نحوه بیرون کردن دوستان یا بستگان از خانه

نحوه بیرون کردن دوستان یا بستگان از خانه تان

نحوه بیرون کردن دوستان یا بستگان از خانه تان

درخواست کمک توسط یکی از دوستان یا بستگان در زمان هایی که خود فرد هم مشکلاتی دارید، عبارت از یک موقعیتی است که برای اکثر افراد می تواند پیش بیاید.

اکثر افراد، حداقل برای یک دوره زمانی کوتاه، از کمک کردن خوشحال می شوند.

اختلافات زن ‌و ‌شوهری بر‌ سر ‌رفت ‌و ‌آمد‌های‌ خانوادگی

آیا تا به حال برای شما پیش آمده است که در خانه تان یک مهمانی داشته باشید که رابطه تان با وی برای شما خیلی مهم باشد و بخواهید وی را (بدون ایجاد هیچ نوع کدورت و ناراحتی) از خانه تان خارج کنید.

بدون شک این کار بدون نقش بازی کردن امکان پذیر نخواهد بود.

با راهکارهای زیر می توانید نحوه بیرون کردن دوستان از خانه تان را یاد بگیرید.

از آن فرد بخواهید که به بیرون برود

1. مشخص کنید که به چه دلیلی از آنها می خواهید که به بیرون بروند.

شما باید قبل از داشتن هر نوع بحثی با میهمان خودتان، دلیل این کار را برای خودتان مشخص کنید.

تمامی توافقاتی که مابینتان وجود دارند را بررسی کنید یا هر نوع قولی که صورت گرفته است (یا شکسته است) را بررسی کنید.

در حالیکه عبارت “من زندگی کردن با آنها را دوست ندارم” می تواند یک دلیل قابل قبولی برای درخواست کردن از یک فرد برای بیرون رفتن باشد، ولی شما قبل از صبحت کردن با آنها باید یک سری دلایل محکمی را برای خودتان بیان کنید؛

مواردی همانند “آنها هیچ وقت ظرف ها را نمی شورند”، “آنها قبلا گفته اند که می خواستند چند ماه قبل بیرون بروند” و غیره.

مشکلات موجود به همراه اطلاعات مربوطه را به محض اتفاق افتادن یادداشت کنید.

نحوه بیرون کردن دوستان یا بستگان از خانه

در زمانی که شرایط سختی پیش می آید، شما به یک سری گزارشات دقیق و خاص از رفتارهای آنها نیاز خواهید داشت.

این مکالمه یک مکالمه راحتی نخواهد بود و به احتمال زیاد به روابط شما آسیب خواهد زد.

با این وجود، زندگی کردن در کنار یکدیگ و با وجود تفاوت ها یا مشکلات قابل توجه هم به روابط دوستی شما هم آسیب خواهد زد؛

بنابراین در صورتی که آنها مدت زمان زیادی در خانه شما حضور داشته باشند، شما باید نظر واقعی خودتان را به آنها بگویید.

در صورتی که قبل از ورود آنها به خانه تان یک سری قواعدی مشخص کرده باشید، این مکالمه می تواند به راحتی صورت بگیرد.

بهترین روش ممکن عبارت از امضاء کردن یک قراردادی می باشد که تمامی انتظارات موجود از هر فرد را قبل از ورود وی به خانه تان مشخص می کند.

2. با یک لحن منطقی و احترام آمیز صحبت کنید.

هر چند که ممکن است شما احساس هتک حرمت، تنفر یا آزرده شدن داشته باشید، ولی عصبانی نشدن و عدم ارائه درخواست های غیرمنطقی اهمیت زیادی خواهد داشت.

دلایل خودتان را برای بیرون رفتن آنها بیان کنید تا آنها متوجه شوند که بیان کردن چنین درخواستی تا چه حدی برای شما سخت می باشد.

سعی کنید همانطور که با همکارانتان صحبت می کنید، با این مهمان هایتان صحبت کنید، فقط واقعیات را بیان کنید و از بروز احساسات اجتناب کنید.

به آنها بگویید که “ما از بودن در کنار شما لذت می بریم، ولی متاسفانه باید به بیرون برویم و مجبوریم از شما بخواهیم که تا دو هفته آینده از خانه ما بیرون باشید.”

بر اساس دلیلی که آنها در خانه شما هستند، شاید نیاز باشد که شما یک سری اطلاعاتی را در مورد خدمات اجتماعی موجود در اختیار آنها قرار بدهید تا در زمانی که بیرون از خانه شما هستند، بتوانند از این خدمات استفاده کنند.

نحوه بیرون کردن دوستان یا بستگان از خانه

در صورتی که آنها با ریسک مربوط به زندگی کردن در ماشین یا در خیابان مواجه باشند، با خدمات اوژانسی حمایت از بی خانمانان ها تماس بگیرید تا این افراد به کمک های مورد نیازشان دسترسی داشته باشند.

حتی ممکن است که این خدمات یک خانه موقتی را در اختیار این افراد قرار دهد.

دلایلی که قبلا آماده کرده اید را بیان کنید.

در صورتی که آنها مشکلی داشته باشند یا یک قولی را نقض کرده باشند، به آنها یادآوری کنید که حق چانه زنی ندارند و باید به یک جای دیگری بروند.

3. یک سری مثال های شفاف کننده و غیر شخصی را بیان کنید تا برای آنها مشخص شود که به چه دلیلی باید از خانه شما بیرون بروند.

سعی نکنید که از عباراتی همانند “به دلیل اینکه من از شما متنفر هستم” یا “به دلیل اینکه شما تنبل هستید” استفاده کنید.

سعی کنید که به جای تحقیر کردن آنها، یک سری مثال های ملموس و قابل درکی بیان کنید. در این صورت آنها متوجه یک سری دلایل منطقی برای این درخواستتان خواهند شد.

در صورتی که آنها همواره منجر به ایجاد مشکلاتی برای شما شوند، هر مورد از این مشکلات را به همراه تاریخ آن یادداشت کنید.

زمانی که آنها دلیل این درخواستتان را پرسیدند، دو یا سه مورد خاص از قول هایی که آنها شکسته اند یا چند مثال از مواردی که منجر به ایجاد مشکلی برای شما شده اند را بیان کنید.

تا جایی که ممکن است بر روی دلایل خودتان متمرکز شوید و کمتر بر روی عیب های آنها تاکید کنید.

سعی کنید که بیشتر از عباراتی همانند “ما به یک فضای بیشتری نیاز داریم”، “ما بیش از این نمی توانیم شما را در اینجا نگه داریم” و سایر موارد مشابه استفاده کنید.

4. یک تاریخ قطعی را تعیین کنید که باید آنها در آن تاریخ از خانه شما بیرون بروند.

گفتن این مورد به آنها که باید همین امشب خانه را ترک کنند، می تواند منجر به ایجاد استرس و تنش شود و دوستان یا بستگان شما جایی نداشته باشند که به آنجا بروند.

به جای این کار یک تاریخی را تعیین کنید که آنها باید در آن تاریخ خانه شما را ترک کنند و به آنها گوشزد کنید که این تاریخ یک سررسید قطعی می باشد.

سعی کنید که یک یا دو هفته یا تا پایان ماه به آنها فرصت دهید تا آنها فرصت کافی داشته باشند که خودشان را برای جابه جایی بعدی آماده کنند.

یک عبارت مناسب می تواند “من از شما می خواهم که تا 20 آوریل به طور کامل بیرون رفته باشید” باشد.

در صورتی که یک دلیل قانونی برای بد بودن این تاریخ وجود داشته باشد، می توانید با آنها صحبت کنید تا یک تاریخ بهتری را تعیین کنید.

به هر حال سعی نکنید که تاریخ جدید بیش از 3 تا 5 روز با تاریخ قبلی تفاوت داشته باشد.

5. با یک حالت مناسبی اطلاعات یا گزینه های در دسترس را برای مهمان خودتان بیان کنید.

در صورتی که شما منابع خوبی داشته باشید، یک سری از ایده های موجود را به مهمان خودتان بگویید و در فرآیند مربوط به پیدا کردن جای جدید به وی کمک کنید.

حتی شما می توانید با وی بحث کنید و آنها را مطلع کنید که باید خانه شما را ترک کنند، ولی یک سری گزینه هایی در دسترس آنها قرار دارد.

ممکن است که آنها ایده های شما را رد کنند، ولی در صورتی که به آنها نشان بدهید که همچنان به بهزیستی آنها اهمیت می دهید، این کار می تواند برخورد وی نسبت به شما را مهربانانه تر و بهتر کند.

6. تصمیم مصمم، شفاف و نامتناقضی داشته باشید.

  زمانی که تصمیم گرفتید آنها را بیرون کنید، بر روی تصمیم خودتان بمانید.

بحث های صورت گرفته در این مورد می تواند نامنظم باشد و صرف نظر از میزان آمادگی شما برای مقابله با این شرایط، عواطف قبلی از بین خواهند رفت.

با این وجود شما باید در مورد تصمیم تان قاطع و مصمم باشید.

در صورتی که هم اتاقی تان شما را قانع کند که تصمیم خودتان را تغییر دهید، وی به این نتیجه دست خواهد یافت که می تواند قواعد و قول های بیان شده را بشکند، بدون آنکه هیچ تغییر دیگری صورت بگیرد.

نحوه بیرون کردن دوستان یا بستگان از خانه

در صورتی که شرایط موجود آنقدر بد باشند که شما بخواهید آنها را بیرون بیاندازید، باید برای بیرون کردن آنها آمادگی داشته باشید.

7. مطلع باشید که این کار می تواند به روابط شما آسیب بزند یا آن را از بین ببرد.

بیرون انداختن یک دوست یا یکی از بستگان یک کار استرس زایی می باشد و به احتمال خیلی زیاد یک نفرت دائمی را ایجاد خواهد کرد.

با این وجود، شما در نهایت نیاز دارید به خودتان یادآوری کنید که نگه داشتن آنها به مدت خیلی طولانی در خانه تان، آسیب زیادی به روابط شما خواهد زد.

در صورتی که شما همواره با هم اختلاف داشته باشید، دوست (یا یکی از بستگان شما) از شما سوء استفاده خواهد کرد یا یک زندگی ناخوشایندی خواهید داشت؛ در نهایت در صورتی که شما همچنان به زندگی در کنار چنین فردی ادامه دهید، رابطه شما به یک رابطه مسموم و نامناسبی تبدیل خواهد شد.

یک سری روش های برای حفظ کردن و سرزنده نگه داشتن روابط شما وجود دارند. شما می توانید:

  • به آنها کمک کنید که یک مکان یا شغل جدیدی پیدا کنند.
  • حتی در موقعیت های تنش زا هم از توهین کردن اجتناب کنید. در صورتی که وی عصبانی باشد، آرام باشید و این مورد را چند بار به خودتان یادآوری کنید که چرا پیدا کردن یک مکان جدید و ترک کردن خانه شما توسط دوستتان برای شما اهمیت دارد. سعی نکنید که به صورت مستمر به وی توهین کنید.
  • یک سری زمان هایی را برای ملاقات کردن در نظر بگیرید، در حین شام در کنار آنها باشید و به عنوان یک دوست همچنان با هم ملاقات داشته باشید.
  • در صورتی که یک اختلاف و دعوای قابل توجهی مابین شما ایجاد شود، یا در صورتی که اختلافات جدی وجود داشته باشند، شاید صرف نظر کردن از رابطه موجود به صورت کلی یک ایده مناسبی باشد.

بیرون کردن افراد به صورت قانونی

1. یک نامه رسمی به آنها بفرسید و از آنها بخواهید که ظرف سی روز یا زودتر خانه شما را ترک کنند.

هر چند که بر اساس اصول موجود یک مهمان، مستاجر نمی باشد ولی در صورتی که یک فردی بیش از 30 روز در خانه شما باشد، برخی از قوانین موجر – مستاجر می توانند در مورد روابط شما اعمال شوند.

با یک وکیل مشورت کنید و یک نامه ای را در مورد خارج شدن وی از خانه تان تنظیم کنید.

ارائه هشدار های اولیه به صورت نوشتاری یک مورد مهمی برای حمایت کردن از منافع خودتان می باشد.

این هشدار آنها را به یک “مستاجر دلخواه” تبدیل خواهد کرد.

در صورتی که شما بخواهید یک اقدام قانونی انجام بدهید، به چنین وضعیتی نیاز خواهید داشت؛ بنابراین نسبت به انجام دادن آن بی توجه نباشید.

در مورد زبان نوشتاری خودتان احتیاط کنید تا آنها در حین اجتناب از بیرون انداخته شدن از خانه تان نتوانند از قوانین مربوط به مستاجر استفاده کنند.

سیاست های مربوط به وضعیت انفرادی خودتان را بررسی کنید و مشخص کنید که می خواهید چه نوع زندگی با این فرد داشته باشید، به خصوص در صورتی که آنها هیچ نوع اجاره ای را به شما پرداخت نکنند.

نحوه بیرون کردن دوستان یا بستگان از خانه

2. یک فرم رسمی مربوط به خارج شدن مستاجر از خانه تان را از طریق دادگاه محلی تان تنظیم کنید.

در صورتی که همچنان مهمان شما نخواهد که خانه تان را ترک کند، باید این مشکل را از طریق دادگاه حل کنید.

در صورتی که آنها هزینه های مربوط به خریدهای  خانه یا هر نوع قرضی را پراخت کنند، ممکن است که آنها از نظر قانونی به یک “مستاجر دلخواه” تبدیل شوند و این شرایط باعث خواهد شد که فرآیند بیرون انداختن آنها از خانه سخت تر شود.

در صورتی که آنها به اولین هشدار کتبی بی توجه باشند، شما باید در دادگاه منطقه محلی خودتان یک فرآیند رسمی مربوط به بیرون انداختن را تکمیل کنید تا بتوانید آنها را از خانه تان بیرون کنید.

در صورتی که شما با طرف مقابلتان در دادگاه قرار ملاقات داشته باشید، یک لیست از مشکلات و تخلف های وی (که به عنوان “دلایل مربوط به بیرون انداختن” شناخته می شوند) تهیه کنید و همچنین یک کپی از اجاره نامه و هر نوع توافق دیگری را به همراه داشته باشید.

معمولا نامه شما یک مکانی را به آنها معرفی خواهد کرد که در صورت بیرون نرفتن از خانه تان، وسایلشان به آن مکان منتقل خواهند شد و همچنین یک تاریخی را مشخص خواهد کرد که وسایلشان در آن تاریخ از خانه شما بیرون انداخته خواهند شد.

3. کلید های خانه تان را تغییر ندهید، مگر در شرایطی که نگران سلامتی خودتان باشید.

در صورتی که شما به صورت ناگهانی مانع از وارد شدن یک مستاجر دلخواه به خانه تان شوید، به خصوص در صورتی که وسایل وی همچنان در خانه شما باشند، احتمالا شما با تقاضاهای مدنی و اقدامات محلی هزینه بر مواجه خواهید شد.

تغییر کلید خانه و ممانعت از ورود مهمان به خانه، در صورتی که منجر به ایجاد مشکلاتی شود یا آنها را از آن ملک بیرون بیاندازد، حتی می تواند منجر به زندانی شدن شما شود.

علاوه بر این، این کار در اغلب مواقع منجر به ایجاد تنش های قابل توجهی خواهد شد و حتی می تواند یک سری مشکلات دیگری را هم ایجاد کند.

در صورتیکه شما یک دستور از طرف دادگاه داشته باشید و (یا) به پلیس اطلاع داده باشید که نگران ایمنی و سلامت خودتان هستید، هیچ نوع مشکلی برای تغییر کلیدهای خودتان نخواهید داشت.

4. در صورتی که آنها همچنان از این کار امتناع کنند، این موضوع را با پلیس در میان بگذارید.

