کمال گرایی

کمال گرایی

کمال گرایی( Perfectionism ) جزو مشکلاتی می باشد که همه افراد به نوعی آن را تجربه کرده اند اما ممکن است از این تجربه اطلاعی نداشته باشند.

کمال گرایی به داشتن معیارهایی غیرمنطقی با سطح بسیار بالا گفته می شود که به طور عملی نمی توان به آن ها دست پیدا کرد. بنابراین فرد کمال گرا هنگامی که موفق نمی شود شروع به تخریب روحیه خودش می کند و احساس شرم و ناتوانی زیادی پیدا می کند.

معنای لغوی کمال گرایی یعنی  تلاش برای رسیدن به بهترین خود به صورت عقلانی و منطقی. بر اساس این معنی شما شکست نمی خورید بلکه روز به روز بهترین می شوید و بیش ترین تلاش ممکن را می کنید تا به موفقیت دست پیدا کنید.

اما در این مقاله منظور از کمال گرایی، کمال گرایی غیرمنطقی می باشد که باعث آسیب به زندگی فرد می شود و سلامت روان فرد را به خطر می اندازد.

چرا باید با کمال گرایی مقابله کنیم؟

کمال گرایی به اندازه و به صورت منطقی باعث رشد و پیشرفت فرد در تمام زمینه ها می شود از طرف دیگر کمال گرایی به صورت افراطی و غیر منطقی به اشکال زیر زندگی شما را مختل می کند:

  • لذت زندگی کردن را به کام شما تلخ می کند.
  • اعتماد به نفس شما را از بین برده و روحیه شما را تخریب می کند.
  • به مرور توانایی انجام کار را نیز از شما گرفته و دچار احساس افسردگی می شوید.
  • اشتیاق تجربه های جدید را از شما می گیرد.
  • رشد و پیشرفت را برای شما دشوار می کند.

انواع کمال گرایی

برخی از روانشناسان اعتقاد دارند که به طور کلی دو نوع کمال گرایی وجود دارد:

  • کمال گرایی سازگار
  • کمال گرایی ناسازگار

کمال‌گرایان سازگار کسانی هستند که سعی در ارتقا توانایی ها و استعدادهای خود دارند. این افراد همیشه در حال پیشرفت هستند، بنابراین این نوع کمال گرایی مثبت و سازنده می باشد.

این درحالی است که کمال گران ناسازگار همیشه بهترین چیزها را می خواهند و در غیر این صورت همه چیز را رها می کنند. این کمال گرایی که منفی و آسیب زا می باشد می تواند باعث اضطراب و نگرانی شود.

در نگاه کمال‌گرایان ناسازگار اشتباه هیچ جایگاهی ندارد زیرا باعث می شود اعتبار و شایستگی آن ها زیر سوال برود. اما در نگاه کمال گرایان سازگار هر اشتباه گامی به سمت پیشرفت و موفقیت است، در نظر این افراد شکست مقدمه ای بر پیروزی بزرگ تر است.

در حقیقت کمال گرایی منفی را شاید بتوان همانند وسواس در انجام کارهای بی عیب و کمال گرایی مثبت را تلاش برای رسیدن به اهداف منطقی دانست.

عواقب کمال گرایی

کمال گرایی بیش از اندازه موفقیت فردی و حرفه‌ای شخص را مختل می کند و باعث افزایش افسردگی و اضطراب فرد می شود. در ادامه متن عواب کمال گرایی به طور مفصل مطرح شده است:

سلامت روانی

براساس تحقیقات انجام شده کمال گرایی با برخی اختلالات روانی جدی از جمله اختلا‌ل خوردن، وسواس، افسردگی، اضطراب، اختلالات شخصیت و افسردگی مرتبط می باشد. کمال گرایی همچنین می تواند باعث اختلال در زندگی روزانه افراد شده و حرفه شما را به خطر بی اندازد.

کمبود اعتمادبه‌نفس

برخلاف تصور بیش تر افراد کمال گرایی در بسیاری از شرایط باعث کمبود اعتماد به نفس می شود. کمال گرایان بیش از اندازه به قضاوت دیگران اهمیت می دهند و ارزش خود را وابسته به آن می دانند.

این افراد هدف های منطقی نداشته و به همین دلیل نمی توانند به آن ها برسند و از نظر خودشان هرگز کافی و موفق نیستند، به همین دلیل به طور مداوم خود را سرزنش کرده و مضطرب می شوند.

تعلل

کمال گرایی در بسیاری از شرایط باعث تعلل می شود. فرد کمال گرا همیشه درگیر پروژه قبلی خود می باشد و نمی تواند برنامه جدیدی را شروع کند. این کار باعث می شود که نتواند در کارهای جدیدش موفق شود و دچار استرس و وسواس فکری شود.

خلاقیت

فرد کمال گرا به ندرت رویاپردازی و خلاقیت می کند و نمی تواند به چیزهایی که وجود ندارد فکر کند. این امر باعث نا تواناییِ در خلاقیت و رویاپردازی این افراد می گردد.

نشانه‌های فرد کمال‌گرا

اگر کمال گرایی شما به یک مشکل تبدیل شده، شناسایی آن کار آسانی است. حتما برخی از ویژگی‌های زیر را در رفتارهای خودتان خواهید دید:

  • اهداف غیرمنطقی و دور از دسترسی دارید و اگر بهترین در این کار نباشید آن را رها می کنید و آن را به پایان نمی رسانید.
  • هر اشتباهی را به معنی شکست می دانید و اگر فرد دیگری موفق شود احساس افسردگی پیدا می کنید. شکست برای شما فلج کننده می باشد.
  • بازیابی زیادی انجام می دهید و برای همین به موقع کارهای خود را به اتمام نمی رسانید.
  • اگر به هدفی که می خواهید نرسید احساس اضطراب پیدا می کنید و نمی توانید به کارهای دیگرتان برسید.
  • کارهای امن و بدون ریسک را می پذیرید زیرا احساس می کنید که ریسک کردن می تواند نتیجه و هدفی که در ذهنتان دارید را خراب کند.
  • هرگز از مسیر لذت نمی برید و همیشه نگران رسیدن به هدف هستید.
  • تفکر صفر و یک دارید و یا به چیزی که می خواهید می رسید یا به هیچ چیزی نمی رسید. شما نمی توانید هردو را باهم داشته باشید.
  • به شدت به عقاید دیگران وابسته هستید و نمی توانید عقاید دیگران را نادیده بگیرید و این امر بر روند روزانه شما تاثیر می گذارد.
  • انتقاد و بازخوردها را به خوبی تحمل نمی کنید و عصبی می شوید.
  • روابط زیادی در محل کاری ندارید زیرا دیگران را نیز با معیارهای بالا خود می سنجید و از آن ها انتقادهای شدیدی می کنید.
  • نمی توانید کارها را به دیگران بسپارید و از کارهای گروهی دوری می کنید زیرا به کار دیگران اعتماد ندارید.

آیا احساس می کنید ویژگی های بالا در مورد شما نیز صدق می کند؟ اگر پاسخ شما مثبت است نگران نباشید در ادامه راه هایی برای درمان و کنترل ذکر شده است که می تواند به شما کمک کند. کمک مشاور نیز می تواند کمک زیادی به شما بکند.

کمالگرایی چیست؟

کمال گرایی مجوعه‌ای از افکار وسواس گونه بوده و شما را وادار می‌کند که به اهدافی غیرواقع‌گرایانه برسید و به مرور زندگی را سخت کرده و شما را مضطرب می سازد:

  • لذت تلاش کردن را از شما می گیرد
  • همیشه نگران و مضطرب هستید
  • اعتماد به نفس پایینی داشته و به قضاوت دیگران وابسته هستید.
  • به پایان رساندن کارها برای شما سخت می باشد.
  • اشتیاق و هیجان را از شما گرفته
  • رشد و پیشرفت را مختل می سازد

انواع کمال گرایی

کمال گرایی به طوری کلی سه نوع دارد:

۱. کمال گرایی خودمدار

تاکنون به طور کامل با این نوع کمال گرایی آشنا شده اید؛ در این نوع کمال گرایی فرد توقعات بالایی داشته و از شکست و قضاوت مردم ترس زیادی دارد.

۲. کمال گرایی دیگرمدار

این دسته از افراد کمال گرا علاوه بر خودشان دیگران را نیز آزار می دهند. حتما در زندگی خود به این افراد برخورد کرده اید که روحیه تیم را پایین می آورند یا استادانی که شاگردان خود را تحقیر می کنند.

۳. کمال گرایی القا شده توسط اجتماع

در بعضی از موارد کمال گرایی از سمت جامعه به افراد سرمشق می شود و افراد تصور می کنند که حتما باید بهترین باشند تا ارزشی داشته باشند، این دسته از افراد تلاش می کنند تا خودشان را بهتر از چیزی که هستند نشان دهند.

ویژگی‌های اصلی افراد کمال گرا

۱. معیار‌های در سطح بالا

همان طور که گفته شد افراد کمال گرا به خودشان سخت می گیرند و کسی را در حد خودشان نمی دانند. از شکست فراری هستند و برای همین تنها به فعالیت هایی که در آن خوب هستند می پردازند به همین دلیل معمولا دست به کارهای جدید نمی زنند و هیجان کمی را تجربه می کنند.

کمال گرایی این افراد ممکن است بر روی روابطشان نیر تاثیر زیادی بگذارد و باعث شود همسر یا بچه های آن ها نیز تصور کنند برای موفق بودن باید کامل و بی نقص باشند.

۲.  از دیگران اشکال می گیرند

افراد کمال گرا از همه اشکال می گیرند و کار همه را پر ایراد می دانند. کمال گرایان همیشه توانایی این را دارند که از دیگران اشکال بگیرند و برای آن ها مهم نیست که طرف مقابل آن ها چه کسی است.

۳. افراد کمال گرای دیگر را دوست دارند

افراد کمال گرا معمولا کسانی را دوست دارند که آن ها نیز کمال گرا باشند، حتی در مواردی دیده شده که سعی در تغییر همسرشان به سوی کمال گرایی دارند.

۴. گرایش به ناراحتی و افسردگی

این افراد همیشه نگران و مضطرب هستند که دیگران در مورد آن ها چه تصوری دارند. علاوه بر این در هنگام شکست امید خود را به طور کامل از دست داده و افسرده می شوند.

۵٫ انتقادپذیر نیستند

درست است که کسی انتقاد را دوست ندارد اما برخی از افراد می توانند درست با انتقاد برخورد کنند و به اشکال زیر انتقاد را پاسخ می دهند:

  • آن ها به دنبال دلیل انتقاد می گردند و انتقاد را با پرخاشگری یا عصبانیت پاسخ نمی دهند.
  • چیزهایی که برای بهبودشان مفید است را به کار می برند.
  • انتقاداتی که مفید نیست را فراموش می کنند.

بقیه‌ی مردم انتقادناپذیر‌ می باشند این بدین معنی است که:

  • تصور می کند که هر انتقادی به شخصیت او وارد می شود و این امر باعث اضطراب او می شود.
  • از انتقاد چیزی نمی آموزد تنها بخاطر اینکه ناراحت شده به آن فکر می کند.
  • در ذهن‌شان بار‌ها و بار‌ها به انتقاد فکر کرده و به آن پاسخ های متفاوت می دهد.

کمال‌گرایان انتقادناپذیر هستند، آن ها سعی می کنند انقدر خوب باشند که کسی نتواند از آن ها انتقاد کند. آن ها همیشه فراتر از چیزی که هستند ظاهر می شوند و به چیزی که نیستند تظاهر می کنند.

اما حتی کسانی که تظاهر می کنند نیز ممکن است اشکالی در کارشان وجود داشته باشد. از طرفی آدم ها متفاوت هستند بنابراین همیشه انتقادهایی وجود دارد.

۶٫ اهداف واقع‌گرایانه ندارند

افراد کمال گرا معمولا اهداف درستی را در نظر ندارند و برای چیزهایی تلاش می کنند که خارج از دسترس می باشد. توجه داشته باشید که اهدافی که تعیین می کنید باید منطقی و عقلانی باشد.

سعی کنید ابتدا اهداف کوتاه مدتی برای خود تعیین کنید و پس از رسیدن به آن ها از خودتان قدردانی کنید.

  1. تفاوت میان ضروری و غیرضروری را تشخیص نمی دهند

فرض کنید دنبال مکانی برای سکونت می گردید، در ابتدا باید به نکات ضروری توجه کنید. مانند اینکه آشپزخانه بزرگی داشته و نورگیر باشد.

سپس ویژگی های غیرضروری را مشخص کنید مثل اینکه باغچه بزرگ، استخر، شومینه و سونا داشته باشد.

اکثر مواقع ضروری ها برای زندگی و انتخاب کافی هستند اما افراد کمال گرا تمایل زیادی دارند که غیرضروری ها را نیز فراهم کنند. به طور مثال احتمالا کافی است که گزارشی دست نویس برای کار ببرند اما آن ها زمان زیادی را صرف تایپ، کادر بندی و موارد غیرضروری دیگر می کنند.

غیرضروری هایی را وارد زندگیتان کنید که ارزش آن را داشته باشند، به یاد داشته باشید که برای هرچیزی نمی توانید موارد غیر ضروری را هم رعایت کنید، این کار انرژی و زمان زیادی از شما می گیرد و نمی توانید موارد ضروری را نیز به درستی انجام دهید.

۸٫ ناتوانی در تعیین استانداردهای منطقی

یکی از مشکلات بزرگ افراد کمال گرا تعیین معیارها و استانداردهای بسیار بالا می باشد، این افراد به کم تر از ۱۰۰ قانع نمی شوند و همین امر باعث می شود که اگر به صد نرسند ناامید و افسرده شوند.

این بار برای پروژه یا کاری که در دست دارید معیار کمی پایین تر قرار دهید. پس از پایان آن سوالات زیر را از خودتان بپرسید

  • آیا اتفاق بدی افتاد؟
  • رئیس تان از میزان تلاش شما ناراحت و عصبی شد؟
  • کسی از کار شما شکایت داشت؟
  • مشتری از نتیجه کار ناراضی بود؟
  • تلاش شما نتیجه بدی را در پی داشت؟

اگر با تلاش نود درصدی هم موفق شدید این بار معیار خود را هشتاد قرار دهید و به مرور معیار خود را کاهش دهید.

۹٫ ناتوانی در امتحان چیز‌های جدید

امتحان مسائل و فعالیت های جدید همیشه برای افراد کمال گرا دشوار می باشد زیرا نمی توانند ریسک کنند و از شکست نیز به شدت می ترسند.

سعی کنید فعالیت های جدید و هیجان انگیز را امتحان کنید این امر به شما کمک می کند تا متوجه شوید شکست خوردن هم بخشی از زندگی می باشد و نباید از آن بترسید. اتفاقا می توانید تجربه های جدید و جذابی را کسب کنید.

وقتی در فعالیت هایی که تازه شروع کرده اید اشتباه کنید کم کم متوجه می شوید که اشتباه کردن همیشه بد نیست بلکه همیشه درس هایی با خودش به همراه دارد.

چگونه می توان بر کمال گرایی غلبه کرد؟

آیا تصور می کنید که فردی کمال گرا هستید؟ بیش تر افراد کمال گرا تصور می کنند که موفق هستند اما افراد کمال گرا و موفق زمین تا آسمان با یکدیگر تفاوت دارند. در بالا نشانه های افراد کمال گرا ذکر شد و در ادامه نیز به تفاوت میان این دو پرداخته شده است.

کمال گرایی آرامش ذهنی و انگیزه را از شما می گیرد بنابراین برای کاهش استرس روزانه و موفقیت بیش تر باید به دنبال راهی برای غلبه بر آن بگردید.

تفاوت میان افراد کمال گرا و موفق

اولین تفاوت مهم واکنش افراد کمال گرا و موفق به شکست است، فرد موفق از هر شکستی درسی می گیرد و بار دیگر بیش تر برای موفقیت تلاش می کند.

اما فرد کمال گرا حتی اگر به موفقیت هم برسد برای نداشته هایش خود را سرزنش می کند و همیشه به دنبال ایرادی در خودش می گردد.

در ادامه مواردی برای غلبه بر کمال گرایی ذکر شده است که می تواند کمک بزرگری برای شما باشد:

مرحله۱  تشخیص آرمان گرایی

بسیاری از افراد حتی نمی دانند که آرمانگرا می باشند و تصور می کنند که معیارهای بالایی برای زندگی دارند و برای رسیدن به آن ها باید بیش تر تلاش کنند. برای تشخیص کمال گرایی سوالات زیر را از خودتان بپرسید:

  • آیا برای رسیدن به معیارهایی که در ذهنتان دارید دچار مشکل می شوید؟
  • آیا در صورت نرسیدن به معیارهای ذهنی خود احساس خشم زیادی پیدا می کنید؟
  • آیا معیارهای ذهنی شما از نظر دیگران سطح غیرمنطقی دارد؟
  • آیا انجام کاری تعیین شده در بازه زمانی مشخص دشوار و بسیار سخت می باشد؟
  • آیا در انجام کارها در زمان مناسب مشکل دارید و کارها را عقب می اندازید؟
  • آیا نمی توانید به راحتی تصمیم بگیرید؟
  • آیا همیشه نگران شکست خوردن می باشید و شکست را امری غیرقابل بازگشت می دانید؟

همچنین یک فهرست از کارهایی درست کنید که به خاطر کمال‌گرایی از انجام آن ها خودداری می کنید. این لیست می تواند به شما یادآوری کند که کمال گرایی چه آسیب هایی می تواند به همراه داشته باشد.

اگر پاسخ شما به سوالات بالا مثبت می باشد شما درگیر آرمانگرایی می باشید، اگر در تشخیص این اختلال مشکل دارید می توانید به مشاور یا روانشناس مراجعه کنید و با کمک از راهنمایی های او کمال گرایی را تشخیص و درمان کنید.

 مرحله۲   بایدها را دور بریزید

در طول روز کارهایی که احساس می کنید باید انجام دهید را یادداشت کنید. به لیستی که نوشته اید دقت کنید، عباراتی مانند:

باید ورزش کنم، باید کتاب بخونم، باید کار کنم و غیره.

اگر بایدهای زیادی تعیین کنید و احساس ناتوانی و خستگی پیدا می کنید. حتی پیش از انجام کارها ممکن است خسته شوید.

به جای این جملات از این جملات استفاده کنید “من نیاز دارم که امروز کتاب بخوانم” یا “خواسته و آرزوی من این است که در روز دو ساعت ورزش کنم.”

با این روش راحت تر می توانید به اهداف خود برسید و برای آن ها تلاش کنید.

این گونه جملات بر اساس نیازهای شما شکل می گیرد در حالی که جملات “باید”  از ترس ها و نگرانی های شما شکل می گرفت. بنابراین جملاتی که بر اساس نیاز باشد باعث انگیزه و اشتیاق شما به سمت پیشرفت می شود.

به طور مثال تصور کنید که کارهای خود را به منشی خود نمی دهید زیرا می ترسید آن ها را خراب کند. به جای آن خودتان تا دیروقت کار می کنید تا آن را جبران کنید.

مرحله‌ی۳ رفتارهای خود را به چالش بکشید

پس شناسایی رفتارهای کمال گرایانه باید این رفتارها را به چالش بکشید تا بتوانید آن ها را برطرف کنید.

برای مثال، سعی کنید در ابتدا کارهای غیرضروری را به منشی خود بسپارید و برای بار اول کار او را چک کنید اما به مرور بیش تر به او اعتماد کنید تا کارهای خودتان نیز سبک تر بشود.

اگر کارهای خودتان را هم چند بار بررسی و ارزیابی می کنید سعی کنید این دفعات را کاهش دهید به مرور احساس کنید که این دفعات کاهش پیدا می کنند.

مرحله‌ی ۴ بررسی نتایج

حال که خود را به چالش کشیدید باید نتایح را بررسی کنید. آیا احساس نمی کنید که کمالگرایی مانع پیشرفته شما بوده و اکنون زمان بیش تری را می توانید به تفریح اختصاص دهید؟

سعی کنید مراحل گفته شده را برای رفتارهای مختلف به کار بگیرید و نتایح هریک را جداگانه بررسی کنید اگر راه های بهتری برای این کار پیدا می کنید حتما آن ها را نیز امتحان کنید.

به خاطر داشته باشید که ممکن است هنگام ترک آرمانگرایی دچار اضطراب شوید اما این امر کاملا طبیعی است. اما پس از مشاهده نتایج اضطرابتان به شدت کاهش پیدا می کند.

نکته:

توجه داشته باشید که هر بار یک رفتار را به چالش بکشید اگر تمام رفتارها را باهم چالش بکشید اضطرابتان هم به همان میزان افزایش پیدا می کند.

استراتژی‌های دیگر برای مقابله با کمال گرایی

علاوه بر مراحل گفته شده استراتژی های زیر نیز به شما در درمان آرمان گرایی کمک می کند:

۱. اهداف واقع‌گرایانه

اهداف کمال گرایان بسیار سخت و غیرقابل دسترس می باشد، سعی کنید هدف های واقعی برای خودتان تعیین کنید. تعدادی هدف کلی تعیین کرده و سپس آن ها را برای هر ماه و هر سال دسته بندی کنید. رسیدن به اهداف کوچکتان را جشن بگیرید و قدر آن ها را بدانید.

نکته:

سعی نکنید که طبق نظرات دیگران زندگی کنید و به جای آن به نیازها و خواسته های خودتان توجه کنید به یاد داشته باشید که قضاوت های دیگران بر زندگی شما تاثیر بگذارد.

۲. به احساسات‌تان توجه کنید

اگر احساس اضطراب یا نگرانی زیادی داشتید به آن احساس توجه کنید. شاید این احساس دارد با شما حرف می زند و به شما نشان می دهد که هدفی که دارید بیش از اندازه و غیرمنطقی می باشد.

از خودتخریبی دست بردارید و سعی کنید با خودتان مهربان باشید به یاد داشته باشید که هر شکستی آغاز یک پیروزی بزرگ تر است بنابراین از هر شکستی درس بگیرید و آن را فراموش کنید.

سعی کنید به جای استفاده از جملاتی که باعث خودتخریبی می شود از جملات مثبت برای افزایش اعتماد به نفس خود استفاده کنید. به خاطر داشته باشید که افکار شما بر روی احساسی که در مورد خودتان دارید موثر است بنابراین افکار منفی را از خودتان دور کنید.

۳. از اشتباه نترسید

به یاد داشته باشید که اشتباه بخش طبیعی زندگی می باشد و هر شکست تجربه های زیادی را می تواند به همراه داشته باشد. اشتباهات تجربه ها و نکات زیادی را به همراه دارند که هرکدام به تنهایی می تواند باعث موفقیت شما شود، بنابراین از شکست نترسید.

به یاد داشته باشید که موفقیت یک روزه به دست نمی آید و باید برای رسیدن به موفقیت تلاش کنید.

۴. قوانین شخصی‌تان را دوباره تنظیم کنید

افراد کمال گرا قوانین سختی در زندگی دارند که نمی توانند آن ها را کنار بگذارند. داشتن معیارهای بالا امری بسیار خوب و مفید می باشد اما قوانین بسیار سخت باعث دشواری زندگی می شود.

سعی کنید یک قانون غیرمنطقی و سخت را شناسایی کرده و سپس راهی برای انعطاف پذیر کردن آن پیدا کنید.

تصور کنید که شما در طول جلسه اداری فکری به ذهن شما می رسد اما شما قانونی دارید که تا زمانی که مطمن نشده اید فکر خود را مطرح نمی کنید. اما همین باعث می شود که شخص دیگری آن را مطرح کند و ارتقا شغلی بگیرد.

سعی کنید قانون جدیدی داشته باشید که افکار خود را راحت تر بیان کنید و آن را با همکاران خود به اشتراک بگذارید.

۵. بر «کلیات» تمرکز داشته باشید

کمال گرایان معمولا بر جزئیات تمرکز داشته و کلیات را نمی بینند.

برای مثال، شما ماه هاست که سیگار را ترک کرده اید اما تنها به دلیل اینکه یک بار سیگار کشیده اید اضطراب می گیرد و تصور می کنید که نمی توانید سیگار را ترک کنید اما نباید فراموش کنید که چند ماه است سیگار را کنار گذاشته اید.

سعی کنید موفقیت های کوچک خود را یادداشت کنید و برای آن ها ارزش قائل شوید.

