کنترل شوهر | ۲۰ راه برای کنترل شوهر

کنترل شوهر، چگونه شوهر خود را مدیریت کنیم ؟ متاسفانه بعضی از زنان همواره در تلاش هستند تا مهارت کنترل شوهر را بیاموزند و این موضوع را امری کاملا طبیعی و ضروری می دانند.

اما مسئله ای که در این بین وجود دارد این است که هیچ کسی از زیر نظر بودن خوشحال نخواهد بود. اکثر مردان ناراحتی خود را راجع به این وضعیت نشان می دهند که البته کاملا هم به حق است.

قبل از هر چیزی باید علت این عمل خود را ریشه یابی کنید. در گذشته و خاطرات خود شروع به جست و جو کنید تا چیزی دستگیرتان شود. روان کاوی و مشورت با یک مشاور خانواده کمک زیادی به شما خواهند کرد.

راه های کنترل شوهر

از چه راه هایی همسرم را زیر نظر بگیرم؟

معمولا بانوان از روش های مختلفی برای کنترل کردن همسر خود استفاده می کنند. بعضی از آن ها شروع به محبت بی حد و اندازه نسبت به او می کنند و عده ای دیگر در همه ی امور شخصی او دخالت و جاسوسی می کنند.

اما به راستی این همه کنکاش و جاسوسی چه علتی می تواند داشته باشد؟ حتما شما هم به دنبال یک زندگی پر از عشق و آرامش هستید و از کنترل کردن همسر خود عذاب می کشید.

پس چه بهتر است به جای رفتار شبیه به کارآگاه ها مهارت های ازدواج و زندگی بهتر را بیاموزید. به چند نمونه از این مهارت ها اشاره خواهیم کرد :

روش اول: ساختن گروهی برای کنترل همسر

منظور از یک گروه این است که مجموعه کارهایی را طراحی کنید که رابطه شما را به سمت رشد و توسعه سوق دهد:

۱) ارتباط موثری با همسرتان برقرار کنید.

گفت و گوی صادقانه و به دور از هر تشریفاتی یکی از پایه های اساسی زندگی سالم می باشد. اگر این نوع گفت و گو را در برنامه خودتان قرار بدهید متوجه خواهید شد که مشاجرات بین شما تا حدود زیادی حل می شوند.

در یک گفت و گوی صادقانه عوامل دیگری مثل زبان صحیح بدن انتخاب زمان صحیح گفت وگو مکان آرام و به دور از شلوغی و روحیه ی مناسب با گفت وگو دخیل می باشند.

۲) سپری کردن اوقات خوش پیش هم :

معمولا زوج های جوان در ابتدای زندگی مشترک روزهای پر تاب و تبی و عاشقانه ای را می گذرانند اما با سپری شدن زمان و غرق شدن در روزمرگی ممکن است این حرارت کاهش پیدا کند و زندگی مشترک کاملا یکنواخت شود.

شما باید با این حس مبارزه کنید و اوقاتی را به دور از بچه کار و خانواده با همسر خود به تفریح بپردازید.

۳) یادگرفتن یکدیگر :

شما زمانی می توانید با همسر خود رابطه ای سالم برقرار کنید که اخلاقیات و شخصیت همسر خود را به خوبی بشناسید. همسرتان را تشویق کنید تا به شما اعتماد کند و شما را همدم خود ببیند تا علاوه بر پذیرش نقش همسری دوست با وفا و سنگ صبور او نیز باشید.

روش دوم : چگونه شوهر خود را مثل موم در دست بگیریم | کنترل شوهر

وقتی رابطه ی موثر و کافی خود را ساختید لازم است گام های بعدی را بردارید.

۱) نیازهای تان را بازگو کنید:

گاهی زنان فکر می کنند که مردان می توانند همه چیز را از ذهن آن ها بخوانند و اصلا احتیاجی به بازگو کردن مسائل نیست. در صورتی که این توقع کاملا بی جا می باشد و باید نیازهای خود را کاملا شفاف و واضح به همسرتان منتقل کنید.

۲) قرارداد و قوانین خاصی با توافق طرفین مقرر کنید:

اگر قرار است رفتاری منع شود باید برای هردوی شما منع شود و اگر رفتاری بلامانع است برای هردوی شما بلامانع باشد. با وضع قوانین و عمل کردن به آن از نظم پیروی خواهید کرد.

۳) برای کنترل شوهر، مرز تعیین کنید:

با تعیین کردن حد و مرز در واقع به همسر خود نشان می دهید چه کارهایی را می پسندید و از چه رفتارهایی به سطوح می آیید. هردوی شما نباید پایتان را از حد جلوتر بگذارید و باید نسبت به تعهد تان وفادار بمانید تا رابطه ای عاشقانه مثل روز اول را تجربه کنید.

روش سوم : لذت بردن از رابطه عاشقانه

بعضی از زنان کنجکاو هستند تا ببینند چه محتویاتی در گوشی موبایل همسرشان پیدا می کنند.

آنان در واقع با این کار می خواهند مطمئن شوند که همسرشان نسبت به آنان وفادار است و زندگی آنان کاملا در امن و امان می باشد.

غافل از این که نمی دانند با این چک کردن و کنترل کردن گوشی موبایل همسر تا چه اندازه او را بی اعتماد می کنند و اما چطور باید این حس کنترل گری را از بین برد :

۱) برقراری روابط بیشتر اجتماعی :

افرادی که متاهل هستند به صورت کاملا ناخودآگاه نسبت به دنیا و تعلقات آن وابستگی زیادی احساس می کنند. برقراری روابط اجتماعی سالم به افراد کمک می کند که احساس عزت نفس بیشتری داشته باشند و زندگی آرام تری را تجربه کنند.

۲) برای به دست آوردن حس امنیت تلاش زیادی بکنید.

وقتی شما یک رابطه ی سالم را تجربه می کنید در واقع احساس امنیت زیادی نسبت به دورانی که مجرد بودید خواهید کرد.

احساس امنیت از آن جایی نشات می گیرد که نگرانی بابت از دست دادن زندگی خوبی ندارید و نگران نیستید که توسط همسر خود طرد شوید. مدت زیادی را دور  از همسر خود تاب نمی آورید و با نبود او بی تاب خواهید شد.

۳) نسبت به سلامت فرد اهمیت قائل شوید :

کسانی که برنامه روزانه منظمی برای ورزش و تندرستی خود دارند احساس نشاط بیشتری نسبت به افراد دیگر را تجربه خواهند کرد. ورزش کردن مشکلات روحی و جسمی زیادی از جمله میل جنسی کم یا زیاد افسردگی و شکلات هورمونی را از بین خواهد برد.

چگونه رگ خواب همسرم را پیدا کنم؟

به جای این که شوهرتان را زیر نظر بگیرید و او را زیر میکروسکوپ بگذارید لازم است مهارت های دیگری نیز یاد بگیرید.

۱) در وقت مناسبی با همسرتان گفت و گو کنید:

برای مثال در نظر داشته باشید که مردان وقتی در حال تماشا کردن تلویزیون هستند به صحبت های شما هیچ توجهی نشان نمی دهند پس سعی کنید در چنین مواقعی صحبت های مهم را مطرح نکنید.

۲) از بروز مشاجره نترسید :

هر چه می خواهید کاملا واضح مطرح کنید و همسرتان را با دلیل و منطق قانع کنید. البته سعی کنید با لحنی کاملا آرام و صلح طلبانه نظر منفی خود را مطرح کنید تا بین شما دلخوری پیش نیاید.

۳) به عنوان یک همسر حتما می دانید که شوهرتان چه اخلاق هایی دارد و روی چه چیزهایی حساسیت دارد.

البته اصلا درست نیست که از نقاط ضعف همسرتان برای پیشبرد اهدافتان سو استفاده کنید. منظور این است که آن نقاط را بشناسید و سعی کنید آن ها را تقویت کنید تا محیط خانه را آرام و عاشقانه کنید.

۴) هیچ کسی را الگوی خودتان نکنید :

ممکن است بعضی از زنان با مشاهده ی ظاهر زندگی دیگران به زندگی آن ها حسادت کنند و سعی کنند مثل آنان رفتار کنند در صورتی که هر شخصی سبک زندگی خاص خود را دارد و نمی تواند مثل دیگری رفتار کند. سعی کنید بهترین نسخه از شخصیت خود باشید.

کنترل کردن شوهر و عواقب آن

آیا می دانید با کنترل کردن شوهر خود چه اتفاقاتی برای رابطه شما می افتد؟

هر کسی دوست دارد از رابطه ی دلنشین خود محافظت کند و حاضر نیست آن را از دست بدهد اما نحوه ی حفاظت کردن از رابطه اهمیت دارد.

طبق تحقیقات انجام شده کنترل گری در رابطه علاوه بر آن که احتمال بروز خیانت را کاهش نمی دهند موجب وقوع خیانت نیز می شود. در ادامه به تفصیل به عواقب کنترل گری خواهیم پرداخت.

چگونه شوهرم را رام خودم کنم | کنترل شوهر

وقتی ریشه ی چنین رفتارهایی را شناسایی کنید می توانید این رفتار خود را برطرف کنید. ریشه ی کنترل گری ممکن است این موارد باشد :

۱) تجربیات منفی :

ممکن است همسر شما در گذشته به شما دروغی گفته باشد و یا به رابطه عاطفی شما خیانت کرده باشد. اگر چنین چیزی صحت دارد چه خوب است که با او صحبت و از احساس شک خود نسبت به او سخن بگویید و با یک مشاور خانواده مشورت کنید.

۲) بدبینی به صورت ذاتی و همیشگی :

بعضی وقت ها شک و گمان شما هیچ دلیل خاصی ندارد و تنها به خود شما بر می گردد. دریان صورت می توان گفت شما فردی کنترل گر و بدبین هستید و یا وقتی کودک بودید توسط اطرافیان خود ترک شده اید. در این صورت باید با یک روان درمانگر مشورت کنید و مشکل خود را حل کنید.

دوست داشتن افراطی :

گاهی اوقات کنترل گری ریشه ی روانی ندارد و فقط از دوست داشتن همسر نشات می گیرد.

افرادی که در این موقعیت قرار دارند کاملا از زندگی خود رضایت دارند و فقط می ترسند زندگی خوب خود را با خیانت همسر از دست بدهند پس شروع به چک کردن موبایل همسر خود می کنند و وقتی چیزی پیدا کردند خوشحال می شوند.

افرادی که این سبک زندگی را تجربه می کنند روش کاملا اشتباهی را در پیش گرفته اند و لازم است تا راه های صحیح حفظ رابطه عاطفی را بیاموزند.

عواقب منفی، کنترل شوهر :

۱) فرار کردن همسر از شما و هر چیزی که به شما مربوط است :

شاید تا به حال زیاد دیده باشید که پسرهای نوجوان دائما در حال فرار از مادرهایشان هستند اما این فرار کردن از کجا نشات می گیرد ؟

مردان در هر سنی که باشند دوست ندارند تحت کنترل کسی باشند و این قضیه باعث می شود که از شما فاصله بگیرند. اگر شما نیز چنین رفتاری با همسر خود داشته باشید از شما فرار می کند و رابطه عاطفی میان شما سرد خواهد شد.

۲)  معایب کنترل شوهر، لجبازی :

وقتی همسر شما متوجه بشود که شما در حال کنترل او هستید و مثل یک بچه با او رفتار می کنید او نیز از خودش رفتارهای بچگانه مثل لجوج بودن بروز می دهد و دائما در صدد است که از شما انتقام بگیرد.

۳) پنهان کاری و دروغ گفتن :

وقتی شما سخت گیر و کنترل گر باشید در واقع دروازه ی دروغ گویی و پنهان کاری همسرتان را به رابطه بازکرده اید.

اگر به رفتارهای کنترل گرانه خود ( مثل رفتن همسرتان به خانه مادرش ) ادامه دهید نه تنها او را از انجام کاری منصرف نمی کنید بلکه باعث می شوید مخفیانه به کار خود ادامه بدهد و علاوه بر آن از چشمانش خواهید افتاد.

۴) پرخاشگری از معایب کنترل شوهر

وقتی در رابطه ی شما بدبینی وجود داشته باشد جنگ و دعوا هم کم کم از راه می رسد و زوجین را از یک دیگر دور می کند.

۵) خیانت :

معمولا زنان کنترل گری می کنند تا از بروز خیانت پیشگیری کنند غافل از این که با چنین رفتارهای اشتباهی زمینه بروز خیانت را در زندگی زناشویی خود فراهم می کنند.

وقتی دائما به همسرتان شک داشته باشید او متقاعد می شود که فکر شما حول محور خیانت می گردد چه بهتر که رابطه ی عاطفی بهتری را شروع کند که کسی در آن به او شک ندارد!

روش های مراقبت از رابطه زناشویی

مراقبت کردن از رابطه زناشویی آداب خاص خود را دارد. ما در این مقاله به چند مورد از آنان خواهیم پرداخت :

۱) دوست خوبش باشید:

شما زمانی می توانید بهترین دوست همسرتان باشید که دست از قضاوت او بردارید با عصبانیت با او صحبت نکنید و او را بابت اشتباه هایی که مرتکب شده سرزنش نکنید. گاهی با او به تماشای فوتبال بنشینید و پای صحبت هایش درباره ماشین بشینید.

وقتی شما بهترین دوست همسرتان باشید او به هیچ عنوان به فکر خیانت هم نخواهد افتاد و به هیج عنوان خاضر نیست چنین همسر کافی را از دست بدهد.

۲) صریح و واضح صحبت بکنید :

اگر متوجه شدید همسرتان در موردی به شما خیانت کرده و یا دروغ گفته کاملا آرام و منطقی و صریح از او توضیح بخواهید. قهر کردن و دعوا به پا کردن هیچ گاه مشکلات شما را حل نخواهد کرد.

۳) با سیاست رفتار کنید :

نباید هر زمان و هر مکانی را برای گفت و گو انتخاب کنید. به عنوان مثال صحبت کردن در مهمانی در زمان صرف شام وقتی همسر شما از سرکار برگشته فایده ای نخواهد داشت و نباید انتظار واکنش درستی از همسر خود داشته باشید با این کار فقط او را کلافه می کنید.

