اختلال دوقطبی در کودکان

اختلال دوقطبی در کودکان می تواند خطرناک باشد. نشانه ها و درمان این بیماری در کودکان چگونه است؟

اختلال دوقطبی در کودکان

بله، کودکان نیز ممکن است از اختلال دوقطبی رنج ببرند.

اگر چه این اختلال بیشتر در دوران کودکی یا نوجوانی تشخیص داده می شود.

کودکان هر سن ممکن است تحت تأثیر قرار گیرند.

در این مقاله، ما می خواهیم درباره اختلال دوقطبی در کودکان و راه هایی برای کمک به کودک با آن صحبت کنیم.

اختلال دو قطبی در کودکان

اختلال دوقطبی در کودکان مانند بزرگسالان با افسردگی شدید با تغییر حالت رفتاری بیش فعالی یا مانیا همراه است.

تشخیص این اختلال در کودکان یک مسئله پیچیده است.

بعضی از کارشناسان معتقدند که اختلال در کودکان کم است و اغراق آمیز است، بعضی معتقدند که در برابر آن است.

تا کنون، کارشناسان قادر به ارائه دقیق در مورد شیوع این اختلال در کودکان نیستند.

تغییرات هیجانی و رفتارهای سوء ظن برای هر کودک و نوجوان طبیعی هستند.

اغلب این علائم هیچ بیماری یا مشکل روانپزشکی را که نیاز به درمان دارد مشخص نمی کند.

هر کودک ممکن است احساس خستگی، رنج، نگرانی، خشم، بیش فعالی یا فعالیت بیش از حد داشته باشد که در دوره های مختلف شایع هستند، اما اگر این علائم در کودک شما شدید تر باشد، آن را پایدار می کند و باعث مشکلات جدی می شود.

این اختلال در کودکان بین شش تا هجده ساله، همچنین ممکن است یک اختلال خلقی مخرب ایجاد کند.

این اختلال همراه با یک خشم شدید و تکراری است که با تعریف مشترک اختلال دوقطبی سازگار نیست.

کلید این است که سریعا نتیجه نگیریم.

اگر فرزند شما با اختلال دوقطبی تشخیص داده شود، قبل از شروع هر گونه درمان باید مشورت کنید.

شما باید مراقب فرزندتان باشید و با اطمینان او را درمان نمایید.

علائم اختلال دوقطبی در کودکان

برخی نشانه های اختلال دوقطبی در کودکان و نوجوانان عبارتند از:

  • تغییر در رفتار و عادات که متفاوت از تغییر رفتارهای معمول و دوره ای کودک است.
  • عدم فعالیت، عصبی بودن، تهاجمی بودن و بر خلاف هنجارهای اجتماعی بودن؛
  • رفتارهای شدید و مخاطره آمیز که با شخصیت او منطبق نیست، مانند مصرف مواد مخدر
  • بی خوابی یا کاهش قابل توجهی در نیاز به خواب؛
  • درد معده و افسردگی در بیشتر روزها و تقریبا هر روز؛
  • خودپنداره و اغراق در مورد توانایی های فردی؛
  • فکر خودکشی و رفتارهای آن در کودکان و نوجوانان بزرگتر.
  • علائم اختلال دوقطبی در کودکان در دوره های متناوب و متمایز مشهود است؛ بین این دوره ها، رفتار کودک به حالت عادی و طبیعی باز می گردد.

تشخیص اختلال دوقطبی در کودکان

تشخیص اختلال دوقطبی در کودکان دشوار است چرا که بسیاری از علائم آن مشابه بیش فعالی است،.

اختلالات رفتاری رفتارهایی است که حقوق اساسی دیگران و هنجارهای اجتماعی مناسب را نقض می کند و حتی رفتارهای معمول کودکی نیز دشوار می شود.

یک مشکل عمده این است که داروهایی که برای درمان بیش فعالی تجویز می شوند معمولا توسط مانیا در کودکان مبتلا به اختلال دوقطبی ایجاد می شود.

شیدایی در کودکان مضرتر از بزرگسالان است؛ روان درمانی، دیدن یا شنیدن چیزهای غیر واقعی در شیدایی کودکان اغلب مشاهده می شود.

کودکان مبتلا به افسردگی بیشتر درباره علائم فیزیکی افسردگی، مانند درد و تکان دادن، شکایت دارند.

یکی از معایب اصلی این اختلال در کودکان این است که دوره های تغییر رفتار در کودکان مبتلا به این اختلال بسیار سریعتر از بزرگسالان است.

در حالی که دوره های شیدایی و افسردگی در بزرگسالان، هفته ها، ماه ها و حتی سال ها، تغییرات کودکان ممکن است روزانه رخ دهد.

چگونه برای کمک به یک کودک مبتلا به اختلال دو قطبی عمل کنیم؟

اگر فرزند شما اختلال دوقطبی دارد، راه های زیادی برای کمک به او وجود دارد.

بیایید برخی از این روش ها را معرفی کنیم.

در مورد زمان مصرف داروها دقت کنید

شما باید فرزند خود را برای دریافت دارو مورد نیاز برای درمان این اختلال تشویق کنید.

از یادآوری، یادداشت یا هر چیز دیگری که به یاد داشته باشید هنگام مصرف داروها استفاده کنید.

اگر فرزند شما باید در زمان مدرسه دارو مصرف کند، با مقامات مدرسه و یک متخصص بهداشت حرفه صحبت کنید.

از عوارض جانبی مطلع شوید

بسیاری از داروهای اختلال دوقطبی در بزرگسالان مورد آزمایش قرار گرفته و اثرات تعدادی از داروها در کودکان و نوجوانان مورد مطالعه قرار گرفته است.

کودکان مبتلا به این اختلال معمولا عوارض جانبی بیشتری دارند مانند افزایش وزن، تغییرات قند خون و کلسترول خون.

عوارضی که باید در نظر بگیرید، از دکتر فرزند خود بپرسید.

طبق گزارش اداره غذا و دارو آمریکا، برخی از داروهای ضد افسردگی ممکن است میزان خودکشی را در نوجوانان و جوانان زیر بیست و چهار سال افزایش دهند.

با معلم فرزند خود صحبت کنید

در برخی موارد، یک کودک مبتلا به این اختلال نیاز به توجه ویژه در مدرسه دارد.

به عنوان مثال، در دوره های بحرانی ممکن است استراحت بیشتری داشته باشید یا مسئولیت کمتری داشته باشد.

گاهی اوقات ممکن است مجبور نباشید فرزندتان را به مدرسه بیاورید تا زمانی که تا حد امکان بهبود یابد.

یک برنامه منظم و سازگار داشته باشید

برنامه روزانه یک روزه به طور قابل توجهی برای کودکان مبتلا به این اختلال کمک خواهد کرد.

کمک به او در یادگیری بیدار شدن در هر زمان خاص، خوردن، ورزش، بازی و خواب مهم است.

تمام تلاش خود را برای کاهش تنش در خانواده انجام دهید و از مشاوره خانواده نیز برای بهبود این اختلال خطرناک روانی کمک بگیرید.

خانواده را در نظر بگیرید

یک کودک مبتلا به اختلال دوقطبی یک بار بزرگ برای تمام خانواده ها است.

حتی زندگی زناشویی ممکن است تنش دار شود.

سایر کودکان ممکن است مشکل خواهر یا برادرشان را متوجه نشوند و یا با توجه بیشتر به آنها صدمه بزند.

جلسات خانواده درمانی به همه اعضای خانواده کمک می کند تا وضعیت را بدست آورند و با آن رو به رو شوند.

برای نشانه هایی از افکار خودکشی مراقب باشید

هیچ والدینی دوست ندارد فکر کند که چگونه فرزندش ممکن است به خودش آسیب برساند، اما متاسفانه این تهدید وجود دارد، حتی در مورد کودکان.

اگر فرزند شما از تمایل به پایان دادن به زندگی سخن می گوید یا چیزی را که زندگی اش را تهدید می کند، به آن اهمیت دهید.

از ابزارهای خطرناک و مواد مخدر

اختلال دوقطبی در نوجوانان

نشانه ها و روش های درمان این اختلال در نوجوانان تا حدودی مشابه بزرگسالان است، اما دخالت کودک نوجوان شما در این اختلال با مشکلات دیگر همراه است.

وقتی نوجوانان بزرگ تر می شوند، مجبور به دنبال درمان خاصی نیستند، و ممکن است با آن مخالف باشند.

بنابراین با آنها صحبت کنید صادق باشید و با دکتر فرزندتان درباره درمان های مختلف صحبت کنید.

در مورد انتخاب روش درمان و داروهایی که کودک شما نسبت به ان احساس بدی می کند، کاری انجام دهید.

مثل بزرگسالان، نوجوانان مبتلا به اختلال دوقطبی باید از الکل و داروها خودداری کنند.

در غیر این صورت، این مواد ممکن است تغییرات رفتاری را ایجاد یا تشدید کند.

احتمال اعتیاد به مواد مخدر در نوجوانان بیشتر از کودکان و بزرگسالان است.

همچنین برای نوجوانان، برنامه خواب و بیداری را تعیین می کند.

شما همچنین باید یک راه موثر برای مقابله با اضطراب تعیین کنید.

اگر فرزند شما تغییری جدی در رفتار دارد، افسردگی یا مشکلات رفتاری داشته باشد، با یک مشاور یا متخصص اطفال مشورت کنید.

تغییر وضعیت و رفتار اختلال یا سایر مشکلات روانشناختی ممکن است به مشکلات و ناهنجاری های جدی منجر شود.

درمان زودرس و به موقع باعث جلوگیری از عواقب مضر و کاهش اثرات منفی اختلالات روحی بر سلامت کودک شما می شود.

سؤال های از دکتر درباره اختلال دوقطبی

آماده سازی سوالات از قبل می تواند به والدین و بیماران کمک کند تا با پزشک خود درمورد وضعیت خود صحبت های معنی دارتری داشته باشند.

اینها نمونه هایی از سوالات است که والدین می توانند درباره اختلال دوقطبی خود سوال کنند:

  1. چگونه می توانیم درک کنیم که خلق و خوی فرزندان ما جدی تر از تغییر دوران کودکی عادی است؟
  2. آیا در درمان اختلال دوقطبی در کودکان تجربه داشته اید ؟
  3. چگونه اختلال دوقطبی و سایر بیماری هایی را که ممکن است کودک ما داشته باشیم تشخیص دهیم؟
  4. اختلال دوقطبی کودک ما کدام نوع است ؟
  5. اختلال دوقطبی کودک ما چقدر جدی است؟
  6. چگونه اختلال دوقطبی و اختلال بیش فعالی را در کودک ما اختلاف می کنیم؟
  7. آیا فکر می کنید فرزند شما اختلال روانی دیگری دارد؟
  8. چه نوع دارو برای کودک ما مناسب است؟
  9. عوارض جانبی درمان دارویی چیست؟
  10. چگونه می توانم به فرزندم کمک کنم یا او را آموزش بدهم که داروهایش را به صورت منظم مصرف کند؟
  11. چه نوع روان درمانی ممکن است برای کودک ما مفید باشد؟
  12. تأثیر وضعیت فرزند ما بر مطالعات و فعالیت های فوق برنامه درسی چیست؟
  13. چه اطلاعاتی باید والدین فرزند ما در مورد وضعیت او داشته باشند؟
  14. چشم انداز دراز مدت زندگی ما چیست؟
  15. آیا کودکان دیگر ما نیز ممکن است اختلال دو قطبی را تجربه کنند؟

حقایق و تصورات غلط درباره اختلال دوقطبی

  • باور غلط: افراد مبتلا به اختلال درمان نشده و زندگی عادی ندارند.
  • حقیقت: بسیاری از افراد مبتلا به اختلال دارای شغل عالی و موفقیت های فراوانی هستند.

این افراد در زندگی زندگی شاد و معنی دار دارند.

شاید زندگی با این افراد کمی دشوار است، اما کنترل و درمان چیزهای بسیار طبیعی و عادی را به وجود می آورد.

مهارت برای کنترل و درمان این اختلال باید یاد بگیرند.

  • باور نادرست: میزان تغییر در حالت افسردگی مانیا در افراد مبتلا به اختلال بسیار سریع است.
  • حقیقت: اطلاعات محدودی در مورد این اختلال در میان جمعیت عمومی اتفاق می افتد که منجر به شکل گیری چنین افکار می شود.

اختلال معمولا در افسردگی ظاهر می شود و افرادی که درگیر آن هستند اغلب کلاسیک هستند و در معرض افسردگی هستند.

تغییر حالت در زمان مانیا نیز غیر قابل کنترل است، مانند حرکات دست و پا

تغییر احساسات و انرژی مهمترین علامت این اختلال است که لزوما با اضطراب غیرعادی همراه نیست.

  • سوء تفاهمات: اختلال فقط در حالت خلسه تاثیر می گذارد.
  • حقیقت: اختلال بر سطوح انرژی، قضاوت، حافظه، تمرکز، اشتها، الگوهای خواب، توانایی جنسی و اعتماد به نفس تاثیر می گذارد.

همچنین باعث اضطراب فیزیکی می شود.

 بیماری هایی مانند دیابت، فشار خون بالا، میگرن و بیماری قلبی با این اختلال همراه است.

  • باور غلط: تنها راه درمان اختلال ، مصرف دارو است.
  • حقیقت: گرچه دارو به عنوان اصلی ترین درمان برای این اختلال در نظر گرفته می شود، درمان های فردی و استراتژی های فردی نیز تأثیر قابل توجهی در بهبود دارد.

ورزش، داشتن خواب کافی، تغذیه مناسب و تلاش برای کنترل خلق، اجتناب از استرس و حضور همراهان محترم، این مسئله را به میزان قابل توجهی کاهش می دهد و به روند درمان کمک می کند.

