نوشته‌ها

روانشناسی عشق در نوجوانی

روانشناسی عشق در نوجوانی و عشق در ۱۵ سالگی و حتی در ۱۳سالگی و نحوه برخورد با نوجوانی که عاشق شده چگونه است. زمان مطالعه ۵ دقیقه است.

عشق در نوجوانی

روابط عاشقانه چیزهای زیادی برای آموزش به نوجوانان دارد، درباره موضوعات مختلف از جمله:

این ارتباط درس هایی را با خود به همراه دارد که می توانند بنیاد ارتباطهای دراز مدت در بزرگسالی باشند، هم چنین سهم بزرگی در رشد، تاب آوری و شادی در نوجوانان دارند.

دوستی و روانشناسی عشق در نوجوانی

در نوجوانان، داشتن یک دوست دختر یا دوست پسر می تواند باعث افزایش اعتماد به نفس شود.

نوجوانان زمانی که رابطه صمیمانه و مثبت است شادتر هستند. نوجوانان به تجربه حمایت، اعتماد و نزدیکی در رابطه صمیمانه اهمیت می دهد.

در واقع، نوجوانان با والدین و همسالان خود مشکلات بیشتری دارند تا با شریک عاطفی خود، و اختلافات شدید در ارتباطات با افزایش سن بیشتر می شوند.

وقت گذرانی با یکدیگر در فعالیت هایی که هر دو شریک باشند و لذت ببرند برای زوج های نوجوان بسیار مهم است.

زمانی که این جنبه از صمیمت از دست می رود، ارتباطات پایان می یابند.

رشد جنسی کودک ۱۵ ساله

ارتباطها می توانند رشد جنسی را حمایت کنند، که یک جنبه مهم رشد به سمت بزرگسالی است.

اکثر نوجوانان باور دارند که ارتباط جنسی باید در بافت یک ارتباط رمانتیک رخ دهد، و در حالیکه همه ارتباطهای نوجوانی همراه با ارتباط جنسی یا سکس نیستند، اکثر آنهایی که از لحاظ جنسی فعال هستند نیز تنها با یک شریک هستند.

مضررات عشق در ۱۵ سالگی

البته این ارتباطها جنبه منفی نیز دارند. وارد شدن به دنیای رابطه به طرز اجتناب ناپذیری فرد را مستعد تجربه هیجانی شکست عشقی می کند.

برای نوجوانانی که بیشتر نسبت به طرد شدن حساس هستند، بهم خوردن رابطه می تواند منجر به حس بدگمانی در مورد خود و ناامیدی گردد.

روابط با کیفیت پایین که شامل فقدان اعتماد هستند، اختلاف مداوم وجود دارد و خشونت بالاست نیز نوجوان را به سمت افسردگی و اضطراب می برند.

عشق در ۱۵ سالگی یا حتی ۱۳ سالگی

دوستیابی قبل از نوجوانی، ممکن است همراه با افسردگی باشد، مخصوصا برای دختران و مخصوصا زمانی که با سکس همراه باشد.

زیرا خانواده آن ها را راهنمایی نکرده و یا از مشاور کمک نگرفته اند، منجر به سکس یا حتی رابطه آسیب زا می شود.

ارتباط بین دوستیابی اولیه و افسردگی هنوز به خوبی شناخته شده نیست.

نابرابری در یک رابطه و رفتار نامناسب از سوی یک شریک ممکن است به افسردگی منجر شود ، اما منبع مشکل عاطفی نیز می تواند از خارج از رابطه به وجود آید.

دختران کم سن که به دنبال دوست پسر می روند معمولا از خانواده هایی با مشکلات عاطفی هستند، و مستعد افسردگی می باشند. همچنین شواهدی وجود دارد که افسردگی باعث می شود دختران نوجوان به سمت رابطه بروند.

شیوع ارتباط عاشقانه و جنسی در نوجوانی

از هر سه نوجوان یک نفر ارتباط عاشقانه را تجربه می کند، و این میزان با افزایش سن بیشتر می شود.

از سن ۱۷ سالگی، بیشتر نوجوانان مقداری تجربه این روابط را دارند.

به طور معمول نوجوانان بیشتر از یک ارتباط عاشقانه را در طول این دوره تجربه می کنند.

جهت گیری های فرهنگی و جنسی روی زمان بندی و میزان روابط تاثیر دارند.

برای مثال، نوجوان های آسیایی و آمریکایی دیرتر از بقیه وارد ارتباط می شوند.

