نوشته‌ها

برگرداندن عشق به رابطه عاطفی

برگرداندن عشق به رابطه عاطفی، تکنیک ها و راه های برای برگرداندن عشق

بسیاری از افراد که در روابط شان دچار مشکل شده اند و عشقی در رابطه شان باقی نمانده است تصمیم می گیرند با استفاده از روش های مختلف عشق را به رابطه عاطفی شان برگردانند.

عجله آن ها باعث می شود از روش های صحیح برای برگرداندن عشق شان استفاده نکنند. توجه داشته باشید نبود عشق را نباید نادیده گرفت زیرا از بین رفتن عشق تهدیدی برای رابطه عاطفی و ازدواج می باشد.

برای این که عشق به رابطه عاطفی برگردد باید هر دو طرف برای برگرداندن عشق به رابطه عاطفی تلاش کنند شاید فرد برای برگرداندن عشق به شور و شوق ابتدایی قدم بردارد اما برای این که این مسئله به موفقیت برسد باید همکاری دو طرفه باشد و هر دو برای برگرداندن عشق به روابط عاطفی شان تلاش کنند.

در این شرایط می توانند از مشاور ازدواج کمک بگیرند، مشاور به زوجین کمک می کند تا سهم خود را در عشق از دست رفته پیدا کنند و برای بازگرداندن آن از روش های صحیح و درست استفاده نمایند.

در ادامه این مقاله به بررسی این موضوع می پردازیم و برخی از اشتباهات زوجین و راه های صحیح ارتباط با شریک عاطفی را مورد بررسی قرار می دهیم.

اشتباهات رایج در برگرداندن عشق به رابطه  عاطفی

اگر چه شروع یک رابطه عاطفی و عاشقانه سخت است اما نگهداری از عشق به وجود آمده و گذر از مشکلات، بسیار سخت تر می باشد. بسیاری از افراد برای رابطه شان تلاش زیادی انجام می دهند اما باعث دوری آن ها یکدیگر از هم می شوند و هم چنین تکرار رفتارهای نادرست و اشتباه نتیجه معکوسی در رابطه آن ها می دهد.

در این مقاله خطاهای رایجی که مانع شکل گیری یک ازدواج می شود را مورد بررسی قرار می دهیم، تا به خوبی با آن ها آشنا شوید.

  1. پذیرش بی چون و چرای خواسته های معشوق

برای بسیاری از افراد فاصله به وجود آمده بسیار سخت و دشوار است به طوری که برای بازگشت به روزهای اولیه حاضرند هر کاری را انجام دهند و حتی بسیاری از آن ها حاضرند به خواسته های معشوق شان تن دهند.

اما زمانی که اوضاع به شرایط اولیه برگشت، مشکلات و جر و بحث های آن ها دوباره شروع می شود، زیرا هر کس نیازهای خودش را دارد و او نمی تواند در رابطه مانند یک برده رفتار کند. رابطه ای سالم است که نیازهای هر دو طرف به درستی رفع شود.

در صورتی که آن چه در توان تان نیست را قبول کنید تنها شرایط را برای خود دشوارتر کرده اید و دیگر نمی توانید خودتان باشید.

  1. با ایجاد ترحم، عشق بخواهید

برخی از افراد زمانی که در رابطه دچار مشکل می شوند، تصور می کنند که اگر همسرشان حس و حال بدن شان را ببیند، دلش برای او به رحم می آید و به رابطه بر می گردد. اما این تصور اشتباه است و باعث می شود معشوقش فکر کند آن فرد شخص ضعیفی است و یا دلش برای او خواهد سوخت و از سر دلسوزی به رابطه بر می گردد.

در صورتی که فرد از سر دلسوزی به رابطه برگردد انگار با اجبار رو به رو شده است و این رابطه دوامی نخواهد داشت، هم چنین ترحم و دلسوزی در رابطه باعث می شود سلامت رابطه با خطر روبه رو شود و عشقی که با ترحم و دلسوزی همراه باشد صادقانه نمی باشد و باعث آسیب رسانده به هر دو می شود.

استفاده از ترحم برای برگرداندن عشق به رابطه یکی از بدترین روش ها می باشد و کمک کننده نخواهد بود.

  1. افراط در بیان احساسات

برخی از افراد تصور می کنند اگر به صورت افراطی احساسات شان را بیان کنند و با شریک عاطفی شان از عشق و علاقه شان بگویند همه چیز به خوبی حل می شود اما توجه داشته باشید که بیان احساسات اگر چه خوب است اما در حالت افراطی برای فرد بسیار خسته کننده است.

هم چنین عشق از دست رفته با عللی همراه می باشد که باید آن علل شناسایی شده و حل گردد در غیر این صورت بیان احساسات به تنهایی موضوع را حل نخواهد کرد.

  1. گدایی محبت برای برگرداندن عشق به رابطه

سعی کنید از گدایی محبت برای برگرداندن عشق تان استفاده نکنید زیرا عشق و علاقه تنها با شناخت عمیق از یکدیگر، و وجود صمیمیت در رابطه و وفاداری تداوم خواهد داشت.

