصلی برنامه ی مهارت های زندگی، ارتقای بهداشت روانی کودکان و نوجوانان است . مطالعات بسیاری در مورد تاثیر برنامه ی آموزش مهارتهای زندگی در ابعاد مختلف سلامت روان انجام گرفته و نتایج نشان داده است که آموزش این مهارتها سبب افزایش عزت نفس، بهبود رفتارهای اجتماعی و سازگاری اجتماعی ، افزایش رضایت سیستم خانوادگی و سازگاری با خانواده ، افزایش مهارت حل مسائل شخصی و بین فردی و افزایش مهارتهای مقبله ای شده است.

مهارت هایی که باید آموزش داده شود:در دوره مهارت های زندگی ، این مهارتها باید به کودکان به همراه تمرین ، بازی و فعایت ها ی جالب آموزش داده شود.

توانایی تصمیم گیری: این توانایی به فرد کمک می کند تا به نحوی موثر در مورد مسائل زندگی خود تصمیم گیری کند. چنانچه کودکان بتوانند فعالانه در مورد اعمال خود تصمیم بگیرند، جوانب مختلف راه حل هایی که می توانند انتخاب کنند را بررسی کرده و پیامد هر انتخاب را ارزیابی نماینده آنگاه خواهند توانست که از سطح بیشتری از سلامت روانی برخوردار شوند.

توانایی حل مساله : این توانمندی، فرد را قادر می سازد که به طور موثر تری مسائل زندگی را حل کند. اگر مسائل مهم زندگی حل نشده بمانند، تنش روانی و به دنبال آن مشکلاتی برای جسم در پی خواهند داشت.

توانایی تفکر خلاق: این نوع تفکر ، هم به حل مساله و هم به تصمیم گیری های مناسب کمک میکند. با استفاده از این نوع تفکر، راه حل های مختلف مسائل و پیامدهای هر یک از آنها بررسی میشود تا در اختیار روند تصمیم گیری قرار بگیرد. این امر فرد را قادر می سازد تا مسائل را ورای تجارب مستقیم خود دریابد . حتی زمانی که مشکلی وجود ندارد و تصمیم گیری خاصی لازم نیست، به سازگاری و انعطاف بیشتری به زندگی روزمره خود بپردازد.

توانایی تفکر نقادانه: تفکر نقادانه ، توانایی تحلیل اطلاعات و تجارب است. آموزش این مهارت، کودک را قادر می سازد تا در برخورد با ارزش ها، فشار گروه هم سالان و رسانه های جمعی ، مقاومت نماید و از آسیبهای ناشی از این موارد در امان بماند.

توانایی برقراری رابطه ی موثر: این مهارت به فرد کمک می کند که از طریق کلام یا رفتار خود و به شیوه ای متناسب با فرهنگ، جامعه و موقعیت ، بتواند خود و ارزش ها و باور های خویش را مطرح سازد. بدین ترتیب فرد خواهد توانست نظرات ، عقاید، خواسته ها، نیازها و  عواطف خود را ابراز کند و در صورت نیاز بتواند از دیگران درخواست کمک و راهنمایی نماید. مهارت تقاضای کمک و راهنمایی از دیگران در هنگام ضرورت از مشخصات مهم یک رابطه ی سالم است.

توانایی برقراری روابط بین فردی سازگارانه: این توانایی به ایجاد روابط بین فردی مثبت و موثر انسان با دیگران کمک می کند. یکی از این موارد توانایی ایجاد و ابقای روابط دوستانه است که در سلامت روانی و اجتماعی، روابط گرم خانوادگی و قطع روابط اجتماعی ناسالم نقش بسیار مهمی ایفا می کند.

 توانایی آگاهی از خود: خودآگاهی ، توانایی شناخت خود و آگاهی از خصوصیات ، نقاط ضعف و قدرت، خواسته ها ، ترس ها و انزجارها است. رشد خودآگاهی ، فرد کمک می کند تا دریابد تحت استرس قرار دارد یا نه و این امر معمولا پیش شرط و شرط ضروری روابط اجتماعی و روابط بین فردی مناسب و همدلانه است.

توانایی همدلی با دیگران: همدلی یعنی این که فرد بتواند زندگی دیگران را حتی زمانی که در آن شرایط قرار ندارد درک کند. این مهارت به انسان کمک می کند تا بتواند دیگرن را حتی وقتی با آنها بسیار متفاوت است بپذیرد و به آنها احترام بگذارد. همدلی، روابط اجتماعی را بهتر می کند و به ایجاد رفتارهای حمایت کننده و پذیرنده نسبت به انسان های دیگر منجر می شود.

توانایی مقابله با هیجانها: این توانایی، فرد را قادر می سازد تا هیجان ها را در خود و دیگران تشخیص دهد، نحوی تاثیر هیجانات بر رفتار را بداند و بتواند واکنشی مناسب به هیجانهای مختلف نشان دهد. اگر با حالت های هیجانی مثل غم، خشم یا اضطراب درست برخورد نشود، این موارد تاثیراتی منفی بر سلامت روانی و جسمی یا اجتماعی خواهند گذاشت.

توانایی مقابله با تنش ها: این توانمندی شامل شناخت تنش های مختلف زندگی و تاثیرات آنها بر فرد است. شناسای منابع تنش زا و نحوی تاثیر آن بر انسان، فرد را قادر می سازد تا با اعمال و موضع گیری های خود فشار را کاهش دهد. مسلم است که عوامل فرهنگی و اجتماعی، تعیین کننده ی ماهیت زندگی است. مثلا در بعضی جوامع ، پسران در برقراری تماس جنسی با ممنوعیت عرفی مواجه نیستند، حال آنکه در مورد دختران کاملا برعکس است. بنابراین برای استفاده از مهارتهای زندگی با هدف افزایش توانایی های روانی و اجتماعی، جنسیت نقش مهم دارد.

