ویژگی های مهم نامزد

مهارت های لازم برای ازدواج، مهارت های لازم برای زندگی مشترک

یکی از پیش زمینه های شروع یک زندگی مشترک موفق، یادگیری مهارت های لازم برای ازدواج می باشد. زیرا زوجین در این مسیر زوجین با پیچ و خم های بسیاری رو به رو می شوند و مشکلات بسیاری بر سر راه آن ها قرار می گیرد.

در صورتی که مهارت های لازم برای ازدواج را یاد بگیرید به شناخت صحیحی از همسرتان می رسید و نسبت به نیازهای او آگاه می گردید.

در این صورت روابط شما با همسرتان بهتر خواهد شد و تعاملات بهتری با یکدیگر خواهید داشت که تاثیرات آن در افزایش همدلی، توجه به احساسات یکدیگر، توانایی حل مسئله و تصمیم گیری به منظور مدیریت بحران ها نمایان خواهد شد.

توجه داشته باشید که یادگیری این مهارت ها برای همه زوجین ضروری می باشد حتی برای آن هایی که سال ها در کنار یکدیگر زندگی می کنند.

هم چنین می توان برای کسب این مهارت ها از مشاورین ازدواج کمک خواست تا در این زمینه بر دانش و مهارت شما بیفزاید و شما را به سمت یک زندگی زناشویی بهتر راهنمایی کند.

ضرورت آگاهی از ویژگی های مهم نامزد

ازدواج آغاز زندگی مشترک زن و مرد است، در صورتی که آگاهی و دانش زن و مرد در مورد زندگی زناشویی بیشتر باشد می توانند راحت تر با چالش ها و بحران های زندگی کنار آمده و در این خصوص آماده تر می شوند. لازمه این امر خودشناسی و شناخت بیشتر تفاوت میان زن و مرد می باشد.

در صورتی که فرد مهارت های لازم را بیاموزد می تواند از بسیاری از سوء تفاهم هایی که در آینده ممکن است به دلیل عدم شناخت کافی به دست آید جلوگیری کند در این خصوص پیشنهاد می شود تا اطلاعات خود را در زمینه خودشناسی افزایش دهد تا با تاثیر خودشناسی در ازدواج آشنا شوید.

آگاهی از ویژگی های مهم نامزد

خوشحالی کنار شریک زندگی نیازمند آگاهی از تفاوت های میان زنان و مردان می باشد. در صورتی که زوجین شناخت کافی از یکدیگر نداشته باشند و ناگهان با تفاوت های میان زنان و مردان رو به رو شوند انگار وارد دنیای جدید و ناشناخته ای شده است.

در ادامه این مقاله چند مورد از این تفاوت ها را بیان می کنیم و در مورد آن توضیحاتی را ارائه خواهیم کرد:

  1. تفاوت نگاه به مسائل جنسی: زنان به طور معمول بعد از رفع نیازهای احساسی و عاطفی درصدد برقراری رابطه جنسی هستند، در صورتی که مردان رابطه جنسی را ابزاری برای رسیدن به بعد احساسی و عاطفی در رابطه عاشقانه دانسته و از این طریق به ابراز احساسات و عواطفشان می پردازند.
  2. استقلال طلبی در مردان اولویت است: معمولا نیاز استقلال طلبی مردان از زنان بیشتر است و دوست دارند مستقل باشند و روی پای خودشان بایستند و به کسی وابسته نباشند به همین دلیل از وابسته شدن دوری می کنند. به طور ذاتی مردان دوست دارند کنترل شرایط را در دست شان بگیرند و چالش ها و مشکلاتی که به وجود می آید را مدیریت کنند و برای حل آن ها اقداماتی را انجام دهند.
  3. حمایت شدن در زنان اولویت است: زنان نسبت به مردان احساسی تر هستند و به همین دلیل نیاز به حمایت بیشتری از جانب مردان دارند بنابراین مسئله حمایت از همسر از نظر زنان از اهمیت بسیاری برخوردار است. در صورتی که به زنان بی توجهی شود غمگین و آزرده می شوند. توجه کردن به مناسبت هایی مانند تاریخ تولد، سالگرد ازدواج و غیره نیز برای زنان از اهمیت بسیاری برخودار است.

کاربرد مهارت های لازم برای ازدواج در زندگی

یادگیری مهارت های لازم برای ازدواج از اهمیت بسیاری برخوردار است و فرصتی است تا فرد با بایدها ونبایدهای رابطه زناشویی آشنا شود و در این خصوص آگاهی او افزایش یابد.

به عنوان مثال نوع رفتار با همسر، یا حرف هایی که نباید به همسر زد یا این که کنترل شوهر و عدم توجه به زن چه پیامدهای منفی در رابطه زناشویی بر جای خواهد گذاشت.

در ادامه این مقاله با مهم ترین مهارت هایی که برای ازدواج لازم است آشنا خواهید شد.

  1. مهارت های لازم برای ازدواج، مهارت همدلی

مهارت همدلی به این معناست که بتوانید در موقعیت های حساس، پاسخ عاطفی مناسبی به طرف مقابل تان بدهید. در این حالت باید بتوانید از زاویه دید همسرتان به مسائل نگاه کنید تا بتوانید به خوبی احساسات او را درک کنید.

برای این که بتوانید مهارت همدلی را کسب کنید باید سعی کنید به خوبی به حرف های یکدیگر گوش کنید تا از نگرانی ها و دغدغه هایی که برای شما به وجود می آید باخبر شوید.

  1. گوش دادن فعالانه به حرف های طرف مقابل

سعی کنید مهارت گوش دادن را در خودتان تقویت کنید برای گوش دادن فعال باید با تمام وجود به صحبت های طرف مقابل تان توجه کنید تا او مطمئن شود به صحبت هایش گوش می دهید و برای او ارزش و احترام قائل هستید.

هم چنین نسبت به صحبت های همسرتان بازخورد و واکنش نشان دهید تا متوجه شود موضوعی که در مورد آن صحبت می کند برای شما مهم می باشد و شما به حرف هایش توجه می کنید.

  1. مهارت های لازم برای ازدواج، توجه به احساسات و هیجانات طرف مقابل

ابراز احساسات و نشان دادن محبت به همسر، به منظور تجربه رابطه ای سرشار از شادی و نشاط توصیه می شود. این مسئله بسیار اهمیت دارد به خصوص زمانی که چند سال از زندگی مشترک گذشته باشد.

برای این که عشق و علاقه به رابطه عاطفی برگردد، باید احساسات خود را به یکدیگر نشان دهید. توجه به این مسئله به خصوص در مردان از اهمیت بسیاری برخوردار است.

زیرا بسیاری از مردان فکر می کنند نیازی به ابراز عشق نمی باشد و همین که برای زندگی مشترک تلاش می کنند و یا در عمل نشان می دهند که تلاش می کنند کافی می باشد. در حالی که ابراز عشق و محبت زبانی بسیار اهمیت دارد.

  • مهارت های لازم برای ازدواج، مهارت حل تعارض و مدیریت روابط

مسلما هر زوجی در زندگی زناشویی با مشکلات و اختلافاتی رو به رو می شود در این شرایط باید مهارت های لازم را یاد بگیرید تا بتوانید مشکلات و تعارض های به وجود آمده را حل نمایید و به درستی مدیریت نمایید. توجه به نکات زیر ضروری است:

  • در مورد مشکلات و اختلافات خانوادگی به وجود آمده با یکدیگر صحبت کنید، اما از فریاد زدن و پرخاشگری پرهیز نمایید.
  • در زمان مناسب به اختلاف خود و طرف مقابل تان رسیدگی کنید.
  • مهارت عذر خواهی کردن را در خود تقویت نمایید.
  • نقص های خود را بپذیرید زیرا هیچ شخصی کامل نیست و هر فردی در زندگی ایراداتی دارد شما باید سعی کنید این ایرادات را رفع کنید و روابط خود را به درستی مدیریت نمایید.
  1. تعریف و تحسین واقعی

سعی کنید صادقانه از طرف مقابل تعریف کنید و ویژگی های مثبت او را بیان کنید در این صورت به افزایش حس همدلی شما کمک می شود.

اما سعی کنید که در عین حال واقعیت را بیان کنید و تعاریف شما به دور از بزرگ نمایی بوده و غلو آمیز نباشد. هم چنین از همسرتان به خاطر زحمت هایی که برای زندگی مشترک می کشد تشکر نمایید.

  1. مهارت حل مسئله و تصمیم گیری درست

به طور معمول در زندگی مشترک با مسائلی رو به رو می شوید که نیازمند تصمیم گیری های دو نفره می باشد. در این شرایط توصیه می شود تا در مورد مسائل مختلف از مشورت و همفکری یکدیگر استفاده نمایید.

یکی از مهم ترین مهارت های زندگی توانایی حل مسئله و تصمیم گیری درست و صحیح می باشد، زیرا مسائل و مشکلات زندگی هر روزه می توانند این توانایی را با چالش هایی رو به رو کنند.

  1. مهارت های لازم برای ازدواج، مقدم دانستن همسر

بعد از ازدواج باید به این موضوع توجه داشته باشید که نفر اول زندگی شما همسرتان می باشد، در صورتی که بتوانید این نکات مهم همسرداری را رعایت کنید می توانید زندگی با ثبات و آرامش بخشی برای همسر و فرزندانتان فراهم نمایید.

البته این مسئله به این معنی نیست که نباید به عزیزان و فرزندانتان توجه داشته باشید  بلکه حفظ رابطه خوب با همسرتان پیش نیاز رشد و شکوفایی فرزندان و هم چنین آسودگی خانواده تان می باشد، به همین دلیل توجه به همسر از اهمیت بالایی برخوردار است.

  1. رفتار خلاقانه در ازدواج | ویژگی های مهم نامزد

از یکی از آفت های بزرگ در زندگی زناشویی که در نظر زوجین زیاد مهم نمی باشد و به آن توجهی نمی شود، می توان به بحث خلاقیت در روابط اشاره نمود. به طور معمول بعد از مدتی از ازدواج، زوجین دچار روزمرگی می شوند و در میان انبوهی از وظایف و امور زندگی غرق می شوند.

در این شرایط آن ها برای جلوگیری از عادی شدن و یکنواختی در ازدواج، باید اقداماتی را انجام دهند تا تنش ها و اضطراب ها کاهش یابد و صمیمیت زناشویی میان زوجین افزایش یابد که در زیر نمونه هایی از آن را بیان می کنیم که زوجین باید به آن ها توجه کنند:

  • در زندگی شان خلاقیت به خرج دهند.
  • برای تجربیات جدید و جذاب برنامه ریزی نمایند.
  • برای سرگرمی و تفریحات خود وقت بگذارند و مسافرت بروند و شاد باشند.
  • پیاده روی کنند، با یکدیگر به دوچرخه سواری بروند و فعالیت های تفریحی انجام دهند این کار به تداوم رابطه آن ها بسیار کمک می کند.
  • تنوع در رابطه جنسی داشته باشند و با به کار گیری تنوع در سکس به رابطه جنسی خود جان تازه ای ببخشند.
  1. مهارت های لازم برای ازدواج، عفو و بخشش

در زندگی مشترک افراد نیاز به گذشت دارند. عفو و بخشیدن در زندگی به معنی بخشیدن و فراموشی از خطاهای طرف مقابل می باشد.

بنابراین اگر نتوانید همسرتان را ببخشید ادامه رابطه برای شما سخت و غیرممکن خواهد بود به همین دلیل عفو و بخشیدن در زندگی مشترک از اهمیت بسیاری برخوردار است.

  1. توجه به ویژگی های مثبت همسر خود

هر فردی نقاط ضعف و قوتی دارد در این حالت باید بر روی نقاط قوت همسرتان توجه کنید و بر روی آن ها تمرکز داشته باشید تا روابط شما مستحکم شود.

ممکن است همسر شما در بعضی از کارها رضایت شما را به دست نیاورد اما این دلیل نمی شود که او کنار بگذارید و به او توجهی نداشته باشید. بلکه می توانید در موقعیت هایی که در کنارتان بوده است و کمک تان کرده و نقاط و ویژگی های مثبت او را یاد آور شوید.

  1. مهارت های لازم برای ازدواج، آموزش مهارت های زندگی

بسیاری از ما فنون رابطه زناشویی را یاد نگرفته ایم و با مهارت های زندگی مشترک آشنا نیستیم. توجه داشته باشید که تشکیل زندگی مشترک قبل از هر چیزی به آموزش و آمادگی برای ازدواج نیاز دارد.

مهارت های ازدواج بسیار گسترده است و طیف وسیعی دارد و هیچ کس به طور ذاتی آن را یاد نگرفته است به همین دلیل باید قبل از ازدواج این مهارت ها را یاد بگیرید و در مواقعی که لازم است از آن استفاده نمایید.

  1. شناخت درست از خود راه شناخت ویژگی های مهم نامزد

قبل از ازدواج باید خودتان را به خوبی بشناسید و خواسته ها و انگیزه های خود را برای ازدواج مشخص کنید و با آن ها به طور دقیق آشنا شوید. زن و مرد که از یکدیگر شناخت دارند از زندگی شان خشنود هستند به خوبی می توانند حس شادی و رضایت شان را به همسرشان انتقال دهند.

برای ایجاد این رضایت شناخت قبل از ازدواج نیاز است و از اهمیت بسیاری برخوردار است. در این صورت فرد با ویژگی های خود آشنا می شود و به خوبی می تواند نقاط ضعفش را اصلاح نماید در این صورت زندگی سالم تر و جذاب تری خواهد داشت.

ضرورت آموزش مهارت های لازم برای ازدواج

مقوله ازدواج نیاز به سپری کردن دوره های آموزشی و یادگیری مهارت هایی دارد که به شما کمک می کند انتخاب صحیحی برای ازدواج داشته و ازدواج موفقی داشته باشید.

در این خصوص استفاده از تجارب والدین و اطرافیان در زندگی مشترک سودمند می باشد. در این شرایط می توانید

به مشاور قبل از ازدواج مراجعه کنید تا در این خصوص شما را راهنمایی کنند و مهارت های لازم برای ازدواج موفق که جنبه علمی و تجربی دارند در اختیار شما گذاشته و به شما کمک کنند.

مرکز مشاوره روانشناسی ستاره ایرانیان

ازدواج یک امر بسیار پیچیده می باشد و مسائل بسیاری بر روی تاثیر می گذارد در این شرایط باید از مشاوره قبل از ازدواج کمک بگیرید تا با کمک این افراد مهارت های لازم برای ازدواج را در خودتان تقویت نمایید و ازدواج موفقی داشته باشید.

امروزه افراد به دلیل محدودیت های زمانی امکان مراجعه به مشاوره حضوری را ندارند و نمی توانند در جلسات حضوری شرکت کنند به همین ممکن است از رفتن به پیش مشاور پشیمان شوند.

در این شرایط می توان از مشاوره تلفنی استفاده کرد. در این راستا مرکز مشاوره ستاره ایرانیان خدماتی را به صورتی تلفنی ارائه می دهند و در این زمینه شما را یاری می کنند.

منبع : مهارت های لازم برای ازدواج

درمان ترس از مرگ| سایه سیاه مرگ را از زندگیت دور کن

ترس از مرگ (Thanatophobia ) به طور ذاتی در تمام انسان ها دیده می شود. انسان از بدو زندگی به دنبال امید، آرزو و اهداف خود می رود و مرگ دقیقا برعکس تمام این چیزها می باشد بنابراین طبیعی است که انسان از مرگ بترسد. 

اما زمانی این ترس تبدیل به فوبیا می شود که زندگی روزانه فرد را مختل کرده و اجازه داشتن یک زندگی عادی و شاد را از فرد بگیرد. شاید اساسی ترین دلیل ترس از مرگ این باشد که تصور مشخصی از مرگ نداریم و این امر می تواند ترسناک و دلهره آور باشد. 

ترس از مرگ در روانشناسی پدیده پیچیده ای می باشد که به علائم و نکات زیادی بستگی دارد در ادامه توضیحات کاملی در این مورد فراهم شده است:

مفهوم ترس از مرگ

بسیاری از افراد تصور می کنند که ترس از مرگ تنها مربوط به اتفاقات پس از مرگ می باشد، اما ترس از مرگ می تواند شامل نحوه یا پروسه مرگ باشد.

بسیاری از افراد با بالا رفتن سن و بیماری دچار این ترس و وحشت می شوند، معمولا افراد پس از مرگ دوستان و اطرافیانشان نیز درگیر این ترس می شوند. 

ترس از مرگ در کودکان

بسیار دیده می شود که کودکان ترس از مرگ والدینشان را دارند که می تواند باعث اضطراب و استرس آن ها شود. کودکان نمی توانند مانند بزرگسالان فکر کنند و موضوع مرگ می تواند برای آن ها بسیار ترسناک باشد نباید این موارد به عنوان اختلالات روانی در نظر گرفته شود اما بهتراست که با روانشناس یا روانپزشک در میان گذاشته شود.

کودک شما ممکن است از خواب بیدار شود و تنفس شما را در خواب چک کرده یا حتی شما را بیدار کند، نباید ناراحت یا عصبی شوید و بهتر است این اضطراب کودک خود را درک کنید.