۶. افکار مثبت داشته باشید

تقاضاهایی که از خودتان دارید چه احساسی در شما ایجاد می کند؟ سعی کنید از کلماتی مانند باید کم تر استفاده کنید و از جملاتی استفاده کنید باعث اضطراب شما نمی شوند.

سعی کنید انتظارات غیرقابل دسترسی نداشته باشید و با افکار مثبت اعتماد به نفس خود را افزایش دهید.

۷. آرام و خودجوش باشید

در محل کار با استفاده از حرکات کششی، قدم زدن یا تنفس عمیق می توانید اضطراب خود را کاهش دهید. می توانید یک سرگرمی حدید برای کاهش اضطراب خود پیدا کنید.

۸٫ تفاوت میان تلاش و کمال گرایی

تلاش به شما کمک می کند تا به اهدافی که تعیین کرده اید برسید. تلاش باعث افزایش اعتماد به نفس و انگیره فرد می شود و از افسردگی و بی تحرکی جلوگیری می کند.

اما آرمان گرایی احساسی می باشد که باعث می شود تصور کنید هرگز به اندازه کافی خوب نیستید و برای اینکه احساس خوبی داشته باشید همیشه باید برنده باشید. این امر باعث کاهش اعتماد به نفس، اضطراب، افسردگی و حتی وسواس فکری می شود.

۹٫هدف های قابل دسترس داشته باشید

اهداف افراد کمال گرا قابل دسترسی نیست و عدم دسترسی به مرور باعث نگرانی و اضطراب آن ها می شود زیرا آن ها نمی توانند شکست را تحمل کنند یا اهداف قابل دسترسی را جایگزین اهداف خود کنند.

راه حل کمال گرایی چیست؟

در درمان آرمان گرایی باید اهدافی منطقی داشته باشید، به مرور اهداف خود را گسترش دهید تا آرامش بیش تری داشته باشید و با انگیزه بیش تری برای رسیدن به آن ها تلاش کنید.

۱۰ از مسیر لذت ببرید

افراد کمال گرا تنها به مقصد اهمیت می دهند، از نظر آن ها مسیر هیچ ارزشی نمی برند، اگر از مسیر لذت نبرید مشکلات زیر را تجربه می کنید:

  • اگر شغل خود را دوست نداشته باشید نمی توانید از درامدی که دارید لذت ببرید.
  • اگر بهترین آشپز نباشید نمی توانید از غذای خود لذت ببرید.
  • اگر زمانی را که میخواهید ورزش نکنید از قدم زدن هم لذت نمی برید.

حتما تاکنون متوجه شده اید که کمالگرایی چه آسیب هایی را به دنبال دارد بنابراین آن را سطحی نگیرید و به دنبال درمان آن باشید.

در درمان آرمان گرایی بهتر است که از روانشناس کمک بگیرید. درمان کمالگرایی همان طور که در ادامه مقاله توضیح داده می شود بهتر است تخصصی صورت بگیرد چون ریشه در شخصیت فرد دارد.

غلبه دائمی بر کمال گرایی

  1. معایب و فواید کمالگرا بودن را بنویسید

آیا تصور می کنید کمال گرا بودن خوب است؟ پس سعی کنید نگاه دوباره ای به زندگی خود داشته باشید حتما متوجه شده اید که تاکنون چقدر برای کمالگرایی خود آسیب دیده اید.

لیستی از این آسیب ها فراهم کنید و به دقت بر آن ها تمرکز کنید، بدون این آسیب ها زندگی شما چگونه بود؟ آیا احساس خوشبختی بیش تری پیدا نمی کردید؟

  1. تمایلات خود را بشناسید

سعی کنید افراد کمال گرایانه خود را در جایی بنویسید و به آن ها فکر کنید. این نوشته ها به شما کمک می کند تا با خودتان بیش تر آشنا شوید و متوجه شوید که چه آسیب هایی به خودتان وارد کرده اید.

  1. تنها بر مسائل مثبت تمرکز کنید

افراد کمالگرا تمایل زیادی به مقایسه خود با دیگران دارند و همین امر باعث می شوند که همیشه ایرادی در خودشان پیدا کنند. ترک این عادت سخت می باشد اما با تلاش می توان این ویژگی را نیز کم رنگ کرد.

هرگاه خواستید از کار خود ایراد بگیرید پنج مورد مثبت در مورد آن پیدا کنید، این کار را تکرار کنید. با این کار اعتماد به نفس شما افزایش پیدا می کند و انگیزه بیش تری نیز کسب می کنید.

  1. گفتگوی درونی مثبت داشته باشید

صدای درونی افراد آرمان گرا منفی است، این افراد همیشه نگران و ناراحت هستند زیرا احساس می کنند تلاش آن ها هیچ وقت کافی نیست. در درمان کمال گرایی از بین بردن صدای منفی و تبدیل آن به صدای مثبت بسیار موثر بوده و باعث افزایش عزت نفس فرد می شود.

منبع : کمال گرایی

راهکارهایی برای حل تمام مشکلات جنسی+ طب سنتی

یکی از حوزه های مهم در روانشناسی، درمان اختلالات جنسی می باشد. زیرا افرادی که درگیر مشکلات جنسی می شوند فانتزی های جنسی، تمایلات و رفتارهای ناهنجاری از خودشان نشان می دهند که باعث درگیر شدن بسیاری از افراد به طور ناخواسته می شود.

مشکلات جنسی پیامدهای منفی بسیاری دارد و مشکلات زیادی برای فرد از لحاظ قانونی و اجتماعی، و هم چنین برای شریک جنسی و همراهانش ایجاد می کند زیرا مشکلات جنسی شامل موضوعات غیرانسانی، کودکان یا سایر افراد ناراضی است و در برخی موارد باعث تحقیر شریک جنسی فرد می گردد. 

در این شرایط باید هر چه سریع تر اختلالات جنسی شناخته شده و مورد درمان قرار گیرد، این مسئله باعث بالا رفتن کیفیت زندگی فرد و روان او می گردد، هم چنین امنیت جامعه از اهمیت بسیاری برخوردار است.

در این مقاله به درمان انواع اختلالات جنسی می پردازیم و انواع آن را مورد بررسی قرار می دهیم:

درمان اختلالات جنسی

به طور کلی درمان اختلالات جنسی به دو صورت انجام می شود یکی از آن روش ها، دارودرمانی است که برای کاهش سائق جنسی مورد استفاده قرار می گیرد.

از روش درمان شناختی رفتاری و روان درمانی پویشی برای رفع اختلالات همراه با انحرافات جنسی مانند اضطراب و افسردگی استفاده می شود.

در این مقاله با انواع مختلف اختلالات جنسی آشنا می شویم و به بررسی آن ها می پردازیم:

1. آزار خواهی جنسی ( مازوخیسم)

فردی که به اختلال آزار خواهی جنسی یا مازوخیسم مبتلا است، در حین رابطه از این که مورد آزار و اذیت قرار گیرد، تحقیر شود، کتک بخورد، بسته شود به زنجیر یا هر رنج و آزار دیگری ببیند، خوشش می آید و لذت می برد.

برای درمان این اختلال از روان درمانی بینش گرا و درمان شناختی – رفتاری استفاده می کنند. در این شرایط درمانگر سعی می کند تا ریشه مازوخیسم جنسی را از تجارب گذشته کشف کند، مورد بررسی قرار دهد و تفکرات غیرمنطقی فرد را که باعث آسیب به خودش می شود به چالش بکشد. در کنار روش های درمانی از دارودرمانی هم استفاده می شود تا افسردگی و اختلالات دیگری مانند شخصیت مرزی که همراه مازوخیسم است مورد درمان قرار گیرد.

2. درمان اختلالات جنسی| آزار گری جنسی ( سادیسم)

منظور از اختلال سادیسم، آزار گری جنسی می باشد. در این اختلال فرد تمایل دارد که شریک جنسی اش را مورد آزار و اذیت قرار دهد تا به لذت جنسی برسد، به عبارتی سادیسم نقطه مقابل مازوخیسم می باشد. 

برای تغییر افکار ناسازگار و ایجاد رفتارهای جایگزین، درمانگر سعی می کند از درمان شناختی – رفتاری استفاده نمایند و هم چنین برای کاهش میل جنسی و احساس تنش هنگام انجام رفتارهای انحرافی و سادیسمی از دارودرمانی، هورمون درمانی و هیپنوتیزم استفاده می کند.

3. درمان اختلالات جنسی، اعتیاد جنسی

فردی که دچار اعتیاد جنسی می شود تمایل بسیاری به انجام رفتارهای جنسی دارد، اعتیاد جنسی با آسیب ها و پیامدهای منفی بسیاری همراه می باشد و فرد برای این که مورد درمان قرار گیرد باید سعی کند در خود تغییراتی را ایجاد کند. درمان اعتیاد جنسی شامل آموزش مهارت هایی در زمینه ارضا نیاز جنسی به صورت طبیعی، کاهش میل جنسی، آموزش تکنیک های مدیریت استرس و اضطراب صورت می گیرد در کنار این ها فرد باید از مشاوره فردی کمک بخواهد تا بتواند به طور موفقیت آمیز، اعتیاد جنسی را کنار بگذارد.

4. اختلال جنسیتی مردان و زنان، بچه بازی ( پدوفیلی)

امروزه به عنوان یکی از شایع ترین اختلالات جنسی می توان به بچه بازی یا پدوفیلی اشاره نمود. فردی که به این اختلال مبتلا است به طور معمول 5 سال بزرگتر از قربانی است و تمایل دارد با کودکان زیر 13 سال که هنوز به بلوغ جنسی نرسیده اند، رابطه جنسی برقرار کند و از برقراری رابطه بسیار لذت می برد.

این افراد باید هر چه سریع تر مورد درمان قرار گیرند و در کنار درمان آن ها، درمان کودکی که مورد تجاوز قرار گرفته است از اهمیت بسیاری برخوردار است. برای درمان این اختلال از دارو درمانی و روان درمانی استفاده می شود. 

دارو درمانی به منظور افزایش کنترل بر تکانه های جنسی، هم چنین کاهش فعالیت هورمون تستوسترون و رفتارهای پرخاشگرانه صورت می گیرد و از درمان شناختی –رفتاری برای شناسایی الگوهای فکری منحرف و تغییر آن ها، افزایش مهارت همدلی کردن و تغییر رفتارهای ناسازگار برخاسته از آن، استفاده می شود.

5. عورت نمایی یا نمایشگری| روانشناسی جنسیتی مردان

در اختلال نمایشگری یا عورت نمایی، فرد تمایل بسیاری دارد تا اندام تناسلی خودش را به فرد غریبه نشان دهد و از شوکه شدن طرف مقابل احساس خوشی به او دست می دهد و به ارگاسم و لذت می رسد. 

از درمان شناختی – رفتاری برای شناسایی محرک ها و تغییر دادن افکار برانگیزاننده رفتار انحرافی استفاده می کنند هم چنین برای غلبه بر استرس و ریلکسیشن آموزش هایی داده می شود تا تنش های رفتاری فرد کاهش یابد.

6. درمان اختلالات جنسی، خودارضایی

خود ارضایی از اختلالات جنسی است که برخی از افراد مجرد و متاهل درگیر آن می شوند و در صورتی که فرد نتواند به دلیل مشغله ذهنی زیاد، خود ارضایی اش را کنترل کند، در عملکرد جنسی او اختلالاتی به وجود می آید و آسیب هایی برای او به همراه خواهد داشت. برای کاهش میل جنسی و ترک خودارضایی از دارودرمانی استفاده می شود علاوه بر این برای کاهش اختلالاتی که برای فرد به وجود می آید مانند اضطراب نیز از دارودرمانی استفاده می شود. 

شدت استرس باعث افزایش خود ارضایی می شود به همین دلیل باید فرد بتواند آن را به درستی کنترل کند و آموزش های لازم را در خصوص کنترل استرس ببیند. هم چنین کسانی در ارتباطات و مهارت های اجتماعی ضعیف هستند و نمی توانند شریک جنسی مناسبی برای خود پیدا کنند به خودارضایی روی می آورند بنابراین در این خصوص باید مهارت های اجتماعی آموزش داده شود.

7. درمان اختلالات جنسی، یادگار خواهی ( فتیشیسم)

در اختلال جنسی یادگار خواهی یا فتیشیسم، یک شی برای فرد جذابیت جنسی خاصی دارد. ممکن است ذهن فرد درگیر اشیایی مانند کفش، جوراب و دستکش و غیره شود. برای درمان اختلال یادگار خواهی از روانکاوی، درمان شناختی – رفتاری، هیپیوتیزم درمانی و دارو درمانی استفاده می شود. روش روان درمانی به منظور یافتن ریشه های انحراف فرد مبتلا مورد استفاده قرار می گیرد.

8. حیوان خواهی ( زوفیلیا)

یکی دیگر از اختلالات جنسی، حیوان خواهی یا زوفیلیا می باشد که در آن فرد تمایل دارد با حیوانات رابطه جنسی برقرار کند. در صورتی که این اختلال بسیار شدید باشد ممکن است فرد برای ارضای جنسی اش به حیوان آزاری بپردازد. روش های درمانی اختلال زوفیلیا شامل دارو درمانی، هورمون درمانی و هیپنوتیزم درمانی می باشد تا از این طریق تنش های جنسی فرد کاهش یابد. برای تغییر تداعی ها از برانگیختگی و لذت به حالت خنثی، حساسیت زدایی ناآشکار صورت می گیرد.

9. درمان اختلالات جنسی خفته خواهی ( سومنوفیلیا)

فردی که به اختلال خفته خواهی مبتلا شده است زمانی که شخصی را در حالت خوابیده می بیند، تحریک می شود و تمایل دارد با او رابطه جنسی برقرار کند. این افراد تمایلی به برقراری رابطه جنسی با افرادی که بیدار هستند ندارند و فقط در صورتی که شخصی در وضعیت خوابیده باشد، تحریک می شوند.

10. درمان اختلالات جنسی  مرده خواهی ( نکروفیلیا)

یک نوع اختلال جنسی و رفتارهای نامتعارف وجود دارد که فرد با برقراری تماس جنسی با فرد مرده ارضا می شود که به اختلال مرده خواهی یا  نکروفیلیا معروف است، این نوع اختلال بسیار کم و نادر می باشد و برای درمان آن از روش های درمانی مانند شرطی سازی انزجاری، روان درمانی فردی و گروهی، درمان های شناختی استفاده می شود.

11. اختلال مدفوع خواهی (کوپروفیلیا )|مدفوع دوستی

مدفوع خواهی دسته ای از اختلالات جنسی نادر می باشد که در آن فرد با مدفوع کردن یا حتی خوردن آن به لذت می رسد. این اختلال باید به سرعت مورد درمان قرار بگیرد زیرا می تواند باعث مشکلات روانی دیگر و اختلالات جسمانی نیز شود.

12. اختلال ادرار خواهی

هم زنان و هم مردان ممکن است درگیر این اختلال باشند در این اختلال فرد از ادرار کردن و حتی در مواردی ادرار خوردن لذت می برد. این اختلال ممکن است خود ارضایی را هم به دنبال داشته باشد.

درمان دیگر اختلالات جنسی

اختلالاتی که مورد بررسی قرار گرفت مربوط به اختلالات نابهنجاری جنسی هستند که درمان آن ها بیشتر به بررسی روانی فرد نیاز دارد. اما اختلالاتی دیگری مانند زودانزالی، درمان نعوظ و ترس از دخول در زنان بیشتر مورد توجه بیماران و متخصصان قرار می گیرند و افراد برای رفع این اختلالات تلاش بیش تری می کنند. 

اما توجه داشته باشید که بسیاری از تجاوزهای جنسی به خاطر انحرافات جنسی به وجود می آید به همین دلیل باید پیشگیری و درمان در مورد اختلالات جنسی صورت گیرد تا از تجاوز جنسی و مشکلات جنسی پیشگیری شود.

درمان اختلال نعوظ با طب سنتی| راههای طبیعی درمان اختلال نعوظ

اختلال نعوظ باعث ناتوانی در برقراری رابطه سالم جنسی می شود و یکی از بیش ترین دلایل طلاق و مشکلات زناشویی می باشد، حتی دلیل بسیاری از خیانت ها نیز در این مشکل نهفته شده است بنابراین برای درمان آن باید بسیار تلاش کنید که در مقالات دیگر سایت به طور کامل به آن پرداخته شده است.

اهمیت درمان اختلالات جنسی در کیفیت زندگی فرد

اختلالات جنسی از لحاظ اجتماعی و قانونی پیامدهای منفی زیادی دارد، اگر چه بسیاری از افراد نسبت به عوارض و آسیب های منفی آن آگاهی دارند اما به دلیل لذت لحظه ای و آنی این رفتارها نمی توانند آن را ترک کنند. 

در این خصوص باید از مشاوره جنسی کمک بگیرید تا بدون قضاوت شدن مورد درمان قرار بگیرید. دوره درمان ممکن است طولانی شود اما آن چه اهمیت دارد خواست واقعی شما می باشد کهقصد تغییردارید. در دوره درمان فرد بعد از مصاحبه بالینی بسته به شرایط، دارودرمانی و روان درمانی را آغاز می کند. 

هم چنین در جلسات مشاوره، روش ها و راهکارهایی به شما آموزش داده می شود تا از بازگشت و عود بیماری جلوگیری کنید در این جلسات علائم وسوسه و تنش زا شناسایی می شوند و سعی می شود مهارت های کنترلی آموزش داده شود تا از شدید شدن میل جنسی ناهنجار جلوگیری شود.

در این راستا مرکز مشاوره ستاره ایرانیان خدماتی را به صورت حضوری و تلفنی ارائه می دهد تا هر کجای کشور که باشید بتوانید با مشاوران ارتباط برقرار کنید و از دانش و تجربیات آن ها استفاده نمایید. مرکز ستاره ایرانیان در کمترین زمان و با بهترین کیفیت به درمان مشکلات و مسائل می پردازد. در مرکز مشاوره ستاره ایرانیان خدماتی در زمینه های مختلف روانشناسی، اعم از خانواده، ازدواج، اعتیاد، جنسی، کودک، مشاوره شغلی، تحصیلی و غیره ارائه می کنند. 

سوالات متداول

احساس می کنم همسرم در دوران قاعدگی من به خودارضایی روی می آورد. چگونه از روی دادن این اتفاق جلوگیری کنم؟

در صورتی که متوجه شدید خودارضایی در همسرتان به یک عادت تبدیل شده است بهتر است از مشاور کمک بگیرید و موضوع را با او در میان بگذارید. هم چنین با استفاده از راهکارهایی دوران قاعدگی را کوتاه کنید و برای حل اساسی این موضوع اقداماتی را انجام دهید.

هنگام ارتباط با همسرم درد و سوزش زیادی را تجربه می کنم و این اتفاق باعث شده که همسرم نسبت به من سرد شود. چه کاری انجام دهم؟

درد و سوزش ممکن است دلایل بسیاری داشته باشد و برخی از افراد به علت پوزیشن های نامناسب و یا ابتلا به عفونت قارچی درگیر این دردها می شوند. در این شرایط ابتدا باید به متخصص مراجعه کنید و سلامت خود را مورد بررسی قرار دهید و در صورتی که از نظر جسمی مشکلی نداشتید می توانید با مراجعه به روانشناس و دریافت راهکارهای لازم رابطه لذت بخش و مفیدی را تجربه کنید.

منبع : راهکارهایی برای حل تمام مشکلات جنسی+ طب سنتی

اختلال پرخوری

آبا پرخوری مبارزه می کنید؟ در این مقاله با علائم پرخوری بی اختیار و اقداماتی که می توانید برای جلوگیری از آن انجام دهید آشنا می‌شوید.

اختلال پرخوری چیست؟

همه ما هر از گاهی زیاد غذا می خوریم. اما اگر به طور مرتب پرخوری کنید کنترل خود را از دست می دهید و نمی توانید آن را متوقف کنید در این حالت ممکن است از اختلال پرخوری رنج ببرید.

اختلال پرخوری یک اختلال رایج در خوردن است که در آن شما مکرراً مقادیر زیادی غذا می خورید در حالی که از توقف آن احساس ناتوانی می‌کنید و در حین یا بعد از غذا خوردن احساس ناراحتی شدید دارید.

ممکن است تا زمانی که احساس ناراحتی کنید به خوردن ادامه دهید و سپس دچار احساس گناه، شرم یا افسردگی شوید، به دلیل عدم کنترل خود، خود را شماتت کنید، یا نگران باشید که غذا خوردن بی اختیار با بدن شما چه می کند.

اختلال پرخوری معمولاً در اواخر نوجوانی یا اوایل بزرگسالی و اغلب پس از یک رژیم غذایی اساسی شروع می شود. در طول پرخوری، حتی زمانی که گرسنه نیستید، ممکن است غذا بخورید و حتی مدت ها پس از سیر شدن به خوردن ادامه دهید.

همچنین ممکن است آنقدر سریع بخورید که چیزی را که می‌خورید یا می‌چشید حس نکنید. با این حال، در این عارضه بر خلاف پرخوری عصبی، هیچ تلاش متقابلی برای جبران پرخوری، از طریق استفراغ، امساک یا ورزش بیش از حد وجود ندارد.

ممکن است متوجه شوید که پرخوری برای لحظه ای کوتاه آرامش بخش است و به کاهش احساسات ناخوشایند یا احساسات استرس، افسردگی یا اضطراب کمک می کند. اما پس از آن واقعیت دوباره نمایان می‌شود و شما مملو از احساس پشیمانی و نفرت از خود می شوید.

پرخوری اغلب منجر به افزایش وزن و چاقی می شود که این نیز باعث تقویت خوردن بی‌اختیار می شود. هر چه نسبت به خود و ظاهرتان احساس بدی داشته باشید، بیشتر از غذا برای مقابله با آن استفاده می کنید که به این شکل یک چرخه معیوب ایجاد می شود.

خوردن برای احساس بهتر، احساس بدتر، و سپس بازگشت به غذا برای تسکین. اگرچه ممکن است در مورد اختلال خوردن احساس ناتوانی کنید، باید بدانید اختلال پرخوری قابل درمان است.

می توانید یاد بگیرید که چرخه پرخوری را بشکنید، احساسات خود را بهتر مدیریت کنید، رابطه سالم تری با غذا ایجاد کنید، و کنترل غذا و سلامت خود را دوباره به دست آورید.

علائم و نشانه ها

اگر به اختلال پرخوری مبتلا هستید، ممکن است از عادت های غذایی خود احساس خجالت و شرمندگی کنید و سعی کنید علائم خود را با خوردن مخفیانه پنهان کنید.

علائم رفتاری پرخوری و پرخوری بی‌اختیار شامل موارد زیر می باشد:

  • ناتوانی در توقف یا کنترل غذا خوردن
  • خوردن سریع مقادیر زیادی غذا
  • خوردن حتی زمانی که سیر هستید
  • مخفی کردن یا ذخیره کردن غذا برای خوردن مخفیانه در آینده
  • در کنار دیگران به طور معمول غذا می خورید، اما زمانی که تنها هستید، پرخوری می‌کنید
  • خوردن مداوم در طول روز، بدون برنامه ریزی برای وعده های غذایی

علائم عاطفی اختلال پرخوری

  • احساس استرس یا تنش که تنها با خوردن غذا از بین می رود.
  • خجالت از این که چقدر می خورید.
  • احساس بی حسی در حین پرخوری، انگار واقعاً خودتان نیستید یا در حالت اتوماتیک هستید.
  • هرچقدر هم که غذا بخورید احساس سیری نمی‌کنید.
  • احساس گناه، انزجار یا افسردگی پس از پرخوری.
  • ناامیدی برای کنترل وزن و عادات غذایی.

تست اختلال پرخوری

در ادامه متن سوال هایی پرسیده شده است که با پاسخ به آن ها می توانید متوجه شوید آیا مبتلا به اختلال پرخوری هستید یا خیر.

  • آیا اختلال پرخوری دارید؟
  • آیا هنگام غذا خوردن احساس می کنید کنترل خودتان را از دست می دهید؟
  • آیا همیشه به غذا فکر می کنید؟
  • مخفیانه غذا می خورید؟
  • آیا تا زمانی که احساس ناراحتی نکنید غذا می خورید؟
  • آیا برای فرار از نگرانی، رهایی از استرس یا آرامش خود بیش تر غذا می خورید؟
  • آیا بعد از غذا خوردن احساس انزجار یا شرم دارید؟
  • آیا هنگام ترک خوردن احساس ناتوانی می کنید ؟

هرچه پاسخ‌های «بله» بیشتر باشد، احتمال ابتلا به اختلال پرخوری بیشتر است. اما نگران نباشید همان طور که بیان شد این اختلال قابل درمان و کنترل می باشد.

