با مردان خسیس چگونه رفتار کنیم؟ روش جدید درمان خساست مردان

چه می توانم برای خلاص شدن از شر بدبختی خود و کمی کردن خساست مرد بکنم؟

آیا شوهرم خسیس است، یعنی پایان خطر، و هیچ چیز از دست من بر نمی آید؟

زندگی مشترک پر از تناقضات رفتاری و عدم هماهنگی در افکار و غیره است که همسر یا شوهر یکی از آنها است.

بهترین راه حل این مشکل شناسایی نوع بدبختی و از بین بردن آن از روش و راه است.

چه نوع از خساستی در شوهر من موجود است؟

خسیس احساسی

با این حال، در اغلب موارد، ما او را فردی می دانیم که به لحاظ مالی و پول و دارایی های دیگر خسیس نیست اما در روابط عاطفی خیلی خساست به خرج می دهد.

چنین فردی احساسات و هیجان های خود را با دیگران به اشتراک نمی گذارد و از شادی او لذت نمی برد.

در چنین شرایطی، ترس از صمیمیت به فرد آسیب می رساند.

این افراد بیشتر از  اهداکنندگان خوبی و حس خوب به نوعی دریافت کنندگان حس خوب هستند.

خسیس بودن یک رویکرد به زندگی است و، همانطور که قبلا گفتم، به مسائل مالی محدود نمی شود، به همین دلیل محدود به مرد نیست، بلکه به عنوان سرپرست خانواده، به دلیل آسیب زا بودنش عمدتا در مورد پول و دارایی ها است.

مردان سرپرست خانواده هستند، شاید تأثیر زنان بدتر از مردان باشد، اما مشکلات مشابهی را به وجود خواهد آورد، و زن خسیس می تواند زندگی مشترک مثل مرد خسیس به چالش بکشد.

درمان خساست مردان

خسیسی ژنتیکی است؟

برخی موارد جزو شخصیت هستند.

صفات شخصیتی ویژگی هایی هستند که همیشه شخصی و متمایز هستند.

ما افراد را با ویژگی های شخصیت شان می شناسیم.

به عنوان مثال، زمانی که می گویید یک شخص خسیس است، در اکثر رفتارهایش خسیس است.

ژن ها بسیاری از ویژگی های شخصیت را مشخص می کنند.

یا حداقل، بر شیوع و شدت صفات شخصیت تاثیر می گذارد، اما هیچ ژن خاصی به تنهایی آسیب زا نمی شود.

چگونه با شوهر خسیس در زندگی مشترک رفتار کنیم

اعتقاد بر این است که ژن ها به شدت تحت تأثیر ماهیت افراد قرار نمی گیرند اما آنها الگوهای رفتاری که ممکن است منجر به برخی صفات شود تمایل دارند به عنوان مثال، ژن ها باعث اضطراب فردی می شوند و اضطراب مربوط به خستگی است.

به تازگی، یک ژن که نقش متابولیسم شیمیایی به نام دوپامین دارد کشف شده که با ویژگی سخاوت همراه است.

درمان خساست: آیا این جزو اختلالات روانی است؟

خساست یک اختلال روانپزشکی نیست اما اگر شدید باشد، بسیاری از اختلالات روانپزشکی بر زندگی و بستگان (به ویژه همسر و فرزندان) تاثیر می گذارد.

در نگاه اول، با توجه به متون رسمی روانپزشکی، خساست یکی از نشانه های مهم در شناسایی اختلال شخصیت به نام اختلال وسواس فکری است، اما مهم است که توجه داشته باشید که در این اختلال، فرد به خود و دیگران حساس است.

اگر یک فرد فقط به دیگران آسیب برساند پس ما باید به دنبال نشانه های دیگر از خود باشیم.

همچنین، اگر کسی تنها همسرش را مد نظر قرار دهد اما در مورد خود و دیگران بی تفاوت باشد، ما باید مشکلات عاطفی و ارتباطی بین دو نفر را در نظر بگیریم.

بچه ها

اکثر دیدگاه ها به جنبه های روان شناختی می پردازند.

در این رویکرد، خسیسی محصول محیطی است که فرد در آن رشد می کند.

مدل سازی والدین فقیر و زندگی در فقر، دو جنبه مهم در این زمینه است.

نوع نگاه خانواده به پول و نحوه برخورد با مسائل مالی بر رویکردهای مالی و اقتصادی ما تاثیر می گذارد.

از سوی دیگر، زندگی در فقر باعث می شود یک فرد همیشه با نگرانی والدین خود درمورد مسائل مربوط به زندگی زندگی کند و اعتماد او به آینده از بین برود.

او همیشه فکر می کند که او به زمان های فقیر گذشته خواهد رسید.

با توجه به این دیدگاه، شخص خسیس تلاش می کند تا هر پولی که دارد جمع آوری کند و تا این کار را نکند نگرانی او حل نخواهد شد.

شخص خسیس تلاش می کند با جمع آوری پول به خود اطمینان دهد.

خسیس یا صرفه جو؟

اساسا تغییر مرز آسان نیست که خسیس را شناسایی کنید.

اهمیت موضوع این است که بین احمقانه بودن و ارزشمند بودن تمایز قائل شوید.

فرد مسئول یک هدف خاص در زندگی است، اما این به طور خاص هدف جمع آوری پول نیست.

هدف فرد ممکن است خرید یک خانه یا ماشین، ارسال فرزندان به یک دانشگاه، پرداخت هزینه یک مورد خاص باشد.

ما این رفتار را به عنوان هوشمندی و هدفمندی درک می کنیم، اما شخص خسیس حتی برای چیزهای ضروری خرج نمی کند.

 شخص خسیس می خواهد پول را برای بلایای آتی نکه دارد.

اگرچه این وحشت اغلب مبهم است، احتمال بیشتری دارد که شناخته نشود و دیگران آن را درک نمی کنند.

بر خلاف خسیس بودن فرد، فرد برای جلوگیری از بحران آینده احتمالی خود را به خطر نمی اندازد و یا سلامت جسمی و روحی و خانواده اش را تهدید نمی کند.

یکی از مهمترین مسئولیت های رفاه خانواده و تامین کننده مراقبت های بهداشتی خانواده است.

اگر کسی خساست به خرج می دهد، اما به دلیل رفتار مالی خود، اعضای خانواده در فضای پر تنش زندگی می کنند و سلامت آنها در معرض خطر است، ممکن است یک مشکل وجود داشته باشد.

آنچه در یک فرد مهم است ذهن اوست که با پول و انباشت آن همراه است، و فرد خسیس برای به دست آوردن ان وقت و انرژی را قربانی می کند.

تفاوت  سوء رفتارها

به طور خلاصه، تفاوت های عمده  رفتارهای سوء رفتار عبارتند از:

  1. هدف جمع آوری پول یا صرف آن
  2. قابل درک بودن و قابل قبول شناخته شدن نزد دیگران
  3. پیامد نامطلوب این رفتارها.

این یک ویژگی بد برای کنترل آینده نیست، اما بعضی از ما  پول زیادی داریم که ممکن است از فکر آن خلاص نشویم.

روانشناسان این را یک مشکل روانشناختی را در نظر می گیرند زیرا معتقدند که افراد مبتلا به این اختلال روانی در همه رفتارهایشان خسته و ناامید هستند، حتی در بیان احساساتشان و نشان دادن علاقه آنها به همسران، فرزندان و بستگانشان.

در این مسئله ما سعی داریم خساست را به عنوان یک مشکل روانی-روانشناختی و تاثیر آن در روابط زوجین و نحوه برخورد با همسر شناسایی کنیم.

خسیس از منظر علم

از نظر روانشناسی، “سخاوت روح” یکی از صفات مثبت روانشناختی و رفتاری است که تقریبا در همه افراد وجود دارد البته با تفاوت اندکی در مقدار آن.

اما در برخی از افراد، این ویژگی رفتاری وجود ندارد.

آنها حتی احساسات را تخریب می کنند.

به این مثال نگاه کنید: مدیر موسسه از این واقعیت آگاه است که کارکنان او به خوبی کار می کنند، اما او در موقعیتی نیست که به همکاران خود با پاداش های مالی و یا حداقل تشویق، قدردانی و تشکر کند.

در واقع، سخاوت به طور بالقوه در این شخص وجود دارد، زیرا او تلاش های کارکنان خود را درک کرده است اما نقص او مانع از سخاوت او است.

این مثال یکی از هزاران نمونه از عدم توانایی برقراری ارتباط با دیگران به علت خساست است.

در واقع، این به او اجازه نمی دهد که کمی از درآمد شخصی اش را صرف کند یا هدایای برای دیگران بخرد و به برنامه های جمعی برسد.

به این ترتیب، او بیش از پیش از دیگران دور می شود، و در نهایت تبدیل به یک فرد جدا شده می شود.

تاکنون فقط خسیسی را برای خودمان داشته ایم؛ اما پس از ازدواج، وضعیت کاملا متفاوت است، زیرا پای دیگر شخص در میان است.

پس از تشکیل خانواده، اشتباه یکی از طرفین به شدت بر رابطه زوج و رابطه آنها با یکدیگر موثر است.

تا آنجا که ممکن است منجر به جدایی شود، مگر اینکه هر دو زوج مشکل را، برای اینکه بتوانید با هم لذت ببرند، حل کنند.

درمان خساست: مهمترین مشکلات زندگی مردم خسیس با خانواده

یکی از مهمترین مشکلات زندگی مردم خسیس با خانواده های آنها (همسران و فرزندان) این است:

  • ناتوانی در ارتباط عاطفی

این افراد حتی نمی توانند از ساده ترین کلمات برای بیان احساسات خود استفاده کنند.

جالب توجه است، اگر از این کلمات استفاده کنند، آزادی و آرامش در رفتار آنها دیده نمی شود، و آنها همیشه در وضعیت خود مسدود و ناراحت هستند.

به نظر آنها، خرید چیزی غیر ضروری است و بهتر است که در آن ها در صرفه جویی پول در بانک کمک کنیم.

  • در رابطه میان شوهر و همسر، یک طلاق عمیق وجود دارد

سایه دائمی خسیسی در زندگی مشترک باعث می شود که آنها از هم جدا شوند، زیرا یکی از طرفین نمی تواند نیازهای عاطفی و روانی طرف مقابل را برآورده کند.

فراموش نکنید که نیازهای دیگری کاملا فراموش نشوند.

  • رابطه میان شوهر و زن محدود به بحث و پاسخگویی به نیازهای مالی است.

سرانجام، به منظور پاسخگویی به هر نیاز پس از یک مبارزه طولانی تمام اعضای خانواده باید چارچوبی را که یک فرد معیوب دارد، دنبال کند.

  • والدین (بسته به اینکه یکی از آنها در معرض خطر اختلال است) همیشه از رفتار و تلاش فرزندان خود در هر زمینه ناراضی هستند.

این نارضایتی از مشکلات برنامه درسی تا روال و رفتار روزانه آنهاست.

اما این والدین، بر خلاف والدین تکاملی که فرزندانشان را  همراهی می کنند، هیچ تلاشی برای پیشرفت فرزند خود نمی کنند.

  • مردان و زنان خسیس هر مسئله را با مسائل مالی اندازه می گیرند و” پول و درآمد “مهم ترین عامل زندگی آنهاست.

به عنوان مثال معیار عشق، مقدار، کیفیت یا نوع هدیه خریداری شده است، نه زیبایی این کار.

  • تصمیم گیری برای خرید هر وسیله ساده برای خانه باید با اجازه شوهر یا همسر انجام شود.

همیشه یک دلیل قانع کننده برای صدور مجوز وجود دارد.

یک دلیل که می تواند یک فرد بد را متقاعد کند.

به این ترتیب، طرف دیگر هر خرید را تسلیم فرد مقابل خواهد کرد.

به نظر شما، زندگی که در آن یکی از طرفین دارای اقتدار کامل است و دیگری دارای قدرت نیست، شبیه زندان نیست

برای درک مطالب بیشتر در زمینه خساست مردان و نحوه درمان و رفتار با ان ها به سایت مشاورانه مراجعه کنید.

منبع : با مردان خسیس چگونه رفتار کنیم؟ روش جدید درمان خساست مردان

همسرتان زیاد حرف می زند؟ دیگر توان و تحمل ندارید؟

زندگی هرگز در بهترین حالت برای یک فرد منفی باف و پر حرف نیست و این جزو اختلال روانی به شمار می آید.

آنها اغلب مشتاقانه با شما در مورد مشکلات و اختلال های زندگی تان صحبت می کنند.

آنها به طور مداوم با شما صحبت می کنند و از بدبختی به سوی بدبختی دیگر می روند و ذهن شما را از غم و ناراحتی زندگی شان اندود می کنند.

مردم پر حرف کسانی هستند که کلمات بی انتهایشان هرگز پایان نمی یابند.

