ترک اعتیاد ب۲ در خانه شگفت زده ام کرد

ترک علمی اعتیاد ب۲ در خانه چگونه است؟

نحوه ترک اعتیاد B2 در خانه یکی از سوالاتی می باشد که مصرف کنندگان ب ۲ یا بوپرتورفیت درباره آن از کارشناسان سلامت سوالاتی می پرسند، داروی ب ۲ یا بوپرنورفین داروی مسکنی می باشد که برای درمان ترک اعتیاد از استفاده می شود

ب ۲ اثرات شبه افیونی دارد و بسیاری از افراد به خاطر مصرف همین دارو دچار سوء مصرف شده و در نتیجه فرد به آن معتاد می شود، برای ترک اعتیاد به ب ۲ روش های مختلفی وجود دارد این روش ها اکثرا روش های سرپایی می باشند و شما قادر هستید با استفاده از این روش ها با صرف وقت و هزینه کمتر در خانه اعتیادتان را درمان کنید.

در ادامه این مقاله به توضیحات بیشتری در مورد ترک مصرف ب ۲ در خانه می پردازیم ضمن این که برای ترک اعتیاد اصول ضروری نیاز می باشد که در این زمینه باید از متخصص و مشاور ترک اعتیاد کمک بگیرید.

اعتیاد به ب ۲ چیست؟

داروی ب ۲ مسکن بسیار قوی می باشد که برای درد های بسیار شدید توسط پزشک تجویز می شود این دارو به دلیل ساختار شیمیایی مشابه ای که با مخدرها دارد در درمان اعتیاد به مواد مخدری مانند هروئین، تریاک و شیره و غیره استفاده می شوند.

استفاده از ب ۲ علائم ناراحت کننده ترک اعتیاد را کاهش داده و درمان اعتیاد را آسان تر می کند، دوز و بازه زمانی مصرف ب ۲ از اهمیت بسیاری برخوردار می باشند و حتما باید میزان آن توسط پزشک مشخص شود و در صورتی که این دارو خودسرانه استفاده شود یا به دستورات پزشک توجه نشود در این صورت اعتیاد به ب ۲ را به همراه خواهد داشت.

ترک اعتیاد ب۲ در خانه، نکاتی که باید رعایت کنید

برای بسیاری از افراد این سوال پیش می آید که آیا ترک اعتیاد به ب ۲ در خانه امکان پذیر می باشد و یا خیر؟ جواب این سوال مثبت می باشد اما به شرطی که به موارد ضروری در ترک ب ۲ توجه کنید در ادامه مقاله به موارد مهمی در این زمینه اشاره می کنیم:

  1. ترک اعتیاد ب۲ در خانه: ترک تدریجی

ب ۲ اثراتی مانند آرام بخشی و شبه افیونی دارد و در طبقه مواد مخدر قرار دارد این ماده اثرات مشابه ای با داروهای مانند تریاک، مورفین، هروئین و غیره ایجاد می کند با این تفاوت که شدت اثرگذاری آن ها نسبت به مواد مخدر کمتر است.

مواد مخدرها وابستگی بسیاری ایجاد می کنند و ترک آن باعث می شود تا فرد با علائم جسمانی متعددی رو به رو شود از جمله این موارد می توان به درد های عضلانی شدید، آبریزش بینی، خارش پوستی و غیره اشاره کرد، هر چه قدر میزان مصرف بیشتر بوده باشد علائم به هنگام ترک شدید تر اتفاق می افتد.

برای این که ترک مواد مخدر در خانه موفقیت آمیز باشد و لغزش اتفاق نیفتد، لازم است تا جایی که ممکن است علائم ناشی از ترک کاهش یابد در صورتی که از ترک تدریجی استفاده کنید می توانید علائم ترک را کنترل کنید اما در صورتی که به صورت یک باره مصرف مواد را قطع کنید به خصوص زمانی که میزان مصرف شما زیاد بوده است.

در این حالت علائم جسمی و روانی فشار بسیاری به شما وارد می کند بنابراین به راحتی نمی توانید فرآیند ترک را تحمل کنید. افرادی که در این شرایط قرار می گیرند فکر می کنند هیچ راهی جز مصرف مواد ندارند و به این ترتیب مصرف مواد را مجددا از سر می گیرند.

  1. ترک اعتیاد ب۲ در خانه: از داروهای جایگزین استفاده نکنید

افراد زیادی هستند که برای ترک اعتیاد به دنبال درمان های دارویی و پیدا کردن داروهای جایگزین می باشند این روش بسیار موثر است و روند ترک ب ۲ را برای شما آسان می کند.

ولی در صورتی که این داروها توسط پزشک انتخاب و تجویز شود، زیرا نوع دارو و میزان دوز مصرفی آن به عواملی مانند شرایط جسمی، روانی، میزان دوز مصرف ب ۲ و غیره بستگی دارد و پزشک با بررسی و سنجیدن این عوامل بهترین دارو را به شما پیشنهاد خواهد داد.

باید توجه داشته باشید که هرگز به پیشنهاد دوستان و اطرافیان داروی دیگری را جایگزین ب ۲ نکنید.

چون این دارو ممکن است برای فرد دیگری پاسخ گو باشد اما شرایط هر فرد در ترک اعتیاد منحصر به فرد می باشد و برای این امر سنجش پزشکی و ارزیابی روانی از اهمیت بسیاری برخوردار می باشد.

اکثر داروهای جایگزین مانند اپیوم و یا شربت تریاک همگی خاصیت افیونی دارند و در صورتی که نادرست مصرف شود به شما کمکی نمی کند بلکه اعتیاد جدیدی را برای شما ایجاد خواهد کرد.

  1. در ترک اعتیاد ب۲ عوامل روانی را دست کم نگیرید

برخی از افراد به خصوص خانواده ها فکر می کنند اگر بدن فرد نسبت به مواد مخدر سم زدایی شود اعتیاد او پایان می یابد اما روانشناسان سم زدایی بدن را آغاز درمان اعتیاد می دانند و علت این موضوع این است که اعتیاد ریشه درون روانی دارد و از مشکلات روحی و روانی فرد نشات می گیرد.

بسیاری از افراد برای فرار از مشکلات به مصرف مواد روی می آورند و در نتیجه تا زمانی که این مشکلات باقی بماند اعتیاد رفع نشده و مصرف مواد در دراز مدت ممکن است لغزش های بسیاری برای افراد داشته باشد.

به همین دلیل باید به وضعیت روانی فرد بسیار توجه شود و در کنار برنامه ترک اعتیاد ساعاتی را در ماه به مشاور ترک اعتیاد مراجعه کنید یا به گروه های خودیاری نظیر NA اختصاص دهید تا بتوانید برای همیشه از شر اعتیاد خلاص شوید.

  1. ترک اعتیاد ب۲ در خانه: نقش عوامل بر انگیزان

عوامل برانگیزان ( محرک) به هر چیزی گفته می شود که در شما وسوسه مصرف ایجاد می کند به عنوان مثال بسیاری از مکان ها یا موقعیت ها نقش محرک را دارند که در زیر نمونه هایی از آن را بیان می کنیم:

  • مکان هایی که شخص در آن جا مواد مصرف کرده است.
  • دوستانی که درگیر اعتیاد هستند.
  • وسایل مرتبط با مصرف اگر در دسترس باشد.
  • موقیعت های هیجانی مانند غمگینی و یا شرایط استرس زا که در آن فرد مواد مصرف کرده است.

در صورتی که بتوانید بر وسوسه های بعد از ترک غلبه کنید در این حالت خواهید توانست در ترک بمانید و آن را درمان کنید زیرا غلبه بر وسوسه بعد از ترک از عواملی مهمی برای ماندن در ترک می باشد

عوامل محرک برای هر کسی متفاوت می باشد در نتیجه تلاش کنید تا عوامل بر انگیزان را بیشتر بشناسید و از آن ها دوری کنید تا وسوسه مصرف را کاهش دهید در صورتی که این وسوسه ها کمتر باشد شما در زمان کمتر و با موفقیت بیشتری خواهید توانست فرایند ترک را طی کنید.

هم چنین ارتباط موثر و صمیمی با روانشناس متخصص ترک اعتیاد می تواند کمک بزرگی به شما کند و راهکارهای صحیح و مناسبی برای ترک در اختیار شما قرار دهد.

مرکز مشاوره ستاره ایرانیان

بسیاری از افراد به خاطر دلایل برای ترک اعتیاد مراجعه حضوری به مشاور ندارند و خودشان خودسرانه بدون هیچ مشاوره و راهنمایی شروع به ترک می کنند، در صورتی که این نوع ترک موثر نمی باشد و به مرور زمان مصرف مواد بر می گردد.

در این زمینه مرکز مشاوره ستاره ایرانیان امکاناتی را مهیا کرده است تا هر کجا که هستید با متخصصان در تماس باشید و همچنین در مورد ترک اعتیاد در خانه با آن ها مشورت کنید تا بتوانید ترک اصولی و صحیحی داشته باشید.

منبع : ترک اعتیاد ب۲ در خانه شگفت زده ام کرد

جلب اعتماد همسر بعد از خیانت ، راهکارهای عملی

جلب اعتماد همسر بعد از خیانت، راهکارهای عملی

آیا جلب اعتماد همسر بعد از خیانت امکان پذیر می باشد؟ در دنیای امروز خیانت در زمینه های مختلفی ایجاد می شود و انواع متفاوتی دارد اما هنگامی که در رابطه عاطفی و زناشویی خیانت صورت گیرد باعث می شود تا اعتماد بین افراد از بین برود و کل رابطه آن ها زیر سوال می رود.

برخی از زوج ها دوست دارند که بعد از خیانت رابطه خود را حفظ کنند اما نمی دانند که اعتماد از دست رفته را چطور جبران کنند، در ادامه این مقاله راهکارهایی بیان شده است که به کمک آن ها می توانید اعتماد از بین رفته را برگردانید.

همچنین می توانید از طریق مشاوره و با استفاده از درمانگر و روانشناس مشکل خود را بیان کرده و رابطه عاطفی تان را ترمیم کنید برای این منظور می توانید از مشاوره خیانت همسر کمک بگیرید تا انتخاب درستی داشته باشید.