منبع : اختلال دوقطبی در کودکان

آموزش همدلی به کودکان با کمک روانشناس

آموزش همدلی به کودکان امر بسیار مهمی می باشد. همدلی توانایی درک، احساس یا به اشتراک گذاشتن احساسات دیگران است. همدلی یک واکنش عاطفی به آنچه که شخص دیگری احساس می کند یا انتظار می رود آن را احساس کند.

همدلی چیست؟

بسیاری از افراد همدلی و همدردی را با هم اشتباه می گیرند اما آن ها دو ارزش مجزا می باشند. همدلی تنها توانایی درک احساسات فردی نیست، بزهکاران اغلب با تظاهر  به درک احساسات و متعاقباً کسب اعتماد دیگران از افراد منفعت می برند. همدلی چیزی بیشتر از این است. همدلی نه تنها توانایی تشخیص کیفیت احساسات کسی است بلکه  ارزش گذاری و محترم دانستن احساسات شخص دیگری را شامل می شود. همدلی به معنای رفتار کردن با دیگران از روی مهربانی، بزرگی و توافق و تفاهم است.

دو نوع اصلی همدلی وجود دارد: شناختی و عاطفی.

همدلی شناختی: توانایی درک دیدگاه دیگران و احساس درد آن ها می باشد. زمانی این نوع همدلی را تجربه می کنید که بدون از دست دادن احساسات خود در تجربه شخص دیگری غوطه ور شوید.

همدلی عاطفی: این نوع همدلی به این دلیل روی میدهد که با آن شخص همدردی می کنید یا احساس می کنید شبیه هم هستید. همدلی عاطفی به عنوان پاسخگویی عاطفی نیز شناخته می شود.

چرا رشد همدلی در کودکان مهم است؟

  1. همدلی برای یک جامعه منسجم حیاتی است. همدلی امکان تصمیم گیری اخلاقی و مهربانانه و نوع دوستانه را فراهم می کند. فقدان همدلی با احساسات دیگران در اوایل کودکی با مشکلات سلامت روان (مانند اختلال سلوک و روان پریشی) در آینده مرتبط است، بنابراین نباید اهمیت آن را دست کم بگیرید.
  2.  درک احساسات دیگران باعث تقویت تعاملات اجتماعی و رفتار همدلانه می شود.
  3. همدلی در کودکان با رفتارهای نوع دوستانه، مشارکتی و اجتماعی همراه است. کودکان همدل مهارت های اجتماعی و هوش هیجانی بهتری دارند و پرخاشگری کمتر و استدلال اخلاقی بهتری نشان می دهند. آن ها همچنین هنگام اشتباه کردن و عدم رعایت قوانین حتی بدون نظارت نیز احساس گناه بیشتری نشان می دهند.
  4. احساس همدلی برای بزرگسالان در زندگی روزمره نیز مهم است. در نظر گرفتن دیدگاه شخص دیگر می تواند اعتماد و نزدیکی بین فردی را افزایش دهد.
  5. به مرور زمان این کار باعث افزایش اعتماد به نفس کودک می شود.

 

آموزش همدلی به کودکان پیش دبستانی

۱. کودکان باید شاهد نشان دادن همدلی بزرگسالان باشند.

در حالی که برخی از کودکان ذاتاً دارای موهبت قلب های رئوف می باشند، اکثر موارد کودکان نیاز دارند تا همدلی را توسط بزرگسالان پیرامون خود آموزش ببینند.

الگوبرداری همدلی از طریق نحوه ارتباط والدین با کودکان خود شروع می شود. والدینی که به چیزهای حائز اهمیت برای کودکان خود علاقه نشان می دهند و همچنین به روشی ملتفت و مثبت به هیجان ها عکس العمل نشان می دهند، درحال آموزش همدلی به کودکان می باشند.

۲. نیازهای هیجانی را برآورده کنید

زمانی که نیازهای هیجانی کودکان برآورده شود، دو چیز اتقاق می افتد. اول اینکه آن ها یاد می گیرند که چگونه نیازهای هیجانی دیگران را برآورده کنند و به آنچه دریافت می کنند، پایبند می شوند، بدان معنا که به اندازه کافی برای ابراز همدلی به دیگران هنگام نیاز، احساس امنیت می کنند.

۳. با کودکان در مورد نیازهای هیجانی صحبت کنید

برای بسیاری از بزرگسالان گفتگو در مورد نیازهای هیجانی یا هر چیز مرتبط با هیجان ها دشوار است. در نتیجه، آن ها به کندی برای صحبت درباره موضوع هیجان ها پیش می روند. در این حالت کودکان از کنترل هیجان های دیگران آگاه نیستند و در هر موقعیتی که واکنش هیجانی را ایجاب می کند، احساس ناراحتی می کنند.

گاهی اوقات آن ها از هیجان های خود می ترسند؛ زیرا آنها هرگز چگونگی مواجهه با نیازهای هیجانی را فرا نگرفته اند. گفتگو با کودکان در مورد نیازهای هیجانی و تجربه کردن آن ها در دیگر افراد ایده ی خوبی است. نیازهای هیجانی آن ها را نام گذاری کنید (برای مثال؛ حسادت، عصبانیت و دوستی) و به آن ها آموزش دهید که بروز این هیجان ها در شما امری نرمال است.

با کودکان خود گفتگو کنید که چگونه هیجان ها را به شکلی مثبت کنترل کنند و موقعیت هایی که در آن افرادی از آشنایان در حال تجربه کردن هیجان ها هستند را بازگو کنید و آموزش همدلی به کودکان را شکل دهید.

۴. موقعیت های زندگی واقعی را برای تمرین همدلی جستجو کنید

هیچ چیزی مانند مثال های زنده زندگی واقعی برای الگوسازی آنچه شما آموزش می دهید، وجود ندارد. در پی موقعیت هایی باشید که در شخصی دیگر تأثیرگذار است. با کودکان خود در مورد آنچه آن به افراد درگیر در این حس معنا می دهد  و اینکه ممکن است آن ها چگونه احساسی نشان دهند، صحبت کنید. این کار ر حتما در برنامه فرزندپروری خود قرار دهید.

برای مثال، اگر شما آمبولانسی را می بینید که به سرعت رد می شود با کودک خود درمورد آنکه اعضای خانواده ی شخص بیمار در آن لحظه چه احساسی دارند، صحبت کنید.

۵. بازی ها

خردسالان به ویژه در محبت ورزیدن وانمود می کنند که آن ها کسی یا چیز دیگری غیر از آن هستند. شما می توانید از این زمان های جالب برای آموزش همدلی به آنها استفاده کنید. با کودکان خود نقش شخص دیگر را بازی کنید. این ممکن است یک شخصیت موجود در کتاب یا تلویزیون و یا حتی کسی که می دانید اخیراً تجربه مهمی را پشت سرگذاشته است، باشد.

شما می توانید یک داستان را با یکدیگر مرور کنید و از کودک خود بخواهید تا بایستد و احساسی که شخصیت آن ها ممکن است در آن لحظه معین داشته باشد را تجسم کند. این بر متمرکز کردن توجه آن ها بر هیجان هایی که  شخص دیگر در آن موقعیت ممکن است تجربه کند، تاثیر دارد. شما می توانید از او بخواهید ادای احساساتی را درآورند که منعکس کننده ی احساسات شخصیت آنها است.

۶. محدوده اخلاق درونی آنها را مشخص کنید

آموزش تفاوت بین درست و نادرست به کودکان خود از دوران کودکی موجب تعیین کردن مرز اخلاقی درونی برای آن ها می شود که آن ها را به سمت داشتن انتخاب خوب سوق می دهد. در موقعیت هایی که نیاز به تصمیم است طوری عمل کنید که آن ها بتوانند نحوه ای که انتخاب و رفتارهای ما بر دیگران اثر می گذارد را ببینند و درک کنند.

با آنها در مورد اینکه چگونه کار بد به دیگران آسیب می زند، صحبت کنید و نیز به آن ها آسیب و صدمات ناشی از آن کار و اقدام او را بفهمانید. صحبت با کودکان درمورد چیزهای کوچکی مانند اسم گذاشتن روی دیگران یا بازی نکردن با برادر خود هنگامی که دوستش را می بیند، ایده خوبی است. هنگام ساختن یک اساس اخلاقی قوی از چیزهای کوچک و ملموس شروع کنید.

۷. مدیریت احساسات

تصور کنید در حین آموزش همدلی به کودکان، او می‌پرسد: «چطور وقتی روز قبل بستنی‌ام را انداختم، مدام به من گفتی که نباید ناراحت باشم، در حالی که من خیلی ناراحت بودم، اما بعد باید سعی کنم بفهمم. دیگران چه احساسی دارند؟»

«چرا باید احساسات دیگران را درک کنم در حالی که هیچکس احساسات من را نمی فهمد؟»

نادیده گرفتن احساسات فرزندانمان در آموزش همدلی به کودکان اثر معکوس دارد و ناهماهنگی در گفتار و عمل ما را نشان می دهد.

هر چه والدین بیشتر به فرزندان خود آموزش دهند که چگونه احساسات مختلف را به درستی برچسب و نام گذاری کنند، احتمال اینکه این کودکان نسبت به دیگران ابراز نگرانی کنند بیشتر می شود. و هرچه والدین بیشتر علل و پیامدهای احساسات را توضیح دهند، احتمال بیشتری دارد که بچه ها آگاهی عاطفی پیدا کنند و سعی کنند احساسات دیگران را درک کنند.

۸. آموزش مهارت های مقابله ای برای ایجاد همدلی

رشد عاطفی در رشد همدلی در کودکان مهم است. رشد عاطفی به کودک این امکان را می دهد که به شیوه ای سالم با احساسات منفی دیگران روبرو شود.

۹. همدلی را بر اساس ارزش ها و نه شباهت ها آموزش دهید

آموزش به کودکان برای یافتن شباهت‌ها در دیگران این ایده را تقویت می‌کند که باید با کسانی که شبیه خودمان هستند همدلی داشته باشیم، اما به شرطی که بتوانیم چیزی پیدا کنیم که نشان دهد ما شبیه هم هستیم. اما شباهت ها همیشه دلایل خوبی برای همدلی نمی باشند.

تحقیقات نشان می دهد که ما می توانیم با کسانی که با ما متفاوت هستند همدلی داشته باشیم. انگیزه نوع دوستانه یکی از این دلایل است. ما ذاتاً می خواهیم به آن ها کمک کنیم مهم نیست چقدر متفاوت هستیم.

مثال برای مهارت همدلی

  1. اگر دوست شما اسباب بازی مورد علاقه خود را گم کرد، ممکن است متوجه شوید که او ناراحت است زیرا می دانید اسباب بازی مورد علاقه خودتان چقدر برای شما مهم است.
  2. گوش دادن به صحبت کودکان دیگر در طول کلاس نشان دهنده رشد همدلی در کودکان است.
  3. احترام گذاشتن به احساسات دیگران.

سخن پایانی

به طور کلی اعتقاد بر این است که توسعه همدلی کودکان، بحث در مورد احساسات دیگران و توضیح دیدگاه‌های مختلف، راه‌های خوبی برای آموزش همدلی به کودکان است.

شما با پرورش دادن کودکان خود به درک کردن و تمرین همدلی، در واقع به آنها موهبت بخشش را اهدا می کنید. در دنیایی که در آن تأکید زیادی بر توجه به علایق شخص خود شما می شود؛ دهندگان بسیار کمیاب می باشند. اما آنها افرادی هستند که با رضامندی بیشتر از زندگی لذت می برند، معنادار ترین زیستن ها را احیا می کنند و از پاداش دهنده ترین ارتباطات لذت می برند. آموزش همدلی به کودکان خود یک سرمایه ی ارزنده و ماندگار برای آینده آن ها و نیز برای دنیایی است که آنها در آن سکنی می گزینند.

منبع : آموزش همدلی به کودکان با کمک روانشناس

روش هایی برای پرورش دادن حس کنجکاوی کودکان

هر چه کودک کنجکاوتر باشد بیشتر می آموزد. پرورش دادن حس کنجکاوی در کودک شما، یکی از مهم ترین روش هایی است که می توانید به وی کمک کنید که در طول عمر خود یادگیرنده باشد.

کودکان در زمان تولد، یک یادگیرنده هستند و یک کنجکاوی طبیعی را در مورد نحوه انجام گرفتن کارهایی که در جهان صورت می پذیرد، دارند. کنجکاوی یک تمایلی برای یادگیری است. همچنین یک اشتیاق و تمایلی برای پیدا کردن، کشف کردن و نشان دادن می باشد.

والدین و سرپرستان، مجبور نیستند که بچه خود را کنجکاو کنند یا بچه خود را مجبور به یادگیری کنند. تحقیقات بیانگر این است که  در واقع یک تمایل درونی  در کودکان، برای یادگیری وجود دارد ( کنجکاوی آنها) و نه یک عامل یا فشار بیرونی، که آنها را تشویق به رسیدن به یک تجربه جدید می کند یا آنها را به یک موفقیت بزرگتر و طولانی مدت، در مدرسه سوق می دهد.