علل و عوارض

به طور کلی، برای ایجاد اختلال پرخوری به ترکیبی از چیزها نیاز است، از جمله ژن ها، احساسات و تجربیات.

عوامل اجتماعی و فرهنگی و فشار اجتماعی برای لاغر شدن می تواند به احساس شما بیفزاید و به غذا خوردن عاطفی شما دامن بزند. برخی از والدین ناخواسته با استفاده از غذا برای آرام کردن یا پاداش دادن به فرزندان خود زمینه را برای پرخوری فراهم می کنند.

کودکانی که در معرض انتقادات مکرر در مورد بدن و اضافه وزن خود هستند نیز آسیب پذیر هستند، همین‌طور کسانی که در کودکی مورد آزار جنسی قرار گرفته اند.

عوامل روانی افسردگی و پرخوری به شدت با هم مرتبط هستند. بسیاری از افراد پرخور افسرده هستند یا قبلاً بوده اند.

بعضی دیگر ممکن است در کنترل تکانه، مدیریت و بیان احساسات خود مشکل داشته باشند. اعتماد به نفس پایین، تنهایی و نارضایتی از بدن نیز ممکن است در پرخوری نقش داشته باشد.

عوامل بیولوژیکی

ناهنجاری های بیولوژیکی می تواند به پرخوری کمک کند. برای مثال، هیپوتالاموس (بخشی از مغز که اشتها را کنترل می‌کند) ممکن است پیام‌های درستی درباره گرسنگی و سیری ارسال نکند.

محققان همچنین یک جهش ژنتیکی پیدا کرده اند که به نظر می رسد باعث اعتیاد به غذا می شود. در نهایت، شواهدی وجود دارد که نشان می‌دهد سطوح پایین سروتونین شیمیایی مغز در خوردن بی‌اختیار نقش دارد.

همچنین ممکن است دچار افسردگی، اضطراب و سوء مصرف مواد و نیز افزایش وزن قابل توجه نیز بشوید.

با این حال، هر چقدر هم که سخت و بعید به نظر برسد، بسیاری از افراد می‌توانند از اختلال پرخوری بهبود یافته و اثرات ناسالم آن را معکوس کنند. اولین قدم این است که رابطه خود با غذا را دوباره ارزیابی کنید.

نکته ۱ بهبود پرخوری: رابطه سالم تری با غذا ایجاد کنید

بهبودی از هر اعتیادی چالش برانگیز است، اما غلبه بر پرخوری و اعتیاد به غذا می تواند به طور ویژه دشوار باشد. برخلاف سایر اعتیادها، «مخدر» شما برای بقا ضروری است، بنابراین گزینه اجتناب یا جایگزینی آن را ندارید.

درعوض، باید رابطه سالم تری با غذا ایجاد کنید. رابطه ای که مبتنی بر برآوردن نیازهای تغذیه ای شما باشد نه نیازهای احساسی شما. برای انجام این کار، باید چرخه پرخوری را با موارد زیر بشکنید:

دوری از وسوسه.

اگر غذاهای ناسالم، دسرها و تنقلات ناسالم در خانه داشته باشید، احتمال پرخوری بسیار بیشتر است. با پاک کردن یخچال و کمد خود از غذاهای مورد علاقه وسوسه را از بین ببرید.

گوش دادن به بدن.

یاد بگیرید که بین گرسنگی و گرسنگی عاطفی تفاوت قائل شوید. اگر اخیراً غذا خورده اید و معده ی شما پیام گرسنگی ارسال نمی‌کند، احتمالاً واقعاً گرسنه نیستید. پس به گرسنگی خود زمان بدهید تا بگذرد.

غذا خوردن منظم.

منتظر نمانید تا از گرسنگی بمیرید. این فقط منجر به پرخوری می شود! به وعده های غذایی برنامه ریزی شده پایبند باشید، زیرا حذف وعده های غذایی اغلب منجر به پرخوری در اواخر روز می شود.

عدم اجتناب از چربی.

برخلاف آنچه ممکن است فکر کنید، چربی های رژیمی در واقع می توانند از پرخوری و افزایش وزن شما جلوگیری کنند. سعی کنید در هر وعده غذایی از چربی سالم استفاده کنید تا احساس سیری داشته باشید.

مبارزه با کسالت.

در هنگام بی حوصلگی به جای خوردن تنقلات، حواس خود را پرت کنید. پیاده روی کنید، با یک دوست تماس بگیرید، مطالعه کنید یا به سرگرمی هایی مانند نقاشی یا باغبانی بپردازید.

تمرکز روی چیزی که می خورید.

احتمالا بارها در حالتی تقریباً خلسه‌وار پرخوری کرده اید حتی ممکن است از چیزی که می‌خورید لذت نبرده‌ باشید. به جای اینکه بی فکر غذا بخورید آگاه باشید.

سرعت خوردن را کم کنید و از بافت ها و طعم ها لذت ببرید. در این صورت نه تنها کمتر می خورید، بلکه لذت بیشتری هم خواهید برد.

اهمیت تصمیم گیری برای عدم رژیم غذایی

پس از پرخوری، طبیعی است که برای جبران پرخوری و بازگشت به مسیر سلامت خود نیاز به رژیم غذایی داشته باشید. اما رژیم معمولا نتیجه معکوس دارد. محرومیت و گرسنگی ناشی از رژیم های سخت باعث میل به غذا و پرخوری می شود.

به جای رژیم گرفتن، روی خوردن متعادل تمرکز کنید.

غذاهای مغذی‌یی را پیدا کنید که از آن ها لذت می برید و فقط تا زمانی که احساس رضایت کنید بخورید، نه به شکل ناراحت کننده. از ممنوع کردن یا محدود کردن برخی غذاها خودداری کنید، زیرا این امر می‌تواند باعث شود که شما حتی بیشتر وسوسه شوید.

به جای گفتن «من هرگز نباید بستنی بخورم»، بگویید «به‌عنوان یک خوراکی گهگاهی بستنی می‌خورم».

نکته ۲: راه های بهتری برای غلبه بر احساسات خود بیابید

یکی از رایج ترین دلایل پرخوری، تلاش برای مدیریت احساسات ناخوشایند مانند استرس، افسردگی، تنهایی، ترس و اضطراب است. وقتی روز بدی دارید، به نظر می رسد که غذا تنها دوست شماست.

پرخوری می تواند به طور موقت احساساتی مانند استرس، غم و اندوه، اضطراب، افسردگی و کسالت را کنار بزند. اما تسکین بسیار زودگذر است.

محرک های خود را با یک دفتر یادداشت غذاها و خلق و خو شناسایی کنید

یکی از بهترین راه‌ها برای شناسایی الگوهای پرخوری این است که با یک دفتر یادداشت، برنامه غذایی و خلق و خوی خود را ثبت کنید.

هر بار که بیش از حد غذا می خورید یا احساس می کنید مجبور به استفاده از نسخه‌ی غذادرمانی هستید، لحظه ای مکث کنید تا بفهمید چه چیزی باعث این میل می شود.

اگر به عقب برگردید، معمولاً با یک رویداد ناراحت‌کننده مواجه می‌شوید که شما را به سمت پرخوری سوق داده است.

همه اینها را در دفتر خاطرات غذا و خلق و خوی خود بنویسید: چه چیزی خوردید (یا می خواستید بخورید)، چه اتفاقی افتاد که شما را ناراحت کرد، قبل از غذا خوردن چه احساسی داشتید، در حین غذا خوردن چه احساسی داشتید. با گذشت زمان، متوجه یک الگو خواهید شد.

یاد بگیرید که احساساتی را که باعث پرخوری شما می شود تحمل کنید

دفعه بعد که میل به پرخوری کردید، به جای تسلیم شدن، لحظه ای توقف کنید و آنچه را در درونتان می گذرد تحلیل کنید.

احساسات خود را شناسایی کنید

تمام تلاش خود را بکنید تا آنچه را که احساس می کنید با یک کلمه بیان کنید: اضطراب ؟ شرم؟ ناامیدی؟ عصبانیت؟ تنهایی؟ ترس؟ پوچی؟

تجربه ای را که دارید بپذیرید

اجتناب و مقاومت فقط احساسات منفی را قوی تر می کند. در عوض، سعی کنید آنچه را که احساس می‌کنید بدون قضاوت در مورد آن یا خودتان بپذیرید.

عمیق تر درون خود را بکاوید

کاوش کنید که درونتان چه خبر است. در کجای بدن خود احساسی دارید؟ چه نوع افکاری در سر شما می گذرد؟

از خود فاصله بگیرید

درک کنید که شما احساساتی که تجربه می کنی نیستید. احساسات رویدادهای گذرا هستند، مانند ابرهایی که در آسمان حرکت می کنند. آن ها تعیین نمی کنند که شما کی هستید.

رودررو شدن با احساسات خود ممکن است در ابتدا بسیار ناراحت کننده یا حتی غیرممکن باشد. اما همانطور که در برابر میل به پرخوری مقاومت می کنید، متوجه می شوید که مجبور به تسلیم نیستید. راه های دیگری نیز برای مقابله وجود دارد.

نکته ۳: کنترل هوس را دوباره به دست بگیرید

گاهی اوقات ممکن است که میل به پرخوری بدون هشدار قبلی به شما حمله ‌کند. اما حتی زمانی که احساس می کنید نمی توانید خود را در برابر هوس کنترل کنید، کارهایی وجود دارد که می توانید انجام دهید تا به خودتان کمک کنید که کنترل خود را حفظ کنید.

هوس را بپذیرید و به جای تلاش برای مبارزه با آن، آن را کنار بگذارید

این کار به عنوان «موج سواری» شناخته می شود.

میل به پرخوری را مانند یک موج اقیانوس در نظر بگیرید که به زودی اوج می گیرد، می شکند و از بین می رود. وقتی میل را از خود دور می کنید، بدون اینکه بخواهید با آن بجنگید، قضاوتش کنید، یا نادیده‌اش بگیرید، خواهید دید که سریعتر از آنچه فکر می کنید می گذرد.

حواس خود را پرت کنید

هر چیزی که توجه شما را به خود جلب کند مؤثر خواهد بود: پیاده روی، تماس با یک دوست، تماشای یک چیز خنده دار آنلاین و غیره. هنگامی که جذبِ چیز دیگری شدید، میل به پرخوری ممکن است از بین برود.

با کسی صحبت کنید.

هنگامی که متوجه میل به پرخوری شدید، به یکی از دوستان یا اعضای خانواده مورد اعتماد خود مراجعه کنید. صحبت کردن با دیگران دربارۀ آنچه از سر می گذرانید می تواند به شما کمک کند احساس بهتری داشته باشید و میل به پرخوری را از بین ببرید.

تأخیر، تأخیر، تأخیر.

حتی اگر مطمئن نیستید که می‌توانید با میل به پرخوری مبارزه کنید، سعی کنید آن را به تأخیر بیندازید. حتی سعی کنید ۱ دقیقه نگهش دارید. اگر موفق شوید.

سعی کنید آن را تا ۵ دقیقه برسانید. اگر به اندازه کافی بتوانید آن را به تأخیر بیندازید، ممکن است بتوانید از پرخوری جلوگیری کنید.

نکته ۴: با عادات سبک زندگی سالم از خود حمایت کنید

وقتی از نظر بدنی قوی بوده و به خوبی استراحت کرده اید، بهتر می‌توانید مشکلاتی را که زندگی ناخواسته سر راهتان قرار می‌دهد کنترل کنید. اما زمانی که از قبل خسته و کوفته هستید، هر تنش کوچکی این پتانسیل را دارد که شما را از ریل خارج کرده و مستقیماً به سمت یخچال بفرستد.

ورزش، خواب و سایر عادات سبک زندگی سالم به شما کمک می‌کند تا بدون پرخوری از دوره‌های سخت عبور کنید.

برای ورزش منظم وقت بگذارید.

فعالیت بدنی برای خلق و خو و سطح انرژی شما معجزه کرده و یک کاهش دهنده استرس قوی به شمار می آید. اثرات طبیعی ورزش تقویت خلق و خو است که می‌تواند به توقف خوردن احساسی کمک کند.

هر شب به اندازه کافی بخوابید.

وقتی کمبود خواب دارید، بدن شما به غذاهای شیرین میل می کند که به سرعت انرژی شما را تقویت کند. کم خوابی حتی ممکن است باعث اعتیاد به غذا شود. استراحت زیاد به کنترل اشتها و کاهش وسوسه غذا کمک می کند و خلق و خوی شما را بهبود می‌بخشد.

با دیگران ارتباط برقرار کنید.

اهمیت روابط نزدیک و فعالیت های اجتماعی را دست کم نگیرید . اگر شبکه حمایتی محکمی ندارید، به احتمال زیاد تسلیم محرک های پرخوری می شوید. صحبت کردن، حتی با اشخاص غیرمتخصص نیز کمک‌کننده است.

استرس را مدیریت کنید.

یکی از مهمترین جنبه های کنترل پرخوری یافتن راه های جایگزین برای کنترل استرس و سایر احساسات طاقت فرسا بدون استفاده از غذا است. این راه‌ها می‌تواند شامل مدیتیشن، استفاده از راهکارهای آرامش احساسات و تمرینات تنفسی ساده باشد.

چگونه به فرد مبتلا به اختلال پرخوری کمک کنیم

از آنجایی که پرخور‌ها اغلب سعی می‌کنند علائم خود را پنهان کنند و مخفیانه غذا بخورند، تشخیص علائم هشداردهنده برای خانواده و دوستان دشوار است.

ظاهر پرخور ملاک کافی برای شناسایی او نیست؛ زیرا اگرچه برخی از آن ها اضافه وزن دارند یا چاق هستند اما برخی دیگر موفق به حفظ وزن طبیعی می شوند.

علائم هشداردهنده‌ای که می‌توانید مشاهده کنید عبارتند از: یافتن انبوهی از بسته‌های مواد غذایی خالی در کمدها و یخپال ها. اگر مشکوک هستید که عزیزتان به اختلال پرخوری مبتلا است، نگرانی های خود را مطرح کنید.

ممکن است شروع چنین مکالمه ظریفی دلهره آور به نظر برسد و شخص ممکن است پرخوری را انکار کند حتی عصبانی و تدافعی شود. اما این احتمال وجود دارد که او از این فرصت برای به اشتراک گذاشتن احساسات خود استقبال کند.

اگر آن شخص در ابتدا شما را طرد می‌کند، تسلیم نشوید. ممکن است مدتی طول بکشد تا کسی که دوستش دارید بپذیرد که مشکلی دارد، به یاد داشته باشید: اگرچه دانستن اینکه کسی که دوستش دارید ممکن است اختلال خوردن داشته باشد دشوار است.

اما نمی توانید او را مجبور به تغییر کنید. تصمیم برای بهبودی باید از سوی او گرفته شود. شما می توانید با ارائه شفقت، تشویق و حمایت خود در طول فرآیند درمان کمک کنید.

نکاتی برای کمک به افراد مبتلا به اختلال پرخوری

فرد مورد علاقه خود را تشویق کنید که به دنبال کمک باشد. هر چقدر اختلال خوردن تشخیص داده نشده و درمان نشده باقی بماند، غلبه بر آن دشوارتر خواهد بود، بنابراین از عزیزتان بخواهید که تحت درمان قرار بگیرند.

حامی باشید.

سعی کنید بدون قضاوت گوش دهید و مطمئن شوید که شخص می داند که شما به او اهمیت می دهید. اگر عزیزتان در مسیر بهبودی دچار لغزش شد، به او یادآوری کنید که به این معنی نیست که نمی تواند برای همیشه پرخوری را ترک کند.

از توهین، موعظه، یا ایجاد احساس گناه خودداری کنید.

پرخورها به اندازه کافی نسبت به خود و رفتارشان احساس بدی دارند. موعظه، ابراز ناراحتی، یا اولتیماتوم دادن به یک پرخور فقط باعث افزایش استرس و بدتر شدن وضعیت او می شود. در عوض، اعلام کنید که به سلامت و شادی آن شخص اهمیت می دهید و در کنار او خواهید ماند.

با تغذیه سالم، ورزش و مدیریت استرس بدون غذا الگوی خوبی برای او ایجاد کنید. در مورد بدن خود یا دیگران نظر منفی ندهید و قضاوت را کنار بگذارید.

اختلال بدشکلی بدن (BDD) | تنفر از اندام خودم

اختلال بدشکلی بدن (BDD)

آیا دائماً برروی ظاهر خود و «نقایصی» که در خود یافته اید خود تمرکز می کنید؟ با درک علائم و علل عارضۀ بدشکلی بدن، می توانید بیاموزید که اضطراب خود را کاهش دهید و اندام خود را واقع بینانه‌تر ببینید.

این وراژه در انگلیسی Body dysmorphic disorder می باشد.

اختلال بدشکلی بدن (BDD) چیست؟

همه ما وقت‌هایی، در مورد جنبه خاصی از ظاهر خود احساس خوبی نداریم یا فکر می کنیم بهترین ظاهر خود را نداریم.

اما اگر متوجه شدید که زمان زیادی را صرف وسواس، مخفی کردن یا تلاش برای تصحیح آنچه به عنوان نقص می بینید، می گذرانید، ممکن است به اختلال بدشکلی بدن (BDD) مبتلا باشید.

فقط شما این مشکل را ندارید، زیرا از هر ۵۰ نفر ۱ نفر اختلال بدشکلی بدن دارند. اگرچه این اختلال اغلب موارد در اوایل نوجوانی شروع می شود اما این عارضه می‌تواند هم مردان و هم زنان را در سنین مختلف تحت تأثیر قرار می دهد.

اگر به اختلال بدشکلی بدن مبتلا هستید، ممکن است احساس کنید که بین درک شما از بدنتان و آنچه خانواده و دوستانتان به شما می گویند فاصله زیادی وجود دارد.

شما جنبه‌های خاصی از ظاهر خود را غیرطبیعی یا زشت می بینید، ولی واقعیت این است که دیگران شما را به آن شکل نمی بینند. باوجود اینکه باور دارید عزیزانتان راست می گویند اما بازهم از تصویر بدنتان خجالت می کشید.

اگر این احساسات را تجربه می کنید دیوانه، خود شیفته یا احمق نیستید. اختلال بدشکلی بدن یک مشکل واقعی است که به مرور زمان می تواند با درمان و خودیاری بهبود یابد.

ویژگی های مشترک افراد مبتلا به اختلال بد شکلی بدن

در اختلال بدشکلی بدن، هر جنبه ای از صورت یا بدن می تواند به صورت متفاوت درگیر شود، اما رایج ترین چیزی که انسان ها روی آن تمرکز می کنند عبارتند از:

  • اجزای صورت، مانند بینی.
  • پوست (خال، کک و مک، جای زخم، آکنه).
  • اندازه و شکل اندام تناسلی یا سینه ها.
  • مو (شامل موهای صورت و بدن).

ممکن است احساس کنید هیچ کاری نمی توانید انجام دهید تا احساس بهتری در مورد ظاهر خود داشته باشید (بجز جراحی) اما با استفاده از تکنیک‌های مقابله‌ای مناسب، می‌توانید این توانایی را ایجاد کنید که ظاهر خودتان را به شکلی بهتر و مثبت‌تر ببینید.

  • اختلال بدشکلی بدن در dsm 5
  • علل اختلال بدشکلی بدن
  • درمان اختلال بدشکلی بدن
  • سبب شناسی اختلال بدشکلی بدن
    اختلال بدشکلی بدن bdd
  • اختلال در بدن
  • دیسمورفی
  • کدام یک از موارد زیر از نشانه های اختلال

اختلال بدشکلی بدن در مقابل پریشانی‌های عادی

این طبیعی است که هر از گاهی روی یک جوش بزرگ یا اندازه ران خود متمرکز شوید. اما اگر احساس شما نسبت به ظاهرتان باعث ناراحتی شدید شما می‌شود یا در زندگی روزمره‌تان اختلال ایجاد می‌کند، نشانه‌ این است که با مشکل بزرگ‌تری دست و پنجه نرم می‌کنید.

وقتی در آینه نگاه می کنید، آیا ویژگی خاصی وجود دارد که مدام بخواهید آن را تغییر دهید؟ آیا احساس می‌کنید نیاز دارید که دائماً خانواده یا دوستانتان تایید کنند که نقصی ندارید یا حتی وقتی به شما می‌گویند که خوب به نظر می‌رسید باور نمی‌کنید؟

اگر همش در فکر برطرف کردن نقصی در ظاهر خود بوده و بیش از اندازه نگران آن هستید، ممکن است اختلال بدشکلی بدن داشته باشید.

علائم و نشانه های اختلال بدشکلی بدن

اگر از اختلال بدشکلی بدن رنج می برید، احتمالاً زمان زیادی را صرف فکر در مورد قسمتی از بدن می کنید که تصور می کنید نقص دارد و مدام به این فکر می کنید که دیگران در مورد آن چه فکر می کنند.

نگرانی در مورد عیوب خود باعث می شود احساس افسردگی، اضطراب، شرم یا زشت‌بودن کرده و حتی می تواند افکار خودکشی را تحریک کند.

سایر علائم و نشانه های اختلال بدشکلی بدن عبارتند از:

به طور مکرر تصویر خود را در آینه بررسی می‌کنید یا به طور کلی از آینه دوری می‌کنید.

آیا حتی زمانی که تنها هستید، مدام به آینه نگاه می کنید و بدن خود را بررسی می کنید؟ انگار که به این کار مجبورید؟ یا برعکس، آیا از آینه ها دوری می کنید زیرا دیدن تصویرتان باعث ناراحتی شما می شود؟

منزوی می‌شوید تا دیگران قسمت زشت بدن شما را نبینند.

انزواطلبی شامل پرهیز از رفتن به محل کار، مدرسه، رویدادهای اجتماعی یا مکان‌های عمومی به دلیل استرس از دیده شدن توسط دیگران است. حتی ممکن است فقط در شب یا در مواقعی که کمتر افراد دیگر را می بینید از خانه خارج شوید.

صرف انرژی زیاد برای استتار یا پوشاندن نقص

ممکن است با ترفندهایی، از لباس، آرایش یا لوازم جانبی استفاده کنید تا ناحیه مورد نظرتان را پنهان کنید. همچنین ممکن است بدن خود را در حالتی قرار دهید که «نقص» را به حداقل برسانید. آیا سعی می کنید آن را با کلاه، روسری یا شلوار گشاد بپوشانید؟

برای جلوگیری از عکس گرفتن، تلاش زیادی می‌کنید؟ آیا از اجتماعاتی که در آن عکس گرفته می شود اجتناب می کنید؟ آیا عکس‌هایی را که دیگران می‌گیرند و در رسانه‌های اجتماعی ارسال می‌کنند را چک می کنید تا مطمئن شوید که «نقص» شما قابل مشاهده نیست؟

انجام جراحی پلاستیک برای رفع نقص شناسایی شده.

شاید باور داشته باشید که جراحی پلاستیک همه مشکلات شما را حل می کند. یا شاید قبلاً هم یک بار این کار را انجام داده باشید اما با این وجود نتیجه رضایت بخشی به همراه نداشته باشد.

کندن بی‌اختیار پوست که منجر به آسیب می شود.

کندن پوست ممکن است یکی از علائم اختلال وسواس فکری-بی اختیاری (OCD) نیز باشد. با این حال، اگر این کار با هدف بهبود ظاهر انجام شود، به احتمال زیاد ناشی از اختلال بدشکلی بدن است.

مقایسه خود با دیگران.

این کار شامل مقایسه خود با افراد مشهور یا عکس هایی از خود در سنین پایین تر می باشد. در هنگام مقایسه تلاش می کنید متوجه شوید که «نقص» شما در مقایسه با دیگران چقدر بد به نظر می رسد؟

تلاش زیادی برای تغییردادن بدن با ورزش یا برنزه کردن

اگر از اختلال بدشکلی بدن رنج می برید، ممکن است به صورت شدید روی به ورزش یا تغییر رنگ پوست بیاورید تا نقص های ذهنی خود را جبران کنید.

خرید بیش از حد محصولات زیبایی.

شما مقدار قابل توجهی از درامد خود را صرف خرید محصولات و خدماتی می کنید که برای زیبایی ظاهر شما طراحی شده اند. اما به سرعت از این محصولات ناامید شده و به دنبال یک محصول بهتر می گردید.