یادگیری مهارتهای زندگی چه کمکی به کودک من خواهد کرد؟

شاد و خرسند بودن از تمامی اتفاقات زندگی ، نه صرفا موفقیت های تحصیلی و بازی و تفریح .

کودک شما از توانمندی خود در یادگیری بیشتر احساس رضایت خواهد کرد.

مهارتهای زندگی در هر سن و سالی قابل آموزش و توسعه یافتن است. اما بهتر است از قبل از سن ۶ سالگی آغاز شود.

آگاه بودن از نگرش ها و رفتارهای خود  گامی مهمی در کمک کردن به کودکان است.

داشتن یک نگرش مثبت به اشتباهات و خطاهای خود، برای موفقیت در یادگیری و زندگی بسیار ضروری و مهم است.

منبع : ویژگی های فرزندان در آینده 

مهارت توجه به کودکان

مهارت توجه به کودکان

توجه به کودکان یک تکنیک حیاتی و مهم در تـربیت کودکان است و لازم است تا خانواده ها و والدین تکنیک ها و سبک های درست تـوجه به کودکان را بیاموزند. اگر پدر و مادرها بتوانند به خوبی از روش های توجه به کودکان بهره بگیرند می توانند مشکلات بسیاری را در روابط میان خود و کودکان خود حل نموده و کاهش دهند و موجبات افزایش اعتماد و حس اعتماد به نفس را در کودکان از همان دوران کودکی فراهم نمایند چرا که ثابت شده است که افزایش اعتماد به نفس در افراد باید در همان دوران کودکی آن ها اغاز شود.

والدین بیشتر اوقات خیال می کنند که به اندازه کافی به کودکان خود توجه می نمایند اما در عین حال گاهی یا اوقات زیادی از کودک می شنوند که مثلا ” شما به من توجهی نمی کنید” شاید والدین حتی از این صحبت کودک خود  گله مند شده و ناراحت شوند. در واقع می شود گفت که توجه کردن به کودکان یعنی توصیف رفتارهای خوب در آنان به گونه ای که کودک حس نماید که رفتارهای خوبش و ویژگی های مطلوبش مورد توجه والدین قرار گرفته است و در واقع این کار فواید زیادی دارد چرا که وقتی والدین به رفتار مثبت کودک واکنش نشان داده و به آن توجه می کنند کودک می فهمد که رفتار مطلوبش مورد توجه خانواده بوده و تلاش می کند تا ان را بهبود داده و پر رنگ تر نماید.

توجه مناسب به کودک و مهارت توجه والدین فواید زیادی داشته و سبب بهبود بسیاری از ویژگی های  رفتاری و اجتماعی در کودکان می شود. اولین و مهم ترین تاثیری که توجه به کودکان داده این است که کودک تلاش می کند تا رفتارهای مقبول و مورد پسند خود را افزایش داده و رفتارهای بد را کاهش دهد.

دومین تاثیر مهم توجه به کودکان این است که رابطه ای مناسب بین کودک و والدین شکل گرفته و در واقع مشکلات موجود در رابطه ها تا حد زیادی کاهش می یابد. تکنیک ها و نکات مهم زیادی برای توجه بهتر والدین به کودکان وجود دارد که چند مورد را در ادامه ذکر می کنیم.

اولین نکته مهم این است که پدر و مادر سعی کنند که دقیقا همان رفتاری که کودکان از خود نشان می دهد را بازگو نمایند و این می تواند تاییدی برای کودک باشد و به او بفهماند که تمام حواس والدین به صورت خوب و تمام و کمال به او هست.  پس لازم است تا والدین در هر زمان که توانستد و در هر فرصتی کارهایی که کودک انجام داده است را به صورت کامل بازگو کنند و با این کار نشان دهند که توجه و حواس آن ها به صورت کامل به فرزندشان هست.

می توان گفت که توجه نمودن به کودکان و مهارت توجه در واقع به نوعی شبیه به گزارشگری ورزشی مثلا در ورزش فوتبال می باشد که فرد گزارشگر تمام موارد را بازگو می کند پس والدین نیز به همین صورت وقتی که کودک در حال انجام کاری هستند باید آن ها را با تمام وجود زیر نظر گرفته و پس از آن موارد را به صورت کامل بازگو نمایند مثلا اگر کودک در حال بازی با مکعب های خودش است باید کنارش نشسته و رفتارها و کارهایش را کامل بازگو نمایند به طور مثال بگوید که تو داری مکعب های زرد را با قرمز کنارهم می چینی و یک خانه زیبا می سازی و یا اگر در حال نقاشی است مثلا بگوید که تو داری یک خانه زیبا با رنگ آبی می کشی… پس توجه نمودن به کودکان تنها یک صحبت صرف نیست و تنها با حرف زدن نمی توان به کودک ثابت کرد که به او توجه می شود بلکه نیاز است با رفتار و اعمال خود توجه به او را به او ثابت نماییم و نشان دهیم. روشی دیگر برای توجه نمودن، تقلید کارهای کودک است. می توان در زمان توجه کنار کودک بوده و کارهای او را دقیقا تقلید کرد. کشیدن یک نقاشی یا ساختن یک مجسمه با خمیر بازی یک نمونه و مثال خوب است. توجه کنید که می بایست به صورت دائمی از این روش استفاده نمود.

منبع : مهارت توجه به کودکان 

تاثیرات ورزش بر روی مغز کودکان

بچه های باهوش پرورش دهید!

وقتی بچه ها در ورزش  شرکت می کنند و یا سایر فعالیت جسمی منظم را انجام می دهند، نه تنها بدن آنها سالم و متناسب می شود، بلکه همچنین از انها انسان باهوشی می سازد.  تمرین و ورزش تاثیرات خوبی بر روی مغز دارد، و نه تنها برای بزرگسالان این امر صحت دارد، بلکه برای بچه ها هم مفید و حتی مهم تر می باشد. فیل تام پروسکی، استاد علم ورزش در دانشگاه گرجستان بر این باور است که ورزش و تمرین، تاثیری بلند مدت بر روی مغز هایی دارد که در حال رشد هستند”.