یادگیری یک چیزی است که همه کودکان همراه با آن متولد می شوند. آنها در هنگام وارد شدن به جهان، این انگیزه را دارند تا یاد بگیرند که کارهای صورت گرفته در سرتاسر جهان، به چه ترتیبی انجام می پذیرد:

  • کودک تازه متولد شده، با چشم های خود به صداها، چهره ها و اشیاء جالب توجه، نگاه می کند.
  • یک کودک هشت ماهه، جغجغه را حرکت می دهد و آن را در دهان خود قرار می دهد تا بداند که نتیجه اینکار چه چیزی می شود.
  • کودک نوپا یک چهار پایه را می گیرد تا به بالایمیز تلفن برود –و یک عروسکی که دوست دارد با آن بازی کند را بردارد.
  • یک کودک ۲ ساله، وانمود می کند که یک مامور شهرداری است و همه حیوانات اسباب بازی خود را در داخل سبد خشک شوئی، ” کامیون آشغال” می ریزد تا نشان دهد که وی هم می تواند مثل بقیه افراد، یک کاری را انجام دهد.

روش هایی برای پرورش دادن حس کنجکاوی

الگوهای مورد علاقه را در دنیای اطراف ایجاد کنید:

به پیاده روی بروید و در مورد شگفتی های درختان، آسمان و ستاره ها تفکر کنید. همچنین به بچه خود اجازه دهید که این کار را همراه شما انجام دهد.

تمایلات و علاقه های طبیعی را که وجود دارند، تشویق کنید. بچه ها از طریق انجام دادن فعالیتی که توجه و تخیل آنها را درگیر می کند، چیزهای بیشتری یاد می گیرند. اگر وی موسیقی دوست دارد، برایش موسیقی اجرا کنید، ابزارات موسیقی را با هم بسازید و استفاده کنید، و همراه هم برقصید.

سعی کنید جواب های ساده و واضحی به سوالات وی دهید که مطابق با رشد بچه هم باشد.

شما به این سوال کودک که من از کجا آمدم بسته به اینکه سه ساله است یا سیزده ساله متفاوت پاسخ می دهید و صرفنظر از سن کودک، همیشه قبل از اینکه پاسخ بدهید، از وی بپرسید که نظر خودش چه چیزی هست.

یک کودک پنج ساله از مادرش پرسید،” من از کجا بوجود آمده ام؟” ، مادرش همه چیز را در مورد فرآیند تولید نسل به وی توضیح داد ( با اضطراب و همراه با لکنت). بچه وی با تعجب به مادر نگاه کرد، و در آخر این جواب را داد، ” منظور من اینه که آیا من هم مانند پدرم از نیویورک آمده ام یا یک جای دیگر؟”

و اگر جواب را نمی دانید، به او بگویید که نمی دانید. بگذارید بدانند که لزومی ندارد انسان همه جواب ها را بداند. همچنین این کار یک فرصتی را برای پیدا کردن الگوی یافتن جواب، فراهم می سازد. همراه وی به کتاب خانه بروید یا با یک شخص دیگری که ممکن است جواب را بداند صحبت کنید.

از کتابخانه استفاده کنید!

سعی کنید که به این مکان ها با هم بروید. در مورد زمان شروع شعبه محلی خودتان تحقیق کنید. کتاب ها، پنجره های متصل به انواع دنیاهاهستند و جواب های مناسبی را برای مغز های کنجکاو فراهم می کننند. بچه های جوانی که در ارتباط با کتاب قرار می گیرند، به رهبرهای خوبی تبدیل می شوند. به بچه خود اجازه دهید که خودش کتاب را انتخاب کند. مطالعات بیانگر این است که نوع کتابی که بچه ها می خوانند ، اهمیت ندارد، چه کتابی در مورد راکت ها بخوانند یا یک کتاب طنز مطالعه کنند، نکته اصلی این است که آنها به این موضوع علاقه داشته باشند و مطالعه آن را دوست داشته باشند.

بچه های خود را با سوالاتی که انتها ندارند، تهییج کنید.

سوالاتی وجود دارند که جواب درست یا اشتباهی ندارد، و نمی توان با یک کلمه “بله” یا “خیر” به آنها پاسخ داد.” چه احساسی نسبت به آن داری”…،” این تجربه برای شما، به چه چیزی شباهت دارد”..، ” در مورد آنچه در مدرسه اتفاق افتاده ، توضیح بده”. این نوع از سوالات ، بچه شما را تشویق می کند تا تفکر و ایده خود را رشد دهد، علاقه و دوست داشتن خودش را نشان دهد، و باعث  می شود که شما وارد زندگی درونی وی شوید.

یک محیط جذاب درست کنید

بچه ها، یک پنجم از زمان بیداری خود را در داخل یک فضای محدود می گذرانند. آنها در مورد آن چیزی که در اطراف آنها هست، کنجکاو هستند. عکس های موجود بر روی دیوار و فعالیت خانوادگی عادی، در حالت طبیعی جذاب می باشند. به بچه های خود عروسک های سالم بدهید و اسبابی بدهید که آن را کشف کنند. چیز ها را که دارید بچرخانید، تا حالت تازگی داشته باشد.

دوباره راهنمایی کنید، دلسردش نکنید:

سعی کنید آن چیزی را که توجه وی را جلب می کند ، یا چیزی که وی سعی می کند در آن مهارت زیادی کسب کند را نشان دهید، و یک روش سالم و قابل قبولی را برای کشف آن ، ایجاد کنید. برای مثال، اگر کودک شما در حال کشف محیط خانه است، آنها را از دسترس وی دور کنید ولی سعی کنید که یک جایگزین نزدیک به وی پیشنهاد کنید. وسایل اضافی و ارزان را در یک کیسه پلاستیکی قرار دهید و به بچه خود بدهید تا با آنها بازی کند و آنها را بررسی کند. اگر وی دوست داشته باشد که آب لیوان خود را به روی صندلی یا کف زمین بریزد، وی را بعد از صرف غذا به داخل باغچه،  حمام یا حیاط پشتی ببرید، بنابراین وی می تواند آب را آزمایش و کشف کند، بدون اینکه باعث شود که شما عصبانی شوید. این امر همچنین مهارت های حل مسئله را به وی یاد می دهد، که به روش های خلاقانه و قابل قبول انجام دهد  و آن چیزی را که می‌خواهد بدست آورد.

به فعالیت هایی که انتهایی ندارند، زمان دهید

بر خلاف برخی اسباب بازی ها که طراحی شده اند تا به یک شیوه معینی مورد استفاده قرار گیرند، موادی از قبیل جعبه ها، بلوک ها ، آب، شن، دیگچه و طشت، و برخی مواد هنری، می تواند به صورت  خیالی نیز استفاده شوند. به بچه خود نگویید که با این مواد چیکار کنند، چگونه انجام دهند یا در آخر باید چه چیزی را درست کنند. اجازه دهید که کنجکاوی بچه گانه وی، او را راهنمایی کند.

منبع : روش هایی برای پرورش دادن حس کنجکاوی کودکان

افسردگی پس از زایمان یک اتفاقی شیرین اما احساسی تلخ!

تشخیص و دلایل افسردگی پس از زایمان و راهکارهای مقابله با آن را مطالعه کنید. زمان مطالعه ۶ دقیقه

ما معمولا افسردگی و غم را با اتفاقات و تجربیات تلخ همراه می دانیم.

از دست دادن فرزند، طلاق و جدایی از همسر، خیانت، ورشکستگی مالی، شکست عشقی و اتفاقاتی از این دست عناوینی معمول و معقول برای رخ دادن افسردگی می باشد.

اما افسردگی  پس از زایمان! چیزی که با معادلات ذهنی ما جور در نمی آید…

نه اشتباه نکنید افسردگی پس از زایمان به دلیل زایمان های تلخ یا در پی بچه دار شدن ناخواسته و اجباری یا حتی با خبرشدن از داشتن نوزادی ناقص و مشکل دار نمی باشد…

اتفاقی فرخنده با تولد نوزادی خواستنی که منجر به احساس ناخواستنی و غم در دل مادر می شود. احساسی که مادر حتی از بیانش ممکن است احساس نگرانی و عذاب وجدان بکند.

تفاوت احساس غم با افسردگی پس از زایمان ؟

درصد بالایی از زنان ( حدود ۸۰ درصد ) به دلیل تغییرات هورمونی  بعد از زایمان دچار یک دوره خفیف و کوتاه مدت غم می شوند که به آن غمگینی پس از زایمان می گویند.

از این میان تنها عده کمی (حدود ۱۰ درصد یعنی تقریبا از هر ۱۰۰ زن ۱۰ نفر ) دچار اختلال افسردگی پس از زایمان می شوند.

درواقع برخلاف غمگینی پس از زایمان که خفیف اما شایع می باشد، افسردگی پس از زایمان چندان شیوع بالایی ندارد.

تفاوت بین غم و اندوه شایع پس از زایمان با اختلال افسردگی پس از زایمان در شدید بودن نشانه ها و همچنین طولانی تر بودن این دوره می باشد.

در غمگینی پس از زایمان نشانه های غم و بی قراری یا گریه کردن با احساسات مثبت و شادمانه متداخل است و نشانه ها که در خلال ۱۰ روز پس از زایمان  رخ داده، معمولا  خود به خود از بین می روند.

در افسردگی پس از زایمان ، نشانه ها در خلال یک ماه پس از وضع حمل آغاز می شود و حتی می تواند تا ۶ ماه بعد  نیز ظهورش به تعویق بیفتد.

نشانه های افسردگی پس از زایمان چیست؟

  • حس غمگینی، دلمردگی ، ناامیدی
  • احساس گناه و سرزنش خود
  • حس بی ارزشی
  • گریه کردن بیش از حد
  • حس رنجیدگی و خشم و اضطراب
  • دشواری در خوابیدن و یا پرخوابی مفرط
  • بی علاقگی به داشتن رابطه جنسی
  • تغییر اشتها ( بیش از حد خوردن یا به اندازه کافی نخوردن )
  • حس رخوت، بی حالی، خستگی زیاد
  • افکار منفی درمورد خود ، دنیای اطراف و دیگران و نیز آینده
  • انتقاد از خود: من مادر بدرد نخوری هستم و…
  • دلواپس بودن، مشکل در تصمیم گیری و قدرت تمرکز
  • اجتناب از روابط اجتماعی با دیگران و میل به تنهایی
  • جر و بحث بیشتر با دیگران، به تعویق انداختن کارها…

دلایل افسردگی بعد از زایمان را بدانید

تحقیقات نشان می دهد که مجموعه ای از عوامل می تواند در ایجاد این نشانه ها دخیل باشند.

تغیرات هورمونی منحصر به فردی که در میزان استروژن و پروژسترون مادر پس از زایمان رخ می دهد می تواند یک علت مهم در کنار سایر عوامل باشد.

عوامل مهم محیطی ، عاطفی، و ژنتیکی نیز در این اختلال تاثیرگذار می باشند.

محرومیت از خواب، بی خوابی های مداوم، خستگی جسمانی پس از زایمان، نگرانی از سازگار کردن خود نسبت به شرایط جدید و بزرگ کردن و مراقبت فرزند، نداشتن حمایت عاطفی و محبت و عشق کافی در کنار تغییرات هورمونی، مهم می باشد.

همچنین مادرانی که سابقه این اختلال را در خانواده خود دارند، یا سابقه افسردگی قبل از زایمان داشته اند، نسبت احتمال شان به این اختلال بیشتر می باشد.

جالب است بدانید نگرانی در مورد بهم ریختن اندام و فاصله گرفتن از ملاک های ایده ال زیبایی جسمانی موضوعی است که در ذهن بسیاری از مادران باعث تشویش و نگرانی شان می شود.

مشکلات مالی، مشکلات عاطفی با همسر، مشکل در شیر دادن و مراقبت از نوزاد، بارداری بدون برنامه ریزی یا ناخواسته، مشکلات سلامتی نوزاد تازه متولد شده نیز در این بین نقش دارند.

افسردگی پس از زایمان در پدر!!

گاهی اوقات نیز ممکن است تولد فرزند موجب افسردگی در پدران شود.

حدود سه الی شش ماه پس از تولد نوزاد، ممکن است  فضای بسیار شاد و مملو از هیجان خانه با افسردگی پدر ، تغییر کند اتفاقی که برای آن دلیل شناخته شده ای نباشد.

کم خوابی و همکاری و مراقبت پدر در جریان ماه های اول زایمان همسر، شرایط پرفشار و استراحت ناکافی ، کم شدن از تفریحات و رابطه جنسی لذت بخش با همسر و حتی تغییرات هورمونی می تواند موضوع درگیر در این جریان می باشد.

افسردگی در پدران رابطه تنگاتنگی با افسردگی مادران دارد. به گونه ای که میزان شدت افسردگی یکی از والدین با احتمال بروز آن در والد دیگر رابطه نزدیکی دارد.

در مورد پدران نیز علایم افسردگی شامل خلق و عاطفه پایین، ناامیدی، احساس غم و اضطراب ، عصبانیت و خشم، احساس عدم لذت از کارها یا رابطه عاطفی، مشکل در به خواب رفتن و تغییر اشتها و… می باشد.

عواملی مانند بی کاری، ضعف در رابطه زناشویی، استرس و سطح اقتصادی – اجتماعی پایین، فقدان حمایت و داشتن سابقه بیماری های روانی نیز در افسردگی پدران دخیل اند.

درمان افسردگی بعد از زایمان چیست؟

اصلی ترین راهکار در مقابل افسردگی پس از زایمان و بهترین راه برای درمان آن کمک گرفتن از متخصص می باشد.

درصورتی که از تغییر روحیه و احساس منفی همسر خود آگاه شدید برای درمان او و همچنین کمک به خود و فرزند خود از هیچ تلاشی برای دریافت کمک حرفه ای روان شناس کوتاهی نکنید.

از افکار کمال گرایانه و سخت گیری بیش از حد نسبت به عالی بودن همه جزییات زندگی دست بردارید ، شرایط خود و موقتی بودن این مرحله را در نظر بگیرید.

نسبت به استراحت و خواب و تغذیه خود بی تفاوت نباشید. زمان هایی را برای آرامش خود اختصاص دهید.