دیسمورفی عضلانی: یک زیرگروه شایع اختلال بدشکلی بدن

دیسمورفی عضلانی زیرشاخه ای از اختلال بدشکلی بدن است که طی آن تصور می کنید که عضلات شما به اندازه کافی بزرگ نیستند. اگرچه این عارضه می تواند هر دو جنس را تحت تاثیر قرار دهد، اما در مردان شایع تر است.

مانند اختلال بدشکلی بدن به طور کلی، تشخیص بدشکلی عضلانی نیز می تواند دشوار باشد. از آنجایی که مبتلایان به خاطر نظم و تعهدشان در ورزش مورد تشویق قرار بگیرند، ممکن است به نظر برسد که این یک نکته مثبت است.

اما اگر علائم زیر را شناسایی کردید بهتراست به مشاور مراجعه کنید:

  • ورزش بیش از حد و وزنه زدن، اغلب برای ساعات زیادی در روز.
  • عادت به شمارش کالری
  • اجتناب از رستوران رفتن به دلیل عدم کنترل بر مواد غذایی.
  • تنظیم وعده های غذایی برای دستیابی به ترکیبی «عالی» از کربوهیدرات ها، چربی ها، پروتئین ها و ویتامین ها.
  • رعایت برنامه غذایی سفت و سخت.
  • بررسی بیش از حد آینه یا اجتناب از آن
  • پوشیدن چند لایه لباس برای بزرگتر نشان دادن بدن
  • استفاده از استروئیدها یا سایر داروهای افزایش دهنده عملکرد.
  • عزت نفس شما وابسته بر اندازه عضلات شما می باشد.

تفاوت دیسمورفی عضلانی با اختلالات خوردن

اگرچه که گاهی اوقات از دیسمورفی عضلانی با عنوان «بیگورکسی» یا «بی اشتهایی معکوس» یاد می شود، اما این عارضه زیر دسته اختلال خوردن نیست، علیرغم اینکه شباهت هایی با آن دارد.

اگرچه تصور شما از خودتان ممکن است شما را به پیروی از یک رژیم غذایی دقیق و زمان‌بر سوق دهد، اما هدف آن به جای کاهش چربی بدن، افزایش اندازه عضلات است. همچنین همه مبتلایان به دیسمورفی عضلانی اختلال در غذا خوردن ندارند.

علل و عوامل اختلال بدشکلی بدن

علل دقیق اختلال بدشکلی بدن نامشخص است، اما احتمالاً ترکیبی از عوامل ژنتیکی و محیطی در آن نقش دارند.

مطالعات نشان می دهد که ۸ درصد از افراد مبتلا به اختلال بدشکلی بدن یکی از اعضای نزدیک خانواده‌شان نیز اختلال بدشکلی بدن داشته است. این آمار نشان می دهد که ارث، شانس ابتلا به اختلال بدشکلی بدن را افزایش دهد.

تحقیقات همچنین نشان می دهد که برخی از افراد مبتلا به اختلال بدشکلی بدن سطوح پایینی از انتقال دهنده عصبی سروتونین را دارند، اما ارتباط سروتونین با اختلال بدشکلی بدن هنوز ثابت نشده است.

مطالعات دیگر نشان می دهد که پردازش بصری در مغز ممکن است در افراد مبتلا به اختلال بدشکلی بدن متفاوت باشد این امر می تواند نحوه مشاهده تصاویر را تغییر داده یا تحریف کند.

اگر فردی در دوران کودکی آزار جنسی، عاطفی یا فیزیکی تجربه کرده باشد، ممکن است بیشتر مستعد ابتلا به اختلال بدشکلی بدن باشد. عوامل اجتماعی، مانند مسخره شدن توسط دیگران در مورد ظاهر فیزیکی می تواند اثرات طولانی مدت داشته باشد.

بسیاری از ما در دوران کودکی قربانی قلدری یا زورگویی شده‌ایم و می‌دانیم که این موضوع چقدر می‌تواند برای افکار و احساساتمان مضر باشد.

فرهنگی که ما در آن زندگی می کنیم نیز تأثیر قابل توجهی بر درک ما از زیبایی و ظاهر فیزیکی دارد. در جامعه ما تاکید زیادی بر جذابیت ظاهری می‌شود.

ما در تلویزیون، مجلات و در سراسر رسانه های اجتماعی با تصاویر بدن های عالی بمباران شده ایم. تلاش برای مطابقت با این استانداردها می تواند احساساتی منفی در مورد ارزش و عزت نفس شما ایجاد کند، به خصوص اگر تمایلات کمال گرایی داشته باشید.

این می تواند نگرانی شما را در مورد جذابیت خود ظاهری افزایش دهد، زیرا جذابیت دیگران را بیش از حد ارزیابی می کنید. و به همین دلیل اختلال بدشکلی بدن می تواند منجر به احساس اضطراب، افسردگی و شرمندگی شود.

آیا رابطه ای بین BDD و OCD وجود دارد؟

بعضی از علائم BDD و OCD با هم همپوشانی دارند. هر دو معمولاً در دوران نوجوانی ظاهر می شوند و به صورت رفتارهای تکراری مانند کندن پوست و نگاه مداوم در آینه ظاهر می شوند.

اما اختلال خود زشت انگاری بر روی رفتارهای مرتبط با ظاهر متمرکز است، در حالی که افراد مبتلا به OCD می توانند انواع مختلفی از افکار و رفتارهای وسواسی را بروز دهند.

علاوه بر این، افراد مبتلا به اختلال خود زشت انگاری نسبت به افراد مبتلا به OCD در درک و تصدیق علائم خود مشکل بیشتری دارند. همچنین ممکن است به طور همزمان BDD و OCD داشته باشید، بنابراین تشخیص دقیق و درمان مناسب مهم است.

اختلال بدشکلی بدن، سلامت روان و اختلالات خوردن

ممکن است در کنار ‌BDD سایر اختلالات روانی نیز وجود داشته باشد،‌ مانند اضطراب یا افسردگی. رفتارهای تکراری به عنوان مکانیسم های مقابله ای برای تسکین بخشی به این اضطراب استفاده می شود.

تمرکز مداوم بر روی نواقص می تواند عملکرد روزانه را با ایجاد احساس اعتماد به نفس پایین، اضطراب اجتماعی، خجالت و شرم دشوار کرده و منجر به افسردگی شدید، افکار خودکشی و حتی اقدام به خودکشی شود. مهم این است که در سکوت رنج نکشید، بلکه به دنبال کمک و حمایت بگردید.

برخی از افراد مبتلا به اختلال خود زشت انگاری ، اختلالات خوردن نیز دارند. این مشکل می تواند شامل بی اشتهایی عصبی، پرخوری عصبی و اختلال پرخوری باشد.

افراد مبتلا به اختلالات BDD و خوردن، افکار منفی دائمی در مورد ظاهر خود دارند. با این وجود، تمایزاتی نیز بین این اختلالات وجود دارد. تشخیص اختلال خوردن باید شامل رفتارهای غذایی غیرطبیعی باشد که برای تشخیص BDD الزامی نیست.

کمک گرفتن برای اختلال بدشکلی بدن

اگر بر اساس لیست علائم، خود را دارای اختلال تشخیص می دهید و تصمیم گرفته اید به دنبال کمک باشید، یک گام مهم در جهت بهبودی خود برداشته‌اید.

تحقیقات نشان می دهد که بسیاری از افراد مبتلا به اختلال خود زشت انگاری تا ده سال به جای اینکه به دنبال یک متخصص سلامت روان باشند، به متخصص پوست و زیبایی مراجعه می کنند!

ممکن است از مشکل خود خجالت بکشید و از این بترسید که اگر کمک بخواهید دیگران به شما برچسب «احمق» یا «خود شیفته» بزنند. اما مانند سایر اختلالاتی که ریشه در اضطراب دارند این مشکل نیز قابل حل کردن می باشد.

گزینه های درمانی برای اختلال بدشکلی بدن

درمان اختلال بدشکلی بدن شامل درمان فردی، گروهی و همچنین دارو درمانی است.

درمان شناختی-رفتاری (CBT)

این درمان تنها درمان روانشناختی برای BDD است که بر تغییر الگوهای فکری و رفتاری ناشی از این شرایط تمرکز دارد. در این شرایط درمانگر به شما کمک می‌کند موقعیت‌هایی را که باعث اضطراب می‌شوند شناسایی و مکانیسم‌های مقابله سالم‌تری ایجاد کنید.

با کمکCBT، می توانید یاد بگیرید که از بیرون به خودتان نگاه کرده و بدن خود را از یک زاویه‌ی عینی و منصفانه تر ببینید.

دارو درمانی

در حالی که هیچ دارویی برای درمان خاص اختلال خود زشت انگاری وجود ندارد، تحقیقات نشان داده است که مهارکننده‌های بازجذب سروتونین (SSRIs) (نوعی داروی ضد افسردگی)، ممکن است به کاهش افکار و رفتارهای وسواسی که از نشانه‌های اختلال بدشکلی بدن (BDD) هستند کمک کند.

آن ها همچنین ممکن است علائم اضطراب و افسردگی را که اغلب با اختلال بدشکلی بدن (BDD) همراه هستند کاهش دهند.

خودیاری در درمان اختلال بدشکلی بدن.

 نکته ۱: دوباره تمرکز کنید

در کنار مراجعه به مشاور، به یاد داشته باشید که خودیاری می تواند ابزار قدرتمندی باشد. افکار و رفتارهای بی‌اختیار نباید زندگی شما را کنترل کنند.

تمرکز مجدد زمان‌بر است، اما فواید زیادی برای سلامت روحی و جسمی شما دارد. دو راهبرد وجود دارد که ممکن است به شما کمک کند: تمرکز بر کارهای روزمره و مدیتیشن. این دو مکانیسم مقابله مکمل یکدیگر هستند و می توانند به بخشی از روال روزانه شما تبدیل شوند.

تمرکز بر کار روزمره

بسیاری از ما کارهای روزمره را به صورت خودکار انجام می دهیم. آیا هنگام شستن ظروف یا مسواک زدن دندان های خود، واقعاً به کاری که انجام می دهید فکر می کنید؟ یا ذهن شما سرگردان است؟ لیستی از کارهایی که به طور معمول باعث انحراف افکار شما می شوند تهیه کنید.

برای مثال، دفعه بعد که زمین را جاروبرقی می کشید، تمرکز حواس را امتحان کنید. حواس خود را درگیر کنید. چه صداهایی را با این کار مرتبط می دانید؟ آیا با حرکت جاروبرقی در اتاق، بوهای درون خانه تغییر می کند؟

اگر حواستان پرت شد، خودتان را شماتت نکنید. فقط به آرامی ذهن خود را به لحظه حال برگردانید. تمرین آگاهی به دور کردن تمرکز شما از بدن و هرگونه صحبت منفی با خود کمک می کند.

مراقبه

اگرچه مدیتیشن در آغاز ممکن است ناخوشایند باشد، اما با تمرین آسان تر می شود.

هرچه با مدیتیشن راحت تر شدید، می توانید مدت زمان تمرین را افزایش دهید. هدف این است که خود را متمرکز کنید و حواس خود را از افکار تکراری در مورد ظاهر پرت کنید.

یک مدیتیشن ساده برای درمان اختلال بدشکلی بدن

وضعیت نشستن راحت پیدا کنید. از خود بپرسید که من چه فکر و احساسی دارم؟ احساسات بدن من چیست؟ ۳۰ ثانیه را صرف جمع آوری این برداشت ها کنید بدون اینکه به آن ها عمل کنید یا سعی کنید هیچ فکری را از ذهن خود دور کنید.

در مرحله بعد، چشمان خود را ببندید و تمرکز خود را روی تنفس خود متمرکز کنید. به نحوه حرکت آن در داخل و خارج از بدن خود توجه کنید. در این اثنا سعی کنید ذهن خود را پاک کنید.

هر فکری که از ذهن شما عبور می کند را مانند ابری تصور کنید که از آسمان عبور می کند. حدود ۱ تا ۲ دقیقه را به این کار اختصاص دهید.

سپس آگاهی خود را به بقیه بدن خود گسترش دهید. به خود اجازه دهید بدون قضاوت فکر و احساس کنید. اگر متوجه شدید که روی احساسات خاصی تمرکز می کنید، به آرامی به خود بگویید «آرامش» یا «رها کن». این کار را ۱ تا ۲ دقیقه دیگر ادامه دهید.

نکته ۲: مهربانی را تمرین کنید

علاوه بر مدیتیشن، مهربانی با خود نیز شکل دیگری از ذهن‌آگاهی است. مطالعات نشان می دهد که افرادی که با خود مهربان تر هستند علائم بدشکلی بدن کمتری دارند.

روی روش هایی تمرکز کنید که می توان از این روش در زندگی روزمره خود استفاده کرد تا به کاهش استرس و اضطراب شما کمک کند. یادگیری پذیرش عیوب خود، به ویژه در زمان های چالش برانگیز، بخشی از مهربانی با خود است.

بسیاری از ما با دیگران مهربان تر از خودمان رفتار می کنیم. گفتگوی منفی با خود، تنها منجر به بررسی‌های وسواس گونه در مورد ظاهر و تصویر مخدوش از خود می شود. این گفتگوی درونی ممکن است آنقدر برای ما عادت شود که حتی متوجه سازوکار مضر آن هم نشویم.

به این فکر کنید که چگونه با یک دوست یا یکی از عزیزانتان صحبت می کنید و همان لحن دلسوزانه و همدلی را با خود به کار بگیرید. ابراز عشق به خود و پذیرش خود، علیرغم نقص هایمان، گام مهمی در روند درمان است.

افرادی که سوء استفاده و بی توجهی را تجربه کرده اند، بیشتر در معرض انتقاد از خود هستند. هنگامی که شما مهربانی را با خود را تمرین می کنید، هنوز افکار و احساسات آسیب رسان حضور دارند، اما آن ها به اندازه قبل شما را پریشان نمی‌کنند.

هنگامی که متوجه خودگویی منفی شدید، می توانید کوششی متقابل برای گفتن جملات تاکیدی مثبت انجام دهید.

باور کنید یا نه، حتی چند دقیقه همدردی با خود می تواند کل روز شما را تغییر دهد. ممکن است با استفاده از کلمات دلسوزانه و حمایت از خود متوجه شوید که احساس شرمندگی کمتری دارید.

تکرار عباراتی مانند «من لایق محبت و مهربانی هستم» به تدریج جایگزین خودقضاوتی مداوم می شود. رفتار محبت آمیز با خود می تواند افکار و رفتارهای شما را تغییر دهد و احساس اعتماد به نفس و ارزشمندی را در شما تقویت کند.

نکته ۳: عادت روزانه‌ای برای خود ترتیب دهید

نوشتن افکار، احساسات و عواطف در دفتر خاطرات، راهی عالی برای بیان احساست و افکار خود است. نیازی نیست که یک متن طولانی یا رسمی بوده یا املا و دستور زبانش صحیح باشد. این تمرین می تواند به سادگی یادداشت چند کلمه باشد.

هر روز چند دقیقه وقت بگذارید و اجازه دهید نوشته‌هایتان به طور طبیعی جریان پیدا کنند. داشتن زمان مشخصی برای انجام این کار و استفاده از یک دفترچۀ مشخص، می تواند کمک کننده باشد.

نوشتن افکار و احساسات می تواند به عملکرد بهتر روزانه کمک کند. ممکن است تعجب کنید که این ابزار تا چه حد اضطراب شما را کاهش می دهد و خلق و خوی شما را بهبود می بخشد. یاددشت روزانه همچنین می تواند راهی برای اولویت بندی مشکلاتی باشد که با آن روبرو هستید.

با پیگیری علائم اختلال بدشکلی بدن، می توانید محرک ها را مشخص کنید و روی کنترل موثرتر آن ها با کمک تمرکز حواس و مراقبه کار کنید.

نکته ۴: پیش بینی های منفی را کاهش دهید

هنگامی که در مدیریت افکار خود مهارت بیشتری پیدا کردید، می توانید قبل از اینکه با یک موقعیت تحریک کننده مواجه شوید از این راهبردهای مقابله ای استفاده کنید.

این روش ها در هر جایی که نسبت به ظاهر خود احساس نگرانی می کنید، مانند جشن تولد یا کنفرانس کاری یا اتاقی پر از غریبه ها به کار شما می آیند.

اگر (BDD) اختلال بدشکلی بدن دارید، ممکن است پیش‌بینی‌های منفی در مورد چگونگی پیش رفتن رویدادهای خاص داشته باشید.

و در این شرایط بدترین چیزها را تصور می کنید: مثلاً همه شما را مسخره کنند، یا اینکه تنها می مانید و به دلیل عیبی که دارید هیچ کس نمی‌خواهد با شما معاشرت کند. با این حال، در حقیقت، واقعیت بسیار کمتر ناراحت کننده است.

دفعه بعد که گرفتار اضطراب شدید، بدترین ترس های خود را در دفتر خاطرات خود بنویسید. هنگامی که آن ها را تایید کردید، سعی کنید به یک نتیجه واقعی تر برسید.

به جای اینکه فکر کنید «هیچ کس با من صحبت نمی کند.» بنویسید «شاید با شخص جدیدی ملاقات کنم و گفتگوی جالبی داشته باشیم.» با این حال، مهم است که در خیال‌پردازی زیاده روی نکنید تا منجر به ناامیدی شما نشود.

برای مثال، به جای تصور اینکه «همه به من می‌گویند زیبا هستم» یا «عشق زندگی‌ام را ملاقات خواهم کرد»، انتظارات کوچک‌تر و در عین حال مثبت تری را در نظر بگیرید.

نکته ۵: به دنبال حمایت اجتماعی باشید

خود را از دیگران جدا نکنید. شبکه نزدیکان شما شامل خانواده و دوستان، عمیقاً به سلامت و رفاه شما اهمیت می دهند، با این حال، گروه‌های پشتیبانی زیادی هم وجود دارند که منحصراً به اختلال بدشکلی بدنBDD) ) اختصاص داده شده‌اند.

این گروه ها محیط امنی را ارائه می دهند که در آن می توانید آشکارا در مورد چالش های خود صحبت کنید. همچنین فرصتی برای حمایت و تشویق دیگران به دست می‌آورید. برخی از جلسات نیز به صورت مجازی ارائه می‌شوند، که اگر در یک منطقه دورافتاده زندگی می‌کنید مناسب می باشد.

فعال بودن و به عهده گرفتن مسئولیت سلامتی بسیار مؤثر است. این کار می‌تواند فرصت‌های جدیدی را برای بازیابی خود و عبور از چالش‌های BDD ایجاد کند.

چگونه به کودک مبتلا به اختلال بدشکلی بدن کمک کنیم؟

اختلال بدشکلی بدن اغلب در حدود سن ۱۲ یا ۱۳ سالگی شروع می شود. به عنوان والدین، ممکن است در تشخیص این اختلال و تمایز دادن آن با سایر مشکلات نوجوانان مشکل داشته باشید.

تحقیقات نشان می دهد که اختلال بدشکلی بدن اغلب کمتر شناخته شده و کمتر تشخیص داده می شود.

این امر می تواند به دلیل وجود علائم مشترک میان اختلال بد شکلی بدن با سایر مشکلات سلامت روان، مانند افسردگی، اختلال وسواس فکری-بی‌اختیاری و اضطراب اجتماعی باشد. خبر خوب این است که برنامه‌های درمانی اغلب مشابه است و می تواند به درمان همه‌ی این اختلالات کمک کند.

در اینجا چند راه برای حمایت از فرزند یا عزیزانتان آورده شده است:

اطلاعات خود را در مورد اختلال بدشکلی بدن افزایش دهید. این اختلال اغلب برای دیگران غیرقابل درک است.

زیرا در واقعیت، نقص‌های فیزیکی که مبتلایان روی آن‌ها تمرکز دارند، بی‌اهمیت یا بسیار جزئی هستند. با این حال، مهم است که بدانیم ناراحتی مبتلایان کم و جزئی نیست و باید از راه همدلی و درک، با مشکل آن ها برخورد کنیم.

یک محیط حمایتی برای تشویق به درمان ایجاد کنید. زمان باکیفیتی را کنار آن ها بگذرانید و به او اطمینان دهید که به او اهمیت می دهید.

حتی اگر آن ها اطمینان شما را در مورد ظاهرشان رد کنند، حمایت شما را احساس خواهند کرد. سعی کنید آن ها را به چیزی مجبور نکنید و احساس گناه در آن ها ایجاد نکنید.

مهارت شنیداری خود را تقویت کنید. گاهی اوقات این که به کسی بفهمانید مایل به شنیدن حرف های آن ها هستید، دشواری زیادی دارد. اگر آن ها به شما اعتماد کردند، سعی کنید از قضاوت خودداری و واکنش های خود را کنترل کنید.

همانطور که آن ها را تشویق می کنید به دنبال درمان باشند، به جای آنکه به آن ها بگویید رفتارشان چقدر شما را نگران می کند، بر این تمرکز کنید که چگونه می توانند از حمایت متخصص بهره مند شوند.

از خودتان مراقبت کنید

توجه داشته باشید که عزیزتان از شرایط خاصی رنج می‌برد که ممکن است فراز و نشیب هایی را هم به همراه باشد. انتظار شرایط سخت را هم داشته باشید و هرگز از مراقبت از خود غافل نشوید. ممکن است مراجعه به درمانگر یا پیوستن به گروه پشتیبانی به شما کمک کند.

منبع : اختلال بدشکلی بدن (BDD) | تنفر از اندام خودم

بی خوابی در کودکان

بی خوابی در کودکان و مشکلات خواب آن ها

آیا کودک شما مشکلات خواب را تجربه می کند؟ بی خوابی، ترس از خواب، ترس شبانه و شب ادراری از مشکلات رایج خواب در کودکان می باشد. در این مقاله نکاتی ذکر شده است که کمک می کند کودک شما خواب کافی را تجربه کند.

درک مشکلات خواب و بی خوابی در کودکان

مشکلات خواب در میان کودکان به خصوص در سنین پایین امری رایج می باشد. بی خوابی، ترس قبل از خواب، وحشت شبانه، راه رفتن در خواب و شب ادراری می تواند الگوی طبیعی خواب کودک شما را مختل کنند.

برخی از کودکان ممکن است در زمان خواب احساس خستگی نکنند، در به خواب رفتن بدون حضور والدین مشکل داشته باشند، در نیمه شب از خواب بیدار می شوند، می چرخند، در خواب احساس سقوط دارند و نمی توانند خواب با کیفیتی را تجربه کنند.

این روند می تواند برای والدین نیز خسته کننده باشد زیرا بیدار شدن کودکان خواب والدین را نیز مختل می کند، صبح ها باید عجله کنند چون فرزندان دیر بیدار می شوند یا مجبور هستند با کودک بداخلاق که کم خواب است کنار بیایند.

بسیاری از مشکلات خواب در دوران کودکی با رفتارهای روزانه و عادات قبل از خواب مرتبط است که با کمک نکاتی که در این مقاله ذکر شده است می توانید بر آن غلبه کنید. با کمی صبر و انضباط می‌توانید به فرزندتان کمک کنید تا بر مشکلات خواب خود غلبه کند.

کودکان چقدر به خواب نیاز دارند؟

برای عملکرد بهتر، کودکان و نوجوانان معمولاً به خواب بیشتری نسبت به بزرگسالان نیاز دارند. نمودار زیر ساعاتی که کودکان در حال رشد باید در خواب بگذرانند را نشان می دهد.

بچه ها به چند ساعت خواب نیاز دارند؟

نوزادان (۴ تا ۱۲ ماه) ۱۲ تا ۱۶ ساعت (شامل چرت زدن)

کودکان نوپا (۱ تا ۲ سال)       ۱۱ تا ۱۴ ساعت (شامل چرت زدن)

کودکان (۳ تا ۵ سال) ۱۰ تا ۱۳ ساعت (شامل چرت زدن)

کودکان (۶ تا ۱۲ سال)          ۹ تا ۱۲ ساعت

نوجوانان (۱۳ تا ۱۸ سال)        ۸ تا ۱۲ ساعت

کمبود کدام ویتامین باعث بی خوابی در کودکان میشود ؟

کمبود ویتامین D در کودکان با کاهش طول مدت خواب و بازده خواب ضعیف‌تر همراه بود. علاوه بر این، کمبود ویتامین D با تاخیر در زمان خواب همراه بود، که نشان می دهد ویتامین D و ریتم شبانه روزی می توانند مرتبط باشند. مطالعات آینده نگر در کودکان برای یادگیری اینکه آیا کمبود ویتامین D منجر به اختلال خواب می شود یا بالعکس مفید خواهد بود.

