لذت بخش کردن کتاب خواندن در تابستان

۲.راهکار ساده برای افزایش علاقه به کتاب خواندن در تعطیلات!

مطالعه را برای کودک خود در تابستان لذت بخش کنید

تابستان از راه رسیده و سال تحصیلی نیز به پایان رسیده است. خواندن کتاب آخرین کاری است که کودکان به انجام آن تمایل نشان می دهند. اما، مطالعه ی کودک در ماه های تابستان برای حفظئمهارت های خواندن اوبرای سال تحصیلی آینده حیاتی است.ولی این سوال مطرح است که چگونه کودک خود را به مطالعه در تابستان تشویق کنیم؟ پاسخ این است که باید مطالعه را برای کودک لذت بخش کرد. اما چگونه این کار را انجام دهیم؟ این مقاله راه هایی را برای لذت بخش کردن مطالعه در ماه های تابستان به شما ارائه می دهد. این راه ها شامل خواندن کتاب بیرون از خانه، بویژه در حیاط و در ساحل می شود.

مطالعه کردن در حیاط

معمولا در تابستان افراد می خواهند اوقات بیشتری را بیرون از خانه سپری کنند و کمتر در خانه بمانند. پس بهتر است یک کتاب بردارید و با بچه ها به حیاط خانه بروید. می توانید یک زیر انداز با خود ببرید و برروی چمن نشسته و با لذت بردن از هوای گرم تابستان به مطالعه بپردازید. همه طبیعت را دوست دارند. در ماه های تابستان می توانید یک کتاب برداشته و همراه با بچه ها در حالی که به مطالعه و بالا بردن مهارت های کتاب خوانی آنها می پردازید از طبیعت نیز لذت ببرید. با این کار عملکرد کودک شما در طول سال تحصیلی نیز بهبود خواهد یافت.

اگر منزل شما حیاط ندارد، به پارک بروید!

کتاب خواندن در ساحل

اگر منزل شما ساکن شهرهای دیگر کشور هستید در تابستان حتما برنامه سفر به شمال داشته باشید!

علاوه بر خواندن کتاب در حیاط خانه می توانید با فرزندان خود به ساحل رفته و آنجا به خواندن کتاب بپردازید. در کشور ما خانواده ها علاقه زیادی به رفتن به شمال ایران و صرف وقت در کنار دریا دارند. در خلال زمانی که به شنا کردن و دیگر تفریحات در ساحل دریا می پردازید برروی زیرانداز نشسته و به خواندن کتاب بپردازید. از امواج و نسیم ساحل لذت ببرید. در حالی که بوی آب شور دریا را استنشاق می کنید، در ساحل بر روی زیر انداز خود نشسته و به ارتقاء مهارت های کتاب خوانی کودک خود بپردازید.این روشی بسیار عالی برای افزایش مهارت های مطالعه کودک شماست، بخصوص زمانی که می خواهید از خانه بیرون رفته و به گشت و گذار در محیط بیرون و اجتماع بپردازید. بنابراین، از کتاب لذت برده و مهارت کتاب خوانی کودکان خود را در ساحل دریا بهبود بخشید.

نتیجه گیری

برای نتیجه گیری از این مقاله باید بگویم، کودکان دوست ندارند در ماه های تابستان کتاب بخوانند. آنها می خواهند اوقات خوشی داشته و به تفریح بپردازند. این موضوع بخصوص در مورد کودکان دچار اختلال کمبود توجه و بیش فعالی که در توجه کردن در هنگام مطالعه و یا نشستن یک جا و کتاب خواندن، مشکل دارند بیشتر مشهود است. پس این موضوع اهمیت لذت بخش کردن مطالعه را بیشتر نمایان می سازد. شما می توانید در مکان های بسیار متنوعی بیرون از خانه با کودک خود به کتاب خواندن بنشیند، که در این مقاله تنها به دو مورد از آنها اشاره شد. یکی از آنها حیاط خانه خود شما و دیگری ساحل است. خلاقیت خود را بکار بگیرید، و راه های بیشتری برای هر چه لذت بخش تر کردن مطالعه درتابستان برای کودک خود بیابید، در حالی که از تعطیلات  تابستان نیز لذت می برید. در مقالات بعدی راه کارهایی بیشتری ارائه خواهند شد.

 منبع : لذت بخش کردن کتاب خواندن در تابستان

چگونگی مدیریت رفتار کودک پرخاشگر

همواره یکی از شکایات رایج والدین پرخاشگری فرزندان می باشد. شما ممکن است به عنوان والدین کودک پرخاشگر بارها این جمله را  به زبان بیاورید: “من احساس می کنم مانند پدر و مادری شکست خورده هستم”. این امر خیلی اهمیتی ندارد که چرا شما به عنوان پدر و مادر در آن زمان که باید، موثر نبوده اید- آنچه که مهم تر است این است که شما در مورد این مساله چه کاری انجام داده اید. ابتدایی ترین مرحله این است که  که از الگوهایی که در طول سال ها در کودکتان ایجاد شده است آگاه باشید. از خودتان بپرسید: “من چه رفتاری می بینم و درمقابل آن چه واکنشی انجام می دهم؟”

در نظر داشته باشید، هر فرد، شرایط و هر کودک، خاص هستند. برای مثال برخی از والدین در کنترل و مواجهه با خشم خودشان دچار مشکل هستند. آن‌ها به محض این‌که مشکلی را می بینند یا می شنوند به این ور و آن ور می پرند، و به کودک سیلی می زنند. این تنها منجر به بدتر شدن وضعیت می شود زیرا اگر شما واکنش پرخاشگرانه نشان دهید، کودک شما می آموزد که پرخاشگری همان چیزی است که با آن می توان مشکلات را حل کرد. درنتیجه ممکن است کودک یاد نگیرد به شیوه های مختلف دیگری رفتار کند: او همچنین اعتدال خود را از دست می دهد و پرخاشگر می شود.

درمقابل، برخی از والدین بسیار منفعل هستند- اما کودکشان ممکن است به دلیل عقب نشینی والدینش و برخورد نکردن درست با موضوع، پرخاشگر شود. بگذارید واضح تر بگوییم: شما می توانید معتدل باشید. شخصی ارام و پدر مادری موثر_این دو متقابلا منحصر به فرد نیستند_اما شما هنوز لازم است که محدودیت هایی را به صورت واضح، مشخص کنید و در این امر مشارکت کنید.

اگر شما پدر و مادری هستید که در یک الگوی ناموثر در پاسخ به فرزندتان گرفتار شده اید، توجه داشته باشید که تغییر یک شبه اتفاق نمی افتد. چگونگی پاسخ شما نشان نمی دهند که شما والدین بد یا خوبی هستید، این ممکن است بدان معنا باشد که شما بخشی از مشکل هستید و بنابراین می توانید بخشی از راه حل نیز باشید. اگرکودک شما پرخاشگر است این تقصیر شما نیست اما لازم است که شما به او آموزش دهید که چطور کارها را به روش های متفاوتی انجام دهد.

کودک شما ممکن است یک برچسب مانند ADHA (اختلال بیش فعالی/کمبود توجه)، ODD (اختلال نافرمانی مقابله ای)، و یا اختلال دوقطبی داشته باشد. اما صرف نظر از نوع برچسبی که فرزند شما دارد، شما هنوز هم می توانید یاد بگیرید که موثر باشید. رفتارهای پرخاشگرانه نیاز به تغییر دارند، و با وجود برچسب ها والدین هم لازم است که تغییر کنند. ممکن است به دلیل خواسته هایی که هر روز از شما انتظار می رود، احساس دلهره کنید، اما اگر به رفتار پرخاشگرانه فرزندتان پاسخ ندهید فقط وضع بدتر می شود. روش شما برای رسیدگی به پرخاشگری کودکتان ممکن است از سنی به سن دیگر و مرحله به مرحله تغییر کند. در اینجا چند راهنمایی برای کمک به شما در مراحل مختلف زندگی فرزندتان وجود دارد:

کودکان درسن پیش دبستانی و پرخاشگری

۱- ثبات داشته باشید: برای کودکان جوان تر ثبات داشتن، اهمیت زیادی دارد. شما نمی توانید رفتارهای یک روز را نادیده بگیرید و در روز بعد با فریاد زدن بر سر کودک خود واکنش نشان دهید. صرف نظر از جایی که هستید و کاری که انجام می دهید تلاش کنید ثبات داشته باشید. اگر فرزند شما  در حال کتک کاری با خواهر و برادر خود است، چیزی شبیه به این پاسخ بدهید: ” کتک کاری کار درستی نیست. لازم است شما زمانی را با خود خلوت کنید و آرام شوید.” تلاش کنید که در هر زمان به همان شیوه پاسخ می دهید.

۲-فرزندتان را از موقعیت دور کنید: گاهی اوقات لازم است که فرزندتان را از موقعیت دور کنید تا به او کمک کنید کنترل احساساتش را بازیابد. اگر در فروشگاه مواد غذایی هستید و فرزند شما اوقات تلخی می کند و به دلیل اینکه شما آنچه را که او دوست دارد برایش نمی خرید به سبد خرید لگد می زند، شما می توانید بگویید: “داری بیش از حد سروصدا ایجاد می کنی، ما برای خرید این خوراکی ها به اینجا نیامده ایم و اگر سرو صدا را تمام نکنی اینجا را ترک می کنیم”.اگر فرزند شما سروصدایش را متوقف نکرد، به راه خود ادامه دهید و او را از فروشگاه بیرون ببرید.

۳_با دیگر مراقبان هماهنگ باشید: به یاد داشته باشید که رفتارهای بدی مانند کتک کاری و حملات فیزیکی در مهدکودک ها و مراکز پیش دبستانی نیز رخ می دهد. این بخشی از مسیری است که کودکان یاد می‌گیرند که در ادامه برای مدتی طولانی درکنار هم باشند، اما اگر کودک شما پرخاشگری می‌کند شما باید فورا با این مساله برخورد کنید. همچنین لازم است که شما مداخلاتتان را با دیگر مراقبان هماهنگ کنید به طوری که هر دونوع مداخلات شبیه به هم باشند. به طور منظم با مربی مسائل را بررسی کنید تا مطمئن شوید که رفتار درحال بهبود یافتن است.

کودکان در سن مدرسه ابتدایی

اگر شما یک کودک دبستانی دارید که مرتب رفتار پرخاشگرانه انجام می دهد، لازم است که به طور منظم، و احتمالا روزانه، با مدرسه به منظور نظارت بر رفتارش در ارتباط باشید. به دنبال این باشید که رفتار آن ها چه عواقبی در مدرسه دارد، و مطمئن شوید که برای این  سورفتارها در مدرسه عواقبی وجود دارد. شما ممکن است که بخواهید معلم کودکتان را تشویق کنید که  در مقابل انتظارات رفتاری و عواقب رفتارپرخاشگرانه، ثبات داشته باشد.

سوءرفتارهایی مانند ادامس جویدن یا دویدن در سالن باید توسط مدرسه مورد نظارت قرارگیرد_کار آن ها این است که رفتارهای معمول را مدیریت کنند و شما به عنوان پدر و مادر دیگر لازم نیست برای آن ها مجازات دیگری را در نظر بگیرید_.اما رفتارهایی  هم هستند مانند پرخاشگری فیزیکی یا بدزبانی کردن، و مدرسه نمی تواند به طور کامل این مشکل را حل کند. این رفتارها باید درخانه دنبال شوند و مورد بحث قرار بگیرند و عواقب احتمالی در پی داشته باشند. دلیل اینکه شما رفتارهای مخرب تری را باید به چالش بکشید این است که خانه مکانی هست که شما فرصت دارید تا به کودکتان راه حل های دیگر را آموزش دهید. اگر برای اولین بار چیزی اتفاق افتاده است، به وسیله ی یک مکالمه پیرامون حل مساله، به او کمک کنید تا تجسم کند که کجا مهارت های مقابله کردنش شکست خورده است، وسپس در برخی از آن هایی که برای آینده او موثرتر است با او کارکنید. از او بپرسید:”دفعه ی بعد چه کار متفاوتی انجام میدهی؟”.

از سوی دیگر اگر سوءرفتار قبلا اتفاق افتاده است، نه تنها شما باید در مورد اینکه مهارتهای مقابله ایش کجا شکست خورده با او صحبت کنید بلکه باید برای رفتارش عواقبی هم در نظر بگیرید که او را مسئول و پاسخ گو نگه دارد. این عواقب می تواند شامل هر کاری باشد که شما فکر میکنید  برای یادگیری کودکتان در این وضعیت مفید است، تا زمانی که بتواند آن را کامل انجام دهد. بنابراین اینکه او را به انجام مجازات سختی برای ۶ ساعت وادارید مفید نیست، اما واداشتن به اینکه او ۱۰ چیز را بنویسد که می‌تواند دفعه بعد آن ها را متفاوت انجام دهد مفید است.