۴) در جایی که صحیح است سیاست به خرج دهید :

وقتی همسر شما با مادر و یا خواهرش رابطه ی خوبی دارد احتیاجی نیست تا حساسیت به خرج دهید.

اما وقتی همسر شما با یک خانم غریبه گرم می گیرد و این رابطه را از حد می گذراند با آرامی با او صحبت کنید و به او بگویید این شکل رابطه مورد پسند شما نیست و بهتر است آن را قطع کند.

۵) با محبت رفتار کنید :

به جای کنترل کردن موبایل و رفت و آمد کردن قلب او را تسخیر کنید با این کار خیانت نکردن او را تضمین خواهید کرد.

۶) تنظیم اوقاتی به جهت تنها بودن و خلوت کردن

هر زوجی احتیاج دارد زمانی را برای تنها بودن به دور از فرزند و خانواده اختصاص دهد. این بازه زمانی فرصتی مناسب برای بیشتر نزدیک شدن به یکدیگر می باشد. سعی کنید در این مدت حال روانی خود را خوب کنید تا خوشحال تر و با آرامش بیشتر نزد همسر خود برگردید.

البته توجه کنید که مدت این دوری نباید بیش از ۴ یا ۵ روز باشد چرا که ممکن است نتیجه ی عکس بدهد.

منبع : کنترل شوهر | ۲۰ راه برای کنترل شوهر

تعیین حد و مرز در رابطه

تعیین حد و مرز در رابطه امر بسیار مهمی باشد. شاید فکر کنید تعیین حد و مرز در رابطه صمیمیت شما را زیر سوال می برد.

اما اگر بدون قائده و قانون خاصی رفتار کنیم به روابطمان آسیب خواهیم زد و ممکن است آن روابط را نیز از دست بدهیم.

متاسفانه افراد هنگامی لزوم احتیاج به حد و مرز را درک می کنند که از همان ناحیه زخم خورده باشند و احساس کنند که دیگران در حال دخالت در زندگی آنان هستند اما نمی دانند چگونه باید در کمال احترام و منطق این حد و مرزها را وضع کنند.

شاید شما نیز ندانید باید در رفتار با هر کسی چه نوع حد و مرزی قائل شوید. ‌بهتر است در این مورد با یک مشاور مشورت کنید تا حد و مرز مناسب با آنان را به شما پیشنهاد دهد.

فایده ی تعیین حد و مرز در رابطه بین افراد

مرزهایی که تعیین می کنید در واقع مثل نرده هایی هستند که افراد دور خانه ی خود می کشند تا هر غریبه ای امکان ورود به آن را پیدا نکند. وقتی شما چنین نرده هایی را به دور خانه خود می کشید احساس امنیت بیشتری می کنید و شب ها خواب راحت تری خواهید داشت.

حد و مرزهایی که در روابط تعریف می شوند نیز شبیه چنین نرده هایی هستند که با استفاده از آنان امکان‌ ورود افراد به حریم خصوصی شما را سلب می کند.

وقتی شما حد و مرزهایی در رابطه تعریف می کنید در واقع در حال محافظت از هویت شخصی خود هستید.

همچنین این مرزها کمک می کند تا احساس اعتماد به نفس بیشتری داشته باشید و بفهمید در زندگی چه نیازهایی دارید. اگر متوجه شوید که افراد در حال ورود به حریم خصوصی شما هستند و هیچ کاری برای دفاع از این حریم نکنید حس حقارت می کنید و اعتماد به نفستان تحلیل خواهد رفت.

روش های تعیین حد و مرز در رابطه ای که با شریک عاطفی خود دارید

۱_لازم است بدانید که وجود این مرزها کاملا ضروری می باشد:

مشخص کردن اولویت های شما و شریک عاطفیتان اولین قدم تعین حد و مرزهاست. این مرزها می توانند جسمی (وسایل شخصی، اندام، دفتر خاطرات، پول و اشیا قیمتی) و یا عاطفی ( عزت نفس، خاطرات و احترام به والدین) باشد.

۲_ دانستن مرزهای شخصی شما با خودتان :

حتما لازم است بدانید که در این زندگی دنبال چه چیزی هستید. برای این موضوع می توانید از احساسات و افکار خود نیز کمک بخواهید.

وقتی شما نسبت به یک چیز خاص احساس ناراحتی می کنید احتمالا لازم است برای آن مرزی قائل شوید تا آرامش روانی بیشتری داشته باشید. علاوه بر آن لازم است ارزش های غیر قابل مذاکره ای مثل باورهای دینی, خانواده و اصول اخلاقی را نیز در محدوده مرزهای خود قرار دهید.

۳_درباره مرزهایی که دارید مذاکره و گفت و گو کنید :

وقتی به اصطلاح تکلیفتان را با خودتان مشخص کردید باید ارتباط برقرار کنید. شریک عاطفی شما نمی تواتد ذهن شما را بخواند و یا آن را حدس بزند پس ضروری است که درباره مرزهایتان با همدیگر گفت و گو کنید و البته مهارت گوش دادن فعال را یادبگیرید و از آن بهره ببرید.

گفت و گوی شما باید منطقی، آرام و بدون پرخاش باشد و تا هنگامی که به پذیرش کامل مرزهای طرفین نرسیده اید گفت و‌گو را به پایان نرسانید.

علاوه بر آن لازم است زمان خاصی را جهت صحبت کردن درباره مرزهای همدیگر قرار دهید و آن را به همدیگر یاداوری کنید.‌ شما اجازه ندارید شریک عاطفیتان را تهدید کنید و او را بابت اشتباهاتش سرزنش کنید. اگر می خواهید درجه رابطه را بالا ببرید لازم است مهارت گفت و گو در رابطه عاطفی را بیاموزید.

۴_ عواقب و مسئولیت مرزهای خود را به عهده بگیرید

متعهد بودن و ماندن در یک چهارچوب  همیشه راحت و آسان نیست و باید در این زمینه مسئولیت پذیر باشید. اگر شما نتوانید به موضوعی پیایبند باشید نباید توقع داشنه باشید شریک عاطفی شما نیز سر موضع خود باقی بماند.

۵_به خودتان اعتماد کنید :

هیچکس بیشتر از شما از درونتان مطلع نیست پس نباید به کسی اجازه دهید تا برای شما تصمیم گیری کنید. مرزگذاری باعث می شود فردیت خودتان را به رسیمتی بشناسید و به آن احترام بگذارید.

درباره چه موضوعاتی می توانیم حد و مرز تعیین کنیم؟

۱_ انتظارات کلی:

باید بدانید از رابطه چه انتظاری دارید و رابطه عاشقانه چگونه تعریف می کنید؟ در چه موقعی رابطه شما به طور کامل تخریب می شود؟ و با ادامه و بحث و گفت و گو در باب این مسائل به یک نتیجه کلی برسید.

۲_آستانه ی تحمل شما تا چه می باشد؟

به شریک عاطفی خود بگویید در چه موقعی کنترلتان را از کف می دهید؟ به عنوان مثال شما از دروغ بیزار هستید پس به شریک عاطفی خود می‌گویید درباره ی دروغ گویی هیچ گونه اغماضی نخواهید داشت.

۳_ انتظارات جنسی :

این حق مسلم شماست که نیازهای جنسی شریک عاطفی خود را بدانید. ممکن است فرد مقابل از شما انتظاراتی داشته باشد که براورده کردن آن ها برای شما مقدور نیست. پس باید به موقع مطرح شوند تا قبل از شروع زندگی مشترک به مشکل حادی برخورد نکنید.

۴_اوضاع مالی :

پول یکی از مهم ترین عوامل دخیل در زندگی مشترک می باشد.‌اگر شما عاشق ترین زوج روی زمین هم باشید لازم است تا درباره مسائل مالی به یک توافق نسبی برسید.

۵_ تجربه ازدواج پیشین :

زندگی پیشین شما متعلق به شماست و شما مختار هستید به همسرتان این اجازه را بدهید که در این باره صحبت بکند یا خیر. اگر همسر شما جنبه ی صحبت در این باره را داشته باشد می‌توانید با او در این باره گفت و گو کنید.

۶_ میزان روابط خانوادگی :

انتظارات خانواده هر دوی طرفین نیز یکی از عوامل مهم در زندگی مشترک می باشد. لازم است تا در این مورد توافق هر دو طرفین اعلام شود و حد و مرزی برای این مورد تعریف شود.

۷_روابط دوستانه :

متاسفانه یکی از مشکلاتی که زندگی زوجین زیادی را به تباهی کشانده عدم رضایت با رفت و آمد دوستانه همسر می باشد. اگر با رفت و امد دوستانه همسر خود مشکلی دارید بهتر است در یک موقعیت مناسب با همسرتان صحبت کنید و با دلایل منطقی به او یاداوری کنید که دوست ندارید با چنین کسی رفت و آمد داشته باشید.

هر انسانی حق دارد با دوستان خود رفت و آمد کند و زمانی را صرف روابط دوستانه خود کند اما هنگامی که این روابط بر رابطه زناشویی زوجین لطمه وارد کند باید درباره ادامه چنین رابطه ای تجدید نظر کرد.

۸_اهداف پیش رو :

هیچکس نباید سد راه شما بشود. اگر درباره اهداف خود مطمئن هستید و تصمیم خود را گرفته اید باید با شریکتان صحبت کنید و به او بگویید تا سعی نکند شما را از تلاش در مسیر هدفتان سرد کند.

۹_فرزند :

نحوه ی تربیت فرزند وقتی به فرزند اوری مسئله ای بسیار مهم است که باید قبل از شروع زندگی مشترک درباره آن بحث و بررسی شود. باید منطقی در این باره صحبت کنید تا به یک نتیجه کلی برسید.

۰_ اختصاص دادن زمانی برای تنهایی :

هر زوجی احتیاج دارد زمانی را برای خود اختصاص دهد و در آن زمان از نظر روحی خود را رها کند. اگر تمایل دارید چنین زمانی را برای خود لحاظ کنید لازم است قبل از ازدواج با هگسر خود در این باره توافق کنید.

۱۱_ زمان :

زندگی ابعاد گسترده ای دارد و نمی توان همه ی ان را صرف روابط عاشقانه کرد. انتظارات بی جای شما می تواتد رابطه میان شما را سرد کند و مقدمات طلاق شما را فراهم‌کند.

۱۲_ رسانه های اجتماعی و فضای مجازی :

قبل از شروع زندگی مشترک باید درباره ی  نحوه استفاده  و میزان استفاده همسرتان از فضای مجازی را به او گوشزد کنید و به توافق برسید. تاثیرات مخرب ابزارهای رسانه جمعی را بر زندگی زوجین نمی‌توان نادیده گرفت.

کلام آخر تعیین حد و مرز

اگر پیش از شروع زندگی مشترک با شریک عاطفی خود حد و مرزی تعیین کنید می توانید از بروز بسیاری از سو تفاهمات و اختلاقات جلوگیری کنید.

نباید غیر منطقی عمل کنید و همه ی انتظارات شما باید کاملا منطقی و به حق باشد.‌ اگر نمی توانید منصفانه برای رابطه ی عاطفی خود حد و مرزی تعیین‌کنید بهتر است از یک مشاور خانواده مشورت بگیرید.

منبع : تعیین حد و مرز در رابطه

روش هایی برای کنترل کودک لجباز | ۱۲ درمان معجزه آسا

روش هایی برای کنترل کودک لجباز در این مقاله فراهم شده است که کمک زیادی به والدین می کند. بسیاری از والدین با این سوال که با کودک لجباز چگونه باید رفتار کنند دست و پنجه نرم می کنند. لجبازی در کودک یک مشکل متداول است، مخصوصا در کودکان سه تا پنج ساله و نوجوانان. این مسئله قسمت طبیعی از رشد کودک است و در رفتارهایی مثل نافرمانی از والدین، معلمان و دیگر بزرگترها نمود پیدا می کند.

در دوره دبستان، آن هایی که لجباز هستن بیشتر بهانه گیری می کنند و هر چه شما می خواهند انجام نمی دهند (یا بسیار کند انجام می دهند)، تا اینکه از کوره در بروند، که ویژگی بچه های کوچکتر است.

کودک ممکن است سعی داشته باشد کنترل خود را روی موقعیت نشان دهد یا استقلال خود را اعلام کند. شاید او در حال تست کردن محدودیت هایش و اقتدار شماست. یا شاید می خواهد آنچه را دوست ندارد ابراز کند، مخصوصا وقتی شما به او می گویید مثلا اسباب بازی ها را جمع کن یا کارهایت را انجام بده.

چگونگی مدیریت لجبازی در کودکان

در این قسمت برخی نکات کاربردی و روش هایی برای کنترل کودک لجباز ارائه شده است:

۱. به دنبال دلائل ایجاد این رفتار بگردید

به دنبال دلائل و راه اندازهای رفتار کودک بگردید، و سعی کنید رفتار لجبازی وی را زیر نظر بگیرید. آیا الگویی وجود دارد؟ آیا چیزهای خاصی هستند که دوست ندارد یا نمی خواهد انجام دهد؟ آیا او زمانی که کودک لجباز می شود که مسائل گیج کننده هستند  یا زمانی که عجله دارد؟

هم چنین، سعی کنید در مورد قوانین و تکالیف منزل صریح باشید، تا کودک بتواند آنها را دنبال کند. برای مثال، در کودکان پنج تا شش ساله تمیز کردن کل اتاق کمی زیاد است، و اگر همین کار را به صورت تکالیف خردتر دربیاورید شاید بهتر بتواند انجام دهد.

مثلا برداشتن اسباب بازی ها از روی زمین، یا کمک به شما در انجام آنها. زمانی که دلیل را پیدا می کنید، می توانید قدم های لازم برای انطباق با موقعیت را بردارید و با مخالفت کمتری مواجه شوید. این کار یکی از روش هایی برای کنترل کودک لجباز می باشد که بسیار موثر می باشد.