به جز در شرایطی که دوست یا یکی از بستگانتان یک مستاجر قانونی باشد (که معمولا مربوط به شرایطی می باشد که آنها یک ایمیلی دریافت کنند یا در وضعیت اجاره باشند)، آنها به عنوان متجاوز در نظر گرفته خواهند شد و می توانند از خانه شما بیرون انداخته شوند.

نحوه بیرون کردن دوستان یا بستگان از خانه

به طور بدیهی، فقط در موارد افراطی و مشکل زا باید از پلیس استفاده شود و حتی تماس گرفتن با شماره 911 می تواند برای بیرون انداختن یک فرد از خانه تان کافی باشد.

برخی از کارمندان پلیس از درگیر شدن در چنین مواردی اجتناب می کنند.

با این وجود، در صورتیکه شما یک نامه ای بفرستید، و (یا) یک نامه اخراج از خانه را در دادگاه تنظیم کرده باشید، پلیس مهمان شما را به عنوان یک متجاوز در نظر خواهد گرفت و از خانه تان بیرون خواهد انداخت.

تنظیم کردن دستور العمل هایی برای مهمانان خانه

1. هر چه سریع تر یک سری قواعد و محدودیت هایی را مشخص کنید.

در صورتی که متوجه شوید یک فرد بیشتر به یک هم اتاقی تبدیل شده است تا یک مهمان، در سریع ترین زمان ممکن یک سری دستور العمل هایی را مشخص کنید.

این کار مشخص خواهد کرد که چه زمانی باید او را از خانه بیرون بیاندازید – شما به جای عاطفی شدن باید بر روی قواعد اصلی متمرکز باشید.

در هفته اول انتظارات خودتان را مشخص کنید.

آیا آنها می توانند اجاره پرداخت کنند؟

آیا آنها می توانند به مصاحبه های شغلی مختلفی بروند؟

یک سری معیارهای خاصی را برای آنها تعیین کنید تا در صورتی که بخواهند همچنان در خانه شما بمانند، این معیارها را تامین کنند.

یک قرارداد رسمی مکتوب و امضا شده بهترین روش برای تنظیم کردن قواعد و راهنماها و انتظارات موجود می باشد.

همچنین داشتن اسناد رسمی و دارای گواهی نامه ایده بهتری می باشد.

برخی از بانک ها برای افرادی که می خواهند اسنادشان را در آن بانک ها نگه داری کنند، چنین اسنادی را به صورت رایگان ارائه می دهند.

2. یک جدول زمانی برای بیرون رفتن آنها مشخص کنید.

قبل از اینکه به صورت رسمی از آنها بخواهید که به بیرون بروند، با آنها صحبت کنید و از آنها بپرسید که می خواهند در چه زمانی از خانه شما بیرون بروند.

اسناد موجود را به دادگاه ارائه بدهید، چرا که این کار باعث خواهد شد که بیرون انداختن آنها در زمان سررسید راحت تر باشد.

در صورتی که آنها هیچ جدول زمانی خاصی را برای این کار در نظر نداشته باشند، شما خودتان باید این جدول زمانی را تهیه کنید.

سعی کنید که یک جدول زمانی متمرکز و دقیقی را تهیه کنید؛

برای مثال زمان رفتن را به “زمانی که آنها یک شغلی پیدا می کنند” یا برای “شش ماه بعد” موکول کنید.

نحوه بیرون کردن دوستان یا بستگان از خانه

در صورتی که آنها نیاز به پیدا کردن یک کار داشته باشند، با آنها همکاری کنید تا بتوانید یک شغل مناسبی برای وی پیدا کنید – درخواست کردن برای یک کار جدید، بازنویسی رزومه آنها و غیره.

مطمئن شوید که آنها واقعا به دنبال پیدا کردن یک کاری هستند و نمی خواهند که برای همیشه از خانه شما به صورت رایگان استفاده کنند.

در صورتی که نسبت به اقامت کردن آنها در خانه تان اطمینان نداشته باشید، این کار را به صورت آزمایشی انجام دهید.

به آنها اطلاع بدهید که به مدت 2 تا 3 هفته می توانند در خانه شما بمانند، ولی در مورد اقامت آنها بعد از 2 یا 3 هفته در خانه خودتان، هنوز هیچ تصمیمی نگرفته اید.

3. مشکلات و مسائل را به محض ایجاد شدن یادداشت کنید.

در صورتی که دوست یا یکی از بستگان شما قواعد موجود را رعایت نکند، بی احترامی کند، یا قول های داده شده به شما را زیر پا بگذارد، این موارد و همچنین تاریخ و زمان آنها را در یک دفترچه کوچک یادداشت کنید.

این کار مشخص خواهد کرد که چه زمانی برای صحبت کردن در مورد بیرون رفتن آنها از خانه تان مناسب است و از بروز ابهامات و عواطف جلوگیری خواهد کرد.

تا حد ممکن این موارد را به صورت غیرشخصی نگه داری کنید.

از آنها بخواهید که بیرون انداختنشان از خانه هیچ تاثیری بر روی روابط دوستانه تان نداشته باشد، به خصوص در صورتیکه دلایل شما بیشتر بر مبنای واقعیات باشد نه بر مبنای احساسات.

4. به آنها کمک کنید تا بتوانند مستقل شوند.

برخی از افراد می توانند با دریافت یک مقدار راهنمایی و کمک مسیر زندگی خودشان را پیدا کنند.

رزومه آنها را بخوانید و یک سری درخواست هایی را برای شغل های مختلف بفرستید، خانه های خالی را با آنها بررسی کنید و آنها را تشویق کنید که از خانه شما بیرون بروند و یک زندگی مستقلی داشته باشند.

در صورتی که بتوانید به یک فردی کمک کنید تا خودکفا شود، ممکن است که این فرد بدون ایجاد کوچکترین تضاد و اختلافی از خانه شما بیرون برود.

اهداف و قول های آنها را به صورت مرتب و با هم بخوانید و با یکدیگر همکاری کنید تا وی به اهداف تعیین شده خودش دست پیدا کند.

در صورتی که شما بتوانید از نظر مالی وی را حمایت کنید، شاید وی بتواند یک زندگی مستقلی را برای خودش ایجاد کند.

نویسنده: Tasha Rube, LMSW

منبع: کانون مشاوران ایران

بیماری آلزایمر چیست؟

بیماری آلزایمر یک نوع زوال عقلی می باشد که منجر به ایجاد یک سری مشکلاتی در حافظه، تفکر و رفتار می شود.

علائم این بیماری به صورت تدریجی رشد می کنند و با گذشت زمان وخیم تر می شوند و به اندازه ای وخیم می شوند که در وظایف روزمره فرد اختلالاتی را به وجود می آورند.

شناخت آلزایمر و زوال عقل

آلزایمر اصلی ترین عامل زوال عقل می باشد؛ زوال عقل یک عبارت کلی می باشد که برای از دست دادن قدرت حافظه ای و سایر بیماری های شناختی به کار گرفته می شود که منجر به ایجاد اختلال در زندگی روزمره فرد می شوند.

بیماری آلزایمر عامل ایجاد 60% تا 80% از موارد زوال عقل می باشد.

آلزایمر یک بخش عادی از فرآیند مسن شدن می باشد. بزرگترین ریسک شناخته شده برای ایجاد این بیماری عبارت از افزایش سن می باشد و اکثر افراد مبتلا به آلزایمر 65 ساله و مسن تر هستند.

ولی این بیماری مختص افراد مسن نمی باشد. تقریبا 200000 نفر آمریکایی وجود دارند که برای اولین بار در سن کمتر از 65 سالگی بیماری آلزایمر را تجربه کرده اند.

بیماری آلزایمر با گذشت زمان وخیم تر می شود. آلزایمر یک بیماری تصاعدی می باشد و علائم مربوط به زوال عقل به صورت تدریجی و در طول چند سال وخیم تر می شوند.

مراحل اولیه زوال عقل در یک سطح خفیفی می باشد، ولی آلزایمر در مراحل آخر منجر به از دست رفتن توانایی فرد برای صحبت کردن و واکنش نشان دادن نسبت به محیطش می شود.

بعد از تشخیص داده شدن آلزایمر، یک فرد در حالت معمول چهار تا هشت سال زنده می ماند ولی با توجه به سایر عواملی که وجود دارند می تواند تا 20 سال هم زنده بماند.

در حال حاضر هیچ روش درمانی قطعی برای آلزایمر وجود ندارد، ولی علائم آن قابل درمان می باشد و همچنین مطالعات مربوط به درمان آن ادامه دارد.

هرچند که روش های درمان پیشنهاد شده برای درمان آلزایمر نمی توانند مانع از پیشرفت آن شوند، ولی این روش ها می توانند علائم وخیم زوال عقل را به صورت موقتی کاهش دهند و کیفیت زندگی افراد مبتلا به آلزایمر و همچنین مراقبان آنها را افزایش دهند.

امروزه متخصصان موجود در سرتاسر جهان تلاش می کنند تا یک روش بهتری را برای درمان این بیماری، به تاخیر انداختن شروع آن و پیشگیری از گسترش یافتن آن پیدا کنند.

در صورتیکه شما یا یکی از آشناهای شما به بیماری آلزایمر مبتلا باشید، برای درمان این شرایط تنها نیستید و می توانید یک سری کمک هایی را دریافت کنید.

انجمن آلزایمر (Alzheimer’s Association) یک منبع قابل اعتمادی برای دریافت اطلاعات، آموزش، مراجع و حمایت توسط میلیون ها فرد مبتلا به این بیمای می باشد.

علائم بیماری آلزایمر

رایجترین علامت اولیه بیماری آلزایمر عبارت از مشکل داشتن در یادآوری اطلاعاتی می باشد که فرد اخیرا یاد گرفته است.

مغز همانند سایر اعضای بدن ما همزمان با افزایش سن ما تغییر پیدا می کند. همه افراد یک سری مشکلاتی را در مورد تفکر و یادآوری یک سری موارد خاص پیدا می کنند.

با این وجود، مشکلات حاظفه ای شدید، سرگیجه و سایر تغییرات مهم در کارکرد ذهن ما می تواند نشان دهنده از بین رفتن سلول های مغزمان باشد.

رایجترین علامت اولیه آلزایمر عبارت از مشکل داشتن در یادآوری اطلاعاتی می باشد که فرد اخیرا یاد گرفته است، چرا که تغییرات آلزیمر معمولا در یک بخشی از مغز شروع می شود که بر روی یادگیری تاثیر می گذارد.

با پیشرفت آلزایمر در ذهن، علائم شدید آن بروز پیدا می کند که عبارتند از گم گشتگی، تغییرات وضعیت روانی و رفتاری، تردید داشتن در مورد اتفاقات، زمان و مکان، مظنون بودن نسبت به اعضای خانواده، دوستان و مراقبان حرفه ای، مشکلات حافظه ای جدی تر و تغییرات رفتاری و همچنین مشکلات مربوط به صحبت کردن، بلعیدن و پیاده روی کردن.

برای افراد دارای مشکلات حافظه ای یا سایر علائم احتمالی مربوط به بیماری آلزایمر، پذیرفتن این مورد که مشکل دارند یک مورد سختی است.

اعضای خانواده یا دوستان فرد به راحتی می توانند وجود داشتن علائم زوال عقل را در فرد تشخیص دهند.

هر شخصی که علائمی مشابه علائم زوال عقل را تجربه می کند، باید در سریع ترین زمان ممکن به پزشک مراجعه کند.

در صورتیکه شما به منظور پیدا کردن یک پزشک با تجربه برای بررسی کردن مشکلات حافظه ای خودتان به کمک نیاز داشته باشید، انجمن آلزایمر محلی تان می تواند به شما کمک کند.

روش های تشخیص و درمان سریع پیشرفت قابل ملاحظه ای کرده اند و گزینه های درمانی و منابع حمایتی می توانند کیفیت زندگی فرد را تغییر دهند.

یکی از منابع بالقوه ای که شما می توانید مورد استفاده قرار دهید عبارت از مطالب سایت مشاورانه در مورد بیماری آلزایمر می باشد.

همچنین شما در صورت تمایل می توانید از خدمات متخصصین ما به صورت حضوری استفاده کنید.




بیماری آلزایمر چیست؟

آلزایمر تنها عامل مشکلات حافظه ای نمی باشد

افراد زیادی دارای مشکلات حافظه ای هستند، ولی این مورد به این معنا نمی باشد که همه آنها به بیماری آلزایمر مبتلا هستند.

در صورتیکه شما یا یکی از آشناهایتان علائم زوال عقل را تجربه کنید، بهترین کار ممکن عبارت از مراجعه به پزشک و تشخیص داده شدن علل ایجاد این شرایط می باشد.

تغییرات میکروسکوپی مربوط به ذهن خیلی قبل تر از اولین علائم مشکلات حافظه ای شروع می شوند.

مغز دارای 100 میلیارد سلول عصبی یا نورون می باشد. هر یک از سلول های عصبی با سایر سلول های عصبی ارتباط برقرار می کنند تا شبکه های اطلاعاتی را تشکیل دهند.

گروه های مربوط به سلول های عصبی دارای وظایف خاصی هستند.

برخی از آنها در فرآیند تفکر، یادگیری و یادآوری مشارکت می کنند. سایر سلول های عصبی در فرآیند دیدن، شنیدن و بو کردن نقش مفیدی دارند.

به منظور اینکه سلول های عصبی بتوانند وظایف خودشان را انجام دهند، همانند کارخانه های کوچک و ریز عمل می کنند.

این سلول ها ملزومات را دریافت می کنند، انرژی تولید می کنند، تجهیزات را می سازند و موارد زاید و اضافی را دور می اندازند.

همچنین این سلول ها اطلاعات را پردازش و جمع آوری می کنند و با سایر سلول های ارتباط برقرار می کنند.

فعال نگه داشتن این سلول ها به هماهنگی و همچنین مقادیر زیادی سوخت و اکسیژن نیاز دارد.

دانشمندان بر این باورند که بیماری آلزایمر مانع از عملکرد مناسب برخی از کارخانه های سلولی می شود.

تا به امروز محل دقیق شروع مشکل مشخص نشده است.

ولی همانند یک کارخانه واقعی، پشتیبان ها و خرابی های موجود در یک سیستم منجر به ایجاد مشکلاتی در سایر بخش ها می شود.

همزمان با گسترش یافتن آسیب، سلول ها توانایی خودشان را برای انجام دادن وظایفشان از دست می دهند و در نهایت می میرند و منجر به ایجاد مشکلات برگشت ناپذیری در مغز می شوند.

نقش پلاک ها و گره ها

ساختارهای غیرنرمالی که پلاک ها و گره ها نامیده می شوند، اصلی ترین عامل آسیب دیدن و کشته شدن سلول های هستند.

1. پلاک ها عبارت از پسماند های بخش های از پروتئین هستند که بتا – آمییلوید (Beta – Amyloid) نامیده می شوند و در فضای مابین سلول های عصبی ساخته می شوند.

2. گره ها عبارت از فیبرهای پیچ خورده سایر پروتئین ها هستند که تائو (tau) نامیده می شوند و در داخل سلول ها ساخته می شوند.

مطالعات کالبد شکافی نشان داده است که همزمان با مسن شدن اکثر افراد، پلاک ها و گره ها در مغز آنها ایجاد می شود؛

در افراد آلزایمری این فرآیند مدت زمان بیشتری به طول می کشد و همچنین به صورت الگوهای قابل پیشبینی می باشد؛

این فرآیندها قبل از انتشار یافتن به سایر بخش های بدن، در جاهایی شروع می شود که نقش مهمی در حافظه دارند.

دانشمندان تا به حال نتوانسته اند به صورت دقیق مشخص کنند که پلاک ها و گره ها چه نقشی در بیماری آلزایمر دارند.

اکثر کارشناسان بر این باورند که پلاک ها و گره ها نقش مهمی در مسدود کردن ارتباطات مابین سلول های عصبی و ایجاد اختلال در فرآیندهایی دارند که سلول ها برای بقاء به آن نیازمندند.