در صورتی که به طور مداوم از شریک عاطفی تان بخواهید که به شما توجه کند بدون آن که به سایر ابعاد زندگی تان توجه کنید او را دلزده خواهید کرد و از شما دورتر خواهد شد.

راهکارهایی برای برگرداندن عشق به رابطه

ابتدا باید رفتارهای اشتباهی که در رابطه تان انجام داده اید را شناسایی کنید و بعد از آن رفتارهای صحیح و درست را یاد بگیرید. یادگیری مهارت های لازم برای ازدواج بسیار ضروری می باشد، در ادامه مقاله به راهکارهای ساده ای که باعث بازگرداندن عشق به رابطه عاطفی تان می شود می پردازیم و آن ها را مورد بررسی قرار می دهیم.

  1. دلایل از بین رفتن عشق تان را پیدا کنید

رابطه عاطفی تان به مرور زمان به سمت سردی رفته و عشق در آن هیچ نقشی ندارد مسلما یکی از دلایل از بین رفتن روابط عاشقانه در روابط تان همین سردی است، در این حالت شما باید تلاش کنید تا ریشه مشکلات را پیدا کنید.

به روابط خود با شریک عاطفی تان در چند وقت اخیر توجه کنید و چیزهایی که باعث ناراحتی شما شده است را مورد بررسی قرار دهید. تا زمانی که مشکلاتی در میان شما وجود داشته باشد هر چند هم تلاش کنید رابطه به حالت سابق بر نخواهد گشت.

یکی از اصول مهم برای برگرداندن عشق به رابطه، ریشه یابی و پیدا کردن مشکل می باشد به عنوان مثال ممکن است شما از گذشته همسرتان هراس داشته باشید و این مسئله باعث به وجود آمدن مشکلاتی در زندگی شما شده باشد در این صورت باید این مسئله به درستی حل شود.

  1. جنبه های مختلف رابطه را پرورش کنید

بر اساس مطالبی که بیان شد تنها ابراز کلامی عشق به شریک زندگی تان کافی نمی باشد، این امر به تنهایی نمی تواند رابطه ای سرشار از عشق و محبت را به وجود آورد برای این که یک رابطه عاشقانه داشته باشید

باید به موارد زیر توجه کنید و سعی کنید ضعف های موجود در هر مورد را، از بین ببرید زیرا ممکن است کمبود در هر کدام از آن ها به عشق و علاقه شما آسیب رسانده و صمیمیت در میان شما را از بین ببرد.

  • رابطه جنسی رضایت بخش
  • تفاهم های فکری
  • رابطه ای دوستانه
  • تعهد و وفاداری
  1. با صراحت با شریک تان صحبت کنید

بسیاری از زوجین روش های صحیح گفت و گو با یکدیگر را بلد نیستند به همین دلیل زمانی که با مسئله و مشکلی رو به رو می شوند با قهر و دعوا سعی می کنند آن را حل کنند.

بسیاری از این رفتارها که به وجود می آید به خاطر نداشتن آگاهی و مهارت های زندگی در برقراری گفت و گوی سالم و دوستانه می باشد، در این شرایط باید زوجین مهارت های گفت و گو بیاموزند تا با صراحت حرف هایشان را بزنند.

در رابطه موفق، زوجین هر چند وقت یک بار در مورد مشکلات و دلخوری هایی که در بین آن ها به وجود می آید حرف می زنند و در صورتی که در میان آن ها فاصله ای افتاده باشد خیلی روشن و واضح در مورد این مسئله با یکدیگر به گفت و گو می پردازند.

در بسیاری از موارد بی توجهی و بی علاقگی شریک عاطفی به دلیل سوء تفاهم هایی است که به خاطر نبود گفت و گوی سالم در میان افراد به وجود می آید.

ممکن است رفتارهای اشتباه افراد گاهی اوقات آسیب های جدی به دلبستگی های آن ها بزند به طوری که ترمیم آن نیاز به کمک شخص حرفه ای و متخصص داشته باشد. در این شرایط می توانید از مشاور و روانشناس کمک بگیرید تا با استفاده از خدمات زوج درمانی به ریشه یابی و بهبود مشکلات خود بپردازید.

تاثیر خدمات روانشناسی در برگرداندن عشق به رابطه

برای این که یک رابطه عاشقانه و خوبی داشته باشید وجود عشق و علاقه در رابطه بسیار مهم می باشد، در صورت عدم وجود عشق و علاقه مشکلات بسیاری به وجود می آید که به راحتی حل نمی شود.

به همین دلیل در صورتی که با مشکلی رو به رو شدید از مشاور و روانشناس کمک بگیرید تا مشکلات و مسائل حل نشده شما را مورد بررسی قرار داده و با شناسایی آن ها به حل موضوع بپردازد.

هم چنین با برخی از راهکارهای صحیح می توانید هیجان و عشق را به رابطه تان برگردانید. در این راستا مرکز مشاوره ستاره ایرانیان خدماتی را به صورت حضوری و تلفنی ارائه می دهد و در این زمینه یاری تان می کند.