علائمی که نشان می دهد کودک شما به اندازه کافی نمی خوابد

کودکان، درست مانند بزرگسالان، در هنگام کم خوابی در کنترل خلق و خوی خود مشکل دارند. کمبود خواب بر رفتار و وضعیت ذهنی کودک تأثیر می گذارد. در برخی موارد، علائم خواب ناکافی حتی می تواند شبیه علائم ADHD باشد.

اگر کودک شما به اندازه کافی نمی خوابد، ممکن است:

اغلب بداخلاق، تحریک پذیر یا بیش از حد احساسی به نظر برسد.

عدم تمرکز در مدرسه

خوابیدن هنگام سوار شدن به ماشین

در بیدار شدن مشکل دارد یا بعد از اینکه آن ها را بیدار کردید دوباره به خواب می روند.

اغلب خیلی زودتر از زمان خواب خواب آلود می شوند.

اگر کودک شما اغلب در شب از خواب بیدار می شود ممکن است درگیر بی خوابی شده باشد که یکی از بزرگ ترین مشکلات در کودکان می باشد.

بی خوابی در کودکان

بی خوابی عبارت است از ناتوانی در به خواب رفتن یا خواب ماندن در شب که منجر به خواب بی کیفیت می شود. البته در اغلب اوقات این موضوع به مرور زمان حل می شود.

اما اگر فرزند شما بیش از سه بار در هفته برای چند ماه مشکل خوابیدن داشته و به طور قابل توجهی عملکرد روزانه او را مختل شود، ممکن است به بی خوابی یا اختلال خواب متفاوتی دچار شده باشد.

علل بی خوابی در کودکان

برای بسیاری از کودکان، مشکلات آن ها در به خواب رفتن ناشی از عادات روزانه یا نحوه گذراندن وقت قبل از خواب می باشد.

به عنوان مثال، خوردن بیش از حد غذاهای شیرین در طول روز یا تماشای تلویزیون درست قبل از خواب می تواند برای اختلال در خواب کودک شما کافی باشد.

البته کودکان کوچکتر در ایجاد ارتباط میان عادات و کیفیت خواب با مشکل مواجه خواهند شد، بنابراین شما باید به این امر نظارت کافی را داشته باشید.

دلایل دیگر برای اختلال خواب

استرس

بله، آن ها کم سن هستند، اما آن ها همانند بزرگسالان می توانند استرس و فشار را احساس کنند، که اغلب به دلیل مسائل مدرسه یا خانه ایجاد می شود. آن ها ممکن است در کلاس افت درسی را تجربه کنند، با دوستان خود مشکلاتی داشته باشند یا حتی مورد آزار و اذیت قرار بگیرند.

در خانه، استرس می تواند ناشی از مشکلات زناشویی والدین یا به دنیا آمدن فرزند جدید باشد.

کافئین

بسیاری از نوشیدنی ها و نوشابه های انرژی زا که حاوی کافئین هستند می توانند بچه ها را در شب بیدار نگه دارند، بنابراین سعی کنید مصرف کودک را محدود کنید. بهتر است سعی کنید تا  حد امکان این نوع نوشیدنی ها را از خانه خود حذف کنید.

عوارض جانبی داروها

برخی از داروها، مانند داروهایی که برای درمان اختلال نقص توجه و بیش فعالی (ADHD) و افسردگی استفاده می شوند، نیز می توانند باعث بی خوابی در کودکان شوند.

سایر مسائل پزشکی

مشکلات سلامتی می‌تواند باعث اختلال خواب شود، مانند  آپنه خواب، سندرم پای بی‌قرار، گرفتگی بینی، آلرژی، درد ناشی از رشد یا خارش پوست ناشی از اگزما. معاینات پزشکی می‌تواند به شناسایی مشکلاتی که می‌تواند خواب فرزند شما را مختل کند کمک کند.

گذراندن زمان زیادی در رختخواب

برای پیدا کردن یک زمان خواب ایده آل، توجه کنید که چه زمانی کودک شما خواب آلود می شود. این زمانی است که آن ها باید به رختخواب بروند، بنابراین برنامه خواب را حدود ۴۵ دقیقه زودتر شروع کنید. اگر کودکتان مدت زمان طولانی تری بیدار باشند، ممکن است کنترل او دشوارتر شود.

مقابله با بی خوابی در کودکان

ایجاد عادات خوب در سبک زندگی می تواند باعث یک خواب راحت و آسوده برای کودکان شود. توجه داشته باشید که خواب باکیفیت برای فرزندتان به ویژه کودکان بزرگتر و نوجوانان مهم است.

مطمئن شوید که فرزندتان از تخت فقط برای خواب استفاده می کند

در صورت امکان، آن ها را تشویق کنید که از رختخواب فقط برای خواب و فعالیت قبل از خواب مثل کتاب خواندن استفاده می کند و به او یاد آوری کنید که تخت مکان مناسبی برای انجام تکالیف نیست. در غیر این صورت، آن ها به جای استراحت و آرامش، تخت را با فعالیت های دیگر مرتبط می دانند.

اطمینان حاصل کنید که اتاق خواب او راحت است

اکثر بچه ها خواب مناسب را در اتاقی کمی خنک (حدود ۶۵ درجه) تجربه می کنند. اگر صدایی از بیرون وجود دارد که خواب کودک را آشفته می کند، سعی کنید منبع این صدا را برطرف کنید.

مطمئن شوید که تخت کودک شما مملو از اسباب‌بازی‌ها نیست، زیرا شلوغی هنگام خواب باعث پرت شدن حواس او می شود.

سعی کنید برنامه خواب یکسانی داشته باشید، حتی در تعطیلات

این کار باعث می شود کودک شما راحت تر از خواب بیدار شود و به طور طبیعی به خواب برود. نوجوانان نباید بیش از یک ساعت از زمان معمول بیداری خود در تعطیلات آخر هفته بخوابند. اگر این کار را انجام دهند، احتمالا در طول هفته خواب کافی را دریافت نمی کنند.

کودک خود را پیش از خواب خیلی گرسنه یا سیر نگه ندارید.

یک میان وعده سبک (مانند شیر گرم و یک موز) قبل از خواب می تواند ایده خوبی باشد. با این حال، وعده های غذایی سنگین یک یا دو ساعت پیش از خواب ممکن است کودک را بیدار نگه دارد.

سبک زندگی فعال

ورزش منظم از بی قراری و بی خوابی در طول شب جلوگیری می کند. یک ساعت در روز را به ورزش یا پیاده روی بپردازید. با این حال، از فعالیت های سنگین سه ساعت قبل از خواب دوری کنید.

قرار گرفتن در معرض نور طبیعی

باز کردن پرده به کودک شما کمک می کند تا از خواب بیدار شود و روز جدیدی را آغاز کند.

به چرت زدن توجه کنید

کودکان معمولاً حداقل به چهار ساعت بین دوره های خواب نیاز دارند تا به اندازه کافی خسته شوند و چرت بزنند. اگرچه زمان چرت زدن می تواند متفاوت باشد، اما مطمئن شوید که کودک شما برای مدت طولانی یا خیلی نزدیک به زمان خواب چرت نمی زند .

محدودیت در استفاده از وسایل الکترونیک

نور آبی ساطع شده از تلویزیون، تلفن، تبلت و بازی های ویدیویی می تواند چرخه خواب/بیداری بدن را مختل کند و خواب را سخت تر کند. این وسایل را حداقل یک ساعت قبل از خواب خاموش کنید و در ساعات خواب بیرون از اتاق خواب فرزندتان نگهداری کنید.

زمان با کیفیتی را با کنارهم بگذرانید

برخی از بچه ها می خواهند بیش تر بیدار بمانند، زیرا نیاز به توجه بیشتر والدین دارند. اگر هر دو والد در طول روز کار می کنند، عصرها تنها زمانی است که کودک آن ها را می بیند.

سعی کنید به کودک خود توجه کنید و در مورد روزش از او سوال بپرسید در برخورد با نوزادان هم می توانید برای آن ها شعر بخوانید و با آن ها ارتباط چشمی برقرار کنید.

مقابله با سایر مشکلات خواب دوران کودکی

علاوه بر عادات روزانه و روتین های قبل از خواب، بچه ها اغلب موانع دیگری را نیز برای داشتن خواب خوب شبانه تجربه می کنند.

ترس از تاریکی، رویاهای ترسناک، ترس های شبانه، راه رفتن در خواب و شب ادراری از دیگر مشکلات خواب هستند که اغلب کودکان با آن ها دست و پنجه نرم می کنند.

بیش تر این مشکلات در روند رشد برطرف می شوند اما راه‌های زیادی وجود دارد که می‌توانید مشکلات خواب فرزندتان را برطرف کنید و اطمینان حاصل کنید که خواب کافی و باکیفیت را تجربه می کند.

ترس های قبل از خواب و اضطراب خواب

در مقطعی از دوران کودکی، اکثر کودکان ترس از تاریکی یا خوابیدن در شب را تجربه می کنند. بسیاری از کودکان نمی توانند فاصله میان تخیل و واقعیت را درک کنند، بنابراین از هیولای زیرتخت، تاریکی درون کمد و موارد دیگر که به نظر ما مسخره است می ترسند.

نباید ترس های فرزند خود را مسخره کنید تا کودکتان احساس شرمساری پیدا کند از طرف دیگر نباید ترس های او را تشویق و حمایت کنید.

به طور مثال به جای اینکه از داستان های خرافی استفاده کنید بهتر است به کودک خود توضیح دهید که چگونه تخیل او می‌تواند او را فریب دهد تا چیزهای عادی مانند سایه را با اشیا اشتباه بگیرد.

علاوه بر موارد ذکر شده می توانید با استفاده از نکات زیر به کودک خود کمک کنید:

  • ترس آن ها را درک کنید، قبل از اینکه به او اطمینان دهید که ترس های او واقعیت ندارد و هیچ اتفاق بدی نخواهد افتاد، ترس های او را بپذیرید و با او همدلی کنید.
  • از چراغ شب استفاده کنید تا کودکتان در شب امنیت بیشتری در رختخوابش داشته باشد، البته نباید به اندازه ای روشن باشد که خواب او را مختل کند.
  • اجازه دهید فرزندتان در شب یک وسیله آرامش بخش مانند پ اسباب بازی یا پتوی مخصوصش همراه خود داشته باشد. همراه داشتن حیوان خانگی در اتاق نیز می تواند به رفع ترس او کمک کند، البته تا زمانی که خواب او را مختل نکند.
  • به کودک خود کمک کنید ترس های خود را در طول روز قبل از خواب کشف کند. از آن ها بخواهید که زیر تخت را چک کنند تا ببینند، مثلاً چیزی زیر آن نیست. صحبت در مورد ترس در طول روز به جای قبل از خواب نیز می تواند به تقویت اعتماد به نفس آن ها کمک کند تا در شب کمتر مضطرب شوند.
  • از خواندن کتاب و دیدن فیلم ها یا برنامه های تلویزیونی ترسناک حتی در طول روز خودداری کنید. این برنامه ها فقط تخیل کودک شما را تقویت می کند و به ترس او در شب می افزاید.
  • فرزندتان را تشویق کنید که حتی اگر بیدار شد در رختخواب بماند. شما می خواهید فرزندتان یاد بگیرد که تخت او مکانی امن است، بنابراین بهتر است به جای اینکه او از اتاق بیرون بیاید، کنار او بنشینید تا به خواب برود.

کابوس ها

وقتی کودکان به سن پیش‌دبستانی می‌رسند و ترس از تاریکی به سراغشان می‌آید، بیشتر مستعد کابوس‌های شبانه می‌شوند. مشکلات و استرس های آن ها در طول روز، می‌تواند خود را در خواب‌های آزاردهنده در شب نشان دهد.

علاوه بر صحبت در مورد ترس ها و اضطراب ها در طول روز، مهم است که با فرزند خود در مورد تغییراتی که در زندگی خود تجربه می کند صحبت کنید.

نقل مکان به خانه یا مدرسه، جدایی والدین، یا اضافه شدن یک خواهر یا برادر جدید به خانواده، همگی می توانند به عدم اطمینان در زندگی کودک دامن بزنند و باعث کابوس های شبانه شوند.

سن و شرایط فرزندتان هر چه که باشد، هر روز زمانی را برای ارتباط با او اختصاص دهید و در جریان اتفاقات زندگی او و هر مشکلی که ممکن است در مدرسه یا با دوستانش داشته باشد، قرار بگیرید.

اگر فرزندتان بعد از یک کابوس شما را از خواب بیدار کرد، به او اطمینان دهید که واقعی نیست اما زیاد روی محتوای خواب ترسناک تمرکز نکنید. در عوض، روی آماده کردن دوباره آن ها برای خواب متمرکز شوید.

وحشت های شبانه

وحشت های شبانه شامل جیغ زدن، لرزیدن و ترس شدید در خواب می باشد. مشاهده ترس شبانه فرزندتان می تواند آزاردهنده باشد، اما معمولاً جایی برای نگرانی نیست.

این علائم اغلب محصول جانبی استرس، کمبود خواب، داروهای جدید یا تغییرات در محیط خواب هستند و بیشتر بچه ها در سنین نوجوانی آن ها را پشت سر می گذارند.

علائم وحشت شبانه

  • لگد زدن
  • فریاد زدن و پریشانی.
  • نفس سنگین و ضربان قلب بالا.
  • تعریق.
  • روی تخت نشستن.
  • حرکت در خانه

مقابله با وحشت شبانه

هیچ درمان قطعی برای ترس های شبانه وجود ندارد اما شما می توانید اقدامات پیشگیرانه ای را برای ایمن کودک خود انجام دهید.

اگر هنگام وحشت شبانه حرکت می کند، مطمئن شوید که درهای خانه قفل هستند، ایمنی راه پله ها را رعایت کنید و هر گونه اشیاء خطرناک یا شکستنی را از دسترس او خارج کنید.

راه رفتن در خواب

راه رفتن در خواب فقط شامل بلند شدن از رختخواب نیست. بسیاری از خوابگردها صحبت نیز می کنند، در رختخواب می نشینند، یا حرکات تکراری مانند مالیدن چشمان خود انجام می دهند.

اگرچه چشمان کودک شما باز است، اما از آنجایی که هنوز خواب است، مانند زمانی که بیدار است نمی بیند. در حالی که رفتار آنها ممکن است شما را نگران کند، فرزند شما از کاری که انجام می دهد آگاه نیست و به احتمال زیاد صبح روز بعد آن را به خاطر نخواهد آورد.

علل راه رفتن در خواب

برخی از عوامل موثر در راه رفتن در خواب عبارتند از کمبود خواب، برنامه خواب نامنظم، بیماری، استرس یا مصرف برخی داروها. معمولاً نیازی به مراجعه به پزشک نیست، مگر  کودک رفتارهای پرخطر داشته باشد یا منجر به احساس خواب آلودگی کودک شما در روز بعد شود.

به برنامه خواب منظم و اطمینان از اینکه کودک شما به اندازه کافی استراحت می کند اغلب برای حل مشکل راه رفتن در خواب کافی است.

شما همچنین می توانید با درگیر کردن کودک خود در فعالیت های آرامش بخش قبل از خواب به کاهش سطح استرس کمک کنید. کودک خود را تشویق کنید قبل از خواب به دستشویی برود، زیرا مثانه پر می تواند باعث راه رفتن در خواب شود.

راه رفتن در خواب و ایمنی

سعی نکنید فرد خوابگرد را بیدار کنید، زیرا ممکن است باعث ترس او شود. در عوض، به آرامی آن ها را به تخت خود هدایت کنید.

اطمینان حاصل کنید که پنجره‌ها و درها قفل هستند و در نظر بگیرید که یک دروازه ایمنی در خارج از اتاق خواب فرزندتان یا بالای پله‌ها نصب کنید. اشیای تیز یا شکستنی را از اطراف تخت خود بردارید و هر گونه اسباب بازی را که ممکن است در شب به آن دست بزنند مرتب کنید.

اگر فرزندتان با خواهر یا برادرش در اتاق مشترکی قرار دارد، اجازه ندهید که در بالای تختخواب دو طبقه بخوابد. اگرچه راه رفتن در خواب معمولاً در سنین نوجوانی متوقف می شود اما کلید ماشین را از دسترس بچه هایی که به اندازه کافی برای رانندگی سن دارند دور نگه دارید.

شب ادراری

اگرچه برخی از کودکان خردسال می توانند در طول روز به درستی از دستشویی استفاده کنند، ممکن است در شب با مشکلات کنترل مثانه دست و پنجه نرم کنند که استرس زا باشد.

شب ادراری معمولاً در کودکان دو تا چهار ساله رخ می دهد. با این حال، می تواند در مورد کودکان در سن مدرسه نیز ادامه یابد. اگر پدر و مادر هر دو در جوانی رختخواب را خیس کنند، به احتمال زیاد فرزندشان نیز این کار را تکرار خواهد کرد.

سایر علل احتمالی شب ادراری عبارتند از:

  • مثانه کودک شما به اندازه کافی رشد نکرده است که بتواند ادرار را برای یک شب کامل نگه دارد یا ارتباط بین مغز و مثانه آنها ممکن است به طور کامل شکل نگیرد.
  • استرس، تغییرات در خانه، یک بیماری جزئی یا خستگی
  • کودک شما خواب عمیقی دارد و مثانه پر نمی تواند او را بیدار کند.
  • کودک یبوست دارد. پر بودن روده به مثانه فشار وارد می کند.
  • بدن کودک در شب ادرار زیادی تولید می کند.

کمک به فرزندتان

حتی اگر کودک شما می داند که مقصر نیست، ادرار شبانه اغلب باعث می شود که او احساس خجالت و گناه پیدا کند. برای مثال آن ها ممکن است در مورد خوابیدن در خانه دوست یا رفتن به مهمانی احساس بی میلی داشته باشند.

یک پوشش پلاستیکی روی تشک قرار دهید.

اجازه دهید فرزندتان در تعویض ملحفه ها کمک کند. توضیح دهید که این یک مجازات نیست بلکه به آموزش مسئولیت کمک می کند.

سیستم پاداش تنظیم کنید. برچسب‌هایی برای شب های بدون ادرار با یک جایزه کوچک به فرزندتان بدهید.

قبل از خواب از مصرف مایعات زیاد خودداری کنید. به کودک خود یادآوری کنید که قبل از خواب دوباره از دستشویی استفاده کند.

زنگ شب ادراری تنظیم کنید. اگر مشکل ادامه داشت، از پزشک کودک خود در مورد زنگ هشدار سوال کنید. این دستگاه  رطوبت را تشخیص می دهند و کودک را برای استفاده از توالت بیدار می کنند. این دستگاه می تواند برای افرادی که خواب عمیقی دارند نیز مفید باشد.

چه زمانی باید در مورد شب ادراری به پزشک مراجعه کنیم

اگر کودک شما حداقل شش ماه به طور کامل در مورد توالت رفتن آموزش دیده و بازهم درگیر شب ادراری باشد باید به پزشک مراجعه کنید. علاوه بر این در صورت مشاهده موارد زیر نیز باید به دکتر متخصص مراجعه کنید:

درد یا احساس سوزش هنگام ادرار کردن.

لکه های خونی یا صورتی روی لباس زیر.

خیس کردن شلوار در طول روز.

تورم پا یا مچ پا

خیس کردن تخت در سن هفت سالگی یا بیشتر.

تداوم خیس کردن در رختخواب، به خصوص اگر کودک هفت سال سن یا بیش تر داشته باشد ممکن است نشانه سوء استفاده جنسی باشد.

منبع : بی خوابی در کودکان

خیانت در متاهلی| عاشق دیگری شدن بعد از ازدواج

یکی از دلایلی که باعث جدایی و خیانت زوجین از یکدیگر می شود و آن ها تصمیم به طلاق می گیرند، عاشق دیگری شدن بعد از ازدواج است. در این شرایط احساسات متضادی به سراغش می آید و با وجود تجربه عشق جدید، اما احساس گناه، نگرانی و نفرت به سراغش می آید. 

این شرایط برای او بسیار سخت است و انگار در میان برزخ گیر افتاده است و زندگی او دچار تغییرات و آشوب هایی می شود. آیا عاشق دیگری شدن خیانت است؟ برای این که با مفهوم خیانت آشنا شوید و آسیب های آن را بشناسید بهتر از مشاور کمک بگیرید تا در این زمینه شما را راهنمایی کند.

عاشق دیگری شدن بعد از ازدواج و دلایل آن

زمانی که فرد در زمان متاهلی عاشق شخصی دیگری می شود این سوال پیش می آید که چطور زنان و مردان با وجود تعهد زناشویی عاشق شخص دیگری می شوند. 

در ادامه این مقاله دلایل بسیاری وجود دارد که به بررسی آن ها می پردازیم اما توجه داشته باشید با وجود تمام دلایل بیان شده نمی توان از آسیب ها و صدماتی که خیانت به زندگی فرد وارد می کند، چشم پوشی نمود.

1. نداشتن دوران عقد و عدم تجربه دوران عاشقی| خیانت در متاهلی

دوران عقد و نامزدی بسیار مهم می باشد و زوجین باید در این دوران عاشقی کنند و روزهای خاطره انگیزی را برای خود ثبت نمایند، بر اساس بررسی های انجام شده زوجینی که دوران نامزدی و عقد مناسبی را تجربه نکرده اند زمان کافی برای عشق و عاشقی نداشته اند و این افراد نسبت به کسانی که چنین تجربه ای دارند در برابر عاشق شدن و خیانت کردن آسیب پذیرتر هستند. 

به همین دلیل توجه به دوران عقد از اهمیت بسیاری برخوردار است و باید سعی کنید بر روی کیفیت این دوران اهمیت زیادی قائل باشید و لحظات زیبا و خاطره انگیزی را برای خود ثبت نمایید.

2. عاشق دیگری شدن بعد از ازدواج| عدم ارضا نیازهای عاطفی در رابطه با همسر

در صورتی که نیاز عاطفی در ارتباط با همسر به خوبی ارضا نشود در این حالت فرد با محرومیت های هیجانی رو به رو می شود و عدم صمیمیت کافی با همسر باعث به وجود آمدن مشکلات و اختلافاتی در میان آن ها می شود و فرد به دنبال امنیت و آرامش در بیرون از کانون خانه و خانواده می باشد و همین مسئله باعث می شود تا فرد خیانت کند و به فرد دیگری وابسته شود و نسبت به او ابراز عشق و علاقه نماید.

3. داشتن روابط گسترده و بدون مرز با جنس مخالف

تعهد در زندگی مشترک یک شبه به دست نمی آید و با خواندن خطبه این تعهد در میان طرفین ایجاد نمی شود، زوجین برای این که به این تعهد برسند باید در این خصوص مهارت های لازم را کسب کنند و تمرین های لازم را داشته باشند تا با اصول بعد از ازدواج آشنا شوند. 

افرادی که با همه افراد راحت برخورد می کنند و با جنس مخالف هیچ حد و مرزی برای خود قائل نمی شوند قادر نخواهند بود روابط صمیمانه با همسرشان از سایر روابط کاری و دوستانه همکاران تفکیک نمایند به همین دلیل بعد از ازدواج، گرفتار عشق و عاشقی می شوند و در زندگی زناشویی با مشکلاتی رو به رو می شوند. 

در این شرایط مدیریت روابط بسیار اهمیت دارد و باید میان روابط مرزهایی مشخص شود تا فرد بتواند با هر شخصی در همان حد و حدود صمیمی باشد.

پیشنهاد مشاور: آیا پس‌ از خیانت همسر می‌توان به او اعتماد کرد؟

4. عاشق دیگری شدن بعد از ازدواج، داشتن تعارضات شدید و حل نشده

در زندگی زناشویی زمانی که بین زن و مرد اختلاف به وجود می آید، باید سعی کنند آن را به شیوه درست حل نمایند. زوجینی که از حل اختلافات به وجود آمده دوری می کنند و آن ها را روی هم انباشته می کنند، رابطه آن رو به سردی میل می کند و به مرور زمان فاصله عاطفی در میان آن ها به وجود می آید. 

