چگونه عزت نفس فرزند خود را افزایش دهیم؟

عزت نفس: چگونه به کودکان و نوجوانان کمک کنیم که تصویر بهتری از خود داشته باشند.

عزت نفس یکی از مهم ترین و اساسی ترین کلید های رسیدن به موفقیت است. رشد سطح عزت نفس و اعتماد به نفس در کودکان و نوجوانان برای دستیابی به احساس شادی و موفقیت در زندگی بسیار مهم است. این مقاله قصد دارد که مهم ترین معانی و اصولی که باعث دستیابی کودک شما به عزت نفس می شود را ارائه کند. این مقاله هم چنین مقالات و محصولات دیگری که می توانددر این زمینه به شما کمک کننده باشد را نیز معرفی می کند.

عزت نفس چونگی احساس ما در مورد خود است، و رفتارهای ما به طور و واضح و آشکار انعکاس دهندۀ احساسات درون ماست. برای مثال کودک و یا نوجوانی که عزت نفس بالایی داشته باشد قادر خواهد بود:

  • به طور مستقل و بدون وابستگی به دیگران کارهای خود را انجام دهد.
  • از مسئولیت فرار نمی کند و آنها را می پذیرد.
  • تحمل شکست را دارد و به راحتی ناامید نمی شود.
  • وظایف جدید را می پذیرد و تونایی های خود را به چالش می کشد.
  • احساسات منفی و مثبت خود را کنترل می کندو در برابر انها ضعف نشان نمی دهد.
  • به دیگران پیشنهاد کمک می دهد و از این کار دریغ نمی کند.

در مقابل کودکانی که عزت نفس پایینی دارند رفتارهای زیر را از خود بروز می دهند.

  • از تجربه کردن اتفاقات جدید خودداری می کند.
  • احساس می کنند که کسی آنها را دوست ندارد و دیگر افراد نمی خواهند که با او باشند.
  • دیگران را به خاطر کمبودها و شکست های خودشان سرزنش می کنند.
  • از نظر احساس متفاوت عمل می کنند و یا حداقل وانمود می کنند که متفاوتند
  • از اینکه در کوچکترین کارها هم شکست بخورند به شدت احساس ناامیدی می کنند و تحمل آن را ندارند.
  • از استعدادها و توانایی های خودشان استفاده نمی کنند و از آنها دست می کشند.
  • به راحتی تحت تاثیر جریان غالب قرار می گیرند و عقاید مستقل از خود ندارند.

والدین بیش از هر شخص دیگری می توانند عزت نفس افراد را در زندگی افزایش دهند و البته این کار، به هیچ عنوان کار سختی نیست. در واقع بسیاری از پدر و مادرها حتی بدون اینکه متوجه شوند رفتارها و حرف های آنها چه تاثیری در کودک و یا نوجوانشان می گذارد این کار را انجام می دهند. در زیر ما پیشنهاداتی ارائه می کنیم تا شما با انجام آنها بتوانید سطح عزت نفس رادر کودکان و یا نوجوانتان بالا ببرید.

زمانی که شما احساس خوبی نسبت به فرزندتان دارید این موضوع را به او بگویید. پدر و مادرها معمولا در بیان احساسات منفی خود نسبت به کودکانشان بسیار سریع هستند و به صورت مستقیم آن را بیان می کنند اما زمانی که درباره کودک خود احساس مثبتی داشته باشند به راحتی آن را ابراز نمی کنند. کودک شما زمانی که شما از او احساس رضایت می کنید و این را نمی داند و او نیاز دارد که شما به او ابراز محبت کنید و به او بگویید که دوستش دارید. کودکان در جملات مثبتی را که به انها می گوییدبه راحتی به خاطر می سپارند و تا مدت های طولانی آن را فراموش نمی کنند. آنها این جملات را در ذهن خود ذخیره  و آنها را بارها و بارها تکرار می کنند. سعی کنید هر روز جملاتی را به کودکتان بگویید که او را برای انجام کارهای جدید تشویق می کند.

از تشویق کردن فرزندتان دریغ نکنید و در این زمینه بخشنده باشید. از تشویق های توصیفی استقاده کنید زیرا باعث می شود فرزندتان بداند که چه زمانی کار درستی انجام داده و از این بابت احساس خشنودی کند. هم چنین شما باید همواره به دنبال ایجاد موقعیت هایی باشید که در آن کودکتان بتواند توانایی ها و استعدادهای خود را شکوفا کند و از این بابت مورد تشویق شما قرار بگیرد. برای مثال زمانی که کودکتان وظیفه ای را که شما به او سپرده بودید به درستی انجام داد باید به او بگویید که واقعا از نحوۀ مرتب کردن اتاقت راضی هستم تو برای همه وسایل جای بخصوص خودش را پیدا کردی و در آنجا قرار دادی، و یا مثلا زمانی که قطعه ای موسیقی می نوازد به او بگویید که نت اخر را بسیار خوب نواختی واقعا استعداد بی نظیری در موسیقی داری.

از اینکه در مقابل دیگر اعضای خانواده و یا دوستانش او را مورد تشویق قرار دهید نترسید. هم چنین می تواند ویژگی های مثبت شخصیتی او را بیان کنید احساس خود را از اینکه او این ویژگی ها را داراست نشان دهید. مثلا به او بگویید که تو خیلی مهربان هستی یا از اینکه روی کارهایی که انجام می دهی می توانی کاملا تمرکز کنی خوشحالم.

حتی می تواند کودکتان را برای کارهایی که انجام نداده نیز تشویق کنید مثلا به او بگویید «واکنشی که در مقابل جواب منفی من داشتی بسیار منطقی بود و از اینکه کنترل خود را از دست ندادی و عصبانی نشدی، بسیار خوشحال هستم.»

به کودک خود بیاموزید که همواره جملاتی را که بار معنایی مثبت دارند باخود تکرار کنند. نوع صحبت کردن با خود تاثیری زیادی در کیفیت کارهایی دارد به ما انجام می دهیم. روانشناسان به تازگی دریافته اند که کسانی مدام ویژگی های منفی خود را می بیند و آنها را در ذهن خود تکرار می کنند همیشه حالت های از افسردگی و نگرانی را دارند. طرز فکر ما تعیین کنندۀ این است که چگونه احساس کنیم و نحوۀ احساس ما تعیین کننده این است که چگونه رفتار کنیم.

بنابراین بسیار مهم است که به کودکانمان بیاموزیم که درباره خود احساسات مثبت داشته باشند و همواره انها را در ذهن خود تکرار کنند. زیرا این احساسات تعیین کننده رفتار آنهاست. نمونه هایی از این احساسات مثبت مثلا این است که به خود بگوییم «من از پس این مشکل به راحتی بر می آیم فقط اگر بتوانم به تلاش خود ادامه دهم» و یا «اشکالی ندارد اگر تیم ما امروز بازی را باخت ما همه تلاش خودمان را کردیم و نمی توانیم برندۀ همۀ بازی ها باشیم». «از اینکه به دیگران کمک می کنم احساس خوبی دارم و اگر آنها تشکر نکنند و یاحتی متوجه ان نشوند برایم هم نیست.»

از اینکه از کودکتان در مقابل جمع انتقاد کنید بپرهیزید به خصوص اگر این انتقاد باعث شود که آنها مورد تمسخر قرار گیرند و یا خجالت  زده شوند. برخی مواقع انتقاد از رفتار کودکتان ضروری است و اینکه پدر و مادرها در برخی موقعیت ها این کار ار انجام می دهند کاملا منطقی و بجاست. اما باید توجه داشت که این انتقاد به طور مستقیم شخصیت فرزندتان را مخاطب قرار می دهد و نباید به گونه ای باشد که باعث تحقیر شدن و یا خجالت او شود. سعی کنید زمانی که کودکتان را به خاطر رفتارهای غلطتش مورد سرزنش قرار می دهید از “جملات من” استفاده کنید به جای “جملات تو” و اینکه مستقیم کودکتان را خطاب قرار دهید.

مثلا به جای اینکه به او بگویید «چرا انقدر آدم تنبل نامرتبی هستی؟ نمی توانی از پس کارهای خودت هم بر بیایی؟ «سعی کنید این جمله را به این شکل بیان کنید. «من دوست دارم که لباس هایت را در جای مناسب خودش در کمد و یا دراور مخصوص به خود قرار بدهی به جای اینکه اونها رو وسط اتاق بریزی.

نکات مهم دیگر در افزایش عزت نفس که شامل تصمیم گیری و ایجاد تصویر مثبت هستند را می توانید در مقالات دیگر سایت که در زیر امده است بخوانید:

کمک به کودک در تصمیم گیری درست

کمک به کودک در داشتن نصویر بهتر

بازی های اعتماد به نفس

منبع : چگونه عزت نفس فرزند خود را افزایش دهیم؟

درمان افسردگی

درمان افسردگی

” همیشه خسته و بی رمق در اتاقم بودم؛ احساس می کردم انرژی لازم حتی برای کارهای روزمره یا رسیدگی به ظاهرم را ندارم.

تقریبا بی تفاوت به همه چیز، کم تحمل و گریزان از جمع و ساکت تر از همه موجودات عالم به زندگی نباتی ام ادامه می دادم.

از این شرایط راضی نبودم اما در خود توان تغییر آن را نمی دیدیم.

گاهی حتی به صدای قهقه های دیگران با حسرت گوش فرا می دادم.

همه چیز برایم بی معنا بود.

من به سنگینی پاره سنگی بزرگ بر زمین جا خوش کرده بودم و اراده حرکت به سمت جمع یا پایکوبی در یک جشن را نداشتم. ”

جملاتی که خواندید شرح حال روحی از زبان یک فرد افسرده بود.

همه ما با با احساسات منفی کم حوصلگی و غمگینی دست و پنجه نرم کرده ایم.

در حقیقت بعد از یک تجربه تلخ مانند شکست عشقی یا اخراج شدن از محل کار و حتی از دست دادن حیوان خانگی مان، غم و افسردگی ناشی از این فقدان طبیعی است.

در چنین مواقعی معمولا با گذشت زمان و سپری کردن دوره سوگ و یا با کمک روش های خود یاری مانند درد و دل کردن با دوستان و مسافرت، حال و هوای ابری دل مان رو به بهبود می رود.

اما برای عده ای نیز افسردگی بدون هیچ دلیل منطقی، طولانی مدت و با نشانه های شدید تر تجربه می شود که در این حالت افسردگی غیر طبیعی و به عنوان یک اختلال روحی در نظر گرفته می شود و نیازمند کمک های تخصصی روانشناسان است.

انواع افسردگی و نشانه های درمان افسردگی

افسردگی که به دلیل شیوع بالای آن به آن سرماخوردگی روانی نیز گفته می شود دارای نشانه هایی به شرح زیر می باشد:

  • ü احساسات منفی: غم، ناامیدی، کم حوصلگی، احساس تهی بودن و دلتنگی مداوم.
  • ü لذت نبردن از زندگی: بی تفاوتی نسبت به فعالیت های لذت بخش؛ روابط جنسی و حتی نسبت به محبوب.
  • ü تغییرات جسمانی : از دست دادن اشتها و بی خوابی و یا برعکس؛ پرخوابی و میل زیاد به غذا خوردن.
  • ü بی انگیزگی: نداشتن انگیزه جهت انجام کارهای مهم، اهداف و رسیدگی به ظاهر خود و در نتیجه میل به تنهایی و انزوا.
  • ü افکار منفی: منفی نگری نسبت به خود، دیگران و آینده، احساس گناه، و گاه نیز افکار خودکشی.