علائم ترس از مرگ

علائم این فوبیا همیشگی نیست و شما ممکن است علائم ذیل را فقط هنگام فکر به مرگ عزیزان خود تجربه کنید. علائم فوبیا مرگ شامل موارد زیر می باشد:

  • حملات پانیک
  • اضطراب بالا
  • سرگیجه
  • سردرد
  • تعریق
  • افزایش ضربان قلب
  • دل درد
  • حالت تهوع

فوبیا مرگ می تواند تاثیرات روانی زیر را نیز به دنبال داشته باشد:

  • دوری از خانواده و عزیزان
  • خشم و عصبانیت
  • ناراحتی و افسردگی
  • احساس گناه
  • نگرانی بیش از اندازه
  • ترس از پیری و مرگ

علل ابتلا به ترس از مرگ

برخی از عوامل می تواند باعث ایجاد این فوبیا در افراد شود که در ادامه به طور کامل به آن ها پرداخته شده است:

  • تجربه اتفاقات و ماجراهای نگران کننده در گذشته
  • کمرویی و خجالتی در زمان کودکی 
  • اختلالات روانی
  • ترس از اینکه قرار است آینده ای نامعلوم و عجیب را تجربه کنند.
  • سن: طبق تحقیقات صورت گرفته آمار ترس از پیری و مرگ در دهه دوم زندگی بالا رفته و سپس به مرور روند نزولی پیدا می کند.
  • بالا بودن سن والدین: افراد در سنین بالا ترس کم تری از مرگ دارند. البته هرچقدر هم که افراد مسن از روند پیری و مرگ خود بترسند‌، از ترس فرزندانشان کم تر می باشد.
  • عدم تواضع: عدم تواضع می تواند باعث افزایش نگرانی افراد شود. تواضع بالا باعث می شود که افراد بیش تر آماده مرگ باشند و برای مسائل مهم آمادگی بالاتری داشته باشند.
  • مشکلات سلامتی: مشکلات سلامتی که شامل مشکلات جسمانی و روانی می شود باعث افزایش نگرانی و اضطراب افراد در مورد مرگ می شود.
  • جنسیت: زنان و هم مردان هردو در برخی از شرایط ترس از مرگ را تجربه می کنند اما براساس تحقیقات انجام شده زنان، در دهه پنجم زندگی نیز با ترس از مرگ مواجه می شوند.
  • از دست دادن کنترل: برخی از امور غیرقابل پیشبینی مانند مرگ در زندگی توسط خود فرد قابل کنترل نیست. برخی از افراد با انجام چک آپ و مراجعه مکرر به دکتر سعی میکنند آن را کنترل کنند. این افراد ممکن است به وسواس یا اضطراب شدید دچار شوند که باعث اختلال در زندگی آن ها می شود.
  • درد و بیماری: برخی افراد از درد، فلج شدگی، بیماری، ناتوانی یا حتی از دست دادن حافظه می ترسند. دیده می شود که این افراد درگیر افکار مالیخولیا ،اختلالات جسمانی یا اختلالات دیگر می باشند و به شدت نسبت به مرگ حساسیت دارند.
  • نگرانی درباره اطرافیان از علت های ترس از مرگ: برخی از افراد نگران هستند که پس از مرگ آن ها چه بر سر خانواده هایشان خواهد آمد. والدین تنها بیش تر دچار این ترس می شوند زیرا نگران هستند فرزندشان بعد از آن ها به چه سرنوشتی دچار می گردد. برخی از افراد نیز نگران هستند که بدون آن ها خانواده هایشان دچار مشکلات مالی می گردند یا سرپرست خود را از دست می دهند.
  • مشاهده مرگ دیگران: بجز اشخاصی که در مشاغل بیمارستانی مشغول به کار هستند، برای دیگر افراد مشاهده مرگ امری بسیار نادر می باشد اما در صورت مشاهده مرگ دیگران زندگی فرد کاملا تحت تاثیر قرار می گیرد.
  • لذت نبردن از زندگی: بسیاری از افراد تصور می کنند که هیچ یک از لذت های زندگی را تجربه نکرده اند. این افکار به صورت های مختلف می تواند شما را آزار دهد.

فوبیاهای مرتبط با ترس از مرگ

 ترس از سنگ قبر، ترس از مرگ در خواب، قبر و دیگر فوبیاهای رایج نشان دهنده ترس از مرگ می باشند. حتی فوبیا ارواح در بین افرادی که دچار فوبیا مرگ هستند دیده می شود البته این فوبیا تا حدودی ریشه دینی و اعتقادی نیز دارد. در ادامه فوبیاهایی ذکر شده است که با فوبیا مرگ در ارتباط می باشد:

ترس از عدم وجود:

این ترس به این معنی می باشد که فرد به وجود آخرت شک دارد و مرگ را پایان هستی خود می داند. این ترس که بیش تر در افراد بی ایمان دیده می شود فرد را نگران می کند که ممکن است مرگ پایان زندگی آن ها باشد.

ترس از مجازات ابدی:

این ترس هم در افراد بااعتقاد هم بی اعتقاد دیده می شود زیرا افراد با ایمان نیز از مجازات کارها و اعمال ناشایست خود می ترسند. 

دلایل این ترس بسیار گسترده می باشد و راه های زیادی برای بررسی آن وجود دارد برای بررسی علت دقیق بهتر است به روانشناس مراجعه کنید تا به طور تخصصی علت ترس شما را ریشه یابی کند.

چه کسانی بیش تر از مرگ می ترسد ؟

براساس آمار به دست آمده همان طور که به آن اشاره شد زن ها نسبت به مردها بیش تر دچار ترس از مرگ می شوند البته این ممکن است به این دلیل باشد که زن ها بیش تر در مورد ترس های خود صحبت می کنند

ترس از مرگ با افزایش سن کاهش نمی یابد ولی بعضی اوقات در جوان ها بیش تر از افراد مسن دیده می شود.

علاوه بر این براساس بررسی ها افزایش مراقبت و بهداشت عمومی به کاهش این فوبیا کمک می کند.

ترس از مرگ سالم یا ناسالم

ترس از مرگ می تواند خوب باشد، باعث شود بیش تر مراقب افکار و اعمال خودمان باشیم، بیش تر موارد ایمنی را رعایت کنیم و نگران سلامتی خودمان باشیم.

این واقعیت که همه ما روزی می میریم باعث می شود به این دنیا وابستگی کم تری داشته باشیم و اجازه ندهیم که یاد خدا در دل هایمان خاموش شود.

از طرفی ترس بیش از اندازه از مرگ می تواند باعث اختلال های جدی و اساسی در زندگی ما شود. این ترس می تواند به قدری فلج کننده شود که فرد انگیزه ای برای کار و تلاش نداشته باشد.

توجه داشته باشید که استرس و اضطراب هنگامی تبدیل به اختلال روانی می گردد که زندگی عادی فرد را تحت تأثیر قرار دهد. بعضی اوقات ترس از مرگ به فوبیا و وسواس تبدیل می‌شود و فرد نمی‌تواند به مرگ یا مسائل مربوط به آن فکر نکند.

چرا ترس از مرگ با افزایش سن بیشتر می‌شود؟

آیا تاکنون در مورد بحران میانسالی شنیده‌اید؟ طبق مشاهدات در این سن افراد تلاش می کنند تا اثری از خود در دنیا به جا بگذارند. اگر این بحران به درستی حل نشود در سنین بالا تر فرد دچار ترس از مرگ در سالمندان می شود نگاه به گذشته حسرت می خورد که نتوانسته کارهای مفیدی انجام دهد. 

درمان ترس از مرگ| راه هایی برای مقابله با ترس از مرگ

خود را به چالش بکشید

سعی کنید در شرایط مختلف دست به کارهای جدید بزنید، فعال باشید و فعالیت های مفید و سازنده انجام دهید. اگر مدت هاست با دوست خود حرف نزده اید با او تماس بگیرید. اگر کار نیمه تمامی دارید آن را به پایان برسانید.

اگر از برخی از روابط خود رضایت ندارید آن ها را تمام کنید. کارهایی که دوست ندارید را انجام ندهید.

مرگ چرخه طبیعت است

همیشه به یاد داشته باشید که مرگ بخشی از چرخه زندگی و طبیعت می باشد. این امر باعث می شود که مفهوم مرگ را راحت تر بپذیرید و با آن کنار بیایید.

درباره مرگ کتاب بخوانید

بسیاری از کتاب های دینی به شما در درک آخرت کمک می کنند. نویسنده های بسیاری نیز در مورد آخرت کتاب نوشته اند. مطالعه در این زمینه می تواند شما را با آخرت آشنا کند.

معنویت را بپذیرید

حتی افراد بی اعتقاد نیز باید به معنویت در زندگی اعتقاد داشته باشند و برای افزایش آن تلاش کنند. کارهای معنوی ما حتی بعد از مرگ نیز باقی می مانند.

از پرسیدن سوال درباره زندگی پس از مرگ وحشت نداشته باشید. این سوالات می توانند شما را به درک عمیق و درستی از مرگ برسانند و اضطراب شما را کاهش دهند. سعی کنید سوالات خود را از فردی آگاه بپرسید، برخی از افراد ناآگاه با پاسخ های متنوع می توانند شما را گم راه کنند.

تمرکز بر زندگی خوب

سعی کنید زندگی خوبی داشته باشید برای زندگی روزانه خود برنامه ریزی کرده، ورزش کنید، کتاب بخوانید به سرگرمی هایی که دوست دارید بپردازید. به یاد داشته باشید که تغییرات کوچک در زندگی نتایج بزرگی را به همراه دارد.

 هدفمند باشید

رویا و هدف‌های زیبا و بزرگ باعث افزایش انگیزه و بهبود روحیه شما می شود. حرکت به سوی این اهداف به شما حس زندگی و خوشبختی می دهد.

زندگی خوب در درمان ترس از مرگ

سعی کنید از تمام روابط خود لذت ببرید. با خانواده خود گردش کنید به یاد داشته باشید که لذت بردن از زندگی باعث افزایش شادی و کاهش اضطراب شما می شود. سعی کنید از صحبت در مورد مرگ خودداری کنید و در صورتی که فردی در اطراف شما در این مورد حرف می زند او را حذف کرده یا از صحبت با او دوری کنید.

درباره ترس تان صحبت کنید

سعی کنید در مورد ترس از مرگ با اطرافیان خود صحبت کنید، به حرف ها و نظرات آن ها گوش کنید و از آن ها استفاده کنید. اگر کسی را ندارید تا با او صحیت کنید می توانید از مشاور یا روانشناس کمک بگیرید.

بودن کنار عزیزان

به این فکر کنید که پس از مرگ نیز در کنار عزیزانتان و کسانی که از دستشان داده اید خواهید بود و کنار آن ها زندگی خوبی را سپری خواهید کرد.

روش‌های ذهن آگاهی

در اغلب موارد استرس در مورد ترس از مرگ به مرور تبدیل به وسواس ذهنی می شود. برای نابودی این اضطراب باید روش هایی را پیدا کنید تا به آرامش برسید. یکی از روش ها استفاده از روش‌ ذهن آگاهی است در این روش می‌توانید بهتر استرس خود را مورد بررسی قرار دهید. یکی از این روش ها تنفس عمیق است که به شما کمک می کند کنترل خود را به دست بگیرید. 

سعی کنید در مکانی آرام قرار بگیرید و عمیق نفس بکشید با این روش می توانید کنترل بدنتان را به دست بگیرید و استرس را کنترل کنید. تمرین های یوگا نیز می تواند به افزایش آرامش و کنترل شما کمک کند.

قدم زدن در طبیعت|  راه هایی برای مقابله با ترس از مرگ

در مقابله با افکار استرس آور سعی کنید بر زمان حال تمرکز کنید. متاسفانه در جوامع صنعتی مشکلات، کار و نگرانی های روزمره باعث افزایش افسردگی در تمام اقشار شده‌است. 

در این هنگام از رفتن به طبیعت غافل نشوید، سعی کنید برای رفتن به طبیعت برنامه ریزی کنید و هفته ای یک دفعه آن را انجام دهید. تحقیقات ثابت کرده است که ارتباط با طبیعت می تواند باعث کاهش اضطراب و افسردگی شود.

چه زمانی برای ترس از مرگ به روانشناس مراجعه کنیم؟

بسیاری از افراد از اختلالات روانی می ترسند اما باید بدانید که همه انسان ها تجربه هایی در این زمینه دارند. اما چه زمانی می توان گفت که این اختلالات نیاز به درمان دارد؟ هنگامی که اختلالات روانی مانند وسواس، افسردگی، اضطراب و فوبیا باعث اختلال در عملکرد و روند زندگی شما شد نیاز است که به روانشناس یا روانپزشک مراجعه کنید و در مورد مشکل خود مشاوره لازم را دریافت کنید.

درمان ترس از مرگ

در اولین گام برای درمان فوبیا مرگ لازم است که به روانشناس ماهر مراجعه کنید که بتواند مشکل شما را ریشه یابی و درمان کند. درمان اضطراب، وسواس و فوبیا با کاهش نگرانی های غیرضروری صورت می گیرد. این کار به روش های زیر می تواند صورت بگیرد:

جلسات مشاوره

بیان احساسات، تفکرات و مشکلات خود با مشاور به شما کمک می کند تا احساس رهایی پیدا کنید، مشاور نیز می تواند راه هایی را به شما بی آموزد که با کمک آن ها بتوانید احساسات خود را بهتر بروز دهید.

رفتار درمانی

هدف این نوع درمان تغییر شیوه و روش تفکر و دیدگاه کلی اشخاص نسبت به مرگ، نیستی، غم، آخرت و موارد دیگر می باشد.

دارو درمانی

در طول جلسات مشاوره یا رفتار درمانی روانشناس ممکن است با توجه به علائمی که دارید شما را به روانپزشک ارجاع دهد، در این حالت روانپزشک با استفاده از دارودرمانی باعث بهبود علائم اضطراب می شود. گاهی افراد تصور می کنند که خودشان می توانند مصرف دارو را شروع کنند یا دوز آن را تعیین کنند باید توجه داشته باشید که این کار بسیار خطرناک می باشد و عواقب بسیار جدی و خطرناکی را به دنبال دارد.

در صورتی که نمی خواهید دارو درمانی را ادامه دهید ابتدا با روانپزشک خود مشورت کرده و سپس زیر نظر روانپزشک مصرف دارو را به مرور کم کنید، ترک ناگهانی دارو می تواند باعث آسیب های جدی به روان شما شود.

تکنیک ریلکسیشن

مدیتیشن و تکنیک تنفس به کاهش و قطع علائم اضطراب کمک زیادی می کند. تکنیک های ریلکسیش را تمرین کنید و هر روز از آن استفاده کنید، به کمک این تکنیک ها می توانید می توانید آرامش پیدا کنید.

به یاد داشته باشید که نمی توانید به تنهایی اضطراب و فوبیا را درمان کنید و برای درمان نیاز به کمک مشاور توانا دارید. بهتر است هرچه زودتر برای درمان فوبیا اقدام کنید زیرا به مرور زمان این فوبیا مانند انواع دیگر فوبیا شدید می شود و درمان آن نیز سخت تر می گردد.

منبع : درمان ترس از مرگ| سایه سیاه مرگ را از زندگیت دور کن 

از بدبینی و شکاکیت تا اختلال شخصیت پارانوئید و شخصیت مرزی

از بدبینی و شکاکیت تا اختلال شخصیت پارانوئید و شخصیت مرزی

اختلال شخصیت پارانوئید( DPP) یکی از اختلالات شخصیت غیر عادی است و از جمله علائم آن، بی اعتمادی و بدگمانی به دیگران است، بخصوص در زمانی که دلیلی برای مشکوک بودن وجود ندارد.

اختلال شخصیت پارانوئید چیست؟

یکی از بیماری های اختلال شخصیتی غیر عادی ( کلاسترA) است. این بیماران، رفتارهای عجیبی دارند که مشخصه اصلی این بیماری بداعتمادی و بدگمانی نسبت به دیگران است و از کودکی یا نوجوانی شروع می شود. این بیماری در مردان بیشتر دیده شده است.

علائم و علل شکاکیت

علت اصلی اختلال پارانوئید مشخص نیست ولی ناشی از عوامل روانی و بیولوژیکی است. این بیماری در افرادی که در فامیل و خویشاوندی سابقه اختلال هذیانی دارند، بیشتر است. ضربه جسمی یا عاطفی در دوران کودکی نیز در این بیماری نقش دارد.

علائم اختلال شخصیت پارانوئید چیست؟

این بیماران دائما سعی در تهدید و تحقیر دیگران دارند و به همین دلیل در ارتباط با دیگران دچار مشکل می شوند.

مبتلایان به این بیماری دارای این علائم هستند:

  1. به تعهد، وفاداری دیگران مشکوک اند.
  2. تمایلی به اعتماد به دیگران ندارند و اطلاعات شخصی شان را به کسی بازگو نمی کنند.
  3. آدم های کینه ای هستند و انتقاد پذیر نیستند.
  4. دائما عصبانی هستند و به همسر یا نامزد خود مشکوک اند.
  5. اعتقاد دارند همیشه حق با آنهاست.

اختلال شخصیت پارانوئید چگونه تشخیص داده می شود؟

پزشک با گرفتن یک شرح حال معاینه و ارزیابی را انجام می دهد، هرچند آزمایش خاصی برای تشخیص این بیماری وجود ندارد.

زمانی که پزشک هیچ علائمی پیدا نکند، بیمار را به روانپزشک ارجاع می دهد. اختلال هذیانی با اختلال پریشی مانند اسکیزوفرنی متفاوت است، مثلا فرد مبتلا به پارانوئید صداها را نمی شنود.

مدیریت و درمان بیماری شکاکیت

فرد مبتلا به DPP به دیگران بی اعتماد است و این برای متخصص مراقبتی مشکل ایجاد می کند؛ چون اعتماد یک اصل مهم روانی در مشاوره گرفتن است.

به همین دلیل افراد مبتلا به این بیماری از برنامه درمانی پیروی نمی کنند. این بیماری داروی خاصی ندارد ولی برای درمان از داروهای ضد اضطراب و افسردگی استفاده می کنند.

عوارض اختلال شخصیت پارانوئید چیست؟

فرد در ایجاد ارتباط با دیگران و وارد شدن به موقعیت های اجتماعی دچار مشکل می شود و عمدتا درگیر  نبرد حقوقی می شوند.

آیا می توان از اختلال شخصیت پارانوئید پیشگیری کرد؟

هرچند این اختلال پیشگیری ندارد ولی ممکن است به فردی که در معرض این اختلال است اجازه دهد تا بتواند راه موثری برای رویارویی با این بیماری بیاموزد.

چشم انداز فرد مبتلا به اختلال شخصیت پارانوئید چیست؟

این بیماری یک اختلال مزمن است و در طول زندگی بیمار باقی می ماند، هرچند برخی از این بیماران عملکرد خوبی دارند و ازدواج می کنند و شغلشان را گسترش می دهند.

اختلال شخصیت مرزی ( DPB )

این اختلال بر خلق و خو و رفتار و تفکر شما تاثیر می گذارد، که با راهنمای درمان همه چیز ناپایدار خواهد بود.

اختلال شخصیت مرزی ( DPB ) چیست؟

احساسات و روابط ناپاایداری دارند و متزلزل اند و موارد مورد علاقه شان نیز ذائما در حال تغییر است.

افراد مبتلا به این بیماری حساس هستند و زمانی که عصبانی و ناراحت هستند به سختی آرامش پیدا می کنند. این بیماران در زمان تفکر راجع یک مسئله ممکن است چیزهای آزاردهنده بگویند یا به روش نامناسب رفتار کنند.