۲. فرزند خود را برای انجام کارهای خوب آماده کنید

سعی کنید از موقعیت هایی که کودک در آنها لجبازی نشان می دهد یا رفتار بد دارد دوری کنید. برای مثال، اگر برنامه زمانی کودک بیش از حد پر باشد کودک باشد بداخلاق می شود، سعی کنید از برنامه ریزی برای کارهای زیاد بعد از مدرسه یا برای آخر هفته بپرهیزید. اگر کودک شما از تغییر ناگهانی متنفر است، سعی کنید بین فعالیت های یک وقت اضافی را منظور کنید.

۳. طوری با کودک رفتار کنید که دوست دارید با شما رفتار شود

دقیقا مانند بزرگسالان، کودک شما که با او به خوبی رفتار کرده اید می تواند آرام باشد.

ممکن است عصبی باشد یا احساس بی حوصلگی کند و نیاز به ساعاتی آرامش داشته باشد. در مورد آنچه کودک باید انجام دهد محکم باشید اما با روشی نرم و دوستانه با او صحبت کنید.

زمانی که الگوی خوبی از چگونگی ابراز یک عقیده یا مخالفت به روش محترمانه و عاشقانه هستید، کودک شما نیز پیروی می کند.

۴. از مزایای مهارت کلامی کودک خود بهره بگیرید

والدین کودکان دبستانی یک مزیت را نسبت به والدین کودکان کم سن تر دارا هستند مخصوصا در مورد رفتارهایی مثل لجبازی: آنها می توانند با کودک خود صحبت کنند. به آرامی با کودک خود صحبت کنید و روی یک راه حل برای هر دو طرف کار کنید. برای این کار می توانید از مشاور کمک بگیرید تا روش هایی برای کنترل کودک لجباز به شما بیاموزد و مهارت های کلامی لازم را به شما آموزش دهد.

۵. قوانین پایه را مشخص کنید، روش هایی برای کنترل کودک لجباز

اطمینان حاصل کنید که کودک دقیقا می داند که چه کاری را باید و چه کاری را نباید انجام دهد.

برای مثال، اگر بد صحبت کردن با شما هنگام مشاجره یک تخطی قانونی در خانه شما محسوب می شود، برای کودک مشخص کنید که اگر این کار را انجام دهد عواقب بدی در پی خواهد داشت، و شانس دومی وجود ندارد. پیامد را آن چیزی انتخاب کنید که می خواهید روی دهد، مثلا عدم مشاهده تلویزیون در باقی روز یا انجام وظایفش در خانه.

بدین ترتیب او یاد می گیرد که خواسته های شما را نادیده نگیرد و اقتدار شما را دست کم نگیرد.

۶. زمانی که می توانید، سازش کنید

آیا دخترتان اصرار دارد که دامن کوتاه تابستانی خود را در هوای سرد بپوشد؟ به جای اینکه درگیر دعوا با او شوید، بهتر است که با او سازش کنید، مثل اینکه از او بخواهید یک جوراب شلواری گرم زیر دامن بپوشد یا دامن زمستانی را به تن کند.

به صورت کلی، صحبت کردن هنگامی که کودک سعی در ابراز کنترل بر یک مسئله دارد ایده خوبی است، بنابراین در مسائل بزرگتر می توانید محکم رفتار کنید و کنترل را بدست بگیرید.

۷. در مورد گزینه ها بحث کنید، روانشناس کودک لجباز

گاهی اوقات، ممکن است کودک رفتار نافرمانی و لجبازی را نشان دهد، زیرا می خواهد حرف بیشتری برای گفتن داشته باشد.

یک روش برای اینکه کودک احساس کنترل بیشتر کند اینست که به او حق انتخاب بیشتری دهید. برای مثال برای جمع کردن وسایل و اسباب بازی ها به کودک خود بگویید، اسباب بازی ها باید جمع شوند، یا تکالیف باید تمام شوند.

یا می توانید به کودک خود بگویید اسباب بازی ها را می توان تا زمان خواب جمع کرد، یا می تواند بعد از انجام تکالیف سی دقیقه بازی آزاد انجام شوند.

روانشناس کودک لجباز

۸.  گوش دهید، روش هایی برای کنترل کودک لجباز

یکی از دلایلی که باعث می شود کودک بر لجبازی خود پافشاری کند این است که احساس می کند احساسات او را متوجه نمی شوید و حرف های او شنیده نمی شود. به طور مثال اگر کودک شما نمی خواهد غذا بخورد او را مجبور نکنید بلکه از او بپرسید که چرا غذا نمی خورد؟ با این کار کودک شما احساس می کند که شنیده می شود و می تواند منطقی تر تصمیم بگیرد.

۹. آن ها را مجبور نکنید، روانشناس کودک لجباز

اگر کودک خود را مجبور کنید لجبازی بیش تری نشان می دهد بنابراین بهترین راه این است که از در منطق وارد شوید سپس اگر جواب نداد سعی کنید به آن ها نشان دهید که نظرات آن ها را بهتر درک می کنید.

۱۰. آرامش خود را حفظ کنید

بر سر کودک خود فریاد نزنید، خشم شما باعث عصبانیت بیش تر کودک شما می شود. مدیتیشن، ورزش، موسیقی آرام بخش، کتاب خواندن، ماساژ و هرکاری که می دانید به بهبود روحیه شما کمک می کند انجام دهید. می توانید از یکی از نزدیکان خود بخواهید تا مدتی کودک را نگه دارد و در آن زمان کارهایی برای آرامش خود انجام دهید.

۱۱. به او احترام بگذارید

قوانین ثابتی داشته باشید و به او برای پایبندی به آن قواعد احترام بگذارید. با آن ها به گونه ای رفتار کنید که احساس کند او را درک می کنید.

۱۲. محیطی مناسب در خانه ایجاد کنید

اگر در خانه والدین با یکدیگر درگیر باشند کودک نیز یاد می گیرد تا این رفتار را تکرار کند. تحقیقات صورت گرفته نشان می دهد که محیط نامناسب در لجبازی و پرخاشگری کودک نقش زیادی دارد، بنابراین بهترین کار این است که ابتدا محیطی آرام در خانه خود ایجاد کنید.

علائم لجبازی کودکان

  • طغیان های شدید و خشمگین بودن.
  • اینکه کودکان قوانین خودشان را می سازند از علائم لجبازی کودکان  می باشد.
  • آن ها دوست دارند که همه چیز را مدیریت کنند.
  • لجبازی در کودکان می تواند ژنتیکی یا یک رفتار اکتسابی ناشی از تأثیرات محیطی باشد.
  • نیاز شدیدی به تایید و شنیده شدن دارند. بنابراین  اغلب توجه شما را جلب می کنند.
  • دوست دارند رئیس و رهبر باشند.

علت لجبازی کودکان

۱. ارتباط نادرست میان کودک و والدین

تنش میان والدین معمولا به دلیل ارتباط نادرست است و همین ارتباط نادرست باعث می شود که کودک نیز نتواند ارتباط صحیح را یاد بگیرد. برای جلوگیری از این مشکل سعی کنید همیشه بحث های منطقی با همسر خود داشته باشید و بی دلیل کسی را مقصر ندارید. با کودک خود نیز در مورد منطق کار خود صحبت کنید تا به مرور یاد بگیرد که نباید از روی لجبازی تصمیم بگیرد.

۲. علاقه به آزادی

بسیاری از کودکان علاقه دارند که خودشان در مورد کارهایی که می خواهند انجام دهند تصمیم بگیرند و آزادی عمل داشته باشند. در این شرایط اگر والدین سعی کنند مانع آن ها شوند کودکان بیش تر لجبازی می کنند و حتی ممکن است باعث پرخاشگری و عصبانیت آن ها نیز بشود.

۳. مقایسه با بچه های دیگر

اگر کودک با دیگران مقایسه شود لجباز تر می شود، در این شرایط مقایسه کودک با بچه های دیگر بسیار اشتباه بوده و باعث می شود که کودک در امری که مقایسه شده بیش تر لجبازی کند.

۴. حفظ هویت، علت لجبازی کودکان

کودکانی که درباره هویت و احساسات خود علاقه زیادی دارند برای حفظ آن ها تلاش زیادی می کنند و اگر والدین تلاش کنند در برابر آن مقاومت کنند کودک لجبازی می کند و با پرخاشگری و عصبانیت احساسات خود را بروز می دهد.

منبع : روش هایی برای کنترل کودک لجباز | ۱۲ درمان معجزه آسا

راه های ارتباط موثر با والدین | ۴۰ تکنیک معجزه آسا

راه های ارتباط موثر با والدین به صورت دسته بندی شده در زمینه تربیت کودک و نوجوان آورده شده است.

تربیت فرزند هرگز کار آسانی نیست، اما از طریق ارتباط کلامی والدین با فرزندان می توانید فرزند خود را طوری تربیت کنید که آینده فرزند خود را تضمین کنید. والدین فقط باید از کلمات یا زبانی استفاده کنند که با سن فرزندشان مناسب باشد و هرگز بر سر آن ها فریاد نزنید و کلمات مبتذل نگویید.

راه های ارتباط موثر با والدین

  • صبور بودن. این یک مورد مهمی است، صبور بودن یک نوع مزیت می باشد و از راه های ارتباط موثر با والدین می باشد.
  • گوش دادن. در حالیکه اکثر والدین بر این باورند که در حین صحبت کردن بچه هایشان به طور واقعی به حرفهایشان گوش می دهند، ولی شما به راحتی می توانید از طریق بیان کردن اظهارنظرهای کوتاه باعث شوید که فرزند شما اولویت های مدنظرتان را در نظر داشته باشد. …
  • شناخت.
  • همسانی.
  • همدلی یک وش برقراری صحیح ارتباط والدین با فرزندان
  • توانایی مربوط به بیان کردن دوست داشتن.
  • سختگیری نکردن.
  • انعطاف پذیری از راه های ارتباط موثر با والدین
  • به کودکتان یاد دهید که چگونه احساسات خودش را بروز دهد و آن را درک کند، وقتی فرزندتان احساسات خود را بیان می کند، بدون قضاوت به آنچه می گوید گوش داده و احساسات او را درک کنید.
  • اگر مطمئن نیستید که باید چه چیزی بگویید یا چگونه آن را بگویید، لازم نیست فوراً پاسخ دهید می توانید با مشاور مشورت کنید و سپس به او پاسخ دهید.

اهمیت ارتباط کلامی والدین با فرزندان چیست؟

ارتباط شامل انتقال اطلاعات از فردی به فرد دیگر است و می تواند شفاهی (غیرکلامی)، مثبت یا منفی، مؤثر یا بی اثر باشد. ارتباط موثر والدین با فرزندان بسیار ضروری است و والدین باید مشاوره رابطه والدین با فرزند را یاد بگیرند.

ارتباط کلامی والدین با فرزندان می تواند نه تنها برای کودک بلکه سایر اعضای خانواده نیز مفید می باشد و باعث نزدیکی اعضای خانواده به یکدیگر می شود. این امر منجر به ایجاد یک رابطه شادتر و سالم تر بین طرفین می شود و مشکلات روابط را به حداقل می رساند.

ارتباطات ناکارآمد یا مضر بین فرزندان و والدین میتواند باعث شود که کودکان باور کنند که آن ها بی‌اهمیت هستند یا درک نمی شوند. عزت نفس پایین آن ها به مرور پایین می آید و ممکن است تصمیم‌گیری را برای آن ها دشوار کند.

اکثر کودکانی که بدون ارتباط صحیح بزرگ شده اند والدین خود را غیرقابل اعتماد می دانند. آن ها ترجیح می دهند مشکلات را برای خود نگه دارند یا با دوستان به اصطلاح خود در میان بگذارند، زیرا می دانند که حمایت والدین خود را دریافت نمی کنند.

به همین دلیل برای والدین بسیار حیاتی است که ارتباطی سازنده و مؤثر با فرزندان خود برقرار کنند و اعتماد به نفس و حمایت کافی را به کودک خود ارائه دهند.

والدین خوب به چه معنایی می باشد؟

والدین مناسب مطلع می باشند که فرزندان خودشان را در چه زمانی آزاد بگذارند.

ما نیاز داریم که نحوه تفکر مستقل، حل کردن مشکلات و داشتن یک اعتماد عمیق به توانایی های خودشان را به فرزندانمان آموزش دهیم.

با توجه به زمان و کارایی موجود، کاری که والدین برای فرزندان خودشان انجام می دهند، عبارت از مواردی می باشد که خود فرزندان به راحتی می توانند برای خودشان انجام بدهند.

چهار سبک ارتباط والدین با فرزندان 

این سبک های سرپرستی در چهار گروه گسترده ای قرار می گیرند که به صورت کلی مورد پذیرش قرار گرفته است.

هر چند که محققان مختلف، عناوین مختلفی را برای این سبک ها در نظر گرفته اند، ولی معمولا این سبک ها به این صورت نامگذاری می شوند:

  • قدرت طلب،
  • مقتدر،
  • آسان گیر 
  • دخالت نکننده.
  • والدین قدرت طلب سخت گیر 
  • کنترل کننده هستند.

تعامل والدین با فرزندان

۸ روش برای تبدیل شدن به والدین بهتر و ارتباط والدین با فرزندان شامل:

  1. اجتناب کردن از مقایسه و لقب گذاری. شما می توانید یک نوع والدینی باشید که زمان خودش را صرف آموزش دادن روش ها، عادت ها و رفتار های خوب به کودکانش می کند. …
  2. حرف هایی که می گویید را انجام بدهید.
  3. اجازه بدهید که فرزند شما اشتباهاتی انجام بدهد.
  4. هیچ کاری انجام ندهید. …
  5. مصرف غذای خودتان را به عنوان ابزاری برای راحتی یا تشویق کردن استفاده کنید.
  6. نسبت به رفتار “بد” بی توجه باشید.
  7. به قدرت خودتان اعتماد داشته باشید.
  8. نسبت به پذیرفتن تغییرات آمادگی داشته باشید.