افسردگی انواع متفاوتی دارد که شامل موارد زیر می شود:

  • افسردگی اساسی( کوتاه اما شدید ) در این حالت نشانه های افسردگی معمولا حدود دو هفته به طول می انجامد اما با شدت زیاد.
  • افسردگی مداوم ( خلق افسرده؛ طولانی اما خفیف تر ): فرد نشانه های افسردگی را حدااقل به مدت دو سال اما به فرم خفیف تر آن تجربه می کند.
  • افسردگی فصلی ( تنها در فصل پاییز و زمستان ) : حال و هوای روحی سرد که با سرمای هوا تشدید می شود، میل زیاد به خواب، کم تحرکی، پرخوری و کم حوصلگی از ویژگی های افسردگی در ماه های سرد سال است.
  • افسردگی پس از زایمان: تجربه نشانه های افسردگی بعد از زایمان که بیشتر به دلیل تغییرات هورمونی در بدن مادر رخ می دهد.

روش های درمان افسردگی

اگرچه به دلیل ویژگی ذاتی افسردگی یعنی نا امیدی، در روزهایی که آسمان دل مان ابری است، احساس می کنیم برگشتن به روزهای خوش گذشته تقریبا غیرممکن است.

با این وجود افسردگی حتی از نوع شدید و مزمن آن نیز قابل درمان است.

روش های درمانی مختلفی برای افسردگی وجود دارد که متناسب با شخصیت فرد، شدت و نوع افسردگی در مرکز روانشناسی مشاورانه ارائه می شود.

از جمله روش های درمانی افسردگی می توان به موارد زیر اشاره نمود:

  • شناخت درمانی

فرد افسرده معمولا تعبیر نومیدانه و بدبینانه ای نسبت به آینده و حل مسائل خود دارد و متوجه تاثیر نوع تفکرش بر احساسات منفی یا رفتارهای مخرب خود نیست.

در این روش درمان گر به بیمار کمک می کند از افکار مخرب و افسرده ساز خود آگاهی یابد و در نهایت باز سازی شناختی صورت گیرد.

  • رفتار درمانی

طبق رویکرد رفتار درمانی در درمان افسردگی تغییر دادن رفتارهای افسرده ساز خود به مرور باعث تغییر سبک شناختی فرد می شود.

روانشناسانی که از رویکرد رفتار درمانی در درمان افسردگی استفاده می کنند تاکید ویژه ای به فعال نمودن و بهبود بخشیدن به ارتباطات فرد دارند.

  • دارو درمانی

معمولا تجویز دارو زیر نظر روان پزشک و در انواع شدید تر افسردگی صورت می گیرد.

تحقیقات مختلف نشان داده اند که داروهای ضد افسردگی به ویژه اگر با سایر مداخله های روانشناختی همراه گردد اثربخش تر خواهد بود.

نکته مهم در دارو درمانی این است که دارو به عنوان یک روش موقتی و تحت نظارت روان پزشک صورت می گیرد بنابراین از تجویز یا مصرف خودسرانه دارو باید خود داری شود.

راه کارهای مقابله ای در مواجهه با افسردگی

روش های خود یاری تکنیک های ساده اما اثرگذاری هستند که می تواند تا حد زیادی از میزان احساس منفی و افسردگی تان کم کند.

از جمله روش های مقابله ای جهت مقابله با افسردگی می توان به موارد زیر اشاره نمود:

  • ü ارتباطات خود را گسترده تر و قوی تر کنید حتی به اجبار!: ما معمولا در روزهای بی حوصلگی و افسردگی دل و دماغ ارتباط با دوستان و حتی خانواده خود را نداریم و به غار تنهایی خود پناه می بریم.

اما دقیقا در چنین شرایطی که حتی حوصله خودتان را هم ندارید، ارتباط با دیگران ( صحبت کردن با یک دوست، رفتن به یک مکان جمعی مانند باشگاه ورزشی یا یک همایش، تئاتر و…) کمک کننده است.

  • ü در زمان حال زندگی کنید: افسردگی معلول زیستن در گذشته است. سعی کنید در لحظه حال زندگی کنید. از گوش دادن به یک موسیقی شاد قدم زدن و تماشای طبیعت اطراف یا بازی بچه ها لذت ببرید.
  • ü یک لیست از کارهای مورد علاقه تان را تهیه کنید: هنگام تهیه لیست مورد نظرتان از کمال گرایی بپرهیزید و حتی کارهای کوچک لذت بخش از جمله یک خرید کوچک را به آن اضافه کنید.
  • ü نوشتن افکار: تحقیقات مختلف نشان داده است که نوشتن افکار منفی تا حد زیادی در تخلیه هیجانی و آرامش فکری افراد تاثیر گذار است.
  • ü پذیرش: گاهی پذیرش زندگی همان گونه که هست به شما در کسب آرامش بیشتر کمک می کند.

البته پذیرش به معنای مثبت نگری و یا ندیدن نکات منفی اتفاقات اخیر نیست.

پذیرفتن احساس کم حوصلگی یا غمگینی تان نیز در درک و شفقت بیشتر به خودتان کمک کننده است.

منابع:

افسردگی و عوامل آن، دکتر سید مهدی حسینی، دکتر علی مهدی زاده اشرفی، ۱۳۸۹٫

تاثیر شناخت درمانی بر افسردگی، ناهید دهقان نیری، مرجان مردانی حموله، نسربن رضائی، ۱۳۹۳٫

تاثیر ورزش منظم بر میزان افسردگی سالمندان، نفیسه حکمتی پور، حمید حجتی، سید حمید شریف نیا، گلبهار آخوندزاده، علیرضا نیکجو، منصوره میر ابوالحسنی،

آسیب شناسی روانی دکتر گنجی، انتشارات ساوالان،۱۳۹۳٫

نویسنده : درمان افسردگی

اموزش تصمیم گیری به کودک

تصمیم گیری یکی از مهم ترین توانایی های افراد برای سازگاری در اجتماع و مقابله با مسائل است. به کودکتان بیاموزید تصمیم گیری به چه معنی است و موقعیت هایی را که در آن او تصمیم های درست می گیرد بشناسید. کودکان در اغلب اوقات در حال تصمیم گیری هستند بدون اینکه خودشان از آن اطلاعی داشته باشند. راههای مختلفی وجود دارد تا  والدین بتوانند به کودکانشان در تصمیم گیری های صحیح  عاقلانه و در موقعیت های مختلف کمک کنند:

  • به کودکتان کمک کنید تا مشکلی را که برایش پیش آمده به طور مشخصی تعریف کند. از او سوالاتی بپرسید تا بفهمید که او دقیقا مشکل را به چه صورتی می بیند و می شنود و نسبت به آن چه احسلسی دارد و در این میان چه چیزی باید تغییر کند.
  • طوفان فکری نیز یکی از راههای ممکن است. در اغلب اوقات برای یک مشکل راه های مختلفی وجود دارد و تنها یک راه، تنها راه حل ممکن نیست در این موقعیت والدین می توانند کمک بزرگی به کودک کنند و راه حل های جایگزین را پیشنهاد دهند.
  • تنها زمانی که کودک بتواند تمام عواقب کار را بررسی کند به او اجازه دهید که تصمیم گیری کند. بهترین راه حل راه حلی است که همزمان هم باعث حل مشکل شود و هم باعث شود که کودک احساس خوبی نسبت به خود داشته باشد.
  • بعد از اینکه کودکتان برای حل مشکلش تصمیم گیری کرد. نتایج آن را ارزیابی کنید. مثلا از او بپرسید راه حلی که انجام دادی آیا نتیجه داد؟ و یا شکست خورد؟چرا؟
  • تاکتیک هایی را که باعث می شوند کودکتان دفعۀ بعد تصمیم گیری بهتری داشته باشد بررسی کنید و آن را با فرزندتان در میان بگذارید.
  • رویکرد مثبتی را ایجاد کنید که در آن کودک بتواند چارچوب ها را بشناسد تمام بچه ها بایستی در مقابل رفتارها و کارهایی که انجام می دهند مسئولیت پذیر باشند. آنها باید یاد بگیرند که در کارهای خود انضباط فردی داشته باشند. برای این کار والدین به جای ایکه بیشتر از سیستم تنبیه و تشویق استفاده کنند بهتر است که این میان نقش مربی و یا معلم را بازی کنند. و بهتر است برای اینکه بتوانند کودکانشان کمک کنند تا نظم فردی را یاد بگیرند این سه ویژگی رفتاری در برقراری نظم داشته باشند.

منبع : اموزش تصمیم گیری به کودک

چگونگی ایجاد تصویر مثبت در کودک و نوجوان

عزت نفس برابراست با اینکه بتوانیم یک تصویر مثبت از خود ایجاد کنیم. بنابراین مهم است که به عنوان والدین به کودک خود در ایجاد تصویر مثبت کمک کنید. در زیر قدم هایی است که شما می توانید به فرزندتان در داشتن تصویر بهتری از خود کمک کنید:

۱- به فرزندتان بیاموزید که به جای اینکه بگوید من اینو می خوام بگوید من این را دوست دارم. در واقع به جای بیان خواسته ها علایق خود را بیان کند. برای کودکتانن توضیح دهید که قرار نیست هر چیزی که او می خواهد برای او فراهم کنند و نباید حتی از این مسئله عصبانی شود، او را تشویق کنید تا بتواند خشم و عصبانیت خود را کنترل کند شما می توانید این کار را با تعیین یک الگوی خوب برای آنها و تقویت آنها رفتارشان زمانی که آنها ناراحتی خود را از یک موقعیت به جای عصبانی شدن به شکل منطقی نشان می دهند، انجام دهید.

۲- آنها را تشویق کنید که خواسته های خخود را به صورت شفاف و واضح بیان کنید. البته برای آنها توضیح دهید که هیچ ضمانتی وجود ندارد که آنها به این خواسته ها می رسند ولی در هر صورت شما باید آنها را تشویق کنید که خواسته های خود را بیان کنند.

۳- اجازه بدهید کودکتانن بدانند انها مسئول تمام احساسات و اتفاقاتی هستند که تجربه می کنند در حالیکه آنها مسئول احساسات دیگران نیستند. کودکتان را بخاطر احساسی که خودتان دارید سرزنش نکنید.

۴- کودکتان را تشویق کنید تا به سرگرمی ها و تفریحاتی که می تواند به صورت مستقل انجام دهد و علاقه دارد بپردازد.

۵- اجازه دهید کودکانتان خودشان به تنهایی اختلافشان با خواهر و برادرها و یا دوستانشان حل کنند.

۶- به کودکتان کمک کنید تا آستانه تحمل خود را بالا ببرد و به او بیاموزید که برخی چیزها ممکن است آزار دهندده باشند اما آسیبی به انسان نمی زنند. به کودکتان کمک کنید تا با استفاده از جملات مثبت نسبت به خود و تکرار انها در ذهن مشکلاتش را حل کند و مثلا مشکلات نمی توانند به من آسیب برسانند و قدرت من از آنها بیشتر است. و اگر من از پس این مشکل بر بیایم می توانم ماهیچه های احساسی بسازم. «اگر کودکتان در برقراری ارتباط با دیگر کودکان دچار مشکل است به بخش کسی با من بازی نمی کند مراجعه کنید.