منبع : برگرداندن عشق به رابطه عاطفی

عشق اشتباه، هر احساسی عشق نیست ( + چند نمونه)

انتخاب عشق اشتباه امری است که بسیاری از افراد در طول زندگی آن را تجربه کرده اند، عشق یک احساس پیچیده می باشد  که می تواند انسان را بسیار گمراه کند و با احساسات مختلفی اشتباه گرفته شود، عشق در صورتی که حقیقی باشد باعث تکامل و قوی تر شدن افراد می شود اما عشق و عاشقی اشتباهی زمینه تخریب و نابودی انسان را به وجود می آورد.

اولین اصلی که باید به آن توجه کرد عاشق شدن به زمان نیاز دارد و عشق یک شبه و در یک نگاه ایجاد نمی شود، افرادی که کم تجربه و کم سن و سال هستند در ارتباط با دیگران سریع تر درگیر عشق نادرست می شوند و در صورتی که فرد در مورد احساسات اشتباه آگاهی داشته باشد راحت تر می تواند اعمال و رفتارش را کنترل کند، در ادامه این مقاله به بررسی کامل موضوع عاشقی غلط و احساسات مشابه با آن می پردازیم.

انتخاب عشق اشتباه

در ابتدا باید عناصر عشق واقعی را بشناسید و بدانید که عشق واقعی چگونه می باشد زیرا بسیاری از احساسات هستند که شبیه عشق اند ولی با عشق واقعی فاصله بسیاری دارند که در این مقاله برخی از این احساسات اشتباه را بیان می کنیم.

  1. شهوت

شهوت یا به عبارتی میل جنسی زنان و مردان احساسی می باشد که برخی از افراد آن را به اشتباه عشق در نگاه اول می دانند، اما باید توجه داشته باشید که شهوت احساس شدید و ناگهانی می باشد و به دلیل جاذبه بسیار زیادی که دارد با عشق اشتباه گرفته می شود و هم چنین شهوت بر مبنای جاذبه های فیزیکی می باشد و به مراحل اولیه رابطه مربوط می شود.

برای این که دو نفر واقعا عاشق یکدیگر شوند به زمان نیاز دارد و عشق واقعی در زمان کوتاه به وجود نمی آید و جاذبه های فیزیکی و شهوت بخش مهمی از رابطه عاشقانه می باشد. نباید آن ها را محدود کرد، عشق واقعی شامل شهوت می شود ولی مدت زمان بیشتری برای شناخت و عشق واقعی لازم است و در صورتی که می خواهید با احساسات خود آشنا شوید و آن ها را عمیق تر بشناسید باید از مشاوره جنسی کمک بگیرید.

  1. عشق وسواسی

افرادی که دچار عشق وسواسی می شوند، احساسات اشتباه و بی اساس خودشان را به صورت منطقی تحلیل می کنند و آن ها فکر می کنند اگر کسی همیشه در فکر آن هاست یعنی عاشق او شده است این احساس تا حدودی شبیه به شهوت می باشد اما از آن مخرب تر است به طوری که بعد از مدتی شهوت از بین می رود اما عشق وسواسی هم چنان به قوت خود باقی می ماند.

فردی که تمام انرژی اش را صرف علاقه وسواسی می کند به تدریج هویت خود را فراموش کرده و بیش از پیش به فرد مقابل خود وابسته می شود، اگر درگیر رابطه ای هستید که فکر می کنید خودتان را گم کرده اید و همواره به دنبال خوشحال کردن طرف مقابل تان هستید ( در حالی که او مثل شما برخورد نمی کند) بدانید که درگیر یک رابطه وسواسی شده اید.

  1. رابطه برگشتی

رابطه برگشتی به رابطه ای می گویند که به سرعت و بعد از رابطه عاشقانه دیگر شروع می شود، در این رابطه فرد به خاطر لذت و امنیتی که در رابطه قبل تجربه کرده است تمایل دارد همواره عاشق باشد و خودش را متقاعد می کند که عاشق فرد جدیدی شده است، در صورتی که رابطه قبلی تمام نشده است و فرد رابطه جدید را با رابطه قبلی مقایسه می کند و سعی می کند تا مشکلات رابطه قبلی را حل نماید.

به عبارت دیگر رابطه قدیمی مانع از پیشرفت رابطه جدید می شود و رابطه برگشتی حسی شبیه به عشق در فرد به وجود می آورد اما در واقع این احساسات تحت تاثیر احساسات ناراحت کننده رابطه قبلی می باشد در صورتی آگاهی خود را در مورد عشق بیشتر کنید می تواند در روابطتان تصمیمات صحیح تری را بگیرید.

روابط عاشقانه بی سرانجام

برخی از مواقع رابطه عاشقانه با مشکلاتی رو به رو می شود که باعث بی سرانجامی در رابطه می گردد در این شرایط باید افراد از روابط و پیامدهای ناگوار آن اطلاع داشته باشند تا از ادامه دادن آن خودداری کنند، برای این که از این روابط جلوگیری شود باید علل عاشقی نادرست به درستی شناخته شود.

  1. عشق یک طرفه

عشق یک طرفه متعادل و طبیعی نمی باشد در رابطه عاطفی باید تعادل برقرار شود و هر دو طرف به یک اندازه عشق را به یکدیگر انتقال دهند در غیر این صورت تعادل آن ها از هم می پاشد و یک رابطه تعقیب شونده و تعقیب کننده به وجود می آید.