جلب اعتماد همسر بعد از خیانت: نشانه های خیانت

خیانت تنها در زمینه روابط زناشویی اتفاق نمی افتد در صورتی که شما رازهای مهمی در زندگی تان داشته باشید و آن ها را از همسرتان پنهان کنید و یا رفتار نامناسبی داشته باشید که باعث از بین رفتن اعتماد به نفس همسرتان نسبت به شما شود هم نوعی خیانت صورت گرفته است.

فردی که به همسرش خیانت کرده است برای این که روابطش بهبود یابد باید تمام تلاشش را انجام دهد تا دیگر آن رفتار را تکرار نکند. او برای جبران کارش باید در تمام مراحل زندگی اش صداقت و حسن نیت خود را به همسرش ثابت کند.

شاید شخصی که به او خیانت شده همسرش را ببخشید اما احتمال دارد که دیگر نتواند به همسرش اعتماد کند و تجربه تلخ گذشته به صورت مداوم برای او یادآوری می شود این اتفاق با گذشت زمان کمرنگ تر می شود اما هیچوقت فراموش نخواهد شد.

علت بروز خیانت چیست؟

خیانت علت های مختلفی دارد اما به هر دلیل که به وجود آید، خیانت کردن گزینه ی مناسبی نمی باشد در زیر دلایلی که باعث بروز خیانت می شود را بیان می کنیم.

  • ناکامی های شخصی
  • از دست دادن موقعیت اجتماعی
  • نازایی
  • ورشکستگی
  • مصرف الکل و مواد مخدر
  • وجود مشکلات جنسی
  • عدم رضایت جنسی زوجین

دلایل بیان شده باعث بروز خیانت می شود و در صورتی که این مشکلات در زندگی شما به وجود آمد توصیه می شود تا از روانشناس کمک بگیرید و آن را حل کنید تا مشکلات بیشتری در زندگی زناشویی شما ایجاد نشود.

جلب اعتماد همسر بعد از خیانت، راهکارهای عملی

فرض کنید که شما به همسرتان خیانت کرده اید و از کار خود پشیمان شده اید اما نمی توانید مانند گذشته اعتماد همسرتان را به خود بازگردانید و او گمان می کند که احتمال دارد دوباره به او خیانت کنید در این صورت باید تمام سعی و تلاش خود را انجام دهید تا اعتماد همسرتان را جلب نمایید.

در ادامه این مقاله راهکارهای زیادی بیان شده است که می توانید با کمک آن اعتماد همسرتان را جلب کنید همچنین می توانید از روانشناس متخصص در زمینه زوج درمانی یا خانواده درمانی کمک بگیرید تا راهکارهایی را در اختیار شما قرار دهد و بتوانید اعتماد همسرتان را جلب کنید و زندگی بهتر و قشنگ تری داشته باشید.

در رفتارتان صداقت داشته باشید

باید با همسرتان رو راست و صادق باشید و رفتار های خود را با صداقت به همسرتان بگویید و او را در جریان تمام کارهایی که انجام می دهید بگذارید و نباید رفتار های خود را گلچین کنید و هر کدام از رفتار ها را که دوست دارید به همسرتان بگویید و رفتار هایی که دوست ندارید را مخفی کنید در این صورت احتمال دارد به چالش کشیده شوید و نتوانید اعتماد همسرتان را جلب نمایید.

زمانی که افکار وسوسه کننده به سراغتان آمد سعی کنید از روانشناس کمک بگیرید و افکار نادرست را از ذهن تان دور کنید و به زندگی طبیعی تان بازگردید. شما باید سعی کنید جلوی افکارتان را بگیرید زیرا اگر جلوی آن را نگیرید ممکن است دوباره وسوسه شوید و به همسرتان خیانت کنید.

به طور کلی باید سعی کنید که در تمام جنبه های زندگی تان شفافیت داشته و صادق باشید زیرا شرایط شما متفاوت از دیگران می باشد و برای این که رابطه عاطفی خود را ترمیم کنید باید همسرتان را به خوبی درک کنید و در خصوص روابط هر سوالی که برای همسرتان پیش می آید و از شما جواب می خواهد به طور صادقانه به او پاسخ دهید.

نگفتن حقیقت نوعی دروغ گویی است.

صداقت صرفا به این معنی نمی باشد که شما تنها حقیقت را بگویید و دروغ نگویید بلکه صادق بودن علاوه بر گفتن حقیقت به این معنی می باشد که نباید چیزی از همسرتان پنهان کنید و باید او را در جریان همه مسائل و اتفاقات زندگی تان قرار دهید، زیرا گلچین کردن مطالب و نگفتن بسیاری از اتفاقات خودش نوعی دروغ گویی به حساب می آید.

در صورتی که شما بخشی از حقیقت را بگویید و بخشی از آن را پنهان کنید کار نادرستی انجام داده اید و در صورتی که همسرتان واقعیت را بفهمند تمام تلاش شما برای جلب اعتماد از بین می رود و او ناراحت خواهد شد.

نباید همسرتان را نادیده بگیرید

برای جلب اعتماد همسر، صداقت تنها کافی نمی باشد و شما باید به همسرتان توجه داشته باشید و به نیاز های او رسیدگی کنید و او را نادیده نگیرید، زیرا همسرتان زمانی که به او خیانت کرده اید ناراحت شده است و شما نباید ناراحت شدن او را کم اهمیت جلوه دهید و آن را نادیده بگیرید زیرا یکی از راه ها برای جلب اعتماد همسر توجه به او و نیاز هایش می باشد.

شما باید بتوانید علاقه خود را به همسرتان نشان دهید و احساسات خود را بروز دهید و در طول روز به صورت تلفنی و کلامی با او حرف بزنید تا روابط عاطفی شما بهبود یابد و روابط خوبی با همسرتان داشته باشید.

نباید خودتان را نادیده بگیرید

علاوه بر این که به نیاز های همسرتان توجه می کنید باید به خودتان نیز توجه کنید و نیاز های خود را بر طرف نمایید شما می توانید نیازهای خود را با همسرتان در میان بگذارید و این امر باعث می شود تا روابط عاطفی شما بهبود یابد  و حس بهتری در همسرتان ایجاد شود و در این هنگام نیاز های شما به درستی حل می شود.

جلب اعتماد همسر بعد از خیانت، صبور باشید

برای برطرف شدن آثار خیانت به زمان نیاز دارید بسیاری از افراد گمان می کنند زمانی که از خیانت خود پشیمان شده اند همسرشان که در رابطه آسیب دیده است باید بلافاصله او را ببخشد و هر دو به زندگی نرمال خود بازگردند در صورتی که بخشش نیاز به زمان دارد و اگر فرد خیانت کار تصمیم به بهبودی روابط عاطفی گرفته است باید صداقت خود را به همسرش نشان دهد و این وضعیت احتمال دارد چند هفته یا چند ماه طول بکشد تا بتواند اعتماد همسرش را به دست آورد.

در این هنگام فردی که خیانت کرده باید بسیار تلاش کند و رابطه ای صادقانه و خوب با همسرش داشته باشید تا بتواند به درستی اعتماد همسرشان را به دست آورد.

به طور کلی یکی از اصول مهم در جلب اعتماد همسر بعد از خیانت شفاف سازی موضوع می باشد و شخصی که خیانت کرده در هر زمینه ای که همسرش از او سوال می پرسد باید شفاف سازی کند و به صورت دقیق به او توضیح دهد.

یکی دیگر از راهکارهای مفید در ترمیم رابطه عاطفی مشورت کردن با مشاور و روانشناس می باشد زیرا آن ها به جنبه های مختلف زندگی نگاه می کنند و تمام شرایط را به درستی می سنجند و می توانند راهنمایی های درست و دقیقی ارائه دهند.

نشانه های پشیمانی بعد از خیانت

احتمال دارد برای فردی که مورد خیانت قرار گرفته است سوال پیش آید که چطور متوجه شود همسرش از رفتار و عملی که انجام داده است پشیمان است؟ در زیر نشانه هایی را بیان می کنیم که فرد پشیمان بعد از خیانت از خود نشان می دهد.

  • فردی که پشیمان است به طور کامل رابطه خود را با فرد سوم شخص قطع می کند و این مساله را به طور کامل به همسرش نشان می دهد.
  • سعی می کند کاری که کرده است را جبران کند برای همین رابطه خوب و سالمی با همسرش ایجاد می کند و در این راه از کمک مشاور استفاده می کند.
  • فرد پشیمان برای این که اعتماد همسرش را جلب کند تمام امور جزئی روزانه را به طور دقیق به همسرش می گوید و در هیچ زمینه ای پنهان کاری نمی کند تا اعتماد همسرش را جلب کند و خیال او را راحت نماید.
  • تمام سعی و تلاش خود را انجام می دهد تا نیازهای همسرش را رفع نماید و بیش از پیش به خوشحالی و آسایش او اهمیت می دهد.

در صورتی که از پشیمانی همسرتان بعد از خیانت مطمئن نمی باشید می توانید از روانشناس و مشاور کمک بگیرید تا به شما کمک کنند و راهکارهای لازم را در اختیارتان قرار دهند.

منبع : جلب اعتماد همسر بعد از خیانت ، راهکارهای عملی

دلیل کمرویی در مدرسه

برای پاسخ به سوال، با کمرویی در مدرسه چه کنیم؟ باید ابتدا سوال علل کمرویی چیست؟ را پاسخ بدهم. از نظر روانشناسی  توجه داشته باشید که کمرویی یک ویژگی ارثی محسوب نمی شود بلکه در اثر روابط نادرست بین فردی در مراحل اولیه رشد در خانه و مدرسه پدیدار می شود. در متن زیر به مواردی که باعث ایجاد کمرویی می شوند می پردازیم.

علل کمرویی چیست؟

کمرویی ناشی از ترس

کم رویی ناشی از ترس عموما در زمان نوزادی شکل می گیرد. مطالعات نشان می دهد که ترس در این سن به دلیل بودن کنار افراد غریبه شکل می گیرد. 

