اثر بیش‌اعتمادی در روان‌شناسی: تعریف و راه‌های مدیریت آن

آیا تا به حال در مورد چیزی کاملاً مطمئن بوده‌اید، اما بعداً متوجه شده‌اید که کاملاً اشتباه می‌کرده‌اید؟ اگر چنین است، شما سوگیری بیش اعتمادی را تجربه کرده‌اید که به عنوان اثر اعتماد به نفس بیش از حد نیز شناخته می‌شود. این پدیده روانشناختی رایج، همه ما را از تصمیمات روزمره گرفته تا انتخاب‌های مهم زندگی تحت تأثیر قرار می‌دهد و می‌تواند عواقب گسترده‌ای داشته باشد(منبع).

اثر بیش‌اعتمادی چیست؟

اثر اعتماد به نفس بیش از حد، یک سوگیری شناختی است که در آن اعتماد ذهنی فرد به قضاوت‌ها یا توانایی‌هایش از دقت عینی او فراتر می‌رود. به عبارت ساده‌تر، افراد تمایل دارند در مورد آنچه می‌دانند یا می‌توانند انجام دهند، بیش از آنچه واقعیت توجیه می‌کند، اعتماد به نفس داشته باشند.

این سوگیری می‌تواند به صورت‌های زیر بروز کند:

  • بیش‌ارزیابی: باور به اینکه در یک کار بهتر از آنچه واقعاً هستید، هستید.
  • جایگزینی بیش از حد: فکر کردن به اینکه از دیگران بهتر هستید.
  • دقت بیش از حد: داشتن اطمینان بی‌مورد به صحت باورهایتان.

تحقیقات نشان می‌دهد که به ویژه هنگام مواجهه با وظایف دشوار یا ناآشنا، افراد اغلب با وجود اشتباهات مکرر، اعتماد به نفس بالایی نشان می‌دهند.

به عنوان مثال، ممکن است فردی ۱۰۰٪ مطمئن باشد که به یک سؤال به درستی پاسخ داده است، اما ۲۰٪ مواقع اشتباه کند.

در حالی که اعتماد به نفس سالم، انگیزه عمل و یادگیری را ایجاد می‌کند، اعتماد به نفس بیش از حد می‌تواند منجر به تصمیمات پرخطر، نادیده گرفتن بازخوردهای مهم و عدم آمادگی برای چالش‌ها شود. این امر بر بسیاری از جنبه‌های زندگی از جمله کار، تحصیل، امور مالی و تعاملات اجتماعی تأثیر می‌گذارد.

مشاوره اعتماد به نفس

به طور کلی، اثر اعتماد به نفس بیش از حد، تمایل به قضاوت نادرست در مورد دانش و توانایی‌های خودمان را برجسته می‌کند و بر اهمیت فروتنی، بازخورد و خودآگاهی در تصمیم‌گیری تأکید دارد(منبع)(منبع)(منبع).

اعتمادبه‌نفس زیاد چه زمانی خطرناک می‌شود؟

اعتماد به نفس بیش از حد در موقعیت‌هایی خطرناک می‌شود که منجر به تصمیم‌گیری ضعیف، رفتار پرخطر و عدم توجه به هشدارها یا بازخوردهای مهم می‌شود. برخی از نمونه‌های کلیدی عبارتند از:

  • تصمیمات مالی پرخطر: اعتماد به نفس بیش از حد در پیش‌بینی بازارها می‌تواند باعث شود سرمایه‌گذاران ریسک‌های بیش از حدی را بپذیرند و در نتیجه ضررهای مالی قابل توجهی متحمل شوند.
  • نادیده گرفتن پروتکل‌های ایمنی: کوهنوردان بیش از حد مطمئن که در طول صعود به اورست مهلت‌ها را نادیده گرفتند، با عواقب مرگباری روبرو شدند و نشان دادند که خوش‌بینی غیرواقعی چگونه می‌تواند جان انسان‌ها را به خطر بیندازد.
  • خطاهای پزشکی: متخصصان پزشکی بیش از حد مطمئن ممکن است تشخیص‌ها را از دست بدهند یا نظرات دوم را نادیده بگیرند و منجر به پیامدهای مضر برای بیمار شوند.
  • اشتباهات و فرسودگی شغلی در محل کار: تخمین بیش از حد مهارت‌ها می‌تواند باعث شود افراد وظایف بیشتری را نسبت به آنچه می‌توانند انجام دهند، بر عهده بگیرند که منجر به خطا، از دست دادن مهلت‌ها و استرس می‌شود.
  • روابط متشنج: اعتماد به نفس بیش از حد می‌تواند باعث تکبر یا بی‌اعتنایی شود و با تضعیف ارتباط و همکاری به روابط شخصی و حرفه‌ای آسیب برساند.
  • نادیده گرفتن فرصت‌های یادگیری: باور به اینکه یک نفر همیشه درست می‌گوید، مانع سازگاری و رشد می‌شود و اشتباهات و جهل را تداوم می‌بخشد.
  • انتشار اطلاعات نادرست: اعتماد بیش از حد به دانش می‌تواند افراد را به سمت ادعاهای نادرست یا نظریه‌های توطئه سوق دهد و به آسیب‌های اجتماعی دامن بزند(منبع)(منبع)(منبع).

در اصل، اعتماد بیش از حد زمانی خطرناک است که افراد را نسبت به خطرات کور کند، مانع فروتنی و یادگیری شود و رفتار بی‌ملاحظه یا غیراخلاقی را تشویق کند، که اغلب با عواقب جدی شخصی، اجتماعی یا مالی همراه است(منبع)(منبع)(منبع).

نمونه‌های اثر بیش‌اعتمادی در زندگی

  • تصمیمات مالی: افراد اغلب توانایی خود را در مدیریت پول و پیش‌بینی نتایج بازار بیش از حد تخمین می‌زنند که منجر به سرمایه‌گذاری‌های ضعیف یا ریسک‌پذیری بیش از حد می‌شود، مانند سرمایه‌گذاری زیاد در سهام «داغ» بدون تحقیق کافی.
  • مشکلات روابط: اعتماد بیش از حد به درک یا تغییر شریک زندگی می‌تواند باعث سوءتفاهم، درگیری یا انتظارات غیرواقعی شود و به روابط آسیب برساند.
  • انتخاب‌های سلامتی: باور به اینکه فرد آسیب‌پذیر نیست، به خصوص در جوانی و سلامت، منجر به رفتارهای پرخطری مانند بی‌توجهی به رژیم غذایی، ورزش یا معاینات پزشکی می‌شود.
  • استارت‌آپ‌ها و تصمیمات تجاری شکست‌خورده: کارآفرینان اغلب احتمال موفقیت را بیش از حد تخمین می‌زنند که منجر به نرخ بالای شکست استارت‌آپ‌ها می‌شود. مدیران عامل بیش از حد مطمئن ممکن است تصمیمات پرخطری مانند دنبال کردن ادغام‌های غیرعاقلانه یا راه‌اندازی محصولات با آزمایش ضعیف بگیرند.
  • فجایع در محیط‌های پرخطر: فاجعه کوه اورست در سال ۱۹۹۶ تا حدودی ناشی از کوهنوردان بیش از حد مطمئن بود که مهلت‌های ایمنی را نادیده می‌گرفتند و عواقب مرگباری به همراه داشت.
  • اشتباهات و فرسودگی شغلی در محل کار: کارمندان یا مدیران ممکن است به دلیل بیش از حد تخمین زدن مهارت‌های خود، کار بیشتری از آنچه می‌توانند انجام دهند، بر عهده بگیرند که منجر به خطا، استرس و فرسودگی شغلی می‌شود.
  • انتشار اطلاعات نادرست: افراد بیش از حد مطمئن ممکن است ادعا کنند که از حقایق نادرست یا وجود ندارند، آگاه هستند و نظریه‌های توطئه را گسترش می‌دهند و گفتمان عمومی را تضعیف می‌کنند.
  • نادیده گرفتن بازخورد: اعتماد به نفس بیش از حد می‌تواند باعث شود افراد بازخوردها یا هشدارهای مهم را رد کنند و منجر به اشتباهات مکرر و از دست دادن فرصت‌های یادگیری شود(منبع)(منبع).

منبع : اثر بیش‌اعتمادی در روان‌شناسی: تعریف و راه‌های مدیریت آن

توهم کنترل چیست؟ نگاهی عمیق به یکی از رایج‌ترین خطاهای ذهنی انسان

توهم کنترل، که با نام کنترل وهمی نیز شناخته می‌شود، توصیف می‌کند که چگونه ما باور داریم کنترل بیشتری بر رویدادها نسبت به آنچه در واقع هست، داریم. حتی وقتی چیزی تصادفی و شانسی است، اغلب احساس می‌کنیم که می‌توانیم به نحوی بر آن تأثیر بگذاریم(منبع).

چرا فکر می‌کنیم بیشتر از واقعیت کنترل داریم؟

توهم کنترل یک سوگیری شناختی است که در آن افراد توانایی خود را برای تأثیرگذاری یا کنترل رویدادها، به ویژه رویدادهایی که عمدتاً تصادفی یا غیرقابل کنترل هستند، بیش از حد ارزیابی می‌کنند. این پدیده اولین بار توسط روانشناس الن لانگر نامگذاری شد. افراد اغلب در قبال نتایجی که ارتباط علّی کمی با آنها دارند یا اصلاً ندارند، احساس مسئولیت می‌کنند.

دلایل این توهم عبارتند از:

  • افراد فاقد بینش مستقیم در مورد اینکه آیا واقعاً یک رویداد را کنترل می‌کنند یا خیر، هستند و در عوض به قضاوت‌های غیرقابل اعتماد تکیه می‌کنند.
  • این توهم به عنوان یک محافظ عزت نفس عمل می‌کند و باعث می‌شود افراد احساس توانایی کنند و اضطراب در مورد تصادفی بودن یا عدم قطعیت را کاهش می‌دهد.
  • دخالت یا تلاش شخصی در یک نتیجه، احساس کنترل را افزایش می‌دهد، حتی اگر آن تلاش در واقع بر نتایج تأثیر نگذارد.
  • این امر به پدیده‌هایی مانند خرافات (مثلاً پوشیدن پیراهن شانس با این باور که بر نتیجه یک بازی ورزشی تأثیر می‌گذارد) و رفتارهای پرخطر کمک می‌کند.

