بازی درمانی اضطراب کودکان

بازی درمانی اضطراب کودکان به او نمی گوید چه کاری انجام دهد، او کاملاً تمام تصمیمات خود را می گیرد و برای تمام احساسات، خواسته ها، تصمیمات و نیازهای ابراز شده اش احترام و اعتبار قائل هست.

به عبارت دیگر، مهم نیست که کودک چه کاری انجام می دهد، هیچ کس او را قضاوت یا ارزیابی نمی کند. در حقیقت بازی درمانی اضطراب کودکان یک راه عالی برای تشویق فرزندتان به صحبت و خندیدن با شما است و مهارت‌های مهمی مانند برخورد با موقعیت های ناشناخته‌ و همچنین شکست را به او آموزش می‌دهد.

بازی درمانی در منزل

۱.بازی هیولا

با کودک به اتاق او رفته و از او بخواهید عروسک یا شی را به عنوان هیولا انتخاب کند، اگر کودک در انتخاب مشکل داشت می تواند خودش برای کودک انتخاب کند اما بهترین کار این است که به کودک اجازه انتخاب بدهید. سپس هیولا را دست خود بگیرید و به سمت کودک  بروید و همزمان از عبارتی مانند « گمشو هیولا»، « سمت ما نیا» و عباراتی همانند این استفاده کنید.

در این بازی هیولا به کودک نمی رسد و واکنش های مختلفی نشان می دهند تا زمانی که هیولا به کم ترین فاصله از کودک برسد و سپس بازی متوقف می شود و یوه دیگری به خود می گیرد. این دفعه هیولا دور می شود و کودک آرام به دنبال هیولا می رود و او را تعقیب می کند. بهتر است کودک را تشویق کنید تا احساسات خود را با کلمات بیان کرده و حتی در این راه بزرگنمایی کند.

حتی می توانیم از کودک بخواهیم تا  با پا و دست خود به هیولا ضربه بزند. در دو حالت رفتارهای کودک بسیار شدید و حالت افراز و تفریط می شود. کودکانی که اضطراب شدید یا اضطراب پس از صانحه را تجربه می کنند ممکن است خشک شوند و هیچ حرکتی از خود نشان ندهند یا با پرخاشگری زیادی به هیولا حمله کنند و ممکن است پرخاشگری آن ها در حدی باشد که حتی والدین آن ها نتوانند کنترلش کنند.

پیشنهاد مشاور: ۹ بازی احساسات برای کودکان (کودکان ۹ تا ۱۵ سال)

به مرور کودک می تواند نقاشی از هیولا خود کشیده و آن را پاره یا دور بیندازد.

می توانید داستان هایی بسازید و با استفاده از آن داستان ها روحیه کودک خود را بهبود ببخشید مثلا پتویی که وقتی زیر آن می روی دیگر هیولا تو را نمی بیند.

۲. بازی خنده

این بازی درمانی اضطراب کودکان برای مشکلات اجتماعی و گوشه گیری بسیار مناسب می باشد. آیا کودک شما به سختی لبخند زده یا در برابر لبخند زدن مقاومت می کند؟ این کار نشانه افسردگی، اضطراب، اختلال نافرمانی و کمال گرایی می باشد.

هدف از این بازی این است که کودک بتواند آزادانه احساسات خود را نشان دهد. این بازی برای زمانی مناسب است که بچه ها دور هم جمع شده و در حال بازی هستند در این شرایط از آن ها بخواهید که سعی کنند بازیکن دیگری را بخندانند، در حالی که طرف مقابل تلاش می کند تا نخندد، اما نمی توانند او را لمس کنند. حتی می توانید شما هم وارد بازی شوید فقط دقت کنید که کودک ناراحت و گریان نشود و جو شاد را برقرار سازید.

این بازی درمانی اضطراب کودکان باید به سرعت انجام شود و جای خود را عوض می کنند.

این تکنیک برای کودکانی مناسب است که دوستان زیادی ندارند و می ترسند که با دیگران ارتباط برقرار کنند و از این امر احساس اضطراب پیدا می کند.

۳. بازی آدمک

برخی از کودکان به دلیل شرایطی که در مدرسه و خانه تجربه می کنند نمی توانند احساسات خود را بروز دهند. عدم توانایی صحبت کردن و بروز احساسات باعث دردهای جسمانی می شود.

اولین گام برای درمان این کودکان رهاسازی احساسات در محیطی کاملا امن و بدون خشونت و قضاوت می باشد و این وظیفه شما یا درمانگر است که این محیط را فراهم کند.

در این بازی که نوعی هنردرمانی نیز می باشد بادکنک ها را به شکل افرادی در می آوریم که داخل زندگی کودک هستند می توانید با نوار چسب بادکنک ها را به هم بچسبانید تا حالت دست، پا و سر را پیدا کند و سپس با ماژیک آن ها را رنگ بزنید و دهان و بینی برای او بکشید.

خودتان نیز ببا بادکنک ها آدمکی بسیازید حال با بادکنک خود به بادکنک کودک بزنید این کار نشان دهنده عصبانیت و خشمی است که قبلا به وجود آمده اما حل نشده است در اینجا به احتمال زیاد یک دعوا بین دو آدمک شکل می گیرد که با خنده کودک همراه است، کودک هر زمان مضطرب یا عصبانی شد می توانید از این جنگ بادکنکی کمک بگیرد.

۴. عروسک بازی

این بازی نیاز به جوراب های رنگی، کتاب داستان و وسایل تزئینی می باشد.

جوراب هایی را به کودک بدهید که اندازه دست او باشند و بتواند آن را در دست خود کند و برای هرکدام اسم بگذارد دقت داشته باشید که اسم هر جوراب باید بر اساس یک احساس مانند خشم، آشفتگی، مهربانی و.. باشد. با استفاده از مو، ماژیک، دکمه هرکدام از جوراب ها را می تواند تغییر دهد و در آخر با آن یک نمایش عروسکی اجرا می کند.

این بازی برای کودکانی بیش ترین کاربرد را دارد که اضطراب شدیدی را تجربه می کنند.

۵. داستان عروسکی

این بازی برای کودکانی مناسب است که به دلیل تغییر مکان زندگی، طلاق یا فوت یکی از افراد نزدیک اضطراب جدایی را تجربه می کنند.

این بازی برای کودکان هفت سال یا کوچک تر کاربرد دارد، در این داستان شما شروع به گفتن یک داستان ساده می کنید که پایان و شروع مشخصی دارد در میان داستان با کمک اسباب بازی ها شخصیت ها را معرفی کرده و وارد داستان می کنید. هر داستان باید دو یا سه بار در آرامش برای کودک تعریف شود.

مثال های داستان باید متناسب با مشکلات کودک در مورد خواب، دوستی، مدرسه، تغذیه و موارد دیگر باشد. داستان باید مثبت باشد بنابراین از کلمات یا پایان بندی منفی خودداری کنید، داستان باید برای کودک با احساس موفقیت همراه باشد.

۶.شن بازی

سینی شن بازی را می توان تهیه کرد این بازی بهترین راه برای درمان و کنترل اضطراب و استرس می باشد. در اینجا از تمام اعضای خانواده خواسته می شود که شروع به شن بازی کرده و اجسام مختلفی را با آن خلق کنند. در این میان مشکلاتی میان اعضا پیش می آید به طور مثال کودک می خواهد شن بیش تری داشته باشد یا اول شروع کند. در این شرایط باید بگذارید کودک حرف خود را زده و نیاز خود را عنوان کند.

به مرور اعضای خانواده در کنار شن بازی شروع به تعامل کرده و مشکلات خود را مطرح می کنند و مشکلات ارتباطی را کنار می گذارند.

۷. تخلیه خشم

بیان کلامی عصبانیت و ناراحتی مشکلی است که حتی بزرگسالان نیز با آن درگیر هستند. این بازی نیاز به بادکنک های زیاد و ماژیک دارد. تلاش برای بادکردن بادکنک خود تا حدودی باعث افزایش آرامش می شود. برای هر عضو خانواده یک بادکنک فراهم کنید و از کودک بخواهید آن ها را نقاشی کند. بادکنک ها را زیاد باد نکنید تا نترکد!

بادکنک ها را یکی یکی به کودک بدهید و از او بخواهید عنوان کند که چرا از دست آن ناراحت است. این کار برای خانواده هاای طلاق بسیار مفید می باشد و به آن ها کمک می کند تا خشم خود را به صورت مفید بیان کنند.

۸.  بازی حباب

ای بازی درمانی اضطراب کودکان با بیرون دادن نفس و پر کردن حباب ها شروع می شود به احتمال زیاد کودک بسیاری از آن ها را می ترکاند. سپس از کودک بخواهید تا تنها یک حباب را اما سالم فوت کند. اما به مرور کودک به تنفس خود آگاه می شود. به کودک کمک کنید که مانند مدیتیشن از شکم نصف بکشد برای این کار از او بخواهید که دستش را روی شکم قرار داده و بالا و پایین شدن آن را احساس کند.

در اینجا می توانید به کودک توضیح دهید که هنگام خشم و اضطراب بدن به اکسیژن بیش تری نیاز دارد اما شش ها نمی توانند آن را تامین کنند با این کار کودک می تواند در هنگام عصبانیت و اضطراب خود را آرام تر کنند. از آن ها بخواهید که بر تنفس خود تمرکز کنند.

۹. مداد شمعی

این بازی درمانی در منزل برای کودکانی استفاده می شود که می توانند کلمات را هجی کنند. در ابتدا از کودک بخواهید تا شروع به نوشتن کلمات بکند در حالی که تصور می کند یک مداد شمعی جادویی در میان دندان های خود دارد. بسیاری از کودکان در ابتدا مقاومت می کنند اما نیازی به خجالت کشیدن نیست.

می توانید از آن ها بخواهید نام خود، پدر یا مادرشان را بنویسند.حال می توانید از کودک بخواهید که مداد را با دست، آرنج و حتی ناف خود بگیرد که باعث خنده تمام کودکان می شود. به دلیل خنده و بازی دست جمعی پس از اتمام بازی روحیه تمام کودکان دچار تغییر شده و اضطراب آن ها به شدت کاهش می یابد.

۱۰. مهارت حل مشکل

این بازی درمانی اضطراب کودکان برای بهبود مهارت حل مشکل در کودکان مضطرب در سن ۶ تا ۱۳ سال طراحی شده است. در این بازی نیاز به تلفن است.

کودک  متخصص یک برنامه تلویزیونی است  و می تواند در برابر دو موضوعی که برای او فراهم می کنید صحبت کرده و داستان های دیگری را نیز به آن اضافه کند. در این حالت به کودک بگویید که کسی پشت خط است و سوالی از او دارد و از او بخواهید ک تلفن را بردارد. سوالاتی که می پرسید باید مربوط به مشکلات کودک باشد.

بازی شماره ۱۱ را شما با ما به اشتراک بگذارید چه بازی باعث کاهش اضطراب کودک شما شده است یا از چه تکنیکی برای کنترل اضطراب استفاده می کتید؟ روش های خود را در قسمت نظرات با ما در میان بگذارید.

برای آگاهی از روش ها و تکنیک های بازی درمانی اضطراب کودکان با “مرکز مشاوره ستاره” تماس حاصل کنید، رزرو وقت با مشاور کودک از طریق شماره های ۰۲۱۲۲۳۵۴۲۸۲ و ۰۲۱۲۲۲۴۷۱۰۰ و ۰۹۰۳۵۶۷۳۰۵۰ و ۰۹۱۰۸۳۴۷۵۹۷ امکان پذیر است.

منبع : بازی درمانی اضطراب کودکان

دلهره هایت چه می گویند؟ راهکارهای غلبه بر بیقراری و اضطراب

در دنیای پر تنش امروز کمتر کسی است که اضطراب و بیقراری را تجربه نکند.

همگی ما همه روزه با مشکلات زیادی مواجه می شویم که ممکن است سطحی از اضطراب و نگرانی را با خود به همراه داشته باشند.

در صورتی که شرایط شخصی ایجاد کننده ی اضطراب با شرایط اجتماعی و اقتصادی نابسامان ترکیب شوند، می توانیم شاهد سطوح بالاتری از اضطراب نیز باشیم که مراجعه به مراکز روانپزشکی، روانشناسی و اعصاب و روان را بیشتر کرده است.

در صورتی که شما نیز به دلایل شخصی، اوضاع اقتصادی نابسامان، بیکاری و.. مضطرب هستید و این اضطراب در عملکرد روزانه تان اختلال ایجاد کرده است با ادامه ی مطلب همراه باشید.

اضطراب چه بر سرتان می آورد؟

  • تپش قلب،
  • بی قراری،
  • سردرد،
  • سرگیجه،
  • گرفتگی عضلانی،
  • احساس تنش در بدن،
  • دردهای شکمی
  • دردهای مزمن بدنی
  • تنگی نفس

علایم هشدار دهنده ای هستند که خبر از وقوع اضطراب می دهند.

در صورتی که این علایم را تجربه می کنید می توان گفت فردی مضطرب هستید.

این علایم می تواند در طول یک طیف دسته بندی شود و نمره ی دقیق اضطراب تان را مشخص کند.

همچنین در صورتی که به دلیل تجربه ی این علایم در زندگی شخصی، شغلی و تحصیلی تان اختلالاتی ایجاد شده است، مراجعه به روانشناس و مشاور به منظور دریافت کمک تخصصی، ضروری تر و فوری تر است

اضطراب چه انواعی دارد؟

انواع مختلفی از اضطراب وجود دارد که ممکن است شما به یک یا چند نوع از آن ها مبتلا باشید.

اضطراب اجتماعی یکی از انواع حالات اضطرابی است که در موقعیت های اجتماعی و جمع های شلوغ ممکن است به سراغ تان بیاید.

حملات اضطرابی پنیک نوع دیگری از انواع اضطراب هستند که بسیاری از افراد را آشفته می کنند و کنترل شرایط را به دست می گیرند.

همچنین ممکن است شما با قرار گرفتن در موقعیت خاصی مانند سخنرانی دچار اضطراب شوید و یا اینکه نوع فراگیری از اضطراب را تجربه کنید که در موقعیت های مختلف با شما همراه است و جسم و روح تان را در معرض تنش و آزار قرار می دهد.

نسبت به اضطراب تان آگاه شوید.

برای کنترل علایم اضطرابی تان، ضروری ترین و اولین اقدام آن است که ” نسبت به علایم آگاه شوید”.
آگاه و هوشیار بودن در خصوص علایم می تواند به شما کمک کند تا آن ها را راحت تر کنترل کنید.

