اختلال شخصیت اسکیزویید به چه معناست ؟

شاید تاکنون در روابط عاطفی خود با افرادی دیدار کرده اید که آن ها را عمیقا خشک و بی احساس توصیف میکنید و یا تجریه آشنایی و همکاری با افرادی را داشته اید که عمیقا و منحصرا به کار و حرفه ی تخصصی خود علاقه نشان می دهند.

در کلام عامیانه برای توصیف شخصیت این افراد به کلماتی مانند خشک ، بی احساس ، منزوی و مانند این ها متوسل می شویم .

اما آیا تاکنون با خود اندیشیده اید این توصیفات می تواند فرای یک نظر شخصی باشد و شاید شما از نزدیک با یک فرد دارای اختلال شخصیت و نیازمند درمان در ارتباط بوده اید ؟

اما اینجا پایان داستان نیست ، عوارض ارتباط با افراد مبتلا به اختلالات شخصیت تنها به هدر رفتن عواطف یا فرصت های شما محدود نمی شود.

گاه شما چنان در معرض آسیب های ارتباط با این افراد قرار می گیرد که تا مدت ها از پیامد این آسیب ها در عذاب خواهید بود، لذا لازم است با تعریف و نشانه های عمده اختلالات شایع شخصیت من جمله اختلال اسکیزویید آشنا باشید.

آیا تشخیص اختلال از عهده ی من ساخته است؟

قبل از هر چیز لازم است بدانید تشخیص اختلالات شخصیت در حیطه حرفه ای ترین مسایل روانشناختی است و شما با خواندن این مطلب قادر نخواهید بود .

برای تشخیص و درمان کسی که از نظر شما مشکوک به این بیماری است اقدام نمایید و تنها می توانید عمده ترین این نشانه ها را بعنوان زنگ خطری در روابط خود جدی بگیرید.

به یاد داشته باشید اقدام غیر حرفه ای برای درمان این افراد، می تواند شما را در معرض خطراتی جدی قرار دهد، تنها اقدامی که باید انجام دهید ترک رابطه ی بیمارگونه با آن هاست.

چگونه درون گرایان افراطی را بشناسیم ؟

شاید عنوان بالا برای شما کمی اغراق آمیز بنظر بیاید ولی باید بدانید توصیفی کوتاه و دقیق از اختلال شخصیت اسکیزویید است. موارد زیر علایم بارزی است که می تواند شاخک های شما برای پیدا کردن این افراد در ابعاد مختلف زندگی تان بجنباند :

۱- این افراد هیچ علاقه ای به برقرار کردن ارتباط با دیگران ندارند، شاید شمارا بعنوان شریک عاطفی خود بپذیرند اما اشتیاقی برای بودن با شما ندارند.

۲- از بودن در خانواده لذت نمی برند و یا نهایتا ارتباط اجتماعی خودرا به یکی از اعضای خانواده محدود می کنند.

۳- نسبت به تعریف و تمجید و یا انتقاد سایرین بی تفاوت هستند.

۴- علاقه ی جنسی آنها بسیار محدود است و در مواردی هیچ علاقه ای به ارتباط جنسی از خود نشان نمی دهند.

۵- شاید شما از قدم زدن زیر باران یا خوردن یک فنجان قهوه با آنها هیجان زده باشید اما این افراد از چیزهای انگشت شماری در زندگی لذت می برند، و مصاحبت با شما برای آنها لذت بخش نخواهد بود.

۶- گاهی می شود که دیدار با یک ریاضیدان متبحر یا یک ستاره شناس که هر شب غرق در تماشای ستاره هاست برای شما که از کودکی ریاضی یا ستاره شناسی را دوست داشته اید جذاب و حیرت انگیز باشد ولی لازم است بدانید یکی از پرچم های قرمز این افراد حیطه کاری آن ها است .

غالب اسکیزویید ها علاقه مند به مشاغل انتزاعی هستند که نیازمند کارهای جمعی نباشد.

فعالیت هایی همچون ارتباط با اجسام بی جان مثل چوب و فلز یا مسایل انتزاعی مانند ریاضی و نجوم و یا مشاغلی دور از انسان ها مانند زندگی روی عرشه کشتی.

لازم است بدانید وقتی این مشاغل زنگ خطر به حساب می آید که الگوی رفتاری انزوا و گوشه گیری بشدت درآنها قابل مشاهده باشد پس هر کسی را نباید به چشم درون گرای افراطی نگاه کنید .

در روابط عاطفی با افراد اسکیزویید چه کنیم؟

حتی اگر شما خود یک فرد مبتلا به اختلال شخصیت اسکیزویید باشید باز قادر نخواهید بود با یک شخص مبتلا زندگی لذت بخشی را تجربه کنید.

اگر در آرزوی یک زندگی مشترک با قلب هایی مملو از عشق باشید می توان گفت فرد اسکیزویید این رویا را برای شما محقق نخواهد کرد .

ولی شاید خواننده این متن گرفتار یک رابطه عاطفی با فرد مبتلا باشد و یا با او ازدواج کرده باشد، در این صورت باید راهکارهایی به منظور بهبود رابطه خود با فرد بیمار بیاموزد.

انتظار معجزه

در اولین گام به خاطر داشته باشید که شما نمی توانید از او انتظار معجزه داشته باشید .

تصور اینکه شخص اسکیزویید بدون طی کردن روند درمان و بروز نشانه های مثبت، تغییر کند واقعی نیست، پس قبل از هر چیز واقع گرا باشید و بدانید که او نمیتواند ارتباطی صمیمانه برقرارکند.

از طرف دیگر تمام مبتلایان به این اختلال به یک شدت درگیر بیماری نیستند و گاهی رشد عاطفی اتفاق می افتد اما بدانید گاهی این امکان وجود دارد.

او را تحت فشار قرار ندهید.

شاید تصور کنید اهرم فشار می تواند رابطه ی شمارا بهبود دهد ولی لازم است بدانید نباید فرد مبتلا را تحت فشار بگذارید.

افراد مبتلا به اسکیزویید در مقابل فشار های شما یک مکانیسم نجات دهنده برای خود دارند و آن گوشه گیرتر شدن است.

بهتر است با آسان گیری و شکیبایی اشتیاق بودن با شمارا برایش بیشتر کنید.

انزوا برای افراد مبتلا به این اختلال مانند آرامبخش عمل می کند پس لازم است شما ارتباطات اجتماعی خود را ادامه دهید و صرف اینکه همسر یا پارنترتان شما را برای این ارتباطات همراهی نمی کند از آن ها دور نشوید.

آیا اختلال اسکیزویید با اختلال اضطراب اجتماعی معادل است؟

ممکن است در اطرافیانتان و یا حتی در شخصیت خود شاهد اضطراب به گونه ای بازدارنده باشید.

به عنوان مثال بسیار علاقه مند باشید در یک مهمانی دوستانه حضور پیدا کنید و افراد جدیدی را ملاقات کنید اما چنان از این اتفاق مضطرب می شوید که نمی توانید اقدامی در جهت آن انجام دهید و پیوسته از درون با خودتان درگیر هستید.

در چنین حالتی که میل به ارتباطات اجتماعی وجود دارد اما اضطراب آن ها را تحت الشعاع قرار می دهد، حالتی از اضطراب اجتماعی به وجود می آید.

اگر این حالت به یک الکوی نافذ مبدل شود، تحت عنوان اختلال اضطراب اجتماعی شناخته می شود.

اما در اختلال اسکیزویید، فرد مبتلا علاقه ای به برقراری ارتباط ندارد، در واقع او از این درون گرایی افراطی لذت می برد و تلاشی برای مقابله با آن ندارد.

پس هر نوع از گوشه گیری نیز مصداقی برای اختلال اسکیزویید نخواهد بود.علوم شناختی و اعصاب و روان

روند درمان افراد مبتلا به این اختلال چگونه خواهد بود؟

افراد مبتلا به این اختلال در بدو معاینه های روانشناختی معذب به نظر می رسند ، از تماس های چشمی دوری می کنند و سرد و بی توجه به نظر می آیند.

این گونه به نظر می رسد که آن ها تمایل دارند جلسه به سرعت تمام شود، در پاسخ های خود به جواب های کوتاه قناعت می کنند و گاها استعارات عجیب و غریب و تفاسیر انتزاعی از ضرب المثل ها دارند.

گه گاه سعی می کنند اهل مطایبه به نظر بیایند اما خامی و عدم نکته سنجی در شوخی هایشان مشهود است.
درمانگر دقیق و متخصص در پس این سردی ها، ترس بیمار را می بیند.

در تشخیص این اختلال به عنوان گام اول شروع درمان، درمانگر باید بتواند تمایز ظریف این اختلال با اختلالات مشابه را تمییز دهد.

به عنوان مثال ویژگی های اختلال پارانویید بسیار به اسکیزویید نزدیک است اما پارانویید ها غالبا احساسات خود را بیشتر بروز می دهند و سابقه خشونت های کلامی دارند.

فرافکنی در آن ها زیادتر است و میل به ارتباط اجتماعی بیشتری دارند.

پس دانش درمانگر در تشخیص درست ، اولین گام برای شروع درمان اثربخش است.

کدام نوع از درمان موثرتر است؟

از آنجا که الگوهای شناختی و احساسی و رفتاری در افراد مبتلا به اختلال شخصیت، الگوهایی تحریف شده است، لذا درمان های شناختی- رفتاری برای بهبود این الگوهای تحریف شده می تواند موثر واقع شود.

در بعضی موارد می توان از دارو درمانی نیز استفاده کرد.

غالبا دارو های ضد افسردگی و اضطراب و داروهای ضد روان پریشی برای این اختلال تجویز می شود اما دارو درمانی به تنهایی نمی تواند اثرگذار باشد و همراهی آن با روان درمانی ، تسریع در روند بهبود بیمار را به همراه خواهد داشت. تمامی حقوق اثر متلق به سایت مشاورانه می باشد و گذاشتن مطلب با لینک و نام مشاورانه بلامانع است

منبع : اختلال شخصیت اسکیزویید به چه معناست ؟

مهارت خویشتن داری

مهارت خویشتن داری، آموزش علمی خویشتن داری به کودکان

مهارت خویشتن داری یا مهار نفس یک نوع مهارت اکتسابی می باشد که باعث می شود فرد ارضای خواسته های خودش را تعویق بیندازد و رفتارهای او عجولانه نباشد، مهارت های خویشتن داری باید تقویت شود تا تاثیرات مفیدی بر روی اعتماد به نفس فرد، انعطاف پذیری، همدلی و غیره داشته باشد، ویژگی خویشتن داری باید از همان کودکی در فرد نهادینه شود تا این ویژگی در او جا بیفتد و از آن به درستی استفاده کند، والدین می توانند از روش های مختلفی استفاده کنند تا خویشتن داری در فرزندشان نهادینه شود و این مهارت با استفاده از تکنیک های خاصی تقویت می شود، همچنین برای این که مهارت فرزندپروری خودتان را تقویت کنید می توانید از مشاوره کودک کمک بگیرید تا در این زمینه راهنمایی های لازم را به شما بدهند و شما از راهکارهای آن استفاده کنید.

مهارت خویشتن داری، خویشتن داری به چه معنی است؟

یکی از مکانیسم های درونی خویشتن داری می باشد که باعث می شود فکر و عمل های زیان آور به عمل تبدیل نشود و فرد نسبت به آن فکرها مقاومت نشان می دهد و یکی از مهارت های زندگی می باشد که به فرد یاد می دهد رفتارهایش را کنترل کند و خودش را به خوبی با محیط واقعی تطبیق دهد.

خویشتن داری بر روی اعتماد به نفس تاثیر بسیاری دارد و افرادی که از مهارت خویشتن داری برخوردار هستند اعتماد به نفس آن ها بالا می باشد و همچنین این مهارت توسط تست نئو NEO مورد توجه قرار می گیرد و در صورتی که مسئله شما خویشتن داری می باشد و می خواهید آن را تقویت کنید می توانید از روانشناس کمک بگیرید و از او راهکار بخواهید، همچنین روانشناس متخصص از شما می خواهد تا طرحواره درمانی به خویشتن داری و محدودیت های واقع بینانه بپردازید.

فواید خویشتن داری

خویشتن داری فواید بسیاری برای فرد دارد و باعث می شود تا فرد به سرعت متوجه اشتباهات خود شود و سعی کند تا آن ها را رفع و اصلاح نماید فردی که با مهارت خویشتن داری از زمان کودکی آشنا شده باشد می تواند امیال خود را به تعویق بیندازد و از این طریق بهره وری و کارکرد مثبتش خود را افزایش دهد و کارهای خود را به درستی انجام دهد، علاوه بر این خویشتن داری هزینه های کمتری نسبت به سایر نظارت های بیرونی خواهد داشت و فرد از این مهارت می تواند در جهات مثبت استفاده کند.

ویژگی های افراد خویشتن دار

افرادی که از مهارت خویشتن داری برخوردار هستند از احساسات خوبی نسبت به خودشان برخوردار می باشند و اعتماد به نفس آن ها بالا است این افراد شایستگی خاصی دارند و با کفایت اند و از نظر کار بر روی توانایی های خودشان متکی می باشند و سعی می کنند روی پای خودشان بایستند.

این افراد روحیه انعطاف پذیری دارند و به خوبی می توانند با مشکلات و سختی ها رو به رو شوند و فشار روانی کمتری را در این زمینه تجریه کنند و آن ها به سختی و به ندرت تسلیم فشارها می شوند، آن ها در محبت کردن و همدل بودن نقش مهمی دارند و در شرایط دشوار به دیگران کمک می کنند.

آموزش مهارت خویشتن داری به کودکان

مهارت خویشتن داری در دوران کودکی نهادینه می شود و آموزش این مهارت نقش بسیار مهمی در کودکان دارد که در این مقاله چند تا از روش های کاربردی را بیان می کنیم تا از آن ها استفاده نمایید.

  1. الگو برداری از والدین

گام اول در یادگیری خویشتن داری این می باشد که والدین الگوی مناسبی برای کودکانشان باشند و کودکان از والدین الگوبرداری می کنند و همواره در حال تماشای آن ها می باشند پس بسیار مهم است که والدین مهارت های خویشتن داری خود را تقویت کنند و این مهارت را به خوبی یاد بگیرند.

  1. نه شنیدن

کودکان باید به خوبی با محدودیت های واقع بینانه آشنا شوند و در صورتی که با کلمه نه از طرف والدین رو به رو می شوند آن را بپذیرند، همچنین آن ها باید با توجه به شرایط خواسته های خودشان را به تعویق بیندازند و سعی کنند آن ها را در موقعیت های خاصی انجام دهند، نه گفتن به کودکان باید با موضوعات کوچکی شروع شود، به طور مثال اگر کودک بیش از اندازه شکلات می خورد والدین باید به خواسته او نه بگویند.

  1. پاداش دهی

برای کودک چشم پوشی از کارهایی که دوست دارد مثل شکلات خوردن یا دیدن تلویزیون بسیار سخت می باشد و والدین برای این که این مهارت را در کودکشان تقویت کنند باید به او پاداش بدهند این پاداش می تواند به صورت کلامی باشد مثلا زمانی که کودک کار مثبتی را انجام می دهد به او بگویند” خیلی خوب است و آفرین بر تو که توانستی خویشتن داری کنی و تلویزیون تماشا نکردی ” این موضوع به تدریج برای کودک به شعار و قانونی تبدیل می شودو باعث می شود کودک هر کاری را که بخواهد انجام دهد ابتدا در مورد آن فکر کند و بعد تصمیم بگیرد.

مهارت خویشتن داری: روش های علمی

بر اساس مطالبی که بیان شده است خویشتن داری مهارتی می باشد که با استفاده از بعضی کارها در فرد تقویت می شود تقویت کردن این مهارت ها به جوانان کمک می کند تا نیازهای جنسی خود را به درستی در زمان مجردی کنترل و ارضا کنند.

