اختلال شخصیت اسکیزویید به چه معناست ؟

شاید تاکنون در روابط عاطفی خود با افرادی دیدار کرده اید که آن ها را عمیقا خشک و بی احساس توصیف میکنید و یا تجریه آشنایی و همکاری با افرادی را داشته اید که عمیقا و منحصرا به کار و حرفه ی تخصصی خود علاقه نشان می دهند.

در کلام عامیانه برای توصیف شخصیت این افراد به کلماتی مانند خشک ، بی احساس ، منزوی و مانند این ها متوسل می شویم .

اما آیا تاکنون با خود اندیشیده اید این توصیفات می تواند فرای یک نظر شخصی باشد و شاید شما از نزدیک با یک فرد دارای اختلال شخصیت و نیازمند درمان در ارتباط بوده اید ؟

اما اینجا پایان داستان نیست ، عوارض ارتباط با افراد مبتلا به اختلالات شخصیت تنها به هدر رفتن عواطف یا فرصت های شما محدود نمی شود.

گاه شما چنان در معرض آسیب های ارتباط با این افراد قرار می گیرد که تا مدت ها از پیامد این آسیب ها در عذاب خواهید بود، لذا لازم است با تعریف و نشانه های عمده اختلالات شایع شخصیت من جمله اختلال اسکیزویید آشنا باشید.

آیا تشخیص اختلال از عهده ی من ساخته است؟

قبل از هر چیز لازم است بدانید تشخیص اختلالات شخصیت در حیطه حرفه ای ترین مسایل روانشناختی است و شما با خواندن این مطلب قادر نخواهید بود .

برای تشخیص و درمان کسی که از نظر شما مشکوک به این بیماری است اقدام نمایید و تنها می توانید عمده ترین این نشانه ها را بعنوان زنگ خطری در روابط خود جدی بگیرید.

به یاد داشته باشید اقدام غیر حرفه ای برای درمان این افراد، می تواند شما را در معرض خطراتی جدی قرار دهد، تنها اقدامی که باید انجام دهید ترک رابطه ی بیمارگونه با آن هاست.

چگونه درون گرایان افراطی را بشناسیم ؟

شاید عنوان بالا برای شما کمی اغراق آمیز بنظر بیاید ولی باید بدانید توصیفی کوتاه و دقیق از اختلال شخصیت اسکیزویید است. موارد زیر علایم بارزی است که می تواند شاخک های شما برای پیدا کردن این افراد در ابعاد مختلف زندگی تان بجنباند :

۱- این افراد هیچ علاقه ای به برقرار کردن ارتباط با دیگران ندارند، شاید شمارا بعنوان شریک عاطفی خود بپذیرند اما اشتیاقی برای بودن با شما ندارند.

۲- از بودن در خانواده لذت نمی برند و یا نهایتا ارتباط اجتماعی خودرا به یکی از اعضای خانواده محدود می کنند.

۳- نسبت به تعریف و تمجید و یا انتقاد سایرین بی تفاوت هستند.

۴- علاقه ی جنسی آنها بسیار محدود است و در مواردی هیچ علاقه ای به ارتباط جنسی از خود نشان نمی دهند.

۵- شاید شما از قدم زدن زیر باران یا خوردن یک فنجان قهوه با آنها هیجان زده باشید اما این افراد از چیزهای انگشت شماری در زندگی لذت می برند، و مصاحبت با شما برای آنها لذت بخش نخواهد بود.

۶- گاهی می شود که دیدار با یک ریاضیدان متبحر یا یک ستاره شناس که هر شب غرق در تماشای ستاره هاست برای شما که از کودکی ریاضی یا ستاره شناسی را دوست داشته اید جذاب و حیرت انگیز باشد ولی لازم است بدانید یکی از پرچم های قرمز این افراد حیطه کاری آن ها است .

غالب اسکیزویید ها علاقه مند به مشاغل انتزاعی هستند که نیازمند کارهای جمعی نباشد.

فعالیت هایی همچون ارتباط با اجسام بی جان مثل چوب و فلز یا مسایل انتزاعی مانند ریاضی و نجوم و یا مشاغلی دور از انسان ها مانند زندگی روی عرشه کشتی.

لازم است بدانید وقتی این مشاغل زنگ خطر به حساب می آید که الگوی رفتاری انزوا و گوشه گیری بشدت درآنها قابل مشاهده باشد پس هر کسی را نباید به چشم درون گرای افراطی نگاه کنید .

در روابط عاطفی با افراد اسکیزویید چه کنیم؟

حتی اگر شما خود یک فرد مبتلا به اختلال شخصیت اسکیزویید باشید باز قادر نخواهید بود با یک شخص مبتلا زندگی لذت بخشی را تجربه کنید.

اگر در آرزوی یک زندگی مشترک با قلب هایی مملو از عشق باشید می توان گفت فرد اسکیزویید این رویا را برای شما محقق نخواهد کرد .

ولی شاید خواننده این متن گرفتار یک رابطه عاطفی با فرد مبتلا باشد و یا با او ازدواج کرده باشد، در این صورت باید راهکارهایی به منظور بهبود رابطه خود با فرد بیمار بیاموزد.

انتظار معجزه

در اولین گام به خاطر داشته باشید که شما نمی توانید از او انتظار معجزه داشته باشید .

تصور اینکه شخص اسکیزویید بدون طی کردن روند درمان و بروز نشانه های مثبت، تغییر کند واقعی نیست، پس قبل از هر چیز واقع گرا باشید و بدانید که او نمیتواند ارتباطی صمیمانه برقرارکند.

از طرف دیگر تمام مبتلایان به این اختلال به یک شدت درگیر بیماری نیستند و گاهی رشد عاطفی اتفاق می افتد اما بدانید گاهی این امکان وجود دارد.

او را تحت فشار قرار ندهید.

شاید تصور کنید اهرم فشار می تواند رابطه ی شمارا بهبود دهد ولی لازم است بدانید نباید فرد مبتلا را تحت فشار بگذارید.

افراد مبتلا به اسکیزویید در مقابل فشار های شما یک مکانیسم نجات دهنده برای خود دارند و آن گوشه گیرتر شدن است.

بهتر است با آسان گیری و شکیبایی اشتیاق بودن با شمارا برایش بیشتر کنید.

انزوا برای افراد مبتلا به این اختلال مانند آرامبخش عمل می کند پس لازم است شما ارتباطات اجتماعی خود را ادامه دهید و صرف اینکه همسر یا پارنترتان شما را برای این ارتباطات همراهی نمی کند از آن ها دور نشوید.

آیا اختلال اسکیزویید با اختلال اضطراب اجتماعی معادل است؟

ممکن است در اطرافیانتان و یا حتی در شخصیت خود شاهد اضطراب به گونه ای بازدارنده باشید.

به عنوان مثال بسیار علاقه مند باشید در یک مهمانی دوستانه حضور پیدا کنید و افراد جدیدی را ملاقات کنید اما چنان از این اتفاق مضطرب می شوید که نمی توانید اقدامی در جهت آن انجام دهید و پیوسته از درون با خودتان درگیر هستید.

در چنین حالتی که میل به ارتباطات اجتماعی وجود دارد اما اضطراب آن ها را تحت الشعاع قرار می دهد، حالتی از اضطراب اجتماعی به وجود می آید.

اگر این حالت به یک الکوی نافذ مبدل شود، تحت عنوان اختلال اضطراب اجتماعی شناخته می شود.

اما در اختلال اسکیزویید، فرد مبتلا علاقه ای به برقراری ارتباط ندارد، در واقع او از این درون گرایی افراطی لذت می برد و تلاشی برای مقابله با آن ندارد.

پس هر نوع از گوشه گیری نیز مصداقی برای اختلال اسکیزویید نخواهد بود.علوم شناختی و اعصاب و روان

روند درمان افراد مبتلا به این اختلال چگونه خواهد بود؟

افراد مبتلا به این اختلال در بدو معاینه های روانشناختی معذب به نظر می رسند ، از تماس های چشمی دوری می کنند و سرد و بی توجه به نظر می آیند.

این گونه به نظر می رسد که آن ها تمایل دارند جلسه به سرعت تمام شود، در پاسخ های خود به جواب های کوتاه قناعت می کنند و گاها استعارات عجیب و غریب و تفاسیر انتزاعی از ضرب المثل ها دارند.

گه گاه سعی می کنند اهل مطایبه به نظر بیایند اما خامی و عدم نکته سنجی در شوخی هایشان مشهود است.
درمانگر دقیق و متخصص در پس این سردی ها، ترس بیمار را می بیند.

در تشخیص این اختلال به عنوان گام اول شروع درمان، درمانگر باید بتواند تمایز ظریف این اختلال با اختلالات مشابه را تمییز دهد.

به عنوان مثال ویژگی های اختلال پارانویید بسیار به اسکیزویید نزدیک است اما پارانویید ها غالبا احساسات خود را بیشتر بروز می دهند و سابقه خشونت های کلامی دارند.

فرافکنی در آن ها زیادتر است و میل به ارتباط اجتماعی بیشتری دارند.

پس دانش درمانگر در تشخیص درست ، اولین گام برای شروع درمان اثربخش است.

کدام نوع از درمان موثرتر است؟

از آنجا که الگوهای شناختی و احساسی و رفتاری در افراد مبتلا به اختلال شخصیت، الگوهایی تحریف شده است، لذا درمان های شناختی- رفتاری برای بهبود این الگوهای تحریف شده می تواند موثر واقع شود.

در بعضی موارد می توان از دارو درمانی نیز استفاده کرد.

غالبا دارو های ضد افسردگی و اضطراب و داروهای ضد روان پریشی برای این اختلال تجویز می شود اما دارو درمانی به تنهایی نمی تواند اثرگذار باشد و همراهی آن با روان درمانی ، تسریع در روند بهبود بیمار را به همراه خواهد داشت. تمامی حقوق اثر متلق به سایت مشاورانه می باشد و گذاشتن مطلب با لینک و نام مشاورانه بلامانع است

منبع : اختلال شخصیت اسکیزویید به چه معناست ؟

مهارت خویشتن داری

مهارت خویشتن داری، آموزش علمی خویشتن داری به کودکان

مهارت خویشتن داری یا مهار نفس یک نوع مهارت اکتسابی می باشد که باعث می شود فرد ارضای خواسته های خودش را تعویق بیندازد و رفتارهای او عجولانه نباشد، مهارت های خویشتن داری باید تقویت شود تا تاثیرات مفیدی بر روی اعتماد به نفس فرد، انعطاف پذیری، همدلی و غیره داشته باشد، ویژگی خویشتن داری باید از همان کودکی در فرد نهادینه شود تا این ویژگی در او جا بیفتد و از آن به درستی استفاده کند، والدین می توانند از روش های مختلفی استفاده کنند تا خویشتن داری در فرزندشان نهادینه شود و این مهارت با استفاده از تکنیک های خاصی تقویت می شود، همچنین برای این که مهارت فرزندپروری خودتان را تقویت کنید می توانید از مشاوره کودک کمک بگیرید تا در این زمینه راهنمایی های لازم را به شما بدهند و شما از راهکارهای آن استفاده کنید.

مهارت خویشتن داری، خویشتن داری به چه معنی است؟

یکی از مکانیسم های درونی خویشتن داری می باشد که باعث می شود فکر و عمل های زیان آور به عمل تبدیل نشود و فرد نسبت به آن فکرها مقاومت نشان می دهد و یکی از مهارت های زندگی می باشد که به فرد یاد می دهد رفتارهایش را کنترل کند و خودش را به خوبی با محیط واقعی تطبیق دهد.

خویشتن داری بر روی اعتماد به نفس تاثیر بسیاری دارد و افرادی که از مهارت خویشتن داری برخوردار هستند اعتماد به نفس آن ها بالا می باشد و همچنین این مهارت توسط تست نئو NEO مورد توجه قرار می گیرد و در صورتی که مسئله شما خویشتن داری می باشد و می خواهید آن را تقویت کنید می توانید از روانشناس کمک بگیرید و از او راهکار بخواهید، همچنین روانشناس متخصص از شما می خواهد تا طرحواره درمانی به خویشتن داری و محدودیت های واقع بینانه بپردازید.

فواید خویشتن داری

خویشتن داری فواید بسیاری برای فرد دارد و باعث می شود تا فرد به سرعت متوجه اشتباهات خود شود و سعی کند تا آن ها را رفع و اصلاح نماید فردی که با مهارت خویشتن داری از زمان کودکی آشنا شده باشد می تواند امیال خود را به تعویق بیندازد و از این طریق بهره وری و کارکرد مثبتش خود را افزایش دهد و کارهای خود را به درستی انجام دهد، علاوه بر این خویشتن داری هزینه های کمتری نسبت به سایر نظارت های بیرونی خواهد داشت و فرد از این مهارت می تواند در جهات مثبت استفاده کند.

ویژگی های افراد خویشتن دار

افرادی که از مهارت خویشتن داری برخوردار هستند از احساسات خوبی نسبت به خودشان برخوردار می باشند و اعتماد به نفس آن ها بالا است این افراد شایستگی خاصی دارند و با کفایت اند و از نظر کار بر روی توانایی های خودشان متکی می باشند و سعی می کنند روی پای خودشان بایستند.

این افراد روحیه انعطاف پذیری دارند و به خوبی می توانند با مشکلات و سختی ها رو به رو شوند و فشار روانی کمتری را در این زمینه تجریه کنند و آن ها به سختی و به ندرت تسلیم فشارها می شوند، آن ها در محبت کردن و همدل بودن نقش مهمی دارند و در شرایط دشوار به دیگران کمک می کنند.

آموزش مهارت خویشتن داری به کودکان

مهارت خویشتن داری در دوران کودکی نهادینه می شود و آموزش این مهارت نقش بسیار مهمی در کودکان دارد که در این مقاله چند تا از روش های کاربردی را بیان می کنیم تا از آن ها استفاده نمایید.

  1. الگو برداری از والدین

گام اول در یادگیری خویشتن داری این می باشد که والدین الگوی مناسبی برای کودکانشان باشند و کودکان از والدین الگوبرداری می کنند و همواره در حال تماشای آن ها می باشند پس بسیار مهم است که والدین مهارت های خویشتن داری خود را تقویت کنند و این مهارت را به خوبی یاد بگیرند.

  1. نه شنیدن

کودکان باید به خوبی با محدودیت های واقع بینانه آشنا شوند و در صورتی که با کلمه نه از طرف والدین رو به رو می شوند آن را بپذیرند، همچنین آن ها باید با توجه به شرایط خواسته های خودشان را به تعویق بیندازند و سعی کنند آن ها را در موقعیت های خاصی انجام دهند، نه گفتن به کودکان باید با موضوعات کوچکی شروع شود، به طور مثال اگر کودک بیش از اندازه شکلات می خورد والدین باید به خواسته او نه بگویند.