خرابی و کشته شدن سلول های عصبی منجر به ایجاد اختلال در کارایی حافظه، تغییرات شخصیتی، ایجاد مشکلاتی در فعالیت های روزمره و سایر علائم بیماری آلزایمر می شود.

تحقیق و توسعه

امروزه آلزایمر اصلی ترین موضوع تحقیقات علوم پزشکی می باشد. محققان تلاش می کنند تا حد ممکن جنبه های بیشتری از بیماری آلزایمر و سایر عوامل ایجاد کننده زوال عقل را کشف کنند.

برخی از پیشرفت های قابل توجه منجر به افزایش آگاهی در مورد تاثیرات آلزایمر بر روی مغز شده اند.

جای امیدواری است که این شناخت بهتر منجر بدست آمدن روش های درمانی بهتری شود. امروزه در سرتاسر جهان رهیافت های بالقوه زیادی در حال مطالعه هستند.

به منظور مطلع شدن از این یافته های جدید می تواند مطالب بعدی ارائه شده در سایت مشاورانه و سایر سایت های معتبر جهانی را مطالعه کنید.

منبع : کانون مشاوران ایران

اعتیاد چیست؟

اعتیاد چیست؟

اعتیاد عبارت از شرایط پیچیده و یک نوع بیماری روانی می باشد که از طریق استفاده وسواسی از مواد ایجاد می شود، هر چند که این مواد پیامد های خطرناک و مضری برای فرد به دنبال دارند.

افراد دچار شده به اعتیاد (اختلال استفاده شدید از مواد) یک تمرکز شدیدی را بر روی استفاده از مواد خاص، همانند الکل یا مواد دارند، به نحوی که این رفتار زندگی وی را تحت تاثیر قرار می دهد.

این افراد استفاده از الکل و مواد را حتی در زمانی که می دانند منجر به مشکلاتی می شود، ادامه می دهند.

همچنین تعدادی از روش های کارا در دسترس می باشد و افراد می توانند از اعتیاد بهبود یابند و یک زندگی نرمال و خلاقانه داشته باشند.

موارد ابتلا به اعتیاد

  • الکل
  • ماری جوانا
  • PCL، LSD و سایر داروهای هالوژن[1]
  • مواد استنشاق کننده، همانند تنیر های رنگ و چسب ها
  • داروهای ضد درد افیونی، همانند کدئین و اوکسیکودون[2]، هروئین
  • مسکن ها، خواب آور ها و مواد ضد اضطرابی[3] ( داروهایی برای رفع اضطراب  همانند مسکن ها)
  • کوکائین، متامفتامین[4] و سایر محرک ها
  • تنباکو

افراد مبتلا به اختلال مصرف مواد، دارای تفکرات، رفتارها و عملکرد های بدنی منحرفی هستند.

تغییر در ارتباطات مغز منجر به افزایش تمایل افراد برای مصرف مواد شده است و متوقف کردن مصرف مواد را مشکل تر ساخته است.

بررسی های صورت گرفته بر روی تصاویر مغزی نشان داده است که در بخش هایی از مغز که مربوط به تشخیص، تصمیم گیری، یاد گیری و کنترل رفتاری می باشد، مصرف این مواد منجر به ایجاد تغییراتی می شود.

این مواد می توانند به بروز تغییرات خطرناکی در نحوه عملکرد مغز منجر شوند.

این تغییرات می توانند بعد از تاثیرات آنی مواد، تا یک مدت زمان طولانی ادامه یابند – که مسمومیت نامیده می شوند.

مسمومیت عبارت از لذت شدید، آرامش، احساسات افزایش یافته یا بالا رفته می باشد که به دلیل مصرف مواد ایجاد می شود.

علائم مسمومیت مربوط به مواد های مختلف، متفاوت می باشد.

 در طول زمان، قدرت تحمل افراد معتاد نسبت به مواد یا مسمومیت آن افزایش می یابد و این امر باعث می شود که آنها برای احساس کردن تاثیر مواد به صورت قبلی، به مصرف مقادیر زیادتری از مواد نیاز پیدا کنند.

اعتیاد چیست؟

بر اساس بیانیه موسسه ملی سوء استفاده از مواد[5]، افراد به دلایل مختلف شروع به مصرف مواد می کنند که برخی از آنها عبارتند از:

  • برای به دست آوردن یک احساس خوب – بالا
  • به دست آوردن یک احساس بهتر – برای مثال، از بین بردن استرس
  • برای داشتن کارایی بهتر – بهبود عملکرد
  • کنجکاوی و فشار دوستان

افراد دارای اختلال های اعتیادی می توانند نسبت به مشکلات خودشان مطلع باشند، ولی حتی در صورت تمایل به متوقف کردن و ترک آن، ممکن است که قادر به انجام دادن چنین کاری نباشند.

اعتیاد می تواند منجر به بروز مشکلات سلامتی و همچنین مشکلاتی در محیط کار و ارتباط فرد با اعضای خانواده و دوستان شود.

این سوء استفاده از الکل و دارو ها رایج ترین عامل بیماری و مرگ زودرس می باشند.

علائم مربوط به اختلال استفاده از مواد

کنترل ناقص

یک انگیزه یا تمایل قوی به استفاده از مواد؛ تمایل یا تلاش های ناموفق برای کاهش دادن یا کنترل مصرف مواد

مشکلات اجتماعی

استفاده از مواد منجر به عدم موفقیت فرد در انجام وظایف مهم در محیط کاری، مدرسه ای و خانه می شود؛ به دلیل استفاده از مواد، فعالیت های اجتماعی، کاری و رفاهی فرد کاهش می یابد

استفاده خطرناک

مواد در مجموعه های خطرناک مورد استفاده قرار می گیرد؛ با وجود مطلع بودن نسبت به این مشکلات، همچنان مصرف فرد افزایش می یابد.

تاثیرات مواد

روا داری (نیاز به مقدار زیاد مواد برای به دست آوردن تاثیرات مشابه با تاثیرات گذشته؛ علائم ترک مواد (که برای مواد مختلف، متغیر است).

برخی از افراد هر دو مورد اعتیاد و بیماری روانی را با هم تجربه می کنند.

ممکن است که بیماری روانی قبل از اعتیاد وجود داشته باشد. یا اینکه اعتیاد منجر به ایجاد یا وخیم تر شدن اختلال روانی شود.

درمان اعتیاد

چگونه می توان از اعتیاد درمان یافت؟

روش های درمان موثر برای اعتیاد در دسترس می باشند.

اولین اقدام در مسیر بهبود عبارت از شناخت و تشخیص مشکل می باشد.

در زمانی که شخص مشکل خودش را انکار کند و نسبت به سوء استفاده از مواد یا اعتیاد آگاهی نداشته باشد، فرآیند بهبود به تاخیر می افتد.

معمولا اقدامات و مداخلات دوستان و اعضای خانواده منجر به تسریع و تاثیر گذاری درمان می شود.

یک متخصص سلامت روان می تواند یک ارزیابی از علائم را انجام بدهد تا وجود داشتن اختلال مصرف مواد را مشخص کند.

حتی در صورتی که مشکل موجود شدید به نظر برسد، اکثر افراد دارای اختلال استفاده از مواد می توانند بهبود یابند.

متاسفانه اکثر افرادی که می توانند بهبود یابند، هیچ نوع اقدامی برای دریافت کمک نمی کنند.

به دلیل اینکه اعتیاد بر روی جنبه های زیادی از زندگی فرد معتاد تاثیر می گذارد، روش های درمانی متنوعی مورد نیاز است.

در اکثر موارد یک ترکیب از تجویز دارویی و گروه یا فرد درمانی، بیشترین تاثیر را می گذارد.

رهیافت های درمانی که وضعیت های فرد و سایر مشکلات پزشکی، روان شناختی و اجتماعی همزمان را شناسایی می کنند ، به دست یابی به یک بهبود ثابت و ماندگار منجر می شوند.

برخی از داروها به منظور کنترل تمایل به مواد و از بین بردن علائم شدید ترک آن مورد استفاده قرار می گیرند.

اعتیاد چیست؟

درمان می تواند به افراد معتاد کمک کند که رفتار و محرک های خودشان را شناسایی کنند، عزت نفس خودشان را افزایش دهند، با استرس مقابله کنند و سایر مشکلات سلامت روانی را شناسایی کنند.

همچنین درمان می تواند شامل موارد زیر باشد:

  • بستری شدن
  • انجمن های درمان (با کنترل بالا، محیط های عاری از مواد) یا خانه های درمان
  • برنامه های مربوط به بیماری های سرپایی

همچنین در مورد بسیاری از افراد، استفاده از گره های خود کمکی برای افراد (افراد الکلی بدون مشخص شدن نام، افراد مصرف کننده مواد مخدر بدون مشخص شدن نام) و همچنین اعضای خانواه آنها (گروه های خانوادگی فوری و غیر فوری) روش مفیدی می باشد.

پیشگیری از اعتیاد

اعتیاد به مواد اجتناب پذیر است.

فعالیت های مربوط به آموزش و پیشگیری از اعتیاد، که جامعه کودکان، نوجوانان را مورد هدف قرار داده است و شامل خانواده ها، مدارس، انجمن ها و رسانه ها می باشد، می توانند در کاهش سوء استفاده از مواد مفید باشند.

رفتار های پرخاشگرانه دردوران کودکی / خود کنترلی مناسبنبود سرپرستی والدین / نظارت و حمایت والدینی
مهارت های اجتماعی ضعیف / روابط مثبتآزمایش مواد / شایستگی آکادمیکی
در دسترس بودن مواد در مدرسه / سیاست های ضد موادی مدرسهفقر جامعه / تفاخر همسایه
فاکتور های ریسک و پیشگیرانه برای سوء استفاده و اعتیاد به مواد

13 اصل در رابطه با موثر بودن درمان اعتیاد به مواد

این 13 اصل مربوط به درمان موثر اعتیاد به مواد، بر منبای تحقیقات علمی صورت گرفته در طول سه دهه گذشته به دست آمده است.

تحقیقات صورت گرفته نشان داده است که درمان می تواند به افراد معتاد به مواد کمک کند تا مصرف مواد را متوقف کنند، از بازگشت به وضعیت قبل جلوگیری کنند و زندگی خودشان را به صورت موفقی نجات بدهند.

  1. اعتیاد عبارت از شرایط پیچیده ای می باشد، ولی قابل درمان است و یک بیماری است که بر روی عملکرد ذهن و رفتار فرد تاثیر گذار می باشد.
  2. هیچ نوع روش منحصر به فردی برای همه افراد مناسب نمی باشد.
  3. روش های درمانی باید در دسترس باشند.
  4. روش های درمان موثر، نیاز های مختلف فرد را شامل می شود و فقط شامل سوء استفاده از مواد نمی باشد.
  5. باقی ماندن در پروسه درمانی برای یک مدت زمان مورد نیاز، یکی از عوامل مهم و حیاتی می باشد.
  6. مشاوره – به صورت فردی یا گروهی –  و سایر روش های رفتار درمانی، رایج ترین روش های مورد استفاده برای درمان سوء استفاده از مواد می باشد.
  7. تجویز دارویی یک بخش مهم از درمان مربوط به اکثر بیماران می باشد، به خصوص در زمانی که این روش درمان با مشاوه و سایر روش های رفتار درمانی ترکیب شود.
  8. برنامه درمانی و خدمات فردی باید به صورت مستمری مورد بررسی و اصلاح قرار بگیرد تا نسبت به تامین الزامات در حال تغییر فرد اطمینان ایجاد شود.
  9. اکثر افراد معتاد به مواد، همچین دارای اختلالات روانی دیگری هم می باشند.
  10. دفع مسمومیت هایی که از نظر بالینی مورد بررسی قرار گرفته اند، فقط اولین مرحله از درمان اعتیاد می باشد و سوء استفاده بلند مدت از مواد را به میزان محدودی تغییر می دهد.
  11. به منظور تاثیر گذار بودن درمان، هیچ نوع نیازی به داوطلبانه بودن آن وجود ندارد.
  12. داروهایی که در طول درمان مورد استفاده قرار می گیرند، باید به صورت مستمری مورد نظارت قرار بگیرند، چرا که انحرافات و تغییراتی در طول درمان صورت می گیرد.
  13. برنامه های درمانی باید وجود داشتن HIV / AIDS، هپاتیت های B و C، بیماری سل و سایر بیماری های عفونی را مورد بررسی قرار دهند و همچنین مشاوره هایی با هدف کاهش ریسک را ارائه کنند تا به بیماران کمک کنند آن بخش از رفتار های خودشان را که منجر به در خطر افتادن آنها می شود یا بیماری های عفونی را گسترش می دهد، اصلاح کنند و تغییر بدهند.

منبع: موسسه ملی سوء استفاده از مواد. این اصول به صورت دقیق در اصول درمان اعتیاد به موادNIDA : یک راهنمای مبتنی بر تحقیق، بیان شده است.

چگونه می توان به یک دوست یا عضو خانواده کمک کرد؟

برخی از توصیه ها برای شروع کردن کمک به این افراد عبارتند از:

  • تمام کار هایی را که می توانید در رابطه با سوء مصرف الکل و مواد و اعتیاد به آنها انجام دهید را یاد بگیرد.
  • با این افراد صحبت کنید و کمک های خودتان را ارائه بدهید: در رابطه با نگرانی های خود با این اشخاص صحبت کنید، و حمایت و کمک خودتان را ارائه بدهید که باید شامل تمایل شما برای همراهی کردن با آنها و کمک باشد. همانند سایر بیماری های مزمن، درمان زودتر اعتیاد منجر به دست یابی به نتایج بهتری می شود.
  • عشق و نگرانی خودتان را بیان کنید: منتظر نباشید که شخص محبوب شما در بدترین شرایط ممکن قرار بگیرد. شما می توانبد با عذر خواهی، انکار یا عصبانیت با وی برخورد داشته باشید. نسبت به پاسخ داده شدن از طریق برخی رفتار های خاصی که نسبت به آن نگران هستید، خودتان را آماده کنید.
  • انتظار نداشته باشید که فرد معتاد، بدون کمک گرفتن از دیگران اعتیاد خودش را ترک کند: شما این را از قبل شنیده اند که – عهد بستن فرد برای قطع یا متوقف کردن کافی است – ولی این روش جواب نمی دهد. درمان، حمایت و مهارت های مقابله ای جدیدی برای غلبه بر اعتیاد به الکل و مواد مورد نیاز است.
  • حمایت کردن از فرد به عنوان یک پروسه مستمر: زمانی که دوست شما یا عضوی از خانواده شما به درمان مراجعه می کند، یا به جلسات می رود، همراه وی باشید. این کار را ادامه بدهید تا نشان دهید که شما به بهبود بلند مدت و موفق وی اهمیت می دهید.

مواردی که شما نباید تمایلی به انجام دادن آنها داشته باشید:

نصیحت نکنید.

هیچ وقت سخنرانی ، تهدید ، تطمیع ، نصیحت یا نتیجه گیری اخلاقی نکنید.

فدایی نباشید.

از درخواست های عاطفی که فقط احساس گناه را افزایش می دهند و از وسواس مربوط به نوشیدن یا مصرف سایر دارو ها اجتناب کنید.

هیچ وقت رفتار وی را پوشش ندهید، یا در رابطه با رفتار وی دروغ نگویید و بهانه نیاورید.

مسولیت های آنها را تقبل نکنید.

بر عهده گرفتن مسولیت های رفتار آنها باعث می شود که آنها همواره از عواقب مربوط به رفتار هایشان در امان باشند و آن رفتار ها را به صورت مستمر تکرار کنند.

در زمانی که از مواد استفاده می کنند، با آنها بحث نکنید

زمانی که فرد الکل یا مواد مصرف می کند، از بحث کردن با آنها جتناب کنید

در این شرایط وی نمی تواند که یک بحث عقلایی با شما داشته باشد.

به خاطر رفتار آنها احساس گناه یا مسولیت نداشته باشید؛ این کار تقصیر شما نیست.

به آنها ملحق نشوید.