در این مواقع یکی از طرفین از عشق بیش از حد کلافه شده و دیگری احساس می کند که به او و احساساتش خیانت شده است در این شرایط فرد نمی تواند احساس آرامش داشته باشد و پس از مدتی دچار درماندگی می شود و هم چنین نسبت به عشقش دلسرد می شود.

  1. عشق آرمانی

یک رابطه در صورتی تبدیل به عشق می شود که فرد طرف مقابلش را همانطور که هست دوست داشته باشد و او را بپذیرد، اگر عاشق کسی شده اید که می تواند باشد یا ممکن است در آینده بشود درگیر احساس اشتباهی شده اید در این حالت شما عاشق فرد مقابل خود نمی باشید بلکه عاشق کسی شده اید که ممکن است در آینده به او برسید.

  1. عاشق ظاهر کسی بودن

در صورتی که احساس کردید طرف مقابل تان را به خاطر ظاهر زیبا، وضع مالی خوب، موقعیت اجتماعی و سایر ویژگی های ظاهری انتخاب کرده اید در این شرایط از خودتان بپرسید اگر این ویژگی ها را نداشت عاشق او می شدید؟ در صورتی که جوابتان منفی باشد و تنها عاشق ویژگی های ظاهری او شده باشید دچار عشق اشتباهی شده اید که سرانجامی نخواهد داشت و احتمال این که به شکست ختم شود بسیار زیاد است.

  1. عشق اشتباه : عدم رهایی از رابطه قبلی

برای این که عشق و رابطه صحیحی داشته باشید باید احساسات و عاطفه هر دو طرف در دسترس باشد، در صورتی که خودتان یا نامزدتان درگیر عشق دیگری هستید و نتوانسته اید عشق گذشته تان را فراموش نکرده اید بهتر است فکر جدیدی برای رابطه تان بکنید زیرا این عشقی که شما درگیر آن هستید اشتباه می باشد و سرانجامی خوبی نخواهد داشت.

تاثیر خدمات روانشناسی بر رهایی از عشق اشتباه

بسیاری از افراد قادر نیستند تا عشق اشتباه را از عشق واقعی تشخیص دهند و هیجاناتی که در لحظه تجربه می کنند، اصرار دارند تا عشقشان واقعی باشد  اما بعد از مدتی متوجه می شوند که رابطه و عشق آن ها صحیح نمی باشد و سرانجامی نخواهد داشت ، توصیه می شود زمانی که متوجه شدید درگیر عشق نادرست شده اید از خدمات روانشناسی کمک بگیرید.

در این شرایط روانشناس احساسات و موقعیت شما را مورد بررسی قرار می دهد و راهکارهایی جهت بهبود رابطه و یا رهایی از آن در اختیار شما قرار می دهد به این صورت شما می توانید نگرش خودتان را تغییر دهید و یک عشق واقعی و رابطه عاطفی موفقی را تجربه کنید، در این خصوص مرکز مشاوره ستاره ایرانیان از کادری مجرب و با تجربه تشکیل شده است که به صورت تلفنی و حضوری خدماتی را به شما ارائه می کند.

منبع : عشق اشتباه، هر احساسی عشق نیست ( + چند نمونه)

روانشناسی عشق و رابطه ی عاشقانه ی واقعی

روانشناسی عشق و رابطه ی عاشقانه واقعی

 چگونه بفهمیم که عشق طرف مقابل مان واقعی است؟

با ورود به روابط عاطفی، ممکن است با این سوال مواجه شوید که چگونه می توانم از دوست داشتن طرف مقابلم مطمین شوم؟

مشاوره ازدواج در جلسات مشاوره قبل از ازدواج (NOFOLLOW)در این راه به شما کمک می کند.

از کجا معلوم که حرف هایش واقعی باشند و به دنبال سوء استفاده نباشد؟

چظور می توانم بفهمم آیا این فرد، بهترین گزینه ی موجود برای من است؟

در صورتی که با این سوالات باعث سردرگمی و تردیدتان شده است، با ادامه ی مطلب همراه باشید تا شما را با مهم ترین نشانه های دوست داشتن واقعی آشنا کنیم.

در صورتی که با خیانت روبرو شدید می توانید از مشاوره خیانت بهره ببرید.

روانشناسی عشق و رابطه عاشقانه واقعی

9 نشانه ی رابطه عاشقانه ی واقعی

به شما وعده ی سر خرمن می دهد.

فردی که دوستدار واقعی شماست، هرگز تلاش نمی کند تا با وعده و وعیدهای واهی و بی اساس، شما را امیدوار نگه دارد.

این کار می تواند نشان دهنده ی این باشد که او نه تنها برای شما ارزشی قایل نیست برای خودش نیز ارزشی ندارد.

در صورتی که وعده های بی ثمر در ارتباط تان زیاد شده، بهتر است بیتشر فکر کنید و دلایل آن را بررسی کنید.

بهتر است بدانید که شلوغی های روزمره، حجم زیاد کارها و مشغله ها، دلیل قانع کننده ای باری خلف وعده نیستند.