  1. پاداش دهی

برای کودک چشم پوشی از کارهایی که دوست دارد مثل شکلات خوردن یا دیدن تلویزیون بسیار سخت می باشد و والدین برای این که این مهارت را در کودکشان تقویت کنند باید به او پاداش بدهند این پاداش می تواند به صورت کلامی باشد مثلا زمانی که کودک کار مثبتی را انجام می دهد به او بگویند” خیلی خوب است و آفرین بر تو که توانستی خویشتن داری کنی و تلویزیون تماشا نکردی ” این موضوع به تدریج برای کودک به شعار و قانونی تبدیل می شودو باعث می شود کودک هر کاری را که بخواهد انجام دهد ابتدا در مورد آن فکر کند و بعد تصمیم بگیرد.

مهارت خویشتن داری: روش های علمی

بر اساس مطالبی که بیان شده است خویشتن داری مهارتی می باشد که با استفاده از بعضی کارها در فرد تقویت می شود تقویت کردن این مهارت ها به جوانان کمک می کند تا نیازهای جنسی خود را به درستی در زمان مجردی کنترل و ارضا کنند.

برای تقویت خویشتن داری راهبردهای بسیاری وجود دارد که در زیر برخی از این راهبردها بیان شده است:

  • با توجه به توانایی فرد باید او تعهدی داشته باشد و بر این تعهد وفادار باشد.
  • در مقابل اعمال و رفتارش مسئولیت پذیر باشد.
  • دوری و اجتناب از موقعیت هایی که باعث می شود خواسته های او به سرعت ارضا شود.
  • ترک موقعیت های وسوسه انگیز
  • پاداش دادن به خود برای این که ارضای خواسته هایش را به تاخیر بیندازد.
  • صبر کردن و فکر کردن برای انجام هر کاری
  • به روش های مثبتی هیجانات خود را تخلیه کند می تواند از ورزش و پیاده روی استفاده کند.
  • تکرار کردن جملات امید بخش و مثبت
  • انجام دادن مدیتیشن ( مراقبه) و مدیریت ذهن
  • ارضای خواسته های نامناسب را به عنوان یک پاداش برای فعالیت های سخت قرار دهد.

مرکز مشاوره روانشناسی ستاره ایرانیان

آموزش مهارت های خویشتن داری به کودکان اصولی دارد که می توانید به کمک روانشناس آن ها را بیاموزید و در صورتی که نمی توانید به روانشناس به صورت حضوری مراجعه کنید می توانید از مشاوره تلفنی کمک بگیرید، در این خصوص مرکز مشاوره ستاره ایرانیان در خدمت شما می باشد که هر جا که هستید با آن ها تماس گرفته و در این زمینه مشاوره دریافت کنید.

منبع : مهارت خویشتن داری

اختلالات مرتبط با مصرف مواد مخدر

اختلالات مرتبط با مصرف مواد مخدر

اختلالاتی که مربوط به مصرف مواد می شوند به مواردی می گویند که ویژگی های زیر را داشته باشد: ماده ای قابل سو مصرف مانند الکل باشد یا داروی تجویز شده ای که عوارض جانبی داشته باشد.

اختلالاتی که به مصرف مواد مربوط می شود را به دو گروه می توان تقسیم کرد:

  1. اختلال مصرف مواد که شامل وابستگی شدید به مواد و سوء مصرف آن می باشد.
  2. اختلالاتی که به دلیل مصرف مواد به وجود می آید و شامل مواردی زیر می باشد:
  • مسومیت مواد
  • محرومیت از مواد
  • دلیریوم ناشی از مصرف مواد
  • زوال عقل پایدار ناشی از مصرف مواد
  • اختلال فراموشی پایدار از مصرف مواد
  • اختلال پسیکوتیک ناشی از مصرف مواد
  • اختلال خلقی ناشی از مصرف مواد
  • اختلال اضطراب ناشی از مصرف مواد
  • اختلال کنشی جنسی ناشی از مصرف مواد
  • اختلال خواب ناشی از مصرف مواد

مواد مخدر و اعتیاد چیست ؟

اعتیاد به مصرف مواد مخدر به اختلالی می گویند که باعث می شود تا فرد به دارو هایی که از مواد مجاز یا غیر مجاز ساخته شده است وابسته شوند، باید به این نکته توجه کنید که هر چیزی که مجاز شمره می شود مانند الکل و نیکوتین را نمی توان سالم در نظر گرفت.

هنگامی که به این مواد وابسته شده و معتاد شوید دیگر نخواهید توانست مصرف مواد مخدر را به درستی کنترل کنید و به احتمال زیاد آسیب های بسیاری ناشی از مصرف مواد مخدر به شما وارد خواهد شد.

افرادی که اعتیاد به مواد مخدر پیدا می کنند میل بسیار شدیدی به مصرف دارو دارند، آن ها شاید تمایل داشته باشند تا مصرف مواد را ترک کنند ولی در بیشتر مواقع نمی توانند به خودی خود آن را ترک کنند.

اعتیاد به مواد مخدر آسیب های بسیاری به فرد وارد می کند و عواقب جدی و دراز مدتی بر روی سلامت جسمی و روانی و بر روی روابط، اشتغال و قانون می گذارد.

برای این که بتوانید از مصرف مواد رهایی یابید و بر اعتیادتان غلبه کنید باید به کمک پزشک، خانواده، دوستان، گروه های پشتیبانی اقدام به درمان کنید و برنامه ی درمانی سازمان یافته و دقیقی داشته باشید تا بر اساس آن بتوانید ترک کنید.

از کجا بفهمیم اعتیاد پیدا کرده ایم ؟

در موقعیت های مختلف اجتماعی افراد به صورت آزمایشی به مصرف مواد مخدر می پردازند و در بیشتر مواقع دچار اعتیاد می شوند، برای بسیاری از اشخاص مصرف مواد مخدر امری شایع و عادی می باشد.

مواد مخدر انواع مختلفی دارند و خطر اعتیاد و سرعت وابستگی به آن بسیار متفاوت می باشد، بسیاری از داروها خطر اعتیاد بسیار بالایی دارند و به نسبت سایر مواد وابستگی بیشتری در فرد ایجاد می کند.

به دلیل وابستگی، شخص معتاد به مرور زمان به دوز های بیشتری برای مصرف مواد مخدر نیاز دارد، در بیشتر مواقع ممکن است از دارو برای بهتر شدن حس و حالش استفاده کند اما هنگامی که مصرف مواد مخدر را افزایش می دهد ممکن است به این نتیجه برسد که دیگر بدون دارو نمی تواند زندگی کند و برای خوب بودن حالش باید حتما آن را مورد مصرف قرار دهد.

زمانی که فرد تمایل به ترک داشته باشد و مصرف مواد مخدر را متوقف کند هوس ها و محرک های شدیدی برای ایجاد می شود و فرد احساس می کند دچار بیماری جسمی شده است که نشانه های ترک  می باشد.

علائم اعتیاد به مواد مخدر

فردی که به مواد مخدر اعتیاد دارد علائم و نشانه های زیر را در میان جمع از خود نشان می دهد:

  • احساس می کند که باید به طور منظم از مواد مخدر استفاده کند و در طول روز یک یا چند بار به مصرف مواد نیاز داشته باشد.
  • میل بسیار شدیدی به دارو دارد.
  • برای این که دارو اثر لازم را بگذارد با گذشت زمان به مقدار بیشتری نیاز دارد.
  • باید مطمئن باشد که مواد مخدر به مقدار کافی دارد وگرنه مضطرب می شود.
  • حتی اگر پول لازم برای خرید مواد ناشته باشد اما باز هم تلاش می کند تا آن را تهیه کند.
  • به دلیل مصرف دارو مسئولیت های کاری و تعهدات آن ها کاهش می یابد و فعالیت های اجتماعی و تفریحی آن ها کمتر خواهد شد.
  • انجام کارهای نامناسب مانند سرقت و دزدی برای دریافت مواد مخدر.
  • هنگام مصرف مواد مخدر فعالیت های پر خطر مانند رانندگی انجام می دهند.
  • تمرکز بسیاری بر روی زمان دارند و انرژی خود را برای به دست آوردن مواد مخدر صرف می کنند.
  • برای ترک مواد مخدر تلاش بسیاری می کنند اما با شکست رو به رو می شوند.
  • علائم ترک را در زمان ترک مصرف مواد مخدر تجربه می کند.

اختلال مصرف مواد مخدر

الف : وابستگی مواد

زمانی که شخص از نظر روانی و جسمانی به مصرف مواد مخدر وابسته شود، نشانه هایی مانند علائم شناختی – رفتاری و فیزیولوژیکی در او دیده می شود که حاکی از آن است که علاوه بر درگیر بودن به مسائل مرتبط به مواد، به مصرف مواد نیز ادامه می دهد. فرد بیمار به طور مداوم و تکراری از یک الگوی مصرف پیروی می کند که باعث می شود به طور اجباری دارو مصرف کند، این امر منجر به تحمل و محرومیت او می شود و هنگام مصرف نکردن مواد تحمل و صبرش کاهش می یابد و عصبی می شود.

وابستگی به مواد به صورت روانی و جسمی در افراد به وجود می آید و در بسیاری از مواقع وابستگی روانی و رفتاری به صورت عادت تثبیت می شود،

در این حالت در فرد نشانه های زیر مشاهده می شود:
  • بیمار میل شدید، مستمر و متناوبی به مصرف مواد مخدر دارد تا از حالت خماری درآید و نیاز جسمی یا فیزیولوژیک او رفع شود زیرا به مواد وابسته شده است.
  • ناتوان بودن در قطع مصرف دارو زیرا اثراتی مانند درد جسمی و غیره دارد که برای مصرف کننده زجرآور می باشد و نمی تواند ترک کند.

تحمل عبارت است از این که فرد معتاد برای این که به اثر مطلوب برسد به مواد بیشتری برای مصرف نیاز دارد، هنگامی که فرد مقدار مشخص همیشگی را مصرف می کند اما تاثیر قابل ملاحظه ای بر روی او نمی گذارد به اجبار مقدار مصرف مواد افزایش می دهد.

تحمل نشانگر پاسخ به اثرات و تاثیرات مواد مخدر می باشد که برای رسیدن به اثر مورد نیاز باید مقادیر مواد را بالاتر ببرند.

اعتیاد به معنی وابستگی جسمی و روانی به مواد مخدر می باشد و چون یک اصطلاح غیر علمی است زیاد کارایی ندارد و به جای آن از وابستگی دارویی یا وابستگی مواد استفاده می کنند.

ب- سو مصرف مواد  Substance Abuse :

سوء مصرف مواد عبارت است از الگوی نادرست مصرف مواد مخدر به طوری که پیامد ها و آسیب های بسیاری برای فرد دارد، و احتمال دارد مشکلات اجتماعی- قانونی، شغلی و استعمال مواد مخدر در موقعیت های مختلف که برای جسم ممکن است خطرناک باشد پیش آید.

مثلا در هنگام رانندگی ممکن است فرد موادی استفاده کنند که قابل سوء مصرف باشند. این مواد شامل الکل، آمفتامین ها، کافئین، حشیش، مواد افینی، کوکائین، توهم زا، مواد استنشاقی، نیکوئین، مسکن ها، خواب آور ها، ضد اضطراب ها و فن سیلکیدین می باشد، به این مواد گاهی ماده موثر برای روان و یا روان گردان می گویند.

مواد موثر بر روان به موادی گفته می شود که هنگام ورود به بدن هوشیاری و حالت روانی فرد را تغییر می دهد و این مواد از روزگاران قدیم به شکل های مختلفی مانند دارو درمانی، محلول ها، گیاهان و غیره مورد استفاده قرار می گیرد.

اختلالات ناشی از مصرف مواد مخدر

الف : مسمومیت مواد

هنگام مصرف مواد، در همان لحظه فرد دچار تغییرات و اثراتی از نظر روانی و جسمی می شود که با دفع مواد، آن اثرات از بدن او خارج می شود در این صورت می گویند فرد دچار مسمومیت شده است.

آثار مسمومیت مواد در افراد مختلف متفاوت می باشد و به عواملی مانند نوع ماده مصرفی، مقدار ماده مصرف شده، تحمل شخص و فاصله زمانی از آخرین مصرف بستگی دارد.

ب- محرومیت مواد، محرومیت یا ترک

محرومیت یا ترک مواد عبارت است از وجود نشانه ها و علائمی که نشان دهنده این است که فرد تمایل به کم کردن یا قطع مصرف زیاد و مداوم مواد مخدر دارد. بعد از این که نشانه ها و علائم نامطلوب در فرد بیمار به وجود آمد فرد ممکن است برای به دست آوردن آرامش و دور شدن از این علائم دوباره مصرف مواد را آغاز کند و نسبت به استعمال مجدد دچار وسوسه شود.

ج- اختلالات روانی ناشی از مواد

برخی از اختلالات روانی با مواد مخدری که مورد استفاده قرار می دهیم رابطه دارند مثلا مصرف الکل و مواد افیونی و غیره باعث ایجاد اختلالاتی مانند دلیریوم، زوال عقل، فراموشی، اختلال پسیکوتیک، خلقی، اضطرابی کنشی، اختلال خواب و اختلال جنسی می شود.

امروزی بسیاری از مواد مخدر در بازار موجود می باشد و نوجوانان و جوانان به طور عادی از موادی مانند هروئین، کوکائین، کراک، مورفین، تریاک، شیشه، ماری جوانا، گل و حشیش استفاده می کنند به طوری که در دبیرستان ها شاهد در دسترس بودن و استعمال مواد روانگردان و مواد مخدر توسط نوجوانان هستیم.

مصرف مواد مخدر آسیب ها و عوارض بسیاری را به همراه دارد و اگر فرد در نوجوانانی گرفتار مواد شود مشکلاتی مانند افت تحصیلی، انزوا، دوری جستن از محیط های خانوادگی در او به وجود آمده و آینده تیره و تاری را خواهد داشت.

اگر فرد به طور مداوم از مواد مخدر و روان گردان استفاده کند از نظر روحی و روانی بسیار به آن وابسته خواهد شد به طوری که به صورت مستقیم بر روی سیستم اعصاب مرکزی یا مغز اثر می گذارد و مشکلات عمده ای به وجود می آورد که از آن می توان به اختلالات شدید روانی اشاره کرد.

برخی از علائم و عوارض مصرف مواد مخدر:

  • ظاهری آشفته و نامناسب
  • مبتلا شدن به بیماری های دهان و دندان
  • اختلالات پوستی نظیر آکنه، کهیر، ورم کردن و خارش
  • سکته مغزی
  • کاهش قوای جنسی در مردان
  • ناباروری در زنان
  • کاهش سیستم دفاعی بدن
  • آسیب های کبدی
  • بیماری کلیوی
  • اختلالات تنفسی

زمانی که فرد از مواد مخدر و روان گردان استفاده می کند دود حاصل از مصرف مواد وارد دستگاه جریان خون شده و به سیستم عصبی و مغز وارد می شود و در این صورت مواد بر این دستگاه ها اثر گذاشته و حالاتی مانند نشئگی، لذت، سرخوشی و آرامش در فرد به وجود می آید.

