مشاوره قبل از طلاق

مشاوره ی قبل از طلاق

مشاوره قبل از طلاق

دعوا، تعارضات پی در پی، خیانت، وجود مشکلات جسمی یا روانی، برآورده نشدن نیازها، اعتیاد و یا بیماری های صعب العلاج تنها چند نمونه از ممشکلاتی است که زوجین را به سمت جدایی و طلاق سوق می دهد.

مشاوره طلاق

در چنین شرایطی فرد احساس می کند که طلاق تنها راه حل موجود است و به دلیل آشفتگی وضعیت روانی خود، سعی در رهایی هر چه سریع تر از جهنم ارتباط فعلی اش دارد.

در صورتی که پای فرزند یا فرزندانی نیز در میان باشد و یا فرد پس از جدایی با مشکلاتی در خصوص استقلال، تامین مالی و حمایت محیطی نیز مواجه باشد، فرایند طلاق پیچیده تر و نیازمند دقت بیشتری است.

در این مطلب قصد داریم تا شما را با مشاوره طلاق، چیستی و چگونگی آن بیشتر آشنا کنیم.

مشاوه طلاق چه هست و چه نیست؟

 در این که شرایط زندگی هر فرد کاملا منحصر به فرد است هیچ شکی وجود ندارد.

شما در حال طی کردن کوه پر پیچ و خم زندگی خودتان هستید و در این مسیر ممکن است عبور از بخش هایی چنان دشوار و ناممکن به نظر برسد که احساس عدم کنترل، آشفتگی و اضطراب کنید.

در چنین شرایطی که طلاق نیز یکی از ان ها به شمار می رود، صحبت کردن با یک مشاور باعث می شود تا بتوانید وضعیت را از موضع نفر سومی صاحب صلاحیت نیز مورد توجه قرار دهید و از ریزش کوه جلوگیری کنید.

در فرایند مشاوره به شما کمک خواهد شد تا بتوانید شرایط را به گونه ای که هست مشاهده کنید، احساسات تان ا شناسایی، مشاهده و بررسی کنید، وضعیت کنونی را بپذیرید و به سمت مناسب ترین راه حل گام بردارید.

ممکن است برای برخی از موارد، طلاق مناسب ترین راه حل باشد اما تجویز یک نسخه ی کلی برای همه ی زوج های مشکل دار به هیچ وجه صحیح نیست.

مراحل مشاوره ی طلاق چیست؟

ممکن است شما خودتان تصمیم به دریافت مشاوره داشته باشید و یا از طرف دادگاه برای مشاوره فرستاده شوید.

در این روند، مشاور یه شما کمک می کند تا

  • 1) اصلی ترین تعارضات و مسایل موجود را شناسایی کنید،
  • 2) احساسات خود را درک کنید و به نحو سالمی بروز دهید
  • 3) دیدگاه بهتری در مورد شرایط پیدا کنید
  • 4) راه حل های جدید را بیابید و بیازمایید.
  • 5) فرزندان تان را از آسیب های احتمالی دور کنید
  • 6) در نهایت به سمت بهترین تصمیم حرکت کنید.

قوانین طلاق چه می گویند؟

قوانین متنوع و شرایط متفاوتی برای اجرای این قوانین از جانب دادگاه های خانواده وجود دارد.

شاید بهترین حالت این باشد که زوجین تصمیم به طلاق توافقی بگیرند تا بتوانند وضعیت را با کم ترین حد تنش به پایان برسانند اما در پاره ای از موارد، عدم تمایل به طلاق توافقی، مشکلات را چند برابر می کند.

بنابراین آگاهی از قوانین طلاق به شما کمک می کند تا بتوانید صحیح تر عمل کنید و به بیراهه نروید.

طلاق بگیرم یا نه؟

این سوال دغدغه ی خاطر بسیاری از زوجین است. افرادی که تصمیم به ترک رابطه و جدایی دارند با نشخوارهای فکری زیادی در خصوص جدایی رو به رو هستند و د جلسات مشاوره نیز نگرانی های شان را در قالب این سوال مطرح می کنند.

واقعیت اساسی آن است که زندگی پس از طلاق نیز با چالش های فردی، اجتماعی، اقتصادی و خانوادگی مخصوص به خود همراه است.

در کنار این موارد، شرایط فرهنگی جامعه نیز تصمیم به طلاق را دشوار و تبعات آن را بیشتر می کند.

بر همین اساس، رویکرد اساسی مشاوره ی طلاق بر این اصل استوار است که راه حل های نادیده گرفته شده بررسی و اجرا شوند و در صورت وجود مشکلات اساسی و غیر قابل حل، به زوجین کمک شود تا فرایند جدایی را به خوبی پشت سر بگذارند.

قبل از طلاق به چه سوالاتی پاسخ دهیم؟

علت به بن بست رسیدن ازدواجم چه بود و چگونه از تکرار آن پیشگیری کنم؟

رسیدن به موقعیت طلاق بیش از آنکه یک اتفاق باشد ناشی از الگوهای ارتباطی طرفین است.

در بسیاری از موارد نااگاهی از الگوهای رفتاری خود باعث می شود تا فرد در روابط آینده اش نیز همان مشکلات را تجربه کند و به شکست برسد.

به همین دلیل بهتر است قبل از تصمیم به طلاق، الگوهای ارتباطی دردسر ساز خود را به کمک یک مشاور کشف کنید و برای تغییر ان ها دست به کار شوید.

در غیر این صورت ممکن است در روابط بعدی تان نیز خبری از آرامش و ثبات نباشد.

مشاوره ی قبل از طلاق

2. آیا همه ی راه حل های ممکن را رفته ام؟

بسیاری از افراد در آستانه ی طلاق، بار خستگی، آشفتگی و ناراحتی شان را به حساب امتحان کردن راه های مختلف و به نتیجه نرسیدن می گذارند و می گویند” هر کاری که فکرشو بکیند کردم ولی بی فایده بوده”.

لازم است بدانید که امیختگی با مشکل در بسیاری از موارد، مانع خلق راه حل های مفید می شود.

بنابراین شما نیازمند ان هستید تا به کمک یک مشاور، از وضعیت آمیختگی با مشکلات تان جدا شوید تا بتوانید تصمیم گیری منطقی تان را فعال تر کند.

3. آیا در مورد تاثیر طلاق بر فرزندم و چگونگی کمتر کردن آسیب ها بر او اطلاعات کافی دارم؟

کم نیستند والدینی که پس از طلاق از فرزندان شان به عنوان سپر بلا استفاده می کنند و با بی توجهی یا عدم توجه صحیح به نیازهای و شرایط روانی آن ها، فرزندان را قربانی تصمیم خود می کنند.

بهتر است قبل از طلاق در این خصوص فکر کنید و روش های صحیح روبه رو کردن فرزندتان با این تصمیم را یاد بگیرید.

همچنین لازم است در این مورد بیشتر فکر کنید که ” آیا از آمادگی کافی برای حمایت روانی از فرزندم برخوردار هستم؟ چگونه می توانم در این زمینه خوب عمل کنم؟”

4. آیا برای زندگی بعد از طلاق آماده اید؟

حتی اگر طلاق بهترین گزینه برای شما باشد، کسب آمادگی قبل از اقدام به آن کاملا ضروی است.

این آمادگی ابعاد مختلفی از جمله آمادگی مالی، آمادگی روانی و حتی آمادگی در انجام وظایف روزانه را در بر می گیرد.

به عنوان مثال آیا می توانم بار همه ی مسئولیت ها را به تنهایی به دوش بکشم؟ آیا از پشتوانه ی مالی برخوردار هستم؟ آیا هنر و یا شغل مناسبی خواهم داشت؟

بررسی این موارد به معنای آن نیست که از تصمیم تان صرف نظر کنید و در ارتباطی ناسالم بمانید بلکه به معنای آن است که خودتان را به اندازه ی کافی برای خروج موفقیت آمیز از رابطه آماده کنید تا با کمترین حد آسیب، به زندگی طبیعی تان برگردید.

مشاوره، سپر دفاعی پس از طلاق

جدایی از همسرتان و قرار گرفتن در یک وضعیت جدید می تواند بیش از اندازه ناامید کننده، اضطراب زا و حتی توام با افسردگی باشد.

حتی در شرایطی که مشاوره ی قبل از طلاق به شما کمک کند تا این مرحله را به خوبی طی کنید، باز هم لازم است به این واقعیت توجه داشته باشید که در حال حاضر فردی آسیب پذیر و نیازمند مراقبت روانی هستید.

بنابراین از طریق دریافت مشاوره مستمر در دوره ی بعد از طلاق، خواهید توانست از شرایط روانی تان به خوبی مراقبت کنید و زندگی سالم تر، شادتر و آرام تری را تجربه کنید.

این نیازمندی بیش از آنکه نشانگر ضعف و ناتوانی تان باشد، منعکس کننده ی شرایط کنونی زندگی شماست و با درک و پذیرش آن می توانید بیشترین کمک را به خودتان کنید. 

صحبت با کودکان در مورد طلاق، روانشناسی بچه‌های طلاق، بازی درمانی کودکان طلاق، بچه‌های طلاق…

9 گام مهم پس از خیانت همسر

به این موضوع فکر کنید که برملا کردن این امر پس از خیانت همسر چه پیامد هایی خواهد داشت؟

پس از آنکه متوجه خیانت همسر خود می شوید، باید چکار کنید؟

و چه کاری نباید انجام دهید؟ این مقاله به ما گام های موثری را بعد از خیانت همسر پیشنهاد می دهد:

زمانی که متوجه روابط پنهان همسر خود می شوید، وحشت، سردرگمی، رنج روحی و جسمی تمام وجود شما را فرا گرفته و شما را در وضعیتی تاریک و مبهم قرار می دهد.

سیلی از نصیحت و راهنمایی از طرف خانواده و دوستان، کتاب ها، و اینترنت به سمت شما روانه می شوند. زندگی شما به شدت دستخوش تغییر می شود.

مهم نیست چقدر همسر خیانت کار شما ابراز پشیمانی کند، شما قانع نشده و بی اعتمادی بر تمام وجود شما و رابطه تان سایه افکنده است.

پس از خیانت همسر

  1. شما ممکن است بخواهید بلافاصله از طریق شبکه های اجتماعی، تلفن، یا ایمیل تمامی افرادی که می شناسید را از کاری که او با شما انجام داده است آگاه سازید. نفس عمیقی بکشید. با استدلال و براساس منطق رفتار کنید و از کارهای عجولانه و بدون فکر خود داری کنید.
  2. به خاطر داشته باشید که حتی اگر اکنون به نظر غیر ممکن برسد، اما ممکن است بتوانید مشکلات رابطه ی خود را حل کنید. با گذشت زمان ممکن است احساس کنید که می توانید او را ببخشید.
  3. اگر تمام آشنایان و دوستان خود را متقاعد کرده باشید که همسرتان با بی رحمی تمام به شما خیانت کرده و موجب رنج  دیدن شما شده است و این که باور کنند همسر شما را مانند یک هیولای دیو صفت تصور کنند، می تواند پذیرش مجدد او به عنوان همسر شما را برای آنها نیز بسیار دشوارتر سازد و واکنش های خانواده و دوستان شما می تواند حتی زمانی که مشکلات وخشم موجود میان شما و همسرتان برطرف شده باشد برای رابطه ی شما  موجب مشکلات متعددی شوند.

 

این مسئله را تنها با افرادی که مورد اعتماد شما هستند مطرح کنید.

پشتیبانی عاطفی، صرف نظر از اینکه رابطه ی شما نجات خواهد یافت یا خیر، برای تسلا و تسکین درد شما لازم است.

خود را حبس نکرده و از دیگران دوری نکنید، شما به دوستان خوب خود برای ایجاد و حفظ توان کافی برای از سر گذراندن این سختی نیاز دارید.

پس لطفا به هر کسی چیزی نگویید.

پس از آنکه وضعیت خود را با تعداد اندکی از دوستان مورد اعتماد خود در میان گذاشتید، ممکن است تصمیم بگیرید تا این موضوع را به همه بگویید.

در چنین وضعیتی حتی اگر این کار را انجام دهید و این خبر بد در مورد همسرتان را در اختیار همه بگذارید، تصمیم شما دیگر عجولانه نیست و با فکر کافی انجام گرفته است.

این مسئله نشان دهنده ی توانایی شما برای اتخاذ تصمیمات قاطع و دقیق و همچنین توانایی شما برای خویشتن داری و کنترل رفتارهای خود حتی در موقعیت های دشوار است.

بلافاصله تصمیم به ترک خانه و اسباب کشی نگیرید.

اگر نمی توانید با او زیر یک سقف باشید، ابتدا برنامه ی کوتاه مدتی برای ترک آن خانه بگیرید تا زمانی برای بدست آوردن ثبات از دست رفته خود داشته باشید.

ممکن است حتی فکر کردن به زندگی با این فرد که شما فکر می کردید او را می شناسید، و نقاط ضعف و راز های خود را با او درمیان گذاشته اید، به نظر غیر ممکن برسد.

اما به خود زمان کافی بدهید تا به اینکه چه چیزی به نفع شما خواهد بود فکر کنید و به راحتی بر اثر رنج وارده به خودتان صدمه نزنید.

زوج های بسیاری هستند که پس از چند ماه از برملا شدن رابطه ی پنهانی یکی از آنها، دوباره زند گی در زیر یک سقف را شروع می کنند.

انتقام جویی پس از خیانت همسر به بهبود شرایط کمک نخواهد کرد.

برخورد های احساسی پس از خیانت همسر ، چه در سخن گفتن و یا برخورد فیزیکی با همسر خیانت کار، کاری درقبال ریشه ی مشکل شما انجام نخواهد داد.

اینکه بخواهید حرف های تند و آزار دهنده ای به او بزنید، کاملا قابل درک است، اما ولی این اقدامات ویرانگر می توانند هرگونه شانس بازسازی اعتماد و امنیت عاطفی میان شما را حتی کمرنگتر سازند. احترام متقابل در آینده تنها در شرایطی حاصل خواهد شد که با آگاهی کامل در جهت بدست آوردن آن اقدام کنید.

3-خشونت فیزیکی

بسیاری از مردم معتقدند که خشونت فیزیکی تنها زمانی اتفاق می افتد که مردی یک زن را کتک بزند.

اعمال خشونت فیزیکی محدودیت جنسیتی ندارد.

صرف نظر از آنکه چه کسی آغازگر خشونت باشد و یا مرتک اعمال خشونت بار شود،همواره نتایجی ویرانگر خواهد داشت.

تعقیب فردی که با همسر شما رابطه داشته است یا ارسال مطالبی ناخوشایند از او در شبکه های مجازی ممکن است اندکی خشنودی موقتی را برای شما در پی داشته باشد، ولی در درازمدت هیچ حاصلی نخواهد داشت.

انرژی خود را برای این امور بیهوده مصرف نکنید.

نگذارید یک همسر دروغگو کنترل شما را به هم بزند و نتوانید درست تصمیم بگیرید.

اگر دارای فرزند هستید، بیاد داشته باشید، مسئولیت حمایت از آنها با شماست.

زمانی که حرف های بدی در مورد پدر یا مادر او می زنید، آنها رنج خواهند برد.

شما سعی دارید فردی که موجب جریحه دار شدن احساست شما شده است را رنج دهید، اما ممکن است در پایان متوجه شوید که همزمان موجب رنج کودکان خود نیز شده اید، و آنها مستحق آن نیستند.

حتی با این راهنمایی ها، مواجه شدن با خیانت می تواند بسیار آزار دهنده باشد.

سعی کنید متوجه شوید چه کاری به نفع شما خواهد بود. گاهی اوقات زوج ها می توانند بر مصائب ناشی از خیانت فایق آمده و رابطه ی خود را مانند قبل و یا حتی بهتر، بازسازی کنند. ولی بسیاری اوقات نیز چنین نتایجی ناممکن است.

مهم نیست که وضعیت را چگونه می بینید، همزمان با بررسی راه های پیش روی خود سعی کنید با خودتان مهربان باشید ولی از احساس ترحم در قبال خود بپرهیزید.

آیا اعتماد کامل به همسرم، مانع خیانت می شود؟

همسرانی که تجربه بی وفایی و خیانت ندارند، اغلب در ابتدا بسیار به همسرشان اعتماد می کنند. آن ها باور ندارند که ممکن است بی وفایی ازدواج شان را تخریب کند.

من اغلب می شنوم که همسران می گویند: « همسرم هرگز به من خیانت نمی کند، به او اعتماد کامل دارم» یا «او دارای باورهای مذهبی اخلاقی خاصی است که انجام چنین عملی را غیر ممکن می کند»

اما باید بدانیم که وقتی فردی به همسرش خیانت می کند، این عمل در ابتدا برای خودش نیز تعجب آور است.

این اشخاص اغلب می گویند:

«من همیشه اشخاصی را که به همسرشان بی وفایی می کردند، خودخواه و گمراه و ضعیف النفس می دانستم. هرگز تصور نمی کردم خودم روزی به همسرم خیانت کنم».

البته هدف از بیان این مطلب عادی بودن خیانت نیست. حقیقت این است که اعتماد کامل نسبت به خود یا همسرمان برخلاف تصور معمول، ما را از خطا و لغزش محافظت نمی کند چرا که مطمئن بودن از خود باعث می شود که فرد از قرار گرفتن در شرایط و موقعیت های پرخطر که منجر به خیانت می شود ترسی نداشته باشد.

در واقع خیانت مانند اعتیاد ( اعتیاد به مواد یا اعتیاد به اینترنت، اعتیاد به بازی های کامپیوتری، اعتیاد به خرید و…) موضوعی تدریجی و از روی غفلت می باشد.

چرا سوالات در مورد خیانت همسر را نمی پرسیم و می گذاریم کار از کار بگذرد.

مهم ترین فاکتورهای تاثیر گذار بر خیانت کدام هستند؟

همان طور که هیچ فرد معتادی عمدا و با قصد و نیت قبلی برای معتاد شدن اقدام به مصرف مواد نداشته، هیچ مرد و زنی هم نبوده که به عمد و با نیت قبلی اقدام به خیانت کند.

وسوسه و میلی که منجر به خیانت می شود تا حدودی تابع شرایط و به صورت تدریجی بوده و این اطمینان صددرصدی به خود یا همسر راهکار معقولی نیست.

البته بعد افراطی این قضیه یعنی شک و مراقبت بیش از اندازه که منجر به استرس و نگرانی شدید می شود نیز توصیه نمی شود.

در اکثر موارد بی وفایی به صورت تدریجی و بدون برنامه در پی یک اتفاق عادی شروع شده و کم کم این صمیمیت بیشتر و در نهایت منجر به خیانت می شود.

در واقع همین تدریجی بودن و نداشتن برنامه اولیه به این کار، ظاهری طبیعی می دهد.

این شروع تدریجی ممکن است در مسافرت ها، محل کار، بخصوص در فضای مجازی و موقعیت های زیادی رخ دهد، که به یک صمیمیت تدریجی و در نهایت خیانت منجر شود.

این شروع پردردسر در اغلب موارد – اما نه همیشه- با برطرف نشدن نیازهای عاطفی و فاصله میان همسران همراه است.

جلوگیری از خیانت همسر

برای جلوگیری از خیانت همسر نیازهای زیر را برطرف کنید:

پس از صحبت های متعدد با صدها زن و مرد درباره ی نیازهای هیجانی، ده نیاز که برای اغلب اشخاص که در اولویت قرار دارد،کشف شده.

این نیازها عبارتند از:

  • نیاز به تحسین،
  • محبت،
  • گفتگو،
  • حمایت خانوادگی،
  • تعهد خانوادگی،
  • حمایت مالی،
  • صداقت و روراستی،
  • جذابیت جسمانی،
  • بازسازی ارتباط
  • و ارضای جنسی.

منبع: com.مشاوره-خانواده

کمک کردن به فرزند معلول در خانواده

کمک کردن به فرزند معلول در خانواده بسیار مهم است. میلیون ها نفر وجود دارند که دارای معلولیت های متنوعی هستند.