این امر باعث می شود تا طرفین نسبت به رابطه زناشویی دلسرد شده و به سمت روابط دیگری کشیده شوند. تا بتوانند در رابطه جدید حس امنیت و آرامش بیشتری به دست آورند.

5. رفع نیازهای هیجانی از جانب شخص سوم

در صورتی که متاهل هستید و بعد از ازدواج عاشق شخص دیگری شدید رفتارهای آن شخص در شکل گیری روابط فرازناشویی و احساسات شما نقش بسیاری دارد. آن شخص باعث آرامش و امنیت شما می شود و حس لذت به زندگی تان می بخشد باعث می شود تا تنش ها و ناکامی های زندگی تان را فراموش کنید. 

این مسئله باعث وابسته شدن شما به آن شخص می شود و نمی توانید از راه های دیگر به خشنودی برسید و تنها در کنار او احساس شادی می کنید.

عاشق دیگری شدن بعد از ازدواج، راهکار چیست؟

بعد از ازدواج اگر عاشق شخص دیگری شدید ممکن است این عشق و علاقه به خاطر احساسات اولیه و خامی باشد که همان ابتدا به طور ناخواسته در شما ایجاد شده است، توجه کردن به این احساس و بال و پر دادن به آن به رفتارها و اقدامات خودتان بستگی دارد. 

در این شرایط باید سعی کنید که به آینده زندگی تان توجه کنید و ببینید که از دست دادن زندگی کنونی چه خسارت هایی برای شما خواهد داشت و اگر وارد رابطه خارج از چارچوب شوید چه چیزهایی را از دست می دهد و به چه چیزهایی خواهید رسید؟

اگر نسبت به رابطه به وجود آمده احساس نگرانی و خطر می کنید و نمی توانید از عشق و علاقه ای که در شما به وجود آمده است به راحتی چشم پوشی کنید و از طرف دیگر نگران زندگی تان هستید باید از روانشناس کمک بگیرید تا آگاهی لازم را در اختیار شما قرار دهد و در این زمینه با هم فکری او بتوانید بهترین تصمیم را بگیرید.

عواقب خیانت به همسر

متاسفانه به دلیل ترویج برخی از فیلم های غربی و فرهنگ های غریبه امروزه خیانت به امری طبیعی تبدیل شده است و برخی از افراد دیگر از شنیدن خیانت متعجب نمی شوند!

 دیده می شود که افراد در هر شغلی و هر موقعیتی بیش تر با این سوال مواجه می شوند که چه کسی خیانت نمی کند؟ به مرور خیانت که کاری بسیار ناپسند است در جامعه جا افتاده است.

مسئله خیانت در حدی عادی شده است که در بیش تر فیلم ها و سریال های خارجی دیده می شود و بسیار به آن پرداخته می شود. 

اگر شما هم مانند بسیاری افراد خیانت را عادی می دانید پیش از این که به خیانت به همسرتان فکر کنید، 14 مورد زیر را فراموش نکنید:

1. در صورت خیانت شما دروغگو شناخته می شوید:

در صورت خیانت، شما علاوه بر خیانت کار به فردی دروغگو، فریبکار و خائن شناخته می شوید.

خیانت بدون فریبکاری ممکن نیست و شما به مرور مجبور به دروغ های مصلحتی کوچک و بزرگ می شوید. خیانت و دروغ بسیار بهم وابسته هستند به مرور مجبور می شوید بگویید که تا دیر وقت سر کار بوده اید درحالی که اینگونه نبوده است.

2. دستتان رو می شود| عاقبت کسانی که خیانت می کنند

به یاد داشته باشید که ماه هرگز پشت ابر نمی ماند اگر همسرتان متوجه خیانت شما شود ممکن است به خانواده شما یا خودش اطلاع دهد و به مرور دیگران اعتمادشان را به شما از دست می دهند. به مرور دوستان و اطرافیان خود را از دست می دهید و به شخصیتی خیانتکار تبدیل می شوید.

به مرور علاوه بر همسرتان تمام اطرافیان خود را از دست می دهید و حتی در صورت جدایی نیز دیگر نمی خواهند با شما دوست باشند.

3. همه را از خودتان ناامید می‌کنید

شما خانواده خود را ناامید می کنید و باعث ناراحتی و درگیری میان خانواده ها می شوید.

4. به الگویی بد تبدیل می شوید| گناه خیانت به همسر چیست

هر فردی الگو خوب یا بدی برای دیگران می باشد، یکی از دلایلی که دیگران از شما دوری می کنند همین الگو بدی بودن برای همسران و کودکان می باشد.

 خیانت به دیگران نشان می دهد که شما برای زندگی خود ارزشی قائل نیستید و به راحتی آن ها را زیر پا می گذارید.

 به یاد داشته باشید که هیچ کس فرد خیانتکار را تشویق نمی کند. با یک بار خیانت تمام درست کاری های زندگی تان از بین می رود و یک عمر اعتماد از بین می رود.

5. اعتبار اخلاقی‌تان را از دست می‌دهید

 علاوه بر این که دیگران احترامی برای شما نخواهند گذاشت شما نیز اعتمادتان را به خودتان از دست می دهید. چگونه می خواهید به فرزندتان کار خوب یا بد را یاد دهید وقتی خودتان به اصول اخلاقی پایبند نبوده اید؟

 دیگر کسی به حرف شما گوش نمی دهد، هرکاری در آینده انجام دهید بخاطر خیانتی که کرده اید تحت تاثیر قرار می گیرد.

6. اعتماد همسرتان را از دست خواهید داد

با خیانت شما اعتماد به نفس، شخصیت، اعتماد و روان همسرتان را تخریب می کنید. 

دیگر نمی توانید اعتماد کسی را جلب کنید و بیش ترین آسیب را به فرزند خود می زنید زیرا فرزند شما دیگر به عشق و علاقه بی اعتماد شده و نمی تواند رابطه درستی را در بزرگسالی برقرار کند.

7. ممکن است کارتان را از دست دهید

هزینه دادگاه، طلاق، ازدواج مجدد، تهیه خانه و موارد دیگر بسیار دشوار می باشد و ممکن است کارتان را به مرور از دست دهید یا نتوانید به موقع سرکار حاضر شوید.

8. عاشق شدن در متاهلی نی نی سایت، دوباره باید زندگی خود را از صفر بسازید

حتی اگر از نظر کاری دچار مشکل نشوید ساختن دوباره زندگی، اعتماد و عشق از صفر دشوار می باشد و انرژی زیادی می خواهد، حتی ممکن است لازم باشد رابطه خود با فرزندتان و اطرافیان را هم دوباره بسازید. به یاد داشته باشید که از دست دادن اعتماد بسیار آسان تر از جبران آن می باشد.

9. روابط زیادی را از دست خواهید داد.

شما کمک زیادی نخواهید داشت و کسی به حرف های شما گوش نخواهد داد. آدم خیانت کار تنها است و کسی دوست ندارد اطراف او باشد.

10. احتمال ابتلا به بیماری‌های مقاربتی

اگر رابطه های زیادی را تجربه می کنید و اهمیتی به وفاداری نمی دهید ممکن است درگیر بیماری های مقاربتی شوید اما می توانید مطمئن باشید که همسرتان درگیر بیماری های مقاربتی نیست.

11. مرغ همسایه غاز نیست

شاید تصور کنید که همسر شما بد است و بقیه زندگی بهتری دارند اما اینگونه نیست این فقط تصور شماست و دیگران نیز مشکلات خودشان را دارند.

 اما اگر به امید زندگی بهتر همسر و زندگی خود را ترک کنید دیگر نمی توانید آن را به دست بیاورید و دیگر حتی زندگی قبلی خود را هم ندارید.

 12. دوست دارید رفتار مشابهی با شما شود؟

آیا دوست دارید همسرتان نیز با شما همین رفتار را داشته باشد؟ اگر پیش از هرکاری این سوال را از خودتان بپرسید دیگر دست به کارهای اشتباه نمی زنید.

13. به این کار از این دیدگاه نگاه کنید که برای خودتان اتفاق افتاده باشد.

مشکل اصلی این است که فرد خیانت کار پیش از خیانت به کاری که می کند فکر نمی کند.

در ابتدا احساسات فرد را فریب می دهد و فرد احساس می کند که کار درستی را انجام می دهد و از انجام این کار خوشحال است.

 اما بعدا متوجه می شوید که چه کاری انجام داده اید و دیگر ممکن است راهی برای بازگشت نداشته باشید و حتی برای پشیمان شدن نیز دیر شده باشد.

14. چیزی که از دست می‌دهید بیشتر است

هیچکس در بستر مرگ آرزو نداشته که به همسر خود خیانت کند، هیچ کس این کار را در لیست خود وارد نمی کند، زیرا افراد می دانند که در خیانت چیزی به دست نمی آوریم بلکه خیلی چیزها را از دست می دهیم که قابل بازگردانی نیستند.

عاشق دیگری شدن بعد از ازدواج، سوالات متداول

متاهلم ولی عاشق شدم با حس گناه چه کنم؟

یکی از احساس هایی که افراد بعد از عاشق شدن در زمان متاهلی تجربه می کنند حس گناه می باشد، البته در این خصوص توجه داشته باشید آن چیزی که در برابر آن مسئول هستید رفتار شما می باشد نه افکارتان. 

در صورتی که در افکار شخص دیگری را دوست دارید اما دست به خیانت نزده اید امری است که در کنترل خودتان می باشد در این شرایط باید تعلق عاطفی خود را نسبت به آن فرد کاهش دهید و روابط خود با همسرتان را بهبود بخشید در این شرایط برای بهتر شدن زندگی زناشویی خود به مشاور و روانشناس در حوزه زوج درمانی مراجعه کنید تا در این مورد شما را راهنمایی کند.

منبع : خیانت در متاهلی| عاشق دیگری شدن بعد از ازدواج 

نشانه ها و درمان فوبیای ارتفاع

ترس از ارتفاع، علل، نشانه ها و درمان فوبیای ارتفاع

ترس از ارتفاع یا همان فوبیای ارتفاع از اختلالات اضطرابی می باشد که طی آن فرد دچار ترس شدید و افراطی از ارتفاع می شود.

این افراد زمانی که تصور می کنند که در ارتفاعات هستند دچار اضطراب و ترس می شوند و آن را به صورت شناختی، حسی و جسمانی  نشان می دهند. امروزه روش های درمانی موثر مانند درمان شناختی رفتاری برای این نوع فوبیا وجود دارد.

در این مقاله به بررسی فوبیای ارتفاع، علل و نشانه های و درمان آن می پردازیم مطالعه این مقاله می تواند اطلاعات بسیاری در اختیار شما قرار دهد.

ترس از ارتفاع، فوبیای ارتفاع

به طور کلی فوبیا باعث ترس های غیر منطقی، افراطی و مداوم نسبت به یک شی یا  وضعیت خاصی می شود. افرادی که به فوبیای ارتفاع دچار هستند به طور فعالانه ای از رفتن به ارتفاعات، ساختمان های بلند و آسانسورهای شیشه ای بیرون از ساختمان و غیره دوری می کنند.

این افراد اگر تصور کنند که در جایی بلند هستند دچار اضطراب شدید می شوند و علائم فوبیا را تجربه خواهند کرد. فوبیای ارتفاع دارای سه بعد می باشد که به بررسی آن ها می پردازیم.

شناختی

بعد شناختی مربوط به تفکراتی است که فرد در مورد ارتفاع دارد، به طور مثال نوع نگرش فرد در مورد سقوط کردن از ارتفاع مربوط به بعد شناختی می شود.

احساسات

زمانی که فرد در ارتفاعات قرار می گیرد و یا موقعیت آن را تصور می کند، احساساتی مانند رفتار غیرکنترل مانند ترس و اضطراب شدید را تجربه می کنند.

علائم جسمانی

علائم جسمانی همان علائم فیزیولوژیکی می باشد که فرد از خود نشان می دهد این علائم شامل بالا رفتن ضربان قلب، تعریق شدید، سرگیجه، مشکل در تنفس و لرزش دست و پا می باشد.

افرادی که فوبیای ارتفاع دارند و از ارتفاع می ترسند در زندگی روزمره خود دچار مشکل می شوند. به عنوان مثال بالا رفتن از نردبان، رانندگی کردن بر روی پل، چرخ و فلک، ایستادن در تراس و موقعیت های مشابه برای آن ها اضطراب شدیدی را به همراه دارد.

موارد بیان شده باعث اختلال در سبک زندگی فرد و پایین آمدن کیفیت زندگی او می شود تا جایی که اختلالات روانی مانند اضطراب، افسردگی و وسواس فکری را به دنبال خواهد داشت.

علائم ترس از ارتفاع

علائم فوبیای ارتفاع در افراد متفاوت است در موارد خفیف ممکن است فردی که به فوبیا مبتلا می شود زمانی که در ارتفاعات قرار می گیرد احساس تنش و دلشوره می کند اما در موارد شدیدتر حتی تصور بودن در ارتفاعات برای فرد، علائم شدید اضطراب و سرگیجه را به همراه خواهد داشت.

اولین نشانه ترس از ارتفاع سرگیجه می باشد، افرادی که دچار فوبیا از ارتفاع شده اند هنگامی که در بلندی قرار می گیرند دچار سرگیجه می شوند، از دیگر علائم فوبیای ارتفاع می توان به موارد زیر اشاره نمود:

  1. اضطراب افراطی در هنگام بودن در ارتفاعات
  2. ایجاد علائم جسمانی و روانی ترس مانند بالا رفتن ضربان قلب و احساس دلهره شدید بلافاصله بعد از بودن در ارتفاعات
  3. تلاش بسیار زیاد برای عدم مواجهه با مکان های بلند
  4. این علائم و نشانه ها بیشتر از ۶ ماه در فرد ادامه دارند و عملکرد وی در زندگی اجتماعی و روابط بین فردی و شغلی تاثیر منفی می گذارد.

علل ترس از ارتفاع

اصلی ترین علل ایجاد فوبیای ارتفاع می توان به موارد زیر اشاره نمود:

تجربیات ناگوار گذشته

ممکن است برای فرد و اطرافیان او حادثه ناگواری در ارتفاعات رخ داده باشد و ارتفاع تداعی کننده این حادثه است و تجربیات ناگور گذشته را به خاطر او می آورد.

تفکرات فرد در مورد ارتفاع

تفکرات نقش بسیار مهمی در به وجود آمدن فوبیا دارند.

به عنوان مثال اگر فرد تفکراتی مانند این که اگر در لبه بلندی بایستم ممکن است وسوسه شوم که بپرم و یا ممکن است دیگران من را هل دهند، ممکن است تعادلم را بر هم بزنند، ساختمان ساختار ضعیفی دارد.

ممکن است خراب شود و یا سرگیجه بگیرم و از ارتفاع سقوط کنم  همگی باعث به وجود آمدن فوبیا در فرد می شود و او از ارتفاع  و بلندی می ترسد.

نقش حفاظت کنندگی پرهیز از ارتفاع

بر اساس تحقیقاتی که در دانشگاه کالیفرنیا انجام شده است نشان می دهد که نوزادان پس از مدت کوتاهی در مکان هایی که بلند است و ارتفاع دارد احتیاط می کنند. در نتیجه ترس از ارتفاع می تواند یک مکانیسم اکتسابی برای حفاظت از خود باشد.

درمان ترس از ارتفاع یا فوبیای ارتفاع

برای درمان فوبیا روش های مختلفی وجود دارد که در جلسات استرس بیان شده است اما در ادامه سه روش درمانی کارآمد برای ترس از ارتفاع را بیان کرده و مورد بررسی قرار می دهیم.

شناخت درمانی

یکی از موثرترین راهکارهای درمانی برای ترس از ارتفاع، درمان شناختی می باشد، افرادی که ترس از ارتفاع و بلند هراسی دارند، بودن در ارتفاع را بسیار خطرناک از چیزی که هست می پندارند. این درمان باعث می شود طرز فکر افراد مبتلا نسبت به ارتفاع تغییر کند.

حساسیت زدایی منظم

یکی دیگر از روش های درمانی فوبیا، حساسیت زدایی منظم می باشد، این روش درمانی سه مرحله دارد که شامل مراحل زیر است:

الف) تهیه لیست از حالت ها و موقعیت هایی که فرد دچار اضطراب می شود. به ترتیب از محرکی که کمترین اضطراب را ایجاد می کند تا اضطراب آورترین محرک

ب) یادگیری روش های آرمیدگی و ریلکسیشن

ج) تصور لیستی از محرکی که کمترین اضطراب را ایجاد می کند به ترتیب تا اضطراب آورترین محرک، در حالی که فرد کاملا ریلکس و ارام است.

مواجهه درمانی

مواجهه درمانی شباهت بسیاری به روش حساسیت زدایی منظم دارد. فرد در معرض سلسله مراتب قرار می گیرد با این تفاوت که فرد احساس اضطرابش را در هر مرحله حفظ می کند تا به تدریج این اضطراب برای او عادی شود.

برای اینکه فرد بتواند مشکلش را حل کند و روش های درمانی موثر واقع شود فرد باید مسئله را به خوبی بشناسد و در مورد عامل ایجاد کننده آن آگاهی کافی داشته باشد.

شرکت در جلسات درمانی و مشاوره روانشناسی تخصصی به شما کمک می کند تا بهترین روش های درمانی فوبیا را بشناسید و با متعهد ماندن به برنامه درمانی، ترس از ارتفاع را از خودتان دور کنید. در مواقعی که فوبیای شما شدید است می توانید از دوره دارو درمانی مانند داروهای ضداضطراب و ضد افسردگی استفاده کنید.

منبع : ترس از ارتفاع | علل | نشانه ها و درمان فوبیای ارتفاع

روش های ترک سیگار

ترک سیگار، روش های ترک سیگار

بر اساس تحقیقات انجام شده ۷۰ درصد از سیگاری ها تمایل به ترک سیگار دارند، اما چرا همه مصرف کنندگان برای ترک سیگار هیچ اقدامی انجام نمی دهند و تنها ۶ تا ۳۰ درصد از افراد موفق به ترک طولانی مدت سیگار می شوند؟

در واقع ترک سیگار آسان است و افراد بسیاری موفق به ترک آن شده اند اما چیزی که در این روند اهمیت دارد ترک سیگار به طور کامل و همیشگی می باشد. اعتیاد به مصرف سیگار مشکل و سخت اما قابل درمان می باشد.

برای این که ترک سیگار موفقیت آمیزی داشته باشید بابد به عوامل زیادی مانند جنبه های جسمی و روانی توجه کرد و همه جوانب را باید مورد بررسی قرار داد.

احتمال شکست در این راه زیاد است اما بالاخره می توانید راه پیروزی را پیدا کنید و مطمئن باشید در صورتی که اصولی و درست تصمیم بگیرید می توانید ترک موفقیت آمیزی را پیش رو داشته باشید.

اگر هنوز تصمیم به ترک سیگار نگرفته اید و یا با چند بار ترک باز هم شکست خورده اید بهتر است این مقاله را تا انتها مطالعه کنید تا بتوانید بهترین تصمیم را بگیرید.

تصمیم گیری برای ترک سیگار

اولین و مهم ترین قدم برای ترک سیگار، تصمیم گیری برای ترک آن می باشد. اهمیت این مرحله در روزهای آتی که سختی ترک و غلبه بر وسوسه بعد از ترک است نشان داده می شود. برای این که بتوانید تصمیم درستی در این خصوص بگیرید و انگیزه لازم برای ترک داشته باشید بهتر است به راهکارهای زیر توجه نمایید.

مهم ترین مرحله برای ترک سیگار، انگیزه لازم برای ترک می باشد که یکی از عوامل موفقیت این کار است به همین دلیل باید با عوارض سیگار کشیدن آشنا شوید تا بتوانید در این خصوص تصمیم درستی بگیرید.

مزایا و معایب مصرف و ترک سیگار

می توانید جدولی بسازید که شامل چهار ستون باشد و در آن مزایا و معایب ترک و مزایا و معایب مصرف آن را یادداشت نمایید. در این مقاله می خواهیم سیگار کشیدن و سیگار نکشیدن را به صورت بی طرفانه مورد مقایسه قرار دهیم.

سیگار کشیدن معایب بسیاری دارد که برخی از آن ها عبارت اند از:

  • احتمال دارد باعث سرطان شود و عمر شما را کوتاه کند.
  • سیگار و مواد مخدر باعث سرطان و بیماری های قلبی و تنفسی می شود.
  • سیگار و دخانیات باعث از بین رفتن زیبایی ظاهری پوست و لبها و دندان ها می شودو
  • بوی نامطبوع سیگار اطرافیان را آزار می دهد و باعث اعتراض اعضای خانواده و شاید دوستانتان شود.
  • به خاطر تنگی نفس امکان ورزش و فعالیت های بدنی را از شما می گیرد.

از مزایای مصرف سیگار می توان به آرام کردن و افزایش تمرکز در کارها اشاره نمود اما در صورتی که آن را ترک کنید مزیت های بسیاری خواهد داشت و از بسیاری از بیماری ها پیشگیری می شود.

هم چنین تاکید اطرافیان و خانواده را به همراه دارد، با ترک سیگار می توانید با انرژی و توان بیشتری به فعالیت و ورزش بپردازید. البته ترک سیگار سختی های خودش را دارد و در مواقعی که دچار اضطراب و عصبانیت می شوید باید به دنبال راه دیگری به جز سیگار باشید و یا ممکن است در تمرکزتان اختلال ایجاد کند و دچار مشکل شوید.

بعد از نوشتن معایب و مزایا از صفر تا صد به هر کدام امتیاز بدهید و در آخر جدول تان را کامل کنید تا بتوانید تصمیم درستی بگیرید، توجه داشته باشید که امتیاز کدام کفه بیشتر از دیگری می باشد.

چیزهایی را که به دست می آورید مرور کنید

در صورتی که تصمیم به ترک سیگار گرفتید، لیستی از مزایای ترک و معایب مصرف تهیه نمایید و آن را هر روز برای خودتان مرور نمایید. این روش به شما کمک می کند تا با وسوسه و سختی های ترک به خوبی کنار بیایید و با آن ها رو به رو شوید.

هم چنین سعی کنید اهداف و ارزش های خود را در زندگی بنویسید. این سوال را از خودتان بپرسید که آیا سیگار کشیدن به اهداف و ارزش های شما کمک می کند؟

به طور مثال اگر دوست دارید خانواده سالم و شادی داشته باشید کدام انتخاب، شما را به هدفتان نزدیک می کند و توجه داشته باشید که خطرات سیگار تنها برای شما نیست بلکه اعضای خانواده و کودکان در معرض مضرات دود سیگار قرار می گیرند، دود سیگار تاثیرات بدی بر روی فرزندان به خصوص نوزادان دارد.

آیا توانایی ترک سیگار را دارم؟

باید توجه داشته باشید که ترک هر اعتیادی کار سخت و دشواری می باشد و احتمال برگشت اعتیاد بسیار زیاد است بنابراین نیاز به مراقبت و استفاده از کمک های روانشناختی به صورت بلندمدت دارد.

البته بسیاری از افراد هستند که به وسیله روش های درمانی و با کمک گرفتن از متخصص توانسته اند به مدت طولانی سیگار را ترک کنند و آن را کنار بگذارند. در نتیجه شما هم اگر بخواهید، می توانید.

پس سعی کنید روش های مناسب خود را پیدا کنید تا در این زمینه موفق شوید و ترک آسان تری داشته باشید، یکی از کارهایی که می توانید انجام دهید استفاده از جایگزین سیگار می باشد.

برای ترک سیگار چه کنم؟

برای ترک سیگار روش های درمانی جسمی و غیر جسمی بسیاری وجود دارد و هم چنین ار انواع داروهای شیمیایی و گیاهی، روش های تغذیه و ورزش، روش های روانشناختی و گروه درمانی برای ترک سیگار استفاده می کنند. البته انتخاب بهترین روش به شرایط بدنی، شرایط روحی و شخصیتی خودتان بستگی دارد.

پس باید در انتخاب روش کمی تحمل کنید و بهترین را انتخاب نمایید و توجه داشته باشید برای انتخاب بهترین روش ترک سیگار باید موانع سیگار را پیدا کنید و برای رفع آن اقداماتی را انجام دهید.

در این شرایط باید از متخصص کمک بگیرید وبا روانشناس و روانپزشک مشورت کنید تا ترک موفقیت آمیزی داشته باشید و بهترین مشاوره را دریافت نمایید در این راستا مرکز مشاوره ستاره ایرانیان خدماتی را به صورت تلفنی و حضوری ارائه می دهند.

