اختلال شخصیت مرزی (BPD)
در اختلال شخصی مرزی همه چیز ناپایدار به نظر می رسد: روابط، خلق و خو، تفکر، رفتار و حتی هویت شما. اما امیدی وجود دارد و آشنایی با علائم، درمان و بهبودی می تواند به شما کمک کند.
اختلال شخصیت مرزی (BPD) چیست؟
اگر به اختلال شخصیت مرزی (BPD) مبتلا هستید، احتمالاً احساس میکنید که در یک ترن هوایی هستیدنه تنها بخاطر احساس ناپایدارتان بلکه به دلیل احساس متزلزل بودن. تصور شما از خود، اهداف و حتی کارهای مورد علاقه و ناپسند ممکن است به گونه ای تغییر کند که گیج کننده و نامشخص باشد.
افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی (BPD) به شدت حساس هستند. برخی این اختلال را مانند داشتن اختلال عصبی آشکار توصیف می کنند.
در این اختلال چیزهای کوچک می توانند واکنش های شدیدی را ایجاد کنند و هنگامی که ناراحت می شوید، در آرام شدن با مشکل مواجه می شوید. درک اینکه چگونه این نوسانات عاطفی و ناتوانی در تسکین خود منجر به آشفتگی در روابط و رفتارهای تکانشی می شود، آسان است.
وقتی در گیرودار احساسات شدید هستید، نمی توانید درست فکر کنید یا تمرکز کنید، ممکن است چیزهای آزاردهنده ای بگویید یا به شیوه های خطرناک یا نامناسب رفتار کنید که بعدا در مورد آن احساس گناه یا شرمندگی کنید.
این امر یک چرخه دردناک است که فرار از آن غیرممکن به نظر می رسد. اما اینطور نیست. درمان های موثر اختلال شخصیت مرزی و مهارت های مقابله ای وجود دارد که می تواند به شما کمک کند احساس بهتری داشته باشید و دوباره کنترل افکار، احساسات و اعمال خود را در دست بگیرید.
اختلال شخصیت مرزی قابل درمان است
در گذشته، بسیاری از متخصصان سلامت روان درمان اختلال شخصیت مرزی (BPD) را دشوار میدانستند، بنابراین به این نتیجه رسیدند که راه های کمی وجود دارد. اما اکنون می دانیم که BPD قابل درمان است. درمان اختلال شخصیت مرزی نیاز به یک رویکرد تخصصی دارد.
شکستن الگوهای ناکارآمد تفکر، احساس و رفتار که باعث ناراحتی شما می شود و تغییر عادات مادام العمر کار آسانی نیست.
تأمل و سپس اقدام به روشهای جدید در ابتدا غیرطبیعی و ناراحتکننده خواهد بود. اما با گذشت زمان عادات جدیدی ایجاد خواهید کرد که به شما کمک می کند تعادل عاطفی خود را حفظ و کنترل کنید.
تست اختلال شخصیت مرزی رایگان
آیا با عبارات زیر در مورد شما درست می باشد؟
- من اغلب احساس “خلا” می کنم.
- احساسات من خیلی سریع تغییر می کند و اغلب غم، عصبانیت و اضطراب شدید را تجربه می کنم.
- من دائماً می ترسم افرادی که به آن ها اهمیت می دهم مرا رها یا ترک کنند.
- من روابط عاشقانه ام را شدید، اما بی ثبات توصیف می کنم.
- احساس من نسبت به افراد زندگی ام می تواند از لحظه ای به لحظه دیگر به طرز چشمگیری تغییر کند و من دلیل آن را نمی فهمم.
- من اغلب کارهایی را انجام میدهم که میدانم خطرناک یا ناسالم هستند، مانند رانندگی بیاحتیاطی، رابطه جنسی ناایمن، نوشیدن زیاد الکل، استفاده از مواد مخدر یا ولخرجی کردن.
- من سعی کرده ام به خودم صدمه بزنم و رفتارهای خودآزاری مانند بریدن یا تهدید به خودکشی داشته ام.
- وقتی در یک رابطه احساس ناامنی می کنم، تمایل دارم برای نزدیک نگه داشتن طرف مقابل، او را سرزنش کنم یا حرکات تکانشی انجام دهم.