شیوه های ارتباط موثر با فرزندان

مشاوره رابطه والدین با فرزند که منجر به ایجاد یک پدر یا مادر خوب یا بد می شوند، عبارتند از:

  • دوست داشتن بدون قید و شرط. زمانی که شما بدون هیچ شرطی فرزندتان را دوست می دارید، بدون توجه به هیچ موردی وی را دوست خواهید داشت و مورد پذیرش قرار خواهید داد. …
  • نظم. زمانی که یک کودک با مشکلی مواجه می شود، والدین برای رفع این مشکل یک سری راه حل هایی را در اختیار دارند می توانند این کار را با استفاده از مجازات و یا نظم دهی انجام بدهند.
  • راهنمایی کردن با استفاده از یک مثال.
  • همسانی و انعطاف پذیری دیگر عنصر مهم در برقراری صحیح ارتباط والدین با فرزندان
  • استقلال.
  • یکی از شیوه های ارتباط موثر با فرزندان همدلی می باشد همیشه سعی کنید که احساسات فرزند خود را درک کنید. بسیاری از مواقع کودکان عصبانی می شوند زیرا احساس می کنند که دیگران نمی توانند احساسات آن ها را درک کنند.
  • با هم خوش بگذرانید: گذراندن وقت با فرزندان به والدین کمک می کند تا راه های بهتری برای ارتباط با فرزندان پیدا کنند. تفریحات دو نفره مخصوص به خود را داشته باشید و مطمئن شوید که فرزند تان نیز از آن لذت می برد.
  • رفتار خود را اصلاح کنید: آنچه شما انجام می دهید، فرزندتان می بیند و آن را تکرار می کند.
  • جلسات خانوادگی منظم نیز ضروری است : جلسات خانوادگی می تواند یک بار در هفته یا هر زمان که ضروری است باید انجام شود این کار برای رفع مشکلات خانوادگی و صحبت در مورد مشکلات بسیار موثر می باشد.

چه نوع پدر یا مادری یک پدر یا مادر بدی می باشد؟

تعریف والدین بد عبارت از یک تعریف ساده مربوط به تربیت ضعیف نمی باشد، بلکه یک سری از اقداماتی را شامل می شود که همواره بر روی رفتار و وضعیت روان شناختی فرزند یک تاثیر بدی می گذارد.

شاید والدین احساس گناه بکنند و بخواهند که اشتباهات خودشان را جبران کنند، ولی این مورد در اغلب مواقع به ایجاد نتایج بدتری منجر می شود.

شما به چه نحوی می توانید تشخیص بدهید که یک پدر یا مادر بدی هستید؟

۸ علامت مربوط به یک پدر یا مادر بد بودن عبارتند از:

  1. اجتناب کردن و بی توجه بودن به فرزندتان.
  2. سوء استفاده فیزیکی یا زبانی.
  3. بیان کردن یک مثال بد.
  4. طرفداری یا تعصب.
  5. قدرت طلبی ناعادلانه.
  6. رفتار مالی غیر مسولانه.
  7. مزاحمت یا ناز پرورده کردن بیش از حد.
  8. اعتماد نداشتن به کودک.

علائم مربوط به یک پدر بد چه مواردی می باشند؟

رشد کردن تحت سرپرستی والدین مسموم، برای هر کودکی سخت می باشد، ولی شما می توانید علائم چنین سرپرستی را مشخص کنید و سعی کنید که یک آینده شادتری را برای فرزندانتان ایجاد کنید، مشاوره رابطه والدین با فرزند به شما کمک می کند تا پدر خوبی باشید، علائم زیر از نشانه های پدر بد می باشد:

  • پدر بد بیش از حد انتقاد می کند.
  • پدری که ارتباط کلامی والدین با فرزندان را بلد نمی باشد از طریق سکوت کردن با کودک ارتباط برقرار می کند.
  • پدر بد تهدیدات را فریاد می زند و نمی تواند احساسات فرزند خود را درک کنید.
  • پدر نامناسب همه چیز را به سایر افراد می گوید و راز کودک خود را حفظ نمی کند.
  • پدر بد به صورت پرخاشگرانه برخورد می کند و نمی تواند احساسات خود را آرام بیان کند.
  • پدر نامناسب نسبت به احساسات کودک خود بی توجه می باشد.

ارتباط کلامی والدین با فرزندان |مشاوره رابطه والدین با فرزند

۱۰ مورد مهم ارتباط کلامی والدین با فرزندان که والدین می توانند برای افزایش سطح اعتماد موجود انجام بدهند، عبارتند از:

  1. تایید کنید که آن ها تمامی تلاششان را انجام می دهند.
  2. اجازه بدهید که آن ها خودشان مشکلاتشان را حل کنند.
  3. حس کنجکاوی آن ها را تایید و مورد حمایت قرار دهید.
  4. مبناهای مربوط به موفقیت را به فرزند خودتان آموزش دهید.
  5. در فرآیند آموزشی فرزندتان مشارکت داشته باشید.
  6. یک سری مسئولیت هایی را به فرزند تان محول کنید.
  7. به فرزند تان کمک کنید که احساسات خودش را بیان کند.
  8. تمامی چالش ها و اتفاقات بد مربوط به فرزندتان را تایید کنید و از وی تحسین کنید.
  9. یک سری چالش هایی را برای فرزند خودتان ایجاد کنید.
  10. عملکرد آن ها را مورد قضاوت یا انتقاد قرار ندهید.
  11. گوش دادن فعال: گوش دادن فعال به کودک کمک می کند تا احساس کند درک می شود. برای این کار به چشمان کودکتان نگاه کرده و با بیان جملات نشان دهید که احساسات آن ها را درک می کنید.
  12. مانند آینه رفتار کنید. آنچه را که به شما می گویند با استفاده از کلمات مختلف تکرار کنید، این کار یکی از راه های ارتباط موثر با والدین می باشد.
  13. به گونه ای صحبت کنید که برای کودک شما قابل درک و متناسب با سن او باشد.
  14. به هیچ عنوان او را تحقیر نکرده و از کلمات تحقیر آمیز استفاده نکنید.
  15. به او رشوه ندهید: بسیاری از والدین با دادن جایزه های کوچک به کودک سعی می کنند او را آرام کنند اما این کار باعث می شود که رابطه شما دیگر صادقانه نباشد.

منبع : راه های ارتباط موثر با والدین | ۴۰ تکنیک معجزه آسا

مهارت همدلی چیست و چگونه یاد بگیریم

مهارت همدلی می تواند به برقراری ارتباط موثر افراد کمک کند و باعث می شود تا بتوانید با این استرس ها تا حدود زیادی مقابله کنیم.

وقتی کسی از مهارت همدلی برخوردار است می تواند ارتباط موثری با افراد جامعه برقرار کند و میان آن ها محبوب و مورد تایید باشد. چنین تاییدی باعث می شود فرد عزت نفس بیشتری پیدا کند و از سرشت خود قلبا راضی باشد.

معنی مهارت های همدلانه

همدلی کردن به این معناست که فرد بتواند خودش را به جای فرد دیگر بگذارد و دنیا را از دید او ببیند. در واقع می توان گفت مهارت همدلی از دو جنبه مورد بررسی قرار می گیرد: جنبه ی عاطفی و جنبه ی شناختی

از جنبه ی عاطفی به این معنا می باشد که فرد احساسات فرد مقابل را عمیقا درک کند و سعی داشته باشد تا او را از نظر روحی احیا کند و از جنبه ی شناختی به این معنا که قادر باشد موقعیت به وجود آمده را بشناسد و ارزیابی کند.

اولین شرطی که لازمه ی مهارت همدلی می باشد داشتن خودآگاهی می باشد. وقتی کسی احساسات و شخصیت خود را بشناسد به راحتی می تواتد با افراد دیگر نیز همدلی کند اما اگر خودش را هم نتواند بشناسد از شناخت دیگران ناتوان خواهد بود.

خصوصیات افرادی که مهارت همدلی دارند :

افرادی که از مهارت همدلی برخوردار هستند معمولا در بین اقشار مختلف جامعه محبوبیت و تایید خواهند داشت. در ادامه به برخی از خصوصیات این افراد اشاره خواهیم کرد :

۱ ) علاقه داشتن به دیگران

۲ ) احترام گذاشتن به همه ی اقشار جامعه بلا استثنا

۳ )  مهارت اجتماعی قوی

۴ ) تعدد دوستان

۵ ) مورد تایید بودن نزد اطرافیان

اهمیت مشاوره

نمونه هایی از مهارت های همدلی

وقتی شما مهارت همدلی را کسب کنید و به خوبی از آن استفاده کنید می توانید به موارد زیر نیز دست پیدا کنید :

۱ ) به وجود آمدن احسای خوشایند در افراد

۲ ) افزایش عزت نفس و حس کارآمدی برای افراد

۳ ) بهبود قدرت تصمیم گیری در همه امور

 ۴ ) پیشگیری از انواع سو تفاهم و رفتارهای ناشایست

۵ ) بهبود روابط بین فردی ( به عنوان مثال روابط زناشویی یا دوستانه)

۶ ) کمک به بهبود شناخت افراد و به وجود آمدن یک رابطه ی ایده آل و جامع

نحوه ی افزایش مهارت همدلی :

مهارت همدلی نوعی مهارت اکتسابی می باشد که با تکرار و تمرین می توانید آن را در خود پرورش دهید. به برخی از این روش ها خواهیم پرداخت :

  ۱ ) گوش دادن به صورت فعال:

برای این که بتوانید مهارت همدلی را در خود تقویت کنید لازم است تا شنونده ی خوبی باشید. برای دست یابی به این‌امر لازم است تا با تمام توجه به صحبت های فرد مقابلتان گوش بدهید و در مواقع نیاز واکنش خاص آن موضوع را نشان دهید.

اگر فکر می‌کنید در موقعیت مناسبی برای شنونده بودن نیستید، از فرد مقابل بخواهید تا گفت و گوی خود را به زمان دیگری موکول کنید تا بتوانید گفت و گوی با کیفیت تری را تجربه کنید.

در چنین مواقعی فرد کمتر دلگیر می شود تا مواقعی که به نهایت احساسات و هیجان خود موضوعی را برای شما تعریف کند و شما هیچ توجهی به صحبت های او نشان ندهید برای گوش دادن فعال لازم است تا کارهای زیر را انجام بدهید :

 ۱ ) همه ی امور را رها کنید و در نهایت توجه به صحبت های فرد گوش بسپارید.

  ۲ )  با فرد تماس چشمی داشته باشید و به مخاطب خود چشم بدوزید.

 ۳ )  در مواقعی که او در حال صحبت است سرتان را تکان دهید و به او نشان دهید مشتاق شنیدن صحبت های او هستید.

۴ ) خودتان را به جای آن فرد بگذارید تا کمی حالش را درک کنید.

 ۵ ) اگر دوست دارید درباره ی مهارت گوش دادن فعال خبره تر شوید بهتر است از تکنیک انعکاس برای عکس العمل نشان دادن به صحبت های افراد استفاده کنید.

۲ ) انعکاس :

انعکاس احساس: طبق دستور العمل این تکنیک لازم است با استفاده از منعکس کردن عواطف میزان همدلی خودتان را با فرد نشان بدهید. به عنوان مثال می توانید به فرد بگویید ( من مطمئن هستم در آن زمان سختی بسیار زیادی را تحمل کرده ای) و یا ( خوشحال هستم که تو را خوشحال می بینم) در چنین مواقعی فرد مقابل به معنای واقعی احساس می کند که او را درک کرده اید.

انعکاس محتوا: در بعضی مواقع موضوعی که فرد درباره ی آن صحبت می کند احساس و هیجانی نیست و ببشتر به بحث های روزمره مربوط خواهد شد. در چنین مواقعی لازم است با انعکاس دادن حرف های فرد مقابل او را تایید کند و به او نشان بدهید که به صحبت های او گوش خواهید داد.

۳ ) قضاوت و نصیحت نکردن :

معمولا وقتی کسی درباره چیزی با شما درد و دل می کند تنها به همدلی و تایید شدن توسط شما نیاز دارد و دوست ندارد اشتباهات خود را بشنود.

متاسفانه بعضی از افراد از سر دلسوزی یا موارد دیگر شروع به قضاوت و سرزنش فرد می‌کنند یا او را نصیحت می کنند که چنین مواردی را تکرار نکنند. در چنین مواقعی اگر به صورت واقعی راهکار درستی دارید به او معرفی کنید اما اگر تنها قصد دارید فرد مقابل را گناهکار جلوه بدهید از کارهای خود دست بردارید.

 ۴ ) عدم تعصب :

در زندگی اجتماعی محال است که همه ی افراد با نظریات شما موافق باشند.

اگر می خواهید با کسی همدردی کنید باید تعصب را کنار بگذارید و حرف های مخالف  با نظر خودتان را نیز پذیرا باشید و بشنوید. هر انسانی در زندگی اجتماعی خود لازم است به عقاید افراد مختلف احترام بگذارد.

 ۵ ) داشتن تعادل در مهارت همدلی :

برای این که بتوانید در مهارت همدلی خبره باشید لازم است برای عکس العمل نشان دادن نیز تعادلتان را حفظ کنید.

در واقع نه باید آن قدری عکس العمل نشان بدهید که مشکلی به مشکلات فرد مقابل اضافه کنید و نه آن قدر بی خیال و بی اهمیت باشید که فرد حس کند او را درک نمی‌کنید و برای احساسات او ارزشی قائل نیستید.

یاد دادن مهارت همدلی به کودکان

بهتر است تا مهارت همدلی در کودکی افراد در وجود آن ها نهادینه بشود چرا که کودکان در سنین پایین شخصیتی خام و پاک دارند و می توانند خصوصیات خوب را به خوبی فرا بگیرند.

برای رشد این مهارت در وجود کودک می توانید از کودک بخواهید که احساساتش را در یک هفته یادداشت کند و بعد به او بگویید که چرا همیشه یک احساس پایه و ثابت ندارد؟

وقتی او علت را جویا شد به او می فهمانید که انسان احساسات مختلفی دارد که نمی تواند هر روز یک نوع دلخواه آن را تجربه کند البته بهتر است در این باره از یک روانشناس کودک کمک بخواهید.