این افراد به هیچ وجه گوش نمی کنند، بلافاصله صحبت می کنند و هرگز به جریان اصلی صحبت و بحت نمی رسند.

دوستی و صمیمیت را با حرف ها اندازه گیری می کنند و زمان با ارزش خود را با کلمات هدر می دهند.

این باعث برانگیختن ذهن شما و تحریف احساسات، قوت ها و قدرت شما، علاوه بر اتلاف وقت، منحرف کردن تمرکز و آرامش شما می شود.

شما ممکن است در زندگی خود با افراد منفی باف زندگی کنید.

شاید آنها در میان دوستان و همکاران و خانواده شما باشند و شما نمی خواهید با آنها رو در رو شوید.

راه حل های زیر می تواند برای مقابله با اثرات منفی و به حداقل رساندن آزار و اذیت این افراد استفاده شود.

گوش ندادن به کلمات شخص منفی باف

خودتان صحبت نکنید و با راه حلها، افکار و احساساتتان صحبت نکنید و اجازه دهید حرف های آنها پایان یابد.

پس از شنیدن تمام موارد، تعهد شما به گوش دادن به کلمات او به پایان می رسد.

فقط برای یک بار و برای همیشه گوش کنید.

سپس، بدون تأیید آنچه که او گفت، و بدون دخالت در احساسات او، از او این سوال را بپرسید: حرف هایت برای من چه سوی دارد؟

در بیشتر موارد، شما کلمات “هیچ چیز، ” را می شنوید.

او فقط به شنونده نگاه می کند و به دنبال مشاوره و راهنمایی نیست.

این استراتژی شما را در نظر نمی گیرد و یا به مثابه راهنما نیست.

بنابراین نیازی به مشاوره نیست و بهتر است مکالمه را پایان دهید یا موضوع مکالمه را تغییر دهید.

آیا میتوانی به من بگویی چکار باید بکنیم؟

در این مورد، شما می توانید راه حل ها و توصیه های خود را بدون قضاوت بیان کنید.

اگر بخواهد موضوع را درک نکند، گفتگو را متوقف کنید زیرا پیشنهادات مفید شما موثر نخواهد بود.

از آنجا که منفی باف ها و پر حرف ها اساسا از شنیدن متنفر هستند و به دنبال راه حل عملی نیستند، به دنبال راه های غیر واقعی هستند.

اگر آنها دوباره به نزد شما باز گردند و با عجله برای تعریف داستان از ابتدا یا اضافه کردن اطلاعات جدید به آن استفاده کنند، در این مورد، ذکر این جمله: آیا کار دیگری از من ساخته است؟ مهم است.

حرفش را قطع کنید

اگر از شما بخواهد دوباره به حرفهای او گوش دهید، در موقعیت خود ایستاده و بگویید: «من به شما ارزش زیادی می دهم و ارزش می خواهم، اما این تکرار حرف ها برای هیچ یک از ما مفید نیست.

در ابتدا همه چیز را فهمیدم آیا کار دیگری از من ساخته است؟

احساسات خود را صرف نکنید و در موقعیت خود قرار گیرید و از بیان کلمه ای دیگر به جز پیشنهاد و راهنمایی خودداری کنید.

می دانید که گوش دادن به مردم حراف و پرحرف و ماجراهای منفی و غم انگیز آن نشانه ای از مهربانی و خوبی شما نیست.

این نه تنها مشکل را کاهش نمی دهد، بلکه با گذشت زمان، ذهن شما نیز منفی باف می شود.

اگر با این افراد در محیط کاری همکاری می کنید، به آنها قاطعانه بگویید که وقت ندارید با آنها صحبت کنید و شما باید کاری انجام دهید.

شما می توانید با این افراد از طریق تلفن تماس بگیرید.

در این مورد، شما می توانید کنترل اوضاع را با توجه به میل خودتان به دست بگیرید.

هنگامی که با این افراد صحبت می کنید، زمان محدودی را برای صحبت خود در نظر بگیرید.

به عنوان مثال، اگر یک دوست و مادر جسور دارید که تماس های تلفنی منظم برقرار می کند، به او بگوئید که آنها شما را صدا می زنند، اما شما بیش از سه دقیقه با او صحبت نمی کنید.

در این مورد، شما نه تنها فریب نخورده اید، بلکه بر زمان و زندگی خود نظارت داشته اید.

بعد از سه دقیقه به او مودبانه و مهربانانه بگویید: من باید به سراغ کارم بروم.

از تماس شما متشکرم.

اگر می خواهید زمان برای صحبت با چنین افرادی داشته باشید، با برنامه ها و اوقات فراغت خود ارتباط برقرار کنید و برنامه خود را ارائه ندهید.

منتظر نمانید که آنها خداحافظی کنند، زیرا آنها دوباره با یافتن چیز دیگری به دنبال شما خواهند آمد.

اگر شما با آنها گفتگو کنید، ساعت های غیر قابل برگشت از وقت شما را می گیرند و خداحافظی خود را بارها و بارها تکرار می کنند.

 پس به مردم نیرنگ نزنید.

در مسائل شخص دیگری صحبت نکنید یا در امور دیگری دخالت نداشته باشید.

شما ممکن است فکر کنید که شما باید به عنوان یک وظیفه، مهربانی کرده و وظیفه گوش دادن به حرف های او را دارید و باید دلسوزی داشته باشید اما این گونه نیست.

در حالی که ذهنیت منفی ناشی از مشکلات فرد دیگری، قدرت ذهنی و احساسی شما را مخدوش می کند و باعث کاهش میل شما می شود.

به طور کلی، مردم توجه ویژه ای به ازدواج و یا شباهت های آنها با طرف دیگر دارند یا بر تفاوت هایشان تمرکز می کنند.

ما همسرمان را بر اساس شباهت ها یا تفاوت ها انتخاب می کنیم، ما به نگرش مان نسبت به ازدواج وابسته هستیم، که من همچنان به آن توجه خواهم کرد.

دلیل شما برای ازدواج چیست؟

اگر به دنبال ازدواج هستید تا نقایص شخصیتان را کامل کنید، احتمال بیشتری دارد که با کسی که در جنبه های شخصیت شما متفاوت است و از شما بهتر است ازدواج کنید.

اما اگر هدف ازدواج نصف از دست رفته باشد، مطمئنا همسری را انتخاب می کنید که بیشتر متفاوت از شماست، بنابراین اول از همه، نگرش خود را نسبت به ازدواج مشخص کنید و آنچه را در ازدواج به دنبالش هستید پیدا کنید.

در نظر داشته باشید که در انتخاب شباهت یا تفاوت در انتخاب همسر، معایب بسیاری وجود دارد، از جمله این واقعیت که شوهر و همسر باید زمان و انرژی زیادی را برای شناسایی تفاوت بین خود و درک آنها بگذارند.

یا در ازدواج مبتنی بر شباهت ممکن است انتظار هیجان از مردان و زنان وجود نداشته باشد و جذابیت آنها برای یکدیگر کاهش یابد.

شباهت یا تفاوت

شرایط اساسی برای ازدواج موفق، تناسب است، نه فقط نوعی تفاوت و شباهت.

به عبارت دیگر، شما باید به اندازه ای که تفاوت ها و همبستگی بین شما و همسرتان در پیشرفت زندگی مشترک شما کمک می کند، نگاه کنید.

بهتر است بدانید که اگر ازدواج مناسب باشد، ازدواج موفق خواهد بود، زیرا در حالت مناسب است که تفاوت ها فرصتی برای زوجین برای رشد هستند.

در چنین وضعیتی، مردان و زنان سعی می کنند تفاوت ها را برای رسیدن به هدف مشترک خود، و بهره برداری از شباهت ها به عنوان منبع تحرک و خوشبختی در زندگی خود، بدانند.

تغییر دادن

این یک نکته بسیار مهم برای یادآوری است که ویژگی های شخصیتی هم می تواند تغییر کند، حتی اگر چندین سال به طول انجامیده باشد.

البته مهمترین شرط برای تغییر این است که شما می خواهید خودتان را تغییر دهید.

هرگز سعی نکنید خود را در ازدواج تغییر دهید، و اگر مشکلی پیدا شد، سعی کنید آن را حل کنید.

سعی کنید ریشه های طلسم را در خود پیدا کنید، که این بدین معنا است که چه وقت و چه دلیلی شما را ناراحت کرده و سعی کنید آن را حل کنید.

شروع زندگی با افکار منفی باعث مشکلات شما خواهد شد.

مشاوره روانشناسی می تواند راهی برای کاهش مشکلات افراد پر حرف باشد.

منبع : همسرتان زیاد حرف می زند؟ دیگر توان و تحمل ندارید؟

به داماد محبوب مادر زنتان تبدیل شوید

فیلم آموزشی خانواده می تواند کمک مهمی برای دانستن مطالبی باشد که در ادامه ذکر می کنیم.

عوامل متعددی می تواند منجر به درگیری در خانواده شود.

شایع ترین عامل اغلب در نظر گرفته شده است “عروس با مادر شوهرش” و یا “داماد با مادر زنش”.

از زمان بسیار قدیم، رابطه بین عروس و مادرشوهرش یا برعکس همیشه حساس است، اما رابطه بین مادر و عروس بسیار مهم است.

مشکل مشترک قدرت مبارزه برای نسل ها است.

هر کس سلیقه و احساسات خود را دارد، بنابراین تفاوت بین عروس و مادر تعجب ندارد.

این تفاوت در نحوه موضوعاتی چون جایی برای زندگی، چگونگی تعیین سیاست زندگی شما و غیره منعکس شده است.

بعضی ترجیح می دهند یک شیوه ترکیبی از زندگی را انتخاب کنند، بعضی دیگر به یک سبک مستقل تبدیل می شوند.

با این حال، نمی توان انکار کرد که یکی از رایج ترین و مخرب ترین عوامل ازدواج، مبارزه برای قدرت است.

بیشتر درگیری ها بین “داماد و مادر زن” یا “عروس و مادر شوهر” رخ می دهد.

در مبارزه طولانی، برنده به ندرت یافت می شود.

وجود تعارض بزرگ به این معنی است که مردم فراموش کرده اند که برای چه می جنگند.

رابطه مادر زن و داماد

رابطه بین مادر و داماد چالش های خاص خودش را دارد.

ممکن است این نادیده گرفتن آن یا عدم برقراری ارتباط مناسب با مادر به رابطه تنش و سردی یا برعکس، انتظارات بیش از حد از مادر را ایجاد کند.

بسیاری از دختران و پسران، سال ها قبل از ازدواج، با اطلاعات منفی از شخصیت های “مادر زن” و “مادر شوهر” بمباران می شوند.

در جامعه ما، به طور کلی یک تصویر منفی از “مادر” وجود دارد، از این زاویه، ممکن است در نظر گرفته شود که بخشی از تفاوت های عروس و مادر به دلیل این پیشنهادات است.

بسیاری از زوج هایی که با تصورات غلط درباره زندگی خود، بدون در اختیار داشتن زندگی با افراد سالخورده دخالت می کنند، از همان ابتدا سعی دارند که این موضوع را جداسازی و محدود سازند.

همچنین می تواند منجر به ظهور چالش های خانوادگی بعدی شود.

در الگوی عمومی، زوج ها خانواده های مختلفی دارند، بنابراین ما باید دو مجموعه گسترده را ادغام کنیم.

یک رویکرد واقع گرایانه به مسائل عاطفی و نگرش اعضا می تواند به تقویت پیوندها کمک کند.

اگر بخواهید لحن ارتباط گرم و صمیمی را بدون نیاز به مادر خود به چالش بکشید، باید با پایان این داستان همراهی کنید.

یکی از ویژگی های شوهر شایسته داشتن اطلاعات و تخصص کافی است.

چنین شوهر آموزش هایی را که لازم است برای تبدیل شدن به داماد محبوب مادر زن را ببیند، دیده و بیشتر دانش و کمال او، هوش بیشتر او، مناسب تر خواهد بود.

شما ممکن است چندین بار این ضرب المثل را شنیده باشید که هر مردی که در سطح بالایی قرار دارد قطعا یک زن متخصص در کنار او قرار دارد.

مطمئنا شما می توانید بسیاری از چیزهای خود را انجام دهید، اما یک سیستم پشتیبانی قوی می تواند به شما بیشتر کمک کند.

معمولا همه روابط ها در روزهای اول پس از ازدواج، اعضای خانواده محبوب و دوست داشتنی هستند، به طوری که آنها به تمام اعضای خانواده تازه عروس و داماد احترام می گذارند.

اما در بعضی از خانواده ها روابط عادی، با روابط خشک، خنثی، حتی سرد و خسته کننده، طولی نمی کشد.

واقعیت این است که در بسیاری موارد این خواهران و برادران تازه متولد شده هستند که به عنوان یک عضو جدید از خانواده قادر به ایجاد موقعیت خود نیستند، به طوری که آنها در نزد خانواده خود یک داماد محبوب می مانند.