بنابراین بهتر است با خودتان صادق باشید و واقعیت ها را با چشمان بازتری ببینید.

برای دیدن تان از زیر سنگ هم که شده، وقت پیدا می کند.

در روانشناسی عشق و رابطه ی عاشقانه ی واقعی بسیار مهم است.

اگر برای فردی مهم باشید، علی رغم همه ی شلوغی ها، شما را خواهد دید.

در صورتی که بارها از او درخواست ملاقات کرده اید و این اتفاق نیفتاده، بهتر است بدانید که برای طرف مقابل تان مهم نیستید.

در روابط سالم، شما و طرف مقابل تان تلاش می کنید تا برای ملاقات هم، برنامه های دیگرتان را جابجا کنید و برای مدتی هر چند کوتاه، از بودن در کنار یکدیگر لذت ببرید.

در کنار او احساس می کنید فرد بهتری هستید.

اینار تلاش کنید تا به هنگام قرار گرفتن در کنار او، به احساسی که در مورد خودتان دارید بیشتر توجه کنید.

آیا بودن در کنار او باعث می شود تا خودتان را فردی خوب و دوست داشتنی بدانید؟

آیا بازخوردهای او در مورد شما به توانایی ها و نقاط قوت تان اشاره دارد؟

فردی که شما را دوست داشته باشد، تلاش می کند تا نقاط قوت تان را به شما گوشزد کند و شما را آنگونه که هستید خواهد پذیرفت.

در کنار چنین فردی هرگ مورد توهین، تحقیر، سرزنش و یا تهدیدهای مستمر قرار نمی گیرید و می توانید با خیال راحت، خودتان باشید.

به هر آنچه مربوط به شما باشد احترام می گذارد.

مرد واقعی زندگی تان، نه تنها از ظاهرتان تعریف می کند بلکه به عقایدتاننیز احترام می گذارد.

در صورتی که در مورد مساله ای نظر دهید، به آن توجه می کند. حتی اگر بر اساس آن عمل نکند.

علاوه بر احترام به ارزش ها، عقاید، نظرات و ظاهرتان، او به افراد مربوط به شما به ویژه خانواده تان احترام می گذارد چرا که ان ها را بخشی از زندگی شما می داند.

شما را از دید دیگران مخفی نمی کند.

مخفیک ردن شما از خانواده، دو ستنا، همکاران و اطرافیان می تواند نشان دهنده ی عدم صداقت و دوست داشتن پوشالی باشد.

فردی که شما را از صمیم قلب دوست داشته باشد، از بودن در کنارتان احساس افتخار می کند و در جمع های خانوادگی و دوستانه با شما خواهد بود.

توجه: اطلاعات و نکات در مورد تربیت کودک و نوجوان به تفکیک سنین در سایت کودک و نوجوان برای شما فراهم شده است.

روانشناسی عشق و رابطه عاشقانه واقعی

شرایط تان را درک می کند و انتظارات بی جا را کنار می گذارد.

اینکه فردی در لحظات خوشی و شادی در کنارتان باشد و به هنگام بیماری، ناراحتی، استرس و سختی های زندگی از شما فاصله بگیرد، حقیقتا فرد مناسبی برای رابطه نخواهد بود.

اگر شما تصمیم گرفته اید تا زمان، انرژی وحتی رختخواب تان را با فردی شریک شوید، حق دارید تا مناسب ترین و صادق ترین فرد را انتخاب کنید. کسی که شرایط تان را درک می کند و در همه ی لحظات، در کنارتان است.

روانشناسی عشق دررابطه ی عاشقانه ی واقعی بسیار نقش دارد.

حاضر است از آسایشش فاصله بگیرد و برای شما خطر کند.

در شرایط فرهنگی جامعه ی ایران، در بسیاری از موارد این زنان هستند که از خودگذشتگی می کنند و اسوه ی ایثار هستند.

واقعیت آن است که اگر این شما هستید که دایما در ارتباط تان از خودگذشتگی می کنید و طرف مقابل تان در نقطه ی امن خودش آسوده است، شما در یک رابطه ی بیمارگون گرفتار شده اید.

بهتر است برای مدتی، استراحت کنید و اجازه دهید تا دیگران نیز علاقه و عشق شان را به شما ثابت کنند.

دوست داشتن یک طرفه، همواره با خطر فرسودگی همراه است و می تواند شما را بیمار و درمانده کند.

به شما احساس امنیت می دهد.

حالا که در حال خواندن این مطلب هستید، احساسات کل تان در مورد رابطه را مورد بازبینی قرار دهید و به این سوال پاسخ دهید که ” آیا من در این رابطه احساس امنیت دارم و از من مراقبت می شود؟”

در صورتی که پاسخ تان منفی است، بهتر است برای پایان دادن رابطه تان با ی مشاور در ارتباط قرار گیرید

در روابط سالم، طرفین تلاش می کنند تا از یکدیگر مراقبت کنند و احساس امنیت را بالا برند.

همه چیز را با شما می خواهد و از بودن در کنارتان لذت می برد.

مردی که شما را عمیقا دوست دارد نیاز ی به ررسی این مورد ندارد که گام بعدی چیست.