فراموش نکنید که در کنار رفع نیازهای کودک خود ، شما و همسرتان نیز نیازهایی دارید که باید به آن توجه شود.

درمورد احساس خود با همسر یا مادر خود یا فردی نزدیک صحبت کنید و از مشغولیت ذهنی دایمی و سرزنش خود دست بکشید.

برای فعالیت های عملی در خانه و سایر موارد از دیگران کمک بگیرید.

ورزش کنید و از سلامت جسم خود غافل نشوید.

گفنگو و دوستی با افرادی که شرایط شما را دارند ( افرادی که حامله هستند و یا مانند شما تازه وضع حمل کردند) می تواند مفید باشد.

مثلا پیوستن به گروه تازه مادران در اینترنت و دیدن این که افراد زیادی با شما در این حالت اشتراک دارند برای تان جالب و کمک کننده خواهد بود.

احساس گناه نداشته باشید و خود را قضاوت نکنید

با خود مهربان باشید و بدانید داشتن احساس یا خلق منفی به معنای این نیست که شما مادر بدی هستید یا کودک خود را دوست ندارید.

کمی آرایش کنید، لباس ها ی شیک بپوشید، موسیقی گوش دهید و در کل به خودتان برسید و بدانید که این وضعیت دشوار تا همیشه پایدار نخواهد بود.

منبع : افسردگی پس از زایمان

اختلالات خوردن در نوجوانان

آیا در مورد اختلالات خوردن(Eating disorders) در نوجوان خود نگران هستید؟ اختلالات خوردن، از جمله بی اشتهایی عصبی در نوجوانان، پرخوری عصبی و اختلال پرخوری اختلالات روانی هستند که شامل اختلالات شدید در رفتار غذا خوردن می باشند.

نوجوان مبتلا به بی اشتهایی از ماندن در وزن طبیعی بدن خودداری می کند. فرد مبتلا به پرخوری عصبی، دوره‌های مکرر پرخوری و به دنبال آن رفتارهای اجباری مانند استفراغ یا استفاده از ملین‌ها برای دفع غذا از بدن دارد. پرخوری با پرخوری کنترل نشده مشخص می شود.

در این مقاله می توانید با موارد مرتبط با اختلالات خوردن، پیامدهای اختلالات خوردن و بهترین استراتژی ها برای پیشگیری و درمان آن آشنا شوید.

اختلالات خوردن در نوجوانان

اختلالات غذا خوردن می تواند تاثیری مخرب در نوجوانان بگذارد، مخصوصا دخترها بیش تر تحت تاثیر اختلالات خوردن قرار می گیرند.

برای کمک به شما در حمایت از کودک، علت های احتمالی اختلال خوردن را در کودک خود بشناسید و یاد بگیرید که چگونه با دختر یا پسر خود در مورد عادات غذایی سالم صحبت کنید.

بی اشتهایی عصبی از هر ۱۰۰ زن یک نفر را مبتلا می کند. نوجوانان مبتلا به بی اشتهایی از افزایش وزن می ترسند و حداقل ۱۵ درصد کمتر از وزن ایده آل خود هستند. آن ها بر این باورند که معیار اصلی ارزش تصویر بدنی آن هاست .

کارشناسان معتقدند بسیاری از دختران آمریکایی مبتلا به بولیمیا (bulimia nervosa) نوعی پرخوری عصبی هستند و این مشکل را مخفی نگه می دارند. پرخوری عصبی اغلب در اواخر نوجوانی و اوایل بزرگسالی شروع می شود. افراد مبتلا به بولیمیا چرخه هایی از خوردن مقادیر زیادی غذا را پشت سر می گذارند و به دنبال آن استفراغ، استفاده از ملین ها یا دیورتیک ها یا ساعت ها ورزش برای از بین بردن آن انجام می دهند.

نشانه های اختلالات خوردن در نوجوانان

  • فکر مداوم به وزن، غذا، کالری، کربوهیدرات، گرم چربی و رژیم غذایی
  • امتناع از خوردن برخی غذاها
  • به نظر می رسد از غذا خوردن در اطراف دیگران ناراحت است.
  • حذف وعده های غذایی یا مصرف وعده های غذایی در وعده های منظم
  • کناره گیری از دوستان و فعالیت های معمولی
  • رژیم مکرر
  • نگرانی شدید در مورد اندازه و شکل بدن
  • بررسی مکرر در آینه برای نقص های ظاهری
  • نوسانات خلقی شدید

چرا نوجوانان دچار اختلالات خوردن می شوند؟

اختلالات خوردن وضعیت های جدی هستند مرتبط با شرایط پایداری از خوردن فرد که تاثیرات منفی بر سلامتی و خلق فرد داشته و کارکرد او را در حوزه های مهم زندگی تحت تاثیر قرار می دهد.

شایع ترین اختلالات خوردن عبارتند از آنورکسیا یا بی اشتهایی روانی، پرخوری عصبی یا بولیمیا، و اختلال بینگه یا پرخوری افراطی.

علت دقیق اختلالات خوردن ناشناخته است.

با این وجود برخی عوامل ممکن است نوجوان را در معرض خطر قرار دهند از جمله:

فشار اجتماعی

فرهنگ عامه گرایش به تاکید بر لاغر بودن دارد.

به همین دلیل با مشاهده مدل های تبلیغاتی، نوجوانان حتی با یک وزن طبیعی نیز ممکن است تصور کنند که چاق هستند و بدن خود را چاق ادراک کنند.

این مسئله منجر به وسواس با موضوع کاهش وزن و رژیم گرفتن می شود.

فعالیت های مورد علاقه

برخی فعالیت ها که به لاغری ارزش می دهند ریسک اختلالات خوردن را افزایش می دهند، مانند مدلینگ لباس، یا ورزش های حرفه ای

عوامل فردی

فاکتورهای ژنتیکی یا زیستی ممکن است برخی نوجوانان را بیش از بقیه مستعد اختلالات خوردن سازند.

صفات شخصیت از جمله کمال گرایی، اضطراب نوجوان یا سخت گیری نیز ممکن است نقش مهمی داشته باشند.

پیامدهای اولیه اختلالات خوردن در نوجوانان

نشانه ها و علائم اختلالات خوردن بر اساس نوع اختلال متفاوت هستند.

نسبت به الگوهای خوردن و باورهایی که ممکن است نشان از رفتار ناسالم داشته باشند هوشیار باشید، هم چنین فشار همسالان که می تواند راه انداز اختلالات خوردن باشد.

برخی علائم هشدار دهنده در مورد اختلالات خوردن عبارتند از:

  • پس زدن وعده های غذایی، بهانه تراشی برای خوردن یا خوردن در خفا
  • تمرکز بیش از حد روی غذا خوردن
  • نگرانی مداوم و شکایت در مورد چاق شدن و اضافه وزن
  • وارسی مداوم در آیینه برای یافتن نقصی خاص
  • استفاده مداوم از ملین ها و قرص های تهوع آور
  • ورزش شدید
  • همواره بعد از وعده های غذایی یا در طول آنها به توالت می رود.
  • بیش از حد طبیعی غذا یا تنقلات می خورد
  • بعد از عادات خوردن ابراز ناراحتی، تنفر و یا گناه می کند.

فیزیکی

  • نوسانات قابل توجه وزن، هم به سمت بالا و هم پایین
  • گرفتگی معده، سایر مشکلات گوارشی (یبوست، رفلاکس اسید و غیره)
  • بی نظمی های قاعدگی، پریود نشدن یا فقط پریود شدن در حین استفاده از داروهای خاص
  • مشکلات تمرکز
  • سرگیجه، به ویژه هنگام ایستادن
  • غش یا سنکوپ
  • همیشه احساس سرما می کند.
  • مشکلات خواب
  • بریدگی و پینه در بالای مفاصل انگشتان (در نتیجه القای استفراغ)
  • مشکلات دندانی مانند فرسایش مینای دندان، حفره ها و حساسیت دندان
  • خشکی پوست و مو و شکنندگی ناخن ها
  • تورم در اطراف ناحیه غدد بزاقی
  • پوسیدگی یا تغییر رنگ دندان در اثر استفراغ
  • ضعف عضلانی
  • تورم پاها
  • اختلال در عملکرد سیستم ایمنی

درمان اختلال خوردن در نوجوانان

برای کمک به پیشگیری از اختلالات خوردن با دختر یا پسر خود در مورد اختلالات خوردن و تصویر بدن صحبت کنید.

این کار ساده ای نیست اما مهم است. برای شروع از روش های زیر استفاده کنید:

۱. عادات غذایی سالم را تشویق کنید.

با نوجوان خود در مورد اینکه چگونه رژیم غذایی بر سلامت، ظاهر و سطح انرژی او تاثیر می گذارد صحبت کنید.

هنگام گرسنگی او را تشویق کنید که غذا بخورید. عادت خوردن با یکدیگر را به عنوان خانواده داشته باشید.

۲. در مورد پیام رسانه ها بحث کنید.

تمامی رسانه ها اعم از برنامه های تلویزیونی، فیلم ها، وبسایت ها ممکن است حاوی این پیام باشد برای نوجوان که نوع خاصی از اندام قابل قبول است.

نوجوان را تشویق کنید که با شما در مورد برداشت خود از این برنامه ها گفتگو کند و نظرات را به اشتراک بگذارید، به خصوص درمورد برخی وب سایت ها که آنورکسیا(بی اشتهایی عصبی ) را بیشتر به عنوان یک الگوی زندگی معرفی می کنند تا یک اختلال روانی.

۳. یک تصویر از بدن سالم ایجاد کنید.

با نوجوان در مورد تصویر بدنش صحبت کنید، و به او اطمینان دهید که بدن سالم می تواند در افراد مختلف متفاوت باشد.

اجازه ندهید که در خانه در مورد اندام افراد دیگر از جک یا شوخی های دیگر استفاده شود.

هم چنین از اظهار نظر در مورد دیگران بر اساس ظاهر فیزیکیشان خودداری کنید.

۴.پرورش عزت نفس

به دستاوردهای نوجوان خود احترام بگذارید، و از اهدافش حمایت کنید.

به صحبت های نوجوان خود گوش کنید.

به دنبال ویژگی های مثبت در نوجوان خود باشید، مانند کنجکاوی، بخشش، شوخ طبعی. به او یادآوری کنید که عشق و پذیرش شما بی قید و شرط است نه بر اساس ظاهر یا وزن او.

۵.در مورد خطرات رژیم گرفتن و خوردن هیجانی با او صحبت کنید.

توضیح دهید که رژیم گرفتن می تواند به تغذیه نوجوان آسیب بزند.

توضیح دهید که رژیم های غذایی می تواند باعث به خطر افتادن تغذیه، رشد و سلامتی نوجوان شما شود ، همچنین منجر به پیشرفت پرخوری افراطی در طول زمان می شود.

به او تذکر دهید که خوردن یا کنترل رژیم غذایی روش سالمی برای مقابله با هیجان ها نیست.

در عوض، او را تشویق کنید که در مورد مشکل خود با یک دوست یا مشاور صحبت کند.

علاوه بر همه اینها به یاد داشته باشید که خود شما باید الگوی کاملی در غذا خوردن باشید.

اگر به طور مدام در رژیم هستید، برای مقابله با هیجان ها و در هنگام عصبی شدن به خوردن روی می آورید، تغییر دادن این رفتارها در نوجوان و تشویق عادات غذایی و رژیم مناسب سخت خواهد شد.

در عوض گزینه های مناسب را برای شیوه زندگی خود انتخاب کنید و به بدن خود افتخار کنید.

منبع : اختلالات خوردن در نوجوانان

راهکارهای طلایی درمان اختلال پرخاشگری

راهکارهای طلایی درمان اختلال پرخاشگری و آسیب ها و باورهای غلط در مورد آن بیان شده است.

معنی پرخاشگری چیست و با آن چه کنیم؟

پرخاشگری به رفتاری اطلاق می شود که هدف آن آسیب رساندن به دیگران است.

همه ی ما تا حدودی با پرخاشگری چه از جانب خود و چه دیگری، آشنا بوده ایم.

معمولا آن چه که به همراه این مفهوم در ذهن ما تداعی می گردد، آسیب ها و خسارت هایی است که فرد مقابل تجربه می کند.

اما این آسیب ها فقط شامل محیط یا فرد مقابل نبوده و شخص پرخاشگر نیز از پیامد های مخرب و آسیب رسان رفتار خود مصونیت ندارد.

این موضوع را افراد پرخاشگری که خود رفتار آسیب رسان داشته، اعتراف نموده اند که از رفتار خود پشیمان و آسیب دیده اند.

پرخاشگری نه فقط در انسان بلکه در میان حیوانات نیز به وفور دیده می شود که تا حدودی ضامن بقای آن هاست( جهت تصاحب قلمرو، شکار و…).

علی رغم این که خشم در وجود همه ی ما قرار دارد و در موقعیت های خاص نیز سودمند است، آن چه که برای بشر دردسر ساز می شود، نبود مهارت های مدیریت و کنترل خشم و پرخاشگری است.

پرخاشگری تا حد زیادی تحت تاثیر یادگیری قرار دارد بخصوص محیط های خانوادگی و اجتماعی که در آن پرخاشگری به وفور مشاهده و آموخته می شود.

پرخاشگری طیف گسترده ای از رفتارهای آسیب رسان ساده تا مجموعه ای رفتارهای یک یا چند نفره را شامل می شود.

مثلا بی توجهی یا پاسخ سلام را ندادن تا توهین و زد و خوردهای جسمانی گروهی در طبقه ی رفتار پرخاشگرانه جای می گیرند.

اختلال پرخاشگری در سنین مختلف

بعد بررسی گروه سنی به راه های درمان اختلال پرخاشگری مراجعه کنید.