آشنایی با افراد پس از شش ماهگی رخ می دهد و در آن زمان مغز نوزاد برای تشخیص افراد رشد لازم را پیدا می کند و ترسش از دیگران برطرف می شود.

خانواده و راه حل کمرویی در مدرسه

محیط خانواده، تجاربی که کودک در سنین پایین به دست می آورد و محیط مدرسه اصلی ترین نقش را در شکل گیری شخصیت دارند. در این دوره کودک به رفتار والدین خود بسیار دقت می کند و از آن ها الگو می گیرد و زمانی که این الگوها مضطرب باشند و روابط اجتماعی موفقی نداشته باشند بدون شک کودکان هم از آن ها الگو برداری می کنند.

عامل دیگری که ممکن است کودکان را به سمت کمرویی سوق دهد، کمال گرایی والدین است. انتظارات نامعقول والدین از فرزندانشان و مجبور کردن آن ها به حضور در موقعیت های اجتماعی، رفتار خصمانه، تهدید و حمایت های غیر ضروری باعث بروز کمرویی در کودکان می شود.

دوگانگی و تعارض در رفتارهای والدین هم ممکن است باعث ایجاد کشاکش درونی در کودک و اختلال در رشد او شده که در نهایت به اضطراب و کمرویی ختم می شود.

تاثیر کم رویی بر تک فرزندان و فرزندان اول خانواده

کمرویی در میان تک فرزندان و فرزندان اول خانواده بیش تر از سایر کودکان دیده می شود. البته این بدین معنی نیست که تمام تک فرزندان یا فرزندان اول خانواده دچار کمرویی می شوند.

کمرویی در این افراد زمانی به وجود می آید که والدین قادر نباشد، فرزندان را به شکل مناسب تربیت کنند. معمولا تک فرزندان یا فرزندان اول خانواده با افراد بزرگسال بیش تر از همسن و سالان خود در ارتباط هستند و در ارتباط با همسن و سالان خود مشکل دارند. 

معمولا والدین از تنها فرزند یا اولین فرزند خود توقعات بالایی دارند که همین توقعات و اعمال فشار باعث ایجاد اضطراب و کمرویی در کودکان می شود و کودک به مرور احساس ارزشمندی خود را از دست می دهد.

مدرسه و تقویت کمرویی

مدرسه به عنوان اولین تجربه کودک از مکان های رسمی نقش اساسی درتقویت یا درمان کمروییدارد و متاسفانه در بسیاری از موارد مشاهده می شود که کمرویی کودکان در مدرسه تقویت می شود.

در غالب موارد سکوت مضطربانه کودک به عنوان یک ویژگی و صفت پسندیده محسوب می شود و با تایید های معلم یا سایرین تقویت می شود. به طور مثال نمره انضباط بالا در مدارس معمولا به دانش آموزان کمرو تعلق می گیرد.

تشویق هایی مانند این که معلم شخصی را ساکت و آرام بخواند و از بقیه هم بخواهد آنگونه باشند باعث می شود که کودک به یک شخصیت کاملا کمرو و منفعل تبدیل شود.

عدلیل کمرویی کودک در مدرسه

موارد زیر باعث ایجاد یا تقویت کمرویی در مدرسه می شود.

  • فشارهای روانی،
  • تهدید،
  • رقابت های ناسالم،
  • کمال جویی ها،
  • تنبیه،
  • تقویت روحیه تسلیم پذیری
  •  کنترل کردن رفتارهای کودک

توجه داشته باشید که این رفتارها بیش تر زمانی دیده می شود که کودک به دلیل مشکلات عاطفی نیاز به تایید و تشویق معلم داشته باشد.

فشارهای اجتماعی یکی از علل کمرویی

علاوه بر خانواده و مدرسه، اجتماع هم می تواند در ایجاد کم رویی نقش داشته باشد. 

موارد زیر می توانند زمینه ساز رفتارهای گوشه گیرانه باشند.

  1. آسیب های اجتماعی، 
  2. فشارهای گروهی، 
  3. کنترل های شدید، 
  4. تقویت شخصیت انفعالی، 
  5. ترویج خشونت 
  6. برتری طلبی های قومی و نژادی

منبع : علل کمرویی چیست؟ چرا در مدرسه و اجتماع کم رویی هستید؟ 

اختلال اضطراب جدایی در کودکان از دلایل تا درمان

اختلال اضطراب جدایی در کودکان از دلایل تا درمان

اختلال اضطراب جدایی در کودکان چیست؟ به احتمال زیاد برای شما هم اتفاق افتاده است که خواسته اید بیرون بروید اما با گریه و کج خلقی کودکتان رو به رو شده اید. در این جا این سوال پیش می آید که آیا این اتفاق و وابستگی فرزندان به شما طبیعی می باشد؟ و باید در این موارد چطور با فرزندان برخورد شود؟ اضطراب جدایی در سنین ۱۲ تا ۱۸ ماهگی طبیعی می باشد اما این اضطراب در کودکان سنین بالاتر به عنوان یک اختلال روانی شناخته شده و آن را تحت عنوان اختلال اضطراب جدایی می شناسند که نیاز به درمان دارد.

در ادامه این مقاله به بررسی کامل این موضوع پرداخته شده است تا جواب بسیاری از سوال های خود را در زمینه اختلال اضطراب جدایی در کودکان دریافت نمایید.

اختلال اضطراب جدایی چیست؟

کودک شما در سنین پایین تر وابستگی های زیادی به شما دارد و از این که شما او را ترک می کنید و تنهایش می گذارید می ترسد و گریه و بهانه گیری می کند، ممکن است در صورت جدایی از شما به مدت کوتاهی، گریه و بد خلقی کند اما باید توجه داشته باشید این واکنش ها در سنین ۱۲ تا ۱۸ ماهگی طبیعی می باشد و با طی کردن روند رشد طبیعی کودک به تدریج اضطراب جدایی و وابستگی کودک از بین می رود.

اما در صورتی که در سنین بالاتر به ویژه در سن پیش دبستانی این واکنش ها در کودک مشاهده شد باید نگران شوید زیرا احتمال دارد کودک شما از اختلال اضطراب جدایی رنج ببرد، در واقع اختلال اضطراب جدایی یکی از اختلال های اضطرابی می باشد که کودک در هنگام جدایی از خانه یا مراقبان، دچار اضطراب شدید و نامناسبی می شود و واکنش هایی نشان می دهد که نسبت به سنش غیر طبیعی می باشد.

علائم اختلال اضطراب جدایی در کودکان

بر اساس مطالبی که بیان شد اختلال اضطراب جدایی در کودکان بیشتر در سال های پیش دبستانی دیده می شود به طوری که این کودکان حاضر نیستند در هنگام مدرسه رفتن یا بازی کردن از والدین شان جدا شوند و برای جدا نشدن از خانواده دلایل مختلفی مانند مریض شدن را بهانه می کنند، از جمله علائمی که اختلال اضطراب جدایی را نشان می دهد می توان به موارد زیر اشاره کرد:

  1. ترس از جدایی از خانواده:

کودکانی که دچار اختلال اضطراب جدایی می شوند به طور مداوم ترس از جدایی از والدین را دارند و همین مسئله باعث می شود تا اضطراب های پیاپی در آن ها به وجود آید، یکی از مهم ترین علائم اضطراب جدایی، ترس از جدایی کودکان از والدینشان می باشد.

۲٫ از دست دادن افراد وابسته:

نگرانی زیادی نسبت به افرادی که وابسته و دلبسته هستند دارند به طوری که همواره نگران از دست دادن آن ها می باشند و می ترسند بلایی سر این افراد بیاید.

۳٫ خارج نشدن از خانه:

کودک علاقه ای به بیرون رفتن ندارد و دوست ندارد از خانه خارج شود و به دیدار دوستان، اقوام و یا مدرسه و مکان های دیگر برود.

۴٫ بی خوابی یا کابوس دیدن:

دلش نمی خواهد شب ها در مکان دیگری جز خانه خود بخوابد. اضطراب جدایی در این کودکان باعث می شود که حتما در کنار فردی که به او وابسته است بخوابد و یا احتمال دارد کابوس هایی در مورد جدایی از والدین خود ببیند.

۵٫ علائم جسمانی:

در صورت جدایی از افرادی که به آن ها وابسته است دچار سردرد، حالت تهوع، استفراغ، دل درد و غیره می شود.

نکته: علائمی که بیان شد باید حداقل به مدت ۴ هفته در کودکان ادامه داشته باشد و این اختلال ناراحتی قابل ملاحظه ای در عملکرد های اجتماعی، شغلی و تحصیلی و یا زمینه های دیگر ایجاد کند و با اختلال های روانی دیگر قابل توجیه نمی باشد.دلایل بروز اختلال اضطراب جدایی در کودکان

افرادی که دچار اختلال اضطراب جدایی می شوند ممکن است به خاطر احساس ناامنی در کودک باشد این ناامنی به دلایل بسیاری به وجود می آید که از جمله دلایل بروز اختلال اضطراب می توان به موارد زیر اشاره  نمود.

  1. ژنتیک:

بسیاری از کودکان به صورت ژنتیکی خلق و خوی حساسی دارند و احتمال این که به اضطراب دچار شوند بسیار زیاد است و به همین دلیل آمادگی آن ها برای ابتلا به اضطراب جدایی بیشتر می باشد.

۲٫ تغییر محیط:

تغییرات محیطی می تواند باعث به وجود آمدن این اختلالات شوند به عنوان مثال تغییر در مدرسه و محله زندگی تاثیر بسیاری در به وجود آمدن این اختلال دارد.

۳٫ از دست دادن والدین:

مرگ یکی از والدین یا عزیزان کودک و یا طلاق گرفتن تاثیر زیادی در به وجود آمدن اختلال اضطراب جدایی دارد.