به هرحال اگر این رفتارهای پرخاشگرانه، تنها در مدرسه اتفاق بیافتند و نه درمکان های دیگر زندگی کودکتان، مهم است که بدانید چه اتفاقی افتاده است و دلیلش چیست. این یک رفتار نادرست است که شما بخواهید درمقابل مدرسه طرفداری فرزندتان را بکنید و_ به نظر نمی رسد که مفید هم باشد_.اما اگر فرزند شما که در موقعیت های دیگر تهاجمی نیست در مدرسه تهاجم و پرخاشگری می کند لازم است که شما دلیلش را بفهمید. به صحبت هایی که ممکن است کودک شما در مورد همکلاسی هایش و دیگر بچه ها بکند گوش دهید. درحالی که هنوز کودکتان را مسئول هر نوعی از رفتار پرخاشگرانه اش می دانید با معلم صحبت کنید. بدیهی است که اگر شما همان رفتار را در خانه ببینید، نتیجه ثابتی دارد و به مدرسه اجازه بدهید که بداند شما چه پیامدی را برای کودک در نظر می گیرید.

لازم است که درخانه، شما محدودیت هایی را  در مورد رفتار پرخاشگرانه وضع کنید. در مورد انتظاراتی  که از رفتار کودکتان دارید و عواقبی که رفتار او در پی خواهد داشت،موضع صریح و روشنی داشته باشید. شما می توانید قوانین را باصدای بلند بیان کنید یا اینکه آن ها را بنویسید. این اغلب در مورد کودکان کاربرد دارد که چیزها را به صورت سیاه و سفید ببینند. کودکتان را با گفتن این حرف ها آماده کنید: “این چیزی است که من انتظار دارم، اگر تو نتوانی انچه که من انتظار دارم  انجام دهی، اگر تو پرخاشگری کنی یا کار تهدید آمیزی انجام بدهی، چنین عواقبی را در پی خواهد داشت”.

منبع : چگونگی مدیریت رفتار کودک پرخاشگر

بازی درمانی اضطراب کودکان

بازی درمانی اضطراب کودکان به او نمی گوید چه کاری انجام دهد، او کاملاً تمام تصمیمات خود را می گیرد و برای تمام احساسات، خواسته ها، تصمیمات و نیازهای ابراز شده اش احترام و اعتبار قائل هست.

به عبارت دیگر، مهم نیست که کودک چه کاری انجام می دهد، هیچ کس او را قضاوت یا ارزیابی نمی کند. در حقیقت بازی درمانی اضطراب کودکان یک راه عالی برای تشویق فرزندتان به صحبت و خندیدن با شما است و مهارت‌های مهمی مانند برخورد با موقعیت های ناشناخته‌ و همچنین شکست را به او آموزش می‌دهد.

بازی درمانی در منزل

۱.بازی هیولا

با کودک به اتاق او رفته و از او بخواهید عروسک یا شی را به عنوان هیولا انتخاب کند، اگر کودک در انتخاب مشکل داشت می تواند خودش برای کودک انتخاب کند اما بهترین کار این است که به کودک اجازه انتخاب بدهید. سپس هیولا را دست خود بگیرید و به سمت کودک  بروید و همزمان از عبارتی مانند « گمشو هیولا»، « سمت ما نیا» و عباراتی همانند این استفاده کنید.

در این بازی هیولا به کودک نمی رسد و واکنش های مختلفی نشان می دهند تا زمانی که هیولا به کم ترین فاصله از کودک برسد و سپس بازی متوقف می شود و یوه دیگری به خود می گیرد. این دفعه هیولا دور می شود و کودک آرام به دنبال هیولا می رود و او را تعقیب می کند. بهتر است کودک را تشویق کنید تا احساسات خود را با کلمات بیان کرده و حتی در این راه بزرگنمایی کند.

حتی می توانیم از کودک بخواهیم تا  با پا و دست خود به هیولا ضربه بزند. در دو حالت رفتارهای کودک بسیار شدید و حالت افراز و تفریط می شود. کودکانی که اضطراب شدید یا اضطراب پس از صانحه را تجربه می کنند ممکن است خشک شوند و هیچ حرکتی از خود نشان ندهند یا با پرخاشگری زیادی به هیولا حمله کنند و ممکن است پرخاشگری آن ها در حدی باشد که حتی والدین آن ها نتوانند کنترلش کنند.

پیشنهاد مشاور: ۹ بازی احساسات برای کودکان (کودکان ۹ تا ۱۵ سال)

به مرور کودک می تواند نقاشی از هیولا خود کشیده و آن را پاره یا دور بیندازد.

می توانید داستان هایی بسازید و با استفاده از آن داستان ها روحیه کودک خود را بهبود ببخشید مثلا پتویی که وقتی زیر آن می روی دیگر هیولا تو را نمی بیند.

۲. بازی خنده

این بازی درمانی اضطراب کودکان برای مشکلات اجتماعی و گوشه گیری بسیار مناسب می باشد. آیا کودک شما به سختی لبخند زده یا در برابر لبخند زدن مقاومت می کند؟ این کار نشانه افسردگی، اضطراب، اختلال نافرمانی و کمال گرایی می باشد.

هدف از این بازی این است که کودک بتواند آزادانه احساسات خود را نشان دهد. این بازی برای زمانی مناسب است که بچه ها دور هم جمع شده و در حال بازی هستند در این شرایط از آن ها بخواهید که سعی کنند بازیکن دیگری را بخندانند، در حالی که طرف مقابل تلاش می کند تا نخندد، اما نمی توانند او را لمس کنند. حتی می توانید شما هم وارد بازی شوید فقط دقت کنید که کودک ناراحت و گریان نشود و جو شاد را برقرار سازید.

این بازی درمانی اضطراب کودکان باید به سرعت انجام شود و جای خود را عوض می کنند.

این تکنیک برای کودکانی مناسب است که دوستان زیادی ندارند و می ترسند که با دیگران ارتباط برقرار کنند و از این امر احساس اضطراب پیدا می کند.

۳. بازی آدمک

برخی از کودکان به دلیل شرایطی که در مدرسه و خانه تجربه می کنند نمی توانند احساسات خود را بروز دهند. عدم توانایی صحبت کردن و بروز احساسات باعث دردهای جسمانی می شود.

اولین گام برای درمان این کودکان رهاسازی احساسات در محیطی کاملا امن و بدون خشونت و قضاوت می باشد و این وظیفه شما یا درمانگر است که این محیط را فراهم کند.

در این بازی که نوعی هنردرمانی نیز می باشد بادکنک ها را به شکل افرادی در می آوریم که داخل زندگی کودک هستند می توانید با نوار چسب بادکنک ها را به هم بچسبانید تا حالت دست، پا و سر را پیدا کند و سپس با ماژیک آن ها را رنگ بزنید و دهان و بینی برای او بکشید.

خودتان نیز ببا بادکنک ها آدمکی بسیازید حال با بادکنک خود به بادکنک کودک بزنید این کار نشان دهنده عصبانیت و خشمی است که قبلا به وجود آمده اما حل نشده است در اینجا به احتمال زیاد یک دعوا بین دو آدمک شکل می گیرد که با خنده کودک همراه است، کودک هر زمان مضطرب یا عصبانی شد می توانید از این جنگ بادکنکی کمک بگیرد.

۴. عروسک بازی

این بازی نیاز به جوراب های رنگی، کتاب داستان و وسایل تزئینی می باشد.

جوراب هایی را به کودک بدهید که اندازه دست او باشند و بتواند آن را در دست خود کند و برای هرکدام اسم بگذارد دقت داشته باشید که اسم هر جوراب باید بر اساس یک احساس مانند خشم، آشفتگی، مهربانی و.. باشد. با استفاده از مو، ماژیک، دکمه هرکدام از جوراب ها را می تواند تغییر دهد و در آخر با آن یک نمایش عروسکی اجرا می کند.

این بازی برای کودکانی بیش ترین کاربرد را دارد که اضطراب شدیدی را تجربه می کنند.

۵. داستان عروسکی

این بازی برای کودکانی مناسب است که به دلیل تغییر مکان زندگی، طلاق یا فوت یکی از افراد نزدیک اضطراب جدایی را تجربه می کنند.

این بازی برای کودکان هفت سال یا کوچک تر کاربرد دارد، در این داستان شما شروع به گفتن یک داستان ساده می کنید که پایان و شروع مشخصی دارد در میان داستان با کمک اسباب بازی ها شخصیت ها را معرفی کرده و وارد داستان می کنید. هر داستان باید دو یا سه بار در آرامش برای کودک تعریف شود.

مثال های داستان باید متناسب با مشکلات کودک در مورد خواب، دوستی، مدرسه، تغذیه و موارد دیگر باشد. داستان باید مثبت باشد بنابراین از کلمات یا پایان بندی منفی خودداری کنید، داستان باید برای کودک با احساس موفقیت همراه باشد.

۶.شن بازی

سینی شن بازی را می توان تهیه کرد این بازی بهترین راه برای درمان و کنترل اضطراب و استرس می باشد. در اینجا از تمام اعضای خانواده خواسته می شود که شروع به شن بازی کرده و اجسام مختلفی را با آن خلق کنند. در این میان مشکلاتی میان اعضا پیش می آید به طور مثال کودک می خواهد شن بیش تری داشته باشد یا اول شروع کند. در این شرایط باید بگذارید کودک حرف خود را زده و نیاز خود را عنوان کند.

به مرور اعضای خانواده در کنار شن بازی شروع به تعامل کرده و مشکلات خود را مطرح می کنند و مشکلات ارتباطی را کنار می گذارند.

۷. تخلیه خشم

بیان کلامی عصبانیت و ناراحتی مشکلی است که حتی بزرگسالان نیز با آن درگیر هستند. این بازی نیاز به بادکنک های زیاد و ماژیک دارد. تلاش برای بادکردن بادکنک خود تا حدودی باعث افزایش آرامش می شود. برای هر عضو خانواده یک بادکنک فراهم کنید و از کودک بخواهید آن ها را نقاشی کند. بادکنک ها را زیاد باد نکنید تا نترکد!

بادکنک ها را یکی یکی به کودک بدهید و از او بخواهید عنوان کند که چرا از دست آن ناراحت است. این کار برای خانواده هاای طلاق بسیار مفید می باشد و به آن ها کمک می کند تا خشم خود را به صورت مفید بیان کنند.

۸.  بازی حباب

ای بازی درمانی اضطراب کودکان با بیرون دادن نفس و پر کردن حباب ها شروع می شود به احتمال زیاد کودک بسیاری از آن ها را می ترکاند. سپس از کودک بخواهید تا تنها یک حباب را اما سالم فوت کند. اما به مرور کودک به تنفس خود آگاه می شود. به کودک کمک کنید که مانند مدیتیشن از شکم نصف بکشد برای این کار از او بخواهید که دستش را روی شکم قرار داده و بالا و پایین شدن آن را احساس کند.

در اینجا می توانید به کودک توضیح دهید که هنگام خشم و اضطراب بدن به اکسیژن بیش تری نیاز دارد اما شش ها نمی توانند آن را تامین کنند با این کار کودک می تواند در هنگام عصبانیت و اضطراب خود را آرام تر کنند. از آن ها بخواهید که بر تنفس خود تمرکز کنند.

۹. مداد شمعی

این بازی درمانی در منزل برای کودکانی استفاده می شود که می توانند کلمات را هجی کنند. در ابتدا از کودک بخواهید تا شروع به نوشتن کلمات بکند در حالی که تصور می کند یک مداد شمعی جادویی در میان دندان های خود دارد. بسیاری از کودکان در ابتدا مقاومت می کنند اما نیازی به خجالت کشیدن نیست.

می توانید از آن ها بخواهید نام خود، پدر یا مادرشان را بنویسند.حال می توانید از کودک بخواهید که مداد را با دست، آرنج و حتی ناف خود بگیرد که باعث خنده تمام کودکان می شود. به دلیل خنده و بازی دست جمعی پس از اتمام بازی روحیه تمام کودکان دچار تغییر شده و اضطراب آن ها به شدت کاهش می یابد.

۱۰. مهارت حل مشکل

این بازی درمانی اضطراب کودکان برای بهبود مهارت حل مشکل در کودکان مضطرب در سن ۶ تا ۱۳ سال طراحی شده است. در این بازی نیاز به تلفن است.