پرخاشگری در دو سال اول زندگی

اگرچه خشم در کودکان مانند خشم در بزرگسالان نیست اما جالب است بدانید که تحقیقات نشان داده اند که کودکان در پایان اولین سال زندگی خود خشم را درک و ابراز می کنند.

رفتار پرخاشگرانه یک کودک ممکن است شامل پرت کردن و هل دادن یا ضربه زدن باشد!

با افزایش سن این موضوع شکل واضح تر و شدید تری به خود می گیرد، به عنوان مثال وقتی چیزی را از دست یک کودک دوساله می گیرید ممکن است رفتار توام با خشم و ناراحتی از خود نشان دهد.

پرخاشگری در دورران پیش دبستانی

با افزایش تعامل با خواهر برادر ها و همسالان در این دوره، شاهد افزایش رفتار پرخاشگرانه کودک خواهیم بود.

در این مرحله بخصوص پرخاشگری وسیله ای (به دست آوردن یک وسیله از طریق پرخاشگری) بیشتر دیده می شود.

با افزایش سن کودک پرخاشگری از حالت جسمانی به  پرخاشگری کلامی تمایل پیدا می کند.

پرخاشگری در کودکان دبستانی

در این سن که همه تا حدودی کنترل پرخاشگری جسمانی را آموخته اند، همچنان از سایر روش های پرخاشگرانه استفاده می کنند.

برای درمان اختلال پرخاشگری به انتها نوشته مراجعه کنید.

پرخاشگری در دوران بلوغ

در این دوره که قلدری یک مشکل رایج آن در هر دو جنس است پرخاشگری اغلب با افراد صاحب قدرت بخصوص والدین دیده می شود.

برخی نوجوانان نیز برای دست یابی به اهداف خود از روش پرخاشگرانه به عنوان یک روش کاربردی جهت تسلیم دیگران استفاده می کنند که این تا حد زیادی به تربیت و جو حاکم در خانواده و یادگیری فرد بستگی دارد.

باورهای غلط در مورد پرخاشگری چیست؟

باورهای نادرستی در مورد پرخاشگری وجود دارد که باعث ادامه یافتن یا افزایش چنین رفتاری می گردد، شامل:

۱_ تخلیه خشم لازم و ضروری است

خیلی ها فکر می کنند که تخلیه کردن خشم با رفتار پرخاشگرانه اقدامی ضروری و در جهت سلامتی شان است.

اگرچه در موارد خاص مثلا با توصیه روانشناس، فرد به انجام رفتارهایی سازنده مثلا ورزش جهت تخلیه انرژی و خشم می پردازد،

اما به طور کلی تخلیه خشم و ابراز پرخاشگری در زندگی روزمره چیزی جز افزایش خشم و مشکلات ناشی از آن را در پی ندارد.

۲_ واکنش و رفتار پرخاشگرانه، در زمان عصبانیت و خشم غریزی و غیرقابل کنترل است:

طبق این باور، پرخاشگری رفتاری ذاتی و ریشه در وراثت ما داشته که نمی توان از پس آن برآمد،

برعکس این باور رایج، اکثر رفتارهای ما آموختنی و بر اثر یادگیری بوده، در نتیجه چنین باوری صرفا جهت توجیه و سلب مسئولیت فرد پرخاشگر است.

۳_ در شرایط ناکامی و ناراحتی، نشان دادن رفتار پرخاشگرانه رفتاری طبیعی است

اگرچه در مواقعی که دچار سردرگمی، ناکامی و ناراحتی می شویم، به احتمال بسیار بالاتری به رفتار پرخاشگرانه تمایل داریم،

اما این موضوع که در چنین شرایطی چه واکنشی از خود نشان بدهیم، تا حد زیادی به یادگیری های گذشته بخصوص نوع تعبیر و تفسیر ما از موقعیت بستگی دارد.

مثلا وقتی پشت ترافیکی سنگین قرار گرفته اید این که رفتار پرخاشگرانه نشان دهید یا شروع به گوش دادن رادیو نموده و صبر پیشه کنید بستگی به تفسیر شما از این واقعه دارد.

آسیب های پرخاشگری

با توجه به تعریف و ماهیت پرخاشگری به عنوان رفتار آسیب رسان به دیگری، می تواند  پیامد های پرخاشگری به فرد پرخاشگر را به شرح زیر بیان نمود:

۱_ پرخاشگری باعث از دست دادن میزان قابل توجهی از نیروی فکری و ذهنی فرد پرخاشگر می شود:

پرخاشگری باعث درگیری ذهنی و فکری شدید نه تنها در زمان بروز پرخاشگری، بلکه تا مدت ها بعد از اقدام به اعمال خشونت آمیز می گردد.

مسلما فردی که بخش قابل توجهی از نیروی فکری خود را صرف پرخاشگری نموده، در بقیه امور از ظرفیت ذهنی کمتری برخوردار است.

این موضوع بخصوص در افرادی که به میزان قابل توجهی رفتار خشونت آمیز از خود نشان می دهند، بارزتر است.

۲_ پرخاشگری پرخاشگری می آورد:

پرخاشگری باعث برانگیخته شدن پرخاشگری متقابل و اقدام های مشابه جهت مقابله به مثل و دفاع می گردد، مگر این که فرد مقابل در موضع ضعف قرار داشته باشد.

همچنین در صورتی که فرد پرخاشگر با پرخاشگری متقابل مواجه نگردد، نگرانی از اقدام مشابه باعث صرف انرژی فکری و ذهنی وی می شود.

در واقع فردی که پرخاشگری تولید می کند، در نهایت خود به عنوان مصرف کننده ی پرخاشگری خودش است.

۳_ خاطره ها و آثار به جا مانده از پرخاشگری

از آن جایی که پرخاشگری یک رفتار خام، ناپخته و مرتبط با مراحل رشدی پایین تر است،

فرد بعد از آگاهی یا رشد معنوی و ذهنی و اخلاقی، با یادآوری پرخاشگری یا مشاهده ی آسیب ناشی از اعمال خود (بخصوص پرخاشگری مداوم یا شدید در گذشته )، احساس پشیمانی رنجش و ناراحتی خواهد داشت.

راههای طلایی درمان اختلال پرخاشگری

۱_ پرخاشگری با افزایش آگاهی، شناخت و تمرین، کاهش می یابد:

با توجه به عوارض مخرب پرخاشگری در زندگی خود و دیگران، می توان با مطالعه کتاب های خودیاری، شرکت در دوره های آموزشی، الگوبرداری از افراد فرهیخته و متشخص و در کل فعال بودن جهت یادگیری بر این عادت ناسالم غلبه نمود.

بنابراین داشتن انگیزه و دغدغه ی تغییر جهت رفتار رشد یافته و بالغانه، مسلما به صورت تدریجی و با ممارست نتیجه بخش خواهد بود.

همچنین به خود یادآور شویم که همه ی افرادی که به صورت پخته و سالم رفتار می کنند، نه به صورت ذاتی، بلکه این مهارت را هرچند به سختی اما با تلاش خود فرا گرفته اند.

۲_ به سایر عوامل در بروز رفتار پرخاشگرانه دقت کنیم

دیگر راه درمان اختلال پرخاشگری:

مسلما برخورد افراد در موقعیت ناکامی و فشار متفاوت بوده و این که فردی در چنین موقعیت پر فشاری دست به رفتار پرخاشگرانه بزند یا نه، به عوامل متعددی بستگی دارد که باید به آن توجه و رسیدگی نمود.

به عنوان مثال، خستگی جسمانی زیاد و کم خوابی در تحریک پذیری و بی صبری مان و در نتیجه افزایش احتمال بروز رفتار پرخاشگرانه نقش دارد.

۳_ از تماشای صحنه ها و فیلم های خشونت آمیز همچنین تعامل با افراد پرخاشگر پرهیز کنیم.

۴_ خود را به عنوان فردی ملایم همراه با رفتاری پخته و بالغ تصور کنیم:

داشتن تصویر ذهنی و رفتاری حتی ظاهرانه به مرور باعث درونی شدن و شکل گیری همان رفتار در شخصیت ما می شود.

۵_ هنگام خشم، از محیط فاصله بگیرید و تصمیم گیری را برای زمان بعد موکول کنید.

منبع : راهکارهای طلایی درمان اختلال پرخاشگری

۳۱ علائم افسردگی در نوجوان

علائم افسردگی در نوجوان، علائم افسردگی در نوجوانان پسر، درمان افسردگی نوجوانان. شایع ترین علائم افسردگی به صورت مستقیم با علایم افسردگی اساسی در ارتباط نیستند اما بسیار شبیه این علایم هستند. اما اگر تعدادی  از ویژگی های زیر در یک نوجوان مشاهده شود، این احتمال وجود دارد که به افسردگی اساسی مبتلا باشد.

علائم افسردگی در نوجوان

۱. احساس اندوه، گریه کردن و بغض مداوم

نوجوانان ممکن است اندوه شدید خود را بوسیله ی کارهای مانند پوشیدن لباس های سیاه، نوشتن اشعار غمناک، یا شیفتگی به موسیقی هایی با مضمون های پوچی گرایی، ابراز کنند. ممکن است بدون هیچ دلیل مشخصی گریه کنند.

۲. نا امیدی و درماندگی

نوجوان ممکن است احساس کند زندگی ارزش زندگی کردن یا حتی ارزش تلاش برای حفظ ظاهر مناسب و نظافت فردی را ندارد. آن ها ممکن است باور داشته باشند که یک وضعیت منفی هرگز تغییر نخواهد کرد و به آینده ی خود بدبین شوند.

۳. کاهش علاقه به فعالیت ها، یا ناتوانی در لذت بردن از فعالیت هایی که قبلا از انجام آنها لذت می بردند.

نوجوان ممکن است نسبت به مسائل بی تفاوت شده و از کلوب ها، ورزش، و دیگر فعالیت هایی که زمانی از انجام آنها لذت می برده است فاصله بگیرد. هیچ کدام از آنها دیگر برای نوجوان افسرده جذابیتی ندارند.

۴. خستگی مداوم و بی انرژی بودن

یکی از علائم افسردگی در نوجوان با نداشتن انگیزه و انرژی در غیبت در کلاس ها و نرفتن به مدرسه نمود پیدا می کند. در اینجا می توان کاهش معدل نمرات مدرسه را ناشی از کاهش تمرکز و توان ذهنی دانست.

۵. انزوای اجتماعی، ضعف در برقراری ارتباط

ارتباط او با خانواده و دوستان کمرنگ می شود. نوجوان ممکن است از حظور در دورهمی های خانوادگی و مراسم ها اجتناب کند. نواجوانی که پیش از این زمان زیادی را با دوستان خود می گذراند، اکنون ممکن است بیشتر زمان خود را در تنهایی و بدون انجام فعالیت خاصی بگذرانند. نوجوان ممکن است دیگر نخواهد احساسات خود را با دیگران در میان بگذارد، و باور داشته باشد که در این دنیا تنها است و هیچ کسی وجود ندارد که به حرف های او گوش دهد و یا حتی به او اهمیت دهد.

۶. اعتماد به نفس پایین و احساس گناه

نوجوان ممکن است برای رویدادهای منفی به دنبال مقصر بگردد. آنها ممکن است احساس شکست کنند و در مورد توانایی ها و ارزشمندی خود دیدگاهی منفی پیدا کنند. ممکن است احساس کنند که به اندازه ی کافی کارآمد و توانمند نیستند.

۷. حساسیت بسیار بالا در قبال احساس طردشدن یا شکست

با اعتقاد به این که فردی بی ارزش هستند، نوجوانان افسرده با مواجه شدن با هرگونه طرد شدگی و یا احساس عدم موفقیت حتی به میزان بیشتری افسرده می شوند.

۸. ضعف در برقراری ارتباط با دیگران

نوجوان ممکن است ناگهان انگیزه خود را برای حفظ روابط دوستانه خود از دست داده و از دیدن دوستان و صحبت کردن با آن ها دست بکشد.

۹. شکایت مکرر از بیماری های جسمی، مانند سردرد و ناراحتی معده

نوجوان ممکن است از سرگیجه، حالت تهوع، و کمردرد شکایت کند. ازدیگر ناراحتی های جسمی شایع می توان سردرد، درد معده، استفراغ، و مشکلات عادات ماهیانه را برشمرد.

۱۰. غیبت های مکرر از مدرسه یا عملکرد ضعیف در فعالیت های مدرسه

این امکان وجود دارد که کودکان و نوجوانانی که در خانه یا مدرسه مشکل ساز هستند، از افسردگی رنج ببرند اما خود متوجه آن نباشند. زیرا ممکن است کودک تمام اوقات به نظر اندوه گین و غمگین نرسد و والدین و معلمان هرگز متوجه نشوند که این رفتارهای مشکل ساز او ناشی از افسردگی است.

۱۱.  تمرکز پایین

نوجوان ممکن است در تمرکز برروی اموری همچون فعالیت ها و تکالیف مدرسه، پیگیری و ادامه ی یک گفتگو، یا حتی تماشای تلویزیون با مشکل مواجه شود.

۱۲. تغییر عمده در وعده های غذایی یا برنامه ی خواب

اختلال در خواب ممکن است به صورت تماشای تلویزیون در تمام طول شب، دشواری در برخواستن از رخت خواب برای رفتن به مدرسه، یا خوابیدن در طول روز بروز پیدا کند. از دست دادن اشتها می تواند منجربه آنورکسیا (بی اشتهایی عصبی) یا بولیمیا (پرخوری عصبی) شود. پرخوری می تواند منجر به افزایش وزن و چاقی شود.