به صورت کلی، در فرهنگ آسیایی صحبت کردن و قرار گذاشتن در نوجوانی کمتر پذیرفته است.

این مسئله باعث می شود که نوجوانان پارتنرهای مناسب کمتری را در اختیار داشته باشند.

در حالیکه بسیاری از نوجوانان پارتنر رمانتیک خود را در مدرسه ملاقات می کنند، آنهایی که به دنبال ارتباط جنسی هم هستند کمتر می توانند کسی را در مدرسه پیدا کنند و ممکن است با افرادی ملاقات کنند که شایستگی لازم را ندارند.

کودکی و اوایل نوجوانی

اکثر دوستان کودکان ممکن است از یک جنس باشند (همه پسر یا همگی دختر).

بلوغ باعث افزایش علاقه بسیار در روابط عاشقانه می شود. در سالهای پیش از نوجوانی و در اوایل آن، نوجوان احساس فشار زیادی را دارد زیرا با موضوع عشق خود ارتباط کمی دارد.

برخی از این نوجوانان، مخصوصا انها که پایگاه اجتماعی بالایی دارند معمولا بیرون از مدرسه در گروه های مختلط معاشرت می کنند.

آنها سپس در روابط مختلف جفت های خود را پیدا می کنند و در واقع پای خود را در کفش همسالان محبوب می کنند و از آنها تقلید می کنند.

اواسط نوجوانی و اواخر آن

نوجوانان اعتماد به نفس خود را از طریق ماندن در روابط محکم و عمیق می سازند.

در این زمان است که اعتماد به نفس به نوجوان اجازه می دهد در مقابل عقاید همسالان مقاومت کند و پارتنر خود را بر اساس توافق و سازگاری انتخاب کند نه مطلوبیت اجتماعی.

از زمان دبیرستان، فعالیت های گروهی به صورت زوجی متداول می شوند، و در اواخر نوجوانی اگر زوج باشند کمتر با همسالان وقت می گذرانند و بیشتر با یکدیگر هستند، در حالیکه شبکه های اجتماعی را نیز نگه می دارند.

تاثیرات روی کیفیت ارتباط

در نوجوانان،  زمانی که روابط جدید هستند، بخشی از تجارب آنها بوسیله خانواده و همسالان شکل می گیرد.

نحوه برخورد با نوجوانی که عاشق شده

والدین

سطح نزدیکی و حمایتی که نوجوانان با والدین و خواهر و برادرها تجربه می کنند روی کیفیت روابط رمانتیک آنها تاثیر می گذارد.

اگر ارتباط بین والدین و فرزندان در اوایل نوجوانی مثبت و حمایتی باشد، و احتمالا تعامل مثبت تری با پارتنر رمانتیک در اواخر نوجوانی دارند.

الگودهی والدین در هنگام اختلاف ها نیز روی روابط نوجوانان تاثیر می گذارد.

براساس مطالعات روانشناسی عشق در نوجوانی ، طلاق والدین نیز روی دیدگاه نوجوانان در مورد تعهد و سطح صمیمیت آنها موثر است.

تجربه تضادهای جدی در زندگی زناشویی نیز میتواند باعث شود که نوجوان خشونت بیشتری را در دوستی به خرج دهد و هم چنین وی را در معرض تجاوز فیزیکی و جنسی در کودکی قرار می دهد.

دوستان و همکاران

روابط با همسالان نیز موثر است. کیفیت روابط رمانتیک تا اندازه ای بازتاب دوستی با همسالان است؛

آنهایی که دوستان نزدیک و قابل اعتماد زیادتری دارند با احتمال بیشتری وارد روابط مطمئن و نزدیک می شوند.

در حالیکه، نوجوانانی که با دوستان و همسالان خود روابط پرخاشگرانه دارند، با احتمال بیشتری در ارتباط خود نیز اینگونه هستند.

به طور مشابه، سطح مهارتهای ارتباطی که نوجوان در دوستی ایجاد می کند.

مانند بیان نقطه نظرهای مختلف و حل تضادها، در روابط رمانتیک نشان داده می شوند.

جامعه

هنجارهای اجتماعی ادراک شده نیز روی کیفیت روابط تاثیر می گذارند.

برای مثال، پسرها با احتمال بیشتری یک پارتنر پرخاشگر هستند زیرا گاها فرهنگ به آنها القا می کند که خشونت برای آنها معمول است.

تجربه رابطه جنسی و یا داشتن دوستان بزرگتر باعث می شود با احتمال بیشتری نوجوان هم سکس داشته باشد.