۴٫ روش فرزند پروری:

روش هایی که والدین برای تربیت فرزندشان به کار می برند می تواند در ابتلا به این اختلال بسیار موثر باشد به عنوان مثال والدینی که در تربیت خود بسیار آسان گیر هستند و هر چیزی که کودک دوست دارد در اختیارش قرار می دهند و یا والدینی که بسیار سخت گیرانه برخورد می کنند به گونه ای که کودک برای رفتارهایش دچار اضطراب و استرس می شود می توانند زمینه ای برای ابتلا به اختلال جدایی را فراهم کنند.

۵٫ دلبستگی نا ایمن:

دلبستگی، ارتباطی است که میان کودک و مراقب او شکل می گیرد در صورتی که مراقب کودک در زمان نوزادی بیشتر در کنار او باشد و به نیازهای او پاسخ دهد وابستگی ایمن تری شکل خواهد گرفت، در مقابل وابستگی ایمن، وابستگی نا ایمن وجود دارد که یکی از عوامل اصلی برای شکل گیری اختلال اضطراب جدایی در کودکان می باشد.

نحوه برخورد صحیح با اختلال اضطراب جدایی کودکان

برای این که اختلال اضطراب جدایی کودکان را مدیریت کنید و برخورد صحیحی داشته باشید در ابتدا باید سعی کنید خودتان آرام و به دور از هر استرسی باشید و استرس تان را کنترل کنید، زیرا اضطراب و استرس شما به فرزندتان انتقال داده می شود هم چنین باید به احساسات کودکان احترام بگذارید و با زور، کودک را از خودتان جدا نکنید و سعی کنید فرزندتان در کارهای گروهی و بازی کردن با دوستان و هم سن و سالش شرکت کند و برای حضور در این گروه ها او را تشویق کنید تا به تدریج اضطراب جدایی کودک کاهش یابد و در کنار تشویق خود، از تلاش های او برای پیوستن به جمع دیگران تمجید کنید.

علاوه بر این سعی کنید هرگز به کودکتان دروغ نگویید به عنوان مثال وعده بازگشت یا عدم ترک محیط در صورتی که انجام نمی گیرد به او ندهید زیرا اضطراب او را بیشتر می کند، برای این که بتوانید جدایی را با کودک خود تمرین کنید باید از محیط خانه شروع کنید زیرا کودک نسبت به این محیط آشنایی بیشتری دارد، سپس با مدت زمان کوتاه و با فاصله زمانی مناسب این کار را انجام دهید و به مرور زمان سعی کنید آن را افزایش دهید.

در این خصوص می توانید از مشاور کمک بگیرید تا راهکارهایی لازم را در اختیارتان قرار دهد و به شما کمک کند تا برخورد صحیح با کودک داشته باشید.

درمان اختلال اضطراب جدایی در کودکان

در جلسه مشاوره کودک، در ابتدا درمانگر اطلاعاتی در مورد محیط خانه، مدرسه و هم چنین مراحل رشدی کودک کسب می کند، تا تشخیص دهد آیا کودک دچار اختلال اضطراب جدایی شده یا نه، بعد از بررسی به شما کمک می کند تا تدابیر لازم برای رو به رو شدن با اضطراب جدایی کودک را یاد بگیرید برای درمان اختلال روش های بسیاری وجود دارد که در زیر نمونه هایی از آن بیان شده است.

  1. درمان های متمرکز بر کودکان

برای کودکی که به اختلال اضطراب جدایی دچار شده است از روش های درمانی مانند بازی درمانی، گروه درمانی، درمان های شناختی- رفتاری و روان درمان استفاده می شود اصلی که در همه این روش ها مشترک است این است که کودک افکار و احساسات و نگرانی هایش را بیان می کند و در کنار آن مهارت های لازم برای برخورد صحیح با ترس های خود، بالا بودن اعتماد به نفس و نحوه کنار آمدن با نگرانی ها را یاد می گیرد.

  1. درمان های متمرکز بر والدین

در رویکرد درمانی متمرکز بر والدین سعی می شود در مرحله اول، والدین و مسائل و مشکلات روانشناختی احتمالی آن ها مورد هدف قرار بگیرد و بعد از آن نوع ارتباط والدین با کودک و سبک فرزند پروری آن ها مورد برررسی قرار گیرد ، والدین با توجه به آموزش هایی که از طرف متخصصین دریافت می کنند می توانند در روند درمان مشارکت لازم را داشته باشند و اختلال اضطرابی کودک را تعدیل ببخشند و به درمان او کمک کنند.

منبع : اختلال اضطراب جدایی در کودکان از دلایل تا درمان

ژنوفوبیا (ترس از زنان) چیست؟

ژنوفوبیا (ترس از زنان) چیست؟

ترس از زنان نوعی از فوبیاهای خاص است که فرد مبتلا به آن، با دیدن و نزدیک شدن به یک زن به شدت مضطرب می شود و می ترسد. فوبیاهای خاص از این قبیل غیر منطقی به نظر می آیند زیرا محرکی که نسبت به آن فوبیا دارند خطری ندارد و این خطر فقط به علل درونی و ذهنی در خود فرد انجام می پذیرد.

البته باید در نظر داشته باشید که ژنوفوبیا با مردسالاری و زن ستیزی کاملا متفاوت است. ژنوفوبیا  اضطراب و ترس از دیدن و نزدیک شدن زنان است.

ولی مرد سالاری و زن ستیزی حاصل فرهنگی فقیر و بی منطق است که در آن حقوق زنان را به رسمیت نمی شناسند و نسبت به آن خشمگین هستند.

علل محرکها و ریسک فاکتورهای ژنوفوبیا

ژنوفوبیا نیز مانند دیگر فوبیاهای خاص هنوز علت یابی نشده اند اما عوامل محیطی و ژنتیکی در ایجاد آن بسیار پررنگ و تاثیرگذار هستند.

عوامل محیطی و تجارب تلخ گذشته نسبت به زنان ممکن است این فوبیا را در فرد بیدار کند. به عنوان مثال افرادی که در گذشته نسبت به زنی تعرض جنسی، روانی و کلامی داشته اند ممکن است در آینده نسبت به آنها حس استرس و اضطراب داشته باشند.

البته ریسک فاکتورهایی نیز وجود دارند که قادرند احتمال ابتلا به ژنوفوبیا را افزایش دهند عواملی از قبیل:

سن: به طور معمول کودکان نسبت به بزرگسالان بیشتر در معرض ابتلا به فوبیاهای خاص هستند.

ژنتیک: افرادی که خویشاوندان مبتلا به اختلالات اضطرابی دارند از نظر ژنتیکی بیشتر مستعد ابتلا به ژنوفوبیا هستند.

مزاج: معمولا افرادی که بدبین و حساس هستند بیش تر از سایر افراد شانس ابتلا به فوبیاهای خاص را دارند.

علائم ژنوفوبیا

  • ترس و اضطراب شدید به هنگام قرار گرفتن در کنار یک زن و یا حتی فکر کردن به آن ها
  • پرهیز از موقعیت های اجتماعی به دلیل پیشگیری از تعامل اجتماعی با زن ها
  • حملات پانیک حین ژنوفوبیا
  • تعریق شدید
  • درد در قفسه سینه
  • حالت تهوع و یا احساس درد در معده
  • مشکلات تنفسی
  • احساس ضعف و سرگیجه
  • تپش قلب

این علائم ممکن است به قدری شدید باشد که فرد از بسیاری از موقعیت های اجتماعی و حتی فعالیت های روزمره مانند ادامه تحصیل و رفتن به محل کار امتناع کند. این علائم معمولا در حدود سنین ۱۰ سالگی ظاهر می شوند اما اگر ریشه یابی و درمان نشوند ممکن است تا بزرگسالی ادامه داشته باشند.

تشخیص ژنوفوبیا

ترس نسبت به زنان ممکن است به دلایل مختلفی باشد. البته متاسفانه ژنوفوبیا در کتاب dsm_5 ذکر نشده و به عنوان یک بیماری به رسمیت شناخته نمی شود. علائم آن با فوبیاهای خاص بسیار شباهت دارد:

  • پاسخ فوری به اضطراب به محض دیدن یک زن
  • ترس بی دلیل نسبت به یک زن
  • ناراحتی شدید حین مواجه شدن با یک زن

برای تشخیص بیماری به عنوان یک بیماری حاد لازم است علائم حداقل ۶ ماه بصورت مداوم وجود داشته باشد.

درمان ژنوفوبیا

برای درمان این نوع فوبیای خاص درمان خاصی ثبت نشده اما روش های درمانی بسیاری وجود دارند که در کاهش علائم شما را یاری خواهند کرد.

مواجهه درمانی

معمولا مواجهه درمانی یکی از بهترین و اثربخش ترین روش های درمان برای انواع فوبیاهای خاص است. فرد به تدریج و قدم به قدم در معرض یک زن قرار می گیرد و ترس او به مرور کاهش پیدا می کند و از بین می رود.

ممکن است روان درمانگر با نشان دادن عکس هایی از زنان سعی کند شما را کم کم با یک زن مواجه کند.در کنار مواجهه سازی تمرین های کنترل اضطراب و آرام سازی فرد نیز در دستور کار درمانگر قرار می گیرد.

در مراحل بعدی ممکن است صدای زنان پخش شود و یا با یک زن مواجه شوید.

رفتار درمانی شناختی

این‌تکنیک متشکل از تکنیک های درمانی و مواجهه درمانی است و سعی دارد تا نگرش های منفی شما نسبت به زنان را تغییر دهد.

این درمان به شما کمک می کند تا وقتی اسم زنان یا صدای آنها را شنید خونسردی خود را حفظ کنید و مثل گذشته بی تابی نکنید.

مصرف دارو

برای درمان فوبیاهایی از این قبیل درمان های مختلفی تجویز می شود.

درمان هایی از قبیل رفتار درمانی شناختی مواجهه درمانی و غیره اما ممکن است علائم شما با این درمان ها کاسته نشود و به صلاح دید دکتر لازم باشد از دارودرمانی استفاده کنید.

در حال حاضر سه نوع دارو در درمان علائم فوبیا تاثیرگذار هستند.

داروهای ضد افسردگی: این نوع داروها برای درمان اختلالات رفتاری تجویز می شوند این داروها با جذب سروتونین (ssri)قادرند از حملات پانیک جلوگیری کنند و علائم اضطراب نیز بکاهند.

