70 سوالات پشت تلفن خواستگاری| مهم ترین سوالات

ازدواج امری بسیار مهم و اساسی در زندگی می باشد، به دلیل شرایط ممکن است برخی از افراد ارتباط تلفنی با همسر آینده خود داشته باشند. در این مقاله سوالات پشت تلفن خواستگاری فراهم شده است. 

البته فراموش نکنید تا زمانی که با همسر آینده خود وقت نگذارید و از مشاور کمک نگیرید نمی توانید به شناخت کافی دست پیدا کنید.

سوالات جلسه اول آشنایی

همان طور که بیان شد سوالات پشت تلفن خواستگاری اهمیت بالایی دارند و باید با دقت پرسیده شوند. در انتهای مطلب نکاتی در مورد نحوه پرسش سوالات آورده شده است که می تواند به شما در پرسیدن سوالات زیر کمک کند.

1. معرفی کلی هر دو طرف (شغل، مدرک تحصیلی، تعداد خواهر و برادر و موارد دیگر)

2. انتظارات شما از ازدواج چیست؟

3.  اهداف شما در زندگی چیست؟ برنامه های بلند مدت و کوتاه مدت.

4.  رابطه شما با خانواده تان چگونه است؟

5. انتظار دارید رابطه همسرتان با خانواده تان چگونه باشد؟

6. چه تعداد دوست صمیمی دارید؟ 

7. بر چه معیاری دوست های خود را انتخاب کرده اید؟

8. چرا آن ها دوستان شما هستند؟

9.  رابطه شما با آن ها بعد از ازدواج چگونه خواهد بود؟

پیشنهاد مشاور: سوالات مادر داماد در جلسه خواستگاری که هر عروسی باید بداند

10. دوست دارید همسرتان چه نوع رابطه ای با دوستانتان داشته باشد؟

11. تعطیلات خود را چگونه می گذرانید؟

12.به چه کارهایی علاقه دارید؟ 

13. در تصمیم گیری با دیگران مشورت می کنید؟

14.  چگونه خشم را ابراز می کنید؟

15. در مورد کار زنان چه احساسی دارید؟ 

16. آیا با کار همسر خود پس از ازدواج مخالف هستید؟

17. آیا قصد ادامه تحصیل دارید؟

سوالات معیارهای ازدواج

18. دلیل شما برای ازدواج چیست؟ 

19. آیا خود را فردی سنتی می دانید؟

20. نظرتان در مورد سنت های خانوادگی چیست؟

21. آیا می خواهید بچه دار شوید (چندتا)؟

22. اهداف شغلی شما چیست؟

23. آیا تصمیم دارید کار خود را تغییر دهید؟

24. رابطه شما با والدینتان چگونه است؟

25.  درونگرا هستید یا برونگرا؟

26. نظر شما در مورد دین و ایمان چیست؟

27. آیا خود را فرد مذهبی می دانید؟

28. در ارتباط با جنس مخالف چه رفتاری دارید؟

29. دوست دارید همسرتان با جنس مخالف چه رفتاری داشته باشد؟

30. دردناک ترین اتفاقی که تا به حال با آن روبرو شده اید چه بوده است؟

31.  نظرتان در مورد تقسیم وظایف خانه چیست؟

32. آیا مطالعه را دوست دارید؟ چه کتاب هایی را ترجیح می دهید؟

33. اگر بتوانید چیزی را در مورد نحوه تربیت خود تغییر دهید، چه چیزی را تغییر می دهید؟

34. بزرگترین دستاورد زندگی شما چیست؟

35. چقدر با برادر یا خواهرت صمیمی هستی؟

36. آیا با دوستان مدرسه و دانشگاه خود در ارتباط هستید؟

37. چه سبک تربیتی را برای بچه مناسب می دانید؟

38. ورزش چقدر در زندگی شما ارزش دارد؟

39. اگر در مورد موضوعی اختلاف نظر پیدا کنید چه کسی حرف نهایی را می زند؟

40. آیا کینه های گذشته را هنوز به یاد می آورید؟

سوالات خواستگاری که پسرها باید بپرسند

41. اگر در زندگی مشترک به مشکل بخوریم آیا حاضرید به مشاور مراجعه کنیم؟

42. چقدر به تنهایی نیاز دارید؟

43. چه مقدار پول باید در دسترس باید داشته باشید تا احساس راحتی کنید؟

44. خانواده شما چه نقشی در زندگی مشترک ما خواهند داشت؟

45. برخی از اهداف مالی شما چیست؟

46. حفظ ظاهر فیزیکی چقدر برای شما مهم است؟

47. به نظر شما مراقبت از خود چقدر مهم است؟

48. اگر به میل جنسی خود در مقیاس 1-10 امتیاز دهید، چه چیزی خواهد بود؟

49. ازدواج پدر و مادرت چطور است؟ آیا دوست دارید ازدواجی مثل آن ها داشته باشید؟

50. هنگامی که استرس دارید چگونه آرام می شوید؟

51. بزرگترین ترس شما چیست؟

52.انتظارات شما از رابطه جنسی چیست؟

53. ازدواج برای شما چه معنایی دارد؟

54. خاطره کودکی مورد علاقه شما چیست؟

55. در دوران کودکی در مدرسه چگونه بودید؟ 

56. آیا چیزی وجود دارد که از گفتن آن با صدای بلند به کسی ترس داشته باشید؟ 

57. رنگ مورد علاقه شما چیست و چرا؟

58. اگر می توانستید چیزی یاد بگیرید، چه چیزی را انتخاب می کردید و چرا؟

59. به چه کسی در خانواده خود نزدیکتر هستید؟

60. همیشه دوست داشتید کجا سفر کنید؟

61. با کدام شخصیت فیلم یا برنامه تلویزیونی بیشتر همذات پنداری می کنید؟

62. استعداد پنهان شما چیست؟

63. کدام کتاب زندگی شما را تغییر داده است؟

سوالات خواستگاری همراه با جواب

64. خانواده شما چگونه ابراز عشق و محبت می کنند؟ 

65. روز عالی خود را توصیف کنید. 

66. وقتی غمگین هستید چه چیزی شما را شاد می کند؟ 

67. در مورد مصرف مواد مخدر چه احساسی دارید؟ 

68. ترجیح می دهید خیلی معروف باشید یا خیلی ثروتمند؟

69. برای چه چیزی بیشتر از همه سپاسگزار هستید؟

70. فکر می کنید دیگران از چه سه کلمه برای توصیف شما استفاده می کنند؟

نکات سوالات پشت تلفن خواستگاری

نکات زیر در پرسیدن سوالات بالا به شما کمک می کند بنابراین حتما پیش از مکالمه این نکات را بخوانید.

  1. خودتان نیز به سوالات پاسخ دهید و اجازه دهید طرف مقابلتان هم سوالاتش را مطرح کند. پرسیدن یک طرفه سوالات باعث می شود که شما تنها صحبت کنید.
  2. برخی از سوالات بالا برای افزایش شناخت شما می باشد و باعث می شود که بتوانید سرگرمی های مشترکی را پیدا کنید. پیدا کردن سرگرمی های مشترک باعث می شود بتوانید وقت بیش تری را کنار یکدیگر بگذرانید.
  3. متاسفانه اختلالات با پرسیدن سوال مشخص نمی شود بنابراین حتما به مشاور مراجعه کنید و چند جلسه نیز از کمک او بهره مند شوید.
  4. همان طور که گفته شد با پرسش سوالات نمی توانید به شناخت کافی برسید بنابراین سعی کنید در موقعیت های مختلف پیش هم باشید مثلا مشاهده کنید که در ترافیک عصبی می شود؟ آیا به راننده های دیگر پرخاش می کند؟ تا چه میزان برنامه های خود را با خانواده اش تنظیم می کند؟ آیا استقلال شخصیتی در تصمیم گیری هایش دارد؟ آیا در بیش تر مواقع در مورد خود و دستآوردهایش حرف می زند؟ ایا احساس می کنید خودشیفته می باشد؟ آیا نظر شما را در تصمیم گیری ها می پرسد؟
  5. به تمام نکات دقت کنید. همیشه توصیه می شود که زوجین پیش از ازدواج به تمام نکات دقت کنند، لیستی از موضوعاتی که برایتان اهمیت دارد آماده کنید و در مورد آن ها بیش تر سوال بپرسید. 
  6. در مورد ازدواج و روش های ارتباطی مطالعه کنید.
  7. تصور غیرواقعی نسبت به ازدواج نداشته باشید، متاسفانه بسیاری از افراد ازدواج و همسر خود را با فیلم ها و کتاب ها مقایسه می کنند که درست نیست. به خاطر داشته باشید که هر فردی معایبی دارد اما باید دقت کنید که این معایب چه درجه ای دارند و آیا با معیارهای شما در تضاد هستند؟

منبع : 70 سوالات پشت تلفن خواستگاری| مهم ترین سوالات 

افسردگی و رابطه آن با خیانت همسر

افسردگی و رابطه آن با خیانت همسر

در این مقاله قصد داریم رابطه افسردگی را نسبت به خیانت همسر بسنجیم. در این مورد علائم دیگری مانند اختلالات استرسی که ممکن است همراه افسردگی باشند را نادیده می گیریم. در این مقاله قصد داریم ۳ مورد را توضیح دهیم و راجع به آنها نتیجه گیری کنیم.

سعی داریم بر تحقیقاتی که درباره ارتباط افسردگی و خیانت زوجین است مروری داشته باشیم و درباره تاثیر درمان افسردگی بررسی و تحلیل داشته باشیم.

زوج درمانگران در مواجهه با خیانت، باید انتظار برخورد با زوجینی که یک نفر یا هر دوی آنها احساس افسردگی و خیانت به رابطه زناشویی دارند را داشته باشند.

تحقیقات به طور واضح رابطه خیانت و افسردگی را تایید می کنند در این مقاله ابتدا مروری بر تحقیقات حوزه افسردگی و خیانت زناشویی خواهیم داشت پس از آن به ارتباط این دو خواهیم پرداخت. سپس تاثیر درمان زوجین را بررسی می کنیم و در نهایت چالش های پیش رو برای محققین هنگامی که هر دو مشکل اتفاق می افتد بررسی می کنیم

افسردگی و رابطه آن با خیانت همسر

زوج درمانگر ها می توانند انتظار برخورد با زوجینی که یک نفر یا هر دوی آنها مبتلا به افسردگی هستند و در رابطه زناشویی خود خیانت کرده اند را داشته باشند.

در مورد شیوع خیانت آمار ها متغیر است. ۲۵ درصد یا کمتر میزانی است که توسط تخمین جهانی اعلام شده که بیشتر آن متشکل از مردان است. گاتمن درباره ی زوج درمانی  می گوید ۲۵ درصد مشکلات حاضر به خیانت به همسر مرتبط است.

ویکس گامبسیا و جنکین ادعا می کنند که بیشتر زوجینی که تحت درمان افسردگی هستند حالاتی از خیانت به همسر را یا در گذشته بروز داده اند یا در زمان حال بروز می دهند.

متاسفانه مقوله خیانت به همسر و مشکلات این چنینی به مشکل بزرگی از سمت مراجع کنندگان تبدیل شده.

در این مورد شواهدی وجود دارد که خیانت زناشویی را با افسردگی ارتباط می دهد. این حالت در بعضی از مراجعین به عنوان حالت پیش گویی کننده خیانت به همسر( مرحله قبل از خیانت به همسر) بروز پیدا می کند .

در بعضی دیگر مثل پاسخی در برابر خیانت صورت گرفته به همسر ( مرحله بعد از خیانت کردن به همسر ) و در بعضی دیگر به عنوان یک انگیزه و نیروی محرک برای به حرکت در آوردن افسردگی زمینه ای که فرد قبلا به آن مبتلا بوده است.

این قضیه موجب می شود دومین درمان زوجین که پیش زمینه خیانت به همسر را دارند احتمال وجود افسردگی بسیار زیاد باشد.

مروری بر یک پژوهش که بر روی زوجین درباره افسردگی و ارتباط آن با خیانت به همسر انجام گرفته.

این تحقیق وجود یک رابطه بین افسردگی و خیانت به همسر را نمایان می کند. نتیجه گیری اول آن مربوط به ۳۸ درصد از زنانی است که نسبت به خیانت همسر خود مطلع شدند و در عوض ۱ ماه به افسردگی مبتلا شدند.

جالب است بدانید آنها قبلا سابقه افسردگی نداشته اند. برای خانم هایی که قبلا به افسردگی مبتلا بوده اند آمار بسیار بالاتر و وحشتناک تر است.

این آمار ها نشان می دهد ۷۲ درصد آن ها افسردگی پنهان داشته اند که با متوجه شدن مقوله خیانت دوباره فعال شده. آمار مربوطه نحوه رابطه بین خیانت همسر و افسردگی را نشان می دهد.

الگوی ملی مرتبط با افسردگی

در تحلیلی که توسط اولفسون ـ مارکوس ـ دروس و همکاران انجام گرفته الگوهای ملی قید شده. آنها اطلاعاتی که از تیم تحقیقاتی پزشکی ملی در سال ۱۹۸۷ و هیئت تحقیقات پزشکی ملی در سال ۱۹۹۷ جمع کرده بودند استفاده کردند.

آنها در دو بازه زمانی متفاوت الگوهای درمانی استفاده شده در کشورها را در گروه های مختلف بیماران سرپایی بیمارستانی تحلیل و بررسی کردند. در آزمایش بالینی مدل سال ۱۹۸۷ تعداد ۱۵۵۹۰ نفر خانم خانه دار بودند و در مدل سال ۱۹۹۷ تعداد ۱۴۱۴۷ نفر خانم خانه دار حاضر بودند.

نکته ی بسیار مهمی که در این بررسی مشهود بود این بود که درمان افسردگی از ۰٫۷۳افراد در گروه ۱۰۰ نفره در سال ۱۹۸۷ به ۲٫۳۳ در ۱۰۰ نفر مورخ سال ۱۹۹۷ بیشتر شده بود. در واقع می توان گفت بیشترین افزایش سطح درمانی از سال ۱۹۸۷ تا ۱۹۹۷ مربوط به بانوان جدا شده و طلاق گرفته بود. این گروه افراد نسبت به افراد متاهل برای دریافت درمان افسردگی دوبرابر شانس داشتند.

دارودرمانی برای افسردگی از ۴۴٫۶ درصد در سال ۱۹۸۷ به ۷۹٫۴ درصد در سال ۱۹۹۷ ارتقا یافت. طبق تحقیقات (دروس ـ اولفسون ـ مارکوس  و همکاران) داروهای ضد افسردگی متداول ترین داروهای تجویز شده در تحقیقات بعدی بود و علت آن نیز افزایش وجود دسته خانواده دارویی ssri بود که از تاریخ ۱۹۸۷ تولید شد.

در سال ۱۹۹۷ این دسته دارویی به ۵۸٫۳ درصد افرادی که در آن زمان تحت درمان افسردگی قرار داشتند تجویز شود. پس از آن درصد افرادی که برای درمان افسردگی به روان درمانی احتیاج  داشتند از ۷۱٫۱ درصد به ۶۰٫۲ درصد کاهش پیدا کرد.

مارکوس ـ اولفوسون ـ دروس و همکاران این سوال را مطرح کردند که آیا پزشکان با تجویز داروهای ضد افسردگی در کاهش بروز علائم افسردگی موفق بوده اند یا خیر؟

شرکت های داروسازی در این زمینه رقابت تنگاتنگی داشته که عموم مردم و پزشکان را هدف خود قرار دادند.

در سال ۱۹۸۷ دولت طرحی با هدف شناسایی و درمان افسردگی عموم تصویب کرد. تغییر در مراقبت های بهداشتی بر روند درمان افسردگی نیز موثر بود که طی آن مسئولین خدمات بهداشتی، دارودرمانی توسط پزشکان را بر دیگر روش ها ارجح دانستند.

علاوه بر الگوهای ملی برای درمان افسردگی عده ای الگوهای جهانی وجود دارد که آگاهی انسان را ضمانت می کند. طی مطالعاتی که توسط لوپز و موری در مورخ ۱۹۹۶ انجام شد از ۲۰ کشور جهان و بالغ بر ۱۰۰ دانشمند برای جمع آوری داده های اولیه ۱۳٫۸ میلیون مرگ از ۵۰٫۵ مرگ و میر کلی جهان در سال ۱۹۹۰ استفاده شد.

هدف ابتدایی ایت تحقیق ارتقا دستیابی یه تخمین ۱۰۰۷ دلیل اصلی مرگ و میر بود.

برای مقایسه کردن فاکتورهای خطر و شرایط مختلف ابزار ترکیبی مقیاس مشکلات پزشکی به اسم دالی طراحی شد( موری و لوپزـ ۱۹۹۶) نکته مهم در این تحقیق افسردگی تک قطبی ماژور دومین عامل اصلی ناتوانی در سراسر جهان خواهد بود.

هنگامی که زوجین با مشکلات زناشویی ناراحت کننده ای چون خیانت به همسر یا مشکلات مباحث جنسی به روان درمانگر مراجعه می کنند روان درمانگر باید علائم احتمالی افسردگی را سریعا بررسی کند.

تیم دی ـ ای ـ ام ـ آی ـ وی ـ تی ـ آر در سال ۲۰۰۰ معیارهای درمانی برای مشکلات افسردگی از نوع ماژور را خلاصه بندی کردند. پنج مورد از نه گزینه زیر حتما باید در بیمار وجود داشته باشد که یکی از این ها خلق کسل و افسرده و از دست دادن انگیزه و اشتیاق در فعالیت هایی است که قبلا برای فرد هیجان آور بوده است.

۱) احساس کسالت و بی حالی در اکثر ساعات روز

۲) کاهش علاقه و هیجان نسبت بر کارهایی که قبلا برای فرد مهیج بوده

۳) کاهش یا افزایش وزن شدید که مربوط به رژیم غذایی نبوده باشد

۴) احساس بی خوابی یا تمایل بسیار زیاد به خواب در تمام روز

۵) آشفتگی و خستگی ذهنی ـ عدم تمرکز ذهنی

۶) احساس دائمی خستگی ـ از پا افتادگی و رمق نداشتن

۷) احساس بی ارزش بودن ـ بی کفایت بودن و احساس گناه

۸) عدم تمرکز و تصمیم گیری در موضوعات ساده

۹) تفکر کردن دائمی درباره مرگ و یا تصمیم به خود کشی و آسیب رساندن بهخود

اگر این علائم به همراه یک غم بزرگ یا یک عزاداری باشد اختلال افسردگی ماژور محسوب نمی شود. توجه به غم و عزاداری سوگ می تواند در برابر سایر مشکلات بزرگی که ممکن است فرد متحمل شود کمی کنایه آمیز است.