موارد زیر مربوط به مزایای تمرین و ورزش و نحوه کمک کردن آن در باهوش شدن بچه ها می باشد.

  • ورزش کردن جریان خون در مغز را افزایش می دهد. خون اکسیژن و گلوکز را به قسمت هایی از مغز می رساند که برای افزایش هوشیاری و تمرکز ذهنی اهمیت دارند. به همین دلیل، ورزش کردن کمک می کند تا توانایی یادگیری بچه ها افزایش یابد. یک مطالعه در آزمایشگاه دانشگاه کلمبیا در سال ۲۰۰۷ انجام شده است و بیانگر این می باشد که یک رژیم ورزشی سه ماهه می تواند جریان خون را برای بخش هایی از مغز که مربوط به حاظفه و یادگیری می باشد را تا ۳۰ درصد افزایش دهد.
  • به عقیده محققان آمریکایی، ورزش سلولهای مغزی جدید را در بخشی از مغز می سازد که به شکنج دندانه دار معروف است ، جایی که با حافظه و از دست دادن حافظه در ارتباط می باشد. جان ریتی، استاد روان پزشکی در دانشگاه پزشکی هاروارد ، بر این عقیده است که ورزش همچنین عوامل رشد عصب را تحریک می کند. وی بیان می دارد: من این عامل را اعجازی برای مغز می نامم. افرادی که ورزش مناسب و منظمی را دارند، حافظه کوتاه مدتشان تقویت می شود،  واکنش سریع تری را در زمان دارند و از سطح بالای خلاقیت بهره مندند.
  • همچنین جان ریتی بر این عقیده هست که ، ورزش سطح عامل نورو تروفیک ناشی از مغز یا BDNF را بالاتر می برد. BDNF عاملی است که باعث می شود سلول های عصبی گسترده تر شوند، به یکدیگر وصل شده و با یکدیگر از طرق جدیدی ارتباط برقرار کنند، که این عمر منجر به آماده تر شدن کودک برای یادگیری و ظرفیت دانش بالاتر می شود.
  • روانشناسان در دانشگاه ایلی نویز در اوربان – جامپگن مطالعه کردند که ورزش به چه نحوی بر شکل واقعی و عملکرد مغز کودکان تاثیر می گذارد. آنها به این نتیجه رسیدند که کودکان با وضعیت فیزیکی مناسب در چالش های ادراکی و شناختی دارای امتیاز بالاتری بوده است و MRI کودکان نشانگر عقده های پایه مغزی بزرگتری بوده است، که این عامل  بخش کلیدی مغز بوده و بر حفظ توجه و کنترل اجرائی تاثیر دارد، و به عبارت دیگر این عضور بر توانایی هماهنگ کردن اقدامات و تفکرات پیچیده  تاثیر گذار می باشد.
  • یک مطالعه دیگری توسط همین موسسه به این نتیجه رسیده است که کودکان با وضعیت جسمی مناسب هیپو کامپ بزرگتری دارند. در انجام تفکرات و فعالیت های ذهنی پیچیده، نواحی هیپو کامپ و عقده های پایه در ساختار مغزی و عملکرد آن دخالت می کنند.
  • ورش کردن توانایی یادگیری کودکان شما را بالا می برد. در مطالعه سال ۲۰۰۷،  محققان آلمانی به این نتیجه رسیدند که بعد از ورزش، سرعت توانایی یادگیری لغات افراد ۲۰ درصد بیشتر از قبل از انجام ورزش می باشد.
  • ورزش کردن به خلاقیت کمک می کند. موارد آزمایشی سال ۲۰۰۷ به این نتیجه رسیده بود که یک دوره ۳۵ دقیقه ای ورزش با ترمیل، انعطاف پذیری شناختی و ادراکی کودک، توانایی مغز به تغییر فکر و ایجاد خلاقیت و تفکرات مبتکرانه را بهبود می بخشد.
  • فعالیت هایی که شامل تعادل و پرش می باشد، همانند طناب پرش، منجر به تقویت سیستم دهلیزی می شود و در نهایت به اگاهی فضایی و هوشیاری ذهنی می انجامد. این عامل منجر به ایجاد چارچوبی برای یادگیری و دیگر مهارت های آکادمیک در کودک می شود.
  • بر اساس اکثر مطالعات صورت گرفته، استرس بر توانایی ذهن کودک تاثیر منفی دارد. ورزش با درگیر کردن ذهن در هوموستاز (خود پایداری) منجر به کاهش استرس شده و همچنین عامل توازن در سیستم های اندام، الکتریکی وشیمیایی بدن می شود. تاثیر آن همانند تجویز داروی ضد افسردگی می باشد.
  • مطالعات صورت گرفته در دانشگاه ایلی نویز بیانگر یک رابطه قوی ما بین امتیاز تناسب اندام و موفقیت علمی و آکادمیک در بین کودکان در مدرسه ابتدایی بوده است.
  • یک مطالعه صورت گرفته توسط موسسه آپن هیمر بیانگر این بوده است که کودکانی که در ورزشهای سازمان دهی شده شرکت می کنند، اعتماد ، کار گروهی و رهبری را یاد می گیرند. هشتاد و یک درصد از زنانی که مسئولیت های اجرایی دارند در فعالیت های اروبیک شرکت می کرده اند.
  • یک مطالعه که در سوئد صورت گرفته بود، بیان می دارد که سازگاری قلبی- عروقی ، با شناخت در دوران بزرگسالی دارای ارتباط است. این مطالعه فرض می کند که تمرینات اروبیک و هوازی ، عامل ها و پروتئین های رشد خاصی را تولید می کند که منجر به تهییج و تحرک مغز می گردد.
  • ورزش منجر به تقویت قدرت، انعطاف پذیری و استقامت کودک شما می گردد. این امر به کودک شما اعتماد به نفس میدهد تا در چالش ها و مبارزات فیزیکی مربوط به دوران کودکی، همانند توانایی گرفتن اتوبوس مدرسه، حمل کتاب های سنگین و خم شدن به منظور بستن کفش خود، شرکت کند.