 اگر او آینده ای را با شما می خواهد ، به شما اجازه می دهد آن را بشناسید. شما هر دو رویاهای تان را ایجاد می کنید و آینده خود را با هم می سازید به شکلی که متناسب هر دوی تان باشد.

یک نشانه‌ی بارز مردی که شما را دوست دارد این است که شما می خواهد با او درگیر شوید تا بتوانید او را بیشتر بشناسید. او تلاش می کند تا در موقعیت های مختلف، شما را در کنار خود داشته باشد و فرصت شناخت را افزایش دهد.

 مرد واقعی زندگی تان، تنها درباره ی خیالپردازی های جنسی اش با شما گفت و گو نمی کند و تصوراتش در مورد زندگی کامل با شما را نیز بدون خجالت به تصویر می کشد.

روانشناسی عشق و رابطه عاشقانه واقعی

رابطه عاشقانه تان با روانشناسی عشق ارزیابی کنید.

پس از خواندن نشانه های رابطه ی عاشقانه ی واقعی، لازم است تا باری خودتان لیستی تهیه کنید و به رابطه تان امتیاز دهید.

بهتر است در این امتیاز دهی، جانب صداقت را رعایت کنید تا واقعیت ارتباط تان را بهتر درک کنید.

در صورتی که به این نتیجه رسیدید که در رابطه ای بیمارگون قرار گرفته اید، نگران نباشید.

می توانید با یک مشاور متخصص در زمینه مشاوره پیش از ازدواج (NOFOLLOW) در حیطه ی روابط عاطفی گفت و گو کنید تا بهترین تصمیم را اتخاذ کنید.

به یادداشته باشید که شما لایق عشق و محبت حقیقی هستید و تا زمانی که خودتان را دوست نداشته باشید، معجزه ای از دوست داشته شدن را در روابط تان تجربه نخواهید کرد.

برای اطلاعات بیشتر می توانید مشاوره روابط دوستی (NOFOLLOW)دریافت کنید.

منبع: کانون مشاوران ایران

وسواس فکری و اعتیاد به عشق

فیلم و فایل صوتی آموزشی روانشناسی رایگان و مشاوره

برای پخش فایل مرورگر خود را آپدیت کنید یا از اینجا فایل را دانلود نمایید.

زمانی که وسواس فکری عملی بر ما غلبه می کند، قدرت اراده و میزان خرسندی از زندگی مان رو به ضعف و انحطاط می رود. در این اختلال، ما تحت تأثیر افراد و وقایع قرار می گیریم که در نتیجه به طور خودکار مشروح مکالمات و صحبت های گذشته را دوباره در ذهن مان شبیه سناریو منعکس می کنیم. هنگام مکالماتمان علاقه کمی به آنچه دیگران می گویند نشان می دهیم و فوراً سر صحبت وسواس و فراموشکاری مان را باز می کنیم تا بر مخاطبمان تأثیر بگذاریم. وسواس های فکری از نظر شدت تفاوت دارند. در وضعیت خفیف ما سعی در منحرف کردن حواسمان از محرک های مزاحم داریم؛ اما در وضعیت شدید، تفکرات بر وسواس غالب می شوند. همانطور که در حالت اضطراری وسواس قادر به کنترل هشیاری خود نیستیم و حتی با استدلال و منطق نیز قانع نمی شویم. تفکرات سرعتی پیش رونده و انتقالی یا تعمیمی دارند که از نگرانی های مداوم، خیال یا بررسی عکس العمل و کارها نشأت می گیرند. وسواس ها می توانند ذهن و عملکردمان را مخدوش کند. آنها می توانند افسار زندگی مان را به دست گیرند چنانچه از زمان، خواب و حتی روزها یا هفته های خاطره انگیز و فعالیت های مفید و زاینده غافل می شویم. وسواس ها موجب ناتوانی مان می گردند و گاهی اوقات ما را ملزم به انجام رفتارهای وسواسی از قبیل کنترل مکرر ایمیل ها، وزن یا درهای قفل شده می کنند. ما قادر به رسیدگی به خود و احساساتمان نمی باشیم و توانایی استدلال و حل مسئله را نیز نداریم. این گونه وسواس ها معمولا ریشه در ترس دارند.

بیشتر بخوانید: فرآیند عشق در مغز

وسواس و اعتیاد

وابستگی های روانشناختی از جمله اعتیادها بر جنبه های محیطی تمرکز دارند. اعتیادها شامل موارد الکلی مانند اعتیاد به شراب، اعتیاد به رابطه جنسی و اعتیادهای غذایی می شوند. تفکرات و رفتارمان حول مقصود اعتیادیمان می چرخد در نتیجه؛ واقعیت و درستی خودش را در لفافه ای از شرم می پیچد. لیکن، ما می توانیم به همه کس یا همه چیز وابسته شویم. دغدغه مان در احساس شرم این است که دیگران چگونه ما را ادراک می کنند که منجر به اضطراب و وسواس های نگران کننده‌ای از قبیل اینکه دیگران چطور راجع به اعمال گذشته، حال و آینده مان فکر می کنند، به ویژه قبل و بعد از هر گونه عملکرد یا رفتاری که دیگران هنگام تعیین وعده دیدار و بدقولی کردن بعد از آن می بینند. همچنین احساس شرم موجب ناامنی، شک، خود انتقادی، دودلی و احساس گناه غیرمنطقی می شود.