کودک  متخصص یک برنامه تلویزیونی است  و می تواند در برابر دو موضوعی که برای او فراهم می کنید صحبت کرده و داستان های دیگری را نیز به آن اضافه کند. در این حالت به کودک بگویید که کسی پشت خط است و سوالی از او دارد و از او بخواهید ک تلفن را بردارد. سوالاتی که می پرسید باید مربوط به مشکلات کودک باشد.

بازی شماره ۱۱ را شما با ما به اشتراک بگذارید چه بازی باعث کاهش اضطراب کودک شما شده است یا از چه تکنیکی برای کنترل اضطراب استفاده می کتید؟ روش های خود را در قسمت نظرات با ما در میان بگذارید.

برای آگاهی از روش ها و تکنیک های بازی درمانی اضطراب کودکان با “مرکز مشاوره ستاره” تماس حاصل کنید، رزرو وقت با مشاور کودک از طریق شماره های ۰۲۱۲۲۳۵۴۲۸۲ و ۰۲۱۲۲۲۴۷۱۰۰ و ۰۹۰۳۵۶۷۳۰۵۰ و ۰۹۱۰۸۳۴۷۵۹۷ امکان پذیر است.

منبع : بازی درمانی اضطراب کودکان

نقش خانواده در آموزش جنسی کودک و نوجوان

آموز ش های زود هنگام و ناشیانه ی مسائل جنسی به کودکان و نوجوانان، گاه آنان را چنان دچار دلهره و اضطراب می کند که اصول بهداشت روانی خانواده را خدشه دار می سازد. از طرف دیگر، اگر این آموز ش ها دیرهنگام، ناکافی و غیر واقعی باشند، نمی توانند مفید واقع گردند. اگر پدر و مادر بتوانند به پرسش ها و کنجکاوی های جنسی فرزندان خود پاسخ های مناسب و سنجیده بدهند، می توانند مانع انحراف فکری، سرکوب جنسی و منفی کاری آنان شوند.

پدر و مادر و مراقبان نزدیک کودکان می توانند با برقراری رابط های دوستانه، همراه با اعتماد و احترام، درباره ی مسائل و موضوعات مختلف ازجمله امور جنسی، اطلاعات و آگاهی های لازم و صحیحی به آنان دهند. توصیه هایی که والدین به فرزندا نشان (چه دختر و چه پسر) می کنند، باید شامل اطلاعات و دانسته هایی درباره‌ی روابط انسانی، هویت جنسی، رعایت مسائل بهداشتی، مهار تهای زندگی، ارز ش ها و اخلاقیات انسانی، بیان احساسات و نیازها، تصمیم گیری های مسؤولانه و حفظ و افزایش عزت نفس آنان باشد.

کودکان، نیازمند شرایط و موقعیتهایی اند که بتوانند مهار تهای اساسی زندگی را براساس اصل احترام گذاشتن به اخلاقیات و دیدگاه های خانوادگی بیاموزند و تجربه کنند. پایه ریزی ارز شهای سالم اخلاقی در خانواده، به بچه ها کمک می کند در هنگام بلوغ و نوجوانی، بهتر تصمیم بگیرند و مسؤولیت زندگیشان را بپذیرند. پژوهش های مختلف نشان می دهد فراگیری موضوعات جنسی مانند سایر درس ها، باید به تدریج و گا م به گام باشد. گفتگو و پاسخ گویی به پرسش های جنسی فرزندان هم باید متناسب با سن، شیو ه ی آموزش و  درک آنان باشد.

برخی از پدر و مادران به دلیل عقاید و بینش های خود، علاقه ای به صحبت درباره ی مسائل و آموزه های جنسی ندارند زیرا اعتقاد دارند که ارائه ی اطلاعات در این زمینه، موجب بیداری غریزه ی جنسی می شود، در حالی که هرچه اطلاعات در این زمینه، بیشتر و صحیح تر باشد، فرزندان، رفتارهای جنسی آگاهانه تری از خود بروز می دهند. پدر و مادر بهتر است هنگام صحبت در مورد مسائل جنسی، به رفتارهای خود توجه بیشتری داشته باشند و با اخم کردن یا عصبانی شدن، موجب نشوند فرزندا نشان دیگر رابطه ی صمیمانه ای با آنان نداشته باشند و برای آگاه شدن، از دیگران اطلاعات بگیرند یا درصدد سرکوب سؤالات خود برآیند.

منبع : نقش خانواده در آموزش جنسی کودک و نوجوان

نکات ارتباطی برای والدین جوان

تبدیل شدن به پدر و مادر می تواند تاثیرات بدی روی روابط شما داشته باشد، در این مقاله راه کارهایی برای کمک به شما ارائه شده است:

تبدیل شدن به پدر و مادر  یک  اتفاق شادی بخش، شگفت آور، و گاهی خسته کننده و سخت است. با خود بهترین و بدترین ها را به همراه دارد (ممکن است در یک لحظه بهترین را تجربه کنید و لحظه ای دیگر بدترین را). برای اکثر ما، این اتفاق تجربه ایست که بیشترین تغییر در زندگی را ایجاد می کند. یکی از این تغییرات در زندگی شما به عنوان یک زوج است. گذر از جایگاه  یک زن و شوهر که تمرکزشان روی یکدیگر است به پدر و مادری که مجبور هستند یک بچه را اولویت زندگی خود قرار بدهند، بسیار سخت است حتی برای زوج های بسیار شاد و سلامت. ممکن است برخی از روابط شما بخاطر نیازهای مبرمی که  مسئولیت پدر ومادری ایجاد می کند ، کمرنگ شده حتی ازبین برود. و در نتیجه، زمانیکه وظیفه پدر و مادری را به عهده می گیرید، بعد از گذشت ماه ها متوجه می شوید شما وشریک زندگیتان، زمان کمتری برای با هم بودن دارید، همدیگر را بیشتر آزار می دهید، و یا نسبت به قبل بیشتر قطع ارتباط می کنید.

اگر شما اینطور هستید، بدانید تنها نیستید.

مطالعات روانشناسی بیشماری ، آنچه را که روانشناسان” کاهش رضایت زناشویی طی تبدیل شدن به پدر ومادر”  می نامند، بررسی می کند. در مورد این نکته که این کاهش رضایت چقدر بد است واین اتفاق برای زن بدتر است یا برای مرد، و اینکه  چه  عواملی به جلوگیری از آن کمک می کند،  اختلاف نظرهایی وجود دارد.  از آنجا که محققان نمی توانند برای افراد به صورت تصادفی تعیین کنند بچه داشته باشند یا نه، نمی‌توانیم مدارک تجربی لازم را داشته باشیم تا با قطعیت بگوییم پدر و مادر شدن برای ازدواج بد است. ولی نتایج مطالعاتی که  روی زوج ها در طول دوره قبل از بچه دارشدن تا سال های بعداز تولد اولین فرزندشان  انجام شده ( معمولا در مقایسه با زوج هایی که بچه ندارند) همواره اینطور نشان داده که برای بیشتر زوج ها بچه دار شدن ، مشکلاتی در روابطشان بوجود می آورد.

موضوع  دیگری که این مطالعات به آن اشاره می کند این است که این نوع آسیب حتمی نیست.-  روابط برخی از زوج ها بعد از تولد اولین بچه دچار افول نشد. ولی چطور می توانید یکی از این پدر ومادر ها باشید؟  تغییر دادن بعضی از این اتفاقات  آسان نیست—داشتن امکانات مالی بیشتر، بارداری برنامه ریزی شده و والدینی که با هم زندگی می کنند، همگی عوامل حمایتی بالقوه ای هستند.  اولویت بندی  روابط بین زوج ها و تعیین زمانی برای باهم بودن عاملی است  که کنترل آن در دست شماست. البته حرف زدن تا عمل کردن راحت تر است، زیرا که این کارها را برای نوزادی  نیازمند و دوست داستنی انجام می دهید که زندگی اش برای شما ارزشمند است. بی شک می توانید با انجام  اقداماتی به حفظ سلامت روانی و روابطتان طی سال های اولیه پدر و مادرشدن کمک کنید. وشرایط به گونه ای پیش می رود که حتی نیاز به استخدام پرستار بچه برای ملاقات  های شبانه ندارید.

۱-اولویت بندی زمان خواب

محققان فکر می کنند یکی از دلایلی که تبدیل شدن به پدر ومادر برای روابط  زوجین، مشکل  ایجاد می کند

این است که بخاطرلذت های دوست داشتنی بچه دارشدن ، خواب دچار اختلا لات سختی می شود. وقتی کم خواب می شوید، ممکن است در برخورد با اتفاقات بد خود را عصبانی و بد خلق و متخاصم  ببینید. نویسنده مطالعه وهمکارش به این نکته رسیدند که هر کدام از زوج هایی که  شب قبل کمتر خوابیده باشند، بیشتر دعوا می کنند و در حل تعارضات  بدتر عمل می کنند. اگر تا به حال شب بیداری را تجربه نکرده باشید، احتمالا از کم خوابی های زیاد رنج خواهید برد. بعد ازتحمل  چند شب کم خوابی، افراد می گویند احساس خستگی نمی کنند ولی در انجام کارهای ذهنی ضعیف عمل می کنند.

برای بسیاری ، اولویت بندی خواب مشکل است- رها کردن ظروف نشسته، و اتاق پذیرایی مرتب نشده سخت است و اینکه گاهی تنها زمان باقی مانده شما را هم در انتهای یک روز سخت بخواهند  بگیرند—ولی این سختی ها ارزش دارد. اگر همچنان شب ها از خواب بیدار می شوید تا از کودک خود مراقبت کنید راه هایی وجود دارد تا بتوانید خوابتان را برنامه ریزی کنید. به عنوان مثال، برای خودتان زمانی برای خواب در نظر بگیرید، در این زمان گوشی تلفن یا تبلت به رخت خواب نبرید، با داشتن خواب خوب و سلامت، در طول شب مشغول غلطیدن وچرخیدن در رختخواب نیستید و حتی خوب است اگر در تختی جدا بخوابید تا شریک خود را بیدار نکنید. در باره راه های دیگر تقسیم کردن ساعات خواب شبانه فکرکنید در این‌صورت هر دونفر می توانند کمی خواب خوب و عمیق داشته باشند.

اگربه خوبی استراحت کرده باشید، روبه رو شدن با هر مساله ای راحت تر و بهتر است. اگر کارتان را سریع تر انجام دهید، کمتر اشتباه کنید، و کنترل بیشتری روی احساساتتان دارید و موثر تر خواهید بود. پس به جای بیدار ماندن و سروکله زدن با کارهای خانه، شغل، و مسائل شخصی، کمی بخوابید و ببینید که آیا حل مسائل درصبح آرام راحت تر نیست ؟! این ضرب المثل را فراموش نکنید، ” هیچ وقت با عصبانیت به رخت خواب نروید” در عوض تلاش کنید” اگر عصبانی هستید، بگویید دوستت دارم و شب بخیر” و ببینید صبح که بیدار می شوید هنوزآن مشکل وجود دارد یا نه؟

۲-به یکدیگر اعتماد کنید!

شب های بی خوابی، نوزاد نق نق کنان، و تمام الزامات پدرو مادری به هرمشکل دیگری که قبل از بچه دارشدن داشتید اضافه شده است. تبدیل شدن به پدر و مادر با وجود تمام لذت ها و شادی هایی که دارد می تواند به صورت غیر قابل وصفی استرس آور باشد. استرس باعث می شود  به سختی بتوانید همسری  آماده و عاشق باشید. بنابراین بدانید  وقتی همسرتان به شما تلنگر می زند، یعنی  فراموش کرده کاری که به او محول کرده اید را انجام بدهد و این معنی را ندارد که دیگر آنطور که دلتان می خواهد  مهربان و عاشق نیست. به جای اینکه عصبانی وخشمگین شوید، سعی کنید این حقیقت را جایگزین احساس بدتان کنید که او دوستتان دارد و احتمالا کم خوابیده و استرس زیادی  دارد. سرزنش مشکلات جزئی رابطه به خاطر دلایل خارجی مثل کمبود خواب، یا کم حافظه بودن به علت نگهداری از بچه، می تواند کمک کند شرایط را تحت نظر داشته باشید و در صورت امکان از تبدیل شدن چیزهای کوچک به مسائل بزرگ جلوگیری کنید.

البته اعتماد کردن به یکدیگر بسیار سخت است. مخصوصا اگر دچار کم خوابی باشید، پس سعی کنید برای خودتان قاونی وضع کنید. به عنوان مثال هر زمان احساس کردید ازجانب همسرتان متحمل آزار و اذیت شده اید با خودتان این جمله را تکرار کنید” این شخصیت واقعی او نیست، این کمبود خواب است” و یا چیزهای دیگری مثل این. همچنین باید تلاش کنید به خاطر آورید دفعه قبل شما کاری مشابه انجام داده و به خودتان یادآوری هر دوی شما می توانید اشتباهات زیادی داشته باشید.