اختلال شخصیت مرزی قابل درمان است

( DPB ) قابل درمان است و این بیماری بهتر از افسردگی و اختلال دوقطبی است و این بیماران با درمان می توانند بهتر شوند. با گذشت زمان رفتار جدیدی را انجام می دهد که باعث تعادل عاطفی فرد می شود.

شناخت اختلال شخصیت مرزی

  • احساس پوچی می کنم.
  • اغلب عصبانی و مضطرب است.
  • ترس از تنهایی و ترک کردن افراد مهم زندگی اش
  • دائما کارهای خطرناک و ناسالم انجام می دهد مثل مصرف الکل و اعتیاد به مواد مخدر
  • خودآزاری انجام می دهد مثل خودکشی
  • انجام حرکات تکانشی زمانی که در یک رابطه احساس ناامنی می کنند.

علائم و نشانه های اختلال شخصیت مرزی

به طریق های مختلف ظاهر می شود، روانپزشکان علائم این اختلال را به ۶ دسته تقسیم می کنند که برای تشخیص ( DPB ) باید ۵ مورد از این علائم را داشته باشد و علائمی طولانی مدت باشد.

علامت اختلال شخصیت مرزی

از جمله علائم این بیماری ترس از تنها ماندن و رها شدن است، اگر یکی از اعضای خانواده به خانه دیر برسند باعث ترس شدید برای فرد مبتلا می شود و ممکن است شروع به دعوا کند و مانع از خروج افراد از خانه شود.

روابط ناپایدار افراد مبتلا به شخصیت مرزی، تمایل به داشتن روابطی شدید و کوتاه مدت دارند.

به سرعت عاشق می شوند و این باعث ضربه عاطفی می شود، با فرد جدیدی که روبه رو می شوند ولی به سرعت ناامید می شوند. گاهی نسبت به خود متنفر و گاهی احساس خوبی دارند و این افراد ممکن است دائما شغل و دوستان خود را تغییر دهند.

رفتارهای تکانشی و خود ویرانگر

زمانی که ناراحت هستید یکدفعه پولی را خرج می کنید که توانایی پرداختش را ندارید، علائم دیگر مثل: پرخوری، دزدی، رابطه جنسی پر خطر، زیاده روی در مصرف الکل و مواد مخدر

خودآزاری در بیماری شخصیت مرزی

خودکشی، فکر کردن به خود کشی، تهدید به خودکشی و در انتها اقدام به خودکشی، خود آزاری مثل بریدن و سوزاندن

نوسانات عاطفی شدید احساسات و خلق و خوی ناپایدار رایج است، یک لحظه شاد و یک لحظه افسرده و ناامید است، این اختلال بر خلاف نوساناتی عاطفی افسردگی بسیار شدید و سریع از بین می روند.

احساس پوچی در اختلال شخصیت مرزی

افراد مبتلا به این بیماری دائما احساس پوچی می کنند، که این احساس ناراحت کننده است و در نهایت منجر می شود که شما این خلا و پوچی را با مواد مخدر یا روابط جنسی پر خطر پر کنید.

خشم انفجاری

افراد مبتلا به این بیماری دائما عصبانی هستند و با علائمی مثل فریاد زدن و یا خورد کردن وسایل خشمشان را از بین می برند. همچنین این افراد دائما به همه چیز مشکوک اند و زمانی که استرس دارند ممکن است ارتباطشان را با واقعیت از دست بدهند.

اختلال مشترک رایج

اختلال شخصیت مرزی به سختی تشخیص داده می شود ولی یکسری اختلالت مشترک دارد که عبارتند از:

  • افسردگی یا اختلال دوقطبی
  • سوء مصرف مواد مخدر
  • اختلالات اشتها
  • اختلالات اضطرابی
  • علل اختلال مرزی

بسیاری از روانشناسان این اختلال  را ناشی از عوامل بیولوژیکی، ارثی یا درونی و یا عوامل بیرونی مثل تجارب آسیب زایی که فرد در دوران کودکی دیده، می دانند.

تفاوت های مغزی

فرد مبتلا به DPB مغزش در حالت آماده باش قرار دارد و دائما در حال جنگ و گریز استو زمانی که سوئیچ جنگش روشن شود مغز منطقی اش از کار می افتد.

حقیقت این است که شما با تمرین هایی که از مشاور خود می گیرید قادر خواهید بود که مغزتان را تغییر دهید، برخی از این تمرین ها مثل مدیتیشن باعث رشد مغز شما خواهد شد.

اختلالات شخصیت وانگ

منظور روانشناسان از شخصیت، فکر و رفتار و احساس فرد مراجعه کننده است که هیچ کس دقیقا یکسان نمی باشد ( رفتار یکسانی ندارد)، به همین دلیل بعضی از مردم خجالتی، برون گرا، دقت آمیز و … هستند و اینها جزء شخصیت آنهاست.

شخصیت ارتباط مستقیمی با هویت دارد. اختلال شخصیتی به معنای قضاوت کردن شخصیت شما نیست، بلکه در علم روانشناسی به این معناست که الگوی رفتاری شما با جهان بیرون با هنجار متفاوت است که این امر باعث ایجاد مشکل در شغل و احساساتتان نسبت به دیگران می شود.

ولی نکته قابل توجه این است که این الگوها را می توان تغییر داد .

۳ راه برای مقابله با شخصیت پارانوئید

  • هیجان عاطفی خود را آرام و کنترل کنید.
  • تکانشگری را کنترل و پریشانی را تحمل کنید.
  • مهارت های بین فردی خود را بهبود بخشید.

توصیه خودیاری ۱: هیجان عاطفی خود را آرام کنید.

فرد مبتلا وقت زیادی را صرف مقابله با احساسات خود کرده ولی پذیرفتن احساستان به معنی تسلیم شدن نیست بلکه به معنای دست برداشتن از تلاش برای مقابله با آنچه حس می کنید است. باید گذشته و آینده را رها کرده و در لحظه حال متمرکز باشد.

تکنیک های ذهن آگاهی که در این زمینه موثر است، عبارتند از:

با مشاهده احساسات خود شروع کنید.

بر روی احساساتی که همراه شماست تمرکز کنید.

آنچه در زمان حال است را بپذیرید.

کاری انجام دهید که یک یا چند حواس شما را تحریک کند.

چند ایده برای شروع

لمس کردن: آب داغ یا سرد را روی دستان خود لمس کنید، دوش آب گرم بگیرید.

طعم: اگر احساس پوچی می کنید نعناع یا آب نبات با طعم قوی بمکید یا چیزی مثل چیپس نمک و سرکه بخورید. اگر چیزی آرام بخش می خواهید چای داغ یا سوپ را امتحان کنید.

بو: گلها را بو کنید، عطر موزد علاقه خود را بزنید، شمعی روشن کنید.

منظره: روی منظره ای عالی، گل آرایی، نقاشی یا چیزی در تخیلتان تمرکز کنید.

صدا: به موسیقی با صدای بلند گوش دهید. برای آرام شدن به موسیقی آرام بخش مثل صدای دریا، پرندگان گوش دهید.

آسیب پذیری عاطفی خود را کاهش دهید

زمانی که استرس دارید لازم است از سلامت جسمی و روحی خود مراقبت کنید.

با روش های زیر مراقب سلامت روانی و جسمانی خودتان باشید

  • داشتن یک رژیم غذایی مغذی
  • خواب کافی
  • خودداری از استفاده از داروهای تغییر خلق و خو
  • کاهش دادن استرس
  • تمرین تکنیک های عصبی

نکته ۲: یاد بگیرید که تکانشگری را کنترل کنید و پریشانی را تحمل کنید.

وقتی احساس می کنید که تحت تاثیر احساسات سخت هستید، باید رفتار و پریشانی خود را کنترل کنید. از جمله علائم این تکانشگری بی احتیاطی، رابطه جنسی، نوشیدن الکل، رانندگی پر سرعت است.

پیشنهاد مشاور به شما: روش جدید درمان خساست مردان

کنترل خود را از دست می دهید؟

توانایی تحمل پریشانی به شما کمک زیادی خواهد کرد، به جای اینکه به رفتارهای خود تخریبی واکنش نشان دهید یاد می گیرید که آنها را کنار بگذارید.

یک برنامه منظم به شما کمک می کند تا چگونه بر اساسات خود تخریبی و طاقت فرسا غلبه کنید و به شما می آموزد که:

  • چگونه با احساساتتان در تماس باشید.
  • چگونه احساسات ناخوشایند خود را مدیریت کنید.
  • چگونه حتی در موقعیت های ناراحت کننده، آرام باشید.
  • به شما طیفی از انرژی مثبت و شادی و آرامش انتقال می دهد.
  • نفس های آهسته و عمیق بکشید.
  • چگونه در مواقع اضطراری حواس خود را پرت کنید.

پرت کردن حواس، به شما کمک می کند و هر چیزی که توجه شما را جلب می کند می تواند موثر باشد.

مثلا تلویزیون تماشا کنید، اگر ناراحت هستید کمدی ببینید. کاری را انجام دهید که به آن  علاقه دارید مثل: نقاشی، باغبانی، خواندن کتاب

با انجام دادن کارهای روزمره حواس خود را پرت کنید، مثل: خرید کرن، تمیز کردن خانه. انجام دادن ورزش یوگا، پیاده روی یا زنگ زدن به دوستان.

نکته ۳: مهارت های بین فردی خود را بهبود بخشید

دست از سرزنش دیگران بردارید.

فرضیات خود را بررسی کنید.

زمانی که استرس دارید یا منفی بافی می کنید فرضیات خود را بررسی کنید.

مثلا اگر شریک زندگی شما پشت تلفن عصبانی شد عجولانه منفی بافی نکنید، شاید در محل کارش تحت فشار بوده است. از شخص مقابل دلیل رفتارش را نه به شکل متهم آمیز بلکه با رفتاری ملایم بگویید ممکن است اشتباه کنم اما به نظر می رسد.

فرافکنی را متوقف کنید.

منفی بافی، سرزنش کردن دیگران، پرخاشگری در برابر انتقاد سازنده از علائم فرافکنی است. برای مبارزه با فرافکنی باید احساسات و احساسات بدنی هماهنگ باشد.

مسئولیت نقش خود را به عهده بگیرید

خود را جای دیگران قرار داده و حالت تدافعی خود را کاهش دهید. سعی کنید مسئولیت کارها و رفتارهای خود را قبول کنید.

تشخیص و درمان اختلال شخصیت مرزی

به تنهایی نمی توان اختلال شخصیت مرزی را تشخیص داد و باید به دنبال کمک حرفه ای باشیم برای این کار به یک روانشناس نیاز دارید تا شما را ارزیابی و تشخیص دقیق دهد.

اهمیت یافتن درمانگر مناسب

یک روانشناس متخصص و با تجربه تفاوت زیادی در درمان اختلال شخصیت مرزی ایجاد می کند. از لحاظ روانشناسان درمان این اختلال زمانی موثر است که شامل حمایت خانواده و آموزش مهارت های عاطفی باشد.

برای پیدا کردن درمانگر موثر باید وقت بگذارید، با روانشناسی که کنار او احساس امنیت می کنید حرف بزنید و توصیه هایش را جدی بگیرید.

روی درمان دارویی حساب نکنید

هیچ دارویی برای درمان اختلال شخصیت مرزی تایید نشده و این بدین معناست که دارو برای درمان آن مفید نیست، بخصوص برای افسردگی یا اضطراب.

اما ممکن است پزشک در کنار آموزش و درمان، دارو را هم در نظر بگیرد اگر:

شما هم درگیر اختلال شخصیت مرزی و هم افسردگی داشته باشید.

اضطراب شدید داشته باشید.

توهم و افکار عجیب غریب را تجریه کنید.

احساس خودکشی و آسیب رساندن به خود و دیگران را داشته باشید.

منبع : از بدبینی و شکاکیت تا اختلال شخصیت پارانوئید و شخصیت مرزی

۱۰ دلیل مهم بدرفتاری کودکان

۱۰ دلیل مهم بدرفتاری کودکان

گاهی رفتار نامناسب کودکان برای والدین غیرقابل تحمل شده و باعث می شود والدین واکنش نامناسبی با کودکان خود داشته باشند که می تواند آثار بدی بر رشد آن ها بگذارد. والدین بهتر است که دلیل بدرفتاری کودک خود را پیدا کرده و روش مناسبی برای حل آن به کار گیرند.

دلایل رفتار نامناسب کودکان

این که والدین از رفتار نامناسب کودکان خود احساس خوشایندی داشته باشند، امری کاملا بعید است، در نتیجه آن ها در جست وجوی روشی هستند که بتوانند رفتار و عادات بد و ناخوشایند فرزندشان را اصلاح کنند.

فاکتورهای زیادی می تواند در ایجاد رفتار نامناسب کودکان موثر باشند که برخی از آن ها هم نامعلوم است، اما در این مقاله می خواهیم ۱۰ فاکتور احتمالی که می تواند سبب بروز این عادات در کودکان شود را معرفی کنیم و در هر مورد راه کار برخورد با آن را نیز بیان خواهیم کرد.

۱- حس کنجکاوی

تمایل کودکان به شناختن دنیای اطرافشان، می تواند احساس عجیب و غریبی در آن ها به وجود آورد. آن ها به چیزهای غیرمعمولی مثل ” اگر قفسه کتاب ها به زمین بیوفتد، چه می شود ؟” یا “ترکیب کردن ماست و نوشابه چه می شود؟” فکر می کنند.

سوالات و فکرهایی که کودکان به آن علاقه مندند و روی ذهن آن ها تاثیر گذار خواهد بود. این سوالات برای کودکان سوالت بزرگ علمی هستند حتی اگر از نظر شما خنده دار و ساده باشند. رفتار نامناسب کودکان در مواجهه با این افکار و سوالات می تواند باعث ایجاد خشم در آن ها شود.

راه کار

برای جواب دادن به سوالات غیرمعمولی ذهن کودکتان، با آن ها آزمایش کنید و به او اجازه دهید تحت نظارت شما آزمایش های خاصش را انجام دهد.

۲- مشکلات ارتباطی

در سنین ۱ تا ۲ سالگی، کودکان عموما حرف های بی معنی می زنند، در نتیجه برقراری ارتباط زبانی با اطرافیانشان کار بسیار سختی برای آن ها خواهد بود.

زمانی را تصور کنید که کودک شما ببیند که فردی عروسکش را برداشته است، او نمی تواند با گفتار خود آن فرد را متوجه کند که نباید به عروسکش نزدیک شود، پس کودک گریه می کند یا حتی خشمگین می شود؛

در این حالت نباید این کار کودک را پرخاشگری حساب کرد، زیرا کودک در این حالت فقط می خواهد به فرد مقابلش بگوید که این عروسک متعلق به او است و کسی اجازه دست زدن به آن را ندارد.

راه کار

در این مواقع بهتر است با کودک خود با آرامی و مهربانی صحبت کنید و همه چیز را برایش توضیح دهید. این کار باعث می شود که کودک توانایی برقراری ارتباط با شما را بدست آورد. اطمینان داشته باشید که فرزند شما در طی فرایند رشد خود، قوانین لازم را می آموزد.

۳- عدم تکامل سیستم عصبی

کودکان ۳ تا ۴ سال هنوز بر رفتار خود کنترل کاملی ندارند پس قوانین خانواده را نادیده می گیرند تا کارهایی که دلخواهشان است را انجام دهند. حتما کودکی را دیده اید که برای رفتن به بیرون در فصل تابستان، دوست دارد چکمه های زمستانی خود را به پا کند و با اصرار و پافشاری زیاد نیز موفق به انجام آن شده است.

همچنین کودکان تجربه های احساسی کمی دارند، پس کوچک ترین و پیش پا افتاده ترین اتفاقات می تواند، آن ها را به گریه بیندازند. برای مثال خراب شدن یک اسباب بازی هم باعث ناراحتی و رنجیده خاطر شدنش می شود.

راه کار

باید در حین این که کارهای خود را انجام می دهید به کارهای کودک خود هم نظارت کنید، طوری که ناراحت یا آزرده نشوند.

۴- تمایل به مستقل شدن و ساخت شخصیت مورد نظر

فرزند شما با اینکه سن کمی دارد اما دیدن کارتون های مختلف، می تواند موجب شکل گیری شخصیت و حتی ایجاد تفکر مستقل درباره زندگی در او شود.

اگر علایق و سلایق کودک نادیده گرفته شوند می تواند باعث ایجاد آسیب و ضربه روحی در کودک شود و هم چنین در صورت بی توجهی والدین به کودکان، ممکن است کودک به دروغ گفتن تمایل پیدا کند.

راه کار

زمانی را برای گوش دادن به حرف های کودکتان در نظر بگیرید، حرف های او را بشنوید و آن ها را جدی بگیرید، این کار باعث افزایش اعتماد به نفس در کودکتان می شود.

۵- تغییرات زندگی

کودک با تغییرات زندگی، تغییر پیدا می کنند در نتیجه برای داشتن رشد خوب و هماهنگ، نیازمند ثبات است. هرگونه تغییری در زندگی چه مثبت و چه منفی می تواند منجر به تغییر در رفتار در کودکان شود، پس زمانی که کودک بعد از تغییراتی که در زندگیش به وجود آمده است، بدرفتار و پرخاشگر شود، امری عادی است.

این تغییرات می تواند طلاق والدین، جابجا شدن مدرسه به خاطر تغییر محل زندگی، رفتن به مدرسه و یا تولد فرزند جدید و… باشد.

راه کار

به کودک خود اجازه دهید با دوستانش ارتباط برقرار کرده و با آن ها بازی کند، در عین حال یک محیط پرثبات و امن را برای او فراهم کنید. این کار باعث افزایش اعتماد به نفس در کودک خواهد شد.

۶- غذاهایی با قند بالا

از آن جا که والدین گزارش می کنند که کودکشان با استفاده از مواد غذایی شیرین، تغییرات نامطلوب و رفتارهای نامناسب بروز داده اند، بررسی تاثیر مصرف مواد غذایی شیرین بر رفتار کودک، به بحث داغی بین متخصصان اطفال تبدیل شده است.

مطالعات نیز نشان می دهد که مصرف شیرینی بیش از حد باعث بیش فعال در کودکان می شود.