تصمیم گیری برای ارتباط جنسی تحت تاثیر تایید یا عدم تایید همسالان نیز هست.

حمایت کردن از روابط: نقش خانواده

نحوه برخورد با نوجوانی که عاشق شده بسیار مهم است.

والدین می توانند با استفاده از اقتدار درست شانس اینکه فرزندان ارتباط مثبت داشته باشند را افزایش دهند، در واقع شیوه فرزندپروری مناسب را به کار گیرند.

از جمله آگاهی بخشی و تنظیم محدودیت ها، اما عدم تلاش برای کنترل کامل زندگی خصوصی نوجوان.

در حالیکه پیگیری و ردیابی فعالیت های کودک مهم است، والدین باید یاد بگیرند که به حدود فرزند خود احترام بگذارند.

زمانی که والدین به طور مکرر به حریم شخصی فرزند خود تجاوز می کنند، با احتمال بیشتری نوجوان در خانواده و در رابطه خود خشونت نشان خواهد داد.

همچنین خانواده ها باید جهت گیری جنسی نوجوان خود را بپذیرند.

اگر نوجوان تمایلات متفاوت مثلا به جنس موافق دارد والدین باید ابتدا بپذیرند و بعد اگر لازم بود از مشاوره کودک کانون مشاوران ایران استفاده کنید.

منبع : روانشناسی عشق در نوجوانی

روانشناسی عشق رمانتیک

فیلم و فایل صوتی آموزشی روانشناسی رایگان و مشاوره

برای پخش فایل مرورگر خود را آپدیت کنید یا از اینجا فایل را دانلود نمایید.

روانشناسی عشق رمانتیک:اکثر قریب به اتفاق افراد می خواهند عاشق شوند.

به ویژه افراد دارای اختلال وابستگی.

عشق برای ما شاید بالاترین ایده آل است.

و روابط به ما معنا و منظور می دهد.

رابطه به ما حیات  و انگیزه می دهد.

یک شریک (یار) هنگام مشکل در آغاز یک کار به ما کمک می کند.

عاشق شدن حس اعتماد به نفس ما را نیز اعتبار می بخشد.

بر احساس شرم ناشی از شک و تردیدها غلبه می کند و از ترس  های ما از تنهایی ها می کاهد.

اما، بیشتر اوقات یک رابطه عاشقانه زیبا، به کام ما تلخ می شود.

آنچه یک رؤیای حیرت انگیز بود تبدیل به یک کابوس دردناک می شود.

خانم کامل یا آقای تمام عیار می شود آقا یا خانم بد.

  • ناخودآگاه نیرویی مقتدر است.

به نظر نمی رسد استدلال مانع عاشق شدن ما شود.

نه عاشق شدن آسانتر است و نه رهایی!

حتی وقتی رابطه به شکل وارونه ای پس از ایجاد دلبستگی ما مسموم می شود.

پایان دادن  رابطه همانقدر سخت است که به راحتی عاشق شدن!

انفعالات شیمیایی رابطه رمانتیک

سیم کشی مغز ما مستعد عاشق شدن است.

تا رابطه عاشقانه ای شاد و شنگول را تجربه کنیم و از رضامندی، ازدواج و تولید نسل برخوردار شویم.

  • نوعی فرآیند شیمیایی عصبی که ایجاد کننده احساس خوب است.
  • در هر مرحله از شهوت، کشش و دلبستگی در مغز ما به جریان می افتد.

به ویژه دوپامین، احساسات نشئگی طبیعی بالایی را موجب می شود که می تواند اثری همچون کوکائین داشته باشد.

این هورمون مستقیماً با پیوند و افزایش صداقت و وفاداری در دلبستگی های رمانتیک ارتباط دارد.

روانشناسی عشق رمانتیک

  • ما جذب چه کسی می شویم؟

روانشناسی نیز نقش مهمی دارد.

  • اعتماد به نفس ما، سلامت هیجانی و روانی، تجربه زیستی.
  • و روابط خانوادگی همه اینها تعیین می کنند که ما جذب چه کسی شویم.

هر دو تجارب مثبت و منفی بر انتخاب های ما اثر می گذارند و باعث می شوند کسی بیشتر یا کمتر جذاب به نظر برسد.

برای مثال، ما ممکن است کسی را عموماً جذاب بدانیم اما از فردی که قبلاً به ما خیانت کرده دوری کنیم.

ما جذب نگرش های فیزیکی ظریفی می شویم اگرچه، به طور ناخودآگاه ما یاد یک عضو خانواده می افتیم.