به عبارت دیگر در گام اول لازم است به جای سرزنش کردن خودتان به دلیل اضطراب و یا سعی در سرکوب کردن علایم بدنی، فقط و فقط نسبت به آن ها آگاه شوید.

کنترل علایم اضطراب را به دست بگیرید.

علایم بدنی اضطراب بسیار چموش هستند.

به عنوان مثال در صورتی که در حین یک سخنرانی، دستان تان شروع به لرزیدن کند و شما تصمیم بگیرید تا لرزش دست تان را مخفی کنید، دستان تان بیشتر از قبل خواهند لرزید.

بنابراین سعی در مخفی کردن لرزش دست ها، تنگی نفس و سایر علایم اضطراب می تواند اوضاع را بدتر از قبل کند.
بهتر است دست از کنترل نشانه ها بردارید و روش های دیگری را امتحان کنید که به موفقیت نزدیک تر هستند.

در اینجا قصد دارم شما را با فنی آشنا کنم که می تواند بسیار تاثیر گذار و موثر واقع شود.
تکنیک تنفس عمیق به همراه آرام سازی بدنی را بیاموزید.

بسیاری از افراد به منظور کنترل علایم اضطراب، به استفاده از دارو ها پناه می برند.
این مساله علامه بر اینکه خطر وابستگی به دارو را در پی دارد، زمان بر نیز هست.

به این معنا که حداقل ۳۰ الی ۶۰ دقیقه طول می کشد تا داروهای آرامبخش تاثیر خود را بگذارند و اضطراب فروکش کند.

 استفاده از روش “تنفس عمیق به همراه آرام سازی بدنی” می توان سریع ترین و بهترین روش کنترل علایم اضطراب باشد.

برای این منظور توصیه می شود :

۱٫ در مواقع تجربه ی اضطراب، بدن تان را در وضعیتی راحت قرار دهید و از طریق دم، اکسیژن را تا حد ممکن وارد ریه های تان کنید.

در این حالت عضلات شکمی تان به داخل منقبض شده و ریه های تان پر از هوا خواهد شد.

۲٫ سپس به مدت ۵ ثانیه اکسیژن را در ریه های تان نگه دارید.

۳٫ پس از ان با حالتی مشابه باد کردن بادکنک، هوا را به آرامی و در طول ۵ ثانیه از ریه های تان خارج کنید.

۴٫ این کار تا تعداد ۱۰ تنفس انجام دهید و سپس به حالت بدنی تان توجه کنید.

۵٫ باتوجه به میزان اضطراب تان ممکن است لازم باشد این کار را هر دو یا سه ساعت انجام دهید تا علایم بدنی کاهش یابند.

همزمان با اجرای تنفس عمیق، آرام سازی بدنی را نیز طبق مراحل زیر انجام دهید:

۱٫ از انگشتان پا شروع کنید و در حالیکه به آن ها توجه می کنید، انگشت های تان را تا حد ممکن منقبض کنید.

۲٫ پس از گذشت ۲ الی ۳ ثانیه، به آرامی انشتان تان را رها و آزاد کنید.

۳٫ در حین انجام این فعالیت، تنفس عمیق را نیز دنبال کرده و آرام سازی را برای کلیه ی اعضای بدن انجام دهید.

۴٫ پس از انجام این تمرین احساس رهایی، گشودگی، راحتی در بدن و تنفس برای تان ایجاد خواهد شد.

دلهره ها چه می گویند؟

اگرچه تجربه ی علایم بدنی اضطراب می تواند بسیار آزاردهنده باشد اما می توانید با دید بهتری نیز به آن ها نگاه کنید.
این علایم زنگ خطری هستند که نشان می دهند چیزهایی در زندگی تان نیازمند تغییر هستند.

به عنوان مثال در صورتی که دچار حملات اضطرابی می شوید ممکن است نیاز داشته باشید مهارت های ارتباطی تان را بهبود دهید، مدیریت زمان را بیاموزید، نه گفتن را بیاموزید و ..

بنابراین پس از آنکه موفق به کنترل علایم بدنی تان شدید، نیازمند آن هستید که ریشه ی اضطراب تان را کشف کرده و برای رفع آن برنامه ریزی کنید.

در صورتی که نسبت به کشف و برطرف کردن ریشه ی اضطراب تان با مشکل مواجه هستید، بهتر است از یک مشاور یا روانشناس کمک بگیرید.

خوشبختانه اختلالات اضطرابی نسبت به سایر انواع اختلالات از جمله افسردگی، پاسخ بهتری به درمان نشان می دهند و می توانند راحت تر رفع شوند.

منبع : دلهره هایت چه می گویند؟ راهکارهای غلبه بر بیقراری و اضطراب

افسردگی در جوانان و آنچه جوان من را تا پای مرگ برد

افسردگی در جوانان | علل، نشانه ها و راه های مقابله

یکی از دوره های مهم و حساس زندگی، جوانی می باشد اگر جوانان در این مرحله از زندگی شان دچار یکی از انواع افسردگی شوند ممکن است با آسیب های بسیاری رو به رو شوند و افسردگی تاثیرات نامطلوبی بر روی بهداشت جسمی و روانی آن ها می گذارد.

در دوره جوانی آن ها سرشار از امید و نشاط هستند و در صورتی که با موانع زیاد و شکست های فراوانی رو به رو شوند امیدهای آن ها از دست می رود و به افسردگی دچار می شوند، گاهی اوقات والدین نشانه ها و علائم افسردگی را در فرزندشان می بینند ولی این رفتارها را طبیعی می دانند در صورتی که می توانند به آن ها توجه کنند و برای درمان آن به روانشناس و متخصص مراجعه نمایند.

در ادامه این مقاله درباره علل، نشانه ها و راه های مقابله با افسردگی مطالبی را بیان می کنیم و مراجعه به روانشناس برای درمان افسردگی بسیار موثر می باشد.

نشانه های افسردگی در جوانان

زمانی  که جوانان به افسردگی دچار می شوند تا حدودی در شیوه زندگی آن ها تغییراتی به وجود می آید و آن ها از فعالیت های زندگی شان لذت نمی برند و اتفاقاتی که در زندگی آن ها به  وجود می آید یکنواخت و تکراری می باشد،

در ادامه این مقاله برخی از نشانه هایی که افسردگی جوانان را نشان می دهد را بیان می کنیم.
  • تغییراتی در خلق و خو آن ها به وجود می آید و آن ها احساس دلمردگی و غمگینی و گناه می کنند.
  • نسبت به آینده نا امید هستند و به اتفاقات زندگی حس بی علاقگی دارند.
  • انگیزه و تلاش و پشتکار خود را از دست می دهند و مانند گذشته مسئولیت پذیر نمی باشند و کارها را نیمه تمام رها می کنند.
  • کاهش میل جنسی طبیعی یا میل جنسی بیش از اندازه،زیرا برخی از افراد افسرده از رابطه جنسی شان لذت نمی برند و دوست دارند تعداد مقاربت ها را بیشتر کنند تا بتوانند لذت ببرند.
  • اشکالاتی در خوابشان به وجود می آید، درگیر کابوسهای مکرر شبانه می شوند و سحرخیز هستند در حالی که با کم خوابی مواجه هستند.
  • یکی از نشانه های افسردگی در جوانان نشخوار فکری و اشکال در تمرکز آن ها می باشد که با استفاده از تکنیک های روانشناسی می توانید تا حدودی آن ها را از بین ببرید و بر روی نکات مثبت تمرکز داشته باشید.
  • یکی دیگر از نشانه های افسردگی پرخاشگری بی مورد می باشد به طور معمول جوانانی که از افسردگی رنج می برند رفتارهای ضد اجتماعی دارند.
  • تمایلی به تعاملات اجتماعی ندارند و تنهایی را به حضور در جمع ترجیح می دهند.

در صورتی که این نشانه ها را به مدت طولانی در خود و یا دیگران مشاهده کردید بر روی زندگی اجتماعی و فردی شما تاثیر خواهد گذاشت و به همین دلیل توصیه می شود به روانشناس مراجعه کنید و از شیوه های درمانی آن برای بهبود علائم افسردگی بهره بگیرید.

علل افسردگی در جوانان

افسردگی در جوانان به دلایل مختلفی به وجود می آید و در بسیاری از اوقات شرایط محیطی باعث ایجاد افسردگی در جوانان می شود، یکی از عواملی که باعث بروز افسردگی در جوانان خانواده ها می باشند زیرا خانواده ها در بسیاری اوقات امکانات رفاهی را برای فرزندشان مهیا می کنند و گمان می کنند تمام نیاز های آن ها را برآورده کرده اند و به نیازها و خواسته های درونی فرزندشان توجهی ندارند، این مسئله باعث می شود تا در فرزندشان حس خلا و افسردگی به وجود بیاید.

در این شرایط بهتر است به روانشناس مراجعه کنید و از شیوه های تربیتی صحیح آگاه شوید تا از به وجود آمدن افسردگی در فرزندتان جلوگیری شود.

عوامل دیگری در بروز افسردگی در جوانی تاثیر دارد که شامل موارد زیر می شود:
  • مشکلات اقتصادی
  • استرس های محیطی
  • جنسیت
  • مزاج
  • اختلال در عملکرد بخش هایی از سیستم اعصاب مرکزی و مغز
  • ضربه های روحی و عاطفی
  • طلاق
  • اعتیاد
  • تنش های خانوادگی
  • عوامل ژنتیک

انواع افسردگی در جوانان

افسردگی در بین جوانان انواع مختلفی دارد و هر کدام از آن ها روش های درمانی خاص خودش را دارد با کمک روانشناس می توانید از بهترین شیوه های درمانی استفاده کنید به طور کلی در میان جوانان شش نوع افسردگی وجود دارد که در ادامه به توضیح هر یک از آن ها و نشانه های آن می پردازیم.

افسردگی اساسی

افرادی که به افسردگی اساسی مبتلا می شوند بیشتر زمان در زندگی شان احساس غم و اندوه می کنند و در زمان کمتری حس شادی و نشاط به آن ها دست می دهد آن ها در این افسردگی علائمی مانند غمگینی و احساس گناه و بی ارزشی و اختلال در خوردن و خوابیدن را تجربه می کنند، حتی ممکن است فرد در این شرایط خودکشی را تجربه کند.

در صورتی که فرد به افسردگی اساسی مبتلا شده است و تحت درمان قرار نگیرد احتمال این که شدت افسردگی در او افزایش یابد بسیار زیاد می باشد.

افسردگی خویی

علائم و نشانه های افسردگی خویی کمتر شدید تر از افسردگی اساسی می باشد و نیاز به درمان عمیق تری دارد، علائم افسردگی  خویی به گونه ای می باشد که در فرد ماندگار می شود و فرد گمان می کند که تا آخر عمر باید با این علائم و نشانه ها کنار بیاید و راه درمانی برای آن وجود ندارد.

در صورتی که فرد به روانشناس مراجعه کند با روان درمانی و دارو درمانی می تواند این علائم را از بین ببرد.

اختلال دو قطبی

علائم اختلال دوقطبی کمی متفاوت تر از افسردگی می باشد زیرا افرادی که به اختلال دو قطبی دچار می شوند علاوه بر احساس غمگینی و ناراحتی در دوره هایی از زندگی شان احساس سرخوشی و شادی می کنند و در آن ها تغییرات خلقی و نوسانات اخلاقی به وجود می آید و این نوسانات ممکن است در سال چندین بار اتفاق افتد و یا در هفته چندبار پیش آید و نمی توان تعداد و زمان نوسانات خلقی را به صورت قطعی و درست تعیین کرد.

برای این که اختلال دو قطبی درمان شود باید پزشک دوره های ناراحتی و سرخوشی را مورد بررسی قرار دهد تا بتواند از روش های درمانی صحیح برای افسردگی جوانان استفاده نماید.

افسردگی روانی

علائم افسردگی روانی یا سایکوتیک شامل هذیان، توهم و پارانویا می باشد و در این نوع افسردگی روان پریشی فرد با نوعی افسردگی مشخص می شود تشخیص این اختلال سخت می باشد زیرا افرادی که از این اختلال رنج می برند سعی می کنند تا نشانه ها و علائم افسردگی را در خودشان مخفی کنند تا کمتر مورد تحقیر قرار گیرند، اما برای آن که درمان به صورت دقیق و کارآمد انجام شود باید این اختلال توسط روانشناس تشخیص داده شود.

افسردگی فصلی

افسردگی فصلی به دلیل تغییرات فصلی و ویژگی های مربوط به فصل به وجود می آید و نسبت به افسردگی های دیگر از شدت کمتری برخوردار می باشد، افراد بیشتر در فصل زمستان این افسردگی را تجربه می کنند زیرا افسردگی به دلیل کمبود نور اتفاق می افتد و باعث می شود تا تغییراتی در خلق افراد ایجاد شود.

به صورت کلی تشخیص به موقع و درمان افسردگی ها از اهمیت بسیاری برخوردار می باشد و با توجه به شرایط روانی باید فرد تحت درمان قرار گیرد و از روش های درمانی و دارویی کمک بگیرد.

عوارض و پیامدهای افسردگی در جوانان

افسردگی در جوانان آسیب های جسمانی و روحی دارد و بر روی عملکرد اجتماعی، تحصیلی، شغلی و بسیاری از موارد دیگر تاثیر می گذارد و جنبه های مختلف زندگی فرد تاثیر می گذارد.

افرادی که افسرده هستند نمی توانند تمرکز داشته باشند و مانند گذشته علاقه ای به خواندن درس و حضور در کلاس ندارند و همین مسئله باعث افت تحصیلی آن ها می شود و بر روی عملکرد تحصیلی آن ها اثر می گذارد، زمانی افت تحصیلی مشهود است که فرد افسرده در  گذشته عملکرد تحصیلی خوب و عالی داشته است.

افرادی که به افسردگی مبتلا می شوند دچار ضعف در عملکرد اجتماعی می شوند و با دیگران رفتار پرخاشگرانه ای داشته و رفتارهایی را انجام می دهند که ضد هنجارهای اجتماعی می باشد از این رفتارها می توان به فرار از خانه، رانندگی های خطرناک، بی بند و باری، زیاده روی در نوشیدن الکل، مصرف مواد مخدر، اعتیاد به تکنولوژی و مواردی از این قبیل رفتارها اشاره کرد.

البته باید این نکته را در نظر بگیرید که فردی که این رفتارها را انجام می دهد صرفا افسرده نمی باشد و ممکن است به خاطر شرایطش این رفتارها را از خود نشان دهد برای این که افسردگی را تشخیص دهید باید از روانشناس کمک بگیرید تا به خوبی بتواند آن را تشخیص داده و برای درمان آن اقداماتی را انجام دهد.