البته، درست نیست که در برخورد با مسائل جدی بی اعتنا باشید. همچنان مهم است شرایط را تحت نظر بگیرید.

۳-قدرشناس باشید

زمان کم و داشتن کارهای زیاد، می تواند باعث شود هر کدام از شما ، دیگری را مسئول کارها بدانید. چه کسی وقت دارد بگوید برای درست کردن شام متشکرم وقتی که شما مشغول آماده کردن بچه برای خوابیدن بودید؟ ولی کمی حق شناسی می تواند نتیجه بخش باشد (مشکلات را قابل تحمل تر کند). تحقیقات نشان می دهد که هرچه افراد قدرشناس تر باشند، از روابطشان رضایت بیشتری خواهند داشت و این موضوع به ویژه در دوره های گذار مثل بچه دارشدن صحت دارد. پس مسائل کوچک مثل:۱- آگاهی از تلاش های همسرتان، ۲-صرف زمان برای داشتن احساس خوشبختی در این مورد که در این سفر پر هرج و مرج همراه همسرتان هستید، یا۳- بازگشت به زمان های قبل که وقتی همدیگر را برای اولین بار ملاقلت کردید چه احساسی داشتید و ابراز همان احساسات به همسرتان، این عوامل می تواند کمک کند روابطتان صمیمانه و برقرار بماند. وقتی شروع  به بیان حق شناسی و قدردانی می کنید ، احتمالا متوجه می شوید همسرتان نیز مشتاق است قدر شناسی اش را ابراز کند. و این احساس چقدر بهتر می بود  که برای تمام شام هایی که تهیه کرده بودید و پوشک هایی که عوض می کردید  و فکرمی کردید  به کارهایتان توجه نمی شود، تشکری ازصمیم قلب  دریافت می کردید؟

۴-باهمدیگر یک سرگرمی تازه (که زمان بر نباشد) را شروع کنید.

تحقیقات نشان می دهد مشغول شدن ( باهمدیگر) به سرگرمی های جدید برای زوج ها خوب است و این موضوع به ویژه  طی تبدیل شدن زوج ها به پدر ومادر، زمانی که بیشتر وقت شما صرف تمرکز بر روی چیزهایی غیراز روابطتتان می شود، صحت دارد. مخصوصا اگرتشخیص دهید سرگرمی های قدیمی که داشتید در این سبک جدید زندگی شما به خوبی قبل عمل نمی کند. مطمئنا وقتی دارید کالسکه بچه را هل می دهید، می‌توانید به پیاده روی (عادتی که قبلا هم داشتید) ادامه دهید ولی دیگر منطقی نیست که بخواهید هرهفته  تمام طول روز را صرف بالارفتن از کوه کرده یا غذا درست کنید و در صبح جمعه یک مسابقه دوی ماراتون در تلویزیون ببینید. پیداکردن یک سرگرمی جدید که بتوانید به عنوان یک زوج انجام دهید ارزشمند است—یک سرگرمی جدید شما دونفر را کنار هم می آورد و موضوعات جدیدی دراختیارتان می‌گذارد تا باهم گفتگو کنید، مخصوصا زمانی که اکثر اراتباطات شما مانند یک جلسه کاری بوده است.

نیازی نیست از آسمان شیرجه بزنید. چیزی را انتخاب کنید که خیلی زمان بر نباشد تا بتوانید به زندگی جدید تان برسید. اگر هر دو به کتاب خواندن علاقه دارید، دونفری به باشگاه دوستداران کتاب  ملحق شوید یا هرشب قبل از رفتن به رخت خواب به نوبت برای هم یک فصل از یک کتاب را بخوانید. یک بازی جدید انتخاب کنید. اسم ۱۰ رستوران درجه یک در اطرافتان را در لیستی جمع آوری کنید و متعهد بشوید که هر چند هفته یک بار یکی از آنها را امتحان کنید و قبل از رفتن  به رستوران باهمدیگر مشورت کنید که در رستوران چه غذایی میل خواهید کرد.

۵-نسبت به یکدیگر دلسوز باشید

وقتی مسائل در بدترین حالت ممکن است، در سکوت به خود نپیچید. به خاطر بیاورید که شما دونفر با هم هستید. حتی اگر نخوابیدید و بد خلق شده اید و زمانی برای قدردانی  و یا سرگرمی تازه ندارید، اگر مدت زمانی باهمدیگر درد دل کنید احساس بهتری به روابطتان پیدا خواهید کرد. اگر بشنوید  که همسرتان  می گوید چقدر خسته شده و بیش از هر چیز دیگری دلش می خواهد با شما به یک جزیره گرمسیری دورافتاده فرار کند، ممکن است دیگر احساس تنهایی و نا امیدی نکنید. این چیزها به این معنی نیست که همسرتان اهمیت نمی دهد، بلکه به این معناست که او هم در طول روز درحال تقلا بوده و فراموش کرده به شما بگوید که به مسائل اهمیت می دهد. حتی می‌توانید برنامه ای تهیه کنید تا یک جلسه کنترل احساس به صورت هفتگی داشته باشید تا فقط ۵ دقیقه  جمعه شب ها کنارهم بنشینید و به نوبت  گلایه ها را بازگو کنید و در مورد افسوس های دیگری درد دل کنید. این کار باعث می شود به جای اینکه در جایگاه “من ” و ” تو ” قرار بگیرید ،   “ما” باشید.

آیا وقتی پدرو مادر شدید با این لحظه سخت در رابطه مواجه شدید؟ آیا راهکاری پیدا کردید که موثر باشد؟ آخرین بار  که وقتی زمانی برای کنارهم بودن داشتید فرزندانتان چند ساله بودند؟

منبع : نکات ارتباطی برای والدین جوان

افزایش عزت نفس کودکان

عزت نفس کودکان، اعتماد نسبت به به اینکه کیست و چه کاری می تواند انجام دهد می باشد. در این مقاله، والدین راهکارهایی را برای افزایش عزت نفس کودکان یاد خواهند گرفت.

حس مثبت یکی از بزرگترین هدیه هایی است که شما می‌توانید به فرزندتان بدهید؛ بچه ها با عزت نفس بالا احساس مهر، محبت، شایستگی و خوشحالی بیش تری دارند.

عزت نفس در کودکان دبستانی

هر کودک لحظاتی دارد که در آن با چالش ها، فشار همسالان یا تجربه چیزهای جدید روبرو می شود و ممکن است اعتماد به نفس خود را از دست بدهد یا ارزش خود را زیر سوال ببرد. در زندگی کودک، فراز و نشیب هایی وجود خواهد داشت که برای عبور از آن ها به عزت نفس بالا احتیاج دارند.

عوامل کلیدی برای ایجاد عزت نفس سالم، تعیین اهداف، پذیرفتن مسئولیت، انجام وظایف و جشن گرفتن موفقیت است. کودک باید بتواند موفقیت را به تصویر بکشد و بداند چه زمانی به آن دست یافته است.

۱۰ دلیل اهمیت عزت نفس

۱. فرزند شما می تواند شکست ها را تحمل کند.

کودکانی که عزت نفس بالایی دارند بهتر می توانند شکست های جزئی را بدون از دست دادن اعتماد به نفس تحمل کنند.

۲. تصمیمات خوب

بچه‌هایی که عزت نفس بالایی دارند، مهارت‌های تصمیم‌گیری خوبی دارند.

۳. فرزند شما می تواند الگوها و دوستان خوبی پیدا کند.

کودکانی که عزت نفس بالایی دارند، الگوهای همسالان و دوستان خوبی پیدا می کنند که به آن ها اهمیت داده و احترام می گذارند.

۴. می تواند در برابر فشار همسالان مقاومت کند.

افرادی که عزت نفس بالاتری دارند در ایجاد دوستی، مهارت همدلی، حفظ روابط دوستانه و مدیریت فشار همسالان بهتر هستند.

۵. از خودش دفاع می کند.

کودکانی که عزت نفس بالایی دارند از ایستادگی در دفاع از خود نمی ترسند.

۶. هویت سالم 

۷. فرزند شما می تواند الگوهای مناسب برای سال های نوجوانی داشته باشد.

نوجوانان تمایل دارند که نگاهی خودمحورانه به زندگی داشته باشند و ممکن است مسائل را جدی‌تر و شخصی‌تر از آنچه که باید ببینند. داشتن عزت نفس قوی در سال های نوجوانی محافظت کننده است.

۸. فرزند شما می تواند دستاوردهای بالاتری کسب کند.

تحقیقات نشان می‌دهد که خوش‌بین‌ها معتقدند عملکردشان بهتر از واقعیت است. این دیدگاه مثبت آن ها را به سمت ریسک بیشتر، تمرین بیشتر، تسلیم نشدن سوق می‌دهد و در نهایت، می‌توانند خوب عمل کنند.

۹. شکست ها را تحمل می کند

کودکانی که بر این باورند که موفقیت به دلیل تلاش خود آن هاست، معمولاً معتقدند که شکست‌ها قابل تحمل بوده و می توانند مشکلات را موقتی دانسته و آن ها را تحمل کنند.

۱۰. فرزند شما این آزادی را دارد که شکست بخورد.

یکی از بهترین چیزها در مورد عزت نفس کودکان، آزادی در شکست خوردن است. هیچ موفقیت واقعی در زندگی بدون شکست نیست بنابراین به کودک خود بیاموزید که ببیند چه چیزی می تواند از اشتباهات و چالش ها به دست بیاورد.

روش های افزایش عزت نفس در کودکان و نوجوانان

در طول رشد عزت نفس کودک تکامل می یابد، آن ها به مرور متوجه خواهند شد که ذاتاً در هر کاری که تلاش می کنند استعداد ندارند. برخی از استراتژی های کلیدی که والدین می توانند برای کمک به فرزندان خود امتحان کنند، در ادامه آمده است. برای کمک به ساختن احساس مثبت فرزندانتان (مثل اینکه او بزرگ شده است) می توانید از راه های زیر کمک بگیرید:

۱.به فرزندانتان قدرت انتخاب دهید

قدرت انتخاب دادن به بچه ها بدون مسولیت کاری می‌کند که آن ها احساس صاحب اختیاری بکنند برای مثال: در صبحانه شما به فرزندانتان قدرت انتخاب بین تخم مرغ یا نان و پنیر را پیشنهاد بدهید. یاد گرفتن انتخاب برای افزایش عزت نفس کودکان مهم است، انتخاب های ساده در زمانی که فرزند شما کوچک است کمک خواهد کرد تا برای انتخاب های سخت بیشتری که در آینده با آن ها روبرو خواهد شد آماده شوند.

۲. همه ی کار ها را برای او انجام ندهید

صبور باشید و اجازه بدهید کارهایش را خودش انجام بدهد برای مثال با وجود اینکه اگر لباس او را بپوشانید ممکن است سریع تر و راحت تر باشد، اجازه دهید کار را خودش انجام دهد و کمک کنید که مهارت های زندگی را یاد بگیرد هرچقدر با چالش های تازه روبرو شود کفایت و اعتمادبه نفس بیشتری را احساس می‌کند.

۳. به او اجازه دهید بداند که هیچکس عالی نیست

توضیح دهید که هیچکس انتظار ندارد که کامل باشد. روشی که شما به اشتباهات کودکتان عکس العمل نشان می دهید، به او نشان می دهد که چگونه باید عمل کند.

۴. بیش از اندازه تعارف نکنید

بچه ها در تشخیص غیر صمیمی بودن تعارف ها و تعریف های بی اساس ماهر هستند. برای مثال از نقاشی کودکتان تعریف کنید ولی به او نگویید که چه هنرمند بزرگی است.

۵. کار های روزمره خانواده را مناسب با سنش به او واگذار کنید.

به بچه ها برای وظایفی مانند: چیدن میز، شستن ظرف ها یا تمیز کردن خانه بدهید. این کار احساس رقابت و کنترل مهارت حل مسئله آن ها را افزایش می‌دهند.

۶.مقایسه نکنید

هرگز احساسات فرزندانتان را تحقیر نکرده و او را دیگران مقایسه نکنید. وقتی عصبانی می‌شوید یک استراحت کوتاه بکنید و چیزی نگویید که بعدا پشیما ن شوید.

۷. با آن ها وقت بگذرانید

وقت گذاشتن برای بچه ها باعث می شود احساس کنند برای شما مهم هستند. تفریح ​​کنید و با هم فعالیت هایی مانند تماشای فیلم یا بازی با توپ انجام دهید که آن ها از آن لذت می برند.