سعی نکنید که در هنگام مشروب خوردن یا مصرف مواد با آنها همراه شوید.

مطابقت داده شده با: مشاوره ملی وابستگی به الکل و مواد

شرایط مرتبط

اختلال استفاده از مواد شبه افیونی[6]

مواد شبه افیونی منجر به افزایش سطح قدرت مثبت و افزایش شرط بندی خواهند شد که افراد با وجود پیامدهای منفی آن، همچنان به آن ادامه خواهند داد.

اختلال استفاده از مواد شبه افیونی یک اختلال مضری در طول کل زندگی می باشد که به صورت بالقوه می تواند به پیامدهایی همانند معلولیت، برگشت بیماری و مرگ منجر شود.

پنجمین ویرایش از راهنمای تشخیصی و آماری اختلال روانی، اختلال استفاده از مواد شبه افیونی را به عنوان یک الگوی مشکل زا از مصرف مواد شبه افیونی تعریف کرده است که می تواند منجر به ایجاد مشکلات یا اختلالاتی شود.

اختلال قمار[7]

در پنجمین ویرایش از راهنمای آماری و تشخیصی اختلال های روانی[8] (DSM- 5)، اختلال قمار یک گروه جدیدی از اعتیاد های رفتاری می باشد.

این نکته بیانگر این مورد می باشد که نتایج تحقیقی مربوط به اختلال قمار، تا حد زیادی مشابه با اختلال های مربوط به مواد می باشد.

شناسایی این مشابهت ها به افراد دچار شده به اختلال قمار کمک خواهد کرد تا به خدمات و درمان های مورد نیازشان دست یابند و به افراد دیگر کمک خواهد کرد تا شناخت بهتری نسبت به چالش هایشان داشته باشند.

اعتیاد چیست؟

اختلال بازی اینترنتی[9]

در DSM – 5 ، اختلال بازی اینترنتی در بخش اختلال هایی که به تحقیقات بیشتر نیاز دارند، دسته بندی شده است.

این مورد بیان می دارد که ادبیات علمی نشان گر این است که استفاده مداوم و مکرر از بازی های اینترنتی، و شیفتگی و اشتغال به آنها می تواند به معایب یا ناراحتی های قابل توجهی منجر شود.

معیار شرطی مربوط به این اختلال، شامل استفاده عمومی از اینترنت یا رسانه های اجتماعی نمی باشد

اختلال استفاده از کافئین[10]

مسمومیت و ترک کافئین در DSM – 5 آورده شده است.

با این وجود اختلال استفاده از کافئین، در بخشی از DSM – 5 قرار دارد که به تحقیقات بعدی نیاز دارد.

هر چند که شواهدی برای در نظر گرفتن این مورد به عنوان یک اختلال وجود دارد، ولی کارشناسان نتیجه گیری کرده اند که همچنان حوزه های مربوط به این اختلال که باید به عنوان اختلال قابل توجه بالینی در نظر گرفته شود، نا مشخص است.

اطلاعات بیشتر:

  • اداره سوء استفاده از مواد و خدمات سلامت روانی (SAMHSA)[11]
  • موسسه ملی سوء استفاده از مواد: مواد، مغز و رفتار – علم اعتیاد[12]
  • شورای ملی الکلیسم و وابستگی به مواد[13]
  • مرکز ملی سوء استفاده از مواد در دانشگاه کلمبیا[14]
  • افراد الکلی بدون نام[15]
  • افراد وابسته به مواد مخدر بدون نام[16]

نویسنده: کانون مشاوران ایران

مقاله پزشکی ارائه شده توسط:

Ranna Parekh, M.D., M.P.H.

ژانویه 2017


  • [1] Halluinogens
  • [2] Codeine and oxycodone
  • [3] Sedatives, hypnotics and anxioltic
  • [4] methamphetamine
  • [5] National Institute on Drug Abuse
  • [6] Opoik Use Disorder
  • [7] Gambling Disorder
  • [8] Diagnostic and Statistical Manual of Mental Disorders 
  • [9] Internet Gaming Disorder
  • [10] Caffeine Use Disorder
  • [11] Substance Abuse and Mental Health Services Administration (SAMHSA)
  • [12] National Institute on Drug Abuse: Drugs, Brains, and Behavior – The Science of Addiction
  • [13] National Council on Alcoholism and Drug Dependence
  • [14] National Council on Alcoholism and Drug Dependence
  • [15] Alcoholics Anonymous
  • [16] Narcotics Anonymous

ال اس دی

قرص ال اس دی (LSD) چه قرصی می باشد و در چه مواقع از آن…

دو گانگی جنسیتی به چه معنایی است؟

1. دو گانگی جنسیتی معانی متفاوتی برای افراد مختلف دارد

اکثر افراد از عبارت دو گانگی جنسیتی به عنوان یک عبارت کلی برای هر نوع جذابیت و علاقه مربوط به دو یا چند جنسیت استفاده می کنند.

ولی در صورتیکه از یک سری افراد بپرسید که دو گانگی جنسیتی برای آنها به چه معنایی می باشد، جواب های مختلفی را از آنها دریافت خواهید کرد.

در صورتیکه فکر کنید خودتان دارای دو گانگی جنسیتی هستید، یک شخصی را بشناسید که دو گانگی جنسیتی داشته باشد یا نگران معنای دو گانگی جنسیتی باشید، این شرایط می تواندگیج کننده باشد.

بنابراین در ادامه یک سری عواملی را توضیح خواهیم داد که معنای دو گانگی جنسیتی را به صورت واقعی تعیین می کنند.

2. برخی افراد این عبارت را به عنوان عامل تقویت کننده دوتایی جنسیتی (بایناری جنسیتی) در نظر می گیرند

آیا عبارت دو گانگی جنسیتی به معنای جذابیت و علاقه به مردان و زنان می باشد؟

برخی افراد چنین برداشتی را از عبارت دو گانگی جنسیتی دارند.

این افراد جنسیت های ناپیوندی را جدا از دو گانگی جنسیتی در نظر می گیرند یا حتی افراد ترنس جندر (افرادی که جنسیت خودشان را تغییر داده اند) را کلا  از افراد دارای دو گانگی جنسیتی جدا می کنند.

در مورد برخی افراد عباراتی همانند پان سکسوال (فردی که فعالیت های جنستی مختلفی را انجام می دهد)، کوئیر (مردان همجنس گرا) و سیّال بیشتر مورد استفاده قرار می گیرند.

3. برخی افراد معنای گسترده تری را برای دو گانگی جنسیتی در نظر می گیرند

در گذشته عبارت دو گانگی جنسیتی برای اشاره به “مردان و زنان” بکار برده نمی شد، بلکه برای توصیف “یکسان و متفاوت” مورد استفاده قرار می گرفت (که به معنای جذابیت و علاقه به افراد دارای جنسیت مشابه و افراد دارای جنسیت متفاوت می باشد).

روبین اوچز (Robyn Ochs) یک تعریف معروفی از حالت عملی دو گانگی جنسیتی داشته است؛ اوچز بیان کرده است که:

من خودم را یک فرد دارای دو گانگی جنسیتی نامگذاری می کنم، چرا که من به وجود داشتن یک پتانسیل و ظرفیتی برای علاقمند شدن (عاطفی و(یا) جنسی) نسبت به افراد دارای بیش از یک جنسیت (احساسات جنسی) مطلع هستم؛ این احساسات ضرورتا در یک زمان، به یک صورت و تا یک سطح نمی باشند.

این تعریف زمانی معنا پیدا می کند که شما معنای همجنس گرایی (علاقمند بودن به جنس مشابه) و غیرهمجنس گرایی (علاقمند بودن به جنس مخالف) را در نظر بگیرید.

دو گانگی جنسیتی می تواند شامل موارد مشابه و متفاوت باشد.

4. یک موردی که همه افراد با آن موافق هستند، عبارت از این مورد می باشد که دو گانگی جنسیتی یک تقسیم بندی 50 – 50 می باشد

در حالی که تعریف همجنس گرایی و غیر همجنس گرایی می تواند برای شناخت تعریف دو گانگی جنسیتی مفید باشد، ولی نباید این برداشت صورت بگیرد که افراد دارای دو گانگی جنسیتی “نیمه گی (مردان همجنس خواه)” و “نیمه هتروسکسوال (افراد علاقمند به جنس مخالف)” هستند.

دو گانگی جنسیتی یک هویت منحصر به فردی می باشد و صرفا به معنای یک حالت انشعاب یافته از گی یا علاقمندی به جنس مخالف (هتروسکسوال) نمی باشند.

5. برخی از افراد مجذوب مردان سیس جندر (Cisgenger) و زنان سیس جندر می شوند.

این امکان وجود دارد یک سری افراد دارای دو گانگی جنسیتی را بشناسید که فقط به مردان سیس جندر و زنان سیس جندر علاقمند باشند، هر چند که تمامی افراد دارای دو گانگی جنسیتی چنین ویژگی ندارند.

این تعریف می تواند مبتنی بر یک سری تصورات اشتباه از جنسیت باشد، چرا که شما از طریق نگاه کردن به یک فرد نمی توانید مرد بودن، زن بودن یا سیس جندر بودن وی را تشخیص دهید.

6. برخی از افراد دارای دو گانگی جنسیتی مجذوب افراد دارای جنسیت های مختلف هستند

تعداد زیادی از افراد دارای دو گانگی جنسیتی مجذوب افراد ترنس و غیر دو تایی هستند؛ همچنین تعداد زیادی از افراد دارای دو گانگی جنسیتی ترنس جندر یا غیر دو تایی هستند.

بنابراین دو گانگی جنسیتی بودن برای برخی از افراد یک عبارت گسترده ای است که شامل کل طیف جنسیتی می باشد.

7. برخی از افراد در مقایسه با جنسیت دیگر، به یک جنس خاص مجذوب می شوند.

در صورتیکه شما علاقه یکسانی نسبت به جنسیت های مختلف داشته باشید، ممکن است این تفکر را داشته باشید که باید به عنوان یک فرد دارای دو گانگی جنسیتی در نظر گرفته شوید.

باید توجه داشته باشید که در صورت یکسان نبودن این علایق هم یک فرد دارای دو گانگی جنسیتی خواهید بود. تحقیقات صورت گرفته نشانگر این موضوع هستند که افراد دارای دو گانگی جنسیتی علاقه بیشتری به یکی از جنسیت ها دارند.

دو گانگی جنسیتی این افراد کاملا  مورد تایید می باشد.

دو گانگی جنسیتی به چه معنایی است؟

8. علاقمند بودن به یک فرد دارای جنسیت مخالف باعث نمی شود که شما یک فرد هتروسکسوال (علاقنمد به جنس مخالف) باشید

در صورتیکه شما به اندازه کافی دارای دو گانگی جنسیتی باشید، رابطه داشتن با یک فرد دارای جنسیت مخالف باعث نمی شود که شما یک فرد هتروسکسوال باشید.

برای مثال در صورتیکه شما به عنوان یک زن دارای رابطه تک همسری با یک مرد باشید، باز هم این احتمال وجود دارد که به عنوان یک فرد دارای دو گانگی جنسیتی در نظر گرفته شوید.

یک نهضتی ایجاد شده است که افراد دارای دو گانگی جنسیتی را صرف نظر از وضعیت رابطه ای که دارند، باز هم به عنوان افراد دارای دو گانگی جنسیتی در نظر می گیرد.

9. برخی از افراد روابط مختلفی با جنسیت های مخالف دارند

این احتمال وجود دارد که شما یک جنسیتی را بیشتر از سایر جنسیت ها دوست داشته باشید. ولی در صورتیکه به صورت های مختلف مجذوب جنسیت های متفاوت شوید، چه شرایطی خواهید داشت؟

برای مثال این احتمال وجود دارد که شما از نظر عاطفی مجذوب افراد دارای جنسیت های مختلف شوید، ولی از نظر جنسی فقط مجذوب مردان باشید.

یا این امکان وجود دارد که به هیچ فردی احساسات جنسی نداشته باشید، ولی یک سری علایق عاطفی را تجربه کنید.

در برخی مواقع این شرایط به عنوان تمایلات متقاطع (یا ترکیب شده) در نظر گرفته می شود: علاقمندی جنسی به یک گروه جنسیتی (یا به هیچ یک از گروه های جنسیتی) و علاقه جنسی به یک گروه دیگر (یا به هیچ کدام یک از گروه ها).

این احتمال وجود دارد که دو گانگی جنسیتی یا علاقمندی به دو گانگی جنسیتی به همراه تمایلات دیگری (همانند غیر جنسی یا غیر عاطفی) وجود داشته باشند.

10. فردی که شما مجذوب او هستید (در هر سطحی) یک فرد سالمی است

آیا ویژگی های توصیف شده مربوط به دو گانگی جنسیتی در شما وجود دارند؟ این مورد کاملا عادی است.

در صورتیکه مورد دیگری وجود نداشته باشد، این شرایط نشان می دهد که روش های مختلفی برای دو گانگی جنسیتی بودن وجود دارد و همچنین حالت های مختلفی از تمایلات جنسیتی وجود دارد.

همواره به یاد داشته باشید که تجربه منحصر به فرد شما سالم و درست است.

11. دو گانگی جنسیتی داشتن یک نقطه توقف یا یک مرحله نمی باشد

یکی از افسانه های قدیمی در مورد دو گانگی جنسیتی عبارت از این ایده است که چنین حالتی هیچ وقت وجود ندارد.

آیا افراد مختلف معتقد هستند که دو گانگی جنسیتی آنها یک مرحله است یا تمایلات خودشان به افراد همجنس را مخفی می کنند؟ افراد زیادی وجود دارند که در طول زندگی شان به عنوان افراد دارای دو گانگی جنسیتی بودند و یک زندگی کاملا عادی داشتند.

همچنین یک سری افرادی وجود دارند که در مرحله اول به عنوان افراد دارای دو گانگی جنسیتی شناخته می شدند، ولی در مراحل بعدی به مردان هم جنس خواه تبدیل شدند؛

تجربه این افراد به هیچ وجه نمی تواند وجود داشتن دو گانگی جنسیتی را زیر سوال ببرد.

12. در صورتیکه احساس کنید تعریف شما از دو گانگی جنسیتی تغییر می کند، این شرایط کاملا عادی می باشد

آیا تفکر شما در مورد دو گانگی جنسیتی تغییر کرده است؟ آیا یک تعریف خاصی از این شرایط داشتید و در حال حاضر یک تعریف دیگری از آن دارید؟

هیچگونه جای نگرانی وجود ندارد، چرا که اکثر افراد در فرآیند مربوط به شناخت دو گانگی جنسیتی چنین شرایطی را تجربه می کنند.

هیچ الزامی وجود ندارد که شما همچنان یک تعریفی از این شرایط را داشته باشید که برای شما بی معنی باشد.

تا جایی که به هیچ فردی آسیب نزنید (از جمله خودتان)، اجازه کشف معانی جدید دو گانگی جنسیتی را به خودتان بدهید.

13. در صورتی که احساس کنید خودتان فاقد دو گانگی جنسیتی می باشید، این شرایط هم یک شرایط نرمالی خواهد بود

آیا در زمانیکه دارای دو گانگی جنسیتی بودید، همواره این شرایط را داشتید؟

قطعا این شرایط به صورت ثابت وجود نداشته است (در صورتیکه شما در گذشته دارای دو گانگی جنسیتی بوده باشید ولی در حال حاضر این شرایط را نداشته باشید، اولین فردی نخواهید بود که چنین مراحلی را تجربه کرده است).

تمایلات جنسی برخی از افراد سیّال است و در زمان های مختلف تغییر پیدا می کند.

همچنین این امکان وجود دارد که شناخت شما نسبت به خودتان و تمایلات جنسی با گذشت زمان تغییر کند و به این درک برسید که هیچ وقت دارای دو گانگی جنسیتی نبوده اید.

این موضوع یک مورد خجالت آوری نمی باشد – بررسی کردن شخصی که هستید و تمایلاتی که دارید یک مورد مهمی می باشد و افزایش آگاهی تان در مورد خودتان یک مورد فوق العاده ای است.