اگر با چند مورد از جملات بالا در مورد شما صدق می کند، ممکن است از اختلال شخصیت مرزی رنج ببرید. البته، برای تشخیص رسمی به یک متخصص سلامت روان نیاز دارید، زیرا اختلال شخصیت مرزی می تواند به راحتی با سایر مسائل اشتباه گرفته شود.
اما حتی بدون تشخیص، ممکن است نکات خودیاری در این مقاله برای آرام کردن طوفان عاطفی درونی و یادگیری کنترل تکانههای آسیبرسان مفید باشد.
علائم و نشانه ها
اختلال شخصیت مرزی (BPD) به شکل های مختلفی ظاهر می شود، اما برای تشخیص، متخصصان سلامت روان علائم را به ۹ دسته اصلی دسته بندی می کنند. برای تشخیص اختلال شخصیت مرزی، باید حداقل پنج مورد از این علائم را نشان دهید. علاوه بر این، علائم باید طولانی مدت باشد (معمولاً در نوجوانی شروع می شود) و بر بسیاری از بخش های زندگی شما تأثیر می گذارد.
۱۶ نشانه اختلال شخصیت مرزی
- ترس از رها شدن افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی اغلب از رها شدن یا تنها ماندن وحشت دارند. حتی چیزی بی ضرر مانند دیر رسیدن یکی از عزیزان به خانه یا مسافرت آخر هفته ممکن است باعث ترس شدید آن ها شود. این می تواند باعث تلاش های دیوانه وار برای نزدیک نگه داشتن طرف مقابل شود. ممکن است با التماس، دعوا و رفتارهای فیزیکی شخص را کنار خود نگه دارد اما متأسفانه این رفتار تأثیر معکوس دارد.
- روابط ناپایدار افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی تمایل به داشتن روابطی شدید و کوتاه مدت دارند. ممکن است به سرعت عاشق شوند، اما به سرعت ناامید می شوند. روابط آن ها وحشتناک به نظر می رسد. دوستان یا اعضای خانواده آن ها ممکن است احساس کنند که در نتیجه نوسانات اخلاقی آن ها دچار ضربه عاطفی می شوند.
- نامشخص یا تغییر تصویر از خود. احساس این افراد به طور معمول ناپایدار است. گاهی اوقات ممکن است نسبت به خودشان احساس خوبی داشته باشند، اما گاهی از خود متنفر هستند یا حتی خود را شیطان می بینند. احتمالاً تصور روشنی از اینکه چه کسی هستند یا در زندگی چه می خواهند ندارند. در نتیجه، ممکن است مرتباً شغل، دوستان، معشوق، مذهب، ارزشها، اهداف یا حتی هویت جنسی را تغییر دهند.
- رفتارهای تکانشی و خود ویرانگر. ممکن است در فعالبت های ناسالم شرکت کنند، به خصوص زمانی که ناراحت هستند. ممکن است به طور ناگهانی پولی را خرج کنند که توانایی پرداخت آن را ندارند، پرخوری کنند، با بی احتیاطی رانندگی کنند، از مغازه دزدی کنند، درگیر رابطه جنسی پرخطر شوند یا در مصرف مواد مخدر یا الکل زیاده روی کنند. این رفتارهای مخاطره آمیز ممکن است به آن ها کمک کند در لحظه احساس بهتری داشته باشند، اما در درازمدت به آن ها و اطرافیان شان آسیب می رسانند.
- خودآزاری. رفتار خودکشی و خودآزاری عمدی در افراد مبتلا به BPD رایج است. رفتار خودکشی شامل فکر کردن به خودکشی، انجام حرکات و تهدید به خودکشی یا در واقع اقدام به خودکشی است. خودآزاری شامل تمام تلاش های فرد برای صدمه زدن به خود بدون قصد خودکشی است. اشکال متداول خودآزاری شامل بریدن بدن و سوزاندن است.
- نوسانات عاطفی شدید احساسات و خلق و خوی ناپایدار در اختلال شخصیت مرزی رایج است. ممکن است یک لحظه احساس شادی کنید و لحظه ای دیگر ناامید باشید. چیزهای کوچکی که دیگران از آن ها دوری میکنند، میتواند شما را به سمت بحران عاطفی سوق دهند. نوسانات خلقی شدید هستند، اما نسبتاً سریع از بین می روند (برخلاف نوسانات عاطفی افسردگی یا اختلال دوقطبی)، معمولاً فقط چند دقیقه یا چند ساعت طول میکشند.