برای تماشای و لذت بردن از دستاوردهای فرزندتان وقت بگذارید. این نشان می دهد که شما برای علایق او ارزش قائل هستید و اعتماد به نفس او را افزایش می دهد زیرا او خود را باهوش و توانا می بیند.

۸. از برچسب زدن بپرهیزید

هنگام تنبیه فرزندان خود از به کار بردن کلماتی مانند تنبل، شیطون یا احمق خودداری کنید. برچسب‌ها به کودک شما کمک نمی‌کنند تا بفهمد رفتار قابل قبول چیست و ممکن است او را به این باور برساند که هرگز نمی‌تواند به اندازه کافی خوب باشد. در عوض، رفتارهای منفی فرزندان خود را با توضیح ناشایست بودن رفتار آن ها اصلاح کنید. گفتن اینکه آنها را دوست دارید اما رفتار نادرست آنها را تایید نمی کنید، می تواند آن ها را نسبت به اعمال خود آگاه تر کند.

۹. انتظارات واقع بینانه داشته باشید

از مقایسه بپرهیزید و کاری نکنید که فرزندانتان وقتی خوب عمل نمی کنند، مثلاً وقتی نمره خوبی در مدرسه نمی گیرند، احساس شکست کند. این امر باعث کاهش روحیه و عزت نفس آن ها می شود.

۱۰. به کودک خود کمک کنید تا قوانین را درک کند

این نوع توضیحات به کودکان کمک می کند تا احساس امنیت و کنترل داشته باشند، که همه این ها اعتماد به نفس و توانایی آن ها را برای مقابله و حل مشکل ایجاد می کند.

۱۱. بگذارید فرزندتان ببیند که شما هم گاهی به کمک نیاز دارید.

در صورت نیاز از دیگران کمک بخواهید، وقتی کمک می‌خواهید فرزندتان درک می کند که کمک گرفتن نشانه ضعف نیست.

۱۲. به فرزندتان کمک کنید تا از کلمات برای حل چالش ها استفاده کند

گفتن کلماتی که فرزندتان نیاز دارد، احتمال درخواست کمک او را بیشتر می کند. همچنین به او کمک می کند تا بفهمد چه اتفاقی افتاده است و چه مراحلی برای موفقیت آمیز لازم است. اگر گریه یا پرخاشگری می کند به نیازهای او پاسخ ندهید تا زمانی که بتواند خواسته های خود را در آرامش بیان کند.

۱۳. تشویق به روابط دوستی

پیدا کردن و حفظ دوستان باعث رشد اعتماد به نفس و عزت نفس کودک نوپا می شود. فرصت های زیادی برای ملاقات و بازی با کودکان هم سن و سال او ایجاد کنید.

بازی هایی برای افزایش عزت نفس کودکان

۱. بازی وانمود

کودکان افکار و احساسات خود را از طریق داستان هایی که در حین بازی وانمودی خلق می کنند، به نمایش می گذارند. کودک نوپا ممکن است کیفی را بردارد، کت بپوشد و وانمود کند که او پدری است که به سر کار می رود. این به او کمک می کند تا با احساسات پیرامون اضطراب جدایی کنار بیاید

۲. بازی خوش بینی

متفاوت فکر کردن نحوه اتصال مغز شما را تغییر می دهد. افکار منفی یک چرخه منفی ایجاد می کند که می تواند منجر به ایجاد باورهای اصلی منفی در کودک شود. باورهای اصلی منفی، باورهای اساسی هستند که ما در مورد خود داریم. باورهای اصلی منفی ممکن است «من دوست داشتنی نیستم»، «من آدم بدی هستم» یا «من احمقم» باشد. چنین باورهایی بر اعتماد به نفس کودک شما تأثیر منفی می گذارد.

ابتدا روی یک تخته سفید یا کاغذ بزرگ (که می توانید روی دیوار بچسبانید)، نام هر یک از اعضای خانواده را بنویسید. سپس، به عنوان یک خانواده موافقت کنید که هدف خود را برای ایجاد خوش بینی بیشتر قرار دهید و بنویسید که برای خوش بینی بیش تر چه کاری باید انجام دهید.

خوش بینی مسری است. اگر این فعالیت عزت نفس را به طور منظم انجام دهید، متوجه خواهید شد که همه اعضای خانواده نسبت به هر گونه الگوی تفکر منفی غیرمفید آگاهی بیشتری پیدا می کنند. بنابراین به مرور عزت نفس کودکان افزایش می یابد و متوجه خواهید شد که او به طور طبیعی شروع به تغییر شرایط یا نتایج دشوار می کند.

منبع : افزایش عزت نفس کودکان

بی اختیاری مدفوع در کودکان

بی اختیاری مدفوع (Encopresis) به شرایطی گفته می شود که کودک بدون آن که علتی داشته باشد، در لباس و یا سایر موقعیت هایی که از نظر اجتماع پسندیده نیست، مدفوع می کنند.

انکوپرزیس وضعیتی است که در آن کودک پس از آموزش دیدن در مورد استفاده از دستشویی زمانی که در توالت نیست، مدفوع می کند. یبوست معمولا باعث این حوادث می شود. بی اختیاری مدفوع در کودکان می تواند ناامید کننده باشد، اما صبر داشته باشید و در زمانی که فرزندتان با آموزش سازگار می شود، آن را تشویق کنید.

برای تشخیص بی اختیاری ادرار سن کودک باید حداقل ۴ ساله باشد و بی اختیاری حداقل هر ماه یک بار و به مدت ۶ ماه متوالی رخ دهد. ملاک ۴ سال به آن دلیل انتخاب شده است که بررسی ها و پیگیری های متعدد نشانگر این موضوع هستند که ۵۰ درصد کودکان در ۲ سالگی و ۱۰۰ درصد آنان در ۴ سالگی قادرند که بر مدفوع خود کنترل داشته باشند.

بی اختیاری مدفوع در کودکان چیست

از آنجایی که تجمع مدفوع باعث کشیده شدن روده بزرگ می شود، اگر درمان نشود، مشکل بدتر می شود. به مرور کودکان ممکن است اشتهای خود را از دست بدهند یا از درد معده شکایت کنند.

مدفوع بزرگ و سفت همچنین ممکن است باعث پارگی پوست اطراف مقعد شود که خون روی مدفوع باقی می ماند.

بچه ها نمی توانند با شرم و گناهی که در مورد این وضعیت احساس می کنند روبرو شوند. برخی حتی سعی می کنند زیر شلواری کثیف خود را از والدین خود پنهان کنند.

پیشنهاد مشاور: راه درمان نگه داشتن مدفوع

اکثر کودکان مبتلا به بی اختیاری مدفوع می گویند قبل از اینکه لباس زیر خود را کثیف کنند، هیچ تمایلی به دفع مدفوع ندارند. این اتفاق معمولاً در طول روز اتفاق می افتد، در حالی که کودک بیدار و فعال است.

دلیل دیگر ممکن است علمی تر باشد: از آنجایی که مغز به بوی مدفوع عادت می کند، ممکن است کودک دیگر متوجه این بو نشود.

به طور معمول، بی اختیاری مدفوع به دو طبقه ی عمده و چند طبقه ی فرعی تقسیم بندی می شوند. این طبقات عمده عبارتند از: اولیه و ثانویه. بی اختیاری مدفوع اولیه زمانی طبقه بندی می شود که پس از رسیدن به سن زمانی و عقلی ۴ سال، ادامه داشته و دوره ی زمانی قبلی کنترل مدفوع حداقل به مدت زمان یک سال اتفاق نیفتاده باشد.

اگر باوجود یک سال کنترل، بی اختیاری مدفوع ظاهر شود، از نوع ثانویه تلقی می شود.

تشخیص

ملاک های تشخیص بی اختیاری مدفوع هستند عبارتند از:

  • دفع مکرر مدفوع در محل هایی که مناسب این منظور نمی باشد، خواه عمدی و یا خواه غیر عمدی باشد.
  • وقوع حداقل یک مورد در ماه به مدت زمان ۶ ماه .
  • سن زمانی و عقلی حداقل ۳ سال.
  • ناشی از علت های جسمی همانند: مگا کولولن، آگانگلیونی نیست.
  • معاینه رکتال که در آن پزشک یک انگشت دستکش دار را وارد رکتوم می کند تا انسداد و مشکلات عضلانی را بررسی کند.
  • اشعه ایکس
  • شکم درد
    از دست دادن اشتها
  • ارزیابی روانشناختی برای تعیین علت در صورت ارتباط با استرس عاطفی، ترس یا چالش های رفتاری.

تخمین زده می شود که ۱٪ – ۲٪ از کودکان زیر ۱۰ سال تحت تاثیر انکوپرزیس قرار دارند. پسران بیشتر از دختران بی اختیاری مدفوع در کودکان را تجربه می کنند. تقریباً ۸۰ درصد از کودکان مبتلا پسر هستند.

علت مدفوع کودک در شلوار

سه نظریه ی عمده در مورد علت بی اختیاری مدفوع وجود دارد، این نظریه ها عبارتند از: نظریه طبی، نظریه ی پویایی روانی و یادگیری – رفتاری.

نظریه  طبی: این نظریه از دیدگاه رشد عصبی به مشکل نگاه می کند. بی اختیاری مدفوع در این چشم انداز، حاصل از نارسایی های رشدی در ساخت و کارکرد مکانیزم های تشریحی و فیزیولوژیکی مورد نیاز برای کنترل روده می باشد، این نارسایی ها موقتی به شمار می آیند. مشکلات پزشکی شامل موارد زیر می باشند:

  • اینرسی روده: روده بزرگ مدفوع را آنطور که باید حرکت نمی دهد.
  • آسیب عصبی دستگاه گوارش: ماهیچه های انتهای دستگاه گوارش (مقعد) به درستی بسته نمی شوند.
  • بیماری هیرشپرونگ: پایانه های عصبی در روده وجود ندارد، این امر باعث انسداد روده می شود و مدفوع نمی تواند دفع شود.
  • عفونت یا پارگی در رکتوم.
  • کم آبی (عدم نوشیدن آب کافی ).
  • سوء تغذیه یا رژیم غذایی متشکل از چربی و شکر بیش از حد.

نظریه پویایی روانی: این نظریه، اختلال بی اختیاری مدفوع را نشانه ی برخی از تعارض های عمیق تر می داند. علل روانی این اختلال شامل موارد زیر می باشد

  • کودک مشغول بازی است و نمی خواهد برای رفتن به دستشویی بایستد.
  • ترس از توالت
  • رویدادهای استرس زا در زندگی کودک، مانند شروع مدرسه.
  • اختلال نافرمانی مخالف
  • مشکلات رفتاری: فرزند شما در پیروی از قوانین یا برآوردن انتظارات اجتماعی مشکل دارد.

نظریه ی یادگیری_ رفتاری: این نظریه، بی اختیاری مدفوع را به دلیل نادرست بودن روند آموزش استفاده از توالت ناشی می دانند.

روش های رفتاری، با موفقیت بیشتری در درمان بی اختیاری مدفوع مورد استفاده قرار گرفته اند. از جمله ” برچسب جایزه ” که در آن، کودک برای هر روزی که بدون بی اختیاری سپری کند، ستاره ای را در چارت وارد می کند. سایر تقویت کننده های رفتاری بسیار اثر بخش بوده است. اما با این حال، شاید بهترین روش مقابله با این اختلال، روش ترکیبی طبی _ رفتاری نیز باشد.

در حالی که تقریباً همیشه یک مؤلفه رفتاری در انکوپرزیس مزمن وجود دارد، رفتار درمانی به تنهایی، مانند ارائه پاداش، معمولاً مؤثر نیست. در عوض، ترکیبی از درمان پزشکی و رفتار درمانی بهترین و دائمی ترین نتیجه را به دنبال دارد.

علائم

  • نمی توانند مدفوع خود را نگه دارند.
  • مخفی کردن مدفوع
  • پنهان کردن لباس های کثیف
  • دفع نامنظم
  • احساس نفخ یا احساس درد در شکم یا معده
  • از دست دادن اشتها
  • خاراندن یا مالش ناحیه مقعد به دلیل تحریک مدفوع آبکی
  • کناره گیری از دوستان، مدرسه یا خانواده

بی اختیاری مدفوع در کودکان بیش فعال

مطالعات نشان داده است که کودکان مبتلا به ADHD (بیش فعالی) به طور قابل توجهی نسبت به کودکان سالم، میزان بی اختیاری ادرار و مدفوع، یبوست، شب ادراری و دیسوری بالاتری دارند.

بیشتر کودکان مبتلا به ADHD در کنترل مثانه در طول روز و شب ناتوانی هایی را تجربه می کنند که با درمان به مرور کاهش می یابد.