این مواد حدود ۱۵ تا ۳۰ دقیقه بعد از مصرف به مدت ۲ الی ۵ ساعت بر روی جسم و روان فرد اثر می گذارد و باعث می شود که شخص در این مدت احساس سرخوشی و اوج لذت داشته باشد.

بعد از تمام شدن این حالت شخص تمایل دارد تا به تکرار مجدد مصرف مواد روی آورد و همان حالت ها را تجربه کند و به همین ترتیب مصرف مواد بار ها و بار ها تکرار می شود.

اختلالات ذهنی ایجاد شده در اثر مصرف مواد مخدر

در صورتی که مواد مخدر به صورت طولانی مدت مورد استفاده افراد قرار بگیرد اختلالات ذهنی بسیاری در فرد به وجود می آورد که عبارت اند:

  • انزوا و گوشه گیری
  • افسردگی شدید
  • سوء ظن
  • شک و بدبینی
  • پرخاشگری
  • ترس
  • وسواس
  • کاهش وزن
  • از دست دادن انگیزه
  • عدم تمایل به انجام فعالیت های روزمره
  • عدم توانایی در گرفتن تصمیم های مهم و حیاتی
  • رفتار های پارانویا
  • اختلالات رفتاری
  • توهمات بصری
  • ترس از طرد شدن
  • و مواردی که باعث می شود فرد در اجتماع آسیب پذیر شود.

بعد از گذشت زمان فرد درک واقعی و درستی از شرایط جسمی و روحی و روانی خود به دست می آورد که باعث می شود ذهنش درگیر طرد شدن از دیگران شود و از جمع و اجتماع دوری کند.

انجام کارهای غیرقانونی

فرد مصرف کننده مواد مخدر برای این که بتواند نیاز های خود را رفع کند و مواد به دست آورد اقدامات و کار های غیر قانونی انجام می دهد و احتمال دارد اقداماتی مانند اخاذی، دزدی، تهدید دیگران به آسیب و یا حتی تجاوز و قتل انجام دهد، بدون آن که بر شرایط آگاهی کاملی داشته باشد و بتواند به شرایط مسلط شود.

افرادی که قبل از مصرف مواد مخدر و یا روان گردان ها به بیماری های روانی خفیف مانند اضطراب شدید، ترس مزمن، بی اراده بودن، ناتوانی در تصمیم گیری، اختلالات خلقی و روانی دچار بوده اند پس از مصرف مواد مخدر گرایش بیشتری به مواد پیدا می کنند و بیماری های آنان با مصرف مواد شدت می یابد و علاوه بر بیماری های روانی معضل اعتیاد به مشکلات آن ها اضافه می شود.

بیماری که به اعتیاد مبتلا می باشد در صورت محرومیت از مواد مخدر به عارضه خماری نیز دچار می شود که نمونه ای از مشکلات روانی ایجاد شده می باشد.

علائم فرد در هنگام خماری

در هنگام خماری و محرومیت از مواد مخدر، علائمی در فرد به وجود می آید که در زیر بیان شده است و این علائم با توجه به شخصیت فرد، نوع مصرف مواد و مدت زمان مصرف متفاوت می باشند:

  • اسپاسم های عضلانی
  • تعرق شبانه
  • بی خوابی یا کابوس
  • تهوع و استفراغ
  • اختلالات تنفسی
  • بی قراری
  • اضطراب
  • افسردگی
  • خستگی مفرط و توهم

در بسیاری از مواقع فرد به دلیل مصرف زیاد موادی مانند شیشه و مواد روانگردان دچار توهم شده است و به خود و اطرافیانش آسیب و صدمات بسیاری وارد کرده است.

یکی از مشکلات روانی که در فرد به دلیل مصرف این مواد به وجود می آید بیماری پارانویا می باشد که در زندگی روزمره مشکلات بسیاری را به وجود می آورد.

بررسی اعتیاد

بررسی و شناسایی مشکلات مصرف کننده مواد مخدر بسیار دشوار است زیرا این بیماران تمایل ندارند دیگران را در جریان مشکلات و مسائل خود قرار دهند و از بیان کردن مشکلاتشان واهمه دارند، همچنین اشخاص معتاد به طور کلی قابل اعتمادی نیستند.

بنابراین برای به دست آوردن اطلاعات و شرح وضعیت حال آن ها باید از اطرافیان و اعضای خانواده اطلاعاتی را کسب کرد و باید بیمار را از نظر مشکلات پزشکی مربوط به مصرف مواد مخدر و بیماری هایی مانند ایدز، هپاتیت و سایر عفونت های ناشی از تزریقات آلوده مورد بررسی قرار داد زیرا به دست آوردن این اطلاعات بسیار مهم می باشد.

هم چنین باید نیازهای فیزیولوژیک و روانی بیمار و الگوی سوء مصرف آن ها را بدانیم. مثلا آیا بیمار به صورت دوره ای مواد مخدر استفاده می کند یا به صورت مستمر، آیا به دنبال سوء مصرف می باشد؟ با مصرف مواد چه مشکلاتی در زندگی اجتماعی و خانوادگی او به وجود می آید؟ مشکلات در خانواده، مشکلات شغلی، مشکلات قانونی و غیره باید به خوبی مشخص شوند.

در بررسی باید ویژگی های مثبت بیمار که می توان دوره درمان را بر اساس آن ها آغاز کرد نیز مشخص شود.

نکات قابل توجه در بررسی اعتیاد

علاوه بر موارد ذکر شده باید بیماران مبتلا به اختلالات مرتبط به مواد به طور کامل مورد بررسی قرار بگیرند و نکات زیر در هنگام بررسی آن ها مورد توجه قرار گیرد.

  • معاینه وضعیت روانی بیمار از نظر وجود اختلالات شخصیتی مانند اختلال شخصیت ضد اجتماعی، مرزی و خود شیفته
  • بررسی سایر اختلالات اضطرابی، خلقی و پسیوتیک
  • شناسایی گروه های حمایتی بیماری مثلا در هنگام ترک از چه کسانی می توانید کمک بگیرید.
  • استفاده از آزمون های غربالگری برای تشخیص موارد مشکوک به سوء مصرف مواد مخدر
همچنین پاسخ به سوالاتی مانند:
  • چه کسی بیمار را ارجاع داده است؟
  • نظر بیمار نسبت به مسئله چه می باشد؟
  • از درمان چه انتظاری دارد؟
  • نظر اطرافیان نسبت به مسئله چه می باشد؟
  • چه موادی را مورد مصرف قرار می دهد؟
  • از چه موقع مصرف مواد را آغاز کرده است؟
  • تعداد دفعات و مقدار مصرف مواد چه طور بوده است؟
  • دوران ترک در گذشته چطور بوده است؟
  • چه اقدامات درمانی در گذشته انجام شده است؟
  • الگوی تاریخچه اشتغال بیمار مورد بررسی قرار گیرد.
  • بررسی وجود مشکلات قانونی
  • بررسی چگونگی گذراندن اوقات فراغت
  • بررسی موقعیت نهایی که بیمار مواد مصرف می کند.
  • و غیره

تشخیص های پرستاری 

نمونه هایی از مشکلات بیماران وابسته به مواد که در تشخیص های پرستاری باید مطرح شود به شرح ذیل می باشد:

الف- مشکلات زیست شناختی که شامل:

  • تغییرات حسی – حرکتی
  • استعداد برای صدمه دیدن
  • نقص مراقبت از خود
  • اختلال عملکرد جنسی
  • استعداد برای عفونت
  • اختلال در الگوی خواب
  • اختلال در تغذیه
  • اختلال در آسایش و راحتی و تجربه مکرر درد
  • اختلال در رشد و تکامل زیستی

ب – مشکلات روانشناختی شامل :

  • تخریب ارتباطات
  • تطابق غیر موثر فردی
  • اختلال در پنداشت از خود
  • اضطراب
  • ترس
  • گناه
  • غم
  • ناامیدی
  • انزوای اجتماعی
  • اختلال در مسئولیت های خانوادگی
  • توانایی بالقوه برای خشونت
  • نقص در آگاهی
  • اختلال در فرآیند تفکر
  • اختلال در رشد و تکامل روانشناختی

نمونه هایی از تشخیص پرستاری عبارت اند از :

  1. تغییرات حسی، درکی، بینایی، شنوایی در ارتباط با محرومیت از مواد
  2. اختلال در تغذیه، کمتر از نیاز بدن در ارتباط با وابستگی الکل
  3. در ارتباط با مسمومیت الکلی توانایی بالقوه در برقراری خشونت دارد.
  4. افزایش خطر صدمه دیدن در ارتباط با مسمومیت مواد

مداخلات

مداخلات مربوط به تغییرات حسی درکی:

مداخلاتی که مربوط به تغییرات حسی _ درکی در فرد انجام می شود ممکن است به دنبال سوء مصرف در جریان ترک الکل یا سایر مواد روانگردان باشد که باعث اختلال در سیستم حسی _ درکی مانند توهم و خطای درکی می شود.

بیمار ممکن است توهمات را واقعی در نظر بگیرد و نسبت به توهمات واکنش های تهاجمی نشان دهد در این صورت باید پرستار بیمار را تحت نظر داشته باشد تا به خود و دیگران آسیب وارد نکند.

مداخلات مربوط به اختلالات تغذیه ای :

بر اساس مطالب بیان شده مصرف الکل مانع جذب مواد مغذی مانند ویتامین ها و اسید آمینه ها توسط روده کوچک می شوند و به دلیل عادت غذایی بد در الکلیک ها ممکن است فرد به کمبود ویتامین ها به خصوص ویتامین گروه B  دچار شود.

برای این مشکل باید تدابیر لازمی صورت گیرد و فرد باید از ویتامین ها و مواد مغذی استفاده کند و مصرف مایعات را افزایش دهد، همچنین استفاده از رژیم غذایی پر کالری وکربوهیدرات های تقویت شده با مولتی ویتامین بسیار اهمیت دارد.

علاوه بر این کم آبی های بدن را می توان با وارد کردن مایعات از راه دهان یا انفوزیون وریدی تامین کرد.

سایر اقداماتی که باید انجام شود عبارت اند از :

  1. ثبت دقیق مایعات خورده شده و دفع شده
  2. بیمار باید به صورت روزانه وزن شود و میزان افزایش یا کاهش وزن او ثبت گردد.
  3. فراهم کردن غذاهای مورد علاقه بیمار
  4. درباره اهمیت تغذیه های کافی و لازم به بیمار توضیحات مورد نیاز گفته شود.
  5. برای بیماری که در حال ترک است باید تغذیه کافی مانند غذاهای مقوی و پرکالری تامین شود، بیمار ممکن است در زمان ترک دچار اسهال شود به همین دلیل باید از غذا های چرب دوری کند و بیشتر از مایعات و نمک کافی استفاده نماید، برای اسهال موادی مانند برنج، نان تست شده، سیب و موز مفید می باشد، باید وعده های غذایی را افزایش دهد و مصرف مواد را در آن وعده کم در نظر بگیرد.

مداخلات مربوط به خواب

در دوران ترک، بی خوابی یا کم خوابی امری عادی و طبیعی می باشد و بهتر است بیمار در ساعات روز کمتر بخواهد و در طول روز خود را سرگرم کند تا شب بتواند خواب راحتی داشته باشد و مشکل خواب بیمار به تدریج رفع می شود.

مداخلات مربوط به خشونت و آسیب زدن به خود و دیگران 

مداخلات برای این انجام می شود تا از بیمار محافظت شده و مانع از آسیب زدن او به خود و دیگران شود در این صورت باید محیطی امن برای بیمار فراهم شود تا تمام اشیا خطرناک از او دور شود و در دسترس او قرار نگیرد.

نقش مصرف مواد مخدر در افراد و از بین رفتن بنیان خانواده

یکی دیگر از مشکلاتی که با مصرف مواد مخدر به وجود می آید از هم پاشیده شدن محیط خانواده و از هم گسختگی روابط عاطفی و مشکلات اجتماعی می باشد.

فردی که به اعتیاد مبتلا می شود، به دلیل شرایط جسمی و روانی، ظاهری نامناسب و چشمانی قرمز، اختلالات پوستی، تیک عصبی عضلانی، لب های متورم و کبود دارد او سعی می کند در محیط های خانوادگی کمتر شرکت کند و هر چه سرمایه دارد برای تامین مواد مخدر در نظر می گیرد.

به تدریج مشکلات مالی در زندگی او به وجود آمده و اعتیاد بلای خانمان سوز خانه اش می شود و آسیب های جبران ناپذیری برای او ایجاد می کند.

در بسیاری از موارد به دلیل هزینه های بالای مواد مخدر و مصرف بالای فرد مشکلات اقتصادی برای خانواده به وجود می آید و فرد به خاطر اعتیاد جایگاه اجتماعی و فرصت های شغلی اش را از دست داده و مشکلات اقتصادی بسیاری در زندگی برای او ایجاد شده که در ادامه باعث متلاشی شدن خانواده و زندگی اش می شود.

بیماری های روانی همراه با اعتیاد

بیماری روانی که به کژکاری روانی یا اختلال روانی معروف است یک نوع سندروم می باشد و دارای ویژگی های اختلال در شخصیت و اختلال در کنترل هیجانات و رفتار می باشد. از دید بالینی این امر نشان دهنده نابه سامانی یا نقص کارکردی در فرآیند های جسمانی و روانی یا رشدی می باشد.

همان طور که گفته شد، هنگامی که فرد به بیماری روانی دچار می شود، زندگی او دچار اختلال شده و اختلالاتی در زمینه های فردی، خانوادگی و زندگی اجتماعی او به وجود می آید.

در ادامه این مقاله برخی از اختلالات روانی که در میان افراد معتاد شایع تر می باشد را بیان می کنیم:

اختلالات خلقی

اختلالات خلقی شدید در بین معتادان بسیار شایع می باشد و بیشتر آن ها شامل مواردی مانند اختلالات دو قطبی و اختلال افسردگی می باشد، افرادی که وابسته به الکل هستند نسبت به بقیه معتادان بیشتر از این اختلال رنج می برند و برای آن که حالشان بهتر شد به الکل رو می آورند.

همچنین این اختلال بین افرادی که وابستگی به مواد اعتیاد آور دارند بسیار شایع می باشد، تقریبا حدود ۶۰ درصد از افراد معتاد دچار اختلال دو قطبی می باشند.

اختلال اضطرابی 

اختلال اضطرابی یک نوع اختلال شایع در میان معتادان می باشد، این اختلال به احساساتی مانند ترس، اضطراب و استرس مربوط می شود و شامل اختلالاتی مانند وسواس جبری، اختلال پانیک یا اختلال بعد از حادثه (Ptsd) می شود و بسیار اختلال شایعی می باشد .