برای تقویت خویشتن داری راهبردهای بسیاری وجود دارد که در زیر برخی از این راهبردها بیان شده است:

  • با توجه به توانایی فرد باید او تعهدی داشته باشد و بر این تعهد وفادار باشد.
  • در مقابل اعمال و رفتارش مسئولیت پذیر باشد.
  • دوری و اجتناب از موقعیت هایی که باعث می شود خواسته های او به سرعت ارضا شود.
  • ترک موقعیت های وسوسه انگیز
  • پاداش دادن به خود برای این که ارضای خواسته هایش را به تاخیر بیندازد.
  • صبر کردن و فکر کردن برای انجام هر کاری
  • به روش های مثبتی هیجانات خود را تخلیه کند می تواند از ورزش و پیاده روی استفاده کند.
  • تکرار کردن جملات امید بخش و مثبت
  • انجام دادن مدیتیشن ( مراقبه) و مدیریت ذهن
  • ارضای خواسته های نامناسب را به عنوان یک پاداش برای فعالیت های سخت قرار دهد.

مرکز مشاوره روانشناسی ستاره ایرانیان

آموزش مهارت های خویشتن داری به کودکان اصولی دارد که می توانید به کمک روانشناس آن ها را بیاموزید و در صورتی که نمی توانید به روانشناس به صورت حضوری مراجعه کنید می توانید از مشاوره تلفنی کمک بگیرید، در این خصوص مرکز مشاوره ستاره ایرانیان در خدمت شما می باشد که هر جا که هستید با آن ها تماس گرفته و در این زمینه مشاوره دریافت کنید.

منبع : مهارت خویشتن داری

اختلالات مرتبط با مصرف مواد مخدر

اختلالات مرتبط با مصرف مواد مخدر

اختلالاتی که مربوط به مصرف مواد می شوند به مواردی می گویند که ویژگی های زیر را داشته باشد: ماده ای قابل سو مصرف مانند الکل باشد یا داروی تجویز شده ای که عوارض جانبی داشته باشد.

اختلالاتی که به مصرف مواد مربوط می شود را به دو گروه می توان تقسیم کرد:

  1. اختلال مصرف مواد که شامل وابستگی شدید به مواد و سوء مصرف آن می باشد.
  2. اختلالاتی که به دلیل مصرف مواد به وجود می آید و شامل مواردی زیر می باشد:
  • مسومیت مواد
  • محرومیت از مواد
  • دلیریوم ناشی از مصرف مواد
  • زوال عقل پایدار ناشی از مصرف مواد
  • اختلال فراموشی پایدار از مصرف مواد
  • اختلال پسیکوتیک ناشی از مصرف مواد
  • اختلال خلقی ناشی از مصرف مواد
  • اختلال اضطراب ناشی از مصرف مواد
  • اختلال کنشی جنسی ناشی از مصرف مواد
  • اختلال خواب ناشی از مصرف مواد

مواد مخدر و اعتیاد چیست ؟

اعتیاد به مصرف مواد مخدر به اختلالی می گویند که باعث می شود تا فرد به دارو هایی که از مواد مجاز یا غیر مجاز ساخته شده است وابسته شوند، باید به این نکته توجه کنید که هر چیزی که مجاز شمره می شود مانند الکل و نیکوتین را نمی توان سالم در نظر گرفت.

هنگامی که به این مواد وابسته شده و معتاد شوید دیگر نخواهید توانست مصرف مواد مخدر را به درستی کنترل کنید و به احتمال زیاد آسیب های بسیاری ناشی از مصرف مواد مخدر به شما وارد خواهد شد.

افرادی که اعتیاد به مواد مخدر پیدا می کنند میل بسیار شدیدی به مصرف دارو دارند، آن ها شاید تمایل داشته باشند تا مصرف مواد را ترک کنند ولی در بیشتر مواقع نمی توانند به خودی خود آن را ترک کنند.

اعتیاد به مواد مخدر آسیب های بسیاری به فرد وارد می کند و عواقب جدی و دراز مدتی بر روی سلامت جسمی و روانی و بر روی روابط، اشتغال و قانون می گذارد.

برای این که بتوانید از مصرف مواد رهایی یابید و بر اعتیادتان غلبه کنید باید به کمک پزشک، خانواده، دوستان، گروه های پشتیبانی اقدام به درمان کنید و برنامه ی درمانی سازمان یافته و دقیقی داشته باشید تا بر اساس آن بتوانید ترک کنید.

از کجا بفهمیم اعتیاد پیدا کرده ایم ؟

در موقعیت های مختلف اجتماعی افراد به صورت آزمایشی به مصرف مواد مخدر می پردازند و در بیشتر مواقع دچار اعتیاد می شوند، برای بسیاری از اشخاص مصرف مواد مخدر امری شایع و عادی می باشد.

مواد مخدر انواع مختلفی دارند و خطر اعتیاد و سرعت وابستگی به آن بسیار متفاوت می باشد، بسیاری از داروها خطر اعتیاد بسیار بالایی دارند و به نسبت سایر مواد وابستگی بیشتری در فرد ایجاد می کند.

به دلیل وابستگی، شخص معتاد به مرور زمان به دوز های بیشتری برای مصرف مواد مخدر نیاز دارد، در بیشتر مواقع ممکن است از دارو برای بهتر شدن حس و حالش استفاده کند اما هنگامی که مصرف مواد مخدر را افزایش می دهد ممکن است به این نتیجه برسد که دیگر بدون دارو نمی تواند زندگی کند و برای خوب بودن حالش باید حتما آن را مورد مصرف قرار دهد.

زمانی که فرد تمایل به ترک داشته باشد و مصرف مواد مخدر را متوقف کند هوس ها و محرک های شدیدی برای ایجاد می شود و فرد احساس می کند دچار بیماری جسمی شده است که نشانه های ترک  می باشد.

علائم اعتیاد به مواد مخدر

فردی که به مواد مخدر اعتیاد دارد علائم و نشانه های زیر را در میان جمع از خود نشان می دهد:

  • احساس می کند که باید به طور منظم از مواد مخدر استفاده کند و در طول روز یک یا چند بار به مصرف مواد نیاز داشته باشد.
  • میل بسیار شدیدی به دارو دارد.
  • برای این که دارو اثر لازم را بگذارد با گذشت زمان به مقدار بیشتری نیاز دارد.
  • باید مطمئن باشد که مواد مخدر به مقدار کافی دارد وگرنه مضطرب می شود.
  • حتی اگر پول لازم برای خرید مواد ناشته باشد اما باز هم تلاش می کند تا آن را تهیه کند.
  • به دلیل مصرف دارو مسئولیت های کاری و تعهدات آن ها کاهش می یابد و فعالیت های اجتماعی و تفریحی آن ها کمتر خواهد شد.
  • انجام کارهای نامناسب مانند سرقت و دزدی برای دریافت مواد مخدر.
  • هنگام مصرف مواد مخدر فعالیت های پر خطر مانند رانندگی انجام می دهند.
  • تمرکز بسیاری بر روی زمان دارند و انرژی خود را برای به دست آوردن مواد مخدر صرف می کنند.
  • برای ترک مواد مخدر تلاش بسیاری می کنند اما با شکست رو به رو می شوند.
  • علائم ترک را در زمان ترک مصرف مواد مخدر تجربه می کند.

اختلال مصرف مواد مخدر

الف : وابستگی مواد

زمانی که شخص از نظر روانی و جسمانی به مصرف مواد مخدر وابسته شود، نشانه هایی مانند علائم شناختی – رفتاری و فیزیولوژیکی در او دیده می شود که حاکی از آن است که علاوه بر درگیر بودن به مسائل مرتبط به مواد، به مصرف مواد نیز ادامه می دهد. فرد بیمار به طور مداوم و تکراری از یک الگوی مصرف پیروی می کند که باعث می شود به طور اجباری دارو مصرف کند، این امر منجر به تحمل و محرومیت او می شود و هنگام مصرف نکردن مواد تحمل و صبرش کاهش می یابد و عصبی می شود.

وابستگی به مواد به صورت روانی و جسمی در افراد به وجود می آید و در بسیاری از مواقع وابستگی روانی و رفتاری به صورت عادت تثبیت می شود،

در این حالت در فرد نشانه های زیر مشاهده می شود:
  • بیمار میل شدید، مستمر و متناوبی به مصرف مواد مخدر دارد تا از حالت خماری درآید و نیاز جسمی یا فیزیولوژیک او رفع شود زیرا به مواد وابسته شده است.
  • ناتوان بودن در قطع مصرف دارو زیرا اثراتی مانند درد جسمی و غیره دارد که برای مصرف کننده زجرآور می باشد و نمی تواند ترک کند.

تحمل عبارت است از این که فرد معتاد برای این که به اثر مطلوب برسد به مواد بیشتری برای مصرف نیاز دارد، هنگامی که فرد مقدار مشخص همیشگی را مصرف می کند اما تاثیر قابل ملاحظه ای بر روی او نمی گذارد به اجبار مقدار مصرف مواد افزایش می دهد.

تحمل نشانگر پاسخ به اثرات و تاثیرات مواد مخدر می باشد که برای رسیدن به اثر مورد نیاز باید مقادیر مواد را بالاتر ببرند.

اعتیاد به معنی وابستگی جسمی و روانی به مواد مخدر می باشد و چون یک اصطلاح غیر علمی است زیاد کارایی ندارد و به جای آن از وابستگی دارویی یا وابستگی مواد استفاده می کنند.

ب- سو مصرف مواد  Substance Abuse :

سوء مصرف مواد عبارت است از الگوی نادرست مصرف مواد مخدر به طوری که پیامد ها و آسیب های بسیاری برای فرد دارد، و احتمال دارد مشکلات اجتماعی- قانونی، شغلی و استعمال مواد مخدر در موقعیت های مختلف که برای جسم ممکن است خطرناک باشد پیش آید.

مثلا در هنگام رانندگی ممکن است فرد موادی استفاده کنند که قابل سوء مصرف باشند. این مواد شامل الکل، آمفتامین ها، کافئین، حشیش، مواد افینی، کوکائین، توهم زا، مواد استنشاقی، نیکوئین، مسکن ها، خواب آور ها، ضد اضطراب ها و فن سیلکیدین می باشد، به این مواد گاهی ماده موثر برای روان و یا روان گردان می گویند.

مواد موثر بر روان به موادی گفته می شود که هنگام ورود به بدن هوشیاری و حالت روانی فرد را تغییر می دهد و این مواد از روزگاران قدیم به شکل های مختلفی مانند دارو درمانی، محلول ها، گیاهان و غیره مورد استفاده قرار می گیرد.

اختلالات ناشی از مصرف مواد مخدر

الف : مسمومیت مواد

هنگام مصرف مواد، در همان لحظه فرد دچار تغییرات و اثراتی از نظر روانی و جسمی می شود که با دفع مواد، آن اثرات از بدن او خارج می شود در این صورت می گویند فرد دچار مسمومیت شده است.

آثار مسمومیت مواد در افراد مختلف متفاوت می باشد و به عواملی مانند نوع ماده مصرفی، مقدار ماده مصرف شده، تحمل شخص و فاصله زمانی از آخرین مصرف بستگی دارد.

ب- محرومیت مواد، محرومیت یا ترک

محرومیت یا ترک مواد عبارت است از وجود نشانه ها و علائمی که نشان دهنده این است که فرد تمایل به کم کردن یا قطع مصرف زیاد و مداوم مواد مخدر دارد. بعد از این که نشانه ها و علائم نامطلوب در فرد بیمار به وجود آمد فرد ممکن است برای به دست آوردن آرامش و دور شدن از این علائم دوباره مصرف مواد را آغاز کند و نسبت به استعمال مجدد دچار وسوسه شود.

ج- اختلالات روانی ناشی از مواد

برخی از اختلالات روانی با مواد مخدری که مورد استفاده قرار می دهیم رابطه دارند مثلا مصرف الکل و مواد افیونی و غیره باعث ایجاد اختلالاتی مانند دلیریوم، زوال عقل، فراموشی، اختلال پسیکوتیک، خلقی، اضطرابی کنشی، اختلال خواب و اختلال جنسی می شود.

امروزی بسیاری از مواد مخدر در بازار موجود می باشد و نوجوانان و جوانان به طور عادی از موادی مانند هروئین، کوکائین، کراک، مورفین، تریاک، شیشه، ماری جوانا، گل و حشیش استفاده می کنند به طوری که در دبیرستان ها شاهد در دسترس بودن و استعمال مواد روانگردان و مواد مخدر توسط نوجوانان هستیم.

مصرف مواد مخدر آسیب ها و عوارض بسیاری را به همراه دارد و اگر فرد در نوجوانانی گرفتار مواد شود مشکلاتی مانند افت تحصیلی، انزوا، دوری جستن از محیط های خانوادگی در او به وجود آمده و آینده تیره و تاری را خواهد داشت.

اگر فرد به طور مداوم از مواد مخدر و روان گردان استفاده کند از نظر روحی و روانی بسیار به آن وابسته خواهد شد به طوری که به صورت مستقیم بر روی سیستم اعصاب مرکزی یا مغز اثر می گذارد و مشکلات عمده ای به وجود می آورد که از آن می توان به اختلالات شدید روانی اشاره کرد.

برخی از علائم و عوارض مصرف مواد مخدر:

  • ظاهری آشفته و نامناسب
  • مبتلا شدن به بیماری های دهان و دندان
  • اختلالات پوستی نظیر آکنه، کهیر، ورم کردن و خارش
  • سکته مغزی
  • کاهش قوای جنسی در مردان
  • ناباروری در زنان
  • کاهش سیستم دفاعی بدن
  • آسیب های کبدی
  • بیماری کلیوی
  • اختلالات تنفسی

زمانی که فرد از مواد مخدر و روان گردان استفاده می کند دود حاصل از مصرف مواد وارد دستگاه جریان خون شده و به سیستم عصبی و مغز وارد می شود و در این صورت مواد بر این دستگاه ها اثر گذاشته و حالاتی مانند نشئگی، لذت، سرخوشی و آرامش در فرد به وجود می آید.

این مواد حدود ۱۵ تا ۳۰ دقیقه بعد از مصرف به مدت ۲ الی ۵ ساعت بر روی جسم و روان فرد اثر می گذارد و باعث می شود که شخص در این مدت احساس سرخوشی و اوج لذت داشته باشد.

بعد از تمام شدن این حالت شخص تمایل دارد تا به تکرار مجدد مصرف مواد روی آورد و همان حالت ها را تجربه کند و به همین ترتیب مصرف مواد بار ها و بار ها تکرار می شود.

اختلالات ذهنی ایجاد شده در اثر مصرف مواد مخدر

در صورتی که مواد مخدر به صورت طولانی مدت مورد استفاده افراد قرار بگیرد اختلالات ذهنی بسیاری در فرد به وجود می آورد که عبارت اند:

  • انزوا و گوشه گیری
  • افسردگی شدید
  • سوء ظن
  • شک و بدبینی
  • پرخاشگری
  • ترس
  • وسواس
  • کاهش وزن
  • از دست دادن انگیزه
  • عدم تمایل به انجام فعالیت های روزمره
  • عدم توانایی در گرفتن تصمیم های مهم و حیاتی
  • رفتار های پارانویا
  • اختلالات رفتاری
  • توهمات بصری
  • ترس از طرد شدن
  • و مواردی که باعث می شود فرد در اجتماع آسیب پذیر شود.

بعد از گذشت زمان فرد درک واقعی و درستی از شرایط جسمی و روحی و روانی خود به دست می آورد که باعث می شود ذهنش درگیر طرد شدن از دیگران شود و از جمع و اجتماع دوری کند.

انجام کارهای غیرقانونی

فرد مصرف کننده مواد مخدر برای این که بتواند نیاز های خود را رفع کند و مواد به دست آورد اقدامات و کار های غیر قانونی انجام می دهد و احتمال دارد اقداماتی مانند اخاذی، دزدی، تهدید دیگران به آسیب و یا حتی تجاوز و قتل انجام دهد، بدون آن که بر شرایط آگاهی کاملی داشته باشد و بتواند به شرایط مسلط شود.