14. این عبارت در برخی مواقع به جای یک سری عبارات دیگری هم به کار گرفته می شود، ولی معنای یکسانی با آنها ندارد

برخی افراد هیچ تفاوتی را مابین دو گانگی جنسیتی و واژه های دیگری همانند پن سکسوال یا همجنس خواهی درنظر نمی گیرند.

حتی برخی افراد عبارات معادل دیگری را به جای دو گانگی جنسیتی به کار می گیرند. عبارتی که این افراد استفاده می کنند به فرد مورد بحث یا تمایلات جنسی بستگی دارد که این افراد می خواهند بروز دهند.

ولی این عبارات معادل یکدیگر نمی باشند. برای مثال این امکان وجود دارد که برخی افراد دلایل خاصی برای شناسایی شدن به عنوان یک هم جنس خواه و فرد فاقد دو گانگی جنسیتی داشته باشند؛

بنابراین احترام گذاشتن به هویت انتخابی هر یک از افراد اهمیت زیادی دارد.

15. تجارب جنسی هیچ ارتباطی به تمایلات جنسی ندارد

افرادی که جنسیت های مختلف را دوست دارند، تمایلات جنسی متفاوتی پیدا می کنند که برای مثال می توان به مردان همجنس خواه، افراد دوست دار جنس مخالف، افراد دارای دو گانگی جنسیتی و سایر افراد اشاره کرد؛

همچنین برخی از این افراد دارای یک همسر هستند.

دو گانگی جنسیتی هیچ نقشی در تک همسر بودن فرد یا میزان وفاداری وی ندارد. همه این موارد به خود شخص بستگی دارند.

16. هیچ آزمون خاصی برای تشخیص تمایلات جنسی شما وجود ندارد

ممکن است اینگونه به نظر برسد که هر فردی تمایلات جنسی خودش را بروز می دهد (آیا آنها یک آزمون تمایل جنسیتی را انجام داده اند که شما هیچ اطلاعی در مورد آن ندارید؟). یک سری نکات خوب و بدی در مورد این موضوع وجود دارد.

نکته منفی عبارت از این است که هر چند وجود داشتن یک آزمایش تشخیص گرایشات جنسیتی می تواند شرایط بهتر و راحت تری را ایجاد کند، ولی متاسفانه چنین آزمایشی وجود ندارد.

نکته خوب هم عبارت از این مورد است که شما از قبل ابزارهای لازم را برای تشخیص این تمایل در اختیار دارید.

فقط باید مواردی که دوست دارید، تجارب خودتان و تاثیر گذار بودن یا تاثیر نداشتن جنسیت را بر روی خودتان بررسی کنید.

فقط خود شما هستید که می توانید معنای این موارد را برای خودتان مشخص کنید.

17. در نهایت شما نباید از مشخص کننده هایی استفاد کنید که برای شما راحت تر می باشند

آیا این اطلاعات به این معنی می باشند که شما دارای دو گانگی جنسیتی هستید (حتی در صورتیکه این عبارت در مورد شما مورد استفاده قرار داده نشود؟

آیا شما در واقعیت فاقد دو گانگی جنستی هستید، حتی در صورتیکه شما همواره به عنوان فرد دارای دو گانگی جنسیتی در نظر گرفته شوید؟)

شما (و فقط خود شما ) می توانید هویت جنسی خودتان را مشخص کنید.

شاید ترجیح دهید که خودتان را یک فرد دارای دو گانگی جنسیتی، سیال، تمایل متقاطع، مرد همجنس خواه دارای تمایلات دو گانگی جنسیتی، هویت های متعدد یا بدون هویت در نظر بگیرید.

در صورتیکه شما برای شناخت خودتان به دنبال پیدا کردن معنای دو گانگی جنسیتی باشید، باید جواب سوالات خودتان را در درون خودتان پیدا کنید.

بررسی  کننده مطالب از نظر پزشکی:Timothy J. Legg, PhD, PsD در 29 ژانویه 2018

نویسنده: MaishaJohnson

منبع : کانون مشاوران ایران

پیشبینی بارداری

پیشبینی بارداری

شاید شما بدون هیچ نوع مشکلی، هفته های بارداری را پشت سر بگذارید.

بارداری منجر به ایجاد تغییرات زیادی در بدن شما می شود، ولی این تغییرات همواره یک تاثیر جدی و خطرناکی بر روی سلامتی شما ندارند.

با این وجود، تاثیر انتخاب های مربوط به سبک زندگی خاص بر روی رشد نوزاد شما، هم می تواند مضر باشد و هم می تواند مفید باشد.

اقدامات مناسب در هنگام بارداری

برخی از اقداماتی که می توانند شما و نوزادتان را در وضعیت سالم نگه دارند، عبارتند از:

  • مصرف مالتی ویتامین
  • داشتن خواب کافی
  • استفاده از رابطه جنسی ایمن
  • زدن واکسن آنفلوانزا
  • ملاقات داشتن با دندان پزشکتان
بارداری

برخی از مواردی که باید از آنها اجتناب کنید، عبارتند از:

  • سیگار کشیدن
  • مصرف الکل
  • خوردن گوشت خام، گوشت آماده خوردن که در مغازه ها فروخته می شود یا محصولات لبنی پاستوریزه نشده
  • نشستن در وان یا سونای داغ
  • افزایش وزن به صورت قابل توجه

داروهای قابل مصرف در هنگام بارداری

تعیین داروهایی که باید در دوره بارداری مصرف کرد و داروهایی که باید طی این دوره از آنها اجتناب شود، یک کار سختی می باشد.

شما باید یک وزنی داشته باشید که با توجه به ریسک های بالقوه مربوط به رشد نوزاد، یک وزن مناسبی برای سلامتی شما باشد.

از ارائه دهنده مراقبت سلامتی خودتان بخواهید که یک دارویی، حتی داروی قاچاق یا OTC، به شما بدهد که ناراحتی هایی از قبیل سردرد را به سطح حداقلی برساند.

بر اساس بیانیه اداره غذا و دارو (FDA)، در هر سال 50 درصد از زنان بارداری در ایالت متحده، مصرف حداقل یک دارو را گزارش کرده اند.

در دهه 1970،  FDA یک سیستم الفبایی را ایجاد کرد تا داروها و ریسک های آن را برای زنان باردار دسته بندی کند.

با این وجود، آنها این سیستم الفبایی را در سال 2015 حذف کردند ( و از یک برچسب گذاری دارویی به روز رسانی شده استفاده کردند).

قوانین جدید آنها برای برچسب گذاری دارویی، فقط بر روی داروهای تجویزی اعمال می شود.

همچنین سرویس MotherToBaby، اطلاعات به روزی را در مورد ایمنی داروهای خاص ارائه می دهد.

نتیجه گیری

یادگیری یا یادگیری مجدد تمامی قواعد بارداری می تواند مضحمل کننده باشد، به خصوص در صورتی که شما اولین بارداریتان را تجربه کنید.

تامین هزینه های بارداری

بر اساس قانون مراقبت قابل تامین (ACA)، تمامی سیاست های بیمه ای سلامتی در ایالات متحده ملزم هستند که تا یک حدی هزینه های مربوط به مراقبت پیش از تولد را پوشش بدهد.

با تایید شدن بارداری تان، با ارائه دهنده بیمه خودتان تماس بگیرید تا نسبت به میزان تامین هزینه های بارداری توسط آنها آگاهی پیدا کنید.

در صورتی که در حین باردار شدن فاقد بیمه سلامتی باشید، در رابطه با اقداماتی که باید برای دریافت پوشش بیمه ای انجام دهید، با پزشک خودتان صحبت کنید.

زمان بندی مربوط به اولین ویزیت پیش از زایمان، بستگی به وضعیت سلامت کلی شما دارد.

اکثر زنان در طول 8 هفته اول بارداری با پزشکشان ملاقات می کنند.

در رابطه با زنانی که بارداری آنها به عنوان بارداری با ریسک بالا در نظر گرفته می شود، همانند زنانی که حاملگی آنها از هفته 35 گذشته است یا دارای شرایط مزمنی هستند، شاید از آنها درخواست شود که زودتر به پزشک مراجعه کنند.

آمادگی روانی و فیزیکی برای زایمان

روش های زیادی برای به دست آوردن آمادگی روانی و فیزیکی برای زایمان وجود دارد.

بیمارستان های زیادی کلاس های به دنیا آوردن نوزاد را قبل از زایمان آموزش می دهند تا زنان شناخت بیشتر نسبت به علائم و مراحل زایمان داشته باشند.

در سه ماهه سوم، شاید بخواهید که یک کیف بیمارستانی مربوط به لوازم آرایشی، وسایل خواب و سایر وسایل ضروری روزمره خودتان را آماده کنید.

این کیف باید در حین شروع زایمان در کنار شما باشد. همچنین در طول سه ماهه سوم، شما و پزشکتان می توانید به صورت جزئی در مورد برنامه زایمان و فراغت از زایمان بحث کنید.

شناخت زمانی که باید به یک مجموعه تولد بروید، افرادی که در حین تولد به شما کمک خواهند کرد، و نقش پزشک شما در این فرآیند، می تواند آرامش ذهنی بیشتری را در طول هفته های آخر زایمان در شما ایجاد کند.

منبع: کانون مشاوران ایران

روان شناسی بیولوژیکی

روان شناسان بیولوژیکی به اندازه گیری متغیرهای بیولوژیکی، روان شناختی یا ژنتیکی  و ایجاد یک رابطه مابین آنها و متغیرهای روان شناختی یا رفتاری علاقمند هستند.

به دلیل اینکه تمامی رفتارها تحت کنترل سیستم عصبی مرکزی قرار دارد، روان شناسان به منظور شناخت پیدا کردن از رفتار باید یک شناخت مناسبی را از عملکردهای مغز داشته باشند.

اصلی ترین حوزه هایی که باید مورد بررسی قرار بگیرند عبارت از احساس و درک، رفتار انگیزشی (همانند گرسنگی، تشنگی و رابطه جنسی)، کنترل حرکت، یادگیری و حافظه، خواب و ریتم های بیولوژیکی و احساسات می باشند.

به دلیل اینکه مهارت های فنی منجر به صورت گرفتن پیشرفت هایی در روش های تحقیقاتی شده است، موضوعات پیشرفته ای همانند زبان، منطق، تصمیم گیری و خودآگاهی هم در حال حاضر تحت مطالعه قرار می گیرند.

روان شناسی بیولوژیکی ریشه در مطالعات روان شناختی ساختار گرا و کارکردگرا دارد و همانند تمامی دیدگاه های عمده یک دیدگاه رایجی می باشد.

در ادامه سابقه و توسعه مربوط به کارکردگرایی و ساختارگرایی را بررسی خواهیم کرد.

همچنین جنبه های نظری و روش شناختی مربوط به دو رهیافت موجود در دیدگاه بیولوژیکی بیان خواهد شد.

روان شناسان کارکردگرا و ساختارگرای اولیه معتقد بودند که مطالعه تفکرات هوشیارانه نقش مهمی در شناخت مغز دارد.

رهیافت آنها در مورد مطالعه ذهن مبتنی بر مشاهدات سیستماتیک و قاطع بود که مبنای آزمایشات روان شناختی مدرن می باشند.

در نتیجه این مطالعات، ونت و تیچنر (Wundt and Titchener) موضوعاتی از قبیل گستره توجه، زمان واکنش، تجسم، عواطف و درک زمان را مطرح کردند که امروزه هم مطالعاتی بر روی آنها صورت می گیرد.

روش اصلی ونت برای تحقیق عبارت از درون نگری بود که شامل آموزش دادن به افراد برای تمرکز کردن و گزارش دادن تجربیات آگاهانه خودشان در حین واکنش نشان دادن به محرک می باشد.

این روش همچنان در تحقیقات مدرن به کار گرفته می شود؛

با این وجود، اکثر دانشمندان استفاده از درون گرایی را به دلیل نبود رهیافت تجربی و عینیت مورد انتقاد قرار داده اند.

همچنین ساختارگرایی هم به دلیل اینکه بخش اصلی آن (تجربه هوشیارانه) نمی تواند از طریق آزمایش های کنترل شده مطالعه شود، مورد انتقاد قرار گرفته است.

متکی بودن ساختار گرایی به درون نگری (بر خلاف راهنماهای سخت گیرانه تیچنر) و قابل اطمینان نبودن و نداشتن پایایی از جمله انتقاداتی بوده است که منتقدان در مورد این رهیافت بیان کرده اند.

منتقدان بیان کرده بودند که خود تحلیلی امکان پذیر نیست و درون نگری با توجه به موضوع تحت بررسی می تواند به نتایج متفاوتی منجر شود. همچنین یک سری انتقادهایی در مورد احتمال بازنگری یا خاطره از احساسات به جای خود احساسات بیان شده است.

امروزه محققان معتقد هستند که روش های درون نگرانه یک ابزار مهمی برای شناخت تجربیات و زمینه های خاصی هستند.

دو نفر از محققان مینه سوتا (Jones & Schiid, 2000)، از خودنژادنگاری (یک رهیافت داستان سرایانه برای تحلیل درون نگری (Ellis, 1999) برای مطالعه تجربه پدیدار شناختی دنیای زندان و انطباق ها و تبدیل های بعدی استفاده کردند.

جونز (که محکوم به یک سال حبس در زندان دارای امنیت حداکثری شده بود) در مطالعات خودش بر روی تاثیرات روان شناختی این تجربه، از تجربه شخصی خودش استفاده کرد.

از ساختار گرایی تا کارکرد گرایی

بعد از مواجه شدن ساختار گرایی با چالش های ایجاد شده در نتیجه بررسی دقیق علمی، طرفداران این رهیافت یک سری روش های جدیدی را برای مطالعه ذهن مطرح کردند.

یکی از روش های جایگزین مهم عبارت از کارکردگرایی بود؛ این روش در اواخر قرن نوزدهم و توسط ویلیام جیمز (William James) مطرح شد و در کتاب دو جلدی وی به اصول روان شناسی (1890) مورد بحث و بررسی قرار گرفت.

کارکردگاریی که بر مبنای دیدگاه ساختارگرایی ایجاد شد، در مراحل اول بر روی عملکردهای ذهن و در مراحل بعدی بر روی رفتارگرایی متمرکز بود.

کارکردگرایی زندگی ذهنی و رفتارها را بر اساس انطباق فعال با محیط فرد بررسی می کند.

همچنین این رهیافت یک مبنای عمومی را برای رشد نظریات روان شناختی (همانند روان شناسی کاربردی) ایجاد کرد که از طریق آزمایشات کنترل شده قابل آزمون نمی باشند.

رهیافت کارکردگرایانه ویلیام جیمز نسبت به روان شناسی کمتر به ترکیب ذهن مربوط می شد و بیشتر به روش هایی مربوط می شد که ذهن از طریق آنها با موقعیت ها و محیط های در حال تغییر انطباق پیدا می کند.

در کارکرد گرایی، ذهن این باور را پیدا می کند که برای داشتن توانایی بقاء بهتر، باید از طریق پردازنده اطلاعات تکمیل شود. در پردازش اطلاعات، ذهن کارهایی مشابه با کارهای کامپیوتر را انجام می دهد.

کارکردگراها یک بار دیگر بر روی تجربه آگاهانه تاکید کردند. روان شناسی بیولوژیکی همچنین به عنوان یک کاهش گری در نظر گرفته می شود.

در نظریه کاهش گری، موارد ساده عبارت از منابع موارد پیچیده می باشند. به بیان دیگر، به منظور توضیح دادن یک پدیده پیچیده (همانند رفتار انسانی) باید مولفه های آن را کاهش داد.

در نقطه مقابل نظریه هالیست (holist) قرار دارد که بیان می دارد یک کل چیزی فراتر از جمع بخش های تشکیل دهنده آن می باشد.