تقریبا حدود ۲۴ درصد از افرادی که به اختلال اضطرابی دچار هستند سوء مصرف نیز دارند.

اختلالات تفکری

در این بیماران روانی فرد دچار توهم شده و صداهایی را می شنود و یا چیزهایی را می بیند که وجود نداد. یکی از بیماری های ناشی از اختلال فکر اسکیزوفرنی نام دارد که تقریبا حدود ۴۷ درصد از بیماران روانی به اسکیزوفرنی مبتلا هستند.

اختلال شخصیت ضد اجتماعی 

افرادی که معمولا به این اختلال دچار هستند از مواد شیمیایی مانند شیشه، هروئین، کوکائین مصرف می کنند و آن ها نسبت به وظایف خود در خانواده، محیط کار، اطرافیان و اجتماع بی تفاوت می باشد و قانون برای آن ها هیچ اهمیتی ندارد و هیچ ارزشی برای آن قائل نیستند.

بر اساس مطالبی که در مورد رابطه افسردگی و اعتیاد بیان شده است این دو با هم در ارتباط هستند و مواد اعتیاد آور و بیماری های روانی بر روی یکدیگر تاثیر می گذارند، بنابراین افرادی که به بیماری های روانی مانند اختلال ضد شخصیت اجتماعی، اختلالات خلقی یا اضطرابی دچار هستند به احتمال زیاد به مواد اعتیاد آور کشیده می شوند.

علاوه بر این افرادی که سوء مصرف مواد مخدر دارند مستعد ابتلا به اختلال روانی و در موارد بسیار شدیدتر جنون های روانی هستند.

این رابطه به دو دلیل اتفاق می افتد:
  • مستعد نمودن یا افزایش قابلیت فرد
  • علت مستقیم مصرف یا بیماری

افرادی که به الکل و مواد مخدر اعتیاد دارند در برابر حوادث بسیار آسیب پذیر می باشند و نمی توانند از پس حوادث برآیند بنابراین زمانی برای آن ها یک حادثه ناگور و قابل حل به وجود می آید فرد معتاد چون قادر به حل آن نیست حملات اضطرابی یا استرس شدید را تجربه می کنند.

زمانی که شخص مواد اعتیاد آور استفاده می کند ممکن است بیماری های روانی برای او به وجود آید و فرد دچار توهمات ناشی از مصرف مواد یا تحریف در فکر و ادراک از واقعیت شود، همچنین مصرف مواد جنون های موقتی را برای فرد به وجود می آورد که اگر مصرف مواد ادامه داشته باشند ممکن است تبدیل به جنون دائمی شوند.

افرادی که به بیماری های روانی مبتلا هستند می توانند زمینه سوء مصرف مواد را در خود ایجاد کنند، همچنین افراد مبتلا به بیماری روانی برای این که به آرامش برسند و از احساسات بد رهایی یابند، خود درمانی کرده و به سمت مصرف مواد مخدر می روند.

عوامل موثر در ابتلا به بیماری روانی و اعتیاد

در اعتیاد فرد به سوء مصرف مواد مخدر عوامل متعددی دخالت دارند که در ادامه این مقاله این عوامل را مورد بررسی قرار می دهیم:

وراثت

بر اساس تحقیقاتی که در این زمینه انجام شده است، عامل وراثت نقش بسیار مهمی در ابتلا به اختلالات روانی و یا سوء مصرف مواد دارد، احتمال اینکه افرادی که هم از نظر وراثت و هم از نظر محیطی در معرض خطر هستند به بیماری مبتلا شوند بسیار زیاد می باشد.

وراثت از عوامل ابتلا به اختلال روانی و اعتیاد

بر اساس نظر متخصصین کلینیک ترک اعتیاد آکسون، نقش وراثت در رفتار انسان غیر قابل انکار می باشد و به همین دلیل افرادی که به بیماری های روحی و روانی دچار شده اند باید تارخچه خانوادگی خود را مورد مطالعه قرار دهند و اگر در زمینه اختلال روانی و اعتیاد افرادی را در خانواده خود یافتند، نسبت به این موضوع حساس تر شوند و تا جایی که برای آن ها امکان پذیر است از اقدامات پیشگیرانه و بازدارنده استفاده کنند و حتما تاثیرات ژنتیک بر اعتیاد را مورد مطالعه قرار دهند.

تجربیات تروماتیک یا ضربه روحی

یک اتفاق وحشتناک و غیر قابل کنترل می تواند به شخص ضربه روحی شدیدی وارد کند. فجایع و اتفاقات طبیعی و ضربه های سنگین سرنوشت مانند مصایب جنگی، بلای طبیعی، خشونت های عمدی جسمی، تجاوز های جنسی و بسیاری از موارد دیگر ممکن است باعث بروز ضربه روحی در فرد شود.

زمانی که این وقایع اتفاق افتد ممکن است دو تجربه سخت و بد را به همراه داشته باشد، یکی اختلال اضطرابی یا هیجان شدید و دیگری تجربه درد و نارحتی شدید و مزمن ( در حوادثی که فرد آسیب شدید جسمی دیده باشد). هر کدام از تجربه های سخت می تواند باعث شود تا فرد به سمت مواد مخدر و اعتیاد آور کشیده شود.

با توجه به این موضوع متخصصین ترک اعتیاد در بهترین مرکز اعتیاد ،آکسون معتقد هستند که فرد زمانی که در شرایط سخت روحی و جسمی قرار می گیرد باید از روانشناسان حرفه ای کمک بخواهد.

درمان افرادی که به اختلالات روانی و سوء مصرف مواد مبتلا هستند با مشکلات زیادی همراه می باشد که برخی از آن ها عبارت است از :

ترکیب نشانه بیماری یا سمپتوم ها

هنگامی که نشانه های بیماری با یکدیگر ترکیب می شود ( اختلالات روانی و سوء مصرف مواد) مشکلات شدیدتری را برای فرد به وجود می آورند و تشخیص و درمان آن با مشکلات بسیاری همراه خواهد بود که فرد برای حل آن با چالش های بسیاری رو به رو خواهد شد.

کلنیک های ترک اعتیاد اگر خوب باشند با همکاری افراد متخصص در زمینه روانشناسی و روانپزشکی می توانند به کمک متخصصین با این چالش ها رو به رو شده و روش درمانی صحیحی را پیدا کنند.

تجربه درمانگر

از آن جا که درمانگر بر اساس تقسیم نقش و کار در رشته اش به طور تخصصی فعالیت می کند برای تشخیص افرادی که به اختلالات روانی و اعتیاد دچار هستند باید تجربه کافی و لازم را کسب کند و بتواند در این زمینه تجربه کافی برای ترک اعتیاد و شناخت اختلالات روانی را به دست آورد.

درمان ناقص و ناتمام

در بعضی موارد درمان به صورت کامل صورت نمی گیرد و دوره درمان ناقص و بسیار طولانی می شود که دلیل آن می تواند تعدد درمانگران و هزینه های درمان باشد.

سخن آخر

ارتباط بین بیماران روانی و افرادی که مواد مخدر مصرف می کنند را باید جدی گرفت و در صورتی که نشانه ای از بیماری در این افراد دیده شد باید هر چه سریع تر اقدامات لازم برای درمان آن صورت گیرد.

البته با استفاده از تحقیق و جست و جوی ساده می توان دریافت که فرد از نظر ژنتیکی دچار این اختلالات می باشد یا خیر، و در صورت وجود سابقه ژنتیکی پیشگیری های لازم باید انجام شود.

منبع : اختلالات مرتبط با مصرف مواد مخدر

هوش هیجانی را بشناسید؟

هوش هیجانی را بشناسید؟

درک و به کارگیری هوش هیجانی یک سیر تاریخی دارد و برای داشتن یک سبک موفق زندگی معیار بیسار مهمی می باشد پس برای زندگی بهتر باید هوش هیجانی خود را تقویت کنید.

بسیاری از انسان ها وقتی با آن ها به گفتگو می پردازیم بسیار شاد، خوشبخت و پر انرژی هستند و ارتباطات آن ها قوی و دوستانه می باشد اما بعضی از افراد هستند که بیشتر زمان را به گرفتاری هایشان اختصاص می دهند و در مورد آن ها حرف می زنند.

با هوش هیجانی می توانیم بفهمیم که چقدر انسان ها خوب عمل میکنند و چقدر از آن خوشبخت هستند و بر اساس نظر مشاوران هوش هیجانی به ما آموزش می دهد چطور دیگران را درک کنیم و هیجانات خود را کنترل کنیم و چگونه از احساسات خود و دیگران برداشت درستی داشته باشیم.

تفاوت افرادی که از هوش هیجانی بهره ی کافی می برند و افرادی که از آن استفاده نمی کنند چیست؟

میان افرادی که از هوش هیجانی خود بهره می برند با افرادی که از آن استفاده نمی کنند تفاوت هایی وجود دارد.

افرادی که از هوش هیجانی خود استفاده می کنند می توانند احساسات و هیجانات خود را به خوبی کنترل کنند و به احساساتشان اجازه نمی دهند تا رفتارشان را تعیین کنند و احساساتشان بر روی رفتارشان اثر منفی بگذارد.

به عبارت دیگر خود فرد هیجاناتش را به خوبی هدایت می کند و نمی  گذارد تا هیجانات هدایت گر او باشند.

فردی که از هوش هیجانی بهره نمی برد می تواند به راحتی تسلیم احساساتش شود و احساساتش او را به هر سمتی می برد و اینکه فرد به فرمان احساساتش است پیامدهایی به همراه خواهد داشت و در نتیجه از دستش کاری ساخته نیست و  می گوید کاری نمی توانم انجام دهم.

افرادی که دارای هوش هیجانی هستند می توانند به خوبی عمل کنند و هوشمندی هیجانی باعث می شود تا بر افکار و کلامتان کنترل داشته باشید، افراد می توانند با به کارگیری برخی از ویژگی ها به فردی تبدیل شوند که از هوش هیجانی بالایی دارند و به خوبی می توانند هوش هیجانی خود را تقویت کنند.

چگونه هوش هیجانی را به کار ببریم؟

افرادی که دارای هوش هیجانی هستند می توانند راحت تر و قوی تر با دیگران ارتباط برقرار کنند و ارتباط بهتری با دیگران داشته باشند.

بر اساس نظر مشاوران هوش هیجانی ۴ مهارت را شامل می شود که عبارت است از:

شناسایی هیجانات:

ما با هیجانات می توانیم حوادث مهمی که در دنیای پیرامون اتفاق می افتد را بشناسیم و با دادن اطلاعات از طریق هوش هیجانی در جریان این حوادث قرار گیریم.

ما برای اینکه بتوانیم ارتباط درستی با دیگران برقرار کنیم باید هیجانات خود و دیگران را به خوبی بشناسیم تا بتوانیم به درستی عمل کنیم و رفتاری مناسب داشته باشیم.

کاربرد هیجانات:

احساسات ما، فکرمان را درگیر می کند به عبارت دیگر طرز فکرمان و اینکه در مورد چه چیزهایی فکر می کنیم به احساستمان مربوط می شود و تحت تاثیر آنها قرار می گیرد.

هنگامی که حوادثی اتفاق می افتد احساسات ما به افکار ما جهت می دهد و ما را آماده می کند تا در صورت لزوم واکنش نشان دهیم و به ما کمک می کند تا افکار خود را به طور درست و صحیح به کار بگیریم تا مشکل را به خوبی رفع کنیم.

درک هیجانات:

هیجانات بر اساس عوامل طبیعی و تحت تاثیر آن به وجود می آیند و رخداد های تصادفی نیستند، زمانی که ما هیجانات را به خوبی بشناسیم می توانیم حوادث اطرافمان را راحت تر درک کنیم و از هیجانات برای درک راحت تر محیط اطراف استفاده کنیم.

کنترل هیجانات:

هیجانات دارای اطلاعات هستند و وظیفه جمع آوری اطلاعات را انجام می دهند آن ها بر روی افکار تاثیر می گذارند و از این طریق باعث می شوند تا بر روی ذهن اثر گذاشته و فرمان را به ذهن انتقال دهند هنگامی که ذهن فرمان را دریافت کند، بدن می تواند عملکرد خود را آغاز کند.

بنابراین ما بر اساس اطلاعات استدلال های هوشمندانه ای را انجام می دهیم و مشکل را به درستی حل می کنیم.

به همین دلیل هر نوع هیجانی چه خوشایند باشد و چه ناخوشایند، آن ها را می پذیریم و راهبردهایی را انتخاب می کنیم که مناسب شرایط باشد و میزان هوشمندی احساسات ما را نشان دهد.

فاکتورهای هوش هیجانی

هوش هیجانی دارای برخی از فاکتورها می باشد که با بررسی هر کدام از آن ها می توانیم متوجه شویم که هر کدام چه میزان بر روی هوش هیجانی اثر می گذارند، در ادامه به معرفی هر کدام از آن ها می پردازیم.

اگر انسان خودآگاهی کافی داشته باشد و خودآگاهی او رشد کند در این هنگام می تواند به درستی احساسات خود را درک کند و درک درستی از رفتاری که انجام می دهد داشته باشد به عبارت دیگر خودآگاهی رشد کند درک انسان از احساس و رفتار او افزایش می یابد.

در این هنگام اگر انسان به درک درستی از خودآگاهی برسد می توان برای رسیدن به خواسته هایش، زندگی خود را تغییر دهد و با اصلاح خود زندگی بهتری داشته باشد و در زمینه خواسته هایش رشد کند.

اگر فرد تفکر روشنی نسبت به خود و آینده اش داشته باشد و بداند چه چیزهایی از زندگی می خواهد در این هنگام به یک توانمندی می رسید که بتوانید به طور آگاهانه و فعالانه خواسته های خود را به واقعیت تبدیل کنیم و به خواسته های خود برسید.

زمانی که شناخت کافی نسبت به خودتان ندارید در سطح هیجانات درونی و باورهای منفی خود باقی می مانید و به افکار نادرست و منفی خود اجازه می دهید تا اعمال و احساسات شما را تعیین کنند.

هیجانات استرس آور

هنگامی که با هیجانات استرس آور رو به رو می شوید مهارت ها، ویژگی ها ، عادت ها و نگرش هایی وجود دارند که شما را انعطاف پذیر می کنند و باعث می شوند که پرانرژی و شاد باشید که به آن خود کنترلی می گویند.

اگر فرد بتواند انعطاف پذیری هیجانی خود را تقویت کند و این را به خوبی آموزش ببیند زمانی که با استرس رو به رو می شود می تواند سلامت خود را بهبود بخشد و با مشکلاتی دچار نشود.

مورد دیگر انگیزش می باشد افرادی که برای انجام کاری انگیزه لازم را دارند دارای انرژی و نیرو هستند و می توانند به نتایج مثبت برسند و زمانی که با مشکلاتی رو به رو شدند برای رسیدن به هدف می توانند به خوبی تلاش کنند تا هدف آن ها محقق شود.