به همین دلیل افراد زیادی وجود دارند که یکی از دوستان یا اعضای خانواده شان معلول هستند.

در حالیکه معلولیت تقریبا یک مورد رایجی است، ولی افراد معلول با چالش های متنوعی مواجه هستند.

افرادی از خانواده که دوست دارند از خویشاوندانشان حمایت کنند، ممکن است با یک سری چالش هایی مواجه باشند.

شما به دلیل داشتن شناخت محدود، برای حمایت فیزیکی و عاطفی از این افراد باید یک سری تجهیزاتی را مورد استفاده قرار دهید.

روش یک – ارائه کمک و حمایت به خویشاوندتان

توجه کردن به نیازهای هم خانواده ایتان

1.  توجه کردن به نیازهای خانواده

این نکته در کمک کردن به فرزند معلول در خانواده بسیار مهم است.

چه در صورتیکه با فرد مورد حمایتتان در یک جا زندگی کنید و چه در صورتیکه در برخی مواقع او را ببینید، به منظور اینکه متوجه نیاز فیزیکی یا عاطفی وی شوید، باید همواره حواستان به این فرد باشد.

در صورتیکه نسبت به شرایط موجود هم خانواده ای خودتان مطلع نباشید، نخواهید توانست به این فرد کمک کنید.

در صورتیکه این فرد به همراه شما زندگی کند و به کمک نیاز داشته باشد، باید از وی مراقبت کنید.

در صورتیکه با این فرد زندگی نکنید، باید به صورت مرتب به او سر بزنید یا با او ارتباط برقرار کنید تا نسبت به مناسب بودن وضعیتش و نیاز داشتنش به کمک مطلع شوید.

همواره باید به حریم خصوصی و فضاهای شخصی اعضای خانواده تان احترام بگذارید.

نحوه مراقبت نزدیکی که از این افراد باید صورت بگیرد، به سن، نیازها و میزان کمک های دریافتی از طرف سایر افراد بستگی دارد.

برای مثال، یک کودک اوتیسم کم سن و فاقد توانایی تکلم، نسبت به یک فرد بالغ اوتیسم دارای قدرت تکلم و نیمه مستقل، به کمک بیشتری نیاز دارد.

ارائه کمک هایی که مبتنی بر نیاز باشد

2. ارائه کمک هایی که مبتنی بر نیاز باشد.

شما بر اساس معلولیت خاص عضو خانواده تان می توانید به وی کمک کنید.

کمک ارائه شده می تواند عبارت از کمک فیزیکی، حمایت عاطفی، یا یک کوتاه مدت یا بلند مدت باشد.

براساس نیازهایی که دیده اید یا شنیده اید، کمک های مناسبی ارائه دهید.

برای مثال، در صورتیکه خویشاوند شما از ویلچر استفاده کند و دستانش قدرت خوبی داشته باشد، می توانید به وی کمک کنید و ویلچر را در مسیر مورد نظر این فرد حرکت دهید؛

ولی خرد کردن غذای این فرد کمک مناسبی نسبت به او نخواهد بود. در صورتیکه این فرد بگوید که میتواند خودش کارهایش را انجام دهد، اجازه دهید تا خودش انجام دهد و نباید اصرار به “کمک کردن” داشته باشید.

در صورتیکه بخواهید حمایت عاطفی از این فرد بکنید، باید یک بخشی از وقت خودتان را به انجام دادن فعالیتهایی به همراه این فرد بکنید که برایش لذت بخش هستند.

به درخواست های مربوط به کمک یا حمایت به صورت مناسبی پاسخ بدهید

3. به درخواست های مربوط به کمک یا حمایت به صورت مناسبی پاسخ بدهید.

یک بخش مهمی از ارائه کمک به فرد معلول در خانواده، عبارت از نحوه پاسخ دادن به درخواست های کمک این فرد می باشد.

این بخش اهمیت زیادی دارد، به دلیل اینکه در صورتیکه شما به صورت نامناسبی جواب بدهید، این فرد احساس مناسبی نسبت به کمک گرفتن از شما یا اعتماد به شما نخواهد داشت.

در صورتیکه خویشاوندتان در مورد یک فعالیت خاص از شما کمک بخواهد، سعی کنید که در سریع ترین زمان ممکن به وی کمک کنید.

هیچ وقت برای کمک کردن به فردی پیدا کنید که زیاد به کمک شما نیاز ندارد، طفره نروید.

زمانیکه این فرد از شما درخواست کمک می کند، باید مودب و مهربان باشید. از گفتن مواردی همانند “من سرم شلوغ است، ولی می توانم به شما کمک کنم” اجتناب کنید.

شما نباید باعث شوید که این فرد به دلیل معلولیت خودش احساس نامناسبی داشته باشد. باید به این فرد بگوییدکه “حتما، چه کاری می توانم بکنم؟”

در حین کمک کردن به خویشاوند خودتان باید خوش برخورد باشید و به این کار علاقمند باشید.

در صورتیکه خویشاوندتان احساس کند که منجر به اذیت شما می شود، هیچ وقت از شما درخواست کمک نخواهد کرد.

باید این نکته را به یاد داشته باشید که درخواست کمک برای این فرد یک کار سخت و زمانبری می باشد.

به خویشاوندتان کمک کنید تا منابع و تجهیزات خاص مورد نیازش را تهیه کند

4.کمک کردن به فرزند معلول در خانواده برای تامین نیازش

شاید خویشاوند شما به یک سری منابع مرتبط با معلولیت نیاز داشته باشد که قبلا به آن درسترسی نداشته است.

هر کاری که از دستتان بر می آید را باید برای تامین تجهیزات و منابع این فرد انجام دهید.

می توانید این منابع یا تجهیزات را به عنوان یک هدیه به خویشاوند خودتان بدهید.

بررسی کنید که آیا بیمه سلامتی خویشاوند شما استفاده از خدمات مراقبت پزشکی و خدمات مراقبت سلامتی را تحت پوشش قرار می دهد یا نه.

در صورتیکه خویشاوند شما یک نظامی بازنشسته باشد، می تواند از منابع و تجهیزات مربوط به اداره نظامیان بازنشسته استفاده کند.

در فرآیند های اداری مربوط به اداره نظامیان بازنشسته به این فرد کمک کنید تا بتواند از خدمات آن بهره مند شود.

در صورت نداشتن وضعیت مالی مناسب، نباید هیچ نوع احساس تعهدی برای تامین هزینه های مالی این فرد داشته باشید.

عشق و همدلی را نشان دهید

5. عشق و همدلی را نشان دهید.

یکی از مهمترین مواردی که در حین کمک به فرد معلول در خانواده باید انجام دهید، عبارت از نشان دادن عشق و علاقه تان به این افراد می باشد.

در صورتیکه عشق و علاقه تان را نشان ندهید، ممکن است این فرد احساس ناراحتی یا بدبختی بکند.

سعی کنید در زمان های مختلفی یک سری کارهای کوچکی انجام دهید؛ این کارها می تواند فراتر از کمک یا حمایت عاطفی باشد.

در صورتیکه در غذا خوردن یا رفتن به پیش پزشک به فرد دارای معلولیت حرکتی کمک کنید، همچنین می توانید این فرد را به رستوران مورد علاقه اش ببرید یا اینکه از بیرون برای وی غذا تهیه کنید.

همواره باید این افراد را به خاطر خودشان بپذیرید. هیچ وقت سعی نکنید که به دلیل معلولیت این فرد، نسبت به وی بی توجه باشید یا او را دوست نداشته باشید.

سعی کنید که این خویشاوندتان را به عنوان یک فرد دارای نیازها یا چالش های خاص در نظر بگیرید.

به صورت هوشمندانه در مورد رویدادهای خانوادگی برنامه ریزی کنید

6. به صورت هوشمندانه در مورد رویدادهای خانوادگی برنامه ریزی کنید.

یکی از بهتری روش ها برای حمایت از خویشاوند معلول، عبارت از برنامه ریزی هوشمندانه در مورد رویدادهای خانوادگی می باشد.

در حین برنامه ریزی کردن برای یک رویداد، حتما باید معلولیت این خویشاوندتان را مد نظر داشته باشید.

چرا که دوست دارید آنها هم همانند سایر افراد در این رویداد خانوادگی حضور داشته باشند.

با این خویشاوند معلول یا مراقب اصلی وی در مورد بهترین مکان هایی که وی می تواند در آن حضور داشته باشید یا حضور داشتن در این مکان ها برای وی لذت بخش می باشد، مشورت کنید.

در حین مشخص کردن زمان مربوط به رویداد، جوانب مختلف را در نظر بگیرید.

در صورتیکه فرد معلول به راحتی بتواند در فعالیت های خانوادگی در موقع صبح یا عصر شرکت کند تا از آنها لذت ببرد، باید برنامه شما مربوط به این بخش خاصی از روز باشد.

در صورتیکه آنها قرار ملاقات با پزشک داشته باشند، باید در برنامه ریزی خودتان این قرار ملاقات را هم در نظر داشته باشید.

یک سری فعالیت هایی انتخاب کنید که فرد معلول خانواده بتواند بیشترین مشارکت را در آن داشته باشد.

در صورتیکه این فرد مشکل شنوایی داشته باشد، باید از رفتن به رستوران های پر سر و صدا و شلوغ اجتناب کنید. در صورتیکه این فرد فاقد توانایی حرکتی باشد، باید یک فعالیتی انتخاب کنید که به حرکت زیادی نیاز نداشته باشد.

روش دو – آماده کردن خودتان

در مورد شرایط هم خانواده ایتان تحقیق کنید

1. در مورد شرایط هم خانواده ایتان تحقیق کنید.

به دلیل اینکه معلولیت دارای انواع مختلفی است، باید برای شناخت شرایط فرد معلول در خانواده تان یک مقدار تحقیق کنید؛ در این صورت نسبت به کمک هایی که باید به این فرد بکنید، مطلع خواهید شد.

هر چند که صرف کردن زمان برای یادگیری در مورد معلولیت ممکن است به زحمت نیاز داشته باشد ولی شما در آینده از فواید این کارتان بهره مند خواهید شد؛

دلیل این بهره مندی عبارت از داشتن یک شناخت بهتر در مورد نیازهای و چالش هایی می باشد که این خویشاوندتان به صورت روزمره با آنها مواجه است.

معلولیت ها می توانند فیزیکی باشند. رایج ترین نوع معلولیتی که اکثر افراد در مورد افراد معلول تصور می کنند، عبارت از معلولیت فیزیکی می باشد که حرکت فرد را محدود می کند.

معلولیت ها می توانند عاطفی یا روان شناختی باشند. تعداد افراد دارای معلولیت های عاطفی یا روان شناختی در حال افزایش می باشد.

یکی از رایج ترین معلولیت های روان شناختی رایج عبارت از اختلال استرس بعد از آسیب می باشد.

همچنین برخی از معلولیت ها می توانند رشدی باشند. علاوه بر این، افراد زیادی وجود دارند که با معلولیت یادگیری مواجه هستند.

ممکن است که افراد دارای معلولیت یادگیری در مورد انتخاب های زندگی یاحتی انتخاب های روزمره شان به آموزش یا حتی به کمک اضافی نیاز داشته باشند.

در کمک کردن به فرزند معلول در خانواده صبور باشید

2. صبور باشید.

یک مورد مهمی که در افراد کمک کننده به معلولان باید وجود داشته باشد، عبارت از شکیبایی و صبور بودن می باشد.

در حین سر و کار داشتن با انواع مختلف معلولیت، صبور و شکیبا بودن اهمیت زیادی خواهد داشت.

این عامل اهمیت زیادی دارد، چرا که ممکن است اکثر افراد معلول (همانند سایر افراد) نسبت به اهمیت حمایت شما از خودشان مطلع نباشند.

در حین کمک کردن یا حمایت کردن از یک فرد معلول، محدودیت های زمانی را در نظر نگیرید.

در صورتیکه واقعا احساس ناامیدی داشته باشید، این احتمال وجود خواهد داشت که فرد معلول هم ناامید شود.

شما فقط در زمانیکه کنار این فرد هستید با این مسئله مواجه هستید، ولی این فرد در کل زندگی خودش باید این شرایط را مدیریت کند.

بررسی کنید که چه نوع کمکی می توانید ارائه دهید

3. بررسی کنید که چه نوع کمکی می توانید ارائه دهید.

در حالیکه ممکن است شما بخواهید حمایت فیزیکی، مالی یا عاطفی به فرد معلول ارائه دهید، ولی میزان کمکی که در واقعیت می توانید به این فرد بکنید، محدود خواهد بود.

از این رو باید از طریق ارزیابی کردن کمک هایی که می توانید ارائه بدهید، خودتان را برای کمک به این فرد آماده کنید. در حین ارزیابی کمک های قابل ارائه باید موارد زیر را در نظر داشته باشید:

  • محدودیت های مالی خودتان
  • محدودیت ها و سایر وظایف، همانند کار کردن یا مراقبت کردن از بچه های کوچک.
  • در صورتیکه زمان کافی برای کمک کردن نداشته باشید، می توانید کمک مالی ارائه دهید. در صورتیکه نتوانید کمک مالی ارائه دهید، می توانید بخشی از زمان خودتان را در اختیار این فرد معلول قرار دهید.
  • در صورتیکه هم زمان و هم توانایی مالی مناسبی برای کمک به این فرد داشته باشید، می توانید در برخی مواقع از نزدیک وضعیت این خویشاوندتان را بررسی کنید و در سایر مواقع هم به صورت تلفنی بااو صحبت کنید.
  • کمک کردن به فرزند معلول در خانواده بسیار مهم است.

کمک کردن به فرزند معلول در خانواده با برقراری ارتباط

از هم خانواده ایتان بپرسید که آیا به کمک نیاز دارد

1. از فرد معلول بپرسید که آیا به کمک نیاز دارد.

به جای ارائه کردن کمک های درخواست نشده، باید از هم خانواده ایتان بپرسید که آیا به کمک فیزیکی نیاز دارد یا به حمایت عاطفی.

در صورتیکه از فرد معلول هم خانواده ایتان بپرسید که آیا به کمک نیاز دارد، خواهید توانست که بدون داشتن حالت گستاخانه یا مغرورانه و بدون اینکه این فرد از شما درخواست کند، کمک خودتان را ارائه دهید.

برای مثال می توانید به این فرد معلول بگویید که :

“هر موقع که به کمک نیاز داشته باشید، می توانید روی من حساب کنید”،

کانون مشاوران

یا “در صورتیکه خواستید با کسی حرف بزنید، لطفا به من زنگ بزنید.”

کانون مشاوران ایران

هر دو نوع کمک های عمومی و خاص را ارائه دهید. ممکن است در برخی مواقع فرد معلول برای درخواست کمک کردن، خجالت بکشد یا مطلع نباشد که به چه نحوی درخواست کمک بکند.

به همین منظور می توانید به این فرد بگویید که “آیا می خواهید که برای رفتن به توالت به شما کمک کنم؟” یا “آیا موافق هستید که ساعت 6:00 برای شما پاستای بدون گلوتن بیاورم؟”

در صورتیکه از هم خانواده ایتان بپرسید که آیا به حمایت خاصی نیاز دارد، این اجازه را خواهید داشت که با این فرد در مور معلولیتش صحبت کنید؛ نباید به صورت مستقیم به این فرد بگویید که به کمک نیاز دارد.

به حرف های این فرد گوش دهید

2. به حرف های این فرد گوش دهید.

مهمترین نکته ای که در حین ارتباط برقرار کردن با یک فرد در مورد معلولیتش وجود دارد، عبارت از گوش دادن به حرف هایش می باشد.

در صورتیکه به حرف های این فرد گوش ندهید، هیچ شناختی در مورد چالش ها و نگرانی هایش نخواهید داشت.

در صورت گوش دادن به حرف های این فرد خواهید توانست کمک های مورد نیاز این فرد را به وی ارائه دهید؛

همچنین در صورت استفاده کردن از این روش، کمک های شما با ارزش خواهد بود و مورد قدردانی قرار خواهد گرفت.

گوش دادن به حرف یک فرد معلول و اجازه دادن به وی برای بیان کردن فیدبک خودش باعث ایجاد احساس خوبی در وی خواهد شد.

در حین صحبت کردن با هم خانواده ایتان، بر روی حرف های بعدی که می خواهید بزنید، تمرکز نکنید. سعی کنید که ذهن خودتان را از هر فکری آزاد کنید. فقط بر روی شنیدن متمرکز باشید.

تا زمانیکه خویشاوند شما حرفش تمام شود، منتظر بمانید و بعد از آن جواب خودتان را بگویید.

به آنها فرصت مناسبی برای حرف زدن بدهید.

کمک کردن به فرزند معلول در خانواده بسیار مهم است.

با سایر اعضای خانواده تان هماهنگ باشید

3. با سایر اعضای خانواده تان هماهنگ باشید.

یک روش مناسب دیگری که برای حمایت از فرد معلول در خانواده می توانید انجام بدهید، عبارت از هماهنگ کردن سایر اعضای خانواده با برنامه خودتان می باشد.

به منظور انجام دادن این کار، باید با سایر اعضای خانواده تان صحبت کنید و رویدادها و مراقبت ها را هماهنگ کنید تا بتوانید یک حمایت مناسبی از خویشاوند معلولتان داشته باشید.

در صورتیکه مراقب اصلی فرد معلول نباشید، یک ارتباط منظمی با مراقبت اصلی داشته باشید.

احتمالا مراقب اصلی یک فردی خواهد بود که (بعد از خود فرد معلول) بهترین شناخت را از نیازها و چالش های فرد معلول خواهد داشت.

در صورتیکه فرد معلول خانواده شما به حمایت مالی قابل توجهی نیاز داشته باشد، در مورد مشارکت کردن کل اعضای خانواده برای تامین هزینه این فرد، با سایر افراد خانواده صحبت کنید.

در صورتیکه فرد معلول خانواده شما به حمایت عاطفی و همراهی نیاز داشته باشد، در رابطه با این موضوع یک برنامه هماهنگی با خانواده خودتان داشته باشید تا همواره یک فردی برای حمایت کردن از این فرد در کنارش قرار داشته باشد.

نویسنده: Jennifer Boidy, RN به روز رسانی شده در: 23 آوریل 2019, ترجمه : “کانون مشاوران

مدیریت اختلافات ایجاد شده برای سر نزدن به خانواده در تعطیلات خودتان

نحوه مدیریت اختلافات ایجاد شده در نتیجه عدم تمایل شما برای سر نزدن به خانواده در تعطیلات خودتان

تعطیلات باید یک فرصتی برای استراحت کردن و ریلکس شدن باشد، ولی زمانیکه در تعطیلات یک سری تعهدات و الزامات خانوادگی وجود داشته باشد، برنامه ریزی در مورد تعطیلات می تواند عاملی برای ایجاد اختلاف باشد.

در همه موارد، حل اختلاف از طریق گوش دادن دقیق و درک طرف مقابل صورت می گیرد. باید نظر خودتان را به صورت دقیق و مشخص بگویید و به حرف های طرف مقابلتان هم با دقت گوش دهید.

از طریق اجتناب کردن از موقعیت هایی که ممکن است در آنجا برای تغییر تصمیمتان تحت فشار قرار بگیرید، بر روی تصمیم خودتان مصمم باشید. با تمامی افرادی که اختلاف دارید همکاری کنید تا بتوانید به بهترین راه حل ممکن دست پیدا کنید.

روش یک – صحبت کردن با خانواده خودتان در مورد تصمیمتان

باید یک مکانی را برای صحبت کردن انتخاب کنید که بدون موارد حواسپرت کننده باشد

1. باید یک مکانی را برای صحبت کردن انتخاب کنید که بدون موارد حواسپرت کننده باشد.

در حین تصمیم گیری برای نحوه صحبت کردن با خانواده تان یا همسرتان در مورد تعطیلات، باید یک مکانی را برای این صحبت انتخاب کنید که بدون سر و صدا باشد.

برای مثال، در زمانیکه خانواده یا همسرتان تلویزیون می بیند یا به صورت تلفنی صحبت می کند، نباید در این مورد با آنها صحبت کنید.