مهارت همدلی به چه معناست و چگونه می توان این مهارت مهم را افزایش داد؟

مهارت همدلی مهارتی است که برای ادامه دادن زندگی در اجتماع لازم است آن را به دست بیاوریم. زندگی هر فردی استرس ها و دغدغه های خود را دارد و مهارت همدلی می تواند روشی باشد که این تعارضات را کمتر و قابل تحمل تر کند.

کسی که به خوبی می تواند با افراد دیگر همدلی کند نزد اطرافیان و جامعه محبوب و مورد تایید خواهد شد و علاوه بر آن از عملکرد شخصیتی خود نیز راضی خواهد بود. همدلی اکتسابی می باشد و اگر از نداشتن آن شکایت دارید می‌توانید به راحتی بدست آورید.

وقتی شما با کسی همدلی می‌کنید در واقع سعی دارید تا زندگی را از دریچه چشمان او ببینید و به اقتضای احساسی که او الآن دارد شما نیز احساس می‌کنید.

اهمیت همدلی در زندگی روزمره

  • بالا رفتن حس اعتماد به نفس
  • احساس کارآمدی و مفید بودن
  • تصمیم گیری مفیدتر و بهتر
  • استحکام روابط بین افراد
  • جلوگیری از آسیب های اجتماعی و روانی
  • بهتر شناختن دیگران و به وجود آوردن روابط وسیع تر

روش های تقویت حس همدلی نسبت به دیگران

  ۱ ) به افراد مجالی بدهیم که احساسات واقعی خود را ابراز کنند.

 ۲ ) از حس خود آگاهی کاملی داشته باشیم که بتوانیم احساسات بقیه مردم را درک‌کنیم.

۳ ) با احساساتی که از فرد مقابل می گیریم متقابلا به او بفهمانیم که برایش ارزش و احترام بسیار زیادی را قائل می باشیم.

۴ )خودمان را به جای افراد دیگر بگذاریم و دنیا را از دریچه چشمان آن ها نظاره کنیم تا احساسات آن ها را درک کنیم.

۵ ) افراد مختلف را به علت بروز رفتارهای همدلانه ای که نشان می دهند تشویق بکنیم.

۶ ) وقتی در حال همدلی کردن با افراد هستید از مقایسه کردن به شدت پرهیز کنید زیرا به احساسات شخص مقابل صدمه وارد می کنید.

۷ ) تلاش کنیم تا بیشتر شنونده باشیم و دست از نصیحت کردن برداریم.

۸ ) تلاش کنیم تا روابط صمیمانه ای در خانواده برقرار کنیم و به این ترتیب روحیه همدلی را در خانه و خانواده پرورش دهیم.

۹ ) وقتی کسی نزد ما درد دل می‌کند او را مقصر ندانیم و دست از سرزنش او برداریم.

همه چیز درباده مهارت همدلی

همان طور که می دانید دنیای مدرن امروز در راستای پیشرفت بشریت حرکت می کند و به طبع تغییراتی در آن صورت خواهد گرفت. اگر تلاش کنید تا از بروز این تغییرات پیشگیری کنید خودتان دچار مشکل می شوید پس لازم است تا مهارت هایی را یاد بگیرید.

اگر تلاش کنید تا رفتاری را متناسب با شرایط حاضر در محیط انجام دهید یا اگر در جهت تغییر مثبت در روند روزمره ی خود تلاش کنید در واقع در حال تلاش برای کسب یک مهارت جدید می باشید.

وقتی یک انسان بالغ مهارت های لازم برای ادامه زندگی را نداشته باشد و یا نتواند خودش را با تغییراتی که در محیط می بیند سازگار کند در مقابل مسائل و مشکلات پیش رو کاملا شکننده می شود و این قدرت را ندارد تا خود را در برابر مشکلات سر راه هماهنگ کند.

چنین فردی با کوتاهی های خود سرنوشت خود را درگیر اختلالات شخصیتی می‌کند و آینده خود را به تباهی می کشاند.

مهارت همراهی

مهارت همدلی یک مهارت ضروری برای ادامه زندگی اجتماعی افراد می باشد. افراد با یادگیری و خبره شدن در این مهارت می آموزند تا یکدیگر را به خوبی درک‌کنند و دنیا را از دید همدیگر نظاره گر باشند.

اگر کسی این مهارت را نداشته باشد از سمت افراد دیگر تایید نخواهد شد و پریشان خاطر می شود.

مهارت همدلی به چه معناست

اگر کسی آموخته باشد که با دیگران همدل و همراه باشد به خوبی می‌تواند افراد مختلف را درک‌کند و این درک کردن موجب رشد و تعالی خود آن فرد می شود.‌ از این نظر که اعتماد به نفس خود را در مواجهه با چنین مواقعی حفظ می کنند و مهارت همدلی خود را تحسین می‌کنند.

اگر می خواهید این مهارت را به خوبی داشته باشید لازم است تفاوت های فردی افراد را بشناسید و به آن ها احترام‌ بگذارید.

کسانی که مهارت همدلی را به خوبی رعایت می‌کنند می‌توانند با افراد سازگاری داشته باشند و با آنان به خوب ارتباط بگیرند. آنان کمتر از دیگران خشمگین می شوند و یا مخالفت خود را با احترام و منطقی بیان می‌کنند.

انواع همدلی

معمولا هر شخصی برای همدلی کردن با افراد دیگر روش های خاص خود را دارد. به چند مورد از این روش ها خواهیم پرداخت :

۱ )  صحبت با افراد درباره مشکلاتشان و تصور کردن ماجرا

۲ ) گوش دادن فعال به صحبت افراد و نه شنونده بودن

۳ ) تماس بدنی با افراد روان رنجور

موانع مسیر همدلی

متاسفانه همیشه بعضی موانع باعث می شوند فرایند همدلی صورت نگیرد ک مشکلی حل نشود، ممکن است افراد همواره در هراس باشند که قضاوت بشوند و یا بابت اعمال خود مسخره بشوند.

وقتی کسی تصمیم میگیرد نزد شما درد دل کند به این معنی است که به شما اعتماد کرده است و موظف هستید به صحبت های او گوش دهید و او را به ناحق قضاوت نکنید.

دست از نصیحت های کلیشه ای تان بردارید چرا که فقط اوضاع را بدتر از آن چیزی که هست می‌کند.

شما حق ندارید درباره سخت بودن مسیر پیش روی او صحبت کنید. اگر نمی توانید به او درباره ادامه راه امید بدهید دست کم او را دلسرد نکنید.

سعی نکنید تا مشکلات فرد مقابل را بی اهمیت جلوه بدهید‌. مشکل هر چقدر هم کوچک و جزئی باشد بار روانی  سنگینی برای فرد خواهد داشت.

طبق تحقیقاتی که درباره نحوه همدلی کردن با افراد صورت گرفته به این نتیجه خواهیم رسید که مهارت هایی مثل ( من تو را درک می‌کنم ) ( من تو را می فهمم) و غیره می تواند در ایجاد حال خوب افراد تاثیر مستقیم داشته باشد.

وقتی فردی در بازه سوگواری می باشد احتیاج دارد تا مورد همدلی کردن کسی قرار بگیرد تا کمی از حجم اضطراب و افسردگی فرد کم شود.

کلام آخر

همدلی یک مهارت ارتباطی کاملا مهم است و لازم است هر کسی آن را یاد بگیرد. شاید شما نیز خودتان به خوبی بلد باشید تا با هر کسی همدلی کنید اما کسی برای شما و همدلی کردن با دل پر دردتان وقتی نگذارد. مراجعه به یک روانشناس و مشورت با او می تواند تا حدود زیادی مشکل شما را حل کند.

منبع : مهارت همدلی چیست و چگونه یاد بگیریم

اضطراب رابطه | ۲۰ نشانه که نمی دانید

اضطراب رابطه می تواند ناشی از مشکلاتی باشد که در رابطه خود دارید: ممکن است نگران این باشید که آیا رابطه شما دوام خواهد داشت یا خیر، ممکن است مطمئن نباشید که می توانید به شریک عاشقانه خود اعتماد کنید.

حتی ممکن است با مسائل تعهدی دست و پنجه نرم کنید. همه این نگرانی ها می توانند به اضطراب رابطه یا وسواس در رابطه منجر می شود.

اضطراب رابطه چیست؟

اضطراب رابطه وقتی برای اولین بار شروع به قرار ملاقات با کسی می کنید، مطمئناً کمی اضطراب را احساس خواهید کرد. پس از مدتی که با هم بودید، این احساسات معمولاً به مرور زمان شروع به فروکش می‌کنند.

با این حال، مواقعی وجود دارد که ممکن است شخص هنوز در رابطه احساس اضطراب بیش از حد داشته باشد، به طوری که به رابطه خود آسیب وارد کند.

اضطراب رابطه در صورت درمان نشدن منجر به موارد زیر می شود:

  • فقدان انگیزه، چه از نظر شخصی و چه از نظر شغلی
  • ناراحتی عاطفی برای یک یا هر دو شریک زندگی
  • خستگی عاطفی
  • خستگی مفرط
  • مشکلات فیزیکی مانند ناراحتی معده، سردرد، گردن و تنش عضلانی

نشانه های اضطراب رابطه

۱٫ مقایسه رابطه خود با دیگران

اگر اضطراب رابطه دارید، ممکن است وسوسه شوید که رابطه فعلی خود را با روابط گذشته، رابطه دوست یا نسخه ایده آل مقایسه کنید.

این نوع رفتار باعث می شود که شریک زندگی یا رابطه شما به موفقیت نرسد. برای کنار آمدن با این موضوع، انرژی خود را به جای مقایسه کردن، روی رابطه خود متمرکز کنید.

۲٫ مدام فکر می کنید که طرف مقابل قصد جدایی دارد

ترس از اینکه شریک شما بخواهد از هم جدا شود به طور معمول کاملاً بی اساس است و می تواند استرس غیرضروری را به رابطه وارد کند.

به طور معمول علائم واضحی وجود دارد که نشان می دهد رابطه خوب پیش نمی رود یا اینکه شریک زندگی شما ناراضی است و ممکن است بخواهد به رابطه پایان دهد. اگر بدون هیچ نشانه ای احساس کنید که همسرتان قصد جدایی دارد احتمالا به اضطراب رابطه مبتلا هستید.

۳٫ تجزیه و تحلیل بیش از حد کلمات

افراد مبتلا به اضطراب رابطه، اغلب چیزهای کوچکی را که شریک زندگیشان می گویند را نیز فراموش نمی کنند. مهم است که شریک زندگی خود را در قبال چیزهایی که می گویند مسئول بدانید، اما مطمئن شوید که نظرات را بیش از حد تجزیه و تحلیل نکنید.

۴٫ از دست دادن خوشی، اضطراب رابطه

افراد مبتلا به اضطراب رابطه اغلب آنقدر نگران پیش آمدن اوضاع بد هستند که تمام لحظات خوب را در رابطه از دست می دهند.

همه روابط جدی سختی هایی دارند، به همین دلیل است که لذت بردن از لحظات خوب بسیار مهم است. تمرکز بر حضور در رابطه و عدم نگرانی در مورد آینده به شما کمک می کند تا با اضطراب رابطه کنار بیایید.

۵٫ وابستگی از نشانه های اضطراب رابطه

گاهی اوقات اضطراب رابطه می تواند ناشی از دلبستگی باشد. چهار نوع مختلف از سبک دلبستگی وجود دارد که از ایمن تا ناامن‌تر را شامل می‌شود. اگر سبک دلبستگی ناایمن دارید، ممکن است احساس کنید که نیاز دارید از ترس اینکه او شما را ترک کند به او بچسبید.

۶٫ سازگاری بیش از حد با شریک زندگی خود

افراد مبتلا به اضطراب رابطه اغلب منعطف هستند و خود را با شریک زندگی تطبیق می دهند. در حالی که سازش در رابطه مهم است، اما باید از سمت هر دو طرف باشد. اگر تمام خواسته ها و نیازهای شریک زندگی تان را برآورده کنید، نیازهای شما نادیده گرفته می شود که می تواند منجر به مشکلات دیگری در رابطه شما شود.

۷٫ اضطراب مربوط به رابطه جنسی

صمیمیت جنسی با شریک زندگی مطمئناً می تواند باعث ایجاد اضطراب شود! اما با بررسی صمیمیت جنسی به عنوان یک زوج، این احساسات اضطراب باید فروکش کند.

اگر احساس شما فروکش نکند شما در حال تجربه اضطراب رابطه هستید بنابراین با شریک زندگی خود در مورد آنچه که باعث اضطراب شما می شود صادق باشید تا بتوانید با هم از آن عبور کنید و مطمئن شوید که رابطه جنسی برای هر دوی شما لذت بخش است.

۸٫ زیر سوال بردن احساسات شریک زندگی

زمانی که تصمیم گرفتید در یک رابطه به یکدیگر متعهد شوید، نباید به احساسات شریکتان نسبت به خود شک کنید. در عوض، سعی کنید به احساسات او اهمیت بدهید و از آن قدردانی کنید.

چگونه بر اضطراب رابطه غلبه کنیم؟

خوشبختانه اضطراب رابطه قابل درمان است و هنگامی که بتوانید آن را شناسایی و تصدیق کنید، می توانید راه هایی برای غلبه بر آن پیدا کنید.

با مشاور صحبت کنید، درمان اضطراب رابطه

درمان می تواند برای هر نوع استرسی عالی باشد. هم درمان فردی و هم زوج درمانی زمانی که یک یا هر دو نفر در یک رابطه اضطراب را تجربه می کنند موثر بوده است. درمانگران می توانند به شما در مقابله با اضطراب رابطه کمک کنند، بنابراین می توانید اضطراب خود را درمان کرده و بر ایجاد ارتباط قوی تر با شریک زندگی خود تمرکز کنید.

روی افکار خود تمرکز کنید

مدیریت نحوه تفکر می تواند اولین قدم برای غلبه بر اضطراب رابطه باشد. به خصوص اگر افکار منفی یا مسائل مربوط به عزت نفس را تجربه می کنید، اگر تمایل دارید در مورد انگیزه ها و مقاصد شریک زندگی خود فرضیاتی داشته باشید، می توانید یاد بگیرید که چگونه فکر خود را تغییر دهید تا رابطه خود را بهتر کنید.