توهم کنترل، راحتی و حس پیش‌بینی‌پذیری را در یک دنیای نامشخص فراهم می‌کند، اما همچنین می‌تواند منجر به اعتماد به نفس بیش از حد و تصمیم‌گیری ضعیف شود، زمانی که واقعیت با کنترل درک شده در تضاد باشد.

در مجموع، این یکی از چندین توهم مثبت است – تحریف‌های شناختی که اگرچه نادرست هستند، اما به حفظ سلامت روان و انگیزه کمک می‌کنند(منبع)(منبع)(منبع)(منبع).

طراح زندگی خود باشید | چگونه کنترل زندگی خود را به دست بگیریم؟

مثال‌های توهم کنترل در قمار و زندگی روزانه

نمونه‌هایی از توهم کنترل در قمار و زندگی روزمره عبارتند از:

  • دستگاه‌های اسلات: قماربازان معتقدند که فشار دادن دکمه با یک نیرو یا زمان‌بندی خاص می‌تواند بر نتیجه تأثیر بگذارد، حتی اگر نتایج کاملاً تصادفی باشند.
  • بازی‌های تاس: بازیکنان ممکن است تاس را به روشی خاص پرتاب کنند، زیرا معتقدند که با وجود تصادفی بودن پرتاب، شانس آنها افزایش می‌یابد.
  • شرط‌بندی ورزشی: شرط‌بندان اغلب فکر می‌کنند که مطالعه تیم‌ها و بازیکنان به آنها کنترل بر نتیجه را می‌دهد، بدون اینکه متوجه عوامل غیرقابل پیش‌بینی بی‌شماری باشند که بر بازی تأثیر می‌گذارند.
  • انتخاب اعداد لاتاری: مردم معتقدند که انتخاب اعداد لاتاری خودشان در مقایسه با قرعه‌کشی‌های تصادفی، شانس برنده شدن را افزایش می‌دهد، اگرچه همه اعداد احتمال یکسانی دارند.
  • خرافات در زندگی روزمره: همراه داشتن طلسم‌های خوش‌شانسی، پوشیدن لباس‌های خاص یا انجام مراسم قبل از رویدادهای مهم، توهم تأثیر بر نتایج را ایجاد می‌کند.
  • واگذاری کنترل از طریق وکالت: مردم ممکن است فکر کنند انتخاب یک فرد “خوش‌شانس‌تر” یا ماهرتر برای تصمیم‌گیری‌ها (مانند اینکه چه کسی بلیط‌های لاتاری می‌خرد) موفقیت را افزایش می‌دهد، حتی زمانی که شانس تصادفی باشد.
  • اعمال نمادین برای افزایش اعتماد به نفس: برای مثال، سکه‌ای که قبل از مسابقه هاکی مخفیانه زیر یخ قرار داده می‌شود تا شانس بیاورد، باعث می‌شود بازیکنان و هواداران باور کنند که روی بازی تأثیر می‌گذارد.

کنترل ذهن چیست، تو همانی که می‌اندیشی

این مثال‌ها نشان می‌دهند که چگونه توهم کنترل باعث می‌شود افراد با اعمال یا انتخاب‌های خود احساس قدرت کنند، حتی زمانی که کنترل واقعی بر رویدادهای تصادفی وجود ندارد و اغلب منجر به باورها و تصمیمات نادرست می‌شود(منبع)(منبع)(منبع)(منبع).

منبع : توهم کنترل چیست؟ نگاهی عمیق به یکی از رایج‌ترین خطاهای ذهنی انسان

خطای شناختی پیش‌بینی در روانشناسی | چرا ذهن ما اشتباه می‌کند؟

اگرچه ما دوست داریم باور کنیم که منطقی و عقلانی هستیم، اما واقعیت این است که ما دائماً تحت تأثیر خطاهای شناختی هستیم. این سوگیری‌ها تفکر را تحریف می‌کنند، بر باورها تأثیر می‌گذارند و تصمیمات و قضاوت‌هایی را که مردم هر روز می‌گیرند، تحت تأثیر قرار می‌دهند(منبع).

خطای شناختی پیش‌بینی چیست؟

سوگیری شناختی پیش‌بینی، سوگیری با نام رسمی نیست که معمولاً در میان سوگیری‌های شناختی استاندارد فهرست شده باشد، اما عموماً به تمایل افراد به قضاوت یا تصمیم‌گیری بر اساس انتظارات یا پیش‌بینی‌هایشان در مورد نتایج آینده اشاره دارد که اغلب تحت تأثیر احساسات آنی یا تصورات از پیش تعیین‌شده به جای تحلیل صرفاً منطقی قرار می‌گیرند.

این به نحوه پیش‌بینی رویدادها توسط افراد مربوط می‌شود که می‌تواند با تکیه بر «احساسات غریزی» یا پاسخ‌های عاطفی خود به جای شواهد عینی، ادراک و تصمیم‌گیری آنها را تحت تأثیر قرار دهد.

این سوگیری پیش‌بینی منجر به قضاوت‌های عجولانه می‌شود، جایی که افراد به سرعت افراد، اشیاء یا موقعیت‌ها را بر اساس احساسات اولیه به جای استدلال کامل، خوب یا بد قضاوت می‌کنند.

به طور کلی، سوگیری‌های شناختی مانند این‌ها ناشی از استفاده مغز از اکتشافات – میانبرهای ذهنی – برای ساده‌سازی پردازش اطلاعات پیچیده است که گاهی اوقات می‌تواند منجر به ادراکات غیرمنطقی یا کج‌راهه‌ای شود که از قضاوت منطقی منحرف می‌شوند.

مکانیسم دفاعی پیش بینی | تعریف مکانیسم پیش بینی و ارتباط آن با اضطراب

بنابراین، سوگیری پیش‌بینی می‌تواند باعث شود افراد انتظار نتایج خاصی را داشته باشند و بر اساس آن رفتار کنند، که اگر این انتظارات بی‌اساس یا بیش از حد خوش‌بینانه/بدبینانه باشند، ممکن است منجر به خطا شود(منبع)(منبع).

چرا همیشه فکر می‌کنیم از قبل می‌دانستیم؟

تمایل به این فکر که «ما از قبل چیزی را می‌دانستیم» پس از وقوع یک رویداد، به ویژه هنگام در نظر گرفتن خطای پیش‌بینی، تا حد زیادی با سوگیری پس‌بینی توضیح داده می‌شود.

این سوگیری شناختی باعث می‌شود رویدادهای گذشته را قابل پیش‌بینی‌تر از آنچه در واقع هنگام پیش‌بینی‌های اولیه بودند، درک کنیم.

وقتی نتیجه واقعی مشخص می‌شود، مغز ما خاطرات و باورهای ما را بازسازی می‌کند تا به نظر برسد که ما پیش‌بینی بهتری نسبت به آنچه واقعاً انجام داده‌ایم، داشته‌ایم.

این شامل تحریف یا یادآوری انتخابی گذشته برای کاهش تفاوت بین آنچه پیش‌بینی کرده‌ایم و آنچه واقعاً اتفاق افتاده است، می‌شود و تجربه خطای پیش‌بینی را به حداقل می‌رساند.

اساساً، پس از فهمیدن نتیجه، تطبیق حقایق با یک روایت منسجم آسان‌تر می‌شود و منجر به این احساس کاذب می‌شود که رویداد قابل پیش‌بینی بوده است.

این اثر با کاهش ناهماهنگی شناختی و ایجاد احساس کنترل یا شایستگی بیشتر، یک عملکرد روانشناختی را ایفا می‌کند، اما همچنین می‌تواند مانع یادگیری از اشتباهات شود زیرا عدم قطعیت واقعی و غیرقابل پیش‌بینی بودن را پنهان می‌کند.

به طور خلاصه:

  • خطای پیش‌بینی تفاوت بین آنچه انتظار داریم و آنچه در واقع اتفاق می‌افتد است.
  • سوگیری پس‌بینی با آشکار جلوه دادن نتایج پس از وقوع، درک ذهنی از خطای پیش‌بینی را کاهش می‌دهد.
  • این سوگیری منجر به اعتماد بیش از حد به قضاوت ما می‌شود و خاطرات پیش‌بینی‌های قبلی را تحریف می‌کند.

ترس از قضاوت دیگران با راهکارهای باورنکردنی

آگاهی از این سوگیری و مستندسازی عمدی پیش‌بینی‌های اولیه می‌تواند به مقابله با سوگیری پس‌بینی و بهبود تصمیم‌گیری‌های آینده کمک کند(منبع)(منبع)(منبع).

مثال‌های پیش‌نگری در حوادث تاریخی

نمونه‌های خطای پیش‌بینی را می‌توان در رویدادهای تاریخی مختلف و زمینه‌های روزمره یافت که در آن‌ها پیش‌بینی‌ها از نتایج واقعی فاصله می‌گیرند.

نمونه‌هایی از رویدادهای تاریخی

سقوط بازار مسکن در سال ۲۰۰۸ نمونه قابل توجهی از خطای پیش‌بینی است. مؤسسات مالی و سرمایه‌گذاران به مدل‌های ناقصی متکی بودند که خطرات مرتبط با اوراق بهادار با پشتوانه وام مسکن را دست کم می‌گرفتند.

این خطا در پیش‌بینی ثبات بازار مسکن به بحران مالی جهانی منجر شد و تأثیر حیاتی خطاهای پیش‌بینی را در تصمیمات پرخطر برجسته می‌کند.

پیش‌بینی‌های اقتصادی همچنین اغلب در دوره‌های غیرمعمول مانند رکود یا تغییرات ساختاری مانند اعتدال بزرگ، که در آن پیش‌بینی‌ها در مورد رشد، بیکاری و تورم به طور قابل توجهی از نتایج واقعی منحرف می‌شوند، خطاهای پیش‌بینی را نشان می‌دهند(منبع)(منبع).

منبع : خطای شناختی پیش‌بینی در روانشناسی | چرا ذهن ما اشتباه می‌کند؟

اثر جایگاه؛ چگونه موقعیت‌ها قضاوت ما را فریب می‌دهند؟

اثر موقعیت، که اغلب به عنوان اثر موقعیت سریالی شناخته می‌شود، یک پدیده روانشناختی است که در آن افراد تمایل دارند موارد موجود در ابتدا (اثر تقدم) و انتهای (اثر تازگی) یک لیست را بهتر از موارد موجود در وسط به خاطر بسپارند.

این تأثیر بر یادآوری حافظه به دلیل نحوه پردازش و ذخیره اطلاعات است: موارد اولیه بیشتر احتمال دارد که در حافظه بلندمدت رمزگذاری شوند، در حالی که موارد اخیر در حافظه کاری تازه باقی می‌مانند.