برای مثال صحبت کردن در حین شام خوردن می تواند زمان مناسبی برای بحث کردن در مورد سر زدن خانواده در تعطیلاتتان باشد.

به حرف های خانواده یا همسرتان گوش دهید

2. به حرف های خانواده یا همسرتان گوش دهید.

با دقت به حرف های آنها گوش دهید. سرتان را تکان دهید، به سمت جلو خم شوید و یک ارتباط چشمی برقرار کنید تا نشان دهید که گوش می کنید. در حین گوش دادن فعال باشید.

در صورتیکه در مورد گفته های همسرتان یا خانواده تان سوالی داشته باشید یا بخواهید که توضیحات بیشتری بدهند، بدون هیچ ترسی سوال خودتان را بپرسید.

در برخی مواقع برداشت خودتان از حرف های همسرتان یا خانواده تان را بگویید تا مطمئن شوید که نظرشان در رابطه با دیدن خانواده در تعطیلاتتان را درست متوجه شده اید.

برای مثال، در صورتی که همسری داشته باشید، ممکن است که بگوید “ما در تعطیلات خودمان به یک محلی در نزدیکی خانواده ام خواهیم رفت و به راحتی می توانیم به آنها سر بزنیم.”

شما می توانید صحبت های همسرتان را از طریق این سوال “خب، شما فکر می کنید که به راحتی می توانیم در تعطیلات خانواده شما را ببینیم؟” به صورت مختصر بیان کنید.

از خانواده تان بپرسید که دقیقا چه مشکلی با شما دارند که نمی خواهند در تعطیلاتتان آنها را ببینید.

برای مثال می توانید بگویید که “دیدن شما و خانواده ام در طول تعطیلاتی که دارم واقعا برای من مهم است و دوست دارم که این کار را انجام دهم. چرا شما با آن مخالفید؟”

خانواده تان را درک کنید

3. خانواده تان را درک کنید.

درک کردن عبارت از تصور کردن خودتان به جای یک شخص دیگری می باشد. به بیان دیگر، درک کردن عبارت از تصور کردن موقعیت از دیدگاه آنها می باشد.

در صورتی که یک اختلافی مابین شما و همسرتان وجود داشته باشد، از خودتان بپرسید در صورتی که می خواستید خانواده تان را در تعطیلات ببینید و آنها مخالفت می کردند، چه احساسی داشتید.

در صورتی که مابین شما و خانواده تان اختلاف وجود داشته باشد، از خودتان بپرسید که در صورتیکه آنها نمی خواستند در تعطیلاتشان شما را ببینند، چه احساسی پیدا می کردید.

سعی نکنید این بحث را به عنوان یک نوع مسابقه در نظر بگیرید. صرفا به دلیل اینکه شما و خانواده تان (یا شما و همسرتان) ایده های متفاوتی در مورد نحوه سپری کردن تعطیلات دارید، نمی توان گفت که عشق و علاقه موجود مابین شما کم شده است.

در صورتیکه همسری داشته باشید، دلایلش برای عدم تمایل به دیدن خانواده در تعطیلات را بررسی کنید. برای مثال، شاید همسرتان ترجیح دهد که تعطیلات خودش را در ساحل بگذراند و به یک آرامش مناسبی دست پیدا کند، چرا که وظایفش در شرکت سخت و خسته کننده است و نیاز دارد که استراحت کند.

شاید بودن در کنار خانواده تان برای همسرتان لذت بخش نباشد.

شاید همسرتان بر این عقیده باشد که زیاد به دیدن خانواده ها می روید و تمایل داشته باشید که در این تعطیلات فقط با شما ارتباط داشته باشد، بدون اینکه هیچگونه فشاری از طرف خانواده ها یا سایر افراد بر روی شما اعمال شود.

نقطه نظرات خاص را مد نظر داشته باشید

4. نقطه نظرات خاص را مد نظر داشته باشید.

باید نگرانی های همسرتان یا خانواده تان را جدی بگیرید و به آنها کمک کنید تا یک راه حل جایگزین پیدا کنند. با آن بخش هایی از حرف های همسر یا خانواده تان که مورد تایید شما هم است، موافقت کنید.

برای مثال در صورتیکه همسرتان بگوید که می خواهد والدینش را ببیند، می توانید بگویید “من هم دوست دارم که والدینت را ببینم. اجازه بدهید که بعد از تعطیلات و به همراه هم به دیدنشان برویم”

در صورتیکه یکی از اعضای خانواده بگوید “من بیمار هستم و خیلی پیر شده ام. من دوست دارم که در تعطیلاتتان به من سر بزنید”، در این صورت می توانید به این صورت پاسخ بدهید:”درست است. بعد از پایان یافتن تعطیلاتم به پیش شما خواهم آمد.”

سعی نکنید که به یک دلیل مبهم درخواست خانواده یا همسرتان را رد کنید

5. سعی نکنید که به یک دلیل مبهم درخواست خانواده یا همسرتان را رد کنید.

برای مثال نباید به خانواده تان بگویید که “شما هیچگونه نیازی به دیدن من در تعطیلاتم ندارید.” در صورتیکه همسرتان پیشنهاد دهد که در زمان تعطیلات به دیدن والدینش بروید، نباید بگویید که “هیچ نیازی به دیدن آنها نداری.”

نظر خودتان را به افراد (فرد) دیگر توضیح دهید

6. نظر خودتان را به افراد (فرد) دیگر توضیح دهید.

آیا به دلیل اینکه خانواده تان همواره از شما انتقاد می کند، هیچ علاقه ای به دیدنشان ندارید؟ آیا دلیل شما عبارت از داد زدن یا دعوا کردن همیشگی آنها می باشد؟

یا صرفا به دلیل کوتاه بودن تعطیلات نمی خواهید خانواده تان را ببینید؟ صرف نظر از هر دلیلی که دارید، باید این دلیل را به خانواده تان توضیح دهید.

در حین توضیح دادن نظر خودتان، باید به صورت مشخص و مختصر صحبت کنید. برای مثال، نباید به خانواده تان بگویید که “به دلیل این احساسی که دارم نمی توانم در تعطیلات به شما سر بزنم.

من مطمئن نیستم. نمی توانم بیشتر توضیح بدهم.” به جای آن باید بگویید “من احساس می کنم در صورتیکه به جای دیدن خانواده به چین بروم، تعطیلات شادتری خواهم داشت.”

شاید به این نتیجه برسید که تعریف کردن یک داستان بهترین روش ممکن برای توضیح دلیل خودتان در مورد سر نزدن به خانواده در تعطیلات است.

برای مثال می توانید توضیحات خودتان را به این صورت بیان کنید “آیا آخرین باری که در تعطیلات پیش شما آمدم را به یاد می آورید؟

بچه همه چیز را به هم می زد و من با یک ماشینی تصادف کردم. وحشتناک بود. من نمی خواهم که این خاطرات را مجددا زنده کنم یا ریسک مربوط به تکرار مجدد آن را قبول کنم.”

لحن تهمت آمیزی نداشته باشید

7. لحن تهمت آمیزی نداشته باشید.

به جای متهم کردن خانواده تان از طریق گفتن “کل تعطیلات من به شما اختصاص پیدا می کند” یا متهم کردن همسرتان از طریق گفتن “فقط شما در مورد تعطیلاتمان تصمیم گیری می کنید.

خیلی خودپسند هستید،” سعی کنید که احساسات خودتان را برمبنای تجربیات خوتان توضیح دهید. سعی کنید از جملاتی استفاده کنید که با “من” شروع می شوند.

هیچ وقت نباید حرف های خودتان را تعمیم دهید. از بکارگیری کلماتی همانند “همواره” و “هیچ وقت” و عباراتی همانند “در همه زمان ها” یا “در هر زمانی” اجتناب کنید.

برای مثال هیچ وقت نگویید که “همواره در تعطیلات کارهای مد نظر خودتان را انجام می دهید.”

قبل از صحبت کردن، در مورد برداشتی که ممکن است همسرتان از حرف هایتان داشته باشد فکر کنید.

فقط در مورد موضوع مطرح شده بحث کنید

8. فقط در مورد موضوع مطرح شده بحث کنید.

در صورتیکه هدف شما از بحث عبارت از متقاعد کردن همسرتان برای سر زدن به خانواده تان در تعطیلات باشد، در مورد کارها یا فعالیت هایی که دوست دارید در طول تعطیلاتتان انجام دهید، زیاد صحبت نکنید (البته به غیر از مواردی که بحث در مورد این فعالیت منجر به ایجاد یک بحثی در مورد سر زدن به خانواده تان شود).

در صورتی که هدف شما عبارت از متقاعد کردن خانواده تان در مورد این موضوع باشد که حق دارید تعطیلات خودتان را هر طور که دوست دارید سپری کنید.

نباید وارد بحث های مربوط به میزان ناسپاس بودنتان شوید (به دلیل اینکه آنها شما را بزرگ کرده اند و هزینه های دانشگاه شما را پرداخته اند و الان در تعطیلات نمی خواهید به آنها سر بزنید).

برای مثال در صورتیکه بگویید “من نمی خواهم که در تعطیلات به خانواده سر بزنم”، خانواده تان خواهد گفت “ولی ما در تعطیلات به پیش شما آمدیم.”

در جواب آنها باید بگویید که “بله، سرگرمی فوق العاده ای داشتیم. با این وجود، این مورد به خود شما بستگی داشته است که تعطیلاتتان را به چه نحوی سپری کنید. من تصمیم گرفتم که به یک شکل دیگری تعطیلاتم را سپری کنم.”

از جزئیات مرتبط استفاده کنید

9. از جزئیات مرتبط استفاده کنید.

زمانیکه تلاش می کنید خانواده یا همسرتان را برای پذیرفتن دیدگاه خودتان متقاعد کنید، باید به صورت صریح و مشخص صحبت کنید.

نباید از یک سری جمله های مبهم، همانند “یک روزی در تعطیلاتم به پیش خانواده ام خواهم رفت” استفاده کنید. به جای آن بگویید که “ما در چهار ماه اخیر، چهار بار به پیش خانواده تان رفته ایم.

آیا فکر نمی کنید که در این تعطیلات باید به خانواده من سر بزنیم و منصفانه رفتار کنیم؟

خونسرد باشید

10. خونسرد باشید.

در حین صحبت کردن با همسر یا خانواده تان، به سر آنها داد نزنید یا حرف های نامناسبی نزنید. در حین صحبت کردن با خانواده یا همسرتان، همواره مودب باشید و به صورت مناسبی رفتار کنید.

با آنها طوری صحبت کنید که دوست دارید با شما همانطور صحبت شود. در حین صحبت کردن با خانواده یا همسرتان به آنها حرف تندی نزنید یا به آنها تهمت نزنید.

تمرینات تنفس برای حفظ آرامش مناسب می باشند. در صورتیکه احساس کنید دچار استرس شده اید، چشم های خودتان را ببندید و به مدت سه ثانیه از طریق بینی خودتان نفس بکشید.

بعد از آن به مدت 5 ثانیه این نفس را به بیرون بدهید. تا زمان دستیابی به آرامش این کار را تکرار کنید.

در صورتیکه عواطف زیادی داشته باشید و احساس کنید که شما یا همسرتان (یا خانواده تان) دچار استرس شده اید، یک وقفه ای ایجاد کنید.

برای مثال می توانید بگویید “به نظر می رسد که به هیچ نتیجه ای نمی رسیم. اجازه بدهید که بعدا بیشتر صحبت کنیم.”

بخش دو – مصمم بودن

از موقعیت هایی که بر روی اراده و تصمیم شما تاثیرگذار هستند، اجتناب کنید

1. از موقعیت هایی که بر روی اراده و تصمیم شما تاثیرگذار هستند، اجتناب کنید.

در صورتیکه با خانواده تان صحبت کنید و آنها به صورت مکرر به شما بگویند که خیلی دوست دارند در تعطیلات بعدی تان به آنها سر بزنید، شاید تحت تاثیر این رفتار آنها قرار بگیرید.

به منظور پیشگیری از این حالت، سعی کنید با برخی از افراد خانواده که به تصمیم شما برای ندیدن خانواده در تعطیلات احترام نمی گذارند، هیچ صحبتی نداشته باشید.

برای مثال در صورتیکه شما و پدرتان به صورت تلفنی با هم صحبت کنید و به شما بگوید که “در صورتیکه می توانستی در تعطیلات بعدی به من سر بزنی، فوق العاده می شد”، کاملا ساده به او بگویید که “متشکرم، ولی من تصمیم گرفته ام که در تعطیلات به یک جای دیگری بروم.”

در صورتیکه این فرد همچنان به شما فشار وارد کند، می توانید بگویید که “ملاقات با شما خوب است، ولی من باید در این مورد تصمیم بگیرم.”

در مورد تصمیم خودتان احساس اعتماد به نفس و احساس اختیار و قدرت داشته باشید

2. در مورد تصمیم خودتان احساس اعتماد به نفس و احساس اختیار و قدرت داشته باشید.

در صورتیکه برای تعطیلات به پیش خانواده تان نروید، این احتمال وجود خواهد داشت که احساس گناه بکنید یا احساس کنید که یک کار اشتباهی انجام داده اید؛

هر چند که این کار سخت است، ولی سعی کنید بر روی این نکته تمرکز کنید که تصمیم شما بهترین تصمیم ممکن در مورد خودتان بوده است.

این نکته را به خودتان یادآوری کنید که شما مسئول واکنش های سایر افراد نیستید – در صورتیکه خانواده تان به دلیل تصمیم شما دلخور شود، این شرایط خجالت آور خواهد بود، ولی شما هیچ تقصیری ندارید.

نه خانواده تان و نه هیچ فرد دیگری این حق را ندارد که به خاطر تصمیمات شما منجر به ایجاد احساس گناه در شما شوند – به خصوص در رابطه با یک مورد بی ارزشی همانند جایی که شما می خواهید برای تعطیلات به آنجا بروید.

باید مصمم بودن در مورد تصمیماتتان را به یک عادتی برای خودتان تبدیل کنید

3. باید مصمم بودن در مورد تصمیماتتان را به یک عادتی برای خودتان تبدیل کنید.

نیروی اراده مشابه ماهیچه است. در صورتیکه به صورت مکرر آن را به کار بگیرید، توانایی شما برای مصمم بودن بر روی تصمیمات و مقاوم بودن در مواجه با سختی هایی که ایجاد خواهند شد، افزایش خواهد یافت.

در صورتیکه تمایلات و حرف های سایر افراد تاثیر زیادی بر روی شما داشته باشند، به سختی خواهید توانست که در برابر حرف های سایر افراد برای تغییر تصمیم خودتان در مورد نرفتن به پیش خانواده در تعطیلات، مقاومت کنید.

به منظور اینکه به گفتن “نه” و مصمم بودن عادت کنید، تصمیمات سخت تری بگیرید و آنها را دنبال کنید.

برای مثال، در صورتیکه رژیم غذایی داشته باشید، می توانید این تصمیم را بگیرد که “من نباید دسر بخورم، چرا که نمی گذارد به اهداف رژیم غذایی ام دست پیدا کنم.” بر روی این تصمیمتان مصمم باشید و دسر نخورید.

تعطیلات خودتان را به مراحل مختلف تقسییم کنید

4. تعطیلات خودتان را به مراحل مختلف تقسییم کنید.

در صورتیکه در هر زمانی یک قدم به سمت دستیابی به هدفتان بردارید، شانس بهتری را برای دنبال کردن و دستیابی به هدف خودتان در مورد نرفتن به پیش خانواده در تعطیلات خواهید داشت.

برای مثال، می توانید تعطیلات خودتان را به یک فرآیندی تبدیل کنید که از مراحل مختلفی همانند رزرو هتل، رزرو کردن پرواز، تصمیم گیری در مورد مکان هایی که می خواهید ببینید، آماده کردن کیف خودتان، رفتن به فرودگاه و سوار هواپیما شدن تشکیل شده باشد.

از طریق انجام دادن هر یک از این مراحل مشاهده خواهید کرد که تصمیم شما برای ندیدن خانواده تان در تعطیلات، یواش یواش به واقعیت تبدیل می شود.

اجازه ندهید که خانواده تان شما را کنترل کند

5. اجازه ندهید که خانواده تان شما را کنترل کند.

بعد از تصمیم گرفتن در مورد نرفتن به پیش خانواده در تعطیلات، باید بر روی تصمیم خودتان مصمم باشید.

برای مثال، در صورتی که خانواده تان به صورت مکرر با شما تماس بگیرند و تلاش کنند که تصمیم شما را تغییر دهند (یا در صورتیکه خانواده همسرتان تلاش کند که به همسر شما فشار وارد کنند و تصمیمش را تغییر دهند)، باید قوی و مستحکم باشید.

می توانید به آنها بگویید که “نه، به دلیل کمبود زمان برای تعطیلات، تصمیم گرفته ایم که به خانواده هایمان سر نزنیم.”

در صورتیکه آنها به صورت مکرر تماس بگیرند، باید اجازه بدهید که تماسشان به پیام گیر منتقل شود.

بعد از آن و در زمانیکه اعتماد به نفس و آمادگی مناسبی برای صحبت کردن با آنها داشته باشید، می توانید با آنها تماس بگیرید.

این نکته را به یاد داشته باشید که هیچ اجباری برای مطلع کردن خانواده گسترده در مورد تعطیلات وجود ندارد. شما هیچ وظیفه ای برای مطلع کردن آنها در مورد تصمیمتان ندارید.

به خاطر انجام دادن کارهایی که دوست دارید، احساس گناه نکنید. این نکته را به یاد داشته باشید که این زندگی خود شما است.

به منظور تفکر در مورد یک چیز دیگر، از تجسم خودتان استفاده کنید

6. به منظور تفکر در مورد یک چیز دیگر، از تجسم خودتان استفاده کنید.

در صورتیکه اختلاف شما در مورد سر نزدن به خانواده در تعطیلات شرایط سختی را برای شما ایجاد کند، فکر کردن در مورد هر چیز دیگری برای شما سخت خواهد بود.

ولی در صورتیکه از قدرت تجسم خودتان استفاده کنید، به این نتیجه خواهید رسید که با استفاده از آن می توانید عزم خودتان را راسخ تر کنید و بر روی تصمیمتان مصمم باشید.

سعی کنید این مورد را تجسم کنید که خانواده تان از تصمیم شما در مورد ندیدن آنها در طول تعطیلاتتان حمایت کنند. این تفکرات به شما کمک خواهد کرد تا ریلکس شوید و برای مقابله با اختلافات پیش آمده مصمم باشید.

همچنین شما می توانید از یک سری روش های دیگری برای منحرف کردن ذهن خودتان از اختلاف موجود استفاده کنید. برای مثال، می توانید یک کتاب خوبی بخوانید یا در تئاتر محلی خودتان یک فیلمی ببینید.

بخش سه – داشتن نگرش مثبت و اجتناب از اختلافات آینده

به کمک یکدیگر تضاد موجود را حل کنید

1. به کمک یکدیگر تضاد موجود را حل کنید.

بعد از آنکه متوجه شوید خانواده تان ارزش زیادی به دیدن شما قائل است (یا بعد از متوجه شدن دلایل همسرتان برای اینکه همراه با هم به دیدن خانواده اش بروید).

شما هم می توانید دلایل خودتان برای ندیدن خانواده در تعطیلات را بیان کنید یا اینکه بر روی این موضوع موافقت کنید که سر زدن به خانواده یک استفاده خوبی از زمان تعطیلاتتان می باشد.

در حالت ایده آل می توانید از طریق توافق کردن با خانواده تان یا همسرتان، اختلاف ایجاد شده را رفع کنید.

در صورتی که شما با درخواست آنها موافقت کنید ولی آنها همچنان از شما شکایت کنند و تلاش کنند که یک نوع احساس گناه را در شما ایجاد کند (برای مثال، در صورتیکه فقط دو روز از تعطیلاتتان را به خانواده تان اختصاص دهید)، به صورت مهربانانه و با ملایمت به آنها توضیح دهید که ملاقات کوتاه بهتر از این است که اصلا به آنها سر نمی زدید.