اگر با دیگران همدلی کنید می توانید به خوبی حالت ذهنی و احساسی طرف مقابل را تشخیص دهید و او را درک کنید.

بر اساس نظر مشاوران با همدلی کردن می توانید احساسات طرف مقابل را به خوبی درک کنید و از نظر احساسی خود را جای او قرار دهید تا بتوانید حس درک بهتری در کنارش داشته باشید.

داشتن مهارت های اجتماعی بسیار برای فرد مهم می باشد و چون انسان یک موجود اجتماعی است باید به خوبی مهارت های اجتماعی را یاد داشته باشد در غیر اینصورت به خاطر فقدان مهارت های اجتماعی به فردی منزوی، مضطرب و افسرده تبدیل می شود.

منبع : هوش هیجانی را بشناسید؟

اختلال اضطراب فراگیر

اختلال اضطراب فراگیر از علائم، سبب شناسی، تشخیص و درمان

آیا با اختلال اضطراب فراگیر آشنایی دارید؟

امروزه زندگی ها سرشار از اضطراب و استرس می باشد. و اضطراب و نگرانی بهم وابسته هستند و در بسیاری از مواقع با آن ها رو به رو هستید.

اضطراب اگر در حد طبیعی باشد به شما کمک می کند تا در شرایط بحرانی و پرخطر عکس العمل مناسبی از خود نشان دهید و به کمک آن می تواند برای زندگی خود برنامه ریزی دقیقی داشته باشید.

اختلال اضطراب فراگیر، یکی از اختلالاتی است که اضطراب بسیار زیاد و غیرمعقولی در فرد به وجود می آورد و باعث می شود نگرانی های غیرعادی و شدیدی در مورد اتفاقات و روزمرگی های زندگی تجربه کند.

اضطرار فراگیر میتواند تاثیرات منفی بر روی زندگی بگذارد و روابط اجتماعی و روزمرگی های زندگی را درگیر خود می کند و باعث اختلال و ایجاد مشکلاتی در تمام عرصه زندگی می شود.

شناختن علائم و تسخیص به موقع آن باعث می شود که درمان آن راحت تر شود.در این مقاله به بررسی علائم اضطرار فراگیر و تشخیص و درمان آن می پردازیم.

اختلال اضطراب فراگیر چیست؟

اختلال اضطراب فراگیر چیست؟ اختلال اضطراب فراگیر یا GAD نمونه ای از اختلالات اضطرابی می باشد.

این اختلال در فرد نگرانی دائمی و بیمارگونی را نسبت به رویدادهای آینده و تصوراتی بسیار نگران کننده در مورد اتفاقاتی که در آینده احتمال رخ دادنش است به وجود می آورد.

در واقع مشکل فردی که دچار اختلال اضطراب فراگیر است ترس از ابهام می باشد چون دلش می خواهد که تمام امور را در دست بگیرد و آن را کنترل کند.

نشانه های اختلال اضطراب فراگیر در زمان میانسالی به اوج می رسد و با افزایش سن کاهش می یابد. و درصد مبتلا شدن به این اختلال در زنان دو برابر مردان است.

علائم اختلال اضطراب فراگیر چیست؟

آگاهی در مورد اختلال اضطراب فراگیر و شناخت علائم آن برای درمان تاثیر به سزایی دارد و توجه به میزان شیوع این بیماری را باید جدی گرفت.

در زیر اهمیت شناخت و درمان بیماری را مورد بررسی قرار می دهیم.

ناتوانی در کنترل و مدیریت نگرانی ها

در اضطراب فراگیر شما احساس ترس و نگرانی شدیدی دارید به حدی که نمی توانید آن را کنترل کنید.

ممکن است هیچوقت نتوانید آرامش واقعی را تجربه کنبد.

در نتیجه بر روی مسائل مهم زندگیتان نمی توانید تمرکز کنید و قدرت تصمیم گیری در مورد مسائل مهم نخواهید داشت.

نگرانی افراطی و نامعقول بدون دلیل مشخص

در اختلال فراگیر بدون دلیل ناراحت هستید و احساس می کنید که چیزی از درون شما را اذیت می کند ولی دلیل و علت آن را نمی دانید.

این نگرانی به طور مکرر شما را درگیر خود نگه می دارد و نمی گذارد در زندگی آرامش داشته باشید و همیشه دلشوره دارید و نگران هستید.

نگرانی تعمیم یافته به تمام موضوعات

افرادی که دچار اضطراب فراگیر هستند نگرانی آن ها مختص شرایط و موقعیت خاصی نیست و ممکن است در هر شرایطی به سراغشان آید.

این اضطرار موضوع آن بر اساس شرایط سنی افراد متفاوت است.

مثلا در گروه سنی نوجوان و جوانان بیشتر نگرانی آن ها در مورد کار و تحصیل است. و در گروه سنی میانسالی بیشتر نگران سلامتی خود و افراد خانواده می باشند.

مشکلات ذهنی و جسمانی همزمان با نگرانی مزمن

اضطراب فراگیر باعث وجود استرس و نگرانی می شود و این نگرانی و ترس با علائمی همراه است که در زیر بیان شده است.

بی خوابی، خواب ناآرام و بدون کیفیت، پریدن از خواب، گرفتگی و انقباض عضلات، دردهای عضلانی، نداشتن قدرت تمرکز، بی قراری، بداخلاقی و زودرنجی، تحریک پذیری بالا، زود از کوره در رفتن خصوصا در موقعیت‌های استرس زا، تپش قلب، سردرد و سرگیجه، حالت تهوع، اسهال و یبوست از جمله علائم ناشی از وجود استرس‌های مزمن و طولانی در بدن است.

که این استرس و نگرانی زیاد منجر به مشکلات ذهنی و جسمی در فرد می شود.

مختل شدن بخش های مهم زندگی

نگرانی و استرس زیاد در اضطراب فراگیر باعث می شود که عملکرد ذهنی و جسمی شما کاهش یابد و در مسائل مهم زندگیتان دچار اختلال شوید .

به دلیل اضطراب و نگرانی زیاد با مشکلات و دردسرهای زیادی در زمینه شغلی ، تحصیلی وازدواج وهمچنین در روابط اجتماعی تان مواجه شوید.

سبب شناسی اختلال اضطراب فراگیر

علت دقیقی برای اختلال اضطراب فراگیر مشخص نشده است اما دلایل زیر را می توان کم و بیش به اضطراب فراگیر ربط داد.

عوامل زیستی، اجتماعی و روانی

مولفه های وارثتی چون ممکن است یه اختلال ارثی باشد. عامل ژنتیک در آن دخیل باشد.

افرادی که دچار اختلال اضطراب فراگیر می شوند با کاهش سوخت و ساز در عقده های قاعده ای و ماده سفید مغز رو به رو می شوند و مشکلاتی برای آن ها به وجود می آید.

توجه به انتخاب های منفی و سوگیری نسبت به محرک های محیطی یکی از دلایل آن از نظر اجتماعی می باشد.

تشخیص اختلال اضطراب فراگیر

اختلالات اضطرابی انواع مختلفی دارد و نمی تواند به راحتی آن ها را تشخیص داد.

تشخیص سطح بیماری ویا نرمال بودن اضطراب باید توسط روانشناسان و متخصصان انجام گیرد.

روان درمان می تواند با استفاده از مشاوره روانشناسی و اطلاعاتی که در زمینه بالینی به دست آورده است علائم اختلال اضطراب فراگیر را بشناسد و راه هایی را برای درمان آن پیدا کند.و اقدامات درمانی رو هر چه سریع تر برروی بیمار انجام دهد.

اختلال اضطراب فراگیر ممکن است در کودکان به وجود آید و بسیار ضروری و مهم است که به موقع علائم بیماری شناسایی شود و اقداماتی برای درمان آن صورت گیرد.

کودک علاوه بر نشانه‌های ذهنی مثل نگرانی و اضطراب شدید، نشانه‌های جسمی مثل دل درد، تهوع، و سردرد را تجربه می‌کند.

این اختلال در دسته‌ی اختلالات کودکان استثنایی تلقی نمی‌شود اما نیاز به درمان‌های ویژه دارد.

درمان اختلال اضطراب فراگیر

اختلال اضطراب فراگیر باعث نگرانی های شدیدی می شود و کل زندگی را تحت تاثیر خود قرار داده و مختل می کند.

باید تا تشخیص به موقع آن هر چه سریع تر به درمان آن اقدام کنید. و درمان آن را جدی بگیرید.

از بهترین روش های درمانی آن می توان به روان درمانی، دارو درمانی و اقدامات حمایتی اشاره کرد.

مشاوره و روانشناس با کنترل کردن استرستان به شما کمک می کند بهترین روش درمانی را انتخاب کنید.

در زیر روش های درمانی مورد بررسی قرار گرفته است.

روان درمانی

جالب است بدانید که جلسات روان درمانی تنها به افراد مبتلا به اختلالات روانی اختصاص ندارد و همه افراد برای ارتقای سطح کیفی زندگی خود می‌توانند از آن بهره‌مند شوند.

جلسات درمانی می‌تواند به صورت فردی، گروهی، زوج درمانی و یا خانواده درمانی برگزار شود. شرکت در این جلسات محدودیت سنی خاصی ندارد و برای کودکان و بزرگسالان قابل اجراست.

درمانگران معمولاً جلسات را به صورت یک بار در هفته و هر بار به مدت ۳۰ تا ۵۰ دقیقه تنظیم می‌کنند.

روان درمانی گاهی اوقات همراه با درمان دارویی انجام می‌شود.

بسته به شرایط روانی مراجع گاهی اوقات درمان دارویی و گاهی اوقات روان درمانی ارجحیت پیدا می‌کند.

درمان شناختی-رفتاری افکار انسان را منشأ تمامی احساسات و رفتارها در نظر می‌گیرد. و ترس و نگرانی انسان را از پایه ریشه یابی می کند.

به همین خاطر در این درمان درمانگر تلاش  می‌کند تا برای حل مشکلات الگوهای ناسازگار و مخرب افکار و باورهای منفی را در فرد پیدا کرده و به او کمک کند تا افکار مناسبی را جایگزین آن‌ها کند.

درمان شناختی-رفتاری امروزه به عنوان رایج‌ترین شیوه روان درمانی در دنیا مورد استفاده قرار می‌گیرد و تحقیقات نشان داده است که در درمان طیف وسیعی از اختلالات روانی کاربرد دارد.

درمانگر با تجویزآزمایش های رفتاری فرد را وارد چالش هایی می کند که با ترس رو به رو شود و اضطراب و استرس آن کم شود.

دارو درمانی

زمانی که روان درمانی برای شما ثمر بخش نباشد، اختلال شما شدید باشد یا همزمان به روان درمانی و دارو درمانی نیاز داشته باشد، دارو تجویز خواهد شد.

دارودرمانی اثربخشی سریع اما موقتی دارد و هزینه ها در مقایسه با روان درمانی کمتر است.

ولی در طولانی مدت به حل مشکل تان کمکی نمی کند چون مهارتی را به شما آموزش نمی دهد تا بتوانید هنگامی که با مشکلاتی رو به رو می شوید ازآن کمک بگیرید و فقط برای مدت زمانی کمی شما را آرام می کند.

زمانی که اثر داروها تمام شود ممکن است بیماری به حالت اولیه اش برگردد.

بسیاری از افراد به دلیل عوارض دارویی و تداخل داروها زیاد رغبتی ندارند تا از این شیوه درمانی استفاده کنند.

از جمله داروهایی که برای درمان اختلال اضطراب فراگیر تجویز می‌شود، در درجه اول داروهای مهارکننده اختصاصی باز جذب سروتونین بوده و پس از آن مصرف داروهای مهارکننده بازجذب نوراپی نفرین، سروتونین و ضدافسردگی‌های سه حلقه‌ای توصیه می‌شوند.

اقدامات حمایتی

در کنار روش های روان درمانی و دارو درمانی حمایت خانواده نقش بسیار مهمی دارد و می تواند در بهبودی بیماری تاثیر بسیاری داشته باشد.

یکی از عواملی که باعث می شود به اختلال اضطرار فراگیر دچار شوید می تواند عوامل ژنتیکی باشد.

بسیاری از اعضای خانواده به  اختلال اضطراب دچار می شوند اما آن را جدی نمی گیرند. و نشانه های آن را نادیده می گیرند و خیال می کنند اضطراب و استرس طبیعی باشد.

افراد باید علایم را جدی بگیرند وبرای درمان خود تلاش کنند تا علاوه بر درمان خود در بهبودی خانواده نیز نقشی داشته باشند.

نقش مرکز مشاوره در درمان اختلالات اضطرابی

مراکز مشاوره از متخصصان و روانشناسان باتجربه ای استفاده می کنند و شما می توانید به صورت حضوری، اینترنتی و یا تلفنی از آن ها کمک بخواهید.

آن ها با شناخت مشکلات و پیدا کردن دلیل پایه آن، شما را در حل مشکلاتتان راهنمایی می کنند و راه حل های مناسبی را در اختیارتان قرار می دهند.

این مراکز در طول سال همایش ها و کارگاه های آموزشی برگزار می کنند شما می توانید با شرکت در این جلسات اطلاعات خود را افزایش دهید.

منبع : اختلال اضطراب فراگیر

چرا تهرانی‌ها خودکشی می‌کنند؟

چرا تهرانی‌ها خودکشی می‌کنند؟

هرچندوقت یکبار آماری از خودکشی‌ها منتشر می‌شود یا اخباری در رابطه با خودکشی سلبریتی‌ها به گوش می‌رسد؛ این آمار و اخبار نه فقط اذهان عمومی را به چالش می‌کند، که روانشناسان و روانپزشکان را نیز نگران می‌کند.

به ویژه زمان‌هایی که شرایط زندگی سخت‌تر می‌شود، ممکن است افرادی از جامعه به عنوان یک راهکار به خودکشی بنگرند و نسبت به از بین بردن خود اقدام کنند.

کاماپرس، در لایو اینستاگرامی خود که در روز سوم اردیبهشت‌ماه برگزار شد، میزبان دکتر یاسر دادخواه، دکترای اعصاب و روان شناختی بود تا به بررسی راهکارهای مقابله با افکار خودکشی و روش‌های انگیزه‌سازی در محیط کار بپردازد.

چرا تهرانی‌ها خودکشی می‌کنند؟

خودکشی؛ نشانه‌ای در جامعه

به گفته دکتر دادخواه خودکشی می‌تواند ابعاد و وجوه مختلفی داشته باشد. یکی از این ابعاد، اجتماعی است. با دیدگاه اجتماعی، خودکشی یک نتیجه نیست، بلکه یک نشانه است. نشانه‌ای که خبر از حال بد جامعه می‌دهد.