- احساس پوچی مزمن افراد مبتلا به BPD اغلب در مورد احساس پوچی صحبت می کنند، گویی یک سوراخ یا یک فضای خالی در داخل آن ها وجود دارد. در نهایت، ممکن است احساس کنند که «هیچ» یا «هیچکس» نیستید. این احساس ناراحت کننده است، بنابراین ممکن است سعی کنند جای خالی را با چیزهایی مانند مواد مخدر، غذا یا رابطه جنسی پر کنند. اما هیچ چیز واقعاً رضایت بخش نیست.
- خشم انفجاری اگر اختلال شخصیت مرزی دارید، ممکن است با عصبانیت شدید و خلق و خوی انفجاری دست و پنجه نرم کنید. همچنین ممکن است پس از عصبانی شدن در کنترل خود دچار مشکل شوید. توجه به این نکته مهم است که عصبانیت همیشه به سمت بیرون نمی باشد بلکه ممکن است زمان زیادی را صرف احساس عصبانیت از خود کنید.
- احساس مشکوک بودن یا عدم ارتباط با واقعیت. افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی اغلب با پارانویا یا افکار مشکوک در مورد انگیزه های دیگران دست و پنجه نرم می کنند. هنگامی که تحت استرس هستند، حتی ممکن است ارتباط خود را با واقعیت از دست بدهند.
- ترس شدید از رها شدن، حتی اقدامات شدیدی برای جلوگیری از جدایی یا طرد انجام م یدهند.
- تغییرات سریع در هویت و تصویر از خود که شامل تغییر اهداف و ارزشها می باشد.
- دوره های پارانویای مرتبط با استرس و از دست دادن ارتباط با واقعیت که از چند دقیقه تا چند ساعت طول می کشد.
- رفتارهای مخاطره آمیز، مانند قمار، رانندگی بی احتیاطی، رابطه جنسی ناایمن، ولگردی، پرخوری یا سوء مصرف مواد، یا خراب کردن موفقیت با ترک ناگهانی یک شغل خوب یا پایان دادن به رابطه مثبت.
- تهدید به خودکشی یا آسیب رساندن به خود، اغلب در پاسخ به ترس از جدایی یا طرد شدن
- نوسانات خلقی شدید از چند ساعت تا چند روز طول می کشد، که می تواند شامل شادی شدید، تحریک پذیری، شرم یا اضطراب باشد.
اختلالات رایج همزمان
اختلال شخصیت مرزی به ندرت به تنهایی تشخیص داده می شود. اختلالات مشترک رایج عبارتند از:
- افسردگی یا اختلال دوقطبی
- سوء مصرف مواد
- اختلالات اشتها
- اختلالات اضطرابی
هنگامی که اختلال شخصیت مرزی با موفقیت درمان می شود، سایر اختلالات نیز اغلب بهبود می یابند. اما عکس آن همیشه صادق نیست. برای مثال، ممکن است علائم افسردگی را با موفقیت درمان کنید و همچنان با اختلال شخصیت مرزی دست و پنجه نرم کنید.
دلایل ابتلا به اختلال شخصیت مرزی
اکثر متخصصان سلامت روان بر این باورند که اختلال شخصیت مرزی (BPD) توسط ترکیبی از عوامل بیولوژیکی ارثی یا درونی و عوامل محیطی بیرونی، مانند تجربیات آسیبزا در دوران کودکی ایجاد میشود.
تفاوت های مغزی
چیزهای پیچیده زیادی در مغز فرد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی (BPD) اتفاق می افتد، و محققان هنوز در حال کشف معنای آن هستند. اما در اصل، اگر اختلال شخصیت مرزی دارید، مغز شما در حالت آماده باش قرار دارد. چیزها برای شما ترسناک تر و استرس زاتر از دیگران هستند. واکنش جنگ یا گریز شما به راحتی خاموش می شود و هنگامی که روشن می شود، منطق شما خاموش می شود و غرایز اولیه بقا را تحریک می کند که همیشه با شرایط موجود مناسب نیستند.