وقتی فرد یا زنی مورد خیانت قرار می گیرد احساس اندوه خود را طوری توصیف می کند که اگر فرد فوت می کرد برایش راحت تر و قابل تحمل تر بود. بعضی از علائم افسردگی مانند

۱) احساس بدبختی

۲) بی رمقی و خستگی مفرط

۳) لذت نبردن از تفریحات مهیج

۴) احساس پریشان حالی در نتیجه کاهش سطح رضایت از روابط زناشویی ایجاد می شوند.

(ویسمن ۲۰۰۱) با توجه به این که یکی از تاثیرات خاص داروهای ضد افسردگی کاهش میل جنسی است. این مسئله می تواند مشکلاتی نا خواسته در رابطه ایجاد کند.

عوامل استرس زای نسبی پیش گویی کننده افسردگی

اکثر تحقیقاتی که بر موضوع خیانت به همسر به افسردگی تمرکز دارد به رابطه ی میان افراد متاهل هتروسکشوال اشاره می کند. طبق آمار در این روابط حس بی ارزشی فرد می تواند به ابتلای او به اختلال افسردگی حاد منجر شود.

(کانو و اولیری ـ ۲۰۰۰، گلاس و رایت ـ ۱۹۹۷) مثلا برای یک زن فهمیدن رابطه خیانت آمیز شوهرش، تهدید او به طلاق، آزار و خشونت های جسمی از مواردی هستند که فرد را مستعد ابتلا به افسردگی کلینیکال می کنند.

(اولیری ـ ۲۰۰۵) اولیری و کانو در سال ۲۰۰۰ دو گروه را مقایسه کردند. زندگی در گروه اول وقایع شرم آور و تحقیر آمیز رخ داده بود و در گروه دوم اختلاف و دعواهای زناشویی بدون وقایع شرم آمیز مثل خیانت جنسی رخ داده بود.

آنها تحقیقات را از چند بعد مانند تاریخچه خانوادگی افسردگی، سابقه خانوادگی فرد و غیره مورد مطالعه قرار دادند. نتایج به این صورت بودند که زنانی که در زندگی زناشویی شاهد وقایع تحقیر آمیز بودند علائم افسردگی شدیدتری به نسبت گروه مقابل از خود بروز دادند.

در واقع سه چهارم افرادی که در زندگی با وقایع شرم آور مواجه شده بودند مبتلا به افسردگی بالینی شدند. یکی از توضیحات برای میزان بالای افسردگی در این افراد این بود که برخی زنان تمایل دارند وقایع شرم آمیزی که برایشان رخ داده را درونی کنند و در واقع در خود بریزند.

این زنان خود را مقصر می دانند و دائما خود را سرزنش می کنند. با این کار فقط خود را بیشتر مستعد افسردگی می کنند. (اسپرینگ ـ ۱۹۹۶)

عقاید دوران تاهل افراد می تواند به سلامت روانی او در زندگی مشترک کمک زیادی کند ( سیمون و مارکوسن ـ ۱۹۹۹)

سیمون و مارکوسن به مسائلی مانند سلامت روانی و تصورات شخصی هر کس درباره ی باورهایش از میزان اهمیت و نقش ازدواج بر سلامتی فرد هنگام حوادث ناگهانی مانند طلاق پرداختند.

آنها به این نتیجه رسیدند که افرادی که در ازدواج به تعهد خود پایبند هستند کمتر مستعد افسرده شدن هستند سپس نتیجه گرفتند که وقتی فکر و عمل فرد با هم همخوانی و ارتباط داشته باشد فرد از سلامت روانی بیشتری برخوردار است.

(کریستین هرمن ـ اولیری ـ آوری لیف ـ ۲۰۰۱) لیست وسیعی از اعمال استرس آور زندگی که با آغاز افسردگی در ارتباط است را گرد آوری کردند.

چیزی که برای این گروه یک معما بود این بود که آیا دغدغه های شدید و مسائل و اختلافات متاهلی می تواند برای زنانی که قبلا سابقه افسردگی نداشتند زمینه ساز ابتلا به افسردگی باشد یا خیر. سپس ۵۰ زن بین سنین ۱۸ تا ۴۴ سال در آزمایش خود بررسی کردند.

نتیجه این طور نشان می داد که ۳۸ درصد شرکت کننده ها با شرایط افسردگی مواجه هستند. از بین ۱۱ نفری که جدایی همسر را عاملی استرس زا بیان کرده بودند ۶۳ درصدشان شرایط ابتلا به افسردگی را داشتند.

این مطالعه برای ۳۸ درصدی قابل اهمیت است که بلافاصله کمی از یک واقعه منفی از ازدواجشان به افسردگی مبتلا می شوند در صورتی که قبل از آن سابقه ابتلا به افسردگی را نداشتند.

رابطه ای که بین خیانت به همسر ـ سلامت روانی و طلاق است به شدت پیچیده است طبق تحقیقات روابط خارج زناشویی ( خیانت) عامل ۲۷ ـ ۲۰ درصد از طلاق ها می باشد.

( گاتمن ـ ۱۹۹۹) هورویتز و سوئینی در سال ۲۰۰۱ چنین مطالعه ای آماده کردند تا پیوند میان خیانت زناشویی ـ همسری که مورد خیانت قرار گرفته و شروع فرآیند طلاق و سلامت روانی پس از آن را ارزیابی کند.

آن ها اطلاعات خام خود را از آنالیزگر ملی تحلیل مسائل خانواده گرفتند و شروع به بررسی کردند. در سال های ۱۹۸۸ـ۱۹۸۷ تعداد ۱۳۰۰۷شرکت کننده و در بین سالهای ۱۹۹۲ـ۱۹۹۴تعداد ۱۰۰۰۵ شرکت کننده در این تحقیق حضور داشتند.

هوروتیز و سوئینی در سال ۲۰۰۱ برای اینکه بفهمد کدامیک از زوجین آغازگر طلاق باشد. در موردی که خود فرد یا همسرش خیانت زناشویی افشا شده داشته شروع به تحقیق کردند نتایج تحقیقات آن ها به این صورت بود که سلامت روان آن فردی که در رابطه به همسر خود خیانت کرده بالاتر است.

اگر خود او ابتدای کار پیشنهاد دهنده طلاق باشد نه همسر خیانت کارش این طور به نظر می رسد که کنترل و احاطه داشتن بر زندگی کسی فواید هم دارد.

طی تحقیقات مشخص شد که آن زنانی که به علت خیانت های همسرشان از او طلاق گرفته اند. به نسبت مردان بیشتر در ریسک افسردگی هستند. معمولا این بانوان در دو سال  اول بعد از طلاق بیشتر مستعد افسردگی هستند.

سوئینی و هروتیز معتقد بود که اگر یک مرد مردد باشد که مورد خیانت همسرش قرار گرفته یا نه بیشتر در معرض افسردگی قرار می گیرد نسبت به مواقعی که از این مورد مطمئن باشد. مردان همواره از احساس تشویش خاطر خیانت همسر خود در هراس هستند.

این تحقیقات همچنین نشان می داد مردان اگر خودشان شروع کننده جدایی باشند در مقایسه با زنان بیشتر در برابر افسردگی حساسیت نشان می دهند. اگر صاحب فرزندی باشند به افسردگی دامن خواهند زد

هروتیز و سوئینی این چنین محاسبه کردند که امکان دارد علت این افسردگی کاهش تعداد دفعات ملاقات فرزندان پس از جدایی باشد. عوامل ثانویه یاری کننده به کاهش سلامت روان پس از هم فروپاشی زندگی زناشویی یک زوج به شرح زیر است:

درآمد کم خانواده

حضور بچه ها در خانه

کاهش حکایت اجتماعی و غیره

ممکن است همه ی این عوامل انتقالی زندگی نقش چشم گیری داشته باشد و تنش زیادی در زندگی فرد ایجاد کند.

تحقیقاتی برای حمایت از زوج درمانی در موارد خیانت به همسر

تحقیقات تجربی در این زمینه محدود است

(بلو و هارتنت ۲۰۰۵) خیانت تنها مشکل زناشویی نیست که زوجین برای درمان آن به روان درمانگر مراجعه می کنند.

نحوه ی درمان از این لحاظ حائز اهمیت است که بر نتیجه ی درمان تاثیرگذار است. (آتکینزـ الدریج ـ بوکام ـ کریستنسن ۲۰۰۵)

پژوهشی که آتکینز و همکاران در ۲۰۰۵ انجام دادند از معدود پژوهش های تجربی است که برای ارزیابی کار آمد بودن زوج درمانی در کسانی که مورد خیانت زناشویی قرار گرفته اند انجام شده است.

فرضیه اولیه ای است که برای تحقیق در نظر گرفته شده بود این بود که زوجینی که مورد خیانت زناشویی قرار گرفته اند در ابتدای درمان بیشتر اضطراب و نسبت به زوجینی که این مشکل را ندارند روند درمان آهسته تری خواهند داست.

در این مطالعه ۱۳۴ زوج با مشکل این چنینی بررسی شدند که به صورت تصادفی در دو دسته زوج درمانی به روش درمان سنتی و گروه درمان جمعی قرار گرفتند.

۱۹ تا از زوجین جزو مواردی بودند که روان درمانگر خیانت به همسر را درباره آنها مشخص کرده بود. این زوجین قبل از شروع جلسات کار درمانی در هفته سیزدهم روند درمان در هفته بیست و ششم درمان و همچنین در جلسه ی آخر درمان تحت بررسی قرار گرفتند.

روان درمانگر اطلاعات آنها را در پرسشنامه خیانت به همسر وارد کرد. (آتکینز و همکاران ـ ۲۰۰۵ صفحه ۱۴۵) یک مورد از آنها به خیانت به احساسات همسر محدود می شد و با ۱۸۰ مورد دیگر برخوردهای فیزیکی صورت گرفته بود.

دو سوم از زوجین برخورد سنتی دریافت کردند و بقیه آنها درمان گروهی دریافت کردند. نکته قابل توجه این بود که زوجینی که مورد خیانت به همسر را داشتند در پیش آزمون روند درمان سطح اضطراب و استرس بیشتری به نسبت بقیه زوجین داشتند.

تحقیقات نشان می دهد زوج درمانی بسیار کمک کننده است و زوجینی که تحت خیانت قرار گرفته بودند در آزمون تنش و اضطراب زیادی از خود بروز داده بودند که به مرور در درمان بهبود یافتند و در آخر کار قابل شناسایی نبودند و در واقع مانند افراد دارای سلامت روان شده بودند.

استثنای این مسئله زوجی بودند که در تمام طول درمان خیانت خود را از همسرشان مخفی کرده بودند. این تحقیقات نشان می دهد زوج درمانی یک روش مهم برای درمان مستقیم اضطراب ها (بعلاوه علائم افسردگی) است که به دنبال آسیب هایی که زوجین در رابطه به هم وارد می کنند به وجود می آید.

جوریلز ـ بیچ و اولیری در سال ۱۹۸۵ تحقیقی انجام دادند تا نتیجه روابط جنسی خارج از چارچوب در زوجینی که تحت درمان قرار داشتند بپردازند. کار آزمایی بالینی آنها حاکی از آن بود که افرادی که روابط خارج از چارچوب داشتند شامل دو دسته بودند:

۱) یا یکی از زوجین هیچ تمایلی به همکاری و ترمیم رابطه وجود ندارد

۲) هر دو یا یکی از این دو علائمی از افسردگی از خود نشان می دهند.

اگر هر کدام از این دو باشد پایه های زوج درمانی تخریب می شود.

طبق یافته هایی که از خودشان به دست آوردیم فردی که روابط زناشویی خارج چارچوب برقرار کرده بیشتر مستعد ابتلا به افسردگی است.

شوهرانی که به همسر خود خیانت کردند ۸۹ درصد بیشتر از نمره میانه افسردگی به افسردگی مبتلا شدند که این قضیه قیاس و تضاد ۴۶ درصدی در مقایسه با بقیه مردان بود.

زنانی که به همسر خود خیانت کرده بودند ۸۲ درصد بیشتر از نمره میانه افسردگی به افسردگی مبتلا بودند که در این امر قیاس و تضاد ۴۸ درصدی در مقایسه با سایر زنان داشت.

با اینکه مردانی که روابط خارج چارچوب داشتند در مقایسه با مردان دیگر سطح افسردگی بالاتری داشتند اما لزوما معیارها و علائم افسردگی را نداشتند. با این وجود وقتی زنان روابط خارج چارچوب داشتند ۹۱ درصد آن خانواده ها در مقایسه با نرخ ۴۲ درصدی  دیگر افسرده بودند.

گزینه های درمانی

زوج درمانی یک روش متداول و تاثیرگذار برای درمان افسردگی است. درمان فرد به صورت تک نفره فقط علائم را کاهش می دهد و هم روابط زوجین را بهتر می کند.

(ویلیامزـ پاترسون ـ گراف گراندز ـ چاما ـ ۱۹۹۸) اگرچه در این مورد هنوز مشکلاتی وجود دارد اما برنامه درمانی برای افسردگی و خیانت زناشویی توسط زوج درمانگر ها دقیق و حساب شده است.

درمانگر ها باید با تغییرات آشنا باشند و بدانند که هر زوج ممکن است شیوه درمان خاصی را بطلبد ( بوکام ـ ابستین و لا تایلاده ۲۰۰۲) برای زوجینی که با خیانت زناشویی و افسردگی مراجعه می کنند گزینه های مختلفی وجود دارد که بعدها خواهیم گفت.

وقتی بیچ ۲۰۰۳ ـ کونگ ۲۰۰۰ ـ و میر ۲۰۰۲ همه ی روش های درمانی موجود برای درمان همزمان افسردگی و خیانت زناشویی را مورد بررسی قرار دادند مرور و نقد ادبی هیچ مورد تنش آوری در رابطه زناشویی به حاد و بازدارنده شناخته نشده است.

انتخاب این موضوغ که کدام مددجو برای درمان افسردگی به روش زوج درمانی خوب است به این بستگی دارد که آیا آن فرد در رابطه زناشویی شان را عامل افسردگی خود می داند یا نه؟ ( بیچ ۲۰۰۳ ـ بیچ ۲۰۰۱) اگر یک نفر از زوجین نسبت به زندگی خود احساس تعهد و مسئولیت نداشته باشد زوج درمانی روش مناسبی برای آنها نخواهد بود.

اگر شخص قبل از مورد خیانت واقع شدن ایده های خود کشی در سر داشته باشد باید به صورت محتاطانه تحت پیگیری سلامت روان قرار بگیرد. ( بیچ ـ ساندین ـ اولیری ـ ۱۹۹۰)

جاکوبسون و پرینس در سال ۱۹۹۵ به بررسی خانواده درمانی و زوج درمانی برای درمان اختلالات تاثیرپذیر پرداختند. در مقایسه با گروه کنترل آزمونهای پس از درمان در رفتار های زوجین و نیز درمان های تحلیل شناختی روز خود فرد از ارجحیت خاصی برخوردار بودند.

البته درمان رفتاری زوجین به بهتر شدن روابط زناشویی آن ها نیز منجر شده که این قضیه درباره افرادی که فقط خودشان تحت درمان های روان شناختی قرار گرفته بودند مشابه گروه کنترل هیچ بهبودی در روابط زناشویی آن ها حاصل نشده.

جاکوبسون و پرینس به تحقیقات ابستین نیز اشاره می کردند ( ابستین و همکاران ۱۹۸۸) که به ترکییب دو سیستم دارودرمانی و روان درمانی توصیه می کرد.

اگر به درمان بیمار دارای افسردگی جلسات روان درمانی به شیوه دارودرمانی هم اضافه شود هم عملکرد خانواده بهبود پیدا می کند و هم علائم افسردگی بهبود پیدا می کند. (پرینس و جاکوبسون ۱۹۹۵)

مداخلات گروهی

بوکام ـ گوردون و اسنیدر در سال ۲۰۰۴ یک پروتکل درمانی سه مرحله ای برای درمان گروهی پیشنهاد دادند. مرحله اول درمان تمرکزی بر تاثیر رابطه خارج چارچوب زناشویی خواهد داشت.

این مرحله باعث مشخص شدن بحران آنی بین زوجین در برابر نقاط قوت آن ها و تنظیم یک برنامه ریزی درمانی با ایفای نفس به هریک از آنها تا پیاده کردن کامل درمان می شود.

در این مرحله از درمان درمانگر باید علائم افسردگی یا ایده خودکشی را در هر یک از زوجین بررسی کند و مشخص کند آیا هنوز نفر سومی در رابطه وجود دارد یا خیر.

افسردگی ـ پریشان حالی و شرمندگی علائمی هستند که ممکن است پس از خروج از روابط زناشویی بروز داده شوند در مرحله اول درمان باید از شخص آسیب دیده به طور کامل حمایت شود.

میزان احساسات در این مرحله شدیدا بالا می رود. گوردون ـ بوکام و اسنیدر به درمان گرها توصیه می کنند که به هر دو زوجین در این مرحله کمک کنند و چگونگی کنار آمدن با این مشکل را بیاموزند.

مرحله دوم کار درمانی شامل جست و جو درباره محتوای فعل و مفهوم انجام آن کار می باشد. بعضی از اهداف این مرحله را با هم مروز می کنیم:

۱) ارزیابی محتوای کار

۲) احتمال واقع بینانه درباره پتانسیل انجام مجدد کار

۳) ایجاد امنیت نسبی برای شخصی که آسیب دیده ـ توانایی آنها برای ارزیابی و ایجاد تغییراتی که به رابطه طولانی مدت آن ها جان می بخشد.

آخرین مرحله ادامه دادن است. زوجین می توانند طبق تصمیمی که گرفتند پیش بروند که ممکن است بخشش جزئی از آن باشد ( گوردون و همکاران ۲۰۰۴ـ اسپیدرینگ ـ۱۹۹۶) روشی که گوردون و همکاران برای بخشش توصیه کرده اند یک نمای حقیقی از یک زوج را نشان می دهد.

که در آن شخصی که آسیب دیده از تمام احساسات منفی که نسبت به همسرش دارد خلاص می شود و دیگر انگیزه تنبیه و انتقام نسبت به همسرش ندارد. البته ادامه دادن می تواند به این معنی نیز باشد که زوجین تمایل دارند از همدیگر طلاق بگیرند و به این شکل به زندگی خود ادامه دهند.