این جامعه نیازمند راهکارهای ویژه‌ای است که از آن جمله می‌توان به خانواده‌درمانی و زوج درمانی اشاره کرد. در این جامعه حتی باید سیاست‌های مربوط به نیازهای اولیه یعنی خوراک، پوشاک و مسکن نیز بازبینی شوند.

منطق و احساس؛ دو بال انسان

دکتر دادخواه در ادامه این گفتگو افزود: «مسئله خودکشی را باید از بعد روانشناسی هم بررسی کرد. اینکه چطور می‌توانیم حال خودمان و نزدیکان‌مان را بهتر کنیم؟ انگیزه‌های لازم برای زندگی را از کجا می‌توان پیدا کرد؟ در واقع با این دیدگاه روان‌شناسانه می‌توان پی برد که آیا خودمان هم مستعد خودکشی هستیم یا خیر».

دادخواه همچنین خاطرنشان کرد: «بر اساس این دیدگاه، زمانی که اختلالات روحی و روانی شدید می‎شود، فرد به راهکاری می‌رسد که گمان می‌کند بهترین راه خودکشی است!»

به گفته این متخصص، تفکر خودکشی هرچند یک اقدام عینی نیست اما ممکن است به ذهن هرکسی که اندکی تحت فشار روانی باشد، خطور کند. اما علائم آن چیست؟

اگر فرد احساس زشتی، ناکارآمدی، طردشدگی داشته باشد و تصور کند اطرافیانش به اندازه کافی دوستش ندارند، احتمالا نشانه‌ی این است که به خودکشی فکر می‌کند؛ البته این‌ها صرفا احساسات فرد نیست، چراکه ما انسان‌ها دو بال به نام‌های منطق و احساسات داریم.

مهمان کاماپرس در ادامه به این موضوع پرداخت که بر اساس احساسات می‌توان دنیایی را تجسم کرد و در آن خود را از بین برد؛ مثلا کسی که عزیزی را از دست داده و به اختلال سوگ دچار شده، ممکن است دست به این کار بزند. اما گاهی هم فرد به صورت منطقی به این نتیجه می‌رسد که به درد نخور است.

مثلا در دوران کودکی بینش‌هایی چون موفق نبودن و مفید نبودن به او تلقین شده، او کم کم به این باور رسیده که برای این جهان کافی نیست و این تصمیم را به صورت منطقی می‌گیرد. رسانه‌ها نیز نقش مهمی دارند.

زمانی که اخبار و فیلم‌های خودشکی پخش می‌شود، نورون‌های مغزی این داده‌ها را برداشت و علیه خود نشان می‌دهند؛ در این شرایط فرد فکر می‌کند در برابر این قدرت دست و پا بسته است و به این ترتیب، بر اساس منطقش به سمت خودکشی هدایت می‌شود.

نکته‌ای که باید به آن توجه کرد، این است که در تمامی این موارد فرد ابتدا به خودکشی فکر می‌کند و سپس دست به اقدام می‌زند.

چرا تهرانی‌ها خودکشی می‌کنند؟

نقش محیط کار و اطرافیان در رنگ بخشیدن به زندگی

یاسر دادخواه درباره اینکه اطرافیان تا چه اندازه می‌توانند در تفکر خودکشی و اقدام به آن دخیل باشند، اینطور توضیح داد: «خودکشی یک اتفاق نیست بلکه یک پروسه است و علائم آن را اطرافیان فرد بیمار متوجه می‌شوند.

فردی که به خودکشی فکر می‌کند درباره اینکه زندگی پوچ و بی ارزش است صحبت می‌کند. همچنین ممکن است سوءمصرف مواد داشته باشد و به خرید قرص‌ها یا حتی وسایلی مانند چاقوهای خاص تمایل داشته باشد».

این دکتر اعصاب و روان افزود: «صحبت کردن با این افراد می‌تواند نیت آن‌ها را روشن کند اما نباید با آن‌ها مشورت کرد یا سعی در تحمیل کردن نظری به آن‌ها داشت. تنها کاری که اطرافیان می‌توانند انجام دهند ضمن اینکه به هیچ وجه فرد مستعد خودکشی را تنها نگذارند، همدلی و مراجعه به روانپزشکان و روانشناسان متخصص است».

وی همچنین درباره نقش محیط کار در مقابله با افکار خودکشی افزود: «محیط کار محیطی انگیزشی و هویت‌ساز است. بسیاری از افراد هویت خود را از طریق شغل‌شان تعریف می‌کنند، درحالی که بی‌هویتی می‌تواند منجر به پوچی و در نهایت خودکشی شود. و محیط کار یکی از دلایلی است که چرا تهرانی‌ها خودکشی می‌کنند؟

پس هرچقدر که از جانب کارفرما به فرد القا شود که فردی مفید، کارا و هدفمند است، می‌تواند تاثیرگذار باشد تا فرد دست به نابودی خود نزند».

به گفته این دکترای اعصاب و روان شناختی، افرادی که اقدام به خودکشی می‌کنند، تعلق‌شان به زندگی کمرنگ است. اما اگر در محل کار هرچقدر که از رنگ‌های شادتر استفاده شود و هدف‌های تعریف شده دقیق‌تر و پررنگ‌تر باشند، این احساس کمتر ایجاد می‌شود.

دادخواه معتقد است افرادی که خودکشی می‌کنند، دنیای کمرنگ‌تری دارند: «قانونی در روانشناسی وجود دارد که می‌گوید ناشناخته‌ها، ولع‌انگیزند. یعنی انسان براساس تفاوت‌ها حرکت می‌کند و امید دارد که آن‌ها را بشناسد.

حتی از سال ۲۰۱۴ تا کنون دانشمندان دریافته‌اند کسانی که دچار اختلال توجه و تمرکز هستند، رنگ‌ها را هم خوب تشخیص نمی‌دهند! به عبارتی دنیا برای این افراد تک رنگ و یکنواخت می‌شود، به سمت بی‌انگیزگی برای شناخت بیشتر جهان، حرکت می‌کنند».

در مقابل شاغل بودن نوعی ایجاد انگیزه است که می‌تواند باعث تحریک مغز شود. به گفته دادخواه، حتی بازی کردن گیم‌هایی که مرتبط با پاداش است این احساس را تقویت می‌کند. پس اگر فرد کسب و کار یا برندی را راه‌اندازی کند، یقینا از خودکشی دور می‎شود.

پله پله تا مبارزه با افسردگی و تفکرات خودکشی

در نهایت اینکه احساس ناکارآمدی و غیرمفید بودن، احساس زشتی، بی‌برنامگی و ناامیدی، نشانه‌های هشداردهنده هستند. شاید افکار خودکشی شفاف باشند و به راحتی بتوان آن‌ها تشخیص داد اما نکته مهم این است که شاید بازه زمانی این نشانه‌ها تا اقدام، کوتاه باشد پس ابتدا باید جلوی افکار منفی را گرفت تا مغز شکست را نپذیرد.

به گفته یاسر دادخواه، دکترای اعصاب و روان شناختی، دو راه برای جلوگیری از تفکر خودکشی وجود دارد: راه اول روانشناسی بالینی است. اگر فرد مستعد هرگونه اختلال روانشناختی باشد، مستعد خودکشی هم است.

اگر این اختلالات مانند دوقطبی، اسکیزوفرنی و … شدید باشند حتما باید در اسرع وقت به یک متخصص برای درمان مراجعه کرد. راه دوم، روان‌شناسی‌های مثبت‌نگر و انگیزشی است. این نوع روانشناسی می‌تواند کمک کند که فرد برای خودش اهدافی تعیین کند؛ حتی اگر هدف تنها این باشد که روزانه به مرحله بعد یک بازی آنلاین صعود کند.

اهداف زمانی می‌توانند کارآمد باشند که اصطلاحا «هوشمند» شده باشند؛ یعنی هدف باید ۵ ویژگی دلیل‌مند، زمانبندی‌شده، مشخص، قابل اندازه‌گیری ودستیافتنی داشته باشد تا منجر به موفقیت شود. حرکت به سمت چنین هدفی است که زندگی را پویا و معنادار می‌کند.

دادخواه صحبت‌های خود را اینگونه به پایان برد: «در دنیای کنونی بیشتر باورها هستند که به ما کمک می‌کنند تا افکار؛ ما باید باور کنیم دنیایمان زیبا است تا بتوانیم به اهداف خود دست یابیم و از احساس غیرمفید بودن دور شویم».

منبع : چرا تهرانی‌ها خودکشی می‌کنند؟

درمان افسردگی

درمان افسردگی

” همیشه خسته و بی رمق در اتاقم بودم؛ احساس می کردم انرژی لازم حتی برای کارهای روزمره یا رسیدگی به ظاهرم را ندارم.

تقریبا بی تفاوت به همه چیز، کم تحمل و گریزان از جمع و ساکت تر از همه موجودات عالم به زندگی نباتی ام ادامه می دادم.

از این شرایط راضی نبودم اما در خود توان تغییر آن را نمی دیدیم.

گاهی حتی به صدای قهقه های دیگران با حسرت گوش فرا می دادم.

همه چیز برایم بی معنا بود.

من به سنگینی پاره سنگی بزرگ بر زمین جا خوش کرده بودم و اراده حرکت به سمت جمع یا پایکوبی در یک جشن را نداشتم. ”

جملاتی که خواندید شرح حال روحی از زبان یک فرد افسرده بود.

همه ما با با احساسات منفی کم حوصلگی و غمگینی دست و پنجه نرم کرده ایم.

در حقیقت بعد از یک تجربه تلخ مانند شکست عشقی یا اخراج شدن از محل کار و حتی از دست دادن حیوان خانگی مان، غم و افسردگی ناشی از این فقدان طبیعی است.

در چنین مواقعی معمولا با گذشت زمان و سپری کردن دوره سوگ و یا با کمک روش های خود یاری مانند درد و دل کردن با دوستان و مسافرت، حال و هوای ابری دل مان رو به بهبود می رود.

اما برای عده ای نیز افسردگی بدون هیچ دلیل منطقی، طولانی مدت و با نشانه های شدید تر تجربه می شود که در این حالت افسردگی غیر طبیعی و به عنوان یک اختلال روحی در نظر گرفته می شود و نیازمند کمک های تخصصی روانشناسان است.

انواع افسردگی و نشانه های درمان افسردگی

افسردگی که به دلیل شیوع بالای آن به آن سرماخوردگی روانی نیز گفته می شود دارای نشانه هایی به شرح زیر می باشد:

  • ü احساسات منفی: غم، ناامیدی، کم حوصلگی، احساس تهی بودن و دلتنگی مداوم.
  • ü لذت نبردن از زندگی: بی تفاوتی نسبت به فعالیت های لذت بخش؛ روابط جنسی و حتی نسبت به محبوب.
  • ü تغییرات جسمانی : از دست دادن اشتها و بی خوابی و یا برعکس؛ پرخوابی و میل زیاد به غذا خوردن.
  • ü بی انگیزگی: نداشتن انگیزه جهت انجام کارهای مهم، اهداف و رسیدگی به ظاهر خود و در نتیجه میل به تنهایی و انزوا.
  • ü افکار منفی: منفی نگری نسبت به خود، دیگران و آینده، احساس گناه، و گاه نیز افکار خودکشی.

افسردگی انواع متفاوتی دارد که شامل موارد زیر می شود:

  • افسردگی اساسی( کوتاه اما شدید ) در این حالت نشانه های افسردگی معمولا حدود دو هفته به طول می انجامد اما با شدت زیاد.
  • افسردگی مداوم ( خلق افسرده؛ طولانی اما خفیف تر ): فرد نشانه های افسردگی را حدااقل به مدت دو سال اما به فرم خفیف تر آن تجربه می کند.
  • افسردگی فصلی ( تنها در فصل پاییز و زمستان ) : حال و هوای روحی سرد که با سرمای هوا تشدید می شود، میل زیاد به خواب، کم تحرکی، پرخوری و کم حوصلگی از ویژگی های افسردگی در ماه های سرد سال است.
  • افسردگی پس از زایمان: تجربه نشانه های افسردگی بعد از زایمان که بیشتر به دلیل تغییرات هورمونی در بدن مادر رخ می دهد.

روش های درمان افسردگی

اگرچه به دلیل ویژگی ذاتی افسردگی یعنی نا امیدی، در روزهایی که آسمان دل مان ابری است، احساس می کنیم برگشتن به روزهای خوش گذشته تقریبا غیرممکن است.

با این وجود افسردگی حتی از نوع شدید و مزمن آن نیز قابل درمان است.

روش های درمانی مختلفی برای افسردگی وجود دارد که متناسب با شخصیت فرد، شدت و نوع افسردگی در مرکز روانشناسی مشاورانه ارائه می شود.

از جمله روش های درمانی افسردگی می توان به موارد زیر اشاره نمود:

  • شناخت درمانی

فرد افسرده معمولا تعبیر نومیدانه و بدبینانه ای نسبت به آینده و حل مسائل خود دارد و متوجه تاثیر نوع تفکرش بر احساسات منفی یا رفتارهای مخرب خود نیست.

در این روش درمان گر به بیمار کمک می کند از افکار مخرب و افسرده ساز خود آگاهی یابد و در نهایت باز سازی شناختی صورت گیرد.

  • رفتار درمانی

طبق رویکرد رفتار درمانی در درمان افسردگی تغییر دادن رفتارهای افسرده ساز خود به مرور باعث تغییر سبک شناختی فرد می شود.

روانشناسانی که از رویکرد رفتار درمانی در درمان افسردگی استفاده می کنند تاکید ویژه ای به فعال نمودن و بهبود بخشیدن به ارتباطات فرد دارند.

  • دارو درمانی

معمولا تجویز دارو زیر نظر روان پزشک و در انواع شدید تر افسردگی صورت می گیرد.

تحقیقات مختلف نشان داده اند که داروهای ضد افسردگی به ویژه اگر با سایر مداخله های روانشناختی همراه گردد اثربخش تر خواهد بود.

نکته مهم در دارو درمانی این است که دارو به عنوان یک روش موقتی و تحت نظارت روان پزشک صورت می گیرد بنابراین از تجویز یا مصرف خودسرانه دارو باید خود داری شود.

راه کارهای مقابله ای در مواجهه با افسردگی

روش های خود یاری تکنیک های ساده اما اثرگذاری هستند که می تواند تا حد زیادی از میزان احساس منفی و افسردگی تان کم کند.

از جمله روش های مقابله ای جهت مقابله با افسردگی می توان به موارد زیر اشاره نمود:

  • ü ارتباطات خود را گسترده تر و قوی تر کنید حتی به اجبار!: ما معمولا در روزهای بی حوصلگی و افسردگی دل و دماغ ارتباط با دوستان و حتی خانواده خود را نداریم و به غار تنهایی خود پناه می بریم.

اما دقیقا در چنین شرایطی که حتی حوصله خودتان را هم ندارید، ارتباط با دیگران ( صحبت کردن با یک دوست، رفتن به یک مکان جمعی مانند باشگاه ورزشی یا یک همایش، تئاتر و…) کمک کننده است.