اثر جایگاه چیست و چرا ذهن ما به موقعیت بیش از محتوا توجه می‌کند؟

«اثر موقعیت» به تأثیری اشاره دارد که موقعیت اطلاعات یا گزینه‌ها در یک توالی بر حافظه یا تصمیم‌گیری دارد. این اثر معمولاً با اثر موقعیت سریالی مرتبط است، که در آن افراد تمایل دارند اولین موارد (اثر تقدم) و آخرین موارد (اثر تأخر) را در یک سری بهتر از موارد میانی به خاطر بسپارند.

به عنوان مثال، هنگام یادآوری لیستی از کلمات، افراد اولین و جدیدترین کلمات را بهتر از کلمات میانی به یاد می‌آورند. این الگو به این دلیل رخ می‌دهد که موارد اولیه بیشتر احتمال دارد در حافظه بلندمدت رمزگذاری شوند و موارد اخیر هنوز در حافظه کاری وجود دارند.

در تصمیم‌گیری، گزینه‌هایی که در ابتدا یا انتهای یک توالی ارائه می‌شوند نیز می‌توانند به دلیل موقعیت‌هایشان مورد توجه قرار گیرند یا توجه نامتناسبی را دریافت کنند. این می‌تواند بر انتخاب‌ها تأثیر بگذارد، حتی اگر گزینه‌های میانی بهتر یا مرتبط‌تر باشند.

خستگی تصمیم گیری | مشکل و خستگی ناشی از تصمیم گیری

به طور خلاصه، اثر موقعیت نشان می‌دهد که چگونه ترتیب یا قرارگیری اطلاعات بر یادآوری حافظه و انتخاب‌ها تأثیر می‌گذارد و اغلب منجر به سوگیری در نحوه پردازش و ارزیابی اطلاعات توسط افراد می‌شود(منبع)(منبع).

چرا تغییر برایمان ترسناک است؟

تغییر در درجه اول ترسناک به نظر می‌رسد زیرا مغز ما به گونه‌ای برنامه‌ریزی شده است که پیش‌بینی‌پذیری و ایمنی را ترجیح می‌دهد. این سیم‌کشی تکاملی زمانی به محافظت از اجداد ما در برابر خطرات واقعی کمک می‌کرد، بنابراین موقعیت‌های ناآشنا یا نامشخص، واکنش‌های استرس و ترس را فعال می‌کنند که می‌تواند منجر به اضطراب، مقاومت یا اجتناب شود. ترس از تغییر اساساً ترس از ناشناخته‌ها و از دست دادن کنترل است.

از نظر روانشناختی، تغییر می‌تواند حس هویت و روایت ما را مختل کند و اضطراب وجودی را در هنگام تلاش برای سازگاری با واقعیت‌های جدید ایجاد کند. تغییر همچنین شامل فقدان مبهم است – سوگواری برای آنچه که پشت سر می‌گذاریم، حتی اگر تغییر مثبت باشد – که می‌تواند ناراحتی عاطفی حل نشده ایجاد کند.

علاوه بر این، ترس از شکست و تفکر فاجعه‌بار، نگرانی‌ها در مورد نتایج منفی را تقویت می‌کند و باعث می‌شود که به الگوهای آشنا، حتی اگر محدودکننده باشند، بچسبیم.

عوامل دیگر شامل تجربیات گذشته است که تغییر را با سختی مرتبط می‌کند و ترجیح طبیعی انسان برای ثبات و کنترل. این مکانیسم‌های ترکیبی شناختی، عاطفی و تکاملی توضیح می‌دهند که چرا تغییر اغلب با وجود ضرورت آن برای رشد، تهدیدآمیز به نظر می‌رسد(منبع)(منبع).

ترس از شکست چیست؟ نقش شکست در زندگی و رسیدن به موفقیت

آگاهی و تغییر طرز فکر فعال، مانند تمرکز بر فرصت‌های آینده به جای ضررها، می‌تواند به کاهش این ترس کمک کند و پذیرش تغییر را به عنوان یک نیروی مثبت ممکن سازد(منبع)(منبع)(منبع).

مثال‌های اثر جایگاه در کار و زندگی

اثر جایگاه به چگونگی تأثیر رتبه، نقش یا اهمیت اجتماعی درک شده توسط یک فرد یا گروه بر رفتار، نحوه برخورد دیگران و تصمیم‌گیری آنها در زمینه‌های کاری و زندگی اشاره دارد. در اینجا چند مثال آورده شده است:

نمونه‌هایی از اثر جایگاه در محیط کار

  • موانع ارتباطی: کارمندان در سطوح پایین‌تر ممکن است ارتباطات رو به بالا را فیلتر یا تحریف کنند، از ترس قضاوت منفی یا انتقام از سوی مدیران بالاتر، که باعث ایجاد سوءتفاهم و کاهش جریان اطلاعات می‌شود.
  • حسادت و انحراف: اهمیت بالای جایگاه در سازمان‌ها می‌تواند حسادت را در بین کارمندان برانگیزد و گاهی اوقات منجر به درگیری‌های بین فردی یا رفتارهای انحرافی مانند خرابکاری یا غیبت شود.
  • فرهنگ کار نمایشی (اثر جایگاه سبز): کارگران ممکن است احساس کنند که با آنلاین بودن مداوم یا در معرض دید بودن، برای پربار به نظر رسیدن تحت فشار هستند و این امر منجر به استرس و فرسودگی شغلی می‌شود، به خصوص در محیط‌های کار از راه دور که علامت‌دهی جایگاه اهمیت پیدا می‌کند.
  • نفوذ و اقتدار: افراد با جایگاه بالاتر اغلب توجه، احترام و نفوذ بیشتری در تصمیم‌گیری دریافت می‌کنند و پویایی سازمانی را به طور قابل توجهی شکل می‌دهند(منبع)(منبع)(منبع).

منبع : اثر جایگاه؛ چگونه موقعیت‌ها قضاوت ما را فریب می‌دهند؟

آیا قهرمان هستید؟ برونگرا، شهودی، احساسی، ادراک ENFP

نوع شخصیت ENFP یکی از 16 نوع مختلف است که توسط شاخص Myers-Briggs Type (MBTI) شناسایی شده است . از افرادی که دارای این نوع شخصیت هستند غالباً مشتاق، کاریزماتیک و خلاق توصیف می شوند. افراد با این تیپ شخصیتی بسیار جذاب ، پرانرژی و مستقل هستند. آنها خلاق هستند و در شرایطی که آزادی خلاقیت و ابتکار را دارند ، بهترین عملکرد را دارند. تخمین زده می شود که 5 تا 7 درصد مردم ENFP باشند.

نوع شخصیت ENFP

مشخصات اصلی ENFP

ENFP مهارتهای بسیار خوبی در افراد دارد. آنها علاوه بر داشتن اشتیاق فراوان ، به دیگران نیز واقعاً اهمیت می دهند. ENFP در درک آنچه دیگران احساس می کنند خوب است. با توجه به غیرت ، جذابیت و خلاقیت خود ، آنها همچنین می توانند رهبران بزرگی شوند .

افراد با این تیپ شخصیتی به شدت از روال عادی بدشان می آید و ترجیح می دهند روی آینده تمرکز کنند. در حالی که آنها در تولید ایده های عالی مهارت دارند ، اما بعضی اوقات کارهای مهم را تا آخرین لحظه به تعویق می اندازند. رویا پردازی ایده ها اما ندیدن آنها تا پایان کار یک مشکل رایج است.

ENFP ها نیز می توانند به راحتی حواسشان پرت شود ، به خصوص وقتی که روی چیزی کار می کنند که به نظر خسته کننده یا غیر الهام بخش است.

ENFP انعطاف پذیر است و دوست دارد گزینه های خود را باز نگه دارد. آنها می توانند خود به خود باشند و بسیار سازگار با تغییرات هستند. آنها همچنین از کارهای روزمره بدشان می آید و ممکن است در بی نظمی و به تعویق انداختن مشکل داشته باشند.

نقاط قوت

  • گرم و مشتاق
  • همدل و دلسوز
  • مهارت افراد قوی
  • مهارت های ارتباطی قوی
  • سرگرم کننده و خودجوش
  • بسیار خلاق

نقاط ضعف

  • نیاز به تأیید دیگران دارد
  • بی نظم
  • تمایل دارد که به راحتی تحت فشار قرار بگیرید
  • می تواند بیش از حد احساسی باشد
  • Overthinks
  • برای پیروی از قوانین می جنگد

شناخت شخصیت زنان بر اساس تیپ های شخصیتی

توابع شناختی

هر تیپ شخصیتی از چهار عملکرد شناختی تشکیل شده است که به نحوه پردازش اطلاعات و تصمیم گیری افراد مربوط می شود. این دو عملکرد اول است که بارزترین نقش را در شخصیت بازی می کند. دو عملکرد اخیر نیز در شخصیت نقش دارند ، اگرچه تأثیر آنها فقط در برخی شرایط یا موقعیتها ممکن است بوجود آید.

غالب: شهود برونگرا

ENFP ها به طور کلی بر دنیای امکانات تمرکز می کنند. آنها در تفکر انتزاعی تبحر دارند و ترجیح می دهند روی جزئیات ریز تمرکز نکنند. آنها مبتکر هستند و به آینده توجه دارند. ENFP به جای تمرکز ساده بر روی آنچه هستند ، در دیدن چیزهایی که ممکن است خوب باشد. آنها تمایل طبیعی به تمرکز بر روابط دارند و در یافتن الگوها و ارتباطات بین افراد ، موقعیت ها و ایده ها مهارت دارند.

کمکی: احساس درون گرا

هنگام تصمیم گیری ، ENFP به جای منطق و معیارهای عینی ، ارزش بیشتری برای احساسات و ارزشها قائل می شوند. آنها تمایل دارند که از قلب خود پیروی کنند ، با دیگران همدلی کنند و اجازه دهند احساساتشان تصمیمات آنها را راهنمایی کند. ENFP تمایل زیادی به وفاداری به خود و ارزشهای خود دارند. در یک جهان ایده آل ، جهان آنها با ارزشهای آنها منطبق خواهد بود.