رفتار درمانی زناشویی

طبق تحقیقات انجام شده رفتار درمانی زناشویی نه فقط در ایلات متحده آمریکا بلکه در بسیاری از کشورهای دیگر نیز کار آمد است. ( میر ـ ۲۰۰۲) البته هنوز سوالاتی درباره توانایی این روش برای حفظ کردن تغییرات در طول زمان وجود دارد (جانسون ۲۰۰۲)

مدل اصلاح شده ی آن که در زوج درمانی رفتاری گروهی استفاده می شود ممکن است بیشتر کارآمد باشد.

(جاکوبسون و کریستین ـ ۱۹۹۶) این روش برای آشکار کردن افسردگی و خیانت زناشویی به صورت همزمان کاربرد دارد (بیچ ۲۰۰۱) در این روش هنگامی که یکی یا هر دوی زوجین افسرده هستند تمرکز اصلی بر رفع علائم افسردگی است.

میر معتقد است ممکن است این روش برای مواقعی که افسردگی باعث بروز مشکلات زناشویی شده و هر دوی زوجین برای رفع مشکل موافق هستند کار آمد باشد. اجزای این روش باید شامل این موارد باشد:

۱) آموزش دادن به زوج درباره طبیعی بودن اختلافات دوره متاهلی

۲) افزایش ارتباطات مثبت با یکدیگر

۳) درک و پذیرش تفاوت های یکدیگر

۴) کاهش سرزنش و ملامت کردن یکدیگر

۵) کاهش تحریکات آزار دهنده و بی مورد

۶) بهبود مهارت های مکالمه برای حل مشکلات

۷) کاهش افکار منفی درباره خود همسر و دیگران

این روش ها شانس بهبود رفتارهای خود را بالا می برد و علائم افسردگی  را کاهش می دهد. البته این مدل مستقیما بر جنبه های خیانت به همسر تاثیری ندارد. ( بلو ـ ۲۰۰۵) به همین علت ممکن است از این نظر در مواقعی که افسردگی و تنش با خیانت زناشویی توامان باشد محدود کننده باشد.

زوج درمانی رفتاری گروهی

این نوع زوج درمانی توسط جاکوبسون و کریستینسن طراحی شد و برای افزایش زوج درمانی رفتاری سنتی و افزایش کارایی آن طراحی آن انجام پذیرفت (دیمی یان ـ مارتل ـ کریستنسن ـ ۲۰۰۲)

۳ مداخله در متدی که در بالا ذکر شد به کار رفته تا تنبیهات کاهش پیدا کند و برخوردهای مثبت ارتقا یابند. ( کریستین سن و هیوی  ـ ۱۹۹۹)

این ها تبادلات رفتاری ـ آموزشی برخورد و مکالمات و آموزش حل مسئله هستند. البته این روش بر پایه مهارت ها پی ریزی شده اند و برای تغییر در رفتار برنامه ریزی شده یکی از اجزای آن بهبود تمرکر بر این قضیه است که رفتارهای همسر خود را به عنوان بخش کوچکی از روند بهبود و تغییر کردن بپذیریم ( دیمی یان و همکاران ۲۰۰۲)

روان درمان گران برای این کار از تکنیک هایی استفاده می کنند که شامل ۳ اصل هستند.

تحمل ـ پذیرش ـ تغییر

درباره پذیرش حس همدلی در مورد مشکل به عنوان اولین رویکرد مداخله ای محسوب می شود. هدف درمانگر از درمان ایجاد حس صمیمیت و نزدیکی بین زوجین است.

ممکن است درمانگران از تکنیک جداسازی یکپارچه برای کمک به زوجین و برای دور کردن خودشان از مشکلات استفاده کنند و با استفاده از آن مشکلات را با قوه عقل حل کنند.

همچنین درمانگر قادر است علائم افسردگی فرد را بعد از بیرون آمدن از یک موقعیت ناگوار بازچینی کند.

روان درمانگران در این زمینه از مداخله های تحمل برای درمان بهره می گیرند به این صورت که زوجین دیگر تلاشی برای تغییر همدیگر نمی کنند.

برای زوجی که مورد خیانت قرار گرفته اند این کار به منزله پاک کردن اصل مسئله نیست اما می تواند به چیزهایی تمرکز کند که زوجین نسبت به یکدیگر می دانند.

زوج درمانی رفتاری گروهی: این روش بر پایه یکپارچه سازی گروهی و سیستماتیک بنا شده. ( کونگ ۲۰۰۰ ـ تیشمن و تیشمن ـ سال ۱۹۹۰)

رمز دستیابی به این موفقیت شناسایی این تفکر است که چگونه ایده های آنی جمعی به روند افسردگی کمک می کنند. ( بک ـ ۱۹۹۱ـ کونگ ۲۰۰۰)

درمانگرانی که به صورت زوجی گروهی کار می کنند نسبت به افسردگی نگاه سیکل میان فردی دارند. درمانگران واکنش های عاطفی زوجین را بررسی می کنند و همچنین مفهوم برخوردها را تفسیر می کنند. ( بوکوم و ابستین ـ ۱۹۹۰)

در واقع در این مداخلات از روش های کاملا مستقیم برای مواجه شدن و دست و پنجه نرم کردن با انتظارات بیمار آسیب دیده استفاده می شود. هدف از این روش افزایش صمیمیت و حمایت دو طرفه میان زوجین است. اما امکان دارد یکی از زوجین همکاری نکند و باور داشته باشد خیانت به همسرش بی دلیل نبوده و قصد  داشته از خود دفاع کند.

اگر شخصی که افسرده باشد همان کسی باشد که به همسر خود خیانت کرده شروع به سرزنش و نکوهش خود می کند و در واقع به عمیق تر شدن لایه های افسردگی خود کمک می کند.

مدل سی سی تی توسط کونگ در ۲۰۰۰ تست شد و در کاهش علائم افسردگی تا حدود زیادی موثر بود. برای افرادی که در زندگی زناشویی دچار اضطراب و تشویش هستند درمان بازسازی هویت گروهی نیز توصیه می شود. (کریستین سن و هیون ـ ۱۹۹۹)

با توجه به این که روش CBT در درمان مشکلات زناشویی و افسردگی موثر است ممکن است مدل های ارتباطی شبیه به آن در درمان خیانت به همسر و افسردگی به صورت همزمان موثر باشد.

مدل CBT از همان ابتدای کار بر روی ادراک و به منظور خلاص شدن از احساسات و عواطف با الگوی ماکرولول کار می کند ( بوکام و همکاران ـ ۲۰۰۲ ـ صفحه ۲۸ )

CBT از نظر عملکرد مرکزگراست و نقش احساسات و تاثیر عوامل محیطی و طبیعی را برای ترمیم روابط و صمیمی شدن آن ها در گذر زمان می داند ( ابستین و بوکام ـ ۲۰۰۲ ـ بوکام و همکاران ۲۰۰۲)

وابستگی بالغینیکی یکی از زیر شاخه های اصلی روش درمانی در زوج درمانی متمرکز بر عواطف و احساسات است. بوکام و الن در سال ۲۰۰۴ به نوعی رابطه قوی میان انگیزه ی خیانت به همسر و وابستگی اشاره کرده اند. ( بلو و هارتنت ۲۰۰۵)

این مدل به این موضوع اشاره می کند که روش ای اف تی بر وابستگی تمرکز دارد و می تواند یک روش کار آمد و ایده آل برای درمان خیانت به همسر باشد.

ای اف تی برای زوج درمانی روشی تجربی محسوب می شود و طبق شواهدی که در دست داریم روشن است که در طول زمان می تواند کار آمد و موثر باشد ( جانسون ـ ۲۰۰۲) به غیر از این مسئله اسن روش برای درمان جراحات وابستگی که در نتیجه وابستگی رابطه ای به شخصی به وجود می آید که برخوردهای نسنجیده بین آن ها رخ خواهد داد جوابگوست.(جانسون ـ مالکین و میلکین ـ۲۰۰۱)

جانسون در سال ۲۰۰۴ اظهار داشت که مشکلات و تروماهای رابطه ای که در نتیجه وابستگی بی جا به شخصی ایجاد شده باشد بیانگر این است که آسیبی که در نتیجه تنها شدن و جدا شدن از آن فرد به شخص وارد می شود در مقابل یک تجربه ناموفق و آسیب پذیر قرار گرفته است. ( صفحه ۲۹۷)

وقتی هدف درمان ما زوجی باشند که به تازگی به خیانت و افسردگی دچار شده اند در نظر آوردن این گزینه های درمانی بسیار موثر است. البته باید توجه کنید که همه ی کسانی که خیانت می کنند یا مورد خیانت واقع می شوند به افسردگی مبتلا نمی شوند اما مدل ای اف تی هر دو مسئله را تحت بررسی قرار می دهد. ( جانسون و همکاران ـ ۲۰۰۱ )

وقتی یکی از زوجین برای کمک خواستن فریاد می زنند و از سمت همسر خود هیچ توجهی دریافت نمی کند، اولین پایه های اعتماد در زندگی آنان فرو می ریزد. ( جانسون ـ ۲۰۰۴ ـ صفحه ۲۶۹)

وظایف درمانگر در رابطه با درمان آسیب هایی که در نتیجه خیانت ایجاد شده.

۱) به همسر آسیب دیده توصیه می کند تا همسر خود را ببخشد و نسبت به او بی تفاوت باشد.

۲) به او در زمینه ترمیم احساسات مجروح او کمک کند.

۳) به شخص خیانت کننده کمک کند که عبارات با مضمون خیانت به همسر را از لحاط اهمیت آن در صمیمیت رابطه شان درک کند نه از نظر بی عدالتی که در حق همسر خود کرده.

۴) درمان گر تلاش می کند تا متوجه شود شخص آسیب دیده قادر است میزان آسیبی که متحمل شده را بازگو کنید یا خیر.

۵) همسر خیانت کننده را ترغیب کند تا درباره درک وی از کاری که کرده و میزان پشیمانی اش از این عمل بازگو کند.

۶) همسر خیانت دیده را ترغیب کند تا از همسر خیانت کار در رابطه با آرامش رابطه شان سوال کند.

۷) از زوجین بخواهد تعریف جدیدی برای واژه خیانت به همسر جایگزین کنند. سپس به همسر خائن کمک کند نسبت به همسرش مسئولیت پذیری بیشتری داشته باشد. ( جانسون ـ ۲۰۰۴)

اگر مداخله از همان مراحل ابتدایی خیانت زناشویی انجام شود از عواملی که بعدها باعث استرس و افسردگی می شود و همچنین از فروپاشی خانواده پیشگیری می شود. ( بیچ و همکاران ـ ۱۹۹۰)

هوک و مارخپت در سال ۲۰۰۰ ادعا کردند که سکوت، برخوردهای شنیع و زننده با یکدیگر ممکن است باعث بروز افسردگی در هر دوی زوجین شود.

اول باید علائم افسردگی تشخیص داده شود سپس درمان سود و سپس الگوهای معاشرتی زوجین تشخیص داده شود ( خصوصا هنگامی که افسردگی بسیار شدید است) اگر هنگام تشخیص و درمان علائم افسردگی با شکست مواجه شویم درمان دارویی نیز بی ثمر خواهد بود. ( مرچنت و هوک ـ ۲۰۰۰ )

خانم هایی که در زندگی مشترک خود شاهد صحنه های شرم آور بودند باید از نظر بالینی به آن ها کمک شود تا با احساسات تحقیر، شرمندگی و افسردگی و مورد خیانت واقع شدن کنار بیایند. ( کانو و اولیدی ـ ۲۰۰۰ـ صفحه ۷۸۰ )

با درمان بالینی کسی که در زندگی خود تجربه شرم آوری مشاهده کرده کمک می کنید تا احساسات خشمگین خود را به سمت کنترل و ایجاد صمیمیت با همسر خود تغییر دهید. ( کانو ـ اولیدی ـ هینز ـ ۲۰۰۴)

درمانگر باید در نظر داشته باشد که وقتی زوجی روابط خارج چارچوب داشته اند ممکن است توسط خانواده خود طرد شده باشند.

فرد افسرده و همسر او ممکن است در زندگی برخوردهای خشونت آمیز، بی عاطفه و بدون مراقبت داشته باشد. به همین دلیل است که می گوییم افسردگی و تعاملات رابطه آن به همدیگر وابسته هستند.

هر دوی زوجین ممکن است به یک چرخه منفی وارد شوند که در آن شخصی که افسرده است منفعل تر و شخصی که افسرده نیست بد رفتار تر باشد. در نتیجه شخص افسرده بیش از پیش افسرده خواهد شد. ( کونگ ۲۰۰۰)

مسائل کلی

طبق تحقیقات انجام شده زنان در رابطه زناشویی با مردان بیشتر متحمل آسیب می شوند زیرا مردان برای برقراری رابطه خارج چارچوب تمایل بیشتری نسبت به زنان نشان می دهند.

(بلو و هارتنت ـ ۲۰۰۵) طبق مطالعات ادبی نیز زنان به نسبت مردان یک یا دو برابر بیشتر مستعد افسردگی هستند. کونگ در سال ۲۰۰۰ به این نتیجه رسید که زنان بیشتر از مردان در معرض افسردگی قرار دارند و این موضوع به دلیل دید منفی ای است که نسبت به خود دارند و خود را یک زن تنها و منفعل تصور می کنند.

کونگ همچنین عقیده داشت که امکان دارد زن ها در برابر نیازهای خود سکوت کنن تا به یک زن کم توقع و ایده آل در دید همسر خود تبدیل شوند.

خانم هایی که همیشه خود را نادیده می گیرند کم کم تنها و منزوی می شوند و تبدیل به یک موجود منزوی و افسرده می شوند. ( کونگ ۲۰۰۰)

البته خوشبختانه این روزها زن ها به نسبت ایام قدیم در جامعه بیشتر فعالیت دارند اما عده ای از آنها هنوز خود را با کارهای بی اهمیت و کلیشه ای مانند کارهای خانه سرگرم می کنند. این کارها می تواند بر توانایی آنها نسبت به مراقبت و توجه به خود تاثیر منفی بگذارد.

بعضی زنان از نظر مالی مستقل نیستند و به همسر خود وابسته هستند. در مواقعی که این زنان خیانت میبینند مجبور هستند همه چیز را فراموش کنند و این رفتارها را برای گذران زندگی تحمل کنند.

ترکیب دارودرمانی و زوج درمانی

همان طور که می دانید داروهای ضد افسردگی خاصیت درمانی طولانی مدت ندارند به این خاطر که احساس ناراحتی و افسردگی نسبت به خیانت همسر کاملا طبیعی است. ترکیب زوج درمانی و دارو درمانی در حال حاضر تنها گزینه موجود برای درمان است چون فعلا هیچ تحقیقی که بیانگر نوع افسردگی و نوع خیانت زناشویی به صورت همزمان باشد وجود ندارد.

مورد خیانت واقع شدن حس تلخی است که ممکن است فرد را نسبت به همه چیز بی اعتماد و پریشان حال کند در نهایت افسرده و بی انگیزه شود.

همسر خیانت کار نیز ممکن است رابطه فعلی خود را از دست بدهد و به حس گناه و سردرگمی دچار شود. وقتی احساس افسردگی هر دو زوجین بهبود نیافت برای درمان لازم است به روان درمانگر ارجاع شوند. ( گلاس ـ رایت ـ ۱۹۹۷ ـ صفحه ۴۸۱)

افرادی که به چندین علائم افسردگی مبتلا هستند و تحت درمان دارویی قرار گرفته اند ثابت کرده اند که هیچ دارویی مانند داروهای ضد افسردگی برآن ها موثر نیست ( اوهشون ـ مارکوس ـ دروس و همکاران ۲۰۰۲)

درمان داروئی باعث می شود علائم افسردگی کاهش پیدا کند تا زوجین بتوانند به راحتی به جلسات زوج درمانی خود بپردازند البته تجویز این داروها باید به خوبی و ماهرانه انجام شود زیرا داروهای افسردگی نیز مانند سایر داروها عوارض خاص خود را دارند. به عنوان مثال سرکوب کردن و کاهش میل جنسی یکی از عوارض داروهای ضد افسردگی است.

توصیه هایی برای تحقیقات آینده

پژوهش های تجربی درباره خیانت های زناشویی محدود است. ( بلو و هارتنت ـ ۲۰۰۵ ) خیانت زناشویی فقط یک مشکل نیست بلکه مسئله ای است که باید تحت درمان و مراقبت های خاص قرار بگیرد. ( آتکینز ـ الدیریج ـ بوکام ـ کریستنسن ـ ۲۰۰۵ )

چند پاسخ برای پژوهش های وجود دارد که روند درمان کسانی که هم به افسردگی مبتلا بودند و هم مورد خیانت واقع شده اند را سرعت می بخشد.

ما به یک تحقیق گسترده از لحاظ کیفیت و فراگیر بودن آن و همچنین تجربی بودن آن برای زوج درمانی احتیاج داریم ( اپستین ـ ۲۰۰۵) علاوه بر آن ما منابعی نیاز داریم که برای این موضوع تمایل به سرمایه گذاری مالی داشته باشند.

البته فاصله ی بین دانش و کار آمدی درمان توامان خیانت و افسردگی زیاد است. استفاده از زوجی که این شرایط را دارند برای مطالعات طولی آسان نخواهد بود.

( بیو و هارتنت ـ۲۰۰۵ـ کوینه و بنازون ـ ۲۰۰۱ ) معتقد هستند مشکل ترین کار استفاده از زوجین آسیب دیده از افسردگی و خیانت برای پژوهش ها درمانی است.

بنازون و کوینه قضیه به کار گیری علائم قبلی افسردگی مقدم بر مشکلات زناشویی را مورد بررسی قرار دادند. در هنگام اداره کردن پژوهش ها درباره ی خیانت زناشویی و افسردگی شخص باید به صورت کاملا روشن علائم افسردگی خود پیش از وقوع خیانت را بازگو کند.

درک رابطه زناشویی ( در صورت وجود) برای افرادی که تمایل دارند وارد رابطه ای به غیر از رابطه خود شوند بسیار مهم است. طبق این نظریه افسردگی می تواند یک پیش آهنگ مهم برای مثال هشدار یک رابطه زناشویی داخل چارچوب باشد.

زنان و مردان درباره ی مورد خیانت قرار گرفتن تفاوت های بسیاری دارند. زنان در مواجهه با خیانت همسر خود خود را مقصر و عامل خیانت می دانند ولی یک مرد ممکن است از خیانت همسر خود خشمگین شود و خشم خود را بر سر شخص سوم تخلیه کند ( اسپرینگ ـ ۱۹۹۶) پژوهش های عاطی باید حاوی درک همسران از موانع و ناملایمات زناشویی باشد.