از آنجایی که اضطراب رابطه اغلب نتیجه نگرانی مداوم و بیش از حد است، رویکردهای درمانی مانند درمان شناختی رفتاری (CBT) می تواند در ایجاد مهارت هایی برای بهبود رابطه شما بسیار موفق باشد.

علائم جسمانی خود را مدیریت کنید

خودمراقبتی همیشه یک تمرین عالی است، صرف نظر از اینکه در چه وضعیت ذهنی هستید. ضروری است که یاد بگیرید علائم جسمی خود را با شناختن آن ها کنترل کنید.

اگر متوجه شدید که ضربان قلب شما افزایش یافته است، تنفس سریع، تکنیک های تمرکز حواس مانند تنفس عمیق، مدیتیشن و حتی ورزش همگی را تمرین کنید. خواب کافی و تغذیه سالم راه های دیگری هستند که می توانید واکنش های فیزیکی را که به اضطراب دارید مدیریت کنید.

روی اعمال خود تمرکز کنید

آگاهی از رفتار خود به این معنی است که می توانید آن را تغییر دهید.

به عنوان مثال، اگر می‌دانید که مشکلاتی با اعتماد دارید باید یاد بگیرید که انرژی خود را تغییر دهید. فراتر از آن، می توانید دریابید که چرا به شریک زندگی خود اعتماد ندارید. یافتن راه های مفید و سالم برای مقابله با کمبود اعتماد می تواند در بسیاری از جنبه های زندگی به شما کمک کند.

ارتباط مثبت را تمرین کنید

ارتباط ضعیف ممکن است یکی از بزرگترین عوامل استرس در رابطه می باشد. درمان نیز می تواند به این امر کمک کند. توانایی برقراری ارتباط موثر می‌تواند اضطراب را کاهش دهد، زیرا یاد می‌گیرید که چگونه آن را قبل از اینکه از کنترل خارج شود برطرف کنید.

منبع : اضطراب رابطه | ۲۰ نشانه که نمی دانید

رفتارهای جنسی خطرناک کودکان + ۹پاسخ مناسب والدین

رفتارهای جنسی خطرناک کودکان شامل درگیر بحث های جنسی یا اعمالی می شود که برای سن یا مرحله رشد آن ها نامناسب است.

باید بدانید که هر کودکی متفاوت است و ممکن است در سنین متفاوت به روابط، جنسیت و تمایلات جنسی علاقه متفاوتی شود. اما با بزرگتر شدن کودکان، نحوه ابراز احساسات جنسی تغییر می کند. به طور مثال طبیعی است که نوجوانان مثلاً به رابطه جنسی و روابط علاقه نشان دهند یا بچه ها در مورد تغییراتی که در دوران بلوغ اتفاق می افتد کنجکاو باشند.

اگر بسیار نگران هستید بهتراست بدانید که بسیاری از رفتارهای جنسی که کودکان و نوجوانان هنگام بزرگ شدن از خود نشان می دهند، طبیعی و سالم هستند تا زمانی که به دیگران یا خود کودکان آسیب نرسانند. بنابراین به سوالات فرزندان خود به طور آگاهانه و با کمک مشاور پاسخ دهید و نگران نباشید.

رفتارهای جنسی خطرناک کودکان و نوجوانان

برخی از رفتارها و بازی های جنسی در دوران کودکی یا نوجوانی معمول نیستند و ممکن است باعث نگرانی والدین و خانواده ها شود، برخی از این شرایط طبیعی می باشد اما برخی از آن ها نیاز به کمک مشاور دارد. ممکن است سوال داشته باشید که چرا «دخترم با خودش ور میره نی نی سایت» در ادامه به تمام سوالات در مورد رفتارهای جنسی خطرناک کودکان پاسخ داده شده است.

اگر کودکان یا نوجوانان کارهای زیر را انجام می دهند یا به حرف های شما گوش نمی دهند بهتراست که از مشاور کمک بگیرید:

رفتار جنسی مشکل ساز در کودکان نوپا

رفتار جنسی مشکل ساز در کودکان نوپا ممکن است شامل موارد زیر می باشد:

  • دست زدن به اندام تناسلی خود را ادامه می دهند.
  • بازی با عروسک‌ها یا اسباب‌بازی‌ها به شیوه‌ای جنسی
  • لمس اندام تناسلی بزرگسالان
  • صحبت، بازی یا انجام کارهای هنری با موضوعات جنسی نامناسب.
  • نگاه مداوم به سایر کودکان یا بزرگسالان هنگامی که برهنه هستند.

رفتار جنسی مشکل ساز در کودکان پیش دبستانی

رفتار جنسی مشکل ساز در کودکان پیش دبستانی ممکن است شامل موارد زیر باشد:

  • دست زدن یا مالش مداوم اندام تناسلی در ملاء عام 
  • استفاده مداوم از زبان و کلمات جنسی حتی زمانی که به آن ها گفته شده است که این کار را نکنند.
  • لمس اندام تناسلی کودکان یا حیوانات دیگر از روی کنجکاوی.
  • تلاش برای قرار دادن یک شی در مقعد یا واژن خود.

رفتارهای جنسی خطرناک کودکان در کودکان مدرسه ای

رفتار جنسی مشکل ساز در کودکان در سن مدرسه ممکن است شامل موارد زیر باشد:

  • مالش مداوم یا دست زدن به اندام تناسلی خود در ملاء عام
  • نگاه کردن مداوم به اندام تناسلی یا پایین بدن خود و دیگران به صورت قابل توجه
  • استفاده مداوم از زبان جنسی
  • بازی های جنسی با کودکان بزرگتر یا کوچکتر
  • مجبور کردن یا فریب دادن سایر کودکان به انجام بازی های جنسی حتی زمانی که مربی آن ها را از این کار منع می کند.

پیشنهاد مشاور: سکس نوجوان | چگونه از بارداری جلوگیری کنیم

رفتار جنسی مشکل ساز در نوجوانان| رفتارهای جنسی مضر

کودکان و جوانان ممکن است تشخیص ندهند که رفتارهای جنسی خطرناک را نشان می دهند، ولی تا زمانی که تأثیر رفتار جنسی آن ها شدید نبوده می توان با تذکر آن را مدیریت کرد اما اگر احساس می کنید که نمی توانید نوجوان خود را کنترل کنید و رفتارهای او باعث آسیب به روابط شما می شود باید از مشاور کمک بگیرید.

  • مالش یا لمس مداوم اندام تناسلی خود در ملاء عام
  • نگاه کردن و صحبت در مورد اندام جنسی دیگران
  • استفاده از زبان جنسی نامناسب برای حرف زدن در مورد دیگران.
  • سرچ کردن در اینترنت و مشاهده فیلم های نامناسب

هویت جنسیتی در کودکان چگونه شکل می گیرد؟

هویت جنسیتی معمولاً در مراحل زیر ایجاد می شود و به مرور مراحل متفاوتی را طی می کند:

  • در حدود دو سالگی: کودکان از تفاوت های فیزیکی بین پسران و دختران آگاه می شوند.
  • قبل از سه سالگی: اکثر کودکان به راحتی می توانند تشخیص دهند که دختر یا پسر هستند و از تفاوت آن آگاه می شوند.
  • در چهار سالگی: اکثر کودکان حس ثابتی از هویت جنسی خود دارند و می توانند در مورد آن تصمیم بگیرند.

کودکان معمولاً چگونه هویت جنسی خود را بیان می کنند؟

علاوه بر انتخاب اسباب‌بازی‌ها، بازی‌ها و ورزش‌ها، کودکان معمولاً هویت جنسی خود را به روش‌های زیر بیان می‌کنند:

  • لباس یا مدل مو
  • رفتار اجتماعی که منعکس کننده درجات مختلفی از پرخاشگری، وابستگی و ملایمت است.
  • نحوه و سبک رفتار، حرکات فیزیکی و سایر اعمال غیرکلامی که به عنوان مردانه یا زنانه شناخته می شوند.
  • روابط اجتماعی، از جمله جنسیت دوستان و افرادی که تصمیم می گیرند از آن ها تقلید کنند.

سوء استفاده کودکان از یکدیگر

همه کودکان و نوجوانان قادر به سوء استفاده از همسالان خود هستند، اغلب معلمان و والدین متوجه این علائم می شوند. این نشانه ها به اشکال زیر خودش را نشان می دهند، بنابراین در صورت مشاهده این علائم باید به مشاور مراجعه کنید:

  • خشونت و آزار جنسی
  • آزار جسمی
  • خشونت جنسی و رفتار نامناسب در اجتماع
  • قلدری مبتنی بر تعصب و نژادپرستی

نشانه های رفتارهای جنسی خطرناک کودکان

  • نشان دادن رفتار جنسی نامناسب برای سن ( که در بالا به طور کامل ذکر شد)
  • رفتارهای جنسی خطرناک کودکان که در حال تبدیل شدن به یک عادت اجباری است.
  • استفاده از زور، پرخاشگری یا تحت فشار قرار دادن دیگران
  • انجام رفتاری که باعث ناراحتی سایر کودکان می شود
  • علاقه جنسی به بزرگسالان یا کودکان در سنین بسیار متفاوت با خودشان
  • بردن بچه‌های کوچکتر به مکان‌ها یا جاهای «مخفی» یا انجام بازی‌های «خاص» (مانند پزشک و بیمار، درآوردن لباس‌ و غیره)
  • استفاده از پورنوگرافی یا ارسال تصاویر جنسی برای دیگران
  • برقراری تماس های تلفنی توهین آمیز جنسی
  • به اشتراک گذاشتن مشروبات الکل یا مواد مخدر با کودکان کوچکتر یا نوجوانان.
  • هر رفتار جنسی که برای خود یا دیگران مضر باشد.
  • قرار دادن اندام تناسلی خود در معرض دید کودکان کوچکتر.
  • دوستی با کودک کوچکتر به منظور انجام فعالیت جنسی
  • اصرار برای در آغوش گرفتن یا بوسیدن کودک بخصوص زمانی که کودک نمی خواهد.

رفتار والدین برای مقابله با رفتارهای جنسی خطرناک

  1. به حرف های کودکان و نوجوانان گوش دهید و با آرامش و بدون قضاوت به سوالات و مشکلات آن ها پاسخ دهید.
  2. با کودکان در مورد رشد جنسی و روابط سالم صحبت کنید. این ممکن است شامل گفتگو با کودکان بزرگتر و افراد جوان در مورد رفتار مسئولانه و ایمن باشد.
  3. بگذارید کودکان و نوجوانان بدانند که اگر نگران چیزی هستند همیشه می توانند با شما صحبت کنند و به آن ها اطمینان دهید که صحبت های آن ها را بازگو نخواهید کرد.
  4. احساسات منفی خود را مدیریت کنید. این به شما کمک می کند تا آرام بمانید و به فرزندتان حمایت لازم را ارائه دهید تا احساس کند کنار او هستید نه در مقابلش.
  5. با فرزندتان صحبت کنید. اما اگر با فرزندتان در مورد مسائل جنسی صحبت نکنید، او اطلاعات خود را از جای دیگری دریافت خواهد کرد. که ممکن است اطلاعات غلط و نادرستی باشد و آن ها را در مسیر اشتباهی قرار دهد. بنابراین زمان مناسبی را برای صحبت با او انتخاب کرده و به یاد داشته باشید که این صحبت ها هرچقدر هم که سخت باشند بسیار ضروری می باشند.
  6. اگر مورد سوء استفاده یا رفتارهای جنسی قرار گرفته بود به او اطمینان دهید که کنار او هستید و کمک او خواهید کرد.
  7. از زبان مناسب استفاده کنید اسامی مناسب برای تمام اعضای بدن را به کودکان آموزش دهید. ایجاد نام مستعار برای اعضای بدن ممکن است این ایده را ایجاد کند که نام اندام جنسی چیزی بد است. ممکن است فرزند شما برای اندام جنسی خود اسمی متفاوت را استفاده کند اما نام مناسب را نیز به او یاد دهید. همچنین به کودک خود بیاموزید که کدام قسمت های بدن خصوصی هستند.
  8. از مشاور کمک بگیرید. کمک گرفتن از متخصص بهترین راه برای کاهش رفتارهای جنسی نامناسب می باشد، والدین اغلب نمی توانند به راحتی در مورد مسائل جنسی با فرزندان خود صحبت کنند بنابراین بهترین کار این است که از متخصص کمک بگیرید تا به شما کمک کند این رفتارها را کاهش داده و دلایل رفتارهای فرزند خود را درک کنید.
  9. رسانه را کنترل کنید. ارائه جایگزین های مناسب بخش مهمی از اجتناب از قرار گرفتن در معرض محتوای جنسی رسانه ها است. توجه داشته باشید که کودکان ممکن است رفتارهای جنسی بزرگسالان را شخصا ببینند و ممکن است به شما نگویند که این اتفاق افتاده است.

نکته: به یاد داشته باشید کودکانی که رفتار جنسی نامناسب انجام می دهند ممکن است بدانند که کار نامناسبی انجام می دهند یا ندانند. باید بدانید که رفتار کودک شما نامناسب است و نباید با کودکتان بد رفتاری کنید یا آن ها را تنبیه کنید، این کارها باعث می شود که کودکتان بیش تر درگیر رفتاری های جنسی خطرناک کودکان شود.

علت رفتارهای جنسی خطرناک کودکان| دلیل ور رفتن کودکان با خود

طبق تحقیقات، کودکان و جوانانی که رفتارهای جنسی نامناسب از خود نشان می دهند، بیشتر از سایر جوانان در معرض سابقه بدرفتاری و مشکلات خانوادگی هستند. برای برخی از جوانان، ممکن است بین مشاهده پورنوگرافی و رفتارهای جنسی مضر ارتباطی وجود داشته باشد.