۷- به کودکتان کمک کنید تا بر روی نقاط قوت خود تمرکز کند و این نقاط قوت را همواره به آنها یادآوری کنید.

۸- کودکتانن را تشویق کنید تا همانگونه با دوستانش رفتار کند که دوست دارد دوستانش با او رفتار کنند.

۹- به کودکتان بیاموزید که همواره راه حل های جایگزین وجود دارد و همیشه تنها یک راه حل نیست که باعث رسیدن به رضایت و حل مشکل می شود به او بیاموزید که یک مشکل را از زوایای مختلف ببیند. کودکی که تنها یک دوست دارد و ان را از دست می دهد تنها می شود. ولی کودکی که دوستان بسیاری دارد زمانی که شما فکر می کند تنها یک راه حل برای مشکل وجود دارد. خود را برای راضی شدن و خشنود شدن محدود کرده اید. هر چقدر شما بیشتر به کودکتان بیاموزید که به دنبال راه حل های مختلف باشد احتمال اینکه او در نهایت به رضایت و شادکامی برسد را افزایش داده اید.

۱۰- با کودکتان بخندید و او را تشویق کنید که به خودش نیز بخندد. افرادی که خود را بیش از حد جدی می گیرند به طور یقین لذت کمتری از زندگی می برند. داشتن حس شوخ طبعی و نگرش طنز آمیز به مسائل زندگی یکی از عناصر اصلی برای افزایش لذت و خشی در زندگی است.

منبع : چگونگی ایجاد تصویر مثبت در کودک و نوجوان

جدیدترین روش درمان اضطراب – کمک از CBT

آنچه که درباره ی اضطراب باید بدانیم

اضطراب عادی است و اغلب یک احساس سالم است. با این حال، زمانی که یک فرد معمولا مقادیر نامتناسبی از اضطراب را حس می کند، ممکن است تبدیل به یک اختلال پزشکی شود.

اختلال های اضطراب از دسته ی تشخیص سلامت روانی است که منجر به نگرانی های مداوم، ترس، دلهره و نگرانی شود. این اختلال ها چگونگی فرآیند احساسات و رفتار را تغییر می دهند.

همچنین منجر به علائم و نشانه های فیزیکی می گردد. اضطراب خفیف ممکن است مبهم و نا واضح باشد، در حالیکه اضطراب شدید ممکن است زندگی روزمره فرد را جدا مختل کند.

اضطراب چیست؟

انجمن روانشناسان آمریکا (APA) اضطراب را اینگونه تعریف می کند: “احساسی که بواسطه ی حالاتی از تنش، افکار نگران و تغییرات فیزیکی مانند فشار خون افزایش یافته مشخص می شود”.

دانستن تفاوت بین احساسات عادی اضطراب و اختلال اضطراب که نیازمند ملاحظات پزشکی است، می تواند به فرد در تشخیص و درمان وضعیت کمک کند.

چه زمانی اضطراب نیاز به درمان دارد؟

هرچند اضطراب منجر به پریشانی می شود اما همیشه هم یک وضعیت پزشکی نیست.

اضطراب

زمانی که یک فرد با محرک های با پتانسیل آسیب زدن و یا محرک های نگران کننده مواجه می شود، حس اضطراب نه تنها عادی است بلکه برای بقا لازم نیز می باشد.

از زمان انسان های اولیه، نزدیکی شکارگران و آمدن خطر زنگ های هشدار را در بدن به صدا در می آورد و منجر به عکس العمل فرار می شود.

این زنگ های هشدار در قالب ضربان قلب افزایش یافته، عرق کردن، و حساست فزاینده به محیط اطراف خود را نشان می دهند. خطر منجر به افزایش ترشح آدرنالین، یک پیام دهنده  شیمیایی و یک هورمون، در مغز می شود، که به نوبه ی خود این عکس العمل های اضطراب را در فرآیندی که پاسخ “مبارزه-گریز” نامیده می شود، را ایجاد می کند.

این افراد را برای مواجهه ی فیزیکی یا گریز از هر خطر ممکنی برای در سلامت ماندن آماده می کند. برای بسیاری از افراد، فرار کردن از حیوانات بزرگتر و خطر قریب الوقوع، نسبت به انسانهای اولیه نگرانی کمتری در پی دارد.

اضطراب امروزه حول کار، پول، زندگی خانوادگی، سلامتی، و دیگر مسائل مهم است که نیازمند توجه فرد بدون نیاز بهعکس العمل “مبارزه – گریز” می باشد.

حس نگرانی قبل از یک واقعه مهم در زندگی یا در طول وضعیت های مشکل یک نمود عادی از پاسخ ” مبارزه-گریز” است. همچنان می تواند برای بقا ضروری باشد- اضطراب از تصادف با خودرو حین عبور از خیابان، به عنوان مثال، به این معنی است که فرد بلافاصله برای دوری از خطر، به هر دو جهت در خیابان نگاه خواهد کرد.

اختلالات اضطراب

دوره یا شدت احساس اضطراب گاهی می تواند بیش از مقادیر محرک یا استرس گر اولیه باشد. علائم فیزیکی مانند فشار خون افزایش یافته و حالت تهوع، همچنین ممکن است بروز کند.

این پاسخ ها از حالت اضطراب خارج شده و به اختلال اضطراب تبدیل می شوند. انجمن روانشناسان آمریکا، فرد دارای اختلال اضطراب را اینگونه تعریف می کند: داشتن افکار یا نگرانی های مکرر و ناخودآگاه. زمانی که اضطراب به مرحله ی اختلال می رسد، ممکن است در زندگی روزمره اختلال ایجاد کند.

علائم

هرچند تشخیص های متعددی برای اختلا های اضطراب تصویب شده، با این حال علائم اختلال اضطراب عمومی (GAD) اغلب شامل موارد زیر است:

  • بی قراری، و حسی از در لبه بودن
  • احساسات نگرانی غیر قابل کنترل
  • زودرنجی و تحریک پذیری بالا
  • مشکل تمرکز
  • مشکلات خواب، مانند مشکلاتی در به خواب رفتن یا در حالت خواب باقی ماندن

هرچند این علائم ممکن است در زندگی روزمره عادی باشند، افراد با مشکل GAD این علائم را در سطوح بالاتر تجربه می کنند. GAD ممکن است بصورت نگرانی مبهم و غیر پایدار بروز کند یا یک اضطراب شدیدتر که زندگی روزمره را مختل می کند.

انواع گونه های اختلال اضطراب

راهنمای تشخیص و آماری اختلالات سلامت روانی (DSM_V) اختلالات اضطراب را در چندین نوع دسته بندی می کند.

اختلال اضطراب عمومی

این یک اختلال مزمن است که در برگیرنده ی اضطراب فراگیر و طولانی مدت و نگرانی های در مورد حوادث غیرخاص، موضوعات و موقعیت هایی در زندگی روزمره می باشد.

GOD متداول ترین اختلال اضطراب است، و افراد درگیر در این اضطراب همیشه قادر به تشخیص علت اضطراب خود نیستند.

اختلال پنیک

حملات کوتاه و یا ناگهانی از ترور شدید و دلهره اختلال پنیک را شکل می دهند. این حملات می توانند منجر به لرزه، سردرگمی، سرگیجه، حالت تهوع و مشکلات تنفسی شوند.

حملات پنیک معمولا به سرعت و با حالت افزایشی رخ می دهند و در ۱۰ دقیقه به اوج خود می رسد. با این حال، حمله پنیک می تواند تا یکساعت ادامه پیدا کند. اختلالات پنیک معمولا بعد از تجارب وحشتناکی یا استرس های فزاینده ای اتفاق می افتند اما ممکن است بدون وجود محرک هم رخ دهند.

فوبیای خاص

این یک ترس غیر منطقی و اجتناب از اشیاء و یا موقعیت های خاص است. فوبیاها مانند اختلالات دیگر اضطراب نیست چرا که به علت های خاصی رخ می دهند.

فرد درگیر با فوبیا ممکن است یک ترس غیر منطقی و یا ترس شدید از خود نشان دهند اما از کنترل احساسات اضطراب حول محرک ناتوان هستند. محرک های یک فوبیا از وضعیت های خاص تا حیوانات و یا اشیائ زندگی روزمره را شامل می شوند.

آگورافوبیا

این یک ترس و اجتناب از مکان ها، حوادث یا وضعیت هایی است که ممکن است فرار از آن سخت باشد و یا اگر فردی در آن محبوس شود کمکی در دسترس نیست. اغلب مردم این وضعیت را به اشتباه به عنوان فوبیا از فضاهای عمومی و محیط های بیرونی تلقی می کنند، اما به این سادگی نیست.

فردی درگیر با آگروفوبیا ممکن است ترس بیرون رفتن از خانه یا ترس از آسانسور و حمل و نقل داشته باشد.

خاموشی انتخابی

این نوعی از اضطراب است که برخی از کودکان تجربه می کنند که در آن کودکان قادر به صحبت در مکانها و یا زمینه های خاصی مانند مدرسه نیستند هرچند که ممکن است مهارتهای ارتباطات کلامی فوق العاده ای در محیط ها و با افراد آشنا داشته باشند. این می تواند نوع شدیدتری از فوبیای اجتماعی باشد.

اختلال اضطراب اجتماعی و یا فوبیای اجتماعی

این ترس از قضاوت منفی دیگران در وضعیت های اجتماعی یا ترس از خجالت از اجتماع می باشد. اختلال اضطراب اجتماعی شامل طیفی از احساسات مانند ترس از بودن در صحنه، ترس از صمیمیت و اضطراب حول شوخی و خنده و طرد شدگی می باشد.

این اتلال می تواند باعث شود افراد از موقعیت های عمومی و ارتباطات انسانی تا حدی اجتناب کنند که زندگی روزمره به مشکل برمیخورد.

اختلال اضطراب جدایی

سطوح بالایی از اضطراب بعد از جدایی از شخص یا مکان که احساساتی از ایمنی و امنیت را فراهم می کند که اختلال اضطراب جدایی را شکل می دهند. جدایی گاهی ممکن است منجر به علائم پنیک شود.

علل

علت اختلال های اضطرابی بسیار پیچیده هستند. ممکن است بسیاری از آنها فقط یکبار رخ دهند، برخی دیگر منجر به دیگر علل می شوند و برخی ممکن است منجر به اختلال اضطراب نشود مگر اینکه علت دیگری حاضر باشد.

علت های ممکن شامل موارد زیر می باشند:

  • استرس گرهای محیطی مانند مشکلاتی در کار، مشکلات ارتباط یا مشکلات خانوادگی
  • ژنتیک، به عنوان مردمی که اعضای خانواده ای دارند که مبتلا به اختلال اضطراب هستند، احتمال اینکه خودشان هم درگیر شوند می رود
  • عوامل پزشکی، مانند علائم بیماری های مختلف، اثرات دارودرمانی یا استرس از عمل جراحی سخت یا بهبود سلامت طولانی مدت
  • شیمی درمانی مغزی چرا که روانشناسان بسیاری از اختلالات اضطراب را به عنوان عدم تعادل هورمون ها و سیگنال های الکتریکی در مغز تعریف می کنند
  • ترک ماده خاصی، که اثرات آن ممکن است تاثیر دیگر علت های ممکن را تشدید کند

درمان

درمان ممکن است شامل ترکیبی از روانشناسی، رفتار درمانی و یا دارو درمانی باشد. اعتیاد به الکل، افسردگی و یا دیگر وضعیت ها گاهی می توانند گاهی چنین اثر عمیقی بر سلامت روانی داشته باشند بطوری که درمان اختلال اضطراب باید تا تحت کنترل درآوردن شرایط به تعویق انداخته شود.