می توانید به آنها بگویید که “بله، دو روز خیلی زود تمام شد. من خیلی خوشحال هستم که برنامه ما اجازه داد تا شما را ببینیم (فکر می کردیم که وقت کافی برای سر زدن به شما نخواهیم داشت).”

ممکن است نیاز باشد در رابطه با تصمیم خودتان برای دیدن خانواده یا سر زندن به خانواده در طول تعطیلات خودتان، با افراد علاقمند در این مورد صحبت کنید.

در صورتیکه طرف مقابلتان خیلی ناراحت شود و حتی در طول تعطیلات شما را اذیت کند، به او بگویید که بعدا در این رابطه با هم صحبت خواهید کرد و از این طریق به آنها فرصت دهید که یک مقدار آرام تر شوند.

همچنین این کار فرصت زمانی مناسبی را برای شما ایجاد خواهد کرد که در طول آن می توانید دلایل خودتان را جمع آوری کنید و خودتان را برای انجام دادن تصمیمتان مصمم کنید.

خانواده تان را هم دعوت کنید که به همراه شما به تعطیلات بیایند

2. خانواده تان را هم دعوت کنید که به همراه شما به تعطیلات بیایند.

به جای اینکه در تعطیلات به خانواده تان سر بزنید – هم خانواده خودتان و هم خانواده همسرتان – آنها را دعوت کنید که همراه با شما به تعطیلات بیایند.

در صورتیکه یک همسری داشته باشید، همراه با وی امکان پذیر بودن این موقعیت را بررسی کنید.

برای مثال، در صورتیکه خانواده شما به Cape May برود، ولی همسر شما دوست داشته باشد که در طول تعطیلات به خانواده اش سر بزند، از او بپرسید که آیا دوست دارد خانواده اش را به Cape May بیاورد.

3. این نکته را بپذیرید که همواره نمی توانید خانواده تان را خشنود کنید.

ممکن است خانواده تان به شما بگویند از اینکه نمی خواهید در تعطیلات به آنها سر بزنید، از شما ناامید یا ناراحت شده اند.

در صورتی که چنین اتفاقی صورت بگیرد، این نکته را به یاد داشته باشید که همواره نمی توانید همه افراد را راضی نگه دارید. خانواده شما این مورد را فراموش خواهد کرد، فقط باید به آنها زمان کافی بدهید.

در صورتیکه مطلع باشید که در تعطیلات خودتان به خانواده تان سر نخواهید زد، به آنها نگویید که در رابطه با این مورد فکر خواهید کرد یا اینکه احتمال دارد به آنها سر بزنید.

این نکته را به یاد داشته باشید که حتی در صورتیکه در طول تعطیلات به خانواده تان سر نزنید، آنها همچنان شما را دوست خواهند داشت.

از ایجاد یک حالت خصومت مابین خودتان و همسرتان اجتناب کنید

4. از ایجاد یک حالت خصومت مابین خودتان و همسرتان اجتناب کنید.

در صورتیکه فرد مهم دیگری در زندگی تان حضور داشته باشد، قبل از صحبت کردن با خانواده تان به همراه این فرد یک تصمیم مشترکی بگیرید.

بعد از آن خانواده و سایر خویشاوندان خودتان را در مورد تصمیمتان مطلع کنید.

برای مثال، در صورتیکه خانواده تان از شما بپرسد که آیا این تصمیم همسرتان بوده است که در تعطیلات به خانواده تان سر نزنید، به آنها بگویید که “ما این تصمیم را با هم گرفته ایم.” در این صورت خانواده تان هیچ بهانه ای برای متنفر شدن از همسرتان نخواهند داشت.

خانواده تان را ببخشید

5. خانواده تان را ببخشید.

بخشیدن به معنای از بین بردن درد یا ناامیدی می باشد.

در صورتیکه خانواده تان در نتیجه تصمیمتان برای ندیدن آنها در طول تعطیلات یک سری اختلافاتی با شما پیدا کند، ممکن است که کاملا عصبانی شوید.

تا زمانیکه ناامیدی و ناراحتی شما از بین نرفته باشد، نخواهید توانست مشکل ایجاد شده را رفع کنید.

باید به اعضای خانواده تان بگویید که قصد دارید آنها را ببخشید. در صورتیکه اختلاف ایجاد شده در نتیجه تصمیم شما برای ندیدن خانواده در تعطیلات، یک شکاف قابل توجهی را در رابطه مابین شما ایجاد کند، می توانید با آنها تماس بگیرد یا به صورت مستقیم و رو در رو با آنها صحبت کنید و تصمیمتان برای بخشیدنشان را اطلاع دهید.

برای مثال می توانید بگویید ” من تقصیرات شما در مورد اختلافی که در نتیجه تصمیم من مبتنی بر ندیدن خانواده در تعطیلات پیش آمده است را می بخشم.”

در صورتیکه بر این عقیده باشید که خود شما هم در اختلاف ایجاد شده در نتیجه تصمیمتان برای ندیدن خانواده در تعطیلات نقش داشته اید، می توانید بگویید که “من امیدوارم که شما هم بتوانید من را ببخشید.”

مواردی که در نتیجه این اختلاف یاد گرفته اید را همواره به یاد داشته باشید

6. مواردی که در نتیجه این اختلاف یاد گرفته اید را همواره به یاد داشته باشید.

زمانی که به دلیل تصمیم خودتان برای ندیدن خانواده در تعطیلات با آنها دچار اختلاف بودید، احتمالا یک سری مواردی را یاد گرفته اید که می توانند به شما کمک کنند تا از هر گونه اختلاف اجتناب کنید یا شناخت بهتری در مورد خودتان به دست بیاورید.

برای مثال، این مورد احتمالا اولین باری بوده است که شما مخالفت خانواده تان را در مورد یک چیزی مشاهده کرده اید. همچنین ممکن است به این نتیجه رسیده باشید که یک فرد قوی هستید.

صرف نظر از هر موردی که برای شما پیش آمده است، در رابطه با مواردی که در نتیجه اختلاف پیش آمده در مورد خودتان یا خانواده تان یاد گرفته اید، خوب فکر کنید.

7. این نکته را تایید کنید که خانواده شما ناکامل است.

در صورتیکه یک اختلافی مابین شما و همسرتان، والدینتان یا یکی دیگر از خانواده تان پیش بیاید، این نکته را به خودتان یادآوری کنید که آنها فقط یک انسان هستند.

برای مثال می توانید به خودتان بگویید که “آنها فقط یک انسان هستند و به همین دلیل همانند خودم یک سری نواقصی دارند.”

نویسنده: Tasha Rube, LMSW

به روز رسانی شده در: 6 سپتامبر 2019 ,ترجمه : کانون مشاوران ایران

متقاعد کردن یک خانواده برای پذیرفتن بچه ی به دنیا آمده از زن صیغه ایتان

نحوه متقاعد کردن یک خانواده گسترده برای پذیرفتن یک بچه ی به دنیا آمده از زن صیغه ایتان (در متن انگلیسی: بچه ی به دنیا آمده از رابطه های جنسی خارج از رابطه زناشویی یا زنا)

شاید اخیرا متوجه شده باشید که یک بچه ای دارید که در نتیجه حامله شدن زن صیغه ایتان و به صورت ناخواسته به دنیا آمده است.

در صورتی که به دلیل رابطه ای خارج از رابطه زناشویی با همسرتان بچه دار شوید، احتمالا خانواده شما این بچه را نخواهند پذیرفت.

این نوع برخورد می تواند ریشه در ارزشهای مذهبی یا فرهنگی داشته باشد، ولی صرف نظر از هر دلیلی که دارد، می تواند به زیان شما و بچه تان باشد.

شاید بخواهید که خانواده تان را به پذیرش بچه تان متقاعد کنید؛ در این صورت روش مورد استفاده شما بستگی به موقعیت خودتان خواهد داشت.

به منظور اینکه خانواده تان را برای پذیرش بچه تان متقاعد کنید، باید با آنها صحبت کنید و به تدریج بچه تان را به آنها معرفی کنید و سعی کنید که یک رابطه ای مابین آنها ایجاد کنید.

با این وجود، سعی کنید که هیچ انتظاری نداشته باشید، چرا که نمی دانید چه اتفاقی خواهد افتاد.

روش یک – ارتباط برقرار کردن در مورد مشکل ایجاد شده

در گروه های کوچک با عضای خانواده تان صحبت کنید

1. در گروه های کوچک با عضای خانواده تان صحبت کنید.

به جای اینکه با کل خانواده تان به صورت یکجا صحبت کنید، سعی کنید که به صورت انفرادی یا در قالب گروه های کوچکتر با آنها صحبت کنید.

این مورد راحت تر از صحبت کردن با کل اعضای خانواده به صورت یکجا می باشد.

ممکن است بتوانید برخی از اعضای خانواده تان را برای پذیرش بچه تان متقاعد کنید، ولی برخی از آنها با درخواست شما مخالفت خواهند کرد.

باید بدون حضور بچه تان با خانواده تان صحبت کنید. این کار به شما و خانواده تان کمک خواهد کرد تا بتوانید بدون هیچ نوع عامل حواس پرت کننده، بر روی مشکل موجود متمرکز شوید.

در صورتی که ناراحت شوید، بچه تان شاهد ناراحتی تان نخواهد بود.

یک زمانی را برای صحبت کردن با خانواده گسترده تان مشخص کنید

2. یک زمانی را برای صحبت کردن با خانواده گسترده تان مشخص کنید.

هر چند ممکن است که شما تمایلی به این کار نداشته باشید، ولی باید به همراه اعضای خانواده گسترده تان در یک جا جمع شوید و با آنها صحبت کنید.

به خانواده تان توضیح دهید که به دلیل اینکه می خواهید بچه تان در زندگی شما حضور داشته باشند، می خواهید در رابطه با آنها صحبت کنید.

سعی کنید که در ابتدا با افرادی از خانواده صحبت کنید که به نظر شما تمایل بیشتری برای موافقت با درخواست شما دارند.

در این صورت قبل از صحبت کردن با افرادی که احتمال می دهید با درخواستتان موافقت نخواهند کرد، خواهید توانست موافقت یک سری از افراد خانواده راجلب کنید.

زمانیکه می خواهد در مورد شروع رابطه تان با بچه تان با خانواده گسترده تان صحبت کنید، باید این کار را به صورت تنها انجام دهید. بچه تان نباید در کنار شما حضور داشته باشد.

به جای داشتن حالت خصومت، سعی کنید که یک حالت طبیعی و دوستانه داشته باشید.

باید همواره این نکته را به یاد داشته باشید که هدف از این بحث، عبارت از پذیرفته شدن بچه تان توسط خانواده تان می باشد.

می توانید به آنها بگویید که “من می خواهم در مورد بچه ام با شما صحبت کنم. آیا می توانیم با هم ملاقات داشته باشیم؟”

در صورتی که آنها نسبت به وجود داشتن بچه تان مطلع نباشند، می توانید بگویید که “من می خواهم در مورد یک موضوعی با شما صحبت کنم. ممکن است این بحث یک بحث سختی باشد.”

دیدگاه خودتان را به صورت آرام بیان کنید

3. دیدگاه خودتان را به صورت آرام بیان کنید.

زمانیکه با خانواده گسترده تان صحبت می کنید، باید موقعیت و احساسات خودتان را بیان کنید. ممکن است که شما دارای موقعیت های مختلفی باشید.

شاید خانواده تان از قبل در مورد بچه تان مطلع بوده است، شاید اخیرا متوجه وجود داشتن بچه تان شده باشید، یا بچه ای که از خانواده تان مخفی کرده بودید را می خواهید به خانواده تان معرفی کنید.

صرفنظر از هر موقعیتی که در آن قرار دارید، به خانواده تان بگویید که به دلیل اینکه خانواده تان هستند، اهمیت زیادی برای آنها قائل هستید و از آنها انتظار دارید که بچه تان را بشناسند و به عنوان عضوی از خانواده قبول کنند.

در صورتی که برای اولین بار بخواهید در مورد بچه تان با خانواده تان صحبت کنید، می توانید بگویید که “من می دانم که شاید با این موضوع موافق نباشید، ولی من بچه ای دارم که در نتیجه یک رابطه ای خارج از رابطه ازدواجی به دنیا آمده است.

من از شما می خواهم که او را به عنوان بخشی از زندگی تان بپذیرید.”

در شرایطی که اخیرا متوجه وجود داشتن بچه تان شوید، می توانید بگویید که “من اخیرا متوجه شده ام که یک بچه ای دارم.

من می دانم که این بچه مربوط به خارج از رابطه ازدواجی ام است، ولی من می خواهم که بخشی از زندگی بچه ام باشم و دوست دارم که شما هم بخشی از زندگیش باشید.”

ممکن است بخواهید دلیل وجود داشتن این بچه را توضیح دهید. برای مثال شاید امکان ازدواج یا تمایل به ازدواج نداشته اید یا از نظر قانونی نمی توانستید ازدواج کنید.

می توانید توضیح بدهید که تا چند وقت اخیر نسبت به وجود این بچه اطلاعی نداشته اید.

در صورتی که بتوانید به راحتی این موضوع را به اطلاع خانواده تان برسانید، در این صورت می توانید بگویید که “من خودم مطلع هستم که به دلیل آگاهی یافتن از وجود یک بچه ای یک مقدار شوک زده هستم، به همین دلیل درک می کنم که این موضوع برای شما هم سخت باشد.”

به خانواده تان بگویید که در صورتی که بچه تان را قبول نکنند، از دست آنها ناراحت خواهید شد.

شما به عنوان یک خانواده می توانید در کنار بچه تان باشید و با وی رابطه داشته باشید، ولی در صورتی که خانواده تان این بچه را نپذیرند، چنین امکانی وجود نخواهد داشت.

این صورت می توانید بگویید که “من مطلع هستم که از نظر ارزشهای شما این مورد یک مورد سختی است، ولی از شما می خواهم با بچه ام آشنا شوید – بچه ای که هیچ کار اشتباهی نکرده است و هیچ گناهی ندارد.”

بچه را برای آنها توصیف کنید

4. بچه را برای آنها توصیف کنید.

در طول بحث، در مورد بچه تان با آنها صحبت کنید. تصاویر یا ویدئوهای بچه تان را به آنها نشان دهید.

در برخی مواقع، برخی از اعضای خانواده که با درخواست شما مخالفت می کنند، فقط این بچه را به عنوان حاصل یک رابطه غیرازدواجی در نظر می گیرند.

در صورتی که این افراد بچه را به عنوان یک انسان در نظر بگیرند، شاید با درخواست شما موافقت کنند.

می توانید به این فرد بگویید “بچه من یک بچه دوست داشتنی و فوق العاده ای است. شما فرد خوش شانسی هستید که در زندگی این فرد حضور خواهید داشت. این بی انصافی خواهد بود که او را نبینید.”

در صورتی که اخیرا متوجه وجود داشتن بچه تان شده باشید، می توانید بگویید که “من در مورد بچه ام هیجان زده هستم. این بچه شیرین، دوست داشتنی و فوق العاده است. این بچه منجر به هیجان زده شدن من و خانواده ام شده است.”

به نظرات آنها گوش دهید

5. به نظرات آنها گوش دهید.

بخشی از داشتن یک مکالمه سخت، عبارت از گوش دادن به نظرات طرف مقابل می باشد.

از آنها بپرسید که چرا چنین نظری دارند. بعد از آنکه آنها موقعیت خودشان را توضیح بدهند، به آنها بگویید که درکشان می کنید، ولی می خواهید که همچنان با آنها رابطه داشته باشید.

برای مثال می توانید بگویید “من مطلع هستم که بچه ام را نپذیرفته اید. به نظر شما احترام می گذارم. با این وجود، این اتفاق مربوط به گذشته است.

من یک انسان هستم و بچه ام هم یک انسان است. ما دوست داریم که همراه با احترام با ما برخورد شود و در زندگی شما حضور داشته باشیم.”

در رابطه با این موضوع با یکی از افراد قابل اعتماد خانواده تان صحبت کنید

6. در رابطه با این موضوع با یکی از افراد قابل اعتماد خانواده تان صحبت کنید.

در صورتی که برای صحبت کردن با خانواده تان به کمک نیاز داشته باشید، می توانید از یک میانجی خارجی استفاده کنید. این فرد می تواند هر دو طرف را نصیحت کند.

این افراد می توانند یک سری روش هایی برای نزدیک شدن شما به اعضای خانواده تان پیدا کنند و در عین حال به اعضای مردد خانواده کمک کنند که دیدگاهشان را تغییر دهند.

باید از خانواده تان بپرسید که آیا آنها با وساطت یک فرد خارج از خانواده برای رفع مشکل موجود موافق هستند یا نه.

می توانید به آنها بگویید که “من معتقدم که یک نصیحت از خارج می تواند برای موقعیت ما مناسب باشد. آیا تمایل دارید یک فردی به رفع مشکل ما کمک کند؟”

در صورتی که اعضای خانواده تان به دلایل مذهبی با درخواست شما مخالفت کنند، در این صورت یک پیشوای روحانی یا یک رهبر مذهبی دیگری می تواند به رفع مشکل شما کمک کند.

در این صورت ابتدا باید با رهبر مذهبی خودتان صحبت کنید تا موقعیت خودتان را توضیح دهید و مشخص کنید که به چه نحوی می تواند به شما کمک کند.

می توانید به خانواده تان بگویید که “من مطلع هستم که به دلیل به دنیا آمدن این بچه در نتیجه یک رابطه ای خارج از رابطه جنسی با پذیرش آن مخالفت می کنید.

از شما درخواست می کنم که برای رفع این مشکل به پیش یک پیشوای روحانی برویم تا در مورد این مسئله ما را راهنمایی کند.”

مشاوره خانواده هم می تواند به شما کمک کند؛ در صورتی که اعضای خانواده تان تمایل داشته باشند، می توانید به همراه هم به مشاوره مراجعه کنید.

روش دو – معرفی کردن بچه تان به خانواده تان

یک زمان مناسبی را برای معرفی کردن بچه تان به خانواده تان انتخاب کنید

1. یک زمان مناسبی را برای معرفی کردن بچه تان به خانواده تان انتخاب کنید.

زمانیکه می خواهید بچه تان را به خانواده گسترده تان معرفی کنید، باید یک زمان مناسبی را برای این کار در نظر بگیرید.

باید مطمئن شوید که شرایط موجود منجر به تحریک شدن خانواده تان یا ایجاد دیدگاه منفی در آنها در مورد بچه تان نخواهد شد.

برای مثال، در روزی که بچه تان غیر قابل کنترل می باشد، دارای حالت روانی بدی است، یا پرخاشگری می کند، نباید او را به خانواده تان معرفی کنید. همه این موارد تاثیرات منفی خواهند داشت.

اجازه دهید خانواده گسترده تان زمان این معرفی را مشخص کند؛ در این صورت آنها با آمادگی مناسبی در این جلسه حضور خواهند داشت و این جلسه در زمان نامناسبی برگزار نخواهد شد.

2. بچه تان را به صورت یکجا به همه اعضای خانواده تان معرفی نکنید.

زمانیکه می خواهید بچه تان اعضای خانواده گسترده تان را ببیند، سعی کنید این کار را در زمانی انجام دهید که همه اعضای مربوط به خانواده گسترده تان در کنار هم حضور نداشته باشند.

به خانه یکی از افراد بروید و بچه تان را فقط به آنها معرفی کنید. این کار باعث خواهد شد که یک مقداری از فشار موجود بر روی شما و بچه تان کاسته شود.

از طریق مجزا کردن ملاقات های خودتان باعث خواهید شد که اعضای خانواده تااجازه دهید خانواده گسترده تان با بچه تان رابطه داشته باشند یک موضع واحدی در مورد شما نداشته باشند یا همدیگر را برای مخالفت با شما ترغیب نکنند.

برای مثال یک اجتماع خانوادگی نمی تواند مکان مناسبی برای معرفی بچه تان باشد، چرا که کل خانواده شما در آنجا حاضر است.