بسیاری از چیزهای دیگر نیز می تواند منجر به رفتار جنسی خطرناک کودکان شود عبارت هستند از:

  • مصرف الکل یا مواد مخدر
  • مشاهده پرخاشگری (جنسی، جسمی یا روانی) در خانه، مدرسه یا اجتماع
  • عدم آگاهی در مورد مرزهای جنسی
  • قرار گرفتن در معرض تمایلات جنسی و رفتار جنسی در رسانه ها
  • مورد خشونت خانگی قرار گرفتن
  • مشاهده تجاوز در فیلم ها یا در رفتار والدین

منبع : رفتارهای جنسی خطرناک کودکان + ۹پاسخ مناسب والدین

آلزایمر و سندرم داون | پیشگیری و درمان

آلزایمر و سندرم داون باهم ارتباط دارند؟ بسیاری از افراد مبتلا به سندرم داون (اما نه همه آن ها) با افزایش سن به بیماری آلزایمر مبتلا می شوند. افراد مبتلا به سندرم داون با یک نسخه اضافی از کروموزوم ۲۱ متولد می شوند که حامل ژنی است که پروتئین خاصی به نام آمیلوئید (APP) تولید می کند.

تجمع بیش از حد پروتئین آمیلوئید منجر به تجمع توده های پروتئینی به نام پلاک های بتا آمیلوئید در مغز می شود. وجود پلاک های بتا آمیلوئید یکی از نشانه های بیماری آلزایمر است.

در سن ۴۰ سالگی، اکثر افراد مبتلا به سندرم داون دارای این پلاک ها همراه با سایر رسوبات پروتئینی به نام تاو تانگل هستند که باعث ایجاد مشکلاتی در عملکرد سلول های مغزی می شود و خطر ابتلا به علائم آلزایمر را افزایش می دهد.

برآوردها نشان می دهد که ۵۰ درصد یا بیشتر از افراد مبتلا به سندرم داون با افزایش سن به زوال عقل ناشی از بیماری آلزایمر مبتلا می شوند.

این نوع آلزایمر در افراد مبتلا به سندرم داون به صورت ژنتیکی از والدین به فرزند منتقل نمی شود.

تحقیقات سندرم داون و آلزایمر

دانشمندان به سختی تلاش می کنند بفهمند چرا برخی از افراد مبتلا به سندرم داون به آلزایمر مبتلا می شوند در حالی که برخی دیگر نه.

آن ها می خواهند بدانند که بیماری آلزایمر چگونه شروع می شود و چگونه پیشرفت می کند تا بتوانند داروها یا درمان هایی پیدا کنند که می تواند روند بیماری را متوقف کند، به تاخیر بیاندازد یا حتی از آن جلوگیری کند.

آن ها همچنین امیدوارند که تحقیقات در مورد سندرم داون و آلزایمر نه تنها به افراد مبتلا به هر دو بیماری کمک کند، بلکه ممکن است به درمان های موثر برای همه افراد مبتلا به آلزایمر منجر شود. تحقیقات در این زمینه شامل:

  • مطالعات اساسی برای بهبود علل ژنتیکی و بیولوژیکی ناهنجاری های مغزی که منجر به آلزایمر می شود.
  • تحقیقات برای اندازه گیری تغییرات شناختی در طول زمان
  • مطالعات علائم بیولوژیکی بیماری، اسکن مغز و سایر آزمایش‌هایی که ممکن است به تشخیص آلزایمر کمک کند و تغییرات مغزی را با افزایش سن در افراد مبتلا به سندرم داون نشان می‌دهد.
  • کارآزمایی‌های بالینی برای آزمایش درمان‌های زوال عقل در بزرگسالان مبتلا به سندرم داون

علائم

در افراد مبتلا به سندرم داون، تغییرات در عملکرد کلی، شخصیت و رفتار ممکن است به عنوان علائم اولیه بیماری آلزایمر و از دست دادن حافظه باشد. علائم اولیه ممکن است شامل موارد زیر باشد:

  • عدم علاقه به معاشرت، برقراری ارتباط یا بیان افکار
  • فقدان ابتکار و اشتیاق برای فعالیت های مشترک
  • کاهش توانایی تمرکز
  • تغییرات عاطفی مانند غم و اندوه، ترس، اضطراب یا تحریک پذیری
  • تغییرات رفتاری از جمله پرخاشگری، بی قراری یا اختلالات خواب
  • از دست دادن حافظه کوتاه مدت (مشکل در یادآوری وقایع اخیر، یادگیری و به خاطر سپردن اسامی و پیگیری روز یا تاریخ، پرسیدن سؤالات مکرر یا گفتن مکرر یک داستان)
  • تشنج هایی که در بزرگسالی شروع می شوند
  • تغییر در هماهنگی و راه رفتن
  • کاهش بهره وری کار
  • حالت افسردگی
  • مشکل در تشخیص افراد و اشیاء آشنا
  • وابستگی به دیگران برای تمام وظایف مراقبت شخصی
  • از دست دادن توانایی گفتار

شیوع در افراد مبتلا به سندرم داون

اگرچه تغییرات مغزی مرتبط با بیماری آلزایمر در افراد مبتلا به سندرم داون تا حدود ۴۰ سال دیده می شود، اما شروع این بیماری اجتناب ناپذیر نیست.

مطالعات تحقیقات نشان می دهد که تنها حدود ۵۰ درصد از افراد مبتلا به سندرم داون تا سن ۶۰ سالگی علائم بالینی بیماری آلزایمر را بروز می دهند و میانگین سن تشخیص در افراد مبتلا به سندرم داون حدود ۵۵ سال گزارش شده است.

چگونه تشخیص داده می شود؟

تشخیص زوال عقل در یک فرد مبتلا به سندرم داون به دلیل چالش های موجود در ارزیابی تغییرات در مهارت های شناختی در افراد دارای ناتوانی ذهنی می تواند دشوار باشد. دستورالعمل های زیر در این مورد می تواند به شما کمک کند.

  • عملکرد پایه بزرگسالان را تا سن ۳۵ سالگی جمع آوری کنید. در حالت ایده آل، پرونده پزشکی هر فرد باید شامل اطلاعات دقیق در مورد توانایی های بزرگسالان و عملکردهای فکری، اجتماعی و رفتاری باشد.
  • مراقب تغییرات در عملکرد روزانه باشید . کاهش اشتیاق به فعالیت های روزانه، عدم علاقه به تعاملات اجتماعی و تغییر در شخصیت و رفتار اغلب از علائم اولیه هستند.
  • ارزیابی حرفه ای توسط متخصص. انواع آزمون های شناختی برای ارزیابی تغییرات تفکر در بزرگسالان مبتلا به سندرم داون استفاده شده است. به خاطر داشته باشید که تست های شناختی هرگز نباید به عنوان تنها معیار برای تشخیص آلزایمر در فرد مبتلا به سندرم داون استفاده شوند.
  • سایر اختلالات را رد کنید. بیماری های تیروئید، افسردگی، عفونت های مزمن گوش و سینوسی و آپنه خواب می توانند باعث تغییر در تفکر و عملکرد فرد شوند.

پیشگیری از ابتلا به آلزایمر

  • رژیم غذایی مدیترانه ای سالم با ماهی
  • آجیل
  • حبوبات
  • میوه و سبزیجات
  • درمان زودهنگام اختلالات خواب
  • آپنه خواب
  • ورزش روزانه متوسط
  • حفظ وزن سالم
  • نظارت بر سلامت قلب و عروق
  • حفظ ارتباطات اجتماعی و یادگیری منظم

پیشگیری هنوز بهترین ابزاری است که در اختیار داریم، زیرا هیچ درمان موثری شناخته نشده است. امیدواریم به زودی آزمایش‌های بالینی بیشتری برای کمک به افراد مسن مبتلا به سندرم داون در یافتن راه‌هایی برای کاهش یا پیشگیری از آلزایمر انجام شود.

رمان آلزایمر در سندرم داون

افراد مبتلا به سندرم داون مستعد ابتلا به تعدادی دیگر از اختلالات سلامت جسمی و روانی هستند که ممکن است منجر به کاهش توانایی ها شود و با با زوال عقل اشتباه گرفته شود. از این اختلالات می توان به کم کاری تیروئید، آپنه خواب، اختلالات حسی، افسردگی یا عوارض جانبی برخی داروها اشاره کرد.

اگر نگران تغییرات خلق و خو، شخصیت، رفتار، یادگیری، حافظه یا مهارت‌های انجام فعالیت‌های روزمره یا سایر علائمی هستید که فکر می‌کنید می‌تواند نشان‌دهنده شروع بیماری آلزایمر باشد، باید با پزشک خود اطلاع دهید تا درمان مورد نیاز را دریافت کنید.

منبع : آلزایمر و سندرم داون | پیشگیری و درمان

۸ بازی آموزش مهارت دوست یابی به کودکان

آموزش مهارت دوست یابی به کودکان یکی از تلاش های اصلی والدین و معلم ها می باشد. در این مقاله بازی هایی برای آموزش این مهارت ها فراهم شده است که می تواند کمک زیادی به معلم ها و والدین برای آموزش مهارت دوست یابی به کودکان بکند.

بازی درمانی برای دوست یابی به شما کمک می کند تا با بازی های سرگرم کننده به کودکان یاد دهید که چگونه دوست های جدیدی پیدا کرده و با آن ها ارتباط سالم و مفید برقرار کنند.

مهارت دوست یابی و حفظ دوستان خوب

۱.داستان اسم من

اهداف:

  • تقویت هویت شخصی
  • یادگیری اسامی
  • داستان گویی
  • یافتن دوست
  • آموزش مهارت دوست یابی به کودکان
  • معرفی خود
  • معرفی اشخاص دیگر
  • تقویت حافظه

روش بازی: هر بازیکن نام خود را گفته و داستانی در مورد آن نقل می کند:

مثال: نام من اردوان است و در مدرسه قبلی که میرفتم به من اردوان خوب می گفتند زیرا یک اردوان دیگر هم در کلاس بود که با دیگران بدرفتاری می کرد بنابراین من اردوان خوب شناخته شده بودم.

پیشنهاد: هر بازیکن شریکی انتخاب کرده و داستان اسم خود را برای او بگوید سپس شریک هر فرد داستان دوست خود را تعریف کرده و او را به جمع معرفی کند.

ارزیابی:

  • آیا اسم خودت را دوست داری؟
  • چه اسم دیگری را برای خودت می پسندی؟
  • چه اسمی را دوست نداری؟
  • چه داستانی را در مورد اسامی بیش تر دوست داشتید چرا؟

انواع بازی برای آموزش مهارت دوست یابی به کودکان

۲.اسم من چیست؟

اهداف:
  • آشنایی با دیگران
  • معرفی خود
  • آموزش حافظه بصری
  • آموزش مهارت دوست یابی به کودکان
  • کاهش موانع از طریق حرکت
  • تقویت حافظه
روش بازی:

این بازی  برای کودکانی مناسب می باشد که یکدیگر را به خوبی نمی شناسند، کودکان با توجه به سن و حافظه  به گروه های هفت تا ده نفره تقسیم می شود. سپس بازیکنان به شکل دایره می ایستند و همزمان با معرفی اسم حرکتی انجام می دهند  و همه آن را تکرار می کنند.

پس از این که همه این کار را کردند  به هر نفر نوبت داده می شود که  از دیگران اسم خود را بپرسند و هرکس که به خاطر دارد باید اسم او را همراه با حرکت او تکرار کند، هرکس درست جواب دهد نوبت اوست که اسم خود را از گروه بپرسد با این کار می توانید آموزش مهارت دوست یابی به دانش آموزان را ایجاد کنید.

نکته: پس از یک دور بازیکنان دوباره گروه بندی می شوند تا با هم آشنا گردند.

بازیکنان می توانند ژست هایی مانند پریدن، چرخیدن، دست زدن و دست به سینه شدن را امتحان کنند.

ارزیابی:

  • آیا حرکت کمک می کند تا نام شخص را به خاطر بسپارید؟
  • نام هایی بودند که به خاطر حرکتشان آن را بهتر به یاد آورید؟
  • آیا می توانید بین نام ها و حرکات ارتباط برقرار کنید؟

۳. چیستان های اسم

وسایل مورد نیاز: کارت های سفید و خودکار

اهداف:

  • یادگیری اسامی
  • آموزش درک بصری
  • تحریک خلاقیت
  • آموزش مهارت دوست یابی به کودکان
  • تقویت حافظه
روش بازی:

بازیکنان باید به صورت دایره بشینند و هرکدام نامشان را در کارت با ارتفاع ۵ سانتی متری نوشته و آن را مقابل خود می گذارند به طوری که دیگران بتوانند آن را بخوانند سپس بازیکنان وقت دارند تا روش های مختلف نوشتن اسامی مختلف را تعریف کنند. وقتی همه برای مدت کافی به عکس ها نگاه کردند کارت ها را از وسط جمع می کنیم و گروه درباره آن چیستان می سازند و بقیه سعی می کنند کارت اسم مربوط به اول را حدس بزنند

مثال: اسمی که فقط سه حرف دارد « جواب رضا یا سما»

مثال: « اسمی که با «س» شروع می شود و چهار حرف دارد.»

نکته: باتوجه به سن کودک می توانید چیستان ها را پیچیده تر کنید ولی حتما به سن کودکان توجه داشته باشید تا بازی برای آن ها خسته کننده نشود.

ارزیابی:

  • آیا توانستید کارت ها را به خاطر بسپارید؟
  • چه رمز هایی به شما کمک کرد راحت تر اسامی را پیدا کنید؟

4بازی درمانی برای دوست یابی

۴. اسم ها به ترتیب | آموزش مهارت دوست یابی به کودکان

وسایل مورد نیاز: چند عدد صندلی

اهداف:

  • آغاز تماس اول
  • یادگیری نام ها
  • دستگرمی
  • آموزش مهارت دوست یابی به دانش آموزان
  • باملاحظه بودن
  • تقویت حافظه
روش بازی:

یک بازیکن وسط دایره صندلی ها می ایستد و وقتی  گفت « زیپ» بازیکن ها باید اسم نفر سمت راست خود و وقتی گفت « زاپ» اسم بازیکن سمت چپ خود را بگویند و اگر بگوید «زیپ-زاپ» بازیگن ها صندلی خود را عوض می کنند و بازیکنی که وسط ایستاده است باید سعی کند صندلی جدیدی برای خود پیدا کند.  یک بازیکن که بی صندلی می ماند باید وسط بایستد و زیپ و زاپ بگوید.