در تحقیقات مربوط به خیانت همسر که در آنها روابط جنسی رخ نداده بود خلایی وجود دارد. هیچ اطلاعاتی مبنی بر اینکه خیانت بر روی عواطف همسر بر رابطه زوجین و سلامت روانی فرد خصوصا برای بررسی افسردگی موثر است یا نه موجود نبود.

برای دست پیدا کردن به اصول زوج درمانی برای درمانگر و شخص سوم رابطه، زوج درمانگر باید مکانیسم تغییرات را بررسی و تفسیر کند. ( بیچ ـ ۲۰۰۱)

فواید رضایت زناشویی و کاهش علائم افسردگی در برخی موضوعات حتما باید توسط یک تیم تحقیقاتی ارزیابی شود. با توجه به این که موضوع خانواده درمانی و ازدواج بسیار مهم است همه ی موارد به تشخیص روان درمانی ختم نمی شود. ممکن است زوجین از شرکت در جلسات زوج درمانی برای درمان افسردگی و خیانت، امتناع کنند.

پژوهش ها نشان می دهد روان درمانی می تواند برای درمان افسردگی موثر باشد. این چنین به نظر می رسد که زوج درمانی تاثیر گذار ترین روش برای احیای روابط زوجین و خلاصی از تنش های زندگی متاهلی است. به نظر می آید پژوهش ها بیانگر این مسئله است که روابط علت و معلولی میان عوامل تنش زای زندگی مشترک مانند طلاق و شروع افسردگی وجود داشته بلشد.

همان طور که می دانید افسردگی چهارمین علت ناتوانی در جهان است. ( موری و لوپز ـ ۱۹۹۶ ـ اولفسون ـ مارکوس ـدروس و همکاران ـ ۲۰۰۲) باعث نا امیدی است که پژوهش ها خانواده و زوجین یکی از کم رنگ ترین بحث هایی است که درباره زوج درمانی و خانواده به آن پرداخته شده.

رابطه ای بسیار نزدیک بین عوامل تنش زای زندگی مشترک مثل جدا شدن و طلاق و روابط خارج چارچوب و شروع روند افسردگی وجود دارد.

ارتباط بین نسلی، افسردگی و خیانت زناشویی نیز یکی از مطالعاتی است که برای ما بسیار مهم است. از نظر ما کشمکش بسیاری بین فهم چگونگی انتقال مفاهیم از نسلی به نسل دیگر از طریق یادگیری ژنتیک و یا هر دو وجود دارد.

در واقع بین تشخیص شروع افسردگی و خیانت به همسر و درمان افسردگی برای زوجینی که در زول درمان هستند وجود دارد.

آیا مطالبی که گفته شد به این معنی است که همسر برای درمان افسردگی باید نزد پزشک خانواده برود؟ آیا این به این معنی است که از بین بردن تنش های زناشویی موجب درمان افسردگی خواهد شد؟ البته هیچ شواهد تجربی در پژوهش های حاضر بر روی زوجینی که به علت اضطراب و خیانت ها درمان شده اند و افسردگی پیش یا بعد از آن وجود ندارد.

جمعیت محدودی برای درمان به صورت همزمان افسردگی و زوج درمانی بسیار کمتر از حد حقیقی معرفی شده اند. ( بلو و هارتنت ـ ۲۰۰۵ ـ اولفسون و مارکوس ـ دروس و همکاران ـ ۲۰۰۲ ) پژوهش های بسیار زیادی در این باره برای ثابت کردن این نکته که آیا این موضوع به تبعیض های فرهنگی مربوط است یا نه. این مسئله بیانگر این است که جمعیت بسیار کمی در مضیقه واقع هستند و دسترسی کمتری به خدمات درمان دارند و در نتیجه  اقدامی برای درمان افسردگی خود نمی کنند.

نتیجه گیری

در این مقاله پیش در آمدی بر درمان خیانت و افسردگی  و مسائل مربوط به آن داشتیم. در این حین به رابطه ی روشن بین تبادلات همزمانی این دو پی بردیم.

طبق شواهدی که دریافت کردیم زوج درمانی برای درمان اختلال افسردگی و همچنین خیانت به همسر به صورت جداگانه تاثیر گذار

است. البته شواهد قوی دال بر اینکه خیانت به همسر و افسردگی به صورت همزمان اتفاق می افتد و ما به یک پژوهش کامل برای ارزیابی کارایی درمان این زوجین احتیاج داریم.

منبع : افسردگی و رابطه آن با خیانت همسر

تاثیر اضطراب در زنان+ درمان تضمینی

اضطراب زنان هم به اختلالات اضطرابی مانند اختلال اضطراب فراگیر یا اختلال هراس و هم به احساسات گاه به گاه اضطراب اشاره دارد که بسیاری از افراد در طول زندگی خود آن را تجربه می کنند. در حالی که مردان و زنان هر دو علائم اضطراب را تجربه می کنند، تفاوت های ظریف بین این دو وجود دارد.

چرا زنان دچار اضطراب می شوند؟

تفاوت های قابل توجهی در میزان اضطراب بین مردان و زنان مشاهده می شود، به طوری که اضطراب به طور مداوم در بین زنان بیش تر می باشد.

اضطراب در زنان به طور بالقوه می تواند با تجربیات منحصر به فرد اجتماعی مرتبط باشد، از جمله: 

فشار برای حفظ ظاهر فیزیکی

بسیاری از زنان، در سنین پایین از ظاهر بدنی خود آگاه می شوند. در این سن نوجوانان می توانند با آزار و اذیت دیگران دست و پنجه نرم کنند، هم برای چیزهایی که می توانند تغییر دهند(مانند لباس، مدل مو و لوازم جانبی خود ) و هم چیزهایی که نمی توانند به راحتی تغییر دهند (مانند ویژگی های صورت، قد و وزن).

این تجربیات می‌تواند در بزرگسالی نیز باقی بماند و باعث شود که فرد اضطراب زیادی در مورد ظاهر خود داشته باشد. بدن ما نمایانگر شخصیت ما است و وقتی زنان نسبت به ظاهر خود احساس بد، حقارت یا خودآگاهی داشته باشند، درگیر اضطراب شدید می شوند.

فشار در مورد بارداری، زایمان و مادر شدن

تقریباً 10 درصد از زنان پس از زایمان و تبدیل شدن به مادر دچار اضطراب می شوند. این رقم عجیب حجم عظیم زنانی را که پس از تولد نوزادشان دچار اضطراب می‌شوند، نشان می دهد. با این حال در مورد رابطه بین بارداری، مادری و سلامت روان چندان بحث نمی شود.

هر یک از والدین ایده خود را در مورد اینکه چگونه فرزند خود را به درستی تربیت کنند، دارند، اما این می تواند باعث اضطراب آن ها شود، به خصوص زمانی که زنان به دلیل روش های انتخاب شده خود احساس بد یا گناه می کنند.

نمونه ای از آن مادرانی است که شیردهی را انتخاب می کنند و مادرانی که شیر خشک را انتخاب می کنند. علیرغم اینکه هر دو گزینه برای نوزاد سالم هستند، برخی از مادران احساس ناراحتی و اضطراب زنان پیدا می کنند. هیچ زنی نمی خواهد احساس کند که فرزندش را در معرض آسیب قرار می دهد، به همین دلیل است که به اشتراک گذاشتن تصمیمات والدین با دیگران می تواند منبع مهمی از اضطراب زنان باشد.

این فشار حتی به زنانی که ممکن است اصلاً تمایلی به باردار شدن یا بچه دار شدن نداشته باشند نیز کشیده می شود. برخی از زنان تحت فشار دوستان، شریک زندگی، خانواده و حتی جامعه تصمیم به بارداری می گیرد. این امر برای هر زنی امکان پذیر و مطلوب نیست و ممکن است باعث اضطراب او شود.

فشار برای اثبات خود در مدرسه و محل کار

بسیاری از زنان همچنان با احساس جدی نگرفتن در محیط های حرفه ای دست و پنجه نرم می کنند، علاوه براین گزارش های زنان مبنی بر اغماض و آزار و اذیت نیز شایع می باشد. مدرسه یا محیط های کاری که برای زنان غیر مهمان نواز است می توانند به سرعت به منبع اضطراب آن ها تبدیل شوند، زیرا احساس می کنند که برای سرپا ماندن باید سخت تر کار کنند. 

عوارض استرس در زنان| عوارض استرس و فکر زیاد

علائم اضطراب زنان بسیار بیشتر از احساس عصبی بودن قبل از یک کار یا ارائه است. زنان می‌توانند طیف وسیعی از علائم و نشانه‌های فیزیکی، ذهنی و عاطفی را تجربه کنند، از جمله:

  • ترس و نگرانی بیش از حد
  • بی خوابی یا مشکل در خوابیدن
  • مشکل در تمرکز
  • تهوع و استفراغ
  • ناراحتی دستگاه گوارش
  • هایپرونتیلاسیون
  • تعریق
  • لرزیدن
  • دهان خشک
  • ضربان قلب نامنظم یا تند
  • تنش عضلانی، درد 
  • داشتن احساس عذاب قریب الوقوع
  • خستگی
  • بی قراری
  • تحریک پذیری
  • احساس آشفتگی
  • موارد وحشت زدگی
  • احساس ضعف یا سرگیجه
  • احساس خفگی
  • اجتناب از موقعیت هایی که باعث اضطراب زنان می شود، مانند موقعیت های اجتماعی

اختلال اضطرابی

اضطراب زنان یک پاسخ طبیعی به استرس می باشد اما اگر کنترل آن سخت شود و زندگی روزمره شما را تحت تاثیر قرار دهد، می تواند ناتوان کننده باشد. اختلالات اضطرابی تقریباً 1 نفر از هر 5 بزرگسال در ایالات متحده را تحت تأثیر قرار می دهد. اختلالات اضطرابی اغلب با مشاوره، دارودرمانی یا ترکیبی از هر دو درمان می شوند. برخی از زنان همچنین متوجه می شوند که یوگا یا مدیتیشن به اختلالات اضطرابی کمک می کند.

انواع اضطراب منحصر به فرد در زنان

  • اضطراب در دوران بلوغ: بلوغ دوره ای از زندگی یک زن جوان است که با تغییرات هورمونی و استرس قابل توجه مشخص می شود. قبل از بلوغ، پسران و دختران میزان اضطراب مشابهی را تجربه کنند، اما زمانی که بلوغ شروع می شود، دختران نوجوان بیشتر از مردان به اضطراب مبتلا می شوند.
  • اختلال نارسایی پیش از قاعدگی (PMDD) : شامل خلق افسرده و اضطراب در طول هفته قبل و چند روز اول قاعدگی است. زنان همچنین ممکن است احساس خستگی کنند و مشکل در تمرکز، خستگی، تغییر در خواب و اشتها، علائم فیزیکی مانند افزایش موقت وزن، درد و تورم سینه، و درد ماهیچه‌ها یا مفاصل را تجربه کنند.
  • اضطراب بارداری : تقریباً 6 درصد از زنان در دوران بارداری اضطراب را تجربه می کنند که با تغییرات هورمونی قابل توجه مشخص می شود. استرس آماده شدن برای مادر شدن و زایمان نیز می تواند به اضطراب در دوران بارداری منجر شود.
  • اضطراب پس از زایمان : حدود 10 درصد از زنان پس از زایمان در سال اول پس از زایمان دچار اضطراب می شوند. اضطراب پس از زایمان ممکن است همراه با افسردگی باشد.
  • اضطراب در دوران یائسگی : مشابه دوران بلوغ، یائسگی دوره زمانی دیگری است که شامل تغییرات هورمونی قابل توجه می باشد و می تواند زنان را در معرض خطر ابتلا به اضطراب قرار دهد. زنانی که علائم فیزیکی مانند گرگرفتگی و بی خوابی را تجربه می کنند، بیشتر در معرض اضطراب در دوران یائسگی هستند. در برخی موارد، هورمون درمانی ممکن است به کاهش علائم کمک کند.

چه چیزی باعث اختلالات اضطرابی می شود؟

محققان بر این باورند که اختلالات اضطرابی ناشی از ترکیبی از عوامل است که ممکن است شامل موارد زیر باشد:

  • تغییرات هورمونی در طول چرخه قاعدگی
  • ژنتیک
  • حوادث تروماتیک
  • تجاوز جنسی

اختلالات اضطرابی چگونه درمان می شوند؟

درمان اختلالات اضطرابی به نوع اختلال اضطرابی شما و سابقه شخصی مشکلات سلامتی، خشونت یا سوء استفاده فرد بستگی دارد.

اغلب، درمان ممکن است شامل موارد زیر باشد:

  • مشاوره یا روان درمانی
  • دارودرمانی
  • ترکیبی از مشاوره و دارودرمانی
  • هیپنوتراپی

مشاوره| درمان استرس بدون دارو

 پزشک شما ممکن است برای درمان اختلالات اضطرابی راهی به نام درمان شناختی رفتاری (CBT) معرفی کند. 

درمان شناختی رفتاری می تواند به شما کمک کند الگوهای تفکر پیرامون ترس های خود را تغییر دهید. همچنین به شما کمک می کند نحوه واکنش خود را به موقعیت هایی که ممکن است باعث ایجاد اضطراب زنان می شوند تغییر دهید. علاوه بر این ممکن است راه هایی برای کاهش احساس اضطراب زنان و بهبود رفتارهای خاص ناشی از اضطراب مزمن بیاموزید که در آرامش درمانی و حل مسئله موثر می باشد.

چه نوع دارویی اختلالات اضطرابی را درمان می کند؟

انواع مختلفی از داروها اختلالات اضطرابی را درمان می کنند. این شامل:

  • ضد اضطراب (بنزودیازپین ها).  این داروها معمولاً برای مدت کوتاهی تجویز می شوند زیرا اعتیادآور هستند. قطع سریع این دارو می تواند باعث علائم ترک شود.
  • مسدود کننده های بتا. این داروها می توانند از علائم فیزیکی مانند لرزش یا تعریق جلوگیری کنند. 
  • مهارکننده های انتخابی بازجذب سروتونین (SSRIs). SSRI ها سطح سروتونین را در مغز تغییر می دهند.   آن ها مقدار سروتونین موجود را افزایش می دهند تا به سلول های مغز کمک کنند با یکدیگر ارتباط برقرار کنند. عوارض جانبی این دارو شامل بی خوابی یا آرام بخشی، مشکلات معده و کاهش میل جنسی باشد.
  • سه حلقه ای. تریسیلیک ها مانند SSRI ها عمل می کنند. اما گاهی عوارض جانبی بیشتری نسبت به SSRI ها ایجاد می کنند. آن ها ممکن است باعث سرگیجه، خواب آلودگی، خشکی دهان، یبوست یا افزایش وزن شوند.
  • مهارکننده های مونوآمین اکسیداز (MAOIs).  افرادی که مهارکننده های مونوآمین اکسیداز مصرف می کنند باید از برخی غذاها و نوشیدنی ها (مانند پارمزان یا پنیر چدار و شراب قرمز) که حاوی اسید آمینه ای به نام تیرامین هستند اجتناب کنند. مصرف MAOI و خوردن این غذاها می تواند باعث افزایش خطرناک فشار خون شود.  زنانی که MAOI مصرف می کنند نیز باید از برخی داروها مانند برخی از انواع قرص های ضد بارداری، مسکن ها، داروهای سرماخوردگی و آلرژی اجتناب کنند. در مورد هر دارویی که مصرف می کنید ابتدا با پزشک خود صحبت کنید.

منبع : تاثیر اضطراب در زنان+ درمان تضمینی 

خواب آلودگی شدید در طول روز | نارکولپسی

خواب آلودگی شدید در طول روز: نارکولپسی

نارکولپسی به اختلال خواب مزمن گفته می شود که تمام جنبه های زندکی فرد را تحت تاثیر قرار می دهد، البته با درمان و پیگیری های مناسب می توان این خواب آلودگی روزانه را متوقف کرد. در اینجا همه چیزهایی است که باید در مورد علائم، علل و درمان نارکولپسی بدانید ذکر شده است.

خواب آلودگی شدید در طول روز چیست؟

همان طور که بیان شد نارکولپسی یک اختلال عصبی مزمن است که بر بخشی از مغز که خواب را تنظیم می کند تأثیر می گذارد. این اختلال باعث می شود خواب‌آلودگی بیش از حدی را در طول روز تجربه کرده و حتی در برخی از موارد عدم کنترل ماهیچه‌ای (به نام کاتاپلکسی) را تجربه کنید که باعث می‌شود در طول فعالیت‌های عادی در طول روز مانند کار یا مطالعه به خواب بروید.

این عدم کنترل اغلب توسط احساسات قوی آغاز می شود، این مشکلات کوتاه و موقتی می باشند و فقط چند ثانیه طول می کشند، اما می توانند ترسناک بوده و باعث اختلال جدی در زندگی شما شوند.

در این شرایط فعالیت‌های معمولی روزانه مانند رانندگی، آشپزی یا حتی پیاده‌روی می‌تواند خطرناک باشد و خواب‌آلودگی شدید در طول روز می‌تواند بر کار، مدرسه و روابط صمیمانه فشار وارد کند. نارکولپسی همچنین می تواند مشکلات حافظه و تمرکز ایجاد کند و بر عزت نفس و سلامت روان شما تأثیر بگذارد.

خواب آلودگی شدید در طول روز شایع‌تر از آن چیزی است که احتمالاً تصور می‌کنید و از هر ۲۰۰۰ نفر ۱ نفر را مبتلا می‌کند. اگرچه هنوز درمانی وجود ندارد، اما راه های زیادی وجود دارد که می توانید علائم آن را کاهش دهید. ترکیبی از تغییرات سبک زندگی، استراتژی های خودیاری، مشاوره و حمایت پزشکی می تواند به شما در مدیریت این اختلال، بهبود هوشیاری و لذت بردن از زندگی کمک کند.