راه کار

فقط نوشابه و شکلات نیست که میزان قندی بسیار بالایی دارد، برخی مواد غذایی دیگر مثل ماست های طعم دار، بستنی، موزلی که ترکیب میوه های خشک که کودکان با شیر می خورند نیز سطح قند خون را بالا می برند.

در نتیجه باید این مواد غذایی را شناسیایی کرده و میزان استفاده از این مواد غذایی در برنامه کودک را به حداقل رساند.

۷- ارثی بودن

گاهی اوقات رفتار نامناسب کودکان زمینه ارثی دارد و از پدر و مادر به کودکان به ارث می رسد و باعث ایجاد بیش فعالی در کودک می گردد. اما این بدان معنا نیست باید والدین را سرزنش کرد.

گاهی اوقات این والدین به قدری مورد سرزنش و اتهام دیگران قرار می گیرند که دچار آسیب روحی می شوند، در نتیجه هم والدین و هم کودک روحیه بسیار بدی پیدا می کنند.

راه کار

بیش فعالی نوعی اختلال عصبی- رفتاری است. برای تشخیص این نوع اختلال باید به پزشک متخصص مراجعه کرد تا آن ها بتوانند در زمان کمی بیش فعالی کودک را درمان یا کنترل کنند.

۸- اوقات فراغت بسیار کم

کودکان در زندگی مدرن امروز بسیار مشغول و درگیر هستند، زیرا زمان زیادی را در مدرسه، کلاس های آموزشی فوق برنامه، کلاس های ورزشی، کلاس های هنری و… می گذرانند و تقریبا ۹۰ درصد روز خود را بیرون از منزل سپری می کنند.

یکی از نیازهای ضروری کودکان در سنین کم، بازی کردن با دوستان هم سنشان است که به خاطر شرکت در کلاس های مختلف نه تنها از نیاز محروم می شوند، بلکه حتی فرصت زیادی برای استراحت کردن هم نخواهند.

زمانی که کودک با این مشکل مواجه می شود، فقدان بسیار سختی را تجربه می کند که می تواند باعث ایجاد خشونت در آن ها شود.

راه کار

نباید زمان کودک را آنقدر از کلاس های آموزشی پر کنید که کودک فرصت استراحت کردن هم نداشته باشد. هیچ اشکالی ندارد اگر شما دوست دارید، فرزند خود را در کلاسی ثبت نام کنید، اما باید این نکته را هم در نظر بگیرید که زمانی را برای بازی کردن آن ها با دوستانشان باقی بگذارید تا آن ها سرگرم شوند.

کودکان حین بازی کردن و تعامل با دوستان هم سن خود، روش های برقراری ارتباط را یاد می گیرند که باعث می شود در آینده نیز ارتباط بهتر و مطلوب تری با دیگران برقرار کنند.

۹- خودمختاری کودکان

روانشناسان معتقدند که کودکان در زمان خردسالی، نوعی احساس خودمختاری را تجربه می کنند که نمی توان آن ها را به سادگی برای انجام دادن کاری قانع کرد. کودکان به انجام کارهایی تمایل نشان می دهند که خودشان دوست دارند.

اگر گفت و گوی کودک خود را زیر نظر بگیرید و به حرف های آن ها دقت کنید، متوجه خواهید شد که آن ها فقط حرف و نظر خود را قبول دارند و نظرات دوستانشان را قبول نمی کنند، دلیل این نوع رفتار احساس خودمختاری در سنین پایین می باشد.

راه کار

تنها راه کار برای رفع این مشکل صبر کردن است. شما باید تا ۴ سالگی کودکتان صبر کنید، زیرا آن ها در این سن، به تدریج متوجه می شوند که در دنیای اطرافشان چه اتفاقاتی می افتد و همچنین نحوه ی صحیح ارتباط برقرار کردن، بازی با هم سن هایشان و به اشتراک گذاشتن وسایل بازیشان با دوستان خود را یاد می گیرند.

۱۰- افسردگی

یکی از حالات ذهنی نامطلوبی که انسان را از انجام کارهایش باز می دارد، افسردگی است. زمانی که والدین از فرزند خود چیزی می خواهند و پاسخ منفی می گیرند، ممکن است ناراحت و عصبانی شوند و در نتیجه واکنش تند و با عصبانیت نسبت به فرزند خود نشان دهند.

این رفتار نامطلوب می تواند باعث ایجاد خشونت، استرس و افسردگی در کودک شود.

راه کار

باید شرایط و دلایلی که می تواند منجر به افسردگی و ایجاد تنش در فرزندتان شود را شناسایی کنید و مانع ایجاد چنین شرایطی برای کودک شوید.

نباید زمانی که فرزندانتان حالت روحی مناسبی ندارند، از آن

ها چیزی در خواست کنید زیرا این مساله می تواند باعث بروز آسیب هایی در آن ها شود که در آینده نیز مشکلات جدی برای زندگیشان به وجود می آورد.

منبع : ۱۰ دلیل مهم بدرفتاری کودکان

غلبه بر اعتیاد به الکل

غلبه بر اعتیاد به الکل

آیا آماده هستید که الکل را ترک کنید یا آن را کاهش دهید؟ نکات ذیل به شما کمک می کند تا مسیر بهبودی را شروع کنید و این راه را به درستی طی کنید.

چگونه اعتیاد به الکل را ترک کنم؟

غلبه بر اعتیاد به الکل می تواند فرایندی طولانی و مشکل باشد. حتی ممکن است انجام نشدنی و بی فایده به نظر برسد. اما اینطور نیست، اگر آمادگی ترک الکل را دارید و نیاز به حمایت دارید، مهم نیست چقدر میزان مصرفتان زیاد است یا چقدر احساس ناتوانی می‌کنید.

شما می‌توانید از اعتیاد به الکل و سوء مصرف الکل رها شوید. می توانید  هر زمان که بخواهید در خود تغییر ایجاد کنید. چه بخواهید الکل را به طور کامل ترک کنید یا آن را کاهش دهید، این راهبردها می توانند به شما کمک کنند تا از امروز بهبودی را شروع کنید.

اکثر افراد معتاد به الکل تلاش نمی کنند که تغییر بزرگی ایجاد کنند یا عادت نوشیدن خود را تغییر دهند. بهبودی معمولاً فرآیندی تدریجی است. در مراحل اولیه تغییر و شروع بهبودی، انکار یک مانع بزرگ است. حتی پس از اعتراف به اعتیاد به الکل، ممکن است بهانه بیاورید و کنار بروید.

مهم است که دوگانگی خود را در مورد ترک الکل بپذیرید. اگر هنوز مطمئن نیستید که آماده ترک هستید یا در تصمیمتان برای ترک مشکل دارید، فکر کردن به هزینه ها و مزایای هر انتخاب به شما کمک می کند.

ارزیابی هزینه ها و مزایای الکل

جدولی مانند تصویر زیر تهیه کنید و هزینه ها و مزایای نوشیدن الکل را با هزینه ها و مزایای ترک بسنجید.

فواید نوشیدن الکل

  • به من کمک می کند تا مشکلاتم را فراموش کنم.
  • وقتی مشروب میخورم لذت میبرم.
  • الکل راهی برای استراحت و رهایی من از یک روز پر استرس است.
  • غیره

فواید عدم نوشیدن الکل

  • روابط من احتمالا بهتر می شود.
  • از نظر روحی و جسمی حال مساعدی دارم.
  • برای افراد و فعالیت هایی که به آن ها اهمیت می دهم، زمان و انرژی بیشتری خواهم داشت.

هزینه ها و عوارض مصرف الکل

  • باعث ایجاد اختلال در روابط من شده است.
  • احساس افسردگی، اضطراب و شرمندگی می کنم.
  • مانع عملکرد شغلی و مسئولیت های خانوادگی من می شود.

هزینه های عدم نوشیدن الکل

  • من باید راه دیگری برای مقابله با مشکلاتی مثل استرس پیدا کنم.
  • دوستان شرابخوارم را از دست خواهم داد.
  • باید با مسئولیت هایی که نادیده گرفته ام، روبرو شوم.

نیاز دارید با کسی صحبت کنید؟

شماره تماس جهت رزرو وقت مشاوره ازدواج مرکز مشاوره ستاره ۰۲۱۲۲۳۵۴۲۸۲و ۰۲۱۲۲۲۴۷۱۰۰  به وسیله موبایل از طریق شماره های ۰۹۰۳۵۶۷۳۰۵۰و ۰۹۱۰۸۳۴۷۵۹۷امکان پذیر است.

هدف گذاری کنید و برای ترک آماده شوید

هنگامی که تصمیم به تغییر گرفتید، گام بعدی، تعیین اهداف ترک الکل است. هرچه اهداف شما واقع بینانه تر و واضح تر باشد، بهتر است.

مثال شماره ۱: هدف من برای ترک الکل

من مصرف الکل را ترک خواهم کرد. تاریخ ترک من __________ است.

مثال شماره ۲: هدف من برای ترک

از تاریخ __________ در روزهای هفته الکل را ترک می کنم.

من مصرف الکل خود را در روزهای شنبه و یکشنبه به بیش از سه نوشیدنی الکل در روز یا پنج نوشیدنی در آخر هفته محدود می کنم. بعد از سه ماه، مصرف الکل آخر هفته خود را حتی به حداکثر دو نوشیدنی در روز و سه نوشیدنی در آخر هفته کاهش خواهم داد.

آیا می خواهید الکل را به طور کامل متوقف کنید یا فقط کاهش دهید؟ اگر هدف شما کاهش مصرف الکل است، تصمیم بگیرید چه روزهایی و چه تعداد الکل بنوشید. سعی کنید حداقل دو روز در هفته را متعهد باشید که اصلاً الکل ننوشید.

چه زمانی می خواهید الکل را ترک کنید یا کمتر مشروب بنوشید؟ فردا؟ در یک هفته؟ ماه آینده؟ ظرف شش ماه؟ اگر می‌خواهید الکل را ترک کنید، تاریخ مشخصی برای ترک آن تعیین کنید.

چگونه به اهداف خود برسید؟

پس از اینکه اهداف خود را برای ترک یا کاهش نوشیدن الکل تعیین کردید، چند ایده در مورد اینکه چگونه می توانید به خود کمک کنید، یادداشت کنید. مثلا:

از شر وسوسه ها رها شوید. تمام الکل، ظروف بارور و سایر لوازم مرتبط با الکل را از خانه و محل کار خود بردارید.

هدف خود از ترک را اعلام کنید. اجازه دهید دوستان، اعضای خانواده و همکاران بدانند که در حال تلاش برای ترک یا کاهش مصرف الکل هستید. اگر اطرافیانتان مشروب می نوشند، از آن ها بخواهید با انجام ندادن این کار در حضور شما، به بهبودی شما کمک کنند.

در مورد محدودیت های جدید خود آماده باشید. مثلا: نوشیدن الکل در خانه تان را ممنوع کنید یا ممکن است نتوانید در مراسمی که در آن الکل می نوشند، شرکت کنید.

از تأثیرات افراد بد دوری کنید. از افرادی که از تلاش های شما برای ترک  را بیهوده می دانند یا از محدودیت هایی که تعیین کرده اید حمایت نمی کنند، فاصله بگیرید. این ممکن است به معنای کنار گذاشتن برخی از دوستان و ارتباطات اجتماعی باشد.

از گذشته یاد بگیرید. به تلاش های قبلی برای ترک یا کاهش نوشیدن خود فکر کنید. چه کار کردید؟ چرا موفق نشدید؟ این بار چه کاری می توانید انجام دهید تا در دام وسوسه ها قرار نگیرید؟

کاهش یا ترک کامل الکل

اینکه آیا می‌توانید با موفقیت الکل خود را کاهش دهید یا نه، به شدت اعتیاد شما بستگی دارد. اگر الکلی هستید و نمی توانید مصرف الکل خود را کنترل کنید، بهتر است سعی کنید به طور کامل الکل را ترک کنید. اما اگر برای ترک کامل آماده نیستید یا مشکل سوء مصرف الکل ندارید، اما به دلایل شخصی یا سلامتی می‌خواهید مصرف آن را کاهش دهید، نکات زیر می‌تواند به شما کمک کند:

هدف خود را تعیین کنید. محدودیتی برای مقدار مصرف الکل خود انتخاب کنید، سعی کنید چند روز در هفته بنوشید

هدف خود را یادداشت کنید تا به شما در رسیدن به بهبودی کمک کند. به مدت ۳ تا ۴ هفته، هر بار که نوشیدنی می خورید، میزان نوشیدنی خود را یادداشت کنید. با خواندن دفتر یادداشت، ممکن است از عادت های هفتگی نوشیدنی خود تعجب کنید.

مصرف الکل را در خانه کاهش دهید. سعی کنید الکل را از خانه خود محدود یا حذف کنید. اگر وسوسه ها را حذف کنید، دوری از نوشیدن الکل بسیار ساده تر است.

هنگام نوشیدن، الکل را به آرامی میل کنید و ۳۰ دقیقه یا یک ساعت بین نوشیدنی ها استراحت کنید. یا بین نوشیدنی های الکلی نوشابه، آب یا آبمیوه بنوشید. نوشیدن را با معده خالی انجام ندهید و مطمئن شوید که هنگام نوشیدن غذا میل کرده باشید.

هر هفته یک یا دو روز را بدون الکل برنامه ریزی کنید. سپس سعی کنید به مدت یک هفته نوشیدنی را متوقف کنید. در مورد احساس جسمی و روحی خود در این روزها یادداشت کنید، شناخت فواید کاهش الکل به شما کمک می کند تا برای همیشه  آن را کاهش دهید.

گزینه های درمان و غلبه بر اعتیاد به الکل

برخی از افراد می‌توانند به تنهایی، با کمک برنامه، سایر گروه‌های پشتیبانی نوشیدنی را متوقف کنند. اما برخی دیگر به نظارت پزشکی نیاز دارند تا با خیال راحت  از الکل دوری کنند.

اینکه کدام یک از موارد ذکر شده برای شما بهتر است بستگی به میزان مصرف الکل، مدت زمان اعتیادتان ، ثبات وضعیت زندگی شما و سایر مشکلات سلامتی که ممکن است داشته باشید، دارد.

اولین قدم اغلب مشورت با پزشک مراقبت های اولیه یا پزشک عمومی است. پزشک شما می تواند الگوهای مصرف الکل شما را ارزیابی کند، هر گونه اختلال همزمان را تشخیص دهد ، سلامت کلی تان را ارزیابی کند و ارجاعات درمانی لازم را ارائه دهد. آن ها حتی ممکن است دارویی برای کمک به ترک سیگار برایتان تجویز کنند.

نمونه هایی از برنامه های درمان و غلبه بر اعتیاد به الکل

درمان اقامتی: شامل زندگی در مرکز درمانی می باشد. درمان فشرده به صورت روزانه می باشد که به طور معمول از ۳۰ تا ۹۰ روز طول می کشد.

بستری شدن جزئی در بیمارستان:  این برای افرادی است که نیاز به نظارت مداوم پزشک دارند اما وضعیت زندگی پایداری دارند. این برنامه های درمانی معمولاً ۳-۵ روز در هفته، ۴-۶ ساعت در روز در بیمارستان برگزار می شوند.

برنامه های فشرده سرپایی (IOP):  بر پیشگیری از عود و برگشت به الکل تمرکز دارد و اغلب می تواند در محل کار یا مدرسه برنامه ریزی شود.

درمان (فردی، گروهی یا خانوادگی): به شما کمک می کند تا علل اصلی مصرف الکل خود را شناسایی کنید، روابط خود را بهبود ببخشید، و مهارت‌هایی را بیاموزید که بتوانید چگونه با محرک‌هایی که باعث عود اعتیادتان می شوند، مقابله کنید.

نکاتی برای یافتن بهترین درمان اعتیاد

هیچ راه جادویی یا درمان واحدی که برای همه مفید باشد، وجود ندارد. نیازها و برنامه درمان هر کس متفاوت است، بنابراین مهم است که برنامه ای را پیدا کنید که مناسب شما باشد. هر برنامه باید برای مشکلات و موقعیت منحصر به فرد شما تنظیم شده باشد.

درمان نباید به پزشکان و روانشناسان محدود شود. بسیاری از مددکاران اجتماعی و مشاوران نیز خدمات درمان اعتیاد را ارائه می دهند.

درمان باید بیش از مصرف الکل مورد توجه شما قراربگیرد. اعتیاد بر کل زندگی شما، از جمله روابط، شغل، سلامت و رفاه روانی شما تأثیر می گذارد. موفقیت درمان بستگی به بررسی و پذیرش تأثیر الکل بر شما و ایجاد یک روش جدید زندگی دارد.

تعهد و پیگیری مهم هستند. بهبودی از اعتیاد به الکل فرآیندی سریع و آسان نیست. به طور کلی، هر چه مصرف الکل طولانی تر و شدیدتر، درمان هم طولانی تر و شدیدتر است. اما صرف نظر از طول مدت برنامه درمانی در هفته یا ماه، پیگیری های طولانی مدت برای بهبودی شما نیز بسیار مهم است.

برای سایر مشکلات پزشکی یا سلامت روانی تحت درمان قرار بگیرید. مردم اغلب برای کاهش علائم مشکل سلامت روانی تشخیص داده نشده مانند افسردگی یا اضطراب، از الکل استفاده می کنند.

همانطور که برای غلبه بر اعتیاد به الکل به دنبال کمک هستید، مهم است که برای هر مشکل روانی دیگر درمان شوید. بهترین شانس شما برای بهبودی، دریافت ترکیبی از درمان سلامت روان و اعتیاد از یک مشاور یا تیم درمان است.

ترک الکل با خیال راحت

هنگامی که مکرر و زیاد الکل می نوشید، بدن شما از نظر فیزیکی به الکل وابسته می شود و اگر به طور ناگهانی آن را متوقف کنید، دچار علائم ترک می شود. علائم ترک الکل از خفیف تا شدید متغیر است و شامل موارد زیر است:

  • سردرد
  • لرزش
  • تعریق
  • حالت تهوع یا استفراغ
  • اضطراب و بی قراری
  • گرفتگی معده و اسهال
  • مشکل در خواب یا تمرکز
  • افزایش ضربان قلب و فشار خون

علائم ترک الکل

علائم ترک الکل معمولاً ظرف چند ساعت پس از ترک الکل شروع می شود، در یک یا دو روز به اوج خود می رسد و در عرض پنج روز بهبود می یابد. اما در برخی از الکلی ها، ترک نه تنها خوشایند نیست، بلکه زندگی شان را تهدید می کند.