در زیر نکات مربوط به فعال کردن بچه ها بیان شده است:

  • با فعال بودن، برای کودک خود الگویی باشید. پیاده روی، دو، دوچرخه سواری یا ورزش کردن را به دفعات زیاد انجام دهید. استر ون اسلویجس از دانشگاه کمبریج از پزشکی بالینی، که مطالعه ای در این زمینه انجام داده است، بر این باور است که والدین از سه طریق بر روی کودکان تاثیر می گذارند – از طریق ایفای نقش الگوها، ازطریق کمک به آنها برای فعال بودن و از طریق فعال بودن همراه با آن ها.
  • داشتن شرایط جسمی مناسب را یک اولویت در محیط خانه قرار دهید. برای تماشای تلویزیون، انجام بازی های ویدئویی و اینترنت محدودیت قرار دهید.
  • سرگرمی های تناسب اندام ایجاد کنید. با کودک خود در بازی های تفریحی یا بازی هایی که کودک شما دوست دارد ، مشارکت کنید. همچنین، برای انجام ورزش های محلی و سنتی برای بچه خود محدودیت قائل نشوید.
  • کودک خود را تشویق به پیاده روی کنید. در صورتی که شما و کودک شما به جایی می روید و می توانید به صورت پیاده به آن محل بروید، از ماشین استفاده نکنید. دنبال فرصت هایی برای پیاده روی باشید، به دنبال مکان هایی برای پیاده روی باشید همانند تفرج گاه ها، و همچنین از پله های صعودی و پیاده روی استفاده نمایید. عضلات بچه های خود را با پیاده روی تقویت کنید. کودک خود را به گونه ای تربیت کنید که از پیاده روی استفاده کند و این کار را دوست داشته باشد. این کار در طول زندگی کودکتان برای وی مفید و سودمند خواهد بود.
  • کودک خود را به دو تشویق کنید. شادی و خوشحالی ناشی از پیاده روی آرام را به وی یاد دهید. همراه با کودک خود بدوید یا به همراه دوستان و بستگان ، این کار را به فعالیت اجتماعی تبدیل کنید.
  • کودک خود را تشویق نمایید تا از چرخ ها استفاده نماید. چرخ های ماشین منظور ما نمی باشد، ولی دوچرخه ها، اسکوتر، رولر بلدز یا تخته اسکیت استفاده کنید ( مطمئن شوید که آنها دارای حفاظت کامل ، همانند کلاه ایمنی، پد (محافظ) آرنج و شلوار بلند باشند). در روز تولد بعدی کودکتان، یکی از این موارد را به جای بازی های ویدوئی دیگر به وی هدیه دهید.
  • بچه خود را تشویق به رقص و حرکات موزون کنید. رقص یکی دیگر از فعالیت هایی است که نسبت به ورزش های مرسوم و رایج، کودک از آن لذت بیشتری می برد.
  • تشویق کنید که در بعضی از رقابت ها شرکت کند. اگر کودک شما اعضای خانواده دیگر یا دوستان دیگری دارد، آنها را به روشی رقیب هم کنید که سرگرم کننده بوده و با هم رقابت کنند. برای مثال، مسابقه دو وجود دارد ( برای کودکی که سن کمتری دارد، فاصله کمتری تعیین کنید)، ولی شما می توانید به فکر بازی های خلاق دیگری باشید ، همانند مواردی که آنها می توانند پرش ، طناب بازی و … را انجام دهند.
  • به طور منظم برای گردش بیرون بروید. یک پیاده روی انجام دهید. یک پارک در نزدیکی خانه خود پیدا کنید. از بیرون لذت ببرید. یادتان باشد که یک توپ یا فریز بی با خودتان بیاورید.
  • در مورد یک زندگی فعال بیش از حد سخت گیر نباشید. اگر چه یک نظم مرتبط در مورد فعالیت ها بهترین مورد است، ولی کامل بودن هدف شما نیست. زمانی که بچه شما یک روز شلوغ و خسته کننده ای داشته باشد، سعی کنید او را به انجام بهترین فعالیتی که می تواند انجام دهد، مجبور کنید، ولی در صورتی که این کار امکان پذیر نباشد، برنامه های طولانی را برای روزهایی برنامه ریزی کنید که وقت و زمان بیشتری داشته باشید.
  • والدین بچه ها باید در بازی هایی همانند فوتبال، مواظب بچه ها باشند. دکتر رابرت کانتو، رئیس دپارتمان جراحی در بیمارستان امرسون و رئیس مشترک مرکز مطالعه تراماتیک ان سفالو پاتی در بخش پزشکی دانشگاه بوستون ، بر این عقیده است که کودکان زیر ۱۴ سال نباید در ورزش های درگیرانه و دارای برخورد شرکت کنند. نوجوانانی که در بازی های دارای برخورد شرکت می کنند، اغلب دارای شرایط برای نشان دادن علائم انسفاپولوتی مزمن یا CTE بعد از برخورد داشتن هستند، که یک بیماری هست که بر عملکرد ذهن تاثیر منفی دارد و از طریق ضربه هایی که بر سر وارد می شود، ایجاد می شود. علائم شامل تغییرات شخصیتی، از دست دادن حافظه ، افسردگی و حتی جنون و دیوانگی می باشند.

منبع : تاثیرات ورزش بر روی مغز کودکان

وسایل الکترونیکی و خواب کودک

شواهد زیادی نشان داده اند که خواب ضعیف در کودکان با مسائل بسیاری مرتبط است که از آن جمله می توان به آموزش ناصحیح آکادمیکی، ضعف احساس و قوانین رفتاری ناصحیح اشاره کرد. اما چگونه می توان میزان خواب کودکان را افزایش داد و علاوه بر آن سطح کیفیت آن را نیز ارتقا بخشید؟

تغییراتی که در نوع مدیریت خواب کودکان توسط والدین صورت می گیرد (مثلا زودتر به رختخواب رفتن و یا اوقات خواب منظم، بسیار تاثیرگذار هستند اما اغلب پیاده سازی آن در زندگی های پرمشغله خانواده های امروزی کاری مشکل است. ایجاد تغییراتی در محیط اتاق خواب یکی از راه های ارتفای سطح کیفیت خواب در کودکان می باشد.