تفسیر یک رفتار در ساده ترین سطح می تواند به عنوان کاهش گری در نظر گرفته شود. رهیافت های آزمایشگاهی و کتابخانه ای در حوزه های مختلف روان شناسی (برای مثال در رفتار گرایی، بیولوژیکی و شناختی) یک دیدگاه کاهش گری می باشد.

این رهیافت باید یک رفتار پیچیده را به یک مجموعه ساده از متغیرهایی تبدیل کند تا امکان شناسایی علت و تاثیر را فراهم کند (برای مثال، رهیافت بیولوژیکی بیان می دارد که مشکلات روان شناختی می توانند به عنوان یک بیماری در نظر گرفته شوند و به همین دلیل از طریق داروها قابل درمان هستند).

مغز و عملکردهای آن مورد توجه روان شناسان بیولوژیکی بوده است و روان شناسان امروزی هم به مطالعه آن علاقمند هستند.

روان شناسان شناختی در حین بحث در مورد رابطه مابین تاثیر، عاطفه و محیط یا اتفاقات و نتیجه آنها در ادراک خاص از نظریات کارکردگراها استفاده می کنند.

روان شناسان بیولوژیک ذهن انسان را بر حسب بخش های خاص یا سیستم ها و روابط پیچیده آنها مطالعه می کنند.

مطالعات صورت گرفته نشان دهنده وجود داشتن بافت های عصبی در هیپوکامپوس (بخش دم اسبی) هستند.

بر اساس این نظریه، ذهن انسان یک جرم ثابت از بافت های عصبی نمی باشد. همچنین این نتیجه گیری به دست آمده است که عوامل محیطی تاثیرگذار در طول کل زندگی تاثیر می گذارند.

روانشناسی بیولوژیکی

در مابین عوامل منفی که وجود دارد، صدمه آسیب زا و مواد مخدر می توانند منجر به تخریب مغز شوند.

در نقطه مقابل، رژیم غذایی سالم و برنامه ورزشی مناسب یک تاثیر مثبتی بر روی رشد ذهنی و روان شناختی دارند.

ذهن دارای چهار حفره می باشد:

حفره پیشانی:

این بخش از مغز که همچنین به عنوان کورتکس حرکتی شناخته می شود در مهارت های حرکتی، شناخت سطح بالاتر و صحبت کردن معنادار نقش دارد.

حفره پس سری:

این بخش از مغز که همچنین به عنوان کورتکس بصری شناخته می شود، در تفسیر محرک ها و اطلاعات بصری نقش دارد.

حفره جداری:

این بخش از مغز که همچنین به عنوان کورتکس حس های بدنی شناخته می شود، در فرآیند مربوط به پردازش اطلاعات حسی لامسه ای، همانند فشار، لمس و درد نقش دارد.

حفره گیجگاهی:

این بخش از مغز که همچنین به عنوان کورتکس شنیداری شناخته می شود، در تفسیر صداها و زبان هایی که می شنویم نقش دارد.

یک بخش مهم دیگری از سیستم عصبی عبارت از سیستم عصبی پیرامونی می باشد که به دو بخش تقسیم می شود:

  1. سیستم عصبی بدنی که واکنش های مربوط به عضلات اسکلتی را کنترل می کند.
  2. سیستم عصبی خودکار که واکنش های خودکار، همانند تپش قلب، تنفس و فشار خون را کنترل می کند. سیستم عصبی خودکار دارای دو بخش می باشد:
  3. سیستم عصبی سمپاتیک، که واکنش دفاع یا فرار را کنترل می کند؛ واکنش فرار یا دفاع عبارت از واکنشی می باشد که بدن را برای واکنش نشان دادن به یک خطر موجود در محیط آشنا می کند.
  4. سیستم عصبی پاراسمپتایک، که کارکرد آن عبارت از برگرداندن بدن به وضعیت نرمال خودش بعد از واکنش دفاع یا فرار می باشد.

در بررسی روان شناختی دیگری که دارای ماهیت بیولوژیکی بود و در دانشگاه تورنتو صورت گرفت، شمیز، چنگ و دِ روسا (Scmitz, Cheng and De Rosa) (2010) نشان دادند که توجه بصری (توانایی ذهن برای فیلتر انتخابی اطلاعات ناخواسته و نامطلوب از دستیابی به آگاهی) در نتیجه افزایش سن کاهش پیدا می کند و در نتیجه افراد مسن تر توانایی کمتری برای فیلتر کردن اطلاعات حواس پرت کننده یا نامرتبط دارند.

این فیلتر توجهی که در نتیجه افزایش سن کاهش پیدا می کند، بر روی روش کد بندی اطلاعات بصری در داخل ذهن تاثیر می گذارد.

بزرگسالان مسن تر که دارای توجه بصری معیوبی هستند، حافظه بهتری برای اطلاعات “نامرتبط” دارند.

در این مطالعه تیم تحقیق تصاویر ذهنی را در یک گروه جوان (دارای میانگین سنی 22 سال) و در بزرگسالان مسن تر (دارای میانگین سنی 77 سال) با استفاده از تصویر برداری رزونانس مغناطیسی کارکردی (fMRI) مورد مطالعه قرار دادند؛

شرکت کنندگان در این مطالعه به تصاویر مربوط به چهره ها و مکان های (خانه ها و ساختمان های) دارای همپوشانی نگاه می کردند. از مشارکت کنندگان خواسته شده بود که فقط به تصاویر صورت ها نگاه کنند و جنسیت فرد را تشخیص دهند.

هر چند که آنها تصویر مربوط به مکان را هم می دیدند، ولی این مورد هیچ ارتباطی به کار درخواست شده از آنها نداشت. محققان نتیجه گیری کردند که:

در افراد جوان، بخش مربوط به پردازش تصاویر مغز فعال بود، در حالیکه بخش مربوط به پردازش مکان های مغز غیرفعال بود. با این وجود هر دو بخش مربوط به چهره و مکان در افراد مسن تر فعال بود.

این شرایط باعث شد که حتی در اولین مراحل درک، افراد مسن تر توانایی کمتری برای فیلتر کردن اطلاعات حواسپرت کننده داشته باشند.

یک مورد شگفت انگیزی که صورت گرفت عبارت از این بود که افراد بزرگسال توانایی بیشتری برای مطابقت دادن تصاویر مربوط به صورت ها و مکان هایی داشتند که همراه با هم نشان داده شده بودند.

این یافته ها نشان داد در شرایطی که به توجه نیاز وجود داشته باشد (برای مثال در صورتیکه از فرد خواسته شود تا در یک جدول در هم ریخته کلیدها را پیدا کند)، مشکلات سنی مربوط به پیدا کردن یک شئی مورد نظر می تواند با روش انتخاب اطلاعات و پردازش آنها در بخش حسی مغز مرتبط باشد.

هر دو مورد اطلاعات حسی مرتبط (کلید ها) و اطلاعات نامرتبط (در هم ریختگی) درک می شوند و کم و بیش کدبندی می شوند.

در سایر افراد بزرگسال، تغییرات صورت گرفته در توجه بصری می توانند تاثیرات گسترده ای بر روی انواع معایب شناختی داشته باشند که در پیری نرمال، به خصوص در بخش حافظه، بروز پیدا می کنند.

منبع : کانون مشاوران ایران

حل مشکلات بغرنج زندگی به کمک مهارت حل مساله

حل مشکلات بغرنج زندگی به کمک مهارت حل مساله

آیا تا به حال مهارت حل مساله را آموخته اید؟ آیا در طول زندگی تان با موقعیتی مواجه شده اید که احساس کنید به تنهایی قادر به حل مساله تان نیستید و یا نیاز به کمک گرفتن از فردی دارید؟

همه ی ما ممکن است در برهه هایی از زندگی، برای حل مسایل مان احساس ناتوانی کنیم و این احساس در وضعیت های حساس و پر تنش می تواند شدیدتر نیز شود.

در چنین شرایطی، برخورداری از مهارت حل مساله به شما کمک می کند تا بتوانید از بن بست خارج شوید و راحت تر تصمیم بگیرید.

اگر با چنین وضعیتی دست به گریبان هستید، این مطلب می تواند برای تان مفید باشد.

مهارت حل مساله چگونه یادگرفته می شود؟

همین حالا، آخرین موقعیت مهم زندگی تان را که برای تصمیم گیری در مورد آن دچار شک و تردید هستید، به خاطر بیاورید.

برای آنکه بتوانید در این شرایط بهترین تصمیم را بگیرید، لازم است تا مراحل 5 گانه ی مهارت حل مساله را به درستی طی کنید.

1. مساله را تعریف کنید.

بیان نگرانی های کلی و مبهم و اضطراب های درونی، امری متفاوت با بیان مساله است.

در اولین قدم باید بتوانید مساله تان رابه شکل روشن و واضح تعریف کنید.

بهتر آن است که صورت مساله را برای خودتان یادداشت کنید تا بتوانید دقیقا به دنبال یافتن راه حل برای چه چیز هستید؟

2. نوع مساله تان را مشخص کنید.

به طور کلی می توان مساله های مختلف را به 4 دسته تقسیم کرد.

الف) مسایل مهم و غیر فوری

مسایلی که مهم اند اما محدودیت زمانی برای انجام دادن آن ها ندارید. مانند قبول شدن در دوره ی تحصیلی بالاتر

ب) مسایل مهم و فوری

مسایلی که هم مهم اند و هم برای انجام دادن آن ها دارای محدویت های زمانی هستید.

مانند استفاده از سهمیه ی استعداد درخشان برای رفتن به مقطع بالاتر و یا گرفتن مجوز کار برای شروع فعالیت حرفه ای.

ج) مسایل فوری و غیر مهم

مسایلی که شاید مهم نباشند اما پس از گذشتن زمانی خاص، زمانی برای انجام دادن آن ها ندارید. مانند استفاده از سهمیه لاتاری

د) مسایل غیر مهم و غیر فوری

مسایلی که نه مهم اند و نه محدودیتی زمانی برای انجام شان وجود دارد. مانند رنگ کردن مو در شرایطی که مسایل بسیار مهم دیگری در زندگی تان دارید که به آن ها نپرداخته اید.

کمی فکر کنید و مشخص کنید مساله تان جزء کدام یک از دسته های زیر است.

این تقسیم بندی وقتی به شما بسیار کمک می کند که بین دو یا چند مساله گیر کرده اید و نمی دانید کدام یک در اولویت است.

3. خودآگاهی تان را افزایش دهید.

لازم است از افکاری که در ذهن تان می چرخد و تصور شما را در مورد قابل حل بودن یا نبودن مساله تحت تاثیر قرار می دهد، بشناسید و به آن ها آگاه باشید.

مشخص کنید که افکار شما به هنگام مواجه با مسایل مختلف، بیشتر شامل کدام نوع است:

افکار نوع 1:

  • من توانمندم و مساله ام را حل می کنم.
  • من به دنبال راه حل مناسب می گردم.
  • این هم یک مساله است و راه حل های خودش را دارد.

افکارنوع 2 :

  • من خیلی بدبختم.
  • من تنها و بی پناهم و به تنهایی از پس مشکلم بر نخواهم آمد.
  • موفقیت، ابزارهای زیادی می خواهد و من هیچ پشتوانه ای ندارم.
  • هر چه مشکل است بر سر من فرود می آید.
  • من از پس حل این وضع بر نمی آیم.
  • اوضاع خراب تر از آن است که درست شود.

به هنگام برخورد با مسائل مختلف، اگر گفتگوهاي درونی منفی در ذهن شما فعال شوند، آنگاه شما نمی توانید به خوبی مسائل خود را حل کنید و ناتوانی در حل مسائل، خود باعث تقویت و تشدید افکار منفی و کاهش اعتماد به نفس تان می شود.

 اما اگر به هنگام برخورد با مسائل، گفتگوهاي درونی مثبت در ذهن شما فعال شوند شما می توانید مسائل خود را حل کنید.

 توانمندي حاصل از حل مسائل به شما قدرت می بخشد و احساس اعتماد به نفس را در شما بالا می برد.

بنابر این اولین گام در هنگام برخود با مسائل زندگی، شناخت گفتگوهاي درونی خود می باشد.

اگر در چنین مواقعی گفتگوهاي درونی منفی در شما فعال می شوند باید آن ها را شناسایی کرده و سعی کنید گفتگوهاي درونی مثبت را جایگزین آن نمایید.

مهارت حل مساله

4. پیدا کردن راه حل های مختلف

در این مرحله تلاش کنید تا راه حل های مختلف را بنویسید .

مهم نیست که آن ها تا چه حد عملی و یا واقعی هستند.

هر راهی را که به ذهن تان می رسد بنویسید.

این روش می تواند باعث شود تا به مساله ی تان خلاقانه تر نگاه کنید و راه حل های سازنده ای بیابید.

در مرحله ی بعد نیازمند آن هستید تا برای اجرایی کردن بهترین راه حل، تصمیم بگیرید.

5. تصمیم گیری و اجرا

برای تصمیم گیری در مورد بهترین راه حل، لازم است تا راه حل های احتمالی را بنویسید و لیستی از مزایا و معایب انتخاب هر راه تهیه کنید.

به خاطر داشته باشید که هیچ راه حلی صد درصد خوب و فاقد ضرر نیست.

بنابراین واقع بین باشید و راهی را انتخاب کنید که ضررهای کمتر و منافع بیشتری را در بر می گیرد.

سپس برای اجرای راه حل تان اقدام کنید و از درستی تصمیم تان مطمین باشید.

در چه شرایطی باید به متخصص مراجعه کنیم؟

در صورتی که از مراحل حل مساله به خوبی اگاه هستید، اما باز هم قادر به حل مساله تان نیستید و در صورت دارا بودن علایم زیر بهتر است از یک متخصص کمک بگیرید:

  1. استرس زیادی دارید و به تنهایی قادر به کنترل آشفتگی ذهنی تان نیستید.
  2. مدتی است در مدیریت احساسات تان با مشکل مواجه شده اید، مردد و دو دل هستید، تصمیم گیری برای تان دشوار دشوار شده است و علایمی از افسردگی و رخوت در خود مشاهده می کنید.
  3. علایم اضطراب را تجربه می کنید. علایمی از جمله بی قراری، دلشوره، افکار منفی و فاجعه آمیز، مشکلات خواب و .. می تواند نشان دهنده ی آن باشد که شما موقعیت را ترسناک تر از آنچه که هست برداشت می کنید و با کمک یک متخصص خواهید توانست بر اضطراب تان چیره شوید و تصمیم درستی بگیرید.
  4. شرایط حساس و غیر قابل جبران

شرایطی که احساس می کنید برای تان بسیار حیاتی هستند و تصمیم گیری تان می تواند کاملا سرنوشت ساز باشد.

در چنین شرایطی نیز مشورت با فردی دیگر می تواند شما را از درست بودن تصمیم تان مطمین کند.

بنابراین به خاطر داشته باشید که هر شرایطی با هر میزان از حساسیت و دشواری، از طریق اجرای فرایندهای حل مساله، قابل حل است.

از درجا زدن و گیر کردن در مشکل خودداری کنید و تلاش کنید تا با به کار گیری راه حل ها مختلف، بهترین راه حل را بیابید و اجرا کنید.

منبع: کانون مشاوران ایران

درمان افسردگی

” همیشه خسته و بی رمق در اتاقم بودم؛ احساس می کردم انرژی لازم حتی…

عجیب ترین ترس های شناخته شده در سطح دنیا

عجیب ترین ترس های شناخته شده در سطح دنیا

عجیب ترین ترس های شناخته شده و فوبیا عبارت از فوبیای آینه، صدای بلند، درخت، عبور از خیابان و غیره هستند.

فوبیای آینه

کتوپتروفوبیا[1] (یک کلمه یونانی که از catropto یا katptron به معنای آینه ها به دست آمده است)، همچنین به عنوان اسپکتروفوبیا[2] (از کلمه لاتین Spectro به معنای روح های گرفته شده است) و ایزوتروفوبیا[3] (از کلمات یونانی eis (به معنای داخل) و optikos (به معنای دیدن) تشکیل شده است) شناخته می شود که به معنای ترس از آینه ها است.