افرادی که قبل از مصرف مواد مخدر و یا روان گردان ها به بیماری های روانی خفیف مانند اضطراب شدید، ترس مزمن، بی اراده بودن، ناتوانی در تصمیم گیری، اختلالات خلقی و روانی دچار بوده اند پس از مصرف مواد مخدر گرایش بیشتری به مواد پیدا می کنند و بیماری های آنان با مصرف مواد شدت می یابد و علاوه بر بیماری های روانی معضل اعتیاد به مشکلات آن ها اضافه می شود.

بیماری که به اعتیاد مبتلا می باشد در صورت محرومیت از مواد مخدر به عارضه خماری نیز دچار می شود که نمونه ای از مشکلات روانی ایجاد شده می باشد.

علائم فرد در هنگام خماری

در هنگام خماری و محرومیت از مواد مخدر، علائمی در فرد به وجود می آید که در زیر بیان شده است و این علائم با توجه به شخصیت فرد، نوع مصرف مواد و مدت زمان مصرف متفاوت می باشند:

  • اسپاسم های عضلانی
  • تعرق شبانه
  • بی خوابی یا کابوس
  • تهوع و استفراغ
  • اختلالات تنفسی
  • بی قراری
  • اضطراب
  • افسردگی
  • خستگی مفرط و توهم

در بسیاری از مواقع فرد به دلیل مصرف زیاد موادی مانند شیشه و مواد روانگردان دچار توهم شده است و به خود و اطرافیانش آسیب و صدمات بسیاری وارد کرده است.

یکی از مشکلات روانی که در فرد به دلیل مصرف این مواد به وجود می آید بیماری پارانویا می باشد که در زندگی روزمره مشکلات بسیاری را به وجود می آورد.

بررسی اعتیاد

بررسی و شناسایی مشکلات مصرف کننده مواد مخدر بسیار دشوار است زیرا این بیماران تمایل ندارند دیگران را در جریان مشکلات و مسائل خود قرار دهند و از بیان کردن مشکلاتشان واهمه دارند، همچنین اشخاص معتاد به طور کلی قابل اعتمادی نیستند.

بنابراین برای به دست آوردن اطلاعات و شرح وضعیت حال آن ها باید از اطرافیان و اعضای خانواده اطلاعاتی را کسب کرد و باید بیمار را از نظر مشکلات پزشکی مربوط به مصرف مواد مخدر و بیماری هایی مانند ایدز، هپاتیت و سایر عفونت های ناشی از تزریقات آلوده مورد بررسی قرار داد زیرا به دست آوردن این اطلاعات بسیار مهم می باشد.

هم چنین باید نیازهای فیزیولوژیک و روانی بیمار و الگوی سوء مصرف آن ها را بدانیم. مثلا آیا بیمار به صورت دوره ای مواد مخدر استفاده می کند یا به صورت مستمر، آیا به دنبال سوء مصرف می باشد؟ با مصرف مواد چه مشکلاتی در زندگی اجتماعی و خانوادگی او به وجود می آید؟ مشکلات در خانواده، مشکلات شغلی، مشکلات قانونی و غیره باید به خوبی مشخص شوند.

در بررسی باید ویژگی های مثبت بیمار که می توان دوره درمان را بر اساس آن ها آغاز کرد نیز مشخص شود.

نکات قابل توجه در بررسی اعتیاد

علاوه بر موارد ذکر شده باید بیماران مبتلا به اختلالات مرتبط به مواد به طور کامل مورد بررسی قرار بگیرند و نکات زیر در هنگام بررسی آن ها مورد توجه قرار گیرد.

  • معاینه وضعیت روانی بیمار از نظر وجود اختلالات شخصیتی مانند اختلال شخصیت ضد اجتماعی، مرزی و خود شیفته
  • بررسی سایر اختلالات اضطرابی، خلقی و پسیوتیک
  • شناسایی گروه های حمایتی بیماری مثلا در هنگام ترک از چه کسانی می توانید کمک بگیرید.
  • استفاده از آزمون های غربالگری برای تشخیص موارد مشکوک به سوء مصرف مواد مخدر
همچنین پاسخ به سوالاتی مانند:
  • چه کسی بیمار را ارجاع داده است؟
  • نظر بیمار نسبت به مسئله چه می باشد؟
  • از درمان چه انتظاری دارد؟
  • نظر اطرافیان نسبت به مسئله چه می باشد؟
  • چه موادی را مورد مصرف قرار می دهد؟
  • از چه موقع مصرف مواد را آغاز کرده است؟
  • تعداد دفعات و مقدار مصرف مواد چه طور بوده است؟
  • دوران ترک در گذشته چطور بوده است؟
  • چه اقدامات درمانی در گذشته انجام شده است؟
  • الگوی تاریخچه اشتغال بیمار مورد بررسی قرار گیرد.
  • بررسی وجود مشکلات قانونی
  • بررسی چگونگی گذراندن اوقات فراغت
  • بررسی موقعیت نهایی که بیمار مواد مصرف می کند.
  • و غیره

تشخیص های پرستاری 

نمونه هایی از مشکلات بیماران وابسته به مواد که در تشخیص های پرستاری باید مطرح شود به شرح ذیل می باشد:

الف- مشکلات زیست شناختی که شامل:

  • تغییرات حسی – حرکتی
  • استعداد برای صدمه دیدن
  • نقص مراقبت از خود
  • اختلال عملکرد جنسی
  • استعداد برای عفونت
  • اختلال در الگوی خواب
  • اختلال در تغذیه
  • اختلال در آسایش و راحتی و تجربه مکرر درد
  • اختلال در رشد و تکامل زیستی

ب – مشکلات روانشناختی شامل :

  • تخریب ارتباطات
  • تطابق غیر موثر فردی
  • اختلال در پنداشت از خود
  • اضطراب
  • ترس
  • گناه
  • غم
  • ناامیدی
  • انزوای اجتماعی
  • اختلال در مسئولیت های خانوادگی
  • توانایی بالقوه برای خشونت
  • نقص در آگاهی
  • اختلال در فرآیند تفکر
  • اختلال در رشد و تکامل روانشناختی

نمونه هایی از تشخیص پرستاری عبارت اند از :

  1. تغییرات حسی، درکی، بینایی، شنوایی در ارتباط با محرومیت از مواد
  2. اختلال در تغذیه، کمتر از نیاز بدن در ارتباط با وابستگی الکل
  3. در ارتباط با مسمومیت الکلی توانایی بالقوه در برقراری خشونت دارد.
  4. افزایش خطر صدمه دیدن در ارتباط با مسمومیت مواد

مداخلات

مداخلات مربوط به تغییرات حسی درکی:

مداخلاتی که مربوط به تغییرات حسی _ درکی در فرد انجام می شود ممکن است به دنبال سوء مصرف در جریان ترک الکل یا سایر مواد روانگردان باشد که باعث اختلال در سیستم حسی _ درکی مانند توهم و خطای درکی می شود.

بیمار ممکن است توهمات را واقعی در نظر بگیرد و نسبت به توهمات واکنش های تهاجمی نشان دهد در این صورت باید پرستار بیمار را تحت نظر داشته باشد تا به خود و دیگران آسیب وارد نکند.

مداخلات مربوط به اختلالات تغذیه ای :

بر اساس مطالب بیان شده مصرف الکل مانع جذب مواد مغذی مانند ویتامین ها و اسید آمینه ها توسط روده کوچک می شوند و به دلیل عادت غذایی بد در الکلیک ها ممکن است فرد به کمبود ویتامین ها به خصوص ویتامین گروه B  دچار شود.

برای این مشکل باید تدابیر لازمی صورت گیرد و فرد باید از ویتامین ها و مواد مغذی استفاده کند و مصرف مایعات را افزایش دهد، همچنین استفاده از رژیم غذایی پر کالری وکربوهیدرات های تقویت شده با مولتی ویتامین بسیار اهمیت دارد.

علاوه بر این کم آبی های بدن را می توان با وارد کردن مایعات از راه دهان یا انفوزیون وریدی تامین کرد.

سایر اقداماتی که باید انجام شود عبارت اند از :

  1. ثبت دقیق مایعات خورده شده و دفع شده
  2. بیمار باید به صورت روزانه وزن شود و میزان افزایش یا کاهش وزن او ثبت گردد.
  3. فراهم کردن غذاهای مورد علاقه بیمار
  4. درباره اهمیت تغذیه های کافی و لازم به بیمار توضیحات مورد نیاز گفته شود.
  5. برای بیماری که در حال ترک است باید تغذیه کافی مانند غذاهای مقوی و پرکالری تامین شود، بیمار ممکن است در زمان ترک دچار اسهال شود به همین دلیل باید از غذا های چرب دوری کند و بیشتر از مایعات و نمک کافی استفاده نماید، برای اسهال موادی مانند برنج، نان تست شده، سیب و موز مفید می باشد، باید وعده های غذایی را افزایش دهد و مصرف مواد را در آن وعده کم در نظر بگیرد.

مداخلات مربوط به خواب

در دوران ترک، بی خوابی یا کم خوابی امری عادی و طبیعی می باشد و بهتر است بیمار در ساعات روز کمتر بخواهد و در طول روز خود را سرگرم کند تا شب بتواند خواب راحتی داشته باشد و مشکل خواب بیمار به تدریج رفع می شود.

مداخلات مربوط به خشونت و آسیب زدن به خود و دیگران 

مداخلات برای این انجام می شود تا از بیمار محافظت شده و مانع از آسیب زدن او به خود و دیگران شود در این صورت باید محیطی امن برای بیمار فراهم شود تا تمام اشیا خطرناک از او دور شود و در دسترس او قرار نگیرد.

نقش مصرف مواد مخدر در افراد و از بین رفتن بنیان خانواده

یکی دیگر از مشکلاتی که با مصرف مواد مخدر به وجود می آید از هم پاشیده شدن محیط خانواده و از هم گسختگی روابط عاطفی و مشکلات اجتماعی می باشد.

فردی که به اعتیاد مبتلا می شود، به دلیل شرایط جسمی و روانی، ظاهری نامناسب و چشمانی قرمز، اختلالات پوستی، تیک عصبی عضلانی، لب های متورم و کبود دارد او سعی می کند در محیط های خانوادگی کمتر شرکت کند و هر چه سرمایه دارد برای تامین مواد مخدر در نظر می گیرد.

به تدریج مشکلات مالی در زندگی او به وجود آمده و اعتیاد بلای خانمان سوز خانه اش می شود و آسیب های جبران ناپذیری برای او ایجاد می کند.

در بسیاری از موارد به دلیل هزینه های بالای مواد مخدر و مصرف بالای فرد مشکلات اقتصادی برای خانواده به وجود می آید و فرد به خاطر اعتیاد جایگاه اجتماعی و فرصت های شغلی اش را از دست داده و مشکلات اقتصادی بسیاری در زندگی برای او ایجاد شده که در ادامه باعث متلاشی شدن خانواده و زندگی اش می شود.

بیماری های روانی همراه با اعتیاد

بیماری روانی که به کژکاری روانی یا اختلال روانی معروف است یک نوع سندروم می باشد و دارای ویژگی های اختلال در شخصیت و اختلال در کنترل هیجانات و رفتار می باشد. از دید بالینی این امر نشان دهنده نابه سامانی یا نقص کارکردی در فرآیند های جسمانی و روانی یا رشدی می باشد.

همان طور که گفته شد، هنگامی که فرد به بیماری روانی دچار می شود، زندگی او دچار اختلال شده و اختلالاتی در زمینه های فردی، خانوادگی و زندگی اجتماعی او به وجود می آید.

در ادامه این مقاله برخی از اختلالات روانی که در میان افراد معتاد شایع تر می باشد را بیان می کنیم:

اختلالات خلقی

اختلالات خلقی شدید در بین معتادان بسیار شایع می باشد و بیشتر آن ها شامل مواردی مانند اختلالات دو قطبی و اختلال افسردگی می باشد، افرادی که وابسته به الکل هستند نسبت به بقیه معتادان بیشتر از این اختلال رنج می برند و برای آن که حالشان بهتر شد به الکل رو می آورند.

همچنین این اختلال بین افرادی که وابستگی به مواد اعتیاد آور دارند بسیار شایع می باشد، تقریبا حدود ۶۰ درصد از افراد معتاد دچار اختلال دو قطبی می باشند.

اختلال اضطرابی 

اختلال اضطرابی یک نوع اختلال شایع در میان معتادان می باشد، این اختلال به احساساتی مانند ترس، اضطراب و استرس مربوط می شود و شامل اختلالاتی مانند وسواس جبری، اختلال پانیک یا اختلال بعد از حادثه (Ptsd) می شود و بسیار اختلال شایعی می باشد .

تقریبا حدود ۲۴ درصد از افرادی که به اختلال اضطرابی دچار هستند سوء مصرف نیز دارند.

اختلالات تفکری

در این بیماران روانی فرد دچار توهم شده و صداهایی را می شنود و یا چیزهایی را می بیند که وجود نداد. یکی از بیماری های ناشی از اختلال فکر اسکیزوفرنی نام دارد که تقریبا حدود ۴۷ درصد از بیماران روانی به اسکیزوفرنی مبتلا هستند.

اختلال شخصیت ضد اجتماعی 

افرادی که معمولا به این اختلال دچار هستند از مواد شیمیایی مانند شیشه، هروئین، کوکائین مصرف می کنند و آن ها نسبت به وظایف خود در خانواده، محیط کار، اطرافیان و اجتماع بی تفاوت می باشد و قانون برای آن ها هیچ اهمیتی ندارد و هیچ ارزشی برای آن قائل نیستند.

بر اساس مطالبی که در مورد رابطه افسردگی و اعتیاد بیان شده است این دو با هم در ارتباط هستند و مواد اعتیاد آور و بیماری های روانی بر روی یکدیگر تاثیر می گذارند، بنابراین افرادی که به بیماری های روانی مانند اختلال ضد شخصیت اجتماعی، اختلالات خلقی یا اضطرابی دچار هستند به احتمال زیاد به مواد اعتیاد آور کشیده می شوند.

علاوه بر این افرادی که سوء مصرف مواد مخدر دارند مستعد ابتلا به اختلال روانی و در موارد بسیار شدیدتر جنون های روانی هستند.

این رابطه به دو دلیل اتفاق می افتد:
  • مستعد نمودن یا افزایش قابلیت فرد
  • علت مستقیم مصرف یا بیماری

افرادی که به الکل و مواد مخدر اعتیاد دارند در برابر حوادث بسیار آسیب پذیر می باشند و نمی توانند از پس حوادث برآیند بنابراین زمانی برای آن ها یک حادثه ناگور و قابل حل به وجود می آید فرد معتاد چون قادر به حل آن نیست حملات اضطرابی یا استرس شدید را تجربه می کنند.

زمانی که شخص مواد اعتیاد آور استفاده می کند ممکن است بیماری های روانی برای او به وجود آید و فرد دچار توهمات ناشی از مصرف مواد یا تحریف در فکر و ادراک از واقعیت شود، همچنین مصرف مواد جنون های موقتی را برای فرد به وجود می آورد که اگر مصرف مواد ادامه داشته باشند ممکن است تبدیل به جنون دائمی شوند.

افرادی که به بیماری های روانی مبتلا هستند می توانند زمینه سوء مصرف مواد را در خود ایجاد کنند، همچنین افراد مبتلا به بیماری روانی برای این که به آرامش برسند و از احساسات بد رهایی یابند، خود درمانی کرده و به سمت مصرف مواد مخدر می روند.

عوامل موثر در ابتلا به بیماری روانی و اعتیاد

در اعتیاد فرد به سوء مصرف مواد مخدر عوامل متعددی دخالت دارند که در ادامه این مقاله این عوامل را مورد بررسی قرار می دهیم:

وراثت

بر اساس تحقیقاتی که در این زمینه انجام شده است، عامل وراثت نقش بسیار مهمی در ابتلا به اختلالات روانی و یا سوء مصرف مواد دارد، احتمال اینکه افرادی که هم از نظر وراثت و هم از نظر محیطی در معرض خطر هستند به بیماری مبتلا شوند بسیار زیاد می باشد.