اگر مدت زیادی است که الکل مصرف می‌کنید، ممکن است نیاز به سم‌زدایی تحت نظارت پزشکی داشته باشید.

سم زدایی را می توان به صورت سرپایی یا در بیمارستان یا مرکز درمان الکل انجام داد، جایی که برای جلوگیری از عوارض پزشکی و تسکین علائم ترک، دارو برای شما تجویز شود. برای کسب اطلاعات بیشتر با پزشک یا متخصص اعتیاد خود صحبت کنید.

اگر هر یک از علائم ترک زیر را تجربه کردید، به دنبال کمک فوری پزشکی باشید:

  • استفراغ شدید
  • سردرگمی
  • تب
  • توهم
  • تحریک شدید
  • تشنج

علائم ذکر شده در بالا ممکن است نشانه نوع شدیدی از ترک الکل به نام دلیریوم ترمنس یا DTs باشد. این وضعیت نادر و اورژانسی است و باعث ایجاد تغییرات خطرناک در نحوه تنظیم گردش خون و تنفس توسط مغز می شود، بنابراین مهم است که در این شرایط فوراً به بیمارستان مراجعه کنید.

دریافت حمایت

اگر بخواهید اعتیاد خود به الکل را با مراجعه به مراکز توانبخشی، برطرف کنید، دریافت حمایت ضروری است. سعی نکنید به تنهایی پیش بروید. بهبودی از اعتیاد یا سوء مصرف الکل زمانی که شما افرادی را دارید که برای تشویق، آرامش و راهنمایی می توانید به آن ها تکیه کنید، بسیار آسان تر است.

حمایت می‌تواند از جانب اعضای خانواده، دوستان، مشاوران، سایر الکلی‌های در حال بهبودی، ارائه‌دهندگان مراقبت‌های بهداشتی و افرادی از اطرافیان شما باشد.

به دوستان نزدیک و خانواده تکیه کنید، داشتن حمایت دوستان و اعضای خانواده دارایی ارزشمندی در بهبود است. اگر تمایلی به مراجعه به عزیزان خود ندارید زیرا قبلاً آن ها را ناامید کرده اید، به مشاوره زوجین یا خانواده درمانی مراجعه کنید.

یک شبکه اجتماعی فعال تشکیل دهید. اگر زندگی اجتماعی قبلی شما حول محور الکل می چرخیده، لازم است چند ارتباط جدید ایجاد کنید.

مهم است که دوستان هوشیاری داشته باشید که از بهبودی شما حمایت کنند. سعی کنید در کلاس شرکت کنید، به جلسات مذهبی بپیوندید، داوطلب شوید یا در رویدادهای جامعه خود شرکت کنید.

جلسات را در اولویت قرار دهید، به یک گروه پشتیبانی بهبودی مانند الکلی های گمنام  بپیوندید و به طور منظم در جلسات شرکت کنید.

گذراندن وقت با افرادی که درک می کنند شما چه چیزی را تجربه می کنید، بسیار شفابخش و موثر است. همچنین از تجربیات مشترک اعضای گروه بهره مند می شوید و یاد می گیرید که دیگران برای ترک و بهبودی چه کارهایی انجام داده اند.

معنای جدیدی در زندگی پیدا کنید

در حالی که هوشیار شدن اولین قدم مهم است، اما فقط آغاز بهبودی شما می باشد. توانبخشی یا درمان حرفه ای، شما را در مسیر بهبودی قرار می دهد اما برای اینکه در طولانی مدت الکل را متوقف کنید، باید یک زندگی جدید و معنادار بسازید که در آن نوشیدن الکل جایی ندارد.

پنج قدم برای یک سبک زندگی هوشیار

مراقب خودت باش: برای جلوگیری از اختلالات خلقی و مبارزه با هوس، روی تغذیه مناسب و خواب کافی تمرکز کنید. ورزش همچنین کلیدی است که اندورفین را آزاد می کند، استرس را تسکین می دهد و رفتار عاطفی را ارتقا می دهد.

شبکه پشتیبانی خود را بسازید: اطراف خود را با تأثیرات مثبت افرادی احاطه کنید که به شما احساس خوبی نسبت به خودتان می دهند. هر چه بیشتر روی افراد و جامعه خود سرمایه گذاری کنید، بیشتر به شما کمک می کند که انگیزه داشته باشید و در مسیر بهبودی باقی بمانید.

فعالیت ها و علایق جدید را توسعه دهید: سرگرمی های جدید، فعالیت های داوطلبانه یا کاری را پیدا کنید که به شما حس هدف می دهد و برایتان رضایت بخش است، اموری که باعث می شود احساس بهتری نسبت به خودتان داشته باشید و نوشیدن الکل جذابیت کمتری برایتان پیدا کند.

درمان را ادامه دهید: اگر در گروه حمایتی مانند الکلی‌های گمنام شرکت می‌کنید، یک حامی مالی دارید، یا درگیر درمان سرپایی هستید، شانس شما برای بهبودی بهتر می شود.

با استرس به روشی سالم مقابله کنید: سوء مصرف الکل اغلب تلاشی غلط برای کاهش استرس است. راه‌های سالم‌تری برای کنترل استرس خود پیدا کنید، مانند ورزش، مدیتیشن، یا تمرینات تنفسی یا سایر تکنیک‌های تمدد اعصاب.

برای محرک ها و هوس ها برنامه ریزی کنید

میل به الکل، به خصوص در شش ماه اول پس از ترک می تواند شدید باشد. درمان خوب شما را برای این چالش‌ها آماده می‌کند و به شما کمک می‌کند تا مهارت‌های جدیدی را برای مقابله با موقعیت‌های استرس‌زا، هوس‌های الکلی و فشار اجتماعی برای مصرف الکل یاد بگیرید.

دوری از محرک های مصرف الکل

از چیزهایی که میل شما را به نوشیدن تحریک می کند دوری کنید مانند: افراد، مکان ها یا فعالیت‌های خاصی  که باعث وسوسه شما می‌شوند.

این به معنای ایجاد تغییرات کلی در زندگی شما است، مانند یافتن چیزهای جدید برای انجام با دوستان قدیمی خود در نوشیدن الکل، یا حتی دست کشیدن از آن دوستان و یافتن دوستان جدید .

در موقعیت های اجتماعی «نه» گفتن به الکل را تمرین کنید. مهم نیست چقدر سعی می کنید از الکل دوری کنید، احتمالاً به شما پیشنهاد الکل می دهند، با قاطعیت و مؤدبانه، «نه متشکرم»، برای پاسخ دادن خود از قبل آماده شوید.

مدیریت میل به الکل

وقتی میل به الکل دارید، این راهکارها را امتحان کنید:

با فردی که به آن اعتماد دارید صحبت کنید: این فرد معتمد می تواند حامی مالی خود، یکی از اعضای خانواده یا دوستان حامی خود، یا فردی از اطرافیان باشد.

حواس خود را پرت کنید تا زمانی که هوس از بین برود. به پیاده روی بروید، به موسیقی گوش دهید، نظافت منزل را انجام دهید یا خود را به کاری مشغول کنید.

اهداف خود را یادآوری و مرور کنید. وقتی هوس الکل می کنید، ممکن است اثرات مثبت آن را به خاطر بسپارید و نکات منفی را فراموش کنید. اثرات نامطلوب درازمدت نوشیدن زیاد الکل را به خود یادآوری کنید و اینکه چگونه حتی در کوتاه مدت احساس بهتری در شما ایجاد نمی کند.

هوس را بپذیرید و به جای مبارزه با آن، آن را کنار بگذارید.. هوس خود را مانند یک موج اقیانوسی در نظر بگیرید که سریع اوج می گیرد، می شکند و از بین می رود. وقتی هوس را کنار می گذارید، بدون اینکه بخواهید قضاوت کنید، یا نادیده بگیرید، خواهید دید که سریعتر از آنچه فکر می کنید، از بین می رود.

سه مرحله اساسی موج سواری هیجانی:

میل شدیدتان را ارزیابی کنید. روی یک صندلی راحت بنشینید و پاهای خود را دراز کنید و دستان خود را در وضعیتی آرام قرار دهید. چند نفس عمیق بکشید و به خودتان تمرکز کنید، به قسمتی از بدنتان توجه کنید که در آن هوس می کنید و این احساسات چگونه است.

بر روی یک منطقه که در آن تمایل دارید تمرکز کنید. احساسات در آن ناحیه چگونه است؟ به عنوان مثال، ممکن است احساس گرما، سرما، گزگز یا بی حسی می کنید؟ آیا عضلات شما منقبض یا ریلکس هستند؟

این منطقه چقدر بزرگ است؟ احساسات را برای خود توصیف کنید. «دهان من خشک شده است. تنش در لب و زبانم وجود دارد. من به قورت دادن ادامه می دهم. با بازدم، می توانم بوی تلخ الکل را تصور کنم.»

این کار را در هر قسمت از بدنتان تکرار کنید. چه تغییراتی در احساسات رخ می دهد؟ توجه کنید که چگونه این میل می آید و می رود.

توجه داشته باشید که هدف از موج‌سواری هیجانی، ناپدید کردن هوس‌ها نیست، بلکه تجربه آن ها به شکلی جدید است. با این حال، با تمرین، یاد خواهید گرفت که چگونه هوس های خود را تا زمانی که به طور طبیعی از بین بروند، از بین ببرید.

مدیریت مشکلات در بهبودی

بهبودی از الکل فرآیندی توام با شکست است. اگر عود کردید یا لغزیدید، تسلیم نشوید. عود به این معنی نیست که شما شکست خورده اید یا هرگز نمی توانید آن را ترک کنید. هر عود فرصتی برای متعهد شدن مجدد به هوشیاری است، بنابراین احتمال عود در آینده کمتر خواهد بود.

در صورت لغزش چه باید کرد:

  • از شر الکل خلاص شوید و از محیطی که در آن مست کرده اید، دور شوید.
  • به خود یادآوری کنید که لازم نیست یک نوشیدنی کوتاه مدت به یک عادت تبدیل شود.
  • اجازه ندهید احساس گناه یا شرم شما را از ترک باز دارد.
  • برای کمک فوراً با حامی، مشاور یا دوست خود تماس بگیرید.

چگونه به کسی کمک کنیم که الکل را ترک کند

سوء مصرف الکل و اعتیاد فقط بر روی فرد معتاد تأثیر نمی گذارد، بلکه بر خانواده و عزیزان او نیز تأثیر گذار است. تماشای یکی از اعضای خانواده که اعتیاد به الکل دارد ناراحت کننده و دردناک است.

اما اگر نمی توانید غلبه بر اعتیاد را برای عزیزتان انجام دهید، عشق و حمایت شما می تواند نقش مهمی در بهبودی طولانی مدت او داشته باشد.

با فرد در مورد اعتیادش صحبت کنید. نگرانی های خود را با دقت بیان کنید و دوست یا یکی از اعضای خانواده خود را پیشنهاد کنید که از آن ها کمک بگیرند. سعی کنید بی طرف بمانید و بحث و اندرز نکنید، سخنرانی نکنید، متهم نکنید و تهدید نکنید.

اطلاعات خود را در زمینه اعتیاد افزایش دهید. درباره انواع درمان های موجود تحقیق کنید و این گزینه ها را با دوست یا یکی از اعضای خانواده خود در میان بگذارید.

اقدام به برگزاری یک جلسه خانوادگی کنید، اما خود را در موقعیت خطرناک قرار ندهید. در هر مرحله از بهبودی، حمایت خود را ارائه دهید اما مسئولیت کارهای فرد را به عهده نگیرید.

برای رفتار عزیزتان بهانه نیاورید. فردی که اعتیاد به الکل دارد باید مسئولیت اعمال خود را بپذیرد. دروغ نگویید و چیزی را پنهان نکنید تا او را از عواقب مصرف الکل دورکنید.

از همه مهم تر هرگز خودتان را سرزنش نکنید، شما مقصر مشکل اعتیاد عزیزتان نیستید و نمی توانید آن ها را تغییر دهید.

منبع : غلبه بر اعتیاد به الکل

تفاوت هایی که ازدواج را به قعر سیاه چاله طلاق می کشاند

گاهی اوقات زوجین پیش از ازدواج متوجه وجود اختلافدر ازدواج نمی شوند و همین امر باعث می شود که پس از ازدواج نتوانند با یکدیگر فعالیت های مشترکی داشته باشند و به مرور از یکدیگر خسته شوند و از هم فاصله بگیرند.

به این مثال توجه کنید:

تنها چند ماه از ازدواج مان گذشته بود که متوجه تفاوت هایمان شدیم. در زمان نامزدی هرکاری می کردیم کنار هم باشیم اما پس از ازدواج متوجه شدم که واقعا خرید کردن با او را دوست ندارم، او ساعت های زیادی در مغازه ها به دنبال لباس می گشت و این امر مرا به شدت کلافه می کرد. اکنون پس از گذشت سی سال ما یاد گرفتیم تا با تفاوت های یکدیگر کنار بیاییم. البته که هنوز هم در خرید کردن همان نظر را داریم!

تفاوت های جنسی

آیا علاقه به خرید به دلیل تفاوت جنسیتی می باشد؟ 

تقریبا تمام افراد موافق هستند که زن و مرد تفاوت های زیستی دارند اما به همان اندازه که متفاوت هستیم می توانیم مکمل یکدیگر نیز باشیم. ممکن است تفاوت های جنسی وجود داشته باشد اما تفاوت های شخصیتی موضوعی است که باید بر آن تمرکز کرد زیرا ریشه اصلی درگیری ها به آن بر میگردد.

تفاوت های شخصیتی

آیا شنیده اید که می گویند افراد متضاد مانند آهن ربا هم را جذب می کنند؟

بر اساس مطالعاتی که انجام شده است این امر واقعیت دارد، مراجعین زیادی داشته ام که در ابتدا از این تفاوت ها لذت می بردند اما به مرور همین تفاوت ها باعث درگیری آن ها شده است، به صحبت های زیر دقت کنید تا بیش تر متوجه این امر بشوید:

من(نهال) و سینا سال ها پیش باهم آشنا شدیم سینا به شدت آرام و درونگرا بود درحالی که من پرحرف و اجتماعی بودم او گوش بسیار خوبی برای حرف های من بود، او به تمام حرف های من گوش میداد، هرگز به ساعتش نگاه نمی کرد و بودن در کنار او به من آرامش بسیار زیادی می داد. تنها چند ماه از ازدواج ما گذشته بود که همین تفاوت ها به نظر خسته کننده می آمد. کم کم سینا به نظرم مثل یک پیرمرد خسته کننده شده بود که هیچ برنامه ای برای آینده نداره و ترجیح می ده که تمام وقت خودش رو توی خونه باشه.

این داستان در جلسات زیادی تکرار می شود و معمولا هر دو زوج از این تفاوت ها شکایت دارند.

گام اول: نقاط ضعف و قوت

اولین گام برای زوجین این است که نقاط ضعف و قدرت خود را شناسایی کنند این کار ممکن است دشوار بوده و نیاز باشد تا از مشاور کمک بگیرند، مشاور با پرسیدن سوال و جواب لیستی از نقاط ضعف و قدرت زوجین تهیه می کند.

در شرایطی که زوجین متفاوت از یکدیگر باشند احتمالا نقاط ضعف یکی نقاط قوت دیگری است و بالعکس بنابراین از زوجین خواسته می شود تا به یکدیگر اجازه دهند که در چیزی که خوب هستند فعالیت را به دست بگیرند. 

این امر ممکن است دشوار باشد اما باید هردو زوج این گام ابتدایی را با یکدیگر بر دارند.

به طور مثال در داستان نهال و سینا، سینا که در رشته ریاضی تخصص بیش تری داشت اداره امور مالی را در دست گرفت و نهال مسئول خرید و رسیدگی به کلاس بچه ها را به عهده گرفت البته این بدین معنی نیست که نهال هیچ سهمی در امور مالی ندارد و هنوز هم باید در تصمیم های مهم وارد شود و نقش داشته باشد.

گام دوم: توانایی های خود را به عنوان زوج شناسایی کنید

در ازدواج موفق زوجین باید شباهت و تفاوت های یکدیگر را شناخته و به آن ها اهمیت دهند.

در این مرحله بهتر است برای هر ویژگی هفت طیف در نظر بگیرید و مشخص کنید که شما و همسرتان در کدام قسمت این طیف قرار دارید مثلا یک سمت این طیف درونگرایی کامل  یک طرف دیگر برونگرایی کامل قرار دارد. حال باید تشخیص دهید که شما و همسرتان کجای این طیف قرار دارید و سعی کنید که به سمت متعادل تر حرکت کنید.

تصور کنید که این طیف مانند الاکلنگ است و شما در یک طرف و همسرتان در یک طرف قرار دارد حال سعی کنید که به تعادل برسید.

در ادامه مواردی که باید بررسی کنید با توضیحات کامل بیان شده است، برای تمام موارد زیر طیف گفته شده را رسم کنید و موقعیت خود را در آن مشخص کرده و از همسرتان هم بخواهید که همین کار را انجام دهد:

احساساتی/ حقیقت گرا

افرادی که احساساتی هستند احساسات خود را به سادگی بیان می کنند، علاقه زیادی به فضاهای باز و آزاد دارند و سعی می کنند از هر تنشی دوری کنند و تا جایی که می توانند فضا را شفاف و محیط را آرام نگه دارند. افراد احساساتی سعی می کنند همان روز مشکلات را حل کنند و با خیال آسوده به خواب بروند، آن ها بیش تر به روابط علاقه دارند تا به حقایق.

از طرف دیگر افراد حقیقت گرا بیش تر علاقه مند به تبادل اطلاعات و عقاید هستند، این افراد ترجیح می دهند که احساسات ناخوشایند را مطرح نکنند می توان گفت که آن ها بیش تر هدف گرا هستند تا انسان گرا.

توجه داشته باشید که در حل مشکلات هر دو دیدگاه باید وجود داشته باشد به طور مثال اگر تنها به جنبه احساساتی مشکل دقت شود راه حل با مشکلات زیادی روبرو می شود پس سعی کنید راه تعادل را پیش بگیرید.

حال که با ویژگی این دو شخصیت آشنا شدید با رسم طیف نشان دهید که هر کدام از شما کجای طیف قرار دارد.