اثرات خواب آلودگی شدید در طول روز

براساس آنچه بیان شد خواب آلودگی در طول روز به بسیاری از جنبه های زندگی آسیب می زند که در ادامه به مهم ترین آن ها اشاره شده است:

  • آسیب جسمانی و ایمنی. بسیاری از فعالیت‌های معمولی روزانه، مانند آشپزی، پیاده‌روی و رانندگی در صورت به خواب رفتن یا از دست دادن کنترل عضلات به طور غیرمنتظره، می‌توانند بسیار خطرناک شوند.
  • سلامت روان. نارکولپسی می تواند زندگی شما را تا حدی مختل کند که منجر به افسردگی و اضطراب شود.
  • روابط اجتماعی و حرفه ای. متأسفانه، خواب ناگهانی اغلب برای کسانی که با این اختلال آشنا نیستند، طنزآمیز است. برخی از افراد ممکن است تصور کنند که شما تنبل، بی‌ادب، یا حتی در حال تظاهر به خواب ناگهانی هستید.
  • اختلال در روابط شخصی. روابط شما به خصوص روابط عاشقانه، اغلب ممکن است آسیب ببیند. خواب آلودگی شدید همچنین ممکن است باعث کاهش میل جنسی و ناتوانی جنسی شود.
  • حافظه و توجه. نارکولپسی ممکن است باعث شود شما در به خاطر سپردن چیزها و تمرکز مشکل داشته باشید و اختلال بیشتری در فعالیت های روزانه شما ایجاد کند.

علائم و نشانه ها

اکثر افراد مبتلا به نارکولپسی اولین علائم خود را بین سنین ۱۰ تا ۲۵ سالگی تجربه می کنند. این علائم می تواند به ویژه برای کودکان یا جوانانی که با چالش های مدرسه، دانشگاه یا مراحل اولیه حرفه خود نیز مواجه هستند نگران کننده باشد.

دو مورد از رایج ترین علائم نارکولپسی که خواب آلودگی بیش از حد در طول روز و کاتاپلکسی می باشد، اغلب با وضعیت عاطفی شما مرتبط هستند. ممکن است زمانی که احساسات شدیدی مانند خنده، غم، تعجب یا ناامیدی را تجربه می کنید، این علائم را نشان دهید.

علائم رایج خواب آلودگی شدید در طول روز عبارتند از:

کاتاپلکسی (از دست دادن کنترل عضلانی). خواب آلودگی شدید ممکن است باعث از دست دادن ناگهانی کنترل عضلانی در هنگام بیداری شود که معمولاً توسط احساسات قوی مانند خندیدن یا گریه ایجاد می شود.

توهمات. برخی از افراد مبتلا به نارکولپسی هنگام به خواب رفتن یا پس از بیدار شدن، مشکلات بینایی یا شنوایی را تجربه می کنند.

فلج خواب. ممکن است در ابتدا یا انتهای خواب قادر به حرکت یا صحبت نباشید.

بیداری شبانه اگر از نارکولپسی رنج می برید، ممکن است دوره های بیداری در شب همراه با گرگرفتگی، ضربان قلب بالا، یا هوشیاری شدید را تجربه کنید.

علل خواب آلودگی شدید در طول روز

محققان به دنبال علت اصلی نارکولپسی هستند. توافق عمومی این است که ژنتیک نیز در این امر تاثیر دارد، به عنوان مثال، یک محرک محیطی مانند ویروس، ممکن است بر مواد شیمیایی مغز شما تأثیر بگذارد و باعث ایجاد اختلال شود.

دانشمندان کشف کرده اند که افراد مبتلا به نارکولپسی فاقد هیپوکرتین (یک ماده شیمیایی در مغز) هستند که برانگیختگی را فعال می کند و خواب را تنظیم می کند.

تشخیص نارکولپسی

خواب آلودگی شدید در طول روز اغلب ممکن است اشتباه گرفته شده  یا تشخیص داده نشود. افراد مبتلا به این اختلال ممکن است درمان را جدی نگیرند، زیرا شایع ترین (و گاهی اوقات تنها) علامت خواب آلودگی بیش از حد در طول روز است که می تواند نشان دهنده بسیاری از شرایط باشد. علاوه بر این، علائم نارکولپسی اغلب به اشتباه به سایر اختلالات خواب یا شرایط پزشکی (مانند افسردگی یا صرع) نسبت داده می شود.

از آنجایی که تنها علامت منحصر به فرد نارکولپسی، کاتاپلکسی (از دست دادن ناگهانی کنترل عضلانی) است، تشخیص این عارضه می تواند زمان زیادی طول بکشد. اگر مشکوک به نارکولپسی هستید، حتماً با پزشک خود در مورد همه علائمی که تجربه می کنید صحبت کنید.

پزشکان و متخصصان خواب همراه با کمک علائم شما از روش های زیر برای تشخیص این اختلال استفاده می کنند:

پلی سومنوگرام شبانه. این تست فعالیت الکتریکی مغز و قلب و حرکت ماهیچه ها و چشمان شما را اندازه گیری می کند.

تست تأخیر خواب چندگانه (MSLT). این تست مدت زمانی که طول می کشد تا شما در طول روز به خواب بروید را اندازه گیری می کند.

تجزیه و تحلیل مایع نخاعی. فقدان هیپوکرتین در مایع مغزی نخاعی ممکن است نشانگر نارکولپسی باشد. بررسی مایع نخاعی یک آزمایش تشخیصی جدید است.

درمان خواب آلودگی شدید در طول روز

اگرچه هنوز هیچ درمان قطعی برای خواب آلودگی شدید در طول روز وجود ندارد، اما ترکیبی از درمان ها می تواند به کنترل علائم شما کمک کند و شما را قادر سازد از بسیاری از فعالیت های عادی لذت ببرید. درمانی که برای شما بهترین نتیجه را دارد با توجه به علائم خاص شما متفاوت است، اما احتمالاً ترکیبی از مشاوره، دارو و تغییر سبک زندگی موثر خواهد بود.

گروه های مشاوره و پشتیبانی

افسردگی در میان مبتلایان به نارکولپسی بسیار شایع است. بسیاری از علائم خواب آلودگی شدید در طول روز (به ویژه حملات خواب و کاتاپلکسی) می توانند باعث خجالت بزرگی شوند و توانایی شما برای داشتن یک زندگی عادی را خراب کنند. این قسمت ها می توانند ترسناک باشند و ممکن است به دلیل عدم کنترل ناگهانی دچار افسردگی شوید.

ترس از به خواب رفتن یا سقوط ناگهانی نیز می تواند برخی از افراد را به سمت گوشه گیری و گوشه گیری سوق دهد. تماس با یک روانشناس، مشاور یا گروه پشتیبانی می تواند به شما کمک کند تا با اثرات این اختلال کنار بیایید.

ممکن است در ابتدا عجیب  به نظر برسد، اما بودن با افرادی که با مشکلات مشابهی روبرو هستند می تواند به کاهش احساس انزوا و رفع هرگونه نگرانی کمک کند. همچنین می‌تواند الهام‌بخش باشد برای به اشتراک گذاشتن تجربیات و یادگیری اینکه دیگران چگونه با علائم خود کنار آمده‌اند. برای کمک به یافتن درمانگر یا گروه پشتیبانی، به زیر مراجعه کنید.

تغییر سبک زندگی برای کاهش علائم

  • تغییرات در شیوه زندگی سالم مانند ورزش، رژیم غذایی، و نحوه مدیریت استرس می تواند به شما در مدیریت علائم نارکولپسی کمک کند، این تغییرات نقش زیادی در کمک به شما در حفظ چرخه خواب و بیداری سالم دارند. پیروی از برنامه خواب منظم، برنامه خواب آرام و انجام اقدامات عملی برای مقابله با اثرات نارکولپسی در طول روز بسیار مهم است.
  • درمان های خودیاری می تواند نه تنها به بهبود هوشیاری شما در روز کمک کند، بلکه علائم نارکولپسی را نیز کاهش می دهد.
  • دوره های خواب خود را برنامه ریزی کنید. چند چرت کوتاه و برنامه ریزی شده در طول روز (هر کدام ۱۰ تا ۱۵ دقیقه). سعی کنید هر شب در همان ساعات شبانه خوبی بخوابید. چرت‌های برنامه‌ریزی‌شده می‌تواند از وقفه‌های برنامه‌ریزی نشده در خواب جلوگیری کند.
  • از مصرف کافئین، الکل و نیکوتین خودداری کنید. این مواد در زمان نیاز با خواب تداخل می کنند.
  • از داروهای بدون نسخه که باعث خواب آلودگی می شوند خودداری کنید. برخی از داروهای آلرژی و سرماخوردگی می توانند باعث خواب آلودگی شوند، بنابراین باید از مصرف آن ها خودداری شود.
  • کارفرمایان، همکاران و دوستان خود را درگیر کنید. به دیگران هشدار دهید تا در صورت نیاز بتوانند کمک کنند.
  • ضبط صوت همراه داشته باشید. مکالمات و جلسات مهم را در صورت خوابیدن ضبط کنید.
  • کارهای بزرگ تر را به قطعات کوچک تقسیم کنید. هر بار روی یک چیز کوچک تمرکز کنید
  • به طور منظم ورزش کنید. ورزش می تواند باعث شود در طول روز بیشتر احساس بیداری کنید و خواب شبانه را تحریک کنید. برای مثال در طول روز چندین پیاده روی کوتاه داشته باشید.
  • از فعالیت‌هایی که در صورت حمله ناگهانی خواب خطرناک هستند، خودداری کنید. در صورت امکان رانندگی نکنید، از نردبان بالا نروید و از ماشین آلات خطرناک استفاده نکنید. چرت زدن قبل از رانندگی ممکن است به شما در کنترل خواب آلودگی احتمالی کمک کند.
  • از یک دستبند یا گردنبند هشدار پزشکی استفاده کنید که اگر ناگهان به خواب رفتید یا قادر به حرکت یا صحبت کردن نبودید، دستبند یا گردنبند به دیگران هشدار دهد.
  • رژیم غذایی سالم داشته باشید. رژیم غذایی غنی از غلات کامل، سبزیجات، میوه ها، لبنیات کم چرب و منابع پروتئین کم چرب را هدف قرار دهید. در طول روز از وعده های غذایی سبک یا گیاهی استفاده کنید و قبل از فعالیت های مهم از خوردن وعده های غذایی سنگین خودداری کنید.

آرام باشید و احساسات خود را مدیریت کنید. علائم نارکولپسی می تواند توسط احساسات شدید ایجاد شود، بنابراین می توانید از تمرین تکنیک های آرامش بخش مانند تمرینات تنفسی، یوگا یا ماساژ بهره مند شوید.

داروها

دارو می تواند در درمان علائم اصلی خواب آلودگی شدید در طول روز مفید باشد: خواب آلودگی و کاتاپلکسی. داروهایی که معمولاً تجویز می شوند، محرک ها، داروهای ضد افسردگی و سدیم اکسیبات هستند.

همه داروها عوارض جانبی دارند. در مورد داروهای ضد افسردگی، عوارض جانبی می تواند خطرناک باشد، از جمله افزایش خطر خودکشی. حتی اگر علائم نارکولپسی شما نیاز به استفاده از داروهای تجویزی داشته باشد، متخصصان توصیه می کنند رژیم دارویی را با تغییرات سبک زندگی و مشاوره ترکیب کنید.

منبع : خواب آلودگی شدید در طول روز | نارکولپسی

ترس از مار | درمان و تشخیص تخصصی

ترس از مار (Ophidiophobia) نوعی فوبیا است که در آن فرد ترس شدیدی نسبت به مار دارد. این ترس برای بزرگان و کودکان کاملاً طبیعی می باشد، اما ترس شدید و فلج کننده باعث اختلال و آسیب به فرد می شود.

ترس از مارها احتمالاً گسترده ترین زیرمجموعه ترس از خزندگان است. برخی از مطالعات در این زمینه نشان می دهد که فوبیاهای مربوط به خزندگان مانند مار تاریخچه تکاملی دارد، این بدین معنی است که اجداد انسان احتمالاً این ترس را به عنوان مکانیسم دفاعی برای بقا توسعه داده اند.

البته این مکانیسم توضیح نمی دهد که چرا ترس از مار یا ترس از مار رایج تر از ترس از شکارچیانی مانند شیر و ببر است که بیش تر برای جان انسان ها خطرناک می باشند. برخی از مطالعات دیگر همچنین نشان داده اند که ترس از مار خود آموخته است و ذاتی نیست، این تحقیقات نقش بقا را در فوبیا نادیده گرفته اند.

از آنجایی که مارها معمولاً به عنوان موجوداتی کشنده یا خطرناک به تصویر کشیده می شوند، ترس از مارها، چه سمی و چه غیر سمی، طبیعی تلقی می شود.

فوبیای مار نی نی سایت| Ophidiophobia چیست

مطالعه ای که در سال 2013 انجام شد نشان داد که مغز انسان از نظر تکاملی شرطی شده است که از همه اشکال مار مانند بترسد.

اکنون که ما ثابت کردیم که اکثر انسان‌ها نسبت به مارها ترس معقولی دارند، لازم است توجه داشته باشیم که وقتی این ترس شروع به تأثیرگذاری بر زندگی روزمره شما می‌کند و عملکرد شما را مختل می‌کند، بهتر است آن را جدی بگیرید.

اگر صرفاً ذکر کلمه “مار” باعث ترس شما شده و شما را وحشت زده می کند، در این صورت شما مبتلا به فوبیا مار هستید.

در ادامه، در مورد علل احتمالی فوبیا مار، علائم، تشخیص و گزینه های درمانی آن آشنا خواهید شد.

علل فوبیا مار چیست؟| انواع فوبیا

علت واقعی بیشتر فوبیاها، خاص یا غیر خاص، معمولا ناشناخته است. این بدین معنی است که هنوز یک دلیل خاص برای ترس از مار شناسایی نشده است.

این فوبیا ممکن است عوامل متعددی داشته باشد که هر کدام بر روی دیگری تاثیر دارند و ترس نهفته را به چیزی آزاردهنده تر و اضطراب آور تبدیل می کنند.

در زیر برخی از دلایل احتمالی فوبیا مار آورده شده است:

  • تجربه منفی از علل ترس از مار

اگر در کودکی یک تجربه آسیب زا با مار داشته باشید، ممکن است در بزرگسالی درگیر فوبیا مار شوید. چنین تجربه‌ای می‌تواند شامل گزیده شدن توسط مار یا قرار گرفتن در محیطی ترسناک باشد و باعث می‌شود که شما  احساس اضطراب کنید.

پیشنهاد مشاور: فوبیا سوسک| علل نشانه و بهترین راه درمان

  • رفتارهای آموخته شده

 برای افرادی که یکی از بستگان یا والدینشان ترس شدیدی از مارها نشان می دهد، غیرمعمول نیست که یاد بگیرند این موجودات ترسناک هستند. ترس آموخته شده در مورد بسیاری از فوبیاهای خاص صادق است.

  • تصویر در رسانه ها| فوبیای مار نی نی سایت

جامعه یا رسانه ها باعث می شود باور کنیم که این چیزها ترسناک هستند و از آن ها بترسیم. در فیلم ها و کتاب ها موش ها، خفاش ها، دلقک ها و مارها معمولا در لیست چیزهای ترسناک قرار می گیرند. اگر فیلم ها یا تصاویر  ترسناک زیادی را دیده اید که خزندگانی مانند مارها را ترسناک نشان می دهند، ممکن است شروع به یادگیری ترسیدن از آن ها کنید.

  • یادگیری در مورد تجربیات منفی افراد

 وقتی می شنوید که شخصی برخورد ترسناکی با مار را توصیف می کند، ممکن است بترسید. 

اثرات اوفیدیوفوبیا (ترس از مار فوبیا)

ترس از مار می تواند یک فوبیا عجیب باشد. با گذشت زمان، مردم ممکن است شروع به ترس از چیزهایی کنند که به خود مارها مربوط نیست. به عنوان مثال، ممکن است از فروشگاه های حیوانات خانگی که مارهایی برای فروش دارند بترسند.

ممکن است از سفر، کمپینگ و حتی حضور در باغ‌وحش‌ اجتناب کنید. همچنین ممکن است باعث ترس از خزندگان دیگر شود.

پیشنهاد مشاور: بهترین درمان ترس از ارتفاع| شناسایی تا درمان

علائم فوبیا مرگ

تشخیص ترس از مار می تواند بسیار مشکل باشد، زیرا علائم ممکن است بین افراد بسیار متفاوت باشد. اگر ترسی که دارید یک مورد خفیف است، ممکن است تنها از برخورد با مارهای بزرگ یا سمی بترسید.

افرادی که فوبیای شدیدتری دارند، ممکن است از مارهای کوچکتر نیز بترسید. حتی ممکن است برای آن ها دشوار باشد که به فیلم ها یا عکس هایی که در آن مارها وجود دارد نگاه کنید.

علائم ترس از مرگ ممکن است شامل موارد زیر باشد:

  • گریه
  • فرار از دست مارها
  • تپش قلب
  • دشواری در تنفس
  • سرگیجه
  • حالت تهوع
  • عرق کردن
  • افزایش ضربان قلب
  • مشکل در تنفس یا تنگی نفس
  • لرزش

در حالی که ممکن است همه علائم مشابهی را تجربه نکنند، علائم بالا با نزدیک‌تر شدن فیزیکی به مار بدتر شوند.

ترس از مار فوبیا چگونه تشخیص داده می شود؟

تشخیص فوبیای خاص معمولاً می تواند بسیار حساس باشد زیرا همه آن ها در راهنمای تشخیصی و آماری عمومی اختلالات روانی (DSM-5) قرار نگرفته اند.

این راهنما یک ابزار مرجع است که توسط متخصصان سلامت روان برای تشخیص اختلالات یا مسائل مختلف سلامت روان مورد استفاده قرار می گیرد. در این مورد، ترس شدید شما از مار احتمالاً به عنوان یک فوبیا خاص تشخیص داده می شود. فوبیای خاص به معنای اضطراب یا ترس شدید در پاسخ به محرکی خاص (مانند محیط، حیوان یا موقعیت خاص) است.


درمان فوبیای مار

خوشبختانه افدیوفوبیا یک ترس طبیعی برای همه انسان‌ها است و شانس بسیار خوبی برای درمان موفقیت‌آمیز دارد. با این حال، ضروری است که درمانی را انتخاب کنید که با آن احساس راحتی کنید و بتوانید به او اعتماد کنید تا به روند بهبودی روان کمک کند.

گزینه های درمانی مختلف برای افراد مختلف کارساز خواهد بود، بنابراین در صورت عدم موفقیت یک دوره درمانی معمولی، هیچ ترسی در مورد امتحان چیزی دیگر نداشته باشید.

شایان ذکر است که هیچ درمان خاصی برای یک فوبی خاص، مانند اوفیدیوفوبیا، شناسایی نشده است، در ادامه موفق ترین راه های درمان فوبیا ذکر شده است.

درمان فوبیا مار از طریق مواجهه درمانی

مواجهه درمانی دقیقاً همان چیزی است که به نظر می رسد، شما به مرور در یک محیط امن و غیر تهدید کننده در معرض همان چیزی قرار خواهید گرفت که از آن می ترسید.