سوم: تفکر برونگرا

این عملکرد شناختی بر سازماندهی اطلاعات و ایده ها به روشی منطقی متمرکز است. هنگام مشاهده اطلاعات ، ENFP ممکن است از این عملکرد برای مرتب سازی داده های متفرقه استفاده کند تا اتصالات را به طور موثر تشخیص دهد. به عنوان مثال ، یک ENFP ممکن است “با صدای بلند فکر کند” در حالی که در حال حل یک مشکل هستند ، تمام اطلاعات را به منظور ایجاد یک فکر ذهنی به راحتی دنبال می کند.

فرومایه: حس درون گرا

ENFP این عملکرد را با مقایسه چیزهایی که در لحظه تجربه می کنند با تجارب گذشته بیان می کند. با این کار ، آنها اغلب قادر به یادآوری خاطرات ، احساسات و حواس هستند که با آن وقایع مرتبط هستند. این اجازه می دهد تا فرد به دنبال الگوها باشد و انتظارات خود را از رویدادهای آینده بر اساس تجربیات قبلی شکل دهد.

ENFP هایی که ممکن است بشناسید:

  • اندی کافمن ، کمدین
  • دکتر سئوس ، نویسنده کودکان
  • سالوادور دالی ، هنرمند
  • الن دجنرس ، کمدین و مجری برنامه گفتگو
  • رون ویزلی ، هری پاتر

تست شخصیت شناسی تصویری جالب

ارتباطات شخصی

ENFP افراد برون گرا هستند ، به این معنی که آنها عاشق گذراندن وقت با دیگران هستند. معاشرت در واقع به آنها انرژی بیشتری می بخشد و به آنها کمک می کند تا از زندگی احساس سرزندگی ، نشاط و هیجان کنند. در حالی که انواع دیگر برونگراها تمایل به تنهایی ندارند ، ENFP برای فکر کردن و تأمل نیاز به مدتی تنها دارد.

ENFP تمایل دارد که در روابط گرم و پرشور باشد. به عنوان برون گراها ، آنها به طور طبیعی خوش روح و خوش ذوق هستند. در روابط ، آنها همیشه به دنبال رشد و راه هایی برای تقویت روابط مشترک خود هستند. آنها تمایل به توجه و خود به خودی دارند. تمایل آنها به ریسک کردن گاهی اوقات برای کسانی که آنها را دوست دارند استرس آور باشد.

مسیرهای شغلی

هنگام انتخاب مسیر شغلی ، ایده خوبی است که افراد نقاط قوت و ضعف بالقوه نوع شخصیت خود را درک کنند. افراد با تیپ شخصیتی ENFP در مشاغلی که انعطاف پذیری زیادی دارند بهترین عملکرد را دارند.

از آنجا که آنها همدل و علاقه مند به مردم هستند ، اغلب در مشاغل خدمات گرا به خوبی عمل می کنند. آنها باید از مشاغلی که شامل انجام بسیاری از کارهای منظم و منظم است خودداری کنند.

مشاغل محبوب ENFP

  • روانشناس
  • روزنامه نگار
  • بازیگر
  • مجری تلویزیون / گزارشگر
  • متخصص تغذیه
  • پرستار
  • مددکار اجتماعی
  • سیاستمدار
  • مشاور

تست روانشناسی با عکس | تست خودشناسی با تصویر

نکاتی برای تعامل با ENFP

  • دوستی ها

ENFP دوستان سرگرم کننده و هیجان انگیزی پیدا می کند. آنها از انجام کارهای جدید لذت می برند و معمولاً دوستان و آشنایان زیادی دارند. آنها احساسات دیگران را درک می کنند و خیلی سریع دیگران را درک می کنند. شما می توانید با ارائه پشتیبانی عاطفی به دوستان ENFP خود در جهت دستیابی به اهداف خود کمک کنید.

  • فرزندپروری

از آنجا که ENFP معمولاً دوست ندارد ، کودکان ممکن است بعضی اوقات آنها را متناقض تلقی کنند. با این حال ، آنها معمولاً روابط محکم و عاشقانه ای با بچه های خود دارند و در انتقال احساس ارزش خود مهارت دارند.

والدین کودکان ENFP درمی یابند که کودک آنها از تصور قوی و اشتیاق زیادی به زندگی برخوردار است. انرژی کودک شما گاهی اوقات طاقت فرسا به نظر می رسد ، اما شما باید به دنبال راه هایی باشید که به کودک کمک کنید تا خلاقیت خود را کشف کند.

یک مبارزه ای که ممکن است با آن روبرو شوند ارائه ساختار و محدودیت است. در حالی که آنها نیازهای چنین مواردی را تشخیص می دهند ، اما همیشه در تعیین یا اجرای چنین محدودیت هایی مهارت ندارند. والدین ENFP باید فرزندان خود را به خلاقیت تشویق کنند ، اما قوانین و دستورالعمل هایی را ارائه می دهند.

ازدواج تیپ‌های شخصیتی مختلف | کدام تیپ‌ها با هم سازگارترند؟

  • روابط

ENFP تمایل دارد که در روابط عاشقانه پرشور و مشتاق باشد. روابط طولانی مدت ممکن است گاهی اوقات به دام بیفتد زیرا افراد با این تیپ شخصیتی همیشه به فکر این هستند که چه چیزی ممکن است و نه اینکه فقط به همان شکل که هستند روی چیزها تمرکز کنند. برای زنده نگه داشتن عاشقانه ، جستجوی راه های جدید برای ایجاد هیجان در رابطه مهم است(منبع).

منبع : آیا قهرمان هستید؟ برونگرا، شهودی، احساسی، ادراک ENFP 

درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) یک رویکرد کنش‌گرا به روان‌درمانی است که از رفتار درمانی سنتی و درمان شناختی رفتاری نشات می‌گیرد.

درمان اکت چیست؟

در این درمان مراجعین یاد می گیرند که از اجتناب، انکار و مبارزه با احساسات درونی خود دست بردارند و در عوض، بپذیرند که این احساسات عمیق تر، پاسخ های مناسبی به موقعیت های خاصی است که نباید مانع از پیشروی در زندگی آنها شود.

با این درک، مراجعان شروع به پذیرش سختی های خود می کنند و متعهد می شوند که تغییرات لازم را در رفتار خود ایجاد کنند، صرف نظر از اینکه در زندگی آنها چه می گذرد و چه احساسی نسبت به آن دارند(منبع).

درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT therapy) نوعی روان درمانی ذهن‌آگاه است که به شما کمک می‌کند بر لحظه حال متمرکز بمانید و افکار و احساسات را بدون قضاوت بپذیرید.

هدف آن این است که به شما کمک کند تا از طریق احساسات دشوار به جلو حرکت کنید تا بتوانید به جای تمرکز بر روی احساسات منفی، انرژی خود را برای درمان بگذارید. با کمک یک متخصص مجرب، مجموعه ای از مکانیسم های مقابله ای را که به طور خاص برای موقعیت شما طراحی شده است، انتخاب خواهید کرد، که می توانید در طول زندگی خود از آنها برای مدیریت تجربیات چالش برانگیز استفاده کنید(منبع).

چطور روانشناس خوب انتخاب کنیم؟ پیش از رزرو وقت حتما بخوانید

ACT مخفف چیست؟

درمان ACT (Acceptance and Commitment Therapy) درمان پذیرش و تعهد (ACT) یک تکنیک روان درمانی است که پذیرش افکار، احساسات و رویدادهای منفی را ترویج می کند. این فرد را تشویق می کند تا آگاهانه در فعالیت هایی شرکت کند که از باورها و ارزش های اصلی او حمایت می کند(منبع).

کاربرد درمان ACT

درمان پذیرش و تعهد ممکن است به شما در مدیریت شرایط سلامت روان زیر کمک کند:

  • اعتیاد
  • اختلال مصرف الکل
  • اختلالات اضطرابی.
  • افسردگی
  • اختلالات خوردن
  • اختلال وسواس اجباری (OCD).
  • اختلال استرس پس از سانحه (PTSD).
  • اختلال اضطراب اجتماعی.
  • استرس
  • اختلال مصرف مواد(منبع)

درمان اضطراب با ACT

ACT به افراد کمک می کند تا از نظر ذهنی انعطاف پذیرتر باشند و چندان به افکار خود وابسته نباشند. این به افراد کمک می کند تا با درک این که آن افکار حقیقت مطلق نیستند، ارتباط خود را با افکار مضطرب خود قطع کنند. همچنین مهارت هایی را در مورد تحمل اضطراب بدون قضاوت کردن خود می آموزد. همچنین افراد را تشویق می‌کند تا بر اساس ارزش‌های خود به جای ترس، شناسایی و اقدام کنند(منبع).

انواع اضطراب از نظر روانشناسان | آیا اضطراب باعث خودکشی می شود؟

تمرین های اکت

6 تکنیک های درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد:

  1. پذیرش: پذیرش به عنوان جایگزینی برای اجتناب تجربی آموزش داده می شود
  2. اختلال شناختی: تکنیک‌های دفع شناختی تلاش می‌کنند تا کارکردهای نامطلوب افکار و سایر رویدادهای خصوصی را تغییر دهند، به جای تلاش برای تغییر شکل، فرکانس یا حساسیت موقعیتی آنها.
  3. حضور داشتن: ACT تماس مداوم بدون قضاوت با رویدادهای روانی و محیطی را در حین وقوع ترویج می کند.
  4. خود به عنوان زمینه: در نتیجه چارچوب‌های رابطه‌ای مانند من در مقابل تو، اکنون در مقابل آنگاه، و اینجا در مقابل آنجا، زبان انسان به احساس خود به عنوان یک مکان یا چشم‌انداز منجر می‌شود و جنبه معنوی و متعالی را برای انسان‌های عادی کلامی فراهم می‌کند.
  5. ارزش ها: ارزش‌ها کیفیت‌های برگزیده کنش هدفمند هستند که هرگز نمی‌توان آنها را به‌عنوان یک شیء به‌دست آورد، اما می‌توان لحظه‌به‌لحظه به آن اشاره کرد.
  6. اقدام متعهد: در نهایت، ACT توسعه الگوهای بزرگتر و بزرگتر از اقدامات موثر مرتبط با ارزش های انتخاب شده را تشویق می کند(منبع).

میزان اثر بخشی درمانACT:

درمان پذیرش و تعهد (ACT) افراد را تشویق می کند تا افکار و احساسات خود را به جای دعوا یا احساس گناه برای آنها بپذیرند(منبع).