احساس گناه طبیعی همچنین می تواند معطوف به وسواس شود که آن نیز به روزها و ماهها شرم از خود می انجامد. احساس گناه طبیعی با تغییر و اصلاح رفتار کاهش می یابد اما، شرم در برابر تغییر مقاومت می کند به دلیل آنکه می گوییم ما بد هستیم نه اعمالمان و خود را مقصر می دانیم.

وسواس های فکری و رابطه ها

شخصیت های وابسته مشکلشان شامل وسواس در مورد فردی که دوست دارند و حمایت از او می باشد. افکار آنها ممکن است قابل کنترل نباشند و نگران شکل گیری رفتارهای الکلی باشند؛ در حالی که نمی دانند اعتیاد آنها به فرد مقابل مانند اعتیاد به الکل است. وسواس فکری می توانند منجر به اعمال اجباری برای کنترل دیگران شوند، مانند تعقیب کردن دیگران، خواندن دفترچه خاطرات، ایمیل ها یا مدارک فرد دیگری، آبکی کردن بطری نوشابه برای اینکه تاثیری نگذارد، جستجوی کلید، و یا داروهای مخدر. هیچیک از این موارد مفید و کمک کننده نیستند بلکه فقط موجب آشفتگی بیشتر و ناسازگاری می شوند. اکثر ما به فرد دیگری وسواس می شویم، بیش از آنکه به خودمان و فرو رفتن در باتلاق نابودی بیندیشیم. وقتی دیگران حالمان را می پرسند ممکن است فوراً موضوع را به فردی که ذهنمان را درگیر کرده؛ معطوف کنیم.

در رابطه های رمانتیک جدید فکر کردن در مورد کسی که دوستش داریم تا حدی عادی است، اما برای افراد وابسته به این حالت نمی ماند. زمانی که نگران و دلمشغولی وجود ندارد ممکن است ما به جهت گیری شریکمان وسواس شویم یا از دست نوشته هایی تهدید آمیز را برای لطمه زدن به رابطه استفاده کنیم. همچنین، وسواس فکری ما ممکن است از روی فرح بخشی مانند خیالبافی ها در مورد افسانه، رابطه جنسی یا کسب مقام و قدرت باشد.

ممکن است آن نوع رابطه یا شخص خواهان و مطلوبمان را تجسم کنیم. تفاوت زیاد بین تخیلات ما و واقعیت ممکن است حاکی از آن باشد که ما در زندگی مان غرق شده ایم. برخی از وابستگی ها به عنوان عشق یا دوست داشتن وسواسی فرض می شوند. آنها ممکن است روزی چند بار با کسی که عاشقش هستند تماس بگیرند، و خواستار توجه و واکنش های او باشند و به آسانی نیز او را  مورد آسیب، طرد یا بی اعتنایی قرار دهند. در واقع؛ در کل این عشق و دوست داشتن نیست بلکه اظهار درماندگی مستلزم پیوند و فرار از تنهایی و پوچی درونی است. عشق وسواسی معمولاً به شکلی متفاوت به فرد دیگری ضربه می زند. در یک عشق واقعی پذیرفتن شخص دیگری مطرح است و  اینکه برای خواسته هایش احترام قائل می شود.

برای مطالعه بیشتر: ده حقیقت روانشناسی که هر عاشقی باید بداند.

علت وسواس فکری چیست؟

انکار یک نشانه عمده وابستگی است؛ انکار واقعیت های دردناک، اعتیاد (به خودمان و دیگران)، و انکار نیازها و احساساتمان. بسیاری از افراد وابسته وجود دارند که در توصیف احساساتشان ناتوان هستند یا آنها ممکن است فقط بتوانند احساسات خود را نام گذاری کنند، نه اینکه بتوانند احساس خود را توصیف کنند. این ناتوانی در تحمل احساسات دردناک دلیل دیگری است در اینکه چرا با یک وابستگی ما مستعد وسواس هستیم. وسواس ما را در برابر احساسات دردناک محافظت می کند. بنابراین، ممکن است به عنوان یک مکانیسم دفاعی در برابر درد نیز در نظر گرفته شود. هر چقدر هم که وسواس ها ناخوشایند باشند واسطه هیجان های زیربنایی و مهمی مانند غم، تنهایی، خشم، پوچی، شرم و ترس می شوند. این وسواس می تواند ترس از طرد و ترس از فردی که دوست داریم باشد.

اغلب احساسات خاص شرم آور هستند به دلیل آنکه آنها در کودکی شرم بودند. وقتی که در بزرگسالی طغیان می کنند ممکن است در عوض ما دچار وسواس شویم. اگر به احساس خشم و ابراز آن اعتقادی نداشته باشیم؛ پس ممکن است قادر به ابراز خشم نسبت به آنها نباشیم تا اینکه به خودمان اجازه عصبانی شدن را بدهیم. اگر احساس غم ما به وسواس تبدیل شود، نسبت به یک ارتباط رمانتیک وسواس پیدا می کنیم تا از احساس درد تنهایی یا طرد اجتناب کنیم.