برای درمان اوفیدیوفوبیا یا ترس از مار فوبیا، مواجهه درمانی به معنای تماشای فیلم یا نگاه کردن به تصاویر مارها در حضور مشاور و بحث در مورد احساسات و پاسخ های فیزیکی باشد که هنگام تماشا یا نگاه کردن به مار ظاهر می شوند.

درمان شناختی- رفتاری

یکی از محبوب ترین اشکال درمان فوبیا می باشد که برای درمان فوبیاهای خاص استفاده می شود. در این نوع درمان، باید با درمانگر خود روی تعیین اهداف کوتاه مدت کار کنید که به تغییر الگوها یا مشکلات احتمالی در نحوه تفکر شما کمک می کند.

درمان شناختی رفتاری یک برنامه درمانی است که به طور کلی با حل مسئله به صورت عملی انجام می شود که به شما کمک می کند احساس خود را در مورد مارها تغییر دهید.

درمان ترس از مار با دارو درمانی

داروها معمولاً اولین گزینه درمانی نیستند زیرا فوبیای شما را درمان نمی کنند، اما مشاور ممکن است برای کنترل اضطراب از دارو درمانی استفاده کند. دو نوع اصلی دارو برای کمک به درمان فوبیاهای خاص استفاده می شود: آرام بخش ها و بتا بلوکرها.

کاری که بتا بلوکرها انجام می دهند این است که ضربان قلب شما کمی کندتر از حد معمول شود بنابراین به شما کمک می کند تا احساس آرامش داشته باشید. البته توجه داشته باشید که دارو درمانی باید زیر نظر روانپزشک یا روانشناس بالینی صورت بگیرد.

حرف آخر

بیش از نیمی از جمعیت جهان از مارها و سایر خزندگان می ترسند، بنابراین اگر به ترس از مار مبتلا هستید، نگران نشوید. امیدواریم این مطلب خواندن خوبی بوده باشد. لطفا نظر خود را با ما در میان بگذارید.

منبع : ترس از مار | درمان و تشخیص تخصصی 

سیکل قاعدگی و روش محاسبه چرخه قاعدگی

سیکل قاعدگی و روش محاسبه چرخه قاعدگی

به خونی که هر ماه به شکل طبیعی از سطح داخلی رحم خارج می گردد قاعدگی گفته می شود. زنان و دختران در زمان قاعدگی علائم و نشانه های مختلفی را تجربه می کنند که برخی از این نشانه ها ممکن است طبیعی نبوده و نشان دهنده اختلالاتی باشد.

به همین دلیل زنان و دختران باید سعی کنند اطلاعات خود را در مورد قاعدگی و اختلالات آن افزایش دهند، تا تغییراتی که در زمان قاعدگی بر روی بدن آن ها ایجاد می شود برای آن ها نگران کننده نباشد و سعی کنند در جهت درمان یا کاهش درد و رنج آن اقداماتی را انجام دهند.

در صورتی که در این خصوص آگاهی کافی نداشته باشند تغییرات روانی و فیزیکی در چرخه قاعدگی منجر به کاهش عملکرد و اختلال در سبک زندگی می شود و مشکلاتی را برای فرد به وجود می آورد.

در این مقاله درباره قاعدگی، تغییرات روانی و فیزیکی این دوره مطالبی را بیان می کنیم هم چنین برای کسب اطلاعات دقیق تر می توانید از مشاور کمک بگیرید تا در این خصوص شما را راهنمایی کند و اطلاعات مفیدی در اختیار شما بگذارد.

تعریف قاعدگی

به خون ریزی در سطح داخلی رحم قاعدگی، پریود یا عادت ماهیانه گفته می شود. عادت ماهیانه دختران از سنین ۸ تا ۱۳ سالگی شروع می شود و تا زمان یائسگی آن ها ادامه دارد. بارداری زنان به عادت ماهیانه آن ها بستگی دارد تا سنی که زنان پریود شوند و یائسگی رخ ندهد، می توانند باردار شوند.

زمانی که لقاح و شکل گیری جنین صورت گرفته باشد خون ریزی اتفاق نمی افتد، در غیر این صورت دیواره محکمی که در رحم ساخته شده است از طریق خون ریزی از هم می پاشد. به طور معمول دوران عادت ماهیانه زنان بین ۲ تا ۷ روز متغیر می باشد و زنان باردار معمولا پریود نمی شوند و هم چنین قاعدگی سه ماه بعد از زایمان اتفاق می افتد.

احتمال بارداری در زمان پریود بسیار کم و شانس آن بسیار پایین است، اما غیرممکن نمی باشد. تخمک گذاری در روند خاصی اتفاق می افتد و به همین علت در روزهای اول و دوم قاعدگی بارداری رخ نمی دهد، اما از روز سوم قاعدگی ممکن است بارداری اتفاق بیفتد.

چرخه پریود و یا سیکل قاعدگی

چرخه قاعدگی عبارت است از اولین روز خون ریزی تا نخستین روز قاعدگی او در ماه بعد. در این دوره تغییراتی بر هورمون ها و بدن زن ایجاد می شود که این تغییرات طبیعی هستند و بدن او را برای تولید مثل آماده می کنند.

در دوره قاعدگی هر ماه یک تخمک آماده بارور شدن قرار می گرد اما اگر لقاح صورت نگیرد تخمک از بین می رود و فرد خون ریزی کرده و عادت ماهانه می شود.

توجه داشته باشید که چرخه قاعدگی در زنان متفاوت می باشد اما چرخه طبیعی آن از ۲۱ تا ۳۵ روز متغیر است. البته هر کس می تواند چرخه قاعدگی خاص خودش را داشته باشد. هم چنین مردان باید با بدن زنان آشنا باشند و شناخت کافی از بدن همسرشان داشته باشند تا بتوانند ارتباط موثری با همسرشان برقرار کنند.

تغییرات روانی و فیزیکی در سیکل قاعدگی

در دوران قاعدگی زنان با تغییرات جسمانی رو به رو می شوند که برخی از این تغییرات ممکن است با شدت بسیار زیادی اتفاق افتد که برخی از آن ها شایع تر هستند و عبارت اند از:

  • دردهای شکم
  • حساس شدن و دردناک شدن پستان ها
  • احتباس آب
  • تغییر در فعالیت و تمایل به رابطه جنسی

در اغلب موارد زنان در زمان پریود، با تغییرات روانی رو به رو می شوند که برخی از این تغییرات عبارت اند از:

  • احساس خستگی و بی قراری
  • اندوه
  • تحریک پذیری
  • عصبانیت و خشم
  • گریه کردن زیاد
  • عدم تمرکز
  • خواب آلودگی

این شرایط برای برخی از زنان سخت و دشوار می باشد و برای پایان دادن به این وضعیت بدون توجه به عوارض دارو، از قرص های مختلف استفاده می کنند.

انواع وضعیت های غیرطبیعی در چرخه و سیکل قاعدگی

چرخه قاعدگی طبیعی در بسیاری از زنان ۲۸ روز می باشد و دوره های خون ریزی در فاصله این بازه زمانی اتفاق می افتد. اغلب زنان در ۷ روز قاعدگی به طور معمول بین ۲۰ تا ۸۰ میلی لیتر خون از دست می دهند. در صورتی که زنان خون ریزی بیش از حدی داشته باشند و یا تغییرات قابل توجهی در زمان و سیکل پریودی آن ها صورت گیرد، باید به دکتر زنان مراجعه کنند. این تغییرات شامل  موارد زیر می باشد:

  • خون ریزی بسیار شدید و دفع بیش از ۸۰ میلی لیتر خون.
  • طولانی شدن قاعدگی و ادامه داشتن خون ریزی بیش از ۷ روز به طوری که خون ریزی قطع نشود.
  • طولانی شدن دوره قاعدگی به بیش از ۳۵ روز
  • دوره های قاعدگی نامنظم از نظر پزشکی به آن اصطلاح متروراژی تعلق می گیرد.

عوامل ایجاد کننده اختلال در سیکل قاعدگی

عوامل بسیاری بر روی سیکل پریود تاثیر می گذارد و باعث به وجود آمدن اختلالاتی مانند به هم ریختن سیکل پریود، تجربه خون ریزی های شدید و پریود دردناک می شود. در زیر مهم ترین آن ها را بیان کرده ایم:

  1. داروها عامل تغییر در سیکل قاعدگی

برخی از داروها بر روی بدن تاثیر می گذارند و تغییر و نوساناتی در هورمون های زنانه ایجاد می کنند که منجر به توقف قاعدگی یا تغییر فرآیند آن می شود. از جمله مهم ترین داروهایی که بر روی سیکل قاعدگی اثر می گذارد می توان به قرص ضد بارداری اشاره کرد.

  1. وجود مشکلاتی در وضعیت جسمانی

برخی از مشکلات جسمی منجر به اختلالات هورمونی می شود، بر روی قاعدگی اثر می گذارد و دوره های پریود را نامنظم می کند. برخی از این بیماری ها عبارت اند از:

  • کم کاری یا پرکاری تیروئید
  • بالا بودن قند خون
  • بیماری های مقاربتی
  • مشکلات تغذیه ای و گوارشی
  1. دچار بودن به سندروم تخمدان پلی کیستیک

تنبلی تخمدان یا سندروم تخمدان پلی کیستیک وضعیتی است که رحم در طول ماه فولیکول های ریز زیادی را به صورت کیست های بسیار کوچکی تولید می کند و در آن جا شروع به رشد می کنند اما هیچ کدام بالغ نمی شوند تا به صورت تخمک آزاد شوند و خون ریزی اتفاق افتد. به همین دلیل سیکل ماهانه فرد نامنظم شده و فردی که به این سندروم مبتلا است قاعدگی نامنظمی دارد.

  1. پیروی از رژیم های غذایی بسیار سنگین

در صورتی که فرد برای لاغر شدن، رژیم های سنگینی دریافت کند و مانع از دریافت غذای کافی بر بدنش شود در چرخه پریود اختلالاتی به وجود خواهد آمد و باعث توقف چرخه پریود می شود. هم چنین افرادی که به بی اشتهایی عصبی مبتلا هستند و نگرانی زیادی در مورد اندام شان دارند به طور بیمارگون خودشان را گرسنگی می دهند که همین مسئله منجر به بروز اختلالاتی مانند آمنوره (قطع خون ریزی قاعدگی) می شود.

  1. انجام ورزش های بسیار سنگین

ورزش ها و فعالیت های بدنی سنگین بر روی قاعدگی اثر می گذارد و منجر به بروز مشکلاتی در آن می شود. به همین دلیل زنانی که ورزش های سنگین و قهرمانی انجام می دهند و از نظر بدنی تحت فشار بسیار زیادی هستند ممکن است دچار نامنظم شدن دوره قاعدگی، توقف آن و یا مشکلات مشابه شوند.

  1. قرار داشتن در دوره های سنی خاص

سیکل قاعدگی به طور معمول در اوایل بلوغ و دوران یائسگی ریتم منظمی ندارد و دچار نامنظمی هایی می شود و بسیاری از افراد در این دوران تاخیرهای کوتاه مدت یا بلندمدتی را در قاعدگی خود تجربه می کنند، اما توجه داشته باشید که تاخیر در پریود امری طبیعی می باشد و ممکن است در دوره های خاصی اتفاق افتد.

  1. قرار داشتن تحت استرس های شدید

استرس باعث ترشح هورمون کورتیزول می شود، بسیاری از فرایندهای فیزیولوژیک را تحت تاثیر قرار داده و تغییراتی در ریتم های بیولوژیک بدن ایجاد می کند. به همین دلیل ممکن است رو به رو شدن با استرس های شدید و مزمن، اضطراب و بی قراری باعث اختلالات هورمونی شود و توازن هورمون ها را از بین ببرد. در این حالت عواقبی نظیر بی نظمی هایی در قاعدگی به بار خواهد آورد.

سندروم پیش از قاعدگی

سندروم پیش از قاعدگی مجموعه ای از علائم جسمانی و روانی می باشد که معمولا ۱۰ روز قبل از شروع اولین خون ریزی در فرد ایجاد می شود، این سندروم با مصرف ویتامین D، نوشیدن مایعات و رژیم غذایی سالم می تواند کنترل شود. این سندرم با علائم و نشانه های روانی و فیزیولوژیکی همراه می باشد که برخی از آن ها عبارت اند از:

  • نوسانات خلقی
  • تنش و اضطراب
  • نفخ
  • یبوست
  • آکنه
  • حساسیت به لمس پستان
  • دل پیچه

اختلال ملال پیش از قاعدگی

اختلال ملال از اختلال های جدیدی می باشد به اختلال افسردگی اضافه شده است. این اختلال نسبت به سندروم پیش از قاعدگی قوی تر می باشد و مشکلات بیشتری را در جریان روزمره فرد ایجاد می کند و بر روی جنبه های مختلف زندگی فرد اثر می گذارد. هم چنین توجه داشته باشید که پریود دردناک همیشه به معنای وجود  PMS یا PMDD نیست.

سخن آخر

در زمان های قدیم صحبت در مورد قاعدگی را زشت و قبیح بوده و این یکی از باورهای غلط می باشد زیرا باعث شده دختران نوجوان آگاهی لازم در مورد قاعدگی و چگونگی کاهش علائم آن نداشته باشند یا اطلاعات آن ها در این خصوص کم بوده و اطلاعات ضروری و صحیح به آن ها داده نشود.

هم چنین یکی از دلایل افسردگی در زنان، سندروم پیش از قاعدگی می باشد در صورتی که دختران با این موضوعات آشنا شوند یاد می گیرند که برای کاهش تنش های روانی باید از اطرافیان کمک بگیرند تا آگاهی و اطلاعات کافی را دریافت نمایند.

هم چنین خانواده ها با آغوش باز به گرمی موضوعات را به فرزندان ارائه دهند تا در آینده صحبت کردن در مورد این مسائل برای افراد راحت و طبیعی باشد و از بیان این موضوعات خجالت نکشند.

در صورتی که والدین در مورد روش های موثر برای تربیت فرزندان، تربیت جنسی کودکان و رفتار صحیح با نوجوان آگاهی کامل داشته باشند می توانند ارتباط بهتری با فرزندشان برقرار کنند و مسائل مورد نظر را راحت تر و بهتر با او در میان بگذارند.

در این راستا مرکز مشاوره ستاره ایرانیان خدماتی را به صورت تلفنی و حضوری ارائه می دهد و با سال ها تجربه در زمینه های مختلف به افراد کمک می کند و یاری گر آن ها است

منبع : سیکل قاعدگی و روش محاسبه چرخه قاعدگی

بهترین سایت مشاوره ازدواج ایران با خدمات تخصصی+ پیش مشاوره رایگان

عاشق شدن و ازدواج دو تصمیم استرس زا در زندگی می باشند از طرفی حفظ ازدواج می تواند دشوار باشد. بزرگ کردن فرزندان، مسائل مالی، کار طولانی، مواجهه با مشکلات شخصی می تواند بر هر رابطه ای تأثیر بگذارد. سایت مشاوره ازدواج به شما کمک می کند تا بهترین مشاور را برای مشکل خود پیدا کنید.

آمار نشان می دهد که بیش از 40 درصد ازدواج ها به طلاق ختم می شود. در حالی که بسیاری از ازدواج‌ها به این دلیل پایان می‌یابد که زوج‌ها ابزاری برای مدیریت مشکلات خود ندارند.

مشاوره ازدواج چیست؟

مشاوره ازدواج یا زوج درمانی، نوعی مشاوره است که به طور خاص بر ازدواج و روابط متمرکز می باشد. مشاوران ازدواج، به طور خاص برای کمک به زوج ها در تشخیص مشکلات خود و کار بر روی راه حل ها آموزش دیده اند. مشاوره ازدواج مکانی امن برای زوج‌ها است تا مسائل را  بیان کرده و در مورد آنچه واقعاً در ذهنشان است صحبت کنند.

در حل مشکلات ازدواج، ارتباط موثر راه حل کلیدی است و مشاوره ازدواج یکی از بهترین راه‌ها برای بهبود مهارت‌های ارتباطی، دستیابی به درک متقابل و ریشه یابی مشکلات می باشد.

چه کسانی باید به دنبال سایت مشاوره ازدواج باشند؟|

یکی از باورهای غلط در مورد مشاوره ازدواج این است که بسیاری از مردم فکر می کنند تنها زوج هایی که در شرف طلاق یا جدایی هستند باید به مشاوره ازدواج مراجعه می کنند. اما حقیقت این است که همه ازدواج ها مشکلات خود را دارند بنابراین اکثر زوج ها می توانند از سایت مشاوره ازدواج بهره مند شوند.

هیچ محدودیتی در مورد اینکه چرا باید مشاوره رایگان تلفنیرا در نظر بگیرید، وجود ندارد. هر مشکلی که فکر می کنید به تنهایی نمی توانید آن را حل کنید، باعث درگیری میان شما شده یا صمیمت رابطه شما را کم رنگ کرده است ارزش مراجعه به مشاور را دارد.

با این حال، برخی مسائل خاص وجود دارد که معمولاً زوج‌ها را وادار می‌کند تا به دنبال مشاوره باشند، از این مشکلات می توان به موارد زیر اشاره کرد:

  • زوج‌هایی که  بارها و بارها با هم دعوا می‌کنند و به سختی می‌توانند راه‌حلی برای مشکل خود پیدا کنند.
  • زوج هایی که در مورد شیوه های فرزندپروری، مالی یا زندگی اختلاف نظر دارند.
  • زوج‌هایی که احساس می‌کنند مسئولیت‌های خانه نابرابر تقسیم شده است و نمی‌توانند برای این مشکل راه حل پیدا کنند.
  • زوج هایی که احساس می کنند صمیمیت رابطه را از دست داده اند.
  • زوج هایی که احساس می کنند شنیده نمی شوند یا احساس می کنند که شریک زندگی آن ها از نظر عاطفی در دسترس نیست .
  • زوج هایی که با سوء مصرف مواد، خیانت یا مسائل مربوط به سلامت روان سروکار دارند.

در سایت مشاوره ازدواج چه اتفاقی می افتد؟

مشاوران ازدواج هر دو طرف را تشویق می کنند که در جلسات مشاوره حضور داشته باشند. این مؤثرترین راه برای بهبود رابطه زوجین می باشد، زیرا مشاور می‌خواهد نحوه برقراری ارتباط شما را ببیند و  ابزار لازم را برای بهبودی ارتباطات به شما ارائه دهد. با این حال، اگر شریک زندگی شما تمایلی به آمدن ندارد، یا به دلایلی قادر به آمدن نیست، می توانید به تنهایی در مشاوره ازدواج شرکت کنید. جلسات فردی نیز می تواند مزایایی برای شما داشته باشد به طور مثال می توانید در مورد خودتان و احساسی که در مورد رابطه خود دارید یاد بگیرید.