ACT بر علائم اضطراب، افسردگی و توهم مشاهده شده در مراجع روان پریش موثر است. مشخص شد که ACT با بهبود علائم پس از مداخله و در یک تا سه ماه و در سه تا شش ماه پیگیری برای افسردگی مرتبط است. پس از شش ماه پیگیری، افسردگی و اضطراب همچنان به طور قابل توجهی بهبود یافت(منبع).

تفاوت درمان ACT با روانکاوی وCBT:

درمان روان پویشی از روانکاوی، رویکردی بلندمدت برای درمان سلامت روان ایجاد شد. در روانکاوی، شما می توانید انتظار داشته باشید که در مورد هر چیزی که در ذهن خود دارید صحبت کنید تا الگوهایی را در افکار یا رفتاری که ممکن است به پریشانی کمک کند، کشف کنید. همچنین رایج است که در مورد دوران کودکی و گذشته خود، همراه با رویاها یا تخیلات تکراری که ممکن است داشته باشید صحبت کنید.

در درمان روان پویشی، شما با یک درمانگر کار خواهید کرد تا ارتباط بین ضمیر ناخودآگاه و اعمال خود را کشف کنید. این شامل بررسی احساسات، روابط و الگوهای فکری شماست.

درمان شناختی رفتاری یک رویکرد کوتاه مدت برای درمان سلامت روان است. این شبیه به رفتار درمانی است، اما همچنین به الگوهای فکری غیر مفید یا افکار مشکل ساز می پردازد.

تست روانشناسی با عکس | تست خودشناسی با تصویر

ایده پشت CBT این است که برخی از احساسات یا باورهایی که در مورد خود یا موقعیت‌های زندگی‌تان دارید می‌تواند منجر به پریشانی شود.

این ناراحتی ممکن است به مسائل مربوط به سلامت روان کمک کند، در کنار آنها رخ دهد یا به عنوان عارضه ای از سایر مشکلات سلامت روان ایجاد شود. در جلسات CBT، روی شناسایی الگوها و یادگیری بیشتر در مورد تأثیر منفی آنها بر شما کار خواهید کرد.

با راهنمایی درمانگر خود، راه‌هایی را برای جایگزینی الگوهای فکری یا رفتارهای منفی با الگوهای مفیدتر و دقیق‌تر بررسی خواهید کرد(منبع).

این اصل اصلی زیربنای درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) است. ACT احساسات و تجربیات “منفی” را بخشی از زندگی می داند. تلاش برای اجتناب از آنها می تواند منجر به رفتارهای غیر مفید یا غیرمولد شود.

به طور خلاصه، ACT می تواند به شما کمک کند ارزش های کلیدی را شناسایی کنید و راه هایی را که ممکن است اقدامات شما را به سمت یک زندگی معنادار هدایت کنند، کشف کنید.

سپس می توانید یاد بگیرید که به جای احساسات درونی خود (مثلاً ترس از شکست) انتخاب هایی داشته باشید که با اهداف شما (مانند ارائه یک ارائه خوب) و ارزش ها (مانند موفقیت یا حرفه ای بودن) مطابقت داشته باشد(منبع).

منبع : درمان ACT چیست و چگونه به بهبود زندگی‌مان کمک می‌کند؟ 

درمان متمرکز بر شفقت (CFT): رویکردی نوین برای کاهش اضطراب و احساس گناه

درمان متمرکز بر شفقت (CFT) یکی از رویکردهای نوین روان‌شناسی است که با پرورش مهربانی، همدلی و شفقت نسبت به خود و دیگران، به کاهش اضطراب، افسردگی و احساس گناه کمک می‌کند. این روش با ترکیب علم روان‌شناسی شناختی و تمرین‌های ذهن‌آگاهی، راهی مؤثر برای بهبود سلامت روان و افزایش آرامش درونی فراهم می‌کند.

درمان CFT چیست؟

درمان CFT بر اهمیت شفقت و همدلی به خود در تعامل با جهان و خود تأکید می کند. CFT از ارزش‌های بودایی سرچشمه می‌گیرد که بر تأثیر شفقت بر شادی دیگران و همچنین شادی شما تأکید می‌کند(منبع).

درمان متمرکز بر شفقت (CFT) یک رویکرد درمانی است که هدف آن کمک به افرادی است که با شرم و انتقاد از خود دست و پنجه نرم می کنند، که اغلب ناشی از تجربیات اولیه سوء استفاده یا بی توجهی است.

CFT به مراجعین می آموزد که مهارت های شفقت به خود و شفقت دیگر را پرورش دهند، که تصور می شود به تنظیم خلق و خوی کمک می کند و منجر به احساس امنیت، پذیرش خود و راحتی می شود. این تکنیک شبیه درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی است، زیرا به مراجعین در مورد علم پشت ارتباط ذهن و بدن و نحوه تمرین آگاهی ذهن و بدن آموزش می دهد(منبع).

شفقت به خود چیست؟

وقتی برای خود دلسوز هستید، از رنج خود آگاه هستید. شما توجه خود را به درون جلب می کنید تا به افکار و احساسات خود توجه کنید. وقتی با خودمان هماهنگ می‌شویم، قضاوت‌کننده و کنجکاو نیستیم.

بدون دلسوزی به خود، ممکن است با خود بگویید: “باورم نمی‌شود که اینقدر استرس دارم و مدام به اتفاقی که فردا قرار است بیفتد فکر می‌کنم. چرا یک گره احمقانه در شکم من وجود دارد”(منبع).

تکنیک غلبه بر نگرانی ها، دلشوره ها و استرس ها

شفقت درمانی برای کودکان

درمان متمرکز بر شفقت (CFT) شکل نسبتا جدیدی از روان درمانی است. این ترکیبی از عناصر درمان شناختی رفتاری، ذهن آگاهی، و درمان پذیرش و تعهد است تا به افراد کمک کند نگرش دلسوزانه ای نسبت به خود و احساساتشان ایجاد کنند.

این نوع روان درمانی می تواند به ویژه برای کودکان و نوجوانانی که با افسردگی دست و پنجه نرم می کنند مفید باشد.

روان درمانی متمرکز بر شفقت یک درمان مؤثر برای کودکان مبتلا به افسردگی است، اگرچه مدت درمان مورد نیاز اغلب به فرد و شرایط آنها بستگی دارد. به طور کلی، یک کودک به طور منظم در جلسات مشاوره و روان درمانی با درمانگر خود در طول هفته ها یا ماه ها شرکت می کند. با کار با روان درمانگر، کودک بینشی نسبت به افکار، احساسات و رفتارهای خود به دست می آورد و گام های عملی برای شروع سفر درمانی خود را می آموزد(منبع).

افسردگی جوانان در مدرسه و دانشگاه

در یک جلسه شفقت درمانی چه میگذرد

مجموعه‌ای از تمرین‌ها که شامل تصاویر شفقت است تا به مراجع کمک کند تا درک درستی از تصویر شفقت خود داشته باشد.

از افراد خواسته می شود تا بیان کنند که تصویر ایده آل آنها از شفقت از دیگری چگونه خواهد بود. ممکن است از آنها بپرسند که از طریق حالات صورت و لحن صدا، شفقت چگونه به نظر می رسد یا به نظر می رسد. آنها همچنین باید کلماتی مانند گرم یا قوی را که به این تصویری که ایجاد کرده‌اند، مرتبط کنند.

همچنین ممکن است به فرد توصیه شود که نقش یک شخص عمیقاً دلسوز را بازی کند و آن تصویر را از طریق حالات چهره، لحن صدا، وضعیت بدنی و کلمات به نمایش بگذارد. از مراجع خواسته می شود که در لحظاتی که معمولاً ممکن است از خود انتقاد کنند، تصاویر دلسوزانه را به تصویر بکشند(منبع).

بهترین مشاوره تلفنی، مشاوره روانشناسی تلفنی| مرکز مشاوره ستاره ایرانیان

درمان اضطراب با شفقت درمانی

درمان متمرکز بر شفقت بر ایجاد درک از منابع اصلی رنج تمرکز دارد. همچنین به افراد کمک می‌کند تا مهارت‌های مقابله با تجارب دشوار را با آموزش پاسخ دادن به احساسات، افکار و احساسات دشوار با مهربانی و درک، توسعه دهند. این نوع درمان بر اساس تحقیقات علوم اعصاب است که نشان می دهد انسان ها به طور طبیعی برای همدلی و شفقت طراحی شده اند.

CFT بزرگسالان مبتلا به اضطراب را تشویق می کند تا آگاهی ذهنی را تمرین کنند و افکار خود را مجدداً چارچوب بندی کنند تا بینش خود را در مورد علل پریشانی خود به دست آورند(منبع).

ابن درمان یک رویکرد درمانی روانشناختی است که در ابتدا برای کمک به افرادی که شرم و انتقاد از خود دارند، ایجاد شد. CFT بر سه سیستم تنظیم احساسات متمرکز است که در طول زمان در انسان تکامل یافته است.

  • سیستم تهدید (محافظت)
  • سیستم محرک (جستجوی منابع)
  • سیستم تسکین دهنده.

نشان داده شده است که CFT برای افرادی که دارای سطوح بالایی از شرم و انتقاد از خود هستند که باعث اضطراب آنها می شود نسبت به سایر اشکال سنتی تر گفتار درمانی موثرتر است. با پرداختن به آن الگوهای شرم و انتقاد از خود و ایجاد شفقت به خود، CFT می تواند در مدیریت اضطراب بسیار مفید باشد.

CFT می‌تواند به تنهایی به‌عنوان یک رویکرد درمانی/گفتگودرمانی مستقل ارائه شود، یا می‌تواند با شکل دیگری از گفتار درمانی که درمانگر مورد تأیید اضطراب انگلستان شما آموزش دیده و واجد شرایط ارائه آن است، ترکیب شود. هیپنوتیزم بالینی، CBT یا مشاوره(منبع).

تفاوت استرس و اضطراب چیست؟

درمان افسردگی با شفقت درمانی

درمان متمرکز بر شفقت (CFT) نوعی روان درمانی است که به بزرگسالان مبتلا به افسردگی کمک می کند. این بر کمک به افراد برای شناسایی و کار از طریق احساس شرم، انتقاد از خود، و ناراحتی عاطفی تمرکز دارد.

CFT می تواند به افراد کمک کند تا با منابع درونی دلسوز خود ارتباط برقرار کنند و هر گونه رفتار یا باور خود خرابکارانه را که ممکن است در افسردگی آنها نقش داشته باشد، رسیدگی کند.