شما می توانید به داماد محبوب مادر زنتان تبدیل شوید، اگر …

برای اینکه همیشه یک داماد خوب باشید، رفتار شما در چند روز اول ازدواج شما اهمیت بیشتری دارد.

شما باید مورد هایی را بدانید که می تواند رابطه تان را با خانواده ی همسر تان مدیریت کند.

  • در مورد توانایی های خود دروغ نگویید، اما بیش از حد فروتن نباشید.

از والدین همسر خود درباره مسائل مربوط به کار یا خانواده سوال کنید

  • ناراحت نشوید و به خودتان راست بگویید.

همچنین در مورد نقص های خود صادق باشید و بگوئید که سعی دارید آنها را حل کنید.

حداکثر مهارت های خود را در عمل نشان دهید و توانایی های خود را ثابت کنید.

  • هرگز خانواده خود را با خانواده مقابل مقایسه نکنید.

اگر با مادری و خواهری خود مخالفت یا ناراحتی داشته باشید، به طور خصوصی با آنها صحبت کنید.

به یاد داشته باشید رفتار شما با مادر و خواهر شما، یک مدل برای رفتار شما با همسر آینده شما خواهد بود.

  • فراموش نکنید که هدایای گران قیمت را بخرید اما مواردی را برای دادن هدایای خود به همسر و اعضای خانواده خود فراموش نکنید.

حتی به عنوان یک کتاب، شاخه گل، و غیره.

هدیه محبت را افزایش می دهد، به خصوص اگر آن مفید باشد.

  • هنگامی که شما برای دیدن نامزد خود می روید، هدایای بیشتری را برای او بخرید و گاهی اوقات به دیگر اعضای خانواده گل، شیرینی یا هدیه بدهید.
  • به کارگر در خانه کمک کنید وقتی که شما در خانه همسایه هستید، به والدین خود کمک کنید، این نشانه ای از دست دادن شخصیت شما نیست.

بپرسید آیا شما نیازی به خارج شدن از کار ندارید؟

اگر به کمک احتیاج دارید و می توانید آن را تعمیر کنید، مطمئن باشید که این کار را انجام می دهید.

  • از آنها بخواهید.

برای والدین شما بسیار مهم است که شخصیت مشاوره ای داشته باشید و نباید خودخواه و مستبد باشید.

در این راه مشاوره روانشناسی نیز کمک کننده است.

بنابراین، در کار خود، مطمئن باشید از نظر آنها بپرسید و در رابطه تان نشان دهید که نظر دختر آنها چیست و خانواده اش برای شما مهم است.

  • با انجام این کار، شما دو نتیجه دریافت می کنید.

اول، شما ثابت می کنید که شما خود انتخاب کرده اید و دختر را در زندگی خود دوست دارید، و در مرحله دوم، شما آنها را برای نظرات، تجربه و مشاوره شان ارزش مند دانسته و مهم نشان می دهید.

  • احترام با میز و کت و شلوار ایجاد نخواهد شد.

اگر می خواهید به خانواده ی همسر خود نزدیک شوید، باید جامعه پیچیده تر را وارد کنید.

یک پیک نیک آخر هفته، یک سفر یک روزه یا دعوت آنها به خانه شما می تواند راهی برای نزدیک شدن باشد.

  • درمان مردان احساس خوبی از طنز داشته باشید، اما مهم تر از رفتار بزرگسالان شما.

می دانید که به شوخی و چه کسی بسیار مهم است.

با افراد سالخورده خود طنز نپردازید و از جوانان تان سرگرم نباشید

جوک های شما باید سرنوشت ساز و با ظرافت باشند.

  • تلفن های خصوصی داشتن ایده خوبی برای دیدار خانه، برادر پدر یا برادر شما در خارج از خانه نیست و یا در هر زمانی با آنها تماس گرفتن مناسب نیست.

با انجام این کار، می توانید اعتماد و محبت بیشتری کسب کنید و خود را در مورد صلاحیت های خود اطمینان دهید.

خصوصیات شوهر خوب

۱- ایمان و تقوا: یک شوهر که مقدس است، حقوق همسرش را حفظ می کند و هرگز به خواسته های غیرقانونی احترام نمی گذارد، به او احترام می گذارد و از هر گونه سوء استفاده اجتناب می کند.

امام باقر (علیه السلام) می فرماید: رحمت داماد در تقوا و اعتماد و اطمینان اوست؛ هرکس که این شرایط را دارد، درخواست او را می پذیرد.

۲- دوستی و محبت:

یکی از خصوصیات یک شوهر دوستی و رفتار دوستانه داشتن با همسرش است.

پیامبر (ص) می گوید: هنگامی که یک فرد با احترام و دوستی با دختر شما برخورد کرد ، که از مذهب و اخلاق او راضی بودید، دختر خود را به ازدواج او برسانید.

۳- کار و فعال بودن: شوهر باید تلاش کند که نیازهای مادی و معنوی خانواده اش را برآورده کند.

بدترین شوهر کسی است که در خانه نشسته و برای همسرش و برای تامین نیازهای خانگی اش کار نمی کند.

  1. عفت کلام: بیان یکی از عوامل تشکیل دهنده شخصیت است.

کسی که با کلمات توهین آمیز، سوگند و فریبکاری صحبت می کند، عفت کلام ندارد.

چنین فردی قبل از هر کسی به همسرش حمله می کند و او علیه هر چیزی که به اراده او منطبق نیست، تلافی می کند.

بنابراین، داشتن زبان خوب، یکی از ویژگی های یک شوهر خوب است.

۵- داماد خوب و سخاوت

فردی که نسبت به خود و دیگران خسیس و خشک دست است، شوهر خوبی نخواهد بود.

بخشش و فراهم آوردن رفاه و گسترش زندگی خانوادگی از طریق دلسوزی و خوشبختی، ویژگی یک شوهر خوب است.

ارائه هدیه برای همسر یکی از ویژگی هایی است که شوهر خوب است برای موارد مختلف انجام دهد.

۶- مهمان نوازی:

مردی که در خانه خود را باز نکرده و خانه اش را برای دعوت دوستان و بستگان نزدیک اماده نکند همسر خوبی نیست.

این مرد باید بداند که همسرش، که در خانه والدین بزرگ شده و با بستگان ارتباط دارد، نمی تواند آنها را قطع کند.

بنابراین، مهمان نوازی و اجتماعی شدن با بستگان ویژگی های خوب یک شوهر است.

  1. ظاهر:

همانطور که شوهر منتظر است، همسرش خوب و زیبا باشد، او نیز باید به شرایطش برسد و توجه ویژه ای به لباس و مراقبت از بدن داشته باشد.

بسیاری از مردان در مورد ظاهر خود اهمیتی نمی دهند و همواره از همسرشان انتقاد می کنند و اعتراض می کنند.

  1. محبت: مرد باید از هر گونه نافرمانی پنهان با همسرش آزاد باشد.

همسرش و او  زن و شوهر واقعی هستند.

داماد خوب با خانواده همسرش رفتار خوبی دارد و همواره آراسته است.

در این مورد، زندگی منجر به رفاه و خوشبختی خواهد شد.

  1. اصالت داماد خوب

ویژگی هایی که برای شوهر مخصوصا اهمیت دارند، منحصر به فرد بودن و محیط زندگی او است که هر دو گرایش هر دو را در بر می گیرد.

بنابراین، دختران باید انتخاب یک فرد را به عنوان یک شوهر از خانواده نجیب و محترم در نظر بگیرند و در محیط خانواده سالم باشند.

منبع : به داماد محبوب مادر زنتان تبدیل شوید

رفتاری که پدر شوهر و پدر زن را شیفته خود می کند

در گذشته، عروس معمولا با خانواده شوهرش زندگی می کرد و هیچ مشکلی نداشت، اما در طول زمان این فرهنگ دستخوش تغییر بیشتر شد.

یکی از سخت ترین روابط ما با خانواده شوهر است.

وقتی ازدواج می کنیم، اکثر ما متوجه نمی شویم که ما با یک خانواده دیگر ازدواج کرده ایم.

این خانواده ممکن است سنت ها، رفتارها و عادت هایی داشته باشد که بر خلاف ما باشد.

خانواده شوهر

هنگامی که درگیری ها یا اختلاف نظر در زمینه آداب و رسوم و غیره، وارد خانواده شود، درگیری ها و بحث ها شروع می شود.

پس چگونه این ها قابل تحمل و قابل قبول باشد؟

این به افرادی بستگی دارد که در بحث شرکت می کنند.

بنابراین، یک قاعده کلی در مورد خانواده شوهر این است که از احساسات تان به عنوان راهنما کمک بگیرید.

برخی مسائل وجود دارد که نباید با بستگان شوهر تعارض داشته باشد.

ازدواج یک تعامل است که علاوه بر همسر در آن خانواده ها اهمیت دارند.

درک و رفتار مناسب با خانواده همسر شما برای زندگی موفق ضروری است.

رابطه درست با خانواده همسر، علاوه بر محبوبیت بین آنها، تضمین یک زندگی موفق و رضایت همسر است.

اما شما باید بدانید که اصول اولیه زندگی بر اساس نامزدی استوار است، بنابراین شما باید در طول نامزدی اصول رفتار درست با همسرتان را بیاموزید تا بتوانید آرامش داشته باشید و آینده خوبی با همسر و فرزندتان داشته باشید.

اهمیت دوره نامزدی این است که شما به راحتی می توانید خانواده ی همسر خود را بیابید و در آینده برای زندگی مشترک قابل اعتماد آماده شوید.

خودتان باشید و از ابتدا راه مستقیم بروید.

راه حل برای برخورد با خانواده همسر شما

اولین خشت را درست بگذارید

شما باید با آنها به اندازه کافی برخورد کنید تا زندگی خانوادگی جدید خود را داشته باشید.

رفتار صحیح محدود به  احترام بیش از حد و چنین مسائلی نیست.

شما باید بدانید که چگونه با افرادی که در جستجوی دنیای خود هستند و آنها را می شناسید، رفتار کنید.

چیزهایی که ما به دنبال آن هستیم، رفتارهای بنیادی است که به هر فردی با هر اخلاقی پاسخ می دهد.

خودتان باشید

برخی از افراد در یک رابطه ازدواج کرده و با یک زن ازدواج کرده اند یک تصویر شگفت انگیز از خودشان نشان می دهند که همه خانواده ها آن را دوست دارند.

در این مورد، خانواده همسر خود به این تغییر موقعیت واکنش نشان می دهند، و این ممکن است برای شما بسیار مفید باشد.

در حالی که حق دارند.

از اولین روزهای نامزدی که شما باید در مورد همسر و خانواده خود بدانید، نقش بازی نکنید و خودتان باشید.

البته، خود واقعی شما بیش از بازی کردن نقش شما مهم است و شما لازم نیست که بخشی از مشکلات خود را به زبان بیاورید.

خودمانی نشوید

شما احتمالا این توصیه ها را بارها و بارها شنیده اید و مشاوره خانواده هم به این امر تاکید دارد.

اما باید بگویم که شما در اشتباه هستید در ضمن، این بهترین توصیه ای است که ممکن است به کسی بدهید.

گام اول در راه خود بودن این است که احترام قاطع تان را برای خانواده ی همسر خود حفظ کنید و سعی کنید آنها را با استفاده از صفت ها و کلمات زیبا صدا کنید.

در عین حال سعی کنید ارزش خود را حفظ کنید.

بسیاری می گویند پدر شوهر یا پدر زن همانند والدین ما هستند، اما بهتر است که والدین و همسرتان را در همان موقعیت والدین همسر خود بدانید.

رفتار درست با پدر زن و پدر شوهر

فاصله خود را در برخورد با خانواده همسر خود حفظ کنید و از راهنمایی های مرکز مشاوره در این زمینه کمک بگیرید.

دخالت نکنید

سعی کنید در رابطه شریک زندگی خود با خانواده اش دخالت نکنید.

حتی اگر آنها شروع به جر و بحث خانوادگی با هم کردند، بهتر است بحث و مبارزه نکنید، شما هیچ واکنشی نشان ندهید و چیز دیگری را انجام دهید.

با احترام رفتار کنید.

اگر اختلاف بین همسر و اعضای خانواده تان را می بینید، زمانی که فقط به همسرتان گفته اید که بهتر است این رفتار را نشان ندهد، چیزی درست نمی شود.

فاصله را تعیین کنید

ماندن و دوست داشتن فقط یک ضرب المثل نیست.

یک شیوه زندگی هنگامی که شما با خانواده ی همسر خود مسافرت می کنید، شما را به آنها نزدیک می کند.

بسته به اندازه فاصله زندگی که در آن زندگی می کنید، محدودیت های رفت و آمد خود را مشخص کنید.

اگر مشکلی ناراحت تان کرد و شما معمولا به خودتان فرو رفتید سعی کنید ناراحتی خود را فراموش کنید، بهتر است این حرکت را متوقف کنید و وضعیت خود را در زندگی مشترک روشن کنید.