وراثت از عوامل ابتلا به اختلال روانی و اعتیاد

بر اساس نظر متخصصین کلینیک ترک اعتیاد آکسون، نقش وراثت در رفتار انسان غیر قابل انکار می باشد و به همین دلیل افرادی که به بیماری های روحی و روانی دچار شده اند باید تارخچه خانوادگی خود را مورد مطالعه قرار دهند و اگر در زمینه اختلال روانی و اعتیاد افرادی را در خانواده خود یافتند، نسبت به این موضوع حساس تر شوند و تا جایی که برای آن ها امکان پذیر است از اقدامات پیشگیرانه و بازدارنده استفاده کنند و حتما تاثیرات ژنتیک بر اعتیاد را مورد مطالعه قرار دهند.

تجربیات تروماتیک یا ضربه روحی

یک اتفاق وحشتناک و غیر قابل کنترل می تواند به شخص ضربه روحی شدیدی وارد کند. فجایع و اتفاقات طبیعی و ضربه های سنگین سرنوشت مانند مصایب جنگی، بلای طبیعی، خشونت های عمدی جسمی، تجاوز های جنسی و بسیاری از موارد دیگر ممکن است باعث بروز ضربه روحی در فرد شود.

زمانی که این وقایع اتفاق افتد ممکن است دو تجربه سخت و بد را به همراه داشته باشد، یکی اختلال اضطرابی یا هیجان شدید و دیگری تجربه درد و نارحتی شدید و مزمن ( در حوادثی که فرد آسیب شدید جسمی دیده باشد). هر کدام از تجربه های سخت می تواند باعث شود تا فرد به سمت مواد مخدر و اعتیاد آور کشیده شود.

با توجه به این موضوع متخصصین ترک اعتیاد در بهترین مرکز اعتیاد ،آکسون معتقد هستند که فرد زمانی که در شرایط سخت روحی و جسمی قرار می گیرد باید از روانشناسان حرفه ای کمک بخواهد.

درمان افرادی که به اختلالات روانی و سوء مصرف مواد مبتلا هستند با مشکلات زیادی همراه می باشد که برخی از آن ها عبارت است از :

ترکیب نشانه بیماری یا سمپتوم ها

هنگامی که نشانه های بیماری با یکدیگر ترکیب می شود ( اختلالات روانی و سوء مصرف مواد) مشکلات شدیدتری را برای فرد به وجود می آورند و تشخیص و درمان آن با مشکلات بسیاری همراه خواهد بود که فرد برای حل آن با چالش های بسیاری رو به رو خواهد شد.

کلنیک های ترک اعتیاد اگر خوب باشند با همکاری افراد متخصص در زمینه روانشناسی و روانپزشکی می توانند به کمک متخصصین با این چالش ها رو به رو شده و روش درمانی صحیحی را پیدا کنند.

تجربه درمانگر

از آن جا که درمانگر بر اساس تقسیم نقش و کار در رشته اش به طور تخصصی فعالیت می کند برای تشخیص افرادی که به اختلالات روانی و اعتیاد دچار هستند باید تجربه کافی و لازم را کسب کند و بتواند در این زمینه تجربه کافی برای ترک اعتیاد و شناخت اختلالات روانی را به دست آورد.

درمان ناقص و ناتمام

در بعضی موارد درمان به صورت کامل صورت نمی گیرد و دوره درمان ناقص و بسیار طولانی می شود که دلیل آن می تواند تعدد درمانگران و هزینه های درمان باشد.

سخن آخر

ارتباط بین بیماران روانی و افرادی که مواد مخدر مصرف می کنند را باید جدی گرفت و در صورتی که نشانه ای از بیماری در این افراد دیده شد باید هر چه سریع تر اقدامات لازم برای درمان آن صورت گیرد.

البته با استفاده از تحقیق و جست و جوی ساده می توان دریافت که فرد از نظر ژنتیکی دچار این اختلالات می باشد یا خیر، و در صورت وجود سابقه ژنتیکی پیشگیری های لازم باید انجام شود.

منبع : اختلالات مرتبط با مصرف مواد مخدر

تقویت سیستم ایمنی کودکان

بهترین شربت برای سیستم ایمنی کودکان، نشانه های ضعف سیستم ایمنی کودک، تقویت سیستم ایمنی کودکان در زمستان به عنوان مکمل غذایی نمی توان به عنوان جایگزین برای یک رژیم غذایی متنوع استفاده گردد ولی در کنار رژیم غذایی مناسب می تواند کمک کند تا فرزندی سالم داشته باشید.

اگر احساس می کنید که بچه های شما دائماً بیمار می شوند و مهدکودک یا پیش دبستانی را از دست می دهند، ممکن است از خود بپرسید که بهترین ویتامین ها برای سیستم ایمنی کودک شما چیست. برای آشنایی با بهترین تقویت کننده های ایمنی برای کودکان، ادامه مطلب را بخوانید.

نشانه های ضعف سیستم ایمنی کودک

اگر به نظر می رسد که کودک شما همیشه سرما می خورد، نترسید. سیستم ایمنی کودکان هنوز در حال رشد است و به همین دلیل بیشتر مستعد ابتلا به سرماخوردگی و عفونت هستند. عوامل زیادی (مانند موارد بالا) وجود دارد که بر سرعت رشد سیستم ایمنی کودک شما تأثیر می گذارد. با این حال، ممکن است نگران باشید که فرزندتان می‌تواند از تقویت‌کننده‌های طبیعی ایمنی برای کودکان استفاده کند، اگر:

  • اغلب بیمار است.
  • برای مدت طولانی بیمار است، یا به نظر می رسد که مدت زمان بیشتری طول می کشد تا خوب شود.
  • به سختی وزن اضافه می کند، یا کم می کند.
  • برفک متداوم دهان را تجربه می کند.
  • اگر کودک شما بیش از هشت بار در سال عفونت گوش را تجربه می کند یا بیش از دو عفونت شدید سینوسی در سال دارد بهتر است از دکتر کمک بگیرید.

بهترین شربت برای سیستم ایمنی کودکان

داشتن سیستم ایمنی قوی ضروری است، بنابراین شربت بهبود سیستم ایمنی چیزی است که ما را در برابر حملات باکتری ها، ویروس ها و غیره محافظت می کند. در ادامه شربت ها و روش هایی آمده است که به شما کمک می کند تا سیستم ایمنی فرزند خود را بهبود ببخشید:

شربت تقویت سیستم ایمنی بدن ایمیونس

شربت تقویت کننده سیستم ایمنی ایمیونس تاثیری بهینه در تقویت سیستم ایمنی دارد و بهترین شربت برای تقویت سیستم ایمنی کودکان نی نی سایت می باشد. شربت ایمونیس، ویتامین‌ها و مواد معدنی، آنتی‌اکسیدان های لازم را برای سیستم ایمنی شما فراهم می کند و به کودک شما این امکان را می دهد که در اوج سلامتی به عملکرد روزانه خود بپردازد، پیش از مصرف این شربت حتما با دکتر کودک خود مشورت کنید.

بهترین شربت خارجی برای تقویت سیستم ایمنی بدن کودکان (ایمیونیس) بسیار غنی بوده و حاوی ویتامین D (که برای بهبود سیستم ایمنی الزامی است) و ویتامین‌های گروه B ( B1، B3، B5، B6، B12 و بیوتین) می‌باشد و مواد معدنی آن شامل آهن، منگنز، مس، سلنیوم، ید، زینک، منیزیوم و کروم می باشد که برای سلامت و تندرستی کودکتان بسیار مفید و ارزشمند است.

 مصرف پروبیوتیک

پروبیوتیک ها یکی از بهترین تقویت کننده های طبیعی ایمنی برای کودکان هستند، زیرا شما به معنای واقعی کلمه سیستم ایمنی خود را با باکتری های خوب مسلح می کنید. نوزادان و کودکان بزرگتر هر دو می توانند زیر نظر دکتر از پروبیوتیک ها بهره مند شوند، در اینجا برخی از پروبیوتیک های مورد علاقه و مناسب برای کودکان و نوزادان آورده شده است. شما همچنین می توانید تغذیه غنی از پروبیوتیک مانند ماست را در برنامه غذایی خود جای دهید.

مقدار زیاد ویتامین D 

احتمالاً می دانید که ویتامین D نقش حیاتی در سلامت استخوان دارد، اما طبق یک مطالعه در سال ۲۰۱۱، ویتامین D از سیستم ایمنی بدن نیز پشتیبانی می کند. به طور خاص، ویتامین D هنگامی که بدن با مهاجمان خارجی تهدید می شود، پاسخ ایمنی را تقویت می کند.  منابع ویتامین دی:

  • آفتاب بهترین منبع ویتامین D است، اگر در آب و هوای ابری یا بارانی زندگی می کنید، ممکن است به اندازه کافی آفتاب طبیعی دریافت کنید.
  • قطره‌های ویتامین D اغلب برای نوزادان پیشنهاد می‌شود و زیر نظر دکتر می تواند مادر یا فرزند این تقویت فوق العاده سیستم ایمنی بدن نی نی سایت را دریافت کند.
  • غذاهای غنی از ویتامین D مانند ماهی های چرب (ماهی قزل آلا)، تخم مرغ، گوشت گاو  و زرده تخم مرغ.

پیشنهاد مشاور: درمان قطعی استفراغ کودک

ویتامین A مصرف کنید

ویتامین A یکی دیگر از ویتامین هایی است که می تواند سلامت سیستم ایمنی شما را تقویت کند. این ویتامین در محافظت از سلامت تنفسی نقش ویژه ای دارد بنابراین مطمئن شوید که کودک شما سطوح کافی از این ویتامین را دریافت می کند.

به دنبال غذاهای غنی از ویتامین A مانند:

  • کبد
  • زرده تخم مرغ
  • کره پاستوریزه
  • روغن کبد ماهی

ویتامین های روزانه

شربت تقویت سیستم ایمنی بدن کودکان نی نی سایت می تواند زیر نظر دکتر استفاده شود اما به یاد داشته باشید که بهتر است تا حد ممکن مواد مغذی را از منابع غذایی دریافت کنید. مولتی ویتامین ها اگر به وفور استفاده شوند می توانند باعث عدم تعادل مواد معدنی شوند.

تقویت سیستم ایمنی کودکان در زمستان

ایمنی پایین کودکان دلیل عفونت های مکرر است، سیستم ایمنی در زمان جنینی رشد می کند و در کودکی به بلوغ کامل می رسد. با شروع پاییز که دما کمتر می شود، خطر ابتلا به تب، عفونت، آبریزش بینی و سرفه افزایش می یابد.  برای بهببود و تفویت سیستم ایمنی کودکان در زمستان می توانید از راهکارهای زیر کمک بگیریم:

  1. آب گرم بنوشید. کودکان تمایل دارند آب یخ یا آب سرد را مستقیماً از یخچال بنوشند. نوشیدن آب سرد در زمستان می تواند منجر به بسیاری از عفونت های تنفسی یا بیماری های التهابی شود.
  2.  از غذاهای سرخ شده پرهیز کنید. زمستان زمانی است که همه ما ترجیح می دهیم غذاهای تند و سرخ شده بخوریم. کودکان دوست دارند غذاهایی مانند سیب زمینی سرخ کرده یا ناگت و غیره را که سرخ شده هستند بخورند.
  3.  از مصرف غیرضروری آنتی بیوتیک ها خودداری کنید. سرماخوردگی معمولی و علائم خفیف آنفولانزا باید به طور طبیعی درمان شوند بنابراین از مصرف بیش از حد آنتی بیوتیک ها خودداری کنید، مگر اینکه به شدت مورد نیاز باشد.
  4. در فضای باز ورزش کنید. اگر هوا سرد نباشد بازی در فضای باز نه تنها به بهبود خلق و خو و فعالیت ذهنی آن ها کمک می کند، بلکه فرصتی برای قرار گرفتن در معرض نور خورشید و محیط طبیعی می دهد.
  5. بهبود خواب. کودکان باید حدود ۹ ساعت بخوابند. خواب جنبه مهمی از سبک زندگی افراد است که به بهبود ایمنی نیز کمک می کند.
  6. مقدار زیادی آب بنوشید. بدنی که به خوبی هیدراته شده باشد سریع تر بهبود می یابد.
  7. رژیم غذایی با پروتئین بالا. پنیر، آجیل، مرغ، گوشت، سویا، حبوبات، را در برنامه غذایی خود قرار دهید.
  8. شستشوی منظم دست ها. حدود ۸۰ درصد عفونت ها از طریق دست زدن منتقل می شوند، بنابراین باید روش صحیح شستن دست ها را به کودکان خود آموزش دهیم. باید به آنها آموزش داده شود که همیشه دست ها را بعد از عطسه و سرفه بشویند. شستن دست ها با آب و صابون باکتری ها و ویروس ها را از بین می برد و در نتیجه عفونت را کاهش می دهد.

داروی گیاهی برای تقویت سیستم ایمنی بدن کودکان

با انجام کارهای زیر به صورت طبیعی می توانید سیستم ایمنی کودک خود را بهبود ببخشید:

  • میوه و سبزیجات بیشتری سرو کنید.
  • افزایش زمان خواب.
  • مصرف شیر به صورت روزانه.
  • به عنوان خانواده ورزش کنید.
  • در مورد واکسیناسیون های توصیه شده حتما آگاهی داشته باشید.
  • سبزی های برگ دار. سبزیجاتی مانند اسفناج، کلم پیچ، برگ شاخ و برگ، آروگولا و کاهو فواید زیادی برای سلامتی دارند. زیرا حاوی سطوح بالایی از ویتامین‌های C و K و همچنین بتا کاروتن، فولات و فیبر هستند،
  • لیمو منبع غنی ویتامین C است و دارای طیف گسترده ای از فواید می باشد، بنابراین مصرف آن را در برنامه خود قرار دهید. ویتامین C یک آنتی اکسیدان است و برای کمک به پوست، سیستم ایمنی بدن، کاهش خطر عوارض ناشی از سرماخوردگی یا آنفولانزا و کاهش التهاب در بدن بسیار موثر است
  •  غنی ترین منابع غذایی روی شامل گوشت، ماهی و غذاهای دریایی است.
  •  زنجبیل دارای خواص ضد التهابی و آنتی بیوتیکی است که می تواند سیستم ایمنی شما را تقویت کند، همچنین حاوی خواص ضد ویروسی و ضد باکتریایی است که می تواند به حفظ سلامتی شما نیز کمک کند.
  • استرس را مدیریت کنید. استرس باعث می شود که مستعد ابتلا به عفونت باشیم. اطمینان حاصل کنید که بچه‌ها زمان استراحت برای بازی دارند، زمانی را به عنوان یک خانواده با هم بگذرانید و فرصت هایی را برای فرزندان خود ایجاد کنید تا در مورد هر چیزی که ممکن است آن ها را نگران کند صحبت کنند.
  • ماسک ها نیز می توانند کمک کنند، به خصوص در فضاهای داخلی شلوغ که دیگران مریض یا بیمار هستند.

خواب کافی کودکان

برای تاثیر بهترین شربت برای سیستم ایمنی کودکان، خواب بهتر حداقل ۳۰ دقیقه قبل از خواب لازم می باشد، برای افزایش کیفیت خواب زمان استفاده از صفحه نمایش را کاهش دهید و اجازه ندهید تلویزیون، تبلت یا تلفن های هوشمند در اتاق آن ها باشد. اجرای روتین قبل از خواب همچنین می تواند به کودکان شما کمک کند تا به موقع به رختخواب بروند و مطمئن شوند که خواب کافی دارند.