  • از آن اسرار آمیزتر، ما جذب افرادی می شویم .
  • که الگوهای هیجانی و رفتاری شبیه به رفتار یکی از اعضای خانواده ما داشته باشد.
  • حتی قبل از اینکه این الگوها آشکار شوند.

مرحله ایده آل رابطه عاشقانه

همانطور که مشهود است عشق ما را کور می کند.

ایده آل سازی سالم امری نرمال است و به ما در عاشق شدن کمک می کند.

ما عاشق معشوقه خود می شویم، دوست داریم علایق شریک خود را بیابیم و نقطه ضعف های او را بپذیریم.

عشق همچنین بخش هایی پنهان از شخصیت ما را نمایان می کند.

  • ممکن است ما احساس مردانگی یا زنانگی تر، همدل تر، بخشنده تر، مفید تر.
  • و تمایل بیشتری به ریسک کردن و آزمودن چیزهای جدید پیدا کنیم.

بدین ترتیب ما سرزنده تر هستیم زیرا ما داریم به دیگر جوانب محدود و یا عادی شخصیت خود می رسیم.

بعلاوه، در اولین قرارها، معمولا ما نسبت به قرارهای بعدی صادق تر رفتار می کنیم.

هنگامی ما روی روابط سرمایه گذاری می کنیم .

و از فاش کردن واقعیت به دلیل برهم خوردن سریع رابطه واهمه داریم.

  • اگرچه، ایده آل سازی سالم، چشمان ما را بر روی علائم هشداردهنده موجود در مسائل جدی نمی بندد.
  • در صورتی که افسرده ایم یا اعتماد به نفس پایینی داریم .

انتخاب ایده آلیستی شریک زندگی

به احتمال بیشتری در ایده آلیسته کردن شریک زندگی آینده و چشم پوشی کردن از علائم آزاردهنده ای همچون:

بی اعتمادی، اعتیاد یا پذیرفتن رفتاربی اعتنایی یا توهین آمیز وجود دارد.

فعل و انفعالات عصبی زیستی رابطه عاشقانه می تواند خلق افسرده ما را بهبود دهد .

و موجب تحریک وابستگی و اعتیاد به عشق ما هنگام جستجوی رابطه برای پایان دادن به حس تنهایی یا بیهودگی باشد.

  • زمانی که ما سیستم حمایتی نداریم یا اینکه افرادی شاد نیستیم ممکن است.
  • با عجله وارد رابطه و فوراً دلبسته شویم قبل از آنکه واقعا شریک خود را بشناسیم.
  • از این بحث به “عشق جهشی ” یا “روابط انتقالی” به دنبال شکست یا طلاق، یاد می شود.
  • در ابتدا حاصل شدن بهبودی پس از یک شکست بسیار بهتر است.

مرحله آزمون عشق رمانتیک

بعد از اولین مرحله ایده آل معمولاً بعد از گذشت شش ماه ما وارد مرحله آزمون سخت می شویم.

در نتیجه ی اینکه ما چیزهای بیشتری در مورد شریک زندگی خود که ما را می آزارد می دانیم.

ما به عادات و عیب ها و نگرش ها و دوست نداشتن هایی پی می بریم که معتقدیم آنها از روی جهالت و ناخوشایند هستند.

در واقع، برخی از ویژگی های مشابه که برای ما جذاب بودند اکنون دیگر برای ما آزاردهنده اند.

ما دوست داشتیم که طرف مقابل ما ما شخصی گرم و دوستانه است.

اما اکنون حس می کنیم در جمع های اجتماعی نادیده گرفته می شویم.

ما جسارت و قاطعیت او را می ستودیم اما اکنون می دانیم که او گستاخ و کله شق است.

ما جادوی روح بی پروای او شدیم، اما اکنون از خرج کردن های احمقانه او دچار دهشت می شویم.

ما شیفته ی حرف های کاملاً بی محابای او از عشق و آینده ای نویدبخش شدیم اما اکنون به واقعیت پشت می کند.

بعلاوه، همزمان با فوران احساسات، ما به همان شخصیت عادی خود روی می آوریم .

و همچنان شریک خود را در زندگی داریم دیگر احساس شنگولی، عاشقی و تواضع نداریم.

  • در ابتدا ما ممکن است راه خود را با او یکی کرده باشیم .
  • اما اکنون از عدم ارضای نیازهای خود شکایت می کنیم.
  • ما تغییر کرده ایم و احساس فوق العاده بودن نمی کنیم .
  • اما خواهان برگشت احساس خوشبختی های گذشته هستیم.