نکته: این بازی برای به حرکت در آوردن و تقویت حافظه عالی است و به کودکان کمک می کند که همزمان با فعالیت جسمانی از حافظه خود نیز کمک بگیرند.

۵. سلام، خداحافظ

وسایل مورد نیاز: کاغذ و قلم، یک جعبه برای جمع کردن کاغذها

اهداف:

  • آغاز تماس اول
  • حفظ وقار هنگامی که مورد توجه قرار می گیرد
  • آغاز ارتباط
  • آموزش مهارت دوست یابی به کودکان
روش بازی: 

بازیکنان روی یک تکه کاغذ می نویسند که چگونه دوست دارند با دیگران سلام و علیک و خداحافظی کنند و نام خود را روی آن می نویسند سپس برگه ها را در یک ظرف قاطی می کنند و یک کاغذ انتخاب می شوند و آن فرد از کلاس بیرون می رود و هنگامی که به کلاس برگشت  بچه ها طوری که دوست داشته با او سلام و خداحافظی می کنند، با این کار آموزش مهارت دوست یابی به کودکان انجام شده و کودک می تواند افرادی که مانند خودشان هستند را پیدا کنند.

مثال:

  • « اسمم ساراست و دوست دارم وقتی سلام می کنم دیگران من را بغل کنند.»
  • « اسم من تارا است و دوست دارم وقتی وارد جمعی می شوم همه به من توجه کنند و به من سلام کنند.»
  • « اسم من کیان است و وقتی وارد جمعی می شوم دوست دارم همه برای بلند شوند و دست بزنند.»
  • « من محسن هستم و دوست دارم هنگام خداحافظی با کسی حرف نزنم.»
ارزیابی:
  • آیا همان طور که دوست داشتید شد؟ اگر بازی تکرار شود باز هم همین را می نویسید؟
  • چرا در زندگی واقعی به این روش سلام و احوال پرسی نمی کنید؟
  • آیا سلام و خداحافظی را ترجیح می دهید؟
  • کدام روش سلام و خداحافظی را دوست نداشتید چرا؟

۶. وسط راه میبینمت

وسایل مورد نیاز: خودکار و یک کاغذ بزرگ

اهداف:

  • تقویت روحیه گروهی
  • اشنا شدن
  • آموزش مهارت دوست یابی به کودکان
  • کشف اشتراکات
روش بازی: 

بازیکنان دو به دو تقسیم شده و هرکدام یک کاغذ برداشته و در میان آن  مدرسه خود را می کشند و در کنار آن نقاشی از خانه خود می کشند و سعی می کنند مسیر را رسم کنند.  سپس نفر دوم مسیر خود را رسم می کنند و هردو سعی می کنند وسط راه همدیگر را ملاقات کنند البته در وسط کاغذ! این کار به حافظه تصویری کودکان کمک می کند، اگر کودک در به تصویر کشیدن مسیر مشکل دارد می توانید به او کمک کنید. در ابتدا خودتان مسیر را ترسیم کنید تا کودکان این کار را از شما یاد بگیرند.

۷. مصاحبه دو طرفه برای آموزش مهارت دوست یابی به کودکان

وسایل مورد نیاز: خودکار و تکه های کاغذ

اهداف:

  • داشتن یک گفت و گو
  • شناخت پیدا کردن از یکدیگر
  • آموزش مهارت دوست یابی به کودکان
  • تمرین صداقت
  • دست یافتن به نزدیکی در گفت و گو
روش بازی:

هر بازیکن پنج سوالی را که دوست دارد از دیگری بپرسد را روی برگه ای کاغذ می نویسد سپس بازیکنان دو به دو شده و از یکدیگر سوال می پرسند.

در نهایت تمام بازیکنان روی صندلی نشسته و از هرکدام در مورد شریکشان سوال پرسیده می شود مانند این که « اسم دوستت چیست؟»، « اسم خواهر او چیست؟»، « چه غذایی را بیش تر دوست دارد؟»، « چه غذایی را کم تر دوست دارد؟» یا « به چه درسی علاقه بیش تری دارد؟» سوالات به مرور جزئی تر می شود.

پیشنهاد: پس از مصاحبه دو طرفه هربازیکن شریک جدیدی پیدا می کند و مکالمه جدیدی را شکل می دهد و دوباره همان سوالات را مطرح می کند.

ارزیابی:
  • آیا برایتان تفاوت دارد که کسی با شما مصاحبه کند یا در مقابل کل گروه صحبت کنید؟
  • اگر کسی مقابل خودتان در مورد شما صحبت کند چه احساسی پیدا می کنید؟
  • سوالاتی بود که از پرسیدنشان بترسید؟

۸. رازهای فاش شدنی| بازی درمانی برای دوست یابی

اهداف:

  • آشنایی با دیگران
  • اعتماد کردن
  • حفظ اسرار
  • آموزش مهارت دوست یابی به دانش آموزان
  • درک روحیه گروه
روش بازی:

رهبر گروه از بازیکنان می خواهد دور اتاق راه رفته و به هرکس رسیدند رازی را در گوش او زمزمه می کنند. به طور مثال زمزمه می کنند «آخر هفته قرار است به شمال بروم.» و به مرور رازهای جدیدی را آشکار می کند.

نکته: باید قبل از بازی توضیح دهید که  قوانین به بازیکنان اجازه می دهد رازهای خود را بگویند اما بعد از بازی نباید آن ها را فاش کنند.

ارزیابی:
  • گفتن راز چه احساسی دارد؟ به کدام یک از دوستانتان می توانید اعتماد کنید؟
  • آیا کسی تا به حال به اعتماد شما خیانت کرده است؟
  • ایا نگران فاش شدن راز ها هستید؟
  • هنگامی که رازی را کشف کردید آیا راز واقعی یا تنها حقیقتی بی ضرر؟

منبع : ۸ بازی آموزش مهارت دوست یابی به کودکان

خصوصیات افراد برونگرا + تست درونگرا یا برونگرا بودن

خصوصیات افراد برونگرا، تست درونگرا یا برونگرا بودن. برونگراها در اجتماع و در کنار دیگران احساس نشاط می کنند و از تجربیات جدید انرژی می گیرند.
اگر فردی برونگرا باشد، احتمالاً از تنها ماندن طولانی مدت اجتناب می کند و درگیر کسالت و اضطراب می شود. برون گراها اغلب اول عمل می کنند، بعد فکر می کنند

خصوصیات افراد برونگرا

 1. برونگراها اجتماعی هستند:

شخصیت برونگرا با تمایل او به جستجو و ارتباط با افراد دیگر تعریف می شود. آن ها با بودن در کنار دیگران، به اشتراک گذاشتن تجربیات و انجام فعالیت های اجتماعی سرگرم کننده انرژی می گیرند و از همراهی و بودن در میان مردم لذت می برند. اگر برون گرا هستید، احتمالاً از گذراندن وقت با خانواده و دوستان نزدیک، شرکت در ورزش های گروهی و بیرون رفتن لذت می برید.

2. برونگراها اهل ارتباط هستند:

از آنجایی که برونگراها به طور طبیعی کمی پرحرف هستند، در ایجاد مکالمه و تعامل با دیگران خوب می باشند. آن ها اغلب ابتدا صحبت می کنند و اجازه می دهند دیگران پاسخ دهند، اما هرگز از پرسیدن سوال و به اشتراک گذاشتن نظرات شخصی خود دریغ نمی کنند. 

3. برونگراها جسور، صریح و با اعتماد به نفس هستند:

برونگراها می توانند به راحتی با غریبه ها صحبت کنند و به اندازه کافی احساس راحتی کنند که خودشان را ابراز کنند. آن ها معتقدند که همه حق دارند نظرات خود را داشته باشند، حتی اگر دیگران با آن ها موافق نباشند. چنین افرادی معمولاً نظر خود را بیان می کنند و برای استقلال و آزادی ارزش قائل هستند.

4. برون گراها معمولاً ذهنی باز دارند:

ذهن آن ها دائماً پذیرای تجربیات جدید است. آن ها مشتاقانه از چالش ها و فرصت ها استقبال می کنند و تمایل دارند در مورد همه چیز کنجکاو باشند و چیزهای جدید را امتحان کنند.

5. برونگراها همدل هستند از  خصوصیات افراد برونگرا

افراد با شخصیت برون گرا عمیقاً به دیگران اهمیت می دهند و از آنجایی که از ارتباط با مردم لذت می برند، تمایل شدیدی به کمک به دیگران دارند. برونگراها نسبت به احساسات، خلق و خوی و مشکلات دیگران احساس همدلی می کنند. اگر کسی ناراحت است، آن ها سعی می کنند موقعیت او را درک کند و راه هایی برای کمک به او برای غلبه بر آن می یابند.

6. برونگراها به دنبال تنوع هستند:

برونگراها اغلب به دنبال تغییر هستند. آن ها همیشه برای خلق یا تجربه چیز جدیدی هیجان زده هستند و تنوع آن ها را راضی نگه می دارد.

7. برونگراها در مورد مشکلات خود بحث می کنند:

برونگراها معمولا زمان زیادی را صرف صحبت کردن می کنند. بنابراین، اغلب تمایل دارند مشکلات خود را با دیگران در میان بگذارند. این به این دلیل است که آن ها احساس می کنند بحث کردن ممکن است به آن ها کمک کند تا مسائل را بهتر درک کنند و راه حل هایی برای مشکلات خود بیابند.

8. برونگراها در مورد احساسات خود روشن هستند:

فرد برونگرا می داند چگونه احساسات خود را بدون ترس از قضاوت دیگران بیان کند و دقیقاً می داند که چه می خواهد و از گفتن آن به دیگران نمی ترسد. روشن بودن به این معنی است که آن ها از گفتن حقیقت خودداری نمی کنند یا دروغ نمی گویند.

9. خصوصیات افراد برونگرا، برونگراها قابل دسترس هستند:

از آنجایی که برون گراها از معاشرت لذت می برند، احتمالاً از افرادی که برای گفت و گو به آن ها نزدیک می شوند، قدردانی خواهند کرد. آن ها معمولاً دوستانه هستند و از حضور دیگران خجالت نمی کشند یا احساس ناراحتی نمی کنند. 

علل برون گرایی

برونگرایی ژنتیکی یا آموخته شده است؟
شواهد برای علل برونگرایی بیشتر به سمت عوامل ژنتیکی گرایش دارند. اما نباید از تأثیر محیطی غافل شد.
یکی از شواهد قابل توجهی که از ژنتیک به عنوان عامل برون گرایی حمایت می کند، کار روانشناس هانس آیزنک بود. در دهه 1906، آیزنک اعلام کرد که برونگراها به تحریک بیشتری نیاز دارند.
به عنوان مثال، درونگراها گفتگوی یک به یک را هیجان‌انگیز می‌دانند، اما در میان جمعیت احساس خوبی ندارند. از سوی دیگر، برون گراها برای بالا بردن میزان تحرک اولیه به هیاهوی جمعیت یا برنامه اجتماعی شلوغ نیاز دارند.

نحوه برخورد با افراد برونگرا

1. مثبت بمانید

برون گراها معمولاً موقعیت های اجتماعی را جالب تر از درون گراها می دانند. بنابراین، نباید تعجب آور باشد که برون گرا زمانی که تعامل به خوبی پیش نمی رود، ناامید می شود. بنابراین سعی کنید مثبت باشید و با انرژی خوب در اجتماع ظاهر شوید.

2.  چالش ارائه دهید

فرصت‌های پرمخاطره و چالش برانگیز برای افراد برون‌گرا بسیار جالب می باشد. برون گراها لزوماً غیرقابل پیش بینی بودن را چیز بدی نمی دانند، بلکه چالشی است که باید بر آن غلبه کنند. اگر می‌خواهید یک فرد برون‌گرا را متقاعد کنید تا کاری را انجام دهد آن را به عنوان یک ماجراجویی یا فرصتی بزرگ نشان دهید.

3. به آن ها زمان برای صحبت کردن بدهید

برونگراها دوست دارند حرف بزنند. بنابراین به طور طبیعی، زمانی که با یک فرد برون گرا ارتباط برقرار می کنید، بهتر است صحبت آن ها را قطع نکنید. به آن‌ها زمان بدهید تا آنچه را که می‌خواهند بیان کنند. برون گراها از بسیاری از جنبه های مختلف تعاملات اجتماعی هیجان زده می شوند، بنابراین  به شنیدن حرف های شما علاقه مند خواهند بود.

ویژگی افراد برونگرا

برونگراها ویژگی و خصوصیات خاصی دارند که در ادامه ذکر شده است:

  • شور و شوق زیادی دارید. تحقیقات نشان می‌دهد که برون‌گراها بیشتر احساس لذت بخش را در محیط های مختلف درک می کنند.
  • احتمال اینکه افراد برونگرا رهبر باشند بیشتر است. تحقیقات نشان داده است که بیشتر رهبران خود را برونگرا معرفی می کنند. 
  • برونگراها در گفتگو، انرژی و اعتماد به نفس عالی هستند و در کنار آن ها می توانید ماجراجویی های جدیدی را تجربه کنید.

آیا درونگراها می توانند برونگرا بودن را بیاموزند؟

شخصیت تقریباً در طول زندگی یک فرد ثابت می ماند. به عبارت دیگر، اگر در 10 سالگی برون گرا باشید، به احتمال زیاد در 90 سالگی نیز برون گرا خواهید بود.
به زبان ساده، برونگرایی نه خوب است و نه بد. درونگرایی هم همینطور. اگر احساس می‌کنید که زندگی کاملی دارید و رفتارتان مانع از ایجاد فرصت‌ها نمی‌شود، نیازی به تغییر ندارید.

منبع : خصوصیات افراد برونگرا + تست درونگرا یا برونگرا بودن