  • نوزادان ۴ تا ۱۲ ماه – ۱۲ تا ۱۶ ساعت (با چرت زدن)
  • کودکان نوپا ۱ تا ۲ سال – ۱۱ تا ۱۴ ساعت (با چرت زدن)
  • کودکان پیش دبستانی ۳ تا ۵ سال – ۱۰ تا ۱۳ ساعت (شامل چرت زدن)
  • کودکان در ۶ تا ۱۲ سالگی – ۹ تا ۱۲ ساعت
  • نوجوانان در ۱۳ تا ۱۸ سالگی – ۸ تا ۱۰ ساعت

منبع : تقویت سیستم ایمنی کودکان 

دلبستگی ناایمن در کودکان

دلبستگی ناایمن در کودکان ( insecure attachment)، درمان دلبستگی ناایمن کودک، دلبستگی ناایمن دوسوگرا و دلبستگی ناایمن اجتنابی در این مقاله آورده شده است. دلبستگی یک اصطلاح بالینی است که برای توصیف “ارتباط روانشناختی پایدار بین انسان ها” استفاده می شود. نظریه دلبستگی اهمیت پیوند عاطفی کودک را با مراقبان اصلی خود برجسته می کند. این اختلال در یا از بین رفتن این پیوند می تواند از نظر عاطفی و روانی کودک را تا بزرگسالی تحت تأثیر قرار می دهد و بر روابط آینده آن ها تأثیر می گذارد.

امنیت یک موضوع مهم برای کودکان دارای اختلال دلبستگی واکنشی و دیگر مسائل دلبستگی است. آن ها به دلیل ناامن حس کردن دنیا، سرد و بدگمان می باشند و همواره گارد دفاعی برای محافظت از خود به کار می برند، اما آن همچنین مانع می شود تا آن ها بتوانند هر گونه محبت و حمایت را بپذیرند.

پس قبل از آنکه چیز دیگری اتفاق بیفتد مهم است تا حس امنیت کودک تقویت شود. شما می توانید این کار را از طریق واضح کردن انتظارات و قواعد رفتاری و نشان دادن عکس العمل مداوم برایش تحقق دهید طوری که کودک هنگام عمل کردن به یک روش خاص آنچه از او انتظار می رود را بداند و حتی از همه مهم تر بداند که آنچه اتفاق میفتد اصلاً اهمیتی ندارد،  با این کار می توانید از قبل پیش دستی کرده و انتظارات را مشخص کنید.

تاریخچه نظریه دلبستگی

نظریه جان بولبی در مورد نظریه دلبستگی به دهه ۱۹۵۰ باز می گردد. بر اساس نظریه وی، سه سبک دلبستگی ناایمن شناسایی شد: ۱. دلبستگی ناایمن اجتنابی، ۲. دلبستگی ناایمن اضطرابی و ۳. دلبستگی ناایمن اجتنابی و چهارمین سبک دلبستگی که او کشف کرد، دلبستگی ایمن بود.

درک این مفهوم نسبتاً آسان است. نوزادی که به دنیا می آید، اولین پیوند اجتماعی را با مراقبین (در بیشتر موارد، والدین) برقرار می کند. این زمانی است که مغز کودک شروع به شکل گیری درک تعاملات اجتماعی می کند. در این شرایط والدین به کودک به طور غیرمستقیم آموزش می دهند که عواطف و نیازهای او شناخته می شود، او مورد حمایت و محبت قرار می گیرد و به طور کلی می توان به مردم اعتماد کرد.

در این زمینه مری اینزورث آزمایشی طراحی کرد در این آزمایش او سنجید که در آن سعی داشت به چگونگی ایجاد امنیت از سوی والدین تاکید داشت. در این آزمایش مدتی کودک را در خانه مورد آزمایش قرار دارد و آن ها را مشاهده کرد سپس دو بار از والدین خواست که فرزند خود را ترک کنند و بیرون بروند تا واکنش بچه ها را ببینند در این آزمایش سه الگو زیر آشکار شد.

پیشنهاد مشاور: چگونگی ایجاد پیوند دلبستگی ایمن

انواع سبک های دلبستگی نا ایمن

در ادامه انواع سبک های دلبستگی آمده است:

  • دلبستگی ناایمن دوسوگرا
  • دلبستگی ناایمن اضطرابی
  • وابستگی اجتنابی

۱.سبک دلبستگی ناایمن دوسوگرا

در شکل گیری این اختلال مراقب کودک در یک دقیقه مراقبت و پاسخگو بوده و دقیقه بعد بی توجه می شود. به طور خلاصه، مراقبان در پاسخ به نیازهای فرزندشان رفتار ناسازگارانه و متناقض از خود نشان می دهند. به عنوان مثال وقتی کودک برای محبت گریه می‌کند، مراقب در برخی مواقع می‌دود تا نیاز او را برآورده کند، اما در موارد دیگر گریه‌هایش را نادیده می‌گیرد. موارد زیر باعث ایجاد این نوع اختلال می شود:

  • در نحوه پاسخگویی به نیازهای فرزندشان غیرقابل پیش بینی است.
  • به نیازهای خود بیشتر از نیازهای فرزندانشان اهمیت می دهند.
  • در برخی موارد محبت کرده اما در برخی موارد فرزند خود را تنبیه می کنند.

این کودکان کاملاً مطمن هستند که والدین نزدیک آن ها هستند، اما به نظر نمی رسد که هیچ آرامشی از او بگیرند. کودکان دوسوگرا اغلب در مورد کاوش در دنیای خود بی اهمیت هستند.

۲. دلبستگی ناایمن اضطرابی (دلبستگی ناایمن اشفته)

در طول این دوره شکل گیری، ممکن است مراقب کودک از نظر عاطفی در بسیاری از مواقع در دسترس نبوده باشد. آن ها همچنین ممکن است با پاسخ ندادن به نشانه های فرزندشان به نیازهای فرزندشان بی اعتنایی کرده باشند و احتما سوء استفاده جسمانی یا روانی از آن ها نیز وجود دارد.

در این شرایط کودک رفتار عجیبی نشان می دهد به طور مثال به سمت مادر می رود ولی به او نگاه نمی کند یا دوست دارد به سمت مادر برود اما می ترسد، این نشان دهنده ترس از والدین است که به دلایل مختلفی می تواند ایجاد شود.

۳. دلبستگی ناایمن اجتنابی

سبک وابستگی اجتنابی حدود ۷ درصد رخ می دهد و معمولاً در ۱۸ ماه اول زندگی ایجاد می شود، بنابراین می توان گفت که تا حدودی نادر است. در این شرایط والد  بی توجه  و طرد کننده است و کودک احساس می کند که اصلا نمی تواند به مادر خود تکیه کند بنابراین خود را بی تفاوت به حضور مادر نشان می دهد تا بیش از این ناامید نشود.  در آینده این کودکان به دیگران اعتماد نکرده و رابطه خوبی با آن ها برقرار نمی کنند.

نشانه ها و علائم

وابستگی ایمن نشانه های زیر را در کودک به دنبال دارد:

  •  تمایل به نزدیکی به مراقب اصلی خود.
  •  اگر احساس ترس یا تهدید کنند، برای آسایش و ایمنی به مراقب اصلی خود بازگردند.
  • با مراقب اصلی خود به عنوان پایگاهی از امنیت رفتار می کنند که از آنجا می توانند محیط اطراف را کشف کنند. کودک با علم به اینکه می تواند در صورت نیاز به پایگاه امن خود بازگردد، احساس امنیت می کند.
  •  تجربه اضطراب در غیاب مراقب اصلی خود. وقتی مراقبشان می رود ناراحت می شوند، اما از دیدنشان خوشحال می شوند و وقتی برمی گردند به راحتی آرامش می یابند.

وابستگی ناایمن با نشانه های زیر ظاهر می شود و آینده کودک را با مشکل همراه می سازد:

  • نمی تواند با دیگران احوالپرسی کند یا به آن ها نزدیک شود
  • گریه های تسلی ناپذیر
  • مشکل در کنترل خشم یا پرخاشگری
  • گوشه گیری
  • بی علاقگی به بازی با همسالان
  •  سرکشی
  • ممکن است به والدین خود خیره شوند اما از تماس چشمی خودداری کنند.
  • ممکن است بی وقفه فریاد بزنند، گویی می خواهد با مراقب خود درگیر شود.
  • اعتماد به نفس پایینی دارند.

پیشگیری

چقدر توجه و محبت خیلی کم است و چقدر بیش از حد می باشد؟ چگونه می توان کودک را به درستی تربیت کرد؟ چگونه می توان سبک وابستگی سالم را پیش گرفت؟ خوشبختانه کودکان سیگنال هایی را به مراقبان خود ارسال می کنند که در واقع به آن ها می گویند به چیزی نیاز دارند. این که والدین چگونه به این نشانه‌ها پاسخ می‌دهد، می‌تواند بین دلبستگی ایمن یا ناایمن را رقم بزند.

با گذشت زمان، کودک یاد می گیرد که این را به عنوان یک هنجار تشخیص دهد و همانطور که بزرگ می شود، از اقدامات مراقب خود الگویی ذهنی تشکیل دهد و محیط اطراف را با آن الگو جست و جو کند.

درمان دلبستگی ناایمن در کودکان

  1. محدودیت ها و مرزها را وضع کنید. به طور همسان در کودکان دارای مشکلات دلبستگی همچون اختلال دلبستگی واکنشی تعیین مرزهای محبت موجب می شود دنیا قابل پیش بینی تر و کمتر ترسناک جلوه نماید. مهم است درک کنند که چه رفتاری از آن ها انتطار می رود؛ اگر آن ها قوانین را نادیده بگیرند؛ چه چیزی پذیرفتنی هست و چه چیزی نیست و چه پیامدهایی خواهد داشت. همچنین با این کار آنها یاد می گیرند که آنها نسبت به آنچه فکر می کنند اتفاقات قابل کنترل تر باشند.
  2. با وجود غمگینی و بدرفتاری کودک، مسئولیت پذیر ولی خونسرد باشید. بدانید که رفتار بد بدان معناست که کودک شما نمی داند چگونه آنچه او حس می کند و نیازمندی خود به کمک را کنترل کند. شما با حفظ خونسردی به کودک خود نشان می دهید که احساسات قابل مدیریت می باشند. اگر او عمداً مخالفت می کند، با خونسردی از پیامدهای از قبل معلوم  به صورت یک امر مسلم و واقعی پیروی می کند. اما هرگز یک کودک مبتلا به اختلال دلبستگی را زمانی که هیجانی است تنبیه یا توبیخ نکنید. این کار باعث می شود کودک احساس ناامنی بیشتری کند و ممکن است حتی رفتار بد را تقویت نماید زیرا واضح است که آن موجب بدتر شدن وضعیت می شود.
  3. فوراً در دسترس باشید تا ادامه تعارض را از نو قرار کنید. تعارض می تواند به ویژه برای کودکان دارای سبک
    دلبستگی ناایمن در کودکان یا اختلالات دلبستگی مخرب باشد. پس از بروز تعارض یا قشقرقی که در آن شما کودک خود را تنبیه کرده اید به محض اینکه او آرام شد آماده از سرگیری ارتباط باشید. این کار موجب تقویت سازگاری و محبت می شود  و به کودک شما کمک می کند تا در خود حس اعتماد و صداقتی رابنیان نهد که بابت آن شما پستی و بلندی های موجود  را پشت سر گذاشته اید.
  4. اشتباهات را بپذیرید و جبران را شروع کنید. وقتی که شما باعث می شوید کودک شما ناکامی و خشم را تجربه کند یا کاری را انجام می دهید که حساسیت را درک کند و سریع متوجه خود اشتباه می شود. اشتیاق شما به مسئولیت پذیری و ترمیم اشتباه می تواند پیوند دلبستگی را تقویت کند. کودکان دارای اختلال دلبستگی واکنشی یا دیگر مسائل دلبستگی باید بدانند که گرچه مثل بقیه کمل نیستند آنها باز هم دوست داشته می شوند و چیز مهمی نیست.

درمان دلبستگی ناایمن در بزرگسالی

اگر ویژگی‌های سبک‌های دلبستگی ناایمن را در خود یا شخصی تشخیص دهید، چه کاری می‌توانید انجام دهید؟

نکته کلیدی این است که بپذیریم و درک کنیم که مشکل اصلی دلبستگی ناایمن در روابط عاطفی و اعتماد به دیگران است که چالش برانگیز بوده و نیاز به تلاش زیادی دارد. بزرگسال ناایمن باید شروع به توجه احساسات عاطفی و فیزیکی که در اطراف صمیمیت (عاطفی) ایجاد می شود، کند.

باید چکار کنیم؟ در برخی مواقع، فرد بالغ ناایمن ممکن است بتواند شروع به ایجاد روابط نزدیکتر با مردم کند.

بدیهی است که کمک مشاور برای تغییر این الگو سودمندترین راه برای حرکت رو به جلو با ایجاد دلبستگی ایمن خواهد بود. مرکز مشاوره ستاره ایرانیان امکان مشاوره حضوری، تلفنی و آنلاین را ممکن کرده است و به شما کمک می کند تا در کمترین زمان بیش ترین تاثیر را احساس کنید.

منبع : دلبستگی ناایمن در کودکان

هوش هیجانی را بشناسید؟

هوش هیجانی را بشناسید؟

درک و به کارگیری هوش هیجانی یک سیر تاریخی دارد و برای داشتن یک سبک موفق زندگی معیار بیسار مهمی می باشد پس برای زندگی بهتر باید هوش هیجانی خود را تقویت کنید.

بسیاری از انسان ها وقتی با آن ها به گفتگو می پردازیم بسیار شاد، خوشبخت و پر انرژی هستند و ارتباطات آن ها قوی و دوستانه می باشد اما بعضی از افراد هستند که بیشتر زمان را به گرفتاری هایشان اختصاص می دهند و در مورد آن ها حرف می زنند.

با هوش هیجانی می توانیم بفهمیم که چقدر انسان ها خوب عمل میکنند و چقدر از آن خوشبخت هستند و بر اساس نظر مشاوران هوش هیجانی به ما آموزش می دهد چطور دیگران را درک کنیم و هیجانات خود را کنترل کنیم و چگونه از احساسات خود و دیگران برداشت درستی داشته باشیم.

تفاوت افرادی که از هوش هیجانی بهره ی کافی می برند و افرادی که از آن استفاده نمی کنند چیست؟

میان افرادی که از هوش هیجانی خود بهره می برند با افرادی که از آن استفاده نمی کنند تفاوت هایی وجود دارد.

افرادی که از هوش هیجانی خود استفاده می کنند می توانند احساسات و هیجانات خود را به خوبی کنترل کنند و به احساساتشان اجازه نمی دهند تا رفتارشان را تعیین کنند و احساساتشان بر روی رفتارشان اثر منفی بگذارد.

به عبارت دیگر خود فرد هیجاناتش را به خوبی هدایت می کند و نمی  گذارد تا هیجانات هدایت گر او باشند.

فردی که از هوش هیجانی بهره نمی برد می تواند به راحتی تسلیم احساساتش شود و احساساتش او را به هر سمتی می برد و اینکه فرد به فرمان احساساتش است پیامدهایی به همراه خواهد داشت و در نتیجه از دستش کاری ساخته نیست و  می گوید کاری نمی توانم انجام دهم.

افرادی که دارای هوش هیجانی هستند می توانند به خوبی عمل کنند و هوشمندی هیجانی باعث می شود تا بر افکار و کلامتان کنترل داشته باشید، افراد می توانند با به کارگیری برخی از ویژگی ها به فردی تبدیل شوند که از هوش هیجانی بالایی دارند و به خوبی می توانند هوش هیجانی خود را تقویت کنند.

چگونه هوش هیجانی را به کار ببریم؟

افرادی که دارای هوش هیجانی هستند می توانند راحت تر و قوی تر با دیگران ارتباط برقرار کنند و ارتباط بهتری با دیگران داشته باشند.

بر اساس نظر مشاوران هوش هیجانی ۴ مهارت را شامل می شود که عبارت است از:

شناسایی هیجانات:

ما با هیجانات می توانیم حوادث مهمی که در دنیای پیرامون اتفاق می افتد را بشناسیم و با دادن اطلاعات از طریق هوش هیجانی در جریان این حوادث قرار گیریم.

ما برای اینکه بتوانیم ارتباط درستی با دیگران برقرار کنیم باید هیجانات خود و دیگران را به خوبی بشناسیم تا بتوانیم به درستی عمل کنیم و رفتاری مناسب داشته باشیم.