ممکن است هردو شما احساساتی یا حقیقت گرا باشید. باید سعی کنید تا در تصمیم گیری از جنبه دیگر هم استفاده کنید و به مرور با مشورت هم تصمیم های خود را تعادل ببخشید.

به خاطر داشته باشید که این راهی نیست که به تنهایی بتوانید بروید و حتما باید در کنار هم باشید و به یکدیگر کمک کنید.

درونگرا/ برونگرا

بر اساس تحقیقاتی که در این زمینه انجام شده است می توان گفت که افراد برونگرا ترجیح می دهند کنار مردم باشند و این امر به آن ها انرژی می دهد، این درحالی که درونگر ها ترجیح می دهند تنها باشند.

حال از خودتان بپرسید که چگونه بیش تر احساس شادی پیدا می کنید؟ سعی کنید جایگاه خود را بر روی طیف پیدا کنید.

افراد درونگرا دوست دارند که زمانی را دوتایی تنها باشند و به عنوان یک زوج زمان هایی را برای خودشان داشته باشند، اگر هردو برونگرا هستید سعی کنید وقت بیش تری را کنار یکدیگر بگذرانید و سرگرمی های دو نفری را پیدا کنید و اگر درونگرا هستید سعی کنید در فعالیت های گروهی شرکت داشته باشید.

توجه داشته باشید که نکته اصلی برای درک تفاوت های یکدیگر احترام به آن است بنابراین باید با صبر و آرامش این راه را طی کنید و از همسر خود نخواهید که ناگهان عوض شود.

سعی کنید در تقویم روزهایی را برای رسیدن به این تعادل در نظر بگیرید، اگر لازم است در این روزها برنامه ای برای در خانه ماندن بریزید یا اگر لازم است با دوستان خود بیرون بروید. تمام این فعالیت ها باید برای رسیدن به تعادل باشد.

خودجوش/ برنامه ریز

می توان گفت که افراد خودجوش به افراد احساساتی نزدیک هستند، این افراد اموری مثل برنامه ریزی برای  نظافت یا مراقبت از کودکان را دوست ندارند و دوست دارند که فارغ از این برنامه ها زندگی کنند و به طور کلی به برنامه ریزی علاقه ندارند.

از طرف دیگر برنامه ریز ها به ساختار بندی علاقه دارند، ترجیح می دهند که برای خود هدف مشخص کنند این افراد برنامه های مشخصی برای روزهای خود دارند و دوست ندارند که عاملی باعث اختلال در این برنامه ها شود.

حال باید مشخص کنید که شما و همسرتان در کجای این طیف گسترده قرار دارید.

اگر هردوی شما خودجوش هستید می توانید ابتدا برنامه ای ماهانه فراهم کنید که  چه کارهایی را می خواهید در این ماه انجام دهید سپس برنامه را هفتگی انجام دهید و سعی کنید برای زندگی خود هدف بیابید.

اگر هردوی شما برنامه ریز هستید از عنصر غافلگیری استفاده کنید سعی کنید برای یک روز برنامه نداشته باشید.

اگر متضاد یکدیگر هستید باید به تعادل یابی فکر کنید از فرد خودجوش بخواهید برنامه ای برای آخر هفته تهیه کند و از فرد برنامه ریز بخواهید که برنامه یک روز خود را فراموش کند.

پرحرارت/ آرام

حتما تاکنون با افراد پرحرکت روبرو شده اید این گروه افرادی هستند که نمی توانند آرام بگیرند و با تمرکز یک کار را انجام دهند.

افراد آرام انعطاف پذیر هستند و به ندرت پیش می آید که زندگی را سخت بگیرند آن ها معمولا گوش شنوای خوبی هستند و به آرامی به حرف دیگران گوش می دهند.

شما در کجای این طیف قرار دارید؟ آیا گاهی پشت سر هم کار می کنید و وقتی را برای استراحت در نظر نمی گیرید؟ (پرحرارت) 

آیا بین کارهای خود 15 دقیقه استراحت می کنید و سعی می کنید با آرامش به کارهای خود برسید؟ (آرام)

اگر هردوی شما پرحرارات یا آرام هستید باید به سمت تعادل بروید، فرد پرحرارت باید سعی کند بیش تر استراحت کند و زمانی را به استراحت بگذراند و از طرفی فرد آرام باید کمی انگیزه بگیرد و بیش تر بر روی جزئیات کار کند.

شب زنده دار/ سحرخیز

چرا بسیاری از افراد شب زنده دار با افراد سحر خیز ازدواج می کنند؟ 

تحقیقات نشان می دهد که در این ازدواج ها نگهداری از فرزندان از نوزادی تا نوجوانی راحت تر می باشد. هر انسانی ساعت بیولوژیکی دارد. در خیلی از ازدواج ها مشاهده می شود که نیاز زوجین به خواب متفاوت می باشد. ممکن است یکی از زوجین هم شب زنده دار هم سحر خیز باشد در حالی که دیگری زود بخوابد و دیر تر بیدار شود.

شما در کجای طیف قرار دارید؟

تحقیقات نشان داده است که بهترین زمان برای خواب شب می باشد بنابراین به زوجین توصیه می شود که یک برنامه خواب مرتب را دنبال کنند این امر از افسردگی و اضطراب هم جلوگیری می کند.

وقت شناس/ بی نظم

زمان بندی آدم ها نیز می تواند تفاوت هایی با هم داشته باشد ایا شما همیشه سر قرار زودتر یا به موقع می رسید؟ یا همیشه دیر می کنید و تا ثانیه آخر به دنبال وسایل خود می گردید؟ سعی کنید جایگاه خود را بر روی طیف پیدا کنید.

اگر همیشه زودتر می رسید و منتظر دیگران می مانید بهتر است که گاهی به خودتان اجازه دهید که دیر کنید و با آرامش به قرار های خود برسید. اگر همیشه دیر می کنید از همسرتان بخواهید به شما زنگ بزند و به شما یادآوری کند که باید آماده شوید البته به این منظور می توانید از ساعت گوشی همراه خود نیز استفاده کنید.

ولخرج/صرفه جو

نگرش شما نسبت به پول چگونه است؟ آیا علاقه دارید تمام پول خود را جمع کنید؟ آیا احساس می کنید پول وسیله ای برای لذت بردن است و بیش تر آن را خرج می کنید؟

در کدام قسمت این طیف قرار دارید؟ اگر هردو ولخرج یا صرفه جو هستید کار شما سخت تر می شود، باید بیش تر تلاش کنید و از کمک مشاور نیز استفاده کنید.

سخن پایانی

به خاطر داشته باشید که آفرینش هرانسانی متفاوت و خاص می باشد و نباید سعی کنیم که همدیگر را عوض کرده یا تغییر دهیم سعی کنید بر نقاط ضعف تمرکز نکنید، نقاط ضعف چیزی جز دعوا و دوری ایجاد نمی کنند. توجه داشته باشید که اختلافات مذهبی، سنی، قدی، ظاهری، تحصیلاتنیز مهم می باشد که در مقالات دیگر به آن ها پرداخته شده است.

به خاطر داشته باشید که با تمرکز بر نقاط قوت می توانید چیزهای بسیاری یاد بگیرید و یکدیگر را ارتقا ببخشید. به خاطر داشته باشید که نقطه قوتی که خیلی افراطی باشد نیز نقطه ضعف محسوب می شود پس به دنبال تعادل باشید.

روش هایی که گفته شد تکنیک های ثابت شده ای هستند که در بسیاری از جلسات مشاوره استفاده می شود با تمرکز بر آن ها می توانید زندگی زناشویی خود را نجات دهید. 

به خاطر داشته باشید که بزرگ ترین دارایی ما تفاوت هایمان است.

منبع : تفاوت هایی که ازدواج را به قعر سیاه چاله طلاق می کشاند 

اختلالات تجزیه ای

اختلالات تجزیه ای، انواع و نحوه درمان اختلالات گسستی

اختلالات تجزیه ای به اختلالاتی گفته می شود که ویژگی مشترک آن از دست دادن دوره ای هویت فردی می باشد، در این شرایط فرد هوشیاری اش را نسبت واقعیت خود، عاطفه، حافظه و یا کارکردهای حسی – حرکتی از دست می دهد.

به احتمال زیاد شما هم حالاتی از گسست را تجربه کرده اید زیرا وضعیتی شایع می باشد و بسیاری از افراد بعد از اتفاقات استرس زا مانند تصادف با آن رو به رو می شوند.

هم چنین زمان هایی که بسیار خسته هستید ممکن است درجات بسیار خفیفی از گسست را تجربه نمایید. اما در برخی از موارد احساس واقعی نبودن، بسیار ترسناک و شدید می شود به طوری که بر روی کارکرد بهنجار فرد سایه می اندازد.

اختلالات تجزیه ای با آسیب های روانی مانند اضطراب، مشکلات خلقی و اختلالات شخصیت همراه می باشد و در این شرایط باید از مشاوره روانشناسی کمک بگیرید تا مشکلات را به خوبی تشخیص دهد و برای درمان اقداماتی را انجام دهد.

گسست در اختلالات تجزیه ای به چه معناست؟

زمانی که شخص از خودش یا محیط اطرافش جدا می شود، خیال می کند همه چیز خواب و رویاست و در این حالت گسست اتفاق می افتد. در صورتی که حالت گسست را تجربه کرده باشید حس می کنید که دنیا برای شما واقعیت ندارد و زمان به کندی می گذرد و در این صورت تجربیاتی از گسست خواهید داشت که عبارت اند از:

  • احساس واقعی نبودن
  • نگاه کردن به خود به عنوان یک فرد سوم
  • احساس جدایی نسبت به عواطف و هیجاناتی که در درون فرد جریان دارد.

انواع اختلالات تجزیه ای

اختلالات تجزیه ای باعث گسیختگی و اشکال در کارکردهای هوشیاری، حافظه، هویت یا ادراک محیط می شود که به صورت ناگهانی یا تدریجی به وجود می آید و شامل اختلالات زیر می باشد:

  1. اختلال هویت تجزیه ای، چند شخصیتی
  2. فراموشی تجزیه ای
  3. اختلال گسست از خویشتن، گسست از واقعیت

اختلال هویت تجزیه ای

زمانی که فرد درگیر اختلال هویت تجزیه ای می شود یک یا چند حالت شخصیتی متفاوت از یکدیگر دارند و در هر کدام از دوره های مختلف یکی از این شخصیت ها بر بقیه هویت هایش غالب می شود.

زمانی که فرد وارد شخصیت مقابل می شود عاطفه، خلق و تمام خصوصیاتی که با آن خودش را می شناسد و یا دیگران او را می شناسند، دچار تغییراتی می شود.

هم چنین به خاطر آوردن برخی از اتفاقات روزانه یا حتی اطلاعات مهم شخصی برای او سخت می شود و در این امر ناتوان می شود، این فراموشی ها باعث به وجود آمدن مشکلات جدی شده و در زمینه های شغلی، رانندگی و غیره مشکلاتی را ایجاد می کند.

این افراد تغیراتی از این دست را به کرات تجربه می کنند، به طوری که خودشان را در مکان دیگری می یابند و به یادشان نمی آید که چه زمانی و چگونه به آن جا رفته اند.

به طور کلی اختلال هویت تجزیه ای همان چیزی است که در اصطلاح عامیانه آن را به عنوان اختلال چند شخصیتی می شناسیم.

در این حالت فرد هویت یک پارچه خود را به طور ناخودآگاه به شخصیت های منفرد و جداگانه تقسیم می کند که در هر کدام از موقعیت ها یکی از آن ها کنترل شخصیت او را در دست می گیرند.

در این حالت ممکن است فرد از وجود شخصیت های مختلفش باخبر باشد و یا در هر زمان تنها یکی از آن ها که بر دیگر شخصیت ها غالب است را شناسایی کند.

فراموشی تجزیه ای

فراموشی تجزیه ای یکی از اختلالات تجزیه ای می باشد. در اختلال فراموشی تجزیه ای یا دزدودگی گسستی، فرد یکی از وقایع زندگی اش را که منبع آسیب و استرس به او می باشند را به طور ناخودآگاه از یاد می برد.

این وقایع به درستی در حافظه فرد ذخیره شده است اما بار آسیب زدایی شدیدی به همراه دارد و فرد آن را به خاطر نمی آورد.

فراموشی تجزیه ای گاهی اوقات به یک نوع اختلال منحصر به فرد تبدیل می شود و در برخی موارد در کنار علائمی دیگر بیانگر وضعیت روانشناسی متفاوتی خواهد بود. به عنوان مثال زمانی که فرد دچار اختلال استرس پس از سانحه می شود با رویداداهای هولناکی رو به رو می شود.

در برخی از موارد ذهن فرد به طور ناخودآگاه آن چه که در زمان حادثه روی داده است را به یاد نمی آورد و انگار بخشی از تجربیات خود را از دست داده است.

البته در کنار فراموشی تجزیه ای علائم دیگری مانند احساس برانگیختگی، گوش به زنگی مفرط، اجتناب از مواجهه با عامل استرس زا و درگیری دائم با افکار مزاحم مرتبط با رویداد ناگوار وجود دارد که در این شرایط به متخصص کمک می کند تا بتواند اختلال فراموشی تجزیه ای را از سایر موقعیت ها جدا کند و آن اختلال را به درستی تشخیص دهد.

اختلال مسخ شخصیت مسخ واقعیت

زمانی که فرد درگیر گسست از خویشتن نسبت به خود می شود، احساس غیر واقعی بودن، جدا بودن یا از بیرون نظاره گر خود را را تجربه می کند و هم چنین آن فرد نسبت به افکار، احساس، حواس خود و اعمالش حس جدایی و گسست را دارد.

هم چنین فردی که مبتلا به اختلال گسست از واقعیت می شود احساس غیرواقعی بودن جهان خارج یا گسستگی از آن در او به وجود می آید به طوری که احساس می کند اطرافیان یا اشیا محیط رویاگونه و مه گرفته اند.

به عنوان مثال فردی که به اختلال هویت تجزیه ای مبتلا می شود ممکن است بگوید “من کسی نیستم”، “من وجود ندارم”، یا “فکر می کنم نمی توانم احساساتی که در درونم جریان دارند را احساس کنم.”

احساس مسخ شخصیت حالت های مختلفی به خود می گیرد و به صورت های گوناگون ظاهر می شود به عنوان نمونه احساس ربات بودن، فقدان کنترل بر صحبت کردن و یا حرکات و تجربه جهان از جایی خارج از بدن، همگی مربوط به مسخ شخصیت و واقعیت می باشد. که در افرادی که به این اختلال دچار هستند نمایان می شود.

علل بروز اختلالات تجزیه ای

اختلالات تجزیه ای به طور معمول به خاطر ضربه های روانی و یا رویدادهای محیطی به وجود می آید.

ضربه های روانی مانند مواجه شدن با سوء استفاده های جسمی، جنسی و عاطفی از جمله مواردی هستند که تا حد زیادی فرد را برای مبتلا شدن به اختلالات تجزیه ی آسیب پذیر می کنند و وقایع محیطی مانند جنگ و بلاهای طبیعی تا حد زیادی در خصوص به وجود آمدن اختلالات تجزیه ای نقش دارند.

تشخیص اختلالات تجزیه ای

افرادی که به اختلالات تجزیه ای مبتلا می شوند در زمینه های متعدد دچار فراموش کاری می شوند و با مشکلاتی در ادراک خود و جهان بیرون دارند، به همین دلیل در حوزه های مختلف زندگی به شدت افت می کنند.

بیماری هایی مانند آلزایمر، دمانس و غیره که به عنوان اختلالات عصبی شناختی هستند ممکن است با این نشانه ها اشتباه گرفته شوند.

در مورد اختلالات گسستی باید توجه داشته باشید که این نشانه به دلیل مصرف ماده و داروی دیگری در فرد به وجود نیامده باشد زیرا این تجربیات به خاطر مصرف مواد مخدری مانند محرک ها بسیار شایع می باشد.

به عنوان مثال موادی مانند فن سیکلیدن، شیشه، کوکائین، ال اس دی و سایر روان گردان ها از جمله مواردی هستند که ممکن است علائم تجزیه ای را به دنبال داشته باشند.

مصرف این مواد باعث به وجود آمدن علائمی مانند سایکوز یا روان پریشی نظیر هذیان و توهم می شود که می تواند شرایط پیچیده و دشواری را برای فرد ایجاد نماید.

درمان اختلالات تجزیه ای

برای درمان اختلالات تجزیه ای از دارودرمانی و روان درمانی با رویکردهای مختلفی استفاده می شود، از آن جایی که بسیاری از اختلالات تجزیه ای به خاطر شرایط روانی و ناتوانی در هضم ماهیت استرس زای آن به وجود می آیند.

درمان های حمایتی و آموزش های صحیح برای مقابله با استرس می تواند در درمان و پیشگیری از این اختلالات بسیار مفید باشد.

در این مقاله بسیاری از روش های درمانی که متخصصین برای بهبود اختلالات تجزیه ای استفاده می کنند را بیان می کنیم.

روان درمانی التقاطی

بیمارانی که به اختلالات تجزیه ای مبتلا هستند برای این که روان درمانی موفقیت آمیزی داشته باشند باید در این شرایط درمانگر با طیف وسیعی از مداخلات روانی آشنایی داشته باشد و بتواند رویکردهای گوناگون را بشناسد.

زیرا برای درمان این اختلال یک رویکرد به تنهایی کافی نیست و در صورتی که مداخلات مختلف روانکاوانه، شناختی، رفتاری و دارویی با یکدیگر ترکیب شوند نتیجه موثرتری خواهد داشت.

بر اساس بررسی های انجام شده استفاده از رویکردهای شناختی به تنهایی و بدون کمک گرفتن از سایر روش ها در اغلب موارد به کندی صورت می گیرد و فرد نتایج مورد نظر را به دست نمی آورد.

در این شرایط بسیاری از درمانگران سعی می کنند تا از رویکردهایی مانند روان پریشی التقاطی برای درمان این اختلال استفاده نمایند.

هیپنوتیزم تراپی

بر اساس بررسی های انجام شده هیپنوتیزم یکی از روش های موثر برای درمان اختلالات تجزیه ای می باشد که باعث کم شدن شدت علائم می شود. در روش هیپنوتیزم توهمات تجزیه ای کاهش می یابد و به بهبود علائم فراموشی تجزیه ای کمک بسیاری می کند.