اگر مشکل دارید یا از چیزی ناراحت هستید، فقط در مورد آن صحبت کنید بدون صحبت در مورد چیزی دیگر.

درباره همسرتان نگران نباشید

اگر همسر شما یک روحیه بدی داشته باشد یا کاری انجام دهد که برای شما خیلی خوب نیست، بهتر است که آن را با خانواده ی همسر خود به اشتراک نگذارید.

زیرا ثابت شده که پدر شوهر یا پدر زن گزینه خوبی برای در میان گذاشتن این گونه مشکلات نیستند.

علاوه بر این، خانواده همسر شما به طور کامل با نقص فرزند خود آشنا می باشند و نیازی به گفتن آنها نیست.

قوانین عمومی در مورد سیاست های رفتاری با پدر شوهر یا پدر زن

اولین مسئله پول یا کمبود پول است

هنگامی که خانواده همسر سعی می کند از لحاظ مالی از زن و شوهر حمایت کند، عاقلانه است که موضوع را تغییر دهید.

مطمئنا در اغلب موارد پدر شوهر یا پدر زن سعی می کند به فرزند یا عروس و داماد کمک کند.

اما اگر آنها قصد خوبی را بر زندگی فرزند خود دارند، اینطور نشان می دهد که آنها قصد دخالت در زندگی شما را دارند.

هیچ دلیلی برای خانواده ها وجود ندارد که فرزندانشان را برای صرف پول و یا صرفه جویی در آنها یا حتی درآمد ماهانه خود بازخواست کنند.

بهترین راه این است که برخی از مسائل شخصی خود را خصوصی و شخصی قرار دهید و با خانواده های همسر خود مطرح شان نکنید.

دومین و شاید سخت ترین مورد بین همسر و خانواده همسر فرزندان است

نگه داشتن فرزندتان توسط خانواده شوهر یک اشتباه بزرگ است.

حتی اگر آنها توانایی برای انجام این کار را داشته باشند، نگه داشتن فرزند شما توسط آنها می تواند یک امر دلهره آور بین آن ها باشد.

این خانواده همسر است و نه نگهبان.

اگر پدربزرگ و مادربزرگ در نقش خود مراقب باشند، می توانند رفتارهای شخصی خود را به فرزند آموزش دهند.

در این مورد، کودکان دو والد داشته و خانواده هایشان حق دخالت در آموزش و توسعه شخصیت فرزند خود را دارند.

برای اکثر مردم، ارتباط با خواهر و مادر شوهر بسیار دشوار است.

حتی اگر مادر آنها را به عنوان بهترین دوست خود ببیند.

چیزهای زیادی وجود دارد که زنان به دلیلش مجازات می شوند.

تنها دلیل قابل قبول حس حسادت است که در این رابطه وجود دارد.

بسیاری از مادران نگران این هستند که چگونه عروسشان با پسرش رفتار می کند.

حتی اگر رابطه بین عروس و مادر بسیار دوستانه باشد، مادرش هر شب عروس را چک می کند تا ببیند آیا پسرش روز سختی را پشت سر گذاشته است یا خیر.

از آنجا که او نمی تواند تحمل کند که پسرش بعد از یک روز سخت یک وعده غذایی آماده می کند.

او همچنین اصرار دارد که لباس های پسرش و نوه اش را اتو کند.

با انجام این کار، او می خواهد این واقعیت را روشن کند که لباس های پسرش نامرتب است!

در چنین مواردی بهترین راه این است که از مادر او تشکر کنیم.

به هرچه می خواهید بپردازید و به یاد داشته باشید که هر شب همسرتان را در خانه می بینید.

او شما  و خانواده اش را دوست دارد و می خواهد برای تان بهترین باشد.

قانون بعدی با خانواده شوهر این است که هرگز نباید از رفتارهایی که برای ما ناخوشایند هستند آگاه باشند

نحوه ارتباط با پدر شوهر یا پدر زن

والدین به خوبی از نواقص کودکان خود آگاهی دارند و لازم نیست یادآوری شوند.

انجام این کار باعث ایجاد مشکلات زیادی خواهد شد.

از آنجا که زمانی که مشکل شما با شوهرتان حل می شود، اما هرچیزی که به مادرتان بگویید، برای او و در ذهنش باقی می ماند.

بهترین راه این است که مشکلات زناشویی خود را با دوستان خود مطرح کنید یا در دفتر خاطرات خود بنویسید.

در رابطه بین شما و پدر شوهر ابتدا باید بگوییم ممکن است کمی با او ارتباط برقرار شود، اما با محدود کردن رابطه بین شما و او، مشکل حل می شود.

شما هرگز نباید با خانواده همسر خود امور مالی خود را به اشتراک بگذارید یا فرزندانتان را به پدر همسر خود بسپارید یا همسرتان را یا خانواده او را نادیده بگیرید.

بنابراین ما نتیجه می گیریم که خانواده شوهر ما را به چشم فرزندان می بینند.

و این نشان دهنده عشق و علاقه میان ما است.

هنگامی که دو نفر ازدواج می کنند، در واقع طیف وسیعی از ارتباطات اجتماعی را تشکیل می دهند.

بیشتر این رابطه بین شوهر و همسر، پس از آن، بستگان، دوستان و آشنایان، و تا حدودی ارتباطات خانوادگی همسر و خانواده اش، پس از شروع زندگی مشترک است.

در این جا رابطه بین عروس و خانواده همسر در فرهنگ ما مهم است.

از آنجا که عروس  و نیز گاهی داماد  وارد خانواده ای می شود که از آنها اطلاع ندارد، بنابراین در مرحله اول باید سعی کرد که اخلاق پدر شوهر و یا پدر زن یا مادر شوهر و مادر زن را تشخیص دهد.

پس از دانستن، آنها علل رفتارها را درک می کنند و پس از این شناخت و درک، می توانند به آسانی از برخی رفتارهایی که پدر و مادر همسر را تحریک می کنند، اجتناب کنند و برخی از رفتارهایشان را بدون اینکه ناراحت شوند، قبول کنند.

به طور کلی خانم ها به خانواده جدید با نگاه ایده آل وارد می شوند، در حالی که باید اعتراف کرد که همه انسان ها دارای تعدادی از معایب هستند.

به هر حال، ممکن است تفاوت وجود داشته باشد که برای مقابله با استرس ناشی از این تماس، ابتدا باید بدانید که ممکن است چه اتفاقی بیفتد، و سپس شما باید بدانید که چه اقداماتی در مقابل این حوادث باید انجام شود تا احترام حریم خصوصی تان و صمیمیت بین شما و  مرز شخصی بین شما با آنها حفظ شود.

شما باید یاد بگیرید چگونه این موارد را تجسم کنید و برای یاد گرفتن مطالب بیشتر می توانید به سایت مشاورانه مراجعه نمایید.

منبع : رفتاری که پدر شوهر و پدر زن را شیفته خود می کند

روان درمانی عاطفی عقلانی، راهکار رفع اختلالات عاطفی زوجین

هر گاه هر گونه تشنج در روابط عاطفی و زناشویی بین زن و شوهر باشد که با فقدان درک متقابل و همدلی همراه باشد آن را به سردی روابط سوق می دهد.

اولین مرحله از بی تفاوتی با طلاق عاطفی آغاز می شود.

متأسفانه، نرخ طلاق در کشور ما بسیار زیاد است.

اما آمار رسمی اعلام شده فقط کسانی هستند که ثبت شده اند.

اگر ما طلاق عاطفی را اضافه کنیم، باید بیش از حد نگران باشیم.

مطالعات نشان داده اند که هفتاد درصد از ازدواج ها در کشور ما طلاق عاطفی را تجربه می کنند.

آسیب های شخصی و اجتماعی ناشی از طلاق عاطفی بسیار بیشتر از طلاق رسمی است.

و تقریبا در همه موارد تنها عامل آن نیست.

جدای از بی تفاوتی کارشناسان راه های بسیاری برای حل این مشکل پیدا کرده اند، که اگر بخواهیم توجه کنیم دقیقا همان قوانین اسلامی و دستورات الهی است که در قرآن ما بیان شده است.

  • احترام به یکدیگر
  • دوست داشتن
  • درک نیازهای یکدیگر
  • آرامش
  • مشارکت در کار خانگی
  • حل مسائل با هم

کلید موفقیت داشتن زندگی موفق و جلوگیری از فاجعه طلاق عاطفی است.

یکی از عوامل مهم در ایجاد اختلافات زناشویی را می توان اختلالات عاطفی هریک از طرفین دانست.

اگر بخواهیم تعریف ساده ای از اختلالات عاطفی بین زوجین داشته باشیم.

باید گفت انجام رفتارهای احمقانه توسط فرد عاقل را اختلالات عاطفی می گویند.

در واقع اختلالات عاطفی یعنی داشتن افکار و رفتارهای غیر عقلانی و فرآیندی است که موجبات رنج و اندوه را در شرایط متفاوت فراهم می کند.

فرد دارای اختلالات عاطفی با نگرش کوته بینانه ای که دارد مانع استفاده از هوش و توانایی های خود می شود و در مقابل به تخریب برنامه و اهداف زندگی می پردازد.

رفتارهای ناشی از اختلالات عاطفی زوجین در هیچ کدام از روابط میان انسان ها به اندازی روابط میان افراد در خانواده مهم نمی شود.

موضوع این گونه رفتارها در روابط میان زوجین نه تنها سبب می شود که تحمل رویارویی ها با مشکلات به حد زیادی کم شود.

بلکه سبب می شود که فرزندان خانواده نیز از رفتارهای مخرب والدین الگو برداری کرده سپس در آینده آن ها را در زندگی زناشویی خود به نمایش بگذارند.

 اغلب اختلالات عاطفی افراد از باورهای غیر منطقی و غیرعقلانی آنها نشات می گیرد.

از آنجایی که نشانه های اختلالات عاطفی همانند احساس گناه و افسردگی به عنوان نشانه های هیجانی شناخته می شوند.

معمولاً منجر به احساس و یا اختلالات جسمی مانند

  • فشار خون
  • زخم معده
  • سردردهای میگرنی

می شوند.

تایید این واقعیت که اینگونه تظاهرات روانی و جسمانی در درجه اول از باورها و نگرش های سر چشمه می گیرد مورد غفلت واقع شده است.

انسان ها در بیشتر مواقع به گفتگوی درونی با خود مشغول هستند و این گفتگوها به گونه ای منطقی صورت می گیرد.

اما هنگامی که گفتگوهای درونی به گونه ای غیر عقلانی و غیرمنطقی باشند موجب بروز هیجانات نامناسب منفی به خود فرد می شوند.

به عبارت دیگر در حالی که فرد می تواند به صورت سالم رفتار کند در اثر باورهای غیرمنطقی خود رفتاری بد در پیش گرفته و حجمی از دشمنی های غیر ضروری ها را در رابطه با دیگران وارد می کنند.

اگر بخواهیم به فردی کمک کنیم تا به روشنی به تفکر پرداخته و سیستم ارزشی غیرمنطقی خود را کنار بگذارد باید به او نشان دهیم که

تفکر غیرعقلانی چیست

  • چگونه افراد به گفتگوی درونی غیرعقلانی می پردازند
  • کجا و چگونه این باورهای غیر عقلانی یادگیری شده و یا به فرد تلقین شده است
  • این امکان وجود دارد که به باورهای عقلانی دست یابد
  • چگونه می تواند باورهای غیر عقلانی خود را زیر سوال برده و باورهای عقلانی را جایگزین آنها کرد
  • چگونه می تواند به فلسفه ای عقلانی در مورد زندگی دست یابند تا در نهایت بتوانند در اکثر موارد به گونه ای خود انگیخته به تفکر عقلانی و غیر مخرب بپردازند.

فرایند شش مرحله ای فوق به یک فرد دارای اختلالات عاطفی به طور دقیق نشان می دهد که:

  • چگونه باورهای غیر عقلانی و منطقی به وجود آمده توسط او به کار گرفته می شود
  • چگونه سبب بروز اختلالات عاطفی در او می شود

روان درمانی عقلانی عاطفی نام دارد و با استفاده از آن می توان به کسانی که در رابطه زناشویی خود مشکلاتی را در نتیجه اختلالات عاطفی دارند کمک نماید.

این روش شرایط بهتری را در زندگی برای آنهایی که این اختلالات را دارند فراهم می کند تا بتوانند بهتر در کنار یکدیگر زندگی کرده و ازدواج موفق و پایدار را رقم بزنند.

در طلاق عاطفی همسران احساس خشم و اضطراب نمی کند و لزوما یکدیگر را درک نمی کنند و در زیر سقف زندگی می کنند .

در چنین خانواده، زوج ها باید زیر سقف زندگی کنند بدون اینکه با هم در تماس باشند.