تبابلاکرها: این نوع داروها برای از بین بردن علائم جسمی فوبیا مانند احساس تپش قلب فشار خون بالا و غیره تجویز می شوند. این نوع دارو با تغییر نحوه واکنش بدن شما به آدرنالین(هورمون استرس) ایفای نقش می کند.

آرام بخش ها: آرام بخش هایی از قبیل بنزودیازپین ها قادرند حتی برای مدتی برای کاهش اضطراب استفاده شوند و بر کاهش علائم تاثیرگذارتر به علت فوبیا و تلاش برای از بین بردن آن است.

سخن آخر

ژنوفوبیا مانند سایر فوبیاهای خاص ممکن است در زندگی شما خلال جدی وارد کنند و شما را از زندگی معمولی و روتین بازدارند.

در صورت عدم درمان ممکن است تا آخر عمر درگیر این بیماری باشید در حالی که به راحتی قابل درمان است البته به یاد داشته باشید که درمان این گونه فوبیاها نیازمند زمان زیادی است و نباید در این راه بی اراده و بی حوصله باشید.

منبع : ژنوفوبیا (ترس از زنان) چیست؟

نقش خانواده همسر و خانواده پدری پس از ازدواج

خانواده همسر پیش از ازدواج مهم است؟ چقدر باید خانواده همسر با شما تفاهم داشته باشد؟

اگر جزو کسانی هستید که سعی می کنید برای هرکاری زمان بگذارید کم کم متوجه خواهید شد که وقت کافی برای همه کارها را ندارید. ولی مهم است که خانواده همسر و خانواده خود را پس از ازدواج فراموش نکنید.

نقش خانواده همسر

زندگی شما پس از ازدواج تغییر و تحولات زیادی را تجربه می کند و مطمئناً این تغییرات علاوه بر شما به خانواده شما هم فشار وارد می کند.

این وظیفه شما است که تعادل را بین خانواده همسرتان در هر شرایطی حفظ کنید.

 به یاد داشته باشید که خانواده شما اهمیت زیادی دارد ولی شما تصمیم های اساسی زندگی را با همسرتان می گیرید و خانواده شما نقشی در تصمیم گیری های زندگی مشترک شما ندارند.

در ادامه ما به بررسی روابط شما با خانواده همسر و خودتان پرداخته ایم. سعی کنید این متن ها را به دور از غرض ورزی مطالعه کنید و با ذهن باز به سوالات هر قسمت پاسخ دهید.

فایل صوتی نقش خانواده همسر و خانواده پدری پس از ازدواج

 شرمنده،مرورگر شما از تگ صدا پشتیبانی نمی کند

پدر و مادرتان

چه از پدر و مادر همسرتان خوشتان بیاید چه نه، باید بپذیرید که آن ها بخش جدا نشدنی از همسرتان هستند. 

احتمال این که همسرتان پدر و مادرش را که در تمام طول زندگیش کنارش بودند را فراموش کند تقریبا صفر درصد است، پس در ابتدا مطمئن باشید که با والدین همسرتان مشکلی نخواهید داشت.

سوالات زیرا را در مورد پدر و مادر خودتان جواب دهید.

نکته: به یاد داشته باشید که شما و همسرتان این سوالات را جدا فقط درباره خانواده خود جواب دهد.

  1. آیا پدر یا مادرتان مخالف ازدواج شما بوده اند؟
  2. چنانچه به مشکل بربخورید از خانواده تان کمک می گیرید؟
  3. اگر پدر یا مادر شما سبک زندگی شما را نپسندند چگونه رفتار می کنید؟
  4. چنانچه والدین تان با همسرتان سر موضوعی به تفاهم نرسند. شما طرف کدام یک را می گیرید؟
  5. آیا همسرتان احساس می کند که بیش از اندازه به خانواده تان وابسته هستید؟
  6. آیا پدر و مادرتان در زندگی شما دخالت می کنند؟
  7. آیا پس از بازنشستگی پدر یا مادرتان، باید از آن ها حمایت مالی کنید؟
  8. آیا تصمیم دارید که مدت زمانی را پیش  پدر و مادر خود زندگی کنید؟
  9. اگر همسر شما اذعان کند که از پدر و مادر شما خوشش نمی آید چکار می کنید؟
  10. صحبت های پدر و مادرتان را بیش تر قبول دارید یا صحبت های همسرتان را؟
  11. در اختلافات طرف خانواده تان را می گیرید یا همسرتان را؟ توضیح دهید.
  12. اگر مجبور شوید از پدر و مادرتان کمک مالی بگیرید چه احساسی به شما دست می دهد؟

پس از پاسخ به این پرسش ها در مورد آن ها با همسر خود صحبت کنید و تأثیر آن ها را در زندگی آینده تان بررسی کنید. 

می توانید از در جلسات مشاوره ازدواج هم آن ها بررسی کنید.

چه نکاتی در مورد خانواده همسر باید بدانیم؟

ممکن است با پدر و مادر خودتان احساس راحتی بیش تری نسبت به خانواده همسرتان داشته باشید و این حس کاملاً طبیعی است. 

به یاد داشته باشید که همانقدر که پدر و مادر شما برای شما مهم هستند خانواده همسرتان هم برای او مهم هستند پس سعی کنید احترام آن ها را در هر شرایطی حفظ کنید.

سوالات زیر را پاسخ دهید و با همسرتان در مورد آن ها بحث کنید.

  1. احساس می کنید که پدر و مادر همسرتان شما را در جمع خود پذیرفته اند؟
  2. تأیید آن ها تا چه اندازه برای شما مهم است؟
  3. آیا احساس می کنید رفتار پدر و مادر همسرتان بر روی او اثر می گذارد؟
  4. آیا انتظار دارید از پدر و مادر همسرتان ارثی به شما برسد؟
  5. آیا احساس می کنید که در حضور والدین همسرتان باید متفاوت عمل کنید؟
  6. آیا احساس می کنید پدر و مادر همسرتان تاثیر بدی بر زندگی شما دارند؟
  7. اگر خانواده همسرتان عمداً یا سهواً به شما توهین کنند، پاسخ آن ها را می دهید یا انتظار دارید همسرتان از شما دفاع کند؟
  8. آیا احساس می کنید همسرتان مسئولیت این را دارد که در برابر خانواده اش از شما دفاع کند؟
  9. چنانچه لازم باشد تعطیلات را با مادر و پدر همسرتان بگذرانید چه احساسی پیدا می کنید؟
  10. اگر هدایایی که از خانواده همسرتان دریافت می کنید به ارزشمندی هدیه هایی نباشد که به آنان داده اید ناراحت می شوید؟
  11. چنانچه مجبور باشید که یک روز را با  پدر و مادر خودتان یا همسرتان بگذرانید کدام را انتخاب می کنید؟
  12. اگر همسرتان به تنهایی به دیدار خانواده اش برود ناراحت می شوید؟
  13. آیا احساس می کنید پدر و مادر او در جمع شما را نادیده می گیرند؟
  14. اگر پدر و مادر همسرتان به کمک مالی احتیاج داشته باشند حاضرید که به آن ها کمک کنید؟
  15. اگر با پدر و مادر همسرتان مشکل داشته باشید ممکن است بدون اطلاع همسرتان با آن ها حرف بزنید؟
  16. آیا ترجیح می دهید در شهر یا کشوری جدا از خانواده همسرتان زندگی کنید؟چرا؟
  17. در صورت بروز اختلاف میان شما و خانواده همسرتان مانع از ارتباطش با آن ها می شوید؟

ممکن است سوالات بالا تنش زا به نظر بیاییند ولی حقیقت این است که اگر در مورد شرایط مختلف باهمسرتان صحبت کنید، دلخوری ها و دعواها کم تر می شود، همدیگر را بهتر درک می کنید و در شرایط مختلف از عملکرد همسرتان متعجب نمی شوید.

در آخر به یاد داشته باشید که بسیاری از مشکلات خانوادگی باید از ریشه درمان شوند و برای این کار می توانید از کمک مشاور استفاده کنید.

آیا به خانواده خود شبیه هستید؟

حتماً تا الان شنیده اید که افراد با کسانی ازدواج می کنند که به پدر یا مادرآن ها شباهت دارند. برای این که این شباهت ها را درک کنید از جداول زیر استفاده کنید.

آیا به خانواده همسر تان شبیه هستید؟

جدول زیر در خصوص همسرتان است.

جدول های بالا کمک می کند که خانواده همسر و خودتان را بهتر بشناسید.

نتیجه گیری و تشخیص

بهتر است با مشاورین کارآزموده مرکز مشاوره ستاره زندگی در ارتباط باشید تا شما را یاری کنند. اما به صورت کلی با بررسی جداول بالا می توانید بفهمید تا چه حد می توانید با خانواده همسر خود کنار بیایید.

برخی افراد با خانواده خود کنار نیامده و مشکل خانوادگی دارند. سپس خانواده همسر به گونه ای انتخاب می کنند که دقیقا همان مشکلات را دارد و حتی شدیدتر. 

این امر سبب افزایش چالش در زندگی زناشویی شما می شود.

یا در ازدواج یک نفر با خانواده ای آرام با فردی که تنش و چالش زیادی در خانواده اش دارد، سبب بروز مشکل می شود.

بررسی خانواده همسر به خصوص در ایران و کشورهایی که خانواده محور هستند نه فرد محور، بسیار مهم است.

منبع : نقش خانواده همسر و خانواده پدری پس از ازدواج 

راه های جلوگیری از غیبت کردن کودکان

راه های جلوگیری از غیبت کردن کودکان

یکی از رفتارهای نامناسبی که افراد چه کودک و چه بزرگسال می توانند داشته باشند، غیبت کردن است. رفتاری که هیچ کس دوست ندارد فرزندش به آن عادت کرده و در او پرورش یابد.

غیبت کردن در بین کودکان ۸ تا ۹ سال مساله رایجی است که اگر آن را در فرزندانتان درمان نکنید، می تواند باعث ایجاد برخی مسائل عاطفی و احساسی در آینده ی فرزندتان شود.