چه مواردی منجر به ایجاد فوبیای آینه می شوند؟

افراد دارای این فوبیا به دلیل یک سری خرافاتی که به آن اعتقاد دارند، از انعکاس یافتن تصاویرشان در آینه ترس دارند.

برخی از آنها بر این باورند که آینه می تواند روح آنها را به دام بیاندازد.

اکثر افراد بر این باورند که شکستن یک آینه باعث می شود که فرد به مدت هفت سال بدشانس باشد.

همچنین باید توجه داشت که اغلب فوبیاها به دلیل یک حادثه آسیب زا صورت می گیرند.

اسپکرتوفوبیا به چه معنی است؟

اسپکترو فوبیا (از کلمه لاتین Spectrum به معنای بینایی گرفته شده است).

افراد دارای اسپکتروفوبیا از شکستن آینه می ترسند چرا که معتقدند این کار منجر به بدشانسی آنها می شود.

آنها می ترسند که در حین دیدن آینه، یک چیز وحشتناکی از داخل آینه بیرون بیاید یا در کنار تصویر خودشان در آینه یک چیز ترسناک دیگری را هم ببینند.

ترس از آینه ها چه نامی دارد؟

معمولا ترس از آینه ها به صورت ایزوپتروفوبیا یا کتوپتروفوبیا شناخته می شود.

اکثر این افراد از خود آینه نمی ترسند.

برخی از افراد از انعکاس تصویر خودشان در آینه می ترسند، در حالیکه سایر افراد به دلیل اینکه فکر می کنند آینه ها با یک سری موجودات ماوراء طبیعی ارتباط دارند، از آینه ترس دارند.

آلودوکسوفوبیا[4] چیست؟

آلودوکسوفوبیا به معنای ترس از عقاید و نظرات است و به عنوان یک فوبیای اجتماعی در نظر گرفته می شود.

این کلمه ریشه در کلمات یونانی Allo (به معنای مختلف و متفاوت)، dox (به معنای عقاید) و Phobia (به معنای ترس) دارد.

کتوپروفوبیا چیست؟

کتوپروفوبیا  به معنای ترس از آیینه ها است و می تواند در اوایل دوران کودکی ایجاد شود، زمانی که افراد از حوض ها و آب ها به عنوان آینه (برای دیدن تصویر خودشان) استفاده می کنند.

ریشه های این کلمه شامل catoptro (در زبان یونانی به معنای آینه) و Phobia (در زبان یونانی به معنای ترس) است.

دندروفوبیا[5] چیست؟

دندروفوبیا به معنای ترس از درختان است.

ریشه این کلمه شامل کلمات یونانی dendro (به معنای درخت) و Phobia (به معنای ترس) است.

همچنین دندروفوبیا با هیلوفوبیا[6] (ترس از جنگل ها)، نیکتوهیلوفوبیا[7] (ترس از مناطق درختی در تاریکی یا جنگل ها در شب) و زیلوفوبیا[8] (ترس از اشیاء چوبی و (یا) جنگل ها) مرتبط است.

فوبیای آینه

اجیروفوبیا[9] چیست؟

اجیروفوبیا به معنای ترس از خیابان ها یا ترس از عبور کردن از خیابان است و به عنوان یکی از حالت های فوبیای مکان های شلوغ[10] در نظر گرفته می شود.

همچنین اجیروفوبیا با اجیوفوبیا[11] (ترس از خیابان های شلوغ یا ترس از عبور کردن از خیابان شلوغ) مرتبط است.

دندروفایل[12] چیست؟

(دندروفایل. از ویکی پدیا – دانش نامه آزاد.) دندروفایل می تواند به یک فردی اشاره کند که درختان را دوست دارد.

همچنین دندروفیلیا[13] به عنوان یک نوع نابهنجاری جنسی در نظر گرفته می شود.

اگریزوفوبیا[14] چیست؟

اگریزوفوبیا به معنای ترس از حیوانات وحشی است و افراد دارای این فوبیا از رفتن به باغ وحش یا پیاده روی امتناع می کنند.

ریشه این کلمه agri (در زبان یونانی به معنای صحرا)، zoo (در زبان یونانی به معنای حیوان) و phobia (در زبان یونانی به معنای ترس) است که به همراه هم به معنی ترس از حیوانات صحرا (یا وحشی) می شود.

فریگوفوبیا[15] به چه معنایی است؟

فریگوفوبیا عبارت از یک ترسی است که با ترس بیش از حد از سرد شدن یا یخ زدن مرتبط است.

افراد دارای این فوبیا صرف نظر از دمای محیط پیرامون، لباس های گرم می پوشند و پتوی زیادی را به دور خودشان می پیچند.

این اختلال با سایر اختلال ها روان شناختی، همانند هیپوکوندراسیز[16] و اختلال وسواس فکری – وسواس عملی مرتبط است.

ایزوپتروفوبیا پیست؟

ایزوپتروفوبیا به معنای ترس از آینه ها یا دیدن تصویر خود در آینه است و می تواند در اوایل دوران کودکی ایجاد شود، زمانی که افراد از حوض ها و آب ها برای دیدن تصاویر خودشان استفاده می کنند.

ریشه این کلمه شامل eisoptro (در زبان یونانی به معنای آینه) و Phobia (در زبان یونانی به معنای ترس) است.

بلنوفوبیا[17] چیست؟

بلنوفوبیا به معنای ترس از خندیدن است و به عنوان یک فوبیای خاص در نظر گرفته می شود.

ریشه این کلمه شامل Blenno (در زبان یونانی به معنای بلغم که کنایه از خندیدن است) و Phobia (در زبان یونانی به معنای ترس) است.

اوبزوفوبیا[18] چیست؟

اوبزوفوبیا به معنای ترس از افزایش وزن است.

افراد دارای این فوبیا باید مراقب باشند، چرا که این اختلال می تواند به منجر به ایجاد سایر اختلال های روان شناختی، همانند جوع (خوردن غذا و پاکسازی آن) یا بی اشتهایی (امتناع از خوردن غذا) شود.

ریشه این کلمه شامل Obeso (در زبان یونانی به معنای چاقی) و Phobia (در زبان یونانی به معنای ترس) است.

دیزتیکی فوبیا[19] چیست؟

دیزتیکی فوبیا به معنای ترس از تصادفات است. افراد دارای این ترس نگران آسیب رساندن به خودشان یا یک فرد دیگری هستند.

همچنین آنها از آسیب زدن نسبت به دارایی خودشان هم ترس دارند.

ریشه این کلمه شامل Dys (در زبان یونانی به معنای بد)، tych (در زبان یونانی به معنای تصادف) و Phobia (در زبان یونانی به معنای ترس) است.

کوپروفوبیا[20] چیست؟

کوپروفوبیا شامل ترس از نجاست ها، مدفوع ها یا خروج مدفوع است و به عنوان یک فوبیا خاص در نظر گرفته می شود.

ریشه این کلمه شامل Conpro (در زبان یونانی به معنای مدفوع) و Phobia (در زبان یونانی به معنای ترس) است.

عجیب ترین فوبیاها چه مواردی می باشند؟

چند مورد از عجیب ترین فوبیاهایی که تا به حال شناسایی شده اند، عبارتند از:

  1. نوموفوبیا[21] – ترس از دسترسی نداشتن به موبایل
  2. فوبوفوبیا – ترس از داشتن فوبیا
  3. آنتوفوبیا[22] – ترس از گل ها
  4. هگزاکوسیوی هگزیکونتاهگزافو[23]  – ترس از عدد 666
  5. هلیوفوبیا[24] – ترس از نور خورشید
  6. کوروفوبیا[25] – ترس از رقصیدن
  7. آبلوتوفوبیا[26] – ترس از حمام کردن

چه مواردی منجر به ایجاد هلیوفوبیا[27] می شوند؟

یک سری شرایط بالینی، همانند کراتوکونوز[28] (یک اختلال چشمی که در نتیجه حساسیت چشمی زیاد نسبت به نور خورشد یا نورهای روشن ایجاد می شود) و میگرن (که در نتیجه نور روشن می تواند تحریک شود) و پروفیریا کتوان ترد[29] ( که منجر به حساسیت پوستی نسبت به نور خورشید می شود تا جایی که منجر به ایجاد تاول می شود) می توانند منجر به هلیوفوبیا شوند.

ترس از خود چه نامی دارد؟

ترس از خود به عنوان اوتوفوبیا[30] شناخته می شود که ریشه آن کلمات یونانی است: autos (به معنای خود) و Phobos (به معنای ترس). اوتوفوبیا از نظر ادبیاتی به معنای ترس از خود است. کلمه Phobos در تعداد زیادی از فوبیاها به کار گرفته می شود، فوبیاهایی همانند کلاستروفوبیا (ترس از مکان های بسته) و آکروفوبیا (ترس از ارتفاعات).

وربوفوبیا[31] چیست؟

وربوفوبیا به معنای ترس از کلمات است. و همچنین به عنوان لوگوفوبیا[32] هم شناخته می شود و با هیپوپوتومونسترو سسکویپ پدالیوفوبیا[33]  و سسکویپدالوفوبیا[34]  (که هر دو به معنای ترس از کلمات طولانی می باشند) و اونوماتوفوبیا[35] (ترس از شنیدین کلمات یا اسم های خاص) مرتبط است.

مگالوفوبیا[36]چیست؟ مگالوفوبیا به معنای ترس از اشیاء بزرگ است. اشیاء مورد نظر می توانند موارد مختلفی باشند و از کشتی های بزرگ تا هواپیماهای بزرگ و از حیوانات بزرگ تا برج های بزرگ را شامل شوند.

فازموفوبیا[37] چیست؟

فازموفوبیا عبارت از ترس از روح ها است. ریشه این کلمه شامل کلمات یونانی Phasmos (به معنای موجود ماوارء طبیعی یا فانتوم) و Phobos (به معنای وحشت یا ترس عمیق) است.

کلمه دیگری که برای این فوبیا مورد استفاده قرار می گیرد عبارت از اسپکتروفوبیا[38] است که ریشه در کلمات Specters یا reflection دارد.

دموفوبیا[39] چیست؟

دموفوبیا به معنای ترس از جمعیت شلوغ یا انبوه است و افراد دارای این ترس از رفتن به مکان هایی که به عنوان مکان های شلوغ یا دارای جمعیت سنگین شناخته می شوند، اجتناب می کنند.

ریشه این کلمه شامل کلمات یونانی demo (به معنای مردم) و Phobia (به معنای ترس) است.

همچنین این فوبیا به عنوان یک فوبیای اجتماعی در نظر گرفته می شود.

سولونوفوبیا[40] چیست؟

سولونوفوبیا (ریشه در کلمه لاتین scius به معنای شناختن دارد)، که همچنین به عنوان دیداسکالینو فوبیا[41] (که ریشه در کلمه didasko به معنای آموزش دادن دارد) شناخته می شود، عبارت از ترس از مدرسه است.

این ترس در کودکان و به دلیل خارج شدن از خانه (اگورافوبیا) و دور ماندن از والدینشان ایجاد می شود.

لالیوفوبیا[42] چیست؟

لالیوفوبیا به معنای ترس از صحبت کردن یا گفتگو کردن است و افراد دارای این فوبیا به دلیل ترس داشتن در مورد اشتباه بیان کردن کلماتشان، تکرار کردن حرف هایشان، لکنت داشتن و بیان کردن سخن بیهوده، دچار این فوبیا می شوند.

این کلمه ریشه در کلمات lal (در زبان یونانی به معنای سخن گفتن) و phobia (در زبان یونانی به معنای ترس) دارد.

متی فوبیا[43] چیست؟

متی فوبیا به معنای ترس از الکل یا الکلی شدن است.

ریشه این کلمه شامل methy (در زبان یونانی به معنای الکل) و Phobia (در زبان یونانی به معنای ترس) است.

همچنین متی فوبیا به عنوان پوتوفوبیا[44] هم شناخته می شود و با دیپسوفوبیا[45] (ترس از نوشیدن) مرتبط است.

آبلوتوفوبیا[46] چیست؟

آبلوتوفبیا عبارت از یک فوبیای خاصی است که در آن فرد یک ترس غیرمنطقی در مورد حمام کردن یا شستشو دارد.

این فوبیا در کودکان و افراد بزرگسال وجود دارد و زنان در مقایسه با مردان، بیشتر دچار این فوبیا می شوند. (در این مقاله ما تعریف آبلوتوفوبیا و علائم آن و علل ایجاد آن را بررسی خواهیم کرد).

تراتوفوبیا[47] چیست؟

تراتوفوبیا: به معنای ترس از به دنیا آوردن یک نوزاد ناقص یا یک نوزاد عجیب و غریب است.

Terato ریشه در کلمات یونانی Teras (به معنای هیولا) و Phobia (به معنای ترس) دارد که از نظر ادبیات، به معنای ترس از (به دنیا آوردن) هیولا یا یک موجود عجیب و غریب است.

منبع: کانون مشاوران ایران


درمان افسردگی

” همیشه خسته و بی رمق در اتاقم بودم؛ احساس می کردم انرژی لازم حتی…

کاهش اضطراب

در رفتار درمانی شناختی (CBT)، تمرکز توجه به ابعاد شناختی، رفتاری و جسمی و فیزیکی…

روانشناسی عشق و رابطه ی عاشقانه ی واقعی

روانشناسی عشق و رابطه ی عاشقانه واقعی

 چگونه بفهمیم که عشق طرف مقابل مان واقعی است؟

با ورود به روابط عاطفی، ممکن است با این سوال مواجه شوید که چگونه می توانم از دوست داشتن طرف مقابلم مطمین شوم؟

مشاوره ازدواج در جلسات مشاوره قبل از ازدواج (NOFOLLOW)در این راه به شما کمک می کند.

از کجا معلوم که حرف هایش واقعی باشند و به دنبال سوء استفاده نباشد؟

چظور می توانم بفهمم آیا این فرد، بهترین گزینه ی موجود برای من است؟

در صورتی که با این سوالات باعث سردرگمی و تردیدتان شده است، با ادامه ی مطلب همراه باشید تا شما را با مهم ترین نشانه های دوست داشتن واقعی آشنا کنیم.

در صورتی که با خیانت روبرو شدید می توانید از مشاوره خیانت بهره ببرید.

روانشناسی عشق و رابطه عاشقانه واقعی

9 نشانه ی رابطه عاشقانه ی واقعی

به شما وعده ی سر خرمن می دهد.

فردی که دوستدار واقعی شماست، هرگز تلاش نمی کند تا با وعده و وعیدهای واهی و بی اساس، شما را امیدوار نگه دارد.

این کار می تواند نشان دهنده ی این باشد که او نه تنها برای شما ارزشی قایل نیست برای خودش نیز ارزشی ندارد.

در صورتی که وعده های بی ثمر در ارتباط تان زیاد شده، بهتر است بیتشر فکر کنید و دلایل آن را بررسی کنید.

بهتر است بدانید که شلوغی های روزمره، حجم زیاد کارها و مشغله ها، دلیل قانع کننده ای باری خلف وعده نیستند.

بنابراین بهتر است با خودتان صادق باشید و واقعیت ها را با چشمان بازتری ببینید.

برای دیدن تان از زیر سنگ هم که شده، وقت پیدا می کند.

در روانشناسی عشق و رابطه ی عاشقانه ی واقعی بسیار مهم است.

اگر برای فردی مهم باشید، علی رغم همه ی شلوغی ها، شما را خواهد دید.

در صورتی که بارها از او درخواست ملاقات کرده اید و این اتفاق نیفتاده، بهتر است بدانید که برای طرف مقابل تان مهم نیستید.

در روابط سالم، شما و طرف مقابل تان تلاش می کنید تا برای ملاقات هم، برنامه های دیگرتان را جابجا کنید و برای مدتی هر چند کوتاه، از بودن در کنار یکدیگر لذت ببرید.