به دلیل نیاز مالی، حضور فرزندان و ترس از قضاوت اجتماعی مانع تصمیم جدی برای روشن شدن معیشت آنها می شوند.

بنابراین تفاوت های میان زوج ها به تدریج موجب ناامیدی و طلاق عاطفی می شوند.

مشاوره خانواده کمک کننده است.

طلاق عاطفی عموما در اولین سالهای زندگی رخ نمی دهد.

در چند سال اول، با توجه به معیارهای انتخاب همسر ، بین همسران اختلاف کمی وجود دارد.

یا حتی اگر چنین علاقه ای وجود نداشته باشد، امید وجود دارد که شرایط تغییر کند.

وی ادامه داد که معمولا طلاق عاطفی در پنجم و ششمین سال زندگی آغاز می شود.

هنگامی که فرد امید خود را به تغییر وضعیت خود و همچنین طلاق رسمی از دست می دهد، به تدریج فاصله بین آنها افزایش می یابد.

و طلاق عاطفی شکل می گیرد.

برای مطالعه موارد بیشتر در این زمینه به سایت “مشاورانه” مراجعه کنید.

منبع : روان درمانی عاطفی عقلانی، راهکار رفع اختلالات عاطفی زوجین

چند عامل در روابط زناشویی لذت بخش را بشناسیم

بیشتر افراد دو توقع اصلی در ازدواج دارند.

  • داشتن رابطه جنسی مطلوب
  • توافق روحی با همسر.

اگر چه بیشتر افراد بیشترین تأکید خود را بر روی داشتن روابط جنسی قرار می دهند.

اما در یک ازدواج موفق رابطه جنسی لذت بخش و توافق روحی دو جز جدایی ناپذیر به شمار می روند.

بنابراین یک رابطه زناشویی موفق هنگام شکل می گیرد که رابطه جنسی لذت بخش، توافق عمومی به گونه ای مستمر و در هم تنیده با یکدیگر در میان زن و شوهر وجود آمده باشد.

این خیلی بد است که افراد مشکلات خود را با همسر خود در میان نمی گذارد.

 اگر در موارد اختلاف

  • با همسرتان رابطه بهتری برقرار کنید
  • پنهان کردن رفتارها و افکار و تمایلات خود را کنار بگذارید
  • مشکلات را با همسرتان در میان بگذارید

به احتمال زیاد یک رابطه بهتری با او خواهید داشت.

هر چه یکی از زوج ها اصرار بیشتری به گفتگو پیرامون حل اختلافات زناشویی داشته باشند.

طرف مقابل او احتمالا با شدت بیشتری در مقابل او رفتارهای خصمانه ای از خود نشان می دهند.

نگاه فرد طرفدار گفتگو احساس حماقت و بیهودگی و کینه بیشتری می کند و او نیز ممکن است به داد و فریادها و یا حتی ضرب و شتم طرف مقابل خود پرداخته و سکوت ازار دهنده او را تلافی کند.

سکوت زوجین سم مهلک روابط زناشویی

البته داد و فریاد و ضرب و شتم او یک رفتار غیر اخلاقی است و موجب سکوت بیشتر او و عدم تشریک مساعی همسرش گشته و شرایط را از انچه که هست بدتر می کند.

فردی که در زندگی زناشویی سکوت اختیار می کند تا اندازه ای شبیه به فرد الکلی است که خود با گفتن اینکه من با این وسیله می توانم مشکلاتم را کاهش داده و با ان ها کنار بیایم خود را فریب می دهد.

او از واقعیت فرار کرده و با این کار از زیر مسوولیت های خانه و خانواده شانه خالی می کند.

سکوت زوجین در دراز مدت سبب افزایش مشکلات شده و شرایط بدی را برای ان ها رقم می زند.

خوشبختانه در بیشتر زوج ها مشکل کناره گیری از ارتباط مشکلی رایج نبوده و زوجین می تواند در صورتی که طرف مقابل ان ها از خود حمایتی دلسوزانه را نشان دهد به راحتی مشکل عدم ارتباط را حل کنند.

در مواردی که زوج ها برای حل چنین مشکلی به مشاوره روابط زناشویی مراجعه می کنید:

مشاور از زوج مشتاق برای برقراری ارتباط می خواهد که به وسیله

  • گوش دادن به نقطه نظرات همسر ساکت خود
  • حتی در صورتی که همراه با خشم و سرزنش باشد
  • او را هر چه بیشتر به وارد شدن در یک ارتباط دو سویه تشویق کند

چرا که ابراز احساسات منفی  و بدبینانه ای که همسر ساکت در طول سالیان دراز در خود انباشته است ممکن است که در ابتدا به صورتی کودکانه و انفجاری از خشم و پرخاش خود را به نمایش بگذارد.

همچنین اگر فرد ساکت و کناره گیر برای ارتباط با همسرش از گفتگو پیرامون موصوعات کم اهمیت تر و کمتر هیجانی اغاز کند می تواند به حل این معضلات کمک بیشتری کند.

 سکوت تنها مانع ایجاد یک ارتباط خوب زناشویی به شمار نمی رود.

گاه زوج هایی هستند که حرف های زیادی را با یکدیگر رد و بدل می کنند.

این ابراز احساس در حد همان حرف باقی می ماند.

مثلا یک نفر مرتبا به صورت زبانی به همسر خود عشق می ورزد اما طرف مفابل می بیند که در عمل اتفاق خاصی نمی افتد.

مثلا ممکن است یک نفر از شوهر خود انتظار داشته باشد که برای او هر چند وقت یکبار هدیه ای بخرد و یا برای او مهمانی بگیرد.

مردسالاری جزء موارد مهم دیگر است که می تواند به شرطی که رابطه ی زناشویی لذت بخش را تحت تاثیر قرار داده میزان رضایت از زندگی را به شدت کاهش دهد.

هر چه زن بلوغ روانی بیشتری داشته باشد احتمال بیشتری دارد که در زندگی زناشویی آزادی و رشد فردی لازم را تجربه کنند و  مسئولیت هایی برابر با همسر خود را در زندگی روزمره و برعهده گیرند.

عقیده مرد سالاری در زندگی زوج هایی که بر اساس سنت گذشته روابط میان خود را بنا کردند ممکن است کارکرد خوبی نیز داشته باشد.

اغلب زنان و هم چنین مردانی که روش مدرن را در زندگی زناشویی برگزیدند اعتقاد دارند که مردسالاری مانع بزرگی در برابر شکل گیری یک رابطه زناشویی لذت بخش و خوب میان زن وشوهر به شمار می رود.

در مواردی که مرد سالاری مخل رابطه میان زن و شوهر باشد مشاوره خانواده می تواند با آموزش اصول بنیادین در مورد احترام گذاشتن به عقاید، افراد را در ایجاد یک رابطه زناشویی لذت بخش کمک کند.

آنها یاد می گیرند که نه تنها در حرف بلکه در عمل نیز برابری میان زن و شوهر را در زندگی خود به نمایش بگذارند.

شاید هیچ عامل دیگری به مانند شوخ طبعی در ایجاد یک رابطه بهتر میان زن و شوهر موثر نباشد.

البته این ساده است که به اختلافات میان زوج بخندیم تا اینکه به اختلاف خود با همسرمان برای آنکه شوخ طبعی به بهبود روابط میان زن و شوهر بیانجامد.

لازم است که هر دوی آنها از این هنر برخوردار باشند.

متاسفانه افراد زیادی هم وجود دارند که اعتقاد دارند ریشه اختلافات زناشویی جایی برای شوخی و خندیدن باقی نمی گذارد.

صحبت های گفته شده به این معنا نیست که زوجین می خواهند برای دستیابی به یک رابطه زناشویی لذت بخش به گونه ای عملی همه مشکلات خود را مورد بررسی قرار دهند.

بلکه منظور این است که اگر راه حل سریع برای حل اختلافات میان خود و همسران پیدا نکردند از شوخی استفاده کنند.

از آنجایی که اضطراب باعث افزایش اختلافات موجود در زندگی زناشویی می شود.

شوخ طبعی یکی از موثرترین تکنیک ها در جهت کاهش استرس است.

موضوع شوخ طبعی در روحیه زن و شوهر کمک موثری در روابط بین آنها به شمار می رود.

هنگامی که یکی از روزهای مشاوره می روند گاهی تاثیرش را می توان در بهبود چشمگیر روابط میان آنها مشاهده نمود با وجود این بهتر است که هر دوی زوج ها جهت انجام مشاوره به مشاور مراجعه کنند.

منبع : چند عامل در روابط زناشویی لذت بخش را بشناسیم

سی روش باورنکردنی ایجاد علاقه میان زن و شوهر

ظهور محبت و مهربانی، اثر تعدادی از عوامل را افزایش می دهد، برخی از آنها در دست همسر و برخی برای هر دو زوجین است.

آنچه در دست زن است احترام به شوهرش است.

  • فراهم کردن یک خانه مرتب برای او
  • همراهی او در امور مختلف
  • اجتناب از اختلاف نظر
  • توجه به خواسته های جنسی شوهر و آماده سازی خود برای او
  • صداقت
  • اعتماد

از جمله مواردی است که زنان می توانند برای به دست آوردن محبت شوهر از آن استفاده کنند.

اسلام به پیروان خود دستور داده است تا علاقه و مهربانی بیشتری بین دو همسر ایجاد کنند.

در واقع می توان گفت که مردان و زنان به لحاظ شرایط مذهبی و اقتصادی خود به یکدیگر نزدیک هستند و براساس صداقت و اعتماد به یکدیگر، زندگی خود را آغاز می کنند و در طول زندگی روزمره خود به آن توجه می کنند.

پس از امضای قرارداد ازدواج، به منظور تقویت خانواده و حفظ منافع ، هم مرد و هم زن باید به روابطشان توجه جدی داشته باشند.

سی روش باورنکردنی ایجاد علاقه میان زن و شوهر

راه حل برای ایجاد محبت بین زن و شوهر

  1. دانش و مهارت های خود را با مطالعه کتاب هایی در مورد انتخاب همسر ، نحوه ارتباط با دیگران و شرکت در جلسات مشاوره و آموزش خانواده، افزایش دهید.
  2. هرگز همسر خود را با زن یا مرد دیگر مقایسه نکنید.
  3. از رفتارهای مطلوب همسرتان تشکر نموده و او را تشویق کنید، و انگیزه او را برای تکرار این رفتار بدانید.
  4. در مورد همسرتان از تصمیمات نادرست، نامناسب و منفی و شکل گیری افکار منفی اجتناب کنید.
  5. سعی کنید نقاط مثبت و قوی در طول زندگی خود، به ویژه در رابطه بین خودتان و همسرتان ایجاد کنید.

به جای هر گونه تعصب اشکالات و ضعف ها را مشاهده کنید.

به عبارت دیگر، به جای توجه به نیمه های خالی، نیمه پر را مورد توجه قرار دهید.

  1. توازن انتظارات مهم است. انتظارات غلط از سوی طرف مقابل عشق را کاهش می دهد.

از آنجایی که هر انسان سرنوشت و ضعف خود را دارد، باید سعی کرد آن ها را نادیده بگیرید و نقاط قوت را در نظر بگیرد.

اما چرا تنها ماه اول زندگی است که باید ماه عسل باشد؟

دلیل این است که پس از مدتی همسران متوجه می شوند که نمی توانند انتظارات یکدیگر را برآورده کنند.

راه حل این مشکل کاهش انتظارات است.

  1. در مواردی که غم و اندوه و افسردگی یا خشم یک زن یا شوهر شدید هستند باید به متخصص مراجعه نمایید.
  2. فکر کردن به یک زندگی شاد و موفق، وقت گرفتن، مسئولیت پذیری، از بین بردن موانع ارتباطات سالم، و نگاه کردن به عوامل ایجاد روابط سالم است.
  3. همه چیز را می توان برای عشق استفاده کرد از کلمات، کار، پخت و پز، ظرف شستشو، تماشای تلویزیون، بازی کردن با بچه ها، حتی از درگیری ها و اشتباهات.

شما می خواهید این جعبه جادویی را ببینید و همسرتان هم.

این یک تفاوت است، شما می توانید آن را به فرصت تبدیل کنید.

کوچک و بزرگ آن متفاوت نیست، و شما می توانید – آن را به عشق عاشقانه مبدل سازید.

شما فقط باید تصمیم بگیرید و فکر کنید و انجام دهید.

هیچ راز دیگری وجود ندارد.

عاطفه بین زوجین باعث افزایش میل جنسی شوهر و زن می شود

  1. ایجاد روابط دوستانه با اعضای خانواده با همدردی، تفکر، همکاری و مشورت با یکدیگر در موضوعات مختلف مهم است.
  2. هر یک از زوج ها، دیگری را به عنوان نزدیک ترین و وظیفه پذیر ترین فرد در نظر بگیرید و او را به عنوان همسر حمایت کنید.
  3. زمان های خوب خود را در ذهن داشته باشید.