ترک سیگار؛ ناگهانی یا تدریجی؟

ترک ناگهانی روشی است که در آن به طور یکباره سیگار را ترک می کنید و از تاریخ مشخصی دیگر به سمت سیگار نمی روید و آن را به طور کامل کنار می گذارید. البته استفاده از این روش و یا ترک تدریجی سیگار به جنبه های روانی و شخصیتی شما بستگی دارد.

برای این که بهترین انتخاب را داشته باشید و بتوانید در این خصوص تصمیم درستی بگیرید تا کمترین فشار و آسیب را تحمل کنید لازم است از روانشناس متخصص کمک بگیرید تا در این خصوص شما را راهنمایی کند، هم چنین برای آگاهی بیشتر در مورد مضرات سیگار توصیه می شود مطالعه داشته باشید تا بتوانید راحت تر با ترک آن کنار بیایید.

روش های جسمانی ترک سیگار

نیکوتین اما بدون سیگار

یکی از روش های جسمی ترک سیگار، استفاده از ماده جایگزینی نیکوتین (NRT) می باشد که از طریق راه های دیگری به جز سیگار استفاده می شود، این روش از ساده ترین راه ها می باشد زیرا ماده نیکوتین که ماده اصلی اعتیادآور سیگار است از بدن شما گرفته نمی شود و تنها از شر دود سیگار خلاص می شوید.

به طور مثال استفاده از موادی مانند چسب ها، آدامس ها و اسپری های نیکوتین از محصولاتی هستند که در بازار وجود دارند. هم چنین سیگار الکترونیکی هم یکی از روش های موثر می باشد که باید آگاهی خود را در مورد معایب و مزایای آن افزایش دهید.

داروهای ترک اعتیاد

روش دیگر استفاده از داروهایی مانند بوپروپیون و وارنیکلین می باشد که متخصصان برای ترک سیگار آن را تجویز می کنند. این دارو بر روی مغز تاثیر می گذارد و وسوسه مصرف سیگار را کاهش می دهد و از لذت دوباره مصرف کردن سیگار جلوگیری می کند.

البته به صورت خودسرانه نباید از این دارو استفاده کرد و حتما باید توسط پزشک تجویز شود.

امروزه استفاده از داروهای گیاهی بسیار تبلیغ می شود اما چون در این خصوص تحقیقات علمی کافی صورت نگرفته است و هم چنین به دلیل نداشتن استانداردهای خاص اعتماد چندانی به آن نیست و ممکن است برای فرد خطرناک باشد.

احتمال این که بعد از ترک سیگار دچار مشکلات تنفسی شوید بسیار زیاد است در این شرایط باید زیر نظر پزشک متخصص و با تجربه باشید تا مراقبت های بعد از ترک به خوبی انجام شود.

روش های روانی و اجتماعی ترک سیگار

استفاده از روان درمانی و تکنیک های روان شناختی

درمان های روانشناختی مدونی برای ترک سیگار و انواع مواد مخدر اعتیادآور طراحی شده است که همه آن ها بر اساس تحقیقات علمی انجام شده است. بسیاری از این برنامه ها روش ها و تکنیک های مشابهی می باشند که یکی از آن ها تکنیک های کنترل محرک می باشد.

فردی که تصمیم به ترک سیگار می گیرد ممکن است بعد از ترک دچار وسوسه شود اما این وسوسه بی دلیل نمی باشد و ممکن است فرد به خاطر محرک های بیرونی و درونی دچار وسوسه شود و دوباره به سمت مصرف سیگار کشیده شود.

روانشناسان به این محرک ها راه انداز می گویند، متخصصان در جلسات روان درمانی و روانکاوی اعتیاد به شما کمک می کنند تا بتوانید بهترین راه اندازها را شناسایی کنید و بتوانید به خوبی وسوسه های مصرف مجدد را کنترل کنید.

یکی دیگر از تکنیک های روان شناختی که برای درمان ترک اعتیاد مورد استفاده قرار می گیرد، جایگزین کردن پاسخ می باشد.

در برخی از مواقع راه اندازها را نمی توان کنترل کرد اما می توان از رفتار دیگری به جای سیگار کشیدن بعد از این راه اندازها انجام دهید تا بدن شما بتواند به طور تدریجی این رفتار را جایگزین سیگار کشیدن کند. در این شرایط کارهایی مانند آدامش جویدن، نوشیدن مایعات، تنفس عمیق، آرمیدگی عضلانی و یا ورزش کردن می تواند مفید باشد.

هم چنین از روش های دیگری مانند ذهن آگاهی و بیوفیدبک و آموزش به خانوده و دوستان در زمان ترک سیگار استفاده می شود تا بتوانند فرد را همراهی کنند و ترک موفقیت آمیزی داشته باشد.

گروه های خودیاری

شناخته ترین گروه های خودیاری گروه های دوازده قدمی می باشد. این گروه از افرادی تشکیل شده است که همگی عادت رفتاری مشترکی داشته و توانسته اند در این گروه عادت خود را ترک کنند.

گروه دوازده قدمی برای مصرف الکل، مخدرها، پرخوری و موارد دیگر وجود دارد که در ایران گروه NA یا گروه مواد مخدری های گمنام از همه معروف تر می باشند.

برای نیکوتینی ها در ایران گروه مخصوصی به نام NicA وجود دارد. در صورتی که در این گروه ها عضو شوید می توانید ترک راحت تری داشته باشید و ترک مصرف تداوم بیشتری داشته باشد.

درمان های خانگی ترک سیگار

به طور کلی تغییر در سبک زندگی می تواند برای درمان اعتیاد موثر باشد و این مسئله بر مصرف سیگار هم اثر می گذارد و از این قاعده مستثنی نیست.

برای این که سیگار را ترک کنید باید جو خانه مناسب باشد و افراد به راحتی به سیگار دسترسی داشته باشند. اگر فرد دیگری در منزل سیگار می کشد برای کمک به فردی که در حالت ترک است از کشیدن سیگار در مقابل او خودداری کنید.

نوشیدن آب و ورزش کردن برای پاکسازی بدن بعد از ترک مفید می باشد. متخصصان در این شرایط برای این که فرد با ضعف و بی حالی رو به رو نشود و خطر دیگری سلامتی او را تهدید نکند مولتی ویتامین هایی از جمله ویتامین C، A ,  و E را تجویز می کنند.

علاوه بر این مصرف مواد دیگری مانند زنجبیل، آب انگور، شیر موز طبیعی، انواع مرکبات و آجیل ها توصیه می شود که می تواند برای فرد مفید باشد و بدن او را تقویت کند.

بعد از ترک سیگار چه باید کرد؟

به طور معمول بعد از ترک سیگار و کاهش نیکوتین در بدن اضافه وزن به سراغ شما خواهد آمد که در این صورت باید رژیم غذایی سالمی را دنبال کنید و هم چنین از مصرف مواد الکلی خودداری کنید.

زیرا مصرف الکل باعث می شود نیاز بدن شما به مصرف سیگار افزایش یابد و دوباره تمایل به مصرف سیگار داشته باشید یا منجر به اعتیاد به الکل شود. در این شرایط مشکل جدیدی برای شما به وجود آمده است و باید برای ترک الکل تلاش نمایید.

زمانی که سیگار مصرف می کنید بدن شما دچار فقر ویتامین می شود به همین دلیل باید بعد از ترک مصرف ویتامین ها را جدی بگیرید زیرا کمبود ویتامین ها سیستم ایمنی بدن شما را تضعیف کرده و سلامتی شما را تهدید می کند.

هم چنین از لحاظ روان شناختی علائم قطع مصرف مانند اضطراب، تحریک پذیری، اختلال در تمرکز و مشکلات خواب به سراغ شما می آید که لازم است برای این که دوباره به سمت مصرف سیگار کشیده نشوید و مشکلات شما کاهش یابد از مشاور کمک بگیرید و به طور منظم از او راهنمایی بخواهید تا بتوانید ترک موفقیت آمیزی داشته باشید

منبع : روش های ترک سیگار

سوء مصرف مواد مخدر و اعتیاد

سوء مصرف مواد مخدر و اعتیاد

آیا شما کسی را می شناسید که به مواد مخدر اعتیاد داشته باشد؟ علائم هشدار دهنده را بررسی کنید و یاد بگیرید که چگونه اعتیاد ایجاد می شود.

درک اعتیاد

افراد از تمام اقشار ممکن است بدون در نظر گرفتن سن، نژاد، پیشینه یا دلیلی هنگام شروع به مصرف مواد، مشکلاتی را تجربه کنند.

برخی از روی کنجکاوی یا وقت گذرانی با دوستان یا برای کاهش اختلالات روانی مانند استرس، اضطراب یا افسردگی، داروهای مخدر را تفریحی آزمایش می کنند.

بنابراین، فقط مواد مخدر غیرقانونی مانند کوکائین یا هروئین نیست که اعتیاد آورند، بلکه داروهای تجویزی مانند مسکن ها، قرص های خواب آور و آرام بخش مشکلات مشابهی ایجاد می کنند.

در واقع، بعد از ماری جوانا، مسکن‌های تجویزی بیشترین آمار اعتیاد را در ایالات متحده دارند و مرگ افراد بر اثر مصرف بیش از حد این مسکن ها، بیشتر از تلفات تصادفات رانندگی و با اسلحه است. اعتیاد به مسکن‌های افیونی می‌تواند آنقدر قوی باشد که به سوء مصرف هروئین تبدیل شده است.

زمانی که مصرف مواد مخدر به اعتیاد تبدیل می شود

البته، مصرف مواد مخدر، چه غیرقانونی و چه با نسخه، به طور خودکار منجر به اعتیاد نمی شود. برخی از افراد داروهای تفریحی یا تجویزی مصرف می کنند، بدون اینکه اثرات منفی را تجربه کنند، در حالی که برخی دیگر به آسیب جدی که مواد به سلامت و رفاه آنها وارد می کند، پی برده اند.

اعتیاد کمتر، به نوع و مقدار یا دفعات ماده مصرفی مخدر شما ربط داشته و بیشتر به عواقب آن رابطه دارد،اگر مصرف مواد مخدر باعث ایجاد مشکلاتی در محل کار، مدرسه، خانه یا در روابط شما شده، احتمالاً مشکل سوء مصرف مواد یا اعتیاد دارید.

اگر در مورد مصرف مواد مخدر خود یا یکی از نزدیکانتان نگران هستید، یادگیری نحوه ایجاد سوء مصرف و اعتیاد به مواد مخدر و اینکه چرا چنین تأثیر قدرتمندی دارد، به شما در نحوه برخورد با مشکل کمک می کند.

تشخیص اینکه مشکل دارید، اولین قدم در مسیر بهبودی است، قدمی که شجاعت و قدرت فوق العاده ای می خواهد. رویارویی با مشکل خود بدون به حداقل رساندن موضوع یا بهانه آوردن می تواند ترسناک و سخت باشد، اما ترک مواد شدنی است.

اگرآماده دریافت کمک هستید، این نشانه خوبی است که بیانگر این است که می توانید بر اعتیاد خود غلبه کنید و یک زندگی رضایت بخش و بدون مواد مخدر برای خود بسازید.

عوامل خطر برای اعتیاد به مواد مخدر

در حالی که هر کسی در اثر مصرف مواد مخدر ممکن است دچار مشکل شود، آسیب پذیری در برابر اعتیاد از فردی به فرد دیگر متفاوت است. عوامل خطری که باعث افزایش آسیب پذیری شما می شوند ، عبارتند از:

  • سابقه خانوادگی اعتیاد
  • سوء استفاده، غفلت یا سایر تجربیات آسیب زا
  • اختلالات روانی مانند افسردگی و اضطراب
  • استفاده زودهنگام از داروها
  • روش مصرف سیگار کشیدن یا تزریق یک دارو ممکن است اعتیادآور بودن آن را افزایش دهد.

افسانه ها و حقایق در مورد اعتیاد

شش افسانه رایج

افسانه ۱: غلبه بر اعتیاد ارادی است. در صورت تمایل می توانید مصرف آن را متوقف کنید.

واقعیت: قرار گرفتن طولانی مدت در معرض مواد مخدر باعث تغییر مغز می شود که منجر به هوس شدید و اجبار به مصرف می شود. این تغییرات مغزی ترک را حتی با اراده قوی بسیار دشوار می کند.

افسانه ۲: استفاده از داروهایی مانند مسکن های اپیوئیدی بی خطر است زیرا معمولاً توسط پزشکان تجویز می شود.

واقعیت: به عنوان مثال، استفاده کوتاه مدت از مسکن های مخدر باعث کاهش درد شدید پس از تصادف یا جراحی می شود.

با این حال، استفاده منظم یا طولانی مدت از مواد افیونی منجر به اعتیاد می شود. استفاده غلط از این داروها یا مصرف داروهای شخص دیگری عواقب خطرناک و حتی کشنده به دنبال دارد.

افسانه ۳: اعتیاد یک بیماری است، نمی توان آن را درمان کرد.

واقعیت: اکثر کارشناسان موافقند که اعتیاد یک بیماری است که بر مغز تأثیر می گذارد، اما این بدان معنا نیست که لاعلاج باشد. این تغییرات مغزی را می توان از طریق دارو، ورزش و سایر درمان ها، درمان و معکوس کرد.

افسانه ۴: معتادان قبل از اینکه بهبود یابند، باید ناامیدانه به پایان زندگی خود برسند.

واقعیت: بهبودی در هر مرحله از فرآیند اعتیاد می تواند آغاز شود هر چه زودتر، بهتر. هر چه مصرف مواد مخدر بیشتر ادامه یابد، اعتیاد قوی‌تر و درمان آن سخت‌تر می‌شود. منتظر نباشید تا معتاد همه چیز را از دست بدهد.

افسانه ۵: شما نمی توانید کسی را مجبور به درمان کنید. آنها باید کمک بخواهند.

واقعیت: برای موفقیت، لازم نیست درمان و ترک مواد داوطلبانه باشد. افرادی که تحت فشار خانواده، کارفرما یا سیستم حقوقی خود برای درمان قرار می‌گیرند، به اندازه فردی که به تنهایی وارد درمان می‌شود، ترک کنند.

افسانه ۶: درمان قبلاً مؤثر نبود، بنابراین تلاش مجدد فایده ای ندارد.

واقعیت: بهبودی از اعتیاد فرآیندی طولانی است که اغلب با شکست همراه است. عود به این معنا نیست که درمان شکست خورده یا هوشیاری دست نیافتنی است. بلکه راهی است برای بازگشت به مسیر، یا با بازگشت به درمان یا تنظیم رویکرد درمانی.

نحوه ایجاد سوء مصرف مواد مخدر و اعتیاد

مرز باریکی بین مصرف منظم و سوء مصرف مواد مخدر و اعتیاد وجود دارد. تعداد بسیار کمی از مصرف کنندگان می توانند تشخیص بدهند که دچار سوء مصرف یا اعتیاد شده اند.

در حالی که دفعات یا میزان مصرف به معنی سوء مصرف یا اعتیاد به مواد مخدر نیست، اما اغلب نشانه‌ای از مشکلات مرتبط با مواد مخدر می باشد.

اگر دارو درد ی را تسکین می دهد، ممکن است به آن تکیه کنید. ممکن است برای آرام کردن خود یا افزایش انرژی و اعتماد به نفستان از داروهای غیر قانونی استفاده کنید، یا برای تسکین درد، مقابله با حملات پانیک یا بهبود تمرکز در مدرسه یا محل کار، شروع به مصرف داروهای تجویزی کنید.

اگر از مواد مخدر برای پر کردن خلاء زندگی خود استفاده می کنید ، بیشتر در معرض خطر اعتیاد قرار می گیرید. برای حفظ تعادل سالم در زندگی خود، باید تجربیات مثبتی داشته باشید و بدون مصرف مواد مخدر احساس خوبی نسبت به زندگی کسب کنید.

سوء مصرف مواد ممکن است به عنوان راهی برای شروع روابط اجتماعی شود. مردم اغلب برای اولین بار مواد مخدر را در موقعیت های اجتماعی با دوستان و آشنایان امتحان می کنند.

میل شدید برای حضور در گروه ها این احساس را ایجاد می کند که مصرف مواد مخدر با آنها تنها گزینه است.

مشکلات اعتیاد

گاهی اوقات ممکن است مشکلات اعتیاد پنهان شود، زیرا مصرف مواد مخدر شما به تدریج افزایش می یابد.

مثلاً سیگار کشیدن با دوستانتان در آخر هفته، یا داروهای مسکن زمانی که کمرتان درد می‌کند، می‌تواند از مصرف مواد در چند روز در هفته به مصرف هر روز تغییر کند. به تدریج استفاده از دارو برای شما اهمیت بیشتری پیدا می کند.

همانطور که مصرف مواد مخدرتان افزایش پیدا می کند، ممکن است در سرکار یا مدرسه غایب باشید یا اغلب دیر بیایید، عملکرد شغلی شما به تدریج بدتر می شود، و ممکن است شروع به غفلت از مسئولیت های اجتماعی یا خانوادگی کنید.

توانایی شما برای عدم استفاده در نهایت دشوار می شود. چیزی که به داوطلبانه انتخاب و شروع شد به یک نیاز جسمی و روانی تبدیل شده است.

در نهایت سوء مصرف مواد مخدر می تواند زندگی شما را نابود کند و رشد اجتماعی و فکری را متوقف کند، که این امر تنها احساس تنهایی را تقویت می کند.

اعتیاد به مواد مخدر و عملکرد مغز

در حالی که هر دارو اثر فیزیکی متفاوتی ایجاد می کند، همه مواد در یک چیز مشترک هستند: استفاده مکرر نحوه عملکرد مغز را تغییر می دهد. این امر هم شامل داروهای تجویزی و داروهای تفریحی است.

مصرف دارو  سبب ترشح  هورمون دوپامین در مغز می شود که باعث ایجاد حس لذت می شود. مغز شما این احساسات را به خاطر می آورد و می خواهد که آن تکرار شوند.

وقتی معتاد می‌شوید، ماده مخدر اهمیت حیاتی مانند سایر رفتارهای بقا، خوردن و آشامیدن پیدا می کند.

تغییرات مغز شما در توانایی برای تفکر، قضاوت خوب، کنترل رفتار و احساس لذت بدون مواد مخدر اختلال ایجاد می کند.

مهم نیست که به کدام ماده مخدر معتاد هستید، میل غیرقابل کنترل برای استفاده از مواد مخدر بیشتر از هر چیز دیگری مانند: خانواده، دوستان، شغل و حتی سلامتی و خوشبختی برایتان مهم می شود.

میل به مصرف آنقدر قوی است که ذهن شما برای انکار یا منطقی کردن اعتیاد راه های زیادی پیدا می کند. ممکن است مقدار دارویی که مصرف می‌کنید، تأثیر آن بر زندگی‌تان و میزان کنترلی که بر مصرف مواد دارید را به شدت دست کم بگیرید.

با درمان و حمایت مناسب، می توانید با اثرات منفی مصرف مواد مخدر مقابله و کنترل زندگی خود را دوباره به دست آورید. اولین مانع و قدم این است که بپذیرید مشکل دارید، یا به کسانی که دوستشان دارید گوش دهید که اغلب بهتر می توانند اثرات منفی مصرف مواد مخدر بر زندگی شما را ببینند.

علائم و نشانه های سوء مصرف مواد مخدر و اعتیاد

اگرچه داروهای مختلف اثرات متفاوتی دارند، اما علائم اعتیاد مشابه است. اگر علائم و نشانه‌های زیر را در خود می بینید، در مورد مصرف مواد مخدر با کسی صحبت کنید.

علائم رایج سوء مصرف مواد

  • نادیده گرفتن مسئولیت ها در مدرسه، محل کار یا خانه (مثلاً حواس پرتی در کلاس ها، نادیده گرفتن کار، بی توجهی به فرزندان).
  • استفاده از مواد مخدر در شرایط خطرناک یا ریسک کردن در مصرف زیاد، مانند رانندگی در حین مصرف مواد، استفاده از سوزن های کثیف، یا داشتن رابطه جنسی ناسالم.
  • تجربه مشکلات قانونی، مانند دستگیری به دلیل رفتار نابهنجار، رانندگی خطرناک و پر سرعت یا سرقت برای مصرف مواد مخدر.
  • مشکلات در روابط شما، مانند دعوا با شریک زندگی یا اعضای خانواده، یک صاحبکار ناراضی، یا از دست دادن دوستان.

علائم رایج اعتیاد به مواد مخدر

  • از میزان دارو بیشتری استفاده می کنید تا همان اثراتی را که قبلاً با مقادیر کمتر به دست می‌آورید، تجربه کنید.
  • برای پیشگیری یا تسکین علائم ترک استفاده می کنید. اگر مدت طولانی بدون دارو بمانید، علائمی مانند حالت تهوع، بی قراری، بی خوابی، افسردگی، تعریق، لرزش و اضطراب به سراغتان خواهد آمد.
  • از دست دادن کنترل مصرف مواد مخدر، شما اغلب بیشتر از آنچه برنامه‌ریزی کرده‌اید مصرف می‌کنید، حتی اگر به خود گفته‌اید که این کار را نمی‌کنید. ممکن است بخواهید ترک کنید، اما احساس ناتوانی می کنید.
  • زندگی شما حول محور مصرف مواد مخدر می چرخد. شما زمان زیادی را صرف استفاده مواد مخدر می کنید و همچنین تفکر در مورد نحوه دریافت مواد یا بهبودی از اثرات دارو می کنید.
  • فعالیت‌هایی را که قبلاً از آن لذت می‌بردید، مانند سرگرمی‌ها، ورزش‌ها و معاشرت‌های اجتماعی، به دلیل مصرف مواد رها کرده‌اید.
  • همچنان به مصرف مواد مخدر ادامه می دهید، با وجود اینکه می دانید به شما آسیب می رساند. این باعث ایجاد مشکلات بزرگ در زندگی شما می شود، مسائل مالی، عفونت ها، نوسانات خلقی، افسردگی، پارانویا و غیره اما به هر حال از آن استفاده می کنید.

علائم هشدار دهنده مصرف مواد

مصرف کنندگان مواد مخدر اغلب علائم خود را پنهان کرده و مشکل خود را کم اهمیت جلوه می دهند. اگر نگران این هستید که یکی از دوستان یا عزیزانتان مواد مخدر مصرف کند یا نه، به دنبال علائم هشدار دهنده زیر باشید:

علائم هشدار دهنده فیزیکی

  • چشم های خون آلود، مردمک های بزرگتر یا کوچکتر از حد معمول
  • تغییر در اشتها یا الگوی خواب
  • کاهش یا افزایش وزن ناگهانی
  • بدتر شدن ظاهر فیزیکی، عادات نظافت شخصی
  • بوهای غیرمعمول در نفس، بدن یا لباس
  • لرزش، تکلم نامفهوم یا اختلال در هماهنگی
  • علائم هشدار دهنده رفتاری
  • کاهش حضور و عملکرد در محل کار یا مدرسه
  • مشکلات مالی غیر قابل توضیح؛ قرض گرفتن یا دزدی
  • رفتارهای مخفیانه یا مشکوک
  • تغییر ناگهانی در دوستان، پاتوق های مورد علاقه و سرگرمی ها
  • مشکلات مکرر (دعوا، تصادف، فعالیت های غیرقانونی)

علائم هشدار دهنده روانشناختی

  • تغییر غیرقابل توضیح در شخصیت یا نگرش
  • نوسانات خلقی ناگهانی، تحریک پذیری یا طغیان عصبانیت
  • دوره های بیش فعالی غیر معمول، بی قراری یا سرگیجه
  • کمبود انگیزه؛ بی حال به نظر می رسد یا “با فاصله از هم”
  • ترسناک، مضطرب یا پارانوئید به نظر می رسد

علائم هشدار دهنده مواد مخدر تفریحی:

ماری جوانا: چشمان قرمز؛ صحبت کردن با صدای بلند، خنده های نامناسب و به دنبال آن خواب آلودگی؛ از دست دادن علاقه، انگیزه؛ افزایش یا کاهش وزن

محرک ها (شامل آمفتامین ها، کوکائین، کریستال): مردمک های گشاد شده. بیش فعالی؛ رضایت؛ تحریک پذیری؛ اضطراب؛ صحبت بیش از حد و به دنبال آن افسردگی یا خواب زیاد در زمان های عجیب و غریب. ممکن است برای مدت طولانی بدون خوردن یا خوابیدن بگذرد. کاهش وزن؛ خشکی دهان و بینی.