خود درمانی

در برخی موارد، یک فرد می تواند اختلال اضطراب را در خانه بون مداخلات کلینیک درمان کند. با این حال، این ممکن است تا حد طولانی مدت و یا با تاثیر فراوان ممکن نباشد. چندین تمرین و حرکات مختلفی برای کمک به فرد درگیر با اختلاهای اضطراب سبک تر، متمرکزتر یا کوتاه مدت تر  می توانند شامل موارد زیر باشند:

  • مدیریت استرس: یاد گرفتن مدیریت استرس می تواند به محدود کردن محرک های محتمل کمک کند. سازماندهی فشارهای وارده یا ددلاین ها باعث می شود انجام کارهای پیش رو قابل مدیریت باشد و متضمن زمان فراغت از کار و یا تحصیل می باشد.
  • تکنیک های آرامش بخشی: فعالیت های ساده می تواند به آرامش بخشی نشانه های روانی و فیزیکی اضطراب کمک کند. این تکنیک ها شامل مدیتیشن، تمارین تنفس عمیق، حمام های طولانی مدت، استراحت در تاریکی و یوگا می باشند.
  • تمرین برای جایگزینی افکار منفی با افکار مثبت: لیستی از افکار منفی تهیه کنید که می تواند ناشی از اضطراب باشد و لیست دیگری از افکار مثبت بنویسید، افکار قابل باور که بتوان با افکار منفی جایگزین کرد. ایجاد یک تصویر ذهنی از مواجهه ی موفق و رویایی با یک ترس خاص، در صورتی که علائم اضطراب مرتبط با علت خاصی مانند فوبیا باشد، همچنین می تواند مزایایی داشته باشد.
  • شبکه حمایتی: با افراد آشنا که حمایتگر هستند مانند اعضای خانواده یا دوستان صحبت کنید. گروههای حمایتی و خدمات آن همچنین می تواند در محدوده های محلی و یا بصورت آنلاین در دسترس باشند.
  • ورزش: ورزش فیزیکی می تواند تصویر از خود را بهبود داده و مواد شیمیایی در مغز آزاد کند که محرک احساسات مثبت باشند.

مشاوره

یک راه استاندارد برای درمان اضطراب مشاوره روانشناختی است. این می تواند شامل رفتار درمانی شناختی (CBT)، روان درمانی یا ترکیبی از شیوه های درمانی باشد.

CBT

این نوع از روان درمانی با هدف تشخیص و تغییر الگوهای افکار منفی است که اساس احساسات مشکل دار  و مضطرب را شکل می دهد. در طول فرآیند، درمانگران CBT امیدوارند افکار مغشوش را محدود کرده و روشی که افراد به اشیا یا موقعیت هایی که این ضطراب را سبب می شوند را تغییر دهند.

به عنوان مثال، یک روان درمانگر، CBT را برای اختلال پنیک ارائه می کند که سعی در تقویت این حقیقت خواهد داشت که حملات پنیک واقعا حمله ی قلبی نیستند. در معرض ترس ها و محرک ها قرار گرفتن می تواند بخشی از CBT باشد. این مردم را تشویق می کند تا با ترس های خود مواجه شوند و به کاهش حساسیت به محرک های معمول از اضطراب کمک می کند.

منبع : جدیدترین روش درمان اضطراب – کمک از CBT

مدیریت شکایت کردن و غر زدن در بچه ها

آیا فرزند شما مدام از شرایط موجود شکایت می کند؟ یک جای کار همیشه می لنگد بی توجه به اینکه شما چقدر در خانه تان تلاش می کنید. از غذایی که برای ناهار آماده کرده اید تا مدرسه وحشتناکی که کودکتان را به آن فرستاده اید، از قوانین ناعادلانه این که در خانه تان اجرا می کنید و تا هر چیزی که در میان است و در خانه اتفاق می افتد. اگر شما مانند اکثر پدر و مادرها هستید سعی می کنید به کودکتان بفهمانید که شرایط آن قدرها هم که او فکر می کند وحشتناک نیست. شما احتمالا بارها سعی کرده اید او را قانع کنید، قوانین خانه را برای او توضیح داده اید و سعی کرده اید به صورت منطقی او را توجیه کنید. از مواضعتان دفاع کرده اید تا بتوانید شرایط را بهبود بخشید.

بسیاری از پدر و مادرها دوست دارند که فرزندانشان بتوانند با آنها به راحتی صحبت کنند. آنها خود را به گونه ای نشان می دهند که آماده شنیدین نظرات مخالف هستند و اگر فرزندشان درباره مسئله خاصی احساس بی عدالتی می کند بتواند آزادانه با آنها صحبت کند و مشکل خود را در میان بگذارد. آنها فرزندانشان را تشویق می کنند که آزادانه عقاید خود را بیان کنند و از این مسئله احساس ترس و یا نگرانی نداشته باشند اما زمانی که این نارضایتی ها و شکایات تقریبا کل روز شما را می گیرد شما چه واکنشی نشان می دهید. چگونه می توانید این نارضایتی ها را محدود کرده و کاهش دهید؟

پاسخ به این سوال آسان تر از چیزی است که فکرش را بکنید.

۱- سعی کنید چیزی فراتر از مشکل را ببینید.

سعی کنید مسئله ای که فرزند شما نسبت به آن احساس نارضایتی می کند را به خوبی بشناسید آن را بررسی کنید و ریشه ی اصلی مشکل را بیابد. بررسی کردن مشکل و صحبت کردن با فرزندتان گاهی ممکن است حتی به درگیری و کشمکش بیانجامد. اما در این شرایط سعی کنید تمرکز خود را بر روی احساسات فرزندتان قرار دهید تا اینکه بخواهید سریعا به دنبال راه حل باشید و از موضع مقابل دفاع کنید. مثلا اگر کودکتان با معلم خود در مدرسه مشکل دارد به او بگویید شنیده ایم که مدتی است راجع به این مسئله ناراحتی آیا فکر می کنی نیاز به استراحت داری یا امیدواری که این مشکل را حل کنی؟ گاهی اوقات همین که فرزندتان بتواند به راحتی و آزادانه راجع به احساساتش صحبت کند و محدوودیتی در اینن کار نداشته باشد خود بخش زیادی از مشکل را حل  می کند. یکی از مزیت های این روش این است که به فرندتان کمک می کند که بیاموزد چگونه باید به صورتی موثرتر به چالش ها و مشکلاتی که با آن روبه رو می شود پاسخ دهد.

عادلانه نیست! چگونه به این افکار کودکان پایان دهیم

گاهی شما به یک “نفس راحت کشیدن” نیاز دارید، اگر مجبور هستید تمام روز را به شنیدن غر و لند های کودک بگذرانید زمان خاصی را برای شنیدن اعتراضات اختصاص دهید. برای ان کار شما می توانید زمان مشخص را برای شنیدن نارضایتی و اعتراضات فرزندتان اختصاص دهید و دیگر مجبور نیستید که تمام طول روز نارضایتی های او را بشنوید. این مسئله را جیمز لمان در کتاب مشکلات تغییر شکل یافته بیان می کند. هر روز زمان مشخص را اختصاص دهید مثلا ده دقیقه بعد از شام فرزند شما فرصت دارد که درباره هر چیزی که معترض است و یا ناراضی دارد، با شما صحبت کند، بنابراین تنها زمانی که او بتواند اعتراض کند در همین زمان مشخص است که برای او تعیین کرده اید و اگر در زمانی غیر از این در طول روز شروع به شکایت کردن و نارضایتی کرد به او یادآوری کنید که الان زمانش نیست و نمی تواند اعتراض کند. هم چنین اگر او نارضایتی های خود را تا زمان مشخص شده فراموش می کند به او کاغذ و خودکاری بدهید تا آنها را یادداشت کند. برای بچه های کوچکتر مثلا نیز می توانید کوپن اعتراض تهیه کنید مثلا سه یا چهار کوپن در روز و اگر آنها کوپن اعتراض خود را  در یک روز تمام کردند دیگر نمی توانند اعتراض کنندو بایستی تا روز بعد صبر کنند.

به یاد داشته باشید این بدان معنی نیست که اعتراضت فرزند شما به جا و منطقی است، در واقع مسئله تنها شنیده شدن شکایات او و توجه به فرزندتان است. بعضی وقت ها کودکان فقط نیا ز دارند که مورد توجه قرار گیرند و نیازی نیست شما درباره هر اعتراضی که او دارد با او بحث کنید و یا سریعا بخواهید راه حلی برای نارضایتی او پیدا کنیدد. شما می توانید با استفاده از این دو ابزار یعنی محدود کردن زمان اعتراض و شناخت احساسات کودک به جای پیدا کردن راه حل این مسئله را به راحتی مدیریت کنید.

منبع : مدیریت شکایت کردن و غر زدن در بچه ها 

وسواس فکری

وسواس فکری

” گاهی ذهنم بر روی افکاری ناخواسته و مزاحم گیر می کرد. فکرهایی که من با تمام وجود آن ها را پس می زدم و از داشتن چنین افکاری احساس شرم و دلهره داشتم.

افکار سمجی که مثل یک خوره به وجودم حمله می برد و از بیان کردنش با دیگران واهمه داشتم.

مثلا این فکر که امروز با چاقو به همسرم آسیب می رسانم، یا افکاری که برخلاف اعتقادات مذهبی ام بودند..

فکر می کردم دیوانه شده ام اما وقتی به روانشناس مراجعه کردم فهمیدم من درگیر وسواس فکری ام ”

اختلال وسواس فکری

وسواس فکری در حقیقت بخشی از اختلال وسواس فکری اجباری است که همه ما آن را با عنوان وسواس تمیزی می شناسیم.

البته موضوع وسواس صرفا به افکار مربوط به تمیزی محدود نمی شود و می تواند حول محور مسائل مختلفی بگذرد، از جمله:

  •  افکار مربوط به کثیفی، نجاست و میکروب
  •  افکاری حول محور نظم و ترتیب و تقارن
  •  شک کردن ( بستن درها، بستن شیر گاز و…)
  •  افکار یا تصاویر ناخواسته و زننده ای از صحنه های جنسی ( تجاوز و..)
  •  افکار، تصاویر ذهنی و ترس از آسیب زدن به خود یا دیگران

بخش دیگر وسواس فکری یعنی اجبارها شامل رفتارهایی است که فرد در مقابل با چنین افکاری انجام می دهد تا از شدت اضطراب خود بکاهد.

چک کردن مرتب درها، در فرد مبتلا به وسواس چکینگ، شستن مکرر لباس ها با تشریفات پیچیده در فرد مبتلا به وسواس تمیزی و یا گفتن ذکرهایی خاص جهت جبران افکار مزاحم مذهبی، نمونه هایی از اعمال اجباری است.