همسر خود را در روزهای اول آشنایی به یاد آورید.

یک لیست از کار دو طرفه لذت بخش و چیزهایی را که از هر دو شما لذت می برید، تهیه کنید.

برای این اتفاقات برنامه ریزی کنید و سعی کنید آنها را بازگردانید.

  1. بیان عشق مهم است.

مرد باید عشقش را بگوید.

اگر یک زن از ناحیه شوهرش احساس خوبی و عشق و محبت نداشته باشد، او انگیزه نخواهد داشت که فرزندانش را دوست داشته باشد و حتی وظایف زنانه اش را انجام دهد.

 با کلمات مهربان، کانون خانواده می تواند گرم شود.

  1. مشورت با یکدیگر و اجتناب از یک جانبه گرایی در برنامه ریزی برای فعالیت های اجتماعی، اوقات فراغت، و بازدید از خانواده مهم است.
  2. هر زمان که ممکن است، رابطه ی کلامی و عاطفی با همسر و اعضای خانواده خود ایجاد کنید.

زنان بیشتر از صحبت کردن با شوهرشان لذت می برند؛ بنابراین، مردان باید به طور فعال به سخنان خود گوش فرا دهند و به طور مناسب پاسخ دهند.

  1. روابط را با یادگیری مهارت های ارتباطی مانند گوش دادن به یکدیگر، احترام به نظرات و عقاید هم، همکاری با یکدیگر و مشاوره، روابط را بهبود بخشیده و بهتر کنید.
  2. سعی کنید کل خانواده، به خصوص همسر را با تمرکز گرم و صمیمانه در آغوش بگیرید.
  3. کمک به او، عشق ورزیدن، دوست داشتن عاشقانه و احساس امنیت در عشق مهم است.

به این ترتیب، او با قلب پر از عشق و بدون ترس، بدون قضاوت در مورد واکنش شما به طرف شما خواهد آمد.

شما در مورد در خود نگران خواهید بود و احساساتتان را به شما می گوید.

ستایش، تحسین، و در آغوش گرفتن همسر، نقاط بسیار چشمگیر هستند سعی کنید آن را انجام دهید.

  1. گاهی اوقات، در فضای محرمانه، محبت آمیز و محترمانه، رفتار یکدیگر را ارزیابی کنید و از یکدیگر بپرسید که باید چه انجام شود تا روابط شما بهتر و پر جنب و جوش تر شود.
  2. هدایه دادن به هم را مهم بدانید.

چیزهایی که نوعی بیان محبت هستند تأثیر زیادی بر افزایش محبت دارند.

یکی از این ها می تواند هدیه ای هر چند ناچیز و ارزان باشد.

این دستورات اخلاقی است که وقتی خانم به خانه برمی گردد یک هدیه به او داده و زن نیز هنگام بازگشت شوهر به خانه باید خود را برای او زیبا و مهیا نماید.

عاطفه بین شوهر و همسر باعث افزایش میل جنسی شوهر و همسر می شود

. در مخالفت یا سوء تفاهم، به جای تعصب یکدیگر و یا سوء تفاهم، مشکل را شناسایی کرده و راه حل خود را پیدا کنید و در صورت لزوم از کمک مشاوره روانشناسی و از افراد متخصص بهره بگیرید.

  1. برای رسیدن به امنیت روانی و عاطفی روابط زناشویی، یکپارچگی، پذیرش، انصاف و اعتماد متقابل در اصل اول قرار گیرد.
  2. همیشه در برخورد با مشکلات خانوادگی خود را در موقعیت طرف دیگر قرار دهید و با پذیرش مسئولیت های خود و شناخت انتظارات متقابل، حل اختلافات را دنبال کنید.
  3. به تنهایی تصمیم نگیرید.

شما و همسرتان یک تیم هستید، بنابراین تا آنجا که می توانید با هم همکاری کنید.

شما باید احساس کنید که با همسرتان کامل می شوید و دو قسمت از وجود یک شخص هستید.

بنابراین زمانی که طرف دیگر حضور ندارد تصمیم نگیرید.

با هم همکاری کنید و تصمیم بگیرید؛ در مورد همه چیز، چه کوچک و چه بزرگ.

  1. روز یا هفته یا یک وقت خاص را
  2. برای بحث در مورد مسائل و مشکلات و به اصطلاح درد دل با همسر خود اختصاص دهید.
  3. صحبت از هر چیزی تنها در زمان خودش باشد، نه در هنگام شام و خواب و رابطه جنسی و غیره.

در مورد هر چیز مرز دعوا باید مشخص شود و نباید تجاوز کرد.

  1. در صورت بروز هر گونه سوء تفاهم و سوء رفتار، آنها را در اسرع وقت حل و فصل کنید تا به یک روند مخرب و پیشرو تبدیل نشوند.
  2. با همسر خود مهربان باشید.

هنگامی که شما با همسرتان در کنار هم هستید، روی رنگ جدیدی که در آشپزخانه قرار دارد کار کنید و فکر کنید.

  1. خوش اخلاقی در خانواده باعث می شود که کانون خانواده گرم تر شود.

کانون خانواده بهترین مکان برای سلامتی و رضایت و تحول است.

خوب است که افراد به دلیل موقعیت اجتماعی خود مجبور به رفتار اخلاق مدار باشند.

  1. انتظارات غیر واقعی از همسر و ازدواج را ترک کرده و از نگرش های آرمانی و رویایی اجتناب کنید.

از سایت مشاورانه می توانید برای یافتن مطالب بیشتر در این زمینه استفاده کنید.

منبع : سی روش باورنکردنی ایجاد علاقه میان زن و شوهر

صحبت با کودکان در مورد طلاق، روانشناسی بچه‌های طلاق، بازی درمانی کودکان طلاق، بچه‌های طلاق در نوجوانی و بچه‌های طلاق موفق در این مقاله آمده است. کودکان طلاق از شما سؤال‌های مفصل زیادی می‌پرسند، پس پاسخ‌هایی را آماده کنید. مهم‌تر از همه این است که به آن‌ها اطمینان دهیم که هنوز هم مورد مراقبت و عشق بی‌چون‌وچرا قرار خواهند گرفت. “مسائل اصلی جدایی، تغییر و ازدست‌دادن است” بچه‌ها هر دو را بسیار ترسناک می‌یابند. بعضی از بچه‌ها به طور آشکار ناراحت و یا عصبانی هستند، درحالی‌که بچه‌های دیگر ممکن است انکار کنند که در مورد آن احساسی دارند.

روانشناسی بچه های طلاق

 بچه‌ها در دوران مدرسه‌ای می‌توانند به طور شگفت‌انگیزی انعطاف‌پذیر بوده و انطباق پیدا کنند. اینکه چگونه با آن‌ها قبل، در هنگام و بعدازاین که طلاق اتفاق می‌افتد، صحبت می‌کنید، تفاوت زیادی در نحوه کنارآمدن آن‌ها در طولانی‌مدت خواهد داشت.

 در حال حاضر آنچه که آن‌ها بیشتر از هر چیز به آن نیاز دارند، اطمینان و ثبات در رویه‌هایی است که به آن‌ها اتکا دارند. خبرهای بد را به کودک خود منتقل نکنید، اگر شما و همسرتان در مورد جدایی یا طلاق فکر می‌کنید، آن را تا زمانی که مطمئن نشده‌اید که قطعی است نزد خود نگه دارید. شنیدن این که”پدر و مادر درباره طلاق فکر می‌کنند”، به‌اشتباه کودک شما را گیج می‌کند.

صحبت با کودکان در مورد طلاق

 در صحبت با کودکان در مورد طلاق موارد زیر را رعایت کنید:

  • هنگامی که کودک خبر طلاق را می‌شنود ناگهان احساس ناامنی و تنهایی می‌کند، او به شما نیاز دارد که کنارش باشید و او را تنها نگذارید.
  • در حالت ایده‌آل، والدین باید اخبار را به‌عنوان یک تیم به فرزند خود منتقل کنند. اینکه با هم به فرزندتان مسئله را بگویید، از سردرگمی او اجتناب می‌کنید؛ زیرا او فقط یک نسخه از داستان را می‌شنود.
  • طوری صحبت کنید که کودکتان آن را درک کند، توضیح اولیه را به بیش از چند جمله کلیدی گسترش ندهید.
  • این‌گونه شروع کنید “مامان و بابا خیلی فکر کرده‌اند”، سپس توضیح دهید که برای مثال مامان در حال رفتن به یک آپارتمان جدید است.
  • قبل از مکالمه در مورد روزها و زمان‌های بازدید با همسرتان صحبت کنید تا بتوانید این اطلاعات را با کودک به اشتراک بگذارید. این کار کودک شما را آسوده‌خاطر می‌کند که او همچنان به دیدن هر دو والدین خواهد رفت و برنامه‌ای برای این کار وجود دارد.
  • اگر کودک شما استدلال منطقی بشنود، این واقعیت را تأیید کرده و می‌فهمد که شما سعی دارید بهترین کار را برای خانواده انجام دهید.
  • به فرزندتان بگویید که طلاق تقصیر او نیست. کودکان ممکن است خود را برای جدایی شما سرزنش کنند، حتی اگر چنین نگویند. کودک شما ممکن است فکر کند که این تغییر به این دلیل اتفاق افتاده که او اتاق خود را تمیز نکرده و یا در مدرسه عملکرد خوبی نداشته است.

مدیریت فرزندان طلاق

کودک طلاق دچار مشکلات زیادی است حتی اگر آن را بیان نکند. برای مدیریت شرایط فرزندان طلاق موارد زیر را در نظر داشته باشید:

۱. از سرزنش اجتناب کنید.

باوجوداینکه ممکن است عصبانی باشید، اما همسرتان را به‌خاطر جدایی سرزنش نکنید و در مقابل فرزندتان بحث نکنید، همچنین جزئیات مربوط به یک رابطه غیرمشروع یا مسائل مالی را نزد خود نگه دارید. شما ممکن است احساس ناراحتی کرده و بخواهید به کودک خود در مورد رفتار ناشایست همسرتان بگویید. اما کودکان این امر را به‌عنوان یک خیانت و یا بدتر از آن می‌پندارند. اگر پدر به مامان “دروغگو” یا “خیانت‌کار” بگوید، کودک شروع می‌کند تا خود را نیمی از مادر ببینند و به‌عنوان نیمه دروغگو و نیمه متقلب خود به آن بنگرند.

۲. جزئیات را در اختیار فرزندتان قرار ندهید.

پرونده و مسائل طلاق را مخفی نگه دارید. در مورد مسائل حقوقی، حتی هنگامی که کودکتان می‌تواند صدای شما را بشنود، صحبت نکنید و تنها در مورد مسائل قطعی لازم با کودکتان صحبت کنید.

۳. فرزندتان را تبدیل به عامل جاسوسی نکنید.

در برابر وسوسه گرفتن اطلاعات در مورد آنچه که همسر سابقتان انجام داده یا گفته است، مقاومت کنید. مهم نیست که چقدر ممکن است کنجکاو باشید، سعی نکنید فرزندتان را مجرم کنید. در مورد این واقعیت که مامان و بابا دوباره با هم زندگی نخواهند کرد، با او صادق باشید. بچه‌های مدرسه‌ای ممکن است فانتزی‌های قوی در مورد زندگی مجدد والدین خود با هم داشته باشند. در این سن، کودک سعی می‌کند که برای آشتی یا کاهش تنش بین والدین خود اقدام کند. اطمینان حاصل کنید که انتظارات غیرواقعی را ایجاد نمی‌کنید.

۴. رویه ثابت

رویه‌ها را ثابت نگه دارید. طلاق می‌تواند حفظ رویه‌ها و یا حتی مرتب بودن خانه را سخت کند. اما ادامه برنامه منظم کودک، در خانه مادر و پدر، باعث می‌شود کودکان احساس امنیت کنند. تا جایی که ممکن است، زمان‌های غذا باید بین دو خانوار یکسان باشد، علاوه بر این اطمینان حاصل کنید که نحوه برخورد با کودکان طلاق در مدرسه اهمیت زیادی دارد. هرچه چیزهای بیشتری برای فرزند شما ثابت باقی بماند، احساس ثبات بیشتری خواهد کرد. اجازه ندهید همه چیز به هرج‌ومرج تبدیل شود.

۵. عشق را به جریان بیندازید.

درک و پذیرش طلاق برای کودکان دشوار است. درحالی‌که کودک شما خود را با این شرایط تطبیق می‌دهد و به محبت و توجه زیادی از جانب شما نیاز دارد، در برابر اینکه به طور مداوم با تلفن صحبت کند و یا تلویزیون ببیند مقاومت کنید. زمان بیشتری او را در آغوش بگیرید. همان‌طور که شما از شبکه حمایتی خویشاوندان و دوستانتان در حال حاضر بیشتر از همیشه بهره‌مند هستید، فرزند شما نیز به در آغوش گرفته‌شدن و بوسیدن بیشتر نیاز دارد.