در طول یک جلسه معمولی CFT، یک درمانگر فرد را از طریق فعالیت هایی که برای افزایش آگاهی او از نحوه تعامل با خود و دیگران طراحی شده اند، راهنمایی می کند. این می تواند شامل بررسی احساس شرم یا گناه مرتبط با رویدادهای گذشته یا بررسی الگوهایی در روابطی باشد که ممکن است به احساسات منفی نسبت به خود کمک کند.

روش های درمان افسردگی | با دارو و بدون دارو | درمان سریع | عوارض

سپس درمانگر با استفاده از تکنیک هایی مانند ذهن آگاهی یا رفتار درمانی شناختی (CBT) از طریق این مسائل کار می کند. از طریق این فرآیند، افراد یاد می‌گیرند که چگونه در مواجهه با احساسات یا موقعیت‌های دشوار، به جای انتقاد، دلسوزانه پاسخ دهند. این رویکرد درمانی می تواند در کاهش علائم مرتبط با افسردگی مانند اعتماد به نفس پایین، ناامیدی و تحریک پذیری فوق العاده مفید باشد(منبع).

منبع : درمان متمرکز بر شفقت (CFT): رویکردی نوین برای کاهش اضطراب و احساس گناه 

همه چیز درباره درمان تحلیلی شناختی (CAT)؛ روشی مؤثر برای شناخت الگوهای فکری و رفتاری

CAT مخفف عبارت Cognitive Analytic Therapy است. یک برنامه درمانی مشترک برای نگاه کردن به نحوه تفکر، احساس و عمل یک فرد، و رویدادها و روابطی که زمینه ساز این تجربیات (اغلب از دوران کودکی یا اوایل زندگی) است.

رویکرد شناختی تحلیلی چیست؟

همانطور که از نام آن پیداست، ایده ها و درک از درمان های مختلف را در یک درمان کاربرپسند و موثر گرد هم می آورد(منبع). درمان تحلیلی شناختی که به عنوان CAT نیز شناخته می شود، یک درمان گفتاری است که عمدتاً بر روی الگوهای رابطه متمرکز است.

این مبتنی بر این ایده است که تجربیات اولیه زندگی ما بر نحوه ارتباط ما با دیگران و نحوه رفتارمان با خود تأثیر می گذارد. این بدان معنی است که گاهی اوقات الگوهای رفتاری، یا انتظارات ما از رفتار دیگران، می توانند به الگوهای تکرار شونده ناسالم یا غیر مفید و همچنین الگوهای سالم و مفید تبدیل شوند(منبع).

تعداد جلسات با رویکردCAT

هر برنامه درمانی با توجه به شرایط فعلی و مشکلاتی که با آن دست و پنجه نرم می کند، متناسب با نیازهای فرد تنظیم می شود. درمان تحلیلی شناختی که به عنوان یک درمان با زمان محدود در نظر گرفته می شود، بسته به ماهیت مشکل مورد بررسی می تواند بین چهار تا 24 هفته طول بکشد. به طور کلی، به طور متوسط 16 هفته هنجار در نظر گرفته می شود(منبع).

تفاوت بین روانشناس، روانپزشک و روانکاو چیست؟

اختلال های قابل درمان با رویکرد شناختی تحلیلی

CAT به ویژه برای مقابله با افسردگی، اضطراب و عزت نفس پایین مفید است. این درمان به افراد کمک می کند تا الگوهای منفی را که به این شرایط کمک می کنند شناسایی کرده و بشکنند.

به عنوان مثال، فردی که رفتارهای خودآزاری دارد ممکن است یاد بگیرد که محرک ها را تشخیص دهد و مهارت های مقابله ای سالم تری را توسعه دهد.

همچنین این درمان از کسانی که با اختلالات شخصیتی، به ویژه اختلال شخصیت مرزی (BPD) دست و پنجه نرم می کنند، حمایت می کند.

با ترسیم رفتارها و احساسات مشکل ساز، بیماران می توانند علل زمینه ای را بهتر درک کنند و روی تغییر آنها کار کنند.

CAT همچنین می تواند برای افراد مبتلا به بی اشتهایی عصبی مفید باشد و به آنها کمک کند تا بفهمند که چگونه الگوهای فکری آنها بر رفتارهای غذایی آنها تأثیر می گذارد(منبع).

دکتر روانشناس تهران و درمان افسردگی❤️

هدف اصلی درمان CAT:

درمان تحلیلی شناختی (CAT) اذعان می‌کند که افراد غالباً «نقش‌های متقابل» یا الگوهای تکرارشونده رفتار و تعامل را تشکیل می‌دهند که ریشه در تجربیات و روابط اولیه دارد. این نقش ها می توانند تطبیقی یا ناسازگار باشند و بر نحوه درک و تعامل فرد با جهان تأثیر بگذارند. ایده این است که الگوهای رفتاری و تفکری که افراد در سال‌های اولیه خود ایجاد می‌کنند، در طول زندگی‌شان تداوم دارند.

CAT پیشنهاد می‌کند که افراد در پاسخ به موقعیت‌های خاص، توالی‌های رویه‌ای خاصی را دنبال کنند. این توالی ها اغلب به نتایج و پیامدهای قابل پیش بینی منجر می شوند. هدف درمان تحلیلی شناختی کمک به افراد برای ادغام این حالت‌ها و کاهش تعارضات درونی با درک و تغییر الگوهای رفتار و تفکر است.

CAT معتقد است که تغییر از طریق شناخت و بازنگری الگوهای تثبیت شده رفتار و تفکر تسهیل می شود. مراجعین برای شناسایی و اصلاح این الگوها با درمانگر این حوزه کار می کنند(منبع).

معتبر ترین تست افسردگی با پاسخ تحلیلی رایگان + راهکار درمانی

درجلسه درمان چه میگذرد

در طول درمان، چگونگی مدیریت روابط خود و کنار آمدن با احساسات یا موقعیت های دشوار را بررسی خواهید کرد. این شامل شناسایی الگوهای تفکر، احساس و رفتار است. با نگاه دقیق تر به این الگوها، خواهید دید:

  • روشن کنید که کدام یک مفید یا غیر مفید هستند
  • درک کنید که این الگوها چگونه توسعه یافته اند
  • کشف کنید که چه چیزی باعث می شود آنها را مدام تکرار کنید
  • راه های جایگزین و مؤثرتری برای مدیریت جلوگیری از تکرار تجارب یا احساسات منفی پیدا کنید.

هدف از این کار به حداقل رساندن ناراحتی است که در روابط خود با دیگران و با خودتان تجربه می کنید(منبع).

درمان افسردگی و اضطراب با CAT

درمان تحلیلی شناختی تنها یکی از بسیاری از رویکردهای گفتار درمانی است که برای درمان بیماری های روانی مانند اضطراب، افسردگی و اختلالات شخصیت استفاده می شود.

CAT تاکید زیادی بر روشی دارد که تجربیات و روابط شخصی بر افکار، احساسات و رفتارها تأثیر می گذارد. درمان با CAT می تواند به افراد این امکان را بدهد که نه تنها تعاملات خود را با خود و دیگران تشخیص دهند، بلکه رفتارهای خود را نیز برای بهبود سلامت روان خود تغییر دهند(منبع).

افسردگی در مردان| علائمی که نباید نادیده بگیرید

در درمان با رویکرد شناختی تحلیلی چه کار هایی باید انجام دهیم؟

  • ابزارهایی (به عنوان مثال حروف، نمودارها) ایجاد کنید که به شما در درک خود کمک می کند
  • درک واضح تری از الگوهای مشکل ساز و بخش های سالم خود داشته باشید
  • به طور مشترک با درمانگر خود کار کنید تا احساس کنید که صدای / نظر شما شنیده می شود
  • برای کمک به ایجاد یک رابطه درمانی مثبت، با درمانگر خود همکاری کنید

این می تواند به شما کمک کند که کنترل بیشتری در الگوهای مراقبت از خود، آسیب رساندن به خود و روابط با دیگران داشته باشید. همچنین می تواند به شما در ایجاد تغییرات مثبت کمک کند(منبع).

تفاوت CAT با CBT:

CAT مخفف Cognitive Analytic Therapy و CBT برای Cognitive Behavioral Therapy است. شباهت‌هایی بین این درمان‌ها وجود دارد هر دو درمان‌های مختصر با محدودیت در تعداد جلسات هستند. هر دو تمرکز بر دامنه محدودی از اهداف را ارائه می دهند و ممکن است از روش های مشابهی برای کمک به شما برای پیگیری مشکلات خود استفاده کنند، به عنوان مثال. یادداشت روزانه مشکل خاصی را که می خواهید با آن مقابله کنید یا اینکه چگونه در حال ایجاد تغییرات هستید، یادداشت کنید. هر دو رویکردهای مشترک هستند به طور فعال با درمانگر روی مشکلات خود کار می کنند(منبع).

درمان شناختی رفتاری(CBT) چیست؟

  • CBT نحوه شناخت افکار منفی، یادگیری توانایی های جدید و تعیین اهداف و حل مشکلات و نظارت بر خود.
  • CAT چیزهایی که حول این اطمینان ایجاد می شوند که می توانید افکار، احساسات و اعمال خود را بهتر درک کنید و یاد خواهید گرفت که افکار منفی را ببینید. برای کمک به باز کردن تفکر ناخودآگاه که منجر به مشکلاتی می شود که اغلب از این ایده رنج می برید(منبع).

منبع : همه چیز درباره درمان تحلیلی شناختی (CAT)

نمیدانم چگونه تصمیم گیری کنم؟

عدم تصمیم گیری دلایل زیادی دارد. اما با تمرین و زمان می توانید در تصمیم گیری های کوچک و بزرگ بهتر شوید(منبع).

چرا نمیتونم تصمیم بگیرم؟

مشکل در تصمیم گیری می تواند ناشی از عوامل متعددی باشد، مانند ترس از شکست و کمبود اعتماد به نفس یا اطلاعات(منبع).

3 دلیل اصلی که نمیتوانید تصمیم بگیرید:

  • شما به اندازه کافی به خودتان اعتماد ندارید
  • از اقدام می ترسید
  • خودت نمیفهمی(درباره خودتان، نیازهایتان و آنچه واقعاً برایتان مهم است، شفافیت نداشته باشید.)(منبع)

ترس از تصمیم گیری اشتباه یکی از دلایلی است که بسیاری از افراد در مواجهه با یک انتخاب دچار تردید می شوند. ممکن است از شکست یا حتی عواقب موفقیت بترسید. ممکن است نگران باشید که دیگران در مورد شما چه فکری می کنند. کمال گرایی ممکن است در مسیر شما قرار بگیرد(منبع).