درمان افسردگی جوانان

بروز افسردگی در جوانان به خاطر دلایل گوناگونی به وجود می آید و در صورتی که درمان نشود ممکن است عوارض بسیاری به همراه داشته باشد بر اساس تحقیقات انجام شده فردی که به افسردگی مبتلا می شود در صورتی که تحت درمان های دارویی و روانی قرار نگیرد در آینده رفتارهای ضد اجتماعی از خود نشان خواهد داد.

برای بهبودی افسردگی، برخورداری از حمایت های اجتماعی نقش بسیار مهمی دارد، افرادی که از حمایت های اجتماعی برخوردار نیستند بیشتر گوشه گیر می شوند و در لاک خود فرو می روند، آن ها از اجتماع دوری می کنند و سعی می کنند در اجتماع حضور نداشته باشند.

انجام ورزش هایی مانند یوگا که نیاز به تمرکز دارد باعث می شود اضطراب و افسردگی شما کاهش یابد و همچنین خواب کافی و تغذیه مناسب باعث بهبودی افسردگی شما می شود و می تواند در تسریع درمان به شما کمک کند.

به طور کلی روان درمانی موثرترین شیوه درمان افسردگی می باشد و در صورتی که شدت افسردگی بسیار بالا باشد باید در کنار روان درمانی می توان از دارو درمانی هم استفاده کرد، زیرا افرادی که تحت روان درمانی قرار می گیرند روانشناسان علت بروز افسردگی را در آن ها مشخص می کند و با کمک فرد افسرده حالت های رفتاری نامناسب را از بین می برد.

چرا مرکز مشاوره ستاره ایرانیان

بر اساس مطالبی که بیان شده است روانشناس متخصص  در درمان افسردگی نقش بسیار مهمی دارد و بدون حضور او درمان افسردگی سخت خواهد بود و احتمال این که علائم برگردد بسیار زیاد است، اما امروزه افراد به دلایل متعددی مانند مشکلات رفت و آمد، مسائل مالی و یا معذب بودن در حضور روانشناس در جلسات حضوری شرکت نمی کنند و به همین دلیل ممکن است به مدت طولانی با افسردگی درگیر باشند.

در این خصوص مرکز مشاوره ستاره ایرانیان امکاناتی را فراهم کرده است که علاوه بر حضوری به صورت تلفنی به مراجعین کمک کنند تا فرایند درمان به خوبی پیش رود.

همچنین مرکز مشاوره ستاره ایرانیان از مشاوران و متخصصان با تجربه ای تشکیل شده است که سابقه چندین ساله در ارائه خدمات درمانی در زمینه اختلال روانی از جمله افسردگی دارند و از جامع ترین و بهترین مراکز خدمات روانشناسی می باشند. این مرکز به شما تضمین خواهد داد تا در کمترین زمان ممکن به علت افسردگی در خود پی برده و با شناسایی علائم و انتخاب بهترین راهکارهای درمانی بتوانید روند عادی زندگی خود را دنبال کنید. همچنین در صورتی که در اطرافیان شما کسی از این اختلال رنج می‌برد با دریافت راهکارها و روش‌های گوناگون از طریق روانشناسان و مشاورین  به درمان او کمک نمایید.

منبع : افسردگی در جوانان و آنچه جوان من را تا پای مرگ برد

نقش خانواده در آموزش جنسی کودک و نوجوان

آموز ش های زود هنگام و ناشیانه ی مسائل جنسی به کودکان و نوجوانان، گاه آنان را چنان دچار دلهره و اضطراب می کند که اصول بهداشت روانی خانواده را خدشه دار می سازد. از طرف دیگر، اگر این آموز ش ها دیرهنگام، ناکافی و غیر واقعی باشند، نمی توانند مفید واقع گردند. اگر پدر و مادر بتوانند به پرسش ها و کنجکاوی های جنسی فرزندان خود پاسخ های مناسب و سنجیده بدهند، می توانند مانع انحراف فکری، سرکوب جنسی و منفی کاری آنان شوند.

پدر و مادر و مراقبان نزدیک کودکان می توانند با برقراری رابط های دوستانه، همراه با اعتماد و احترام، درباره ی مسائل و موضوعات مختلف ازجمله امور جنسی، اطلاعات و آگاهی های لازم و صحیحی به آنان دهند. توصیه هایی که والدین به فرزندا نشان (چه دختر و چه پسر) می کنند، باید شامل اطلاعات و دانسته هایی درباره‌ی روابط انسانی، هویت جنسی، رعایت مسائل بهداشتی، مهار تهای زندگی، ارز ش ها و اخلاقیات انسانی، بیان احساسات و نیازها، تصمیم گیری های مسؤولانه و حفظ و افزایش عزت نفس آنان باشد.

کودکان، نیازمند شرایط و موقعیتهایی اند که بتوانند مهار تهای اساسی زندگی را براساس اصل احترام گذاشتن به اخلاقیات و دیدگاه های خانوادگی بیاموزند و تجربه کنند. پایه ریزی ارز شهای سالم اخلاقی در خانواده، به بچه ها کمک می کند در هنگام بلوغ و نوجوانی، بهتر تصمیم بگیرند و مسؤولیت زندگیشان را بپذیرند. پژوهش های مختلف نشان می دهد فراگیری موضوعات جنسی مانند سایر درس ها، باید به تدریج و گا م به گام باشد. گفتگو و پاسخ گویی به پرسش های جنسی فرزندان هم باید متناسب با سن، شیو ه ی آموزش و  درک آنان باشد.

برخی از پدر و مادران به دلیل عقاید و بینش های خود، علاقه ای به صحبت درباره ی مسائل و آموزه های جنسی ندارند زیرا اعتقاد دارند که ارائه ی اطلاعات در این زمینه، موجب بیداری غریزه ی جنسی می شود، در حالی که هرچه اطلاعات در این زمینه، بیشتر و صحیح تر باشد، فرزندان، رفتارهای جنسی آگاهانه تری از خود بروز می دهند. پدر و مادر بهتر است هنگام صحبت در مورد مسائل جنسی، به رفتارهای خود توجه بیشتری داشته باشند و با اخم کردن یا عصبانی شدن، موجب نشوند فرزندا نشان دیگر رابطه ی صمیمانه ای با آنان نداشته باشند و برای آگاه شدن، از دیگران اطلاعات بگیرند یا درصدد سرکوب سؤالات خود برآیند.

منبع : نقش خانواده در آموزش جنسی کودک و نوجوان

ترس از ازدواج، علل اصلی + چند روش درمانی

ترس از ازدواج، علل اصلی + چند روش درمانی

 یکی از دلایلی که ازدواج جوانان را به تاخیر می اندازد ترس از ازدواج یا همان گاموفوبیا می باشد. ازدواج یکی از تصمیمات مهم زندگی می باشد که بر روی جنبه های مختلف زندگی تاثیرات بسیاری می گذارد و به همین دلیل باید در زمان درست و با انتخاب فرد مناسب صورت گیرد.

گاهی افراد به خاطر مسائلی مانند افزایش مسئولیت پذیری، مشکلات شخصیتی و یا داشتن تصورات غلط درباره ازدواج از آن هراس دارند، در این شرایط باید راهکارهای مناسبی را در پیش گیرید و از روانشناس کمک بگیرید تا بتوانید شرایط برای ازدواج را در خود فراهم کنند.

در ادامه این مقاله در مورد علل و روش های درمانی ترس از ازدواج مطالبی را بیان می کنیم هم چنین در این شرایط می توانید از مشاوره قبل از ازدواج کمک بگیرید تا در کنار کاهش ترس از ازدواج، بهترین انتخاب را برای زندگی مشترک خود داشته باشید.

ترس از ازدواج، علل مختلف

ترسیدن از ازدواج از ترس های رایج در میان مردم به خصوص مردان می باشد، احتمال دارد فرد دچار شرطی سازی ترس شده باشد. در این شرایط فرد باید در جلسات مشاوره شرکت کند افراد به دلایل مختلفی مانند دلایل شخصی، مالی و اجتماعی از ازدواج می ترسند و در تصمیم گیری در امر ازدواج دچار شک و تردید شده و مشکلاتی برای آن ها به وجود می آید، در ادامه این مقاله به صورت دقیق تری علل گاموفوبیا را مورد بررسی قرار  می دهیم.

  1. احساس ناامنی

یکی از بزرگ ترین دلایلی که باعث ترس فرد از ازدواج می شود احساس ناامنی می باشد. ازدواج کردن همیشه آسان نمی باشد در واقع زوجین باید با مهارت های لازم برای ازدواج موفق آشنا باشند زیرا ازدواج، مسئولیت های زیادی را به دوش فرد اضافه می کند.

ازدواج کردن تنها به اشتراک گذاشتن احساسات و مسائل عاطفی نمی باشد بلکه فرد باید تمام تعلقات مادی و حقوقی، خانوادگی و شخصیتی خود را با یکدیگر به اشتراک بگذارند، گاموفوبیا یا ترس از ازدواج می تواند نشات گرفته از احساس ناامنی و آسیب پذیری در مورد هر یک از موارد گفته شده باشد.

  1. رویدادهای ناگوار مرتبط با ازدواج

گاموفوبیا ممکن است به خاطر رویدادهای ناگوار و ناخواسته ای که مربوط به ازدواج می شود به وجود آید و تصویر افراد را از ازدواج شمل می دهد این رویدادها می تواند شامل موارد زیر باشد:

  • طلاق والدین در کودکی
  • مشاهده چالش ها و مشکلات بسیار والدین در زندگی مشترک
  • شکست های عاطفی قبلی
  • شنیدن اعترافات والدین در مورد اشتباهاتشان در زمینه ازدواج
  1. افسردگی از دلایل ترس از ازدواج

احتمال دارد دلیل ترس از ازدواج و پذیرفتن مسئولیت سنگین آن به خاطر افسردگی باشد به همین دلیل باید علائم افسردگی در فرد مورد بررسی قرار گیرد، در این شرایط فرد ممکن است علاقه ی بسیاری به ازدواج داشته باشد اما به خاطر ترس و اضطرابی که دارد تصمیم گیری در امر ازدواج برای او دشوار باشد.

در شرایطی که فرد دچار افسردگی است عوامل دیگری مانند کمبود اعتماد به نفس، تصویر تحریف شده فرد از خود و عدم اطمینان از عملکرد جنسی حضور دارند که باعث ترس در فرد می شوند.

  1. داشتن شخصیت اجتنابی و درونگرا

افرادی که شخصیتی اجتنابی و یا درونگرا دارند قرار گرفتن در خانواده و روابط جدید برای آن سخت است و بهداشت جسمی و روانی آنان را تهدید خواهد کرد، در این شرایط فرد می ترسد که دیگران به او بی توجهی کنند و از جانب دیگران محبتی دریافت نکنند از این رو ازدواج کردن استرس و اضطراب آن ها را افزایش می دهد و ترس از ازدواج در آن ها به وجود می آید.

علائم مربوط به ترسیدن از ازدواج

ترسیدن زنان از ازدواج با ترسیدن مردان از ازدواج متفاوت می باشد، به طور کلی علائم اصلی که در زنان و مردان به وجود می آید شامل موارد زیر می باشد بنابراین باید توجه داشته باشید که فردی ممکن است تمام این علائم را داشته باشد و فردی دیگر تنها تعدادی از این ها را تجربه کند.

  • ترس بسیار شدید و غیر منطقی از ازدواج، به طوری که حتی فکر کردن در مورد ازدواج و یا مشاهده ازدواج دیگران می تواند ترس را در فرد ایجاد کند.
  • اجتناب کامل از ازدواج یا هر رویداد و بحث مربوط به آن
  • هنگام فکر کردن یا بحث کردن در مورد ازدواج، فرد دچار اضطراب و یا حملات پانیک می شود و احساساتی مانند خشم را تجربه می کند.
  • درک این مسئله که ترس غیر منطقی می باشد اما با این حال در کنترل این ترس ناتوان می باشد.
  • عزت نفس پایین
  • تجربه علائم جسمی مانند افزایش ضربان قلب، مشکلاتی در تنفس، حالت تهوع، سرگیجه، تعریق و ناراحتی های شکمی

ترس از ازدواج، روش های درمانی

با استفاده از روش های مختلف روان درمانی می توان گاموفوبیا را درمان کرد برای کاهش این ترس روش های درمانی موفقیت آمیزی در زیر بیان شده است:

  1. درمان شناختی، رفتاری

یکی از موثرترین روش های درمانی در درمان ترس از ازدواج، درمان شناختی رفتاری می باشد، گاموفوبیا می تواند با خاطرات و تجارب ناگواری در ارتباط باشد و در این شرایط درمانگر با درمانجو وارد گفت و گو می شود و سعی می کند تا افکار منفی و نادرستی که مرتبط به ازدواج است و در ذهن او ایجاد شده است را استخراج کند.

در واقع فردی که به گاموفوبیا دچار شده است تصاویر منفی از ازدواج در ذهن او وجود دارد که درمانگر با استفاده از گفت وگوی سالم و با استفاده از تکنیک های درمانی این افکار را با افکار مثبت جایگزین می کند.

  1. مواجهه درمانی

یکی دیگر از روش های درمانی برای گاموفوبیا، مواجهه درمانی می باشد، در مواجهه درمانی، درمانگر شرایطی مشابه با ازدواج را برای بیمار به وجود می آورد و یا بحثی جدی در مورد ازدواج ترتیب می دهد و در این شرایط درمانگر به فرد کمک می کند تا آرامش خود را حفظ کند و ریلکس باشد.

روش مواجهه درمانی اگر به صورت منظم انجام شود باعث می شود تا درمان جو با شرایطی که مرتبط به ازدواج می باشد عادت کند و این توانایی را به دست آورد تا اضطراب ناشی از افکار مربوط به ازدواج را راحت تر تحمل کند و راحت تر بتوانند با این شرایط کنار بیاید و ترس از ازدواج در او کاهش یابد.

  1. خانواده درمانی

خانواده درمانی یکی از فاکتورهای مهم  در کل فرایند درمان می باشد در این روش درمانگر با سایر اعضای خانواده کار می کند و اطلاعات آن ها را در زمینه ترس فرد در خصوص ازدواج بالا می برد و آگاهی آن ها را افزایش می دهد، در واقع جلسات درمانی که به همراه خانواده برگزار می شود باعث می شود تا انگیزه مناسبی در فرد از طریق خانواده ایجاد شود بنابراین خانواده نقش حمایتی دارد، در این صورت روند درمان در فرد با سرعت بیشتری انجام می شود، این مساله می تواند کلیت روند درمان را ارتقا بخشد.