متخصصان پزشکی معمولاً تخلیه مدفوع از روده بزرگ و رکتوم را به عنوان تخلیه یا در موارد شدید که پزشک نیاز به خارج کردن مدفوع به صورت دستی دارد انجام می دهند.

درمان قطعی بی اختیاری مدفوع در کودکان 

درمان برای هر کودکی که به بی اختیاری مدفو عتشخیص داده می شود منحصر به فرد است و می تواند شامل موارد زیر باشد:

  • مصرف ملین‌ها یا تنقیه برای اطمینان از مدفوع نرم و منظم زیر نظر دکتر.
  • برنامه منظم برای دستشویی
  • یک رژیم غذایی سرشار از فیبر (میوه ها، غلات کامل، سبزیجات).
  • نوشیدن آب فراوان
  • ستایش یا پاداش به فرزندتان برای استفاده منظم از توالت
  • در صورت وقوع حادثه، با فرزند خود دعوا و پرخاش نکنید.
  • تخلیه رکتوم و کولون از مدفوع. بسته به سن کودک و موارد دیگر، پزشک ممکن است داروهایی از جمله نرم کننده مدفوع، ملین ها و یا تنقیه را توصیه کند. ملین و تنقیه را فقط زیر نظر پزشک بدهید. هرگز این درمان ها را بدون مشورت با پزشک خود در خانه انجام ندهید.
  • در بیشتر موارد، آزمایش خون بخشی از ارزیابی یبوست نیست. در برخی موارد، عکسبرداری با اشعه ایکس از شکم یا لگن کودک انجام می شود تا مشخص شود که چه مقدار مدفوع در روده بزرگ وجود دارد و اینکه آیا کولون و رکتوم بزرگ شده اند یا خیر.

درمان خانگی بی اختیاری مدفوع در کودکان

  • رژیم غذایی و ورزش در منظم نگه داشتن دفع بسیار مهم است. اطمینان حاصل کنید که کودک شما مقدار زیادی غذاهای غنی از فیبر دریافت می کند.
  • میوه های تازه، میوه های خشک مانند آلو و کشمش، لوبیا خشک، سبزیجات و نان و غلات پرفیبر را در برنامه غذایی کودک قرار دهید.
  • از والدین خواسته می‌شود که زمان‌هایی را بعد از غذا برنامه ریزی کنند. این به بچه‌ها کمک می‌کند تا یاد بگیرند که اهمیت دستشویی رفتن را درک کنند.
  • برای بی اختیاری مدفوع به چه دکتری مراجعه کنیم؟ با متخصص گوارش که در درمان بیماری ها و شرایط دستگاه گوارش که بر روده بزرگ تأثیر می گذارد صحبت کنید.
  • مصرف (لوبیا و عدس، سبزیجات (کلم بروکلی، مارچوبه). میوه ها (توت ها، سیب). غلات) می تواند به دفع راحت تر کودک کمک کند.
  • آموزش: کودکان ممکن است به آموزش در مورد استفاده مناسب از ماهیچه ها و سایر پاسخ های فیزیکی احتیاج داشته باشند.
  • اگر کودک در مورد انکوپرزیس احساس شرم یا گناه داشته باشد، درمانگر می تواند به او کمک کند تا با این احساس مقابله کند و راه های دفع مدفوع را به طور معمول بیاموزد.
  • بچه‌های مبتلا به بی اختیاری مدفوع در کودکان اغلب توسط خواهر و برادر و همکلاسی‌هایشان مسخره می‌شوند. والدین باید مراقب عزت نفس پایین و افسردگی در کودکان مبتلا به بی اختیاری مدفوع باشند.

سوالاتی که باید از پزشک بپرسید

  • آیا باید رژیم غذایی فرزندم را طوری تغییر دهم که فیبر بیشتری داشته باشد؟
  • آیا کودک من نیاز به مصرف ملین یا هر دارویی دارد؟
  • آیا انکوپرزیس فرزندم بر توانایی او برای یادگیری در مدرسه تأثیر می گذارد؟

منبع : بی اختیاری مدفوع در کودکان

حسادت کودکان به فرزند دوم

 حسادت کودکان به فرزند دوم، حسادت در کودکان از نظر روانشناسی، سن حسادت در کودکان، شدیدترین دوره حسادت کودک در این مقاله بررسی می شود و به تمام سوالات شما در این باره در قسمت نظرات پاسخ می دهیم پس این مقاله را از دست ندهید و ما را از نظرات خود آگاه کنید.

ممکن است شما نیز حسادت در کودکان را تجربه کرده باشید و حسادت در کودکان باعث می شود که در موقعیت های خاصی، رفتارهای حسادت آمیز نشان می دهد و باعث تعجب شما و اطرافیان می شود.

حسادت در کودکان از نظر روانشناسی

بررسی حسادت در کودکان از نظر روانشناسی نشان داده است که موقعیت های خای مانند رقابت، مقایسه با هم سن و سالان و یا فرق گذاشتن بین بچه ها، آتش حسادت را شعله ور تر می کند و باعث می شود تا فرزندتان نه تنها در هیچ کاری با شما همکاری نکند، بلکه دچار احساس خشم، عصبانیت و کینه نیز شود.

شاید برای تان عجیب باشد که یک مقایسه ی به ظاهر کوچک چگونه می تواند تا این حد برانگیزاننده باشد اما در حقیقت، قرار گرفتن در موقعیت های تبعیض، مقایسه و یا رقابت؛ این احساس را به همراه می آورد که ” من از دیگران کمتر هستم “ و باعث شکل گیری حد زیادی از ترس درونی می شود.

کودک ترسیده، تلاش می کند تا با رفتارهای حسادت آمیز از خود دفاع کند و توانایی اش در دفاع از حقوق خود را به نمایش بگذارد و حقوق خود را پس بگیرد.

متاسفانه این رفتارها در دراز مدت می تواند منجر به تنها ماندن کودک و یا کناره گرفتن دیگران از او نیز شود که مهارت های اجتماعی را به طور قابل توجهی تحت تاثیر قرار می دهد.

حسادت کودکان به فرزند دوم

از نظر روانشناسی، معمولا حسادت در حدود یک و نیم سالگی شکل می گیرد و در فاصله ی ۲ تا چهار سالگی بیشتر می شود.

این بین اگر فرزند تازه ای متولد شود، ممکن است کودک به رفتارهای نابه هنجار دیگری مانند افسردگی، بدغذایی، اضطراب و یا شب ادرار متوسل شود تا از این طریق اعتراض خود به شرایط را بیان کند.

به عبارت دیگر لازم است بدانید که این رفتارها بیش از آنکه یک اختلال باشند، روشی برای ابراز وجود هستند که فرزندتان از آن استفاده می کند.حسادت به بچه کوچکتر امری عادی می باشد ولی باید با کمک والدین کنترل شود. در ادامه راه های لازم برای درمان این مشکل آورده شده است.

رفتار با فرزند اول وقتی فرزند دوم به دنیا می آید

اگر فرزند شما عادت ندارد در کنار نوزادان باشد یا شما را کنار آن ها ببیند، ممکن است در ابتدا واکنش های شدیدی داشته باشد. خوب است که بتوانید زمان آرامی را با خانواده های دیگر بگذرانید تا او به این ایده عادت کند که اگر والدینش نوزادان دیگری را در آغوش بگیرند، باز هم او را دوست دارند و از او مراقبت خواهند کرد.

۵ نشانه حسادت در کودکان

نشانه‌های حسادت در کودک می‌تواند متفاوت باشد، اما معمولاً شامل فوران خشم یا گریه، نشان دادن پرخاشگری نسبت به خواهر و برادر یا همسالان، مقایسه بین خود و دیگران، یا خودداری از محبت می باشد.

  • توجه ناخواسته: کودکانی که حسادت از خود نشان می دهند اغلب دلبسته و خواستار توجه می شوند. آن ها ممکن است تقاضای بغل بیشتری داشته باشند یا نخواهند که اتاق را ترک کنید.
  • ناامنی: کودکان حسود اغلب احساس ناامنی می کنند و این را از طریق رفتارهای منفی مانند نام گذاری، قلدری یا کینه توزی نسبت به دیگران ابراز می کنند.
  • تمرکز ضعیف: اگر کودکی احساس حسادت می کند، ممکن است در تمرکز روی کارها یا کارهای مدرسه مشکل داشته باشد.
  • مالکیت: کودک حسود ممکن است رفتار مالکانه خود را در مورد اسباب بازی ها یا وسایل خود نشان دهد و اگر شخص دیگری چیزی را بخواهد که متعلق به اوست، ناراحت شود.
  • پرخاشگری: برخی از کودکان حسود به دلیل احساس حسادت و ناامنی در مورد از دست دادن توجه بزرگسالان یا همسالان، نسبت به خواهر و برادر یا همسالان خود به خاطر مسائل به ظاهر بی اهمیت پرخاشگری نشان می دهند.

کنترل حسادت کودکان

بسیاری از والدین به دلیل عدم آگاهی از سار و کارهای روانی درونی در خصوص حسادت، تلاش می کنند تا از طریق تنبیه، فشار، اجبار و یا روش هایی مانند سرزنش کردن، مانع از حسادت ورزی کودک شوند.

این در حالی است که چنین روش هایی می تواند احساس عدم درک شدگی را بیشتر کرده و کودک را برای کنارگذاشتن حسادت، لجبازتر کند.
استفاده از راهکارهای زیر می تواند به شما کمک کند تا این وضعیت را به خوبی مدیریت کنید:

۱. با فرزندتان صحبت کنید و به او بگویید که برای تان مهم و دوست داشتنی است.

در طی این گفت و گو او را متوجه کنید که توجه تان به کودکان دیگر به خاطر ناتوانی و کوچک بودن شان است و ربطی به مساله ی دوست داشتن ندارد.
سعی کنید در عین حال جانب اعتدال را نیز رعایت کنید و از توجه افراطی به فرزند پرهیز کنید.

۲. به فرزندتان محبت کنید.

محبت کردن به فرزندتان به ویژه در اوقاتی که تنها هستید، به او احساس دوست داشتن را منتقل می کنید. او را نوازش کنید و در آغوش بگیرید.

۳. به فرزندتان قدرت دهید.

از طریق واگذار کردن کارهای کودک کوچک تر به فرزند حسودتان می توانید در او احساس کنترل، قدرت و توانمندی ایجاد کنید. به عنوان مثال غذا دادن و یا لباس پوشیدن را به او واگذار کنید.

۴. از فرزندتان تعریف کنید.

ممکن است فرزند حسودتان تمایل داشته باشد تا به کارهای او نیز رسیدگی ویژه ای کنید. بنابراین بر این نکته تاکید کنید که تو قوی و شجاع هستی و می توانی کارهای خودت را به خوبی انجام دهی.

بیان دیگر ویژگی های مثبت فرزندتان نیز باعث می شود تا در او احساس دیده شدن ایجاد شود و رفتارهای حسادت آمیز کمتری را بروز دهد.
بهتر است بر ویژگی هایی تاکید کنید که مختص فرزندتان است و توجه ی ویژه ی شما به او را نشان می دهد.

۵. اعتماد به نفس را تقویت کنید.

راهکار ارایه شده در مورد قبل، به فرزندتان کمک می کند تا احساس بهتری در مورد خود داشته باشد و خود را ارزشمند بداند.

برای رشد اعتماد به نفس، کارهایی را به فرزندتان محول کنید که از عهده ی آن ها بر می آید. بر توانمندی های فرزندتان تاکید کنید و احساس کافی بودن را در او پرورش دهید.

۶. به کودک اجازه دهید تا احساس حسادت یا خشم اش را بیان کند.

ماندن با احساسات منفی مانند حسادت و خشم به صلاح کودک نیست. برای تغییر این وضعیت، به کودک اجازه دهید تا احساسات واقعی اش در مورد کودک دیگر را بیان کند.

می توانید ابزاری جایگزین مانند یک عروسک را در اختیار او قرار دهید تا احساس خشم اش را از طریق ضربه زدن به آن تخلیه کند.

نقاشی کردن نیز می تواند روش مفید دیگری برای بیان احساسات باشد.

در صورتی که حسادت در فرزندتان منجر به رفتارهای دیگری مانند شب ادراری، ناخن جویدن و یا اضطراب و افسردگی شده است، می توانید با مراجعه به بازی درمانگر، نسبت به درمان این وضعیت اقدام کنید.

۷. اهمیت اشتراک گذاری را به فرزندتان بیاموزید

برخی از کودکان تمایل دارند بدون دلیل از سایر کودکان کینه بگیرند. اگر اینطور است، اهمیت اشتراک گذاری، مراقبت از دیگران، برخورد با آن ها و خوش گذرانی را به فرزندتان بیاموزید. این کار به آن ها کمک می کند تا هر نوع ناامنی را از بین ببرد، دیر یا زود خواهید دید که فرزندتان از همراهی با کودکی که زمانی به او حسادت می کرد لذت می برد.