راه های مقابله با ترس از شکست و حرکت به سمت موفقیت

فوبیای تصمیم گیری

Decidophobia به عنوان “ترس غیر منطقی از تصمیم گیری” تعریف می شود. در شدیدترین شکل آن، کسانی که این ترس را دارند ممکن است حملات پانیک تمام عیار را تجربه کنند که حتی در مورد تصمیم گیری فکر می کنند. حملات پانیک باعث تسریع ضربان قلب و تنفس، افزایش فشار خون، تعریق، تنش عضلانی و لرزش می شود.

برای اجتناب از این احساسات، افراد مبتلا به دسیدوفوبیا ممکن است از قرار گرفتن در موقعیت هایی که مجبور به تصمیم گیری هستند، اجتناب کنند. با این حال، این می تواند دردسرساز شود، به خصوص اگر شما یک دانشجو یا دانش آموز هستید که باید در مورد مسائلی مانند رشته تحصیلی، مدرسه انتخابی، برنامه خود و موارد دیگر تصمیم بگیرید(منبع).

شناسایی و درمان پانیک اتک یا حملات هراس

تردید در تصمیم گیری

گاهی اوقات یک باور ناخودآگاه می تواند بر تصمیمات شما کنترل داشته باشد، حتی اگر شما دیگر از آن آگاه نباشید.

تردید مبتنی بر نگرانی است، ترس ممکن است این تصور باشد که ما در سطحی به اندازه کافی دقیق یا باهوش نیستیم. می‌توانیم احساس کنیم که اگر جلو برویم، این کمبود دانش یا اطلاعات آشکار می‌شود.

در روانشناسی، تردید به تأخیر یا عدم اطمینان در انتخاب یا اقدام اشاره دارد. این یک پدیده معمولی است که می تواند در زمینه های مختلفی از جمله حل مسئله، تصمیم گیری و تعاملات اجتماعی رخ دهد. به عنوان مثال؛ تردید می تواند هنگام تصمیم گیری در مورد مسیر شغلی یا ترک یک رابطه سوء استفاده آمیز به دلیل عدم اطمینان در مورد نتیجه رخ دهد(منبع).

تکنیک غلبه بر نگرانی ها، دلشوره ها و استرس ها

وقتی دودل هستیم چکار کنیم

اگر در زندگی خود گیر کرده اید، احتمالاً متوجه می شوید که باید از تردید دست بردارید و شروع به عمل کنید. احتمالاً متوجه شده اید که حرکت رو به جلو آسان تر از آن چیزی است که به نظر می رسد. با این وجود، اگر کمال گرایی خود را کنار بگذارید و برای خود اهداف تعیین کنید، می توانید زندگی خود را تغییر دهید(منبع).

  • درک کنید که تردید شما چیست.
  • ترس خود را برطرف کنید.
  • به خودت آموزش بده که فکر کنه، بعد عمل کن.
  • به خودتان محدودیت زمانی بدهید
  • تصمیم بگیر
  • خود را مجبور به انجام کارهای جدید کنید.
  • به خودت اعتماد و ایمان داشته باش(منبع)

افزایش قدرت تصمیم گیری

برای تصمیم گیری آگاهانه، جمع آوری اطلاعات مرتبط یک گام بسیار مهم است. این مرحله به پاسخ یا تأیید هر سؤالی که ممکن است داشته باشند کمک می کند. همچنین عدم اطمینان را کاهش می دهد و به آنها اعتماد به نفس می دهد تا تصمیمات خوبی بگیرند(منبع).

مواردی که میتوانند به شما کمک کنند تا قدرت تصمیم گیری خود را بهبود دهید:

  • هنر و فرهنگ را وارد زندگی خود کنید
  • مهارت های برنامه نویسی یا زبان خود را توسعه دهید
  • با افراد در هر سنی معاشرت کنید
  • ورزش کنید
  • آشپزی را امتحان کنید
  • در شبکه های اجتماعی باشید
  • مزایا و معایب تصمیم را بنویسید(منبع)

چگونه تصمیم بگیریم که بعدا پشیمان نشویم

شما برنامه ریزی کرده اید شما قرار است آن را انجام دهید. شاید فردا به باشگاه می روید، با دوستی برای شام ملاقات می کنید، یا در نهایت می خواهید از رئیس خود این افزایش حقوق را بخواهید.

اما پس از آن چیزی ظاهر می شود، و شما در نهایت دقیقاً همان کاری را انجام می دهید که قصد نداشتید روی مبل می نشینید و اجازه می دهید یک روز دیگر از کنار شما بگذرد در حالی که احساس گناه و پشیمانی می کنید.

اگر به این فکر می‌کنید که چگونه از تصمیم‌هایتان پشیمان نشوید، پاسخ کوتاه دو چیز است:

  • انتخاب‌هایی داشته باشید که پشیمان نخواهید شد
  • انتخاب‌هایتان را همان‌طور که هستند بپذیرید.

به عبارت دیگر، زمانی که قصد صحبت با رئیس خود را دارید، به باشگاه می روید یا با یک دوست معاشرت می کنید، این کار را دنبال کنید. به همین ترتیب، هر زمان که کاری انجام می‌دهید، از ارزش‌های خود پیروی کنید تا از اعمالی که بعداً از آنها پشیمان می‌شوید اجتناب کنید.

اما برای بسیاری از ما، پاسخ کمی پیچیده تر است. وقتی اهمال کاری و اراده به میان می آید، انتخاب های ما کمتر سیاه و سفید است(منبع).

چرا گاهی تنبلی می کنیم؟ علم پشت اهمال کاری

چه افرادی بیشتر مشکل در تصمیم گیری دارند؟

تصمیم گیری می تواند برای برخی افراد سخت باشد زیرا ممکن است در مورد انتخاب های خود مطمئن نباشند. آنها ممکن است تصور روشنی از آنچه می خواهند یا چگونه به آنجا برسند نداشته باشند. این می تواند منجر به احساس غرق شدن و گیر افتادن شود و انتخاب مسیر رو به جلو را دشوار کند.

این مهم است که به یاد داشته باشید که هرکسی تصمیمات متفاوتی می گیرد و هیچ راه درست یا غلطی برای انجام آن وجود ندارد. وقت گذاشتن برای انعکاس، جمع‌آوری اطلاعات و در نظر گرفتن گزینه‌هایتان می‌تواند به شما کمک کند در انتخاب‌هایتان اطمینان بیشتری داشته باشید(منبع).

درمان اختلال تصمیم گیری با نوروفیدبک

تحقیقات نشان داده است که نوروفیدبک می تواند مناطق و شبکه های خاص مغز مرتبط با عملکرد اجرایی مانند قشر جلوی مغز و شبکه حالت پیش فرض را هدف قرار دهد. با تأثیرگذاری بر فعالیت امواج مغزی در این مناطق، نوروفیدبک نوید بخش افزایش جنبه‌های مختلف عملکرد اجرایی است و افراد را قادر می‌سازد تا مغز خود را برای دستیابی به حالت‌های مطلوب مرتبط با عملکرد شناختی بهینه آموزش دهند(منبع).

منبع : نمیدانم چگونه تصمیم گیری کنم؟ 

طرحواره استحقاق (حق‌طلبی): چرا بعضی افراد فکر می‌کنند همیشه حق با آن‌هاست؟

آیا اغلب نسبت به دیگران احساس برتری می کنید؟ اینکه شما مستحق امتیازات و حقوق خاصی هستید؟ یا شاید کلمه “نه” را دوست ندارید و در تلاش هستید که اشتباه کنید؟ اگر معمولاً به این سؤالات با «بله» قاطع پاسخ می‌دهید، ممکن است طرحواره استحقاق را داشته باشید(منبع).

طرحواره استحقاق و بزرگ منشی چیست؟

طرحواره استحقاق و حق طلبی یک طرحواره ناسازگار اولیه است که با این باور فراگیر مشخص می شود که شخص ذاتاً بر دیگران برتری دارد و بنابراین بدون نیاز به متقابل یا پیروی از قوانین اجتماعی معمول، مستحق امتیازات، حقوق و رفتار ویژه است. افراد مبتلا به این طرحواره اغلب احساس می کنند که لیاقت بیشتری از زندگی و دیگران دارند، صرفاً به این دلیل که «خاص» یا منحصر به فرد هستند.

ویژگی های کلیدی 

  • احساس برتری: افراد نسبت به دیگران احساس برتری می کنند و انتظار تحسین، رفتار ویژه و امتیازاتی دارند که لزوماً به دست نیاورده اند.
  • بی اعتنایی به قوانین: آنها معتقدند هنجارها یا قوانین اجتماعی در مورد آنها صدق نمی کند و انتظار دارند که هر کاری را که می خواهند انجام دهند بدون توجه به تأثیر آن بر دیگران.
  • فقدان همدلی: آنها اغلب نیازها و احساسات دیگران را نادیده می گیرند و نسبت به اینکه چگونه رفتارشان بر دیگران تأثیر می گذارد، همدلی یا نگرانی کمی نشان می دهند.
  • رفتار دستکاری: برای برآورده شدن نیازهای خود، ممکن است از جذابیت، احساس گناه یا تاکتیک های کنترلی در روابط استفاده کنند که منجر به درگیری و روابط تیره شود.

روانشناسی تاریک(Dark psychology) چیست؟

حق شکننده طرحواره می تواند به دو شکل اصلی ظاهر شود:

  1. استحقاق شکننده (خودشیفتگی) اغلب احساسات عمیق شرم و بی کفایتی را جبران می کند.
  2. استحقاق بزرگ معمولاً از خراب شدن یا زیاده‌روی در دوران کودکی، بدون مرزها یا محدودیت‌های مشخص ناشی می‌شود(منبع).

تاثیر بر روابط و رفتار

افراد دارای این طرحواره تمایل دارند به دنبال روابطی باشند که بتوانند دیگران را کنترل کنند و اعتبار و توجه دائمی دریافت کنند.

آنها ممکن است در حفظ روابط سالم به دلیل ماهیت رقابتی، عدم همدلی و توقع اینکه دیگران مطابق خواسته هایشان باشند، مشکل داشته باشند.

در روابط صمیمانه، استحقاق می تواند منجر به استفاده از رابطه جنسی برای کنترل یا تأیید اعتبار و نادیده گرفتن رضایت یا نیازهای شریک زندگی شود(منبع).
از نظر حرفه ای، ممکن است به دلیل رفتارهای حق طلبانه و مقاومت در برابر اقتدار یا قوانین با درگیری یا شکایت مواجه شوند(منبع).