مشاوره ازدواج مکانی امن برای شماست تا برخی از احساسات تان را که همیشه آشکار نیستند و برای شما و شریک زندگیتان دشوار می باشد به اشتراک بگذارید. مشاوره ازدواج معمولا شامل احساسات شدید، گریه و حتی دعوا و سر و صدا می باشد، بنابراین در این مورد نگران نباشید.

اکثر مشاوره های ازدواج کوتاه مدت هستند، زیرا زوج ها معمولاً با مشکل خاصی که به دنبال حل آن هستند روبرو می شوند. 

آیا مشاوره ازدواج موثر است؟| سایت مشاوره ازدواج

آمارهای مربوط به مشاوره ازدواج بسیار امیدوارکننده است. طبق تحقیقات انجمن ازدواج و خانواده درمانی آمریکا (AAMFT)، 98 درصد از زوج‌هایی که مشاوره ازدواج را امتحان می‌کنند، گزارش می‌دهند که درمانگران آن ها “عالی” یا “خوب” هستند. از زوج هایی که مشاوره ازدواج را امتحان می کنند، 90 درصد احساس می کنند که سلامت عاطفی آن ها بهبود می یابد و دو سوم از آن ها در سلامت جسمانی خود بهبود را احساس می کنند.

و شاید مهم ترین آمار  این باشد که تا سه چهارم زوج ها بعد از مشاوره ازدواج شاهد بهبود در روابط خود هستند.

ازدواج نیز مانند هر چیز دیگری نیازمند کار و نگهداری است. برای بسیاری از زوج‌ها، مشاوره ازدواج تنها چیزی است که به آن ها کمک می‌کند تا مشکلات خود را پشت سر بگذارند و به عنوان یک زوج دوام بیاورند. مشاوره ازدواج ممکن است آسان نباشد، اما ازدواج شما ارزش تلاش را دارد.

سوالات مشاوره ازدواج

برخی از افراد در مورد سوالاتی که در مشاوره ازدواج مطرح می شوند نگران هستند، سوالات ازدواجی که توسط مشاور مطرح می شود به طور در سایر مقالات سایت مطرح شده است اما در ادامه به برخی از این سوالات می پردازیم. 

علاوه بر سوالاتی که بیان می شود، تست شخصیت، تست اختلالات و صمیمیت زوجین گرفته می شود که باعث می شود زوجین نسبت به یکدیگر شناخت بهتری پیدا کنند.

  • معرفی کامل. ( تحصیلات، سن، تعداد خواهر و برادر، کار و…)
  • در تصمیم گیری های خود مشورت می کنید؟ با چه شخصی؟ 
  • آیا تمایل به تغییر محل زندگی خود دارید؟
  • آیا به شغل خود علاقه دارید یا تمایل دارید آن را تغییر دهید؟
  • چه حجابی را برای همسر آینده خود مناسب می دانید؟
  • نظرتان در مورد کار زنان چیست؟
  • چه شیوه تربیتی را برای فرزند خود ترجیح می دهید؟

سایت مشاوره ازدواج آنلاین | مشاوره رایگان تلفنی

درمان آنلاین یا از راه دور، شامل جلسات درمانی از راه دور است که از طریق تماس های ویدیویی، اتاق های گفتگو، چت یا مشاوره رایگان تلفنی انجام می شود. 

بسیاری از مردم مشاوره آنلاین (مشاوره رایگان تلفنی) را ترجیح می دهند زیرا اغلب راحت تر، خصوصی تر و مقرون به صرفه تر از جلسات حضوری است. روش های آنلاین همچنین کمک می‌کنند تا درمان برای افرادی که محدودیت زمانی دارند، باید در خانه بمانند یا در مناطق دورافتاده زندگی می‌کنند، قابل دسترس‌تر شود.

مشاوره آنلاین در موارد زیر کاربرد دارد: 

  • اضطراب
  • افسردگی
  • ازدواج
  • فرزندپروری
  • اعتیاد
  • غم و اندوه
  • اختلالات اشتها

نکات مثبت سایت مشاوره ازدواج

  • در وقت صرفه جویی می شود.
  • برای کسانی که از جلسات حضوری و بیان احساسات خود به صورت رو در رو می ترسند مفید می باشد.
  • از نظر مالی به صرفه تر می باشد.

نکات منفی مشاوره آنلاین

  • درمانگران نمی توانند شرایط را تشخیص دهند یا دارو تجویز کنند.
  • درمانگر نمی تواند ارتباط خوب و کافی با مراجع برقرار کند.
  • احتمال ارتباط نادرست بین مراجع و درمانگر بیشتر است. 
  • این سرویس برای استفاده در شرایط بحرانی مناسب نمی باشد.

سایت مشاوره ازدواج انلاین رایگان | مشاوره رایگان تلفنی

مرکز مشاوره ستاره ایرانیان در برخی از ایام امکان مشاوره رایگان تلفنی را برای استفاده کنندگان فراهم نموده است که برای اطلاعات بیش تر می توانید با شماره های مرکز تماس حاصل فرمایید.

منبع : بهترین سایت مشاوره ازدواج ایران با خدمات تخصصی+ پیش مشاوره رایگان 

نشانه های فرد منفعل و پرخاشگر

نشانه های فرد منفعل و پرخاشگر

پرخاشگری نوعی رفتار غریزی به منظور برون ریزی خشم می باشد که البته منجر به بقای انسان ها خواهد شد. پرخاشگری به دو گونه  تهاجمی و منفعل تقسیم می شود. در ادامه راجع به علائم یک فرد منفعل و پرخاشگر بیشتر آشنا خواهیم شد:

نشانه های فرد منفعل و پرخاشگر

۱) شما در برخورد اول با یک فرد منفعل و پرخاشگر احتمالا او را کاملا مودب و خوش برخورد می بینید که هیچ علامتی از پرخاشگری در او نخواهید دید. این افراد معمولا بسیار حرف گوش کن و آرام به نظر می آیند و خشم خود را سرکوب می کنند.

۲) خواسته های خود را به صورت واضح و شفاف ابراز نمی کنند و اگر نسبت به چیزی ناراحت باشند آن را مطرح نمی کنند و در خود درون ریزی می کنند.

۳) در بیشتر اوقات در حال نق زدن از شرایط موجود هستند علی رغم این که نارضایتی خود را مستقیما به اشخاص بیان نمی کنند و ترجیح می دهند فقط پشت سر آن ها غر بزنند.

۴) این گونه افراد در اغلب اوقات حسود هستند و نسبت به موفقیت های اطرافیان حسادت می کنند. افراد منفعل و پرخاشگر نمی توانند ببینند کسی به غیر از خودشان موقعیت خوبی داشته باشد.

۵) معمولا چنین افرادی با کنایه و طعنه صحبت می کنند، زیرا نمی توانند حرفشان را مستقیما بیان کنند.

۶) افراد منفعل و پرخاشگر سعی می کنند به صورت پنهانی به بقیه آسیب بزنند و اگر کسی خواسته یا ناخواسته آن ها را ناراحت کنند در ذهن خود نقشه ی آسیب زدن و انتقام نسبت به آن را می کشند.

نشانه های فرد منفعل و پرخاشگر

۷) تحسین و تشویق موفقیت دیگران برای این گونه افراد بسیار سخت و طاقت فرساست. این افراد گاهی اوقات طوری از دیگران تعریف می کنند که تعریف نکردنشان نسبت به حرف هایی که می زنند بهتر است!

۸) افراد منفعل و پرخاشگر افراد دیگر را به تمسخر می گیرند و موفقیت های دیگران را کوچک و حقیر می شمارند تا خودشان احساس بزرگی و موفقیت پیدا کنند.

۹) اگر به آن ها مسئولیتی بسپارید به هر دری می زنند تا از زیر این کار در بروند. این افراد بر خلاف این که رو در رو،  به شما چشم می گویند در باطن به هیچ وجه این کار را قبول نمی کنند و فکر می کنند شما قصد دارید از او سو استفاده کنید.

با چند نمونه مثال شما را با خصوصیات افراد منفعل و پرخاشگر بیشتر آشنا خواهیم کرد:

۱) به عنوان مثال : مردی در مهمانی از رفتار کسی ناراحت می شود ولی اصلا به روی خودش نمی آورد و طبیعی رفتار می کند اما وقتی مهمانی تمام می شود و به محض این که با همسرش در ماشین می نشیند شروع به غر زدن و بهانه گیری نسبت به همسرش می گویند.

۲) خانمی حس می کند همسرش به اندازه کافی به او توجه و علاقه ای نشان نمی دهد اما هیچ حرفی به همسرش نمی زند و تظاهر می کند همه چیز عادی است. در مقابل، به خاطر هر اتفاق ریز و درشتی بهانه می گیرد. در واقع می توان گفت چنین افرادی حتی اگر مشکلی حل بشود به دنبال مشکل دیگر می گردند.

 افراد منفعل و پرخاشگر خشم خود را به صورت انتقام نشان می دهند چرا که کینه توز هستند معمولا این افراد مسائل پیش آمده را فراموش نمی کنند و به دنبال موقعیتی هستند تا به فرد مقابل ضربه ای مهلک وارد کنند و ضربه ای که خوردند را جبران کنند.

شناسایی چنین افرادی معمولا کار سهل و راحتی نیست چرا که این افراد ظاهر موجه و آرامی دارند و تنها شناخت عمیق آن ها می تواند مشکل را شناسایی کند.

به طور کلی اگر شخصی در جمعی با همه ی نظرات موافق است یا حتی وقتی به او بی احترامی می شود و هیچ وقت ابراز ناراحتی نمی کند و سکوت می کند احتمالا پرخاشگر و منفعل است. لازم است در برخورد با چنین افرادی مراقب باشید چرا که ممکن است آسیب های جدی به شما وارد کنند ولی شما حتی ندانید که چطور این اتفاق افتاده است.

در این مقاله تلاش کردیم تا به صورت مختصر و مفید شما را با خصوصیات یک فرد پرخاشگر و منفعل آشنا کنیم. اگر خصوصیات این افراد را بشناسید می توانید چنین افرادی را شناسایی کنید و از معاشرت کردن با آنان خودداری کنید.

اگر خودتان نیز حس می کنید که شخصی منفعل و پرخاشگر هستید از همین امروز نسبت به رفتارهای خود تجدید نظر کنید و باید در صدد حل این مشکلات بکوشید. شاید نتوانید به تنهایی این مشکلات را حل کنید و همراهی یک تراپیست متخصص برای حل مشکلات شما الزامی باشد.

منبع : نشانه های فرد منفعل و پرخاشگر

درمان اضطراب جدایی در بزرگسال و کودکان+ تشخیص

اضطراب جدایی (SAD)یک نوع اختلال اضطرابی است. نمونه های دیگر از اختلالات اضطرابی عبارتند از آگورافوبیا و اختلال هراس، اضطراب جدایی بین کودکان بسیار متفاوت است، اگرچه اضطراب جدایی بخشی کاملاً طبیعی از رشد کودکی است، اما می تواند برای والدین ناراحت کننده باشد.

اضطراب جدایی در رشد نوزاد طبیعی می باشد و باعث تسط آن ها بر محیط می شود این روند معمولاً حدود 2 سالگی به پایان می رسد. 

چه چیزی باعث اضطراب جدایی در بزرگسالان می شود؟

اضطراب جدایی فقط در کودکان دیده نمی شود و در بزرگسالان نیز قابل مشاهده است. اضطراب جدایی در بزرگسالان می تواند ریشه در از دست دادن یک فرد نزدیک، یا به دلیل دور شدن و جدا شدن حتی برای مدت نسبتاً کوتاهی در کودکی باشد. اضطراب آن ها همچنین ممکن است با اختلال دیگری مرتبط باشد. 

اگر اضطراب جدایی تا بزرگسالی ادامه پیدا کند، اختلال اضطراب جدایی در بزرگسالان تشخیص داده می شود. البته علائم در بزرگسالان حداقل باید شش ماه طول بکشد.

 اضطراب جدایی در کودکان

علائم اضطراب جدایی اغلب در کلاس سوم یا چهارم ظاهر شده و ممکن است پس از مدرسه دیده شود. هر کودک ممکن است علائم متفاوتی داشته باشد. اما شایع ترین علائم اضطراب جدایی در کودکان عبارتند از:

  • امتناع از تنها خوابیدن
  • کابوس های تکراری با موضوع جدایی
  • نگرانی زیادی هنگام جدایی از خانه
  • نگرانی بیش از حد در مورد امنیت یکی از اعضای خانواده
  • نگرانی بیش از حد در مورد گم شدن یا جدایی
  • امتناع از رفتن به مدرسه
  • معده درد مکرر، سردرد، یا سایر مشکلات فیزیکی
  • درد یا تنش عضلانی
  • نگرانی بیش از حد در مورد ایمنی 
  • نگرانی بیش از حد در مورد خوابیدن دور از خانه
  • هراس یا عصبانیت در زمان جدایی از والدین یا مراقبان

علائم اضطراب جدایی در کودکان و بزرگسالان

علائم اضطراب جدایی در کودکان و بزرگسالان عبارتند از:

  • ناراحتی بیش از حد قبل و حین جدایی
  • نگرانی بیش از حد در مورد از دست دادن دلبستگی
  • عدم تمایل جدایی
  • ترس مداوم و شدید از تنهایی
  • مشکل در خوابیدن دور از عزیزان از ترس اینکه اتفاقی برای او بیفتد.
  • بی میلی به خوابیدن دور از خانواده
  •  کابوس های مرتبط به جدایی
  • علائم فیزیکی مکرر مانند، سردرد، حالت تهوع و گلو درد

علل اضطراب جدایی

 اضطراب جدایی توسط ژنتیک و محیطی ایجاد می شود، عدم تعادل نوراپی نفرین و سروتونین نیز باعث اضطراب جدایی می شود.

اضطراب و ترس می تواند از اعضای خانواده و دیگران نیز آموخته شود. رویداد آسیب زا نیز می تواند در اضطراب جدایی نقش داشته باشد.

درمان اضطراب جدایی در کودکان| عوامل موثر بر اضطراب جدایی

برای کودکان بزرگ‌تر و بزرگسالان، درمان‌های مؤثر ممکن است شامل روان‌درمانی، تغییر در تکنیک‌های فرزندپروری  و داروهای ضد اضطراب باشد. درمان برای موارد خاص ممکن است شامل آموزش خانواده و خانواده درمانی باشد. درمان اختلال اضطراب جدایی می تواند شامل موارد زیر باشد:

  • درمان شناختی رفتاری (CBT)
  • گروه درمانی
  • خانواده درمانی
  • رفتار درمانی دیالکتیکی (DBT)
  • داروهایی مانند داروهای ضد افسردگی، بوسپیرون (BuSpar) یا بنزودیازپین ها. SSRI ها داروهایی هستند که میزان تولید سروتونین شیمیایی عصبی را در مغز افزایش می دهند. این داروها با مهار بازجذب سروتونین در مغز عمل می کنند.

برای فرزندان کوچکتر، والدین می توانند درمان های زیر را پیش بگیرند و در صورتی که نتیجه بخش نبود به مشاور مراجعه نمایند:

  • برای روز برنامه ریزی داشته باشید زیرا کودک در هنگام خستگی و گرسنگی بیش تر اضطراب جدایی خود را نشان می دهد.
  • کودک را برای جدایی آماده کنید و به او بگویید که مثلا بعد از مدرسه پیش او باز می گردید.
  • قبل از رفتن به فرزندتان فعالیتی لذت بخش و سرگرم کننده بدهید.
  • خداحافظی کاملی با فرزند خود نداشته باشید.
  • دلسوز باشید و بدون عصبانیت به او اطلاع دهید که بر می گردید این کار باعث می شود فرزندتان اطمینان پیدا کند که بر می گردید.
  • به کودکتان اجازه دهید که شی که فکر می کند به آن وابسته است را با خود داشته باشد، با این کار فرزندتان کم تر احساس تنهایی پیدا می کند.
  • هنگام خروج چهره شادی داشته باشید و با ناراحتی او را ترک نکنید.
  • در مورد تنها ماندن از او انتقاد نکرده و او را با دیگران مقایسه نکنید.
  • احساس امنیت برای او ایجاد کنید.
  • جدایی های کوتاه مدت را تمرین کنید. این جدایی ها باعث می شود که کودکتان برای جدایی های طولانی تر آماده شود.
  • بدون اطلاع از کودک دور نشوید.
  • والدین همچنین باید بر اضطراب های خود کنترل داشته باشند.

درمان شناختی رفتاری (CBT)

درمان شناختی رفتاری (CBT) روشی ثابت شده برای درمان اختلال اضطراب جدایی است. در این روش درمانگر مهارت های ارزشمندی را به کودک می آموزد، مانند چگونگی تشخیص احساسات اضطراب و کنترل علائم فیزیکی مربوطه می باشد.

به کودکان آموزش داده می شود که احساس اضطراب خود را شناسایی کنند و به آن ها ابزار و راهبردهای مقابله ای داده می شود تا با موقعیت سازگار شوند. درمانگر همچنین به کودک می آموزد که موفقیت های خود را ارزیابی کند،  پس از آن کودک از سوی درمانگر و والدینش تحسین و تایید می شود.

درمان تعامل والد-کودک (PCIT)

درمان تعاملی والد-کودک روشی تایید شده است که طی آن والدین یاد می‌گیرند چگونه یک پیوند قوی و ایمن با فرزندان خود ایجاد کنند، رفتار مناسب و مهارت‌های مقابله‌ای او را تقویت کنند، عزت نفس کودکان را تقویت کنند و حتی رفتارهای مقابله ای مانند عصبانیت و پرخاشگری را کاهش دهند.

خانواده درمانی

بسته به موقعیت کودک، خانواده درمانی ممکن است برای تشریح هر گونه مشکل که منبع اضطراب جدایی کودک باشد در نظر گرفته شود. والدین، خواهران و برادران، یا سایر اعضای خانواده یا فامیل می توانند در این جلسات شرکت کنند. این جلسات همچنین ممکن است به بررسی چگونگی تأثیر اضطراب جدایی کودک بر بقیه اعضای خانواده کمک کند.