هم چنین آموزش های هیپنوتیزمی به بیمار کمک می کند تا نسبت به بحران های خارجی بتواند به خوبی از خودش مراقبت کند.

بسیار اهمیت دارد تا درمانگر برای درمان بیمار با مشکل تجزیه ای در زمینه کاربرد کلی و اختصاصی آموزش های لازم را دیده باشد و از مناقشات موجود بر سر تاثیرات آن بر گزارشات بیمار آگاهی لازم را داشته باشد.

درمان های دارویی برای اختلالات تجزیه ای

برای اختلالات تجزیه ای مانند فراموشی تجزیه ایی تا کنون داروی اختصاصی و مشخصی شناخته نشده است.

با این وجود برخی از داروهایی که در درمان اختلالات دیگر از جمله اختلالات اضطرابی به کار می رود برای بهبود این اختلالات مورد تجویز قرار می گیرد که می توان به داروهای ضد افسردگی که در درمان اختلال استرس پس از سانحه به کار می رود اشاره نمود.

هم چنین از داروهای آرام بخش مانند بنزودیازپین ها و باربیتورات ها استفاده می شود.

منبع : اختلالات تجزیه ای

چگونه رابطه جنسی هیجان انگیزی داشته باشیم (12 روش معجزه آسا)

یکی از مشکلاتی که بسیاری از زوجین آن را تجربه می کنند یکنواختی در زندگی زناشویی می باشد. این یکنواختی می تواند به دلیل تکرار مداوم در زندگی ایجاد شده و باعث سردی رابطه میان زن و شوهر بشود. مشکلات زیادی به دلیل عدم تنوع در رابطه جنسی می تواند به وجود بیاید و حتی باعث افسردگی، اضطراب، خیانت و مسائل دیگری می شود، بنابراین زوجین باید تلاش کنند تا از تکرار و یکنواختی دوری کنند.

احتمالا شنیده اید که مردان تنوع در رابطه را دوست دارند. این موضوع که به دلیل عدم آگاهی کافی از روابط جنسی ایجاد می شود. تنوع طلبی ویژگی خاص مردان نیست و زنان نیز می توانند این ویژگی را داشته باشند. در این مقاله به تنوع و اهمیت آن در رابطه میان زوجین و ایجاد آن به منظور بهبود زندگی مشترک می پردازیم.

اهمیت تنوع در رابطه زناشویی

رابطه زناشویی متنوع اهمیت بسیار زیادی دارد زیرا با ایجاد هیجان، شوق و اشتیاق آتش عشق میان زوجین را روشن نگه می دارد. همان طور که گفته شد عدم تنوع در رابطه زناشویی می تواند مشکلات زیادی را مانند خیانت یا افسردگی به همراه داشته باشد. 

در صورت از بین رفتن تنوع در رابطه بسیاری از افراد با افزایش شرکای جنسی و رابطه های نامشروع به دنبال تنوع در رابطه جنسی خود می گردند و با این کار سلامت جسمانی و روانی خود را به خطر می اندازند، این در حالی است که زوجین با افزایش آگاهی و مراجعه به مشاور می توانند این مسئله را به درستی مدیریت کنند و رابطه خود را نجات دهند.

چگونه در روابط زناشویی تنوع ایجاد کنیم؟

در ابتدا باید با مفهوم تنوع در زندگی مشترک آشنا شویم، برخی افراد انجام کارهای ناپسند و خلاف شرع را هنگام رابطه جنسی تنوع می دانند و به وسیله آن ها سعی دارند در رابطه خود تنوع ایجاد کنند.

این در حالی است که تنوع نباید باعث شود رابطه جنسی از شکل مشروع و ایمن خود خارج شود و سلامت روحی و جسمانی زوجین را به خطر بی اندازد. اگر از تنوع در رابطه زناشویی می ترسید و شنیدن در مورد آن حالتان را بد می کند، احتمالا تعریف اشتباهی از تنوع در ذهن دارید. 

تنوع در زناشویی به این معنا می باشد که زوجین تلاش کنند تا فضایی ایجاد شود که باعث لذت بیش تر آن دو در طول رابطه جنسی شود. توجه داشته باشید که این فضا را می توان به شکل های متفاوتی ایجاد کرد و نمی توان یک نسخه برای همه زوجین صادر کرد. در ادامه به روش های مناسب ایجاد تنوع در رابطه جنسی اشاره شده که زوجین می توانند با توجه به روحیه خود از آن کمک بگیرند:

1. خودتان را در اولویت قرار دهید| کارهای جالب در رابطه

ممکن است یکی از دلایل سردی رابطه میان شما و همسرتان عدم اعتماد به نفس شما باشد، اگر احساس می کنید که نمی توانید خودتان را دوست داشته باشید بهتر است که وقت بیش تری برای خودتان بگذارید. اگر حس بدی به عملکرد خودتان در رابطه داشته باشید این حس را به همسرتان نیز منتقل می کنید و به مرور هیجان رابطه شما به مرور از بین می رود.

یکی از مواردی که با اعتماد به نفس زنان و مردان ارتباط زیادی دارد افزایش یا کاهش وزن می باشد. اگر وزن مطلوب خود را از دست داده اید می توانید با رفتن به باشگاه، ورزش و استفاده از برنامه های غذایی به وزن مطلوب خودتان بازگردید. 

بیماری های مقاربتی نیز جزو مواردی است که باعث کاهش اعتماد به نفس افراد در طول زمان می شود. از چیزهای دیگری که باعث کاهش اعتماد به نفس می شود می توان به ویژگی های ظاهری مانند ریزش مو، ماه گرفتگی یا بیماری های خاص اشاره کرد اما به طور کلی می توان با کمک مشاور یا مطالعه اعتماد به نفس خود را افزایش دهید.

2. برای برقراری رابطه جنسی زمان هایی را تعیین کنید

نیازی نیست تمام فکرتان را به زمان بندی مشغول کنید اما بهتر است که برنامه ای در ذهنتان داشته باشید و مطابق با آن تصمیم بگیرید.

از معاشقه غافل نشوید سعی کنید از روش های همیشگی دوری کنید، نوازش، حرف های عاشقانه جدید، حمام دو نفره، حرف های تحریک کننده، همه می توانند روابط شما را دگرگون کنند.

3. رابطه جنسی کلامی را تجربه کنید

با استفاده از حرف های تحریک کننده سعی کنید همسرتان را برای رابطه جنسی آماده کنید، در این راه می توانید از ماساژ جنسی نیز استفاده کنید تا همسرتان کاملا آماده رابطه جنسی شود.

4. صحبت نکردن در مورد مسایل مختلف| نکات رابطه موفق

در طول جلسات مشاوره جنسی دیده می شود که برخی از زوجین در طول رابطه جنسی در مورد مسائل بی اهمیت و روزانه صحبت می کنند. در طول رابطه باید از مسائل روزانه فاصله بگیرید زیرا این مسائل باعث می شوند نتوانید لذت کافی را از رابطه ببرید و ارگاسم خوبی را تجربه کنید.

5. سورپرایز کردن

اگر در رابطه شما سورپرایز وجود نداشته باشد هیجان نیز از بین می رود و زندگی یک روال یکنواخت و بی هیجان را پیش می گیرد. سعی کنید برای زنده نگه داشتن رابطه خود از هدیه خریدن، مسافرت، خرید گل، بیرون رفتن ناگهانی، رستوران رفتن و … غافل نشوید.

شاید انجام این کار ها از نظر شما کوچک و حتی بی اهمیت باشد اما برای همسرتان خیلی با ارزش می باشد. حتی اگر نمی توانید چیزی بخرید می توانید در کار خانه به او کمک کنید یا غذایی که او دوست دارد را درست کنید.

6. تغییر در موقعیت مکانی| چگونه در رابطه فعال باشیم

اگر همیشه در یک مکان ثابت رابطه دارید بهتر است که انجام رابطه جنسی در مکان های مختلف را گزینه ای برای فرار از یکنواختی بدانید. برای این کار می توانید از پذیرایی، آشپزخانه یا حمام شروع کنید، انتخاب مکان بستگی به سلیقه زوجین دارد. 

حتی می توانید به یک سفر رمانتیک بروید و در هتل مورد علاقه تان رابطه جنسی هیجان انگیزی را تجربه کنید.

7. پوزیشن های زناشویی مختلف

نباید از رابطه جنسی خجالت بکشید سعی کنید تنوع را در هرچیزی که می توانید به کار بگیرید. البته لازم نیست عملی انجام دهید که غیرقابل پیشبینی باشد، به یاد داشته باشید که همسر شما نیز باید از رابطه لذت ببرد

یکی از کارهایی که باعث تنوع و افزایش هیجان می شود امتحان کردن پوزیشن های متفاوت می باشد، برای این کار می توانید از مشاوره زناشویی یا سایت های متفاوت در این زمینه کمک بگیرید. توجه داشته باشید که نباید روش های پرخطر را امتحان کنید زیرا ممکن است به خودتان یا همسرتان صدمه وارد کنید.

سعی کنید حتی در ترتیب و اجرای پوزیشن ها نیز کمی تنوع به خرج بدهید تا قابل پیشبینی نباشد.

8. شما پیش قدم شوید

در مواردی دیده می شود که زنان تصور می کردند این وظیفه مردان است که برای رابطه جنسی پیش قدم شوند. اما اینگونه نیست بسیاری از مردان دوست دارند که زنانشان پیشنهاد رابطه را مطرح کند تا احساس کنند رابطه برای آن ها نیز لذت بخش است. اگر تصور می‌کنید همسرتان این کار را نمی پسندد می توانید از او سوال کنید. 

پیشنهاد رابطه از سوی زنان می تواند برای مردان هیجان انگیز و متفاوت باشد.

9. به یکدیگر وقت استراحت دهید

بسیاری از زوجین تصور می کنند چون عاشق هم هستند باید همیشه کنار هم باشند و تمام وقت خود را با یکدیگر بگذرانند در حالی که اینگونه نمی باشد، زوجین می توانند با دوستان خود به صورت جداگانه یا گروهی بیرون بروند یا فعالیت ها و سرگرمی های خاص خودشان را داشته باشند.

سعی کنید علاوه بر رابطه در زندگی شخصی نیز پیشرفت کنید و دوستان و سرگرمی های خودتان را نیز داشته باشید، این بدین معنی نیست که همسرتان را دوست ندارید یا او را تنها گذاشته اید بلکه به این معنی می باشد که شما نیز باید وقتی برای رسیدن به سرگرمی ها و دوستان خودتان داشته باشید.

10. تنوع در لباس و آرایش

سعی کنید با لباس های مناسب، زیبا و جذاب ظاهر شوید و از لباس روزمره خود استفاده نکنید این عمل نشان می دهد که چقدر برای رابطه جنسی خود احترام و ارزش قائل هستید. زنان می توانند از آرایش های خاص استفاده کنند و با این کار هیجان رابطه را افزایش دهند.

 تظاهر را کنار بگذارید

برخی از زوجین در مورد مسائل جنسی باهم صحبت نمی کنند، همین امر به مرور باعث می‌شود که بیش تر اوقات ارگاسم را تجربه نکرده و وانمود کنند که از رابطه لذت می برند. متاسفانه این کار به مرور باعث سرد شدن و بی علاقگی نسبت به رابطه جنسی می شود.

بنابراین سعی کنید که نیازها، احساسات و علاقه خود را با همسرتان در میان بگذارید و از او نیز بخواهید با شما صادق باشد، اگر در بیان خواسته های خود مشکل دارید می توانید از مشاور جنسی کمک بگیرید.

11. حاشیه های جنسی

اگر تمام موارد گفته شده را امتحان کرده اید و احساس می کنید هیچ کدام برای شما هیجان لازم را ایجاد نمی کند می توانید از روش های متفاوتی استفاده کنید به طور مثال در شرایطی تقاضای رابطه کنید که متنوع باشد، غیرقابل پیشبینی عمل کنید. 

12. کمک گرفتن از مشاور جنسی

مشاوران جنسی مرکز ستاره ایرانیان با تجربه و تخصص بالا در زمینه سکس تراپی به شما کمک می کند تا علایق و نکات مثبت در رابطه جنسی خود را شناسایی کنید و بتوانید رابطه جنسی معجزه آسایی را تجربه کنید.

در تمام این موارد باید روحیه همسرتان را هم در نظر بگیرید، اگر نمی توانید با همسرتان به یک راه حل برسید بهتر است از مشاور جنسی کمک بگیرید تا رابطه میان شما را بهبود ببخشد و زندگی مشترک شما را از نابودی نجات دهد.

منبع : چگونه رابطه جنسی هیجان انگیزی داشته باشیم (12 روش معجزه آسا

علائم والدین مضطرب

علائم والدین مضطرب

برخی از والدین بدون اینکه متوجه باشند، رفتارهای نادرستی انجام می دهند که باعث ایجاد اضطراب در فرزندشان می شود؛ میزان بالای اضطراب و استرس اثرات منفی و مخربی در آینده کودکان می گذارد.

این والدین معمولا به دنبال این هستند که فرزندشان هیچ کمبودی احساس نکند و نگرانند که مبادا مشکلی برای آن ها پیش بیاید، این والدین حتی با تغییرات آب و هوا هم نگران می شوند، زیرا می ترسند که فرزندشان بیمار شود یا آسیبی ببیند.

در این قسمت از مشاورانه قصد داریم علائمی که نشان دهنده والدین دلواپس و نگران است را بیان کنیم.

والدین مضطرب – والدینی که مدام با نگرانی با فرزندشان صحبت می کنند.

والدین مضطرب به طور مداوم در مورد احتمال آسیب دیدن و با ابراز نگرانی با کودک خود صحبت می کنند. برای مثال دائما به کودک می گویند، مراقب باش زمین نخوری، با احتیاط حرکت کن و از این دست جملات. ترس های زیاد آن ها در مورد فرزندشان به یک فوبیا تبدیل شده است.

اگر شما از این دست والدین هستید بای بدانید که، انجام این کار و تکرار این رفتارها باعث ایجاد اضطراب در فرزند شما می شود، شما باید خود را کنترل کنید و بهتر است به جای تذکر دادن و ابراز نگرانی، راه کارهایی که باعث جلوگیری از آسیب خوردنش می شود را به او یاد بدهید.

چیزهای مختلفی را از دسترس کودک خارج می کنند.

والدینی که چیزهای خاصی را از دسترس کودک خود خارج می کنند نیز والدینی مضطرب هستند. گاهی اوقات ترس های ما بی جا و احمقانه است. کودک شما نباید با ترس های شما بزرگ شود، زیرا این باعث ایجاد استرس و اضطراب زیاد در او خواهد شد.

شما باید دلیل و منشا ترس های خودتان را شناسایی کنید و هر نوع محرکی که باعث افزایش این ترس می شود را از محیط حذف کنید. اگر نتوانید با این کار، ترس خود را کنترل کنید باید حتما از مشاور کمک بگیرید.

کودک خود را ۲۴ ساعت زیر نظر دارند.

والدین مضطرب عموما دچار وسواس هستند و هر ثانیه کودک خود را تحت نظر دارند و حواسشان به او است و حتی کوچک ترین اشتباه فرزندشان را به او گوشزد می کنند؛ این رفتار والدین، کودک را کلافه می کند.

شما باید این را بدانید که کنترل همه چیز در دست شما نخواهد بود. شما باید فقط روی بخشی از کارها و رفتارهای کودک تمرکز داشته باشید و بهتر است که او را به حال خودش بگذارید.

همه خواسته های کودکشان را برآورده می کنند.

والدینی که همه درخواست های فرزند خود را برآورده می کنند تا مبادا ناراحت شود یا غر بزند و همچنین والدینی که به طور مدام دنبال راضی کردن فرزند خود هستند، جز والدین مضطرب و همیشه نگران دسته بندی می شوند.

گاهی لازم است که خواسته های کودک را نادیده بگیرید و به دنبال برآوده کردن همه خواسته فرزند خود نباشید.

مدام از فرزندشان سوال می پرسند.

از آن جا که والدین مضطرب، همیشه نگران و دلواپس هستند، دوست دارد از کوچک ترین جزئیات همه چیز مطلع باشند. به همین خاطر مدام از فرزند خود سوال می پرسند تا جزئیات کارها و اتفاقات آن ها را بفهمند و اگر فرزندشان اشتباهی کرده باشد، با اغراق و بزرگنمایی با آن موضوع برخورد می کنند.

تمرکز بیش از حد روی رفتار فرزند و جزئیات کارهایش، قطعا والدین و فرزند را دچار دردسر خواهد کرد.

بهتر است خونسردی خود را حفظ کنید و سعی کنید افکار منفی را از ذهن خود دور کنید، زیرا در غیر این صورت شرایط بدتر و پیچیده تر خواهد شد. این را بدانید که نگرانی هایی که اکثر اوقات به سراغ شما می آید، بی اساس بوده و هیچ گاه به واقعیت نمی پیوندند.

اجازه نمی دهند که فرزندشان رازی داشته باشد.

والدین مضطرب می خواهند از همه چیز سر در بیاورند، پس اگر بفهمند که فرزندشان چیزی را پنهان می کنند، از دستش ناراحت می شوند. شما قرار نیست فرزند خود را برای گفتن هر چیزی تحت فشار قرار دهید و او را مجبور به گفتن مسائل خصوصیش کنید، شما با این رفتار فقط به او آسیب می زنید و در تربیت او مشکل ایجاد خواهید کرد.

شما باید این مساله را بپذیرید که فرزند شما هم به عنوان فردی مستقل می تواند برای خودش رازی داشته باشد که شاید گفتن آن ها باعث خجالت زدگی و شرمندگی او می شود. پس بهتر است فاصله خود را با فرزندتان حفظ کنید و به حریم شخصی او احترام بگذارید.

اجازه نمی دهند که فرزندشان به تنهایی کاری انجام دهد.

والدین مضطرب علاوه بر اینکه به دیگران اعتماد ندارند، به اینکه فرزندشان کاری را به تنهایی و بدون دخالت آن ها انجام دهد هم اعتماد ندارند و با همین رفتار مانع رشد و پیشرفت فرزندشان می شوند. والدین باید به فرزند خود فضا بدهند تا آن ها بتوانند مستقل شوند و مستقل عمل کنند.