خصوصیات شخصیتی افرادی که دچار وسواس فکری می شوند

شاید برایتان سوال باشد که چرا بعضی ها دچار چنین افکار و رفتارهای عجیب و ناخواسته ای می شوند و چه ویژگی هایی در رمزگشایی این اختلال قابل تامل است؟

فارغ از سبب شناسی اختلال وسواس فکری و نقش محیط یا وراثت در ایجاد چنین مسئله ای، می تواند به برخی خصوصیات شخصیتی که باعث آسیب پذیری نسبت به این اختلال می گردد اشاره نمود:

  • اضطراب زیاد

مبتلایان به وسواس معمولا افرادی هستند که به شدت مقابل اضطراب حساس بوده در تحلیل اتفاقات بیش از حد گوش به زنگ خطرات هستند.

این افراد معمولا درمورد سلامت و آینده خود، اطرافیان گوش به زنگ اتفاقات منفی هستند:

” همیشه بدترین حالت ممکن از یه اتفاق به ذهنم هجوم میاره، مثلا وقتی حامله بودم همش فکر می کردم سر زایمان می میرم یا بچه م ناقص به دنیا میاد حالا هم که پسرم بزرگ شده همش فکر می کنم تو راه مدرسه یا میدزدنش یا یه ماشین بهش میزنه”

  • عدم تحمل ابهام و بلاتکلیفی

افراد مبتلا به وسواس فکری معمولا تحمل ابهام و عدم قطعیت را نداشته و تمایل زیادی به پیش بینی اتفاقات آینده دارند.

به عنوان مثال تلاش زیاد یک فرد وسواسی جهت چک کردن بسته بودن شیر آب خود حاکی از نیاز زیاد او به قطعیت یابی دارد.

  • مسئولیت پذیری زیاد مقابل افکار

بیش از حد مهم دانستن افکار، و حتی برابر دانستن افکار منفی با انجام آن، از ویژگی های افراد مبتلا به وسواس فکری است.

  • فاجعه انگاری اتفاقات محیط

بزرگ دانستن خطرات محیطی و بزرگ جلوه دادن تهدیدهای احتمالی از دیگر خصوصیاتی افرادی است که در مقابل وسواس فکری آسیب پذیرند.

روش های درمانی وسواس فکری

خوشبختانه بر اساس تحقیقات مختلف، روش های درمان وسواس فکری نتایج مثبت و ماندگاری به همراه داشته که در ادامه به برخی از این مدل های درمانی اشاره می شود:

  • دارو درمانی

داروهای تجویزی جهت درمان وسواس فکری بسته به تشخیص روانپزشک و با دوزی معین و تدریجی تجویز می شود.

دارودرمانی در اکثر مواقع درمانی است که همراه با روان درمانی تکمیل می گردد و گاه بسته به شدت وسواس مقدمه روان درمانی و آماده سازی بیمار برای پذیرش درمان شناختی یا رفتاری است.

کلومی پرامین در درجه اول، فلوکستین، پاروکستین، سرترالین از جمله داروهای تجویزی در درمان وسواس فکری است.

  • رفتار درمانی

تاکید ویژه رفتار درمانی بر اجبارهای رفتاری و آداب و رسوم خاصی است که باعث کم شدن اضطراب فرد در کوتاه مدت و البته تقویت این افکار می گردد.

مواجهه درمانی، حساسیت زدایی منظم، غرقه سازی تجسمی از جمله تکنیک های رفتاردرمانی است که در درمان وسواس فکری کاربرد دارد.

  • شناخت درمانی

باورهای منفی درخصوص اهمیت بیش از حد به فکار، نشخوار فکری زیاد و به طور کلی بازسازی شناختی، نقطه عطف درمان شناختی است.

  • درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد

طبق این رویکرد، مقاومت با تلاش در جهت سرکوب افکار مزاحم است که باعث شدت گرفتن آن می شود.

درمانگرانی که از رویکرد پذیرش و تعهد (ACT) در درمان وسواس فکری استفاده می کنند به جای مقابله یا مبارزه با افکار وسواسی بر پذیرش این افکار تاکید می کنند.

در این روش بیمار یاد می گیرد افکار خود را صرفا در جایگاه یک فکر ببیند و در عوض نسبت به رفتارها، اهداف و ارزش های اساسی زندگی خود متعهد باشد.

منبع:

اثربخشی روش های درمان شناختی، مواجهه ای و انزجاری در اختلال وسواس، هیوا محمودی، ۱۳۹۲٫

آسیب شناسی روانی بر مبنای DSM-5 دکتر حمزه گنجی، جلد اول.نشر ارسباران،۱۳۹۳٫

کاپلان و سادوک، چکیده روانپزشکی بالینی، نصرت‌الله پورافکاری.

منبع : وسواس فکری

روانشناسی یادگیری

ممکن است به عنوان یک معلم، مربی و یا والد با مسایلی مانند دقت، تمرکز، حافظه و یا سایر مولفه هایی که همگی به نوعی با روانشناسی یادگیری مرتبط هستند، سر و کار داشته باشید.

در بسیاری از موارد در کلاس های درس شاهد دانش آموزانی هستیم که به درستی یاد نمی گیرند، فراموش کارند و یا به اندازه ی کافی دقت ندارند.

بسیاری از افراد ممکن است در چنین شرایطی از روش های غیر موثر مانند تنبیه، تهدید، سرزنش، توبیخ و یا سوال بی فایده ی ” چرا درس نمی خوانی؟” یا ” چرا یاد نمی گیری؟” استفاده کنند.

در شرایط مشابه، افراد حرفه ای ممکن است به این سوال اساسی فکر کنند که ” چگونه می توان مسایل مربوط به یادگیری، حافظه، تمرکز و یا سایر مشکلات موجود را به نحو موثری حل کرد؟”

روانشناسی یادگیری به منظور افزایش تمرکز

اگر شما نیز از این دسته افراد هستید و تمایل دارید تا راه حل های مناسب افزایش دقت و تمرکز حواس در دانش آموزان را یاد بگیرید، ادامه ی مطلب می تواند برای تان مفید باشد.

  1. لیستی تهیه کنید و کار های مربوط به هر روز را یادداشت کنید.

اگر چه ممکن است این راهکار بی اندازه ساده به نظر برسد اما به همان میزان نیز کاربردی و مفید است.

دانش آموزان به ویژه در دوره ی دبستان، دارای تفکر عینی هستند. بنابراین مشاهده ی آنچه باید انجام دهند به طور روشن و واضح، به آن ها کمک می کند تا انتظارات شما را بهتر برآورده کنند.

۲- زمان استراحت در نظر بگیرید.

از آنجا که خستگی زیاد موجب عدم تمرکز است، در نظر گرفتن زمان استراحت می تواند به شما کمک کند تا به عنوان یک مربی، کلاس را بهتر مدیریت کنید و دانش آموزانی حواس جمع تر داشته باشید.

این روش در ارتباط  والدین با کودک نیز کاملا موثر است. به عنوان مثال در صورتی که می خواهید در مورد تمیز کردن اتاق با فرزندتان صحبت کنید، باید زمانی را انتخاب کنید که او برای شنیدن صحبت های تان انرژِی دارد و بی اندازه خسته نیست.

۳-خلاق باشید و از تکرار بپرهیزید.

بیان مطالب تکراری می تواند برای هر کسی کلافه کننده باشد و این موضوع کودکان را بیشتر آزار می دهد.

دانش آموزان عموما معلمانی را می پسندند که خلاق هستند و از روش های مختلفی در تدریس بهره می برند.

بنابراین این موضوع را مد نظر داشته باشید.

لازم است بدانید که نه تنها در انتقال مطالب درسی بلکه در برقراری ارتباط با دانش آموزنیزتکرار دایمی یک مساله می تواند منجر به مقاومت و عدم تغییر شود.

اگر شما دایما در مورد ضرورت نظم توضیح دهید، دانش آموز نسبت به حرف های تان مقاوم می شود و تغییری در رفتار او نخواهید دید.

۴-روانشناسی یادگیری صحیح نشستن را تشویق می کند.

نحوه‌ی نشستن بر تمرکز حواس موثّر است. بنابراین مراقب باشید که دانش‌آموز در هنگام ارائه‌ی درس و … سرش را به حالت خوابیده روی میز نگذارد و صاف و درست بنشیند.

۵-آیا نیازهای اولیه تامین می شود؟

کمبود خواب، گرسنگی و تشنگی از جمله اولیه ترین مسایلی هستند که یادگیری را تحت تاثیر قرار می دهند.

بررسی کنید که دانش آموزان از این جهت مشکلی نداشته باشند چرا که مغزدر درجه ی اول به بقای خود فکر می کند و پس از آن به یادگیری.

۶-آیا دانش آموز مضطرب و یا افسرده است؟

اگر در کلاس تان دانش آموزی دارید که دارای اضطراب و یا افسردگی است، کاملا طبیعی است که مولفه های مختلف یادگیری از جمله توجه و تمرکز دراو به گونه ای متفاوت کار کند.

بهتر است در این شرایط از مشاور مدرسه کمک بگیرید و روش های یادگیری متفاوتی را لحاظ کنید.

مراقب باشید تا عدم یادگیری مطلوب دانش آموز، رابطه ی بین فردی تان را مختل نکند.

۷-از ورزش و بازی کمک بگیرید.

اگر دانش آموزان تان بی دقت و یا حواس پرت شده اند، بهتر است زمانی از کلاس را به ورزش یا بازی اختصاص دهید.

انجام این فعالیت ها می تواند مغز را برای یادگیری آماده تر کند و مشکل تان را رفع کند.

یک گام موثر در روانشناسی یادگیری است.

۸- از ابعاد مختلف حافظه استفاده کنید.

یادگیری تک بعدی مانند استفاده از روش سخنرانی ممکن است برای عده ای از افراد مناسب باشد اما تعداد دیگری از یادگیرندگان ممکن است به روش های بینایی و یا تصویری بهتر پاسخ دهند.

بنابراین از ابزارهای مختلف تدریس به صورت یکپارچه استفاده کنید تا تمامی افراد در نظر گرفته شوند.

۹- خنده و شوخی را فراموش نکنید.

این یک توصیه مهم در روانشناسی یادگیری است.

بهتر است در حین تدریس و یا صحبت با دانش آموز از خنده نیز استفاده کنید.

این باعث می شود تا رابطه ی بهتری داشته باشید و تمایل دانش آموز به یادگیری افزایش یابد.

۱۰- از دانش آموز بخواهید تا در مورد افکار و خیال پردازی هایش صحبت کند.

افکار منفی و خیال پردازی می تواند مانع از توجه و تمرکز شود و یادگیری را با اختلال روبه رو کند.

تمرین توجه صحیح به خیال پردازی ها می تواند از قدرت حواس پرتی آن ها کم کند و یادگیری را بهبود بخشد.

بهتر است در حین استفاده از این راه حل ها با مشاور نیز در ارتباط باشید تا بتوانید مسایل مربوط به دانش آموز و یا کودک را به صورت همه جانبه و دقیق تر مورد بررسی قرار دهید.

منبع : روانشناسی یادگیری

رفتار با کودک بیش فعال

رفتار با کودک بیش فعال چگونه است؟ مهم ترین نکات فرزندپروری کودک بیش فعال؟ عاقبت بچه های بیش فعال چیست؟ زندگی با کودک مبتلا به اختلال بیش فعالی یا کمبود توجه و تمرکز (ADD و یا  ADHD) می تواند ملال آور و ناراحت کننده باشد، اما به عنوان والدین کارهای زیادی وجود دارد که می توانید برای کمک به کنترل و کاهش علائم انجام دهید. با کمک به کودکتان، نشان می دهید که می تواند به چالش های روزمره غلبه کرده و انرژی خود را در عرصه های مثبت بگذارد تا آرامش بیشتری به خانواده به ارمغان بیاورد.