یکی از تغییراتی که توسط بسیاری از محققان و گروه های حرفه ای از جمله انجمن بهداشت آمریکا (۲۰۱۲) پیشنهاد شده است، محدود کردن مدت زمان حضور کودکان در اتاق خواب در حال استفاده از کامپیوترها، گوشی های هوشمند و تماشا کردن تلویزیون است. دلیل واضح و منطقی برای این پیشنهاد این است که استفاده از این وسیله در طول شب می تواند دلیلی برای بیدار ماندن کودکان و دیرتر به رخت خواب رفتن آنها باشد.

اما دلیل دیگری نیز در این میان وجود دارد. تحقیقات اخیر نشان می دهد که قرار گرفتن در معرض نورهای آبی رنگی که از مانیتور منتشر می شود می تواند باعث کاهش ملاتونینن در بدن انسان شود که نهایتا منجر به کم خوابی و بی خوابی می شود (کاگوژن ۲۰۱۱) بنابراین استفاده از این نوع دستگاه ها نه تنها سطح کیفیت خواب در کودکان را کاهش می دهد بلکه باعث می شود حتی زمانی که کودکان استفاده از این دستگاه ها را متوقف کردند و نیز توانند به محض رفتن به رخت خواب، به خواب بروند مجبور کردن کودکان به کاهش مدت زمانی آن ها از این دستگاه هایی مثل کامپیوترها استفاده می کنند و یا به تماشای تلویزیون می پردازند ممکن است کمی مشکل باشد اما این عمل برای انها بسیار سودمند است به خصوص برای آن دسته از کودکانی که مشکلات یادگیری و رفتاری نیز دارند.

منبع : وسایل الکترونیکی و خواب کودک 

چگونه عزت نفس فرزند خود را افزایش دهیم؟

عزت نفس: چگونه به کودکان و نوجوانان کمک کنیم که تصویر بهتری از خود داشته باشند.

عزت نفس یکی از مهم ترین و اساسی ترین کلید های رسیدن به موفقیت است. رشد سطح عزت نفس و اعتماد به نفس در کودکان و نوجوانان برای دستیابی به احساس شادی و موفقیت در زندگی بسیار مهم است. این مقاله قصد دارد که مهم ترین معانی و اصولی که باعث دستیابی کودک شما به عزت نفس می شود را ارائه کند. این مقاله هم چنین مقالات و محصولات دیگری که می توانددر این زمینه به شما کمک کننده باشد را نیز معرفی می کند.

عزت نفس چونگی احساس ما در مورد خود است، و رفتارهای ما به طور و واضح و آشکار انعکاس دهندۀ احساسات درون ماست. برای مثال کودک و یا نوجوانی که عزت نفس بالایی داشته باشد قادر خواهد بود:

  • به طور مستقل و بدون وابستگی به دیگران کارهای خود را انجام دهد.
  • از مسئولیت فرار نمی کند و آنها را می پذیرد.
  • تحمل شکست را دارد و به راحتی ناامید نمی شود.
  • وظایف جدید را می پذیرد و تونایی های خود را به چالش می کشد.
  • احساسات منفی و مثبت خود را کنترل می کندو در برابر انها ضعف نشان نمی دهد.
  • به دیگران پیشنهاد کمک می دهد و از این کار دریغ نمی کند.

در مقابل کودکانی که عزت نفس پایینی دارند رفتارهای زیر را از خود بروز می دهند.

  • از تجربه کردن اتفاقات جدید خودداری می کند.
  • احساس می کنند که کسی آنها را دوست ندارد و دیگر افراد نمی خواهند که با او باشند.
  • دیگران را به خاطر کمبودها و شکست های خودشان سرزنش می کنند.
  • از نظر احساس متفاوت عمل می کنند و یا حداقل وانمود می کنند که متفاوتند
  • از اینکه در کوچکترین کارها هم شکست بخورند به شدت احساس ناامیدی می کنند و تحمل آن را ندارند.
  • از استعدادها و توانایی های خودشان استفاده نمی کنند و از آنها دست می کشند.
  • به راحتی تحت تاثیر جریان غالب قرار می گیرند و عقاید مستقل از خود ندارند.

والدین بیش از هر شخص دیگری می توانند عزت نفس افراد را در زندگی افزایش دهند و البته این کار، به هیچ عنوان کار سختی نیست. در واقع بسیاری از پدر و مادرها حتی بدون اینکه متوجه شوند رفتارها و حرف های آنها چه تاثیری در کودک و یا نوجوانشان می گذارد این کار را انجام می دهند. در زیر ما پیشنهاداتی ارائه می کنیم تا شما با انجام آنها بتوانید سطح عزت نفس رادر کودکان و یا نوجوانتان بالا ببرید.

زمانی که شما احساس خوبی نسبت به فرزندتان دارید این موضوع را به او بگویید. پدر و مادرها معمولا در بیان احساسات منفی خود نسبت به کودکانشان بسیار سریع هستند و به صورت مستقیم آن را بیان می کنند اما زمانی که درباره کودک خود احساس مثبتی داشته باشند به راحتی آن را ابراز نمی کنند. کودک شما زمانی که شما از او احساس رضایت می کنید و این را نمی داند و او نیاز دارد که شما به او ابراز محبت کنید و به او بگویید که دوستش دارید. کودکان در جملات مثبتی را که به انها می گوییدبه راحتی به خاطر می سپارند و تا مدت های طولانی آن را فراموش نمی کنند. آنها این جملات را در ذهن خود ذخیره  و آنها را بارها و بارها تکرار می کنند. سعی کنید هر روز جملاتی را به کودکتان بگویید که او را برای انجام کارهای جدید تشویق می کند.