کاربرد هیجانات:

احساسات ما، فکرمان را درگیر می کند به عبارت دیگر طرز فکرمان و اینکه در مورد چه چیزهایی فکر می کنیم به احساستمان مربوط می شود و تحت تاثیر آنها قرار می گیرد.

هنگامی که حوادثی اتفاق می افتد احساسات ما به افکار ما جهت می دهد و ما را آماده می کند تا در صورت لزوم واکنش نشان دهیم و به ما کمک می کند تا افکار خود را به طور درست و صحیح به کار بگیریم تا مشکل را به خوبی رفع کنیم.

درک هیجانات:

هیجانات بر اساس عوامل طبیعی و تحت تاثیر آن به وجود می آیند و رخداد های تصادفی نیستند، زمانی که ما هیجانات را به خوبی بشناسیم می توانیم حوادث اطرافمان را راحت تر درک کنیم و از هیجانات برای درک راحت تر محیط اطراف استفاده کنیم.

کنترل هیجانات:

هیجانات دارای اطلاعات هستند و وظیفه جمع آوری اطلاعات را انجام می دهند آن ها بر روی افکار تاثیر می گذارند و از این طریق باعث می شوند تا بر روی ذهن اثر گذاشته و فرمان را به ذهن انتقال دهند هنگامی که ذهن فرمان را دریافت کند، بدن می تواند عملکرد خود را آغاز کند.

بنابراین ما بر اساس اطلاعات استدلال های هوشمندانه ای را انجام می دهیم و مشکل را به درستی حل می کنیم.

به همین دلیل هر نوع هیجانی چه خوشایند باشد و چه ناخوشایند، آن ها را می پذیریم و راهبردهایی را انتخاب می کنیم که مناسب شرایط باشد و میزان هوشمندی احساسات ما را نشان دهد.

فاکتورهای هوش هیجانی

هوش هیجانی دارای برخی از فاکتورها می باشد که با بررسی هر کدام از آن ها می توانیم متوجه شویم که هر کدام چه میزان بر روی هوش هیجانی اثر می گذارند، در ادامه به معرفی هر کدام از آن ها می پردازیم.

اگر انسان خودآگاهی کافی داشته باشد و خودآگاهی او رشد کند در این هنگام می تواند به درستی احساسات خود را درک کند و درک درستی از رفتاری که انجام می دهد داشته باشد به عبارت دیگر خودآگاهی رشد کند درک انسان از احساس و رفتار او افزایش می یابد.

در این هنگام اگر انسان به درک درستی از خودآگاهی برسد می توان برای رسیدن به خواسته هایش، زندگی خود را تغییر دهد و با اصلاح خود زندگی بهتری داشته باشد و در زمینه خواسته هایش رشد کند.

اگر فرد تفکر روشنی نسبت به خود و آینده اش داشته باشد و بداند چه چیزهایی از زندگی می خواهد در این هنگام به یک توانمندی می رسید که بتوانید به طور آگاهانه و فعالانه خواسته های خود را به واقعیت تبدیل کنیم و به خواسته های خود برسید.

زمانی که شناخت کافی نسبت به خودتان ندارید در سطح هیجانات درونی و باورهای منفی خود باقی می مانید و به افکار نادرست و منفی خود اجازه می دهید تا اعمال و احساسات شما را تعیین کنند.

هیجانات استرس آور

هنگامی که با هیجانات استرس آور رو به رو می شوید مهارت ها، ویژگی ها ، عادت ها و نگرش هایی وجود دارند که شما را انعطاف پذیر می کنند و باعث می شوند که پرانرژی و شاد باشید که به آن خود کنترلی می گویند.

اگر فرد بتواند انعطاف پذیری هیجانی خود را تقویت کند و این را به خوبی آموزش ببیند زمانی که با استرس رو به رو می شود می تواند سلامت خود را بهبود بخشد و با مشکلاتی دچار نشود.

مورد دیگر انگیزش می باشد افرادی که برای انجام کاری انگیزه لازم را دارند دارای انرژی و نیرو هستند و می توانند به نتایج مثبت برسند و زمانی که با مشکلاتی رو به رو شدند برای رسیدن به هدف می توانند به خوبی تلاش کنند تا هدف آن ها محقق شود.

اگر با دیگران همدلی کنید می توانید به خوبی حالت ذهنی و احساسی طرف مقابل را تشخیص دهید و او را درک کنید.

بر اساس نظر مشاوران با همدلی کردن می توانید احساسات طرف مقابل را به خوبی درک کنید و از نظر احساسی خود را جای او قرار دهید تا بتوانید حس درک بهتری در کنارش داشته باشید.

داشتن مهارت های اجتماعی بسیار برای فرد مهم می باشد و چون انسان یک موجود اجتماعی است باید به خوبی مهارت های اجتماعی را یاد داشته باشد در غیر اینصورت به خاطر فقدان مهارت های اجتماعی به فردی منزوی، مضطرب و افسرده تبدیل می شود.

منبع : هوش هیجانی را بشناسید؟

ویژگی های فرزندان در آینده

برای کودک خود به چه چیزی نیاز دارید؟

مایلید او در آینده چگونه فردی شود؟

لطفا چند لحظه به کلمات زیر نگاه کنید و دور پنج ویژگی که دوست دارید کودکتان داشته باشد دایره بکشید. بعد روی ویژگی هایی که دوست ندارید کودکتان داشته باشد خط بکشید.

ماجراجوورزشکارهنرمندکنجکاوترسواجتماعیمهربانمستقل
مطیعپرحرفپرانرژیمثبت گراآرامبا اعتماد بنفسحساسپذیرا
اهل ریسکخجالتیهمه فن حریفخلاقپرخورسازگارهیجانیشوخ طبع
محتاطحرف گوش کنلجبازمستبدایرادگیرمودبرقابت جوجسور
منفی گراسخت گوشباپشتکارهمکارمنعطفحل کننده ی مسالهمبتکرفرهیخته
متفکرمسوولیت پذیرهمدلبا ارادههدفمندصبورتنبلشاد

حالا به دقت به انتخاب های خود نگاه کنید و اگر ممکن است آنها را با انتخاب های یکی دیگر از والدین یا دوست خود مقایسه نمایید.

برخی از این ویژگی ها به طور مستقیم و یا به طور کلی به موقعیت های تحصیلی مربوط نمی شود. در واقع شواهد نشان می دهند که موفقیت در زندگی فقط مبتنی بر هوش عقلانی (IQ) نیست، بلکه به عواملی دیگر مربوط هستند که البته بسیار هم اهمیت دارند.

یک بار دیگر به انتخاب های خود دقت کنید و ببینید که این گزینه ها چگونه تاثیر می گذارند بر:

شیوه ای که برای صحبت کردن با کودک خود بر می گزینید.

نوع برخورد یا رفتار با او

فعالیته هایی که اجازه می دهید تجربه کند.

موفقیت چیست؟

اگر از هر پدر یا مادری بپرسید که برای فرزندان خود خواهان چه چیزی هستند، اکثر آنها خواهند گفت که فقط کودکانشان شاد و راضی باشند، ولی چه چیزی شادی و رضایت را در زندگی ایجاد می کند؟

زمانی  که فرزند شما به کلاس اول ابتدایی رفت زندگی خود را با آزمونها و تست های آموزشی آغاز کرد. شاید شما معتقد باشید که این آزمونها ، معیار خوبی برای سنجش موفقیت آنها ست. البته قطعا قبولی در امتحانات درسی و گذراندن آنها بسیار مهم است. ولی این فقط یک نوع موفقیت خواهد بود.

بعضی از این افراد ، در زمان تحصیل دانش آموزانی موفق بوده اند ولی برخی از آنها این گونه نبوده اند ، بلکه ویژگی هایی خاص نظیر موارد زیر داشته اند:

اعتماد به نفس بالا، احساس رضایت از خود، احساس اطمینان و ارزشمندی نسبت به توانایی های خود، مدیریت و کنترل هیجانها، آگاهی نسبت به احساسات خود و توانایی در مدیریت آنها، ارتباط خوب و موثر با دیگران، قدرت فهم احساس دیگران، برقراری یک ارتباط موثر و مفید با مردم، برخورداری از یک دید مثبت به مسائل و مشکلات زندگی، قوی بودن، داشتن قدرت ریسک بالا و نگریستن به مشکلات به عنوان بخشی از فرایند یادگیری.

کودکان را برای زندگی آماده کنیم. این نگرش ها و مهارتهای ضروری و حیاتی، برای آماده ساختن کودکان در «زندگی» باید مد نظر قرار گیرد. موضوع اصلی ، هوش یا توانایی های ذهنی کودکان نیست. علاوه بر این ، کودکی که مهارتهای زندگی را بیاموزد بهتر می تواند از استعدادهای خود در مدرسه بهره ببرد و به همین ترتیب، موفقیت در فعالیت های زندگی تحصیلی ، او را در بقیه ی عرصه های زندگی موفق تر خواهد ساخت. باید دانست که برای آموزش مهارتها و نگرش های صحیح زندگی به کودکان ، شرایط و امکانات خاصی مورد نیاز نیست، بلکه دانایی و توانایی والدین در این زمینه کارساز خواهد بود.

هر کس در هر سن و جایگاه شغلی و اجتماعی می تواند مهارتهای زندگی را بیاموزد، همان طور که مهارتهای دیگر را فرا می گیرد، آموختن و تمرین کردن این مهارت ها بسیار ساده است. ولی آغاز فراگیری قبل از ۶ سالگی بسیار مطلوب است، چرا که کودکان ، در این سن ذهن خود را شکل می دهند و در مورد چگونگی ارتباط خویش با محیط پیرامون می اندیشند.

در واقع کودکان، در این سن به ساختن ذهنیت خویش می پردازند و مغزشان رشد می یابد. ارتباط یاخته های عصبی و سلول های مغز باعث یادگیری بچه ها می شود و ما می دانیم که بخش اعظم ارتباط های مهم که ناشی از رشد سیستم عصبی انسان است در پنچ سال اول زندگی ساخته می شود. البته این بدان معنا نیست که ما در سنین بعدی نمی توانیم چیزهای دیگری را یاد بگیریم، ولی توانایی ما برای یادگیری، در همان سالهای اولیه زندگی شکل می گیرد. علاوه بر این ، زیر بنای شخصیت و اعتماد به نفس ما تحت تاثیر توانایی ما برای مقابله با چالش های زندگی و یادگیری رشد می کند.ویژگی های فرزندان در آینده 

مهارتهای زندگی یعنی اینجاد روابط بین فردی مناسب و موثر، انجام مسئولیتهای اجتماعی، تصمیم گیری صحیح، حل تعارضات و کشمکش ها بدون توسل به اعمالی که به خود یا دیگران صدمه می زنند. برنامه ی آموزش مهارتهای زندگی بر این اصل استوار است که کودکان حق دارند توانمند شوند و نیازمند آنند که بتوانند از خود و علاقه هایشان در موقعیت های سخت زندگی دفاع کنند. این نوع برنامه ها در پیشگیری از مخاطرات سلامت نگاهی کلی دراند و به آموزش محدود تنها یک مهارت بسنده نمی کنند.

اهداف اموزش مهارتهای زندگی : مجموعه مهارتهای زندگی، نه تنها به توانمند ساختن افراد در زندگی حال نمی اندیشد ، بلکه بر توانمندی آنان برای زندگی آینده نیز تاکید می ورزد. در ضمن ، بر شکوفایی توانایی های بالقوه ی افراد متمرکز است . به طور کلی ، هدف از مجموعه مهارتهای زندگی ، کمک به فرد برای حرکت از توانایی ها و ضعفهای مهارتی، به سوی مهارتهای توانمندی، قوی و سازنده است.  چنین مهارتهایی برای زندگی ، تصمیمات متعهدانه ی فرد را در بر می گیرد.

مسئولیت پذیری یا تعهد فردی ، مفهوم مثبتی است که طبق آن ، افراد نسبت به سلامتشان و اتخاذ تصمیمشان در مسائل زندگی خویش متعهد هستند. در واقع هدف نهایی مهارتهای زندگی این است که افراد، مسئولیت برتری و شایستگی فردی خویش را بپریرند. این شایستگی فردی شامل احساس کفایت و شایستگی سطح بالا، سلامت روانی، خودشکوفایی و پذیرش مسئولیت فردی است. در نتیجه می توان گفت که مجموعه مهارتهای زندگی، هم اهداف پیشگیرانه دارد و هم کنترل مدیریت مشکلات، و مانند سبک رویکرد آموزشی، هم برای مداخلات گروهی و هم فردی مناسب است.

به گزارش سازمان بهداشت  جهانی، هدف  از اموزش مهارتهای زندگی ، افزایش توانایی های روانی اجتماعی و در نهایت پیشگیری از ایجاد رفتارهای آسیب زننده به بهداشت و سلامت و ارتقای سطح روانی افراد است.

یکی از اهداف اصلی برنامه ی مهارت های زندگی، ارتقای بهداشت روانی کودکان و نوجوانان است . مطالعات بسیاری در مورد تاثیر برنامه ی آموزش مهارتهای زندگی در ابعاد مختلف سلامت روان انجام گرفته و نتایج نشان داده است که آموزش این مهارتها سبب افزایش عزت نفس، بهبود رفتارهای اجتماعی و سازگاری اجتماعی ، افزایش رضایت سیستم خانوادگی و سازگاری با خانواده ، افزایش مهارت حل مسائل شخصی و بین فردی و افزایش مهارتهای مقبله ای شده است.

مهارت هایی که باید آموزش داده شود:در دوره مهارت های زندگی ، این مهارتها باید به کودکان به همراه تمرین ، بازی و فعایت ها ی جالب آموزش داده شود.

توانایی تصمیم گیری: این توانایی به فرد کمک می کند تا به نحوی موثر در مورد مسائل زندگی خود تصمیم گیری کند. چنانچه کودکان بتوانند فعالانه در مورد اعمال خود تصمیم بگیرند، جوانب مختلف راه حل هایی که می توانند انتخاب کنند را بررسی کرده و پیامد هر انتخاب را ارزیابی نماینده آنگاه خواهند توانست که از سطح بیشتری از سلامت روانی برخوردار شوند.

توانایی حل مساله : این توانمندی، فرد را قادر می سازد که به طور موثر تری مسائل زندگی را حل کند. اگر مسائل مهم زندگی حل نشده بمانند، تنش روانی و به دنبال آن مشکلاتی برای جسم در پی خواهند داشت.

توانایی تفکر خلاق: این نوع تفکر ، هم به حل مساله و هم به تصمیم گیری های مناسب کمک میکند. با استفاده از این نوع تفکر، راه حل های مختلف مسائل و پیامدهای هر یک از آنها بررسی میشود تا در اختیار روند تصمیم گیری قرار بگیرد. این امر فرد را قادر می سازد تا مسائل را ورای تجارب مستقیم خود دریابد . حتی زمانی که مشکلی وجود ندارد و تصمیم گیری خاصی لازم نیست، به سازگاری و انعطاف بیشتری به زندگی روزمره خود بپردازد.

توانایی تفکر نقادانه: تفکر نقادانه ، توانایی تحلیل اطلاعات و تجارب است. آموزش این مهارت، کودک را قادر می سازد تا در برخورد با ارزش ها، فشار گروه هم سالان و رسانه های جمعی ، مقاومت نماید و از آسیبهای ناشی از این موارد در امان بماند.

توانایی برقراری رابطه ی موثر: این مهارت به فرد کمک می کند که از طریق کلام یا رفتار خود و به شیوه ای متناسب با فرهنگ، جامعه و موقعیت ، بتواند خود و ارزش ها و باور های خویش را مطرح سازد. بدین ترتیب فرد خواهد توانست نظرات ، عقاید، خواسته ها، نیازها و  عواطف خود را ابراز کند و در صورت نیاز بتواند از دیگران درخواست کمک و راهنمایی نماید. مهارت تقاضای کمک و راهنمایی از دیگران در هنگام ضرورت از مشخصات مهم یک رابطه ی سالم است.