ترس از ازدواج، چه زمانی باید به متخصص مراجعه کنید؟

فردی که به گاموفوبیا مبتلا شده، از ازدواج می ترسد اما نسبت به آن بی علاقه نمی باشد و این ترس می تواند به موقعیتی جدی تبدیل شود، هم چنین این ترس بر روی روابط عاطفی فرد اثر می گذارد و به آن ها آسیب می زند و در مقابل انگیزه های ازدواج او قرار می گیرد.

زمانی که علائم مربوط به گاموفوبیا بیش از ۶ ماه در فرد باقی بماند و اختلالاتی در کیفیت زندگی او ایجاد کند در این صورت باید به متخصص و روانشناس مراجعه کرد تا مشکل فرد مورد بررسی قرار گیرد.

در این راستا مرکز مشاوره ستاره ایرانیان با داشتن مشاورانی برجسته در زمینه ازدواج این امکان را برای شما فراهم می کنند تا بتوانید از خدمات آن ها به صورت حضوری و تلفنی بهره مند شوید، مرکز ستاره ایرانیان در این خصوص سابقه چندین ساله دارد و در زمینه های مختلف روانشناسی و مشاوره ازدواج این اطمینان را به شما می دهد که در کمترین زمان ممکن بهترین راهکارها را دریافت کنید و بر ترس خودتان غلبه کنید.

منبع: ترس از ازدواج، علل اصلی + چند روش درمانی

نکات ارتباطی برای والدین جوان

تبدیل شدن به پدر و مادر می تواند تاثیرات بدی روی روابط شما داشته باشد، در این مقاله راه کارهایی برای کمک به شما ارائه شده است:

تبدیل شدن به پدر و مادر  یک  اتفاق شادی بخش، شگفت آور، و گاهی خسته کننده و سخت است. با خود بهترین و بدترین ها را به همراه دارد (ممکن است در یک لحظه بهترین را تجربه کنید و لحظه ای دیگر بدترین را). برای اکثر ما، این اتفاق تجربه ایست که بیشترین تغییر در زندگی را ایجاد می کند. یکی از این تغییرات در زندگی شما به عنوان یک زوج است. گذر از جایگاه  یک زن و شوهر که تمرکزشان روی یکدیگر است به پدر و مادری که مجبور هستند یک بچه را اولویت زندگی خود قرار بدهند، بسیار سخت است حتی برای زوج های بسیار شاد و سلامت. ممکن است برخی از روابط شما بخاطر نیازهای مبرمی که  مسئولیت پدر ومادری ایجاد می کند ، کمرنگ شده حتی ازبین برود. و در نتیجه، زمانیکه وظیفه پدر و مادری را به عهده می گیرید، بعد از گذشت ماه ها متوجه می شوید شما وشریک زندگیتان، زمان کمتری برای با هم بودن دارید، همدیگر را بیشتر آزار می دهید، و یا نسبت به قبل بیشتر قطع ارتباط می کنید.

اگر شما اینطور هستید، بدانید تنها نیستید.

مطالعات روانشناسی بیشماری ، آنچه را که روانشناسان” کاهش رضایت زناشویی طی تبدیل شدن به پدر ومادر”  می نامند، بررسی می کند. در مورد این نکته که این کاهش رضایت چقدر بد است واین اتفاق برای زن بدتر است یا برای مرد، و اینکه  چه  عواملی به جلوگیری از آن کمک می کند،  اختلاف نظرهایی وجود دارد.  از آنجا که محققان نمی توانند برای افراد به صورت تصادفی تعیین کنند بچه داشته باشند یا نه، نمی‌توانیم مدارک تجربی لازم را داشته باشیم تا با قطعیت بگوییم پدر و مادر شدن برای ازدواج بد است. ولی نتایج مطالعاتی که  روی زوج ها در طول دوره قبل از بچه دارشدن تا سال های بعداز تولد اولین فرزندشان  انجام شده ( معمولا در مقایسه با زوج هایی که بچه ندارند) همواره اینطور نشان داده که برای بیشتر زوج ها بچه دار شدن ، مشکلاتی در روابطشان بوجود می آورد.

موضوع  دیگری که این مطالعات به آن اشاره می کند این است که این نوع آسیب حتمی نیست.-  روابط برخی از زوج ها بعد از تولد اولین بچه دچار افول نشد. ولی چطور می توانید یکی از این پدر ومادر ها باشید؟  تغییر دادن بعضی از این اتفاقات  آسان نیست—داشتن امکانات مالی بیشتر، بارداری برنامه ریزی شده و والدینی که با هم زندگی می کنند، همگی عوامل حمایتی بالقوه ای هستند.  اولویت بندی  روابط بین زوج ها و تعیین زمانی برای باهم بودن عاملی است  که کنترل آن در دست شماست. البته حرف زدن تا عمل کردن راحت تر است، زیرا که این کارها را برای نوزادی  نیازمند و دوست داستنی انجام می دهید که زندگی اش برای شما ارزشمند است. بی شک می توانید با انجام  اقداماتی به حفظ سلامت روانی و روابطتان طی سال های اولیه پدر و مادرشدن کمک کنید. وشرایط به گونه ای پیش می رود که حتی نیاز به استخدام پرستار بچه برای ملاقات  های شبانه ندارید.

۱-اولویت بندی زمان خواب

محققان فکر می کنند یکی از دلایلی که تبدیل شدن به پدر ومادر برای روابط  زوجین، مشکل  ایجاد می کند

این است که بخاطرلذت های دوست داشتنی بچه دارشدن ، خواب دچار اختلا لات سختی می شود. وقتی کم خواب می شوید، ممکن است در برخورد با اتفاقات بد خود را عصبانی و بد خلق و متخاصم  ببینید. نویسنده مطالعه وهمکارش به این نکته رسیدند که هر کدام از زوج هایی که  شب قبل کمتر خوابیده باشند، بیشتر دعوا می کنند و در حل تعارضات  بدتر عمل می کنند. اگر تا به حال شب بیداری را تجربه نکرده باشید، احتمالا از کم خوابی های زیاد رنج خواهید برد. بعد ازتحمل  چند شب کم خوابی، افراد می گویند احساس خستگی نمی کنند ولی در انجام کارهای ذهنی ضعیف عمل می کنند.

برای بسیاری ، اولویت بندی خواب مشکل است- رها کردن ظروف نشسته، و اتاق پذیرایی مرتب نشده سخت است و اینکه گاهی تنها زمان باقی مانده شما را هم در انتهای یک روز سخت بخواهند  بگیرند—ولی این سختی ها ارزش دارد. اگر همچنان شب ها از خواب بیدار می شوید تا از کودک خود مراقبت کنید راه هایی وجود دارد تا بتوانید خوابتان را برنامه ریزی کنید. به عنوان مثال، برای خودتان زمانی برای خواب در نظر بگیرید، در این زمان گوشی تلفن یا تبلت به رخت خواب نبرید، با داشتن خواب خوب و سلامت، در طول شب مشغول غلطیدن وچرخیدن در رختخواب نیستید و حتی خوب است اگر در تختی جدا بخوابید تا شریک خود را بیدار نکنید. در باره راه های دیگر تقسیم کردن ساعات خواب شبانه فکرکنید در این‌صورت هر دونفر می توانند کمی خواب خوب و عمیق داشته باشند.

اگربه خوبی استراحت کرده باشید، روبه رو شدن با هر مساله ای راحت تر و بهتر است. اگر کارتان را سریع تر انجام دهید، کمتر اشتباه کنید، و کنترل بیشتری روی احساساتتان دارید و موثر تر خواهید بود. پس به جای بیدار ماندن و سروکله زدن با کارهای خانه، شغل، و مسائل شخصی، کمی بخوابید و ببینید که آیا حل مسائل درصبح آرام راحت تر نیست ؟! این ضرب المثل را فراموش نکنید، ” هیچ وقت با عصبانیت به رخت خواب نروید” در عوض تلاش کنید” اگر عصبانی هستید، بگویید دوستت دارم و شب بخیر” و ببینید صبح که بیدار می شوید هنوزآن مشکل وجود دارد یا نه؟

۲-به یکدیگر اعتماد کنید!

شب های بی خوابی، نوزاد نق نق کنان، و تمام الزامات پدرو مادری به هرمشکل دیگری که قبل از بچه دارشدن داشتید اضافه شده است. تبدیل شدن به پدر و مادر با وجود تمام لذت ها و شادی هایی که دارد می تواند به صورت غیر قابل وصفی استرس آور باشد. استرس باعث می شود  به سختی بتوانید همسری  آماده و عاشق باشید. بنابراین بدانید  وقتی همسرتان به شما تلنگر می زند، یعنی  فراموش کرده کاری که به او محول کرده اید را انجام بدهد و این معنی را ندارد که دیگر آنطور که دلتان می خواهد  مهربان و عاشق نیست. به جای اینکه عصبانی وخشمگین شوید، سعی کنید این حقیقت را جایگزین احساس بدتان کنید که او دوستتان دارد و احتمالا کم خوابیده و استرس زیادی  دارد. سرزنش مشکلات جزئی رابطه به خاطر دلایل خارجی مثل کمبود خواب، یا کم حافظه بودن به علت نگهداری از بچه، می تواند کمک کند شرایط را تحت نظر داشته باشید و در صورت امکان از تبدیل شدن چیزهای کوچک به مسائل بزرگ جلوگیری کنید.

البته اعتماد کردن به یکدیگر بسیار سخت است. مخصوصا اگر دچار کم خوابی باشید، پس سعی کنید برای خودتان قاونی وضع کنید. به عنوان مثال هر زمان احساس کردید ازجانب همسرتان متحمل آزار و اذیت شده اید با خودتان این جمله را تکرار کنید” این شخصیت واقعی او نیست، این کمبود خواب است” و یا چیزهای دیگری مثل این. همچنین باید تلاش کنید به خاطر آورید دفعه قبل شما کاری مشابه انجام داده و به خودتان یادآوری هر دوی شما می توانید اشتباهات زیادی داشته باشید.

البته، درست نیست که در برخورد با مسائل جدی بی اعتنا باشید. همچنان مهم است شرایط را تحت نظر بگیرید.

۳-قدرشناس باشید

زمان کم و داشتن کارهای زیاد، می تواند باعث شود هر کدام از شما ، دیگری را مسئول کارها بدانید. چه کسی وقت دارد بگوید برای درست کردن شام متشکرم وقتی که شما مشغول آماده کردن بچه برای خوابیدن بودید؟ ولی کمی حق شناسی می تواند نتیجه بخش باشد (مشکلات را قابل تحمل تر کند). تحقیقات نشان می دهد که هرچه افراد قدرشناس تر باشند، از روابطشان رضایت بیشتری خواهند داشت و این موضوع به ویژه در دوره های گذار مثل بچه دارشدن صحت دارد. پس مسائل کوچک مثل:۱- آگاهی از تلاش های همسرتان، ۲-صرف زمان برای داشتن احساس خوشبختی در این مورد که در این سفر پر هرج و مرج همراه همسرتان هستید، یا۳- بازگشت به زمان های قبل که وقتی همدیگر را برای اولین بار ملاقلت کردید چه احساسی داشتید و ابراز همان احساسات به همسرتان، این عوامل می تواند کمک کند روابطتان صمیمانه و برقرار بماند. وقتی شروع  به بیان حق شناسی و قدردانی می کنید ، احتمالا متوجه می شوید همسرتان نیز مشتاق است قدر شناسی اش را ابراز کند. و این احساس چقدر بهتر می بود  که برای تمام شام هایی که تهیه کرده بودید و پوشک هایی که عوض می کردید  و فکرمی کردید  به کارهایتان توجه نمی شود، تشکری ازصمیم قلب  دریافت می کردید؟

۴-باهمدیگر یک سرگرمی تازه (که زمان بر نباشد) را شروع کنید.

تحقیقات نشان می دهد مشغول شدن ( باهمدیگر) به سرگرمی های جدید برای زوج ها خوب است و این موضوع به ویژه  طی تبدیل شدن زوج ها به پدر ومادر، زمانی که بیشتر وقت شما صرف تمرکز بر روی چیزهایی غیراز روابطتتان می شود، صحت دارد. مخصوصا اگرتشخیص دهید سرگرمی های قدیمی که داشتید در این سبک جدید زندگی شما به خوبی قبل عمل نمی کند. مطمئنا وقتی دارید کالسکه بچه را هل می دهید، می‌توانید به پیاده روی (عادتی که قبلا هم داشتید) ادامه دهید ولی دیگر منطقی نیست که بخواهید هرهفته  تمام طول روز را صرف بالارفتن از کوه کرده یا غذا درست کنید و در صبح جمعه یک مسابقه دوی ماراتون در تلویزیون ببینید. پیداکردن یک سرگرمی جدید که بتوانید به عنوان یک زوج انجام دهید ارزشمند است—یک سرگرمی جدید شما دونفر را کنار هم می آورد و موضوعات جدیدی دراختیارتان می‌گذارد تا باهم گفتگو کنید، مخصوصا زمانی که اکثر اراتباطات شما مانند یک جلسه کاری بوده است.

نیازی نیست از آسمان شیرجه بزنید. چیزی را انتخاب کنید که خیلی زمان بر نباشد تا بتوانید به زندگی جدید تان برسید. اگر هر دو به کتاب خواندن علاقه دارید، دونفری به باشگاه دوستداران کتاب  ملحق شوید یا هرشب قبل از رفتن به رخت خواب به نوبت برای هم یک فصل از یک کتاب را بخوانید. یک بازی جدید انتخاب کنید. اسم ۱۰ رستوران درجه یک در اطرافتان را در لیستی جمع آوری کنید و متعهد بشوید که هر چند هفته یک بار یکی از آنها را امتحان کنید و قبل از رفتن  به رستوران باهمدیگر مشورت کنید که در رستوران چه غذایی میل خواهید کرد.