از تشویق کردن فرزندتان دریغ نکنید و در این زمینه بخشنده باشید. از تشویق های توصیفی استقاده کنید زیرا باعث می شود فرزندتان بداند که چه زمانی کار درستی انجام داده و از این بابت احساس خشنودی کند. هم چنین شما باید همواره به دنبال ایجاد موقعیت هایی باشید که در آن کودکتان بتواند توانایی ها و استعدادهای خود را شکوفا کند و از این بابت مورد تشویق شما قرار بگیرد. برای مثال زمانی که کودکتان وظیفه ای را که شما به او سپرده بودید به درستی انجام داد باید به او بگویید که واقعا از نحوۀ مرتب کردن اتاقت راضی هستم تو برای همه وسایل جای بخصوص خودش را پیدا کردی و در آنجا قرار دادی، و یا مثلا زمانی که قطعه ای موسیقی می نوازد به او بگویید که نت اخر را بسیار خوب نواختی واقعا استعداد بی نظیری در موسیقی داری.

از اینکه در مقابل دیگر اعضای خانواده و یا دوستانش او را مورد تشویق قرار دهید نترسید. هم چنین می تواند ویژگی های مثبت شخصیتی او را بیان کنید احساس خود را از اینکه او این ویژگی ها را داراست نشان دهید. مثلا به او بگویید که تو خیلی مهربان هستی یا از اینکه روی کارهایی که انجام می دهی می توانی کاملا تمرکز کنی خوشحالم.

حتی می تواند کودکتان را برای کارهایی که انجام نداده نیز تشویق کنید مثلا به او بگویید «واکنشی که در مقابل جواب منفی من داشتی بسیار منطقی بود و از اینکه کنترل خود را از دست ندادی و عصبانی نشدی، بسیار خوشحال هستم.»

به کودک خود بیاموزید که همواره جملاتی را که بار معنایی مثبت دارند باخود تکرار کنند. نوع صحبت کردن با خود تاثیری زیادی در کیفیت کارهایی دارد به ما انجام می دهیم. روانشناسان به تازگی دریافته اند که کسانی مدام ویژگی های منفی خود را می بیند و آنها را در ذهن خود تکرار می کنند همیشه حالت های از افسردگی و نگرانی را دارند. طرز فکر ما تعیین کنندۀ این است که چگونه احساس کنیم و نحوۀ احساس ما تعیین کننده این است که چگونه رفتار کنیم.

بنابراین بسیار مهم است که به کودکانمان بیاموزیم که درباره خود احساسات مثبت داشته باشند و همواره انها را در ذهن خود تکرار کنند. زیرا این احساسات تعیین کننده رفتار آنهاست. نمونه هایی از این احساسات مثبت مثلا این است که به خود بگوییم «من از پس این مشکل به راحتی بر می آیم فقط اگر بتوانم به تلاش خود ادامه دهم» و یا «اشکالی ندارد اگر تیم ما امروز بازی را باخت ما همه تلاش خودمان را کردیم و نمی توانیم برندۀ همۀ بازی ها باشیم». «از اینکه به دیگران کمک می کنم احساس خوبی دارم و اگر آنها تشکر نکنند و یاحتی متوجه ان نشوند برایم هم نیست.»

از اینکه از کودکتان در مقابل جمع انتقاد کنید بپرهیزید به خصوص اگر این انتقاد باعث شود که آنها مورد تمسخر قرار گیرند و یا خجالت  زده شوند. برخی مواقع انتقاد از رفتار کودکتان ضروری است و اینکه پدر و مادرها در برخی موقعیت ها این کار ار انجام می دهند کاملا منطقی و بجاست. اما باید توجه داشت که این انتقاد به طور مستقیم شخصیت فرزندتان را مخاطب قرار می دهد و نباید به گونه ای باشد که باعث تحقیر شدن و یا خجالت او شود. سعی کنید زمانی که کودکتان را به خاطر رفتارهای غلطتش مورد سرزنش قرار می دهید از “جملات من” استفاده کنید به جای “جملات تو” و اینکه مستقیم کودکتان را خطاب قرار دهید.

مثلا به جای اینکه به او بگویید «چرا انقدر آدم تنبل نامرتبی هستی؟ نمی توانی از پس کارهای خودت هم بر بیایی؟ «سعی کنید این جمله را به این شکل بیان کنید. «من دوست دارم که لباس هایت را در جای مناسب خودش در کمد و یا دراور مخصوص به خود قرار بدهی به جای اینکه اونها رو وسط اتاق بریزی.

نکات مهم دیگر در افزایش عزت نفس که شامل تصمیم گیری و ایجاد تصویر مثبت هستند را می توانید در مقالات دیگر سایت که در زیر امده است بخوانید:

کمک به کودک در تصمیم گیری درست

کمک به کودک در داشتن نصویر بهتر

بازی های اعتماد به نفس

منبع : چگونه عزت نفس فرزند خود را افزایش دهیم؟

اموزش تصمیم گیری به کودک

تصمیم گیری یکی از مهم ترین توانایی های افراد برای سازگاری در اجتماع و مقابله با مسائل است. به کودکتان بیاموزید تصمیم گیری به چه معنی است و موقعیت هایی را که در آن او تصمیم های درست می گیرد بشناسید. کودکان در اغلب اوقات در حال تصمیم گیری هستند بدون اینکه خودشان از آن اطلاعی داشته باشند. راههای مختلفی وجود دارد تا  والدین بتوانند به کودکانشان در تصمیم گیری های صحیح  عاقلانه و در موقعیت های مختلف کمک کنند:

  • به کودکتان کمک کنید تا مشکلی را که برایش پیش آمده به طور مشخصی تعریف کند. از او سوالاتی بپرسید تا بفهمید که او دقیقا مشکل را به چه صورتی می بیند و می شنود و نسبت به آن چه احسلسی دارد و در این میان چه چیزی باید تغییر کند.
  • طوفان فکری نیز یکی از راههای ممکن است. در اغلب اوقات برای یک مشکل راه های مختلفی وجود دارد و تنها یک راه، تنها راه حل ممکن نیست در این موقعیت والدین می توانند کمک بزرگی به کودک کنند و راه حل های جایگزین را پیشنهاد دهند.
  • تنها زمانی که کودک بتواند تمام عواقب کار را بررسی کند به او اجازه دهید که تصمیم گیری کند. بهترین راه حل راه حلی است که همزمان هم باعث حل مشکل شود و هم باعث شود که کودک احساس خوبی نسبت به خود داشته باشد.
  • بعد از اینکه کودکتان برای حل مشکلش تصمیم گیری کرد. نتایج آن را ارزیابی کنید. مثلا از او بپرسید راه حلی که انجام دادی آیا نتیجه داد؟ و یا شکست خورد؟چرا؟
  • تاکتیک هایی را که باعث می شوند کودکتان دفعۀ بعد تصمیم گیری بهتری داشته باشد بررسی کنید و آن را با فرزندتان در میان بگذارید.
  • رویکرد مثبتی را ایجاد کنید که در آن کودک بتواند چارچوب ها را بشناسد تمام بچه ها بایستی در مقابل رفتارها و کارهایی که انجام می دهند مسئولیت پذیر باشند. آنها باید یاد بگیرند که در کارهای خود انضباط فردی داشته باشند. برای این کار والدین به جای ایکه بیشتر از سیستم تنبیه و تشویق استفاده کنند بهتر است که این میان نقش مربی و یا معلم را بازی کنند. و بهتر است برای اینکه بتوانند کودکانشان کمک کنند تا نظم فردی را یاد بگیرند این سه ویژگی رفتاری در برقراری نظم داشته باشند.

منبع : اموزش تصمیم گیری به کودک

چگونگی ایجاد تصویر مثبت در کودک و نوجوان

عزت نفس برابراست با اینکه بتوانیم یک تصویر مثبت از خود ایجاد کنیم. بنابراین مهم است که به عنوان والدین به کودک خود در ایجاد تصویر مثبت کمک کنید. در زیر قدم هایی است که شما می توانید به فرزندتان در داشتن تصویر بهتری از خود کمک کنید:

۱- به فرزندتان بیاموزید که به جای اینکه بگوید من اینو می خوام بگوید من این را دوست دارم. در واقع به جای بیان خواسته ها علایق خود را بیان کند. برای کودکتانن توضیح دهید که قرار نیست هر چیزی که او می خواهد برای او فراهم کنند و نباید حتی از این مسئله عصبانی شود، او را تشویق کنید تا بتواند خشم و عصبانیت خود را کنترل کند شما می توانید این کار را با تعیین یک الگوی خوب برای آنها و تقویت آنها رفتارشان زمانی که آنها ناراحتی خود را از یک موقعیت به جای عصبانی شدن به شکل منطقی نشان می دهند، انجام دهید.

۲- آنها را تشویق کنید که خواسته های خخود را به صورت شفاف و واضح بیان کنید. البته برای آنها توضیح دهید که هیچ ضمانتی وجود ندارد که آنها به این خواسته ها می رسند ولی در هر صورت شما باید آنها را تشویق کنید که خواسته های خود را بیان کنند.

۳- اجازه بدهید کودکتانن بدانند انها مسئول تمام احساسات و اتفاقاتی هستند که تجربه می کنند در حالیکه آنها مسئول احساسات دیگران نیستند. کودکتان را بخاطر احساسی که خودتان دارید سرزنش نکنید.

۴- کودکتان را تشویق کنید تا به سرگرمی ها و تفریحاتی که می تواند به صورت مستقل انجام دهد و علاقه دارد بپردازد.

۵- اجازه دهید کودکانتان خودشان به تنهایی اختلافشان با خواهر و برادرها و یا دوستانشان حل کنند.

۶- به کودکتان کمک کنید تا آستانه تحمل خود را بالا ببرد و به او بیاموزید که برخی چیزها ممکن است آزار دهندده باشند اما آسیبی به انسان نمی زنند. به کودکتان کمک کنید تا با استفاده از جملات مثبت نسبت به خود و تکرار انها در ذهن مشکلاتش را حل کند و مثلا مشکلات نمی توانند به من آسیب برسانند و قدرت من از آنها بیشتر است. و اگر من از پس این مشکل بر بیایم می توانم ماهیچه های احساسی بسازم. «اگر کودکتان در برقراری ارتباط با دیگر کودکان دچار مشکل است به بخش کسی با من بازی نمی کند مراجعه کنید.

۷- به کودکتان کمک کنید تا بر روی نقاط قوت خود تمرکز کند و این نقاط قوت را همواره به آنها یادآوری کنید.

۸- کودکتانن را تشویق کنید تا همانگونه با دوستانش رفتار کند که دوست دارد دوستانش با او رفتار کنند.

۹- به کودکتان بیاموزید که همواره راه حل های جایگزین وجود دارد و همیشه تنها یک راه حل نیست که باعث رسیدن به رضایت و حل مشکل می شود به او بیاموزید که یک مشکل را از زوایای مختلف ببیند. کودکی که تنها یک دوست دارد و ان را از دست می دهد تنها می شود. ولی کودکی که دوستان بسیاری دارد زمانی که شما فکر می کند تنها یک راه حل برای مشکل وجود دارد. خود را برای راضی شدن و خشنود شدن محدود کرده اید. هر چقدر شما بیشتر به کودکتان بیاموزید که به دنبال راه حل های مختلف باشد احتمال اینکه او در نهایت به رضایت و شادکامی برسد را افزایش داده اید.