در این شرایط احساس می کنید هیچ کاری نمی توانید انجام دهید.اما حقیقت این است که شما می توانید مغز خود را تغییر دهید. هر بار که یک پاسخ مقابله ای جدید یا تکنیک تسکین دهنده را تمرین می کنید، مسیرهای عصبی جدیدی ایجاد می کنید. برخی از درمانها، مانند مدیتیشن و ذهن آگاهی حتی میتواند باعث رشد مغز شما شوند. و هرچه بیشتر تمرین کنید، این مسیرها قوی تر و خودکارتر خواهند شد. پس تسلیم نشوید با گذشت زمان و فداکاری، می توانید طرز فکر، احساس و عمل خود را تغییر دهید.
اختلالات شخصیت
وقتی روانشناسان در مورد “شخصیت” صحبت می کنند، به الگوهای تفکر، احساس و رفتار اشاره می کنند که هر یک از ما را منحصر به فرد می کند. هیچ کس همیشه دقیقاً یکسان عمل نمی کند، اما ما تمایل داریم به روش های نسبتاً ثابتی با جهان تعامل داشته باشیم و درگیر باشیم. به همین دلیل است که مردم اغلب به عنوان «خجالتی»، «برونگرا»، «اجتماعی»، «مرتب» و غیره توصیف میشوند. این ها عناصر شخصیتی هستند.
از آنجایی که شخصیت به طور ذاتی با هویت مرتبط است، اصطلاح «اختلال شخصیت» ممکن است به شما این احساس را بدهد که اساساً مشکلی در شخصیت شما وجود دارد. اما اختلال شخصیت، قضاوت شخصیت نیست. در اصطلاح بالینی، “اختلال شخصیت” به این معنی است که الگوی ارتباط شما با جهان به طور قابل توجهی با هنجار های جامعه متفاوت است (به عبارت دیگر، شما به روشی عمل نمی کنید که اکثر مردم انتظار دارند).
این باعث ایجاد مشکلات مداوم برای شما در بسیاری از زمینه های زندگی مانند روابط، شغل، و احساسات در مورد خود و دیگران می شود. اما مهم تر از همه، این الگوها را می توان تغییر داد!
نکات خودیاری: ۳ کلید برای مقابله با BPD
- مشکلات شدید عاطفی را آرام کنید.
- یاد بگیرید که تکانشگری را کنترل کنید و پریشانی را تحمل کنید.
- مهارت های بین فردی خود را بهبود بخشید.
توصیه خودیاری ۱: طوفان عاطفی را آرام کنید
بهعنوان فرد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی، احتمالاً زمان زیادی را صرف مبارزه با انگیزهها و احساسات خود کردهاید، بنابراین پذیرش احساسات میتواند کار سختی باشد و ذهن شما را درگیر کند. اما پذیرفتن احساساتتان به معنای تایید آن ها یا تسلیم شدن در برابر سختی نیست.
معنای این کار این است که از تلاش برای مبارزه، اجتناب، سرکوب یا انکار آنچه احساس میکنید دست بردارید. این که به خودتان اجازه دهید این احساسات را داشته باشید، می تواند قدرت را از آن ها بگیرد.
سعی کنید احساسات خود را بدون قضاوت یا انتقاد تجربه کنید. گذشته و آینده را رها کنید و تنها بر لحظه حال تمرکز کنید. تکنیک های ذهن آگاهی می تواند در این زمینه بسیار موثر باشد.
- با مشاهده احساسات خود شروع کنید.
- روی احساسات فیزیکی که با احساسات شما همراه هستند تمرکز کنید.
- به خودتان بگویید که آنچه را که در حال حاضر احساس می کنید، می پذیرید.
- به خودتان یادآوری کنید که فقط به این دلیل که چیزی را احساس می کنید به این معنی نیست که واقعیت دارد.