توانایی برقراری روابط بین فردی سازگارانه: این توانایی به ایجاد روابط بین فردی مثبت و موثر انسان با دیگران کمک می کند. یکی از این موارد توانایی ایجاد و ابقای روابط دوستانه است که در سلامت روانی و اجتماعی، روابط گرم خانوادگی و قطع روابط اجتماعی ناسالم نقش بسیار مهمی ایفا می کند.

 توانایی آگاهی از خود: خودآگاهی ، توانایی شناخت خود و آگاهی از خصوصیات ، نقاط ضعف و قدرت، خواسته ها ، ترس ها و انزجارها است. رشد خودآگاهی ، فرد کمک می کند تا دریابد تحت استرس قرار دارد یا نه و این امر معمولا پیش شرط و شرط ضروری روابط اجتماعی و روابط بین فردی مناسب و همدلانه است.

توانایی همدلی با دیگران: همدلی یعنی این که فرد بتواند زندگی دیگران را حتی زمانی که در آن شرایط قرار ندارد درک کند. این مهارت به انسان کمک می کند تا بتواند دیگرن را حتی وقتی با آنها بسیار متفاوت است بپذیرد و به آنها احترام بگذارد. همدلی، روابط اجتماعی را بهتر می کند و به ایجاد رفتارهای حمایت کننده و پذیرنده نسبت به انسان های دیگر منجر می شود.

توانایی مقابله با هیجانها: این توانایی، فرد را قادر می سازد تا هیجان ها را در خود و دیگران تشخیص دهد، نحوی تاثیر هیجانات بر رفتار را بداند و بتواند واکنشی مناسب به هیجانهای مختلف نشان دهد. اگر با حالت های هیجانی مثل غم، خشم یا اضطراب درست برخورد نشود، این موارد تاثیراتی منفی بر سلامت روانی و جسمی یا اجتماعی خواهند گذاشت.

توانایی مقابله با تنش ها: این توانمندی شامل شناخت تنش های مختلف زندگی و تاثیرات آنها بر فرد است. شناسای منابع تنش زا و نحوی تاثیر آن بر انسان، فرد را قادر می سازد تا با اعمال و موضع گیری های خود فشار را کاهش دهد. مسلم است که عوامل فرهنگی و اجتماعی، تعیین کننده ی ماهیت زندگی است. مثلا در بعضی جوامع ، پسران در برقراری تماس جنسی با ممنوعیت عرفی مواجه نیستند، حال آنکه در مورد دختران کاملا برعکس است. بنابراین برای استفاده از مهارتهای زندگی با هدف افزایش توانایی های روانی و اجتماعی، جنسیت نقش مهم دارد.

یادگیری مهارتهای زندگی چه کمکی به کودک من خواهد کرد؟

شاد و خرسند بودن از تمامی اتفاقات زندگی ، نه صرفا موفقیت های تحصیلی و بازی و تفریح .

کودک شما از توانمندی خود در یادگیری بیشتر احساس رضایت خواهد کرد.

مهارتهای زندگی در هر سن و سالی قابل آموزش و توسعه یافتن است. اما بهتر است از قبل از سن ۶ سالگی آغاز شود.

آگاه بودن از نگرش ها و رفتارهای خود  گامی مهمی در کمک کردن به کودکان است.

داشتن یک نگرش مثبت به اشتباهات و خطاهای خود، برای موفقیت در یادگیری و زندگی بسیار ضروری و مهم است.

منبع : ویژگی های فرزندان در آینده 

مهارت توجه به کودکان

مهارت توجه به کودکان

توجه به کودکان یک تکنیک حیاتی و مهم در تـربیت کودکان است و لازم است تا خانواده ها و والدین تکنیک ها و سبک های درست تـوجه به کودکان را بیاموزند. اگر پدر و مادرها بتوانند به خوبی از روش های توجه به کودکان بهره بگیرند می توانند مشکلات بسیاری را در روابط میان خود و کودکان خود حل نموده و کاهش دهند و موجبات افزایش اعتماد و حس اعتماد به نفس را در کودکان از همان دوران کودکی فراهم نمایند چرا که ثابت شده است که افزایش اعتماد به نفس در افراد باید در همان دوران کودکی آن ها اغاز شود.

والدین بیشتر اوقات خیال می کنند که به اندازه کافی به کودکان خود توجه می نمایند اما در عین حال گاهی یا اوقات زیادی از کودک می شنوند که مثلا ” شما به من توجهی نمی کنید” شاید والدین حتی از این صحبت کودک خود  گله مند شده و ناراحت شوند. در واقع می شود گفت که توجه کردن به کودکان یعنی توصیف رفتارهای خوب در آنان به گونه ای که کودک حس نماید که رفتارهای خوبش و ویژگی های مطلوبش مورد توجه والدین قرار گرفته است و در واقع این کار فواید زیادی دارد چرا که وقتی والدین به رفتار مثبت کودک واکنش نشان داده و به آن توجه می کنند کودک می فهمد که رفتار مطلوبش مورد توجه خانواده بوده و تلاش می کند تا ان را بهبود داده و پر رنگ تر نماید.

توجه مناسب به کودک و مهارت توجه والدین فواید زیادی داشته و سبب بهبود بسیاری از ویژگی های  رفتاری و اجتماعی در کودکان می شود. اولین و مهم ترین تاثیری که توجه به کودکان داده این است که کودک تلاش می کند تا رفتارهای مقبول و مورد پسند خود را افزایش داده و رفتارهای بد را کاهش دهد.

دومین تاثیر مهم توجه به کودکان این است که رابطه ای مناسب بین کودک و والدین شکل گرفته و در واقع مشکلات موجود در رابطه ها تا حد زیادی کاهش می یابد. تکنیک ها و نکات مهم زیادی برای توجه بهتر والدین به کودکان وجود دارد که چند مورد را در ادامه ذکر می کنیم.

اولین نکته مهم این است که پدر و مادر سعی کنند که دقیقا همان رفتاری که کودکان از خود نشان می دهد را بازگو نمایند و این می تواند تاییدی برای کودک باشد و به او بفهماند که تمام حواس والدین به صورت خوب و تمام و کمال به او هست.  پس لازم است تا والدین در هر زمان که توانستد و در هر فرصتی کارهایی که کودک انجام داده است را به صورت کامل بازگو کنند و با این کار نشان دهند که توجه و حواس آن ها به صورت کامل به فرزندشان هست.

می توان گفت که توجه نمودن به کودکان و مهارت توجه در واقع به نوعی شبیه به گزارشگری ورزشی مثلا در ورزش فوتبال می باشد که فرد گزارشگر تمام موارد را بازگو می کند پس والدین نیز به همین صورت وقتی که کودک در حال انجام کاری هستند باید آن ها را با تمام وجود زیر نظر گرفته و پس از آن موارد را به صورت کامل بازگو نمایند مثلا اگر کودک در حال بازی با مکعب های خودش است باید کنارش نشسته و رفتارها و کارهایش را کامل بازگو نمایند به طور مثال بگوید که تو داری مکعب های زرد را با قرمز کنارهم می چینی و یک خانه زیبا می سازی و یا اگر در حال نقاشی است مثلا بگوید که تو داری یک خانه زیبا با رنگ آبی می کشی… پس توجه نمودن به کودکان تنها یک صحبت صرف نیست و تنها با حرف زدن نمی توان به کودک ثابت کرد که به او توجه می شود بلکه نیاز است با رفتار و اعمال خود توجه به او را به او ثابت نماییم و نشان دهیم. روشی دیگر برای توجه نمودن، تقلید کارهای کودک است. می توان در زمان توجه کنار کودک بوده و کارهای او را دقیقا تقلید کرد. کشیدن یک نقاشی یا ساختن یک مجسمه با خمیر بازی یک نمونه و مثال خوب است. توجه کنید که می بایست به صورت دائمی از این روش استفاده نمود.

منبع : مهارت توجه به کودکان 

اختلال اضطراب فراگیر

اختلال اضطراب فراگیر از علائم، سبب شناسی، تشخیص و درمان

آیا با اختلال اضطراب فراگیر آشنایی دارید؟

امروزه زندگی ها سرشار از اضطراب و استرس می باشد. و اضطراب و نگرانی بهم وابسته هستند و در بسیاری از مواقع با آن ها رو به رو هستید.

اضطراب اگر در حد طبیعی باشد به شما کمک می کند تا در شرایط بحرانی و پرخطر عکس العمل مناسبی از خود نشان دهید و به کمک آن می تواند برای زندگی خود برنامه ریزی دقیقی داشته باشید.

اختلال اضطراب فراگیر، یکی از اختلالاتی است که اضطراب بسیار زیاد و غیرمعقولی در فرد به وجود می آورد و باعث می شود نگرانی های غیرعادی و شدیدی در مورد اتفاقات و روزمرگی های زندگی تجربه کند.

اضطرار فراگیر میتواند تاثیرات منفی بر روی زندگی بگذارد و روابط اجتماعی و روزمرگی های زندگی را درگیر خود می کند و باعث اختلال و ایجاد مشکلاتی در تمام عرصه زندگی می شود.

شناختن علائم و تسخیص به موقع آن باعث می شود که درمان آن راحت تر شود.در این مقاله به بررسی علائم اضطرار فراگیر و تشخیص و درمان آن می پردازیم.

اختلال اضطراب فراگیر چیست؟

اختلال اضطراب فراگیر چیست؟ اختلال اضطراب فراگیر یا GAD نمونه ای از اختلالات اضطرابی می باشد.

این اختلال در فرد نگرانی دائمی و بیمارگونی را نسبت به رویدادهای آینده و تصوراتی بسیار نگران کننده در مورد اتفاقاتی که در آینده احتمال رخ دادنش است به وجود می آورد.

در واقع مشکل فردی که دچار اختلال اضطراب فراگیر است ترس از ابهام می باشد چون دلش می خواهد که تمام امور را در دست بگیرد و آن را کنترل کند.

نشانه های اختلال اضطراب فراگیر در زمان میانسالی به اوج می رسد و با افزایش سن کاهش می یابد. و درصد مبتلا شدن به این اختلال در زنان دو برابر مردان است.

علائم اختلال اضطراب فراگیر چیست؟

آگاهی در مورد اختلال اضطراب فراگیر و شناخت علائم آن برای درمان تاثیر به سزایی دارد و توجه به میزان شیوع این بیماری را باید جدی گرفت.

در زیر اهمیت شناخت و درمان بیماری را مورد بررسی قرار می دهیم.

ناتوانی در کنترل و مدیریت نگرانی ها

در اضطراب فراگیر شما احساس ترس و نگرانی شدیدی دارید به حدی که نمی توانید آن را کنترل کنید.

ممکن است هیچوقت نتوانید آرامش واقعی را تجربه کنبد.

در نتیجه بر روی مسائل مهم زندگیتان نمی توانید تمرکز کنید و قدرت تصمیم گیری در مورد مسائل مهم نخواهید داشت.

نگرانی افراطی و نامعقول بدون دلیل مشخص

در اختلال فراگیر بدون دلیل ناراحت هستید و احساس می کنید که چیزی از درون شما را اذیت می کند ولی دلیل و علت آن را نمی دانید.

این نگرانی به طور مکرر شما را درگیر خود نگه می دارد و نمی گذارد در زندگی آرامش داشته باشید و همیشه دلشوره دارید و نگران هستید.

نگرانی تعمیم یافته به تمام موضوعات

افرادی که دچار اضطراب فراگیر هستند نگرانی آن ها مختص شرایط و موقعیت خاصی نیست و ممکن است در هر شرایطی به سراغشان آید.

این اضطرار موضوع آن بر اساس شرایط سنی افراد متفاوت است.

مثلا در گروه سنی نوجوان و جوانان بیشتر نگرانی آن ها در مورد کار و تحصیل است. و در گروه سنی میانسالی بیشتر نگران سلامتی خود و افراد خانواده می باشند.

مشکلات ذهنی و جسمانی همزمان با نگرانی مزمن

اضطراب فراگیر باعث وجود استرس و نگرانی می شود و این نگرانی و ترس با علائمی همراه است که در زیر بیان شده است.

بی خوابی، خواب ناآرام و بدون کیفیت، پریدن از خواب، گرفتگی و انقباض عضلات، دردهای عضلانی، نداشتن قدرت تمرکز، بی قراری، بداخلاقی و زودرنجی، تحریک پذیری بالا، زود از کوره در رفتن خصوصا در موقعیت‌های استرس زا، تپش قلب، سردرد و سرگیجه، حالت تهوع، اسهال و یبوست از جمله علائم ناشی از وجود استرس‌های مزمن و طولانی در بدن است.

که این استرس و نگرانی زیاد منجر به مشکلات ذهنی و جسمی در فرد می شود.

مختل شدن بخش های مهم زندگی

نگرانی و استرس زیاد در اضطراب فراگیر باعث می شود که عملکرد ذهنی و جسمی شما کاهش یابد و در مسائل مهم زندگیتان دچار اختلال شوید .

به دلیل اضطراب و نگرانی زیاد با مشکلات و دردسرهای زیادی در زمینه شغلی ، تحصیلی وازدواج وهمچنین در روابط اجتماعی تان مواجه شوید.

سبب شناسی اختلال اضطراب فراگیر

علت دقیقی برای اختلال اضطراب فراگیر مشخص نشده است اما دلایل زیر را می توان کم و بیش به اضطراب فراگیر ربط داد.

عوامل زیستی، اجتماعی و روانی

مولفه های وارثتی چون ممکن است یه اختلال ارثی باشد. عامل ژنتیک در آن دخیل باشد.

افرادی که دچار اختلال اضطراب فراگیر می شوند با کاهش سوخت و ساز در عقده های قاعده ای و ماده سفید مغز رو به رو می شوند و مشکلاتی برای آن ها به وجود می آید.

توجه به انتخاب های منفی و سوگیری نسبت به محرک های محیطی یکی از دلایل آن از نظر اجتماعی می باشد.

تشخیص اختلال اضطراب فراگیر

اختلالات اضطرابی انواع مختلفی دارد و نمی تواند به راحتی آن ها را تشخیص داد.

تشخیص سطح بیماری ویا نرمال بودن اضطراب باید توسط روانشناسان و متخصصان انجام گیرد.

روان درمان می تواند با استفاده از مشاوره روانشناسی و اطلاعاتی که در زمینه بالینی به دست آورده است علائم اختلال اضطراب فراگیر را بشناسد و راه هایی را برای درمان آن پیدا کند.و اقدامات درمانی رو هر چه سریع تر برروی بیمار انجام دهد.

اختلال اضطراب فراگیر ممکن است در کودکان به وجود آید و بسیار ضروری و مهم است که به موقع علائم بیماری شناسایی شود و اقداماتی برای درمان آن صورت گیرد.

کودک علاوه بر نشانه‌های ذهنی مثل نگرانی و اضطراب شدید، نشانه‌های جسمی مثل دل درد، تهوع، و سردرد را تجربه می‌کند.

این اختلال در دسته‌ی اختلالات کودکان استثنایی تلقی نمی‌شود اما نیاز به درمان‌های ویژه دارد.

درمان اختلال اضطراب فراگیر

اختلال اضطراب فراگیر باعث نگرانی های شدیدی می شود و کل زندگی را تحت تاثیر خود قرار داده و مختل می کند.

باید تا تشخیص به موقع آن هر چه سریع تر به درمان آن اقدام کنید. و درمان آن را جدی بگیرید.

از بهترین روش های درمانی آن می توان به روان درمانی، دارو درمانی و اقدامات حمایتی اشاره کرد.

مشاوره و روانشناس با کنترل کردن استرستان به شما کمک می کند بهترین روش درمانی را انتخاب کنید.

در زیر روش های درمانی مورد بررسی قرار گرفته است.

روان درمانی

جالب است بدانید که جلسات روان درمانی تنها به افراد مبتلا به اختلالات روانی اختصاص ندارد و همه افراد برای ارتقای سطح کیفی زندگی خود می‌توانند از آن بهره‌مند شوند.