۵-نسبت به یکدیگر دلسوز باشید

وقتی مسائل در بدترین حالت ممکن است، در سکوت به خود نپیچید. به خاطر بیاورید که شما دونفر با هم هستید. حتی اگر نخوابیدید و بد خلق شده اید و زمانی برای قدردانی  و یا سرگرمی تازه ندارید، اگر مدت زمانی باهمدیگر درد دل کنید احساس بهتری به روابطتان پیدا خواهید کرد. اگر بشنوید  که همسرتان  می گوید چقدر خسته شده و بیش از هر چیز دیگری دلش می خواهد با شما به یک جزیره گرمسیری دورافتاده فرار کند، ممکن است دیگر احساس تنهایی و نا امیدی نکنید. این چیزها به این معنی نیست که همسرتان اهمیت نمی دهد، بلکه به این معناست که او هم در طول روز درحال تقلا بوده و فراموش کرده به شما بگوید که به مسائل اهمیت می دهد. حتی می‌توانید برنامه ای تهیه کنید تا یک جلسه کنترل احساس به صورت هفتگی داشته باشید تا فقط ۵ دقیقه  جمعه شب ها کنارهم بنشینید و به نوبت  گلایه ها را بازگو کنید و در مورد افسوس های دیگری درد دل کنید. این کار باعث می شود به جای اینکه در جایگاه “من ” و ” تو ” قرار بگیرید ،   “ما” باشید.

آیا وقتی پدرو مادر شدید با این لحظه سخت در رابطه مواجه شدید؟ آیا راهکاری پیدا کردید که موثر باشد؟ آخرین بار  که وقتی زمانی برای کنارهم بودن داشتید فرزندانتان چند ساله بودند؟

منبع : نکات ارتباطی برای والدین جوان

بخشیدن خیانت همسر ؟ سوالات در مورد خیانت همسر

سوالات در مورد خیانت همسر را در بخش کامنت ها انتهای صفحه می توانید بپرسید تا توسط روانشناسان پاسخ داده شود. در این مطلب به سوال: بخشیدن خیانت همسر و دلایل خیانت پرداخته شده است. زمان مطالعه ۶ دقیقه

هرگز برای من رخ نخواهد داد! آیا بخشیدن خیانت همسر کار درستی است؟

بخشیدن خیانت همسر یا طلاق

“در ابتدای ازدواج، من و همسرم با هم قرار گذاشتیم که همیشه درباره احساسات مان صادق باشیم.

من به او اعتماد کردم و هرگز به حرف هایش شک نکردم، اما اکنون دیگر به هیچ کدام از حرف هایش اعتماد ندارم.

تا جایی که او را می شناختم او به احساسات دیگران احترام می گذاشت.

او حتی به یک مورچه هم آسیب نمی رساند.

با این حال آگاهانه به من آسیب رساند، به کسی که قول داده بود بیشترین اهمیت را برایش قائل باشد…

خیال می کردم او را می شناسم، اما به باطن هرگز او را نشناخته بودم. چطور متوجه دروغ هایش نشدم؟

چطور این قدر کور بودم؟

آیا اعتماد کامل به همسرم، مانع خیانت می شود؟

همسرانی که تجربه بی وفایی و خیانت ندارند، اغلب در ابتدا بسیار به همسرشان اعتماد می کنند. آن ها باور ندارند که ممکن است بی وفایی ازدواج شان را تخریب کند.

من اغلب می شنوم که همسران می گویند: « همسرم هرگز به من خیانت نمی کند، به او اعتماد کامل دارم» یا «او دارای باورهای مذهبی اخلاقی خاصی است که انجام چنین عملی را غیر ممکن می کند»

اما باید بدانیم که وقتی فردی به همسرش خیانت می کند، این عمل در ابتدا برای خودش نیز تعجب آور است.

این اشخاص اغلب می گویند:

«من همیشه اشخاصی را که به همسرشان بی وفایی می کردند، خودخواه و گمراه و ضعیف النفس می دانستم. هرگز تصور نمی کردم خودم روزی به همسرم خیانت کنم».

البته هدف از بیان این مطلب عادی بودن خیانت نیست. حقیقت این است که اعتماد کامل نسبت به خود یا همسرمان برخلاف تصور معمول، ما را از خطا و لغزش محافظت نمی کند چرا که مطمئن بودن از خود باعث می شود که فرد از قرار گرفتن در شرایط و موقعیت های پرخطر که منجر به خیانت می شود ترسی نداشته باشد.

در واقع خیانت مانند اعتیاد ( اعتیاد به مواد یا اعتیاد به اینترنت، اعتیاد به بازی های کامپیوتری، اعتیاد به خرید و…) موضوعی تدریجی و از روی غفلت می باشد.

چرا سوالات در مورد خیانت همسر را نمی پرسیم و می گذاریم کار از کار بگذرد.

مهم ترین فاکتورهای تاثیر گذار بر خیانت کدام هستند؟

همان طور که هیچ فرد معتادی عمدا و با قصد و نیت قبلی برای معتاد شدن اقدام به مصرف مواد نداشته، هیچ مرد و زنی هم نبوده که به عمد و با نیت قبلی اقدام به خیانت کند.

وسوسه و میلی که منجر به خیانت می شود تا حدودی تابع شرایط و به صورت تدریجی بوده و این اطمینان صددرصدی به خود یا همسر راهکار معقولی نیست.

البته بعد افراطی این قضیه یعنی شک و مراقبت بیش از اندازه که منجر به استرس و نگرانی شدید می شود نیز توصیه نمی شود.

در اکثر موارد بی وفایی به صورت تدریجی و بدون برنامه در پی یک اتفاق عادی شروع شده و کم کم این صمیمیت بیشتر و در نهایت منجر به خیانت می شود.

در واقع همین تدریجی بودن و نداشتن برنامه اولیه به این کار، ظاهری طبیعی می دهد.

این شروع تدریجی ممکن است در مسافرت ها، محل کار، بخصوص در فضای مجازی و موقعیت های زیادی رخ دهد، که به یک صمیمیت تدریجی و در نهایت خیانت منجر شود.

این شروع پردردسر در اغلب موارد – اما نه همیشه- با برطرف نشدن نیازهای عاطفی و فاصله میان همسران همراه است.

آیا نیازهای عاطفی همسرتان را برآورده می کنید؟

نیاز عاطفی اشتیاق و خواسته ای است که در صورت ارضا شدن در فرد احساس رضایت و شادمانی ایجاد می کند و در غیر این صورت موجب احساس ناکامی و ناخشنودی در فرد می شود.

شاید هزاران نیاز عاطفی وجود داشته باشد.

  • نیاز به تفریح،
  • تماشای فوتبال،
  • رفتن به خرید،
  • شرکت در مهمانی
  • و غیره

بعضی از این نیازها در ما وجود دارد و بعضی وجود ندارد.

اما تنها چند نیاز عاطفی است که وقتی توسط شخصی از جنس مخالف برطرف می شود،آن قدر در فرد احساس رضایت و خشنودی ایجاد می کند که او خطر داشتن ارتباطی پنهانی با آن شخص را به جان می خرد.

آن ها نیازهایی هستند که در صورت ارضا شدن موجب شادترین و رضایت بخش ترین احساسات در ما می شوند.

وقتی زن و شوهری بتوانند روش برطرف کردن این نیازها را بیاموزند، زندگی رضایت بخشی خواهند داشت.

پس از صحبت های متعدد با صدها زن و مرد درباره ی نیازهای هیجانی، ده نیاز که برای اغلب اشخاص که در اولویت قرار دارد،کشف شده.

این نیازها عبارتند از:

  • نیاز به تحسین،
  • محبت،
  • گفتگو،
  • حمایت خانوادگی،
  • تعهد خانوادگی،
  • حمایت مالی،
  • صداقت و روراستی،
  • جذابیت جسمانی،
  • بازسازی ارتباط
  • و ارضای جنسی.

اگر سوالات در مورد خیانت همسر یا ارضا نشدن نیازهای بالا دارید در انتهای مطلب مطرح کنید تا توسط مشاوران پاسخ داده شود.

آیا نیازهای عاطفی در مردان و زنان متفاوت است؟

علت این که مردان و زنان در رفع نیاز های یکدیگر مشکل دارند این است که شیوه ی اولویت بندی این فهرست از نیازها در زنان و مردان متفاوت است.

پنج نیاز عاطفی مهم زنان به طور معمول از حداقل اهمیت برای مردان برخوردار است. بنابراین جای تعجب نیست که مردان و زنان در برطرف کردن نیازهای یکدیگر مشکل دارند!

آن ها قادر به درک احساسات یکدیگر نیستند.آن ها تمایل دارند کاری را انجام دهند که موجب رضایت دیگری می شود اما اغلب تلاش های شان در جهت نادرست است.

آنچه یکی از طرفین بیشترین تاکید را بر آن دارد، اغلب از نظر دیگری کمترین اهمیت را دارد.

وقتی مهم ترین نیازهای عاطفی ما ارضا نمی شود، به نوعی احساس افسردگی و تهی بودن می کنیم. اغلب افراد از برآورده نشدن نیازهای عاطفی شان در زندگی مشترک احساس نارضایتی می کنند اما ناگهان شخصی را ملاقات می کنندکه احساسی فوق العاده درآن ها ایجاد می کند.

این شخص جدید اغلب نیازهای عاطفی ارضا نشده ی آن ها را برطرف می کند. آن شخص خالصانه مایل به گفتگو، تحسین و ابراز علاقه  است.

حال سوال این است که بخشیدن خیانت همسر کار درستی است؟ برطرف نشدن نیازهای عاطفی اساسی، زنگ خطر خیانت!!

بدون توجه به اینکه بی وفایی در چه مرحله ای قرار دارد، اغلب دلیل وجود آن برطرف شدن نیازهای عاطفی مهم است.

وقتی همسران نیازهای عاطفی برطرف نشده ی زیادی دارند و برای مدتی بنا به دلایلی مختلف از یکدیگر دورند، امکان حضور فردی دیگر که این نیازها را ارضا کند، بسیار زیاد است.

نمی گویم که همسر خیانت دیده مقصر اصلی ماجراست. اما این حقیقت را تایید می کنم که نیازهای عاطفی ارضا نشده موجب آسیب پذیری بیشتر فرد در برابر وسوسه ی شخصی دیگر می شود.

روش بخشیدن خیانت همسر و بازسازی رابطه

در ادامه به روش هایی اشاره می کنیم که به شما کمک می کند تا رابطه تان را پس از خیانت بازسازی کنید و بخشیدن خیانت همسر باید به چه صورت انجام شود:

  1. بازسازی اعتماد برای بخشیدن خیانت همسر

فقدان اعتماد عامل اساسی بروز واکنش های هیجانی است.

همسر خیانت دیده پس از کشف بی وفایی، نه تنها به هر دلیل از بی وفایی همسرش احساس آزردگی میکند، بلکه احساس می کند دیگر هرگز قادر به اعتماد کردن به او نیست.

البته اعتماد چراغ نیست که بشود دائم آن را خاموش و روشن کرد، هر دو طرف باید ثابت کنند که ارزش اعتماد کردن را دارند.

اغلب افراد بی وفا خواهان جلب اعتماد دوباره ی همسرشان هستند البته عجله برای بازسازی اعتماد توقعی است که صرفا باعث دورترشدن همسر می شود.

  1. بانک عشق تان را پر کنید.

برای اجتناب از عاشق دیگری شدن محافظت از بانک عشق تان اهمیت زیادی دارد.

پیوسته باید مانع سپرده گذاری زیاد دیگران در بانک عشق تان شوید. احتیاط های اجباری و محافظت فوق العاده از بانک عشق را اعمال کنید.

سپرده گذاری در بانک عشق تان را برای همسرتان ساده و برای دیگران مشکل کنید.

شما با اطمینان از اینکه هیچ کس جز همسرتان نمی تواند مهم ترین نیازهای عاطفی تان را برطرف کند، قادر به انجام آن خواهید بود.

اگر می خواهید عشق همسرتان  باشید و از عاشق دیگری شدن اجتناب کنید، مطمئن شوید که همسرتان بزرگ ترین منبع عشق در حساب بانک عشق شماست.

محافظت از بانک عشقی

در ادامه چند پیشنهاد مطرح می شود که به شما کمک می کند از بانک عشق تان محافظت کنید:

  • بیشتر زمان تفریح تان را با همسرتان سپری کنید به طوری که شما و همسرتان در کنار هم از تفریحات لذت ببرید.
  • اگر کسی از جنس مخالف را جذاب یافتید از سپری کردن اوقات خود با او اجتناب کنید. از هر نوع فعالیتی که شما را در کنار هم قرار می دهد اجتناب کنید.
  • اگر کسی از جنس مخالف به شما گفت که خیلی جذاب هستید، به آن شخص بگویید که چقدر عاشق همسرتان هستید و هرگز به او ابراز علاقه نکنید.

مشاوره آنلاین رایگان و سوالات در مورد خیانت همسر در انتهای صفحه قرار دارد.

منبع : بخشیدن خیانت همسر ؟ سوالات در مورد خیانت همسر

افزایش عزت نفس کودکان

عزت نفس کودکان، اعتماد نسبت به به اینکه کیست و چه کاری می تواند انجام دهد می باشد. در این مقاله، والدین راهکارهایی را برای افزایش عزت نفس کودکان یاد خواهند گرفت.

حس مثبت یکی از بزرگترین هدیه هایی است که شما می‌توانید به فرزندتان بدهید؛ بچه ها با عزت نفس بالا احساس مهر، محبت، شایستگی و خوشحالی بیش تری دارند.

عزت نفس در کودکان دبستانی

هر کودک لحظاتی دارد که در آن با چالش ها، فشار همسالان یا تجربه چیزهای جدید روبرو می شود و ممکن است اعتماد به نفس خود را از دست بدهد یا ارزش خود را زیر سوال ببرد. در زندگی کودک، فراز و نشیب هایی وجود خواهد داشت که برای عبور از آن ها به عزت نفس بالا احتیاج دارند.

عوامل کلیدی برای ایجاد عزت نفس سالم، تعیین اهداف، پذیرفتن مسئولیت، انجام وظایف و جشن گرفتن موفقیت است. کودک باید بتواند موفقیت را به تصویر بکشد و بداند چه زمانی به آن دست یافته است.

۱۰ دلیل اهمیت عزت نفس

۱. فرزند شما می تواند شکست ها را تحمل کند.

کودکانی که عزت نفس بالایی دارند بهتر می توانند شکست های جزئی را بدون از دست دادن اعتماد به نفس تحمل کنند.

۲. تصمیمات خوب

بچه‌هایی که عزت نفس بالایی دارند، مهارت‌های تصمیم‌گیری خوبی دارند.

۳. فرزند شما می تواند الگوها و دوستان خوبی پیدا کند.

کودکانی که عزت نفس بالایی دارند، الگوهای همسالان و دوستان خوبی پیدا می کنند که به آن ها اهمیت داده و احترام می گذارند.

۴. می تواند در برابر فشار همسالان مقاومت کند.

افرادی که عزت نفس بالاتری دارند در ایجاد دوستی، مهارت همدلی، حفظ روابط دوستانه و مدیریت فشار همسالان بهتر هستند.