در کنار او احساس می کنید فرد بهتری هستید.

اینار تلاش کنید تا به هنگام قرار گرفتن در کنار او، به احساسی که در مورد خودتان دارید بیشتر توجه کنید.

آیا بودن در کنار او باعث می شود تا خودتان را فردی خوب و دوست داشتنی بدانید؟

آیا بازخوردهای او در مورد شما به توانایی ها و نقاط قوت تان اشاره دارد؟

فردی که شما را دوست داشته باشد، تلاش می کند تا نقاط قوت تان را به شما گوشزد کند و شما را آنگونه که هستید خواهد پذیرفت.

در کنار چنین فردی هرگ مورد توهین، تحقیر، سرزنش و یا تهدیدهای مستمر قرار نمی گیرید و می توانید با خیال راحت، خودتان باشید.

به هر آنچه مربوط به شما باشد احترام می گذارد.

مرد واقعی زندگی تان، نه تنها از ظاهرتان تعریف می کند بلکه به عقایدتاننیز احترام می گذارد.

در صورتی که در مورد مساله ای نظر دهید، به آن توجه می کند. حتی اگر بر اساس آن عمل نکند.

علاوه بر احترام به ارزش ها، عقاید، نظرات و ظاهرتان، او به افراد مربوط به شما به ویژه خانواده تان احترام می گذارد چرا که ان ها را بخشی از زندگی شما می داند.

شما را از دید دیگران مخفی نمی کند.

مخفیک ردن شما از خانواده، دو ستنا، همکاران و اطرافیان می تواند نشان دهنده ی عدم صداقت و دوست داشتن پوشالی باشد.

فردی که شما را از صمیم قلب دوست داشته باشد، از بودن در کنارتان احساس افتخار می کند و در جمع های خانوادگی و دوستانه با شما خواهد بود.

توجه: اطلاعات و نکات در مورد تربیت کودک و نوجوان به تفکیک سنین در سایت کودک و نوجوان برای شما فراهم شده است.

روانشناسی عشق و رابطه عاشقانه واقعی

شرایط تان را درک می کند و انتظارات بی جا را کنار می گذارد.

اینکه فردی در لحظات خوشی و شادی در کنارتان باشد و به هنگام بیماری، ناراحتی، استرس و سختی های زندگی از شما فاصله بگیرد، حقیقتا فرد مناسبی برای رابطه نخواهد بود.

اگر شما تصمیم گرفته اید تا زمان، انرژی وحتی رختخواب تان را با فردی شریک شوید، حق دارید تا مناسب ترین و صادق ترین فرد را انتخاب کنید. کسی که شرایط تان را درک می کند و در همه ی لحظات، در کنارتان است.

روانشناسی عشق دررابطه ی عاشقانه ی واقعی بسیار نقش دارد.

حاضر است از آسایشش فاصله بگیرد و برای شما خطر کند.

در شرایط فرهنگی جامعه ی ایران، در بسیاری از موارد این زنان هستند که از خودگذشتگی می کنند و اسوه ی ایثار هستند.

واقعیت آن است که اگر این شما هستید که دایما در ارتباط تان از خودگذشتگی می کنید و طرف مقابل تان در نقطه ی امن خودش آسوده است، شما در یک رابطه ی بیمارگون گرفتار شده اید.

بهتر است برای مدتی، استراحت کنید و اجازه دهید تا دیگران نیز علاقه و عشق شان را به شما ثابت کنند.

دوست داشتن یک طرفه، همواره با خطر فرسودگی همراه است و می تواند شما را بیمار و درمانده کند.

به شما احساس امنیت می دهد.

حالا که در حال خواندن این مطلب هستید، احساسات کل تان در مورد رابطه را مورد بازبینی قرار دهید و به این سوال پاسخ دهید که ” آیا من در این رابطه احساس امنیت دارم و از من مراقبت می شود؟”

در صورتی که پاسخ تان منفی است، بهتر است برای پایان دادن رابطه تان با ی مشاور در ارتباط قرار گیرید

در روابط سالم، طرفین تلاش می کنند تا از یکدیگر مراقبت کنند و احساس امنیت را بالا برند.

همه چیز را با شما می خواهد و از بودن در کنارتان لذت می برد.

مردی که شما را عمیقا دوست دارد نیاز ی به ررسی این مورد ندارد که گام بعدی چیست.

 اگر او آینده ای را با شما می خواهد ، به شما اجازه می دهد آن را بشناسید. شما هر دو رویاهای تان را ایجاد می کنید و آینده خود را با هم می سازید به شکلی که متناسب هر دوی تان باشد.

یک نشانه‌ی بارز مردی که شما را دوست دارد این است که شما می خواهد با او درگیر شوید تا بتوانید او را بیشتر بشناسید. او تلاش می کند تا در موقعیت های مختلف، شما را در کنار خود داشته باشد و فرصت شناخت را افزایش دهد.

 مرد واقعی زندگی تان، تنها درباره ی خیالپردازی های جنسی اش با شما گفت و گو نمی کند و تصوراتش در مورد زندگی کامل با شما را نیز بدون خجالت به تصویر می کشد.

روانشناسی عشق و رابطه عاشقانه واقعی

رابطه عاشقانه تان با روانشناسی عشق ارزیابی کنید.

پس از خواندن نشانه های رابطه ی عاشقانه ی واقعی، لازم است تا باری خودتان لیستی تهیه کنید و به رابطه تان امتیاز دهید.

بهتر است در این امتیاز دهی، جانب صداقت را رعایت کنید تا واقعیت ارتباط تان را بهتر درک کنید.

در صورتی که به این نتیجه رسیدید که در رابطه ای بیمارگون قرار گرفته اید، نگران نباشید.

می توانید با یک مشاور متخصص در زمینه مشاوره پیش از ازدواج (NOFOLLOW) در حیطه ی روابط عاطفی گفت و گو کنید تا بهترین تصمیم را اتخاذ کنید.

به یادداشته باشید که شما لایق عشق و محبت حقیقی هستید و تا زمانی که خودتان را دوست نداشته باشید، معجزه ای از دوست داشته شدن را در روابط تان تجربه نخواهید کرد.

برای اطلاعات بیشتر می توانید مشاوره روابط دوستی (NOFOLLOW)دریافت کنید.

منبع: کانون مشاوران ایران

سکس تراپی چیست؟ و چه کسانی به سکس تراپ مراجعه کنند؟

سکس تراپی چیست؟ و چه کسانی به سکس تراپ مراجعه کنند؟

این مقاله موضوع سکس تراپی را مورد تحلیل و بررسی قرار می دهد.

انسان علاوه بر نیاز ذاتی به آب، غذا، خواب، از یک نیاز یا سائق (کشش درونی)، نسبت به رابطه جنسی برخوردار می باشد.

انکار دائمی این نیاز، برطرف کردن آن از راه های ناسالم و غیر متعارف، و ناتوانی در برقراری رابطه ای رضایت بخش با شریک زندگی، موارد مشکل ساز می باشد.

علاوه بر این، باید دانست که اختلال در روابط جنسی بین زن و مرد، صرفا به همین حیطه مربوط نمی شود،

بلکه باعث مشکلاتی در کل رابطه شان خواهد شد.

تکرار شکست در رابطه جنسی باعث به وجود آمدن عواطف منفی نسبت به یکدیگر خواهد شد از جمله خجالت کشیدن، احساس ناتوانی، خشم، نا امیدی و کاهش عزت نفس.

همچنین، مشکلات جنسی می تواند منجر به افسردگی، طلاق والدین و به تبع آن، آسیب فرزندان شود.

بر خلاف سالیان گذشته که در برخورد با مشکلات جنسی به دلیل شرم و نا آگاهی، زن و مرد صرفا به تحمل و انکار آن می پرداختند،

امروزه، درمان های مختلف و متخصصان آموزش دیده برای کمک به این حیطه مهیا شده است.

همچنین دانش و نگرش مردم در برخورد با این موضوع روز به روز در حال رشد می باشد.

سکس تراپیست

سکس درمانگر یا سکس تراپیست، به متخصصی گفته می شود که از دانش، مهارت و تجربه لازم برای راهنمایی، مشاوره و درمان مشکلات جنسی برخوردار است.

این نوع درمان مختص قشر خاصی نیست.

افراد از سنین مختلف، زن، مرد، مجرد و متاهل را شامل می شود.

همچنین شامل جلسات فردی و زوجی می باشد که بسته به نظر درمانگر اجرا می شود.

چه مسائل و مشکلاتی در سکس تراپی مطرح می شود؟

دامنه مشکلاتی که در جلسات سکس تراپی از سوی مراجعین(صورت زوجی یا فردی)، مطرح می شود گسترده است. از جمله :

الف) مشکلات ناشی از گرایش جنسی به اشیاء

رفتار جنسی سالم، رفتاری است که به یک شخص و جنس مخالف تمرکز دارد،

در مواردی این تمرکز و گرایش جنسی به جای انسان و بخصوص همسر فرد، بر یک شی تمرکز دارد که به آن فیتیش یا یادگار پرستی می گویند.

این شی معمولا لوازم مربوط به جنس مخالف می باشد ( مثلا لباس زیر یا لوازم آرایش).

در این شرایط فرد نمی تواند همانند افراد عادی از روابط جنسی سالم برخوردار باشد، صرفا در شرایط ویژه ای با اشیاء خاصی به ارضاء و لذت جنسی دست می یابند.

ب) مشکلات ناشی از گرایش به خود

 مورد دیگری که بخصوص در محرومیت جنسی رخ می دهد، تمرکز، گرایش و لذت جسمی با جسم خود است.

 در این حالت که به آن خود ارضائی می گویند، فرد با لمس و نگاه اندام خود به لذت جنسی دست می یابد.

ج)  مشکلات ناشی از گرایش جنسی به دیگران (غیر از جنس مخالف)

 در این حالت شخص به فردی دیگر غیر از جنس مخالفش گرایش جنسی دارد.

گرایش جنسی به هم جنس یا هم جنس گرایی، گرایش جنسی به کودک یا کودک آزاری، و حتی گرایش و ارتباط جنسی با حیوانات را شامل می شود.

د) ترکیبی از موارد فوق

افراط و زیاده روی در ارتباط جنسی نیز ممکن است منجر به کاهش جذابیت آن شود، در نتیجه فرد با رفتارهای انحرافی مانند تنوع طلبی به جبران این کاهش هیجان بپردازد.

حل همه ی مشکلات انزال زود رس به کمک سکس تراپی

یکی از شایع ترین شکایات مراجعین به سکس تراپیست ها، بخصوص مردها، انزال زودرس می باشد.

مردهایی که از مشکل انزال زودرس رنج می برند، توانایی هماهنگ شدن با جفت خود برای ارضاء را ندارند.

در واقع این افراد تسلط و اختیار لازم برای انزال را نداشته و همین که به هیجان شدید می رسند، ناخواسته، به سرعت و بی اختیار انزال پیدا می کنند.

این اختلال از نظر شدت می تواند خفیف، متوسط یا شدید باشد.

به عنوان مثال در حالت خفیف آن، مرد می تواند تقریبا دو دقیقه نسبت به انزال خود داری کند.

این شرایط باعث می شود که مرد نتواند طول مدت رابطه خود را با همسرش هماهنگ نماید در نتیجه زود تر از زن به مرحله فرونشانی لذت جنسی می رسد.

تکرار این شرایط باعث ایجاد احساس ناتوانی در مرد و عدم رضایت دو طرف می شود.

این عدم رضایت و اضطراب ناشی از ناتوانی، خود می تواند باعث شدت یافتن مشکلات جنسی گردد.

سکس تراپی

روش های درمانی نوین در مواجه با این مشکل، شامل مجموعه ای از تمرین ها است که زن و مرد یا مرد به تنهایی در فضای اختصاصی اتاق خواب آن را اجرا می کنند.

بعلاوه جلساتی نیز در مطب توسط درمانگر که نقش پشتیبان را دارد تشکیل می شود که درمانگر به پیشرفت درمان، ارائه تمرین های خانگی و… می پردازد.

تمرین ها متناسب با موقیت های ویژه هر فرد است،

به عنوان مثال به زن هایی که در رسیدن به ارگاسم مشکل دارند تمرین هایی جهت افزایش بر انگیختگی و هیجان از نظر روان شناختی، ارائه می شود.

سکس تراپی: از ناتوانی جنسی تا لذت جنسی

” احساس می کنم دیگر نسبت به رابطه جنسی میلی ندارم، شاید چون 40 سال دارم و مدت ها از ازدواجم گذشته و برایم تکراری شده…

به نظر شما مصرف مواد مخدر یا قرص، راه کار خوبی نیست؟

به نظر شما کم شدن میلم به رابطه جنسی به علت قرص های جلوگیری نیست؟”

جملات بالا، جملاتی آشنا برای سکس تراپیست ها ست،

متداول بودن مشکل کاهش میل جنسی و راه کار های خود سرانه ای که اغلب در مقابل آن اتخاذ می شود،
( از جمله مصرف مواد، خیانت و تنوع طلبی و…)، موضوعی مهم و قابل تامل می باشد.

معمولا اولین اقدام درمانگر جنسی، بررسی علت سرد مزاجی در مراجع اش است.

بررسی مشکل از نظر زمانی، اینکه آیا این مشکل اخیرا پیش آمده، یا مدت طولانی اینگونه بوده نیز از سوی درمان گر انجام می شود.

همچنین، عواملی که خود می تواند علت یا تشدید کننده این حالت باشد، از جمله افسردگی، شکست شغلی، مشکلات بعد از زایمان، سوگ و داغدیدگی و…نیز بررسی می شود.

اما شایع ترین علت کاهش میل جنسی، مشکلات رابطه ای است که زوجین در طول روز تجربه می کنند.

اغلب نیز احساسات منفی که زوج ها نسبت به هم دارند (از جمله خشم، عصبانیت، فاصله عاطفی)، در پوشش و ظاهری صلح جویانه بوده و از آن آگاه نیستند.

ممکن است بگویند ما به ندرت مشاجره می کنیم و..

به هرحال درمانگر با بررسی علت مشکل در جهت حل مسئله ی کاهش میل جنسی زوجین راه کارهایی اختصاصی و علمی ارائه می دهد.

راهکارهای مهم جهت بهبود رابطه جنسی

  • در برقراری رابطه جنسی با همسر خود از تنوع غافل نشوید.

تنوع در مدل های ارتباط جنسی، تنوع در مکان رابطه ( اینکه صرفا روی تخت خواب نباشد)، همچنین در نوع پوشش تان.

تجربه های جدید با همسرتان مسلما باعث افزایش صمیمیت و هیجان شما خواهد بود.

برعکس در افرادی که این تنوع را در تعدد شریک جنسی می جویند چیزی جز بیماری تنوع طلبی و احساس انزجار از خود و فاصله از همسر عایدشان نخواهد شد.

  • از برقراری رابطه با همسرتان زمانی که او از نظر روانی آمادگی لازم را ندارد، بپرهیزید.
  • در مقابل بیان خواسته های جنسی خود احساس شرم و خجالت را کنار بگذارید، چرا که لذت بردن شما از رابطه خود می تواند باعث افزایش لذت و رضایت در همسرتان باشد.
  • مشکلات جنسی را غیر قابل حل دانستن و صرفا تسلیم یا انکار آن مسلما راه کار خوبی نخواهد بود.

بنابراین، درخواست مشاوره و راهنمایی متخصصین و درمانگران جنسی که در این زمینه آموزش دیده اند، را امتحان کنید.

  • از روی هم انباشته شدن مشکلات عاطفی و احساسات منفی نسبت به همسرتان خودداری کنید چرا که این مسائل می تواند باعث آسیب به رابطه جنسی تان گردد.
  • یادگیری و رعایت اصول برقراری رابطه ، معاشقه و آرامش در شروع رابطه، نیز تاثیر بسزایی در بهبود ارتباط جنسی بین شما و همسر تان خواهد داشت.