کاری انجام دهید که یک یا چند حواس شما را تحریک کند
درگیر کردن حس یکی از سریع ترین و ساده ترین راه ها برای تسکین خود است. شما باید آزمایش کنید تا بفهمید کدام روش برای شما بهتر عمل می کند. برای این کار به استراتژی های مختلفی نیاز خواهید داشت. آنچه ممکن است در هنگام عصبانیت یا آشفتگی به شما کمک کند با آنچه ممکن است در هنگام بی حسی یا افسردگی کمک کند بسیار متفاوت است. در اینجا چند ایده برای این کار وجود دارد:
لمس. اگر احساس کافی ندارید، سعی کنید آب سرد یا داغ (اما نه داغ) را روی دستان خود بمالید، یک تکه یخ نگه دارید؛ یا یک شی یا لبه مبلمان را تا جایی که می توانید محکم بگیرید. اگر احساس می کنید که نیاز به آرامش دارید، حمام یا دوش آب گرم بگیرید.
طعم. اگر احساس پوچی و بی حسی می کنید، سعی کنید نعناع یا آب نباتی با طعم قوی بمکید یا به آرامی چیزی با طعم قوی مانند چیپس نمک و سرکه بخورید. اگر میخواهید آرام شوید، چیزهای آرامبخش مانند چای داغ یا سوپ را امتحان کنید.
بو. شمع روشن کنید، گل ها را بو کنید، رایحه درمانی را امتحان کنید، عطر مورد علاقه خود را بزنید، یا چیزی در آشپزخانه بپزید که بوی خوبی داشته باشد. ممکن است متوجه شوید که به بوهای قوی مانند مرکبات، ادویه جات و بخور بهتر واکنش نشان می دهید.
منظره. روی تصویری تمرکز کنید که توجه شما را به خود جلب کند. این می تواند چیزی در محیط نزدیک شما (منظره ای عالی، گل آرایی زیبا، نقاشی یا عکس مورد علاقه) یا در تخیل شما باشد که تجسم می کنید.
صدا. برای آرام شدن، موسیقی آرام بخش را روشن کنید یا به صداهای آرامش بخش طبیعت مانند باد، پرندگان یا اقیانوس گوش دهید.
آسیب پذیری عاطفی خود را کاهش دهید
زمانی که در حال افسردگی و استرس هستید، به احتمال زیاد احساسات منفی را تجربه خواهید کرد. به همین دلیل بسیار مهم است که از سلامت جسمی و روحی خود مراقبت کنید.
برای مراقبت از خود موارد زیر را رعایت کنید:
- خودداری از مصرف داروهای تغییر دهنده خلق و خو
- رژیم غذایی متعادل و مغذی
- خواب کافی و با کیفیت
- ورزش منظم
- به حداقل رساندن استرس
- تمرین تکنیک های تمدد اعصاب
نکته ۲: یاد بگیرید که تکانشگری را کنترل کنید و پریشانی را تحمل کنید
تکنیکهای آرامبخشی که در بالا مورد بحث قرار گرفت زمانی که استرس از مسیر خود خارج می شود به شما کمک می کند.
اما وقتی احساس می کنید تحت تأثیر احساسات دشوار قرار می گیرید چه کار می کنید؟ اینجاست که تکانشگری اختلال شخصیت مرزی (BPD) به وجود میآید. در این لحظات شما آنقدر مستاصل میشوید که هر کاری انجام میدهید، از جمله کارهایی که میدانید نباید انجام دهید، مانند بیاحتیاطی. رابطه جنسی، رانندگی خطرناک و نوشیدن الکل، حتی ممکن است احساس کنید که انتخابی بجز این رفتارها ندارید.
کنترل رفتارتان را به دست بگیرید
مهم است که بدانیم رفتارهای تکانشی در خدمت هدف هستند. آن ها مکانیسم هایی برای مقابله با پریشانی دارند و به شما احساس بهتری می دهند، اما هزینه های زیادی به همراه دارند.
بازیابی کنترل رفتارتان با یادگیری تحمل پریشانی شروع می شود. توانایی تحمل پریشانی به شما کمک می کند تا زمانی که میل به عمل دارید، مکث کنید. به جای رفتارهای خودتخریبی یاد خواهید گرفت که آن ها را کنار بگذارید.
برای درمانی مناسب و با هدف می توانید به مرکز مشاوره ستاره ایرانیان مراجعه کنید، در این مرکز یاد می گیرید که:
- با احساسات خود در تماس باشید.