۵. از خودش دفاع می کند.

کودکانی که عزت نفس بالایی دارند از ایستادگی در دفاع از خود نمی ترسند.

۶. هویت سالم 

۷. فرزند شما می تواند الگوهای مناسب برای سال های نوجوانی داشته باشد.

نوجوانان تمایل دارند که نگاهی خودمحورانه به زندگی داشته باشند و ممکن است مسائل را جدی‌تر و شخصی‌تر از آنچه که باید ببینند. داشتن عزت نفس قوی در سال های نوجوانی محافظت کننده است.

۸. فرزند شما می تواند دستاوردهای بالاتری کسب کند.

تحقیقات نشان می‌دهد که خوش‌بین‌ها معتقدند عملکردشان بهتر از واقعیت است. این دیدگاه مثبت آن ها را به سمت ریسک بیشتر، تمرین بیشتر، تسلیم نشدن سوق می‌دهد و در نهایت، می‌توانند خوب عمل کنند.

۹. شکست ها را تحمل می کند

کودکانی که بر این باورند که موفقیت به دلیل تلاش خود آن هاست، معمولاً معتقدند که شکست‌ها قابل تحمل بوده و می توانند مشکلات را موقتی دانسته و آن ها را تحمل کنند.

۱۰. فرزند شما این آزادی را دارد که شکست بخورد.

یکی از بهترین چیزها در مورد عزت نفس کودکان، آزادی در شکست خوردن است. هیچ موفقیت واقعی در زندگی بدون شکست نیست بنابراین به کودک خود بیاموزید که ببیند چه چیزی می تواند از اشتباهات و چالش ها به دست بیاورد.

روش های افزایش عزت نفس در کودکان و نوجوانان

در طول رشد عزت نفس کودک تکامل می یابد، آن ها به مرور متوجه خواهند شد که ذاتاً در هر کاری که تلاش می کنند استعداد ندارند. برخی از استراتژی های کلیدی که والدین می توانند برای کمک به فرزندان خود امتحان کنند، در ادامه آمده است. برای کمک به ساختن احساس مثبت فرزندانتان (مثل اینکه او بزرگ شده است) می توانید از راه های زیر کمک بگیرید:

۱.به فرزندانتان قدرت انتخاب دهید

قدرت انتخاب دادن به بچه ها بدون مسولیت کاری می‌کند که آن ها احساس صاحب اختیاری بکنند برای مثال: در صبحانه شما به فرزندانتان قدرت انتخاب بین تخم مرغ یا نان و پنیر را پیشنهاد بدهید. یاد گرفتن انتخاب برای افزایش عزت نفس کودکان مهم است، انتخاب های ساده در زمانی که فرزند شما کوچک است کمک خواهد کرد تا برای انتخاب های سخت بیشتری که در آینده با آن ها روبرو خواهد شد آماده شوند.

۲. همه ی کار ها را برای او انجام ندهید

صبور باشید و اجازه بدهید کارهایش را خودش انجام بدهد برای مثال با وجود اینکه اگر لباس او را بپوشانید ممکن است سریع تر و راحت تر باشد، اجازه دهید کار را خودش انجام دهد و کمک کنید که مهارت های زندگی را یاد بگیرد هرچقدر با چالش های تازه روبرو شود کفایت و اعتمادبه نفس بیشتری را احساس می‌کند.

۳. به او اجازه دهید بداند که هیچکس عالی نیست

توضیح دهید که هیچکس انتظار ندارد که کامل باشد. روشی که شما به اشتباهات کودکتان عکس العمل نشان می دهید، به او نشان می دهد که چگونه باید عمل کند.

۴. بیش از اندازه تعارف نکنید

بچه ها در تشخیص غیر صمیمی بودن تعارف ها و تعریف های بی اساس ماهر هستند. برای مثال از نقاشی کودکتان تعریف کنید ولی به او نگویید که چه هنرمند بزرگی است.

۵. کار های روزمره خانواده را مناسب با سنش به او واگذار کنید.

به بچه ها برای وظایفی مانند: چیدن میز، شستن ظرف ها یا تمیز کردن خانه بدهید. این کار احساس رقابت و کنترل مهارت حل مسئله آن ها را افزایش می‌دهند.

۶.مقایسه نکنید

هرگز احساسات فرزندانتان را تحقیر نکرده و او را دیگران مقایسه نکنید. وقتی عصبانی می‌شوید یک استراحت کوتاه بکنید و چیزی نگویید که بعدا پشیما ن شوید.

۷. با آن ها وقت بگذرانید

وقت گذاشتن برای بچه ها باعث می شود احساس کنند برای شما مهم هستند. تفریح ​​کنید و با هم فعالیت هایی مانند تماشای فیلم یا بازی با توپ انجام دهید که آن ها از آن لذت می برند.

برای تماشای و لذت بردن از دستاوردهای فرزندتان وقت بگذارید. این نشان می دهد که شما برای علایق او ارزش قائل هستید و اعتماد به نفس او را افزایش می دهد زیرا او خود را باهوش و توانا می بیند.

۸. از برچسب زدن بپرهیزید

هنگام تنبیه فرزندان خود از به کار بردن کلماتی مانند تنبل، شیطون یا احمق خودداری کنید. برچسب‌ها به کودک شما کمک نمی‌کنند تا بفهمد رفتار قابل قبول چیست و ممکن است او را به این باور برساند که هرگز نمی‌تواند به اندازه کافی خوب باشد. در عوض، رفتارهای منفی فرزندان خود را با توضیح ناشایست بودن رفتار آن ها اصلاح کنید. گفتن اینکه آنها را دوست دارید اما رفتار نادرست آنها را تایید نمی کنید، می تواند آن ها را نسبت به اعمال خود آگاه تر کند.

۹. انتظارات واقع بینانه داشته باشید

از مقایسه بپرهیزید و کاری نکنید که فرزندانتان وقتی خوب عمل نمی کنند، مثلاً وقتی نمره خوبی در مدرسه نمی گیرند، احساس شکست کند. این امر باعث کاهش روحیه و عزت نفس آن ها می شود.

۱۰. به کودک خود کمک کنید تا قوانین را درک کند

این نوع توضیحات به کودکان کمک می کند تا احساس امنیت و کنترل داشته باشند، که همه این ها اعتماد به نفس و توانایی آن ها را برای مقابله و حل مشکل ایجاد می کند.

۱۱. بگذارید فرزندتان ببیند که شما هم گاهی به کمک نیاز دارید.

در صورت نیاز از دیگران کمک بخواهید، وقتی کمک می‌خواهید فرزندتان درک می کند که کمک گرفتن نشانه ضعف نیست.

۱۲. به فرزندتان کمک کنید تا از کلمات برای حل چالش ها استفاده کند

گفتن کلماتی که فرزندتان نیاز دارد، احتمال درخواست کمک او را بیشتر می کند. همچنین به او کمک می کند تا بفهمد چه اتفاقی افتاده است و چه مراحلی برای موفقیت آمیز لازم است. اگر گریه یا پرخاشگری می کند به نیازهای او پاسخ ندهید تا زمانی که بتواند خواسته های خود را در آرامش بیان کند.

۱۳. تشویق به روابط دوستی

پیدا کردن و حفظ دوستان باعث رشد اعتماد به نفس و عزت نفس کودک نوپا می شود. فرصت های زیادی برای ملاقات و بازی با کودکان هم سن و سال او ایجاد کنید.

بازی هایی برای افزایش عزت نفس کودکان

۱. بازی وانمود

کودکان افکار و احساسات خود را از طریق داستان هایی که در حین بازی وانمودی خلق می کنند، به نمایش می گذارند. کودک نوپا ممکن است کیفی را بردارد، کت بپوشد و وانمود کند که او پدری است که به سر کار می رود. این به او کمک می کند تا با احساسات پیرامون اضطراب جدایی کنار بیاید

۲. بازی خوش بینی

متفاوت فکر کردن نحوه اتصال مغز شما را تغییر می دهد. افکار منفی یک چرخه منفی ایجاد می کند که می تواند منجر به ایجاد باورهای اصلی منفی در کودک شود. باورهای اصلی منفی، باورهای اساسی هستند که ما در مورد خود داریم. باورهای اصلی منفی ممکن است «من دوست داشتنی نیستم»، «من آدم بدی هستم» یا «من احمقم» باشد. چنین باورهایی بر اعتماد به نفس کودک شما تأثیر منفی می گذارد.

ابتدا روی یک تخته سفید یا کاغذ بزرگ (که می توانید روی دیوار بچسبانید)، نام هر یک از اعضای خانواده را بنویسید. سپس، به عنوان یک خانواده موافقت کنید که هدف خود را برای ایجاد خوش بینی بیشتر قرار دهید و بنویسید که برای خوش بینی بیش تر چه کاری باید انجام دهید.

خوش بینی مسری است. اگر این فعالیت عزت نفس را به طور منظم انجام دهید، متوجه خواهید شد که همه اعضای خانواده نسبت به هر گونه الگوی تفکر منفی غیرمفید آگاهی بیشتری پیدا می کنند. بنابراین به مرور عزت نفس کودکان افزایش می یابد و متوجه خواهید شد که او به طور طبیعی شروع به تغییر شرایط یا نتایج دشوار می کند.

منبع : افزایش عزت نفس کودکان

به چه نحوی متوجه شوید که همسرتان شما را دوست ندارد؟

علائمی که نشان می دهند همسرتان شما را دوست ندارد، عبارتند از:

علامت ۱٫ متوقف کردن اشتراک گذاری

یکی از شاخص هایی که نشان می دهد رابطه شما از بین رفته است، تصمیم گیری همسرتان برای متوقف کردن اشتراک گذاری موارد مختلف با شما می باشد.

در صورتی که وی نخواهد یک چیزی را برای خانه یا یک حیوان خانگی جدید نخرد، شما باید نگران شوید.

در این شرایط، شما یک سری از موارد مربوط به تعهد دو گانه را مشاهده خواهید کرد که باعث می شوند آنها با شما ارتباط برقرار کنند و هر دو شما مسولیت هایی در قبال یکدیگر داشته باشید.

با این وجود در صورتیکه وی از بردن اسم شما امتناع کند، این مورد نشان خواهد داد که عاشق شما نیست.

علامت ۲٫ با شما صحبت نمی کند

در برخی روزها شما احساس خواهید کرد که دوست ندارید صحبت کنید. با این وجود، در صورتی که وی در زمانیکه کاملا عادی و پر حرف می باشد، از صحبت کردن با شما امتناع کند، باید این واقعیت را بپذیرید که احتمالا وی جدا شدن را مد نظر دارد.

در حالت کلی، دختران پرحرف تر از پسران هستند. به نظر می رسد که دختران همواره یک حرفی برای گفتن داشته باشند و گوش دادن برای شما مناسب می باشد.

در صورتی که همسر شما به صورت ناگهانی لحن خودش را تغییر دهد و صحبت کردن و پرحرفی خودش را متوقف کند، دلیل مناسبی برای این نگرانی خواهید داشت که شاید وی عاشق یک فرد دیگری باشد.

علامت ۳٫ او (همسرتان) همواره بدخلق و ترشرو می باشد، ولی فقط با شما چنین برخوردی دارد

این علامت نشانگر این است که وی شما را دوست ندارد. در حالت عادی، زمانی که شما شخصی را دوست داشته باشید، برخورد منفی با وی نخواهید داشت.

در مقابل، سعی خواهید کرد که آنها را با روحیه کنید و منجر به خندیدنشان بشوید. حتی زمانی که شما کاری را انجام بدهید که منجر به دیوانه شدن وی شود، وی یک راهی برای برگشت از آن شرایط و ادامه دادن خندیدنش پیدا خواهد کرد.

زمانی که صدای جویدن یا تنفس شما منجر به ناراحتی او شود، کاملا منطقی خواهد بود که بگوییم وی دوست ندارد در کنار شما باشد.

آیا همسرتان نسبت به نحوه خندیدن شما یا نحوه شام خوردن شما به صورت خاص، تنفر دارد؟

در صورتیکه این موارد در حال حاضر منجر به عصبانی شدن همسرتان شوند، بهتر است که مراقب باشید، چرا که به نظر می رسد وی شما را همانند گذشته دوست ندارد.

علامت ۴٫ او به حرف های شما گوش نمی دهد

در یک رابطه ازدواجی سالم، شما سخت تلاش خواهید کرد که به گفته های طرف مقابلتان گوش دهید.

بنابراین، در صورتی که یک فرد متوجه شود که طرف مقابلش به وی گوش نمی دهد، این علامت نشان خواهد داد که احساسات رابطه ای به یک مورد بدی تبدیل شده اند.

هیچ تردیدی نسبت به این مورد وجود ندارد که یک همسر همواره باید به گفته های مرد خودش گوش دهد و در مسال مطرح شده به وی کمک کند. زمانیکه وی به صورت ناگهانی تصمیم بگیرد که به شما گوش ندهد، این یک علامت قوی خواهد بود که نشان می دهد وی شما را دوست ندارد.

در یک رابطه سالم، ارتباط مهمترین عامل می باشد و هر دو طرف باید در رابطه با آن فعال باشند. در صورتی که همسرتان تصمیم بگیرد که به گفته های شما گوش نکند، ارتباط شما از بین خواهد رفت.

علامت ۵٫ هیچ دستی برای آغوش گرفتن وجود ندارد، هیچ سکسی وجود ندارد

مطالعات صورت گرفته نشان می دهند که رابطه جنسی، عامل چسبندگی رابطه ازدواجی می باشد و زوجین را در کنار یکدیگر نگه می دارد.

در این شرایط است که ارتباط درونی قوی می شود و رشد پیدا می کند. انسان ها به یک ارتباط فیزیکی نیازمند هستند، چه در صورتی که این ارتباط گرفتن دست ها باشد یا سکس باشد، یک عامل مهمی در هر رابطه سالمی خواهد بود.

در صورتی که شما چنین ارتباط فیزیکی صمیمی نداشته باشید، صرفا دوستان هم خواهید بود

زمانی که شما بچه داشته باشید، کاهش یافتن رابطه جنسی برای یک مدتی یک مورد طبیعی خواهد بود، ولی در حالت نرمال، این رابطه با گذشت زمان به حال اولیه برخواهد گشت.

در صورتی که همسرتان به رابطه صمیمی و جنسی برنگردد یا شما را طرد کند، این شرایط به صورت بدیهی نشان خواهد داشت که عشق شما از بین رفته است.

علامت ۶٫ وی فقط به خودش توجه می کند

هیچ شکی وجود ندارد که شما از همسرتان می خواهید که به خودش و کارش متمرکز شود.