۱۰- با کودکتان بخندید و او را تشویق کنید که به خودش نیز بخندد. افرادی که خود را بیش از حد جدی می گیرند به طور یقین لذت کمتری از زندگی می برند. داشتن حس شوخ طبعی و نگرش طنز آمیز به مسائل زندگی یکی از عناصر اصلی برای افزایش لذت و خشی در زندگی است.

منبع : چگونگی ایجاد تصویر مثبت در کودک و نوجوان

مدیریت شکایت کردن و غر زدن در بچه ها

آیا فرزند شما مدام از شرایط موجود شکایت می کند؟ یک جای کار همیشه می لنگد بی توجه به اینکه شما چقدر در خانه تان تلاش می کنید. از غذایی که برای ناهار آماده کرده اید تا مدرسه وحشتناکی که کودکتان را به آن فرستاده اید، از قوانین ناعادلانه این که در خانه تان اجرا می کنید و تا هر چیزی که در میان است و در خانه اتفاق می افتد. اگر شما مانند اکثر پدر و مادرها هستید سعی می کنید به کودکتان بفهمانید که شرایط آن قدرها هم که او فکر می کند وحشتناک نیست. شما احتمالا بارها سعی کرده اید او را قانع کنید، قوانین خانه را برای او توضیح داده اید و سعی کرده اید به صورت منطقی او را توجیه کنید. از مواضعتان دفاع کرده اید تا بتوانید شرایط را بهبود بخشید.

بسیاری از پدر و مادرها دوست دارند که فرزندانشان بتوانند با آنها به راحتی صحبت کنند. آنها خود را به گونه ای نشان می دهند که آماده شنیدین نظرات مخالف هستند و اگر فرزندشان درباره مسئله خاصی احساس بی عدالتی می کند بتواند آزادانه با آنها صحبت کند و مشکل خود را در میان بگذارد. آنها فرزندانشان را تشویق می کنند که آزادانه عقاید خود را بیان کنند و از این مسئله احساس ترس و یا نگرانی نداشته باشند اما زمانی که این نارضایتی ها و شکایات تقریبا کل روز شما را می گیرد شما چه واکنشی نشان می دهید. چگونه می توانید این نارضایتی ها را محدود کرده و کاهش دهید؟

پاسخ به این سوال آسان تر از چیزی است که فکرش را بکنید.

۱- سعی کنید چیزی فراتر از مشکل را ببینید.

سعی کنید مسئله ای که فرزند شما نسبت به آن احساس نارضایتی می کند را به خوبی بشناسید آن را بررسی کنید و ریشه ی اصلی مشکل را بیابد. بررسی کردن مشکل و صحبت کردن با فرزندتان گاهی ممکن است حتی به درگیری و کشمکش بیانجامد. اما در این شرایط سعی کنید تمرکز خود را بر روی احساسات فرزندتان قرار دهید تا اینکه بخواهید سریعا به دنبال راه حل باشید و از موضع مقابل دفاع کنید. مثلا اگر کودکتان با معلم خود در مدرسه مشکل دارد به او بگویید شنیده ایم که مدتی است راجع به این مسئله ناراحتی آیا فکر می کنی نیاز به استراحت داری یا امیدواری که این مشکل را حل کنی؟ گاهی اوقات همین که فرزندتان بتواند به راحتی و آزادانه راجع به احساساتش صحبت کند و محدوودیتی در اینن کار نداشته باشد خود بخش زیادی از مشکل را حل  می کند. یکی از مزیت های این روش این است که به فرندتان کمک می کند که بیاموزد چگونه باید به صورتی موثرتر به چالش ها و مشکلاتی که با آن روبه رو می شود پاسخ دهد.

عادلانه نیست! چگونه به این افکار کودکان پایان دهیم

گاهی شما به یک “نفس راحت کشیدن” نیاز دارید، اگر مجبور هستید تمام روز را به شنیدن غر و لند های کودک بگذرانید زمان خاصی را برای شنیدن اعتراضات اختصاص دهید. برای ان کار شما می توانید زمان مشخص را برای شنیدن نارضایتی و اعتراضات فرزندتان اختصاص دهید و دیگر مجبور نیستید که تمام طول روز نارضایتی های او را بشنوید. این مسئله را جیمز لمان در کتاب مشکلات تغییر شکل یافته بیان می کند. هر روز زمان مشخص را اختصاص دهید مثلا ده دقیقه بعد از شام فرزند شما فرصت دارد که درباره هر چیزی که معترض است و یا ناراضی دارد، با شما صحبت کند، بنابراین تنها زمانی که او بتواند اعتراض کند در همین زمان مشخص است که برای او تعیین کرده اید و اگر در زمانی غیر از این در طول روز شروع به شکایت کردن و نارضایتی کرد به او یادآوری کنید که الان زمانش نیست و نمی تواند اعتراض کند. هم چنین اگر او نارضایتی های خود را تا زمان مشخص شده فراموش می کند به او کاغذ و خودکاری بدهید تا آنها را یادداشت کند. برای بچه های کوچکتر مثلا نیز می توانید کوپن اعتراض تهیه کنید مثلا سه یا چهار کوپن در روز و اگر آنها کوپن اعتراض خود را  در یک روز تمام کردند دیگر نمی توانند اعتراض کنندو بایستی تا روز بعد صبر کنند.

به یاد داشته باشید این بدان معنی نیست که اعتراضت فرزند شما به جا و منطقی است، در واقع مسئله تنها شنیده شدن شکایات او و توجه به فرزندتان است. بعضی وقت ها کودکان فقط نیا ز دارند که مورد توجه قرار گیرند و نیازی نیست شما درباره هر اعتراضی که او دارد با او بحث کنید و یا سریعا بخواهید راه حلی برای نارضایتی او پیدا کنیدد. شما می توانید با استفاده از این دو ابزار یعنی محدود کردن زمان اعتراض و شناخت احساسات کودک به جای پیدا کردن راه حل این مسئله را به راحتی مدیریت کنید.

منبع : مدیریت شکایت کردن و غر زدن در بچه ها