ممکن است آنها نسبت به شما بی توجه باشند، منجر به تحریک حالت منفی و مخالفت در یکدیگر شود یا پشت سر شما حرف بزنند. زمانیکه آنها تنها هستند، شانس بهتری را برای متقاعد کردنشان خواهید داشت.

اجازه دهید خانواده گسترده تان با بچه تان رابطه داشته باشند

3. اجازه دهید خانواده گسترده تان با بچه تان رابطه داشته باشند.

تا زمانی که خانواده تان بچه تان را نبینند، آن را نخواهند پذیرفت. این بدان معناست که باید اجازه دهید بچه تان در کنار خانواده گسترده تان باشد.

هر چقدر که خانواده گسترده تان مدت زمان بیشتری در کنار بچه تان باشد، تمایل بیشتری برای پذیرفتن او خواهند داشت. این افراد در نتیجه آشنا شدن با بچه تان، یک رابطه صمیمی با او خواهند داشت و آن را به عنوان یک عضو جدیدی از خانواده خواهند پذیرفت.

در صورتی که بیش از یک بچه (حاصل از رابطه غیر ازدواجی) داشته باشید و آنها از نظر سنی تفاوت قابل ملاحظه ای با هم داشته باشند، در این صورت باید یکی از بچه ها را معرفی کنید و اجازه بدهید تا یک مدت زمانی بگذرد و بعد از آن بچه دیگرتان را معرفی کنید.

روش سه – تشویق کردن به داشتن یک رابطه

برقرار کردن تعاملات منظم

1. برقرار کردن تعاملات منظم.

در مدت زمانیکه تلاش می کنید خانواده گسترده تان را متقاعد به پذیرفتن بچه تان کنید، سعی کنید که یک سری ملاقات های منظمی مابین آنها  ترتیب دهید.

اجازه دهید خانواده تان به بچه تان عات کند تا بتوانید در یک موقعیت مناسبی قرار بگیرید. همچنین این کار می تواند منجر به اعتماد بیشتر خانواده به شما و فرزندتان شود.

به ملاقات آنها بروید و آنها را برای شام خوردن به خانه تان دعوت کنید. سعی کنید که در روزهای تعطیل آنها را ببینید، با هم شام بخورید یا از آنها بخواهید که بچه ها را به پارک ببرند.

بچه تان را تشویق کنید که در فعالیت ها، بازی ها و سایر موارد با بچه ها مشغول شود. در این صورت بچه تان وارد زندگی کودکان خانواده خواهد شد.

در صورتی که خانواده تان بچه تان را نپذیرد یا او را اذیت کند، از طریق نبردن بچه تان به پیش اعضای خانواده تان، از او محافظت کنید. شما نباید بچه تان را به افرادی معرفی کنید که به او بی احترامی کنند و او را ناراحت می کنند.

2. یک سری مکاتباتی با خانواده تان داشته باشید.

از طریق قرار دادن بچه تان در جلوی چشم خانواده تان، به آنها کمک کنید تا به بچه تان عادت کنند. تعامل داشتن با خانواده تان به آنها یادآوری خواهد کرد که بچه تان یک انسان است و باید به او اهمیت دهند.

عکس های مربوط به مدرسه جدید بچه تان را از طریق پست به خانواده تان ارسال کنید یا آنها را در پست های خودتان در شبکه های اجتماعی تگ کنید.

کارت های کریسمس بفرستید و از کودکتان بخواهید که یک کارت کوچکی در پاکت نامه بگذارد.

در صورتی که خانواده تان به بچه تان آسیب بزند یا رفتار نامناسبی با او داشته باشد، در این صورت نباید هیچ چیزی به آنها بفرستید و نباید فرزندتان را ترغیب کنید که یک چیزی را برای آنها درست کند.

صبور باشید

3. صبور باشید.

در زمانیکه می خواهید خانواده تان را برای پذیرفتن بچه تان متقاعد کنید، باید صبور باشید. زمان بدهید تا رابطه شما بهتر شود و خانواده گسترده تان به موقعیت خانوادگی شما عادت کند.

تغییر دادن ذهنیت آنها و به دست آوردن رضایتشان در طول یک شب اتفاق نخواهد افتاد.

باید نسبت به زمان مناسب برای دست کشیدن از این تلاش مطلع باشید

4. باید نسبت به زمان مناسب برای دست کشیدن از این تلاش مطلع باشید.

برخی از اعضای خانواده تان در نهایت بچه تان را خواهند پذیرفت. شاید سایر افراد هیچ وقت بچه تان را نپذیرند. باید اولویت اصلی شما عبارت از محافظت از بچه تان باشد.

در صورتی که بعد از تلاش های مکرر شما اعضای خانواده تان بچه تان را قبول نکنند، باید تلاش خودتان را متوقف کنید. باید از خودتان و بچه تان محافظت کنید.

به خصوص در صورتی که اعضای خانواده تان برای خانواده شما مضر باشند، باید از تلاشتان دست بردارید.

برای مثال ممکن است که آنها به بچه تان تهمت بزنند یا یک اسمی بر روی بچه تان بگذارند؛

این مورد اصلا قابل قبول نخواهد بود. نسبت به تلاش هایی که کرده اید، افتخار کنید و برای راحتی خودتان سعی کنید که فقط با دوستان حمایت کننده در ارتباط باشید.

نویسنده: Klare Hesto, LICSW

به روز رسانی شده: 30 سپتامبر 2019 , ترجمه : کانون مشاوران ایران

کمک کردن به فرزندتان برای انطباق پیدا کردن با یک خانواده ناتنی (یا ناخوانده)

معرفی کردن فرزندتان به یک ناپدری یا نامادری یا حتی نابرادری یا ناخواهری می تواند یک چالش سختی باشد، به خصوص در شرایطی که فرزندتان در برابر این تغییر مقاومت کند.

بنابراین باید در این شرایط با دقت عمل کنید و سعی کنید که شرایط را از دیدگاه فرزندتان هم در نظر بگیرید.

در طول زمان، فرزندتان با شرایط جدید خانوادگی انطباق خواهد یافت و باید امیدوار باشید که افراد جدید را دوست داشته باشد.

بخش یک – در مورد برنامه خودتان برای ازدواج مجدد با فرزندتان صحبت کنید

در مورد اتفاقاتی که در حال افتادن هستند، با فرزندانتان صادق باشید

 1. در مورد اتفاقاتی که در حال افتادن هستند، با فرزندانتان صادق باشید.

هیچ چیزی نمی تواند مانع از رفع مشکلات بالقوه در اثر گذشت زمان شود.

به همین دلیل بهتر است از همان ابتدا با فرزندان خودتان صادق باشید و آنها را از هر نوع تغییر بالقوه محتمل در ساختار خانواده مطلع کنید.

هر چقدر که فرزندانتان اطلاعات بیشتری داشته باشند، آمادگی بهتری برای مقابله با شرایط پیش آمده خواهند داشت.

ایده مربوط به داشتن خویشاوندان جدید را با فرزندانتان در میان بگذارید.

در این صورت خواهید توانست یک معیاری از واکنش و احساس آنها در قبال داشتن یک ناپدری، نامادری، نابرادری یا ناخواهری در زمان های بعدی داشته باشید.

یک بحث آزادی با بچه خودتان داشته باشید. سعی کنید که یک ارتباط باز و منظمی با او ایجاد کنید. این کارتان باعث خواهد شد که آنها در مورد نگرانی ها یا شرایطی که ممکن است داشته باشند، به صورت صریح با شما صحبت کنند.

در زمانیکه می خواهید برنامه های خودتان را به اطلاع فرزندتان برسانید

2. در زمانیکه می خواهید برنامه های خودتان را به اطلاع فرزندتان برسانید، یک سری موارد خاصی را در نظر داشته باشید.

معمولا هیچ نوع زمان ایده آلی برای صحبت کردن در مورد برنامه تان در رابطه با ازدواج مجدد وجود نخواهد داشت.

شما باید این کار را تا حد ممکن به صورت تدریجی و با ملایمت و در زمانی که احساس می کنید مناسب است، انجام دهید. یک سری از نکاتی که باید در نظر داشته باشید عبارتند از:

  • اعلان آن به صورت غافلگیرانه مناسب نمی باشد. شما باید این موضوع را به صورت آرام و به تدریج به فرزند خودتان اطلاع دهید تا بتوانید زمان مناسبی را برای صحبت کردن با هم و گوش دادن به نظرات یکدیگر داشته باشید.
  • قبل از نامزد شدن با همسرتان، بچه های شما باید او را ببینند. در صورتیکه بچه های شما قبلا همسر جدیدتان را دیده باشند، راحت تر خواهند توانست که شرایط جدید را درک کنند.
  • یک مکالمه رو در رو با بچه تان یا اختصاص دادن کل روزتان به او می تواند بهترین روش برای گفتن برنامه هایتان باشد. شما می توانید آنها را برای شام خوردن به بیرون ببرید یا کل روز را در بیرون از شهر بگذرانید؛ این کار باعث خواهد شد که یک زمان مناسبی در کنار فرزندتان قرار داشته باشید و بتوانید موقعیت پیش آمده را به آنها توضیح دهید.
یک زمانی را برای باهم بودن بچه های بیولوژیکی خودتان و بچه های ناتنی خودتان در نظر داشته باشید

3. یک زمانی را برای باهم بودن بچه های بیولوژیکی خودتان و بچه های ناتنی خودتان در نظر داشته باشید.

اجازه بدهید که بچه هایتان به ناپدری یا نامادری و نابرادری ها و ناخواهری های خودشان سر بزنند.

این کار یک بخش مهمی از فرآیند آشنا کردن آنها با یکدیگر می باشد.

ترکیب کردن دو خانواده با یکدیگر یک وظیفه آسانی نیست. یکی از کارهای مهمی که باید انجام دهید عبارت از مشخص کردن یک زمان مناسب برای معرفی کردن بچه هایتان به اعضای آینده خانواده تان است.

هر چقدر که بچه های خودتان را زودتر از برنامه خودتان برای ازدواج مجدد مطلع کنید (یا در صورت امکان، قبل از ازدواج با همسر جدیدتان این کار را انجام دهید)، می توانید زودتر آنها را با یکدیگر آشنا کنید.

باید این نکته را در نظر داشته باشید که ملاقات اولیه تاثیر زیادی در ذهنیت هر دو طرف خواهد داشت، بنابراین باید یک زمانبندی مناسبی را برای طرفین در نظر بگیرید.

یک مکان جالبی را برای ملاقات آنها انتخاب کنید و آنها را با یکدیگر آشنا کنید. می توانید آنها را به یک پارک موزه محبوبشان ببرید تا بتوانند یک ارتباط مناسبی را با یکدیگر برقرار کنند.

اجازه بدهید که همسر آینده تان برای یک مدت زمانی با بچه هایتان تنها باشد. اجازه بدهید که آنها با یکدیگر ارتباط برقرار کنند و از شخصیت های یکدیگر مطلع شوند.

در نهایت بچه هایتان خواهند توانست که یک سری زمینه ها و علایق مشترکی را با ناپدری یا نامادری آینده شان پیدا کنند.

بخش دو – به فرزند خودتان زمان بدهید تا بتواند با شرایط جدید تطابق پیدا کند

یک زمانی را برای باهم بودن بچه های بیولوژیکی خودتان و بچه های ناتنی خودتان در نظر داشته باشید

1. خودتان را برای مقابله با مشکلاتی که پیش خواهد آمد، آماده کنید.

زمانیکه یک سری افراد جدیدی وارد زندگی شما و فرزندتان شوند، باید به آنها زمان بدهید تا بتوانند با شرایط جدید انطباق پیدا کنند.

یک سری از مشکلات رایجی که ممکن است کودکان در این شرایط جدید تجربه کنند، عبارت خواهند بود از:

  • احساس منزوی شدن یا تنها گذاشته شدن.
  • احساس این مورد که یک فرد دیگری جایش را گرفته است.
  • احساس محدود شدن و دریافت کردن اولتیماتوم.
  • بی اعتمادی یا بی احترامی نسبت به اعضای جدید خانواده.
  • احساس تحت فشار قرار گرفتن برای پذیرفتن تغییرات، قبل از آنکه خودشان آمادگی لازم را داشته باشند.
برای شنیدن نگرانی ها و دغدغه های بچه هایتان، در دسترس آنها قرار داشته باشید

2. برای شنیدن نگرانی ها و دغدغه های بچه هایتان، در دسترس آنها قرار داشته باشید.

ترکیب شدن یک خانواده یک مور عاطفی برای بچه ها می باشد.

برای یک لحظه خودتان را به جای فرزندانتان تصور کنید – آیا آنها سوگوار سرپرست فوت شده شان هستند یا به دلیل طلاقی که گرفته اید، او را از دست داده اند و ناراحت هستند؟

به ترس ها و نگرانی های هر یک از بچه های خودتان گوش کنید و در برنامه ایجاد خانواده جدید، احساسات و عواطف آنها را به عنوان موارد اصلی مد نظر داشته باشید.

این انتظار را از بچه تان نداشته باشید که بلافاصله خودش را با شرایط جدید تطبیق دهد یا تغییر ایجاد شده را بپذیرد و او را مجبور نکنید که زندگی جدیدش را دوست داشته باشد؛

بلکه باید به او اجازه دهید که خودش با شرایط جدید تطابق پیدا کند و در یک وضعیت عاطفی بهتری قرار بگیرد.

این مورد را بپذیرید که بچه شما با یک تغییر قابل توجهی مواجه شده است و ممکن است واکنش متفاوتی داشته باشد

– این موضوع را بپذیرید و به صورت آرام او را متقاعد کنید که خانواده ناتنی جدید را بپذیرد و با آنها ارتباط برقرار کند.

بچه های خودتان را مجبور نکنید که یک رابطه صمیمی با خانواده ناتنی شان داشته باشند

3. بچه های خودتان را مجبور نکنید که یک رابطه صمیمی با خانواده ناتنی شان داشته باشند.

به هر یک از بچه های خودتان (بچه های بیولوژیکی و ناتنی) زمان کافی بدهید تا بتوانند با شخصیت های طرف مقابلشان انطباق پیدا کنند.

هر شخصی روش متفاوتی برای مقابله با تغییرات صورت گرفته در زندگیش دارد، بنابراین باید آنها را تنها بگذارید و اجازه دهید که موقعیت را درک کنند.

به احساسات آنها احترام بگذارید و به آنها نشان دهید که همچنان برای شما مهم هستند، دوستشان دارید و از آنها قدردان هستید.

پذیرفتن تغییرات باید به صورت تدریجی صورت بگیرد. آنها را مجبور نکنید یا از آنها انتظار نداشته باشید که سریعا تغییرات ایجاد شده را بپذیرند. این کار فقط منجر به ایجاد مشکلاتی در روابطتان خواهد شد.

زمان مناسبی را به فرزندان بیولوژیکی خودتان اختصاص دهید تا روابط شما را بپذیرد

4. زمان مناسبی را به فرزندان بیولوژیکی خودتان اختصاص دهید تا روابط شما را بپذیرد.

یک ترس رایجی که کودکان در حین ملحق شدن به یک خانواده ناتنی دارند، این مورد می باشد که والدین بیولوژیکی شان فرزندان ناتنی جدید را بیشتر از خودشان دوست خواهند داشت.

برای نگهداشتن رابطه قوی خودتان با فرزندان بیولوژیکی تان وقت مناسبی بگذارید و یک سری کارهایی را با هم انجام دهید.

از طریق گوش دادن به حرف آنها یا از طریق انجام دادن یک سری کارهای خاصی که دوست دارند، منجر به ایجاد احساس خاص بودن و دوست داشته شدن در آنها شوید.

در صورتیکه بچه شما هنر دوست داشته باشد، سعی کنید که به همراه هم به کلاس هنر بروید یا در صورتیکه بچه تان بازی های ویدئویی دوست داشته باشید، با هم مشغول این بازی شوید. شاید احساس کنید که باید یک رابطه قوی با بچه های ناتنی تان داشته باشید، ولی نباید روابط خودتان با بچه های قبلی تان را فراموش کنید.

صبور باشید

5. صبور باشید.

خانواده ناتنی نمی تواند فقط در طول یک شب به یک شکل مناسبی دست پیدا کند. در طول فرآیند تعدیل، هر شخصی با یک سری فراز و نشیب هایی مواجه خواهد شد.

باید صبور بودن را تمرین کنید و سعی کنید که با استفاده از روش های مناسب یک فضای خوبی را در خانواده تان ایجاد کنید.

فرزندان خودتان را مجبور نکنید که بهترین دوستان اعضای خانواده ناتنی جدید باشند، ولی همه آنها را تشویق کنید که به یکدیگر احترام بگذارند و به صورت تیمی با هم همکاری کنند.

هیچ خانواده ای کامل نیست و در صورتیکه بخواهید به صورت اجباری این تفکر را در اعضای خانواده تان ایجاد کنید که خانواده فوق العاده و شادی دارید، باعث خواهید شد که بچه هایتان از شما متنفر شود.

اجازه بدهید که همه چیز به صورت آرام پیش برود؛ همچنین باید یک سری روش های مناسبی را برای ایجاد ارتباط مابین اعضای خانواده جدید پیدا کنید.

سعی کنید که یک سری علایق مشترکی پیدا کنید

6. سعی کنید که یک سری علایق مشترکی پیدا کنید.

همه افراد را به برقراری ارتباط در درون خانواده ناتنی تشویق کنید، ولی قبل از آنکه بچه ها آمادگی لازم را نداشته باشند، آنها را به هیچ کاری مجبور نکنید.

سعی کنید که یک سری مشابهت هایی مابین اعضای خانواده پیدا کنید و آنها را تشویق کنید که این علایق مشترک را با یکدیگر بررسی کنند.

برای مثال، در صورتیکه شما یک دختر بیولوژیکی و یک دختر ناتنی داشته باشید که هر دوشان فوتبال را دوست دارند، کل خانواده ناتنی را به یک مسابقه فوتبال ببرید تا دختران از آن لذت ببرند و بتوانند روابط مابین خودشان را تقویت کنند.

نابرادری ها و ناخواهری های جدید به صورت طبیعی یک نوع احساس رقابتی را مابینشان احساس خواهند کرد، بنابراین نباید آنها را مجبور کنید که بلافاصله با یکدیگر ارتباط برقرار کنند.

به صورت منحصر به فرد، به هر یک از بچه ها توجه کنید و تشابهات مابین بچه ها و فرصت های دوستی موجود را مشخص کنید.

اجازه بدهید که هر یک از بچه های بیولوژیکی شما به صورت رو در رو با همسر جدیدتان صحبت کنند

7. اجازه بدهید که هر یک از بچه های بیولوژیکی شما به صورت رو در رو با همسر جدیدتان صحبت کنند.

به هر یک از بچه های خودتان اجازه دهید تا به صورت تنها با همسرتان صحبت کنند.

برخی از بچه ها به سختی می توانند والدین جدید را بپذیرند و نمی توانند شرایط پیش آمده را به صورت مناسبی مدیریت کنند.

شاید سایر فرزندان نگران این موضوع باشند که در نتیجه رابطه برقرار کردن با نامادری یا ناپدری جدید، در واقع به پدر یا مادر اصلیشان خیانت خواهند کرد.

اجازه دهید که روابط مابین بچه هایتان و ناپدری یا نامادریشان به صورت تدریجی شکل بگیرد، ولی آنها را تشویق کنید که در هر زمانیکه تمایل داشته باشند، با یکدیگر ارتباط برقرار کنند و کنار هم باشند.

در صورتیکه فرزندتان در شرایط جدید راحت باشد، او را تشویق کنید که همراه با نامادری یا ناپدری جدیدش به بیرون برود یا به همراه او یک کاری انجام دهد.

این کار می تواند یک مورد ساده ای همانند رفتن به یک پارک یا خوردن یک بستنی باشد، ولی می تواند منجر به رشد رابطه جدید شود و باعث شود که هر دو طرف روابط راحت و مناسبی با یکدیگر برقرار کنند.