خصوصیات بچه های بیش فعال

کودکان مبتلا به ADHD عموما نقص در عملکرد اجرایی دارند، این علائم شامل موارد زیر می باشد:

  • توانایی فکر کردن و برنامه ریزی را از دست میدهد.
  • نمی تواند برنامه های خود را سازمان دهی کند.
  • کنترل آگاهانه و به اتمام رساندن کارها را ندارد.
  •  این بدین معنی است که شما بایستی به عنوان مدیر بالای سر او بایستید تا بتواند تا زمانی که کودک شما به تدریج مهارت های اجرایی خود را بدست بیاورد.

اگرچه علائم و نشانه های ADHD می تواند چیزی جز خشم و ناراحتی نباشد، اما مهم است به یاد داشته باشید که کودکان مبتلا به ADHD که شما را نادیده می گیرند، اذیت می کنند و باعث سرافکندگی شما می شوند، آگاهانه این کارها را انجام نمی دهند. کودکانی با اختلال ADHD می خواهند بدون سر و صدا یکجا بنشینند، آنها می خواهند اتاق های خود را تمیز و مرتب کنند، آنها می خواهند که هر کاری را که والدینشان به آنها می گویند را انجام دهند اما نمی دانند چگونه باید همه این کارها را بکنند. اگر شما این مساله را به ذهنتان بسپارید که همان اندازه که برای شما داشتن کودک مبتلا به ADHDملال آور و طاقت فرسات، برای خود کودک نیز ملال آور است، نشان دادن عکس العمل به شیوه های مثبت تر و حمایت گرانه تر خیلی آسان تر خواهد بود.

  • ADHD و خانواده شما

قبل از این که بتوانید والدینی موفق در نگهداری کودکی با اختلال ADHD بشوید، لازم است اثرات نشانه ها و علائم کودکتان را بر خانواده در مجموع بدانید. کودکان با اختلال ADHD مجموعه ای از علائم و رفتارهایی را از خود نشان می دهند که می تواند زندگی خانوادگی را مختل کند. آنها اغلب دستورالعمل های والدین را نمی شوند، بنابراین، از این دستورالعمل ها اطاعت هم نمی کنند. آنها بی سازمان بوده و به راحتی حواسشان پرت می شود که باعث معطل شدن و منتظر ماندن اعضای خانواده می شوند و یا اینکه پروزه های را شروع می کنند و یادشان می رود که آنها را به اتمام برسانند- چه برسد به اینکه بخواهند بعد از انجام کار تمیزکاری کنند. کودکانی با مسائل تکانشی اغلب مکالمات را قطع می کنند، در زمان های نامناسب خواستار توجه می شوند و قبل از اینکه فکر کنند صحبت می کنند که باعث می شود چیزهای ناخوشایند و یا خجالت آور بگویند. معمولا بردن آنها به رختخواب و خواباندنشان کاری سخت است. کودکان بیش فعال ممکن است اسباب و واثاثیه خانه را تخریب کرده و یا حتی کارهایی انجام دهند که سلامت جسمی آنها را به خطر بیندازد.

به علت این رفتارها، خواهر و برادر های کودکانی با اختلال ADHD با چالش های زیادی روبرو هستند. به خواسته های آنها کمتر از خواسته های کودک ADHD توجه می شود. ممکن است زمانی که آنها مرتکب اشتباه می شوند، به شدت مجازات شوندو اینکه ممکن است موفقیت آنها کمتر جشن گرفته شده و یا به بعد موکول شود. ممکن است آنها به عنوان دستیار والدین به کار گرفته شوند- و اگر خواهر و یا برادر مبتلا به ADHD که تحت نظر آنها بود، بد رفتاری کند، اینها مورد سرزنش قرار می گیرند. در نتیجه، خواهر و برادر یک کودک مبتلا به ADHD ممکن است به جای عشق و علاقه به کودک، از خود حسادت و خشم نشان دهد.

نیاز به کنترل و نظارت بر یک کودک مبتلا به ADHD می تواند هم به صورت فیزیکی و هم به صورت ذهنی خسته کننده باشد. ناتوانی کودک شما برای شنیدن می تواند منجر به خستگی شود و این خستگی نیز به خشم منتهی شود- در پی احساس گناه از عصبانی بودن از کودکتان. رفتار کودک شما می تواند شما را مضطرب و پر از استرس کند. اگر تفاوت اساسی بین شخصیت شما و کودکتان که از ADHD رنج می برد، وجود داشته باشد، پذیرش رفتار آنها برای شما بسیار سخت خواهد بود. به منظور مقابله با چالش های بزرگ کردن یک کودک مبتلا به ADHD شما بایستی قادر به هدایت ترکیبی از دلسوزی و مداومت باشید. زندگی در خانه ای که هم عشق و هم ساختار عرضه می کند، بهترین چیز برای کودک و یا نوجوانی است که در حال یادگیری مدیریت ADHD است.

توصیه شماره یک به والدین کودکان ADHD:

دید مثبت و تندرستی خود را حفظ کنید. به عنوان یک والدین، شما زمینه را برای سلامتی جسمانی و عاطفی کودکتان فراهم می کنید. شما بر بسیاری از عواملی که می تواند به طور مثبت بر علائم اختلال کودکتان تاثیرگذار باشند، کنترل دارید.

– حفظ نگرش مثبت.بهترین دارایی برای کمک به کودک شما برای مقابله با چالش های ADHD نگرش مثبت تر و احساس همدردی است. زمانی که شما آرام هستید و تمرکز دارید، شما احتمالا توانایی بیشتری برای ارتباط برقرار کردن با کودکتان دارید که به او کمک می کند او نیز آرامش پیدا کرده و بتواند تمرکز کند.

– موارد را در چشم انداز نگه دارید. به یاد داشته باشید که رفتار کودک شما به خاطر اختلال است. اغلب اوقات عمدی نیست. به حس شوخ طبعی خود ادامه دهید. آنچه که امروز شرم آور است، ممکن است ده سال بعد یک داستان خنده دار خانوادگی باشد.

– چیزهای کوچک را بزرگ نکنید و مصالحه جو باشید.یک کار انجام نشده زمانی که کودکتان دو کار دیگر را به همراه تکالیف مدرسه به اتمام رسانده باشد، مساله ی چندان مهمی نیست. اگر شما کمال گرا هستید، نه تنها دائما ناراضی خواهید بود بلکه همچنین انتظارات نا ممکن برای کودک مبتلا به ADHD خود ایجاد خواهید کرد.

– کودک خودتان را باور داشته باشید.در مورد هر چیزی که در رابطه با کودک شما می تواند مثبت، ارزشمند و یا منحصر بفرد باشد فکر کنید و یا لیستی از اینها را تهیه کنید. اعتماد کنید که کوکتان می تواند یاد بگیرد، تغییر کند، بزرگ و بالغ شود، و به موفقیت دست پیدا کند. به این اعتماد فکر کنید و به عنوان یک کار روزانه موقع مسواک زدن و یا درست کردن قهوه تان این کار را انجام دهید.

خود مراقبتی

به عنوان الگو و  مهم ترین منبع ثدرت کودکتان، ضروری است که شما زندگی سالمی داشته باشید. اگر شما بیش از حد خسته باشید و یا به سادگی از کوره در بروید، ممکن است خطر از دست دادن ساختار و حمایتی را که به دقت برای کودک مبتلا به ADHD خود در نظر گرفته بودید را به جان بخرید.

– پشتیبانی و حمایت را پی بگیرید. یکی از مهم ترین چیزهایی که در پرورش کودک با اختلال ADHD باید به یاد داشته باشید این است که شما مجبور نیستید این کار را به تنهایی انجام دهید. با دکتر، درمانگر و یا معلمین کودک خود صحبت کنید. به گروههای حمایتی والدین کودکان ADHD بپیوندید. این گروهها، یک انجمن برای ارائه و دریافت راهنمایی فراهم کرده و مکانی امن برای تخلیه احساسات و به اشتراک گذاری تجارب در اختیار می گذارند.

– زمان استراحت به خودتان اختصاص دهید. دوستان و خانواده می توانند در مورد امکان نگهداری از کودکتان فوق العاده باشند. اما ممکن است شما در مورد تنها گذاشتن فرزند خود و یا تنها گذاشتن این افراد با کودک ADHD خود احساس گناه کنید. دفعه ی بعد، پیشنهاد آنها را بپذیرید و به صورت صادقانه در مورد اینکه چگونه می توانند به بهترین نحو از فرزند شما نگهداری کنند، با آنها صحبت کنید.

– مراقب سلامتی خود باشید. درست غذا بخورید. ورزش کنید و راههایی برای کاهش استرس تان پیدا کنید، خواه این یک حمام شبانه باشد یا یک تمرین مدیتیشن در صبح ها. اگر شما بیمار هستید این مساله را اطلاع دهید و کمک بگیرید.

توصیه شماره ۲: یک ساختار انتخاب کرده و آن را دنبال کنید

کودکان مبتلا به ADHD زمانی که کارها در یک الگوی قابل پیش بینی و در مکان های قابل پیش بینی باشند، به احتمال زیاد در انجام آنها موفق تر خواهند بود. کار شما این است که در خانه تان یک ساختار ایجاد کرده و آن را حفظ کنید. به این ترتیب کودک شما می داند که انتظار چه چیزی را باید داشته باشد و یا از او انتظار می رود چه کاری را انجام دهد.

توصیه هایی برای کمک به کودک مبتلا به ADHD شما تا متمرکز و ساختارمند باشد:

– از یک روال پیگیری کنید. تنظیم یک زمان و یک مکان برای هر چیزی مهم است و این به کودک مبتلا به ADHD کمک می کند تا انتظارات را درک کند و آنها را برآورده کند. مراسم ساده و قابل پیش بینی برای وعده های غذایی، تکالیف مدرسه، بازی و رفتن به رختخواب معین کنید. کودکتان را مجبور کنید که لباسهایش را قبل از رفتن به رختخواب برای صبح روز بعد آماده کند و مطمئن شوید که چیزهایی را که برای رفتن به مدرسه نیاز دارد، در یک جای مشخص و آماده برای برداشتن باشد.

– از ساعتها و تامیر استفاده کنید.توجه کنید که ساعت ها را در جای جای خانه قرار دهید و یک ساعت بزرگ نیز در اتاق خواب کودک نصب باشد. زمان کافی به کودک بدهید تا هر آنچه نیاز دارد را انجام دهد، مانند تکالیف مدرسه و یا آماده شدن در صبح. از یک تایمر برای تکالیف مدرسه یا زمان های گذار مانند زمان بین اتمام بازی و آماده شدن برای رختخواب استفاده کنید.

– برنامه کودکتان را ساده سازی کنید. خوب است که از وقت بیکاری اجتناب کنید. اما کودکی با اختلال ADHD اگر با فعالیت های بعد از مدرسه س زیادی درگیر شود، تمرکز خود را از دست داده و عاصی می شود. ممکن است نیاز باشد که شما بر اساس توانایی های فردی کودک و نیازهای فعالیت های خاص، تکالیف بعد از مدرسه کودک را تعدیل کنید.