پیامدهای روانی و عاطفی

علیرغم موفقیت بیرونی، افراد دارای این طرحواره اغلب احساس تنهایی، افسردگی یا ناکامل می کنند زیرا ارزش خود به اعتبار خارجی بستگی دارد تا پذیرش واقعی خود.
ادراک تحریف شده آنها از خود منجر به ناامیدی مکرر و بی ثباتی عاطفی در روابط می شود(منبع)(منبع).
به طور خلاصه، طرحواره استحقاق و بزرگواری شامل یک باور عمیق به ویژه بودن و برتری فرد است که منجر به انتظارات غیر واقعی، رفتارهای کنترلی و دستکاری شده و مشکلات در روابط و رفاه عاطفی می شود(منبع).

33 نشانه که با فرد خودشیفته ازدواج کرده اید

ویژگی های طرحواره استحقاق

طرحواره استحقاق با اعتقاد فراگیر به برتری خود و احساس سزاوار بودن امتیازات و رفتاری خاص فراتر از آنچه دیگران دریافت می کنند مشخص می شود. ویژگی های کلیدی عبارتند از:

  • احساس برتری و خاص بودن: افراد بر این باورند که منحصر به فرد هستند و بنابراین در مقایسه با دیگران سزاوارتر از زندگی و مردم هستند.
  • رفتارهای خودخواهانه و برتر: آنها همیشه خود را در اولویت قرار می دهند، انتظار دارند هر کاری را که می خواهند انجام دهند و اغلب هنجارها یا قوانین اجتماعی را نادیده می گیرند.
  • دشواری در پذیرش محدودیت ها: آنها در برابر “نه” گفتن یا دریافت دستورالعمل مقاومت می کنند، ترجیح می دهند تحت کنترل باشند و اعتراف به اشتباه را غیرقابل تحمل می دانند.
  • تمایلات رقابتی و دستکاری: به خصوص در دوران کودکی، این می تواند به صورت تقلب، تغییر قوانین، یا دزدی برای اطمینان از برنده شدن یا به دست آوردن آنچه می خواهند، اغلب با اندکی پشیمانی ظاهر شود.
  • به حداقل رساندن احساسات منفی: آنها رفتارهای خودخواهانه را قابل قبول یا توجیه می کنند، گاهی اوقات کاملاً تسلیم باورهای برتری می شوند و بدون توجه به آسیب دیگران عمل می کنند.
  • نیاز به کنترل و اعتبارسنجی: آنها به دنبال کنترل روابط و موقعیت ها هستند، توجه، اعتبارسنجی و بحث های برنده را دوست دارند و ممکن است از رابطه جنسی برای کنترل یا اعتبار استفاده کنند.
  • فقدان همدلی: آنها اغلب برای درک یا پاسخ دادن به احساسات دیگران تلاش می کنند و ممکن است در صورت بروز مشکلات یا زمانی که دیگر سودمند نیستند، روابط را ترک کنند.

این ویژگی ها در مجموع منجر به چالش هایی در روابط شخصی و حرفه ای و مشکلات عاطفی می شود که اغلب ریشه در نیازها و آسیب پذیری های برآورده نشده اولیه دارد.

طرحواره جلب توجه و پذیرش جویی چیست؟

رویکردهای درمانی مانند طرحواره درمانی با کمک به افراد در شناخت و اصلاح باورها و رفتارهای استحقاق از طریق تکنیک هایی مانند رویارویی همدلی و بازنویسی تصاویر، به این الگوها می پردازد(منبع)(منبع)(منبع).

علت ایجاد طرحواره استحقاق

طرحواره استحقاق اساساً به عنوان پاسخی به نیازهای عاطفی اصلی برآورده نشده در دوران کودکی شکل می گیرد که توسط تجربیات اولیه و سبک های فرزندپروری شکل می گیرد.

دلایل اصلی ایجاد طرح استحقاق عبارتند از:

  • والدین سهل‌گیر: وقتی والدین بیش از حد کودک را «خاص» یا برتر می‌بینند، بدون اینکه مرزهای مناسبی تعیین کنند، ممکن است این باور را درونی کند که آنها ذاتاً مستحق امتیازات و رفتار ویژه هستند. گاهی اوقات به این اثر “کودک طلایی” می گویند.
  • فقدان محدودیت های مناسب: کودکانی که بدون قوانین یا عواقب روشن بزرگ می شوند ممکن است یاد نگیرند که به مرزها یا نیازهای دیگران احترام بگذارند و این باعث تقویت حس استحقاق می شود.
  • غفلت و محرومیت عاطفی: برعکس، کودکانی که غفلت، مراقبت ناسازگار یا عدم دسترسی عاطفی را تجربه می‌کنند، ممکن است تمایل به توجه و تحسین ایجاد کنند. پس از آن طرح استحقاق می تواند به عنوان دفاعی در برابر احساس بی کفایتی یا شرمندگی عمل کند و به آنها کمک کند تا با ساختن یک تصویر بزرگ از خود کنار بیایند.
  • مسائل دلبستگی: سبک های دلبستگی ناایمن، به ویژه آنهایی که با اضطراب یا نیاز به اطمینان خاطر مشخص می شوند، می توانند به توسعه طرحواره های استحقاق کمک کنند. ممکن است کودک به عنوان راهی برای جبران ناامنی عاطفی به دنبال درمان یا شناخت خاصی باشد.
  • یادگیری اجتماعی: کودکان ممکن است رفتارهایی را که در مراقبین یا محیط اجتماعی مشاهده می شود الگوبرداری کنند و یاد بگیرند که چنین نگرش هایی در برآورده شدن نیازهای آنها قابل قبول یا مؤثر است(منبع).

مشاوره کودک| بهترین مشاوران آینده کودک شما را می سازند

به طور خلاصه، طرحواره استحقاق غالباً ریشه در تجربیات اولیه دارد که در آن نیازهای عاطفی اصلی مانند دلبستگی ایمن، مرزهای مناسب و اعتبار عاطفی به اندازه کافی برآورده نشده است، که منجر به باورهای جبرانی برتری و ویژه می شود(منبع)(منبع)(منبع).

چند تکنیک درمان طرحواره استحقاق

چندین تکنیک مؤثر برای درمان طرحواره استحقاق، عمدتاً در چارچوب طرحواره درمانی، که روش های شناختی، رفتاری، تجربی- عاطفی و بین فردی را ادغام می کند، استفاده می شود:

1. طرحواره درمانی

طرحواره درمانی رویکرد درمانی پیشرو برای طرحواره استحقاق است. بر شناسایی و اصلاح طرحواره های ناسازگار با پرداختن به ریشه های رشدی و زیربنای عاطفی آنها تمرکز دارد(منبع)(منبع).

2. تکنیک های شناختی

  • خاطرات طرحواره ای: مراجع زمان وقوع افکار، احساسات و رفتارهای مرتبط با استحقاق را ردیابی می کنند که به افزایش آگاهی و ایجاد پاسخ های سالم تر کمک می کند.
  • تجزیه و تحلیل مزایا و معایب: ارزیابی مزایا و معایب حفظ طرحواره استحقاق برای تشویق انگیزه برای تغییر.
  • فلش کارت های طرحواره ای: جملات مثبت و اصلاحی بین جلسات برای مقابله با باورهای استحقاق و تقویت ادراک سالم تر از خود استفاده می شود.

راز پنهان در مورد شخصیت خود را کشف کنید.

3. تکنیک های تجربی-عاطفی

  • تصویرسازی و بازنویسی تصویر: مراجعان خاطرات اولیه مرتبط با استحقاق را دوباره مرور می‌کنند، نیازهای برآورده نشده را بیان می‌کنند و تجربیات دردناک را با حمایت درمانگر برای تقویت شفای عاطفی بازبینی می‌کنند.
  • کار صندلی: گفتگو بین بخش‌های مختلف خود (مثلاً قسمت تحت عنوان در مقابل بزرگسال سالم) به مراجع کمک می‌کند بینش خود را به دست آورده و ارتباطات داخلی سالم‌تری را تمرین کند.

4. تکنیک های رفتاری

  • آموزش جرات ورزی: به مراجع کمک می کند تا نیازهای خود را بدون استحقاق به خود یا دستکاری بیان کند.
  • آموزش همدلی: درک و در نظر گرفتن احساسات دیگران را برای مقابله با فقدان معمولی همدلی در طرحواره های استحقاق تشویق می کند.
  • وظایف قرار گرفتن در معرض: مشتریان به تدریج با موقعیت هایی مواجه می شوند که واکنش های استحقاقی را برای ایجاد تحمل و مقابله سالم تر ایجاد می کند.

5. تکنیک های بین فردی

  • بازپروری محدود: درمانگر با ارائه صمیمیت، محدودیت‌ها و اعتباری که در دوران کودکی وجود نداشت، یک تجربه عاطفی اصلاحی ارائه می‌کند.
  • رویارویی همدلانه: درمانگران به آرامی با رفتارهای استحقاق مواجه می شوند و در عین حال آنها را با درد اساسی و نیازهای برآورده نشده دوران کودکی مرتبط می کنند و شفقت به خود و مسئولیت پذیری را ترویج می کنند(منبع).

6. شیوه های خودآگاهی

یادداشت روزانه و ذهن آگاهی: این شیوه ها خودآگاهی از الگوهای استحقاق را افزایش می دهند و به مراجع کمک می کنند تا افکار و رفتارهای خود را بدون قضاوت مشاهده کنند و از تغییر خارج از جلسات درمانی حمایت کنند(منبع).

7. راهنمایی حرفه ای

از آنجایی که طرح‌واره‌های استحقاقی عمیقاً ریشه‌دار هستند، کار با یک متخصص سلامت روان ماهر در طرحواره درمانی اغلب برای درمان مؤثر ضروری است.

به طور خلاصه، درمان طرحواره استحقاق شامل ترکیبی از بازسازی شناختی، شفای عاطفی از طریق تکنیک‌های تجربی، مهارت‌سازی رفتاری، و کار رابطه‌ای در درمان برای ایجاد یک خودپنداره سالم‌تر و متعادل‌تر و عملکرد بین فردی است.

منبع : طرحواره استحقاق (حق‌طلبی): چرا بعضی افراد فکر می‌کنند همیشه حق با آن‌هاست؟