البته گاهی اوقات، ما واقعاً دچار وسواس فکری می شویم زیرا از اینکه معشوقه مان اقدام به خودکشی کند، دستگیرشود یا بمیرد و یا کسی را در حالت مست به قتل برساند واهمه داریم. همچنین در عین حال ممکن است از یک مشکل کوچک وسواس داشته باشیم و سعی می کنیم از مواجهه با به یک مشکل بزرگ خودداری کنیم. برای مثال، مادر معتاد به یک دارو ممکن است نگران شلختگی و تغییر وضع پسرش شود اما با او برخورد نکند یا حتی نپذیرد که ممکن است فرزندش به دلیل اعتیادش بمیرد. یک شخص کمال گرا ممکن است در نقص کوچکی در ظاهرش دچار وسواس شود اما احساس حقارت و دوست داشتنی نبودن را نپذیرد.

نکاتی برای بررسی وسواس ها

بهترین روش از بین بردن سواس فکری آن است که عقل را رها کنیم و به احساسات بچسبیم!

در صورتی که وسواس فکری برای خودداری از ابراز احساسات باشد؛ ممکن است نیاز باشد که احساسات را از نزدیک لمس کنیم و به آنها اجازه آزادشدن دهیم بلکه به برطرف کردن وسواس مان کمک کند. اگر وسواس به ما کمک می کند تا از عملی اجتناب کنیم، می توانیم کمک بگیریم تا پذیرای رویارویی با ترس و واکنش آن شویم. زمانی که وسواس های فکری-عملی غیرمنطقی است و به احساسات اجازه برطرف کردن آنها را نمی دهند ممکن است دلیلی برای درمیان گذاشتن و برون ریزی آنها با یک دوست یا روان درمان باشد.

  1. از خودتان بپرسید” من چه احساسی دارم؟” و صبورانه تا زمانی که آن را می فهمید، منتظر بمانید.
  2. با خود اندیشیدن را برای آرام کردن ذهنتان به کار ببرید.
  3. با موسیقی مهیجی آرام گام بردارید و به خودتان اجازه حس کردن را بدهید.
  4. در مورد احساساتتان بنویسید ( ترجیحاً با دست غیرغالب تان) و آن را برای شخصی بخوانید.
  5. در جلسات گروه درمانی با افراد مشابه خودتان شرکت کنید.
  6. زمانی را به قدم زدن در طبیعت اختصاص دهید.
  7. متون معنوی را مطالعه کنید یا در محافل مذهبی شرکت کنید (توجه داشته باشید که افراط در تمایلات مذهبی و عالم معنوی نیز منجر به وسواس می شود).
  8. اگر شخص وسواسی شده اید، حتما یک متخصص روان شناسی پیدا کنید و به ان مراجعه کنید.
  9. انرژی تان را صرف شبکه های اجتماعی بیرون از خانه کنید.
  10. ایده یا کار خلاقی را ترتیب دهید.
  11. به دنبال علاقه و تمایلاتی باشید که مایۀ پیشرفت، حرکت و پرورش روح و روان شما می شوند.
  12. آنچه را که از انجام آن لذت می برید انجام دهید. از کسی انتظار فراهم کردن لحظات فرح بخش را نداشته باشید.
  13. اگر وسواس زیاد در رابطه ناموفق دارید، لیستی ازکارها را برای انجام دادن و فکر کردن به آن تهیه کنید.

منظور از وسواس در این مطالعه اختلال وسواسی ـ اجباری  (OCD) نمی باشد که نوعی اختلال روانی است و بر یک درصد از بزرگسالان تأثیر می گذارد. این اختلال در دوره کودکی شروع می شود و اعتقاد بر وجود بر یک مؤلفه ژنتیکی در این اختلال می باشد. این اختلال ممکن است تنها شامل وسواس ها شود و معمولاً موضوعاتی است در مورد:

  • ترس از ناپاکی و کثافت
  • گذاشتن چیزها به ترتیب و هم سو
  • داشتن تفکراتی پیش رونده و مخوف در مورد آسیب به خود و دیگران
  • خطور کردن تفکرات ناخواسته ای مانند پرخاشگری، تمایلات جنسی یا موضوعات مذهبی

منبع: مقالات کانون مشاوران ایران

ده حقیقت روانشناسی که هر عاشقی باید بداند.

عشق به معنای خیره شدن به یکدیگر نیست، بلکه باهم نگاه کردن به یک مسیر است. “آنتونی دی استاینتیگزوپری”

1.عاشق شدن فقط یک پنجم ثانیه طول می کشد.

وقتی به شخص خاصی نگاه می کنید حدود پنج ثانیه طول می کشد تا فعل و انفعالات تهییج گر لذت بتواند بر عملکرد مغز تأثیر گذارند. مطالعات تصویربرداری مغزی عشق نشان می دهد که دوازده منطقه مغز هنگام عاشق شدن درگیر می شوند. وقتی که به معشوقه خود ادامه مطلب