جلسات درمانی می‌تواند به صورت فردی، گروهی، زوج درمانی و یا خانواده درمانی برگزار شود. شرکت در این جلسات محدودیت سنی خاصی ندارد و برای کودکان و بزرگسالان قابل اجراست.

درمانگران معمولاً جلسات را به صورت یک بار در هفته و هر بار به مدت ۳۰ تا ۵۰ دقیقه تنظیم می‌کنند.

روان درمانی گاهی اوقات همراه با درمان دارویی انجام می‌شود.

بسته به شرایط روانی مراجع گاهی اوقات درمان دارویی و گاهی اوقات روان درمانی ارجحیت پیدا می‌کند.

درمان شناختی-رفتاری افکار انسان را منشأ تمامی احساسات و رفتارها در نظر می‌گیرد. و ترس و نگرانی انسان را از پایه ریشه یابی می کند.

به همین خاطر در این درمان درمانگر تلاش  می‌کند تا برای حل مشکلات الگوهای ناسازگار و مخرب افکار و باورهای منفی را در فرد پیدا کرده و به او کمک کند تا افکار مناسبی را جایگزین آن‌ها کند.

درمان شناختی-رفتاری امروزه به عنوان رایج‌ترین شیوه روان درمانی در دنیا مورد استفاده قرار می‌گیرد و تحقیقات نشان داده است که در درمان طیف وسیعی از اختلالات روانی کاربرد دارد.

درمانگر با تجویزآزمایش های رفتاری فرد را وارد چالش هایی می کند که با ترس رو به رو شود و اضطراب و استرس آن کم شود.

دارو درمانی

زمانی که روان درمانی برای شما ثمر بخش نباشد، اختلال شما شدید باشد یا همزمان به روان درمانی و دارو درمانی نیاز داشته باشد، دارو تجویز خواهد شد.

دارودرمانی اثربخشی سریع اما موقتی دارد و هزینه ها در مقایسه با روان درمانی کمتر است.

ولی در طولانی مدت به حل مشکل تان کمکی نمی کند چون مهارتی را به شما آموزش نمی دهد تا بتوانید هنگامی که با مشکلاتی رو به رو می شوید ازآن کمک بگیرید و فقط برای مدت زمانی کمی شما را آرام می کند.

زمانی که اثر داروها تمام شود ممکن است بیماری به حالت اولیه اش برگردد.

بسیاری از افراد به دلیل عوارض دارویی و تداخل داروها زیاد رغبتی ندارند تا از این شیوه درمانی استفاده کنند.

از جمله داروهایی که برای درمان اختلال اضطراب فراگیر تجویز می‌شود، در درجه اول داروهای مهارکننده اختصاصی باز جذب سروتونین بوده و پس از آن مصرف داروهای مهارکننده بازجذب نوراپی نفرین، سروتونین و ضدافسردگی‌های سه حلقه‌ای توصیه می‌شوند.

اقدامات حمایتی

در کنار روش های روان درمانی و دارو درمانی حمایت خانواده نقش بسیار مهمی دارد و می تواند در بهبودی بیماری تاثیر بسیاری داشته باشد.

یکی از عواملی که باعث می شود به اختلال اضطرار فراگیر دچار شوید می تواند عوامل ژنتیکی باشد.

بسیاری از اعضای خانواده به  اختلال اضطراب دچار می شوند اما آن را جدی نمی گیرند. و نشانه های آن را نادیده می گیرند و خیال می کنند اضطراب و استرس طبیعی باشد.

افراد باید علایم را جدی بگیرند وبرای درمان خود تلاش کنند تا علاوه بر درمان خود در بهبودی خانواده نیز نقشی داشته باشند.

نقش مرکز مشاوره در درمان اختلالات اضطرابی

مراکز مشاوره از متخصصان و روانشناسان باتجربه ای استفاده می کنند و شما می توانید به صورت حضوری، اینترنتی و یا تلفنی از آن ها کمک بخواهید.

آن ها با شناخت مشکلات و پیدا کردن دلیل پایه آن، شما را در حل مشکلاتتان راهنمایی می کنند و راه حل های مناسبی را در اختیارتان قرار می دهند.

این مراکز در طول سال همایش ها و کارگاه های آموزشی برگزار می کنند شما می توانید با شرکت در این جلسات اطلاعات خود را افزایش دهید.

منبع : اختلال اضطراب فراگیر

تاثیرات ورزش بر روی مغز کودکان

بچه های باهوش پرورش دهید!

وقتی بچه ها در ورزش  شرکت می کنند و یا سایر فعالیت جسمی منظم را انجام می دهند، نه تنها بدن آنها سالم و متناسب می شود، بلکه همچنین از انها انسان باهوشی می سازد.  تمرین و ورزش تاثیرات خوبی بر روی مغز دارد، و نه تنها برای بزرگسالان این امر صحت دارد، بلکه برای بچه ها هم مفید و حتی مهم تر می باشد. فیل تام پروسکی، استاد علم ورزش در دانشگاه گرجستان بر این باور است که ورزش و تمرین، تاثیری بلند مدت بر روی مغز هایی دارد که در حال رشد هستند”.

موارد زیر مربوط به مزایای تمرین و ورزش و نحوه کمک کردن آن در باهوش شدن بچه ها می باشد.

  • ورزش کردن جریان خون در مغز را افزایش می دهد. خون اکسیژن و گلوکز را به قسمت هایی از مغز می رساند که برای افزایش هوشیاری و تمرکز ذهنی اهمیت دارند. به همین دلیل، ورزش کردن کمک می کند تا توانایی یادگیری بچه ها افزایش یابد. یک مطالعه در آزمایشگاه دانشگاه کلمبیا در سال ۲۰۰۷ انجام شده است و بیانگر این می باشد که یک رژیم ورزشی سه ماهه می تواند جریان خون را برای بخش هایی از مغز که مربوط به حاظفه و یادگیری می باشد را تا ۳۰ درصد افزایش دهد.
  • به عقیده محققان آمریکایی، ورزش سلولهای مغزی جدید را در بخشی از مغز می سازد که به شکنج دندانه دار معروف است ، جایی که با حافظه و از دست دادن حافظه در ارتباط می باشد. جان ریتی، استاد روان پزشکی در دانشگاه پزشکی هاروارد ، بر این عقیده است که ورزش همچنین عوامل رشد عصب را تحریک می کند. وی بیان می دارد: من این عامل را اعجازی برای مغز می نامم. افرادی که ورزش مناسب و منظمی را دارند، حافظه کوتاه مدتشان تقویت می شود،  واکنش سریع تری را در زمان دارند و از سطح بالای خلاقیت بهره مندند.
  • همچنین جان ریتی بر این عقیده هست که ، ورزش سطح عامل نورو تروفیک ناشی از مغز یا BDNF را بالاتر می برد. BDNF عاملی است که باعث می شود سلول های عصبی گسترده تر شوند، به یکدیگر وصل شده و با یکدیگر از طرق جدیدی ارتباط برقرار کنند، که این عمر منجر به آماده تر شدن کودک برای یادگیری و ظرفیت دانش بالاتر می شود.
  • روانشناسان در دانشگاه ایلی نویز در اوربان – جامپگن مطالعه کردند که ورزش به چه نحوی بر شکل واقعی و عملکرد مغز کودکان تاثیر می گذارد. آنها به این نتیجه رسیدند که کودکان با وضعیت فیزیکی مناسب در چالش های ادراکی و شناختی دارای امتیاز بالاتری بوده است و MRI کودکان نشانگر عقده های پایه مغزی بزرگتری بوده است، که این عامل  بخش کلیدی مغز بوده و بر حفظ توجه و کنترل اجرائی تاثیر دارد، و به عبارت دیگر این عضور بر توانایی هماهنگ کردن اقدامات و تفکرات پیچیده  تاثیر گذار می باشد.
  • یک مطالعه دیگری توسط همین موسسه به این نتیجه رسیده است که کودکان با وضعیت جسمی مناسب هیپو کامپ بزرگتری دارند. در انجام تفکرات و فعالیت های ذهنی پیچیده، نواحی هیپو کامپ و عقده های پایه در ساختار مغزی و عملکرد آن دخالت می کنند.
  • ورش کردن توانایی یادگیری کودکان شما را بالا می برد. در مطالعه سال ۲۰۰۷،  محققان آلمانی به این نتیجه رسیدند که بعد از ورزش، سرعت توانایی یادگیری لغات افراد ۲۰ درصد بیشتر از قبل از انجام ورزش می باشد.
  • ورزش کردن به خلاقیت کمک می کند. موارد آزمایشی سال ۲۰۰۷ به این نتیجه رسیده بود که یک دوره ۳۵ دقیقه ای ورزش با ترمیل، انعطاف پذیری شناختی و ادراکی کودک، توانایی مغز به تغییر فکر و ایجاد خلاقیت و تفکرات مبتکرانه را بهبود می بخشد.
  • فعالیت هایی که شامل تعادل و پرش می باشد، همانند طناب پرش، منجر به تقویت سیستم دهلیزی می شود و در نهایت به اگاهی فضایی و هوشیاری ذهنی می انجامد. این عامل منجر به ایجاد چارچوبی برای یادگیری و دیگر مهارت های آکادمیک در کودک می شود.
  • بر اساس اکثر مطالعات صورت گرفته، استرس بر توانایی ذهن کودک تاثیر منفی دارد. ورزش با درگیر کردن ذهن در هوموستاز (خود پایداری) منجر به کاهش استرس شده و همچنین عامل توازن در سیستم های اندام، الکتریکی وشیمیایی بدن می شود. تاثیر آن همانند تجویز داروی ضد افسردگی می باشد.
  • مطالعات صورت گرفته در دانشگاه ایلی نویز بیانگر یک رابطه قوی ما بین امتیاز تناسب اندام و موفقیت علمی و آکادمیک در بین کودکان در مدرسه ابتدایی بوده است.
  • یک مطالعه صورت گرفته توسط موسسه آپن هیمر بیانگر این بوده است که کودکانی که در ورزشهای سازمان دهی شده شرکت می کنند، اعتماد ، کار گروهی و رهبری را یاد می گیرند. هشتاد و یک درصد از زنانی که مسئولیت های اجرایی دارند در فعالیت های اروبیک شرکت می کرده اند.
  • یک مطالعه که در سوئد صورت گرفته بود، بیان می دارد که سازگاری قلبی- عروقی ، با شناخت در دوران بزرگسالی دارای ارتباط است. این مطالعه فرض می کند که تمرینات اروبیک و هوازی ، عامل ها و پروتئین های رشد خاصی را تولید می کند که منجر به تهییج و تحرک مغز می گردد.
  • ورزش منجر به تقویت قدرت، انعطاف پذیری و استقامت کودک شما می گردد. این امر به کودک شما اعتماد به نفس میدهد تا در چالش ها و مبارزات فیزیکی مربوط به دوران کودکی، همانند توانایی گرفتن اتوبوس مدرسه، حمل کتاب های سنگین و خم شدن به منظور بستن کفش خود، شرکت کند.

در زیر نکات مربوط به فعال کردن بچه ها بیان شده است:

  • با فعال بودن، برای کودک خود الگویی باشید. پیاده روی، دو، دوچرخه سواری یا ورزش کردن را به دفعات زیاد انجام دهید. استر ون اسلویجس از دانشگاه کمبریج از پزشکی بالینی، که مطالعه ای در این زمینه انجام داده است، بر این باور است که والدین از سه طریق بر روی کودکان تاثیر می گذارند – از طریق ایفای نقش الگوها، ازطریق کمک به آنها برای فعال بودن و از طریق فعال بودن همراه با آن ها.
  • داشتن شرایط جسمی مناسب را یک اولویت در محیط خانه قرار دهید. برای تماشای تلویزیون، انجام بازی های ویدئویی و اینترنت محدودیت قرار دهید.
  • سرگرمی های تناسب اندام ایجاد کنید. با کودک خود در بازی های تفریحی یا بازی هایی که کودک شما دوست دارد ، مشارکت کنید. همچنین، برای انجام ورزش های محلی و سنتی برای بچه خود محدودیت قائل نشوید.
  • کودک خود را تشویق به پیاده روی کنید. در صورتی که شما و کودک شما به جایی می روید و می توانید به صورت پیاده به آن محل بروید، از ماشین استفاده نکنید. دنبال فرصت هایی برای پیاده روی باشید، به دنبال مکان هایی برای پیاده روی باشید همانند تفرج گاه ها، و همچنین از پله های صعودی و پیاده روی استفاده نمایید. عضلات بچه های خود را با پیاده روی تقویت کنید. کودک خود را به گونه ای تربیت کنید که از پیاده روی استفاده کند و این کار را دوست داشته باشد. این کار در طول زندگی کودکتان برای وی مفید و سودمند خواهد بود.
  • کودک خود را به دو تشویق کنید. شادی و خوشحالی ناشی از پیاده روی آرام را به وی یاد دهید. همراه با کودک خود بدوید یا به همراه دوستان و بستگان ، این کار را به فعالیت اجتماعی تبدیل کنید.
  • کودک خود را تشویق نمایید تا از چرخ ها استفاده نماید. چرخ های ماشین منظور ما نمی باشد، ولی دوچرخه ها، اسکوتر، رولر بلدز یا تخته اسکیت استفاده کنید ( مطمئن شوید که آنها دارای حفاظت کامل ، همانند کلاه ایمنی، پد (محافظ) آرنج و شلوار بلند باشند). در روز تولد بعدی کودکتان، یکی از این موارد را به جای بازی های ویدوئی دیگر به وی هدیه دهید.
  • بچه خود را تشویق به رقص و حرکات موزون کنید. رقص یکی دیگر از فعالیت هایی است که نسبت به ورزش های مرسوم و رایج، کودک از آن لذت بیشتری می برد.
  • تشویق کنید که در بعضی از رقابت ها شرکت کند. اگر کودک شما اعضای خانواده دیگر یا دوستان دیگری دارد، آنها را به روشی رقیب هم کنید که سرگرم کننده بوده و با هم رقابت کنند. برای مثال، مسابقه دو وجود دارد ( برای کودکی که سن کمتری دارد، فاصله کمتری تعیین کنید)، ولی شما می توانید به فکر بازی های خلاق دیگری باشید ، همانند مواردی که آنها می توانند پرش ، طناب بازی و … را انجام دهند.
  • به طور منظم برای گردش بیرون بروید. یک پیاده روی انجام دهید. یک پارک در نزدیکی خانه خود پیدا کنید. از بیرون لذت ببرید. یادتان باشد که یک توپ یا فریز بی با خودتان بیاورید.
  • در مورد یک زندگی فعال بیش از حد سخت گیر نباشید. اگر چه یک نظم مرتبط در مورد فعالیت ها بهترین مورد است، ولی کامل بودن هدف شما نیست. زمانی که بچه شما یک روز شلوغ و خسته کننده ای داشته باشد، سعی کنید او را به انجام بهترین فعالیتی که می تواند انجام دهد، مجبور کنید، ولی در صورتی که این کار امکان پذیر نباشد، برنامه های طولانی را برای روزهایی برنامه ریزی کنید که وقت و زمان بیشتری داشته باشید.
  • والدین بچه ها باید در بازی هایی همانند فوتبال، مواظب بچه ها باشند. دکتر رابرت کانتو، رئیس دپارتمان جراحی در بیمارستان امرسون و رئیس مشترک مرکز مطالعه تراماتیک ان سفالو پاتی در بخش پزشکی دانشگاه بوستون ، بر این عقیده است که کودکان زیر ۱۴ سال نباید در ورزش های درگیرانه و دارای برخورد شرکت کنند. نوجوانانی که در بازی های دارای برخورد شرکت می کنند، اغلب دارای شرایط برای نشان دادن علائم انسفاپولوتی مزمن یا CTE بعد از برخورد داشتن هستند، که یک بیماری هست که بر عملکرد ذهن تاثیر منفی دارد و از طریق ضربه هایی که بر سر وارد می شود، ایجاد می شود. علائم شامل تغییرات شخصیتی، از دست دادن حافظه ، افسردگی و حتی جنون و دیوانگی می باشند.

منبع : تاثیرات ورزش بر روی مغز کودکان