- احساسات ناخوشایند یا تهدید کننده را مدیریت کنید.
- حتی در موقعیت های ناراحت کننده آرام و متمرکز بمانید.
جلسات مشاوره به شما یاد می دهد که چگونه پریشانی را تحمل کنید. همچنین به شما می آموزد که چگونه احساسات خود را مدیریت کنید این به شما این امکان را می دهد که طیف کاملی از احساسات مثبت مانند شادی، آرامش و رضایت را تجربه کنید.
یک تمرین برای کمک به توقف اختلال و بازیابی کنترل
هنگامی که پاسخ جنگ یا گریز آغاز شد، به جای تمرکز بر افکار خود، بر آنچه در بدن خود احساس می کنید تمرکز کنید. تمرین زیر یک راه ساده و سریع برای ترمز کردن، آرام کردن و بازیابی کنترل است. با این تمرین تنها در چند دقیقه کوتاه می تواند تفاوت بزرگی ایجاد کند.
یک مکان آرام پیدا کنید و در یک موقعیت راحت بنشینید.
روی آنچه در بدن خود تجربه می کنید تمرکز کنید . سطحی که روی آن نشسته اید و پاهای خود را روی زمین احساس کنید.
روی تنفس خود تمرکز کنید ، نفس های آهسته و عمیق بکشید. به آرامی نفس بکشید. برای شمارش تا سه ثانیه مکث کنید. سپس به آرامی نفس خود را بیرون دهید، یک بار دیگر برای شمارش مکث کنید. این کار را برای چند دقیقه ادامه دهید.
در مواقع اضطراری حواس خود را پرت کنید
اگر تلاشهای شما برای آرام کردن مؤثر نبود و تحت تأثیر امیال مخرب قرار گرفتهاید، پرت کردن حواستان ممکن است کمک کند. تنها چیزی که نیاز دارید چیزی است که تمرکز شما را به اندازه کافی جلب کند تا انگیزه منفی از بین برود.
هر چیزی که توجه شما را به خود جلب کند می تواند مؤثر باشد، اما حواس پرتی زمانی مؤثرتر است که آن فعالیت آرامش بخش نیز باشد. علاوه بر راهبردهای مبتنی بر حسی که قبلاً ذکر شد، در اینجا مواردی وجود دارد که ممکن است به شما کمک کند:
تلویزیون تماشا کنید چیزی را انتخاب کنید که مخالف احساس شماست، به طور مثال اگر غمگین هستید یک فیلم کمدی تماشا کنید، اگر عصبانی هستید چیزی آرامشبخش نگاه کنید.
کاری را انجام دهید که از آن لذت می برید و شما را مشغول می کند. این می تواند هر چیزی باشد: باغبانی، نقاشی، نواختن ساز، بافندگی، خواندن کتاب، بازی رایانه ای، یا انجام یک سودوکو یا پازل کلمات.
حواس خودتان را به کار بیاندازید. میتوانید حواس خود را با کارهای روزمره پرت کنید: تمیز کردن خانه، انجام کارهای حیاط، خرید مواد غذایی، نظافت حیوان خانگی یا شستن لباسها.
فعالیت. ورزش شدید راهی برای افزایش آدرنالین و تخلیه احساسات است. اگر احساس استرس می کنید، ممکن است بخواهید فعالیت های آرامش بخش تری مانند یوگا یا پیاده روی در اطراف محله خود را امتحان کنید.
به دوستت زنگ بزن صحبت کردن با فردی که به او اعتماد دارید می تواند راهی سریع و بسیار موثر برای پرت کردن حواس و احساس بهتر باشد.
نکته ۳: مهارت های بین فردی خود را بهبود بخشید
اگر اختلال شخصیت مرزی دارید، احتمالاً با حفظ روابط پایدار و رضایت بخش با همسر، همکاران و دوستان خود دچار مشکل شده اید. این به این دلیل است که در دیدن چیزها از دید دیگران مشکل دارید. تمایل دارید افکار و احساسات دیگران را اشتباه بخوانید، درک نادرستی از نحوه نگاه دیگران به خود داشته و از تاثیر رفتار خود غافل شوید.
اما نگران نباشید می توانید اقداماتی را برای بهبود روابط و مهارت های اجتماعی خود انجام دهید.