– یک مکان آرام ایجاد کنید. اطمینان حاصل کنید که کودکتان یک مکان شخصی آرام و خصوصی داشته باشد. یک ایوان و یا یک اتاق خواب تا زمانی که همان مکانی نباشد که کودک برای گذران اوقات فراغت از آن استفاده می کند، مناسب است.

– تمام تلاش خود را بکنید تا تمیز و مرتب باشید.خانه تان را بصورت سازمان یافته ای مرتب کنید. اطمینان حاصل کنید که کودکتان می داند که هر چیزی جای مختص به خود دارد. تا جای ممکن با نشان دادن تمیزی و سازمان دهی کودک را مدیریت کنید.

با سرگرم نگهداشتن کودک ADHD از مسائل و مشکلات دوری کنید.

برای کودکان ADHD، زمان بیکاری ممکن است علائم و نشانه های اختلال را افزایش دهد و در خانه تان بی نظمی ایجاد کند. حائز اهمیت است که یک کودک مبتلا به ADHD را بدون تلنبار کردن بسیاری از چیزهای که با انجام آنها خسته می شود، درگیر کرده و مشغول سازید. کودکتان را در یک کلاس ورزشی، هنری و یا یک کلاس موسیقی ثبت نام کنید. در خانه، فعالیت های ساده ای که زمان کودکتان را پر می کند، ترتیب دهید. این کارها می توانند کارهایی نظیر کمک به آشپزی شما، بازی با خواهر و یا برادر و یا نقاشی کردن یک تصویر باشد. سعی کنید خیلی به تلویزیون و یا بازی های کامپیوتری و ویدئویی به عنوان فعالیت های زمان پر کن تکیه نکنید. متاسفانه، تلویزیون و بازیه های ویدئویی به طرز فزاینده ایی، ماهیت خشونت بار پیدا می کنند و این فقط ممکن است علائم ADHD کودکتان را تشدید کند.

توصیه شماره ۳: انتظارات و قوانین روشن و واضحی تنظیم کنید.

کودکان با اختلال ADHD نیاز به قوانین ثابتی دارند که بتوانند بفمند و پیگیری کنند. قوانین مرتبط با رفتار را برای خانواده ساده و روشن سازی کنید. قوانین را بنویسید و آنها را در مکانی که کودکتان به راحتی بتواند بخواند، آویزان کنید.

کودکانی با اختلال ADHD به سیستم های سازمان یافته از پاداش ها و عواقب بخوبی جواب می دهند. مهم است توضیح دهید که اگر قوانین را اطاعت کنند و یا زمانی که قوانین زیر پا گذاشته می شوند، چه اتفاقی خواهد افتاد. نهایتا، به سیستم خود اتکا کنید. در هر زمان و همیشه با یک پاداش و یا تنبیه پیگیری کنید.

همان طور که این ساختارهای ثابت را ایجاد می کنید، در نظر داشته باشید که کودک مبتلا به ADHD اغلب انتقاد دریافت می کند. بیشتر به دنبال رفتارهای خوب باشید و از آن قدردانی کنید. قدردانی به خصوص برای کودکانی که ADHD دارند، مهم است چرا که معمولا خیلی کم قدردانی و پاداش دریافت می کنند. این کودکان معمولا اصلاح، تصحیح و یا شکایت هایی در مورد رفتارشان از بقیه دریافت می کنند اما تقویت مثبت کمی دریافت می کنند.

یک نظر مثبت، و یای ک لبخندو یا پداش دیگر از جانب شما می تواند توجه و تمرکز و کنترل تکانشی کودک مبتلا به ADHD شما را بهبود ببخشد. در حالیکه برای اتمام عملکردهای ضعیف و یا رفتارهای نامناسب تا جای ممکن واکنش های منفی کمتری نشان می دهید، تمام تلاش خود را به دادن پاداش های مثبت برای رفتارهای درست و یا اتمام کارها متمرکز کنید. برای دستاوردهای کوچک که برای کودکان دیگر ممکن است معمول باشد، برای کودک مبتلا به ADHD پاداش دهید.

استفاده از پاداش ها و عواقب

پاداش ها

  • به کودک خود با دادن امتیازهایی، ستایش و تحسین و یا فعالیت ها به جای غذا و یا اسباب بازی پاداش دهید.
  • پاداش ها را گهگاه تغییر دهید. کودکان مبتلا به ADHD اگر جایزه همیشه همان باشد، خسته می شوند.
  • یک نمودار با نقاط و یا ستاره هایی برای پاداش به رفتار خوب درست کنید. بطوری که کودک یک یادآور تصویری از موفقیت های خود خواهد داشت.
  • پاداش های فوری بهتر از قول و قرارهایی برای پاداش هایی در آینده جواب می دهد اما پاداش های کوچکی که به یک پاداش بزرگ منتهی می شود هم می تواند تاثیرگذاری خوبی داشته باشد.
  • همیشه با سیستم پاداش پیش بروید.

عواقب

  • عواقب بایستی از قبل مشخص شوند و بلافاصله پس از اینکه کودک بدرفتاری کرد اجرا شوند.
  • سعی کنید از حذف اوقات فراغت و امتیازها به عنوان عقوبت برای بدرفتاری ها استفاده کنید.
  • کودکتان را زا موقعیت ها و محیط هایی که منجر به رفتار نامناسب می شوند، دور کنید.
  • زمانی که کودکتان بدرفتاری کرد از او بپرسید که به جای آن چه کاری می توانست انجام دهد و از او بخواهید تا همان کار را نشان دهد.
  • همیشه با سیستم عواقب جلو بروید.

توصیه شماره ۴: تشویق به تحرک و خواب کنید

کودکان مبتلا به َADHD اغلب انرژی زیادی برای سوزاندن دارند. ورزش های سازمان یافته و دیگر فعالیت های فیزیکی می تواند به گرفتن انرژی آنها به طرق سالم کمک کرده و آنها را به حرکات و مهارت های خاص متمرکز کند. مزایای فعالیت های فیزیکی نامحدود است: تمرکز را بهبود می بخشد، افسردگی و اضطراب را کاهش می دهد و رشد مغز را افزایش می دهد. به خصوص برای کودکانی با نقص توجه، با این حال، واقعیت این است که ورزش منجر به خواب بهتر می شود که به نوبه ی خود همچنین می تواند علائم ADHD را کاهش دهد.

ورزشی پیدا کنید که کودکتان از آن لذت می برد و با توانایی های او همخوانی داشته باشد. به عنوان مثال، ورزش هایی مانند سافتبال که شامل زمان کم است برای کودکانی که مشکلات توجه دارند، چندان مناسب نیست. ورزش های فردی و گروهی مانند بسکتبال و هاکی که نیازمند حرکت مداوم هستند گزینه های بهتری می باشند. کودکان مبتلا به ADHD همچنین ممکن است از آموزش در هنرهای رزمی (مانند تکواندو) یا یوگا بهره ببرند که کنترل ذهنی را حین تمرین دادن بدن افزایش می دهد.

خواب ناکافی می تواند باعث شود که تمرکز هر فردی کاهش یابد، این می تواند برای کودکان مبتلا به ADHD بسیار مضر باشد. کودکان مبتلا به ADHD به اندازه ی گروه هم سن و سالان خود به خواب نیاز دارند اما تمایلی به داشتن این میزان خواب ندارند. مشکلات تمرکز و توجه آنها می تواند منجر به اضطراب و مشکلات خوابیدن شود. یک زمان خواب ثابت و زودهنگام موثرترین استراتژی برای مبارزه با این مشکل است. اما ممکن است به طور کامل این مشکل را حل نکند..

به کودک خود کمک کنید تا با بکارگیری یک و یا چندین مورد از استراتژی های زیر، استراحت بهتری داشته باشد:

– زمان تلویزیون را کاهش دهید و سطح فعالیت و ورزش کودکتان را در طول روز افزایش دهید.

– کافئین را از برنامه غذایی کودکتان حذف کنید.

– یک زمان میانه برای تقلیل سطح فعالیت به مدت یک ساعت و یا حتی خیلی قبل تر از زمان خواب اختصاص دهید. فعالیت های آرام تری مانند رنگ آمیزی، خواندن و بازی بدون سر و صدا پیدا کنید.

– ۱۰ دقیقه برای گذراندن با کودک و محبت به او صرف کنید. این کار یک احساس عشق و امنیت ایجاد خواهد کرد و همچنین زمانی برای آرامش فراهم می کند.

– از اسطخدوس و یا سایر رایحه ها در اتاق کودک خود استفاده کنید. این عطر ممکن است به آرامش کودک شما کمک کند.

– از موسیقی های آرامش بخش به عنوان نوفه ی پس زمینه استفاده کنید. موسیقی های بسیاری موجود هستند که شامل اصواتی از طبیعت و یا موسیقی های آرامش بخش هستند. معمولا نوفه ی سفید برای کودکان ADHD آرامش بخش است. شما می توانید با قرار دادن رادیو در یک موج نامشخص و یا روشن کردن پنکه برقی، نوفه سفید ایجاد کنید.

مزایای زمان سبز در کودکان با اختلال نقص توجه

تحقیقات نشان داده است که کودکان مبتلا به ADHD از گذراندن زمان در طبیعت بهره ی زیادی میبرند. کودکان زمانی که در یک پارک پر از علف و درختان بازی می کنند نسبت به زمانی که در یک زمین بازی بتنی بازی کنند، کاهش زیادی در علائم ADHD تجربه می کنند. نکته ی مفید این استراتژی ساده و امیدوار کننده را برای مدیریت کودک ADHD فرا بگیرید. حتی در شهرها، بسیاری از خانواده ها به پارک ها و دیگر مجموعه های سبز دسترسی دارند. به کودکان خود در این زمان سبز بپیوندید و شما نیز یک نفس راحت و آسوده از هوای تازه که مستحق آن هستید، خواهید کشید.

توصیه شماره ۵: به کودک خود کمک کنید تا تغذیه درست داشته باشد.

رژیم غذایی علت مستقیم اختلال نقص توجه نیست، اما غذا می تواند بر وضعیت ذهنی کودک شما تاثیر داشته باشد که به نوبه ی خود به نظر می رسد بر رفتار تاثیر می گذارد. نظارت و کنترل اینکه کودکتان چه چیزی، چه زمانی و چقدر غذا می خورد می تواند به کاهش علائم ADHD کمک کند. تمامی کودکان از غذاهای تازه، وعده های غذایی منظم و دوری از غذاهای ناسالم سود می برند. این موارد به خصوص برای کودکان ADHD که تکانشی بودن آنها و عدم تمرکزشان می تواند منجر به از دست رفتن وعده های غذایی، اختلال خوردن و یا پر خوری شود، صدق می کند. کودکان مبتلا به ADHD  به مرتب غذا نخوردن مشهور هستند. بدون راهنمایی والدین این کودکان ممکن است تا ساعتها چیزی نخورند و سپس هر آنچه که در اطرافشان وجود دارد را از بین ببرند. نتیجه ی این الگو می تواند سلامت جسمی و روانی کودک را از بین ببرد. برای جلوگیری از عادات غذایی نا سالم، برنامه ریزی منظم وعده های غذایی سرشار از مواد مغذی یا تنقلات داشته باشید بطوری که بین دو وعده بیش از سه ساعت فاصله نیفتد. از نظر فیزیکی، یک کودک مبتلا به ADHD به مصرف منظم غذاهای سالم نیاز دارد و به لحاظ ذهنی وعده های غذایی زنگ تفریح های ضروری و ریتم برنامه ریزی شده برای هر روز به حساب می آیند.