غیبت کردن کودکان

کودکان از سن ۸ تا ۹ سالگی برای اینکه بتوانند قدرت و غلبه بر دیگران را تجربه کنند، از این عادت استفاده می نمایند و اغلب برای اینکه شناخته تر و محبوب تر شوند، این کار را در دید عموم انجام می دهند. اما این عادت به مرور زمان ممکن است در آن ها بیشتر شود که این عادت می تواند منجر به تخریب شخصیت آن ها و ایجاد برخی مسائل ناخوشایند دیگر شود.

محققان دانشگاه وان دوک ، از ۶۰ دانش آموز دختر خواستند که به مدت ۱۵ دقیقه آزاد باشند و نتیجه ای که از این آزمایش بدست آمد نشان داد که هر یک از این دانش آموزان به طور میانگین در مورد ۲۴ نفر غیبت کرده اند. دو علت عمده که باعث ایجاد این رفتار در کودکان می شود و همچنین راه حل آن، در ادامه بیان خواهد شد.

تعریف از خود و حس محبوبیت

دلیل عمده ای که کودکان غیبت می کند، اول به خاطر تعریف کردن از خودشان است و بقیه غیبت ها نیز حرف هایی برای تخریب دوستانشان است، برای مثال می گویند “فلانی فکر می کند که همه چیز را می داند.”

وظیفه شما به عنوان والدین این است که به فرزند خود یاد دهید که شایعه پراکنی و یا غیبت کردن در مورد دوستانش و دیگران، در آینده ی نزدیک می تواند برای او و یا دوستانش آسیب زا باشد. شما با کمی گفت و گو با فرزند خود می توانید این عادت نامناسب و ناخوشایند را از بین ببرید و این کار بزرگ ترین لطف  و محبت، در حق او است که می تواند از همان کودکی، جان او را نجات دهد.

هم چنین شما باید در مورد برخی مشکلات و مسائل که فرزندتان نباید در مورد آن ها با هیچکسی صحبت کند، چه برای دیگران پیش آمده باشد و چه برای خودش، با او صحبت کنید؛ به طور مثال مساله های عاطفی و احساسی مربوط به خانواده مثل طلاق، یا به دروغ چیزی درمورد کسی گفتن و یا مساله ای مثل تقلب.

دوستان بد

یکی دیگر از دلایلی که باعث می شود فرزند شما غیبت کند، ممکن است دوستی با افرادی باشد که او را به مسخره کردن، غیبت کردن، تهمت زدن و… تشویق می کنند. در این صورت شما باید فرزند خود را از این افراد دور کنید تا نتوانند روی رفتار فرزند شما اثرات نامطلوب بگذارند.

به گفته ی دکتر مک دونالد، تمام کودکان در سنین کم، دوست دارند از خودشان در مقابل دوستانشان تعریف کنند و یا یکدیگر را مسخره کنند؛ در نتیجه وجود برخی دوستانی که باعث ایجاد رفتارهای نامطلوب در فرزند شما می شود، از اساسی ترین و مهم ترین عواملی است که این رفتارها را در آن ها به وجود می آورد. اگر این رفتار در فرزندتان تبدیل به عادت شود، مطمئنا ترک آن زمان بسیار زیادی خواهد برد.

باید به فرزند خود یاد بدهید که هر چیزی در مورد دوستشان می شنوند، حقیقت ندارد. شما باید او را به یافتن حقیقت تشویق کنید و اجازه ندهید که او زود باور شود. مثلا می توانید به او توضیح دهید که یک شایعه از یک نفر شروع می شود و ممکن است پس از مدت کمی به گوش صدها نفر برسد، و احتمال بسیار زیاد در این میان این شایعه با محتوای بیشتر و بدتر پخش می شود، پس از کجا معلوم است که این موضوع، حقیقت دارد یا خیر؟!

منبع : راه های جلوگیری از غیبت کردن کودکان

والدین ناخواسته فرزندان را دروغگو می کنند

تاثیر رفتار والدین در دروغگویی کودکان چیست؟

کودکان همه چیز را از والدین خود یاد می گیرند، گاهی اوقات نیز درگیری های والدین و روش های نامناسب آن ها باعث به وجود آمدن قوه ی دروغگویی در کودک می شود. تربیت نادرست والدین یکی از دلایل مهم و اصلی دروغ گویی در کودکان است. چرا؟

رفتارهای غلط والدین مثل آسان گرفتن و غفلت در تربیت کودک از دلایلی است که باعث تربیت کودکی دروغ گو می شود.

در این مقاله قصد داریم در مورد این که چگونه رفتار والدین بر دروغ گو شدن کودک اثر می گذارد، صحبت کنیم.

دلایل دروغگویی کودکان

کودکان در سنین پایین نمی تواند درک صحیحی از صحبت ها داشته باشند و نمی توانند بین تخیل و واقعیت تفاوتی قائل شوند، این مساله دلیل عمده ی دروغ گویی در کودکانی با سن پایین است. برای مثال وقتی کودک فیلم تخیلی می بیند و یا داستان تخیلی می خواند، صحبت هایش اغراق آمیز می شود.

دروغ گویی در کودکان از سن ۴-۵ سالگی پدیدار می شود و اگر روش تربیتی والدین نادرست باشد، این رفتار در کودک نهادینه می شود.

اخیرا در کانادا مطالعه ای رو ۷۶۷ نفر انجام شد که طی آن یک سری سوال در مورد رفتارهایی که والدین برای بزرگ کردن و تربیت فرزندان خود استفاده می کنند، از داوطلبان پرسیده شد، نتیجه ی مطالعات انجام شده نشان داد که برخی از رفتارهای والدین با فرزندانشان، آن ها را به دروغ گفتن متمایل می کند.

محققان در طی این مطالعات به نتایج مهم دست پیدا کردند که در ادامه آن ها را توضیح می دهیم.

 رفتار نادرست والدین که کودک را دروغگو می کند.

اقتدارگرایی یا سخت گیری والدین

والدین اقتدارگرا دائما می خواهند به کودک خود یاد دهند که چه چیزی درست است و چه چیزی غلط. این روش برای کودکان به  معنی پیروی از حرف های والدین است که آن ها را به اطاعت از گفته ها و خواسته های والدین محدود می کند.

این رفتار والدین با کودکان درست نبوده و کودکان احساس می کنند مورد ظلم واقع شده اند و در نتیجه ممکن است اخلاق های خوب آن ها به اخلاق و رفتار بد تبدیل شود و این افراد را در بزرگسالی نیز به فردی شکاک و دروغ گو تبدیل کند.

یک از دلایل مهم دروغ گویی، ترس از تنبیه شدن و بازخواست شدن از جانب والدین است.

آسان گیری

پدر و مادرهای آسان گیر که به طور کامل و همه جانبه، از فرزندانشان حمایت می کنند، محیط را به گونه ای فراهم می کنند که فرزندشان هر کاری دوست دارد انجام دهد. وقتی این کودکان بزرگ شده و در محیطی مشغول به کار می شوند، از هر راهی حتی دروغ گفتن،  برای رسیدن به آن چه که می خواهند و فکر می کنند حق آن ها است، استفاده می کنند.

سهل انگاری والدین

برخی والدین به قدری از فرزند خود غافل می شوند که نه تنها از فرزند خود هیچ حمایتی نمی کنند، بلکه کودک نیز نمی تواند از آن ها الگو بگیرد و چیزی از آن ها یاد بگیرد. این کودکان در نهایت به افرادی افسرده و دروغ گو و ناموفق تبدیل خواهند شد.

یکی دیگر از دلایلی که کودکان دروغ می گویند، غفلت والدین نسبت به رفتارهایشان است. زیرا کودک همه رفتار و گفتار والدین خود را ثبت می کند و از آن ها تقلید می کند.

برخی از والدین غافل از این موضوع جلوی کودک رفتاری غلطی مثل دروغ گفتن را انجام می دهند، کودک نیز این رفتار را ثبت کرده و آن را تقلید خواهد کرد؛ پس این گونه والدین، مسئول دروغگویی فرزندانشان خواهند بود.

درگیری و مشغله زیاد

والدینی که برای فراهم کردن آزادی و رفاه فرزند خود، تلاش زیادی می کنند، فرزندانی تربیت می کنند که قدر داشته های خود را بهتر می دانند و در تشخیص درست و غلط از حد بالای برخوردارند، در نتیجه این فرزندان در آینده نیز تمایل کمتری به دروغ گفتن دارند.

دروغگویی والدین در برابر کودک

برخی والدین در عین حال که می خواهند به کودک خود یاد بدهند که نباید دروغ بگویند، در مقابل آن ها این کار اشتباه را انجام می دهند که باعث ایجاد تناقض بین گفته های والدین با عمل آن ها می شوند. اما در نتیجه کودک از رفتار والدین الگو می گیرد و آن را انجام می دهد.

سرزنش کردن کودک

والدین در طول روز اشتباهات زیادی مرتکب می شوند و کسی آن ها سرزنش یا بازخواست نمی کند.

ولی والدین در برابر اشتباه کودکان معمولا این رفتار را نشان نمی دهند و زمانی که کودک دچار اشتباه می شود، او را سرزنش می کنند. این رفتار والدین باعث می شود که کودک برای فرار از سرزنش شدن، دروغ بگوید. بهتر است کودکان برای انجام دادن کار اشتباه سرزنش و بازجویی نشوند.

 توقعات نابه جای والدین از فرزند خود

برخی والدین کارهایی را از کودک خود انتظار دارند که خودشان در کودکی نتوانسته اند آن را انجام دهند و یا از او پیشرفتی را می خواهند که خود در دوران کودکی در بدست آوردن آن به هر دلیلی ناتوان بوده اند.

کودکان نمی توانند همه خواسته های والدین خودشان را برآورده کنند و برای اینکه آن ها را ناراحت نکنند، به اجبار دروغ می گویند.