در صورت امکان، عکس پدر یا مادر بیولوژیکی فرزندانتان را همچنان نگه دارید

8. در صورت امکان، عکس پدر یا مادر بیولوژیکی فرزندانتان را همچنان نگه دارید.

در صورتیکه بچه ها با هر دو والدین بیولوژیکی شان ارتباط داشته باشند، راحت تر خواهند توانست که شرایط جدید را بپذیرند.

این مورد همواره امکان پذیر نمی باشد، ولی هر وقت که فرصت مناسبی پیش بیاید، یک ترتیبی بدهید که بچه تان با هر دو سرپرست خودش در ارتباط باشد.

اجازه دهید که سرپرست دیگر فرزندتان در اتفاقات مهم، همانند تک نوازی و فارغ التحصیلی فرزندش حضور داشته باشد و همچنین به صورت منظم با فرزندش ملاقات داشته  باشد و در برخی مواقع بتواند بچه تان را در پیش خودش نگه دارد.

بچه خودتان را مطمئن کنید که ناپدری یا نامادری جدیدش نمی خواهد جای پدر یا مادر قبلیش را بگیرد، ولی می تواند به عنوان یک فرد دیگری او را دوست داشته باشد.

در صورتیکه در مورد بچه، مسئولیت مشترکی با یک سرپرست دیگری داشته باشید، سعی کنید که اطلاعات مربوط به کودک را به صورت منظمی در یک جا ثبت کنید و آن را به روز کنید تا هر دو طرف اطلاعات یکسان و کاملی در مورد بچه داشته باشند.

بخش سه – ایجاد یک خانواده دارای روابط محکم با یکدیگر

جلسات خانوادگی منظمی داشته باشید

1. جلسات خانوادگی منظمی داشته باشید.

به صحبت های هر یک از اعضای خانواده گوش دهید و این اطمینان را به بچه ها بدهید که حرف هایشان برای شما اهمیت زیادی دارد.

داشتن جلسات خانوادگی منظم باعث می شود که یک محیط مناسبی برای بحث کردن در مورد پیشرفت و مشکلات ایجاد شود و بتوانید به عنوان یک تیم در حل مشکلات همکاری کنید.

این اطمینان را ایجاد کنید که احساسات و نظرات همه بچه ها شنیده می شوند تا این احساس ایجاد نشود که به یک فردی بیش از حد توجه می شود و فرد دیگری نادیده گرفته می شود؛

این شرایط به راحتی می توانند در خانواده ترکیب شده صورت بگیرند.

بچه ها را به داشتن یک ارتباط باز و آزاد تشویق کنید و سعی کنید یک محیط حمایتی ایجاد کنید که در آن هر یک از بچه های بتوانند احساسات خودشان را بیان کنند.

به همراه یکدیگر، یک سری قوانینی برای کل خانواده مشخص کنید

2. به همراه یکدیگر، یک سری قوانینی برای کل خانواده مشخص کنید.

به عنوان یک خانواده، یک لیست از قواعد خانواده را تهیه کنید و آن را در یک مکان مناسبی قرار دهید.

صحبت کردن در مورد قوانین به عنوان یک خانواده جدید باعث می شود که نظر همه افراد در مورد قوانین شنیده شود و همه آنها متعهد به رعایت کردن آن باشند.

کودکانی که پس زمینه های متفاوتی دارند و در محیط های متفاوتی رشد کرده اند، دیدگاه متفاوتی نسبت به قوانین خواهد داشت؛ بنابراین سعی کنید یک موقعیت میانی ایجاد کنید که همه طرفین در مورد آن توافق داشته باشند.

ایجاد نقش برای هر یک از والدین

3. ایجاد نقش برای هر یک از والدین.

یک محیط ایمنی برای خانواده جدیدتان ایجاد کنید و برای ناپدری و نامادری یک نقشی مشخص کنید. باید مطلع باشید که ممکن است واکنش فرزند ناتنی شما در مورد دستورالعمل ها و مقررات، نسبت به واکنش فرزند بیولوژیکتان متفاوت باشد.

در ابتدا بهتر است که به عنوان نظم دهنده اصلی بر روی بچه هایتان کنترل داشته باشید و نگذارید که یک حالت خصومت مابین آنها ایجاد شود.

بهتر است که ناپدری یا نامادری، حداقل در ابتدا نقش یک دوست یا مشاور را داشته باشد، تا بتواند یک رابطه قوی با بچه شما داشته باشد.

زمان های مناسبی را برای جمع شدن کل خانواده در نظر بگیرید

4. زمان های مناسبی را برای جمع شدن کل خانواده در نظر بگیرید.

از طریق وضع کردن یک سری کارهای روتین، یک رابطه مناسبی را مابین اعضای مختلف خانواده ایجاد کنید. یک سری از فعالیت های سرگرم کننده ای که می توانند منجر به ایجاد رابطه مابین افراد مختلف خانواده شوند، عبارتند از:

  • داشتن یک شب فیلم در جمعه به همراه کل خانواده
  • با هم صبحانه خوردن در آخر هفته ها
  • داشتن یک شام خانوادگی به همراه هم
  • با هم رفتن به هاکی یا دوچرخه سواری به صورت ماهانه
  • با هم رفتن به تعطیلات تابستانی به صورت سالیانه
ایجاد رسومات جدید به همراه یکدیگر

5. ایجاد رسومات جدید به همراه یکدیگر.

یک سری فرصت هایی برای تمامی اعضای خانواده ترکیب شده ایجاد کنید تا به صورت فعال با هم مشارکت کنند و در نتیجه آن همه بچه ها احساس خوشایند و احساس پذیرفته شدن داشته باشند.

اکثر خانواده های ترکیب شده جدید با هم به تعطیلات می روند تا زندگی جدید خودشان را جشن بگیرند. این مورد می تواند برای برخی از خانواده ها مفید باشد.

ولی عامل کلیدی و مهم برای دستیابی به این هدف عبارت از ایجاد یک سری موارد روتین و مراسمات در زندگی روزمره می باشد، نه اینکه فقط در تعطیلات چنین مراسمات یا کارهای روتینی وجود داشته باشند.

یک رسم یا فعالیتی را انتخاب کنید که برای خانواده شما مناسب باشد؛ مواردی همانند بازی هفتگی یا شب های ورزشی، خوردن غذای خاص در هر هفته یا یک سفر ماهیانه به باغ وحش و دنبال کردن آنها.

همچنین مشارکت دادن بچه ها در حین تصمیم گیری در مورد فعالیت به او کمک خواهد کرد تا خودش را به خوبی با این تغییر جدید انطباق دهد.

فعالیت های خانوادگی منظم باعث می شوند که بچه های شما یک برنامه ای برای آینده داشته باشند و خودشان را به عنوان یک بخشی از یک مورد بزرگتر در نظر بگیرند.

همچنین این کار منجر به ایجاد یک محیط جالبی برای کل اعضای خانواده می شود تا بتوانند به صورت اتفاقی با هم ارتباط برقرار کنند.

سعی کنید که بچه های بیولوژیکی خودتان را هم در مراسمات شرکت دهید

6. سعی کنید که بچه های بیولوژیکی خودتان را هم در مراسمات شرکت دهید.

در شرایط جدیدی که یک خانواده جدیدی دارید، نباید نسبت به تعطیلات مذهبی و مراسمات خاصی که قبلا با بچه های بیولوژیک خودتان داشته اید، بی توجه باشید؛

سعی کنید که بچه تان در مراسمات برگزار شده در خانواده جدید، در کنارتان حضور داشته باشد و نباید نسبت به حضور او بی تفاوت باشید.

کودکان پایداری و همسانی را دوست دارند و در صورتیکه یکی از رسومات مربوط به زندگی گذشته همچنان وجود داشته باشد، نه تنها راحتی و رفاه گذشته به آنها یادآوری خواهد شد، بلکه همچنین رابطه مابین شما و بچه تان هم قوی تر خواهد شد.

در صورتیکه شما و بچه تان همواره در کریسمس یا سایر عیدها، به همراه هم کلوچه های شیرین پخته شده می خوردید، حتی بعد از محلق شدن به خانواده ناتنی هم سعی کنید که این رسم و عادت را حفظ کنید.

توصیه:

  • انطباق پیدا کردن با یک خانواده ناتنی برای هر فردی سخت است. باید این کار را به صورت تدریجی انجام دهید و به حرف های بچه هایتان گوش دهید تا به آرامی بتوانند خودشان را با تغییر جدید انطباق بدهند. شما و بچه تان با در اختیار داشتن زمان مناسب و یک مقدار عشق، می توانید از زندگی که با خانواده ترکیب شده جدیدتان دارید، لذت ببرید.

به روز رسانی شده در: 29 مارچ 2019 , ترجمه : کانون مشاوران ایران

ترغیب کردن فرزندان بزرگسالتان برای پذیرفتن همسر جدیدتان

ازدواج باید همراه با برگزاری جشن و خوشحالی باشد. با این وجود، در صورتیکه فرزندان بزگسال شما همسر جدیدتان را نپذیرند، چنین اتفاقی برای شما صورت نخواهد گرفت.

درک و پذیرفتن یک فرد جدید برای هر فردی سخت می باشد – حتی برای فرزندان بزرگسال. عدم رضایت بچه های شما می تواند خوشحالی شما را به یک مورد استرس زا و ویرانگری تبدیل کند.

باید از طریق صحبت کردن، تمرکز بر روی نقاط مثبت موقعیت جدید و آرام کردن اضطراب های فرزندان بزرگسالتان، آنها را به پذیرفتن همسر جدیدتان ترغیب کنید.

روش یک – صحبت کردن با فرزنداتان در مورد همسر جدیدتان

آنها را مطمئن کنید که همچنان دوستشان دارید

1. آنها را مطمئن کنید که همچنان دوستشان دارید.

بچه ها، حتی بچه هایی که بزرگ شده اند، ممکن است همسر جدیدتان را به عنوان یک تهدیدی برای خودشان در نظر بگیرند.

آنها احساس خواهند کرد که به دلیل وارد شدن شخص جدید در زندگیتان، علاقه کمتری به فرزندانتان خواهید داشت.

آنها را مطمئن کنید که صرف نظر از هر اتفاق جدیدی که بیافتد، آنها را همچنان دوست خواهید داشت.

برای مثال، می توانید به آنها بگویید “در مورد کم شدن عشق و علاقه من نسبت به خودتان اصلا نگران نباشید؛

به خصوص ازدواج با یک فرد دیگر باعث نخواهد شد که ذره ای از عشق و علاقه من به شما کم شود. هر اتفاقی که بیافتد، شما همچنان بچه های من خواهید بود و همیشه شما را دوست خواهم داشت.” شاید نیاز باشد که بیش از یک بار این حرف را تکرار کنید، ولی در نهایت کودکتان منظور شما را درک خواهد کرد.

توضیح بدهید که رابطه تان هیچ نوع آسیبی نخواهد دید

2. توضیح بدهید که رابطه تان هیچ نوع آسیبی نخواهد دید.

ممکن است بچه های شما بر این عقیده باشند که یک ناپدری یا نامادری جدید در خانواده، منجر به از بین رفتن صمیمیت و روابط نزدیک قبلی خواهد شد.

در واقع، آنها احساس خواهند کرد که یک فرد دیگری جایشان را خواهد گرفت. آنها را مطمئن کنید که همسر جدیدتان فقط به خانواده تان اضافه خواهد شد و جای هیچ کسی را نخواهد گرفت.

از طریق ادامه دادن کارهای روتین خودتان، به فرزندانتان نشان دهید که روابط شما پایدار و ثابت است. در صورتیکه بعد از ازدواج یک مورد خاصی در رابطه تان با فرزندانتان تغییر کند، فرزندانتان این احساس را خواهند داشت که شما به آنها اولویت قائل نیستید.

به فرزندانتان بگویید که فرزندان ناخوانده تان جای آنها را نخواهد گرفت

3. به فرزندانتان بگویید که فرزندان ناخوانده تان جای آنها را نخواهد گرفت.

هر فردی دارای ناایمنی است، حتی فرزندان بزرگسال. شاید فرزندان شما نگران این موضوع باشند که فرزندان همسر جدیدتان نقش قابل توجهی در خانه پیدا کنند و جای آنها را بگیرند. آنها را مطمئن کنید که این اتفاق هیچ وقت صورت نخواهد گرفت.

به فرزندان ناخوانده و فرزندان اصلی تان کمک کنید تا روابط نزدیکتری با هم داشته باشند. آنها را با خودتان به بیرون ببرید، از همه آنها بخواهید که به خانه شما بیایند و آنها را تشویق کنید که کنار هم باشند.

در صورتیکه مشخص شود آنها همدیگر را دوست ندارند و نمی خواهند که هیچ رابطه ای با هم داشته باشند، آنها را به برقراری رابطه با هم مجبور نکنید.

این نکته را به یاد داشته باشید که همه این کارها زمان بر می باشند، ولی از طریق شروع کردن اولین رابطه می توانید شرایط را برای برقراری روابط محتمل در آینده مساعد کنید.

در مورد احساسی که دارید با آنها صحبت کنید

4. در مورد احساسی که دارید با آنها صحبت کنید.

هر چند که شما سرپرست هستید، ولی همچنان این حق را دارید که خوشحال باشید، حتی در صورتیکه فرزندانتان با آن مخالف باشند.

آنها را مطلع کنید که رفتارشان شما را ناراحت می کند. شاید آنها در مورد تاثیر رفتارشان بر روی شما بی اطلاع باشند.

برای مثال می توانید به آنها بگویید که “من مطلع هستم که علاقه زیادی به همسر جدیدم ندارید. با این وجود رفتار شما نسبت به همسرم نه تنها یک نوع بی احترامی نسبت به او است، بلکه همچنین یک نوع بی احترامی نسبت به من هم می باشد.

شما مجبور نیستید که او را دوست داشته باشید، ولی از شما می خواهم نسبت به مودب باشید و احترام آمیز رفتار کنید.”

درخواست کردن از بچه های خودتان برای خوش آمد گویی به همسرتان یک درخواست قابل توجهی و فراتر از حد انتظار نیست و شما نباید احساس بدی نسبت به این کار داشته باشید.

در حقیقت صحبت نکردن همسر جدیدتان با فرزندانتان می تواند منجر به ایجاد اختلاف مابین آنها شود.

روش دو – تمرکز کردن بر روی موارد مثبت

خوشحالی خودتان را به بچه هایتان یادآوری کنید

1. خوشحالی خودتان را به بچه هایتان یادآوری کنید.

می توانید به بچه هایتان بگویید که همسر جدیدتان منجر به خوشحالی شما می شود. صرفا این مورد باید منجر به خوشحالی فرزندانتان شود.

صورتیکه فرزندانتان نسبت به دلیل خوشحال بودن شما مطلع نباشند، در این مورد به آنها یک سری توضیحاتی بدهید. به آنها یادآوری کنید که باید به خاطر شما خوشحال باشند و منجر به ایجاد استرس در زندگی شما نشوند.

برای مثال می توانید بگویید “همسر جدیدم منجر به خوشحالیم می شود و امیدوارم که این مورد برای شما هم خوشایند باشد.

ناراحتی شما منجر به ایجاد استرس و ناراحتی در زندگیم می شود. تا زمانیکه شما ناراحت هستید، نمی توانم کاملا خوشحال باشم، بنابراین امیدوارم که شما هم خوشحال باشید.”

به فرزندانتان بگویید که همسرتان از شما مراقبت می کند

2. به فرزندانتان بگویید که همسرتان از شما مراقبت می کند.

افراد مسنی که تنها هستند، در اغلب مواقع برای مراقبت شدن در طول سال های پایانی عمرشان، به خویشاوندتان خودشان، همانند بچه هایشان، وابستگی پیدا می کنند.

این شرایط برای اغلب فرزندان بزرگسال یک شرایط سختی را ایجاد می کند، چرا که آنها خانواده خودشان را دارند که نگران آن هستند. در صورتیکه یک همسری داشته باشید که از شما مراقبت کند، مسولیت فرزندان خودتان را کاهش خواهید داد.

همچنین به فرزندانتان بگویید که لازم نیست همانند گذشته نگرانتان باشند، چرا که تنها نیستید. شما یک فردی در کنارتان دارید که از شما مراقبت می کند و در صورتیکه بیمار باشید یا آسیب دیده باشید، به شما کمک خواهد کرد.

به آنها بگویید که ازدواج کردن شما به معنای مسولیت کمتر برای آنها می باشد

3. به آنها بگویید که ازدواج کردن شما به معنای مسولیت کمتر برای آنها می باشد.

زمانیکه تنها باشید، برای انجام دادن یک سری کارهای خاص به فرزندانتان وابستگی خواهید داشت.

شاید از فرزندانتان بخواهید که شما را برای خرید وسایل مورد نیازتان به فروشگاه ببرند یا زمانیکه بخواهید در مورد مالیات با آنها مشورت کنید، مجبور باشید به آنها زنگ بزنید.

تا زمانیکه در کنار فردی باشید که با او ازدواج کرده اید، احتمالا هیچ نیازی به کمک سایر افراد نخواهید داشت. این شرایط می تواند فشار موجود بر روی بچه هایتان را کمتر کند.

روش سه – آرام کردن اضطراب بچه هایتان

. آنها را مطمئن کنید که نسبت به کاری که می خواهید انجام دهید، اطلاع کاملی دارید

1. آنها را مطمئن کنید که نسبت به کاری که می خواهید انجام دهید، اطلاع کاملی دارید.

شاید بچه های شما بر این باور باشند که همسر جدیدتان از شما سوء استفاده خواهد کرد یا یک فرد نامناسبی برای شما است.

با این وجود، شما یک فرد بالغی هستید و خودتان می توانید تصمیم گیری کنید. به آنها اطلاع دهید که نگرانیشان را درک می کنید، ولی انتخاب درستی در مورد خودتان داشته اید.

برای مثال می توانید بگویید “من مطلع هستم که به من اهمیت می دهید و نگرانید که تصیمیم اشتباهی بگیرم.

با این وجود من می توانم از خودم مراقبت کنم و به تصمیم خودم اعتماد دارم.” امیدوار باشید که حرف های شما بر روی آنها تاثیرگذار باشد و همسر جدید شما را بپذیرند.پ

در مورد سوگوار بودن فرزندانتان در رابطه با سرپرست فوت شده حساس باشید

2. در مورد سوگوار بودن فرزندانتان در رابطه با سرپرست فوت شده حساس باشید.

است شما بتوانید این شرایط را پشت سر بگذارید و یک زن یا شوهر جدیدی داشته باشید، ولی ممکن است فرزندانتان نتوانند یک مادر یا پدر جدیدی را قبول کنند.

در زمانیکه می خواهید همسر جدیدتان را وارد خانواده کنید، باید این مورد را در نظر داشته باشید. به نحوی برخورد نکنید که انگار همسر فوت شده تان هیچ وقت وجود نداشته است.

باید از طریق انجام دادن رسوم خانوادگی از همسر فوت شده تان تجلیل کنید و خاطرات مشترکی که با هم داشته اید را بیان کنید.

در زمانیکه یک همسری فوت می کند، فرزندان نگران این موضع خواهند بود که یک همسر جدید سعی خواهد کرد تا جای سرپرست فوت شده شان را بگیرد.

فرزندانتان را مطمئن کنید که شما و همسر جدیدتان به سرپرستی که فوت کرده است، افتخار خواهید کرد و یاد او را گرامی خواهید داشت.

به فرزندانتان بگویید که از آنها انتظار ندارید که همسر جدیدتان را به اندازه همسر قبلی تان دوست داشته باشند.

در صورتیکه این رابطه جدید بلافاصله بعد از فوت شدن همسرتان شکل بگیرد، باید با احتیاط کامل عمل کنید.

در صورتیکه زمان زیادی از فوت همسرتان گذشته باشد، می توانید از فرزندانتان انتظار بیشتری در مورد درک شرایط خودتان داشته باشید.

نحوه مدیریت شرایط بعد از طلاق را مشخص کنید

3. نحوه مدیریت شرایط بعد از طلاق را مشخص کنید.