۸.به کودک و احساس او گوش دهید

در بیشتر موارد، رفتار حسادت آمیز در کودک عمیق است، زیرا آن ها یک مشکل یا نگرانی خاص در پشت چنین رفتاری دارند.

با فرزندتان صحبت کنید، دلیل حسادت او نسبت به یک فرد خاص را دریابید و سپس با نظرات خود بدون دخالت در احساسات و ترس های او به حرف های او گوش دهید.

ممکن است موقعیت هایی وجود داشته باشد که کودک شما عزت نفس و اعتماد به نفس کمتری داشته باشد، ممکن است از جنبه های مثبت خود اطمینان کافی نداشته باشد، که ممکن است باعث شود نسبت به شخص دیگری حسادت نشان دهد و در اینجا ممکن است این جنبه های مثبت را تقویت کنید.

۹. از کودکتان درباره احساساتش سؤالات باز بپرسید

هنگام برخورد با احساس حسادت در کودکان، مهم است که گفتگوی باز و صادقانه داشته باشید.

یکی از راه‌های تسهیل چنین بحثی این است که از فرزندتان سؤالات باز و طولانی درباره احساساتش بپرسید. این به آن ها کمک می کند تا کلماتی را روی احساسات قوی که ممکن است تجربه می کنند بیان کنند و به احساسات خود را درک کنند.

سؤالات باز همچنین می توانند به کشف دلایل اصلی حسادت کمک کنند، که می تواند هر چیزی از اعتماد به نفس پایین گرفته تا ترس از دست دادن باشد.

در پایان، ارتباط شفاف و گفتگوهای سالم کلید کاهش حس حسادت در کودکان است.

۱۰.روش های سالم تعامل با دیگران را آموزش دهید

الگوبرداری از رفتاری که می خواهیم ببینیم یک عامل کلیدی است. توضیح اینکه چرا رفتارهای حسادت‌آمیز ناسالم هستند و همچنین اینکه چگونه می‌توانند در روابط مخرب باشند نیز مهم است و در کاهش حسادت کودک نقش دارد.

به عنوان بزرگسال، ما باید تلاش کنیم تا به فرزندانمان نشان دهیم که چگونه با حسادت برخورد کند.

آموزش ارزش‌های همدلی و درک برای خود و دیگران از طریق نقش‌آفرینی و گفتگوهای باز در مورد احساسات می‌تواند به کودکان کمک کند به جای متوسل شدن به حسادت به عنوان ابزاری برای مقابله، یاد بگیرند که چگونه در روابط خود با خانواده و دوستان احساس امنیت کنند.

سن حسادت در کودکان

طبیعی است که کودکان خردسال نسبت به خواهر یا برادر جدید خود احساس حسادت کنند، این حسادت حتی در کودکان نوپا نیز دیده می شود و کاملاً طبیعی است و روشی است که آن ها برای ابراز احساسات ناامیدی و سردرگمی خود در مورد نقش آن ها در زندگی شما و خانواده انتخاب کرده اند.

شدیدترین دوره حسادت کودک

حسادت در اکثر کودکان بین یک تا دو سالگی ظاهر می شود، کودکان در ۳.۵ سالگی بین موقعیت های اجتماعی که حسادت را برانگیخت تمایز قائل می شوند.

درست مانند احساس ترس در هنگام تهدید یا عصبانیت زمانی که بی عدالتی انجام شده است، طبیعی است که گاهی اوقات نیز حسادت کنیم.

منبع : حسادت کودکان به فرزند دوم

چگونه استرس مدرسه در کودکان را از بین ببریم؟

استرس مدرسه در کودکان امری طبیعی می باشد که دلایل متعددی دارد و قابل درمان می باشد. روان شناسان و همچنین مشاوران آگاه به روانشناسی کودک و نوجوان می توانند به درمان استرس مدرسه در کودکان کمک کنند. در ابتدا باید موارد زیر بررسی شود:

  • در صورت امکان باید متوجه شد که عامل یا عواملی که سبب ایجاد اضطراب در نوجوان و یا کودک شده است، چیست. گاهی اوقات با بحث و گفت و گو در این زمینه، می توان از تشدید و گسترش اضطراب به خوبی جلوگیری کرد و مانع از افزایش آن گردد.
  • باید به نوجوان کمک کرد تا جنبه ی تهدید آمیز و عاملی که ایجاد کننده ی اضطراب در او بوده است را کم کرد.
  • باید به صورتی سبب افزایش توانایی عملکرد کودک و یا نوجوان، حتی در زمان اضطراب شد.

استرس در کودکان چیست؟

استرس را می توان به عنوان پاسخ های فیزیکی و ذهنی ما به برخی رویدادهای خارجی تعریف کرد.

از طرف دیگر، نوعی استرس وجود دارد که بیشتر از یک گفتگوی درونی ناشی می شود تا یک رویداد بیرونی. ما این را “اضطراب” می نامیم. که شامل احساس مداوم ترس یا دلهره است و در زندگی روزمره شما اختلال ایجاد می کند.

بدن شما با ترشح هورمونی به نام کورتیزول که فشار خون و عملکرد سیستم ایمنی را تنظیم می کند، به استرس واکنش نشان می دهد. اگر همیشه استرس دارید و بدنتان بیش از حد کورتیزول تولید می کند، ایمنی شما را کاهش می یابد، فشار خون شما بالا می رود و عملکرد شناختی شما مختل می شود.

بنابراین از آنجایی که استرس بیش از حد چیز خوبی برای ذهن یا بدن شما نیست، باید به فکر استفاده از چند تکنیک مدیریت استرس در زندگی روزمره خود باشید.

۱۰ نشانه استرس مدرسه در کودکان

۱. اجتناب از دیگران

تنها بودن و اجتناب از فعالیت های گروهی و دوستانه راهی است که برخی از دانش آموزان سعی می کنند با استرس کنار بیایند. کودکانی که استرس دارند اغلب از مدرسه و فعالیت های اجتماعی کناره گیری می شوند، بنابراین برای کشف استرس در دانش آموزان ابتدایی  خود به نحوه تعامل فرزندتان با دیگران توجه کنید.

۲. تغییرات کوتاه مدت رفتار

تغییرات رفتاری ناگهانی یک علامت هشدار دهنده اصلی استرس می باشد که باید به آن دقت کنید. این تغییرات ممکن است شامل کج خلقی، یا پرخاشگری (ضربه زدن، گاز گرفتن یا لگد زدن) باشد.

۳. واکنش بیش از حد به مشکلات کوچک

واکنش بیش از حد نشانه رایج استرس مدرسه در کودکان است. ممکن است متوجه شوید که فرزندتان به راحتی ناامید می شود و به خاطر مشکلات کوچک (مانند گیر افتادن در یک تکلیف) پرخاشگری می کند.

۴. تغییر در الگوها

یکی از نشانه های اصلی استرس، تغییر در رفتار معمول است. کودک شما ممکن است به سختی به خواب برود یا وعده های غذایی را حذف کند.

۵. مشکل در تمرکز

کودک ممکن است در تمرکز روی کارها مشکل داشته باشد. عدم تمرکز نیز نشان دهنده استرس می باشد

۶. لذت نبردن از مدرسه

یکی از نشانه های بارز استرس در کودکان و نوجوانان، از دست دادن علاقه یا لذت بردن از مدرسه است. حجم کاری سنگین و تلاش برای همگام شدن با سایر فعالیت ها می تواند مدرسه را به یک استرس بزرگ تبدیل کند و باعث شود فرزند شما از شرکت در کلاس کناره گیری کند یا انگیزه خود را از دست بدهد.

۷. اثرات فیزیکی

اثرات فیزیکی استرس شامل سردرد، معده درد مکرر، کابوس و حتی شب ادراری باشد. همچنین ممکن است متوجه شوید که فرزندتان بیشتر از حد معمول بیمار می شود

۸. نیاز به توجه

ممکن است متوجه شوید که کودک شما بیش از حد معمول به شما می چسبد.

۹. قادر به حفظ تماس چشمی نیست

هنگامی که مستقیماً با کودک خود صحبت می کنید، ممکن است متوجه شوید که او قادر به برقراری تماس چشمی با شما نیست. این نشانه اصلی استرس است.

۱۰. نمی تواند بشیند

یکی از نشانه های استرس ناتوانی در نشستن و آرام گرفتن است. کودک شما ممکن است شروع به بی قراری کند، از این رفتار می توان به تکان دادن پا هنگام نشستن، ضربه زدن به پا یا عادتی مانند جویدن ناخن اشاره کرد.. این کارها اغلب راهی برای تسکین بخشی از استرس می باشد.

مثال 

برای درک استرس مدرسه در نوجوانان به مثال زیر توجه کنید:

نوجوانی که تمام وجودش را اضطراب فکر امتحان فرا گرفته است، به دلیل استرس و اضطراب خود امتحان را رد می شود. و حتی امتیاز و یا نمره ای نزدیک به آن چه که قبلا در کلاس می گرفته هم به دست نمی آورد. در چنین مواردی به خوبی می توان متوجه شد که چند عامل سبب بوجود آوردن این مشکل می شوند.

نوجوان در منزل تحت فشار روانی بسیار است و برای به دست آوردن نمره ی خوب احساس ناامنی می کند و یا امکان دارد که اعتماد به نفس خود را در اثر شکست هایی مداوم، از دست داده باشد.

به دلیل وجود این دلایل، هر شرایطی که به نوعی نوجوان را مورد ارزشیابی قرار بدهد، به شدت او را مضطرب می سازد. از طرفی دیگر،  اضطراب در عملکرد شخص نیز مؤثر نیز می باشد، به گونه ای که در هنگام امتحان دادن، حالت اضطراب او به صورت منفی تقویت می شود. این دوره ادامه دارد تا هنگامی که نوجوان از تلاش کردن برای رسیدن به موفقیت ها و هدف های خود، خود درای می کند، و یا از امتحان دادن فرار می کند.

بازی هایی برای کاهش استرس کودکان

۱.ورزش

ورزش های مناسب به صورت گروهی به کاهش استرس کودک کمک می کند. علاوه بر این بازی هایی که نیازمند فعالیت های جسمانی هستند نیز برای کاهش استرس کودکان در مدرسه نقش زیادی دارند.

فوتبال، والیبال و بسکتبال مورد علاقه اکثر بچه ها هستند. فعالیت بدنی به کاهش سطح هورمون استرس در بدن کمک می کند، همچنین برای سلامت کلی آن ها مفید است.

۲. روبیک

در حالی که بچه ها سعی می کنند رنگ های یک طرف مکعب روبیک را مطابقت دهند، از دنیا دور می شوند و روی حل مکعب تمرکز می کنند. اگرچه حل کردن کل معما ممکن است استرس زا باشد اما نگران نباشید زیرا بازی هیجان انگیزی است و استرس را دور می کند.

۳. سودوکو و شطرنج

بازی هایی مانند شطرنج، پازل سودوکو و غیره شامل تفکر منطقی و چالش هایی است که استرس زا نیستند. برنده شدن در چند بازی نیز به بازیابی اعتماد به نفس آن ها کمک می کند.

درمان استرس کودکان در مدرسه

  • مشاور می تواند از طریق صحبت کردن با پدر و مادر کودک، و همچنین توصیه برای اهمیت و توجه کمتر نهادن به امتحان او، فشار روحی کودک را برطرف کند.
  • زمانی که کودک امتحان می دهد، حتی اگر امتحان هم عالی نباشد، هرچند پاسخ های مثبت نوشته شده توسط کودک هم محدود باشد، به او پاداش مثبت بدهند و او را تشویق کنند.
  • برای کودک امتحان را تعریف و توجیه کنند و بگویند که امتحان مسئله ای است که توانایی ها و دانسته های او را می سنجد. و منظور از سنجیدن، آن چیزی که او متوجه نشده و یادنگرفته و یا از عهده ی آن برنمی آید، نمی باشد. به عبارتی دیگر؛ امتحان طرحی ست آموزنده تا خود دانش آموز دریابد که چه مطالبی را خوب متوجه شده، و به هیچ وجه هدف از امتحان، تعیین ارزش فردی و اجتماعی نمی باشد.