اختلال اضطراب جدایی چگونه تشخیص داده می شود؟

یکی از نشانه های اصلی تشخیص اختلال اضطراب جدایی، ابتدا رد کردن سایر اختلالات بالقوه سلامت روان است، از جمله:

  • اختلال طیف اوتیسم
  • اختلالات روان پریشی
  • آگورافوبیا
  • اختلال اضطراب فراگیر

حقایقی که باید در مورد اختلال اضطراب جدایی بدانید

  • اضطراب جدایی برای اولین بار در حدود 7 ماهگی، زمانی که پایداری شیء ثابت شد، ایجاد می شود. در سن 18-10 ماهگی در شدید ترین حالت خود قرار دارد و معمولاً تا 3 سالگی فروکش می کند.
  • اختلال اضطراب جدایی یک مرحله طبیعی از رشد است که معمولاً از دوران کودکی شروع می شود.
  • تقریباً 4 تا 5 درصد از کودکان و نوجوانان از اختلال اضطراب جدایی رنج می برند .
  • اختلال اضطراب جدایی احتمالاً به دلیل ترکیبی از آسیب پذیری های ژنتیکی و محیطی ایجاد می شود.

5 راه برای کمک به اضطراب جدایی در نوجوانان

برای کمک به فردی که دارای اضطراب جدایی است، لازم نیست یک متخصص پزشکی باشید. در ادامه راه هایی ذکر شده است که در این راه به شما کمک می کند.

1. درباره اضطراب جدایی بیاموزید| اضطراب جدایی در نوجوانان

می توانید از منابع زیادی برای یادگیری در مورد اختلال اضطراب جدایی استفاده کنید. مشاور یا درمانگر می تواند نکاتی را برای حمایت از دوستی که درگیر اضطراب جدایی است ارائه دهد.

2. از او حمایت کنید

دانستن اینکه چگونه از فردی که مضطرب است حمایت کنید، می تواند به درمان اضطراب جدایی کمک کند. پشتیبانی ممکن است شامل گذراندن وقت با آن ها چندین بار در هفته باشد.

3. صبور باشید| اضطراب جدایی در نوجوانان

 صبر می تواند باعث شود افراد مبتلا به اختلال اضطراب جدایی در اطراف شما راحت تر باشند. صبور بودن ممکن است به آنها انگیزه دهد که در مورد مشکلاتشان به شما اعتماد کنند و استرس خود را کاهش دهند. آن ها همچنین ممکن است بیشتر به توصیه های شما گوش دهند.

4. آن ها را تشویق کنید که به دنبال کمک باشند

اختلال اضطراب جدایی یک  وضعیت روانی است  که ممکن است به روان درمانی نیاز داشته باشد تا راه‌هایی برای مدیریت بهتر این وضعیت بیاموزد. با این حال، بسیاری از افراد مبتلا به شرایط روانی، مانند اختلال اضطراب جدایی، به دنبال درمان حرفه ای نیستند. 

5. موفقیت های کوچک را جشن بگیرید| اضطراب جدایی در نوجوانان

مدیریت اختلال سلامت روان دشوار است. اگر دوستی در تلاش است تا با اضطراب جدایی کنار بیاید، موفقیت های کوچک او را جشن بگیرید. این شکل از تشویق می تواند آن ها را ترغیب کند تا از به درمان خود ادامه دهند.

منبع : درمان اضطراب جدایی در بزرگسال و کودکان+ تشخیص 

علل پزشکی مشکلات خواب

آیا شب ها مشکلات خواب را تجربه میکنید؟ آیا پس از بیدار شدن احساس خستگی دارید؟

افرادی که احساس می کنند خواب خوبی ندارند ممکن است به دلیل انواع بیماری های زمینه ای پزشکی، از خواب آلودگی بیش از حد در روز رنج ببرند. اختلال خواب ممکن است نشانه ای از یک مشکل سلامتی یا اثر نامطلوب درمان برای درمان مشکل باشد.

استرس ناشی از بیماری مزمن همچنین می تواند باعث بی خوابی و خواب آلودگی در طول روز شود. شرایط رایجی که اغلب با مشکلات خواب مرتبط هستند عبارتند از: سوزش سر دل، دیابت، بیماری های قلبی عروقی، اختلالات اسکلتی عضلانی، بیماری کلیوی، مشکلات سلامت روان، اختلالات عصبی، مشکلات تنفسی و بیماری تیروئید.

علاوه بر این، برخی از داروهای تجویزی و بدون نسخه که برای درمان این مشکلات و سایر مشکلات سلامتی استفاده می‌شوند، می‌توانند کیفیت و کمیت خواب را مختل کنند.

علل پزشکی مشکلات خواب 

سوزش سردل

دراز کشیدن در رختخواب اغلب سوزش سر دل را تشدید می کند که به دلیل ذخیره اسید معده در مری ایجاد می شود. ممکن است بتوانید با پرهیز از غذاهای سنگین یا چرب (همچنین قهوه و الکل) در عصر از این مشکل جلوگیری کنید.

همچنین می توانید با بالا بردن قسمت بالایی بدن خود از جاذبه به نفع خود استفاده کنید. داروهای بدون نسخه و تجویزی که ترشح اسید معده را سرکوب می کنند نیز می توانند کمک کنند اما در این مورد باید با دکتر متخصص مراجعه کنید.

دیابت

دیابت یک اختلال شایع و مزمن است که با افزایش سطح گلوکز یا قند خون مشخص می شود. زمانی اتفاق می‌افتد که سلول‌های شما به انسولین (هورمونی که از لوزالمعده ترشح می‌شود) واکنش مناسبی نشان نمی‌دهند و زمانی که لوزالمعده نتواند در پاسخ انسولین بیشتری تولید کند. افراد مبتلا به دیابت که سطح قند خون آن ها به خوبی کنترل نشده است ممکن است به دلایل زیر مشکلات خواب را تجربه کنند:

  • تعریق شبانه
  • نیاز مکرر به ادرار
  • علائم هیپوگلیسمی (قند خون پایین)
  • اگر دیابت به اعصاب پاها آسیب رسانده باشد، حرکات شبانه یا درد نیز ممکن است خواب را مختل کند.

نارسایی قلبی

نارسایی قلبی وضعیتی است که با کاهش تدریجی توانایی قلب برای “پمپ کردن” یا گردش خون مشخص می شود. نارسایی قلبی می تواند باعث تجمع مایع در ریه ها و بافت ها شود.

بیماران مبتلا به نارسایی قلبی ممکن است در طول شب با احساس تنگی نفس از خواب بیدار شوند زیرا وقتی دراز می کشند مایع اضافی بدن در اطراف ریه های آن ها جمع می شود. استفاده از بالش برای بالا بردن بالاتنه ممکن است به این مشکل کمک کند.

داروهای خواب‌آور بنزودیازپین به برخی افراد کمک می‌کنند تا علی‌رغم این اختلال تنفسی بخوابند، اما برخی از افراد ممکن است نیاز به استفاده از اکسیژن مکمل یا دستگاهی داشته باشند که فشار را در راه هوایی فوقانی و حفره قفسه سینه افزایش می‌دهد تا به تنفس و خواب طبیعی‌تر کمک کند.

مردان مبتلا به نارسایی قلبی اغلب دچار آپنه انسدادی خواب می‌شوند( یک اختلال تنفسی که با بیداری‌های متعدد شبانه مشخص می‌شود) که می‌تواند خواب را مختل کند، باعث خواب‌آلودگی در طول روز و بدتر شدن نارسایی قلبی شود. در افراد مبتلا به بیماری عروق کرونر، نوسانات طبیعی در ریتم شبانه روزی ممکن است باعث آنژین (درد قفسه سینه)، آریتمی (ضربان قلب نامنظم)، یا حتی حمله قلبی در هنگام خواب شود.

اختلالات اسکلتی عضلانی

درد التهاب مفصل می‌تواند باعث شود افراد به هنگام تغییر وضعیت به خواب رفته و به حالت اولیه بروند. علاوه بر این، درمان با استروئیدها اغلب باعث بی خوابی می شود البته ممکن است مصرف آسپرین یا یک داروی ضدالتهاب غیراستروئیدی (NSAID) درست قبل از خواب برای تسکین درد و تورم مفاصل در طول شب مفید باشد.

افراد مبتلا به فیبرومیالژیا (وضعیتی که با رباط‌ها و تاندون‌های دردناک مشخص می‌شود) احتمالاً صبح ها از خواب بیدار می‌شوند و مانند افراد مبتلا به درد التهاب مفصل احساس خستگی و سفت و درد دارند. محققانی که خواب مبتلایان به فیبرومیالژیا را تجزیه و تحلیل کردند، دریافتند که حداقل نیمی از آن ها خواب عمیق غیرطبیعی دارند.

بیماری کلیوی

افراد مبتلا به بیماری کلیوی دارای کلیه‌هایی هستند که به حدی آسیب دیده‌اند که دیگر نمی‌توانند مایعات را فیلتر کنند، مواد زائد را حذف کنند و الکترولیت‌ها را به همان اندازه که سالم هستند در تعادل نگه دارند. بیماری کلیوی می تواند باعث تجمع مواد زائد در خون شود و منجر به بی خوابی یا علائم سندرم پای بیقرار شود. اگرچه محققان مطمئن نیستند که چرا ولی دیالیز یا پیوند کلیه همیشه خواب را به حالت عادی باز نمی‌گرداند.

شب ادراری

شب ادراری نیاز به بیدار شدن مکرر برای ادرار کردن در طول شب دارد. این یکی از دلایل شایع کم خوابی به خصوص در میان افراد مسن است. شب ادراری حتی در موارد خفیف باعث می شود که فرد حداقل دو بار در طول شب از خواب بیدار شود. در موارد شدید، فرد ممکن است پنج یا شش بار از خواب برخیزد.

شب ادراری ممکن است ناشی از افزایش سن باشد، اما علل دیگر عبارتند از برخی شرایط پزشکی (نارسایی قلبی، دیابت، عفونت ادراری، بزرگ شدن پروستات، نارسایی کبد، ام اس، آپنه خواب)، مصرف برخی از داروها (به ویژه دیورتیک ها) و مصرف بیش از حد مایعات پس از شام باشد.

درمان های شب ادراری به سه دسته تقسیم می شوند:

  • درمان هایی برای اصلاح علل پزشکی
  • مداخلات رفتاری
  • دارو درمانی

اولین قدم، تلاش برای شناسایی علت و اصلاح آن است. اگر در این کار ناموفق بودید، رویکردهای رفتاری مانند کاهش میزان نوشیدنی دو ساعت قبل از خواب، به ویژه کافئین و الکل را امتحان کنید. اگر شب ادراری ادامه یابد، پزشک ممکن است یکی از داروهایی که برای درمان مثانه تایید شده اند را تجویز کند.

بیماری تیرویید

پرکاری تیروئید (پرکاری تیروئید) می تواند باعث مشکلات خواب شود. این اختلال سیستم عصبی را بیش از حد تحریک می کند، به خواب رفتن سخت می شود و ممکن است باعث تعریق شبانه شود که منجر به برانگیختگی شبانه شود. احساس سرما و خواب‌آلودگی یکی از نشانه‌های تیروئید کم‌کار (کم‌کاری تیروئید) است.

از آنجایی که عملکرد تیروئید بر هر اندام و سیستم بدن تأثیر می گذارد، علائم می تواند گسترده باشد و گاهی اوقات رمزگشایی آن ها دشوار می باشد. بررسی عملکرد تیروئید فقط به یک آزمایش خون ساده نیاز دارد، بنابراین اگر متوجه انواع علائم غیر قابل توضیح شدید، از پزشک خود بخواهید مشکلات تیروئید شما را بررسی کند.

مشکلات تنفسی

تغییرات مربوط به شبانه روزی در ماهیچه های اطراف راه های هوایی می تواند باعث انقباض راه های هوایی در طول شب شده و احتمال حملات آسم شبانه را افزایش دهد که خواب را مختل می کند.

مشکلات تنفسی یا ترس از حملات شبانه ممکن است خوابیدن را سخت‌تر کند. از طرف دیگر افرادی که آمفیزم یا برونشیت دارند نیز ممکن است به دلیل تولید بیش از حد خلط، تنگی نفس و سرفه در به خواب رفتن مشکل داشته باشند.

داروها

داروهایی که ممکن است بر خواب تأثیر بگذارند، شامل موارد زیر می باشند:

اختلالات سلامت روان

تقریباً همه افراد مبتلا به اضطراب یا افسردگی در به خواب رفتن و به خواب ماندن مشکل دارند. ناتوانی در به خواب رفتن ممکن است به کانون ترس و تنش مداوم برای برخی از مبتلایان تبدیل شود و باعث کاهش بیشتر خواب شود.

اضطراب عمومی

اضطراب شدید که به عنوان اختلال اضطراب فراگیر نیز شناخته می شود، با احساس نگرانی، دلهره یا ناراحتی مداوم و آزاردهنده مشخص می شود. این احساسات یا به طور غیرعادی شدید هستند یا با مشکلات و خطرات واقعی زندگی روزمره فرد تناسبی ندارند.

افراد مبتلا به اضطراب عمومی معمولاً هر روز به مدت شش ماه یا بیشتر، نگرانی بیش از حد و مداوم را تجربه می کنند. علائم رایج این اختلال عبارتند از مشکل در به خواب رفتن، مشکل در خواب ماندن و استراحت پس از خواب.

فوبیا و حملات پانیک

فوبیاها، که ترس های شدید مربوط به یک شی یا موقعیت خاص هستند، به ندرت باعث مشکلات خواب می شوند، مگر اینکه فوبیا مربوط به خواب باشد (مانند ترس از کابوس، ترس از اتاق خواب یا ترس از تاریکی). از طرف دیگر حملات پانیک اغلب در شب رخ می دهد.

حملات پانیک مربوط به خواب در طول رویا دیدن رخ نمی دهد، بلکه در مرحله N2 (خواب سبک) و مرحله N3 (خواب عمیق) رخ می دهد که عاری از محرک های روانی هستند. در بسیاری از انواع فوبیا و اختلالات هراس، شناخت و درمان مشکل اساسی (اغلب با داروهای ضد اضطراب ) ممکن است اختلال خواب را حل کند.

افسردگی

از آنجایی که تقریبا ۹۰ درصد از افراد مبتلا به افسردگی جدی بی خوابی را تجربه می کنند، پزشکی که فرد مبتلا به بی خوابی را ارزیابی می کند، افسردگی را به عنوان یک علت احتمالی در نظر می گیرد. صبح زود بیدار شدن از نشانه های افسردگی می باشد، علاوه بر این برخی از افراد افسرده در طول شب به سختی به خواب می روند.

در افسردگی مزمن و خفیف، بی خوابی یا خواب آلودگی ممکن است برجسته ترین علامت باشد.

اختلال دوقطبی

خواب آشفته یکی از ویژگی های بارز اختلال دوقطبی (که به عنوان بیماری شیدایی- افسردگی شناخته می شود) می باشد. کم خوابی ممکن است علائم شیدایی را تشدید یا القا کند یا به طور موقت افسردگی را کاهش دهد. در طول دوره شیدایی، فرد ممکن است برای چند روز اصلا نخوابد.

اسکیزوفرنی

برخی از افراد مبتلا به اسکیزوفرنی در مراحل اولیه و شدیدترین مرحله یک دوره بسیار کم می خوابند. بین دوره‌ها، احتمالاً الگوی خواب آن‌ها بهبود می‌یابد، اگرچه بسیاری از افراد مبتلا به اسکیزوفرنی به ندرت خواب عمیق عادی دارند.

اختلالات عصبی

برخی از اختلالات مغزی و عصبی نیز می تواند باعث بی خوابی شود، که شامل موارد زیر می باشد:

زوال عقل

بیماری آلزایمر و سایر اشکال زوال عقل ممکن است تنظیم خواب و سایر عملکردهای مغز را مختل کند. سرگردانی و آشفتگی در طول شب در بیماران آلزایمری در حدی است که می‌تواند نیاز به نظارت دائمی داشته باشد و استرس زیادی را بر مراقبین وارد می کند. در چنین مواردی، دوزهای کوچک داروهای ضد روان پریشی بیشتر از داروهای بنزودیازپین مفید تر می باشد اما باید زیر نظر دکتر متخصص مصرف شود.

صرع

افراد مبتلا به صرع (وضعیتی که در آن فرد مستعد تشنج است) دو برابر بیشتر از دیگران در معرض خطر بی خوابی قرار دارند. اختلالات امواج مغزی که باعث تشنج می شود نیز می تواند باعث نقص در خواب REM شود. داروهای ضد تشنج در ابتدا می توانند تغییرات مشابهی ایجاد کنند، اما در صورت استفاده طولانی مدت، اختلالات خواب را اصلاح می کنند.

از هر چهار نفر مبتلا به صرع، یک نفر تشنج هایی دارد که عمدتاً در شب اتفاق می افتد و باعث اختلال در خواب و خواب آلودگی در طول روز می شود. کمبود خواب همچنین می‌تواند باعث تشنج شود.

سردرد، سکته مغزی و تومور

افرادی که مستعد سردرد هستند باید سعی کنند از کم خوابی خودداری کنند، زیرا کمبود خواب می تواند باعث ایجاد سردرد شود. هم سردردهای خوشه ای و هم میگرنی ممکن است به تغییرات در اندازه رگ های خونی منتهی به قشر مغز مرتبط باشند. درد زمانی رخ می دهد که دیواره رگ های خونی گشاد شوند.

سردردهایی که افراد را بیدار می کنند اغلب میگرن هستند، اما برخی از میگرن ها را می توان با خواب تسکین داد. خواب آلودگی همراه با سرگیجه، ضعف، سردرد یا مشکلات بینایی ممکن است نشانه یک مشکل جدی مانند تومور مغزی یا سکته باشد که نیاز به مراقبت فوری پزشکی دارند.

بیماری پارکینسون

تقریباً همه افراد مبتلا به بیماری پارکینسون بی خوابی را تجربه می کنند. فقط داخل و خارج شدن از رختخواب می تواند مشکل باشد، این بیماری اغلب خواب را مختل می کند. برخی از برانگیختگی ها ناشی از لرزش و حرکات ناشی از این اختلال است و برخی دیگر به نظر می رسد ناشی از خود این اختلال باشد. در نتیجه، خواب آلودگی در طول روز شایع است.

درمان با قرص های خواب ممکن است دشوار باشد زیرا برخی داروها می توانند علائم پارکینسون را بدتر کنند. برخی از بیمارانی که داروهای مورد استفاده برای درمان پارکینسون مصرف می کنند ممکن است دچار کابوس های شدید شوند. با این حال، استفاده از این داروها در شب برای حفظ تحرک لازم برای تغییر وضعیت در رختخواب مهم است.

منبع : علل پزشکی مشکلات خواب