  • ü در زمان حال زندگی کنید: افسردگی معلول زیستن در گذشته است. سعی کنید در لحظه حال زندگی کنید. از گوش دادن به یک موسیقی شاد قدم زدن و تماشای طبیعت اطراف یا بازی بچه ها لذت ببرید.
  • ü یک لیست از کارهای مورد علاقه تان را تهیه کنید: هنگام تهیه لیست مورد نظرتان از کمال گرایی بپرهیزید و حتی کارهای کوچک لذت بخش از جمله یک خرید کوچک را به آن اضافه کنید.
  • ü نوشتن افکار: تحقیقات مختلف نشان داده است که نوشتن افکار منفی تا حد زیادی در تخلیه هیجانی و آرامش فکری افراد تاثیر گذار است.
  • ü پذیرش: گاهی پذیرش زندگی همان گونه که هست به شما در کسب آرامش بیشتر کمک می کند.

البته پذیرش به معنای مثبت نگری و یا ندیدن نکات منفی اتفاقات اخیر نیست.

پذیرفتن احساس کم حوصلگی یا غمگینی تان نیز در درک و شفقت بیشتر به خودتان کمک کننده است.

منابع:

افسردگی و عوامل آن، دکتر سید مهدی حسینی، دکتر علی مهدی زاده اشرفی، ۱۳۸۹٫

تاثیر شناخت درمانی بر افسردگی، ناهید دهقان نیری، مرجان مردانی حموله، نسربن رضائی، ۱۳۹۳٫

تاثیر ورزش منظم بر میزان افسردگی سالمندان، نفیسه حکمتی پور، حمید حجتی، سید حمید شریف نیا، گلبهار آخوندزاده، علیرضا نیکجو، منصوره میر ابوالحسنی،

آسیب شناسی روانی دکتر گنجی، انتشارات ساوالان،۱۳۹۳٫

نویسنده : درمان افسردگی

جدیدترین روش درمان اضطراب – کمک از CBT

آنچه که درباره ی اضطراب باید بدانیم

اضطراب عادی است و اغلب یک احساس سالم است. با این حال، زمانی که یک فرد معمولا مقادیر نامتناسبی از اضطراب را حس می کند، ممکن است تبدیل به یک اختلال پزشکی شود.

اختلال های اضطراب از دسته ی تشخیص سلامت روانی است که منجر به نگرانی های مداوم، ترس، دلهره و نگرانی شود. این اختلال ها چگونگی فرآیند احساسات و رفتار را تغییر می دهند.

همچنین منجر به علائم و نشانه های فیزیکی می گردد. اضطراب خفیف ممکن است مبهم و نا واضح باشد، در حالیکه اضطراب شدید ممکن است زندگی روزمره فرد را جدا مختل کند.

اضطراب چیست؟

انجمن روانشناسان آمریکا (APA) اضطراب را اینگونه تعریف می کند: “احساسی که بواسطه ی حالاتی از تنش، افکار نگران و تغییرات فیزیکی مانند فشار خون افزایش یافته مشخص می شود”.

دانستن تفاوت بین احساسات عادی اضطراب و اختلال اضطراب که نیازمند ملاحظات پزشکی است، می تواند به فرد در تشخیص و درمان وضعیت کمک کند.

چه زمانی اضطراب نیاز به درمان دارد؟

هرچند اضطراب منجر به پریشانی می شود اما همیشه هم یک وضعیت پزشکی نیست.

اضطراب

زمانی که یک فرد با محرک های با پتانسیل آسیب زدن و یا محرک های نگران کننده مواجه می شود، حس اضطراب نه تنها عادی است بلکه برای بقا لازم نیز می باشد.

از زمان انسان های اولیه، نزدیکی شکارگران و آمدن خطر زنگ های هشدار را در بدن به صدا در می آورد و منجر به عکس العمل فرار می شود.

این زنگ های هشدار در قالب ضربان قلب افزایش یافته، عرق کردن، و حساست فزاینده به محیط اطراف خود را نشان می دهند. خطر منجر به افزایش ترشح آدرنالین، یک پیام دهنده  شیمیایی و یک هورمون، در مغز می شود، که به نوبه ی خود این عکس العمل های اضطراب را در فرآیندی که پاسخ “مبارزه-گریز” نامیده می شود، را ایجاد می کند.

این افراد را برای مواجهه ی فیزیکی یا گریز از هر خطر ممکنی برای در سلامت ماندن آماده می کند. برای بسیاری از افراد، فرار کردن از حیوانات بزرگتر و خطر قریب الوقوع، نسبت به انسانهای اولیه نگرانی کمتری در پی دارد.

اضطراب امروزه حول کار، پول، زندگی خانوادگی، سلامتی، و دیگر مسائل مهم است که نیازمند توجه فرد بدون نیاز بهعکس العمل “مبارزه – گریز” می باشد.

حس نگرانی قبل از یک واقعه مهم در زندگی یا در طول وضعیت های مشکل یک نمود عادی از پاسخ ” مبارزه-گریز” است. همچنان می تواند برای بقا ضروری باشد- اضطراب از تصادف با خودرو حین عبور از خیابان، به عنوان مثال، به این معنی است که فرد بلافاصله برای دوری از خطر، به هر دو جهت در خیابان نگاه خواهد کرد.

اختلالات اضطراب

دوره یا شدت احساس اضطراب گاهی می تواند بیش از مقادیر محرک یا استرس گر اولیه باشد. علائم فیزیکی مانند فشار خون افزایش یافته و حالت تهوع، همچنین ممکن است بروز کند.

این پاسخ ها از حالت اضطراب خارج شده و به اختلال اضطراب تبدیل می شوند. انجمن روانشناسان آمریکا، فرد دارای اختلال اضطراب را اینگونه تعریف می کند: داشتن افکار یا نگرانی های مکرر و ناخودآگاه. زمانی که اضطراب به مرحله ی اختلال می رسد، ممکن است در زندگی روزمره اختلال ایجاد کند.

علائم

هرچند تشخیص های متعددی برای اختلا های اضطراب تصویب شده، با این حال علائم اختلال اضطراب عمومی (GAD) اغلب شامل موارد زیر است:

  • بی قراری، و حسی از در لبه بودن
  • احساسات نگرانی غیر قابل کنترل
  • زودرنجی و تحریک پذیری بالا
  • مشکل تمرکز
  • مشکلات خواب، مانند مشکلاتی در به خواب رفتن یا در حالت خواب باقی ماندن

هرچند این علائم ممکن است در زندگی روزمره عادی باشند، افراد با مشکل GAD این علائم را در سطوح بالاتر تجربه می کنند. GAD ممکن است بصورت نگرانی مبهم و غیر پایدار بروز کند یا یک اضطراب شدیدتر که زندگی روزمره را مختل می کند.

انواع گونه های اختلال اضطراب

راهنمای تشخیص و آماری اختلالات سلامت روانی (DSM_V) اختلالات اضطراب را در چندین نوع دسته بندی می کند.

اختلال اضطراب عمومی

این یک اختلال مزمن است که در برگیرنده ی اضطراب فراگیر و طولانی مدت و نگرانی های در مورد حوادث غیرخاص، موضوعات و موقعیت هایی در زندگی روزمره می باشد.

GOD متداول ترین اختلال اضطراب است، و افراد درگیر در این اضطراب همیشه قادر به تشخیص علت اضطراب خود نیستند.

اختلال پنیک

حملات کوتاه و یا ناگهانی از ترور شدید و دلهره اختلال پنیک را شکل می دهند. این حملات می توانند منجر به لرزه، سردرگمی، سرگیجه، حالت تهوع و مشکلات تنفسی شوند.

حملات پنیک معمولا به سرعت و با حالت افزایشی رخ می دهند و در ۱۰ دقیقه به اوج خود می رسد. با این حال، حمله پنیک می تواند تا یکساعت ادامه پیدا کند. اختلالات پنیک معمولا بعد از تجارب وحشتناکی یا استرس های فزاینده ای اتفاق می افتند اما ممکن است بدون وجود محرک هم رخ دهند.

فوبیای خاص

این یک ترس غیر منطقی و اجتناب از اشیاء و یا موقعیت های خاص است. فوبیاها مانند اختلالات دیگر اضطراب نیست چرا که به علت های خاصی رخ می دهند.

فرد درگیر با فوبیا ممکن است یک ترس غیر منطقی و یا ترس شدید از خود نشان دهند اما از کنترل احساسات اضطراب حول محرک ناتوان هستند. محرک های یک فوبیا از وضعیت های خاص تا حیوانات و یا اشیائ زندگی روزمره را شامل می شوند.

آگورافوبیا

این یک ترس و اجتناب از مکان ها، حوادث یا وضعیت هایی است که ممکن است فرار از آن سخت باشد و یا اگر فردی در آن محبوس شود کمکی در دسترس نیست. اغلب مردم این وضعیت را به اشتباه به عنوان فوبیا از فضاهای عمومی و محیط های بیرونی تلقی می کنند، اما به این سادگی نیست.

فردی درگیر با آگروفوبیا ممکن است ترس بیرون رفتن از خانه یا ترس از آسانسور و حمل و نقل داشته باشد.

خاموشی انتخابی

این نوعی از اضطراب است که برخی از کودکان تجربه می کنند که در آن کودکان قادر به صحبت در مکانها و یا زمینه های خاصی مانند مدرسه نیستند هرچند که ممکن است مهارتهای ارتباطات کلامی فوق العاده ای در محیط ها و با افراد آشنا داشته باشند. این می تواند نوع شدیدتری از فوبیای اجتماعی باشد.

اختلال اضطراب اجتماعی و یا فوبیای اجتماعی

این ترس از قضاوت منفی دیگران در وضعیت های اجتماعی یا ترس از خجالت از اجتماع می باشد. اختلال اضطراب اجتماعی شامل طیفی از احساسات مانند ترس از بودن در صحنه، ترس از صمیمیت و اضطراب حول شوخی و خنده و طرد شدگی می باشد.

این اتلال می تواند باعث شود افراد از موقعیت های عمومی و ارتباطات انسانی تا حدی اجتناب کنند که زندگی روزمره به مشکل برمیخورد.

اختلال اضطراب جدایی

سطوح بالایی از اضطراب بعد از جدایی از شخص یا مکان که احساساتی از ایمنی و امنیت را فراهم می کند که اختلال اضطراب جدایی را شکل می دهند. جدایی گاهی ممکن است منجر به علائم پنیک شود.

علل

علت اختلال های اضطرابی بسیار پیچیده هستند. ممکن است بسیاری از آنها فقط یکبار رخ دهند، برخی دیگر منجر به دیگر علل می شوند و برخی ممکن است منجر به اختلال اضطراب نشود مگر اینکه علت دیگری حاضر باشد.

علت های ممکن شامل موارد زیر می باشند:

  • استرس گرهای محیطی مانند مشکلاتی در کار، مشکلات ارتباط یا مشکلات خانوادگی
  • ژنتیک، به عنوان مردمی که اعضای خانواده ای دارند که مبتلا به اختلال اضطراب هستند، احتمال اینکه خودشان هم درگیر شوند می رود
  • عوامل پزشکی، مانند علائم بیماری های مختلف، اثرات دارودرمانی یا استرس از عمل جراحی سخت یا بهبود سلامت طولانی مدت
  • شیمی درمانی مغزی چرا که روانشناسان بسیاری از اختلالات اضطراب را به عنوان عدم تعادل هورمون ها و سیگنال های الکتریکی در مغز تعریف می کنند
  • ترک ماده خاصی، که اثرات آن ممکن است تاثیر دیگر علت های ممکن را تشدید کند

درمان

درمان ممکن است شامل ترکیبی از روانشناسی، رفتار درمانی و یا دارو درمانی باشد. اعتیاد به الکل، افسردگی و یا دیگر وضعیت ها گاهی می توانند گاهی چنین اثر عمیقی بر سلامت روانی داشته باشند بطوری که درمان اختلال اضطراب باید تا تحت کنترل درآوردن شرایط به تعویق انداخته شود.

خود درمانی

در برخی موارد، یک فرد می تواند اختلال اضطراب را در خانه بون مداخلات کلینیک درمان کند. با این حال، این ممکن است تا حد طولانی مدت و یا با تاثیر فراوان ممکن نباشد. چندین تمرین و حرکات مختلفی برای کمک به فرد درگیر با اختلاهای اضطراب سبک تر، متمرکزتر یا کوتاه مدت تر  می توانند شامل موارد زیر باشند:

  • مدیریت استرس: یاد گرفتن مدیریت استرس می تواند به محدود کردن محرک های محتمل کمک کند. سازماندهی فشارهای وارده یا ددلاین ها باعث می شود انجام کارهای پیش رو قابل مدیریت باشد و متضمن زمان فراغت از کار و یا تحصیل می باشد.
  • تکنیک های آرامش بخشی: فعالیت های ساده می تواند به آرامش بخشی نشانه های روانی و فیزیکی اضطراب کمک کند. این تکنیک ها شامل مدیتیشن، تمارین تنفس عمیق، حمام های طولانی مدت، استراحت در تاریکی و یوگا می باشند.
  • تمرین برای جایگزینی افکار منفی با افکار مثبت: لیستی از افکار منفی تهیه کنید که می تواند ناشی از اضطراب باشد و لیست دیگری از افکار مثبت بنویسید، افکار قابل باور که بتوان با افکار منفی جایگزین کرد. ایجاد یک تصویر ذهنی از مواجهه ی موفق و رویایی با یک ترس خاص، در صورتی که علائم اضطراب مرتبط با علت خاصی مانند فوبیا باشد، همچنین می تواند مزایایی داشته باشد.
  • شبکه حمایتی: با افراد آشنا که حمایتگر هستند مانند اعضای خانواده یا دوستان صحبت کنید. گروههای حمایتی و خدمات آن همچنین می تواند در محدوده های محلی و یا بصورت آنلاین در دسترس باشند.
  • ورزش: ورزش فیزیکی می تواند تصویر از خود را بهبود داده و مواد شیمیایی در مغز آزاد کند که محرک احساسات مثبت باشند.

مشاوره

یک راه استاندارد برای درمان اضطراب مشاوره روانشناختی است. این می تواند شامل رفتار درمانی شناختی (CBT)، روان درمانی یا ترکیبی از شیوه های درمانی باشد.

CBT

این نوع از روان درمانی با هدف تشخیص و تغییر الگوهای افکار منفی است که اساس احساسات مشکل دار  و مضطرب را شکل می دهد. در طول فرآیند، درمانگران CBT امیدوارند افکار مغشوش را محدود کرده و روشی که افراد به اشیا یا موقعیت هایی که این ضطراب را سبب می شوند را تغییر دهند.