بله، شما در یک مشارکت ازدواجی هستید، ولی همچنان دو فردی هستید که نیاز دارید هویت های خودتان را به صورت مجزا نگه دارید.

با این وجود، در صورتی که متوجه شوید همسرتان هر کاری را صرفا برای خودش انجام می دهد، احتمالا شرایط موجود یک شرایط خوبی نخواهد بود.

در یک رابطه ازدواجی سالم، تمرکز باید به صورت متوازن و بر روی هر دو شما صورت بگیرد. این مورد شامل حضور داشتن در کنار همسرتان در حین نیازمند بودن وی و تشویق کردن وی در صورت نیاز داشتنش می باشد.

در صورتی که همسرتان عشقش را به شما از دست بدهد، ارتباط خودش را قطع خواهد کرد و هیچ توجهی به شما نخواهد داشت.

دلیل اینکه وی فقط به خودش متمرکز می شود و هیچ توجهی به شما نمی کند، عبارت از این است که وی مطلع می باشد که به زودی، تمامی تمرکزش بر روی خودش خواهد بود.

چنین زوجینی شبیه به افراد خودپسند می باشند.

در صورتیکه احساس کنید همسرتان خودخواه و خودپسند شده است، این یک علامت بدی خواهد بود که نشان می دهد وی شما را دوست ندارد.

علامت ۷٫ هیچ بررسی بر روی شما صورت نمی گیرد

از بین رفتن شور و شوق مربوط به رابطه ازدواجی بعد از گذشت یک زمان، عادی می باشد.

در طول زمان، ارتباط شما استحکام کمتری خواهد داشت، ولی هیچ وقت به صورت کامل متوقف نخواهد شد. در صورتی که واقعا به یک فردی علامند باشید، شما به صورت مکرر وی را بررسی خواهید کرد تا متوجه شرایط وی باشید.

در صورتی که به صورت ناگهانی، پیام دادن شما به یکدیگر در طول روز متوقف شود، دلیل خوبی خواهد بود تا نگران از بین رفتن عشق همسرتان نسبت به خودتان شوید.

شاید وی مطلع بوده باشد که شما امروز یک ارائه مهمی داشته اید، ولی در آخر شب هیچ سوالی در مورد نحوه ارائه تان نپرسد.

فاصله داشتن یک مورد کاملا مناسبی در یک رابطه می باشد، ولی مابین داشتن یک فاصله کم و عدم توجه به شرایط طرف مقابل به صورت کلی، تفاوت زیادی وجود دارد.

علامت ۸٫ او یک مغبون کننده است (باعث می شود موارد که در واقعیت درست نمی باشند را بپذیرید)

این شرایط یک علامت مشخصی می باشد که نشان می دهد همسرتان شما را دوست ندارد. زمانی که وی شما را فریب می دهد، در واقع به شما می گوید که هیچ احترامی برایتان قائل نیست یا هیچ عشقی نسبت به شما ندارد.

در صورتی که وی بخواهد این کار را انجام دهد، در اولین ملاقات با شما چنین کاری را انجام نخواهد داد.

هر شخصی که یک سری احساسات قوی نسبت به فردی دارد، نمی خواهد که شخص دیگری را ببوسد یا با یک شخص دیگری سکس داشته باشد.

در صورتی که همسر شما مغبون کننده باشد، باید سریعا وی را از زندگی خودتان خارج کنید.مشاوره خانواده

علامت ۹٫ همسرتان از شما سوء استفاده می کند

ایجا یک واحد سالم هدف هر انسانی می باشد. در صورتی که متوجه شوید همسرتان از شما سوء استفاده می کند، باید نگران باشید. یک رابطه سالم در تمامی موارد مساوی می باشند، به نحوی که در آن هر فرد وظیفه خودش را انجام می دهد تا طرف مقابل را خوشحال کند.

در صورتی که متوجه شوید همسرتان وظیفه خودش را انجام نمی دهد و تلاش می کند که از شما سوء استفاده کند، کاملا بدیهی خواهد بود که وی شما را دوست ندارد.

در صورتی که وی منجر به ایجاد استرس در شما شود و زندگی تان را سخت کند، لیاقت ادامه دادن رابطه با شما را نخواهد داشت.

علامت ۱۰٫ هیچ زمانی برای شما در نظر گرفته نشود

یکی از جنبه های شگفت انگیز ازدواج عبارت از این مورد می باشد که شما وقت زیادی را با معشوق و بهترین دوست خودتان سپری می کنید.

به همین دلیل در زمانی که همسرتان وقتش را در کنار شما سپری نکند، نشانگر این خواهد بود که وی شما را دوست ندارد.

در صورتی که برای وی دوستانش نسبت به شما اولویت دارد شوند، یک مقدار دچار استرس خواهید شد.

این بدان معنا خواهد بود که وی دوست دارد از شما اجتناب کند و این مورد اصلا خوب نیست.

در یک رابطه سالم، داشتن زندگی های مجزا یک مورد عادی است، ولی زمانی که شما مورد توجه وی قرار نگیرید، این شرایط بد خواهد بود.

علامت ۱۱٫ وی علاقه ای به درست کردن هیچ چیزی ندارد

زمانی که یک زن عشقش را به یک مرد از دست می دهد، این بدان معنا خواهد بود که وی نمی خواهد موارد شکسته شده را درست کند. وی شاید بر این عقیده باشد که هیچ چیزی ارزش حفظ کردن را ندارد، چرا که همسر شما از رابطه ازدواجی صرف نظر کرده است و نظر شما هیچ اهمیتی ندارد.

بنابراین در صورتی که متوجه شوید همسرتان تمایل ندارد تلاشی برای بهبود موارد اشتباه موجود در رابطه بکند، باید مطمئن شوید که یک چیزی در این رابطه اشتباه است.

شاید شما نیاز دارید این حقیقت را بپذیرید که این رابطه خاتمه یافته است و باید یک روشی برای خارج شدن از آن رابطه پیدا کند.

دلیل و زمان دوست داشتن یک فرد اهمیت ندارد، شما هر کاری که می توانستید را برای قوی تر کردن پیوندتان انجام داده اید. در

زمانی که همسرتان شما را دوست داشته باشد، وی از شما دست نخواهد کشید.

علامت ۱۲٫ همسرتان اجازه دخول به شما نمی دهد

در حالت عمومی، زنان مخلوقات عاطفی هستند. پسران هم می توانند چنین ویژگی داشته باشند، ولی این ویژگی برای زنان مناسب می باشد. بنابراین زمانی که همسرتان در مورد تفکر و احساسش با شما صادق نباشد، این مورد یک علامت مهمی خواهد بود که می تواند نشان بدهد وی شما را دوست ندارد.

آیا پیش آمده است که وی به صورت ناگهانی، صحبت خودش در مورد کاری که در آینده نزدیک می خواهد انجام دهد را متوقف کند؟ آیا وی از مواردی که اذیت کننده می باشند، اجتناب می کند؟ آیا وی یک دیوار عاطفی مابین خودش و شما ایجاد کرده است؟

این علائم نشان می دهند که وی علاقه ای به ماندن در کنار شما ندارد و نشانه های زنی که شوهرش را دوست ندارد.

علامت ۱۳٫ همسرتان هیچ توجهی به شما نمی کند

در صورتی که وی انجام دادن یک کار محبوب برای شما را فراموش کند، مشکل خاصی پیش نمی آید، ولی در صورتی که وی نسبت به یک اتفاق مهم بی توجه باشد، در این شرایط شما دچار یک مشکل خواهید شد.

زمانی که همسرتان یادآوری تاریخ های مهم برای شما را فراموش کند، در واقع نشان می دهد که عشقش به شما از بین رفته است.

علامت ۱۴٫ همسر شما دارای انتظارات دیوانه وار و سطح بالا باشد

معمولا شما انتظارات سطح بالایی را از همسرتان نخواهید داشت. زمانی که شما ازدواج می کنید، تعهد می کنید که یکدیگر را برای همیشه بپذیرید و دوست داشته باشید.

در صورتی که وی به صورت ناگهانی در مورد یک قضیه مربوط به ارتباطتان احساس ناراحتی کند یا به ویژه نسبت به شما، این یک مورد خوبی نخواهد بود(منبع:What makes a loveless marriage ).

علامت ۱۵٫ همسر شما همواره در مورد یک شخص دیگری صحبت کند

در صورتی که شما همواره در مورد “جانی در محیط کار” یا “بیل در باشگاه” مطالبی را بشنوید، این مورد نمی تواند زیاد خوب باشد. در صورتی که افراد دیگری به صورت مکرر مورد بحث قرار بگیرند، بهتر است که مراقب باشید.

زمانی که همسرتان به یک فرد دیگری توجه می کند، در واقع به شما فکر نمی کند. این بدان معنا خواهد بود که وی در مورد سایر افراد فکر می کند و در واقع هیچ اهمیت نسبت به تفکر شما ندارد.نشانه های زنی که شوهرش را دوست نداردنشانه های مردی که همسرش را دوست ندارداگر شوهرتان این جملات را گفت بدانید طلاق نزدیک است

اگر احساس می کنید که شوهرتان دیگر شما را دوست ندارد، ممکن است حق با شما باشد .

بسیاری از شوهران (و همسران) دیگر «عاشق» شریک زندگی خود نیستند. با این حال، اکثر مردان به من گفته اند که این به این معنی نیست که آنها همسر خود را دوست ندارند – آنها فقط “عاشق” آنها نیستند.

شوهری هفته گذشته در مشاوره با مردان به من گفت که همسرش را “به عنوان یک مادر، اما نه به عنوان یک همسر” دوست دارد. واضح است که این راهی نیست که یک زن (یا مرد) بخواهد توسط شریک زندگی خود دوست داشته شود.

همه ما دوست داریم که شرکایمان ما را به شکلی عاشقانه و عاشقانه دوست داشته باشند که روابط ما شروع شد . متأسفانه، این احساسات می توانند در طول زمان تغییر کنند و بدون توجه می توانند همه با هم محو شوند. به همین دلیل است که در مشاوره‌هایم زیاد می‌شنوم «شوهرم مرا دوست ندارد» .

راه هایی که شوهرتان را دوباره دوست داشته باشید

بنابراین، چه کاری می توانید انجام دهید تا شوهرتان دوباره شما را دوست داشته باشد؟

در اینجا چند پیشنهاد هستند:

  • بدون قید و شرط باشید دوست داشتن کسی بدون قید و شرط آسان به نظر می رسد، اما اینطور نیست. عشق بی قید و شرط نیاز به تلاش، صبر و درک دارد. پس محبت خود را به شوهرتان بی قید و شرط کنید.

به ویژه، آن را به دوست داشتن او وابسته نکنید .

مشکل این است که عشق خود را به او وابسته به عشق او به شما کنید این است که او می تواند همین کار را انجام دهد. این یک چرخه معیوب ایجاد می کند که در آن هیچ یک از شما تغییر نمی کنید و بنابراین پیشرفتی حاصل نمی شود.

دریابید که آیا شریک زندگی شما دچار بحران میانسالی است یا خیر

احساس دوست نداشتن نیز می تواند ما را عصبانی و عصبانی کند. این تأثیرات منفی خواهد داشت، مانند کاهش جذابیت ما، که باعث می‌شود شریک‌هایمان ما را حتی کمتر دوست داشته باشند. همچنین عشق ورزیدن به شرکایمان را سخت‌تر می‌کند، زیرا این کار را به این بستگی دارد که ابتدا ما را دوست داشته باشند تا این احساسات از بین بروند.

(توجه داشته باشید – عشق بی قید و شرط به معنای پذیرش آزار نیست. اگر شریک زندگی شما آزار عاطفی ، کلامی یا فیزیکی را به شما تحمیل کرد این غیرقابل قبول است و باید برای ایجاد تغییرات مورد نیاز کمک بگیرید)

  • احترام نشان دهید. این یک نیاز اصلی برای مردان و سنگ بنای همه روابط سالم است، نه فقط روابط عاشقانه.

رعایت احترام نسبت به یکدیگر به شما این امکان را می دهد که مکالمات سازنده ای داشته باشید و روی مسائلی که با آن روبرو هستید با هم کار کنید.

فقدان احترام یک رابطه را به سرعت کاهش می دهد .

مردان مخصوصاً احترام قائل هستند. وقتی مردها احساس احترام نمی کنند، احساس دوست داشتن نمی کنند. و مانند همه ما، وقتی احساس نمی کنیم که کسی دوستش دارد، برای ما سخت تر است که او را دوست داشته باشیم.

به دنبال راه‌هایی باشید که بتوانید به شوهرتان احترام بگذارید، مانند درخواست کمک از او در تصمیم‌گیری، از جمله از او در مورد اتفاقاتی که با بچه‌ها می‌گذرد، یا به او اجازه دهید کارهایی را که در آن مهارت دارد انجام دهد.

آنچه باید بدانید وقتی شوهرتان شما را دوست ندارد

مهم است که به یاد داشته باشید که عشق می تواند در طول زمان تغییر کند. احساس “عاشق” ممکن است زمانی که در مراحل مختلف رابطه و مراحل زندگی خود پیش می روید، بیاید و از بین برود.

بنابراین، اگر شوهرتان شما را دوست ندارد، می توانم به شما اطمینان دهم که تنها نیستید.

در یک رابطه سالم، شور “عاشق” در نهایت با احساسات متقابل ترکیب می شود،

  • محبت
    توجه
    قدردانی

اینها مؤلفه‌های مهم «عشق» هستند که به شما کمک می‌کنند بچه‌ها، خانواده و امور مالی را تحمل کنید. فقط چند مورد از موانعی که زوج ها می توانند با آن روبرو شوند.

این احساسات همچنین پایدار هستند و پیوندی ایجاد می کنند که بر اساس آن یک رابطه می تواند به رشد خود ادامه دهد. احساس ناپاک “عاشق” بودن می تواند در نقاط مختلف بازگردد، زیرا شما دو نفر بر عشق ورزیدن به یکدیگر تمرکز می کنید، اما همیشه با آنچه در ابتدا بود متفاوت خواهد بود

مدیریت احساسات زمانی که شوهرتان دیگر شما را دوست ندارد

مدیریت احساسات خود زمانی که احساس می کنید شوهرتان دیگر شما را دوست ندارد می تواند دلهره آور باشد.

احتمالاً احساس ناامیدی ، ناامیدی و شاید حتی ناامیدی می کنید تا او را دوباره دوست داشته باشید.

مطمئن باشید، آنچه شما احساس می کنید کاملا طبیعی است. اما اگر هدف شما بهبود اوضاع است، باید این احساسات را مدیریت کرد و در چشم انداز نگه داشت.