مواد استنشاقی (چسب، بخارات): اشک چشم؛ اختلال بینایی، حافظه و فکر؛ ترشحات از بینی و دهان؛ سردرد و حالت تهوع؛ مسمومیت؛ خواب آلودگی؛ کنترل ضعیف عضلات؛ تغییر در اشتها؛ اضطراب؛ تحریک پذیری.

توهم زاها (LSD، PCP): مردمک گشاد شده. رفتارهای عجیب و غیرمنطقی از جمله پارانویا، پرخاشگری، توهم. نوسانات خلقی؛ جدایی از مردم،گفتار نامفهوم. گیجی.

هروئین: عدم پاسخ مردمک به نور؛ خوابیدن در زمان های غیر معمول؛ تعریق؛ استفراغ؛ سرفه کردن؛ از دست دادن اشتها.

علائم هشدار دهنده سوء مصرف داروهای تجویزی

در سال‌های اخیر، سوءمصرف داروهای تجویزی به یک مشکل بزرگ تبدیل شده است که معمولاً شامل مسکن‌های مخدر، داروهای ضد اضطراب، آرام‌بخش‌ها و محرک‌ها می‌شود.

بسیاری از مردم مصرف این داروها را برای درمان مشکل پزشکی خاص شروع می کنند.

برای مثال: مصرف مسکن پس از جراحت یا جراحی. با این حال، با گذشت زمان، افزایش دوز برای تسکین درد مورد نیاز است و برخی از کاربران ممکن است از نظر جسمی وابسته شوند و در صورت تلاش برای ترک، علائم ترک را تجربه کنند.

یکی از اولین علائم یک بیماری در حال پیشرفت، مصرف دارو با سرعتی سریعتر از حد انتظار است. در موارد دیگر، افراد شروع به سوء استفاده از داروهایی می کنند که برای آن ها تجویز نشده است تا بر احساس خستگی بالا، کاهش تنش، افزایش هوشیاری یا بهبود تمرکز کنند.

برای جلوگیری از ایجاد مشکل با داروهای تجویزی، باید آن را فقط طبق دستور مصرف کنید، از کمترین دوز برای کوتاه‌ترین دوره ممکن استفاده کنید و با پزشک خود در مورد سایر روش‌های درمان صحبت کنید.

آگاهی از هر نشانه وابستگی به مشکلات داروهای تجویزی در مراحل اولیه کمک می کند و از انحراف به سمت اعتیاد پیشگیری کند.

علائم هشدار دهنده داروهای تجویزی

مسکن های اپیوئیدی (از جمله اکسی کانتین، ویکودین، نورکو): افتادگی چشم، تنگ شدن مردمک ها حتی در نور کم، خارش یا گرگرفتگی ناگهانی، گفتار نامفهوم. خواب آلودگی، کمبود انرژی؛ ناتوانی در تمرکز، کمبود انگیزه، کاهش عملکرد در محل کار یا مدرسه؛ بی توجهی به دوستان و فعالیت های اجتماعی.

داروهای ضد اضطراب، آرام‌بخش‌ها و خواب‌آورها (از جمله زاناکس، والیوم، آمبین): مردمک‌های منقبض، مستی، تکلم نامفهوم، مشکل در تمرکز، دست و پا چلفتی؛ قضاوت ضعیف، خواب آلودگی، تنفس کند.

محرک ها (از جمله ریتالین، کنسرتا، آدرال، دگزدرین): گشاد شدن مردمک چشم، کاهش اشتها، بی قراری، اضطراب، ضربان قلب نامنظم، دمای بدن بالا؛ بی خوابی، پارانویا

وابستگی اطرافیان به مواد مخدر

اگر شک دارید که یکی از دوستان یا اعضای خانواده مشکل مواد مخدر دارد، در اینجا چند کار وجود دارد که می توانید انجام دهید:

  1. مورد نگرانی های خود با آن شخص بدون اینکه او را قضاوت کنید صحبت کرده و سعی کنید که کمک و حمایت خود را ارائه دهید. هر چه اعتیاد زودتر درمان شود، بهتر است.
  2. مراقب خودت باش. آنقدر درگیر مشکل اعتیاد دیگران نشوید که نیازهای خود را نادیده بگیرید. اطمینان حاصل کنید که افرادی را دارید که بتوانید با آن ها صحبت کنید و از آن ها حمایت کنید.
  3. از سرزنش خود بپرهیزید. شما می توانید از فردی که اعتیاد دارد حمایت کنید و او را تشویق کنید که ترک کند، اما نمی توانید او را مجبور به تغییر کنید. شما نمی توانید تصمیم عزیزتان را کنترل کنید. اجازه دادن به فرد برای پذیرش مسئولیت اعمالش یک گام اساسی در مسیر بهبودی است.

کارهایی که نباید انجام دهید

  1. تلاش برای تهدید، تنبیه، رشوه یا موعظه کردن.
  2. درخواست های احساسی که فقط به احساس گناه فرد معتاد می افزاید و اعتیاد او را به مصرف مواد افزایش می دهد.
  3. مسئولیت های مصرف کننده مواد مخدر را بر عهده بگیرید و احساس ارزشمندی آن ها را کاهش دهید.
  4. مواد مخدر را پنهان یا دور بریزید.
  5. زمانی که فرد عصبانی است با او بحث کنید..
  6. نسبت به رفتار فرد معتاد احساس گناه یا مسئولیت داشته باشید.

وقتی نوجوان شما مشکل مواد مخدر دارد

کشف اینکه کودک شما از مواد مخدر استفاده می کند می تواند باعث ترس، سردرگمی و خشم شود. مهم است که هنگام رویارویی با نوجوان خود آرام بمانید و این کار را فقط زمانی انجام دهید که همه هوشیار هستند.

نگرانی های خود را توضیح دهید و روشن کنید که نگرانی شما به دلیل عشقی است که به او دارید، مهم این است که نوجوان احساس کند شما از او حمایت می کنید.

علائم هشدار دهنده سوء مصرف مواد مخدر در نوجوانان

مانند بزرگسالان، در نوجوانان نیز سوء مصرف مواد به مواد مخدر غیرقانونی محدود نمی شود. در واقع، در نوجوانان احتمال بیشتری وجود دارد که از داروهای تجویزی و بدون نسخه از جمله مسکن ها، محرک ها، آرام بخش ها و مسکن ها سوء استفاده کنند.

در بسیاری از موارد، تهیه این داروها برای نوجوانان بسیار آسان تر است، اما می توانند عوارض جانبی خطرناک و حتی کشنده داشته باشند.

در حالی که مصرف هر نوع ماده مخدری به طور خودکار منجر به سوء مصرف مواد نمی شود، اما استفاده زودهنگام یک زنگ خطر برای ایجاد سوء مصرف جدی تر و اعتیاد در آینده است. خطر سوء مصرف مواد نیز در دوران سخت، مانند تغییر مدرسه، نقل مکان یا طلاق، به شدت افزایش می یابد.

چالشی که برای والدین وجود دارد، تمایز قائل شدن بین فراز و نشیب های عادی دوران نوجوانی و پرچم قرمز سوء مصرف مواد است. در این شرایط علائم زیر به آن ها در تشخیص اعتیاد فرزندشان کمک می کند:

  • چشم های خونی یا گشاد شدن مردمک ها؛ استفاده از قطره های چشمی برای پوشاندن این علائم
  • دوری از کلاس ؛ کاهش نمرات؛ مشکل ناگهانی در مدرسه و افت تحصیلی
  • از دست دادن نسخه، پول یا اشیاء قیمتی
  • انزوا، گوشه گیری، عصبانیت یا افسرده به طور غیر عادی عمل می کند
  • تغییرات خلقی ناگهانی یا شکایات مکرر سلامتی، خستگی مداوم
  • از دست دادن علاقه به سرگرمی های قدیمی ؛ دروغ گفتن در مورد علایق و فعالیت های جدید
  • خواستار حفظ حریم خصوصی بیشتر ؛ قفل کردن درها؛ دوری از تماس چشمی

۷ قدم برای جلوگیری از مصرف مواد مخدر در نوجوانان

  • در مورد خطرات و آسیب های استفاده از داروهای غیرقانونی و تجویزی با فرزندان خود صحبت کنید. ایجاد یک محیط امن برای صحبت در مورد این مسائل تفاوت واقعی در احتمال استفاده یا سوء مصرف مواد مخدر ایجاد می کند.
  • قوانین و عواقب را تعیین کنید. نوجوان شما باید بداند که مصرف مواد مخدر عواقب خاصی دارد. اما تهدیدهای توخالی نکنید یا قوانینی که نمی توانید آن ها را اجرا کنید وضع نکنید و مطمئن شوید که همسرتان موافق است و آماده اجرای قوانین است. به نوجوان خود یادآوری کنید که مصرف نسخه شخص دیگر یا به اشتراک گذاشتن نسخه او با دیگران غیرقانونی است.
  • فعالیت نوجوان خود را زیر نظر داشته باشید. بدانید نوجوانتان کجا می رود و با چه کسانی معاشرت می کند. همچنین مهم است که به طور مرتب مکان های مخفی احتمالی مواد مخدر را بررسی کنید. در کوله پشتی، بین کتاب های روی قفسه، در جعبه های DVD یا لوازم آرایش. فعالیت آنلاین نوجوان خود را برای بررسی خرید داروهای غیرقانونی زیر نظر بگیرید.
  • فرزندتان را به سایر علایق و فعالیت های اجتماعی را تشویق کنید. نوجوان خود را در معرض سرگرمی ها و فعالیت های سالم، مانند ورزش های گروهی و باشگاه های بعد از مدرسه قرار دهید.
  • با فرزندتان در مورد مسائل اساسی صحبت کنید. مصرف مواد مخدر می تواند نتیجه اختلالات دیگری باشد. آیا نوجوان شما در تناسب اندام مشکل دارد؟ آیا اخیراً تغییر عمده ای رخ داده است، مانند نقل مکان یا طلاق که باعث استرس شده است؟
  • کمک بگیر: نوجوانان اغلب با والدین خود مشاجره می کنند، اما اگر سخنان والدینشان را از یک شخصیت متفاوت بشنوند، ممکن است تمایل بیشتری به گوش دادن داشته باشند. پزشک خانواده، درمانگر یا مشاور مواد مخدر را امتحان کنید.

مرحله بعدی: کمک گرفتن برای سوء مصرف مواد مخدر یا اعتیاد

اعتیاد یک مشکل پیچیده است که تمام جنبه های زندگی شما را تحت تاثیر قرار می دهد. ترک اعتیاد نیازمند دستیابی به حمایت و ایجاد تغییراتی در شیوه زندگی، برخورد با مشکلات و روابط با دیگران است.

بهبودی در دسترس شماست، اما سعی نکنید به تنهایی پا در مسیر بهبودی قرار دهید. ناامید شدن و منطقی کردن “فقط یک بار دیگر مواد مصرف می کنم” بسیار آسان است، سعی کنید یک حمایت دائمی داشته باشید و هرگز از موفقیت ناامید نشید.

منبع : سوء مصرف مواد مخدر و اعتیاد

تفاوت کودک همسری و ازدواج در سن پایین| ازدواج زودهنگام

ازدواج زودهنگام مسئله ای رایج در برخی از جوامع به خصوص ایران می باشد، البته این مسئله چالش برانگیز مخالفان و موافقانی دارد که به بررسی و نقد آن می پردازند. به ازدواج های زیر 18 سال ازدواج زود هنگام می گویند که به علل مختلفی در ایران رواج یافته است.

از جمله مسائل فرهنگی، اقتصادی، مذهبی و فردی از عوامل سوق دهنده افراد به سمت ازدواج در سن پایین می باشند. متاسفانه در برخی از مناطق و به اعتقاد برخی از افراد ازدواج زودهنگام به خصوص در مورد دختران نوعی فضیلت به شما می آید. اما این پدیده باعث به وجود آمدن مشکلاتی برای فرد، جامعه و خانواده می شود.

در این شرایط باید افراد سطح آگاهی خود را در مورد ازدواج زودهنگام افزایش دهند تا با پیامدهای منفی آن آشنا شوند و تا حد امکان از این اتفاق پیشگیری کنند. کمک گرفتن از مشاوره ازدواج در این زمینه موثر می باشد و می تواند آگاهی لازم را در اختیار شخص بگذارد.

ازدواج زود هنگام| پیامدهای ازدواج زودهنگام

سن ازدواج به طور قانونی در ایران، 13 سالگی می باشد البته سنین پایین تحت شرایط خاص با بررسی قاضی، اجازه ازدواج صادر خواهد شد، اما سن رسمی ازدواج در سطح جهان 18 سال در نظر گرفته می شود در واقع منظور از ازدواج زودهنگام، سن پایین تر از 18 سال می باشد.

در جوامع مدرن مبنای ازدواج هر فرد تمایل و انتخاب خودش می باشد یعنی هر فردی خودش می تواند انتخاب کند و ازدواج یک انتخاب شخصی است که فرد بالای 18 سال در مورد آن تصمیم می گیرد.

به طور معمول در این جوامع ازدواج زیر 18 سال غیرقانونی می باشد و خود افراد تمایلی برای آن ندارند هم چنین ازدواج امری تحمیلی در  نظر گرفته نمی شود و خانواده ها در مورد آن تصمیم نمی گیرند. در کشورها غربی خانواده ها در ازدواج نقش موثری ندارند و  نقش خانواده در ازدواج چندان پررنگ نمی باشد.

در مقایسه با کشورهای غربی، ازدواج در ایران برای والدین بسیار مهم است و یک سرنوشت قطعی برای فرزندان در نظر گرفته می شود و والدین از سال ها قبل برای آن برنامه ریزی می کنند. حتی در انتخاب فرد مناسب برای ازدواج با فرزندشان تصمیم گیری می کنند و این عامل در برخی از مواقع باعث می شود تا فرد معیارهایی برای انتخاب همسر در نظر نگرفته و با تصمیم خانواده تن به ازدواج دهد.

شیوع ازدواج زود هنگام

ازدواج زود هنگام یعنی زیر سن 18 سال، که در ایران شیوع بالایی دارد. بر اساس آمارها شیوع کودک همسری برای دختران زیر سن قانونی حدود 65 درصد و برای پسران 35 درصد می باشد. متاسفانه حدود 20 درصد از این افراد تحصیلات زیر دیپلم دارند و عدم تحصیلات کافی به معنی ناآگاهی آن ها در مورد ازدواج و بروز مشکلاتی در این زمینه می شود، زیرا اطلاعات آن ها در این زمینه بسیار کم می باشد.

علل ازدواج زود هنگام چیست؟| عوامل موثر بر ازدواج زودهنگام

ازدواج زودهنگام در بسیاری از مناطق کشور به خصوص در روستاها و شهرهای کوچک امری طبیعی می باشد و اصولا مورد تشویق و تائید قرار می گیرد. برای ازدواج در سنین پایین علل متعددی وجود دارد که در ادامه مقاله آن ها را بیان کرده و به بررسی آن می پردازیم:

1. علل فرهنگی

در برخی از فرهنگ ها، ازدواج زودهنگام یک فضیلت و ارزش به حساب می آید، این مسئله بیشتر در مورد زنان صادق است تا مردان. فرهنگ غالب جامعه بیشتر جوانان را تشویق می کند تا در سنین پایین ازدواج کنند و آمادگی روحی آن ها را برای ازدواج در نظر نمی گیرند.

در صورتی که به این امر توجه نکنند از نظر اجتماعی فشار زیادی به زنان وارد می شود. هم چنین در برخی از خرده فرهنگ ها دختران هر چه زودتر ازدواج کنند، بهتر است و تحصیل و اشتغال زنان ارزش پنداشته نمی شود. والدین فکر می کنند که اگر دختر در سن بالا و دیر ازدواج کند حرف شنوی او از والدین کاهش می یابد و والدین نمی توانند او را کنترل کنند. البته در مورد پسران هم این نگرانی وجود دارد اما آزادی پسران در خانواده بیشتر می باشد.

2. علل فردی | عوامل موثر بر ازدواج زودهنگام

برخی از نوجوانان در ارتباط با جنس مخالف و به خاطر وابستگی عاطفی شدیدی که به طرف مقابل شان دارند تصمیم به ازدواج می گیرند.

در واقع انگیزه آن برای ازدواج وصال به معشوق می باشد و هیچ آگاهی یا پیش زمینه ای در مورد مهارت های لازم برای ازدواج موفق ندارند و بدون آگاهی تصمیم می گیرند تا زندگی مشترک شان را آغاز کنند. در این شرایط ممکن است خانواده ها با تصمیم او مخالفت کنند اما او در امر ازدواج پافشاری می کند و علیرغم مخالفت های خانوادگی، تصمیم به ازدواج می گیرد.

3.علل مذهبی

یکی از نگرانی های اصلی جوامع مذهبی، به گناه افتادن جوانان و وارد شدن به روابط نامشروع و افکار گناه آلود می باشد. بسیاری از افراد به خاطر صیانت نفس جوانان، یعنی زمانی که میل جنسی آن ها فعال می شود، ازدواج زودهنگام را توصیه می کنند.

ازدواج زودهنگام به طور معمول در دوران نوجوانی و بلوغ است و بسیاری از والدین به خاطر همین تفکر و ترس از به گناه افتادن فرزندشان او را به سمت ازدواج سوق می دهند. این مسئله باعث می شود که حتی دوران نامزدی کوتاه تر از زمان معمول برای آشنایی زوجین باشد.

در صورتی که می توانند این دوران را کمی طولانی کنند تا به شناخت برسند زیرا این مدت زمان مناسبی برای شناخت پیش از ازدواج می باشد.

4.علل اقتصادی

فشار اقتصادی در خانواده های پر جمعیت باعث می شود تا والدین تصمیم بگیرند دخترشان را هر چه سریع تر به منزل شوهر بفرستند تا بار هزینه زندگی شان کاهش پیدا کند. همین امر عامل ازدواج با مرد سن بالا نیز می شود. بسیاری از خانواده هایی که وضعیت معیشتی مناسبی ندارند ترجیح می دهند دخترشان را به مردهای سن بالا بدهند زیرا در برخی موارد تمکن مالی افراد مسن بهتر است.

تغییرات فرهنگی در مورد ازدواج زود هنگام

خوشبختانه در سال های اخیر تغییراتی در نگرش افراد در مورد ازدواج ایجاد شده است و بیشتر به تحصیلات توجه می شود، این روزها دختران و همینطور پسران سالیان زیادی را به تحصیلات می پردازند و به تدریج وارد بازار کار می شوند. هم چنین به خاطر مسائل اقتصادی و اجتماعی، سن ازدواج بالا رفته و فشار اجتماعی روی دختران و پسران برای تن دادن به ازدواج اجباری در سنین پایین بسیار کاهش یافته است.

از طرف دیگر جامعه به سوی مدرن بودن پیش رفته است و در کشور حق انتخاب فردی یک اولویت در نظر گرفته می شود و ازدواج را به زمانی موکول می کنند که دختران و پسران آمادگی لازم برای ازدواج را داشته باشند. البته این مسئله در مورد همه شهرها و همه جمعیت صدق نمی کند و در برخی از مناطق ازدواج زودهنگام یک نوع تفاخر و ارزش به حساب می آید.

پیامدهای ازدواج زودهنگام| آسیبهای ازدواج زودهنگام

ازدواج زودهنگام در ابتدا ممکن است باعث کاهش اضطراب خانواده ها شود، هزینه ها را کاهش دهد یا نگرانی شان بابت این که فرزندشان به گناه آلوده شود را از بین ببرد. اما پیامدهای منفی بسیاری برای فرد و جامعه به همراه خواهد داشت. در ادامه این مقاله برخی از پیامدهای ازدواج زودهنگام را بررسی می کنیم:

پیامدهای فردی| مزایا و معایب ازدواج زودهنگام

1.بحران هویت

روانشناسان تا حدود سن 18 سالگی را نوجوانی در نظر می گیرند، یعنی افراد زیر 18 سال هنوز وارد دوران بزرگسالی نشده اند. نوجوانی دوران بحران هویت و هویت یابی بوده و این دوران آغاز شکل گیری هویت در نوجوانان می باشد اما هنوز به ثبات فکری و هیجانی نرسیده است و نمی داند از خود و دنیا چه چیزی می خواهد. در این شرایطی نمی تواند معیارهای درستی برای ازدواج در نظر بگیرد و در انتخاب همسر به درستی عمل کند.

2. تغییر سلیقه| مزایا و معایب ازدواج زودهنگام

به طور معمول بعد از چند سال که از 18 سالگی می گذرد فرد وارد دنیای بزرگسالی شده و تمام تصورات نوجوانی اش تغییر می کند، هم چنین سلیقه او در مورد ازدواج عوض می شود. یعنی ازدواج زودهنگام ممکن است باعث شود که رضایت زناشویی فرد در آینده کاهش یابد و از زندگی زناشویی اش راضی نباشد.

3. بازماندن از تحصیل

یکی از پیامدهای ازدواج زودهنگام، بازماندن از تحصیل می باشد. ازدواج زودهنگام می تواند به فرزندآوری ختم شود و در این شرایط امکان ادامه تحصیل به ویژه برای دختران از بین برود. این به معنی محدود شدن فرصت های رشد فردی و نداشتن مهارت های لازم برای فرزندپروری می باشد زیرا دختران در سن کم آگاهی لازم را ندارند.

4. ازدواج مسئولیتی بزرگ

مزایا و معایب ازدواج زودهنگام، پذیرفتن و یا تحمیل یک مسئولیت بزرگ به فردی می باشد که احتمالا توانایی و ظرفیت پذیرش چنین مسئولیتی را ندارد. چنین اتفاقی باعث می شود تا فرد به طور ناگهانی از زندگی کودکی اش وارد بزرگسالی شود. برخی از افراد در مواجهه با این شرایط فشار روانی زیادی را تحمل می کنند و اختلالات سازگاری نشان می دهند هم چنین بعضی از افراد از کودکی نکردن خود شکایت می کنند.

5. پیامدهای خانوادگی

یکی از پیامدهای ازدواج زودهنگام می تواند طلاق یا طلاق عاطفی باشد که نارضایتی از زندگی را به همراه دارد، از طرف دیگر زوجین در سنین پایین ازدواج می کنند و بچه دار می شوند اما بلوغ کافی برای تربیت فرزند را ندارند و در این شرایط هم خود و هم فرزندشان با مشکلاتی رو به رو خواهند شد.

6. پیامدهای بلندمدت و اجتماعی

ازدواج های زود هنگامی که طلاق را در جامعه افزایش می دهد تاثیرات مخربی بر روی سلامت جامعه می گذارد، فرزندانی که در چنین خانواده هایی بزرگ شده اند و درگیر فرایند طلاق والدینشان بوده اند، سطح سلامت روان پایین تری خواهند داشت و همین مسئله نسل آینده را تحت تاثیر قرار می دهد.

هم چنین یکی از پیامدهای مهم ازدواج و بارداری زودهنگام آسیب جدی به سلامت جسمی دختران می باشد. بارداری در سنین پایین به دلیل عدم آمادگی بدنی و ضعف جسمانی دختران، خطرات جدی برای مادر و جنین به همراه دارد. ممکن است باعث سقط جنین و زایمان های زودرس شود که گاهی اوقات منجر به مرگ مادر می شود.

تاثیر خدمات روانشناسی بر ازدواج زودهنگام

بر اساس مطالبی که بیان شد ازدواج زودهنگام آسیب ها و پیامدهای متعددی را به همراه دارد و می تواند تمام زندگی فرد را تحت تاثیر قرار دهد، به همین دلیل توصیه می شود قبل از ازدواج از مشاور و روانشناس کمک بگیرید تا آگاهی لازم را در اختیار شما قرار دهد و شما را با تمام ابعاد ازدواج زودهنگام آشنا سازد.

در صورتی که تصمیم به ازدواج در سنین پایین گرفتید روانشناس مهارت های لازم را بیان می کند تا بتوانید ازدواج موفقی داشته باشید و از بروز مشکلات و چالش ها در زندگی مشترک پیشگیری نمایید. در این راستا مرکز مشاوره ستاره ایرانیان از متخصصان و روانشناسان با تجربه تشکیل شده است که به صورت حضوری و تلفنی خدماتی را ارائه می دهند و در این زمینه یاری تان می کنند.

منبع : تفاوت کودک همسری و ازدواج در سن پایین| ازدواج زودهنگام