درمان قطعی استرس کودکان

  • معلم می تواند با ایجاد امتحان هایی در کلاس، عادت به امتحان دادن را رواج دهد با این کار به مرور استرس دانش آموزان کاهش می یابد. معلم می تواند تا حدودی نتیجه اهمیت را بی اهمیت جلوه بدهد و بیش تر به یادگیری بپردازد.
  • معلم می تواند، در آماده شدن بیشتر کودک برای امتحان، کمک کند تا کودک ترسش را کمتر تجربه کند.
  • مربی در آرامش دادن به کودک می تواند بسیار مؤثر واقع شود. همچون می تواند با یک شوخی خوب، امتحان را شروع کند و از دانش آموزان بخواهد که تمام توجه خود را به ورقه ی امتحانی بدهند.
  • مربی آگاه می تواند، دانش آموز را وادار به صحبت در مورد احساساتش بکند. این عمل به طور معمول سبب کاهش اضطراب او می شود.
  •  وقت خود را با فرزند خود بگذرانید و گفتگو در مورد افکار و احساسات را تشویق کنید. گاهی اوقات فقط صحبت کردن می تواند به کاهش باری که کودک شما به دوش می کشد کمک کند، به او نشان دهید که آنجا هستید تا احساسات او را درک کنید.
  • معلم همچنین می تواند با بیان مثال ها و یا دستورالعمل ها تاحدودی به کودک در مقابله با استرس مدرسه در کودکان کمک می کند.

بدیهی می باشد که این دستورالعمل ها و روش ها درمورد رفع و یا کاهش اضطراب های بیماران عصبی ( نوروتیک ) مناسب نخواهد بود. به دلیل آن که معمولا به سادگی نمی توان اضطراب ها را شناسایی کرد. به این صورت که ما هرچند می توانیم، روی چنین اضطراب هایی کار کنیم ولی از وقوع آن ها هرگز نمی توانیم جلوگیری کنیم، مگر آن که ریشه و یا منبع آن را که امکان دارد محیطی، درونی و یا ترکیبی آن را کشف کنیم که البته این عمل تنها با صلاحیت یک متخصص بالینی صورت می گیرد.

منبع : چگونه استرس مدرسه در کودکان را از بین ببریم؟

حس مالکیت در کودکان| ۱۱ درمان قطعی روانشناسی

حس مالکیت در کودکان یکی از موضوعات دشوار برای والدین و کودکان می باشد که چالش های زیادی را به همراه دارد.

این حس از سن ۲۰ماهگی شروع می شود و در سن دو و نیم سالگی به اوج می رسد، در این سن حساس کودکان به وسایل و اسباب بازی های خود احساس مالکیت بسیاری دارند و به هیچ عنوان حاضر نیستند آن را با دیگران تقسیم کنند.

والدین در این هنگام نمی دانند با فرزندشان چطور برخورد کنند و شیوه تربیتی صحیح را نمی دانند به همین دلیل این موضوع منجر می شود تا جروبحثی میان والدین و کودک به وجود آید.

والدین اگر  آگاهی درست و کافی را از احساس مالکیت کودک در این سن خاص داشته باشند به راحتی می توانند سازگاری و رشد اجتماعی کودک کمک کنند و به او کمک کند تا حس مالکیت کودک را رشد دهد.

  •  

حس مالکیت در کودکان چیست؟

کودک در هر دوره از رشد خود ویژگی ها و حالت های منحصر به فرد خودش را دارد و او در هر دوره از رشد کودک از نظر اجتماعی، شناختی، هیجانی و جسمانی ویژگی های خاصی از خود نشان می دهد.

یکی از ویژگی های مهمی که در رشد اجتماعی کودک به وجود می آید احساس مالکیت کودک می باشد.

کودک در دوره از رشد از سن ۲۰ماهگی تا ۵ سالگی احساس مالکیت خاصی کودک به وسایلش دارد و در سن ۲.۵ احساس مالکیت او به اوج می رسد.

کودکان نسبت به وسایل و اشیا بیرونی و اسباب بازی های خود بسیار حساس هستند و احساس تملک و مالکیت خاصی به آن ها دارند و اگر کسی وسایل آن ها را بردارد و یا احساس کنند که وسایل آن ها در خطر هستند واکنش هایی از خود نشان می دهند.

واکنش های آن ها می تواند به صورت گریه و زاری و لجبازی کردن باشد و هم چنین می تواند مقاومت خاصی برای به دست آوردن وسایل خود نشان دهند.

احترام به حس مالکیت کودک

والدین معمولا اطلاعاتی در مورد احساس مالکلیت در کودکان و روش های صحیح برخورد با کودک در این زمینه را نمی دانند.

به همین دلیل رفتار نادرستی با کودک دارند و این رفتار نامناسب باعث می شود تا بر سازگاری و رشد اجتماعی کودک تاثیر منفی بگذارد.

والدین باید در مورد این موضوع اطلاعات و آگاهی خود را بالا ببرند تا بتوانند در رشد اجتماعی کودک به او کمک کنند چون رشد اجتماعی یکی از عوامل اصلی رشد کودک می باشد.

باید درک کنید که این موضوع طبیعی است و برای رشد اجتماعی کودک لازم می باشد و کودکی که این احساس را دارد رفتارهای ناهنجاری از خود نشان نمی دهد.

برخورد صحیح با حس مالکیت کودکان

طرز برخورد با احساس مالکیت در کودک بسیار مهم است زیرا اگر به حس کودک توجه نشود و به آن احترام گذاشته نشود کودک آزرده خاطر و ناراحت می شود و ممکن است نسبت به والدینش دلگیر شده و حس خوبی نداشته باشد و فکر و نگرش او نسبت به خانواده و اطرافیانش تغییر می کند.

والدین باید بهترین و مناسب ترین برخورد را با کودک خود داشته باشند تا به روحیات او لطمه ای وارد نشود، والدین باید به این نیاز کودک توجه خاصی داشته باشند و به آن احترام بگذارند.

علاوه بر احترام گذاشتن به کودک باید حس همدلی، دوستی و بخشندگی را به کودک آموزش دهند تا کودک به خوبی رشد کند.

۱. استفاده از وسایل و اسباب بازی به صورت مشترک

در این سن باید کودک را با بازی های گروهی آشنا کرد تا دوستانی برای خود پیدا کند و با چند کودک با هم بازی کنند و هدف آن ها در بازی یکی باشد.

همچنین می توان کودک را برای همکاری در کارها دعوت کرد و کارها را با او تقسیم کرد، و به کودک آموزش داد تا به یک هدف مشترک به خوبی برسد.

اگر با کودک برخورد درست و صحیحی داشته باشید می توانید او را با همکاری، رعایت نوبت و بخشندگی به خوبی آشنا کنید و این ویژگی ها را در او تقویت کنید.

۲. حس مالکیت در کودکان، گفتگو با کودک

والدین می توانند با کودک خود به گفتگو بپردازند و مسائل را برای او توضیح دهند این برخورد می تواند مفید باشد.

اگر نسبت به وسایلش بسیار حساس باشد و تملک خاصی به آن ها داشته باشد می توانید دلیل این رفتارش را از او بپرسید که چرا این حس را نسبت به وسایلش دارد.

این رفتار صحیح باعث خواهد شد تا کودک احساس خود را به خوبی بیان کند و شما متوجه شوید که کودک به چه دلایلی این رفتار را از خود نشان می دهد.

۳. آموزش به کودک هنگام ندادن اسباب بازی به دیگران

اگر کودک به یکی از اسباب بازی هایش بسیار احساس مالکیت می کند و تملک خاصی به آن دارد و تحت هیچ شرایطی آن را به دوستان و همبازی ها خود نمی دهد باید با کودک خود حرف بزنید و به او فرصت دهید تا در مورد حرف های شما فکر کند.

با این روش شما می توانید او را با مفاهیمی مانند تقسیم کردن وسایل، بازی مشترک و گروهی را برای او بیان کنید تا دفعه بعد راحتر با همبازی هایش بازی کند.

در این سن کودک تصور و درک درستی از بازی مشترک با دوستان و به اشتراک گذاشتن وسایلش با افراد دیگر ندارد و والدین باید این مسئله را به او آموزش دهند و در مورد این مسئله با او به گفتگو بپردازند.

یکی از روش هایی که می تواند کودک را به بازی گروهی جذب کند تشویق کردن است والدین با تشویق کردن می توانند کودک را به سمت بازی های دسته جمعی بکشانند تا در این بازی ها با حس  همکاری، رعایت نوبت و بخشندگی آشنا شود.

۴. حس مالکیت در کودکان، آموزش از طریق مشاهده

کودکان بسیاری از رفتارها را از طریق مشاهده کردن و تقلید کردن آموزش می بینند.

اگر والدین به عنوان الگو و یک شخص بزرگتر بخشنده باشد و وسایل را با دیگران به اشتراک بگذارد کودک با مشاهده رفتار والدین و تقلید از آن ها این رفتار را یاد می گیرد.

هنگامی که کودک با دوستانش بازی گروهی انجام می دهد بر اساس آموزش هایی که از طریق مشاهده دیده است با همبازی هایش با وسایل مشترک بازی خواهند کرد.

۵. مراجعه به روانشناس یا مشاور کودک

اگر کودک شما احساس تملک زیادی به وسایل و اسباب بازی های خود و یا وسایل هم بازی هایش داشت و با گریه و لجبازی می خواهد وسایل را برای خود نگه دارد و هیچ کدام از روش ها و آموزش های شما بر روی کودک موثر واقع نشده است بهتر است از روانشناس یا مشاورکودک کمک بخواهید.

مشاور شرایط کودک را به خوبی بررسی و ارزیابی  می کند و با در نظر گرفتن شرایط کودک و خانواده راهکارهای مناسبی را در اختیار والدین قرار می دهد تا به حل مسئله کمک کند.

روان‌شناسان دیگر اشاره می‌کنند که مداخله والدین زمانی مفید است که کودکان پیش‌دبستانی هستند، در این شرایط با  ارائه اسباب‌بازی‌های جایگزین یا فعالیت‌های دیگر می توانند حس مالکیت کودک را کاهش دهند.

۶. توضیح عواقب

به فرزندتان کمک کنید قوانین و عواقب رفتارش را درک کند. قبل از ورود به فروشگاه با کودک خود در مورد کارهایی که باید با دست ها، پاها و سطح صدای خود انجام دهد صحبت کنید. یادآوری این انتظارات به فرزندتان کمک می‌کند تا بفهمد در هر شرایطی چگونه رفتار کند.

۷.تقویت مثبت

با تقویت مثبت رفتار خوب می توانید به فرزندتان کمک کنید تا زودتر به اشتراک بگذارد.  او را تحسین کنید و این کار را با صداقت انجام دهید، سعی کنید بیش از اندازه تعریف نکنید زیرا کودک متوجه می شود که تعریف شما واقعی نیست.

۸. کتاب

کتاب های زیادی با مضمون به اشتراک گذاری و آموزشی وجود دارد که به شما کمک می کند تا به کودک خود اهمیت اشتراک گذاری را با کمک کاراکترهای بچگانه یاد دهید. سعی کنید پس از هر کتاب نتیجه گیری کنید تا کودکتان چیزی یاد بگیرد و متوجه منظور شما و نویسنده شود.

۹.قوانین به اشتراک گذاری

با ایجاد برخی قوانین ساده که می توانید به طور مؤثر و مداوم در طول “اشتراک گذاری” به آن ها اشاره کنید، کودکان در نهایت اشتراک گذاری را درک خواهند کرد.

برخی از قوانین می تواند شامل موارد زیر باشد:

  • صبر کنید تا زمانی که شخصی از چیزی استفاده می کند تمام شود.
  • با هم مهربان باشید.
  • به دیکران آسیب وارد نکنیم.

۱۰.برنامه ریزی فعالیت ها

فرصت‌هایی را معرفی کنید که در آن کودکان بتوانند مهارت‌های مشارکتی را تمرین کنند. به کودکان اجازه دهید با هم لباس‌هایی را انتخاب کنند یا با استفاده از بسته مداد رنگی با هم یک تصویر بزرگ را به تصویر بکشند. هنگام تمرین اشتراک‌گذاری با کودکان نوپا، به بازی‌های مشارکتی که شامل برنده نمی‌شود، پایبند باشید.

۱۱. صبور باشید

مهارت های اجتماعی متناسب با سن کودک را به او آموزش دهید. می‌توان به کودکان نوپا یاد داد که نوبت‌دهی ساده یا اشتراک‌گذاری اولیه مانند اسباب‌بازی‌ها را تمرین کنند، صبر کنید تا بچه‌ها کمی بزرگ‌تر شوند تا مهارت‌های پیچیده مذاکره و حل مسئله را تمرین کنند.

به کودکان فرصت دهید تا آنچه را که به آن ها آموزش داده شده را عملی کنند. هرچه بیشتر ببینند که مراقبان بزرگسال خود به اشتراک می گذارند راحت تر یاد می گیرند و بیش تر آن را به کار می برند.

منبع : حس مالکیت در کودکان| ۱۱ درمان قطعی روانشناسی