به عنوان مثال، یک روان درمانگر، CBT را برای اختلال پنیک ارائه می کند که سعی در تقویت این حقیقت خواهد داشت که حملات پنیک واقعا حمله ی قلبی نیستند. در معرض ترس ها و محرک ها قرار گرفتن می تواند بخشی از CBT باشد. این مردم را تشویق می کند تا با ترس های خود مواجه شوند و به کاهش حساسیت به محرک های معمول از اضطراب کمک می کند.

منبع : جدیدترین روش درمان اضطراب – کمک از CBT

وسواس فکری

وسواس فکری

” گاهی ذهنم بر روی افکاری ناخواسته و مزاحم گیر می کرد. فکرهایی که من با تمام وجود آن ها را پس می زدم و از داشتن چنین افکاری احساس شرم و دلهره داشتم.

افکار سمجی که مثل یک خوره به وجودم حمله می برد و از بیان کردنش با دیگران واهمه داشتم.

مثلا این فکر که امروز با چاقو به همسرم آسیب می رسانم، یا افکاری که برخلاف اعتقادات مذهبی ام بودند..

فکر می کردم دیوانه شده ام اما وقتی به روانشناس مراجعه کردم فهمیدم من درگیر وسواس فکری ام ”

اختلال وسواس فکری

وسواس فکری در حقیقت بخشی از اختلال وسواس فکری اجباری است که همه ما آن را با عنوان وسواس تمیزی می شناسیم.

البته موضوع وسواس صرفا به افکار مربوط به تمیزی محدود نمی شود و می تواند حول محور مسائل مختلفی بگذرد، از جمله:

  •  افکار مربوط به کثیفی، نجاست و میکروب
  •  افکاری حول محور نظم و ترتیب و تقارن
  •  شک کردن ( بستن درها، بستن شیر گاز و…)
  •  افکار یا تصاویر ناخواسته و زننده ای از صحنه های جنسی ( تجاوز و..)
  •  افکار، تصاویر ذهنی و ترس از آسیب زدن به خود یا دیگران

بخش دیگر وسواس فکری یعنی اجبارها شامل رفتارهایی است که فرد در مقابل با چنین افکاری انجام می دهد تا از شدت اضطراب خود بکاهد.

چک کردن مرتب درها، در فرد مبتلا به وسواس چکینگ، شستن مکرر لباس ها با تشریفات پیچیده در فرد مبتلا به وسواس تمیزی و یا گفتن ذکرهایی خاص جهت جبران افکار مزاحم مذهبی، نمونه هایی از اعمال اجباری است.

خصوصیات شخصیتی افرادی که دچار وسواس فکری می شوند

شاید برایتان سوال باشد که چرا بعضی ها دچار چنین افکار و رفتارهای عجیب و ناخواسته ای می شوند و چه ویژگی هایی در رمزگشایی این اختلال قابل تامل است؟

فارغ از سبب شناسی اختلال وسواس فکری و نقش محیط یا وراثت در ایجاد چنین مسئله ای، می تواند به برخی خصوصیات شخصیتی که باعث آسیب پذیری نسبت به این اختلال می گردد اشاره نمود:

  • اضطراب زیاد

مبتلایان به وسواس معمولا افرادی هستند که به شدت مقابل اضطراب حساس بوده در تحلیل اتفاقات بیش از حد گوش به زنگ خطرات هستند.

این افراد معمولا درمورد سلامت و آینده خود، اطرافیان گوش به زنگ اتفاقات منفی هستند:

” همیشه بدترین حالت ممکن از یه اتفاق به ذهنم هجوم میاره، مثلا وقتی حامله بودم همش فکر می کردم سر زایمان می میرم یا بچه م ناقص به دنیا میاد حالا هم که پسرم بزرگ شده همش فکر می کنم تو راه مدرسه یا میدزدنش یا یه ماشین بهش میزنه”

  • عدم تحمل ابهام و بلاتکلیفی

افراد مبتلا به وسواس فکری معمولا تحمل ابهام و عدم قطعیت را نداشته و تمایل زیادی به پیش بینی اتفاقات آینده دارند.

به عنوان مثال تلاش زیاد یک فرد وسواسی جهت چک کردن بسته بودن شیر آب خود حاکی از نیاز زیاد او به قطعیت یابی دارد.

  • مسئولیت پذیری زیاد مقابل افکار

بیش از حد مهم دانستن افکار، و حتی برابر دانستن افکار منفی با انجام آن، از ویژگی های افراد مبتلا به وسواس فکری است.

  • فاجعه انگاری اتفاقات محیط

بزرگ دانستن خطرات محیطی و بزرگ جلوه دادن تهدیدهای احتمالی از دیگر خصوصیاتی افرادی است که در مقابل وسواس فکری آسیب پذیرند.

روش های درمانی وسواس فکری

خوشبختانه بر اساس تحقیقات مختلف، روش های درمان وسواس فکری نتایج مثبت و ماندگاری به همراه داشته که در ادامه به برخی از این مدل های درمانی اشاره می شود:

  • دارو درمانی

داروهای تجویزی جهت درمان وسواس فکری بسته به تشخیص روانپزشک و با دوزی معین و تدریجی تجویز می شود.

دارودرمانی در اکثر مواقع درمانی است که همراه با روان درمانی تکمیل می گردد و گاه بسته به شدت وسواس مقدمه روان درمانی و آماده سازی بیمار برای پذیرش درمان شناختی یا رفتاری است.

کلومی پرامین در درجه اول، فلوکستین، پاروکستین، سرترالین از جمله داروهای تجویزی در درمان وسواس فکری است.

  • رفتار درمانی

تاکید ویژه رفتار درمانی بر اجبارهای رفتاری و آداب و رسوم خاصی است که باعث کم شدن اضطراب فرد در کوتاه مدت و البته تقویت این افکار می گردد.

مواجهه درمانی، حساسیت زدایی منظم، غرقه سازی تجسمی از جمله تکنیک های رفتاردرمانی است که در درمان وسواس فکری کاربرد دارد.

  • شناخت درمانی

باورهای منفی درخصوص اهمیت بیش از حد به فکار، نشخوار فکری زیاد و به طور کلی بازسازی شناختی، نقطه عطف درمان شناختی است.

  • درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد

طبق این رویکرد، مقاومت با تلاش در جهت سرکوب افکار مزاحم است که باعث شدت گرفتن آن می شود.

درمانگرانی که از رویکرد پذیرش و تعهد (ACT) در درمان وسواس فکری استفاده می کنند به جای مقابله یا مبارزه با افکار وسواسی بر پذیرش این افکار تاکید می کنند.

در این روش بیمار یاد می گیرد افکار خود را صرفا در جایگاه یک فکر ببیند و در عوض نسبت به رفتارها، اهداف و ارزش های اساسی زندگی خود متعهد باشد.

منبع:

اثربخشی روش های درمان شناختی، مواجهه ای و انزجاری در اختلال وسواس، هیوا محمودی، ۱۳۹۲٫

آسیب شناسی روانی بر مبنای DSM-5 دکتر حمزه گنجی، جلد اول.نشر ارسباران،۱۳۹۳٫

کاپلان و سادوک، چکیده روانپزشکی بالینی، نصرت‌الله پورافکاری.

منبع : وسواس فکری

تاثیرات لبخند زدن

تاثیرات لبخند زدن، فواید شگفت انگیز لبخند زدن

مطمئننا شما هم متوجه شده اید که زمانی که لبخند می زنید چهره شاداب تر و زیباتری دارید، اکثر آدم ها جذب افرادی می شوند که خوشرو و لبخند به لب هستند و با آن ها ارتباط بیشتری می گیرند، لبخند زدن یکی از مهم ترین اصول بر برقراری روابط اجتماعی موثر با دیگران می باشد، لبخند زدن باعث می شود تا آستانه تحمل و صبر شما افزایش یابد و از فشارهای روانی کاسته شود. با آگاهی از این مسائل می توانید اضطراب و استرس خود را کاهش دهید و به خوبی آن را مدیریت کنید.

لبخند زدن فواید و تاثیرات بسیاری دارد که در ادامه این مقاله به مهم ترین آن ها اشاره می کنیم.

تاثیرات لبخند زدن بر مغز

امروزه مشکلات بسیاری وجود دارد که باعث می شوند در بیشتر اوقات افراد لبخند زدن را فراموش کنند، به طور میانگین بزرگسالان روزانه ۲۰ مرتبه لبخند می زنند در حالی که کودکان چهارصد مرتبه در روز این کار را انجام می دهند.

لبخند زدن باعث می شود تا پیام رسان عصبی در مغز فعال شود و هورمون های اندروفین، سروتونین، دوپامین در مغز ترشح شود و شادی و نشاط را در فرد به وجود آورد.

این هورمون ها به صورت مسکن طبیعی برای مغز عمل می کنند، هورمون های شادی آور باعث آرام شدن بدن می شوند و همچنین افسردگی و خطر ابتلا به بیماری های روانی را کاهش می دهند، اگر تمایل دارید این هورمون ها در بدن شما افزایش یابد باید طریقه شاد بودن و شاد زندگی کردن را فرا بگیرید.

ایجاد حس خوشبختی

زمانی که فرد لبخند می زند برای لحظه ای احساس خوشبختی و شادی می کند در واقع خوشبختی و حس خوب باعث می شود شخص لبخند بزند و در این صورت چرخه مثبت در زندگی او ایجاد می شود، اگر در زمان ناراحتی و اندوه حتی به طور مصنوعی لبخند بزنید بر روی حس و حال شما تاثیر مثبت خواهد گذاشت.

تاثیرات لبخند زدن، جذب کردن دیگران به سمت خود

لبخند زدن باعث می شود تا فردی مهربان و خوش برخورد به نظر برسید ودیگران را به سمت خودتان جذب کنید، زیرا بیشتر انسان ها به سمت کسانی جذب می شوند که همیشه لبخند به لب دارند، لبخند زدن باعث می شود تا انرژی مثبت به افراد انتقال یابد، یکی از مهم ترین اصول مهارت های ارتباط بین فردی می باشد.

برای این که دیگران به سمت خود جذب کنید، باید مهارت های ارتباطی را به خوبی بیاموزید تا ارتباط خوبی با دیگران داشته باشید.

تاثیرات لبخند زدن،تنظیم ضربان قلب و درمان استرس

لبخند زدن در دراز مدت باعث می شود تا ضربان قلب در حالت طبیعی نگه داشته شود و استرس فرد درمان شود، حتی لبخند زدن از روی اجبار باعث می شود تا فشار خون و ضربان قلب به طور چشم گیری تنظیم شود، علاوه بر این، برای کاهش استرس راه های زیادی وجود دارد که می توان آن ها را انجام داد.

تاثیرات لبخند زدن، تقویت سیستم ایمنی

با لبخند زدن می توانید بسیاری از بیماری ها را از خود دور نمایید، بیماری هایی مانند سرطان آرتروز و دیابت و بیماری های که به سیستم ایمنی ارتباط دارد با لبخند زدن در دراز مدت کاهش می یابد و سیستم ایمنی بدن تقویت می شود.

بر اساس نظر محققان لبخند زدن باعث می شود تا سیستم ایمنی بدن تقویت شود، زمانی که فرد احساس خوشحالی و شادابی می کند، میزان تولید هورمون کورتیزول کاهش می یابد، زیرا این هورمون باعث تقویت سیستم ایمنی بدن می شود.

تاثیرات لبخند زدن، افزایش طول عمر

یکی دیگر از اثراتی که لبخند زدن بر بدن می گذارد افزایش طول عمر است، به طول کلی لبخند زدن و شاد بودن باعث افزایش طول عمر می شود و از بسیاری از بیماری ها جلوگیری می کند.

بر اساس نظر محققان افرادی که احساس شادی و خوشبختی می کنند عمر طولانی تری نسبت به بقیه دارند و افرادی که دید و نظر مثبتی نسبت به زندگی و اطرافیان دارند عمر طولانی تری خواهند داشت.

تاثیرات لبخند زدن، فریب ذهن در جهت مثبت

زمانی که شما لبخند می زنید و بدن شما در حالت شادی و خوشحالی قرار می گیرد، ذهن شما به طور ناخودآگاه گمان می کند که خوشحال است و در نتیجه می پذیرد که باید شاد و پرانرژی باشد.

برای فریب دادن ذهن تان می توانید در زمان هایی که دچار استرس و ناراحتی هستید جلوی آینه بایستید و دستان خود را باز کنید و در آینه نگاه کرده و به مدت سه ثانیه لبخند بزنید، اگر روزانه این کار را انجام بدهید حس بهتری خواهید داشت.

لبخند زدن باعث می شود تا تمرکز شما افزایش یابد و در طول روز دقت و تمرکز بالایی داشته باشید و ذهن شما فضا بهتر و آزاد تری برای حل مشکلات داشته باشد.

تاثیرات لبخند زدن، جلب اعتماد دیگران

زمانی که شما به روی دیگران لبخند می زنید می توانید اعتماد آن ها جلب کنید، سعی کنید در آن هنگام لبخند واقعی بزنید زیرا مردم لبخند از روی اجبار و لبخند واقعی را تشخیص می دهند به همین دلیل زمانی که می خواهید اعتماد دیگران جلب کنید سعی کنید لبخند واقعی بر لب داشته باشید.

تاثیر لبخند زدن در شروع روابط

یکی از کاربردی ترین ابزار های زبان بدن لبخند زدن می باشد، لبخند زدن در ابتدای رابطه، حس خوبی را به طرف می دهد که از برقراری ارتباط با او خوشحال هستید، این موضوع باعث می شود تا صمیمت و علاقه مندی در میان طرفین به وجود آید.

این نکته را در نظر بگیرید که همیشه اولین برخورد ها در حافظه می ماند پس بهتر است در برخورد اول فردی شاد باشید و لبخند به لب و خوشرو به نظر برسید.

تحقیقات و بررسی ها در زمینه تاثیرات لبخند زدن

بر اساس بررسی هایی که توسط هری تی ریس و همکارانش انجام شده است هنگامی که فرد کلمات خنثی می زند و لبخند به لب دارد جذابیت بیشتری دارد و همچنین افراد خندان و شاد درجات بیشتری از جامعه پذیری، شایستگی و اخلاص را دریافت می کنند. بر اساس مطالعه هایی که انجام شده است افراد بعد از لبخند زدن و ابراز احساسات مثبت عملکرد بهتری از خود نشان می دهند.

تاثیرات لبخند زدن، خنده درمانی

خنده درمانی روشی موثر برای درمان اختلالاتی مانند افسردگی و اضطراب می باشد، برای این که خنده بر لب داشته باشید می توانید به تماشای فیلم های ظنز و خنده دار بپردازید و زمان بیشتری را به معاشرت با افراد شوخ و خوش خنده اختصاص دهید و همچنین بازی های بسیاری وجود دارد که باعث خندیدن و تقویت روحیه شما می شود.

علاوه بر این می توانید از روانشناس کمک بگیرید تا شما را در این امر راهنمایی کند.

منبع : تاثیرات لبخند زدن