در صورتیکه شما و همسر قبلی تان از هم طلاق بگیرید، عکس هایش همچنان در خانه شما وجود خواهند داشت. این بدان معنا است که شما باید به روابط اجتماعی خودتان با همسر قبلیتان و همچنین همسر جدیدتان ادامه دهید.

سعی نکنید که همسر جدیدتان را به عنوان والدین بچه هایتان در نظر بگیرید. به نقش همسر قبلی تان بعد از طلاق احترام بگذارید و همچنان او را به عنوان سرپرست فرزندانتان در نظر بگیرید.

می توانید به بچه هایتان بگویید که “همسر جدید من تلاش نمی کند که نقش سرپرست شما را داشته باشد.

بلکه سعی می کنید که به یک روش متفاوتی بخشی از زندگی شما باشد. ما به رابطه شما با پدرتان احترام می گذاریم. ما نمی خواهیم که در رابطه مابین شما دخالت کنم.”

در مورد وضعیت مالی خودتان صحبت کنید

4. در مورد وضعیت مالی خودتان صحبت کنید.

هر چند که این مورد می تواند به عنوان یک مورد خودپسندانه در نظر گرفته شود، ولی در صورتیکه با یک فرد جدیدی ازدواج کنید، ممکن است فرزندانتان نگران بحث های مربوط به ارث و میراثتان باشند.

ممکن است آنها نگران این موضوع باشند که همسر جدیدتان صاحب مواردی شود که فرزندانتان احساس می کنند به خودشان تعلق خواهد گرفت.

باید به آنها اطلاع دهید که دارایی هایتان همچنان به آنها تعلق خواهند داشت و می توانید این مورد را در وصیت نامه خودتان بنویسید.

همچنین در صورتیکه عقد نامه نکاح داشته باشید، می توانید این مورد را در عقد نامه خودتان یادآوری کنید.

این کار مانع از آن خواهد شد که در صورت طلاق دادن همسر جدیدتان، این فرد بتواند بخش قابل توجهی از دارایی تان را تصاحب شود. در رابطه با این موارد با بچه های خودتان صحبت کنید تا درک بهتری نسبت به موقعیت موجود داشته باشند.

یک زمانی را به تنها بودن با فرزندانتان اختصاص دهید

5. یک زمانی را به تنها بودن با فرزندانتان اختصاص دهید.

سعی کنید در برخی مواقع با فرزندانتان تنها باشید و همسر جدیدتان پیش شما نباشد.

یکی از عللی که در نپذیرفتن همسر جدیدتان توسط بچه هایتان نقش دارد، عبارت از این است که آنها فکر می کنند نخواهند توانست با شما تنها باشند؛ ولی الان آنها می تواند فقط با شما صحبت کنند و همسرتان در پیش شما قرار ندارد.

از طریق صحبت کردن به صورت تنها با بچه های خودتان و بدون حضور همسرتان، آنها این احساس را نخواهند داشت که به دلیل رابطه جدید شما، موقعیتشان در پیش شما تقلیل یافته است.

نویسنده: Klare Heston, LICSW

به روز رسانی شده در: 7 آوریل 2019 , ترجمه : کانون مشاوران ایران

نحوه تحمل کردن یک بحران خانوادگی

در صورتیکه یکی از اعضای خانواده شما در بیمارستان بستری باشد، یا فرد تامین کننده هزینه های خانواده شغلش را از دست داده باشد .

یا اینکه اختلاف و دعوای خانوادگی شما به یک سطحی فراتر از سطح مورد انتظار شما رسیده باشد، دچار یک بحران خانوادگی خواهید شد که هیچ شخصی دوست نخواهد داشت آن را تحمل کند.

با این وجود یک سری روش هایی برای مقابله با این شرایط وجود دارند و همچنین یک سری روش های برای رفع این شرایط قابل استفاده هستند.

این مقاله به شما کمک می کند تا خودتان را با این شرایط انطباق بدهید و با پشت سر گذاشتن بحران خانوادگی به زندگی خودتان ادامه دهید.

مراحل:

این مورد را بپذیرید که ممکن است در برخی شرایط یکی از افراد در خانه نباشند

1. این مورد را بپذیرید که ممکن است در برخی شرایط یکی از افراد در خانه نباشند؛

مثلا می تواند در بیمارستان بستری باشد یا اینکه فوت شده باشد.

این شرایط می تواند سخت باشد، به خصوص در صورتیکه روش قبلی شما برای مقابله با مشکلات، عبارت از بی توجهی به مشکل باشد ولی به منظور بهبود شرایط باید در ابتدا شرایط ایجاد شده را قبول کنید.

این نکته را فراموش نکنید که داغداری و غمگینی هیچ اشکالی ندارد، ولی نباید در مشکل غرق شوید. موارد اتفاق افتاده را بپذیرید، ولی در طول کل روز افسرده نباشید و احساس تاسف نداشته باشید.

قدرتی که در این شرایط دارید را تحلیل کنید

2. قدرتی که در این شرایط دارید را تحلیل کنید.

مشخص کنید که برای رفع مشکل پیش آمده چه کارهایی می توانید انجام دهید. با خودتان کاملا صادق باشید.

حتی در برخی مواقع به منظور آرامتر کردن خودتان، می توانید یک سری ایده های خنده داری را مطرح کنید (من می توانم یک جنی را احضار کنم که می تواند او را معالجه کند و به خانه برگرداند).

مواردی که نمی توانید انجام بدهید را بپذیرید. همچنین در مورد آن با خودتان صادق باشید. شما یک فرد کاملی نیستید و این شرایط پیش آمده کاملا عادی است.

کارهایی که می توانید انجام دهید را بررسی کنید و مشخص کنید که کدام یک از آنها منطقی هستند

3. کارهایی که می توانید انجام دهید را بررسی کنید و مشخص کنید که کدام یک از آنها منطقی هستند.

محدودیت های زمانی، پولی و مکانی را در نظر بگیرید.

در مورد کارهایی که می خواهید انجام دهید، فکر کنید.

موارد مورد نیاز برای هر مرحله، شامل افراد و لوازم، را در نظر داشته باشید.

در مورد کارهایی که می توانید انجام دهید، یک برنامه مشخصی داشته باشید

4. در مورد کارهایی که می توانید انجام دهید، یک برنامه مشخصی داشته باشید.

قوانین این برنامه باید همانند قوانینی باشند که برای دستیابی به هدف وجود دارند.

زمان، مکان، نحوه، موارد و حتی دلیل موجود را به صورت صریح مشخص کنید.

این برنامه را با سایر افراد مورد اعتماد و افرادی که می توانند کمک کنند، به اشتراک بگذارید.

نقشه را دنبال کنید

5. نقشه را دنبال کنید.

برای دستیابی به هدف تلاش کنید؛ در هر زمانی باید یک مرحله مشخصی را انجام دهید.

تغییرات و تعدیل های ضروری در مورد نقشه تان را بپذیرید؛ چه از طریق حذف کردن برخی مراحل یا اضافه کردن مراحل جدید.

در حین نیاز داشتن درخواست کمک کنید

6. در حین نیاز داشتن درخواست کمک کنید.

در صورتیکه با والدین یا برادر یا خواهرتان رابطه خوبی داشته باشید، از آنها درخواست کمک کنید.

از دوستانتان بخواهید که در موقع نیاز به شما کمک کنند.

برای دریافت حمایتی که نیاز دارید، بازی های ویدئویی، مواد مخدر، غذا یا سایر اعتیادهای ناسالم را مورد استفاده قرار ندهید. این موارد منجر به ایجاد مشکلات مداومی خواهند شد و احتمالا به دلیل این کاری که کرده اید، بعدا پیشمان خواهید شد.

یک زمان مناسبی را برای غمگین بودن و سوگواری در نظر بگیرید

7. یک زمان مناسبی را برای غمگین بودن و سوگواری در نظر بگیرید.

زمان و تعداد دفعات این کار می تواند متغیر باشد.

خودتان را مضمحل نکنید.

به سایر اعضای خانواده تان دلداری دهید و به آنها کمک کنید تا از این شرایط خارج شوند

8. به سایر اعضای خانواده تان دلداری دهید و به آنها کمک کنید تا از این شرایط خارج شوند.

این مورد کمک قابل توجهی به آنها خواهد کرد، به خصوص در صورتیکه آنها کوچکتر از شما باشند.

همچنین این کار به خود شما هم می تواند کمک کند.

به منظور نشان دادن صدمه ای که دیده اید، روزنامه نویسی کنید یا یک سری کارهای هنری دیگری بسازید

9. به منظور نشان دادن صدمه ای که دیده اید، روزنامه نویسی کنید یا یک سری کارهای هنری دیگری بسازید.

این کار به شما کمک خواهد کرد تا صدمه صورت گرفته را بدون دچار شدن به افسردگی، یادآوری کنید.

کارهای هنری و روزنامه نویسی شما بعد از پشت سر گذاشتن بحران خانوادگی، ارزش بسیار زیادی خواهند داشت.

در صورتیکه برخی افراد با هم جر و بحث کنند، به هیچ وجه از طرف خاصی جانبداری نکنید

10. در صورتیکه برخی افراد با هم جر و بحث کنند، به هیچ وجه از طرف خاصی جانبداری نکنید.

این کارتان باعث خواهد شد که یک طرف احساس ناراحتی کند و از پیش شما برود و طرف مقابل احساس قدردانی شدن و درک شدن داشته باشد.

در صورتیکه خودتان در رابطه با موضوع مورد بحث یک عقیده خاصی داشته باشید، بی طرف بودن برایتان سخت خواهد بود.

سعی کنید که عقاید و نظرات خودتان را به نحوی بروز دهید که نشان دهنده دوست داشتن یک طرف خاصی نباشند.

مواردی که اتفاق افتاده است را به عنوان موارد اتفاق افتاده (یا در حال وقوع) در نظر بگیرید و آن را فراموش کنید

11. مواردی که اتفاق افتاده است را به عنوان موارد اتفاق افتاده (یا در حال وقوع) در نظر بگیرید و آن را فراموش کنید.

در صورت لزوم شرایط زندگی خودتان را با شرایط جدید انطباق دهید، ولی اجازه ندهید که صدمه ایجاد شده به صورت کاملی بر روی زندگی شما تاثیرگذار باشد.

در صورتیکه نامه نوشتن به شما کمک می کند، می توانید به اعضای خانواده تان که از شما دور شده اند یا فوت شده اند، یک نامه ای بنویسید.

توصیه ها:

  • باید همواره این نکته را به یاد داشته باشید که اقدامات شما بر روی سایر افراد تاثیر می گذارد.
  • سعی کنید که یک حالت ظاهری خوبی داشته باشید، ولی شرایط واقعی خودتان را به دوستان صمیمیتان نشان دهید.
  • در صورتیکه موافقت شود که جزئیات مربوط به بحران خانوادگی به صورت یک راز نگه داشته شوند، قبل از گفتن این موارد به دوستان صمیمی خودتان، از والدینتان اجازه بگیرید. از بهترین دوستان خودتان قول بگیرید که این موارد را به سایر افراد اطلاع ندهند.

هشدارها:

  • هیچ شخصی را سرزنش نکنید. فردی که شما او را به عنوان عامل ایجاد بحران می دانید، احتمالا خودش هم چنین احساسی داشته باشد و احساس گناه بکند.
  • این برداشت را نداشته باشید که گفتن این بحران به یک فرد دیگری، نشان دهنده ضعیف شما می باشد. این مورد واقعیت ندارد. هر شخصی به یک محرم اسرار و رازدار نیاز دارد.

به روز رسانی شده در: 26 سپتامبر 2018 ,ترجمه : کانون مشاوران ایران

روش های سرگرم شدن با خانواده (در خانه)

روش های زیادی برای سرگرم شدن در خانه به همراه خانواده وجود دارد. برخی از این روش ها در این مقاله توضیح داده شده اند.

مراحل:

گفتن یک سری داستان هایی به یکدیگر

1. گفتن یک سری داستان هایی به یکدیگر.

می توان یک سری داستان های خوبی را در زمان خانواده تعریف کرد و به همراه خانواده سرگرم شد.

نگاه کردن به آلبوم عکس ها

2. نگاه کردن به آلبوم عکس ها.

تصاویر قدیمی می توانند به شما یادآوری کنند که در گذشته چه کارهایی کرده اید. برای مثال می توانید عکس های مربوط به تعطیلات خودتان در چند سال قبل را ببینید. آیا آن خاطرات را به یاد دارید!
3. بازی کردن. هر بازی می تواند خوب باشد. سه نوع از بهترین بازی هایی که وجود دارند عبارتند از:

  • بازی های تخته ای: هر بازی تخته ای، همانند بازی Sorry!،  Truble یا هر مورد دیگری می تواند چند نفر را با هم مشغول کند.
  • بازی های ویدئویی: این بازی ها می توانند کل خانواده را سرگرم کنند. بازی های Wii، همانند Wii Sports، Wii Play یا هر مورد دیگری می تواند مفید باشد؛ این بازی ها تا چهار نفر را می توانند مشغول کنند.
  • همچنین بازی های کارتی، همانند Yu-Fi-Oh! یا Pokeman هم می توانند خانواده را سرگرم کنند.
خواندن ترانه های مشهور!

4. خواندن ترانه های مشهور!

این روش یک روش خوبی برای بررسی کردن مهارت آواز خوانی کل خانواده می باشد.

دیدن یک فیلم

5. دیدن یک فیلم.

هر فیلمی می تواند مناسب باشد. برخی از فیلم ها خنده دار هستند، در حالیکه سایر فیلم ها اکشن هستند. این به خودتان بستگی دارد که چه نوع فیلمی را انتخاب کنید.

در صورتیکه امروز یک مسابقه ورزشی برگزار شود، آن بازی را ببینید!

6. در صورتیکه امروز یک مسابقه ورزشی برگزار شود، آن بازی را ببینید!

تیم خودتان را تشویق کنید!

7. ویدئوهای یوتیوب را در اینترنت ببینید.

از طریق دیدن یک سری موزیک ویدئو یا ویدئوهای خنده دار یا محبوب، خودتان را سرگرم کنید.

به روز رسانی شده در: 4 نوامبر 2019 , ترجمه : کانون مشاوران ایران

زندگی کردن با نابرادری و ناخواهری جدید

خانواده های ناخوانده (دارای ناپدری، نامادری، نابرادری یا ناخواهری) هر سال بیشتر می شوند، ولی کودکان به راحتی نمی توانند خودشان را با شرایط زندگی در این خانواده های نوظهور تطبیق دهند.

در صورتیکه شما هم دارای چنین خانواده ای باشید، به عنوان یک بخشی از خانواده ترکیب شده طبیعی خواهد بود که یک سری اختلافاتی با نابرادری ها و ناخواهری های خودتان داشته باشید.

است که بتوانید اختلافات مابین خودتان و نابرادری ها و ناخواهری های خودتان را از بین ببرید یا اینکه به این نتیجه برسید که رابطه برقرار کردن با این افراد سخت می باشد.

ولی شما همچنان می توانید نحوه زندگی کردن با اعضای جدید خانواده را یاد بگیرید و حتی از بودن در کنار آنها لذت ببرید – فقط باید بر روی ایجاد روابط متمرکز شوید، برخی از فاصله های موجود را همچنان حفظ کنید و سعی کنید که به فرآیند “ترکیب شدن” خانواده کمک کنید.

بخش یک – مدیریت اختلافات  موجود با نابرادری ها و ناخواهری ها

قبل از رفتن به پیش نابرادری یا ناخواهریتان، خونسرد باشید

1. قبل از رفتن به پیش نابرادری یا ناخواهریتان، خونسرد باشید.

در صورتیکه به دلیل حرف ها یا کارهای نابرادری یا ناخواهریتان عصبی باشید، قبل از نزدیک شدن به این فرد حتما باید خونسردی خودتان را حفظ کنید.

در غیر اینصورت، ممکن است یک حرفی بگویید یا یک کاری انجام دهید که دوست ندارید؛ حتی ممکن است یک دعوای فیزیکی مابین شما و نابرادری یا ناخواهریتان صورت بگیرد.

به منظور دستیابی به آرامش می توانید از روش های ریلکسیشن استفاده کنید که برخی از آنها عبارتند از:

  • روش های تنفس عمیق
  • تصور کردن یک مکان آرام، همانند ساحل آفتابی یا جنگل با شکوه
  • انجام دادن برخی از حرکات آرامش بخش یوگا
به صورت مثبت و مستقیم در صدد رفع مشکلات موجود باشید

2. به صورت مثبت و مستقیم در صدد رفع مشکلات موجود باشید.

در صورتیکه به دلیل حرف ها یا کارهای نابرادری یا ناخواهریتان ناراحت شوید، باید این مشکل را با استفاده از یک روش مفیدی رفع کنید. برای مثال می توانید از ارتباط مستقیم و مثبت استفاده کنید.

یک سری کارهای ساده ای همانند مشخص کردن یک زمانی برای صحبت کردن و استفاده از جملاتی که با “من” شروع می شوند، می تواند به شما کمک کند تا رابطه مثبت تری با نابرادری یا ناخواهریتان داشته باشید.

از نابرادری یا ناخواهریتان بپرسید که چه زمانی برای صحبت کردن خوب است.

می توانید به این فرد بگویید که “سلام، من باید در مورد یک مسئله مهمی با شما صحبت کنم. آیا بعد از شام وقت دارید با هم صحبت کنیم؟”

در حین مطرح کردن نگرانی ها و دغدغه های خودتان از جمله هایی استفاده کنید که با “من” شروع می شوند. استفاده از این جملات به شما کمک خواهد کرد تا حرفهایتان بر روی نابرادری یا ناخواهریتان متمرکز نباشد و این فرد یک حالت دفاعی به خودش نگیرد.

برای مثال می توانید بگویید که “به دلیل حرفی که امروز در مدرسه به من گفتید، از دست شما ناراحت هستم. من شنیدم به یک فردی گفتید که من رنجش آور هستم و این موضوع منجر به ناراحتیم شده است.”

به نابرادری یا ناخواهری که شما را اذیت می کند، تهمت نزنید. فقط احساساتی که داشته اید را بیان کنید.

سعی کنید بر روی دیدگاه خودتان متمرکز باشید نه دیدگاه نابرادری یا ناخواهریتان.

به حرف های نابرادری یا ناخواهریتان گوش دهید

3. به حرف های نابرادری یا ناخواهریتان گوش دهید.

بعد از گفتن احساسات خودتان به نابرادری یا ناخواهریتان، نوبت شما خواهد بود که گوش دهید. از طریق خاموش کردن تلویزیون، بستن لپتاب و کنار گذاشتن موبایل خودتان مانع از ایجاد اختلال خاصی شوید.

به منظور اینکه نشان دهید به حرف طرف مقابلتان گوش می دهید، از زبان بدن استفاده کنید؛ برای مثال به صورت نابرادری یا ناخواهریتان نگاه کنید، ارتباط چشمی ایجاد کنید و به سمت او خم شوید.

همچنین شما از طریق تکان دادن سرتان و پرسیدن یک سری سوالات در صورت نفهمیدن منظور طرف مقابلتان، می توانید نشان دهید که به حرفهایش گوش می هید.

برای مثال، شما می توانید بگویید که “من احساس می کنم منظور شما این باشد که به دلیل حرفی که امروز صبح به شما زدم، از دست من ناراحت هستید، ولی کار شما منجر به ناراحتی من نشده است. آیا منظورتان را درست فهمیده ام؟”

مواردی که دوست دارید در آینده اتفاق بیافتند را بگویید

4. مواردی که دوست دارید در آینده اتفاق بیافتند را بگویید.

بعد از صحبت کردن در مورد حرف ها یا کارهای نابرادری یا ناخواهریتان که منجر به ناراحتی شما شده است، باید در مورد آینده هم صحبت کنید.

نابرادری یا ناخواهری شما نباید حرف های گذشته اش را تکرار کند. با این وجود، باید توضیح دهید که دوست دارید این فرد در موقعیت های مشابه در آینده، چه کارهایی انجام دهد.

برای مثال، می توانید از نابرادری یا ناخواهریتان تقاضا کنید تا در مورد شما با همکلاسیش صحبت نکند.