از شر غذاهای نا سالم در خانه تان خلاص شوید. غذاهای چرب و شیرین را زمانی که بیرون از خانه غذا میخورید، محدود کنید. تلویزیون را زمانی که تبلیغات مسخره ی غذاهای ناسالم را نشان می دهد، خاموش کنید و هر روز به کودک خود مکمل های ویتامین و مواد معدنی بدهید.

به کودک خود کمک کنید تا غذاهای سالم تری مصرف کند:

  • از شر غذاهای ناسالم در خانه تان خلاص شوید
  • زمانی که بیرون غذا میخورید، غذاهای چرب و شیرین را به حداقل برسانید
  • تلویزیون را زمانی که تبلیغات غذاهای ناسالم نشان می دهد، خاموش کنید
  • مکمل های روزانه ی ویتامین-مواد معدنی به کودک خود بدهید

توصیه ی شماره ۶: به کودک خود یاد بدهید تا دوستانی برای خود پیدا کند.

کودکان مبتلا به ADHD اغلب در تعاملات اجتماعی ساده هم به مشکل بر میخورند. آنها ممکن است با مشکلات خوانش نشانه های اجتماعی، پرحرفی، وقفه داشتن در اغلب اوقات یا عصبانی شدن و یا پرخاشگری دست و پنجه نرم کنند. نارسایی نسبی احساسی آنها می تواند آنها را از هم سن و سالان خود دور نگه دارد و آنها را مورد هدف آزار و اذیت های غیر دوستانه قرار دهد. فراموش نکنید که با این حال، بسیاری از کودکان ADHD به طرز فوق العاده ای باهوش و خلاق هستند و نهایتا می فهمند که چگونه می توانند با دیگران و افرادی که به عنوان دوست مناسب نیستند کنار بیایند. علاوه بر این، ویژگی های شخصیتی که ممکن است والدین و معلمین را خسته کند، ممکن است برای گروه هم سن و سالان بسیار جالب و سرگرم کننده باشد.

کمک به کودک مبتلا به ADHD در جهت بهبود مهارت های اجتماعی

برای کودکان مبتلا به ADHD یاد گرفتن مهارت ها و قوانین اجتماعی سخت است. شما می توانید به به کودکتان کمک کنید تا شنونده بهتری باشد، یاد بگیرد تا قیافه ی افراد و زبان بدن افراد را بخواند و در گروهها با نرمش بیشتری تعامل کند.

  • با کودکتان با مهربانی اما با بصورت صادقانه در مورد چالش های پیش روی او و اینکه چگونه می تواند آنها را تغییر دهد، صحبت کنید.
  • سناریوهای اجتماعی مختلف را مدلسازی کنید و نقشهایتان را گهگاه عوض کنید تا سرگرم کننده هم باشد.
  • مواظب باشید تا هم بازی های با زبان و مهارت های فیزیکی مشابه برای کودکتان انتخاب کنید.
  • برای بار اول تنها یک و یا دو تا از دوستان او را دعوت کنید و زمانی که بازی می کنند از نزدیک نظارت کنید و یک سیاست عدم تحمل برای ضربه زدن، هل دادن و یا فریاد کشیدن به کار ببرید.
  • برای کودک خود زمان و مکان مناسب بازی فراهم کنید و اغلب به رفتارهای خوب در حین بازی کردن جایزه بدهید.

منبع : رفتار با کودک بیش فعال

تاثیرات لبخند زدن

تاثیرات لبخند زدن، فواید شگفت انگیز لبخند زدن

مطمئننا شما هم متوجه شده اید که زمانی که لبخند می زنید چهره شاداب تر و زیباتری دارید، اکثر آدم ها جذب افرادی می شوند که خوشرو و لبخند به لب هستند و با آن ها ارتباط بیشتری می گیرند، لبخند زدن یکی از مهم ترین اصول بر برقراری روابط اجتماعی موثر با دیگران می باشد، لبخند زدن باعث می شود تا آستانه تحمل و صبر شما افزایش یابد و از فشارهای روانی کاسته شود. با آگاهی از این مسائل می توانید اضطراب و استرس خود را کاهش دهید و به خوبی آن را مدیریت کنید.

لبخند زدن فواید و تاثیرات بسیاری دارد که در ادامه این مقاله به مهم ترین آن ها اشاره می کنیم.

تاثیرات لبخند زدن بر مغز

امروزه مشکلات بسیاری وجود دارد که باعث می شوند در بیشتر اوقات افراد لبخند زدن را فراموش کنند، به طور میانگین بزرگسالان روزانه ۲۰ مرتبه لبخند می زنند در حالی که کودکان چهارصد مرتبه در روز این کار را انجام می دهند.

لبخند زدن باعث می شود تا پیام رسان عصبی در مغز فعال شود و هورمون های اندروفین، سروتونین، دوپامین در مغز ترشح شود و شادی و نشاط را در فرد به وجود آورد.

این هورمون ها به صورت مسکن طبیعی برای مغز عمل می کنند، هورمون های شادی آور باعث آرام شدن بدن می شوند و همچنین افسردگی و خطر ابتلا به بیماری های روانی را کاهش می دهند، اگر تمایل دارید این هورمون ها در بدن شما افزایش یابد باید طریقه شاد بودن و شاد زندگی کردن را فرا بگیرید.

ایجاد حس خوشبختی

زمانی که فرد لبخند می زند برای لحظه ای احساس خوشبختی و شادی می کند در واقع خوشبختی و حس خوب باعث می شود شخص لبخند بزند و در این صورت چرخه مثبت در زندگی او ایجاد می شود، اگر در زمان ناراحتی و اندوه حتی به طور مصنوعی لبخند بزنید بر روی حس و حال شما تاثیر مثبت خواهد گذاشت.

تاثیرات لبخند زدن، جذب کردن دیگران به سمت خود

لبخند زدن باعث می شود تا فردی مهربان و خوش برخورد به نظر برسید ودیگران را به سمت خودتان جذب کنید، زیرا بیشتر انسان ها به سمت کسانی جذب می شوند که همیشه لبخند به لب دارند، لبخند زدن باعث می شود تا انرژی مثبت به افراد انتقال یابد، یکی از مهم ترین اصول مهارت های ارتباط بین فردی می باشد.

برای این که دیگران به سمت خود جذب کنید، باید مهارت های ارتباطی را به خوبی بیاموزید تا ارتباط خوبی با دیگران داشته باشید.

تاثیرات لبخند زدن،تنظیم ضربان قلب و درمان استرس

لبخند زدن در دراز مدت باعث می شود تا ضربان قلب در حالت طبیعی نگه داشته شود و استرس فرد درمان شود، حتی لبخند زدن از روی اجبار باعث می شود تا فشار خون و ضربان قلب به طور چشم گیری تنظیم شود، علاوه بر این، برای کاهش استرس راه های زیادی وجود دارد که می توان آن ها را انجام داد.

تاثیرات لبخند زدن، تقویت سیستم ایمنی

با لبخند زدن می توانید بسیاری از بیماری ها را از خود دور نمایید، بیماری هایی مانند سرطان آرتروز و دیابت و بیماری های که به سیستم ایمنی ارتباط دارد با لبخند زدن در دراز مدت کاهش می یابد و سیستم ایمنی بدن تقویت می شود.

بر اساس نظر محققان لبخند زدن باعث می شود تا سیستم ایمنی بدن تقویت شود، زمانی که فرد احساس خوشحالی و شادابی می کند، میزان تولید هورمون کورتیزول کاهش می یابد، زیرا این هورمون باعث تقویت سیستم ایمنی بدن می شود.

تاثیرات لبخند زدن، افزایش طول عمر

یکی دیگر از اثراتی که لبخند زدن بر بدن می گذارد افزایش طول عمر است، به طول کلی لبخند زدن و شاد بودن باعث افزایش طول عمر می شود و از بسیاری از بیماری ها جلوگیری می کند.

بر اساس نظر محققان افرادی که احساس شادی و خوشبختی می کنند عمر طولانی تری نسبت به بقیه دارند و افرادی که دید و نظر مثبتی نسبت به زندگی و اطرافیان دارند عمر طولانی تری خواهند داشت.

تاثیرات لبخند زدن، فریب ذهن در جهت مثبت

زمانی که شما لبخند می زنید و بدن شما در حالت شادی و خوشحالی قرار می گیرد، ذهن شما به طور ناخودآگاه گمان می کند که خوشحال است و در نتیجه می پذیرد که باید شاد و پرانرژی باشد.

برای فریب دادن ذهن تان می توانید در زمان هایی که دچار استرس و ناراحتی هستید جلوی آینه بایستید و دستان خود را باز کنید و در آینه نگاه کرده و به مدت سه ثانیه لبخند بزنید، اگر روزانه این کار را انجام بدهید حس بهتری خواهید داشت.

لبخند زدن باعث می شود تا تمرکز شما افزایش یابد و در طول روز دقت و تمرکز بالایی داشته باشید و ذهن شما فضا بهتر و آزاد تری برای حل مشکلات داشته باشد.

تاثیرات لبخند زدن، جلب اعتماد دیگران

زمانی که شما به روی دیگران لبخند می زنید می توانید اعتماد آن ها جلب کنید، سعی کنید در آن هنگام لبخند واقعی بزنید زیرا مردم لبخند از روی اجبار و لبخند واقعی را تشخیص می دهند به همین دلیل زمانی که می خواهید اعتماد دیگران جلب کنید سعی کنید لبخند واقعی بر لب داشته باشید.

تاثیر لبخند زدن در شروع روابط

یکی از کاربردی ترین ابزار های زبان بدن لبخند زدن می باشد، لبخند زدن در ابتدای رابطه، حس خوبی را به طرف می دهد که از برقراری ارتباط با او خوشحال هستید، این موضوع باعث می شود تا صمیمت و علاقه مندی در میان طرفین به وجود آید.

این نکته را در نظر بگیرید که همیشه اولین برخورد ها در حافظه می ماند پس بهتر است در برخورد اول فردی شاد باشید و لبخند به لب و خوشرو به نظر برسید.

تحقیقات و بررسی ها در زمینه تاثیرات لبخند زدن

بر اساس بررسی هایی که توسط هری تی ریس و همکارانش انجام شده است هنگامی که فرد کلمات خنثی می زند و لبخند به لب دارد جذابیت بیشتری دارد و همچنین افراد خندان و شاد درجات بیشتری از جامعه پذیری، شایستگی و اخلاص را دریافت می کنند. بر اساس مطالعه هایی که انجام شده است افراد بعد از لبخند زدن و ابراز احساسات مثبت عملکرد بهتری از خود نشان می دهند.

تاثیرات لبخند زدن، خنده درمانی

خنده درمانی روشی موثر برای درمان اختلالاتی مانند افسردگی و اضطراب می باشد، برای این که خنده بر لب داشته باشید می توانید به تماشای فیلم های ظنز و خنده دار بپردازید و زمان بیشتری را به معاشرت با افراد شوخ و خوش خنده اختصاص دهید و همچنین بازی های بسیاری وجود دارد که باعث خندیدن و تقویت روحیه شما می شود.

علاوه بر این می توانید از روانشناس کمک بگیرید تا شما را در این امر راهنمایی کند.

منبع : تاثیرات لبخند زدن