نکات زیر را برای مدیریت احساسات خود در نظر بگیرید:

  • تمرکز خود را بر روی خود قرار دهید. این بدان معنا نیست که شما باید او را نادیده بگیرید و هیچ تلاشی برای بهبود اوضاع نکنید. اما وقت گذاشتن برای مراقبت از خود می تواند باعث شود احساس بهتری داشته باشید و آرامش بیشتری داشته باشید. همچنین می تواند علاقه او را برانگیزد.
  • کمی فضا را در آغوش بگیر. گاهی اوقات همه ما فقط به فضای کمی نیاز داریم. چیزی به نام با هم بودن بیش از حد وجود دارد.
  • احساسات خود را به کسی بیان کنید. یکی غیر از شوهرت که هست این می تواند بسیار مفید باشد که نه تنها احساسات خود را در قالب کلمات بیان کنید، بلکه حمایت و مراقبت از شخصی را که به آن احترام می گذارید نیز دریافت کنید.
  • به جنگل و نه فقط به درختان نگاه کنید. خیلی آسان است که آنقدر در رابطه خود غرق شوید که تصویر بزرگتر زندگی خود را از دست بدهید. سعی کنید از دریچه ای بازتر به مسائل نگاه کنید تا دیدگاهی جدید و بهتر داشته باشید (زندگی شما چیزی فراتر از اوست).
  • چیزی را پیدا کنید که شما را هیجان زده کند. هر چند شخص دیگری نیست. یک علاقه جدید یا شروع مجدد یک سرگرمی قدیمی می تواند به شما احساس سرزندگی، اعتماد به نفس بیشتری بدهد و به شما کمک کند آرامش داشته باشید.

این چیزها همه درد را از بین نمی‌برند، اما می‌توانند به شما کمک کنند بیشتر شبیه خودتان باشید و از شما شریک بهتری بسازند.

چه چیزی را بردارید

روابط از فراز و نشیب های طبیعی عبور می کند. هر دو طرف باید این را تشخیص دهند و یاد بگیرند که چگونه احساسات خود را از طریق آنها مدیریت کنند.

بدون تلاش مداوم برای سالم نگه داشتن رابطه خود، این احساس “عاشق بودن” در خطر از بین رفتن برای همیشه است. در این موارد است که زن و شوهر می توانند با هم از عشق بیفتند.

منبع : به چه نحوی متوجه شوید که همسرتان شما را دوست ندارد؟

بی اختیاری مدفوع در کودکان

بی اختیاری مدفوع (Encopresis) به شرایطی گفته می شود که کودک بدون آن که علتی داشته باشد، در لباس و یا سایر موقعیت هایی که از نظر اجتماع پسندیده نیست، مدفوع می کنند.

انکوپرزیس وضعیتی است که در آن کودک پس از آموزش دیدن در مورد استفاده از دستشویی زمانی که در توالت نیست، مدفوع می کند. یبوست معمولا باعث این حوادث می شود. بی اختیاری مدفوع در کودکان می تواند ناامید کننده باشد، اما صبر داشته باشید و در زمانی که فرزندتان با آموزش سازگار می شود، آن را تشویق کنید.

برای تشخیص بی اختیاری ادرار سن کودک باید حداقل ۴ ساله باشد و بی اختیاری حداقل هر ماه یک بار و به مدت ۶ ماه متوالی رخ دهد. ملاک ۴ سال به آن دلیل انتخاب شده است که بررسی ها و پیگیری های متعدد نشانگر این موضوع هستند که ۵۰ درصد کودکان در ۲ سالگی و ۱۰۰ درصد آنان در ۴ سالگی قادرند که بر مدفوع خود کنترل داشته باشند.

بی اختیاری مدفوع در کودکان چیست

از آنجایی که تجمع مدفوع باعث کشیده شدن روده بزرگ می شود، اگر درمان نشود، مشکل بدتر می شود. به مرور کودکان ممکن است اشتهای خود را از دست بدهند یا از درد معده شکایت کنند.

مدفوع بزرگ و سفت همچنین ممکن است باعث پارگی پوست اطراف مقعد شود که خون روی مدفوع باقی می ماند.

بچه ها نمی توانند با شرم و گناهی که در مورد این وضعیت احساس می کنند روبرو شوند. برخی حتی سعی می کنند زیر شلواری کثیف خود را از والدین خود پنهان کنند.

پیشنهاد مشاور: راه درمان نگه داشتن مدفوع

اکثر کودکان مبتلا به بی اختیاری مدفوع می گویند قبل از اینکه لباس زیر خود را کثیف کنند، هیچ تمایلی به دفع مدفوع ندارند. این اتفاق معمولاً در طول روز اتفاق می افتد، در حالی که کودک بیدار و فعال است.

دلیل دیگر ممکن است علمی تر باشد: از آنجایی که مغز به بوی مدفوع عادت می کند، ممکن است کودک دیگر متوجه این بو نشود.

به طور معمول، بی اختیاری مدفوع به دو طبقه ی عمده و چند طبقه ی فرعی تقسیم بندی می شوند. این طبقات عمده عبارتند از: اولیه و ثانویه. بی اختیاری مدفوع اولیه زمانی طبقه بندی می شود که پس از رسیدن به سن زمانی و عقلی ۴ سال، ادامه داشته و دوره ی زمانی قبلی کنترل مدفوع حداقل به مدت زمان یک سال اتفاق نیفتاده باشد.

اگر باوجود یک سال کنترل، بی اختیاری مدفوع ظاهر شود، از نوع ثانویه تلقی می شود.

تشخیص

ملاک های تشخیص بی اختیاری مدفوع هستند عبارتند از:

  • دفع مکرر مدفوع در محل هایی که مناسب این منظور نمی باشد، خواه عمدی و یا خواه غیر عمدی باشد.
  • وقوع حداقل یک مورد در ماه به مدت زمان ۶ ماه .
  • سن زمانی و عقلی حداقل ۳ سال.
  • ناشی از علت های جسمی همانند: مگا کولولن، آگانگلیونی نیست.
  • معاینه رکتال که در آن پزشک یک انگشت دستکش دار را وارد رکتوم می کند تا انسداد و مشکلات عضلانی را بررسی کند.
  • اشعه ایکس
  • شکم درد
    از دست دادن اشتها
  • ارزیابی روانشناختی برای تعیین علت در صورت ارتباط با استرس عاطفی، ترس یا چالش های رفتاری.

تخمین زده می شود که ۱٪ – ۲٪ از کودکان زیر ۱۰ سال تحت تاثیر انکوپرزیس قرار دارند. پسران بیشتر از دختران بی اختیاری مدفوع در کودکان را تجربه می کنند. تقریباً ۸۰ درصد از کودکان مبتلا پسر هستند.

علت مدفوع کودک در شلوار

سه نظریه ی عمده در مورد علت بی اختیاری مدفوع وجود دارد، این نظریه ها عبارتند از: نظریه طبی، نظریه ی پویایی روانی و یادگیری – رفتاری.

نظریه  طبی: این نظریه از دیدگاه رشد عصبی به مشکل نگاه می کند. بی اختیاری مدفوع در این چشم انداز، حاصل از نارسایی های رشدی در ساخت و کارکرد مکانیزم های تشریحی و فیزیولوژیکی مورد نیاز برای کنترل روده می باشد، این نارسایی ها موقتی به شمار می آیند. مشکلات پزشکی شامل موارد زیر می باشند:

  • اینرسی روده: روده بزرگ مدفوع را آنطور که باید حرکت نمی دهد.
  • آسیب عصبی دستگاه گوارش: ماهیچه های انتهای دستگاه گوارش (مقعد) به درستی بسته نمی شوند.
  • بیماری هیرشپرونگ: پایانه های عصبی در روده وجود ندارد، این امر باعث انسداد روده می شود و مدفوع نمی تواند دفع شود.
  • عفونت یا پارگی در رکتوم.
  • کم آبی (عدم نوشیدن آب کافی ).
  • سوء تغذیه یا رژیم غذایی متشکل از چربی و شکر بیش از حد.

نظریه پویایی روانی: این نظریه، اختلال بی اختیاری مدفوع را نشانه ی برخی از تعارض های عمیق تر می داند. علل روانی این اختلال شامل موارد زیر می باشد

  • کودک مشغول بازی است و نمی خواهد برای رفتن به دستشویی بایستد.
  • ترس از توالت
  • رویدادهای استرس زا در زندگی کودک، مانند شروع مدرسه.
  • اختلال نافرمانی مخالف
  • مشکلات رفتاری: فرزند شما در پیروی از قوانین یا برآوردن انتظارات اجتماعی مشکل دارد.

نظریه ی یادگیری_ رفتاری: این نظریه، بی اختیاری مدفوع را به دلیل نادرست بودن روند آموزش استفاده از توالت ناشی می دانند.

روش های رفتاری، با موفقیت بیشتری در درمان بی اختیاری مدفوع مورد استفاده قرار گرفته اند. از جمله ” برچسب جایزه ” که در آن، کودک برای هر روزی که بدون بی اختیاری سپری کند، ستاره ای را در چارت وارد می کند. سایر تقویت کننده های رفتاری بسیار اثر بخش بوده است. اما با این حال، شاید بهترین روش مقابله با این اختلال، روش ترکیبی طبی _ رفتاری نیز باشد.

در حالی که تقریباً همیشه یک مؤلفه رفتاری در انکوپرزیس مزمن وجود دارد، رفتار درمانی به تنهایی، مانند ارائه پاداش، معمولاً مؤثر نیست. در عوض، ترکیبی از درمان پزشکی و رفتار درمانی بهترین و دائمی ترین نتیجه را به دنبال دارد.

علائم

  • نمی توانند مدفوع خود را نگه دارند.
  • مخفی کردن مدفوع
  • پنهان کردن لباس های کثیف
  • دفع نامنظم
  • احساس نفخ یا احساس درد در شکم یا معده
  • از دست دادن اشتها
  • خاراندن یا مالش ناحیه مقعد به دلیل تحریک مدفوع آبکی
  • کناره گیری از دوستان، مدرسه یا خانواده

بی اختیاری مدفوع در کودکان بیش فعال

مطالعات نشان داده است که کودکان مبتلا به ADHD (بیش فعالی) به طور قابل توجهی نسبت به کودکان سالم، میزان بی اختیاری ادرار و مدفوع، یبوست، شب ادراری و دیسوری بالاتری دارند.

بیشتر کودکان مبتلا به ADHD در کنترل مثانه در طول روز و شب ناتوانی هایی را تجربه می کنند که با درمان به مرور کاهش می یابد.

متخصصان پزشکی معمولاً تخلیه مدفوع از روده بزرگ و رکتوم را به عنوان تخلیه یا در موارد شدید که پزشک نیاز به خارج کردن مدفوع به صورت دستی دارد انجام می دهند.

درمان قطعی بی اختیاری مدفوع در کودکان 

درمان برای هر کودکی که به بی اختیاری مدفو عتشخیص داده می شود منحصر به فرد است و می تواند شامل موارد زیر باشد:

  • مصرف ملین‌ها یا تنقیه برای اطمینان از مدفوع نرم و منظم زیر نظر دکتر.
  • برنامه منظم برای دستشویی
  • یک رژیم غذایی سرشار از فیبر (میوه ها، غلات کامل، سبزیجات).
  • نوشیدن آب فراوان
  • ستایش یا پاداش به فرزندتان برای استفاده منظم از توالت
  • در صورت وقوع حادثه، با فرزند خود دعوا و پرخاش نکنید.
  • تخلیه رکتوم و کولون از مدفوع. بسته به سن کودک و موارد دیگر، پزشک ممکن است داروهایی از جمله نرم کننده مدفوع، ملین ها و یا تنقیه را توصیه کند. ملین و تنقیه را فقط زیر نظر پزشک بدهید. هرگز این درمان ها را بدون مشورت با پزشک خود در خانه انجام ندهید.
  • در بیشتر موارد، آزمایش خون بخشی از ارزیابی یبوست نیست. در برخی موارد، عکسبرداری با اشعه ایکس از شکم یا لگن کودک انجام می شود تا مشخص شود که چه مقدار مدفوع در روده بزرگ وجود دارد و اینکه آیا کولون و رکتوم بزرگ شده اند یا خیر.

درمان خانگی بی اختیاری مدفوع در کودکان

  • رژیم غذایی و ورزش در منظم نگه داشتن دفع بسیار مهم است. اطمینان حاصل کنید که کودک شما مقدار زیادی غذاهای غنی از فیبر دریافت می کند.
  • میوه های تازه، میوه های خشک مانند آلو و کشمش، لوبیا خشک، سبزیجات و نان و غلات پرفیبر را در برنامه غذایی کودک قرار دهید.
  • از والدین خواسته می‌شود که زمان‌هایی را بعد از غذا برنامه ریزی کنند. این به بچه‌ها کمک می‌کند تا یاد بگیرند که اهمیت دستشویی رفتن را درک کنند.
  • برای بی اختیاری مدفوع به چه دکتری مراجعه کنیم؟ با متخصص گوارش که در درمان بیماری ها و شرایط دستگاه گوارش که بر روده بزرگ تأثیر می گذارد صحبت کنید.
  • مصرف (لوبیا و عدس، سبزیجات (کلم بروکلی، مارچوبه). میوه ها (توت ها، سیب). غلات) می تواند به دفع راحت تر کودک کمک کند.
  • آموزش: کودکان ممکن است به آموزش در مورد استفاده مناسب از ماهیچه ها و سایر پاسخ های فیزیکی احتیاج داشته باشند.
  • اگر کودک در مورد انکوپرزیس احساس شرم یا گناه داشته باشد، درمانگر می تواند به او کمک کند تا با این احساس مقابله کند و راه های دفع مدفوع را به طور معمول بیاموزد.
  • بچه‌های مبتلا به بی اختیاری مدفوع در کودکان اغلب توسط خواهر و برادر و همکلاسی‌هایشان مسخره می‌شوند. والدین باید مراقب عزت نفس پایین و افسردگی در کودکان مبتلا به بی اختیاری مدفوع باشند.

سوالاتی که باید از پزشک بپرسید

  • آیا باید رژیم غذایی فرزندم را طوری تغییر دهم که فیبر بیشتری داشته باشد؟
  • آیا کودک من نیاز به مصرف ملین یا هر دارویی دارد؟
  • آیا انکوپرزیس فرزندم بر توانایی او برای یادگیری در مدرسه تأثیر می گذارد؟

منبع : بی اختیاری مدفوع در کودکان