۱۳. صحبت در مورد فرار از خانه و یا اقدام به این کار

فرار از خانه در واقع فریادی است برای درخواست کمک و علائم افسردگی در نوجوان می باشد که باید به آن دقت شود. بسیاری از والدین ممکن است تازه در این زمان متوجه شوند که فرزند آنها دچار مشکل شده است و نیاز به کمک دارد.

۱۴. صحبت در مورد اقدام به خود کشی یا صدمه زدن به خود

این امکان وجود دارد که نوجوان افسرده از خودکشی حرف بزند و این که آرزو می کند مرده باشد. کودکان و نوجوانان افسرده به میزان بیشتری در معرض خطر اقدام به خود کشی هستند. اگر از کودک و یا نوجوانی شنیدید که: “می خواهم خود را بکشم”، یا ” من خودکشی می کنم”، همیشه این حرف او را جدی بگیرید و نظر یک روانشناس کودک و نوجوان یا دیگر متخصصان سلامت روانی را در این باره جویا شوید. برای تماس با متخصصین ما کلیک کنید.

۱۵. مشکل در تمرکز یا به خاطر سپردن

شواهدی وجود دارد که نشان می دهد افرادی که افسرده هستند با مشکلات حافظه و تمرکز دست و پنجه نرم می کنند. این می تواند همه چیز را از محل کار، مدرسه، تا کارهای ساده روزمره تحت تاثیر قرار دهد.

۱۶.عزت نفس پایین

یکی از علائم افسردگی در نوجوان، اعتماد به نفس پایین است. با افسردگی، نوجوانان اغلب خود را شکست خورده و بی ارزش می دانند. این چرخه افسردگی را عمیق تر می کند و در صورت عدم توجه می تواند منجر به پیامدهای نگران کننده و دائمی شود.

پیشنهاد مشاور: تمام علائم افسردگی در نوجوانان دختر که باید بدانید

۱۷. کاهش عملکرد مدرسه

افسردگی می تواند حضور در مدرسه را بسیار دشوارتر کند و  اراده فرد را برای تکمیل تکالیف مدرسه تحت تأثیر قرار دهد و منجر به شکست در مدرسه شود.

۱۸. حساسیت نسبت به طرد یا شکست خوردن

کسی که در حال حاضر با مشکلات افسردگی و خود انگاره دست و پنجه نرم می کند، کمتر احتمال دارد که خود را در موقعیتی قرار دهد که با طرد شدن یا شکست مواجه شود. علاوه بر این، اگر فرد افسرده شکست را تجربه کند، ممکن است چرخه افسردگی شرایط او را بدتر سازد.

۱۹. کاهش تحرک فیزیکی

یکی از علائم افسردگی در نوجوان این است که بیدار شدن و رویارویی با روز مانند یک چالش غیرقابل حل به نظر برسد. به همین دلیل، افسردگی اغلب می تواند منجر به کاهش کلی حرکت فیزیکی و ورزش شود.

۲۰. افزایش درگیری با خانواده و دوستان

افسردگی می تواند تقریباً هر بخش از زندگی روزمره را تحت تأثیر قرار دهد. یکی از زمینه هایی که اغلب به دلیل افسردگی آسیب می بیند، روابط با خانواده یا دوستان است.

۲۱.  نشخوار فکری

نگرانی بیش از حد و فرآیندهای فکری برای افرادی که افسرده هستند رایج است. فکر کردن بیش از حد از طریق این افکار اغلب منفی می تواند مضر باشد و باعث می شود که در گذشته گیر کند.

۲۲. احساس بی ارزشی، حقارت، یا گناه

احساس بی ارزشی، حقارت یا گناه برای فردی که افسردگی را تجربه می کند، رایج است. این احساسات اغلب طاقت فرسا هستند و می توانند مانع از داشتن کیفیت زندگی عادی افراد شوند.

۲۳. خستگی و از دست دادن انرژی

فردی که افسرده است اغلب گزارش می دهد که برای انجام کارها خیلی خسته است و انرژی لازم برای این فعالیت ها را ندارد. این خستگی در واقع نشانه افسردگی و نشانه مشخصی از یک مشکل عمیق تر است که ممکن است در آینده شدید تر شود.

۲۴. خودآزاری

خودآزاری یک علامت نگران کننده از مشکل عمیق تر سلامت روان است. نوجوانانی که با آسیب رساندن به خود دست و پنجه نرم می کنند معمولاً با افسردگی یا اضطراب عمیق دست و پنجه نرم می کنند، نیاز به درمان فوری دارند و باید به روانپزشک مراجعه کنید تا تحت درمان قرار بگیرند.

۲۵. مشکلات گوارشی

محققان دریافته‌اند افرادی که مشکلات سلامت روان مانند افسردگی و اضطراب نوجوان را تجربه می‌کنند، ممکن است ناراحتی روده را تجربه کنند. این ناراحتی معمولاً به دلیل افزایش التهاب در آن ناحیه از بدن ایجاد می شود.

علائم افسردگی در نوجوانان پسر

  1. شکایات مکرر از دردهای غیر قابل توضیح
  2. کاهش قابل توجه وزن در صورت عدم رژیم غذایی یا افزایش وزن
  3. بی خوابی یا خواب زیاد
  4. توجه کمتر به بهداشت شخصی یا ظاهر
  5. خشم و پرخاشگری
  6. تحریک پذیری
  7. دردهای غیر قابل توضیح
  8. سردرد و معده درد از علائم افسردگی در نوجوان می باشد.
  9.  حساس شدن
  10. کناره گیری اجتماعی
  11. اعتیاد به فناوری یا اعتیاد به تلفن
  12. رفتار مخرب یا مخاطره آمیز
  13. استفاده از الکل یا مواد مخدر
  14. استفاده بیش از حد از فناوری 

در شرایط خاص افسردگی نوجوان می تواند باعث موارد زیر شود:

  1. رفتارهای پرخطر
  2. آزمایش مواد مخدر و الکل
  3. فرار از خانه
  4. رد شدن از کلاس یا حضور ضعیف در مدرسه
  5. نمرات ضعیف
  6. کشیدن سیگار

سخن گفتن در مورد مرگ معمولا برای افراد آزار دهنده است. اما گفت و گو با نوجوان در مورد افسردگی و فکر خود کشی او می تواند مفید باشد. به جای آنکه بخواهید به اصطلاح او را “سر عقل” بیاورید، با این سوالات می توانید به او این اطمینان را بدهید که کسی وجود دارد  که به مشکل او اهمیت می دهد و به نوجوان فرصت می دهید تا از مشکلات خود سخن بگوید.

درمان افسردگی نوجوانان

درمان افسردگی نوجوانان دست و پنجه نرم می کنند می تواند به اشکال مختلف باشد. یکی از اولین و بهترین گزینه های درمانی گفتگو درمانی است که معمولاً درمان شناختی رفتاری است.

اگر فرزند شما با افسردگی دست و پنجه نرم می کند و علائم افسردگی در نوجوان را نشان می دهد ممکن است زمان آن فرا رسیده باشد که از مشاور کمک بگیرید. افسردگی یک وضعیت جدی است و بهتر است زودتر آن را درمان کنید. با حمایت و مشاوره صحیح، فرزند شما می توانند بر افسردگی غلبه کنند و منتظر آینده ای روشن تر باشند.

منبع : ۳۱ علائم افسردگی در نوجوان

اختلالات روان پریشی (سایکوز)

اختلالات روان پریشی (سایکوز)

اختلال روان پریشی جزء بیماری های های شدید است و مغز را تحت تاثیر قرار می دهد و عملکرد مغز را مختل می کند.

نشانه های اختلال روان پریشی در همه به صورت یکسان نیست و از فردی به فرد دیگر متفاوت است ولی ویژگی اصلی اختلال روان پریشی قطع ارتباط با واقیعت است.

فرد مبتلا به اختلال روان پریشی نمی تواند با واقیعت تماس برقرار کند وممکن است چیزهایی را ببیند یا صداهایی را بشنود که دیگران آن ها را تجربه نمی کنند.

فردی که به اختلال روان پریشی مبتلا است معمولا این عقیده را دارد که دیگران آن ها را درک نمی کنند.

این اختلالات باعث می شوند که افراد فاقد توانایی لازم برای فکر کردن باشند و همچنین در قضاوت صحیح، دادن پاسخ های هیجانی مناسب، برقراری ارتباط موثر و رفتار کردن به صورت مناسب مشکل داشته باشند.

به همین دلیل این افراد در رفع کردن نیازهای روزانه ی خودشان ناتوان هستند و همچنین عملکرد شغلی و اجتماعی و تحصیلی این افراد نیز تحت تاثیر قرار می گیرد.

در صورت درمان نشدن احتمال عوارض این اختلال بسیار بیشتر است.

در وضعیت حاد احتمال آسیب زدن به خود یا یگران نیز وجود دارد.

این افراد چون متوهم هستند و افکاری در تضاد با واقیعت دارند، تمایل به جمع گریزی پیدا می کنند و انگیزه هایشان در زندگی محدود و اندک می شود.

ویژگی های عمده اختلالات روان پریشی

  • توهم (هالوسینیشن)
  • هذیان ( ایلوژن)

توهم

افرادی که دارای نشانه های سایکوز یا روان پریشی هستند معمولا در حواس پنج گانه ی خود نابهنجاری هایی را تجربه می کنند، مثلا چیز هایی را تصور می کنند که وجود خارجی ندارند.

توهم ها (هالوسینیشن ها) ممکن است در همه ی حواس روی دهند ولی رایج ترین آن ها توهم شنیداری است که در ۷۰ درصد افراد سایکوز یا روان پریش مشاهده می شود.

توهم های شنیداری معمولا به صورت صداهای بیرونی هستند که به فرد دستور می دهند کاری را انجام دهد، دو یا چند صدا هستند که با هم حرف می زنند، یا فرد صدای یک نفر را می شنود که در حال حرف زدن درباره ی افکار اوست.

بعد از توهم های شنیداری، توهم های دیداری رایجترین هستند.

توهم های دیداری ممکن است حالت عام داشته باشند، مثلا فرد، رنگ ها، شکل ها یا انسان هایی را ببیند که وجود خارجی ندارند، یا ممکن است خاص باشند.

یعنی فرد، یک انسان خاص و مشخص را ببیند که حضور دارد (مثلا، همسر یا پدر)، در حالی که او کیلومترها دورتر است یا فوت کرده است.

انواع دیگر توهم

  • توهم حسی یا جسمی (احساس خارش یا سوزش در بدن)
  • توهم چشایی ( غیر عادی حس کردن طعم غذا)
  • توهم بویایی (چیزی در حال سوختن نیست ولی فرد گزارش بوی سوختگی می دهد).

هذیان (دیلوژن)

هذیان ها عبارتند از باورهای راسخ اما غلط که معمولا بصورت سوء تفسیر ادراک های ذهنی یا تجربه ها جلوه می کنند.

حدود ۷۵ درصد کسانی که به علت اختلالات سایکوز بستری می شوند، هذیان (دیلوژن) دارند.

بعضی از هذیان ها آشکارا عجیب به نظر می رسند (مثلا، فرد فکر میکند که همه ی اعضای داخلی بدنش را بیرون آورده اند و اعضای یک نفر دیگر را به جای آنها گذاشته اند).

بعضی دیگر عجیب به نظر نمی رسند (مثلا، این باور که فرد فکر می کند دائما تحت نظارت پلیس است).

صرف نظر از میزان عجیب غریب بودن دیلوژن، افراد مبتلا به آن، برای تایید دیلوژن خود، همیشه می توانند منطق و دلایلی ارائه دهند، هرچند خود باور آشکارا عجیب به نظر می رسد.

انواع هذیان

  • هذیان تعقیب و آزار: فرد فکر می کند دیگران در تعقیب آن هستند وجاسوسی اش را می کنند و او در خطر است.
  • هذیان عظمت و خود بزرگ بینی: فرد فکر می کند فردی مشهور یا قدرتمند است (مثلا رئیس جمهور، پیامبر).
  • هذیان کنترل: فرد فکر می کند افکار، احساسات و اعمالش تحت کنترل نیروهای خارجی است (مثلا موجودات فضایی یا فوق طبیعی).
  • هذیان به خود گرفتن: فرد فکر می کند رویدادهای خارجی مستقل و بی طرف، مشخصا به آن اشاره دارد (مثلا فکر می کنند گویندگان رادیو و تلویزیون درباره ی آن حرف می زنند).
  • هذیان کاپگراس: فرد فکر می کند یکی از آشنایانش با یک نفر دیگر و مشابه او تعویض شده و این فرد، خود او نیست.
  • هذیان کاتراد: فرد فکر می کند که مرده است.
  • هذیان پخش افکار: فرد فکر می کند افکارش پخش می شود و دیگران می توانند آنها را بشنوند.
  • هذیان درج افکار: فرد قویا باور دارد دیگران یا نیروهای غیبی افکاری را در سر او می کارند.
  • هذیان برداشت افکار: فرد فکر می کند که یک قدرت یا یک فرد خارجی افکار او را از ذهنش بیرون می کشد.
  • هذیان نیست انگاری: فرد فکر می کند جنبه ای از دنیا یا خود او دیگر وجود ندارد، مثلا فکر کند دنیا وجود خارجی ندارد یا ممکن است فکر کند دست ندارد، قلب ندارد.
  • هذیان جسمی یا سوماتیک: فرد فکر می کند بدنش بوی بد می دهد یا یک بیماری وحشتناک دارد.
  • هذیان فقر: بر خلاف شواهد (حساب بانکی پر از پول)، فرد کاملا معتقد است که فقیر است.
  • هذیان گناه کاری: فرد مطمئن است که یک گناه بزرگ یا یک اشتباه وحشتناک مرتکب شده است.