آگاهی ندادن به کودک در مورد تفاوت بین واقعیت و خیال

بعضی از کودکان چون فرق بین خیال و واقعیت را متوجه نمی شوند و بین آن ها تفاوت قائل نیستند، صحبت های اغراق آمیزی دارند. والدین برای اینکه کودکشان دچار مشکل در درک مفاهیم و اطلاعات نشود، باید درباره تفاوت بین و خیال واقعیت با کودک خود صحبت کرده و آن ها را آگاه سازند.

 محبت نکردن به کودک

محبت والدین به کودک باعث ایجاد آرامش و اطمینان در زندگی آن ها می شود. زمانی که والدین این محبت را از کودک خود دریغ می کنند، فرزندان نیز برای جلب توجه و محبت آن ها به سمت دروغگویی تمایل پیدا می کنند.

اگر والدین به کودک خود به اندازه کافی توجه کرده و به او ابراز محبت کنند، دیگر کودک حس نمی کند که برای ابراز وجود به دروغ گفتن نیاز دارد.

منبع : والدین ناخواسته فرزندان را دروغگو می کنند

ازدواج با فرد افسرده| حل سریع افسردگی

ازدواج با فرد افسرده می تواند زندگی مشترک را با چالش های عمیقی رو به رو سازد. به طور معمول، هر چه افسردگی فرد بیشتر و عمیق تر باشد، رفتارهای روزمره او نیز مانند عملکرد شغلی و خانوادگی با آسیب هایی رو به رو خواهد شد در این شرایط زندگی با سایر اعضای خانواده سخت تر می شود و ممکن است بر رابطه میان تمام اعضا تاثیر بگذارد.

اما راه چاره چه چیزی می تواند باشد؟ آیا فردی که به افسردگی مبتلا می شود قادر نخواهد بود زندگی مشترک موفقی داشته باشد؟

در صورتی که شما هم با این سوالات رو به رو هستید و ذهن تان درگیر این سوالات است در این مقاله به مسائل مهم راجع به ازدواج با فرد افسرده می پردازیم که مطالعه آن می تواند برای شما مفید باشد، اولین قدم این است که راه های کمک به فرد افسرده را بیاموزید، برای این که اطلاعات خود را در این خصوص افزایش دهید بهتر است از مشاوره خانواده کمک بگیرید تا بهترین راهکارهای تخصصی را در اختیار شما بگذارند.

ازدواج با فرد افسرده منجر به طلاق می شود؟

برخی از افراد با این سوال مواجه می شوند که آیا افسردگی همسر بر روی دوام ازدواج اثر می گذارد و منجر به طلاق می شود؟ بر اساس نظر متخصصان افسردگی به طور مستقیم منجر به طلاق نمی شود و اگر برای بهبودی فرد تلاشی صورت نگیرد این اختلال به پیامدهای ثانویه ای می انجامد که منجر به جدایی نهایی می شود.

بهتر است در مورد افسرده خویی اطلاعات خود را افزایش دهید. فردی که دچار افسردگی شده است به مرور زمان اعتماد به نفس خود را از دست می دهد و نسبت به اطرافیان خود گوشه گیر می شود و ترجیح می دهند تنها باشند و از جمع دوری می کنند.

در صورتی که افسردگی شدت یابد علائم آن به زندگی مشترک تان آسیب خواهد زد و بین شما و همسرتان سردی و فاصله به وجود می آورد، زمانی که فاصله میان آن ها بیشتر شود به جدایی قطعی و یا طلاق عاطفی منجر خواهد شد.

در حقیقت افسردگی از طریق تاثیرگذاری بر یکسری عوامل به صورت غیرمستقیم به زندگی مشترک آسیب وارد می کند و فرد افسرده جزء افراد نامناسب برای ازدواج می باشند، زیرا فردی که به افسردگی مبتلا می شود انگیزه لازم برای انجام فعالیت های شغلی ندارد و به خاطر بی انگیزگی دچار بیکاری و مشکلات اقتصادی می شود و این مسئله کانون خانواده را با چالش هایی رو به رو می کند.

گاهی اوقات این چالش ها باعث درگیری میان اعضای خانواده شده و حتی باعث افسردگی اعضای دیگر می شود.

در صورتی که قصد دارید با فردی ازدواج کنید که سابقه افسردگی دارد باید پیش از آن که تصمیم قطعی در مورد ازدواج بگیرید، اطمینان حاصل کنید که آیا افسردگی او تحت کنترل است و تحت درمان قرار دارد یا خیر، و زمانی که اقدامات لازم برای درمان صورت گرفت تصمیم خود را برای ازدواج نهایی کنید.

ازدواج با فرد افسرده، موارد مهمی که باید بدانید

قبل ازدواج با فرد افسرده باید به نکاتی توجه کنید که به شرح زیر می باشد:

1. عملکرد روزانه فرد را بررسی کنید

به بررسی عملکرد روزانه فرد بپردازید زیرا عملکردهای شغلی، تحصیلی و خانوادگی اطلاعاتی خوبی در مورد شدت بیماری فرد مورد نظر به شما می دهد،در صورتی که فرد دچار مشکلات زیادی در زندگی اش شده است و نمی تواند به کارهایش برسد و عملکردش دچار اختلال شده، به احتمال زیاد به افسردگی مبتلا شده است و شدت افسردگی او بسیار زیاد است و در این شرایط باید از خدمات مشاوره روانشناسی استفاده کند.

افسردگی یک نوع اختلالات روانی است و ابعاد منفی و گسترده آن می تواند تمام زندگی شخصی و زناشویی فرد را تحت الشعاع قرار دهد و فردی که به افسردگی مبتلا می شود احساس گناه و اضطراب می کند و در این شرایط خوشبختی برای او معنا و مفهومی ندارد و به طور مداوم جنبه های منفی زندگی را بزرگ می کند و آسیب هایی به زندگی وارد می کند.

2. ازدواج با فرد افسرده، ازدواج درمان افسردگی نیست!

برخی از زوجین فکر می کنند که ازدواج می تواند مشکلات و اختلالات روانی آن ها را حل کند، در واقع آن ها عشق را راه حلی برای حل مشکلاتشان می دانند، اگر چه دریافت حمایت اجتماعی مطلوب از جانب اطرافیان به خصوص از جانب همسر باعث بهبود شرایط و مشکلات می شود و در حل آن تاثیر بسزایی دارد. اما این در صورتی اتفاق می افتد که فرد درمان مورد نیاز را دریافت کرده باشد و اگر درمان نشود و ازدواج کند به مرور زمان در زندگی مشترک با مشکلاتی رو به رو خواهد شد و اضطراب و استرس او شدت می یابد.

یکی از ملاک های اصلی ازدواج و انتخاب همسر بهداشت روانی می باشد که نمی توان آن را نادیده گرفت و باید به آن توجه کرد تا ازدواج موفقیت آمیزی داشته باشد.

با استفاده از تست های پیش از ازدواج می توانید از سلامت روانی همسر آینده خود اطمینان حاصل کنید.

3. مشکلات همراه با افسردگی را نیز در نظر بگیرید

در بسیاری از مواقع مشکل افسردگی تنها مشکل فرد نمی باشد بلکه به مشکلات دیگری مانند اختلالات اضطرابی دچار می شوند  و از آن رنج می برند زمانی که شما تصمیم به ازدواج با چنین فردی می گیرید باید تمام مشکلات و شرایط ناشی از افسردگی همسر را با دید باز در نظر بگیرید تا بتوانید در این خصوص تصمیم درستی بگیرید.

در صورتی که سایر مشکلات فرد را بشناسید و شناخت کافی در مورد آن به دست آورید، آینده تان را با وضوح بیش تری ترسیم خواهید کرد و این امر به شما کمک می کند تا همسر آینده تان را به خوبی بشناسید و انتخاب صحیحی داشته باشید.

4. اهمیت مشاوره پیش از ازدواج

همه افراد قبل از ازدواج اگر به مشاوره پیش از ازدواج مراجعه کنند می توانند انتخاب های بهتری داشته باشند در صورتی که شما تصمیم دارید با فرد افسرده ازدواج کنید باید به روانشناس مراجعه کنید و از او کمک بخواهید در این شرایط روانشناس مشکلات و چالش هایی که در آینده با فرد افسرده پیش رو خواهید داشت آشنا می کند و مهارت های زندگی با مرد افسرده و مهارت های سازگاری با زن افسرده را مورد بررسی قرار می دهد تا بتوانید با قاطعیت بهتری تصمیم بگیرید و راهکارهای موثری در زمینه رفتار با نامزد افسرده بیاموزید. تا اگر به افسردگی مبتلا بود رفتار مناسبی با او داشته باشید و برای درمان آن اقداماتی را انجام دهید.

تاثیر خدمات روانشناسی بر ازدواج با فرد افسرده

امروزه بسیاری از افراد و خانواده ها ازدواج را درمانی برای افسردگی می دانند در حالی که این طور نمی باشد و مسئله ازدواج به تنهایی امری پیچیده ای است و مشکلات و چالش های مخصوص به خود را دارد در این شرایط اگر افسردگی درمان نشده باشد و نهفته باشد مشکلات جدی برای هر دو به وجود می آید .

اگرچه ازدواج با فرد افسرده امکان پذیر است اما نباید با هدف درمان صورت گیرد در این شرایط باید قبل از ازدواج برای درمان افسردگی اقداماتی صورت گیرد تا فرد ازدواج موفقی داشته باشد و در این راستا مرکز مشاوره ستاره ایرانیان از متخصصان و روانشناسان با تجربه تشکیل شده اند که خدماتی را به صورت حضوری و تلفنی ارائه می کنند و به شما یاری می رسانند.

منبع : ازدواج با فرد افسرده| حل سریع افسردگی 

دوران کودکی افراد در ازدواج آن ها چه تاثیری دارد؟

تاثیر روابط دوران کودکی همسر در ازدواج بسیار مهم است. روابط دوران کودکی با خانواده، دوستان و همسالان می تواند بخش عظیمی از شخصیت فرد را نشان دهد. سوال این است که دوران کودکی افراد در ازدواج آن ها چه تاثیری دارد؟

روابط دوران کودکی در ازدواج

درک شما از الگو های شخصیتی و گذشته خود در خواسته ها و چشمداشت های شما از زندگی مشترک تأثیر زیادی دارد. 