فرضیات را بررسی کنید
زمانی که استرس و منفیبافی شما را از مسیر خارج میکند، احساسات دیگران را نادرست قضاوت می کنید. اگر این کار را انجام می دهید به خاطر داشته باشید که شما غیب گو نیستید.
به جای عجله برای نتیجه گیری (معمولا منفی)، انگیزه های جایگزین را در نظر بگیرید. به عنوان مثال، شریک زندگی شما در تماس تلفنی با شما بد حرف می زند و اکنون احساس ناامنی می کنید و می ترسید علاقه خود را نسبت به شما از دست داده باشد. قبل از اینکه به آن احساسات عمل کنید:
توقف به در نظر گرفتن احتمالات مختلف. شاید شریک زندگی شما در محل کار تحت فشار باشد، روز پر استرسی را سپری کند. شاید هنوز قهوه اش را نخورده است و موارد دیگر. توضیحات جایگزین زیادی برای رفتار او وجود دارد.
از شخص بخواهید که مقاصد خود را روشن کند. یکی از سادهترین راهها برای بررسی مفروضات این است که از طرف مقابل بپرسید چه فکر یا احساسی دارد. دوباره بررسی کنید که منظور او از کلمات یا اعمالشان چیست. به جای پرسیدن به شیوهای متهمآمیز، رویکرد ملایمتری را امتحان کنید: « ممکن است اشتباه کنم، اما به نظر میرسد…» یا « شاید من بیش از حد حساس هستم، اما این حس را دارم که… »
فرافکنی را متوقف کنید
آیا تمایل دارید که احساسات منفی خود را بپذیرید و آن ها را به دیگران منتقل کنید؟ آیا وقتی نسبت به خود احساس بدی دارید دیگران سرزنش می کنید؟ آیا نمی توانید بازخورد یا انتقاد سازنده را تحمل کنید؟ اگر اینطور است، ممکن است با فرافکنی مشکل داشته باشید.
برای مبارزه با فرافکنی، باید یاد بگیرید با احساسات بدنی خود هماهنگ شوید. به علائم استرس مانند ضربان قلب سریع، تنش عضلانی، تعریق، حالت تهوع یا سبکی سر توجه کنید. وقتی چنین احساسی دارید، احتمالاً حمله میکنید و چیزی میگویید که بعداً پشیمان میشوید. مکث کنید و چند نفس عمیق و آهسته بکشید. سپس سه سوال زیر را از خود بپرسید:
- از خودم ناراحتم؟
- آیا احساس شرمندگی یا ترس می کنم ؟
- آیا من نگران طرد شدن هستم؟
اگر پاسخ مثبت است، مکالمه را متوقف کنید. به طرف مقابل بگویید که احساس می کنید احساساتی هستید و می خواهید قبل از بحث بیشتر درباره چیزها کمی فکر کنید.
مسئولیت نقش خود را بر عهده بگیرید
در نهایت، مهم است که مسئولیت نقشی را که دارید بپذیرید. از خود بپرسید که اقدامات شما چگونه به حل مشکلات کمک کند. حرف ها و رفتارهای شما چه احساسی به عزیزانتان می دهد؟ همانطور که تلاش می کنید خود را به جای دیگران بگذارید، حالت تدافعی خود را کاهش دهید. با این کار به مرور متوجه تفاوت در کیفیت روابط خود خواهید شد.
تشخیص و درمان
مهم است که به یاد داشته باشید که نمی توانید اختلال شخصیت مرزی را به تنهایی تشخیص دهید. بنابراین اگر فکر می کنید که شما یا یکی از عزیزانتان ممکن است از اختلال شخصیت مرزی رنج ببرید، بهتر است از متخصص کمک بگیرید.
اختلال شخصیت مرزی اغلب با اختلالات اشتباه گرفته می شود بنابراین شما به یک متخصص سلامت روان نیاز دارید تا شما را ارزیابی کند و تشخیص دقیق بدهد. سعی کنید فردی با تجربه در تشخیص و درمان پیدا کنید.