۶. صحبت کردن را ادامه دهید.

حتی پس از آنکه همه چیز را به او گفتید، آمادگی داشته باشید که پاسخ‌ها و توضیحات بیشتری برای چند هفته یا حتی ماه‌ها به او بدهید. اطمینان حاصل کنید که فرزند شما می‌داند که شما در هر زمان برای پرسش‌های در مورد طلاق آماده هستید، حتی اگر آنچه شما واقعاً می‌خواهید این است که درباره آن صحبت نکنید، با روی گشاده باید به سؤالات کودک خود جواب دهید.

پیشنهاد مشاور: ۱۱ اثرات مثبت طلاق برای کودکان

سؤالات معمول کودک درباره طلاق

  • طلاق چیست؟ «طلاق به این معنی است که مامان و بابا دیگر با هم زندگی نخواهند کرد. اما ما همیشه پدر و مادر تو هستیم و همیشه تو را دوست خواهیم داشت.» به‌آرامی سعی کنید بفهمید که فرزندان به‌طورکلی درباره طلاق چه باوری داشته و چه می‌داند این امر به شما در درک مفاهیمی که فرزندان شما درباره طلاق دارند.
  •  چرا شما دارید طلاق می‌گیرید؟ جزئیات زیادی را بیان نکنید و تأکید بر “ما” را حفظ کنید.
  •  اگر دلم برای مامان یا بابا تنگ شد چی؟ فرزند شما احتمالاً راحت نخواهد بود (مگر اینکه همسر شما بدرفتار باشد یا در خانه دعوای زیادی باشد). رنجیده نشوید اگر او برای نبود همسرتان ناراحت می‌شوند، و اجازه دهید ناراحتی خودش را تخلیه کند. به او بگویید من می‌دانم که تو ناراحت، و مامان هم دلتنگ تو خواهد شد. حتی اگر او را زیاد نمی‌بینی، ولی می‌توانی با او هر روز صحبت کنی. او خیلی دور نیست. تو در خانه او یک‌تخت ویژه داری و هر هفته او را می‌بینی.
  •  من کجا می‌خوابم؟ در این سن، فرزند شما سؤالات زیادی در مورد چگونگی تأثیر طلاق بر زندگی روزمره‌اش خواهد داشت: “آیا هنوز هم به مدرسهٔ خودم می‌روم؟ “چه کسی من را به کلاس ژیمناستیک می‌رساند؟ این موارد ممکن است برای شما بی‌اهمیت باشد، اما نگرانی بسیار جدی برای او هستند، بنابراین به جزئیات بپردازید: تو هنوز هم در خانه‌مان در اینجا زندگی می‌کنی. در خانه جدید مامان نیز اتاق‌خواب خاص خود را داری.
  •  کی از مامان مراقبت می کنه؟ فرزند شما ممکن است در مورد همسرتان که در حال ترک خانه است، نگران باشد. به فرزندتان اطمینان دهید که همسر سابق شما حالش خوب خواهد بود.

بازی درمانی کودکان طلاق

  1.  خمیربازی: این بازی به کودک کمک می‌کند تا احساسات خود را بهتر بیان کند. به‌تدریج که شروع در مورد صحبت در مورد والدینش می‌گیرد با خمیر نشان می‌دهد که چه احساسی دارد. در این لحظه بازی درمانگر باتوجه‌به نشانه‌های کودک و ویژگی مجسمه خمیری هر چیزی که لازم است را در مورد روحیه کودک درک می‌کند.
  2.  برچسب: بسیاری از کودکان نمی‌توانند هنگام طلاق احساسات خود را به‌درستی بیان کنند. در این بازی درمانگر شروع به بحث می‌کند به طور مثال می‌پرسد، خب ما در اینجا قرار است با برچسب‌های مختلف در مورد احساسات متفاوت صحبت کنیم، به طور مثال چه چیزی باعث خوشحالی تو می‌شود؟
  3.  گل‌بازی: در این بازی سؤال اصلی این است که در لحظه حال چه احساسی داری؟ یک‌تکه گل می‌تواند نشانه احساسات زیادی باشد و کودک هنگام تقسیم‌کردن آن چیزهای زیادی در مورد احساسات پنهان خود می‌گوید که درمانگر تمام آن‌ها را متوجه می‌شود.
  4.  نقاشی: یکی از بازی‌های اصلی نقاشی است کودک با نقاشی خود نشانه‌های زیادی نشان می‌دهد که چه دیدگاهی در مورد خانه، خانواده و وضعیت زندگی خود دارد.
  5.  عنوان: در این مرحله درمانگر از کودک می‌خواهد تا برای نقاشی‌های خود عنوانی تعیین کند. درمانگر از همین عنوان متوجه موارد زیادی در مورد احساسات کودک می‌شود. علاوه بر این نقاشی‌ها را به ترتیب تاریخ معرفی کرده و از کودک می‌خواهد با آن‌ها داستان‌سازی کند.

بچه های طلاق در نوجوانی

اگر کودک طلاق را درک نکرده یا با آن کنار نیایید و والدین از مشاور کمک نگیرند در نوجوانی درگیر مشکلات شدید و نگران‌کننده زیر می‌شوند:

  • افسردگی
  • سرپیچی
  • افزایش استرس
  • مشکل در ایجاد روابط صمیمانه
  • افت تحصیلی
  • مشکلات رفتاری
  • مشکل در خوابیدن
  • مشکل کنترل خشم
  • مشکل در کنار آمدن با دیگران (مانند خواهر و برادر، والدین، همسالان و غیره)
  • سوء مصرف مواد
  • خودکشی
  • مشکلات شخصیتی

منبع : صحبت با کودکان در مورد طلاق

خیانت عاطفی و آنچه که در مورد آن باید بدانید

خیانت عاطفی معمولا با یک دوستی نسبتا پاک شروع می شود. طی صرف انرژی و احساسات و زمان با فردی بیرون از ارتباط زناشویی، این دوستی بی آلایش سابق می تواند یک پیوند عاطفی عمیق ایجاد کند که ممکن است به صمیمیت ارتباط زناشویی لطمه وارد کند.

هرچند افرادی هستند که معتقدند خیانت عاطفی بی ضرر است، با این حال بسیاری از متخصصین زوج درمانگر معتقدند عدم وفاداری عاطفی، خود یک خیانت جدی بدون داشتن ارتباط جنسی می باشد.

عدم پایبندی های عاطفی اغلب، دروازه های این بی قیدی هستند که منجر به عدم وفاداری کامل جنسی می شوند.

در حدود نیمی از درگیری های عاطفی نهایتا منتهی می شوند به ارتباطات عاطفی، خیانت عاطفی، سکس و تمام آنچه که یک خیانت کامل را شکل می دهد.

برای برخی از افراد، دردناک ترین و مضر ترین پیامدهای یک خیانت عاطفی، حس گول خوردن، خیانت و حس دروغ است. هر بخش از زندگی فرد که از شریک زندگیش مخفی نگه داشته شده است، اعتماد بین دو همسر را تحت الشعاع قرار می دهد.

مروری بر مفهوم خیانت عاطفی

خیانت عاطفی زمانی است که یک فرد نه تنها بیشینه انرژی خود را بیرون از زندگی مشترک خود صرف می کند بلکه همچنین حمایت عاطفی و همراهی را از رابطه جدید دریافت می کند.

در یک خیانت عاطفی، فرد حس می کند که به نفر سوم نزدیکی بیشتری دارد و ممکن است تنش جنسی فزاینده یا علاقه خاصی بین خود و فرد سوم تجربه کند.

اگر معتقدید که انرژی عاطفی فرد محدود شده و اگر همسرتان افکار صمیمی و و احساسات خود را با فرد دیگری به اشتراک می گذارد، خیانت عاطفی شکل گرفته است.

با این حال اکثر کسانی که خیانت می کنند حس گناه ندارند چرا که هیچ رابطه جنسی صورت نگرفته است، همسر آنها این خیانت عاطفی را به اندازه ی خیانت جنسی خطرناک می بیند.

چه تفاوتی بین خیانت عاطفی و یک دوستی سالم وجود دارد؟

یک دوستی سالم می تواند تا حد خیانت عاطفی پیش رود زمانی که صرف اطلاعات جنسی از مرزهای بین زوجین درز می کند.

یک خیانت عاطفی دری را باز می کند که باید همیشه بسته باقی بماند! یکی از تفاوت های بین دوستی سالم و خیانت عاطفی این است که خیانت عاطفی بصورت راز نگه داشته می شود.

تفاوت مهم دیگر این است که افراد درگیر در خیانت عاطفی اغلب یک جاذبه جنسی بین خود و فرد سوم حس می کنند. گاهی اوقات، جاذبه ی جنسی اشکار است و گاهی هم نه.

نشانه های هشدار دهنده که نشان می دهند ممکن است شما درگیر خیانت عاطفی شده باشید

در اینجا نشانه هایی است که به شما هشدار می دهد که ممکن است خیانت عاطفی داشته باشید:

• از همسر خود کناره گیری می کنید

• در مورد دوستتان هر چه بیشتر و بیشتر ذهنتان درگیر می شود و خیال پردازی می کنید

• از صمیمیت جنسی با همسرتان خوشتان نمی آید چه بصورت عاطفی و چه به صورت جنسی

• مدت زمانی که با همسر خود میگذرانید کم است

• زمانی که با خیانت عاطفی آشکار مواجه می شوید، پاسخ شما این است ” ما فقط دوست هستیم”.

• در رابطه با زمانی که مجددا می توانید با دوست خود وقت بگذرانید یا با او باشید، گمانه زنی می کنید. زمانهایی که می توانید با هم تنها شوید برای شما اهمیت خاصی دارند.

• شما افکار، احساسات و مشکلاتتان را با دوستتان در میان می گذارید به جای اینکه اینها را با همسر خود مطرح کنید.

• شما این دوستی خود را از همسرتان مخفی نگه میدارید.

اگر جواب شما به سه سوال از سوال های زیر “بله” است، شما در حال ارتکاب و انجام فاجعه ای در زندگی زناشویی تان هستید چرا که در حال انجام خیانت عاطفی می باشید:

• ایا در حال تجربه ی نارضایتی ها و مشاجرات تکراری در زندگی زناشویی خود هستید؟

• آیا یک فاصله عاطفی بین خود و همسرتان احساس می کنید؟

• آیا صحبت کردن با همسرتان برایتان مشکل است؟

• ایا بیش تر با دوست خود مراوده دارید تا با همسرتان؟

• آیا فکر می کنید دوست شما، شما را بهتر از همسرتان درک می کند؟

• آیا به لحاظ جنسی به دوستتان گرایش خاصی دارید؟

• آیا منطق حاکم بر این دوستی صمیمی این است که ” ما فقط دوست هستیم و نه چیز دیگری”؟

• آیا همسرتان در مورد این دوستی اطلاعی دارد و یا از آن بی خبر است؟

• آیا بیش از اینکه بخواهید با همسرتان باشید، به دنبال این هستید که با دوستتان باشید؟

• وقتی که با همسرتان در مورد روزی که داشتید صحبت می کنید، هرگز به تعامل خود و دوستتان اشاره ای نمی کنید؟

نشانه هایی از اینکه همسرتان در حال انجام خیانت عاطفی است

در اینجا برخی از نشانه هایی هستند که نشان می دهند همسر شما در حال انجام خیانت عاطفی است:

• همسر شما جدیدا از شما دوری کرده و یا از شما انتقاد می کند.

• همسر شما مخفی کاری می کند یا گوشی اش را از شما پنهان می کند، زمانی که به او نزدیک می شوید ناگهانی صفحه مانیتور لپ تاپش را خاموش می کند.

• بعد از یک دوره خلق پایین، ناگهان همسرتان علاقه ی خاصی به تکنولوژی یا سرگرمی ها نشان می دهد.

• به نظر می رسد همسرتان اکثر اوقات اضافه کاری می کند آن هم بر روی یک پروژه با یک دوست!

• دوست همسرتان خیلی یاد می شود. شما اکثرا راجع به عقاید این فرد از همسرتان می شنوید و عقاید شما به نظر بی اعتبار و غیر مهم جلوه می کند.

• معمولا شما اعتماد میکنید و به راحتی حس حسادت نمی کنید، اما اینبار حس می کنید واقعا چیزی درست نیست!

• زمانی که سعی م یکنید هر یک از این موراد را با همسرتان مطرح کنید، با حالت تدافعی او روبرو می شوید و یا کاری م کند که شما حس کنید دیوانه شده اید و اینها حقیقت ندارند.

دیدگاههای مختلف در رابطه با اینکه چگونه می توان زندگی زناشویی را از خیانت عاطفی حفظ کرد

دیدگاههای مختلفی در مورد اینکه چگونه می توان زندگی زناشویی را از خطرات و لطمه های خیانت عاطفی حفظ کرد، وجود دارد.