دیگر نشانه های اختلالات روان پریشی

  • گفتار آشفته یا نامنسجم
  • تفکر آشفته
  • رفتار عجیب و غریب
  • رفتار حرکتی به شدت نامنظم یا آنرمال
  • نقص در عملکرد عادی یا عدم عملکرد عادی
  • از دست دادن تفکر منطقی و فقدان بینش
  • ناتوانی در بروز پاسخ هیجانی
  • بروز پاسخ هیجانی به صورت نامناسب (مثلا در مکانی که باید بخندد گریه می کند یا بالعکس)

علت ایجاد اختلالات روان پریشی

علت اصلی این اختلال ناشناخته است، اما عواملی نیز دخیل هستند، از جمله عوامل زیستی، مانند عدم تعادل عملکرد در قسمت خاصی از مغز که موجب تولید مقدار زیاد انتقال دهنده ی دوپامین می شود، عدم تعادل دوپامین می تواند منجر به توهم و هذیان شود.

وراثت و عوامل محیطی مانند محیط استرس زا، ضربه ها و تنش های شدید روانی نیز می توانند زمینه ی بروز اختلالات روان پریشی را فراهم کنند.

مصرف الکل و داروهای خاص نیز می تواند یکی از دلایل ایجاد اختلالات روان پریشی باشد.

درمان اختلالات روان پریشی

درمان این اختلالات حتما باید تحت نظر متخصص باشد، و ترکیب دارو درمانی و روان درمانی می تواند درمان موثری باشد.

بعضی از بیماران نیاز به بستری نیز پیدا می کنند.

خوشبختانه اختلالات روان پریشی در بسیاری موارد به درمان به خوبی پاسخ می

دهند و اگر گاهی هم به طور کامل نتوانیم بیمار را درمان کنیم می توانیم با تشخیص زود هنگام روند بیماری را متوقف کنیم و از پیشروی آن جلوگیری کنیم.

منبع : اختلالات روان پریشی (سایکوز)

اضطراب در نوجوانان

اضطراب در نوجوانان می تواند باعث فشار خون بالا، تضعیف سیستم ایمنی و بیماری هایی مانند چاقی و بیماری های قلبی شود، بنابراین نباید در درمان آن کوتاهی کنید.

همانطور که قبلا  در مقالات همین سایت ذکر کردیم، اضطراب عبارت می باشد از؛ یک حالت عاطفی است که عامل مبهمی از ترس ناشی از پیش بینی حوادث نامطبوع در آینده، در آن وجود دارد. این حالت حتی قبل از آن که در شخص، محرک واقعی بوجود آورنه ی ترس حضور داشته باشد، اتفاق می افتد.

علت ایجاد اضطراب در نوجوانان

نوجوانانی که مضطرب هستند و اضطراب را تجربه می کنند در اغلب موارد، از این که علت اضطراب خود را بیان کنند یا توضیح بدهند، درمانده هستند و توانایی توضیح برای حالت خود را نخواهند داشت. البته مواردی گوناگون نیز وجود دارند که در آن ها می توان علت اضطراب و تنش های روحی را مشخص نمود.

به عنوان مثال، در اضطراب ناشی از یک امتحان، زمانی که شخص در مورد امتحان فکر می کند و آن را پیش بینی می کند ، سبب می شود که واکنش های عاطفی در فرد بروز کند. شخصی که دارای اضطراب شدید می باشد، اغلب دارای یک سری واکنش هایی همچون؛ لرزش دست و بدن، عرق کردن، افزایش میزان نبض و تنفس و همچنین سایر واکنش های فیزیولوژیکی و نیز احساس ترس و افسردگی و ابهام بروز می باشد. موارد زیر باعث اضطراب در نوجوانان می شود:

عوامل استرس زای مدرسه

  • فشار برای موفقیت در مدرسه
  • فعالیت های بعد از مدرسه و فوق برنامه
  • تقاضا برای خدمات اجتماعی
  • نگرانی های ایمنی و بهداشت عمومی

عوامل استرس زا اجتماعی

  • روابط عاشقانه
  • مورد قلدری قرار گرفتن
  • فشار برای تغییر یا کنترل ظاهر فیزیکی
  • نیاز به تمرکز مداوم بر رسانه های دیجیتال و اجتماعی
  • عوامل استرس زای خانواده و خانه

استرس خانوادگی

  • بیماری، مشکلات اقتصادی یا طلاق
  • تغییرات در روابط خانوادگی
  • مشاغل و تصمیمات شغلی

اختلال اضطراب در کودکان و نوجوانان

اضطراب از طریق محرک هایی درونی و بیرونی بوجود می آید. به عنوان مثال، زمانی که شخص کاری انجام می دهد که با ارزش هایش  تعاملی ندارد، احساس گناه به او دست می دهد، احتمالا این اضطراب بوجود آمده در فرد به دلیل وحشت  او از فاش شدن نتایج احتمالی آن عمل برای دیگران می باشد.

شرایط محیطی هم می توانند سبب بروز اضطراب در نوجوانان بشوند. این حالت زمانی بوجود می آید که دیگران فرد را مورد ارزش یابی قرار بدهند، به عنوان مثال، در بازی یا مسابقه فوتبال، یا زمانی که فرد به نتایج حاصل از موقعیتی اطمینان کامل ندارد. علاوه بر این موضوع، اضطراب می تواند معلول توجه زیاد شخص به توانایی هایش در جهت ارضای انگیزه ها و یا منترل داشتن بر موقعیت ها و یا نیز ترکیبی از این دو مورد باشد.

اضطراب بهنجار و ناهنجار

هیچ گاه اضطراب تنها به دانش آموزان و یا حتی بیماران عصبی و یا روانی اختصاص ندارد، بلکه مشکلی همگانی و جهانی نیز می باشد. اضطراب در نوجوانان دارای نشانه های جسمی نیز می باشد، که شامل؛ زخم معده و تنگی نفس است و همچنین دارای نشانه ها و علائم روحی نیز می باشد که شامل واکنش هایی همانند ترس و نیز افسردگی می باشد.

نکته ی جالب این است که شخص مضطرب علت دقیق و خاصی را نمی تواند برای اضطراب خود بیان کند.

اضطراب طبیعی و بهنجار

این نوع اضطراب شامل آن لحظات اضطراب آوری است که به عنوان مثال؛ فرد قبل از آن که وارد جلسه ی امتحان بشود، تجربه می کند. یک نوع احساس درماندگی است که هیچ شخصی قادر به حل این مشکل پیچیده و مبهمی که برای فرد مضطرب پیش آمده نیست. میزان بهنجاری از اضطراب، می تواند مانند؛ تنش های عاطفی، خود یک انگیزه برای رفتار باشد.

مثلا دانش آموزی که درسش را به درستی یاد نگرفته است، امکان این را دارد که با اضطراب نسبت به آن واکنش نشان بدهد و همین اضطراب در نوجوانان مانع داوطلب شدن او برای پاسخ به همان درس در کلاس بشود. در صورتی که همین اضطراب می تواند باعث شود که دانش آموز را برانگیزد و به گونه ای سوق بدهد تا درسش را به خوبی بیاموزد ت بتواند بر آن حالت خود غلبه کند.

اضطراب ناهنجار

اضطراب ناهنجار دارای دارای درجات متفاوت و فراوانی های مختلف می باشد و سبب رفتار و احساساتی می باشد که سبب جلوگیری از کارائی عملی فرد می شود. در اضطراب شدید و مزمن، فرد تحت یک فشار و تنیدگی ناشی از تعارضات درونی قرار می گیرد.

چنین افرادی به طور معمول از سر درد، دل پیچه، پشت درد شکایت دارند و در همه ی لحظات احساس خستگی به آن ها دست می دهد و احساس ناکامی شدیدی دارند، بدون آنکه دلیل ترس خود را بدانند. این گونه حالت ترس می تواند از چند دقیقه تا چند روز و چند ماه هم ادامه داشته باشد.

نشانه و تاثیر استرس در نوجوانان

استرس بر نوجوانان تاثیر زیادی می گذارد و ممکن است باعث افت تحصیلی و حتی مصرف مواد مخدر برای کاهش اضطراب در نوجوانان شود بنابراین باید نشانه های آن را شناخت و آن را درمان کرد:

  1. بدخلقی و عصبانیت
  2. اضطراب و نگرانی بیش از حد
  3. مشکل خواب
  4. افزایش یا کاهش وزن
  5. کاهش علایق نسبت به مواردی که قبلا به آن ها علاقه داشته است.
  6. کاهش انرژی یا خستگی بیشتر از حد طبیعی
  7. مشکل در تمرکز
  8. افت تحصیلی
  9. کاهش شدید انگیزه
  10. داشتن افکار منفی
  11. کناره گیری از دوستان یا فعالیت های مورد علاقه
  12. کاهش یا افزایش اشتها
  13. سردرد
  14. رفتارهای اضطراب مانند جویدن ناخن یا کندن مو
  15. معده درد
  16. دندان قروچه
  17. استفاده از الکل یا مواد مخدر برای خوددرمانی
  18. علائم فیزیکی غیر قابل توضیح، مانند تیک عصبی

راه های کاهش استرس در نوجوانان

۱. تنفس عمیق

تحقیقات نشان می دهد که کند کردن تنفس ممکن است یکی از موثرترین مهارت های مقابله ای برای اضطراب در نوجوانان باشد، زیرا آرامش را بیش تر و هضم را فعال می کند. در اینجا یک تمرین تنفس آسان ذکر شده است که می تواند به مدیریت استرس نوجوانان در هر شرایطی کمک کند.

  1. راحت بنشینید، پاها را روی زمین بگذارید، چشمانتان را بسته و دست‌ها را شل کنید و روی ران‌هایتان قرار دهید.
  2. به آرامی از طریق بینی نفس بکشید. همانطور که ریه های شما پر می شود، سینه و شکم خود را منبسط کنید. سعی کنید تا پنج، هفت یا هر عددی که احساس راحتی می کند بشمارید.
  3. به آهستگی از طریق بینی یا دهان نفس بکشید، هر کدام که طبیعی تر است. در حین بازدم می توانید بشمارید. اطمینان حاصل کنید که بازدم به اندازه دم یا طولانی تر است.
  4. اگر حواس‌تان پرت شد، ذهن‌تان را به تمرکز روی نفس بازگردانید.
  5. چند دقیقه تکرار کنید.
  6. به احساس خود توجه کنید. آیا بدن شما آرام تر از قبل از شروع می باشد؟ آیا ذهن شما آرامتر است؟

۲. ذهن آگاهی را تمرین کنید.

تعداد قابل توجهی از مطالعات نشان می دهد که مدیتیشن و ذهن آگاهی می تواند به کاهش استرس در نوجوان کمک کند. مدیتیشن نوجوانان را تشویق می کند تا احساسات خود را از فاصله کمی مشاهده کنند.

علاوه بر این، محققان این نظریه را مطرح می کنند که تمرین آگاهانه یوگا، پاسخ آرامش را فعال می کند. این تئوری نشان می دهد که ترکیب یوگا از حرکت آهسته و تنفس آگاهانه پاسخ آرام بخشی را در سیستم عصبی آغاز می کند.

۳.فعالیت بدنی

فعالیت بدنی باعث افزایش تولید اندورفین در بدن می شود که ماده شیمیایی «احساس خوب» مغز است. به گفته انجمن روانشناسی آمریکا، ورزش سیستم های فیزیولوژیکی بدن را مجبور می کند تا بسیار نزدیک تر از حد معمول با هم ارتباط برقرار کنند. بنابراین، این کار کارایی بیشتری در پاسخ به استرس ایجاد می کند.

علاوه بر این، انجام یک فعالیت بدنی که از آن لذت می‌برند، می‌تواند احساس تسلط و اعتماد به نفس نوجوان را افزایش دهد. بنابراین به آن ها کمک کنید تا کاری را که دوست دارند انجام دهند انتخاب کنند تا ورزش دیگر به نظر آن ها یک کار طاقت فرسا نباشد.

۴. خواب مناسب

اینکه نوجوانان به اندازه کافی خواب دریافت کنند یا نه، می تواند تأثیر زیادی بر استرس داشته باشد. یک مطالعه در این زمینه نشان داد که نوجوانان وقتی که در شب به اندازه کافی نخوابند در طول روز چه واکنشی نشان می‌دهند، نتایج نشان داد که نوجوانان محروم از خواب، موقعیت‌های استرس‌زا را بسیار تهدیدکننده‌تر از شرکت‌کنندگان با خواب مناسب می دانستند.

برای بهبود خواب، نوجوانان باید مطمئن شوند که اتاقشان در شب تاریک و خنک است و نیم ساعت یا بیشتر قبل از خواب تلفن و سایر وسایل خود را خاموش کنند. آن ها ممکن است سعی کنند یک روال آرامش بخش قبل از خواب را معرفی کنند که شامل خواندن، نوشتن یا گوش دادن به موسیقی آرامبخش است.

 

۵. تمرین تمدد اعصاب

تکنیک‌های تمدد اعصاب که می‌توانند به نوجوانان در مدیریت استرس کمک کنند، شامل مراحل زیر می باشد:

  • روی یک سطح راحت دراز بکشید.
  • با منقبض کردن ماهیچه های انگشتان پا شروع کنید.
  • آن ها را برای حدود پنج ثانیه منقبض نگه دارید و سپس آن عضلات را شل کنید.
  • تمام بدن را به مدت ۳۰ ثانیه شل کنید.
  • بعد پای خود را منقبض کنید، حدود پنج ثانیه نگه دارید و رها کنید. ۳۰ ثانیه استراحت کنید.
  • به حرکت خود به سمت بالا ادامه دهید، هر ناحیه از بدن را برای چند ثانیه منقبض کنید، رها کنید و سپس اجازه دهید تمام بدنتان شل شود.