به یاد داشته باشید که لازم نیست زندگی خود را با کسی مقایسه کنید.

 شما فقط می توانید الگوهای صحیح و نادرست را شناسایی کنید و از آن ها درس بگیرید.

نقش خانواده سنتی در ازدواج و تاثیر دوران کودکی همسر در ازدواج

نقش خانواده سنتی در ازدواج

امروزه تعداد خانواده های سنتی کم شده است اما هنوز هم خانواده های هسته ای و سنتی وجود دارند. این نوع خانواده در کشور های شرقی بیش تر مشاهده می شوند.

فایل صوتی این مطلب روانشناسی تقدیم به شما، لطفا اشتراک بگذارید.

 شرمنده،مرورگر شما از تگ صدا پشتیبانی نمی کند

پرسش های زیر را همراه با همسر یا نامزد خود بخوانید و درصورت لزوم درباره پاسخ آن ها بحث کنید:

  1. فکر می کنی چه چیزی باعث شده است که رابطه میان پدر و مادرمان انقدر قوی باقی بماند؟
  2. به نظرت کدام یکی از ویژگی های ازدواج آن ها می تواند برای ما نیز سودمند باشد؟
  3. به نظرت کدام یک از ویژگی های ازدواج آن ها زیان آور است؟ 
  4. رابطه بین پدر و مادرت چگونه بوده است؟
  5. آیا دوست داری رابطه ما مثل رابطه آن ها باشد؟
  6. در خانواده شما چه کسی حرف آخر را در تصمیم گیری ها می زد؟
  7. آیا دوست دارید در زندگی آینده تقسیم وظایف بین ما به شکل سنتی و جنسیتی باشد؟
  8. آیا پدر و مادر شما از روش های سنتی در تقسیم کار استفاده می کردند؟
  9. آیا ازدواج و رابطه پدر و مادرتان را صادقانه و موفق می دانی؟
  10. آیا تاکنون شاهد مشارکت پدر و مادرت برای حل مشکلات بوده ای؟
  11. آیا پدر و مادرتان از دعوا و دلخوری دوری می کردند؟
  12. آیا پدر و مادرتان زیاد با هم دعوا می کرده اند؟
  13. دعواهای آن ها نشان دهنده یک ازدواج ناموفق بوده یا روش ارتباطی آن ها مشکل داشته است؟
  14. آیا پدر و مادرتان دوست داشتند که با یکدیگر وقت بگذرانند؟
  15. آیا یکی از والدین شما مدام دیگری را تحقیر می کرده؟
  16. آیا والدینتان با هم شاد بودند و می خندیدند؟
  17. آیا والدین شما راز هایی را از هم مخفی نگه می داشتند؟
  18.  به نظر شما این الگو ها تا چه حد در شخصیت شما تاثیر داشته است؟

تاثیر طلاق والدین در ازدواج فرزند

تحقیقات نشان می دهد که اگر شخصیت شما در خانواده تک والدی شکل گرفته باشد، احتمال طلاق برای شما بالاتر است.

 البته این هرگز به این معنی نیست که رابطه شما حتما به شکست ختم می شود.

چنانچه دلایل طلاق والدین خود را بدانید و سعی کنید که این الگو ها را بشناسید و از آن ها دوری کنید، شانس رابطه سالم را افزایش می دهید.

سوالات زیر را بخوانید و با همسر خود درباره آن ها حرف بزنید. سعی کنید که حرف های یکدیگر را قطع نکنید و در مورد پاسخ هایتان با هم حرف بزنید.

  1. اگر در خانواده تک والدی بزرگ شده اید آیا زوج خوشبختی را برای الگوبرداری در اطراف خود می شناسید؟
  2. چنانچه تنها با یکی از والدین خود بزرگ شده اید، آیا جای خالی پدر یا مادر خود را حس کرده اید؟
  3. آیا پدر یا مادر مجردتان از اضطراب رنج می بردند یا زندگی آرامش بخشی داشتند؟
  4. آیا والدینتان به شما گفته اند که نمی توانید به کسی اعتماد کنید؟
  5. آیا با هردو والدینتان رابطه داشته اید؟
  6. دلیل طلاق والدینتان چه بوده است؟
  7. آیا خود را بخاطر طلاق آن ها سرزنش می کنید؟
  8. آیا والدینتان پس از طلاق باهم رابطه مسالمت آمیزی داشته اند؟
  9. آیا تا الان از جدایی پدر و مادرتان سوء استفاده کردید تا آن ها احساس گناه بکنند و شما به هدف خود برسید؟
  10. آیا جدایی والدینتان بر روی نظرتان از ازدواج اثر گذاشته است؟

تاثیر ناپدری و نامادری در ازدواج

همیشه والدین کسانی نیستند که شما را به دنیا آورده اند. قیم یا ناپدری و نامادری شما نیز والدین شما محسوب می شوند. در این شرایط پدر و مادر به کسی گفته می شود که شما را بزرگ کرده است. 

اگر در چنین خانواده هایی بزرگ شده اید سوالات زیر را بخوانید و سعی کنید با همسر خود در مورد پاسخ های خود صحبت کنید.

  1. آیا در کودکی شاهد رفتارهای سالم و موفقی بوده اید؟
  2. آیا کسانی که در هنگام رشد در کنار شما بوده اند نظر مثبتی نسبت به تشکیل خانواده داشته اند؟
  3. اگر در کودکی عضوی از خانواده خود را از دست داده اید؟
  4.  در مورد روش هایی را که برای غلبه به ناراحتی استفاده کرده اید توضیح دهید.
  5. آیا در کودکی آموخته اید که نمی توان به جنس مخالف اعتماد کرد؟
  6. آیا رابطه ایده آل از نظر شما چیزی است که فیلم ها و کتاب ها به تصویر می کشند؟
  7. یک مورد ازدواج موفق را در نزدیکان خود مثال بزنید و توضیح دهید که چرا فکر می کنید آن ها خوشبخت هستند.
  8. آیا در کودکی به اندازه کافی توجه دریافت کرده اید؟ 
  9. آیا دوست دارید به همان اندازه به شما توجه شود؟
  10. آیا در خانواده شما معیار ارزش زنان با مردان متفاوت بوده است؟

تاثیر دوستان و همکلاسی ها در ازدواج

تأثیر دوست در زندگی افراد متفاوت است ولی مشخص است که هر فردی تا حدودی تحت تأثیر دوستانش قرار می گیرد.

رفتار شما با دیگران وقتی کودک بوده اید احتمال دارد بر روی رفتار شما در بزرگسالی اثر بگذارد.

با همسرتان به سوال های زیر پاسخ دهید:

  1. از مدرسه رفتن لذت می بردید یا حس می کردید هدر دادن وقت است؟
  2. به دیگران حسودی می کردید یا از موفقیت آن ها خوش حال می شدید؟
  3. دوست داشتید در مدرسه محبوب باشید؟ 
  4. آیا در مدرسه محبوب بودید؟
  5. آیا در فعالیت های گروهی در مدرسه شرکت می کردید؟
  6. چه خاطره ناخوشایندی از مدرسه دارید؟
  7. چه خاطره خوشایندی از مدرسه دارید؟
  8. آیا در کودکی به دنبال انتقام گرفتن بودید؟
  9. آیا دوست دارید دوباره آن دوره از زندگیتان را تجربه کنید؟چرا؟
  10. آیا در کودکی به فرار از مدرسه فکر کرده اید؟
  11. بزرگ ترین مشکل شما در مدرسه چه بوده است؟
  12. آیا با دوستان و معلمان خود زیاد درگیر می شدید؟
  13. از نظر درسی و انضباطی دانش آموز ضعیف، متوسط یا خوبی بوده اید؟ معیار این ارزش گذاری چیست؟

ارزیابی پرسش ها روابط دوران کودکی در ازدواج

هنگام ازدواج با فردی، شما علاوه بر این که آینده خود را با او سهیم می شوید گذشته خود را هم سهیم می شوید. 

به احتمال زیاد شما از همسرتان توقع خواهید داشت تا کمبود های دوران کودکی شما را رفع کند.

پاسخ های شما در این بخش اهمیت بالایی دارد. 

چون با صحبت کردن درباره آن ها کم کم درک می کنید که چه چیزی از زندگی آینده خود می خواهید. 

هنگام مرور پاسخ ها موارد زیر را به خاطر داشته باشید.

ارزیابی حس تان از پاسخ هایتان

شاید تعجب کنید ولی حس جواب های شما بسیار مهم است. 

دقت کنید که جواب های شما شاد و پر انرژی یا سرد و غمگین هستند. 

در صورت وجود احساسات منفی امکان دارد که خشم فروخورده و انزجار در گذشته شما وجود داشته باشد.

با همسر خود در مورد این احساسات صحبت کنید و سعی کنید راه حلی برای از بین بردن آن ها پیدا کنید.

تاثیر روابط دوران کودکی همسر در ازدواج

نوع رابطه دوران کودکی و ازدواج

در این مورد باید دقت زیادی داشته باشید. سوالاتی مثل چه نوع تصوری از زندگی مشترک دارید؟

 دید شما را نسبت به زندگی مشترک نشان می دهد. 

در مورد الگوهای پرسیده شده بیش تر بحث کنید و سعی کنید که درمورد زوج هایی که آن ها را موفق می دانید حرف بزنید. 

این کار باعث می شود که در آینده به مشکل بر نخورید.

برداشت شما از خانواده باعث می شود که تفاوت های بین خودتان و همسرتان را درک کنید شاید شما محیطی متشنج از خانواده به یاد دارید ولی همسرتان دنبال آرامش است. 

شاید به نظر سطحی به نظر برسد ولی این الگوهای دوران کودکی اهمیت زیادی در شخصیت افراد دارند.

اگر احساس می کنید که نمی توانید ارتباط درستی با همسرتان یا نامزدتان برقرار کنید و در بحث کردن در مورد پاسخ سوالات مشکل دارید بهتر است از مشاور کمک بگیرید.

منبع : دوران کودکی افراد در ازدواج آن ها چه تاثیری دارد؟