آسیب شناسی رابطه رومانتیک

بعدها دو چیز اتفاق می افتد که به رابطه صدمه می زند.

اولین اشتباه  :

  • اکنون ما دلبسته شدیم و از از دست دادن یا غمگین کردن یار خود می ترسیم.
  • و دوست داریم احساسات، خواسته ها و نیازهای قبل دوباره برگردند.
  • این حالت دیواری روی صمیمیت، مایع اسرارآمیزی که عشق را زنده نگه می دارد، می باشد.
  • ما از موضع خود پس می کشیم و رنجش هایی را به بار می آوریم.
  • احساسات ما می تواند حالت طعنه آمیز دو پهلو یا صورت تهاجمی منفعلانه ای به خود بگیرد.
  • همانطور که رابطه رمانتیک و ایده آل سازی کم رنگ می شود.

دومین اشتباه :

  • شکایت کردن و تلاش برای تبدیل کردن شریک خود به همان فرد ایده آل خود ما است.
  • ما احساس خیانت و اغفال می کنیم و مدعی هستیم که:
  • همسر ما اکنون به نسبت به اوایل رابطه رفتار متفاوتی دارد.
  • او (هر یک از دو طرف) همچنین شخصیت عادی خود را در پیش می گیرد.

که اینجا ممکن است تلاش کمتری به خرج دهد تا شما در اوج باشید و نیازهای شما را برآورده کند.

شریک شما احساس کنترل شدگی و  بی میلی خواهد کرد و ممکن است از شما دور شود.

در برخی موارد ما ممکن است با مشکلاتی جدی از قبیل اعتیاد همسر ما، بیماری روانی، تجاوز یا فریبکاری مواجهه شویم.

اینها مسائلی هستند که نیاز به التزام به تغییر بیشتری و اغلب سالها درمان برای رفع مشکل دارد.

بسیاری از افراد دارای اختلال وابستگی که خیلی سریع درگیر دلایل بالا می شوند.

شادی خود را قربانی می کنند، و یک رابطه را با سالها تلاش برای تغییر، کمک و اصلاح شریک خود ادامه می دهند.

خانواده نابهنجار در دوران کودکی، اغلب در روابط و زندگی زناشویی آنها تکرار می شود.

آنها ممکن است به طور ناهوشیار باعث مشکل شوند.

زیرا در حال واکنش نشان دادن در مقابل یک والدین کنترل گر یا متجاوز هستند.

تغییرات مستلزم التیام بخشیدن به گذشته خود و غلبه بر احساس شرم و اعتماد به نفس پایین.

برای داشتن احساسی مملو از استحقاق عشق و تقدیر است.

شروع رابطه رومانتیک

ما ممکن است نخواهیم رابطه ای بیمارگونه ای از اعتیاد یا تخطی یا دیگر مسائل جدی را ادامه دهیم.

  • نبود موانع عمده، گذر از آزمون سخت ارتباط و ورود به رابطه اصلی .
  • مستلزم  مهارت های اعتماد به نفس، شجاعت، پذیرش و جرأتمندی است.

و هم چنین مستلزم توانایی افشای صادقانه نیازها و خواسته ها برای اشتراک احساسات، مصالحه و حل تعارض است.

به جای تلاش برای تغییر شریک خود،  تلاش های ما با یادگیری پذیرفتن دیگری نتیجه بهتری خواهد داشت.

(این به معنای پذیرفتن سوءاستفاده نیست).

اینست تقلا در راه صمیمیت، و نیازمند تعهد از سوی هر دو شریک است.

تا مرحله وفاداری توأم با احترام متقابل و میل به تحقق رابطه ای خوب را از سر بگذارنیم.

ادامه مطلب

روانشناسی چیست؟

روانشناسی چیست؟روانشناسی دانشی می باشد که به ارزیابی برخورد و رویکردهای روانی می‌پردازد.

بنابراین مانند دیگر شاخه های دانش از پایه اصول علمی به پیروی می پردازد.روانشناسی چیست؟

دانش روانشناسی

این دانش به ارزیابی برخورد عینی می باشد .روانشناسی چیست؟

و رویکرد های روانی که در رابطه با ذهنی می باشد پرداخته است.

برخورد همه ی واکنش هایی می باشد که از انسان سر می زند.

هدف های روانشناسی

هر دانشی دارای هدف می باشد که دانشمندان برای دسترسی به آن کوشش می کنند.