۶. از مشاور کمک بگیرید

در حالی که برخی از استرس ها در زندگی اجتناب ناپذیر است، نوجوانان می توانند راه های آرامش به منظور کاهش اثرات منفی کار کنند. هدف از بین بردن تمام استرس ها نیست (این غیرممکن است!) بلکه یادگیری نحوه مدیریت اضطراب در نوجوان است. یادگیری چگونگی کاهش استرس در دوران نوجوانی برای آن ها در طول زندگی مفید خواهد بود.

با این حال، مدیریت استرس برای نوجوانان برای رسیدگی به مسائل روانی مانند تروما، PTSD، آسیب به خود، افسردگی و اختلالات اضطرابی کافی نیست. در این موارد، پشتیبانی حرفه ای ضروری است.

درمان قطعی استرس و اضطراب در نوجوان تضمینی بدون عوارض در مرکز مشاوره ستاره ایرانیان با دستگاه های نوین، جدید و تکنیک های روانشناسی انجام می شود. رزرو وقت با شماره های ۰۲۱۲۲۳۵۴۲۸۲و ۰۲۱۲۲۲۴۷۱۰۰و ۰۹۰۳۵۶۷۳۰۵۰ و ۰۹۱۰۸۳۴۷۵۹۷ امکان پذیر است.

۷. ایجاد خوش بینی

خوشبختانه، نوجوانان می توانند با یادگیری توجه بیشتر به رویدادهای مثبت به جای رویدادهای منفی، خوش بینی ایجاد کنند. نوجوانان به جای تمرکز بر چیزهایی که در روزگارشان اشتباه بوده است، می توانند مثبت اندیش شوند.

خانواده همچنین می توانند برای تشویق خوش بینی با یکدیگر همکاری کنند. به عنوان مثال، هر شب دور میز شام بچرخید و از هر یک از اعضای خانواده بخواهید در مورد سه موردی که آن روز خوب پیش رفت صحبت کنند. این ها می تواند شامل چیزهای کوچکی مانند خوردن پیتزا برای ناهار و چیزهای بزرگتر مانند امتحان دادن یا گفتگو با یک دوست باشد.

۸. تنظیم احساسات شدید

هنگامی که نوجوانان تحت فشار استرس، اضطراب یا ترس هستند، می توانند این ابزار را امتحان کنند. این تمرین برای تصدیق و رهاسازی احساسات استفاده می شود.

  • به تنفس خود توجه کنید و آگاهانه آن را آهسته تر و عمیق تر کنید.
  • بدن خود را شل کنید، اجازه دهید عضلات از سر تا انگشتان پا آزاد شوند.
  • با احساساتی که در بدن و ذهن خود تجربه می کنید هماهنگ شوید.
  • آنچه را که احساس می کنید با شفقت و بدون قضاوت مشاهده کنید.
  • به احساسات خود اجازه دهید بروز پیدا کنند.

۹. با آن ها صحبت کنید

با آن‌ها در مورد مشکلات خانوادگی صحبت کنید، و اینکه چگونه قبلاً دوران سختی را پشت سر گذاشته‌اید. به آن ها اطلاع دهید که می تواند این احساسات را مدیریت کند.

  • از آنها بپرسید که نگران چه چیزی هستند: «چه چیزی شما را بیشتر آزار می دهد؟ چه چیزی شما را اذیت می کند؟» سوالات باز
  • همیشه بهترین هستند زیرا می توانند اطلاعات کلیدی در مورد نحوه رسیدگی به مسائل کودکان ارائه دهند.
  • به احساسات آن ها گوش دهید و تأیید کنید.
  • مکالمات مکرر داشته باشید.

سخن پایانی

همانطور که قبلا به آن اشاره شد، اضطراب یکی از حالت های مشترک شخصیتی بین همه ی نوجوان است. عملا همه ی دانش آموزان از اضطراب امتحانات در رنج و عذاب هستند. شاید اضطراب  دلهره ی دانش آموزی که اکثرا نمره ی ۲۰ می گیرد نسبت به دانش آموزی که تلاش او از سطح متوسط هم کمتر است، بیشتر باشد. به طور کل می توان در مورد دانش آموزانی که دارای توانایی ذهنی متوسطی هستند، گفت که به گونه ای قابل ملاحظه، اضطراب در پیشرفت تحصیلی آنان مداخله دارد. مفید ترین راه برای مقابله با اضطراب در نوجوانان، داشتن برنامه های درست مشاوره و راهنمایی می باشد.

منبع : اضطراب در نوجوانان

سرما خوردگی روانی چیست؟

سرما خوردگی روانی چیست؟

مارتین سلیگمن، روانشناس و نویسنده معروف آمریکایی، افسردگی را نوعی سرما خوردگی روانی می دارند و علت این نام گذاری را به خاطر شیوع فراوان این اختلال در نظر گرفته است.

در دوران زندگی تقریبا تمام افراد کم و بیش به افسردگی دچار می شوند، در بسیاری از افراد این افسردگی شدید می باشد و نیاز به درمان دارد.

حدود ۱۲ درصد از مردم به این افسردگی (سرما خوردگی روانی) دچار هستند و بعضی دیگر نیز ممکن است در زمان جوانی درجه های خفیفی از افسردگی را تجربه کرده باشند.

درمان افسردگی و سرما خوردگی روانی  

در بسیاری از موارد افسردگی ظرف ۳ تا ۶ ماه درمان شود، البته بدان معنا نمی باشد که افسردگی نیاز به درمان ندارد یا از اهمیت پایینی برخوردار است، بلکه باید اقدامات لازم برای درمان افسردگی صورت گیرد.

برای درمان افسردگی یا همان سرما خوردگی روانی باید از اطرافیان بیمار و اعضای خانواده و همچنین روانشناس و مشاور کمک گرفت.

افسردگی نوعی بیماری است و هیچ کس از افسردگی خود یا اطرافیانش خوش حال نمی شود زیرا افسردگی باعث می شود تا روان انسان ها ضعیف شود و احساس شادی و نشاط آن ها از بین برود.

هنگامی که فردی دچار افسردگی می شود از دیگران دور و گوشه گیر می گردد، در این دوران روابط او با اطرافیانش کاهش می یابد و سپس  شدت افسردگی در فرد بیشتر شده و احساس ضعف و گناه پیدا  می کند.

در این هنگام اطرافیان حالت های فرد افسرده را متوجه می شوند و به پی می برند که افکار منفی در او به وجود آمده و دچار یک بیماری روحی شده است اما در اغلب اوقات آن ها خیال می کنند که فرد افسرده به راحتی می تواند با این قضیه کنار بیاید و از افکار افسرده خود رها شود، بنابراین اهمیت زیادی به این موضوع نمی دهند.

در حقیقت فقط یک فرد افسرده می داند که چطور باید با او رفتار شود و برای این که از این افکار رها شود نیاز به کمک و زمان دارد.

راه های رهایی از حالت افسردگی

برای این که فرد از حالت افسردگی رها شود می توان راه های موثری را امتحان کرد، به طور مثل فرد بیمار را درک کرد، با او رفتار صحیح و درستی داشت و با مهربانی و شکیبایی با او رفتار کرد. در این صورت بیمار بهتر می تواند با افکارش کنار بیاید و روند درمان را طی کند.

افسردگی یک بیماری است که به خاطر رنج و احساس های ناخوشایندی و فشار های مداومی که بر روی او بوده است به وجود می آید و برای درمان آن باید روش های صحیح درمانی را در نظر گرفت و با صبر و حوصله آن بیماری را درمان کرد.

افسردگی یک بیماری جسمی نمی باشد و نمی توان آن را با قرص و چند روز استراحت کردن بر طرف کرد و درمان آن نیاز به زمان دارد.

افسردگی چیست ؟

بر اساس نظر روانشناسان هنگام افسردگی فرد به غم و اندوه بسیاری دچار می شود و سطح خوش حالی او به میزان زیادی کاهش می یابد و گوشه گیر می شود.

اما در طول زندگی افراد با توجه به موضوعاتی که برای آن ها پیش می آید ممکن است خوش حال و ناراحت شود.

بعضی اوقات افراد ممکن است دچار مشکلات بسیاری شوند، اما اگر بتوانند آن ها را به خوبی شناسایی کنند و قبل از شدت یافتن آن را بشناسند و بررسی کنند راحت تر خواهند توانست با آن مبارزه کنند ولی اگر این مشکلات شدت یابند فرد ممکن است دچار افسردگی شود.

هنگامی که فرد دچار افسردگی می شود نباید خود را سرزنش کند یا دیگران او را سرزنش کنند، در این صورت ممکن است میزان افسردگی او شدت یابد و بیشتر شود.

به یاد داشته باشید که افسردگی یک اختلال عمدی نمی باشد که فرد آن را به طور نا خود آگاه ایجاد کند بلکه یک مشکل روانی می باشد که به خاطر فشارهای روانی که بر روی فرد است ایجاد می شود.

این فشار های روانی به خاطر یک حادثه ناراحت کننده ظاهر شده اند که اثرات آن به صورت طولانی مدت در ساختار روانی فرد ایجاد شده است.

علائم افراد افسرده

هنگامی که فرد دچار افسردگی می شود از نظر روحی و جسمی تغییراتی در او به وجود می آید، در متن زیر نمونه ای از علائم افراد افسرده ذکر شده است.

  • فرد افسرده احساس پوچی می کند، زندگی را بدون هدف می داند و به زندگی اش توجهی ندارد.
  • برای او تفریح و سرگرمی معنایی ندارد، سرگرمی ها برای او تکراری می شود و فشار روانی زیادی را احساس می کند.
  • بسیار کم حرف می شود، از دیگران کناره گیر می کند و ممکن است درس و کارش را رها کند.
  • میزان فعالیت های اجتماعی او بسیار کم می شود، خود را گناه کار در نظر گرفته و مقصر می داند علاوه بر این احساس گناه می کند.
  • تغییراتی در میزان خواب و اشتهای فرد افسرده به وجود می آید و ممکن است در خواب او نیز اختلال به وجود آید.
  • فرد افسرده احساس تنهایی می کند، گوشه گیر شده و به خودکشی فکر می کند.
  • این افراد بسیار غمگین و ناراحت هستند، خیلی زود گریه می کنند و معمولا احساس خستگی و ناتوانی دارند.
  • آن ها حال و حوصله و رمق انجام دادن هیچ کاری را ندارند، دید آن ها نسبت به وقایع بسیار منفی و بدبین است و تصور می کنند که اوضاع هیچ وقت خوب نمی شود و همه چیز بر همین منوال باقی می ماند. آن ها به طور کلی نسبت به آینده ناامید هستند.
  • خودشان را فردی بی ارزش و بی فایده در نظر می گیرند.
  • توانایی تمرکز کردن در آن ها کاهش می یابد و نمی تواند به خوبی تصمیم بگیرند.
  • بر اساس نظر مشاور جنسی، فرد افسرده میل جنسی بسیار کمی دارد و از انجام دادن فعالیت جنسی دوری می کند.

اختلال روانی و افسردگی

البته این علائم ممکن است همه با هم و در یک زمان به وجود نیایند و به مرور زمان ممکن است تعداد و شدت این علائم بیشتر شود، به مرور افسردگی فرد بسیار شدید شده و در نهایت کاملا در مانده گردد.

افسردگی یک اختلال روانی و روحی می باشد که بر فکر و احساس و رفتار و عملکرد جسمانی فرد تاثیر می گذارد و چون تن و روان به یکدیگر مربوط هستند، مشکلات روانی می تواند منجر به مشکلات و اختلالات جسمی مانند علائم گوارشی، عصبی، قلبی عروقی و تنفسی و عضلانی می شود.

افراد افسرده هنگام افسردگی از نظر جسمی، روحی، فکری و رفتاری به مشکلاتی دچار می شوند که در زیر نمونه هایی از آن را ذکر می کنیم.

تاثیرات افسردگی بر جسم

  • کاهش اشتها
  • اختلال در خواب
  • کاهش میل جنسی
  • خستگی و ضعف و ناتوانی

تاثیرات افسردگی بر تفکر فرد افسرده

  • ناتوانی در تمرکز حواس و عدم تمرکز دقیق
  • ناتوانی در تصمیم گیری به طوری که قدرت تصمیم گیری او کاهش یابد
  • سرزنش خود
  • بی هدف و بی انگیزه بودن نسبت به آینده
  • بد بینی و غرق شدن در احساسات منفی و مشکلات

تاثیر افسردگی بر احساس فرد افسرده

  • احساس غم و اندوه بسیار زیاد
  • احساس خرد شدن در زیر فشار
  • کاهش اعتماد به نفس
  • کرختی و ناتوانی
  • احساس تنهایی و گوشه گیری
  • احساس عدم تشویق و بی توجهی به فرد افسرده
  • احساس گناه کار بودن و مقصر دانستن خود
  • تحریک پذیری، تنش، اضطراب و نگرانی

تاثیر افسردگی بر رفتار فرد افسرده

  • دوری جستن از اطرافیان، دوستان و عدم توانایی در برقراری ارتباط
  • دوری از تفریح، مهمانی، جشن و مراسم دورهمی
  • آه کشیدن مکرر و گریه
  • بی قراری و کاهش میل جنسی

فرد که دچار افسردگی می شود از نظر مشاوران می تواند در زمینه ازدواج نیز مشکلاتی را تجربه کند و در رابطه خود دچار مشکل می شود در این هنگام فرد متقابل باید درک درستی نسب به شخص بیمار داشته باشد و به خوبی او را درک کند.

منبع : سرما خوردگی روانی چیست؟