به جای اینکار، می توانید از این فرد بپرسید که آیا کارهای یا حرف های شما منجر به ناراحتیش شده است یا نه؛

در این صورت می توانید این کارها یا حرف های اذیت کننده تان را تکرار نکنید. می توانید بگویید که “در صورتیکه این مورد تکرار شود، لطفا به من هشدار بدهید.

من واقعا دوست دارم که با هم باشیم و فکر می کنم که این مورد برای هر دو ما خوب خواهد بود.”

از دعوای فیزیکی یا اسم گذاشتن بر روی یکدیگر اجتناب کنید

5. از دعوای فیزیکی یا اسم گذاشتن بر روی یکدیگر اجتناب کنید.

عصبانیت می تواند شرایط موجود را وخیم تر کند، ولی باید از داشتن دعوای فیزیکی با نابرادی یا ناخواهری یا اسم گذاشتن بر روی هم اجتناب کنید.

در غیر اینصورت شرایط موجود به مرور زمان وخیم تر خواهد شد. همچنین در زمانیکه افراد عصبانی هستند، دوست خواهند داشت که سایر افراد را هم عصبانی کنند.

به منظور رفع عصبانیت نابرادری یا ناخواهریتان، نباید روش برخورد شما مشابه با روش برخورد طرف مقابلتان باشد.

برای مثال، در صورتیکه برادر یا خواهرتان به سر شما داد بزند، باید صدای خودتان را پایین بیاورید و کاملا آرام صحبت کنید.

در صورتیکه نابرادری یا ناخواهریتان به شما نزدیک شود، چند قدم به عقب بردارید تا یک فاصله ای مابین شما وجود داشته باشد.

این کار به شما کمک خواهد کرد تا بر روی شرایط موجود کنترل داشته باشید و نابرادری یا ناخواهریتان را آرام کنید.

بخش دو – ایجاد روابط

بر روی خودتان تمرکز کنید

1. بر روی خودتان تمرکز کنید

در واقع اکثر مشکلاتی که مابین شما و نابرادری یا ناخواهریتان وجود دارند، به دلیل رقابت، هم چشمی و حسادت ایجاد می شوند.

در صورتیکه احساس کنید به نابرادری یا ناخواهریتان بیشتر توجه می شود یه به صورت متفاوتی با وی برخورد می شود، در این صورت شرایط سختی برای شما ایجاد خواهد شد.

بهترین کاری که می توانید انجام دهید عبارت از اجتناب کردن از چنین رقابت هایی می باشد.

این نکته را به یاد داشته باشید که ممکن است نابرادری یا ناخواهریتان در خانه قبلیش عادت کرده باشد که یک سری رفتارهای متفاوتی داشته باشد یا عادت کرده باشد که والدینش برخورد متفاوتی با وی داشته باشند.

شما قابل مقایسه و مشابه با یکدیگر نیستید.

در صورتی که والدین واقعی یا ناپدری یا نامادریتان یک مقدار مابین شما و نابرادری و ناخواهریتان تفاوت قائل شوند، ناراحت نشوید.

برای مثال ممکن است که شما همچنان به مدارس قبلیتان بروید، ورزش های متفاوتی با هم انجام دهید یا هدیه های تولد مختلفی دریافت کند.

برخورد متفاوت را با برخورد غیرمنصفانه اشتباه نگیرید. ولی در صورتیکه احساس کنید یک موردی شما را اذیت می کند

– برای مثال در صورتی که احساس کنید ترتیبات یا کارهای مربوط به خانه به صورت نامتوازن توزیع شده است – احساسات واقعی خودتان را بیان کنید.

روابط جدید والدین بیولوژیک خودتان را با نابرادری ها و ناخواهری هایتان بپذیرید.

2. روابط جدید والدین بیولوژیک خودتان را با نابرادری ها و ناخواهری هایتان بپذیرید.

مورد دیگری که می تواند منجر به ایجاد رقابت شود، عبارت از توجه می باشد، به خصوص توجه صورت گرفته از طرف والدین.

دقیقا همانطور که ناپدری یا نامادری خودتان تمایل خواهند داشت روابط نزدیکی با شما داشته باشند، والدین بیولوژیک شما تمایل خواهند داشت تا با نابرادری ها و ناخواهری هایتان رابطه برقرار کنند.

این شرایط می تواند منجر به ایجاد تنفر یا حسادت در شما شود. ولی همواره باید به یاد داشته باشید که این مورد کاملا طبیعی است و همه شما باید باهم رابطه داشته باشید.

این نکته را به یاد داشته باشید که نمی توانید انتظار داشته باشید زمان، عشق و توجه والدینتان به صورت کلی به شما اختصاص یابد.

همچنین شما می توانید این احساسات را با برادران و خواهران طبیعی خودتان به اشتراک بگذارید – چرا نتوانید این احساسات را با سایر افراد به اشتراک بگذارید؟

مطمئن شوید که والدینتان، عشقشان نسبت به شما را متوقف نخواهند کرد. در واقع در اکثر خانواده های ترکیب شده، والدین همچنان روابط نزدیکشان را با بچه های خودشان حفظ می کنند و به آنها احترام می گذارند.

روابط قبلی شما از بین نخواهد رفت، هر چند که برخی از جنبه های آن در خانواده جدید تغییر خواهد یافت.

به عنوان یک خانواده، کارهایتان را با هم انجام دهید

3. به عنوان یک خانواده، کارهایتان را با هم انجام دهید.

یکی از روش هایی که با استفاده از آن می توانید احساس رقابت ایجاد شده را از بین ببرید، عبارت از این است که به عنوان یک خانواده برخی از کارها را با هم انجام دهید.

بعد از آنکه به عنوان یک خانوار در کنار هم باشید، نحوه برخورد ناپدری، نامادری، ناخواهری یا نابرادری تان را مشاهده کنید  و برخی از تجاربتان را با هم به اشتراک بگذارید، روابط نزدیک تری با هم خواهید داشت.

این کار به شما کمک خواهد کرد تا یک سری روابطی مابینتان ایجاد شود.

برای مثال به عنوان خانواده نابرادری یا ناخواهریتان می توانید در تمرین فوتبال، رقابت های شنا یا بازی های مدرسه ای این فرد حضور داشته باشید.

همچنین می توانید سایر افراد را ترغیب کنید که در فعالیت های مربوط به شما هم شرکت داشته باشند.

سعی کنید که به عنوان یک خانواده با هم شام بخورید و از این فرصت به منظور صحبت کردن در رابطه با موضوعات مورد علاقه خانواده تان استفاده کنید.

برای مثال می توانید بگویید که “خب الیزا، من شنیدم که قرار است در مدرسه کلارینت (نوعی ابزار موسیقی) بزنی. بهترین قطعه تو کدام قطعه است؟”

سعی کنید که با برادران یا خواهران جدیدتان به صورت رو در رو صحبت کنید

4. سعی کنید که با برادران یا خواهران جدیدتان به صورت رو در رو صحبت کنید.

ایجاد روابط خانوادگی به شما و نابرادری ها و ناخواهری هایتان کمک خواهد کرد تا رابطه خوبی با هم داشته باشید.

همچنین در صورتیکه برخی مواقع با هم تنها باشید، ممکن است که یک سری روابط شخصی مابین شما ایجاد شود.

هیچ نیازی نیست که شما بهترین دوست نابرادری یا ناخواهریتان باشید. ولی می توانید یک رابطه مودبانه و احترام آمیزی با این افراد داشته باشید.

از نابرادری یا ناخواهری یتان بخواهید که به همراه شما پیاده روی، دوچرخه سواری، بازی بسکتبال یا یک فعالیت دیگری انجام دهد.

این فرصت به منظور پیدا کردن علایق مشترکتان استفاده کنید.

برای مثال می توانید بگویید که “خب کرایگ، دوست داری در وقت آزادت چه کار کنید؟ واقعا؟ من هم این را دوست دارم.”

در صورتیکه هر دوتان به یک مدرسه بروید، می توانید در مدرسه با هم حرف بزنید یا برای غذا خوردن با هم به رستوران بروید.

بخش سه – حفظ کردن فاصله و فضای مربوط به خودتان

از خانواده تان بخواهید که یک اتاقی برای خودتان داشته باشید

1. از خانواده تان بخواهید که یک اتاقی برای خودتان داشته باشید.

همچنین نداشتن حریم کافی و فضاهای شخصی کافی هم می تواند منجر به ایجاد اختلاف مابین شما و نابرادری یا ناخواهریتان شود.

شاید از شما درخواست شود که اتاق قبلیتان را تقسیم کنید یا به صورت مشترک از آن استفاده کنید.

فضای شخصی یک مورد مهمی است و می تواند نقش مفیدی در ایجاد روابط خوب مابین شما و والدین طبیعتان داشته باشد.

همچنین برخی از کارشناسان توصیه می کنند که در صورت امکان پذیر بودن، نابرادری ها یا ناخواهریها اتاق های مجزایی داشته باشند.

والدینتان نباید این احساس را داشته باشند که استفاده مشترک از یک اتاق، یک مورد خیلی مهمی است.

به صورت صریح و صادقانه احساس خودتان را بیان کنید؛ برای مثال می توانید بگویید که “پدر، من نگران هستم. من X را به خوبی نمی شناسم و به اتاق خودم نیاز دارم.”

ممکن است که والدین و ناپدری یا نامادری شما پول کافی برای تهیه کردن یک خانه بزرگتر نداشته باشد. در این صورت می توانید یک سری سازش ها و توافقاتی با هم داشته باشید.

برای مثال در صورتیکه نابرادری ها یا ناخواهریهایتان را چند وقت به چند وقت ببینید، می توانید پیشنهاد دهید که در روزهایی که این فرد به خانه تان می آید، به صورت مشترک از یک تخت بزرگی استفاده کنید.

در مورد به اشتراک گذاری صحبت کنید

2. در مورد به اشتراک گذاری صحبت کنید.

به اشتراک گذاری یک مورد خوبی است. ولی در برخی مواقع نیاز است که ما یک سری محدودیت هایی را در رابطه با موارد مشترک وضع کنیم.

برای مثال در مورد اتاق خودتان، شاید یک سری لباس ها، عروسک ها و وسایلی داشته باشید که نخواهید نابرادری یا ناخواهریتان از آنها استفاده کند.

این مورد کاملا طبیعی است. این محدودیت ها به شما کمک خواهد کرد تا مشکلات خودتان با نابرادری یا ناخواهریتان را به سطح حداقلی برسانید.

نباید این انتظار از شما وجود داشته باشد که همه چیز را با نابرادری یا ناخواهریتان به اشتراک بگذارید یا همه وسایل خودتان را به عنوان وسایل اشتراکی در اختیار بقیه افراد قرار دهید.

در صورتیکه به صورت مشترک از اتاق استفاده کنید، در رابطه با موارد مشترک و مواردی که می خواهید به صورت تنها استفاده کنید، با والدین طبیعی (یا ناپدری یا نامادریتان) صحبت کنید.

برای مثال، به سختی می توانید مانع از استفاده نابرادری یا ناخواهریتان از تلویزیون یا کامپیوتر اتاق مشترکتان شوید. ولی می توانید استفاده از تلفن یا آی پد خودتان را کنترل کنید.

در صورتیکه نابرادری یا ناخواهریتان محدودیت های مشخص شده را رعایت نکند، در رابطه با این موضوع با والدینتان صحبت کنید.

برای مثال می توانید بگویید که “مامان، آیا می توانید با X در مورد استفاده از لباس های من صحبت کنی؟ من این کار را دوست ندارم” یا “پدر، X یادداشت های روزانه ام را می خواند. او باید درک کند که این یادداشت یک مورد شخصی است.”

یک زمانی را برای تنها بودن در نظر بگیرید

3. یک زمانی را برای تنها بودن در نظر بگیرید.

شما و نابرادری یا ناخواهریتان نباید کل زمانتان را در کنار هم سپری کنید. هر دو شما نیاز دارید برخی مواقع از هم فاصله داشته باشید؛

این فاصله به معنای بودن در کنار دوستان خودتان یا داشتن یک ملاقات خصوصی با والدین و برادران و خواهران ژنتیکی می باشد. همچنین زندگی کردن با هم در برخی مواقع به معنای جدا بودن می باشد.

ممکن است والدینتان از شما بخواهند که در حین بیرون رفتن به همراه دوستانتان، نابرادری یا ناخواهری خودتان را هم با خودتان ببرید.

این مورد کاملا عادی است، ولی در صورتیکه نیاز باشد که از این فرد فاصله بگیرید، باید در مورد آن حرف بزنید؛

برای مثال می توانید بگویید که “پدر، من هیچ مشکلی در مورد رفتن با X به پیش دوستانم ندارم. ولی در برخی مواقع باید با دوستانم تنها باشم.”

یک مورد مهم دیگری که وجود دارد، عبارت از بودن در کنار خانواده طبیعی تان می باشد.

برای مثال در صورتیکه مادر یا پدر شما وقت کافی داشته باشند، می توانید یک بار یا دو بار در طول هر هفته با آنها جلسه داشته باشید.

حتی برخی از خانواده های ناپدری یا نامادری می توانند یک سری سفرهای مجزایی (بدون شما) داشته باشند تا بتوانند یک زمان مناسبی در کنار هم باشند.

بخش چهار – ترکیب کردن خانواده

درخواست برای شامل شدن در موارد مختلف به مرور زمان

1. درخواست برای شامل شدن در موارد مختلف به مرور زمان.

به یک دلیل خوبی خانواده ناخوانده به عنوان “خانه های ترکیب شده” نامیده می شود. این دلیل عبارت از این است که ادغام دو خانواده با هم به تلاش و سازش نیاز دارد.

به دلیل اینکه شما یک عضوی از خانواده هستید، می توانید در مورد تصمیم گیری های مختلف مربوط به خانواده اظهار نظر کنید. از خانواده تان درخواست کنید که به مرور زمان در بحث های آنها شرکت داشته باشید.

سعی کنید که در حین برنامه ریزی و تعیین قوانین دیدگاه خوتان را بیان کنید، به خصوص در صورتیکه سن شما نسبتا بالا باشید.

همچنین شما برای بیان کردن نظر خودتان می توانید از والدین بیولوژیکیتان اجازه بگیرید؛ برای مثال می توانید بگویید که “پدر، آیا من هم می توانم نظرم را بگویم؟”

بر روی سازش متمرکز باشید. در حالیکه دیدگاه شما به جای خودش اهمیت دارد ولی یک مورد مهمی دیگری که باید مورد توجه قرار بگیرد، عبارت از دیدگاه نابرادری یا ناخواهریتان و تلاش برای دستیابی به یک توافق می باشد.

سعی کنید که نیازهای نابرادری یاناخواهریتان و همچنین نظر آنها در مورد تغییرات را در نظر بگیرید.

برای مثال، در صورتیکه نابرادری یا ناخواهریتان به خانه شما و والدینتان بیاید، در این صورت ممکن است که در مورد محیط جدیدش یا حتی از دست دادن خانه قبلیش یک احساس ناراحتی داشته باشد.

جلسات خانوادگی داشته باشید

3. جلسات خانوادگی داشته باشید.

به منظور تنظیم قواعد خانگی جدید و تقسیم وظایف یک سری جلسات خانوادگی داشته باشید تا هر فردی مسئولیت های خودش را متوجه شود و انتظارات بیش از حدی از یک فردی وجود نداشته باشد.

باید در جلسات خانوادگی نظرات خوتان را بگویید و در مورد به اشتراک گذاری تفکرات یا عقایدتان احساس خجالت نداشته باشید.

 در طول جلسات باید یک ارتباط صریح و مشخصی با هم داشته باشید. در صورتیکه بخواهید اتاق قبلیتان را همچنان داشته باشید، این موضوع و دلایل خودتان را مطرح کنید.

شاید در پایان جلسه به هدف خودتان نرسید، ولی بهتر است که خانواده نظرات کل افراد را در نظر بگیرد.

همچنین شما باید نسبت به نابرادری یا ناخواهری خودتان احترام بگذارید و در طول جلسات خانوادگی یک شنونده خوبی باشید.

این نکته را به یاد داشته باشید که هدف شما عبارت از حل کردن مشکلات است نه برنده شدن در یک جر و بحث. شما در هیچ موردی نمی توانید نظر خودتان را اجرا کنید – یک خانواده جدید باید در مور همه چیز با هم به توافق برسد.

“موارد نرمال” جدید مربوط به خودتان را بپذیرید

3. “موارد نرمال” جدید مربوط به خودتان را بپذیرید.

شما به منظور داشتن یک رابطه با نابرادری و ناخواهری جدیدتان باید یک سری مواردی را بپذیرید. شرایط خانواده شما تغییر خواهد کرد و همانند گذشته نخواهد بود.

در حالیکه شما نمی توانید به گذشته برگردید، ولی می توانید نظر خودتان را در مورد شرایط خانواده جدید بگویید.

این احساس را نداشته باشید که باید فورا به نابرادری یا ناخواهری جدیدتان عادت کنید. ولی در مورد ایجاد روابط با آنها صریح و صادق باشید.

این نکته را به یاد داشته باشید که خانواده تان شرایط جدیدی دارد. این کار می تواند زمان بر باشد و حتی یک مقداری شرایط سختی برای شما ایجاد کند.

این مورد کاملا عادی می باشد و ممکن است عادت کردن به شرایط جدید چند ماه طول بکشد.

سعی کنید که در موارد روتین مربوط به خانواده جدید شرکت کنید. با نابرادری و ناخواهری خودتان شام بخورید، در بازی ها و فعالیت های خانوادگی شرکت کنید و یک دید مثبتی نسبت به روابط خودتان با خانواده ناخوانده داشته باشید.

سیستم های حمایتی پیدا کنید

4. سیستم های حمایتی پیدا کنید.

هر چند که ممکن است شما برای پذیرفتن موارد نرمال جدید و نابرادری و ناخواهری های جدیدتان تلاش کنید، ولی ممکن است در این رابطه با مشکلاتی مواجه شوید.

باید از اعضای خانواده و دوستانتان بخواهید که از شما حمایت کنند. در مورد شرایط جدید با عمه یا عموی خودتان یا عموزاده تان صحبت کنید یا به پیش یکی از دوستان صمیمی تان بروید و با او صحبت کنید.

احساسات و تفکرات خودتان در مورد نابرادری و ناخواهری جدیدتان را با سیستم های حمایتی تان به اشتراک بگذارید تا احساساتتان سرکوب نشوند.

این کار به شما کمک خواهد کرد تا هر نوع اضطراب و استرس مربوط به تغییرات جدید در خانه تان را از بین ببرید و از طرف سایر افراد مورد حمایت قرار بگیرید.

روابط خودتان با خانواده بیولوژیکی تان را همچنان قوی نگه دارید

5. روابط خودتان با خانواده بیولوژیکی تان را همچنان قوی نگه دارید.

در هنگام ترکیب شدن دو خانواده، بیشتر بر روی همکاری دو خانواده با هم به عنوان یک تیم تاکید می شود.

ولی این شرایط نباید باعث شود که روابط شما با والدین و برادران و خواهران بیولوژیکیتان مورد بی توجه قرار بگیرد. حتما با اعضای خانواده طبیعی تان ارتباط داشته باشید و رابطه صمیمیتان را حفظ کنید.

شما همچنان باید یک سری صحبت هایی با والدین بیولوژیکیتان داشته باشید، بدون اینکه ناپدری یا نامادری یا نابرادری یا ناخواهریتان از آن مطلع شود. در مورد کارهای که باید انجام دهید، صریح باشید.

برای مثال می توانید بگویید که “مامان، آیا ما می توانیم چند لحظه خصوصی با هم صحبت کنم؟ من باید در مورد یک موضوعی با شما حرف بزنم.”

همانطور که بیان شد، سعی کنید که در برخی مواقع با والدین و برادران و خواهران طبیعی تان به صورت خصوصی صحبت کنید.

نویسنده: Paul Chrnyak, LPC

به روز رسانی شده در: 29 مارچ 2019 ,ترجمه : کانون مشاوران ایران