ما فکر میکنیم زندگی زناشویی شما در بهترین حالت زمانی از خیانت عاطفی حفظ می شود که هر دوی شما تلاش کنید تا یک زندگی را بر پایه های محکمی از دوستی و صداقت بنیان کنید.

برخی افراد ممکن است با این ایده که ارتباطات فردی تان و یا دوستی هایتان را محدود کنید، موافق یا مخالف باشند.

برخی افراد معتقدند که حفظ کردن زندگی زناشویی از خیانت عاطفی فقط از این راه ممکن است که زوجین از دوستی با جنس مخالف دوری کنند.

یکی از علت هایی که افراد این ایده را زیر سوال می برند این است که محدود کردن دوستی های خاص، ممکن است حس ایزوله شدن و انزوا به زوجین بدهد.

منزوی کردن یک همسر از دوستی یکی از علائم هشداری سوء استفاده عاطفی است. در این شیوه همسر، حقوق ۱۰۰ درصدی از دوستی با همسرش، علایقش و حس فضا و حریم ندارد.

محافظت از زندگی زناشویی در برابر خیانت عاطفی

شما می توانید زندگی زناشویی خود را از خیانت عاطفی، با کار کردن با یکدیگر برای داشتن یک ارتبطا مبتنی بر دوستی و صداقت در امان نگه دارید.

در اینجا برخی از توصیه ها در مورد چگونگی این بنیان و عوامل موثر بر آن برای حفظ زندگی زناشویی شما از خیانت عاطفی آورده شده است.

• برای داشتن یک زندگی متعادل در کنار یکدیگر برنامه ریزی کنید

• با همدیگر قرارهای عاشقانه داشته باشید و راههایی برای داشتن اوقات فراغت با هم پیدا کنید

• اجازه ندهید درگیری ها و خصم صورت بگیرد. یاد بگیرید چگونه یک دعوای سالم در زندگیتان داشته باشید

• بر یک اساس روزانه با همدیگر ارتباط برقرار کنید. در مورد مسائل عملی صحبت کنید و احساسات فردی تان را با همدیگر به اشتراک بگذارید. صحبت سر مسائل جزئی هم به اندازه صحبت در مورد مسائل عمده از اهمیت برخوردار است.

• همدیگر را حمایت کنید

• به همدیگر احترام متقابل بگذارید و حس دو جانبه بودن این احترام را نشان دهید.

• همیشه سعی کنید دلخوری ها را با آرامش و بلافاصله حل کنید. یک معذرت خواهی ساده گاهی خیلی فراتر از درست بودن و به حق بودن اهمیت دارد.

• اگر فکر می کنید که زندگی زناشویی شما به یک کمک تخصصی نیاز دارد، می توانید از طریق مشاوران متخصص اقدام کنید.

منبع : خیانت عاطفی و آنچه که در مورد آن باید بدانید

زن ذلیلی | مردان زن ذلیل چه ویژگی هایی دارند؟

زن ذلیلی – مردان زن ذلیل چه ویژگی هایی دارند؟ به چه کسانی زن ذلیل می گویند؟

امروزه در برخی از خانواده ها جایگاه زن و مرد تغییر کرده است و مرز بین وظایف زن و مرد کم رنگ شده است به طوری که برخی از زنان نقش مدیر را ایفا می کنند و وظایف مهم را بر عهده می گیرند و مرد نقش فعال خود را به عنوان مدیر از دست می دهد.

به همین خاطر مردانی که چنین زنانی دارند مرد زن ذلیل مورد خطاب قرار می‌گیرند.

 تعریف زن ذلیلی

ذلت به معنای خواریست و ذلیل کسی است که مقام و شأن خود را نادیده می گیرد.

تعریف زن ذلیلی در فرهنگ های مختلف متفاوت است، اما به طور کلی به مردانی گفته می‌شود که مطیع و تابع همسر خود هستند و از خود اراده و اختیاری ندارند.

اگر مردی به توانایی‌های همسر خود بی توجه باشد و اداره امور را به دست او بدهد زن ذلیل است یعنی قوانین خانه را زن تعیین می کند و مرد هیچ اختیاری ندارد.

 زن ذلیلی در جامعه

سنجش زن ذلیلی یک داوری و قضاوت اجتماعی است زیرا به معیارها و توانایی های افراد توجهی نمی‌شود در واقع نمی توان مدیریت زن را زن ذلیلی و مدیریت مرد را اقتدار دانست زیرا معیار سنجش باید مدیریت شایسته بر اساس توانایی های فرد برای رسیدن به اهداف و سلامت خانواده باشد.

توهم زن ذلیلی

گاهی احترام، علاقه، رفاقت، کمک به همسر از نگاه برخی از افراد جامعه زن ذلیلی است در صورتی که این رفتار از سوی مرد برای حفظ کرامت و ارزش زن تلقی می شود، اما از دیدگاه جامعه مردسالار زن ذلیل اطلاق می گردد.

برخی مردان واقع بین هستند یعنی توانایی های همسر را قبول می‌کنند و آن ها را به رسمیت می شناسند و به آزادی و حقوق همسر احترام می‌گذارند.

در حقیقت ارتباط زن و مرد طبق چنین نگاهی بر اساس تفاهم شکل می گیرد نه ارزش های سنتی.

عوامل تاثیر گذار بر انفعال و زن ذلیلی

  • مادر منبع قدرت خانواده

زن ذلیلی می تواند حاصل تجربه و یادگیری باشد در خانواده‌هایی که مادر خانواده قدرت را در دست دارد و نقش مدیر در خانواده را دارد، به احتمال زیاد پسران با مشاهده ی اعمال قدرت توسط مادر در آینده این نقش و الگو را ادامه می‌دهند و از طرفی چنین مادری می‌تواند با حمایت های بیش از اندازه در زندگی پسر مانع شکل گیری و رشد توانمندی های او شوند و زمانی که پسر ازدواج می کند از همسرش انتظار دارد که نقش مادر را برای او ایفا کند.

  • ابراز قدرت زنان و میل به کنترل

نقش زنان قوی با شخصیت های بلند پرواز در شکل‌گیری مردانی که زن ذلیل خطاب می شوند بی‌تأثیر نیست. برخی از زنان افکار شبه فمینیستی دارند واز همسرخود ناراضی و نسبت به آن ها بی‌اعتماد هستند.

این زنان معمولاً از موضع قدرت نسبت به همسر خود رفتار می کنند. این کار مردان را خسته می کند . گروهی دیگر از زنان که کمال گرایی و خصوصیات وسواسی دارند میل به کنترل شدید دارند و ممکن است قدرت را از مردان بگیرند و به تدریج مردان را کنار می کشد در این شرایط احتمال خیانت از طرف مردان وجود دارد.

  • ترتیب تولد

فرزندان اول ویژگی های یک رهبر قدرتمند را داشته و دوست دارند که از کسی مراقبت کنند. ویژگی هایی مثل مسئولیت پذیری، جاه‌طلبی، رقابت در آن ها بیش تر دیده می شود.

به همین دلیل زنانی که از لحاظ تولد، فرزندان اول بوده اند معمولا در زندگی مشترک نقش مدیر و رهبر را ایفا می کنند.

  • مشکلات اقتصادی

گاهی درآمد زن بالاتر از مرد است، این موضوع به صورت خواسته یا ناخواسته ممکن است زن را به یک منبع قدرت تبدیل شود.

طبق تعریف فرهنگی، پدر باید مسئولیت‌های مالی خانواده را برعهده بگیرد در غیر این صورت قدرت خود را از دست می دهد که این مسئله باعث می‌شود مرد عزت نفس خود را از دست بدهد و نقش کمرنگ تری داشته باشد.

در واقع اگر مرد مشکل مالی داشته باشد نقشی منفعل را در خانه دارد.

  • ضعف شخصیتی در مرد

گاهی ضعف شخصیتی در مرد باعث می شود زن نقش مدیر کل را در خانه بر عهده بگیرد زیرا مرد نمی تواند از عهده نقش‌های خود بر بیاید. برخی دیگر از زنان دارای خصوصیات مردانه هستند به طور مثال اعتماد به نفس بالایی دارند و از لحاظ ذاتی بیشتر می‌توانند کارهای بیرون از خانه را اداره کنند.

در مقابل آن ها مردانی قرار دارند که خجالتی و فاقد اعتماد به نفس هستند و این ضعف باعث می‌شود نقش زن و مرد تغییر کند و مسئله زن ذلیلی شکل بگیرد.

  • اعتیاد

اعتیاد باعث می شود که مرد نقش خود را از دست بدهد و موقعیت کاری او به خطر بیافتد حتی ممکن است اخراج شود و به دوستی با دوستان ناباب و وقت گذرانی با آن ها بپردازد.

در این شرایط پدر به تدریج نقش خود را در خانواده از دست می دهد تا جایی که در خانواده هیچ احترام و حرمتی ندارد.

  • حیله گری مرد

برخی از مردان به همسر خود وفادار نیستند و رابطه‌های فرازناشویی داشته و به اصطلاح خیانت می کنند. به همین دلیل ممکن است بیش از حد به همسر خود محبت کند و به تمام نیازهای او پاسخ دهد تا از عذاب وجدان خود کم کنند. در برخی دیگر از شرایط به دلیل غرغر کردن زیاد زن و دستور دادن او مرد تسلیم زن می شود در واقع زن به مرد نشان می دهد که او توانمندی و قابلیت ندارد و هر مسئولیتی که به گردن بگیرد و یا نگیرد تفاوتی در رفتار همسرش ایجاد نمی شود و نمی تواند او را راضی کند.

حتی در برخی موارد مردان نمی توانند به نیازهای جنسی همسر خود پاسخ بدهند .

نگاهی کلی به مقوله زندگی

هدف از ایجاد خانواده رسیدن به آرامش است تا افراد بتوانند در مسیر کمال حرکت کنند. برای رسیدن به این هدف باید با یکدیگر همکاری کنند، برای اینکه بتوانیم نگرش مردم جامعه را نسبت به زن ذلیلی تغییر دهیم باید زن و مرد نسبت به یکدیگر سنجیده عمل کنند.

در برخی از خانواده ها زنان توانایی مدیریتی بیشتری دارند که در این شرایط استفاده از راهنمایی های او به شرطی که احترام و حقوق دیگری نقض نشود به بنیان خانواده کمک می‌کند.

در مقابل خانواده هایی است که توانمندی‌های مرد بیشتر است و می‌تواند خانواده را به خوبی مدیریت کند.

به طور کلی زن و مرد باید با یکدیگر مشارکت داشته باشند و با کمک هم تصمیم بگیرند .

معایب زن ذلیلی

مردانی که اعتماد به نفس ندارند یا دچار بحران هویتی هستند، نمی توانند مسئولیت های خود را به خوبی انجام دهند  بنابراین زنان اقدام به مدیریت می‌کنند و مسئولیت های همسر خود را نیز برعهده می‌گیرند البته معمولا این زنان از این مسئله رنج می‌برند زیرا همسر آن ها نمی توانند به خوبی از پس مسئولیت های خود بربیاید.

وقتی زنان تمام مسئولیت زندگی را برعهده می‌گیرند وظایف و نقش مرد کمرنگ می شود و باعث گمراهی کودکان  می ‌شود و رابطه احساسی و عاطفی بین زن و مرد کم رنگ می شود.

چه کار کنیم که زن ذلیل نگویند؟

عزت نفس در مردی که او را زن ذلیل خطاب می کنند به شدت کاهش می یابد، بنابراین لازم است اطلاعات خصوصی زن و مرد در محدوده خانواده خود بمان،. از مرزهای خانوادگی خارج نشوید. لازم نیست که دیگران بفهمند تصمیم های زندگی شما را چه کسی می گیرد. بهتر است حتی اگر مدیریت خانواده بر عهده زن است طوری رفتار نکنید که احترام و عزت مرد آسیب ببیند.

بنابراین با حفظ قوانین اقتدار و عزت نفس مرد در جمع خانواده می‌توانید از دخالت و قضاوت آن ها جلوگیری کنید.

 چرا مردی که دچار مشکل مالی نیز معمولاً زن ذلیلی را تجربه می کند؟

مشکلات مالی باعث می شود که مرد نقش منفعلی در خانواده داشته باشد، به همین دلیل عزت نفس خود را از دست می‌دهد و به تدریج نقش او در خانواده کمرنگ شده و قدرت تاثیرگذاری او نیز کم می شود، از طرف دیگر قدرت همسرش بیشتر می شود.

 زن ذلیلی چه تاثیری برفرزندان دارد؟

این رفتار باعث گمراهی کودکان می شود آن ها نمی دانند که قدرت در دست چه کسی است و نسبت به نقش پدر دچار ابهام می شوند، این موضوع همچنین در روابط عاطفی آن ها تاثیر می گذارد.

منبع : زن ذلیلی | مردان زن ذلیل چه ویژگی هایی دارند؟