اهمیت یافتن درمانگر مناسب
حمایت و راهنمایی درمانگر واجد شرایط می تواند تفاوت بزرگی در درمان و بهبود اختلال شخصیت مرزی ایجاد کند. درمان می تواند مانند یک فضای امن عمل کند که در آن شما می توانید تکنیک های جدید مقابله را امتحان کنید.
متخصص با تجربه با درمان های اختلال شخصیت مرزی مانند رفتار درمانی دیالکتیکی (DBT) و درمان طرحواره محور آشنا خواهد بود.
ثابت شده است که این درمان ها مفید هستند اما همیشه پیروی از یک رویکرد درمانی خاص ضروری نیست. بسیاری از کارشناسان معتقدند که درمان شامل آموزش در مورد این اختلال، حمایت خانواده و آموزش و مهارت های اجتماعی و عاطفی می تواند اکثر موارد BPD را درمان کند.
این مهم است که برای یافتن درمانگری که با او احساس امنیت میکنید، وقت بگذارید (کسی که به نظر میرسد شما را جذب میکند و باعث میشود احساس کنید مورد پذیرش و درک قرار گرفتهاید.). برای پیدا کردن فرد مناسب وقت بگذارید.
اما پس از انجام این کار را انجام دادید، متعهد به درمان باشید. سعی کنید احساسات خود را صادقانه با درمانگر خود در میان بگذارید و اجازه دهید رابطه رشد کند. به خاطر داشته باشید که تغییر، بنا به ماهیت خود، ناراحت کننده است. اگر هرگز در درمان احساس ناراحتی نکنید، احتمالاً پیشرفتی نمی کنید.
روی درمان دارویی حساب نکنید
اگرچه بسیاری از افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی دارو مصرف می کنند، اما واقعیت این است که تحقیقات بسیار کمی وجود دارد که نشان دهد دارو درمانی در درمان این اختلال مفید است. علاوه بر این، در ایالات متحده، سازمان غذا و دارو (FDA) هیچ دارویی را برای درمان اختلال شخصیت مرزی تایید نکرده است. این بدان معنا نیست که دارو هرگز مفید نیست (به خصوص اگر از مشکلاتی مانند افسردگی یا اضطراب رنج می برید) اما دارو درمانی به تنهایی برای اختلال شخصیت مرزی مفید نیست.
وقتی صحبت از اختلال شخصیت مرزی می شود، درمان بسیار موثرتر است. فقط باید به آن زمان بدهید. با این حال، پزشک شما ممکن است در موارد زیر دارو درمانی را در نظر بگیرد:
- شما درگیر اختلال شخصیت مرزی و افسردگی یا اختلال دوقطبی به طور همزمان هستید.
- از حملات پانیک یا اضطراب شدید رنج می برید.
- توهم یا داشتن افکار عجیب و غریب و پارانوئید را تجربه می کنید.
- احساس خودکشی می کنید یا در خطر آسیب رساندن به خود یا دیگران هستید.
عوارض
اختلال شخصیت مرزی می تواند به بسیاری از بخش های زندگی شما مانند روابط صمیمانه، شغل، مدرسه، فعالیت های اجتماعی و تصویر خود تأثیر منفی بگذارد و پیامدهای زیر را به دنبال داشته باشد:
- تغییر یا از دست دادن مکرر شغل
- عدم تکمیل تحصیلات
- مشکلات حقوقی متعدد، مانند زندان
- روابط پر از تعارض، استرس زناشویی یا طلاق
- خود آزاری مانند بریدگی و بستری شدن مکرر در بیمارستان
- درگیر شدن در روابط توهین آمیز
- حاملگی برنامه ریزی نشده، عفونت های مقاربتی، تصادفات و درگیری های فیزیکی به دلیل رفتارهای تکانشی و پرخطر
- اقدام به خودکشی
علاوه بر این اختلال شخصیت مرزی ممکن است با سایر اختلالات سلامت روان که در زیر ذکر شده است همراه باشد:
- افسردگی
- سوء استفاده از الکل یا مواد دیگر
- اختلالات اضطرابی
- اختلالات اشتها
- اختلال دو قطبی
- اختلال استرس پس از سانحه (PTSD)
- اختلال کمبود توجه/بیش فعالی (ADHD)
- سایر اختلالات شخصیتی
منبع : اختلال شخصیت مرزی (BPD)