شما نباید مدام فرزند خود را کنترل کنید و در انجام هر کاری دخالت کنید. تمرکز خود را فرزندتان و کارهایش بردارید و فقط سعی کنید که برای رشد و پرورش او، محیطی امن بسازید. این را بپذیرید که حتی اگر فرزندتان مرتکب اشتباهی شود، در نهایت از آن تجربه ای کسب می کند که می تواند در آینده از آن استفاده کند.

منبع : علائم والدین مضطرب

مراحل قبل از خواستگاری

شب خواستگاری یکی از مهم ترین زمان هایی است که می تواند در سرنوشت هر کسی تاثیر گذار باشد. این واقعه می تواند به خوشبختی و شادکامی و یا حتی پشیمانی منجر شود. البته توقع زیادی است که انتظار داشته باشیم، شناخت کامل در خواستگاری حاصل شود.

در این مدت زمان محدود، لازم است سوال ها را طبقه بندی کنید و مهم ترین آن ها را عنوان کنید. کارشناسان این حوزه معتقد هستند لازم است ابتدا تکلیف خود را با این 6 موضوع روشن کنید.

این 6 موضوع را جدی بگیرید| شباهت فرهنگی و اقتصادی

خانواده ی هر دو طرف لازم است از نظر اجتماعی، فرهنگی، و اقتصادی در یک رده باشند. مسائل مالی در این میان اهمیت زیادی دارد و هر دو طرف باید قدرت اقتصادی یکسانی داشته باشند و همچنین اگر برای خانواده ای مهم است در میان افراد قوم و محل خود ازدواج صورت بگیرد، لازم است از همان قوم وصلت صورت بگیرد تا بعدها احساس خود برتر بینی و تفاوت فرهنگی وجود نداشته باشد.

برای این که درباره این موضوعات اطلاعات بیشتری کسب کنید لازم است به سوالاتی که فرد و خانواده اش از شما می پرسند توجه کنید.

راه دیگر شناخت خانواده مقابل این است که واکنش های آنان را درباره مسائل مختلف بسنجید. توجه به خانواده هایی که با آنان رفت و آمد می شود نیز، یکی دیگر از راه های شناخت اخلاقیات و فرهنگ خانواده مقابل است.

زیبایی ظاهری

همیشه پیشنهاد می شود تا دختر و پسر از لحاظ ظاهری در یک رده باشند، به این معنی که یکی از آن ها خیلی زشت و یا خیلی زیبا نباشد. ( از نظر زیبایی شناختی همه ی انسان ها به نوع خود زیبا و منحصر به فرد هستند اما متاسفانه بعضی از خانواده ها تنها به دنبال یک ویژگی خاص می گردند. به این دلیل است که می گوییم دختر و پسر باید از نظر ظاهری در یک رده باشند تا مشکلی در این میان برای آن ها به وجود نیاید.)

البته مهم این این است که هر دو طرف همدیگر را بپسندند و نظر دیگر افراد درباره ویژگی ظاهری آنان چندان مهم نیست.

 متاسفانه بعضی از جوانان زیبایی و تنها یک فاکتور خاص از جذابیت را دلیلی برای انتخاب فرد می دانند که در این صورت هم این انتخاب چندان سندیتی نخواهد داشت چرا که در شش ماه تا حداکثر یک سال اول زندگی زوجین به دلیل پر کار بودن هورمون ها و غدد جنسی فرد در نظر همسر خود جذاب به نظر می آید.

بلوغ عاطفی و روانی| مراحل خواستگاری

هر دو طرف لازم است به حالت پختگی روانی کامل رسیده باشند. در صورتی که همسران با منطق و آگاهی به قضایا نگاه کنند درگیری و قهر بسیار کمتری میان آنان به وجود می آید و اگر اختلافی نیز پدیدار شود با گفت و گو و مذاکره حل خواهد شد.

یکی از موارد دیگری که می تواند از درگیری های زوجین جلوگیری کند این است که نسبت به حساسیت های همدیگر کاملا آگاهی داشته باشد. مثلا می تواند در روز خواستگاری از هم سوال کنند

( تا چه مقدار برای شما مهم است که سالگرد و روزهای خاص را به یاد داشته باشم و اگر زمانی این ایام را از یاد ببرم تا چه حد عصبانی و ناراحت می شوی و چه عکس العملی نشان خواهی داد؟)

ا این روش می توانید اطلاعاتی مربوط به نحوه رفت و آمد کردن، میزان روابط اجتماعی، روابط با دوستان و … بدست آورید. البته همان طور که پیش تز گفتیم تنها با جلسات خواستگاری نمی توان اطلاعات جامع و کاملی از فرد مقابل بدست آورد و ممکن است فرد خود را آن طور که نیست نشان دهد.

تشابه مذهبی و سیاسی| در مراسم خواستگاری چه بگوییم

دختر و پسری که با هم ازدواج می کنند لازم است از نظر اعتقادات مذهبی و سیاسی مشابه باشند چرا که بعد ها به مشکلاتی جدی برخواهند خورد. مثلا اگر برای پسر مهم است که پوشش همسرش به نوع خاصی باشد لازم است آن را در جلسات خواستگاری عنوان کند. 

این مسائل نباید نادیده گرفته شوند. متاسفانه بعضی از افراد تصور می کنند که بعد از ازدواج می توانند عقاید همدیگر را اصلاح کرده و شبیه به خود کنند در صورتی که این طور نیست. کسی قرار نیست تغییری کند. فردی که دست کم 20 سال از عمر خود را این چنین زندگی کرده نمی تواند از این به بعد نیز طور دیگری زندگی کند!

نحوه اشتغال خانم

وقتی دختری تصمیم می گیرد تا بعد از ازدواج به شغل خود ادامه دهد لازم است این موضوع را با خواستگار خود در میان بگذارد. پسر هم باید نظر واقعی خود را بدون ملاحظه و رو در بایستی بیان کند. بسیاری از مردان پیش از ازدواج معتقد هستند که با اشتغال همسر خود کاری ندارند اما بعد از ازدواج شروع به بهانه گیری می کنند و ادعا می کنند که به خاطر علاقه و خجالتی که در ابتدای رابطه نسبت به شما داشتند از این حساسیت حرفی نزدند.

شباهت تحصیلات

سطح تحصیلی هر دو طرف باید در یک رده باشد. اگر فاصله میان مدارک تحصیلی زوجین زیاد ممکن است همدیگر را درک نکنند و مشکلاتی از این دست ایجاد شود. اگر تحصیلات خانم نیز بیشتر باشد امکان دارد مرد احساس حقیر بودن کند.

مراسم خواستگاری| مراحل خواستگاری تا ازدواج

خواستگاری رفتن نیز مثل سایر مراسم ها آداب و رسوم خاص خود را دارد. البته این آداب و رسوم در هر فرهنگ و خانواده ای متفاوت است اما در همه ی فرهنگ ها یک استانداردهای مشخصی وجود دارد که در ادامه با آن ها بیشتر آشنا خواهیم شد.

هماهنگی های روز خواستگاری

در وهله اول مادر داماد باید برای در میان گذاشتن موضوع خواستگاری با منزل عروس تماس بگیرد. اگر مادر داماد به هر دلیلی در قید حیات نبود معمولا این کار را یک فرد بزرگ تر و یا خواهر بزرگ تر داماد انجام می دهد.

در ادامه با لحنی مودبانه و با احترام درخواست خواستگاری در میان گذاشته می شود. اگر هر دو خانواده با همدیگر آشنایی قبلی نداشته باشند مادر داماد به طور مختصر خود و خانواده خود را معرفی می کند و تعیین زمان خواستگاری را به عهده مادر عروس می گذارد. مادر عروس هم پس از مشورت با پدر عروس با مادر داماد تماس می گیرد و تاریخ خواستگاری را اعلام می کند.

نکات مهم در جلسه خواستگاری

باید سعی کنید در جلسه خواستگاری با ادب و موقر صحبت کنید. نباید طلبکارانه و با تحقیر کردن صحبت کنید. نحوه شخصیت شما در این جلسه و با صحبت های شما ارزیابی می شود. تنها با یک اشتباه ساده می توانید دید افراد را نسبت به خود تغییر دهید و خود را فردی بی شخصیت و غیر قابل اعتماد نشان دهید و همین اشتباه ساده آینده شما را تغییر می دهد.

نکته بعدی که لازم است حتما رعایت کنید صداقت است. نباید به مسائل غیر ضروری و بی اهمیت شاخ و برگ بدهید. با صداقت کامل خط قرمزهای خود را مشخص کنید و فراموش نکنید که جنگ اول به از صلح آخر است. این که در زندگی آینده خود با آرامش زندگی کنید از هر چیزی مهم تر است. اگر مسائلی برای شما اهمیت زیادی دارند صادقانه بیان کنید و نظر فرد مقابل را نیز بپرسید.

مجلس را دست بگیرید

باید سر صحبت را با خانواده عروس باز کنید سعی کنید سناریویی از پیش آماده داشته باشید تا هول نشوید و با دقت کلمات را ادا کنید. پس از این که خانواده عروس به شما خوش آمد گفتند صحبت را به وسیله افراد بزرگ تر مجلس آغاز کنید.

شما باید خانواده خود و پسرتان را معرفی کنید و از خانواده عروس نیز بخواهید توضیحاتی درباره خانواده خود بدهد.

دست خالی برویم!؟

خانواده پسر نباید به هیچ عنوان دست خالی به منزل دختر بروند و لازم است گل و شیرینی تهیه کنند. دست خالی رفتن به چنین مجالسی نشانه ی بی احترامی به خانواده عروس و همچنین عدم آگاهی شما از آداب معاشرت می باشد. علاوه بر این موارد ممکن است کمی خسیس به نظر برسید.

سعی کنید در خرید و انتخاب گل و شیرینی دست و دلباز باشید و به قیمت آن چندان توجهی نداشته باشید.

باید ها و نباید های خانواده عروس

لازم است پیش از شروع مجلس اطلاعاتی درباره شیوه پذیرایی و صحبت هایی که قرار است مطرح شود آماده کنید. حفظ شان میهمانان از جمله مسائلی است که باید به عنوان میزبان رعایت کنید. در این جلسه خانواده ها برای جلسه دوم خواستگاری ( در صورت نیاز ) برنامه ریزی می کنند.

پوشش درخور خواستگاری:

لباس هر کس بیان کننده شخصیت اوست پس هر یک از اعضای حاضر در جلسه باید به نحوی لباس پوشیده باشند که شان مجلس حفظ شده باشد و البته باید از تجمل و چشم و هم چشمی پرهیز کنید. نباید از لباس های روزانه و روزمره استفاده کنید. همچنین استفاده از لباس های پر زرق و برق و آرایش های غلیظ نیز چندان جالب به نظر نمی آید!

بدرقه کردن خانواده داماد

پس از اتمام مجلس و هنگام خروج خانواده داماد خانواده عروس باید آنان را تا آستانه ی در ورودی بدرقه کنند با این کار به میهمانان احترام می گذارید و همچنین نشان می دهید خود نیز شخصیت والایی دارید.

حد و مرز آشنایی پیش از ازدواج | مراحل آشنایی تا ازدواج

در دوران آشنایی پیش از ازدواج زوجین باید دقیق و سنجیده عمل کنند تا بتوانند فرد مقابل را کاملا بشناسند. تا همین چند دهه اخیر رسم بود تا دختر و پسر های دم بخت به هم دیگر معرفی شوند و سپس زندگی تشکیل دهند، این معرفی توسط اقوام و بستگان آن دو انجام می شود. 

در جلسات بعدی وقتی همدیگر را می دیدند و پس از توافق های معمول با نظارت والدین کمی آشنا می شدند و بلافاصله ازدواج می کردند. در صورتی که امروزه دیگر چنین روالی وجود ندارد. 

در جامعه امروز آشنایی در دوران پیش از ازدواج شکل می گیرد و در اغلب اوقات دختر و پسر در همین مرحله پیش از خواستگاری متوجه تفاوت های خود می شوند و تا جلوتر پیش نمی روند. اما باید تا چه حدی به رفت و آمد و آشنایی پرداخت؟

حد و مرز آشنایی پیش از ازدواج

مراحل مختلف ازدواج : ازدواج معمولا طی سه مرحله انجام می پذیرد : 

آشنایی‌، نامزدی و عقد. طبق عرف آشنایی از طریق خواستگاری انجام می شود و در این مرحله بزرگتر با جوان با توجه به خصوصیات فرهنگی، مذهبی و اخلاقی دختری را انتخاب می کند. این انتخاب با موافقت و تایید پسر انجام می گیرد و در نهایت نیز به ازدواجی موفق و مثمر ثمر ختم خواهد شد.

آشنایی  بی هدف

اگر این آشنایی توسط خود دختر و پسر انجام گرفته باشد و خانواده نسبت به آن بی خبر باشند نه تنها مفید نیست بلکه ممکن است لطمات جبران ناپذیری به آنان وارد کند. معمولا جوانان در این برهه تنها با احساسات و غریزه خود پیش می روند و برای تصمیم گیری به بزرگ تری احتیاج دارند تا حدودی راه درست را به آنان نشان دهد. 

بخش های این چنینی معمولا مدت خاص خود را دارد و اگر بر پایه تفاهم و هم کفو بودن نباشد مدتی دیگر منقضی می شود. در چنین روابطی معمولا پسرها از صحبت ازدواج و جدی شدن قضیه طفره می روند و می کوشند تا روابط خود را در همین چارچوب حفظ کنند تا تعهدی نداشته باشند و بتوانند به همین صورت از سادگی دختر سو استفاده کنند.

آشنایی با ضابطه و شناخت اولیه| صحبت های آشنایی برای ازدواج

پس از این که مراسم خواستگاری به صورت رسمی انجام شد دوره آشنایی آغاز می شود. این دوران بهتر است بیشتر از 3 یا 4 جلسه طول نکشد. در این جلسات دختر و پسر آرام آرام و در واقع لایه لایه با خصوصیات شخصیتی همدیگر آشنا می شوند. این نوع آشنایی در واقع شناخت اولیه و زمینه ساز دوره نامزدی است. این دوران معمولا به قصد ازدواج شروع می شود ولی به این معنی نیست که حتما باید به ازدواج ختم شود. چه بسا دختر و پسر در نیمه راه متوجه شوند راهشان از همدیگر جداست و بیش از این نباید به آشنایی ادامه دهند. بنابراین بهتر است ارتباط میان آن ها هدف دار و تحت اطلاع خانواده ها باشد.

البته طبق دستورات اسلام دختر و پسر در دوران آشنایی می توانند یک بار بدن حجاب ضروری ظواهر همدیگر ابراز ناراحتی و بی اطلاعی نکنند.

نامزدی = آشنایی عمیق تر

وقتی دختر و پسر در چارچوب خانواده با هم تصمیم به ازدواج می گیرند دوران نامزدی آغاز می شود. دوره نامزدی با وعده و قرار ازدواج شروع می شود و با آغاز دوره عقد به پایان می رسد.

در این دوره تعهد زوجین به همدیگر بیشتر می شود و بیشتر می توانند همدیگر را بشناسند. در این دوره اقوام و بستگان از رابطه ی زوجین مطلع می شوند. این دوره بهتر است بین 4 تا 6 ماه طول بکشد تا فرصتی مناسب برای شناخت یکدیگر باشد. اگر این دوران از 6 ماه بیشتر باشد موجب وابستگی کاذب یا حتی دلزدگی هر دو آنان می شود. 

شاید بعضی افراد اذعان کنند که شش ماه فرصت بسیار کوتاهی برای شناخت شخصیت حقیقی افراد است اما روانشناسان می گویند اصلا چه تضمینی وجود دارد که بیشتر از یک سال هم زمان خوبی برای شناخت طرفین باشد؟ گاهی اوقات گذر زمان تنها وابستگی عاطفی به وجود می آورد و موجب می شود تضادها و معایب فرد مقابل نادیده گرفته شود.

ترس از نامزدی ممنوع

برخی از خانواده ها معتقدند که نامزدی رسمیت ندارد و ممکن است به سو استفاده از دختر منجر می شود و اسم روی دختر بماند پس بنابر این دوران نامزدی را به دوران پس از عقد موکول می کنند اما شناختی که در دوره اصل نامزدی یعنی پیش از عقد به وجود می آید بسیار حائز اهمیت است و باید سر جای خود انجام شود. ( البته با نظارت خانواده ها و رعایت حد و مرزهای مشخص). 

نامزدی یک فرصت برای هر دو طرف است و به نفع آن هاست پس بنابراین دلیلی برای ترسیدن و فرار کردن از آن وجود ندارد. اگر به هر دلیلی زوجین در دوران نامزدی تصمیم بگیرند از هم جدا شوند هزینه عاطفی اقتصادی و زمانی کمتری را به نسبت دوران عقد و یا عروسی خواهند پرداخت.

حد و حدود دوران نامزدی

دوران نامزدی باید تحت نظارت خانواده ها باشد. دختر و پسر باید توجه کنند که از انجام روابط جنسی تحت هر عنوانی پرهیز کنند چرا که در این صورت فضای نامزدی از حالت طبیعی و رسمی خود در می آيد و جدایی را سخت و طاقت فرسا می کند. در این دوران دختر و پسر می توانند با نظارت خانواده های خود رفت و آمد کنند تا به شناخت کافی از همدیگر برسند.

پکیج مشاوره پیش از ازدواج

مشاوره روان شناسی و دینی دختر و پسر را درباره وظایف انسانی دینی خود آشنا می کند و شرکت در چنین دوره هایی افراد را برای پذیرفتن نقش جدید آماده می کند.

یک مشاور خانواده در این رابطه اذعان داشت: انسان ها به واسطه زبان خود با همدیگر ارتباط می کنند پس چه خوب است که از قدرت تکلم خود در جهت شناخت متقابل و سالم استفاده می کنند. متاسفانه بعضی از خانواده ها تعصبات بی جایی دارند و تا قبل از مراسم عقد اجازه نمی دهند حتی دختر و پسر با همدیگر صحبت کنند. وی افزود: اهمیت صحبت کردن طرفین به حدی است که حتی اگر پدر دختر اجازه بیرون رفتن به آنان نمی دهد می توانند به صورت تلفنی نسبت به یکدیگر شناخت پیدا کنند و یا در گوشه ای از مجلس و با حضور خانواده ها صحبت کنند.

تعصبات بی جا همیشه در هر برهه ای از تاریخ بوده است اما نباید آینده فرزند خود را فدای این تعصبات کنیم و باید کمی واقع بینانه به قضایا نگاه کنیم.

منبع : مراحل قبل از خواستگاری