هدف های روانشناسی شامل:

  • 1. توصیف کردن.
  • 2. تبیین کردن .
  • 3. پرداختن به پیش بینی.
  • 4. مدیریت برخورد.

اولین هدف روانشناسی

اولین هدف روانشناسی توصیف برخورد و رویکرد روانی می باشد.

با توصیف کردن برخورد و رویکردهای روانی ما بهتر می‌شود .

بیان کرد که آیا رفتاری بهنجار یا نابهنجار محسوب می شود.

  • روانشناسان برای توصیف کردن شیوه های متفاوتی را به کار خواهند گرفت.
  • به طور مثال می‌توان از شیوه‌های مطالعه کردن موردی، هم بستگی شدن .
  •  زمینه یابی و همینطور گزارش های خود مردم اشاره کرد.

روانشناسان  نظرات خود را بر طبق جمله های  تشریحی و مفاهیم بازی  بیان می کنند.

که بر طبق فرضیه می باشد. بنابراین به کمک تشریح ما  به برخورد و رویکردهای روانی پی خواهیم برد.

تبیین روانشناسی

روانشناسان بعد از تشریح کردن  به دنبال تبیین می باشند.

ما به کمک تشریح به چگونگی برخورد و رویکردهای روانی پی خواهیم برد .

اما برای پی بردن به چرایی به تبیین احتیاج داریم.روانشناسی چیست؟

  • به کمک تشریح ما می‌توانیم در رابطه با موضوعات مختلف مثل:
  • خودکشی کردن و همین طور پرخاشگری اطلاعاتی را کسب کنیم.

پیش بینی روانشناسی

که در رابطه با برخورد و رویکردهای روانی به پیش بینی کردن می پردازیم.

مردم در موضوعات مختلف به چه صورت برخورد می کنند یا فکر می کنند.

به طور مثال بعضی از مردم اعتقاد دارند که پرخاشگری و تماشا کردن برخوردهای پرخاش گرانه احساس پرخاشگری را کم می‌کند.

اما بررسی‌های روانشناختی دیدگاه‌های مخالفی را در این رابطه دارد به طور مثال :

  • کودکی که در سن ۹ سالگی به تماشا کردن خشونت مایل می باشد.
  • در سن ۱۸ سالگی این رفتار در او افزایش پیدا خواهد کرد.

مدیریت برخورد: مهمترین هدف روانشناسی مدیریت می باشد.

ادامه مطلب

روابط و انتظارات غیرواقعی: 5 علامت کلیدی

بیشتر ما مشتاق حس عشق ورزیدن و مورد قبول واقع شدن هستیم، میل داریم که در ارتباط دوطرفه‌ی طولانی مدت با کسی باشیم که عاشق اوییم. بیشتر افکار، احساسات، و ایده هایی که درمورد خانواده و رابطه ها داریم، توسط آنچه در فیلم ها دیده ایم، یا در کتابها خوانده ایم، و یا از خلال حکایات عشقی شنیده ایم، هدایت می شود. انصافا در اوایل زندگیمان انتظاراتمان را معطوف به انچه روابطمان باید از آن تشکیل یابد، و آنچه نباید، و چه ادامه مطلب

ده حقیقت روانشناسی که هر عاشقی باید بداند.

عشق به معنای خیره شدن به یکدیگر نیست، بلکه باهم نگاه کردن به یک مسیر است. “آنتونی دی استاینتیگزوپری”

1.عاشق شدن فقط یک پنجم ثانیه طول می کشد.

وقتی به شخص خاصی نگاه می کنید حدود پنج ثانیه طول می کشد تا فعل و انفعالات تهییج گر لذت بتواند بر عملکرد مغز تأثیر گذارند. مطالعات تصویربرداری مغزی عشق نشان می دهد که دوازده منطقه مغز هنگام عاشق شدن درگیر می شوند. وقتی که به معشوقه خود ادامه مطلب

فرآیند عشق در مغز

نوروساینس عشق

بر روی زمین چه چیزی مهم تر از توصیف یک پدیده بیولوژیکی به نام عشق اول در فیزیک و شیمی می باشد؟

“آلبرت انیشتن”

حق با انیشتن بود، علم هرگز نمی تواند  شگفتی عشق را سترون کند (عشق اول یا دیگر عشق ها). مهم نیست که ما در مورد عشق چه می آموزیم، عشق هم چنان یکی از با معناترین و قوی ترین نیروهای روی کره خاکی است، هم چنان که ادامه مطلب